برچسب ها
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان ششمین دوره این جشنواره را در هشت موضوع و پنج بخش منتشر کرد
کد خبر: ۷۱۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

کل تسهیلات داده شده به مسکن مهر در طول هشت سال دولت قبل ، ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است یعنی فقط ۵۰۰۰ میلیارد تومان در سال به ۱۷ میلیون نفر وام تعلق گرفته است ، آن هم با این همه منتی که سر مردم می گذارند! این در حالی است که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ رقمی برابر با ۴۰۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است. از این رقم درشت، یک نفر دو هزار میلیارد تومان وام گرفته و در طرف مقابل ، یک روستایی ۱۲میلیون وام یا یک شهری که ۲۵ یا نهایتا ۳۰ میلیون تومان وام گرفته است. این بندگان خدا نه خودشان، نه همسرشان دیگر نمی توانند چنین وامی را دریافت کنند.  به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مهر مردم متن کامل سخنان مهندس نیکزاد وزیر سابق راه و شهرسازی که در اولین نشست سراسری تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط نورانی امام خمینی (ره) ایراد شد، به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیمخدای بزرگ را شاکرم که توفیق داد در جمع شما باشم. چون وقت تنگ است من راجع به راه و حمل و نقل مطلبی خدمت شما عرض نخواهم کرد، اما یک سوال در ذهن شما به وجود می آورم، توضیحی خدمت شما ارایه می دهم و در آخر، قضاوت را به شما واگذار می کنم. آیا مسکن مهر و اقدامات دولت نهم و دهم در راستای عدالت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی بوده است یاخیر؟ خدمت بی منت بوده است یا خیر؟ مهرورزی بوده است یا خیر؟ رشد و توسعه اقتصادی بوده است یا نه؟ ۳۶ سال پس از انفجار نور و آن کار بی نظیر امام عظیم الشان انجام داد، وضعیت ما در مبحث مسکن چگونه است؟ کار برای خدا که باشد دلسردی ندارد، اگر برای غیر خدا باشد ارزش ندارد، ما با این موضوع و با محوریت تبیین گفتمان امام و مقام معظم رهبری با شما صحبت می کنیم. دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام در افتتاح حساب صد فرمودند: «در رژیم منحوس پهلوی مسئله مسکن یکی از مصیبت بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود، بسیاری از مردم در اسارت خرید یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بودند و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار بانک ها و سودجویان و غارتگران به سر می بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیقوله ‌ها و دالان های تنگ و تاریک و خرابه ها به ‌سر می‌بردند. و چه بسا بخش مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای اجاره‌ آن بپردازند […] مشکل زمین باید حل بشود، همه‌ی بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند. همه‌ی محرومان باید خانه داشته باشند، هیچ کسی در هیچ گوشه‌ی مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد». در حال حاضر ، دوازده میلیون جوان ۲۴ سال به بالا منتظر ازدواج هستند، ۵ میلیون خانوار در کشور مستاجرند، مسکن مهر عین سیاست های اقتصاد مقاومتی است که حضرت آقا فرمودند، آن‌هم نه در شعار؛ بلکه در عمل. چرا؟ چون ما در همه امورات مسکن از جمله فنی مهندسی، زمین، مصالح و غیره خودکفا هستیم ، حتی در برخی اقلام مرتبط با مسکن ما می‌توانیم اقدام به صادرات کنیم، بخش مسکن ۱۳۰ رشته را فعال می‌کند. می‌شود گفت که بخش مسکن لوکوموتیو اقتصاد است. اکنون سوال من این است، آیا واقعا وضعیت ما با توجه به فرمایش حضرت امام (ره) ، نمره مثبت می‌گیرد؟ فکر کنید اکنون سال ۸۴ است و پیش خود و خدای خود قضاوت کنید، که آیا این رییس دولت (دکتراحمدی نژاد) در راستای مبانی امام و مقام معظم رهبری تصمیم گرفت، یا خرابی های تمام نشدنی به وجود آورده است! حضرت امام می‌فرمایند در این طرح به هیچ وجه پولی در برابر خرید زمین دریافت نشود، سوال من این است که چرا اکنون عرصه ها را می فروشند؟ پول آن را چه می کنند؟خطاب به کسانی که می گویند در ده سال گذشته زمین های زیادی را وارد محدوده کرده اند! می خواهم تاکید کنم که این فرمایش حضرت امام است که نباید در برابر زمین پول گرفته شود. زمینی که وارد محدوده کردیم هر ده هکتار آن ۱۰۰ میلیارد تومان ارزش پیدا کرده است! آن وقت چگونه ممکن است تامین هزینه آب و برق آن شدنی نباشد؟!به عنوان نمونه من مطلع هستم که در پردیس ۱۰۰۰ میلیارد تومان زمین به بانک مسکن فروخته اند! البته ما به دنبال تشویق یا تقبیح کسی نیستیم، همان‌طور که عرض کردم، کار وقتی برای خدا باشد ماندگار می‌شود، اما این یک بحث اقتصادی است؛ می‌گویند زمین وارد محدوده کردید و بخاطر مسکن مهر تمام مباحث شهرسازی را مختل کردید. بسیار خوب شما که می گویید شهر و معماری شهر سازی را می‌خواهید اسلامی کنید، ما منتظریم! امام فرمودند باید از زمین های بنیاد مستضعفان و دیگران که زیر مجموعه بنیاد هستند در اختیار این طرح و محرومین قرار داده بشود. خلاصه پیام امام را می توان اینگونه توضیح داد که از حقوق هرشخص این است که مسکن داشته باشد، برای مسکن چاره اندیشی بشود، متدینین زمین های بزرگ در اختیار بگذارند، آب و برق و آسفالت و وسایل حمل و نقل و مدرسه و درمانگاه در اختیار قرار بگیرد و تاکید مجدد می شود که همه محرومین باید خانه داشته باشند و هیچ کس در هیچ گوشه مملکت نباید از خانه محروم باشد. برگردیم به قبل از سال ۸۴ ، شما رئیس دولت هستید، آیا در راستای گفتمان امام تصمیم گرفتید؟ الان چرا مشکل مردم را حل نمی کنید؟ چرا مردم نباید خانه داشته باشند؟یک بار که برای افتتاح رفتیم ، مورد تقدیر و تشکر بسیار قرار گرفتیم. بعد که در بالگرد نشستیم، فرد بزرگواری به من گفت فلانی! باز مردم را توی قوطی کبریت کردیم! آپارتمان نیست! قوطی کبریت است! حضرت آقا فرمودند مسکن خیلی مهم است و یک بخش مهمی از اساس زندگی است و اگر بتوانید این را بار را از دوش مردم بردارید کار خیلی مهمی انجام داده اید. مقام عظمای ولایت با کسی تعارف دارند؟ نفرمودند که کار خوبی کردید، فرمودند کار خیلی مهمی انجام دادید. با دست روی دست گذاشتن ، کار درست نمی شود، یا باید وام کم بهره بدهید، یا اینکه زمین رایگان در اختیار مردم بگذارید. اگر قرار باشد من و شما برویم از بازار و از بخش خصوصی، خانه تهیه کنیم، پس دولت این وسط چکاره است؟! اگر پول باشد که می رویم و تهیه می کنیم. هفت دهک اصلا توان تهیه چنین خانه ای را ندارند. من یقین دارم مقام معظم رهبری با هیچ کس تعارف ندارند. ایشان در اولین سخنرانی خود در سال ۹۱ و در حرم رضوی، فرمودند: ده ها هزار واحد مسکن ساخته شد و در اختیار مردم قرار گرفت. این را از این باب عرض کردم که فرمایشات امام و مقام معظم رهبری و قانون اساسی رادولت آقای احمدی نژاد در دستور کار خود قرار داد زیرا به راه و باورهای امام، اعتقاد داشت ، لذا این قانون را که قانون بسیار خوبی است تصویب کرد و داد دست وزارت مسکن و شهرسازی. اجازه بفرمائید چندتا آمار به شما ارائه کنم. این ها بخشی از خرابکاری های! دولت های نهم و دهم است. آنچه عرض می کنم آمار رسمی مستند معاونت نظارت راهبردی و مرکز آمار است و الان همه اینها تحت عنوان سالنامه در وزارت مسکن، راه و شهر سازی موجود است. از سال ۷۵ تا ۸۵، در عرض ۱۰ سال، سالانه ۵۷۲ هزار و ۳۳۸ واحد مسکن ساخته شده است. این در حالی است که بر اساس سرشماری آماری نفوس و مسکن، از سال ۱۳۸۵ تا پایان سال ۱۳۹۰، در هر سال یک میلیون و ۱۵۱ هزار و ۶۳۹ واحد مسکن ساخته شده است.بخش خصوصی-دولتی این کار را انجام داد. این مال زمانی است که بحث مسکن مهر به بار ننشسته بود. چون ما تازه سال ۸۸ با سرعت شروع کردیم، و این آمار مربوط به سال ۹۰ است. در ۶۰ سال گذشته، این آرزو در ایران محقق نشده بود تا در سال یک میلیون واحد مسکونی تولید کنیم اما آمار به ما می گوید که مابین سال های ۸۵ تا ۹۰، بیش از یک میلیون خانه ساخته شده است. اگر ادعای آنها مبنی بر اینکه دولت قبل دولت، خودش رو مشغول کارهای دیگر کرد، درست باشد، در این صورت این تعداد بی سابقه از واحدهای مسکونی را چه کسی ساخته است؟! در سال ۱۳۸۵، در برابر ۱۷ و نیم میلیون خانوار ، ۱۵ میلیون و ۸۵۹ هزار واحد مسکونی وجود داشته است، آمار سرشماری سال ۱۳۹۰، صرف نظر از مالکیت، ۶/۲۱ میلیون خانه در مقابل ۲/۲۱ میلیون خانوار وجود دارد. بر اساس این آمار، در سال ۱۳۹۰، بیش از ۴۰۰ هزار خانه، به نسبت خانوار، خانه مازاد وجود داشته است. در یک مناظره ای دیدم که یک استاد دانشگاه نشسته بود و می گفت که ما دیگر نباید خانه بسازیم. پاسخ این است که خیر! این را باید در نظر گرفت، احتمال دارد همه ما یک خانه نداشته باشیم، در عوض یک نفر، ۵۰۰ واحد مسکونی داشته باشد.این آمار به ما می گوید که در ۶۰ سال گذشته، برای اولین بار، تعداد واحدهای مسکونی موجود در کشور، بیش از تعداد خانوار شده است. آمار بعدی به ما می گوید وقتی دولت نهم مستقر شد، با احتساب خانه های خالی ، ۱۵ میلیون و هشتصد هزار خانه در کشور وجود داشته است ، اما دولت دکتر احمدی نژاد توانسته است در یک دوره پنج ساله ۳۰ درصد خانه های موجود در کل کشور ، یعنی پنج میلیون و یکصد هزار خانه جدید برپا کند. اگر عمر ساختمان ها را ۵۰ سال در نظر بگیریم، ۷۰ درصد این مسکن ها را ۵۰ ساله و ۳۰ درصدش ظرف ۵ سال ساخته شده است. حالا قضاوت را باید به مردم واگذار کنیم. بر اساس آمار ، دولت های محترم هفتم و هشتم، ۱۲۷ هزار مسکن روستایی ساختند. سال ۸۵ تصمیم گرفته شد در کشور سالانه ۲۰۰ هزار واحد مسکن روستایی ساخته شود. گفتند آقا این شدنی نیست! نمی شود! ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار مسکن روستایی در دولت های نهم ودهم کلید خورد که ۱ میلیون و ششصد هزار واحد آن به اتمام رسید و تحویل داده شد. ۵۲۰ هزار واحد مابقی هم با ۳۰ درصد پیشرفت تحویل دولت بعدی داده شد. تنها زحمت این عزیزان این بود که این وام مرتبط را می دادند تا کار به واسطه مردم، بنیاد مسکن و … پیش می رفت. همه این آماری که عرض کردم مستند است. اما در بخش مسکن شهری ۳۰۰ هزار واحد در هشت سال دولت اصلاحات ساخته شد، اما دولت عدالت، ساخت ۲ میلیون و۱۸۰ هزار واحد مسکن را شروع کرد. یکی از معاونان من در مصاحبه ای گفته است که به نیکزاد گفتیم نباید با این حجم شروع می کردیم. بله او راست می گفت! ما کم کاری کردیم. باید با ده برابر این شروع می کردیم تا دولت های بعد بدانند کار یعنی چه! از این آمار ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار واحد، ما یک میلیون و ۱۸۶ هزار واحد را افتتاح کردیم. حالا یک سوال دارم در مورد این مسکن های شهری! خدایی بدون آب و برق و گاز و تلفن می شود در این خانه ها زندگی کرد؟! پروژه ای در بوشهر داشتیم که خودم شخصا رفتم و بازدید کردم. قواره های ۴۰۰ متری، ۶ واحد، هر طبقه دو واحد، حیاط دار. خودم اینها را رفتم و افتتاح کردم. چندی پیش در اخبار سراسری گزارشی را پخش کرد که گاز اینجا سبب آتش سوزی شده و این مربوط به مسکن مهر است، باید بررسی شود که چرا گاز باید در آشپزخانه ای که در مسکن مهر است، سبب آتش سوزی بشود! شرم آور است که هر حادثه ای پیش می آید آن را به مسکن مهر مرتبط می کنند! این را یادتان باشد، یک متر مربع را بدون پروانه و اجازه نظام مهندسی شروع نکردیم . یک واحد را بدون نظارت، اجازه ساخت و ساز ندادیم. این ها همان خانه هایی است که با ۵ میلیون، ۶ میلیون و ۱۰ میلیون تومان ساخته و تحویل مردم شده است. من بحث فنی می کنم. بابت تز دکترای خودم تجربیات مسکن دنیا را مورد مطالعه قرار داده ام. ۵ برنامه زمانِ بعد از انقلاب و ۶ برنامه زمان طاغوت را مطالعه کرده ام. به نظرم مسکن مهر دیگر تکرار نخواهد شد. چرا؟ چون این کار اراده و فرمانده می خواهد که بیاید پای کار بیایستد و بگوید من هستم. آقای دکتر حسینی فرمودند که مالیات این مسکن ها را معاف می کنیم. چرا؟ برای اینکه قیمت تمام شده مسکن کاهش پیدا کند و آورده مردم هم کم بشود. آقای نامجو وزیر نیرو در دولت دکتر احمدی نژاد هم می توانست قیمت برق را چهار برابر حساب کند اما چنین کاری همسو با اراده و رویکرد دولت قبل نبود. البته الان قیمت برق را ۵ برابر کرده اند! ۹۰۰ هزار تومان حق انشعاب را کرده اند ۵ میلیون تومان! و این موضوع جای گریه دارد . دو سال گذشت ، ما از مسئولان دولت کنونی خواهش می کنیم این ۶۶۲ هزار و ۲۰۰ واحد نیمه تمامی را که دولت قبل در شهر و روستا تحویل داده است، کامل کنند.متوسط قیمت هر متر مربع زمین برای مسکن در تهران به طور متوسط ۴ میلیون تومان و در شهرستان ها ۳/۱ میلیون تومان است. این دوره انتظار را نشان میدهد. به این معنا که جمع درآمد دهک ها را اگر با هم جمع کرده و تقسیم بر یک سوم بکنیم، مدتی را نشان میدهد که اینها بتوانند پول پس انداز بکنند و مسکن تهیه بکنند. منظورم از یک سوم، پولی است که می توانند برای خرید مسکن پس انداز کنند. از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۴، دهک یک، آنهایی بودند که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودند و برای خانه دار شدن باید ۱۰۰ سال انتظار بکشند! مابقی در دهک های دو و سه و چهارم و تا هفت، از ۲۸ سال تا ۱۷ سال باید انتظار بکشند. باز هم سوال! اگر دولت در اهدای زمین و تسهیلات مناسب و کم بهره کمک نکند، آیا اینها می توانند به موقع خانه تهیه کنند؟! بگذارید منظورم را از دهک ها و سطح درآمدها توضیح بدهم. فرض کنید یک نفر در دهک یک، در سال ۵ میلیون تومان درآمد دارد. به همین نسبت در دهک ده، ۲۶ میلیون تومان در آمد دارد. باید از یک سوم این مبلغ پس انداز کند که بتواند خانه بخرد. برای خرید مسکن، باید وام داده بشود، برای گرفتن ۳۰ میلیون تومان وام با بهره ۴ درصد، ماهانه باید ۲۲۱ هزار تومان قسط پرداخت شود که در سال بیش از دو میلیون و ششصد هزار تومان می شود. در حالی که کل درامد دهک یک سالی ۵ میلیون و صد هزار تومان است و این بدان معناست که دهک سوم به بالا توانایی پرداخت چنین اقساطی را با توجه به درآمد سالیانه دارند. وقتی کسی در دهک یک، ۵ میلیون و صد هزار تومان درآمد دارد، یک سوم این مبلغ را می تواند برای مسکن بگذار کنار، عددی معادل ۱ میلیون ۳۰۰ هزار تومان. اگر بخواهیم وام آنگونه با کارمز ۴ درصد به او بدهیم، نمی تواند حتی این مبلغ را پرداخت کند، چون اقساط سالیانه این فرد دو میلیون و ششصد هزار تومان است. اینها چطور می توانند وام ۲۲ درصد بگیرند. یعنی اگر این آدم ۳۰ میلیون وام بگیرد، ۵۷۲ هزار تومان قسط ماهیانه او می شود. غیر از دهک های بالا، کسی توانایی پرداخت چنین اقساطی را ندارد. در سفری که به استان همدان داشتم، در شهر ملایر، یک آقایی فیش حقوقش را نشان داد و قسم خورد که من توانایی دادن قسط مسکن مهر شما را ندارم. یعنی او قدرت پرداخت ۲۰۰ هزار تومان در ماه بابت قسط با بهره پایین ۴ درصد را نداشت! برای این وام های اعلام شده جدید، دهک های پایین حتما پول ندارند که بیایند و ۱۰ میلیون تومان ، ۲۰ میلیون یا ۴۰ میلیون تومان سپرده بگذارند و منتظر بمانند. بانک مسکن پول را از بانک مرکزی با دو درصد کارمزد می گیرد ، بازپرداخت سالهای ۹۲، ۹۳ و ۹۴ را بانک مرکزی به بانک مسکن استمهال داده است ، بعد بانک مسکن این پولها را با بهره ۱۲ درصد و با منت گذاشتن بر سر مردم، به آنها وام میدهد. این نهایت بی انصافی است. اما در پاسخ به اتهام افزایش نقدینگی ناشی از مسکن مهر که گفته اند ۴۰ درصد بر تورم کشور اضافه شده است ، این نکته را با استناد به آمار بانک مرکزی یاداور می شوم که در دوره آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان دولت را با یک هزار و ۸۸۰ میلیارد تومان نقدینگی تحویل گرفتند و هشت سال بعد دولت را با ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی تحویل دادند . یعنی در دولت مدعی سازندگی ، حجم نقدینگی ۲/۷ (هفت و دو دهم) برابر ، رشد پیدا کرد. آقای خاتمی این عدد را به ۹۲ هزار میلیارد تومان رساند و دولت را تحویل دکتر احمدی نژاد داد، یعنی ۸/۶ (شش و هشت دهم) برابر. در دولت آقای احمدی نژاد، (آخرین آمار مربوط به مردادماه ۱۳۹۲)، میزان نقدینگی به ۴۹۲ هزار میلیارد رسیده است. ۲/۷ ، ۸/۶، ۴/۵ را به عنوان اعداد رشد نقدینگی در نظر بگیریم، در دولت های مختلف، کدام کوچکتر است؟! مگر اینکه بگوییم ۴/۵ بزرگتر از ۲/۷ برابر است! کارشناسان اقتصادی دولت کنونی معتقدند که اگر نقدینگی بالا برود، تورم هم بالا می رود. این در حالی است که دولت همزمان با افزایش ۳۰۸ هزار میلیارد تومانی به نقدینگی کشور ، ادعا می کند که تورم را کاهش داده است.چطور ممکن است نقدینگی روی عدد ۸۶۰ هزار میلیارد تومان باشد یعنی رقم نقدینگی ۴۹۲ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ را با بوده تا خردادماه ۹۴ که ۸۰۰ هزار میلیارد تومان شده، ۳۰۸ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد جامعه شده است. من از شما سوال میکنم این ۳۰۸ هزار میلیارد تومان کجاست و در جیب چه کسانی است؟! طبق حرف خودشان، ۴۰ هزار میلیارد تومان به ۱۶میلیون نفر وام داده شده است، به روستایی ها ۱۲ میلیون و شهری ها ۲۵ میلیون تومان داده شده است. یعنی به فرد و خانواده تحت تکفل او. منت هم سر نظام میگذارند که این کار را کرده اند. این ۳۰۸ هزار میلیارد تومان کجا رفته است؟! کل تسهیلات داده شده به مسکن مهر در طول هشت سال دولت قبل ، ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است یعنی فقط ۵۰۰۰ میلیارد تومان در سال به ۱۷ میلیون نفر وام تعلق گرفته است ، آن هم با این همه منتی که سر مردم می گذارند! این در حالی است که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ رقمی برابر با ۴۰۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است. از این رقم درشت، یک نفر دو هزار میلیارد تومان وام گرفته و در طرف مقابل ، یک روستایی ۱۲میلیون وام یا یک شهری که ۲۵ یا نهایتا ۳۰ میلیون تومان وام گرفته است. این بندگان خدا نه خودشان، نه همسرشان دیگر نمی توانند چنین وامی را دریافت کنند. بنا به گفته قائم مقام بانک مرکزی، طی دو ماهه ابتدایی سال جاری، ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده است. در همایش نظام مهندسی در اردبیل ، آقای ترکان گفته است که ساخت و ساز در کشور ۶۵ درصد کاهش یافته است. روزنامه شرق علت این کاهش ساخت و ساز را مازاد تولید مسکن ایجاد شده در چند سال گذشته دانسته است. یکی دیگر از مسئولان هم گفته است که یک میلیون خانه خالی وجود دارد. این آمار نشان از کارهای انجام شده در دولت قبل دارد. برای حل موضوع مسکن مورد نیاز مردم، راهی جز تولید مسکن ارزان قیمت نیست و این هم راهی ندارد جز اینکه تسهیلات مناسب ارائه شود.
کد خبر: ۷۱۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش ازتاسیس شبکه اجتماعی «شاد» ویژه دانش آموزان خبرداد.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، به نقل از شبکه خبر، حمید رضا کفاش گفت: در نظرداریم درگام اول هردانش آموز یک وبلاگ وهر مدرسه، اتحادیه و تشکل دانش آموزی، یک پایگاه اینترنتی داشته باشد. کفاش افزود: گام دوم این برنامه، آموزش فضای مجازی به معلمان و مربیان درسال تحصیلی 94-95 است که البته دوره تربیت مدرس آن در تابستان امسال برگزار شد. وی همچنین گفت: امیدوارم که امسال این شبکه راه اندازی شود و همه دانش آموزان نخبه ما که مقام کشوری در تمام بخش های علمی و قرآنی را دارند به عنوان گروه اول به این شبکه بپیوندند.کفاش اضافه کرد: سیاست وزارت آموزش پرورش درقبال فضای مجازی نه مقابله است و نه فرار، بلکه حضورفعال وهمه جانبه وبا دقت از برنامه های این وزارتخانه درسال تحصیلی94 -95 است.
کد خبر: ۷۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۶

