برچسب ها
اوای دنا: رحیم نوعی‌اقدم امروز در نخستین یادواره شهدای گمنام که با حضور مسئولان، دانشجویان و جمعی از خانواده‌های شهدای گچساران و اقشار مختلف مردم این شهرستان در محل گلزار شهدای گمنام  دانشگاه آزاد اسلامی گچساران برگزار شد، گفت: به دلیل وجود انسان‌های پاک، مسلمان و با‌غیرت بهترین خاطرات عمرم در تیپ 48 فتح کهگیلویه و بویراحمد شکل گرفته است.سردار دوران دفاع مقدس و کارشناس مسایل سیاسی و منطقه‌ای بیان داشت: در زمان خدمتم در تیپ 48 فتح کهگیلویه و بویراحمد توفیق کسب تقدیرنامه‌ای از طرف رهبر معظم انقلاب داشتم  و ایشان اعلام کردند سلام مرا به فرماندهان جنگ برسانید و بگویید مثل نوعی اقدم عمل کنید.به گزارش اوای دنا به نقل از فارس ، نوعی‌اقدم با بیان اینکه به عشق، صفا، صمیمیت و ولایت‌مداری مردم کهگیلویه و بویراحمد غبطه می‌خورم، تصریح کرد: در زمان خدمت در کهگیلویه و بویراحمد با همت و بزرگواری سپاه و بسیج این استان به دیدار 95 درصد از خانواده‌های شهدا رفتم و بر دستان پدران شهید بوسه زدم.وی ابراز داشت: خدا را در لای ترک‌های دیوارهای خشتی کوره ده‌های کهگیلویه و بویراحمد دیدم و صمیمیت، عشق، همدلی، ادب و معرفت را از مردمان این استان آموختم.
کد خبر: ۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۵

اوای دنا: مدیرعامل مؤسسه تخصصی نیرو گستر با بیان دلاوری‌های رزمندگان اسلام در عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد، گفت: واقعیت‌های جنگ باید به جوانان گفته شود. سردار عدل هاشمی بعد از ظهر امروز در همایش نشست روشنگری سپاه ناحیه لنده که به مناسبت سوم خرداد با حضور بسیجیان و مسئولان در سالن خدیجه کبری این شهر برگزار شد، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس اظهار کرد: رمز موفقیت و پیروزی ما در دوران هشت ساله دفاع مقدس وحدت و یکدلی مسئولان و مردم بوده است.مدیرعامل مؤسسه تخصصی نیرو گستر  افزود: این وحدت و یکدلی موجب حاکم شدن فرهنگ جبهه و جنگ در جامعه و انجام پیروزمندانه عملیات‌های بسیاری از جمله عملیات بیت المقدس شده است.وی گفت: عملیات بیت المقدس که به وسعت 6 کیلومتر در مناطق مرزی انجام شده تنها با هدف آزادی خرمشهر و عقب راندن دشمن از مرزهای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است.هاشمی در ادامه با اشاره به نام‌گذاری یکی از میادین خرمشهر به میدان استقامت گفت: شدت درگیری در عملیات بیت المقدس به گونه‌ای بود که جنگ تن به تن در این میدان انجام می‌شد و دیگر تفنگ و گلوله در کار نبود بلکه تن بوده و سرنیزه‌ها.وی با بیان اینکه تاریخ دوران دفاع مقدس سراسر درس زندگی و سیاست و عبرت‌آموزی است، گفت: ما به عنوان کسانی که دوران جنگ را از نزدیک مشاهده کرده‌ایم باید تاریخ دوران دفاع مقدس را آن‌گونه که بود برای جوانان بیان کنیم.این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: اگر ما تاریخ دوران دفاع مقدس را برای فرزندان خود بازگو نکنیم بعد از گذشت ایام دچار انحراف و تحریف می‌شوند.هاشمی خاطرنشان کرد: دشمن در کمین است و نباید فکر کنیم او در خواب است بلکه آماده یک لحظه غفلت از سوی ما است.وی در ادامه  افزود: حرکت تاریخی و نهضت امام خمینی (ره) درس ایستادگی و مقاومت، درس از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری را به ما داده  که این درس و فرهنگ را به عینه در دفاع مقدس شاهد بودیم.مدیرعامل مؤسسه تخصصی نیرو گستر تصریح کرد: امروز جنگ سخت افزاری تمام شده و دشمن جنگ دیگری را به نام جنگ نرم با استفاده از فرهنگ‌ها و مدل‌های مختلف آغاز کرده تا فرهنگ ما را خدشه‌دار کند.سردار هاشمی در ادامه با اشاره به گذشت 22 سال از آغاز بکار قرارگاه خاتم‌الانبیاء و حضور در عرصه سازندگی کشور گفت: قرارگاه خاتم الانبیاء با دستور فرماندهی معظم کل قوا مطابق با اصل 170 قانون اساسی شروع به فعالیت کرده و در کمتر از 22 سال فعالیت با بیش از 12 شرکت تخصصی زیر مجموعه خود هم اکنون در حال عمران و آبادانی در سطح کشور است.وی افزود: وظیفه این قرارگاه سازندگی همراهی دولت در سازندگی کشور بوده که از آن جمله می‌توان سدسازی، ایجاد خطوط راه آهن و ساخت خطوط پتروشیمی را نام برد.وی افزود: ما از آموزه‌های دینی دریافت کردیم که باید به فکر محرومان جامعه خود بوده و راه بیرون رفت از محرومیت را باید برای آنها مهیا کنیم.هاشمی عنوان کرد: ما نباید راه خود را در عرصه خدمت‌گذاری به مردم گم کنیم بلکه باید مطابق فرمایشات ولی امر مسلمین و دستورات دینی خود در خدمت‌رسانی به این مردم ولایتمدار کوتاهی نکنیم.این مسئول افزود: در کنار پروژه‌های عمرانی بزرگ از سود حاصله آنها دو و نیم درصد برای ساخت جاده و خانه عالم و مسجد و حسینه در شعاع 70 کیلومتری آن پروژه‌ها استفاده می‌شود.وی تصریح کرد: هزینه کردن این اعتبار به عهده مدیران بوده و نحوه توجه و دقت مدیران به این امر نیز ستودنی است.این سردار سازندگی در ادامه به پروژه محور پاتاوه دهدشت اشاره کرد و گفت: ارزشمندترین پروژه عمرانی در استان این پروژه بوده که نه تنها شهرستان کهگیلویه را بلکه استان را از بن بست خارج و به رفع معضل بیکاری در جامعه کمک شایانی می‌کند.وی ادامه داد: با اتمام این پروژه بیش از هزار نفر شغل ایجاد شده و این منطقه به عنوان یک قطب گردشگری نیز به دیگران معرفی می‌شود.هاشمی با اشاره به حجم اعتباری این پروژه گفت: از اردیبهشت 90 تا کنون بیش از  500 میلیارد ریال اعتبار جذب این پروژه شده به طوری که ماهانه قریب به هشت میلیارد ریال حقوق پرداخت می‌شود.وی در ادامه با اشاره به نامناسب بودن جاده‌های ارتباطی در استان کهگیلویه و بویراحمد، اضافه کرد: بعد از 32 سال بدون کمک دولت جاده روستای تراب آسفالت شده و هم اکنون به بهره‌برداری رسیده است.وی با اشاره به بن‌بست بودن شهر لنده تصریح کرد: ما برای رهایی این بخش از بن بست محور ارتباطی لنده به چاروسا و لنده به لیکک را در دستور کار قرار داده و به مناسبت این روز جاده ارتباطی لیکک به لنده با رمز یا علی‌ابن‌ابیطالب(ع) عملیات اجرایی خود را آغاز می‌کند.سردار هاشمی گفت: اساس مشکلات لنده جاده‌های ارتباطی آن بوده که در آینده نزدیک این مشکل نیز برطرف خواهد شد.مدیرعامل مؤسسه نیرو گستر  افزود: همه این پروژه‌‌ها هدیه مقام معظم رهبری به مناطق محروم بوده و در آینده نزدیک یک زینبیه ویژه خواهران در لنده هم ساخته می‌شود.بعد از این مراسم سردار هاشمی به همراه هیئت مؤسسه نیرو گستر از روند اجرایی جاده روستای مونه از توابع لنده بازدید کردند. خبر/سید فخرالدین علیزاده
کد خبر: ۷۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۳

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :گسترش ادعاهای واهی و غیر قانونی و  فعالیت های ضد ایرانی امارات متحده عربی و اتحادیه نمایشی عرب و شورای همکاری خلیج فارس ( که نام جعلی شورای کشورهای عربی خلیج به خود داده اند ) در خصوص جزایر سه گانه , نام تاریخی خلیج فارس و توجه به وقایع خطرناک و سرنوشت ساز منطقه ای و بین المللی در ماه های اخیر , موجب تجاوز و تعدی به یکی دیگر از خطوط قرمز ملت ایران شده است بدین ترتیب  بررسی اجمالی مساله جزایر ایرانی خلیج فارس را ضروری ساخته است . از سوی دیگر چشم طمع بیگانگان به این منطقه غنی و استراتژیک ایرانی که به "نخستین منبع انرژی جهان" مشهور است موجب گشته است که استعمار انگلیس و آمریکا در صدد برآیند تا با تحریک اعراب بدوی منطقه به تغییر نام آن به خلیج عرب اقدام نمایند تا در طی چند سال آیند از نفوذ ایران در این منطقه همیشه ایرانی بکاهند . با عملی سازی این طرح استعماری و متجاوزانه کشورهای سودجو به راحتی پایگاه های خود را در منطقه مستحکم تر می نمایند و از منابع جهانی ایران بهره میبرند . بدون تردید ملت ایران با آشنایی نسبت به حقوق تاریخی و منافع ملی خود در این برهه ی سرنوشت ساز وظایف و مسئولیت های خود را در پیشگاه تاریخ به انجام خواهد رسانید و این فتنه های زننده را ناکام خواهد گذاشت . بر طبق قوانین بین المللی ایران تا چند دهه پیش که بحرین را در اختیار داشت بر 85% از دریای پارس(خلیج فارس) تسلط داشت . کنترل بر دریای مکران یا اریتره ( عمان ) و شمال اقیانوس هند نیز در طول تاریخ در اختیار ایران بوده است و امروزه این امر برای کشورهای فتنه انگیز و سودجوی جهان گران آمده است . پس از اشتباه فاحش محمدرضا شاه پهلوی پیرامون واگذاری مجمع الجزیره بحرین امروزه نیز شاهد توطئه های جدیدی برای جزایر سه گانه و مالکیت ایران بر خلیج فارس و حتی نام این دریا هستیم . بدون شک بحرین اگر واگذار نشده بود اعراب و انگلیسی ها به خود این اجازه را نمی دادند که وارد خطوط ملی و قانونی ایران شوند . در دوره نخست وزیری هویدا پس از یک جنجال بین المللی از سوی کشور استعمارگر و متجاوز انلگستان برای مالکیت تاریخی ایران بر بحرین , شاه ایران مجبور به پذیرفتن رفراندوم از سوی سازمان ملل در بحرین شد .  با توجه به تسلط کامل انگلستان و آمریکا بر سازمان ملل , این رفراندوم نیز با جعل و فریب اجرا شد و نتیجه رفراندوم به نفع انگلستان جهت تجزیه بحرین از ایران اعلام شد . بحرین دریای مروارید و نفت خلیج فارس امروزه عروسکی در دست آمریکا و انگلستان شده است و ثروت های کلان این منطقه ایرانی نیز به یغما می رود . همچنین با واگذاری بحرین مالکیت ایران بر دریای پارس کاهش چشم گیری پیدا نمود و اگر روزی جزایر سه گانه و یا حتی فقط ابوموسی به اشغال امارات در آید ایران دیگر هیچ حرفی برای گفتن در نخستین منبع انرژی جهان نخواهد داشت . پس بایستی با دقت و تمرکز ملی مانع هرگونه مذاکره ای و دست درازی پیرامون این حقوق ملی خود شویم .در دهه‌های اخیر، بارها به جعل نام خلیج فارس، اعتراض شده است، تا جایی که سازمان ملل متحد تا کنون پنج بار در دورده‌های گوناگون، بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تأکید کرده و افزون بر آن، از هیأت‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی، به ویژه در اسناد سازمان ملل، از نام کامل «خلیج فارس» بهره گیرند؛ حال به نظر شما، سرآغاز این موضع‌گیری قاطع از کجاست؟از زمان روی کار آمدن جمال عبدالناصر در مصر و بروز تفکرات پان عربیسم، در میان کشورهای عربی منطقه، موجی به راه افتاد که تا بروز چند جنگ به مانند جنگ تحمیلی و قربانی کردن هزاران جوان ایرانی و شهادت هزاران نفر از شهروندان ایرانی توسط جریان نژاد پرست عرب  علیه کشورمان ادامه یافت و اثرات بد آن هنوز هم دیده می‌شود؛ غافل از آنکه زمان آخال‌ها و ترکمانچای‌ها گذشته است. از طرفی خلیج فارس همواره مانند خونی است که در رگهای ایرانیان جریان دارد وهر گونه اختلال در این فرایند می تواند پیکره ملت ایران را دچار وهن و ضعف کند.بررسی تاریخچه 4 هزار ساله این آبراه استراتژیک نشان می دهد که خلیج فارس پیوسته عامل وحدت وهمگرائی ملی بوده وبه همین دلیل استعمارگران برای ایجاد یک جنگ روانی علیه ایرانیان آزاده ،تلاش کرده اند تا نام های مجعولی بر خلیج فارس بگذارند.اگر چه مورخان وجغرافی دانان بزرگی مانند هردوت ،ننار خوس ،استرابون ونیز استخری ، مسعودی ومستوفی در تذکره ها ودست نوشته های خود ازاین آبراه مهم به نام خلیج فارس یاد کرده اند. اما نخستین بار روزنامه تایمز لندن در سال 1962در یک مقاله سؤال برانگیز ومشکوک واژه غریب ومجعولی بر این آبراه اطلاق کرد.طبیعی است در آن زمان جعل نام زیبای خلیج فارس توسط یک روزنامه انگلیسی واکنش شدید ملت ایران را به دنبال داشت اما جعل این نام ،موجب شد که برخی مدعیان قومیت عربی این واژه مجعول را محملی برای ایجاد تقابل بین ملت ایران وهمسایگان عرب خود قرار دهند. جمال عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر که از رهگذر تشدید جریان کاذب قومیت عربی تلاش داشت تا یک جبهه عربی علیه ملت ایران ایجاد کند بارها از واژه مجعول دیگری در مورد خلیج فارس استفاده کرد. تشدید جریان سازی های سیاسی ورسانه ای جمال عبدالناصر علیه ایران موجب شد تا روابط سیاسی ایران و مصر از سال 1962 تا سال 1970 بکلی قطع شود وحتی دو کشور تا مرز لشکر کشی پیش رفتند که جنگ صدام با این رویکرد و با این نگاه صورت گرفت  و تاسف اینجاست که  پس از آغاز خیزش مسالمت آمیز مردم بحرین در فوریه ۲۰۱۱، رژیم ال سعود که موجودیت آل خلیفه را در منطقه در خطر می دید، نیروهای خود را تحت عنوان توافقنامه نیروهای "سپر جزیره" برای کمک به سرکوب مردم این کشور به بحرین اعزام کرد. سرکوب شدید مردم به دست نیروهای آل خلیفه و آل سعود موجب شد سران این دو خاندان برای توجیه علت حضور این نیروهای اشغالگر سعودی در بحرین، و جلوگیری از گسترش اعتراضها به عربستان، به فکر الحاق بحرین به عربستان بیفتند. "عبدالله بن عبدالعزیز" شاه سعودی در نشست اخیر شورای همکاری در ریاض در نوزدهم دسامبر سال گذشته، از کشورهای عضو دعوت کرد با عبور از مرحله همکاری، وارد مرحله اتحاد در چارچوب یک سرزمین واحد شوند. " سعود الفیصل" وزیر خارجه سعودی نیز دو هفته قبل در همایش جوانان عرب منطقه تأکید کرد، هماهنگی و همکاری کشورهای شورای همکاری کافی نیست .. و کشورهای عضو شورای همکاری، به تشکیل یک اتحادیه قابل قبول روی آورند . از این رو طلب می نماید که ایرانیان و سیاستگذاران ایرانی با هر گرایشی  از موضع انفعالی برخورد ننمایند . بحرین که تا چهل سال پیش یکی از استانهای ایران بود ودر مجلس شورای ملی نماینده هم داشت اینطور از دست ما برود و ما حتی در رسانه هایمان هیچ ادعایی درباره آن نداشته باشیم . بهتر است یک مقدار تهاجمی تر و فعالتر با مسایل منطقه روبرو شویم .چرا باید اینطور باشد ؟؟؟؟؟ دکتر خدارحم سهرابی ، فرهنگی و استاد دانشگاه
کد خبر: ۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۲

