عضو حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاحطلبان هستند، خندهدار است.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش مهر اسدالله بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار مهر در واکنش به اظهارات و ادعای اخیر برخی اصلاحطلبان مبنی بر استفاده ابزاری اصولگرایان از شورای نگهبان برای رقابت با جریان اصلاحطلبی، به بیان ریشه فکری و نظری جریان اصلاحات پرداخت و اظهار داشت: درباره اصلاحات، اصلاحطلبان و اصلاحطلبی باید قبل از هر چیز توجه کرد که اصلاحطلبان اشخاص حقیقی و یک شهروند هستند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و کسی در فکر حذف آنها نیست همانطور که حزب تودهایها با همه ننگین بودن سابقه فعالیتشان و همچنین جریان کمونیستی هنوز در برخی لایههای مردم هستند هرچند که دیگر کسی به آنها اعتنایی ندارد ولی در عین حال از حقوق شهروندی برخوردارند.
اصلاحطلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه داردوی با بیان اینکه اصلاحطلبی و اصلاحات یک جریان است که قطعا با جریان صحیح انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و اصل ول ایت فقیه و خط امام خمینی(ره) انطباق ندارد، گفت: در جریان اصلاحطلبی سلایق خاص و تفکرات التقاطی حاکمیت دارد که گاه همراه با غربزدگی و لیبرالی و گاه همراه با چپزدگی و چپگرایی در سالهای اخیر عجین بوده است و در پی جامعه مدنی- با تعریف غربی- و دموکراسی بجای مردم سالاری دینی و مدرنیته غربی و حتی در پی سکولاریزاسیون با تعریف جدبد بودهاند که این مبانی را میتوان در جزوات منتشره در دولت اصلاحات از طرف مرکز تحقیقات و پژوهش وزارت کشور آن دوران مشاهده کرد.
بادامچیان تصریح کرد: بنابراین اصلاحطلبان بخشی از مردم ایران هستند ولی در واقع باید گفت اصلاحطلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه دارد و به همین دلیل است که آمریکا و برخی روسای جمهور آن و خانم آلبر ایت و رسانههای غربی از اصلاح طلبی و اصلاحات در ایران حم ایت کرده و امروز نیز حم ایت میکنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: اگر مردم ما که عشق به امام(ره) و ول ایت فقیه دارند - با توجه به اینکه امام(ره) اسلام ناب نبوی را مطرح فرمودهاند و فقه مطلوب را فقه حوزوی و جواهرالکلام میدانند- اگر متوجه باشند که جریان اصلاحطلبی در تقابل با امام و خط امام(ره) و اسلام فقاهت و ول ایت و فقه حوزوی هستند، به آنها هرگز رای نداده و نمیدهند.
ماجرای اتهام اصلاحطلبان به مرحوم آیتالله مهدویکنیوی افزود: اما مشکل اینجاست که اصلاحطلبان خود را در خط امام(ره) و اصلاحطلبی را در جریان اصیل انقلابی معرفی میکنند و در هنگامه انتخابات که میشود خود را بیش از جریان ارزشگرایان و متعهدان به امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و روحانیت اصیل و مبارز اسلامی، به امام(ره)نزدیک میدانند؛ در نتیجه تعدادی از مردم به تصور اینکه آنها در خط امامت و ل ایت هستند به آنها رای میدهند.
این فعال اصولگرا به اتهامزنی اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان اشاره کرد و گفت: اصلاحطلبان رقبای خود بویژه اصولگرایان را به انواع تهمتها متهم میکنند اما جرأت ندارند اصولگرایان واقعی را دارای اسلام آمریکایی بخوانند ولی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی شاهد این بودیم که اصلاح طلبان با جسارت تمام مخالفان و رقبای خود را به اسلام آمریکایی متهم کردند تا آنجا که مرحوم آیتالله مهدوی کنی را متهم کردند و ایشان در محضر امام(ره) این موضوع را مطرح کرد و امام آن تائیدات را از ایشان بعمل آورد.
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان در گذشته خود را طرفدار محرومان و مستضعفان و فقرا معرفی میکردند و شعارهای داغ میدادند ولی با گذر زمان معلوم شد که اینها شعارهای انتخاباتی است گفت: در مجلس سوم و مجلس ششم که اکثریت یافتند و در فتنه 88 و فتنه 78 و در دولت اصلاحات مردم متوجه شدند که اینها کاری برای محرومان و مستضعفین نمیکنند و بیشتر در جهت تثبیت قدرت خود هستند لذا در انتخابات مجلس چهارم حتی یک نفر از آنها در 30 نفر تهران انتخاب نشد و مردم رأی به آنها ندادند و در مجلس هفتم هم همین اتفاق رخ داد.بادامچیان در ادامه اظهار داشت: اصلاح طلبان شعارهای بلندی میدهند اما در عمل غیر از شعارهایی که دارند را نشان میدهند؛ مثلا شعار آزادی عقیده و آزادی مخالف و آزادی رای داده و میدهند اما همین که در دولت اصلاحات به قدرت رسیدند چند هزار مدیر لایق مملکت را به جرم اینکه به آقای ناطق رای دادهاند را از کار برکنار کردند و نیروهای وابسته باندی خود را بر سر کار آوردند که امروز اسامی آنها و جایگزینهای آنان ثبت است و قابل انکار نیست.وی افزود: اصلاح طلبان در آن زمان در برکناری این افراد میگفتند، شما پیام دوم خرداد را نفهمیده اید؛ یعنی به مردم و آنها اهانت میکردند که شما نفهم هستید و پیام را نفهمیده اید!
اصلاحطلبان با شروع دولتشان آبدارچیهای دوره قبل را هم تغییر دادندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد: در هر زمان که این جریان بر سر کار آمده است یا در هر دستگاه که مسئولیت یافته حتی در دولت آقای دکتر روحانی که اصلاح طلب نیست، همه افراد غیر اصلاح طلب را از وزرا و معاونان آنان و مدیرکل ها و استاندار و بخشدار و فرماندار را تغییر داده است، در حدی که مشهور شده و واقعیت هم دارد که حتی آبدارچیها را هم تغییر دادهاند و میدهند اما امروز با نه ایت جسارت هنوز دم از آزادی فکر و عقیده و بیان و رأی آزاد میزنند.بادامچیان در ادامه خاطر نشان کرد: اصلاحطلبان دم از التزام به قانون اساسی میزنند اما در مواردی که به نفع آنها نیست اصول و موازین قانون اساسی را نه تنها حم ایت نمیکنند بلکه آنها را زیر سوال برده و تهمت هم میزنند.
اصلاحطلبان همواره شورای نگهبان را متهم به جناحگرایی کردهاندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به اتهامزنی اصلاحطلبان به شورای نگهبان در خصوص روند تائید صلاحیت کاندیداهای ادوار انتخاباتهای مختلف اشاره کرد و گفت: در موضوع شورای نگهبان باید گفت قانون اساسی در اصل شورای محترم نگهبان را مسئول اصلی انتخاباتها میداند و تائید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را بعهده آن گذاشته است اما اصلاحطلبان همواره شورای نگهبان را به حذف جریان اصلاح طلبی متهم کردهاند.
وی افزود: این ادعای اصلاحطلبان در حالی مطرح میشود که شورای نگهبان آنان را که مشکلات صلاحیتی از هر جناح و گروهی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و چه منفردین نداشتهاند، طبق وظیفه شرعی، انقلابی و قانونی خود "تائید صلاحیت" کرده است و در 9 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری این امر قابل اثبات است.
به گفته بادامچیان در مجلس سوم و ششم که اکثریت مجلس بدست اصلاح طلبان بوده باز تحت نظارت شورای نگهبان شکل گرفته است ولی اصلاحطلبان با مقاصد و اغراض سیاسی، همواره شورای نگهبان را تحت فشار قرار دادهاند و میدهند.وی همچنین گفت: اصلاحطلبان برخلاف صراحت قانون اساسی در ایجاد شورای نگهبان و تائید صلاحیت نامزدها، کوشیدهاند بگویند که شورای نگهبان باید عدم صلاحیت نامزدهایی که تائید صلاحیت نمیشوند را اثبات کنند در حالیکه قانون اساسی چنین امری را از شورای نگهبان نخواسته است چراکه اثبات عدم صلاحیت باید از طریق روند قضایی طی شود.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه شورای محترم نگهبان آنان را که صلاحیت تصدی مسئولیت مهم ریاست جمهوری یا نمایندگی ملت و دستیابی به اسرار کشور و اختیارات وسیع مجلس را ندارند نمیتواند احراز کند گفت: شورای نگهبان درواقع راهی جز عدم تائید صلاحیت آنها ندارد و عدم تائید صلاحیت، غیر از اثبات عدم صلاحیت است، همانطور که در گزینش خلبانان یا کادر پرواز یا مهمانداران اگر صلاحیت آنها تائید نشود، دستگاه مربوطه جان مسافران را بدست عناصر دارای ابهام نمیسپارد چراکه این امری عقلایی و مرسوم در همه جهان است.
بادامچیان حذف مدیران لایق اصولگرا توسط اصلاحطلبان در برخی دورهها را بخاطر منافع باندی و جناحی جریان اصلاحات دانست و گفت: آنها با علم به لایق بودن مدیران اصولگرا آنان را در ادوار مختلف کنار گذاشتند اما آن زمان حرفی از "اثبات عدم صلاحیت" نمیزدند.چرا اصلاحطلبان عناصری را معرفی میکنند که شورای نگهبان نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند؟
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان میدانند که شورای نگهبان از شش فقیه که منصوب ولی فقیه و شش حقوقدان که منتخب مجلس شورای اسلامی هستند تشکیل میشود اظهار داشت: اما با ابنهمه اصلاح طلبان با ادعای اینکه ما در خط امام(ره) هستیم، از گذشته تاکنون شورای محترم نگهبان را آماج انواع تهمتها و حملات و فشارها قرار داده و میدهند.
این فعال سیاسی با اشاره به ایراد اصلاح طلبان در سال های گذشته خاطر نشان کرد: مشکل بزرگ اصلاحطلبان - که در سالهای گذشته با عناوین دیگری همچون لیبرالها مطرح بودهاند- اینست که کاندیداهای آنان مشکل تائید صلاحیت دارند و شورای نگهبان در مسئولیت قانونی خود نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند.وی افزود: جریانی که اینهمه رد صلاحیت دارد باز در این موضوع پافشاری میکند که شورای نگهبان آنها را حذف کردهاند و این مسئله را قبول نمیکنند که آنها اعمال و رفتار و گفتاری داشته اند که شورای نگهبان نتوانسته آنها را تائید کند.بادامچیان با طرح این سوال از اصلاحطلبان که چرا شما عناصری را معرفی میکنید که شورای نگهبان نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند گفت: اصلاح طلبان همواره فرافکنی میکنند و تقصیر را بعهده شورای نگهبان، فقها و حقوقدانان آن میگذارند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با رد این ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاح طلبان هستند تصریح کرد: این ادعایی خنده دار است چراکه شورای نگهبان منصوب ولی فقیه عادل و رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و جریان اصولگرا اعضای شورای نگهبان را نصب نمیکند که بخواهد تابع آنها باشد و بخواهد اصلاحطلبان را تائید صلاحیت نکند؛ آیا هیچ فکر عقلایی میتواند این تهمت اصلاحطلبان را بپذیرد؟.
وی با بیان اینکه در شورای محترم نگهبان شخصیتی توانا و فقیهی متقی مانند آیت الله جنتی است که امام خمینی(ره) و امام خامنه ای در همه دوره های شورای نگهبان ایشان را نصب فرمودهاند که این امر هم به دلیل تقوا، تعهد و بینش اسلامی و انقلابی آیت الله جنتی است گفت: بنابراین مگر میشود ایشان وظیفه الهی و قانون اساسی و امانت ول ایت را بخاطر جریان این و آن فراموش کند؟این عضو موتلفه تاکید کرد: همین تهمت های جریان اصلاح طلب به شورای محترم نگهبان و نسبت دروغی که به جریان اصولگرایی میدهند که درصدد حذف رقیب اصلاح طلب از طریق شورای نگهبان است، بیش از گذشته ماهیت جریان اصلاح طلبی را نزد مردم افشا میکند.بادامچیان با تاکید بر اینکه اصولگرایان همواره به رای اکثریت مردم احترام گذاشتهاند و میگذارند و حذف هیچ جریانی از جمله اصلاح طلبان را نمیخواهند اظهار داشت: اصولگرایان اصلاح اصلاح طلبان را در بازگشت به خط اصیل اسلام ناب نبوی و خط راستین امام خمینی(ره) و پذیرش ول ایت فقیه و فقاهت حوزوی خواستارند.وی افزود: اصولگرایان به جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی داده اند و به آن به عنوان میراث امام خمینی(ره) وفادارند لذا اصل جمهوریت اسلامی نظام را قبول دارند، نه مانند جریان اصلاح طلبی که جمهوریت را بر اسلامیت غلبه میدهد.
به گفته بادامچیان اصولگرایان مانند اصلاح طلبان نیستند که تا به قدرت رسیدند شعارهایشان را فراموش کنند بلکه معتقدند که از همه نیروها و ظرفیت ها بدور از سلایق آنها باید در خدمت به نظام مانند دولت شهید رجایی و باهنر بهره گرفت.
هفت مشکل اصلی اصولگرایان با اصلاحطلبانعضو حزب موتلفه اسلامی با برشمردن مشکلات اصلی اصولگرایان با اصلاحطلبان گفت: یکی از ایراداتی که اصولگرایان بر اصلاحطلبان وارد میدانند تفکر اصلاحات و اصلاح طلبی است که انطباقی با خط امام خمینی(ره) و اصل ول ایت فقیه و فقاهت ندارد مگر در مواردی که خودشان آن را می پسندند یا مجبورند.وی باندگرایی و جناح گرایی را از دیگر مشکلات مربوط به اصلاح طلبان دانست و تاکید کرد: اصلاح طلبان در هنگامه قدرت جز خودشان دیگران را کنار میزنند و کشور را از ظرفیتهای نیروهای خدوم که با آنها هم عقیده نیستند خالی میکنند.
بادامچیان همچنین گفت: سردادن شعارهای غیرواقعی و تهمت به رقبا همواره در روحیات این جریان وجود دارد در حالی که خود را آزادی خواه و دیگران را حذفطلب و ضد مدرنیته میدانند.وی به حم ایت بیگانگان از جمله کشورهای استکباری و استعماری از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان اشاره کرد و اظهار داشت وجود عناصری که قبلا با اصلاحطلبان بوده اند و امروز در آمریکا و انگلیس هستند و با بیگانگان همراهی میکنند مانند باطبیها، اکبر گنجی ها، عطاالله مهاجرانیها و ... از جمله نقاط ضعف اصلاح طلبان در تاریخ فعالیت هایشان محسوب میشود.
این فعال اصولگرا عدم برائت از فتنه 88 و حم ایت از عناصری که در فتنه نقشی کم یا زیاد داشته اند را از جمله انتقادات اصولگرایان به اصلاح طلبان برشمرد و تاکید کرد: بی درنگی و ناکارایی در مدیریت و اجرا که کشور را دچار ضعف مدیریت و ناهمواریها می کند نیز از دیگر مشلات اصولگرایان با اصلاح طلبان است.بادامچیان همچنین با توصیه به اصلاحطلبان مبنی بر صادقانه رفتار کردن با مردم گفت: به اصلاح طلبان توصیه میکنم که با مردم بطور صادقانه تمامی گذشته، حال و برنامه های آینده خود را در میان بگذارند و بجای حمله و اتهام به اصولگرایان و شخصیت سیاسی به همه مسائلی که در دوران مجلس سوم و ششم و دولت اصلاحات اتفاق افتاده اشاره کنند و خطاهایشان را پذیرفته و از مردم و شهدا عذرخواهی کنند.
