برچسب ها
اوای دنا:محمد نصرتی در وبلاگ جدی گفتم چرا می خندی نوشت:احمدی نژاد مانند گلی است که خارهای او را “بزک” کرده اند. خارهای بزک شده، مانع دیدن زیبایی های گل شده است و بیشتر از خود گل به چشم می آید. اگر با احمدی نژاد مشکل دارید، حداقل حرمت “رئیس جمهور ایران” را حفظ کنید و جایگاه مشروع ریاست جمهوری را زیر سؤال نبرید. کار به جایی رسیده است که جایگاه ریاست جمهوری را به خاطر وجود احمدی نژاد در این جایگاه، زیر سؤال می برند. هر چقدر سخنان رهبری را زیر و رو کردم، چیزی به نام جریان انحرافی در دولت دهم نیافتم. چیزی به نام ایجاد حاکمیت دوگانه توسط احمدی نژاد نیافتم. چیزی راجع به وضعیت خطرناک و بحرانی اقتصاد مملکت ناشی از تصمیمات دولت نیافتم. چیزی راجع به عدول احمدی نژاد از اصول انقلاب نیافتم. چیزی راجع به تلاش احمدی نژاد برای کنار گذاشتن روحانیت نیافتم. چیزی راجع به توسل اطرافیان احمدی نژاد به جن و رمالی نیافتم. چیزی راجع به ایرانی گری احمدی نژاد نشنیدم. تذکری راجع به سیاست خارجی دولت و انزوای ایران نیافتم. در عوض هر چه بخواهید تعریف و خداقوت و خسته نباشید یافتم. این روزها چه سخن ها که راجع به استیضاح و عدم کفایت احمدی نژاد گفته نمی شود. جالب است که عده ای با ادعای ولایتمداری چنین سخنانی بر زبان می آورند. احمدی نژاد در این سال ها آ نقد ر کارهای بزرگ انجام داده است که یکی از آنها برای یک دولت می تواند افتخاری تاریخی محسوب شود حالا چه شده است که بحث عدم کفایت او مطرح می شود. از بعضی نمایندگان مجلس که انتظاری نیست و خیلی پیشتر از این ها ما را ناامید کرده اند ولی گاهی اوقات کسانی خود را وارد این بازی می کنند که انسان را به شک می اندازند. انسان شک می کند که این ها مشکل دارند یا احمدی نژاد؟ پس رهبری چه می گوید؟ بالاخره بهترین قاضی که فراتر و عمیق تر از همه مسائل را می بیند و تحلیل می کند، رهبری است و خوب است که در قضاوت های کلی خودمان به او اقتدا کنیم. خب انتقاد کردن یک چیز است که حق همه مردم نیز هست ولی این رفتارهای براندازانه چیز دیگری است. هزاران نقد بر عملکرد احمدی نژاد و تیم دولت وارد هست اما برآیند قضاوت هایمان چه باید باشد؟ آیا دولت آ نقد ر خرابکاری کرده که است که باید حتی جایگاه ریاست جمهوری را هم کوبید و آ نقد ر بی کفایت هست که باید مثل بنی صدر خائن او را برکنار کرد. به کجا چنین شتابان آقای رئیس دستگاه قضا شما نیز بهتر هست مسئولیت های قانونی خود و رئیس جمهور را مجددا مرور کنید تا شاید مردم شاهد علنی شدن نامه های محرمانه تان نباشند آقای رئیس دستگاه قضا آنجایی که برای مبارزه با جریان انحرافی علمداری می کردید همه معنای مصلحت را فهمیدند(+)! و بدانید که مردم از همه با بصیرت ترند در زمینه عدالت همین بس که فائزه هاشمی که علنا عده ای را برای اغتشاش سازماندهی می کرد و خود شخصا در این خرابکاری ها حاضر بود کمتر از کسی که به او فحش داده است مجازات شده است. بگذریم احمدی نژاد را به گلی خاردار تشبیه کردم که عده ای می خواهند این گل بودن گل را از او بگیرند و خارهایش را برجسته کنند. اما نمی دانند که این گل بر تنه درختی تنومند و ریشه داری از جنس گفتمان ناب انقلاب اسلامی روئیده است که اگر نگاهی به بالای سرشان بیاندازند می فهمند که در سایه کدامین گفتمان نفس می کشند. شما سرگرم بازی با این گل باشید و تا ما میوه هایمان را در جشن های بیداری اسلامی و بیداری انسانی مردمان دنیا بچینیم. فارغ از احمدی نژاد و اشتباهات و سوء مدیریت هایش، فارغ از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، فارغ از راست و چپ و جنجال های رسانه ای، با خیال راحت می گوییم که آینده از آن گفتمان ناب انقلاب اسلامی است.
کد خبر: ۱۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۷

اوای دنا:سایت بولتن نیوز با مطلبی تحت عنوان باز هم بي دقتي يك نماينده مجلس از حجت الاسلام بزرگواری بدلیل مصاحبه با مسیح علی نژاد و همچنین بعضی از مطا لب عنوان شده در این مصاحبه انتقاد نموده است که مشروح این گفتگو و نقد این سایت خبری را عینا منتشر می نماییم. بولتن نیوز: مصاحبه‌  محمد علی بزرگواري با مسيح علي‌نژاد با چه هدفي صورت گرفت؟معلوم نيست چطور و بر چه مبنا و تفكري برخي از سياسيون و مسئولين كشور به خود اجازه مي دهند تا با سايت هاي ضد انقلاب و افراد معاندي كه ضديت آنها با جمهوري اسلامي بسيار آشكار است مصاحبه و گفتگو كنند... متأسفانه گويا سريال مصاحبه‌هاي سياسيون و به‌خصوص نمايندگان مجلس با رسانه‌ها و افراد ضدانقلاب تمامي ندارد و هر روز بايد شاهد مصاحبه يكي از آنها باشيم.معلوم نيست چطور و بر چه مبنا و تفكري برخي از سياسيون و مسئولين كشور به خود اجازه مي دهند تا با سايت هاي ضد انقلاب و افراد معاندي كه ضديت آنها با جمهوري اسلامي بسيار آشكار است مصاحبه و گفتگو كنند.به نظر مي رسد اين امر يا به دليل عدم شناخت مسئولين از رسانه و افراد ضد انقلاب است كه بايد بابت عدم اطلاع و غفلت آنان تأسف خورد و يا به دليل علاقه زياد آنان به مصاحبه و در تيتر اخبار بودن است كه باز هم جاي تأسف به مراتب بيشتري دارد. چرا كه در اين ميان آن موضوعي كه به محاق مي رود "منافع ملي" است. واضح است كه اساسا هدف رسانه‌هاي ضد انقلاب از انجام مصاحبه با مسئولين كشور، در تقابل قرار دادن آنان با مباني انقلاب اسلامي و يا پر رنگ‌كردن اختلافات ميان سياسيون و در رأس آن، اختلاف ميان مجلس و دولت است.در اين ميان كساني چون مسيح علي‌نژاد (ملقب به جوجه اردك زشت)، و نوشابه اميري تا به حال توانسته‌اند بارها با نمايندگان مجلس و برخي از افراد سرشناس ديگر مصاحبه كرده و از آن گفتگو در جهت مطلوب خود كه همانا ضربه زدن به جمهوري اسلامي است استفاده كنند.بولتن نيوز پيش از اين به پيامدهاي منفي مصاحبه با رسانه‌هاي ضدانقلاب اشاره كرده و به سياسيون هشدار داده بود كه از اين پس حتما نسبت به اطلاع‌رساني اين امر مبادرت خواهد ورزيد و به سمع و نظر مردم عزيز ايران خواهد رساند كه كدام مسئولين دست به چنين مصاحبه هايي مي زنند.بر همين اساس، چند روز پيش جناب «حجت الاسلام محمد علي بزرگواري» عضو فراکسيون روحانيون مجلس نيز به گفتگو با مسيح علي نژاد پرداخت كه بلافاصله با بازتاب گسترده در رسانه هاي ضد انقلاب هم مواجه شد.در اين مصاحبه، علي نژاد از آقاي بزرگواري سؤال مي پرسد: "آقاي بزرگواري شما به تازگي به يکي از خبرنگاران پارلماني گفتيد که اگر احمدي نژاد رييس جمهور نمي شد، قطعا دلار قيمتش سه هزار تومان مي شد، مي خواستم ببينم آيا به عنوان يک نماينده مجلس الان در جريان هستيد که دلار خيلي بالاتر از سه هزار تومان است؟" كه وي پاسخ مي دهد: "ديگه وضعيت همين است. ما اين پيش بيني ها را در هر دولتي مي کرديم."علي نژاد مي پرسد: "آقاي بزرگواري فکر مي کنم نمي شود به همين راحتي گفت ما اين پيش بيني ها را در هر دولتي مي کرديم، به هر حال همين پيش بيني هاي غلط باعث شد که آقاي احمدي نژاد رييس جمهور شد، حالا چه کسي بايد پاسخگوي اين وضعيت بحراني باشد؟" كه وي جواب مي دهد: "به هر صورت هر روز دولتي ها بايد به مجلس بيايند شما در رسانه ها مي بينيد که مجلس هر روز درگير است تا دولت در مورد لجام گسيختگي قيمت ها پاسخگو باشد."علي ن‍ژاد كه دقيقا معلوم است با هدف خاصي دست به مصاحبه با بزرگواري زده، سؤالات زير را به ترتيب مي پرسد:علي نژاد: "آقاي احمدي نژاد هم مسوليت لجام گسيختگي قيمت ارز و دلار و اقلام مورد نياز مردم را در نشست مطبوعاتي خود نپذيرفتند، ايشان مجلس را مقصر دانستند به صدا و سيما، سازمان تبليغات، شهرداري، خبرگزاري فارس، قوه قضاييه و تقريبا تمام نهادها را نقد کردند، ارزيابي شما از اين نوع موضع گيري ها چه هست؟"بزرگواري: "به هر حال اين شيوه ي موضع گيري افرادي است که کم مي آورند. افرادي که کم مي آورند توپ را مي اندازند در زمين رقبا."علي نژاد: "آقاي بزرگواري من متوجه منظور شما نمي شوم که توپ را در زمين رقبا انداختن يعني چه. چون آقاي احمدي نژاد نهادهاي زير نظر رهبري را نقد کردند و آقاي خامنه اي هم که قبلا گفته بودند نظر من به نظر احمدي نژاد نزديک است. الان منظورتان از «رقبا» يعني اينکه ديگر نظر آقاي خامنه اي به نظر احمدي نژاد نزديک نيست؟"بزرگواري: "نظر ما بايد به نظر رهبري نزديک باشد، نه نظر رهبري به ما. ما بايد نظرمان را با رهبري هماهنگ کنيم. شايد احمدي نژاد نظرش را از نظر رهبري فاصله داد. بايد از احمدي نژاد سوال کنيد که چرا نظرش را با نظر رهبري هماهنگ نمي کند. نظر رهبري اين نيست که مردم اينطوري در فشار باشند و بازار اينطور لجام گسيخته شود و بانک مرکزي نتواند با مديريتي ضعيف که عرضه ندارد که در برابر خط مشي هايي که بانک مرکزي برايش تعين مي کند از خودش شخصيت نشان دهد تا مردم اذيت نشوند."علي نژاد: "ولي آقاي بزرگواري آيا اين پاسخ شما خودش هم نوعي فرافکني نيست که شما هم توپ را در زمين ديگري مي اندازيد چون شما هم مي گفتيد به خاطر بصيرت رهبري از آقاي احمدي نژاد به عنوان اعضاي جبهه پايداري و نماينده مجلس حمايت مي کرديد ولي الان مي گوييد کابينه احمدي نژاد عرضه ندارد و مقصر است."بزرگواري: "دفاع ما از اشخاص به خاطر عنايت رهبري است و چون رهبري عنايت داشتند ما بر اساس حمايت هاي رهبري از احمدي نژاد حمايت مي کرديم اما الان هم اگر بفهميم ايشان از محور رهبري خارج شده و دارد ايده ديگري را پياده مي کند ما هم با هيچ کس عهد اخوت نبستيم. اگر ايشان بخواهد همان سياست هاي جريان انحرافي که در نهاد رياست جمهوري لانه کرده اند را پياده کند همانطور که جلوي فتنه گران ايستاديم جلوي اين جريان انحراف هم مي ايستيم." علي نژاد: "يعني چه برنامه اي داريد؟"بزرگواري: "راهکارهاي قانوني داريم، اطلاع رساني به مردم مي کنيم. منتها الان صلاح نظام نيست در اين وضعيت اقتصادي و تحريم ها که در حال نبرد اقتصادي با دنياي سلطه هسيتم که رهبري هم صلاح نمي داند که درگيري هاي اينچنيني به وجود آيد اما اگر پاي خودشان را از گليم خودشان درازتر کنند همان ميدان نبردي که با بني صدر و منافقين و ليبرال ها به وجود آوريدم را دوباره براي اين جريان انحرافي هم به وجود مي آوريم."اين مصاحبه همين طور ادامه پيدا مي كند. البته اين امر هم ناگفته نماند كه جداي از برخي اشتباهات آقاي بزرگواري در اين مصاحبه، در كليت آن نكته منفي به چشم نمي خورد. حتي سخن گفتن آقاي بزرگواري از تبعيت محض از رهبر انقلاب تا بدانجا پيش رفت كه عصبانيت جوجه اردك زشت را هم به دنبال داشت. تا جايي كه نتوانست اين عصبانيت خود را بپوشاند و گفت: "آقاي بزرگواري چرا هر سوالي که من مي پرسم شما مي گوييد هر چه «آقا» تصميم بگيرد، مگر در مجلس ما تفکيک قوا نداريم؟" كه وي با اقتدار جواب داد: "ما در اين مملکت تابع رهبري هستيم، قوه مقننه، مجريه، قضاييه و همه دستگاه ها زير نظر رهبري هستند و افراد و کساني که در راس قوا هستند هم بايد همين فکر را بکنند."بنابراين مبرهن است كه از نظر بولتن نيوز، اشتباه اين آقايان در مرتبه اول، پاسخ هايي نيست كه به مصاحبه كننده مي دهند، بلكه نقد بولتن نيوز آن است كه اصلا چرا بايد يك مسئول سياسي در جمهوري اسلامي با رسانه هاي ضد انقلاب و با فرد ضد انقلابي كه امروزه همگان بر ضديت او با جمهوري اسلامي صحه مي گذارند، گفتگو كند؟ آيا بهتر نيست قبل از انجام مصاحبه، بزرگواراني چون آقاي بزرگواري، ابتدا سؤالاتي در مورد اينكه اين گفتگو براي كدام رسانه يا خبرگزاري انجام مي شود، نام كامل شخص مصاحبه كننده چيست، و يا محور اين گفتگو قرار است در مورد چه موضوعاتي باشد و نظير اين، از طرف مقابل پرسيده شود تا خداي نكرده سخنان آنان مورد سوءاستفاده دشمنان انقلاب اسلامي قرار نگيرد؟!
کد خبر: ۱۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۴

