انصار حزب الله در بیانیهای به مناسبت آغاز سال «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» بر ضرورت نقد منصفانه عملکرد دولت و دوری از تخریب این قوه تاکید کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش خبرگزاری فارس، متن کامل بیانیه انصار حزب الله به مناسبت نامگذاری سال 94 از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان «همدلی و همزبانی دولت و ملت» به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیمإِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلىَ أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتىَ یَسْتَأذِنُوهُ (سوره نور، آیه 62)
پیام های نوروزی هر ساله رهبر معظم انقلاب رفته رفته به سنت حسنه جاریهای مبدل شده که دلدادگان اسلام و انقلاب در زلال جاری آن سر فصلهای گفتمان و عمل انقلابی سال جدید را همگام با نو شدن طبیعت میجویند.
باورمندان ولایی امام راحل(ره) نه تنها این سخن جاودان آن حضرت را که «ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است» در گوش جان دارند، بلکه به مثابه راهنمای اندیشه و عمل صالح در سنگ بنای اعتقادی خویش به مترقّی ترین و تنها حکومت ولایی عصر غیبت پذیرفته اند. تعیین شعار سال از سوی مقام ولایت را به حق باید همان «امر جامع» ادبیات قرآنی تلقّی کرد که مومنان در مواجهه صادقانه با آن، کمترین کج روی و تأویل ناروا و نفسانی در مخیّله خود عبور نمی دهند و همگی یکدل و یک جهت چونان صف پولادین در تحقق آن از صمیم جان تلاش مومنانه و جهاد مقدس می کنند.
سال جاری خورشیدی که مصادف با بهار فاطمی -آن شهیده مظلوم راه ولایت- است و از سوی رهبری معظم به «سال دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نامبردار شده به رغم رسایی و بلاغت و بی نیازی از هر شرح و تفسیر اضافی، در عین حال اما در بردارنده تکالیف و وظایفی جدی برای ارادتمدان به ویژه یاران حزب الله است که بازخوانی و مرور آن فریضه ای انقلابی و چه بسا شرعی و عبادی باشد.
نخست آن که برای عمل به شعار امسال نه نیازی است که فی المثل انصار حزب الله و جناب شیخ حسن روحانی پسرخاله شوند و نه آنکه -لاسمح الله- دین خود را با فتاوای رئیس دولت اعتدال تعدیل کنند، در عین حال اما اعتراف صادقانه این واقعیت که دولت، دولت متوسّط الحالی است ولی بار مسئولیت های اجرایی در شرایط کنونی بسیار سنگین است. به ویژه آنکه متاسفانه طیفی از ورشکستگان سیاسی که علیرغم رسوایی و بی آبرویی و پیرو یک تصمیم خسارتبار و فاحش سیاسی هنوز از بدنه قدرت حذف نشدهاند و در همان حال که ادعای رفاقت با قافله دارند، ابایی از همنوایی آشکار و تکرار و همگامی با دسیسه های نخ نمای دزدان باج خواه زمانه ندارند.
در چنین شرایطی عاقلانه ترین و در عین حال مومنانه ترین راهبرد جز همدلی و همراهی صادقانه دولت و ملت و تبلیغ قولی و فعلی در بسط و گسترش این راهبرد نخواهد بود. در عین آنکه فراموش نمیکنیم دولت در تحقق وعدههای خود و امید واهی به مذاکرات موفق نبوده است و نه – چنانچه رسماً مدعی است- به همه وعده ها عمل کرده است اما به رغم همه کاستی ها، دولت را نماد سازش نمیدانیم و با بزرگنمایی ضعف های دولت مخالفیم.
مگر نه این است که طیف دشمن و در رأس آن آمریکا در صدد است با فشار، مردم را عاصی کند. آیا در چنین مواجهه آشکاری جز قرار گرفتن در جانب و دوشادوش دولت و یا همان همدلی و همزبانی چاره دیگری متصوَر است؟! قطعا التزام به همین راهبردِ متین و ضروری است که هم راه سوء استفاده بر «رفیقان ادعایی قافله و شریکان دزد» را می بندد و هم تضمین گر ناامیدی خصم دغلکار خواهد شد، افزون بر آنکه دشواری های عبور از پیچ تاریخی فراروی ملت را تسهیل می کند.
و نکته اخیر آنکه حزب الله و یاران انقلاب به خوبی واقفند که اولین بند مرامنامه مصوّب انصار از آغاز پیدایش تاکنون همانا «عکس العمل فوری و مناسب به رهنمود ها و فرامین مقام معظم رهبری و ولی امر مسلمین که به حسب مناسبت ها و ضرورت های حیاتی انقلاب از سوی معظم له ایراد می شود» بوده و هست، ضمن آنکه نصیحت و خیرخواهی مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی و نیز مساعدت و همکاری فعال با ارگان های ذیربط حکومتی در حُسن اجرای وظایف قانونی محوله از دیگر مفاد مرامنامه انصار حزب الله بوده است-و من الله توفیق
کد خبر: ۶۰۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
فرهنگ ظلمستیزی و مدافع حریم ولایت بودن با شهادت حضرت زهرا(س) جان گرفت و ایشان با نثار جان خویش درخت ولایت را بارور کردند و این جریان تداوم یافت و ما در قیام عاشورا نیز این مسأله را به وضوح میبینیم.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: به نقل از فارس، استاد سیدعبدالله فاطمینیا از اساتید اخلاق درباره ولایتمداری حضرت صدیقه طاهره(س) گفتاری بیان کرده که در مجله پنجره منتشر شده است:
*فریاد سکوت
دفاع از ولایت، مهمترین رکن اعتقادی حضرت فاطمه(س) است و ایشان آنچنان ذوب در ولایت است که در جریان رحلت رسول اکرم(ص) مشاهده میکنیم، حضرت(س) تنها کسی است که حق امام علی(ع) را بر همگان روشن و دسیسههای توطئهگران را برای کسب منصب خلافت مسلمین رو میکند.
به عبارت دیگر حضرت فاطمه(س) اولین فردی است که با فتنه زمان خود مبارزه میکند، چرا که امامت و ولایت، مهمترین پایه اعتقادی و زیربنای زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما شیعیان محسوب میشود و جایگاهی بالاتر از نماز دارد، همانطور که میدانید، پس از رحلت نبیمکرم اسلام(ص) مسأله خلافت مسلمین مطرح شد و حال آنکه این موضوع مهم در آخرین حج پیامبر(ص) و در واقعه غدیر بر همگان روشن و مسجل شده بود که علی(ع) به عنوان جانشین رسول خدا(ص) منصوب و اداره امور مسلمین نیز به ایشان تفویض شده بود.
اما پس از پایان مراسم تدفین پیامبر(ص) خدعهها و نیرنگها آغاز و واقعه عظیم غدیر به فراموشی سپرده شد، خلافت از علی(ع) غصب و ایشان به مدت 25 سال خانهنشین شدند، فاطمه(س) از رحلت پدر تا شهادت خویش عمر کوتاهی داشتند، اما در همین مدت با تمام توان فتنههای دشمنان ولایت را روشن و افکار انحرافی آنها را رسوا کردند.
سیاست حضرت علی(ع) سکوت اعتراضآمیز بود، چرا که جریان ولایت و امامت ایشان در حجهالوداع بر همه روشن شده بود و نقض ولایت ایشان بزنگاه ورود انحراف در مسأله امام معصوم بود که مولای متقیان(ع) در عین همکاری با خلفا سکوت را پیشه کردند، چرا که تعصبات جاهلیت دوباره بروز کرده بود و عامه مردم نگاه و رویکرد خوبی به مسائل دینی نداشتند و حاضر بودند برای رفاه خود هر فردی را برای اداره امور مسلمین به عنوان خلیفه بپذیرند!
ضمن اینکه اوضاع سیاسی اجتماعی عصر رحلت رسول خدا(ص) سرشار از کینههای متعدد بود که با طرح مسأله ولایت، سر باز کرد، البته سکوت مولای متقیان نشان از درایت ایشان برای اشاعه وحدت در میان امت اسلام داشت که آن حضرت(ع) از حق خویش گذشتند تا اتحاد مسلمین حفظ شود، آن حضرت در فلسفه سکوت خود فرمود: «دیدم صبر بر این حادثه، بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریختن خونشان است، مردم تازه مسلمانند و دین مانند مشک شیر، به هم زده میشود و کوچکترین سستی آن را فساد و کمترین پیمانشکنی آن را واژگون میسازد».
در این شرایط حضرت زهرا(س) نیز مبتنی بر خواست و نظر ولی خدا حرکت میکرد، اما تنها کسی بود که موقعیت اجتماعی و قداست بسیار بالایی در میان مردم داشت و میتوانست با ایستادگی در برابر جریان حذف علی(ع) حقایق را برای حقطلبان روشن کند، این بانوی بزرگوار بار سنگین دفاع از ولایت را بر دوش گرفت و علی(ع) نیز با سکوت خویش، رضایت خود را از فریاد تاریخساز فاطمه(ع) اعلام کرد تا بزرگ بانوی هستی، ریشه ظلم را رسوا کرد.
حضرت فاطمه(س) در صحبتها و خطابههای خود بارها و بارها همگان را به این نکته توجه داد که حق ولایت و امامت سازش ناپذیر است و نباید نسبت به تنها یادگار رسول خدا(ص) با مسامحه برخورد کنیم، ضمن اینکه باید در این مسیر از مال و جان خویش بگذریم تا سلسله ولایت مستدام و پایدار بماند، فاطمه(س) همواره تأکید داشت که ولایت، ریشه و بن مایه اصلی اسلام است و نباید در این مسیر نورانی، سیاست تردید و جود داشته باشد، ایشان در خطابههای خود پیوسته مسأله غدیر را عنوان میکردند تا اذهان خفته بیدار شوند و ولایت مورد غفلت واقع نشود.
