در انديشه حضرت علي(ع) هيچ خطري براي جامعه اسلامي، همچون خطر بر سر كار آمدن افراد فاقد اهليت يا كمصلاحيت نيست
کد خبر: ۷۰۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷
سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و رئیس اسبق سازمان تأمین اجتماعی درباره صدور حکم دادگاه در پرونده تأمین اجتماعی و کهریزک توضیحاتی ارائه کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
سعید مرتضوی در گفتوگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، درباره صدور حکم پرونده تأمین اجتماعی و کهریزک که محسنیاژهای سخنگوی قوهقضاییه اعلام کرد این فرد در برخی موارد تبرئه و در برخی موارد به رد مال و حبس محکوم شده است اظهار کرد: امروز با توجه به مصاحبه قبلی آقای افتخاری که گفته بود این هفته حکم صادر میشود به شعبه رفتم و از ساعت 13 ساعت 14 در شعبه بودم تا اگر حکم صادر شد، به من ابلاغ شود اما گفتند هنوز رأیی صادر نشده که ابلاغ کنیم و من هم دادگاه را ترک کردم.
وی ادامه داد: بعد از آن شنیدم که آقای محسنیاژهای سخنگوی محترم قوهقضاییه گفتند که رأی صادر شده و در مواردی تبرئه و در مواردی محکوم شدهام. البته ایشان گفتند که رأی را ندیدهاند و اطلاعی از جزئیات ندارد؛ اما چون بحث رد مال رو گفتند، این موضوع تنها اتهامی که به آن مربوط میشود بحث دریافت 6 ماه حقوق در دوره سرپرستی سازمان تأمین اجتماعی بوده است که در این مدت 48 میلیون به حسابم واریز شده است. حقوقی که این یک سالونیم بنده دریافت کردم براساس حکم و ابلاغ حقوقی، به صورت علیالحساب بود تا اینکه هیئت امنا حقوق قطعی من را مشخص کرد؛ بعد از آن 68 میلیون تومان بستانکار شدم و بابت این یک سال و نیم باید به من پرداخت میشد. این مبلغ به حساب سازمان تأمین اجتماعی واریز و چک هم صادر شد که به من پرداخت شود ولی رئیس سازمان و وزیر دستور دادند این چک ابطال شود و پرداخت تا زمان تعیین تکلیف پرونده تحقیق و تفحص از تأمین اجتماعی انجام نشود.
مرتضوی خاطرنشان کرد: این دستور هرچند خلاف قانون بود اما اجرا شد. من ابتدا باید رأی را ببینم و آن را مطالعه کنم تا متوجه شوم چطور ممکن است به رد مال محکوم شده باشم. حقوقی که در این 6 ماه به من دادند علیالحساب بوده است و معنای علیالحساب این است که در پایان دوره اگر محاسبه کردند و مشخص شد پرداختها اضافه بوده نامه میزنند که پول را برگردان و اگر هم پرداختها کم بود، مبلغ الباقی پرداخت شود.
وی افزود: سوال من این است که چرا به این 6 ماه فعالیت من که براساس آن وکیل تأمین اجتماعی شکایت کرده است، جنبه کیفری به آن دادهاند؟ این موضوع اصلا وجهه کیفری ندارد؛ چطور ممکن است در این قضیه محکوم شوم وقتی اصلا موضوع وجاهت کیفری ندارد. حقوق بنده علیالحساب بوده است. آقای وزیر همین الان هم میتوانند حساب کنند و اگر به این نتیجه رسیدند که یک ریال هم به من حقوق تعلق نمیگرفته، نامه بزنند که پول را برگردان و اگر هم کم گرفتهام به حسابم واریز کنند. براساس ماده 14 قانون اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی، وزیر میتواند هرکسی را به مدت 6 ماه به عنوان سرپرست تعیین کند و هیچ شرطی هم مشخص نشده است. سرپرست که نباید مجانی کار کند، حقوقی دارد که به صورت علیالحساب تعیین میشود.
مرتضوی گفت: اولا کل این یک سالونیم، آنطور که خودشان حساب کردهاند، بنده 68 میلیون بستانکار شدهام که آن را هم ندادند. حالا اگر میخواهند بگویند که این 48 میلیون تومان هم به من تعلق نمیگیرد، خب بازهم 20 میلیون تومان باید به من بدهند. فرضا که ما طلبکار نبودیم و این 48 میلیون هم اضافه داده بودند، خب یک نامه باید می زدند که آقای مرتضوی علیالحسابی که دریافت کردید این میزانش اضافه بوده است و باید بگردانید؛ خب اینکه جنبه کیفری ندارد. چون آقای محسنی هم گفتند که از جزئیات خبر ندارد امیدوارم اشتباه لفظی شده باشد چون به هیچ روال قانونی نمیشود که به این موضوع جنبه کیفری داده باشند.
دادستان سابق تهران گفت: اینکه حبس و ردمال را اعلام کردند یکی است و مربوط به تأمین اجتماعی است و قاعدتا تبرئه باید مربوط به کهریزک باشد چون کهریزک دیگر رد مال ندارد. طبق ماده 2 مجازاتش رد مال و یا حبس از هر نوعی باشد یا جزای نقدی دو برابر مبلغ اصلی باشد. نمیدانم این محکومیت با چه استدلالی بوده است. از اینکه حبس تعلیقی است یا نوع دیگر هیچ اطلاعی ندارم. امکان ندارد کسی که با ابلاغ سرپرستی کار کرده باشد بگویند رد مال بدهد و جنبه کیفری و رأی کیفری برایش درنظر بگیرند.
