فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه گفت: نوجوان 12 ساله ای در یکی از روستاهای شهرستان کهگیلویه از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد به علت گاز گرفتگی جان خود را از دست داد.به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا سرهنگ «جهان دیماز » افزود:نوجوان 12 ساله ای بنام "مهدی" در منزل مسکونی اش واقع در روستای "دوریزگان" بخش " سوق " از توابع شهرستان کهگیلویه دچار گازگرفتگی شد و جان خود را از دست داد.وی اظهار کرد: با گزارش این حادثه به فوریت های پلیسی 110 ماموران پاسگاه انتظامی سوق بلافاصله در محل حاضر و به دستور قاضی ویژه قتل اقدامات قانونی لازم را به عمل آوردند.فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه اضافه کرد: با انتقال جسد این مرد جوان به پزشکی قانونی تحقیقات در این باره ادامه داد.
کد خبر: ۱۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۰
اوای دنا:بزرگواری با انتقاداز توزیع اسباب بازی های مخرب غربی درکشور، تاکید کرد:مراقب شبیخون دشمن به فرهنگ غنی اسلامی باشیمایشان گفت: متاسفانه هم اکنون عروسکهایی با سروشکل و واژ ه های غربی در بازار به فروش می رسندکه هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارند.مراقب شبیخون دشمن به فرهنگ غنی اسلامی خود باشیم.سید علی محمد بزرگواری در گفت و گو با خانه ملت، افزود: باید برمراکز توزیع کننده اسباب بازی در کشورنظارت کافی صورت گیرد ومتولیان مراکزعرضه کننده محصولات و نرمافزارهای فرهنگی و همچینین کافی نتها آگاه باشند که بازیهای رایانه ای غربی با هدف تخریب ذهن جوانانمان ساخته شدهاند.نماینده مردم کهگیلویه وبهمئی در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: این گونه بازی ها باعث تهیج روان کودکان می شود که این امر می تواند خطرات روانی بسیاری برای جامعه به همراه داشته باشد. از نظر فرهنگی و اعتقادی این نوع از بازها سنخیتی با فرهنگ ایرانی – اسلامی ما ندارند .وی ادامه داد : دنیای غرب، قصد دارد با تولید اسباب بازیهای غیر اخلاقی، ذهن کودکان ایرانی را به سوی این تهاجمات فرهنگی سوق دهد، به همین علت باید هنرمندان ایرانی با استفاده ازذوق سرشاری که دارند، بازیهای مناسبی را طراحی کنند که نه تنها از نظر جذابیت، بلکه از لحاظ آموزشی نیز کیفیت منحصر به فردی داشته باشند.بزرگواری افزود : در دنیای جهان استکبار، کودکان مسلمان نقش به سزایی را بازی می کنند، زیرا غربی ها براین نکته اتفاق نظر دارند که اگر بخواهند ذهن جوانان مسلمان را تسخیرکنند، بهترین زمان دوران کودکی است،چرا که دراین سنین شخصیت انسانی به نحو مطلوب شکل می گیرد.عضو کمیسیون کشاورزی و آب و منابع طبیعی مجلس، یادآورشد : متاسفانه هم اکنون عروسکهایی با واژه های غربی در بازار به فروش می رسد که هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما ندارد.
کد خبر: ۱۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
اوای دنا:به گزارش اوای دنا به نقل از باشگاه خبرنگاران، پرونده مسئول روابط عمومی معاونت میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور در حاشیه ششمین اجلاس سراسری شورای عالی ثبت کشور گفت :
از هفت پرونده ارائه شده از کهگیلویه و بویراحمد در حوزه ایین های عاشورایی به اجلاس سراسری شورای عالی ثبت کشور، شش پرونده به ثبت رسیده است که پروندههای ثبتی این استان را : ترقوخانی لنده، استقبال از محرم (بانگ محرم ) روستای امام زاده، علی سادات، مراسم نذری روستای دشت رز، دمّام زنی حسینیه حضرت قاسم گچساران، مویهخوانی زنان سوق کهگیلویه و شام غریبان کهگیلویه بیان کرد.
کد خبر: ۱۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۵
اوای دنا: با ورود یک قلاده کفتار به شهر سوق و تعقیب آن به وسیله اهالی چند نفر زخمی شدند که در نهایت این کفتار به وسیله مأموران محیط زیست به دام افتاد.به گزارش اوای، سید قدرت علیپور در گفتوگو با خبرنگار فارس در کهگیلویه اظهار داشت: امروز یک قلاده کفتار به شهر سوق وارده شده بود که پس از تعقیب و گریز فراوان و مصدومیت سطحی چند تن از شهروندان سوق ی به وسیله مأموران محیط زیست شهرستان کهگیلویه به دام افتاد.رئیس اداره محیط زیست شهرستان کهگیلویه با بیان اینکه مصدومین از افرادی بودند که سعی داشتند این کفتار را از پای در آوردند، تصریح کرد: این عمل کار بسیار اشتباهی بود و همین امر باعث شد تا این جانور با ترس به سمت شهروندان سوق ی حملهور شود.علیپور بیان داشت: مأموران محیط زیست پس از اطلاع از این قضیه سریع به محل اعزام شدند و در کمترین زمان ممکن کفتار را به دام انداختند.وی با اشاره به اینکه بعضی گونههای کفتار در کوههای اطراف دهدشت به خصوص کوه خائیز و کوه سیاه زیست میکنند، عنوان کرد: در بعضی مواقع و به خصوص در فصول سرد سال بعضی از گونههای جانوری از جمله کفتار به تپههای اطراف شهر دهدشت و روستاهای اطراف مهاجرت میکنند.وی با توصیه به همه شهروندان به عدم حمله به حیوانات وحشی ابراز داشت: حیواناتی مثل کفتار هیچگونه مشکلی برای انسان به وجود نمیآورند.وی اضافه کرد: متاسفانه در موارد زیادی دیده شده که این حیوان ترسناک ولی بیآزار بر اساس یک اعتقاد غلط که همان درمانگر بودن اعضای تناسلی آن میباشد توسط بعضی سودجویان شکار میشود.علیپور افزود: این جانور معمولا شبها برای شکار بیرون میآید و به جهت مردارخواری یکی از بهترین نوع رفتگران محیط زیست به شمار میآید.وی عنوان داشت: توصیه ما به مردم این است که در صورت مشاهده جانوران وحشی در محل سکونت خود در نخستین فرصت به مأموران محیط زیست و یا پاسگاههای انتظامی اطلاعرسانی کنند.گفته می شود کفتار به دام افتاده در شهر سوق هماکنون در اداره محیط زیست کهگیلویه نگهداری میشود که پس از انجام معاینات دامپزشکی به دامن طبیعت بازگردانده میشود.
کد خبر: ۱۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
اوای دنا:سانحه رانندگی در محور ليكك به شهرك سياهشير بهمئي 2 کشته برجاي گذاشت.
« فرمانده نيروي انتظامي شهرستان بهمئي» در گفتگو با خبرنگار واحد مركزي خبر در بهمئي گفت : در این حادثه که براثر برخورد يك دستگاه پژو 405 و يك دستگاه كاميون 5 تن روی داد 2 سرنشین خودرپژو دو جوان 18ساله و30ساله كشته شد.
کد خبر: ۱۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
اوای دنا:امروز که اخبار را مرور می کردم به خبری به نقل از واحد مرکزی خبربرخورد کردم:فرستنده متوسط قدرت دیجیتال در شهرستانهای کهگیلویه و چرام بصورت آزمایشی به بهره برداری رسید.
مدیرکل صدا و سیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد گفت : با نصب این فرستنده شهرهای سوق ، دیشموک و قلعه رئیسی و همچنین 500 روستای شهرستانهای کهگیلویه و چرام از برنامه های 18 شبکه تلویزیونی و 16 شبکه رادیویی بهره مند شدند.
با خودم گفتم راستی جرم مردم لنده چیست و چرا ما همیشه از اخر اولیم!!
چرابخش لنده كه از سال 1307 به بخش ثلاث معروف بود به این حال و روز افتاد؟!
مگر اين شهر داراي هنگ ژاندرمري نبود و اولين مدرسه استان ، اولين شناسنامه در استان و..در لنده نبود!
پس چرا با این همه قدمت و سابقه به این حال و روز افتاد!!!
چرا لنده شهرستان نشد! ! شاید هم ارای ما درانتخابات کم بود!!!
ما که خوشحالیم همه جای این استان آباد بشه اما نمی دانم و با خودم گفتم شاید اسم ما در این خبر از قلم افتاده باشد!!!!!!
و شاید هم من عجله کرده باشم و امروز و فردا خبر اصلاح بشه !؟!!!!
شهروند لنده ای/
کد خبر: ۱۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۲
اوای دنا:وزارت نیرو با اختصاص ردیف اعتبار ملی به پنج طرح مهم آبی کهگیلویه وبویراحمد موافقت کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر ،معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا امروز در بازدید از روند کار ساخت سد کوثر در یاسوج گفت: مجوز کمیسیون ماده 215(ردیف اعتبار ملی) برای پنج طرح مهم آبی در کهگیلویه وبویراحمد اخذ شد.
علی دائمی افزود: مهمترین این طرح ها شامل سد مارون 2، سد شیو ، شبلیز ، سیوکی و طرح آبرسانی به شهرهای دهدشت ، سوق ، لنده و چرام است.
وی یکی از مشکلات اساسی در اجرای طرحهای عمرانی در بخش آب و آبفا بویژه سدهای بزرگ در کهگیلویه وبویراحمد را کمبود اعتبارات دانست و افزود: با اخذ مجوز این کمیسیون و قرارگرفتن این طرح ها در ردیف بودجه سالانه کشور، شاهد تسریع در روند اجرای آنها خواهیم بود.
معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا با بیان اینکه اعتبارات خوبی برای سدکوثر در سال جاری و سال 92 در نظرگرفته شده است ، افزود: در صورت تامین اعتبارپیش بینی می شود این سد تا تاپایان سال 94 به بهره برداری کامل برسد.
دائمی افزود: در افق پیش بینی شده سال 1420 نیز آب آشامیدنی ، کشاورزی و صنعت بخشی از استان های مجاور کهگیلویه وبویراحمد از طریق سد کوثر تامین خواهد شد.
کهگیلویه وبویراحمد بیش از 10درصد منابع آب کشور را دراختیار دارد که با افتتاح و بهره برداری از سد بزرگ کوثر آب شرب ، کشاورزی و صنعت شهرستان بویراحمد و تمامی روستاها و بخش های اطراف آن تامین خواهد شد.