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

وزیر آموزش و پرورش از آغاز طرح رتبه بندی معلمان در نیمه دوم سال جاری خبرداد و گفت: این طرح آغاز یک راه برای پاسخ به خواسته معلمان باهدف ایجاد زمینه ارتقای مهارت های حرفه ای، افزایش حقوق و مزایا و کاهش فاصله دریافتی معلمان با سایرکارکان دولت و ارتقای منزلت و جایگاه معلمان در سطح جامعه اجرایی می شود.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:علی اصغرفانی در نشست مشترک شورای معاونین اداره کل و روسای آموزش و پرورش سراسر هرمزگان تصریح کرد: این طرح نتیجه هفت ماه تلاش آموزش و پرورش در دولت بود که با نگاه ویژه دولت به ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش، در 27اسفندماه سال گذشته به تصویب رسید و دولت در گام اول 1350میلیارد تومان را به این امراختصاص داد. به گفته فانی:احکام معلمان دراجرای این طرح باید قبل از مهرماه در آستانه بازگشایی مدارس صادر شود تا با اجرای آن تلاش های دولت درجهت پاسخ به مطالبات فرهنگیان شریف عینی باشد. وی همچنین گفت: اگر چه این امر یک شروع خوبی است اما کافی نیست وباید تلاش کنیم آنچه شایسته این قشرشریف است محقق شود. وزیرآموزش و پرورش با اشاره به جزییات این طرح خاطرنشان کرد:براساس طرح رتبه‌بندی، معلمان بنابر مدرک تحصیلی‌، سابقه، سنوات خدمتی، تشویقات و دیگر معیارها و ملاک‌های در نظر گرفته شده در طبقه‌ بندی و تقسیم‌بندی واقعی قرار می‌گیرند که در حقیقت ارتقای منزلت و جایگاه معلمان را هدفگذاری شده است. وی درادامه با بیان اینکه سیاست تمرکز زدایی درآموزش و پرورش با قوت و قدرت درحال اجراست، بیان کرد: اگرچه هنوز کار جدی در این رابطه صورت نگرفته است وابتدای راه هستیم اما از آنجاییکه این مهم زمینه بروز خلاقیت ها و نوآوری ها را در مناطق ایجاد خواهد کرد و باعث پویایی نظام تعلیم و تربیت خواهد شد در شمار اولویت های وزارت آموزش و پرورش قراردارد. فانی همچنین ارتقای مدیریت آموزشگاهی را از دیگر سیاست‌های این وزارتخانه برشمرد و اظهار کرد: افزایش توانمندی، انگیزه و اختیارات مدیران مدارس از مزایای این طرح است که راه آورد آن نیز ارتقای مدیریت آموزشگاهی خواهد بود. وی با اشاره به نشست شورای اداری استان واعلام حمایت از روند توسعه زیرساخت های آموزش و پرورش بیان کرد: دراین نشست وزارت آموزش و پرورش متعهد شد به هر میزانی که از اعتبارات عمرانی استان به امر خطیر مدرسه سازی اختصاص یاید معادل ریالی آن را آموزش و پرورش مشارکت کند که این امر می تواند تحول خوبی را در توسعه زیر ساخت های آموزش و پرورش ایجاد کند. فانی در پایان سیاست از بوم تا بوم را درراستای تامین نیروی انسانی ماندگار از جمله برنامه های محوری وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد و گفت: این طرح زمینه کاهش مشکلات ناشی از نقل و انتقال معلمان را به دنبال دارد و باعث ثبات بیشتری در ساماندهی نیروی انسانی خصوصا در مناطق کمتر توسعه یافته خواهد شد.آفتاب
کد خبر: ۷۰۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۳۰

