فرزندان و نوه و نبیرههای سکینه زردکف پس از سالها دوری همدیگر را در کنارک پیدا کرده و به کانون گرم خانواده بازگشتند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس از کنارک،
سکینه زردکف در سال 1298 با محمد کشوری یکی از ماموران ژاندارمری ازدواج کرد و بعد از مدتی، همسر ش انتقالی گرفته و به شهرهای کرتی، جاسک و بندرعباس مهاجرت میکند.
خانواده سکینه، در روستای تنگ به دلیل بیسوادی و عدم ارتباط تلفنی، او را گم میکنند. سکینه نیز در اوایل زندگی بعد از تولد سه فرزند به اسمهای یوسف زردکف، خدیجه کشوری و علی کشوری در سال 1332 از دنیا میرود.
همسر سکینه به فرزندان خود وصیت میکند که مادر شما بلوچ بوده و زادگاهش شهرستان کنارک و چابهار است و تلاش کنید اقوام مادری خود را بیابید.
این سه فرزند برخلاف سفر به چابهار، به افرادی مراجعه میکردند که از روستای تنگ اطلاعی نداشتند تا اینکه علی آخرین فرزند سکینه زردکف و غلامرضا کشوری، هفته گذشته با مراجعه به ثبت احوال شهرستان جاسک، محل صدور مادرش (سکینه) را پیدا میکند.
آنها با کمک صیادان منطقه از طریق ارتباط تلفنی، فامیلهای مادری خود را پیدا میکنند.
در روز ملاقات این دو فامیل در روستای تنگ، مراسم استقبالی با حضور بزرگان و فامیل گرفته میشود و خانواده سکینه و کشوری هماکنون در منطقه دامایی بندر عباس ساکن هستند.
گفتنی است، طایفه سکینه زردکف در روستای تنگ جنگانزهی ساکن هستند.
فرزندان سکینه زردکف بعد از 90 سال جد و اقوام خود را در بلوچستان پیدا کردند.
کد خبر: ۷۹۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۲
آوای رودکوف-محیط بان دنا: چرا بعد از پنجسالونیم هنوز در زندانم. اگر محکومم مرا بکشید، اگر نه رهایم کنید. زندگیمان در این چند سال نابود شد. هرکسی خانه و زندگی ما را دید، گریهاش گرفت
کد خبر: ۷۹۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴
قضیه این بوده که فردی تلاش داشته تا برخی نمایندگان در انتخابات پیروز شوند و این پول را به رحیمی داده تا با صلاحدید خود میان نمایندگان پخش کند. متأسفانه خلأیی که در انتخابات ما وجود دارد این است که هزینههای انتخاباتی افراد هیچگاه شفاف نیست در حالیکه در بقیه کشورها سقفی برای کمک به افراد برای ورود به انتخابات وجود دارد. اما متاسفانه در قانون احزاب کشور ما نظارت بر درآمد دیده نشده و امیدواریم در قانون جدید شفافیت منابع انتخابات مشخص شود چرا که متاسفانه این نقص انتخابات است .
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی دوساعته باشگاه خبرنگاران جوان با محمد حسن غفوری فرد است:
* باشگاه خبرنگاران جوان: ابتدا معرفی از خود، سوابق کاری و میزان تحصیلاتتان داشته باشید من حسن غفوریفرد متولد ۱۳۲۲ در تهران هستم، یک مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران، سه مدرک کارشناسی ارشد از ایران، ژاپن و امریکا و دکترای فیزیک هستهای از دانشگاه کانزاس امریکا دارم. همچنین در رشتههای دو و میدانی، شنا، ورزش باستانی و اسب دوانی فعالیت داشتهام. در دوران مبارزات انقلابی، سابقه حبس و شکنجه را دارم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان استاندار خراسان، نماینده چهار دوره مجلس و پس از آن هم به عنوان وزیر نیرو، معاون رئیس جمهور و مشاور در دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی و دولت پس از آن فعالیت کرده ام. همچنین ریاست کمیته المپیک و همچنین ریاست سازمان تربیت بدنی هم از سوابق اجرایی بنده است. اکنون رئیس هیئت نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم و در حال تدریس به عنوان استاد تمام در دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) هستم. * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که به آمریکا رفتید؟
من با اخذ بورسیه به ژاپن رفتم و در آنجا در رشته مهندسی زلزله شناسی مشغول به تحصیل شدم، پس از بازگشت در اهواز به تدریس پرداختم اما به علت فعالیتهای سیاسی از دانشگاه اخراج شدم. پس از آن در سال 47 به ناچار به آمریکا رفتم و در سال 55 و پس از اخذ مدرک دکتری در رشته فیزیک هستهای به ایران بازگشتم.
** دو دوره، بدون هیچ شانسی و برای گرم کردن تنور انتخابات کاندیدای ریاستجمهوری شدم **
* باشگاه خبرنگاران جوان: شما در دو دوره به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری وارد عرصه انتخابات شدید. چه شد که به این نتیجه رسیدید که میتوانید رئیس جمهور شوید؟ من در دو دوره در سالهای 60 و 80 کاندیدای ریاست جمهوری شدم و در سال 1400 نیز کاندیدا خواهم شد! البته حضورم در هر دو دوره به پیشنهاد بزرگان و مسئولین نظام بود و شخصاً تمایلی به این مسئله نداشتم. در دوره اول پس از شهادت مرحوم شهید رجایی، فقط مقام معظم رهبری کاندیدای ریاست جمهوری بودند، در آن زمان مرحوم املشی ربانی به من گفتند که "شما باید وارد عرصه انتخابات شوید" و دلایلشان هم را مطرح کردند، دلیلی که بنده را متقاعد کرد این بود که مرحوم آیت الله املشی ربانی تاکید کردند که "اگر شما به عنوان کاندیدا وارد عرصه انتخابات شوید، خطر ترور آیت الله خامنهای کمتر خواهد شد"، از آنجا که آن موقع افرادی که کاندیدای انتخابات میشدند خطر ترورشان بالای 50 درصد بود، بنده بعنوان کاندیدا وارد عرصه شدم. * باشگاه خبرنگاران جوان: در دوره دیگر یعنی در سال 80 چرا کاندیدا شدید؟ انتخابات سال 80، دوره دوم انتخاب رئیس دولت اصلاحات بود و البته مشخص بود که وی در این دوره هم رای خواهد آورد، البته افرادی نیز کاندیدا شدند اما همه مطمئن بودند که رئیس دولت اصلاحات برای بار دوم هم رای خواهد آورد. من با خود رئیسجمهور و همچنین آیتالله هاشمی رفسنجانی مشورت کردم و هر دو از کاندیداتوری بنده استقبال کردند در نهایت من بدون هیچ شانسی و تنها برای گرم کردن تنور انتخابات در عرصه حاضر شدم.
* باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که از دولت آیتالله هاشمی کنار گذاشته شدید؟ در دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی بنده را عزل کردند و دلیلش هم این بود که عدهای در آن زمان بر علیه من جوسازی کردند و آیتالله هاشمی رفسنجانی هم نهایتاً پیشنهاد کرد که با توجه به تخصصی که داشتم به سازمان انرژی اتمی بروم اما پس از آن اتفاقات ترجیح دادم که سِمتی را در آن دولت قبول نکنم. ** نمیدانم در کجای دنیا کاندیدای مجلس را با قرعه کشی مشخص میکنند **
* باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوریفرد، شما در انتخابات مجلس نهم با علی مطهری ائتلاف کردید اما با عدم حمایت اصولگرایان مواجه شدید و عملاً در انتخابات رای نیاوردید. درباره این موضوع توضیح دهید. در انتخابات مجلس نهم و در آن لیست گروه 7+8 که هیچگاه هم کامل نشد، اسم بنده را گذاشته بودند و به همین دلیل در انتخابات شرکت کردم. اما تا آنجا که خودشان گفتند، از افرادی که مد نظر بودند 100 نفر تایید شدند و اگر مخالفتی نبود افراد را در آن لیست قرار میدادند. آقای باهنر به من گفت که "وقتی اسم تو مطرح شد، هیچ مخالفتی نبود اما با افرادی مانند علی مطهری و علی عباسپور مخالفت کردند" اما در نهایت به جای 30 نفر، 32 نفر انتخاب و اعضا مجبور شدند 2 نفر را حذف کنند و برای این کار، بین سه نفر آخر قرعهکشی شد که البته نمیدانم کجای دنیا کاندیدای مجلس را با قرعهکشی مشخص میکنند! اما در هر صورت بین بنده، سید کمال سجادی و یک فرد دیگری که کارگر بود و هیچکس او را نمیشناخت، قرعهکشی شد که آن فرد ناشناس انتخاب شد. منتهی بعداً یکی از افرادی که در لیست 30 نفره بود صلاحیتش تایید نشد و اگر طبق روال گذشته بود، باید میان 2 نفر باقیمانده، قرعهکشی میشد اما باز هم مرا کنار گذاشتند و فردی را از خارج از لیست جایگزین کردند. بعد از این ماجرا آقای نجابت را جایگزین کردند و پس از آن انتخابات وارد مرحله دوم شد. در این دوره، دو لیست 7+8 و همچنین جبهه پایداری در عرصه رقابت بودند و بنده، علی مطهری و علی عباسپور کاندیداهای مستقل بودیم. در مرحله اول که 5 نفر انتخاب شده بودند و حالا باید 25 نفر بعدی انتخاب میشدند، گروه پایداری 25 نفر خود را اعلام کرد اما گروه 7+8، 23 نفر بودند که در اینجا کار بسیار عجیبی انجام دادند و از لیست رقیب دو نفر را جایگزین کردند. لذا در حالی که گروه 7+8 میتوانستند با 23نفر شانس خود را افزایش دهد، برای اینکه من در لیست قرار نگیرم از لیست رقیب فرد جایگزین من کردند.
* باشگاه خبرنگاران جوان: چرا در آن زمان به این نتیجه رسیدند که غفوری فرد نباید باشد؟ ظاهرا در آن زمان کسانی که در لیست 7+8 بودند در گروه پایداری نیز حضور داشتند و فشار آوردند که دو نفر باقیمانده نیز از گروه پایداری باشد، به نظر من دنیا باید یاد بگیرد که از لیست رقیب نیز می تواند در فعالیت های انتخاباتی استفاده کند!
** احمدینژاد معتقد بود مستقلا در انتخابات رای آورده و فعالیت خانه احزاب را متوقف کرد **
* باشگاه خبرنگاران جوان: پس از سوابق سیاسی و انتخاباتی جنابعالی، به بحث خانه احزاب و فعالیتهای این خانه می رسیم. شما بهعنوان رئیس خانه احزاب، فعالیت این خانه را در روند فعالیت سیاسی کشور چگونه میبینید؟ آیا خانه احزاب نهادی ویترینی خواهد بود یا فعال؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید سابقهای از خانه احزاب گفته شود. خانه احزاب در سال 1379 در دوره دولت اصلاحات تأسیس شد و دلیلش هم تنشهای شدیدی بود که میان احزاب بوجود آمده بود چرا که در این دولت احزاب رشد چشمگیری کردند و از همین رو تنش شدیدی بینشان ایجاد شد. طی چند جلسه که با موسوی لاری وزیر کشور وقت داشتیم، وی خواست که گروههای سیاسی جو سیاسی کشور را آرام کنند لذا قرار شد یک نهاد و تشکلی تشکیل شود تا اختلافات میان احزاب فروکش کند. در دوره فعالیت خانه احزاب اقدامات بسیار خوبی مانند تدوین منشور وفاق، تشکیل شورای داوری و اختصاص بودجه به احزاب انجام شد؛ اختصاص بودجه اقدامی بسیار مهم و نشان دهنده اهمیت نظام به احزاب سیاسی کشور بود اما متأسفانه این فعالیتها در دولت احمدینژاد متوقف شد چرا که رئیس دولتهای نهم و دهم معتقد بود که هیچ حزبی وی را همراهی نکرده و مستقلا در انتخابات رای آورده است. در حالی که حزب مؤتلفه و اصولگرایان کمک شایانی به احمدینژاد کردند ولی وی این اعتقاد را نداشت و متأسفانه فعالیت خانه احزاب در دوره ریاست جمهوریاش به طور کامل متوقف شد. * باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان رئیس خانه احزاب، فعالیت این نهاد در دوره جدید را چگونه میبینید؟
بعد از روی کار آمدن حسن روحانی، دولت جدید با تلاشهای بسیار خواهان فعالیت خانه احزاب شد، البته این نهاد با شاکله قدیمی قابل تجدید نبود چرا که در دوره گذشته تنها دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب در خانه احزاب حضور داشتند که هرکدام به نوعی سعی در خارج کردن رقیب از جریان سیاسی کشور داشت اما در این دوره با جلسات زیادی که با وزارت کشور برگزار کردیم به یک فرمول جدید شامل سه جریان اصولگرایی، اصلاحطلبی و مستقلین رسیدیم که تاکنون هم اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است.
* باشگاه خبرنگاران جوان: در یک جمله دلیل اصرار بر لزوم فعالیت خانه احزاب چیست؟
اصرار به فعالیت خانه احزاب، به دلیل کمک به تحزب و حزبگرایی در جریان سیاسی کشور است چرا که متاسفانه هنوز مردم ما به کارکرد احزاب اعتقادی ندارند. ** باید بر ورود پولهای تمیز و کثیف در انتخابات نظارت شود **
* باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری فرد، از نگاه شما آیا ورود احتمالی پولهای کثیف به انتخابات رصد میشود؟ اولا که بنده بحثی بالاتر از این مسئله را مطرح کردم و حتی گفتم که پولهای تمیز هم باید نظارت شود، اگر فردی 10 میلیارد داشته باشد و در انتخابات مصرف کند در صورتی که حلال هم باشد آنچه مسلم است اینکه باید دخل و خرج افراد در انتخابات مشخص باشد، اما در مورد خانه احزاب باید گفت که خانه احزاب جایگاه رسمی برای نظردهی و نظارت بر این موضوع نیست و همین امر قطعا ضعف قانون انتخابات است که باید اصلاح شود البته بعید میدانم قانون احزاب جدید به انتخابات این دوره مجلس برسد اما در انتخابات آینده قطعا از آن استفاده خواهد شد. ** رئیس جمهور هم نمیتواند در مورد احراز صلاحیت افراد اظهار نظر کند **
* باشگاه خبرنگاران جوان: شما در مصاحبهای گفته بودید که خانه احزاب با شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیت افراد مذاکره خواهد کرد. آیا اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است؟
طبق قانون اساسی، نظارت بر انتخابات و تایی یا رد صلاحیت کاندیداها فقط و فقط وظیفه شورای نگهبان است و هیچ مرجع دیگری این جایگاه را ندارد اما ممکن است شورای نگهبان از خانه احزاب به عنوان بازوی نظارتی استفاده کند، این خانه نیز اعلام آمادگی کرده که اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شورای نگهبان قرار دهد. نکته مهم این است که هیچ مقام و مسئولی حتی رئیس جمهور نمیتواند در این مورد اظهار نظر کند و اگر شورای نگهبان فردی را رد یا تأیید صلاحیت کرد، هیچ مرجعی نمیتواند این مسئله را نفی کند، البته خانه احزاب ملاقاتی با مسئولان نظام و همچنین شورای نگهبان در مورد انتخابات و احراز صلاحیتها خواهد داشت.