کد خبر: ۱۰۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۴
اوای دنا-مردمان:پیشرفت و ترقی همه ملت ها جدا از نوع حکومت و ساختار سیاسی، رابطه مستقیمی به نوع فرهنگ، خصوصیات فردی و گروهی مردم دارد. وجود برخی خصایص منفی و نابهنجار در بین انسانها بطور غیر قابل انکاری میتواند در مسیر رشد و پیشرفت جوامع تاثیری شگرف برجای بگذارد. این ویژگی های منفی با نهادینه شدن در فرهنگ و زندگی روزانه موانع بزرگی بر سر راه تغییرات مثبت اجتماعی و سیاسی بر جای میگذارند. صفاتی که عمدتاً ارتباطی به نوع حکومت نداشته و معمولاً ریشه در تربیت، شخصیت و اعتقادات مردم دارد. در ادامه به مجموعه ای از این فاکتورها اشاره میکنیم:1-دروغگویینبود صداقت در گفتار و کردار باعث بوجود آمدن حس بی اعتمادی بین انسانها در زمینه های مختلف مانند روابط خانوادگی، تجارت و سیاست میگردد. در چنین محیطی دیگر براحتی نمی توان به دیگران اعتماد کرد و نوعی حس نا امنی در جامعه شکل می گیرد. دروغ توسط افرادی سست عنصر و ضعیف گفته میشود که مایلند با طی کوتاه ترین مسیر به اهدافشان دست یابند.2- ریا کارییکی نبودن ظاهر و باطن، آنچه که در درون میگذرد با آنچه که در بیرون اتفاق می افتند متفاوت است. خصیصه ای که بذر نفاق و دورنگی را در نهاد انسانها میکارد و محصولی جز ناامیدی و احساس عدم اطمینان در بر نخواهد داشت. فقدان خلوص نیت در انجام کارها و دو رویی چهره ای زشت از انسانها بر جای گذاشته و ارزش عمل انجام شده را بسیار کاهش خواهد داد. فاصله گرفتن از اهداف اصلی و کشیده شدن به سمت فرعیات از جمله پیامدهای این خصیصه است.3- چاپلوسیاشاعه فرهنگ چاپلوسی بخصوص در محیطهای کاری صدمات جبران ناپذیری به بخش اقتصاد و ساختار اداری کشورها وارد می آورد. انسانها باید بیاموزند بدون اغراق و صریح و با صداقت صحبت کنند ولو اینکه به ضررشان باشد. چرب زبانی صرفاً برای گرفتن امتیازات در هر زمینه ای امری نکوهیده است. هر فردی باید بتواند بدون واهمه به انتقادات سالم از دیگران بپردازد و مصالح را قربانی منافع خود نکند.4- تنبلیافراد تنبل انسانهای منفعل و بی تحرک هستند که چه در کارهای گروهی و چه فردی عامل بزرگی در کندی پیشرفت کارها محسوب میشوند. کسانی که در زندگی شخصی و شغلی خود از هر فرصتی برای کم کاری استفاده میکنند و این را نوعی زرنگی می پندارند باید بدانند که نتیجه منفی این عمل ابتدا گریبانگیر خودشان خواهد شد.5- زیاده خواهیقناعت و رضایت از داشته ها شرط اصلی رسیدن به خوشبختی است اما بسیاری هستند که هر چه دارند باز احساس کمبود میکنند و حرص و طمعی بی پایان برای جمع آوری مادیات در آنها موج میزند. آنها برای بدست آوردن از هیچ راهی چشمپوشی نمیکنند و اشتهای سیری ناپذیرشان باعث میشود تن به هرکاری بدهند حتی اگر به حق کشی و صدمات جدی به دیگران بینجامد. اگر هر کس به حق خود قانع باشد چه دنیای زیباتری خواهیم داشت.6- حسادتخاموش کردن شمع کسی هرگز باعث نخواهد شد شمع شما درخشانتر نور افشانی کند. حسادت یکی از ویرانگرترین خصیصه های انسانها است که هم خود رنج می برند و هم باعث رنج دیگران میشوند. فرد حسود خودش را در موقعیتی پایین تر از نفر مقابل می یابد و در خود احساس ضعف میکند و بجای رفع کاستی های خود شروع به ضربه زدن به او میکند. وسعت اثرات این خصیصه آنقدر بزرگ است که میتواند زندگی افراد را از هم بپاشاند.7- تنگ نظریاینکه کسی از موفقیت، شادی و داشته های دیگران ناراحت و از شکست و مشکلات و غم آنها خوشحال شود نوعی اختلال روانشناختی محسوب میگردد. افراد مبتلا کلاً نمی توانند تاب بیاورند که کسی به موقعیتی بهتر دست یابد و در این راه سعی می کنند سنگهای فراوانی بسمت وی پرتاب کنند. شاید در ظاهر خوشحال بنظر برسند ولی درونشان شعله های آتش فوران میکند. هدف اصلی زندگی انسانها کمک به هم نوع برای رسیدن به موفقیت آنها است و نه برعکس. بنابراین انسانهای تنگ نظر بر خلاف رودخانه پیشرفت حرکت میکنند و جریان آنرا کند می نمایند.8- دنیا پرستیمرگ به عنوان حقیقتی انکار ناپذیر جدا کننده انسان از این دنیا است. حقیقتی که همه انسانها به آن باور دارند ولی در هنگامه روزمرگی آنرا به دست فراموشی میسپارند. آنقدر به دنیا و متعلقات آن چنگ میزنند که گویی جاودان زندگی خواهند کرد. احساس تعلق به دنیا و جاذبه های آن باعث میشود که بسیاری از ارزشهای دیگر نادیده گرفته شوند و هدف تنها ارضای هوای نفس و رسیدن به خواسته های بی اهمیت گردد. آنها به زندگی دو روزه دنیا دل خوش میکنند و با قدرت و مادیات خود را سرگرم میکنند. اینجاست که هوای لجام گسیخته نفس فرمان انجام انواع و اقسام ظلمها، بدرفتاریها، سوء استفاده ها و بی عدالتی ها را صادر میکند.9- ساده لوحیجامعه ای که مردمانش انسانهای ساده لوح و زودباور باشند بسیار آسیب پذیر و متزلزل خواهد شد. مانند یک کشتی که امواج، مسیر آنرا تعیین میکنند به هر سمتی کشیده میشود مگر اینکه خود را به بادبان آگاهی و تفکر مجهز نماید. انسانها میتوانند از زودباوری دیگران به راحتی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. هیچ حرفی را بدون تعقل و منطق نباید پذیرفت و همیشه انگیزهایی که در ورای بیان برخی سخنان مخفی شده است را باید مد نظر قرار داد. کلاهبرداران نه به دلیل هوش و ذکاوتشان، بلکه به دلیل ساده لوحی و زود باوری مردم از آنها سوء استفاده میکنند.10- خود خواهیشرط اصلی و عمده هموار شدن مسیر پیشرفت و رفع همه مشکلات این است که "خود خواهی" را به سمت "دیگر خواهی" سوق دهیم. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بسیاری از معضلات و ناهنجاری های رفتاری مردم ریشه در این خصیصه دارد. وقتی منفعت شخصی بر منفعت همگانی ارجحیت پیدا کند شاهد آن خواهیم بود که بی قانونی، هرج و مرج، مشاجرات و ناامنی رشد چشمگیری پیدا میکند.11- تجمل گراییمصرفی شدن جوامع عامل اصلی کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهی ها، فشارهای مالی و استرس است. این می تواند زنگ خطری برای آینده یک جامعه محسوب گردد. مردمی که بر اثر جابجا شدن ارزشهای فرهنگی با سرعتی سرسام آور به سمت تجمل گرایی و مصرفی شدن پیش می روند، در حقیقت منابع مالی خود را در اختیار بازارهای فرصت طلب قرار میدهند که این خود فشارهای همه جانبه ای را از لحاظ مالی و روحی به افراد وارد خواهد آورد. امروزه می بینیم که مردم برای چشم و هم چشمی و خریدن اتومبیل لوکس تر، گوشی موبایل پیشرفته تر، اسباب زندگی گرانتر، لباسهای مارک دار و غیره در رقابتی تنگاتنگ با هم قرار گرفته اند. تجمل گرایی به هر قیمتی: وام، شغل دوم و سوم، استقراض، استرس و ....12- ثروت اندوزیثروت اندوزی و انباشتگی ثروت بطور غیر متعارف و وسواسگونه افراد میتواند ضرری جبران ناپذیر به بدنه کل جامعه وارد کند. جمع شدن بخش وسیعی از ثروت در درست افرادی معدود، امکان دسترسی سایرین را به این منابع غیر ممکن میکند. انسانها باید به این درک برسند که ثروت نه برای انباشتگی بلکه ابزاری است برای تحریک سیستم اقتصادی و تولید یک کشور. ثروت اندوزان معمولا کسانی هستند که خود به ندرت از ثروتشان استفاده میکنند و فقط حرص جمع آوری آنرا می زنند.13- فریبکاریآیا میتوان تصور کرد ملتی را که در آن مردمش در روابط عاشقانه، تجارت، سیاست و مراوداتشان از انواع و اقسام مکرها، حیله ها، خیانتها و فریبکاریها استفاده کنند اما در عین حال مسیر پیشرفت را بپیمایند؟!14- شخصیت پرستیشخصیت پرستی را می توان در جوامع امروزی برای بت کردن افراد و ایجاد شخصیتی بی بدیل، افسانه ای و قابل پرستش در عرصه های مختلف مانند ورزش، سینما و سیاست به وضوح مشاهده کرد. آفت شخصیت پرستی باعث میشود که مردم چهره ای قهرمان از فرد مورد نظرشان مجسم کنند که هیچ ایراد و انتقادی به وی وارد نیست. در حالت کلی همه انسانها ممکن است اشتباه کنند و آگاه ترین افراد میتوانند تصمیمات اشتباه بگیرند و این یعنی "انسان بودن."15- خرافه پرستیشاید از ابتدای خلقت بشر، خرافات و عقاید بی اساس یکی از عواملی بوده که تا به امروز در دنیای تکنولوژی و صنعت هنوز گریبانگیر بسیاری از افراد است. عقایدی که نسل به نسل و بدون هیچ پشتوانه علمی، دینی و منطقی منتقل شده و سبب گردیده مشکلات و گرفتاری های زیادی برای نوع بشر بوجود آید.در انتها باید گفت که کلیه عوامل فوق قابل اصلاح می باشند. برخی از آنها ممکن است بصورت غریزی و غیر ارادی در انسانها وجود داشته باشند و نمی توان از کسی که با آن مبتلا است خرده گرفت ولی زمانی باید به انتقاد پرداخت که شخص مبتلا هیچ تلاشی برای رفع آنها انجام ندهد. مسلماً نمیتوان انتظار داشت که جامعه ای وجود داشته باشد که مردمانش خالی از این خصوصیات باشند اما میتوان با به حداقل رساندنشان راه را برای پیشرفت و رسیدن به جامعه ای سالم هموار کرد. در این میان باید اذعان داشت که تنها راه حل، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مداوم و همه گیر به آحاد مردم می باشد.
