یک مدیر خوب باید سلیقه ی شخصی، گرایش سیاسی وعلاقه ی خود به افراد و طرز تفکرهای مختلف را فدای اهداف سازمان بنماید
کد خبر: ۶۵۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۸
متن زیر، گزارش تکاندهنده «فایننشال تایمز» درباره رنجهای آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکاندهنده «فایننشال تایمز» درباره رنجهای آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.
از حمله نظامی جان سالم بهدر برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروههای مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد.
این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سهسال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیبرسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه بهخاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشالتایمز نمیتواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان میگذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبهرو هستند.
یازدههزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانهای از پایان جنگی که چهارسال از شروع آن میگذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویتهای فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی میشود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقتفرسا میشود.
فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بینالمللی راهاندازی شده، امید زیادی بستهاند. کمیته نجات در سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانوادههای آلمانی که با خطر نازیها روبهرو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار میکند و پس از طوفانها و سونامیها به مردم کمکرسانی میکند یا درمانگاههای بهداشت و سلامت دائمی میسازد.
در سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمکرسانی کرد.
با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروههای امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش میشوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد میگوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شبها در اردوگاهها صدای گریه زنان را میشنوید و مردانی که زنان خود را کتک میزنند. نیمی از آن زنان زیر 14 سال سن دارند.
با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست میدهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت میکردند، اکنون خود زخم خوردهاند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار میدهند و اینقدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت میکنند، یکی از امدادگران میگوید که در این شرایط امکان اینکه دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیدهای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی اینکه بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستانها دچار سیل میشوند و تابستانها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک میکنند، وجود دارد.
مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، میگوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی تواناییمان میکند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست میداد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم.
تلاشهای کمیته نجات
کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاههای پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامهای است که این خیریه بهعنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا میکند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد.
این کمیته که سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوهبر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاههایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقیها از دست نیروهای داعش میگریزند، کمکهای انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آوردهاند، کمک میکند.
یافتن راهحلهای درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاهها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروههای رادیکال افراطی هستند. جابهجایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی میشود که میتواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی بهوجود آورد اما همانگونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیقتر میشود، بودجه خیریهها کاهش مییابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش میدهد.
دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات میگوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند.
جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگجهانیدوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را بهخود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند.
سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه میگوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاهها در سوریه بسیار چالشبرانگیز است زیرا جادهها، نقطههای ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروههای مسلح مختلف دستبهدست میشوند. قانعکردن خانوادههای محافظهکار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کردهاند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن میکنند و از کمک و مشاوره بهره میگیرند.
کمیته «گروههای سیار» را به اردوگاههای بیشتری میفرستد ولی این تلاش مانند قطرهای در دل اقیانوس است. سوریهای مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساختهاند که برخی دهها هزار ساکن دارند.
کمیته نجات میگوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامههای مربوط به جوانان در اردوگاهها بهطور ناخواسته دختران را از برنامهها حذف کردهاند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند.
آمار ناامیدکننده
برنامه زنان کمیته نجات بهطور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یکسال کار کرده است اما حتی داستانهای موفق نیز به دلیل مسائل تازهای که گزارش میشود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخمهای روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد.
در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیبرسانی وجود ندارد، مادر فاطمه میگوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام میکنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفتهاند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معدهاش را شستوشو دادند. دختر دیگری را میشناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانوادهاش سهبار او را شوهر دادهاند. این دختر سعی کرد فرار کند.
متوقف کردن همه ازدواجهای اجباری و زودهنگام امکانپذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوریها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر میماندند. اکنون مدرسهای نیست و درحالیکه بحران طولانیتر میشود، خانوادهها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم میپردازند، وسوسه میشوند.
هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره میکند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشالتایمز در ترکیه از مرز عبور میکند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمیکنیم.
هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمیتواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان میچرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک میکنیم، خبری میشنویم. برخی زنان بدون اینکه آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیجفارس ازدواج میکنند و نمیدانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته میشود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار میشوند.»
هبا میگوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را بهویژه در میان پسرانی که طی درگیریها به بلوغ میرسند، تحتتأثیر قرار میدهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش میشود. رهیافتن به این محیطها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتیتر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.»
در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناههای مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. بهجای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژیهای مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش میدهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری بهنام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راههای نه گفتن» را با صدای بلند میگویند تا منال روی بورد بنویسد.
دختران جملات را با هم تمرین میکنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد میکند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمیدهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند.
هبا میگوید: «ما با چیزهای کوچک شروع میکنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه میتوانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهمتری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت میکنند، اعتماد به نفسشان سریعا افزایش مییابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم میکنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی میکنند. بهعنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کردهاند، به مادران جوانتر میگویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.»
کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آنجا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمکخرج باشند.
مادر فاطمه یاد میگیرد که قبل از اینکه دختر جوانترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او میگوید: «فکر میکردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا میترسیدم... حالا جواب شوهرم را میدهم، آخرینبار که میخواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.»
