برچسب ها
اوای دنا: سرهنگ قدرت‌الله بيعت‌اصل فرمانده انتظامی شهرستان گچساران گفت: جوان ي 25 ساله که در آبان ماه سالجاري با وارد کردن ضربات چاقو،دختر جوان 17 ساله‌اي را در بهبهان به قتل رسانده بود پس از گذشت دو ماه، توسط مأموران اداره جنايي پليس آگاهي گچساران و با همکاري کارآگاهان شهرستان بهبهان دستگير شد.وي گفت: در مراحل اوليه رسيدگي پليس خوزستان، مطلع شد متهم به قتل پس از ارتکاب جنايت از استان خارج شده است که با هماهنگي‌هاي بعمل آمده، ردپاي اين متهم فراري با اقدامات گسترده مأموران اداره جنايي شهرستان گچساران پس از گذشت دو ماه در يکي از مناطق اين شهرستان پيدا شد.فرمانده انتظامي گچساران تصريح کرد: مأموران با انجام کار اطلاعاتي و پليسي و تحت نظرقرار دادن محل‌هاي تردد متهم فراري، مخفي‌گاه او را در سطح گچساران شناسايي و در يک اقدام غافلگيرانه اين قاتل فراري را دستگير کردند.وي اضافه کرد: متهم به قتل در تحقيقات به ارتکاب جنايت با واردکردن ضربات چاقو به مقتول اعتراف كرد و مجرم فراري تحويل پليس شهرستان بهبهان شد. گفتنی است هردو نفر متولد کهگیلویه و در شهرستان بهبهان زندگی می کردند و نکته مهم اینکه قاتل عموی مقتول می باشد و ظاهرا بحث ازدواج مطرح بود . این اتفاق حدودا دوماه پیش رخ داده و قاتل بعد از قتل دختر جوان وی را در بیابان رها نموده و فراری شده و گویا قصد فرار به یکی از کشورهای هم مرز را داشته که توسط پلیس دستگیر و روانه زندان شد.
کد خبر: ۳۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۳

اوای دنا:به گزارش منابع خبری، پزشکان آمریکایی اعلام کردند که اخیرا بیماری جدیدی کشف کرده اند که "SMS پیش از خواب" نام دارد. افراد که به این بیماری مبتلا هستند، پیش از خواب دچار استرسی می شوند که تنها با ارسال یک یا چند SMS از بین می رود و پس از آن می توانند بخواند و اگر این SMS ها را ارسال نکنند گویا چیزی را گم کرده و یا از دست داده اند لذا استرس اجازه خوابیدن را به آنان نمی دهد.گفته می شود این بیماری جدید، بیشتر در میان جوان ان انتشار دارد.در همین راستا دکتر «مارکوس شمیدت» از مؤسسه پزشکی "طب خواب" طی اظهاراتی درباره این بیماری جدید گفت: بیماری "SMS پیش از خواب" روز به روز در حال انتشار بیشتر است و اکثریت قریب به اتفاق آن افرادی جوان هستند. وی در ادامه افزود: بررسی های انجام شده بر تعدادی از جوان ان مقطع دبیرستانی نشان می دهد که حداقل از هر 10 نو جوان و جوان ، یکی از آنان به بیماری "SMS پیش از خواب" مبتلا است و این به معنی آن است که حدود 10 درصد از مجموع جوان ان و نو جوان ان به این بیماری دچارند.
کد خبر: ۳۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۳

اوای دنا-مهدی گلالی تراب:گاه با خودم فکر می کنم که نکند مهر بی وفایی را بر پیشانی ما زده اند که به عهد خود وفا نکرده ایم. ما راهمان را گم کرده ایم. در سراشیبی غفلت به کدامین راه می رویم ؟ همراهان ما چه کسانی هستند ؟ و امروز همه ما گمراهیم. مدیونیم به انانکه راه را نشان دادند و ما گوش نکردیم و ندیدیم. مدیونیم به انانکه برای نشان دادن راه از خون خود گذشتند. به تو ای شهید ، مدیونیم. به راستی چرا از راه شهدا جدا شده ایم / چرا وصیت نامه شهدا را فقط برای موزه شهدا می خواهیم ؟ مگر انان از جان خود نگذشتند تا ما بهتر زندگی کنیم اما ایا با رفتن انها مسیر ما همان مسیری است که انها از ما می خواستند ؟ چرا نسل جوان امروز با شهدا و خانواده شهدا بیگانه اند ؟ ایراد کار کجاست ؟ مگر ما از همان نسل طلایی انقلاب نیستیم ؟ مگر ما از نسل شهیدان طیب ، انجام ، دهقان ،پیرا و.... نیستیم ؟ با خودم فکر می کنم نکند خاک زمانه بر چشمانم نشسته است که دیگر چشمانم توانای دیدن این همه عظمت شهیدان را ندارد ؟ ای شهید : به تو مدیونیم. می دانم که خیلی از شماها امروز از ما جوان ان دلگیرید . می دانم که نتوانستیم وارثان خوبی باشیم. اما این را نیز می دانم که هنوز هم صدای لبیک گونه شما در گوش ما می پیچد؟ ما برای شما چه کرده ایم ؟ شرمساریم ، توانایی جواب دادن به این سوال را نداریم ؟ برخاک پای مادرانتان بوسه میزنیم چرا که این خاک ، خاکی بهشتی است. در جستجوی حقیقت گم شده ای میگردم. به راستی چندین سوال ذهنم را مشغول کرده است چرا ما از شهدا دور شده ایم ؟ چرا انگونه که شایسته بود وصیت نامه شهدا را عملی نکردیم ؟ ایا تجلیل از خانواده های معظم شهدا به درستی انجام می شود ؟
کد خبر: ۲۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۹

