فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه گفت: نوجوان 12 ساله ای در یکی از روستاهای شهرستان کهگیلویه از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد به علت گاز گرفتگی جان خود را از دست داد.به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا سرهنگ «جهان دیماز » افزود:نوجوان 12 ساله ای بنام "مهدی" در منزل مسکونی اش واقع در روستای "دوریزگان" بخش "سوق" از توابع شهرستان کهگیلویه دچار گازگرفتگی شد و جان خود را از دست داد.وی اظهار کرد: با گزارش این حادثه به فوریت های پلیسی 110 ماموران پاسگاه انتظامی سوق بلافاصله در محل حاضر و به دستور قاضی ویژه قتل اقدامات قانونی لازم را به عمل آوردند.فرمانده انتظامی شهرستان کهگیلویه اضافه کرد: با انتقال جسد این مرد جوان به پزشکی قانونی تحقیقات در این باره ادامه داد.
کد خبر: ۱۲۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۰
اوای دنا: شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکرهٔ شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند. این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود. استان کهگیلویه و بویراحمد، همانند همه سرزمین زیبای ایران آریایی اعضای خانواده گردهم جمع میشوند تا پیرترین اما دوست داشتنیترین فرد خانواده برایشان متل بگوید متل داستانی افسانهای و طولانی است كه نسل به نسل و به طور شفاهی از گذشتگان به ارث رسیده است.مثل داستان معروف دو برادر اصطلاح محلی به نامهای «احمعیل و مهمعیل» دو مرد قوی هیكل و بزرگ كه به سفارش مادرشان به كوه میروند و بر بلندترین قسمت كوه قرار میگیرند و چلوسی (آتش) كه در دست دارند را با تمام قدرت به هوا پرتاب میكنند اگر آن چلوس (آتش) به خشكی خورد متأسفانه زمستانی سرد و خشك در پیش است كه خسارات فراوانی به كشاورزان و دامداران وارد میشود و مرد م نگران و آشفته میشوند، اما اگر آن چلوس به دریا خورد زمستانی پر از بارش برف و باران و سالی سرشار از نعمتهای خداوند در پیش است و سال رونق كشاورزی است كه مرد م زمستان سخت و طاقت فرسا را به امید بهاری پربار به پایان میرسانند.دیگر اینكه در این شب به نیت بارش برف و سفیدی زمستان آشهای محلی مثل شیربرنج و یا دووا (آش دوغ) در تشتهای برزگ میپزند تا جوابگوی جمعیت زیاد اعضای خانواده باشد و اعتقاد دارند چون از اوایل شروع فصل سرما غذای داغ و گرم میپزند در این شب باید غذایی مثل آش دوغ درست كنند.
کد خبر: ۱۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۱
اوای دنا: كلاه نمدي نرم با لبههاي متوسط و چيني در جلوي تاج آن كه اغلب مرد ان به سر ميگذارند. فدورا نامهاي ويژهاي دارد.
فدورا در موسيقي و سينماي نيمه دوم قرن بيستم كاربرد بسيار يافت كه از آن ميان ميتوان به كلاه معروف اينديانا جونز اشاره كرد.
كلاه نمدي
كلاه بختياري پوششي است گرد از جنس نمد(پشم در هم تنيده با رطوبت و فشار)، بيشتر به رنگ سياه و گاهي به رنگ قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره بدون لبه، از پايين به بالا گشادتر، پايين آن سفتتر و فرم و شكل آن نيمكره بوده و معمولا شكل سر را به خود ميگيرد.
ارتفاع آن متنوع، اما در رايجترين نوع آن نزديك به 12سانتيمتر است. ضخامت نمد كلاه بايد حدود پنج ميليمتر و جنس آن مرغوب و خيلي نرم باشد.
كلاه نمدي ميان همه لرزبانان رايج و مورد استفاده است. تنها تفاوت در نوع رنگ كلاه مورد استفاده است. كلاه نمدي سياه تنها در ميان بختياريها استفاده ميشود، اما لرهاي كهگيلويه و بويراحمد و لرستان از كلاههاي نمدي با رنگ قهوهاي تيره و روشن استفاده ميكنند.
كلاه نمدي سياه در روستاهاي چهارمحال و روستاهاي اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد. كلاه نمدي ميان اهالي ديلمان در استان گيلان نيز هنوز مورد استفاده قرار ميگيرد كه رنگ اين كلاه معمولا قهوهاي است.
قشقاييها نيز نوعي كلاه نمدي سفيد رنگ (گاهي قهوهاي) كه به كلاه دوگوشي معروف و شبيه تاج است، استفاده ميكنند.
در گذشته استفاده از كلاه نمدي در بين ساكنان ساحل شمالي خليج فارس بويژه در استان بوشهر رواج داشته است.
رنگ سفيد اين كلاه كه به آن كلاه خسروي هم گفته ميشود در آغاز ويژه خانها بود، اما بعدها عشاير از پوشيدن لباس بختياري نيز منع شدند ، به مرور زمان كلاه سفيد جاي خود را به كلاه سياه مرد م عادي داد و امروزه ديگر كودكان نيز كلاه سفيد خسروي به سر ميگذارند.
كلاه خسروي همانطور كه از نامش پيداست، طرحش از كلاه خسروان، پادشاهان ساساني است.
نوع ديگر آن نيز شب كلاه است كه بيشتر توسط جوانان مجرد، چوپانها، افراد كم درآمد و گاهي هنگام كار مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين كلاه از يك نمد ضخيمتر و پستتر ساخته ميشود، معمولا رنگ آن قهوهاي روشن يا قهوهاي تيره است و علت نامگذاري آن به شب كلاه اين است كه چوپانها با همين كلاه ميخوابيدند و سر را روي قطعه سنگي ميگذاشتند و كلاه حايل ميان سر و سنگ بوده است.
كارگاههاي نمد مالي از ديرباز در شهرهاي شوشتر، دزفول، ايذه، شهركرد، بروجن، نجفآباد و... فعال بودهاند. امروزه كارگاههاي توليد كلاه نجفآباد و اصفهان مشهورتر، اما در عمل رو به زوال هستند. با اين حال كارگاههاي ساخت كلاه نمدي در شهر بروجن در استان چهارمحال و بختياري به دليل اقبال دوباره مرد م به اين كلاه، روندي رو به رشد را طي ميكنند.
كلاه بيسبال
كلاهي از كتان سبك با تاج گرد نرم و آفتابگير سختي در جلو. پشت اين كلاه با اندازه سر كسي كه كلاه را بر سر ميگذارد قابل تنظيم است.
اين كلاه نه فقط در بازي بيسبال براي جلوگيري از نور آفتاب، كه در لباس راحت و روزمره امروزي نيز كاربرد زيادي دارد.
كلاه ماهيگيري
كلاه ماهيگيري از كتان نرم با لبههاي پهن پايين افتاده ساخته ميشود كه هم مرد ان و هم زنان به سر ميگذارند.
لبههاي پهن اين كلاه براي محافظت چشمها، صورت و حتي پشت گردن از آفتاب ساخته شده است.
اين كلاهها در آغاز توسط ماهيگيران و كشاورزان ايرلندي براي محافظت از باران استفاده ميشد، اما امروزه اغلب طبيعتگردان آن را سر ميگذارند.
كلاه قايقسواري
تاج اين كلاه حصيري بسيار كوتاه و لبههاي آن پهن است. پيش از اين توسط قايقرانان استفاده ميشد، اما امروزه در سفرهاي تابستاني و باغها نيز كاربرد دارد و با نواري به رنگ رسمي اعضاي باشگاهها، دانشكدهها يا انجمنها آراسته ميشود.
در استراليا، نيوزيلند و آفريقاي جنوبي اين كلاه هنوز بخشي از يونيفرم رسمي بسياري از مدارس پسرانه است.
كلاه پوست خرس
كلاه پوست خرس، كلاهي بلند از جنس خز است كه در مراسم يونيفرم نظامي استفاده ميشود.
شكل و جنس اين كلاه در اصل براي محافظت صاحب آن از ضربات برنده شمشير طراحي شده بوده، اما امروزه تنها توسط نظاميان بريتانيا استفاده ميشود و بويژه به دليل كاربردش توسط نگهبانان كاخ باكينگهام شناخته شده است.
كلاه شعبده
كلاه شعبدهبازان يا تاپ هت، كلاه استوانهاي بلند و لبه پهني است كه از پوست نمدمالي شده سگ آبي تهيه ميشود.
اين كلاه از نيمه دوم قرن هجدهم تا اواسط قرن بيستم استفاده عمومي داشت، اما اكنون تنها به خرگوشي كه شعبدهبازان از آن بيرون ميآورند، معروف است و كاربردش به برخي اعضاي انجمنهاي خاص محدود شده است.
كلاه پهن
كلاهي گرد، نرم و اغلب از پشم و نخ است كه لبه سخت و كوتاهي در جلو دارد. اين كلاه كه زماني كلاه پسرك روزنامهفروش نيز ناميده ميشد امروزه بيشتر توسط نويسندگان و روزنامهنگاران استفاده ميشود.
قدمت اين كلاه را تا قرن چهاردهم در شمال انگلستان تخمين ميزنند و اغلب با مهاجران ايرلندي و انگليسي در آمريكا پيوند خورده است.
در قرن نوزدهم بويژه كارگران انگليسي و ايرلندي اين كلاه را سر ميگذاشتند، اما از نيمه دوم قرن بيستم به اين سو، چهره بسياري از روشنفكران و هنرمندان نيز با اين كلاه همراه شد.
كلاه شرلوك هولمز
كلاه گرم و پشمي كه از فاستوني محكم ساخته ميشود، جلو و عقب آن لبه دارد و در كنارههايش روگوشيهايي هست كه ميتوان بالاي سر آنها را به هم گره زد.
اين كلاه مناسب شكار در آب و هواي باراني اسكاتلند ساخته شده و به دليل پيوندي كه با نام شرلوك هولمز دارد كلاهي براي كارآگاهان نيز پنداشته ميشود.
كلاه مخروطي شرقي
كلاههاي پهن مخروطي شكلي كه از جنس حصير ساخته شده اغلب در شرق و جنوب شرقي آسيا و مشخصا در چين، اندونزي، ژاپن، كره، فيليپين و ويتنام به كار ميرود.
اين كلاه با يك نوار پارچهاي كه از زير چانه ميگذرد روي سر نگاه داشته ميشود و فاصلهاش از روي سر با نواري ازجنس مشابه حفظ ميشود. اين كلاه فرد را مقابل آفتاب و باران محافظت ميكند.
گات
گات، كلاه سنتي مرد ان كرهاي است و براي ايرانيان به واسطه سريالهاي كرهاي پخش شده از تلويزيون آشناست.
اين كلاه از موي اسب ساخته ميشود كه چارچوبي از ني بامبو به آن شكل ميدهد و رنگ سياه آن تا حدي شفاف است.
شكل گات استوانهاي بلند است كه لبه پهني دورتادور آن را گرفته است.
غُتره
غتره، پوششي سه قسمتي است كه مرد ان عرب به سر ميگذارند و از يك عرقچين در وسط سر، روسري سفيد يا راهداري كه دور صورت آويزان ميشود و نوار سياهي كه بالاي سر و دور اين روسري ميپيچد تشكيل شده است.
مدل، رنگها و انواع غترهها ميتواند نشانگر قبيله و قوميت فردي كه آن را بر سر دارد، باشد.
قراقلي
كلاهي استوانهاي است كه از پشم نوعي گوسفند به نام قراقل ساخته ميشود و در آسياي مركزي كاربرد دارد.
برخي رهبران شوروي سابق مثل برژنف علاقه خاصي به استفاده از اين كلاه داشتند.
اينكلاه بر سر محمدعلي جناح نيز ديده ميشد و امروزه نيز حامد كرزاي اغلب همين كلاه را بر سر دارد.
كلاه فرانسوي
كلاه كپي كه در ايران اغلب به عنوان كلاه فرانسوي شناخته ميشود شكل استوانهاي كوتاه دارد كه تاج آن گرد و تخت است و لبهاي در جلو دارد.
اين كلاه را پليس و نظاميان فرانسوي بر سر ميگذارند كه از سال 1830 در اين كشور به كار رفته و براي هر رده و درجهاي نوعي از آن استفاده ميشود.
اين كلاه غير از فرانسه ميان برخي نيروهاي بلژيك، يونان، نروژ، اسپانيا، سوئد، هند، ايرلند شمالي و سوئيس نيز كاربرد دارد.
كلاه يهودي
كيپا يا كلاه يهودي، كلاهي بود به رنگ سفيد يا زرد كه يهوديان در دوران كهن در اروپا ميپوشيدند.
اوايل پوشيدن آن اختياري بود، اما بعد از سال ۱۲۱۵ مرد ان بالغ يهودي مجبور بودند خارج از محلههاي يهودينشين براي شناخته شدن، اين كلاه را بپوشند. بعيد نيست ريشه اين كلاه هم مثل كلاه فريژي كه يهوديان بابلي ايران بايد ميپوشيدند از ايران باشد.
طبق قوانين يهودي، يهودياني كه عمل به احتياط ميكنند بايد هميشه موهايشان را بپوشانند. اين كلاه هميشه در دستنوشتههاي يهوديان ميآمد و يهوديان آلمان بعدها آن را در مهرهايشان و نشان رستههاي نظاميشان استفاده ميكردند كه نشان ميدهد اقلا ابتدا اين كلاه بخشي از لباس يهوديان بوده است.
در متون يهوديان آمده كه مرد سرناپوشيده نبايد تورات را بلند بخواند يا به چيز مقدسي فكر كند يا چهار ذراع راه برود و وارد شدن مرد سرناپوشيده به كنيسه نيز جايز نيست.
طربوش
طربوش يا آنگونه كه درتركيه ميگويند، فز، كلاه نمدي سرخ رنگ به شكل استوانهاي كوتاه است كه اغلب آويز ريش ريشي به بالاي آن متصل است و يادآور حاكميت عثماني است.
