اوای دنا-رضا بدری:قانون یک ابزار اجتماعی است که باعث می شود هریک حد و مرز خود را بشناسیم و بر اساس ضوابط و مقرارات خاصی رفتار کنیم . شاید خیلی ها قانون را یک عامل بازدارندگی در جامعه بدانند اما مهم این است که ما خود برای داشتن زندگی بهتر این عامل را پذیرفته ایم و قبول نموده ایم بر اساس ضوابط ویژه ای رفتار نماییم اما برای تدوین و نظارت بر حسن اجرای بهترین قوانین به ادمهایی نیاز داریم که علاوه بر داشتن دانش لازم و احاطه کلی به مسائل و مشکلات جامعه دارای طینتی پاک و قلبی آزمند برای خدمت باشند و هرگونه حب و غرض شخصی در وجودشان نباشد و برای بدست آوردن مال و منال دنیا دین و آخرت خود را نفروشند و امین مردم و نظام بوده و لذت بدست آوردن نام نیک و رضایت مردم و خدای مردم را با هیچ چیزی عوض نکنند.به ادمهایی نیاز داریم که در هیاهوی تبلیغات و حب دنیا و پست و مقام خود را فراموش نکند .به آدمهایی نیاز داریم که باورها وارزشهای جریان پیرو را فدای منافع شخصی خود نکند.داریم افرادی که از پلکان ارزشها و نیروهای ارزشی بالا رفته اند و آنگاه به نیروهای وفادار و ارزشمدار پشت پازده و هواداران و دوستان فکری و مکتبی خود را نه تنها فراموش که تحقیر هم نموده است .کجای عرف و اداب سیاسی آمده است که با دوستان بی مروتی و با دشمنان نامداریی صورت گیرد.کجای عرف و اداب نمایندگی آمده که ارتباط با یاران ودوستان وهمراهان، شان نمایندگی را کاهش خواهد داد.ایا این چیزی جز بیماری غرور و خودبینی و تکبر هست؟
ولذابرای داشتن چنین ویژگی ها و خصوصیاتی بیش از آن که نیاز به ابزار قانونی داشته باشیم نیاز به قانونی داریم که در وجود و ضمیر درون مان لانه کرده باشد . وجدانی که مارا از کجی ها و ناراستی ها دور نگه دارد و همواره حدود حق را برایمان ترسیم کند . حق خود . حق مردم . حق رفیق .حق خداوند و .......اما فاصله بین ارمان و واقعیت بسیار است . فاصله ایی که حذف شدنش شاید خود آرزویی دست نیافتنی باشد . واقعیت های جامعه چیز دیگری را می گوید . واقعیت هایی که دل آدم را می سوزاند و یادش لرزه بر اندام ادم می اندازد . هر کسی که بر اثر اتفاقی هم عنوان وکیل مردم را بدست آورده باشد دیگر این عنوان را مادام العمر برای خود می داند و دیگران را شایسته و لایق نمایندگی مردم نمی داند و به هر خس و خاشاکی دست می اندازد تا ماندن خود را اندکی بیش نماید . اگر این ماندن منشاء خیر و برکتی برای مردم باشد آرزوی قلبی ماست اما اگر .......
کد خبر: ۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۵
اوای دنا:امام جمعه لنده گفت: حضور روحانيت در هر منطقهاي فرهنگساز و از تاثيرگذاري بالايي در ارتقاي شاخصهاي فرهنگي برخوردار است.
حجت الاسلام عباس عبدالملکی صبح امروز در مراسم تجلیل از روحانیون و مبلغین دهه اول محرم در شهر لنده ضمن تسلیت فرارسیدن اربعین سید و سالار شهیدان اظهار داشت: روحانيت، عنصر اصلي و مولد فرهنگ در كشور ما می باشند.
وی افزود :ارزش ها و هنجارها، عمدتاً ازطريق روحانيت به جامعه تزريق گرديده و جزو فرهنگ عامه مردم درآمده و گفتار و كردار اين قشر معتمد ديني، همواره در طول تاريخ، حجت شرعي و مقبول افراد جامعه بوده است.
امام جمعه لنده گفت: حضور روحانيت در هر منطقهاي فرهنگساز و از تاثيرگذاري بالايي در ارتقاي شاخصهاي فرهنگي برخوردار است.
وي افزود: روحانيت به عنوان پيشقراولان انقلاب اسلامي و حوزهها به عنوان بسترساز اين انقلاب در مظلوميت هستند و بايد با ايجاد جاذبه و تمايل در جوانان براي جذب شدن به حوزهها، آنها را از مظلوميت خارج کنيم.
رئیس شورای فرهنگ عمومی لنده تصریح کرد: بنيان حکومت شيعي بر اساس قرآن و سنت بوده و گرهگشاي مشکلات حکومت و مردم در امور شرعي به عهده حوزههاي علميه و روحانيت است که بايد درتمام امورات ديني ومسائل سياسي واجتماعي حضور فعال وچشمگير داشته باشند
.
سرپرست تبلیغات اسلامی لنده هم در این آئین به هوشیاری و بیداری روحانیت در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: روحانیت بايستى با بيدارى و هوشيارى هرچه بيشتر مواظب بـاشندكه گـرفتار لـغزش و انحراف نشوند.
حجت الاسلام سید محمود الهی نیا با بیان اینکه لغزش تا ديـروز برای روحانیت خـطر جدی نبوده افزود: امروزه روحانیت به عنوان بطن نظام و اسلام بوده و لغزش و خطا در آنها به منزله لغزش و خطا در انقلاب و اسلام بوده و دشمنان انقلاب منتظرند تا از لغزش و خطای آنها برضد اسلام و انقلاب استفاده کنند.
وی تصریح کرد: تجليل از مقام شامخ روحانيت تجليل از معنويت ودينداری وپارسايی بوده چراکه روحانيون عروه الوثقي وحبل المتين الهي در سنگر معنويت دين وارزش هاي الهي را ياري مي نمايند .
انتهای پیام/سیدفخرال دین علیزاده
کد خبر: ۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۳
اوای دنا-سیدمهدی خرمی:وحدت و همبستگي يكي از مواردي است كه تداوم و پايداري نظامها و ملتها به آن بستگي دارد. و به همين دليل، تمامي ملتها براي وحدت و همبستگي اهميت خاصي قائل شده اند و براي حفظ اين امر خطير برخي امور را، در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگي خود قرار داده اند. به عنوان نمونه وقتي در تاريخ جنگهاي صليبي دقت مي كنيم، مي بينيم مسيحي ها از مذهب به عنوان بهترين حربه براي اتحاد خود بهره برده اند، يا در جنگ جهاني دوم، آلمانها براي همبستگي خود از عنوان نژاد برتر استفاده كردند. در اين خصوص دين مبين اسلام نيز از ساير اديان مستثنا نبوده و اهميت خاصي براي اين موضوع قائل شده است و قرآن كريم بر اين نكته، تأكيد كرده است كه وحدت مايه استواري و نيرومندي، و اختلاف موجب شكست و سستي و از كف دادن قوت و قدرت است.با این حال وحدت و یکدلی برای ایلی به وسعت عشق که از قیام تا لنده از لنده تا جاورده از جاورده تا قلعه رئیسی از قلعه ریسی تا بیسیدون و کلات ، از ایدنک تا سوق از سوق تا پاقلعه نادیده گرفته شده و حرف از اختلاف و عدم انسجام به گوش می رسد .ای سران ایل به هوش باشید که ایل بزرگ طیبی مزین شده به ستارهایی که در آسمان ایل می درخشند و اعمال و رفتار ما را زیر نظر دارند تمسک بجویید به ستارگانی چون امازاده سید محمود(ع) ، امامزاده سید عمادال دین ولی (ع) ، امامزاده میرسالار (ع) ، امامزاده ناصرال دین محمد(ع) و .... !استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد سرشار از جاذبه های طبیعی و گردشگری فراوانی است با نگاهی اجمالی به سیطره ایل بزرگ طیبی می بینیم ایلمان چه نقش بزرگی در جاذبه های طبیعی استان ایفا می کند .اگر چشمان بینا داشته باشیم می بینیم قطرات زیبای آبشارهای کمر دوغ و طوف خیمه را !می بینیم بزرگترین شتر سنگی دنیا را ! می بینیم روستای توریستی قیام را !