اوای دنا:حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت: دولت اگرچه خالي از نقاط ضعف نيست ولي اين نقاط ضعف كم شمار با نقاط قوت فراوان و پرشمار آن قابل مقايسه نيست. مجموعه اين نقاط ضعف فقط مي تواند نمره دولت خدمتگزار را از 100 به 90 تنزل دهد. انتقاد، آن ارزشيابي منصفانه اي است كه يك آدم كارشناس مي كند؛ نقادي همين است ديگر. وقتي شما طلا را مي بريد پيش يك زرگر كه نقادي كند، او مي گويد كه آقا اين عيارش بيست است، يعني عيار بيست را قبول مي كند. حالا از بيست وچهار - كه عيار خالص است- چهار عيار كم است. اين شد نقادي، البته زرگر هم هست و وسيله نقادي را هم دارد. اما اگر چنانچه طلا را برديد مثلاً پيش يك آهنگر و او يك نگاهي كرد و آن را انداخت و گفت: آقا اين كه چيزي نيست! اين اسمش نقادي نيست. اولاً؛ اصل طلا بودن اين، انكار شده، خب، بالاخره مرد حسابي! حالا عيار بيست و چهار ندارد، عيار بيست كه دارد. اين را قبول كن! ثانياً؛ شما كه اهل اين كار و آشناي اين كار نيستي! آدم متاسفانه مي بيند چيزهايي كه به نام انتقاد از دولت و نقادي دولت، امروز گفته مي شود، شكل همين تخريب را دارد؛ يعني انكار امتيازات، قبول نكردن برجستگي ها و كارهاي خوب و درشت كردن و برجسته كردن ضعف ها. خب، بله، ضعف هست. هر دولتي بالاخره ضعف دارد؛ انسان ها ضعف دارند ديگر؛ ضعف ها را بگويند: قوت ها را بگويند. جمع بندي كار يك دولت آن وقتي است كه ضعف ها و قوت ها را منصفانه پهلوي همديگر قرار بدهند. آن وقت مي شود جمع بندي كرد». در آخرين روز هفته گذشته كه با اولين روز هفته دولت همزمان بود، رهبر معظم انقلاب در ديدار رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت با ايشان فرمول كارشناسانه و دقيقي براي ارزيابي عملكرد دولت و ميزان انطباق آن با آرمان ها و آموزه هاي اسلامي و انقلابي ارائه فرمودند. تمثيلي كه حضرت آقا در تشريح و توضيح فرمول ياد شده به كار گرفته اند با توجه به «واقع نمايي» و «دقت نظر» مثال زدني ايشان، حاكي از آن است كه رهبر معظم انقلاب به عملكرد دولت محترم نمره اي فراتر از «نمره قبولي» مي دهند. ضمن آن كه ايشان در بيانات خويش براي اين ارزيابي به نمونه هاي مستند فراواني نيز اشاره كردند. «كارهاي وسيع عمراني در مناطق مختلف كشور، پيشرفت چشمگير در زمينه علم و فنآوري، ارتقاي جايگاه ايران در عرصه سياست خارجي و مسائل بين المللي، برجسته شدن ارزش هاي انقلاب در گفتار و رفتار دولت از جمله ساده زيستي و دوري از تجمل، استكبارستيزي و افتخار به انقلابي گري و تلاش براي ارتباط گسترده با مردم و...» رهبر معظم انقلاب در ارزيابي عملكرد دولت دقيقاً همان فرمولي را به كار گرفتند كه خود براي نقادي منصفانه و دلسوزانه پيشنهاد كرده بودند، ايشان در كنار نقاط قوت فراوان و مثال زدني دولت به نقاط ضعف نيز اشاره داشتند و برخي از «نبايد»هايي كه هست و «بايد»هايي را كه مورد غفلت قرار گرفته برشمردند كه «رعايت قانون»، نظارت بر زيرمجموعه ها، پي گيري مصوبات و وعده هايي كه مخصوصاً در سفرهاي استاني داده مي شود، بررسي آمار و ارقامي كه زيرمجموعه ها ارائه مي دهند، مبارزه با فساد اقتصادي، مقابله با تورم و گراني ناشي از آن، تعامل با مجلس و قوه قضائيه، مشاوره با نخبگان و توجه به مقوله فرهنگ از جمله آنهاست و نهايتاً تقدير از پركاري دولت و تأكيد بر حفظ اين روحيه تا پايان آخرين سالي كه از دوران خدمت دولت خدمتگزار باقي مانده است. اكنون با توجه به حمايت گسترده و مستند حضرت آقا از دولت محترم و برشمردن ويژگي هاي بعضاً منحصر به فرد آن مي توان نتيجه گرفت كه؛1- دولت اگرچه خالي از نقاط ضعف نيست ولي اين نقاط ضعف كم شمار با نقاط قوت فراوان و پرشمار آن قابل مقايسه نيست. پيش از اين در حالي كه كساني با اشاره به برخي از همين نقاط ضعف، زبان و قلم به نقد غيرمنصفانه دولت گشوده و به افراط رسيده بودند، طي يادداشتي مستند اشاره داشتيم كه مجموعه اين نقاط ضعف فقط مي تواند نمره دولت خدمتگزار را از 100 به 90 تنزل دهد و اين در حالي است كه رقباي احمدي نژاد و دولت هاي اصلاحات و كارگزاران در همآوردي با دولت ايشان به زحمت نمره قبولي مي گيرند كه البته بسياري از اعضاي دو دولت ياد شده در جريان فتنه 88 رفوزه هم شدند. 2- ساز و كارهاي پيشنهادي دلسوزان نظام و مردم اگر واقعاً دلسوزانه باشد، الزاماً بايستي در بستر دولت دنبال شود. نكته اي كه متأسفانه چند هفته قبل از سوي برخي مسئولان قبلي دولت، به غفلت ناديده گرفته شده و با ارسال نامه اي خواستار تشكيل گروهي از نخبگان و صاحبنظران براي پي گيري اموري شده بودند كه مطابق قانون در حوزه ماموريت و مسئوليت دولت است. نويسندگان نامه كه متاسفانه ارسال آن را رسانه اي كردند! به اين نكته بديهي توجه نداشته اند كه نامه مورد اشاره، نفي آشكار صلاحيت دولت تلقي مي شود كه از يكسو بيرون از جايگاه نويسندگان نامه بوده است و ديگر آن كه دولت پيشاني نظام است و از اين روي بدون كمترين ترديدي، نامه ياد شده را مي توان و بايد، بازي ناخودآگاه نويسندگان در ميدان دشمن ارزيابي كرد كه با نقد دلسوزانه- كه ضروري و سازنده است- فاصله فراواني دارد. 3- «نظارت بر زيرمجموعه» نكته اي است كه در توصيه هاي رهبر معظم انقلاب به دولت جايگاه ويژه اي داشت. گفتني است رئيس جمهور محترم اگرچه در اين باره، حساسيت ويژه اي از خود نشان مي دهند كه درخور تقدير است ولي در پاره اي از موارد، اعتماد مطلق- و يا نزديك به مطلق- ايشان نسبت به كساني كه نشان داده اند شايسته اين اعتماد نيستند، موقعيت و جايگاه دولت آقاي احمدي نژاد را با آسيب روبرو كرده است. نگاهي به مواضع و عملكرد اين طيف حاكي از آن است كه در بسياري از موارد با مواضع و عملكرد رئيس جمهور فاصله زيادي دارند. مثلا در حالي كه نظر با شجاعت اعلام شده و مستدل آقاي دكتر احمدي نژاد درباره هولوكاست تعادل رژيم صهيونيستي را برهم زده است، يكي از افراد همين حلقه از صهيونيست هاي اشغالگر با عنوان «مردم اسرائيل»! ياد مي كند و يا در گرماگرم تلاش بي وقفه و مثال زدني رئيس جمهور براي جهت دهي بودجه به سوي اقشار مستضعف جامعه، كه اميد فراواني در دل ها آفريده است، حلقه ياد شده، با صرف هزينه هاي كلان به برپايي همايش هاي بي حاصل با دعوت از كساني كه بعضا كمترين همخواني با نظام و مردم ندارند و حاتم بخشي از بيت المال به فلان هنرپيشه و حمايت از برخي كلان سرمايه داران و خريد و راه اندازي نشريات آنچناني و... مشغول است. 4- حمايت گسترده رهبر معظم انقلاب از دولت و توصيه هاي دلسوزانه و كارشناسانه ايشان به رياست محترم جمهوري و اعضاي كابينه، ضمن آن كه سرمايه بزرگي براي دولت و تقديري جانانه از سال ها تلاش بي وقفه و متراكم دولتمردان است، براي تماميت نظام، اعم از قواي سه گانه و ساير مراكز و سازمان ها و اركان جمهوري اسلامي ايران نيز، ظرفيت پرحجم و دامنه داري فراهم آورده است، كه در بياني ديگر مي توان و بايد آن را شيرازه كتاب نظام تلقي كرد و سلامت و درستي حركت اجزاء خرد و كلان جمهوري اسلامي ايران را در پيوند با اين شيرازه به ارزيابي نشست. تاكيد بر شعارهاي انقلاب اسلامي، ساده زيستي، مردم دوستي، پاكدستي، استكبارستيزي، حمايت از محرومان، شجاعت در برخورد با مفاسد اقتصادي و... آموزه هايي هستند كه همه قوا موظف به ظرفيت سازي براي تحقق آنند.حسين شريعتمداري
کد خبر: ۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۰۷

اوای دنا: مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد از خبرنگاران و اصحاب رسانه این استان خواست که نقاط ضعف آموزش و پرورش استان را گوشزد و بیان کنند.پرویز طاهری در آئین تجلیل از خبرنگاران گفت: آموزش و پرورش دارای گستردگی بیشتری نسبت به دیگر دستگاه‌ها است و در این بین دارای نقص‌های زیادی است و می‌طلبد خبرنگاران این نقص‌ها را به ما مسوولان گوشزد کنند.وی با بیان اینکه انتقاد اصولی و منطقی رسانه‌ها سبب توسعه همه جانبه می‌شود، اظهارداشت: با کمک و مشورت همدیگر آسیب‌های اساسی کهگیلویه و بویراحمد را بشناسیم.پرویز طاهری افزود: نقد کردن اصولی و صحیح رسانه‌ها می‌تواند سبب توسعه باشد اما در این نقادی‌ها نباید طوری عمل شود که احساس تخریب به ذهن خواننده خبر یا گزارش خطور پیدا کند. مدیر کل آموزش وپرورش استان گفت: باهمدلی بسیاری از نیازهای استان از سوی مطبوعات ورسانه ها رفع خواهد شد. وی گفت: امید بخشی – آگاهی بخشی با تإکید برحقیقت گویی وایجاد فضای معنوی برای نسلهای جوان ونوجوان از مهمترین وظایف خبرنگاران است. آقای طاهری همچنین با اشاره به تفاوت آزادی وآزادگی گفت: آزادگی را باید به دست بیاوریم وخبرنگاران باید در این بستر وارد شوند. وی گفت: مجموعه عبادات ودستورات وحی به بشر برای ظرفیت سازی انسان است تا درمسیر سعادت قرار گیرد. مدیر کل آموزش وپرورش به خبرهای قرآن کریم اشاره کرد وگفت: بعنوان نمونه سورة بنا بخشی از خبرهای بزرگ درقرآن کریم است وسراسر قرآن خبرهای حقیقت است.
کد خبر: ۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۷

