برچسب ها
مهمان امشب ویژه برنامه ماه عسل فرحناز خرامین پرستار بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت میباشد که به جهت پرستاری از شوهرش از سوی احسان علیخانی به این برنامه دعوت شده است
کد خبر: ۶۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۸

رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد : تجمیع مدارس کم جمعیت استان با توجه به کمبود اعتبارات، امکانات و نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش ضروری است و اقدامی ارزشمند به شمار می رود
کد خبر: ۶۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷

دختر صدام دیکتاتور معدوم عراق، در واکنش به خبر مرگ "طارق عزیز" مدعی شد که او درحالی مرد که در مقابل ستمگران ایستاده بود !  به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، سایت خبری رأی الیوم نوشت:  "رغد" با تسلیت مرگ طارق عزیز به خانواده‌اش و طلب بخشش و مغفرت برای او، ادعا کرد که وی درحالی مرد که در مقابل ستمگران ایستاده بود.طارق عزیز به اعدام محکوم شده بود. محافل عراقی دختر صدام را که در اردن ساکن است، به حمایت از بعثیهای باقیمانده جهت ایجاد آشوب و ناآرامی در این کشور متهم می کنند.طارق عزیز که نام واقعی او "میخائیل یوحنا" بود در سال 1936 متولد شد. وی پس از فارغ التحصیلی در رشته زبان انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه بغداد، بعنوان یک روزنامه نگار مشغول به کار شد ولی پس از مدتی به حزب بعث پیوست.در دوران صدام، طارق عزیز همواره نماینده او در نشستها و کنفرانسهای بین المللی و عربی بود. وی در سالهای 1983-1991 وزارت خارجه صدام را برعهده داشت و در سالهای 1979-2003 نیز نائب رئیس شورای وزیران بود.طارق عزیز، از مشاوران بسیار نزدیک صدام به شمار می آمد. طارق عزیز که در ردیف دوازدهم فهرست شخصیتهای تحت تعقیب نیروهای آمریکایی قرار داشت، در 19 مارس 2003 دستگیر شد.وی در ارتباط با پرونده سرکوب احزاب دینی از سوی دادگاه عالی جنایی عراق، به اعدام با چوبه دار محکوم شده بود.منبع: العالم
کد خبر: ۶۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۶

داستان «...ول گرد..» درباره لیلا، دختر دانشجوی است که پدر و مادرش در حمله ی هوایی دشمن به آبادان به شهادت رسیده اند
کد خبر: ۶۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۲

پدر 39 ساله روستای دهمورد آباده طشک در فارس با فرزندانش به سربازی رفت. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران شیراز؛ صفر اسماعیلی دارای 3 فرزند دختر و 2 فرزند پسر و یک نوه 2 ساله است که مدت 4 ماه است که به خدمت مقدس سربازی اعزام شده است. فرزندان پسر دارای 19 و 18 سال سن هستند که در نیروی زمینی ارتش و نیروی دریائی سپاه استان هرمزگان مشغول خدمت هستند. اسماعیلی که اکنون در نیروی انتظامی مشغول به خدمت است در سن 14 سالگی ازدواج کرده و علت تاخیر در اعزام به سربازی را فراهم نبودن شرایط زندگی عنوان کرده است. اسماعیلی گفت: انسان بدون سربازی فاقد هویت است و گواهینامه، پروانه کسب و گذرنامه را تنها با کارت پایان خدمت می توان دریافت کرد. وی ادامه داد: اگر کسی به سن 70 سالگی رسیده و موفق به رفتن به سربازی نشده باشد خاطره مهمی در زندگی خود ندارد. تنها راه درآمد خانواده این سرباز 39 ساله از یارانه است و او از مسئولان می خواهد تا راهی پیدا کنند تا درآمد و معاش خانواده اش را تامین کند.
کد خبر: ۶۵۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۱

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختر ان سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختر ان بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختر ان مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختر ان آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختر ان خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دختر انشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختر ی به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختر ان به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دختر م جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختر ان را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختر ان و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختر ان به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دختر شان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دختر انی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختر ان به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر ، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختر ان گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختر ان خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختر ان جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختر ان خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختر ان نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختر ان و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دختر ت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دختر م را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

مردی به نام حامد نظری ساکن شهرستان ماهشهر وقتی شناسنامه جدیدش را دریافت کرد، عکس دختر جوان نا‌شناسی را به جای تصویر خود در صفحه اول آن مشاهده کرد!
کد خبر: ۶۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۷