می بینیم قلعه ای تاریخی لنده ، الگن ، چاروسا ، لیر ، سوق ، ایدنک ، بیشه ای ، موگرمون و...که ریشه در تاریخ این ایل دارد ! می بینیم رودخانه خروشان جن و موگرمون ، مارون ، جاورده و رود قلاتی را ! می بینیم بهشتهای گم شده در جای جای سیطره ایلمان ! طبیعت دل انگیز موگرمون ،دلی مهرجان ، دلی مهره ، طبیعت بکر چاروسا ، قرق بادامستان سوق ، سواحل سد مارون و............!آیا این همه نعمت خدادادی نباید دیده شوند نباید ایلمان را به عنوان یک ایل بزرگ و با افتخار بشناسند !ایلی که در ناهنجاریهای اجتماعی کمترین سهم را دارد باید به عنوان یک افتخار از آن یاد شود !راستی آیا از خود پرسیدیم ریشه این همه مظلومیت ایلمان چیست ؟دنیا پرستی و جاه طلبی !وَ اعتصِموا بِحَبلِ الله جَميعاً وَلا تَفَرَقوا تعصب کور و تعصبات شخصی از جمله موانع مهم اتحاد است .اتحاد در بسیاری از موارد نیازمند روحیه ایثار و فداکاری، عفو و بخشش و تواضع و فروتنی است. دنیا طلبان و عاشقان شهرت و مقام که هیچ عملی را جز در راستای مال و مقام انجام نمی دهند و در لحظات بحرانی و مشکلات اجتماعی به جای میدان دادن به افراد لایق و گذشتن از حقوق خویش بر حفظ قدرت و موقعیت حزب و جناح خویش تأکید می کنند. آنها به جای اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شیطان که همان دنیا پرستی است، چنگ می زنند و ایجاد تفرقه می کنند. آنان به راحتی به خاطرمتاعی اندک و پُستی کوچک پَست می شوند و عزت و شوکت خود و ایل خود را می فروشند و استعمارگران نیز با توجه به چنین روحیاتی به تطمیع مادی و معنوی آنان می پردازند.و دقیقاً از همین روست که امام علی (ع) دنیا دوست ها را سرآغاز فتنه ها و ریشۀ همه محنتها و رنج ها می دانند.بیایید قدر ایلمان را قدر بدانیم و با هم ندای یکی شدن را سر دهیم تا چشم کسانی که قصد و طمع سوء از ما دارند را کور کنیم .در آخر داستانی را نقل می کنم به امید آنکه در این ایام سراسر حقه و حیله انتخابات، فریب دسیسه بازان سیاسی را نخوریم !كاروانی از مردمان كاشان شكایت به نزد حاكم بردند كه دو راهزن ، كاروان صد نفری ما را غارت كردند . حاكم با تعجب پرسید :« چگونه صدنفر از پس دو نفر بر نیامده اید ؟» یكی از آنان در پاسخ گفت : « آن ها دو نفر بودند همراه و ما صد نفر بودیم تنها ! »به امید ایلی همراه و منسجم
کد خبر: ۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۱
اوای دنا- نسیم عدالت: چند روز گذشته ثبت نام داوطبان کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی به پایان رسید. و کم کم باید شاهد حضور این عزیزان در مجالس ختم، عروسی، همایش ها، دانشگاه ها و خلاصه همه جا باشیم. کت و شلوارپوشانی که به صف در مجالس ختم شرکت میکنند و قاری قرآن با ورود آنها به مجلس؛ قرائت قرآن را قطع کرده و ورود آنها را خوش آمد میگوید.عدهای که انقلاب و اسلام را در خطر دیده و وظیفهی خود می دانند تا وارد گود شوند.عده ای که این روزها به فکر مشکلات و کمبودات مردم افتادند.عد ه ای که به فکر جوانان افتادند و زمین ورزشی راه اندازی می کنند..یه عده ای هم به فکر ساخت و ساز مساجد و حسینیه هاافتادند که ایکاش همه پولاشون اینجا خرج میشد.عده ای که در این روزها طیبی یا بویر احمدی و یا .... شدند و حس ناسیونالیستی آنها گل کرده !!عده ای که تا دیروز تلفن ها را جواب نمیدادن و امروز فقط تک بزنید خودشون زنگ میزنن عدهای که این روزها هر روز موهای خود را اصلاح و ریشهای خود را مرتب میکنند. عدهای که این روزها با افراد معروف و معتبر شهر و شهرستان وارد گفتگو میشوند.عدهای که این روزها با صاحبان کارخانه ها، صنایع، پاساژها، بازاریان و صاحبان قدرت اقتصادی شهر و شهرستان پیرامون وظیفهی دین ی خود به صحبت میپردازند.عدهای که این روزها عاشق روحانیت میشوند و سرامام جمعه را با وقت ملاقاتهای خود شلوغ میکنند. روحانیون صاحب نفوذ شهرستان ها این روزها از دست این عده خواب ندارند و تا پاسی از نیمه شب باید به گفتگو با این عزیزان بپردازند.عدهای که ناگهان به یاد زبان مادری خود میافتند و با لهجه غلییییییظ با هم ولایتی های خود صحبت میکنند.عدهای که یا جانباز هستند یا خانواده جانباز یا خانواده شهید، خلاصه یه جوری با دفاع مقدس و شهدا مأنوس هستند و دست جانبازان را این روزها بوسه باران میکنند.
عدهای که از خاطرات جبههی خود میگویند و دائما بر مزار شهدای گمنام و نشان دار شهر و شهرستان فاتحه قرائت میکنند.عدهای که در جمع دانشجویان روشنفکر میشوند و در جمع مردم دهاتی، در جمع روحانیون عاشق دین می شوند و در جمع سرمایه داران، اقتصاددان.عدهای که ناگهان بسیار توانمند و صاحب ایده و نظر می شوند.که البته ای کاش چها رسالش اینجوری بودن . بهر حال اگر برای :1-حضور حداکثری باشه سپاسگزاریم و ارای ما پیش کششون 2-اگر برای گرم کردن تنور انتخابات باشه ای ولا دستشون را هم می بوسیم 3-اگر برای توسعه و عمران حوزه انتخابیه باشه باز هم سپاس واما اگر برای :رفاه حال خود و اطرافیان و شهر زادگاه و لیدرها و... باشه باید مراقب باشیم و به هوش و قدر همین یه دونه رای مان را بدونیم و بدانیم روزی بخاطر رای به غیر اصلح پیش خدای سبحان مواخذه خوایم شد . به امید حضور یکپارچه مردم ما در پای صندوقهای رای و انتخاب اصلح با شعار میزان رای ملت است.
کد خبر: ۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۸
اوای دنا-حبیب الهی :همگان میدانند موحد قبل از اینکه یک رجل سیاسی باشد ظاهرا یک روحانی بوده و معمولا مردم رفتار یک روحانی را با دقت زیرنظر دارند عده ای ساده این رفتار را تقلید میکنند چون از یک عالم دین ی ظاهرا سر زده عد ه ای که این رفتار را خلاف دین برداشت میکنند ان را پای جامعه روحانیت میذارند وعده ای این رفتارها را جواز بد اخلاقی برای خود به حساب می اورند و در اخر معتق دین به اسلام منهای روحانیت با شنیدن و دیدن این رفتارهای غیر اخلاقی از خوشحالی کف و سوت میزنند و به ریش مذهبی ها میخندند و معتق دین به روحانیت خون دل میخورند و انتقاد و اعتراض را تف سر بالا فرض کرده و دم در نمی اورند.
حال سوال این است که اقای موحد چه توجهیی برای این رفتارهای خود دارد؟
آیا سوگند خوردن مبنی بر اینکه کاندید نمیشود وخلاف ان عمل کردن کاری اخلاقی میباشد؟ ایا عمل بر خلاف استخاره که با کتاب مقدس به دست یه عالم بزرگ دین ی گرفته شده بازی با اعتقادات مردم نیست؟ ایا قول اخلاقی دادن به کسی مبنی بر نیامدن در صحنه رقابت های انتخاباتی وخلف وعده وعدم پایبندی به این توافقات کار پسندیده ای است؟ ایا خیانت به رفاقت چن دین چند ساله در شان یک روحانی یا حتی یک انسان پایبند به اخلاق است؟ ایااز ارزشهای دین ی با نظر انسانها میشود گذاشت؟ ودرکل ایا رسیدن به مقام و منزلت دنیایی به این همه بد اخلاقی می ارزد؟
برفرض که عده ی کثیری از اقای موحد با اصرار خواستند کاندید شود جواب این سوالات چیست وجایگاه اخلاق کجاست؟
بنظر نگارنده اقای موحد باید جواب این سوالات را به افکار عمومی بدهد و بداند با این وصف در هر صورت بارنده است اگر شکست انتخاباتی بخورد که برد 20 ساله اش یکجا به کامش تلخ و برای همیشه بایگانی خواهد شد و اگر پیروز کسب ارا شود که اخلاق را باخت و این باخت برایش به مراتب سنگین تر خواهد بود پس نتیجه ی این بازی دوسر باخت برای جناب موحد خواهد بود و تنها راه نجاتش ترک قهرمانانه صحنه ی رقابت ها میباشد.
کد خبر: ۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۶
اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است .
مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد . 3-سرگاوخانه رئيس وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند
ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو . شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه نوبت آسيه مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني پسين :بعدازظهريا عصري دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن اين خون قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد. يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم، يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود . وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن نّيرُم :نديدن خّر:خوردن نرفتن مرغ ياجوجه به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي صبح طلوع مكن اي صبح طلوع ، فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ، مي خواست بگويد خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان ق دین درشهر لنده معتقد بودند که اگر شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي كشيده مي شد مي گفتند اين به معني است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه. يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن جل :لباس مخصوص گاو كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند وخش :به خودش چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند ومعتقد بودند وهستند كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش تّچِرايِ بّن وُ بّلي عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من چوبهاي بن وبلوط را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك بلي :بلوط
خش :خوشحال تچراي :چوب آتش گرفته درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از غيب مي داند .گریه زیاد کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص شده لباس سياه مي پوشيدند وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود . وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند می گفتند بسم الله ، او پدرت وآن هم مادرت هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع می شوند . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی توانند ازاين طناب عبورکنند وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دین شت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود . بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
اوای دنا-سیدمجیدخرمی:جاه طلبی شهوتی است که هرگز فرو نمی نشیند ، بلکه با لذتی که از آن فراهم می شود پیوسته مشتعل تر و جنون آمیز تر می شود . اتومی." نرم نرم پوست کندن " شیوه رندان مستی است در رسیدن به اهداف،کم و بیش این شیوه در تریبون های اجتماعی خودرا نشان می دهد."طبل های زیر گلیم " با نشخوار آدم هایی وهم زده پف می زند و سایه های اضطراب خودرا پس می زند.تراکم باورهای روغنی شکل می گیرد و اربابان معرفت دغدغه آزادی می گیرند.شکل توهم زده انتخابات میتواند جامعه را منجر به یاس و ناشکیبایی کند.معیار انتخابات باید دربرگرفته از توانایی افراد برای حل مشکلات نظام و مردم باشد. نه طمطراق و جیب صاحبان مسلک.
اسلام به آزادی فردی توجه ویژه ای دارد و به بیانی دیگر ازادی مسلک دین اسلام است و کمتر دین ی یافت می شود که به جامعه خود این همه آزادی ببخشد و دلیل آن نیز وجود اصل اختیار در مذهب ماست .
افراد اختیار دارند که با توجه به ویژگی های انسانی که خدا به آنها عاریت داده ، در تعیین مسیر خود حرکت کنند. آدمها برای همیشه قادر به پوشاندن ماهیت اهداف خود نیستند و بنابراین پس از مدتی چهره واقعی آنها شکل خودرادر جامعه نشان میدهد.
ترانه های وجودی آدمها ، آرام آرام رقص های درونی شان را نشان میدهدو سلیقه برخورد با این نشانه ها در افراد متفاوت است و آدم های معلول قادر به تثبیت دروغ های درونی شان نیستند. شکل آدم ها مظهر تفاوتهای وجودی شان است .اما همگان به خاطر منافع ، ارتباطات ، ترس ها و مشغولیات روزمره قادر به کشف صورتهای دروغین آدم ها نیستند.آدم هایی که به خاطر بی توجهی رای دیگران بزرگ شدند و اکنون به خود پرستی رسیده اند. کاش می شد بت های وجودی را شکست تا بار معصیت آدم ها کمتر شود.