طربوش در مصر كه مرد م اين كشور پيش از انقلاب مصر به وسيله آن شناخته ميشدند سالها بود فقط بر سر دانشجويان الازهر و قاريان قرآن كريم ديده ميشد، اما امروزه دوباره جاي خود را بر سر مرد م مصر پيدا كرده است.
طربوش نماد تاريخي و فرهنگي عصر پاشاها و افنديها در مصر قبل از انقلاب ژوييه 1952 به عنوان نشان مرد انگي و وجاهت استفاده ميشد، اما پس از مدتها استفاده نشدن عملا به منبع درآمد خوبي براي آتليههاي عكاسي تبديل شد و عكاسخانههاي مصر با ارائه طربوش، مرد م و گردشگران را تشويق ميكردند با آن عكس يادگاري بگيرند.
از وقتي به سر گذاشتن طربوش از حالت يك رسم قديمي از ميان رفت صنعت طربوشسازي نيز از رونق افتاد، اما با اين حال ميتوان در شهرك الحسين، گنجينهاي از اين كلاه معروف مصري را پيدا كرد.
در حال حاضر خيلي از دختران و پسران مصري در مراسم عروسي و جمعهاي خصوصي طربوش به سر ميگذارند.
طربوش اوايل قرن 19 ميلادي بهوسيله محمدعلي پاشا، موسس مصر تازه وارد اين كشور شد. در زمان عباس اول نيز اين كلاه پوشش رسمي دربار شد. محمدالطربوش 150 سال قبل شركت طربوش دوزي را به راه انداخت.
پاناما
كلاهي حصيري است كه در اكوادور ساخته شده است، اما چون از كانال پاناما براي فروش و صادر شدن به بقيه دنيا ميرفت به اين نام شناخته شده است. كلاه پاناما معمولا با لباسهاي تابستاني پوشيده ميشود.
منبع/جام جم
کد خبر: ۱۱۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
اوای دنا:همزمان با درگذشت حضرت ایت الله ملک حسینی نماینده ولیفقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد، نماینده مرد م بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی بیانیهای صادر کرد که در این بیانیه آمده است:ارتحال جانسوز اسوه تقوا و فضیلت، عالم شجاع و مجاهد فیسبیلالله، جامع فضائل و کمالات معنوی و علمی، حضرت آیتالله سید کرامتالله ملک حسینی، قدسالله نفسه الزکیه که عمر پربرکت و گرانمایه خود در مسیر مبارزه با طاغوت و اعتلای ارزشهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران صرف نمود را به پیشگاه ولیالله الاعظم امام عصر (عج) و مقام معظم رهبری دامه برکاته و ملت شریف ایران، مرد م غیور استان کهگیلویه و بویراحمد و بیت رفیع ملکحسینی خصوصا فرزند فاضل و عالم ایشان، حوزههای علمیه، شاگردان آن بزرگ مرد تسلیت و تعزیت عرض مینمایم.مهربانی پدرانه او برای مرد م و پاسداری از حقوق آنان هرگز از خاطره ها پاک نخواهد شد.آن عزیز سفر کرده به دیار باقی را همان بس که حیات سراسر طیبهاش را به تربیت شاگردان فاضل و متعهد و عمر با برکت خود را در راه پایداری بر مسیر نورانی ولایت و در راه پاسداری از ولایت فقیه در سنگر مقدس مجلس خبرگان به عنوان نماینده مرد م ولایتمدار استان کهگیلویه و بویراحمد طی نمود.فقدان این مرد کمنظیر در حقیقت مصداق اتم خسران برای جامعه اسلامی و ضایعهای بزرگ برای روحانیت و استان کهگلویه و بویراحمد است.
خداوند روح بلند آن فقید حکیم و مرد الهی را با ارواح طیبه اجداد طاهرینش ائمه معصومین صلواتالله علیهم، محشور فرماید.غلام محمد زارعی، نماینده مرد م شریف بویراحمد و دنا و رئیس مجمع نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی
کد خبر: ۱۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۲
اوای دنا:هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مرد مک و عنبیه و خط نوری که به چشم میرسد درست مانند چشم انسان میباشد. تحقیقات نشان میدهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم میشود. *وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم میکنید چهار تا خونه میبینید که قرمزه و دقیقا مثل قلب هستش که اون هم قرمزه و چهار تا بخش مجزا داره. تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه میکنه. *حبه های انگور روی خوشه شبیه قلب هستش و هر دونه اون شبیه سلولهای خونی. امروزه تحقیقات نشون داده که انگور برای حیات قلب بسیار مفیده. *مغز گردو شبیه مغز انسان هستش. نیم کره راست و نیم کره چپ. قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و پیچیدگی های اون هم شبیه نئو کورتکس میباشد. در حال حاضر میدانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان به مغز را گسترش میدهد. *تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته... شبیه کلیه انسان هستش. تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد کلیه نقش بسزایی داره. *ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوانها تشکیل شده از ۲۳٪ سدیم و کرقس هم ۲۳٪ سدیم داره. چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود رو جبران کنه. *آوکادو و گلابی و بادمجان برای سلامت سرویکس و رحم در خانمها بسیار موثر میباشد. امروزه تحقیقات نشان میدهد که اگر خانمها در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل میشود و از بروز سرطان رحم جلوگیری میکند. جالبه که بدونید ۹ ماه از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول میکشه. *انجیر پر از دونه هستش که باعث افزایش تعداد و حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود. *سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده هستش که باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی میشود. *زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند. *کریپ فروت و پرتقال و انواع مرکبات شبیه غده های شیری هستند و در سلامت سینه و جنبش غدد لنفاوی در سینه موثر است. *پیاز شبیه سلولهای بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم میگردد.
گروه اینترنتی پرشین استار/
کد خبر: ۱۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۷
اوای دنا:فردا ششم آبان، سالروز تولد 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران است. مرد ی که با تاکید بر شعارهای انقلابی و دفاع از آرمانهای بلند اسلامی به ستیز با دنیای سلطه برخاسته و فریادهای حق طلبانه اش، دلهای مرد مان بسیاری را در اقصی نقاط جهان به سوی خود کشانده است.
به گزارش اوای دنابه نقل از معیارنیوز ، احمدی نژاد را که امروز پای به پنجاه و هفتمین سال زندگی می گذارد، همه جهانیان می شناسند. کافی است نگاهی به اخبار بین المللی بیندازید. هر جا نام ایران هست، واژه احمدی نژاد نیز به عنوان رییس جمهوری آن با هر زبان و خطی می درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زینت می بخشند، رادیوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بیشتر می گردند و تلویزیونها را بی پخش تصویر او، جاذبه ای نیست. اما، این مرد کیست؟ در یک کلام، فرزندی متعهد از خانواده ای تهیدست که در سایه انقلاب، فرصت تحصیل و رشد و نمو یافت، قدر شرایط را دانست و به دفاع از دستاوردهایی پرداخت که این انقلاب بزرگ اسلامی برای او و هموطنانش به ارمغان آورده است. احمدی نژاد سرگذشت خود را اینگونه نوشته است:"در ایامی که اشرافیت شرافت بود وشهرنشینی کمال، در خانواده ای تهیدست در روستایی دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.از شهریور ۱۳۲۰ و سلطنت مستبدانه پهلوی دوم پانزده سال می گذشت که پدرم کام مرا با تربت سیدالشهدا باز کرد. از آنجا که قرار بود شاه کورکورانه ایران را دروازه تمدن غرب کند، طرح های زیادی اجرا شده بود تا ایران به بازار مصرف دیگری برای کالاهای تشریفاتی غرب تبدیل شود بدون آنکه در زمینه علمی پیشرفتی داشته باشد. فرهنگ ایران اسلامی ما اجازه چنین هجمه ای را نمی داد و مانعی بر سر راه آمال شاه و اربابان بیگانه اش بود. از این رو می خواستند تا آرام آرام این فرهنگ اصیل و مستحکم را کم رنگ کنند تا وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به غرب روز به روز بیشتر شود. در پی اجرای همین سیاستها و رونق ظاهری شهرها، آن سالها سالهای هجوم روستائیان به شهرها بود. پس از پیاده سازی سیاست اصلاحات ارضی وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گردید و روستائیان برای پیدا کردن لقمه ای نان فریب زرق و برق و ظاهر اغوا کننده شهرها را خوردند و شهرنشین یا به بیان دقیق تر "حاشیه نشین" شدند.بر خانواده ما نیز در روستا بسیار سخت می گذشت. با تولد من که چهارمین فرزند خانواده بودم فشارها بیشتر شد. پدرم شش کلاس سواد داشت. او آهنگری زحمتکش و سرد و گرم چشیده و با ایمان بود و دین را به خوبی می شناخت. در مسجد حضور پررنگی داشت و قرآن و احکام درس می داد. اگرچه هیچگاه زرق و برق دنیا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهای زندگی او را نیز یک سال پس از تولد من وادار کرد به تهران مهاجرت کند. در تهران محله پامنار را برای سکونت برگزیدیم. برای دور شدن از فضای به ظاهر مترقی و در واقع بی هویت آن روز تهران که با فشار رژیم شاه ایجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا کرد. من نیز کمی که بزرگتر شدم و دوران کودکیم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحانی آن آشنا شدم.شناخت امام (ره)پدرم همیشه روزنامه می خرید. کلاس اول بودم که با کمک بزرگترها خبر تصویب کاپیتالاسیون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معنی آن را نمی فهمیدم اما از اعتراضهایی که در حوزه های علمیه به رهبری حضرت امام به آن شد و از برخورد شدید و خشنی که شاه با معترضین داشت پی بردم که شاه می خواهد برگ دیگری از تحقیر مرد م کشور در برابر بیگانگان را به کارنامه خود بیافزاید. همان سالها بود که در پانزدهم خرداد، شاه یاران امام (رحمه ا... علیه) را به خاک و خون کشید. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.صحبت های امام را در آن ایام هیچ گاه فراوش نمی کنم، در صحبت هایش چیزی نهفته بود که همه را شیفته خود می کرد. ایمان به خدا در کلام او موج میزد و مرد م را به اسلام حقیقی دعوت می کرد. پیامش دعوت به توحید بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن می گفت. کلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهای امام بر دلهای مرد م می نشست و به عمق جانها رسوخ می کرد. همین ویژگی ها بودکه او را محبوب قلوب ملت از پیر و جوان و البته مغضوب رژیم شاه و اربابان آمریکاییش کرده بود. اما جالب اینجاست که حتی دشمنان او نیز برای او احترام خاصی قایل بودند.رفته رفته تحمل امام دیگر برای شاه ممکن نشد و از آنجا که می دانستند کشتن او قیام خونین غیر قابل مهاری در پی خواهد داشت تصمیم گرفتند امام را تبعید کنند تا به زعم خود میان او و یارانش فاصله بیاندازند و انقلابی که در شرف وقوع بود را مهار کنند.امام شبانه تبعید شد و این تبعید ۱۴ سال ادامه یافت. در دورانی که امام در تبعید بود در کلاسها و جلسات یاران و شاگردان امام با افکار او بیشتر آشنا شدم. هر چه بیشتر با افکار و اصول امام آشنا میشدم علاقه ام به آن مرد الهی بیشتر می شد و تحمل دوری وی برایم دشوارتر. دشمنان مرد م مسلمان ایران اگرچه امام را از مرد م دور کرده بودند اما او در عوض در قلبهای مرد م جا گرفته بود و از همیشه به آنها نزدیکتر.دوران دانشگاهدوران دبیرستان من همراه با جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحمیل هزینه های سنگین جشنها و عیش و نوشهای خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجیشان کمر مرد م را می شکست. تمام ملزومات این جشنها با هواپیماهای اختصاصی از اروپا به ایران آورده می شد و شاید به توان ادعا کرد که جشنهای ننگین ۲۵۰۰ ساله شاه خائن پرهزینه ترین جشن تاریخ تمدن بشری بود.بگذریم، در چنین شرایطی دیگر پتک و سندان پدر کفاف مخارج خانواده را نمی داد و من مجبور شدم برای کمک به خانواده و تامین خرج تحصیل در کارگاه یکی از همسایه ها مشغول به کار شوم و کانال کولر پرس بزنم. با وجود آنکه بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. از همان دوران بود که به معلمی علاقه مند شدم و گاه و بیگاه برای دوستانی که تقاضای کمک داشتند در خانه یا مسجد کلاسهای تقویتی برگزار می کردم. سال آخر دبیرستان با چند کتاب تست و تلاش شبانه روزی مانند همه کنکوری ها و البته بی نصیب از کلاس های تقویتی کنکور خود را برای این آزمون آماده کردم. قرار داشتن در بحبوحه جریان انقلاب و فعالیتهای مبارزاتی پراکنده علیه رژیم شاه باعث نشده بود که دچار ضعف تحصیلی شوم و با تلاش مضاعف سعی می کردم تا در کنار فعالیتهای اجتماعی و انقلابی آمادگی علمی خود را نیز همواره در حد مطلوب نگه دارم. صبح روز امتحان کنکور مطمئن بودم که رتبه ام تک رقمی خواهد بود اما تقدیر چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونریزی بینی شوم. با این حال رتبه ۱۳۲ ریاضی هم رضایت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسی عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پیروزی انقلاب پذیرفته شوم.رژیم شاه می خواست با تزریق بی بند و باری و ترویج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگیزه های اسلامی و انقلابی را در دانشجویان بخشکاند و از این طریق مانع پیوستن آنها به جریان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندکی از دانشجویان در این دام افتند اما علی رغم تمام تلاشهای رژیم شاه دانشگاه به پایگاهی برای مبارزه تبدیل گردید. اما خطری که هنوز دانشجویان انقلابی را تهدید می کرد منحرف شدن به سمت اردوگاه کمونیسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجویان مذهبی دانشگاه ها از امام آموخته بودند که تمامی حصرهای غیرعقلانی و تحمیلی را بشکنند و به دنبال حقایق ناب باشند. هوشیاری این گروه باعث شد در زمان کوتاهی جریانی نو و غیر التقاطی در دانشگاهها شکل گیرد که پیروی از مکتب امام و اعتلای کلمه توحید تا آخرین نفس تنها شعارشان بود. شکل گیری این گروه تازه نفس، اندک اندک مرزبندی ها را شفاف تر کرد و وزن واقعی هر کدام از گروهها را نمایان کرد و دست های پشت پرده انحراف جریان مبارزات را برای همگان آشکار ساخت. حرکتهای مرد می هر روز بیش از پیش رنگ و بوی مذهبی به خود می گرفت و ارزش های دینی ای مرد م همچون شهادت، ملت ایران را آماده مواجهه با شکنجه های وحشیانه و گلوله های آتشین رژیم سفاک شاه می کرد. اگر نبود ایمان و توکل مثال زدنی مرد م قهرمان ایران و توسل آنها به اهل بیت و پیروی تمام و کمالشان از امام ، ریشه های انقلاب بارها و بارها در اثر این شکنجه های هولناک و کشتارهای گسترده می خشکید.با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن خون تازه ای در رگهای مرد م جریان یافت.پیروزی انقلابامام آمد. پس از ۱۵ سال دوری و تبعید. استقبالی که مرد م ایران از رهبرشان کردند برای همیشه در تاریخ ثبت شد. تمام ایران برای استقبال از امام به خیابانها ریخته بودند. چشمهای ناظران جهانی خیره مانده بود و از تحلیل این همه حماسه و شور عاجز بودند.انقلاب اسلامی مرد م ایران پس از سالها استقامت و پایداری قهرمانانه و با تقدیم هزاران شهید در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب و دستگاههای اطلاعاتی ابرقدرتها به پیروزی رسید. انقلاب ما در نوع خود بینظیر بود، مرد م با دستانی خالی و صرفا با تکیه بر سلاح ایمان و با رهبری پیر مرد ی ۸۰ ساله نماینده نظامی آمریکا – شاه مزدور – را سرنگون کردند و حامیان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بی آبرو و ذلیل کردند.اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مرد م و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست. این اقدام و جواب قاطع ملت ایران به آن باعث سرخوردگی برخی گروههای وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نیز با اشاره قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا دست به کشتار مرد م بی گناه و ترور رهبران انقلابی زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حکومت جدید را از همان ابتدا بخشکانند. اما مرد م حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظیم خود را به این راحتی از دست دهند و باز ایستادند و با تحمل سختی ها از انقلاب خود پاسداری کردند و در نهایت گروهکهای تروریستی را از کشور خود راندند. هرچند این گروهکهای تروریستی هنوز هم در پناه شیطان بزرگ آمریکا ذلیلانه ارتزاق می کنند اما سیلی ای که از ملت ایران دریافت کردند را هرگز فراموش نخواهند کرد.حضور در جبهه های دفاع مقدساستکبار جهانی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده انقلاب اسلامی ایران را دچار شکست کند زیرا از این میترسید که انقلاب الگویی برای سایر ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف دیگر می خواست آبروی از دست رفته خود را باز یابد. از همین رو در میان کشتارهای روزانه گروهکهای تروریستی در داخل ایران آتش جنگ علیه ایران توسط رژیم صدام برافروخته شد. تحلیل سیاستمداران فاسد جهان آنروز بر این بود که ایران در اول راه است و حکومت آن هنوز اسقرار کامل نیافته است نیروی نظامی آن هم از هم گسیخته است و از طرف دیگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او می دهیم و او پیروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از کمکهایی مالی، نظامی و اطلاعاتی که از آمریکا و دیگر کشورهای غربی دریافت کرده بود اعلام کرد طی مدت ۳ روز تهران را فتح خواهد کرد. جنگی که به ایران تحمیل شد نه ۳ روز بلکه بیش از ۸ سال به طول انجامید و در آخر هم حتی یک وجب از خاک ایران نصیب صدام و حامیانش نشد.در این هشت سال صدام هم با ما می جنگید و هم با مرد م خود. هم شهرهای ما را هدف بمباران شیمیایی قرار می داد و هم روستاهای عراق را. در تمام مدت جنگ در شرایطی که صدام شهرهای ما را بمباران می کرد جمهوری اسلامی برای رعایت مسایل اسلامی و انسانی از مقابله به مثل پرهیز کرد و درگیری با عراق را به جبهه های نبرد محدود کرد، اگرچه چنین رفتاری هم باز برای ناظران جهانی قابل درک نبود.در ابتدای جنگ ۲۵ سال داشتم. مادر و همسرم و تمامی مادران و همسرانی که جوانان و همسرانشان در جبهه ها از کیان کشور خویش دفاع می کردند صبورانه به تربیت نسلی مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خریدن سختی ها هستند.دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردی برای آموختن انسانیت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگی انسان های جنگ را در بهشتی میان دنیا و آخرت نگه داشته بود که هرچه می گفتند و می شنیدند و انجام می دادند الهی بود.برادری و صمیمیت، جدیت و سخت کوشی، معنویت و عبادت، شوق و شادمانی، ایثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت می کرد که دنیا و آخرت در بستر دین نه تنها با هم در تضاد نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. شهادت تنها آرزوی رزمندگان ما بود و هست.سال ۶۷ یعنی یکسال قبل از وفات امام (رحمه ا... علیه) قطعنامه ای صادر شد و امام با اکراه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که با این کار جام زهر نوشیده است. جنگ به پایان رسید و این در حالی بود که در تمام این مدت سازمانهای بین المللی سعی می کردند با تحریف حقایق آشکار متجاوز بودن رژیم صدام را کتمان کنند و در عمل از هیچ کمکی به او دریغ نکردند. برای کسانی که از پیوند این سازمانها با کشورهای سلطه گر بی خبر بودند این چشم پوشی و کتمان حقیقت عجیب می نمود ".احمدی نژاد، زندگینامه خود نوشته خود را مرد ادماه دو سال پیش در وبلاگ شخصی اش تا همین جا گفته و ادامه آن را به بعد موکول کرده است، اما به نظر می رسد گرفتاریهای او در مقام رییس جمهوری، تاکنون فرصتی را به او نداده است تا این زندگی نامه را کامل کند.با این حال، می توان زندگینامه او را در جای دیگری هم یافت:"پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران" که به صورت مختصر و رسمی، او را اینگونه معرفی کرده است:زندگینامه رسمیدکتر محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۴ با کسب رتبه ۱۳۲ کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال ۱۳۶۵ در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال ۱۳۷۶موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – است.
کد خبر: ۱۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵
اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است. اوای دنا: پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه بسیج هنرمندان، آخرین نمونه از این دست همایش های پروفسور باهر همایش طلاق درمانی است که در حال برگزاری است. بهانه گفت وگوی ما با پروفسور باهر اما رویت یک تیتر در فهرست مقاله های او بود: «هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!» این تیتر به لحاظ روزنامه نگاری جذابیت بالایی داشت.این موضوع بهانه ای شد برای گفت وگویی کوتاه اما جالب با پروفسور باهر در بین عنوان مقالات شما چند تیتر دیده می شود که خیلی جالب به نظر می رسند.می خواهیم رویکرد و نظر شما را راجع به این موضوعات بدانیم. برای مثال عنوان هر مرد باید ۴ زن داشته باشد این یعنی چه؟ شما واقعا معتقدید، هر مرد باید ۴ زن داشته باشد؟!نه، آن فقط عنوان مقاله است. منظور این است که هر مرد باید تکفل ۴ زن را برعهده بگیرد. در واقع از نظر من هر مرد را ۴ زن می سازد.● این ۴ زن چه افرادی هستند؟مادر، خواهر، دختر و همسر. یک مرد را باید ۴ زن چکش کاری کنند تا بشود یک آقا. این ۴ زن باید در زندگی یک مرد وجود و حضور داشته باشند تا یک مرد نرمال و عادی باشد.● یعنی چه، یعنی اگر مرد ی خواهر یا دختر ندارد، آقا نیست؟نه، قطعا کم دارد. وجود نداشتن هر کدام از این ۴ زن می تواند در زندگی روحی و عاطفی و از طرفی در زندگی اجتماعی فرد اخلال ایجاد می شود.● مصداق و نمونه این کمبود ها در کدام رفتارها دیده می شود؟اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است.مثلا مرد ی که مادر ندارد، همسرش هرچه توانسته زور گفته و این مرد هم قبول کرده ولی اگر هرکدام از این ها حضور داشته باشند آن ها با هم مشکل دارند و مرد رفتاری متعادل پیدا می کند.هرچیزی که در هستی است، حکمت خودش را دارد. وجود هر چیزی از نظر پروردگار لازم است. از دیدگاه هنرمند، مجسمه موسی (ع) و فرعون یک اندازه اهمیت و قیمت دارند ولی عده ای، یکی را می گذارند بالای ستون و عده ای دیگر آن یکی را می شکنند. هر چه در هستی است، حکمتی دارد و ما باید حکمت آن را متوجه شویم.● با این اوصاف مرد ی که ازدواج نکرده و طبیعتا دختری ندارد، خواهری نداشته و مادرش را هم از دست داده چه وضعیتی پیدا می کند؟مطمئنا این افراد خیلی مشکل پیدا می کنند. این افراد در دوران میانسالی و کهولت به شدت دچار افسردگی و انزوا می شوند و در دوران جوانی هم به شدت دیکتاتور هستند. این افراد به هیچ عنوان بالانس نیستند و تعادل ندارند.ولی همه ما در اطراف مان زنان زیادی وجود دارند.همه ما در طول زندگی مان زنان زیادی را دیده ایم ولی این که کدام تاثیر گذار بوده است و این که ما نسبت به کدام یک از آن ها تعهد داشته ایم مهم است.● با این شرایط شما در مشاوره های تان حتما به همه توصیه می کنید که ازدواج کنند؟بله مکرر پیش آمده که به افراد توصیه می کنیم که این اتفاق بیفتد. در یکی از مراجعات، خانمی که تحصیلات حوزه را به پایان رسانده بود، برای مشاوره پیش من آمد که پس از شنیدن صحبت های او، توصیه کردم که ازدواج کند و پس از چند هفته تماس گرفت و گفت، ازدواج کرده . در بسیاری از موارد ازدواج درمان بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی است.ما نمی توانیم منکر قوای ۴گانه وجودمان شویم که قوه شهوت هم جزو همین هاست که باید در مسیر صحیح، ابراز و کنترل شود. این نیرو در تمام موجودات زنده وجود دارد، حتی در میان معصومین و پیامبران هم به عنوان انسان های برگزیده وجود داشته است و البته این تضاد میان زن و مرد هم در همه زمان ها وجود داشته.● این مسئله به قدری مهم و اساسی بوده که راجع به آن ۴ آیه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است. در موضوعی که بین پیامبر (ص) و زنانش پیش آمده بود خدا می فرماید، تو برای راضی کردن زنانت تصمیم گرفته ای حلال خدا را بر خودت و دیگران حرام کنی؟در هر حال باید گفت این حالت به صورت طبیعی در بین تمام موجودات زنده جاری و ساری است و نمی توان آن را نادیده گرفت یا از بین برد. در مورد یک گلدان هم می توان دید اگر نسبت به آن بی تفاوت باشی از بین می رود ولی اگر در محلی قرار بگیرد که مورد توجه و مهربانی است شاداب تر و سرحال تر می شود. این مسئله در میان حیوانات هم صدق می کند. برای مثال در مرغداری های بزرگ هم برای این که مرغ ها راحت تر و بهتر تخم بگذارند، تصویر بزرگی از یک خروس در معرض دید مرغ های تخم گذار قرار می دهند. این تاثیر روی نبات و حیوان دیده می شود پس چطور می توان آن را در مورد انسان نادیده گرفت؟تمام موجودات زنده حتی جن، زوجیت دارند و فقط ملائک از این مسئله مستثنا هستند و ما به عنوان انسان باید آن را قانونمند کنیم. یعنی نه افراط باشد و نه تفریط، نه تارک الدنیا باشیم مثل بعضی از پیروان کلیسا که ازدواج را ممنوع اعلام می کنند و نه مثل بعضی از مواردی که می بینیم منجر به بی بند و باری های جنسی می شوند. باید حد متعادل هرکدام از این غرایز رعایت شوند و در کنترل باشند. هر آنچه در وجود ما نهاده شده است لازم بوده و مفید است، بنابراین آن هایی که می گویند نفس را باید کشت اشتباه می گویند بلکه باید آن را مهار کرد و در اختیار گرفت، اگر لازم بود تا کشته شود، خداوند آن را می کشت و اصلا اینگونه آدم را خلق نمی کرد.در نسل جوان به دلیل سست شدن سنت ها یا الگوبرداری از غرب، متاسفانه تمایل به ازدواج کم شده است و در مواردی می بینیم که بیشتر به عنوان هم خانه به زندگی ادامه می دهند، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این مدل زندگی می تواند تامین کننده نیازهای ۲طرف به هم باشد یا نه؟به نظر من تازمانی که تمام موارد و لوازم این زندگی رعایت شود و در آن هرزگی رخ ندهد، همان زندگی مشترک است. در امر ازدواج لفظ عقد مهم نیست مثل هر عقد دیگر مثل عقد بیع که همان خرید و فروش است. هیچ کس زمان خرید و فروش عقد بیع را نمی خواند. برای مثال شما یک ساعت برای فروش دارید و من آن را به قیمت ۵۰۰ تومان می خرم. پول را می دهم و ساعت را می گیرم بدون آن که عقد معامله را خوانده باشیم.در امر ازدواج هم همین طور است. اگر تعهدی نباشد این عقد هم نمی تواند او را پایبند کند. این موارد مهریه و عقدنامه های پیچیده و بگیر و ببند، ازدواج را سخت و ناپایدار می کند. همین هاست که ازدواج را از یک کار «دلی» به یک کار «گِلی» تبدیل می کند. آدم ها باید از نظر قلبی یکدیگر را بخواهند و اگر از روی ترس و اجبار باشد هیچ فایده ای ندارد. مثل مواردی که در گذشته بوده که بچه ها را از بدو تولد به عقد هم در می آوردند و وقتی بزرگ می شدند، بدون این که بخواهند مجبور بودند با هم زندگی کنند. تصور من این است که کم کم راه حل های انسانی برای این مورد پیدا می کنند. متاسفانه امروز می بینیم زوج ها باهم زندگی می کنند ولی دچار طلاق ذهنی هستند. نسل اول که پدران و مادران ما هستند به همین شیوه اجباری و انتخاب بزرگ ترها تن دادند و زندگی کردند، نسل دوم دچار این مشکلات هستند و طلاق های ذهنی و جسمی دارند ولی نسل سوم یک شیوه جدید را پیدا کرده به عنوان همزیستی مسالمت آمیز.آیا زندگی مشترک بین ۲ نفر به تضمین و پشتوانه ای نیاز ندارد و هرکدام از طرفین که احساس کرد خسته شده یا نیاز به تنوع و تغییر دارد می تواند زندگی مشترک را تمام کند؟ یعنی یک مرد می تواند پس از گذشت یک سال، ۲سال یا ۵ سال و بعد از تمتع از زن می تواند او را بدون هیچ عذر و بهانه ای رها کند؟اشکال از همین جا شروع می شود؛ آیا زن در این زندگی تمتعی نبرده است؟ مشکل اینجاست که ما برای زن نرخ تعیین می کنیم در صورتی که زن هم در این ماجرا یک طرف قضیه بوده است. شما ببینید ساختمان بتن آرمه در مقابل زلزله مقاوم تر است یا ساختمان اسکلت فلزی؟ مسلما ساختمانی با اسکلت فلزی با زلزله کمی تکان می خورد بعد می ایستد ولی بتن ترک بر می دارد و می ریزد.همین شروط و تعهدات سنگین و مهریه های نجومی باعث شده بنیان خانواده مثل بتن آرمه در مقابل مشکلات انعطاف نداشته باشد و بریزد. انعطاف در هستی قاعده است به همین دلیل در اسلام گفته می شود تساهل و تسامح، یعنی گذشت کنید و راحت بگیرید. دلیل آنکه زن و مرد برای طلاق تلاش می کنند این است که زن و مرد هیچ کدام حاضر نیستند ذره ای از موقعیت و خواسته ای که دارند پا عقب بگذارند و همین اصرار بر موقعیت و خواست شان است که زندگی شان را سست می کند یعنی حاضرند تجرد را تحمل کنند، زهر طلاق را بچشند و دربه دری بچه های شان را ببینند ولی ذره ای از موقعیت خودشان عقب ننشینند.آیا جایگزینی وجود دارد که مرد ی که خواهر ندارد یا مادرش را از دست داده بتواند این کمبود را جبران کند؟بله، هستند افرادی که می توانند این جای خالی را پر کنند. من همیشه در کلاس ها و صحبت هایم گفته ام پشت سر هر مرد موفق، ۴ زن ایستاده اند لزوما تنها همسر او نیست. همیشه افرادی هستند در اطراف ما که بیشتر و بهتر از خواهر به ما کمک کرده و دست مان را گرفته اند، این افراد می توانند جای خالی خواهر نداشته را برای ما بگیرند، ولی در مورد مادر این مسئله کمی سخت تر است. خانم ها اگر در بعد شخصیت مورد توجه قرار بگیرند بسیار موثرتر خواهند بود.چرا ۴ نفر و نه بیشتر! آیا دلیل خاصی وجود دارد؟بله، هرکدام از این نقش ها روان شناسی خاص خودشان را دارند و بخشی از نیاز های ما را برطرف می کنند. برای مثال رابطه بین مادر و فرزند از یک جنس است و رابطه خواهر و برادری از جنس دیگر و همین تفاوت ها باعث می شود انسان در جهات مختلف رشد پیدا کند.شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزی تان را برطرف می کنید و برای برطرف کردن نیاز های عاطفی، عرفانی و روانی به ۳ منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش ها به نهایت می رسد و فرد از اجرای آن خسته می شود.رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند.در مورد زنان هم همین طور است؟بله؛ در مورد زن هم همین طور است. یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود.پس با این تعاریف شما با تک فرزندی مخالف هستید چون در این صورت یکی از این ۴ عضو ناقص می شود.باهر: بله؛ از نظر توازن و تعادل ۲دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است.
