برچسب ها
اصولگرایان اگر می‌خواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدی‌نژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان می‌خواهند آقای روحانی در سال 96 رئیس‌جمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدی‌نژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدی‌نژاد است که در نوشته‌ها و گفت‌وگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدی‌نژاد دفاع می‌کند. داوری در مصاحبه تفصیلی‌اش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی می‌پردازد و می‌گوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدی‌نژاد می‌داند و البته می‌گوید تقابل روحانی با احمدی‌نژاد برای راضی نگه داشتن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامه‌ریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمی‌دید. از دیگر سو، وی می‌گوید که روحانی در عرصه‌ای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایه‌گذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز می‌گوید توافق هسته‌ای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامه‌ریزی محمود احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان می‌کند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چاره‌ای جز رجوع به محمود احمدی‌نژاد را ندارند. متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است: ارزیابی‌تان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟ دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغ‌هایشان را در سبد مذاکرات هسته‌ای قرار داده‌اند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هسته‌ای گره زده‌اند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، می‌تواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحت‌الشعاع قرار دهد. در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم می‌دانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربه‌های زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیب‌پذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینه‌توزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدی‌نژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعه‌یافته و حاشیه‌ای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل می‌شوند و به آقای احمدی‌نژاد شدیدا علاقه‌مند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال می‌کند از سبد آقای روحانی خارج می‌شود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای داده‌اند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجی‌های معتبر هم این پدیده را تایید می‌کند. یعنی می‌خواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد. معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کرده‌اند، هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدی‌نژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است. شما می‌گوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدی‌نژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدی‌نژاد است، مشخص بود. در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامه‌نگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی توده‌ها به ویژه در شهرهای کوچک‌تر و روستاها، به هیچ وجه تلقی‌شان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدی‌نژاد قرار دارد. اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاست‌های دولت دهم بالاخص سیاست‌های سیاست خارجی دولت می‌پرداخت. هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدی‌نژاد نبود. آقای احمدی‌نژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نماینده‌ای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمی‌کنم. مردم این پیام را دریافت کردند. اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدی‌نژاد، موجب رای‌آوری باشد باید آقای قالیباف رئیس‌جمهور می‌شد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدی‌نژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانه‌ای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل‌ محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدی‌نژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویت‌شان را در ضدیت‌ با آقای احمدی‌نژاد قرار داده بودند. با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویت‌شان را در ضدیت آقای احمدی‌نژاد قرار نمی‌دادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند. شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدی‌نژاد حرکت نمی‌کردند و در عین حال با بی‌تدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمی‌شد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاست‌جمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار می‌کردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را می‌فهمیدند و می‌دیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هسته‌ای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد. نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه می‌کردند این بود که از تقابل با آقای احمدی‌نژاد احتراز می‌کردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش می‌کردند تا با تصویر خدمتگذار احمدی‌نژادی در صحنه حاضر می‌شدند و خود را بدیل آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دادند که در این صورت با رای بالایی پیروز می‌شدند. البته با اقداماتی که در سال‌های 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانه‌ای اصولگرایان علیه آقای احمدی‌نژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمی‌توانستند با آقای احمدی‌نژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدی‌نژاد را حذف کنند. شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبد مذاکرات هسته‌ای گذاشته است اما خیلی از تحلیل‌گران و صاحب‌نظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هسته‌ای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پول‌های بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد... می‌گویند پول‌ها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟‌ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه می‌شود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه می‌شود! ضمن آنکه در نحوه هزینه‌کرد همین دلارهای آزاد شده هم ده‌ها محدودیت وجود دارد. این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود... عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکایی‌ها، شناختی سطحی و غیرواقعی‌ است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوش‌وبش‌های دیپلماتیک می‌توانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سخت‌تر خوردیم. شما می‌گوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سال‌ها در آمریکا تحصیل و زندگی کرده‌اند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بوده‌اند. سال‌ها حضور داشتن در آمریکا مانع عدم‌شناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سال‌ها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوش‌بین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری داده‌ها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند. ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیات‌های دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند. مابه‌ازا این سفرها چیست؟ مابه‌ازایش این نیست که وقتی رئیس‌جمهور آمریکا به رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید از سفر هیات‌های اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند می‌گوید من نمی‌توانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است. ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور می‌شود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی ‌موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوش‌بینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدوده‌ای ثابت بماند. این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟ این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش می‌کند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در نه ماه اخیر خرد شده‌اند. واقعیت‌ها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هسته‌ای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماه‌های اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید می‌بینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدی‌نژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادی‌مان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور می‌شود که با این شرایط تورم‌ با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی‌ نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کرده‌اند. این یک دستاورد نیست؟ این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل می‌شود. به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن می‌دانید؟ بله. چرا؟ وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکایی‌هاست. ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنی‌سازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنی‌سازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام می‌شود نشان می‌دهد تلاش‌ها و فشارهای آمریکایی‌ها به ثمر نرسیده است. در یک دوره‌ای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است می‌تواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست. براساس آخرین گفته‌ها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است... خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمی‌گیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکایی‌ها با ما در مورد سطح غنی‌سازی است. آمریکایی‌ها به هیچ وجه ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سو را نمی‌پذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریم‌هاست که آمریکایی‌ها هم به آسانی از این ابزار دست برنمی‌دارند. قبول دارید که آمریکایی‌ها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟ این یک بحث دیگر است. آمریکایی‌ها اگر غنی‌سازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها می‌خواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هسته‌ای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریم‌ها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنی‌سازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار می‌گیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دست‌یافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربی‌ها دادندکه تحریم‌ها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریم‌هاست که آمده‌ایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم. این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند. متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربی‌ها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنی‌سازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکایی‌ها یک توافق بد است. آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمی‌رود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است... آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بی‌معناست. شما بازی برد – برد را قبول دارید؟ من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور می‌شود با آمریکایی‌ها به نتیجه‌ای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟ اینکه شما چنین چیزی را می‌گوئید و از لفظ «شیطان» استفاده می‌کنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است... اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقع‌گرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار. پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد. آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژه‌ها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدی‌نژاد هم دلواپس هستید؟ بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکره‌کننده و پیام‌هایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماه‌ها منتقل کرده، وجود دارد. رهبری بارها از تیم مذاکره‌کننده دفاع کرده است. موضع رهبری با موضع جریان‌های سیاسی فرق می‌کند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریان‌ها را هدایت می‌کنند. ولی موضع جریان‌ها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح‌ تاثیرگذاری رهبری با جریان‌های سیاسی متفاوت است. جریان‌های سیاسی می‌توانند نگرانی‌هایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاه‌شان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغه‌ها و نگرانی‌هایشان را بیان کنند. حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر می‌کنید این دلواپسی‌ها نزد رهبری هم وجود دارد. قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمی‌دانم این دغدغه‌ها و نگرانی‌ها در کدام حوزه‌ها بیشتر است. آقای داوری! با این حال شاهد حمایت‌های مکرر مقام رهبری از دولت بوده‌ایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت می‌کنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد... مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟‌ ولی نوع حمایت... اگر به نوع حمایت باشد، حمایت‌هایی که رهبری از آقای احمدی‌نژاد داشتند، در هیچ دوره‌ای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدی‌نژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدی‌نژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟‌ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولت‌ها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژه‌ای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماه‌ها ندیده‌ام و فکر می‌کنم که حمایت‌هایی هم که ایشان تاکنون داشته‌اند، در راستای همان حمایت‌های متداول و معمول و جاری بوده است. ولی بالآخره ایشان مذاکره‌کننده‌کنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکره‌کننده حمایت می‌کنم... این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکره‌کننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من می‌خواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت می‌کنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باج‌خواهی و زیاده‌خواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمی‌شود. اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی می‌شود؟ به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دست‌اندازهای بسیاری جدی‌ خواهد شد. این دست‌اندازها در کدام عرصه‌ها بیشتر خواهد بود؟ در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی برنامه‌ جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده می‌تواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزه‌های اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هسته‌ای نبوده است. مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب می‌اندیشند. اگر حرف‌تان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل‌ با دنیا را سر می‌دادند. تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هسته‌ای داشتند، تمامی تخم‌مرغ‌ها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست می‌آید و می‌توانند نقاط ضعف در سایر حوزه‌ها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید می‌دانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند. شما در صحبت‌هایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هسته‌ای است و دولت به تعامل به غرب می‌اندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدی‌نژاد کنیم، می‌بینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولت‌شان، دیگر از آن تنش‌ها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه می‌نوشت... نامه که در دولت نهم نوشته شد. بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمی‌آمد... این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدی‌نژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسان‌محور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی‌ دیپلماسی آقای احمدی‌نژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بین‌الملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد. پس منکر هرگونه تغییر در احمدی‌نژاد هستید؟ آقای احمدی‌نژاد در تاکتیک‌ها متکامل‌تر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند. ولی در سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری‌شان دیگر از آن اقدامات و حرف‌های جنجالی‌ای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم. سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بی‌پاسخ از طرف غرب. دیدید که در راه‌پیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدی‌نژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کرده‌اند و هیچ وقت به دنبال تنش‌زایی نبودند... ولی در عمل، آنچه رخ می‌داد تنش‌زایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد. اینها بازنمایی رسانه‌ای است. اگر آقای احمدی‌نژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمی‌پرسید هم باز آن قطعنامه‌ها صادر می‌شد. در عین حال یادتان باشد که مسئله‌ای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامه‌های مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریم‌ها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند. شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدی‌نژاد می‌دانید؟ نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند. دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدی‌نژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان می‌گویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و... دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاست‌های اقتصادی آقای احمدی‌نژاد را دنبال می‌کند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاست‌ها حمله می‌کردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود می‌گفت اگر هدفمندی یارانه‌ها اجرا بشود، تورم به 500 درصد می‌رسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت می‌آید و می‌خواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، می‌گوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه می‌نوشت که دولت آقای احمدی‌نژاد یارانه تولید را نمی‌دهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟ آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمی‌کردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدی‌نژاد سیاه‌نمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدی‌نژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی می‌دادند. مگر نمی‌گفتند آقای احمدی‌نژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفت‌وگو را برگزار نمی‌کند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما می‌گویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفت‌وگو هم برگزار نشده است. مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدی‌نژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمی‌کنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدی‌نژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان می‌گفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدی‌نژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی می‌تواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمی‌رسد و شاید اولین رئیس‌جمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود. آقای روحانی در چه زمانی رای نمی‌آورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدی‌نژاد باشد؟ اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعه‌ای با بینش، منش و روش آقای احمدی‌نژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیس‌جمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمی‌بیند. به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدی‌نژاد، فکر می‌کنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا می‌شود؟ آقای احمدی‌نژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که می‌دانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامه‌ریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. در چه شرایطی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96 شرکت می‌کند؟ اگر آقای احمدی‌نژاد مجدداً رئیس‌جمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمی‌شود. اما احتمالا اگر آقای احمدی‌نژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر می‌افتد و ایشان می‌توانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقش‌آفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند. اگر آقای احمدی‌نژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدی‌نژاد به زمین بزنند، چه می‌کنند؟ آنها که چاره‌ای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر می‌خواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدی‌نژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان می‌خواهند آقای روحانی در سال 96 رئیس‌جمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدی‌نژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند. اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدی‌نژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمی‌کنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کرده‌اند تا احمدی‌نژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟ برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی‌ - رسانه‌ای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدی‌نژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدی‌نژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدی‌نژاد احساس همذات‌پنداری می‌کنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدی‌نژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدی‌نژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدی‌نژاد قرار می‌گیرد. آقای احمدی‌نژاد تا کی ‌می‌خواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمع‌بندی جدیدی برسند. فکر می‌کنید کی سکوت‌شان را می‌شکنند؟نمی‌دانم اما شاید در آینده آقای احمدی‌نژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند. ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدی‌نژاد چه بوده است؟ سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفاف‌تر شود، می‌توان از این سکوت عبور کرد. درباره جلسات آقای احمدی‌نژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت می‌کنید. این جلسات طبیعی است. آقای ناطق‌نوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بوده‌اند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار می‌کند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدی‌نژاد هیج جلسه سازمان‌یافته‌ای ندارد. پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب می‌کنید. ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست. ارزیابی‌تان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی می‌کنند، چیست؟ به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصه‌های فرعی می‌آورند. ما نباید تضاد اصلی‌مان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلال‌خواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هسته‌ای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویت‌دهی به مذاکرات هسته‌ای نتوانسته‌اند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصه‌های فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که می‌توان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود. دلیلش چیست؟ اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت می‌تواند خلاهایش را در سایر حوزه‌ها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال می‌تواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازه‌های باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال می‌کنند. بنابراین چنین شیوه‌ای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر می‌خواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند. آقای احمدی‌نژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامه‌ای دارد؟ آقای احمدی‌نژاد هیچ برنامه‌ای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمان‌یافته‌ای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقه‌ای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخ‌الاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمع‌بندی وجود ندارد. دلیل این عدم حضور سازمان‌یافته چیست؟ واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت می‌شود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده می‌کنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدی‌نژاد همراه بود. اگر آقای احمدی‌نژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟ نمی‌دانم. آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدی‌نژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راه‌اندازی شده است؟ بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگ‌کننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست... می‌توان گفت هما حزب آقای احمدی‌نژاد است؟ به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدی‌نژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعه‌ای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدی‌نژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگ‌ها، در شبکه‌های اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگی‌ها و هم‌افزایی‌هایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است. آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدی‌نژاد در سال 96 خواهد بود؟ هما برای فعالیت سیاسی برنامه‌ای ندارد و نگاه‌مان غالبا فرهنگی و اجتماعی است. تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟ تا الان یک فراخوان و ثبت‌نام اولیه داشته‌ایم و توانسته‌ایم برنامه‌های آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامه‌ریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزه‌ها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کرده‌ایم. شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایت‌خاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدی‌نژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه می‌کند؟ آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و می‌توان دولت آقای روحانی را سایه‌ای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامه‌ریزی آقای هاشمی، نمی‌توانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند. رابطه اصلاح‌طلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ اصلاح‌طلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه می‌کنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاح‌طلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاح‌طلبان می‌خواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه‌ طلاقه بودنشان را حل کنند. اینکه اصولگرایان می‌گویند اصلاح‌طلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمی‌خورند را قبول دارید؟ در میان مدت این اتفاق نمی‌افتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت می‌کنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان یکسری گلایه‌ها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمی‌تواند در استراتژی کلان‌ این دو جریان اثرگذار باشد. ارزیابی‌تان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟ آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی هستند. احتمال برگشت‌شان به عرصه سیاست وجود دارد؟ اصلا. ایشان به هیچ‌وجه علاقه‌ای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدی‌نژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است. به فرض اینکه آقای احمدی‌نژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیس‌جمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز می‌گردند؟ بعید می‌دانم آقای مشایی انگیزه‌ای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸

معاون دادستان کل کشور که حدود یک سال قبل وزیر دادگستری دولت دهم بود در دوران دفاع مقدس 23 ماه سابقه حضور در جبهه دارد و می گوید که آر پی جی زن و حتی تیرانداز هم بوده است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  سید مرتضی بختیاری وزیر 60 ساله وزارت دادگستری دولت دهم امروز در حالی بر صندلی معاون امنیتی دادستان کل کشور تکیه زده که نخستین کار اجرایی خود را از ساختمان شهرداری فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی آغاز کرده است. این چهره خوش نام دستگاه قضایی کشور معاونت فرمانداری تربت حیدریه، جانشینی دادستان کاشمر، دادستان بیرجند، معاون دادستان مشهد، قائم مقامی دادگستری خراسان، ریاست دادگستری فارس و استانداری اصفهان را در کارنامه کاری خود دارد. زمان جنگ شهردار منطقه فیض آباد مه ولات بودم سید مرتضی بختیاری متولد 20 آذر 1331 در خانواده ای روحانی است و 2 دختر و 3 پسر دارد. وی که سابقه ای 23 ماهه در دوران دفاع مقدس را هم در کارنامه زندگی اش ثبت کرده در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد روزهای جنگ، گفت: در آغاز جنگ شهردار منطقه محروم فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی بودم. البته فرماندهی بسیج شهر هم برعهده من بود و بعد هم مسئول بسیج شهرستان تربیت حیدریه شدم. آن روزها تمام تلاش ما این بود تا بتوانیم نیروهای داوطلب را جذب و بعد از آموزش راهی جبهه ها کنیم. و من هم مانند تمامی داوطلبان مشتاق حضور در جبهه ها بودم. با شهید کاوه همرزم بودم وی افزود: سال 1360 وقتی جانشین دادستان انقلاب در کاشمر بودم از طریق جهادسازندگی در بخش پشتیبانی وارد مناطق جنگی سومار شدم. از سال 63 دادستان بیرجند شدم و بعنوان بسیجی از طریق گردان امام علی(ع) تحت نظر تیپ ویژه شهدا وارد منطقه شدم. آن دوران فرمانده گردان شهید الله یار جابری و فرمانده تیپ هم شهید کاوه بود. البته با این شهید بزرگوار هم هم سخن بودیم و از نزدیک شاهد دلاوری های این بزرگ مرد بودم. هرچند در فیلم سینمایی شور شیرین زحمت زیادی برای به تصویر کشاندن واقعیت جنگ و شهید کاوه انجام شده بود اما هنوز جای کار دارد چراکه نمی توان معنویت این فرمانده بزرگ را سینمایی کرد. جهادگر، فرمانده و رزمنده دوران جنگ تحمیلی به نقل از شهید صیاد شیرازی گفت: شهید صیاد شیرازی می گفت من در عملیات قادر برای نخستین باز این جوان را دیدم و به نبوغ و ابتکار در عملش را دیدم. برای حضور در عملیات ها از قوه قضائیه مرخصی می گرفتم بختیاری در مورد حضورش در مناطق جنگی، اظهارداشت: من در طول جنگ در بیشتر عملیات ها حضور داشتم. اما چون دادستان هم بودم قوه قضائیه اجازه نمی داد و می گفت اینجا ماندن واجب تر است. من هم از مرخصی های استحقاقی و تشویقی خودم استفاده می کردم و به دوستان گفته بودم هر وقت عملیات است زودتر بگویید تا عازم جبهه شوم. البته در دو عملیات کربلای 4 و 5 حدود 10 ماه مستمر در مناطق جنگی بودم. بچه های خراسان در شجاعت اول بودند معاون دادستان کل کشور که در دوران جنگ معاون و یا فرمانده گردان بود، گفت: بیشتر با بچه های خراسان بودیم. نیروهای بسیجی هر قسمت از مناطق خراسان ویژگیهای خاصی داشتند و می توان گفت که برو بچه های خراسان در شجاعت حرف اول را می زدند و همیشه خط شکن بودند. نمونه آن هم این است که نیشابور بیشترین شهید دوران دفاع مفدس را داشته است. بختیاری در پاسخ به اینکه آن زمان شما دادستان انقلاب بودید و آیا در دوران جنگ در مناطق جنگی قضاوت می کردید، افزود: قضاوت نمی کردم و بیشتر یک رزمنده بودم. 32 ساله بودم / آرپی جی هم می زدم معاون دادستان کل کشور اظهارداشت: همیشه بعنوان فرمانده یا معاون گردان با اسلحه کلاش تردد می کردیم و حمل آن آسانتر بود اما در طول جنگ آر پی جی هم زده ام. در مورد روزهای جنگ و خانواده هم از بختیاری سئوال کردیم و او گفت: همسرم خواهر 2 شهید است و از رفتن من به جبهه ناراحت نبودند و خیلی هم مرا تشویق به حضور می کردند ومن آن موقع 32 سال داشته و فرزند هم داشتم. کربلای 5 شیمیایی شدم وی که از رزمندگان عملیات خیبر بود گفت که برای حضور در مناطق عملیاتی که شیمیایی شده بود تا مرحله هلی برد هم رفتیم اما گفتند آلودگی شیمیایی زیاد است و اعزام نشدیم. و ما وقتی تصاویر را در تلویزیون عراق دیدیمباورمان نمی شد که چگونه بچه ها شیمیایی شدند. اما در کربلای 5 آلوده به شیمیایی شدم. می خواهم خاطرات جنگ را بنویسم وزیر دادگستری دولت دهم افزود: فضای در جنگ طوری انسان را پرورش می داد که دیگر پیدا نمی شد حتی روحیه معنویت جنگ را در کار خودم بعنوان دادستان حس می کردم. به اعتقاد من باید این نگاه و این معنویت همچنان در کارهای روزمره هم قابل مشاهده باشد. آن وقت این اندیشه بسیجی موجب تحول اداری خواهد شد. گاهی دعا می کنم زودتر بازنشسته شوم و بتوانم خاطرات جبهه را به رشته تحریر در آورم. لب مرز شهادت/ روایت معجزات جنگ بختیاری در مورد برخی رخدادهای و اتفاقات دوران دفاع مقدس، گفت: در کربلای 5 یادم هست اسلحه کلاش همراه داشتم و مجبور بودیم در آب دراز کشیده و آرام آرام جلو برویم و آنجا مجروح شدم. (گلوله به شانه ام خورده بود) یکی از رزمندگان من را به پشت خاکریز برد و به چشم خودم دیدم که امدادگران یک به یک شهید می شدند تا جان زخمی ها را نجات دهند. یادم هست در همان عملیات که مجروح شده بودم در منطقه شلمچه خواستم خود را به بیمارستان صحرایی برسانم و تنها یک آمبولانس تویوتا بود. من و یک نفر دیگر جلو نشستیم وعقب هم پر از مجروح بود. بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد تا کاری انجام دهد که یک مرتبه خودرو شروع به حرکت کرد. بعد از 50 متر خودرو ایستاد و وقتی عقب را نگاه کردیم همان جای قبلی خودرو یک توپ اصابت کرد. یعنی اگر خودرو حرکت نمی کرد قطعا همگی شهید می شدیم. آر پی جی زن گردان رفتگر شد! معاون دادستان کل کشور در بیان خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی، گفت:در کربلای یک دسته ادوات و تامین گردان نیامدند و باید عملیات انجام می شد. هر گردانی وظیفه خاصی داشت. یادم هست یکی از رزمندگان گردان آنقدر آر پی جی زده بود که لوله های آر پی جی سرخ شده و از گوشش خون می آمد و آر پی جی دو نیم شد. یکبار در شهر قائن بودم که در مسیر یک مردی از دوچرخه پیاده شد و گفت: آقای بختیاری من را می شناسی؟ گفتم نه... گفت من در عملیات یک با شما بودم! و من فهمیدم این همان رزمنده آر پی جی زن بود... و واقعا خوشحال شدم و کلی گپ زدیم. وقتی از شغلش سوال کردم گفت: رفتگر شهرداری هستم! و من از ته دل گریستم. خیلی متاثر شدم و با شهردار تماس گرفتم و گفتم: بنده به عنوان دادستان بیرجند خاک پای این رزمنده شجاع هستم تا اینکه کمی این رزمنده گمنام ارتقا یافت و مسئول پارک شد. اما واقعا برخی بسیجی های جنگ گمنام هستند. منبع/مهر
کد خبر: ۴۴۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

