ایلات بزرگ استان کهگیلویه و بویر احمد در میان تمام ایلات ایران و یا به عبارتی درمیان عشایر مرکزی ایران نقش مهمی در سرنوشت سیاسی کشور داشتند و یکی از کهن ترین ایلات ایران به شمار می روند و دارای خصوصیات منحصر به فرد خود می باشد
کد خبر: ۵۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
رویش نیوز: کمی دیر شهید شدی شاید، البته فقط شایدalt
آنهم کجا؟ کنار مرز جعلی یک غده سرطانی
آفرین سردار که خط جنگ را از پشت خرمشهر سال 61 بردی به پشت حیفای 93
سردار واقعی تو هستی گرچه صداوسیمای ما مدام سردار آزمون را نشان می دهد
و دهها عکس و صدها تحلیل از گریه او برای مصدومیت احتمالی اش پخش میشود!!
سردار واقعی توهستی که نه اینکه اشک بریزی برای کش آمدن کشاله رانت، که اشک صاحبان گنبد آهنین را در آوردی.
و گلهای تو زیباتر است از گلهای سردار آزمون!
رسانه ما سرگرم پخش مجدد چهارخونه هست برای استهزای فرهنگ افغان ها و میلیونها مسلمان آن
اینجا کسی از احمدشاه مسعود نمیگوید از تو نیزهم.
گویا پیام انتخابات را تو نیز نگرفتی
که در دوران پیاده روی با کری در وین
رفته ای دوندگی با جهاد مغنیه
آنهم در قنیطره
و چه جالب است که اولین سردار شهید ما بدست صهیونیسم
پس از پیاده روی مردان خندان ما حادث میشود
بعد بازنشستگی تازه رفته ای در مبارزه با اسرائیل
یاللعجب!
راستی داشت یادم میرفت اینجا برای سربازان فراری فوتبالیست
25 میلیون تومان پاداش در نظر میگیرند
و آنها یا هم تیمی هایشان به جواب این حسن اعتماد
با زنان عریان استرالیا عکس یادگاری می اندازند
شاید کسی مسخره ام کند عیبی ندارد
ولی سرباز فراری تو هستی سردار:
فراری از بازنشستگی، راحتی، وام های کم بهره! و پا روي پا انداختن از آبروی گذشته در صندوق خاطرات خرج کردن
اصلا نمیشود در کاروان امام خامنه ای بود و سرباز فراری نبود
متوسلیان هم همینطور بود ایضا چمران و... .
و چه زیباست برای در آغوش کشیدن شهادت باید فراری شد !!
و اینجاست که اینترپل و شیاطین انس و جن دستشان به تو نمیرسد!
ممنون که مجدد یادآور شدی:
خط مقدم و دشمن اصلی، اسرائیل است و
سبب شدی یادمان نرود عماد فرزند مکتب روح الله بود
و یاد دادی بما تازه به دوران رسیده ها، که برای رسیدن به شهید دوران ها باید به اسرائیل حمله برد
اینجا در تهران که کسی حق زدن بنرضدآمریکائی ندارد تا آرامش مذاکرات بهم نخورد
ناچارا باید خونی علم شود در قنیطره که اکسیژن خون انقلاب از استکبار ستیزی کم نشود!
اینجا مقاماتش برای تجمع ضدفرانسوی نیز نمیآیند چه برسد به تشییع پیکرت
دوران گذار از خون به خنده هست دیگر چه کنیم.
سلام بر خانه ساده ات در روستای پاریز که تاکنون و در این سالها میزبان 15 زوج جوان بوده
بقول خودت منزل برکت!
سلام سردار:
کشورمان در دهه چهارم چه عجیب شده است:
یکی کنار وزیر خارجه آمریکا قدم میزند تا فضای گرفته مذاکرات عوض شود
یکی کنار جهاد مغنیه با اسرائیل می جنگد تا ته مانده فضای تنفس اسرائیل تمام شود
به ما یتیمان کوی سیدعلی یاد داده اند که:
خون شهید راه را باز می کند و چه زیبا گفت سید علی بعد از شهادتت:
جمهوری اسلامی ایران تا روزی که آرمان فلسطین به ثمر برسد، مصمم خواهد ایستاد و آن روز را جوان ان قطعاً خواهند دید
کد خبر: ۵۵۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
مسئول ستاد دهه فجر شهرستان لنده گفت: در ایام دهه فجر امسال بیش از 250 برنامه مختلف در قالب کمیتههای ستاد دهه فجر شهرستان در سطح شهر و روستاهای شهرستان لنده اجرا میشود.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مهدی فتاحیپور صبح امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در لنده ضمن تبریک دهه فجر گفت: دهه فجر یادآور ایستادگی و مقاومت و ظلمستیزی و استقلالطلبی ملت ایران در برابر ابرقدرتهای زمان است.