وی با بیان اینکه انشاءالله فردا به دادگاه مراجعه میکنم تا چنانچه رأی صادر شده باشد به اینجانب ابلاغ شود تأکید کرد: بدیهی است اینجانب به آرای دادگاه احترام ویژهای قائل هستم و اگر آن را خلاف حق و قانون بدانم، از مجاری قانونی اعتراض خود را اعلام و تجدیدنظرخواهی میکنم. در نهایت هر رأیی که دیوانعالی کشور صادر کرد، آن را روی چشم گذاشته و اجرا میکنم چون در همه حال خود را سرباز نظام میدانم و اگر قوهقضاییه رأی قطعی علیه من صادر کند، حتما قبول میکنم.
کد خبر: ۷۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
حصول توافق در مذاکرات هستهای حادثه مهمی در تاریخ دیپلماسی است و از این پس روز 14 ژوئیه (23 تیر ماه) که در تاریخ سیاست جهان جدید روز فتح زندان باستیل و آغاز انقلاب فرانسه در سال 1789 شمرده میشد، از روزهای مهم تاریخ دیپلماسی نیز خواهد بود. گمان نمیکنم که هرگز کشوری با همه قدرتهای جهان برابر نشسته و در مذاکره با آنان به توافق رسیده باشد.
درست بگویم این یک اتفاق نادر و شاید بینظیر باشد که قدرتهای جهان، حاضر به مذاکره با یک کشور (هر چند در منطقه خود قدرت داشته باشد) بشوند(1) و نمایندگانشان روزها و شبهای پی در پی خسته و بیخواب گفتوگو کنند تا به نتیجهای مرضی همه اطراف مذاکره و مورد قبول و تحسین جهانیان برسند (اشخاص و گروهها و احزاب و دولت هایی که ساز مخالف میزنند بیشترشان توافق را در تضاد و تعارض با منافع خود میبینند و بعضی نیز غرق دریای اوهامند که حرفهای ظاهراً سیاسی و در واقع بیارتباط با سیاست کارساز میزنند.)
از آثار و مزایای این توافق پایان یافتن گزافه تهدید به جنگ و فراهم شدن زمینه کاهش التهاب در روابط بینالملل و گشایش روزنه امید به پایان یافتن اضطرابهای چندین ساله و فراهم شدن شرایط برای همکاریهای منطقهای و بینالمللی و اهتمام به بهبود وضع مادی و اخلاقی کشور و مردم و فرونشستن امواج افراط و تفریط و تخفیف نگرانی از خطر فرو رفتن کشور در اعماق اوهام و... بوده است. امیدوارم دولت محترم بتواند با سامان دادن به وضع اقتصادی و تهیه و تدوین طرح اصلاح اداری و آموزشی و جلوگیری از گسترش و تکثیر ریشهها و بذرهای فساد، امکان بهره برداری هر چه بهتر و بیشتر کشور و مردم را از فرصتی که پیش آمده است و میآید فراهم سازد. تاریخ قدر درایت رهبری و تدبیر و همت دولت جناب آقای دکتر روحانی و سعی و کوشش خردمندانه و کار بزرگ همه اعضا و کارشناسان هیأت مذاکره کننده و مخصوصاً جناب آقای دکتر ظریف و جناب آقای دکتر صالحی را خواهد دانست و به احتمال قوی بهانه گیران و مخالفان داخلی را ملامت خواهد کرد که چرا خرد خود را از حکم معاف کرده و قدر توافقی را که در آن با تدبیر و کوشش دیپلماتیک و با صرف هزینه بسیار ناچیز توهم قدرتمندان در مورد ساخت سلاحهای هستهای بیاثر شده و محدودیتها و تحریمهای فلج کننده رفع شده است، ندانستهاند. آنها به جای اینکه بیندیشند اگر توافق حاصل نمیشد چه میکردیم(2)، نگران آثار و نتایج بد و مضر و خطرناک توافقند.
البته این نگرانی بیشتر یک موضعگیری سیاسی است که وجهه و مبنای عقلی ندارد و اگر این مبنا را حفظ و دوام جمهوری اسلامی میدانند، بدانند که توافق وین به تحکیم نظام کشور مدد رسانده است. خروج از وضع بحرانی فرصتی برای حکومت و دولت فراهم میآورد که به کارهای اصلی و اساسی کشور بپردازند و از گسترش پریشانی و اختلاف و نومیدی و فقر و بیکاری و بیپناهی که مایه تباهی است جلوگیری کنند. ولی بسیاری از ما چندان به آینده و آثار و نتایج کارهایمان اهمیت نمیدهیم و متأسفانه با اینکه سابقه تاریخی طولانی و درخشان داریم چنانکه باید به تاریخ وقع نمینهیم چنانکه اکنون تاریخمان بیشتر تاریخ مفاخر شده است. تاریخ مفاخر را هم نباید ناچیز انگاشت اما اگر تاریخ یکسره تاریخ مفاخر باشد از آن هیچ درسی نمیتوان آموخت و شاید بر اثر غرور بیجایی که پدید میآورد، آینده را نیز بپوشاند. قیاس توافق وین با قرارداد ترکمانچای هیچ وجهی ندارد و نشانه بیتوجهی به تاریخ و بیخبری از آن است. کاش مورخان ما قصور بزرگشان را تدارک میکردند و تاریخ بزرگترین حادثه دوران اخیر کشور را مینوشتند تا به شرایط پذیرش قرارداد ترکمانچای و آثار و نتایج آن پی میبردیم و آن را با توافقی که جناح قدرتمند مخالف رئیس جمهوری امریکا آن را تسلیم کشورش در برابر ایران خوانده است اشتباه نمیکردیم.