وی همچنین به ذکر توصیه هایی به فعالین جریان اصولگرا پرداخت و گفت: به اصولگرایان نیز توصیهام این است که مطالب و نظرات خود را نسبت به جریان اصلاح طلبی و اصلاحات و نقد خود را به رفتار و گفتار و تفکرات و سوابق اجرایی اصلاحطلبان مستند و با متانت و منصفانه مطرح کنند و قبل از همه اینها اصول و اصولگرایی را در تفکر، برنامهها و بینش خود برای مردم شرح بدهند و خدمات و فداکاری های اصولگرایان را که اصلاحطلبان سعی در پوشش و نادیده گرفتن و انکار آن را دارند برای ملت بیان کنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه همچنین خاطر نشان کرد: این تذکر و نصیحت بنده از روی تجربیات سیاسی و اجتماعی است، خواه از سخنم پند گیرند و خواه از سخنم ملال یابند.
کد خبر: ۵۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
رئیس تولیت آستان امام خمینی(ره) پس از اقامت دو روز و نیمه در استان کهگیلویه و بویراحمد، این استان را ترک کرد.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صبح زاگرس، سید حسن خمینی که روز جمعه وارد یاسوج شد، ظهر امروز یک شنبه یاسوج را به مقصد اصفهان ترک کرد.
وی در ورود به استان ابتدا با آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و آیتالله سید علی اصغر حسینی امام جمعه یاسوج دیدار کرد.
خمینی در ادامه به زیارت امامزاده شاه قاسم(ع) رفت و بر مزارمطهر مرحوم آیتالله سید کرامتالله ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد حاضر شد.
وی در سفر به یاسوج، دهدشت، گچساران، باشت، دنا، چرام از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد از مکانهای گردشگری تنگ گنجه ای ، چشمه بلقیس چرام ومکان های ، تفریحی، زیارتی و تاریخی دیگر این استان دیدن کرد.
در این سفر آیتالله بجنوردی پدرخانم، فرزند، خواهرزادههای حجتالاسلام سید حسن خمینی نیز حضور داشتند.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد، سید کامل تقوی مدیرعامل بانک سپه کشور، معاون عمرانی استاندار، مدیرکل گردشگری، فرمانداران شهرستانها و جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی سید حسن خمینی را همراهی میکردند.
سید حسن خمینی بعد از حضور دو روز و نیمه در استان کهگیلویه وبویراحمد ظهر امروز شهر یاسوج را به مقصداصفهان ترک کرد.
هنوز جزئیاتی از آن چه در دیدار سید حسن خمینی با استاندار، فرمانداران و دیگر مسئولان ارشد استانی گذشته منتشر نشده است.
کد خبر: ۵۲۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
اگر میدانستم به شهرستان محرومان نزول اجلال میفرمودید، به هر نحوی که بودی افتخار معیّت حضرتت را کسب و در میزان محرومیت این شهرستان توضیحات بیشتری عرضه میداشتم. مع الوصف امّید است نگاه طبیب حاذق، تشخیص کامل را داده و حتی المقدور معالجۀ این منطقۀ از هر جهت محروم را همواره در مدّ نظر داشته باشید
کد خبر: ۵۲۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هفته گذشته در هیات انصار علمدار ول ایت در مسجد قمر بنی هاشم (ع) حاضر شد و با موضوع بصیرت و اهداف انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره به نکات و مسائل روز پرداخت.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص هدف از انقلاب اسلامی توسط مردم گفت: یک حرف هایی می باشد که ما انقلاب کردیم برای چه؟ انقلاب کردیم که وضع معیشت ما خوب شود، پس این چه وضعی است؟ چطور می شود که امام حسین (ع) از مدینه بیرون می آید( به دلیل اینکه معاویه به درک واصل شد و می خواستند برای یزید از امام بیعت بگیرند و از مدینه خارج شد) در طول این مسیر خیلی ها با امام برخورد کردند ولی با امام همراه نشدند و خیلی ها را هم امام فرستاد دنبال آن ها و یکی گفت من اسب خوبی دارم و به شما می دهم ولی امام گفت من شما را می خواهم. من نگرانم مسائل گوشه و کنار و حاشیه ای باعث شود که ما یک عمر زیارت عاشورا بخوانیم ولی حسینی نبوده باشیم، هر روز عاشوراست و همه جا کربلا است و هر روز یک حسین است و یک یزید و این دل نگرانی می باشد که من کدام طرف باشم. بزرگترین توهین و بی شرافتی این است که چشم باز کنیم ببینیم در تیم یزید می باشیم، مردم کوفه هم به امام حسین(ع) نامه نوشتند گفتند بیا، خیلی سخت است این حرفها را برای کسانی بزنیم که مثل شما عمری امام حسینی (ع) هستند.
وی ادامه داد: در همین انقلاب خودمان دقت کنیم از همان اول چه کسانی در جریان انقلاب بودند و حالا سرانجامشان چه شد و حتی یک عده ای از همین ها به دلیل همکاری با منافقین اعدام شدند. مسئله گرانی و مسئله ی ظلم باید مدنظر گرفته شود و ما باید بدانیم که هیچکسی نمی تواند نسبت به ظلم آمریکایی و خارجی و مدیران داخلی بی تفاوت باشد. همین دیروز دیدید که یک سمینار مبارزه با فساد اقتصادی دائر شد و معاون رییس جمهور گفتند ما از یک ماه پیش به رهبر معظم انقلاب گفتیم برای شروع این سمینار یک پیامی دهید، اول آقا پیام ندادند و آخر دو خط مرقوم فرمودند و گفتند از این سمینارها قرار است چه معجزه ای دربیاید؟ شما که همه چیز را می دانید پس چرا جلو نمی روید تا فساد را ریشه کن کنید؟
دکتر مهدی کوچک زاده اظهار داشت: یک آیه ای در قرآن می باشد که مهر زدند قلب و چشم آن ها را( چرا وقتی انسان چشم دارد ولی کور دل می باشد) آیا ندیدند آن کسی را که خدای او هوای نفسش می باشد؟ چه کسی او را گمراه می کند؟ خداوند او را گمراه می کند علی رغم اینکه دانشمند می باشد( ما آیت ا… العظمی ها داشتیم) مثل شریعتمداری و منتظری و شیخ علی تهرانی چه شد؟ امام درباره ی شیخ علی تهرانی فرمود بعضی ها کتاب اخلاق می نویسند ولی از اخلاق چیزی نمی دانند. خداوند می فرماید چرا اینکار خلاف را می کنید می گوید دلم می خواهد، دوست دارم، حالا اگر کسی اینگونه گفت اولا ورود به صف یزیدی ها کرده و دوم خداوند بر قلب و گوش و چشم او مهر می زند. همه ی بی بصیرتی از اینجا می باشد، همه ی این مسیری که انسان در خط شیطان می رود برای این است که می گوید دلم می خواهد. گاهی هوای تهران را دود می گیرد و ما جلویمان را نمی توانیم ببینیم هوا و هوس حکمش همین است، چشم داریم اما به خاطر گرد و غبار نمی توانیم ببینیم. بعضی ها علم دارند و چشم دارند و آیت ا… می باشند ولی به خاطر تبعیت کردن از هوای نفس جلویشان را نمی توانند ببینند، اگر ما مومن هستیم باید ببینیم خدا چه می خواهد. مردم کوفه فکر می کنید از اول بی وجدان بودند؟ نخیر، سر بزنگاهی امتحان شدند. عده ای می گویند ما شب عملیات می رویم و هر وقت امام زمان آمد می رویم کنارش، من گفتم بله از این مال و اموالت معلوم است که انباشته کرد ، ریشه همه ی بدبختی ها در همین نفس است.
وی در خصوص اوضاع اقتصادی کشور و سختی های پیش آمده بیان داشت: دارند از همین نفس استفاده می کنند و یک دروغ بزرگی را دارند به ملت می چسباندند می گویند ما انقلاب کردیم که گوجه فرنگی ارزان شود. بله این گرانی ها هم درست نیست، شما برای رضای خداوند تحمل می کنید، در مقابل بی تدبیری و بی عرضگی و اشرافی گری باید موضع بگیریم،.ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای ارزانی گوجه فرنگی ؟ برای اینکه خانه و ماشین به ما بدهند؟ کم کم اگر متوجه نباشیم نمی فهمیم به چه کسی سیلی می زنیم وقتی که به خودمان می آئیم می بینیم امام حسین(ع) را سر بریدیم. به ما می گویند ترکیه را ببینید و غرب را ببینید که چه پیشرفتی کرده اند، هی اینها را به رخ ما می کشند. حالا ما انقلاب کردیم که اینطوری شود؟ این شهداء برای چه خون دادند به آن فکر کنید آیا این ها عقل شان کم بود و یا اینکه کسی آن ها را دوست نداشت یا چیز دیگری بود؟ این ها برای چه کشته شدند و حدود ۲۰۰ هزار نفر در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق کشته شدند، این ها چه می گفتند؟ این خیلی سوال مهمی می باشد. امام حسین (ع) بیکار بود که زن و بچه اش را به کشتن داد برای چه؟ دشمن همه ی کارش این است که به ما بقبولاند که ما فقط برای زندگی خوب و اموال دنیا انقلاب کردیم. من اصلا امشب آمدم اینجا که یک عده یزیدی را رسوا کنم که خون ملت را توی شیشه می کنند.
کوچک زاده با اشاره به اینکه امام اسلام آمریکایی را از اسلام ناب تفکیک کرده ، گفت : البته باید این را در نظر بگیریم که دو نوع اسلام داریم . یک اسلامی که به قول امام اسلام آمریکایی است. و یک اسلام هم اسلام ناب محمدی است . البته خود امام هم این دو اسلام را معنا کرده است .امام درباره اسلام آمریکایی می فرماید:” فرزندان عزیز جهادیم! به تنها چیزی که باید فکر کنید، به استواری پایههای اسلام ناب محمدی صلیاله علیه و آله و سلم است. اسلامی که غرب و در راس آن، آمریکای جهانخوار و شرق و در رأس آن شوروی جن ایت کار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمدار آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن، ملحدان و کافران و سرمایهداران و پولپرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بیبهره بودهاند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیلهگر و قدرتمداران بازیگر و مقدس نمایان بیهنرند.( الآن در لباس روحانی دارند سر ما کلاه می گذارند نماز شب می خوانند ولی خانه اش میلیارد ها تومان می ارزد) الآن تقدس یک عده ریش و یقه می باشد اگر از آن ها بگیری چیز دیگری ندارند. امام می فرمایند: ” آیا جوانان ما خونشان را برای اینکه ما زندگی خوبی داشته باشیم دادند، ایا می شود کسی خودش را بکشد تا زندگی خوبی داشته باشد یا اینکه این نهضت یک نهضت الهی بود، نهضت ایران نهضتی بود که خداوند تبارک و تعالی در آن نقش داشت”، گرنه شاه هم می رفت زیارت امام رضا(ع) و وقتی ما می گفتیم شاه ظالم است یک عده می گفتند کفر نگو شاه شیعه می باشد. اینکه دشمنان تابحال نتوانستند ما را یک لقمه ی چب بکنند برای این است که ما حسینی می باشیم و می خواهند این را هم از ما بگیرند. برخی میگویند اینطور نیست که همه ی دنیا یزید باشند و ما فقط امام حسین باشیم . آن ها هم خوبند. من خودم با آقای اوباما تلفنی صحبت کردم. خیلی آدم عاقل و با ادبی هم هست. ما اصلا دشمن نداریم. اگر بنشینیم با دنیا حرف بزنیم، دنیا هم با ما کاری ندارد. با همین حرف ها می خواهند زحماتی که در سی و پنج سال کشیده شده را یک شبه بر باد دهند.
کوچک زاده با اشاره به اتفاقاتی که در روز دانشجو افتاد اضافه کرد: روز دانشجو روز استکبار ستیزی و مخالفت با آمریکاست. اما برخی با تمام وقاحت، امسال تلاش کردند که جنبه ضد استکباری این روز را کمرنگ کنند. البته جوان ها تقصیری ندارند. زیرا از کسانی که نه انقلاب را دیدند و نه جنگ را انتظاری نیست. اما آن آقایی که می آید منتقدین را “تازه به دوران رسیده” خطاب می کند باید یقه او را گرفت.
وی در خصوص لحن تند یکی از مسئولین در روز دانشجو گفت: خود آن فرد هم قبول دارد که آمریکا اگر بتواند، تا سر حد ممکن به ملت ایران فشار وارد می کند. در این وضعیت چرا حرفی را میزنی که اگر نگوییم اکثریت، ولی تعداد زیادی از تو کینه به دل بگیرند. روزی میگویند بی سواد، روزی میگویند بی شناسنامه ، روز دیگر میگویند به جهنم بروند . چرا همش عصبانی هستی؟ شاید عصبانیت به دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. این از ابتدا هم مشخص بود. رهبری از ابتدا فرمودند که خوشبین نیستند و البته دلیلش هم واضح است. مذاکرات برد برد با گرگ یعنی چه؟ یعنی گرگ یک پنجه به صورت شما بیاندازد و صورت شما را خونین کند و شما هم یک تکه از پشم گرگ را بکنی! حالا مذاکرات به نتیجه نرسیده و شما عصبانی هستی و حرفی میزنی که جماعت زیادی نسبت به تو کینه ورز بشوند. در این شرایط همه باید هوای هم دیگر را داشته باشند. همه این حرف را قبول دارند ، حتی خود آن آقا.
وی در ادامه به موضوع امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: مسئله دیگر امر به معروف و نهی از منکر است، زیرا علت اصلی قیام اباعبدلله که خودشان به آن تصریح کرده اند امر به معروف و نهی از منکر بود. البته ما باید روش صحیح آن را بلد باشیم. روش آن کتک زدن و فحش دادن نیست. اینکه خانومی مویش بیرون بود ما برویم به او بی احترامی کنیم، این امر به معروف و نهی از منکر نیست. برخورد با هر ناهنجاری هم یک قاعده دارد و یک دلیل اصلی قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف بود، آیا ما چند نفرمان قواعد امر به معروف را می دانیم؟ و این همان چیزی بود که امام حسین (ع) برای او شهید شد. اگر دختری موهایش بیرون بود ما نباید به او فحش بدهیم. بالاترین منکرها ظلم مسئولین حکومتی می باشد و یاد بگیریم نهی از منکر را از بالایی ها انجام دهیم، چرا ملتی که فرزندانش را جلوی صدام فرستاد حالا برای امر به معروف کوتاهی می کند ؟ راه مبارزه با فساد راه انداختن سمیناری که خرجش معلوم نیست چقدر می باشد نیست. ای مردم مراقب باشید کلاه سرتان نرود، الآن چند تا را داریم که به خاطر آقازاده هایشان انقلاب را بیخیال شدند و هر کاری می کنند که فرزندانشان را نجات دهند و ما باید متوجه باشیم که فقط راه نجات ما دفاع از حریم ول ایت می باشد.
این نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون آزادی و استقلال اظهارداشت: امام در ادامه می فرمایند:” حکومت را برداشتند که حکومت اسلامی باشد نه اینکه فقط ازاد باشیم. عده ای می گویند ما می خواهیم آزاد باشیم، ما هر طور می خواهیم حرف بزنیم و هرکار بکنیم. همه ی مقصد این نبود که آزاد باشیم. آیا ما فقط می خواستیم آزاد باشیم مثل سوئد که خیلی آزادی دارد و مستقل هم هستند ولی اگر از قرآن در آن خبری نباشد باز هم می خواستند؟ آیا ایران قیام کرد که فقط آزاد باشد و ما جوانان را دادیم که فقط آزاد باشیم؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی که شهادت را برای خودشان سعادت می دانستند” مردم این شهادت را می خواهند از شما بگیرند چون اگر کسی از خود گذشته باشد کسی نمی تواند جلویش بایستد، کسی که از مرگ نمی ترسد از هیچ چیزی نمی ترسد. امام فرمود:” مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه نقطه شروع و انتقال بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) می باشد.”
وی در خصوص مقصد انقلاب اسلامی در تفکر امام گفت: امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. حکومت اسلامی باید تمامی سعی و تلاش خود را بنماید ولی همه ی اینها نباید ما را از قیام ولی عصر (عج) منصرف کند. فرق ما با امام حسین (ع) چیست؟ امام حسین (ع) برای خداوند قیام کرد و ما هم قیام را از امام حسین (ع) الگو گرفتیم. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی می باشند و گرانی و کمبود بر طبقه ی مستضعف فشار می اورد ولی هیچکس هم نیست که نداند که پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و برخورد قاطع و اسلامی با آمریکا و… فشار و سختی و گرسنگی را بدنبال دارد و مردم عزیز ما این راه را خود انتخاب کردند و بهای ان را خود پرداخت خواهند کرد و به ان افتخار می کنند. بدون شهادت این راه میسر نیست.”
کوچک زاده در خصوص تهدیدات استکبار جهانی گفت: به خدا بمب هسته ای دروغ است و بهانه ای بیش نیست، بلکه مزاحمت این انقلاب برای آمریکا، یک عده ای پا برهنه ای است کا از فرزندان شهید شما درآمدند که ۳۳ روز اسرائیل را در جنوب لبنان زمین گیر کردند و بعد سنی های غزه و یمن را دیدند، حالا آمریکا آمده مسلمان تقلبی را بوجود آورده مثل داعش که جلوی ما را بگیرند. امام می فرمایند:” ملت شریف ایران توجه داشته باشد کاری که شما انجام دادید آن قدر گران بها می باشد که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود نه تنها ضرری نکرده ایم بلکه سود زیستن در کنار اولیاء ا… را برده ایم.” آقا ما می خواهیم پا به گور بگذاریم دوست دارید چه کسی به استقبال ما آید؟ امام حسین(ع) و یا یزید؟ من میدانم زندگی ها سخت است ولی می خواهند به ما بگویند همه ی دنیا شکم و زیر شکم می باشد می خواهند دیدگاه ما را به دنیا و ارزش ها عوض کنند.
در پایان سخنرانی یکی از حضار در مورد آیت الله مصباح یزدی و جبهه پایداری از دکتر کوچک زاده سوال پرسید و با لحنی کنایه آمیز گفت: کمی از پدر معنوی خودتان بگویید که دکتر کوچک زاده در پاسخ گفت: کسانی که بنده را می شناسند، اطلاع دارند که بنده دوسال است که عضو جبهه پایداری نیستم. درمورد آیت الله مصباح هم با این که ایشان بسیار انسان محترمی است و رهبری تعاریف زیادی از ایشان کرده اند، اما بنده یک آقا بیشتر ندارم و آن اقای خامنه ای هستند و بقیه برایم مثل همدیگر هستند و فرقی نمی کنند. البته تهمت ها و نسبت هایی که به ایشان می دهند، نباید قبل از اثباتش روی آنها تکیه کنیم و مدام تکرار کنیم. همه به یاد داریم که اول انقلاب هم نسبت هایی به شهید بهشتی می زدند، حضرت امام در مورد ایشان گفتند که مظلومیت شهید بهشتی از شهادتش برای من دردناک تر بود.
منبع/متین نیوز
کد خبر: ۵۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹
تولیت آستان حضرت امام خمینی (ره) درگذشت آیت الله غیوری از یاران امام راحل در نهضت اسلامی و نماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر را تسلیت گفت.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی با صدور پیامی درگذشت آیت الله غیوری از یاران امام راحل در نهضت اسلامی و نماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر را تسلیت گفت.
وی در پیام خود آورده است: درگذشت عالم جلیل القدر مرحوم آیت الله سید علی غیوری موجب تأثر دوستداران و علاقمندان ایشان شد.
سید حسن خمینی افزوده است: آن مرحوم که از یاران امام خمینی (ره) در روزهای سخت و طاقت فرسای پیش از پیروزی انقلاب بود، همواره از زمره همراهان امام باقی ماند و در سنگر خدمت رسانی به محرومان تلاش های وافری داشت.
تولیت آستان حضرت امام خمینی (ره) در پیام خود آورده است: اینجانب ضمن عرض تسلیت درگذشت ایشان به خانواده محترم آن مرحوم از خدای سبحان برای ایشان علو درجات مسئلت دارم.
منبع: جماران
کد خبر: ۵۲۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۸
رئیس جمهور سابق کشورمان در پیامی درگذشت آیتالله غیوری را تسلیت گفت
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمود احمدینژاد رئیس جمهور سابق کشورمان در پیامی درگذشت آیتالله غیوری نماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر را تسلیت گفت.
متن پیام احمدینژاد به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
درگذشت ابوالشهید عالم خدوم و روحانی خستگیناپذیر، مرحوم آیتالله سید علی غیوری نماینده محترم ولی فقیه در جمعیت هلال احمر موجب تألم و تأثر گردید.
بیتردید تلاش بیوقفه آن مرحوم در عرصه خدمترسانی بیمنت به بندگان خدا و رسیدگی به محرومان هیچگاه از اذهان محو نخواهد شد.
اینجانب ضمن تسلیت فقدان آن روحانی وارسته به مقام معظم رهبری، مردم شریف شهر ری و خانواده گرانقدرش، علو درجات آن مرحوم و صبر و شکیبایی بازماندگان را از خداوند سبحان مسئلت دارم.
محمود احمدینژاد
منبع: فارس
کد خبر: ۵۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۸
به گزارش س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روزنامه اجارهای نزدیک به خانواده هاشمی میگوید اصلاحات موردنیاز امروز، اصلاحات هاشمی است، نه اصلاحات خاتمی.روزنامه آرمان از آشفتگی در اردوگاه اصلاحطلبان خبر داده و نوشت: واقعیت این است که باید بپذیریم که اصلاحات این روزها سرماخورده و زکام شده است. آن ویروسی که امروز در بدن اصلاحات جولان میدهد و چهرهاش را همانند دهه 70 شاداب نمیکند را باید در درون اردوگاه اصلاحطلبی یافت و نه حتی یک قدم خارج آن. نام این ویروس «نشناختن خود» است که البته با بیهویتی هیچ قرابتی ندارد.
چنانچه ریشه اصلاحات چنان مستحکم است که حتی سختترین مخالفان، از بیان ناآگاهی به ریشه جریان اصلاحات قاصر هستند.آرمان با تاکید بر اینکه تراژدی نباید آغاز شود میافزاید: زمانی که سؤال میشود اصلاحات چیست و اصلاحطلب کیست، با انبوه پاسخ مواجه میشوید. این جریان نمیداند راه و چاه اصلاحات کجاست.
یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی چندی پیش چنین وضعیتی را به طنز تشبیه کرد که در صورت استمرارش تبدیل به تراژدی در اردوگاه اصلاحات خواهد شد اما تبدیل شدن وضعیت اردوگاه اصلاحات به تراژدی چه تبعاتی دارد؟
نویسنده با طرح دو گونه اصلاحات (اصلاحات هاشمی- اصلاحات خاتمی) خاطرنشان کرد: اما چرا باید نسبت به این تراژدی هشدار داد؟ برای پاسخ به این سوال باید به دهه 70 بازگشت یعنی همان زمانی که آهسته راه خود را آغاز کرد. اصلاحاتی که بخشهای فرهنگی آن در دولت دوم آیتالله هاشمی کلید خورد و با پیروزی سیدمحمد خاتمی زمان آغاز اصلاحات سیاسی آن بود. یعنی نمیتوان اینگونه پنداشت که فضای فرهنگی اصلاحات با دولت اصلاحات آغاز شد بلکه زمینه این بخش از اصلاحات در دولت قبل از دوم خرداد فراهم شده بود. فارغ از این مسائل مگر سازندگی معنایی جز اصلاحات دارد؟ اصلاحات سیاسی در دوم خرداد با مستقر شدن سیدمحمد خاتمی و همفکرانش در دولت هفتم کلید خورد شاید بسیاری نپذیرند که اصلاحات از دولت آیتالله هاشمی آغاز شد که این هم یکی از آسیبهای جریان اصلاحطلبی امروز و نه دیروز است.
دولت ششم هم در این مسیر حرکت کرد اما بدون هیاهو و بر سنت مدرنیتهای که از سال 76 آغاز شد تاکید کرد بدین معنا که «اصلاحات ساکت» را در دستور کار قرارداد و نام «سازندگی» بر آن گذاشت.
روزنامه آرمان در ادامه عملکرد دولت دوم هاشمی را اصلاحطلبانه توصیف میکند و میافزاید: شاید در این مقطع نقدهایی برعملکرد دولت دوم هاشمی در زمینه فرهنگی باشد اما عادلانه نیست امروز که شرایط کشور آرام و بدون دغدغه است، شرایط آن روزها را با معیار امروز سنجید. جدای از این موضوعات مگر اصلاحات سیاسی که آغازگر آن را سیدمحمد خاتمی میدانند بدون اصلاحات فرهنگی در قبل از آن، امکانپذیر بود؟ مگر نه اینکه در دولت دوم هاشمی افکار و ذهنها برای پذیرش اصلاحاتی دیگر آماده شد و آنگاه بود که دولت هفتم توانست اصلاحات سیاسی را رقم بزند.این تحلیل آرمان تداعی کننده تحلیل سال 79 روزنامه ایران -در زمان مدیریت کارگزارانی این روزنامه- است که مدعی شده بود دولت سازندگی با ایجاد تجمل و تورم و نارض ایت ی میان وضع موجود و وضع مطلوب شکاف ایجاد کرده و موجب رو آمدن نیروهای تحولخواه و اصلاحطلب شده است. در حقیقت این روزنامه با زبان بیزبانی میگفت کارگزاران با ایجاد نارض ایت ی در مردم مقدمه رای به جریان منتقد (خاتمی و چپها در مقابل ناطق نوری و جریان موسوم به راست که متحد سنتی هاشمی تصور میشد) را فراهم آورده است!
روزنامه آرمان در ادامه تحلیل خود تصریح کرد: اصلاحطلبان به سه بخش تقسیم میشوند که عبارت است از اصلاحطلبان ایدئولوژیک، اصلاحطلبان سنتی و اصلاحطلبان روشی. از این منظر اصلاحات دوران آیتالله هاشمی را میتوان در بخش اصلاحات گروه دوم یعنی اصلاحات سنتی معنا کرد که از یک سو اصلاحات بدون کوچکترین لطمهای صورت گرفت و از سوی دیگر بهترین استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف انجام شد. اما در اصلاحات سیدمحمد خاتمی بعضا این سه اندیشه با هم در چالش هستند.این نوشته تمجیدآمیز نسبت به سیاستهای دوره سازندگی درحالی است که اخیرا خبرگزاری اصلاحطلب کار (ایلنا) ضمن یادداشتی با اشاره به باز تولید سیاستهای اقتصادی کارگزاران تصریح کرد این سیاستها یک بار شکست خورده و موجب تورم 45درصدی و نارض ایت ی شده است اما با این وجود دولت اعتدال در حال احیا و اجرای مجدد همین سیاستهاست.همین تقابل دو تلقی عدالتخواه و سرمایهدارانه پیش از این در دولت اصلاحات باعث بنبست تئوریک دولت در حوزه اقتصادی شد به نحوی که خاتمی مجبور شد از سال هفتم دولت خود رئيس سازمان مدیریت و برنامهریزی و وزیر اقتصاد را با هم عزل کند.
منبع/خراسان
کد خبر: ۵۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
سردار سلیمانی گفت : این عراق امروز در کنار انقلاب اسلامی و در کنار رهبری انقلاب اسلامی قرار گرفته است و این بزرگترین نتیجه ای است که انسان می توان از حقیقت راه با برکت شهیدان ما حس کند.
به گزارش س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سردار سر لشکر حاج قاسم سلیمانی در چهاردهمین یادواره سرداران و ۲۷ شهید پایگاه مالک اشتر و ۶ شهید گمنام شهرستان رابر، اظهار داشت : زمانی عده ای می پرسیدند نتیجه راه امام حسین علیه السلام و شهدا چه خواهد بود و چه میزان حقیقت آن برای انسان مشخص می شود.
وی بیان کرد: اما اگر به انتهای آن راه یک نگاهی بیاندازیم ، متوجه می شویم که به دو دلیل نباید نسبت به آنچه در صحنه انقلاب رخ می دهد تردید کنیم.
این فرمانده دوران دفاع مقدس تشریح کرد: اولین دلیل رهبری انقلاب چه در زمان با برکت امام رضوان الله تعالی علیه و چه در زمان امروز در محضر حضرت آیت العظمی الامام خامنه ای است .
فرمانده سپاه قدس در تشریح دومین دلیل ابراز داشت: امروز نتیجه عینی خون شهیدان و رهبری ول ایت فقیه را می بینیم.
وی اضافه کرد : سی و چندسال از انقلاب و بیش از دو دهه از پایان جنگ می گذرد و تا به امروز لحظه ای از دشمنی دشمنان کاسته نشده است وهر چه توانستند در ابعاد گوناگون بر علیه کشور و انقلاب انجام دادند.
سلیمانی تصریح کرد: دشمن لشکر ها و سازمان هایی بر علیه این نظام بسیج کردند ولی امروز ببینید لشکریان صدام کجا هستند و عراق کجاست.
وی افزود : امروز شما اربعین بزرگترین رژه قدرت اسلام و تشییع را در عراق می بینید.
فرمانده سپاه قدس بیان داشت: زمانی که مرزهای این ایران اسلامی باز می شود یک میلیون و سیصد هزار نفر وارد عراق شدند و یک حس برادری میان مسلمانان شکل می گیرد .
سردار سلیمانی گفت : این عراق امروز در کنار انقلاب اسلامی و در کنار رهبری انقلاب اسلامی قرار گرفته است و این بزرگترین نتیجه ای است که انسان می توان از حقیقت راه با برکت شهیدان ما حس کند.
این فرمانده دوران دفاع مقدس تاکید کرد: امروز حقیقت راه شهدا و امام حسین (ع ) را می توان در فلسطین ، لبنان و هر کجای دنیا که نگاه کنید ، ببینید.
وی افزود : امروز همین آثار با برکت خون های شهیدان ما نشان از حقانیت و روشنی این راه می دهد.