امدادگران بعد از ده ساعت تلاش موفق شدند این دختر را که از ناحیه پا دچار شکستگی شده بود به بیمارستان منتقل و نجات دهند . سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com  رییس جمعیت هلال احمر سمیرم گفت: دختر ی 15 ساله از اهالی روستای خفر سمیرم که به همراه خانواده خود برای جمع آوری گیاهان دارویی به ارتفاعات کوه دنا در روستای خفر رفته بود، براثر سقوط از کوه دچار مصدومیت شد . موسوی افزود : امدادگران بعد از ده ساعت تلاش موفق شدند این دختر را که از ناحیه پا دچار شکستگی شده بود به بیمارستان منتقل و نجات دهند . گفتنی است، روستای خفر در 100 کیلومتری جنوب شرق شهرستان سمیرم در ارتفاعات دنا واقع است.   باشگاه خبرنگاران
کد خبر: ۶۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۵

«الهام چرخنده» در نقش استاد دانشگاه مقابل دوربین فیلم «...ول گرد..» قرار گرفت
کد خبر: ۶۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۱

تولد امام علی(ع) مولود کعبه و روز پدر بر تمامی شیعیان آن حضرت مبارک باد
کد خبر: ۶۳۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۲

مادر شيوا به همسايه‌اش گفته كه دختر ش چند روز قبل از حادثه، تصويري از خودكشي دختر ي دانشجو در «واتس‌آپ» ديده بود كه از پلي آويزان شده بود
کد خبر: ۶۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