اوای دنا:رویداد نوشت ،این روزها هر رسانه ای از زاویه خودش آینده ای را برای دکتر محمود احمدی نژاد پیش بینی می کند. با نزدیک شدن به پایان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد گمانه زنی ها مبنی بر تخمین سمت بعدی او یکی از تیترها داغ رسانه ها گشته است: 1. خود احمدی نژاد چندی پیش گفته بود که بعد از اتمام مسئولیت به کرسی تدریس برمی گردد و برای صلح بین المللی تلاش خواهد کرد. 2. عده ای از نزدیکان احمدی نژاد گفته اند که آقا محمود به سمتی مثل معاون وزیر هم راضی است تا جایی برای خدمت داشته باشد. 3. برخی از پیشگویانِ! عرصه سیاسی ورود او به مجمع تشخیص مصلحت نظام را طرح کرده بودند. 4. عده ای هم بر این باورند که او در انتخابات دوازدهم دوباره برای اخذ عالی ترین کرسی قوه مجریه کشور خیز بر می دارد. 5. در این بین شایعاتی هم مبنی بر دستگیری و حتی ترور احمدی نژاد پس از دوره ریاستش توسط بیگانگان، یهودی های افراطی یا حتی بوسیله برخی داخلی ها شنیده می شد! 6. و در آخر افرادی هستند که حیات سیاسی آینده او را در قالب یک حزب سیاسی و تلاش برای حفظ گفتمان خویش می بینند.اما براستی علت این هیاهوی برخاسته از چیست؟ چرا این گمانه زنی ها و تلاش برای خواندن دست یک مهره سیاسی قبل از ریاست احمدی نژاد مرسوم نبود؟ واقعیت امر این است که پس از طرح نام «محمود احمدی نژاد» در فضای سیاسی کشور اغلب اشخاص او را به عنوان یک وزنه جدی به حساب نیاوردند. حتی در کشاکش انتخابات از او خواستند با توجه به قطعی بودن عدم رأی آوردنش به نفع یکی از نامزدها کنار بکشد. اما احمدی نژاد در مدت کوتاهی سربرآورد و اتفاقا با رأی بالایی هم که در صندوق ها ریخته شد پیروز انتخابات گردید. تا این زمان هنوز هم افرادی بودند که حتی وی را یک شخصیت سیاسی نمی دانستند. چرا که معتقد بودند یک فرد به واقع سیاسی باید از عقبه تاریخی و تیم کادرسازی شده مناسب برخوردار باشد حال آنکه احمدی نژاد یک نفر بیشتر نیست و خیلی وقت هم نمی گذرد که در مختصات سیاسی ظاهر شده است. به هر حال تمامی این دهان های منفی باف و پر نقد وقتی که احمدی نژاد در دوره اول، صندوق ها را از آن خود کرد و در دوره دوم پس از سبز پوش شدن کامل پایتخت در یک شب با توانایی سیاسی اش ورق انتخابات را برگرداند از حیرت باز ماندند و حاصل این غافلگیری و دست کم انگاشتن، سیلی محکمی بود که بر رخسار رقبای او نشست. در مورد رقبا نیز باید ان ها را به د گروه تقسیم نمود. دسته اول کسانی هستند که در جناح های مخالف حضور داشتند و طبیعتا با پبروزی احمدی نژاد رأی مغلوبیت آنها صادر شد و دسته دوم افراد و احزابی بودند که در ابتدای کار به طمع گرفتن سهم سیاسی، خود را به دولت چسبانده بودند و سایه به سایه احمدی نژاد حرکت می کردند اما پس از چند ماه هنگامی که دیدند از سهم دهی سیاسی و تفویض کرسی سیاسی و تقسیمات حزبی خبری نیست با حالتی قهرانه نسبت به دولت زاویه گرفتند. به هر روی عمده سیاسیون کشور از دو جناح سیلی احمدی نژادی را نوش جان کرده اند و در واقع برای اینکه بار دیگر غافلگیر نشوند سعی در تخمین ادامه مسیرش دارند. این در حالی است که تمامی این گمانه ها تا کنون ناپخته و غیر کارشناسی بوده و به هر یک، از چند جهت نقد هایی وارد می باشد که البته قصد ما در این مجال رد همه آن ها نیست. اما این پیشگویان باید در نظر داشته باشند که دولت هم اکنون و حتی پیش از اتمام کارش به دلیل شتاب بالا در سالهای قبل و البته ضرباتی که از دوست و دشمن و داخل و خارج خورده بسیار خسته می باشد و شاید بتوان آن را به کشتی گیری تشبیه کرد که در ثانیه های پایانی جدالش از نفس افتاده و رقیبان با سوء استفاده از این خستگی مدام بر سرش خیمه های سنگین می زنند. با این وصف به نظر می رسد احمدی نژاد و اطرافیان واقعی اش مدت زیادی را در سکوت به ترمیم و بازسازی خود و گفتمانشان بپردازند و با توجه به اینکه حرکت مبتنی بر افق های مشخص در دستورکار آنان نبوده و احتمالا نیست، شاید پس از یک وقفه طولانی به تبیین آینده خویش بیندیشند. یکی از خصوصیات این تیم گرفتن تصمیمات آنی و لحظه ای و اصرار زیاد بر اجرایی شدنشان در یک زمان کوتاه بوده است. با وجود این به نظر نمی رسد پیشگویی ها به جایی برسد و بهتر است سایر جریان ها به جای این زیر آبی رفتن ها به افزایش پتانسیل های بیش از پیش خود بپردازند.
کد خبر: ۹۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۰

اوای دنا: مدیرکل ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد گفت: هرگونه سیاه‌نمایی در برخی مطبوعات در هنگامه کنونی که در برابر همه استکبار جهانی مقاومت می‌کنیم، همنوایی با دشمن است.خبرگزاری فارس: سیاه‌نمایی در برخی مطبوعات همنوایی با دشمن است امین کمالوندی در جمع اصحاب رسانه اظهار کرد: مطبوعات به حتم شرایط کنونی کشور را خواهند سنجید چرا که دشمن اکنون شمشیر را برای مقابله از رو بسته است.وی به اقتصاد مقاومتی در کشور اشاره کرد و گفت: نباید با دست خود خبری بزنیم که تشویش اذهان عمومی شود در صورتی که دشمن اکنون بیشترین فشار را از بیرون بر ما وارد می‌کند.به گزارش فارس مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویراحمد ابراز داشت: آزادی بیان را قبول داریم و اساسا آزادی بیانی که اکنون در جمهوری اسلامی وجود دارد در کمتر کشوری دیده می‌شود، بر همین اساس باید از این آزادی برای خدمت به  توسعه کشور استفاده کرد.کمالوندی در ادامه گفت: نباید نقد را با سیاسی‌کاری اشتباه بگیریم و رسانه‌ها نباید خود را آلت دست سیاسی‌کاری برخی افراد و گروه‌ها کنند.وی با بیان این که رسانه‌ها باید بیش از هر چیز امانت‌دار کشور و مردم و نظام خود باشند، تصریح کرد: باید مشکلات حقیقی مردم را فارغ از سیاسی‌کاری منعکس کنیم.این مسئول در ادامه با بیان پاره‌ای از مشکلات حرفه‌ای پیش روی مطبوعات استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: جای خوشحالی است که اکنون به اندازه استان‌های بزرگ در کشور هفته‌نامه و سایت داریم و در مقابل استان‌هایی همچون لرستان که دو برابر ما جمعیت و وسعت دارند چند برابر آن‌ها رسانه در این استان وجود دارد.
کد خبر: ۸۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۲

اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست. تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد. درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.-  تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده  هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: ‌چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1-    مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2-    باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3-    باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4-    تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5-    چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6-     سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7-    تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8-    بي انگيزگي9-    از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد  11- آلودگي هاي فکري  12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند.            اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1-       عدم احساس مسئوليت2-       فقدان باورهاي اخلاقي3-       نبود وجدان کاري4-     پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5-        حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6-        تجمل پرستي مدير7-        خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8-       شدت زياد تضاد طبقاتي9-       سيستم اداري و بوروکراسي10-       ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11-       ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12-        عوامل فردي- شخصيتي 13-         متغيرهاي وضعيتي14-       تمرکز قدرت   راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1-    بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2-    تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3-    اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4-    علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5-    مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6-     مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7-    يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8-    اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9-    بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10-      شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11-      وجود مديران مستحکم12-      پرورش فرهنگ شايسته سالاري13-      گسترش آزادي نقد و انتقاد14-      اصلاح ساختارها و عملکردها15-      رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند...             دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود.  تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است.  چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود.  رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد.            نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶

اوای دنا-علیرضا سعیدآبادي : اصول و ارزش هاي ملي زيربناي هر جامعه اي است.سنگ محك و معيار خوبي ها و بدي هاست.پيش نياز اصلاحات است.اگر اصول نباشد اصلاح طلبي بدون جهت و هدف خواهد بود.مگر مي شود اصلاحات را بدون پايبندي به اصول و زيربناهاي فكري و ارزشي محكم پيگيري كرد.پاي اصلاحات وقتي به ميان مي آيد كه از اصول زاويه گرفته باشيم.راز دستيابي به خوشبختي و سعادت مردم،نزديك سازي جامعه به اصولي است كه شهروندان و سرآمدان با اجماع نسبي براي خود مشخص و ترسيم ساخته اند. پس تفاوت در چيست؟اگر اين دو،يكي هستند اينهمه اختلاف در جامعه ما براي چيست؟درك بخشي از نخبگان سياسي ما در سال هاي 84-76 كه تعداد محدودي از آنان نيز متاثر از نظريه پردازي هاي متفكران غربي بوده اند براين بوده است كه مردم بايد از نحله هاي فكري متفاوتي پيروي كنند و آنها لزوماً داراي اصول و باورهاي مشترك و منطبق بر يكديگر هم نيستند و مي توانند از صراط هاي مستقيم و درسايه سار انديشه هاي گوناگون به كشورشان و آينده خود و ديگران فكر كنند.مطابق اين ديدگاه اگر مردم به اصول مشترك پايبند باشند اين با روح آزادانديشي و با رهيافت دمكراسي ناسازگار خواهد بود. در فرهنگ سياسي كه در سال هاي اخير در كشورمان پديد آمده گويا اين گونه بين نيروهاي سياسي تقسيم كار شده كه اصول گراها بايد بيشتر به اصول مشترك در جامعه پايبند باشند و در مقابل اصلاح طلب ها نيز راه هاي متفاوت و گوناگون را مي توانند براي جامعه ايراني تجويز كنند. سوال اين است در صورتي كه مباني ارزشي جامعه ايراني با تركيبي از فرهنگ چند هزار ساله و تمدن اسلامي و خواسته هاي دوره مشروطه و پيشرفت هاي پس از انقلاب اسلامي به عنوان اصول موضوعه پذيرفته شوند آيا به اصول مشتركي كه همه ايرانيان آن را قبول داشته باشند و از آن پيروي كنند خواهيم رسيد؟نقش نخبگان و اجماعي كه در ارايه اين شناخت بايد داشته باشند بسيار تعيين كننده است. شما فكر مي كنيد اصول گراها و اصلاح طلب ها مانتاليته و ذهنيت هاي متفاوتي دارند يا فقط در كاركردهاي نظام سياسي داراي سليقه هاي منحصر بفردي هستند؟تاكيد اصلاح طلب ها بر دمكراسي خواهي و چهار ركن؛قانون اساسي،احزاب،پارلمان و مطبوعات و تعريف خاصي كه از ولايت فقيه و دين حداقلي ارايه مي كنند در برابر تعريف موسع اصول گراها از ولايت مطلقه فقيه و دين حداكثري از نقاط بحث برانگيز است. اما نظر سوم در اينجا اين است كه ولايت فقيه با قيد مطلقه يا بدون آن و دين چه حداكثري و يا حداقلي داراي اصول مشتركي هستند كه وقتي درچارچوب منافع ملي تعريف شوند ديگر اختلاف بنيادي باقي نمي ماند.فعالان سياسي اگر درك درستي از واقعيات اساسي جامعه  خود نداشته باشند و كنش گري هاي شان همراه با بصيرت نباشد مي شود تكرار بخشي از همان جريان روشنفكري كه نتوانست تحولات عظيم دوره مشروطه را بدرستي درك و هدايت كند و بين خواسته ها و نيازهاي مردم و زندگي به سبك اروپايي ها دومي را انتخاب كرد و اين خود،دوگانگي در ارزش هاي ايراني را در آن زمان بوجود آورد و ازاين رو،ظرفيت هاي بالاي نهضت مشروطه براي ده ها سال تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي بي نتيجه ماند. شكي نيست كه اگر نظام سياسي به وظايف خود درست عمل نكند همانند هر سيستم و سامانه اي يا اشكال در ورودي ها و منابع بوده يا خروجي ها و اقدامات و يا نحوه پردازش و هماهنگي با محيط داخلي و خارجي و يا در عدم ارايه بازخورد صحيح و به موقع يا خطاي انساني باعث بهم ريختگي بوده و يا موانع ساختاري و اشكالات نرم افزاري و سخت افزاري و نظاير اينها. در اين كه اصلاحات،اول است يا اصول گرايي نمي توان مرز مشخصي را ترسيم كرد.انقلاب اسلامي خود يك اصلاحات بزرگ بود.ولي شايد گفته شود انقلاب،اول اصولي را بنا نهاد بعد به پيروزي رسيد.كنش و واكنش گروه هاي سياسي يكي از مصاديق بارز هماوردي در عرصه تفكرات كلان جامعه بشمار مي روند.يكي از اين مقاطع مهم براي شكل گيري رقابت هاي حرفه اي در بين احزاب و تشكل هاي سياسي،انشعاب مجمع روحانيون مبارز از جامعه  روحانيت مبارز در سال 1366 است كه از طريق آن دو جريان اصلاح طلبي و اصول گرايي در كشور به كار حزبي منسجم تري در برابر يكديگر روي آوردند.اصول گرايي،زيربنا و اصلاح طلبي،روبنا يا عكس آن درست است؟ برپايه آنچه گفته شد من معتقدم هردو زيربناي تفكرات سياسي جامعه هستند.اصول گرايي و اصلاح طلبي دوروي يك سكه اند و يا نه بهتر از آن دو روي چهره ژانوس اند كه يكي بدون ديگري معنا و مفهوم كاملي ندارد.آنجا كه ساختارهاي سياسي،فرهنگي،اقتصادي و اجتماعي بدرستي كار مي كنند اصول گرايان دارند به خوبي وظايف خود را انجام مي دهند و بر كاركردهاي نظام سياسي نظارت دارند.اما وقتي كه شاهد ضعف هاي ساختاري باشيم پاي اصلاحات به ميان مي آيد.پس مي بينيم كه اين دو پارادايم غالب در جامعه ما در صورت ايفاي نقش مناسب،مكمل يكديگرند.البته فعاليت همزمان اصول گرايي و اصلاح طلبي به تمرين و تقسيم كار نياز دارد و تابع راي مردم و دست به دست شدن شوراي شهر،مجلس و دولت است.اما از آنجا كه در صحنه هاي واقعي،برخوردهاي حذفي اجتناب ناپذير بوده است من عقيده دارم شكل گيري جريان سوم با جمعي از نيروهاي خودي و مستقل مي تواند در آينده توازن دهنده باشد و جامعه از بركات فعاليت قانوني و هدفمند آن بهره مند شود. شايد اين نوشته اين گونه نقد شود كه در غرب اصول و سبك خاصي از زندگي وجود دارد.فرهنگ ليبرال دمكراسي،سرمايه بشري به طور عام و جز اصول مشترك مردم آنجا به طور خاص است.اصول گرايي فقط مختص جوامع ايدئولژيك نيست.ارجاع جوامع غربي به اصول ثابت دمكراسي شايد درست مانند اين گزاره باشد كه مي گويد:"در جهان غير از اين گزاره همه چيز در حال تغيير است." همانگونه كه گزاره يادشده دچار پارادوكس و تناقض است ثابت و لايتغير بودن اصول دمكراسي در غرب نيز بي اشكال نيست.ظرفيت مكتب دمكراسي براي رهبري تحول در جهان درست به اندازه توانايي ها و محدوديت هاي انسان و افق هاي اين دنيايي است. از ته چاه افلاطوني به بيرون نگريستن محدوديت هاي خود را دارد.رهيافت هاي انساني وقتي با سنجه ها و آموزه هاي ديني همراه مي شوند به مرزهاي دست نيافتني براي بشريت خواهند رسيد. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!" ،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"و"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است. خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی ·كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي ·اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست) ·پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) ·مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) ·دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست) ·اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) ·کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل  روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(رونوشت پیوست) ·دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست) ·مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) ·کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست) ·برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) ·پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) ·طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) ·پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست) ·مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست) ·مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست) · مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) ·تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) ·تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) ·انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست) ·مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز ) شماره تماس:  09122404987
کد خبر: ۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۴

اوای دنا:عضو کمیسیون اجتماعی مجلس: استیضاح بی انصافی در حق دولت است/امضایم را پس گرفتم جعفرزاده تصریح کرد: استیضاح بر اساس قانون در خصوص موارد روشنی از جمله تخطی از قانون و یا کم کاری صورت می پذیرد و استفاده از این ابزار نظارتی برای انتصاب مدیران اجرایی که حق دولت است بی انصافی است لذا باید به دولت فرصت داد تا عملکردش را در حوزه تامین اجتماعی ثابت کند و بعد آن را مورد نقد قرار داد سلیمان جعفرزاده گفت: اینجانب از منتقدین دولت و از امضا کنندگان استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بودم که پس از تامل مجدد آن را بی انصافی در حق دولت دانستم و امضایم را پس گرفتم.عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی دولت تصریح کرد: استیضاح بر اساس قانون در خصوص موارد روشنی از جمله تخطی از قانون و یا کم کاری صورت می پذیرد و استفاده از این ابزار نظارتی برای انتصاب مدیران اجرایی که حق دولت است بی انصافی است لذا باید به دولت فرصت داد تا عملکردش را در حوزه تامین اجتماعی ثابت کند و بعد آن را مورد نقد قرار داد. وی خاطر نشان کرد: دولت این حق را دارد که مدیران اجرایی را خود انتخاب کند و مسئولیت آن را نیز بپذیرد لذا مخالفت و گلایه در این خصوص بی انصافی است.جعفرزاده با اشاره به خارج شدن روند استیضاح از مسیر قانونی اش، اظهار کرد: این بدان معنی است که هنوز عملکردی از مدیریت جدید سازمان تامین اجتماعی مشخص نشده و ما استیضاح وزیر را مطرح کرده ایم در حالی که باید صبر کنیم و در صورتی که عملکرد ضعیفی از این مدیر شاهد بودیم از ابزارهای نظارتی استفاده کنیم. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس افزود: حوزه تامین اجتماعی یک مدیر لایق نیاز دارد تا بتواند آن را مدیریت و کنترل کند و حتما نیاز نیست که تخصص مربوطه را داشته باشد لذا به نظر می رسد انتخاب دولت انتخاب خوبی است و ما هم به نوبه خود باید کمک کنیم تا مشکلات این حوزه در سطح کلان مرتفع شود. وی تاکید کرد: توصیه های مقام معظم رهبری همیشه راهگشا بوده و اگر به آن توجه بیشتری شود بسیاری از مشکلات کشور مرتفع خواهد شد لذا امیدوارم همکاران دیگر هم که با طرح استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی موافق هستند امضاهای خود را پس بگیرند و با تعامل بیشتری دولت را در انجام وظایفش یاری دهند.جعفرزاده در پایان افزود: اگر این استیضاح شکل بگیرد و روند خود را طی کند در نهایت رای نخواهد آورد.
کد خبر: ۶۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۱۶