همایش بزرگ پیاده روی خانوادگی به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس با حضور مسئولان اجرایی کهگیلویه و بویراحمد و قشرهای مختلف مردم روز جمعه در یاسوج برگزار شد
کد خبر: ۴۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴

توصیه‌ها و راهنمایی‌های مفید برای پیشگیری از اضافه وزن و چاقی سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : - به کودکان و دانش آموزان توصیه کنید از میان وعده‌های سالم و با ارزش غذایی مانند میوه، سبزی، شیر، لقمه‌های خانگی مانند نان و پنیر و گردو،‌ نان و تخم مرغ و …، انواع میوه‌ها مانند سیب، پرتقال، نارنگی، هلو …، سبزی‌ها مانند هویچ، کاهو، خیار و … و شیر و لبنیات کم چرب استفاده کنند. همچنین از خوردن شیرینی و شکلات بیش از حد، چیپس و میان وعده‌های چرب خودداری کنند. - مصرف غذاهای چرب، سرخ شده، شیرین و شور را محدود کنید. - سرعت غذا خوردن خود را کاهش دهید. هر لقمه غذا را برای مدت طولانی‌تر بجوید. - غذا را در ظرف کوچکتری بکشید. در رستوران غذای نیم پرس سفارش دهید. - غذا خوردن را همزمان با سایر فعالیت‌ها مانند تماشای تلویزیون یا خواندن کتاب انجام ندهید. - همه غذای تهیه شده را سر میز نگذارید. بهتر است به همان اندازه که می‌خواهید مصرف کنید، در ظرف خود غذا بکشید و دوباره سراغ غذا نروید. - مواد غذایی نامناسب مانند نوشابه، چیپس، سس مایونز، شیرینی و … را نخرید. - مصرف فست فودها مانند: سوسیس، کالباس، پیتزا، سیب زمینی سرخ شده و انواع ساندویچ‌ها که در بیرون از خانه و با مواد چرب و نامرغوب تهیه می‌شود را محدود کنید. - برای میان وعده از میوه‌ها و سبزی‌های تازه استفاده کنید. - از شیر و لبنیات کم چرب (کمتر از 1.5 درصد) و یا بدون چربی استفاه کنید. در مورد کودکان مصرف شیر و لبنیات بدون چربی توصیه نمی‌شود. - مراقب باشید بی جهت غذا نخورید. مثلا وقتی به بچه‌ها غذا می‌دهید باقی مانده را خودتان مصرف نکنید. - فعالیت بدنی خود را افزایش دهید. - بچه‌هایی که ساعت‌های زیادی را به تماشای تلویزیون می‌پردازند چاق‌تر هستند چون هم تحرکشان کم می‌شود و هم در هنگام تماشای تلویزیون اغلب تنقلات کم ارزش و چاق کننده می‌خورند. به کودکان توصیه کنید در روز بیش از دو ساعت از وقتشان را به تماشای تلویزیون نگذارنند. - سه روز در هفته، 30 دقیقه پیاده‌روی تند انجام دهید.
کد خبر: ۴۴۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

مجتمع رسانه ای هما اعلام کرد موضوع برخی فعالیت های نسبت داده شده به این مجتمع از جمله راه اندازی رادیو هما و دریافت مبالغ هنگفت (!) از سوی این مجتمع تکذیب می شود. دولت بهار/ مجتمع رسانه ای هما در پی خبرسازی های برخی از رسانه ها طی روزهای اخیر درباره این مجتمع، اطلاعیه ای صادر کرد که متن آن در ادامه آمده است: پیرو انتشار «متن تحریف شده» مصاحبه یکی از اعضای هما در یکی از سایت های حامی دولت یازدهم، نکات زیر متذکر می شود: 1- مجتمع رسانه ای هما مرکزی برای هم اندیشی و هم افزایی فعالان رسانه ای حامی دولتهای نهم و دهم است و هیچ فعالیت سیاسی در دستور کار این مجتمع قرار ندارد. 2- موضوع برخی فعالیت های نسبت داده شده به این مجتمع از جمله راه اندازی رادیو هما و دریافت مبالغ هنگفت (!) از سوی این مجتمع تکذیب می شود. آنچه به صورت تحریف شده تحت عنوان «رادیو هما» در برخی از رسانه ها به این مجتمع رسانه ای نسبت داده شده است مربوط می شود به طرحی برای تولید بسته ها یا مستندهای صوتی با استفاده از فایل های صوتی مناسبت ها و همایش ها و انتشار آن به صورت اینترنتی که نمونه های مشابه آن نیز این روزها توسط مراکز مختلف تهیه و منتشر می شود. سیاست قطعی مجتمع رسانه ای هما عدم دریافت کمک های مردمی علی رغم درخواست های فراوان بوده و فعالیت های رسانه ای این مجتمع محدود به بهره برداری از امکانات شخصی در اختیار برخی از اعضا نظیر دفتر جلسات، سالن و امکاناتی نظیر چاپ و تکثیر بوده است. 3- مجتمع رسانه ای هما در عین اینکه مرکزی برای گردهمایی بخش کوچکی از علاقمندان دولت های نهم و دهم بوده است، هیچ ارتباط ساختاری، سازمانی و ارگانیک با دفتر رئیس جمهور سابق ندارد و طرح ها و برنامه های این مجتمع رسانه ای صرفا بر اساس تصمیمات اعضای آن اتخاذ و پیاده سازی می شود.
کد خبر: ۴۴۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱

خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان ازاعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند
کد خبر: ۴۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵

یکی از اصلی ترین راه های ایجاد توازن بین محلی گرایی و کلان نگری در نواحی و مناطق مختلف کشور استفاده بهینه از ظرفیت های راهبردی رسانه های محلی است.این رسانه ها ، گسترده ترین و نزدیک ترین سطح تماس را با مردم و نخبگان جامعه دارند
کد خبر: ۴۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶

از شهرداری محترم و پلیس راهور شهرستان انتظار می رود تا نسبت به هدایت خودروها به داخل پارکینگ و جلوگیری از پارک خودروها برای مدت طولانی در خیابان کوچک و کم عرض شهر همکاری لازم را بعمل آورند
کد خبر: ۴۲۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۴