فرهنگ ظلمستیزی و مدافع حریم ولایت بودن با شهادت حضرت زهرا(س) جان گرفت و ایشان با نثار جان خویش درخت ولایت را بارور کردند و این جریان تداوم یافت و ما در قیام عاشورا نیز این مسأله را به وضوح میبینیم که حضرت عباس(ع) در دفاع از ولایت و حفظ احترام امام و حجت خدا تا پای جان ایستادگی کرد و با لب تشنه به شهادت رسید، دفاع از ولایت با قیام فاطمی آغاز و تا قیام پرشور و حیاتبخش امام زمان(عج) تداوم خواهد داشت. چرا که مزار حضرت زهرا(س) بر همگان مخفی است و این هم ابتکار عملی از سوی حضرت صدیقه طاهره(س) بوده است تا دشمنان بدانند مبارزه این بانوی مکرمه برای صیانت از ولایت امام معصوم همچنان ادامه دارد.
مهمترین درس سیره ولایی فاطمه(س) این است که تابع محض ولایت باشیم و همان طور که حضرت زهرا(س) از ولایت صیانت کرد تا رسالت نبوی تا قیامت پایدار ماند، ما نیز باید در دفاع از ولایت و پاسداشت ارزشهای امامان معصوم، آن هم در عصر حاضر که دوران غیبت است و انتظار فرج، از هیچ تلاشی مضایقه نداشته باشیم، ضمن اینکه در عصر حاضر که زمین پر از انفاق، دورویی و انحرافات شده، تنها راه حفظ ایمان، برای ما بصیرتافزایی است تا حفظ ایمان برای ما بصیرت افزایی است تا در شرایط سخت زندگی راه درست را از غلط تشخیص دهیم و بصیرت توسعه پیدا نمیکند، مگر با تأسی به ولایت که البته در دوران غیبت تبعیت از ولی فقیه بر همه ما واجب است و ما باید پشتوانه خوبی برای ولایت فقیه باشیم، یادمان باشد بیتوجهی به ولایت فقیه موجب نابودی ما میشود و آنچه رشته ارتباط ما را با حضرت حق محکم میکند توجه به ولایت است، بنابراین همه ما تکلیف داریم که تابع محض فرامین ولایت فقیه باشیم که با رهنمودهای ایشان از راه درست منحرف نخواهیم شد.
کد خبر: ۶۰۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
شورای اصلاح ذاتالبین کهگیلویه و بویراحمد با حضور نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد و اعضای شورای تامین و ائمه جمعه هشت شهرستان استان در گچساران برگزار شد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، عصر امروز جلسه شورای اصلاح ذاتالبین کهگیلویه و بویراحمد با حضور آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد، فرماندهکل نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد، رئیس دادگستری کل استان، فرمانده سپاه فتح استان، معاون سیاسی اجتماعی استاندار، مدیرکل صدا و سیمای استان، اعضای شورای تامین و ائمه جمعه هشت شهرستان استان در گچساران برگزار شد.
عبدالرحیم رحیمی فرماندار گچساران در این جلسه اظهار کرد: برگزاری این جلسه که به دعوت از استان و به میزبانی گچساران بوده در جهت اصلاح ذاتالبین و مصالحه به عنوان رسالت اصلی این شورا است.
وی با بیان اینکه فلسفه اصلی این شورا چیزی جز مصالحه و ایجاد همدلی در بین مردم نیست، افزود: حضور معتمدان مردمی و اعضای شورای تامین و مسئولان در کنار هم، همه در راستای ایجاد صلح و سازش و کاهش پروندههای نزاع در بین مردم بوده و این جلسه در واقع به نوعی نهادینه کردن حضور مردمی در حل مشکلات جامعه همپای مسئولان است.
فرماندار گچساران با اشاره به اجرای این طرح در استان کهگیلویه و بویراحمد که به نوعی یک پیشنهاد از طرف معاون سیاسی امنیتی استاندار به مقامات کشوری جهت الگوسازی برای دیگران استانها بوده، یادآور شد: البته شهرستان گچساران در این مورد نیز از دیگر شهرستانها جلوتر عمل کرده است.
نماینده عالی دولت در گچساران با اشاره به برگزاری همایش ریشسفیدان با محوریت پیشگیری از نزاعهای دسته جمعی در گچساران، خاطرنشان کرد: در گچساران تاکنون در راستای اصلاح ذاتالبین همایشها و جلسات متعددی با ریشسفیدان و بزرگان اقوام مختلف در شهرستان و به شکل استانی برگزار شده است.
رحیمی نهادینه کردن فرهنگ ناب اسلامی، بهروز رساندن خدمات قضایی به مردم، تقویت فرهنگ تعامل همکاری و همیاری مردم با مسئولان در جهت رفع مشکلات، کاهش پروندهها در شعب دادگاهها و نوعی صرفهجویی در اعمال موارد قضایی را ازجمله اثرات مثبت این شورا دانست و گفت: حضور و همکاری معتمدان در امور نزاعها و اختلافات اثرات مطلوبی در جهت جلوگیری از ادامه دار شدن آن و جلوگیری از ناهنجاریهای دیگر در جامعه میشود.
فرماندار گچساران با تاکید بر اهمیت حضور معتمدان و ریشسفیدان جهت حل مشکلات قضایی و...، بیان کرد: دارایی قشر ریشسفید و معتمد جامعه مال نبوده بلکه دارایی آنها اندیشه و اندختههای برگرفته از تجربیاتشان است که در ایجاد و تقویت روحیه صلحخواهی در جامعه نقش موثری دارد.
کد خبر: ۵۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۹
حکومت جهانی عدل از راه جنگ و خونریزی محقق نمیشود، زیرا این راه، راه شیطان است. باید بدانیم بهار حقیقی در راه است و مفسدان با ظهور امام عصر از بین خواهند رفت
کد خبر: ۵۶۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
امام جمعه موقت گچساران گفت: عدهای ناقصالعقل مانند عروسک خیمهشب بازی بازیچه دست کسانی شدند که تا دیروز در فتنه 88 سکوت کرده و مردود شدند و آن عده حالا نمیتوانند حرف بزنند ولی توی سادهلوح را وسیله برآورده کردن مقاصد خود کردهاند
کد خبر: ۵۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس گفت: دانشگاه اسلامی محل اظهارات ساختارشکنانه برخی افرادی که اعتقاد به کارآمدی اسلام در موضوعات مختلف از جمله اقتصاد ندارند، نخواهد بود.به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
ستار هدایتخواه امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در یاسوج در پاسخ به سؤالی مبنی بر نوع تفکر و رویکردی که کارگزارانیها نسبت به انقلاب و ولایتفقیه و مردم دارند، اظهار کرد: یکی از همین کارگزارانیها که شنیدهایم قصد سخنرانی در یاسوج دارد در جایی عنوان کرده که اسلام برنامهای برای کارآمدی اقتصاد ندارد.
وی گفت: در این نوع تفکر مبنای کارآمدی توجیه اقتصادی صرف است یعنی برای مثال کارگزارانیها معتقدند چون ایجاد جاده در منطقه محروم زیلایی در کهگیلویه و بویراحمد توجیه اقتصادی ندارد پس نباید برای چنین مناطقی جاده ایجاد کرد در حالی که این دیدگاه 180 درجه با دیدگاه عدالتمحورانه امام راحل در تضاد است.
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس افزود: یکی از وجوه دیگر کارگزارانیها این است که روحیه استکبار ستیزی بر خلاف امام راحل ندارند در حالی که امام سازش با ستمگران را به هیچ وجه جایز نمیدانست.
هدایتخواه ادامه داد: آنها هیچ برنامهای برای صدور انقلاب نداشتند و شاید اگر در نهضت همراهی کردند هدف آنها شاید تنها زدودن استبداد بود اما برای صدور انقلاب برنامهای نداشته و ندارند.
وی اما در ادامه با بیان اینکه از همه مهمتر آنها به ولایت مطلقه فقیه هم اعتقادی ندارند افزود: امام راحل ولایت فقیه را استمرار حرکت ائمه و انبیا میدانست ولی کارگزارانیها بر خلاف این دیدگاه امام راحل به این اصل چندان اهمیتی نمیدهند.
این فعال سیاسی و عضو جبهه پایداری در بحث الگوهای اقتصادی آنها را پیرو الگوهای اقتصادی غرب معرفی کرد و افزود: شکاف اقتصادی که در کشور ایجاد شد ناشی از همین نوع تفکر و دیدگاه کارگزارانیها بود که به یک رویه تبدیل شد.
هدایتخواه با اشاره به این که از نظر کارگزارانیها باید به مراکز اقتصادی توجه ویژهای داشت؛ خاطرنشان کرد: در نگاه اینها طبقات ضعیف اگر در زیر چرخ توسعه له شوند چندان رویداد مهمی رخ نداده است.
این نماینده سابق مجلس به برنامه سخنرانی یکی از اعضای این حزب در یکی از دانشگاههای استان اشاره کرد و با تذکر به افرادی که درصدد ساختارشکنی در مجامع دانشگاهی هستند، یادآور شد: برگزاری کرسی آزاداندیشی و تریبون آزاد تا هنگامی مورد قبول نظامهای دیگر و نظام اسلامی است که در آن ساختارشکنی و هنجارشکنی وجود نداشته باشد و خیانت به خون شهیدان است که برخی با استفاده از امکانات و تریبون جمهوری اسلامی نظام اسلامی را زیر سؤال ببرند.
