برچسب ها
بر این باوریم که خبرنگاران زبان گوياي مردم و بازوان توانمند نظام  و انقلاب هستند همانان که جهادگونه در حرفه ای سخت ایفای نقش کرده و همواره حضور دارند
کد خبر: ۴۱۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۶

آوای دنا :در آستانه‌ی پانزدهم مرداد، سالروز شهادت سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR اقدام به انتشار خاطراتی از این شهید بزرگوار به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نموده است  : کارستان بابایی چند روز قبل خانواده‌ی شهید بابایی این‌جا آمده بودند؛ این خاطره یادم آمد و برای آنها گفتم. سال ۶۱ شهید بابایی را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکاری اصفهان. درجه‌ی این جوان حزب‌اللّهی سرگردی بود، که او را به سرهنگ تمامی ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ی ما سرهنگ تمامی بود. مرحوم بابایی سرش را می‌تراشید و ریش می‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختی بود. دل همه می‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، می‌لرزید، که آیا می‌تواند؟ اما توانست. وقتی بنی‌صدر فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادی بودند که دل صافی نداشتند و ناسازگاری و اذیت می‌کردند؛ حرف می‌زدند، اما کار نمی‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌یی از این قضایا را نقل کرد. خلبانی بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شهید شد. او جزو همان خلبان‌هایی بود که از اول با نظام ناسازگاری داشت. شهید عباس بابایی با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتی یک شب او را با خود به مراسم دعای کمیل برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایی تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمامِ چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ی خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامی‌ها این چیزها خیلی مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلباً و روحاً تسلیم بابایی شده بود. شهید بابایی می‌گفت دیدم در دعای کمیل شانه‌هایش از گریه می‌لرزد و اشک می‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! دعا کن من شهید بشوم! این را بابایی پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی ۱۳۸۳/۱۰/۲۳ تحول در پایگاه نیروی هوایی شهید بابایی اوایل انقلاب در نیروی هوایی ستوان یک بود. در فاصله‌ی سه سال، درجه‌ی سرهنگی گرفت و فرمانده‌ی آن پایگاه در اصفهان شد؛ یعنی از ستوان یکی به سرهنگ تمامی ارتقاء یافت. آن زمان هم سرهنگی درجه‌ی بالایی بود؛ یعنی بالاتر از سرهنگ، نداشتیم... فقط دو درجه‌ی سرتیپی در ارتش بود: فلاحی، که پیش از انقلاب به درجه‌ی سرتیپی رسیده بود و ظهیرنژاد که به دلیلی، در اوایل جنگ به او درجه‌ی سرتیپی اعطا شد. سایر افسران، سرهنگ بودند؛ اما شهید بابایی با نصب درجه‌ی سرهنگی به پایگاه اصفهان رفت. میدانید که پایگاه اصفهان هم از پایگاه‌های بسیار بزرگ و مفصل است. سال شصت بود. آن پایگاه واقعاً مرکزی بود که در زمان بنی‌صدر، امام را هم قبول نداشتند و قبلش هم، آن‌جا مرکز جنجالی و پرمسأله‌ای محسوب میشد. اولِ انقلاب، همین آقای محمدىِ دفتر خودمان - آقای «محمدی گلپایگانی» - به عنوان نماینده‌ی مسؤول عقیدتی - سیاسی، در آن‌جا فعالیت میکردند. ایشان مرتب مسائل آن‌جا را گزارش میکردند. عده‌ای ضد انقلاب و عده‌ای هم نفوذیهای گروه‌های به‌ظاهر انقلابی، در پایگاه نفوذ کرده بودند و واقعاً به‌کلی یأس‌آور بود. فرمانده‌ی آن‌جا، زمانی که در وزارت دفاع بودم، میگفت: «اصلاً نمیتوانم پایگاه را اداره کنم!» همین‌طور، همه چیز را رها کرده بود. در چنین شرایطی، شهید بابایی به این پایگاه رفت - این‌که «یک لاقبا» میگویند، واقعاً با یک لاقبا به آن‌جا رفت - و همه‌چیز را راه انداخت. او حقیقتاً پایگاه را متحول کرد. یک بار من به آن پایگاه رفتم و ایشان، سمیلاتورهای آموزشی را به من نشان داد. شهید بابایی، خودش هم خلبان بود؛ خلبان «اف ۱۴». یعنی رتبه‌ی خلبانیاش رتبه‌ی بالایی بود. ایشانْ خیلی به من محبت داشت. من هم واقعاً از ته دل، قدر شهید بابایی را خیلی میدانستم. یکبار که به اصفهان رفتم - من، دو  سه بار به پایگاه اصفهان رفته‌ام - نزد من آمد و گفت: «اگر شما اجازه بدهید، ما بچه‌های سپاه را این‌جا بیاوریم و به آنان آموزش خلبانی بدهیم»... با بچه‌های سپاه، خیلی خودمانی و رفیق بود. میگفت: «فقط برای انقلاب و رضای خدا، بچه‌های سپاه را آموزش دهیم.» گفتم: «حالا دست نگهدارید. الآن این کار مصلحت نیست؛ تا ببینیم بعداً چه میشود.» در غیر این صورت، وضعیت نیروی هوایی، حسابی به هم میخورد. به‌هرحال، ایشان آرام آرام همان پایگاهی را که آن همه مسأله داشت، به‌کلی متحول کرد. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده‌ی شهید بابایی ۱۳۸۰/۱۱/۷ ده‌هزار ساعت پرواز جنگی من فراموش نمیکنم آن زمانی را که شهید عزیزمان، سرلشکر بابایی، با خوی اسلامی خود و منش نظامی متناسب با دین ، در این پایگاه فرماندهی میکرد. من یک بار دیگر این پایگاه را از نزدیک دیده‌ام. آن روز، و پیش از آن هم، از آغاز انقلاب، خدمات این پایگاه خدمات برجسته‌ای بود. دهها هزار ساعت پرواز جنگی و خدمات گوناگونِ تهاجمی و تدافعی و وارد کردن خسارات متعدّد به دشمن متجاوز، افتخاراتی است که هرگز از خاطره‌ها و از پرونده افتخارات نیروهای مسلّح ما زدوده نخواهد شد. بیانات در بازدید از پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان ۱۳۷۱/۷/۱۸
کد خبر: ۴۰۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۵

نقل برخی از نوشته ها یا سروده های این زاده و بالیده سرزمین زیبای کهگیلویه و بویر احمد بهترین یادکرد حسین پناهی است که تا واپسین لحظه نام ویاد مادر- ماه کنیز – را از هر آنچه در دنیاست عزیزتر می داشت
کد خبر: ۴۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۴