یک مادر ٢٨ ساله در سردشت پس از خارج کردن جنین از شکمش، به دلیل قصور پزشکی و تأخیر درتشخیص علت خونریزی جان خود را از دست دارد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، ماجرای مرگ عصمت، مادرجوان سردشتی، دیروز درشبکه پیام‌های تلفن همراه، دست به دست می‌چرخید؛ پیامی که حکایت از خارج کردن جنین و جا گذاشتن جفت آن دریک عمل و خارج کردن جفت و معده بیمار درجراحی دیگری داشت. هرچند که چنین ماجرایی برای خیلی‌ها باورپذیر نبود اما پیگیری‌ها نشان می‌دهد که این نوشته کوتاه یک پیام وایبری ساده نبوده و شهر سردشت حالا داغدار این مادر و فرزند است. مادر سردشتی پیش از انتقال به بیمارستان ارومیه برای ادامه درمان، جانش را از دست می‌دهد و پدرخانواده به خاطر مرگ مادر و جنین ٩ ماهه‌اش شکایت می‌کند. وقتی پزشکان بیمارستان «شهید مطهری» ارومیه، خبر مرگ همسرش را دادند، نمی‌دانست گریه کند، برود دادگاه و پیگیر شکایتش باشد یا این‌که مراسم ختم همسرش را برگزار کند. از ساعت ۴ صبح جمعه که پزشک بیمارستان، خبر مرگ«عصمت» را داد، سرگردان در محوطه بیمارستان پرسه زد، تلفن پشت تلفن بود که پاسخ می‌داد. نه جنازه همسرش را می‌دادند، نه می‌گفتند علت مرگش چیست. به او گفتند که اگر می‌خواهد شکایت کند، باید چهار روز جسد در سردخانه بماند تا کار‌شناس پزشکی قانونی علت مرگ را بررسی کند. «صدیق» اما دلش نمی‌آید، جسد بلاتکلیف در بیمارستان‌ رها شود. همه ماجرا از چهارشنبه‌شب گذشته شروع شد؛ زمانی که عصمت، زن ٢٨‌ساله سردشتی، دل‌درد عجیبی گرفت و همسرش«صدیق» او را از روستای کانی‌زرد در٣٠ کیلومتری سردشت به تنها بیمارستان این شهر، یعنی بیمارستان امام خمینی(ره)، برد. «صدیق»، حرف‌های روز قبل متخصص زنان یادش می‌آید وقتی به او گفت تا ماه دیگر برای زایمان، وقت سزارین بگیرد. آن‌ها آن شب را در بیمارستان گذراندند، درد عصمت شدید شد و سریع به اتاق عمل منتقلش کردند اما خبرهای خوبی در انتظار خانواده‌اش نبود. جنین پسر در ٨ ماهگی مرده از شکم مادر خارج شد. «صدیق» ادامه ماجرا را روایت می‌کند: «همان شب پس از پایان عمل، یکی از پزشکان از اتاق جراحی بیرون آمد و گفت که فرزندم مرده به دنیا آمده است. وقتی تعجب مرا دید، گفت که این جنین سه هفته پیش در شکم مادر جان داده بود. این درحالی بود که چند روز قبلش، پزشک متخصص زنان که از‌همان ابتدای بارداری همسرم تحت نظرش بود، به ما گفت که جنین سالم است و مشکلی ندارد. حتی سونوگرافی هم گرفته بودند و اعلام کردند جنین سالم است.» عصمت، سومین فرزندش را باردار بود. حالا ولی هیچ‌وقت دیگر دختر ۶ ساله و پسر١٣ ساله‌اش را نمی‌بیند. صدیق می‌گوید: «وقتی عصمت را به آی.سی.یو منتقل کردند، اول حال خوبی داشت اما هرچه می‌گذشت، حالش بد‌تر می‌شد، آن‌قدر که دیگر به جایی رسید که نتوانست نفس بکشد. هرچه به پرستار بخش گفتم که به داد بیمار برسد، هیچ کاری نکرد، حتی گفت که بیمار دارد به هوش می‌آید. نیم‌ساعت به همین شکل گذشت، زبان و صورتش سفید شد و حالش بد‌تر می‌شد. من سراغ پرستار رفتم و سرش داد زدم و دعوای‌مان شد تا آخرِ سر، راضی شد با پزشک تماس بگیرد. آن‌ها هم آمدند و سریع او را به اتاق عمل برگرداندند. همسرم ۶ ساعت دراتاق عمل بود.» عصمت در‌همان اتاق عمل جانش را از دست داد اما پزشکان بیمارستان هیچ اطلاعی به خانواده‌اش ندادند و تصمیم گرفتند بیمار را به بیمارستان «شهید مطهری» ارومیه منتقل کنند. آن‌ها حتی اجازه ندادند همسرعصمت، او را ببیند: «هرچه پیگیر حال همسرم می‌شدم، کسی جواب نمی‌داد. حتی به ما گفتند که می‌خواهیم با هلی‌کوپتر