برچسب ها
عکس / پختن کباب با حداقل امکانات  
کد خبر: ۲۹۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲

صحنه بزن بزن دو عقاب سر سفید را مشاهده می کنید که بر سر شکار یک ماهی دعوایشان شده است
کد خبر: ۲۹۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲

یاران چه غریبانه  رفتند و از این خانه/ عکس
کد خبر: ۲۹۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۹

به گزارش آوای دنا ،پایـگاه جـوان انقـلابی نوشت: دکـتر حسـن روحـانی در قامـت یازدهمیـن رئیـس جمهـور انقلاب اسلامی ایـران ، اولین پیام نوروزی خود را برای سال ۱۳۹۳ با مردم ایران اسلامی از طریق رسانه ملی بیان نمود ؛ اما صرف نظر از بررسی سخنان گفته شدی رئیس جمهور در این گفتگـوی تلـویزیونی ، می تـوان به دکــور و صحـنه ای که آقای روحانی به ایراد سخن پرداخت اشاره نمود ؛ در این دکور و برخلاف همه پیام های نوروزی روسای سابق جمهور در طول حیات انقلاب اسلامی ، هیچ تمثیلی از حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری وجود ندارد! همچنین با توجه به مقارنـت ایام نـوروز با ایام فاطمیه (س) ، هیچ تصویر و یادبودی نمادین از این بانوی بزرگ اسلام در این قاب تصویری به چـشم نمی آید! همچنین سفره نوروز که از آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی است نیز برای گفتگوی رسانه ای رئیس جمهور توسط دفتر ایشان تدارک دیده نشده است! البته می توان به چهره نسبتـا جدی رئیس جمهور در این گفتگو و البته صــدای کلاغ ها که در اثنای سخنان ایشان توجه هر مخاطبی را جلب می نمود را نیز اشاره کرد. سخنان بالا را می توان با صحنه آخرین پـیام نوروزی دکـتر احمدی نژاد با ملت ایران در سال ۹۲ مقایسه نمود. از وجود تمثال رهبـران گرانقـدر انقلاب اسلامی تا قاب کوچک منقش به ذکر یا فاطمه الزهرا (س) و سفره هفت سین و البته چهره متبسم ایشان بر روی صندلی ساده و نه اشرافی… ـ
کد خبر: ۲۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