وی افزود: نظام جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه مردمی و با رهبری پیامبرگونه امام خمینی(ره) در راستای تکریم ارزشهای دینی و معنوی در جامعه و ارج نهادن به آرمانهای والای انسانی راهاندازی شده است.
مسئول ستاد دهه فجر شهرستان لنده در ادامه تصریح کرد: خدمات ارزشمند نظام مقدس جمهوری اسلامی در راستای توسعه و عمران و آبادانی کشور از جمله دستاوردهای نظام و انقلاب بوده که با تلاش مسئولان نظام در سراسر کشور در حال گسترش است.
فتاحی پور افزود: گرامیداشت دهه فجر و آرمان انقلاب یکی از موارد بسیار مهمی است که توسط مسئولان و مردم باید به نسل جوان انتقال یابد تا آنان نیز بدانند که اهداف عالیه انقلاب در کدام مسیر طراحی و اجرایی شده است.
وی خاطرنشان کرد: اجرای برنامههای متنوع و گوناگون در سطح شهرستان لنده با رویکرد تحلیلی و تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی طراحی و در دست اجرا بوده که در دهه فجر شاهد اجرایی شدن آن خواهیم بود.
کارشناس روابط عمومی فرمانداری شهرستان لنده گفت: در ایام دهه فجر امسال بیش از 250 برنامه مختلف در قالب کمیتههای ستاد دهه فجر شهرستان در سطح شهر و روستاهای بخش مرکزی و موگرمون اجرا میشود.
فتاحیپور یادآور شد: 22 برنامه نمادین با حضور اعضای ستاد دهه فجر و مسئولان شهرستان و استان در شهرستان لنده برگزار خواهد شد که مهمترین آنها افتتاح و کلنگزنی پروژههای عمرانی شهرستان با حضور استاندار و معاونین استانداری خواهد بود.
کد خبر: ۵۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
خون شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بر زمین نریخته بلکه در رگهای تکتک آحاد ملت و جوان ان این مرز و بوم جاری است و ملت راه آنان را ادامه خواهد داد.
رییس جمهوری، فداکاری شهدا، جانبازان و خانوادههای آنان را نشانه بزرگی ملت ایران و قدرت اسلام خواند و تأکید کرد: تلاش و جهاد شهدا،جانبازان و خانواده های معظم آنان در راه اجرای فرمان خدا برای همه ملت ایران در همیشه تاریخ مایه افتخار خواهد بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت ،حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی عصر سهشنبه در ادامه دیدارهای خود با خانواده معظم شهدا و جانبازان در منزل حاج نادر خدمتی حضور یافت که هر سه فرزند ایشان، در دوران دفاع مقدس به فیض عظیم شهادت نائل آمدند.دکتر روحانی در این دیدار که در فضایی صمیمی و توام با معنویت برگزار شد، شهدا، جانبازان و خانوادههای آنان را برای ملت ایران مایه برکت دانست و خاطرنشان کرد:از دست دادن حتی یک فرزند برای هر خانواده بسیار سخت است اما اینکه خانوادههایی مثل شما سه فرزند خود را تقدیم انقلاب کرده باشند، کار بسیار بزرگی است که فقط خداوند صبر بر آن را به بندگان فداکار خود عطا میکند.رییس جمهوری با بیان اینکه فداکاری شهدا و جانبازان و صبر و و مقاومت خانواده های معظم آنان عامل پیروزی ملت و جمهوری اسلامی ایران بوده و هست، گفت: در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب و در حالی که هنوز جمهوری اسلامی کاملاً استقرار و ثبات نیافته بود، دشمنی که به غیر از تعداد اندکی از کشورها سایر کشورهای جهان پشت در پشت یکدیگر از آن حمایت میکردند، توطئهای گسترده را علیه کشورمان اجرا کرد تا اراده ملت ایران را در هم بشکند.دکتر روحانی افزود: اما جوان ان فداکار و با ایمان این کشور، در مقابل دشمن سینه سپر کرده و خیال باطلش را آشفته کردند.رییس شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد:امروز هم مردم در جمهوری اسلامی همان مردم دلاوری هستند که انقلاب را به پیروزی رساندند و در دوران دفاع مقدس حماسهای عظیم و مقدس آفریدند.