آوای دنا: طي حكمي از سوي وزير ورزش و جوانان اسماعيل پناهپوري به عنوان سرپرست اداره ورزش و جوانان استان كهگيلويه و بويراحمد منصوب شد.
پیش از این حجت الاسلام سید جواد خاضع این مسولیت را بعهده داشته است.گفته می شود ،حجت الاسلام خاضع شخصا پیگیر موضوع بوده و قصد داشت تا به سازمان تبلیغات اسلامی بازگردد.
"خاضع" تنها مدیر روحانی اداره کل ورزش و جوانان در کشور بودند که در دولت دهم به این سمت منصوب شدند.
کد خبر: ۲۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۵
عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود.به گزارش فرارو، سید عباس عراقچی دیپلمات 51 ساله متولد تهران و معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خانه سابقه بلند بالایی در دستگاه دیپلماسی ایران دارد. در سال 1370 به عنوان کارشناس بخش بین الملل وارد وزارتخانه شد و آرام آرام پله های ترقی را طی کرد. اولین پست مهم دیپلماتیک او سرپرستی نمایندگی ایران در سازمان کنفرانس اسلامی در سال 73 بود، پس از آن چند سالی در سمت های پژوهشی و مطالعاتی ایفای نقش کرد. در سال 78 سفیر اکردیته ایران در تالین-استونی شد. ماموریت وی تا سال 82 ادامه داشت، او در همان زمان سفیر ایران در فنلاند نیز بود. عراقچی در سال 82 رئیس اداره اول اروپای غربی وزارت امور خارجه شد. او تا سال 83 در این سمت باقی ماند. از سال 83 تا 84 رییس دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه بود. پس ار انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور و حضور منوچهر متکی در وزارت خارجه، عباس عراقچی نیز جهش بلندی داشت. او از سال 84 تا سال86 به عنوان معاون حقوقی و امور بین الملل وزارت خارجه ایفا نقش کرد. معاونتی که یکی از مهمترین معاونت های وزارتخانه به حساب می آید. پس از آن در سال 86 به عنوان سفیر ایران در ژاپن عازم توکیه شد. ماموریتش در ژاپن تا سال 90 ادامه داشت. عراقچی در ابتدای سال 92 سخنگوی وزارت خارجه شد و پس از پیروزی حسن روحانی از سوی جواد ظریف به عنوان معاون حقوقی وزارتخانه انتخاب شد. عراقچی در ماه های پایانی حضور سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای فعالیت کرد.سابقه عراقچی در وزارت خارجه هم دیپلماتیک است و هم پژوهشی. وی مدرک لیسانس خود را در رشته روابط بینالملل از دانشگاه تهران اخذ کرده و از همین دانشگاه در رشته علوم سیاسی و در مقطع فوق لیسانس ادامه تحصیل داد. عراقچی سپس به انگلستان رفت و از دانشگاه کنت دکترای خود را در رشته اندیشههای سیاسی دریافت کرد. سید عباس عراقچی به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط دارد. عراقچی با وجود اینکه یکی از دیپلمات های شاخص در دو دولت محمود احمدی نژاد بود با روی کار آمدن حسن روحانی نه تنها کنار گذاشته نشد بلکه ارتقا هم پیدا کرد. گویی که وزیر خارجه جدید به قابلیت بالای او پی برده بود. جواد ظریف پس از انتخاب عراقچی مورد انتقاد قرار گرفت، نه در افکار عمومی بلکه در محافل خصوصی. ظریف عراقچی را به معاون بین الملل باز گردانده بود و از همه مهمتر او را به عنوان دست راست خود در مذاکرات هسته ای برگزیده بود. پس از اینکه ماموریت تازه عراقچی مشخص شد، او نقش فعال خود را در مسائل دیپلماسی ایران مخصوصا پرونده هسته ای ایفا کرد. عراقچی با گذشت زمان بسیار کوتاه توانست به یک چهره رسانه ای و کاریزماتیک تبدیل شود. او برخلاف جواد ظریف کمتر می خندد و جدیت بیشتری از خود نشان می دهد و برخلاف مجید تخت روانچی کمتر گوشه گیر است و چهره ای رسانه ای است. به این ترتیب با این سه دیپلمات ترکیب مناسبی در تیم مذاکره کننده هسته ای ایجاد شد.عراقچی در حال حاضر نه تنها مذاکره کننده ارشد هسته ای است بلکه عملا نقش سخنگوی تیم مذاکره کننده را نیز بر عهده دارد. او در سه دور مذاکرات ژنو به شکل مستمر با خبرنگاران ارتباط برقرار می کرد و درباره مذاکرات اطلاع رسانی می کرد. نقش اطلاع رسانی او در مذاکرات ژنو سه بیش از پیش پر رنگ شد. او در روز دوم مذاکرات نشست خبری برگزار کرد، نشست خبری که بازتاب گسترده ای داشت و در مقاطع مختلف با اظهار نظرهای کوتاه خود جو مذاکرات را تحت تاثیر قرار می داد. فعالیت عراقچی در نشست ژنو سه مورد توجه ویژه رسانه ها قرار داشت به گونه ای که هاآرتص روزنامه مشهور اسرائیلی از او به عنوان "پلیس بد" تیم مذاکره کننده ایران یاد کرد. او در در طول تمام مذاکرات سعی می کرد خواسته های حداکثری ایران را مطرح نماید، شاید همین عامل و چهره نه چندان خندانش باعث شده بود که از سوی این رسانه اسرائیلی "پلیس بد" خوانده شود. هاآرتص جواد ظریف را پلیس خوب تیم مذاکره کننده ایرانی معرفی کرده بود، مرد خندان وزارت خارجه ایران. عباس عراقچی در نشست های مذاکرات که در سطح معاونان برگزار می شد رییس تیم مذاکره کننده ایرانی بود.
کد خبر: ۲۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
سید عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران طی حکمی «محمدرضا میرتاجالدینی» را به سمت مدیرکل امور مجلس صداوسیما منصوب نمود
کد خبر: ۲۲۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
تحریمهایی که روی صادرات کالاهای نفتی ایران تاثیر میگذارد در جای خود باقی ماند/ بخش اعظم حدود ۱۰۰ میلیارد دلار ایران همچنان خارج از دسترس یا محدود ماند
کد خبر: ۲۲۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۳
برای افزایش جمعیت کشور نیازمند یک برنامه فاخر و محتوایی هستیم که به خصوص با کمک نخبگان و به ویژه بخش غیر دولتی مردم را برای افزایش موالید اقناع کنیم.