او لبخند میزند و با ناباوری میگوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷
مسئولان استانی و شهرستانی بارها وعده ایجاد راه ارتباطی را به مردم روستای چلی دادهاند و هماکنون مردم این روستا چشمانتظار تحقق وعدههای مسئولان خود هستند
کد خبر: ۶۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
مشاور وزیر آموزش و پرورش گفت: فکر و تجربه پیشکسوتان در حل معضلات و مشکلات آموزش و پرورش بسیار موثر است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: سید رحیم میرشاهولد ظهر امروز در دومین همایش پیشکسوتان و چهرههای ماندگار فرهنگی آموزش و پرورش استان همدان، اظهار داشت: در کشورهای توسعه یافته بحث استفاده از تجربه و خرد افراد بازنشسته و بهرهگیری از تجربیات آنان مسئله مهمی است.
مشاور وزیر آموزش و پرورش و مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش گفت: تجربیات بازنشستگان آسان،کم قیمت و به سادگی به دست نیامده است که به سادگی فراموش شود زیرا یک حرکت فیزیکی نبوده و یک حرکت معنوی و درونی است که باید از آنان به خوبی استفاده شود.
وی تصریح کرد: متاسفانه در نظام اداری کشور سازگارهای اندکی وجود دارد که بتوان از نیروهای بازنشسته استفاده کرد.
میرشاهولد در پاسخ به سوالی که آیا کاری که آموزش و پرورش صورت میگیرد استانداردهای لازم برای حیات نسل نو را در بر دارد، گفت: متاسفانه آنچه در تعلیم و تربیت کشور رخ میدهد ناراضی کننده است.
مشاور وزیر آموزش و پرورش با اشاره به نقش موثر پیشکسوتان و بازنشستگان فرهنگی، گفت: فکر و تجربه پیشکسوتان در حل معضلات و مشکلات آموزش و پرورش بسیار موثر است.
وی با انتقاد از نقش مدارس در جامعه کنونی عنوان کرد: مدرسههای ما محلی برای تربیت دانش آموزان برای ورود به دانشگاهها شده است و دانشآموزان با مسائل تربیتی و اخلاقی کمتر آشنا میشوند.
مشاور وزیر آموزش و پرورش افزود: مشکل دیگر نظام آموزش و پرورش ما این است که در مدارس مغز ورزی صورت نمیپذیرد به طوری که دانشآموزان قدرت حل مسئله را در خود تقویت نمیکنند در صورتی که باید به فرزندان اجازه نقد و بازگو کردن ایدهها داده شود.
وی بیان کرد: نبود دلورزی مشکل دیگری است که در مدارس ما وجود دارد که معلمان و مسئولان مدارس باید مهرورزی را به فرزندان آموزش دهند، زیرا خوب فکر کردن باعث خوب عمل کردن میشود.
به گزارش جهان، در پایان این همایش برخی از پیشکسوتان با اهدای لوح تقدیر و هدیه تقدیر به عمل امد.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۶۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۲
نماینده مردم دشتی و تنگستان در مجلس شورای اسلامی گفت: در مجلس پیشنهاد دادهایم که باید یکی از فرزندان فرهنگیان در آموزش وپرورش استخدام شود.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرگزاری فارس ازدشتی، حجتالاسلام سید محمدمهدی پورفاطمی صبح امروز در آیین گردهمایی فرهنگیان شهرستان دشتی اظهار داشت: روز معلم روز شکوفایی نظام جمهوری اسلامی است و اگر قدر معلم دانسته شود کشور بر اساس منطق و توسعه پیش میرود.نماینده مردم دشتی و تنگستان در مجلس شورای اسلامی افزود: منابع غنی یک کشور منابع انسانی است و اگر منابع غنی انسانی را توسعه دهیم کشوری پیشرفت میکنیم.
وی ادامه داد: معلم وقتی با آرامش میتواند زندگی کند که دولت حقوق او را رعایت کند و در مجلس نامهای برای مطالبات معلمین نوشتهایم و از وزیر خواستهایم حقوق معلمین بر اساس حقوق نفت و پتروشیمی مقایسه شود.پورفاطمی اضافه کرد: نباید حقوق معلمان با مشاغل پایین مقایسه شود و غیر از حقوق باید شان و منزلت فرهنگیان نیز حفظ شود و معلمان دارای کارت ویژه جهت ایاب و ذهاب،مسکن و درمان باشند.نماینده مردم دشتی و تنگستان در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: دولت تدبیر و امید حقوق مغفول بازنشستگان و مطالبات آنها را پرداخت کرد و حقوق و مطالبات فرهنگیان شاغل نیز باید پرداخت شود و این زمانی محقق میشود که مشکلات یکی پس از دیگری حل شود و در مجلس پیشنهاد دادهایم که باید یک فرزند فرهنگی در آموزش و پرورش استخدام شود.پورفاطمی گفت: با پیگیری و تلاش فرماندار دشتی معادل بودجه استانی بودجه ملی را به شهرستان تزریق کردیم و در شهرستانهای دشتی و تنگستان تمام بودجه مصوب تخصیص پیدا کرد که این کار در دولت گذشته تنها 40 درصد محقق میشد.وی یادآور شد: در بخش شنبه و طسوج پس از آن حادثه تلخ زلزله، بیشترین ساخت وساز انجام شد و به اتفاق فرماندار بخشی از اعتبار دیوار کشی را گرفتیم و پیگیر مطالبات بقیه آن هستیم.پورفاطمی افزود: احداث اسکله لاور، سد خاییز، جادههای خورموج تا لاور، ورودی خورموج، خورموج به مل گل و اختصاص هفت میلیارد و 200 میلیون تومان از دیگر مصوبات دولت و اعتبار ملی در منطقه بوده است.مدیر آموزش وپرورش دشتی نیز گفت: با همدلی و خرد جمعی موفقیتهای زیادی در زمینه آموزش و پرورش میتوانیم کسب کنیم.احمد طیبیان مجرد افزود: در بحث کنکور دانشآموزی با کمک مسئولان توانستهایم کارهای خوبی انجام دهیم و امیدواریم به نتیجه خوبی دست پیدا کنیم.وی ادامه داد: از فرماندار برای مساعدت و نگاه ویژه به آموزش وپرورش تشکر میکنم و 900 میلیون تومان برای تعمیر و تجهیز و هوشمندسازی در سال گذشته به آموزش و پرورش اختصاص یافت.در ادامه از خانواده دو نفر از خیرین مدرسه ساز خواجهپور و حسینپور و 15 تن از معلمان نمونه شهرستان دشتی تجلیل شد.