کد خبر: ۱۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۸
اوای دنا:آیت الله بهجت رحمةالله علیه، در پاسخ به سۆالی گفت: برخی گمان میکنند که دعا، کار پیرزنها و پیر مرد ها و عجزه [ناتوانان] است، آنها که نمیتوانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم میشود مسئله از این بالاتر است.
در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: «من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له»، یعنی هر کس دعا کند و جز اجابت احساس نکند، دعایش مستجاب میشود.آیت الله بهجت در ادامه بیان کرد: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، که دعای ما فقط به زبان و لقلقهی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متقین و دل شکستهای میخواهد که دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونهای که دعا کنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعدهی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان که درباره حضرت یعقوب علیهالسلام ظاهر دارد [محقق شد].بنابراین فرموده آیتالله بهجت، آن دعایی مستجاب است که دعا کننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متقین و دل شکسته میخواهد. (کتاب پرسشهای شما و پاسخهای آیتالله بهجت، جلد دوم)در حدیث قدسی آمده است که چون موسی (علیه السلام) از خدا پرسید در کجا بیشتر میتوان یافت؟ در جواب آمد : «انی عند القلوب المنکسره و القبور المندرسه؛ من در دلهای شکسته و نزد قبرهای کهنهام.»چرا دعاهایمان مستجاب نمیشود؟یکی از مهمترین نکات در پاسخ دهی به این سۆال این است که ترس و تردید در آن به خوبی روشن است. چنان به خداوند ایمان داشته باشید که در کودکی خود را به مادر میسپردید و جز او کس دیگری را نمیشناختید و عشق او را با تمام و جود احساس میکردید.یا ایهاالذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم؛ ای اهل ایمان دعوت خدا و رسول را اجابت کنید، آنگاه که به سوی آنچه زنده تان میکند، فرا میخوانند.بسیاری از مرد م که میتوان گفت عموم انسانها، وقتی گرفتار میشوند دست به دامن دعا میشوند و هر کدام با لحن مخصوص به خود دستها را بالا میبرند و از معبود خود التماس دعا دارند.اگر این لحظات پرشکوه را به یک باره نظاره گر باشی اوقات بسیار با شکوهی را تشکیل میدهد که هر بیننده را به وجد آورده ناگزیر او را به تعظیم در مقابل آن معبودی قرار میدهد که این خیل عظیم در پیشگاه او سر تسلیم و خشوع آوردهاند. از اینجا است که میتوان به سرّ این آیه پی برد که میفرماید: و لقد ارسلنا الیامم من قبلک فاخذنهم بالبأساءوالضّراءلعلّهم یتضرّعون؛ و به تحقیق فرستادیم پیغمبرانی به سوی امتهایی که قبل از تو میزیستند. پس آنان را به سختیها و گرفتاریهای گوناگون دچار ساختیم تا شاید روی تضرّع به درگاه ما آورند.این صحنه با شکوه وقتی برای نوع بشر جذّاب و هیجان انگیز باشد به طریق اولی برای خالق بی بدیع بسیار جذابتر خواهد بود. امّا بسیار دیده شده است که مۆمنین طلب حاجتی را از حضرت حق دارند، لکن آن دعا مشخصاً آن گونه که مورد نظر آنهاست اجابت نمیشود. گلهمند هستند ولو در دل، که آن را اظهار نمیکنند یا اگر هم به زبان میآورند بسیار با احتیاط، غالباً هم خود را مقصّر و نا لایق معرفی میکنند. که همه اینها به نوعی بوی یأس میدهد.حال اگر با توجه به آیات و روایات این مسئله را بررسی نماییم میبینیم که خداوند متعال هر دعا را اجابت مینماید منتهی با توجه به حکمت بالغه خود نه دقیقاً آن گونه که مورد نظر بنده میباشد.لذا باید دانست که دعا شرایط خاص خود را دارد و لذا اگر بنده در صدد کسب آن شرایط باشد آن موقع دیگر شاهد هیچگونه گله، شکایت، یأس و نا امیدی نخواهد بود و ته دل همه ملتمسین به دعا نوعی رضایتمندی و خشنودی را میبینیم.بنده مضطر وقتی گرفتاری به او روی میآورد بلافاصله دست به دامن دعا میشود و چه بسیار دیده و شنیده شده است که اصرار فراوان دارد به درخواست خود از حضرت حق تعالی ولی هرگز در صدد تغییر شیوه درخواست خود بر نمیآیند این مثل آن میماند که در یک بازی گروهی وقتی در یک نقطه ای بن بست وجود دارد بازیکنان یک تیم تمام همّ خود را مصروف همان نقطه میکنند. که اگر تغییر تاکتیک میدادند با صرف انرژی کمتری میتوانستند آن مانع را دور بزنند و به هدف خود برسند نظیر همین امر در زمینه دعا میباشد.کانال های استجابت دعا را کشف کنید!بنده اگر درخواست مشروعی از خداوند دارد ولی به هدف اجابت نمیرسد باید از کانال دیگر وارد شود یک نمونه از کتاب ارزشمند تذکره اولیاء شیخ عطار نیشابوری را نقل به کلام میکنم.روزی از روزگاری شخصی الاغ خود را گم کرده بود هر چه گشت نتوانست آن را پیدا کند. راهی نیشابور شد از افرادی که در مرکز شهر جمع شده بودند سۆال کرد در بین شما نیشابوریان آبرودار کیست؟ همه شیخ ابوالحسن بوشنجی را معرفی کردند. یک راست سراغ او رفت و او را در حال عبادت یافت. یقه او را گرفت و گفت الاغ مرا بده. او غافلگیر شده با حالت تعجب گفت الاغ شما نزد من چه میکند؟ گفت من نمیدانم باید الاغ من را بدهی، از او اصرار و از شیخ انکار تا کار به جایی رسید که شخص فریاد زد ای مرد م به داد من برسید الاغ مرا از شیخ گرفته به من بازگردانید.در این هنگام شیخ دست به آسمان برداشت و گفت بار خدایا مرا از دست این شخص نجات بده، در این هنگام آن مرد را صدا زدند که فلانی، بیا الاغ شما پیدا شد مرد در حالی که یقه شیخ را رها کرده و از او جدا میشد گفت ای شیخ من میدانستم که الاغم نزد شما نیست لکن چون خودم در نزد خدا صاحب آبرو نبودم گشتم و شما آبرودار را پیدا کردم تا شاید شما نفسی بزنی و دعای من درگیر شود.با توجه به این تذکر و با توجه به آیه شریفه : یا ایهاالذین آمنوا اتقواالله وابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلّکم تفلحون؛ ای اهل ایمان از خدا بترسید و به وسیله ایمان و پیروی از اولیای حق به خدا توسّل جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.مۆمنین اگر دیدند پس از چند بار دعا کردن دعای آنان اجابت نمیشود باید در صدد پیدا کردن صاحب نفسی باشند. این توهم پیدا نشود که اینان در نزد درگاه حق تعالی آبرو ندارند بلکه گاهی حکمت الهی این چنین اقتضاء میکند که دعای شما به نحو خاصی اجابت بشود.منبع:سایت تبیان
کد خبر: ۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۷
اوای دنا:دستگیری خواستگار کرمانشاهی که پس از شنیدن جواب رد از دختر مورد علاقه اش، تصاویر شخصی او را در اینترنت منتشر کرده بود.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،سرهنگ زحمتکش رئیس پلیس فتا کرمانشاه بیان داشت: پیرو شکایت خانمی مبنی بر هتک حیثیت و انتشار تصاویر شخصی وی در فضای مجازی ، مامورین اقدامات خود را آغاز کردند.سرهنگ زحمتکش افزود: شاکیه در تکمیل این پرونده عنوان کرد: چندی پیش با فردی آشنا شدم و پس از اعتماد به او، لپ تاپ خود را که حاوی تصاویر شخصی ام بود در اختیارش قرار دادم و بعد از مدتی از ازدواج با این مرد منصرف شدم و چندی پیش متوجه شدم که عکس های خصوصی ام در اینترنت با مطالبی بسیار زننده درج شده است.سرهنگ زحمتکش ادامه داد : پس از استعلام های گوناگون و بررسی های تخصصی صورت گرفته ادعای شاکیه ثابت و مشخص شد که متهم همان فرد مورد نظر می باشد که نهایتاً وی دستگیر و روانه زندان شد.
این مقام انتظامی در پایان هشدار داد: به هیچ عنوان تصاویر و اطلاعات شخصی و خانوادگی خود را در اختیار دیگران قرار نداده و در صورتیکه در شبکه های اجتماعی عضویت دارید نسبت به تنظیم محرمانگی آن دقت لازم را مبذول دارید.
کد خبر: ۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۵
اوای دنا: لقمان حکیم در توصیه به فرزندش اظهار نمود:فرزندم ! دل بسته به رضاى مرد م و مدح و ذم آنان مباش ؛ زیرا هر قدر انسان در راه تحصیل آن بکوشد به هدف نمى رسد و هرگز نمى تواند رضایت همه را به دست آورد فرزند به لقمان گفت :- معناى کلام شما چیست ؟ دوست دارم براى آن مثال یا عمل و یا گفتارى را به من نشان دهى .لقمان از خواست با هم بیرون بروند بدین منظور از منزل همراه درازگوشى خارج شدند. پدر سوار شد و پسر پیاده دنبالش به راه افتاد در مسیر با عده اى برخورد نمودند. بین خود گفتند: این مرد کم عاطفه را ببین که خود سوار شده و بچه خویش را پیاده از پى خود مى برد. چه روش زشتى است ! لقمان به فرزند گفت :- سخن اینان را شنیدى . سوار بودن من و پیاده بودن تو را بد دانستند؟گفت : بلى !- پس فرزندم ! تو سوار شو و من پیاده به دنبالت راه مى روم پسر سوار شد و پدر پیاده حرکت کرد باز با گروهى دیگر برخورد نمودند آنان نیز گفتند: این چه پدر بد و آن هم چه پسر بى ادبى است اما بدى پدر بدین جهت است که فرزند را خوب تربیت نکرده لذا او سوار است و پدر پیاده به دنبالش راه مى رود در صورتى که بهتر این بود که پدر سوار مى شد تا احترامش محفوظ باشد اما اینکه پسر بى ادب است به خاطر اینکه وى عاق بر پدر شده است از این رو هر دو در رفتار خود بد کرده اندلقمان گفت : سخن اینها را نیز شنیدى ؟گفت : بلى !لقمان فرمود:- اکنون هر دو سوار شویم هر دو سوار شدند در این حال گروهى دیگر از مرد م رسیدند آنان با خود گفتند: در دل این دو آثار رحمت نیست هر دو سوار بر این حیوان شده اند و از سنگینى وزنشان پشت حیوان مى شکند اگر یکى سواره و دیگرى پیاده مى رفت ، بهتر بود. لقمان به فرزند خود فرمود: شنیدى ؟فرزند عرض کرد: بلى !لقمان گفت : حالا حیوان را بى بار مى بریم و خودمان پیاده راه مى رویم مرکب را جلو انداختند و خودشان به دنبال آن پیاده رفتند باز مرد م آنان را به خاطر اینکه از حیوان استفاده نمى کنند سرزنش کردند.در این هنگام لقمان به فرزندش گفت :- آیا براى انسان به طور کامل راهى جهت جلب رضاى مرد م وجود دارد؟ بنابراین امیدت را از رضاى مرد م قطع کن و در اندیشه تحصیل رضاى خداوند باش ؛ زیرا که این کار آسانى بوده و سعادت دنیا و آخرت در همین است .