کد خبر: ۵۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
ی! «ما رایت الا جمیلا». بزرگترین اجتماع همه تاریخ. این از حماسه خون خدای ما. این از اربعین حسین(ع) ما. این از زینب(س) و عباس(ع) ما. این از بینالنهرین و بینالحرمین ما. کدخدا هم اگر قادر است جمعیت خود را رو کند! اصلا مانده برایش بشریتی؟ که حتی در خود آمریکا هم «مرگ بر آمریکا» میگویند! محبوبیت که داشت؛ به قدرت کل هم رسیده! حسینبنعلی(ع) را میگویم! حضرت خون خدا را! حاکم بلامنازع قلب آدم. آن هم چه قدرتی! چه جمع و جماعتی! چه جمعیتی!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین قدیانی:… آری! «ما رایت الا جمیلا». بزرگترین اجتماع همه تاریخ. این از حماسه خون خدای ما. این از اربعین حسین(ع) ما. این از زینب(س) و عباس(ع) ما. این از بینالنهرین و بینالحرمین ما. کدخدا هم اگر قادر است جمعیت خود را رو کند! اصلا مانده برایش بشریتی؟ که حتی در خود آمریکا هم «مرگ بر آمریکا» میگویند! محبوبیت که داشت؛ به قدرت کل هم رسیده! حسینبنعلی(ع) را میگویم! حضرت خون خدا را! حاکم بلامنازع قلب آدم. آن هم چه قدرتی! چه جمع و جماعتی! چه جمعیتی! عجیب در دست گرفته سیدالشهدا نبض حوادث جهان را. سلسله موی دوست، حلقه دام بلاست. آن از عاشورا، این هم از اربعین… و البته که همه جا کربلاست. اینک خون خدا حاکم بلامنازع جهان است.
اگر بپرسی چه کسی بر جهان حکومت میکند، جواب میدهم مسبب حماسه بینظیر دیروز. دیروز، روز همان روز بود اما روزگار، روزگار دیگری بود! سیلی به این سرخی، هرگز کدخدا نخورده بود از خون خدا! دیروز، شمر زمانه… این جلاد تحریم فهمید که همچنان با غیرت و غرور اباالفضل(ع) طرف است؛ آن هم درست در محل منازعه! محل مبارزه! محل جنگ! بینالحرمین مگر رها میکند گریبان شمر را؟ دنیا اگر شمر دارد اما از وجود حسین(ع) هم خالی نیست! و شب اگر سیاهی و ظلمت دارد، لیکن از وجود ماه هم خالی نیست! دیروز حضرت سیدالشهدا با اربعین خود، فقط یک چشمه نشان داد! جانم! جانم از مناسک حج خون. مشعر عاشورا. منای کربلا.
و اگر بپرسی عرفات قیام حسینی کجاست، من همین اربعین را نشانت میدهم! آدمی که در حج، نسبت به خدا و خود معرفت مییابد، در اربعین، به شناخت خون خدا میرسد. اینجا اما خبری از وقوف نیست که سراسر باید در هروله باشی. حرکت. جوش و خروش. اینجا همه چیز وقف رفتن است؛ رفتن و نایستادن! اینجا خیمه برپا نمیکنی، بلکه به سمت خیمه میروی… تا افق. تا آفتاب. تا نور. اینجا به تمنای آب، پای بر زمین کوبیده نمیشود، بلکه مراد، خون خداست. اینجا قصه هاجر نیست! داستان هجرت است! هجرت، نه از یک شهر به شهر دیگر، که از عصر غیبت به دوران ظهور. اینجا هجرت، مهاجرت از زمانی است به زمان دیگر… و آن چشمه اصل کاری که حسین(ع) به اذن خدا برای دنیا رو خواهد کرد «حضرت منتقم» است. راهپیمایی اربعین را در حرکت از شهر نجف به شهر کربلا نبین! این هرولهای است از غدیر تا عاشورا… از علی(ع) تا حسین(ع)… از آدم(ع) تا خاتم(ص)… از همه دیروز تا همه فردا… و از همه ازل تا همه ابد… در این منظومه، آن که از همه حی و حاضرتر است، منتقم خون سیدالشهداست. حقا که در این عرفات حسینی نیز میتوان چشم بر یوسف زهرا(س) گشود… و جرعهای از نور چشید. این فقط راه قدس نیست که از کربلا میگذرد! راه قدسی ظهور نیز از کرب و بلا میگذرد. حال که اینچنین تکیه داده مهدی فاطمه(س) بر خون خدا، دیر نیست آن روز که شاهد تکیه منتقم خون حسین(ع) بر دیوار کعبه نیز باشیم. چشم ما روشن است!
به پشتوانه حضور اربعین، چشم ما به جمال ظهور روشن است. اگر تا عاشورا شناخته نشود، ظهور محقق نخواهد شد، اینک به مدد اربعین، جهان به معرفت عاشورا رسیده و باز هم بیشتر خواهد رسید. همچنان که زینب(س) پیامبر خون حسین(ع) بود، اربعین نیز برای روز عاشورا مشغول پیامبری است… و اربعین به شهادت دیروز وظیفه خود را به خوبی بلد است! اگر ابنای آدم، اربعین را تنها نگذاشتهاند، اربعین هم بههنگام به داد ایشان رسیده… و حسین(ع) دقیقا همینگونه هوای ما را دارد؛ با شهرش که کربلا باشد، شهر خودمان! با یومالعیارش که عاشورا باشد، روز خودمان! و با اربعین… اربعین خودمان! ما هنوز داشتیم «لبیک یا حسین» میگفتیم که حضرت ارباب، خود جواب ما را داد! در وادی عشق، آن که باز هم جلودار بوده، حضرت حسین(ع) است. اربعین، سلام ارباب است بر ما. این سفرهای است که خود حضرت گشوده. هیچ دیدهای راهی را که با خون خدا باز شود؟ در کار دین خدا، هر گرهای که دشمن بزند، ما به پشتوانه خون خدا بازش میکنیم.
به شهادت شهدایمان، ما سهم داریم از سیدالشهدا. ثارالله کمی بیشتر بجوشد، الله، بقیه..الله را خواهد فرستاد. یکی ـ دو عاشورای دیگر، چند اربعین دیگر… حسین(ع) کامل خواهد کرد رسالت خود را. در این غدیر آخرین یعنی اربعین، گویی تقدیر خدا بر آن است که ثارالله دست بقیه..الله را بالا برد. دیگر حتی لازم نیست جاماندگان، خود را به صحنه برسانند و جلوتر رفتگان، گامی به عقب بردارند، چرا که عظمت دیروز را همه دیدهاند! دشمنی که میخواست یک هفته بعد از بهمن ۵۷ انقلاب اسلامی ملت ایران را انکار کند، هیچ فکر نمیکرد به پست «انقلاب اربعین» بخورد! اینک شعار «مرگ بر آمریکا» فراتر از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی، از غدیر تا عاشورا شنیده میشود! اگر نیک بنگری، دست روحالله را هم حضرت ثارالله بالا برده بود. قم، قمقمه، قیام… همه دست اباعبدالله بود. از چشم حسین(ع) باید دید حوادث نیک عالم را… و امروز هم حضرت سیدعلی به پشتوانه همین دست، همین چشم، همین چشمه، همین چفیه و همین اربعین… همین عظمت با دشمن سخن به اقتدار میراند. بهمن ۵۷ ما به پشتوانه همین اربعین با دنیا سخن گفتیم. ایمان ما به فردایی بود که با خون حسین(ع) میجوشید!
دیروز، شهر خودمان دست دشمن بود، اما شعار شهدایمان این بود؛ «کربلا کربلا! ما داریم میآییم». اگر دیروز، شهر را پس گرفتیم و امروز، افق را… این همه را مدیون تو هستیم ای امام عاشورا. اینک دنیا دیری است پشتوانه ما را دیده اما پشتوانه جبهه باطل کجاست؟ مشتی شمر تکفیری و حرمله سلفی که نشد پشتوانه! پشتوانه باید متکی به جمعیت باشد، به یدالله معالجماعه، به ثارالله معالجماعه، نه ترور! از ترور اگر کاری ساخته بود، خون علیاصغر(ع) به زمین برمیگشت… و از پس عاشورای ۶۱ هرگز به اربعین امروز نمیرسیدیم. کربلا یعنی جاذبه آسمان از زمین بیشتر است… و جذبه خون ۶ ماهه از تیر سهشعبه بیشتر است! صلح و سازش با دشمن، هرگز به هیچ اربعینی نمیرسد! دقت شود! اربعین دیروز در همین دنیا حادث شد! دنیا را هم اگر میخواهیم، باید راه حسین(ع) را برویم!
خوب است بعضیها بیشتر در تصاویر اربعین مداقه کنند، بلکه ملتفت شوند با چه پشتوانهای مشغول مذاکرهاند! پشتوانه اگر حقیقتا اربعین باشد، تو از دشمن، امتیاز خواهی ستاند! و از موضع بالاتر با او سخن خواهی گفت! بزرگان واقف بر این پشتوانهاند که اسرائیل را ناامن میخواهند. معالاسف جهل نسبت به این پشتوانه، توافق کذا را در پی دارد! امان از جهل! این جهل است که باعث میشود تو درس کربلا را هم وارونه بفهمی! و این جهل است که باعث میشود اربعینیان را همصدا با اسرائیل بخوانی، حال آنکه ایشان همصدا با رجز عباسند در شب عاشورا… که پاره کرد اماننامه شمر را! و خیال نکرد آن جلاد تحریم، مودب و باهوش است!
و خیال نکرد امیدی به وعدههای شمر هست! راه قدسی ظهور که از مسیر کربلا گذشت و مهدی(عج) که آمد، تازه آن موقع، ما به دوران خواهیم رسید! بعضیها عجیب اشتباه میکنند؛ ما هنوز به دوران نرسیدهایم! ما را عقیده بر آن است که تا از خون حسین(ع) انتقام گرفته نشود، هیچ دورانی نگذشته الا آنکه دَوَران روزگار بوده باشد. شکوه و عظمت و حماسه و حکومت از آن خون خداست، آنوقت بعضیها دل به وعده کدخدا خوش کردهاند! امان از جهل! اربعین ۱۴۳۶ وقت مناسبی برای پذیرفتن اماننامه شمر نیست! اینک حسین(ع) در اوج قدرت بلامنازع قرار دارد… و بزرگترین اجتماع همه تاریخ، از آن اوست. اربعین ۱۴۳۶، بهمن ۵۷ خون خداست که بلاشک منتهی به ظهور خواهد شد انشاءالله. الان که وقت آویزان شدن از کدخدا نیست! آنهم کدخدایی که اساسا دیگر نیست! اگر شاه رفت؛ کدخدا را هم دیگر باید رفته حساب کرد! همچنانکه فیالحال در عراق، حاج قاسم هست و خبری از ژنرال نگونبخت جناب پرزیدنت نیست! خدا با اربعین خون خود، گویی در تدارک مقدمات ظهور است. لرزه افتاده بر اندام بطالین. ناامناند و بیامان. ببینید! بشنوید! از حکومت ثارالله، صدای حکومت بقیه..الله میآید…***یا اباعبدالله! حکومت تو بر قلب عالم و آدم، محشری بر پا کرده که جز «ما رایت الا جمیلا» تفسیری ندارد. تو با کربلا، با عاشورا… و با اربعین، چه زیبا پاسخ دادی ندای غربت بشر امروز را. عصر، عصر غیبت است لیکن خون خدایی تو، همواره به نفع اولاد آدم جوشیده، التیام داده زخم آدمیزاد را. حتم دارم برکت خون تو، زخم جانسوز و یلدایی غیبت را نیز مداوا خواهد کرد. دیروز، حضور با اولاد آدم بود در کربلای تو… و فردا، وقت آن است که ظهور مهدی(عج) امت، از مسیر کربلای تو بگذرد. یا اباعبدالله! با این اربعین با آن عظمت، چشم دنیا به دعای ثارالله است… ما کم از خون خدا معجزه ندیدهایم!