کد خبر: ۶۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۷
نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی در پیام هایی جداگانه فرا رسیدن روز معلم را تبریک گفتند
کد خبر: ۶۳۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۴
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفت:اگر امروز خواهر حزباللهی ما اصلاحطلبان را ضد ولایت فقیه معرفی میکند برای عملکرد ضعیفی است که ما داشتیم
کد خبر: ۶۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۱
مادر شيوا به همسايهاش گفته كه دخترش چند روز قبل از حادثه، تصويري از خودكشي دختري دانشجو در «واتسآپ» ديده بود كه از پلي آويزان شده بود
کد خبر: ۶۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷
استاندارها مارا نمی بینند مدیران کل توجه نمی کنند معاون رئیس جمهور به استان می آید و نه تنها ره آوردی ندارد بلکه افتخار دیدار با مردم شهرستانمان را هم نمی دهد
کد خبر: ۶۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
عنایت بفرمایید از برگه هایی که برای استخدام وزارتخانههایتان در آنها سوال طرح میکنید به ما هم بدهید تا نامه ای در آنها بنویسیم برای خدایمان/آقای رئیس جمهور آیا تا به حال بی پول به مدرسه رفته اید؟؟؟آیا تا به حال شرمندهی فرزندانت شدی؟؟؟آیا تا به حال نان خشک در آب زده ای و بخوری؟؟؟
کد خبر: ۶۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
علیرضای 11 ساله پسربچه لندهای مبتلا به بیماری دیستروفی «عصبی - عضلانی» نیازمند یاری سبز هموطنان است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
«جواد مسیحی»، پدر علیرضا در گفتوگو با ایسنا فزود: علیرضا مسیحی فرزند ۱۱سالهاش که در خیابان ساحل هفت شهرک شهید رجایی شهر لنده زندگی میکند به بیماری لاعلاجی به نام دیستروفی «عصبی - عضلانی» مبتلاست که معمولاً این بیماری از سه سالگی به وجود میآید.
وی افزود: علیرضا را از سه سالگی پیش پزشکان مغز و اعصاب بردم و با آزمایشهای متعدد دریافتیم فرزندم به این بیماری مبتلاست.
مسیحی اظهار کرد: علیرضا هماکنون۱۱سال سن دارد و به مراکز درمانی زیادی در ایران مراجعه کردهایم و از درمان ناامید شدهایم و همهی پزشکان دست رد به سینهاش زدهاند.
وی افزود: حدود هشت سال است که با علیرضا برای معاینه هر دو ماه یکبار به شیراز و تهران مراجعه میکنیم که تنها داروی پیشگیری به نام قرص «کلکورت» تجویز میکنند، هزینههای زیادی را در این هشت سال متحمل شدهام اما هیچ نتیجهای نداشته است.
پدر «علیرضا مسیحی» گفت: در آخرین مراجعه به پزشک که در ۲۴ اسفندماه بود نظر پزشک معالج بر این بود که با هزینهای بالغ بر۴۰میلیون تومان برای سلول درمانی به هندوستان مراجعه کنیم، اما حتی ۱۰میلیون تومان را میتوانم بهسختی و بهصورت وام تهیه کنم.
وی خاطرنشان کرد: بیماری علیرضا روز به روز بدتر میشود و در حال حاضر توان به مدرسه رفتن را ندارد، چون براثر این بیماری نمیتواند تعادل خود را حفظ کند و در صورت نشستن تنها با کمک یکی از اعضاء خانواده میتواند بلند شود.
پدر علیرضا مسیحی در ادامه افزود: داروهایی که برای پیشگیری استفاده میشود از شهرهای تهران و شیراز خریداری میکنم که برخی از آنها کمیاب و بعضاً نایاب است.
وی با اشاره به اینکه دارای چهار فرزند سه دختر و یک پسر هستم، گفت: تک فرزندم پسرم به بیماری دیستروفی عضلانی مبتلا هست که درمانش به ۴۰ میلیون تومان هزینه نیاز دارد اما ما با بضاعت مالی اندکمان توان تأمین آن را نداریم.
پدر علیرضا خاطرنشان میکند: با فروش یک دستگاه خودرو پراید به قیمت بیش از 120 میلیون ریال و پرداخت بخشی از بدهی هماکنون 80 میلیون ریال آن تأمین شده است اما توان تأمین بقیهی هزینه درمان را نداریم..