آیا ما میخواستیم به ژنو و وین برویم یا وزیران خارجه قدرتهای قاهر جهان را به تهران فراخوانیم و به آنها ابلاغ کنیم که 1- به هیچ وجه حق دخالت در اجرای برنامه توسعه تکنولوژی هستهای کشور ما ندارند و 2- بیدرنگ باید به وظیفه خود که لغو همه تحریمهاست اقدام کنند؟
این تحکم در عالم انتزاع کاملاً موجه است اما چه کنیم که متأسفانه آنها به حرف حق ما گوش نمیکنند و ما هم نمیدانیم اگر تحریمها ادامه یابد با پراکندگیها و ناهماهنگیها و مشکلات اقتصادی و مالی و ناکارآمدی اداری و فساد سازمانی که داریم چگونه برنامه هایی را که دوست میداریم اجرا میکنیم. این دیگر باید برای همه مسلم شده باشد که قدرت به وعظ و موعظه گوش نمیدهد و از حقیقت و اخلاق پیروی نمیکند زیرا حقیقت و اخلاق خاص خود دارد. پس بکوشیم قدری از توهم آزاد شویم و اگر میتوانیم با طرح نامعادله قدرتها دریابیم که این توافق نه چیزی مثل قرارداد ترکمانچای بلکه از آثار و نشانههای قدرت و اعتبار کشور ماست. به این قدرت و اعتبار و عزت پشت پا نزنیم و از آن در راه وحدت ملی و اصلاح امور و برای پیشرفت کشور استفاده کنیم.
پی نوشت ها:
1. در خاطرات مولوتف میخواندم که: به من میگویند کمتر سفر میکنی و با دیپلماتها نشست و برخاست نداری. من مثلاً به کشور عراق یا... بروم که از وزیر خارجه آنجا چه بشنوم و به او چه بگویم. یکی از مقامهای لایق و مطلع جمهوری اسلامی که با سابقه وزارت به عنوان معاون وزیر به اتحاد جماهیر شوروی رفته بود حکایت میکرد که در ملاقاتش با وزیر امور خارجه هیچ مسألهای مورد بحث قرار نگرفت و در پایان آن ملاقات کوتاه وزیر به او گفته بود یک آلبوم تمبر برایش بفرستد و توضیح داده بود که نوه ام تقریباً همسن و سال شماست و کلکسیون تمبر دارد. وقتی سران کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم به تهران آمدند از دولت ایران اجازه نگرفتند و شاه را که میخواست با آنها ملاقات کند به حضور نپذیرفتند. فاعتبروا
2. اگر توافق حاصل نمیشد یا اکنون که حاصل شده است در کنگره امریکا با دوسوم آرا رد شود یا مراجع قانونی در ایران آن را تأیید نکنند میتوان حدس زد که:
اولاً: حیثیت امریکا به عنوان یک قدرت بزرگ سیاسی و اقتصادی لطمه بزرگ ببیند و به اعتبار دیپلماسی به طور کلی خلل بزرگ وارد شود گرچه این وضع ممکن است دشمنان امریکا را شاد و خشنود سازد و مجال افراط و تفریط و خشونت طلبی را وسعت دهد اما معلوم نیست که سود این ضعف و بحران و سستتر شدن تعادل در وضع جهان نصیب چه کشور و کدام قدرت میشود. در جهانی که افقش بسته است و نور امیدی که ضامن همراهی و پیوند و همبستگی مردمان باشد وجود ندارد یا بسیار ضعیف است بر هم خوردن تعادل نسبی قدرت حتی اگر در ظاهر به زیان جانب قهر و ظلم باشد آثار خطرناک دارد و چه بسا که جهان را در آستانه ویرانی و نابودی قرار دهد.
ثانیاً: با برهم خوردن توافق حتی اگر تهدید حمله نظامی لاف و گزاف محض باشد نمیتوانیم راحت بنشینیم و دنباله کار خویش بگیریم زیرا بیتوافق، ما میمانیم و نیروگاهها و خزانه خالی و اقتصاد بیسرو سامان و سازمان اداری ناکارآمد که برای فروش نفتمان باید به سراغ امثال و اشباه واسطههای نفتی امین سالهای اخیر که به زمره معاریف و مشاهیر کشور پیوستهاند برویم و از آنها خواهش کنیم که کار فروش نفت را به عهده گیرند و در ازای خدمت بزرگی که میکنند با پولش هرچه میخواهند بکنند.
ثالثاً: با اینکه تحمل ادامه تحریمهای ظالمانه دشوار شده است کسانی به قول اقتصاددانها استناد میکنند که همه مشکلات اقتصادی ما ناشی از تحریمها نیست و نتیجه میگیرند که تحریمها چندان اهمیت ندارد و لطمه چندانی به ما نزده است.
اینان صرفاً از یک سخن درست نتیجه ناروا گرفتهاند به آنها میتوان گفت که مراد اقتصاددانها این نیست که تحریمها اثر نداشته است بلکه تأکید آنها بر ضعف بنیاد اقتصاد ماست. یعنی اگر تحریمها هم نبود ما مشکلات اقتصادی داشتیم اما اکنون تحریمها اگر بیش از این ادامه یابد اقتصاد شرایط سخت تری خواهد داشت. پس دیگر بحث در این نیست که تحریمها چند درصد (مثلاً 30 درصد) اثر داشته است. این قبیل محاسبات اگر در امور جزئی وجهی داشته باشد در مسائل اصلی و اساسی به کار نمیآید. یعنی اگر تحریمها برداشته نشود آن 70 درصد فرضی هم از آنچه هست بدتر میشود ولی خدا را شکر که دیگر قدرتهای جهانی هم نمیتوانند تحریمها را چنانکه بوده است ادامه دهند.
رضا داوری اردکانی/استاد دانشگاه /
کد خبر: ۷۰۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
سید عباس عراقچی سرپرست تیم مذاکره کننده هسته ای و معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه در گفت و گو با "ماهنامه دیپلمات" به بررسی مقایسه ای سیاست های دولت های اصلاحات، احمدی نژاد و روحانی در خصوص مساله هسته ای ایران پرداخت.