اوای دنا-محمدرازی پور: سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر قهرمان که پس از 575 روز به آغوش وطن بازگشت یاداور ایثارگری حماسه آفرینان هشت سال دفاع مقدس است که جا دارد ضمن گرامیداشت آن حماسه عظیم که دل امام و روح شهدا را شاد کرد مختصری در باب مختصات آن فتح بزرگ یادآور شویم باشد که روح شهدای عظیم الشان آن عملیات غرور آفرین که موجب عزت اسلام و ایران اسلامی گردید همواره از ما راضی باشد. وسعت منطقه عملیات:5400کیلومتر مربع یعنی سه برابر وسعت منطقه عملیاتی فتح المبین که از شمال به کرخه نور هویزه از جنوب به شط العرب و از شرق به رودخانه کارون از غرب به هورالعظیم و دژ مرزی عراق محدود خرمشهر می گردید. منطقه مذکور برخلاف منطقه فتح المبین که پر از تپه ماهورو برجستگیهای طبیعی بود به جز جاده اهوازخرمشهر که آن هم در دست عراقی ها بود هیچ جان پناهی نداشت و این مشکلات و خطر کار را به مراتب بالاتر می برد از نقاط مهم و استراتژیکی که از زمان اشغال خرمشهر در این منطقه تحت تصرف دشمن بود می توان به چند نمونه اشاره کرد: بندر خرمشهر:که در طول 5/1 سال اشغال علاوه بر اینکه یک بندر اقتصادی کشوردر اشغال دشمن بود از نظر سیاسی نیز برگ برنده ای  در دست رژیم بعث قلمداد می گردید. . اروند رود(شط العرب):این رودخانه که از بهم پیوستن دو رودخانه دجله و فرات بوجود امده و از بصره عبور و به خلیج فارس میریزد که از لحاظ سوق الجیشی یک گلوگاه برای عراق محسوب می گردید و از انجا که تنها راه ابی به خلیچ فارس بود هم از بعد تجارت و بازرگانی و هم از نقطه نظر سیاسی بسیار برای دولت عراق حیاتی محسوب می شد. جفیر:مرکز ارتباطی و هماهنگ کننده قرارگاههای لشکر 5 و 6 و عقبه دشمن و همچنین تامین کننده خطوط مقدم دشمن که می شود گفت بصره را از تیررس توپخانه دور برد حفظ می کرد. کرخه نور:این رودخانه علی رغم کوچکی و کم عرض بودن آن اما به لحاظ اینکه دشمن استحکامات بسیاری در کنار آن ایجاد نموده بوداعم از سیم خاردار,کانالها ،خاکریزها،سنگرهای انفرادی که بر روی ان تیربار مستقر شده بود و آشیانه تانکها که می توانست نیروهای پیاده را زیر آتش داشته باشد روی هم رفته آنرا به دژی مستحکم و نفوذ ناپذیر تبدیل کرده بود. جاده آسفالته اهواز خرمشهر:این جاده تنها عارضه غیر طبیعی بود که دشمن در حاشیه آن خاکریزهای دو جداره احداث کرده بود که علاوه بر استفاده های آفندی و پدافندی جهت تدارکات دشمن از استفاده می کرد و همین نیز باعث گردید که کار رزمندگان در این عملیات سخت تر شود و موجب مقاومت شدید دشمن و همچنین تقویت محور پادگان حمید برای دشمن گردد که رزمندگان با دور زدن از جلو و پشت بر این محور حمله ور شوند تا جایی که در مراحلی به جنگ تن به تن منجر می گردد. رودخانه کارون:این رودخانه با عرض بیش از 150 متر از عوارض خیلی مهم و استراتژیک محسوب می گردید مانع بزرگی برای نفوذ رزمندگان به حساب می امد از انجا که دشمن در زمان اشغال پلی بر روی این رودخانه احداث کرده بود لذا نیروهای ما یا باید این پل را از چنگ دشمن می گرفتند و یا هم دست به احداث یک پل بر رودخانه می زدند که عبور نیروهای ما از این رودخانه از ان کارهایی بود که اگر دست نصرت الهی در کار نبود از لحاظ نظامی امکانپذیر نبود و رزمندگان با عبور از این رودخانه یکی از شگفت انگیزترین عملیاتها را در زمان معاصر رقم زدند. استعداد نیروهای دشمن در عملیات بیت المقدس: لشکر 3 زرهی ،لشکر 5 مکانیزه،لشکر 6 زرهی،لشکر 7 پیاده،لشکر 9 زرهی،لشکر 10 زرهی به فرماندهی عدوان خیراله،لشکر 11 پیاده ،لشکر 12 زرهی لشکرهای 2،4 و 8 در غرب اروند رود مستقر بودند تیپهای مستقل:10 زرهی ،90 پیاده،109 پیاده،238 پیاده،409 پیاده،416 پیاده،417 پیاده،419 زرهی 501 زرهی،601 و 602 و605 زرهی تیپهای 9،10 و 20 تیپهای 31 ،32 و 33 گارد مرزی نیروهای مخصوص شامل: 30گردان کماندو وگردان شناسایی حنین مجموع نیروهای خودی شرکت کننده در این عملیات:36000 نفر نیروی پیاده در قالب یگانهای سپاه بسیج وارتش نیروهای زرهی شامل: 41گردان تانک که حدود 1345 دستگاه تانک داشته اند 38 گردان مکانیزه که حدود 1330 دستگاه نفر بر و با پشتیبانی 550 قبضه توپهای مختلف مختصری از نحوه عملیات: فرماندهان پس از مطالعه بسیار و تهیه نقشه که در نتیجه شناساییی های غیر محسوس در ماهها قبل صورت گرفته بود به این نتیجه رسیدند که در این منطقه از حمله مستقیم به جهت بالارفتن تعداد تلفات نیروی انسانی خودداری گردد و با به عقب انداختن زمان عملیات امکان دور زدن منطقه و حمله از جناحین دشمن را فراهم نمایند. لذاعملیات الی بیت المقدس در تاریخ 10/2/61 با رمز یا علی ابن ابیطالب آغاز گردید و دشمن که با پشتبانی ایادی خویش آمریکاوکشورهای اروپایی مجهز به مدرنترین جنگ افزارهای روز گردیده بود و در پناه استحکامات فراوان و سدها و موانع میدان های مختلف مین، سیم خاردارو موانعی از این دست وهمچنینن استقرار نیروها و ادوات خود که در خط اول شامل نیروهای پیاده پشت خاکریز، خط دوم خمپاره 120 و 81 میلی متری ،خط سوم تانکها ،خط چهارم توپخانه که با چنین آرایشی صدام هرگز تصور نمی کرد که نیروهای ایرانی حتی فکر آزاد کردن خرمشهر را در سر داشته باشند اما دشمن سرخورده و وحشت زده از چنین نیرویی که گویا سرب و آتش بی امان توپخانه ها و بمبارانهای بی وقفه هوایی را به تمسخر گرفته است به این نتیجه رسید که نمی تواند جلوی سیل خروشان ملت ایران و جوانان برومند ارتش اسلام که مجهز به قدرت ایمان بودند را بگیرد رزمندگان از پادگان حمید در غرب اهواز و از محور کرخه نور و هورالعظیم و از شرق رودخانه کارون و دهانه اروند رود به صورت گاز انبری به سوی خرمشهر روز به روز و لحظه به لحظه حلقه محاصره را تنگ تر کرده تا اینکه بعد از 48 روز مقاومت جانانه و در آن شرایط جوی و آن هوای داغ نیروهای اسلام زیر آن فشار سخت که از زمین و هوا بر آنها سایه افکنده بود که اگر زمین دهان باز می کرد در آن فرو می رفتند ولی هرگرحاضر به عقب نشینی نبودند سرانجام توانستند در ساعت 11 صبح روز 3/3/61 یکی از فتوحات بزرگ تاریخ را رقم بزنند و تمام معادلات قدرتهای استکباری در منطقه را برهم زنند و از این تاریخ بود که دشمن به قدرت نظامی جمهوری اسلامی و نیروهای ایمان و اراده جوانان جان برکف این مرز وبوم که گوش به فرمان ولی امر خود امام بزرگوار که همچون فرمانده ای تمام امور را رصد می کرد پی ببرد وفی الواقع با عملیات بیت المقدس که به اشغال 575 روزه خرمشهر (خونین شهر) پایان داد دشمن حساب کار خودش را کرد. آسیبهای وارده به نیروی رزم دشمن: لشکرهای 3 زرهی ،لشکر 11 پیاده 80%  لشکر 5 مکانیزه 20%لشکرهای 6 ،7،9،10،11 زرهی 20%،منهدم گردیدند تیپهای مستقل:تیپ 10 زرهی40%،تیپهای 31،32،33 نیروی مخصوص تا حدود زیادی منهدم تیپهای 9،10و20 گارد مرزی و تیپهای 238 و 501 تماماً به اسارت درامدند و تیپ های 417 پیاده منهدم تیپهای پیاده605،601،602،416،419 50%،منهدم مجموع اسرا 19000 و بیش از 16500 نفرآمار کشته های دشمن زبون در این عملیات بود. فرمایش حضرت امام (ره) در باب فتح خرمشهر: ((مبارک باد بر بقیه الله ارواحنا له الفدا وجود چنین رزمندگانی ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودند اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شمار ار که دست خداوند بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم شما دین خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید)) محمدرازی پوربخشدارسرفاریاب
کد خبر: ۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۷

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :ايران هراسي يكي از راهبردهاي تبليغاتي و جنگ رواني در سياست خارجي آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي، عليه جمهوري اسلامي ايران است. راهبرد ايران هراسي همزاد و مترادف با راهبرد اسلام هراسي و امواج آن مي باشد. اين راهبرد در طي سي ساله گذشته همواره توسط دولت هاي ايالات متحده آمريكا چه جمهوري خواه و چه دموكرات، به صورت پيوسته در سياست خارجي و ديپلماسي عمومي اين كشور پي گيري شده است. چرائي اتخاذ راهبرد ايران هراسي به شكل گيري و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران باز مي گردد. انقلاب اسلامي، ايران را كه كانون توجهات جهان اسلام قرارداد. اين مهم به همراه موقعيت ژئواستراتژيك كشورمان باعث شد كه ايران به بازيگري تأثيرگذار بر مناسبات دو منطقه خاورميانه عربي و جنوب غرب آسيا تبديل شود. در شرايط مذكور عملا منافع آمريكا را به چالش كشيده به گونه اي كه كاندوليزا رايس صراحتاً اعلام كرد؛ ايران تنها كشوري است كه مهمترين چالش هاي استراتژيك را براي ايالات متحده و شكلي از خاورميانه كه ما خواهان ايجاد آن هستيم پديد آورده است. در همين راستا «ري تكيه» در مقاله اي با عنوان «هزينه هاي بازدارندگي ايران» كه نشريه تصميم ساز «فارين افروز» در تاريخ 29 آوريل 2008 آن را منتشر كرد به برخي از چالش ها اشاره مي كند و اذعان مي دارد كه؛ «ايران مشكلاتي اساسي براي ايالات متحده پديد آورده است. تلاش ايران براي دستيابي به توانايي هاي هسته اي، دخالت هاي زيركانه در عراق، مخالفت آزاردهنده ايران با فرآيند صلح (رژيم جعلي) اسرائيل و فلسطين فهرستي سهمگين از گلايه هاي آمريكا از ايران را تشكيل مي دهد.» ¤محورهاي ايران هراسي آمريكا و برخي از كشورهاي غربي همواره با رويكرد تخاصمي مسائل مرتبط با ايران را منعكس مي نمايند به گونه اي كه جمهوري اسلامي ايران در نظر مخاطب، تهديدي عليه صلح و امنيت منطقه و جهان معرفي مي گردد. رصد و محوريابي جنگ رواني نظام سلطه عليه ايران مؤيد اين موضوع است و راهبرد ايران هراسي مشتمل بر هفت محور مي باشد كه عبارتند از: -القاء دسترسي ايران به سلاح هاي هسته اي -حمايت ايران از تروريسم -نقض حقوق بشر در ايران -القاء تهاجمي بودن فناوري هاي دفاعي ايران -دخالت جمهوري اسلامي ايران در امور كشورها -اسلامي بودن نظام سياسي در ايران -القاء مخالفت ايران با صلح و ثبات منطقه اي. مخدوش جلوه دادن ماهيت و اركان نظام ديني و رويكرد تخاصمي نسبت به ايران، نقطه مشترك تمامي محورهاي ذكر شده مي باشد كه برآيند آن چهره اي از جمهوري اسلامي را در ذهن مخاطب آماج ترسيم مي كند كه بر پيش فرض و انگاره ايجاد هول و هراس استوار است. ¤تاكتيك ها و تكنيك هاي ايران هراسي دست كاري و فريب افكار عمومي و وارد كردن بازيگران در زمين بازي و نقش هاي تعيين شده از سوي آمريكا غايت هدف راهبرد ايران هراسي است كه لازمه تحقق آن اجراي دقيق تاكتيك ها و تكنيك هاي متنوع هدفمند و پيچيده مي باشد. برخي از اين تاكتيك ها و تكنيك ها عبارتند از: -بهره گيري از بار منفي واژه ها، كلمات و مفاهيم حساسيت برانگيز در افكار عمومي (نسبت دادن بنياد گرايي به جمهوري اسلامي ايران) -وانمايي و سياه نمايي درخصوص ايران (تهيه و نمايش فيلم ضد ايراني 300) -بهره گيري از تاكتيك ارعاب (القاء خطر فناوري موشكي ايران براي اروپا) -انگاره سازي هاي هدفمند (قراردادن تصوير آقاي احمدي نژاد در كنار تصوير هيتلر) - استفاده از تاكتيك همسان سازي (قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان هاي تروريستي) - تحريف اخبار مرتبط با ايران (غيرصلح آميز معرفي كردن پيشرفت هاي هسته اي ايران) - القاء مستقيم و غيرمستقيم (معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت در جهان) - بهره گيري از تكنيك تكرار (ايران به دنبال استيلا بر كشورهاي منطقه مي باشد) موارد مذكور در واقع بخشي از تاكتيك ها و تكنيك هاي مورد استفاده در راهبرد ايران هراسي است كه به طور معمول در خصوص ايران مورد استفاده مقامات و رسانه هاي آمريكايي و اروپايي قرار مي گيرد. ¤ امواج ايران هراسي موج اول ايران هراسي همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به مرحله اجرا گذارده شد. با عملياتي شدن موج اول اين راهبرد، كشورهاي عربي منطقه در شرايطي هول انگيز قرا رگرفته و وادار به بازي در زمين معين شده از سوي آمريكا و لابي صهيونيسم شدند. هول و هراس ايجاد شده در بين كشورهاي منطقه و جاه طلبي صدام، عملا پازل جنگ افروزي آمريكا را كامل كرد و جنگ ي همه جانبه و گسترده را با هدف سرنگوني جمهوري اسلامي، به ايران تحميل كرد. از سوي ديگر اجراي موج اول ايران هراسي، موضوع فلسطين را نيز از كانون توجهات جهان عرب خارج ساخت، اين مهم فرصت مناسبي را براي رژيم جعلي اسرائيل فراهم كرد تا اقدام به قتل عام گسترده و وحشيانه فلسطيني ها و آواره كردن آنان نمايد. در واقع در سايه موج اول ايران هراسي بود كه رژيم اشغالگر قدس توانست جنوب لبنان را به اشغال خود در آورد. ¤ موج دوم ايران هراسي از آنجا كه ايران هراسي، همزاد و مترادف با اسلام هراسي است لذا همزمان با موج دوم اسلام هراسي، دومين موج ايران هراسي نيز به منصه ظهور رسيد. پس از حادثه 11 سپتامبر با معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت، عملا موج دوم ايران هراسي در سياست خارجي ايالات متحده آمريكا شكل گرفت. نومحافظه كاران جنگ سالار با انگاره سازي و تقسيم جهان به خير و شر، سعي در القاء اين مفهوم داشتند كه ايران در نطقه كانوني شرارت در جهان قرار گرفته است. كاخ سفيد در موج دوم ايران هراسي با شكل دادن فضاي هيجاني عليه ايران، سعي مي كرد تا ايران را وادار به تغيير رفتار و تغيير ساختار نمايد. همچنين ايران هراسي و معرفي ايران به عنوان محور و كانون شرارت، فرصت ايجاد اجماع و منزوي ساختن ايران در مناسبات بين المللي را براي آمريكا فراهم مي ساخت. ¤ موج سوم ايران هراسي متعاقب شكست سياست هاي خاورميانه اي آمريكا، موج سوم ايران هراسي نيز كليد زده شد. پيروزي اصولگرايان و تاكيد آنان بر پايداري در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و همزماني آن با وقوع تحولات منطقه اي، توازن قدرت در منطقه را به سود ايران تغيير داد. پس از آن با احساس نگراني عميق واشنگتن از تحكيم محور ايران، عراق، سوريه لبنان و فلسطين، راهبرد ايران هراسي بيش از پيش مورد تاكيد سران كاخ سفيد قرار گرفت. وقوع جنگ 33 روزه و پيروزي حزب الله لبنان از يك سو و ناكامي هاي پي درپي آمريكا در منطقه و عراق شرايط را براي كاخ سفيد بحراني تر و دشوارتر كرد از اين رو نومحافظه كاران جنگ سالار راه خروج از بحران را در گرو توازن قدرت و بازدارندگي ايران يافتند بنابراين عملياتي كردن موج سوم ايران هراسي، ناظر بر ايجاد بازندگي و مهار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران است. ¤ اهداف پيدا و پنهان ايران هراسي 1- انتقال بحران از مديترانه به خليج فارس: كاخ سفيد با تاكيد بر راهبرد ايران هراسي در واقع سعي دارد بر تحولات منبعث از پيروزي بزرگ حزب الله در جنگ جولاي 2006 مديريت نمايد. در اين راستا با تمركز بر روي اين راهبرد و انتقال بحران به خليج فارس عملا سعي دارد تا وضعيت امنيتي رژيم جعلي اسرائيل را بهبود بخشيده و همانند موج اول ايران هراسي، براي اين رژيم جعلي فرصت سازي نمايد. در اين رابطه اظهارات بشاراسد در جمع گروهي از فرهيختگان عرب به درك بهتر وضعيت نابسامان رژيم صهيونيستي كمك مي نمايد وي گفته بود؛ «رژيم اسرائيل پس از پيروزي مقاومت لبنان بر اين رژيم وارد دوران پيري خود شده است.» 2- سرعت بخشيدن به روند سازش اعراب و رژيم جعلي اسرائيل: واشنگتن در موج دوم ايران هراسي به دنبال اين هدف مي باشد كه با ايجاد هول و هراس در بين كشورهاي عربي از قدرت نفوذ ايران در منطقه، اين كشورها را وادار به بازي كردن در ميدان بازي تعيين شده نمايد. فرآيند كاناليزه كردن كشورهاي عربي منطقه، پازل آمريكا و لابي صهيونيسم را در جهت ايجاد جبهه عربي- اسرائيلي كامل مي كند. تشكيل جبهه موصوف از يك سو اجراي مصوبات نشست پائيزي موسوم به آناپوليس را امكان پذير مي سازد و از سوي ديگر شرايط را براي به رسميت شناختن رژيم جعلي اسرائيل فراهم مي كند وي اعلام داشت: در چرايي و اصرار آمريكا و لابي صهيونيسم براي سرعت بخشيدن به روند سازش اعراب و رژيم اشغالگر قدس، اظهارات بشاراسد قابل تأمل است و معادله بين المللي بعد از پيروزي بزرگ حزب الله تغيير كرد به گونه اي كه بسياري از ميانجي گران بين المللي از جمله سران يهودي به دمشق مي آيند و از ما مي خواهند تا در صلح با اسرائيل شتاب به خرج دهيم، زيرا معتقدند كه اسرائيل در معرض خطر قرار دارد و به ناچار بايد آن را از طريق تسريع در صلح در منطقه از زوال و نيستي محتمل نجات دهند.» در اين رابطه مي توان تصور كرد كه اجراي سياست لبه پرتگاه جنگ عليه دمشق در واقع ناظر بر حلقه تكميلي تسريع روند سازش اعراب و رژيم صهيونيستي است. 3- تشكيل ناتوي عربي از عمان تا لبنان: بازدارندگي در برابر قدرت ايران از طريق همكاري دولت هاي عربي منطقه يكي از اهداف ديگر راهبرد ايران هراسي و اساس سياست خارجي ايالات متحده آمريكاست. در واقع هدف واشنگتن از تأكيد بر موج سوم ايران هراسي، جدا كردن ايران از همسايگان عرب و ايجاد بلوك عربي (ناتوي عربي) متشكل از شش كشور حاشيه خليج فارس، مصر، اردن و آمريكا (1+2+6) در برابر ايران مي باشد. در اين راستا «ديك چني» معاون رئيس جمهوري آمريكا، در اواخر ماه مي روي عرشه ناو آمريكايي «جان استينس» در خليج فارس، تصريح كرد: «ما با دوستانمان در برابر تندروي و تهديدهاي استراتژيك خواهيم ايستاد. ما به تلاش براي رهايي كساني كه متحمل رنج و سختي شده اند ادامه خواهيم داد و دشمنان آزادي را به دست عدالت خواهيم سپرد و با كمك ديگران از دستيابي ايران به جنگ افزارهاي كشتار گروهي و چيره شدن اين كشور بر منطقه جلوگيري خواهيم كرد.» 4- مهار منطقه اي ايران: عملياتي شدن راهبرد ايران هراسي ناظر بر تلاش واشنگتن براي سوزاندن برگ هاي برنده ايران در منطقه است. كاخ سفيد با ايجاد هول و هراسي در كشورهاي عربي سعي دارد آنان را وادار به نقش آفريني در عراق، لبنان و فلسطين مطابق با سياست هاي خود نمايد. در اين ارتباط همزمان با درخواست «رايان كروكر» سفير آمريكا در عراق، براي بازگشايي سفارتخانه هاي كشورهاي عربي در بغداد، رابرت گيتس وزير دفاع اين كشور نيز در گفت وگو با يك شبكه عربي به كشورهاي مذكور توصيه كرده است اگر مي خواهند در عراق تنها صداي يك همسايه و آن هم ايران شنيده نشود، فوراً سفيران خود را به عراق اعزام نمايند. 5- منزوي ساختن ايران در عرصه بين المللي: زمينه سازي براي منزوي ساختن ايران در عرصه بين المللي هدف ديگر اجراي راهبرد ايران هراسي مي باشد. واشنگتن با تأكيد بر راهبرد مذكور در واقع سعي دارد مدل كره شمالي را براي متوقف ساختن فعاليت هاي هسته اي ايران پياده سازي كند. ضمن آنكه اجراي راهبرد ايران هراسي به زعم آمريكا، مي تواند باعث شكل گيري اجتماع ضدايراني در جهان شده و بازيگران رسمي و غيررسمي را با سياست هاي ايران ستيزانه كاخ سفيد همراه نمايد. 6- ايجاد مسابقه تسليحاتي در منطقه: ميليتاريزه شدن سياست خارجي آمريكا هزينه هاي زيادي را متوجه اين كشور كرد به گونه اي كه جنگ عراق تاكنون 700 ميليارد دلار براي كاخ سفيد هزينه در برداشته و دست كم 3هزار ميليارد بر اقتصاد آمريكا خسارت وارد كرده است. از اين منظر راهبرد ايران هراسي در واقع وادار كردن كشورهاي عربي به مسابقه تسليحاتي با ايران مي باشد تا واشنگتن از محل فروش تسليحات بتواند بازار سودآوري را براي خود مهيا سازد. انعقاد قرارداد تسليحاتي 20ميليارد دلاري في مابين آمريكا، عربستان سعودي و برخي اميرنشين هاي منطقه ناظر بر تحقق اين هدف است. اظهارات «نيكلاس برنز» معاون وزير خارجه آمريكا به خوبي رابطه فروش جنگ افزار به كشورهاي منطقه و راهبرد ايران هراسي را مشخص مي سازد. وي هدف از فروش تسليحات به كشورهاي منطقه را توانمند ساختن آنها در برابر توسعه طلبي ها و تجاوزگري هاي ايران عنوان مي كند. 7- توجيه حضور نظامي و اشغالگري آمريكا در منطقه: انگاره سازي براي كشورهاي منطقه و هراساندن آنان از ايران، فرآيندي است كه در واقع حضور نظامي آمريكا در منطقه و اشغالگري آن را توجيه مي كند. اين موضوع، زماني اهميت خود را بيش از پيش نمايان مي سازد كه موج نفرت و انزجار در منطقه نسبت به عملكرد آمريكا فزوني يافته است. بنابراين ايران هراسي راهبرد تبليغاتي و جنگ رواني است كه ناظر بر ترميم قدرت نرم آمريكا در منطقه مي باشد. 8- تسلط بر منابع نفتي منطقه: آمريكا با عملياتي كردن راهبرد ايران هراسي علاوه بر اينكه حضور خود را در منطقه توجيه و تثبيت مي نمايد، امكان تسلط خود بر منابع انرژي منطقه را نيز مهيا مي سازد. شايان ذكر است منابع 22 ميليارد بشكه اي نفت آمريكا طي 11 سال آينده به اتمام خواهد رسيد و اين كشور مجبور خواهد شد روزانه 25ميليون بشكه نفت خام خريداري كند. از اين منظر راهبرد ايران هراسي رابطه مستقيمي با تأمين انرژي مورد نياز آمريكا در كمتر از ربع قرن آينده دارد چرا كه در چند سال آينده به دليل مصرف فزاينده داخلي، امكان صادرات نفت از برخي از كشورهاي صادركننده گرفته خواهد شد و تنها عربستان، عراق و ايران كشورهايي خواهند بود كه در 30 سال آينده مي توانند صادرات نفت داشته باشند. بنابراين ايران هراسي در واقع پلي است كه واشنگتن سعي دارد با عبور از آن از يك سو تحولات آينده داخلي خود را مديريت نمايد و از سوي ديگر بحران هاي منطقه اي و بين المللي فراروي آمريكا را مهار و كنترل نمايد.
کد خبر: ۷۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۴

اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :ابتدا در بیان ريشة این اصطلاح باید گفت که “Islamophobia” از دو کلمة اسلام “Islam”، حرف ما بعد کلاسیکِ O و كلمة فوبیا “Phobia” به معنای ترس یا بیزاری نامعقول از چیزی تشکیل یافته است. گفتنی است که كلمة «فوبیا» دو کاربرد کلی و متفاوت دارد. گاه در روانشناسی در مورد افراد به معنای نوعی بیماری به‌کار می‌رود و گاه در زمينة اجتماعی و در کنار اصطلاحات مربوط به ضدیت با اقوام و ملیت‌ها استفاده مي‌شود. بدیهی است که مورد نخست فاقد دلالت سیاسی است ولی مورد دوم دلالتی سیاسی دارد (مرشدی‌زاد، 1388: 14).اگر بخواهیم بر اساس این کلمات به تعریف این مفهوم بپردازیم، دلالت این تعریف بسیار ناقص و محدود خواهد بود. شاید مفهوم تبعیض و ناشکیبایی ضداسلام و مسلمانان ساده‌ترین تعریف برای این مفهوم باشد. البته باید توجه داشت که هر چند کاربرد این واژه به چند دهة اخیر باز مي‌گردد1 اما بحث اسلام‌هراسي پیشینه‌ای تاریخی دارد و در پس زمينة آن علل مختلف تاریخی، فرهنگی، مذهبی، سیاسی و روان‌شناسی نمایان است.  در دایرة‌المعارف مطالعات قومی نژادی آمده است که با وجود گسترش مسئلة اسلام‌هراسي و تبدیل شدن آن به یکی از معضلات نگران‌کننده پس از 11 سپتامبر، هنوز تعریف جامع و مانعی از آن وجود ندارد (Encyclopedia of Race … 2003: 218). در اصطلاح رایج اسلام‌هراسي، مسلمانان به عنوان افرادی تلقی مي‌شوند که با ارزش‌هاي غربی درتقابل هستند و به عنوان دشمن و تهدید برای ارزش‌ها و انسجام ملی به شمار مي‌آيند. این واژه به تبعیض و پیش‌داوری (غیر عقلانی) ضداسلام یا مسلمانان اشاره دارد(Fredman, 1992: 121).مؤسسة (Runnymede Trust) اسلام‌هراسي را این‌طور تعریف کرده است2: «ترس یا تنفر از اسلام، و در نتیجه، ترس و تنفر از همة مسلمانان»؛ این مؤسسه همچنین توضیح مي‌دهد که واژة اسلام‌هراسي به تبعیض عملی علیه مسلمانان از طریق ایجاد محرومیت در زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشاره دارد و در پی بیان این مطلب است  که اسلام هیچ ارزش مشترکی با دیگر فرهنگ‌ها ندارد و جایگاه پایین‌تری نسبت به فرهنگ غربی دارد و بیشتر از اینکه یک مذهب باشد، یک ایدئولوژی سیاسی خشونت‌بار است و خصومت با آن امری عادی به شمار مي‌آيد (Islamphobia…, 1997: 60). عوامل بسیاری در ایجاد و گسترش اسلام‌هراسي مؤثر بوده‌اند که از جمله، می‌توان به مسائل زیر اشاره کرد3: 1.    رشد احساسات ضد مهاجرت در بيشتر کشورها. 2.    اقدامات تروریستی گروه‌هاي  افراطی نظیر القاعده. 3.    خشونت و تبعیض سازمان‌یافته ضدمسلمانان (با حمایت دولت‌ها و احزاب غربی). 4.    گسترش ایدئولوژی‌های خیر و شرگونه (نظیر نظریة برخورد تمدن‌هاي هانتینگتون). 5.    هراس از گسترش ایدئولوژی اسلام سیاسی. 6.    مشروعیت‌بخشی هوشمندانه دولت‌های غربی به دشمنی ضداسلام و مسلمانان و نادیده گرفتن حقوق مسلمانان. 7.    هراس از گسترش اسلام و اسلامی شدن اروپا.8.    ایجاد و گسترش موج رسانه‌اي ضداسلام و مسلمانان. بعد از یازده سپتامبر گزارش‌ها و اخبار رسانه‌ها ضدمسلمانان و اعراب، چهرة مسلمانان را نزد افکار عمومی به‌شدت مخدوش کردند. رسانه‌ها به جای توجه به واقعیات موجود در جهان اسلام، توجه خود را (عمداً یا غیرعمدی) بر روی فضای آلودة ضداسلام متمرکز كرده‌اند و در راستای تقویت همین فضای ضد اسلامی حرکت مي‌كنند و در پی تکرار گزینشی پیوند میان اسلام و خشونت هستند. برخی رسانه‌ها هم در تلاش‌اند تا نشان دهند که جنگ ‌هاي صلیبی میان اسلام و مسیحیت همچنان ادامه دارد و تقابل بین مسلمانان و مسیحیان، ادامه همان جنگ ‌هاي صلیبی است. رسانه‌ها برای تخریب اسلام در نزد افکار عمومی، به طرح پرسش‌هاي کلیشه‌ای در مورد اسلام مي‌پردازند و براي مثال، مباحثی مانند: تبعیض ضدزنان مسلمان، حجاب، و جهاد را مطرح مي‌كنند. در این مطلب که رسانه‌ها نقشی اساسی در معضل اسلام‌هراسي دارند، تردیدی وجود ندارد. در این بخش ابتدا به اجمال، نقش و ابزار رسانه‌ها در جهت گسترش اسلام‌هراسي و نظریه‌هاي موجود در این زمینه، معرفي مي‌شوند و در ادامه به‌طور خاص، متمرکز بر بحث اسلام‌هراسي  در رسانه‌هاي  بریتانیا بررسي مي‌شود. گروه‌هاي قدرتمند با تسلط بر جریان اصلی رسانه‌ها (به عنوان یکی از منابع قدرت در دنیای جدید) به شکل هوشمندانه‌ای عمل مي‌كنند و در این راستا، روش‌ها و ابزارهای جدیدی را در انتقال پیام و اقناع مخاطب به کار می‌برند. از این روست که در بحث اسلام‌هراسي و ضدیت با اسلام و مسلمانان، از مفاهیم قدیمی و عامیانة نژاد‌پرستی (رنگ پوست، نوع نژاد، نژاد برتر، نژاد پست و...) و اختلافات آشکار مذهبی صحبتی به میان نمی‌آورند و در مقابل، با ابزارهای دیگری پیام خود را به‌شکل باورپذیر و توجیه‌پذير به مخاطب ارائه می‌دهند؛ براي مثال، مسئله‌اي که امروزه در بحث اسلام‌هراسي در رسانه‌هاي غربی و به همین نحو، در رسانه‌هاي بریتانیایی مطرح مي‌شود، تأکید بر تمایزها و تفاوت‌هاي مسلمانان با جامعة میزبان است که پس از روشن كردن تفاوت‌ها، تلاش مي‌كنند که ارزش‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي ـ مذهبی خود را در جایگاهی برتر، و ارزش‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي ـ مذهبی مسلمانان را در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار دهند. به عبارتی ديگر، پس از تمرکز بر روی اختلافات، در مرحلة بعد‌، اقدام فرهنگ‌ها و ارزش‌هاي غربی به عنوان یک ایدئآل معرفي مي‌كنند. پیامد چنین گفتمانی، مخالفت و بیگانه‌انگاریِ سایر فرهنگ‌ها  و ارزش‌هاست. البته این تنها، یکی از جنبه‌های اقدامات اسلام‌ستیزانة رسانه‌هاي غربی به‌شمار می‌رود. نگرانی در مورد رسانه‌ها وقتی شدت می‌یابد که برای بيشتر مردم، تنها منبع کسب اطلاعات و اخبار (به‌ويژه آن‌هايي که با مسلمانان در ارتباط نیستند) این رسانه‌ها  باشند. در مجموع، رسانه‌ها نقش کلیدی در شكل‌گيري و گسترش اسلام‌هراسي ایفا مي‌كنند، براساس تحقیقات الیزابت پول در دایرة‌المعارف مطالعات قومی و نژادی، رسانه‌ها نقش مهمی را در ایجاد فضای ضد اسلامی و اسلام‌هراسي  ایفا كرده‌اند. وی با مطالعة مقالات روزنامه‌های انگلیسی بین سال‌هاي 1994 تا 2004 م. به این نتیجه رسیده است که رسانه‌ها اغلب در پی نمایش تصویری منفی از مسلمانان هستند  که در نتیجة این تصاویر، مسلمانان یک تهدید و دشمن برای ارزش‌هاي غربی محسوب مي‌شوند . (Encyclopedia of Race …, 2003: 217) بن در کتاب زنان مسلمان در جامعه انگلیس معتقد است که دشمنی و خصومت ضداسلام در پیوند  نزدیک با  تصاویری از مسلمانان است كه در رسانه‌ها به نمایش در مي‌آيد و در آن مسلمانان وحشی، بدوی، غیرمتمدن و بی‌فرهنگ معرفی مي‌شوند (Benn,and Jawad 2004: 165). رسانه‌ها با استفاده از منابع مالي قابل ملاحظه و شبكه‌هاي متنوع در تلاش‌اند كه تصويري نامناسب از اسلام به افكار عمومي ارائه دهند. در همين حال، هرچند  مسلمانان تلاش مي‌كنند كه اين تصوير نادرست را تصحيح كنند و به نوعي با اين تصوير مقابله كنند، با توجه به سلطة جهاني رسانه‌هاي غربي، عموماً تلاش‌هاي آن‌ها بي‌فايده (و يا كم‌فايده) بوده است. غرب براساس تجربه‌هاي جنگ ‌هاي جهاني و دوران جنگ سرد، داراي توان بسيار حرفه‌اي در راه تبليغات و انتقال پيام‌هاي مورد نظرش شده است و اين چيزي است كه مسلمانان از آن بي‌بهره‌اند. بيشتر رسانه‌هاي غربي از حوادث پس از يازده سپتامبر در جهت بهره‌برداري از اهداف سياسي خود استفاده مي‌كنند اين رسانه‌ها اسلام را در اشكال «راديكاليسم»، «بنياد‌گرايي» و «افراط‌گرايي» نمايش مي‌دهند و روشن است كه در دنياي پست‌مدرن و در فضايی كه رسانه‌ها نقش محوري دارند، تصاوير داراي واقعیتی فراتر از حقيقت مي‌گردند. رسانه‌هاي بریتانیایی در تلاش‌اند كه مسلمانان را تروريست و تهديد براي امنيت غرب معرفي کرده بدين طريق، هم از گسترش اسلام جلوگيري كنند و هم به نوعي جنگ افغانستان و عراق را توجيه كنند. همين تلاش‌ها و جريان‌ها در سال‌هاي اخير منجر به شكل‌گيري بخشی از جريان اسلام‌ستيزي و اسلام هراسي در جامعة بریتانیا شده است. برخي اختلاف ميان مسلمانان و جريان‌هاي اصلي رسانه‌اي را امری عادي تلقي مي‌كنند، اما واضح است که اين چالش فراتر از يك اختلاف‌نظر است؛ زیرا ضمن اینکه به‌طور روزافزون افزایش می‌یابد، تأثيرات عميقي هم، بر زندگي مسلمان داشته است. مسلمانان معتقدند كه رسانه‌ها تصويري نادرست از آن‌ها ارائه مي‌دهند و تمركز رسانه‌ها، بیشتر بر جنبه‌ها و اخبار منفي است و توجهي به نكات مثبت نمي‌شود. با یک نگاه کلی به بحث اسلام‌هراسي در رسانه‌هاي بریتانیا می‌توان سه محور اصلی را شناسایی کرد که عموماً اغلب اخبار و گزارش‌ها و مقاله‌هاي مربوط به مسلمانان، براساس این نقاط محوری سازمان‌دهی و بیان مي‌شوند. در اینجا به اجمال این محورها بررسي مي‌شود: راهکار :حضور مسلمانان در فضاي مجازيمسلمانان به‌تدريج در حال آشنايي و بهره‌گيري از فناوري‌‌هاي جديد ارتباطي هستند كه يكي از آن‌ها فضاي مجازي اينترنت است. امروزه شاهد وب‌سايت‌هاي فراوانی دربارة اسلام هستيم. به علت ارزانی و دسترسی آسان به اینترنت، این پدیده در حال گسترش و پیشی گرفتن از سایر رسانه‌هاي است؛ براي مثال هم اکنون بيشتر گروه‌ها و سازمان‌هاي اسلامی در بریتانیا وب‌سایت رسمی دارند که در آن اخبار، مواضع و ديدگاه‌ها، مقالات و تحليل‌هاي خود را ارائه مي‌دهند. با يك نگاه كلي و براساس جست‌وجوهاي معمول انجام شده در وب‌سايت‌هاي اسلام و مسلمان اين نتايج به‌دست آمده است:1.  بسياري از سايت‌ها در كشورهاي غربي و به زبان انگليسي هستند؛2. در فرقه و ايدئولوژي سایت‌ها تنوع فراوان وجود دارد؛3. انواع مختلف سايت‌هاي مربوط به سازمان‌ها، اشخاص، دانشگاهي و اتاق‌هاي گفت‌وگو  وجود دارد؛4. محتويات سايت عموماً عبارت‌اند از: دعوت، موضوعات آموزشي و اطلاع‌رساني سياسي، مسائل جاري، گفت‌وگوهايي ميان عقيده‌اي و مقالات (Bunt, 2000: 35). به‌طور کلی موضوعات متنوعي در صفحات مربوط به اسلام و مسلمانان بحث مي‌شود: قرآن و حديث، فرقه‌هاي اسلامي (شيعه‌ ـ سني و صوفيه و...) ديدگاه‌هاي فلاسفه اسلامي، اختلافات شيعه و سنی، مسائل سياسي مربوط به كشورهاي اسلامي نظير افغانستان‌ـ پاكستان، كشمير، مالزي، سنگاپور، سودان، عربستان، اسلام سياسي (به‌ويژه مرتبط با حماس و حزب‌الله).به نظر می رسد دنیای مجازی و وب‌سایت‌ها، فضای مفیدی برای گفت‌وگو در مورد اسلام ایجاد كرده‌اند. این فضا به کاربران این اجازه را مي‌دهد تا علاقه‌مندان و کسانی که در مورد اسلام (و عموماً تصویر رسانه‌اي منفی آن) کنجکاو هستند، بتوانند اطلاعات مفیدی کسب کنند.
کد خبر: ۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۱۵