مسیحی تصریح کرد: چنانچه راهی پیدا نشود ناگزیر از فروش یک باب منزل مسکونی هستم که در آن خانوادههام سکونت دارند که تنها سرپناه خانوادهام است.
پدر علیرضا مسیحی از مسئولان و خیرین خواست تا برای درمان فرزندش به وی کمک کنند و فرزندش را به زندگی برگردانند.
همچنین ﺩﮐﺘﺮ «امید اریانی»، ﻣﺘﺨﺼﺺ ژنتیک و بیماریهای ﻣﻐﺰ ﻭ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﮔﻔﺖ: بیماری دوشن(دیستروفی) بیماری ارثی عضلات بدن است.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا افزود: این نوع بیماری ارثی عضلات بدن است که در آن پروتئین مورد نیاز در بدن تولید نمیشود و ساختار عضله کم کار و موجب ضعف عضله به نام بیماری دیستروفی میشود، این بیماری پیش رونده است و معمولاً در سن نوپایی و از زمان راه رفتن آغاز میشود.
این پزشک متخصص اظهار کرد: کسانی که به این بیماری مبتلا هستند بهعلت ضعف عضلانی بهتدریج به مرحلهای میرسند که نمیتوانند مستقل راه بروند یا بنشینند بلکه باید از ویلچر خودکار(اتوماتیک) استفاده کنند.
این پزشک متخصص مغز و اعصاب گفت: این نوع بیماری به راحتی در ایران قابل تشخیص است اما چند سال است که مراقبت استاندارد شده توسط چندین پزشک انجام میشود که برای هر کدام از اعضای بدن انسان یک دکتر وجود دارد چون این نوع بیماری تمام اعضای بدن را در بر میگیرد و به تغییر چهره خشکی و عوارض فراتر از خود ضعف عضلانی منجر میشود که قلب انسان را هم درگیر میکند.
اریانی افزود: این نوع بیماری درمان ندارد بلکه داروهایی وجود دارد که سرعت پیشرفت بیماری را کند میکند و این نوع داروها در اروپا و آمریکا کشف شدهاند.
وی با اشاره به سلول درمانی یا استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان بیماری دیستروفی عصبی - عضلانی افزود: از علیرضا باید مراقبت استاندارد شود تا این نوع بیماری کمتر به عضلات علیرضا فشار بیاورد.
این متخصص مغز و اعصاب گفت: همه باید دست به دست هم دهند تا از علیرضا و بچههای شبیه علیرضا حمایت شود نه تنها بهلحاظ پزشکی بلکه از لحاظ عاطفی٬ اجتماعی٬ اقتصادی٬ مالی٬ آموزشی حمایت شوند.
دکتراریانی ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ: ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻗﻮﯼ ﻭ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻋﻀﻼﺕ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﻪ ﻋﻀﻼﺕ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﻋﻀﻼت ﺑﺎﺯﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺿﻌﯿﻒ ﻭ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﻋﻀﺎ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﻋﺪ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻗﻮﯼ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻗﻮﯼﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ.
وی ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ: ﺍﯾﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ، ﮐﻤﮏ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ چون ﻗﺎﺩﺭﯿﻢ ﺍﺯ ﻋﻀﻼﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻗﻮﯼ ﺷﺨﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻋﻀﻠﻪ ﻭ ﺳﻠﻮﻝﻫﺎﯼ ﺑﻨﯿﺎﺩﯼ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻀﻼﺕ ﺿﻌﯿﻒ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﮐﻨﯿﻢ.
وی با اشاره به ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﺳﻠﻮﻝﻫﺎﯼ ﺑﻨﯿﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭ در ادامه ﺑﺎ ﺗأﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﺳﻠﻮﻝ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ، ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﺍ برطرف میکند، ﮔﻔﺖ: چون ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻟﺰﻭﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﻧﻘﺺ ﺍﯾﻤﻨﯽ، ﺩﺍﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻀﻌﯿﻒ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺳﻠﻮﻝ ﭘﯿﻮﻧﺪﯼ ﭘﺲ ﺯﺩﻩ ﻧﺸﻮﺩ. ﺳﺮﮐﻮﺏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ ناگزیر بودیم ﺳﻠﻮﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺪﻥ ﺷﺨﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﮐﻨﯿﻢ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﺩ ﭘﯿﻮﻧﺪ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺳﺮﮐﻮﺏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ.
ﺩﮐﺘﺮ اریانی ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ ﺩﯾﺴﺘﺮﻭﻓﯽﻫﺎﯼ ﻋﻀﻼﻧﯽ ﺿﻌﯿﻒ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﻓﺰﻭﺩ: ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻨﻔﺴﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺳﯿﺮ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺗﻮﺍﻥ نفس کشیدن ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻃﺮﺡ ﺭﻭﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ میشود ﮐﻪ ﺍﺯ دیگر ﺟﻬﺎﺕ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺗﻨﻔﺲ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪعلت ﺿﻌﻒ ﺑﺎﺯﻭ ﻭ ﻋﻀﻼﺕ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺩﮐﺘﺮ اریانیﺍﻓﺰﻭﺩ: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﯾﺴﺘﺮﻭﻓﯽ ﻋﻀﻼﻧﯽ ﺿﻌﻒ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﺳﻨﯿﻦ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺿﻌﻒ ﺗﻨﻔﺴﯽ، ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺗﻨﻔﺴﯽ ﻭ ﻋﻔﻮﻧﺖ ﺗﻨﻔﺴﯽ میمیرد.