در ۱۳ سالگی، مثل همه نوجوانان دیگر غرق در دنیای مُد بودم. هر لباسی که می‌خریدم، سعی می‌کردم روی آخرین مد باشد. دوست داشتم زیبا و امروزی به نظر برسم و خیلی وقت‌ها هم نسبتاً زیاد پیش می‌رفتم. با همان لباس‌ها سوار دوچرخه‌ام می‌شدم و در محل گشت می‌زدم. واقعاً فاجعه بود. و پدرم فکر می‌کرد که من واقعاً زیبا هستم. اگر راستش را بخواهید، او اشتباه می‌کرد (و باید به من می‌گفت که کمی سنگین‌تر لباس بپوشم). اما پدر من همیشه فکر می‌کرد که من فوق‌العاده زیبا هستم. کار من هم شده بود که لباس‌های مختلف را مثل مانکن‌ها برایش می‌پوشیدم و هرچقدر هم که آن لباس مسخره بود، او با تعجب می‌گفت، «وای! تو فوق‌العاده‌ای دخترم». اما نظر من درمورد خودم کمی فوق می‌کرد. من هم مثل هر دختر نوجوان دیگر تقریباً از خودم متنفر بودم. اما در عمق وجودم می‌دانستم که باید دوست داشته شوم. چون پدرم واقعاً عاشق من بود. آقایان عزیز! شما مهمترین فرد در زندگی دخترتان هستید. هیچکس حتی مادر، دوستان، نامزد و معلم‌هایشان به اندازه شما مهم نیستند. هیچ رابطه‌ای مهمتر از رابطه شما با او نیست. شخصیت او بعنوان یک زن در بزرگسالی تا حد زیادی به طریقه برخورد شما با او بستگی دارد. به همین دلیل است که می‌خواهم ۵ اصل برای رفتار شما با دخترانتان مطرح کنم. ۱. دوستش داشته باشید. می‌دانم که این خیلی بدیهی است و نیازی به گفتن آن نیست. اما آقایون باید طوری دخترتان را دوست داشته باشید که انگار زندگی‌تان به او وابسته است. چون برای او همینطور است. امیدوارم که به نظر شما دخترتان زیباترین، باهوش‌ترین و باارزش‌ترین دختر روی زمین باشد اما اگر اینطور نیست، یاد بگیرید که او را اینطور ببینید. عشق یک احساس نیست، یک انتخاب است. اگر شما تصور نکنید که دخترتان (چه هنوز جنینی در شکم همسرتان باشد و چه زنی ۶۰ ساله) فوق‌العاده است، یاد بگیرید که چطور اینطور فکر کنید. لیستی از همه خصوصیات مثبت او که دوست دارید تهیه کنید. آلبوم عکس ‌های او را از کودکی تا بزرگی نگاه کنید و ببینید چطور رشد کرده است. همه خاطرات خوبتان با او را بنویسید. هر روز برایش دعا کنید. اگر دخترتان اذیتتان کرده و دلتان را شکسته، از شما توقع دارم که گذشت کنید. دوست داشتن یک دختر نوجوان کله‌شق کار سختی است می‌دانم. این فقط یک احساس نیست، یک جنگ تمام‌نشدنی برای لذت بخشیدن به موجودی است که خلق کرده‌اید. هر کاری از دستتان برمی‌آید برای دوست داشتن این دختر انجام دهید. چون اگر این کار را نکنید، او کس دیگری را برای این کار پیدا خواهد کرد. ۲. به او بگویید که دوستش دارید. مهم نیست که فکر می‌کنید این را می‌داند. به او بگویید. هر روز این را به او بگویید. هیچوقت شنیدن آن برای یک زن کافی نیست. این برای آن است که اگر دخترتان روزی احساس کرد که هیچکس او را دوست ندارد و نتوانست با هیچ جنس مخالفی وارد رابطه شود، ته دل خود بداند که شما دوستش دارید. همه زن‌ها به این نیاز دارند. اگر شما به دخترتان این عشق را ندهید، هر کاری که از دستش برآید انجام می‌دهد تا آن را از مرد دیگری بگیرد. پس به او بگویید که دوستش دارید. اما این کار را به هزاران روش مختلف انجام دهید. به او بگویید که بسیار زیباست. بگویید که این لباس چقدر به او می‌آید یا شعری که نوشته است چقدر زیباست. لازم نیست تحسین‌های شما فقط محدود به ظاهر او شود اما تایید ظاهر برای دخترها اهمیت زیادی دارد. او باید بداند که عشق شما به او فقط بخاطر گرفتن نمرات بالا در مدرسه نیست. هیچوقت حتی پشت سرش درمورد او بدگویی نکنید. یا حرف‌های مثبت و سازنده بزنید یا اصلاً حرفی نزنید. برای او گل بخرید. برایش نامه بنویسید. اگر می‌توانید حتی برایش شعر بگویید. گاهی اوقات فقط به چشمانش نگاه کنید و بگویید دقیقاً همان چیزی است که همیشه دوست داشتید باشد. وقتی کوچک است با گفتن این حرف بغلتان می‌کند. وقتی نوجوان می‌شود احتمالاً سرش را پایین می‌اندازد و گونه‌هایش سرخ می‌شود. اما این کلمات زندگی او را تغییر می‌دهد. او باید بداند که همیشه و تا ابد دوستش دارید. ۳. به او نشان دهید که دوستش دارید. اگر دوست داشتنتان را به او نشان ندهید هرچقدر هم که آن را بر زبان بیاورید کافی نخواهد بود. وقتی کوچک است او را در آغوش بگیرید، حتی اگر خیلی اهل بغل کردن نیستید. اگر می‌خواهد همه جا او را با خودتان ببرید. همه چیز را به او نشان دهید. هر بازی که می‌خواهد بکند، هر جایی که می‌خواهد برود، با او همراه شوید. هیچ جلسه کاری آنقدرها مهم نیست. هر چیزی که لازم است را برای او کنسل کنید. هیچ چیز مهمتر از این نیست که کنار او باشید. هیچوقت نمی‌دانید تا چه زمان پیش او خواهید بود. تنها با او بیرون بروید. به باغ‌وحش، موزه یا سینما بروید. وقتی بزرگتر می‌شود، او را به اولین قرار ملاقات عاشقانه‌اش ببرید. به او یاد بدهید که چطور باید در چنین روزی رفتار کند. در روز به او تلفن کنید و با او حرف بزنید. با او مثل یک خانم رفتار کنید -- در را برایش باز کنید، وسایلش را حمل کنید ، … - بگذارید ببیند که رفتار یک آقا چطور باید باشد. متقاعدش کنید که برای مردان بی‌ارزش وقت نگذارد.  