برچسب ها
«آرتور سی. کلارک» نویسنده معروف کتاب‌های علمی-تخیلی از جمله اودیسه فضایی حدود ۴۰ سال پیش در مصاحبه‌ای اختراع اینترنت، ایمیل و از رده خارج شدن روزنامه‌ها را پیش‌بینی کرده بود. برخی معتقدند که آنچه دانشمند می اندیشد، هنرمند می بیند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش جهان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، آرتورسی. کلارک در مصاحبه‌ای که سال ۱۹۷۶ انجام داد، از وجود ارتباط تصویری، تبادل اطلاعات از طریق دستگاه‌های پیشرفته و از مد افتادن روزنامه‌های کاغذی خبر داد. کلارک در گفت‌وگویی که با موسسه فناوری ماساچوست داشت، اختراع پدیده اینترنت را در زمانی پیش‌بینی کرد که هنوز استفاده از رایانه‌های خانگی رواج نیافته بود. وی در میان صحبت‌های خود با موضوع پیشرفت فناوری در آینده، گفت: روزی می‌آید که مردم از وسایل ارتباطی استفاده می‌کنند که شامل یک صفحه تلویزیونی با کیفیت بالا و یک کیبورد برای تایپ است. آن‌ها با این ماشین می‌توانند هرگونه اطلاعاتی را مبادله کنند. شما به ماشین می‌گویید که من به فلان وسیله ورزشی یا ... علاقه‌مندم و آن دستگاه جست‌وجو می‌کند و آن را برایتان پیدا می‌کند. نویسنده کتاب معروف «اودیسه فضایی» همچنین پیش‌بینی کرد: مردم آینده قادر خواهند بود از طریق ماشین‌هایی، پیام‌هایی را به دوستانشان در هر کجایی که هستند، بفرستند. دوستانتان می‌توانند شما را ببینند، شما می‌توانید آن‌ها را ببینید. ما در آینده می‌توانیم ارتباط تصویری و گرافیکی داشته باشیم و کتاب و اطلاعات و ... را تبادل کنیم. روزنامه‌ها در حال انقراض هستند، ما دیگر مجبور نخواهیم بود چندین تن کاغذ را برای کسب اطلاعات جابجا کنیم. به گزارش هافینگتون پست، آرتور سی. کلارک روز ۱۶ دسامبر ۱۹۱۷ در انگلیس چشم به جهان گشود. این نویسنده‌ آثار علمی‌ ‌تخیلی و مخترع در سال ۱۹۶۸ به شهرت رسید؛ زمانی ‌که داستان‌کوتاهی به‌ نام «نگهبان» را در قالب فیلم‌نامه نوشت. فیلم «۲۰۰۱؛ اودیسه‌ی فضایی» به کارگردانی «استنلی کوبریک» برگرفته از همین اثر کلارک است. او که زمانی «اولین ساکن کلبه‌ الکترونیکی» لقب گرفته بود، با نوع خاص نگاهش به مسافرت فضایی در آینده و همچنین دنیای رایانه، تخیلات مردم را جلب خود کرد. توصیفات مشروح سی. کلارک درباره سفینه‌های فضایی، ابررایانه‌ها و سیستم‌های ارتباطی سریع، مورد علاقه‌ی میلیون‌ها خواننده در سراسر جهان قرار گرفت. کلارک در سال ۱۹۸۶ به عنوان استاد بزرگ انجمن نویسندگان آثار علمی تخیلی آمریکا برگزیده شد. از مهم‌ترین آثارش به «پایان کودکی» (۱۹۵۳)، «شهر و ستارگان» (۱۹۵۶)، «ملاقات با راما» (۱۹۷۳)، «زمین پادشاهی» (۱۹۷۵) و «ترانه‌های زمین دورافتاده» (۱۹۸۶) می‌توان اشاره کرد. از افتخارات سر آرتور سی. کلارک در عرصه‌ نویسندگی به کسب سه جایزه‌ «نبیولا» (در اصطلاح ستاره‌شناسی به معنای سحابی) از انجمن نویسندگان آثار علمی تخیلی آمریکا در سال‌های ۱۸۷۲، ۱۹۷۴ و ۱۹۷۹ و همچنین کسب دو جایزه‌ «هیوگو» از مجمع جهانی علمی تخیلی در سال‌های ۱۹۷۴ و ۱۹۸۰ است. پیش از این اعلام شده بود در مصاحبه‌ای تلویزیونی متعلق به سال ۱۹۶۳،‌ آرتور سی. کلارک پیش‌بینی کرده که اولین مسافر به کره‌ ماه اهل روسیه خواهد بود. در این مصاحبه کلارک گفته است، روسیه در رقابتی تنگاتنگ گوی سبقت را برای فرستادن اولین انسان به ماه از آمریکا می‌رباید.
کد خبر: ۵۷۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵

الکربولی در جلسه‌ محاکمه‌اش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده می‌کرد و عباراتی در تهدید «کفار» به قتل استفاده می‌نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجده‌ی شکر کرد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:سحرگاه روز چهارشنبه‌ی گذشته، اردن ساجده الریشاوی (نیروی انتحاری عراقی که داعش خواستار آزادی وی بود) و زیاد الکربولی عراقی (که از اعضای سابق القاعده بود) را درست یک روز پس از انتشار فیلم زنده سوزاندن خلبان اردنی به دست داعش اعدام کرد. در این چند روز زیاد درباره‌ی ساجده الریشاوی مطلب منتشر شد، اما زیاد الکربولی کیست؟ زیاد خلف رجا الکربولی ملقب به ابوحذیفة، یک تاجر عراقی متولد 1982 و از اهالی شهر «القائم» عراق بود. الکربولی از اعضای عشیره‌ی الکرابلة، یکی از عشایر قبیله‌ی الدُلَیم به حساب می‌آمد. الدُلَیم از بزرگترین قبایل عربی است و اعضایش در منطقه‌ی بالادست و غرب فرات در عراق قرار دارند و استان الانبار تا پیش از انقلاب 1968 به نام آنان خوانده می‌شد. این قبیله عموما در عراق و مشخصا در الانبار و مناطق اطراف بغداد و استان‌های بابل، صلاح‌الدین، دیالی، موصل و بخشی‌هایی از سوریه مستقرند. این قبیله به واسطه‌ی نقش بارز فرزندانش در مقاومت عراق ضد اشغالگران خصوصا در فلوجه و هیت و القائم و الرمادی، آوازه‌ی بلندی دارد. در قبیله‌ی الدلیم چندین عشیره وجود دارد که یا به اعضایش اسم عشیره‌ی خود خوانده می‌شوند یا با نام الدلیمی. تعداد افراد این قبیله به دویست هزار تن می‌رسد. آنان را می‌توان در مناطق مرزی عراق با سوریه و اردن و عربستان یافت. زیاد الکربولی در همان مراحل نخست تشکیل سازمان «التوحید و الجهاد» توسط ابومصعب الزرقاوی در عراق به این گروه پیوست. این سازمان بعدها تبدیل شد به شاخه‌ی القاعده در عراق با نام القاعده‌ی بین‌النهرین. به مرور زیاد الکربولی یکی از مهم‌ترین نفرات القاعده‌ی عراق شده و روابط نزدیکی با رهبر القاعده‌ی عراق ابومصعب الزرقاوی اردنی برقرار نمود. کربولی چندی بعد به عنوان رئیس شاخه‌ی محلی القاعده در شهر الرطبة عراق (در مرز اردن) منصوب شده و سپس مسئولیت «غنایم» در القاعده‌ی بین‌النهرین و سمت مشاور ابومصعب الزرقاوی را به عهده گرفت. الکربولی از شغلش به عنوان کارمند گمرک در مرز اردن و عراق، برای مسلط شدن بر کاروان‌های مواد غذایی و سوختی که بین عراق و اردن در رفت و آمد بودند استفاده می‌کرد. واحد «سواران سپاه خدا» دستگاه اطلاعاتی اردن در 23 می 2006 میلادی [2 خرداد 1385] اعلام کردند که موفق شده‌اند در مأموریتی خارج از مرزهای اردن، زیادالکربولی را بازداشت نمایند. وقتی در دادگاه وقتی قاضی با ذکر اتهامات او گفت که این اتهامات می‌تواند منجر به اعدام شود وی پاسخ داد «اعدام در راه خدا». الکربولی در جلسه‌ی محاکمه‌اش بارها از عبارت «حسبی الله و نعم الوکیل» استفاده می‌کرد و عباراتی در تهدید «کفار» به قتل استفاده می‌نمود. دادگاه امنیتی اردن در 5 مارس 2007 میلادی[14 اسفند 1385] او را به اعدام محکوم نمود. گفته شده وی پس از شنیدن حکم اعدامش سجده‌ی شکر کرد. کروبولی در فیلم اعترافاتش که از تلویزیون اردن پخش شد به قتل یک راننده‌ی اردنی در عراق و هدف قرار دادن برخی منافع اردن در این کشور اقرار نمود. وی همچنین به ربایش دو کارمند سفارت مراکش در عراق (عبدالرحیم بوعلام و عبدالکریم المحافظی) هنگام بازگشتشان از عمان به بغداد و سپس قتل آن دو اعتراف کرد. از دیگر اعترافات الکربولی می‌توان به ربایش مشاور معاون وزیر اقتصاد عراق در منطقه‌ی الرطیة در مرز اردن و عراق و مصادره‌ی ماشین ضدگلوله‌ی [وی] برای استفاده به عنوان ماشین بمب‌گذاری شده ضد نیروهای آمریکایی یا گارد ملی عراق اشاره کرد. پس از دستگیری کربولی، سازمان زرقاوی در عراق بیانیه‌ای صادر کرده و هرگونه ارتباط وی با این سازمان را نفی کرد. خود الکربولی نیز در جلسه‌ی محاکمه‌اش بر این نکته صحه گذاشت و اعلام کرد هیچ یک از اتهامات وارده به وی صحیح نیست و ضمنا او از هتلی بیروت ربوده شده و نه آنچنان که نیروهای اردنی می‌گویند از عراق. ضمنا مدعی شد شکنجه شده است. اما با توجه به اعترافات وی مبنی بر قتل یک راننده کامیون اردنی در عراق در سال 2005 و اعترافش به ربایش دو دیپلمات مغربی و همچنین وابستگی‌اش به القاعده، از طرف دادگاه اردن به جرم انجام حرکات تروریستی منجر به مرگ، توطئه‌چینی برای اقدام به کارهای تروریستی و در اختیار داشتن مواد غیر قانونی (تعدادی موشک) برای استفاده‌ی غیرقانونی، و انتساب به گروهی غیرقانونی به اعدام با طناب دار محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر نیز تأیید گردید اما اردن این حکم را از آن زمان تا کنون در تعلیق نگاه داشته بود تا اینکه در جریان اخیر مجددا به جریان افتاد. زیاد الکربولی، از منصب مشاور ابومصعب الزرقاوی تا پای چوبه‌ی دار/ در حال ویرایشدو سال پیش بود که الکربولی از زندان اردن اعلام کرد حاضر است دیه راننده‌ی اردنی را پرداخت نماید. بنابرآنچه آن روزها از قول رئیس «سازمان عربی حقوق بشر» عبدالکریم الشریدة نقل شد، کربولی به هنگام ملاقات با وی در زندان این موضوع را اعلام کرده بود. اما منابع چیزی نشان نمی‌دهد که پرداخت دیه به خانواده‌ی مقتول را تأیید کند. نام زیاد الکربولی به همراه ساجده الریشاوی در بحث تبادل با خبرنگار اسیر ژاپنی نزد داعش (کینجی گوتو) مطرح گردید. دولت اردن اعلام کرد تا از سلامت خلبان اردنی معاذ الکساسبة مطمئن نشود این توافق را به موقعِ اجرا نمی‌گذارد. تلاش‌ها مقابل گردن‌کشی داعش به جایی نرسید و آنان اسیر ژاپنی را سر بریده و چند روز بعد هم فیلم آتش زدن خلبان اردنی را در سوم فوریه 2015 منتشر نمودند. با پخش این ویدئو، نیروهای اردنی در فردای همان روز یعنی سحرگاه چهارم فوریه 2005، ساجده الریشاوی و زیاد الکربولی را به دار کشیدند. وزارت کشور اردن در بیانیه‌ای اعلام کرد: «سحرگاه امروز چهارشنبه، حکم اعدام مجرمه ساجده مبارک عطروز الریشاوی و همچنین حکم اعدام مجرم زیاد خلف رجا الکربولی به وسیله‌ی طناب دار به اجرا در آمد.» این بیانیه ادامه داده بود: «اجرای حکم اعدام با حضور همه‌ی افراد ذی‌ربط مطابق با قانون به اجرا گذاشته شد» و سپس افزوده بود: «این احکام، همه‌ی مراحل قانونی لازم که در نص قانون آمده را به طور تمام و کمال پشت سر گذاشته بود.» کربولی پیش از اعدام وصیت کرده بود سلامش را به پدر و مادرش رسانده و آنچه در تملک دارد را به خانواده‌اش بدهند.    مشرق
کد خبر: ۵۷۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۲

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفت‌وگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم. * در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار به‌نام اصفهان بود. * در کدام محله تهران زندگی می‌کردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانه‌ای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر می‌کنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانی‌ام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم. * پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم. * دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ هم‌بازی‌ای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظه‌کار بودند. * به لحاظ سیاسی؟ – از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی می‌گذاشت و در آن را قفل می‌کرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده می‌کرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر می‌کنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامه‌ای هم در خانه ما پیدا نمی‌شد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمی‌دادند. * با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچ‌کس را نمی‌دادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه می‌رفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایش‌های شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر می‌شدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت می‌کرد. من نیز برای بعضی سخنرانی‌هایم به هر طریق ممکن از کتاب‌های مرحوم شریعتی استفاده می‌کردم. در آن مقطع کتاب‌های زیادی می‌خریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت. * در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آل‌احمد، مرحوم شریعتی، گروه‌های اسلام‌خواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروه‌ها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچ‌کدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک می‌کرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایش‌های سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب می‌گرفتم و می‌خواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی می‌آمدند، اما من هیچ‌گاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاه‌های متدین را مطالعه می‌کردیم. همچنین کسانی که سیاسی‌تر بودند کتاب‌های مرحوم آقای طالقانی را می‌خواندند. به خاطر ندارم دیدگاه‌های ملی‌گرایان در آنجا رواج داشته باشد. * گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتاب‌های سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه می‌کردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت می‌کرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیه‌ای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل می‌شد، شرکت می‌کردند. بنده نیز به منزل ایشان می‌رفتم و از طرف دیگر در جلسات بچه‌های انقلابی نیز شرکت می‌کردم. بنابراین فکر می‌کنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم. * چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت می‌کردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیک‌تر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم می‌گفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد. * پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلم‌های مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او می‌شد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانواده‌ام اصرار می‌کردم. * یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم. * چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که می‌خواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد. * و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدام‌یک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر می‌کردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدی‌مان مصادف با شب‌های احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند. * به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکایی‌ها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانی‌ها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل می‌دادند. هر جایی که می‌رفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس می‌کردم. فارغ از گرایش‌های مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبت‌نام کردم به اندازه کافی دانش‌آموز ایرانی وجود داشت. * از ملیت‌های دیگر هم بودند؟– چینی‌ها هم بودند. عرب‌ها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانی‌ها جو غالب را تشکیل می‌دادند. در مجموع در طول دوران دانشجویی‌ام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت می‌توانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود. * پس می‌دانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکایی‌ها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکایی‌ها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب می‌شناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی می‌کنند، اسم غذاها و ادویه‌ها را به انگلیسی می‌دادند اما من و هسمرم هنوز نمی‌دانیم. * چون رستوران کم می‌رفتید؟– به رستوران مسلمان‌ها می‌رفتیم یا به رستوران‌هایی که ماهی یا سبزیجات سرو می‌کردند. به خانه آمریکایی‌ها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم. * یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار می‌کنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بوده‌ام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحت‌تر هستم. * رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متن‌هایم را با کامپیوتر تایپ می‌کردم. * در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقه‌مند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب می‌نوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر می‌گفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام می‌دانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقی‌ای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش می‌شد، می‌گفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش می‌کردیم. برخلاف فرزندانم، هیچ‌گاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو می‌نوازد. پسرم نیز سنتور می‌زند. * آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشته‌ای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ای‌کاش کامپیوتر می‌خواندید و در شرکتی کار می‌کردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر می‌گذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشته‌ای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر می‌کنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر می‌کنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمی‌کنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچ‌گاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکرده‌ام. ماشین یا خانه‌ای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران می‌دیدند و هم از طرف دوستان خودمان. * نمی‌دانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیده‌اید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود می‌بینید؟ می‌توانید با آن شخصیت شباهت‌هایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کرده‌ام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است. * و تفاوت‌های شما با حاجی واشنگتن؟– فکر می‌کنم بقیه ویژگی‌های او، جزو تفاوت‌هایمان باشد. * در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر می‌دانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کرده‌اید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری می‌دانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاش‌هایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستی‌های مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بسته‌ام.
کد خبر: ۵۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰

حملات خرس گرسنه به ۲ روستا در حوالی شهرستان ایذه وحشت به جان اهالی انداخت. در این حملات، خرس ۲ چوپان را مجروح کرد و پا به فرار گذاشت. به گزارش آوای دنا ،نخستين حادثه صبح 19دي‌ماه در روستاي لنده در شهرستان ايذه رخ‌داد. درجريان اين حادثه مرد 38ساله‌اي به نام نجات صالحي از ناحيه 2 پا به‌شدت مجروح شد تا جايي كه 4روز در بيمارستان شهداي ايذه بستري بود. برادر وي كه در روستا آموزگار است روزگذشته در گفت‌وگو با همشهري گفت: برادرم چوپان است و روز حادثه براي چراي گوسفندانش به ارتفاعات سفيدكوه رفته بود. درست همان موقع خرس گرسنه‌اي از پشت سر به وي حمله كرد و او با داد و فرياد از اهالي روستا كمك خواست. همزمان چوپان ديگري كه از دوستان برادرم است به كمكش رفت و اگر اقدام بموقع اين مرد نبود شايد خرس گرسنه جان برادرم را مي‌گرفت. او با فداكاري و سرعت عمل برادرم را از چنگال خرس نجات داد و باعث فراري‌دادن خرس شد. پس از آن وي به همراه تعدادي از اهالي روستا برادرم را به پايين كوه انتقال دادند و همان موقع يكي از آنها با امدادگران هلال احمر تماس گرفت. هر چند مسير رسيدن به محل حادثه برفگير و صعب‌العبور بود اما خوشبختانه با حضور امدادگران، برادرم به بيمارستان منتقل شد و از مرگ حتمي نجات يافت. او به‌دليل شدت آسيبي كه به پاهايش وارد شده بود 4روز در بيمارستان بستري بود و پس از پانسمان زخم‌هايش از بيمارستان مرخص شد.     دومين حمله درحالي‌كه امدادگران نخستين قرباني حمله خرس را نجات داده و به بيمارستان انتقال داده بودند روز بعد مجددا دومين گزارش حمله خرس گرسنه به يكي از اهالي منطقه به سازمان هلال احمر گزارش شد. اين بار حادثه در روستاي سرصحراي خواجه انوار شهرستان ايذه رخ داده بود. خرس گرسنه اين بار به چوپان ديگري حمله ور شده و او را مجروح كرده بود. مرد چوپان روز 20دي‌ماه براي چراي گوسفندانش به ارتفاعات سفيدكوه زاگرس رفته بود كه در آنجا هدف حمله خرس قرار گرفت و از ناحيه كتف، صورت و دست‌و‌پا به‌شدت مجروح شد. اين مرد نيز با داد و فرياد از اهالي روستا كمك خواست و با سرو صداي او بود كه خرس ترسيد و از محل فراري شد. محمدرضا آميق نجاتگر هلال‌احمر شهرستان ايذه كه در عمليات نجات هر دو چوپان حضور داشت در گفت‌وگو با همشهري گفت: هر‌دو حادثه در مناطق صعب‌العبور رخ‌داده بود طوري كه ما به سختي از جاده برفي گذشتيم و حتي مجبور شديم با رها كردن ماشين، حدود يك ساعت و نيم در كوهستان پياده روي كنيم تا به محل حادثه اول برسيم. پس از آن هم چوپان مجروح را روي برانكارد گذاشتيم و دوباره همان مسير را طي كرديم تا توانستيم وي را به بيمارستان رسانده و نجات دهيم. وي افزود: دومين حادثه را صبح به ما اعلام كردند. آن روز برف شديدي مي‌باريد. جاده به‌شدت مه‌آلود بود و اصلا ديد كافي نداشتيم. با اين حال به سختي خود را به محل حادثه رسانديم البته باز هم بخشي از راه را پياده رفتيم تا اينكه توانستيم دومين مجروح را هم به مراكز درماني انتقال دهيم و خوشبختانه هر دو چوپان از خطر مرگ نجات يافتند.     در جست‌وجوي غذا مهرزادگان رئيس هلال احمر ايذه درخصوص اينكه چرا چنين حملاتي از سوي خرس رخ داده است،مي‌گويد: اين روزها با توجه به سرماي شديد معمولا خرس‌هاي گرسنه براي به‌دست آوردن غذا به روستاها نزديك مي‌شوند؛ چرا كه در ارتفاعات غذايي پيدا نمي‌كنند. نزديكي آنها به روستاها نه‌تنها جان مردم، بلكه جان حيوان را هم به خطر مي‌اندازد. از آنجا كه احتمال داشت مردم در مواجهه با خرس دست به‌كار اشتباهي بزنند، قرار شد كه گروهي از امدادگران هلال‌احمر، به روستاهايي كه نزديك به دامنه كوه‌ها هستند، بروند و به افراد آموزش بدهند كه هنگام برخورد با حيوانات وحشي چه واكنشي انجام دهند. معمولا بايد هنگام مقابله با حيوانات وحشي مانند خرس و گرگ كه ممكن است به‌دليل گرسنگي به روستا نزديك شوند، افراد خونسردي خود را حفظ كنند و به هيچ عنوان در مسير اين حيوانات قرار نگيرند. درواقع بايد هيچ عكس العملي از خود نشان ندهند تا مبادا جانشان به خطر بيفتد.
کد خبر: ۵۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷

این جانب حصر خانگی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوب‌های خیابانی بدون حکم قضایی خلاف اصول متعدد قانون اساسی دانسته و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی می‌دانم
کد خبر: ۵۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۱

نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تذکرات کتبی خود به مسئولان اجرایی خواستار توضیح علت عدم توجه به جایگاه پرستاران و تسریع در رفع مشکلات مسکن مهر شدند. به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، متن تذکرات امروز نمایندگان مجلس به شرح زیر است: نماینده چابهار، نیکشهر، کنارک و دستقند به وزیر آموزش و پرورش: تسهیل در رسیدگی به تعطیلی تعدادی از آموزشگاه‌ها در اداره آموزش و پرورش دستیاری شهرستان چابهار. نماینده رشت به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی: توضیح علت عدم توجه به جایگاه پرستاران. نماینده کرمان و راور و همچنین نماینده اصفهان به وزیر کشور: توضیح علت تغییرات و جابجایی غیرمنطقی و سیاسی در استانداری‌های کشور به ویژه استان سیستان و بلوچستان. نماینده زرند و کوهبنان به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: تسریع در رسیدگی به وضعیت بحران کارگری در معادن ذغال سنگ و سنگ آهن منطقه زرند و کوهبنان. نماینده شیراز به وزیر صنعت، معدن و تجارت: جلوگیری از تعطیلی کارخانه روغن نباتی شیراز و تضییع حقوق شاغلین و بازنشسته. نماینده آبادان و نماینده قصرشیرین و گیلانغرب به رئیس جمهور: توضیح علت عدم ابلاغ سند راهبردی خدمات رزمندگان. نماینده بجنورد، مانه و سملقان، جاجرم و گرمه به رئیس جمهور: اجرای دولت الکترونیک و شفافیت شرح وظایف و کنترل عملکرد سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و تسریع در واگذاری شرکت مهاب قدس به شرکت عمران آستان قدس برای اجرای راه‌آهن مشهد - بجنورد - گرگان. نماینده اصفهان به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: رسیدگی به وضعیت بازنشستگان فولاد مبارکه و ذوب آهن. نماینده اصفهان به رئیس جمهور: ضرورت توجه به میراث فرهنگی کشور برای احیا و مرمت ابنیه تاریخی. نماینده میانه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: تسریع در صدور مجوز انجمن سینمای جوانان و خانه فرهنگ و همچنین به وزیر نیرو: علت عدم رسیدگی به مشکلات حوزه انتخابیه و وزیر جهاد کشاورزی: توضیح علت عزل و نصب‌های سیاسی و جناحی و توضیح علت عدم برنامه‌ریزی برای استفاده بهینه از امکانات و پتانسیل‌های موجود در بخش کشاورزی از جمله آب. نماینده خواف و رشتخوار به رئیس جمهور: سوء مدیریت و نابسامانی در سازمان هلال احمر خراسان رضوی. نماینده اهر و هریس به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: علت عدم پرداخت حقوق ماهیانه شاغلین 118 اهر و هریس. نماینده آبادان به وزیر نیرو: اخذ آب‌بها خلاف قانون از کشاورزان آبادان و خرمشهر. نماینده قروه و دهکلان به وزیر امور اقتصادی و دارایی: رکود فعالیت‌های نهادهای ذیربط در استان کردستان. نماینده ایذه و باغملک به وزیر نیرو: تسریع در اجرای طرح ساخت پل سعادت حسینی بخش ده‌گز شهرستان ایذه و همچنین به وزیر آموزش و پرورش: تسریع در پرداخت سرانه مدارس و اضافه‌کاری و حقوق معوقه معلمان و به وزیر کشور: تسریع در جبران خسارت وارده ناشی از سیل اخیر شهرستان ایذه و انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از حوادث مشابه و به وزیر راه و شهرسازی: تسریع در اجرای طرح جاده ایذه به کارون. نماینده شوش به وزیر صنعت، معدن و تجارت: جلوگیری از ورشکستگی کارخانه کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در شوش دانیال و به وزیر اقتصاد و دارایی و نفت: تسریع به قطع گازرسانی کارخانه کشت و صنعت نیشکر هفت تپه. نماینده مینودشت، کلاله، مراوه تپه و گالیکش به وزیر کشور: اجرای قانون تقسیمات کشوری و پیگیری ارتقای روستاهای گلیداغ، مراوه تپه، دوزین، مینودشت و صادق‌آباد گالیکش به شهر و به وزیر راه و شهرسازی: تسریع در برقراری پرواز مجدد در فرودگاه کلاله و اهتمام جدی برای شروع عملیات بزرگراه مینودشت - کلاله و گلیداغ به بجنورد و همچنین به وزیر نیرو: تسریع در آبرسانی به روستاهای شهرستان کلاله، مراوه تپه، گالیکش و مینودشت. نماینده قائمشهر، سوادکوه، جویبار و سیمرغ به وزیر نفت: تسریع در گازرسانی به مناطق آلاشت، نفور و همچنین تسریع در تعیین تکلیف پرونده‌های حمایت از تولید ملی کشاورزان و صنعتگران استان مازندران در صندوق توسعه ملی و برخی بانک‌ها. نماینده ممسنی و رستم به رئیس جمهور: توضیح علت عدم پرداخت پول ذرت‌کاران کشور. نماینده اهواز به وزیر امور اقتصاد و دارایی: توضیح علت عدم تعیین تکلیف کارخانه تصفیه شکر اهواز و به وزیر جهاد کشاورزی: علت ارسال اطلاعات و آمار غلط از وضعیت کشاورزان استان خوزستان توسط معاون پارلمانی وزارت جهاد کشاورزی. نماینده اصفهان به وزیر صنعت، معدن و تجارت: ضرورت نظارت دقیق‌تر بر فروشندگان غیرقانونی لوازم پزشکی و جلوگیری واردات آن و همچنین جلوگیری از ایجاد غرفه بدون مجوز در بیمارستان‌ها و همچنین ضرورت حمایت بیشتر از تولیدکنندگان داخلی و جلوگیری از واردات بی‌رویه و ضرورت برقراری تناسب میان نرخ سود و نرخ مالیات مصوب در اتحادیه صنف تعویض‌کنندگان روغن با همکاری وزارت اقتصاد و دارایی و همچنین در تذکری به وزیر صنعت، معدن و تجارت و تعاون، کار و رفاه اجتماعی و فرهنگ و ارشاد اسلامی: ضرورت رسیدگی بیشتر به صنف چاپخانه‌داران از طریق برنامه‌ریزی تقویت و نوسازی ماشین‌آلات. نماینده بابل به وزیر امور اقتصاد و دارایی: نظارت بیشتر بر عملکرد بانک مرکزی در خصوص عدم اجرای مصوبه دولت مبنی بر استمهال سه‌ساله وام کشاورزان و تولیدکنندگان. نماینده پیرانشهر و سردشت به وزرای جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت: تسریع در پرداخت مابه‌التفاوت نرخ شکر خریداری شده از چغندرکاران با نرخ بازار. نماینده پاکدشت به وزیر ‌آموزش و پرورش: تسریع در پرداخت کمک هزینه‌های ازدواج فرهنگیان. نماینده میانه به وزیر ‌آموزش و پرورش: جلوگیری از عزل و نصب‌های سیاسی و غیرکارشناسی در سطح کلان به ویژه در استان آذربایجان شرقی. نماینده اصفهان به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: لزوم صدور دستور برای پوشش بیمه فعالان فرهنگی و قرآنی و ضرورت رفع موانع و مشکلات شرکت‌های تعاونی کشور در صنایع کوچک. نمایندگان تبریز، آذرشهر و اسکو و قم به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: لزوم تجدیدنظر در روش‌های تأمین اجتماعی برخی از واحدهای سازمان تأمین اجتماعی استان آذربایجان شرقی و قم راجع به بیمه بافندگان فرش و شاغلان حوزه صنایع دستی. نماینده بندر ماهشهر، امیدیه و هندیجان به وزیر راه و شهرسازی: تسریع در رفع مشکلات مسکن مهر. نماینده شاهین‌شهر، برخوار و میمه به وزیر صنعت، معدن و تجارت: اجرای فوری مصوبه کمیسیون کارگری شورای تأمین استان اصفهان برای پیگیری از بیکار شدن کارگران آرد جرعه. نماینده کهگیلویه و بویراحمد به وزیر صنعت، معدن و تجارت: توضیح علت تعطیلی طرح فسفات چرام. نمایندگان خرم‌آباد و دره، بروجرد و پلدختر به وزیر کشور: لزوم برخورد با مدیران سیاسی استان لرستان به علت برپایی همایش‌های وحدت‌شکن و اهانت به مجلس شورای اسلامی و علما و روحانیت و به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: لزوم برخورد قاطع با مدیرکل ارشاد اسلامی لرستان به علت سوءاستفاده از موقعیت اداری و جایگاه دولتی و اهانت به مجلس شورای اسلامی، علما، ائمه جمعه و احزاب. نماینده ساری به وزیر امور اقتصاد و دارایی: توضیح علت ضعف عملکرد بانک ملی که منجر به تعطیلی کارخانجات در استان مازندران شده است. نماینده خاش، نصرت‌آباد و میرجاوه به وزیر جهاد کشاورزی: توضیح علت سوء مدیریت در امور عشایری استان سیستان و بلوچستان. نماینده دماوند به وزیر نیرو: توضیح علت قطع آب و برق با کوچکترین تغییرات جوی در شهرستان دماوند.
کد خبر: ۵۳۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷

در اواخر ماه نوامبر گزارش‌هایی وجود داشت که می‌گفت ائتلاف بین‌المللی علیه داعش و نیروهای دولت بشار اسد در دمشق، حملات هوایی خود علیه مرکز اصلی داعش در شرق سوریه یعنی شهر رقه را افزایش داده‌اند. به گزارش جام جم، اطلاعات بسیار محدودی در مورد محل سکونت ابوبکر البغدادی، رهبر داعش و معاونانش وجود دارد، اما شهر رقه به عنوان پایتخت این گروه تروریستی در سوریه شناخته می شود و به مهم ترین مظهر این گروه تبدیل شده است. براساس تحلیل تصاویری که توسط این گروه در فضای مجازی منتشر می شود، رقه شهری است که ساکنانش برداشتی افراط گرایانه از تعالیم اسلام داشته، از مشاهده اعدام افراد در انظار عمومی لذت می برند و بشدت از رهبران خشن خود حمایت می کنند؛ گفته می شود سر بریدن جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی توسط داعش در تپه های نزدیک به این شهر انجام شده است. در واقع اطلاعات اندکی در مورد این شهر ۵۰۰ هزار نفری وجود دارد. حقیقت این است که رقه تا سال ۲۰۱۳ وارد درگیری های سوریه نشده بود. پیش از آغاز جنگ، اگر به رقه می رفتیم و همه چیز روال عادی خود را داشت. یک شهر غبارآلود که فاصله زیادی از دیگر شهرهای مهم سوریه داشت، امکانات رفاهی اندکی به شهروندانش ارائه می کرد و به همین دلیل بیشتر مردم از این وضع شکایت می کردند. درست است که جمعیت غالب این منطقه را سنی ها تشکیل می دادند، اما برخلاف دیگر شهرها همچون حلب و حما فعالیت های اسلام گرایانه در آن دیده نمی شد. درواقع یکی از مشخصات اصلی مردم این شهر این بود که عده بسیار کمی نماز می خواندند. اما وسعت چشمگیر، موقعیت مناسب و دور بودن از مناطق اصلی درگیری، موجب شد داعش از آن به عنوان یک دولت متمرکز استفاده کند. این گروه اکنون زمین هایی را در اختیار دارد که از حومه حلب در غرب سوریه تا نزدیکی مرزهای شرقی عراق کشیده شده است. گرچه نیروهای داعش طی چند ماه گذشته از شهر کوبانی در مرز ترکیه و سوریه به عقب رانده شدند، اما آنها توانسته اند باوجود بمباران نیروهای ائتلاف، شهر حیت در استان الرمادی عراق را به تصرف خود درآورند.از زمان تصرف موصل (دومین شهر بزرگ عراق) به دست داعش از ماه ژوئن، برخی تحلیلگران تصور کردند، این شهر به پایتخت داعش تبدیل می شود. اما در موصل که بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد، جنگ قدرت میان دیگر گروه های سنی در جریان است و در بسیاری از مناطق عراق نیز داعش با خطر نیروهای شبه نظامی شیعه و نیروهای پیشمرگه کرد روبه روست. قبایل سنی و حملات نیروهای ائتلاف را نیز باید به این جریان اضافه کرد. برای نیروهای خارجی که به عضویت داعش درمی آیند و بیشتر از مرز ترکیه وارد سوریه می شوند، رقه محلی آسان برای عبور و مرور است. گرچه حملات نیروهای ائتلاف و جنگنده های سوری شرایط سختی را برای ساکنان این شهر ایجاد کرده است، اما این شهر همچنان به عنوان پایگاه و مرکز اصلی این خلافت به حساب می آید. سرمد جیلانی، یکی از شهروندان سوریه است که اکنون در ترکیه ساکن بوده و مدیر یک سایت تحت عنوان «نابودی آرام رقه» است. وی می گوید باور عمومی این است که این شهر پایتخت اصلی داعش است. رهبران داعش که تعدادی از آنها نظامیان رژیم بعث عراق یا جهادی های کارکشته هستند، تعدادی از ساختمان ها در رقه را به عنوان مرکز دولت، ساختمان شهرداری و محل دفن کشته شدگان مورد استفاده قرار می دهند. گفته می شود یکی از پایگاه های پیشین ارتش سوریه به نام «گردان هفدهم» محل اعدام یا نگهداری گروگان ها و مخالفان داعش است. دادگاه های جدید، نیروهای محلی پلیس، مرکز اجرای امور اقتصادی و سیستم های بهداشتی از دیگر اقدامات جدید داعش در این شهر است. براساس قوانینی سفت و سختی که داعش در این شهر وضع کرده، تمام زنان باید نقاب بر صورت بزنند، نباید روی لباس های مردان عکس باشد، سیگار کشیدن ممنوع است، مغازه ها باید در پنج نوبت نماز بسته باشد، در فروشگاه لباس های زنانه فقط زنان باید فروشنده باشند و زنان تنها با محارم خود به خیابان ها بیایند. گردانی از زنان به نام الخنسا و گردانی از مردان به نام الحسبه، وظیفه نظارت بر انجام دقیق این دستورات در شهر را به عهده دارد. رقه همچنین به الگویی برای سیستم مالیات دهی تحت حکومت داعش تبدیل شده است؛ مغازه داران باید ۲.۵ درصد از درآمد خود را به عنوان زکات به داعش بدهند و در کنار آن باید ماهانه ۱۵۰۰ پوند سوریه بدهند که اصلا به عنوان مالیات به حساب نمی آید. داعش همچنین از هر خط تلفن در رقه حدود ۴۰۰ پوند می گیرد و این در حالی است که هزینه های آن بر دوش دولت سوریه است. بنا به گفته افراد محلی، در هر ماه به صورت منظم حدود ۴۰۰ دلار به کارگران شهری و مبارزان داعش داده می شود و در این میان قیمت کالا و اجناس شدیدا توسط داعشی ها کنترل می شود. شاید تصورش سخت باشد که تمام این اتفاقات فقط در طول دو سال گذشته به وجود آمده است. رقه ازجمله شهرهایی بود که از آغاز درگیری ها در سوریه، همچنان به دولت سوریه وفادار بود. در ماه مارس ۲۰۱۳، نیروهای وابسته به گروه های تروریستی همچون احرار الشام و جبهه النصره، کنترل این شهر را از دست نیروهای دولتی گرفتند. این نیروها از خارج آمده بودند و مردم رضایتی نسبت به این موضوع نداشتند. یک ماه بعد در ماه می ، پرچم سیاه جبهه النصره بر بالای ساختمان فرمانداری رقه بود، اما هیچ گروه تروریستی به طور کامل کنترل این شهر را در دست نداشت. به نظر می رسید شبه نظامیان بیشتر به دنبال جلب نظر مردم بودند و در همین حال به مبارزه با فعالانی می پرداختند که به دنبال برقراری دموکراسی در این شهر بودند. در آن زمان شورای شهر توسط یک وکیل اداره می شد و ارائه خدمات بهداشتی و شهری بسیار مطلوب بود. اما رقابت میان گروه های مسلح و نبود سرمایه گذاری مناسب برای شورای شهر، مانع از شکل گیری یک دولت محلی کارآمد شد. این شرایط فرصتی برای داعش به وجود آورد تا کل شهر را تحت کنترل خود بگیرد. در آوریل ۲۰۱۳ و پس از آن که شهر رقه توسط جبهه النصره سقوط کرد، داعش رسما وارد جنگ داخلی سوریه شد. داعش همان زمان اعلام کرد با جبهه النصره، ادغام شده است، اما جبهه النصره با این موضوع مخالفت کرد که دلیل اصلی آن اولویت های متفاوت داعش بود؛ برخلاف جبهه النصره، داعش سریعا اعلام کرد که هدف اصلی اش علاوه بر مبارزه با حکومت سوریه، ایجاد یک حکومت و اداره آن براساس قوانین شریعت است و در این راه از خشونت بیشتری بهره می گیرد. در آگوست ۲۰۱۳، نیروهای داعش حمله همه جانبه ای را علیه دیگر گروه های شبه نظامی در رقه انجام داده و به طور کامل کنترل این شهر را به دست گرفتند. داعش با افتتاح مراکزی جدید در رقه، کنترل آن را به سوری ها، عراقی ها و مبارزان خارجی داد. پس از تصرف موصل در ماه ژوئن ۲۰۱۴ به دست داعش، ورود این نیروهای خارجی به شهر رقه بیش از پیش افزایش یافت. تحولات پس از سیطره داعش بر رقهدر روزهای نخست حکومت داعش در رقه، برخی از مردم محلی از خشونت بیش از اندازه داعش ناراضی بودند، اما برخی نیز می گفتند با حضور داعش درگیری و آشوب میان نیروهای مسلح در این شهر پایان یافته و به همین دلیل از این وضع راضی بودند. این گروه با حفظ کارمندان و اعضای متخصص در نهادهای خدماتی، اعلام کردند این افراد تحت حکومت داعش به مردم خدمات می رسانند. به معلمان مدارس اجازه داده شد به فعالیت خود ادامه دهند، اما محتوای درسی آنها توسط داعش تغییر یافت و به عنوان مثال دروس شیمی و زبان فرانسه از محتوای درسی مدارس حذف شد. اما بسرعت مشخص شد که توانایی داعش در حفظ قدرت بستگی به میزان خشونت این گروه دارد. ابوحمزه یکی از اعضای اطلاعاتی داعش که بتازگی از این گروه جدا شده می گوید، هدف اصلی داعش برقراری حکومت از طریق اعمال شیوه های امنیتی است. بنا به گفته او، نیروهای امنیتی داعش متشکل از ملیت های مختلف هستند، اما تعداد زیادی از آنها را سوری هایی تشکیل می دهند که از حکومت سوریه جدا شده و آشنایی کاملی به مناطق کشور دارند. از سوی دیگر، اعمال مجازات های وحشیانه از سوی این گروه موجب ترس و وحشت مردم این شهر شده است. در میدان اصلی رقه سرهای جدا شده قرار دارد و بالای آن این نوشته به چشم می خورد: مجازات متخلفان از قوانین. نام قبلی این میدان بهشت بود، اما با کنترل داعش بر شهر، به میدان جهنم تغییر نام داد. بسیاری از شهروندان رقه می گویند هدف از اعمال این مجازات های شدید، ایجاد ترس و دلهره میان مردم است. به عنوان مثال، چندی پیش یک راننده به صورت تصادفی در حالی که سیگار می کشید، با ماشین خود وارد مناطق تحت کنترل داعش شد. اعضای این گروه با مشاهده سیگار کشیدن او، به سرعت وارد ماشینش شده و در یک لحظه سرش را جدا کردند. گرچه این گروه نتوانسته به صورت فنی خطوط تلفن و اینترنت این شهر را کنترل کند، اما اطلاعات همه افراد را جمع آوری کرده، هر فردی را که در شهر تصویربرداری کند به شدیدترین شکل مجازات می کند و اعضایی دارد که رفت و آمد شهروندان در معابر عمومی را کنترل می کند. از ماه پیش تاکنون دستورالعمل هایی منتشر شد مبنی بر این که نیروهای جهادی خارجی چگونه می توانند خانواده های خود را به رقه آورده یا با زنان این شهر ازدواج کنند. داعش به نیروهای خود خانه می دهد و زنان بیوه این نیروها نیز براساس تعداد فرزندان خود، حقوق و مزایا دریافت می کنند. در شهری که تا سال گذشته، همسایه ها با هم آشنا بودند، حال بسیاری از افراد حتی زبان یکدیگر را هم نمی فهمند. داعش و رسانه هاهنوز مشخص نیست که ویدئوهای این گروه و مجله انگلیسی زبان آن با عنوان «دابق» در کجا تولید می شود، اما شهروندان رقه از وجود تجهیزات پیشرفته ارتباطی در شهر خبر می دهند به گونه ای که مغازه های محلی ماهواره های اینترنتی می فروشند. بنا به گفته ابو حمزه، یک فیلمساز ایسلندی که به عضویت این گروه درآمده مسئول تهیه فیلم های ویدئویی برای جذب افراد بیشتر است. مطالب دابق نیز نشان می دهد شهروندان انگلیسی زبان، مسئول تهیه و تولید مطالب آن هستند. با وجود تمام این مسائل، بسیاری از اهالی رقه می گویند نیروهای داعش نتوانسته اند بخوبی این شهر را اداره کنند. برق در بیشتر ساعات روز قطع است، آب آشامیدنی سالم بندرت یافت می شود، خدمات بیمارستانی بسیار وخیم است، بیشتر مدارس بسته بوده و زباله ها در تمام سطوح خیابان ها دیده می شود. به نظر می رسد حملات جنگنده های ائتلاف ضربات مهلکی به این گروه زده است. بنا به گفته منابع رسمی، تاکنون ۱۶ پالایشگاه کوچک نفتی در سوریه و تحت کنترل داعش با این حملات منهدم شده است. مردم رقه می گویند با آغاز حملات جنگنده ها، اعضای داعش در میان جمعیت حاضر می شوند تا شکار آنها سخت تر شود. با پایان یافتن این حملات در عصر، اعضای این گروه بار دیگر ظاهر شده و علیه حملات این جنگنده ها تبلیغ می کنند. در این میان برخی مردم می گویند رهبران داعش سعی دارند با استخدام رهبران محلی سوریه، جمعیت این شهر و مناطق اطراف آن را کنترل کنند. سپردن پست ها و مسئولیت های فراوان یکی از انگیزه های این افراد در پیوستن به داعش است. حال بسیاری این پرسش را دارند که چرا مردم علیه حکومت داعش قیام نمی کنند. علاوه بر این، بسیاری از مردم رقه تمایل دارند این شهر تحت حکومت سوریه اداره شود، اما مشکل اصلی ترس مردم از اقدام علیه داعش است. آنها در ماه های ابتدایی حکومت داعش در رقه قیام کردند که با سرکوب وحشیانه داعش رو به رو شدند. در ماه آگوست نیز ۷۰۰ نفر از اعضای قبیله شیطاط علیه داعش در استان دیر الزور قیام کردند که همگی قتل عام شدند، اما این جنایت به هیچ وجه مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت. برخی از سوری هایی که تحت حکومت داعش زندگی می کنند، عقیده دارند که می توانند به آرامی علیه داعش مقاومت کنند. بنا به گفته تحلیلگران، داعش ممکن است در اداره حکومت در شهری همچون رقه ناتوان بوده باشد، اما اکنون آینده مشخصی برای مقابله با آن وجود ندارد.
کد خبر: ۵۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱

بلوتوث حاوی تصویر شکار چند راس قوچ و آهو توسط یک شکارچی متخلف این روزها باعث رنجیدن خاطر دوستداران گونه های حیات وحش شده در حالیکه حمایت از گونه های حیات وحش مورد تاکید مسوولان و دوستداران محیط زیست است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش ایرنا در این بلوتوث، عکس خودنمایی وقاحت یک شکارچی که اقدام به شکار چند قطعه کبک و پنج راس قوچ و آهو کرده روح هر دوستدار محیط زیست را آزار می دهد. این شکارچی در این عکس بر کاپوت ماشین شاسی بلند خود لاشه چند قطعه کبک و با چند لاشه قوچ شکار شده عکسی از وقاحت خود را به نمایش گذاشته است. اگرچه پلاک این ماشین در عکس نمایان نیست اما چهره این شکارچی در صورت پیگیری قانونی با همکاری دوستداران محیط زیست قابل شناسایی است. مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد مشارکت مردمی در شناسایی متعرضان به محیط زیست یویژه شکارچیان غیرمجاز را مانع از بروز این گونه تعرضات سوء به محیط زیست و حیات وحش دانست. عطا پورشیرزاد در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: گونه های شکار شده در این تصویر مربوط به این استان نیست ولی در صورت اطلاع رسانی مطلوب شناسایی این شکارچی و دیگر شکارچیان غیرمجاز در هر نقطه ای امکانپذیر است. وی بر لزوم همکاری بیش از پیش مردم در امر حفاظت از محیط زیست تاکید کرد و افزود: خوشبختانه مشارکت مردمی در حفاظت از محیط زیست رو به افزایش است.
کد خبر: ۵۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۶

امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هفته گذشته در هیات انصار علمدار ولایت در مسجد قمر بنی هاشم (ع) حاضر شد و با موضوع بصیرت و اهداف انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره به نکات و مسائل روز پرداخت. این نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص هدف از انقلاب اسلامی توسط مردم گفت: یک حرف هایی می باشد که ما انقلاب کردیم برای چه؟ انقلاب کردیم که وضع معیشت ما خوب شود، پس این چه وضعی است؟ چطور می شود که امام حسین (ع) از مدینه بیرون می آید( به دلیل اینکه معاویه به درک واصل شد و می خواستند برای یزید از امام بیعت بگیرند و از مدینه خارج شد) در طول این مسیر خیلی ها با امام برخورد کردند ولی با امام همراه نشدند و خیلی ها را هم امام فرستاد دنبال آن ها و یکی گفت من اسب خوبی دارم و به شما می دهم ولی امام گفت من شما را می خواهم. من نگرانم مسائل گوشه و کنار و حاشیه ای باعث شود که ما یک عمر زیارت عاشورا بخوانیم ولی حسینی نبوده باشیم، هر روز عاشوراست و همه جا کربلا است و هر روز یک حسین است و یک یزید و این دل نگرانی می باشد که من کدام طرف باشم. بزرگترین توهین و بی شرافتی این است که چشم باز کنیم ببینیم در تیم یزید می باشیم، مردم کوفه هم به امام حسین(ع) نامه نوشتند گفتند بیا، خیلی سخت است این حرفها را برای کسانی بزنیم که مثل شما عمری امام حسینی (ع) هستند. وی ادامه داد: در همین انقلاب خودمان دقت کنیم از همان اول چه کسانی در جریان انقلاب بودند و حالا سرانجامشان چه شد و حتی یک عده ای از همین ها به دلیل همکاری با منافقین اعدام شدند. مسئله گرانی و مسئله ی ظلم باید مدنظر گرفته شود و ما باید بدانیم که هیچکسی نمی تواند نسبت به ظلم آمریکایی و خارجی و مدیران داخلی بی تفاوت باشد. همین دیروز دیدید که یک سمینار مبارزه با فساد اقتصادی دائر شد و معاون رییس جمهور گفتند ما از یک ماه پیش به رهبر معظم انقلاب گفتیم برای شروع این سمینار یک پیامی دهید، اول آقا پیام ندادند و آخر دو خط مرقوم فرمودند و گفتند از این سمینارها قرار است چه معجزه ای دربیاید؟ شما که همه چیز را می دانید پس چرا جلو نمی روید تا فساد را ریشه کن کنید؟ دکتر مهدی کوچک زاده اظهار داشت: یک آیه ای در قرآن می باشد که مهر زدند قلب و چشم آن ها را( چرا وقتی انسان چشم دارد ولی کور دل می باشد) آیا ندیدند آن کسی را که خدای او هوای نفسش می باشد؟ چه کسی او را گمراه می کند؟ خداوند او را گمراه می کند علی رغم اینکه دانشمند می باشد( ما آیت ا… العظمی ها داشتیم) مثل شریعتمداری و منتظری و شیخ علی تهرانی چه شد؟ امام درباره ی شیخ علی تهرانی فرمود بعضی ها کتاب اخلاق می نویسند ولی از اخلاق چیزی نمی دانند. خداوند می فرماید چرا اینکار خلاف را می کنید می گوید دلم می خواهد، دوست دارم، حالا اگر کسی اینگونه گفت اولا ورود به صف یزیدی ها کرده و دوم خداوند بر قلب و گوش و چشم او مهر می زند. همه ی بی بصیرتی از اینجا می باشد، همه ی این مسیری که انسان در خط شیطان می رود برای این است که می گوید دلم می خواهد. گاهی هوای تهران را دود می گیرد و ما جلویمان را نمی توانیم ببینیم هوا و هوس حکمش همین است، چشم داریم اما به خاطر گرد و غبار نمی توانیم ببینیم. بعضی ها علم دارند و چشم دارند و آیت ا… می باشند ولی به خاطر تبعیت کردن از هوای نفس جلویشان را نمی توانند ببینند، اگر ما مومن هستیم باید ببینیم خدا چه می خواهد. مردم کوفه فکر می کنید از اول بی وجدان بودند؟ نخیر، سر بزنگاهی امتحان شدند. عده ای می گویند ما شب عملیات می رویم و هر وقت امام زمان آمد می رویم کنارش، من گفتم بله از این مال و اموالت معلوم است که انباشته کرد ، ریشه همه ی بدبختی ها در همین نفس است. وی در خصوص اوضاع اقتصادی کشور و سختی های پیش آمده بیان داشت: دارند از همین نفس استفاده می کنند و یک دروغ بزرگی را دارند به ملت می چسباندند می گویند ما انقلاب کردیم که گوجه فرنگی ارزان شود. بله این گرانی ها هم درست نیست، شما برای رضای خداوند تحمل می کنید، در مقابل بی تدبیری و بی عرضگی و اشرافی گری باید موضع بگیریم،.ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای ارزانی گوجه فرنگی ؟ برای اینکه خانه و ماشین به ما بدهند؟ کم کم اگر متوجه نباشیم نمی فهمیم به چه کسی سیلی می زنیم وقتی که به خودمان می آئیم می بینیم امام حسین(ع) را سر بریدیم. به ما می گویند ترکیه را ببینید و غرب را ببینید که چه پیشرفتی کرده اند، هی اینها را به رخ ما می کشند. حالا ما انقلاب کردیم که اینطوری شود؟ این شهداء برای چه خون دادند به آن فکر کنید آیا این ها عقل شان کم بود و یا اینکه کسی آن ها را دوست نداشت یا چیز دیگری بود؟ این ها برای چه کشته شدند و حدود ۲۰۰ هزار نفر در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق کشته شدند، این ها چه می گفتند؟ این خیلی سوال مهمی می باشد. امام حسین (ع) بیکار بود که زن و بچه اش را به کشتن داد برای چه؟ دشمن همه ی کارش این است که به ما بقبولاند که ما فقط برای زندگی خوب و اموال دنیا انقلاب کردیم. من اصلا امشب آمدم اینجا که یک عده یزیدی را رسوا کنم که خون ملت را توی شیشه می کنند. کوچک زاده با اشاره به اینکه امام اسلام آمریکایی را از اسلام ناب تفکیک کرده ، گفت : البته باید این را در نظر بگیریم که دو نوع اسلام داریم . یک اسلامی که به قول امام اسلام آمریکایی است. و یک اسلام هم اسلام ناب محمدی است . البته خود امام هم این دو اسلام را معنا کرده است .امام درباره اسلام آمریکایی می فرماید:” فرزندان عزیز جهادیم! به تنها چیزی که باید فکر کنید، به استواری پایه‌های اسلام ناب محمدی صلی‌اله علیه و آله و سلم است. اسلامی که غرب و در راس آن، آمریکای جهانخوار و شرق و در رأس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمدار آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن‏، ملحدان و کافران و سرمایه‌داران و پول‌پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی‌بهره بوده‌اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله‌گر و قدرتمداران بازیگر و مقدس نمایان بی‌هنرند.( الآن در لباس روحانی دارند سر ما کلاه می گذارند نماز شب می خوانند ولی خانه اش میلیارد ها تومان می ارزد) الآن تقدس یک عده ریش و یقه می باشد اگر از آن ها بگیری چیز دیگری ندارند. امام می فرمایند: ” آیا جوانان ما خونشان را برای اینکه ما زندگی خوبی داشته باشیم دادند، ایا می شود کسی خودش را بکشد تا زندگی خوبی داشته باشد یا اینکه این نهضت یک نهضت الهی بود، نهضت ایران نهضتی بود که خداوند تبارک و تعالی در آن نقش داشت”، گرنه شاه هم می رفت زیارت امام رضا(ع) و وقتی ما می گفتیم شاه ظالم است یک عده می گفتند کفر نگو شاه شیعه می باشد. اینکه دشمنان تابحال نتوانستند ما را یک لقمه ی چب بکنند برای این است که ما حسینی می باشیم و می خواهند این را هم از ما بگیرند. برخی میگویند اینطور نیست که همه ی دنیا یزید باشند و ما فقط امام حسین باشیم . آن ها هم خوبند. من خودم با آقای اوباما تلفنی صحبت کردم. خیلی آدم عاقل و با ادبی هم هست. ما اصلا دشمن نداریم. اگر بنشینیم با دنیا حرف بزنیم، دنیا هم با ما کاری ندارد. با همین حرف ها می خواهند زحماتی که در سی و پنج سال کشیده شده را یک شبه بر باد دهند. کوچک زاده با اشاره به اتفاقاتی که در روز دانشجو افتاد اضافه کرد: روز دانشجو روز استکبار ستیزی و مخالفت با آمریکاست. اما برخی با تمام وقاحت، امسال تلاش کردند که جنبه ضد استکباری این روز را کمرنگ کنند. البته جوان ها تقصیری ندارند. زیرا از کسانی که نه انقلاب را دیدند و نه جنگ را انتظاری نیست. اما آن آقایی که می آید منتقدین را “تازه به دوران رسیده” خطاب می کند باید یقه او را گرفت. وی در خصوص لحن تند یکی از مسئولین در روز دانشجو گفت: خود آن فرد هم قبول دارد که آمریکا اگر بتواند، تا سر حد ممکن به ملت ایران فشار وارد می کند. در این وضعیت چرا حرفی را میزنی که اگر نگوییم اکثریت، ولی تعداد زیادی از تو کینه به دل بگیرند. روزی میگویند بی سواد، روزی میگویند بی شناسنامه ، روز دیگر میگویند به جهنم بروند . چرا همش عصبانی هستی؟ شاید عصبانیت به دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. این از ابتدا هم مشخص بود. رهبری از ابتدا فرمودند که خوشبین نیستند و البته دلیلش هم واضح است. مذاکرات برد برد با گرگ یعنی چه؟ یعنی گرگ یک پنجه به صورت شما بیاندازد و صورت شما را خونین کند و شما هم یک تکه از پشم گرگ را بکنی! حالا مذاکرات به نتیجه نرسیده و شما عصبانی هستی و حرفی میزنی که جماعت زیادی نسبت به تو کینه ورز بشوند. در این شرایط همه باید هوای هم دیگر را داشته باشند. همه این حرف را قبول دارند ، حتی خود آن آقا. وی در ادامه به موضوع امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: مسئله دیگر امر به معروف و نهی از منکر است، زیرا علت اصلی قیام اباعبدلله که خودشان به آن تصریح کرده اند امر به معروف و نهی از منکر بود. البته ما باید روش صحیح آن را بلد باشیم. روش آن کتک زدن و فحش دادن نیست. اینکه خانومی مویش بیرون بود ما برویم به او بی احترامی کنیم، این امر به معروف و نهی از منکر نیست. برخورد با هر ناهنجاری هم یک قاعده دارد و یک دلیل اصلی قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف بود، آیا ما چند نفرمان قواعد امر به معروف را می دانیم؟ و این همان چیزی بود که امام حسین (ع) برای او شهید شد. اگر دختری موهایش بیرون بود ما نباید به او فحش بدهیم. بالاترین منکرها ظلم مسئولین حکومتی می باشد و یاد بگیریم نهی از منکر را از بالایی ها انجام دهیم، چرا ملتی که فرزندانش را جلوی صدام فرستاد حالا برای امر به معروف کوتاهی می کند ؟ راه مبارزه با فساد راه انداختن سمیناری که خرجش معلوم نیست چقدر می باشد نیست. ای مردم مراقب باشید کلاه سرتان نرود، الآن چند تا را داریم که به خاطر آقازاده هایشان انقلاب را بیخیال شدند و هر کاری می کنند که فرزندانشان را نجات دهند و ما باید متوجه باشیم که فقط راه نجات ما دفاع از حریم ولایت می باشد. این نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون آزادی و استقلال اظهارداشت: امام در ادامه می فرمایند:” حکومت را برداشتند که حکومت اسلامی باشد نه اینکه فقط ازاد باشیم.  عده ای می گویند ما می خواهیم آزاد باشیم، ما هر طور می خواهیم حرف بزنیم و هرکار بکنیم. همه ی مقصد این نبود که آزاد باشیم. آیا ما فقط می خواستیم آزاد باشیم مثل سوئد که خیلی آزادی دارد و مستقل هم هستند ولی اگر از قرآن در آن خبری نباشد باز هم می خواستند؟ آیا ایران قیام کرد که فقط آزاد باشد و ما جوانان را دادیم که فقط آزاد باشیم؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی که شهادت را برای خودشان سعادت می دانستند” مردم این شهادت را می خواهند از شما بگیرند چون اگر کسی از خود گذشته باشد کسی نمی تواند جلویش بایستد، کسی که از مرگ نمی ترسد از هیچ چیزی نمی ترسد. امام فرمود:” مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه نقطه شروع و انتقال بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) می باشد.” وی در خصوص مقصد انقلاب اسلامی در تفکر امام گفت: امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. حکومت اسلامی باید تمامی سعی و تلاش خود را بنماید ولی همه ی اینها نباید ما را از قیام ولی عصر (عج) منصرف کند. فرق ما با امام حسین (ع) چیست؟ امام حسین (ع) برای خداوند قیام کرد و ما هم قیام را از امام حسین (ع) الگو گرفتیم. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی می باشند و گرانی و کمبود بر طبقه ی مستضعف فشار می اورد ولی هیچکس هم نیست که نداند که پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و برخورد قاطع و اسلامی با آمریکا و… فشار و سختی و گرسنگی را بدنبال دارد و مردم عزیز ما این راه را خود انتخاب کردند و بهای ان را خود پرداخت خواهند کرد و به ان افتخار می کنند. بدون شهادت این راه میسر نیست.” کوچک زاده در خصوص تهدیدات استکبار جهانی گفت: به خدا بمب هسته ای دروغ است و بهانه ای بیش نیست، بلکه مزاحمت این انقلاب برای آمریکا، یک عده ای پا برهنه ای است کا از فرزندان شهید شما درآمدند که ۳۳ روز اسرائیل را در جنوب لبنان زمین گیر کردند و بعد سنی های غزه و یمن را دیدند، حالا آمریکا آمده مسلمان تقلبی را بوجود آورده مثل داعش که جلوی ما را بگیرند. امام می فرمایند:” ملت شریف ایران توجه داشته باشد کاری که شما انجام دادید آن قدر گران بها می باشد که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود نه تنها ضرری نکرده ایم بلکه سود زیستن در کنار اولیاء ا… را برده ایم.” آقا ما می خواهیم پا به گور بگذاریم دوست دارید چه کسی به استقبال ما آید؟ امام حسین(ع) و یا یزید؟ من میدانم زندگی ها سخت است ولی می خواهند به ما بگویند همه ی دنیا شکم و زیر شکم می باشد می خواهند دیدگاه ما را به دنیا و ارزش ها عوض کنند. در پایان سخنرانی یکی از حضار در مورد آیت الله مصباح یزدی و جبهه پایداری از دکتر کوچک زاده سوال پرسید و با لحنی کنایه آمیز گفت: کمی از پدر معنوی خودتان بگویید که دکتر کوچک زاده در پاسخ گفت: کسانی که بنده را می شناسند، اطلاع دارند که بنده دوسال است که عضو جبهه پایداری نیستم. درمورد آیت الله مصباح هم با این که ایشان بسیار انسان محترمی است و رهبری تعاریف زیادی از ایشان کرده اند، اما بنده یک آقا بیشتر ندارم و آن اقای خامنه ای هستند و بقیه برایم مثل همدیگر هستند و فرقی نمی کنند. البته تهمت ها و نسبت هایی که به ایشان می دهند، نباید قبل از اثباتش روی آنها تکیه کنیم و مدام تکرار کنیم. همه به یاد داریم که اول انقلاب هم نسبت هایی به شهید بهشتی می زدند، حضرت امام در مورد ایشان گفتند که مظلومیت شهید بهشتی از شهادتش برای من دردناک تر بود.   منبع/متین نیوز
کد خبر: ۵۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:کارخانه آجر شهرستان کهگیلویه در شهر دهدشت 90 درصد پیشرفت فیزیکی دارد.کارخانه آجر از طرح های ملی دولت در استان کهگیلویه و بویراحمد است که 4 شهرستان کهگیلویه ، لنده ، چرام و بهمئی هم اکنون از داشتن کارخانه اجر بی بهره هستند واجر مورد نیاز این شهرستان از استانهای خوزستان ، فارس و اصفهان با هزینه های حمل زیاد وارد می شود .مدیر سازمان صنعت، معدن وتجارت کهگیلویه با بیان اینکه راه اندازی این طرح تاثیرات خوبی در منطقه خواهد داشت بیان کرد: میزان سرمایه گذاری این طرح 350میلیارد ریال بوده که تاکنون250میلیارد ریال محقق شده است.باقر افشین با بیان اینکه تمام ماشین آلات این کارخانه نصب شده است عنوان کرد: ظرفت تولید این کارخانه در روز بین650تا 700هزار قالب است و تنها یک قطعه برای راه اندازی این کارخانه لازم است که باید از المان وارد شود که به زودی این امر محقق می شود.وی میزان اشتغال زایی این طرح رایکصد نفر بصورت مستقیم اعلام کرد.این کارخانه در شهر دهدشت در فاصله 150 کیلومتری شهر یاسوج مرکز استان واقع شده است .چهار شهرستان کهگیلویه ، بهمئی ، چرام و لنده جمعیتی 350 هزار نفر دارند.(واحد خبر)
کد خبر: ۵۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۴