داستان  زندگی ‌ علیرضا رمضانی، ستاره جوان  آبی ها به گزارش آوای دنا ، علیرضا متولد سال 1372 است. تنها 21 سال سن دارد. وقتی حرف می‌زند لهجه آذری  اش قابل تشخیص است و  . در ابهر به دنیا آمده است؛ شهری با 87هزار نفر جمعیت که دومین شهر بزرگ استان زنجان محسوب می‌شود. او از دل استانی کشف شد که چندان فوتبالی به حساب نمی‌آیند. استان زنجان یک میلیون و 15هزارنفر جمعیت دارد، اما علیرضا رمضانی جزو معدود فوتبالیست‌هایی‌ است که از استان زنجان به لیگ‌برتر ایران رسیده  . او در هفته‌ دوم لیگ برتر در بازی با استقلال‌خوزستان به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفت و کاری کرد که حالا نامش به عنوان یکی پدیده‌های لیگ سیزدهم مطرح است. اما بد نیست بدانید علیرضا رمضانی پدیده فصل جدید استقلال تهران در خوابگاه بازیکنان پایه تیم زندگی ‌می‌کند. داستان زندگی او را از دست ندهید. این گزارش روایتی  است بر اساس گفته ‌های  علیرضا با تماشاگران امروز. از ابهررود تا ستارگان پایتختتنها اطلاعاتی که از او در دسترس است، به یک جمله خبری ختم می‌شود. علیرضا رمضانی فصل گذشته در لیگ‌یک در تیم نفت‌وگاز گچساران بازی کرده اما مسیری که تا پوشیدن پیراهن استقلال گذرانده، به خوبی نشان می‌دهد چه سختی‌هایی برای انتقال به این تیم کشیده است. او در 18 سالگی برای اولین‌بار در تیمی محلی در ابهر بازی کرد. تیمی به نام «ابهر‌رود» که احتمالا در فوتبال ایران کسی نام آن را نشنیده است. اما رمضانی چندماهی در این تیم بود تا اینکه بالاخره تصمیم گرفت از لیگ استانی زنجان به تهران نقل مکان کند:‌ «ریسک بزرگی بود. از پدر و مادرم اجازه گرفتم تا برای فوتبال به تهران بیایم.» او در لیگ‌دو استان تهران عضو تیم «ستارگان پایتخت» شد. باز هم تیمی ناشناخته که مدتی را‌ هم آنجا گذراند. در آن روزها در خوابگاهی  واقع در میدان راه‌آهن تهران زندگی می‌کرد. خوابگاهی که چند بازیکن از تیم ستارگان پایتخت در آن زندگی می‌کردند. اما شرایط سخت‌تر از چیزی بود که تصورش را کنید: «حقوقی از تیم نمی‌گرفتیم و مجبور بودیم در کنار فوتبال، شب‌ها کار کنیم». آن روزها غیر از تمرینات روزانه‌ گروهی با تیم ستارگان پایتخت، شب‌ها هم مسافت زیادی پیاده‌روی می‌کرد. او به عنوان تراکت‌پخش‌کن یک شرکت تبلیغاتی استخدام شده بود و در کوچه‌های اطراف میدان راه‌آهن تراکت‌های تبلیغاتی پخش می‌کرد. بدون رودربایستی اعتراف می‌کند: «بعضی شب‌ها گرسنه می‌خوابیدم. پول نداشتم غذا بخورم. نه‌می‌خواهم مظلوم‌نمایی کنم، نه چیز دیگری. این موضوعی است که ممکن است برای هرکس دیگری هم پیش بیاید.» استقامت در باشگاه مقاومتمسابقات لیگ دو تهران تمام شد. رمضانی مشمول ‌ شده بود و برای گذراندن دوران سربازی به باشگاه مقاومت رفت و تست داد. سرمربی باشگاه مقاومت که «استقامت» نام داشت، او را قبول کرد. او هم قرارداد سفت و سختی با این باشگاه امضا کرد که بر‌اساس آن در دوران سربازی باید در مقاومت بازی می‌کرد. اما پس از گذشت دو سال خدمت نظام وظیفه قرارداد او بندهایی داشت که نمی‌توانست به راحتی از باشگاه مقاومت جدا شود. همزمان به تیم‌ جوانان هم دعوت شد. به اردوی تیم رفت و تمرین کرد اما مدتی مانده به مسابقات قهرمانی آسیا، زانویش آسیب دید و از لیست تیم خط خورد. تمام پول دریافتی رمضانی از باشگاه مقاومت تهران همان حقوق ماهیانه‌ای بود که‌به عنوان سرباز نظام وظیفه دریافت می‌کرد؛ 90 هزار تومان. چند ماه اضافه‌خدمت خورد. حتی پس از پایان خدمت سربازی هم قراردادش با مقاومت تمام نشد. چند پیشنهاد از سایپا و تراکتورسازی دریافت کرد، اما نتوانست رضایت‌نامه‌اش را از مقاومت بگیرد. تا اینکه بالاخره‌ با پیشنهاد تیم لیگ‌یکی نفت‌ و گاز گچساران از مقاومت جدا شد. روزهای سخت در گچسارانقرارداد رمضانی با نفت ‌و گاز گچساران 30 میلیون تومان بود. او 20 میلیون تومان از مبلغ قرارداد گرفت و به باشگاه مقاومت داد تا رضایت‌نامه‌اش صادر شود. اما 10 میلیون تومان باقیمانده مبلغ قرارداد او هیچ‌وقت از سوی باشگاه نفت‌ و گاز گچساران پرداخت نشد. به این ترتیب نیم‌فصلی ‌که در گچساران سپری کرد، هیچ درآمدی نداشت. البته با این توضیح اضافه که در گچساران به راحتی تهران شغل جانبی وجود نداشت تا او درآمدی داشته باشد: «در خوابگاه زندگی‌ می‌کردم. درآمدی نداشتم. باشگاه باقیمانده مبلغ قراردادم را پرداخت نکرد. یادم می‌آید یک‌بار که تمرینات تیم تعطیل شد، همه بچه‌ها برای استراحت به کیش رفتند اما من پولی نداشتم که به ابهر برگردم. همه از من می‌پرسیدند چرا تعطیلات به خانه برنمی‌گردی. بهانه‌ می‌کردم که می‌خواهم تنها باشم و استراحت کنم.» البته معضلات زندگی در گچساران به این محدود نمی‌شد. محمدحسین ضیایی، سرمربی نفت ‌و گاز گچساران اصلا ارتباط خوبی با رمضانی نداشت: «مدام در تمرینات من را جلوی بقیه بازیکنان تحقیر می‌کرد و می‌گفت هیچ‌وقت بازیکن نمی‌شوی. چندباری هم وسط تمرین من را بیرون کرد». فصل کابوس‌‌وار رمضانی در گچساران تمام شد، اما حتی در رویا هم نمی‌دید که پس از آن همه سختی، فصل بعد در یکی از دو تیم پرطرفدار ایران بازی کند. روزی که آبی‌پوش شد«یکی از دوستان به من زنگ زد و خبر داد که باشگاه استقلال تست می‌گیرد. همراه با دوستانم به کمپ ناصر حجازی رفتیم. لباس عوض کردیم و دو تا تیم شدیم و بازی کردیم. 20 دقیقه از بازی نگذشته بود که من را از زمین بیرون کشیدند. بعد دیدم امیرخان فلعه‌نویی سراغم آمد اصلا باور نمی‌شد. در بازی چند تا دریبل زده بودم و بدون استرس می‌دویدم. اما باورم نمی‌شد که امیرخان از من خوشش آمده باشد. چند روز بعد با استقلال قرارداد بستم.» قرارداد او با استقلال رقم بالایی ندارد اما او راضی است. در یکی از بندهای قراردادش با استقلال آمده که باشگاه موظف است محل زندگی علیرضا رمضانی را فراهم کند. او این روزها در خوابگاه بازیکنان پایه استقلال که در کنار کمپ ناصر حجازی ساخته شده، زندگی می‌کند. در یک اتاق کوچک که با وسایل اولیه زندگی تجهیز شده است. پدرش کشاورز است. در ابهر یک هکتار باغ انگور دارند. اما درآمد این باغ انگور اندازه‌ای نیست که پدرش به او کمک مالی کند. او از سال 1390 روی پای خودش ایستاده و هیچ وقت از پدرش کمکی نگرفته است. چهره محبوب در ابهر روزی که در جام‌شهدا برای اولین‌بار با پیراهن استقلال به زمین رفت، یادش نمی‌رود. آن روز در بازی با ملوان برای استقلال یک پنالتی گرفت تا آرش برهانی آن را گل کند. علیرضا خوش‌شانس بود که آن بازی از شبکه سه پخش مستقیم شد و تماشاگران استقلال خیال‌شان راحت شد که در فصل جدید یک پدیده در ترکیب آبی‌پوشان خودنمایی می‌کند. هفته اول لیگ‌برتر فرصت به هنرنمایی او نرسید، اما در بازی با استقلال خوزستان در هفته‌دوم زمانی به زمین آمد که بازی بدون گل بود. او آمد و یک پاس‌گل‌ داد:‌ «روی نیمکت بودم که امیرخان من را صدا کرد. از من پرسید که می‌تونی بازی کنی؟ توضیح داد که شرایطش سخت‌ است. اما من هیچ استرسی نداشتم. به زمین رفتم و آن پاس‌گل را دادم.» رمضانی یکی از چهره‌های دوست‌داشتنی تمرینات استقلال است. بازیکنان تیم او را دوست دارند. امید ابراهیمی و محمد قاضی بیشتر هوایش را دارند. اما نباید فراموش کرد که هنوز راه زیادی پیش‌رو دارد. مسیری که از ابهر آغاز شده و خودش آرزو دارد به اروپا برسد. تا حالا چند باری که‌ با پیراهن استقلال به میدان رفته باعث شده یکی از محبوب‌ترین چهره‌های شهرستان ابهر شود: «در این مدت لطف کردند و با تماس تلفنی و اس‌ام‌اس حسابی مرا را شرمنده کرده‌اند». تماشاگران امروز
کد خبر: ۴۲۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۳

یک زائر بوشهری بهشت‌رضوی گفت: تاکنون 18 بار پیاده به حرمین ائمه‌معصومین در شهرهای کربلا، سامرا، نجف و مشهدمقدس سفر کرده است
کد خبر: ۴۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۸

همایش بزرگ پیاده روی خانوادگی با حضور برخی از مسوولان دستگاههای اجرایی شهر یاسوج، اقشار مختلف مردم و ورزشکاران این شهرستان برگزار شد
کد خبر: ۴۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۴

پلیس سواره نظام نیز به جرگه پلیس های ایران پیوست، پلیس هایی با قدرت بدنی بالا و توانمندی های منحصر به فرد که از این پس در رژه های نظامی و تشریفات اقتدار پلیس را بیش از پیش به نمایش می گذارد
کد خبر: ۳۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۴

اسدا... ربانی مهر معاون جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان با اشاره به برنامه های هفته جوان در همدان گفت : 48 برنامه متنوع فرهنگی برای هفته جوان اجرا می شود که از این تعداد 20 مورد جشن در پنج نقطه مختلف شهر برگزار می شود
کد خبر: ۳۵۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۷

امام با اقتدارش و شجاعت بی مثالش هیمنه استکبار را به لرزه در آورد او مانند حضرت موسی با فرعونیان زمان خود جنگید و مانند ابراهیم (ع) بت ها را شکست و مانند حضرت محمد (ص) ابو جهل و ابولهب ها را به عقب راند و ظلم و تبعیض نژادی را پایان  داد
کد خبر: ۳۵۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۴