اوای دنا: محمود احمدي نژاد كه در راستاي دور چهارم سفرهاي استاني خود به استان هرمزگان سفر كرده است، در جمع مردم اين استان در بندر عباس با اشاره به ويژگي‌ها و خصوصيات مردم اين منطقه و ايستادگي آن‌ها دربرابر متجاوزين و استعمارگران در طول تاريخ، به اهميت عدالت و استقرار آن اشاره كرد و گفت: همه‌ي پيامبران الهي بلافلاصله پس از دعوت به توحيد تلاش كردند كه مردم را به عدالت و اجراي آن دعوت و كاري كنند كه مردم در اين راستا قيام كنند.وي با بيان اين‌كه خداوند متعال مردم و حاكمان را به اجراي عدالت دعوت كرده است و از مردم خواسته است كه در اين راستا قيام كنند، افزود: قدم اول در راستاي رسيدن به سعادت، كمال و قله‌هاي پيشرفت و عزت عبارت است از حركت در راستاي عدالت و هيچ شرايطي نبايد مانع از اراده‌ي انسان براي اجراي عدالت باشد. دوستي‌ها نبايد مانع تحقق اين موضوع شود و حتي دشمني با دشمنان نيز نبايد مانع از اعمال اجراي عدالت شود و اين فرمان الهي است كه در رابطه با دشمنانتان با عدالت رفتار كنيد و هيچ عاملي نبايد شما را از مرز عدالت و حركت در آن راستا خارج كند. به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا،رييس جمهور در ادامه با بيان اين كه مديران و حاكمان موظف هستند كه در حوزه‌ي مسئوليت خود عدالت را رعايت كنند، به اقدامات دولت نهم و دهم، در راستاي اجراي عدالت اشاره كرد و گفت: مسئوليت حكومت، رئيس جمهور، قوه قضاييه ، مجلس و همه‌ي مسئولان حركت در راستاي اجراي عدالت است. احمدي‌نژاد با تاكيد بر اين‌كه مهمترين ماموريت حركت در راستاي عدالت است، تصريح كرد: در صحنه‌ي داخلي و بين‌المللي دولت تلاش دارد كه كارها را بر اساس عدالت به جلو ببرد، دولت در توزيع بودجه‌هاي عمراني، رفاهي، سرمايه‌گذاري‌هاي صنعتي و كشاروزي و ديگر بخش‌ها عدالت را پايه كار خود قرار داده است و برخي از طرح‌هاي دولت مانند سفرهاي استاني، توزيع سهام عدالت، اجراي هدفمند كردن يارانه‌ها، توزيع سرمايه‌‌گذاري در بخش‌ها و مناطق گوناگون در جهت عدالت است. وي افزود: اجراي عدالت به همان شدتي كه براي توده‌هاي مردم خوشايند و زيباست براي اقليت‌هاي پرخور، خودخواه و زياده خواه سخت است. احمدي نژاد در ادامه با اشاره به مشكلات كنوني در عرصه‌ي جهاني گفت: همه‌ي اين مشكلات ناشي از بي‌عدالتي عده‌ي قليلي است. كساني كه حاضرند همه‌ي جهان را به خاك و خون بكشانند تا جيب‌هاي خود را پر كنند. عده‌ي قليلي كه در راس چند كشور براي خود حق بيشتري قائل هستند و به خود حق مي‌دهند كه در امور تمام ملت‌ها دخالت كنند. سرمايه‌ي ملت‌ها، فرهنگ و شخصيت آنها را غارت كنند. وي اضافه كرد: در اطراف خودمان نگاه كنيم در برخي از كشورها چه خبر است؟ پايگاه نظامي براي دفاع از منافع استكبارگران ايجاد كرده‌اند، اما هزينه‌ي آن از كجا تامين مي‌شود؟ از منابع كشورهاي بدبخت. به نام ايجاد امنيت سلاح مي‌فروشند و قراردادهاي چند ميلياردي مي‌بندند. و در واقع انرژي، نفت و موجوديت ملت‌ها را غارت مي‌كنند. در حالي كه عامل اصلي ناامني، خود آنها هستند. در دنيا ملت‌ها با يكديگر مشكلي ندارند، با هم دوست هستند، توده‌ي ملت‌ها اهل تجاوز نيستند، اهل بي‌ عدالتي و خودخواهي نيستند و عده‌ي قليلي اين بي‌عدالتي‌ها، جنگ ‌ها و تجاوزات را طراحي مي‌كنند. رييس جمهور گفت:‌آنها استقلال و منافع ملت‌ها را غارت مي‌كنند و هزينه‌ي اين اقدامات را از خود آنها مي گيرند. مي‌بينيد در افغانستان و پاكستان چه مي‌كنند، اخيرا با مسئولان افغاني ملاقاتي داشتم، بحث شد كه آنها مي‌‌گويند 1300 ميليارد دلار در افغانستان خرج كرده‌اند و مسئولان افغاني گفتند كه اين موضوع دروغ است، مسئولان افغاني مي گفتند، ما كلاس درس را با هزينه ي 15 هزار دلار ايجاد مي‌كنيم و نيروهاي اشغال‌گر با 50 هزار دلار و اين هزينه‌ها را به حساب مردم افغانستان مي‌گذارند ، مي‌بينيد چپاول در چپاول، تجاوز در تجاوز. وي با اشاره به دشمني مستكبران با ملت ايران گفت:‌علت اين دشمني اين است كه ملت ايران معادلات ظالمانه‌ي آنها را نپذيرفته است. ملت ايران گفته است كه مي‌خواهيم روي پاي خود بايستيم و نه به كسي ظلم مي‌كنيم و نه زير بار ظلم مي‌رويم. رييس‌جمهور در ادامه سخنان خود در جمع مردم استان هرمزگان با اشاره به اين‌كه «دشمنان و مستكبران مخالف اين هستند كه ملت ايران روي پاي خود بايستد» افزود: آن‌ها مي‌خواهند ثروت و حيثيت و شرافت ملت ايران زير پاي آن‌ها لگدمال شود و همه‌ دعوا بر سر اين است و به اين خاطر با پيشرفت ما مخالف هستند كه نگذارند ملت ما روي پاي خود بايستد. اما بايد بگويم ملت ايران هيچ وقت آن را نخواهد پذيرفت و زير بار زور نخواهد رفت.وي خطاب به قدرت‌هاي استكباري گفت: اين‌جا بندرعباس است. همين مردم روزي در همين آب‌ها و سرزمين درسي فراموش نشدني به استعمار آن زمان پرتغالي‌ها و انگليسي‌ها دادند. پس هركس بخواهد به حقوق ملت ايران تجاوز كند، ملت ايران چنين درسي به او خواهد داد. احمدي‌نژاد با بيان اين‌كه «متاسفانه اجراي عدالت در داخل كشور نيز بعضي مخالفين دارد» اظهار كرد: عده‌ قليلي هستند كه پيشرفت، رفاه توده‌هاي مردم، آباداني كشور و توليد و توزيع عادلانه را به نفع خود نمي‌دانند و با هر قدمي براي عدالت مخالف بوده و سنگ‌اندازي مي‌كنند. آن‌ها آشكارا از اين‌كه حق مردم به خودشان داده شود ناراحت و عصباني‌اند و مخالفت مي‌كنند. رييس‌جمهور تصريح كرد: 50 سال ثروت ملت در جيب عده‌اي قليل بوده كه امروز همه بايد بسيج شويم تا حداقل 50 سال ثروت خود ملت در جيب خودشان باشد. وي خاطرنشان كرد: ما مي‌دانستيم از اول سال آن‌هايي كه ضدعدالت هستند و مي‌خواهند مفت ببرند با هدفمندي يارانه‌ها مخالفت مي‌كنند و دنبال يك فتنه‌گري و اخلال در اقتصاد هستند تا آن را به گردن هدفمندي يارانه‌ها بيندازند و شيريني اين كار بزرگ را كه ملت انجام داده و در جهان به عنوان يك ملت بافرهنگ، همبسته، موحد و انقلابي مي‌درخشد تلخ كنند. احمدي‌نژاد با اشاره به مسائل پيش آمده در بازار سكه و ارز در ماه‌هاي گذشته، افزود: اين بازي ارز و سكه بين داخلي‌ها و خارجي‌ها هماهنگ انجام شد و برخي همكاران غفلت كردند و موضوع را جدي نگرفتند و فكر كردند مسلط هستند؛ در حالي كه آن‌ها آمدند يك بازي مصنوعي براي قيمت ارز و طلا درست كردند؛ در حالي كه ذخاير ارز و طلاي ما در طول تاريخ بي‌نظير است. رييس‌جمهور ادامه داد: آن‌ها مي‌خواهند نفت ما را تحريم كنند، اما بايد بگويم كه آن‌قدر ما ارز داريم كه اگر دو سه سال هم يك بشكه نفت نفروشيم كشور به خوبي اداره مي‌شود و آرزوي دشمنان به دلشان باقي مي‌ماند. وي تصريح كرد: البته همكاران ما مشغول هستند و به فضل الهي اين توطئه‌ها خنثي خواهد شد، اما مي‌دانيد كه يك ناجوانمرد سنگي به چاه مي‌اندازد كه 100 نفر بايد تلاش كنند آن را بيرون بياورند. احمدي‌نژاد با خطاب مجدد به اين كشورها گفت: اين ملت بزرگ همه‌ سنگ‌هاي در چاه انداخته شده را در خواهد آورد و به سر مستكبرين خواهد كوبيد. رييس‌جمهور با اشاره به اين‌كه «متاسفانه برخي از خوشحالي مردم ناراحت هستند و وقتي مي‌بينند 60-70 درصد مردم به تعطيلات و مسافرت مي‌روند بهانه درست مي‌كنند كه بنزين مصرف مي‌شود» افزود: وقتي با اين افراد صحبت مي‌كنيم مي‌بينيم ناراحت هستند و مي‌گويند 120 ميليون سفر انجام شده و مردم به مسافرت رفته‌اند. آن‌ها مي‌گويند بنزين مصرف مي‌شود. اما بايد بدانند كه ما هرچه داريم از اين ملت است و همين ملت انقلاب كرده و ما را سر كار آوردند. ما بايد از شادي مردم خوشحال و از غصه‌هايشان ناراحت باشيم. وي اضافه كرد: ما به آن‌ها مي‌گوييم برويد با مردم صحبت كنيد و ببينيد بعضي بي‌عدالتي‌ها چه بلايي بر سر مردم مي‌آورد. حال عده‌اي مقاومت مي‌كنند كه آن‌ها نيز اشتباه مي‌كنند و خيال مي‌كنند با سنگ‌اندازي در مسير عدالت به جايي مي‌رسند. اما بدانند اين ملت براي رسيدن به قله‌هاي عدالت تصميم خود را گرفته و هركس جلوي آن‌ها بايستد ملت آن‌ها را به زباله‌دان تاريخ خواهد فرستاد. به گزارش ايسنا، احمدي‌نژاد در ادامه با بيان اين‌كه امروز روز سازندگي و توليد است، گفت: ايران كشوري بزرگ است كه بيش از يك ميليون و 840 هزار كيلومتر مربع وسعت دارد. 2هزار كيلومتر دريا در جنوب و بيش از هزار كيلومتر در شمال دريا داريم. همچنين كشور ما از معادن جنگ ل‌ها و بالاتر از همه بهترين مردم، جوانان، دانشمندان، توليد كنندگان، كشاورزان، صيادان، كارگران و عشاير برخوردار است. رئيس جمهور افزود: امروز زماني است كه بايد عظمت و توانايي‌هاي ملت ايران به رخ دنيا كشيده شود و اين موضوع نيز در گرو كار است، در اين راستا وظايفي بر عهده‌ي دولت و وظايفي نيز بر عهده‌ي ملت است. وي تصريح كرد: آنچه بر عهده‌ي دولت است اول از همه زمينه سازي در جهت ايجاد اشتغال جوانان عزيز و غيور كشور است و ما مصمم هستيم تمام توان و موجودي دولت را در خدمت اشتغال جوانان عزيز به كار ببريم. احمدي‌نژاد خاطر نشان كرد:‌در سال 90 كارهاي زيادي انجام شد، دولت تنها بود، برخي نه تنها همراهي نكردند، بلكه مخالفت‌ هم داشتند، اما ملت و دولت با هم كار را جلو خواهند برد. در اين راستا گروهي مامور نظارت و بررسي شده‌اند و نفر به نفر آدرس و محل اشتغال افراد را كنترل مي‌كنند و گزارش جامعي ارائه مي‌دهند و تا امروز الحمدالله با همت جوانان و كارآفرينان بيش از يك ميليون و 600 هزار از اين محل‌ها تاييد شده است و بررسي بقيه هم ادامه دارد و وقتي كه تمام شد، گزارش آن به عرض ملت ايران خواهد رسيد. وي با بيان اين‌كه هدف گذاري ايجاد 2 و نيم ميليون فرصت شغلي است، اظهارداشت: اميدواريم با ايجاد اين 2 و نيم ميليون شغل در همه كشور از جمله استان هرمزگان و در بندرعباس همه‌ي جوانان عزيز ما فرصت شغلي مناسب پيدا كنند.
کد خبر: ۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