اوای دنا-روح الله امام زاده:نصف شب است. خوابیده ای. شب از نیمه گذشته است که صدای زنگ پیامک موبایلت تو را از خواب می پراند. با هزار غر و لند از جایت بلند می شوی. بر پدر و مادر کسی که این وقت شب بی خوابت کرده صلوات می فرستی. پیام را باز کرده و می خوانی. مغزت هنگ می کند و...دعوتت کرده اند به مراسم عروسی یکی از اقوام. کلی وقت گذاشته ای سر اینکه به خودت برسی. دست کم پنج شش سالی جوان تر به نظر می رسی. پایت را که داخل مراسم می گذاری پشت بلندگو آمدن او را با سلام و صلوات اعلام می کنند. تا آخر مراسم بالاخره نمی فهمی این آقا از طرف خانواده عروس کارت دعوت داشته یا از جانب خانواده داماد. خیلی سخت نگیر. از قدیم گفته اند مهمان حبیب خداست...داری از مراسم هفت دوستت برمی گردی. خیلی ناراحتی. مرگ جوان آن هم از نوع ناکامش، حتی اگر دوست و رفیقت هم نباشد، دلت را می سوزاند. با چشمان پف کرده و سرخ از گریه، هنوز پایت را از در آرامگاه بیرون نگذاشته ای که می بینی این آقا که اتفاقاً مدتی قبل در مراسم عروسی یکی از اقوامت زیارتش کرده ای، با دسته گلی مشکی رنگ دارد می آید داخل. از کنارش که می گذری روی دسته گل کارتی چسبانده اند که اسم رفیقت را رویش می بینی. باز هم هنگ می کند مغزت. آیا این آقا با رفیق مرحومم آشنایی ای داشته یا...وقتی کارت دعوت مراسم حج همسایه ات را می دهند به دستت، آرزو می کنی که خداوند هر چه زودتر این سفر معنوی و روحانی را نصیب همه آرزومندان و ایضاً خودت بنماید. می روی به مراسم همسایه ات که در تالار برگزار گردیده. بعد از کلی گپ و گفت با آشنایان، 5 دقیقه مانده به آوردن شام، ناگهان بلندگوی مجلس نام آقایی را می برد که دیگر این روزها او را به خوبی می شناسی. فقط نمی توانی ربط او و همسایه ات را با هم بفهمی...آقای محترمِ همه مجالس که تو را یاد شخصیت کارتونی "زبل خان" می اندازد، مدتیست کاندیدای مجلس شورای اسلامیست. انتخاباتی که در اسفندماه سال جاری قرار است برگزار شود و این روزها و حتی خیلی قبل تر، برخی فعالیت های تبلیغاتی شان را شروع کرده اند، اساسی.می گویند دوره های اول مجلس شورای اسلامی وقتی منتخبین ملت رفتند به دست بوسی امام خمینی(ره) و گرفتن نصایح و سفارشات لازم، امام امت در بدو سخنان شان جمله ای گفتند که باعث تعجب و ناراحتی حضار که همان منتخبین ملت بودند، گردید. امام خمینی با همان ریزبینی و تیزبینی خاص شان گفتند که به کسانی که در انتخابات مجلس رأی نیاوردند تبریک می گویند.افراد حاضر در جلسه با چشمانی از تعجب باز، به هم نگاه می کردند. یعنی چه که امام دارند به کسانی که انتخاب نشده اند تبریک می گویند؟ پس ما چی؟ یعنی انتخاب ما با این همه تلاشی که کرده ایم تبریک ندارد؟ سخنان بعدی امام امت اما، ابهامات حضار را برطرف کرده و وظیفه سنگین شان را به آنان یادآوری کرد.امام فرمود که در فرهنگ اسلام و حکومت اسلامی این پست ها هستند که می بایست به دنبال افراد بدوند نه اینکه افراد، سر از پا نشناخته برای احراز مناصب دولتی و غیر دولتی با هم مسابقه بگذارند. من از این جهت به کسانی که انتخاب نشده اند تبریک گفتم که آنان وظیفه ای که بر عهده شماست را بر گرده خویش ندارند. به همین دلیل در پیشگاه الهی مورد سؤال واقع نمی شوند. اما شما که با انتخاب تان رسالت بس بزرگی را بر دوش گرفته اید باید در انجام کامل آن کمر همت ببندید و بدانید که در برابر پروردگار متعال مسئولید.