دکتر روحانی با اشاره به اینکه ملت ایران برای دفاع از انقلاب، دین، فرهنگ، ارزشها و حقشان، مثل همان زمان حاضر به فداکاری هستند، گفت:شاید برخی گمان کنند، اگر امروز مشکلی برای کشور پیش بیاید، مردم دیگر مثل سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی حاضر به فداکاری نباشند، اما بی تردید این مردم و بخصوص جوان ها در برابر هر مشکل و تهدیدی سینه سپر کرده و اساساً علت سرفرود آوردن دشمنان در برابر ایران، مشاهده همین روحیه ایستادگی، مقاومت و فداکاری در میان مردم است.رییس جمهوری تصریح کرد: خون شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بر زمین نریخته بلکه در رگهای تکتک آحاد ملت و جوان ان این مرز و بوم جاری است و ملت راه آنان را ادامه خواهد داد.دکتر روحانی با اشاره به اینکه ملت ایران روزهای سختی را پشت سر گذاشته و البته طبیعی است که سختیهایی را هم پیش رو داشته باشد، خاطر نشان کرد: امید ملت ایران به ائمه اطهار و بالاتر از آن الطاف خداست و همه ما به پشتوانه اسلام، قرآن و اهل بیت(ع) وظیفه داریم، از خون و راه شهدا و راه امام راحل حراست کنیم که امروز مردم با هدایتهای مقام معظم رهبری همان راه را طی میکنند و در آن مسیر، راه خود را ادامه میدهند.رییس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: فرزندان شما خانواده شهدا به عشق امام راحل، خاندان رسالت و امامت و برای اجرای فرمان خدا و جهاد فی سبیلالله به جبههها شتافتند و شما ضمن اینکه مشوق آنها برای حضور در جبههها بودید پس از شهادت فرزندانتان نیز مسیر خود را تغییر نداده و همچنان در مسیر فداکاری صابر بودید.دکتر روحانی اضافه کرد: اگر فداکاری شما نبود، نمیتوانستیم در برابر دشمن پیروز شویم و کار بزرگ و خدمات عظیم شما همواره در تاریخ ثبت خواهد بود و هر ایرانی و مسلمانی، هر زمان که تاریخ این کشور را مطالعه کند و ببیند که پدر و مادری یک، دو و حتی سه و چهار فرزند خود را در راه دفاع از انقلاب تقدیم کردهاند، به این کار عظیم آنها افتخار خواهد کرد.منوچهر خدمتی پسر خانواده خدمتی که به عنوان یکی از سربازان ارتش جمهوری اسلامی ایران به جبهههای جنگ حق علیه باطل شتافته بود، در تاریخ 25 مهر سال 61 در منطقه کوشک به شهادت رسید.ایرج خدمتی نیز در حالی که در عملیات رمضان به درجه جانبازی نایل شده بود در تاریخ 13 تیر سال 65 در منطقه مهران و در علمیات کربلای یک به شهادت رسید و محمد خدمتی سومین فرزند خانواده خدمتی نیز در ادامه راه برادران شهیدش به جبهه شتافته بود، در 23 خرداد سال 67 و در کمتر از دو ماه مانده به پایان جنگ در منطقه شلمچه و در عملیات بیتالمقدس 7 به برادران شهیدش پیوست، اما هنوز پیکر مطهرش نزد خانواده بازنگشته است.
کد خبر: ۵۵۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۷
فیلم کوتاه «انعکاس سایهها» با موضوع آسیبهای اجتماعی به کارگردانی «شاهرخ صدقروحی» ساخته شد
کد خبر: ۵۵۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
مجسم کن که بالای هر مزار شهیدی ، خود آن شهید ایستاده و در چشمانت زل میزند
کد خبر: ۵۵۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
اهدای اعضای بیمار مرگ مغزی از شهرستان چرام به دو بیمار زندگی دوباره بخشید.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد گفت: اهدای دو کلیه جوان 25ساله چرامی جان دوباره ای به دو بیمار نیازمند بخشید.دکتر یزدان پناه افزود: این جوان بر اثر تصادف ، دچار خونریزی و مرگ مغزی شده بود و دو کلیه وی در بیمارستان شهید رجایی شهرستان گچساران از بدن وی جدا و برای پیوند به بیمارستان نمازی شیراز منتقل شد.خانواده وی هدف از این کار را به وصیت متوفی قبل از تصادف ،کمک به بیماران نیازمند و شادی روح مرحوم عنوان کردند.شهرستان چرام در 130 کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان واقع است.