اوای دنا:  پایی که جا ماند، در دیماه سال گذشته در تهران توسط روابط عمومی انتشارات سوره مهر و در شهر یاسوج توسط حوزه هنری شهرستان یاسوج از آن رونمایی بعمل آمده بود٬ خیلی زود در قریب به سه ماه از انتشار این کتاب٬ به چاپ نوزدهم رسید. کتاب «پایی که جا ماند» شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینی پور است. او در این کتاب به خاطراتِ اسارتِ چندین‌ساله‌اش در اردوگاه‌های عراقی، می‌‌پردازد. نویسنده این کتاب در حالی به عنوان راهنمای گردان 18 شهدا، برای پشتیبانی از رزمندگان گردان قاسم ‌بن الحسن(ع) راهی جزیزة مجنون شده بود که در این عملیات از ناحیه پا زخمی و سپس به اسارت نیروهای بعثی درآمده بود. وی در دوران اسارت، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورده بود. در این کتاب راوی پسر 16 ساله‌ای است که پایش قطع و اسیر عراقی ها می‌شود و او به نقل خاطراتش با دقت تاریخی می‌پردازد. او می‌خواهد به ما بفهماند که اگر امروز ما به اینجا رسیده‌ایم به خاطر رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های رزمندگان در جنگ است. به گزارش خبرآنلاین، کتاب «پایی که جا ماند» با بهای14000 تومان منتشر نموده است.
کد خبر: ۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۶

اوای دنا: دیدنیهای مناطق عملیاتی دفاع مقدس که در حضور کاروانهای راهیان نور وصف ناپذیر می شود هر کدام داستان یکی از حماسه های فرهنگ دفاع مقدس ملت ایران است.به گزارش اوای دنا به نقل از مهر، در حضور پرشور راهیان نور کشور از اقصی نقاط ایران اسلامی، صحنه های زمزمه مادران شهیدان در بیابانهای مرزی خوزستان در کنار مشاهد شهیدان کربلا در ایران وصف ناپذیر است. در بین این زمزمه ها، لالایی های مادران شهیدان در سرزمینهای دفاع مقدس، نجوایی از جنس نواهای روزهای بدرقه شهیدان در اعزام به سوی جبهه ها دارد. اکنون که سالها از جنگ گذشته و بسیاری از مادران شهیدان به فرزندان آسمانی خود پیوسته اند شیرزنانی که در گذر عمر، چین و چروک پیری بر چهره های آنان نشسته است در آغاز بهار و به یاد روزهای بهاری عمرشان، آن زمان که خداوند هدیه های آسمانی به آنان اعطا کرد دل را میهمان زمزمه های لالایی های کودکانه فرزندان شهیدشان می کنند و در آرامشی وصف ناپذیر سیمای خود را میهمان اشکهای بهاری می کنند. لالایی ها اگرچه بنا به فرهنگ هر منطقه از ایران در کلمات و جملات متفاوت هستند اما همه یک اصالت شیرین و ریشه در آب و خاک این ملت قهرمان دارند. در زمزمه‌ مادر شهیدی در شملچه که از مازندران میهمان مشهد شهیدش شده بود لالایی، بوی نان محلی گرمی را می داد که مادر برای سفره حلال خانواده می پخت. لالایی های مادر شهیدی از دیار عشایر ترک قشقایی حال و هوای کوچ را در فراز و فرودها کوه ها دارد. لالایی‌ عزیز مادر برای بانوی با معرفت جنوب تهران با گل لاله گره خورده و شیر حلال مادر روزگار از لبخندهای فرزند شهیدش در کودکی خبر می دهد. آنجا که به شقایق می رسد به بیان لالایی‌ عمر بهاری فرزندش اشاره می کند و راز و نیاز را با ان درمی آمیزد. مادر خمیده یزدی نیز با لالایی خاص خودش به ضیافت کودکی شهیدش در مشاهد شهیدان خوزستان می رود او در لالایی خود می گوید: شهیدم تو هنوز برای من طفلی هستی که برای بوسیدن گونه ات با سلام و صلوات بر روی دستانم بلندت می کردم. این ترانه کودکی مادرانه برای مادر شهید اصفهانی همراه با ذکر حسین است تصنیف لالایی برای این مادر لحظه های کودکی شهیدش است که در روضه علی اصغر (ع) به خواب کودکانه می رفت. نجواهای آسمانی مادران شهدا در بهار مناطق عملیاتی خوزستان کتاب قطوری از معارف جبهه ها برای ساخت نسلهای آینده ایران اسلامی است.
کد خبر: ۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۵

اوای دنا:طرح سؤال از رئيس‌جمهور سرانجام پس از سه سال كشمكش و بازي برخي از نمايندگان با اين كارت، صبح امروز (چهارشنبه) در صحن علني مجلس مطرح شد و رئيس‌جمهور نيز به همراه جمعي از اعضاي هيئت دولت براي پاسخ‌گويي به اين سؤال‌ها در صحن مجلس حاضر شد. به گزارش بی باک به نقل از رجانيوز، در اين جلسه، مطهري ابتدا سؤال‌هاي سؤال كنندگان از رئيس‌جمهور را از روي يك متن قرائت كرد، اما نتيجه‌ي اين جلسه، تقريباً براي مردم در روزهاي پاياني سال بي‌فايده بود، چرا كه عمده‌ي سؤال‌ها، مسئله مردم نبود و نمايندگان سؤال كننده‌اي كه به‌عنوان نماينده مردم، اين سؤال‌ها را مطرح كرده بودند، گويا بيشتر سؤال‌هاي خود را عنوان كردند تا سؤال‌هاي مردم را. همچنين پاسخ‌هاي رئيس‌جمهور نيز متقابلاً به‌نحوي بود كه نوعي واكنش سياسي و كنايه زدن از تريبون مجلس از آن برداشت مي‌شد. علي مطهري براي قرائت سؤال از رئيس‌جمهور پشت تريبون قرار گرفت و با تشكر از رئيس‌جمهور به‌دليل حضور در مجلس به‌منظور پاسخ به سؤال 79 نماينده مجلس، گفت كه قصد سؤال كنندگان تخريب از رئيس‌جمهور نيست، آن‌هم رئيس‌جمهوري كه خدمات زيادي به كشور داشته است، سؤال ما اين است كه چرا در مواردي بر خلاف قانون عمل شده است، و طرح سؤال هم براي اين است كه دولت و مجلس از رسانه‌ها با هم سخن نگويند.   وي با بيان اينكه در برخي موارد خلاف قانون عمل شده است، طرح سؤال‌هاي خود را آغاز كرد. مطهري، با يادآوري عدم پرداخت اعتبارات مترو، عنوان كرد كه دولت بايد قانون را اجرا كند، اما رئيس‌جمهور گفته است كه اعتبارات دو ميليارد دلاري مصوب براي متروي تهران را به‌دليل در برداشتن بار مالي و مخالفت با اصل 75 قانون اساسي اجرا نمي‌كند. وي در خصوص بندهاي بعدي سؤال‌ها، به موضوع محقق نشدن آمارها در خصوص اشتغال و پرداخت سهميه بخش توليد از هدفمندي يارانه‌ها و همچنين تورم ناشي از آن، اشاره كرد. مطهري در ادامه، به طرح سؤال از رئيس‌جمهور در مورد ماجراي عزل وزير اطلاعات و تأخير در اعلام حكم ابقاي او به‌دنبال دستور رهبر معظم انقلاب و سپس خانه نشيني پرداخت. وي در توضيح سؤال بعد، به اظهارات رئيس‌جمهور در مورد در رأس امور نبودن مجلس اشاره كرد. مطهري سپس از رئيس‌جمهور خواست كه مقداري از وقتش را براي طرح همه سؤالات به او بدهد كه رئيس‌جمهور با مطايبه گفت، همه وقت ما مال شماست اما رئيس مجلس تأكيد كرد كه آقاي مطهري بر اساس قانون، شما فقط 15 دقيقه وقت داريد. مطهري، سؤال بعد خود را در مورد محل مصرف بودجه‌هاي فرهنگي عنوان كرد و در توضيح سؤال بعدي، به اظهارات دكتر احمدي‌نژاد در تلويزيون در مورد پوشش اسلامي اشاره كرد و دولت، دولت ليبرالي خواند كه افراد بي بند و بار پيام رضايت دولت را از اظهارات رئيس‌جمهور در مورد پوشش دريافت كرده‌اند. وي، سؤال هشتم خود را به اظهارات رئيس دفتر رئيس‌جمهور در مورد احياي مكتب ايراني و تأييد آن از سوي رئيس‌جمهور بر خلاف مخالفت مراجع و علما اختصاص داد. علي مطهري، به‌رغم پايان يافتن وقت قانوني خود پس از طرح اين سؤال به‌مدت حدود سه دقيقه با وجود تذكرات منشي و رئيس جلسه به طرح اظهارات خود ادامه داد. پاسخ‌هاي رئيس‌جمهور در ادامه اين جلسه، رئيس‌جمهور براي پاسخ به سؤال‌ها پشت تريبون قرار گرفت و با عنوان اينكه سؤال حق مجلس است و پاسخ‌گويي نيز حق رئيس‌جمهور و هيئت وزيران، اضافه كرد كه من آماده بودم قبل از انتخابات مجلس براي پاسخ به سؤال‌ها در مجلس حاضر شوم اما به‌دليل اينكه بر نتيجه انتخابات تأثير منفي نگذارد و برخي بخواهند آن را تقصير دولت بيندازند، هيئت رئيسه مجلس صلاح ديد كه در زمان فعلي در مجلس حاضر شويم. وي همچنين به اين مسئله كه مطهري 20 دقيقه صحبت كرده و اين يعني 30 درصد بيش از وقت خود صحبت كرده است، گفت كه بنابراين ما هم بايد 30 درصد بيش از وقت خود، يعني يك ساعت و 20 دقيقه وقت پاسخ‌گويي داشته باشيم. دكتر احمدي‌نژاد سپس به ترتيب سؤال‌هاي مكتوب از موضوع مترو شروع كرد و با يادآوري مجدد خلاف اصل 75 بودن مصوبه مجلس در مورد مترو، تأكيد كرد كه بر اساس نص قانون اساسي، چنين طرحي اساساً قابل طرح در مجلس نبوده است. مجلس به دولت گفته است كه به مترو وام بده، اما محل آن را مشخص نكرده است، در شوراي نگهبان هم رد شده و به مجمع تشخيص مصلحت هم كه رفته است، رئيس كل بانك مركزي نامه رسمي نوشته است كه بودجه‌اي براي اين مسئله وجود ندارد، آنجا هم دبير مجمع اين مسئله را مطرح كرده است و بعد يكي از اعضاي مجمع گفته است كه اين را مصوب مي‌كنيم كه اتفاقاً اجرا نشود. رئيس‌جمهور خاطرنشان كرد كه كمك دولت به مترو، ده‌ها برابر شده است، هشت برابر دولت‌هاي قبل، اتوبوس در اختيار شهرداري تهران قرار گرفته و پنج برابر به متروي تهران كمك شده است. مجلس برود نحوه هزينه‌كرد كمك‌ها را بررسي كند. وي سپس با بيان اينكه دولت و مجلس دغدغه كلان‌شهرها را دارند، به پرداخت اعتبارات مترو در ساير كلان‌شهرها اشاره و سپس بيان كرد كه بارها بدهي شهرداري تهران به بانك‌ها امهال شده است، آيا بهتر نبود كه به‌جاي اين‌همه فشار به دولت، سري مي‌زديد و مي‌ديديد كه اعتبارات پرداخت شده چگونه و كجا هزينه شده است؟ رئيس‌جمهور در پاسخ به سؤال مربوط به آمارهاي اشتغال، با آمارهاي بانك مركزي و مركز آمار ايران استناد كرد. وي در پاسخ به سؤال در مورد هدفمندي يارانه‌ها، به رشد اقتصادي سال 90 اشاره كرد و گفت كه به اعتراف دوست و دشمن، دولت بهترين عملكرد را در اجراي قانون هدف‌مندي يارانه‌ها در سخت‌ترين شرايط و فشارهاي خارجي داشته است. احمدي‌نژاد ادامه داد: دولت بيشترين كمك را به بنگاه‌ها كرده است و بر اساس قانون مصوب مجلس، دولت به بنگاه‌ها كمك ترجيحي كرده است. وي سپس گفت: شما در قانوني كه تصويب كرديد، براي سازمان هدفمندي مجمع عمومي تعيين كرديد كه اسم رئيس‌جمهور در آن نيست، حالا سؤالش را از رئيس‌جمهور مي‌پرسيد. موضوع ارز هم ربطي به هدف‌مندي نداشت كه در آينده، آن را با مردم در ميان خواهم گذاشت. احمدي‌نژاد در پاسخ به سؤال طراحان سؤال در مورد خانه‌نشيني، با خنده گفت كه اين وصله‌ها به دولت نمي‌چسبد اما زندگي من نشان مي‌دهد كه با عمل، بيان درست و منطقي از ولايت دفاع كنم و نشان دهم كه اين نظام، نظام مهرباني، تلاش و همبستگي است. در تمام دولت، حتي يك روز هم كار تعطيل نشده است. وي، در پاسخ به سؤال پنجم گفت كه ما با استدلال مطلبي را مطرح كرديم، شما هم با استدلال پاسخ دهيد. آيا براي رئيس‌جمهور اين مقدار هم آزادي بيان قائل نبايد قائل شد؟ رئيس‌جمهور در پاسخ به سؤال در مورد تشكيل ديرهنگام وزارت ورزش، اظهار داشت: من آنچه را كه شما تصويب كردم، مي‌خوانم، نوشته‌ايد از تاريخ تصويب قانون، وزارت ورزش و جوانان تشكيل مي‌شود. وي ادامه داد كه 30/10/89 اين قانون به ما در حالي ابلاغ شده است كه 10 روز قبل ادغام شده است. يك‌جا شما مي‌گوييد كه اول شرح وظايف را بدهيد، بعد ادغام كنيد، يك‌جا مي‌گوييد كه اول ادغام كن، بعد شرح وظايف بده. همچنين شما نوشته‌ايد كه ادغام شود، آيا ما جلوي قانون را گرفتيم؟ پرسيده‌ايد كه چرا نامه غير معمول زديد، آيا رئيس‌جمهور نمي‌تواند چند ابهام اين قانون پر از ابهام را مطرح كند. شما از زمين و زمان انتقاد مي‌كنيد، كسي چيزي نمي‌گويد، حالا ما يك سؤال مي‌پرسيم، اين‌گونه مي‌شود. وي در پاسخ به سؤال در مورد محل مصرف بودجه‌هاي فرهنگي كشور گفت: اولا تخصيص نيافتن كامل بودجه‌هاي فرهنگي به‌دليل تحقق نيافتن درآمدها بوده است، ثانيا مگر من در شوراي عالي استان‌ها هستم كه جواب بدهم، بودجه‌هاي فرهنگي كجا خرج شده است؟ شما ديوان محاسبات را داريد، بايد من از شما بپرسم كه با وجود اين ديوان و حضور شما در شوراهاي برنامه‌ريزي استان‌ها كجا خرج شده است. متولي هزينه بودجه‌هاي فرهنگي، شوراي برنامه‌ريزي استان‌هاست كه رئيس‌جمهور در آن، حضور و نقشي ندارد. رئيس‌جمهور در پاسخ به سؤال در مورد نحوه عزل وزير اطلاعات در زمان مأموريت سنگال گفت: چه كسي به وي اين مأموريت را داده بود؟ شما داده بوديد؟ اصل 136 قانون اساسي اختيارات رئيس‌جمهور است، آيا رئيس‌جمهور براي اختياراتش بايد بازخواست شود؟ وي در پاسخ به سؤالي در مورد اظهاراتش در مورد پوشش گفت: آقاي مطهري نظراتش را مبسوط مطرح كرد، اما بگذاريد خودماني صحبت كنيم. چرا هر مشكلي پيش مي‌آيد، گردن مردمي مي‌اندازيم كه من و شما را سر و كار آوردند. ما مي‌گوييم به مردم سخت نگيريم و توهين نكنيم، البته اگر كسي به‌طور سازمان يافته مي‌خواهد اخلال كند، دستگاه قضايي برود كار امنيتي و قضايي كند. اما كار فرهنگي با بگير و ببند نمي‌شود. احمدي‌نژاد گفت: بگذاريد يك شوخي كنيم، چرا وقت انتخابات و 22 بهمن سراغ برخي تيپ‌ها و افراد برويم و آن‌ها را در رسانه‌ها و جلوي دوربين مي‌آوريم ولي تا تمام مي‌شود، آن‌ها را محكوم كنيم، يك تناقض است. نبايد اين‌قدر به دختر و پسرها گير بدهيم. همچنين، آيا خود شما و بنده، گناه نكرده‌ايم؟ كاري نكنيم كه مردم بگويند واعظان كاين جلوه در محراب و منبر مي‌كنند، چون به خلوت مي‌روند آن كار ديگر مي‌كنند. در عين حال، آخرش اين است كه آيا رئيس‌جمهور حق اظهارنظر هم ندارد؟ اگر اين‌طور باشد، مي‌شود به خود شما هم گفت كه چرا اظهارنظر مي‌كنيد. مگر با يك اظهارنظر قرار است، كشور به‌هم بريزد؟ رئيس‌جمهور در پاسخ به سؤال آخر اظهار داشت: ما را متهم به تحريك تعصبات قومي عليه ايران كرده‌اند، لابد جنگ هشت ساله، فتواي قتل‌ها، دريغ كردن پول نفت از ملت فلسطين و... هم به‌خاطر حرف‌هاي ماست. احمدي‌نژاد اضافه كرد: وقتي مي‌گوييم ايران، منظور يك قوم و نژاد خاص نيست، ايران يعني شيعه علوي و اسلام ناب محمدي. وي ايران را يك گلستان از اقوام متنوع دانست و با برشمردن برخي از خدمات دولت در بخش‌هاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي گفت: به نظر شما پاك بودن، خدمت‌گزاري، دفاع از ملت، مبارزه با فساد، ايستادگي بر عدالت، هسته‌اي كردن ايران، پيشرفت علمي و... انحراف است؟ اگر اين‌طور باشد، اكثريت ملت ايران و اكثر اعضاي حاضر در اين جلسه هم در اين خط هستند. احمدي‌نژاد با يادآوري تعاريف بي‌نظير پيامبر اسلام در مورد ايرانيان، بيان داشت: لابد مي‌خواهيد بگوييد كه نعوذ بالله اين تعاريف هم تحريك قوميتي بوده است. وي ادامه ادامه داد: ما از اول گفته‌ايم كه براي عدالت آمده‌ايم و مقام معظم رهبري نيز تأييد كردند كه دولت قطار را به ريل بازگرداند. چرا به‌عنوان يك اظهارنظر كه گفته‌ايم "ايران" بايد بازخواست شويم، پس چه بگوييم، بگوييم "انگليس"؟ شما هم ايران را دوست داريد و دوست داشتن ايران، عين انقلابي و حزب اللهي بودن است. ايران را كنار بگذاريم، كجا را بچسبيم. خدا هم ايران را دوست دارد، مردم ايران مقابل دنيا ايستاده و حرف ولايت را مي‌زنند. اگر در مقابل اتهامات سكوت مي‌كنيم، به معناي تأييد آن‌ها نيست. اگر سكوت مي‌كنيم، به معناي تأييد اتهامات نيست، بلكه براي حفظ مصالح است. رئيس‌جمهور در ادامه با يادآوري اصل 88 قانون اساسي كه به استناد آن، اين سؤال مطرح شده است، گفت: سؤال بايد در مورد وظايف باشد، بين خود و خدا، كدام‌يك از اين سؤال‌ها در مورد وظايف بود، يا در مورد اختيارات بود، يا اظهارنظرهاي رئيس‌جمهور و برخي هم بدون ربط. وي همچنين گفت: شب عيد است، مي‌شود از مجلس هم انتقاد كرد يا خير، آقاي رئيس مي‌توانيم بگوييم يا خير. رئيس‌جمهور ادامه داد: چه كسي قانون خدمات كشوري را تغيير داد كه ديوان محاسبات و مجلس و برخي دستگاه‌هاي ديگر را از شمول آن خارج كرد؟ آيا مي‌شود با قانون عادي، قانون اساسي را دور زد؟ نمي‌شود مصوبات دولت را يك‌طرفه لغو كرد. مي‌شود با فشار دادن يك دكمه، فوق ليسانس شد؟ آيين‌نامه داخلي مجلس براي اداره داخلي مجلس است، مي‌شود در اين آيين‌نامه براي ساير قوا تعيين تكليف كرد؟ وي افزود: در همين مجلس، ما متهم به تخلف يك ميلياردي در زمان انتخابات شديم و رئيس ديوان محاسبات در روز پنج‌شنبه ممنوعيت تبليغات انتخابات اعلام كرد كه دولت تخلف كرده است، بعد معلوم شد كه اين‌چنين نبوده است. احمدي‌نژاد با اشاره به اظهارات يك نماينده كه بايد تابوي سؤال از رئيس‌جمهور شكسته شود، گفت: رئيس‌جمهو ركه كف خيابان است و توهين به او هيچ مدال شجاعت نمي‌خواهد، اگر كسي جرأت دارد، يك كلمه يه ديگران بگويد، تا ببيند، آقاي جوانفكر چه مي‌كشد؟ وي با طرح اين مطايبه كه در گذشته يك نفر ارباب بود و بقيه رعيت، اما اكنون، ظاهرا همه ارباب و ظاهرا دولت رعيت شده است. رئيس‌جمهور همچنين گفت كه ظاهرا براي شكايت از شما بايد به خود شما شكايت كنيم، در حالي‌كه مسئوليت‌ها فرصت خدمت است و چهار سال به سرعت مي‌گذرد، دسته بازي و گروه بازي تا وقتي بازي است، خوب است اما اگر قرار شد كه بر مسائل كشور اثر بگذارد، خوب نيست. وي تصريح كرد كه روزها خواهد گذشت، مبادا فرصت خدمت براي تثبيت قدرت استفاده شود. او ادامه داد: اين دولت حتي ضعيف‌ترين قوانين را به‌خوبي و با كمترين آسيب مديريت كرده است، مجلس از همه ظرفيت‌هاي قانوني و فراقانوني براي كنترل دولت استفاده كرده ولي آيا با دستگاه‌هاي ديگر هم همين رفتار شده است؟ احمدي‌نژاد اظهار داشت: سؤال‌هاي امتحاني كه براي ما مطرح كرديد، خيلي سخت نبود و به نظرم طراح سوال از همان‌ها بود كه با دكمه فوق ليسانس شد، ما همه سؤال‌ها را نوشتيم و اضافه‌تر هم نوشتيم، حالا كه مي‌خواهيد نمره بدهيد، كمتر از 20 بدهيد، بي‌معرفتي است. رئيس مجلس در ادامه با تشكر از رئيس‌جمهور گفت كه در زدن اصل 138 حرف دقيقي نيست. در مورد اصل 75 هم قانوني كه فرآيند تصويب را طي مي‌كند، بايد اجرا شود.
کد خبر: ۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۴