اساساً تفاوت نوع پذیرش پست و مقام در کشور ما با کشورهای دیگر در این است که اگر اینجا کسی مسئولیتی را می پذیرد نگاهش باید صرفاً در جهت خدمت به مردم و حل معضلات و مشکلات ملت باشد. به همین دلیل وقتی پستی را پذیرفت دیگر خواب و خوراک ندارد از اینکه شاید نتواند آن را به درستی انجام داده و در پیشگاه پروردگارش مسئول باشد. نه اینکه برای به دست آوردن مسئولیت، به هر لطایف الحیلی دست زده و هزار کار ناصواب انجام دهد. نتیجه این نوع به جایگاه رسیدن هم کاملاً معلوم و مشهود است. آقای نماینده که پایش را در صحن مجلس شورای اسلامی گذاشت و روی صندلی های سبز رنگ جلوس کرد، دیگر موکلینش را فراموش کرده و به فکر پُر و پیمان کردن کیسه خویش است.تازه یادش می افتد که کلی دوست و آشنا دارد که قبل از انتخاب شدن، بهشان قول داده بود که در صورت رسیدن به قدرت از خجالت شان در می آید. حالا وقت وفای به عهد است. برای اینکه خدای ناکرده مدیون شان نشود شروع می کند مانند مهره های شطرنج آن ها را در مناصب گوناگون جا به جا می نماید. امروز یکی اینجا و فردا دیگری آنجا. بازی ادامه دارد...پیامک موبایلت را که باز می کنی و می خوانی، آقای کاندیدای مجلس است که پیام داده. چقدر هم دوستت داشته که ساعت یک صبح برای پیامک زده. هنگ می کنی زمانی که می خوانی: "انسان های باشعور خدمتگزاران خویش را می شناسند. خدمتگزار شما .... لطفاً این پیام را برای ده نفر دیگر بفرستید. با تشکر."در مراسم عروسی یکی از اقوامت و ولیمه حج همسایه ات، مجری مراسم نام آقای کاندیدای خدمتگزار را می برد تا همه برایش کف بزنند و صلوات بفرستند. خیلی زور نزن. نهایتاً نمی توانی بفهمی ایشان از طرف خانواده عروس دعوت شده اند یا از ناحیه خانواده داماد. و همچنین نسبتش را با حاج آقای همسایه.شب که به خاطر هفت دوستت در مسجد محل مراسمی برپاست، باز آقای کاندیدای خدمتگزار وارد مجلس می شود. عده ای بلند می شوند جلوی پایش. عده ای هم خودشان را لوس می کنند برایش. بالاخره 1 در 1000 هم اگر احتمال داده شود که این آقا روزی بتواند وارد مجلس شورای اسلامی شود، پس نباید حتی یک دقیقه را هم از دست داد!. پاچه خواری را گذاشته اند برای همین مواقع دیگر!. به همین خاطر است که بعضی ها در مسجد برای گذاشتن استکانی چای و تعارف کردن خرمای مرحوم دوستت دارند از هم سبقت می گیرند و خودشان را هلاک می کنند.نگاه می کنی. به این صحنه ها با انزجار نگاه می کنی. از این همه تظاهر دل پیچه می گیری. واقعاً کدام شان محض رضای خدا دارند تلاش می کنند؟ آقای کاندیدای خدمتگزار برای خدمت رسانی!؟ یا این جماعت که خودشان را می کشند تا دیده شوند؟ آن هم در برابر دیدگان بنده خدا!. با خودت فکر می کنی اگر قرار است همین طور پیش برویم باید "فاتحه" خدمت رسانی مخلصانه ای را که امام امت و مقام معظم رهبری همیشه به آن سفارش کرده و می کنند، خواند. با این روند، "فاتحه" خیلی چیزهای دیگر را هم باید خواند. قرآن جلویت را باز می کنی و شروع می کنی به خواندن که پیرمردی از انتهای مسجد فریاد می کشد: "فاتحه مع الصلوات".
کد خبر: ۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۸