وقتی شکایت می‌کند به حرف‌هایش گوش دهید و سعی نکنید آن را برایش درست کنید. بیشتر زن‌ها فقط دوست دارند کسی به حرف‌هایشان گوش دهد نه اینکه مشکلاتشان را برایشان حل کند. وقتی گریه می‌کند، در آغوشش بگیرید. پیشانی‌اش را ببوسید. برایش هدیه بگیرید اما سعی نکنید برایش عشق بخرید. لاستیک پنچر ماشینش را عوض کنید و به او یاد دهید که چطور باید روغن ماشینش را عوض کند. زمان‌هایی ممکن است برای او خسته‌کننده و بد باشد اما بگذارید یادش بماند که چقدر دوستش داشته‌اید. سعی کنید او را بشناسید و آنطور که دوست دارد دوستش داشته باشید. او به هیچ چیز دیگری جز این نیاز ندارد. ۴. مادرش را دوست بدارید. همانطور که جان وودن می‌گوید، «بهترین کاری که یک پدر می‌تواند برای بچه‌هایش انجام دهد این است که مادرشان را دوست داشته باشد». رابطه‌ای که با مادر دخترتان دارید، پایه و اساس هر رابطه‌ای که بخواهد با یک مرد داشته باشد را شکل می‌دهد. او باید بداند که یک زن باید تحسین شده و از او مراقبت شود. به همین خاطر اگر سر همسرتان فریاد می‌کشید یا او را تحقیر می‌کنید، دست از این کار بردارید. شاید گاهی لازم باشد داد و بیداد اتفاق بیفتد اما این نباید جلو چشم دخترتان باشد. باید با همسرتان طوری رفتار کنید که دوست دارید دامادتان با دخترتان رفتار کند. اگر دوست ندارید دخترتان با مردی مثل شما ازدواج کند، مرد بهتری باشید. اینکه به او نشان دهید با یک خانم چطور باید رفتار شود شامل عشق ورزیدن هم می‌شود. همسرتان را بیرون ببرید. هرازگاهی او را جلو فرزندانتان ببوسید. باید به فرزندتان نشان دهید که عشق یک ازدواج می‌تواند پردوام باشد. دختر شما باید ازدواج را اتفاقی زیبا و رمانتیک ببیند. او باید مطمئن شود که شاهزاده رویاهایش که با اسب سفید می‌آید فقط برای بار اول او را با بوسه‌ای بیدار نمی‌کند، بعد از آن هر روز صبح او را با بوسه‌هایش بیدار خواهد کرد. او لیاقتش را دارد که عشق‌های داستان‌های پریان را باور کند. همسرتان هم همینطور. اگر از مادر دخترتان جدا شده‌اید، باز هم همیشه با احترام با او برخورد کنید و هیچوقت از او بدگویی نکنید. اگر مادر دخترتان فوت شده است و الان با زن دیگری زندگی می‌کنید، با او هم مثل یک ملکه رفتار کنید. اما مدام از عشقی که به مادر دخترتان داشته‌اید بگویید. او باید بداند که هر اتفاقی هم که بیفتد شما باز او را دوست خواهید داشت. مادر فرزندانتان شایسته این است که با او در حضور آنها با احترام رفتار شود. اینکار را بخاطر فرزندانتان بکنید. ۵. همه زنان را دوست بدارید. با همه زنان با احترام رفتار کنید. زن فروشنده، دختری که کنار دخترتان در پارک بازی می‌کند، زن سیاستمدار در تلویزیون و … این احترام برای زنان باید همیشگی باشد. اگر مشکل پورنوگرافی دارید همین الان از متخصص کمک بگیرید. حتی اگر او هیچوقت این مسئله را متوجه نشود، پورنوگرافی باعث می‌شود نگاه شما به زنان متفاوت شود و او کم‌کم تصور خواهد کرد که مردان باید به زنان مثل یک شیء نگاه کنند. پس اگر برنامه ناجوری در تلویزیون پخش می‌شود کانال را عوض کنید. همیشه درمورد نکات مثبت زن‌ها حرف بزنید، و درمورد زیبایی آنها بگویید حتی اگر چاق و بی‌تناسب باشند. اگر تصور کنید که فقط دختران لاغر زیبا هستند، دخترتان حتی اگر متناسب باشد باز تصور خواهد کرد که چاق و زشت است. همه زنان را تحسین کنید نه فقط آنها که زیبا هستند. به زن‌ها نگاهی برابر با مردها داشته باشید. اگر نمی‌توانید به بقیه زن‌ها طوری نگاه کنید که به دخترتان نگاه می‌کنید، او می‌فهمد که یک مرد واقعی چطوری است و در نظرش فرد کثیفی دیده خواهید شد. با این کارها نه تنها برای روابط او با مردهای دیگر استاندارد تعیین می‌کنید، برای پدر بودن هم استاندارد می‌گذارید. پدر بودن چیزی نیست که بتوانید از آن شانه خالی کنید. اینکه پدر محبوب دخترتان باشید تلاش زیادی می‌خواهد اما شما از پس آن برمی‌آیید. هرچه که باشد می‌دانید که دخترتان ارزش اینهمه تلاش شما را دارد. آوای دنا-مردمان/
کد خبر: ۲۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۲