ما خدارا گاهی فراموش می کنیم . زمانی که به خود می رسیم اما فلسفه خود را نمی دانیم . زمانی که خود پرست می شویم خدا از ما فاصله می گیرد و شیطان نماها به ما نزدیک تر می شوند. زمان برای اثبات حقانیت خود ، آنقدر کوتاه است که متافیزیک کسل کننده ماوراء سوخته ، قادر به نمایش واقعیت های مجازی دروغهای ما نیست .
بی پرده بگویم ؛ چه بسا آدم هایی که با باری از اغفال به پیشواز دایره بسته ای می روند که سالها به دور خویش می چرخند و باز هیجان اولیه را درک میکنند و در دایره بسته وجودی خود ،که منافع دیگران را تامین می کند نوای اتصال به بزرگی را دارند و توانایی خودرا فراتر از نمودار منفعلی می پندارند که در خویش سراغ دارند.آنها کیانند و کجا به سر می برند سوال بسته است که خواب توهم زای این آدما مانع شناخت وجودشان است. غافل از آن که " عجب کشکی سائیده "-اند برای خود .و تا بخود بیایند شده اند" گاوپیشانی سفید "و نمیدانند که " هرکه از آب بگذرد بی گمان پایش تر خواهد شد."
کد خبر: ۳۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۰
اوای دنا-سیدفخرال دین علیزاده: حجت الاسلام خلیل نظری درجمع اصحاب رسانه شهرستان کهگیلویه ضمن گرامیداشت سالروز 9دی اظهار داشت: 9دی یکی از روزهای تجلی حضور مردم و قدرت حضور آنان در تعیین سرنوشت خود بود که می توان را در نوع خود انقلاب تازه ای خواند.وی افزود: این حضور انقلابی و پر شور و شعور مردم بود که انقلاب و دستاوردهای آن را به همراه ارزش های اسلامی در ایران برای همیشه بیمه کرده است.این کاندیدای انتخابات مجلس نهم گفت: 9دی به همان اندازه که حمایت از انقلاب و نظام و ولایت فقیه بود نشان دهنده عظمت مردم و خواست آنان همراه با تأثیر حضور در سرنوشت کشور بوده است.نظری افزود: بی شک مردم مهمترین سرمایه های نظام و انقلاب بوده و نباید کاری کرد که خستگی ، یأس و ناامیدی بر آنها چیره شود بلکه باید زمینه اعتماد آنان را فراهم و در این راه آنها را کمک کرد.این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به اهداف خود از حضور در عرصه انتخابات مجلس نهم اشاره کرد و گفت: خود قصد حضور در انتخابات را نداشته و درخواست های مکرر جمع کثیری از روحانیت ، دانشگاهیان ، مسئولان هم استانی مقیم پایتخت زمینه حضور وی را در عرصه انتخابات فراهم کرده است.نظری با بیان اینکه با شناخت عمیق نسبت به وضعیت حوزه انتخابیه و محرومیت ها و کاستی ها ی موجود در آن وارد این عرصه سیاسی اجتماعی شده است گفت: من آمده ام تا سناریوی تکراری انتخاب افراد از قبل را برهم زنم و ثابت کنم که می توان از دل مردم برخواست و پیروز میدان شد.وی افزود: تا زمانی که احساس تکلیف واجب کفایی بر خود احساس نکردم به این عرصه وارد نشده ام و حال که وارد شده تا پایان راه هستم و باقی می مانم.نظری گفت: من برای تحقق دو امر مهم یکی توسعه صنعتی و دیگری ساماندهی و توجه به فرهنگ دین مدارانه حوزه انتخابیه وارد صحنه شدم و تمام سعی و توان خود را برای احداث کارخانجات صنعتی متناسب با معادن و خایر موجود در شهرستان به کار می گیرم.وی توسعه صنعتی را باعث رشد اقتصادی ، بالارفتن درآمد سرانه و ایجاد اشتغال پایدار خواند و گفت: دولت های محترم نهم و دهم اقدامات خوبی در سطح شهرستان های کهگیلویه ، بهمئی و چرام و دیگر مناطق استان انجام داده ولی زمینه افزایش امکانات رفاهی و علمی و آموزشی در این مناطق وجود دارد که باید سعی و تلاش بیشتری در جذب آنها به کار برده شود.این کاندیدای مجلس نهم افزود: ساماندهی فرهنگی دین ی مردم با محوریت مساجد، هیئت های مذهبی ، حوزه های علمیه و دانشگاه ها امکان پذیر خواهد بود.وی در ادامه خطاب به مسئولین اجرایی انتخابات گفت: مهمترین وظیمه شما برگزاری دست انتخابات همراه با قانونمندی بوده که باید بیش از پیش در انجام آن کوشا بوده و اذهان مشوش و بدبین مردم نسبت به مجریان و ناظران انتخاباتی عوض شده و اعتماد کامل برای آن حاصل شود.نظری با بیان اینکه جناب آقای بزرگواری برادر و همسنگر او در لباس روحانیت چندی پیش در یکی از مصاحبه های خود فرمودند در تمام انتخابات ها تقلب شده است این خود گواه بر این امر بوده که اذهان عمومی نسبت به هیئت های اجرایی و مسئولان برگزاری انتخابات مشوش است.وی ضمن اذعان بر سخنان نماینده فعلی مردم شهرستان های کهگیلویه ، بهمئی و چرام در مجلس شورای اسلامی افزود: اما نفس ثبت نام من اعتماد بنده را نسبت به نتیجه انتخابات کامل مشخص می کند و من معتقدم که این انتخابات با همه انتخابات های ادوار قبلی متفاوت است و به دور از تقلب های گذشته برگزار می گردد.نظری یادآور شد : حکومت جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رأی مردم بوده که بر اساس حسن اعتماد و رابطه سالم بین مردم و مسئولین شکل گرفته و تمام طرفداران نظام و ولایت فقیه باید به این نکته توجه عمیق داشته باشند.وی توجه به نظرات کاندیداهای مطرح و افراد مورد اعتماد مردم و نظام را گامی در جهت هر چه باشکوهتر برگزار شدن انتخابات خواند و گفت: در روز های انتخابات مسائل مهمی وجود دارد که باید به جد در نظر گرفته شود از جمله تعرفه به اندازه به تعداد رأی دهندگان و صندوق های رأی گیرنده فراهم شود چرا که تجارب گذشته نشان می دهد که کمبود آن مسائلی را در بر دارد.این کاندیدای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه کهگیلویه افزود: مسئولان باید از ورود کاندیداها به حوزه کاری ادارات تأثیر گذار از جمله آموزش و پرورش ، کمیته امداد، بهزیستی جلوگیری و از پرداخت تسهیلات به مردم جلوگیری کنند.نظری خطاب به مردم هم افزود : از قوم قبیله ای کردن انتخابات حذر کنید چرا که به نظام و اهداف آن ضربه وارد می کند.وی یادآور شد: شما مردم باید با همان بصیرتی که در 9دی نشان داده اید در انتخاب افراد انصاف، مروت، و توانایی را در رأی دادن لحاظ کرده و اجازه ندهید رأیتان که همان شرف و عزت و عابروی شماست را به بهای ناچیز بفروشند یا بخرند.نظری با اشاره به شایعاتی مبنی بر انصراف ایشان از ادامه رقابت در انتخابات گفت: همانطور که در آغاز سخن گفته ام تحت هیچ شرایطی به نفع هیچ شخص و یا حزبی کناره گیری نخواهم کرد و در صحنه خواهم ماند .وی در ادامه با اشاره به بیانیه منتشر شده مدیر حوزه های علمیه استان خطاب به مردم شهرستان های کهگیلویه، بهمئی و چرام در دو سه روز گذشته اشاره کرد و گفت: آقای پایدار دوست و برادر مورد احترام بنده از اولین کسانی بوده که نسبت به حضور بنده در انتخابات تأکید داشته و تا کنون بارها و بارها حتی در روز انتشار این بیانیه حمایت خود را از بنده اعلام داشته اند.نظری افزود: ایشان در این بیانیه مطلبی را گفته اند که مورد قبول بنده و دیگر کاندیداهای انتخابات نیز می باشد و آن مطلب این بوده که ایشان به عنوان صنف روحانیت و مجموعه حقوقی روحانیت استان از هیچ شخصی حمایت نکرده و نمی کند چراکه ایشان به عنوان شخصیت حقوقی مدیر حوزه علمیه نمی تواند از کسی حمایت کند اما از حیث شخصی و فردی قطعاٌ تا پایان با هم خواهیم ماند.
کد خبر: ۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۹
اوای دنا-علی بازیار: با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم نامزدهای انتخابات فعالیت های خود را آغاز کرده اند .رایزنی ها، برگزاری همایش ها ،نشست ها ،هم اندیشی ها. خود حکایت از داغ شدن تنور انتخابات دارد . اما برای بسیاری از مردم بخصوص سیاسیون،فرهنگیان،دانشجویان ،آگاهی از دیدگاه ها، بیان نقطه نظرات و مبانی فکری نامزدهای انتخاباتی بسیار مهم است .
اینکه نامزد مورد نظرشان در کدام طیف سیاسی جای دارد. جایگاه جریان سیاسی را تاچه اندازه متناسب با مسائل روز جامعه مورد ارزیابی قرار میدهند . آیا کاندیدای مورد نظرشان اصول گراست یا اصلاح طلب:یکی از نامزدهای انتخاباتی این دوره آقای حجه الاسلام شیخ خلیل نظری است که بسیاری از اقشار مختلف جامعه در مورد جایگاه ایشان و اینکه در کدام طیف سیاسی قرار دارد ، سؤالاتی دارند . درمورد اصلاح طلبی:آقای نظری در بحث اصلاح طلبی روشن ترین و بارزترین اندیشه را تمسک به بیان شیوا و روشنگرانه امام حسین (ع) می داند که در نامه اش به برادرش محمد حنفیه به هنگام قیام تاریخی و سراسر حیات عاشورایی بیان می کند .