کد خبر: ۹۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۲
اوای دنا:حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت: دولت اگرچه خالي از نقاط ضعف نيست ولي اين نقاط ضعف كم شمار با نقاط قوت فراوان و پرشمار آن قابل مقايسه نيست. مجموعه اين نقاط ضعف فقط مي تواند نمره دولت خدمتگزار را از 100 به 90 تنزل دهد.
انتقاد، آن ارزشيابي منصفانه اي است كه يك آدم كارشناس مي كند؛ نقادي همين است ديگر. وقتي شما طلا را مي بريد پيش يك زرگر كه نقادي كند، او مي گويد كه آقا اين عيارش بيست است، يعني عيار بيست را قبول مي كند. حالا از بيست وچهار - كه عيار خالص است- چهار عيار كم است. اين شد نقادي، البته زرگر هم هست و وسيله نقادي را هم دارد.
اما اگر چنانچه طلا را برديد مثلاً پيش يك آهنگر و او يك نگاهي كرد و آن را انداخت و گفت: آقا اين كه چيزي نيست! اين اسمش نقادي نيست. اولاً؛ اصل طلا بودن اين، انكار شده، خب، بالاخره مرد حسابي! حالا عيار بيست و چهار ندارد، عيار بيست كه دارد. اين را قبول كن! ثانياً؛ شما كه اهل اين كار و آشناي اين كار نيستي! آدم متاسفانه مي بيند چيزهايي كه به نام انتقاد از دولت و نقادي دولت، امروز گفته مي شود، شكل همين تخريب را دارد؛ يعني انكار امتيازات، قبول نكردن برجستگي ها و كارهاي خوب و درشت كردن و برجسته كردن ضعف ها. خب، بله، ضعف هست. هر دولتي بالاخره ضعف دارد؛ انسان ها ضعف دارند ديگر؛ ضعف ها را بگويند: قوت ها را بگويند. جمع بندي كار يك دولت آن وقتي است كه ضعف ها و قوت ها را منصفانه پهلوي همديگر قرار بدهند. آن وقت مي شود جمع بندي كرد».
در آخرين روز هفته گذشته كه با اولين روز هفته دولت همزمان بود، رهبر معظم انقلاب در ديدار رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت با ايشان فرمول كارشناسانه و دقيقي براي ارزيابي عملكرد دولت و ميزان انطباق آن با آرمان ها و آموزه هاي اسلامي و انقلابي ارائه فرمودند. تمثيلي كه حضرت آقا در تشريح و توضيح فرمول ياد شده به كار گرفته اند با توجه به «واقع نمايي» و «دقت نظر» مثال زدني ايشان، حاكي از آن است كه رهبر معظم انقلاب به عملكرد دولت محترم نمره اي فراتر از «نمره قبولي» مي دهند. ضمن آن كه ايشان در بيانات خويش براي اين ارزيابي به نمونه هاي مستند فراواني نيز اشاره كردند. «كارهاي وسيع عمراني در مناطق مختلف كشور، پيشرفت چشمگير در زمينه علم و فنآوري، ارتقاي جايگاه ايران در عرصه سياست خارجي و مسائل بين المللي، برجسته شدن ارزش هاي انقلاب در گفتار و رفتار دولت از جمله ساده زيستي و دوري از تجمل، استكبارستيزي و افتخار به انقلابي گري و تلاش براي ارتباط گسترده با مرد م و...»
رهبر معظم انقلاب در ارزيابي عملكرد دولت دقيقاً همان فرمولي را به كار گرفتند كه خود براي نقادي منصفانه و دلسوزانه پيشنهاد كرده بودند، ايشان در كنار نقاط قوت فراوان و مثال زدني دولت به نقاط ضعف نيز اشاره داشتند و برخي از «نبايد»هايي كه هست و «بايد»هايي را كه مورد غفلت قرار گرفته برش مرد ند كه «رعايت قانون»، نظارت بر زيرمجموعه ها، پي گيري مصوبات و وعده هايي كه مخصوصاً در سفرهاي استاني داده مي شود، بررسي آمار و ارقامي كه زيرمجموعه ها ارائه مي دهند، مبارزه با فساد اقتصادي، مقابله با تورم و گراني ناشي از آن، تعامل با مجلس و قوه قضائيه، مشاوره با نخبگان و توجه به مقوله فرهنگ از جمله آنهاست و نهايتاً تقدير از پركاري دولت و تأكيد بر حفظ اين روحيه تا پايان آخرين سالي كه از دوران خدمت دولت خدمتگزار باقي مانده است.
اكنون با توجه به حمايت گسترده و مستند حضرت آقا از دولت محترم و برش مرد ن ويژگي هاي بعضاً منحصر به فرد آن مي توان نتيجه گرفت كه؛1- دولت اگرچه خالي از نقاط ضعف نيست ولي اين نقاط ضعف كم شمار با نقاط قوت فراوان و پرشمار آن قابل مقايسه نيست. پيش از اين در حالي كه كساني با اشاره به برخي از همين نقاط ضعف، زبان و قلم به نقد غيرمنصفانه دولت گشوده و به افراط رسيده بودند، طي يادداشتي مستند اشاره داشتيم كه مجموعه اين نقاط ضعف فقط مي تواند نمره دولت خدمتگزار را از 100 به 90 تنزل دهد و اين در حالي است كه رقباي احمدي نژاد و دولت هاي اصلاحات و كارگزاران در همآوردي با دولت ايشان به زحمت نمره قبولي مي گيرند كه البته بسياري از اعضاي دو دولت ياد شده در جريان فتنه 88 رفوزه هم شدند.
2- ساز و كارهاي پيشنهادي دلسوزان نظام و مرد م اگر واقعاً دلسوزانه باشد، الزاماً بايستي در بستر دولت دنبال شود. نكته اي كه متأسفانه چند هفته قبل از سوي برخي مسئولان قبلي دولت، به غفلت ناديده گرفته شده و با ارسال نامه اي خواستار تشكيل گروهي از نخبگان و صاحبنظران براي پي گيري اموري شده بودند كه مطابق قانون در حوزه ماموريت و مسئوليت دولت است. نويسندگان نامه كه متاسفانه ارسال آن را رسانه اي كردند! به اين نكته بديهي توجه نداشته اند كه نامه مورد اشاره، نفي آشكار صلاحيت دولت تلقي مي شود كه از يكسو بيرون از جايگاه نويسندگان نامه بوده است و ديگر آن كه دولت پيشاني نظام است و از اين روي بدون كمترين ترديدي، نامه ياد شده را مي توان و بايد، بازي ناخودآگاه نويسندگان در ميدان دشمن ارزيابي كرد كه با نقد دلسوزانه- كه ضروري و سازنده است- فاصله فراواني دارد.
3- «نظارت بر زيرمجموعه» نكته اي است كه در توصيه هاي رهبر معظم انقلاب به دولت جايگاه ويژه اي داشت. گفتني است رئيس جمهور محترم اگرچه در اين باره، حساسيت ويژه اي از خود نشان مي دهند كه درخور تقدير است ولي در پاره اي از موارد، اعتماد مطلق- و يا نزديك به مطلق- ايشان نسبت به كساني كه نشان داده اند شايسته اين اعتماد نيستند، موقعيت و جايگاه دولت آقاي احمدي نژاد را با آسيب روبرو كرده است. نگاهي به مواضع و عملكرد اين طيف حاكي از آن است كه در بسياري از موارد با مواضع و عملكرد رئيس جمهور فاصله زيادي دارند. مثلا در حالي كه نظر با شجاعت اعلام شده و مستدل آقاي دكتر احمدي نژاد درباره هولوكاست تعادل رژيم صهيونيستي را برهم زده است، يكي از افراد همين حلقه از صهيونيست هاي اشغالگر با عنوان « مرد م اسرائيل»! ياد مي كند و يا در گرماگرم تلاش بي وقفه و مثال زدني رئيس جمهور براي جهت دهي بودجه به سوي اقشار مستضعف جامعه، كه اميد فراواني در دل ها آفريده است، حلقه ياد شده، با صرف هزينه هاي كلان به برپايي همايش هاي بي حاصل با دعوت از كساني كه بعضا كمترين همخواني با نظام و مرد م ندارند و حاتم بخشي از بيت المال به فلان هنرپيشه و حمايت از برخي كلان سرمايه داران و خريد و راه اندازي نشريات آنچناني و... مشغول است.
4- حمايت گسترده رهبر معظم انقلاب از دولت و توصيه هاي دلسوزانه و كارشناسانه ايشان به رياست محترم جمهوري و اعضاي كابينه، ضمن آن كه سرمايه بزرگي براي دولت و تقديري جانانه از سال ها تلاش بي وقفه و متراكم دولت مرد ان است، براي تماميت نظام، اعم از قواي سه گانه و ساير مراكز و سازمان ها و اركان جمهوري اسلامي ايران نيز، ظرفيت پرحجم و دامنه داري فراهم آورده است، كه در بياني ديگر مي توان و بايد آن را شيرازه كتاب نظام تلقي كرد و سلامت و درستي حركت اجزاء خرد و كلان جمهوري اسلامي ايران را در پيوند با اين شيرازه به ارزيابي نشست. تاكيد بر شعارهاي انقلاب اسلامي، ساده زيستي، مرد م دوستي، پاكدستي، استكبارستيزي، حمايت از محرومان، شجاعت در برخورد با مفاسد اقتصادي و... آموزه هايي هستند كه همه قوا موظف به ظرفيت سازي براي تحقق آنند.حسين شريعتمداري
کد خبر: ۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۰۷
اوای دنا:در حدفاصل ميان كوههاي شهرستان بهمئي، در استان كهگيلويه و بوير احمد، تنگهاي به نام «سولك» يا سروك وجود دارد كه در فارس نامه ناصري به معني گردنه سروهاي كوچك از آن نام برده شده است كه به تنگ تاريخي سولك معروف است.
به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا در اين مكان سه ستون سنگي يكپارچه و بلند ديده ميشود كه برروي آنها نقش افراد مختلف در حالتهاي گوناگون حجاري شدهاند و ميتوان آنها را به لحاظ زيبايي بانقوش برجسته تخت جمشيد مقايسه كرد.
هريك از اين ستونها به خط نوشتههايي آراسته هستند كه نشاندهنده خطوط باستاني است.
در جبهه شمالي دو نقش برجسته در بالا و پايين قرار داد كه پادشاه را درحالي بر تخت نشسته نشان ميدهد و در پايين تخت نيز پرندگاني با نقش عقاب كندكاري شدهاند. نقش ديگر، اجتماع درباريان را در طاق تخت سلطنت نشان ميدهد. در اين نقش سر همه درباريان برهنه است.
جبهه جنوبي دو نيايشگر را نشان ميدهد كه اولي روي سكوي جلوي يك آتشدان كوچك و نياشگر دوم پشت سر اولي در سطحي پايينتر ايستاده و در جبهه غربي نقش برجسته دو مرد با نماي رو به رو با بازوان گشاده نشان داده شده است. در لبه صخره، نقش برجستههايي وجود دارد كه بزرگتر از هر نقش ديگر «تنگ سولک» (سروك) است.
در جبهه شمالي نقش برجسته دو سرباز با نيم تنه بلند ساده، شلوار و صندلي ديده ميشود كه غلاف پهني در طرف چپ حمايل دارند و ظاهراً گرز يا كوپال با سري خميدهاي را دارد.
«علیرضا ایزدی»، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گرشگری کهگیلویه و بویراحمد در خصوص «تنگ سولک»(سروک)گفت:«تنگ سولک» یا سروک به عنوان اصلیترین شناسنامه هویتی استان کهگیلویه و بویراحمد برای ما شناخته شده است و دنبال و پیگیر هستیم که بتوانیم این تنگه را به عنوان نخستین کاندیدای ثبت جهانی معرفی کنیم.وی افزود:«تنگ سولک» به واسطه سروهایی که در اصل نام این منطقه از ادبیات عامه آن گرفته شده به معنای سروک است و با توجه به اقلیم گرم و خشک شهرستان بهمئی از وضعیت منحصر به فرد طبیعی برخوردار است.
ایزدی ادامه داد:«تنگ سولک» به لحاظ آب و هوایی نسبت به سایر نقاط شهرستان بهمئی تفاوت زیادی دارد و پوشش گیاهی خوبی دارد.
مدیر کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گرشگری کهگیلویه و بویراحمد ادامه داد: آنچه که برای ما شناخته شده است این است که «تنگ سولک» شهرستان بهمئی،از پرستشگاههای اشکانی - ایلمایی است و از همینرو منحصر به فرد است چون 18 کتیبه اشکانی واجد ارزش در کشور وجود دارد که 12 کتیبه از این تعداد در تنگ سولک است.