این بیماری وابسته به جنس و تنها در پسران ایجاد میشود. «علیرضا مسیحی» هم اگر در آینده نزدیک درمان نشود حتی دیگر نمیتواند با دستان خود غذا بخورد چون با گذشت زمان ناتوانتر میشود.
کد خبر: ۶۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانهها، اظهار نظرها و شبکههای اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه میگذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی میافتد؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسشها نوشت: چنین اتفاقی زمانی میافتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آنها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده میشود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره میکنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسانها و میدان دادن به آنها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا میکنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بیمهریها از جمع آنها جدا نبود بر میگردد.
در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آنها که گاها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی میگشایند حضور مییابند و همچون استادی او را در حلقه خود میگیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح میشود.
لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسهای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شدهام که آیا معلوم است آقا محسن میخواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی و غیره چه میخواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... .
فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤالها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کردهاند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف میباشد مبارزینی که در سالهای آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدتها است راهشان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آنها جدا کردهاند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهمترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانکهای آرایش گرفته در خیابانها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسهای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش میباشد.
تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمیدانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار میکنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که میدانید زیاد طول نمیکشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده میشود و انقلاب پیروز میشود محسن رضایی میگوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آنها با همین آرم و عنوان در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی میکنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروهها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آنها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند.
برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... میشود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد میکند وبه همین دلیل هم درگیریهایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ میدهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر میگذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور میشود.
برادر محسن میگوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس ماندههای رژیم سابق و گروههای چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهمترین وظیفهای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه میرسد و شروع میکند و البته همه مسئولین را توجیه میکند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی میکند.
یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحدها شروع به انجام فعالیتهای اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروههای مسلحی که محسن رضایی پیش بینی میکرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاهها وانبارهای سلاح و مهمات آنها ورفت وآمد ومقر رهبران آنها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودرهمان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آنها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آنها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود.
محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیانگذاران آن بود کنارهگیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمانها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس ماندههای رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروههای مسلح البته فقط به منافقین محدود نمیشد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهکهایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیلهای قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر میدادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آنها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگترین بحرانهای ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثیسازی آن موفق بود.
حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راهاندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیریهای امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید میکرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث میشود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت میگیرد و درست در همین روزها منافقین اعلام جنگ مسلحانه میکنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود میرسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیریها تمام وقت او را میگیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش میزند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی میکند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه میشود میگوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین میشود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی میشود جنگ پس از سالها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید میکرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت میدانست شکستهای استراتژی و تاکتیکهای جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هالهای از ابهام است سرلشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح میگوید فرماندهان قبلی سپاه میآمدند در قرارگاه چند روزی بودند و میرفتند و قرار میشد پشتیبانیهایی از مراکز سپاه که در جنگ درگیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده میشد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعدها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغانها متوجه هنرنمایی جنگجویی میشود که بسیار خوب میجنگد در جایی با او مواجه میشود و میگوید، پس تو زمان حمله افغانها کجا بودی که جلوی آنها را بگیری آن جنگجو میگوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود.
در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود میگفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود میگفتیم یا او نمیداند تیپ چیست و یا نمیداند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی میگفت هر عملیاتی که انجام میشود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات میکرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی میگفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرالهایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان میکند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل درمیآورد و تا سالها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمینگیر میکند و در نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل میکند.
تاریخ شاهد است با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومندترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنهای بیعت میکند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز میکند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم میکند برادر محسن رضایی آمادهترین ولایقترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ میگذرد محسن رضایی در این سالها پیش بینی میکند که بحران پیش روی انقلاب چیست او درمییابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل میکند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه میکند. پس از کش وقوسهایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم میگیرد و شروع به کار میکند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کردهاند.
خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع میشود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاشهای او در سالهایی است که سالهای بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری میشود در روزهای پایانی کناره گیری میکند تلاش میکند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا میشود وهشدار میدهد که ادامه ریاست جمهوری احمدینژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابتهای سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی میشود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمیکند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمیرسند تا سال ۹۲، حرفهای محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده میشود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه میدانند اقبال خوبی به سمت او میشود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند.
اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامههایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرفها و تجربیاتش را با آنها بازگو میکند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقهای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهههای مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم میخورد باز هم میپرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم میگذارد که با آن غریبه نیست.
او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک میگوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمیشناسیم. همیشه چند گامی جلوتر حرکت میکردی و میکنی و کسی نمیتواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد میکنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
رئیس هیئت دو و میدانی بانوان استان کهگیلویه و بویراحمد از آغاز به کار مدرسه دو و میدانی بانوان در این استان خبر داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، فاطمه نگهداری عصر امروز در جمع خبرنگاران با بیان اینکه رشته دو و میدانی در استان کهگیلویه و بویراحمد نزد جوانان علاقهمند به ورزش اعم از آقایان و بانوان بسیار محبوب است، اظهار داشت: آنچه که تاکنون در صحنههای ملی و بینالمللی در استان افتخار ورزشی کسب کردهایم، بخش عمدهای از آن مربوط به دو و میدانی بوده است.