همانا هدف من اصلاح امت جدم رسول الله یعنی امر به معروف و نهی از منکر است 1.وی عقیده دارد اگر اندیشه اصلاح طلبی امام حسین (ع) در مرامنامه اعتقادی و سیاسی ما گنجانده شود ،هرگز به کژ راهه و انحراف دچار نمی شویم – تبیین اندیشه های ناب اسلامی که بر گرفته از کلام سراسر نور و رحمت الهی قرآن کریم و مبانی اعتقادی و عبادی اولیاء الله می باشد تنها راه سعادت بشر از سقوط در منجلاب دنیاپرستی و دنیا طلبی است وی معتقد است : آنچه امروزه با نام اصلاح طالبی در بخشی از جامعه سیاسی ما وجود دارد نه تنها اصلاح طلبی نیست بلکه تخریب بنیادهای ارزشی دین و انقلاب اسلامی وگذر از آرمانهایی است که ما را به جای آنکه به سر منزل مقصود برساند به بیراهه می برد .اگر در پاره ای از مسائل سیاسی و اعتقادی ،افراطی صورت گیرد نیاز است که به اصلاح آنها بپردازیم و خطاهای خودرا کاهش دهیم اما نمی توانیم به نام اصلاح طلبی ارزشهای سیاسی اسلام و مبانی دین ی را زیر سؤال ببریمدر مورد اصول گرایی : آقای نظری اعتقاد دارند بسیاری از اصول گرایان با استفاده ابزاری از دین ؛ارزشها ؛ اصول انقلاب ؛و آرمانهای امام؛ پای از دایره اصول گرایی بیرون نهاده اند و در واقع به بیراهه رفته اند اگر افراط و تفریط صورت نمی گرفت و اگر پای بندی ما وسیاسیون به آنچه که معمار بزرگ انقلاب حضرت امام (ره) به عنوان انقلاب اسلامی تبیین کرده اند بیشتر می شد امروز گرفتار این اختلافات و این گونه تنشهای سیاسی نبودیم .
وی معتقد است : کسانی هستند که با نام اصول گرایی .شعارمی دهند اما وقتی پای عمل به میان می آید پاسخگو نیستند . در حالیکه : قرآن کریم بیان می فرماید : ((یا ایها الذین امنو لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون ))2 .ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی را به زبان می آورید که در مقام عمل خلاف آن می کنید ؟بترسید از این عمل که خدا را سخت به خشم می آورید از اینکه سخنی بگویید و خلاف آن عمل کنیدوی معتقد است در میان اصول گرایان و اصلاح طلبان کسانی هستند که برای رسیدن به مقام و موقعیت های مورد نظر خود از هیچ تلاش و کوششی حتی مذموم دریغ نمی کنند در حالیکه مردم را به کارهای نیک و امور خیر دعوت می کنند اما خود فراموش می کنند خودشان با کدام نردبان بالا رفته اند .(( اتأمرون الناس بالبروتنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلاتعقلون ))3
آیا مردم را به نیکی امر می کنید و خود را فراموش می کنید ، در حالی که شما قرآن را تلاوت می کنید چرا تعقل نمی کنید ؟
به قول حضرت حافظ واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنندبه رغم بسیاری از کسانی که وضعیت موجود را ایده آل بیان می کنند آقای نظری اعتقاد دارند وضعیت فرهنگی سیاسی کنونی راضی کننده نیست وی عقیده دارند در حوزه فرهنگ ما به آنچه که باید می رسیدیم فاصله ای بسیار طولانی داریم و برای رفع نقیصه های فرهنگی باید تلاش و کوشش بیشتری داشتچراکه ما باتوجه به منابع سرشار فرهنگی هیچ چیز برای مان توجیه پذیر نیست که از کنار مسائل فرهنگی براحتی بگذریم و چشم خود را بر حقایق ببندیم .
و در حوزه سیاسی : آقای نظری عقیده دارند آنچه که امروز بنام ((فتنه)) خوانده می شود نتیجه زیاده خواهی ها و انحصارطلبی های سیاسیون در دوقطب قدرت اصول گرایی و اصلاح طلبی است وی بر این عقیده است : برخی بجای اینکه آب برآتش اختلاف و تنش ها بریزند خود هیزم آتش می شوند که حاصلی جز ایجاد اختلاف نخواهد داشت : وی به این کلام گوهر بار امام علی (ع) اعتقاد دارد که می فرماید :((کن فی الفتنه کابن البون .لاظهر فیرکب ولاضرع فیحلب ))5: در فتنه ها و آزمایشات مانند بچه شتر باشید که نه پشتی برای سواری دارد و نه پستانی برای دوشیدن شیرآقای نظری عقیده دارد مهمترین ابزار مؤلفه برای تلطیف و تعادل امور کشور ایجاد همدلی و همنوایی در همه عرصه هاست . اختلافات صرفاً سلیقه ای نباید ابزار ایجاد تفرقه و نفاق بین مسئولین و دلسوزان نظام شود .
بهرحال آقای نظری عقایدی دارد که می تواند برای برون رفت از وضعیت کنونی چه در منطقه و چه در کشور از آنها بهره جست .
ویژگی دیگری آقای نظری توجه به توانمند بودن مدیریت است نه همگرایی و هم جناحی بودن .
وی عقیده دارد ممکن است توانمندیها و خلاقیت هایی در مدیران منتقد یک تفکر وجود داشته باشد که به صرف هم فکری نبودن و هم جناحی نبودن ،جامعه از آن محروم می شود و سیستم مدیریت به صورت یکجانبه نگری و تکصدایی باعث رکود مدیریتی می شود وی چنین عقیده دارد وقتی مدیریت یک مجموعه از یک گروه و یا جناح خاص باشند این شائبه پیش می آید که به صرف هم جناحی بودن بودن ؛امکان نقد مدیریتی کاهش یافته ؛و بروز اشتباهات مدیریتی را سبب می شود و این نتیجه ای جز انحصار طلبی و انباشته شدن قدرت در دست یک گروه خاص نخواهد داشت و ره آورد این انحصار طلبی پدیده شوم فساد اداری و ایجاد روابط به جای ضوابط است .
کد خبر: ۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۷
اوای دنا: طی حکمی از سوی اکبر نیکزاد استاندار کهکیلویه و بویراحمد و با تأیید وزیر کشور تیمور آلفونه فرماندار یاسوج شد. طی مراسمی که در محل فرمانداری شهرستان بویراحمد و با حضور استاندار، معاون سیاسی استاندار و سایر مسئولان استانی و شهرستانی برگزار شد، تیمور آلفونه بهعنوان فرماندار مرکز استان کهکیلویه و بویراحمد منصوب شد.
در این نشست اکبر نیکزاد استاندار کهکیلویه و بویراحمد طی سخنانی خدمتگزاری را مهمترین شاخصه مدیران در نظام جمهوری اسلامی دانست و اظهار کرد: خدمت صادقانه و بیریا مهمترین درسی بود که امام راحل بهعنوان بنیانگذار تفکر اسلامی در حال حاضر به مسئولان آموخت.وی گفت: وظیفه ما این است که لحظهای در راه خدمت و توسعه ایران اسلامی درنگ نکرده چرا که مبنای این نظام بر اساس خدمت به محرومان و مستضعفان است.تیمور آلفونه هم در آیین معارفه خود بهعنوان فرماندار جدید شهرستان بویراحمد اظهار کرد: از خداوند متعال همواره این آرزو را داشتهام که توفیق دهد تا بتوانم دین خود را نسبت به خانواده شهدا و ایثارگران ادا کنم.فرماندار جدید شهرستان بویراحمد گفت: پیروزی انقلاب و تثبیت آن با مشارکت حداکثری مردم صورت گرفته که این نوع از مشارکت در همه جای دنیا بینظیر است.آلفونه در ادامه افزود: این مشارکت موجب شده دشمن در مقابل ما منفعل شود و اکنون قدرت پیشروی در همه عرصهها را داشته باشیم.
در این مراسم از خدمات ۴ ساله پرویز رضایی فرماندار سابق یاسوج قدردانی به عمل آمد.
کد خبر: ۲۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۱
اوای دنا-علی محمددوستی :آقاي موحد نگذار مردم نه اي که به هاشمي گفتند براي تو هم تکرار شود.آقاي موحد! سرگذشت بعضي از خواص انحصار طلب و تماميت خواه که روزي در راس نخبگان اين مملکت قرار داشتند نه تنها درس عبرت بلکه تلنگري است براي سياستمداران سطح خرد و کلان جامعه ماست . و درسي است تلخ براي آنهاي که آمال و اهداف اين مردم صديق را فراموش کردند . آقاي موحد!تاريخ سياسي ملت ايران را اگر بازخواني کنيم نظاره گر خواهيم بود که از زمان شکل گيري نظام سياسي در ايران عزيز ملت همواره در تمام ازمنه و امکنه يار و مدد کار حکومت ها و سياست مداران خود بوده و هستند ،مگر اينکه حاکمان از ياد مردم غافل شوند و آنها فراموش شوند .
ملت ايران ملتي نجيب و صديق هست و حاکمان خود را تا جايي قبول دارند که از نوع و جنس خودشان باشد . و راز شکست کليه سياستمداران در گذشته و حال اشراف زدگي و غفلت از احوال مردم در گذشته و حال بوده است. و در همين زمان کسب قريب به 15ميليون از 17 ميليون راي پاک و ساده دل مردم روستاييان به آقاي دکتر احمدي نژاد بهترين گواه براي اين ادعاست. آقاي موحد سيد عزيز !به خاطر آوريد که مايه دلخوشي و سرمايه وجودي همين مردم براي حمايت بي دريغ از حضرت عالي اين بود که نماينده ي شان برخاسته از بطن همين توده مردم محروم و در اصطلاح ضرب المثلهاي مانده در سينه هاي پيران اين قبيله( بلوط خور با آنها هست) اما همين مردم امروز بايد نظاره گر باشند که همين بچه لر بلوط خور آنها، نشين و برخاستش با اغنيا ست و آمال وآرزوهاي آنان در سايه سار دنياي پرزرق وبرق سرمايه داري زنگار گرفته و رنگ ورو رفته است.