دکتر محمود احمدی نژاد در نماز جمعه تهران / تصویر  
کد خبر: ۲۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۱

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص جلسه‌ای که هفته گذشته تعدادی از نمایندگان با وزیر اطلاعات و معاونان وی داشته‌اند، گفت: اطلاعات جدیدی از فرد مجهول‌الهویه و فرزند معنوی وزیر اطلاعات به دست آمده است.به گزارش  آوای دنا  به نقل از فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتگویی در خصوص جلسه‌ای که هفته گذشته تعدادی از نمایندگان با وزیر اطلاعات و معاونین وی داشته اند گفت: همانطور که طی یادداشتی توضیح دادم این جلسه با دعوت وزارت اطلاعات برای بررسی و حل و فصل سوالات نمایندگان از وزیر اطلاعات در یکی از سالن‌های جلسات مجلس برگزار شده بود. با توجه به موضوع و اهمیت جلسه، نمایندگان درخواست معرفی حاضران در جلسه را داشتند که وزیر اطلاعات همه همراهان خود که مسئولان وزارت اطلاعات بودند را معرفی کرد ولی از معرفی یک چهره جوان جلسه خودداری کرد و در برابر اصرار نمایندگان برای معرفی این فرد آقای علوی اعلام داشت که وی فرزند معنوی ایشان است. عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی گفت: طبیعی بود در جلسه‌ای که محتوای آن سوال نمایندگان از وزیر اطلاعات درباره مسائل مهم امنیتی کشور است، نمایندگان حق داشته باشند از هویت حاضران در جلسه مطلع باشند اما وزیر محترم از معرفی این فرد خودداری کرد و حتی در برابر درخواست برخی همکاران برای خروج فرد مجهول‌الهویه از جلسه برای این که آنها بتوانند به راحتی صحبت کنند، وزیر اطلاعات پاسخ عجیبی داد و گفت اگر این فرد از جلسه خارج شود من هم از جلسه خارج می شوم. این ادبیات تعجب و حساسیت بیشتر ما را برانگیخت. رسایی تاکید کرد: از همه بدتر این است که به فاصله چند ساعت، محتوای جلسه نمایندگان با وزیر اطلاعات و معاونین وی به شکل تحریف شده‌ای در برخی از سایتهای خبری منتشر شد و روز بعد نیز همان متن جهت دار تیتر اول یکی از روزنامه ها می شود اما نه تنها وزارت اطلاعات شاکی نیست و حتی تذکری به این روزنامه نمی دهد بلکه طی اطلاعیه ای، رسانه های دیگر را از پرداختن به واقعیت منع می کند و در روزهای بعد، از جمله همین امروز مجددا این روزنامه همان جلسه را دستمایه طنز خود قرار می دهد و به تمسخر جلسه ای در این سطح می پردازد. وی افزود: این رفتارها علامت سوال ما را در خصوص این که فرزند معنوی وزیر اطلاعات چه کسی است و چه ارتباطی با رسانه هایی که بدسابقه هستند دارد و هدف از حضور این فرد در چنین جلساتی چیست بیشتر می‌کند. وی درباره این که آیا تاکنون مشخص شده که این فرد مجهول‌الهویه کیست؛ گفت: طی روزهای گذشته برخی از همکاران ما از معاونین وزیر اطلاعات در این باره سوال کرده اند که آنها نیز گفته اند ما اطلاعی از هویت این فرد که آقای علوی او را همراه خود دارد و وی را فرزند معنوی اش معرفی کرده نداریم. نماینده تهران گفت: ما در پیگیری‌های خود به اطلاعات تازه ای رسیده ایم که به دنبال تطبیق آن با برخی از داده‌های دیگر هستیم. البته یکی از همکاران بعد از حساسیت ایجاد شده در جلسه، عکس فرد مذکور را گرفته است که در صورت لزوم از همه این اطلاعات برای رسیدن به واقعیت کمک می‌گیریم. رسایی گفت : ما علاقه ای به رسانه ای شدن این موضوع نداشتیم اما وقتی دیدیم که خبر جلسه ای در این سطح به راحتی پس از تحریف به رسانه ها راه می یابد و کسی شاکی آنها نیست، مجبور شدیم تا واقعیت را منتشر کنیم و موضوع را از طریق سوال از وزیر اطلاعات دنبال کنیم و البته اگر لازم باشد از طرق دیگر هم موضوع را دنبال خواهیم کرد. این عضو کمیسیون اصل ۹۰ درباره سوالی که در این خصوص از وزیر اطلاعات شده گفت: سوال مشخص ما این است که فرد مجهول‌الهویه ای که وزیر خود را ملزم به همراهی او می داند کیست و تابعیت چه کشوری را دارد؟ و سوال دیگر این است که اطلاعات تحریف شده جلسه آن شب توسط چه کسی و با چه هدفی به رسانه ها داده شده و چرا وزارت اطلاعات از رسانه ای که محتوای جلسه ای در این سطح را با تحریف منتشر کرده شاکی نیست به طوری که حمایت وزارت اطلاعات باعث شده تا این رسانه امروز هم به اقدامات تخریبی خود ادامه دهد.
کد خبر: ۲۸۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۵