مردم منتظر ورود ماموران آتش نشانی بودند که با کمال تعجب پس از گذشت نیم ساعت شاهد ورود ماموران به محل آتش سوزی بودند. در شروع عملیات مردم و ماموران متوجه خرابی سه عدد از کپسول های آتش نشانی میشوند. در نهایت با دو کپسول کار را ادامه داده که نتیجه ای در بر نداشته است. خبرنورآباد: روز چهارشنبه 12 آذر 1393 مردم ممسنی شاهد تکرار ضعف مدیران ممسنی بودند. البته ناگفته نماند که مردم ممسنی 7 مهر روز آتش نشانی و ایمنی و بعد از آن هفته ایمنی حمل و نقل و بعد از آن روز جهانی مقابله با زلزله که در تمام موارد حضور ماموران اتش نشانی الزامی و ضروری هست را پشت سر گذاشته اند. دور از انصاف است که این ارگان فقط در روزهای برگزاری مانور به فکر سلامت برنامه و درست بودن ادوات آتش نشانی خود باشد. اولین بحث مهم در امر امداد رسانی اطمینان خاطر از سلامت ادوات کاری به صورت روزانه هست. البته ما تلاش ماموران آتش نشانی ممسنی در مرداد ماه 1393 را برای خاموش کردن باغات ماهور میلاتی فراموش نکرده ایم ولی نمیتوان از بروز چنین اشتباهات پیش پا افتاده ای نیز گذشت. گزارش مسئولیت گریزی ماموران آتش نشانی ممسنی: امروز شخصی با اداره آتش نشانی ممسنی تماس گرفته و خبر یک فقره آتش سوزی در برمک را گزارش داده است. واحد مستقر در چهار راه موردآبی جهت خاموش کردن حریق عازم محل آتش سوزی می شوند. مردم که منتظر ورود ماموران آتش نشانی بودند منتظر ماندند و با کمال تعجب پس از گذشت نیم ساعت شاهد ورود ماموران به محل آتش سوزی شدند. این در حالی است که میانگین زمانی حضور ماموران در شهرهای پرترافیک زیر 15 دقیقه هست و چرا و چطور این زمان در شهرستان ممسنی اینقدر طول کشیده معلوم نیست. در شروع عملیات مردم و ماموران متوجه خرابی دو عدد از کپسولهای آتش نشانی می شوند و از سه کپسول باقی مانده شیر یکی از کپسول ها نیز خراب بوده است و در نهایت با دو کپسول کار را ادامه داده که نتیجه ای در بر نداشته است. به ناچار مجبور به استفاده از آب برای خاموش کردن ماشین می شوند که در اوج ناباوری متوجه خرابی یکی از شیرهای آب شده و در نهایت مردم و ماموران دست به دست هم شاهد خاکستر شدن اتومبیل بودند. هرچند این حادثه تلفات جانی و مجروحی نداشته است ولی بروز چنین حوادثی فقط نشانه کم توجی مسئولین مربوطه به امر خدمت رسانی بوده و همینطور نتیجه ای جز کم رنگ کردن حضور این ارگان در باورهای مردمی در بر ندارد. لازم به ذکر است چهار راه موردابی تا برمک حتی پیاده هم نیم ساعت طول نمیکشد و اینکه دلیل این دیر رسیدن ها چیست کسی نمیداند. متاسفانه در این امر کم کاری اتش نشانی ممسنی مشهود بوده و این چنین مسائلی نیز در گذشته از این ارگان دیده شده است. مسئولان و ماموران اتش نشانی بدانند که مردم آگاه هستند و "اگر هوس است، یکدفعه بس است” شاید نیاز باشد ماموران در یادگیری مسائل امداد رسانی کوشاتر باشند.
کد خبر: ۵۰۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۳

معمولا نماینده های مجلس یا نقاط خوش آب و هوای تهران را برای سکونت انتخاب می‌کنند، اما داستان نماینده ارومیه کمی متفاوت است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:نادر قاضی پور را خیلی ها به نطق های پرشور با لهجه شیرین آذری اش می شناسند. نماینده ای که برخلاف خیلی دیگر از نمایندگان محله نظام آباد را برای زندگی انتخاب کرده است. خانه ای ساده و قدیمی که نشانگر زندگی ساده آقای نماینده است. بخش هایی از گپ و گفتی که به بهانه روز مجلس با همشهری محله صورت گرفته در ادامه آمده است:قرار نیست خانه نماینده با بقیه فرق داشته باشد.* وقتی از چرایی ماندن در نظام آباد می پرسیم می گوید: «من هم می توانم بهترین خانه در تهران را بخرم ولی آیا بقیه مردم هم می توانند؟ قرار نیست هرکاری که می توانیم انجام دهیم! من در ارومیه زمانی که دانشجو بودم خانه خریدم. اما وقتی بخشدار و فرماندار شدم و حتی در این هفت سالی که نماینده مجلس هستم خانه ارومیه ام را عوض نکرده ام و قرار نیست خانه دوران دانشجویی ام با خانه دوران نمایندگی تفاوتی داشته باشد.»یک روز مرخصی برای ۷ سال نمایندگی* قاضی پور از معدود نمایندگانی است که به قول خودش هیچ وقت تاخیر و غیبت نداشته است و در طول ۷ سال نمایندگی مجلس فقط یکبار مرخصی گرفته است که آن هم برای تشییع پدر مرحومش بوده است.مترو «سبلان – بهارستان»این نماینده نظام آبادی تا بحال نه ماشین شخصی داشته است و نه رانندگان مجلس تا بحال رنگ نظام آباد را دیده اند. این یعنی اینکه نادر قاضی پور را هر روز صبح زود می توانید در مترو سبلان ببینید! چون آقای نماینده صبح ها از طریق مترو از سبلان راهی بهارستان می شود. قاضی پور می گوید: «تا امروز یکبار هم از مجلس ماشین نگرفته ام. معمولا با مترو به مجلس می روم. مردم اغلب باور نمی کنند که من همان نادر قاضی پور نماینده مجلس هستم. خیلی ها محبت دارند و جای خودشان را به من تعارف می کنند. برخی هم با تعجب نگاهم می کنند و من هم به اینها می گویم تا حالا آدم ندیده اید؟!(خنده)»بچه هایم کارگری می کنند!خودش از بچگی با کارگری و گله داری شروع کرده تا اینکه راهی دانشگاه شد و به بخشداری و فرمانداری و مدیرکلی رسید. بچه هایش در همان دوران دبیرستان عروس و داماد شده اند! بچه هایی که رنگ و بوی آقازادگی نمی دهند. آقای نماینده می گوید: «دو دختر و دو پسر دارم و برای همه زود آستین بالا زدم. اگر برایشان زود زن نگیری خودشان دست به کار می شوند و معلوم نیست چه کسی را انتخاب کنند! در چرخاندن زندگی کمک شان می کنم اما هیچ وقت اجازه ندادم که آقازادگی کنند! الان یکی از پسرهایم پزشکی می خواند و دیگری تازه در تهران دانشجو شده است. ولی همین پسرها تابستان ها کارگری ساختمان می کنند تا بتوانند مرد بار بیایند.»بقال محل هم مرا نمی شناسد* بعد از این همه سال بقال محل مرا نمی شناسد! من هم همیشه سرم را می اندازم پائین که مبادا بشناسد برای همین خیلی راحت هستم ولی نانوایی و میوه فروشی محل مرا می شناسند برای همین معذب هستم چون خیلی لطف دارند و گاهی پول نمی گیرند! برای همین سعی می کنم از غریبه ها خرید کنم. هرچند که زندگی مجردی من خرید زیادی ندارد!نظام آباد شهر امام صادق* خاطرم هست در فتنه سال ۸۸ فقط یکبار یک نفر روی پشت بام الله اکبر گفت و همین کافی بود تا همسایه ها سرشان را از پنجره بیرون بیاورند و به آن صدا اعتراض کنند و این پایان فتنه در نظام آباد بود و دیگر هیچ خبری نبود.به حقوق نمایندگی نیازی ندارم!* تا همین چند وقت پیش حقوق ما ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود که الان ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان شده است. ولی همیشه تلاش کردم که زندگی ام را بدون پول مجلس اداره کنم. بالاخره وضع مالی خانواده ام از ابتدا خوب بوده و ملک و مغازه هایی دارم که با کرایه آنها چرخ زندگی ام می چرخد. برای همین هیچ وقت وابستگی به حقوق مجلس نداشتم.»   منبع/مهر
کد خبر: ۵۰۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲

امروزه ربا از 5 درصد تا 30 درصد رسیده که عناوین را عوض کردند و بانک‌ها با تبلیغات بزرگ با بالاترین سود تبلیغ می‌کنند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :آیت‌الله مصباح یزدی امروز در نهمین همایش ملی «الزامات فرهنگی پیشرفت» که در سالن همایش‌های مجتمع یاوران مهدی در جمکران برگزار شد، اظهار کرد: وقتی سخن از الزامات فرهنگی پیشرفت مطرح می‌شود، منظور پیشرفت است که باید آن را شناخت. وی افزود: پیشرفت یعنی انسان در مسیری در حال حرکت است و موقعیت فعلی خود را با مقصد می‌سنجد و می‌داند که به پیش رفته و جامعه توجه دارد چه مقدار راه را طی کرده است. رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: همه انسان‌ها و جوامع به سوی یک هدف پیش می‌روند که در این میان برخی‌ها عقب می‌مانند و برخی‌ها نیز به سمت جلو حرکت می‌کنند. آیت‌الله مصباح یزدی عنوان کرد: ساخت بسیاری از ماشین آلات، ساخت موشک و... عرصه‌های مختلف پیشرفت است، ولی همه این‌ها در بعد ملی مورد بررسی قرار می‌گیرند. وی اضافه کرد: در نهضت ضد وال استریت، مردم آمریکا و تظاهرات کنندگان دچار مشکلات و فشارهای اقتصادی بودند اگر یک هزارم این فشار در ایران اتفاق می‌افتاد ایران را محکوم می‌کردند که حقوق بشر در ایران جریان ندارد. رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تأکید کرد: مقام معظم رهبری وقتی سخن از پیشرفت می‌گویند سخن از عدالت نیز مطرح می‌کنند چون پیشرفت باید برای همه اقشار مردم باشد و رشد ثروت عده‌ای موجب پیشرفت کشور نیست. آیت‌الله مصباح یزدی یادآور شد: اگر پیشرفت در امور مادی مدنظر باشد باید پیشرفت همراه با عدالت باشد و سیاست گذاری‌ها به گونه‌ای باشد که تضییع حقوق دیگران نباشد. وی با اشاره به تعریف برخی افراد از دین، گفت: دینداری اگر در جامعه باشد جرم و جنایت در جامعه کم می‌شود، وقتی که برخی سخنان را مورد تحلیل قرار می‌دهیم می‌بینیم که اسلام برای رسیدن به زندگی دنیا تعریف شده است. رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) افزود: دین وسیله‌ای برای تامین هدف یعنی آسایش زندگی است و وقتی مردم به دینشان عمل می‌کنند جرم و جنایت کم می‌شود. آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه عده ای دنبال توسعه تمدن غربی با نام جهانی سازی هستند، توضیح داد: صاحبان این تفکرات می‌گویند که یکی از عوامل پیشرفت غربی حضور زنان در کارخانجات و صنایع مختلف بود، لذا کسانی که تمدن غربی را می‌خواهند باید آن را بپذیرند و فعالیت‌های فمینیستی را توسعه می‌دهند. رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: امروزه ربا از 5 درصد تا 30 درصد رسیده که عناوین را عوض کردند و بانک‌ها با تبلیغات بزرگ با بالاترین سود تبلیغ می‌کنند. وی در پایان تشریح کرد: افرادی که عامل ترویج ربای غرب در جامعه هستند می‌گویند اگر پیشرفت تمدن را می‌خواهید باید تمدن و فرهنگ غرب را داشته باشید. منبع: مرکز خبر حوزه
کد خبر: ۴۹۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۹