آوای دنا:حسن قاضی زاده هاشمی در همایش آینده پژوهی نظام سلامت در فرهنگستان علوم پزشکی گفت: مهمترین مقوله در اصلاح سبک زندگی، بهبود سلامت کودکان و سایر گروههای سنی و حتی افزایش جمعیت، مقوله فرهنگ است و در این زمینه باید همکاری بین بخشی داشته باشیم.وی گفت: برای اجرای سند توسعه سلامت کودکان، دبیرخانه کشوری سلامت کودکان با حضور نخبگان و نمایندگان دستگاههای مرتبط فعال می شود تا اولویتها و برنامهها پیگیری کنند. فرزندان مهمترین سرمایه هر خانواده هستند و این مهم است که ما برنامه درستی را برای بهبود سلامت کودکان در کشور داشته باشیم.هاشمی ادامه داد: در مورد افزایش جمعیت و تعداد فرزندان هر خانواده نیز برنامههای جدیدی با همکاری مجلس و دولت در حال تدوین است که اساس آن اقناع مردم است زیرا در این حوزه نمیتوانیم به صورت دستوری و شعاری به جایی برسیم. این نوع برخورد به نوعی رفع مسئولیت از خود است.وی گفت: برای افزایش جمعیت کشور نیازمند یک برنامه فاخر و محتوایی هستیم که به خصوص با کمک نخبگان و به ویژه بخش غیر دولتی مردم را برای افزایش موالید اقناع کنیم. این یک نیاز جدی در کشور است که افرادی که کلامشان در بین مردم نافذ است باید وارد میدان شوند. زیرا آینده کشور ما در گرو توجه به این مسئله است.وزیر بهداشت ادامه داد: برخی مردم دغدغه معیشت دارند اما حداقل پزشکان فهیم زیادی داریم که چنین دغدغه ای ندارند، واقعاً داشتن یک فرزند یا حتی دو فرزند برای این افراد کم است و آنان در آینده که از سن باروری عبور کردند، به این باور میرسند که در سنین جوانی چه دیدگاه اشتباهی داشتند.هاشمی اضافه کرد: اقناع مردم یک کار طولانی و تخصصی است و افراد صاحب نفوذ و صاحب نظر باید در این حوزه وارد شوند. وی گفت: در مورد تدوین و اجرای سند توسعه سلامت کودکان نیز دبیرخانه کشوری سلامت کودکان که تعطیل شده بود را مجدد فعال کردیم تا اجرای برنامههای سلامت کودکان را از زمان تولد تا ۸ سالگی پیگیری کند.وی افزود: داشتن برنامههای آرمانگرایانه خیلی خوب و لازم است اما اگر نتوانستیم بخشی از این برنامهها را اجرا کنیم نباید مأیوس شویم، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت، بهزیستی، بیمه ها و بقیه دستگاهها باید دست به دست هم دهند تا بتوانیم نسل سالمی داشته باشیم و آینده بهتری را برای کشور رقم بزنیم.وزیر بهداشت در همایش آینده پژوهشی نظام سلامت گفت: ما مسائل و غصههای زیادی در مورد سلامت کودکانمان داریم که بیان همه آنها ضرورت ندارد و ای کاش من امروز از جایگاه وزیر اینجا نبودیم تا راحت تر بتوانیم مسائل را بیان کنم.وی افزود: بخشی از مشکلات را مسئولان سلامت کودکان بیان کردهاند از جمله اینکه در هر دانشگاه علوم پزشکی فقط یک کارشناس و مسئول برای سلامت کودکان داریم یا فقط ۷۰۰ میلیون تومان در وزارت بهداشت برای اجرای برنامه سلامت کودکان داریم. به هر حال باید بر اساس امکانات و توانمندیهایی که در کشور داریم به صورت معقول حرکت کنیم اما در عین باید تلاش کنیم که امکانات و توان را بالا ببریم.وی گفت: یکی از اقداماتی که برای بهبود سلامت مردم میتوانیم انجام دهیم، آگاه سازی مردم از طریق دانشگاه صدا و سیماست و همین نشان دادن چهرههای معصوم بچهها که در مراسم عزاداری امام حسین(ع) به مهدیه و مصلای تهران آمده بودند، بهترین تبلیغ برای داشتن کودک سالم و داشتن فرزند سالم است.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۲۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
مقام معظم رهبری :در هر جایی كه صحنه زورآزمایی است در مقابل دشمن باید ایستاد، باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، اراده شما بر اراده دشمن غالب باید بشود و می شود و این ممكن است
کد خبر: ۲۲۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۹
ما ایرانی ها همیشه خودمان را یکی از احساسی ترین و شادترین ملت های جهان می دانیم و خیلی هم روی این مسئله اصرار داریم امان عجیب است که بررسی های موسسه گالوپ این نظر را کاملا تایید نمی کند و می گوید ما ایرانی ها آنقدر هم که فکر می کنیم احساساتی یا خوشحال نیستیم
کد خبر: ۲۲۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۸
توصیه میشود رئیس جمهورمحترم به زودی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوند و به مردم توضیح دهند که دولت ایشان دیگر قادر نیست به تمام ایرانی ها یارانه نقدی بدهد و از مردم بخواهد تا حداقل آن هایی که به ایشان رای داده اند از دریافت نقدی یارانه منصرف شوند
آوای دنا-مهدی مهرپور در تراز نوشت:این روزها خیلی ها نگرانند تا نکند دولت طرحی درباره فازدوم هدفمندی یارانه ها اجرایی کرده و آن ها را از دریافت نقدی یارانه ها محروم کند.
البته این نگرانی بیشتر از سوی کسانی است که در گذشته یکبار از سوی مرکزآمار محمود احمدی نژاد مستحق دریافت یارانه نقدی شناخته نشده بودند ، آنها بازهم میترسند اگر یکبار دیگر طرح شناسایی دهکها یا همان خوشه بندی در فضای جامعه مطرح شود دوباره ممکن است همان ها در لیست افراد متمکن قرار گرفته و در این راه بازهم اشتباهاتی مانند گذشته رخ دهد.(به عنوان مثال یک کارگر نانوایی جز دهکهای بالای درآمدی شناخته شود!)
بنابراین شکی نیست که اگر امکان شناسایی افراد غنی از فقیر وجود داشت این اتفاق میمون در همان ۲۸ آذر ۸۹ با فرمان محمود احمدی نژاد اجرایی میشد و کار به این جاها کشیده نمیشد اما ماجرا چیزدیگری است...
واقعیت این است نه دیروز امکان شناسایی دهک های بالای درآمدی از اقشار آسیب پذیر وجود داشت و نه امروز و فردا.
دولت خود به خوبی میداند قادر نیست عده ای را از دریافت نقدی یارانه ها محروم کند که اگر این اتفاق در شرایط کنونی رخ دهد سرانجام خوشی نخواهد داشت.
حال چه باید کرد؟ آیا میتوان به همین روال قبلی راه را ادامه داد؟پاسخ کاملا منفی است. اکنون تیم اقتصادی حسن روحانی متوجه شده که دیگر نمیتواند راه احمدی نژاد را برای هدفمندی ادامه دهد.این یعنی حذف چند میلیون نفراز دریافت نقدی یارانه ها ؛ البته این بار مانند گذشته نیست ، دولت مجبور است عده ای را حذف کند تا بتواند ماههای بیشتری به متقاضیان واقعی یارانه نقدی بدهد که البته اگر این کار را نکند ماهانه بدهی هزار میلیارد تومانی برای خود به ارث خواهد گذاشت و پس از یکسال دیگر حتی قادر نخواهد بود به نیازمندان واقعی هم نقدا یارانه بدهد.