 آوای دنا: جلسه کمیته ورزش و جوانان ستاد بزرگداشت سوم خرداد و سال روز آزادسازی خرمشهر با حضور اعضای این کمیته در محل اداره ورزش و جوانان شهرستان لنده برگزار شد. در ابتدای این جلسه ،عین الله دهقان رئیس اداره ورزش و جوانان این شهرستان با اشاره به حماسه ی مردم و رزمندگان غیور ایران اسلامی در دفاع از خاک و بوم این ملت و خرمشهر عزیز گفت: در شرایطی که تصور دشمنان و صدام بر این بود که پس از سه روز ایران را فتح و در تهران سخنرانی می‌کنند مقاومت ملت شریف ایران به ویژه مقاومت 32 روزه مردم خرمشهر از هرگونه تحرک آنان جلوگیری کرد و این امر از نظر ظاهری باور کردنی نبود. ایشان در ادامه افزود حماسه مقاومت و ایثار رزمندگان اسلام در سوم خرداد باید برای نسل سوم و چهارم انقلاب و آشنایی آیندگان با این فرهنگ بزرگ دینی و اسلامی تبیین شود. در این نشست که نمایندگانی از ادارات شهرستان و جمعی از اصحاب رسانه حضور داشتند برنامه های زیر تدوین شد: برگزاری همایش دوچرخه سواری طناب کشی بانوان همایش بزرگ پیاده روی خانوادگی برگزاری جام فوتسال چهار جانبه در سطح شهرستان برگزاری لیگ فوتبال نوجوانان با نام فتح خرمشهر در این جلسه همچنین هدایایی جهت برگزاری مسابقات پیش بینی شده است.
کد خبر: ۳۴۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۳۰

امین کمالوندی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه وبویراحمد امروز (27 اردیبهشت) در نشست چهارمین دوره جشنواره های فرهنگی و هنری دهه کرامت، گفت:به برکت وجود بارگاه منور امام رضا (ع)، جشنواره های رضوی به مدت 12 سال در ایران و سایر کشورهای دنیا برگزار می شود. کمالوندی در ادامه با بیان این که از سال 90 که سکان مدیریتی ارشاد استان را به دست گرفت این جشنواره را در شان امام رضا (ع) در این استان ندانسته، افزود:با همکاری و هم فکری کارشناسان استانی و کشوری این جشنواره به همه شهرستان تعمیم و هر شهرستان میزبان یک جشنواره از سری برنامه های دهه کرامت شد. دبیر جشنواره های رضوی در کهگیلویه و بویراحمد به اهمیت برنامه های دهه کرامت اشاره و افزود:حضرت بی بی حکیمه (س) محور برنامه های دهه کرامت باشد. وی با بیان این که جشنواره دائمی "شعر فارسی رضوی" به میزبانی شهرستان دنا برگزار می شود، اظهار داشت:دبیرخانه دائمی جشنواره "شعر محلی رضوی" نیز در شهرستان بهمئی قرار دارد و این شهرستان هرساله میزبان شاعران محلی شعر رضوی است. دبیر جشنواره های رضوی در استان کهگیلویه و بویراحمد میزبانی دومین جشنواره "عفاف و حجاب" در فرهنگ رضوی را شهرستان چرام دانست و عنوان کرد:شهرستان باشت نیز برای سومین سال پیاپی میزبان جشنواره داستان کوتاه 55 کلمه ای رضوی است. کمالوندی شهرستان لنده را میزبان سومین جشنواره پیامک های رضوی عنوان و خاطرنشان کرد:چهارمین جشنواره هنرهای تجسمی "دعای باران" هم در شهرستان گچساران برگزار می شود. وی برگزاری چهارمین جشنواره خوشنویسی حدیث "سلسله الذهب" به میزبانی شهرستان کهگیلویه را از سری برنامه های دهه کرامت در این استان خواند و ادامه داد:سومین جشنواره "شیرخوارگان رضوی" هم در مرکز استان برگزار و نوزادانی که به نام مبارک "رضا" نام گذاری می شوند، با لوح تقدیر و هدایایی از آنها تجلیل خواهد شد.  مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد برگزاری همایش پیاده روی و "احیاء جاده ولایت" را از دیگر برنامه های دهه کرامت در این استان دانست و افزود: با توجه به این که شهر مارگون در مسیر کاروان حضرت امام رضا (ع) واقع شده همه ساله مردم این شهر و روستاها و بخش های همجوار با پای پیاده مسیر 2 کیلومتری از شهر مارگون تا حرم بی بی خاتونین (س) را طی می کنند. کمالوندی با بیان این که سومین جشنواره ملی "آیین های نمایشی و پرده خوانی در فرهنگ رضوی" نیز به میزبانی شهر یاسوج برگزار می شود، تصریح کرد: فراخوان این جشنواره به سراسر کشور ارسال شده که همه ساله بیش از 60 اثر از نقاط مختلف ایرانی اسلامی ارسال و 10 اثر برگزیده انتخاب و در سه نقطه شهر یاسوج به نمایش در می آیند. وی با بیان این که علاوه براین جشنواره ها جشن های مردمی نیز در مساجد سراسر استان برگزار می شود، گفت:امسال نیز براساس ظرفیت مساجد در هر شهرستان جشن هایی با همکاری دبیرخانه کانون های فرهنگی و هنری مساجد استان در خیابان های نزدیک به مساجد شهرستانم ها برگزار می شود. دبیر جشنواره های رضوی در استان کهگیلویه و بویراحمد نقش رسانه ها را در ترویج فرهنگ و سیره رضوی موثر دانست و گفت: در این بین شبکه استانی دنا نقش مهم و اثرگذاری به خصوص در ترویج فرهنگ نام گذاری نوزادان می تواند ایفا کند.
کد خبر: ۳۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