شب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، این تنها شرح یک شب از سی و چند سال زندگی پرغصه همسران جانبازان اعصاب و روان است؛ زنان رنج کشیده و صبوری که سال ها بعد از به پایان رسیدن جنگ، درگیر جنگی بی سر و صدا و فرساینده در خانه های خود هستند. نگهداری از جانباز اعصاب و روان آسان نیست. عملا دیگر نمی توان به چشم «همسر» به او نگاه کرد. بیمار است و بیشتر از همسر، پرستار می خواهد. اما کدام پرستار است که شب تا صبح نقش اسیر عراقی را بازی کند، با حمله های عصبی و عوارض ناشی از آن، مثل کتک و ناسزا و شکستن اثاث خانه و ... کنار بیاید، به دنبال داروهایش تا مرز اسرائیل برود و دم هم نزند و در ازای این همه؟ هیچ. شاید گاهی تقدیری از سوی بنیاد شهید، شهرداری یا نهادهای دیگر که آن هم باعث دلخوشی این رزمنده های واقعی است. آنقدر به بیمارستان رفتم تا خودم هم مریض شدم52 ساله است. اما بیشتر از سنش به نظر می رسد. سختی های زندگی با جمشید، جانباز اعصاب و روان و شیمیایی در 27 سال گذشته پیرش کرده. 27 سال پیش، عملیات فاو، سلامتی همسرش را از او گرفت و حالا همسرش است که جنگ را به جای او ادامه می دهد «مشکلات خیلی زیاد است، به خصوص بیمارستان رفتن ها آنقدر زیاد شد که دیگر خودم هم روانه بیمارستان شدم». می گوید به خاطر اجر ثوابش این سال ها را تحمل کرده. اما یک بار نزدیک بوده طاقتش تمام شود و آن وقتی بوده که جمشید از خانه خارج شده و به قم رفته و به خاطر حواس پرتی سه روز در قبرستان ها خوابیده «وقتی پیدایش کردیم، فرقی با یک مرده نداشت. از طریق جهاد ساوه پیدایش کرده و تحویل کلانتری داده بودند. روزی که پیدا شد، من در حال خودم نبودم. یک بچه کوچک هم داشتم و بدترین لحظه ام بود وقتی او را در آن حالت دیدم. همه برایم سر تکان می دادند. گمشده داشتن خیلی سخت است» سه فرزند دارد. دو تا قبل از مجروح شدن پدرشان به دنیا آمده اند و یکی بعد از آن. اما از جمشید کاری برای تربیت آنها ساخته نیست «شوهر من مثل یک تکه گوشت است و کاری برای کمک به بزرگ کردن بچه ها از دستش برنمی آید. ریه هایش هم ناراحت است و نمی تواند کار کند». خسته ام، اما به خاطر خدا و بچه ها تحمل می کنممحمود 49 ساله است، سال 62 در عملیات مجروح شده و شیمیایی است، اما به نظر همسرش، جانباز اعصاب و روان هم هست. زن 42 ساله ای که هنوز جوان است، اما دلش از سختی های زندگی و مبارزه یک تنه با این همه مشکل بدجوری پر است «در بیمارستان بستری نیست، اما فرقی با یک بیمار بستری ندارد. تنگی نفس دارد. عروسی نمی آید، در مراسم عزا زود می گوید بلند شو برویم، اینجا هوا آلوده است و اعصابش به هم می ریزد». محمود پدر سه فرزند است «یکی از بچه ها بعد از جانباز شدن پدرش به دنیا آمده است. بچه ها می گویند باید با وی کنار آمد، چون مریض است. اما همه مان از این وضعیت به تنگ آمده ایم. وقتی دختر من می خواست ازدواج کند، بارها تقاضا و التماس کردم تا برای تهیه جهیزیه او کمکمان کنند، اما هیچ فایده ای نداشت». این تنها مشکل همسر محمود نیست. دارو و درمان بزرگترین مشکل اوست «هزینه های درمان را بیمه می دهد، اما داروهایش گیر نمی آید. علاوه بر این باید در بیمارستان در بخش مغز و اعصاب و مشاوره بستری باشد». وضعیت محمود از بقیه قدری بهتر است، چون می تواند به سر کار برود، اما... «در هوای گرم و آلوده نمی تواند کار کند. در جهاد کشاورزی کار می کند». با این حال هیچ چیز بیشتر از بی اعتنایی های جامعه دلگیرش نمی کند؛ جامعه ای که محمود به خاطر امنیت و آسایش آنها به این روز افتاد «یک شب که حالش بد شد و خواستم او را به دکتر ببرم، نزدیک ولیعصر پلیس جلویم را گرفت تا جریمه ام کند. گفتم همسرم جانباز است، حالش بد شده و می خواهم او را به بیمارستان ببرم. پلیس خندید و گفت ما از این کلک ها زیاد دیده ایم! گفتم کارت شناسایی دارد و پلاک ماشین هم مشخص است، همسرم خودش هم بلند شد و با حال نزارش قدری تند با افسر پلیس صحبت کرد، پلیس هم گفت تو برو و فکر کن ما را گول زده ای! وقتی به بیمارستان رسیدم، دکتر گفت حالش خیلی بد است، چرا او را اینقدر دیر آورده ای؟ گفتم فقط یک ربع پلیس من را نگه داشت». کیست که بتواند یک روز از این زندگی را تاب بیاورد؟ «خسته ام، دیگر بریده ام،‌ اگر دارم تحمل می کنم، به خاطر بچه هایم و به خاطر رضای خدا است. فکر می کنم در کنار او دارم ایثار می کنم». جنگ در خانه جانبازان ادامه داردشب ها در این خانه سخت تر از همیشه می گذرد «من هر شب سرباز عراقی اسیر می شوم برای همسرم و عین یک نمایشنامه تا صبح برنامه داریم. صبح که دارویش را می خورد و آرام می شود، دست و پای من را می بوسد و می گوید ببخشید خانم». همسرش روزی 48 نوع دارو می خورد. با این حال، درصد جانبازی او را کاهش هم داده اند «دکترها می گویند وضعیت او از یک جانباز شصت درصد هم بدتر است، اما درصد جانبازی او را از 24 درصد به 10 درصد رسانده اند. کمیسیون پزشکی بنیاد شهید می خواهد مرتب جانبازان را زیر دستگاه ببرد، در حالی که این کار برای سلامت آنها مضر است». فرزندش او را درک نمی کند. می گوید «جنگ تمام شده، اما در خانه جانبازان جنگ ادامه دارد. ما فراموش شده ایم، اما ما نفس می کشیم و خدا شاهد است که ما هم زنده ایم». از نهادهای مسئول دل پری دارد «من تعجب می کنم اگر مسئولان سراغی از ما بگیرند. اما بد نیست گاهی برای ما یک تجلیل بگذارند. ما افسرده ایم و جمعی را هم افسرده می کنیم». هر جا می روم، اول درصد می پرسند!انگار درد و رنج جانبازی و مشکلات جسمانی کم است که مشکلات مالی هم به آن اضافه شود! «دختر بزرگ من دانشجوی ترم 5 عکاسی است و من نمی توانم برایش حتی یک دوربین بخرم. افسرده شده و روزی 38 تا قرص می خورد و بارها خواسته انصراف بدهد که من مانع شده ام. دو دختر سادات دارم، اما سقفی بالای سر نداریم. یک حاج آقای نیکوکار که رئیس یک درمانگاه است،‌ با دیدن وضعیت ما دلش به رحم آمد و برایمان خانه ای گرفت، اما اگر فردا بگوید بلند شو، جایی را ندارم که بروم». گلایه های فراوانی از مقررات خدمات رسانی به جانبازان بر اساس درصد جانبازی دارد «روزی که جنگ شد، نگفتند که قرار است درصد تعیین کنند، اما امروز به هر جا که برای طلب کمک می روم،‌ اول درصد جانبازی همسرم را می پرسند!» مسائل مالی این روزها جزو مصائب زندگی خیلی هاست، چه برسد به کسانی که هزینه های بستری و دارو و درمان هم دارند و نان آورشان هم قادر به کار کردن نیست. همسر رنج کشیده دیگری می گوید «در هشت سال دولت قبلی قرار بود حقوق جانبازان را زیاد کنند، اما این اتفاق نیفتاد. اکنون ماهی 2 میلیون و 300 هزار تومان حقوق می گیرم و زندگی 5 نفر و هزینه تحصیل دو فرزند دانشجویم را با این پول تامین می کنم». زنگ در و تلفن مساوی است با حمله چاقویی!یک تلفن یا صدای زنگ در هم کافی است تا فرامرز را به هم بریزد و وقتی این اتفاق می افتد، زن و بچه اش از هیچ چیز، از کتک گرفته تا حمله با چاقو مصون نیستند «همسرم 48 ساله است. سرباز بوده و چهار سال در منطقه حضور داشته. هم شیمیایی است و هم جانباز اعصاب و روان. درخواست کردم او را برای وضعیت ریه اش به خارج اعزام کنند، اما گفتند ما جانبازان اعصاب و روان را اعزام نمی کنیم. برای همین درخواست کردیم پروفسور مهاجر و سمیعی در بیمارستان خاتم وی را درمان کنند. یک میلیون و 400 هزار تومان از بنیاد شهید حقوق می گیرد که 400 هزار تومان آن برای حق پرستاری است، با این حال معتقد است جانبازان دستگاه های دیگر وضعیت بهتری دارند و قوانین درصد جانبازی دست و پای مسئولان را برای کمک به آنها بسته است. برای داروهای همسرم تا مرز اسرائیل رفتممی توانی تصورش را کنی که برای تهیه داروهای همسرت مجبور شوی به هشت کشور و از جمله به داروخانه ای دورافتاده در مرز اسرائیل بروی؟ اگر نمی توانی، باید بگویم همسر محمدرضا این کار را کرده است «همسر من در سال62 در عملیات خیبر در جزیره مجنون شیمیایی شد؛ عملیاتی که شهردار تهران فرمانده آن بود. جانباز شیمیایی 70 درصد است. 15 سالش بوده که از بسیج رفته به جبهه و وقتی مجروح شد، بعد از مداوا در بیمارستان صحرایی به اهواز و بعد مشهد فرستاده شد و بعد به ارتش پیوست. اکنون ناخدا 2 نیروی دریایی است و همین مهرماه بازنشسته شد». از رسیدگی ارتش راضی است «همه امور مربوط به همسرم را ارتش انجام می دهد و هزینه دارو و بیمه جانبازان را هم می پردازد. اما داروهای خاص را بنیاد شهید به ما می دهد یا در تهیه آنها کمکمان می کند». با این حال خودش هم از پا نمی نشیند و دنبال دارو تا کجاها که نمی رود «داروهای شوهرم را از آمریکا آورده ام و خودم هشت کشور را به دنبال دارو رفته ام و حتی دو بار به لبنان تا مرز اسرائیل رفته ام! چون در آن زمان، یعنی سال های 78- 79 در ایران دارو گیر نمی آمد و می گفتند فلان دارو تنها در داروخانه ای در مرز اسرائیل پیدا می شود. بسیاری از داروهایی که وارد ایران شد، به نام شوهر من وارد شد». می گوید در طول این سال ها، بیشترین سختی را برای تهیه دارو کشیده است «گاهی ساعت 3 نصفه شب از تهران به بوشهر می رسیدم تا یک دارو را بگیرم. از فرودگاه که بیرون می آمدم، جایی را نداشتم بروم و در وسط خیابان سرگردان می ماندم تا صبح فردا دارو را بگیرم و باز با پرواز برمی گشتم و ساعت یک نصفه شب به تهران می رسیدم و آن موقع شب هیچ کسی نبود که در فرودگاه به دنبالم بیاید». از سیستم جدید رسیدگی پزشکی به جانبازان راضی نیست «قبلا هر نوع جانبازی یک پزشک خاص داشت، اما اکنون بر اساس مناطق تعیین شده، همه جانبازان باید به یک پزشک عمومی مراجعه کنند. این در حالی است که کمتر جانبازی شرایط همسر من را دارد که با 70 درصد شیمیایی، جانباز اعصاب و روان هم هست». موقع حمله های عصبی محمدرضا، وضعیت همسر و فرزندش مثل خانواده بقیه جانبازان اعصاب و روان اسفبار است «همسرم من و بچه ها را بسیار کتک زده، اما من اصلا از این مسائل ناراحت نشده ام. اذیت های همسرم را به پای بیماری می گذارم. اما وقتی دکتر همسرم را جواب کرد و گفت او زیر چادر اکسیژن است و درمان ها رویش جواب نمی دهد و او را به خانه ببرید، یکی از سخت ترین لحظه هایم بود. در تمام این لحظه ها تنها بودم و هیچ کسی نبود که مرا حمایت کند. شب هایی را که من تا صبح بیدارم، کسی نمی بیند. همین چند شب پیش از خواب بلند شد و نفسش بند آمد. اما من از این رسیدگی ها ناراحت نیستم، این کارها را برای خودم کرده ام و فردای قیامت دلم خوش است که من همه تلاشم را کرده ام». او یک پرستار دلسوز واقعی است، تا جایی که حتی در بیمارستان هم دلش نمی آید رسیدگی به همسرش را به پرستاران بسپارد «شوهرم از سال 70 تا 78 مرتب در بیمارستان ساسان بستری بود و تنها برای مرخصی به خانه می آمد. من هم همیشه یا در ناصرخسرو بودم یا از 6 صبح تا 10 شب به بیمارستان می رفتم تا شوهرم معتاد مورفینی نشود، زیرا پرستاران با اینکه دلسوز هستند، اما بالاخره انسان هستند و از نگهداری این گونه مریض ها خسته می شوند و راحت یک مورفین تزریق می کنند تا ساکتش کنند. به پرستار می گفتم اگر می خواهی غر بزنی، به من بزن، به شوهرم هیچ نگو و من همه کارهایت را انجام می دهم». سخت تر از رسیدگی تمام وقت به کسی که کتک می زند و حمله می کند، تربیت فرزندی شایسته با وجود این مشکلات است و این کاری است که او به خوبی از پسش برآمده «پسرم بسیار صبور است. پدرش بارها شیشه آب را به سمت او پرتاب کرد و یک بار چنان موبایلش را به سمت بچه پرت کرد که به گونه اش خورد و اگر قدری بالاتر می خورد، بچه ام کور می شد. اما او هیچ نگفت». «از بچگی وقتی به بچه ام می گفتیم می خواهی در چه رشته ای درس بخوانی؟ می گفت پزشکی تا بتوانم مراقب پدرم باشم. اکنون نیز در تهران پزشکی می خواند و یکی از بهترین دانشجویان و مراقب حال پدرش است. از کلاس 12 نفره آنها در پیش دانشگاهی که 11 نفرشان فرزند شاهد و ایثارگر بودند، فقط دو نفر در رشته پزشکی قبول شدند: پسر من و آن یک نفری که سهمیه ای نبود. اما هنوز دوستان فرزندم نمی دانند پدر او جانباز است، چون از بس مسائل در رسانه ها بد منعکس شده، همه فکر می کنند جانبازان عده ای سودجو هستند که کیسه دوخته اند. این در حالی است که اگر تنها به کمک سهمیه وارد دانشگاه شده، چطور الان هم بهترین نمرات را دارد؟!» خانه ای را تصور کن که در آن نمی توانی بوی غذا یا عطر راه بیندازی، سروصدا کنی، شامپو یا صابون عطری بزنی و ... «ما الان یک نیمرو هم می خواهیم درست کنیم، نباید بویش دربیاید، چون برای همسرم بد است. وقتی به حمام می رود، نباید شامپو و صابون عطری استفاده کند، چون برایش بد است. بچه من وقتی می خواهد از خانه بیرون برود، باید دم در ادوکلن بزند تا بوی آن به پدرش نخورد، چون برایش بد است. لباس های شیمیایی ها باید نخی باشد، رژیم غذایی خاص دارند و سرخ کردنی و فست فود و خیلی چیزهای دیگر را نمی توانند بخورند». به جز دارو، شیمیایی ها تنها به یک چیز دیگر بسیار نیاز دارند: آرامش. «جانبازان شیمیایی نمی توانند زیاد از خانه بیرون بروند، چون گرما، سرما، گردوغبار و آلودگی اذیتشان می کند. شوهرم گاهی هفته ای یک بار هم از خانه بیرون نمی رود. البته حق پرستاری به ما می دهند، اما من الان بیش از ده سال است که با بچه ام نتوانسته ام به پارک بروم.اما یک سری امکانات درمانی هست که به بهبود سلامتی آنها کمک می کند، مثلا آب درمانی، استخر و امکانات ورزشی که به وضعیت ریه آنها بهبود می بخشد. ما در خانه برای شوهرم جکوزی زده ایم و از وقتی این کار را کرده ایم، فیزیوتراپی و ماساژ ریه او بسیار راحت شده است». همسر محمدرضا دبیر است، 21 سال سابقه کار دارد و با وجود مشکل قلبی، دلش نمی خواهد بازنشسته شود «خیلی ها به من می گویند خودت را بازنشسته کن، اما همین قدر که برای کار هم از خانه بیرون می روم، باعث می شود حال و هوایم عوض شود. زیرا می بینم بقیه هم مشکلات خاص خود را دارند و باعث می شود خدا را شکر کنم. ما همه مشکلاتی را که مردم دارند، داریم و این مشکل هم روی آن، البته من این را مشکل نمی دانم، بلکه نعمتی در خانه است که تنها قدری دست و پای ما را بسته است». و در آخر؟ لبخندی معنی دار می زند و می گوید «هشت سال جنگ تمام شد، اما ما در خانه مان هر روز خاطره جنگ را داریم».
کد خبر: ۴۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۷