اوای دنا-سید مهدی خرمی:اکثر روانشناسان انتقاد را ابزار سالمي جهت بهتر شدن مناسبات انسانها مي دانند پس به نظر آنها انتقاد بسيار مفيد و ضروري است .با اين توضيح مي توان گفت در مديريت مهمترين ابزار جهت افزايش بهره وري و بالا بردن سطح عملکرد همين ابزار انتقاد است .انتقاد بر سه نوع است : 1) اصولي و منطق 2) غير منطقي 3 ) انتقاد مخرب بنده در اينجا انتقاد را بر پايه نوع اول از سر مي گيرم وقصد هيچ گونه انتقاد غير منطقي و مخرب را ندارم .جناب آقاي موحد نماينده محترم شهرستان يهيهان مردم فهيم کهگيلويه ، بهمئي و چرام چشمانشان را باز کردند ديگر همانند قبل نيست که مردم بر حسب ارباب رعيتي ،راي خود را به صندوق بيندازند امروز مردم اين مناطق چشمان خود را شستند و جور ديگري به واقعيتها مي نگرند .جناب آقاي موحد خوب به ياد دارم که در انتخابات دوره هاي گذشته همچون شيري برنده انتخابات بوديد و گوي سبقت را از رقيبان مي ربوديد و مجال عرضه اندام به آنان نمي داديد .ولي يه مثل قديمي از بابام به ارث بردم که هميشه مي فرمودند شير تا جوان است مي گويد شير شير است هرچند پير باشد و هنگام پيري مي گويد پير پير است هرچند شير باشد !اين مثل را در انتخابات شهرستان بهبهان با هم به عينه مشاهده کرديم هرچند من وبساري ديگر از همشهريانم با توجه به ارادتي که نسبت به حضرتعالي داشتيم رهسپار ديار غريب آشتاي بهبهان گشتيم و چه شبهايي که تا صبح نمي خوابيديم و روستا به روستا مي گشتيم تا بتوانيم رائ به آراي شما اضافه کنيم ! هر چند در يک قدمي شما از دکتر ضرغامي بچه ايل و تبارمان گذشتيم ! و فقط خدا و خود آقاي ضرغامي براي کارهايمان ببخشايد ! انشاالله زکردار بدم صدبار توبه    ز گفتارم هزار استغفرالله ولي روز از نو روزي از نو !!!در سايتهاي مختلف محلي و کشوري جملات و نقل قولهاي متفاوتي ديديم نماينده شهرستان بهبهان : اين دوره در انتخابات شرکت نمي کنم حاجي محمد موحد : استخاره زدم بد آمد ديگر شرکت نمي کنم و ...................ولي ديروز شهر لنده ميزبان يار ديريني شد اسپندها را دود کردند تا نکند چشمي حسادت بکند از وجودش !گوسفندان را سر بريدند تا قرباني راهش گردند !؟ولي حاجي جان تو را به همون قسم هميشگيتون ( تورا به جدت زهرا(س) ) قبل از همه چيز به اطرافت نگاه کن !حاجي جان دو سوال دارم خدمتتون اميدوارم که جواب دهيد ؟اولاً چرا از نمايندگي مردم کهگيلويه دل کنديد و به شهرستان بهبهان رفتيد ؟دوماً چرا دوباره قصد نماينده شدن در شهرستانهاي  کهگيلويه و..داريد؟مگر بهبهان با آن وسعت و درامدش نيازهاي شما را براي خدمت به خلق برآورده نمي کرد؟حاجي جان منتظر الزيدي يادتون هست که هرچه دارد از حضور سبز شما با رئيس جمهور محترم در ورزشگاه دهدشت دارد! (منتظر الزيدي خبرنگار شبکه بغداديه در هنگام مصاحبه مطبوعاتي بوش و المالکي جفت لنگ کفشهايش را درآورد و به سوي بوش پرتاب کرد)حاجي جان ديگر مردم براي شما فرش قرمز پهن نمي کنند مردم ديگر دست به سينه اطرافيان شما نيستند مردم نيازي به ..... ..... ندارند ! مردم منطقه ما مثل ساير نقاط پيشرفته کشور آگاه شدند و شعور سياسي پيدا کردند و بر حسب معلوماتشان افراد اصلح را در انتخابات انتخاب مي کنند !من از لنده مي گويم از قلب تپنده و بغض گرفته ايل بزرگ طيبي مي گويم من از ديار مهرباني ها مي گويم دوست دارم در مورد همين افرادي که دور و بر شما را گرفتند به طور مخفيانه تحقيق کنيد که در بين مردم از چه جايگاه نازلي برخوردارند حاجي جان حناي اين افراد براي ما ديگر رنگي ندارد تو را به خدا حواستان را جمع کنيد !جناب آقاي موحد بنده در راه حضرتعالي هنگام سخنراني شما در شهر چرام موقع برگشت يکي از جانبازان راهت بودم ولي فقط و فقط امروز بيان کردم که زخم و  نشانه پشت لبم ميراث حمايت از شماست پدرم فرمودند ما به عشق اين سيد نبايد برادرمون هم متوجه اين موضوع شود چرا که در اين شهر يک عشق بو و اونم عشق به موحد !جناب آقاي موحد نگذاريد بغض ايل بزرگ طيبي بترکد !!به اطرافيانت بيشتر نگاه کن !امسال مثل سالهاي گذشته نيست !اين افراد خوشبختي را فقط در برآورده شدن نيازهاي شخصي خودشان و پول مي دانند در حالي که خيلي ها سرمايه هاي مالي بالايي دارند ولي خوشبخت نيستند ولي افرادي هستند از لحاظ مالي نه خانه هاي آنچناني دارند و نه ماشينهاي مدل بالا ، ولي آبرويي دارند که هزاران بار از سرمايه هاي مادي اين دوستان بالاتر و با ارزش تر است ، مردم سرمايه هاي معنوي آنان را به کاخهاي بلند اطرافيان شما مبادله نمي کنند .آخر مطلبم را از چارلي چاپلين کمک مي گيرم و از خدا مي خواهم هر انچه خير است آن شود با پول مي شود ساعت خريد ولي فرصت نه !مي شود مقام و درجه خريد ولي احترام نه !با پول ميشود قلب خريد ولي عشق نه !
کد خبر: ۲۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۷