به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، شب‌ عید فطر بسیار مبارک است و در فضیلت و اهمیت آن همین بس که در بعضی از روایات آمده است، اهمیت آن کمتر از شب قدر نیست و در روایات توصیه به عبادت و احیای این شب شده است.  برای این شب چند عمل ذکر شده است که در ادامه می‌آید:اول غسل است به هنگامی که آفتاب غروب کند. دوم این شب را به نماز، دعا و استغفار زنده نگه دارد و در مسجد بیتوته کند، یعنی شب را در آنجا سپری نماید و به عبادت مشغول باشد همانگونه که امام علی بن الحسین (ع) چنین می‌کرد. سوم امام صادق (ع) فرمود: پس از نماز مغرب و نماز عشا، نماز صبح و نماز عید، این ذکرها را بگوید: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است. وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا. و خدای را سپاس و سپاس خدای را بر آنچه ما را بدان هدایت کرد، و او را شکر بر آنچه به ما ارزانی داشت. چهارم طبق روایتی از امام صادق (ع) پس از خواندن نماز مغرب و نافله آن، دست‌ها را به سوی آسمان بلند کند و بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا ذَا الْجُودِ، یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَحْصَیتَهُ وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. ای صاحب نعمت و کرم، ای دارای جود، ای برگزیننده محمد و ای یاور او، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بر من بیامرز هر گناهی که شماره نمودی‏‌اش و آن پیش تو در کتابی آشکار است. آنگاه به سجده برود و صد مرتبه بگوید: اَتوُبُ الَی اللهِ (بازگشتم به سوی خدا). سپس هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند که ان‌شاءالله برآورده خواهد شد. پنجم زیارت امام حسین (ع) در این شب فضیلت بسیار دارد. به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت شده: هرکه در یک شب از سه شب زیر قبر امام حسین (ع) را زیارت کند، گناهان گذشته و آینده‌‏اش آمرزیده شود: شب عید فطر یا قربان یا نیمه شعبان. چون در این دو شب (عید فطر یا قربان) زیارت آن حضرت را اراده کردی بر در بارگاه بایست و به جانب قبر نظر کن و برای اذن دخول بگو: یا مَوْلای یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدُکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ الذَّلِیلُ بَینَ یدَیکَ وَ الْمُصَغَّرُ فِی عُلُوِّ قَدْرِکَ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ ای مولای من ای ابا عبد اللّه، ای فرزند رسول خدا، بنده‌ات و فرزند کنیزت، خوار در برابرت و کوچک ‏شده در برابر بلندی مقامت و اعتراف‏‌کننده به حقت، جَاءَکَ مُسْتَجِیرا بِکَ قَاصِدا إِلَی حَرَمِکَ مُتَوَجِّها إِلَی مَقَامِکَ مُتَوَسِّلا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِکَ پناه‏‌خواه به سویت آمده، آهنگ حرمت نموده‏، رو به سوی مقامت کرده، به وسیله تو متوسل به خدای تعالی است، أَ أَدْخُلُ یا مَوْلای أَ أَدْخُلُ یا وَلِی اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ. آیا وارد شوم ای مولای من، آیا وارد شوم ای‏ ولی خدا، آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا، ای در بر گیرندگان این حرم، ای مأوی گزیدگان در این زیارتگاه. سپس پای راست را جلو بگذار و داخل شو و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلا مُبَارَکا وَ أَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ به نام خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا مرا در منزلی با برکت فرود آر، که تو بهترین فرود آورندگانی. آنگاه بگو: اللَّهُ أَکْبَرُ کَبِیرا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ خدا بزرگتر است بزرگتر و سپاس بسیار خدای را و منزه است‏ در هر بامداد شامگاه، سپاس خدای را، خدای فرد، بی‏‌نیاز، بزرگوار، تفضل‏‌کننده، نعمت‏‌بخش، بزرگوار به بخشش، بسیار مهربان، الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلای بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ یجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعا وَ لا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعا بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ. آنکه از بزرگواری در بخشش، زیارت مولایم را به احسانش بر من آسان نمود، و از زیارتش مرا باز نداشت‏ و از پناهش دورم ننمود، بلکه بر من لطف و احسان فرمود. آنگاه حرکت کن و پس از رسیدن به میان حرم، مقابل قبر مطهر با حال خضوع و تضرع بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللَّهِ سلام‏ بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ سلام‏ بر تو ای وارث موسی همنشین خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَبِیبِ اللَّهِ سلام‏ بر تو ای وارث محمد(درود خدا بر او و خاندانش)حبیب خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عَلِی حُجَّةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث علی‏ حجّت خدا، السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی سلام بر تو ای جانشین نیکوکار باتقوا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا و ای تنهای ستمدیده، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکَاةَ گواهی‏ می‏‌دهم که تو نماز بپا داشتی و زکات پرداختی، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکَرِ و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی، وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما. و در راه خدا به جهاد برخاستی، جهادی شایسته، تا حرم تو مباح شمرده شد و مظلومانه کشته شدی. پس با دلی خاشع و چشمی گریان نزد سر مقدس بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ابا عبد اللّه، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَطَلَ الْمُسْلِمِینَ سلام بر تو ای‏ فرزند آقای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانیان، سلام‏ بر تو ای قهرمان مسلمانان، یا مَوْلای أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ‏ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِهَا ای مولای من، گواهی می‏‌دهم که تو نوری بودی در صلب‌های والا مرتبه و رحم‌های پاکیزه، جاهلیت تو را به ناپاکی‌هایش نیالود و از جامه‏‌های تیره و تارش به تو نپوشانید، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکِی الْهَادِی الْمَهْدِی و گواهی می‏‌دهم که تو از استوانه‏‌های دین و پایه‏‌های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی می‏‌دهم که تویی‏ پیشوای نیکوکار، باتقوا، خشنودکننده حق، پاک، هدایت‏گر، هدایت‏ شده، وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا. و گواهی می‏‌دهم که امامان از فرزندانت‏ پایه‏‌های تقوا و نشانه‏‌های هدایت و دستاویز محکم و حجت بر اهل دنیا هستند. آنگاه بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ ما از خداییم و به سوی او باز می‏‌گردیم یا مَوْلای أَنَا مُوَالٍ لِوَلِیکُمْ وَ مُعَادٍ لِعَدُوِّکُمْ ای مولای من، من دوستدار دوست شما و دشمن‏ دشمن شمایم، وَ أَنَا بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی به شما مؤمنم، به بازگشتتان یقین دارم، بر پایه قوانین دین و عواقب عملم، وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ دلم نسبت به دل شما تسلیم‏ و کارم پیرو کار شماست، یا مَوْلای أَتَیتُکَ خَائِفا فَآمِنِّی وَ أَتَیتُکَ مُسْتَجِیرا فَأَجِرْنِی وَ أَتَیتُکَ فَقِیرا فَأَغْنِنِی ای مولای من ترسان به نزدت آمدم، پس مرا ایمنی ده و پناهنده آمدم، پس پناهم ده‏ و تهیدست آمدم، پس بی‏‌نیازم گردان، سَیدِی وَ مَوْلای أَنْتَ مَوْلای حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ آقا و مولای من، تو مولای منی، حجت خدا بر همه خلقی، آمَنْتُ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیتِکُمْ وَ بِظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ ایمان آوردم به نهان و آشکارتان، به ظاهر و باطنتان و اول و آخرتان، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ التَّالِی لِکِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِینُ اللَّهِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ و گواهی می‏‌دهم که تو البته‏ تلاوت‏‌کننده کتاب خدایی و امین خدا و دعوت‏‌کننده به سوی خدا با حکمت و موعظه حسنه‏‌ای، لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیتْ بِهِ. خدا لعنت کند امتی را که به‏ تو ستم کردند و تو را کشتند و خدا لعنت کند امتی را که این حادثه را شنیدند و به آن خشنود شدند. سپس نزد سر آن حضرت دو رکعت‏ نماز بخوان و چون سلام دادی بگو: اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ فَإِنَّهُ لا تَجُوزُ الصَّلاةُ وَ الرُّکُوعُ وَ السُّجُودُ إِلا لَکَ لِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَ‏ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ‏ السَّلامِ وَ التَّحِیةِ وَ ارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّکْعَتَانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلَی سَیدِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیهِ وَ تَقَبَّلْهُمَا مِنِّی وَ اجْزِنِی عَلَیهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی وَلِیکَ یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ. خدایا برای تو نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو سجده نمودم یکتایی و شریکی نداری، همانا نماز و رکوع و سجود، جز برای تو جایز نمی‏‌باشد، زیرا تو خدایی که معبودی جز تو نیست. خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و برترین‏ سلام و تحیت را از سوی من به ایشان برسان و سلام ایشان را به من بازگردان. خدایا این دو رکعت هدیه‏‌ای‏ است از جانب من به آقایم حسین بن علی(درود بر ایشان). خدایا بر محمد و بر او درود فرست‏ این دو رکعت نماز را از من بپذیر و بر آن دو رکعت پاداشم ده به برترین امید و آرزویم نسبت به تو و ولی‌‏ات ای ولی مردم مومن‏. سپس قبر را ببوس و بگو: السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ سلام بر حسین بن علی مظلوم شهید کشته اشک‌ها، گرفتار غم‌ها و غصه‏‌ها اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیکَ وَ ابْنُ وَلِیکَ وَ صَفِیکَ الثَّائِرُ بِحَقِّکَ خدایا شهادت می‏‌دهم او ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و قیام‏‌کننده به حق تو است أَکْرَمْتَهُ بِکَرَامَتِکَ وَ خَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ او را گرامی داشتی به کرامتت و برای او به شهادت ختم کردی وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ و او را آقایی از آقایان‏ و پیشوایی از پیشوایان قرار دادی وَ أَکْرَمْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ و به پاکی ولادت گرامی‏‌اش داشتی و میراث‌های پیامبران را به او اعطا نمودی وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیاءِ و قرار دادی او را حجت بر خلق از میان پیشوایان فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النَّصِیحَةَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُِ فیکَ پس در دعوت به خدا، کوتاهی نکرد و در خیرخواهی کوتاهی ننمود و نثار کرد جانش را در راه تو، حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی و گمراهی نجات داد، وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنَی وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ در صورتی که بر ضدش همدست شدند، کسانی‏ که دنیا فریبشان داد و بهره خود را از آخرت به پایین‏‌ترین چیزی فروختند و خود را در هوای نفس خویش سرنگون کردند وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أُولِی الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ و تو را و پیامبرت‏ را به خشم آوردند و از میان بندگانت از نفاق اندازان دورو و آنان‏‌که بارکشان گناه و سزاوار آتش‏ دوزخ بودند اطاعت کردند، فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا مُقْبِلا غَیرَ مُدْبِرٍ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ پس با آن‌ها برای تو شکیبایی و به حساب تو جهاد کرد، بدون اینکه از دشمن رو برگرداند، برای تو سرزنش ملامت‏‌گران را به چیزی نگرفت، تا جایی که خونش در طاعت تو ریخته شد و هتک حریمش حلال شمرده شد. اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیماً. خدایا آنان را لعنت کن لعنتی ناگوار و سخت‏ و عذابشان کن عذابی دردناک. آنگاه به سوی قبر علی بن الحسین (ع) (علی اکبر) حرکت کن که در پایین پای امام‏ حسین (ع) واقع است و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِی اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای‏ فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ سلام بر تو ای فرزند خاتم انبیا، سلام بر تو ای فرزند فاطمه، سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِیدُ سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای مظلوم شهید، ِبأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عِشْتَ سَعِیدا وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما شَهِیدا. پدر و مادرم به فدایت، خوشبخت زندگی کردی و مظلوم و شهید کشته شدی. بعد از آن به سوی قبور سایر شهدا (رضوان اللّه علیهم) رو می‌کنی و می‌گویی: السَّلامُ عَلَیکُمْ أَیهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی فُزْتُمْ فَوْزا عَظِیما. سلام بر شما ای دفاع‌‏کنندگان از توحید خدا، سلام بر شما در برابر آنچه که صبر کردید، چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت، پدر و مادرم به فدایتان، به رستگاری رسیدید، رستگاری بس بزرگ. آنگاه به سوی حرم عباس بن علی (ع) حرکت کن و نزد ضریح شریف آن جناب بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّیقُ الْمُوَاسِی سلام بر تو ای بنده‏ شایسته و صدیق همدرد، أَشْهَدُ أَنَّکَ آمَنْتَ بِاللَّهِ گواهی می‏‌دهم که ایمان آوردی به خدا، وَ نَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و فرزند رسول خدا را یاری نمودی، وَ دَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ و به راه خدا دعوت کردی، وَ وَاسَیتَ بِنَفْسِکَ و با جانت به فداکاری برخاستی، فَعَلَیکَ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلُ التَّحِیةِ وَ السَّلامِ. از جانب خدا برترین تحیت و سلام بر تو باد سپس بگو: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الصِّدِّیقِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ. پدرم و مادرم فدایت، ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای یاور حسین صدیق، سلام بر تو ای یاور حسین شهید، از سوی من سلام بر تو باد تا زنده‏‌ام و تا باقی است شب و روز. آنگاه دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از آن، دعایی که بالای سر امام حسین (ع) خواندی، یعنی اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ در اینجا نیز آن را بخوان و آنگاه به سوی حرم امام حسین (ع) برگرد و نزد آن حضرت هر مقدار که خواستی بمان (به گونه‌ای که مزاحمت برای دیگران نشود) و هنگامی که خواستی وداع کنی بالای سر آن حضرت بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قَالٍ وَ لا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ سلام بر تو ای مولای من، سلام وداع‏‌کننده‏‌ای که او را نه کراهت است نه خستگی، اگر بازگردم از روی ملالت نیست و اگر بمانم نه از جهت بدگمانی به آنچه خدا صابران را وعده داد، یا مَوْلای لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکَ وَ رَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیکَ وَ الْمُقَامَ فِی حَرَمِکَ وَ الْکَوْنَ فِی مَشْهَدِکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ. ای مولای من، خدا این زیارتم را آخرین‏ بار از زیارتم قرار ندهد و بازگشت به سویت و توقف در حرمت و بودن در مشهدت را روزی‏‌ام کند،( و خطاب به خداوند متعال می‌گویی...) آمین‏ ای پروردگار جهانیان. در پایان نیز در صورت امکان قبر آن حضرت را ببوس و به طوری‌که رویت به جانب قبر باشد و تا خروج از حرم، پشت به قبر مکن و هنگام خارج شدن بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا بَابَ الْمَقَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا شَرِیکَ الْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الْخِصَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّی الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْحَرَمِ السَّلامُ عَلَیکَ أَبَدا مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ و بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. سلام بر تو ای درگاه مقام، سلام بر تو ای همردیف قرآن، سلام بر تو ای‏ حجت بر اهل دشمنی، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر شما ای فرشتگان پروردگارم که بر گرد این حرم هستید، سلام بر تو همیشه، تا زنده‏‌ام و شب‏ و روز باقی است. ما از خداییم و به سوی او باز می‏‌گردیم و جنبش و نیرویی نیست جز بوسیله خدای بزرگ. قابل توجه اینکه برای این زیارت ثواب عظیمی نقل شده است. ششم 10 رکعت نماز بخواند. در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز به صورت دو رکعت بخواند، در هر رکعت سوره «حمد»را یک بار و سوره «توحید» را 10 بار و در هر یک رکوع و سجود 10 مرتبه بگوید: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ پاک است خدا و ستایش شایسته اوست و معبودی جز او نیست و خدا بزرگتر است. و هنگامی‏ که از 10 رکعت فراغت یافت‏ هزار مرتبه استغفار کند و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید: یا حَی یا قَیومُ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیامِی ای زنده به خود پاینده، ای دارای بزرگی و بزرگواری، ای بخشنده دنیا و آخرت و ای مهربان دنیا و آخرت، ای مهربان‏ترین مهربانان، ای معبود گذشتگان و آیندگان، گناهم را بیامرز، و روزه و نماز و شب زنده داری ام را بپذیر. هفتم این ذکر را که در شب جمعه نیز گفتنش مستحب است، 10 بار بگوید: یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیةِ یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ یا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیرِ الْوَرَی سَجِیةً وَ اغْفِرْ لَنَا یا ذَا الْعُلَی فِی هَذِهِ الْعَشِیةِ. ای کسی‏ که جود و بخشش تو به آفریدگان، همیشگی است، ای آن‏که دو دست سخاوت خود را برای عطا گشوده‏‌ای، ای صاحب‏ عطاهای گرانبها، بر محمد و خاندان او، نیکوخوترین مردمان درود فرست و من را ای خدای بلند مرتبه‏ در چنین شبی بیامرز. هشتم دو رکعت نماز معروف شب عید را بخواند؛ در رکعت اول بعد از سوره حمد، هزار مرتبه سوره توحید(قل هو الله) و در رکعت دوم؛ پس از سوره حمد،‌ یک مرتبه سوره توحید را بخواند پس از سلام سر به سجده بگذارد و 100 مرتبه بگوید: اَتُوبً اِلَی اللهِ. آنگاه بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الْجُودِ یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا. ای دارای نعمت و جود، ای صاحب بخشش‏ و عطا، ای برگزیننده محمد(درود خدا بر او و خاندانش)، بر محمد و خاندانش درود فرست و با من چنین و چنان کن. بجای افعل "بی‌کذا و کذا" حاجات خود را ذکر کند. در روایت است که امیر مومنان (ع) این نماز را به همین کیفیت که ذکر شد، انجام می‌داد و سر از سجده برمی‌داشت و می‌فرمود: "به حق آن خدایی که جانم به دست اوست، هر کس این نماز را بجا آورد، هر حاجتی که از خداوند طلب کند، به وی عنایت خواهد شد و وی گناهان زیادی را از او بیامرزد". در روایت دیگری از امیر مومنان (ع) به جای خواندن هزار مرتبه سوره قل هو الله، 100 مرتبه آمده است؛ ولی در این روایت آمده است که این نماز را باید بعد از نماز مغرب و نافله آن بجا آورد. (هر دو نماز خوب است). مرحوم "شیخ طوسی" و "سید بن‌طاووس" این دعای نورانی را بعد از خواندن این نماز نقل کرده‌اند: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا اللَّهُ یا رَحِیمُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ یا اللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اللَّهُ یا سَلامُ یا اللَّهُ یا مُؤْمِنُ یا اللَّهُ یا مُهَیمِنُ یا اللَّهُ یا عَزِیزُ یا اللَّهُ یا جَبَّارُ ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای بخشنده، ای خدا، ای فرمانروا، ای خدا، ای پاک، ای خدا، ای‏ سلام، ای خدا، ای ایمنی‏‌بخش، ای خدا، ای چیره‏‌گر، ای خدا، ای عزتمند، ای خدا، ای جبار، یا اللَّهُ یا مُتَکَبِّرُ یا اللَّهُ یا خَالِقُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا مُصَوِّرُ یا اللَّهُ یا عَالِمُ یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا عَلِیمُ یا اللَّهُ یا کَرِیمُ یا اللَّهُ یا حَلِیمُ یا اللَّهُ یا حَکِیمُ ای خدا، ای بزرگمنش‏، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای صورتگر، ای خدا، ای دانا، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای‏ آگاه، ای خدا، ای کریم، ای خدا، ای بردبار، ای خدا، ای فرزانه، یا اللَّهُ یا سَمِیعُ یا اللَّهُ یا بَصِیرُ یا اللَّهُ یا قَرِیبُ یا اللَّهُ یا مُجِیبُ یا اللَّهُ یا جَوَادُ یا اللَّهُ یا مَاجِدُ یا اللَّهُ یا مَلِی یا اللَّهُ یا وَفِی یا اللَّهُ یا مَوْلَی یا اللَّهُ یا قَاضِی، ای خدا، ای شنوا، ای خدا، ای بینا، ای خدا، ای نزدیک، ای خدا، ای اجابت‏ کننده، ای خدا، ای سخاوتمند، ای خدا، ای بزرگوار، ای خدا، ای نیرومند، ای خدا، ای وفادار، ای خدا، ای سرپرست، ای خدا، ای داور، یا اللَّهُ یا سَرِیعُ یا اللَّهُ یا شَدِیدُ یا اللَّهُ یا رَئُُوفُ یا اللَّهُ یا رَقِیبُ یا اللَّهُ یا مَجِیدُ یا اللَّهُ یا حَفِیظُ یا اللَّهُ یا مُحِیطُ یا اللَّهُ یا سَیدَ السَّادَاتِ ای خدا، ای سریع، ای خدا، ای سخت‏گیر، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نگهبان، ای خدا، ای باشکوت، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای فراگیر، ای خدا، ای آقای آقایان یا اللَّهُ یا أَوَّلُ یا اللَّهُ یا آخِرُ یا اللَّهُ یا ظَاهِرُ یا اللَّهُ یا بَاطِنُ یا اللَّهُ یا فَاخِرُ یا اللَّهُ یا قَاهِرُ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا وَدُودُ ‏ای خدا، ای آغاز، ای خدا، ای انجام، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای نهان، ای خدا، ای فخرکننده، ای خدا، ای‏ چیره، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای دوست، یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا رَافِعُ یا اللَّهُ یا مَانِعُ یا اللَّهُ یا دَافِعُ یا اللَّهُ یا فَاتِحُ یا اللَّهُ یا نَفَّاحُ نَفَّاعُ‏ یا اللَّهُ یا جَلِیلُ یا اللَّهُ یا جَمِیلُ یا اللَّهُ یا شَهِیدُ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای بالابرنده، ای خدا، ای بازدارنده، ای خدا، ای دفع‏‌کننده، ای خدا، ای گشاینده، ای خدا، ای بهره ‏رسان، ای خدا، ای‏ با شکوه، ای خدا، ای زیبا، ای خدا، ای گواه، یا اللَّهُ یا شَاهِدُ یا اللَّهُ یا مُغِیثُ یا اللَّهُ یا حَبِیبُ یا اللَّهُ یا فَاطِرُ یا اللَّهُ یا مُطَهِّرُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ،(مَلِیکُ‏) ای خدا، ای شاهد، ای خدا، ای فریادرس، ای خدا ای حبیب، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پاک کننده، ای خدا، ای پادشاه، یا اللَّهُ یا مُقْتَدِرُ یا اللَّهُ یا قَابِضُ یا اللَّهُ یا بَاسِطُ یا اللَّهُ یا مُحْیی یا اللَّهُ یا مُمِیتُ یا اللَّهُ یا بَاعِثُ یا اللَّهُ یا وَارِثُ یا اللَّهُ یا مُعْطِی یا اللَّهُ یا مُفْضِلُ ای خدا، ای نیرومند، ای خدا ای قبض‏‌کننده، ای خدا، ای گستراننده، ای خدا، ای زنده کننده، ای خدا، ای میراننده، ای خدا، ای برانگیزاننده، ای خدا، ای وارث، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای فزوین‏ده، یا اللَّهُ یا مُنْعِمُ یا اللَّهُ یا حَقُّ یا اللَّهُ یا مُبِینُ یا اللَّهُ یا طَیبُ یا اللَّهُ یا مُحْسِنُ یا اللَّهُ یا مُجْمِلُ یا اللَّهُ یا مُبْدِئُ یا اللَّهُ یا مُعِیدُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا بَدِیعُ ای خدا، ای نعمت‏دهنده، ای خدا، ای حق، ای خدا،‏ ای آشکار، ای خدا، ای پاکیزه، ای خدا، ای نیکوکار، ای خدا، ای زیباکار، ای آغازگر، ای خدا، ای‏ بازآور، ای خدا، ای پدیدآور، ای خدا، ای نوآفرین، یا اللَّهُ یا هَادِی یا اللَّهُ یا کَافِی یا اللَّهُ یا شَافِی یا اللَّهُ یا عَلِی یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا حَنَّانُ یا اللَّهُ یا مَنَّانُ یا اللَّهُ یا ذَا الطَّوْلِ یا اللَّهُ یا مُتَعَالِی ای خدا، ای هدایتگر، ای خدا، ای کفایت‏‌کننده، ای خدا، ای‏ شفابخش، ای خدا، ای بلندپایه، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نعمت‌‏بخش، ای خدا، ای‏ عطابخش، ای خدا، ای برتر، یا اللَّهُ یا عَدْلُ یا اللَّهُ یا ذَا الْمَعَارِجِ یا اللَّهُ یا صَادِقُ یا اللَّهُ یا صَدُوقُ، یا اللَّهُ یا دَیانُ یا اللَّهُ یا بَاقِی یا اللَّهُ یا وَاقِی یا اللَّهُ یا ذَا الْجَلالِ یا اللَّهُ یا ذَا الْإِکْرَامِ ای خدا، ای دادگر، ای خدا، ای صاحب مراتب بلند، ای خدا، ای راستگو، ای خدا، ای راست‌پیشه، ای خدا، ای جزادهنده، ای خدا، ای پایدار، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای صاحب بزرگی‏، ای خدا، ای دارای بزرگواری، یا اللَّهُ یا مَحْمُودُ یا اللَّهُ یا مَعْبُودُ یا اللَّهُ یا صَانِعُ یا اللَّهُ یا مُعِینُ یا اللَّهُ یا مُکَوِّنُ یا اللَّهُ یا فَعَّالُ یا اللَّهُ یا لَطِیفُ یا اللَّهُ یا غَفُورُ یا اللَّهُ (یا جَلِیلُ یا اللّهُ‏) یا شَکُورُ ای خدا، ای پسندیده، ای خدا، ای پرستیده، ای خدا، ای سازنده، ای خدا، ای‏ یاری‏ده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای پرکار، ای خدا، ای لطیف، ای خدا، ای آمرزنده، ای خدا، ای سپاسگذار یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا قَدِیرُ (قَدِیمُ‏) یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای توانا، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، یا اللَّهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمُنَّ عَلَی بِرِضَاکَ وَ تَعْفُوَ عَنِّی بِحِلْمِکَ وَ تُوَسِّعَ عَلَی مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیبِ وَ مِنْ حَیثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیثُ لا أَحْتَسِبُ فَإِنِّی عَبْدُکَ لَیسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ وَ لا أَحَدٌ أَسْأَلُهُ غَیرُکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ ای خدا، از تو درخواست می‏‌کنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و به خشنودی‏‌ات بر من منت نهی و به بردباری‏‌ات از من درگذری و از روزی حلال پاکیزه‏‌ات به من بگستری، از جایی که گمان می‏‌برم و از جایی‌که گمان نمی‌برم، من بنده توام و کسی را جز تو ندارم و نه احدی غیر تو که از او گدایی کنم، ای‏ مهربان‏ترین مهربانان، آنچه را خدا خواهد شود، نیرویی نیست جز به خدای برتر بزرگ. پس به سجده می‌روی و می‌گویی: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا مُنْزِلَ الْبَرَکَاتِ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حَاجَةٍ أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ فِی مَخْزُونِ الْغَیبِ عِنْدَکَ وَ الْأَسْمَاءِ الْمَشْهُورَاتِ عِنْدَکَ الْمَکْتُوبَةِ عَلَی سُرَادِقِ عَرْشِکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْبَلَ مِنِّی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَکْتُبَنِی مِنَ الْوَافِدِینَ إِلَی بَیتِکَ الْحَرَامِ وَ تَصْفَحَ لِی عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ وَ تَسْتَخْرِجَ لِی یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمَانُ. ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای پروردگار، ای پروردگار، ای پروردگار، ای فرو فرستنده برکات، به عنایت تو هر حاجتی فرود آورده شود، از تو درخواست می‌کنم، به هر نامی که در خزانه غیب نزد توست و نام‌های مشهور در پیشگاهت، که بر سراپرده‏ عرشت نوشته شده، این‌که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و ماه رمضان را از من بپذیری‏ و مرا در شمار واردان به خانه محترمت بنویسی و از گناهان من چشم‏ پوشی و گنج‌های خود را برایم بیرون آوری، ای مهربان. نهم 14 رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی، سوره حمد و آیةالکرسی و سه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند. در روایت است هر کس چنین کند، خداوند در برابر هر رکعتی ثواب‌های بسیار زیادی به او می‌دهد. دهم: مرحوم "شیخ طوسی" در "مصباح المتهجد" فرموده است: در پایان شب نیز غسل کن و تا طلوع صبح در مصلایت (محل خواندن نماز) بنشین (و ذکر خدا بگو).
کد خبر: ۳۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بی‌بهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامه‌ها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشته‌ای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفت‌وگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ادعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو می‌کنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آن‌گونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایه‌تراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی می‌آید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده می‌شود مورد تاکید قرار می‌دهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت می‌کند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را می‌شنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمی‌پذیرد و باور نمی‌کند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزش‌های اسلامی، ملت ما را رنج می‌دهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیده‌ترین و بغرنج‌ترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنج‌تر، کمرشکن‌تر، فوری‌تر و حیاتی‌تر از ناهنجاری‌های موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهم‌ترین و ضروری‌ترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنه‌گران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنه‌گران و فتنه‌آفرینان یاد می‌کند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش می‌کند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوق‌شان رسیده‌اند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر می‌برند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت می‌داند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بی‌مسوولیت، یاوه‌گو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفته‌ها و نوشته‌های او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ادعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر می‌رسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ادعای او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمی‌کنم آن مرد دردمندی را که نمی‌شناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمی‌شنیدم عقده‌ای از حرف‌های او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر می‌کشیدم و اشک می‌ریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبت‌های ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او می‌شود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمی‌شناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمی‌تابد، از دردها، رنج‌ها و گرفتاری‌های مردم بی‌خبر است، از ناهنجاری‌ها و گرفتاری‌های گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بی‌تدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه می‌داند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانش‌آموخته و تحصیل عالیه را به پایان برده‌اند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بی‌خانمانی و بیکاری چه می‌کشند و چه رنجی می‌برند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان می‌کند مردم ایران همان ورشکسته‌های سیاسی‌اند که دور او را گرفته‌ و او را آلت دست کرده‌اند و نوشته‌ها و گفته‌های او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزش‌های انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش می‌دهند و منتشر می‌کنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصه‌ای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنه‌سواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمی‌بیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنباله‌روی کورکورانه او از باند قدرت‌طلب و فزون‌خواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمان‌های انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجع‌ترین و خونریزترین دولت‌های منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمی‌شناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسین‌های آنان برآنند که با قلم‌های زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلال‌خواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمان‌گرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتاب‌های «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزندان امام جایگاهی ندارد به دنباله‌روی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم می‌آورد که این سیاست بی‌وطنان واداده را استواری می‌بخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوق‌های تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک می‌بیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بی‌مناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهک‌های ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بی‌بهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیش‌تر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار می‌دهد که خبرها و گزارش‌ها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بی‌خبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمی‌داند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا می‌کند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بی‌نام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمی‌آید مانند اینکه می‌گوییم برخی از آقازاده‌ها سوءاستفاده‌چی‌اند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بی‌گدار به آب نمی‌زد و به مصداق «پسته بی‌مغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میان‌تهی بودن خود را به نمایش نمی‌گذاشت. این کوته‌بینی و سطحی‌نگری است که او را به موضع‌گیری‌های شتاب‌زده و نسنجیده وامی‌دارد و با وجود بلندپروازی‌هایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع می‌شود و اعتبار خود را از دست می‌دهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاست‌بازی‌های نفرت‌انگیز و کودکانه و جاه‌طلبی‌های ناشیانه به دنبال درس و تحصیل می‌رفت و پایه‌‎های علمی خود را استواری می‌بخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمی‌شد و دین و دنیای او دستخوش هوس‌های آنی و آرزوهای دست‌نیافتنی قرار نمی‌گرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و ساده‌اندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنه‌کاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریان‌های ضد انقلاب و فتنه‌جویان بی‌وطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبی‌ها، سلطنت‌طلب‌ها، تجزیه‌طلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبله‌گاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستاده‌اند در سایت‌ها، بولتن‌ها، شب‌نامه‌ها و روزنامه‌های خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کرده‌اند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاری‌های گوناگون و رنج‌های مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را می‌دهند و حتی در سخنرانی‌هایشان نیز می‌بینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچک‌ترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوته‌فکر و سطحی‌نگر این است مانند مگسی که روی زخم می‌نشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاری‌ها و ناهنجاری‌ها می‌پردازند، در خلوت و جلوت، بی‌مناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاری‌های اجتماعی را که برای همگان عیان است جار می‌زنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوته‌دلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک می‌کنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج می‌روند، برای چاره‌جویی به تدبیر و تامل می‌نشینند، طرح‌‎های کارشناسی می‌دهند و به این ‌گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی ‌برمی‌دارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بی‌هنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بی‌پروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کرده‌ام بی‌اعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ‌ دست زده و ادعا کرده است که من گفته‌ام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر می‌کنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کرده‌اید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق می‌زنید...»! بی‌تردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بی‌پروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمی‌پردازد و نسبت‌های ناروا نمی‌دهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمه‌المسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دین ی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بی‌نام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را «تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ادعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومن‌شناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمت‌زنی به دفتر مقام رهبری مومن می‌دانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات می‌دهی که به چنین تحریف‌ها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبت‌های ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشته‌ها و گفته‌های آن بزرگانی که دیده از جهان فروبسته‌اند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیت‌الله مطهری با امام خمینی جست‌وجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بی‌تردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه می‌کرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱

تلاقی سالروز تاسیس شورای نگهبان با ماه ضیافت الهی را گرامی می‌داریم و با آرمانهای حضرت امام خمینی(ره) و شهدای انقلاب اسلامی میثاقی دوباره می‌بندیم و امیدواریم بتوانیم نقش خطیر خویش را در دفاع از اسلام و قانون اساسی ایفا کنیم
کد خبر: ۳۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵

ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۳۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴

رئیس انجمن اهل قلم شهرستان لنده: قلم زبان عقل و معرفت و بیان کننده اندیشه هاست . قلم هم نفس گیر است و هم نفس ده
کد خبر: ۳۸۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۷

مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال، جریان‌های مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می‌کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می‌کند
کد خبر: ۳۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶

پلیس سواره نظام نیز به جرگه پلیس های ایران پیوست، پلیس هایی با قدرت بدنی بالا و توانمندی های منحصر به فرد که از این پس در رژه های نظامی و تشریفات اقتدار پلیس را بیش از پیش به نمایش می گذارد
کد خبر: ۳۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۴

سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کی‌روش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم می‌توانستیم به دست آوریم. به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کی‌روش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلی‌کهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان می‌داد. محمد مایلی‌کهن مثل همیشه تمام حرف‌ها را شنید و در گفت‌وگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کی‌روش را به شرح زیر بیان کرد. * تیم ملی با عباس‌ آقا هم در جام جهانی چهارم می‌شد ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمی‌شود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافق‌ها و مخالف‌ها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسی‌پور، جاودانی و حاج‌رضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما می‌خواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کی‌روش می‌خواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباس‌آقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کی‌روش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم می‌شد و پنجم نمی‌شد. * مربی ایرانی به جای کی‌روش بود، بیچاره‌اش می‌کردند ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کی‌روش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کی‌روش بود او را بیچاره می‌کردند. * کسی به تعویض‌های کی‌روش نپرداخت ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کی‌روش تعویض‌هایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویض‌های کی‌روش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه می‌گفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسی‌پور چنین حرفی را می‌زد. البته از دید من تعویض کی‌روش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویض‌هایش ایراد می‌گرفتند. * زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود کی‌روش می‌گوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد می‌گیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملی‌پوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیم‌های ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کی‌روش خودش کرنر می‌زند و خودش آن را گل می‌کند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیم‌های ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟ * فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار می‌گذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کی‌روش انجام می‌داده است. * جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت کی‌روش می‌گوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات می‌آورد. شب گذشته کی‌روش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمی‌خواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کی‌روش او را با عباس‌آقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود. * عوامل کی‌روش برای ماندنش جریان سازی کردند کی‌روش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی می‌رفت به ایران برنمی‌گشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمی‌گشت و به کشورش می‌رفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کی‌روش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار می‌آوردند و می‌گفتند که همه کشورها و باشگاه‌ها او را می‌خواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاه‌هایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش می‌خواستند زور کنند تا کی‌روش بماند. آیا این جریان‌سازی‌ها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی می‌نامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم. * نمایندگان مجلس چرا مقابل توهین‌ها واکنش نشان نمی‌دهند از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که می‌خواهند رای بگیرند نماینده مردم می‌شوند؟ چرا آنها مقابل این توهین‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کرده‌اند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمی‌دهید؟ برای کی‌روش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم. * فردوسی‌پور و عواملش عوام‌فریبی می‌کنند تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسی‌پور و عواملش است و عوام‌فریبی می‌کند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب می‌کنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیش‌بینی کرده بودم که فردوسی‌پور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کی‌روش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی می‌رسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کی‌روش سه ماه است که در هالیدی به سر می‌برد و وقتی کی‌روش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرف‌ها را مربی ایرانی می‌زد بیچاره‌اش می‌کردید. مگر کی‌روش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقه‌اش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود. * آن مربی (قلعه‌نویی) را محاکمه کردند من با آن مربی (قلعه‌نویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملت‌ها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسی‌پور در برنامه‌اش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کی‌روش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود. * یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگ‌های ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین می‌خورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را می‌شناسم و استعدادهایشان را می‌دانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمی‌توانند تاریخ را عوض کنند. مایلی‌کهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاه‌های خارجی صادر کردیم، مهدوی‌کیا، یزدانی، میناوند، دین ‌محمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار می‌گیرد. * نکونام عامل انسجام تیمی بود جواد نکونام اگر در زمین راه هم می‌رفت که این کار را نمی‌کرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوق‌العاده وظایفش را خوب انجام می‌داد. چرا مدام جوانان ایرانی را می‌کوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست می‌انداخت، بعد کی‌روش می‌گوید مهدی شریفی جوان آینده‌داری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدوی‌کیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟ * گروه ما در جام جهانی 98 سخت‌تر بود کی‌روش می‌گوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جام‌های جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین  و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنی‌ای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی می‌آمد. جالب است می‌گویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمی‌کند، راحت تر می‌تواند بازی کند، اما وای‌ویلا از این زبان که آدم‌ها چطور آن را می‌چرخانند. * انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاست‌جمهوری نیست مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاست‌جمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفق‌ترین مربیان ژاپن می‌نامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمی‌کند که بماند، بعد می‌گویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما می‌توانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاس‌های توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادی‌فر استفاده نمی‌شود. * مربی ایرانی بود اعدامش می‌کردیم علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی می‌کند اما در بازی بعد از او استفاده نمی‌شود. محمدرضا خلعتبری را خط می‌زند و می‌گوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچان‌نژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانه‌هایی می‌آورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کی‌روش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا می‌رسد که شاگرد می‌گوید اشتباه کردم و عذرخواهی می‌کند، چرا رحمتی دعوت نمی‌شود؟ مگر معلم وظیفه‌اش چیست؟ چرا هادی عقیلی که می‌توانست به ما کمک کند دعوت نمی‌شود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمی‌توانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچ‌کدام از اینها نبود و فقط بلند توپ‌ها را می‌فرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش می‌کردیم، بعد هم می‌گوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم می‌شدیم؟ * فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد فضا به گونه‌ای است که انگار این آقا فتح‌الفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیف‌تر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیش‌بینی بود. اما فردوسی‌پور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش می‌کند. من به عادل فردوسی‌پور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمی‌دانم چه بگویم. از فردا همه علیه من می‌شوند، اشکالی ندارد، وظیفه‌ام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را می‌شناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمی‌کنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجی‌ها را داشتند بهتر کار می‌کردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی می‌زنند. * کی‌روش بنز نیست من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و  بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطن‌دوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضرب‌المثل داریم که می‌گویند فلان چیز را رنگ می‌کنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استان‌هایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید می‌رفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاه‌های ما آورده است و بعد هم می‌گویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار می‌آورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمی‌خواستند؟ * کشور ما غیرممکن‌ها را ممکن می‌کند کی‌روش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والی‌زاده مدیر رسانه‌ای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهن‌های تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمی‌توان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملت‌ها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری می‌کردند و ما درخشان و انصاری‌فر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان می‌شدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانی‌ها، من نژادپرست نیستم، اما می‌گویم باید توانایی‌های ایرانی و ایرانی‌ها را باور داشته باشیم، بارها گفته‌ام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن می‌کند. * جوان ایرانی را تحقیر نکنید تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان می‌دهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قوی‌تر پیروز می‌شود اما در فوتبال تیم‌هایی که ضعیف‌تر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بی‌نظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا می‌شود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف می‌شود. خواهش می‌کنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش می‌آورد. * فردوسی‌پور محو تماشای کی‌روش شد کاش دلایل منطقی می‌گفتند، اما یک بار می‌گویند میزان دوندگی ملی‌پوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانی‌کاران عزیز استفاده می‌کردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمت‌کش هم بود همین تیم ملی را چهارم می‌کرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم می‌شد و در گروه چهار تیمی پنجم نمی‌شدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگ‌مان طلا داریم. کی‌روش می‌گوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرف‌ها را کی‌روش می‌زد فردوسی‌پور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسی‌پور چه چیزهایی که نمی‌گفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است. * نمی‌گویم پول کی‌روش در جاهای دیگر جامعه هزینه می‌شد من نمی‌گویم اگر به کی‌روش این همه پول نمی‌دادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده می‌شد، اما می‌خواهم برایتان مسأله‌ای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت می‌کشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم می‌خورم که در آنجا خیلی‌ها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور می‌گویند پول نیست. کی‌روش یکی از 10 مربی گران دنیاست. * من آدم مستقلی هستم همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را می‌خواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح می‌کنیم و جوان ایرانی را از بین می‌بریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدی‌نژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت می‌کشند می‌بوسم. من از احمدی‌نژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدی‌نژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر می‌خواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد می‌کردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ می‌کنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وام‌های کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما می‌برند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس می‌خواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمی‌گویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پول‌هایی که داده شده در چه محل‌هایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند. *تشکر از ضرغامی و فردوسی پور باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسی‌پور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامه‌ای که جام جهانی را پخش می‌کنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی می‌کشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمی‌شود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم. در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های‌ آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳

رئیس جمهور:نباید غربالی در دست بگیریم که بر اساس آن بیشتر افراد کنار گذاشته شوند و تنها تعداد اندکی حائز شرایط برای ادامه کار باقی بمانند
کد خبر: ۳۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳

یا محمد! کسى که در ماه رمضان با این دعا قبل از افطار دعا کند، خداوند دعاى او را مستجاب، نماز و روزه او را قبول و 10 دعاى او را مستجاب مى‌کند، گناه او را بخشیده، غم و غصه او را از بین برده، گرفتاری‌هایش را بر طرف کرده
کد خبر: ۳۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۸

آوای دنا:آیا به راستی سرکتاب باز کردن و فال گرفتن، راهکاری برای گریز از مشکلات است؟! کسانی که به این کار مشغولند و افرادی که به آن ها مراجعه می کنند، از نظر شرعی کار درستی انجام می دهند؟  فتوای چند نفر از مراجع تقلید در این باره را می خوانید تا اگر فالگیر هستید یا به دنبال باز کردن سحر و جادویی که برایتان نوشته شده است، آگاه شوید که کارتان خالی از اشکال نیست. آیت الله صافی گلپایگانی 1-درآمدی که از راه دعانویسی کسب می شود حلال است؟ 2- فردی که ناخواسته برای او دعایی نوشته اند می تواند برای باطل کردن سحر اقدام کند؟ 3- سرکتاب باز کردن از نظر اسلام پذیرفته است؟  1-افرادی که از این راه کسب درآمد می کنند مالک این پول نیستند. 2-سحر و جادو در حق مسلمان حرام است.اگر مسلمانی به این اطمینان برسد که دعای ناحقی در مورد او نوشته شده مثلا بختش را با سحر و جادو بسته اند، می تواند برای باطل کردن آن اقدام کند. 3-سرکتاب باز کردن مورد تایید نیست. در متن دین عنوانی به اسم سرکتاب باز کردن نداریم.  آیت الله مکارم شیرازی  1- درآمدی که از راه دعانویسی کسب می شود حلال است؟ 2- نوشتن دعا برای امور خیر مثل پیداکردن کار، رونق در زندگی یا ایجاد محبت چه حکمی دارد؟  1- خیر، جایز نیست. 2-نوشتن دعاهایی که از حضرات معصومین(علیهم السلام) رسیده و در کتب معتبر موجود است اشکالی ندارد ولی دعانویسی حرفه ای که شغل افراد سودجوست صحیح نیست و غالب کتاب هایی که به آن ها استناد می کنند اعتباری ندارند.  آیت الله آقا مجتبی تهرانی  1-سرکتاب باز کردن از نظر اسلام پذیرفته است؟ 2-اگر به واسطه دعانویسی زندگی یک نفر رو به بهبودی برود یا مشکلش حل شود یا اختلاف با همسر یا خانواده همسرش رفع شود، نوشتن دعا اشکالی دارد؟  1- درست نیست. 2-سحر حرام است حتی اگر برای امور خیر باشد.مراجعه به این افراد جایز نیست.  آیت الله وحید خراسانی  1-درآمدی که از راه دعانویسی کسی می شود، حلال است؟ 2-دیدگاه اسلام در مورد دعانویسی، نفرین، جادو و ... چیست؟  1-پولی که افراد از طریق سحر و جادو کسب می کنند اشکال دارد و حرام است. 2-دعا و ادعیه به دو قسمت تقسیم می شوند؛ یکی از طریق آیات قرآنی است که از نظر اسلام مشکلی ندارند و دگیری از طریق سحر و جادوست که حرام است.  آیت الله سیستانی  1-درآمدی که از راه دعانویسی کسب می شود اشکال دارد؟ 2- برای چه موضوعاتی می توان به دعانویس مراجعه کرد؟  1-اگر کسانی که دعا را می نویسند با استفاده از سحر و جادو این کار را انجام دهند پولشان حرام و مراجعه به آن ها نیز حرام است. 2-برای هیج موضوعی نمی توان به دعانویس مراجعه کرد. وقتی کتاب های ادعیه که در راس آن «مفاتیح الحیات» قرار گرفته و به این خوبی راهنمایی می کند دیگر مراجعه به دعا نویس لازم نیست. منبع : niksalehi.com
کد خبر: ۳۶۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱

آیا بنا ندارید براساس رساله دکترای خود در دانشگاه کلاسکو انگلیس که در موضوع تعطیلی احکام شریعت اسلامی ارائه دادید و اطلاعات مهمی را از حوزه فقاهت در اختیار انگلیسی ها قرار دارید با شعار اعتدال فرقه گرایی جدیدی را پایه گذاری کنید یک بار و برای همیشه بگویید زیر لحاف اعتدال چه می گذرد. به گزارش مهر در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی جواد کریمی قدوسی در نطق میان دستور خود با انتقاد از نشست های مطبوعاتی رئیس جمهور گفت: آقای روحانی در نشست خبری شما بیشتر حضور رسانه های دولتی پررنگ بود. رسانه های منتقد شما حضور نداشتند. می خواستند بیایند به آنها گفتند جا نداریم که نوعی اعتراض به رفتار اجتماعی و سیاسی شما بوده است. وی تاکید کرد: تکذیب، تخریب و تهدید که در تاریخ عملکرد ریاست جمهوری های گذشته کم سابقه بوده است عصبانی شدن شما و پرداختن به حاشیه ها پای نهادهای ملی را به میان کشیدن و الفاظ فاقد محتوای فرهنگی که بارها منتق دین شما توسط خود شما و یا رسانه های حامی شما مورد تهاجم قرار گرفتند مانند این الفاظ، افراطی ها، بی شناسنامه ها، شهروندان درجه دو، دلواپس ها، عصر حجری ها، بی سوادها، از جای خاص تغدیه شونده ها،  اقلیت ها، به پشت سرنگاه کنندگان، دین نشناس ها، زمین خورده ها،آیا این ها اثر انصاف است. عضو جبهه پایداری تاکید کرد: آقای روحانی بودجه رسانه های دولتی را که جمع می کنید بالغ بر صدها میلیارد تومان است بودجه رسانه های حامی شما هم بالغ بر صد ها میلیارد تومان است این بماند و اضافه شود به حمایت رسانه های خارجی، کجای این رویه مظلوم نمایی دارد؟ کریمی قدوسی ادامه داد: واقعیت امر این است که شما از جمع کثیری که آنها را اقلیت می دانید واهمه دارید و از منطق آنها می ترسید و قدرت پاسخگویی به مواضع منطقی و خردمندانه و دلسوزانه و انقلابی آنها را ندارید لذا با فرار به جلو دست به تخریب، تکذیب و تهدید می زنید. کریمی قدوسی اضافه کرد: آقای روحانی در یک سال گذشته 19 لایحه به مجلس دادید شما قول داده بودید در 100 روز اول اقدامات اساسی برای رفع مشکلات انجام دهید در یک سال گذشته حتی یک لایحه برای حمایت از اقتصاد مقاومتی به مجلس نداده اید. در این فضا دو لایحه برای اصلاح بودجه 92 و بودجه 93 داده اید. وی اظهار داشت: می گویید پایه پولی را افزایش نداده اید در حالی که دو میلیارد و 600 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی گرفته اید و آن را تبدیل به ریال کرده اند و عملا پایه پولی را افزایش داده اید. وی تاکید کرد: با یک توجیه کارگاه بزرگ مسکن را به تعطیلی کشاندید. عضو فراکسیون اصولگرایان تاکید کرد: برخورد دوگانه شما اینجا معنا پیدا می کند در دیدار با کارکنان وزارت اطلاعات می گویید در یک کشور یک رهبر است بعضی از افراطیون واقعی دم از ارزش های و اطاعت از رهبری می زنند اما در عمل ژست اپوزوسیون می گیرند. ملت عزیز می داند که اگر در اداره کشور در مواضعی و مقاطعی مشکل دارند گرفتاری های رفع نشده ریشه در ولایت گریزی بعضی از مقامات و خواص دارد. وی با اشاره به اظهارات روحانی بر اینکه اعتدال یک بینش و روش است ادامه داد: آیا بنا ندارید براساس رساله دکترای خود در دانشگاه کلاسکو انگلیس که در موضوع تعطیلی احکام شریعت اسلامی ارائه دادید و اطلاعات مهمی را از حوزه فقاهت در اختیار انگلیسی ها قرار دارید با شعار اعتدال فرقه گرایی جدیدی را پایه گذاری کنید یک بار و برای همیشه بگویید زیر لحاف اعتدال چه می گذرد. کریمی قدوسی اظهار داشت: آقای روحانی فتنه یک طرح براندازی و کودتای سیاسی بود اختلافات شخصی نبود که شما می خواهید مسئله آن را پاک کنید و انتصابات دولت خود را که عمدتا از احزاب فتنه می باشد توجیه کنید. وی افزود: شما افراطیون را به مسند قدرت برگردانده اید و می گویید به پشت سرهای خود نگاه نکنید شما می گویید عده ای کارشان این است که به پشت سرهای خود نگاه نکنند می ترسند زمین بخورند آقای روحانی چرا برخورد دوگانه چرا خودتان دائما به دولت پشت سر نگاه می کنید و عدم تحرک و تصمیم سازی و ریسک پذیری را با سیاه نمایی گذشته به فراموشی می سپارید.
کد خبر: ۳۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۵