این گونه که درآمارهای رسمی آمده اکنون ۷۵ میلیون نفر مشمول دریافت یارانه نقدی هستند و آن طور که عنوان می شود تمامی درآمدهای دولت از اصلاح قیمت حاملهای انرژی به علاوه ردیف های بودجه ای که در قانون برای پرداخت یارانه نقدی تعریف شده است ماهیانه حدود هزار میلیارد تومان کمتر از مبلغ پرداختی دولت به مردم یعنی ۳۵۰۰هزار میلیارد تومان است.به عبارت دیگر پرداخت نقدی یارانه ها به شیوه فعلی ماهیانه حدود هزار میلیارد تومان کسری برای دولت به همراه می آورد که یک کسری تقریبا ۳۰ درصدی برای رقم پرداخت هاست. با این اوصاف دولت مجبور است برای ادامه هدفمندی حداقل در مرحله اول ۳۰ درصد یارانه بگیران را حذف کند تا فقط به تعادل در درآمد و هزینه برسد.
لذا باید پذیرفت به نفع دولت کنونی است هر چه سریعتر مقدمات حذف حداقل ۱۵ میلیون نفر را در مرحله اول فراهم کند تا در این روزها که از آن به عنوان پرچالش ترین روزهای دولت یاد میشود دغدغه پرداخت یارانه نقدی به عنوان یک چالش بزرگ تلقی نشود. مقدمه رفع این چالش کاهش تعداد یارانه بگیران است.در کنار موارد ذکرشده بدون شک شناسایی این افراد نیز کار راحتی نیست.اگر چه مراکز آماری درایران طبق آخرین سرشماری میدانند جمعیت کشور چه قدر است اما برخلاف کشورهای اروپایی به جز تعداد و جمعیت خانوارها چیز خیلی زیادی از شهروندان خود نمیدانند ! مثلا نمی دانند خانواده X که در محله Y زندگی میکند چه میزان درآمد دارد . طبق آمارهای رسمی ۲۰ میلیون نفر در ایران بیمه نیستند ، دولت هیچ گاه نتوانسته از درآمد ماهیانه اصناف و مغازه دارها باخبرشود و هیچ مرکز وسازمانی اطلاعات شفاهی از درآمد و هزینه یک خانوار ایرانی ندارد و تنها گروهی که اطلاعات درآمدی آنها مقداری شفاف است کارکنان خود دولت هستند.
حال سوال این است چگونه میتوان در چنین فضایی که اطلاعات شفافی از درآمد و هزینه یک خانوار وجود ندارد فقیر و ثروتمند را از یکدیگر جدا کرد ؟
اکنون که ۷۵میلیون ایرانی از دولت یارانه میگیرند چگونه میتوان این تعداد را حداقل به ۶۰-۵۵ میلیون کاهش داد . مطمئنا رسیدن تعداد یارانه بگیران به ۵۵میلیون نفر فکر دولت را در مرحله ابتدایی مقداری آزاد خواهد کرد تا در این تنفس کوتاه بتواند مقدمات حذف تعداد دیگری از شهروندان را از دریافت یارانه نقدی اتخاذ کند.
سوال اصلی این است چه باید کرد؟ به نظر نگارنده بهترین راهکاردر حال حاضر اتخاذ تصمیمات و فراهم آوردن شرایطی برای انصراف داوطلبانه مردم از دریافت یارانه نقدی است ؛البته روش خود اظهاری در حال حاضر روش مناسبی نیست .به دلیل اینکه حذف ۲۰-۱۵ میلیون نفر دریک برهه کاملا کوتاه (۳-۲ماه)امری غیرممکن بوده وازلحاظ متغیرهای اقتصادی تقریبا محال است توصیه میشود رئیس جمهورمحترم به زودی در یک برنامه تلویزیونی حاضر شوند و به مردم توضیح دهند که دولت ایشان دیگر قادر نیست به تمام ایرانی ها یارانه نقدی بدهد و از مردم بخواهد تا حداقل آن هایی که به ایشان رای داده اند از دریافت نقدی یارانه منصرف شوند. به نظر تنها راهکار در یک برهه کوتاه همین خود انصرافی اما به روش سرمایه اجتماعی است ؛ بدون شک رئیس جمهور با این توان و سرمایه اجتماعی خود به تنهایی میتواند حداقل چند میلیون را از دریافت یارانه نقدی منصرف کند ، پس از همین الان باید شروع کرد...
کد خبر: ۲۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۴
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی گفت:شعار اعتدال در حوزه عمل تقریباً در حال حاضر تنها در سیاست خارجی دنبال شده و در سیاست داخلی به دلیل فشار جریان اصلاحطلب و باز بودن میدان برای آنها نشانهای از آن دیده نمیشود.
فارس:حمیدرضا ترقی عصر دیروز در یاسوج در پاسخ به این سؤال که تا چه اندازه شعار اعتدالی رئیسجمهور در عرصههای مختلف عملیاتی شده است، اظهار کرد: شعار اعتدال در حوزه عمل تقریباً در حال حاضر تنها در سیاست خارجی دنبال شده و در سیاست داخلی به دلیل فشار جریان اصلاحطلب و باز بودن میدان برای آنها نشانهای از آن دیده نمیشود.عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در ادامه گفت: در سطوح بالا عزل و نصبها بسیار زیاد بوده که مورد اعتراض مجلس قرار گرفته و در سطوح پایین بی سر و صدا داس به کلید و کلید همه به بولدوزر ارتقا یافته است.وی این اقدامات را ناسازگار با شعار اعتدال مورد نظر رئیس جمهور دانست و گفت: در بحث اقتصاد هم طبیعتاً انتظار این بود که که ظرف مدت نزدیک به 100 روز در جهت رونق تولید و اشتغال و در واقع توجه به قشر محروم و به ویژه کاهش تورم گامهایی برداشته شود.این فعال سیاسی ادامه داد: به دلیل شیب کارهای دولت به سمت سیاست خارجی، اکنون اگر به این موضوعات هم پرداخته شود مردم تاکنون آثار آن را احساس نکردهاند.ترقی از افزایش مداوم قیمتها و عدم تغییر در نرخ بیکاری گفت و افزود: تقریباً تاکنون مشکلات کارخانجات و کارگاههای کوچک بر سر جای خود باقی مانده و وضعیت گذشته ادامه دارد.عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی تصریح کرد: با وجود این که قانون رونق کسب و کار ابلاغ شده عملا در اجرا چیزی مشاهده نمیشود.وی از رفع برخی مشکلات گمرکی در خصوص دارو گفت و افزود: در این زمینه تسهیلاتی ایجاد شده و قدری از فشارها بر مردم کاسته شده است.ترقی خاطرنشان کرد: میزان جذب اعتبارات برای اشتغال در سال جاری از طریق دستگاههای متعدد که مسئولیت داشتهاند خیلی کم بوده و بانکها کمک لازم را نکردهاند و به غیر از کمیته امداد تمام دستگاهها در این زمینه غیرفعال هستند.وی یادآور شد: امیدواریم گزارشی که رئیسجمهور در قالب گزارش 100 روزه خواهند داد حاوی گامهای برداشته شده باشد و باز هم امیدواریم که تلاشهایی برای رفع عملی مشکلات صورت گرفته باشد.