در انديشه حضرت علي(ع) هيچ خطري براي جامعه اسلامي، همچون خطر بر سر كار آمدن افراد فاقد اهليت يا كم‌صلاحيت نيست
کد خبر: ۷۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷

حسین پناهی به تعبیر خود او موجود عجیب و غریبی نیست. یک روستازاده حیران است که گذر از تضادهای ناگزیر و ناخواسته از او آدمی ساخته است که الاکلنگ وجودش در برخورد با مسائل به شکل اغراق آمیزی همیشه در نوسان فرازها و فرودها است
کد خبر: ۶۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۷

زندگی بدون دست و پا شاید برای خیلی از ما قابل تصور نباشد؛ اما این دختر ۲۵ ساله کلمبیایی که از بدو تولد از داشتن دست و پا محروم بوده است، اکنون یکی از بهترین مشاوران کشور خود یعنی کلمبیاست. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا   avayedena.com  «زولی سانگینو» ثابت کرده که معلولیت نمی‌تواند او را از پا دربیاورد و با همین معلولیتش توانسته به یک سخنران بزرگ تبدیل شود و درنتیجه الهام‌بخش کسانی شود که در برابر مشکلات زندگی کم آورده‌اند. زولی که در بوگوتای کلمبیا زندگی می‌کند، درباره خودش می‌گوید: «درست است که من دست و پا ندارم؛ اما نمی‌گذارم که این موضوع مانع زندگیم شود. من در شرایط سختی بزرگ شده و در مدرسه بارها اذیت شده‌ام. همکلاسی‌هایم مسخره‌ام می‌کردند و به من می‌گفتند فضایی! من زندگی سختی داشتم تا جایی که بارها به فکر خودکشی افتادم.» زولی درباره اینکه که چگونه از یک دختر ضعیف به یک انسان موفق رسیده می گوید: «خانواده و دوستانم من را به زندگی بازگرداندند و حالا من به دانش‌آموزان مدرسه تا صاحبان کسب‌وکار و حتی زندانیان هم مشاوره می‌دهم. با کودکانی که شبیه خودم مورد آزار و اذیت واقع می‌شوند یا دارای معلولیت هستند، صحبت می‌کنم تا به آن‌ها نشان بدهم که محدودیت ذهنی و فیزیکی نباید آن‌ها را متوقف کند. می‌خواهم به مردم نشان بدهم که شما می‌توانید هر کاری را انجام بدهید به شرط اینکه خودتان بخواهید و ذهنتان را روی آن متمرکز کنید.» زولی از همان بدو تولد با یک نقص بدنی به نام سندروم تترا آملیا متولد شد. این بیماری ژنتیکی نادر باعث می‌شود که دست و پاهای جنین داخل رحم مادر تشکیل نشود. زولی سه برادر و دو خواهر هم دارد؛ اما هیچ کدام از آن‌ها دچار این بیماری نشده‌اند. زولی تنها دو سال داشته که پدرش را هم از دست می‌دهد تا مشکلات این خانواده بیشتر شود. مدرسه رفتن هم برای زولی بسیار سخت بوده و همیشه از طرف دانش‌آموزان مدرسه مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفته؛ به همین خاطر بارها مجبور شده که مدرسه‌اش را عوض کند. زولی می‌گوید: «از ۶سالگی متوجه شدم که با بقیه هم سن‌وسال‌هایم متفاوت هستم و ناگهان فهمیدم که آن‌ها می‌توانند بدوند؛ اما من نمی‌توانم. بارها از مادرم پرسیدم که چرا من با بقیه فرق می‌کنم؟ اما او همیشه در جواب می‌گفت که تو با دیگران متفاوت نیستی. اما بچه ها در مدرسه اینگونه فکر نمی‌کردند. آن‌ها به من لقب فضایی دادند. خوراکی‌هایشان را به سمتم پرت می‌کردند و این برای من وحشتناک بود.» زولی یک بار هم در ۱۵ سالگی اقدام به خودکشی کرده است: «من آن زمان با این فکر می‌خوابیدم که زمانی که صبح از خواب بیدار می‌شوم به یک آدم دیگر تبدیل شده باشم. در مدرسه هیچ دوستی نداشتم و همه هم من را طرد کرده بودند و هیچ امیدی به ادامه زندگی نداشتم. تلاش‌های مادرم هم برای بالا بردن روحیه‌ام فایده‌ای نداشت؛ چون به شدت احساس حقارت می‌کردم. پس به طبقه چهارم ساختمان رفتم و تصمیم گرفتم که خودم را از بالا به پایین پرت کنم که خوشبختانه مادرم پیش از آنکه این کار را انجام دهم، مرا پیدا کرد و در حالی که به شدت ناراحت بود؛ مرا در آغوش گرفت و گفت: همه چیز درست می‌شود. او به من گفت که باید بدرخشم و به دیگران هم نشان بدهم که با همین معلولیت می‌توانم یک زندگی عادی شاد داشته باشم.» «گولرمینا» مادر زولی از همان آغاز زندگی با چالش‌های زیادی روبه‌رو بوده و بزرگ کردن ۶ فرزند که یکی از آن‌ها معلول است، آن هم بدون حضور همسر کار دشواری برای او بوده است؛ اما این مادر در شرایطی که کسی در مخارج زندگی و بزرگ کردن یک کودک معلول به او کمکی نمی‌کرده، همیشه سخت کار کرده است. زولی هم در نهایت مادر را سرمشق خود قرار می‌دهد تا بتواند روی پای خود بایستد: «اوایل برای حمل‌ونقل می‌بایست فردی مسئول جابه‌جا کردن من می‌شد؛ اما کم کم یاد گرفتم چگونه بایستم و خودم حرکت کنم. مادرم کارهای شخصی‌ام مثل مرتب کردن تخت، مسواک زدن و لباس پوشیدن را به من آموزش داد. او می‌خواست تمام کارهایی را که یک انسان سالم توانایی انجام آن را دارد، من هم انجام بدهم.» بعد از اتفاقی که در ۱۵ سالگی برای زولی افتاد، او تصمیم گرفت که با اعتمادبه‌نفس و کمک مادرش با زندگی مبارزه کند. در ۱۸سالگی به دانشگاه هنر رفت نقاشی خواند و از آن زمان بود که معروف شد و سخنرانی‌هایش شروع شد: «اولین باری که سخنرانی کردم در جمع ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده و والدین آن‌ها بود. پس از تمام شدن سخنرانیم همه تحت تاثیر قرار گرفتند و من را تشویق کردند.» زولی حالا یک نقاش هم شده و با دهانش نقاشی های زیبایی می‌کشد که با توجه به معلولیتش باور نکردنی به نظر می رسد اما او قلم را با دهانش می گیرد و با اعتماد به نفس کارش را ادامه می دهد.  او تا به حال هیچ کمکی از طرف دولت دریافت نکرده است و با اینکه برای رفتن به مسیرهای طولانی نیاز به ویلچر دارد، پول خریداری آن را ندارد.زولی دوست دارد روزی ازدواج کند و صاحب فرزند شود. رفتن به کشورهای خارجی و سخنرانی کردن در کشورهای دیگر، آرزوی بعدی زولی است. او می‌گوید: «من ثابت کرده‌ام که معلولیت نمی‌تواند مانعم بشود. من زمانی در زندگیم از همه چیز ناامید بودم و خودم را برای مرگ آماده کرده بودم؛ اما الان حالم خوب است و دوست دارم بقیه هم به این حال خوب برسند.»       مجله مهر
کد خبر: ۶۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۸