مفهوم عید در فرهنگ اسلامیواژه‏ عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کرده‏‌اند، از جمله «خوی گرفته‏»، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن‏» ، «روز فراهم آمدن قوم‏» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت‏مند یا حادثه‏ بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (۱)ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژه‏ی عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده‌‏اند. (۲)چنان‏که گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .و نیز «یزید بن‏ حکم ‏ثقفی‏» در ستایش «سلیمان‏ بن‏ عبدالملک‏» گفته است:امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (۳)به گفته‏ «ازهری‏»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادی‏ها و یا اندوها، باز می‏گردد و تکرار می‏شود. ابن ‏اعرابی آن را منحصر به شادی‏ها دانسته است. (۴)واژه‏ عید، تنها یک‏بار در قرآن به کار رفته است:اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه ۱۱۴) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از ماده‏ عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‏شود و بازگشت‏ به پیروزی‏ها و راحتی‏‌های نخستین می‏کند، عید گفته می‏شود و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‏که در پرتو اطاعت‏ یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه‏ بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‏گردد، و آلودگی‏ها که برخلاف فطرت است، از میان می‏رود، عید گفته شده است و از آن‏جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همان‏طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یک‏شنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یک‏شنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده می‏خوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت‏ خدا نشود، روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشت‏به فطرت نخستین است .» (۵)در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، هم‏چنان‏که گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است.از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۶) و ملبنة (۷) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (۸)و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه‏اش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینت‏ ببخشید .«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس‏» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله‏» «الله اکبر» ، «الحمدلله‏» و «سبحان الله‏» ، زینت‏ ببخشید .ماندگاری و استمرار نوروزهمواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه می‏کرده‏‌اند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی می‏انداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیده ‏است. در میان جشن‏های ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشن‏ها پر رونق‏‌تر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست دادند. این جشن‏ها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کم‏رنگ‌‏تر شد و تدریجا برخی از آداب آن‏ها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شده‏‌اند. تنها نوروز توانست، هم‏چنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.معنای لغوی عید«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از وقایع خاص و شایان توجه دارند؛ وقایع ارزش‏مند که انسان‏ها از یادآوری آن به وجد می‏‌آمده‌‏اند و لذت می‏‌برده‏‌اند.عید نوروز نیز از سنت‏ها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بوده ‏است.معنای اصطلاحی عیداگرچه «عید» به جشن سالانه‏ای گفته می‏شود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز می‏‌گرداند، معنای ژرف‏‌تر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه می‏دهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازی‏های دنیا نپنداریم؛ چه آن‏که جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.نماد هویت یک ملّتعیدها و جشن‏ها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملت‏ها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژه‏‌ای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.عامل هم‏بستگی احساسات ملیعید نوروز و دیگر جشن‏های ملی و میهنی، جدای از تربیت‏های اوّلیه اجتماعی و سیاسی، هم‏بستگی احساسات ملی را هدف قرار می‏دهند. ویژگی نمادین این جشن‏ها، برخاستن از روح هم‏بسته عواطف ملی و هم‏دلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در هم‏بستگی احساسات آنان می‏نماید.نوروز عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن مردم ایران«نوروز» که به نام‏ها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهم‏ترین، عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرن‏های متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمین‏هایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.نوروز، عمومی‏ترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمی‏شناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد می‏شود و تمام اقوام، مذاهب و گروه‏های فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی می‏کنند یک‏سال شادمان می‏کند .اسلام و آداب و رسوم پیشینیانمنطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفت‌‏وگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگ‏های گذشته و هم‏‌عصر خود است، و تا با سنتی غیراخلاقی و غیرعقلانی رو در روی نگردد، سنت‏ها را در دل خود جای می‏دهد و آن‏ها را به رنگ الهی در می‏‌آورد. عید نوروز نیز از آن‏جا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنت‏های پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.هم‏زمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخییکی از دلایل ارجمندی نوروز، هم‏زمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخ‏‌ساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیه‌‏السلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح(ع) بر کوه جودی، نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‏‌وسلم، شکسته شدن بت‏های کعبه به دست ابراهیم علیه‏‌السلام و حضرت علی علیه‏‌السلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‌‏و‏آله‏‌وسلم با علی علیه‏‌السلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بوده ‏است.اعمال مستحبی عید نوروزمعلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیه‌‏السلام نقل کرده است که ایشان می‌‏فرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزه‏‌ترین لباست را بپوش و به خوش‏بوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص می‏شود.بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهاربهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسان‏ها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته‌‏اند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پی‏‌ریزی گردد و انسان‏ها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است هم‏گام و هم‏گون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.نوروز، فرصت مغتنم موحدانآنان که طعم توحید را چشیده‌‏اند، در ایام دل‏‌انگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم هم‏چون آیه ۱۹۰ سوره مبارکه آل‌‏عمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت می‏‌کنند که: «همانا در خلقت آسمان‏ها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانه‌‏هایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزنده‌‏ای باشیم، بی‏‌تردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافته‏‌ایم.صله رحماز آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صله‌رحم اشاره دارند، نتیجه می‏گیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا و اطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوست‏ داشتنی‏‌ترین دارایی‏‌شان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان می‏کنند.سال نو فرصتی برای تزکیه نفسرهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش می‏دانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا(ع) بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا(ع) بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر، مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است ... من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند ان‏‌شاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و ان‏‌شاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذارمقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کرده‌‏اند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‏‌ای که اتفاق می‏‌افتد، آن را نو می‏‌کنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق می‏افتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»کارنامهسالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخی‏ها و شیرینی‏‌هایش، با همه فرازها و نشیب‌‏هایش، رنج‏ها و شادی‏‌هایش، ترس‏ها و امیدهایش. سال گذشته، برای عده‌‏ای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عده‌‏ای دیگر، سال عقب‏‌گرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستاده‌‏ایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افق‏‌های دوردست و نزدیک چیست و چه می‏گذرد؟بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموخته‌‏ها و اندوخته‏‌هایمان، به حرف‏ها و نیت‏‌هایمان، به هدف‏ها و آرزوهایمان، به دوستی‏ها و دشمنی‏‌هایمان، به دیده‏‌ها و گفته‌‏ها و شنیده‏‌هایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامه‌‏مان را باری دیگر مرور کنیم.هنگام محاسبه«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمی‌‏گردد، بلکه عمر ما کاهش می‏‌یابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک می‏‌شویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش می‏‌گذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب می‏کند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشته‌‏ام و چه درو می‏کنم؟وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دست‏فروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را می‌‏سنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را می‏‌دهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»نوروز در آينه رواياتعيد نوروز يكى از سنت‌هاى ملى و اعياد ايرانيان است، كه از ديرباز مورد توجه بوده و قوم ايرانى ارزش و اهميت‏ خاصى براى اين عيد قائل بوده است.اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبت‏به اين موضوع موضعگيرى خاصى داشته‌‏اند يا خير؟ آيا مى‏توان از فنون دينى به چيزى دست‏يافت كه دلالت‏ بر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.در مجموع می‌‏توان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوع‏ يادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم:دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است.دسته دوم: رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمرده‌‏اند.در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونه‏هايى از دو دسته روايات اشاره مى‏كنيم.۱. دسته اول رواياتمعلى‏ بن خنيس از امام صادق (علیه السلام)، روايتى را نقل كرده كه در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقايع مختلف تاريخى برنوروز منطبق شده است. متن روايت‏ يادشده از اين قرار است:معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليه‏‌السلام، يوم النيروز فقال، عليه‌‏السلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليه‌‏السلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هو اليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليه‏‌السلام، و هو اول يوم طلعت فيه‌ ‏الشمس، و هبت‏ به الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليه‏‌السلام، على‏‌الجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (۹)و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلى‌‏الله‏‌عليه‏‌وآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله اميرالمؤمنين على، عليه‏‌السلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليه‏‌السلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليه‏‌السلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‌وآله، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليه‏‌السلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (۱۰)معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليه‌‏السلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مى‏‌شناسى؟عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مى‏دهند، امام صادق، عليه‌‏السلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مى‏‌دهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانه‏‌هاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على(ع) را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليه‌‏السلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صل‌‏الله ‏عليه‏‌وآله، على، عليه‏‌السلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان بيعت ‏بگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليه‌‏السلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مى‏‌گردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مى‏شود و او را بر زباله‏‌دان كوفه آويزان مى‏‌كند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريت‏ حضرت امام زمان (عج) باشيم.۲. دسته دوم رواياتروايتى از حضرت امام موسى‏ بن ‏جعفر عليه‏‌السلام، نقل شده كه ظاهر آن دلالت‏ بر عدم تاييد سنت نوروز از سوى پيشوايان دارد. در اين روايت چنين آمده است:حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليه‌‏السلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (۱۱)حكايت‏ شده كه منصور به سوى امام كاظم عليه‌‏السلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مى‏‌شد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مى‏‌برم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مى‏‌دهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايت‏ يادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مى‏‌فرمايند:«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب‏» (۱۲)اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالت‏ بر بى اعتبارى نوروز از جهت‏ شرعى مى‌كند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مى‏كنيم:۱. اين روايت‏ به احتمال بسيار قوى در مقام تقيه‌ بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبوده‏‌است. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مى‏‌خواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمى‏‌خواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژه‌‏اى برخوردار بوده است.۲. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينه‏‌اى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشته‌‏اند. در صورتى‏‌كه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتى‏‌كه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مى‏‌شد.۳. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كرده‏‌اند. به عنوان نمونه احمد بن فهد الحلى مى‏‌گويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (۱۳)روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل است‏ با اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع است ‏به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بى ‏اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود نداردارزشها ی عيد نوروزنوروز روز نو، روز تازه و روز جديدى است اول فروردين، روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. اين روز براى بسيارى از ملتها روز عيد محسوب مى شود. عيد به معنى بازگشت است كه از ريشه «عود» گرفته شده است.به گفته راغب اصفهانى (۱۴)عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.اعياد چهار نوع است:اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از:اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسئوليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكي‌ها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.نظافت و خانه تكانىاز ارزشهاى عيد نوروز نظافت و خانه تكانى است كه مردم قبل از رسيدن سال نو تحولى در زندگى خود ايجاد مى كنند و با خريد لباس نو تغيير ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.نماز عيدشيخ طوسى (رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را كه خواندى چهار ركعت نماز با دو سلام (دو ركعت دو ركعت) مى خوانى ركعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» ركعت دوم پس از حمد ده بار سوره «كافرون» ركعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحيد» ركعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتين). و در پايان نماز سجده شكر بجا آور و در آن دعاكن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد. (۱۷)نظافت و لباس تميزنظافت و رعايت بهداشت و نيز پوشيدن لباس تميز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امكان از وظايف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است كه فرمود: «و البس انظف ثيابك و تطيب باطيب طيبك». (۱۸) تميزترين لباست را بپوش و با بهترين عطرت خود را خوشبوى ساز.ديد و باز ديديكى از ارزشهاى عيد نوروز ديدوبازديد از بستگان، دوستان، همسايگان و بزرگان شهر و روستا است و ديدار جمعى از مصيبت ديدگان در سال گذشته. در اين ديد و بازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورت‌هايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مى‌گردد و به قول حافظ:درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آردنهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرددر اين رابطه امام خمينى (رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (۱۹)هديه و عيدىهديه و عيدى دادن از رسوم معمول عيدهاست و در ميان مردم معمول بوده است. در روايتى آمده است كه شخصى هديه اى براى امام على (علیه‌السلام) آورد و عرض كرد: اين هديه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نيروزنا كل يوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.اى خواجه چه جويى ز شب قدر نشانىهر شب شب قدر است اگر قدر بدانىآقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى (رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد.(۲۰)منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد.(۲۱)توجه به قرآنحضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى كه قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو يكى از اركان سفره عيد است و نيز قرائت قرآن و بوسيدن آن در ساعات تحويل سال از جمله آداب سال تحويل است.دعابراى روز اول سال، دعا و درخواست خير وبركت، موفقيت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضايل انسانى از جمله آداب اين روز مقرر گرديده است.علامه مجلسى (رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خير ما فيها و اعوذبك من شرها و شر ما فيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مى‏‌آيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...محدث قمى ـ رضوان الله عليه ـ براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (۲۲)روزه گرفتنروزه گرفتن در عيد نوروز يكى ديگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در اين روز است. امام صادق (علیه السلام) با عبارت «تكون ذلك اليوم صائما» آن را (۲۳) بيان داشته است. امام خمينى (رحمت الله علیه) و سيدمحمدكاظم يزدى و بسيارى از فقهايى كه بركتابهاى آنان حاشيه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإييد قرار داده‌‏اند. (۲۴)زيارت اهل قبوررفتن به زيارت اهل قبور در آغازين روزهاى سال نو و نيز برگزارى مراسم تحويل سال در كنار قبور شهدا از ديگر آداب دينى نوروز است. تشرف و حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحويل سال نو در آن مكانها نيز از جمله آداب نوروز مى باشد و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:۱. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم و كاستي‌ها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشته‏اى.۲. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟۳. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:۱.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را می‏شناختند و چه بسا مراسمی‏ هم برگزار می‌‏نمودند.۲.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی‏ اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین‏ های شرک و بت‏ پرستی و ارزشها و قداست‏های غیر الهی نباشد.ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه‏ شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله ‏از بیت‏ المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط می‏شود .و در آخر: جهت‏‌گیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش ‏توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی‏ باشد.و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:چهارشنبه سوری، سفره هفت‏سین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال‏ فکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر است‏ باشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل‏ تایید نیست.بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) ‏باشد و مراسمی جهت تشکل مومنان‏ در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت (علیه السلام) و یا «روز شیعیان‏» نامیده می‌‏شود، و هر روز نوروز می‏‌شود، چه اینکه بر همین اساس، هر روز عاشورا می‏باشد.بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق (علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... می‏‌شمرد، تفسیر می‏‌شود و هم امتناع امام کاظم (علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن می‏شود.»«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن‏ جعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام‏ فقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس‏».نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عید نوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرت‏ کاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبت ‏به ‏این روز ندیده‌‏ام و این روز از سنت‏های ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده است‏و مبادا روزی که من زنده‌‏کننده رسم‏‌هایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام می‏دهیم و شما را به خداقسم می‏دهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.۳. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و به‏ احتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم (علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسی‏ بنی‏ عباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبت‏ به اهل بیت (ع) نیز بر کسی‏ پوشیده نبود، و منصور می‏‌خواست‏ با این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت (ع) نزدیک نشان‏ دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند و با این تحلیل ممکن است قبول نهایی‏ حضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علی‏ بن‏ موسی الرضا (علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت گرامی او و نفرین قهار منتقم بر دشمنان ‏و ظالمان به آنان در هر شب و روز عید تا یوم وعید باد.آمین رب العالمین.تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون
کد خبر: ۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳

اوای دنا: دکتر  ستار هدایتخواه نماینده فعلی مردم بویراحمد و دنا  در جمع خبرنگاران در خصوص طرح سوال از رئیس جمهور و پاسخ های ریاست محترم جمهوری گفت: بحث سوال از رییس جمهور ایراد و اشکال مبنایی داشت زیرا اصل 88 قانون اساسی گفته که " یک چهارم نمایندگان در مورد یکی از وظایف رییس جمهور سوال داشته باشند" اما دیدیم که یک سوال نبود و 11 سوال بود و بخشی از این سوال ها در مورد وظایف ریس جمهور نبود بلکه در مورد اظهارنظرهای وی بود.وی بیان کرد: ایراد بعدی این بود که یک چهارم تحقق پیدا نکرد و اینطور نبود که 79 نفر روی همه سوالها توافق داشته باشند.دکتر هدایت خواه در خصوص زمان طرح سوال هم  اظهار داشت: زمان طرح سوال هم زمان درستی نبود زیرا پس از حضور گسترده مردم در انتخابات و خنثی کردن تبلیغات استکبار در خصوص کاهش پشتوانه مردمی نظام، طرح آن در چنین زمانی سوژه ای شد برای رسانه های بیگانه که پیروزی بزرگ ملت ایران را تحت شعاع قرار دهند.ایشان در ادامه  بیان داشت: رییس جمهور در بخش هایی پاسخ های مستدل و محکمی دادند و در بخش های دیگر هم به نظر من با زبان شوخی پاسخ داد که بهتر بود با این زبان پاسخ نمی داد.نماینده بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی افزود پس از پاسخهای رییس جمهور هم خلاف آیین نامه عمل شد،زیرا در آیین نامه نیامده که کسانی پس از صحبت رییس جمهور تذکر و پاسخ دهند اما برخی پاسخ ها و تذکرات خلاف آیین نامه بود که هیئت رئیسه مجلس تدبیر نکردند.وی تصریح کرد: قضیه اینجا تمام نمی شود و زمینه ساز چالش جدیدی بین مجلس و دولت خواهد شد که این هم برخلاف مصالح نظام است و بی تدبیری هیئت رئیسه مجلس را نشان می دهد.مخبر کمیسیون فرهنگی همچنین در خصوص پاسخهای احمدی نژاد به بحث مکتب ایرانی هم گفت: مباحث پیرامون مکتب ایرانی نمی توانست مبنای سوال قرار گیرد زیرا جزء حوزه وظایف رئیس جمهور نبوده بلکه دیدگاه او بود و اگر قابل نقد است، دیگران آن را نقد کنند.هدایت خواه در خصوص پاسخ رییس جمهور به بحث خانه نشینی اش هم اظهار داشت: پاسخ رییس جمهور در خصوص خانه نشینی خود، ابهامات را برطرف نکرد اما توجیه وی این است که خانه نشینی به معنی تعطیلی کار نبوده است و نمی توانیم در مورد نیت افراد صحبت کنیم.دکتر احمدی نژاد در خصوص 11 روز خانه نشینی چنین گفت:اکثر مردم به من می گویند کمی استراحت کن و به خودت برس!  11 روز خانه نشینی هم از این حرف هاست! احمدی نژاد و خانه نشینی؟ این حرف و وصله​ها به من و دولتم نمی​چسبد. زندگی ام نشان می دهد که با عمل درست و ادبیات صحیح از ولایت دفاع کنم و نشان دهم که نظام ولایی نظام تلاش و عمل است.
کد خبر: ۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۲۶