کد خبر: ۲۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۲
آوای دنا:با توجه به گذشت صد روز از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید دکتر روحانی و از آنجا که وی وعده هایی مبنی بر تغییراتی در صد روز اول داده بود حجت الاسلام علی محمد بزرگواری نماینده کهگیلویه ،بهمئی، چرام و لنده در این خصوص ،گفت که اگر زمان صد روزه را بیشتر می کردند بهتر بود مثلا 6ماه یا یک سال چرا که حتی اگر در این مدت کاری هم صورت بگیرد، متعلق به دولت گذشته است، مثلا اگر طرحی افتتاح شود خوب معلوم است که شروعش در گذشته بوده یا اگر گمرکات آزاد شود باز این قضیه به دولت قبل مربوط می شود.
بزرگواری افزود: همه مردم هم می دانند که اگر در این مدت اتفاق خاصی بیفتداین اتفاق متعلق به گذشته بوده است.
آقای روحانی ادعا کردند که در این صد روز می شود کار کرد پس خودشان باید گزارش آن را به مردم بدهند.
این نماینده روحانی مجلس افزود: شاخص ترین کاری که در دولت روحانی تاکنون شکل گرفته همین مذاکرات هسته ای است که البته در این موضوع غربی ها دوباره دارند همان حرف های قبلی را تکرار می کنند و ما هم مجبور هستیم همان مواضع خودمان را داشته باشیم و عملا اتفاق خاصی در این حوزه نیز نیفتاده است
کد خبر: ۲۲۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۱
اصولگرایان در قالب دو فراکسیون سیاسی در مجلس فعالیت می کنند و به نظر می رسد دولت جدید، فراکسیونی برای فعالیت سیاسی ندارد به همین دلیل عده ای از نمایندگان درصدد تشکیل فراکسیونی جدید هستند
کد خبر: ۲۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۸
تعرض وبی حرمتی به آمران به معروف و ناهیان از منکر از سوی برخی افراد نابخرد و کوردل با احکام و قوانین سازگار نبوده و از قوه ی قضائیه و نیروی انتظامی می خواهیم در چارچوب قوانین و مقررات خود را موظف به حمایت قضائی از آمران و ناهیان بدانند
کد خبر: ۲۲۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۷
ما باید درس ایثار، فداکاری، خدمت به مردم و شجاعت در زندگی را از خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران که با صبر و تحمل خود حماسه بزرگی را خلق کردند، بیاموزیم
کد خبر: ۲۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵
آوای دنا-ع موسی :امسال ده سال می گذرد از روزهایی که سید باقر موسوی اسطوره تکرار ناشدنی اصلاح طلبان بویراحمد در آستانه مجلس هفتم از صحنه رقابت خارج شد و پس از رد صلاحیت برای همیشه از یاسوج رفت.
اصلاح طلبان بویراحمد نباید فراموش کنند که اگر دوستی را استاندار تکرار ناشدنی می دانند و اگر نسبت به سالهای اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد حسی نوستالژیک دارند و آن سالها را برای نسلهای دوران بعد اتوپیای اصلاح طلبان می دانند همه و همه را مدیون مردانی هستند که در آن سالها مردانه اصلاح طلب بودند و بی هیچ ترسی از آرمانهای خویش دفاع می کردند. اصلاح طلبانی واقعی نه اصلاح طلبانی با صیغه موقت!
نگاهی به زندگی غلام محمد زارعی نشان می دهد که وی اگر چه در دو دوره انتخابات از حمایت کامل اصلاح طلبان برخوردار بوده است اما این حمایت نه به خاطر افکار و منش اصلاح طلبی وی که به خاطر افراطی بودن رقیب اصولگرایش بوده است. و گرنه اگر قرار بر اصول گرایی باشد غلام محمد زارعی برای احمدی نژاد ستاد زد و اتفاقا رییس ستادش شد و نیروهای اصلی اصول گرایان و احمدی نژادی های واقعی (حاج دهراب پور و ...) همیشه و در هر جا همراه حاج زارع بودند.
در حالی که همراهان هدایت خواه بیشتر از آنکه اصول گرا باشند از احزاب سنتی جناح راست بودند(غلام محمد دانشی مسوول حزب موتلفه – خلیفه خلقی ئور حسن زاده و ...) .در واقع برای روشن تر شدن مواضع غلام محمد زارع کافی است مجسم کنیم که اگر پیروز انتخابات 24 خرداد قالیباف و یا جلیلی بود زارع چه مواضعی در مقابل وزرای آنها و همچنین تصمیمات دولت داشت .آیا جز این بود که به مراتب بسیار شدید تر از الانی که گاهی از دولت روحانی حمایت می کند از آنان حمایت می کرد؟
اصلاح طلبان بویراحمد راهی ندارند جز اینکه به خود بیایند و برای بازسازی واقعی خود و بازگشت به دوران طلایی شان از فرصت به دست آمده که پس از رای آوری آقای دکتر روحانی و باز شدن فضای اجتماعی و سیاسی به وجود آمده است(که یقینا در انتخابات مجلس هم به همین گونه خواهد بود) با سرمایه گذاری بر روی نیروهای وفادار شان با چشمانی باز به میدان بهارستان تهران بیاندیشند و 24 خرداد را کامل تر کنند.
کد خبر: ۲۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵
آوای دنا-جمعي از دانشجويان و ورزشكاران و هنرمندان شهرستان لنده:همه بر اين باور بوديم كه با آمدن آقاي روحاني اولين دغدغه مردم كه اقتصاد خانواده است سامان يابد. وعده ها عملي شود و كشتي طوفان زده در ساحل امن اميد و تدبير پهلو بگيرد.ولي متأسفانه نه تنها از آسايش خبري نشد بر نرخ اجناس و اقلام و مايحتاج مردم حتي خدمات دهي ادارات خدماتي ،گاز برق و آب افزوده شد .
از گران شدن كنتور برق گرفته تا عوارض و آبونمان هاي قبوض گاز و آب و و برق...از روز اول آغاز به كار دولت در پشت تريبونها فرياد نداري و بي بضاعتي و رسيدن كفگير به ته ديگ بارها از وزيران و معاونينشان ومديران كل ها به گوش مي رسد و از سويي مي خواهيم با آمريكا رابطه برقرار كنيم و حواسمان نيست كه حرف هايمان چقدر در موضع گيريها دخالت دارد .آمريكا را به يقين رسانديم كه به حمايتش نياز منديم .
دولت قبلي حد اقل نمي گفت خزانه خالي است .از كمبود نمي گفت و هر بار تلنگري بر آمريكا مي زد و آنها هر بار مشتاقتر از قبل در صدد ارتباط با ايران بودند .
اما اكنون كه همه موانع برداشته شد و مذاكرات آغاز گرديد هر روز بر فشار و تحريم افزوده مي شود و برايمان تاقچه بالا مي گذارند.قطعا تمامي شروطشان را پذيريفتيم كه آنها زير دلشان زده و توقعات ديگر را مي خواهند عملي كنند.ما را با سياست كاري نيست و سياست ارزاني سياست مردان،ولي ما آسايش و آرامش مي خواهيم در پرتو عزت و سرافرازي مردمانمان .