زمان و مکان دریافت کارت ورود به جلسه و نیز محل برگزاری آزمون استخدامی کارشناسان حقوقی شرکت کار و تامین اعلام شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  شرکت کنندگان در آزمون باید روزهای چهارشنبه و پنج شنبه مورخ 14 و 15 آبان ماه برای دریافت کارت ورود به جلسه خود به سایت سازمان سنجش به آدرس www.sanjesh.org مراجعه کنند. آزمون در تاریخ شانزدهم آبان ماه سال جاری در 10 نقطه تعیین شده زیر در کشور برگزار می‌شود: 1- تهران بزرگ – البرز – قم – مرکزی: تهران، بزرگراه جلال آل احمد، ابتدای پل گیشا، جنب بیمارستان شریعتی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران 2- اصفهان – چهارمحال و بختیاری – لرستان: اصفهان، دروازه شیراز، خیابان هزار جریب، ساختمان شهید بهشتی دانشگاه اصفهان، درب شرقی دانشگاه، 3- فارس- کهگیلویه و بویر احمد: شیراز، بلوار دانشجو، میدان ارم، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شیراز، خوابگاه ارم 4- آذربایجان شرقی – آذربایجان غربی – اردبیل: تبریز، قراملک، جاده ماشین سازی ، دانشگاه جامع علمی کاربردی ماشین سازی تبریز 5- کرمانشاه – ایلام – همدان – کردستان: کرمانشاه، طاق بستان، باغ ابریشم، دانشگاه رازی کرمانشاه، پردیس دانشگاه 6- مازندران-گلستان – سمنان: ساری، بلوار فرح آباد (جاده دریا) کیلومتر5، موسسه آموزش عالی هدف ساری 7- خراسان رضوی: مشهد، قاسم آباد، بلوار امامیه، حدفاصل چهارراه استاد یوسفی و خیابان ادیب، دانشکده حقوق، علوم سیاسی و زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد 8- کرمان – سیستان و بلوچستان – یزد کرمان، انتهای بلوار جهاد، جنب شهرک افضلی پور، دانشگاه پیام نور مرکز کرمان ، سالن 9 دی 9- خوزستان: اهواز، اتوبان گلستان، بلوار پردیس، مجتمع آموزش عالی و جهاد دانشگاهی خوزستان 10- قزوین- زنجان – گیلان: قزوین، شهرک مینودر- بعد از میدان گلها، خیابان 9 دی، جنب پارک پامچال، دانشگاه پیام نور قزوین به گزارش ایسنا، مهلت ثبت نام در آزمون جذب نیروی قراردادی شرکت کار و تأمین بعنوان کارشناس حقوقی جهت اشتغال در واحدهای حقوقی سازمان تأمین اجتماعی سراسر کشور در سال ۱۳۹۳ از روز 16 مهرماه آغاز شد و تا روز 27 مهرماه پایان پذیرفته است.
کد خبر: ۴۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴

کاش استاندار محترم برای رسیدگی به این مهم صدای زنگ خطر را بشنود
کد خبر: ۴۷۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۳۰