به گزارش «سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com»، برخی از مهم ترین محورهای سخنان عراقچی در این دیدار در ادامه می آید:
وقتی جنجال هسته ای شروع شد. نظام تصمیم گرفت که وارد مذاکره با سه کشور اروپایی بشود. ظاهر قضیه در آن مقطع زمانی این بود که آمریکا به دنبال جنگ دیگری در منطقه بود و سه کشور اروپایی به باور خودشان جلو آمدند که مثلا جلوی جنگی جدید را بگیرند.
احمدی نژاد با نیروی تازه ای وارد میدان شد تا این سیاست نظام که ما باید بدون توجه به تحریم های احتمالی برنامه هسته ای مان را در میدان جلو ببریم، تثبیت کند. سیاست هسته ای احمدی نژاد سیاست مجموعه نظام بود.
نظام تصمیم گرفت که می خواهد هسته ای شود (برنامه صلح آمیز هسته ای داشته باشد) و هزینه های آن را هم پرداخت کند
ما حدود 3 سال فعالیت ها را تعلیق کردیم تا هزینه های سنگینی مانند قطعنامه شورای امنیت را نپردازیم. اما به این نتیجه رسیدیم که نمیشود. بنابراین تصمیم بر این گرفته شد که هستهای بشویم و از حقوق هسته ای صلح آمیز خود دفاع کنیم . هزینه های ان را هم بپردازیم. ما با هزینه ای مانند تحریم کنار آمده بودیم.
اقدام دو طرف (پیگیری برنامه هسته ای از سوی ما و تشدید تحریم از سوی طرف مقابل) تا جایی پیش رفت که ما به نقطه ای رسیدیم که دستمان از نظر برنامه هسته ای پر شد، یعنی به نقطه بازگشتناپذیر رسیدیم. وقتی دست ما پر شد، دیگر دلیلی برای هزینه دادن وجود نداشت. پس ما به دنبال تثبیت داشته های خود رفتیم. به این ترتیب بود که وارد دور جدیدی از مذاکرات شدیم، با دست پر.
در تمام این 10-12 سال اصول سیاست هسته ای ما ثابت بوده است. البته من انکار نمیکنم اگر کسی بگوید که ما در صورتی که به شیوه ای دیگر رفتار میکردیم -در تاکتیک نه در اصول- ممکن بود هزینه کمتری بدهیم. بله، این ممکن بود.
ممکن است بگویید که اگر بعضی شیوهها را زودتر پیگیری می کردیم یا دیرتر، کمتر میکردیم یا بیشتر، هزینه کمتری میدادیم و یا نتیجه بهتری میگرفتیم. این بحثها همیشه هست. ولی آیا میشد بدون هزینه، هستهای شد؟ قطعا نمیشد. باید هزینه میدادیم. هر چیزی هزینه دارد.
میتوانم شهادت بدهم که بالای 90 درصد مخالفان دلسوز هستند. اکثریت دلواپسین، دلسوزند. البته یک اقلیت دلشکنی هم این وسط بودند.
جزئیات مذاکرات توسط ما به رهبری گزارش میشد. یعنی ما بعد از هر مذاکره ای جزئیات کامل را به ایشان گزارش میکردیم. به نظر من طبیعی است که یک فرمانده خط مشی ها و کلیات را مشخص کند ولی دیگر اینکه سربازان در جبهه چطوری تفنگ دست میگیرند و چطوری شلیک میکنند جزئیاتی است که آن فرمانده و سرباز در صحنه درباره آن تصمیم میگیرند.
توافق در چارچوب منویات رهبری، در چارچوب اصول موردنظر ایشان و خطوط قرمز موردنظر ایشان بوده است. چون خطوط قرمز ایشان رعایت شده، منافع ملی کشور و امنیت ملی کشور هم رعایت شده است، ما فکر میکنیم به یک توافق خوب و ارزشمند رسیده ایم.
کد خبر: ۷۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
سخنگوی قوه قضاییه گفت که سعید مرتضوی در خصوص برخی اتهامات تبرئه و در مورد برخی دیگر محکوم به حبس و رد مال شده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
محسنی اژهای در پاسخ به سئوالی درباره مصاحبه وزیر دادگستری با یکی از رسانهها و اشاره به نقش رئیس دفتر رئیسجمهور سابق در پرونده سه هزار میلیاردی گفت: در پرونده سه هزار میلیاردی تا آنجا که من حضور داشتم همیشه مطرح بود که ایشان اعمال نفوذ کرده ولی چیزی در این خصوص تا آن زمان به اثبات نرسید.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا اعضای دولت دهم از وزیر دادگستری شکایت کردهاند و شکایت مشایی از پورمحمدی به کجا رسید؟ گفت: من اطلاع ندارم که شکایت حقوقی مطرح کرده باشند. بعضی وقت ها مطالبی را در سایت ها مطرح میکنند، اما اینکه دولت یا ریاست جمهوری شکایت حقوقی از آقای پورمحمدی کرده باشد اطلاعی ندارم.
محسنی اژهای افزود: طبیعی است که هر کسی که شکایت میکند باید مستندات خود را ارائه کند. اگر بر اساس برداشت اولیه، اتهام متوجه طرف باشد، او خواسته میشود و از توضیح میخواهند و اگر هم آن فرد روحانی باشد پروند ه به دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت ارجاع میشود.
محسنیاژهای با اشاره به پرونده سعید مرتضوی گفت: حکم این پرونده صادر شده، ولی هنوز به دست من نرسیده است.
وی افزود: آقای مرتضوی در مورد برخی از اتهامات تبرئه و نسبت به برخی دیگر محکوم به حبس و رد مال شده است که بنده تا زمان قطعیت حکم از بیان جزئیات معذورم.
وی یادآور شد: حکم صادره در مورد پروندههای وی بوده که به دادگاه رفته بود.