داشتن فالوئرهای هزارتایی آرزوهای هریک از کاربران اینستاگرام است که یک پسر چوپان و کشاورز شمالی توانسته با عکسهای بی نظیرش از روستا هزاران طرفدار داشته باشد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com  وقتی شبکه های اجتماعی سراز تلفن های همراه درآورد و لایک گرفتن و داشتن فالوئرهای هزارتایی تبدیل به یک پز اجتماعی شد و عده ای تصمیم گرفتند عکس خانه های لوکس و ماشین های میلیاردی خود را برای شهرت در این شبکه ها با مخاطبانشان به اشتراک بگذارند تا این دارندگی و برازندگی برایشان شأن و شخصیت مجازی دست و پا کند؛ یک جوان ساده روستایی تصمیم گرفت با دوربین معمولی تلفن همراهش از اتفاقات زندگی روستاییش عکس بگیرد و با مخاطبان مجازی خود به اشتراک بگذارد. به گزارش مهر، روایت های ساده «محمد قاسم ترابی» یا همان «سالارپولاد» اینستاگرام، پسر چوپان و کشاورز روستای گز شرقی استان گلستان آنقدر به مذاق کاربران این شبکه اجتماعی شیرین آمد که حالا محمد چندین برابر جمعیت روستایش دنبال کننده دارد. دنبال کننده هایی که هر روز به امید عکسهای محمد اینستاگرامشان را چک می کنند تا شاید بتوانند از دور در هوای پاک و سالم این روستا یک نفس عمیق بکشند. وقتی فهمیدیم محمد پایش به پایتخت باز شده بلافاصله سراغش را گرفتیم تا در اولین ساعات سی سالگی با او از اینستاگرام، روستا و از هواداران چندهزارتایی اش بپرسیم. سالارپولاد اسم سگ هایم بود داستان اینستاگرام و محمد تقریبا از دوسال پیش شروع شد. زمانی که برادر محمد یک گوشی برای محمد خرید و برایش اینستاگرام نصب کرد و به او گفت که می تواند عکسهایی را که او از مزرعه می گیرد در اینجا منتشر کند تا بقیه هم در دیدن آنها شریک او باشند. وقتی از محمد می پرسیم علت اسم «سالارپولاد» برای این صفحه چیست؟ می خندد و سرش را پایین می اندازد و ماجرای بامزه ای را برایمان تعریف می کند: « قبلا من یک جفت سگ داشتم که ۱۳ سال به من خدمت کردند. بعد هم پیر شدند و مردند. من هم گفتم حالا که این برنامه از من اسم می خواهد لازم نیست حتما اسم خودم را بگذارم. اسم این دو حیوان با وفا را می گذارم. به خاطر همین اسم این صفحه شد سالارپولاد.» همین کار عجیب محمد باعث شده حالا خیلی‌ها اشتباهی او را سالار صدا کنند و با خنده توضیح بدهد که اسمش «محمد» است. اما به ما می گوید که دیگر به این موضوع عادت کرده. چندباری هم خواسته اسم صفحه اش را عوض کند اما وقتی دیده صفحه اش به همین نام حسابی معروف شده، از این کار منصرف شده است. زندگی کردن در شهر را نمی فهمم محمد در اینستاگرام خودش را اینطور معرفی می کند: «یک دهاتی بی سواد کشاورز و چوپان شمالی» شاید این جمله خیلی فروتنانه به نظر برسد اما محمد واقعا آدم متواضعی است. این را می شود از تمام کامنت ها و حتی پستی که همسرش دور از چشم محمد گذاشته فهمید. محمد آنقدر متواضع و با احترام حرف می زند که یکی در میان جمله هایش را با «ببخشید» شروع می کند. برای همین وقتی می گوید شاید باور نکنید ولی به زور دیپلم گرفتم تعجب می کنیم: «به مدیر مدرسه گفتم اگر به من نمره ندهی گوسفندهایم را می آورم تا درختهای باغ‌تان را بخورند. او هم به من نمره داد!» وقتی از او درباره هم سن و سالهایش در روستا می پرسیم. با ناراحتی جواب می دهد که بیشترشان دوست دارند به شهر بروند نه اینکه در روستا کار تولیدی انجام دهند. محمد می گوید بیشتر پسرهای روستا هم در فضای مجازی فعالند اما سبک فعالیت هایشان با او فرق دارند. به قول خودش دنبال سلفی گرفتن هستند و انگار چیزهایی که برای محمد جذاب است برای آنها نیست. دوستان محمد به او می گویند که نیمچه استعدادی هم در عکاسی دارد: «بسیاری از کسانی که برایم کامنت می گذارند باورشان نمی شود که این عکس ها را با موبایل می گیرم. برادرم هم می گوید من برایت یک دوربین عکاسی حرفه ای می خرم تو همیشه عکس بگیر.» محمد استعداد و قلم خوبی دارد این را از شرح هایی که برای عکس هایش می نویسد می توان حس کرد. وقتی از او می پرسیم دوست داشت به جای باغداری و چوپانی در یک رسانه کار می کرد با قاطعیت جواب منفی می دهد: «نه اصلا من در این دو روزی که تهران آمدم دارم دیوانه می شوم. مدام می روم توی اینستاگرام و عکس های روستایم را نگاه می کنم. اصلا تعجب می کنم دوستانم می خواهند که آن همه زیبایی را رها کنند و به شهر بیایند. جایی که من زندگی می کنم. پشت سرم دریاست روبرویم جنگل. دو سمت دیگرم هم دشت و باغ و صحراست.» توریستی شدن روستا فرهنگ آن را به هم می ریزد محمد و اهالی روستایش اصرار دارند که سنت و فرهنگ روستایشان تغییر نکند به خاطر همین اصلا به غریبه ها زمین نمی فروشند و دوست ندارند روستایشان با اینکه بسیار زیباست، توریست پذیر شود. «فرهنگ روستا خیلی با شهر فرق دارد. مثلا در روستا یک تارموی خانومی بیرون باشد، آبروی تمام خاندانش می رود. اما در شهر اصلا اینطوری نیست. من تهران که آمدم مدام به پسر عمه ام می گفتم این خانم ها توریست هستند بقیه هم با خنده می گفتند بله توریست هستند. بیشتر که گذشت گفتم چقدر تهران توریست دارد. همه خندیدند گفتند توریست چیه اینا هم ایرانی هستند. اصلا باورم نمی شد. حالا فکر کنید از شهر با ماشین شاسی بلند و با صدای بلند موسیقی کسی بخواهد برای گذراندن تعطیلاتش وارد روستا شود. مردم روستا نمی توانند این تفاوت فرهنگ را بپذیرند. اگر هم این موضوع ادامه پیدا کند باعث تغییر فرهنگ روستا می شود که بسیار ناراحت کننده است. بزرگترین لذت روستا آرامش آن است که اگر بهم بخورد دیگر فایده ندارد همه اهالی می ترسند که روزی روستایشان شبیه شهر شود. یک بار یک آقایی گفت شبی چند میلیون می دهم فقط یکی دو شب در مزرعه ات بخوابیم اما پدرم اجازه نداد. ولی خب متاسفانه پول آخر کار خودش را می کند.» من در بین الوایفایین زندگی می کنم روز محمد از ساعت ۳:۳۰ دقیقه صبح که برای دوشیدن شیرگاوها به گاوداری می رود شروع می شود. علاوه بر دوشیدن شیر، محمد باید حواسش به علوفه و تمیز کردن آنجا هم باشد. حدود ساعت ۶:۳۰ به خانه می آید و صبحانه مختصری می خورد. بعد از آن دوباره شال و کلاه می کند و به سمت باغ می رود. سم پاشی، آبیاری، حرس کاری از کارهای باغ است که تا بعد از ظهر او را درگیر می کند. نزدیک غروب بازهم نوبت گاوهاست و او باید شیرشان را دوباره بدوشد و بعد به خانه بیاید. به خاطر همین برنامه است که می گوید عکسهایش را فقط شب ها می تواند منتشر کند و بیشتر از ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت نمی تواند برای اینستاگرامش وقت بگذارد و فقط عکس هایی را که در طول روز گرفته منتشر می کند و کامنت هایش را می خواند. گاهی هم سعی می کند مشکلات دیگران را مطرح کند. یکبار یک شماره کارت در اینستاگرامش گذاشت و از کاربران خواست که اگر می توانند به دوستی برای حل مشکل مردم در چابهار کمک کنند. دوست چابهاری ام گفت که چند میلیون پول جمع شد. خانه محمد اینترنت ندارد اما چون خانه اش بین خانه برادر و پسرعمویش قرار دارد به قول خودش «بین‌الوایفایین» است و از اینترنت این دو نفر استفاده کامل را می برد. اگر یکی از گاوها یا حیوانات مزرعه باردار باشد محمد دیگر خانه نمی آید و باید تا پایان زایمان آنجا بماند تا به دنیا آمدن حیوان کمک کند. او حالا برای خودش یک دامپزشک حسابی است آنقدر که وقتی اهالی ده از دامپزشک ها نا امید می شوند سراغ محمد می آیند که در زایمان به دادشان برسد. مثل آن دفعه ای که دامپزشک نتوانست گوساله را به دنیا بیاورد و محمد دست به کار شد و مادرو بچه را سالم تحویل داد! این برنامه کاری فشرده تمام دنیای اوست آنقدر که صبح عروسی اش به جای آنکه فکر حمام رفتن و کت و شلوار دامادی اش باشد توی گاوداری مشغول رسیدگی به گاوها بود تا مبادا مشکلی برایشان به وجود بیاید. وقتی به او می گوییم پس وضعش باید حتما خوب باشد، آه تلخی می کشد و برایمان از مشکلات تعریف می کند: «باور نمی کنید ولی ماهانه به خاطر گاوداری کلی خسارت می دهیم. شیر را لیتری هزارتومان می فروشیم آن وقت کیلویی ۱۴۰۰ علوفه می خریم. سال گذشته سرما شد و مرکبات یخ زد و محصولاتمان به یک سوم رسید. امسال آنقدر آفتاب و گرما بود که بازهم از محصولات کاسته شد. به خدا اگر گاوها را بفروشیم و پولش را بانک بگذاریم بیشتر سود می کنیم. ولی پدرم کاری به این حرفها ندارد و می گوید باید کارتولیدی کنیم که چهارنفر مشغول کار شوند و نان بخورند. اصلا از این پول ها خوشش نمی آید.» تا حالا سردرد نگرفتم! گوشی محمد چند وقت پیش توی شالیزار افتاد و سوخت به خاطر همین مجبور شد از گوشی موبایل همسرش استفاده کند. محمد چندماهی را پس اندازد کرد تا یک گوشی درست و حسابی برای خودش بخرد ولی یک اتفاق باعث شد او بی خیال خریدن گوشی شود و خودش را طور دیگری سورپرایز کند: «من یک ماده سگ دارم که اسمش «وندی» است. این سگ به من خیلی خدمت کرد، یک مزرعه را پاسبانی می دهد. هنگام زایمانش که شد هر ۴ توله ای که در شکمش داشت مرده به دنیا آمدند. این سگ حسابی افسرده شد، می رفت گوشه انبار می نشست و مثل یک انسان اشک می ریخت. چند روزی افسرده و بی حال بود. اصلا غذا نمی خورد و من خیلی ناراحت بودم. به دوستانم که می دانستم سگ زیاد دارند تماس گرفتم که فهمیدم یکی از آنها سگش ۸ توله به دنیا آورده که نمی تواند به همه آنها شیر بدهد. ۴تا از توله ها را به قیمت ۲ میلیون تومان برای وندی خریدم و آوردم. باورتان نمی شود. هر روز این توله ها را می لیسید و می بوسید. به آنها شیر می داد و هوایشان را حسابی داشت. بعد از چند روز این سگ حسابی سرپا شد و شد وندی سابق. آنقدر که از ذوق این سگ من خوشحال شدم اگر بهترین گوشی دنیا را هم می خریدم به این اندازه لذت نداشت.» دنیای محمد مثل محل زندگی اش به همین اندازه شیرین و زیبا هستند. وقتی می پرسیم که چه وقت هایی حالش خوب و چه وقت هایی حالش بد است محمد جوابی از جنس همان دنیای سبزش به ما می دهد: «وقت هایی که همسر یا دخترم مریض می شوند، حالم بد می شود. اما در کل من همیشه خوبم. همیشه سرحالم. من اصلا تابه حال سردرد نداشتم. اصلا نمی دانم چطوری است. همیشه می گویم دلم می خواهد یکبار حداقل تجربه اش کنم که بفهمم این سردرد که می گویند یعنی چه؟ اما خب تا حالا تجربه اش نکردم.» محمد روزی که میهمان ما می شود ۳۰ ساله شده است. وقتی می پرسیم دوست دارد چه هدیه ای بگیرد با خنده می گوید: «مردا که همیشه جوراب می گیرند» اما آرزوهای محمد هم مثل خودش ساده است. دوست دارد یک پراید دسته دوم یا یک وانت پیکان بخرد تا دیگر مشکل حمل و نقل نداشته باشد. مصاحبه که تمام می شود محمد یک قول مردانه به ما می دهد. قول می دهد هیچ وقت دلش نخواهد که در شهر زندگی کند و همیشه بکر و روستایی بماند.محمد! ما روی قولت حساب کرده ایم...
کد خبر: ۶۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۰۷