** اگر تحریمها برچیده نشود، برجام دستاورد مثبتی نیست **
* باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری فرد به عنوان یک کارشناس سیاسی، برجام را چگونه میبینید؟ آیا نقاط مثبت آن بارزتر است یا نقاط منفی؟ نمیتوان به صورت کلی قضیه برجام را مثبت یا منفی ارزیابی کرد و باید نقاط مثبت و ضعف آن را برشمرد. نقاط مثبت سند برجام این است که 6 کشور بزرگ دنیا در یک طرف میز و طرف دیگر جمهوری اسلامی بود که این نقطه مثبتی است که کمتر به آن توجه شده یعنی دنیا به این نتیجه رسید که مقابله با ایران سودی نخواهد داشت . آنها تمام نیروهای خود را آوردند تا با ایران مذاکره کنند و این نشاندهنده عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. پس از توافق وین گفته شد که جان کری خطاب به اوباما رئیس جمهور آمریکا گفته که " آمریکا در این 8 سال ریاست جمهوری هیچ دستاوردی در منطقه خاورمیانه نداشته و برجام اولین دستاورد آمریکاست" که این امر نقطه مثبتی است، از بُعد دیگر غربی ها برای اولین بار ایران را صاحب حق هستهای شناختند، البته ما نیازی به دادن حق غنیسازی نداریم، اما در هر صورت حق هستهای ایران به رسمیت شناخته شد و بر همین اساس در آینده در روابط ایران با دنیا آرامش نسبی را شاهد خواهیم بود، آن همه درگیریهایی که هم احمدینژاد در عرصه بینالمللی و سیاست خارجی به وجود آورده بود کاهش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر کشور دارای یک آرامش نسبی است اما باید ببینیم که تحریمها برداشته خواهد شد یا خیر؛ اگر تحریمها رفع شود، نسلهای بعد به راحتی زندگی خواهند کرد، اما اگر احیانا تحریمها برچیده نشود، برجام اصلا دستاورد مثبتی نیست در نهایت باید منتظر ماند و دید آیا برجام به درستی اجرا خواهد شد یا خیر.
* باشگاه خبرنگاران جوان: فضای داخلی کشور در دوران پسابرجام را چگونه میبینید؟ به نظر من آرامش و آسایش داخلی کشور بیشتر خواهد شد البته اگر به دنبال توسعه سیاسی و اقتصادی هستیم، باید امنیت سیاسی، سرمایهگذاری و فکری به وجود آید که قطعا برجام می تواند نقطه عطفی در تاریخ ایران باشد. ** طیف نزدیک به دولت مهمترین جریان در انتخابات پیش رو هستند **
* باشگاه خبرنگاران جوان: فضای انتخابات مجلس آینده با توجه به اجرای برجام و اینکه دولت خود را پیروز این میدان میداند را چگونه میبینید؟
اکنون دو جناح اصلی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاحطلبان در حال تلاش برای رسیدن به یک لیست واحد هستند اما طیف نزدیک به دولت، مهمترین جریان در انتخابات پیش رو است چرا که دستاوردهای احتمالی برجام، آرامش فضای داخلی کشور و پایین آمدن تورم 40 درصدی و رسیدن به 15 درصد، جزء دستاوردهای دولت است و میتواند کمک بزرگی به طرفداران آن کند.
* باشگاه خبرنگاران جوان: پس انتخابات آینده را به نوعی به نفع دولت میدانید؟
به نظر میرسد بعد از اجرای برجام و در صورتی که تحریمها برداشته شود و توافقات انجام شده به نتیجه برسد قطعا برجام برگ برنده دولت در انتخابات مجلس آینده خواهد بود.
* باشگاه خبرنگاران جوان: فضای مجلس آینده را چگونه پیشبینی میکنید و اکثریت را با کدام جریان سیاسی میبینید؟
پیشبینی من این است که اکثریت مجلس دهم در اختیار اصولگرایان خواهد بود اما شاید طرح این موضوع کمی زود به نظر برسد چرا که باید منتظر ماند تا ببینیم مردم در دقیقه 90 کدام جریان و گزینه را انتخاب خواهند کرد، تجربه نشان داده که پیشبینیها گاهی درست نبوده است.
* باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیت اصولگرایان در انتخابات آینده چگونه خواهد بود؟ اتفاقات مهمی در این جریان افتاده است؛ 3 گروه مؤتلفه، پایداری و ایثارگران اقدامات اولیه را انجام دادهاند که امیدواریم به نتیجه برسیم. هرچند که اختلاف نظرهایی میان اصولگرایان وجود دارد اما این اختلافات در جایی که مصالح اصولگرایان ایجاب کند حل خواهد شد و قطعا همه خواهان یک مجلس اصولگرا هستند.
** ناطق به هیچ عنوان در انتخابات شرکت نخواهد کرد **
* باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیتهای انتخاباتی علی لاریجانی رئیس مجلس نهم را چگونه میبینید؟ آیا وی با طیف نزدیک به دولت ائتلاف خواهد کرد؟ طیف نزدیک به دولت طیف وسیعی است؛ از اصولگرایان و اعضای مؤتلفه تا دیگر جریانها و اصلاحطلبان شامل این طیف می شوند اما آن چیزی که قطعی است این است که لاریجانی با اصولگرایان در انتخابات شرکت خواهد کرد. در چند وقت اخیر صحبتهایی از حضور حجتالاسلام ناطق نوری در انتخابات مطرح شده که آیا وی در انتخابات شرکت خواهد کرد یا نه، من تاکید می کنم که ناطق تحت هیچ شرایطی وارد انتخابات نخواهد شد، در ملاقاتی که اخیرا من با ناطق داشتم وی تأکید کرد که به هیچ وجه در انتخابات شرکت نخواهد کرد ولی اگر تکلیفی از سوی مقام معظم رهبری بر عهدهاش گذاشته شود، بحثی متفاوت است اما مسلماً ناطق در انتخابات شرکت نمیکند. وی با همه گروهها از چپ و راست ارتباط دارد اما اینکه بخواهد گروه یا لیستی را در انتخابات تأیید کند اینگونه نخواهد بود.
* باشگاه خبرنگاران جوان: خبرهایی از حضور سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان مطرح است، تا چه حد احتمال این امر وجود دارد ؟ به احتمال فراوان سید حسن خمینی در انتخابات شرکت خواهد کرد البته هیچ گروه و جریانی حق مصادره وی به نفع جریان خود را ندارد چرا که سید حسن خمینی نوه حضرت امام(ره) است و بنده فکر میکنم تمایلش مانند تمایل حضرت امام(ره) اصولگرایی است و من وی را فردی اصولگرا میدانم.
* باشگاه خبرنگاران جوان: به دو دولت قبل بپردازیم. احمدینژاد در دو دوره رئیس جمهور کشور بود. چه شد که وی انتخاب شد؟ آیا در جریان اصولگرایی فردی برای جایگزینی وی و معرفی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری نبود؟ دو دوره ریاست جمهوری احمدینژاد بسیار متفاوت بود؛ در دوره اول انتخابات هیچکس شانسی برای احمدینژاد قائل نبود چراکه وی جزء نفرات آخر انتخابات بود اما اتفاقاتی مانند سخنرانی اش به زبان آذری تأثیر بسیاری در آرا داشت. در نهایت احمدی نژاد به انتخابات دور دوم رسید و کسانی که در دور اول از آیتالله هاشمی رفسنجانی حمایت کرده بودند، پشیمان شدند و از رای خود بازگشتند.
* باشگاه خبرنگاران جوان: چرا اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت کردند؟
در دوره دوم ریاست جمهوری احمدینژاد این احتمال که وی رای خواهد آورد بسیار قوی بود، اصولگرایان در هر دو دوره احمدینژاد را فردی اصولگرا میدانستند علیرغم اینکه نسبت به برخی انتصابات وی انتقاد داشتند لذا در هر دو دوره احمدینژاد بسیار مدیون اصولگرایان بوده است. ** احمدی نژاد جز خودش هیچکس را اصولگرا نمیدانست **
* باشگاه خبرنگاران جوان: اما احمدینژاد خود را مستقل از اصولگرایان میدانست!
احمدی نژاد جز خودش هیچکس را اصولگرا نمیدانست! اطرافیانش هم شعار میدادند "احمدی نژاد رجایی ثانی است" و "دولت 75 میلیونی" اما بعدها مشخص شد دانشگاه علم و صنعت، استانداری اردبیل و شهرداری تهران، 75 میلیون جمعیت دارند! چراکه تمام انتصابات وی از این سه نهاد بود. به قول مرحوم عسگراولادی، دایره اصولگرایی احمدینژاد بسیار محدود و دایره اصولگرایی آیتالله هاشمی بسیار گسترده است. ** جریان انحرافی، کمر دولت قبل را شکست! **
* باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که احمدینژاد به سمت اختلاف و به نوعی سر ناسازگاری با اصولگرایان گذاشت؟
بزرگترین اختلاف اصولگرایان با احمدینژاد بحث انتصابات و خصوصا فرد مشایی بود، باید گفت که عملاً مسئله انحراف کمر دولت احمدینژاد را شکست و بعد از آن حمایت بسیاری از گروهها و افراد و حامیان وی به سکوت یا مخالفت با او انجامید.
** رحیمی یک ریال هم برای خودش خرج نکرده است **
* باشگاه خبرنگاران جوان: پس از پایان کار دولت دهم مفاسد اقتصادی و جرائم افرادی مانند رحیمی معاون اول رئیس جمهور، بقایی معاون اجرایی رئیس جمهور، فساد 3 هزار میلیاردی و بابک زنجانی برملا شد اینها در حالی است که احمدینژاد دولتش را پاکترین دولت پس از انقلاب میدانست
معتقدم با شعار پاکترین، قویترین و... نمیتوان کاری از پیش برد، اما من شخصا احمدینژاد را فردی پاک میدانم و معتقدم که فسادهایی که در دوران وی بوجود آمد معدود بودند که دو مورد آنها در حال محاکمه هستند. البته من قصد دفاع از دولت گذشته را ندارم اما اگر با دولتی مخالف هستیم نباید کلیت نظام را زیر سوال ببریم، چرا که 8 سال دولتهای نهم و دهم، یک چهارم عمر نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و باید توجه داشت که در آن دوره شدیدترین تحریمها علیه کشور ما وضع شد و فساد هم غالبا در شرایط تحریم بوجود میآید. اما راجع به رحیمی باید بگویم که وی یک ریال برای خود خرج نکرده و حتی همسر او در بستر بیماری بود و رحیمی نتوانست همسر ش را معالجه کند؛ من از شرایط بسیار سخت زندگی رحیمی مطلعم.
* باشگاه خبرنگاران جوان: پس چه شد که رحیمی بازداشت شد؟
قضیه این بوده که فردی تلاش داشته تا برخی نمایندگان در انتخابات پیروز شوند و این پول را به رحیمی داده تا با صلاحدید خود میان نمایندگان پخش کند. متأسفانه خلأیی که در انتخابات ما وجود دارد این است که هزینههای انتخاباتی افراد هیچگاه شفاف نیست در حالیکه در بقیه کشورها سقفی برای کمک به افراد برای ورود به انتخابات وجود دارد. اما متاسفانه در قانون احزاب کشور ما نظارت بر درآمد دیده نشده و امیدواریم در قانون جدید شفافیت منابع انتخابات مشخص شود چرا که متاسفانه این نقص انتخابات است .
البته بنده حامی دولت احمدینژاد نیستم، اما نباید به نظام جمهوری اسلامی ایران طوری نگاه کرد که گویی در 8 سال قبل "بخور بخور" بوده ، من در حالیکه با برخی اقدامات احمدینژاد مخالف هستم اما تاکید دارم که نباید به نظام تهمت زده شود. اینکه معاون اول رئیس جمهور به دلیل ارتکاب جرمی زندانی میشود نشاندهنده وجود یک سیستم قضایی قاطع و کارآمد در نظام است. ضمنا خود احمدینژاد هم در دادگاه پرونده دارد و ممکن است دستگاه قضایی وی را احضار کند. من شخصا نه بقایی و نه بابک زنجانی را نمیشناسم و بابک زنجانی را نمیخواهم که بشناسم.
* باشگاه خبرنگاران جوان: گفتید که مفاسد و جرائم رخ داده در دولت قبل معدود بوده و گفتید که بابک زنجانی و بقایی را نمیشناسید اما آیا میتوان ماثرات منفی جرائم این افراد بر اقتصاد و جامعه را نادیده گرفت ؟ بابک زنجانی و فساد 3 هزار میلیاردی ضربه سنگینی به کشور زده و باعث بوجود آمدن نوعی دیالوگ در عرصه اجتماعی شدند تا جایی که حتی وقتی من به دانشجو میگفتم چرا درس نمیخوانید در جواب میگفتند که "به فرض درس بخوانیم و مانند شما پرفسورشویم، آخر آن چه می شود؟! یک فرد 3 هزار میلیارد را یکجا قورت داده" و این اتفاقات باعث شد که بازخورد اجتماعی وحشتناکی بوجود آید. اما اگر دستگاه قضا مقتدر باشد قطعا نظام بیمه خواهد شد.
اینکه پول نفت توسط دولت به فردی داده شود، کار بسیار وحشتناکی است، چطور فردی که راننده یک مدیر دولتی بوده توانسته تا این میزان ثروت جمع کند؟! در حالیکه بنده با همه سابقه وزارت و مناصب دولتی تا سالها خانه نداشتم.