جناب رييس جمهور عزيز مگر شما دولت سابق را به باد سخره نگرفتيد كه چرا همه وزيران را تغيير داد حتي معاونينش را ؟پس چرا خودتان حتي معاونين ادارات بخشها را هم تغيير مي دهيد و كم مانده است كه آبدارچي ها و نيروهاي خدماتي را چنين كنيد و همه را اصلاح طلب نماييد در حالي كه شما فرزند اصولگرايان سنتي بوديد.و با بودن هاشمی رفسنجاني قبول شديد ولي آنها را پس زديد .
اين بود استفاده از همه سلايق و افكار جامعه؟
کد خبر: ۲۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
به طور کلی مسایل پیش روی دولت آینده را میتوان در بعد چالشهای داخلی و خارجی دنبال کرد که در مطلب قبل به موفقیتها و چالشهای سیاست خارجی اشاره داشتم و حال می پردازم به اهم چالشها و مشکلات داخلی پیش روی دولت تدبیر و امید .
آوای دنا-مجید خوزان:دکتر حسن روحانی در ۱۲ مرداد ۹۲ رسماً فعالیت خود را با شعار اعتدال و عقلانیت ،شایستهسالاری ،خوشآمدگویی به تکثر و تنوع دیدگاهها، دوری گزیدن از هر گونه خودسری؛برابری همه مردم در اجرای قانون و دادن فرصتها، حرکت دولت آینده در چارچوب رای اکثریت، پاسداری حقوق همهٔ افراد ملت، اعتدال و قانونمحوری در امور و جلوگیری از توهینها و تخریبها ،آغاز کرد که به نظر میرسد با توجه به مسایل کنونی کشور، چالشهای بسیاری بر سر راه خود خواهد داشت.
به طور کلی مسایل پیش روی دولت آینده را میتوان در بعد چالشهای داخلی و خارجی دنبال کرد که در مطلب قبل به موفقیتها و چالشهای سیاست خارجی اشاره داشتم و حال می پردازم به اهم چالشها و مشکلات داخلی پیش روی دولت تدبیر و امید .
مشکلات و چالشهای پیش روی دولت تدبیر و امید که در نتیجه اعمال تحریمهای همه جانبه ی و سوء مدیریت و برنامه ریزی های درست تحقیق نشده ی سالهای اخیر که منجر به ایجاد حجم بالایی از پروژههای نیمه تمام و کارشناسی نشده، واردات گسترده کالاهای مصرفی و افزایش حجم نقدینگی جامعه ، به ته دیگ رسیدن خزانه دولت، نرخ تورم بالای ۴۰ درصد ، کاهش ۵۰ درصدی تولید خودرو و مشکلات قیمتگذاری خودرو ، مسائل و مشکلات مربوط به واگذاری و بهرهبرداری از معادن بزرگ ، عدم توجه به ظرفیتهای تولید داخلی، مشکل تهیه مواداولیه موردنیاز صنایع ، استخدامهای گسترده سازمانهای دولتی در ماههای آخر دولت ،آشفتگی نرخ ارز، سقوطی دردناک ارزش پول ملی، تعطیلی بعضی شرکتها و واحد های تولیدی وکمبود نقدینگی واحدهای تولیدی و بدهی سنگین دولت به پیمانکاران ، مشکلات ناشی از تحریمها در بخش صنعت و نیز درصد بالای بیکاری و رشد اقتصادی بسیار کم ،پاسخگویی به مطالبات ایجاد شده در مردم بواسطه طرحهایی همچون پرداخت یارانه و مسکن مهر[تامین زیرساختهای شهری برای ساکنان پروژههای مسکن مهر ، ناتمام ماندن بخش قابل توجهی از این پروژهها، و همچنین عدم شفافیت مسایل مالی آنها، پاسخگویی به مطالبات و انتظار چند ساله متقاضیان از مسائلی است که دولت تدبیر و امید باید برای آن چارهاندیشی کند.]
احیای حس اعتماد به صداقت رفتار و گفتار مسوولان که بواسطه طرح وعدههای بیاساس و برخی رفتارهای غیرحرفهای مدیران کلان اجرایی کشور در سالهای اخیر خدشهدار شده است و وجود افراطیون وتندروهای داخلی که ماه عسل دولت امید را تمام شده تلقی می کنند و مخالفت پنهانی با برنامه های دولت را آرام آرام به سوی علنی تر شدن سوق می دهند و منسجم و حساب شده برای سنگ اندازی در راه برنامه های فرهنگی و سیاسی داخلی و خارجی، با استفاده از امکانات تبلیغی که در اختیار دارند، با غوغا سالاری و جنجال، آماده می شوند .
به طوری که دکتر روحانی با صـراحت میگوید که نابسامانی اوضاع اقتصادی سیاسی کشور بسیار تباه تر از موقعیتی است که قبلا اعلان شده است.این گفته مهر تاییدی است بر مشکلات عدیده این دولت .
امیدواریم دولت تدبیر و امید با درایت و روشن بینی و با حمایت های رهبری و پشتیبانی و دلگرمی همه گروهها،سلیقه ها و احزاب در این ماموریت بزرگ ، ضمن دفاع از جایگاه قدرتمند کشور عزیزمان ،آبرومندانه نسبت به حل مسائل و مشکلات داخلی و خارجی ، برگ زرین و گامهای مثبتی را بر دفتر سیاست خارجی خود و کشور عزیزمان بردارد.
کد خبر: ۲۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
با ما بهالتفاوت ارز آزاد و دولتی 400 هزار بشکه نفت که سالانه حدود 60 هزار میلیارد تومان میشود میتوان تمامی مبلغ یارانهها را تأمین و مازاد آن را در بخشهای تولیدی مصرف کرد
کد خبر: ۲۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۱
کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدینژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود.
به گزارش آوای دنا،علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور سابق با روزنامه شرق گفت و گویی انجام داده است که متن این مصاحبه به شرح زیر است:
علت سکوت آقای احمدینژاد چیست؟ گفته است فعلا ششماه سکوت میکنیم.
کجا چنین صحبتی را گفتهاند.
همه جا منتشر شده است.
در واقع این مطلب را به ایشان نسبت دادهاند.
بههرحال نزدیکان ایشان هم این گفته را مبنی بر اینکه استراتژی ایشان و نزدیکانشان فعلا سکوت است تایید کردهاند.
ایشان عملا ترجیح دادهاند که در برابر هوچیگریها و ادعاهایی که از سوی برخی افراد در دولت فعلی مطرح شده است سکوت کنند. اما رسما چنین چیزی را نگفتهاند و برای سکوتشان هم محدوده زمانی مشخص نکردهاند.
رسمی و غیررسمیاش خیلی مهم نیست. مهم این است که ما در عمل هم میبینیم که چنین روندی را در پیش گرفتهاند.
بههرحال باید به دولت آقای روحانی هم فرصت داد تا آنچه در چنته فکری و برنامهریزیهایشان دارند عرضه کنند. پس از آن میتوان درباره نتیجه کارها و اقدامات صحبت کرد.