کد خبر: ۷۰۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
کتاب خاطرات اسارت «حاج قادر آشنا» از آزادگان دوران دفاع مقدس و از فرزندان برومند کهگیلویه و بویراحمد با عنوان «روزگار آشنا» رونمایی میشود
کد خبر: ۷۰۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
رئیس بنیاد شهید شهرستان لنده طی پیامی از حضور بی نظیر و حماسی مردم شهید پرور و ولایی شهرستان لنده در مراسم تشییع پیکر پاک سردار شهید جانمحمد کریمی تقدیر و تشکر کرد
کد خبر: ۷۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
زهرا آرایش نوجوانی از قلعهرئیسی که بر اثر انفجار کپسول گاز دچار سوختگی از ناحیه دست و صورت شده نیازمند مساعدت خیرین برای بهبود است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comصبح یکی از روهای اواخر زمستان ۹۳ مادری در قلعه رئیسی مرکز بخش چاروسا مشغول تهیه نان سنتی بود که حادثهای تلخ برای خانواده وی رخ میدهد.
اهالی بخش چاروسا که به دلیل محرومیت از گاز طبیعی مجبور به استفاده از هیزم و یا کپسول گاز در رفع نیاز هستند در پخت نان محلی(تیری) به دلیل بالا بودن حجم نان استفاده از کپسول را در تسریع پخت مناسب میدانند؛ خطر انفجار در مجاورت شعله را به جان میخرند تا از قطع درختان در حد امکان جلوگیری شود.
زهرا آرایش دختر نوجوان از قلعهرئیسی در یکی از روزهای اسفند و در حالی که هم سن و سالانش خود را برای جشن بهار آماده میکردند بر اثر انفجار کپسول گاز از ناحیه صورت و دست دچار سوختگی و مجبور به گوشهنشینی در منزل شد.
این دختر نوجوان که در پخت نان به مادر کمک میکرد از بد حادثه دچار اتفاقی شد که تا امروز خود و خانواده بیبضاعتش را گرفتار کرده است.
زهرا در حالی با مشکل درمان سوختگی دست و پنجه نرم میکند که خانواده وی از نظر تمکن مالی در شرایط مناسب نیستند؛ پدر خانواده کارگر و دارای پنج فرزند قادر به تامین نیازهای اولیه زندگی هم نیست و حالا دو سالی میشود که هزینه درمان زهرا هم به بار سنگین خرج با وجود دخل ناچیزش اضافه شده است.
خدمات درمانی کمیته امداد در پیچ و خم کاغذبازی اداری نتوانسته گرهای از مشکلات این خانواده مددجو باز کند و برای پرداخت حداقل بخشی از هزینههای میلیونی انجام شده تاریخ فاکتورها را عامل منع کمک درمانی عنوان کرده و میگویند: این نهاد در صورتی هزینه درمان پرداخت میکند که تاریخ فاکتورهای درمانی در سال جاری باشد؛ این در حالی است که حادثه سوختگی زهرا اواخر سال گذشته بوده و بخشی از درمان وی در همان وقت انجام شده است.
صورت و دستهای زهرا اکنون برای انجام جراحی تکمیلی نیازمند دستان سخاوتمندی است تا با اقدام انسان دوستانه و خیرخواهانه مردم سراسر کشور به بهبود هر چه بیشتر این دختر نوجوان کمک شود.
هیچ رنگی در زندگی انسان جز با رنگ شادمانی و شعف چهره غمگینانه این خانواده مستمند و به خصوص چشمان ملتمس مادر زهرا را رنگ نمیبخشد.
یاری رساندن به این خانواده برای تامین هزینه درمان دخترشان کولهباری از شادی و مسرت را به ارمغان میآورد.
سیده طیبه سعادتینیک
کد خبر: ۷۰۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
خصلت ذاتی سرعت این است که ضریب خطا را بالا می برد و از این روست که هیچ رسانه حرفه ای در دنیا وجود ندارد که در کارنامه اش، خطاهای رسانه ای دیده نشود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comعصر ایران نوشت : "رئیس قوه قضاییه خطاب به دادستانهای سراسر کشور گفت: در بحث رسیدگی به پرونده های مطبوعاتی تا جایی که ممکن است سختگیری نکنند و اگر اتهاماتی چون توهین و افترای اثبات شده ای در کار نیست و خبرنگاران نیز خود اذعان می کنند که قصدشان ترویج خلاف واقع نبوده، همراهی کنند تا پرونده قضایی علیه آنان شکل نگیرد و البته خبرنگاران محترم نیز باید در کارشان دقت نمایند تا مرتکب توهین، افترا و نشر اکاذیب نشوند." (+)
آنچه خواندید، بخشی از سخنان رئیس قوه قضاییه درباره رسانه ها بود که در روز خبرنگار بیان شد و منبعث از نگاه اصولی و منطبق با واقعیت های حقوقی و رسانه ای است.
واقعیت این است که کار رسانه، با مقوله ای به نام "سرعت" عجیبن شده است و اگر این عامل را از فعالیت های رسانه ای حذف کنیم، عملاً کار رسانه ای بی معنی خواهد بود. این، یک موضوع پذیرفته شده در تمام دنیاست و از بدیهیات کار رسانه ای به شمار می رود.
قطعا در کار حرفه ای رسانه، سرعت باید توأم با دقت شود و این نکته کلیدی، مورد توجه تمام کسانی است که به طور حرفه ای به کار رسانه مشغول اند. با این حال، خصلت ذاتی سرعت این است که ضریب خطا را بالا می برد و از این روست که هیچ رسانه حرفه ای در دنیا وجود ندارد که در کارنامه اش، خطاهای رسانه ای دیده نشود.