من نگفتم اتفاقاتی که در دولت قبل افتاده مهم نبوده بلکه وقتی افرادی مانند رحیمی زندانی میشوند نشان دهنده ضعف و شکاف در دولت است و دستگاه قضا باید سریعتر به جرایم چنین افرادی رسیدگی کند یعنی اگر فردی در هر پست و مقامی مرتکب جرمی شد، همان زمان باید محاکمه شود.
** احمدینژاد و طرفدارانش در تهران فعال هستند **
* باشگاه خبرنگاران جوان: تحرکات انتخاباتی طیف نزدیک به احمدینژاد در چند وقت اخیر دیده شده، آیا احمدینژاد برنامهای برای انتخابات امسال و یا انتخابات های بعدی خواهد داشت؟ هر فردی که وارد عرصه سیاست میشود به آن معتاد خواهد شد و به این راحتی نمیتواند از سیاست دل بکَند، اما تجربه نشان داده اگر فردی پس از دو دوره ریاست جمهوری مجددا کاندیدای ریاست جمهوری شود، موفق نخواهد بود. اینکه احمدینژاد و طرفدارانش در تهران فعال هستند، به خصوص برای انتخابات مجلس امری مسلم است و جلسات مختلفی برای حضور در انتخابات برگزار میکنند، اما حضور احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری بعد را بعید میدانم چرا که اگر هم شرکت کند، شانسی نخواهد داشت. * باشگاه خبرنگاران جوان: نقل قولی از حسین شریعتمداری وجود دارد مبنی بر اینکه احمدینژاد وقتی منحرف شد که به سمت اصلاحطلبان رفت، این اظهارنظر را چگونه میبینید؟
بعید میدانم که احمدینژاد به سمت اصلاحطلبان رفته باشد اما زمانی که به سمت مشائی رفت، بسیاری از نزدیکان خود را از دست داد. ضمناً اصلاحطلبان هم هیچ علاقهای به احمدینژاد ندارند و در مقابل از افراد معتدلی مانند ناطق نوری استقبال میکنند تا جاییکه اگر وی کوچکترین سیگنالی به جریان اصلاح طلبی بدهد، قطعا اصلاحطلبان با آغوش باز وی را خواهند پذیرفت، در حالیکه هیچگاه این اتفاق نخواهد افتاد و ناطق به سمت این جریان نخواهد رفت. * باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان سوال آخر، در یک جمله نظرتان را درباره این اسامی بگویید.
آیتالله هاشمی رفسنجانی: مردی برای همه تاریخ
احمدی نژاد: رئیس جمهور بلند پرواز
حسن غفوری فرد: یک کارگرزاده که اتفاقی وزیر شد
مرحوم عسگراولادی: استاد مؤتلفه
محسن رضایی: قهرمان ملی
علی لاریجانی: رئیس جمهور آینده
سید حسن خمینی: یادگار امام (ره)
کد خبر: ۷۸۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
هر دختری در سنین جوانی حضور خواستگاران را در منزل تجربه می کند و با همفکری خانواده به یکی از خواستگاران پاسخ مثبت داده و به خانه بخت می رود. در این میان خواستگارانی هستندکه هیچ گاه مورد مناسبی برای ازدواج محسوب نمی شوند . دختران و والدین آنها باید دقت عمل لازم را داشته باشند تا در دام زندگی نا آرام و سخت گرفتار نشوند . به بیان دیگر، مسیری صحیح برای انتخاب همسر آینده را طی نمایند تا به بهترین و ایده آل ترین مورد پاسخ مثبت دهند.
ازدواج با پدر بزرگرعایت فاصله سنی میان زوجین بسیار مهم است. شاید خواستگار مورد نظر دارای خصوصیات برجسته باشد اما اگر اختلاف سنی به میزانی است که می توان گفت زوجین از دو نسل متفاوت هستند، قطعا در آینده اختلاف دیدگاه ها بیشتر خود را نشان خواهد داد و مسیر زندگی را ناهموار خواهد ساخت.
اختلاف مذهبی و فرهنگی را جدی بگیریدازدواج کردن با فرهنگ متفاوت و باور های مذهبی مغایر با یکدیگر زوجین را به سوی کشمکش های دائمی برای حل این اختلافات سوق خواهد داد . به هر حال هر یک از طرفین تمام تلاش خود را خواهند کرد تا همسر ش را تا جایی که می تواند با خود همسو نماید. که این امر زندگی فرسایشی را برای آنها به همراه خواهد داشت.
معتادی در لباس دامادیافراد معتاد به علت مصرف مواد مخدر دچار مشکلات روان شناختی زیادی هستند. از جمله بی مسئولیتی ، پر خاشگری ، بد دهنی و پر حرفی ، کاهش فعالیت و بسیاری دیگر از مشکلات جسمی و روحی . حال خواستگاری با این شرایط با داشتن سایر ویژگی های مناسب مانند پول و تحصیلات آیا می تواند فرد مناسبی برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده باشد.
کودکی نابالغهستند پسرانی که به دوران جوانی و حتی میانسالی قدم گذاشته اند، ولی هنوز از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند. اینگونه از افراد غالباً در دوران کودکی به شدت به یکی از والدین خود وابسته اند و پس از ازدواج نیز در پی آن هستند که همسر شان نقش یک والد مهربان را برای آنها ایفا کند این گونه افراد هدف خاصی را برای زندگی دنبال نمی کنند و به دنبال کسی می گردند که مسیر زندگی را برای آنها مشخص کرد و مسئولیت ها را بر عهده گیرد.
خانواده آزارگروقتی که ازدواج می کنیم در واقع با یک فرد ازدواج نمی کنیم بلکه با یک خانواده وصلت می کنیم. خانواده ها نقش مهمی را در روابط زناشویی فرزندانشان ایفا می کنند . حال اگر خانواده یک فرد روحیه آزارگری داشته باشند و حریم های زندگی فرزندشان را رعایت ننمایند ، در زندگی آنها دخالت نمایند و پسر هم نتواند جلوی دخالت ها و آزار های خانواده اش بایستد، تصور کنید زندگی این زن و شوهر به کجا ختم خواهد شد.
خاطرات گذشته افرادی که نتوانسته اند روابط پیشین خود را کاملاً از ذهن و روان خود دور سازند یکی از نامناسب ترین گزینه ها برای ازدواج محسوب می شوند. این گونه افراد در زندگی جدید خود دائماً در حال مقایسه و یاد آوری خاطرات گذشته خود هستند. این مسئله از لحاظ روانی هم خود فرد را دچار آسیب می نماید و هم همسر ش را دچار یأس و سرخوردگی خواهد نمود.
خودشیفته و مغرورمردی که خود را از همه بالاتر می داند و به دیگران با دیده تحقیر می نگرد و همیشه احساس می کند حق با اوست، موردی خطرناک برای ازدواج است. شاید در نگاه اول مردی با اعتماد به نفس به نظر برسد و این مسئله برای دختران جذاب باشد. اما اینگونه از مردان شخصیت و اعتماد به نفس را در همسر انشان می کشند. حتی اگر زندگی اینگونه از زوج ها به جدایی نکشد، در این زندگی زن هیچ نقش ویژه ای در آن نخواهد داشت.
مردان رفیق بازمردانی که بیشتر اوقات فراغت خود را با دوستان خود سپری می کنند و ترجیح می دهند لحظات حساس زندگی شان را به جای بودن در کنار همسر انشان در کنار دوستانشان باشند، زندگی را برای همسر انشان سخت می کنند. این گونه زنان در بیشتر اوقات روز تنها هستند و لحظاتی که نیاز به حضور همسر شان دارند را به تنهایی سپری می کنند و در بیشتر مواقع افسردگی و تنهایی است که با این زنان هم نشین است.
همانطور که گفته شد زندگی با این مردانی که گفته شد، قطعا خوشبختی را با خود به همراه نخواهد آورد و زندگی را تبدیل به کابوسی وحشتناک خواهد کرد . و نکته حائز اهمیت این است که تشخیص بسیاری از مشکلات که در ضمیر یک فرد وجود دارد به این آسانی ها نیست و به همین دلیل مشاوره و تحقیق در هنگام ازدواج می تواند کمک شایانی به خانواده ها نماید.
منبع: کلید راز
کد خبر: ۷۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
سپیده دانایی :ترید در ازدواج میتواند ناشی از علل گوناگون و تحتتأثیر عوامل شخصیتی و اجتماعی گوناگون باشد. در این نوشتار به بعضی از این عوامل اشاره شده است باشد. در این نوشتار به بعضی از این عوامل اشاره شده است.
رشد نایافتگی
برای اینکه کسی اقدام به ازدواج کند، باید شرایطی را داشته باشد و به رشد جسمی و روان شناختی رسیده باشد. در طول دوره کودکی و نوجوانی اگر افراد مراحل تحول را بهخوبی بگذرانند، به توانمندیهایی میرسند. از جملة این توانمندیها و ویژگیها، رسیدن به استقلال، هویتیافتگی و صمیمیت است. ممکن است برخی افراد با اینکه به سن مناسب ازدواج رسیدهاند، اما هنوز به استقلال نرسیده و هویت نیافته باشند و نتوانند با دیگران صمیمیت لازم را داشته باشند. این ویژگیها، جنبهها و مراتب مختلفی دارند و نسبی هستند. بنابراین بعضی افراد ممکن است زودتر از دیگران به استقلال، هویت و صمیمیت برسند. اگرچه ویژگیهایی همچون استقلال برای شروع زندگی لازم است، اما خود ازدواج نیز میتواند موجب رشد و تکمیل این ویژگیها شود. گاهی رشدنایافتگی موجب میشود فرد نتواند حداقل شرایط اقتصادی لازم برای ازدواج را فراهم کند. گاهی فرد از نظر دیگران مشکل حادی ندارد، اما خود او احساس توانمندی نمیکند و این موجب میشود در مورد تشکیل خانواده و اداره زندگی تردید کند.
وابستگی افراطی به والدین، دوستان و گروه
نیازهای فرد با ازدواج برآورده میشود. برخی از این نیازها عاطفی و برخی دیگر جسمانی هستند. بعضی مواقع وابستگی عاطفی شدید به والدین یا دوستان میتواند موجب شود تا فرد کمتر احساس نیاز بکند و مشغولیت عاطفی موجب فقدان احساس نیاز به ازدواج شود یا این ازدواج را کمرنگ کنند.
تجربه شکست عاطفی
در بعضی افراد، سابقه شکست عاطفی موجب نگرانی و تردید میشود و از اینکه دچار شکست مجدد شوند، از مواجهه با موقعیت ازدواج دوری میکنند.
کمالگرایی افراطی
افرادی هم هستند که به دلیل کمالگرایی افراطی در ازدواج تعلل و تردید میکنند، این دسته از افراد ویژگیهایی را در فرد مقابل جستوجو میکنند که خیلی افراطی است و به این ترتیب، فردی را که شایسته همسر ی آنها باشد هیچگاه پیدا نمیکنند.
مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی
مشکلات اقتصادی و اجتماعی از عواملی است که میتواند موجب تردید و تأخیر در ازدواج شود. فردی که از اداره همسر خود از نظر اقتصادی، شغل و درآمد اطمینان نسبی داشته باشد، برای ازدواج کمتر دچار تردید خواهد بود. در شرایط بحران اقتصادی، جوانان به سختی میتوانند شغل با درآمد مناسب به دست آورند و نداشتن شغل و درآمد میتواند موجب تردید در تشکیل زندگی شود.
مشکلات خانوادگی
جوانانی هستند که به دلیل بیماری یا معلولیت یکی از والدین یا عضوی از خانواده، سرپرستی خانواده یا مراقبت از والدین یا عضو بیمار خانواده را عهده دار میشوند و این مسئولیت در آنها موجب تأخیر و تردید در ازدواج میشود.
نداشتن فلسفه روشن زندگی
فردی که فلسفه روشنی در زندگی خود ندارد و به هویت درستی دست نیافته، ممکن است نتواند با مشکلات زندگی درست کنار بیاید و در امر ازدواج با تردید مواجه باشد.
راههای غلبه بر تردید
در درمان مشکلات و اختلالات روانی و مشاوره، روان درمانگران و مشاوران تلاش میکنند در مراجع تحول ایجاد کنند و او را به سوی کمال سوق دهند. درمانگر یا مشاور تلاش میکند فرد را از الگوهای نابهنجار دور کرده و به سمت الگوهای بهنجار سوق دهد.
پیامدهای تردید در ازدواج
یکی از اصلیترین نتایج ازدواج، دستیابی به آرامش است. اگرچه فرد پس از تشکیل زندگی مشترک با مشکلات و استرسهای زیادی مواجه است، اما با وجود این مشکلات، به آرامش میرسد. فرد با ازدواج علاوه بر اینکه راه مناسبی برای رفع نیازهای خود مییابد، به سمت تعالی و رشد نیز گام بر میدارد. در نهایت میتوان گفت که رشد خوب موجب ازدواج خوب میشود و ازدواج خوب هم موجب رشد و تعالی میشــود.
کد خبر: ۷۷۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمیشود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن میطلبد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ،
متخصصان علم ژنتیک معتقدند با جلوگیری از ازدواجهای فامیلی میتوان از بروز بیش از 50 درصد معلولیتها پیشگیری کرد. از طرفی این نوع ازدواج در بین جوامع شرقی بویژه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا رواج دارد. این موضوع به چالشی اجتماعی در برخی از این کشورها بدل شده است. آیا مختصات اجتماعی کشور ما اجازه مهار موج ازدواج های فامیلی را میدهد؟
برای پاسخ به این سؤالات جامعه شناختی گفتوگویی با حسین عبدالملکی جامعهشناس انجام شده است:
با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟
ازدواج فامیلی در بستری از روابط اجتماعی و در قالبی شکل یافته و با برخی ویژگیهای فرهنگی به آن معنا بخشیده میشود. بنابراین، برای درک چند و چون ازدواج فامیلی در ایران و نیز چرایی ازدیاد آن، باید به مداقه در عرصه روابط اجتماعی موجود در کشور و ملاحظات اجتماعی مربوط به آن، بهعنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ویژگیهای فرهنگی که به آن معنا میبخشند، بپردازیم.