این مسئول هیئت ورزشی در استان کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد: رشته دو و میدانی میتواند با اندکی توجه بیشتر در استان برای کشور در عرصههای بینالمللی افتخارات بیشتری کسب کند، چنانچه در گذشتههای نه چندان دور موفقیتهای بزرگی توسط ورزشکاران نصیب ورزش کشور شده است.
وی گفت: در این میان جایگاه ورزشکاران رشته دو و میدانی در رده بانوان بسیار جایگاه مستحکمی در سطح کشور است و ملیپوشان و قهرمانانی داریم که رکوردهای ملی را برای خود ثبت کردهاند.
نگهداری شرط موفقیت بیشتر این رشته را ایجاد زیرساختهای مناسب به خصوص برای بانوان دانست و گفت: ورزشکاران دو و میدانی کار بانوی ما گلایههای فراوانی در خصوص نبود و کمبود زیرساختها داشتهاند که این دغدغه مورد توجه مسئولان قرار گرفته است.
وی با قدردانی از نگاهی که مدیرکل فعلی ورزش و جوانان استان به رشته دو و میدانی دارد، تصریح کرد: تاکنون آنچه در بضاعت داشتهاند برای دو و میدانی دریغ نکردهاند و به پشتوانه این دلگرمیها اکنون با نشاطتر از همیشه کار خود را دنبال میکنیم.
رئیس هیئت دو و میدانی بانوان استان یکی از راههای علمی کردن رشته دو و میدانی در استان را راهاندازی مدرسه دو و میدانی بانوان دانست و گفت: رشته دو و میدانی از آن دسته رشتههایی نیست که ورزشکار بتواند تنها با استفاده از پشتکار خود موفقیت حاصل کند بلکه با استفاده از علم روز است که یک ورزشکار رشته دو و میدانی میتواند در سطوح استانی و ملی و در نهایت بینالمللی خود را مطرح کند.
نگهداری گفت: بر همین اساس در مدرسه دو و میدانی که اکنون راهاندازی شده 50 نفر از بانوان علاقهمند به این رشته در حال فعالیت هستند و کار خود را برای فراگیری آموزشهای لازم آغاز کردهاند.
وی از برنامههای این هیئت برای ترویج رشته دو و میدانی در استان خبر داد و افزود: به مناسبت هفته معلم مسابقات دو و میدانی روستایی را برگزار میکنیم.
نگهداری خاطرنشان کرد: با این اقدامات است که میتوانیم تنها ورزش و رشته المپیکی استان را برای موفقیتهای بیشتر حمایت کنیم.
کد خبر: ۶۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
نماینده مردم بوکان در مجلس شوراى اسلامى از استیضاح وزیر آموزش و پرورش خبر داد و گفت؛ عمده ترین دلیل استیضاح ناتوانى وزیر در جلب توجه دولت به تفاوت حقوق و مزایاى فرهنگیان نسبت به بسیارى از وزارتخانه ها و دستگاههاى دیگر است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمد قسیم عثمانى در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری خانه ملت گفت : متاسفانه فشار معیشتى بر فرهنگیان به واسطه ى تورم و روشهاى نادرست و ناکاراى افزایش حقوق ناقص معلمان شاغل و بازنشسته، مانع از تمرکز آنها بر وظایف اصلى آموزشی و تربیتى آنها شده و لطمات آن در آینده خود را نشان خواهد داد.
نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: علیرغم این وضعیت و علم وزیر آموزش و پرورش بر این مهم، اقدامى عملى در حوزه افزایش حقوق فرهنگیان شاهد نیستیم و طرح هایی همچون رتبه بندى در شرایط فعلى، مشکلى از فرهنگیان را برطرف نمى کند.
این نماینده مردم در مجلس نهم افزود: به نظر می رسد وزیر آموزش و پرورش در همراه کردن دولت در جهت رفع مشکل معیشتى معلمان ناتوان بوده و این ناتوانى علاوه بر وضعیت معیشتى معلمان، دامن مدارس را نیز گرفته است.
عثمانی گفت: به علت عدم تأمین هزینه هاى مختلف مدارس و عدم تامین کتابخانه ها و آزمایشگاهها، مدارس به حالت خود گردان در آمده و عملاً تأمین هزینه هاى مدارس بر دوش اولیاء افتاده و در مناطق و خانواده هاى محروم، به یک مشکل جدى تبدیل شده و خانواده ها را از مدارس فرارى داده است زیرا هر وقت دعوتنامه اى به اولیاى دانش آموزان مى رسد تصور این است که تشکیل جلسات و دعوتنامه بهانه اى براى گرفتن پول از خانواده ه ها است و خانواده هاى کم بضاعت کم کم نگاه شان به مدرسه عوض شده که دلیل آن ناتوانى وزارت آموزش و پرورش در تأمین هزینه هاى مدارس است.
این عضو کمیسیون برنامه و بودجه افزود: این استیضاح به امضاى تعداد قابل توجهى از نمایندگان رسیده و فردا پس از امضاى تعداد بیشترى از همکاران جهت اعلام وصول تحویل هیأت رئیسه مجلس مى شود.