از سوی دیگر در علم حقوق ، مقوله ای داریم به نام "عنصر معنوی جرم". بدان معنا که اگر فردی مرتکب عملی شود که در قانون ممنوع شده است، تنها در صورتی مجرم است که با قصد و نیت قبلی این کار را کرده باشد. به عنوان نمونه، آسیب رساندن به اموال دیگری جرم است و اگر کسی مثلاً اموال فرد دیگری را تخریب کند، مرتکب جرم شده است ولی اگر کسی که با سرعت در حال حرکت در پیاده رو هست، به دیگری برخورد کند و باعث شود تلفن همراه او بر زمین بیفتد و بشکند، جرمی مرتکب نشده است. در حالت اول، فرد هم مجازات می شود و هم ملزم به جبران خسارت وارده است ولی در حالت دوم که عمدی در کار نبوده، فرد مجرم نیست و تنها باید خسارت وارده را جبران نماید.
این موضوع درباره رسانه ها نیز به عنوان یک اصل عقلانی و حقوقی مورد پذیرش است و رئیس قوع قضاییه نیز بدینگونه به آن تصریح کرده است که اگر خبرنگاران بیان کنند که قصدشان ترویج خلاف واقع نبوده دستگاه قضایی با آنها همراهی کند تا پرونده قضایی علیه آنان شکل نگیرد.
این سخن رئیس قوه قضاییه ، همچنین مبتنی بر یک اصل حقوقی بسیار متقن نیز هست و آن، اصل "برائت" است. با توجه به سخنان ایشان که تأکید شده است اگر خبرنگار اعلام کند که قصدش ترویج خلاف واقع نبوده، با او همراهی شود، باید گفت که اینجا نیز اصل برائت جاری می شود و این مدعی است که باید سوء نیت را ثابت کند نه این که سوء نیت خبرنگار مفروض تلقی شود و ناگزیر از اثبات عدم سوء نیت شود و صد البته که اثبات عدم نیز بسیار سخت و اکثراً ناممکن است.
بدیهی است که این امر ، نافی مسؤولیت مدنی رسانه ها در جبران نیست و اگر مطلب خلاف واقعی را بدون قصد اضرار به غیر منتشر کرده اند، هر چند مجرم شناخته نشوند، باید به عنوان یک رسانه مسؤولیت پذیر، جبران مافات کنند و از جمله با انتشار مطالب بعدی، آنچه ذکر شده را اصلاح نمایند.
به نظر می رسد این سخن رئیس قوه قضاییه که انطباق توأمان با واقعیت های رسانه ای و اصول حقوقی دارد، می تواند سرفصل جدید و ماندگاری را در عرصه حقوق رسانه در ایران بگشاید چرا که بسیاری از پرونده های شکل گرفته علیه رسانه ها ، ناشی از مواردی است که واقعاً سوء نیتی از سوی رسانه ها در میان نیست و حتی با حسن نیت و برای دفاع از حقوق عمومی مطالبی می نویسند ولی کارشان به دادسرا کشیده می شود.
البته با راه اندازی دادسرای فرهنگ و رسانه با حضور قضات آشنا به رسانه در تهران، تا حد قابل ملاحظه ای از مشکلات رسانه ها کاسته شده است زیرا بسیاری از قضات این مجموعه مخصوصاً قضاتی که سال هاست در آن مشغول خدمت اند، با ریزه کاری ها و مشکلات کار رسانه و حسن نیت موجود در میان اکثر فعالان رسانه ای آشنا هستند. با این حال، تأکید مجدد رئیس قوه قضاییه در خصوص تعامل با رسانه ها را ارج می نهیم و امیدواریم علاوه بر تهران، در سایر استان ها نیز رویکرد "همراهی" بین دادستانی ها و رسانه ها شکل بگیرد و روز به روز تقویت شود.
کد خبر: ۷۰۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
هفته نامه چلچراغ نوشت:محسن هاشمی میگوید: حرفها علیه خانواده هاشمی در اصل از زمان اصلاحات شروع شد و در سال 84 در رقابت با مصطفی معین در انتخابات ریاست جمهوری به اوج خود رسید.
هفته نامه چلچراغ گفتگویی با محسن هاشمی رفسنجانی که معاون عمرانی دانشگاه آزاد انجام داده که او در این گفتگو، از علاقه «آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی» به تکنولوژی و استفاده از فضای مجازی گفته است و در خصوص "حاج آقا" میگوید که «خودشان هم سایتها را مرور میکنند، هم دست به سرچشان قوی است»
اما محسن هاشمی در پاسخ به این سوال که در ایران هیچ خانوادهای مثل شما زیر ذرهبین نیست، این قضیه چه حسی دارد؟ پاسخ میدهد: اوایل خیلی سخت بود، اوایل هی سعی میکردیم با شایعات مبارزه کنیم، اما الان دیگر کمی راحت شدهایم.
محسن هاشمی در خصوص آغاز این حرفها و حدیثها پشت سر خانواده هاشمی هم توضیح میدهد: در اصل از زمان اصلاحات شروع شد. وقتی ایشان برای انتخابات مجلس آمدند، به مذاق بخشی از بچههای مشارکت خوش نیامد. فکر میکردند حاج آقا مزاحم برنامهریزیها و کارهایشان میشود. آنها شروع کننده بودند و این قضیه ادامه پیدا کرد.
وی در ادامه توضیح میدهد: مخصوصا در سال 84 که پدر کاندیدا شده بودند و آقای معین هم بودند. آن جا دیگر به اوج رسید. در نتیجه میشود گفت که شروع این فضای تخریبی با اصلاحاتیها بود.
هاشمی اضافه کرد: البته حواسمان باشد که جو شایعه سازی آن موقع خیلی قوی بود. یعنی کلا فضا مستعد شایعه پراکنی بود. بعد که کمی گذشت، این عادت شایعه سازی به اصولگراهای تندرو هم رسید. حقیقت این است که در اصل ما از تندروهای هر دو طرف صدمه دیدیم. من خودم همیشه به شوخی میگویم که تندروهای دو طرف از عقب بهم وصل هستند. یک تفکر تندروانه و دگم به دو شکل مختلف بیان میشود. وگرنه فرقی بین تندروی اصلاحطلب و اصولگرا نیست. این تندرو بودن تو خون بعضیهاست و اصلاحطلب و اصولگرا بودن فقط بهانه میشود برای پیاده کردن عقایدی که دارند.