ستاد ارتش جمهوری اسلامی‌ایران جهت تکمیل و تأمین نیروی انسانی خود از بین جوانان متخصص، مؤمن و متعهد با شرایط و امتیازات زیر به صورت پیمانی وفق ماده ۳۳ قانون آجا (شش ساله)کارمند علمی‌استخدام می‌نماید. شرایط عمومی‌استخدام:۱- مت دین به دین اسلام۲- تابعیت جمهوری اسلامی‌ایران۳- ایمان به انقلاب اسلامی‌و نظام جمهوری اسلامی‌و آمادگی فداکاری در راه تحقق اهداف آنها۴- عدم محکومیت ناشی از اقدام علیه انقلاب اسلامی‌و نظام جمهوری اسلامی‌ایران۵- عدم محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی۶- عدم سابقه عضویت یا وایستگی به احزاب و گروههای سیاسی غیر قانونی و یا الحادی۷- عدم سابقه عضویت یا وابستگی به احزاب و گروه‌های سیاسی۸- عدم معروفیت به فساد اخلاقی و عدم اعتیاد به مواد مخدر و نداشتن سوء پیشینه کیفری مؤثر برابر اعلام مراجع ذیصلاح۹- داشتن سلامت روانی و جسمانی برابر تأییدیه مرکز بهداشت و درمان ستاد ارتش جمهوری اسلامی‌ایران (حداقل قد ۱۶۵ سانتی متر)۱۰- نداشتن تعهد خدمت به سازمانهای دولتی و غیر دولتی به صورت رسمی، آزمایشی و پیمانی و سایر حالات استخدامی۱۱- دارندگان کارت معافیت پزشکی حق ثبت نام ندارند.۱۲- مدت ۵ سال به حداکثر سن داوطلبان فرزند شهدا اضافه می‌شود و از شرط معدل معاف می‌باشند۱۳- قرارداد به صورت پیمانی و برای مدت ۶ سال بوده و قابل تمدید نمی‌باشد۱۴- آجا هیچگونه تعهدی برای استخدام رسمی‌نامبردگان بعد از طی دوره خدمت پیمانی ندارد مگر باستناد دستورالعمل‌های مربوطه.۱۵- از واگذاری منازل سازمانی در طول خدمت پیمانی به استخدام شدگان ممانعت به عمل می‌آید. شرایط اختصاصی استخدام:۱-  دارا بودن مدرک تحصیلی از دانشگاههای معتبر که به تایید وزارت علوم رسیده باشد.۲- داشتن حداقل معدل ۱۳ برای رشته‌های مهندسی.۳-  حداکثر سن برای کارمندان علمی‌۲۸ سال می‌باشد. (مدت خدمت دوره ضرورت به حداکثر سن افزوده خواهد شد).۴- موفقیت در مصاحبه علمی‌– مصاحبه حضوری (مکتبی و امنیتی) – آزمون ورزش و انجام مراحل پزشکی. امتیازات:۱- کلیه استخدامیان از مزایایی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری برخوردار می‌گردند.۲- خانواده‌های معظم شهدا، جانبازان، آزادگان، فرزندان نظامی‌و بسیجیان فعال از امتیازات قانونی مصوب (در صورت ارائه مدارک معتبر از مراجع ذیصلاح) بهره مند خواهند شد.۳- اعطای کارت پایان خدمت پس از پایان خدمت تعهد.۴- تنها همسر و فرزند استخدام شدگان به عنوان عائله تحت تکفل محسوب و کارکنان استخدامی‌و عائله تحت تکفل آنان مطابق ضوابط و مقررات همطراز کارکنان پایور از تسهیلات و خدمات رفاهی (مزایای حکمت کارت، بیمه خدمات درمانی، بیمه عمر، حوادث و سایر تسهیلات) بهرمند خواهند گردید.۵- حافظان کل قران از اولویت استخدامی‌برخوردار می‌باشند.۶- از واگذاری منازل سازمانی در طول خدمت پیمانی به استخدام شدگان ممانعت به عمل می‌آید. مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام:۱- تعداد ۲ قطعه عکس ۴×۳ پشت نویسی شده.۲- اصل و روگرفت مدرک تحصیلی (از تحویل اصل مدرک تحصیلی اکیداً خودداری نمایید).۳- اصل و یکسری روگرفت از تمام صفحات شناسنامه.۴- اصل و یک برگ روگرفت از کارت ملی (پشت و رو)۵- اصل و یکبرگ روگرفت کارت پایان خدمت یا کارت معافیت غیر پزشکی دائم، یا ارائه گواهی اشتغال به خدمت یا برگه اعزام با قید فاقد اضافه خدمت سنواتی برای داوطلبانی که در حال اعزام یا گذراندن خدمت سربازی هستند. توجه:۱- مدارک تحویل شده به هیچ وجه مسترد نمی‌گردد. در ضمن، ارائه اصل مدرک فقط جهت رویت بوده و از تحویل آن جداًخودداری گردد.۲- داوطلبان فقط مجاز به انتخاب یکی از رشته‌های مندرج در جدول ذیل می‌باشند و در صورت تکمیل سهمیه، ثبت نام متوقف خواهد شد.۳- از ارسال مدارک از طریق پست خودداری نمایید. نحوه‌ی ثبت نام و گزینش:۱- علاقه مندان با در دست داشتن مدارک خواسته شده و در صورت تمایل به خدمت می‌توانند با مراجعه حضوری به آدرس: تهران، خیابان شریعتی، چهارراه شهید قدوسی (به طرف سید خندان)، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، معاونت نیروی انسانی، اداره نیروی انسانی، کارگزینی، استخدام مراجعه و در صورت نیاز با شماره تلفن ۸۸۴۱۵۰۶۱ تماس حاصل نمایند.۲- مهلت ثبت نام برای داوطلبان از تاریخ ۱۷/۰۳/۱۳۹۳ الی ۱۰/۰۴/۱۳۹۳ خواهد بود.۳- نحوه‌ی گزینش با در نظر گرفتن معدل کتبی با ضریب ۱۰ و نمره مصاحبه مکتبی، امنیتی و علمی‌بر مبنای ۱۰۰ بر اساس بالاترین نمرات خواهد بود.
کد خبر: ۳۶۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۳

آیت ا...جوادی آملی: ملتی که دستش خالی باشد اهل بساز می شود نه اهل بسوز؛ همواره توجه داشته باشیم که با شعار نمی توان استقلال کشور را حفظ کرد
کد خبر: ۳۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۵

در مراسمی  با حضور رئیس اداره زکات و مشاور مدیرکل کمیته امداد استان کهگیلویه و بویراحمد و جمعی از مسئولان شهرستان لنده از عاملان، کشاورزان و مبلغان زکات در این شهرستان تجلیل شد
کد خبر: ۳۵۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۸

اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاه دین خلق دفاع می کرد. به گزارش آوای دنا به نقل از فرهنگ نیوز ، سید حمید روحانی موسس و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی دوشنبه گذشته با حضور در همایش «نفاق سیاسی در کمین انقلاب اسلامی» در جمع تعدادی از دانشجویان و نخبگان دانشگاه آزاد شیراز سخنرانی کرد. نفاق از گذشته تا کنون روحانی در این همایش گفت: نفاق از زمان پیامبر اسلام شروع شد و بعد هم جریان نفاق مصیبت های فراوانی برای اهل بیت و ائمه (ع) ایجاد کردند. وی با بیان اینکه در دوران قاجار جریان نفاق با منحرف کردن جریان عدالتخواهی ، مشروطه را به ارمغان اورد؛ افزود: جریان نفاق از ابتدای نهضت امام وجود داشت و مستقیما با امام مخالفت نمی کردند. روحانی ادامه داد: زمانی که امام تبعید شده بود می گفتند مگر می شود با آمریکا در افتاد و با دستگیری امام به مرجعیت توهین شده است. وی با تاکید بر اینکه امروز هم بزرگترین خطر برای نظام ما جریان نفاق است که امروز در پشت چهره شخصیت های روحانی خودش را پنهان کرده است؛ تصریح کرد: امثال هاشمی دیدگاه هایی دارند که با راه امام و رهبری نمی خواند و لذا حرف های خودشان را از زبان آنها می زنند و متاسفانه مسائلی که امروز مطرح می شود خنجری است از پشت به راه امام. رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی اضافه کرد: مثلا راه روحانی که مردم را از پشت پرده مسائل بی‌خبر نگه می دارد با شیوه امام سازگاری ندارد و این اولین بدعتی است که در نظام از سوی رئیس جمهور انجام شد. مورد بعد ذلت پذیری در برابر اهانت ها و گستاخی های اخیر آمریکاست که کمتر سابقه داشت و آمریکا به خود اجازه نمی داد مستقیما در مسائل ایران دخالت کند و به عنوان مثال وقتی وزیر خارجه ما در مراسم عماد مغنیه در لبنان رفت دولت آمریکا رسما اعتراض کرد. حزب‌اللهی افراطی و خشونت طلب است! روحانی با بیان اینکه کوبیدن جریان حزب الهی و وفادارن امام با برچسب های تندرو، خشونت طلب در دستور کار عده ای است؛ تاکید کرد: عقلانیت به معنای سازش در برابر آمریکا و بی سواد خواندن ملت ایران نیست و اولین تاثیر این موارد جداشدن دولت از ملت است. از افتخارات ما بود که ملت و دولت یکی هستند اما اینگونه موضع گیری ها در برابر منتق دین آن هم از زبان کسی که می گوید باید مردم انتقاد کنند، دور از انتظار است. رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: امروز دوجریان به نام اسلام و در جهت ضربه زدن به اسلام راستین مطرح شده است. یکی اسلام خشونت طلب، افراطی گری، وحشی گری و ترور که تلاششان این است که تلقین کنند اسلام راستین اینگونه است و جریان دیگر جریان تفریط است. عده ای در کشور ما سربلند کرده اند و تلاششان این است که هرگونه مقاومت و سازش ناپذیری را محکوم کنند. روحانی گفت: این که یک باره جریانی راه می افتد و با چماق افراطی سعی می کنند نیروی های انقلابی و حزب الهی را سرکوب کنند حساب شده اشت. امام فرمودند گاهی دشمن حرف ها و نقشه های خود را از زبان خودی ها بیان می کند.در مراکز علمی باید بررسی شود که چرا یکباره چندنفر به شدت ضد افراطی می شوند و از اعتدال دم می زنند و برای آن اشک تمساح می ریزند. موسس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی افزود: اگر اظهار تنفر از دشمن افراطی گری است در مکتب تشیع 14 قرن است که این اتفاق می افتد و بعد از هر نماز هم لعن دشمنان اهل بیت مستحب است. اینکه امام تاکید می کند که تنها به یزید زمان حسین لعن نکنید و یزید زمان خود را هم لعن کنید برای این است که مکتب تشیع اقتضا می کند در برابر ستم ها ساکت نباشیم و موضع بگیریم. وی با بیان اینکه آقای ری شهری نامه ای به امام نوشت و در مورد نوعی رابطه با آمریکا سوال کرد و امام در پاسخ گفت مواظب باشید فریبتان ندهند و مبادا ظلم های آمریکا را فراموش کنید؛ اظهار کرد: طبق رسالت اسلامی باید نسبت به دشمن اعلام انزجار کنیم و اهمیت این به حدی است که بانوی اول اسلام سفارش می کند مزارش پنهان بماند تا شیعیان علت آن را جویا شوند و متوجه ظلمی که به اهل بیت شده بشوند. رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی با بیان اینکه عده ای به اسم اعتدال سعی می کنند اسلام را دین سازش و تسلیم طلبانه نشان دهند و با اساس اسلام و قرآن برخورد می کنند؛ گفت: اینکه عده ای میگویند مرگ بر آمریکا نگوییم چون افراطی گری است؛ مقابله با قرآن است.خدا دوست ندارد کسی ناسزا بگوید مگر کسی که مورد ظلم قرار گیرد و اینکه امام می گوید مرگ بر آمریکا برگرفته از قرآن و عبادت است. اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست روحانی با بیان اینکه رهبری مطرح کردند برخی مسئولین نمی توانند پیام اقتدار مردم را درک کنند؛ تصریح کرد: اصل به آنجا بر می گردد که مردمی و جامعه شناس نیستند و نمی توانند واقعیت اسلام را درک کنند. اسلام فقط به عمامه نیست. نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران با تاکید بر اینکه اسلام شناسی به عمامه و خوب حرف زدن نیست؛ گفت: وقتی کسی اسلام شناس و مردمی نباشد نتیجه این می شود که طوری حرف بزند که مردم خوششان بیاید و مثلا می گوید نباید زنان زیبارو را از میدان بیرون کرد. چه کسی زنان را از میدان بیرون کرده و مگر در کشور ما بسیاری زنان مت دین زحمت نمی کشند. وی ادامه داد: چرا رئیس جمهور مطرح می کند که نباید کسی را با شلاق به بهشت برد. اکثریت مردم به نظام رای دادند و گفتند باید احکام اسلام اجرا شود. این ها که می گویند نباید با شلاق مردم را به بهشت برد یعنی هرج و مرج در کشور حاکم باشد. موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: آیا کسی که این حرف ها را می زند می خواهد زمینه را برای بی حجابی فرآهم کند یا احساس کرده اند در بین مردم جایگاهی ندارند و سعی می کنند با یک سلسله حرف های دگراندیش پسند برای خود اعتبار کسب کنند. روحانی با بیان اینکه این مسائل نگران کننده است و چیزی نیست که یکباره انجام شده باشد؛ تاکید کرد: از 20 سال پیش کسانی سعی کردند با قلم فرسایی غیرت، عزت و شرافت زدایی کنند.مسائلی که امروز می بینیم برنامه ریزی شده است.فهمیدند با تظاهرات نمی توانند انقلاب را از مردم بگیرند و لذا سعی کردند در نشریاتشان غیرت و .. را به سخره بگیرند. این جریانات حساب شده است که اخلاق، اعتقادات و فرهنگ ما را از ما بگیرند. چهار ضعف هاشمی رفسنجانی رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه این جمله امام خیلی مهم است که کسانی می توانند تا آخر خط با ما باشند که درد فقر و استضعاف و محرومیت را چشیده باشند؛ گفت: انسان های رفاه طلب و تجملاتی که زندگیشان سلطنتی است نمی توانند برای همیشه انقلابی باشند و ممکن است در ماجراهایی با جو حرکت کنند. آقای هاشمی الآن اینجور است. نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران گفت: اولین ضعف هاشمی این است که جو زده می شود و طبق جو حرکت می کند.زمانی که جو حرکت مسلحانه بود هاشمی هم جوگیر شده بود و حتی نظرات امام را نادیده می گرفت و از مجاه دین خلق دفاع می کرد.حتی به امام نامه داده بود که اگر از اینها دفاع نکنید اعتبارتان نزد مردم کم می شود. وی اظهار کرد: امام جمعه رفسنجان به امام گفت هاشمی اصرار می کند که وجوهات شرعی را به مجاه دین خلق بدهیم و امام در پاسخ می گوید این کار جائز نیست و هاشمی اغفال شده است. هاشمی تا زمانی که ماهیت مجاه دین خلق آشکار نشده بود از آن ها دفاع کرد. رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران با بیان اینکه هاشمی امروز احساس می کند که جو کنار آمدن با آمریکا و جو لیبرالیستی حاکم است لذا از اعتدال حرف می زند و می گوید امام مخالف مرگ بر آمریکا بود؛ وی گفت: امام در فرور دین 67 می گوید بهترین دعا برای امثال رئیس جمهور امریکا این است که خدا مرگشان بدهد و در وصیت نامه خود نیز می گوید یزید زمان خود را هم لعن کنید و اینها صحبت های هاشمی را باطل می کند.اگر امام این نظر را داشت در بیان آن درنگ نمی کرد. وی با بیان اینکه خاطرات هاشمی آنقدر بی اعتبار شده که امروز مورد تمسخر قرار می گیرد؛ اظهار کرد: در چند شماره فصلنامه 15 خرداد خاطرات هاشمی را نقد کرده ام. روحانی با تاکید بر اینکه ضعف دیگر هاشمی این است که با مردم یک رو نیست ، سعی میکند دوگانه برخورد کند و مردم را در ناآگاهی نگه دارد که این باعث تاسف است، گفت: شب رحلت امام در جماران بودیم.لحظه فوت امام را در تلویزیون های مدار بسته می دیدیم.بعد از اینکه امام به ملکوت اعلی پیوست صدای ضجه و گریه مردم در جماران پیچید و همه از خانه ها بیرون آمده بودند.در این شرایط هاشمی به حاج احمد اصرار می کرد که فوت امام را اعلام نکنید و به مردم اعلام کنید که حال امام بد است و چند روز در مساجد مراسم دعا برگزار کنید تا در این فرصت رهبر آینده را تعیین کنیم که حاج احمد زیر بار نرفت. نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی ایران افزود: ضعف سوم هاشمی این است که به شدت قدرت طلب است و حاضر است در راه قدرت دست به هر کاری بزند. وقتی آیت الله خامنه ای به رهبری برگزیده شد مجلس خبرگان غیر از ایشان کسی را نداشت که ارجح باشد. سیاست، بصیرت و مقام علمی مقام معظم رهبری ارجح است و مانند کوهی در مقابل تهدیدها ایستاده است. رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی گفت: چهارمین ضعف هاشمی این است که به شدت تحت تاثیر آقا زاده هاست و به علت اینکه از خانواده مرفهی بوده روی تجمل گرایی بسیار پافشاری و در نمازجمعه مردم را به تجمل گرایی تحریص می کرد. روحانی با بیان اینکه از خدا می خواهم و آرزو دارم که هاشمی که در طول زندگی خیلی زحمت کشیده در مسیر ملت و اسلام ناب باشد و از مسیر ولایت دور نشود که خسران دنیا و آخرت است؛ اظهار کرد: رهبری نمی خواهد کسانی را که اعوجاجی دارند به سقوط بکشاند و وظیفه رهبری این است که دستانش را گرفته و نجاتش دهد و امید ما این است که هاشمی به ملت بپیوندد. ماجرای مک فارلین و «من روحانی هستم» رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد حواشی مستند"من روحانی هستم" گفت: جرم مستند" من روحانی هستم" این است که حقیقتی را در مورد آقای روحانی آن هم با احترام مطرح کرده است. فقط برای اینکه دخالت روحانی در قضیه مک فارلین را مطرح کرده است آقایان وحشت کرده اند که مبادا به شخصیت روحانی صدمه بزند. وی با بیان اینکه مردم چه این موضوع را بپذیرند و چه نپذیرند به عملکرد امروز افراد نگاه می کنند؛ اظهار کرد: دخالت روحانی در مک فارلین در خاطرات هاشمی و جاهای دیگر هم آمده است. هاشمی در خاطراتش به صراحت می گوید من روحانی و دکتر هادی را برای مذاکره فرستادم. اگر دروغ است باید خاطرات هاشمی را تکذیب کنند. روحانی تصریح کرد: وزیر ارشاد اعلام کرد فیلمی با دروغ ساخته شده و وظیفه دادستانی است که تعقیب کند و حالا که دادستانی می گوید بگویید کدام قسمت مستند دروغ است تا ماجرا را پیگیری کنیم ؛ می گویند نمی خواهیم اقدامی کنیم. موسس مرکز اسناد انقلاب اسلامی افزود: در مورد مک فارلین هنوز حقایق کاملا بیان نشده اما امام تا روزی که مک فارلین به ایران نیامده بود از مذاکرات پشت پرده خبر نداشت و وقتی خبردار شد مک فارلین به ایران امده اجازه نداد کسی با وی ملاقات کند و دستور داد ماجرا را برای مردم بازگو کنند. برای اساس اسلام دلواپسیم وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه دلواپسی امروز ما برای اساس اسلام است؛ تصریح کرد: دلواپسان احساس می کنند اصول در خطر است و کسانی می خواهند آرمان های امام را کنار بزنند و اسلام آمریکایی را حاکم کنند. رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی تاکید کرد: دست روی دست گذاشتن بی فایده است و اولین وظیفه ما انتقاد و اعتراض است که موجب دلگرمی رهبری است و علاوه بر آن کسانی که اشتباه می کنند و فکر میکنند همه مردم با آنها همفکر هستند به اشتباه خود پی ببرند. وی در پایان ا بیان اینکه کسانی می خواهند تلقین کنند که دوران امام تمام شده اما حرف امام حرف اسلام است و تا زمانی که خط قرآن هست خط امام هم حاکم است؛ گفت: خانواده های شهدا، آنهایی که عزت و شرافت دارند و نمی خواهند عزتشان مورد تعرض آمریکا قرار بگیرد و همه و همه امروز دلواپسیم.
کد خبر: ۳۵۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۷

رئیس کمیته امداد لنده از جمع‌آوری بیش از 113 میلیون تومان زکات در این شهرستان در سال 1392خبر داد
کد خبر: ۳۵۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۶