یکی از معانی کاربردی سکولاریست عرفی کردن یا عرفی ساختن امور غیر عرفی و غیر معمول در یک اجتماع هدف می باشد که از جهاتی با معنای دیگرش یعنی جداساختن به نحو بسایر عجیبی،درآمیخته است. در جامعه ای اسلامی،عرف جامعه می بایست بر خواسته از اراده دینی و مذهبی حاکم بر افکار و ذهنیت تشکیل دهنده مدنیت مسلمین باشد،اما ممکن است به علل و دلایل مختلفی اعم از 1- فردی همانند جاه طلبی،ثروت اندوزی،حرص و آز،حسادت و مشکلات روحی و روانی و تضادهای عقیدتی 2- مشکلات عمومی اجتماعی فراگیر نظیر نفوذ فرهنگهای معاند و متجاوز هدفدار داخلی و بیرونی و توطئه منافقین جهت تسلط و استثمار جمعی یا قشری و طبقه ای (عموماًطبقه متوسط و نیروی جوان ) تغییرات عدیده و عمده ای در این عرف اسلامی و ساختار هنجارهای پدیدآورنده آن ، بوجود آوردند که موجب زمین گیر کردن افراد مرید و زمین گیر شدن خود ایده و مرام برخواسته از عرف مذهبی گردد.تغییرات نرم و حساب شده عرف باب طبع میل صاحبان نفوذ و حیله را فراهم می کند . دورانهای اینچنین گذشته و قرن هایی را پدید آورده ، که تجربه کارآمد آنرا اکنون عده ای بر ضد عده ای دیگر به کار می برند و روزگار اینگونه پدید آمده است . هنگامی که منفعت طلبی موجب شود که عقاید و برداشت های شخصی از دین عرف جدیدی را پایه ریزی کند و بنا به خواست افراد تاثیر گذار و نخبه سیاسی نا اهل جامعه به سمت و سویی سوق پیدا می کند،که وجه راه و رضای خدا رها شده و منافع شخصی و محدود دنیوی ملاک کمال انسان و شعور بشری قرار گیرد. میان دین و مذهب با عرف جاری در جامعه مذهبی،جدایی و گسیختگی عمیق و غیر قابل برگشت اتفاق افتد و در لحظه عرف جدید هدف ساخته و ظهور می کند ،عرفی بزرگ اما ناکارآمد و فقیر از ذات هدایت و روشنگری . در جامعه هدف عرف می شود پارتی بازی و تبعیض صورت پذیرد . گرگ شدن و خوردن فرصتها به نفع خود و مصادره کردن همه چیز دین و انسان های متدین،برای وارد کردن به قلمرو پوشالی و فرضی ساخته شده توسط متجاوزین به حقوق مردم . پذیرش عرف جدید توسط کودن ها و کور مغزهای حیوان سفت و شهوت پرست ٰ که از استعدادها و توانایی های خدادادی تنها پذیرفتن آن امر بدون دلیل و برهان فطری و علمی را می داند و سری را به نشانه تایید جنباندن. که این شرایط وجوب شکل گیری سکولاریته خاموش در ناخوداگاه بتن جامعه مسلمان و یکتتا پرست و شیعه راه امامان معصوم (ع) می گردد . و افراد را به سمت سکولاریته شدن و معاویه صفت بودن سوق می دهد و می فهماند که باید در این منجلاب چنان که رایج است عمل کنند تا دمی از دنیای رقبای سکولار پیدا شده در این جو عقب نماند . چون عرف دیگر آن است که همرنگ جماعت بودن عالی است و هر که سکولارتر،موهبت و پیشرفتش بیشتر . بنا به مشاهدات عینی در استان کهگیلویه و بویراحمد و مناطق نفوذ دست اندرکاران حاضر در استانٰ ظاهر امر مبین به اذهان فریفته شده و امن می باشد که از تبعیض و پارتی بازی آنهم به این آشکاری و وقاحت که از سر وصورت استان کهگیلویه و بویراحمد بالا می رود و برخی رؤسای جزء شهرستانی و استانی وام دار آن هستند و نقش کاسه داغ تر از آش را در آن ایفا می کنند و همگان خرسندند که هیچ شخص یا جنبشی،حتی کلمه ای از این وقایع غریب را بازگو نمی کند و مرحمی پیدا نشده و نمی شود تا داغی را فرو نشاند . خوب است بدانیم که خداوند تبارک و تعالی و اوصیا و انبیاش در روی زمین وجود این چنین گستاخی هایی را تنها مایه فرومایگی و رها کردن جهاد نفس می دانند که باعث می شود که اشخاص همچون حکمرانانی خود مختار،منابع و منافع عمومی را همچون ملک شخصی هرآنگونه که میل دارند تقسیم نموده و شرکای خویش را سیراب و گرد افسردگی را بر صورت سامان و دیار و روی مردمان نجیب و آرام این خطه از سرزمین اسلامی بپاشند و عقیده و مرام خداشناسی و ولایت پرستی آنان را لگد کوب کنند .