اوای دنا-سید عمادالدین هاشمی : نقد نماينده حق مردم است و نقادي مردم وظيفه نماينده نيست. نماينده ای که مي گويد: مسئوليني كه من به كارگرفته ام به من خيانت كردندو به من راي نمي دهند.اين يك مساله دومجهولي نيست كه ،از تفسير آن عاجز باشيم. اين نشانه عدم شناخت نماينده از وظايف خود مي باشد. و نشانه عدم آگاهي از اينكه ،مديران و مديريت استان ارث پدري نيست . انتخابات اين سالها : استان ما به دليل جهش يافتگي سياسي ،نسبت به ساير استانها در مرتبه بالاتري قراردارد و به همين دليل وجود معادلات سياسي در استان ما نشانه ايجاد وضعيت سياسي مشابه در سطح كشور در زمان اينده است. اگر مقايسه كنيد دوره هاي مختلف نمايندگي در استان را ، متوجه اين حقيقت مي شويد . اين بار تغييرات فاحشي در حال وقوع در استان مي باشد . ضعف نمايندگي در اين دوره و عدم آگاهي سياسي و اجتماعي نماينده منطقه اي كهگيلويه و بهمئي ،سبب ايجاد گاف هايي براي استان شده است كه تقريبا جبران ناپذيراست.نماينده بايد در برخورد هاي روزمره جانب احتياط را حفظ كند و در نظر بگيرد كه شناسه عبور ساير هموطنان از استان مي باشد. رمز ورود به هر استاني با نماينده شروع مي شود. پس نماينده بايد قالب محبوبي باشد از شجاعت ، علم ،آگاهي و شناخت. نماينده اي كه نتواند ساده ترين وظيف روزمره را به خوبي انجام دهد و شناختي نسبت به تكنولوژي حول و حوش خود نداشته باشد و تشخيص شهر از استان برايش سخت باشد قطعا بايد سبب محبوبيت رسانه ها براي ايجاد گاف هاي جديد باشد. نقد نماينده حق مردم است و نقادي مردم وظيفه نماينده نيست. نماينده ای که مي گويد: مسئوليني كه من به كارگرفته ام به من خيانت كردندو به من راي نمي دهند.اين يك مساله دومجهولي نيست كه ،از تفسير آن عاجز باشيم. اين نشانه عدم شناخت نماينده از وظايف خود مي باشد. و نشانه عدم آگاهي از اينكه ،مديران و مديريت استان ارث پدري نيست كه نماينده برچسب خودماني برآنها بچسباند و ديدگاه شخصي به كرسي مديريت و منابع صادر كند.وجود خندق هاي آگاهي و فقدان اطلاعات علمي و محيطي در نماينده كهگيلويه ، سبب ريزش ها و رويش ها براي كساني شده كه هرگز بر كرسي سياست نبوده اند و دل خوش اندبه: "من آنم كه رستم هنر مي نمود "‌ وجود ضعف نماينده سبب برگشت مردم به واقعيت است و منجر به پيداكردن شخص واقعي توسط مردم براي سكانداري منطقه اي است. شخصي كه با اقتدار تمام تاريكي هاي سياسي را پيموده و راههاي توسعه منطقه اي را شخص به شخص دنبال مي كند و يك تنه اداره كاري است كه صدها نفر از اين منطقه محروم را در جاهايي به كارگمارده است كه باور كردني نيست. پيمانكاراني را رشد داده كه هركدام در نقطه اي از كشور به آباداني و كار مشغولند. بيگناهاني را از زندانها رها كرد كه هركدام ، به باور جديدي از زندگي رسيده اند و باور كرده اند كه زندگي آنگونه كه فكر مي كردند ، نامرد نيست. گناهكاراني را از گناه نجات داد و آنهارادر مسير زندگي قرارداد كه درحال حاضر به كار مشغول و دست از گذشته بد خود كشيده اند. و قطعا افراد نابابي هم ازاين خوان حاتم طايي وار،ميوه نجات، پست و مقام تناول كرده اند،نمك خورده و نمكدان شكسته اند .ولي محبوبيت موحد انكار نشده ،و دليل آن هم پيوستن فوج فوج مردم شهرستان به اين واقعيت شناخته شده است.
کد خبر: ۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۸

اوای دنا-حبیب الهی :در تاریخ 1390/10/25 حجت الاسلام نظری در جریان سلسله سفرهای انتخاباتی خود با دعوت اقشار مختلف منطقه سرفاریاب وارد منطقه گردید که با استقبال گسترده و باورنکردنی مردم مواجه شد و با احساسات وصف نشدنی روبرو گردید، که به دلیل کثرت استقبال جلسه به صورت متمرکز در محل ستاد ایشان برگزار شد. ابتدا تعدادی از مردم نقطه نظرات خویش را در زمینه های گوناگون از جمله  فقر، بی کاری و کمبود امکانات و خوف  کارمندان بخصوص فرهنگیان در انتخاب گزینه مورد علاقه به دلیل برخورد افراد حاکم در صورت فعالیت واضح مطالبی را بیان نمودند همچنین اعتراض خود را به تقسیمات جغرافیایی اخیر اعلام و در صورت انتخاب توجه به این نکات را خواستار شدند سپس آقای نظری ضمن ابراز تشکر و قدردانی از الطاف مردم شریف سرفاریاب در پذیرش ایشان و آرزوی توفیق برای همگان فرمودند: انگیزه حقیر برای حضور در عرصه انتخابات وجود همین مشکلاتی بود که شما عزیزان بیان فرمودید و به امید خدا در صورت انتخاب عزمم جزم برای رفع این گرفتاریهاست مضاف بر نکاتی که بیان داشتید حوزه انتخاباتی ما بخصوص در سرفاریاب معادنی دارد که مواد اولیه آن را جهت تولید به خارج از استان بعضاً به خراسان می برند چرا که کارخانه ای در محل وجود ندارد و جالب اینکه جوانان ما یا بیکارند یا دربه در غربت در بنادر دنبال کار می گردند یعنی نیروی انسان و خاک این دیار هر دو سرگردانند و این واقعاً فاجعه می باشد. به هر حال بنده قصد تخریب کسی را ندارم اما سوالم از قبلی ها این است که به چی مشغول بودند؟!! چرا باید هم خاک ما را ببرند و هم عزت جوانان مارا ؟! بله واقعاً بیکاری  جوانان ما را یا در به در کرده یا مجرم و معتاد. در درگاه خداوند چه پاسخی دارند؟! به نظر می رسد باید از پیگیری اختصاصی امور افراد خاص پا را فراتر گذاشته و به فکر منافع عامه مردم بود تا ریشه مشکلات به صورت اساسی خشکانده شود. مگر انتخابات عرصه انتخاب نیست؟ چرا باید اگر کسی خواست آگاهانه و آزادانه انتخاب کند مخاطره داشته باشد؟ چه نیازی هست چهره های شناخته شده در بین عامه مردم و کسانی که امتحان پس داده اند خانه به خانه در بزنند؟ مردم باید آگاه باشند و درست انتخاب کنند که پیش خدا و خلق مسئولند بنده به شخصه نیازی به مقام و پست ندارم بلکه احساس تکلیف واجب کفایی نمودم وارد این عرصه شود تا گره از مشکلات خلق بگشایم چرا که امام حسین(ع) می فرمایند: بهترین عبادت خدمت به خلق است. گاهی اوقات کسب یک شخصیت حقوقی به ضمیمه شخصیت حقیقی سبب مضاعف شدن توان فرد می شود بنده در گوشه و کنار به اعتبار شخصیت حقیقی خود به اندازه توانم انجام وظیفه نموده و می نمایم . احساس شد در صورت اعطای وکالت مردم توان بیشتری برای  خدمت پیدا می کنم ، لذا خودم را در معرض انتخاب گذاشته ام بقیه اش با مردم است. اگر انتخاب شدیم بار همه حتی آنان که به دیگران رأی داده اند بر دوش بنده است. اگر هم انتخاب نشدیم لطف رأی دهندگان بر بنده سنگینی می کند. ولی خوب نسبت به شق اول بار بنده سبکتر است . توصیه می کنم به دور از احساست و تخریب رقبا با اخلاق مداری تبلیغ خودمان را بکنیم و برای اثبات خود دیگران را نفی نکنیم بلکه عملکرد افراد را منصفانه نقد نماییم و برنامه های خود را به مردم معرفی کنیم. حقیر نظرات شما مردم را می شنوم در صورت انتخاب با مشورت خودتان جهت اصلاح امور با جدیت دنبال می کنم . خداوند به همه ما توفیق بدهد تا مطابق رضایت او قدم برداریم.
کد خبر: ۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۶

اوای دنا-حیات لایقی :حبیب اله جان !! با توجه به اینکه خبر، اعلام و بیان واقعیتهای زندگی اجتماعی و نقل عقاید و افکار عمومی است و مردم حق دارند از طریق اطلاعات دقیق و جامع به تصویری عینی از واقعیت دست یابند و خبرنگاران باید کوشش کنند تا اخباری را که در اختیار عموم می گذارند درست ، دقیق و معتبر باشد و با تکیه بر اندیشه و پژوهش صحت و اعتبار خبر را تمیز دهند و این ممکن نمی شود مگر با بصیرت و موشکافی و تحلیل اخبار و حوادثی که به وقوع می پیوندد .خبرنگاران در حرفه خود به اصول اخلاقی، انسانی و نیز عقاید فردی و گروهی خود و دیگران بسیار مقید هستند و گاهی اتفاق می افتد که بخاطر همین عقیده مندی ها، کار و موقعیت خود را از دست داده و حاضر نیستند که علیه حقیقت ، تبانی کنند ، در حالی که مطبوعات وظیفه ایجاد وحدت ملی و همگرایی و میثاق ملی را بر عهده دارند و تفرقه و شقه کردن ، هنر نیست اما گاهی شاهد انتشار اخبار تلخ و بعضا تحلیل های کذبی هستیم که برخی نشریات به انتشار آن مبادرت می ورزند.اخبار و گزارش های یک خبرنگار به عنوان سند تاریخی مورد استناد مردم و دولت مردان قرار خواهد گرفت پس باید در این گزارش ها واقعیات جامعه ، دردها و کاستی ها را بدون اغراض شخصی مورد کنکاش قرار داد و تصمیم گیری درباره موضوعات مختلف را به خود مردم واگذار و از هر گونه خط دهی در افکار عمومی خودداری کرد.در واقع رسانه برتر ، مخاطب گرا ، فرهنگ ساز ، معتقد به اصول و مبانی مکتبی و شفاف ساز است و بدون جهت گیری با جلب اعتماد و پیام رسانی مناسب از فضای داخلی و خارجی برای تنویر افکار عمومی نسبت به رویدادهای داخلی و خارجی با اثربخشی کامل بهره می گیرد.مرور تاریخ ، گواه خوبی بر تلاش فتنه گران داخلی و خارجی برای فریب اذهان عمومی است که متاسفانه از مجرای صاحبان قلم اجرا می شود. حبیب اله جان هر جایی درگیریهایی به وجود می آید حتی در اداره ها و کمیته امدادها و این کاملا طبیعی است و این درگیری که در این روستا اتفاق افتاده بود قبل از سفر موحد به درغک بوده و هیچ گونه جنبه سیاسی نداشت . این درگیری بر اثر طرحهای عمرانی روستا بود به این صورت که برای آسفالت یکی از خیابانهای این روستا بر روی آن قیر پاشیده شده و عبور وسایل نقلیه بر آن مشکلاتی برای خیابان به وجود می آورد که دهیار روستا مانع از تردد وسایل نقلیه بر روی این خیابان تازه قیر پاشیده شده بود و نهایتا با یکی از جوانان روستا درگیر و با وساطت مردم روستا از هم جدا شدند . لذا مردم این روستا آ نقد ر فهیم هستند که برای این مسائل فامیل بودن  و اخوت خود را پشت پا نمی زنند . پس لطفا سعی نکنید اذهان عمومی را روی نقطه های باریک زوم کنید و این مسائل را بزرگ جلوه ندهید . توضیح اوای دنا: خبرفوق در تاریخ 90/10/15توسط یکی از خبرنگاران از طریق سایت واصل گردیده است که طی چند روز اخیر تلفنهای مکرری دریافت نمودیم و جهت شفاف شدن موضوع اصل تکذیبیه جناب آقای لایقی از بخش دیشموک را  انتشار و  سه نکته را هم در این خصوص بیان می نماییم انشاء الله که مورد توجه قرار گیرد. 1-انعکاس نظرات و دیدگاههای مختلف در سایت تحلیلی خبری اوای دنابه منزله ی رد یا تاییدآنها نیست. 2-حق پاسخگویی را برای کسانی که مورد نقد قرار گرفته اند ویا نظری نسبت به مطالب سایت دارندمحفوظ می دانیم. 3-اوای دنا در ارائه اخبار و نظرات مختلف به هیچ وجه قصد تخطئه و تضعیف هیچ فرد و یا گروهی را ندارد .
کد خبر: ۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۷