اوای دنا: بیاد شهید طیب و همه ی شهدای ایران زمین:چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم . پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است . کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : چرا آلاله آنقدر سرخ است چرا امثال شهید طیب هنوز به خوبی معرفی نشده اند؟ چرا نام پر آوازه شهید هدایت الله طیب را فراموش کرده ایم ؟ چرا و چرا... و اما شهید طیب کیست وکه بود؟هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگه‌بر سفيد، از توابع شهرستان كهگيلويه،در روستايي محروم و دورافتاده. دوران كودكي‌اش در روستا سپري شد و در سال 1341 وارد دبستان شد. دوران دبستان را با موفقيت سپري كرد و بعد از دوران دبستان براي تحصيل در دوره دبيرستان به بهبهان رفت و در رشته طبيعي در دبيرستان "25شهريور"، مشغول تحصيل شد و نهايتا در سال 1353دوره دبيرستان را تمام كرد. دوره دبيرستان در زندگي شهيد هدايت، دوره مهمي بود؛ هم از اين حيث كه به شدت روي به مطالعات ديني آورد و از طرف ديگر با افرادي آشنا ‌شد كه با برگزاري جلسات هفتگي وارد قضاياي سياسي و مبارزات انقلابي گرديد. در اين دوران ساواك از جلسات‌ هدايت‌الله مطلع و در خرداد ماه سال 1353، توسط ساواك بازداشت مي‌شود و چند شبي را در زندان ساواك گچساران مي‌ماند و بالاخره با گرفتن تعهد آزاد مي‌شود و به خاطر همين نمي‌تواند درهمه امتحانات خرداد ماه شركت كند. بعد از آزادي به روستا باز مي‌گردد و ديپلمش را در شهريور ماه اخذ مي‌كند. با پايان دوره دبيرستان هدايت‌الله در سال 1354 به سربازي رفت و بعد از دوره آْموزشي، به خاطر اينكه ديپلمه بود به عنوان درجه‌دار انتخاب ‌شده و در رشته تانك دوره ديد. دوران سربازي قهرمان داستان ما در 16 ارديبهشت 1356 تمام ‌شد و از اين لحظه به بعد داستان وارد لحظه حساس خود مي‌شود زيرا هدايت مقدمات سفر به آمريكا را براي تحصيل شروع كرد. تا زمانيكه شرايط سفر براي هدايت فراهم شود وي در يك شركت آبرساني به عنوان رييس كارگزيني مشغول به كار مي‌شود. محل اين شركت بين آبادان-ماهشهر بود. در اين مقطع باز هم فعاليت‌هاي سياسي‌اش را شروع كرده و تشكل كوچكي در همان شركت راه مي‌اندازد اما پس از مدتي فعاليت اين گروه كوچك در آن شركت لو مي‌رود و هدايت الله طيب مجبور مي‌شود به بهبهان نقل مكان كند. وقتي ماجراي سفر هدايت به آمريكا جدي مي‌شود يكي از دوستانش مي‌پرسد كه چرا مي‌خواهي به آمريكا بروي و همين‌جا تحصيل نمي‌كني؟ حرف خيلي عجيبي زد. «ببين ،شاه عمله آمريكايي‌هاست. ما مي‌توانيم توي امريكا بهتر و بيشتر ريشه‌ اين آدم را بزنيم. ضمن اينكه به هر حال سطح علمي دانشگاه‌هاي آن‌جا هم بالاست و مي‌توانيم از دانش آن سرزمين براي پيشرفت مملكت درآينده بهره بگيريم». بعد از سفر به آمريكا هدايت‌الله طيب در نامه‌هاي خود به اين نكات اشاره مي‌كند كه «ما الان در اينجا بايد علم آنها را بياموزيم تا فردايي كه برگشتيم به مملكت‌مان، گوشه‌اي از كشور را بسازيم». وي از همان ابتدا و قبل از رفتن به آمريكا، اهداف خودش را روشن كرده بود به همين دليل با رسيدن به آمريكا بلافاصله فعاليت سياسي‌ را شروع مي‌كند. هدايت الله به محض تحصيل در رشته كشاورزي در شهر «سنت پطرزبورگ» ايالات « فلوريدا» انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان سنت‌پطرزبورگ را تاسيس كرد و در انتخابات به عنوان مسئول انجمن انتخاب شد. وي به همراه يكي از دوستانش كه متاهل بود، ‌خانه‌اي دو طبقه را براي زندگي اجاره مي‌كنند و دوران تحصيل را ادامه مي‌دهد تا اينكه حوادث 13 آبان 1358و تسخير لانه جاسوسي مي‌رسيم. در اين مقطع هدايت‌الله به همراه دوستان انجمنش، در حمايت از تسخير لانه جاسوسي دست به راهپيمايي‌هايي مي‌زنند و با برگزاري نشست‌هايي اين حادثه را براي دانشجويان ملت‌هاي ديگر تبيين مي‌كنند. در اينجا لازم است به اين نكته اشاره كرد كه وقتي هدايت‌الله از امريكا بازگشت، ‌در شهر سوق نمايشگاهي از عكس‌ فعاليت‌ها و راهپيمايي‌هاي دانشجويان مسلمان مقيم آمريكا را برپا كرد و در حاشيه اين كار به دوستان جواناني كه براي بازديد مي‌‌آمدند، مي‌گفت «ما وظيفه داريم، هرجا كه باشيم، فرقي نمي‌كند ايران، ‌آمريكا، هرجا دنيا، بايد در حمايت از انقلاب و امام به پا خيزيم و هر كاري از دست‌مان برمي‌آيد. انجام دهيم‌». وقتي در تظاهرات تسخير لانه جاسوسي در ايران پرچم آمريكا به آتش كشيده مي‌شود دانشجويان آمريكايي به تلافي اين به آتش كشيدن تصميم مي‌گيرند درصحن دانشگاه پرچم ايران را به‌ آتش بكشند. كشمكش‌هايي صورت مي‌گيرد و دانشجويان ايراني مي‌گويند ما چنين اجازه‌اي به شما نمي‌دهيم. نهايتا اين موضوع به اين جا ختم مي‌شود كه جلسه مناطره‌اي در صحن دانشگاه برگزار شود و از هر دو طرف يعني از امريكايي‌ها 4 نفر و از ايراني‌ها هم 4 نفر در مناظره شركت كنند. از ميان دانشجويان ايراني شهيد طيب به عنوان مسئول انجمن اسلامي شهر سنت پطرزبورگ شركت مي‌كند. اين مناظره باعث شد اذهان عمومي دانشجويان نسبت به موضوع روشن شود و بسياري از‌ آن‌ها همدلانه با حادثه تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان ايراني برخورد كنند. بعد از اين مناظره فضا به گونه‌اي عوض مي‌شود كه آن 4 دانشجوي آمريكايي متهم مي‌شوند وحتي برخي از اساتيد دانشگاه نيز جانب دانشجويان ايراني را مي‌گيرند. با اين همه تعدادي از دانشجويان آمريكايي با كمك و همراهي پليس منطقه اصرار مي‌كنند كه هر طور شده پرچم ايران بايد به آتش كشيده شود. با مقاومت بچه‌هاي انجمن قرار مي‌شود كه آرم "الله" در پرچمي كه قرار است بسوزد، نباشد. خلاصه آمريكايي‌ها پرچم را سر و ته در چوب ‌زدند؛ يعني رنگ قرمز در بالا قرارگرفت و شد پرچم ايتاليا و اين پرچم را آتش زدند. اين موضوع باعث مضحكه نشريات محلي مي‌شود كه دانشجويان آمريكايي به جاي پرچم ايران، پرچم ايتاليا را آتش زده‌اند. بچه‌هاي انجمن همين كه پرچم را ديدند سكوت كردند تا پرچم را آتش بزنند، ‌بعد بلند شدند و شروع كردند به هورا كشيدن و تازه آنها متوجه شدند كه پرچم ايتاليا را آتش زده‌اند. ماجراها همين‌طور ادامه پيدا مي‌كند و منزل هدايت‌الله طيب مي‌شود مقري براي دانشجويان آن شهر و شهرهاي ديگر ايالت فلوريدا براي فعاليت‌هاي سياسي عليه آمريكايي‌ها تا اين‌كه جنگ شروع شد. در اين مقطع دانشجويان ساكت نمي‌نشينند و شروع مي‌كنند به راهپيمايي عليه آمريكا به عنوان يكي از حاميان صدام حسين. پس از شروع جنگ هدايت‌الله براي خانواده خود نامه‌اي با اين مضمون نوشت: «خانواده عزيزم، باور كنيد اين نامه را در فاصله دو تظاهرات نوشته‌ام. قسمت اول را پس از تظاهرات «واشنگتن» كه منجر به دستگيري بچه‌ها شد‌نوشتم و فرصت نكردم نامه را كامل كنم و براي‌تان بفرستم. الان مصادف شده با جنگ عراق و ايران و ما روز دوشنبه 7 مهر ماه به خاطر محكوم كردن دولت جنايتكار عراق در واشنگتن مجددا تظاهرات داريم كه اميدواريم به خوبي و خوشي برگزار شود. البته ما طي پيامي از حضور امام در خواست كرديم كه اجازه فرمايند ما براي جنگ يدن به همراه ديگر عزيزان به ايران بازگرديم و راديو هم پيام را پخش كرد كه حتما شنيديد ولي هنوز در اين مورد پيامي از حضرت امام به دست ما نرسيده است». اين نامه در كم‌تر از يك هفته از شروع جنگ نوشته شد و هدايت‌الله طيب و دانشجويان ديگر براي حضور در جبهه اعلام آمادگي كرده‌اند. از همين جا جرقه بازگشت در وجود شهيد طيب زده مي‌شود. يك بار خانواده براي وي نامه‌اي مي‌نويسند و از فعاليت‌هاي سياسي‌اش اظهار نگراني مي‌كنند. هدايت‌الله طيب هم در جواب نامه‌ مي‌نويسد «فقط مي‌خواستم به عرض‌تان برسانم كه عزيزان من، چرا اين‌‌قدر در فكر هستيد؟ شما اصلا نگران ما نباشيد و مطمئن باشيد كه جاي ما خيلي خوب و هيچ‌گونه نگراني‌ نداريم. از نظر درگيري با دولت آمريكا هم همان‌طور كه امام فرمودند مطمئن باشيد كه آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند و با اين تلاش‌هاي مذبوحانه‌اش قادر نيست فرياد‌هاي حق طلبانه ما را در گلو خفه كند. عزيزان من ما طبق رسالت شرعي و اسلامي موظف هستيم در برابر توطئه‌هاي ضد انقلاب در خارج از كشور عليه اسلام و انقلاب اسلامي‌مان مقابله كنيم». به دنبال نامه‌اي كه به حضرت امام نوشتند و با هماهنگي‌هاي كنسول‌گري ايران در واشنگتن به طرف ايران به راه مي‌افتند. تاريخ دقيق حركت‌شان مشخص نيست ولي از تركيه در 18اكتبر، 1980يعني 27 آبان 1359 كارت پستالي را براي يكي از دوستانشان ارسال مي‌كنند و در پشت آن مي‌نويسند: «خواهران و برادران ايماني بسيار عزيز و مهربان، سلام عليكم. با آرزوي موفقيت ،سعادت و تندرستي براي همگي شما عزيزان در پيشبرد اهداف مقدس‌تان و با تشكر از محبت‌هاي فراموش ناشدني‌تان، ‌بحمدالله به سلامت رسيديم «استانبول» وامروز با اتوبوس يك‌سره عازم تهران هستيم. هيچ گونه اشكالي براي‌مان پيش نيامد، الحمدالله تا اينجا». اين كارت پستال و پشت نويس آن نشان مي‌دهد كه هدايت‌الله طيب در كمتر از دو ماه از شروع جنگ خودش را به ايران مي‌رساند براي حضور در جبهه. هدايت در دوره سربازي، آموزش ‌دوره زرهي ديده بود بنابراين بلافاصله با بازگشت به ايران و حضور در جبهه، در يگان زرهي مشغول فعاليت و سپس براي تكميل آموزش‌هاي لازم به شيراز اعزام مي‌شود تا در تيپ زرهي شيراز آموزش ببيند. نكته جالب اين جاست كه تا 6 ماه پس از بازگشت به ايران، خانواده از حضور هدايت در ايران خبري نداشتند و گمان مي‌كردند كه وي همچنان در آمريكا به سر مي‌برد. از آن جايي كه هدايت محبت و علاقه خانواده را به خود مي‌دانست و مي‌دانست كه پس از سال‌ها دوري احتمال دارد كه نتواند به نحو احسن در جبهه حضور يابد، ترجيح داد هر طور شده خود را به جبهه برساند و اسباب ناراحتي و دلخوري خانواده را پيش نياورد. اين رفتار نشان از محبت و تبعيت هدايت‌الله طيب به حضرت امام دارد كه به هر حال ايشان به فرمان امام براي اداي تكليف به ايران بازگشتند و نمي‌خواستند هيچ چيزي، مانع اين اداي تكليف شود. در آن دوران هدايت‌الله طيب سلسله سخنراني‌هايي به مناسبت‌هاي مختلف انجام داد و در تعدادي يادداشت و دست‌نويس اشاره كرده است كه: «خدايا نكند ثمره جنگ ياران‌مان، به چنگ فرنگي مسلكان افتد. نكند خونين‌كفنان در غربت بميرند تا خوش‌باوران غرب زده كام گيرند. نه!نه! نه!هرگز! كفر است. مگر مي‌شود خون حسين(ع)پايمال شود و بالاي دست نوشته‌ها هم نوشته بود كه ‌ما مرد جنگ يم و از شهادت باكي نداريم». وقتي هدايت آمريكا را با آن همه زرق و برق رها كرد و براي اداي دين خويش به انقلاب رهسپار جبهه‌ها شد، معلوم بود كه ماندني نيست و رفتني است و ديگر در اين دنياي خاكي جايي ندارد. آري مردان الهي عشق را در قتلگاه به كمال مي‌رسانند و هدايت‌الله كه آسماني خاك نشين بود در 5 فروردين 1361 لبيك امام خويش را با خون پاسخ داد و در ميانه‌هاي عمليات فتح‌المبين به شهادت رسيد. وقتي خبر شهادت هدايت‌الله به آمريكا مي‌رسد، در آنجا هم مراسم‌هاي بزرگ داشتي برايش مي‌گيرند و نامه‌اي براي خانواده‌اش مي‌فرستند. در اين نامه به زحمات ايشان در تشكيل انجمن اسلامي اشاره شده و اين كه شهيد هدايت الله طيب، به خواسته و آرزوي قلبي‌‌اش رسيد. دوستان شهيد هدايت‌الله طيب در آمريكا هم خوب مي‌دانستند كه غايت آمال او ، چيزي نبود جز شهادت. در زماني هم كه هدايت هنوز در ايران بود و به شهادت نرسيده بود بچه‌هاي انجمن اسلامي با ايشان مكاتباتي داشتند و براي برخي از امور از ايشان كسب تكليف مي‌كردند. و پايان داستان زندگي اين مرد الهي زمينه‌اي شد تا دريابيم كه براي اطاعت از فرمان امام زمانمان بعد زمان و مكان اصلا اهميتي ندارد و هر كجا كه باشيم بايد در راستاي دفاع از حريم ولايت آماده جانسپاري باشيم. اميدواريم كه زندگي اين شهيد بزرگوار به زودي زود در قاب تصوير نقش بندد تا دنيا ببيند كه در ايران اسلامي فرزنداني پرورش يافتند كه براي كم‌نشدن تار مويي از مولايشان رفاه و سرمايه‌داري را رها كردند و در جدال با اهريمنان زمان عشق را شرمنده خويش ساختند . با تشکر از خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱

اوای دنا-رئيس حوزه هنري کهگيلويه و بويراحمد گفت: امثال شهيد «هدايت‌الله طيب» هنوز به خوبي معرفي نشده‌اند و دستگاه‌هاي فرهنگي در طول 30سال گذشته در اين زمينه کوتاهي کرده‌اند.رضا پارسيان‌نژاد كه روز گذشته در مراسم رونمايي از تمبر و فيلم مستند شهيد «هدايت‌الله طيب» در ياسوج سخن مي‌گفت، افزود: امروز سينماي «هاليوود» به ساخت شخصيت‌هاي خيالي براي الگوسازي مي‌پردازد اما ما با اين همه قهرمانان حقيقي که داريم هنوز کار زيادي نکرده‌ايم.وي بر الگوسازي از قهرمانان دفاع مقدس براي نسل جوان تاکيد و اظهار کرد: بايد گفت که شهيد هدايت‌الله طيب به عنوان شهيد چمران جنوب ايران است و زهد شهيد چمران را داشت.پارسيان‌نژاد همچنين از در دست تدوين بودن چندين کتاب در حوزه دفاع مقدس خبر داد و ابراز کرد: يکي از اين کتاب‌ها خاطرات "عزيز قلي کافياني" رزمنده است که در دوران جنگ ، 76 تانک دشمن را منهدم کرده بود.در اين مراسم از خانواده و يکي از همرزمان شهيد طيب تجليل شد.شهيد هدايت‌الله طيب از موسسان انجمن اسلامي دانشجويان آمريکا بود که در اوايل آغاز جنگ به کشور بازگشت و در «عمليات فتح‌المبين» به شهادت رسيد.هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگه‌بر سفيد از توابع بخش لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. اوای دنا در اولین فرصت اقدام به انتشار زندگینامه این اسوه علم و شهادت خواهد نمود.
کد خبر: ۵۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۷

اوای دنا-همشهری: :سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.جوابیه به خبر منتشر شده در وب سایت خبری استان کهگیلویه و بویراحمدمورخ : ۴ اسفند / ۰۹۳۱ در ۲۹:۲۲با موضوع : آقای بزرگواری به این دلایل به شما رای نمیدهیمنوشته ی: مهدی رضاییhttp://kebnanews.ir/?p=19689با سلاممن اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقدبودم كه باید جیب خودم را پر كنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به كسی ندارد !برای یك مسئول عقیده و اخلاق مسئله شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسی كه به مجلس می رود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد، بیگانه پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگرنمی تواند نقشی را كه ملت و طبقات محروم می خواهند، ایفا كند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تكلیف ملك و ملت را معین كند. این شخص غیر از كفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به . شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده درست هم احتیاج دارحضرت آیت اله خامنه ایhttp://fadayivelayat.mihanblog.com وب سایت* * * * *همانطور که از سخنان آیت اله خامنه ای مشخص می گردد می توان گفت که بیشتر کاندید های تایید صلاحیت شده جهت انتخابات مجلس نهم که هم اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستند اکثراً از شرایط فوق برخورمی باشند.حال شما از کجا می دانید کاندیدای دیگری که هنوز درب بهارستان را ندیده و تاکنون بر کرسی آن تکیه نزده است لیاقتش بیشتر از آنچه که تاکنون تصور کرده اید باشد.شما که قلمی به این زیبایی دارید و خوش بیان هستید واز سیاست کشور خود با خبر هستید چرا سخن اززبان عوام می گویید؟جواب اول : آیا شما می دانید در کشوری زندگی می کنید که به جهان سوم معروف است؟آیا می دانید که معیار با سوادی که شما می گویید نه برای ما بلکه برای کشورهای جهان اول است؟آیا شما می توانید یک کارشناس کامپیوتر که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده پیدا کنید که بتواند حداقل 05 خط برنامه نویسی بکند؟یا بتواند همانند یه کاردان کامپیوتر به ارائه خدمات بپردازد؟من کارشناس کامپیوتر هستم و تا حالا ادعایی مبنی بر باسواد دانستن خود در این رشته نداشته ام حال چه رسد به حاج آقا بزرگواری که رشته تحصیلی ایشان هیچ ارتباطی به علم کامپیوتر ندارد.اشکال از آقای بزرگواری و سطح سواد ایشان نیست،بلکه از تحصیلات رشته های حوزه انسانی و حوزه های علمیه می باشد که اساس سواد آموزیشان بر اساس ریاضیات و فیزیک و مهندسی نمی باشد.شما که ادعای مهندسی و باسواد بودنتان می شود آیا می توانید 05 غزل حافظ را از بر بخوانید؟برعکس همین نیز وجود دارد.شما کاری به کار کسانیکه بطور تجربی این حرفه را یاد گرفته اند نداشته باشید چون بر حسب علاقه بوده است.در کشور ما به دلیل نبود قانون کپی رایت همه می توانند در هر حرفه و گرایشی از کامپیوتراستاد شود.)برای اوسا شدن در برنامه فتوشاپ و اتوکد اصلاً نیازی به پرداخت هزینه زیادی ندارید.از دوستانتان که سی دی کرک شده آنرا دارند بصورت امانی تحویل گرفته و بر روی کامپیوتر شخصی خود نصب نمایید وسپس آموزش آنرا بوسیله کتاب و یا فایل دانلود شده از اینترنت فرا گیرید.شما به جای تحسین کردن آقای بزرگواری که صراحت و راستگویی را پیشه کرده اند و این حرف را زده اندایشان را به باد انتقاد گرفته اید؟حالا شما از کجا می دانید ایشان تاکنون در کامپیوتر مهارت کافی را بدست نیاورده باشند؟جاییکه من کار می کنم حدود دو هزار نفر مشغول به کار هستند.یعنی بیشتر از تمام کارمندان همه ادارات و سازمانهای محل زندگی شما.از دکترا تا زیر دیپلم.اما هیچکدام ادعایی بر اینکه چون کامپیوتر می دانند و بر این اساس حتماً باسواد هستند ندارند.شما شخصیت و اخلاق و سواد حوزوی و سیاسی آقای بزرگواری را ) شاید از سیاسی بودنشان هم شاکی باشید ولی طول چهار سال نمایندگی مجلس می تواند یک آدم بیسواد را به یک مهندس همه فن حریف درحوزه سیاست و اقتصاد و سایر حوزه ها تبدیل کند( نادیده گرفته اید و سطح سواد و آگاهی ایشان را با خود مقایسه نموده اید.این نشاندهنده بیسوادی خود شماست که نتوانسته اید مقایسه درستی انجام دهید و به انتقاد از آقای بزرگواری پرداخته اید.چه کسانی به ما و نماینده ما خندیده اند؟حالا ما به کاندیدها و نماینده های رد صلاحیت شده خودشان می خندیم که دلیل رد صلاحیت شدنشان بدتر از هر جرم و جنایتی است.جواب 0:در انتقاد اول شما کمی به آگاهی شما نسبت به دورو ورتان و اوضاع مملکت شک داشتم که با این انتقاد مطمئن شدم که کاملاً نا آگاه هستید و اینکه کلاً شما با مکتب فکری و سیاسی آقای بزرگواری مخالف می باشید وگرنه چه دلیلی دارد با شعار دادن و مخالفت ایشان با آقای کروبی و موسوی شما را ناراحت کند؟در اکثر راهپیماییها و مساجد و نمازجمعه ها از این شعارها زیاد بوده است و شما چرا از آنان نمی گویید؟مکتب فکری و عقیدتی ایشان خلاف عقاید شماست و با جبهه سیاسی شما متفاوت می باشد،پس چه دلیلی دارد عملکرد ایشان را به انتقاد گرفته و معیار خود را طرز نگاه دیگران قرار داده اید؟شما در دل آنان بوده اید یاخودشان بوده اید؟طرز نگاهشان شما را آزرده خاطر کرده است؟شما را حقیر و خار کرده است؟شما را در بین دوستانتان بیسواد و بی ارزش جلوه داده است؟به ناگاه دوربین تصاویر جمعیت حاضر در مجلس را نشان داده است که هر کسی در حال وهوای خود بوده است و چگونه شما توانسته اید در یک نگاه تا آخر ماجرا را خوانده باشید؟شما وقتی کسی را مخالف عقیده خود می بینید حق اعتراض و انتقاد یکجانبه را ندارید،بلکه در همچین مواقعی باید به مناظره بپردازید تا اینکه یکطرف مناظره کوتاه بیاید. سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.اما همه برای یک هدف آنجا جمع شده اند :1- قانونگذاری2- نظارتپشت پرده این دو گزینه تمام موارد فوق بوده است که ما به ندرت با آنها برخورد مستقیم داشته ایم به جزء درمواردیکه خودمان نامه به دست در بهارستان بر روی صندلیهای انتظار جهت نوبت دهی و ملاقات نماینده موردنظر خود نشسته باشیم.حاج آقای بزرگواری کارشان را به نحو احسن انجام می دهند و تمام مسایل و مشکلات شهری و استانی راپیگیری و به رفع آنها می پردازند.هر چند که بیشتر مشکلات پیش آمده برای ما شخصی هستند و انتظار برطرف نمودن صد در صدی چنین مشکلاتی بر عهده ایشان نمی باشد.ولی چه فایده!!! زیرا معیار انتخاب و شایستگی یک نماینده از نگاه شما انجام دادن و برطرف نمودن مشکلات شخصی افراد می باشد که اگر نماینده ای نتواند پاسخگوی چنین مشکلاتی باشد دیگر لیاقت نامزدی درانتخابات را ندارد.اگر تایید صلاحیت هر نماینده وکاندیدایی دست خود ما بود یا هیچ نماینده ای تایید نمی شد و یا خودمان راجهت انجام مسایل شخصی خود تایید می کردیم.آقای بزرگواری تمام مشکلات عام المنفعه را پیگیری و حل می نماید و بخاطر اینکه ایشان،انسانی متدین و باایمانی هستند کمتر کارهای شخصی دیگران را،بدلیل ضایع نشدن حقوق دیگران انجام می دهند و در زدو بندهای سیاسی به هیچ عنوان شرکت نمی کنند.از نظر شما چونکه ایشان چنین اخلاقی دارند دیگر صلاحیت انتخاب شدن را ندارند.جواب 3:آخی!!!خیلی خجالت کشیدی؟بمیرم برات!!!اکنون که مدت هاست از این گفته شما می گذرد آیا شما در زندگی بدبخت شده اید؟آیا استانهای همجوار راه را بر شما بسته اند؟آیا آقای بزرگواری مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته و به دردی بی درمان دچار شده است؟آیااکنون کسی آین گفته شما را به یاد دارد و اهمیتی می دهد؟آیا ستاد انتخاباتی ایشان پلمپ شده و کسی اجازه تبلیغات را ندارد؟آیا استان شما نابود شده است؟آیا متخصصین و مهندسین و استادان سازمانها و ادارات و دانشگاههای شهر و استانتان گریخته اند؟اگر توجه کنید می بینید که کسی به این حرف ها اهمیت نمیدهد.پس خود را مسخره سوژه خبری خبرنگاری نکنید . آقای بزرگواری فقط و فقط جهت خنده گفته بودند که چرا کسی با من مصاحبه نمی کند(که این خبر را جهت کسب درآمد و پاداش روزانه خود ،روانه آنتن تلویزیون کرده بود) شما چقدر بیکارید که در این اوضاع ولبشوی اقتصادی و تحریم و گرانی و گرمی بازار انتخابات چنین مطالب مسخره ای را به خورد خوانندگان خود می دهید.سوژه خبرنگاران دیگر را جهت تخریب چهره سیاسی کاندیدها،سوژه خبری خود کرده اید.به فکر نان باش که خربزه آب است!!!شما اگر قصد انتقاد از کسی را دارید با تخریب شخصیت،این کار را نکنید. آقای بزرگواری انسانی وارسته و با شخصیت هستند و اصلاً درخور این ناملایمات و بی احترامی ها نمی باشند.در واقع شما ایشان را مسخره کرده اید.شما حتی در این خبر اجازه پاسخ و اظهار نظر را نداده اید که کسی در دفاع از آقای بزرگواری و محکوم کردن شما مطلبی بنویسد. حال با این وجود چند روز به انتخابات بیشتر نمانده و اگر هزاران صفحه از این نوشته ها بر روی اینترنت منتشرشود هیچ امتیازی از آقای بزرگواری کسر نمی کند و کسی هم اهمیتی نمی دهد.چرا که مردم آن دیار سواد رادر دانستن علم کامپیوتر و اینترنت نمی دانند که اگر اینگونه باشد همه آنها بیسواد هستند.والسلام.
کد خبر: ۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹

اوای دنا:گردهمايي نخبگان زاگرس نشين روز جمعه 5 اسفند ماه در سالن نغمه فرهنگسراي بهمن با حضور فرزندانی از کهگیلویه و بویراحمد برگزار گرديد. در اين گردهمايي چهره هاي مطرحي همچون حجه الاسلام روانبخش دبير جبهه پايداري، دکتر طيبه صفايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، دکتر الهام امين زاده نماينده دوره هفتم مجلس وجمع کثيري از نخبگان، دانشجويان و مردم منطقه زاگرس حضور داشتند. در ايتداي اين مراسم کنجي پور به عنوان مجري جلسه به حضار خير مقدم گفت.در ادامه جلسه خادمي از مديران صداو سيما به نمايندگي ازمردم استان فارس مطالبي را در خصوص توسعه فرهنگي و اجتماعي منطقه زاگرس بيان داشت.وي افزود:زاگرس نشينان خدمات زيادي به ايران وانقلاب واسلام داشته اند که اوج اين خدمات در 8 سال جنگ تحميلي نمايان گشت. وي با اشاره به توانمنديهاي قوم لر،گفت: اين توانايي ها ثابت شده است اما متاسفانه تا کنون امکانات و خدماتي که به اين منطقه اختصاص داده شده در شان آنها نبوده و بسيار ناچيز بوده است. سخنران بعدي دکتر دانش از استان کهگيلويه و بويراحمد بود که با اشاره به بحثهايي در زمينه توسعه گفت: انسجام ملي و رشد اقتصادي منطقه زاگرس از نتايج بارز توسعه اين منطقه است که با توجه به پتانسيل گردشگري، اقتصادي و اجتماعي منطقه،اين نتايج قابل دسترسي مي‌باشد. در ادامه برنامه پويانيان هنرمند ياسوجي به اجراي برنامه پرداخت و پس از آن دکتر طيبه صفايي مباحثي را به صورت کلي در بحث توسعه متوازن منطقه اي را مطرح کرد و ازتلاشهاي خود جهت پيشبرد اين برنامه ها در مجلس گفت.وي شاخص براي نمايندگي مجلس را موضع گيري در برابر فتنه 88 و ولايت مداري دانست. سيد نصرت الله اکوانيان دبير گردهمايي نيز ضمن خوش آمد گويي به حضار به اختصار مطالبي را در بحث توسعه فرهنگي و اجتماعي درمنطقه را مطرح نمود.مهندس سروش مقدم از شاعران برجسته استاني با خواندن شعر به جلسه شور و حالي ديگر داد. در ادامه کمالي از مديران صدا و سيما به نمايندگي از مردم استان لرستان نيز مطالبي را در زمينه موضوع گردهمايي بيان کرد.حجه الاسلام قاسم روانبخش دبير جبهه پايداري ديگر سخنران اين جلسه بود که به مباحث انتخاباتي و مشارکت حداکثري مردم در انتخابات پرداخت.(ابتکار)
کد خبر: ۵۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۷