ایزدی گفت: محققانی چون گریش من برروی این کتیبهها نظر دادند و معتقد هستند که این 12 کتیبه مربوط به دوره اشکانی هستند.
وی اظهار کرد: از ابتدای این تنگه تخته سنگی قرار دارد که تصویر یک نفر بر روی آن حکاکی شده و با علامت دست خود مرد م را به این تنگه دعوت میکند در کنار این سنگ، سنگ فرش زیبایی قرار دارد که مرمت شده و یک گروه مشاور در حال بررسی تنگ سولک هستند و تهدیدها و آسیبهایی که بهواسطه بارانهای اسیدی و آلودگیهای نفتی برای سنگها وجود دارد را بررسی میکند.
مدیر کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گرشگری کهگیلویه و بویراحمد گفت: دنبال مرمت دو قطعه از سنگها که میزان آسیب وارده به آنها زیاد است، هستیم و بقیه سنگها مشکلی ندارند.
ایزدی ادامه داد: پیگیر هستیم که از محل اعتبارات سال 91 در دو نقطه از این تنگه عملیات کاوش انجام دهیم وحریم آن را مشخص کنیم.
وی گفت:محوطه 200 هکتاری «تنگ سولک» به نوعی وسیعترین منطقه به لحاظ تاریخی واجد ارزش و ثبت شده استان و حتی کشور و به لحاظ سبقه ثبتی و تاریخی به ثبت آثار ملی نیز رسیده است و امیدواریم که بتوانیم با کار مرمت، تعیین حریم و کار تحقیقاتی بهصورت جدی وارد ثبت جهانی کنیم چون پتانسیل ثبت جهانی را دارد.
کد خبر: ۸۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اوای دنا: شرایط بازنشستگی فرهنگیان اعلام شد: براساس این شرایط ،برای کارکنان آموزشی مقطع ابتدایی با توجه به نیاز مقطع در سال تحصیلی 92 ـ 91 و اجرای نظام آموزشی جدید استمرار خدمت تا پایان سال تحصیلی است.به گزارش اوای دنا به نقل از باشگاه خبری فارس «توانا»، در شیوهها بازنشستگی فرهنگیان، به طور کامل درباره شرایط فرهنگیانی که امکان بازنشستگی دارند، اشاره شده است. الف: کارکنان حائز شرایط زیر مشمول بازنشستگی هستند:تمام کارکنان اداری و آموزشی دارای مدرک تحصیلی لیسانس و پایینتر از لیسانس با دارا بودن 30 سال خدمت قابل قبول و 60 سال سن بدون درخواست کارمند «تبصره 2 بند ب ماده 103 ق م خ ک»تمام کارکنان اداری و آموزشی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر و با دارا بودن 35 سال خدمت قابل قبول و 65 سال سن بدون درخواست کارمند «بند الف و تبصره ماده 103 ق م خ ک»تذکر مهم: بازنشستگی کارکنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر با کمتر از 35 سال سابقه خدمت در صورت ارائه درخواست کتبی مستخدم امکانپذیر است «بند الف ماده 103 ق م خ ک»تمام کارکنان آموزشی که تا تاریخ یکم مهرماه 91 دارای 30 سال خدمت قابل قبول و یا بیشتر از 30 سال میشوند به تاریخ یکم مهرماه 91 «بند الف ماده 103 ق م خ ک»تبصره: کارکنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بالاتر به شرط ارائه درخواست مشمول این بند میشوند در صورت عدم ارائه درخواست کتبی میتوانند تا 3 سال به خدمت ادامه دهند با رعایت مفاد بند 2.تمام کارکنان کادر اداری ادارت و واحدهای آموزشی اعم متصدی امور دفتری و بایگان، سرایدار، خدمتگزار، انباردار، حسابدار، معاون اجرایی، بایگان، ماشیننویس، راننده، متصدی تأسیسات و... با دارا بودن 30 سال خدمت قابل قبول از تاریخ پایان 30 سال خدمت «بند الف ماده 103 ق م خ ک»تمام کارکنان آموزشی که از تاریخ دوم مهرماه لغایت 30 اسفندماه 91 دارای 30 سال سابقه قابل قبول میشوند در صورت عدم نیاز اداره با رعایت سایر مقررات اداری از تاریخ پایان 30 سال خدمت «بند الف ماده 103 ق م خ ک»تبصره: کارکنان آموزشی مقطع ابتدایی با توجه به نیاز مقطع در سال تحصیلی 92 ـ 91 و اجرای نظام آموزشی جدید استمرار خدمت تا پایان سال تحصیلی است.ب ـ کارکنان حائز شرایط زیر میتوانند به شرط موافقت اداره با سابقه کمتر از 30 سال مشمول بازنشستگی پس از موعد (بدون سنوات ارفاقی) شوند.کارکنان مرد با داشتن 25 سال خدمت قابل قبول و 60 سال سن «بند ب ماده 103 ق م خ ک»کارکنان زن با داشتن حداقل 25 سال سابقه خدمت قابل قبول بدون شرط سنی «تبصره 1 بند ب ماده 103 ق م خ ک»جانبازان گرانقدر با داشتن حداقل 55 سال سن و 25 سال سابقه خدمت قابل قبول «تبصره یک بند ب ماده 103 ق م خ ک»کارکنان زن با 20 سال سابقه خدمت و مرد با 25 سال سابقه خدمت قابل قبول بدون شرط سنی و سنوات ارفاقی مستفاد از بخشنامه شماره 612/11518/521 مورخ هفتم خرداد 91 (بیماران صعبالعلاج با تأیید کمیسیون و یا شورای پزشکی معتمد) با رعایت ضوابط و مقررات مربوطه امکانپذیر خواهد بود.ج ـ تمام کارکنان حائز شرایط زیر باید تاریخ احراز با رعایت مقررات مربوطه بازنشسته شوند:به گزارش فارس، در این شبوهنامه آمده است: کارکنان دارای مدرک تحصیلی لیسانس و کمتر از لیسانس با داشتن حداقل 25 سال سابقه خدمت قابل قبول و 65 سال سن «تبصره 3 بند ب ماده 103 ق م خ ک»کارکنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد با داشتن حداقل 25 سال سن سابقه خدمت قابل قبول و 70 سال سن «تبصره 3 بند ب ماده 103 ق م خ ک»شهدای عزیز و جانبازان حالت اشتغال با داشتن 30 سال خدمت «ماده 5 آییننامه اجرایی قانون حالت اشتغال مصوبه 9866/245هـ ـ مورخ 2 مهرماه 73 هیأت وزیران»تذکر مهم: بازنشستگی کارکنان پیمانی تابع قوانین و مقررات تامین اجتماعی است.
کد خبر: ۸۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
اوای دنا: حجتالاسلام عباس عبدالملکی ظهر امروز در خطبههای این هفته نماز جمعه لنده با تبریک اعیاد شعبانیه و دعوت همگان به تقوای الهی اظهار داشت: رشد و پیشرفت و رفاه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... در گرو رعایت تقوای الهی است.وی با اشاره به نابسامانیهای اقتصادی در غرب افزود: ریشه تمام مشکلات بشر در پیروی از هوای نفس و دوری از تقوای الهی است.خطیب جمعه لنده گفت: تنها راه برون رفت از این معضلات و مشکلات روی آوردن به درگاه حق تعالی و پرهیزگاری است که باید به آن عمل شود.حجتالاسلام عبدالملکی در ادامه با اشاره به فلسفه حیا و پاکدامنی تصریح کرد: حیا به معنی شرم داشتن و دوری گزیدن از کارهای زشت و ناپسند بوده که انسان را از گناه و فساد و تباهی دور نگاه میدارد.وی افزود: امیرالمؤمنین (ع) عاقلترین مرد م را با حیاترین آنها میدانست و زکات زیبایی مرد م و زن را در حفظ حجاب و حیا بیان داشتهاند.امام جمعه لنده با اشاره به گسترده شدن اختلاط زن و مرد در دستگاههای اداری افزود: اختلاط زن و مرد در دستگاهها موجب عادی شدن روابط نامحرمان شده و این کار سبب کنار رفتن پردههای حجاب و حیا میشود.عبدالملکی وحدت و یکدلی را لازمه رسیدن به جامعه متعادل خواند و گفت: با وحدت و دوری از تفرقه میتوان زمینههای پیشرفت و ترقی را در جامعه مهیا کرد.وی در ادامه به آغاز هفته بهداشت و نکوداشت مساجد اشاره کرد و گفت: رسیدگی به مساجد و تمیز نگه داشتن آنها زمینه جذب جوانان و مرد م را به مساجد آماده میکند.رئیس شورای فرهنگ عمومی لنده افزود: ما در این هفته که به ماه رمضان نزدیک میشویم باید در و دیوار مساجد را شستوشو کرده و آن را آماده حضور جوانان در این ماه پرخیر و برکت در مساجد کنیم.عبدالملکی در ادامه به تذکرات گذشته در ارتباط با جاده ارتباطی لنده اشاره کرد و گفت: اداره راه و شهرسازی استان دستور بهسازی راه ارتباطی لنده به دهدشت را صادر کرده و هم اینک در حال رسیدگی، تعمیر و بهسازی آن هستند.وی در ادامه مسئله کیفیت نان را یادآور شد و گفت: هرچه سریعتر باید رسیدگی به این موضوع در اولویت کاری مسئولان قرار گیرد تا موجبات نارضایتی مرد م را از بین ببرد.امام جمعه لنده به گرانی در بازار اشاره کرد و افزود: گرانی از معدود مشکلات و معضلات بازار بوده که قدرت خرید مرد م را در بازار کاهش داده و موجبات ورشکستگی اصحاب سرمایه را مهیا میکند.وی رسیدگی به این موضوع را از اهم امور خواند و خواستار رسیدگی سریعتر شد و گفت: با پیگیریهای انجام شده در هفته آینده طرح نظارت بر بازار در لنده با حضور کارشناسان اجرایی شده و با متخلفان برخورد میشود.عبدالملکی در ادامه به طرح تکریم ارباب رجوع در ادارات اشاره کرد و افزود: گاه عدهای با یکبار مراجعه به ادارات با پاسخهایی روبهرو میشوند که مطابق میل آنها نیست و این موضوع را کمکاری و عدم تکریم ارباب رجوع میدانند ولی با بررسیهایی که انجام گرفته مشخص شده که این پاسخی قانونی از سوی مسئولان است که مطابق ضوابط و شرایط به آنها داده میشود.وی تصریح کرد: مسئولان در زمان مراجعه ارباب رجوع به درستی آنها را راهنمایی کنند تا سوءتفاهم پیش نیاید و مرد م به واسطه آن از نظام خرده نگیرند.خطیب جمعه لنده در ادامه به اجرای طرح رزمایش سهگانه موشکی در آبهای خلیج فارس اشاره کرد و گفت: نیروی هوا فضای سپاه با اجرای این رزمایش پاسخ کشور به کسانی که قصد شرارت در مرزهای ایران را دارند، داد و به آنها فهماند که آغازکنندگان جنگ خاتمهدهندگان آن نخواهند بود.
خبر/سیدفخرالدین علیزاده
کد خبر: ۸۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۶
اوای دنا:فرمانده انتظامي شهرستان گچساران از دستگيري جوان 28 سالهاي که در اقدامي جنونآميز در دو روز گذشته، سه عضو خانواده خود را به قتل رسانده بود، خبرداد.سرهنگ قدرتالله بيعتاصل در تشريح جزئيات اين خبر گفت: مرد جوان 28 سالهاي، در اقدامي جنون آميز، مادر و دو خواهر خود را به درون اتاقي حبس، و با ريختن بنزين به رويشان به طرز فجيعي آنان را به قتل رساند.وي افزود: يازدهم تيرماه سالجاري خبري مبني بر آتشسوزي منزلي در يکي از مناطق شهر گچساران، به پليس 110 گزارش شد که ماموران به محل حادثه اعزام و در بررسي آنان مشخص شد، جوان 28 ساله اين خانواده در پي اختلافات خانوادگي، در اقدامي هولناک مادر 55 ساله بههمراه دو خواهر 18 و 19 ساله خود را به درون اتاقي حبس و با ريختن بنزين به رويشان، آنان را در آتش خشم خود سوزاند.بيعتاصل ادامه داد: پس از چند ساعت، متهم به قتل 28 ساله متاهل که داراي تحصيلات ديپلم است، دستگير و به صراحت به قتل مادر و دو خواهر خود اعتراف کرد.رييس پليس شهرستان گچساران با اظهار تاسف از وقوع اين جنايت خانوادگي گفت: متهم به قتل با قرار قانوني مناسب روانه زندان شد.ایسنا/
کد خبر: ۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۱۳
اوای دنا:سیداحمد قشمی، مدیر کل ثبت احوال استان تهران با ارائه ی آماری از سن کسانی که در سال 1390 در تهران ازدواج کردند گفت : جمعاً 101829 ازدواج در سال 1390 در استان تهران داشته ایم.
در این مدت 75 دختر یا پسر که کمتر از 10 سال داشته اند در استان تهران ازدواج کرده اند،
3929 دختر و پسر 10 تا 14 ساله پای سفره عقد نشسته اند،19237 عروس و داماد 15 تا 19 ساله ها بودند،
35239 جوان 20 تا 24 ساله ازدواج کرده اندو بالاخره 561 زن یا مرد 50 تا 54 ساله عقدکنان داشته اند،
353 تن 55 تا 59 ساله ازدواج کرده اند و 396 زن یا مرد 60 تا 64 ساله هم مراسم عقد و ازدواج داشته اند.