هر چه از مهربانی ها و فداکاریهای این پدر بگوییم، کم گفته ایم.تنها می توانیم به عشق فداکاری های این مرد اشک بریزیم و او را تحسین کنیم. به گزارش آوای دنا به نقل از خبرآنلاین، پدر 40 ساله ساکن استان سی چوآن چین، هر روز 14 کیلومتر (9 مایل) پسر 12 ساله معلول خود را کول کرده، به مدرسه برده و بر می گرداند.یو شوکانگ پسر خود شیائو کیانگ را داخل یک سبد گذاشته و با قرار دادن او روی کمرش وی را جابجا می کند. در منطقه روستایی یی بین، هیچ وسیله حمل و نقل مدرن وجود ندارد و پدر فداکار مجبور شده تا برای مدرسه فرزندش فداکاری کند.آنها 2000 مایل دورتر از شانگهای در جنوب غرب چین زندگی می کنند و پدر تاکنون 1600 مایل معادل257 4 کیلومتر فرزند خود را که پشت اش قوز دارد، حمل و نقل کرده است. مرد فداکار زمانی که پسرش سه ساله بوده از همسر خود جدا شده و تصمیم گرفته تا فرزندش را به هر قیمتی که شده بزرگ کند.مدرسه 4.5 مایل دورتر از خانه انها واقع شده است و آنها مجبورند مسیر کوهستانی را با شیب فراوان طی کنند تا به مدرسه برسند. یو شوکانگ می گوید هر روز 5 صبح بیدار شده برای فرزندش ناهار درست کرده و وی را کول کرده و به مدرسه می برد. سپس کار کرده و بعد از تعطیل شدن مدرسه وی را دوباره به سوی خانه حمل می کند.حکومت چین بعد از رسانه ای شدن و آگاهی از این موضوع تصمیم گرفته تا خانه ای نزدیک مدرسه برای این پدر و پسر در نظر بگیرد تا مشکل شان حل شود.
کد خبر: ۲۸۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۱

رييس پليس فتا استان لرستان گفت : هيچ وقت با هويت واقعي خود وارد شبکه هاي اجتماعي در فضاي مجازي نشويد.  سرهنگ "محسن بهشتي" رييس پليس فتا استان لرستان با ارائه هشدار هايي به شهروندان توصيه کرد : - پروفايل نوجوان خود را در سايت‌هاي شبکه‌هاي اجتماعي چک کنيد. - به فرزندانتان تأکيد کنيد که هرگز آدرستان ، شماره تلفن يا ساير اطلاعات شخصي شامل جايي که به مدرسه مي روند يا جايي که دوست دارند بازي کنند را ارسال نکنند. - به نوجوانان خود گوشزد کنيد افرادي که به صورت آنلاين در اينترنت ملاقات مي‌کنند ، غريبه هستند.مهم نيست که غالباً چگونه با آن‌ها چت مي‌کنند و مهم نيست که آن‌ها فکر مي‌کنند که مخاطب خود را مي‌شناسند ، مهم اين است که بدانند افرادي که به صورت آنلاين آن‌ها را ملاقات مي‌کنند ، غريبه هستند. - فعاليت هاي اينترنتي کودکان خود را با نرم افزارهاي پيشرفته کنترل کنيد ، کنترل هاي اين چنيني مي توانند به شما در تصفيه کردن محتويات مضر ، آگاهي از سايت هايي که کودکانتان سر مي زنند و فهميدن آنچه انجام مي دهند. - از يک منبع معتبر برنامه هاي آنتي ويروس و ضد جاسوسي را تهيه و نصب کنيد. - هرگز برنامه هايي را که هشدار مي دهد اگر نرم افزار را دانلود نکنيد امنيت کامپيوتر شما به خطر مي افتد يا خود را براي پاک کردن ويروس رايانه به شما پيشنهاد مي دهد دانلود نکنيد. - کلمه عبورهاي قوي حداقل داراي 14 آرايه و ترکيبي از اعداد ، حروف و نشانه ها باشدبراي توضيحات بيشتر در اين مورد به پيوند زير مراجعه نماييد. - ديواره آتشين در واقع يک سد محافظتي ميان رايانه شما و اينترنت برقرار مي کند ، حتي يک لحظه غير فعال کردن آن مي تواند ريسک حمله توسط نرم افزار هاي مخرب را افزايش دهد. - هنگامي که مي خواهيد يک ضميمه را باز کنيد يا برروي پيوند موجود در ايميلتان يا صفحه شخصي خود در شبکه هاي اجتماعي، کليک کنيد، بسيار هوشيار باشيد ، حتي اگر فرستنده آن را مي شناسيد ، ابتدا از دوستي که آن را برايتان ارسال کرده سوال کنيد، اگر او برايتان ارسال نکرده بود صفحه را ببنديد. - از کليک کردن بروي کلمات OK، I Accept و Agree در بنرهاي تبليغاتي خودداري نماييد. - اگر در منزل يا محل کارتان از ارتباط بي سيم استفاده مي کنيد از رمزهاي عبور قدرتمند متفاوتي براي رمز روتر و دستگاه تان استفاده کنيد. - در مواجهه با بازي ها ، موسيقي ها و ويدئوهاي رايگان که در برخي از سايتها وجود دارد نهايت هوشياري را به خرج دهيد. زيرا برنامه هاي مخرب معمولا از اين موارد بعنوان طعمه براي خود استفاده مي کنند و باعث بدنامي آنها شده اند. - از يک کلمه عبور براي همه سايت ها استفاده نکنيد ، اگر اين کلمه به سرقت برود تمام اطلاعات شما در خطر است. - تروجان ها يکي از روشهاي متداول هک بين کاربران است هرگز از شخصي در اتاق هاي چت عکس يا فايل دريافت نکنيد ، اگر کسي خواست عکس ش را برايتان بفرستد به او بگوييد که عکس ش را در پروفايلش بگذارد. - هرگز براي اطلاعات مهم خود از کامپيوترهاي عمومي استفاده نکنيد ، بعضي از افراد همين که اينترنت رايگان در جايي پيدا مي کنند بدون هيچ گونه درنگي شروع به وارد کردن اطلاعات خود مي کنند.
کد خبر: ۲۸۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۰