کد خبر: ۵۱۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
مذاکرات هسته ای مملو از برداشت ها و سوءبرداشت ها و تناقض های عمدی و غیرعمدی است. بين المللي كردن و فرسایشی ساختن مسائل داخلی کشورهای هدف در سطح جهان، دو راهبرد قدیمی دولت های استعمارگر است
کد خبر: ۵۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
نمایش “ببخش سایمون جان” به شهلا ریاحی تقدیم شد
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:محمد حق جو (مدیر روابط عمومی) نمایش با ابراز تاسف در مورد فراموش شدن بعضی از هنرمندان و اینکه تا وقتی هنرمند زنده است کسی حالی از انها نمی پرسد ،زمانی که هنرمند با این دنیای فانی خداحافظی می کند آنوقت همه یادشان می افتد که گریه وزاری کنند.محمد حق جو در اجرای ششم نمایش سایمون به نمایندگی از طرف گروه، اجراء را به بانوی هنر ایران سر کار خانم شهلا ریاحی تقدیم کردصورتش آنقدر مهربان و زیباست که بدون شک هرکدام از هم نسلان من اگر اورا ببینند، یاد عزیزخانوم سریال "درخانه" می افتد که فقط شیطنت های آقای خورشیدی را دور و برش کم دارد. هم خودش مثل همه مادربزرگ ها مهربان است هم خانه اش مثل خانه مادربزرگ ها پر است از عکس و یادگاری که هرکدام خاطره ای را در ذهن زنده می کند.
تنها تفاوتی که خانه او با خانه مادربزرگ های همیشه خانه نشین دارد، تندیس ها و تقدیرنامه هایی است که کنار عکس های خاطره سازش دارد و تفاوتی که مادربزرگ های ما با او دارند اینکه همه او را می شناسند و با خودش، عکس هایش و بازی هایش خاطره دارند..نمایش “ببخش سایمون جان” به نویسندگی و کارگردانی امیدرضا سپهری هر روز به غیر از شنبه ها ساعت ۱۸:۳۰ در سالن استاد شکیبایی تماشاخانه سه نقطه به روی صحنه می رود .حجت سپهری، سید شهاب الدین خاضع حق، نیایش نهاوندی، لیلا نوروزی کیا،علیرضا گلدهی، امیدرضا سپهری، علی دولت یاری، علیرضا نصیری، علی همدانی به عنوان بازیگردر این نمایش به ایفای نقش می پردازندهمچنین نیما پور خدا بخش، اشکان قلی زاده (دستیار کارگردان) لیلا نوروزی کیا (منشی صحنه(استودیو ققنوس) امور فنی صدا ( مهرزاد اسماعیلی (عکاس) ارسلان امانتی )طراح و اجرا پوستر و بروشور( علی همدانی، محمد غلام زاده، امین وفایی ( دستیار طراح صحنه (سید شهاب الدین خاضع حق ) تدارکات (حامد تهرانی (مدیر صحنه ) و سید مهدی فاطمی نسب(مشاور،گرافیست طراح صحنه و لباس ) سید مصطفی فاطمی نسب(ساخت و انتخاب موسیقی ) علی دولت یاری (برنامه ریز) ارشیا آریان (نوروصدا) معصومه خمیس آبادی (گریم)ومحمد حق جو به عنوان مدیر روابط عمومی با این گروه همکاری می کنند.همچنین علاقهمندان برای ارتباط با گروه می توانند نظرات وانتقاداتشان را به شماره 10001531 پیامک نمایند وجهت خرید بلیت این نمایش میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنندشمارههای تماس: 09355987033-09353719093
کد خبر: ۵۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
قضاوت های صورت گرفته در خصوص عملکرد دولت احمدی نژاد درست نیست و سکوت ما به دلیل این است که این ها دنبال دو قطبی کردن هستند و می خواهند ما به میدان بیاییم و دعوا کنیم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :لطف الله فروزنده عصر یکشنبه در جلسه هفتگی انصار حزب الله افزود: اگر کسی تحلیلش این است که مسئله ایران با آمریکا مسئله ارتباط یک کشور با کشور دیگر است اشتباه می کند چرا که استکبار جهانی به کمتر از نابودی نظام قانع نیست و ما نیز به کمتر از نابودی استکبار قانع نیستیم.
وی اظهار داشت: گفتمان امام خمینی (ره) بخاطر اصیل بودن، طرفدار پیدا کرده است و استکبار می ترسد که این گفتمان رشد کند و ملت ها و نخبگان پیوند بخورد.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اگر فکر کنیم مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما ناشی از ناکارآمدی، مدیریت و مسایل داخلی است اشتباه می کنیم چرا که یک متغیر اساسی و مهم درگیری با استکبار جهانی است.
فروزنده ادامه داد: استکبار و حامیانش از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون انواع و اقسام توطئه ها را علیه جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده اند.
وی با اشاره به شکل گیری دو تفکر مقاومت و سازش در کشور، خاطرنشان کرد: تفکر مقاومت معتقد است که راهی جز مقاومت و تکیه بر ارزش های اسلامی وجود ندارد.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: جریان سازش نیز معتقد است که می شود با آمریکا کنار آمد و دست از رفتارهای انقلابی برداشت و این حرکت گفتمانی همیشه مقابل نظام ولایت بوده است.
فروزنده افزود: وقتی به صحنه انقلاب نگاه می کنیم می بینیم که خط امام با شفافیت جلو می رود اما وقتی به نظام اجرایی نگاه می کنیم متوجه می شویم که گفتمان سازش قوی تر است و طرفدار دارد.
وی ادامه داد: اصولا در انقلاب اسلامی وقتی گفتمان امام و ولایت تعریف می شود نباید گفتمانی دیگر تعریف شود.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در دوران جنگ از زمانی که مباحث اعتقادی مطرح شد شاهد پیروزی های پی در پی بودیم اما در پایان جنگ این تفکر ضعیف و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» به شعار «جنگ، جنگ تا یک پیروزی» تبدیل شد.
فروزنده تاکید کرد: اگر بخواهیم خط مقاومت پیروز شود باید جریان اصولگرایی در کشور گسترش یابد.
وی ادامه داد: جریان اصولگرایی، جریانی است که اعتقاد دارد حکومت دینی کارآمد است و اسلام به عنوان دینی جامع می تواند همه نیازهای بشر را پاسخ دهد و یک حکومت عادلانه ایجاد کند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اعتقاد کامل به قانون اساسی و تبعیت از ولایت فقیه از دیگر شاخص های جریان اصولگرایی است.
فروزنده با بیان اینکه اگر می خواهیم موفق شویم باید اصولگرایی را براساس شاخص ها و ارزش ها تعریف کنیم، اظهارداشت: اصولگرایی به حزب و دسته نیست بلکه به معیارها است.
وی ادامه داد: هرکجا وحدت کردیم موفق شدیم وهرکجا اختلاف داشتیم آسیب دیدیم.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: اگر کسی بخواهد وارد دایره اصولگرایی شود باید مرز خود را با فتنه مشخص کند چرا که هدف فتنه براندازی بوده است.
فروزنده افزود: جریان اصولگرایی باید ضدفساد باشد چرا که مردم عاشق مسوولینی هستند که پاک و اهل کار و تلاش باشند.
وی ادامه داد: وحدت اصولگرایان باید حول نظرات رهبر معظم انقلاب باشد و منویات ایشان را اجرایی کنیم.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی یکی از اشکالات اصولگرایان را اختلاف برداشت از منویات رهبر معظم انقلاب عنوان کرد و گفت: در انتخابات ریاست جمهوری اگر اصولگرایان واحد بودند نتیجه انتخابات چیز دیگری می شد.
فروزنده با بیان اینکه گفتمان انقلاب اسلامی در جهان فراگیر شده و دشمن نیز با تمام وجود به میدان آمده است، اظهارداشت: برخی در آمریکا می گویند یک جریانی روی کار آمده که حاضر با سازش است و بهتر از جریان تندی است که حاضر به سازش با ما نیست البته آن ها اشتباه می کنند.
وی ادامه داد: شاید در انقلاب ما فراز و نشیب باشد اما مسیر اصلی را رهبر معظم انقلاب و مردم تعیین می کنند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: در موضوع هسته ای رهبری اجازه دادند که آقایان مذاکره کنند و به آنان نیز اعتماد کردند و ما نیز اعتماد داریم اما انتظار ما این است که خط قرمزها رعایت شود.
فروزنده افزود: در حال حاضر که به سراغ خط قرمزها آمده اند آمریکایی ها بازی درآوردند که مطمئن باشید هرچه این ها کوتاه بیایند آن ها ابراز وجود می کنند.
وی با بیان اینکه غنی سازی 20 درصد و موج بیداری اسلامی باعث شد که آمریکا با ما مذاکره کند، اظهارداشت: امروز اوباما و حزب وابسته او به شدت نیاز به این مذاکرات دارند و کسانی که می گویند ما به مذاکرات نیاز داریم خیانت می کنند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: باید با وحدت خود را آماده و از جریان رهبری حمایت کنیم و روی خط قرمزها بایستیم.