و آيا از ياد فقرا غافل شدن و در دامان سفره ي پر رنگ و لعاب اغنيا نشستن ،نسيان توده محرومان نيست؟
آقاي موحد !باور کنيد عشق و علاقه و احساسات پاک اين مردم در راستاي حمايت از حضرت عالي دين مداري و پشتيباني محض حضرت عالي از ولايت فقيه که تجلي گاه نور و رحمت الهي است بود و سيادت تو در کنار کار، زيباييش را دوچندان کرده بود اما آيا سکوت معنا دار حضرت عالي در تمام فراز و نشيب هاي انقلاب به منظور جذب آرائ مخالفان علي الخصوص در فتنه 88 چه معنايي براي مردم محروم اين خطه ي ولايت مدارخواهد داشت ؟ آيا مردم حق ندارند در مشي سياسي حضرت عالي شک و ترديد کنند ؟آيا عکس العمل نمايندگان همسايه ات که امروز به خاطر همين کار مورد تنفر مخالفان در حوزه انتخابيه خود قرار گرفته اند گوشت را کر نکرد؟
آقاي موحد!ذهنيت اين مردم و شعور سياسي ْآنان همگام با توسعه و پيشرفت ايران اسلامي در مقياس وسيعي بالا آمده و هر شعار و حرفي را ديگر قبول نخواهند کرد ،چرا که اين مردم تشنه مشتي صداقتند که آن در وجود يک شخصيت متعهد و از بن دندان معتقد به ولايت متبلور شود ،اين مردم ديگر نخواهند گذاشت که به هيچ قيمتي تفکر محافظه کار ي و انحصار طلبي برآنان غالب شود. حضرت عالي از کدام ظرفيت و پتانسيل خود استفاده نکردي که قصد داري آنرا به فعل برساني؟ كدامين آمال و آرزوي اين مردم را فراموش نکردي که در صدد احياي مجدد آن برآمدي؟سيد جان به زعم خودم در کوران حيات سياسي تنها سياستمداري که به موقع از ميز سياست خود بلند شد ،کسي نبود جز ناطق نوري که به موقع کفشهاي سياسي خود را آويخت . آيا موقع آن نرسيد که به موقع و تا در اوج قدرت هستيد از قدرت کناره گيري کنيد تا ياد و خاطره ات در اذهان اين مردم به يادگار بماند . اگر مردم به تو نه گفتندديگر در چشم مردم سوخته و يادت محو خواهد شد و آن وقت کنار رفتنت از موضع و سياست براي خودت هم معنا نخواهد داشت.
کد خبر: ۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۱
اوای دنا-محمدصادق زماني:ياران امام حسين(ع) همه اهل نماز بودند و بندگي خدا. آنها هم كه حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رساندند، نماز ميخواندند و گرد و خاك ادعاي دينداريشان، چشم را كور ميكرد!در سريال مختارنامه هم اين اشتراكها بين مختاريان و يزيديان به زيبايي به تصوير كشيده شده بود. پس چرا نمازگزاران يزيدي عليه نمازگزاران حسيني شوريدند و سرهاي اين قافله جوانمرد و اهل دين را بر سر نيزهها كردند؟! براي پاسخ به اين پرسش بايد شخصيت و رفتار نمازگزاران يزيدي را از زاويه تحليل روانشناختي مورد بررسي قرار داد تا روشن شود كه اين افراد چه نوع شخصيت و چه خلق و خويي داشتهاند. ۱- دورويي و چندچهرگي: يكي از ويژگيهاي رفتاري نمازگزاران يزيدي، نفاق و دورويي آنان بود. همان زمان، افرادي در جامعه اسلامي زندگي ميكردند كه نه اهل نماز بودند و نه ادعايي درباره مذهبي بودن داشتند؛ آنان يك رو داشتند نماز نميخواندند و به هنجارهاي مذهبي پايبند نبودند. هرچند رفتار اين دسته هم قابل نقد است، اما چون، دوچهره نبودند تشخيص نوع تفكر و شخصيت آنان كار سادهاي بود. اما يزيديان، ظواهري مذهبي داشتند و ادعاي مذهبي بودن ميكردند و تشخيص باطل بودنشان بسيار دشوار بود. كمرشكنترين ضربهها را بر پيكره مذهب و جامعه، افراد داري نفاق و چندچهرگي وارد ميسازند. تشخيص باطل بودن و خطرشان- چون نفاق دارند و در هر جمعي قرار ميگيرند به خاطر منافعشان همرنگ آن جمع ميشوند ـ مانند تشخيص حركت يك مورچه است بر روي يك سنگ سياه آن هم در يك شب سياه و تاريك! ۲- دروغگويي: در ميان همه صفات بد و مورد نكوهش، دروغ جايگاهي نكوهيدهتر دارد. هيچ وقت نشنيدهايم كه «دزد، دشمن خداست» ، هميشه شنيدهايم كه بزرگان ما گفتهاند: «دروغگو دشمن خداست». در كنار دروغ، تنها يكي از رفتارهاي ضدارزش در قامت دروغ معرفي شده است: «رباخواري» (رباخواري، اعلان جنگ به خدا و رسولش است/ قرآن كريم.) افرادي كه در سپاه يزيد مثلاً نماز ميخواندند، مبتلا به بيماري دروغگويي بودند و تفسيرهاي دروغين به مذهب ميبستند تا اهداف خود را پيش ببرند. آنها به دروغ، امام حسين(ع) را خارج شده از دين معرفي ميكردند و به ايشان تهمت ميزدند. ۳- منفعتطلبي و قدرتطلبي: يزيديان چون منفعتهايشان در بقاي يزيد بود و از آنجا كه افرادي قدرت طلب بودند، حقيقت را قرباني منفعتهاي شخصي و حرصشان به قدرت كردند در مقابل، نمازگزاران حسيني افرادي راستگو و جوانمرد بودند كه خشنودي خدا را بر هرچيز ديگري ترجيح دادند، چراكه آنان ايمان داشتند:« طاعت آن نيست كه بر خاك نهى پيشانى/ صِدق پيش آر، كه اخلاص به پيشانى نيست.»
کد خبر: ۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۲
اوای دنا:رييس جمهور با تاكيد بر اينكه دولت با همه توان و تا آخر روي اصول و ارزشها ايستاده و اگر همه دنيا هم عليه ما شوند، ذرهاي از خط نوراني انقلاب و ولايت كوتاه نخواهيم آمد، تصريح كرد: كسي طرفدار راستين ولايت است كه براي اعتلاي جامعه ولايي سر از پا نشناسد و تمام وجود خود را صرف خدمت و آباداني جامعه كند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، دكتر محمود احمدينژاد در ديدار جمعي از علما و روحانيون، با تسليت ايام سوگواري اباعبدالله الحسين(ع)، حادثه عاشورا را دورهي كاملي از مكتب اسلام دانست و گفت: هر حركتي كه از پيامبران الهي از ابتدا تا خاتم آنان، انجام شده و اراده كردهاند كه در جامعهي بشري نهادينه و جاري و ساري شود، با حركت امام حسين(ع) عينيّت پيدا كرد و عينيّت همه ارزشهاي الهي، توحيد، عدالت، رسالت و معاد را امام حسين(ع) در نصف روز و در عمل در برابر بشريت قرار دادند.وي حركت امام حسين(ع) را نجاتبخش همه ارزشهاي الهي و حقيقت انسان توصيف كرد و گفت: اگر عاشورا نبود، اثري از انسانيت و حقيقت انساني باقي نميماند و موجوديت انسانها زير خروارها تعصّبات و خودخواهيها و قدرت طلبيها مدفون ميشد.رييس جمهور اضافه كرد: امام حسين(ع) توحيد را در جهان مستقر كردند و عاشورا صحنه تجلي توحيد و اخلاص و امر به معروف و نهي از منكر و صحنهي هنرنمايي خداست و در حقيقت خداوند در قالب امام حسين(ع) خودش را متجلي ميكند.دكتر احمدينژاد خاطرنشان كرد: مدعيان امام حسين(ع) چنين ادعا كردند كه ايشان بر خليفه خروج كرده است، در حالي كه با نگاهي ساده به صحنه ميتوان بطلان اين ادعا را اثبات كرد، اگر واقعا ادعاي آنها درست بود، چرا بعد از اينكه امام حسين(ع) را به شهادت رساندند، بر پيكر آنها اسب تازاندند و چه اصراري وجود داشت كه حتي گلوي بچه شش ماهه را بدرند.رييس جمهور واقعه عاشورا را داراي عبرتها و درسهاي انسانساز فراواني دانست و گفت: عاشورا نشان ميدهد كه اگر كسي از مسير حق منحرف و تابع تمايلات نفساني و به دنبال ماندگاري در دنيا باشد، چنين فردي در نزول از شأن انساني در يك سطحي متوقف نميماند، همانطور كه كمال انساني و حركت در مسير انساني نامحدود است، سقوط هم نامحدود است و ميتواند به جايي برسد كه شرف، آزادگي، غيرت، مردانگي و انسانيت بطور كامل از وجود انسان خالي شود و جنايتي را مرتكب شود كه در طول تاريخ و حتي آينده بشريت نظير نداشته باشد.دكتر احمدينژاد در ادامه با بيان اينكه باطن بسياري از ادعاهاي سياسي با ظاهر آن متفاوت است، به درس ديگري از مكتب عاشورا اشاره كرد و گفت: كربلا و عاشورا صحنه دعواي سياسي نيست كه طرفداران حكومت با مخالفين حكومت راه انداخته باشند، بلكه صحنه انتقامكِشي و خالي كردن عقدههايي است كه در برابر عظمت پيامبر و آل طاهرينش(ع) در دل فاسدان و خودخواهان و قدرتطلبان شكل گرفته است.رييس جمهور افزود: كساني كه در جنگ بدر، خيبر، احد و صحنههاي اصلي انقلاب پيامبر گرامي اسلام(ص) در مقابل عظمت پيامبر و علي(ع) كم آورده و تحقير شدند، به دنبال انتقام و عقدهگشايي بودند.