عکس /امضاء رئیس جمهور
کد خبر: ۲۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۹

آوای دنا:نخستین  جشنواره سراسری عکس قاب حماسه با موضوع راه پیمایی 22بهمن به همت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران برگزار گردید. به گزارش دبیرخانه این جشنواره تعداد1380 عکس به دبیر خانه جشنواره رسیده بود که 40 اثر توسط هیئت داوران به عنوان آثار منتخب جهت نمایشگاه انتخاب شدند. در آئین اختتامیه این جشنواره که درموزه هنرهای دینی امام علی(ع) با حضور مسئولین و هنرمندان برگزار شد، اسحاق آقایی عکاس هم استانی به عنوان عکاس برگزیده این جشنواره موفق به دریافت تندیس جشنواره ، لوح افتخار و جایزه نقدی شد. داوری آثار را نیز آقایان: سید عباس میرهاشمی، فرهاد سلیمانی و محمد عبدالحسینی انجام دادند.  
کد خبر: ۲۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۹

برخی از رسانه های عرب زبان فاش کرده اند که “عبدالرحمن راشد” مدیر العربیه، شرط پذیرفته شدن خبرنگاران زن در العربیه را “کشف حجاب” قرار داده است. به گزارش پایگاه 598 با انتشار تصاوير کشف حجاب يکي از خبرنگاران شبکه خبري "العربيه" وابسته به رژيم آل سعود، جديد ترين رسوايي اين شبکه خبري رقم خورد. در تصاويري که در اين مطلب ديده مي شود، خانم "تهاني الجهني" يکي از خبرنگاران و مجريان سرشناس جهان عرب که در گذشته در شبکه هاي مختلف ماهواره اي فعاليت داشته، براي پيوستن به شبکه العربيه مجبور به کشف حجاب شده است.     برخي از رسانه هاي عرب زبان فاش کرده اند که "عبدالرحمن راشد" مدير العربيه، شرط پذيرفته شدن خبرنگاران زن در العربيه را "کشف حجاب" قرار داده است. گفتني است "تهاني الجهني" قبل از پيوستن به شبکه العربيه، خبرنگار شبکه لبناني "LBC" در عربستان سعودي بود. نکته جالب اين است که بيشتر کارکنان شبکه "LBC" بي حجاب هستند اما خانم "الجهني" در گذشته محجبه بوده اما براي پيوستن به العربيه، مجبور به کشف حجاب شد. او طي اظهاراتي در اين باره گفته: بنده قبل از پيوستن به شبکه العربيه، آزادانه تر فعاليت مي کردم و حتي حجاب داشتم اما براي پيوستن به العربيه، زير فشار قرار گرفتم و مرا مجبور به کشف حجاب کردند. حتي شرط پوشيدن لباس هاي نيمه برهنه از شروط شبکه العربيه براي جذب مخاطب است.  
کد خبر: ۲۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۲