به طورکلی الگوهای مختلفی در نحوه گزینش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فامیلی یا خویشاوندی گونهای دیرپا از ازدواج است که آن را ذیل الگوی درون همسر ی (انتخاب همسر از درون گروه، قشر یا منطقه جغرافیایی خاص) طبقهبندی میکنند. این نوع ازدواج بهسبب محدودیت در ارتباطات و کوچک بودن شبکههای اجتماعی، قدرت شبکههای خویشاوندی، حفظ محدوده خانوادگی و قبیلهای، کسب حمایت اجتماعی طایفه و قبیله، برخی ملاحظات اقتصادی مانند حفظ مال و اموال موروثی، حفظ سرمایه وکسب و پیشه پدری و همچنین برخی ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر که از جامعهای تا جامعه دیگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، افزایش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعی، تنوعیابی علایق و نگرشها بتدریج از رواج آن –البته با شدت و ضعفهای متفاوت- کاسته شده است.
اما مسأله اینجاست که با وجود تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هنوز هم ازدواج فامیلی سهم مهمی در نوع همسر گزینی در جامعه ایرانی دارد که البته این امر تا حدی در کشورهای منطقه خاورمیانه، جنوب و جنوب شرقی آسیا دیده میشود. یکی از مؤلفه های مهم در این زمینه شبکههای خویشاوندی است. از دیرباز شبکه خویشاوندی نقش مهمی را در کلیت زندگی هر یک از افراد جامعه بازی میکرد که در جامعه ما با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان و تسریع روزافزون آنها بهعلت شکل نگرفتن ساختهای قدرتمند جایگزین، هنوز هم جایگاه شبکههای خویشاوندی در بسیاری موارد و آن هم بیشتر در شهرهای کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جایگاه الگوی ازدواج فامیلی نقش مهمی را ایفا میکند. از سوی دیگر، با توجه به جایگاه مهم شبکه خویشاوندی در مناسبات اجتماعی بویژه در شهرهای کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فامیلی امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان را نیز به همراه دارد. همچنین، فراوانی قابل توجه الگوی ازدواج فامیلی میتواند ناشی از پایین بودن اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزینش همسر به علت اعتماد بیشتر به نزدیکان از یکسو و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سایر افرادی که در دایره همسر گزینی وی قرار میگیرند به ازدواج فامیلی یا خویشاوندی روی میآورد.
در این میان، ملاحظات و مقولههایی چون استحکام روابط خانوادگی، تقلیل مشکلات و همنوایی در تشریفات و مقدمات ازدواج در بین دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادی و نیز بیکاری یا درآمد پایین برخی جوانان و هزینههای سرسامآور ازدواج نقش این عامل را برجسته میسازد- استحکام بیشتر زندگی بهدلیل وجود روابط اجتماعی چند وجهی، مکانیزمهای حمایتی و همگونیهای ارزشی-فرهنگی و کاهش امکان طلاق از جمله عواملی است که میتواند در گزینش الگوی ازدواج فامیلی بسیار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ویژگیهای فرهنگی نیز در بالا بودن درصد ازدواج فامیلی در کشور نقش دارند.
چه دید فرهنگی نسبت به ازدواج فامیلی در جامعه نفوذ دارد؟
از بُعد فرهنگی، وقتی ضربالمثلها، آداب و رسوم و باورهای عامیانه جامعهای را مطالعه کنید، به صورت خودکار چیزهایی که در جامعه پسندیده یا ناپسند است، مشخص میشود. مثل همین که میگویند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمانها بسته شده» یا در هنجارهای اجتماعیمان میبینیم، مثلاً «دختر زیبایی در فامیل وجود دارد، مادربزرگ میگوید حیف نیست ما دخترمان را به غریبه بدهیم»، یعنی به دختر مانند یک دارایی نگاه میشود. حتی در بسیاری موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چندانی مابین دو طرف وجود ندارد، اما به علت فشارهای اعمال شده از سوی شبکه خویشاوندی و استمرار آن، ازدواج انجام میشود، یا در باوری مرسوم این اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فامیل مانده چرا از غریبه دختر بگیریم».
مقولهای دیگر که در ازدواج فامیلی و میزان گرایش به آن قابل طرح است، مقوله قومیت است. به نحوی که بنابر پژوهشهای انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در میان فامیل و خویشاوندان صورت گرفته در حالی که به شکلی کاملاً معکوس در قوم گیلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فامیلی یا خویشاوندی قرار نمیگیرد. این میزان – سهم ازدواج فامیلی- در میان قوم کرد تقریباً بینابین بوده و 50 درصد ازدواجها را ازدواج فامیلی تشکیل میدهد که این دامنه تغییر در میان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزشهای فرهنگی موجود در هر یک از آنهاست. در واقع، مجموعه این باورها، ارزشها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشی به ازدواج فامیلی نقش مهمی ایفا میکنند و در موازات ملاحظات اجتماعی که ذکر شد به عنوان مکمل و تعیین کنندهای تأثیرگذار در ماندگاری این الگوی همسر گزینی عمل میکنند.
حال با توجه به ملاحظات اجتماعی و نیز ابعاد فرهنگی که ذکر شد، ازدواج فامیلی با وجود هشدارهای موجود به عنوان یک الگوی همسر گزینی معمول بویژه در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهی بخشی به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی آن است.
چرا حرف مشاوران ژنتیک شنیده نمیشود؟
ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمیشود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن میطلبد و یک رویکرد تکوجهی مثلاً رویکرد ژنتیک محور نمیتواند مسألهای چند وجهی چون رواج ازدواج فامیلی که ابعاد اجتماعی و فرهنگی در آن نقش مهمی را بازی میکنند، حل کند.
در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟
یکی از راهکارها در این زمینه آن است که مشاورهایی از همان فرهنگ تربیت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزشها و نگرشهای آن جامعه آشنا باشند.
مسأله دیگر آن است که ملاحظات اجتماعی و ارزشها و هنجارهای تقویتکننده ازدواج فامیلی در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافیایی نسبت به فرهنگ یا منطقه دیگر متفاوت بوده و طبعاً نمیتوان یک نسخه واحد در راه آگاهی بخشی نسبت به عواقب ازدواج فامیلی در کل کشور پیچید. به عبارتی دیگر، مشکل ما این است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمیگیریم. نحوه آگاهی بخشی به جامعه درباره امتناع از ازدواج فامیلی قطعاً باید در سیستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد. ما باید در هر قوم، منطقه جغرافیایی و خرده فرهنگی، اول بفهمیم چرا ازدواج فامیلی انجام میشود و چه موارد ارزشی و نگرشی در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادیسازی آن ارزشها و نگرشها و جایگزین کردن ارزشهای مؤثر بر الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه به جای آنها باشیم.
موضوع دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که صرف آگاهیبخشی به جامعه کافی نبوده و باید در راه ملموس کردن و درونی کردن این آگاهیها به نحوی که به یک خودآگاهی اجتماعی تبدیل شود، حرکت کنیم، چراکه در شرایط کنونی نیز تا حدی آگاهی به عواقب ازدواج فامیلی در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به یک خودآگاهی تبدیل نشده و در افراد جامعه درونی نشده است، در تأثیرگذاری بر امتناع از ازدواج فامیلی چندان مؤثر نیست که این امر نیز خود با توجه به بسترهای اجتماعی و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگی امکان پذیر است.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که به موازات آگاهی بخشی نسبت به امتناع از ازدواج فامیلی بهعنوان یک هنجار منفی باید الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موجود- بهعنوان یک هنجار جایگزین مثبت ترویج شود.
به اعتقاد شما در این زمینه باید کار تیمی انجام شود؟
یک مشکل اساسی ما این است که برخلاف کشورهای دیگر در مسائل چندوجهی، تنها از بُعد پزشکی وارد می شویم و اگر علوم دیگر هم وارد میشوند با سطح پایینی از آنها روبهرو هستیم و به مسائل چندوجهی از چند زاویه نگاه نمیشود این کار یا تأثیری منفی به همراه خواهد داشت یا حداقل تأثیر مناسبی نخواهد داشت. بنابراین، نه تنها باید در این زمینه کار گروهی انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهی نتیجه خاصی حاصل نشده یا سطحی و گذرا خواهد بود.
نقش اعتقادات دینی را در این زمینه چگونه میبینید؟
بدون تردید از آنجا که دین و امور مترتب بر آن سهم مهمی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل میدهد پس مقوله دین ظرفیتی بسیار مهم در زمینه آگاهی بخشی نسبت به ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن دارد. در این زمینه ابتدا باید نگاه دین به ازدواج فامیلی مشخص شود. از سوی دیگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فامیلی و تقلیل میزان آن در جامعه به سبب عواقب موجود مدنظر قرار گیرد طبعاً علمای دین میتوانند با توجه به عمق داشتن باورهای مذهبی و نیز بافتهای ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.
شما نیز موافقید که برای کنترل معلولیتهای ژنتیکی باید ازدواج فامیلی را کنترل کرد؟
این یک فرض پذیرفته شده در علم ژنتیک است که عامل نزدیک به 50 درصد از معلولیتها، ازدواج فامیلی یا خویشاوندی است. از سوی دیگر، بنابر آمارهای موجود، ازدواجهای فامیلی حدود 40 درصد از ازدواجها در کشور را تشکیل میدهند. بنابراین، با کاهش میزان ازدواج فامیلی میتوان از میزان معلولیت در نسل آینده جامعه کاست. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید کلیت مبحث ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن را تنها به کنترل معلولیتهای ژنتیکی تقلیل داده و ملاحظات اجتماعی و هنجارهای ارزشی- فرهنگی تقویتکننده آن را نادیده گرفت و بهشکلی تک بُعدی و تنها با دید ژنتیک به آن نگریست. نکته دیگر آنکه نباید بهواسطه تلاش در جهت کاهش میزان ازدواج فامیلی آن را بهعنوان یک امر ترسآور و بسیار منفی طرح کرد، به صورتی که مثلاً با انتخاب الگوی ازدواج فامیلی، بهعلت بازنمایی منفی فراوان آن، زوجین دیگر معلول شدن فرزند خود را قطعی دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگی، سراغ مشاوره ژنتیک و سایر راهکارهای پیشگیری از تولد فرزند معلول نرفته و به طوری دائمی در اضطراب به دنیا آمدن چنین فرزندی به زندگی خود ادامه دهند.
منبع: ایران
کد خبر: ۷۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸
اشپیگل در یادداشتی می نویسد: «امروزه در دنیا نیاز بیشتری به کلیه احساس میشود و ایران تنها کشوری است که در آن دریافت پول برای اهدا کلیه غیرقانونی نیست.»
کد خبر: ۷۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۴
سه شنبه شب، خبرگزاری سازمان صدا و سیما از عملیات سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت "تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت های امریکا و انگلستان" خبر داد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
به گزارش دولت بهار، فیلم منتشر شده از جلسه روز 4 شنبه هیات دولت به ریاست حسن روحانی، حاکی از واکنش تند او به عملیات اخیر سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
بر اساس فیلم منتشر شده از جلسه هیات دولت، حسن روحانی یک نهاد امنیتی را به پرونده سازی علیه افراد بازداشتی متهم کرده است.
رئیس دولت در این باره می گوید: "بیخود نرویم چند نفر را به بهانهای بگیریم، پروندهسازی کنیم، بعد آن پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، جریان نفوذ است."
پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری از انتشار رسمی این بخش از سخنان حسن روحانی در جلسه هیات دولت، خودداری کرده است. با این وجود فیلم اظهارات رئیس دولت، توسط حساب اینستاگرام حسن روحانی منتشر شده است.
سه شنبه شب، خبرگزاری سازمان صدا و سیما از عملیات سازمان اطلاعات سپاه برای بازداشت "تعدادی از اعضای شبکه نفوذی وابسته به دولت های امریکا و انگلستان" خبر داد.
این خبرگزاری نوشت: "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی هفته جاری، چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولت های متخاصم غربی را که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت کرد."
در ادامه شبکه اطلاع رسانی راه دانا، نزدیک به یک نهاد امنیتی، تعداد افراد بازداشتی را 5 نفر اعلام کرد. به گفته راه دانا آفرین چیت ساز، ستون نویس روزنامه ایران از جمله افراد بازداشتی است. این پایگاه خبری وی را فردی نزدیک به مسئولان وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی معرفی کرد.
از احسان مازندرانی مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان و عیسی سحرخیز به عنوان دیگر بازداشت شدگان نام برده می شود.
خبرگزاری صدا و سیما روز سه شنبه همچنین به نقل از "منابع امنیتی" از بازداشت "نزار زاکا" که یک تبعه آمریکایی - لبنانی است خبر داد.
این خبرگزاری نوشت: "نزار زاکا پیوندهای عمیقی با جامعه اطلاعاتی و نظامی آمریکا دارد. برخی عکسهای منتشر شده از نزار زاکا، وی را در لباس ارتش آمریکا، در پایگاه نظامی «ریورساید» در آمریکا، نشان میدهد. برخی منابع با اشاره به ارتباطات بسیار ویژه نزار زاکا با جامعه اطلاعاتی و نظامی آمریکا، از وی بهعنوان یک «گنج پنهان» یاد میکنند."
توضیحات "عاصف"؛ کارشناس سازمان اطلاعات سپاه
شبکه دوم سیما، شب گذشته اظهاراتی از فردی به نام "عاصف" از کارشناسان سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پخش کرد. آقای عاصف جزئیات جدیدی از دستگیری برخی عوامل شبکه نفوذ در رسانهها را تشریح کرد.
وی گفت: در این پرونده مجموعهای از مجربترین فعالان رسانهای اوپوزیسیون خارجی و داخلی در یک فرآیند پیچیده و هرمی چندلایه با شبکهسازی از خبرنگاران داخلی در راستای ادراکسازی تلاش میکردند. نکته مهم این پرونده ادراکسازی و اولویتسازی برای افکار عمومی است. آنها تلاش کردند در داخل ایران مجموعهای از روزنامهنگاران و فعالان رسانهای را جذب کنند. آنها عناصر و ساختار بهظاهر پیچیده و غیرقابل شکستی را برای خود ایجاد کرده بودند، زیرا کاملاً نکات حفاظتی را رعایت میکردند و پوشش مختلف و نامهای مستعار متعددی را برای خود ایجاد کرده بودند.