سلیمانی تاکید کرد: هر روزی که از زمان شهادت آنها می گذرد ، چهره ، یاد و تأثیر شهدا بر جامعه ما بیشتر می شود و حضور آنها در نزد مردم ما احترامی خاصی دارد و این نشانه حقیقت انقلاب است.
فرمانده سپاه قدس تصریح کرد : راه شهیدان و راه امام ما یک راه پاینده و زنده است و هر روز بر رهروان این راه افزوده می شود.
سردار سلیمانی گفت: واقعاً خوش به حال مادران ، پدران ، فرزندان و همسران شهید که مفتخر به نشانی از وابستگی به شهدا هستند.
وی اعلام کرد:برای خانواده معظم شهیدان ما و همه کسانی که به این معانی عظمی توجه دارند، همین اربعین کافی است.
بوتیا/
کد خبر: ۵۱۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۴
ذات و اصل عملی یک چیز است و آنگونه که انجامش می دهیم چیز دیگر. لازم است که از همین ابتدا بین آنچه در مذاکرات هسته ای اتفاق افتاد و می افتد با نفس مذاکرات فرق گذاشته شود. که در همین راستا رویکرد صاحبنظران و مردم هم به مذاکرات هسته ای به دو دسته تقسیم می شود. عده ای اصل مذاکره و پای میز مباحثه نشستن با آمریکا را بنابر آنچه دراین۳۵سال بین ایران و آمریکا گذشته است بیهوده می دانند که در صحت و سقم این سخنان بحث بسیار است. اما عده ای دیگر که البته شاید هم عقیده با گروه اول هم باشند، پشت سر رهبری گرانقدر انقلاب قرار گرفته اند و تمرین ول ایت مداری می کنند.
قبل از شروع مذاکرات هسته ای و قبل تر از روی کارآمدن دولت یازدهم، حضرت آقا در سفر نوروزی خود به مشهد با اشاره به پیغام های آمریکایی جهت مذاکره گفتند: «آمریكائی ها مدتی است كه از طرق گوناگون پیغام می دهند كه خواهان مذاكره جداگانه با ایران در خصوص موضوع هسته ای هستند اما من بر اساس تجربه های گذشته به چنین گفتگوهائی خوشبین نیستم... البته من مخالفتی هم ندارم».
بعد از شروع مذاکرات نیز همیشه موضع رهبری حم ایت از مذاکره و مذاکره کنندگان بود و هرجا که از عدم خوش بینی به طرف غربی و بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد آمریکا گفتند، در کنارش تلاش، جدیت و ایستادگی هیئت مذاکره کننده را تحسین کرده وحتی از عدم مخالفت با تمدید مذاکرات خبر دادند.
اما نکته اصلی اینجاست که علی رغم تاکید مکرر حضرت آقا بر بداخلاقی ها و خوی استکباری آمریکایی ها و موذی گری انگلیسی ها و تلاش برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات از طرف غربی ها، علت حم ایت ایشان از اصل مذاکرات و تیم مذاکره کننده چیست؟ چرا ایشان با تمدید مذاکرات مخالفت نکردند؟ رهبری فرمودند من با تمدید مذاکرات مخالف نیستم، به همان دلیل که با اصل آن مخالف نبودم. اما این دلایل عدم مخالفت چیست؟
دفتر حفظ و نشرآثار حضرت آیت الله خامنه ای در نوشتاری که قبل از شروع مذاکرات پاییز امسال منتشر کرد، تمام علل توافق رهبری با موضوع مذاکرات ا جمع آوری کرده است که طبق آن، حضرت آقا برای این عمل خود، ۹گزاره را در نظر گرفته اند:
۱- ایران می خواهد پرونده هسته ای بسته شود ولی طرف غربی نه!میشد در طول تمام دفعاتی که ایران و غرب به مذاکره با یکدیگر پرداختند، این پرونده با توافقی منطقی و عادلانه مختومه شود. اما اسناد حاصل از مذاکرات میگوید که هربار، این زیاده خواهی طرف غربی بود که مذاکرات را به سرانجام نرساند و این نشان می دهد که ادامه دارشدن پرونده هسته ای ایران برای طرف غربی سودی دارد که تمام شدنش ندارد.
«بارها تا لحظه حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آزانس هسته ای امضاء کرد-قبول کردند که این اشکالاتی که وجود داشته برطرف شده- خب باید قضیه تمام می شد... اینها سند است، اینها قابل انکارنیست... اما آمریکائی ها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند...»
۲- هنر توافق در ادامه دادن مسیر استعمده ترین گره مذاکرات هسته ای که با اسم های زیبای شفاف سازی و جلب اعتماد جهانی از طرف آمریکا به خرد افکارعمومی دنیا داده می شود، همان توقف کامل چرخه هسته ای ایران است که ایران هم هیچگاه در برابر این خواسته تسلیم نشد.
« تعامل با دنیا هیچ ایرادی ندارد، ما ازاول هم اهل تعامل با دنیا بودیم، منتها در تعامل طرف مقابل را باید شناخت... اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید.... این خسارت است»
۳- تجربه ای برای اعتماد به نیروی درونی کشور« با تلاشی که دولت محترم و مسئولین کشور دارند انجام می دهند، ما موافقیم. یک کاری است، یک تجربهای است، احتمالاً یک اقدام مفیدی است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که برای حل مشکلات کشور بایستی کشور روی پای خودش بایستد»
۴- حم ایت از تصمیم مسئولین اجرایی کشوررویکرد هر دولتی با اسلاف خود می تواند متفاوت باشد و جمهوری اسلامی در عمر۳۵ساله خود به خوبی این مورد را به نمایش گذاشته است. دولت یازدهم با رویکرد مذاکره و اعتقاد به تنش زدایی با غرب روی کار آمد و به عقیده حضرت آقا منتخب مردم را باید حم ایت کرد اما خطوط قرمز نظام همیشه ثابت اند.« من خودم مسئول اجرایی بوده ام، وسط میدان بوده ام،سنگینی کار و سختی کار را با همه وجودم احساس کرده ام... لذا اینها [مسئولان اجرایی] احتیاج به کمک دارند،من هم کمکشان میکنم، حم ایت شان می کنم، این یک طرف قضیه است که قطعی است. از یک طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملت ایران... از حقوق ملت ایران یک قدم عقب نشینی نباید بشود»
۵- آشکارشدن دشمنی دشمن«یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکاییها و مسئولین دولت ایالات متحدهی آمریکا با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد، برای همه مدلّل شد، همه این را فهمیدند.»
۶- عادی شدن رابطه آژانس با ایران« همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد و هیچیک از دستاوردهای هسته ای نیز تعطیل بردار نیست، ضمن آنکه روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید روابط متعارف و غیرفوق العاده باشد»
۷- مقابله با جریان های مخرب افکارعمومی ایرانغرب رسانه در اختیار دارد و چون ذات استکباری و خوی فریبندگی دارد به راحتی می تواند دنیا و نظام بین الملل را علیه ملت ایران تحریک کند ضمن اینکه منافع بسیاری از دولتها در همراهی با غرب تامین می شود.«هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضد ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود»
۸- تاکید بر نداشتن سلاح هسته ای« میگویند ما از بمب هستهای میترسیم! اولا تضمین برای جلوگیری از سلاح هستهای راههای خودش را دارد... ثانیاً اگر بنا است که راجع به مسئلهی سلاح هستهای کسی نگران باشد، آن، آمریکا نیست. آمریکا که خودش چند هزار کلاهک هستهای دارد، چند هزار بمب هستهای دارد، و خودش به کار برده... شما چه کسی هستید که بایستی نگران این باشید که فلان کشور به سلاح هستهای دست پیدا میکند یا نمیکند؛ وانگهی آن دستگاههایی که مسئولند، خب بله، میشود تضمین کرد. البتّه [تضمین] هم شده است یعنی روشن است؛ شاید خود آنها هم میدانند. اصل حرف آنها حرف ناحقّی است»
۹- به دست گرفتن ابتکار عمل در سیاست خارجی« من همواره طرفدار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی های کشور و برخی مسایل همچون تحریم ها، به مذاکره گره زده شود »درست است که طرف غربی اینطور وانمود می کند که ایران در مظان اتهام سلاح هسته ای است ولی این دلیل بر عقیب نشینی و منفعل بودن ایران در برابر این ادعا نیست. مذاکره کردن می تواند به دنیا نشان بدهد که ایران موضوعی بر دروغگویی با مخفی کردن از جامعه بین المللی ندارد واین غرب است که باید ادعاهایش را ثابت کند.
منبع/الف
کد خبر: ۵۱۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
سالهاست که با نام و سخنان و فیلمها و گزارشات پیرامون سردار سرافراز بسیجی قاسم سلیمانی ،خود را همنوا و همراه می نموده و می نمایم .عشق دیدارش و شنیدن مستقیم بیانش را به اندازه آوازه اش در دل آرزو میکردم تا اینکه روز پنجشنبه ۵ آذر ۹۳ این آرزو برآورده شد.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حاج یدالله مرادی (گچساران) نوشت: بنا به دعوت سپاه پاسداران کشور بهمراه جمعی شانزده نفره از استان کهگیلویه و بویراحمد برای شرکت در اولین مجمع عالی بسیج به تهران آمده و از ساعت ۲بعد از ظهر پنجشنبه به سالن بزرگ و مجلل اجتماعات ستاد کل سپاه مرکز حاضر شده و در خیل آنهمه اخلاص و صداقت بسیجی محو شدیم .در حالیکه در ابتکاری جالب و در خور تقدیر افتتاحیه این مجمع را با سخنان مادر شهیدان مهدی و مجید زین الدین انجام گرفت ،ساعت ۵ ناگهان مجری اعلام نمودند که نماز مغرب و عشا به امامت آیت الله جنتی برقرار است و بعد از نماز سخنرانی سردار سلیمانی !! همه غیر منتظره به یکدیگر نگریسته و با شوق بسوی نماز روانه شدند .
سردار بسیجی مان در حالی به جمع بسیجیان پیوست که هزاران دل همراهش بودند و آنگاه که در جایگاه قرار گرفت به رسم ادب و شکسته نفسی ،ننشست .اصلا نه انگار که حاج قاسم همان کسی است که لرزه بر اندام رژیم کودک کش اسراییل غاصب و امریکا و تروریستهای منطقه انداخته،با نزاکت و معرفت به احترام علمای حاضر در جلسه و بسیجیان میکروفون بدست گرفت و آغاز به سخن نمود. .در سالن به آن بزرگی
یک نفر تکان نمیخورد .سکوت کامل حاکم و هیچکس فرصت گوش دادن را از دست نمیداد. این یعنی آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
همه محو کلام و رفتار رزمنده ای بود ند که هیبت و صولتش کفار را وحشت انداخته و در آن جمع تواضع و فروتنی اش درس معرفت آموخت.مجمع را به تعبیر زیبای کارگزاران اساسی نظام مدیریتی کشور یاد نمود و بیان داشت که سرزمین سپاه را امام (ره) حفاظت کرد و به آن قابلیت داد که بسیج را طراوت بخشد و رشد دهد. و بعد از عمق وجود و اخلاص مدعی شد که : شخصیتی به نورانیت و علم ،تفکر دینی و مدیریت بحرانی در عصر حاضر برجسته تر از مقام معظم رهبری وجود ندارد .و آنگاه برای اثبات ادعایش مواردی را برشمرد .شان و شوکت بسیج را به این عبارت تکمیل نمود که: بسیج یک حجت و طریق است که الان یک ارزش برتر است که حتی میگوییم مرجع بسیجی .
در ادامه در نقش و قواره یک مورخ و جامع شناس به دو عامل (شخصیت ها و ایدولوژی )که در طول تاریخ بر جامعه اثر داشته اند ،پرداخت و چه تحلیل و استدلال ژرف و عمیقی را اراءه داد و فرمود :شخصیت های مطرح جنگ تابش نور امام بودند.
سپس همانطور که پیش بینی میشد به قصه داعش و مبنای فکری و تاریخی آن پرداخت و استدلال نمود که وجود داعش یک حادثه نیست بلکه ناشی از تفکری تاریخی است که در طول تاریخ حکومتهای بزرگ اسلامی را فروریختند.و برای اولین بار است که جمهوری اسلامی ایران مانع فرو ریزی اساس اسلام شده است.
در پایان دو وظیفه اساسی را برای بسیج بیان داشت :
۱ _عمق بخشیدن به جمهوری اسلامی ۲_نقش و تاثیر ول ایت فقیه برای اقشار جامعه.
ساعت سخنرانی از یک و نیم گذشت ولی جز شیفتگی حاضرین اظهاری و حتی صحبتی درز نمیشد. و وقتی والسلام را بیان کرد هنوز قلمها بر کاغذها جاری و اذهان مشغول و قلبها آکنده از مهر و محبت به حاج قاسم برای ادامه بیاناتش .
کد خبر: ۵۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به مطرح بودن سه گزینه آیات عظام امامیکاشانی، مجتهدشبستری و موحدیکرمانی برای دبیرکلی این تشکل، گفت: هیچکدام از این گزینهها خواهان کاندیداتوری برای دبیرکلی نبودند.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز صبح امروز (چهارشنبه) در نشستی خبری در جمع خبرنگاران، با گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم آیتالله مهدویکنی دبیرکل فقید این تشکل، اظهار داشت: شب گذشته جلسه فوقالعاده جامعه روحانیت مبارز برگزار شد و آیتالله موحدیکرمانی با اجماع اعضا به عنوان دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد.
وی از گفتوگوها و رایزنیها در طول 2 هفته گذشته روی 3 گزینه برای دبیرکلی خبر داد و افزود: آیتالله امامیکاشانی، آیتالله مجتهدشبستری و آیتالله موحدیکرمانی به عنوان گزینههای دبیرکلی مطرح بودند.
مصباحیمقدم بر همین اساس یادآور شد: دبیرکلی آیتالله مجتهدشبستری منوط به این بود که ایشان تبریز را رها کند اما با مشورتی که با دفتر رهبر معظم انقلاب انجام دادند، از آنجا که معظمله جایگزینی برای ایشان نیافتند و روی ادامه حضور ایشان به عنوان نماینده ولیفقیه در استان آذربایجانشرقی و امام جمعه تبریز تأکید داشتند، لذا بحث دبیرکلی آیتالله مجتهدشبستری منتفی شد.
وی با اشاره به اینکه آیتالله امامیکاشانی نیز با اصرار خود کاندیداتوری برای دبیرکل جامعه روحانیت مبارز را نپذیرفت، گفت: لذا کاندیداتوری از طرف خود هیچ کدام از گزینهها مطرح نشده بود و صرفاً به آنان پیشنهاد شده بود.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در مورد محتوای سخنان آیتالله موحدیکرمانی پس از انتخاب به عنوان دبیرکل این تشکل، تصریح کرد: آیتالله موحدیکرمانی بر فعالتر شدن جامعه روحانیت مبارز تأکید داشت به علاوه معتقد بود که شوراهای مناطق این تشکل باید تقویت شود.
وی وجود دفاتر جامعه روحانیت مبارز در چند منطقه و چند استان را یادآور شد و گفت: شوراهای استانی و مناطق کاندیداهای خود را برای ترمیم جامعه روحانیت مبارز مطرح خواهند کرد و در شورای مرکزی برای افزایش تعداد تصمیمگیری میشود.