آیا می‌دانید که پزشکان توصیه می کنند هر شب بین ۸ تا ۹ ساعت باید بخوابید؟ اگر در طول روز هم احساس کردید که انرژی‌تان ته کشیده، می‌توانید چرتی بزنید. بیخود و بی جهت به خواب شبانه «خواب زیبایی» نمی‌گویند! اگر برای کاهش وزن به سراغ جلسات یوگا می‌روید، اگر بعد از اینکه خریدتان را انجام دادید سبد حمل کالا را کنار جای پارک اتومبیلتان رها می‌کنید، و اگر بصورت منظم از فست فود محلتان سفارش یک غذای چرب و چیلی می‌دهید، شما تنبلید و خودتان هم اینرا می دانید!۱۲ مرحله کاهش وزن برای افراد تنبل درست است که چنین کارهایی زندگی شما را ساده تر می‌کنند، اما باعث نخواهند شد تا بدنی سالم داشته باشید. اگر می خواهید انرژی تان را برای کار دیگری به غیر از باشگاه رفتن نگه دارید، برایتان نکاتی را جمع آوری کرده‌ایم تا بتوانید بدون سختی کشیدن وزن کم کنید: 1 - هیچوقت صبحانه را نادیده نگیریدتنبل‌ها به هیچ وجه نباید مهم ترین وعده‌ی روزانه شان را از دست بدهند! 2 - بشقاب کوچک تری استفاده کنیدمطمئنم که این کار را در حق گربه‌تان انجام داده‌اید تا وزنش کم شود! حقیقتا این کار، برای اینکه به بدنتان بیاموزید فقط آنچه نیاز دارد را بخورد، نه هر چه دوست داشت، راه موثری است. 3 - بیشتر بخوابیدآیا می‌دانید که پزشکان توصیه می کنند هر شب بین ۸ تا ۹ ساعت باید بخوابید؟ اگر در طول روز هم احساس کردید که انرژی‌تان ته کشیده، می‌توانید چرتی بزنید. بیخود و بی جهت به خواب شبانه «خواب زیبایی» نمی‌گویند! 4 - ویتامین دی مصرف کنیداشخاص در حال کاهش وزنی که کمبود این ویتامین را داشته‌اند، خودشان اذعان می‌کنند که روند کاهش وزنشان کند بوده است. ویتامین دی در محصولات لبنی یافت می‌شود. پس می‌توانید فست فود و سوسیس و کالباس را با ماست یا یک لیوان شیر جایگزین کنید. اگر لبنیات دوست ندارید، می‌توانید این ویتامین را در موز، شیر سویا و آب پرتقال نیز بیابید. 5 - قهوه بنوشیدعلاوه بر اینکه میزان کالری سوزی شما را افزایش می‌دهد، کافئین درون قهوه کمک خواهد کرد تا شرایط پوستتان نیز بهتر شود و چین و چروک‌هایتان کاهش یابد. 6 - آدامس بدون قند بجویدآدامس، می‌تواند استرس را از شما دور کرده و به مغزتان اجازه دهد بیشتر متمرکز شود! همچنین به شما کمک خواهد کرد تا سریعتر انرژی بسوزانید. البته مراقب باشید! بیش ازاندازه آدامس جویدن می تواند بعنوان یک ملین قوی عمل کند. 7 -  مشغول باشیدیک حیوان خانگی بخرید، یک سرگرمی جدید برای خودتان بیابید یا اینکه فعالیت‌های کاری‌تان را سازماندهی کنید، بنابراین وقتی نخواهید داشت که آنرا به هله هوله خوردن صرف کنید! 8 - یک گام شمار استفاده کنیدالبته شرط می‌بندم که همین حالا هم یکی از آنها را دلتان می‌خواهد. این ابزار، برای حساب کتاب کالری‌های مصرفی شما عالی است! از ظرف شستن گرفته تا راه رفتن به سمت اتاق جلسات و برگشت به خانه‌تان. 9 - خنده بهترین دارو استخب، این هم یک کالری سوز عالی بحساب می آید. اگر حدود ۱۵ دقیقه بخندید، بدنتان چیزی حدود ۵۰ کالری خواهد سوزاند. البته یادتان نرود که وقتی بعد از اتمام کارتان به یک تئاتر کمدی می‌روید، گام شمارتان همراهتان باشد! 10 - کفش‌های راحتی‌تان را با پاشنه بلند عوض کنیدهمه‌ آنها را از کمد لباستان خارج کنید و هر زمانی که به محل کارتان می‌روید یا با دوستانتان بیرون هستید بپوشید. این کفش‌ها برای عضلانی کردن پاهایتان عالی‌اند! 11 - همیشه یک میان وعده بهمراه خود داشته باشیدیک میان وعده‌ی کم کالری مانند برخی از شکلات‌ها، راه خوبی برای نگه داشتن متابولیسمتان، در حال سوخت و ساز است. 12 - به خودتان استراحت دهیددر مورد شما نمی‌دانم، اما هر وقت بر من فشار می آید و استرس می‌گیرم، تمایل به افزایش وزن پیدا می‌کنم. بنابراین سعی می‌کنم کاری کنم تا استرسم کاهش پیدا کند، مثلا به موزیک مورد علاقه‌ام گوش بدم، با دوستانم یک فیلم کمدی ببینم، به یک پیاده روی کوتاه یا به یک استراحت و سفر چند روزه به شهری دیگر بروم. دوستان من، به یاد داشته باشید که تنها یک بار زندگی می‌کنید و بدن شما، تنها بدنی است که دارید. اگر دوست ندارید زندگی خجالت باری داشته باشید، بدانید که بهترین کمک کننده برای رسیدن به سلامتی، خودتان هستید!
کد خبر: ۳۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۴

خطرات ناشی از سیگار کشیدن بر همه معلوم است. سیگار کشیدن در محیط های بسته مثل اتاق کار، داخل خانه، رستوران و ... اثرات مضر بیشتری دارد. در این مقاله 9 باور غلط درباره کشیدن سیگار را بیان می کنیم.1- تنها خطر سیگار کشیدن، بروز سرطان ریه می باشد. کشیدن سیگار فقط باعث سرطان ریه نمی شود، بلکه انواع سرطان و بیماری ها را در پی دارد؛ مثل سرطان دهان، سرطان مری، سرطان مثانه، سکته مغزی، بیماری های قلبی، آسم و آسیب جنین در زن بارداری که سیگار می کشد.همچنین سیگار کشیدن یکی از دلایل عمده اختلال نعوظ در مردان می باشد.پس برای سلامتی خود و خانواده تان، باید سیگار را ترک کنید.2- برخی سیگارها خطری ندارند. هیچ سیگاری بی خطر نیست و نیکوتین موجود در سیگار، یک ماده اعتیادآور می باشد.برخی افراد سیگاری، دود سیگار را به صورت عمیق وارد بدن خود می کنند و آن دود را برای مدت طولانی در بدن نگه می دارند.- سیگارهای الکترونیکی نیز بی خطر نیستند.-د اجازه ندهید این باورها در ترک سیگار دخالت کنند.3- سیگارهای لایت (Light) یا سبک مضر نیستند. شرکت های سیگار از کلماتی مانند: سبک یا ملایم استفاده می کنند و پاکت های سیگار را با رنگ های نقره ای، سفید و یا طلایی به فروش می رسانند، با این مضمون که اینها بی خطر هستند.موسسه غذا و داروی آمریکا به تازگی نوشتن لغاتی همچون سبک و ملایم را روی پاکت های سیگار ممنوع کرده است.مطالعات نشان داد که 20 درصد سیگاری ها باور دارند که خطرات ناشی از سیگار، در سیگارهایی که لغات سبک و یا ملایم دارند، کمتر از مارک های دیگر سیگار می باشد. در حالی که اینطور نیست.دیگر باور غلط این است که نیکوتین سیگارهای باریک تر، ضرر کمتری دارد، در حالی که اینطور نیست.بهتر است شما هیچ کدام از این حرف ها را باور نکنید.4- قلیان ها بی خطر هستند. در قلیان، دود از طریق آب منتقل می گردد.برخی مردم بر این باورند که لوله قلیان، قبل از ورود دود به ریه، آن را تمیز می کند.ولی باید گفت که خطرات ناشی از قلیان به مراتب بیشتر از خطرات ناشی از سیگار می باشد.-قلیانی ها نسبت به سیگاری ها، 200 برابر بیشتر در معرض خطرات باشند.-یک باور دیگر نیز وجود دارد که می گوید، قلیان های دست دوم و کار کرده، ایمن تر می باشند که این باور نیز نادرست است.5- برای ترک سیگار، من خیلی پیر هستم. اگر یک سال است که سیگار کشیدن را ترک کرده اید، خطر بیماری های قلبی را به نصف کاهش داده اید.افراد 35 تا 39 ساله، اگر سیگار را ترک کنند، می توانند 3 تا 5 سال طول عمر خود را زیاد کنند.افراد 65 ساله، می توانند یک سال طول عمر خود را زیاد کنند.مطالعات نشان داده که حتی افراد 69 ساله نیز می توانند با ترک سیگار، طول عمر خود را زیاد کنند و از زندگی لذت بیشتری ببرند.6- من هرگاه بخواهم می توانم سیگار را ترک کنم. هر چه مدت سیگار کشیدن شما بیشتر باشد، به همان نسبت ترک سیگار برایتان سخت تر خواهد بود.افرادی که می گویند، اراده ترک سیگار را دارند، باید آنها را در مواقع بحرانی دید که آیا اراده شان پابرجا است یا نه.-حدود 9 نفر از 10 نفری که سیگار را ترک می کنند، دوباره شروع به سیگار کشیدن می کنند.-بهترین روش ترک سیگار، مشاوره و دارودرمانی می باشد.7- اگر کودکی در خانه نباشد، می توان سیگار کشید. اگر کسی در داخل خانه سیگار بکشد و حتی فرد دیگری در آنجا نباشد، دود سیگار روی فرش، لباس ها و پرده ها و ... باقی می ماند.اگر بتوانید بوی سیگار را در فضای خانه استشمام کنید، بدون اینکه کسی در آن لحظه سیگار بکشد، نشان می دهد که موادشیمیایی سرطان زا در محیط خانه وجود دارد. این مسئله به خصوص در نوزادانی که روی زمین سینه خیز یا چار دست و پا راه می روند و وسایل را در دهانشان می گذارند، خیلی خطرناک است.پس بهتر است برای سلامت کودکانمان سیگار را ترک کنیم.8- اگر سیگار را ترک کنم، افزایش وزن پیدا می کنم. نیکوتین یک ماده محرک است و اشتهای فرد از بین می برد. پس وقتی سیگار را ترک می کنید، هوس و میل به غذا خوردن بوجود می آید.به طور متوسط، افراد بعد از ترک سیگار، 6/3 کیلوگرم افزیش وزن می یابند.هنگامی که سیگار را ترک می کنید، سوخت و ساز بدنتان نیز کم می شود، اما شما می توانید با ورزش کردن و یا پیاده روی طولانی با چاقی مبارزه کنید.با ورزش کردن و عادات صحیح غذایی می توانید با خطرات ناشی از سیگار و افزایش وزن ناخواسته مبارزه کنید.9- من فقط در مهمانی ها سیگار می کشم، بنابراین خطری مرا تهدید نمی کند. یکی از باورهای غلط مردم این است که اگر گاهی وقت ها سیگار بکشید، از خطرات سیگار ایمن می باشید.در حقیقت، خطرات سیگار کشیدن بعد از روشن کردن یک عدد سیگار مشخص می شود.کشیدن 1 تا 4 عدد سیگار در روز باعث می شود که شما سه برابر بیشتر در معرض ابتلا به سرطان ریه باشید.
کد خبر: ۳۳۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۴