کد خبر: ۶۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
فداکاری و ایثارگری معلمان برای نجات جان دانشآموزان یکی از زیباترین جلوههای تعلیم و تربیت در سال ۹۳ بود که شاید بتوان فداکاری مرحوم کاظم صفرزاده معلم فداکار لرستانی را بارزترین جلوه فداکاری در سال گذشته دانست.به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، شاید بتوان یکی از شیرینترین اخبار آموزشوپرورش در سال گذشته را فداکاری معلمانی دانست که در نخستین جشنواره جلوههای معلمی در دی ماه سال 93 مورد تجلیل قرار گرفتند.
سالهاست که اخبار متعددی از فداکاری معلمان ایران زمین میشنویم، حسن امیدزاده معلمی که برای نجات جان دانشآموزانش از آتش بخاری نفتی، خود را به آتش زد و دچار سوختگی شد و پس از تحمل سالها رنج و سختی در سال 91 با زندگی وداع کرد یا معلم دیگری از توابع محروم استان اردبیل که برای نجات جان دانشآموزش نیمی از کبد خود را به وی اهدا کرد؛ این موارد تنها مواردی محدود از ایثارگری و گذشت معلمان این سرزمین است.
آموزشوپرورش در سال گذشته با هدف تقدیر از معلمانی که از خودگذشتگی داشتند و در جهت نجات جان انسانها قدم برداشتند یا با انجام کارهایی موجب بازگشت دانشآموزان به جریان آموزش شدهاند و فراتر از وظایف معلمی خود اقدام به انجام فعالیتهای انسان دوستانه کردهاند،نخستین جشنواره جلوههای معلمی را برگزار کرد.
در طول سالهای گذشته معلمان بسیاری بودند که بدون هیچ چشمداشتی در سختترین و دشوارترین لحظات تصمیمگیری با ایثار جان، آفریننده باشکوهترین جلوههای معلمی شدند.
در نخستین جشنواره جلوههای معلمی، 10 نفر از ملعمانی که برای نجات جان دانشآموزان خود فداکاری کرده بودند، مورد تقدیر قرار گرفتند و علی اصغر فانی وزیر آموزشوپرورش در این مراسم از استمرار برگزاری این جشنواره در سالهای آینده خبر داد.
وزیر آموزش و پرورش افزود: گرچه همه معلمان ایثارگر هستند، اما ما در تلاش هستیم تا با معرفی تعدادی از معلمان به جامعه آنها را الگوی سایرین قرار دهیم.
در سال 93 نیز شاهد جلوههای زیبایی از ایثارگری معلمان بودیم که شاید بتوان خاصترین آن را فداکاری مرحوم کاظم صفرزاده معلم لرستانی برای نجات جان دانشآموزانش عنوان کرد.
کاظم صفرزاده معلم یکی از مناطق عشایری از توابع استان لرستان بود که در روز حادثه یکی از دانشآموزان مدرسه عشایری شبانهروزی امام جعفر صادق(ع) ویسیان دچار جراحت شدید در ناحیه پا شد و نیازمند اقدامات درمانی بود. از همین رو کاظم صفرزاده معلم این مدرسه با خودرو به همراه دانشآموز مجروح و دو نفر دیگر از دانشآموزان عازم مرکز درمانی میشوند اما متاسفانه به دلیل کمبود امکانات، مرکز درمانی این منطقه نمیتواند وضعیت دانشآموز مجروح را بهبود بخشد و بنابراین معلم این دانشآموزان با وجود بارندگی شدید تصمیم میگیرد دانشآموز مجروح را برای درمان به بیمارستان خرمآباد انتقال دهد اما در مسیر خودرو این معلم فداکار در سیل گرفتار شد و هر چهار سرنشین خودرو جان خود را از دست میدهند.
علی بهاری معلم دیگری از توابع استان اردبیل است که برای نجات جان دانشآموزش نیمی از کبد خود را به وی اهدا میکند.
معصومه خوش کام معلم تهرانی که پس از عمل جراحی دیسک کمر با وجود تجویز پزشک به استراحت مطلق با تخت بیمارستان در کلاس درس حضور یافت و به کار خود ادامه داد.
مرتضی اصغری معلم آذربایجان شرقی که 5 سال به طور رایگان برای تدریس به خانه دانش آموز بیمارش مراجعه کرد و همچنین روند درمان وی را نیز پیگیری میکرد.
کاظم جعفری معلم آذربایجان غربی که هزینه حج خود را برای درمان دانشآموزش که مبتلا به سرطان بود اهدا کرد. ثریا مطهر نیا معلم کردستانی که برای درمان دانش آموز بیمارش هر ماه با وی به تهران آمد و تا پایان درمان در بیمارستان ماندگار شد و پیگیر درمان 15 دانش آموز بیمار دیگر است.
احسان موسوی معلم کرمانی که با هزینه شخصی خود دانشآموزی را که از ناحیه پا دچار شکستگی شده بود به عرصه تعلیم و تربیت بازگرداند.
شکرعلی فرزاد معلم کهکیلویه و بویر احمدی مدیر یکی از هنرستانهای شبانه روزی که بر اثر سکته مغزی جان خود را از دست داد و با رضایت اعضای خانواده 9 عضو بدن وی به 7 بیمار نیازمند اهدا شد.
به گزارش تسنیم این موارد فقط بخشی از جلوههای ایثارگری معلمان است که در سال 93 از آنها تقدیر شد و به طور حتم رابطه عاطفی قوی میان معلم و دانشآموز میتواند یکی از زیباترین جلوههای تعلیم و تربیت باشد.