وی با اعلام خبر برگزاری نشست عمومی اعضای جامعه روحانیت مبارز در تهران در آینده نزدیک گفت: در این جلسه آیتالله موحدیکرمانی دبیرکل، حجتالاسلام تقوی معاون سیاسی و اینجانب به عنوان سخنگوی جامعه روحانیت مبارز سخنرانی خواهیم کرد.
مصباحیمقدم از تعداد زیادی از روحانیون تهران برای شرکت در این جلسه به منظور برگزاری جلسهای بزرگ و پربار خبر داد و در مورد جلسه دیشب گفت: همه اعضا در جلسه دیشب حضور نداشتند اما بیش از دوسوم اعضا شرکت کرده بودند.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در پایان تصریح کرد: در ترکیب این تشکل فعلاً بنای تغییر نداریم اما با توجه به وفات تعدادی از اعضا از جمله حجتالاسلام دعاگو، حجتالاسلام هزاوهای و حجتالاسلام انواری باید برای آنها جایگزین یافته و در ترکیب جامعه روحانیت مبارز دست به ترمیم بزنند.
منبع: فارس
کد خبر: ۵۰۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی به عنوان دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد.س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز عصر امروز با حضور اکثریت اعضاء برگزار شد.
در این جلسه انتخاب دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز در دستور کار قرار داشت که پس از رأی گیری آیتالله محمدعلی موحدی کرمانی به عنوان دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد.
تسنیم
کد خبر: ۵۰۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
از اصفهان به قم می رفت. صدای آهنگ مبتذلی که راننده گوش می کرد، جلال را آزار می داد. رفت و با خوشرویی به راننده گفت:«اگر امکان داه یا نوارو خاموش کنید یا برای خودتون بذارین.»
به گزارش س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:از اصفهان به قم می رفت. صدای آهنگ مبتذلی که راننده گوش می کرد، جلال را آزار می داد. رفت و با خوشرویی به راننده گفت:«اگر امکان داه یا نوارو خاموش کنید یا برای خودتون بذارین.»
راننده با تمسخر گفت:«اگه ناراحتی می تونی پیاده شی!» جلال رفت توی فکر! هوای سرد و بیابان تاریک و ... نیت کرد تا وجدان خفته راننده را بیدار کند.
این بار به راننده گفت:«اگه خاموش نکنی پیاده می شم!» راننده هم نه کم گذاشت نه زیاد، پدال ترمز را فشار داد و ایستاد و گفت:«بفرما!»
جلال پیاده شد. اتوبوس هنوز خیلی دور نشده بود که ایستاد! همین که جلال به اتوبوس رسید، راننده به جلال گفت:«بیا بالا جوون، نوارو خاموش کردم.»
سال ها بعد که خبر شهادت جلال را به آیت الله بهاءالدینی دادند، ایشان در حالی که به عکسش نگاه می کرد فرمودند:«امام زمان(عج) از من یک سرباز خواست، من هم صاحب این عکس را معرفی کردم.»
جام نیوز
کد خبر: ۵۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، آخوند ملا محمد کاشانی مشهور به آخوند کاشی است.
در ادامه شرح حال مختصری از زندگی این بزرگوار می آید:
در محله پشت مسجد جامعجوشقان استرک از یک خانواده کشاورز و مؤمن فرزندی به سال 1249 ه.ق به دنیا آمد که به خاطر ارادت به رسول اکرم(ص) نام او را «محمد» گذاردند دوران کودکی او سپری شد عشق و علاقه مذهبی او به دین و فراگیری علوم دینی سبب شد روستا را ترک کرده و به شهر عالم خیز کاشان رهسپار گردد. او وارد مدرسه سلطانی بازار کاشان گردید. فضای معنوی مدرسه او را مجذوب ساخته، علاقه ماندن در مدرسه را برای او فراهم ساخت
سفر به اصفهان
آخوند در سال 1286 ه.ق بعد از اینکه 37 سال از زندگی اش می گذشت برای ادامه تحصیل و استفاده از استادان بنام حوزه اصفهان که در آن زمان از مهم ترین حوزه های ایران بود به اصفهان رفتند و از محضر مهمترین استاد فلسفه آن زمان که نامش در همه جا مشهور بود یعنی آیت حق، فیلسوف نامدار، آقا محمد رضا قمشه ای بهره مند گشتند. و زانوی ادب در برابرش زدند و از ملا حسین تویسرکانی و میرزا حسن نوری و دیگران استفاده نمودند.ایشان در مدرسه صدر اصفهان، علاوه بر فقه، اصول و حکمت، در ادبیات عربی و فارسی و ریاضیات تبحر داشت و مدرس آنجا شد. ملامحمد، معاصر حکیم بزرگ جهانگیرخان قشقائی بود. جاذبه درس او که فلسفه را با عرفان آمیخته بود و انس با جهانگیرخان، علاقمندان به فلسفه، به ویژه فلسفه صدرایی را از شهرهای دور و نزدیک و حتی از کشورهای دیگر به اصفهان کشاند و در محضر درس او، شاگردان بسیاری حکمت آموختند و به کمال رسیدند.
آخوند کاشی در طول زندگانیش، جز عبادت و درس و تدریس چیزی دیگر از او دیده نشد. همسر و فرزندی اختیار نکرد تا شاید اینگونه کامرانی ها، صدمه ای بر او وارد نکند. در عبادت و ریاضت به قدری غرق در خود بود که هر چقدر طلاب، رفت و آمد در حجره اش می کردند، ملتفت آنها نمی شد و گاه می شد که از شدت توجه و حضور قلب در نماز و ذکر رکوع و سجود دیده شد که غش کرد و افتاد و چون به حال آمد، دوباره نماز را اعاده کرد و هر نیمه شب آنقدر در نماز سوز و گداز داشت و بدنش می لرزید که از بیرون حجره صدای لرزش و وضعیت حال او احساس می شد.
از او حالات عجیبه ظاهر می شده است. بسیاری از اکابر و از جمله مرجع بزرگ آیت الله حاج سیدحسین طباطبائی بروجردی شاگرد آخوند بودند و خود ظهور حالات عجیب را از آخوند اظهار می داشتند. او در نه ایت فقر و تنگدستی زندگی میکرد. مرحوم شهید مدرس می گوید: من و او هر دو در زمان تحصیل خود، در نه ایت سختی معاش بودیم و هر دو نسبت به حال یکدیگر ترحم داشتیم. از ملامحمد کاشی آثار مکتوبی به جای مانده است.
اساتید
۱- آقامحمدرضا قمشه ای۲- ملاحسین التویسرکانی الاصل (ساکن اصفهان)
شاگردانآخوند ملامحمد کاشانی، استاد بیشتر طبقه علما و بزرگان است تا جائی که از شمارش بیرون است:۱- آیةالله سیدابوالحسن اصفهانی۲- سید جمال الدین موسوی گلپایگانی (که تحت تربیت استاد بوده است)۳- شیخ اسماعیل الفروی اصفهانی (شیخ الرئیس)۴- حاج میرزا باقر امامی (دارنده رساله حکمیه)۵- سیدجلال الدین مؤیدالاسلام کاشانی (مدیر حبل المتین)۶- حاج میرزاحسن خان جابری انصاری (مورخ شهیر صاحب تاریخ اصفهان)۷- آقا سیدحسن قوچانی (نجفی) صاحب کتاب سیاحت غرب۸- آقا سیدحسن مشکان طبسی۹- آیت الله آقاحسین طباطبائی بروجردی۱۰- حاج آقارحیم ارباب اصفهانی (شاگرد خاص آخوند)۱۱- میر سیدابراهیم طباطبائی زواری.
بهترین اثر ماندگار آخوند تربیت شاگردانی بوده که هر کدام به تنهایی بتوانند جامعه و دنیای اسلام را اداره نمایند. و منادی اسلامی راستین باشند.
و هرکدام از شاگردان او برگی هستند از کتاب نانوشته آخوند ، که سبب ماندگاری حوزه ی علم و عمل و معنویت و روحیه خداترس او شدند. امروز تمام علمای حوزه ی ما از حضرت امام خمینی(ره) و دیگر بزرگان حوزه و مراجع فعلی با یک واسطه یا دو واسطه از شاگردان مکتب آخوند کاشی هستند.
حالات معنویتو مو مي بيني و من پيچش مويكي از خصوصيات آخوند كاشي اين بود كه صورت برزخي افراد را مي ديد. و داستان هاي زيادي در اين مورد نقل شده است. يك روز مرحوم آخوند در جلسة تدريس خود قرار گذاشت كه تفسير كشاف را براي شاگردان درس بدهد و بعد هم اعلام كرد كه هر كس مي خواهد سر درس بيايد حتماً بايد با خودش اين كتاب را بياورد. روز بعد همه طلبه ها سر درس حاضر بودند و كتاب آورده بودند. در ميان طلبه ها، طلبه اي بود كه مشهور به قداست و تقوا بود و خيلي تحويلش مي گرفتند. اين طلبه آن روز كتاب را نياورده بود، مرحوم آخوند درسشان را كه مي دهند نگاهي مي كنند كه ببينند چه كسي كتاب را نياورده وقتي كه مي بيند اين طلبه معروف كتاب را نياورده به شدت با او برخورد مي كند و هر چه ناسزا بود به آن طلبه مي گويند كه تمام آن طلبه ها به ايشان شك مي كنند و ناراحت و منزجر مي شوند. چند روز بعد يكي از مریدان مرحوم آخوند كه ظاهراً مرحوم خراساني بوده اند از آخوند در مورد اين ماجرا سوال مي كنند كه آقا چرا شما اينقدر اين طلبه را اذيت كرديد؟ او در ميان طلاب مشهور به قداست و تقواست. مرحوم آخوند در جواب به او مي گويد:
تو مو مي بيني و من پيچش مو تو ابرو بيني و من اشارت هاي ابروچيزي نمي گذرد كه آخوند مرحوم مي شود. بعد از فوت آخوند معلوم مي شود كه اين طلبه كه حجره اش در مدرسة نيم آورد بود مبلغ فرقة ضالة بابيت و بهائيت است. و او گرگي بوده است در لباس ميش و در اين مدت مرحوم آخوند با چشم برزخي خويش از نيات پليد او آگاه بود.
صورت برزخيمرحوم آيت الله شهيد دستغيب نقل مي كنند كه يك روز مرحوم آخوند كاشي وسط مدرسة صدر در كنار حوض مشغول وضو گرفتن بودند كه ناگهان مي بينند خرسي دارد به طرفشان مي آيد. ايشان دوان دوان خودشان را به حجره مي رسانند و در حجره را مي بندند و از حال مي روند. چند روز بعد يكي از حاجي هاي بازار مي رود نزد آخوند و از ايشان گله مي كند كه: حاج آقا حالا ما را كه مي بينيد فرار مي كنيد؟ مرحوم آخوند، آن وقت متوجه مي شوند كه آن خرسي كه آن روز ديده اند همين حاجي بازاري بوده است.
دعاي ابوحمزه ثماليروزي يكي از شاگردان آخوند كاشي ايشان را براي افطار دعوت مي كنند و با اصرار زياد از او خواهش مي كنند كه سحر هم تشريف داشته باشند. آخوند فرموده بودند: به شرطي مي مانم كه با من كاري نداشته باشيد و دنبال كار خود برويد. طلبه مي گويد: من دانم براي پذيرايي نزد آقا مي رفتم تا ببينم ايشان چه كار مي كنند. متوجه شدم كه ايشان از افطار تا سحر مشغول عبادت بودند و در قنوت نماز وترشان تمام دعاي ابوحمزه ثمالي را با صوت حزين و گريه مي خواندند.
ذكر درختانمرحوم آخوند گزي اصفهاني از علماي برجسته اصفهان و معاصر با آخوند كاشي بودند نقل مي كنند كه: من يك شب در مدرسة صدر اصفهان ميهمان يكي از طلبه ها شدم. در آن شب احساس كردم در و ديوار و درخت ها مشغول ذكر گفتند. آمدم درب حجرة آخوند كاشي ديدم ايشان با يك حالت مخصوصي مشغول نماز خواندن هستند و من احساس كردم در و ديوار و درخت ها همراه آخوند ذكر مي گويند.همچنين آقا رحيم ارباب نقل مي كنند: يك شب من از اتاقم به قصد وضو به صحن مدرسه آمدم كه نماز شب را بخوانم وقتي از اتاق بيرون آمدم ديدم صداي همهمه اي مي آيد هر چه نگاه كردم ديدم همه جا خاموش است ولي از همه جا و درختان و در و ديوار نجوايي كه مانند ذكر بود به گوش مي رسيد. رفتم وضوخانه ديدم آن جا هم صدا مي آيد، تعجب كردم كه اين صداي ذكر از كجاست؟ آمدم در ايوان نماز بخوانم متوجه شدم كه مرحوم آخوند كاشي در قنوت و نماز وترشان ذكر مي گويند و گريه مي كنند. و در و ديوار هم اذكار را با او تكرار مي كنند. من همينطور ايستادم و به او نگاه كردم تا نماز صبح شد و ديدم كه سر و صدا تمام شد. فردا نزد ايشان رفتم و گفتم: آقا من يك حاجتي به شما دارم. فرمودن بگوييد. و من ماجراي ديشب را براي ايشان بازگو نمودم. آخوند فرمودند خودتان شنيديد؟ گفتم بله. فرمودند: خداوند به شما عنايتي كرده است كه شنيده ايد.
طلبه ورزشکار
آخوند علاوه بر اینکه یک عالم ، عارف ، حکیم ، فقیه ، منجم ، ریاضیدان بوده اند و در تمام این علوم دارای اجتهاد بودند به ورزش علاقه زیادی داشتند و اهل ورزش زورخانه ای بوده است. او در اصفهان داستان ورزشی خود را برای رفیق اش جهانگیر خان قشقایی نقل می کند، وقتی جهانگیر خان به شوخی از او می پرسد آیا هنوز که کهن سال هستید به ورزش پهلوانی میل دارید ؟ آخوند جواب داد : «تا کدام زورخانه باشد.»
رفع حاجات پس از مرگ
از عارف سالک حاج شیخ اسدا... طیاره نقل شده در یکی از روزها اقامتم در اصفهان مادری پیش من آمد و گفت که جوان بی گناهش به زندان افتاده و آزاد نمی شود واز من برای آزادی او کمک خواست از این رو بر سر آرامگاه مرحوم آخوند کاشی در تخت فولاد رفته یک سوره یس برای شادی روح ایشان خواندم و از او برای آزادی آن جوان مدد جستم سپس به طرف زندان رفتم تا برای آن جوان وساطت کنم. اما دیدم که به حمد خدا پیش از وساطت من او را آزاد کردند.