این مگر منافاتی دارد با اینکه ایشان صحبت کنند؟ آقای احمدینژاد چرا در برابر عملکرد گذشته و برخی سوالهایی که وجود دارد سکوت کردهاند؟
عملکرد گذشته قابل رصد کردن است و شما میتوانید این کار را انجام دهید و البته همه کارهای دولت آقای احمدینژاد قابل دفاع است و عملکرد هشتساله دولت ایشان نیز افتخارآمیز بوده است.
ولی یکسری بحث و ابهاماتی وجود دارد یا به وجود آمده است. مثلا ایشان قرار بود و قول داده بود که یکسری مسایل را بگوید که هیچوقت نگفت. بعدا بحث دانشگاه ایرانیان و حواشی آن، برداشت و برگرداندن 16میلیارد تومان پیش آمد که همه اینها پرسش ایجاد میکند.
اگر سوال مشخصی باشد و بتوانم پاسخ بدهم در خدمتتان هستم. ولی آقای احمدینژاد فعلا بنا بر صحبت ندارند. بحث ششماه و اینها هم نیست.
ولی ایشان چند روز قبل با خبرگزاری «تسنیم» صحبت کردند.
بله درخصوص صحبتهای آقای (علی) لاریجانی بود.
ولی این سکوت بهنوعی باعث میشود که آنچه شما شبههآفرینی و جوسازی مینامید تایید شود. یعنی در عمل به ضرر ایشان است.
البته از نظر شما تایید است.
میگویند سکوت علامت رضاست.
نه این سکوت بلندترین فریاد اعتراض است و خیلیها این را درک میکنند. البته در ذات این کار یک رفتار جوانمردانه نیز وجود دارد زیرا به طرف فرصت دادهاند تا کار کند و مردم نتیجهاش را ببینند.
به نظر شما بعد از ششماه نقد دولت آقای روحانی از سوی ایشان و همراهان سابقشان آغاز میشود؟ البته بهجز شما که الان هم صحبت میکنید.
فرجه زمانی ششماههای که میگویید اصالت ندارد. من هم ماموریتی برای صحبتکردن ندارم و اگر صحبتی میکنم یک تصمیم شخصی است. دولت آقای روحانی را هم همیشه میتوان نقد کرد. اما فکر میکنم باید به دولت جدید فرصت داد و البته این برخلاف انتظاری بود که ما در دولت نهم داشتیم زیرا در آن زمان حتی قبل از تشکیل دولت نهم یک آتش سنگین تهیه شد بهویژه از سوی مدعیان اصلاحطلبی روی دولت ریخته شد که در طول هشتسال بعد هم ادامه پیدا کرد.
شاید همانطور که شما میگویید واقعا حق با آقای احمدینژاد باشد، ولی با سکوت معلوم نمیشود که حق با ایشان بوده است.
ما باید ضعف موجود در حوزه رسانهای کشور را که مشکلآفرین شده است، بپذیریم. آقای لاریجانی اظهاراتی علیه آقای احمدینژاد درخصوص ممنوعالخروجشدن آقای خاتمی کرده است. رسانهها میتوانند این اظهارات را ریشهیابی کرده و از ایشان سوال کنند که استناد و دلایل چنین اتهامی از سوی ایشان چیست؟ زیرا ممنوعالخروجکردن افراد طبق قانون برعهده دستگاه قضایی است. بههرحال آقای احمدینژاد گفتهاند که آقای خاتمی رییسجمهور کشور بودهاند و جایگاه ریاستجمهوری ایجاب میکند که اصلا چنین اتفاقی درمورد ایشان نیفتد و اصولا ممنوعالخروجکردن افراد در حیطه اختیارات قانونی ایشان نبوده است. ضمنا در باور ایشان نیز چنین رفتاری درخصوص آقای خاتمی قابل پذیرش نیست.
درباره «حصر» چطور؟ دولت آقای احمدینژاد هیچگاه وارد قضیه نشدند؟
اینها هم برای رسانه قابل رصد کردن است.
اتفاقا مشکل آنجاست که اصلا قابل رصد کردن نیست.
اگر قابل رصد کردن نیست چرا میخواهید پای آقای احمدینژاد را به میان بکشید. اگر ادعایی درخصوص شورایعالی امنیت ملی وجود دارد، بروید از آقای جلیلی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده است بپرسید.
ایشان دبیر شورا و عضو دولت بودهاند؟ رییسجمهور وقت هم رییس شورا بوده است. اگر آقای جلیلی بداند، پس آقای احمدینژاد هم حتما میداند.
اما آقای احمدینژاد این مساله را رد کرده است. باید سوالتان را از دبیر شورا بپرسید. ضمنا آقای جلیلی عضو دولت نبوده است.
یعنی دبیر شورا تصمیمی گرفته که رییس شورا از آن خبر ندارد؟
بههرحال اگر ادعایی در این خصوص وجود دارد، باید بروید از ایشان بپرسید که آیا شورا در این زمینه تصمیمی گرفته است یا خیر. اینکه الان شما میگویید یک فرضیه است. فرضیهای است که رییسجمهور وقت نیز از آن تبری جسته است. درخصوص ممنوعالخروجکردن افراد از جمله آقای خاتمی، ماده 133 آیین دادرسی مسوولیت این کار را متوجه دستگاه قضایی دانسته است که البته تصمیم به ممنوعالخروجکردن افراد هم طبق همین ماده قانونی در یک محدوده زمانی ششماهه اعتبار دارد.
از این بحث که بگذریم من میخواستم شما یک مقایسهای هم بین روند مذاکرات هستهای در دولت آقای احمدینژاد و روحانی انجام دهید و دیگر اینکه آقای احمدینژاد بارها اعلام کرده بود که آماده مذاکره با آمریکاست. نامه هم نوشت اما پاسخی نگرفت درحالی که ما میبینیم که الان این اوباماست که به روحانی تلفن میکند و ملاقاتی در آمریکا بین وزرای خارجه دو کشور صورت میگیرد. به اعتقاد شما این بهمعنای ناکامی سیاست تهاجمی آقای احمدینژاد بهویژه در زمینه هستهای نیست؟
نامه روشنگرانه آقای احمدینژاد هم هیچ نسبتی با مذاکره نداشت و ایشان با هدف مذاکره این نامه را برای اوباما نفرستاده بود. مذاکره با آمریکا را نظام جمهوری اسلامی هیچوقت رد نکرده اما شروطی برای انجام آن قایل بوده است. تاکید آقای احمدینژاد همواره به انجام مذاکره بر مبنای احترام متقابل بوده است. جمهوری اسلامی فرصتهای بهتری برای مذاکره داشت که از دست رفت.
چه زمانی؟
فرصتهایی که ما در موضع قویتری بودیم. مثل زمانی که آقای احمدینژاد به نیویورک سفر میکرد و از ظرفیت رسانههای آمریکایی به خوبی استفاده میجست و از این رهگذر دولت آمریکا را در افکار عمومی این کشور به چالش کشیده بود. بنده معتقدم اتفاقاتی که بعدا در آمریکا رخ داد و اعتراضات مردمی در «والاستریت» را برانگیخت نتیجه روشنگریهای آقای احمدینژاد بود. بهطوریکه این مساله به یک معضل اساسی برای دولت آمریکا تبدیل شده بود.