واحدخبر
کد خبر: ۵۵۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
جوان روستایی که به علت تیراندازی ناشیانه و برآمده از یک سنت جاهلانه، در یک جشن عروسی مراسم سرور را به کام خود و دیگران تلخ کرد، نزدیک به یکسال است که زندانی است
کد خبر: ۵۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانهها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفتوگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم.
* در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار بهنام اصفهان بود.
* در کدام محله تهران زندگی میکردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانهای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر میکنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانیام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم.
* پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم.
* دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ همبازیای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظهکار بودند.
* به لحاظ سیاسی؟
– از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی میگذاشت و در آن را قفل میکرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده میکرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر میکنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامهای هم در خانه ما پیدا نمیشد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمیدادند.
* با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچکس را نمیدادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه میرفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایشهای شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر میشدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت میکرد. من نیز برای بعضی سخنرانیهایم به هر طریق ممکن از کتابهای مرحوم شریعتی استفاده میکردم. در آن مقطع کتابهای زیادی میخریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت.
* در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آلاحمد، مرحوم شریعتی، گروههای اسلامخواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروهها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچکدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک میکرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایشهای سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب میگرفتم و میخواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی میآمدند، اما من هیچگاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاههای متدین را مطالعه میکردیم. همچنین کسانی که سیاسیتر بودند کتابهای مرحوم آقای طالقانی را میخواندند. به خاطر ندارم دیدگاههای ملیگرایان در آنجا رواج داشته باشد.
* گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتابهای سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه میکردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت میکرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیهای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل میشد، شرکت میکردند. بنده نیز به منزل ایشان میرفتم و از طرف دیگر در جلسات بچههای انقلابی نیز شرکت میکردم. بنابراین فکر میکنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم.
* چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت میکردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیکتر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم میگفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
* پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلمهای مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او میشد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانوادهام اصرار میکردم.
* یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم.
* چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد.
* و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدامیک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر میکردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدیمان مصادف با شبهای احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند.
* به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکاییها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانیها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل میدادند. هر جایی که میرفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس میکردم. فارغ از گرایشهای مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبتنام کردم به اندازه کافی دانشآموز ایرانی وجود داشت.
* از ملیتهای دیگر هم بودند؟– چینیها هم بودند. عربها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانیها جو غالب را تشکیل میدادند. در مجموع در طول دوران دانشجوییام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت میتوانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود.
* پس میدانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکاییها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکاییها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب میشناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی میکنند، اسم غذاها و ادویهها را به انگلیسی میدادند اما من و هسمرم هنوز نمیدانیم.
* چون رستوران کم میرفتید؟– به رستوران مسلمانها میرفتیم یا به رستورانهایی که ماهی یا سبزیجات سرو میکردند. به خانه آمریکاییها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم.
* یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار میکنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بودهام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحتتر هستم.
* رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متنهایم را با کامپیوتر تایپ میکردم.
* در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقهمند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب مینوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر میگفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام میدانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقیای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش میشد، میگفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش میکردیم. برخلاف فرزندانم، هیچگاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو مینوازد. پسرم نیز سنتور میزند.
* آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشتهای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ایکاش کامپیوتر میخواندید و در شرکتی کار میکردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر میگذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشتهای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر میکنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر میکنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمیکنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچگاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکردهام. ماشین یا خانهای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران میدیدند و هم از طرف دوستان خودمان.
* نمیدانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیدهاید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهتها و تفاوتهایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود میبینید؟ میتوانید با آن شخصیت شباهتهایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کردهام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است.
* و تفاوتهای شما با حاجی واشنگتن؟– فکر میکنم بقیه ویژگیهای او، جزو تفاوتهایمان باشد.