کد خبر: ۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
اوای دنا: آیین معارفه و تودیع استانداران سابق و جدید اردبیل حاشیههایی داشت که از نظر میگذرد. * مراسم معارفه استاندار اردبیل بعد از ۴۰ دقیقه تاخیر در مجتمع فدک اردبیل با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد و مجری این برنامه در هر فرصتی سعی میکرد اشعاری ترکی با احساسات خاص قرائت کند تا فضای جلسه را از سنگین بودن رسمی به حالت پویایی و نشاط سوق دهد که در این بین واکنش نماینده مردم اردبیل به اشعاری با مضامین اردبیل خنده را بر لب حاضران مینشاند. * در حالی که تشریفات عجیبی در استقبال از استاندار جدید به راه افتاده بود چند دستگاه اتوبوس حمل و نقل عمومی اردبیل در جلوی مجتمع فدک حاضر بود که بر روی این اتوبوسها پلاکاردی با مضمون «ستاد استقبال مردمی» نوشته شده و از طرفی تعدادی از همروستاییهای نیکزاد گوسفند به محل حضور نیکزاد آورده بودند تا جلوی او قربانی کنند. * از تشریفات عجیب این مراسم آمادهباش کامل نیروهای آتشنشانی با لباس فرم و همچنین تعدادی جوان و نوجوان بسیجی با لباس متحدالشکل به همراه گل و پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران بود که یک تونل خوبی را برای عبور وزیر و استاندار جدید به وجود آورده بودند. * هرچند رئیس شورای شهر اردبیل در سخنرانی افتتاح پروژههای عمران شهری اعلام کرد که استقبال از نیکزاد شکل مردمی داشته اما از چند روز پیش شورای شهر و شهرداری که نمیتوانستند خوشحالی خود را از انتخاب شهردار سابق اردبیل به عنوان استاندار کتمان کنند بنرها و پارچه نوشتههای متعددی در سطح شهر و جلوی فدک اردبیل نصب کرده بودند تا حضور نیکزاد را تبریک بگویند. * در مراسم معارفه امروز ۱۰ نفر از نمایندگان مردم استان در مجلس گرفته تا یکی از جانبازان سخنرانی کردند که معاون عمرانی استاندار اولین سخنرانی بود که پشت تریبون رفت و به ارائه گزارشی از عملکرد صابری در حوزههای مختلف پرداخت. * در این مراسم رئیس کل دادگستری استان، رئیس مجمع نمایندگان استان در مجلس، مصطفی افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس به نمایندگی از نمایندگان حوزه انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین و یونس اسدی به عنوان منتخب نمایندگان شهرستانهای مختلف استان و همچنین نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل، وزیر کشور و در نهایت نیکزاد استاندار جدید اردبیل به ایراد سخنرانی پرداختند به طوریکه این مراسم بیش از ۳. ۵ ساعت به طول انجامید. * جلسه معارفه به قدری طولانی شد که تعدادی از شرکتکنندگان چند بار برای هواخوری به بیرون از جلسه رفته و هوایی تازه کردند. * در این مراسم از مدیران کل تا مدیران جزء از فرمانداران تا بخشداران و شهرداران و همچنین برخی از صنوف و عموم مردم حاضر شده بودند به طوریکه هم بخش اصلی و هم طبقه فوقانی مجتمع فدک مملو از حاضرانی بود که برای این مراسم آمده بودند. * در خلال برنامه خانواده نیکزاد همسر و دو فرزند او به همراه مادر اکبر نیکزاد در سالن جلسه حاضر شده و پرسنل شهرداری نیز به گرمی از فرزند خردسال او استقبال کرده و او را بارها به آغوش گرفتند که برخی شیطنتهای پسر نیکزاد نیز در قسمت عقب سالن به برخی بینظمیها کمک کرده بود. * از دیگر حاشیههای این مراسم پخش کلیپی از عملکرد سید حسین صابری با عنوان خدمت بیمنت بود که به زیبایی دستاندرکاران استانداری عملکرد دو ساله وی را به تصویر کشیده و ناگفتههای دوران مدیریتی وی را به ویژه سفرهای هفتگی به شهرستانها و روستاها در قالب کلیپی به نمایش گذاشتند که تنها اشکال این کلیپ افزودن برخی پروژههایی بود که به در سالهای گذشته به دست استانداران قبلی افتتاح شده بود. * از بین نمایندگان استان تنها منصور حقیقتپور که گفته میشود با سید حسین صابری میانه خوبی ندارد در مراسم حاضر نشده بود و مجری برنامه نیز حاضر نبودن وی را در جلسه به حاضران گوشزد کرد. * در این مراسم تعدادی از سخنرانان از وزیر کشور به عنوان دکتر و تعدادی نیز به عنوان مهندس یاد میکردند در حالی که بر اساس قانون دادن القاب غیرواقعی به اشخاص به ویژه در قالب مدرک تحصیلی غیرقانونی است اما هیچیک از مدیران و نمایندگان استان متوجه این مسئله نبودند. * رئیس مجمع نمایندگان استان در سخنرانی خود هم ایام گذشته نظیر هفته دولت را گرامی داشت و هم ایام پیش رو را به نام دفاع مقدس تبریک گفت و هم از حادثه زلزله و تسلیت آن سخنی به میان آورد. * در این مراسم انتقاد نماینده مردم اردبیل در مجلس مصطفی افضلیفرد در حالی از رسانهها در خصوص انتشار مطلبی با عنوان «نمایندگان در انتخاب استاندار جدید دخالتی نداشتند» سخن به میان آورد که اسناد خبری و صدای موجود این نماینده در گفتوگو با خبرنگار فارس به خوبی ثابت میکند که وی به صراحت اعلام کرده نمایندگان در جابهجایی استاندار اردبیل دخالتی نداشتند. * در تجلیل از زحمات سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل دستاری از جانبازان دوران دفاع مقدس در خطابه خود از زحمات وی قدردانی کرده و برای نیکزاد آرزوی توفیق کرد. * در حالی که در این مراسم حضور باقری جدی قهرمان پارالمپیک نیز به چشم میخورد، مجری برنامه به سرعت قهرمانی باقری جدی، مجید فرزین و انوشیروانی را در پارالمپیک و المپیک تبریک گفت. * امام جمعه اردبیل نیز در این مراسم از ریخت و پاشهای انجام شده در مراسم معارفه به ویژه آمادهباش نیروهای آتشنشانی و برخی کارهای زاید تشریفاتی انتقاد کرد و اظهار داشت: اگر قرار است چنین کارهایی معمول باشد پس چرا برای سایر استانداران و یا مدیران انجام نمیشود. * امام جمعه اردبیل پس از پایان سخنان خود با عذرخواهی از وزیر کشور سالن جلسه را ترک کرد و در هنگام رفتن بیان کرد: بنده برای معارفه استاندار تا ساعت ۱۱ برنامهریزی داشتم و به دلیل انجام مصاحبه مهم با یکی از خبرگزاریهای مهم کشوری باید به وعده خود عمل کرده و در محل مصاحبه حاضر شوم. * استاندار سابق اردبیل به رغم پخش شدن کلیپی از عملکرد خود حدود ۲۰ دقیقهای نیز صحبت کرد و از برخی کارهای انجام شده سخن به میان آورده و در خطاب به اظهارات افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس در خصوص ثابت ماندن نرخ بیکاری به کاهش تدریجی آن اشاره کرد. * در این مراسم احکام استاندار جدید قرائت و از زحمات صابری نیز با لوح سپاس و هدایایی تجلیل شد و به صورت ابتکاری لوح سپاس تهیه شده از طرف صابری به نیکزاد تقدیم شد. * در این مراسم جمعی از عکاسان و فیلمبرداران در قسمتهای مختلف سالن مشغول فعالیت و شکار صحنهها بودند و تعداد ۱۵ خانم نیز در سالن جلسه حضور داشتند که اغلب آنها از خبرنگاران رسانههای گروهی استان و نشریات محلی بودند. * طولانیترین سخنرانی را در این مراسم وزیر کشور انجام داد که با لحنی شوخی به اظهار نارضایتی برخی از نمایندگان و مسئولان از جابهجایی استاندار اردبیل پاسخ داد و گفت: تا دیروز به ما فشار میآوردند که استاندار را تغییر دهید اکنون همان افراد به خاطر همین جابهجایی از ما گله میکنند. * وزیر کشور همچنین به سفت و سخت بودن صابری در هزینه بیتالمال اشاره کرد و یادآور شد: من یقین دارم که صابری اجازه نمیدهد ریالی از بیتالمال صرف کارهای بیهوده شود. * در این سخنرانی وزیر کشور از جلیل جعفری بنه خلخال نماینده خلخال و کوثر در مجلس به عنوان نخبه حوزه فناوری هستهای یاد کرد و با خطاب قرار دادن وی گفت: ایران امروز در عرصه هستهای سرآمد کشورهای دنیاست. * با وجود طولانی بودن مراسم هیچ پذیرایی از حاضران در پایان جلسه صورت نگرفت و حاضران با خستگی تمام و مدیران با صرف کردن یک روز کاری خود به مراسم معارفه به خانههای خود برگشتند. *به گزارش فارس، آخرین سخنران این مراسم اکبر نیکزاد استاندار جدید بود که در سخنان خود بارها از خاطرات شیرین دوران شهرداری خود گفت و به علاقمندی خود به آش دوغ نیز اشارهای کرد و اظهار داشت: بنده حسرت به دل ماندم که در اردبیل مثل همه مردم به مغازه آشفروشی رفته و دل سیر آش دوغ بخورم. * نیکزاد به روند پایان ماموریت خود در شهرداری اردبیل و حضور در دو استان قزوین و کهگیلویه و بویراحمد به شوخی اشاره کرد و افزود: وزیر کشور بنده را به قزوین فرستاد تا همچون معاونان قبلی استاندار بر اثر سقوط هواپیما جانم را از دست بدهم و به کهگیلویه و بویراحمد فرستاد تا شاید در این منطقه کوهستانی بلایی سرم بیاید اما با برگرداندنم به اردبیل ثابت کرد «مال بد بیخ ریش صاحباش است».
نیکزاد همچنین به دوستانش از خطه کرمان همولایتیهای صابری در زمان بازسازی بم و زرند کرمان و ابراز ارادت آنها اشاره کرد و گفت: هنوز که هنوز است از بم دوستانم برایم خرما میفرستند و ما نه تنها امروز بلکه در آینده نیز مهماننوازی خود را به صابری نشان خواهیم داد.
کد خبر: ۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
اوای دنا:از اوایل مردادماه سال جاری و در ایام ماه مبارک رمضان گاز شهرهای لنده و سوق قطع شد. در ابتدا رییس شرکت گاز شهرستان کهگیلویه گفته بود: به دلیل تعمیرات اساسی گاز سراسر کشور، گاز CNG شهرستان کهگیلویه به مدت 45 روز قطع میشود، به همین دلیل این مراکز سوختگیری غیرفعال میشوند.وی اظهارنموده بود: شهر دهدشت تنها با قطعی CNG روبرو است و گاز آن قطع نمیشود اما شهرهای لنده و سوق و روستاهای همجوار این شهرها از جمله" ایدنک"، "مال ملا "، "مال شیخ "، "سرآسیاب" و "شهرک مال شیخ " به مدت 20 روز با قطعی گاز روبرو خواهد شد !
اما با گذشت بیش از 33 روزهنوز این مشکل برطرف نشد و نبود گاز در منازل و پمپ های گاز مردم این مناطق را کلافه نمود امیدواریم مسولین ضمن برطرف نمودن این مشکل در محاسبات خود دقیق تر و در وعدهای خود صادقتر عمل نمایند.