خب اگر معتقدید که آن زمان فرصتهای بهتری داشتیم چرا رخ نداد؟ این بهمعنای عدم اعتماد به دولت ایشان نبود؟
تصمیم به گفتوگو باید در سطح بالاتری اتخاذ میشد. اما صرفا موضع برتر ملاک نیست، بلکه طرف مقابل ما باید به این نتیجه برسد که از موضع برابر و احترام متقابل مذاکره انجام شود نه اینکه آقای روحانی برود مذاکره کند و بعد اوباما بگوید که ایران بر اثر استیصال ناشی از تحریمها به مذاکره روی آورده است که البته بهانه آن را هم خود دولتمردان فعلی به دست آمریکا دادهاند. وقتی برخلاف واقع مدعی خالیبودن خزانه دولت میشوند، دقیقا در جهت اثبات سخنان آقای اوباما یعنی مذاکره بر اثر استیصال موضع گرفتهاند. بیان چنین سخنان نسنجیده و خلاف واقعای، طرف مقابل را کاملا جری میکند و من از کسی مانند آقای روحانی که یک دیپلمات باسابقه است، تکرار چنین اشتباه فاحشی را تعجببرانگیز میدانم.
یعنی میگویید خزانه پر است؟
بله 13 مرداد 91 وقتی از خزانه گزارشگیری میشود صدهامیلیاردتومان در خزانه پول بوده است. 13 مرداد 92 هم باز گزارشگیری شده بیش از دوبرابر سال 91 موجودی داشته است. درآمدهای نفتی کشور هم طی سالجاری نسبت به سال قبل بسیار خوب بوده است و ذخایر ارزی نیز بسیار قابلتوجه است. بنابراین گزارشهای خلافواقع هیچ دستاوردی جز اثبات ادعای آمریکا بهدنبال ندارد.
شما گفتید که اراده برای مذاکره باید در سطوح بالاتر حاکمیت بهوجود آید. پس چرا اگر به گفته شما در دوره آقای احمدینژاد ما فرصت بهتر یا موقعیت بهتری برای مذاکره داشتیم، این تصمیم گرفته نشد؟
پیشتر توضیح دادم که این یک مساله دوطرفه است. طرف مقابل هم باید بپذیرد که از موضع احترام و برابر با ایران مذاکره کند. بدیهی است تا چنین شرایطی پذیرفته نشود یا نشانههایی از آن بروز داده نشود، اتخاذ چنین تصمیمی در سطوح بالای نظام دور از ذهن خواهد بود.
من برگردم به سوالی که ابتدای همین بحث مطرح کردم. چطور است که بیپاسخماندن نامه رییسجمهور ما را شما ناشی از قدرت ما ارزیابی میکنید اما تماس تلفنیای که آنها برقرار میکنند را ناشی از ضعف ما میدانید؟ بالاخره اگر قرار به برقراری ارتباط باشد باید یکی شروع کند و دیگری پاسخ بدهد. در غیر این صورت که ارتباطی برقرار نمیشود و قضیه بیشتر شکل یک ژست سیاسی یا تبلیغاتی میگیرد.
بنده هیچوقت نگفتم که بیپاسخماندن نامه رییسجمهور وقت به آقای اوباما ناشی از قدرت ما بوده است. گفتم نامه آقای احمدینژاد به اوباما روشنگرانه بوده و هدف از آن مذاکره نبوده است. تماس تلفنی آقای اوباما با آقای روحانی هم بدون بستر و زمینههای لازم برقرار نشده است. گراهایی داده شد که او تماس گرفت. اوباما اگر مطمئن نبود که در آن طرف خط هم کسی منتظر تماس اوست حتما به آقای روحانی تلفن نمیکرد. او میدانست که اگر تماس بگیرد، آقای روحانی پاسخگو خواهد بود.
فکر میکنم آقای احمدینژاد هم وقتی نامه مینوشته حتما گوشه چشمی به دریافت پاسخ نامه داشته است!
آقای احمدینژاد هم اگر نامهای به آقای اوباما نوشته است، در چارچوب سیاستهای نظام بوده و هدف از آن هم، مذاکره بر مبنای دیدگاه طرف مقابل نبوده است. نامه آقای احمدینژاد به اوباما یک محتوای روشنگرانه و هدایتگرانه داشته است.
یعنی الان نیست؟ اگر قایل به این باشیم که سیاستها و تصمیمات در این خصوص از سطوح بالاتر هماهنگ شده است.
اگر اینطور بود که مورد نقد رهبری قرار نمیگرفتند.
البته ایشان در کلیات نقد نکردند برخی رفتارها را نقد کردند و قبل از سفر هم بحث نرمش قهرمانانه مطرح شده بود.
یعنی به نظر شما ما در عمل نرمشمان قهرمانانه بود؟ باید صبر کرد و دید. امیدوارم وقتی کف دستمان چیزی میگذارند رویمان بشود بگوییم که در ازای از دست دادن چه چیزی بوده است!
اما برگردیم به همان بحث سکوت آقای احمدینژاد درباره دانشگاه ایرانیان و برداشت 16میلیارد تومان که کلی شبهه ایجاد شد که اصلا چرا این پول برداشته شد. اگر هم قانونی بود چرا بازگردانده شد؟ از سویی ایشان آذرماه باید بروند دادگاه. در ارتباط با آقای رحیمی هم سخنگوی قوه قضاییه تایید کردهاند که پرونده ایشان در ارتباط با بیمه ایران تشکیل و بازجویی هم شدهاند. همه اینها سوالهایی است که انتظار میرفت ایشان به آنها پاسخ دهند.
بخشی از اینهایی که گفتید خیلی روشن است و باید از دستگاه قضایی سوال کنید. آنها باید نسبت به اتهاماتی که مطرح کردهاند پاسخگو باشند. من سخنگوی آقای رحیمی هم نیستم. درباره آقای احمدینژاد هم ایشان طبق قانون عمل میکنند. برای خود من هم پیوسته احضاریه میآمد و بنده هم طبق قانون عمل میکردم و در دادگاه حضور مییافتم.
درباره 16میلیارد تومان چطور؟ اگر قانونی برداشته شده بود چرا پس داده یا پس گرفته شد؟
در هفتههای آخر دولت دهم بود که تصمیم به تاسیس دانشگاه ایرانیان در شورایعالی انقلاب فرهنگی گرفته شد.
چرا اینقدر سریع؟ این شبهه تقویت شد که اعضای دولت برای آینده خود دنبال یک شغل و منبع درآمد و پایگاهی میگردند.
عجله نکنید. بنده دارم به سوال شما جواب میدهم وقتی دارم به زمان تصمیمگیری درباره تاسیس دانشگاه اشاره میکنم در واقع دارم به سوال شما جواب میدهم. ضمنا توجه داشته باشید که دانشگاه یک کانون درآمدی نیست و کسی که قصد فعالیت درآمدزا داشته باشد به سمت تاسیس دانشگاه نمیرود و من این ادعا را بیاساس میدانم. کمک مالی دولت به موسسات غیرانتفاعی هم یک وظیفه قانونی است که برای دهها موسسه و نهاد غیرانتفاعی انجام میشود. کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدینژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود.