آوای دنا -بهرام پارسا:اگر چه چند روزی از مرحله ی اول انتخابات یعنی همان ثبت نام از نامزدهای انتخابات نهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی گذشته است وعملا"تا تایید نامزدها از سوی هیات های اجرایی ونظارت  وزمان تبلیغات رسمی وقانونی آنها کمتر  از 2 ماه مانده  است اما عملا" شاهد تبلیغات انتخاباتی این نامزدها در حوزه ی انتخابیه ی شهرستانهای  کهگیلویه وبهمئی وچرام هستیم . هم به صورت راه انداختن ماشینهای دولتی وکاروانی  وهم به شکلهای دیگرتبلیغاتی که معمولادرقالب کمکهای موردی و نقد ی وکالایی وقول دادن بعضی ازمسولین نهادهای حمایتی به اقشارآسیب پذیر جامعه درقالب تحت پوشش قراردادن ویادادن وام وموارد دیگری ازقبیل کمک به مساجدوامامزاده وهیاتها ی مذهبی وورزشی و...هرچند میتوان دلایل زیادی رابرای رایزنی نامزدهاباگروهای مختلف حوزه ی انتخابیه برشمرد.امادربعضی مواقع این زدوبندهای تبلیغاتی که عموماباگروهای مختلف فکری وبزرگان محلی ومسولین ادارات ونهادهاتاثیرگذاردن اجتماعی شکل میگیرد.نه تنها مسیر خود راعوض نموده وازتبلیغ آشکارتر رفته بلکه درپاره ای از اوقات به تخریب دیگر نامزدها نیز رسیده است.این افراد خواسته یاناخواسته عملکرد گذشتگان ونمایندگان  پیشین ویا دیگرمسئولین را زیر سوال برده وبرای محکم کردن مواضع خود نقد های غیر منصفانه وغیر کارشناسی نیز می کنند . ونکته ی قابل تامل در این میان سخنان برخی از نمایندگان فعلی مجلس ومسئولین  فعلی می باشد که با نقد عملکرد دیگران تمامی ویا عمده ای از پیشرفت ها (هر چند من ندیدم )را مدیون خود دانسته . پس در این میان نقش جمهوری اسلامی واین نظام الهی چیست؟ آنها حتی ذره ای قایل به کمبودهاوکم کاریهاوکارشکنیهاوکاستیهاوگروه بازیهای فراوان خودشان نمی باشند.بااین وصف آنچه ازتبلیغات غیرقانونی این نامزدهاشنیده می شودعدم ارائه ی طرح وبرنامه ای ازسوی تعدادی ازاین نامزدهابرای بهبودحوزه ی خودورفع حل مشکل این منطقه است.و بیشتردرجلسات تبلیغی خودسعی درجذب ویارگیری ودادن قول وقرارهایی که هرگزعملی نمی شودودرصورت پیروزی درانتخابات مدیون  اشخاص می باشند. درنگاه درست وواقع بینانه می توان گفت عملکردامروزه ی همه ی مسولین و بویژه نامزدهادررصدودیدجامعه ومردم بوده ودربسیاری اززمانهااینگونه تبلیغات نتیجه ی معکوس داشته است.(مردم حرف اول را میزنند)علی ایحال انتظارمی رودنامزدهای محترم بااعلام توانمندی خوددرقالب طرح وایده وراهکارهاوپیشنهادبه مردم برای بهبودوضعیت استان ودیارمان وبه فرموده ی مقام عظمای ولایت حضورحداکثری مردم در انتخابات وحفظ قانون وآرامش وکمک بیشتربه مشارکت حداکثری قدم برداشته تاشاهدحضورمردممان در12اسفندباشیم که رضای خداوخلق هم همین است.
کد خبر: ۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۵

اوای دنا-علی بازیار: با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم نامزدهای انتخابات فعالیت های خود را آغاز کرده اند .رایزنی ها، برگزاری همایش ها ،نشست ها ،هم اندیشی ها. خود حکایت از داغ شدن تنور انتخابات دارد . اما برای بسیاری از مردم بخصوص  سیاسیون،فرهنگیان،دانشجویان ،آگاهی از دیدگاه ها، بیان نقطه نظرات و مبانی فکری نامزدهای انتخاباتی بسیار مهم است . اینکه نامزد مورد نظرشان در کدام طیف سیاسی جای دارد. جایگاه جریان سیاسی را تاچه اندازه متناسب با مسائل روز جامعه مورد ارزیابی قرار میدهند . آیا کاندیدای مورد نظرشان اصول گراست یا اصلاح طلب:یکی از نامزدهای انتخاباتی این دوره آقای حجه الاسلام شیخ خلیل نظری است که بسیاری از اقشار مختلف جامعه در مورد جایگاه ایشان و اینکه در کدام طیف سیاسی قرار دارد ، سؤالاتی دارند . درمورد اصلاح طلبی:آقای نظری در بحث اصلاح طلبی روشن ترین و بارزترین اندیشه را تمسک به بیان شیوا و روشنگرانه امام حسین (ع) می داند که در نامه اش به برادرش محمد حنفیه به هنگام  قیام تاریخی و سراسر حیات عاشورایی بیان می کند . همانا هدف من اصلاح امت  جدم رسول الله یعنی امر به معروف و نهی از منکر است 1.وی عقیده دارد اگر اندیشه اصلاح طلبی امام حسین (ع) در مرامنامه اعتقادی و سیاسی ما گنجانده شود ،هرگز به کژ راهه و انحراف دچار نمی شویم – تبیین اندیشه های ناب اسلامی که بر گرفته از کلام سراسر نور و رحمت الهی قرآن کریم و مبانی اعتقادی و عبادی اولیاء الله می باشد تنها راه سعادت بشر از سقوط در منجلاب دنیاپرستی و دنیا طلبی است وی معتقد است : آنچه امروزه با نام اصلاح طالبی در بخشی از جامعه سیاسی ما وجود دارد نه تنها اصلاح طلبی نیست بلکه تخریب بنیادهای ارزشی دین و انقلاب اسلامی وگذر از آرمانهایی است که ما را به جای آنکه به سر منزل مقصود برساند به بیراهه می برد .اگر در پاره ای از مسائل سیاسی و اعتقادی ،افراطی صورت گیرد نیاز است که به اصلاح آنها بپردازیم و خطاهای خودرا کاهش دهیم اما نمی توانیم به نام اصلاح طلبی ارزشهای سیاسی اسلام و مبانی دینی را زیر سؤال ببریمدر مورد اصول گرایی : آقای نظری اعتقاد دارند بسیاری از اصول گرایان با استفاده ابزاری از دین ؛ارزشها ؛ اصول انقلاب ؛و آرمانهای امام؛ پای از دایره اصول گرایی بیرون نهاده اند و در واقع به بیراهه رفته اند اگر افراط و تفریط صورت نمی گرفت و اگر پای بندی ما وسیاسیون به آنچه که معمار بزرگ انقلاب حضرت امام (ره) به عنوان انقلاب اسلامی تبیین کرده اند بیشتر می شد امروز گرفتار این اختلافات و این گونه تنشهای سیاسی نبودیم . وی معتقد است : کسانی هستند که با نام اصول گرایی .شعارمی دهند اما وقتی پای عمل به میان می آید پاسخگو نیستند . در حالیکه : قرآن کریم بیان می فرماید : ((یا ایها الذین امنو لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون ))2 .ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی را به زبان می آورید که در مقام عمل خلاف آن می کنید ؟بترسید از این عمل که خدا را سخت به خشم می آورید از اینکه سخنی بگویید و خلاف آن عمل کنیدوی معتقد است در میان اصول گرایان و اصلاح طلبان کسانی هستند که برای رسیدن به مقام و موقعیت های مورد نظر خود از هیچ تلاش و کوششی حتی مذموم دریغ نمی کنند در حالیکه مردم را به کارهای نیک و امور خیر دعوت می کنند اما خود فراموش می کنند خودشان با کدام نردبان بالا رفته اند .(( اتأمرون الناس بالبروتنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلاتعقلون ))3 آیا مردم را به نیکی امر می کنید و خود را فراموش می کنید ، در حالی که شما قرآن را تلاوت می کنید چرا تعقل نمی کنید ؟ به قول حضرت حافظ واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند                    چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنندبه رغم بسیاری از کسانی که وضعیت موجود را ایده آل بیان می کنند آقای نظری اعتقاد دارند وضعیت فرهنگی سیاسی کنونی راضی کننده نیست  وی عقیده دارند در حوزه فرهنگ ما به آنچه که باید می رسیدیم فاصله ای بسیار طولانی داریم و برای رفع نقیصه های فرهنگی باید تلاش و کوشش بیشتری داشتچراکه ما باتوجه به منابع سرشار فرهنگی هیچ چیز برای مان توجیه پذیر نیست که از کنار مسائل فرهنگی براحتی بگذریم و چشم خود را بر حقایق ببندیم . و در حوزه سیاسی : آقای نظری عقیده دارند آنچه که امروز بنام ((فتنه)) خوانده می شود نتیجه زیاده خواهی ها و انحصارطلبی های سیاسیون در دوقطب قدرت اصول گرایی و اصلاح طلبی است وی بر این عقیده است : برخی بجای اینکه آب برآتش اختلاف و تنش ها بریزند خود هیزم آتش می شوند که حاصلی  جز ایجاد اختلاف نخواهد داشت : وی به این کلام گوهر بار امام علی (ع) اعتقاد دارد که می فرماید :((کن فی الفتنه کابن البون .لاظهر فیرکب ولاضرع فیحلب ))5: در فتنه ها و آزمایشات مانند بچه شتر  باشید که نه پشتی برای سواری دارد و نه پستانی برای دوشیدن شیرآقای نظری عقیده دارد مهمترین ابزار مؤلفه برای تلطیف و تعادل امور کشور ایجاد همدلی و همنوایی در همه عرصه هاست . اختلافات صرفاً سلیقه ای نباید ابزار ایجاد تفرقه و نفاق بین مسئولین و دلسوزان نظام شود . بهرحال آقای نظری عقایدی دارد که می تواند برای برون رفت از وضعیت کنونی چه در منطقه و چه در کشور از آنها بهره جست . ویژگی دیگری آقای نظری توجه به توانمند بودن مدیریت است نه همگرایی و هم جناحی بودن  . وی عقیده دارد ممکن است توانمندیها و خلاقیت هایی در مدیران منتقد یک تفکر وجود داشته باشد که به صرف هم فکری نبودن و هم جناحی نبودن ،جامعه از آن محروم می شود و سیستم مدیریت  به صورت یکجانبه نگری  و تکصدایی باعث رکود مدیریتی می شود وی چنین عقیده دارد وقتی مدیریت یک مجموعه از یک گروه و یا جناح خاص باشند این شائبه پیش می آید که به صرف هم جناحی بودن بودن ؛امکان نقد مدیریتی کاهش یافته ؛و بروز اشتباهات مدیریتی را سبب می شود و این نتیجه ای جز انحصار طلبی و انباشته شدن قدرت در دست یک گروه خاص نخواهد داشت و ره آورد این انحصار طلبی پدیده شوم فساد اداری و ایجاد روابط به جای ضوابط است .
کد خبر: ۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۷