کد خبر: ۹۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۲
اوای دنا:تابستان 8 سال پيش در چنين روزي همه ايران يک نام را زمزمه کرد، براي يک نام بغض کرد، براي يک نام اشک ريخت و شعر خواند؛ حسين پناهي. مردي که کودکياش را 48 سال تمديد کرد.حسين پناهي خود درباره رسالتي که در زندگي داشت به وضوح گفته بود که «رسالت من چنين است، تا دو استکان چاي داغ را از ميان دويست جنگ خونين به سلامت بگذرانم، و در شبي باراني، چشم در چشم با خداي خود نوش کنم!»به گزارش هنرآنلاين، هشتمين تابستان است که او به آن سوي پنجرهها کوچ کرده، آنقدر زود گذشت که ما از آن روز تا امروز و احتمالا تا هميشه، مرثيهخوان روزهايي هستيم که بودنش را نفهميديم و چه حيف! حسين پناهي، يک بازيگر يا شاعر به معني صرف کلمه نبود ولي هرچه بود، جهان غريب پناهي، همان قدر جلوي دوربين سينما عيان ميشد که روي سن تئاتر، که بر دفتر شعر و اين را با زبان شرح دادن، محال!حسين پناهي دژکوه، در سال 1335، در روستاي دژکوه شهر سوق از توابع شهرستان دهدشت در استان کهگيلويه و بويراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصيل در بهبهان به توصيه و خواست پدر براي تحصيل به مدرسه آيتالله گلپايگاني رفت و بعد از پايان تحصيلات براي ارشاد و راهنمايي مردم به محل زندگياش بازگشت.چند ماهي در کسوت روحانيت به مردم خدمت کرد. و پس از مدتي نتوانست در کسوت روحاني باقي بماند.حسين به تهران آمد و سر از آکادمي علوم هنري آناهيتا درآورد و تحت آموزش مستقيم دکتر مصطفي اسکويي، با عناصر و تکنيک بازيگري به روش استانيسلافسکي که اسکويي و همسرش بنيانگذار اين سبک در ايران بودند، با تئاتر کلاسيک نوع اروپايي به بهترين نحو آشنا شد و يکي از شعرهاي معروف خود را با نام”براي آناهيتا" در آن زمان سرود و به استادش تقديم کرد.پناهي بازيگري را نخست از مجموعه تلويزيوني”محله بهداشت" آغاز کرد. سپس چند نمايش تلويزيوني با استفاده از نمايشنامههاي خودش ساخت که مدتها در محاق توقيف ماند تا بالاخره با پخش تلهتئاتر”دو مرغابي در مه" از تلويزيون که علاوه بر نوشتن و کارگرداني خودش نيز در آن بازي ميکرد خوش درخشيد و با پخش نمايشهاي تلويزيوني ديگرش، توجه مخاطبان خاص و عام را به خود معطوف کرد. (نمايشهاي”دو مرغابي در مه" و”يک گل و بهار" که پناهي آنها را نوشته و کارگرداني کرده بود، بنابه درخواست مردم به دفعات از تلويزيون پخش شد.)در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد او يکي از پرکارترين و خلاقترين نويسندگان و کارگردانان تلويزيون بود. به دليل فيزيک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگي و خلوصي که از رفتارش ميباريد و طنز تلخش بازيگر نقشهاي خاصي بود. اما حسين پناهي بيشتر شاعر بود و اين شاعرانگي در ذرهذره جانش نفوذ داشت. تا اينکه نخستين مجموعه شعرش با نام”من و نازي" در 1376 منتشر شد. (اين مجموعه شعر تاکنون 17بار تجديد چاپ شد و به 6 زبان زنده دنيا ترجمه شده است.)کار هنري از زبان پناهيدر کودکي نميدانستم که بايد از زنده بودنم خوشحال باشم يا نباشم. چون هيچ موضعگيري خاصي در برابر زندگي نداشتم. فارغ از قضاوتهاي آرتيستيک در رنگين کمان حيات ذرهاي بودم که ميدرخشيدم. ديدن پرواز دور از دسترس و افسانههاي عقابها، حمله ساليانه ميليونها ملخ و… همه اينها براي من، عجيب، موثر و جالب بود. بعد از مدتي ديدم مثل جاروبرقي تمام آن تصاوير و اتفاقات را در ذهنم جمع کردهام و حالا در کارهاي نيمه هنري که انجام ميدهم، نشانههايي شدهاند که نميگذارند يا نميخواهند از گذشتهام جدا شوم.سينما، شعر، هنر از زبان پناهيعلاقه شماره يک من، شعر است، بعد به سينما گرايش پيدا کردم که همسايه ديوار به ديوار شعر است. شعر، سينما را نگه داشتهاست وگرنه در حد گرايشهاي مستند يکبار مصرف ميماند. کسي که براي نخستين بار طرح پاپوشي به اسم کفش را طراحي ميکند اسم کارش هنر است. اين بارها تکرار شده که”من اگر ميتوانستم شعر بگويم هيچگاه فيلم نميساختم." اين گفته خالق فيلمهاي ايثار، نوستالژيا، و آيينه است، تارکوفسکي پيامآور سينما. من هم وقتي از سينما ميگويم، منظورم آثاري است که جرقهاي از خلاقيت سازنده را در آن ميبينم. من سعي کردم روشنايي شعر را با خودم در سينما حفظ کنم. نه شعر خودم را بلکه شعري را که در دنيا مطرح است. اين شعر را در نظر بگيريد:”کوهها در دور دست ميدرخشند در چشم سنجاقک…"اين يک هايکوي ژاپني است.به نظر من بازيگري که نقشي را در مقابل دور بين بازي ميکند، عمده بار بازيگرياش بر نکات و انديشهاي است که در ذهن دارد و تماشاگر نميبيند. شما از کجا ميدانيد که در ميان يک ديالوگ، چنين ذهنياتي مثل اين هايکو نباشد؟ چنين فرضيات ذهني، هميشه تاثيرگذارتر از امکانات در دسترس است، مثل ديالوگ يا حرکت. آن فرضيات بازيگر است که با خود ميگويد اگر فلان لحظه را اينطوري عکسالعمل نشان بدهم، بهتر است. نميخواهم بگويم همه بازيگران با شعر سر و کار دارند بلکه هرکس به فراخور حالش فرضيات ذهني براي کار خود کنار ميگذارد.بازي در نقش افراد مجنون و کودکانقبلا هم گفتهام باز هم ميگويم، بعد از مرگم متوجه خواهيد شد که چرا در چنين نقشهاي کودکانهاي ظاهر ميشوم و اين حرف بين برخي از دوستان سوءتعبير شدهاست. منظورم اين نبوده که من نابغهاي هستم که بعد از مرگم به وجود نازنينم پي ميبرند. نه، ميخواستم بگويم بعضي چيزها تا وقتي آدم هست، حالا هر کسي، نميشود در مورد آن حرف زد. چون اگر بگويي، پر ميشوي از”من".ميخواستم بگويم کليد گم گمشدههاي ما در جيب دل بچههاست (و در جيب هر کس که شبيه بچههاست)؛ بقيه به قدرت، بازيگرند. اگر براي ارائه اين شخصيتها دنبال الگو بگرديم در جامعه فراوان به چشم ميخورد، افرادي که فقط از حيث جسماني بزرگ شدهاند و گاهي دست به اعمالي ميزنند که هيچ ربطي به منطق و دو دو تا ميشود چهارتاهاي حسابگرانه ندارد.کودکي از زبان پناهياز زماني که دوران کودکي را از دست دادم در اين انديشه بودم، ما ايلياتي بوديم شبها پهنهاي به وسعت آسمان، زمينه روياهاي دور و درازمان بود. شبها آنقدر به آسمان نگاه ميکرديم تا خوابمان ببرد. در آن پهنه، ذهن ما به جايي نميرسيد اما ميتوانستيم ستارهاي را انتخاب کنيم و دلخوش آن شويم. ما به سياهچالهها فکر نميکرديم، شايد به اين خاطر که دوران کودکي، دوران حيرت است.بعد از اين دوره بزرگترين مسئلهام”مرگ" بود. هميشه اين بودن يا نبودن، برايم سوال غليظ و پيچيدهاي بوده و هست و هميشه هم بيجواب مانده؛ آيا مرگ، پاسخ بزرگي به زندگي ماست؟ چرا بار آگاهي بر گرده انسان گذاشته شد؟ يا ما چرا ميبينيم؟ ما چرا ميپرسيم؟ هميشه اينها براي من معماهاي لاينحل بودهاست. درگير شدن ذهن با مرگ، هميشه با آرزوي ديرينه انسان براي رسيدن به دستاويز عشق، ارتباط تنگاتنگ داشتهاست.
کد خبر: ۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
اوای دنا:رییس شرکت گاز شهرستان کهگیلویه گفت: به دلیل تعمیرات اساسی گاز سراسر کشور، گاز CNG این شهرستان به مدت 45 روز قطع میشود، به همین دلیل این مراکز سوختگیری غیرفعال میشوند.وی اظهارکرد: شهر دهدشت تنها با قطعی CNG روبرو است و گاز آن قطع نمیشود اما شهرهای لنده و سوق و روستاهای همجوار این شهرها از جمله" ایدنک"، "مال ملا "، "مال شیخ "، "سرآسیاب" و "شهرک مال شیخ " به مدت 20 روز با قطعی گاز روبرو خواهند بود. رییس شرکت گاز شهرستان کهگیلویه خاطرنشان کرد:قطعی گاز در روستاهای "دستگرد "،"کوشک بر آفتاب"،" ضرغامآباد"، "باکل الارضا"،" تنگ سپو"،" چهاراه شهید بهشتی"، "خیارکاران" و "تل کوچک"، "طولیان" ، "دشت مازه"، "سید جمال "، "راک"، "سرکوه راک "و "کوشک ابول" به مدت 45 روز است.
کد خبر: ۹۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۰
اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.
تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد.
درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.- تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1- مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2- باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3- باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4- تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5- چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6- سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7- تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8- بي انگيزگي9- از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد 11- آلودگي هاي فکري 12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند. اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1- عدم احساس مسئوليت2- فقدان باورهاي اخلاقي3- نبود وجدان کاري4- پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5- حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6- تجمل پرستي مدير7- خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8- شدت زياد تضاد طبقاتي9- سيستم اداري و بوروکراسي10- ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11- ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12- عوامل فردي- شخصيتي 13- متغيرهاي وضعيتي14- تمرکز قدرت راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1- بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2- تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3- اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4- علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5- مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6- مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7- يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8- اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9- بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10- شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11- وجود مديران مستحکم12- پرورش فرهنگ شايسته سالاري13- گسترش آزادي نقد و انتقاد14- اصلاح ساختارها و عملکردها15- رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند... دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود. تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است. چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود. رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد. نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
اوای دنا-محمدرازی پور: سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر قهرمان که پس از 575 روز به آغوش وطن بازگشت یاداور ایثارگری حماسه آفرینان هشت سال دفاع مقدس است که جا دارد ضمن گرامیداشت آن حماسه عظیم که دل امام و روح شهدا را شاد کرد مختصری در باب مختصات آن فتح بزرگ یادآور شویم باشد که روح شهدای عظیم الشان آن عملیات غرور آفرین که موجب عزت اسلام و ایران اسلامی گردید همواره از ما راضی باشد.
وسعت منطقه عملیات:5400کیلومتر مربع یعنی سه برابر وسعت منطقه عملیاتی فتح المبین که از شمال به کرخه نور هویزه از جنوب به شط العرب و از شرق به رودخانه کارون از غرب به هورالعظیم و دژ مرزی عراق محدود خرمشهر می گردید.
منطقه مذکور برخلاف منطقه فتح المبین که پر از تپه ماهورو برجستگیهای طبیعی بود به جز جاده اهوازخرمشهر که آن هم در دست عراقی ها بود هیچ جان پناهی نداشت و این مشکلات و خطر کار را به مراتب بالاتر می برد از نقاط مهم و استراتژیکی که از زمان اشغال خرمشهر در این منطقه تحت تصرف دشمن بود می توان به چند نمونه اشاره کرد:
بندر خرمشهر:که در طول 5/1 سال اشغال علاوه بر اینکه یک بندر اقتصادی کشوردر اشغال دشمن بود از نظر سیاسی نیز برگ برنده ای در دست رژیم بعث قلمداد می گردید. .