فروزنده تاکید کرد: اصولگرایان باید در صحنه های بعدی انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری واحد باشند چرا که این موضوع یک ضرورت است و این احساس نیاز نیز در همه جریان های سیاسی ایجاد شده و به زودی وحدت اصولگرایان شکل خواهد گرفت.
وی با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور اظهارداشت: اینکه مسایل اقتصادی را به بیرون گره بزنیم خطای بزرگی است که متاسفانه برخی آن را دنبال می کنند.
سخنگوی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی گفت: دولت فعلی باید اقتصاد مقاومتی را محور قرار دهد و با توجه به توانمندی داخلی کار انجام دهد.
فروزنده افزود: حتی اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد ما می توانیم نفت بفروشیم و دلارها وارد کشور می شود که این در کوتاه مدت تورم زا است و به تولید آسیب می رساند.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا حزب دموکرات آمریکا به ویژه اوباما خواهان از سرگیری روابط واشنگتن – تهران هستند؟ اظهارداشت: اوباما با شعار تغییر وارد عرصه انتخابات شد و مواضع جمهوری خواهان را مسخره کرد و برای او ارتباط با ایران حیاتی بود چون با فشار افکار عمومی مواجه است.
معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رییس جمهوری در دولت احمدی نژاد همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا عملکرد احمدی نژاد در مقایسه با دولت سازندگی و اصلاحات ضعیف بود؟ گفت: بخشی از عملکرد احمدی نژاد مربوط به دولت نهم می شود که بسیار قابل دفاع است و با توجه به وضعیت موجود کشور، چهار برابر کار کرد و مردم شاهد این موضوع هستند.
فروزنده افزود: در دو سال اول دولت دهم نیز عملکرد خوب بود اما در دو سال آخر گرفتار مسایل حاشیه ای شدیم و این آسیب به وجود آمد؛ البته در سال 91 تحریم ها اثرگذار بود.
وی ادامه داد: قضاوت های صورت گرفته در خصوص عملکرد دولت احمدی نژاد درست نیست و سکوت ما به دلیل این است که این ها دنبال دو قطبی کردن هستند و می خواهند ما به میدان بیاییم و دعوا کنیم.
فروزنده گفت: با افتخار می گویم که عملکرد دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت های سازندگی و اصلاحات، بهتر بوده است.
منبع/ایرنا
کد خبر: ۴۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵
امیدوارم مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان بیعت با امام حسین(ع) بشقاب های سمی بالای پشت بام خانه ها که مظهر بی غیرتی هستند پایین بیاورند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :ستار هدایتخواه شب گذشته در جمع عزاداران حسینی در مصلی یاسوج، با بیان اینکه کسی که غیرت دارد با گناه و فساد مبارزه می کند، اظهار کرد: افرادی که به دین و ارزش های اسلامی دهن کجی می کنند نباید توسط مردان غیرتمند بی پاسخ بماند.
وی با اشاره به اینکه دومین نشانه برای داشتن غیرت دینی انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر است، عنوان کرد: یکی از مهمترین اهداف امام حسین(ع) همین فریضه مهم بود به طوری که این موضوع اینقدر ارزش دارد که این امام بزرگ و عزیز جانش را فدا کند.
هدایتخواه افزود: امام علی(ع) می فرماید بهره مندی هر یک از شما از حیات، امر به معروف و نهی از منکر شماست ولی متاسفانه ما توجهی به این مهم نداریم به طوری که در روز صدها منکر می بینیم ولی عین خیالمان نیست.
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی مقابله با بدعت ها را از دیگر نشانه های غیرت دینی برشمرد و تصریح کرد: آوردن یک روش غلط و باب کردن آن به نوعی نشان دهنده ضعف غیرت دینی فرد می باشد به طور مثال فردی که اولین بار در مراسم عروسی اورگ آورد و باب شد یک بدعت است.
هدایتخواه خاطرنشان کرد: براعت از کفار و مشرکان نیز از دیگر خصوصیات داشتن غیرت دینی است زیرا انسان با غیرت نمی تواند با کفار بسازد و از دشمنان بی زاری می جوید.
وی دفاع از ارزش های جامعه از جمله حیا، حجاب و عفت را نشان غیرت دینی عنوان کرد و گفت: قران می گوید با کسی که دین شما را مسخره می کند نباید دوست شوید.
هدایتخواه با اشاره به اینکه امام علی(ع) می فرماید آدم غیرتمند هیچ وقت زنا نمی کند، افزود: فردی که نسبت به ناموس خودش غیرت دارد به ناموس مردم نگاه نمی کند و به غیرت همچون حصاری خانواده را از آسیب ها حفظ می کند.
این فعال فرهنگی ابراز کرد: تقویت باورهای دینی، تقویت معرفت دینی، هم نشینی با انسان های غیرتمند و تجلیل از آنان از جمله عوامل تقویت غیرت دینی است.
هدایتخواه با بیان اینکه اگر غیرت جنبه افراطی به خودش بگیرد مذموم است، عنوان کرد: اجازه ندادن به همسر و دختر برای حرف زدن با فردی برای امر ضروری، زنده به گور کردن دختران در گذشته، نبردن نام همسر با این نیت که نامحرم اسمش را نشنود، مخالفت با ازدواج زن و یا مرد بیوه از مصادیق غیرت منفی است.
وی اظهار کرد: سوء ظن نسبت به همسر و مدام تعقیب کردم آن و همچنین چک کردن تلفن و پیامک هایش نیز از مصادیق منفی غیرت دینی می باشد به طوری که در برخی مواقع تاثیر عکس می گذارد.
هدایتخواه گفت: غیرت ناموسی باید مثبت باشد یعنی به طور مثال راضی نباشی همسرت با پوشش نامناسب به طوری که برخی از اعضای بدنش نمایان باشد با نامحرم صحبت کند.
این فعال فرهنگی با بیان اینکه اگر خانواده ای بداند که دختر و یا پسرشان با جنس مخالف دوست هستند و بی تفاوت باشد این عین بی غیرتی است، افزود: متاسفانه در این زمینه فضای ماهواره ای تاثیراتی گذاشته است.
هدایتخواه تصریح کرد: مردان نباید اجازه دهند زنانشان شغلی را انتخاب کنند که با حیا و عفت سازگار نیست و یا آرایش کرده از خانه بیرون بروند.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم شورای اسلامی با بیان اینکه فرهنگ غرب فرهنگ بی غیرتی است، گفت: در غرب یک زن همسر قانونی فردی می باشد ولی از دوستش باردار می شود هرچند خودش می داند که به چه بلای گرفتار هستند ولی با شبکه های ماهواره ای دنبال ترویج این مسائل مذموم در جوامع اسلامی هستند.
هدایتخواه اظهار کرد: همنیشینی با افراد بی غیرت، اعتیاد، خوردن گوشت خوک و دیدن فیلم های مبتذل نیز سبب بی غیریتی می شود که شیعیان امام علی(ع) باید در این زمینه هوشیار باشند.
وی با اشاره به اینکه عشق های مثلثی و مربعی ترفند برنامه دشمنان برای رخنه در جوامع اسلامی بویژه ایران قدرتمند است، ابراز کرد: غرب با تئوریزه کردن غیرت که مربوط به قدیمی هاست دنبال رسیدن به اهدافش است.
این فعال سیاسی و فرهنگی افزود: یکی از دوستانم که در دوران جنگ به افتخاری جانبازی نائل شد برای معالجه به کشور آلمان رفت وقتی دکتر از ایشان پرسیدند که چرا جنگ می کنید پاسخ داد اگر یک خروسی از دیوار همسایه وارد حیاط خانه ای شود خروس خانه با خروسی که وارد حیاط شده جنگ می کند و ما نیز همین کار را کردیم.
هدایتخواه با تاکید بر اینکه برخی افراد به اندازه خروس هم غیرت ندارند، تصریح کرد: برخی ها به عنوان کارشناس در شبکه های ماهواره ای بیان می کنند خیانت به شوهر و دوست شدن با فرد دیگری طبیعی است و زیاد به خودتان سخت نگیرید و دارند تجاورز را برایش فلسفه می تراشند.
وی با طرح این پرسش که مگر می شود شیعه علی(ع) و دوستدار امام حسین(ع) نسبت به سیره و روش ائمه بی تفاوت باشند، گفت: ماهواره یکی از مهمرتین عوامل رواج بی غیرتی در خانواده ها می باشد و به طور حتم هیچ فرد غیرتمندی اجازه نمی دهد این ترفند دشمن برای نابودی جوامع اسلامی در خانه اش وجود داشته باشد.
هدایتخواه با اشاره به واقعه کربلا و حساسیت امام حسین(ع) در زمینه خیمه زنان، خاطرنشان کرد: امام بزرگوار آخرین پیامش به آل سفیان این بود که من هنوز زنده ام و به خیمه زن ها تعرض نکنید.
وی اظهار کرد: وقتی ارزش های دینی مورد دهن کجی قرار می گیرد نباید بی تفاوت باشیم زیرا دشمن در جنگ سخت توسط مردم ولایتمدار و دین باور سرجایش نشانده شد ولی امروز با جنگ دشوار نرم به میدان امده است.
نماینده مردم شهرستان های بویراحمد و دنا در مجالس هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی گفت: کسانی که دم از سازش در مقابل امریکا می زنند به تعبیر مقام معظم رهبری بی غیرت هستند زیرا رئیس جمهور امریکا به صراحت گفتند که باید ریشه ایران را بخشکانیم.