هلال‌احمر، به بیمارستان مطهری ارومیه منتقلش کنیم. آن‌ها نگذاشتند همسرم را ببینم. زمانی که خواستند سوار هلی‌کوپتر شوند، برای لحظه‌ای دستم را روی پا و دستش گذاشتم که کاملا سرد و بی‌حرکت بود. درارومیه هم سریع به اتاق عمل منتقل شد. همان‌جا به من گفتند که همسرم فوت کرده است. یکی از مسئولان به من گفت که عصمت در‌همان بیمارستان سردشت، جانش را از دست داده و جنازه او به این‌جا منتقل شده است.» حالا خیلی از سردشتی‌ها درجریان ماجرای مرگ این مادر و جنینش قرار گرفته‌اند. پیام وایبری هم دست به دست می‌چرخد و اتفاقی که برای این زن افتاده را روایت می‌کند. حتی شایع شده که پس از خارج کردن جنین، جفتش بیرون نیامده، به همین خاطر مادر خون‌ریزی شدیدی می‌کند، بار دوم که تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد، همراه با جفت، معده او را هم خارج کرده‌اند و شدت خون‌ریزی منجر به به‌کما رفتن و مرگ این مادر می‌شود. «جعفر» یکی از شهروندان سردشتی است. او هم مثل خیلی از همشهری‌هایش، ماجرا را می‌داند. او می‌گوید: «بیمارستان امام خمینی(ره) سردشت، ۵ کیلومتر از شهر فاصله دارد. این تنها بیمارستانی است که تمام شهروندان سردشتی و اهالی روستاهای اطراف، در صورت نیاز باید به آن‌جا بروند. قبلا این بیمارستان داخل شهر بود اما تبدیل به شبکه بهداشت شد و آن را به خارج شهر منتقل کردند. حالا مردم باید هزینه زیادی بدهند تا این مسیر را طی کنند و به آن بیمارستان بروند.» وی اضافه می‌کند: «پس از این اتفاق، رئیس شبکه بهداشت سردشت گفته که این زن، بیماری دیابت داشته اما از پزشکان پنهان کرده است.» اظهارات رئیس شبکه بهداشت سردشت درشرایطی است که همسر«عصمت» به هیچ‌وجه درجریان بیماری او نبوده و چنین چیزی را تأیید نمی‌کند: «حتی اگرهمسرم بیماری داشت، باید از او آزمایش گرفته می‌شد و بعد جراحی‌اش می‌کردند. قبل از این هم او یک‌بار دیگر زایمان سزارین داشت و مشکلی برایش پیش نیامده بود. تا به حال هم هیچ پزشکی نگفته که دیابت دارد، حتی پزشک متخصص زنان که تحت نظرش بود.» صدیق براساس شنیده‌هایش از پزشکان می‌گوید: «احتمالا مرگ به خاطر خون‌ریزی داخلی بوده اما هنوز نمی‌دانم دراتاق عمل چه اتفاقی افتاده است.» او اصلا درجریان باقی ماندن جفت درشکم مادر و خارج کردن معده نیست: «هر چه می‌پرسم کسی به ما نمی‌گوید که مشکل همسرم چه بوده است.» صدیق،‌ همان موقع در سردشت، می‌رود دادگاه و از کادر بیمارستان به خاطر بی‌توجهی به شرایط بد همسرش که منجر به مرگش شده، شکایت می‌کند. نیروی انتظامی هم می‌رود و آن‌ها اعلام می‌کنند که باید کار‌شناس پزشکی قانونی علت مرگ را بررسی و نتیجه را به آنها اعلام کند. به گزارش روزنامه شهروند، مرگ فرزند و همسر«صدیق» درکمتر از دو شبانه‌روز رخ می‌دهد و پیگیری‌ها برای ارتباط با مسئولان بیمارستان امام خمینی(ره) سردشت بی‌نتیجه مانده است. توضیح وزیر بهداشت وزیر بهداشت با اعلام آخرین وضعیت تعرفه‌های پزشکی، درباره مرگ مادر سردشتی نیز توضیحاتی داد. سید حسن هاشمی درحاشیه یازدهمین دوره اعطای نشان ایمنی و سلامت ایران درباره ارتباط وزارت بهداشت در زمینه مرگ مادر سردشتی اظهار داشت: این حادثه آن‌طور که درفضای مجازی منتشر شد، نبود و معده این مادر برداشته نشده بود و واقعا این مساله مانند طنز بود، بلکه مرگ این مادر به دلیل خون‌ریزی بود و بنده نیز دو گروه را فرستادم تا تحقیقات لازم را انجام دهند و پرونده آن نیز به دستگاه قضایی ارسال و با متخلفان احتمالی برخورد شود.
کد خبر: ۶۳۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵

علیرضای 11 ساله پسربچه لنده‌ای مبتلا به بیماری دیستروفی «عصبی - عضلانی» نیازمند یاری سبز هم‌وطنان است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: «جواد مسیحی»، پدر علیرضا در گفت‌وگو با ایسنا فزود: علیرضا مسیحی فرزند ۱۱ساله‌اش که در خیابان ساحل هفت شهرک شهید رجایی شهر لنده زندگی می‌کند به بیماری لاعلاجی به نام دیستروفی «عصبی - عضلانی» مبتلاست که معمولاً این بیماری از سه سالگی به وجود می‌آید. وی افزود: علیرضا را از سه سالگی پیش پزشکان مغز و اعصاب بردم و با آزمایش‌های متعدد دریافتیم فرزندم به این بیماری مبتلاست. مسیحی اظهار کرد: علیرضا هم‌اکنون۱۱سال سن دارد و به مراکز درمانی زیادی در ایران مراجعه کرده‌ایم و از درمان ناامید شده‌ایم و همه‌ی پزشکان دست رد به سینه‌اش زده‌اند. وی افزود: حدود هشت سال است که با علیرضا برای معاینه هر دو ماه یک‌بار به شیراز و تهران مراجعه می‌کنیم که تنها داروی پیشگیری به نام قرص «کل‌کورت» تجویز می‌کنند، هزینه‌های زیادی را در این هشت سال متحمل شده‌ام اما هیچ‌ نتیجه‌ای نداشته است. پدر «علیرضا مسیحی» گفت: در آخرین مراجعه به پزشک که در ۲۴ اسفندماه بود نظر پزشک معالج بر این بود که با هزینه‌ای بالغ بر۴۰میلیون تومان برای سلول درمانی به هندوستان مراجعه کنیم، اما حتی ۱۰میلیون تومان را می‌توانم به‌سختی و به‌صورت وام تهیه کنم. وی خاطرنشان کرد: بیماری علیرضا روز به روز بدتر می‌شود و در حال حاضر توان به مدرسه رفتن را ندارد، چون براثر این بیماری نمی‌تواند تعادل خود را حفظ کند و در صورت نشستن تنها با کمک یکی از اعضاء خانواده می‌تواند بلند شود. پدر علیرضا مسیحی در ادامه افزود: داروهایی که برای پیشگیری استفاده می‌شود از شهرهای تهران و شیراز خریداری می‌کنم که برخی از آنها کم‌یاب و بعضاً نایاب است. وی با اشاره به این‌که دارای چهار فرزند سه دختر و یک پسر هستم، گفت: تک فرزندم پسرم به بیماری دیستروفی عضلانی مبتلا هست که درمانش به ۴۰ میلیون تومان هزینه نیاز دارد اما ما با بضاعت مالی اندکمان توان تأمین آن را نداریم. پدر علیرضا خاطرنشان می‌کند: با فروش یک دستگاه خودرو پراید به قیمت بیش از 120 میلیون ریال و پرداخت بخشی از بدهی هم‌اکنون 80 میلیون ریال آن تأمین شده است اما توان تأمین بقیه‌ی هزینه درمان را نداریم.. مسیحی تصریح کرد: چنانچه راهی پیدا نشود ناگزیر از فروش یک باب منزل مسکونی هستم که در آن خانواده‌هام سکونت دارند که تنها سرپناه خانواده‌ام است. پدر علیرضا مسیحی از مسئولان و خیرین خواست تا برای درمان فرزندش به وی کمک کنند و فرزندش را به زندگی برگردانند. هم‌چنین ﺩﮐﺘﺮ «امید اریانی»، ﻣﺘﺨﺼﺺ ژنتیک و بیماری‌های ﻣﻐﺰ ﻭ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﮔﻔﺖ: بیماری دوشن(دیستروفی) بیماری ارثی عضلات بدن است. وی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا افزود: این نوع بیماری ارثی عضلات بدن است که در آن پروتئین مورد نیاز در بدن تولید نمی‌شود و ساختار عضله کم کار و موجب ضعف عضله به نام بیماری دیستروفی می‌شود، این بیماری پیش رونده است و معمولاً در سن نوپایی و از زمان راه رفتن آغاز می‌شود. این پزشک متخصص اظهار کرد: کسانی که به این بیماری مبتلا هستند به‌علت ضعف عضلانی به‌تدریج به مرحله‌ای می‌رسند که نمی‌توانند مستقل راه بروند یا بنشینند بلکه باید از ویلچر خودکار(اتوماتیک) استفاده کنند. این پزشک متخصص مغز و اعصاب گفت: این نوع بیماری به راحتی در ایران قابل تشخیص است اما چند سال است که مراقبت استاندارد شده توسط چندین پزشک انجام می‌شود که برای هر کدام از اعضای بدن انسان یک دکتر وجود دارد چون این نوع بیماری تمام اعضای بدن را در بر می‌گیرد و به تغییر چهره خشکی و عوارض فراتر از خود ضعف عضلانی منجر می‌شود که قلب انسان را هم درگیر می‌کند. اریانی افزود: این نوع بیماری درمان ندارد بلکه داروهایی وجود دارد که سرعت پیشرفت بیماری را کند می‌کند و این نوع داروها در اروپا و آمریکا کشف شده‌اند. وی با اشاره به سلول درمانی یا استفاده از سلول‌های بنیادی برای درمان بیماری دیستروفی عصبی - عضلانی افزود: از علیرضا باید مراقبت استاندارد شود تا این نوع