دكتر احمدينژاد گفت: كساني كه در مقابل دستور پيامبر (ص) به خاطر دلبستگيهاي دنيا كوتاه آمده و حتي با جنگ روانيِ دشمن همراهي كردند و سعي داشتند كه پشت جبهه را تضعيف كنند، اينان در مقابل اشتباهات خود عذرخواهي نكردند، بلكه به اقدامات كينهورزانهي خود ادامه دادند؛ به نحوي كه چهره اميرالمؤمنين علي(ع) را تخريب و عليه ايشان سازماندهي و تبليغات منفي كردند و به قدري اين جوسازيها سنگين بود كه پيامبر خدا(ص) در بيان حقيقت رسالت خود ملاحظه ميكند.وي افزود: عظمت، پاكي، اخلاص، شجاعت، جوانمردي، سخاوت و بزرگي پيامبر و ائمه اطهار(ع) در دل گمراهان و فاسدان كينه درست كرد و چون در ريل انحرافي قرار داشتند، در عاشورا به صحنه آمدند تا ريشه اصلي دين و رسالت پيامبر گرامي اسلام(ص) را قطع كنند و در واقع آمده بودند تا اسلام را ريشه كن كنند.دكتر احمدينژاد تصريح كرد: عاشورا يك مكتب است و كسي كه پيام امام را شنيده و با امام همراهي نكرده باشد، فرقي نميكند كه در طواف كعبه يا در ميكده باشد.رييس جمهور افزود: كربلا دوره كامل اسلام، توحيد، عدالت و تعليمات همه انبياي الهي و انسانشناسي و راه زندگي سعادتمندانه است.دكتر احمدينژاد امر به معروف و نهي از منكر را از ديگر آموزههاي مكتب عاشورا و كربلا دانست و گفت: امام حسين(ع) خليفهالله و انسان كامل و واسطهي فيض الهي است و وجودش سرشار از عشق و محبت حتي نسبت به دشمنان خود است. در حركت امام حسين(ع) ذرهاي كينه وجود ندارد و همه حركت پيامبر و آل اطهار(ص) از روي محبت و رحمت است و اين موضوع رمز ماندگاري پيامبر و آل پيامبر(ص) و عاشوراست.رييس جمهور افزود: امام حسين(ع) در طول واقعه عاشورا حتي يك لحظه از دعوت غافل نشدند و همه تلاش خود را كردند تا دلها را بيدار كرده و هدايت كنند.دكتر احمدينژاد امر به معروف و نهي از منكر را به معناي محبت و عشق به انسانها توصيف كرد و گفت: اگر امر به معروف و نهي از منكر از قلب غير رحماني برخيزد جز ايجاد انحراف و تخريب اثري ندارد و همگان بايد توجه داشته باشند كه اين فريضه الهي براي خودنمايي و سيطره بر مردم نيست، بلكه براي هدايت است و هدايت رحمت است و بايد از قلب رحماني نشأت بگيرد.رييس جمهور با بيان اينكه اسلام منطبق بر فطرت انساني است، اظهار داشت: اگر تودههاي مردم در مقابل دعوت به اسلام ناب قرار بگيرند، بدون هيچ مقاومتي آن را با تمام وجود خواهند پذيرفت؛ همچنان كه ملت ايران زماني كه با حقيقت اسلام مواجه شد، آن را پذيرفت و با اينكه ايران در سالهاي پس از آن چندين بار اشغال شد، بجاي اينكه ملت ايران به رنگ اشغالگران درآيد، اين اشغالگران بودند كه اسلام را پذيرفته و چه بسا عاشق اهل بيت(ع) شدند.دكتر احمدي نژاد گفت: اسلام جز با عشق و محبت منتشر نميشود و خاستگاه حركت امام عصر(عج) نيز عشق و رحمت است.رييس جمهور افزود: درس امام حسين(ع) درس عشق و محبت است و بدون عشق، توحيد هم پايدار نخواهد ماند، بنابر اين بايد روح پيام و دعوت ما نيز بر اساس عشق و محبت و عدالت باشد و اگر خدايي ناكرده كسي به دنبال حفظ قدرت و تثبيت سيطره خود باشد، بايد بداند كه اين موضوع پايدار نخواهد ماند.دكتر احمدينژاد با بيان اينكه پيروي از ولايت معيار دارد و كسي با ادعا نميتواند خود را پيرو ولايت جلوه دهد، گفت: ولايت به معناي عشق و عدالت است و رابطه ولايت با مردم رابطه عاشقانه است. هر كس كه يار و پشتيبان ولايت باشد، همچنان كه اميرالمؤمنين علي(ع) توصيه كردهاند، بايد در اين مسير با ورع و اجتهاد قرار بگيرد و از خواستههاي نفساني، خودخواهي، عصبيتها، زيادهخواهي و قدرتطلبي به دور شود.رييس جمهور افزود: ورع و اجتهاد يعني اينكه انسان نسبت به مشكلات مردم و جامعه و رفع فقر، فاصله طبقاتي، بي عدالتي و ضعفها، دلسوزي داشته و تلاش كند.دكتر احمدينژاد تصريح كرد: طرفدار ولايت يعني اينكه فرد براي اعتلاي جامعه ولايي سر از پا نشناسد و تمام وجود خود را صرف خدمت و آباداني جامعه كند.رييس جمهور در بخش ديگري از سخنان خود شرايط جهاني را مورد اشاره قرار داد و گفت: اينكه دنيا بايد تغيير كند، يك موضوع قطعي است و همه به اين موضوع باور داشته و منتظر آن هستند.دكتر احمدينژاد با بيان اينكه در معرفي اسلام به عنوان دين كامل و ارائه الگو به بشريت بايد هوشمندانه و درست عمل شود، اظهار داشت: نظام جمهوري اسلامي ايران به سادگي شكل نگرفته و در پي مجاهدتها و تلاشهاي تاريخي علما و روحانيون تأسيس شده و در معرفي الگو بايد توجه داشت كه اين الگو هم حق بوده و هم بين همه بشريت مشترك باشد و هم اراده الهي بر آن استوار باشد و بي ترديد حكومت جهاني مهدوي، نظامي است كه از همه اين ويژگيها برخوردار است.رييس جمهور خاطرنشان كرد: جهان در آستانه تحول بزرگي است، البته اينگونه نيست كه مستكبران با اين تحولات به طور كامل زمينگير خواهند شد، اما اين تحولات جرقهاي است و دير نيست زماني كه بساط مستكبران به طور كامل از جهان برچيده شود.دكتر احمدينژاد با بيان اينكه جهان نيازمند نظم، قانون و مديريت جديدي است، گفت: كمونيستها و نظام سرمايهداري تئوريهايي را معرفي كردند كه امروز در عمل با شكست مواجه شده و دنيا نيازمند نظم جديدي است و باورم اين است كه تنها نظم جايگزين نظام سرمايهداري و كمونيستي حكومت جهاني امام عصر(عج) است.دكتر احمدي نژاد افزود: در معرفي اسلام و حكومت مهدوي بايد مراقب بود كه در بين ملتها اين ذهنيتها شكل نگيرد كه ملت ايران قصد دارد اراده خود را به آنها تحميل كند. مهمترين كار فرهنگي و سياسي در دنيا معرفي نظم جهاني تحت پرچم مهدوي است.رييس جمهور گفت: بشر نيازمند نظم جديدي است و اگر كوتاهي شود، ديگران همان انديشههاي غير الهي را با ماسك جديدي به بشريت تحميل خواهند كرد، در كشورمان نيز معرفي زوايا و ضرورتهاي حكومت مهدوي مسئوليت سنگين علما و روحانيون است و پايگاه اصلي آن حوزهها و مساجد ميباشد.دكتر احمدينژاد با اشاره به اينكه همه حوادث موجود جهان در نگاه كلان در جهت هدف و آرمان ملت ايران قرار دارد، گفت: بايد در شرايط كنوني هوشمندانه و با دقت عمل كرد و مبادا كسي از مرز عدالت و محبت خارج شود و حداكثر كار ما اين است كه فضايي براي ملتها ترسيم كنيم كه بتوانند خودشان راه درست را انتخاب كنند و چنانچه هدف متعالي را برگزيدند، اين موضوع ارزشمند و ماندگار است.در ابتداي اين مراسم حجتالاسلام شريفزاده در سخناني با اشاره به سخني از رهبر فرزانه انقلاب مبني بر اينكه بنده از همه دولتها حمايت كردهام ولي اين دولت با دولتهاي گذشته تفاوت دارد، گفت: فرق اساسي اين دولت در اين است كه تلاش نميكند كه حاكميت دوگانه درست كند اگر رهبري چيزي بگويد رييسجمهور ميپذيرد و به آن عمل ميكند.وي اظهار داشت: ما به خوبي دريافتهايم كه رييسجمهور با عنوان مشاوري صديق به بحث و گفتگو با رهبري عزيز ميپردازد و در مقام فرمان فقط ايشان را ميشناسد.وي با بيان اينكه برخي در باب ولايتپذيري نزديكان رييسجمهور ادعاهايي مطرح ميكنند، تصريح كرد: عنايات ويژه دكتر احمدينژاد به مهدويت و حركت به سوي مديريت جهاني مهدي موعود (ارواحنا فداه) را معارضت با ولايت فقيه خواندند و به اين بهانه باب اتهام به نزديكان رييسجمهور را گشودند. اينان حتي از طرح موضوع بيداري انسانها در جهان كه به همه جهان تعلق داشت و مختص به سرزمينهاي اسلامي و مسلمانان نبود، بهانهاي ساختند تا بگويند رييسجمهور در برابر واژه بيداري اسلامي قرار گرفته است در حالي است كه نسبت بين اين دو بيداري، عام و خاص بود و آنها فراموش كرده بودند كه رهبري خردمند ما پيش از اينها فرموده بود كه مطالبات امروز ما بينالمللي است و نگاه هم بايد انساني باشد.حجتالاسلام شريفزاده با بيان اينكه انسان يعني آنچه در همه جهان گسترده است و نگاه بايد متوجه چنين گستره وسيعي باشد، گفت: رييسجمهور تبيين كردند كه فرهنگ با فرهنگ مقابله نميكند و اين بيفرهنگي حاكمان غرب است كه به فرهنگ ايراني – اسلامي ما حمله ميكنند و بهانهگيران اين را نيز مخالفتي با واژگان تهاجم و شبيخون فرهنگي عنوان داشتند در حالي كه اين تاييدي بلاغي و مبالغهاي شفاف بر مراد رهبر بود و رييس جمهور نيز فرهنگ دشمن را بيفرهنگي ناميديد نه آنكه تهاجم و شبيخون را نفي كرده باشند.