هدایتخواه خاطرنشان کرد: امیدوارم مردم استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان بیعت با امام حسین(ع) بشقاب های سمی بالای پشت بام خانه ها که مظهر بی غیرتی هستند پایین بیاورند.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۸۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۳
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ماهشهر گفت: با رضایت اولیای دم، قاتل ماهشهری پیش از اجرای حکم و پای چوبه دار از قصاص رهایی یافت.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
علیرضا آقاجری لحظاتی پیش در گفتوگو با خبرنگار فارس در ماهشهر اظهار کرد: یک جوان ماهشهری که سالها پیش در یک دیگری مرتکب قتل شده بود امروز پای چوبه دار و پیش از اجرای حکم توسط اولیای دم مورد بخشش قرار گرفت.
وی افزود: در حالی که طناب دار به گردن محکوم انداخته شده بود و قاتل در آستانه قصاص قرار گفته بود، اولیای دم مقتول رضایت دادند در ازای دریافت خونبها از قصاص گذشت کنند.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ماهشهر خاطرنشان کرد: مدت محکومیت این محکوم در زندان سپری شده و نامبرده پس از انجام مراحل قانونی آزادی خود را باز خواهد یافت.
آقاجری در ادامه با اشاره به نقش تأثیرگذار طوایف و عشایر در پایان خوش این پرونده، اظهار کرد: برای جلب رضایت اولیای دم و بخشش محکوم، نقش عشایر و طوایف، سادات و روحانیت بسیار سازنده و مؤثر بود و این پرونده پس از 10 سال به صلح و سازش ختم شد.
وی با تأکید بر لزوم بهرهگیری مناسب از نقش اثرگذار عشایر در جامعه، ادامه داد: عشایر و طوایف در عرصههای مختلف نقش مثبت و سازنده خود را به خوبی ایفا کرده و نشان دادهاند راهگشای بسیار خوبی برای بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه هستند.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ماهشهر در پایان تأکید کرد: بدون شک اگر این ظرفیت بسیار بزرگ به خوبی مورد توجه و بهرهگیری قرار بگیرد بسیاری از مشکلات اجتماعی برطرف خواهد شد.
کد خبر: ۴۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۶
روحیه مقاومت ، دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم ، از درس های فرهنگ عاشورا است."فرهنگ پدافند غیرعامل" از این فرهنگ باید لبریز گردد و این به محاسبات جداگانه ای نیاز دارد و فراتر از یک نوشتار جای کار دارد
کد خبر: ۴۷۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۴
عضو جبهه پایداری گفت: جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات مجلس باید خانه تکانی کند و افرادی که اهل لابی، سازش و باند بازی هستند را کنار بگذارد و نسل جدید تری از اصولگرایان را روی کار بیاورد که پر نشاط تر، فعال تر و اصول گراتر هستند تا مسائل را بهتر تحلیل کنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روح الله حسینیان در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر، استراتژی جبهه پایداری را وحدت با اصولگرایان خواند و گفت: انشاالله به زودی جلسه اتحاد با همه گروه های اصولگرا برگزارخواهد شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: جبهه پایداری حق دارد نسبت به اصولگرا بودن یا نبودن برخی افراد شبهه وارد کند.
وی تاکید کرد: جبهه پایداری معتقد به لزوم وحدت با همه گروه های اصولگرا در انتخابات مجلس است، مذاکرات با گروه های اصولگرا ادامه دارد، جلسات متعددی هم تا امروز برگزار شده است.
عضو جبهه پایداری با بیان اینکه برای حضور اصولگرایان در انتخابات مجلس با اتفاق و جلسات مشترک تصمیم گیری خواهد شد گفت: وحدت اصولگرایان باید مبتنی بر اصول شکل گیرد. به اعتقاد ما باید ابتدا مبانی اصولگرایی مشخص شود پس از آن بر روی افراد و گزینه ها می توان مذاکره کرد.
وی تصریح کرد: جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات مجلس باید خانه تکانی کند و افرادی که اهل لابی، سازش و باند بازی هستند را کنار بگذارد و نسل جدید تری از اصولگرایان را روی کار بیاورد که پر نشاط تر ، فعال تر و اصول گراتر هستند تا مسائل را بهتر تحلیل کنند.
حسینیان ادامه داد: این موضوع در جلسات مشترک میان گروه های اصولگرا مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا جبهه پایداری با سایر گروه های اصولگرا در این مورد به اتفاق نظر دست یابد.
عضو جبهه پایداری در پایان تاکید کرد: در انتخابات مجلس اصولگرایان باید حول محور اصول به وحدت برسند زیرا مدل های وحدت حول محور افراد از کارایی لازم برخوردار نیست.
کد خبر: ۴۵۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
روزنامه واشنگتن پست در گزارشی نوشت که آمریکا باید رویکرد چند سال اخیر خود در برابر ایران از جمله فشار تحریمها را حفظ کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش فارس،روزنامه واشنگتن پست در سرمقاله خود نوشت: مهلت ضربالاجل مذاکرات هستهای میان ایران و گروه ۱+۵ رو به پایان است و کمتر از ۸ هفته به پایان آن باقیمانده است اما چشم انداز آن چندان خوب نیست. مقامات آمریکایی ابراز امیدواری کرده بودند که مذاکرات فشرده یک هفتهای در سازمان ملل راه برای حصول توافق باز کند اما به گفته هر دوطرف مذاکرات پیشرفت کمی داشت.
یک مقام آمریکایی در پایان مذاکرات گفت که شکافها همچنان زیاد است. حسن روحانی رئیس جمهوری ایران نیز همین عقیده را داشت.
واشنگتن پست در ادامه نوشت: این بن بست قطعا بازتاب دهنده عدم ابتکار عمل توسط دولت باراک اوباما نیست. مذاکره کنندگان آمریکایی در پاسخ به عدم سازش ایران در مسائل کلیدی طرحهای جدیدی ارائه کردند. اما در مهمترین اظهار نظر، رهبر عالی ایران تاکید کرد که ایران هیچ یک از ۱۹ هزار سانتریفیوژ خود را که برای غنی سازی ساخته است اوراق نخواهد کرد. بنابراین آمریکا و متحدینش که اول تاکید داشتند همه ماشینهای غنی سازی باید حذف شوند طرح جدیدی ارائه کردند که همه سانتریفیوژها حفظ شوند اما ارتباط میان آنها قطع شود.
این روزنامه در ادامه با انداختن توپ به زمین ایران نوشت: اگر ایران برای کاهش شکافها میان طرفین تلاش میکرد اکنون شاهد چنین اختلافات گستردهای نبودیم. در عوض ایران بر حفظ تمام زیرساختهای هستهای و توسعه آن تاکید دارد در صورتیکه تنها یک توقف موقتی و کاهش سرعت غنی سازی و همچنین افزایش شافیتها به آنها پیشنهاد شده است. ایران مذاکره بر سر برنامه موشکهای بالستیک خود را رد میکند و همچنان با تحقیق درباره برنامه گذشته ساخت سلاحهای هسته ای مخالف است.
واشنگتن پست در ادامه مدعی شد که دولت اوباما در پاسخ به عدم پاسخگوییهای ایران در این زمینه سابقه کوتاه آمدن از درخواستهای دست نیافتنی خود را داشته است. آمریکا تلاش خود برای ممنوعیت دائمی غنی سازی را متوقف کرد و به نظر میرسد که نیاز به بسته شدن تاسیسات غنی سازی زیرزمینی ایران نیز کاهش یافته است. اکنون به نظر میرسد سناریوهایی که ایران هرگز سانتریفیوژهای خود را متوقف نمیکند در دست بررسی است.
در این تئوری به نظر میرسد که هدف آمریکا افزایش زمان دستیابی ایران به سلاح هستهای یا زمان گریز است که هم اکنون بین شش ماه تا یک سال تخمین زده شده است. با این حال رها کردن زیرساختهای هستهای دست نخورده ایران راه را برای حرکت ایران به سمت زرادخانه هستهای در زمان مورد دلخواه خود باز میکند در حالیکه تحریمهایی که به این کشور فشار آوردهاند برداشته خواهد شد و این مساله مسابقه تسلیحاتی را در منطقه به ویژه درمیان همسایگان ایران از جمله عربستان به راه خواهد انداخت.
واشنگتن پست در پایان نوشت: ما از مذاکرات و همچنین توافق موقت سال گذشته، که نسبت به شرایط در آستانه جنگ قبل از آن بسیار بهتر بود، حمایت میکنیم اما باراک اوباما باید در مقابل وسوسه دادن امتیاز بیشتر در مقابل حصول یک توافق بلند مدت تا ماه نوامبر مقاومت کند.