مسولان ما نبایدفراموش کندکه مردم ولی نعمت اندوآنها وظایفشان رادرقبال انقلاب انجام دادندوبرگردن انقلاب حق زیادی دارندهمچنان که درجنگ تحمیلی روستای قیام نزدیک به11شهیدداده و بیش از20جانباز و رزمنده های فراوان
کد خبر: ۶۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۵

مدیرکل آموزش وپرورش استان خبرداد:تا پایان مردادماه30مدرسه پیش ساخته بین شهرستان ومناطق استان توزیع می شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com مدیرکل آموزش وپرورش استان درنشست پروژه مهر گفت:این تعداد شامل مدارس یک ودو کلاسه است که از سوی مؤسسات خیریه برای کمک به امر مقدس مدرسه سازی تأمین شده است. به گزارش  روابط عمومی آموزش وپرورش استان،آقای زارع پور گفت: مدارس پیش ساخته درمناطق روستایی وعشایری وبرای کلاسهای درس کم جمعیت استفاده می شود. وی گفت:در صورت کاهش جمعیت دانش آموزی ویا تعطیل شدن مدرسه این فضاها به روستاهای دیگر انتقال می یابد. مدیرکل آموزش وپرورش استان گفت:هم اکنون179مدرسه در استان دارای مدارس پیش ساخته است.
کد خبر: ۶۸۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۲

سه پسر دانش‌آموز زمانی که در نمره امتحان تجدید شدند، دست به انتقامگیری عجیبی زدند. هفته گذشته مرد معلمی با حضور در پلیس فتای استان گلستان و اعلام شکایتی عنوان کرد تصاویر خصوصی وی سرقت شده و با دستکاری در فتوشاپ در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و چند وبلاگ که مدیران آن مشخص نیستند منتشر شده و مطالب دروغ و غیراخلاقی را به وی نسبت داده و همچنین شماره تلفن همراه وی را نیز کنار مطالب منتشر کرده‌اند. همین موضوع باعث شده افرادی مزاحمش شوند. همزمان با شکایت این معلم مرد، تحقیقات پلیس فتا برای شناسایی و بازداشت عاملان این حادثه آغاز شد تا این‌که دو روز پیش ماموران به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد یک پسر دبیرستانی در این کار نقش داشته است. با شناسایی و بازداشت این نوجوان او ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرده و مدعی شد شاکی را نمی‌شناسد و خطایی مرتکب نشده است. در ادامه تحقیقات زمانی که شاکی در مواجهه حضوری با متهم قرار گرفت او را شناخت و عنوان کرد وی از شاگردانش بوده که از درس وی تجدید شده است. پسرنوجوان زمانی که راز خود را فاش شده دید، اعتراف کرد و گفت: از چندی پیش به‌دلیل این که در درس این معلم نمره کمی گرفته بودیم من و دو نفر از همکلاسی‌هایم به‌دنبال انتقام بودیم. بنابراین یک روز با دیدن آقا معلم در مدرسه و جا ماندن گوشی تلفن همراهش بر روی میز از این فرصت استفاه کردیم و اطلاعات موجود در آن و تصاویر خصوصی‌اش را به گوشی‌ای که همراه داشتیم انتقال دادیم. بعد همراه 2 دوستم تصاویر خصوصی آقا معلم را با دستکاری در فتوشاپ در فضای مجازی، سایت‌های اینترنتی و تعدادی وبلاگ با مدیریت نامعلوم منتشر کردیم. سرهنگ حبیب‌الله رجبلی، رئیس پلیس فتای استان گلستان دراین باره گفت: با اعتراف متهم، دو همدست نوجوان وی هم تحت تعقیب پلیس قرار گرفته و دستگیر شدند. برای این سه نوجوان قرار قانونی صادر شد.
کد خبر: ۶۸۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۱

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت: خانواده شهدا، جانبازان بالای 25 درصد و آزادگان فرهنگی شاغل، بازنشسته و متوفای استان برای نام نویسی فرزندان خود در موضوع ماده 48 استخدام به اداره های آموزش و پرورش مراجعه کنند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com اردشیر یاری روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ماد ه ۴۸ الحاق مواد ی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی د ولت است که مقرر می د ارد تمام وزارتخانه ها، موسسه ها و شرکت های د ولتی و سازمان ها و شرکت هایی که به نحوی از بود جه عمومی د ولت استفاد ه می کنند مکلفند یکی از فرزند ان کارکنان شهید ، جانباز 25 د رصد و بالاتر و آزاد ه اعم از شاغل، بازنشسته، متوفی و یا از کار افتاد ه را که دارای شرایط عمومی استخد ام هستند علاوه بر سهمیه استخد امی ایثارگران د ر همان د ستگاه اجرایی استخد ام کنند. وی بیان کرد: این قانون شامل افرادی است که تاکنون موفق به نام نویسی یکی از فرزندان خود برای استخدام بر اساس ماده 48 نشده اند. یاری اظهار کرد: مشمولان این قانون در کهگیلویه و بویراحمد تا روز سه شنبه 16 تیر 94 فرصت دارند به امور اداری اداره های آموزش و پرورش استان مراجعه کنند. وی عنوان کرد: نام نویسی افراد دارای شرایط در کهگیلویه و بویراحمد از طریق سایت اینترنتی به نشانی www.pdm.medu.ir تا 19 تیر سال جاری ادامه دارد. حدود پنج هزار معلم آقا و خانم در کهگیلویه و بویراحمد کار تدریس به بیش از 140 هزار دانش آموز پسر و دختر مقاطع تحصیلی ابتدایی و متوسطه اول و دوم این استان را در دو هزار و 700 مدرسه بر عهده دارند.
کد خبر: ۶۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۵

تاریخ ثابت کرده اگر مملکتی به دوره ابتدائی توجه خاص داشته در تعالی و ترقی آن جامعه تردید نیست و بالعکس...
کد خبر: ۶۷۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷

رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد : تجمیع مدارس کم جمعیت استان با توجه به کمبود اعتبارات، امکانات و نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش ضروری است و اقدامی ارزشمند به شمار می رود
کد خبر: ۶۷۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۷

چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم.سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)،به گزارش نکته،  امام خمینی (ره) در آستانه سالگرد بسیج مستضعفین سال67 در آخرین پیام خود به بسیجی‌ها فرمودند: «تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالی بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامی ایران ارزانی شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصا جنگ، بودند نهادها و گروه‌های فراوانی که با ایثار و خلوص و فداکاری و شهادت طلبی، کشور و انقلاب را بیمه کردند. ولی حقیقتا اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پرثمری است که شکوفه‌های آن بوی بهار وصل و طراوات یقین حدیث عشق می‌دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته‌های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را که همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند. من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می‌خورم و از خدا می‌خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام. من مجددا به همه ملت بزرگوار ایران و مسئولین عرض می‌کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصا آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا و شوروی کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - موج می‌زند باید برای شکستن، امواج توفان‌ها و فتنه‌ها و جلوگیری از سیل آفت‌ها به سلاح پولادین صبر و ایمان مسلح شویم. ملتی که در خط اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - و مخالف با استکبار و پول پرستی و تحجرگرایی و مقدس نمایی است، باید همه افرادش بسیجی باشند و فنون نظامی و دفاعی لازم را بدانند، چرا که در هنگامه خطر ملتی سربلند و جاوید است که اکثریت آن آمادگی لازم رزمی را داشته باشد. خلاصه کلام، اگر بر کشوری ندای دلنشین تفکر بسیجی طنین اندازد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه باشیم. بسیج باید مثل گذشته و باقدرت و اطمینان خاطر به کار خود ادامه دهد. امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند، فرزندان بسیجی ام در این مراکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر ((نه شرقی و نه غربی)) باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی آمریکا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می‌پذیرد. و مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چارچوب‌های اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هسته‌های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می‌توان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاری‌های شماست مسئولین تنها با پشتوانه شماست که می‌توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی می‌شود به زندگی مسالمت آمیز توام با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه‌ها موجب می‌شود که ریشه ضدانقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد. من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می‌بوسم و می‌دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تاکید می‌کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصا از فرماندهان عزیز آن تشکر می‌کنم و از دعای خیر برای این فرزندان با وفای اسلام غفلت نخواهم نمود. خداوند شهدای عزیز و گمنام بسیج را که به نعمت همجواری اهل بیت - علیهم السلام - متنعم و جانبازان عزیز را شفا و اسرا و مفقودین عزیز را سالم به وطنشان بازگرداند و هر روز بر عظمت و شوکت این نهاد مقدس و مردمی که پیروان اسلام عزیز و حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفدا هستند بیفزاید»والسلام علیکم و رحمه الله روح الله الموسوی
کد خبر: ۶۶۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۳

رئیس جمهور : ما با حمایت تمام مردم هم در داخل کشور غنی‌سازی می‌کنیم و هم چرخ اقتصاد را به حرکت در می‌آوریم. به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی ظهر امروز در جمع مردم بجنورد با اشاره به اینکه 24 خرداد روز سرافرازی و خوشحالی ملت ایران است گفت: امروز دو سال از رای مردم به اعتدال و میانه روی می‌گذرد چشم‌انداز دولت هم امید است و برنامه‌اش تدبیر و روشش همواره اعتدال خواهد بود. رئیس جمهور در ادامه افزود: شما ملت ایران نشان دادید عاشق نظام جمهوری اسلامی‌ و مردم سالاری‌ دینی‌ بوده و انتخاب خود را با صندوق رای به جهانیان نشان داده‌اید. ملت ما در 24 خرداد اعلام کرد ما مسیری را انتخاب می‌کنیم که در آن همه اقوام و مذاهب در کنار یکدیگر باشند. تا ایران به هدف خود یعنی توسعه و پیشرفت دست یابد. ما در خرداد دو سال پیش به همه اعلام کردیم در این سرزمین به فرهنگ و سلایق یکدیگر احترام گذاشته و آستانه تحمل خود را بالا می‌بریم و هر حزب‌،جناح‌، قومیت‌، لهجه و گویش در پی یک هدف یعنی پیشرفت ایران عزیز‌ است. روحانی با بیان اینکه ما می‌خواهیم از رقبا‌، همسایگان و دیگر کشورهای در حال توسعه پیشی‌بگیریم گفت: ما برای دستیابی به این هدف متحد بوده، اختلافات را کنار بگذاریم و به یکدیگر کمک کنیم تا رونق اقتصادی آغاز شود. شما می‌دانید روزی که دولت کار خود را آغاز کرد از رشد و رونق اقتصادی خبری نبود‌ و آمارهای اقتصادی نشان می‌داد که در سال 91 نزدیک به منفی 7 درصد رشد داشتیم و این آمار یعنی رکود عمیق حتی در سال 92 هم رشد ما منفی بود. شما می‌دانید در شرایط رکود روز به روز از تولید کاسته شده و به بیگانگان بیشتر وابسته می‌شویم. اگر تولید کاسته شود حتی برای نان شب هم باید گندم وارد کنیم. وی در ادامه با اشاره به اینکه در سال 92 میلیون‌ها تن گندم وارد کردیم خاطر نشان کرد: در سال 93 دو یا سه میلیون تن گندم کمتر وارد کردیم و امسال هم گندم کمتری وارد خواهیم کرد.وابستگی نیازمندی‌های کشاورزی ما به بیگانه کاهش پیدا کرده و ما روی پای خود ایستاده‌ایم. ما هشت میلیارد دلار مواد غذایی کمتری وارد کردیم. افزایش روز به روز تراکتورها ‌،کمباین‌ها و ماشین‌های راهسازی و کشاورزی نشان می‌دهد ما در مسیر تولید رشد و توسعه قرار گرفته‌ایم. اما بزرگترین مشکل اجتماعی ما بیکاری است. چرا ایران با این همه منابع طبیعی و سرمایه انسانی باید با این مشکل مواجه شود. روحانی تاکید کرد: ما باید حرکتی از نو آغاز کنیم. ما می‌توانیم و قادر هستیم کشور را در مسیر توسعه قرار دهیم. دیگران آمدند در مسیر مسابقه بر پای ملت ایران زنجیر نابجای تحریم انداختند اما ما نمی‌گذاریم زنجیر ادامه پیدا کند. ما با کمک ملت به جلو حرکت کرده و با یگانگی،وحدت،انسجام ملی‌ و با حمایت رهبری‌ و اتکال به خداوند و توجهات امام هشتم پیش می‌رویم. دولت، ملت و رهبری تنها نیستند بلکه ما یک ملت منسجم و یکپارچه داریم. ما نمی گذاریم بیگانه ظلم و جنایت تحریم را ادامه دهد. ما نمی‌گذاریم حقوق ملت پایمال شود. ما نمی‌گذاریم مواد خوراکی مردم گرانتر به دست مردم برسد. رئیس جمهور خطاب به مردم کشورمان گفت: به خاطر تحریم‌ها هرجنسی که از خارج به دست شما می‌رسد حداقل 10 تا 15 درصد گرانتر است. یعنی این پول از جیب شما داده شده است. آنها که می‌گویند تحریم مهم نیست‌، گویی از جیب مردم بی‌خبر هستند. آنهایی که می‌گویند ما در برابر بیگانگان نباید حرف بزنیم و مذاکره کنیم گویی از زندگی مردم بی‌خبرند. اما ما با هدایت‌های رهبری و حمایت مردم هم در داخل کشور غنی‌سازی می‌کنیم هم چرخ اقتصاد را به حرکت در می‌آوریم. به گزارش ایسنا‌، روحانی در جمع مردم خراسان شمالی با بیان اینکه در طول 22 ماه گذشته صدها هزار هکتار زمین کشاورزی تحت آبیاری مدرن قرار گرفته است‌، گفت: در استان خراسان شمالی‌، برای مدرن کردن آبیاری کشاورزی 60 میلیارد تومان هزینه می‌شود. ما نمی‌گذاریم با فشار دشمن قامت رشید ملت ایران‌ ذره‌ای خم شود. وی همچنین با بیان اینکه تحول بزرگ در بخش سلامت در 22 ماه گذشته ایجاد شده است‌، اظهار کرد: در طول یک سال گذشته بیش از سه هزار و 900 پزشک متخصص به مناطق محروم اعزام شده و این پزشکان 24 ساعته در این مناطق حضور دارند. ما هزاران خانه بهداشت ساخته و تجهیز کرده‌ایم و نزدیک به یازده میلیون نفر در حاشیه شهرها تحت پوشش خبری قرار دادیم. 9 میلیون و 200 هزار نفر هم تحت پوشش بیمه درمانی و 11 میلیون نفر هم تحت پوشش حمایت امنیت‌های غذایی قرار گرفته‌اند. رئیس دولت تدبیر و امید گفت: این دولت ننشسته‌ است تا دیگران در مذاکرات هسته‌ای در برابر حرف حق ما تسلیم شوند یا تسلیم نشوند و تحریم‌ها برطرف شود یا نشود؛ ما از روز اول و در شرایط تحریم برای رفاه مردم قدم برداشته‌ایم ما در شرایط تحریم به فکر دریاچه‌های خشک شده ‌، رودخانه‌های بزرگ‌، تالاب‌ها و هامون‌ها‌، فاضلاب‌ها‌، اصلاح کیفیت بنزین و گازوئیل و آغاز پروژه قطار سریع و سیر افتاده‌ایم. ما از تحریم نمی‌ترسیم ولی با آن مبارزه می‌کنیم. ما با کمک مردم در سازمان ملل و شورای امنیت یعنی همان جاها که تحریم‌های ظالمان علیه ما وصل شد رفته و همان جا تحریم‌ها را لغو می‌کنیم. ما در تهران نمی‌نشینیم و شعار دهیم. روحانی با بیان اینکه ما ملتی می‌خواهیم که به ارزش‌های اسلامی ایمانی و اخلاق احترام می‌گذارد‌، افزود: ما همچنین ملتی شاد و مردمی زنده می‌خواهیم. در این استادیوم ورزشی وقتی نام امام هشتم برده می‌شود روحتان پرواز می‌کند و احساسات خود را نشان می‌دهید و اینجا سراسر معنویت و اخلاق می‌شود. همینجا اگر قطعه موسیقی نواخته شود و شما شاد شوید اشکالی دارد؟ مگر ما با شادی مردم مخالفیم. ما در روزش خوشحالی می‌کنیم و به روزش هم اشک می‌ریزیم ما در 19 و 21 رمضان اشک می‌ریزیم و 15 رمضان شادی می‌کنیم. ما ملتی رشید و شاد می‌خواهیم. موسیقی ‌، ادب‌، فرهنگ و شعر از سرزمین ایران و خراسان شمالی‌ به کل آسیای مرکزی‌، قفقاز و سایر مناطق رسوخ کرده است. رئیس جمهور تاکید کرد: ما هم شادی ملت را می‌خواهیم و هم اشتغال ملت را می‌خواهیم هم رونق اقتصادی را می‌خواهیم و هم سانتریفیوژ را می‌خواهیم. ما همه آنچه حق ملت است را می‌خواهیم. به گزارش ایسنا،‌ رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود‌، با اشاره به پروژه‌های تصویب شده در دولت برای استان خراسان شمالی گفت: بزرگراه بجنورد به جنگل گلستان به مسافت 250 کیلومتر و 200 میلیارد تومان اعتبار به تصویب رسیده که در سال 94 ‌، 95 و 96 اجرایی و عملیاتی می‌شود همچنین تا پایان سال 95 ‌، 660 کیلومتر از راه‌های روستایی استان خراسان شمالی با اعتبار 100 میلیارد تومان اصلاح می‌شود. همچنین راه آهن بجنورد‌- اسفراین در دستور کار است و قرار است این راه‌آهن از اسفراین به جوین و از آن طریق به راه آهن سراسری متصل شود.این طرح هزار میلیارد تومان اعتبار می‌خواهد و ما برای اجرای این طرح 300 میلیارد دلار وام از صندوق توسعه ملی درخواست داده‌ایم. این پروژه در این دولت آغاز شده و قسمت اعظمش نیز در دولت یازدهم اجرایی می‌شود. روحانی با بیان اینکه در سال 94 و 95 ‌، 13 نقطه حادثه خیز استان خراسان شمالی‌، با اعتبار 17 میلیارد تومان اصلاح می‌شود. گفت: فرودگاه بجنورد نیز در سال جاری با اعتبار 30 میلیارد تومان تکمیل می‌شود.همچنین یک بیمارستان 200 تخت خوابی در بجنورد ‌، 28 تخت خوابی در شیروان و 64 تخت خوابی در جاجرم و گرمه ایجاد می‌شود و به 75 روستای این استان گاز رسانی خواهد شد. وی با بیان اینکه 80 مدرسه در این استان در سال 94 و 95 نوسازی می‌شود،‌ گفت: طرح آب‌رسانی در این استان با 35 میلیارد تومان اعتبار و اوایل سال 95 تکمیل می‌شود و سد سونبار نیز تکمیل شده و در شهر شیروان هم طرح آبرسانی با هزینه 9 میلیارد تومان اجرا می‌شود. 12 مجتمع آبرسانی روستایی و 17 طرح فاضلاب هم اجرا می‌شود. رئیس جمهور تاکید کرد: ساخت یک واحد جدید پتروشیمی با اعتبار 700 میلیون دلار از طریق تامین اجتماعی آغاز می‌شود. همچنین پست برق جاجرم و بجنورد تکمیل شده و دانشکده علوم بجنورد نیز تکمیل می‌شود.همچنین ورزشگاه‌های استان نیز تکمیل شده و تسهیلات بانکی برای هتل‌ها در نظر گرفته می‌شود. رئیس جمهور خاطر نشان کرد: برای تکمیل طرح‌های استان ما از صندوق پستی ملی وام گرفته‌ایم که سود این تسهیلات برای طرح‌های کشاورزی 10 درصد و برای حوزه صنعت 12 درصد است. این تسهیلات فرصت مناسبی را در اختیار کارآفرینان قرار می‌دهد. روحانی در پایان گفت: 25 طرح و پروژه در استان خراسان شمالی در سال 94 و 95 اجرایی و عملیاتی خواهد شد.
کد خبر: ۶۶۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۴