بیماری کمتر به عضلات علیرضا فشار بیاورد. این متخصص مغز و اعصاب گفت: همه باید دست به دست هم دهند تا از علیرضا و بچه‌های شبیه علیرضا حمایت شود نه تنها به‌لحاظ پزشکی بلکه از لحاظ عاطفی٬ اجتماعی٬ اقتصادی٬ مالی٬ آموزشی حمایت شوند. دکتراریانی ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ: ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻗﻮﯼ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﻀﻼﺕ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﻪ ﻋﻀﻼﺕ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﻋﻀﻼت ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺿﻌﯿﻒ ﻭ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﻋﻀﺎ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﻋﺪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻗﻮﯼ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻗﻮﯼ‌ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ. وی ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ: ﺍﯾﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ، ﮐﻤﮏ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ چون ﻗﺎﺩﺭﯿﻢ ﺍﺯ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻗﻮﯼ ﺷﺨﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻋﻀﻠﻪ ﻭ ﺳﻠﻮﻝ‌ﻫﺎﯼ ﺑﻨﯿﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻀﻼﺕ ﺿﻌﯿﻒ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﮐﻨﯿﻢ. وی با اشاره به ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺳﻠﻮﻝ‌ﻫﺎﯼ ﺑﻨﯿﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭ در ادامه ﺑﺎ ﺗأﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﺍﯾﻨ‌ﮑﻪ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﺳﻠﻮﻝ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ، ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﺍ برطرف می‌کند، ﮔﻔﺖ: چون ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻟﺰﻭﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻧﻘﺺ ﺍﯾﻤﻨﯽ، ﺩﺍﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻀﻌﯿﻒ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺳﻠﻮﻝ ﭘﯿﻮﻧﺪﯼ ﭘﺲ ﺯﺩﻩ ﻧﺸﻮﺩ. ﺳﺮﮐﻮﺏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﮐﻪ ناگزیر بودیم ﺳﻠﻮﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺪﻥ ﺷﺨﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﮐﻨﯿﻢ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﺩ ﭘﯿﻮﻧﺪ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺩﮐﺘﺮ اریانی ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨ‌ﮑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﯾﺴﺘﺮﻭﻓﯽ‌ﻫﺎﯼ ﻋﻀﻼﻧﯽ ﺿﻌﯿﻒ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻨﻔﺴﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺳﯿﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺗﻮﺍﻥ نفس کشیدن ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﺡ ﺭﻭﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ می‌شود ﮐﻪ ﺍﺯ دیگر ﺟﻬﺎﺕ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺗﻨﻔﺲ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ‌علت ﺿﻌﻒ ﺑﺎﺯﻭ ﻭ ﻋﻀﻼﺕ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺩﮐﺘﺮ اریانیﺍﻓﺰﻭﺩ: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨ‌ﮑﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﯾﺴﺘﺮﻭﻓﯽ ﻋﻀﻼﻧﯽ ﺿﻌﻒ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺳﻨﯿﻦ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺿﻌﻒ ﺗﻨﻔﺴﯽ، ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻨﻔﺴﯽ ﻭ ﻋﻔﻮﻧﺖ ﺗﻨﻔﺴﯽ می‌میرد.  این بیماری وابسته به جنس و تنها در پسران ایجاد می‌شود. «علیرضا مسیحی» هم اگر در آینده نزدیک درمان نشود حتی دیگر نمی‌تواند با دستان خود غذا بخورد چون با گذشت زمان ناتوان‌تر می‌شود.
کد خبر: ۶۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵

«این پسر مرضیه را که خواهر بزرگ‌تر الهام بود عامل مخالفت الهام می‌دانست به همین دلیل مرضیه را هم کشت. چون مرضیه الهام را راضی کرده بود که با آن پسر یاسوجی ازدواج کند»
کد خبر: ۶۲۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰

دیشب براثر تیراندازی با اسحله کلاشنیکف در یکی از محلات گچساران چهار نفر کشته و مجروح شدند
کد خبر: ۶۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۴

طی سانحه رانندگی یک دستگاه مینی‎بوس هیوندا در کیلومتر یک بی‌بی حکیمه خاتون (س) 18 نفر مصدوم شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش فارس از گچساران، بقعه متبرکه بی‌بی حکیمه خاتون (س) به عنوان مهم‌ترین امامزاده در استان کهگیلویه و بویراحمد که بر اساس اسناد و روایات مختلف، دختر بلافصل حضرت امام موسی بن جعفر (ع) بوده، دارای جایگاه والایی است. این بقعه متبرکه در حدفاصل گچساران و بندر گناوه که همانند مرواریدی در میان تنگه‌ای طویل می‌درخشد، با وجود قرار گرفتن درموقعیت خاص جغرافیایی از جمله قرار گرفتن در میان کوه‎هایی صعب‌العبور، راه‌های پر پیچ و خم،ناهموار و دارای شیب‌های تند، سالانه میزبان افزون‌بر یک میلیون‌ نفر زائر از سراسر کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس است که متاسفانه هر از چند گاهی سوانح رانندگی در آن اتفاق می‌افتد. شب گذشته باخبر شدیم که سانحه جدیدی در یک کیلومتری این بقعه متبرکه اتفاق افتاده که سریعا خود را بخش اتفاقات بیمارستان مرکزی شهر رساندیم که خوشبختانه با هماهنگی‌های فرماندار دلسوز شهرستان نیز هماهنگی‌های کامل در راستای رسیدگی و مداوای هرچه بهتر مصدومین صورت گرفته بود.پس از لحظاتی انتظار در بیمارستان به همراه رئیس پلیس راه و فرماندار گچساران، نیز مصدومین به وسیله آمبولانس‎ به بیمارستان انتقال داده و سریعا مورد مداوا قرار گرفتند. عبدالرحیم رحیمی فرماندار گچساران که پس از باخبر شدن از این اتفاق سریعا خود را به بیمارستان رسانده بود، ضمن عیادت از مصدومان و بررسی وضعیت آن‌ها، در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس، اظهار کرد: خوشبختانه در این سانحه رانندگی هیچگونه حادثه مرگ و مصدومیت شدید رخ نداده و مصدومان همه تحت مراقبت و مداوای سرپایی قرار گرفتند. وی با بیان اینکه تعداد زائران مصدوم در این سانحه رانندگی 18 نفر بوده‌اند، افزود: این زائران که با یک دستگاه مینی‌بوس از شهرستان بهبهان به سمت حرم مطهر بی‌بی حکیمه خاتون(س) در حرکت بودند، متاسفانه در یک کیلومتری حرم مطهر نیز دچار سانحه شدند.رحیمی با اشاره به حضور به موقع نیروهای پلیس راه شهرستان، گفت: خوشبختانه پس از اطلاع از وقوع این حادثه نیروهای پرتلاش پلیس راه شهرستان سریعا خود را به محل حادثه رسانده و با همکاری نیروهای امدادی از جمله اورژانس و هلال احمر نسبت به اعزام مصدومان اقدام کردند. این مسئول با بیان اینکه شدت این سانحه شدید نبوده و زائران همه در وضعیت خوبی هستند، گفت:  باتوجه به وجود اورژانس و آمبولانس‌های بین‌راهی نیز تعداد هشت آمبولانس از شهر دوگنبدان به صحنه حادثه انتقال داده شد که به علت شدید نبود حادثه نیز سه دستگاه آمبولانس آن بدون مصدوم برگشت. نماینده عالی دولت در گچساران در پاسخ به سوال فارس مبنی بر علت حضور وی در بیمارستان و اینکه تلفنی هم می‌توانستید جویای وضعیت شوید، تصریح کرد: پس از مطلع شدن نیز سعی در برقراری تماس با واحدهای اورژانس آن منطقه شدم  و در سطح شهر نیز آمبولانس‌هایی را به صحنه حادثه اعزام وبا بیمارستان نفت نیز جهت همکاری هماهنگی کردیم. وی ادامه داد: خدمت به زائران حضرت بی‌بی حکیمه خاتون (س)  را نه تنها وظیفه بلکه یک تکلیف شرعی برای خود و دیگر مسئولان می‌دانم و در حال حاضر حضورم در بین این مصدومان تنها جهت دلداری و همدلی با آن‌ها و خانواده‌هایشان است.  بشیر جانی‌پور فرمانده پلیس‎راه گچساران در حاشیه عیادت از بیماران و بررسی وضعیت آن‎ها در گفت‌و‌گو با فارس اظهار کرد: این سانحه که در یک کیلومتری حرم مطهر و حدفاصل امامزاده کاکامبارک (ع) با این امامزاده واجب‎التعظیم رخ داده بر اساس بی احتیاطی راننده مینی‌بوس به علت عدم توانایی در کنترل سریع وسیله نقلیه ناشی از تخطی سرعت مطمئنه در جاده پرشیب اتفاق افتاده است. فرمانده پلیس‎راه گچساران با بیان اینکه خوشبختانه در این سانحه هیچ مورد فوتی یا مصدومیت شدید نبوده است، افزود: با حضور به موقع نیروهای امدادی شهرستان، در حال حاضر همه مسافران در بیمارستان مورد مداوای سرپایی قرار گرفته‌اند. پس از گفت‌وگو با مسئولان و مداوی اولیه بیماران نیز سراغ راننده مینی‌بوس رفتیم که از زبان وی نیز علت این سانحه را جویا شویم، منصور مهرجویی راننده مینی‌بوس در خصوص چگونگی رخ دادن این اتفاق، بیان کرد: در کیلومتر یک حرم مطهر که به جاده پرشیبی رسیدیم ناگهان به علت شتاب گرفتن سرعت مینی‌بوس قادر به کنترل سرعت نشدم و به علت اینکه خودرو با زائرانی که در آن محدوده بودند برخورد نکند نیز مینی‎بوس را به سمت تپه هدایت کردم که این سانحه اتفاق افتاد.
کد خبر: ۶۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲

حضرت زهرا(س) الگویی کامل و برتر برای همه بانوان دنیاست و هر کس این بانو را الگوی خود قرار دهد، هیچوقت اسیر مشکلات دنیوی نمی شود  
کد خبر: ۶۱۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲

رئیس پلیس فتا استان کهگیلویه و بویراحمد، گفت: عامل هتک حیثیت یک هم استانی در شبکه اجتماعی بی تالک، شناسایی و دستگیر شد
کد خبر: ۶۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۹

قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روس‌ها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان مصادره کردند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: بی‌بی مریم بختیاری دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر ضرغام‌ا‌لسلطنه بختیاری از زنان مبارز عصر مشروطیت است. او از زنان تحصیلکرده و روشنفکر عصر بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید. وی به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود عده‌ای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطه‌خواهان می‌پرداخت. سردار بی بی مریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری جهت فتح تهران محسوب می‌شد. وی طی نامه‌ها و تلگراف‌های مختلف بین سران ایل و سخنرانی‌های مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد محمدعلی شاهی) آماده می‌کرد و به عنوان یکی از شخصیت‌های ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بوده است. سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عده‌ای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله‌ای سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاق‌ها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد. 1سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود آنکه ایل بختیاری از انگلیس‌ها حمایت می‌کرد به مخالفت با انگلیس‌ها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت. او پاره‌ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورش‌های مداوم خود به انگلیس‌ها صدماتی وارد ساخت به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد. او از سربازان و افسران آلمانی و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود. 2 قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روس‌ها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان مصادره کردند. 3رشادت و دلاوری این زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد به طوری که هنگام فتح اصفهان توسط روس‌ها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه پس از شکست بختیاری‌ها از روسها و کشته شدن 58 نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت. به پاس حمایت‌های سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف، امپراطور آلمان، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد و او تنها زنی بود که در دنیا توانست به دریافت این نشان نائل آید. 4جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیس‌ها در طی قرارداد 1919 و کودتای 1299 همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.سردار مریم بختیاری در سال 1316هـ. ش سه سال پس از شهادت فرزندش علی‌مردان خان در اصفهان به دستور رضاشاه، زندگی را بدرود گفت. 5 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1. ابوالفتح اوژن بختیاری، تاریخ بختیاری (تهران، بی نا، 1345) ص 2192. رالف گارثویث، بختیاری در آئینه تاریخ ترجمه مهراب امینی (تهران، سهند، 1345) ص 228-2273. نورالله دانشور علوی، جنبش وطن‌پرستان اصفهان و بختیاری (تهران، آنزان، 1377) ص 1794. سپهر. عبدالحسین، ایران در جنگ بزرگ (تهران، بانک ملی، 1336) ص308-3045. بختیاری، مریم، خاطرات سردار مریم بختیاری از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه (تهران، آنزان، 1382) ص 21 . منبع/مشرق
کد خبر: ۶۱۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۹

با تلاش ماموران پليس فتا فارس فردي که قصد اخاذي اينترنتي از دختر جوان شيرازي را داشت، شناسايي و دستگير شد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از پایگاه پلیس فتا ، رييس پليس فتا فارس در اين زمينه گفت: خانمي جوان با ارائه مرجوعه قضائي به اين پليس اظهار داشت فردي که عکس هاي شخصي وي را در دست دارد با ارسال ايميل هاي غير اخلاقي وي را تهديد به انتشار اين عكس ها درفضاي مجازي كرده است. سرهنگ " سيد موسي حسيني" ادامه داد: با تشکيل پرونده ماموران اقدامات خود را جهت شناسايي متهم يا متهمان آغاز کردند. وي ادامه داد: طي بررسي هاي فني و تخصصي به عمل آمده ، ماموران موفق به شناسايي و دستگيري متهم که از خويشاوندان شاکي بود، شدند. اين مقام انتظامي با بيان اينكه متهم در ابتدا منکر انجام هرگونه عمل مجرمانه اي شد اما در ادامه با ديدن مستندات به بزه انتسابي اعتراف كرد، افزود: وي با ارسال پيام هاي غير اخلاقي قصد سوء استفاده از شاکي را داشته که با اقدامات تخصصي کارشناسان پليس فتا در همان ساعات اوليه شناسايي و دستگير شد. سرهنگ "حسيني" گفت: شهروندان مي بايست از اطلاعات شخصي خود در فضاي مجازي محافظت نمايند و تبلت ، تلفن هاي هوشمند ، رايانه هاي قابل حمل ، شبکه هاي اجتماعي و رايانه هاي عمومي به هيچ عنوان مکان مناسبي براي نگهداري عکس هاي شخصي و اطلاعات محرمانه نيستند. وي هشدار داد: افراد سودجو مراقب رفتار خود باشند و بدانند كه هيچ فعل مجرمانه اي در فضاي مجازي دور از چشم تيزبين پليس نخواهد ماند .
کد خبر: ۶۱۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۸