* در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر میدانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کردهاید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری میدانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاشهایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستیهای مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بستهام.
کد خبر: ۵۴۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰
امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامهای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلحطلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفتوگوی تمدنها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن كامل اين نامه که در وبسایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:
به نام خدا
عالیجناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود.
آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام میگیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر میکند.
تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد.
آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریانهایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونهای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!
امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشهیابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفتوگوی تمدنها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خونبارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟
عالیجناب
آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافتهای علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومتهای فاسد و قدرتهای توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟
اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی که آنان را همسو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یکسو و ترور و افراطیگری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟
وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنونآمیز اشغالگران سرکوبگر و آدمکش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطیگری و به حاشیهراندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.
آقای دبیرکل
موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بیگناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسانها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟
آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.
عالیجناب
من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطیگری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یکباره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزشهای متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمیدارند و نیز میدانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیقتر شدن گرایشهای انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.
من میدانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدامهای تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غربهراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبههای استعماری سیاستهای غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبههای تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دستآوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت.
اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشهیابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولتها و چه جریانهای سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوههای وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راهحلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلحطلب و انساندوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و انشاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد.
من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفتوگوی فرهنگها و تمدنها است در این سو فراخواند. بنیاد گفتوگوی تمدنها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیکتر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.
آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد.
سید محمد خاتمی
مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
مدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد گفت: برای توسعه جنگلهای زاگرس بیش از ۲۰۰ کیلوگرم بذر بلوط در هشت هکتار از پارک ملی دنا و دنای غربی کاشته شد
کد خبر: ۵۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
نمایش «آه شهلا...» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی، به دلیل استقبال تماشاگران شنبه ۲۷دیماه نیز در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان اجرا میشود
کد خبر: ۵۴۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
بیشتر کسانی که فیلم را دیده اند آن را غیرمنتظره و فراتر از نام و نشان کارگردان توصیف میکنند، بد نیست که یکی از رسانه ها دوربین به دست سراغ بینندگان فیلم در سینماها برود و این واقعیت را به قاب تصویر بکشاند
کد خبر: ۵۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳
سرزمین نخل و دریا در آستانه سفر دکتر روحانی رییس جمهوری به این استان حال و هوای خاصی گرفته و مردم به صورت خودجوش برای استقبال از کاروان تدبیر و امید لحظه شماری می کنند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش ایرنا اقشار مختلف مردم استان بوشهر در قالب تشکل های مردم نهاد، صنوف، هیات ها با حضور در ستادهای استقبال و نصب پوستر و بنر خود را برای میزبانی از رییس جمهوری آماده می کنند.
حضور پرشور مردم و به خصوص جوان ان در ستادهای استقبال مردمی که در همه شهرستان های این استان تشکیل شده یادآور شور و حال روزهای انتخابات است.
شماری از مردم حضور کاروان تدبیر و امید را فرصتی برای طرح و تصمیم گیری مسایل کلان توسعه ای استان می دانند و می گویند: همانطور که مردم این استان در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 با مشارکت 84درصدی برگ زرین دیگری در کانامه حمایت از نظام و لبیک به دعوت رهبر فرزانه انقلاب دادند بدون شک در آیین استقبال از منتخب خود نیز برعهد خود استوار خواهند بود.
یک جوان بوشهری گفت: جوان ان بوشهر با وجود مشکلات فرارو با اعتقاد به برنامه های دولت برای برون رفت از وضعیت موجود با حضور در محل دیدار عمومی پشتیبانی خود را از نظام و دولت اعلام خواهند کرد.
«علی رضوی» افزود: با توجه به وجود صنایع نفت،گاز و پتروشیمی دراین استان مهمترین خواسته جوان ان بوشهری استفاده فرصت های شغلی تاسیسات موجود در رفع مشکل اشتغال است.
«رباب حمزه ییان » یکی از زنان بوشهری نیز گفت: توجه به زنان سرپرست خانوار و رفع مشکلات بانوان از جمله خواسته های این قشر است.
وی افزود: با توجه به شرایط خاص آب و هوایی در استان توجه به ورزش بانوان و ایجاد زمینه تفریح و سرگرمی برای آنان از شیوع آسیبهای اجتماعی پیشگیری می کند.