اروند رود(شط العرب):این رودخانه که از بهم پیوستن دو رودخانه دجله و فرات بوجود امده و از بصره عبور و به خلیج فارس میریزد که از لحاظ سوق الجیشی یک گلوگاه برای عراق محسوب می گردید و از انجا که تنها راه ابی به خلیچ فارس بود هم از بعد تجارت و بازرگانی و هم از نقطه نظر سیاسی بسیار برای دولت عراق حیاتی محسوب می شد.
جفیر:مرکز ارتباطی و هماهنگ کننده قرارگاههای لشکر 5 و 6 و عقبه دشمن و همچنین تامین کننده خطوط مقدم دشمن که می شود گفت بصره را از تیررس توپخانه دور برد حفظ می کرد.
کرخه نور:این رودخانه علی رغم کوچکی و کم عرض بودن آن اما به لحاظ اینکه دشمن استحکامات بسیاری در کنار آن ایجاد نموده بوداعم از سیم خاردار,کانالها ،خاکریزها،سنگرهای انفرادی که بر روی ان تیربار مستقر شده بود و آشیانه تانکها که می توانست نیروهای پیاده را زیر آتش داشته باشد روی هم رفته آنرا به دژی مستحکم و نفوذ ناپذیر تبدیل کرده بود.
جاده آسفالته اهواز خرمشهر:این جاده تنها عارضه غیر طبیعی بود که دشمن در حاشیه آن خاکریزهای دو جداره احداث کرده بود که علاوه بر استفاده های آفندی و پدافندی جهت تدارکات دشمن از استفاده می کرد و همین نیز باعث گردید که کار رزمندگان در این عملیات سخت تر شود و موجب مقاومت شدید دشمن و همچنین تقویت محور پادگان حمید برای دشمن گردد که رزمندگان با دور زدن از جلو و پشت بر این محور حمله ور شوند تا جایی که در مراحلی به جنگ تن به تن منجر می گردد.
رودخانه کارون:این رودخانه با عرض بیش از 150 متر از عوارض خیلی مهم و استراتژیک محسوب می گردید مانع بزرگی برای نفوذ رزمندگان به حساب می امد از انجا که دشمن در زمان اشغال پلی بر روی این رودخانه احداث کرده بود لذا نیروهای ما یا باید این پل را از چنگ دشمن می گرفتند و یا هم دست به احداث یک پل بر رودخانه می زدند که عبور نیروهای ما از این رودخانه از ان کارهایی بود که اگر دست نصرت الهی در کار نبود از لحاظ نظامی امکانپذیر نبود و رزمندگان با عبور از این رودخانه یکی از شگفت انگیزترین عملیاتها را در زمان معاصر رقم زدند.
استعداد نیروهای دشمن در عملیات بیت المقدس: لشکر 3 زرهی ،لشکر 5 مکانیزه،لشکر 6 زرهی،لشکر 7 پیاده،لشکر 9 زرهی،لشکر 10 زرهی به فرماندهی عدوان خیراله،لشکر 11 پیاده ،لشکر 12 زرهی لشکرهای 2،4 و 8 در غرب اروند رود مستقر بودند تیپهای مستقل:10 زرهی ،90 پیاده،109 پیاده،238 پیاده،409 پیاده،416 پیاده،417 پیاده،419 زرهی 501 زرهی،601 و 602 و605 زرهی تیپهای 9،10 و 20 تیپهای 31 ،32 و 33 گارد مرزی نیروهای مخصوص شامل:
30گردان کماندو وگردان شناسایی حنین مجموع نیروهای خودی شرکت کننده در این عملیات:36000 نفر نیروی پیاده در قالب یگانهای سپاه بسیج وارتش نیروهای زرهی شامل:
41گردان تانک که حدود 1345 دستگاه تانک داشته اند 38 گردان مکانیزه که حدود 1330 دستگاه نفر بر و با پشتیبانی 550 قبضه توپهای مختلف مختصری از نحوه عملیات: فرماندهان پس از مطالعه بسیار و تهیه نقشه که در نتیجه شناساییی های غیر محسوس در ماهها قبل صورت گرفته بود به این نتیجه رسیدند که در این منطقه از حمله مستقیم به جهت بالارفتن تعداد تلفات نیروی انسانی خودداری گردد و با به عقب انداختن زمان عملیات امکان دور زدن منطقه و حمله از جناحین دشمن را فراهم نمایند.
لذاعملیات الی بیت المقدس در تاریخ 10/2/61 با رمز یا علی ابن ابیطالب آغاز گردید و دشمن که با پشتبانی ایادی خویش آمریکاوکشورهای اروپایی مجهز به مدرنترین جنگ افزارهای روز گردیده بود و در پناه استحکامات فراوان و سدها و موانع میدان های مختلف مین، سیم خاردارو موانعی از این دست وهمچنینن استقرار نیروها و ادوات خود که در خط اول شامل نیروهای پیاده پشت خاکریز، خط دوم خمپاره 120 و 81 میلی متری ،خط سوم تانکها ،خط چهارم توپخانه که با چنین آرایشی صدام هرگز تصور نمی کرد که نیروهای ایرانی حتی فکر آزاد کردن خرمشهر را در سر داشته باشند اما دشمن سرخورده و وحشت زده از چنین نیرویی که گویا سرب و آتش بی امان توپخانه ها و بمبارانهای بی وقفه هوایی را به تمسخر گرفته است به این نتیجه رسید که نمی تواند جلوی سیل خروشان ملت ایران و جوانان برومند ارتش اسلام که مجهز به قدرت ایمان بودند را بگیرد
رزمندگان از پادگان حمید در غرب اهواز و از محور کرخه نور و هورالعظیم و از شرق رودخانه کارون و دهانه اروند رود به صورت گاز انبری به سوی خرمشهر روز به روز و لحظه به لحظه حلقه محاصره را تنگ تر کرده تا اینکه بعد از 48 روز مقاومت جانانه و در آن شرایط جوی و آن هوای داغ نیروهای اسلام زیر آن فشار سخت که از زمین و هوا بر آنها سایه افکنده بود که اگر زمین دهان باز می کرد در آن فرو می رفتند ولی هرگرحاضر به عقب نشینی نبودند سرانجام توانستند در ساعت 11 صبح روز 3/3/61 یکی از فتوحات بزرگ تاریخ را رقم بزنند و تمام معادلات قدرتهای استکباری در منطقه را برهم زنند و از این تاریخ بود که دشمن به قدرت نظامی جمهوری اسلامی و نیروهای ایمان و اراده جوانان جان برکف این مرز وبوم که گوش به فرمان ولی امر خود امام بزرگوار که همچون فرمانده ای تمام امور را رصد می کرد پی ببرد وفی الواقع با عملیات بیت المقدس که به اشغال 575 روزه خرمشهر (خونین شهر) پایان داد دشمن حساب کار خودش را کرد.
آسیبهای وارده به نیروی رزم دشمن: لشکرهای 3 زرهی ،لشکر 11 پیاده 80% لشکر 5 مکانیزه 20%لشکرهای 6 ،7،9،10،11 زرهی 20%،منهدم گردیدند تیپهای مستقل:تیپ 10 زرهی40%،تیپهای 31،32،33 نیروی مخصوص تا حدود زیادی منهدم تیپهای 9،10و20 گارد مرزی و تیپهای 238 و 501 تماماً به اسارت درامدند و تیپ های 417 پیاده منهدم تیپهای پیاده605،601،602،416،419 50%،منهدم مجموع اسرا 19000 و بیش از 16500 نفرآمار کشته های دشمن زبون در این عملیات بود. فرمایش حضرت امام (ره) در باب فتح خرمشهر: ((مبارک باد بر بقیه الله ارواحنا له الفدا وجود چنین رزمندگانی ارزشمند و مجاهدان فی سبیل الله که آبروی اسلام را حفظ و ملت ایران را روسپید و مجاهدان راه خدا را سرافراز نمودند اینجانب از دور دست و بازوی قدرتمند شمار ار که دست خداوند بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم شما دین خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید))
محمدرازی پوربخشدارسرفاریاب
کد خبر: ۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۷
اوای دنا: بیاد شهید طیب و همه ی شهدای ایران زمین:چفیه هاتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم . پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است . کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله و شقایق شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید : چرا آلاله آنقدر سرخ است چرا امثال شهید طیب هنوز به خوبی معرفی نشده اند؟ چرا نام پر آوازه شهید هدایت الله طیب را فراموش کرده ایم ؟ چرا و چرا... و اما شهید طیب کیست وکه بود؟هدايت الله طيب، متولد سال 1333هجري شمسي، در قريه تنگهبر سفيد، از توابع شهرستان كهگيلويه،در روستايي محروم و دورافتاده. دوران كودكياش در روستا سپري شد و در سال 1341 وارد دبستان شد.
دوران دبستان را با موفقيت سپري كرد و بعد از دوران دبستان براي تحصيل در دوره دبيرستان به بهبهان رفت و در رشته طبيعي در دبيرستان "25شهريور"، مشغول تحصيل شد و نهايتا در سال 1353دوره دبيرستان را تمام كرد.
دوره دبيرستان در زندگي شهيد هدايت، دوره مهمي بود؛ هم از اين حيث كه به شدت روي به مطالعات ديني آورد و از طرف ديگر با افرادي آشنا شد كه با برگزاري جلسات هفتگي وارد قضاياي سياسي و مبارزات انقلابي گرديد. در اين دوران ساواك از جلسات هدايتالله مطلع و در خرداد ماه سال 1353، توسط ساواك بازداشت ميشود و چند شبي را در زندان ساواك گچساران ميماند و بالاخره با گرفتن تعهد آزاد ميشود و به خاطر همين نميتواند درهمه امتحانات خرداد ماه شركت كند. بعد از آزادي به روستا باز ميگردد و ديپلمش را در شهريور ماه اخذ ميكند.
با پايان دوره دبيرستان هدايتالله در سال 1354 به سربازي رفت و بعد از دوره آْموزشي، به خاطر اينكه ديپلمه بود به عنوان درجهدار انتخاب شده و در رشته تانك دوره ديد. دوران سربازي قهرمان داستان ما در 16 ارديبهشت 1356 تمام شد و از اين لحظه به بعد داستان وارد لحظه حساس خود ميشود زيرا هدايت مقدمات سفر به آمريكا را براي تحصيل شروع كرد.
تا زمانيكه شرايط سفر براي هدايت فراهم شود وي در يك شركت آبرساني به عنوان رييس كارگزيني مشغول به كار ميشود. محل اين شركت بين آبادان-ماهشهر بود. در اين مقطع باز هم فعاليتهاي سياسياش را شروع كرده و تشكل كوچكي در همان شركت راه مياندازد اما پس از مدتي فعاليت اين گروه كوچك در آن شركت لو ميرود و هدايت الله طيب مجبور ميشود به بهبهان نقل مكان كند.
وقتي ماجراي سفر هدايت به آمريكا جدي ميشود يكي از دوستانش ميپرسد كه چرا ميخواهي به آمريكا بروي و همينجا تحصيل نميكني؟ حرف خيلي عجيبي زد. «ببين ،شاه عمله آمريكاييهاست. ما ميتوانيم توي امريكا بهتر و بيشتر ريشه اين آدم را بزنيم. ضمن اينكه به هر حال سطح علمي دانشگاههاي آنجا هم بالاست و ميتوانيم از دانش آن سرزمين براي پيشرفت مملكت درآينده بهره بگيريم».