در تصویر منتشر شده خطاب حسین در حفره‌ای که گویا با دستان خود کنده است ایستاده است و مظلومانه به دوربین نگاه می‌کند. تروریست‌های داعش پس از شکنجه این افسر عراقی وی را مجبور کرده‌اند تا با دستان خود این قبر را بکَنَد. به گزارش آوای دنا،  پایگاه‌های خبری حامی گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" تصاویری از یک افسر عراقی که او را مجبور به کندن قبر خود کرده‌اند، در شبکه‌های اجتماعی منتشر کردند. در یکی از این تصاویر «خطاب عمر حسین» یکی از افسران پلیس عراق که لباس نظامی بر تن دارد در حالی که چشم‌هایش از شدت شکنجه مزدوران تکفیری داعش ورم کرده نشان داده می‌شود و یک عنصر تکفیری داعش نیز در پشت سر وی ایستاده است. در تصویر دیگر منتشر شده خطاب حسین در حفره‌ای که گویا با دستان خود کنده است ایستاده است و مظلومانه به دوربین نگاه می‌کند. تروریست‌های داعش پس از شکنجه این افسر عراقی وی را مجبور کرده‌اند تا با دستان خود این قبر را بکَنَد. پس از اتمام کندن قبر خطاب حسین با شلیک مستقیم گلوله به سرش به شهادت رسیده است.انتشار این دو عکس خشم عده زیادی از فعالان شبکه‌های اجتماعی و شهروندان عراقی را برانگیخته است. یکی از فعالان شبکه‌های اجتماعی در این‌باره می‌گوید: "ایستادن و نگاه نظامی او به دوربین نشان از شجاعت و شهادت او در راه خداوند و وطن است". دیگری گفت که "شیر، شیر می‌ماند حتی اگر بمیرد".                                                                                              خانم از فعالان دیگر اجتماعی «هند جبار» نوشت: "خداوند او را با شهدا محشور می‌گرداند، ان‌شاءالله".«زاهر موسی» نیز گفته است: "قاتلان خطاب حسین از اوباش و تروریست‌ها هستند و کسانی که از آنان حمایت می‌کنند نیز از اوباش هستند". گفتنی است که گروه ترویستی داعش ماه گذشته تعدادی از سربازان ارتش عراق را در شهر الفلوجه استان الانبار با شلیک گلوله به سرشان اعدام کردند. همچنین تکفیری‌های داعش چندی قبل از آن نیز تعدادی از نیروهای ویژه عراق را در منطقه البوبالی واقع در شرق الرمادی اعدام کردند./ابنا
کد خبر: ۲۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۹

ثقفی،دانش‌آموز ۱۶ ساله ایتالیایی در یک بازی فوتبال ،باحجاب قضاوت کرد.
کد خبر: ۲۷۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۹

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس ‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس ‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

خانواده ها غالبا با عکس های قدیمی که به همراه داشتند سرنوشت دیگر اعضای خانواده را از یکدیگر جویا می شدند عصرایران: خانواده های کره ای جدا مانده از هم روز گذشته پس از 60 سال توانستند یکدیگر را در منطقه مرزی بین دو کره ملاقات کنند. پس از توافق اخیر دو دولت متخاصم کره شمالی و جنوبی برای از سرگیری ملاقات های خانواده های جدا مانده در دو کره ، برخی خانواده های کره ای که در جریان جنگ دو کره (1950-1953) و پس از تعیین مدار مرزی بین دو کشور ، از یکدیگر جدا افتاده بودند پس از 60 سال توانستند با یکدیگر ملاقات کنند. در این ملاقات که روز پنج شنبه صورت گرفت بیش از 80 شهروند کره جنوبی با اعضای خانواده هایشان در آن سوی مرز دو کره و در خاک کره شمالی ملاقات کردند. خانواده ها غالبا با عکس های قدیمی که به همراه داشتند سرنوشت دیگر اعضای خانواده را از یکدیگر جویا می شدند. طبق اعلام وزارت اتحاد کره جنوبی 128 هزار نفر تا کنون در این کشور به عنوان کسانی که بخشی از خانواده خود را پس از جنگ دو کره در آن سوی مرز از دست داده اند ثبت نام کرده اند.44 درصد از این افراد تا کنون و در طی 60 سال گذشته در گذشته اند و 80 درصد این افراد بالای 70 سال سن دارند. از سال 1985 که دو کره تصمیم گرفتند زمینه ملاقات خانواده های بازمانده و جدا افتاده از جنگ را فراهم کنند تا کنون بیش از 18143 خواهر، برادر ، پدر و مادر در دو کره توانسته اند با اعضای خانواده خود ملاقات کنند و 18 خانواده بار دیگر به هم پیوسته اند. این ملاقات ها همواره در خاک کره شمالی صورت می گیرد چون دولت کره شمالی از بیم فرار شهروندان و دیگر مسایل امنیتی اصرار دارد ملاقات ها در خاکش باشد. قرار است روز یکشنبه نیز 360 شهروند کره جنوبی با 88 تن از اعضای خانواده شان در خاک کره شمالی ملاقات کنند. از سال 2008 که نیروهای گارد مرزی کره شمالی یک توریست را در جریان این ملاقات ها با ضرب گلوله کشتند، این نخستین بار است که بار دیگر ملاقات خانواده های جدا مانده از هم پس  از جنگ دو کره از سر گرفته می شود.
کد خبر: ۲۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۳