کارشناس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران افزود: مبالغ و پولهایی از خارج از کشور برای این افراد از طریق صرافیها، عناصر محدود و برخی افراد خاص برای این افراد تزریق میشد. عوامل این شبکه نفوذ تلاش میکردند توسط نظریهپردازان امنیتی سرویسهای اطلاعاتی غرب این شبکه را برای ادراکسازی افکار عمومی و تشکیل شبکههای سازماندهی شده در داخل کشور ایجاد کنند. این فرآیند با طراحی و بودجهریزی پنهان از طریق سرویسهای جاسوسی آمریکا و هدایت سیاسی و دیپلماتیک انگلستان انجام میشد.
عاصف تصریح کرد: عوامل این شبکه نفوذ در کار رسانهای مهارت بالایی داشتند. آنها با تمرکز، هماهنگی و پشتیبانی اطلاعاتی و دیپلماتیک برخی از کشورهای اروپایی با محوریت هلند و از طریق بنیادهای وابسته به وزارتخانههای خارجه هلند، انگلستان و سوئد برای شبکهسازی در داخل ایران و جذب برخی از نخبگان رسانهای تلاش کردند. آنها برخی جوانان جویای نام و برخی عناصر رسانهای را که تلاش میکردند به کشور خدمت کنند با فرآیند بسیار پیچیده به استخدام خود در آوردند.
وی خاطرنشان کرد: عوامل این شبکه نفوذ تلاش کردند با صرف هزینههای هنگفت این نیروهای متخصص و جویای نام را در داخل کشور با هماهنگیهای سیاسی سنگین و سازماندهی اوپوزیسیون رسانهای که در داخل کشور در گذشته فعال بودند و اکنون به خارج از کشور رفتهاند و علیه ایران فعالیت میکنند، سازماندهی کنند. این شبکه بیشتر بهصورت هرمی فعالیت میکرد و عناصر آن به یک سرشبکه وصل بودند و از ارتباطات یکدیگر هم هیچ اطلاعی نداشتند. نکته قابل توجه قلمفروشی و مزدوری بود، یعنی این عناصر بهراحتی با تطمیع و دریافت مبالغ هنگفت، قلم خود را فروخته بودند و مطالب علیه کشور، منافع ملی و ارزشهای انقلاب اسلامی با دستور و هدایت سرویسهای خارجی معاند منتشر میکردند.
عاصف تأکید کرد: یکی از فعالیتهای این شبکه نفوذ در داخل کشور، آلوده کردن برخی نشریات داخلی بود. آنها تلاش کردند برخی خبرنگاران، مدیران و مسئولان روزنامههای داخلی را بهصورت کاملاً هوشمند در اختیار بگیرند و بیشتر تیترها و برخی مقالات را بهصورت همسو و مشترک منتشر کنند و در برخی موارد فشار بر دولت ایجاد کنند. شاید برخی از عوامل این شبکه به اقداماتی که انجام میدادند، آگاه نبودند، اما بالاخره فعالیتهایی داشتند و حتی هجمه علیه برخی نهادها را در دستور کار خود داشتند.
وی در ادامه گفت: بزک کردن چهره آمریکا، جریانسازی جعلی حقوق بشری و زمینهسازی برای حضور رسمی آمریکا در ایران، برخی محورهای فعالیت آنها برای ادراکسازی افکار عمومی بود. حدود 2 سال است که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران روی این شبکه بهصورت مستقیم کار میکند و کشف و دستگیری عوامل آن حاصل تلاش 2ساله همکاران ماست.
عاصف با تأکید بر اینکه آنها در این شبکه نفوذ هدایت افکار عمومی داخلی و تغییر سبک زندگی را در دستور کار خود داشتند، خاطرنشان کرد: روزنامهنگاران فراری، شبکهای در خارج از کشور را طراحی کرده تلاش داشتند برخی از روزنامهنگاران جوان را با فریب و وعدههای توخالی جذب کنند تا از آنها اطلاعات خارج کنند و برخی اقدامات خرابکارانه انجام دهند. برخی از عوامل این شبکه نفوذ شناسایی شدهاند. برخی مؤسسات مستقیماً در این زمینه فعالیت میکردند و عناصر آنها کاملاً شناسایی شدهاند. اقدامات بعدی و جزئیات فعالیت این شبکه نفوذ در دستگاه قضایی برای افکار عمومی ارائه خواهد شد.
برای نخستین بار است که یک کارشناس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صورت مستقیم از طریق تلویزیون افکار عمومی را از عملیات این سازمان آگاه می کند.
ارتباط جیسون رضائیان با برخی از مقامات دولتی و شبکه بازداشتی توسط سپاه پاسداران؟
جیسون رضائیان، فرد دارای تابعیت دوگانه ایرانی - آمریکایی به همراه همسر ش 31 تیرماه 93 توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند.
جیسون رضائیان خبرنگار روزنامه واشنگتن پست و نشنال امارات بوده است. پس از دستگیری وی روزنامه های نیویورک تایمز، واشنگتن پست و گاردین واکنشی شدید نشان دادند و کوشیدند وی را از اتهام جاسوسی تبرئه کنند.
مسئولان سازمان اطلاعات سپاه به دعوت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس جزئیات بازداشت جیسون رضائیان و اعترافات وی را تشریح کردند.
بر اساس اظهارات جواد کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی، جیسون رضائیان 19 روز پس از بازداشتش اعترافات بسیار مهمی را درباره جاسوسی از ایران مطرح می کند. کریمی قدوسی به نقل از مسئولان سازمان اطلاعات سپاه درباره اعترافات جیسون رضائیان می گوید: "آنها در خصوصی ترین جلسات رئیسجمهور نیز شرکت و اخبار این جلسه را به شبکههای جاسوسی منتقل میکردند. جیسون در یک گزارش به آمریکاییها میگوید که من به قدری به رئیسجمهور (روحانی) نزدیک شدم که حتی طعم و مارک آدامسی که میجود را شناسایی کردم و میدانم ایشان به چه آدامسی علاقه دارد. تیم جیسون در سفرهای آقای روحانی کاملا فعال بوده و در هواپیمای او نیز حضور داشت. او به خصوص در سفر به خوزستان روحانی فعال میشود."
عضو کمیسیون امنیت ملی می افزاید: "آقای "ش" از مسئولان وزارت امور خارجه ارتباط نزدیکی با جیسون رضاییان داشته و تمام اخبار تیم مذاکرهکننده را در اختیار وی قرار میداد. جیسون به طور کلی در تیم رسانهآی آقای ظریف فعال بوده و فردی به نام آقای «س» در نهاد ریاست جمهوری نیز ارتباط ویژهای با آنها داشته است که اطلاعات وسیعی در اینباره به این جاسوس منتقل میکرد."
بر اساس اظهارات کریمی قدوسی، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در جریان مذاکرات هسته ای بارها از محمد جواد ظریف خواستار آزادی جیسون رضائیان و معامله او با زندانیان ایرانی در زندان های آمریکا می شود.
حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز بهمن ماه 93 در سایت شخصی خود نوشت:" ...مناسب است هیئت رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری، به تخلفات برخی از مسئولان فعلی نهاد ریاست جمهوری هم رسیدگی کند که رد پایشان در پرونده جاسوسی جیسون رضائیان و همسر وی (یگانه ص) که به عنوان خبرنگار تا حساس ترین بخش های نهاد ریاست جمهوری نفوذ کرده بودند، دیده می شود. توضیح دهید کدام مدیر در نهاد ریاست جمهوری در نفوذ دادن این افراد نقش بسزایی داشته است؟ جیسون رضائیان با مکاتبات چه فردی در تهیه محتوای جاسوسی خود از موانع مهم امنیتی عبور می کرده است؟ چه کسی از احضار و رسیدگی به پرونده این مدیر نهاد (ا – س) که از اقوام نزدیک یک مقام عالی در نهاد ریاست جمهوری است، جلوگیری می کند و او را که رئیس یک مرکز نهاد است، خط قرمز خود خوانده است تا نهادهای امنیتی و قضایی به آن نزدیک نشوند؟ البته ان شاء الله در آینده و از تریبون مجلس در این باره بیشتر سخن خواهم گفت." حمید رسایی اما تا این لحظه از انتشار جزئیات بیشتر در این باره خودداری کرده است.
کد خبر: ۷۶۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۳
در هر انتخابي خوب مشاهده کرده، ظاهر و قيافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسي کنيد، شکل و حرکات، شيوه گفتار و رفتار ظاهري او را به عنوان شرط اول بپذيريد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
ازدواج يک انتخاب بزرگ است، اما چه کسي اين انتخاب را انجام مي دهد؟ شما يا والدين تان؟ آيا «ازدواج خود گزين» به صلاح دختر و پسر است يا ازدواجي بر اساس نظر خانواده؟
موضوع انتخاب سنتي در مقابل انتخاب غيرسنتي جامعه ما زياد مطرح مي شود در اين ازدواجها دو مسأله وجود دارد، يکي اينکه خانواده بايد بدانند وظيفه آنها در انتخاب همسر و تعليم و تربيت فرزندانشان حدي معقول است، يعني اينکه بايد نظر خود را در يک حد متعادل نگه دارند. به طوري که فقط جنبه ارشادي داشته باشند، نه اينکه نظرشان را به فرزند تحميل کنند.
متأسفانه بسيار ديده شده خانواده ها حتي دختر 25 ساله و پسر 30 ساله را به رسميت نمي شناسند و در برابر انتخاب او موضع گيري مي کنند، به عنوان مثال مي گويند اگر فلاني را انتخاب کني در مجلس عروسي تو شرکت نمي کنم، در حالي که به انتخاب بچه ها بايد احترام بگذاريم چون ملاک ها تغيير يافته و آنها تحت تأثير مسائل موجود در جامعه قرار مي گيرند و انتخابشان بر همان اساس شکل مي گيرد، پس نمي توانند بناي زندگي مشترکشان را بر سليقه ما و نظر ما بگذارند.
از طرف ديگر، بررسي ها نشان مي دهد انتخاب هايي نيز که پسر و دختر بدون نظر خانواده انجام مي دهند چندان مطلوب نبوده و ميزان طلاق در اين انتخاب ها چند برابر بيشتر مي باشد، بنابراين توصيه مي شود نخست خانواده ها به انتخاب جوان احترام بگذارند و هميشه در کنار او باشند و از سوي ديگر جوانها نيز به خاطر کاهش آسيبهاي خانواده حتماً نظر والدين و مشاوران را جويا شوند.
اما والدين بايد بدانند که اگر فرزندتان به بلوغ فکري، اجتماعي و رواني لازم رسيد بايد انتخابش را محترم شمرد و به او کمک کرد.
او را تحت هيچ شرايطي تنها نگذاشت، چون بيشتر جوان هايي دنبال «ازدواج خود گزين» هستند که پدر و مادر با آنها همراهي نمي کنند و به قول خودشان آنها را نمي فهمند، فراموش نکنيم در بسياري از ازدواج هاي ناموفق که به انتخاب خود جوان صورت گرفته عامل اصلي و مسبب اين کار پدر و مادر بوده اند.
بايد اين نکته را در نظر بگيريم که موضوع ازدواج پيوند تنها دو نفر نيست، بلکه پيوند دو خانواده است، پيوند دو سيستم، دو فرهنگ با ويژگيهاي خاص و آداب و رسوم خاص، به همين دليل وقتي در ازدواجها به عوامل فرهنگي اجتماعي توجه نمي شود، تنش و کشمکش بين خانواده زياد رخ مي دهد.
پس از آنجا که دو نفر(زن و شوهر) از دو خانواده در حال معاشرت و رفت و آمد با دو خانواده هستند اگر بدون نظر پدر و مادر ازدواج صورت گيرد همه معادله هاي خانوادگي به هم مي خورد و ميزان تنش و اختلاف نظر در اين خانواده ها بيشتر ديده مي شود.
در نتيجه اين مسأله هم روي کيفيت زندگي و هم بر روابط زن و شوهر اثر مي گذارد، به باور تمامي کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر بايد چهار "ميم" در نظر گرفته شود.
اول "مشاهده"، در هر انتخابي، خوب مشاهده کرده، ظاهر و قيافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسي کنيد، شکل و حرکات، شيوه گفتار و رفتار ظاهري او را به عنوان شرط اول بپذيريد، زيرا بارها به مرکز مشاوره مراجعه شده که آقا بعد از 8 ماه ميگويد: من زن قد بلند مي خواستم خانم قدش کوتاه است، يا اندازه بيني و فرم دندانهاي او مطابق سليقه من نيست و يا خانمي مي گويد شوهرم نمي تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمي پوشد و از اين قبيل نظرها؛ بنابراين اگر قصد و نيت ازدواج است تا حدي که اسلام هم اجازه داده بايد يکديگر را ببينند و بپسندند.
دوم "مصاحبه"، است که دو نفر بايد خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفي يکديگر و مسائل مهمي که در تاريخچه هر کدام وجود دارد، بيماريهاي خاص، محل سکونت، آينده و اينکه مي خواهند کار کنند يا شغلشان چه باشد، نحوه تربيت فرزندان و مسائل ديگري که ممکن است پيش بيايد صحبت کنند و چند جلسه با اطلاع خانوادهها، دختر و پسر با هم ديدار و گفتگو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بيشتر پيدا کنند.
سوم "مکاشفه"، است که به قصد تحقيق و بررسي از زندگي اجتماعي طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سربازي، دانشگاه و... تا ببينند وجهه اجتماعي او چگونه است، برخوردش با مردم در اجتماع چطوري است مثلاً فردي که با هيچ کس ارتباط ندارد و دوست صميمي هم ندارد شايد دچار بدبيني باشد يا اختلالات ديگر که بهتر است همان ابتدا با پرسيدن از افراد مختلف چهره اجتماعي او بهتر مشخص شود.
چهارم "مشاوره"، که بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور دو نفر با هم مقايسه مي شوند که ميانشان تا چه حد و ميزان سازگاري وجود دارد و تناسب زندگي اين دو با هم چقدر است و بر همين اساس هر دو مورد سنجش مشاور قرار مي گيرند و چون مشاور يک فرد بي طرف است مي توان روي اظهارنظر او حساب کرد و تأييد يا عدم تأييد او را به حساب مخالفت افراد خانواده نگذاشت.