فرزند ارشد هاشمی رفسنجانی در ادامه در خصوص کنار آمدن با مساله تخریبها هم گفت: خود شما هم وقتی چیز دربارهتان بگویند که صحیح نیست، حالتان بد نمیشود؟. وقتی حرفها دست نیستند، چرا باید ما حالمان بد بشود. یک موقعی مد شده بود که بگویند ما در کانادا اتوبان داریم. یکی آمد به من گفت و من گفتم کدام اتوبان است؟ گفت مثلا اتوبان شماره 137. من هم گفتم بیا من همینجا روی کاغذ مینویسم که تو برو آنجا و عوارضش برای تو باشد. مگر نمیگویی مال من است؟ یا میگویند فلان برج یا فلان ویلای معروف مال ماست. اینها چیزهایی بود که از بس گفته شد، دیگر نخنما شده، جامعه هم دیگر تقریبا فهمیده که صحت ندارد. یا اینکه میگویند هواپیمایی ماهان مال ماست، در حالی که این یک دروغ بزرگ است. یا اینکه میگفتند کرمان خودرو از داراییهای ماست. اینها خوشبختانه همشان دروغ است
محسن هاشمی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا شما برای حاج آقا هزینه میدهید یا حاج آقا برای شما؟ هم گفت: تا یک زمانی ما باعث هزینه برای ایشان بودیم، چون شایعات علیهمان زیاد بود و مردم هم باور کرده بودند. اما الان دیگر برای تخریب ایشان میآیند طرف ما، ما بچهها داریم برای ایشان هزینه میدهیم. این اتفاقات هم کمتر نخواهد شد و در نهایت ضربه را بچهها دارند میخورند.
کد خبر: ۷۰۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۴
فرمانده انتظامی شهرستان بویراحمد گفت: سهلانگاری پدر بزرگ در نگهداری از اسلحه جان نوه دو سالهاش را در شهرستان دنا گرفت
کد خبر: ۷۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۴
شهرداری لنده در ابتکاری جالب اقدام به تزئین و بازسازی در ورودی شهر نموده است که در نوع خود جالب و قابل تقدیر است
کد خبر: ۷۰۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۴
از همان نخستین روزهای تصرف بخش هایی از عراق و سوریه توسط داعش، اخبار مختلفی درباره جنایات فجیع تروریست های این گروه در مناطق تحت کنترل، از جمله تجاوز به زنان و دختران روایت شده است. در این میان، آنچه ماجرا را دردناک تر می کند این است که تروریست های عضو داعش سعی می کنند با تحریف آیات قرآن و رویه های دینی، این گونه جنایت های خود را توجیه نمایند.
به گزارش به نقل از سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com «تابناک»، روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی مفصل به موضوع تجاوز به زنان و دختران نوجوان توسط داعش و دیگر جنایات این گروه در عراق و سوریه پرداخته و می نویسد اعضای این گروه با ادعای اینکه قرآن از این اقدامات آن ها حمایت می کند، عملاً در مناطق تحت کنترل خود نوعی برده داری جنسی به راه انداخته و از این موضوع به عنوان ابزاری برای جذب اعضای جدید نیز استفاده می کنند.
در این گزارش اشاره شده که تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران ایزدی، از همان روزهای نخست ظهور داعش به پدیده ای رایج در مناطق تحت کنترل این گروه تبدیل شده است. مصاحبه با 21 زن و دختر که به تازگی از چنگ این گروه گریخته اند و همچنین نگاهی به بیانیه های رسمی داعش، نشان می دهد که چطور این رویه تجاوزگری به یک محور اعتقادی در این گروه تبدیل شده است.
بر همین اساس، ربودن و سوءاستفاده از زنان و دختران ایزدی، به نوعی تجارت برای داعش تبدیل شده است. بر اساس اخبار و گزارش های منابع محلی، سال گذشته 5270 ایزدی توسط داعش ربوده شده اند که از این میان، 3144 نفر هنوز در اسارت این گروه هستند. به منظور سوءاستفاده از این اسرا، یک بوروکراسی وسیع برده داری جنسی توسط داعش ایجاد شده که مدیریت آن بر عهده دادگاه های این گروه است. از سوی دیگر، وجود چنین رویه ای به ابزاری برای داعش تبدیل شده تا از آن برای تبلیغ جهت عضویت مردان استفاده کند.
گفتنی است به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک این جریان، مباحثات فروانی در بحث برده داری توسط داعش مطرح شده که یکی از آن ها، ماه گذشته در یک دستورالعمل منتشره توسط اداره تحقیق و فتوای این گروه نمود پیدا کرد. در حقیقت، رهبری داعش نوعی قرائت تحریف آمیز از قرآن و دیگر متون دینی ارائه می دهد تا بر اساس آن، نه تنها خشونت را توجیه کند، بلکه تجاوز جنسی را به عنوان امری دارای ثواب معنوی نیز جلوه دهد. یکی از دختران ایزدی که مورد مصاحبه قرار گرفته می گوید فرد متجاوز به وی، اقدام خود را «عبادت» می دانسته است.
آغاز بیانیه های رسمی داعش در توجیه برده داری جنسی، به سوم اوت 2014، یعنی به زمانی باز می گردد که تروریست های این گروه، به روستاهای منطقه «سنجار» که محل سکونت ایزدی های عراق است، حمله کردند. در ابتدا گمان می رفت که حمله داعش به این روستاها مطابق معمول در راستای توسعه قلمرو این گروه است؛ اما به زودی مشخص شد که این بار، هدف متفاوت است.