شهرت گریزی و گمنامی
آخوند کاشی در طول عمر با برکت خود از مطرح شدن دوری گزیدند اما خداوند نام او را جاویدان ساخت. در زمان حیاتش حوزه اصفهان به نام آخوند کاشی و جهانگیرخان معنا و مفهومی نداشت و همواره نام آخوند و خان ورد زبان طالبان علم بود. و بعد از وفاتشان با اینکه سفارش کردند مرا در بیابانی به خاک بسپارید که فقرا و غربا را دفن می کنند و بر لوح قبر من نوشته شود«فقیر به حق اضعف خلق ا...»بدون هیچ گونه القاب و عناوین و هیچ بقعه و بارگاهی ساخته نشود شاگردان بر حسب وصیتش او را در تکیه ملک در قبرستان تخت فولاد اصفهان در 20 شعبان 1333 ه. ق به خاک سپردند. اما کرامتی دیگر از آخوند این بود که در زمان انقلاب اسلامی این قسمت از مزار تخت فولاد از آبادترین قسمت های تخت فولاد گشت بدنهای پاک شهداء را به آن مکان آوردند و این قسمت به گلزار شهداء تبدیل شد و در میان گلزار ، خیمه و حسینیه شهداء
منابع:
نغمه های داوودی شرح بر زندگانی حکیم ملا محمد کاشانی(آخوند کاشی)
دانشنامه جهان اسلام
س ایت موسسه فرهنگی اطلاع رسانی تبیان
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بروجردی
کد خبر: ۵۰۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
گروههایی که مشی و سیاق حزبالله لبنان را در عراق در پیش گرفتهاند، تاکنون بیشترین تأثیر و سهم را در عقب راندن تکفیریهای داعش داشتهاند.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی المانیتور ، با وجود حضور گروههای مختلف در عراق، اما نبود نمونهای چون حزبالله لبنان در این کشور باعث شد تا داعش بتواند به موصل حمله ور شود و مناطق دیگری را نیز تحت سیطره خود درآورد و تا جاده سامرا پیش آید.
بنا به این گزارش، ایران دارای تأثیر دینی و سیاسی بالایی در عراق است و هیچ کس نمیتواند منکر نفوذ و حضور ایران در این کشور شود. سپاه قدس ایران به فرماندهی «سردار قاسم سلیمانی» توانست سریعا گروههای مختلف (از جمله گروههای) شیعی را نظم داده و با کمک کارشناسانی از حزبالله لبنان آنها را به بهترین جنگجویان مبارزه با داعش تبدیل کند.
المانیتور در ادامه از شخصی به نام «سید هاشم الحیدری» صحبت میکند، فردی که جدیدا در سپهر سیاسی و نظامی عراق ظهور یافته و به خصوص در روز عاشورا و طی خطبه آتشین و غرای خود، چهره کاریزماتیک و مصمم خود را به رخ همگان کشید. وی گویی نسخه جدید از سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان است. خارج از گزارش پیش رو باید گفت، سید هاشم الحیدری شخصی است که شیخ «حسین المعتوق» از علمای برجسته کویت در وصف او میگوید: سید هاشم الحیدری مورد اعتماد کامل سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان است. او خود را سرباز سید حسن نصرالله و ولی امر مسلمین، حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای میداند و گروه متبوعش هم جملگی از مریدان ولی امر هستند.
المانیتور گزارش میدهد، آنچه در عراق رخ میدهد همانند وضعیت بوسنی است که ایران از مسلمانان آنجا برای مبارزه با «اسلوبودان میلو شویچ» دیکتاتور یوگوسلاوی حم ایت میکرد. اکنون نیز در حالیکه آمریکا صرفا حم ایت لفظی از عراق میکند، ایران وارد عمل شده و به وسیله داوطلبانی از نیروهای عراقی و پیشمرگه توانسته بسیاری از شهرها را از دست داعش بازپس گیرد؛ در حالی که هواپیماهای ائتلاف هیچ کاری بر روی زمین انجام نمیدهند، نقش کارشناسان و افسران ایرانی در عراق بسیار عالی است.
به گزارش این پایگاه تحلیلی آمریکایی، حزبالله لبنان نیز در آموزش این گروههای مقاومت شیعی در عراق سهم بالایی دارد. یک منبع نظامی در عراق به المانیتور میگوید، دهها کارشناس چریکی حزبالله به عراق آمدهاند تا تاکتیکهای جنگ با داعش را آموزش دهند، هیچ کسی همچون آنها نوع جنگیدن با داعش را نمیدانند.
کد خبر: ۵۰۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
با حکم سرپرست دانشگاه یاسوج ،معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه یاسوج منصوب شد
کد خبر: ۵۰۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۸
با تمدید مذاکرات مخالف نیستیم/ اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آمریکا بیش از همه ضرر میکند/ چه توافق بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامنتر خواهد شد
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلام صبح روز (پنجشنبه) در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج و نمایندگان اقشار مختلف بسیج، احساس مسئولیت انسانی و الهی و بصیرت را دو پایه اصلی تفکر منطقی بسیج دانستند و ضمن تحسین تلاش، جدیت و ایستادگی هیأت مذاکره کننده ایرانی، به بی نیازی ملت ایران به جلب اعتماد امریکا اشاره کردند و افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستیم البته هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول می کنیم اما می دانیم که این دولت امریکا است که نیازمند توافق است و از هرگونه عدم توافق ضرر خواهد کرد و اگر این مذاکرات در نه ایت نیز به نتیجه نرسد، جمهوری اسلامی ایران ضرر نخواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی، همراه شدن فکر و علم و منطق را با عشق و انگیزه های درونی، رمز حضور موفق بسیج در میدان های متنوع و گسترده عمل خواندند و افزودند: اولین و اصلی ترین پایه تفکر بسیجی که برگرفته از مبانی مستحکم دینی است، احساس مسئولیت انسانی و الهی در قبال خود و خانواده و جامعه و بشریت است.
ایشان افزودند: دومین پایه تفکر بسیجی که تکمیل کننده پایه اول و شرط لازم آن است، بصیرت و روشن بینی به معنای شناخت زمان و اولویت ها، شناخت دوست و دشمن و شناخت ابزار مقابله با دشمن، است.
رهبر انقلاب اسلامی، نبود بصیرت را زمینه ساز گرفتار شدن در شبهات، نادانی ها و کج فهمی ها دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی که بصیرت ندارند، همانند بیچارگانی که در فتنه 88 گرفتار شدند، در فضایی غبارآلود حرکت و عمل می کنند و به همین علت چه بسا به دشمن کمک کنند و دوست را هدف حمله قرار دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید براینکه احساس مسئولیت بدون داشتن بصیرت، بسیار خطرناک است، گفتند: برخی افراد، در دوران مبارزات قبل از انقلاب، و در سه دهه اخیر با احساس مسئولیت اما بدون بصیرت اقداماتی کردند که در نه ایت به ضرر نهضت امام و انقلاب و کشور تمام شد.
ایشان با اشاره به تأکید های مکرر خود در جریان فتنه سال 88 بر موضوع بصیرت، گفتند: در همان ایام برخی از تکرار موضوع بصیرت، ناراحت شدند اما من باز هم بر بصیرت تأکید می کنم، زیرا هرچه انگیزه و مسئولیت انسان بیشتر باشد ولی بصیرت نباشد، خطر بیشتر است و به این چنین فردی هیچ اطمینانی نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تیزبینی و روشن بینی امام (ره) که در مقاطع مختلف همه مسائل مورد نیاز را بیان و جهت گیری ها را مشخص می کرد، گفتند: امام بزرگوار (ره) هم فرمان تشکیل بسیج را صادر کرد و هم جهت گیری و هدف اصلی را نشان داد و گفت: «هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید».
ایشان با اشاره به سخن معروف امام (ره) که فرمود «حفظ نظام از اوجب واجبات است» افزودند: افرادی که سخنان امام (ره) را درک نکردند، در برخی مقاطع خطاهایی فاحش مرتکب شدند.
حضرت آیت الله خامنه ای در جمع بندی این بخش از سخنان خود افزودند: حتی برای یک لحظه هم نباید از «احساس مسئولیت» به عنوان پایه اصلی تفکر بسیجی و «بصیرت» به عنوان شرط لازم آن، غفلت کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه با چنین نگاهی می توان تعریف دقیق از «بسیجی» ارائه کرد، افزودند: هر فردی که با احساس مسئولیت و بصیرت مشغول فعالیت است، هر جا باشد بسیجی است، بنابراین اکثریت قاطع ملت ایران بسیجی هستند.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته قرارگاه اصلی این دایره عظیم، نیروی مقاومت بسیج است که باید الهام بخش نظم و تعلیم و تربیت، و حضور و حرکت باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای عرصه فعالیت بسیج را نامحدود و بی پایان خواندند و افزودند: عرصه های دفاع، سازندگی، سیاست، اقتصاد، هنر، علم و فناوری، تشکل های مذهبی، و در واقع همه عرصه ها، میدان حضور بسیج است.
ایشان با تأکید بر اینکه در همه این عرصه ها الگوهای برجسته و شاخصی وجود دارد افزودند: این نخبگان در عرصه علم و تحقیق بسیجی وار فعالیت کردند از جمله اینکه آن زمانی که دشمن با خباثت تمام تلاش کرد تا تمام درها را به روی ملت ایران ببندد و مانع از دستیابی بیماران به رادیو داروها شود، شهید شهریاری و همکاران وی با تلاشی بسیجی، توانستند اورانیوم غنی شده بیست درصد و صفحه سوخت را تولید کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای به نکته مهم دیگر اشاره کردند و افزودند: این تفکر بسیجی که پایه گذار آن امام بزرگوار (ره) بود، اکنون صادر شده و همچون عطر گل های بهاری است که کسی نمی تواند جلوی آنرا بگیرد.
ایشان افزودند: نسیم روح افزا و روانبخش تفکر بسیجی را اکنون در عراق، سوریه، لبنان، و غزه شاهد هستیم و به لطف خداوند در آینده نه چندان دور، در قدس شریف و برای نجات مسجدالاقصی هم شاهد آن خواهیم بود.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: براساس همین واقعیت ها و به برکت تفکر بسیجی، جمهوری اسلامی ایران شکست ناپذیر است.حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: بسیجی بودن اکثریت قاطع ملت ایران، دلیل شکست ناپذیری نظام اسلامی است اما این به معنای غفلت از امتحان ها و جهت گیری حرکت نیست.
ایشان تأکید کردند: جهت گیری اصلی حرکت نظام اسلامی، مقابله با استکبار و دولت استکباری امریکا است و نباید در این جهت گیری سستی و یا اشتباهی بوجود آید البته ما با ملت یا کشور امریکا مشکلی نداریم، بلکه مشکل ما زورگویی و زیاده خواهی دولت امریکاست.
رهبر انقلاب اسلامی درباره تمدید مذاکرات با پنج به علاوه یک افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکره مخالفت نکردیم، با تمدید هم مخالف نیستیم اما باید به چند نکته نیز توجه کرد.
ایشان هیأت مذاکره کننده ایران را پرتلاش، جدی، دلسوز، مستحکم و منطقی خواندند و افزودند: هیأت ایرانی حقاً و انصافاً در مقابل حرف زور ایستادگی می کند و بر خلاف طرف مقابل، حرفش را هر روز عوض نمی کند.
رهبر انقلاب با اشاره به برخورد های دو گانه امریکایی ها افزودند: آنها در مجالس خصوصی و در نامه پراکنی یک جور حرف می زنند و در سخنان عمومی یک جور دیگر!
حضرت آیت الله خامنه ای، با یادآوری عقبه های مختلف «دیپلماتیک، سیاسی و رسانه ای طرفهای مقابلِ ایران» گفتند پشت سر هر کدام از مذاکره کنندگانِ با ما یک لشکر قرار دارد و در میان آنها، امریکا از همه بداخلاق تر و انگلیسی ها از همه موذی ترند.ایشان افزودند: هم ملت ایران و هم طرفهای مذاکره کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آنکه بیش از همه ضرر می کند امریکایی ها هستند نه ما.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با قاطعیت و استدلال محکم معتقدیم که قصد واقعی استکبار، جلوگیری از رشد و عزت و اقتدار روزافزون ملت ایران است.
ایشان، مسئله هسته ای را فقط یک بهانه خواندند و افزودند: البته آنها بهانه های دیگری هم دارند اما هدف واقعیِ تحریم و فشار اقتصادی به عنوان عاملی مهم، متوقف کردن پیشرفت ایران است.
ایشان اذعان رسانه های غربی به کاهش محبوبیت رئیس جمهور امریکا، میزان بسیار پایین شرکت کنندگان در انتخابات اخیر امریکا و حوادث فرگوسن را از جمله نشانه های متعدد شکاف عمیق ملت و دولت امریکا برشمردند و در تبیین نیاز دولت امریکا به مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند: مقامات امریکایی با توجه به همین مشکلات روز افزون، نیاز به یک موفقیت و پیروزی بزرگ دارند.
رهبر انقلاب افزودند: اما برخلاف امریکا، اگر مذاکرات به توافق نرسد برای ما آسمان به زمین نمی آید چون راه حلی داریم به نام اقتصاد مقاومتی.
ایشان اقتصاد مقاومتی را در کوتاه مدت باعث کاهش ضربات دشمن برشمردند و افزودند: همانگونه که صاحبنظران نیز معتقدند این نگاه در میان مدت و بلند مدت به حرکت عظیم ملت ایران، اوج خواهد داد.
رهبر انقلاب با انتقاد از سخنان برخی مقامات امریکا بعد از تمدید مذاکرات افزودند: آنها می گویند ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند که در این حرف دو نکته ی کاملاً غلط وجود دارد.
ایشان افزودند:اولین نکته این است که این چند کشور معدود، نام خودشان را جامعه جهانی گذاشته اند و برای اثبات این حرف حدود 150 کشور عضو غیرمتعهدها و میلیاردها نفر از جامعه بشری را عملاً از جامعه جهانی حذف می کنند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: نکته دوم این است که ما اصلاً به اعتماد کردن امریکا هیچ احتیاجی نداریم و نمی خواهیم اعتماد او را جلب کنیم چرا که برای ما اهمیتی ندارد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اینها مستکبرند و ما آبمان با مستکبران در یک جوی نمی رود.
ایشان با اشاره به یک نکته دیگر از سخنان مقامات امریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته ای تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز بروز ناامن تر خواهد شد.
رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: البته مقامات امریکایی حتی در همین حرفشان نیز صادق نیستند چرا که دولت مردان امریکا در واقع دنبال منافع و امنیت فردی خودشان هستند نه امنیت اسرائیل.
ایشان در تشریح این نکته افزودند: هدف اصلی مقامات امریکایی، راضی نگاه داشتن شبکه جهانی سرمایه داران صهیونیست است چرا که این شبکه هم به آنها رشوه و پول و مقام می دهد هم در صورت مخالفت، آنها را تهدید، رسوا و یا حتی ترور می کنند.
ایشان با اشاره به صداقت مسئولان ایرانی با ملت، ایستادگی ملی ایرانیان را در مقابل حرف زور خاطرنشان کردند و افزودند: اگر در مذاکرات حرف منطقی زده، و قرارهای عادلانه و عاقلانه گذاشته شود قبول می کنیم اما ایران، از صدر تا ذیل از آحاد مردمش تا همه مسئولانش در مقابل زیاده خواهی می ایستند.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان چند نکته را خطاب به بسیجیان بیان کردند.
توصیه به حلم و بردباری، صدق و صفا و پاکدامنی، شجاعت و فداکاری، دوری از تکبر، جلوگیری از «سایش اعتقادی، ایمانی و عملی در مواجهه با وسوسه های مختلف»، توجه به ساماندهی همه اقشار در بسیج، و ضرورت ارتباط این اقشار از جمله این نکات و توصیه ها بود.
رهبر انقلاب کمک دولت به رشد و گسترش بسیج را ضروری خواندند و افزودند: پایه اقتصادی مقاومتی تقویت تولید داخلی است که مسئولان دولتی در این زمینه از بسیج کمک بگیرند.