عکس /جديدترين‌تصوير از دست‌بوسي هاشمي
کد خبر: ۲۶۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۳

راننده یک خودروی پیکان که روز گذشته به دره ای در محور ارتباطی" مارگون" به" لوداب" در استان کهگیلویه و بویراحمد سقوط کرد به صورت معزه آسایی نجات یافت.
کد خبر: ۲۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۱

ما اسکوچیچ را به شام دعوت کردیم چون در هتل ما بود و این پیروزی هم مبارکش باشد که 4 گل هم به ما زد. امیر قلعه‌نویی پس از شکست 4 بر 2 مقابل استقلال در نشست خبری گفت: این برد را به مردم خوب انزلی، تیم ملوان و مربی باکلاسش تبریک می‌گویم. ملوان لیاقت این برد را داشت البته ما هم بدشانس بودیم که موقعیت‌های گل‌مان از دست رفت. با این حال ملوان بهتر دوید و تاکتیکی‌تر دوید و حقش پیروزی بود هر چند شرایط زمین هم خیلی خوب نبود.وی در مورد اینکه استقلال قهرمانی را با این باخت از دست داده است، گفت: در حال حاضر یک امتیاز اختلاف داریم. پنج امتیاز که اختلاف ما نیست.سرمربی استقلال در مورد اینکه روز گذشته بعد از بازدید زمین آن را تائید کرده بود، گفت: گفتم اگر این شرایط باشد خوب است اما با بارش باران زمین شرایط باتلاقی پیدا کرد.قلعه‌نویی در مورد اینکه تا قبل از حضور در اولین بازی لیگ قهرمانان آسیا می‌تواند مشکلات استقلال را برطرف کند، گفت: ما مشکلی نداریم در یک بازی اتفاق افتاده و ملوان بهتر بازی کرد و پیروز شد. قطعا ما در آزادی بهتر بازی خواهیم کرد. در این مسابقه هم بعد از آنکه گل دوم را خوردیم خوب بازی کردیم اما موقعیت‌های گل‌مان از دست رفت. در لیگ قهرمانان آسیا ما خسرو، آندو و مبعلی را داریم و قطعا این مدلی بازی نمی‌کنیم.وی در مورد اینکه آیا با مربی دیگر لیگ هم شام می‌خورد یا نه، گفت: بله اشکالی دارد؟ اسکوچیچ در هتل ما بود و ما او را به شام دعوت کردیم حالا سوالم این است اگر نتیجه بر عکس می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد. اگر ما پیروز می‌شدیم مثل بقیه حرف‌های دیگر که در مورد جمشیدیان و نظری زده شد باز هم صحبت می‌کردند. ما ایرانی‌ها میهمان‌نواز هستیم و او در هتل ما بود و به شام دعوتش کردیم. 10-15 سال است که در فوتبال ایران حرف‌های کثیف زیادی زده می‌شود.وی ادامه داد: متاسفانه افکار کثیف و آدم‌های کثیف در فوتبال ایران زیاد هستند که این سؤالات از درون آنها تراوش می‌کند. همین کریم بوستانی یک قهرمانی را در استقلال اهواز از من گرفت اما پس از آن همکار من شد.اگر در آن زمان ما قهرمان می‌شدیم باز هم این حرف‌های کثیف زده می‌شد. همین افکار و آدم‌های کثیف هستند که این حرف‌ها را درمی‌آورند و فوتبال ایران به این روز انداختند که تعداد تماشاگران آن به 10 هزار تا و 2 هزار تا رسیده است. ما اسکوچیچ را به شام دعوت کردیم چون در هتل ما بود و این پیروزی هم مبارکش باشد که 4 گل هم به ما زد. منبع/فارس
کد خبر: ۲۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۳۰

به گزارش خبرنگار مهر، اسحاق آقایی توانست در این دوسالانه عکس با موضوع فرهنگ ها و خرده فرهنگهای اقوام ایرانی عنوان دوم را کسب کند. این جشنواره به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اسلامی ایلام با همکاری انجمن حامیان میراث فرهنگی برگزار شده بود. در این دوره از جشنواره یک هزار 625 قطعه عکس از 182 عکاس به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که در نهایت 40 قطعه عکس از 35 عکاس به بخش مسابقه راه یافت. داوری عکس های این جشنواره را سعید فلاح فر، کریم منزوی و منوچهر ططری بر عهده داشتند.
کد خبر: ۲۶۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۰