وي با اشاره به اينكه مشخص نيست دشمنيها با دولت از ضعفِ دانايي و كاستيِ توان علمي آنها نشأت گرفته يا از اراده و عزمي خاص در تضعيف خطي كه دولت در كوتاهكردن دست ناپاكان از بيتالمال دنبال ميكند و يا قاسطاني به زيركيِ شيطان، مارقانِ ناداني را به نام دين و ولايت به بازي گرفتند، گفت: چه كسي باور ميكرد كه روزي بشنويم معاويه و خوارج هم براي عدالت با اميرمؤمنان علي(ع) به مخالفت برخاستند تا اين را گَواهي بر لزوم ولايتمداري و نه عدالتمحوري بدانند. آيا اين ستم به تجسم عدل الهي بر روي كره خاكي نبود؟ و آيا امكان جدايي عدالت از ولايت هست؟ و آيا ولايت ماموريتي جز برپايي عدالت در جان و پيكر جامعه آدميان دارد.وي با بيان اين مطلب كه آيا ما نميدانستيم كه امر به معروف و نهيازمنكر زماني لزوم مييابد كه معروف، معروف و محبوب باشد و منكر، منكر باشد و منفور و براي اين منظور بايد جامعه را به درك، فهم و رشد رساند و عقل و دل مردم را به برهان، احساس و وجدان مزين كرد و آنگاه اگر لجبازاني ماندند نوبت به امر و نهي ميرسد، تصريح كرد: رييسجمهور براي روشن ساختن عقل و دل مردم بر امالفضائل انگشت گذاشت و عدالت را فرياد كرد چرا كه تا زماني كه مردم احساس عدالت نكنند سخن دين را هم گزافه ميپندارند و اعتماد به عالمان دين را از دست خواهند داد.حجتالاسلام شريفزاده گفت: همه ميدانيم كه دكتر احمدينژاد از بهترين آمرين به معروف و ناهيان از منكر است كه امر و نهي را در جهت عدالت و كوتاهكردن دست تجملگرايان بكار بست در حالي كه آنان كوشيدند جهت امر و نهي را به سوي مردم برگردانند تا دولت از رسيدگي به آنها بازماند و آنگاه كه رييسجمهور در برابر آنها مقاومت كرد و جهت حركت خود را تغيير نداد گفتند كه احمدينژاد اعتقاد به امر و نهي ندارد.حجتالاسلام شريفزاده خاطر نشان كرد: رييسجمهور را به بيارادتي به روحانيت متهم ميكنند در حالي كه دولت نهم و دهم انحصارِ ترديد بين دو راهي محروميتِ حوزههاي علميه از بودجههايِ فرهنگيِ دولت به منظورِ حفظ استقلال و بهرهمندي از آن به قيمت از دست رفتن استقلال را شكست و راه سومي را به كار بست كه با حفظ استقلال، حوزه را بدون چشمداشت و حمايت از بودجهاي قابل توجه بهرهمند ساخت.وي در ادامه ضمن درخواست از رييسجمهور براي تكرر جلسات بحث و ديدار با روحانيون به منظور اينكه امكان دفاع از حقيقت براي روحانيون بيشتر فراهم شود، گفت: ما براي سربازي امام زمان ارواحنا فداه در اين مسير قرار گرفتيم و ميخواهيم امكان خدمتگزاري به حضرت ولي عصر(عج) را در اين سنگر براي ما فراهم سازيد چرا كه اگر ما بيشتر بدانيم اولاً خود به حيرت مبتلا نميشويم و ثانياً ديگران را از تحير خارج ميسازيم.وي افزود: قاطبه طلاب و فضلاي حوزه علميه از شجاعت و بيباكي در دفاع از حقيقت برخوردارند و دردشناس و بصير بوده و دردهاي مردم را بخوبي را ميشناسند و مردم نيز خريدار سخنانشان هستند.
کد خبر: ۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۲
اوای دنا :تجمع بیش از 600نفر از هواداران دکتر مژدهی پور در تالار پارسیان دهدشت به منظور حمایت از کاندیداتوری حجت الااسلام نظری.به گزارش خبرنگار اوای دنادر این جلسه ابتدا آقایان اسفندیار آزاده -میرهاشمی از طلاب حوزه علمیه-انصاری از شهرستان بهمئی و سیدمحسن جعفری نکته نظرات خود را بیان و از خصوصیات آقایان مژدهی پور و نظری صحبت نمودند و در ادامه علی مژدهی پورضمن عرض ارادت به حاضرین در جلسه هدف از قیام امام حسین (ع)را برقراری دین محمد(ص)و امر به معروف و نهی از منکر دانسته و افزود امروز انقلاب ما هم با نثار این همه شهید هدفی جدای از اهداف امام شهیدان حسین بن علی ندارد.واین مسیر باید تا رسیدن به دولت قائم آل محمد ادامه داشته باشد.وی هدف ازاین نشست رادر وهله اول احساس مسولیت و ادای تکلیف به نظام مقدس جمهوری اسلامی و حضور حداکثری در انتخابات دانسته و خاطرنشان کرد ملت ما در انتخاباتهای گذشته با حضور حداکثری خویش ولایتمداری خودرا ثابت نمودند.
دکتر مژدهی پور افزود من امدم که بکویم نظر من نظر شماست و بنده یک دیدگاه شخصی دارم و یک دیدگاه عمومی دیدگاه شخصی ام را راحت می گویم کاندید دیگری هم هست و اگر روزی شما به ما امر کنید ما تابع نظر شما هستیم اما بقای ما در در استقامت و پافشاری شما در این مسیر است .وی عرصه انتخابات را عرصه قوی،سنگین وپرهزینه ای دانست و افزود نظر ما نظر شماست و حضور ما بیانگر نظر ماست. در این جلسه بیش از 70 نفر از طلاب حوزه های علیمه کشورحضور داشته و حجت الااسلام نظری با مراجعه حضوری به حاضرین از آنها تقدیر و تشکر می نمود.ونکته قابل توجه در این جلسه حضور هوادارانی از سایر کاندیداهادر این جلسه ودر حلقه هواداران شیخ نظری بوده است.شیخ نظری در دوره گدشته از هواداران جدی دکتر مژدهی پور بوده است.
کد خبر: ۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۱
اوای دنا-سید فخرال دین علیزاده:بخشدار لنده گفت: در پي خسارات وارده از سيل چند روز پيش و بازديد مسئولان استاني از اين بخش بيش از 11 ميليارد ريال اعتبار براي جبران خسارات وارده در نظر گرفته شده است.حميدرضا جمالي صبح ديروز در جلسه شوراي اداري لنده با تسليت ماه محرم اظهار داشت: آشنايي بااهميت و جايگاه عاشورا و محرم مي تواند ما را به راه صحيح حركت و پيشرفت در دين رهنمون و بسياري از بدبختي هاي جامعه را برطرف سازد.وي افزود : يكي از معضلاتي كه امروز جامعه ما با آن روبرو شده كم رنگ شدن امر به معروف و نهي از منكر در جامعه است.بخشدار لنده با بيان اينكه احياي امر به معروف و نهي از منكر يك فريضه واجب الهي است گفت: ماه محرم احياگر ارزش هاي اسلامي مي باشد كه ما بايد از اين فرصت به نحو احسن استفاده و فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر را در جامعه پياده كنيم.جمالي در ادامه با اشاره به خسارات وارده از سيل در بخش لنده يادآور شد : حضور به موقع مسئولان استاني و شهرستاني در بخش لنده نويد دهنده جبران خسارات اين در آينده نزديك را دارد.وي افزود: قريب به 75 ميليار دريال براورد خسارات وارده سيل در بخش راه ، كشاورزي ، شهري و تأسيسات مي باشد كه براي تصميم گيري به مراجع بالاتر ارجاع داده شده است. بخشدار لنده با تقدير از حضور مسئولان در بخش لنده گفت: با توجه وويژه اي كه مسئولان استاني به امر جبران خسارات وارده از سيل داشته اند قريب به يك ميليارد و دويست ميليون ريال از ماده 180 علاوه بر اعتبارات كميته برنامه ريزي براي جاده كتج ، دوك سرخلون در نظر گرفته اند.جمالي خاطر نشان ساخت : معاون عمراني استاندار با بازديد وي از مناطق سيل زده بخش لنده ، براي جبران خسارت پل سرآسياب دو ميلياردريال و براي تعمير و مرمت سيل بند شمالي و جنوبي و هدايت سيبلا ب ها به خارج از شهر هم 3 ميليارد ريال در نظر گرفته اند. وي در ادامه افزود : در پي بازديد هاي ديگر مسئولان استاني به بخش لنده يك ميليارد ريال براي ديواره حفاظتي روستاي قيام و 700ميليون ريال براي جاده دلي مهرجان و يك ميليار ريال هم براي جاده ارتباطي گرداب ها در نظر گرفته شده است.جمالي در ادامه يادآور شد : در سفر استاندار قبل از سيل هم 3ميليارد ريال براي فضاهاي آموزشي و 6 ميليارد براي تسريع در جاده ارتباطي لنده تراب دهدشت در نظر گرفته شده است.وي افزود: قريب به يازده ميليارد ريال علاوه بر بودجه كميته برنامه ريزي براي جبران خسارات سيل به لنده اعطا شده است. رئيس شوراي اداري بخش لنده در ادامه خطاب به مسئولان متذكر شد : همه مسئولان خادم مردم بوده و بايد در همه مواقع جوابگوي مردم باشند .وي افزود: ما مسئولان بايد اعتماد سازي نسبت به نظام را در مردم تقويت كنيم نه اينكه اعتماد سوزي كنيم.وي با اشاره به نزديك شدن به ايام انتخابات گفت: هيچ مسئولي در تايم اداري و غير اداري حق استفاده از وسايل بيت المال از جمله خودرها رابراي حمايت و يا عليه نماينده اي نداشته و حق جانبداري ازكانديداتورها در وقت اداري را ندارد.بخشدار لنده يادآور شد: همه كساني كه از فيلتر شوراي نگهبان عبوركنندبراي ما قابل احترام بوده و بايد به يك چشم به آنها نگاه كرد.