پيش از بيانات رهبر معظم انقلاب سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بر آمادگی بسیج برای ایفای وظایف و مسئولیتها تاکید و خاطرنشان کرد: مجموعه عظیم بسیج در مسیر نوسازی خویش و به منظور ترویج و استحکام بخشی به تفکر انقلاب اسلامی در جامعه سازماندهی جدیدی را برای گسترش ظرفیت نخبگان جامعه تعریف کرده که عالی ترین سطح آن مجمع عالی بسیج است.
همچنين سردار سرتيپ محمدرضا نقدی رئيس سازمان بسيج مستضعفين نيز در سخنانی با اشاره به تشکیل مجمع عالی اقشار بسیج مستضعفین گفت: این مجمع تلاش می کند با تبیین مواضع و ایجاد وحدت نظر، راههای پیشرفت سریعتر انقلاب اسلامی را هموار سازد.
کد خبر: ۵۰۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حم ایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد.
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:امام جمعه مشهد: خبرگان ناظر بر عملکرد رهبری نیستند/ موسوی و کروبی کنار دریا و ییلاقشان برقرار استامام جمعه مشهد گفت: خبرگان، ناظر بر عملکرد رهبری نیستند چون رهبر ولی همه است و خبرگان نمی توانند بر عملکرد ولی خود نظارت کنند.
به گزارش ایرنا، آیت الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه در جلسه تفسیر هفتگی قرآن خود در محل مهدیه مشهد در پاسخ به پرسشهای حاضران درباره سخنان اخیر یکی از نمایندگان تهران در دانشگاه فردوسی مشهد افزود: رهبری ولی است و خبرگان مُوَلّی علیه هستند و وقتی او ولی من است چه طور بر عملکردش نظارت کنم؟
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: نظارت خبرگان بر بقای شرایط رهبری است، نه نظارت بر عملکرد رهبر و خبرگان بر دفتر رهبری و دستگاههای زیر نظر ایشان نظارتی ندارند.
علم الهدی تصریح کرد: افرادی که چنین مسایلی را مطرح می کنند فقه بلد نیستند و نمی دانند که مسایل دموکراسی لیبرال یک چیز است و اسلام موضوعی دیگر است .
امام جمعه مشهد با اشاره به مخالفت برخی افراد با ادامه حصر سران فتنه گفت: دادستان بر اساس مصالح سیاسی حکم به بازداشت این افراد داده است، چون آقایانی که از دفاع از اینها دم می زنند به قضاوت دستگاه قضا راضی نخواهند شد.
آیت الله علم الهدی به وقایع پس از انتخابات سال 88 اشاره و تاکید کرد: بررسی ادعای تقلب در انتخابات در نظام جمهوری اسلامی راهکار دارد و آن ارجاع ادعا به شورای نگهبان است .
وی افزود: در انتخابات 88 نیز به مدعیان تقلب در انتخابات گفته شد که از طریق راهکار قانونی ، اعتراض خود را پیگیری کنند اما آنها قبول نکردند و از نظام تقاضای ابطال انتخابات داشتند.
امام جمعه مشهد این تقاضا را زیاده خواهی در حقوق دانست و تصریح کرد: زیاده خواهی در حقوق ، 'بغی' است و حکم 'باغی' حکم محارب است.
آیت الله علم الهدی گفت: در 25 خرداد 88 پس از راهپیمایی معترضان به نتایج انتخابات حدود 23 تن کشته شدند و چون مباشر این قتل ها معلوم نشد، پس مسبب قتل در حکم قاتل است و مسبب قتل کسی است که اعلامیه داده و به راهپیمایی غیرقانونی دعوت کرده است .
وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حم ایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: موسوی هیچگاه نگفت که این کارها به من مربوط نیست، لذا او متهم است و دادستان طبق قانون حق دارد که او را بازداشت کند و هیچ قانونی در کشور دادستان را در تعیین زمان بازداشت محدود نکرده که متهم را یک روز یا دو روز یا یکسال نگه دارد.
آیت الله علم الهدی تاکید کرد: دادستان به جای آنکه این افراد را در زندان نگهداری کند، حکم به نگهداری آنها در منزلشان داده و این افراد کنار دریا و ییلاق تابستانشان برقرار است، با محافظ می آیند و با محافظ می روند و رهبری در این حکم هیچ دخالتی ندارد و آن را به قانون واگذار کرده است.
امام جمعه مشهد گفت: ما قائل به معصومیت ولی فقیه نیستیم، اما حق نداریم هر تصمیم ایشان را که درست نمی دانیم بگوئیم اشتباه است، چون ولی فقیه، حکیم، حافظ الدینه و مخالف لهواه و مطیع الامر مولاه است و همه جوانب امور را در تصمیم گیری رع ایت می کند و مشورت می گیرد.
آیت الله علم الهدی افزود: ولی فقیه موید از جانب امام زمان (عج) است و آیا امام زمان(عج) ، جامعه اسلامی را تحویل آقایی می دهند که بعد یک 'ابوالیلغوزی' از گوشه ای بیاید و بگوید او اشتباه می کند؟
وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) ول ایت فقیه را همان ول ایت رسول الله می دانند گفت: از این رو مقابله با ولی فقیه و رویارویی با او، مبارزه و رویارویی با شخص پیغمبر است، حتی اگر برخورد کننده مسلمان و شیعه و معتقد به وحی و امامت و نبوت باشد.
امام جمعه مشهد افزود: دشمنان به این نتیجه رسیده اند که انقلاب و نظام را تا زمانی که ول ایت هست نمی توانند از بین ببرند و راه از بین بردن ول ایت استفاده از جریانهای داخلی است.
آیت الله علم الهدی در عین حال تاکید کرد: برخورد فیزیکی و اجرایی با طرفداران فتنه درست نیست و وظیفه ما این است که برخورد فکری و منطقی داشته باشیم و موقعیت فکری و بینشی خود را نشان دهیم، اما اگر کسانی توطئه کنند باید با آنها برخورد کرد.
منبع: ایرنا
کد خبر: ۵۰۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
س ایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو است.
باربر ، حمّال و نگهبان ساده بازار اصفهان بود. آنقدر ساده بود و بی ریا که مردم به او لقب "هالو" داده بودند. امّا کسی نمی دانست که در ورای این ظاهر ساده و فقیرانه، روح بلندی وجود دارد، صاحب مقامی رفیع که ملازم و همنشین حجّت یگانه خداوند، واسطه فیض زمین و آسمان، حضرت صاحب الأمر و الزّمان أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)گردیده است. مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو (متوفی 1309 ه.ق) که بدن مطهرش در بهشت تخت پولاد، خاک تابان جنوب زاینده رود آرام گرفته است، حک ایت ی شگفت انگیز دارد که از قول مرحوم حاج آقا جمال اصفهانی در کتاب عبقری الحسان نقل گردیده است. نوشتار زیر، داستان این حک ایت است:
نزدیک اذان ظهر روز بود. مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم. از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود. چند سالی بود که توفیق امامت جماعت در این مسجد به من عن ایت شده بود. مسجدی که به واسطه قرار گرفتنش در راسته بازار، پاتوق کسبه و اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد می داد.
هنوز چند قدمی به مسجد مانده بود که صدای جمعیت اندکی که تابوتی را بر دوش خود حمل می کردند مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم؛ تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت، یکی از منسوبان همین آدم های سر و ساده و فقیر است که اینچنین غریبانه و بی پیرایه تشییع می شود.
در همین بین، ناگهان چشمم به میرزا حبیب، تاجر سرشناس و مؤمن بازار افتاد که با حالتی نزار و پریشان در حالی که بشدت می گریست و مویه می کرد، جنازه را مشایعت می نمود. مشاهده میرزا حبیب، آن هم با این حال پریشان که گویی صاحب عزای اصلی است و نزدیک ترین کسان خود را از دست داده است، مرا بسیار شگفت زده کرد. آخر میرزا حبیب از بازاریان و تجّار سرشناس و مؤمن بازار و از نیکان اصفهان بود. اگر از نزدیکان و بستگان او کسی فوت نموده، پس چگونه است که اینچنین غریبانه و بی خبر تشییع می شود؟! چرا از بزرگان تجار و کسبه و اقربای خود میرزا حبیب، کسی در این تشییع جنازه شرکت ندارد؟! ... همه اینها سؤالاتی بود که ذهن مرا به خود مشغول ساخته و بشدّت کنجکاو یافتن اصل ماجرا کرده بود.
در همین حال بودم که نگاه پریشان میرزا حبیب به من افتاد و گویی متوجه تعجب و حیرانی من شد. بطرفش رفتم و دست بر شانه اش گذاشتم. پیش از آنکه سخنی بگویم با صدایی لرزان و مصیبت زده گفت: «حاج آقا جمال! به تشییع جنازه یکی از اولیای خدا نمی آیید؟! »كشيكچي
کلامش بر قلب و جانم نشست و مرا بی اختیار بسوی جنازه کشاند. از رفتن به مسجد منصرف شدم و به همراه میرزا حبیب و جماعت باربران و کشیکچیان بازار، جنازه را به طرف غسّالخانه مشایعت نمودم. از بازار تا غسالخانه که در محلی بنام «سرچشمه پاقلعه» قرار داشت، مسافت نسبتاً زیادی بود و من باتفاق عده معدود مشایعت کننده در حالی این مسافت را پیمودم که در تمام طول مسیر، جمله میرزا حبیب در توصیف صاحب جنازه، ذهنم را به خود مشغول ساخته بود و بشدت کنجکاو بودم تا صاحب آن را بشناسم.
به غسالخانه که رسیدیم، جنازه را تحویل مغتسل دادند تا مراسم تغسیل و تکفین میت انجام شود. گوشه خلوتی یافتم و تا مهیا شدن جنازه، در انتظار نشستم. ساعتی از ظهر گذشته بود و من خسته از راه دراز و اندوهناک از فوت نماز جماعت اول وقت، به سرزنش خود پرداختم که چرا بی جهت، تحت تأثیر سخنان یک تاجر پریشان حال، مسجد و نماز جماعت را ترک گفته ام. در حال و هوای خود بودم که دستی بر شانه خود احساس کردم. خودش بود، میرزا حبیب. مثل اینکه تحیّر و سرگردانی مرا بیش از این تاب نیاورده بود. حالا مثل اینکه کمی آرام گرفته بود. به او گفتم: «میرزا! این جنازه کیست؟! حک ایت این حال پریشان شما چیست؟!»
میرزا حبیب، آه بلندی کشید و در حالی که دست بر کمر گرفته بود و می نشست، گفت: «قصه عجیبی است حک ایت من و آشناییم با صاحب این جنازه!! قصه ای که تا کنون برای کسی آن را بازگو نکرده ام.»
با کنجکاوی و تعجب گفتم: «بسیار مشتاق شنیدنم میرزا حبیب! بگو و مرا از این بهت و حیرانی بیرون آور.»
میرزا حبیب دوباره آهی کشید و ادامه داد:
« همینطور که می دانید امسال من مسافر قافله حج بودم. کاروان ما ابتدا راهی عراق شد تا پس از زیارت عتبات مقدسه نجف و کربلا، راهی حجاز شویم. همه چیز بخوبی می گذشت تا در چند فرسخی کربلا، کیسه حاوی سکه ها و بعضی اثاثیه ضروری سفرم را دزدان به سرقت بردند. جستجوهایم نتیجه ای نداشت و از طرفی دلم نمی خواست که غیر از خودم، همسفرانم را نیز درگیر مشکل پیش آمده خود نمایم. برای همین بی اینکه کسی متوجه موضوع شود، بهانه ای آوردم و خود را از همسفران جدا کردم. قافله حج عازم حجاز شد و من درمانده و مستأصل در عراق ماندم بلکه فرجی شود و بتوانم راهی به اموال از دست رفته خویش بیابم. اندوهی سنگین و عمیق بر من مستولی شده بود و از اینکه می دیدم علی رغم دارایی های بسیار، توفیق انجام مناسک حج از من سلب شده است احساس غبن و خسارتی جانکاه می کردم. هیچ دوست و آشنایی هم نداشتم تا به او پناه ببرم و پولی قرض بگیرم.
شبی تنها از نجف بسمت کوفه به راه افتادم تا در مسجد کوفه معتکف گردم بلکه فرجی حاصل شود. در راه حالتی عجیب بر من مستولی شده بود. احساس درماندگی و استیصال می کردم و در همان حال به آقا و مولایم، حضرت صاحب الأمر (عج) متوسل گردیدم. چیزی نگذشت که در همان بیابان و در تاریکی شب، ناگهان سواری در برابرم ظاهر شد. با حضور او همه جا روشن و نورانی شد و بزرگی و شکوهش مرا مسحور خود ساخت. آنگاه که جمال و چهره پرفروغش را نگریستم، اوصاف و نشانه هایی را که در مورد امام زمان، حضرت صاحب الأمر (عج) شنیده بودم در آن بزرگوار مشاهده نمودم.
در آن حال، ایشان در برابرم ایستاده فرمودند: «چرا اینطور افسرده حالی؟! » عرض کردم که خستگی راه سفر دارم. فرمودند: «اگر سببی غیر از این دارد بگو.» چون دیدم آن بزرگوار اصرار دارند که سرگذشتم را شرح دهم، ماجرای خود را بیان کردم و سبب ناراحتی و تأثر خود را عرضه داشتم.
در این هنگام دیدم، حضرتش فردی بنام «هالو» را صدا زدند. بلافاصله فردی نمد پوش درهیأت و لباس کشیکچی ها و باربرهای بازار اصفهان، در کنارمان نمایان شد. وقتی که جلو آمد به دقت در وی نگریستم و متوجه شدم همان هالوی اصفهان خودمان است؛ کشیکچی بازار که ازسال ها پیش در اطراف حجره ام رفت و آمد دارد و او را کاملاً می شناسم.
حضرت رو به او نموده فرمودند: «اسباب سرقت شده اش را به او برسان و او را به مکه ببر و بازگردان.» آقا این جمله را فرمودند و از نظرم ناپدید شدند.
آن شخص، ساعتی از شب را با من در محل مشخصی از کوفه قرار گذاشت تا پول و وسایل گمشده ام را به من برساند. من متحیّر از آنچه می دیدم با نگاه مبهوت خویش هالو را بدرقه کردم. او رفت و ساعتی دیگر در مکانی که وعده گاهمان بود نمایان شد. در حالی که بسته ای در دست داشت. آن را به من داد و گفت: «درست ببین، قفل آن را باز کن و آنچه را داشتی به دقت بنگر تا بدانی که صحیح و سالم تحویل گرفته ای.»
من به بررسی وسایل و شمارش سکه هایم مشغول شدم. دیدم همه چیز دست نخورده و سالم است. آن شخص که مطمئن بودم هالوی خودمان است ولی از هیبت او جرأت سؤال کردن نداشتم، با من در کربلا و در زمانی دیگر وعده کرد و از من خواست تا وسایلم را به شخص امینی بسپارم و مهیای حرکت بسمت مکه شوم. من نیز در زمان مقرر در وعده گاه حاضر شدم. هالو جلو می رفت و من به دنبال او. پس از مدت کمی راه رفتن، بناگاه خود را در مکه یافتم. در مکه از من جدا شد و هنگام خداحافظی مکانی را تعیین نمود و از من خواست تا پس از انجام مناسک حج به آنجا بروم تا مرا بازگرداند. او همچنین از من خواست تا این راز را برای کسی بازگو نکنم و فقط در جواب هم کاروانیان خویش بگویم که همراه کس دیگری از راهی نزدیک تر آمده ام.