پايگاه خبري پليس استان کهگيلويه و بويراحمد
کد خبر: ۷۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
همسر سردار شهید همدانی در این مراسم با اشاره به آخرین دیدارش با شهید گفت: بار آخری که شهید میخواست به سوریه برود، گفت: این بار من حتماً شهید میشوم.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از تسنیم، مراسم نخستین دیدار خانواده با پیکر سردار شهید همدانی دقایقی پیش با حضور همسر و فرزندان شهید، خانواده شهدای شاخص از جمله شهید محمدابراهیم همت، دستواره، شهید کریمی و نمایندگان مجلس از جمله سردار کوثری، کارخانه و جمعی از مسئولان معراج شهدای مرکز و کمیته جستوجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح برگزار شد.
همسر سردار شهید همدانی در این مراسم با اشاره به آخرین دیدارش با شهید گفت: بار آخری که شهید میخواست به سوریه برود، گفت: "این بار من حتماً شهید میشوم" من گفتم: "حاج آقا، شما از اول جنگ به مبارزه رفتهاید. تا امروز هم خدا از شما نگهبانی و محافظت کرده است". گفت "نه، اینبار من قطعاً شهید میشوم"، نگاهش کردم و گفتم: "اگر شهید شدید من را شفاعت میکنید؟"، گفت: "بله". امروز آمدهام به او بگویم یادت نرود به قولت عمل کنی، سردار!
روز گذشته اعضای حزبالله لبنان مراسمی مخصوص سردار شهید همدانی در حرم حضرت زینب(س) برگزار کردند، پیکر شهید در حرم طواف داده شد و مراسم زیارت عاشورا برقرار شد.
سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و مستشاران ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مدافعان حرم در طول سالهای گذشته که نقش تعیین کنندهای در حفظ و حراست حرم حضرت زینب(س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در جنگ تروریستی سوریه داشت، عصر دیروز در حین انجام مأموریتهای مستشاری در حومه شهر حلب بهدست تروریستهای داعشی به شهادت رسید.
کد خبر: ۷۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
رییس جمهور سابق کشور طی پیامی شهادت سردار سرتیپ پاسدار حاج حسین همدانی را تسلیت گفتند.
به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مهر مردم، متن پیام دکتر احمدی نژاد بدین شرح می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
قامت بلندی از منادیان توحید و عدالت و ایثار در راه صیانت از حریم ایمان و پاکی و ولایت بر خاک افتاد و همزمان روح و نامش به بلندای آسمان پرکشید.
شهید سردار سرتیپ پاسدار حاج حسین همدانی عمر خود را برای جهاد در راه استقرار ارزشهای الهی و انسانی و بر افراشتن پرچم حق و حقیقت و رضایت از مرزهای سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی انقلاب اسلامی سپری کرد و در پایان، جان پرارزش خود را در تقابل با شقیترین عناصر روزگار فدا کرد.
اینجانب شهادت آن سردار سرافراز را به فرماندهی معظم کل قوا، قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ویژه پاسداران سلحشور و همسر و فرزندان ایشان و مردم عزیز همدان تسلیت عرض نموده و ضمن طلب رحمت و مغفرت برای آن سفر کرده و صبر و اجر برای بازماندگان، دوام راه پر افتخار حسینی را از خداوند منان مسئلت دارم.
محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۷۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
همسر هادی نوروزی صبح پنج شنبه در حالی که اشک میریخت و بسیار ناراحت و بیتاب بود گفت: به بچههایم گفتهام که پدرشان به اردوی تیم ملی رفته است و عدم حضور او را در خانه این طور توجیه کرده بود.
او گفت از صبح که همسر ش فوت کرده است، دختر و پسرش از مادرشان درباره پدر سوال میکنند و سخت است قانع کردن کودکانی که پدرشان را از دست دادهاند.
و اما درخواست همسر هادی نوروزی از پرسپولیس: او در ادامه حرفهایش از مسئولان باشگاه پرسپولیس خواست شماره ۲۴ تیم پرسپولیس را که سالها بر تن هادی نوروزی بود بایگانی کنند.
مسئولان باشگاه پرسپولیس در حضور خانواده نوروزی اعلام کردند که در فصل جاری پرسپولیس تمامی بازیهای خود را به احترام کاپیتان خود با لباس مشکی انجام خواهد داد.
کد خبر: ۷۳۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۲
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
زمانی که فاجعه رخ داد من در حال انجام مناسک در رمی جمرات بودم. علت اصلی فاجعه را تصمیم ناسنجیده مأموران سعودی در گشودن ناگهانی مسیر یک طرفه می دانم که به هجوم بی امان زائران منجر شد اما در آن لحظات جانکاه تلخ تر از خود واقعه، بی تفاوتی مأموران عربستانی بود که صرفاً نقش نظاره گر را داشتند.
روزنامه ايران به قلم فريد مدرسي روزنامه نگار كه شاهد عيني حادثه منا بود، نوشت: به ضرس قاطع می گویم ردپایی از مدیریت در مهار این فاجعه ندیدم و نیافتم. نه خبری از حضور گسترده نیروهای انتظامی بود و نه نشانی بارز از آتش نشانان و امدادگرانی که از عمق فاجعه و آلام زائران گرفتار بکاهند. آنها فقط محدوده اطراف واقعه را مسدود کرده بودند. بسیاری از زائران به دلیل فقدان رسیدگی دچار خفگی شدند. بی تردید اگر مدیریتی بر این واقعه اعمال می شد و اگر نیروهای امداد بموقع وارد عمل می شدند و زائران گرفتار را به گوشه و کنار می کشاندند، حتی بدون ماسک اکسیژن علائم حیاتی آنها برمی گشت.
در ریشه یابی علل بروز فاجعه، باید آن را نشانه و نمادی از ناکارآمدی نهادهای تصمیم گیر عربستان به حساب آورد. از مصداق های بارز این ناکارآمدی این است که هنوز بعد از چند دهه، مراسم عظیم حج به صورت تخصصی از سوی دولت عربستان دنبال نمی شود. اتفاقات تلخ حج امسال ابعاد این ناکارآمدی را روشن ساخت. این نکته را قریب به اتفاق ناظران حاضر در مناسک حج امسال گوشزد کردند که تیم مأموران و مجریان امور حج دچار ضعف های غیرقابل توجیه هستند. در قضیه سقوط جرثقیل روشن شد که دولت عربستان بیش از آنکه به ارتقای مدیریت امر مهم حج مبادرت کند سرگرم گسترش فضای ساخت و ساز اطراف کعبه است. این بی برنامگی در فاجعه منا به اوج رسید وقتی که خیل زائران در اثر ازدحام بی سابقه نقش بر زمین شدند تا دو ساعت هیچ اقدامی برای کنترل صفوف به هم ریخته آنها انجام نشد.
صحنه های ناگواری از این حکایت تلخ ناکارآمدی را روز فاجعه دیدم، شماری از مأموران عربستانی با پاشیدن بطری های نیم لیتری آب معدنی روی زائران، قصد داشتند از مرگ آنها جلوگیری کنند! یا آنکه یکی از مأموران به جای استفاده از شیلنگ های بزرگ مخصوصی که معمولاً در تجمع ها به کار برده می شود و با پاشیدن آب روی تجمع کنندگان سعی می کنند هوا را تلطیف کنند. سه سوراخ روی در بطری نیم لیتری ایجاد کرده بود و روی زائران می پاشید یا آنکه مأمور دیگری با یک بطری نیم لیتری آب از روی یک پل با فاصله 10 متری از زائران سعی کرد آنان را از دست گرمای کشنده نجات بدهد. در حالی این آب قبل از اینکه به سر و صورت زائران بپاشد، در هوا بخار می شود.
به جز ما اهل رسانه، اکیپ های درمانی و ستادی بسیاری از کشورهای اسلامی صحرای منا نظاره گر این فاجعه بودند. به محض بروز حادثه آنها به صورت همه جانبه برای امدادرسانی و مهار بحران تقلا کردند اما سیستم مدیریت بسته سعودی ها مانع آن شد تا از ظرفیت بالای اکیپ های امدادی و پزشکی و مدیریتی کشورهای دیگر استفاده شود. مسئولان عربستان اجازه حضور نمایندگان کشورهای مختلف و دیپلماتیک را در محدوده حادثه ندادند و چنان که اشاره شد تا دو ساعت بعد از حادثه خبری از امدادرسانی نبود. تصور کنید اکیپ های پزشکی کشورهایی مثل ایران، مصر یا کشورهای آفریقایی، در صحرای سوزان منا شاهد جان دادن زائران و عزیزانشان باشند اما تشکیلات پلیسی کشور میزبان اجازه امدادرسانی و مشارکت در حل بحران را به آنها ندهند. از این رو پاسخگو نبودن به نمایندگان دهها کشور اسلامی که در مناسک حج حضور دارند خود منشأ ایجاد جو بسیار تلخ در میان زائران بود.
برای آحاد زائران ایرانی حج امسال سرشار از خاطراتی تلخ و دل آزار است من شاهد حضور شخصیت های فرهیخته ای بودم حجت الاسلام محمد سروش محلاتی از زمره این افراد بود که تمام مسیر را پیاده در هوای بسیار داغ منا طی کرد و زمانی که به مقر رسید بی هوش شد. در این مسیر جانکاه ساده ترین امکانات که یک شیر آب باشد برای دو میلیون میهمان الهی وجود ندارد. رحمانی خلیلی نماینده اسبق بهشهر و نکا از زائران امسال در ازدحام نفسگیر جمعیت ناخودآگاه بی هوش می شود. وقتی بعد از ساعت ها براثر پاشیدن آب روی زائران به هوش می آید از دعوای زائران برای گرفتن بطری های کوچک آب سخن به میان می آورد. خلیلی نزدیک چهار ساعت و نیم پیاده روی می کند تا به خیمه گاه و گروه خود می رسد بدون اینکه در مسیر یک قطره آب برای آشامیدن وجود داشته باشد.
ترجیح می دهم این یادداشت را با حکایت تلخی که روح و جانم را خراش می دهد به پایان ببرم: حکایت مادری که از پسر جوانش بی خبر مانده است، عروسی که سرزمین توحید را برای سفر ماه عسل برگزیده بود اما اکنون با بغض و اندوه از مفقود شدن همسر جوانش می گوید.
کد خبر: ۷۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۴
ازدواج محور و اساس خانواده است و خانواده مظهر حيات جامعه است و يك جامعه بانشاط و توسعهمحور بايد از خانوادههاي بانشاط و شاداب برخوردار باشد
کد خبر: ۷۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۴
پسر جوانی که با استفاده از غیبت برادرش به خانه او رفته و همسر ش را با ضربات چاقو به قتل رسانده پس از چند ساعت فرار از دست ماموران پلیس صبح امروزخود را تسلیم کرد. این جوان 20 ساله در حالی به قتل اعتراف کرده که هنوز انگیزه دقیق از ارتکاب این جنایت توسط او مشخص نیست.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com؛ پنج شنبه ۱۲ شهریور ۹۴، حوالی ساعت ۵ بعد از ظهر بود که اهالی یکی از کوچه ها در میدان الله شهر سیسخت از توابع شهرستان یاسوج با صدای جیغ های مکرر زنی جوان به سمت خانه آنها رفتند اما آنچه که پیش رویشان رخ داده بود مانع از دخالت آنها شد.در حالی که همسایه ها با تصور وقوع اتفاق ناگوار برای اهالی این خانه قصد کمک به آنها را داشتند برادر شوهر زن صاحبخانه را دیدند که با چاقویی آغشته به خون در دستش درحال خارج شدن از حیاط خانه است.
پس از آنکه پسر جوان فرار کرد همسایه ها با ورود به خانه پیکر نیمه جان همسر برادر این مرد را در حالی که کف خانه افتاده بود مشاهده کردند. پس از آنکه همسایه ها پلیس را در جریان امر قرار دادند اورژانس نیز درمحل حاضر و زن جوان به بیمارستان یاسوج منتقل شد با این حال به دلیل شدت جراحات وارده در ناحیه گردن سینه و شکم، این زن 22 ساله در بیمارستان جان باخت.
پس از فوت زن جوان، پرونده به دستور دادستان دکتر علی قاسمی ده چشمی با موضوع قتل عمد توسط کاراگاهان پلیس شهرستان مورد رسیدگی قرار گرفت.
ده چشمی در خصوص جزییات این قتل خانوادگی به خبرآنلاین گفت: مقتول، همسر برادر متهم است که دیروز حوالی ساعت 5-4بعداز ظهر در حالیکه برادرش در خانه نبود به خانه او رفته است.
وی در ادامه گفت: آنچه که در اظهارات متهم عنوان شده حکایت از این دارد که او با همسر برادرش اختلاف خانوادگی داشته و روز حادثه نیز در پی این اختلاف و با اطلاع از عدم حضور برادرش در حالی که چاقویی نیز به همراه داشت به خانه مقتول رفته است. متهم پس از حضور در خانه برادرش درحالی که خواهرش نیز در آنجا حضور داشت درباره موضوعات قبلی با مقتول درگیری و مشاجره لفظی پیدا کرده و پس از آن با چاقویی که بر کمربند خود بسته بود همسر برادرش را مورد حمله قرار داده و چندین ضربه به او وارد می کند و سپس از خانه فرار می کند.
بنا به گزارشی که رسانه های محلی بویراحمد منتشر کرده اند، هنگام درگیری متهم با همسر برادرش ،خواهر او با جیغ زدن سعی در کمک خواستن طلبیدن از همسایه ها داشته اما وقتی همسایه ها آمدند و خواستند مانع فرار متهم شوند، متوجه چاقوی خون آلود در دست او شده و منصرف شدند.
به گفته دادستان دنا قاتل پس از آن با خودروی پسرعمه اش از سیسخت به یاسوج رفته و پس از آن با خودروهای مسافربری به گچساران و در نهایت به بهبهان متواری شده بود. اما در نهایت پس از اطلاع از فوت همسر برادرش، خود را به مراکز انتظامی معرفی کرد.
بر اساس این گزارش متهم پس از تفهیم اتهام بار دیگر برای بازسازی صحنه به محل حادثه رفت و در حال حاضر با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده است.