«غلامحسین اهرمی » یکی ازنخلداران بوشهری نیز گفت: با توجه به خشکسالی انتظار داریم دولت تدبیر و امید با تخصیص اعتبارات مناسب برای احداث سدهای استان از خشکیدگی نخلها جلوگیری کند.
وی تصریح کرد: تغییر شیوه آبیاری نخیلات یکی از خواسته های مهم نخلداران استان بوشهر است که این طرح به دلیل نبود اعتبار هنوز در استان اجرایی نشده و انتظار داریم دولت تدبیر و امید برای نجات نخلداران در این زمینه تصمیم گیری کند.
«الیاس صالح احمدی» یکی دیگر از کشاورزان استان نیز گفت: نبود اعتبار مناسب برای اجرای طرح آبیاری تحت فشار با توجه به کمبود شدید آب چشم امید کشاورزان به رییس جمهوری برای تخصیص اعتبار و اجرایی شدن این طرح است که تحقق آن امید و نشاط را به جامعه کشاورزان استان هدیه می دهد.
یکی از پرورش دهندگان میگو نیز گفت: استان بوشهر قطب صنعت پرورش میگوی پرورشی در کشور است که در صورت فراهم بودن زیرساختها از جمله برق و آب امکان تولید 50 تا 60 هزار تن نیز در استان وجود دارد.
«علی پاکاری» افزود: با فراهم شدن زیرساختهای پرورش میگو در استان سالانه زمینه اشتغال هزاران نفر از جوان ان استان در مزارع پرورش میگو فراهم و ارز آوری مناسبی نیز برای دولت به همراه دارد.
«عبدالرسول غریبی » یکی از صیادان بوشهری نیز گفت: تصمیم گیری مناسب در بخش صید و صیادی و ارایه راهکارهای مناسب برای تقویت ذخایر و منابع آبزیان از خواسته های صیادان بوشهری است.
معاون سیاسی، امنیتی واجتماعی استانداری بوشهر با اشاره به آمادگی این استان برای استقبال از رییس جمهوری افزود: مردم این استان باشکوه هر چه تمامتر روز سه شنبه هفته جاری برای استقبال رییس جمهوری و کاروان دولت تدبیر و امید در صحنه حاضر می شوند.
«فتح الله حقیقی» افزود: ستاد استقبال سفر متشکل از 9 کمیته در استانداری برای استفاده مطلوب از این سفر ایجاد شده ضمن اینکه دیدار مردمی رییس جمهوری در ورزشگاه شهید بهشتی، اعزام نمایندگان رییس جمهوری با فرمانداران به شهرستانها، دیدار رییس جمهوری با قشرهای مختلف از جمله پزشکان، نخبگان، ایثارگران و علما و شنیدن سخنان نمایندگان آنها، نشست با سرمایه گذاران، شورای اداری، چند دیدار و مصاحبه با رسانه ها از جمله برنامه های سفر رییس جمهوری به استان بوشهر است.
وی درباره فعالیت مرکز ارتباطات نهاد ریاست جمهوری که در مرکز استان مستقر است افزود: بهتر است مردم هرگونه پیام، درخواست، شکایت و انتقادی که دارند را از طریق سامانه 111 ارسال و در کوتاه ترین زمان پاسخ خود را دریافت کنند.
«سعید زرین فر» معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری بوشهر نیز گفت: در جریان سفر هیات دولت به این استان و راه اندازی مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری 800 نفر از کارکنان ادارات و دستگاههای اجرایی در این مرکز مستقر و برای پاسخگویی به مردم نیز 200 دستگاه رایانه نصب شده است.
دبیر ستاد استقبال مردمی استان بوشهر از رییس جمهوری نیز گفت: مطالبات مردم این استان از دولت به شکل منسجم و هماهنگ در راستای بهره گیری بهتر از سفر کاروان تدبیر و امید پیگیری خواهد شد.
«اکبر صابری » افزود: مردم استان بوشهر در انتخابات ریاست جمهوری 24خرداد پارسال با رای بسیار بالا و فاصله زیادی نسبت به بقیه کاندیداها، به دکتر روحانی رای دادند برهمین اساس انتظار می رود در جریان سفر رییس جمهوری و هیات دولت به استان، همان شور توام با شعور انتخاباتی پارسال را در استقبال باشکوه و متفاوتی از وی به نمایش بگذارند.
کد خبر: ۵۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
روحانی: «همه مردم باید از آمار، ارقام و طرحهای اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم!»