کد خبر: ۲۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۷
یکی از معانی کاربردی سکولاریست عرفی کردن یا عرفی ساختن امور غیر عرفی و غیر معمول در یک اجتماع هدف می باشد که از جهاتی با معنای دیگرش یعنی جداساختن به نحو بسایر عجیبی،درآمیخته است. در جامعه ای اسلامی،عرف جامعه می بایست بر خواسته از اراده دین ی و مذهبی حاکم بر افکار و ذهنیت تشکیل دهنده مدنیت مسلمین باشد،اما ممکن است به علل و دلایل مختلفی اعم از 1- فردی همانند جاه طلبی،ثروت اندوزی،حرص و آز،حسادت و مشکلات روحی و روانی و تضادهای عقیدتی 2- مشکلات عمومی اجتماعی فراگیر نظیر نفوذ فرهنگهای معاند و متجاوز هدفدار داخلی و بیرونی و توطئه منافقین جهت تسلط و استثمار جمعی یا قشری و طبقه ای (عموماًطبقه متوسط و نیروی جوان) تغییرات عدیده و عمده ای در این عرف اسلامی و ساختار هنجارهای پدیدآورنده آن ، بوجود آوردند که موجب زمین گیر کردن افراد مرید و زمین گیر شدن خود ایده و مرام برخواسته از عرف مذهبی گردد.تغییرات نرم و حساب شده عرف باب طبع میل صاحبان نفوذ و حیله را فراهم می کند . دورانهای اینچنین گذشته و قرن هایی را پدید آورده ، که تجربه کارآمد آنرا اکنون عده ای بر ضد عده ای دیگر به کار می برند و روزگار اینگونه پدید آمده است . هنگامی که منفعت طلبی موجب شود که عقاید و برداشت های شخصی از دین عرف جدیدی را پایه ریزی کند و بنا به خواست افراد تاثیر گذار و نخبه سیاسی نا اهل جامعه به سمت و سویی سوق پیدا می کند،که وجه راه و رضای خدا رها شده و منافع شخصی و محدود دنیوی ملاک کمال انسان و شعور بشری قرار گیرد. میان دین و مذهب با عرف جاری در جامعه مذهبی،جدایی و گسیختگی عمیق و غیر قابل برگشت اتفاق افتد و در لحظه عرف جدید هدف ساخته و ظهور می کند ،عرفی بزرگ اما ناکارآمد و فقیر از ذات هدایت و روشنگری . در جامعه هدف عرف می شود پارتی بازی و تبعیض صورت پذیرد . گرگ شدن و خوردن فرصتها به نفع خود و مصادره کردن همه چیز دین و انسان های مت دین ،برای وارد کردن به قلمرو پوشالی و فرضی ساخته شده توسط متجاوزین به حقوق مردم . پذیرش عرف جدید توسط کودن ها و کور مغزهای حیوان سفت و شهوت پرست ٰ که از استعدادها و توانایی های خدادادی تنها پذیرفتن آن امر بدون دلیل و برهان فطری و علمی را می داند و سری را به نشانه تایید جنباندن. که این شرایط وجوب شکل گیری سکولاریته خاموش در ناخوداگاه بتن جامعه مسلمان و یکتتا پرست و شیعه راه امامان معصوم (ع) می گردد . و افراد را به سمت سکولاریته شدن و معاویه صفت بودن سوق می دهد و می فهماند که باید در این منجلاب چنان که رایج است عمل کنند تا دمی از دنیای رقبای سکولار پیدا شده در این جو عقب نماند . چون عرف دیگر آن است که همرنگ جماعت بودن عالی است و هر که سکولارتر،موهبت و پیشرفتش بیشتر . بنا به مشاهدات عینی در استان کهگیلویه و بویراحمد و مناطق نفوذ دست اندرکاران حاضر در استانٰ ظاهر امر مبین به اذهان فریفته شده و امن می باشد که از تبعیض و پارتی بازی آنهم به این آشکاری و وقاحت که از سر وصورت استان کهگیلویه و بویراحمد بالا می رود و برخی رؤسای جزء شهرستانی و استانی وام دار آن هستند و نقش کاسه داغ تر از آش را در آن ایفا می کنند و همگان خرسندند که هیچ شخص یا جنبشی،حتی کلمه ای از این وقایع غریب را بازگو نمی کند و مرحمی پیدا نشده و نمی شود تا داغی را فرو نشاند . خوب است بدانیم که خداوند تبارک و تعالی و اوصیا و انبیاش در روی زمین وجود این چنین گستاخی هایی را تنها مایه فرومایگی و رها کردن جهاد نفس می دانند که باعث می شود که اشخاص همچون حکمرانانی خود مختار،منابع و منافع عمومی را همچون ملک شخصی هرآنگونه که میل دارند تقسیم نموده و شرکای خویش را سیراب و گرد افسردگی را بر صورت سامان و دیار و روی مردمان نجیب و آرام این خطه از سرزمین اسلامی بپاشند و عقیده و مرام خداشناسی و ولایت پرستی آنان را لگد کوب کنند .و در قهقهه های مستانه خویش به تمامی دنیای قانون و شرع بخندند و به برادران دین ی ما همچون برده هایی در غل و زنجیر،عنودانه و یک چشم بنگرند و خوش باشند و خوشگذرانی کنند.وای از این همه بیداد.آقایانی که با اقدام به جذب غیر قانونی و غیر مجاز دهها نفری در سیستم های دانشگاه آزاد دهدشت ٰ ادرات دولتی تازه تاسیس چرام و بهمئی و شرکت نفت و گاز گچساران و ایستگاه گاز دهدشت،پروژه های عمرانی در منطقه و شرکت ملی حفاری اهوازٰ بانک های دولتی و نیمه دولتی،بنیاد مسکن واداره تعزیرات حکومتی و اداره راه ترابری و ادارات استان فارس و........ دخالت نا به جا برای ابقاء یا ترفیع درجه افراد و لیدرهای انتخاباتی که جزء بیراهه رفتن و نابودی توان نیروی انسانی کارآمد و ایجاد فضایی کاذب و فاسد در استان می شود که جز بازی و بازی گردانی هیچ خیر و برکتی ندارند و دست چپاول انگلیسی و آمریکایی و هراجبنی را از پشت بسته اند و عامل تاراج شرافت،عزت نفس و اعتقاد دین ی این مردمند و چه خوب جا انداخته و به ما فهمانده اند که آقایان توانسته اند ! و هر که پارتی و نفوذ دارد می تواند،آیا در این مکتب این عمل پذیرفته است !؟ می توان گفت شمر لعین فرومایه نیز توانست ، صدام در حمله به ایران در طول جنگ تحمیلی توانست ! اما عده ای با شرافت کاسه سر خود را به خداوند عاریه دادند و جان دادند و خونفشان به گواه تاریخ نگذاشتند که حیثیت مسلمین بر باد برود ، آیا نفوذ وقدرت اینگونه اشخاص آنچنان نفس مردم را بریده و ذلیل ساخته یا عرف آنان در جان ما رسوخ کرده که به این راحتی می پذیریم وعقب نشسته ایم و تنها تماشاگریم و قانون نانوشته اما نامحترم جنگل را یادآوری می کنیم اما باید به این افراد بگوییم که چه راحت باد برده است وجدانهایی را که حتی بی دین ها آن را دارند (آزاد مرد باشید حداقل اگر دین ندارید.) این عده خود را به آنچه که برتر از شانشان است نسبت می دهند و دست درازی به آنان چیزی می کنند که از آن باز داشته شده اند ، حق را می پوشانند و شبه افکنی می کنند ، دیر زمانی است که پرده سیاه فتنه ها پاره و سینه شقاوت دریده شده است .مردم دیگر تمامی افسانه ها را می دانند و خواب ندارند . . عده ای گمان می کنند که نمی میمیرند و در گور تنگ و تاریک نمی روند ،که این گونه رشته های انسانیت را با طمع نان حرام میان خلق از هم گسسته اند ؟دیر زمانی نیست که پنداشته ایم که با دادن خون رگهایمان و به مسلخ فرستادن عزیزانمان ،پنجه در پنجه با شیطان جنگیده ایم و نغمه حسین (ع) در ظهر عاشورا را لبیک گفته ایم ، حال آنکه در کنارمان بی توجه به خدای کعبه ، به بتها می نگریم و سکولاریسم مدرن را با جان دل پذیرفته ایم ! و بر همه چیز خط بطلان کشیده ایم . حسابرس این بی عدالتی در کهگیلویه و بویراحمد کیست ؟؟کدام مبانی فکری توجیح کننده این تفکرات مسموم است ؟ کسانی که از این دنیا به این شیوه ها نصیبی نبرده اند و از دنیای خود باز مانده اند آن هم به دلیل عملکردهای ناسالم این افراد ، در این بلاتکلیفی ، چه تکلیفی دارند ؟ چه تاییدی موجب شده تا این حرکات ادامه پیدا کند ؟ آیا جمهوری خود مختار چون کردستان عراق یا ایالات فدرال آمریکایی در این خطه برقرار شده است ؟باقیمانده جامعه که حدود اسلامی را رعایت می کنند و این گونه سیاست بازی و بازیچه بودن را نمی پذیرند و وارد این شاکله های سیاسی نمی شوند چه کنند به گوشه ای بروند و تصوف پیشه کنند یا به شکار گیاه خواری بپردازند ؟ عمر کوتاه انسانی فرزندان برومند این دیار چه قدر دیگرش بر باد برود تا صاحبی عادل و خدا ترس برای این قطعه پاک و نجیب از بهشت خدا بر روی زمین که از مملکتی اسلامی است پیدا شود ؟
((انعکاس دیدگاهها و نظرات مختلف در اوای دنا به منزله رد یا تایید آنها نیست))
کد خبر: ۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
اصل ( سه م) در مدیریت:( محبت ) ، ( ملاحظه ) و ( متانت ) ...
کد خبر: ۱۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۷
خطیب نماز جمعه لنده ،مهمترین درس ازعاشوراراعدم تکرارعاشورا دانست ...
کد خبر: ۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴
ارتباط با معبود و همکلامشدن با معشوق در ضمیر هر انسانی نهفته است و دل طوفانی هر فردی به یاد او آرام میگیرد و ملجأ و پناه درماندگان است، راز و رمزی بین عاشق و معشوق است که جز آن دو نمیدانند. هر ارتباطی با معشوق، الفبایی و رمزی دارد که عاشق باید آن را بداند...
کد خبر: ۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴
• رسما به من گفتند که شما محبوب شدید و در انتخابات چیزی بگویید و از کسی حمایت کنید رای می آورد! خوب آیا ما تبلیغ کردیم، یا کار کردیم؟! همه می گویند که تبلیغات دولت ضعیف است. تبلیغات نداریم که، پس کار کردیم، خوب می گویید کار نکنیم؟ می دانید چه حرفی می زنید؟ ...
کد خبر: ۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