بعد از سفر به آمريكا هدايتالله طيب در نامههاي خود به اين نكات اشاره ميكند كه «ما الان در اينجا بايد علم آنها را بياموزيم تا فردايي كه برگشتيم به مملكتمان، گوشهاي از كشور را بسازيم». وي از همان ابتدا و قبل از رفتن به آمريكا، اهداف خودش را روشن كرده بود به همين دليل با رسيدن به آمريكا بلافاصله فعاليت سياسي را شروع ميكند.
هدايت الله به محض تحصيل در رشته كشاورزي در شهر «سنت پطرزبورگ» ايالات « فلوريدا» انجمن اسلامي دانشجويان مسلمان سنتپطرزبورگ را تاسيس كرد و در انتخابات به عنوان مسئول انجمن انتخاب شد. وي به همراه يكي از دوستانش كه متاهل بود، خانهاي دو طبقه را براي زندگي اجاره ميكنند و دوران تحصيل را ادامه ميدهد تا اينكه حوادث 13 آبان 1358و تسخير لانه جاسوسي ميرسيم. در اين مقطع هدايتالله به همراه دوستان انجمنش، در حمايت از تسخير لانه جاسوسي دست به راهپيماييهايي ميزنند و با برگزاري نشستهايي اين حادثه را براي دانشجويان ملتهاي ديگر تبيين ميكنند.
در اينجا لازم است به اين نكته اشاره كرد كه وقتي هدايتالله از امريكا بازگشت، در شهر سوق نمايشگاهي از عكس فعاليتها و راهپيماييهاي دانشجويان مسلمان مقيم آمريكا را برپا كرد و در حاشيه اين كار به دوستان جواناني كه براي بازديد ميآمدند، ميگفت «ما وظيفه داريم، هرجا كه باشيم، فرقي نميكند ايران، آمريكا، هرجا دنيا، بايد در حمايت از انقلاب و امام به پا خيزيم و هر كاري از دستمان برميآيد. انجام دهيم». وقتي در تظاهرات تسخير لانه جاسوسي در ايران پرچم آمريكا به آتش كشيده ميشود دانشجويان آمريكايي به تلافي اين به آتش كشيدن تصميم ميگيرند درصحن دانشگاه پرچم ايران را به آتش بكشند. كشمكشهايي صورت ميگيرد و دانشجويان ايراني ميگويند ما چنين اجازهاي به شما نميدهيم. نهايتا اين موضوع به اين جا ختم ميشود كه جلسه مناطرهاي در صحن دانشگاه برگزار شود و از هر دو طرف يعني از امريكاييها 4 نفر و از ايرانيها هم 4 نفر در مناظره شركت كنند. از ميان دانشجويان ايراني شهيد طيب به عنوان مسئول انجمن اسلامي شهر سنت پطرزبورگ شركت ميكند.
اين مناظره باعث شد اذهان عمومي دانشجويان نسبت به موضوع روشن شود و بسياري از آنها همدلانه با حادثه تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان ايراني برخورد كنند. بعد از اين مناظره فضا به گونهاي عوض ميشود كه آن 4 دانشجوي آمريكايي متهم ميشوند وحتي برخي از اساتيد دانشگاه نيز جانب دانشجويان ايراني را ميگيرند. با اين همه تعدادي از دانشجويان آمريكايي با كمك و همراهي پليس منطقه اصرار ميكنند كه هر طور شده پرچم ايران بايد به آتش كشيده شود. با مقاومت بچههاي انجمن قرار ميشود كه آرم "الله" در پرچمي كه قرار است بسوزد، نباشد. خلاصه آمريكاييها پرچم را سر و ته در چوب زدند؛ يعني رنگ قرمز در بالا قرارگرفت و شد پرچم ايتاليا و اين پرچم را آتش زدند. اين موضوع باعث مضحكه نشريات محلي ميشود كه دانشجويان آمريكايي به جاي پرچم ايران، پرچم ايتاليا را آتش زدهاند.
بچههاي انجمن همين كه پرچم را ديدند سكوت كردند تا پرچم را آتش بزنند، بعد بلند شدند و شروع كردند به هورا كشيدن و تازه آنها متوجه شدند كه پرچم ايتاليا را آتش زدهاند. ماجراها همينطور ادامه پيدا ميكند و منزل هدايتالله طيب ميشود مقري براي دانشجويان آن شهر و شهرهاي ديگر ايالت فلوريدا براي فعاليتهاي سياسي عليه آمريكاييها تا اينكه جنگ شروع شد. در اين مقطع دانشجويان ساكت نمينشينند و شروع ميكنند به راهپيمايي عليه آمريكا به عنوان يكي از حاميان صدام حسين. پس از شروع جنگ هدايتالله براي خانواده خود نامهاي با اين مضمون نوشت:
«خانواده عزيزم، باور كنيد اين نامه را در فاصله دو تظاهرات نوشتهام. قسمت اول را پس از تظاهرات «واشنگتن» كه منجر به دستگيري بچهها شدنوشتم و فرصت نكردم نامه را كامل كنم و برايتان بفرستم. الان مصادف شده با جنگ عراق و ايران و ما روز دوشنبه 7 مهر ماه به خاطر محكوم كردن دولت جنايتكار عراق در واشنگتن مجددا تظاهرات داريم كه اميدواريم به خوبي و خوشي برگزار شود. البته ما طي پيامي از حضور امام در خواست كرديم كه اجازه فرمايند ما براي جنگيدن به همراه ديگر عزيزان به ايران بازگرديم و راديو هم پيام را پخش كرد كه حتما شنيديد ولي هنوز در اين مورد پيامي از حضرت امام به دست ما نرسيده است». اين نامه در كمتر از يك هفته از شروع جنگ نوشته شد و هدايتالله طيب و دانشجويان ديگر براي حضور در جبهه اعلام آمادگي كردهاند. از همين جا جرقه بازگشت در وجود شهيد طيب زده ميشود.
يك بار خانواده براي وي نامهاي مينويسند و از فعاليتهاي سياسياش اظهار نگراني ميكنند. هدايتالله طيب هم در جواب نامه مينويسد «فقط ميخواستم به عرضتان برسانم كه عزيزان من، چرا اينقدر در فكر هستيد؟ شما اصلا نگران ما نباشيد و مطمئن باشيد كه جاي ما خيلي خوب و هيچگونه نگراني نداريم. از نظر درگيري با دولت آمريكا هم همانطور كه امام فرمودند مطمئن باشيد كه آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند و با اين تلاشهاي مذبوحانهاش قادر نيست فريادهاي حق طلبانه ما را در گلو خفه كند.
عزيزان من ما طبق رسالت شرعي و اسلامي موظف هستيم در برابر توطئههاي ضد انقلاب در خارج از كشور عليه اسلام و انقلاب اسلاميمان مقابله كنيم». به دنبال نامهاي كه به حضرت امام نوشتند و با هماهنگيهاي كنسولگري ايران در واشنگتن به طرف ايران به راه ميافتند. تاريخ دقيق حركتشان مشخص نيست ولي از تركيه در 18اكتبر، 1980يعني 27 آبان 1359 كارت پستالي را براي يكي از دوستانشان ارسال ميكنند و در پشت آن مينويسند: «خواهران و برادران ايماني بسيار عزيز و مهربان، سلام عليكم. با آرزوي موفقيت ،سعادت و تندرستي براي همگي شما عزيزان در پيشبرد اهداف مقدستان و با تشكر از محبتهاي فراموش ناشدنيتان، بحمدالله به سلامت رسيديم «استانبول» وامروز با اتوبوس يكسره عازم تهران هستيم. هيچ گونه اشكالي برايمان پيش نيامد، الحمدالله تا اينجا». اين كارت پستال و پشت نويس آن نشان ميدهد كه هدايتالله طيب در كمتر از دو ماه از شروع جنگ خودش را به ايران ميرساند براي حضور در جبهه. هدايت در دوره سربازي، آموزش دوره زرهي ديده بود بنابراين بلافاصله با بازگشت به ايران و حضور در جبهه، در يگان زرهي مشغول فعاليت و سپس براي تكميل آموزشهاي لازم به شيراز اعزام ميشود تا در تيپ زرهي شيراز آموزش ببيند.
نكته جالب اين جاست كه تا 6 ماه پس از بازگشت به ايران، خانواده از حضور هدايت در ايران خبري نداشتند و گمان ميكردند كه وي همچنان در آمريكا به سر ميبرد. از آن جايي كه هدايت محبت و علاقه خانواده را به خود ميدانست و ميدانست كه پس از سالها دوري احتمال دارد كه نتواند به نحو احسن در جبهه حضور يابد، ترجيح داد هر طور شده خود را به جبهه برساند و اسباب ناراحتي و دلخوري خانواده را پيش نياورد. اين رفتار نشان از محبت و تبعيت هدايتالله طيب به حضرت امام دارد كه به هر حال ايشان به فرمان امام براي اداي تكليف به ايران بازگشتند و نميخواستند هيچ چيزي، مانع اين اداي تكليف شود. در آن دوران هدايتالله طيب سلسله سخنرانيهايي به مناسبتهاي مختلف انجام داد و در تعدادي يادداشت و دستنويس اشاره كرده است كه:
«خدايا نكند ثمره جنگ يارانمان، به چنگ فرنگي مسلكان افتد. نكند خونينكفنان در غربت بميرند تا خوشباوران غرب زده كام گيرند. نه!نه! نه!هرگز! كفر است. مگر ميشود خون حسين(ع)پايمال شود و بالاي دست نوشتهها هم نوشته بود كه ما مرد جنگيم و از شهادت باكي نداريم». وقتي هدايت آمريكا را با آن همه زرق و برق رها كرد و براي اداي دين خويش به انقلاب رهسپار جبههها شد، معلوم بود كه ماندني نيست و رفتني است و ديگر در اين دنياي خاكي جايي ندارد.
آري مردان الهي عشق را در قتلگاه به كمال ميرسانند و هدايتالله كه آسماني خاك نشين بود در 5 فروردين 1361 لبيك امام خويش را با خون پاسخ داد و در ميانههاي عمليات فتحالمبين به شهادت رسيد. وقتي خبر شهادت هدايتالله به آمريكا ميرسد، در آنجا هم مراسمهاي بزرگ داشتي برايش ميگيرند و نامهاي براي خانوادهاش ميفرستند. در اين نامه به زحمات ايشان در تشكيل انجمن اسلامي اشاره شده و اين كه شهيد هدايت الله طيب، به خواسته و آرزوي قلبياش رسيد. دوستان شهيد هدايتالله طيب در آمريكا هم خوب ميدانستند كه غايت آمال او ، چيزي نبود جز شهادت. در زماني هم كه هدايت هنوز در ايران بود و به شهادت نرسيده بود بچههاي انجمن اسلامي با ايشان مكاتباتي داشتند و براي برخي از امور از ايشان كسب تكليف ميكردند.
و پايان داستان زندگي اين مرد الهي زمينهاي شد تا دريابيم كه براي اطاعت از فرمان امام زمانمان بعد زمان و مكان اصلا اهميتي ندارد و هر كجا كه باشيم بايد در راستاي دفاع از حريم ولايت آماده جانسپاري باشيم. اميدواريم كه زندگي اين شهيد بزرگوار به زودي زود در قاب تصوير نقش بندد تا دنيا ببيند كه در ايران اسلامي فرزنداني پرورش يافتند كه براي كمنشدن تار مويي از مولايشان رفاه و سرمايهداري را رها كردند و در جدال با اهريمنان زمان عشق را شرمنده خويش ساختند .