اما اینجا دولت داشت به آینده اعضای خودش با توسل به یک حربه قانونی کمک میکرد. اگر کاری که کردند قانونی بوده است جوسازی که نمیتوانسته آن را بلااثر کند.
این حرف بیاساسی است که گفته شود دانشگاه ایرانیان برای تامین آینده اعضای دولت دهم ایجاد شده است. کمکهای مالی به این دانشگاه نیز در چارچوب اختیارات قانونی دولت انجام شده است. آیا بازگرداندن این کمک به خزانه دولت محل اشکال است؟ در این زمینه اتهامات غیرمنطقی و نادرستی مطرح شده است.
خب اگر اتهام بود چرا پول را برگرداندند؟ میتوانستند از طریق مراجع قضایی ثابت کنند که همه اینها جوسازی است و کارشان قانونی بوده است.
کسانی که اتهامی را مطرح میکنند باید آن را ثابت کنند و برای اثبات ادعای خودشان میتوانند به مراجع ذیربط مراجعه کنند. آقای احمدینژاد بنا نداشت بر سر این موضوع با دولت آقای روحانی دعوا کند بنابراین دستور داد که این مبلغ به خزانه عودت داده شود و به این ترتیب بهانه از برخی عناصر دولت فعلی که با جوسازی میخواستند مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند، گرفته شد.
ولی سازمان بازرسی هم وارد شد و غیرقانونیبودن این برداشت را تایید کرد. یعنی همه باهم دارند جوسازی میکنند؟
استناد شما برای این ادعا چیست؟ کجا این بررسی را انجام داده است؟ برای انجام بررسی به چه کسی مراجعه کرده است؟ استناداتش کجاست؟
الان دانشگاه با چه بودجهای قرار است اداره شود؟
در این زمینه نامهای از طرف آقای بقایی به دولت فعلی نوشته شده و ضرورت اختصاص کمکهای مالی به دانشگاه ایرانیان مورد تاکید قرار گرفته است.
مورد دیگری که میخواستم از شما سوال کنم بحث دانشجویان ستارهدار و اخراج استادان دانشگاه بود. آقای احمدینژاد به کل منکر این مساله میشد. در حالی که ما الان میبینیم از این دانشجویان و استادان اعاده حیثیت شده و طبق برخی آمار 400دانشجوی محروم از تحصیل به دانشگاه بازگشتهاند.
در دولت آقای روحانی کسانی به کار گرفته شدهاند که از متحصنان دولت آقای خاتمی یا جریان فتنه حمایت کردهاند اما الان برگشتهاند سرکار.
سوال من چیز دیگریاست. میگویم آقای احمدینژاد به کل منکر چیزی شده بودند که الان معلوم شده است واقعیت دارد
موضع رسمی دولت آقای احمدینژاد همان است که قبلا هم اعلام شده بود. در دانشگاه کسی را به دلایل سیاسی ستارهدار نمیکنند. اگر دانشجویی در بیرون از محیط دانشگاه مرتکب بزه یا جرمی شده باشد که بر اثر آن بازداشت و زندانی شده و در نتیجه از تحصیل محروم مانده باشد این مساله نباید به حساب دانشجو بودن وی نوشته شود زیرا این جرم هیچ ارتباطی با دوران تحصیل او ندارد. بنابراینچنین فرضیهای ممکن است وجود داشته باشد که برخی افراد به دلایل امنیتی بازداشت و از تحصیل محروم شده باشند که اکنون با پایان یافتن دوران محکومیت به دانشگاه بازگشتهاند.
البته خیلیها هم بازداشت نشده بودند.
بسیار خب، در حد یک فرضیه که اشکالی ندارد اما موضع دولت آقای احمدینژاد همانی بود که اعلام شد و ستارهدار کردن دانشجویان به دلایل سیاسی را قبول نداشتند.
پس چرا شدند؟
شما میتوانید از وزارت اطلاعات دولت آقای روحانی بخواهید تا دلایل محرومیت افرادی را که شما مدعی آن هستید، اعلام کند.
زیادند. میتوانید فهرستشان را از وزارت علوم یا دانشگاه آزاد بگیرید.
شما ادعایی را مطرح کردهاید و این شما هستید که باید فهرست ادعایی خودتان را منتشر کنید. سیاست دولت این نبوده که به دلیل مسایل سیاسی کسی را ستارهدار کنند. الان مدعی هستید که یک عدهای را برگرداندهاند به دانشگاه که اینها ستارهدار بودهاند. بسیار خب، بروید در این زمینه تحقیق کنید و از مسوولان دولت فعلی نیز بپرسید چرا این افراد مورد ادعای شما از تحصیل محروم شده بودند. شما به زور میخواهید بگویید که اینها به دلایل سیاسی ستارهدار شده بودند و بنده آن را نمیپذیرم.
برای اینکه واقعا بوده است. علت محرومیت از تحصیل یک چیز است اما مساله اساسی تقبیح خود عمل محرومکردن از تحصیل است که برخلاف مفاد صریح قانون اساسی است.
محرومیت از تحصیل موضوعی نیست که در قانون اساسی به آن اشاره شده باشد. همه آحاد جامعه در برابر قانون یکسان هستند و دانشجو بودن برای هیچکس مصونیت ایجاد نمیکند. ممکن است فردی دانشجو باشد اما در خارج از محیط دانشگاه مرتکب عمل مجرمانهای شود و مجازات ناشی از این عمل مجرمانه میتواند به مانعی در ادامه تحصیل او منجر شود که این مسایل هرکدام باید در فایل مخصوص به خودش بررسی شود اما به نظر میرسد که شما قایل به تفکیک موارد نیستید.
در شرایطی که دولتمردان سابق زمانی برای نقد دولت فعلی نگه داشتهاند و فعلا صلاح را در سکوت میبینند من میخواهم از شما سوال کنم که نقدتان به این دولت چیست؟
نقد باید متوجه موضوعات مشخصی باشد. اما در یک نگاه کلی به دولت فعلی میتوان گفت که میانگین سنی اعضای دولت آقای روحانی بیش از حد متعارف است و بعضا به طنز از آن بهعنوان خانه سالمندان یاد میکنند. البته برخی اعضای دولت از ابتدای مسوولیت خود، بنای بهانهجویی را گذاشتهاند و این امر میتواند اقتضای سن بالا باشد.
علت این نیست که ما تجربه ناخوشایندی از جوانگرایی داشتیم؟
پس شما در موضع پاسخگویی هستید نه سوال. یعنی از حالت بیطرفی خارج شدهاید و روزنامهنگار مستقل نیستید.
کد خبر: ۲۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۹
با پیشنهاد وزیر کشور و موافقت هیئت وزیران محمد ناصر نیکبخت به عنوان استاندار جدید استان همدان انتخاب شد
کد خبر: ۲۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۸
جمعي از دوستان و علاقهمندان به دکتر محمود احمدي نژاد بنا دارند در روز تولد ايشان (دوشنبه 6 آبان)، از ساعت 6 تا 9، در مقابل منزل رئيس دولت عدالت و مهرورزي حضور پيدا کنند
کد خبر: ۲۱۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۶