 سرنوشت دین و مذهب باراک اوباما با وجود رو به پایان بودن دوره ریاست جمهوری او، برای جهان همچنان مبهم است؛ ولی یک کارشناس عرب بدون نیاز به ذکر دلیل منطقی کشف کرد که اوباما به خاطر مذاکره با ایران حتما شیعه است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، روزنامه آمریکایی واشنگتن پست روز دوشنبه به نقل از یک نماینده سابق مجلس عراق نوشت که باراک  اوباما به دلیل متمایل شدن به سمت ایران، شیعه است. به نوشته این روزنامه آمریکایی ، " طه الهیبی " نماینده سابق مجلس عراق می گوید که رئیس جمهوری آمریکا به علت اصل و نسب شیعی اش با جمهوری اسلامی ایران مذاکره می کند. اللهیبی در ویدیوئی که روز یکشنبه این هفته در یوتیوب منتشر شد ، ابراز عقیده کرد که اوباما با ایرانِ شیعه مذهب بسیار مذاکره و همکاری می کند؛ زیرا اصل و نسب اوباما از طرف پدرش به شیعه برمی گردد. این سیاستمدارعراقی گفت : اسم کامل رئیس جمهوری کنونی آمریکا باراک حسین اوباما و نام پدرش حسین است که همان اسم نوۀ شهید پیامبر اسلام (ص) است. واشنگتن پست در گزارش خود می نویسد: درسال 2008 هنگام نامزدی اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری شایعاتی درباره مسلمان بودن وی منتشر و گفته شد که وی در یک مدرسه اسلامی در اندونزی تحصیل کرده و مادرش که برای کار به این کشور مسافرت کرده بود، با یک مسلمان اندونزیائی ازدواج کرد. به نوشته این روزنامه آمریکائی ؛ نظرسنجی سال 2014 نشان می دهد که 50 درصد جمهوریخواهان معتقد به مسلمان بودن اوباما هستند. در این گزارش آمده است : تلاش باراک اوباما برای توافق با ایران درباره برنامه هسته ای تهران شاید حاکی از شیعه بودن اوباما باشد. واشنگتن پست نوشت : اللهیبی قبلاً نیز  گفته بود که سوریه با کمک ایران داعش را تشکیل داده است و آمریکا توانست به لایه های درونی این گروه مسلح نفوذ کند ولی اظهارات اللهیبی طرفدار ندارد و کاربران عراقی شبکه های اجتماعی به تمسخر این نماینده سابق مجلس خود می پردازند. روزنامه آمریکایی به نقل از یک نویسنده سوریِ مقیم لندن به نام محیی الدین اللاذقانی نیز نوشت : اوباما به علت اصل و نسب شیعه اش توجه و اهتمام ویژه ای به ایران نشان می دهد و می خواهد که ایران پیروز میدان باشد و سوریه و دیگر کشورهای عربی نابود شوند. اوباما درجریان تبلیغات دوره اول ریاست جمهوری خود در سال 2008 در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر اینکه وی مسلمان بودن خود را مخفی نگه داشته است گفته بود که " مسلمان نیستم و از دین مسیح پیروی می کنم.
کد خبر: ۶۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۹

در دستورالعمل ثبت‌نام دانش آموزان که به سراسر کشور ابلاغ شده، آمده است:‌ دریافت شهریه و هرگونه کمک هزینه تحصیلی و نیز اخذ تعهد مالی به استثنای وجوه مربوط به بیمه، استعلام از ثبت احوال و کتب درسی هنگام ثبت نام در مدارس دولتی در فصل ثبت نام ممنوع است
کد خبر: ۶۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۵

استاندار کهگیلویه و بویراحمد : مدیران حرکت‌های خود را به نفع شخص خاصی تنظیم نکنند و از حرکت به نفع اشخاص و جناح‌های سیاسی
کد خبر: ۶۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۲