کد خبر: ۴۵۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامهها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشتهای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفتوگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ادعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو میکنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آنگونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایهتراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی میآید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده میشود مورد تاکید قرار میدهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت میکند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را میشنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمیپذیرد و باور نمیکند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزشهای اسلامی، ملت ما را رنج میدهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیدهترین و بغرنجترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنجتر، کمرشکنتر، فوریتر و حیاتیتر از ناهنجاریهای موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهمترین و ضروریترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنهگران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنهگران و فتنهآفرینان یاد میکند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش میکند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوقشان رسیدهاند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر میبرند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت میداند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بیمسوولیت، یاوهگو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفتهها و نوشتههای او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ادعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر میرسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ادعای او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمیکنم آن مرد دردمندی را که نمیشناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمیشنیدم عقدهای از حرفهای او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر میکشیدم و اشک میریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبتهای ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او میشود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمیشناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمیتابد، از دردها، رنجها و گرفتاریهای مردم بیخبر است، از ناهنجاریها و گرفتاریهای گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بیتدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه میداند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانشآموخته و تحصیل عالیه را به پایان بردهاند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بیخانمانی و بیکاری چه میکشند و چه رنجی میبرند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان میکند مردم ایران همان ورشکستههای سیاسیاند که دور او را گرفته و او را آلت دست کردهاند و نوشتهها و گفتههای او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزشهای انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش میدهند و منتشر میکنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصهای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنهسواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمیبیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنبالهروی کورکورانه او از باند قدرتطلب و فزونخواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمانهای انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجعترین و خونریزترین دولتهای منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمیشناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسینهای آنان برآنند که با قلمهای زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلالخواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمانگرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتابهای «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزندان امام جایگاهی ندارد به دنبالهروی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم میآورد که این سیاست بیوطنان واداده را استواری میبخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوقهای تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک میبیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بیمناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهکهای ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیشتر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار میدهد که خبرها و گزارشها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بیخبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمیداند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا میکند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بینام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمیآید مانند اینکه میگوییم برخی از آقازادهها سوءاستفادهچیاند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بیگدار به آب نمیزد و به مصداق «پسته بیمغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میانتهی بودن خود را به نمایش نمیگذاشت. این کوتهبینی و سطحینگری است که او را به موضعگیریهای شتابزده و نسنجیده وامیدارد و با وجود بلندپروازیهایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع میشود و اعتبار خود را از دست میدهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاستبازیهای نفرتانگیز و کودکانه و جاهطلبیهای ناشیانه به دنبال درس و تحصیل میرفت و پایههای علمی خود را استواری میبخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمیشد و دین و دنیای او دستخوش هوسهای آنی و آرزوهای دستنیافتنی قرار نمیگرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و سادهاندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنهکاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریانهای ضد انقلاب و فتنهجویان بیوطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبیها، سلطنتطلبها، تجزیهطلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبلهگاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستادهاند در سایتها، بولتنها، شبنامهها و روزنامههای خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کردهاند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاریهای گوناگون و رنجهای مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را میدهند و حتی در سخنرانیهایشان نیز میبینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچکترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوتهفکر و سطحینگر این است مانند مگسی که روی زخم مینشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاریها و ناهنجاریها میپردازند، در خلوت و جلوت، بیمناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاریهای اجتماعی را که برای همگان عیان است جار میزنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوتهدلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک میکنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج میروند، برای چارهجویی به تدبیر و تامل مینشینند، طرحهای کارشناسی میدهند و به این گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی برمیدارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بیهنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بیپروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کردهام بیاعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ دست زده و ادعا کرده است که من گفتهام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر میکنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کردهاید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق میزنید...»! بیتردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بیپروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمیپردازد و نسبتهای ناروا نمیدهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمهالمسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دینی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بینام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را «تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ادعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومنشناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمتزنی به دفتر مقام رهبری مومن میدانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات میدهی که به چنین تحریفها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبتهای ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشتهها و گفتههای آن بزرگانی که دیده از جهان فروبستهاند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیتالله مطهری با امام خمینی جستوجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بیتردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه میکرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاهدین خلق دفاع می کرد.
به گزارش آوای دنا به نقل از فرهنگ نیوز ، سید حمید روحانی موسس و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی دوشنبه گذشته با حضور در همایش «نفاق سیاسی در کمین انقلاب اسلامی» در جمع تعدادی از دانشجویان و نخبگان دانشگاه آزاد شیراز سخنرانی کرد.
نفاق از گذشته تا کنون
روحانی در این همایش گفت: نفاق از زمان پیامبر اسلام شروع شد و بعد هم جریان نفاق مصیبت های فراوانی برای اهل بیت و ائمه (ع) ایجاد کردند. وی با بیان اینکه در دوران قاجار جریان نفاق با منحرف کردن جریان عدالتخواهی ، مشروطه را به ارمغان اورد؛ افزود: جریان نفاق از ابتدای نهضت امام وجود داشت و مستقیما با امام مخالفت نمی کردند. روحانی ادامه داد: زمانی که امام تبعید شده بود می گفتند مگر می شود با آمریکا در افتاد و با دستگیری امام به مرجعیت توهین شده است.
وی با تاکید بر اینکه امروز هم بزرگترین خطر برای نظام ما جریان نفاق است که امروز در پشت چهره شخصیت های روحانی خودش را پنهان کرده است؛ تصریح کرد: امثال هاشمی دیدگاه هایی دارند که با راه امام و رهبری نمی خواند و لذا حرف های خودشان را از زبان آنها می زنند و متاسفانه مسائلی که امروز مطرح می شود خنجری است از پشت به راه امام.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: مثلا راه روحانی که مردم را از پشت پرده مسائل بیخبر نگه می دارد با شیوه امام سازگاری ندارد و این اولین بدعتی است که در نظام از سوی رئیس جمهور انجام شد. مورد بعد ذلت پذیری در برابر اهانت ها و گستاخی های اخیر آمریکاست که کمتر سابقه داشت و آمریکا به خود اجازه نمی داد مستقیما در مسائل ایران دخالت کند و به عنوان مثال وقتی وزیر خارجه ما در مراسم عماد مغنیه در لبنان رفت دولت آمریکا رسما اعتراض کرد.
حزباللهی افراطی و خشونت طلب است!
روحانی با بیان اینکه کوبیدن جریان حزب الهی و وفادارن امام با برچسب های تندرو، خشونت طلب در دستور کار عده ای است؛ تاکید کرد: عقلانیت به معنای سازش در برابر آمریکا و بی سواد خواندن ملت ایران نیست و اولین تاثیر این موارد جداشدن دولت از ملت است. از افتخارات ما بود که ملت و دولت یکی هستند اما اینگونه موضع گیری ها در برابر منتقدین آن هم از زبان کسی که می گوید باید مردم انتقاد کنند، دور از انتظار است.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: امروز دوجریان به نام اسلام و در جهت ضربه زدن به اسلام راستین مطرح شده است. یکی اسلام خشونت طلب، افراطی گری، وحشی گری و ترور که تلاششان این است که تلقین کنند اسلام راستین اینگونه است و جریان دیگر جریان تفریط است. عده ای در کشور ما سربلند کرده اند و تلاششان این است که هرگونه مقاومت و سازش ناپذیری را محکوم کنند.
روحانی گفت: این که یک باره جریانی راه می افتد و با چماق افراطی سعی می کنند نیروی های انقلابی و حزب الهی را سرکوب کنند حساب شده اشت. امام فرمودند گاهی دشمن حرف ها و نقشه های خود را از زبان خودی ها بیان می کند.در مراکز علمی باید بررسی شود که چرا یکباره چندنفر به شدت ضد افراطی می شوند و از اعتدال دم می زنند و برای آن اشک تمساح می ریزند.
موسس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی افزود: اگر اظهار تنفر از دشمن افراطی گری است در مکتب تشیع 14 قرن است که این اتفاق می افتد و بعد از هر نماز هم لعن دشمنان اهل بیت مستحب است. اینکه امام تاکید می کند که تنها به یزید زمان حسین لعن نکنید و یزید زمان خود را هم لعن کنید برای این است که مکتب تشیع اقتضا می کند در برابر ستم ها ساکت نباشیم و موضع بگیریم.
وی با بیان اینکه آقای ری شهری نامه ای به امام نوشت و در مورد نوعی رابطه با آمریکا سوال کرد و امام در پاسخ گفت مواظب باشید فریبتان ندهند و مبادا ظلم های آمریکا را فراموش کنید؛ اظهار کرد: طبق رسالت اسلامی باید نسبت به دشمن اعلام انزجار کنیم و اهمیت این به حدی است که بانوی اول اسلام سفارش می کند مزارش پنهان بماند تا شیعیان علت آن را جویا شوند و متوجه ظلمی که به اهل بیت شده بشوند.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بیان اینکه عده ای به اسم اعتدال سعی می کنند اسلام را دین سازش و تسلیم طلبانه نشان دهند و با اساس اسلام و قرآن برخورد می کنند؛ گفت: اینکه عده ای میگویند مرگ بر آمریکا نگوییم چون افراطی گری است؛ مقابله با قرآن است.خدا دوست ندارد کسی ناسزا بگوید مگر کسی که مورد ظلم قرار گیرد و اینکه امام می گوید مرگ بر آمریکا برگرفته از قرآن و عبادت است.
اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست
روحانی با بیان اینکه رهبری مطرح کردند برخی مسئولین نمی توانند پیام اقتدار مردم را درک کنند؛ تصریح کرد: اصل به آنجا بر می گردد که مردمی و جامعه شناس نیستند و نمی توانند واقعیت اسلام را درک کنند. اسلام فقط به عمامه نیست.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران با تاکید بر اینکه اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست؛ گفت: وقتی کسی اسلام شناس و مردمی نباشد نتیجه این می شود که طوری حرف بزند که مردم خوششان بیاید و مثلا می گوید نباید زنان زیبارو را از میدان بیرون کرد. چه کسی زنان را از میدان بیرون کرده و مگر در کشور ما بسیاری زنان متدین زحمت نمی کشند.
وی ادامه داد: چرا رئیس جمهور مطرح می کند که نباید کسی را با شلاق به بهشت برد. اکثریت مردم به نظام رای دادند و گفتند باید احکام اسلام اجرا شود. این ها که می گویند نباید با شلاق مردم را به بهشت برد یعنی هرج و مرج در کشور حاکم باشد.
موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: آیا کسی که این حرف ها را می زند می خواهد زمینه را برای بی حجابی فرآهم کند یا احساس کرده اند در بین مردم جایگاهی ندارند و سعی می کنند با یک سلسله حرف های دگراندیش پسند برای خود اعتبار کسب کنند.
روحانی با بیان اینکه این مسائل نگران کننده است و چیزی نیست که یکباره انجام شده باشد؛ تاکید کرد: از 20 سال پیش کسانی سعی کردند با قلم فرسایی غیرت، عزت و شرافت زدایی کنند.مسائلی که امروز می بینیم برنامه ریزی شده است.فهمیدند با تظاهرات نمی توانند انقلاب را از مردم بگیرند و لذا سعی کردند در نشریاتشان غیرت و .. را به سخره بگیرند. این جریانات حساب شده است که اخلاق، اعتقادات و فرهنگ ما را از ما بگیرند.
چهار ضعف هاشمی رفسنجانی
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه این جمله امام خیلی مهم است که کسانی می توانند تا آخر خط با ما باشند که درد فقر و استضعاف و محرومیت را چشیده باشند؛ گفت: انسان های رفاه طلب و تجملاتی که زندگیشان سلطنتی است نمی توانند برای همیشه انقلابی باشند و ممکن است در ماجراهایی با جو حرکت کنند. آقای هاشمی الآن اینجور است.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران گفت: اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاهدین خلق دفاع می کرد.حتی به امام نامه داده بود که اگر از اینها دفاع نکنید اعتبارتان نزد مردم کم می شود.