با تشکر از خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۱
اوای دنا:حاج اصغر حبیبی کاندیدای نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه کهگیلویه ،بهمئی و چرام طی پیامی از حضور حماسی مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و همچنین از عوامل برگزار کننده انتخابات اهم از مجریان ، ناظران ، نیروهای امنیتی و انتظامی تقدیر و تشکر نموده و اعلام نمود موارد اعتراضی خود را از طریق مجاری قانونی پیگیری خواهد نمود.
بسمه تعالی
امام خمینی (ره): میزان رأی ملت است.مردم شریف حوزه انتخابیه شهرستانهای کهگیلویه،بهمئی و چرامبار دیگر با حضور یکپارچه خویش به پای صندو قهای رأی بصیرت وآگاهی خود را به منصۀ ظهور رسانده ودر این راستا پیمان امت وامام را استحکام بخشیدید وبا شور وشعور به بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای لبیک گفته ودشمنان دیرینه داخلی وخارجی را دچار یأس وناامیدی گردانیدید.
لذا اینجانب به عنوان فرزند نظام وپاسدار حریم ولایت به پاس شور وشوق واحساسات پاک وبی ریای شما مردم وهمه ایلات وطوایف فهیم شهرهای چرام ، دشمن زیاری، سوق ،لنده ، دیشموک ،چاروسا ،سرفاریاب ،ممبی، لیکک ،سر آسیاب،دهدشت و اقشار مختلف اعم از روحانیت معظم ،دانشجویان ،فرهنگیان ،دانشگاهیان ودانش آموزان ،کسبه وبازار ،کارگران وکارمندان ،کشاورزان ودامداران ومردم غیرتمند وبا وفای چرام که در تمامی مراحل این حقیر را حمایت و با رأی پاک و بی آلایش پشتیبانی بی دریغ خویش را از برنامه های ما اعلام نمودند خالصانه تقدیر وتشکر به عمل می آورد.
در خاتمه علیرغم بی مهری های فراوان، از همه عوامل برگزار کننده انتخابات اعم ازفرمانداران ،بخشداران ، هیأتهای اجرایی ،نظارت وبازرسی ،نیروی های نظامی ،انتظامی وامنیتی تقدیر نموده وهر گونه حرکت غیر قانونی را محکوم وراهیابی آقای بزرگواری به مجلس شورای اسلامی راتبریک عرض می نمایم .
ضمنا موارد اعتراضی از طریق مجاری قانونی پیگیری خواهد شد .والسلام علی من اتبع الهدیحاج علی اصغر حبیبی کاندیدای دور نهم مجلس شورای اسلامی
کد خبر: ۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
اوای دنا- امين نوروزي : جوابیه مطلبی که در وب سایت عصر دنا در باب شهرستان شدن چرام و اختصاص مصاحبه ای با بزرگواری در این مورد منتشر شد و البته به صورت بیانیه وار در سطح شهر توزیع گردید و اتفاقا شبانه هم بر کوچه ها و خیابان های شهر چرام به تعداد زیاد منتشر شد البته این گونه به نظر می آید که شب نامه نویسی سنتی دیرینه در میان طرفداران برخی از کاندیدها دارد.
اقای بزرگواری نماینده شهرستان های کهگیلویه چرام و بهمئی شما احتمالا به اصل تفکیک قوا اعتقاد دارید ؟
نیک میدانید که دولت در سطح هر شهرستان نماینده ی تام الاختیار خود را دارد احتمالا شما می دانید که وظایف نمایندگی در وهله ی اول قانون گذاری و سپس نظارت بر اجرای قانون است البته برخی از وظایف فرعی دیگر هم وجود دارد.
جناب اقای بزرگواری یا چرام فاکتور های ارتقاء به شهرستان شدن را داشت که شهرستان شد یا نداشته و به ناحق شهرستان شد آن چیزی که آمار و فاکتور های شهرستانی می گوید چرام دارای این ارتقای جایگاه بوده و چیزی جز حقش به ا و استرداد نشده است .
حتما میدانید که شهرستان چرام 47 هزار نفر جمعیت دارد حتما میدانید که چهارمین شهر پر جمعیت استان است شما به خوبی می دانید که این شهرستان زیر ساخت های عمرانی اش و استقرار و استقلال اداراتش به چند سال قبل از نماینده شدن شما که هیچ حتی به قبل از دور 7 مجلس که خاطره انگیز ترین دور انتخابات برای شما بوده است برمی گردد .
جناب آقای بزرگواری از شما بعید است که عنوان می کنید چرام از نظر محدوده ی جغرافیایی همان است که بوده و در طول دهها سال آخر رشدی نداشته است شما که در طول سی و اندی سال گذشته پایه ی ثابت مراسمات و مجالس شادی و غم مابوده اید واقعا هیچ تغییری در چرام قبل از انقلاب با بعد از انقلاب حس نکرده اید؟ یعنی شما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی را بغیر از دوره ی نمایندگ خودتان انکار میکنید ؟
جناب اقای بزرگواری دانشگاه پیام نور در لنده و باشت که یکی هنوز در جستجوی حق شهرستانی خود و دیگری همزمان با ما شهرستان شده قدمت بیشتری از چرام دارد و سالها قبل از ما صاحب دانشگاه شدند را چطور توجیه می کنید ؟ در آنجا شاخص شهرستان بودن ملاک نبوده و برای چرام از اهم واجبات شده ؟
برادر محترم نماز جمعه چه ربطی به فاکتور های شهرستان شدن دارد ؟ با زیر ساخت های شهرستان شدن چه نسبتی دارد ؟ به فرض كه داشته باشد چرا در حال حاضر علاوه بر شهرستانهای استان سوق لنده و پاتاوه هم شاهد برگذاری پر شکوه جمعه اند؟ نکند در سوق و پاتاوه هم دنبال زیر ساخت جهت تبدیل کردن به شهرستان هستید؟
چناب آقای بزرگواری وقتی که بیمارستان دهدشت با آن وسعت و سابقه در این حال و روز است بستر درمانی احداث شده در چرام که صرفا برای تزریقات درمان های سرپایی است چه دردی از ما دوا می کند ؟ شما می دانید تا کنون چند نفر در مسیر انتقال بین سوق چرام لنده دیشموک و قلعه رئیسی به دهدشت جان شیرین خود را از دست داده اند ؟
آیا بستر درمانی ایجاد شده در چرام را به عنوان برگ برنده ی خود در این دوره انتخابات به حساب میاورید ؟
آقای بزرگواری شما مدعی هستید که راه اندازی بستر درمانی و دادگاه و پیام نور در چرام توجیهی نداشت اما برادر بزرگوار در مورد بستر درمانی و دانشگاه برایتان گفتم ولی چطور نهادها و اداراتی مثل دادگاه و سایر ادارات در لنده و قلعه رئیسی توجیه دارد گرچه حق مسلم شهرهای نام برده بوده است و ولی برای چرام مقاومت بوده وتوجیهی نداشت ؟
شما مدعی هستید که اینها همه نتیجه امتیازاتی بوده که از دولت به خاطر همراهی با آن گرفتیم ولی سید گرامی آیا نمایندگان 176 شهرستان دیگری که همزمان با ما به عنوان شهرستان معرفی شدند هم مثل شما حامی و سینه چاک دولت بودند؟
شما که 4 سال به عنوان حامیان سینه چاک دولت مطرح بودید آیا نمی توانستید امتیازات بیشتری مثل راه اندازی پتروشیمی دهدشت یا فسفات چرام را از دولت مهرورز زمان هدیه بگیرید؟
در بحث وکیل الدوله بودنتان که شما آن را رد می کنید ضمن اعتقاد راسخ به خدمتگذاری بی منت دولت مهرورز نهم و دهم شما چه امتیازی در جهت رشد و آبادانی و توسعه منطقه از این همه فرصت های در اختیار گذاشته شده گرفتید ؟ شما مدعی هستید در برابردولت در زمانهای که دولت از اهداف عدول می کرد بدون رودر بایستی می ایستادید کاش يك مورد از نطق های غرّایتان را در مخالفت با دولت برایمان می گفتید تا ذهن پریشان ما آرام گیرد.
سید عزیز در بحث شهرستانی چرام فرموده اید که نتیجه ی همراهی شما با دولت بوده است برادر عزیز در استان هایی هم که نماینده گان اصلاح طلب به مجلس فرستادند هم شاهد ارتقای بخش ها به شهرستان هستیم آیا نمایندگان ان مناطق هم حامی و سینه چاک دولت اند؟
اینکه در حول شهرستان شدن مردم چرام وحدت وصف ناشدنی وجود داشت شکی نیست اما خودتان در سخنرانی هايتان در چرام در جشن شهرستانی اعلام کردید که با نظر مساعد مهندس نجار دکتر نجار و سردار نجار و عنایت ریاست محترم جمهوری و تلاش های بی دریغ استاندار جناب اقای نوذری چرام شهرستان شد و بنده کمترین نقش را داشتم حال چه شده که مدعی و داعیه دار ارتقا ی جایگاه چرام شدید؟
مدعی هستید که 12 ملیارد تومان بودجه ی امسال چرام بوده است حال برادر پاسخ دهید که چند درصد از این بودجه در بخش مرکزی و روستاهای تابعه اختصاص یافت ؟ چند درصد از آنرا به مکان های خاص اختصاص دادید ؟ در ضمن این تحولات که باعث پیشرفت چرام شده است کجایند که چشمان ما قادر به درک حتی ذره ای از برکات آن نیست برادر کاش شفاف تر از تخصیص 12 ميلیارد تومان در مناطق مختلف می گفتید. که البته این قصه سر دراز دارد . من الله توفیق
کد خبر: ۵۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
اوای دنا : در ادامه برنامه های انتخاباتی دکتر فیاض بخش ایشان وارد شهر سوق شد و مورد استقبال بی نظیر هواداران خود قرار گرفت.