منبع:روزنامه ایران
کد خبر: ۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۷
بعضی از نگهبانها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه میکردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان میکرد. به گزارش اوای دنا،سیدناصر حسینیپور نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» در کتاب خود لحظاتی را روایت میکند که اسرای ایرانی خبر رحلت امام را شنیدند. این بخش کتاب در صفحات 489 الی 493 روایت شده است.* هجوم اسرای ایرانی به تلویزیون برای دیدن امام*شنبه 13 خرداد 1368 - تکریت - اردوگاه 16مدتی بود برایمان تلویزیون آورده بودند. شب قبلی وقتی تلویزیون عراق، سیمای رنجور و بیمار امام را نشان داد، دلها فرو ریخت. وقتی اخبار شبانگاهی تلویزیون عراق تصویر بستری شدن امام در بیمارستان قلب تهران را نشان داد، اسرا با سرعت به تلویزیون هجوم بردند و سراپا گوش شدند. عراقیها بهتزده بودند. نگهبانها تا آن روز نتوانسته بودند با تهدید و اجبار اسرای ایرانی را پای برنامههای رقص، ترانه و شورهای تلویزیونیشان بنشانند. در اسارت همان طور که به خانوادهمان فکر میکردیم، به همان میزان به امام میاندیشیدیم. بیشتر دلخوشیها این بود که بعد از آزادی ما را به دیدار امام می برند. فکر دیدن امام بعد از آزادی دردها و رنجهای اسارت را آسان میکرد. عشق به امام به نوعی با زندگی اسارتی گره خورده بود.قلبی نبود که با یاد امام نتپد. دلی نبود که به یاد امام نباشد. به اتفاق دیگر مجروحین جلوی تلویزیون جمع شدیم. چشمهای گریان و نگران اسرا متوجه خبرنگار و اخبار شبانگاهی بود. برای لحظهای سکوت بر فضای داخل سوله حاکم شد. هیچکس آرام و قرار نداشت. دلم برای دیدن عکس امام تنگ شده بود. بعد از شنیدن خبر بستری شدن امام بیصبرانه منتظر شنیدن خبر بهبودیاش بودیم. پخش تصویر سیمای امام که از تلویزیون عراق به پایان رسید، بچهها از جلوی تلویزیون متفرق شدند. هر کسی مثل ماتمزدهای به گوشه و کناری رفت و برای سلامتی امام دست به دعا برد. حاج سعدالله با حالت خاصی گفت: خدایا خودت میدونی ماییم و این امام، امم رو از ما نگیر!شب سختی بود. خیلی دیر گذشت. آن شب تا صبح بیشتر بچهها در اضطراب و نگرانی به سر بردند، حتی آنهایی که خیلی وقتها بیتفاوت بودند. شب را به این امید که فردا خبری از سلامتی امام بدستمان برسد، سپری کردیم.* اگر امام خواسته باشد دعای اسرا تاثیر ندارد *یکشنبه 14 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16قبل از ظهر تعدادی از بچهها در محوطه خاکی اردوگاه رو به قبله روی زمین نشسته و برای سلامتی امام دعا میکردند. حاج حسین شکری میگفت: مطمئنم اگه خدا بخواهد دعای کسی رو اجابت کنه، اون دعای اسرای دل شکسته است. اما اگه امام از خدا خواسته باشه که بره پیش شهدا و جد اطهرش، دعای ما تأثیری نداره!بعدازظهر سوت آمار به صدا درآمد و بچهها مضطرب و نگران روانه سولهها شدند و در صف آمار به ردیف نشستند. نگاهها متوجه عراقیها و اعلاء مترجم عرب زبان ایرانی بود. اعلاء هر روز قبل از این که فرمانده اردوگاه برای آما وارد سوله شود، اخبار روزنامهای عراق را به فارسی برایمان ترجمه میکرد. این شیوه ترجمه روزنامههای عراق توسط یکی از اسرای عربزبان در صف آمار در سولهها مرسوم بود. منتظر شنیدن خبر بهبودی امام بودیم. از بعدازظهر تعداد زیادی نگهبان اطراف سوله را گرفته بودند. از افزایش نگهبانهای دور اردوگاه، این گونه استنابط میشد که به عراقیها آمادهباش دادهاند. وارد سوله که شدیم عراقیها در را بستند و از سوله خارج شدند.اعلاء مثل همیشه نبود. قبلاً آرامش و بدون معطلی اخبار روزنامههای عراق را ترجمه میکرد. اعلاء که سعی داشت جلوی گریهاش را بگیرد، خبر دلخراشی را اعلام کرد. وقتی با گلوی بغض گرفتهاش گفت:- امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست! خشکم زد! فکر میکردم خواب میبینم. هیچوقت به جماران بدون امام فکر نکرده بودم. بعد از چند ثانیه سکوت بر فضای سوله حاکم بود، به یکباره ناله اسرا بلند شد. تمام سوله گریه و ناله شد. خیلیها بر سر و صورت خود میزدند، هر یک از اسرا انگار یکی از فامیلهای درجه یک خود را از دست داده بود. صدای ضجه و گریه در فضای سوله پیچیده بود. بعضیها همان لحظه اول بیهوش شدند. هر کس به گونهای ناله میکرد، از عمو ابراهیم پیرترین تا امیر نُه ساله کوچکترین اسیر اردوگاه، باور نمیکردیم وجود نازنین امام را از دست داده باشیم.نگهبانها تصور نمیکردند اسرای ایرانی اینقدر به امام دلبسته باشند. ستوان فاضل، معاون دوم اردوگاه وارد سوله شد. به دستور او حق نداشتیم بیش از دو ساعت برای امام عزاداری کنیم؛ آن شب وقتی عراقیها گفتند برای گرفتن سهمیه شام جلوی در سوله به صف شوید، هیچکس نرفت. تنها شبی بود که هیچکس لب به غذا نزد. آخر این رحلت، فرزندان امام را درغربت یتیم کرده بود.آخرای شب از گوشه و کنار صدای گریه و ناله بلند بود. هوای داخل سوله گرم بود، بچهها سرشان را زیر پتو کرده و گریه میکردند. این گریهها و نالهها تا نیمههای شب در گوشه و کنار سوله به گوش می رسید.* بعد از امام خاک بر این دنیا * دوشنبه 15 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16دید و بازدیدهای شبانه به غم و عزا تبدیل شده بود. کارهای روزانه به سختی انجام میشد. هیچکس دل و دماغ درس دادن و درس خواندن نداشت. بچهها در گوشه و کنار حیاط اردوگاه مینشستند، زانوی غم بغل میگرفتند و به نقطهای خیره میشدند. خیلیها دیگر مثل قبل حتی حوصله قدم زدن در محوطه خاکی اردوگاه را نداشتند. در صف آمار بیشتر بچهها در خود فرو میرفتند و با بغل دستیشان صحبت نمیکردند. رامین حضرتزاد گفت: سید! آقا امام حسین با شنیدن خبر شهادت علی اکبر گفت: علیالدنیا بعدک العفا، بعد از تو خاک بر این دنیا، ما هم باید بگیم بعد از امام خاک بر این دنیا! بعضی از نگهبانها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه میکردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان میکرد. بعضی از نگهبانهای بعثی خوشحال بودند. یزدانبخش مرادی به عطیه گفته بود: بالاخره یه روزی تاریخ به ملت عراق خواهد گفت خمینی که بود و دیگران که بودند. خمینی چه کرد و دیگران چه کردند! اسرا نگران و ناراحت که بعد از امام چه میشود.دوست داشتیم بدانیم بعد از امام چه کسی سکان رهبری ملت ایران را در دست میگیرد. آن روزها نگهبانهای بعثی زیاد زخم زبان میزدند. آنها بعد از رحلت امام همه چیز را تمام شده میدانستند. حامد میگفت: چه میشد رهبر شما زمان جنگ مرد ، تا ما ایران رو فتح میکردیم!بعثیها از جمله ستوان فاضل میگفتند: با مرگ رهبرتون، حکومت ایران از هم می پاشد. اصغر اسکندری در جوابشان گفت: آیا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اسلام شکست خورد؟ انقلاب ایران قائم به شخص نیست، همانطوری که اسلام قائم به شخص نبوده و نیست.ولید میگفت: با رحلت رهبرتون ظرف چند روز آینده مسعود رجوی به ایران خواهد رفت و رهبر ایران خواهد شد. اما علی جارالله و سامی میگفتند: ایران کشوری نیست که با رحلت رهبرش مشکلی پیدا کند. علی که در جمع اسرا علاقهاش به امام را کتمان نمی کرد، دلداریمان داد و گفت: ما هم از رحلت آقای خمینی نارحتیم، خمینی مرد بزرگی بود!امروز بچهها برای این که سیاهپوش شده باشند، به جای لباسهای زرد رنگ اسارت لباسهای سورمهایشان را پوشیده بودند. بعد از تحویل لباسهای زرد رنگ مصوب اسارت، سرنگهبان اجازه نمیداد اسرا از لباسهای سورمهای یعنی همان بیلرسوتهایی که شلوار و پیراهنشان به هم دوخته بود، استفاده کنند.خبری از تصمیم مجلس خبرگان نداشتیم. نظرات مختلفی مطرح میشد. هر کس نام یکی از علما و بزرگان انقلاب را بر زبان میآورد. حاج سعدالله گل محمدی، حسن بهشتیپور، یزدانبخش مرادی، مهندس غلامرضا کریمی و تعدادی از اسرا میگفتند آقای خامنهای شایسته رهبری است، اما من در عالم نوجوانیام تصور نمیکردم با وجود آن همه مراجع بزرگ و شخصیتهای مسن، جوانی مثل آیتالله خامنهای با محاسن سیاه برای رهبری انتخاب شود؛ همیشه تصورم از رهبر کشورم این بود که باید شخصیتی با محاسن سفید و سن بالای هفتاد سال رهبر باشد؛ نمیدانم چرا آن روزها مطرح شدن نام آیتالله خامنهای آن همه به ما آرامش و قوت قلب میداد.منبع: فارس
کد خبر: ۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۳
اوای دنا:مراقبت معمول پیشگیرانه میتواند سرطان و سایر بیماریها را در مراحل اولیه کشف کند، یعنی در زمانی که گزینههای بیشتری برای درمان و بخت بیشتری برای علاج وجود دارد. اما برخی از مرد ان به جز به خاطر زنانشان به دکتر نمیروند. در اغلب موارد زنان هستند که به مرد ان فشار میآورند تا برای چکاپ از لحاظ سرطان به دکتر مراجعه کنند.به گزارش افکارنیوز، کارشناسان میگویند مرد ان میتوانند با هشیار بودن در مورد برخی از علائم سرطان که بیانگر نیاز فوری به مراجعه به دکتر است، به خود نفع بسیاری برسانند.برخی از این علائم سرطان در مرد ان اختصاصی هستند. این علائم بخشهای معین بدن را در برمیگیرند و ممکن است به طور مستقیم به امکان وجود سرطان اشاره کنند. برخی دیگر از علائم مبهمتر هستند. برای مثال دردی که در بخشی از بدن احساس میشود، ممکن است علل گوناگونی داشته باشد. اما حتی در مورد این علائم نباید بدون مراجعه به دکتر احتمال سرطان را مد نظر قرار ندهید.۱- توده پستانیاگر مانند اغلب مرد ان باشید، شاید هرگز به این فکر نیفتاده باشید که مرد ان هم ممکن است سرطان پستان بگیرند.سرطان پستان مرد ان شایع نیست، ولی ممکن است بروز کند. هر توده جدیدی در ناحیه پستان در مرد نیاز به بررسی بوسیله پزشک دارد. این نشانهها نیز که چه در زنان و چه در مرد ان باید از لحاظ احتمال سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد، اشاره کرده است:کشیدگی یا فرورفتگی پوست پستان.به داخل کشیده شدن نوک پستان.قرمزی یا پوستهریزی نوک پستان یا پوست پستان.خروج مایع از نوک پستان.در صورتی که با این نشانهها پزشک مراجعه کنید، پزشک علاوه بر گرفتن سابقه دقیق و معاینه جسمی، ممکن است برای شما ماموگرافی، نمونهبرداری بافتی، یا آزمایشهای دیگر را تجویز کند.۲- درددر هر سنی افراد ممکن است به دردهای مبهم یا حاد مبتلا شوند. اما درد حتی دردی مبهم ممکن است نشانه اولیه برخی سرطانها باشد؛ البته در اغلب موارد احساس درد ناشی از سرطان نیست.هر دردی که طول بکشد باید بوسیله پزشک مورد بررسی قرار گیرد. پزشک با توجه به شرح حال بیمار تصمیم خواهد گرفت که آیا آزمایشهای بیشتری مورد نیاز است یا نه، و چه نوع آزمایشی لازم است. حتی اگر سرطانی وجود نداشته باشد، شما از رفتن به نزد پزشک سود خواهید برد. پزشک میتواند با بررسی شما میتواند به شما کمک کند دریابید چه عاملی باعث درد شما شده است و برای تسکین دادن آن چه کار میشود کرد.۳- تغییرات در بیضهسرطان بیضه اغلب در مرد ان در سنین ۲۰ تا ۳۹ رخ میدهد. انجمن سرطان آمریکا توصیه میکند بیضه مرد ان به عنوان بخشی روتین از چکاپ سرطان بوسیله پزشک معاینه شود. و برخی از پزشکان معاینه ماهانه بیضه بوسیله خود فرد را توصیه میکنند.هر تغییری در اندازه بیضه چه بزرگ شدن و چه تحلیلرفتن و کوچک شدن باید مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تورم یا وجود توده در بیضه را نباید نادیده گرفت. و بالاخره احساس سنگینی در کیسه بیضه (اسکروتوم) باید مورد توجه قرار گیرد. برخی از سرطانهای بیضه بسیار سریع رشد میکنند. بنابراین کشف زودرس آنها حیاتی است. اگر توده سختی در بیضهتان احساس کردید، فورا به پزشک مراجعه کنید.