کد خبر: ۶۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
آقای سرافراز، معلمان نه زیادی اند و نه زیاده خواه، ما و شما و همه آحاد جامعه مدیون معلمان خود هستیم آنان را نشکنیم تا جامعه فردا نشکند
کد خبر: ۶۰۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
مدیر روابط عمومی ادارهکل میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگویی آداب و رسوم مردم استان را در سال نو تشریح کرد
کد خبر: ۶۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
با وجود اینکه حامی دولت روحانی هستم اما نامه تذکر به رئیسجمهور را که آقای حسینیان امضاء های آن را جمع میکرد، امضا کردم
کد خبر: ۶۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
در آستانه سالروز شهادت شهید طیب منتشر شد:
خانم هاي آمريكايي وقتي به ايشان مي رسيدند و مي خواستند به وي دست بدهند،ايشان دكمه آستينش را باز مي كرد تا شايد لبه آستينش را بگيرند،چون ايشان دست دادن را جايز نمي شمرد.
کد خبر: ۵۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به وقایع روز دوشنبه شیراز و حمله به علی مطهری یادداشتی را با عنوان، از ماست که بر ماست، منتشر کرد که به شرح ذیل است:
راستی همه کسانی که با مواضع علی مطهری در باره فتنه آشنایند می دانند که ایشان یکی از توجیهاتی که برای فتنه و راه افتادن آشوب های خیابانی که در آن جان و مال بسیاری از مردم مورد تعرض خس و خاشاک ها (نه رای دهندگان به موسوی) قرار گرفت را حرف ها و سخنان آقای احمدی نژاد در متاظره و یا در به قول ایشان جشن پیروزی می داند و این نظر خود را در مصاحبه ها و سخنرانی های متعددی که به راحتی با جستجو در اینترنت قابل مشاهده است بیان نموده و البته می گوید همانطور که باید آن خس و خاشاک ها و راهبرشان محاکمه و مجازات شوند آقای احمدی نژاد هم باید به خاطر حرف هایش که خس و خاشاک ها را عصبانی کرده محاکمه شود!
احسنت! مرحبا!
آیا با همین استدلال آقای مطهری و بر اساس الزموهم بما الزموا علیه انفسهم اجازه هست ما بپرسیم :
آیا آقای علی مطهری با حرف هایش کسی را عصبانی نکرده و اگر کرده و موجب این وضع شده نباید به خاطر فراهم کردن زمینه و مقدمه تعرض خیابانی محاکمه شود؟
ای کاش رعایت حرمت مادر بزرگوار ایشان و همسر شهید مطهری دست دستگاه قضایی را برای سخنان زمینه ساز برای آشوب هایش را نمی بست!
علی آقای مطهری که بر خلاف تصمیم قانونی مراجع تامین کننده امنیت استانی و با مسئولیت رئیس دانشگاه شیراز که نظرخود را فوق همه تصمیمات مراجع قانونی پنداشته برای یک سخنرانی به شیراز رفته بوده است در اثر برخورد خشونت آمیزخیابانی کسانی با وی مجبور به بازگشت به تهران بدون انجام سخنرانی شده است. وی در مصاحبه هایی با کسانی که در سالهای 78 در کوی دانشگاه و خیابانهای اطراف آن و در سال 88 در جای جای خیابانهای تهران و در روزی نامه هایشان مروج خشونت خیابانی بوده اند و اقدامات وحشیانه خشونتگران خیابانی را حرکت ستودنی مردم خداجوی در مسیر احقاق حق قلمداد کرده اندٰ گله کرده که چرا برخورد خیابانی با وی صورت گرفته! و از مراجع مسئول خواستار برخورد با خشونتگران شده است. این در حالیست که وی برخورد قانونی با سران و بنیانگذاران خشونت خیابانی در حد حصر آنها را بر نمی تابد و همه قوانین و مقررات و مسئولین را به این بهانه که چرا این آشوبگران در حصرند مورد تاخت و تاز قرار می دهد! و البته این همه حرف و تنها حرفی است که چند وقت است مایه کاسبی ایشان شده است و در سخنرانی های مختلف مثل نوار ضبط صوت تکرار می شود! به راستی چگونه است که رهبران و مسئولان خشونت های خیابانی مشتی خس و خاشاک که به چهره نظام سنگ زدند و اموال مردم و مسجد را به آتش کشیدند نباید سرزنش شوند و نباید در حصر باشند اما کسانی که به علی آقا سنگ انداخته یا گوجه فرنگی پرت کرده اند باید به اشد مجازات برسند؟ علی آقا این مفسده را خودت با دفاع بیجایت از مسئولان اصلی خشونت های خیابانی مباح کردی! این شعر کتاب دوران مدرسه مان را یادت هست؟
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذره ای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد او گشت بر او راست
بر بال عقاب آمد و آن تیر جگر سوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست
گفتا عجبا اینکه ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خواست
زی تیر نگه کرد و پر خویش برآن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
آری آقای علی آقا! روزی که برای شاخص شدن و آزادیخواه جلوه کردن علم دفاع از داماد منحرف مردم سلحشور لرستان و فرزند ناخلف آذربایجان غیور را برافراشتی و از رهبران آشوبگران خیابانی و هرج و مرج طلبانی که ماهها آسایش را بر مردم حرام کرده بودند دفاع کردی پر خویش را بر تیری می بستی که در شیراز بر بدن خودت نشست! زیاد جای گله نیست!
کد خبر: ۵۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