دکتر فیاض بخش صحبتهای خود را با درود برشهدا وامام شهدا آغاز واز تاثیر روحانییت درآگاهی مردم بویژه روحانیت سوق سخن گفت واز آنها به نیکی یاد کرد .ایشان با تشکر از حضرت حجت الاسلام میر احمد تقوی وآقایان مژدهی پور وشیخ نظری و یزدانی و نریمانی از زحمات موحدهم در این 20سال تشکر وایشان را چهره ملی دانست .دکتر در ادامه ی صحبتهایش به تبیین ونقش نماینده در کشور جمهوری اسلامی پرداخت وخصوصیات یک نماینده ی کارآمد را برشمرد.استاد دانشگا ونامزد نهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی انسجام ووحدت مردم را تا رسیدن به اهداف نهایی نیز ستود وبه آنها تبریک گفت .دکتر فیاض بخش شعار انتخاباتی خود ((چتری برای همه و انتخاب آگاهانه و تحول مدیریتی )) را توضیح وتفسیر وگفت این متعلق به یک تیم کارشناسی ونخبه های دانشگاهی است وامید است تحقق یابد .ایشان درصحبتهایش از محرومییت شهر سوق ونخبه های موجو د سخن گفت و گفت شهر سوق ومردمش پتانسیلهای زیادی دارند وداشتند اما در دور های گذشته از آنها استفاده نشده است .دکتر فیاض بخش یاد مرحوم حسین پناهی این شاعر وبازیگر تلویزیون را هم گرامی داشت .قبل از صحبتهای دکتر فیاض بخش دوتن از فرهنگیان و همچنین حجت الاسلام ولایتی به ایشان خیرمقدم ومطالبی ایراد کردند./بهرام پارسا
کد خبر: ۵۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۸
اوای دنا: تعداد نامزدهای تائید صلاحیت شده در حوزه های انتخابیه " کهگیلویه ، بهمئی و چرام" ، " گچساران و باشت " و " بویر احمد و دنا " به ترتیب 11 ، 10 و 10 نفر می باشد.اسامی نامزدهای انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی در حوزه های انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان بهبهان عبارتند از: کهگیلویه ، بهمئی و چرام 1- علی اصغر حبیبی 2- ایاز خادمی 3- سید محمدرحیم یزدانی 4- حکمت اله نریمانی 5- ایوب بهمئی نژاد 6- مجید باقریان 7- سید حبیب اله سعیدی سوق 8- سید علی محمد بزرگواری 9- علیرضا سجادی 10- حسین فیاض بخش 11- نوراله دهناد حوزه انتخابیه گچساران و باشت 1- غلامرضا تاجگردون 2- سید مقصود هاشمی بیان 3- حسین اسماعیلی 4- شهرام آزادی 5- اسفندیارعلیزاده 6- علیمراد جعفری 7- علیرحم رحیم پور 8- علی فولادی وندا 9- کرم خلیلی 10- سید قدرت اله حسینی بحرینی حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا 1- ستار هدایتخواه 2- محمد بهرامی سیف آباد 3- احمد بوستانی4- سید مهدی اکبری 5- سعید افراشته 6- فتح اله مردانی 7- لیلا زاده باقری 8- حسینعلی محمدی زاده 9- رحیم سبحان زاده 10- غلام محمد زارعی 634 شعبه اخذ رای در کهگیلویه و بویراحمد با بیش از پنج هزار عضو کار برگزاری نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را در این استان برعهده دارند.از 31 نامزد کنونی این انتخابات ، سه نامزد بعنوان نماینده به مجلس نهم شورای اسلامی راه می یابند.حوزه انتخابیه بهبهان ستاد انتخابات استان خوزستان اسامی داوطلبان تایید صلاحیت شده نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه بهبهان را برای انتخاب یک نماینده بدین شرح اعلام کرد:1- عزت اله اشتری لرکی2- عزیزاله بابلی بهمئی3- پرویز بهمئی4- صدراله چمن5- عزیزاله سالاری6- سید هاشم سیدی7- محمدباقر شریعتی8- ابوالحسن غلامی پور9- فریدون قنواتی10- حسن کریمی11- جمال مدرسی12- حمید مصدر13- سید سعید میری
کد خبر: ۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۳
اوای دنا: من به عنوان یک کارمند، روزانه شاهد مواجهه تعداد زیادی ارباب رجوع با کارمندان هستم و با توجه به نوع شغلم به ادارات مختلف، کلانتری ها و دادگاه ها می روم و در این مراجعات بیش از هرچیزی نوع برخورد کارمندان نظر مرا جلب می کند.
باور کنید بعضی وقتها که با برخورد زشت و طلبکارانه ی برخی کارمندان با مردم مواجه می شوم واقعاً آرزو می کنم می توانستم مردم را از دست آن کارمندان نجات دهم و اگر چنین توانی داشتم حتی یک لحظه هم به این که نان کسی را آجر می کنم نمی اندیشیدم.فارغ از این که برخی ارباب رجوع ها واقعاً در مراجعات خود به ادارات، بداخلاق و حتی غیرمنطقی هستند، این کارمندان هستند که در مرحله ی اول باید با صبر و حوصله با دادن اطمینان از دقت و سلامت در کارخود، آرامش را به ارباب رجوع هدیه کنند و یقیناً در اینصورت ارباب رجوع نیز توقع خود را تعدیل و نسبت به پاسخ قانونی حتی غیر مساعد، منطقی برخورد می کند.
اگر چه هم اکنون کمیته های طرح تکریم ارباب رجوع در تمام ادارات تشکیل شده اند، اما عملکرد این کمیته ها متأسفانه در غالب موارد به مستندسازی و تهیه ی صورت جلسات صوری خلاصه می شود و بازهم متأسفانه این عدم برخورد با کارمندان ناسازگار و بداخلاق، نه تنها موجب رنجش مردم می گردد، بلکه یک علامت تلخ به ارباب رجوع صادر می کند تا بداند که در این اداره برخورد خوب در یک فرایند عادی میسر نیست و به این شکل مردم را بعضاً از روی ناچاری و بعضاً از روی طمع به فعالیتهای غیر قانونی و غیر اخلاقی در مواجهه با این کارمندان سوق می دهند؛ این بیماری بعضاً آن قدر در برخی ادارات گلوگاهی رایج می شود که ارباب رجوع های گرفتار و یا افراد متخلف در یافتن مصداق های خود برای بکارگیری از پول و پارتی دچار اشتباه می شوند و حتی انسانهای سالم را نیز وسوسه و بعضاً دچار همین بیماری ها می کنند.
به نظر حقیر اصلاح ادارات میسر نیست مگر زمانی که بحث تکریم ارباب رجوع از حالت صوری موجود به حالت علمی و واقعی ارتقا یابد و این مسئله مستلزم چند مسئله ی بسیار مهم است:
1- جمع آوری صحیح، محرمانه، دقیق و آسان نظرات مردم در خصوص کارکرد کارمندان بسیار مهم است و نباید این کار به صورت سلیقه ای و صوری انجام شود. دقت نظر ممیزان و بازرسان در نحوه ی جمع آوری و نتایج و گزارش های مردمی بسیار بااهمیت به نظر می رسد تا اولین این اطلاعات به صورت سلیقه ای و کلی جمع آوری نشوند و ثانیاً نمونه ای جامع باشد از نظرات ارباب رجوعان راضی و ناراضی.
2- نحوه ی تحلیل و بررسی و تجمیع نظرات مردمی بسیار مهم است و اگر این داده ها به درستی تحلیل شود مشخص می شود که علت نارضایتی ها، ناقص بودن فرایند، کمبود امکانات و یا قصور کارمندان یا سایر عوامل پیش بینی نشده است و زمانی این مهم اتفاق می افتد که اولاً مورد قبلی یعنی جمع آوری به صورت علمی و جامع انجام شود و ثانیاً تحلیل به صورت علمی و منصفانه انجام شود و اگر اشتباهاً نقص فرایند یا امکانات به نام کارمندان نوشته شود که معمولاً نیز چنین است در واقع اشکالات مدیران در برنامه ریزی و تأمین منابع مستور می ماند.
3- انتخاب و انتصاب اعضای هیأت های نظارت و ممیزی، شاید بیش از موارد قبلی اهمیت داشته باشد، چرا که اگر انرژی و منابع سازمان صرف جمع آوری و تحلیل داده ها شود ولی به خاطر ضعف در اراده، شخصیت یا اخلاق اداریِ اعضای کمیته های طرح تکریم ادارات، منتج به برخورد های تشویقی یا تنبیهی متناسب نشود، عملاً نه تنها موجب بهبود اوضاع نمی شود، بلکه مردم احساس استحمار می کنند، چرا که مردم، موارد را گزارش می دهند ولی اصلاحی انجام نمی شود و این یعنی بیماری سیستم بیش از حد مورد تصور بوده و عملاً تمام این جمع آوری نظرات از سوی مردم صرفاً یک نمایش محسوب می گردد.
4- نحوه ی ارزیابی های طرح تکریم در درون ادارات براساس نحوه ی ارزیابی ها و بازرسی ها از خارج سیستم ها برنامه ریزی می شود یعنی اگر ممیزان خارجی سازمان صرفا به مستندات توجه کنند، ممیزان داخلی نیز از طرف مدیر مأمور می شوند تا همان شاخصها را مدنظر قرار دهند نه این که وقت خود را صرف موارد مهم و اساسی مورد توجه مردم و ارباب رجوع قرار دهند.
5- بستن راه های فشار به کمیته های طرح تکریم بسیار مهم است چرا که اگر قرار باشد کارمندی مستحق برخورد باشد ولی به خاطر یک فشار از بالا دوباره به عمل خود ادامه دهد، عملاً موجب جسورتر شدن کارمندان متخلف و تضعیف کمیته های طرح تکریم می گردد و این مسئله تنها زمانی میسر می شود که اعضای کمیته های طرح تکریم یک استقلال و امنیت شغلی نسبی داشته باشند.
6- در سیستم هایی که برخورد بد با ارباب رجوع به یک روال عادی بدل شده است، ابتدا باید مسئولان و مدیران مورد تنبیه و یا تعویض قرار گیرند، چرا که این مدیران هستند که بایستی با تأمین منابع مورد نیاز و ایجاد انگیزه و فضای سالم اداری، تکریم ارباب رجوع را دنبال کنند. پس نه تنها فعالیت های مرتبط با تکریم ارباب رجوع باید از حالت صوری و مستندسازی خارج شود بلکه نوع برخورد با مدیران دستگاه هایی که در این خصوص ضعیف هستند باید مورد اهتمام خاص قرار گیرد، آخر چگونه می شود برخورد یک مدیر با ارباب رجوع بد باشد و از مجموعه اش توقع داشت که برخورد شایسته ای با مردم داشته باشند.
7- فرایندهای اشتباهی که برای یک کار ساده ی اداری مردم را با تعداد زیادی کارمند مواجه می کند باید اصلاح شوند چرا که این تعداد زیاد، خودش فسادزا بوده همچنین مستلزم صرف وقت زیادی از مردم می باشد، فرایندها باید طوری طراحی شوند که مردم حتی المقدور فقط برای شروع و پایان کار خود ناچار به حضور در ادارات گردند نه این که نامه ها را از این اتاق به آن اتاق ببرند در حالی که این کار با متصدیان اداری همان اداره قابل انجام است.
8- گسترش واقعی دولت الکترونیک می تواند گامی مناسب در جهت کاهش مواجه ی مردم با کارمندان و کاهش حضورشان در ادارات باشد که متأسفانه یا به کندی در ادارات انجام می شود و یا همچنان فعالیت ها به صورت دستی نیز باید انجام شوند و این خود نه تنها موجب بهبود نمی شود که موجب گرفتاری و اختلال بیشتری نیز می گردد و به همین لحاظ لازم است تا سیستم های دولت الکترونیک هرچه زودتر به حالت paperless برسند نه این که همان کارها هم به صورت الکترونیکی و هم به صورت دستی انجام گردد و این عمل نیز زمانی میسر می شود که تمام ادارات باهم این لینک را انجام دهند و حتی مکاتبات بین ادارات مختلف در فرایندهای مشترک نیز به صورت الکترونیک صورت گیرد.
وضعیت ادارات در هر جامعه نماینده و شاخصی از وضعیت کلی موجود در آن جامعه است، نوع برخورد ها و تعاملات رایج در ادارات نشان می دهد که جامعه ی ما چقدر نسبت به اصول، موازین، اخلاق و قانون پایبند است و به همین دلیل می طلبد که بیش از وضعیت موجود مورد توجه بلندپایگان ما در قوای سه گانه و وزارت خانه ها قرار گیرد و اگر چه بهبود نحوه ی مواجهه کارمندان و ارباب رجوع ها یک اصل غیر قابل انکار است، ولی نمی توان تأثیر ضعف های مدیریتی-انگیزشی، ضعف در قانون، ضعف در بازرسی ها و برخوردها، ضعف در طراحی و بهبود فرایندها، سطح پایین نرم افزارهای مورد استفاده و عدم تأمین امکانات مورد نیاز را نادیده انگاشت.
منبع:وبلاگ سلمان علی
کد خبر: ۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۶