وی اظهار کرد: امام جمعه رفسنجان به امام گفت هاشمی اصرار می کند که وجوهات شرعی را به مجاهدین خلق بدهیم و امام در پاسخ می گوید این کار جائز نیست و هاشمی اغفال شده است. هاشمی تا زمانی که ماهیت مجاهدین خلق آشکار نشده بود از آن ها دفاع کرد.
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران با بیان اینکه هاشمی امروز احساس می کند که جو کنار آمدن با آمریکا و جو لیبرالیستی حاکم است لذا از اعتدال حرف می زند و می گوید امام مخالف مرگ بر آمریکا بود؛ وی گفت: امام در فروردین 67 می گوید بهترین دعا برای امثال رئیس جمهور امریکا این است که خدا مرگشان بدهد و در وصیت نامه خود نیز می گوید یزید زمان خود را هم لعن کنید و اینها صحبت های هاشمی را باطل می کند.اگر امام این نظر را داشت در بیان آن درنگ نمی کرد.
وی با بیان اینکه خاطرات هاشمی آنقدر بی اعتبار شده که امروز مورد تمسخر قرار می گیرد؛ اظهار کرد: در چند شماره فصلنامه 15 خرداد خاطرات هاشمی را نقد کرده ام.
روحانی با تاکید بر اینکه ضعف دیگر هاشمی این است که با مردم یک رو نیست ، سعی میکند دوگانه برخورد کند و مردم را در ناآگاهی نگه دارد که این باعث تاسف است، گفت: شب رحلت امام در جماران بودیم.لحظه فوت امام را در تلویزیون های مدار بسته می دیدیم.بعد از اینکه امام به ملکوت اعلی پیوست صدای ضجه و گریه مردم در جماران پیچید و همه از خانه ها بیرون آمده بودند.در این شرایط هاشمی به حاج احمد اصرار می کرد که فوت امام را اعلام نکنید و به مردم اعلام کنید که حال امام بد است و چند روز در مساجد مراسم دعا برگزار کنید تا در این فرصت رهبر آینده را تعیین کنیم که حاج احمد زیر بار نرفت.
نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران افزود: ضعف سوم هاشمی این است که به شدت قدرت طلب است و حاضر است در راه قدرت دست به هر کاری بزند. وقتی آیت الله خامنه ای به رهبری برگزیده شد مجلس خبرگان غیر از ایشان کسی را نداشت که ارجح باشد. سیاست، بصیرت و مقام علمی مقام معظم رهبری ارجح است و مانند کوهی در مقابل تهدیدها ایستاده است.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی گفت: چهارمین ضعف هاشمی این است که به شدت تحت تاثیر آقا زاده هاست و به علت اینکه از خانواده مرفهی بوده روی تجمل گرایی بسیار پافشاری و در نمازجمعه مردم را به تجمل گرایی تحریص می کرد.
روحانی با بیان اینکه از خدا می خواهم و آرزو دارم که هاشمی که در طول زندگی خیلی زحمت کشیده در مسیر ملت و اسلام ناب باشد و از مسیر ولایت دور نشود که خسران دنیا و آخرت است؛ اظهار کرد: رهبری نمی خواهد کسانی را که اعوجاجی دارند به سقوط بکشاند و وظیفه رهبری این است که دستانش را گرفته و نجاتش دهد و امید ما این است که هاشمی به ملت بپیوندد.
ماجرای مک فارلین و «من روحانی هستم»
رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد حواشی مستند"من روحانی هستم" گفت: جرم مستند" من روحانی هستم" این است که حقیقتی را در مورد آقای روحانی آن هم با احترام مطرح کرده است. فقط برای اینکه دخالت روحانی در قضیه مک فارلین را مطرح کرده است آقایان وحشت کرده اند که مبادا به شخصیت روحانی صدمه بزند.
وی با بیان اینکه مردم چه این موضوع را بپذیرند و چه نپذیرند به عملکرد امروز افراد نگاه می کنند؛ اظهار کرد: دخالت روحانی در مک فارلین در خاطرات هاشمی و جاهای دیگر هم آمده است. هاشمی در خاطراتش به صراحت می گوید من روحانی و دکتر هادی را برای مذاکره فرستادم. اگر دروغ است باید خاطرات هاشمی را تکذیب کنند.
روحانی تصریح کرد: وزیر ارشاد اعلام کرد فیلمی با دروغ ساخته شده و وظیفه دادستانی است که تعقیب کند و حالا که دادستانی می گوید بگویید کدام قسمت مستند دروغ است تا ماجرا را پیگیری کنیم ؛ می گویند نمی خواهیم اقدامی کنیم.
موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی افزود: در مورد مک فارلین هنوز حقایق کاملا بیان نشده اما امام تا روزی که مک فارلین به ایران نیامده بود از مذاکرات پشت پرده خبر نداشت و وقتی خبردار شد مک فارلین به ایران امده اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای مردم بازگو کنند.
برای اساس اسلام دلواپسیم
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه دلواپسی امروز ما برای اساس اسلام است؛ تصریح کرد: دلواپسان احساس می کنند اصول در خطر است و کسانی می خواهند آرمان های امام را کنار بزنند و اسلام آمریکایی را حاکم کنند.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی تاکید کرد: دست روی دست گذاشتن بی فایده است و اولین وظیفه ما انتقاد و اعتراض است که موجب دلگرمی رهبری است و علاوه بر آن کسانی که اشتباه می کنند و فکر میکنند همه مردم با آنها همفکر هستند به اشتباه خود پی ببرند.
وی در پایان ا بیان اینکه کسانی می خواهند تلقین کنند که دوران امام تمام شده اما حرف امام حرف اسلام است و تا زمانی که خط قرآن هست خط امام هم حاکم است؛ گفت: خانواده های شهدا، آنهایی که عزت و شرافت دارند و نمی خواهند عزتشان مورد تعرض آمریکا قرار بگیرد و همه و همه امروز دلواپسیم.
کد خبر: ۳۵۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۷
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به مذاکرات هستهای کشور، گفت: انرژی هستهای حق مسلم ملت ایران است و کسی حق هیچگونه سازش و کوتاهی در این رابطه را ندارد.به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، اسدالله بادامچیان با اشاره به مذاکرات هستهای کشور، افزود: انرژی هستهای حق مسلم ملت ایران است و کسی حق هیچگونه سازش و کوتاهی در این رابطه را ندارد.
وی بر ضرورت توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در رابطه با رویکرد کشور در برابر مذاکرات هستهای تاکید کرد و گفت: بر اساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب باید همواره هوشیار و آگاه باشیم و فریب فتنههای دشمن را نخوریم.
بادامچیان خاطرنشان کرد: ایران در بحث مذاکرات هستهای راهش را با صلابت ادامه داده و در این زمینه تاکنون پیشرفت هم کرده است.
وی با اشاره به انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: احتمال زیاد ریاست دور بعد مجلس تغییر نکند و لاریجانی همچنان بر این مسند باقی بماند.
کد خبر: ۳۲۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۶
آوای دنا-عبدالرضا داوری در دولت بهار نوشت:ترکیب آراء موجود در سبد حسن روحانی که ۲۴ خرداد ۹۲ اخذ شد نشان می دهد که روحانی علاوه بر ظرفیت ۱۰ میلیونی سبد رای ارگانیک مراد خود یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، توانست حدود ۹ میلیون رای را از بدنه اجتماعی توده های مردم به خود جلب کند. در سوی دیگر آراء نیز حدود ۷ میلیون آراء جریان موسوم به حزب الله که در سبد آراء سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف به اشتراک گذاشته شد به همراه ۴ میلیون آراء قومیتی محسن رضایی که از جنس آراء توده های زاگرس نشین است و ۲ میلیون آراء راست سنتی که در سبد آراء علی اکبر ولایتی خودنمایی کرد را می توان شناسایی نمود. در واقع پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ ناشی از عدم اجماع جریان حزب الله و قرار گرفتن مازاد آراء ۹ میلیون از توده های مردم در سبد وی بود که در دوگانه کاذب سازش - مقاومت ، آراء خود را به کسی دادند که با ژست بهبود شرایط اقتصادی ، وعده عبور از تحریم ها را داد.
انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۶ اما داستان دیگری است. حسن روحانی برای حفظ سبد آراء خود کار بسیار دشوار پیش رو دارد. اگر وعده های وی برای بهبود شرایط اقتصادی محقق نشود و علیرغم گشاده دستی های وی در سیاست خارجی ، نشانه های بهبود در ساختار بیمار اقتصاد ایران آشکار نگردد ، شرایط حسن روحانی در انتخابات ۹۶ به مراتب بغرنج تر از شرایط مرادش یعنی آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۷۲ خواهد بود که با یک ریزش رای ۵۰ درصدی روبرو شد. در این شرایط اگر چهره ای در برابر حسن روحانی قرار گیرد که اولا با فعال سازی شکاف «استقلال خواهی-وابسته گرایی» بتواند رای بدنه اجتماعی حزب الله را با خود همراه کند و ثانیا از تعامل بالا با توده های مردم برخوردار باشد به نحوی که بتواند با فعال سازی شکاف «عدالت خواهی-خاص گرایی» بدنه اجتماعی توده های مردم را برای رای ندادن به حسن روحانی قانع کند، با احتمال فراوان، سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ با عدم ریاست حسن روحانی در دولت دوازدهم و شکست «۱۵ به ۲۵» وی در برابر رقیبش رقم خواهد خورد.
فرایند همسویی و پیوند جریان حزب الله با توده های اجتماعی مردم به عنوان دو منبع قدرت موثر در نظام جمهوری اسلامی می تواند به آسانی حسن روحانی -به عنوان نماد برآمده از پیوند دومنبع قدرت روحانیت و بروکراتهای غربگرا - را از دسترسی به دولت دوازدهم دور سازد.
کد خبر: ۲۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