کد خبر: ۷۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۳
عاملان ايجاد پيج جعلي و کلاهبرداري اينترنتي ازشهروندان در سبزوار خراسان رضوي شناسايي و دستگير شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،فرمانده پليس سبزوار با اعلام اين خبر گفت: در پي شکايت يكي از شهروندان مبني بر کلاهبرداري از او در فضاي مجازي رسيدگي به موضوع در دستور کار کارشناسان پليس فتا شهرستان قرار گرفت.شاکي در اظهارات اوليه خود گفت: در يکي از شبکه هاي اجتماعي عکس زيبايي نظرم را جلب کرد و چون مجرد بودم و به دنبال همسر مناسبي مي گشتم سعي کردم کيس مورد نظر را بيشتر بشناسم که در اين رابطه با طرح موضوعي درخواست کمک مالي از من داشت و به محض دريافت وجه تمام ارتباطات خود را با من قطع کرد .سرهنگ سيد محمد هاشمي افزود:کارشناسان پليس فتا بدنبال اظهارات شاکي و پيج مورد نظر سرنخهايي از يک موضوع کلاهبرداري پيدا نموده و در اقدامات فني در اين رابطه دو نفر متهم را شناسايي و دستگير نمودند.متهمان با عنوان اين مطلب که هرگز گمان نمي کردند با توجه به مهارتي که داشتند شناسايي شوند پس از رويارويي با شواهد و مستندات بزه خود را پذيرفته و در اين رابطه گفتند: با سوء استفاده از عکس هاي زيباي دختران که از جستجو در اينترنت پيدا مي کردند با هويت دخترانه وارد شبکه هاي اجتماعي شده و به اغفال جنس مخالف مي پرداختند.فرمانده انتظامي شهرستان سبزوار افزود: با توجه به اينکه تحقيقات در خصوص تعداد کلاهبرداري اين دو متهم ادامه دارد متهمين به همراه پرونده خود جهت سير مراحل قضايي به دادسرا اعزام شدند.وي در پايان از کاربران شبکه هاي اجتماعي درخواست کرد تا به هويت ادعا شده در اين شبکه ها اعتماد ننمايند زيرا يکي از قابليت هاي فضاي مجازي پوشيده بودن هويت در اين فضا مي باشد که گاها از طرف برخي افراد سود جو مورد سوء استفاده قرار مي گيرد.
کد خبر: ۷۱۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
منابع رسانهای از مرگ همسر 71 ساله صدام در یکی از بیمارستانهای اردن خبر دادند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com ، برخی منابع رسانهای از مرگ «ساجدة خیرالله طلفاح» همسر «صدام» دیکتاتور معدوم عراق در یکی از بیمارستانهای اردن خبر دادند.
هنوز اطلاعات بیشتری از مرگ همسر 71 ساله صدام که زمانی گفته میشد در دوحه است، منتشر نشده است.
وی زاده ۲۴ ژوئن و1937 و دختر دایی صدام است که در سال 1958 با او ازدواج کرد حاصل این ازدواج دو پسر به نام های «عدی» و «قصی» و سه دختر به نامهای «رغد»، «رنا» و «حلا» است.
ساجده طلفاح نخستین همسر رسمی صدام بود. صدام همچنین دو ازدواج دیگر نیز انجام داد: او «سمیرا شاهبندر» را در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶) و پس از گرفتن طلاق اجباری از شوهرش به عقد خود درآورد. او از صدام صاحب یک پسر به نام «علی» شد . همسر سوم وی، «ندال الحمدانی» مدیرکل مرکز تحقیقات انرژی خورشیدی در شورای تحقیقات علمی عراق بود که مانند سمیرا مجبور به ترک شوهرش شده بود.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۶۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۲
نخستین مرکز همسر گزینی توسط بخش خصوصی با حضور دو معاون وزیر دادگستری و معاون دادستان کل کشور افتتاح شد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از مهر، نخستین مرکز همسر گزینی توسط بخش خصوصی با حضور دو معاون وزیر دادگستری و معاون دادستان کل کشور افتتاح شد.
هفته قوه قضائیه بود که رهبر انقلاب با تأکید بر تلاش برای تسهیل ازدواج جوانان به برخی مشکلات دادگاه های خانواده از جمله «طلاق توافقی» اشاره کردند و افزودند: قضات محترم با کمک بزرگان خانواده ها، اینگونه مسائل را تقلیل دهند. بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری قوه قضائیه اعلام کرد: طلاق توافقی بدون مراجعه به مشاوره دیگر ثبت نمی شود. حالا قضات ملزم هستند تا زوج ها را قبل از طلاق به مراکز مشاوره راهنمایی کنند.
نکته دیگر در تقابل با موضوع طلاق مسئله ازدواج است. چالشی که در این روزها به دلیل قیمت های نجومی جهیزیه و مراسم عروسی بحث داغ رسانه ها قرار گرفته است. همچنین موضوع همسر گزینی یا همان همسر یابی هم چند سالی است در دستور کار نهادهای فرهنگی و مرتبط با حوزه جوانان دست به دست می شود تا راهکاری برای انتخاب همسر صالح ایجاد شود. در این میان برخی از کارشناسان معتقدند باید در این خصوص بخش خصوصی وارد شود و دولت بر عملکرد آنها نظارت داشته باشد.
عصر یکشنبه نخستین مرکز خصوصی همسر گزینی و مشاوره ازدواج در منطقه سعادت آباد تهران به نام مرکز مشاوره پیوند خانواده افتتاح شد. نکته قابل تامل در این افتتاحیه حضور سید مرتضی بختیاری معاون دادستان کل کشور، مظفر الوندی معاون وزیر دادگستری، نجفی توانا رئیس کانون وکلای مرکز، دکتر افروز روان شناس و رئیس سازمان نظام روان شناسی و جمعی از مسئولان و کارشناسان خوشنام در علوم روانشاسی کشور بود.
ساختمان مرکز مشاوره نبش خیابان سرو قرار داشت و مساحت آن حدود ۱۰۰ متر بود. ابتدا فکر نمی کردیم افتتاح این مرکز با حضور این مسئولان انجام شود اما بعد متوجه شدیم مدیر این مرکز مشاوره خصوصی خودش هم روانشناس خانواده است و هم معاون وزیر دادگستری است. با حضور میهمانان ویژه و قرائت قرآن توسط وزیر سابق دادگستری و معاون فعلی دادستان کل کشور مراسم آغاز شد.
ابتدا سید احمد قائمی مدیر مرکز روانشناسی پیوند خانواده (معاون وزیر دادگستری) گفت: هدف ما اصول صحیح همسر گزینی و انتخاب عاقلانه شریک زندگی و آموزش زوج های جوان برای زندگی پایدار است. این در حالی است که بسیاری از زوجین فکر می کنند پایداری عشق در زندگی کار آسانی است در حالی که بسیاری از زوج ها به سرعت ناکامی و سرد می شوند در دو سه سال نخست زندگی تجربه می کنند.
تدوین الگوی ایرانی اسلامی خانواده
در ادامه دکتر غلامعلی افروز گفت: از اینکه این مرکز ایجاد شده بسیار خرسندم و دلیل آن این است که باید به موضوع خانواده توجه بیشتری شود. در اصل ۱۰ قانون اساسی هم موضوع تسهیل ازدواج و قوام خانواده تاکید شده است. بنده به عنوان رئیس اندیشکده خانواده در نهاد رهبری روی الگوی اسلامی - ایرانی در حال مطالعه هستیم تا این الگو را به جهان تعریف و ترویج کنیم. در این الگو باید صدا و سیمای ما، آموزش و پرورش، مشاوره ها و صنعت و همه خانواده محور باشد. تعریف می کنیم که باید هر ۵۰۰ خانواده ایرانی یک وکیل، یک پزشک و یک مشاور داشته باشند. هم اکنون این طرح را آماده کردیم تا اجرایی شود.
وی افزود: امیدواریم در این مرکز بگویند فرهنگ های غلط را دور بریزید. بزرگتر بودن زن نسبت به زن ویژگی است و حضور در کارگاه ها ضروری است. بگویند که اگر خانواده سالم و آرام باشد دیگر شب اداری، انگشت جویدن و استرس را در اعضای خانواده نخواهیم داشت.
اصالت خانوادگی زوجین ملاک تشخیص و انتخاب باشد
در ادامه سید مرتضی بختیاری معاون دادستان کل کشور گفت: در یکی از کشورهای اروپایی در سال ۲۰۱۴ اعلام شد که ۳ میلیون زوج متارکه کرده اند و علت بیشتر آن فضای مجازی بوده است. برای همین موضوع انتخاب صحیح اولویت است. به اعتقاد من باید اصالت خانوادگی، عفت و پاکدامنی و تفاهم فکری و اخلاقی زوجین ملاک تشخیص و انتخاب باشد چرا که بیشتر دلایل طلاق ها موضوع اختلاف فرهنگی است.
باید مشکلات ریشه ای حل شود
نجفی توانا رئیس کانون وکلای مرکز هم در این مراسم، گفت: یکی از دلایل اصلی طلاق سست شدن بنیاد خانواده است و باید به این بیندیشیم که چرا برخی جوانان دین گریز شده اند. چرا از هر ۱۰۰۰ جرم یکی کشف می شود و چرا باید با ۱۵ میلیون پرونده قضائی ۳۰ میلیون ایرانی در دادگاه ها تردد کنند. قطعا باید ریشه مشکلات را پیدا کنیم تا بهترین مشاوره را ارائه دهیم.
پس از اظهارات کارشناسان و مسئولان با حضور میهمانان کیک افتتاح این مرکز بریده شد. البته در حاشیه این مراسم هم برای نخستین بار سایت رسمی مرکز مشاوره و همسر گزینی (پیوند) رونمایی شد تا زوجین به این سایت www.peyvandezoj.com مراجعه کرده و ثبت نام کنند.
کد خبر: ۶۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
زندگی بدون دست و پا شاید برای خیلی از ما قابل تصور نباشد؛ اما این دختر ۲۵ ساله کلمبیایی که از بدو تولد از داشتن دست و پا محروم بوده است، اکنون یکی از بهترین مشاوران کشور خود یعنی کلمبیاست.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
«زولی سانگینو» ثابت کرده که معلولیت نمیتواند او را از پا دربیاورد و با همین معلولیتش توانسته به یک سخنران بزرگ تبدیل شود و درنتیجه الهامبخش کسانی شود که در برابر مشکلات زندگی کم آوردهاند. زولی که در بوگوتای کلمبیا زندگی میکند، درباره خودش میگوید: «درست است که من دست و پا ندارم؛ اما نمیگذارم که این موضوع مانع زندگیم شود. من در شرایط سختی بزرگ شده و در مدرسه بارها اذیت شدهام. همکلاسیهایم مسخرهام میکردند و به من میگفتند فضایی! من زندگی سختی داشتم تا جایی که بارها به فکر خودکشی افتادم.»
زولی درباره اینکه که چگونه از یک دختر ضعیف به یک انسان موفق رسیده می گوید: «خانواده و دوستانم من را به زندگی بازگرداندند و حالا من به دانشآموزان مدرسه تا صاحبان کسبوکار و حتی زندانیان هم مشاوره میدهم. با کودکانی که شبیه خودم مورد آزار و اذیت واقع میشوند یا دارای معلولیت هستند، صحبت میکنم تا به آنها نشان بدهم که محدودیت ذهنی و فیزیکی نباید آنها را متوقف کند. میخواهم به مردم نشان بدهم که شما میتوانید هر کاری را انجام بدهید به شرط اینکه خودتان بخواهید و ذهنتان را روی آن متمرکز کنید.»
زولی از همان بدو تولد با یک نقص بدنی به نام سندروم تترا آملیا متولد شد. این بیماری ژنتیکی نادر باعث میشود که دست و پاهای جنین داخل رحم مادر تشکیل نشود. زولی سه برادر و دو خواهر هم دارد؛ اما هیچ کدام از آنها دچار این بیماری نشدهاند. زولی تنها دو سال داشته که پدرش را هم از دست میدهد تا مشکلات این خانواده بیشتر شود. مدرسه رفتن هم برای زولی بسیار سخت بوده و همیشه از طرف دانشآموزان مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگرفته؛ به همین خاطر بارها مجبور شده که مدرسهاش را عوض کند.
زولی میگوید: «از ۶سالگی متوجه شدم که با بقیه هم سنوسالهایم متفاوت هستم و ناگهان فهمیدم که آنها میتوانند بدوند؛ اما من نمیتوانم. بارها از مادرم پرسیدم که چرا من با بقیه فرق میکنم؟ اما او همیشه در جواب میگفت که تو با دیگران متفاوت نیستی. اما بچه ها در مدرسه اینگونه فکر نمیکردند. آنها به من لقب فضایی دادند. خوراکیهایشان را به سمتم پرت میکردند و این برای من وحشتناک بود.»
زولی یک بار هم در ۱۵ سالگی اقدام به خودکشی کرده است: «من آن زمان با این فکر میخوابیدم که زمانی که صبح از خواب بیدار میشوم به یک آدم دیگر تبدیل شده باشم. در مدرسه هیچ دوستی نداشتم و همه هم من را طرد کرده بودند و هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم. تلاشهای مادرم هم برای بالا بردن روحیهام فایدهای نداشت؛ چون به شدت احساس حقارت میکردم. پس به طبقه چهارم ساختمان رفتم و تصمیم گرفتم که خودم را از بالا به پایین پرت کنم که خوشبختانه مادرم پیش از آنکه این کار را انجام دهم، مرا پیدا کرد و در حالی که به شدت ناراحت بود؛ مرا در آغوش گرفت و گفت: همه چیز درست میشود. او به من گفت که باید بدرخشم و به دیگران هم نشان بدهم که با همین معلولیت میتوانم یک زندگی عادی شاد داشته باشم.»
«گولرمینا» مادر زولی از همان آغاز زندگی با چالشهای زیادی روبهرو بوده و بزرگ کردن ۶ فرزند که یکی از آنها معلول است، آن هم بدون حضور همسر کار دشواری برای او بوده است؛ اما این مادر در شرایطی که کسی در مخارج زندگی و بزرگ کردن یک کودک معلول به او کمکی نمیکرده، همیشه سخت کار کرده است. زولی هم در نهایت مادر را سرمشق خود قرار میدهد تا بتواند روی پای خود بایستد: «اوایل برای حملونقل میبایست فردی مسئول جابهجا کردن من میشد؛ اما کم کم یاد گرفتم چگونه بایستم و خودم حرکت کنم. مادرم کارهای شخصیام مثل مرتب کردن تخت، مسواک زدن و لباس پوشیدن را به من آموزش داد. او میخواست تمام کارهایی را که یک انسان سالم توانایی انجام آن را دارد، من هم انجام بدهم.»