و در قهقهه های مستانه خویش به تمامی دنیای قانون و شرع بخندند و به برادران دینی ما همچون برده هایی در غل و زنجیر،عنودانه و یک چشم بنگرند و خوش باشند و خوشگذرانی کنند.وای از این همه بیداد.آقایانی که با اقدام به جذب غیر قانونی و غیر مجاز دهها نفری در سیستم های دانشگاه آزاد دهدشت ٰ ادرات دولتی تازه تاسیس چرام و بهمئی و شرکت نفت و گاز گچساران و ایستگاه گاز دهدشت،پروژه های عمرانی در منطقه و شرکت ملی حفاری اهوازٰ بانک های دولتی و نیمه دولتی،بنیاد مسکن واداره تعزیرات حکومتی و اداره راه ترابری و ادارات استان فارس و........ دخالت نا به جا برای ابقاء یا ترفیع درجه افراد و لیدرهای انتخاباتی که جزء بیراهه رفتن و نابودی توان نیروی انسانی کارآمد و ایجاد فضایی کاذب و فاسد در استان می شود که جز بازی و بازی گردانی هیچ خیر و برکتی ندارند و دست چپاول انگلیسی و آمریکایی و هراجبنی را از پشت بسته اند و عامل تاراج شرافت،عزت نفس و اعتقاد دینی این مردمند و چه خوب جا انداخته و به ما فهمانده اند که آقایان توانسته اند ! و هر که پارتی و نفوذ دارد می تواند،آیا در این مکتب این عمل پذیرفته است !؟ می توان گفت شمر لعین فرومایه نیز توانست ، صدام در حمله به ایران در طول جنگ تحمیلی توانست ! اما عده ای با شرافت کاسه سر خود را به خداوند عاریه دادند و جان دادند و خونفشان به گواه تاریخ نگذاشتند که حیثیت مسلمین بر باد برود ، آیا نفوذ وقدرت اینگونه اشخاص آنچنان نفس مردم را بریده و ذلیل ساخته یا عرف آنان در جان ما رسوخ کرده که به این راحتی می پذیریم وعقب نشسته ایم و تنها تماشاگریم و قانون نانوشته اما نامحترم جنگل را یادآوری می کنیم اما باید به این افراد بگوییم که چه راحت باد برده است وجدانهایی را که حتی بی دین ها آن را دارند (آزاد مرد باشید حداقل اگر دین ندارید.) این عده خود را به آنچه که برتر از شانشان است نسبت می دهند و دست درازی به آنان چیزی می کنند که از آن باز داشته شده اند ، حق را می پوشانند و شبه افکنی می کنند ، دیر زمانی است که پرده سیاه فتنه ها پاره و سینه شقاوت دریده شده است .مردم دیگر تمامی افسانه ها را می دانند و خواب ندارند . . عده ای گمان می کنند که نمی میمیرند و در گور تنگ و تاریک نمی روند ،که این گونه رشته های انسانیت را با طمع نان حرام میان خلق از هم گسسته اند ؟دیر زمانی نیست که پنداشته ایم که با دادن خون رگهایمان و به مسلخ فرستادن عزیزانمان ،پنجه در پنجه با شیطان جنگیده ایم و نغمه حسین (ع) در ظهر عاشورا را لبیک گفته ایم ، حال آنکه در کنارمان بی توجه به خدای کعبه ، به بتها می نگریم و سکولاریسم مدرن را با جان دل پذیرفته ایم ! و بر همه چیز خط بطلان کشیده ایم . حسابرس این بی عدالتی در کهگیلویه و بویراحمد کیست ؟؟کدام مبانی فکری توجیح کننده این تفکرات مسموم است ؟ کسانی که از این دنیا به این شیوه ها نصیبی نبرده اند و از دنیای خود باز مانده اند آن هم به دلیل عملکردهای ناسالم این افراد ، در این بلاتکلیفی ، چه تکلیفی دارند ؟ چه تاییدی موجب شده تا این حرکات ادامه پیدا کند ؟ آیا جمهوری خود مختار چون کردستان عراق یا ایالات فدرال آمریکایی در این خطه برقرار شده است ؟باقیمانده جامعه که حدود اسلامی را رعایت می کنند و این گونه سیاست بازی و بازیچه بودن را نمی پذیرند و وارد این شاکله های سیاسی نمی شوند چه کنند به گوشه ای بروند و تصوف پیشه کنند یا به شکار گیاه خواری بپردازند ؟ عمر کوتاه انسانی فرزندان برومند این دیار چه قدر دیگرش بر باد برود تا صاحبی عادل و خدا ترس برای این قطعه پاک و نجیب از بهشت خدا بر روی زمین که از مملکتی اسلامی است پیدا شود ؟ ((انعکاس دیدگاهها و نظرات مختلف در اوای دنا به منزله رد یا تایید آنها نیست))
کد خبر: ۲۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱

قطع انگشت دست جوان لنده ای در سرشماری 90 ...
کد خبر: ۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

برگزاری مراسم ازدواج کم هزینه و متفاوت که در عین حال حرمت ازدواج را نگه دارد برای بسیاری از عروس و دامادها جذابتر از مراسم پرهزینه و با شکوه در بهترین هتلهای ایران با مهریه هایی به اندازه ارتفاع قله اورست است ...
کد خبر: ۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

ناصر رضایی فرماندار کهگیلویه شد...
کد خبر: ۱۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

مردی كه پول ندارد، خانه ندارد، نمی‌تواند دو تا زن را اداره كند حرام است. اما اگر یك مردی توان جسمی دارد، توان مالی دارد، دو تا ماشین، دو تا خانه، دو تا موبایل، دو تا دو تا دو تا، ولی زن می‌گوید: نخیر! خدا یكی زن هم یكی. یعنی چه؟ یعنی آن یك میلیون زن جوان به درك! گناه می‌كنند به درك! می‌سوزند به درك! بخل زن‌ها است. بخل زن‌ها باعث می‌شود كه یك میلیون زن جوان بیوه هست، بخل تاجرها به این است كه میلیون‌ها جوان بیكار هستند، پول ندارند آنها پولشان در بانك هست. بخل خیلی مهم است...
کد خبر: ۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

  او به همراه 39همسر و 94فرزندو14عروس و33نوه اش در یک خانه بزرگ زندگی می کند ...
کد خبر: ۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

امام جمعه همدان: خودمان بزرگانمان را ترور مي‌كنيم؛ گفتند ملاصدرا كافر است، مولوي كافر است، بو علي كافر است و... هيچ فقيري از ثروتمند خوشش نمي‌آيد. از اين منظر هم جنگ فقر و غنا وجود دارد. كساني كه با علوم عقلي مخالفت مي‌كنند چون در اين حوزه فقير هستند اين جنگ را به پا مي‌كنند، نه جاهل با عالم سازش مي‌كند نه فقير با غني، و اين طبيعي است، با امام راحل (ره) هم اين برخورد‌ها زياد مي‌شد. به ايشان مي‌گفتند چرا فلسفه تدريس مي‌كني!
کد خبر: ۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