  من در زمان امام (ره) و زمان مقام معظم رهبری به تامین نظرات رهبری مقید بودم. در زمینه هایی که از نظرات رهبری بی اطلاع بودم جویای نظرات می شدم و همان در زمان امام(ره) و هم اکنون نظرات مقام معظم رهبری را در مسائل جویا می شوم به عبارت دیگر تابع امام (ره) و رهبری بودم
کد خبر: ۴۶۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حجت‌ الاسلام حسن روحانی، رئیس‌ جمهوری کشورمان دوشنبه شب ساعت 22 به طور زنده و تلویزیونی با مردم از شبکه یک سیما گفت‌ و‌ گو کرد. متن کامل این گفت و گوی تلویزیونی به شرح زیر است: رئیس جمهور درباره رشد اقتصادی 4.6 و همچنین عبور از رکود که توسط رئیس جمهور در مشهد اعلام شد، خاطرنشان کرد: من اولا  عیدغدیر خم را تبریک عرض می کنم و امیدوارم همه ما بتوانیم جزو متمسکین به امیرالمومنین و ائمه هدی باشیم و روز به روز وحدت بین مسلمانان و بخصوص بین ایرانیان و ادیان رسمی ایرانی بیشتر شود.  و بتوانیم کشور را به نقطه مطلوب برسانیم. وی افزود: همانطور که اشاره کردید از آغاز دولت با رکود تورمی مواجه بودیم که معضل بسیار بزرگی بود و حل آن به سادگی امکان پذیر نبود. من میخواهم به مردم شریف ایران عرض کنم که همه کارهایی که دولت انجام داده با مشورت متخصصان بوده و در واقع اگر یاری آنها و حمایت عامه مردم و هدایت های مقام معظم رهبری نبود به این نقطه نمی رسیدیم. روحانی افزود: در مساله رکود که موضوع بسیار مهمی بود ما تقریبا آثار اینکه احتمالا داریم از رکود خارج می شویم را از زمستان پارسال دیدیم. اولین بخشی که از رکود پارسال خارج شد بخش نفت ما بود. شاید شروعش هم از بخش نفت بود. در سال 91  رشد ما منهای 6 ممیز 8 دهم بود و درسال 92 رشد ما منهای 2.9 بود. لذا در مجموع ما هشت یا نه فصل پشت سر هم رکود داشتیم. رئیس جمهور گفت: کشور ما هیچ زمانی اینچنین رکودی توام با تورم بالای 40 درصد تجربه نکرده بود. لذا وقتی رکود عمیق می شود خروج هم مشکل است. زمستان پارسال اولین بخش اقتصاد ما از رکود خارج شد و تولید ما در بخش نفنت 13.7 رشد نشان داد. همچنین در زمستان پارسال رشد واردات ما افزایش یافت و مجموعت 22.2 در زمستان پارسال رشد داشتیم. 16.4 در بخش مواد اولیه و 32 درصد در بخش سرمایه ای و کارخانجات و ماشین آلات رشد واردات داشتیم که خود این رشد اعلام میکرد که معنایش این است که در فصل بعد باید به تدریج خروج از رکود را تجربه کنیم. وی گفت: در سه ماه اول 93 تحرک خوبی در بخش های مختلف اقتصاد دیدیم. در گردشگری هم مثلا رشد فوق العاده ای مشاهده کردیم که البته آن هم از زمستان پارسال شروع شد. گردشگری ما 2 برابر فصل اول سال قبل است. در بخش معدن و صنعت رشد 10 درصد داشتیم. در تولید خودرو 3 ماهه اول امسال نسبت به پارسال 80 درصد رشد را تجربه کرده. در پتروشیمی و فولاد خام رشد داشتیم. در پتروشیمی و فولاد خام رشد داشتیم. البته بخش نفت هم امسال هم نسبت به سه ماهه اول پارسال باز هم رشد داشتیم. بخش نفت ما 6.1 درصد نسبت به سه ماه اول پارسال رشد یافته. در خدمات و کشاورزی هم این رشد را می بینیم. در کشاورزی 3.3 رشد داشتیم. رئیس جمهور کشورمان با بیان این که بانک مرکزی با محاسباتی که داشت اعلام کرد، گفت: البته روشن باشد که این رشد بر مبنای 3 ماهه اول امسال در مقایسه با سه ماهه اول پارسال است ولی مطمئنم تا پایان سال رشدمان مثبت خواهد بود البته باید عدد و رقم را جلوتر برویم تا اعلام کنیم. روحانی در پاسخ به سوالی راجع به تداوم رشد حتی در صورت نداشتن موفقیت در مذاکرات گفت: اولین عامل رشد اعتماد مردم به دولت بود. مردم به صاحب نظران و دولت اعتماد کردند. اساس رشد سرمایه اجتماعی است. اگر در اقتصاد حرکت کردیم ریشه اش سرمایه اجتماعی است. دولت و ملت به هم نزدیک تر شدند و این اساس کار بود. از طرف دیگر مردم احساس کردند این دولت در زمینه سیاست خارجی با منطق و کارشناسی و تبحر لازم دارد حرکت میکند. البته قدرتهای بزرگ روبروی ما هستند؛ اینکه ایران قادر است با 6 قدرت بزرگ دنیا بحث کند و با منطق و استدلال مذاکره کرده و به تفاهمی ولو موقت 6 ماهه برسد خودش قدم مهمی است که دولت برداشت. بعد از توافق ژنو در مصاحبه ای به کارآفرینان گفتم حالا نوبت شماست. خب مردم احساس میکنند که تلاطم های خارجی کاهش یافته. روحانی افزود: هرگونه در هسته ای حرکت کنیم مردم می دانند روابط با دنیای بیرون پیش می رود. بحث هسته ای یک جزء از روابط خارجی ماست. جایگاه ایران را ببینید، وقتی به اجلاس بین المللی می رویم کشور بزرگی نیست که درخواست ملاقات نداشته باشد. قبلا وقتی می آمدند با مقامات ما ملاقات میکردند زبانشان گاهی زبان نصیحت بود، امروز زبانشان زبان سوال است. می پرسند راجع به منطقه و مسائل ایران و اقتصاد کشور و ...؛ اصولا سیاست خارجی ما گام به جلو برداشته. وی ادامه داد: ما در قدم اول در هسته ای موفق به توافق موقت شدیم. الان کار بزرگی پیش رو داریم که آن توافق نهایی است. این کار بزرگی است. موضوعی که 12 سال محل بحث بوده بین ایران و کشورهای بزرگ جهان. از سال 81 داستان آغاز شده است. معضل دوازده ساله را یک روزه و دو روزه نمی شود حل کرد ولی قدم هایی که برداشتیم خوب بوده. ما در کلیات مساله اتفاق نظری با 5+1 داریم که البته جزئیات بسیار مهم است و هنوز بحث های مهمی داریم. امروز 5+1 قبول کرده که حق هسته ای ایران را به رسمیت بشناس د. حالا اینکه ایران برای چند سال چه شرایطی را بپذیرد محل بحث است. در اینکه تحریم باید برداشته شود اختلاف  نیست در اینکه کی آغاز شود و کی پایان یابد و ... هست که مسائل مهمی هم هست البته. رئیس جمهور گفت: در اینکه در نطنز باید غنی سازی شود. در اینکه فردو مرکزی هست برای ایران جای بحث نیست. در اینکه در اراک نیروگاه میخواهیم بحثی نیست حالا اینکه  چگونه باشد داریم بحث می کنیم. هیچکس دنبال این نیست که بگوید ایران غنی سازی نکند؛این بحث فراموش و حذف شده. در اینکه ایران نیروگاه برای رادیو دارو داشته باشد کسی بحث ندارد. حتی اینکه ایران از سایر تکنولوژی های مدرن هسته ای باید استفاده کند کسی شک ندارد. الان برخی داوطلب هستند که به محض توافق، در همین نیویورک رئیس جمهور فرانسه مطرح کرد که میخواهیم بعد توافق تعاملات هسته ای با ایران داشته باشیم و فناوری های مدرن را در اختیار ایران بگذاریم. امروز بحث این است که ایران باید همه فناوری های مدرن هسته ای را در اختیار داشته باشد و روی آن اتفاق نظر هست. خوشبختانه ما مسائل اصلی اقتصاد کشور را قبل از توافق نهایی هسته ای توانستیم قدم های بزرگی برداریم. رکود را قبل از توافق نهایی هسته ای عبور کردیم. امروز هیچ تردیدی نیست که از رکود عبور کردیم. البته مردم باید بدانند وقتی می گوییم از رکود عبور کردیم هنوز تا رسیدن به رونق مطلوب فاصله داریم. اگر موفقیت هایی به دست آوردیم به خاطر حمایت ملت ایران است. همه دارند از مذاکرات حمایت می کنند؛ اگر حمایت رهبری نبود و ملت ایران همصدا نبود خیلی مشکل داشتیم. رئیس جمهور گفت: موضوع هسته ای بازگشت ناپذیر است و هیچ وقت به قبل برنخواهیم گشت. به شرایطی رسیدیم که به یکسال قبل برنمیگردیم اما اینکه چگونه پیشرفت می کنیم .و آیا در چهل روز آینده توافق نهایی می شود تمدید می شود یا نمی شود و ... مسائلی است که مطرح است. فکر میکنیم در همین 40 روز باقی مانده مسائل قابل حل و فصل نهایی است اما اگر مسائلی پیش بیاید که نتوانیم همه مسائل را حل کنیم راه حلی را دو طرف به تفاهم می رسند. دنیا هم قبول کرده که ایران باید دارای فناوری هسته ای باشد. در اجلاس سران شانگهای با 5+1 غیر از یکیشان دیدار کردیم. یکی از سران 5+1 میگفت دیگر خسته شده ایم و باید مساله حل شود. امیدواریم مساله در مسیر حل خود و مسیری که به نفع همه منطقه و جهان است به پیش برود. روحانی همچنین در ادامه با بیان اینکه ما علائم بسیار زیادی داریم گفت: در 6 ماهه امسال رشد صادرات و واردات را ملاحظه کنید که قابل ملاحظه است. ما در 6 ماه حدود 26 میلیارد واردات داشتیم، 23 میلیارد صادرات داشتیم. غیرنفتی.  حدود 50 میلیارد است. با این روند تا پایان سال یک واردات صادرات حدود 100 میلیاردی غیرنفتی داریم. نشان از حرکت رو به جلوی کشور است. اقتصاد ما حرکت کرده و مردم امیدوار به آینده هستند. وی گفت: قبلا ببینید چه وضعیتی در کشور بود. بانک مرکزی تبدیل به مرکز فروش سکه شده بود. حجم نقدینگی ما شده بود یک سیل مخرب. در این 13-14 ماه دولت یازدهم تقریبا نقدینگی در مسیر درست حرکت میکند. در مسیر بورس و بانکها. امروز بانکهای ما در زمینه تسهیلاتی  که باید به بخش تولید بدهند دستشان مقداری باز شده. تسهیلاتی که در 5 ماه اول امسال بانکهای ما پرداخت کردند نسبت به 5 ماه سال گذشته 40.5 درصد افزایش یافته. عمده این تسهیلات هم برای سرمایه در گردش بوده. رئیس جمهور با بیان اینکه باید نقد به دولت ادامه یابد، گفت: گاهی با لحن تند برایم نامه می نویسند و من استقبال میکنم. خیلیها به من نوشته بودند کارشناسان شما مسیر اشتباه می روند. شما اول رفتید برای کنترل تورم و لذا رکود هیچوقت حل نمی شود. ما خیلی بحث کردیم. البته قبل از اینکه انتخاب شوم جلسات اقتصادی مفصلی داشتیم. بعد از انتخابات 2 ماه بحث مفصل داشتیم. تقریبا به این نتیجه رسیدیم که بدون کنترل تورم نمی توان بحث رکود را حل کرد. تورم همان بود که مردم را روزانه نگران میکرد و مردم به سمت سکه و ارز می رفتند. البته این نکته را خوب است توضیح دهم. گاهی مردم می گویند دولت مرتب می گوید تورم را مهار کردیم، جنس ها که ارزان نشده. مهار  تورم به معنای ارزان شدن اجناس نیست؛ درحالی که ما اسب سرکش تورم را مهار کردیم، رشد را کاهش دادیم نه اینکه متوقف کردیم و اصلا تورم نداریم. روحانی افزود: یکسال قبل از دولت، رشد تورم ماهانه 3 درصد بوده و گاهی البته 5 درصد هم داشتیم. در این دولت رشد ما حداکثر یک درصد است به  جای سه درصد. البته گاهی بعضی از ماه ها هفت دهم و گاهی 1.4 و 1.2 بوده. به طور متوسط یک درصد بوده. اگر به همان میزان قبل ادامه می یافت فردی که درآمدش 1.5 میلیون بود با آن رشد 3 درصد و با مهاری که ما ایجاد کردیم، یعنی 20 درصد قدرت خریدش را بالا بردیم. با وضع قبل 1500000 تومان 1200000 تومان قدرت خرید داشت و ما 300 هزار تومان به او قدرت خرید دادیم. لذا جلوی رشد تورم گرفته شده است. رئیس جمهور با بیان اینکه در تیرماه سال گذشته تورم نقطه به نقطه 45 درصد بوده، اظهار داشت: امسال ولی این تورم به 14 درصد رسیده است که در تاریخ اقتصاد ایران بی سابقه است که دولتی بتواند در یکسال اینمقدار تورم نقطه به نقطه را کاهش دهد. تورم سالانه هم حدود 20 درصد است. الان هم اجناس گران تر می شود ولی با شیب ملایم. در اقلام خوراکی اگر مقایسه کنید شهریور سال 92 را نسبت به 91، می بینید که تورم 40-45 و حتی 77 درصد است، اما امسال شهریور نسبت به شهریور پارسال 40 و 70 و 30 درصد نداریم؛ 6 و 4 و 12 درصد است. ما تورم را کاهش دادیم و مهار کردیم و همزمان هم توانستیم از رکود خارج شویم. لذا آن حرفی که دوستان می گفتند که دولت تورم را به قیمت تعمیق رکود کاهش داد امروز قبول دارند که حرف دقیقی نبوده. من این پیروزی بزرگ اقتصادی را به ملت ایران تبریک میگویم. اگر امید و حضور مردم نبود نمی شد. روحانی اظهار داشت: صدها شرکت بزرگ دنیا منتظر توافق نهایی هسته ای هستند تا سرازیر شوند به سمت ایران. وی با بیان اینکه از آن شرایط سابق خارج شده ایم، گفت: امسال هدفمان این است که تورم ما زیر 20 درصد باشد. البته قبلا به مردم قول 25 درصد داده بودیم. امروز قول زیر 20 درصد می دهیم. هدف ما این است که یک رشد مثبت حدود 3 درصد تا پایان سال داشته باشیم. روحانی با بیان اینکه مردم می دانند اهل مبالغه و شعار نیستیم، درباره مساله نرخ بیکاری نیز گفت: مساله اشتغال بسیار مهم است. رشد که ما دنبال آن هستیم، یکی از مهمترین آثارش اشتغال است. البته به معنای آن نیست که به محض خروج از رکود اشتغال بسیار ایجاد شود. برای اولین بار متقاضیان دریافت وام بیکاری کاهش یافته است. این نشان دهنده کاهش بیکاری است. وزارت  کار ما در این 6 ماهه تقریبا چیزی بالای 400 هزار اشتغال جدید اعلام میکند. 430 هزار اضافه شده. اشتغال خالص ما در 6 ماهه اول سال رقم خوبی است. امیدوارم در 6 ماهه دوم هم به همین صورت حرکت به جلو داشته باشد. اینکه ما در بحث اشتغال بیکاری ما تک رقمی شده بسیار خوشحالیم و امیدواریم نگهداریم و در قدم های بعدی نگهداریم. در زمینه تورم هدف نهایی ما تک رقمی شدن است، البته در سال 95 احتمالا. رئیس جمهور همچنین با بیان این که تا پایان 94 هدفمان این است که رشد اقتصادی بالای 6 درصد باشد، خاطرنشان کرد: امیدوارم همه برنامه های ما توام با توفیق باشد. البته احساس مردم نسبت به رشد و اشتغال کمی با تاخیر انجام می شود اما در عین حال آمار دولت درست است و این دولت وعده داده به مردم که هرچه واقعیت است به مردم بگوید. ما اگر اشتباه کنیم هم به مردم گفته و به صراحت عذرخواهی کرده و به آن افتخار میکنیم چون صاحب اختیار مملکت مردم هستند و هیچ قیمی بالای سر مردم نیست. همه مسئولان افتخارشان این است که خادم مردم باشند. رئیس جمهور با اشاره به اینکه مردم به تعبیر امام ولی نعمت ما هستند، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه جدی ترین اقدام که دولت برای تحول در ساختار اقتصاد کشور به منظور خروج از رکود چه بود و همچنین نقدهای وارد شده به بسته تحولی دولت و ناسازگار نبودن آن با اقتصاد مقاومتی تصریح کرد: ما برای خروج از رکود بسته ای آماده کردیم و سمیناری هم داشتیم و توضیح دادیم. این بسته نه تنها با اقتصاد مقاومتی در تضاد نیست بلکه در همان راستاست. بسیار مهم است در زمانی که تحریم هنوز ادامه دارد و دسترسی به منابع خارجی نداریم و بانکهای ما هنوز به آن صورت فعال نشدند، توانستیم از رکود خارج شویم. البته این قدم اول است. آن بسته که دادیم اگر مجلس تصویب نهایی کند حرکت جدی تری شروع می شود. بعضی بندهای آن بسیار مهم است؛ برای تقویت بانکها و خوش حسابی دولت. دولت در گذشته خوش حساب نبوده. روحانی با بیان  اینکه مجلس با تصویب فوریت، قدم اول را خیلی خوب برداشت، اظهار امیدواری کرد که مجلس آن را به تصویب نهایی برساند. وی ادامه داد: این بسته می تواند ما را در مسیر رونق قرار دهد.  اشتغال در سایه رونق به وجود می آید. ما رونق مستمر پایداری می خواهیم که بتوانیم ادامه بدهیم.  اینکه گفته می شود فقط در زمینه نفت توانستیم این حرکت را ادامه بدهیم، البته ما در این بخش حرکت خوبی داشتیم و در زمینه گاز امسال انشاءالله تا حالا  45 میلیون مترمکعب گاز در روز اضافه شده و تا پایان امسال هدفگذاری این است که 140 میلیون مترمکعب گاز به تولیدمان اضافه شود که تحول بسیار بزرگی است. مقدار مصرف نفت گاز و نفت کوره در نیروگاه های ما کاهش یافته چون میتوانیم گاز بیشتر بدهیم. امیدواریم سال آینده به آنجا برسیم که همه نیروگاه های ما بتوانند از گاز استفاده کنند چون محیط زیست بسیار مهم است. روحانی درباره مساله آب نیز گفت: یکی از مهمترین راه حل ها این است که آبیاری را در کشاورزی مدرن کرده و از حالت سنتی خارج کنیم. در طول دهه های گذشته، دولتهای گذشته مجموعه زمین های کشاورزی که مجهز کردند به آبیاری مدرن 1 میلیون و 330 هزار هکتار است؛ در این دولت در طول یکسال گذشته برنامه ریزی ما البته برای سال 93، 284 هزار هکتار زمین را زیر طرح آبیاری مدرن قرار میدهیم. در سیستان و بلوچستان و خوزستان و ایلام اعلام کردم برنامه زیادی داریم برای اجرای آبیاری مدرن. وی با بیان اینکه در محیط زیست قدم بزرگی برداشتیم، اظهار داشت: در شهرهای بزرگ بنزین وگازوئیل تغییر کرده و آلودگی کاهش یافته. البته آلودگی فقط به بنزین و گازوئیل نیست. در زمینه ریل قدم های بزرگی برداشتیم و به زودی به ترکمنستان و قزاقستان وصل می شود. طرح های دوخطی و برقی کردن داریم. در بخش های مختلف، در بحث خودرو هم حرکت خیلی خوبی شده است. رئیس جمهور با اشاره به اینکه در همه بخش ها به پیش می رویم ولی ممکن است بخش هایی هنوز در رکود باشد، تصریح کرد: در بخش مسکن حرکتمان کند است و باید تقویت شود. خوشبختانه با اطمینان به مردم میگوییم که از رکود خارج شدیم. روحانی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه قیدوبندهایی که وجود دارد در زمینه تولید و محیط کسب و کار باید رفع شود، اظهار داشت: درباره کسب و کار آئین نامه تصویب شد و قدم به  جلو برداشتیم. گفتگوی مستمری بین مقامات دولتی و بخش خصوصی وجود دارد و در چند سفر خارجی که اخیرا رفتم بخش خصوصی هم حضور یافتند؛ در ترکیه و قزاقستان و آستاراخان. معنیش این است که حرکتی آغاز شده اما تا رسیدن به نقطه مطلوب خیلی کار داریم. در همان 15 روز اول دولت 35 بند تصویب کردیم تا برخی مشکلات حل شود؛ گردش کار در گمرک 26 روز بود که امروز به 3 روز رسیده. این همان دولت الکترونیک است که باید به آن سمت برویم. وی افزود: در برخی کشورها مجوز اقتصادی 24 ساعت بیشتر وقت نمیخواهد، در واقع معاونت راهبردی ما مسئول نظارت بر بسته است و کل دولت و معاون اول این بسته را دنبال میکند تا دقیقا اجرا شود و سریعتر بتوانیم اقتصاد را به نقطه ای برسانیم که همان رونق اقتصادی است. رئیس جمهور درباره مساله هدفمندی یارانه ها نیز گفت: در یارانه ها، هدفمندی یارانه تبدیل شده بود به اینکه ما  حامل های انرژی را  گرانتر بفروشیم و آن پول به ضمیمه پول از خزانه را به افراد بدهیم در یارانه نقدی. اولین مشکلی که در دولت مواجه شدیم این بود که دیدیم ماهانه 2000 میلیارد کسر داریم برای پرداخت یارانه. ضمن اینکه هدفمندی برای چیز دیگر بود. چاره ای نداشتیم قدم دیگر در هدفمندی برداریم. خیلی ها مخالف بودند. الان نامه کارشناسان و نمایندگان و اساتید دانشگاه را دارم که پرونده بسیار بزرگی است. میگفتند دست به این کار نزن و دنبال مرحله دوم نباش چراکه خطرناک است. می گفتند کنترل تورم هم از بین خواهد رفت. اما ما چاره ای نداشتیم جز اینکه قدم دوم را برداریم. روحانی گفت: البته این قدم به خاطر شرایط اقتصادی کشور ما، بزرگ نبود. ما کسری که داشتیم برای پرداخت را جبران کردیم که از جای دیگر برداشت نکنیم. همچنین بنابود در تولید و سلامت و امنیت غذایی قدم هایی برداریم. در بخش سلامت تقریبا دولت و من در دوران انتخابات وعده هایی که به مردم دادم، خوشبختانه همه اش را امسال عملیاتی کردم. وعده داه بودم همه مردم زیر پوشش بیمه قرار بگیرند. امنیت غذایی را برای اقشار بسیار آسیب پذیر هم آماده کردیم و یارانه کالایی پرداخت کردیم. یکی دیگرش هفته جاری و هفته آینده پرداخت می شود. در بخش سلامت امسال 4800 میلیارد تومان به بخش سلامت داریم می دهیم. که آثارش را می بینید. امروز افرادی که بستری می شوند و حتی عمل جراحی دارند مقداری که مردم از جیب میدهند زیر 10 درصد است و بیمه و مردم بالای 90 درصد را می پردازند. البته اخیرا اعلام شده 6 درصد. در روستاها زیر این است. وی خاطرنشان کرد: داروها اغلبش امروز تحت پوشش بیمه قرار گرفته و تقریبا دارو در این یکسال گران نشده. البته برخی ممکن است 2 تا 3 درصد گران شده باشد.  داروهای خارجی و تجهیزات پزشکی از پارسال کاهش یافته و بازهم امیدواریم شاهد کاهش باشیم.  به گزارش تسنیم، وی افزود: در همه روستاها که مرکز بهداشتی داشتیم خیلی جاها پزشک نداشتیم الان اعزام میشوند. در بیمارستانها بعد از ظهر الان پزشک متخصص هم داریم. امیدوارم بازهم ادامه دهیم این روند را تا معضلات  گذشته را مردم با آن روبرو نباشند. رئیس جمهور با بیان اینکه در ادامه سلامت 2 برنامه داریم، افزود: اول خدمات پزشکی و بهداشتی به حاشیه نشینان است که شروع کردیم به ساماندهی اینها. البته بیشتر خدمت را می خریم. رقم خیلی تکان دهنده است. مردمی که در حاشیه شهرها هستند رقم بسیار بالایی است. بالای 9 میلیون و نزدیک 10 میلیون نفر است. که اینها را تحت پوشش داریم قرار می دهیم. در برخی شهرها مانند تبریز اجرا شده. بخش بعدی بخش بهداشت است که آن را هم شروع کرده ایم. امیدوارم در بخش سلامت قدم به قدم جلو برویم و به نقطه مطلوب برسیم. روحانی افزود: در همین سفر نیویورک چند مقام تبریک گفتند و تاکید کردند ایران کار بزرگی کرده در بخش سلامت. باور نمیکردند ایران در شرایط تحریم بتواند در این بخش قدمی بردارد که برخی کشورهای بزرگ و صنعتی نتوانستند. وی ادامه داد: در یارانه ها در بخش تولید هم شروع کردیم به کمک کردن. 5700 میلیارد تومان امسال به بخش تولید کمک میکنیم. در این 6 ماه 50 درصدش را کمک کردیم. در زمینه بودجه هم حرکت بسیار خوبی کردیم. رئیس جمهور با بیان این که بودجه عمرانی ما نسبت به پارسال، 3 برابر و دقیقترش 3.3 برابر خواهد بود و در بودجه استانی ما 12.5 برابر می شود، اظهار داشت: یکی از کارهای رونق همین طرح هاست. در بخش عمرانی ما بیش از 3 برابر پارسال داریم اعتبار اختصاص می دهیم که بسیار بزرگ است. می تواند به عمران کمک کرده و امیدآفرین باشد. و شرایط را برای رونق آماده کند. روحانی ادامه داد: عده ای از مردمی که یارانه می گیرند روشن است که نیاز ندارند. می شود طبق قانون قطع کرد ولی اشکال پیش می آید. عده ای دیگر هستند که نیاز ندارند و شناسایی آنها سخت است. مثال می زنم، فرض کنید 100 درصد نباید یارانه بگیرند از اینها 50 نفر شناسایی می شوند ولی به 50 نفر دیگر می دهیم. این در جامعه نگرانی ایجاد می کند. چون برخی که وضعشان بهتر است میگیرند. راهی بود که همه را شناسایی کنیم که من تاکنون من موافقت نکردم و آن سرک کشیدن به حسابهای مردم است. این ضررش بیشتر از نفعش است. اعتماد مردم به دولت را خدشه وارد می کند. تمام رونق اقتصادی ما باید توسط مردم ایجاد شود دولت تسهیل کننده است. وی خاطرنشان کرد: برای اینکه کارآفرینان به صحنه بیایند باید اعتماد کامل داشته باشند. این اعتماد با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. البته دنبالش هستیم اگر بتوانیم راه حلی قابل قبول پیدا کنیم عملیاتی کنیم. هنوز هم دلمان میخواهد خود مردم نگیرند چون بهترین راه همین است. رئیس جمهور در پاسخ به سوال دیگری راجع به طرح های نیمه تمام در پروژه های عمرانی خاطرنشان کرد: در بودجه مردم مطلع هستند که ما امسال دنبال اتمام طرح ها هستیم. اگر طرحی 5 درصد یا 6 درصد اجرا شده نمیتوانیم 2 درصد دیگر ادامه دهیم و بقیه بماند. طرح های نیمه تمام زیادی داریم. بنا داریم طرح هایی را دنبال کنیم که تا پایان سال تمام شوند. 246 طرح در این زمینه را بودجه اختصاص دادیم. مواردی را هم در سفرهای استانی وعده دادم که قرار است آن ها را اجرا کنیم. روحانی ادامه داد: انشاءالله امسال طرح های عمرانی ما در پایان سال خواهید دید که بسیاری از طرح های نیمه تمام که برخی سالها مانده تکمیل می شود که قدم خوبی برای اقتصاد کشور خواهد بود. رئیس جمهور همچنین در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: یکی از بحث هایی که بسیار مهم است و من خیلی دنبال میکنم، مساله محیط زیست است. نمی خواهم بگویم با تحول در سوخت همه مساله محیط زیست حل می شود. برخی اقدامات طولانی مدت میخواهد مثلا ریزگردها به این سادگی قابل حل نیست. هامون ها و دریاچه هایی که خشک شده به این سادگی برنمیگردد؛ البته داریم روی اینها فکر میکنیم. خیلی دوست دارم ببینم در زاینده رود آب جاری است. دریاچه ارومیه بسیار اهمیت دارد؛نه تنها برای استان آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بلکه برای کشور ما اهمیت زیادی دارد. اگر وضعیتش بحرانی تر شود یک طوفان می تواند شاید 7-8-10 استان ما را طوفان نمک بگیرد و تنفس مردم را دچار مشکل کرده و زمین های کشاورزی را از بین ببرد. اولین تصمیم دولت درباره دریاچه ارومیه بود. روحانی در این باره ادامه داد: گزارش ویژه دادند کارگروه احیای دریاچه ارومیه. جلسات متعددی برگزار می شود در این زمینه. قدم به قدم باید جلو رفت. وی همچنین با بیان اینکه در گازوئیل تحول زیادی رخ داده و گوگردزدایی زیادی شده است، افزود: در برخی از طرحهای گذشته ما مسائل زیست محیطی کم مورد  توجه بوده. در جایی بر مبنای نیاز کشاورزی سد زدیم و محاسبه دقیق نبوده که چه مشکلاتی می تواند ایجاد کند در مسائل زیست محیطی. یکی از مسائلی که مداوم دنبال میکنم مساله آب است که بسیار مهم است. رئیس جمهور با تاکید بر لزوم بالا بردن بهره وری آب، خاطرنشان کرد: شاید قیمت آبی که الان مصرف می شود از قیمت محصول در برخی جاها بیشتر باشد. با طبیعت نمی شود جنگید، قاعده مند بودن فقط برای دنیای سیاست نیست. باید در محیط طبیعی هم اینچنین عمل کرد. با قواعد طبیعت و سنن الهی نمی شود مبارزه کرد. مساله آب بسیار مهم است. روحانی در بخش دیگری از سخنان خود یکی دیگر از حوزه هایی که برای رئیس جمهور مهم است را حوزه ریلی عنوان کرد و گفت: ریل می تواند مسیر مطمئنی برای مردم باشد. انشاءالله در این زمینه قدمهای مهمی برخواهیم داشت. بنادر نیز جزو مسائل مهمی است که دنبال می کنم. جاسک را دنبال میکنیم تا تبدیل شود به بندری برای صادرات نفت. سواحل مکران پتانسیل بالایی دارد. وی در ادامه با تاکید بر اینکه نفت و گاز بویژه در حوزه های مشترک جزو اولویت های دولت یازدهم است، اظهار داشت: در این زمینه اقدامات خیلی خوبی شروع شده است. اینها جزو اولیات من است. رئیس جمهور همچنین با تاکید بر لزوم تعادل بخشی در کشور گفت: امیدواریم در برنامه ششم این را دنبال و به ثمر برسانیم. روحانی تورم را از جمله مسائلی دانست که روزانه به آن فکر کرده و در راستای مهار آن اقدام میکند. وی افزود: هر روز ماه رمضان بخشی از وقت برای خروج از رکود اختصاص می یافت. وی ادامه داد: مسائل اجتماعی ما و حقوق شهروندی مردم و همچنین مسائل سیاسی جامعه ما بسیار مهم است. مردم باید احساس راحتی کنند. البته من باید خدمت مردم بگویم که برخی از موارد دولت به تنهایی نمیتواند کار را تمام کند. اقتضائات حکومت این است که بتوانیم با اجماع نظر و هماهنگی قوای دیگر بتوانیم به نقطه مطلوب برسیم. من هیچ چیز فراموش نکردم. برخی با ایمیل و نامه می نویسند فلان موضوع یادت رفته ولی یادم نرفته. به قولهایم وفادارم. روحانی گفت: از مردم که در همه زمینه ها به دولت کمک کردند و همچنین از کارآفرینان که قدم های بزرگی برداشتند و از کارشناسان و دانشگاهیان به خاطر نقد و تذکراتشان که بسیار ارزشمند است تشکر می کنم. امیدوارم به تذکرات و نقدهایشان ادامه دهند. نکته آخر به سیاسیون میگویم که همه قواعد بازی را رعایت کنیم. در دولت من از همه جناح ها هستند. آرایش خشم را نباید بگذاریم در کشورمان بوجود بیاید. آرایش ما باید تعاون و همدلی و همکاری در مسائل مهم کشور که به نفع کل ملت است باید باشد. همه احزاب باید دست به دست هم دهند تا به نقطه مطلوب برسند. رئیس جمهور در پایان از بنیاد شهید نیز تشکر کرد و گفت: درباره خانواده های شهدا و جانبازان و ایثارگران، دولت بدهکاری از سال 86 داشته که 1700 میلیارد از معوقات مانده بود که نسبت به جانبازان و ایثارگران همه را پرداخت کردیم و امیدواریم تا پایان مهر نسبت به خانواده معظم شهدا را نیز پرداخت کنیم.  یاد امام عزیز و همه شهیدان را  گرامی می داریم و برای سلامت مقام معظم رهبری که امروز خوشحال شدیم بعد از دوران نقاهت به جمع مردم آمده و صحبت کردند، دعا می کنیم.   شبکه خبر
کد خبر: ۴۶۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱

چرا سیستم اداری ما برای همه چیز ادارات اهمیت قایل می شوند جز جسم و سلامت روحی و روانی کامندان اداری؟
کد خبر: ۴۶۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹

ديگر اين حرف به ضرب‌المثل تبديل شده است كه «تا عروس و داماد نباشي و با كفش آهنين نيفتيد دنبال كارها و خريد‌هاي عروسي نمي‌فهميد كه چه مي‌گذرد دور و برتان. » انگار ديگر دور شده‌ايم از آن زمان‌هايي كه به قول قديمي‌ها، جشن عروسي شب شيرين وصال بود. ديگر كمتر اين حرف به گوش‌تان مي‌رسد كه «ان‌شاءالله در عروسيت جبران مي‌كنم». سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :به گزارش پارسینه به نقل از اعتماد، در اين سال‌هاي اخيردر جشن‌هاي عروسي آنقدر بريز و بپاش مي‌شود و آنقدر هزينه‌هاي چندصد ميليوني بابت يك شب مراسم خرج مي‌شود كه هركس از دور به اين ماجراها نگاه كند، انگشت به دهان خواهد ماند. جشن‌هاي عروسي، به نوعي تبديل به ميدان محك زدن مهماناني شده است كه دعوت شده‌اند تا حسابي شگفت‌زده صفر‌هايي شوند كه قرار است يك عمر عروس و داماد به پاي آن پير شوند. شگفتي‌هايي مانند تالارهايي با ورودي چندصد هزار توماني، ماشين‌هاي آخرين سيستم و حتي هلي‌كوپتر، هواپيما و بالن‌هايي كه عروس و داماد را مي‌خواهد به خانه بخت ببرد. لباس عروس، آرايشگاه و فيلمبرداري كه براي ثبت خاطرات مي‌آيند، انگار به نوعي فرياد از خودبيگانگي تجملاتي مي‌زنند اما كجاست گوش شنوا؟ خودروي عروسي ۳۰۰ ميليوني، فيلمبرداري و عكاسي ۲۵ ميليوني آن هم در كوير دوبي و سواحل تركيه، گل آرايي‌هاي ميليوني، ورودي‌هاي ۳۰۰هزار توماني براي هر نفر در سالن‌هاي عروسي و... از جمله امكاناتي هستند كه در همين تهران خودمان همه روزه هزينه مي‌شود تا يك شب به قول خودشان به يادماندني را ثبت كنند. در اين گزارش به سراغ برخي آرايشگاه‌ها، سالن‌هاي برگزاركننده مراسم، آتليه‌هاي فيلمبرداري، كرايه وسيله نقليه مراسم عروسي و... رفته‌ايم تا سر از كار اين هزينه‌هاي چندصد ميليوني دربياوريم. با تخفيف آرايش عروس ۸ميليون تومانبرخي آرايشگاه‌ها آنقدر اسم و رسم در كرده‌اند كه ديگر كمتر كسي است نام آنها را نشنيده يا سري به آنجا نزده باشد. آرايشگاه‌هايي كه با تبليغ‌هاي متنوع از جمله اينكه فلان بازيگر و شخصيت مطرح كشور به آن آرايشگاه مي‌رود يا از فلان وسايل و فلان آرايشگر از فلان كشور استفاده مي‌كنند، باعث شده است كه هر روز بر ميزان مشتري‌هايشان اضافه شود. از طرف ديگر به همين نسبت به ميزان دستمزدشان هم بيفزايند. به سراغ يكي از اين آرايشگاه‌هاي مطرح رفتيم. با شنيدن قيمت و كارهايي كه انجام مي‌دادند حيرت كرديم. حيرت‌مان از زماني آغاز شد كه مدير آرايشگاه درمورد خدماتي كه براي عروس‌هايش ارايه مي‌داد، شروع به صحبت كرد: «از چند ماه قبل از عروسي بايد پوست عروس آماده ميك آپ بشود. ماساژ و تقويت پوست صورت، پاك‌سازي و شفاف‌سازي پوست، بوتاكس، گريم شبيه‌سازي عروس به داماد، ميك آپ وي‍ژه عروس به سبك اروپايي، ماسك و تقويت و آماده‌سازي مو براي رنگ كردن، رنگ و مش، شينيون، مانيكور و طراحي ناخن، تتو و طراحي بدن و... از جمله كارهايي است كه براي عروس انجام مي‌دهيم.» او در ادامه تضمين هم مي‌دهد كه آرايش صورت عروس تا پايان شب هيچ تغييري نخواهد كرد. براي بازار گرمي هم كه شده وقتي به سر قيمت مي‌رسيم، مي‌گويد: زماني آمده‌ايد كه به تخفيف ويژه‌مان خورده‌ايد: «پكيج ويژه عروس كه همه اين آيتم‌ها را شامل مي‌شود، يك عدد تاج شكيل عروس و آرايش ويژه پاتختي هم به عنوان هديه تقديم عروس خانم مي‌شود كه روي هم هشت ميليون تومان براي شما تمام خواهدشد.» ۷۰۰ مهمان، نفري ۳۰۰ هزار تومانسالن‌ها و باغ‌هايي كه مراسم عروسي در آنها برگزار مي‌شود، روز به روز مثل قارچ از هر كوي و برزني سر در مي‌آورند. اما يكسري باغ و سالن‌هاي عروسي اسم و رسم‌دار، آنقدر شهرت به هم زده‌اند كه خيلي از عروس و دامادها يكي از آرزوهايشان است كه بتوانند مراسم عروسي‌شان را در اين سالن‌ها برگزار كنند. وقتي پا به يكي از همين سالن‌هاي معروف شهر گذاشتيم، منوي غذايي روبه‌روي‌مان قرار دادند كه تصور اول‌مان اين بود كه اين غذاها براي هفت شب و هفت روز است چون هرچقدر حساب كرديم همه آنها در يك شب خورده نمي‌شدند. در اين منو، نام غذاهايي بود كه بعضي از آنها اصلا به گوش‌مان نخورده بود و توانايي تلفظ كردن آنها را هم نداشتيم. غذاهايي مانند پلوي مكزيكي با ميگو، كوكتل ميگو با سس تارتار، سالاد فرانسوي، خوراك زبان با سس ترخون، چيكن فينگر، بره درسته با سس گريوي، ماهي درسته با تزيين مخصوص، چيكن آلاشريمپ به روش فرانسوي، استرفراي سبزيجات، كباب مكزيكي از فيله گوساله، سيني قرقاول با تزيينات ويژه، بوقلمون درسته با تزيين آناناس، شيرين پلو با مرغ، سوفله كلم، لازانيا، بيف استروگانف، رولت گوشت، و بيش از ۱۰ نوع خورشت و انواع سالاد و اردور مثل سالاد فصل، سالاد امريكايي، سالاد كلم روس، سالاد ماكاروني، قارچ سرخ شده، بوراني اسفناج يا ماست و خيار، سالاد براكلي، سالاد سيب زميني و پيازچه، سالاد فرانسه، سيني سبزيجات پخته ايراني و فرنگي، انواع ترشي و دسرهاي مختلفي مثل پلمبير، كرم قهوه، كرم كارامل، ژله ميوه، موس ليموترش، موس شكلات، شارلوت ميوه و... اينها قرار است بر سر ميز شام قرار بگيرد. در طول مراسم هم انواع ميوه‌هاي چهار فصل، كمپوت‌هاي خارجي، بستني، معجون و آبميوه‌هاي طبيعي براي پذيرايي مهمانان در نظر گرفته شده است. بعد از خواندن منوها مسوول اين بخش به ما گفت: «منوها بر اساس طيف غذاها، خوراك‌ها و دسر‌ها طراحي شده، البته اگر عروس و داماد بخواهند، مي‌توانيم منوهاي تركيبي هم طراحي كنيم ولي هزينه‌اش متفاوت است.» بعد از تمام اين صحبت‌ها وقتي قيمت اين سالن با منوي رنگارنگش به ميان آمد، به حالت عادي كه انگار رقم‌ها را به ريال مي‌گويد، ادامه داد: «هزينه اين سالن براي هر نفر از مهمانان با احتساب سرويس و ماليات به طور متوسط نزديك ۳۰۰ هزار تومان تمام مي‌شود. » بعد از گفتن اين قيمت خودمان را از تك و تا نينداختيم تا ادامه صحبت‌هايش را بگويد كه صحبت از ظرفيت و صف رزرو به ميان مي‌آيد: «ظرفيت سالن‌هاي اين تالار از ۷۰۰ نفر شروع مي‌شود يعني تعداد مهمانان در كمترين حالت ممكن مي‌تواند ۷۰۰ نفر باشد. اگر شما مي‌خواهيد براي مراسم، اين سالن را انتخاب كنيد متاسفانه بايد بگويم هر چهار تالار پذيرايي تا سه ماه آينده رزرو شده است و فقط مي‌شود در صورت پرداخت كامل هزينه‌ها براي سه ماه آينده براي شما سالني را درنظر بگيريم.» لباس عروس، با پارچه‌يي از طلا، ۶۰ميليون تومانلباس شب عروسي از آن دسته لباس‌هايي است كه فقط يك بار مي‌شود آن را بر تن كرد. مثل كت و شلوار دامادي نيست كه آقا داماد بعد از مراسم عروسي‌اش بارها و بارها بتواند از آن استفاده كند. اما حساسيتي كه براي خريد لباس عروسي وجود دارد، براي هيچ نوع لباسي نمي‌توانيد پيدا كنيد. به همين خاطر مزون‌هاي زيادي با تبليغات وسيع، لباس‌هاي عروس خاص و منحصر به فردي را طراحي مي‌كنند تا مشتري‌هاي بيشتري به سمت خود جذب كنند. يكي از اين مزون‌هاي معروف تهران كه كمتر كسي به خاطر قيمت بالاي آن مي‌تواند به سراغش برود، در يكي از برج‌هاي فرمانيه قرار دارد. براي رفتن به آنجا بايد از چند هفته قبل وقت گرفته باشيد. يكي از ويژگي‌هايي كه اين مزون دارد وقت‌هاي تعيين شده‌اش را تكي مي‌دهد و به هيچ عنوان نبايد با عروس‌هاي ديگر تداخل پيدا كند. اين مزون در يك برج بلند بالا با آسانسوري مجزا قرار دارد؛ براي اينكه از روي مدل‌هاي لباس عروس كپي‌برداري نشود، تدابير امنيتي زيادي انديشيده شده، به عنوان مثال عروس خانم يا بايد به تنهايي يا نهايتا با آقا داماد براي ديدن و انتخاب لباس عروس حضور داشته باشند. با صاحب اين مزون كه صحبت مي‌كنيم مي‌گويد: «ما فقط با برند‌هاي معروف مانند «...» كار مي‌كنيم و تمام سفارش‌هاي‌مان مستقيم از خود كمپاني ارسال مي‌شود. اما براي فيكس نهايي اندازه‌ها و از همه مهم‌تر انحصاري‌بودن برند طراح كمپاني، با هزينه سفارش‌دهنده كه همان عروس و داماد هستند، براي دو هفته به ايران مي‌آيد و بعد از طراحي و الگو‌برداري به اسپانيا برمي‌گردد. يك ماه بعد سفارش لباس عروس فرستاده خواهدشد. البته باز هم قيمت مدل‌هاي انتخابي نسبي هستند. يعني بستگي به جنس پارچه و تور دارد. قيمت پارچه حرير، ابريشم يا ساتن... با هم متفاوت است. همين‌طور سنگ دوزي روي كار هم بسته به قيمت روز سنگ‌ها و جواهرات محاسبه خواهدشد.» او در ادامه مي‌گويد: «البته هستند عروس‌هايي كه مي‌خواهند واقعا از همه عروس‌ها خاص‌تر و متمايزتر باشند. براي همين درخواست مي‌كنند جنس پارچه لباس عروس‌شان زربافت باشد يا در آن از الياف طلا استفاده بشود. طلاي كار شده در لباس، باعث درخشندگي و زيبايي بي نظيرو خيره كننده‌يي مي‌شود.» از قيمت‌ها كه مي‌پرسيم در جواب مي‌گويد: «تمام لباس عروس‌هاي اين مزون به اضافه دستمزد، پارچه، لوازم مصرفي و هزينه رفت و برگشت طراح اسپانيايي به طور ميانگين از ۶۰ ميليون تومان شروع مي‌شود و سقف گران‌ترين لباس هم معلوم نيست. چون بايد به نرخ روز محاسبه شود.» ثبت خاطرات با ۲۵ ميليون تومانعكس و فيلم از جمله به يادماندني‌ترين يادگاري‌هايي است كه سال‌ها بعد از مراسم عروسي براي زوج‌ها باقي مي‌ماند. براي همين، حساسيت نسبت به فيلمبرداري و عكاسي بالا مي‌رود و افراد دوست دارند به بهترين شكل ممكن شب خاطره انگيزشان ثبت شود. ما هم به سراغ يكي از آتليه‌هاي معروف تهران رفتيم كه در آنجا مراسم افراد مطرح كشور از طريق دوربين‌هاي آنها به ثبت رسيده است. وارد آنجا كه شديم با كمي گردش در سالن آتليه با هرگونه نما، دكور و صحنه‌هايي كه فكرش را مي‌كرديم براي عكاسي، مواجه شديم، از سنتي تا كلاسيك، از پيانو وميز بيليارد گرفته تا كمانچه و گرامافون. عكس‌هاي روي در و ديوار هم مناظر فوق‌العاده زيبايي را نشان مي‌داد. ساحل‌هاي بكر، درياچه، جنگل، كوه‌هاي برفي، كوير، باغ‌هاي مجلل، خانه‌هاي سنتي و.... . خلاصه هر جايي كه فكرش را بكنيد، عروس و دامادهاي روي در وديوار، آنجا عكس گرفته بودند. شهرت آتليه به اين بود كه بسياري از عكاسي‌هاي آنها در مكان‌هاي خارج از كشور صورت مي‌گيرد و بسياري از بازيگرها و فوتباليست‌ها براي عكاسي، اين آتليه را انتخاب مي‌كنند. بعد از اينكه كمي به عكس‌ها نگاه مي‌كنيم، نوبت آن مي‌شود تا از كارهايي كه انجام مي‌دهند و پولي كه مي‌گيرند بگويند: «دو آلبوم ۴۰ در ۶۰ با ۲۰ برگ عروسي باغ لواسان چاپ دو رو پلكسي، آلبوم ۴۰ در۶۰ با ۲۰ برگ عروسي كوير چاپ دو رو پلكسي، حالا بسته به انتخاب خودتان دارد، مي‌توانيد كويرهاي ايران را انتخاب كنيد يا دوبي يا حتي قطر و... كليپ اين عكس‌ها هم، شب مراسم از طريق ويدئو پروجكشن پخش مي‌شود. ساخت كليپ اسپرت و آشنايي مخصوص عروس و داماد، فيلمبرداري يك الي ۵ دوربينه با كيفيت Full HD، فيلمبرداري‌ها با استفاده از ريل - كرين - پروجيپ - اس تي دي كم وتجهيزات پيشرفته ديگر انجام مي‌شود. نورپردازي سينمايي و حرفه‌يي محل مراسم براي بالا بردن كيفيت تصاوير، شاسي عكس يك در ۵/۱ پنج عدد به اضافه شاسي هديه، ژورنال كوچك چاپ پلكسي سفيد از دو آلبوم براي عروس و داماد وژورنال كوچك عكس‌هاي عروسي براي والدين عروس و داماد و ليت يادگاري كه به تعداد مهمان‌ها نيز به شما داده خواهد شد.» مي‌گويند هر كدام از اين خدماتي كه گفتند، مي‌توانند اضافه و كم كنند كه در اين صورت روي هزينه نيز تاثير خواهد داشت. وقتي به قيمت‌ها مي‌رسيم، مي‌گويد: «اگر تمام اين امكانات را بخواهيد و بخواهيد خارج از ايران هم عكس‌هاي‌تان انداخته شود بين ۱۵ تا ۲۵ ميلون تومان خرج برمي‌دارد. اگر هم بخواهيد در داخل ايران عكس‌هاي‌تان را بيندازيد قيمت بين ۱۲ تا ۱۵ ميليون تومان مي‌شود.» در آسمان‌ها پرواز كن و به خانه بخت بروبماند آنهايي كه وضع مالي خوبي دارند و مي‌توانند عروسي‌هاي چند صدميليوني بگيرند. خودشان بالاترين مدل ماشين‌ها را هم سوار هستند و شب عروسي همان ماشين‌ها را تبديل به ماشين عروس مي‌كنند. اما باز هم هستند كساني كه براي داشتن يك ماشين خاص و كمياب مثلا ماشين‌هاي كلاسيك و قديمي يا ماشين‌هايي كه در ايران به تعداد انگشتان دست هم نمي‌رسند، حاضرند هزينه‌هاي هنگفتي بپردازند. حتي به خاطر بودن چنين افرادي، شغلي به همين منظور نيز به وجود آمده است كه ماشين‌هاي خاص و گرانقيمت را براي يك شب به عروس و دامادها كرايه مي‌دهند. كرايه ماشين‌هاي عروس هم بسته به اينكه به چه مدت، چه مدل از ماشين، گل‌زده يا ساده مي‌خواهند، متفاوت است. مي‌تواند از شبي ۵۰۰ هزارتومان شروع بشود و تا پنج ميليون تومان و حتي بالاتر هم برسد. البته چون باز عده‌يي از همين عروس و دامادهاي خاص هستند كه نمي‌خواهند با چهار چرخ به خانه بخت بروند، براي آنها هم راهكارهايي در نظر گرفته شده است. مثلا درشكه با چهار اسب، هواپيماي دونفره و حتي بالن در خدمت اين عروس و دامادها هستند تا آنها را به خانه بخت بفرستند. البته كرايه يك شب اين وسايل سر به فلك مي‌كشد و حتي به ۱۰ ميليون تومان به بالا هم مي‌رسد. نقش خاطره مي‌زند عروسي‌هاي قديميشايد به ياد داشته باشيد عروسي‌هايي را كه براي راه‌اندازي‌اش تمام اهل فاميل، دوست و آشنا دست به دست هم مي‌دادند و گوشه‌يي از كار را مي‌گرفتند. آنقدر كارها به سرعت پيش مي‌رفت كه هيچ كاري روي زمين نمي‌ماند. عروسي‌ها در يك خانه خشتي برگزار مي‌شد. اين خانه‌ها در شب عروسي پر مي‌شد از صندلي‌هاي فلزي معمولي بدون حرير و گل آرايي. آقايان در حياط و خانم‌ها در خانه مي‌نشستند. سفره عقدي هم در يك اتاق كوچك بود با همان وسيله‌هاي محدود و سنتي كه در هر خانه‌يي پيدا مي‌شد. ميوه و شيريني و يك نوع غذا كه ديگش را هم در همان حياط پشتي بار مي‌گذاشتند. عروس و داماد هم به كمك همسايه و فاميل آماده مي‌شدند. يك نفر نيز مرامي، ماشين عروس را گل مي‌زد و ديگري ريسه وصل مي‌كرد و... اين سبك عروسي را ديگر تنها مي‌توان در فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيون ديد و در واقعيت بايد آنها را به دست فراموشي بسپاريد. معادله پيچيده و عجيبي است. اين روزها خيلي‌ها در اوج جواني به ازدواج تن نمي‌دهند، چون پول كافي براي برگزاري جشن ازدواج شان در فلان تالار و خريد طلا و ماشين مدل بالا را ندارند. سال‌ها تلاش مي‌كنند و زحمت مي‌كشند تا شايد بتوانند بخشي از اين هزينه را تامين كنند و در نهايت زماني كه ديگر خبري از شوق جواني و ازدواج نيست با يك هزينه نسبي، عروسي مجللي برگزار مي‌كنند. اما با اين حال كساني را مي‌توانيد پيدا كنيد كه به راحتي آب‌خوردن بابت اين جور مراسم هزينه مي‌كنند و روزبه‌روز به خاطر بالا رفتن تقاضا، به مشاغلي براي برگزاري عروسي‌هاي خاص و گرانقيمت نيز افزوده مي‌شود.
کد خبر: ۴۶۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۷