کد خبر: ۵۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
بیش از 15 سال است که در زمینه شعر ،نویسندگی و روزنامه نگاری فعالیت دارند و با روزنامه ها و مجلات مختلف از جمله :همشهری –رسالت –جام جم –همشهری جوان –اطلاعات هفتگی – جوان ان امروز-پایگاه خبری آوای دنا و....همکاری دارند
کد خبر: ۵۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نمایش «آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره ...» به نویسندگی و کارگردانی «فرزاد امینی» از 11 دیماه در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان به روی صحنه میرود.به گزارش روابطعمومي گروه تئاتر پرومته، نمايش «آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره ...» روایتگر زندگی روزمره و بسیار عادی یک خانواده کارگر در تهران است. داستان نمایش درباره اضمحلال و سقوط جسم و روان دو شهروند عادی تهران در زندگی و دغدغههای به شدت سرکوبکنندهی روزمره است.بازيگران اين نمايش؛ مهدی ابراهیمزاده، مهدی دوستی، ساناز پوردشتی، مونا سهرابحقیقت، مرضیه شاطرطوسی و فرزاد امینی هستند.ساير عوامل اين نمايش عبارتند از: مهدی امینی(آهنگساز)، شیما صنعتی(تار)، پویان جوان (ملودیکا)، میلاد قریشی(کوبهای)، مهدی امینی(تار و رباب)، نوشین آتشگاهی(طراح لباس)، فرزاد امینی(طراح صحنه)، سروش حائری(دستیارکارگردان)، هومن نجفی(عکس)، مهدی وحیدروش(مدیرصحنه و اجرا)، شقایق شاهینفرد(منشی صحنه)، فرزاد امینی(تهیهکننده).«آه شهلا این گاوی که جلوم داره راه میره ...» از 11 تا 30 دیماه، هر روز به جز شنبهها ساعت 20:30 در خانه هنرمندان، سالن استاد انتظامی اجرا میشود و خبرنگاران و منتقدین محترم تئاتر میتواند ضمن تماس با شماره تلفن 09198017925 به صورت رایگان به تماشای این نمایش بنشینند. فرزاد امینی متولد 1356، دارای مدرک کارشناسی ادبیات نمایشی و کارشناسی ارشد فلسفه غرب و دانشجوی مقطع دکتری فلسفه است. وی تاکنون نمایشهای «مکبث»، «پروا» و «منشاء همه نابودکنندههایت یک چیز بیشتر نیست» را کارگردانی کرده است.
کد خبر: ۵۳۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
مرد شيادي که از طريق فضاي مجازي با فريب دادن و اغفال دختران جوان ي که در شرف ازدواج بودند اقدام به انتشار عکسها و فيلمهاي خصوصي آنها کرده و از اين طريق از طعمه هاي خود کلاهبرداري مي کرد شناسايي و دستگير شد
کد خبر: ۵۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
حوزه هنری کودک و نو جوان ، طراحیهای برگزیده شخصیت(کاراکتر) دختر جوان ایرانی را خریداری میکند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
لیلا نیرومند، دبیر فراخوان، با اعلام این خبر افزود: از کلیه طراحان کاراکتر، تصویرگران، مجسمهسازان و ... که در زمینه طراحی شخصیت دختران ایرانی طبعآزمایی کردهاند، دعوت میشود با شرکت در این فراخوان، آثار خویش را به دبیرخانه طرح ارسال کنند.
وی گفت: ویژگی شخصیت مورد نظر، یک دختر بالغ ایرانی در محدوده سنی 16 تا 22 سال با فیزیک و ظاهری ایرانی است که قابلیت استفاده در پویانماییهای سه بعدی و ساخت عروسک را داشته باشد. همچنین برای اطمینان طراحان محترم از حفظ مالکیت معنوی آنان، امکان صدور گواهی کتبی دبیرخانه مبنی بر دریافت و ثبت هر شخصیت پیشبینی شده است.
نیرومند اضافه کرد: هر کاراکتر باید در زمینهای ساده و در قالب یک فایل (ترجیحاً با فرمت Jpeg) و با حجم کمتر از یک مگابایت به همراه پیشینه هنری مختصری از طراح آن، به نشانی رایانامه info@hhkoodak.ir ارسال شوند. مهلت ارسال آثار نیز 26 دی ماه 1393 میباشد.