بازماندگان ماجرا می گویند از همان ساعت اولیه حمله داعش به منطقه، تروریست های این گروه مردان و پسران بالغ را جدا کرده و آن ها را به قتل رساندند و سپس زنان، دختران و کودکان را سوار کامیون های کرده اند. متیو باربر، کارشناس اقلیت های ایزدی در دانشگاه شیکاگو می گوید: «حمله به کوهستان سنجار، بیشتر یک فتح جنسی برای داعش بود تا یک تصرف سرزمینی».
یک دختر 15 ساله ایزدی که در ماجرا حضور داشته می گوید تروریست ها، دختران مجرد را نیز از مادران و دیگر اعضای خانواده خود جدا کرده و آن ها را سوار اتوبوس هایی کرده و آن ها را به موصل و برخی دیگر از شهرهای تحت کنترل داعش منتقل کرده اند. پس از گذشت مدتی، آن ها دوباره تقسیم بندی شده و با اتوبوس هایی به سوریه و دیگر مناطقی از عراق که در تصرف داعش قرار دارد منتقل شده اند.
گزارش های منابع محلی که مورد تأیید دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل نیز قرار گرفته، حاکی از آن است که کار تجارت جنسی توسط داعش، به طور کامل سیستماتیک و از پیش برنامه ریزی شده بوده است. بر اساس این گزارش ها، دختران پس از منتقل شدن به موصل و دیگر مناطق، توسط تروریست ها سرشماری شده و مشخصات آن ها ثبت شده است. گفته می شود این برده داری سیستماتیک جنسی داعش، تاکنون به دختران و زنان ایزدی محدود بوده و گزارش های مستدلی از حضور زنان از دیگر فرقه ها و مذاهب وجود نداشته است.
باربر می گوید تأکید بر زنان ایزدی از سوی داعش احتمالاً بدان سبب است که داعشی ها آنان را کافر و چندخدایی می دانند. به همین دلیل، از دید تروریست ها وضعیت ایزدی ها حتی با مسیحیان و یهودیان نیز متفاوت است.
اندکی پس از به اسارت درآمدن گروه مذکور از زنان و دختران ایزدی، داعش مطلبی را در نشریه آنلاین خود منتشر کرد که نشان می داد روند موجود کاملاً برنامه ریزی شده است. در این مطلب ادعا شده بود که اعضای داعش مدتی درباره ایزدی ها تحقیق کرده اند و بر خلاف مسیحیان و یهودیان، هیچ بختی برای آن ها وجود ندارد که با پرداخت «جزیه» آزاد شوند. بنابراین، زنان و دختران ایزدی پس از اسارت میان اعضای داعش تقسیم شده اند. بخش دیگری از این اسرا نیز به عنوان برده فروخته شده اند.
انتشار اخبار مربوط به تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران توسط داعش، در ابتدا حتی سبب شگفتی برخی از هواداران گروه شد که ضمن انکار ماجرا، از پذیرش آن خودداری می کردند. با این حال، گزارش های متعدد و مصاحبه با زنان و دخترانی که موفق به فرار از دست این گروه شده اند، بر این موضوع صحه می گذارد.
کد خبر: ۶۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
28 نفر از گروه کوهنوردان نسیم شهرستان بهبهان صبح امروز به ارتفاعات تنگ کبوتری دنا یاسوج صعود نمودند
کد خبر: ۶۹۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
امام جمعه لنده: مردم بايد پيگير حقوق و مطالبات خود از مسوولان باشند و نگذارند حقوقشان در اين بين تضيع شود
کد خبر: ۶۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس با استیضاح وزیر اقتصاد و دارایی مخالف و معتقدند در شرایط کنونی، این استیضاح به مصلحت نیست
کد خبر: ۶۹۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
پیام کوتاه یکی از مخاطبان «آوای دنا»:مردم بدانید این اسایش و ارامش وامنیت بیهوده بدست نیامده ماهزاران شهید دادیم تا این اسایش وامنیت و پیشرفت را بدست اوردیم ،قدر شهدا و خانواده چشم انتظار آنها را بدانید
کد خبر: ۶۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
لیست صدتاییها در همه جای دنیا وجود دارد. صد کتابی که باید قبل از مرگ خواند. صد فیلمی که باید قبل از مرگ دید. صد کاری که باید قبل از مرگ انجام داد، اما تا به حال به صد جای دیدنی ایران که قبل از مرگ باید دید فکر کردهاید؟
کد خبر: ۶۹۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۲
منابع رسانهای از مرگ همسر 71 ساله صدام در یکی از بیمارستانهای اردن خبر دادند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com ، برخی منابع رسانهای از مرگ «ساجدة خیرالله طلفاح» همسر «صدام» دیکتاتور معدوم عراق در یکی از بیمارستانهای اردن خبر دادند.
هنوز اطلاعات بیشتری از مرگ همسر 71 ساله صدام که زمانی گفته میشد در دوحه است، منتشر نشده است.
وی زاده ۲۴ ژوئن و1937 و دختر دایی صدام است که در سال 1958 با او ازدواج کرد حاصل این ازدواج دو پسر به نام های «عدی» و «قصی» و سه دختر به نامهای «رغد»، «رنا» و «حلا» است.
ساجده طلفاح نخستین همسر رسمی صدام بود. صدام همچنین دو ازدواج دیگر نیز انجام داد: او «سمیرا شاهبندر» را در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶) و پس از گرفتن طلاق اجباری از شوهرش به عقد خود درآورد. او از صدام صاحب یک پسر به نام «علی» شد . همسر سوم وی، «ندال الحمدانی» مدیرکل مرکز تحقیقات انرژی خورشیدی در شورای تحقیقات علمی عراق بود که مانند سمیرا مجبور به ترک شوهرش شده بود.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۶۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۲
فوتبالیست 36 ساله دهدشتی به نام صمصام باستان در تمرین فوتبال پیشکسوتان دچار حمله وایست قلبی شده و به دیار حق شتافت
کد خبر: ۶۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۲