فاصله‌ها از ديروز تا امروز: ديروزبي‌نام و نشان وامروزفقط به دنبال نام اما راستي چرا اين همه فاصله؟ چرا اين همه از آن فرهنگ ناب فاصله گرفته‌ايم؟ چرا براي رسيدن به قدرت و يك پست موقت به هر نيرنگ و حيله‌اي متوسل مي‌شويم، دروغ مي‌گوييم، تخريب مي‌كنيم، صبح چپي و بعدازظهر راستي و شب‌ها مستقل مي‌شويم؟ اسدالله ربانی مهر :حماسه دفاع مقدس، برگ زرين ديگري از افتخارات مردان ايران اسلامي است كه هيچ‌گاه از اذهان مردم پاك نخواهد شد، حماسه‌اي جاودان و ماندگار كه سراسر آن ايستادگي، پايداري و معنويت بود. در حماسه دفاع مقدس براي همه جهانيان ثابت شد كه اراده آهنين رزمندگان اسلام كه با معنويت و كلام خدا پيوند خورده است بر همه تجهيزات غرب و شرق پيروز گشته و در حقيقت دفاع مقدس، بهترين صحنه پيروزي تفكر معنوي بر تفكر مادي گرايانه بوده است. در هشت سال دفاع مقدس شاهد بزرگ‌ترين رشادت‌ها، شجاعت‌ها و ايثارگري‌ها بوديم. همه لحظات دفاع مقدس براي مردم ايران زمين، خاطره آفرين و ماندگار است؛ لحظاتي كه در آنجا به خوبي مي‌شود قدرت ايمان و ايستادگي را حس كرد.  
کد خبر: ۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

جوان 23 ساله گچسارانی منجی زندگی 7 بیمار شد . خانواده جوان 23 گچسارانی با اهدای اعضای بدن جگر گوشه خود جان هفت بیمار را که دیگر امیدی به ادامه زندگی نداشتند نجات داد و آرامش را به خانواده های آنان برگرداند...
کد خبر: ۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

مظلوم‌تر از بهشتی امروز کم خوابیده بودم. می خواستم کمی استراحت کنم که دوستی عزیز به من زنگ زد. گفت شنیدی احمدی نژاد چه گفته و فارس چه تیتری زده؟! مطلب اول را که گفت، گفتم که این در علوم دینی ماست! وقتی گفت چه تیتری زده اند، تا آخرش را خواندم! مطلب دوم هم دست کمی از اولی نداشت. دلم برای کسانی که آخرتشان را به کینه می فروشند، سوخت! اینکه فقط برای کینه از کسی سخن بگویی، عاقبت به خیر نمیشوی. این داستان را بشنوید تا بفهمید کینه توزی یعنی چه! ***در پیشگاه خلیفه ی زمان امام جعفر صادق(ع) (فکر کنم منصور عباسی) صحبت از کیفیت سجده شد. سر اینکه در هنگام سجده کردن، چشم باید باز باشد یا بسته، اختلاف کردند. تا اینکه کسی گفت: باید دید که جعفر بن محمد(ع) چه میکند، هر چه کرد، ما برعکسش می کنیم! خلیفه مرحبایی گفت و پرسید: تا آن موقع که بفهمیم، باید چه کنیم؟! یکی گفت: بهتر است تا موقعی که ببینیم که جعفر چه میکند، در سجده یک چشم را باز و دیگری را ببندیم(!) تا اینگونه سجده مان حتما با جعفر بن محمد مخالف باشد!
کد خبر: ۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴

ازمناطق محروم كهگيلويه وبويراحمد تابرج ميلادتهران : سهم دانش اموزان مناطق محروم زیلایی ،بهمئی ،لنده ودیشموک ازمنابع ملي درحالی امروزبستنی 400هزارتومانی باروکش طلا دربرج میلادتهران عرضه می شود که دانش اموزان مناطق محروم زیلایی ،بهمئی ،لنده ودیشموک درآستانه ماه مهرتوانایی خریدلوازم مدرسه خودراندارند وباهمان لباسهای کهنه سال جدیدراشروع می کنند.......... قاليباف شهردار تهران ماه گذشته در افتتاحيه اوقات فراغت محلات شهر تهران در برج ميلاد گفت: در يكي از مناطق شهر تهران كه براي بازديد رفته بوديم پشت شيشه نانوايي نوشته بود: (نان نسيه داده نمي‌شود و من به عنوان شهردار شوكه شدم كه مگر كسي هست كه نان نسيه بگيرد و بعد از تحقيقاتي كه انجام دادم ديدم افرادي هستند
کد خبر: ۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