مناسک حج به پایان رسید و من در تمام طول انجام اعمال خویش، مشعوف از عن ایت مولا و صاحب خویش بودم و دلتنگ از فراق حضرتش، او را جستجو می کردم. پس از پایان مناسک حج، در وعده گاه خویش حاضر شدم و در ساعت مقرر دوباره هالو را دیدم که بسویم آمد و پس از سلام و مصاحفه، به همان کیفیت قبل و در مدتی بسیار کوتاه مرا به کربلا برگرداند. عجیب آنکه در تمام این مدت با اینکه با من سخنان نرم و ملایمی داشت، از شدت هیبت و عظمت او جرأت سؤال کردن پیدا نکردم. موقع خداحافظی در کربلا، خواستم از مَراحم او در حق خویش تشکر کنم که گفت: «از تو خواسته هایی دارم که امیدوارم هرگاه وقتش رسید، برایم انجام دهی.» این را گفت و از من جدا شد.
روزها و هفته ها سپری شد. سفر شگفت انگیز و معجزه آسای من به پایان رسید و به اصفهان بازگشتم. مدتی کوتاه به استراحت و دید و بازدید گذشت. اولین روزی که به حجره خود در بازار رفتم، جمعی از تجّار و بازاریان به دیدنم آمدند. در این بین، ناگاه هالو، همان شخص باکرامت و والا مقام را دیدم، با همان لباس و کسوتی که در کربلا و مکه دیده بودم. خواستم که از جای برخیزم و او را تعظیم کنم که با اشاره دست مانع شد و از من خواست که سخنی بر زبان نیاورم و رازش را پوشیده دارم. سپس نزد باربرها و کشیکچی ها رفت و با آنها چای خورد و قلیانی کشید. مدتی بعد موقع رفتن، نزد من آمد و آهسته گفت: «آن تقاضایی که از تو داشتم این است که روز پنجشنبه دو ساعت مانده به ظهر بیایی منزل ما تا کارم را به تو بگویم.» آن گاه آدرس منزلش را داد و تأکید کرد که سر ساعتی که گفته بروم، نه دیرتر و نه زودتر. تا پنجشنبه موعود برسد ، چند روز فاصله بود که برای من یک عمر گذشت و من دیگر او را در بازار ندیدم. در تمام این مدت به راز وعده آخر هالو می اندیشیدم و لحظه شماری می کردم تا دیدارمان تازه شود و من از او احوال مولا و صاحبمان را جویا شوم. و بالاخره آن پنجشنبه موعود از راه رسید و آن همین دیروز بود.
صبح با خود گفتم خوب است ساعتی زودتر به ملاقات هالو بروم تا با او درباره مولایمان و راز و رمز ارتباطش با امام زمان (عج) گفتگو کنم. به آدرسی که داده بود رفتم، اما اثری از منزل هالو و نشانه هایی که گفته بود نیافتم. ساعتی جستجو کردم تا سرانجام در همان ساعتی که وعده کرده بودیم ، منزلش را یافتم.»
میرزا حبیب در حالی که بشدّت منقلب شده بود و اشک از دیدگانش جاری بود، آه بلندی کشید و با صدایی لرزان ادامه داد:
«وقتی خود را پشت درب خانه هالو یافتم، آماده در زدن شدم که ناگاه دیدم درب خانه باز شد و سید بزرگواری غرق نور با عمامه ای سبز بر سر و شال مشکی به کمر از خانه هالو خارج شد و هالو نیز شتابان به دنبال او از خانه بیرون آمد در حالی که بشدت ادب می کرد و تواضع و احترام فوق العاده ای نثار آن جناب می نمود. در آن حال صدای هالو را می شنیدم که می گفـت: «سیدی و مولای! خوش آمدید، لطف فرمودید به خانه این حقیر تشریف فرما شدید... »
هالو تا انتهای کوچه آن سید بزرگوار را بدرقه کرد و بازگشت. مقابلم که رسید، آثار شعف و شور زایدالوصفی را در سیمایش مشاهده کردم. سلام کردم و با حالتی آمیخته از بهت و حیرت از او پرسیدم: «هالو! او که بود؟» چهره اش دگرگون شد و پاسخ داد: «وای بر تو!! مولا و صاحب خود را نشناختی؟!!.... او سرور و مولایم، حضرت حجت ابن الحسن (عج) بود که در واپسین روز عمرم، لطف فرموده و به دیدار نوکر خود آمده بود....»
آن گاه مرا با خود به داخل خانه اش برد و چنین گفت: «از شما می خواهم فردا به ابتدای بازار بروی و دو ساعت مانده به ظهر، حمال ها و کشیکچی ها را با خود به این خانه بیاوری. درب این خانه باز خواهد بود و وقتی به آن وارد می شوید ، من از دنیا رفته ام. کفنم را به همراه هشت تومان پول آماده کرده و داخل صندوق گوشه اتاق گذاشته ام. آن را بردار و خرج کفن و دفنم نما و در قبرستان تخت پولاد به خاکم بسپار....!! »
با شنیدن این سخنان ، تأثّری عمیق بر جانم نشست. مات و مبهوت از آنچه دیدم و شنیدم، با جناب هالو، وداعی سخت و حسرت آلود نمودم و خانه اش را ترک گفتم.
امروز صبح به بازار رفتم و دوستان و رفقای حمّال و کشیکچی هالو را خبر کردم و با هم به سمت منزل هالو به راه افتادیم، بی آنکه طبق خواسته جناب هالو، کس دیگری را با خبر سازم. در ساعت مقرّر به منزلش رسیدیم، در حالی که درب خانه باز بود و همانطور که خودش دیروز خبر داده بود، روح از بدنش مفارقت کرده و در اتاق، رو به سمت قبله آرام گرفته بود. درب صندوقی را که گوشه اتاق بود گشودم و داخل آن کفنی دیدم با هشت تومان پول که در آن نهاده شده بود. جنازه او را غریبانه برداشتیم و اکنون طبق وصیّت او سوی قبرستان تخت پولادش می بریم....»
صحبت های میرزا حبیب که به اینجا رسید، با صدای صلوات تشییع کنندگان که تعدادشان از عدد انگشتان دست فراتر نمی رفت، متوجه شدم که کار غسل و تکفین میت تمام شده است. حالت عجیبی داشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود و از اینکه تاکنون از وجود امثال هالو در اطراف خویش بی خبر بوده ام، در وجود خویش احساس شرمساری می کردم. بی اختیار میرزا حبیب را در آغوش گرفتم و چشمان او را که لیاقت دیدار مولا و صاحبمان، حضرت ولی عصر (عج) را یافته بود، غرق بوسه خویش کردم.
چیزی نگذشت که تابوت جناب هالو دوباره بر دستان اقلیت تشییع کننده بسوی آرامگاه تخت پولاد روانه شد. خود را به زیر تابوت آن ولیّ خدا رساندم و با چشمانی اشکبار او را تا تخت پولاد مشایعت کردم. دلم می خواست، پرتوی از نور معرفت یکی از عاشقان و دلباختگان ملازم و همراه حجّت خدا، وجودم را روشن سازد.
مراسم تدفین جناب هالو که تمام شد، دیدم میرزا حبیب تاجر که تا همین جا نیز سوز و بی قراری بی اندازه اش در فراق هالو، حاضران و تشییع کنندگان اندک او را که همگی از دوستان و همکاران او بودند به حیرت وا داشته بود، طاقت از کف داد و خود را بر خاک مزار او انداخت، در حالی که با صدای بلند می گفت: «ای مردم! هیچ کدام از شما او را نشناختید!... او یکی از اولیای خدا و از ملازمان امام زمان (عج) بود....» و در آن هنگام کسی از حاضران جز من، راز سوز و گداز بی اندازه میرزا حبیب را نمی دانست.
صبح فردای آن روز، میرزا حبیب به سراغ من فرستاد تا به مسجد بازار بروم. من که هنوز مبهوت ماجرای دیروز و حک ایت میرزا حبیب و هالو بودم، بی درنگ خود را به مسجد رساندم. دیدم جمع زیادی که اکثر آنها از حاجیان کاروان حج امسال و همسفران میرزا حبیب بودند در مسجد جمع شده اند. چشم میرزا حبیب که به من افتاد جلو آمد و گفت: «می خواهم راز شگفت انگیز سفر حج خود را با همسفریان و هم کاروانیان خویش در محضر مبارک آیت الله چهارسوقی فاش نمایم و پرده از چهره غریب و گمنام چناب هالو بردارم.» لبخند رض ایت ی به نشانه تأیید از خود نشان دادم و سپس در معیّت میرزا حبیب و دیگر همسفران او عازم بیت آیت الله سید محمد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات شدیم.
در منزل آیت الله روضاتی (چهار سوقی) همهمه و شور و حال عجیبی بود. میرزا حبیب تاجر، در حالی که ردای مشکی بر تن داشت و مصیبت زده ای را می مانست که نزدیک ترین فرد زندگیش را از دست داده است، با صدایی لرزان و گریان، حک ایت عجیب و شگفت انگیز سفر حج خود و ماجرای عن ایت حضرت صاحب الأمر (عج) بواسطه جناب هالو را برای حضرت آیت الله و دیگر حاضران تعریف می کرد و در این بین صدای گریه و ضجّه مردم، همراه با ذکر یابن الحسن آنها شور و حال عجیبی در بیت روحانی بزرگترین عالم شهر ایجاد کرده بود. سخنان میرزا حبیب که تمام شد ولوله ای وصف ناشدنی در حاضران ایجاد شد و از همه پر سوز و گدازتر، حال خود مرحوم آیت الله روضاتی بود که با شنیدن حک ایت میرزا حبیب و جناب هالو، در حالی که اشک شوق از دیدگان مبارکش روان بود، منقلب و پریشان از جای برخاسته و عازم تخت پولاد، محل دفن جناب هالو گردید.
موج زیادی از جمعیت، یابن الحسن گویان در حالی که مرحوم آیت الله روضاتی در پیشاپیش آنها حرکت می کرد بسمت تخت پولاد روانه شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیت افزوده می شد و طولی نکشید که سیل مشتاقان امام زمان (عج) به قبرستان مقدّس تخت پولاد رسید.
مرحوم آیت الله سید محمد چهارسوقی در حالی که بشدت گریه می کرد و پریشان بود، خود را بسرعت به کنار قبر هالو رساند. سپس این عالم ربّانی خود را بر روی قبر جناب هالو افکند و پس از گریه ها و راز و نیازهای فراوان، برخاست و رو به جمعیت فرمود: «مردم اصفهان! در همین جا به شما وصیّت می کنم، هنگامی که مُردم، مرا اینجا کنار قبر هالو دفن کنید. می خواهم وقتی امام زمان به زیارت قبر هالو تشریف می آورند، از روی قبر من عبور کنند و نگاهی هم به قبر من بیندازند.»
اکنون سالیان درازی از آن روز می گذرد و مزار مرحوم میرزا حسین کشیکچی ، مشهور به « هالو» در تکیه صاحب روضات تخت پولاد اصفهان ، این خاک تابان و سرزمین ستارگان درخشان علم و عرفان و معرفت ، ملجأ و زیارتگاه عاشقان و دلباختگان حضرت ولی عصر (عج) است تا روزی که ان شاء الله دل های عاشق و طوفانزده منتظرانش به ساحل آرامش ظهور مبارکش ، اطمینان و سکون یابد.
در پایان نکته ای باید خاطرنشان كرد که دسترسی ما به منابع محدود بوده و درباره دیگر شرح حالات این والامقام اطلاع خاصی در دست نمی باشد، لذا اگر افرادی هستند که جزییات بیشتری از سیر و سلوک این بزرگوار می دانند، مطالب و مستندات خود را به اين ايميل ارسال فرمايند: info@rooyeshnews.com
کد خبر: ۵۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
عضو مجلس خبرگان رهبری در اجلاس دبیران استانهای حزب موتلفه اسلامی گفت: شما ثابتقدمهای در انقلاب هستید و به ول ایت وفادارید و این وفا را دیدیم و میدانیم و یقین داریم.به گزارش فارس به نقل از حزب موتلفه اسلامی، آیتالله موحدی کرمانی امام جمعه موقت تهران در اجلاس دبیران استانهای حزب موتلفه اسلامی گفت: موتلفه اسلامی علاوه بر ثبات قدم خود، محور جمع عظیمی از ثابت قدمهای در انقلاب است.
وی تصریح کرد: حزب موتلفه اسلامی مجموعهای است که در هر مقطعی در انقلاب، دین خدا را یاری کرده است و خداوند گذشتگان از این جمع همچون مرحوم عسگر اولادی و پرورش را رحمت کند.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: ما در موتلفه اسلامی ذره ای ضعف سراغ نداریم .
وی ادامه داد: کسانی این تشکیلات را به وجود آوردند که در جامعه روحانیت و حزب جمهوری نیز موثر بودند.
آیتالله موحدی کرمانی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم بیان داشت: آنهایی که دلسوز انقلاب و مومن به انقلاب بوده و معتقد به ول ایت هستند، یکی باشند و با یک دست به سر دشمن کوبید.
وی با تاکید بر اینکه با هم بودن و متحد بودن مساله مهمی است خاطر نشان کرد: اگر مروری به آیات قرآن داشته باشیم یکی از قصص قران داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل است که بعد از ان همه زحمتی که موسی و هارون کشیدند و دشمنان این قوم را نابود کردند باز با فتنه ای گوساله پرست شدند و این مساله نشان می دهد فتنه خیلی خطرناک است.
امام جمعه موقت تهران در ادامه اظهار داشت: مقام معظم رهبری بارها به فتنه 88 اشاره کرده اند و این بی دلیل نیست متاسفانه برخی که برای کشور فداکاری کردند و در دوران پیروزی انقلاب و پیروی از امام حضور داشتند در فتنه به حرف آمریکایی ها گوش کردند و اقتدار و امنیت ملی را به خطر انداختند.
وی ادامه داد: حفظ وحدت و یکپارچگی بسیار مهم است.باید کسانی که ول ایت را قبول دارند با هم متحد شوند.
آیتالله موحدی کرمانی خاطر نشان کرد: در کشور چندین گروه هستند که عنوان اصولگرایی دارند. اینها باید با هم یکی شوند. هر شخص و گروهی که خود را اصولگرا می داند و منشور 12 گانه را قبول دارد تنها یک راه دارند و آن اینکه در انتخابات آینده یک لیست دهند.
وی افزود: چند لیست شدن در انتخابات آینده از سوی اصولگرایان به نفع رقیب تمام می شود.
قائم مقام دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: در موضوعات مختلف در فقه هم داریم که باید اهم و مهم را تشخیص داد. نباید به هیچ عنوان گذاشت وحدت شکسته شود. اختلافی اگر هست باید حل شود و اصل مهم وحدت همه اصولگرایان است.
وی ادامه داد: وحدت اصولگرایان باعث می شود برای کشور خطری پیش نیاید و سرنوشت کشور درست رقم بخورد.
آیتالله موحدی کرمانی گفت: یکی از مصادیق امر به معروف در زمان ما توصیه به وحدت اصولگرایان است.
کد خبر: ۴۹۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۱