اوای دنا:چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟ سلام مادر ! سلام ننه علی ! سلام اسطوره مهربانی !دیروز خبر آمد که بالأخره پیش فرزند شهیدت رفتی ؛ نه این که از او دور بوده باشی و حالا به او برسی ، نه! تو در تمام سال هایی که پسرت آسمانی شده بود ، در زمین ، کنارش بودی و ماندی و خانه که چه بگویم ، کلبه ات را در کنار آرامگاه شهیدت بنا کردی و شب و روزت را در کنار جوان شهیدت به سر کردی تا تجسمی از مهرمادری باشی در روزگاری که مهربانی ها به حراج روزمرگی ها رفته و رو به افسانه شدن گذاشته اند.نمی دانم در آن شب های سرد زمستانی و در آن روزهای داغ بهشت زهرای تهران ، با "قربانعلی" ات چه نجواها کرده ای و در میانه اشک های مادرانه ات با او چه ها گفته ای.این را نیز نمی دانم حالا که به وصال فرزند دلبندت رسیده ای و بعد از سال ها که سنگ قبر او را بغل می کردی ، اینک خودش را در آغوش گرفته ای ، به او چه ها خواهی گفت و داغ غربت سالیانت را چگونه برایش روایت خواهی کرد ؛ نباید هم بدانم ؛ حرف های مادری و فرزندی ، رازهایی دوست داشتنی بین خودشان است و بس!اما ننه علی ! تو را به آن سال های فراق و به آن قرآن  درشت خطی که بارها در کلبه ات ختمش کردی ، قسمت می دهم هر چه به شهیدت می گویی بگو ، اما حال و روز ایرانی که علی تو و علی های دیگر برایش فدا شدند را برایش باز مگو! بگذار روحشان آزرده نشود. به پسرت نگو که او و همرزمانش هر چه رشته کرده بودند را عده ای دارند به اسم همان شهیدان پنبه می کنند! نگو که چنان دارند جوانان را از اسلام عزیز می رانند و بدان بدبین می کنند که میسونرهای مسیحی هم نتوانستند چنین کنند؟چه نیازی هست اوقات قربانعلی را تلخ کنی و به او بگویی که با یاران انقلاب چه ها که نکرده اند؟! احتیاجی هم نیست درباره تازه به دوران رسیده هایی که حتی خدا را هم بنده نیستند به او چیزی بگویی. ناراحتش نکن ننه علی! نگذار فرزندت بفهمد که هنوز که هنوز است ، خیلی ها در سرزمینش می میرند ، فقط به خاطر این که یک مشت اسکناس ندارند. هنوز کودکان معصوم سرزمینش ، تا نیمه شب در چهار راه ها فال و گل مریم می فروشند و در حسرت یک جفت دستکش قرمز رنگ اند تا نوک انگشتانشان از فرط سرما کرخت نشود. نگذار متوجه بشود که زنان و دختران زیادی تن می فروشند و نان می خرند؛ به غیرت پسر برومندت بر می خورد. مادر جان! بی خیال این باش که به علی ات بگویی مردمی که برای رفاه شان جنگ یده ، برای دادن نامه درخواست چندرغاز مساعده ، مجبورند کیلومترها پشت ماشین رؤسا بدوند و نفس نفس زنان ، نامه را به داخل ماشین شان بیندازند و بعد هم چشم به در بدوزند که جواب نامه شان کی خواهد آمد؟تو را به خدا نگو جوان هایی مانند علی ات که روزگاری شاه بیرون می کردند و دماغ صدام بر خاک می مالیدند ، کرور کرور گرفتار تریاک و هروئین و کراک و شیشه و اکس و کوفت و زهرمار شده اند تا روزگارشان بین نئشگی و خماری بگذرد.مهربان مادر! چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟ چه کار داری از آزادی و ... .اصلاً از آب و هوا برایش بگو ... نه! این را هم نگو! علی و یاران شهیدش حتماً ناراحت می شوند اگر بدانند مردمشان با هر دم و بازدمی ، کلی سرب و دی اکسید کربن و ذرات معلق و ... تنفس می کنند؛نگو که مبادا یاد خاطرات بمباران شیمیایی زمان جنگ بیفتند و خاطر نازنینشان آزرده شود.ننه علی! مادر اسطوره ای سرزمین مادری من! اصلاً از ما و از کارهایمان هیچ به علی نگو! دلش می شکند،بگذار روحش آسوده باشد.نگذار حلاوت دیدار مادر با تلخی کارهای ما کم رمق شود... . آه ...! چه می گویم من ننه علی! لابد داری شماتتم می کنی که "پسر! مگر یادت رفته که شهیدان زنده اند و می بییند و می شنوند و اصلاً شهید نامیده شده اند چون شاهد مایند." و ادامه می دهی: "فکر می کنی اگر من هیچ نگویم این ها هم هیچ نخواهند دانست؟"راست می گویی ننه علی! بر من ببخش! نگرانم، نگران علی های دیگر این ملک و فرزندان شان. می ترسم کاسه صبر شهیدان به سر آید و شکایت مان را بی هیچ گذشتی نزد خدا ببرند که "خدایا ببین! ما رفتیم و عزیزترین متاع مان که جانمان است را برای دین و میهن و ناموس این ها دادیم و به خون خود غلتیدیم و حال اینان به اسم ما چه ها که نمی کنند و چه مفسده ها که به نام مصلحت مرتکب نمی شوند و چه آبرویی که از دین خودت نمی برند؟خدایا! به عذابی سخت گرفتارشان کن و تاوان خون سرخ مان را از ایشان بگیر که سخت آن را هدر دادند."راستی ننه علی ! فردای قیامت که علی تو و شهیدان دیگر چشم در چشم ما دوختند و گفتند: "بعد از ما چه کردید؟" چه خواهیم گفت؟ اصلاًچه داریم که بگوییم؟  بگوییم که بعد از شما افتادیم به جان هم ؛ هزار گروه شدیم و هزار کیسه دوختیم و هزار بیراهه رفتیم و کلاً یادمان رفت که حتی نفس کشیدن هایمان را هم مدیون کسانی هستیم که به خاطر ما از نفس افتاده اند و شد آنچه نباید می شد؟!خوش به حالت ننه علی! و خوش به حالتان شهدا که رفتید و این روزهای تلخ را ندیدید!آدم حتی رویش نمی شود که بگوید : شهیدان شفاعت مان کنید! منبع:عصرایران
کد خبر: ۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۴

اوای دنا:در نشستی که در ستاد انتخاباتی حاج حبیبی واقع در شهر دهدشت با حضورجمع کثیری از اقشار و گروه های مختلف مردمی برگزار گردید مهندس نشان زاده (یکی از فعالان سیاسی سرشناس در منطقه) به ایراد سخنرانی و بیان دیدگاههای خود در زمینه های زیر پرداختند. ·         برشمردن خدمات انقلاب  اسلامی در سطح کشور و منطقه·         بررسی نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج در اداره و پیشبرد اهداف جنگ ·         ضرورت حفظ آرامش و پرهیز از هر گونه جنجال سازی  در سطح شهرها و همچنین رسانه ها·         پرهیز از هر نوع توهین به کاندیداهای دیگر·         برشمردن ملاک ها و شاخص های یک انتخاب اصلح در جهت رشد و توسعه منطقه ·        ایشان حاج حبیبی را از مدیران توانمند،استاد دانشگاه و از یادگاران هشت سال دفاع مقدس نامیدندوبه بیان خصوصیات و و ویژگیهای مختلف(شخصیتی و مدیریتی)ایشان پرداختند. گفتنی است که ستاد های انتخاباتی حاج حبیبی طی چند روز اخیردر شهر های مختلف با استقبال چشمگیر و قابل توجهی همراه بوده است .
کد خبر: ۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۸

اوای دنا: آیت‌الله سید کرامت‌الله ملک‌حسینی امروز در جمع راهپیمایان 22 بهمن استان کهگیلویه و بویراحمد با تبریک تقارن دهه فجر انقلاب اسلامی با ولادت پیامبر اسلام ابراز داشت: مردم این استان بسیار زودتر از سایر نقاط کشور وارد نهضت انقلاب شدند که مبارزات آن‌ها علیه رژیم دست نشانده پهلوی مبین این موضوع است. نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری ابراز داشت: عشایر و روستاییان این استان در شکل‌گیری انقلاب نقش بارزی داشتند و گوش به زنگ فرمان امام و پیشوای خود لحظه‌ای از مبارزه و قیام علیه رژیم ستمشاهی دست برنداشتند. ملک‌حسینی در ادامه به رشادت‌های جوانان استان کهگیلویه و بویراحمد در دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: دلاورمردی رزمندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در جنگ هشت ساله و دفاع مقدس زبانزد بود. ایشان در ادامه به موضوع انتخابات اشاره کرد و گفت: انتخابات در جمهوری اسلامی با صلابت برگزار می‌شود و دشمنان نیز به همین دلیل از این نظام کینه به دل دارند. وی برگزاری انتخابات سالم و باصلابت را خواست نظام جمهوری اسلامی دانست و بیان داشت: باید شرایط را به گونه‌ای فراهم کنیم تا مردم آزادانه پای صندوق‌های رای بیایند و انتخاب اصلح کنند. ملک‌حسینی انتخابات را مظهر کرامت و عزت ملت ایران دانست و تصریح کرد: هر چه قدر میزان رای و مشارکت مردم بیشتر باشد نظام جمهوری اسلامی بیمه خواهد شد.
کد خبر: ۴۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۲

اوای دنا:بدون بسم الله که خطاب به شیمون می نویسم. و بدون سلام. خلاصه نامه در چند بیت که نمی دانم شاعرش کیست : رهبرم قاطع سخن گفت و دلم را شاد کرد / قاطعانه لرزه بر اردوگه بیداد کرد با توکل بر عنایت ها و الطاف خدا / در نماز جمعه چون جدش علی فریاد کرد سرفرازم از خروش و اقتدار رهبرم / قدرت پوشالی دشمن همه بر باد کرد. کاسه و کوزه ات را جمع کن شیمون. دیگر رجز خوانی نکن برای ایران. جنگ 33 روزه را که هر شب کابوسش را می بینی رهبر من حمایت کرد. و بعد از این هم هر کس در هر کجا سنگی بر تو پرتاب کند رهبرم حمایتش می کند و می شود تاج سر من و بدان که من هر شب با آرزوی نابودی اسرائیل کثیف می خوابم. بس است لیاقت نداری بیش از این … تمام قسمتی از خطابه قدرتمندانه نائب بر حق امام زمان در نماز جمعه 14/11/1390: …ما آنجائى که دخالت کنیم، صریح میگوئیم. ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجه‌اش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است… Supreme Leader Ayatollah Khamenei stressed: “Whenever we are involved, we explicitly declare it. We were involved in the anti-Israel events, which resulted in victories in the 33-day and 22-day wars. And from now on, wherever a nation or a group fights and confronts the Zionist regime, we will support and help it, and we are not at all afraid of saying this.” 03/02/2012 به زبان خودت هم دادم گوگلتان ترجمه کرد : מאז המעורבות שלנו, אנחנו מדברים מפורשות. היינו מעורבים במקרים של נגד ישראל, התוצאה היא ניצחון המלחמה שלושה ימים ואת הניצחון של המלחמה, היה בן עשרים ושניים יום. אחרי כל הזמן הזה שבו כל העם, כל קבוצה צריכה להתמודד עם המשטר הציוני, להילחם, חזרנו ועצרנו ואף פעם לא מהססים לומר שהם מדברים. זו האמת והמציאות… فرزند علی مرتضی یعنی این / شمشیر کشیده خدا یعنی این لبیک بگو به خطبه فاطمی‌اش / فرمانده‌ی کل قوا یعنی این منبع:وبلاگ اسمان شلمچه
کد خبر: ۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۲

اوای دنا:'احمدی نژاد از تهدید ها نمی هراسد'، عنوان گزارشی است كه یك روزنامه اتریشی برای تهدیدهای اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران و واكنش تهران به آن، برگزیده است. روزنامه 'اوسترایش' با چاپ عكسی از رییس جمهوری اسلامی ایران در حین بازدید از یكی از تاسیسات هسته ای نوشت: احمدی نژاد از تهدیدها نمی ترسد. این روزنامه با اشاره به اینكه عواقب حمله احتمالی به ایران بسیار سخت خواهد بود، تاكید كرد: تهران مقابله مثل می كند و این نگرانی وجود دارد كه دنیا تبدیل به صحنه جنگ شود. به گزارش ایرنا'اوسترایش' با اشاره به مانور سپاه پاسداران در تنگه هرمز به مدت یك ماه، نوشت: رهبر انقلاب اسلامی تاكید نموده است كه هرگونه حمله احتمالی به ایران، به منافع آمریكا در خاورمیانه 10 برابر خسارت وارد خواهد كرد. این روزنامه افزود: به همین دلیل باراك اوباما مخالف حمله نظامی به ایران است چرا كه عواقب آن را می داند. این روزنامه اتریشی ادامه داد: در این راه، برلین، لندن و پاریس نیز از اوباما حمایت می كنند. اوسترایش به نقل از وزیر دفاع آلمان تصریح كرد: 'ما به اسراییل نسبت به ماجراجویی هشدار می دهیم.'
کد خبر: ۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۸

اوای دنا-بهرام پارسا:هرروز كه ميگذرد به زمان برگزاري انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي نزديكتر ميشويم.در اين راستاهرروز شاهدفعاليت انتخاباتي زودهنگام وخارج از قاعده نامزدهاي احتمالي هستيم هرچنداين فعاليتها ازمدتها قبل شروع شده است ومتاسفانه دفاترنظارتي هيچگونه مكانيسمي براي جلوگيري از اين فعاليتها ندارد(ويادارد واقدام قاطعي در اين زمينه بعمل نمي آورند). شاهد بداخلاقيهاي تبليغاتي ازسوي تعدادي از اين افراد هستيم از قبیل پخش شب نامه  وفشار آوردن مسئولین نهادهای حمایتی. و کارهایی که باید زودتر انجام میگرفت و حالا در حال انجام گرفتن است . وای کاش دست اندرکاران ما انتخابات را چند ماه به تاخیر می انداختند  تا حداقل مسئولین کارهای بیشتری و خدمات بیشتری انجام می دادند و فقط زمان کار را یک ماه قبل از انتخابات نمی دانستند !! برخلاف رويه معمول كه افراد بايد خود را مطرح نمايند وبا شرح سوابق وفعاليتهاي سياسي واجتماعي در معرض افكار عمومي قرار بدهند ومردم را ترغيب به فعاليت وشركت فعال در انتخابات نمايندمتاسفانه هركدام ديگري را مورد هجمه تبليغاتي قرارداده وازايراد هرنوع اتهامي به طرف مقابل ابا نمي كنند.اينان گويا دركشوري غير از ايران اسلامي زندگي مي كنند وروشهاي غلط غربي رابكار ميبرند اينان بايد بدانندكه:كشور ما ايران است و استان ما کهگیلویه وبویراحمد و قداست ایرانی بودن و کهگیلویه و بویراحمدی بودن را حفظ نمایند . ودر اين راستا  آبروي افراد حرمت دارد ومردم آن مردمي فهيم وآگاه هستنداين مردم همان مردمي هستند كه رژيم منحوس ومنفور پهلوي را به زانو كشاندند جنگ هشت ساله رامديريت كردند بحرانهاي سياسي اجتماعي وتحريمهاي اقتصادي را با موفقيت پشت سر گذاشتند وبخوبي سره را از ناسره تشخيص ميدهند اين مردم كارها ورفتارهاي شمارا به دقت زير نظر دارند وميدانند چگونه انتخاب كنند.نمونه هايي كه به انسان آگاهي ميدهد ميدانند .حضرت ابراهيم در دامان آذر آتش پرست وبت پرست پرورش يافت اما خود به شكستن بتها اقدام نمود واولين بت شكن تاريخ بشريت شد وازطرفي حضرت نوح را كه داراي فرزندي ناخلف بود را درآيينه تاريخ دارندكه فرزند ایشان جزء مشركان ومنحرفان بود وبر خلاف مشي پدر بود زمان بهترين آيينه عبرت است وبازگو كننده مشي افراد. ودر پایان باید به کسانی که ازرد صلاحیت موحد خوشحال شدند ونیمروزی شاد بودند این جمله را گفت :برای انسانهای بزرگ بن بستی نیست ،یا راه را خواهند یافت ،یا راه را خواهند ساخت .
کد خبر: ۴۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۲