پزشک شما معاینه بیضه انجام خواهد داد و وضع کلی سلامتیتان را ارزیابی خواهد کرد. اگر پزشک مشکوک به سرطان باشد، ممکن است آزمایشهای خونی تجویز کند. همچنین بررسی بیضه با سونوگرافی ممکن است انجام شود. در نهایت ممکن است پزشک تصمیم بگیرد از نمونهای از بافت بیضه را بردارد تا از لحاظ وجود سرطان مورد آزمایش میکروسکوپی قرار گیرد.۴- تغییرات در گرههای لنفاویاگر متوجه توده یا تورمی در گرههای لنفاوی زیر بغل یا گردن- یا هر جای دیگر بدنتان شدید- باید به آن توجه کنید.در صورتی که گره لنفاوی به طور پیشروندهای بزرگتر شود، و بزرگی آن بیش از یک ماه ادامه پیدا کند، باید به پزشک مراجعه کنید.پزشک به معاینه شما خواهد پرداخت و بیماریهایی را که میتوانند باعث بزرگی گره لنفاوی شوند،از جمله عفونتها را بررسی خواهد کرد. اگر عفونتی یافت نشود، معمولا پزشک دستور نمونهبرداری از گره لنفاوی را میدهد.۵- تباگر تبی دارید که علت آن مشخص نیست، ممکن است سرطان عامل آن باشد. تب همچنین علامت ذاتالریه یا برخی از بیماریهای دیگر هم میتواند باشد که نیاز به درمان دارند.اغلب سرطانها در زمانی در سیر خود باعث ایجاد تب میشود. اغلب تب در سرطان هنگامی رخ میدهد که سرطان از محل اصلی خود انتشار پیدا کرده و به بخش دیگری از بدن تهاجم کرده است. اما تب همچنین ممکن است نشانه اولیه سرطانهای خونی مانند لنفوم و لوسمی باشد.بهترین کار این است که تبی را که علت آن مشخص نیست را نادیده نگیرید و به پزشک مراجعه کنید. پزشک با معاینه و تجویز آزمایشها علت تب را خواهد یافت و درمانهای لازم را انجام خواهد داد.۶- کاهش وزن غیرمنتظرهکاهش وزن غیرمنتظره و بیدلیل باید مورد توجه قرار گیرد. اغلب ما به سادگی وزن کم نمیکنیم. البته وقتی از کاهش وزن به عنوان نشانه سرطان صحبت میکنیم، منظومان چند کیلو کاهش وزن به علت افزایش فعالیت جسمی یا کم غذا خوردن به علت گرفتاریهای شغلی نیست. اگر مرد ی بیش از ۱۰ درصد وزن بدنش را در مدت کوتاهی در حد چند هفته از دست بدهد، زمان مراجعه به دکتر فرا رسیده است.پزشک شما معاینه جسمی عمومی از شما انجام خواهد، پرسشهایی در مورد رژیم غذایی و برنامه ورزشیتان و نیز وجود سایر علائم خواهد کرد. پزشک بر اساس اطلاعات به دست آمده آزمایشهای لازم را تجویز خواهد کرد.۷- درد شکمی و افسردگیهر مرد ی که درد شکمی دارد و احساس افسردگی هم میکند باید مورد چکاپ قرار گیرد. متخصصان رابطهای میان سرطان لوزالمعده و افسردگی یافتهاند.سایر علائم سرطان لوزالمعده شامل زردی یا تغییر رنگ مدفوع اغلب به رنگ خاکستری است.پزشک شما معاینه جسمی کاملی از شما خواهد کرد و سابقه پزشکی شما را خواهد گرفت. سپس ممکن است رادیوگرافی قفسهسینه، سیتیاسکن یا MRI یا سایر آزمونهای تشخیصی را تجویز کند.۸ - خستگیخستگی یک علامت مبهم دیگر است که ممکن است در مرد ان به سرطان مربوط باشد. البته بسیاری از مشکلات دیگر هم میتواند باعث خستگی شود. خستگی نیز مانند تب هنگامی رخ میدهد که سرطان گسترش پیدا کرده باشد. اما در برخی از سرطانها مانند سرطان خون یا لوسمی یا برخی از سرطانهای معده یا روده بزرگ ممکن است در همان ابتدای بیماری بروز کند.اگر احساس خستگی شدید دارید و با استراحت بهتر نمیشوید، به دکترتان مراجعه کنید. پزشک ضمن معاینه شما وجود سایر علائم را هم جستجو خواهد کرد تا علت خستگی شما پیدا کند و درمان آن را تجویز کند.۹ - سرفه مداومسرفه علامت شایعی در سرماخوردگی، آنفلوآنزا و آلرژیها است و همچنین سرفه ممکن است عارضه جانبی برخی از داروها باشد. اما هر سرفه طولانی مدتی- یعنی سرفهای که بیش از سه تا چهار هفته طول بکشد- را نباید نادیده گرفت و برای بررسی آن باید به پزشک مراجعه کرد. سرفه طولانی مدت علاوه بر سرطان ممکن است نشانه بیماریهای دیگری مانند برونشیت مزمن یا بازگشت محتویات اسیدی معده به مری (ریفلاکس) باشد.پزشک شما سابقه پزشکی شما را خواهد گرفت، گلوی شما را معاینه خواهد، کارکرد ریهتان را بررسی خواهد کرد و به خصوص اگر سیگاری باشید، ممکن است رادیوگرافی قفسه سینه را هم تجویز کند. هنگامی علت سرفه مشخص شد، پزشک یک طرح درمانی برای شما تعیین خواهد کرد.۱۰ - اشکال در بلعبرخی از مرد ان از اشکال در بلع شکایت میکنند. آنها در طول زمان ممکن است با تغییردادن رژیم غذاییشان و مصرف مواد غذایی نرمتر و مایع سعی کنند بر این مشکل غلبه کنند مثلا سوپ بخورند. اما اشکال در بلع میتواند نشانه سرطانهای گوارش از جمله سرطان مری باشد.اگر در بلعیدن غذا مشکل دارید، به پزشکتان اطلاع بدهید. پزشک پس از گرفتن شرح حال و سابقه پزشکی شما ممکن است رادیوگرافی قفسه سینه تجویز کند. پزشکتان همچنین ممکن است شما را به متخصص گوارش ارجاع دهد تا با آندوسکوپی فوقانی مری و بخش بالایی دستگاه گوارشتان مورد بررسی قرار گیرد.۱۱- تغییرات پوستشما نه تنها باید از تغییرات در خالهایتان آگاه باشید (که نشانه شناختهشده سرطان پوست بالقوه است) بلکه هر تغییر در رنگ پوست را باید مورد توجه قرار دهید.همچنین ایجاد زخم و خونریزی ناگهانی از پوست هم و پوستهریزی شدید هم باید بوسیله پزشک مورد بررسی قرار گیرد. مشکل استگفت تا چه مدت باید صبر کرد و به مشاهده تغییرات پوست ادامه داد و سپس به پزشک مراجعه کرد، اما اغلب کارشناسان میگویند بیشتر از چند هفته نباید منتظر بمانید.پزشک از شما شرح حال دقیقی خواهد گرفت و معاینه جسمی دقیقی انجام خواهد داد. همچنین ممکن است برای رد کردن احتمال سرطان نمونهبرداری بافتی از پوست را تجویز کند.۱۲- ظهور خون در جاهای غیرمعمولاگر در بخشی از بدنتان که به طور معمول خونریزی نمیکند، خون مشاهده کنید، باید به پزشکتان مراجعه کنید. اگر شروع به سرفه کردن و بالا آوردن خلط خونی کنید، خون در مدفوعتان ظاهر شود یا ادرارتان خونی باشد، مراجعه به پزشک لازم است.توجه داشته باشید که نسبت دادن وجود خون در مدفوع به بواسیر (هموروئید) اشتباه است، این خونریزی ممکن است نشانه سرطان روده بزرگ باشد.پزشک شما در مورد علائمتان سوال خواهد کرد. ممکن است آزمایشهایی مانند کولونوسکوپی (آندوسکوپی روده بزرگی با استفاده از یک لوله انعطافپذیر که بر سر آن دوربینی نصب شده است) را توصیه کند. هدف کولونوسکوپی یافتن نشانههای سرطان یا ضایعات پیشسرطانی (که ممکن است بعدها به سرطان تبدیل شوند) و نیز هر ضایعه دیگری باشد که باعث خونریزی شده است.۱۳- تغییرات دهاناگر سیگار میکشید یا توتون میجوید، به خصوص باید در مورد بروز لکههای سفید درون دهان یا نقاط سفید رنگ روی زبانتان هشیار باشید. این تغییر ممکن است بیانگر بروز "لوکوپلاکیا"، یک ضایعه پیشسرطانی که ممکن است در نتیجه تحریک شدن مداوم پوشش دهان و زبان رخ دهد- باشد. این عارضه ممکن است در نهایت به سرطان دهان تبدیل شود.این تغییرات را باید به پزشک یا دندانپزشکتان اطلاع دهید. پزشک یا دندانپزشک پس از پرسیدن سوابق پزشکی و معاینه تغییرات، تصمیم خواهد گرفت چه کارهای دیگری لازم است انجام شود.۱۴- مشکلات ادراریبا افزایش سن مرد ان، دچار شدن به مشکلات ادراری شیوع بیشتری پیدا میکند. مرد ان ممکن است تکرر ادرار، احساس فوریت برای ادرار کردن و احساس باقیماندن ادرار در مثانه و تخلیه نشدن کامل آن شکایت داشته باشند. هر مرد ی با افزایش سن ممکن است به این مشکلات دچار شود. اما توجه داشته باشید که این علائم ممکن است به علت سرطان نیز بروز کند، به خصوص اگر این علائم روز به روز بدتر شوند.پزشک برای بررسی اندازه پروستات معاینه انگشتی از راه مقعد انجام خواهد داد. پروستات با افزایش سن مرد ان بزرگ میشود. این بزرگ شدن به علت یک عارضه خوشخیم و غیرسرطانی به نام "هیپرپلازی خوشخیم پروستات" یا BPH است.پزشک شما ممکن است آزمایش خون برای اندازهگیری آنتیژن اختصاصی پروستات یا PSA را تجویز کند. PSA پروتئینی است که بوسیله غده پروستات تولید میشود. این آزمایش برای کمک به تعیین امکان وجود سرطان پروستات مورد استفاده قرار میگیرد. اگر دکترتان در معاینه متوجه ناهنجاریهای پروستات شود یا اگر میزان PSA از حد طبیعی بالاتر باشد، شما را به یک متخصص مجاری ادراری- تناسلی (اورولوژیست) ارجاع میدهد و ممکن است نمونهبرداری بافتی از پروستات را تجویز کند.۱۵ - سوءهاضمهبسیاری از مرد ان، به خصوص با در سنین بالاتر هنگامی که دچار سوءهاضمه میشوند، به خصوص اگر در خوردن و نوشیدن افراط کرده باشند، فکر میکنند دچار "حمله قلبی" شدهاند. اما سوءهاضمه مداوم همچنین ممکن است نشانه سرطان مری،گلو یا معده باشد و باید به پزشک اطلاع داده شود.پزشک شما از سوابق پزشکیتان سوال خواهد کرد و پرسشهایی درباره دورههای سوءهاضمه خواهد کرد. بر اساس شرح حال شما و پاسخهایتان به این پرسشها پزشک در مورد آزمایشهای لازم و نحوه درمان تصمیم خواهد گرفت.
کد خبر: ۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷
اوای دنا : به گزارش معاونت اجتماعي و الكترونيك پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات ناجا (فتا) ،سرهنگ عرفانی رئیس پلیس فتا استان خراسان رضوی بیان داشت: پیرو شکایت فردی مبنی بر کلاهبرداری اینترنتی از وی، ﻤﺄمورین تحقیقات خود را آغاز نمودند.
طی تحقیقات مقدماتی انجام شده از شاکی مشخص گردید که ایشان با خانمی در محیط یکی از سایتهای اجتماعی آشنا شده و پس از مدتی از طریق تبادل پیام و تماس تلفنی اعتماد شاکی را جلب نموده و با طراحی سناریوی کلاهبردارانه خود عنوان میکند که نیاز به پول دارد و شاکی با توجه به اعتماد کامل به شخص مورد نظر پول را از طریق عابر بانک به حساب نامبرده منتقل مینماید و متعهد میئشود پس از مدتی آن را باز گرداند. اما پس از گرفتن پول دیگر جواب پیامها و تلفن شاکی را نمیدهد .
کارشناسان پلیس فتا طی بررسیهای فنی و تخصصی متوجه جعلی بودن عکس مورد نظر شده و نهایتاً مشخص شد که ایشان مرد ی کلاهبردار است که خود را به عنوان خانم مطرح نموده و حتی در مکالمات تلفنی نیز با صدای زنانه صحبت مینموده است. طبق تحقیقات نهایی متهم شناسایی و دستگیر شد.
معاونت اجتماعی پلیس فتا ناجا در این خصوص به کاربران صفحات اجتماعی هشدار داد: که هیچگاه به افرادی که از طریق اتاق گفتگو با آنها آشنا میشوید اعتماد نکنید، زیرا در این فضا به راحتی میتوان با چهرههای دیگر و یا حتی جنسیتی متفاوت باب آشنایی را باز کرد و راهی برای کلاهبرداری و یا حتی اخاذی باز نمود. زیرا در فضای مجازی هویتها میتوانند واقعی نباشند.
کد خبر: ۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۱۱
اوای دنا: فردی كه 39 سال پیش گم شده بود پس از سال ها جدایی از خانواده خود با استقبال گرم خانواده و بستگان به زادگاه خود در شهرستان بهمئی از توابع استان كهگیلویه و بویراحمد بازگشت. موسی بیونه هم اكنون 52 سال سن دارد و در 12 سالگی به علت مشكلات خانوادگی ترك وطن كرده و تا امروز از وی اطلاعی در دست نبود. این فرد امروز یکشنبه برای تعویض شناسنامه خود به اداره ثبت احوال لیكك مراجعه كرد که بعد از بررسی لازم مشخص شد که شناسنامه این فرد قبلا فوتی اعلام شده بودکه این موضوع با واکنش نامبرده مواجه گردیده که نهایتا قضیه از طریق مراجع انتظامی پیگیری و سرانجام نامبرده خود را معرفی وداستان زندگی خود را به شرح فوق بیان می نماید.
نکته ی قابل توجه اینکه این مرد اظهار داشت زمانیکه مادرش فوت نموده بصورت ناشناس به مجلس ترحیم وی آمده که در همین مجلس برادر کوچکتر ایشان از هویت ایشان سوال می نماید که نامبرده بدون معرفی خود اظهار نمود که رهگذر می باشد و در این مجلس حضور یافت.این مرد متاهل و دارای دو فرزند پسر و دختر است که تا کنون در استان البرز (شهر كرج) مشغول به زندگی بوده است.
کد خبر: ۶۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۶