بعد از اتفاقی که در ۱۵ سالگی برای زولی افتاد، او تصمیم گرفت که با اعتمادبهنفس و کمک مادرش با زندگی مبارزه کند. در ۱۸سالگی به دانشگاه هنر رفت نقاشی خواند و از آن زمان بود که معروف شد و سخنرانیهایش شروع شد: «اولین باری که سخنرانی کردم در جمع ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده و والدین آنها بود. پس از تمام شدن سخنرانیم همه تحت تاثیر قرار گرفتند و من را تشویق کردند.»
زولی حالا یک نقاش هم شده و با دهانش نقاشی های زیبایی میکشد که با توجه به معلولیتش باور نکردنی به نظر می رسد اما او قلم را با دهانش می گیرد و با اعتماد به نفس کارش را ادامه می دهد.
او تا به حال هیچ کمکی از طرف دولت دریافت نکرده است و با اینکه برای رفتن به مسیرهای طولانی نیاز به ویلچر دارد، پول خریداری آن را ندارد.زولی دوست دارد روزی ازدواج کند و صاحب فرزند شود. رفتن به کشورهای خارجی و سخنرانی کردن در کشورهای دیگر، آرزوی بعدی زولی است.
او میگوید: «من ثابت کردهام که معلولیت نمیتواند مانعم بشود. من زمانی در زندگیم از همه چیز ناامید بودم و خودم را برای مرگ آماده کرده بودم؛ اما الان حالم خوب است و دوست دارم بقیه هم به این حال خوب برسند.»
مجله مهر
کد خبر: ۶۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸
داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
وقتی شبکه های اجتماعی سراز تلفن های همراه درآورد و لایک گرفتن و داشتن فالوئرهای هزارتایی تبدیل به یک پز اجتماعی شد و عده ای تصمیم گرفتند عکس خانه های لوکس و ماشین های میلیاردی خود را برای شهرت در این شبکه ها با مخاطبانشان به اشتراک بگذارند تا این دارندگی و برازندگی برایشان شأن و شخصیت مجازی دست و پا کند؛ یک جوان ساده روستایی تصمیم گرفت با دوربین معمولی تلفن همراهش از اتفاقات زندگی روستاییش عکس بگیرد و با مخاطبان مجازی خود به اشتراک بگذارد.
به گزارش مهر، روایت های ساده «محمد قاسم ترابی» یا همان «سالارپولاد» اینستاگرام، پسر چوپان و کشاورز روستای گز شرقی استان گلستان آنقدر به مذاق کاربران این شبکه اجتماعی شیرین آمد که حالا محمد چندین برابر جمعیت روستایش دنبال کننده دارد. دنبال کننده هایی که هر روز به امید عکسهای محمد اینستاگرامشان را چک می کنند تا شاید بتوانند از دور در هوای پاک و سالم این روستا یک نفس عمیق بکشند. وقتی فهمیدیم محمد پایش به پایتخت باز شده بلافاصله سراغش را گرفتیم تا در اولین ساعات سی سالگی با او از اینستاگرام، روستا و از هواداران چندهزارتایی اش بپرسیم.
سالارپولاد اسم سگ هایم بود
داستان اینستاگرام و محمد تقریبا از دوسال پیش شروع شد. زمانی که برادر محمد یک گوشی برای محمد خرید و برایش اینستاگرام نصب کرد و به او گفت که می تواند عکسهایی را که او از مزرعه می گیرد در اینجا منتشر کند تا بقیه هم در دیدن آنها شریک او باشند. وقتی از محمد می پرسیم علت اسم «سالارپولاد» برای این صفحه چیست؟ می خندد و سرش را پایین می اندازد و ماجرای بامزه ای را برایمان تعریف می کند: « قبلا من یک جفت سگ داشتم که ۱۳ سال به من خدمت کردند. بعد هم پیر شدند و مردند. من هم گفتم حالا که این برنامه از من اسم می خواهد لازم نیست حتما اسم خودم را بگذارم. اسم این دو حیوان با وفا را می گذارم. به خاطر همین اسم این صفحه شد سالارپولاد.» همین کار عجیب محمد باعث شده حالا خیلیها اشتباهی او را سالار صدا کنند و با خنده توضیح بدهد که اسمش «محمد» است. اما به ما می گوید که دیگر به این موضوع عادت کرده. چندباری هم خواسته اسم صفحه اش را عوض کند اما وقتی دیده صفحه اش به همین نام حسابی معروف شده، از این کار منصرف شده است.
زندگی کردن در شهر را نمی فهمم
محمد در اینستاگرام خودش را اینطور معرفی می کند: «یک دهاتی بی سواد کشاورز و چوپان شمالی» شاید این جمله خیلی فروتنانه به نظر برسد اما محمد واقعا آدم متواضعی است. این را می شود از تمام کامنت ها و حتی پستی که همسر ش دور از چشم محمد گذاشته فهمید. محمد آنقدر متواضع و با احترام حرف می زند که یکی در میان جمله هایش را با «ببخشید» شروع می کند. برای همین وقتی می گوید شاید باور نکنید ولی به زور دیپلم گرفتم تعجب می کنیم: «به مدیر مدرسه گفتم اگر به من نمره ندهی گوسفندهایم را می آورم تا درختهای باغتان را بخورند. او هم به من نمره داد!» وقتی از او درباره هم سن و سالهایش در روستا می پرسیم. با ناراحتی جواب می دهد که بیشترشان دوست دارند به شهر بروند نه اینکه در روستا کار تولیدی انجام دهند. محمد می گوید بیشتر پسرهای روستا هم در فضای مجازی فعالند اما سبک فعالیت هایشان با او فرق دارند. به قول خودش دنبال سلفی گرفتن هستند و انگار چیزهایی که برای محمد جذاب است برای آنها نیست. دوستان محمد به او می گویند که نیمچه استعدادی هم در عکاسی دارد: «بسیاری از کسانی که برایم کامنت می گذارند باورشان نمی شود که این عکس ها را با موبایل می گیرم. برادرم هم می گوید من برایت یک دوربین عکاسی حرفه ای می خرم تو همیشه عکس بگیر.» محمد استعداد و قلم خوبی دارد این را از شرح هایی که برای عکس هایش می نویسد می توان حس کرد. وقتی از او می پرسیم دوست داشت به جای باغداری و چوپانی در یک رسانه کار می کرد با قاطعیت جواب منفی می دهد: «نه اصلا من در این دو روزی که تهران آمدم دارم دیوانه می شوم. مدام می روم توی اینستاگرام و عکس های روستایم را نگاه می کنم. اصلا تعجب می کنم دوستانم می خواهند که آن همه زیبایی را رها کنند و به شهر بیایند. جایی که من زندگی می کنم. پشت سرم دریاست روبرویم جنگل. دو سمت دیگرم هم دشت و باغ و صحراست.»
توریستی شدن روستا فرهنگ آن را به هم می ریزد
محمد و اهالی روستایش اصرار دارند که سنت و فرهنگ روستایشان تغییر نکند به خاطر همین اصلا به غریبه ها زمین نمی فروشند و دوست ندارند روستایشان با اینکه بسیار زیباست، توریست پذیر شود. «فرهنگ روستا خیلی با شهر فرق دارد. مثلا در روستا یک تارموی خانومی بیرون باشد، آبروی تمام خاندانش می رود. اما در شهر اصلا اینطوری نیست. من تهران که آمدم مدام به پسر عمه ام می گفتم این خانم ها توریست هستند بقیه هم با خنده می گفتند بله توریست هستند. بیشتر که گذشت گفتم چقدر تهران توریست دارد. همه خندیدند گفتند توریست چیه اینا هم ایرانی هستند. اصلا باورم نمی شد. حالا فکر کنید از شهر با ماشین شاسی بلند و با صدای بلند موسیقی کسی بخواهد برای گذراندن تعطیلاتش وارد روستا شود. مردم روستا نمی توانند این تفاوت فرهنگ را بپذیرند. اگر هم این موضوع ادامه پیدا کند باعث تغییر فرهنگ روستا می شود که بسیار ناراحت کننده است. بزرگترین لذت روستا آرامش آن است که اگر بهم بخورد دیگر فایده ندارد همه اهالی می ترسند که روزی روستایشان شبیه شهر شود. یک بار یک آقایی گفت شبی چند میلیون می دهم فقط یکی دو شب در مزرعه ات بخوابیم اما پدرم اجازه نداد. ولی خب متاسفانه پول آخر کار خودش را می کند.»
من در بین الوایفایین زندگی می کنم
روز محمد از ساعت ۳:۳۰ دقیقه صبح که برای دوشیدن شیرگاوها به گاوداری می رود شروع می شود. علاوه بر دوشیدن شیر، محمد باید حواسش به علوفه و تمیز کردن آنجا هم باشد. حدود ساعت ۶:۳۰ به خانه می آید و صبحانه مختصری می خورد. بعد از آن دوباره شال و کلاه می کند و به سمت باغ می رود. سم پاشی، آبیاری، حرس کاری از کارهای باغ است که تا بعد از ظهر او را درگیر می کند. نزدیک غروب بازهم نوبت گاوهاست و او باید شیرشان را دوباره بدوشد و بعد به خانه بیاید. به خاطر همین برنامه است که می گوید عکسهایش را فقط شب ها می تواند منتشر کند و بیشتر از ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت نمی تواند برای اینستاگرامش وقت بگذارد و فقط عکس هایی را که در طول روز گرفته منتشر می کند و کامنت هایش را می خواند. گاهی هم سعی می کند مشکلات دیگران را مطرح کند. یکبار یک شماره کارت در اینستاگرامش گذاشت و از کاربران خواست که اگر می توانند به دوستی برای حل مشکل مردم در چابهار کمک کنند. دوست چابهاری ام گفت که چند میلیون پول جمع شد.
خانه محمد اینترنت ندارد اما چون خانه اش بین خانه برادر و پسرعمویش قرار دارد به قول خودش «بینالوایفایین» است و از اینترنت این دو نفر استفاده کامل را می برد. اگر یکی از گاوها یا حیوانات مزرعه باردار باشد محمد دیگر خانه نمی آید و باید تا پایان زایمان آنجا بماند تا به دنیا آمدن حیوان کمک کند. او حالا برای خودش یک دامپزشک حسابی است آنقدر که وقتی اهالی ده از دامپزشک ها نا امید می شوند سراغ محمد می آیند که در زایمان به دادشان برسد. مثل آن دفعه ای که دامپزشک نتوانست گوساله را به دنیا بیاورد و محمد دست به کار شد و مادرو بچه را سالم تحویل داد! این برنامه کاری فشرده تمام دنیای اوست آنقدر که صبح عروسی اش به جای آنکه فکر حمام رفتن و کت و شلوار دامادی اش باشد توی گاوداری مشغول رسیدگی به گاوها بود تا مبادا مشکلی برایشان به وجود بیاید.
وقتی به او می گوییم پس وضعش باید حتما خوب باشد، آه تلخی می کشد و برایمان از مشکلات تعریف می کند: «باور نمی کنید ولی ماهانه به خاطر گاوداری کلی خسارت می دهیم. شیر را لیتری هزارتومان می فروشیم آن وقت کیلویی ۱۴۰۰ علوفه می خریم. سال گذشته سرما شد و مرکبات یخ زد و محصولاتمان به یک سوم رسید. امسال آنقدر آفتاب و گرما بود که بازهم از محصولات کاسته شد. به خدا اگر گاوها را بفروشیم و پولش را بانک بگذاریم بیشتر سود می کنیم. ولی پدرم کاری به این حرفها ندارد و می گوید باید کارتولیدی کنیم که چهارنفر مشغول کار شوند و نان بخورند. اصلا از این پول ها خوشش نمی آید.»
تا حالا سردرد نگرفتم!
گوشی محمد چند وقت پیش توی شالیزار افتاد و سوخت به خاطر همین مجبور شد از گوشی موبایل همسر ش استفاده کند. محمد چندماهی را پس اندازد کرد تا یک گوشی درست و حسابی برای خودش بخرد ولی یک اتفاق باعث شد او بی خیال خریدن گوشی شود و خودش را طور دیگری سورپرایز کند: «من یک ماده سگ دارم که اسمش «وندی» است. این سگ به من خیلی خدمت کرد، یک مزرعه را پاسبانی می دهد. هنگام زایمانش که شد هر ۴ توله ای که در شکمش داشت مرده به دنیا آمدند. این سگ حسابی افسرده شد، می رفت گوشه انبار می نشست و مثل یک انسان اشک می ریخت. چند روزی افسرده و بی حال بود. اصلا غذا نمی خورد و من خیلی ناراحت بودم. به دوستانم که می دانستم سگ زیاد دارند تماس گرفتم که فهمیدم یکی از آنها سگش ۸ توله به دنیا آورده که نمی تواند به همه آنها شیر بدهد. ۴تا از توله ها را به قیمت ۲ میلیون تومان برای وندی خریدم و آوردم. باورتان نمی شود. هر روز این توله ها را می لیسید و می بوسید. به آنها شیر می داد و هوایشان را حسابی داشت. بعد از چند روز این سگ حسابی سرپا شد و شد وندی سابق. آنقدر که از ذوق این سگ من خوشحال شدم اگر بهترین گوشی دنیا را هم می خریدم به این اندازه لذت نداشت.»
دنیای محمد مثل محل زندگی اش به همین اندازه شیرین و زیبا هستند. وقتی می پرسیم که چه وقت هایی حالش خوب و چه وقت هایی حالش بد است محمد جوابی از جنس همان دنیای سبزش به ما می دهد: «وقت هایی که همسر یا دخترم مریض می شوند، حالم بد می شود. اما در کل من همیشه خوبم. همیشه سرحالم. من اصلا تابه حال سردرد نداشتم. اصلا نمی دانم چطوری است. همیشه می گویم دلم می خواهد یکبار حداقل تجربه اش کنم که بفهمم این سردرد که می گویند یعنی چه؟ اما خب تا حالا تجربه اش نکردم.»
محمد روزی که میهمان ما می شود ۳۰ ساله شده است. وقتی می پرسیم دوست دارد چه هدیه ای بگیرد با خنده می گوید: «مردا که همیشه جوراب می گیرند» اما آرزوهای محمد هم مثل خودش ساده است. دوست دارد یک پراید دسته دوم یا یک وانت پیکان بخرد تا دیگر مشکل حمل و نقل نداشته باشد. مصاحبه که تمام می شود محمد یک قول مردانه به ما می دهد. قول می دهد هیچ وقت دلش نخواهد که در شهر زندگی کند و همیشه بکر و روستایی بماند.محمد! ما روی قولت حساب کرده ایم...
کد خبر: ۶۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۷