براساس این فراخوان، حوزه هنری کودک و نو جوان پس از بررسی شخصیتهای دریافتشده، آثار برگزیده را خریداری خواهد کرد. اطلاعات بیشتر در پایگاه خبری حوزه هنری کودک و نو جوان به نشانی www.hhkoodak.ir قابل دسترسی است.
کد خبر: ۵۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶
دختر جوان که پس از شکار پسران جوان در «واتسآپ» آنها را به بهانه مهمانی شبانه به گرگان کشانده و با همدستی سه مرد اموالشان را سرقت میکرد، در دام پلیس گرفتار شد.
به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
هفته گذشته مرد جوان ی با حضور در پلیس آگاهی شهرستان گرگان از سه مرد و یک دختر جوان به اتهام سرقت اموالش شکایت کرد و گفت: یک ماه پیش با دختر جوان ی در واتس آپ آشنا شدم و ارتباطمان شکل گرفت. پس از این آشنایی، یک روز دختر جوان که شهین نام دارد با من تماس گرفت و مدعی شد که والدینش به مسافرت رفته اند و در خانه اش مهمانی گرفته است. از این رو مرا برای شرکت در این مهمانی دعوت کرد تا برای نخستین بار همدیگر را ملاقات کنیم. خواسته اش را پذیرفتم و از استان مازندران به گرگان سفر کردم.
وی ادامه داد: پس از آن که به گرگان رسیدم، شهین با من تماس گرفت و درخواست کرد به یکی از بوستان های شهر رفته تا همراه پسرعمه اش به خانه آنها بروم. او نام و نشانی مرد جوان و خودروی سمندش را به من داد و خواست به محض دیدن او سوار خودرویش شوم. دقایقی از حضورم در آن بوستان نگذشته بود که خودروی مورد نظر مقابلم توقف کرد. سه پسر جوان سرنشین سمند بودند و من پس از آشنایی با آنها سوار شدم. شاکی افزود: در میانه راه آنها تغییر مسیر دادند و مرا در حومه شهر از خودرو پیاده کردند. هر سه نفر بشدت کتکم زدند و پس از آن که با چاقو زخمی ام کردند، با سرقت 400 هزار تومان پول، کیف حاوی مدارکم و دو گوشی تلفن همراه، مرا به همان حال رها کرده و متواری شدند.
با ثبت اظهارات پسر جوان و اطلاعاتی که او در اختیار پلیس قرار داد، متهمان تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. در ادامه تحقیقات مشخصات متهمان فراری و خودروی سمند آنها در اختیار گشت انتظامی قرار گرفت تا پس از مشاهده خودرو آن را متوقف کنند.
در حالی که جستجوی پلیس ادامه داشت، روز های پایانی آذر امسال کارآگاهان پلیس آگاهی سرنخ هایی را به دست آوردند که نشان می داد یکی از متهمان فراری به یکی از بوستان های شهر رفت و آمد دارد. با زیر نظر گرفتن این بوستان دو روز پیش متهم در آنجا دستگیر شد.
متهم با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و اظهارات متناقضی را بیان کرد، اما زمانی که در مواجهه حضوری با شاکی پرونده قرار گرفت بناچار اعتراف کرد که با همدستی دو نفر از دوستانش نقشه سرقت اموال او را عملی کرده اند.
متهم در اظهاراتش به پلیس گفت: شهین دختردایی من است که پس از دوستی با شاکی متوجه شد او وضع مالی خوبی دارد. او نقشه سرقت اموال پسر جوان را طراحی کرد و از من خواست برای اجرای نقشه سرقت با او همراه شوم.
با ثبت اظهارات متهم، سه همدست وی نیز تحت تعقیب پلیس آگاهی قرار گرفتند و در عملیات جداگانه ای دستگیر شدند. این سه نفر با انتقال به پلیس آگاهی و در مواجهه حضوری با یکدیگر به همدستی با هم در اجرایی کردن این نقشه دزدی اعتراف کردند. با صدور قرار قانونی برای متهمان، آنها روانه زندان شدند و تحقیقات تکمیلی از آنها برای مشخص شدن دیگر جرایم اعضای این باند و کشف اموال سرقتی مالباخته ادامه دارد. با توجه به طرح شکایت های مشابه در این زمینه تحقیقات پلیس در این زمینه وارد مرحله جدیدی شد.
جام جم/
کد خبر: ۵۲۸۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۵