آوای دنا- وبلاگ راز آتش نوشت: پیروزی دكتر احمدی نژاد در انتخابات سال 84 ، آن هم درست بعد از دوران بحرانی اصلاحات، نه تنها یك اتفاق دور از انتظار بود بلكه فراتر از انتظار هم بود چرا كه با وجود  جو ضد ارزشی ای كه جریان اصلاحات در آن سالها راه انداخته بود، اصلا انتظار نمی رفت كه  مردم به كسی رای بدهند كه درست بر خلاف میل اصلاح طلبان، برخاسته از جامعه مذهبی و انقلابی كشور باشد و برای یك شخص حزب اللهی و انقلابی، چه نعمتی بهتر از دولت احمدی نژاد! دولتی كه با افتخار شعار های انقلاب را بر سر دستش گرفته بود و روستا به روستا، شهر به شهر و كشور به كشور آنها را فریاد می زد. ساده زیستی، معنویت گرایی، عدالت طلبی، استكبار ستیزی، خودباوری ملی، مردمی بودن و...همه و همه شعارهایی بودند كه در سفرهای استانی، هدفمندی یارانه ها، مسكن مهر، سیاست هسته ای و پیشرفت های علمی كشور، كاملا نمود پیدا كرده بود و هر آدم منصفی را به تحسین و تشویق دولت وا می داشت و از همه ی اینها مهمتر، تاییدات وی‍ژه و خاص مقام معظم رهبری از اقدامات دولت بود كه هر كسی را در حمایت از دولت دلگرم و آسوده خاطر می كرد كه در اینجا فقط یك نمونه ی آن ذكر می شود: " در این سالهایی كه دولت نهم و دهم بر سر كار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش های انقلاب و چیزهایی كه امام به آن توصیه می كردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم،خوشبختانه كاملا برجسته شده: مساله ساده زیستی مسئولان، استكبار ستیزی ، افتخار به انقلابی گری. یك دوره ای بر ما گذشت كه اسم انقلاب و انقلابی گری و اینها به انزوا افتاده بود، سعی می كردند به عنوان یك ارزش منفی و یا ضد ارزش، از این چیزها یاد كنند... امروز خوشبختانه اینجور نیست، درست بعكس است(6/6/91)" جدای از این تاییدات ویژه، اصولا ماهیت دولت دكتر احمدی نژاد هم به شكلی بود كه ذاتا در سطحی بالاتر از دولت های گذشته قرار داشت چرا كه این دولت بر خلاف دولت های گذشته، برخاسته از روح انقلاب بود روحی عدالت طلب و استكبار ستیز، كه نه تنها خودش را محدود به مرزهای ایران نمی دانست بلكه بلعكس به جای هضم شدن در سیستم جهانی، به دنبال حاكمیت اسلام بر سیستم جهانی بود تا از این طریق، راه را برای جانشینی خلیفه ی صالح خود بر روی زمین باز كند.  در مقابل، گفتمان باقی دولت ها بیشتر برگرفته از جسم انقلاب بود تا روح انقلاب. كه در این نوع گفتمان ها، بیشتر مسائل مادی انقلاب، در اهم توجه قرار می گرفت كه البته دولتمردان آن دولت ها برای رسیدن به همین خواسته حداقلی هم، بیشتر از روش های التقاطی و لیبرالی استفاده می كردند تا از روش های اسلامی! كه در این صورت بین انقلاب اسلامی و سایر انقلاب ها فرق چندانی باقی نمی ماند. گرچه این تفاوت سنخیتی، بیشتر به دولت نهم مربوط بود تا دولت دهم، اما اگر در دو سال آخر دولت دكتر احمدی نژاد آن اتفاقات كذایی رخ نمی داد الان شرایط به نحوی نبود كه هر تازه از راه رسیده ای،  افتخارات هشت سال گذشته را سیاهی و خرابی بنامد. اگرچه تحلیل و بررسی اتفاقاتی كه در آن دو سال رخ داد فرصت دیگری را می طلبد اما اگر اصولگرایان در آن سالهای آخر، به جای سیاه نمایی از وضع موجود، به انتقاد اصولی از دولت احمدی نژاد می پرداختند الان نه در انتخابات شكست خورده بودند و نه از طرف پایگاه اجتماعی شان، مورد مواخذه و سرزنش قرار می گرفتند.  البته درست است كه روی كار آمدن دولت متمایل به اصلاح طلبان، حاصل بی تدبیری اصولگرایان بوده است ولی سابقه انقلابی دكتر روحانی هم نشان داده است كه از طرف خود ایشان، جای هیچ نگرانی وجود ندارد و نگرانی اصلی، بیشتر از  شیوه ی اشتباهی است كه ایشان در اداره ی دولت در پیش گرفته اند. متاسفانه آقای روحانی كسی را به عنوان مرشد معنوی خود در نظر گرفته اند كه دچار انحرافات عمیق فكری است. این مرشد معنوی بدنبال نوعی از اسلام است كه با آن بتواند هم دنیا را داشته باشد و هم آخرت را! نوعی اسلام انفعالی، كه قابلیت هضم شدن در سیستم جهانی را داشته باشد نوعی اسلام التقاطی، كه امام خمینی(رحمه علیه) از آن تعبیر به" اسلام آمریكایی" كرده اند كه ریشه های این نوع اسلام، در سیاست خارجی دولت آقای روحانی به وضوح قابل مشاهده است. متاسفانه از این بدتر، رویكرد اجرایی دولت آقای روحانی است چرا كه وزرای ایشان قصد دارند با عناصر دخیل در فتنه، شعار اعتدال را پیاده كنند كه این به تعبیری یعنی، با دستمال كثیف شیشه را پاك كردن! كه نتیجه ای جز سیاهی و تیرگی برای دولت ندارد.  حمله به طرح های هدفمندی یارانه ها و مسكن مهر، سفر های استانی، سیاست هسته ای و... همه نشان از این دارد كه این جریان نفوذی منتسب به فتنه، قصد دارد با سیاه نمایی از اقدامات مثبت دولت گذشته، حافظه تاریخی ملت را نسبت به گفتمان سوم تیر و دولت بر آمده از آن تیره كند تا برای همیشه راه برای بازگشت این گفتمان مسدود باشد و این زنگ خطری است برای تمام كسانی كه به این گفتمان اعتقاد داشته و دارند حال چه موافق احمدی نژاد باشند و چه مخالف او! چرا كه در اینجا دیگر بحث شخص مطرح نیست بلكه تخریب كنندگان در سطحی بالاتر، قصد دارند با تخریب " گفتمان سوم تیر" (كه بارها توسط مقام معظم رهبری زنده كننده ارزش های انقلاب اسلامی نامیده شده است) گفتمان انقلاب را تخریب كنند و این برای هر كسی كه در این هشت سال پای این گفتمان ایستاده است مطمئنا غیر قابل تحمل است چرا كه دولت دكتر احمدی نژاد تنها متعلق به شخص او نیست كه حالا با انحراف تعداد معدودی، كل دولت منحرف شده باشد بلكه این دولت متعلق به تك تك كسانی است كه به عشق زنده نگه داشتن گفتمان انقلاب، پای آن ایستادند و هیچ شكی وجود ندارد كه گفتمان انقلاب بخشی از هویت هر حزب اللهی است و هیچ حزب اللهی ای در برابر حمله به هویتش و دولتی كه این هویت را زنده نگه داشته است سكوت نمی كند!
کد خبر: ۳۳۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۳

 کاش فردي معناي اعتدال را براي ما تفسير مي‌کرد تا بدانيم يک‌ طرفه عمل کردن چه سنخيتي با اعتدال و ميانه‌روي دارد
کد خبر: ۳۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۲