اوای دنا- بهرام پارسا :جناب استاندار و نمایندگان استان با عرض خسته نباشید و دست مریزاد در مدت این چندروز. ولی حقیر به عنوان یک شهروند  چند جمله خدمتتان عرض مینمایم ولی قبل از آن رهنمودههایی از مقام عظمای ولایت را در مورد سفرهای استانی ریاست محترم جمهور برای شما ومخاطبین میآورم وبعد چند حرف از این حقیر بشنوید .(((((نکته لازمی که باید عرض بکنم، این است که مردم به این وعده‌ها و به این سفرهای استانیِ پُربرکت، حقیقتا امید بسته‌اند؛ کوشش کنید این امیدها برآورده شود. مبادا در هر بخشی از بخش‌ها طوری عمل شود که مردم احساس کنند که امیدوار نیستند. هم اکنون خوشبختانه مردم امیدوارند؛ این را ما از طرق مختلف و با نشانه‌های گوناگون به دست آورده‌ایم.)))) بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت 85/6/6 ((( یک مجموعه‌ کاری درست کنید، بنشینند واقعا طرح‌های نیمه‌تمام را- حالا یک رقمی هم ذکر کردند که فلان تعداد طرح‌های نیمه‌تمام داریم- اولویت‌بندی کنند؛ کدام‌هایش اولویت‌دار هستند، کدام‌هایش وعده‌ بیشتری داده شده یا توقع بیشتری از سوی مردم وجود دارد، اینها را مشخص کنید، به آنها بپردازید. این را مقدم کنید بر طرح‌های جدید. چقدر خوب است که همه‌ وعده‌هایی که دولت به مردم داده، عمل بشود. اگر چنانچه وعده‌ای به مردم داده بشود و عمل نشود، این، مشکلات درست خواهد کرد؛ نه فقط نسبت به دولت بلکه به نظام.))) بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت 1390/-((( سفرهای استانی آقای رئیس‌جمهور و هیأت دولت، جزو کارهای خیلی خوب است. رفتن در میان مردم و حرف‌ها را بی‌واسطه از زبان آنها شنیدن، خیلی در شکل بخشیدن به انگیزه‌های آن کسی که کار متوجه به اوست، تأثیر دارد.      البته در کنار این کار، 2چیز را حتما رعایت کنید: یکی اینکه با یک گفته ناسنجیده، توقعی را که قابل برآورده شدن نیست یا به زودی قابل برآورده شدن نیست، در مردم زنده نکنید، تا تلاقی بین قول و عمل از نظر مردم ناممکن جلوه نکند. دوم اینکه این خدمت رسانی‌ها- که کارهای نقد و نزدیک و شبیه مُسکن است- نباید موجب شود که شما را از کارهای زیربنایی و اساسی باز بدارد؛ ما به هر دو کار احتیاج داریم؛ نه باید فقط چسبید به کارهای زیربنایی و از نیازهای روزمره مردم غافل شد- که این بسیار چیز خطرناکی است- و نه عکسش درست است که ما سرگرم شویم به کارهای امداد و فوری و اضطراری. به این 2نکته حتما توجه شود.)))) بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور 1384/12/18      واما  بعد این چند روز خیلی زحمت کشیدید وخسته شدید وبعنوان یک شهروند کهگیلویه ای از شما تشکر میکنم چون به اندازه ی کافی بعد از  حضورتان دراستان زیبای من تمام هم وغم خود را برای  رفع مشکلات ومحرومیتها  واز همه ی پتانسیل ها استفاده میکنید وخواهید کرد . واما یک سوال از حضور شما وباعرض شرمندگی  و آن اینکه ما حصل سفرهای جناب دکتر احمدی نژاد  به استان کهگیلویه وبویراحمد چه بود ؟میدانم که میگویی آنوقت من نبودم و از مدیران قبلی باید پرسید .ولی جناب استاندار شما یک مقایسه ی سطحی بین سفر چند روز پیش جناب احمدی نژاد به مازندران و به دومین استان نفت خیز ایران  (کهگیلویه و بویر احمد) داشته باش . جناب نیکزاد در استان ما اگر اشتباه نکنم یک کارخانه ی سنگ شکن ویک جایگاه سی ان جی  و درشهرستان کهگیلویه هم پل گاودانه که ای نقد ر رسانه ای وکبکبه ودبدبه داشت وشاید من نمیدانم طرحهای دیگری  هم افتتاح شد . جناب استاندار در 4 سفر ریاست جمهوری محبوب به استان من در زادگاه من  ((بخش چاروسا))چه پروژه هایی افتتاح یا کلنگ زنی شد ؟ در لنده چه کارهایی صورت گرفت ؟ جناب استاندار در یاسوج 27 ستاد ارتباط مردمی داشتیم . در کهگیلویه چندتا؟ یه سوال کنید ببینید چند نفر توانسته اند جناب فروزنده را در شهرستان کهگیلویه ملاقات کنند ؟ جناب نیکزاد عزیز  از اینکه شما آدم زحمتکش ودلسوز وپرتاشی هستید شکی نیست .جناب نیکزاد عزیز  آیا این با عدالت ،دولت عدالت محور و مهر ورز  همخوانی دارد ؟ وسوالهای دیگر ؟با پوزش
کد خبر: ۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۹

اوای دنا-محمدصادق زماني:ياران امام حسين(ع) همه اهل نماز بودند و بندگي خدا. آنها هم كه حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رساندند، نماز مي‌خواندند و گرد و خاك ادعاي دينداري‌شان، چشم را كور مي‌كرد!در سريال مختارنامه هم اين اشتراك‌ها بين مختاريان و يزيديان به زيبايي به تصوير كشيده شده بود. پس چرا نمازگزاران يزيدي عليه نمازگزاران حسيني شوريدند و سرهاي اين قافله جوانمرد و اهل دين را بر سر نيزه‌ها كردند؟! براي پاسخ به اين پرسش بايد شخصيت و رفتار نمازگزاران يزيدي را از زاويه تحليل روانشناختي مورد بررسي قرار داد تا روشن شود كه اين افراد چه نوع شخصيت و چه خلق و خويي داشته‌اند. ۱- دورويي و چندچهرگي: يكي از ويژگي‌هاي رفتاري نمازگزاران يزيدي، نفاق و دورويي آنان بود. همان زمان، افرادي در جامعه اسلامي زندگي مي‌كردند كه نه اهل نماز بودند و نه ادعايي درباره مذهبي بودن داشتند؛ آنان يك رو داشتند نماز نمي‌خواندند و به هنجارهاي مذهبي پايبند نبودند. هرچند رفتار اين دسته هم قابل نقد است، اما چون، دو‌چهره نبودند تشخيص نوع تفكر و شخصيت آنان كار ساده‌اي بود. اما يزيديان، ظواهري مذهبي داشتند و ادعاي مذهبي بودن مي‌كردند و تشخيص باطل بودنشان بسيار دشوار بود. كمرشكن‌ترين ضربه‌ها را بر پيكره مذهب و جامعه، افراد داري نفاق و چندچهرگي وارد مي‌سازند. تشخيص باطل بودن و خطرشان- چون نفاق دارند و در هر جمعي قرار مي‌گيرند به خاطر منافع‌شان همرنگ آن جمع مي‌شوند ـ مانند تشخيص حركت يك مورچه است بر روي يك سنگ سياه آن هم در يك شب سياه و تاريك! ۲- دروغگويي: در ميان همه صفات بد و مورد نكوهش، دروغ جايگاهي نكوهيده‌تر دارد. هيچ وقت نشنيده‌ايم كه «دزد، دشمن خداست» ، هميشه شنيده‌ايم كه بزرگان ما گفته‌اند: «دروغگو دشمن خداست». در كنار دروغ، تنها يكي از رفتارهاي ضدارزش در قامت دروغ معرفي شده است: «رباخواري» (رباخواري، اعلان جنگ به خدا و رسولش است/ قرآن كريم.) افرادي كه در سپاه يزيد مثلاً نماز مي‌خواندند، مبتلا به بيماري دروغگويي بودند و تفسيرهاي دروغين به مذهب مي‌بستند تا اهداف خود را پيش ببرند. آنها به دروغ، امام حسين(ع) را خارج شده از دين معرفي مي‌كردند و به ايشان تهمت مي‌زدند. ۳- منفعت‌طلبي و قدرت‌طلبي: يزيديان چون منفعت‌هايشان در بقاي يزيد بود و از آنجا كه افرادي قدرت طلب بودند، حقيقت را قرباني منفعت‌هاي شخصي و حرصشان به قدرت كردند در مقابل، نمازگزاران حسيني افرادي راستگو و جوانمرد بودند كه خشنودي خدا را بر هرچيز ديگري ترجيح دادند، چراكه آنان ايمان داشتند:« طاعت آن نيست كه بر خاك نهى پيشانى/ صِدق پيش آر، كه اخلاص به پيشانى نيست.»
کد خبر: ۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۲

بسم الله الرحمن الرحیم اي كه با نامت جهان آغاز شد / دفتر ما هم به نامت باز شددفتري كز نام تو زيور گرفت / كار آن از چرخ بالاتر گرفت سایت تحلیلی خبری آوای دنا ،ازاوایل آبان ماه سال 1390 در اختیار مخاطبان قرار گرفته،این سایت آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز مناطق، استان کهگیلویه و بویر احمد و ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار می دهد. این سایت تحلیلی خبری خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان و رهبرمعظم انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسوولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند.اهداف ما همان اهداف انقلاب اسلامی است.ما استقلال را می‏ستاییم، برای آزادی ارزش قائلیم و خط قرمز ما اخلاق و مبانی اسلامی است.ما خدمات نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را هیچگاه نادیده نمی گیریم و قدردان مسولین خدوم این مرزو بوم هستیم و همچنین فضای کار وتلاش دولت اسلامی را پاس می داریم.ما معتقدیم فضای رسانه ای امروز آکنده از نگاه‌ها‌ی کم عمق و گذرا نسبت به مسايل مختلف است.اوای دنا در رویکرد خود می‏خواهد با ارايه تحلیل‌ها‌ی علمی و عمیق با روح حاکم بر این فضا مبارزه کند. در این راه قصد داریم اطلاع رسانی را در قریب به اتفاق حوزه‌ها‌ی خبری و تحلیلی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری، ورزشي، حوزه و دانشگاه و... ) ادامه دهیم. امیدواریم بتوانیم با یاری خداوند و عنایات ویژه حضرت ولی عصر (عج)و منویات مقاع عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای (مدظله) گامی موثر در اعتلای ایران اسلامی برداریم. اهداف:سایت تحلیلی خبری اوای دنا، با هدف یاری به جریان اطلاع رسانی آزاد، راه اندازی شده است.«این سایت » بر آن است تا با بهره‌گيري از تمامي استعدادها و توانمندي‌هاي حوزه رسانه‌اي و با حركتي اميدبخش، صادقانه و شفاف و در عين حال حرفه‌اي‌، ارتباط خبري و رسانه‌اي شايسته‌اي با آحاد جامعه برقرار نمايد و با بهره‌گيري از گنجينه عظيم تجربيات انقلاب بزرگ اسلامي در حوزه‌هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، خانوادگي، اقتصادي، سياسي، فكري، عمراني و آموزشي الگوي درست و پويايي از "مثبت انديشي" ارايه نمايد و عرصه‌اي براي ظهور "اميدآفرين" اين پتانسيل‌ها باشد. در همين راستا اهداف و مرامنامه خود را به شرح ذیل اعلام می نماید.الف) پاسداشت فرهنگ اسلامي و نشر انديشه‌هاي ناب ديني كه باور مخاطبان را تقويت مي‌نمايد، در پيشاني فعاليت‌هاي پايگاه قرار دارد. ب) مراقبت از اصول انقلاب اسلامي، منافع ملي، مصالح نظام و باورهاي ايماني مردم را از وظايف خود مي‌دانيم. ج) «سایت تحلیلی خبری اوای دنا» بازخواني آرمان‌ها و اهداف معماركبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) و فرامين رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت امام خامنه‌اي را وظيفه جدي و عملي خود مي‌داند. د) توجه ويژه به نوآوري، تحول‌گرايي و بيان واقعيت‌هاي جامعه جزو اولويت‌هاي كاري ماست. ه) گسترش دانايي، خردورزي و توانايي را عامل مهم پيشرفت و سربلندي و سعادت ايران اسلامي مي‌دانيم. و) حفظ و حراست از وحدت، انسجام و يكپارچگي ملي وظيفه ماست. ح) توجه خاص‌، تقويت و تعميم جايگاه و منزلت اجتماعي مردم‌ را از وظايف خود می دانیم . ط) «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» مصمم است تا با تبديل شدن به يك رسانه فراگير در حوزه‌هاي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ورزشي به عنوان ركن رسانه‌اي تحقق نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي عمل نموده و نيازهاي اطلاعاتي و تحليلي جامعه را در حوزه مسايل گوناگون برطرف نمايد. ي) «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» با اعتقاد به مباني ذكر شده و فضا و وضعيت كنوني كشور بر اين باور است كه جريان سالم اطلاع رساني و آگاه‌سازي جامعه به عنوان يك ضرورت عيني و حتمي خودنمايي مي‌كند، لذا ضمن آن كه از انتشار اخبار "ياس آلود" و "سياه نمايي" خودداري مي‌نمايد، تلاش خواهد كرد تا با انتشار آن بخش از اخباري كه در تصميم‌سازي و شكل‌گيري آزاد افكار عمومي نقش دارند رسالت خود را به عنوان يك پايگاه قوي و حرفه‌اي اطلاع رساني به انجام رساند و به عنوان پيام رساني اميدآفرين بخشي از پيكره نظام مقدس جمهوري اسلامي‌، تلاش معنادار خادمان ملت در سازمان‌ها مجموعه وزارتخانه‌ها و ارگان‌ها را به درستي و كمال در فضاي رسانه‌اي كشور ترجمه كند. مزيت‌ها:1. «پايگاه تحلیلی خبری اوای دنا» در استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت رسمي و مشخص، هيچ گونه خبر تنش آفرين، حساسيت‌زا و يا با رويكرد منفي منتشر نمي‌كند، بلكه اخبار اميدواركننده با جهت‌گيري مثبت، رسالت اطلاع رساني اين پايگاه است. 2- اين پايگاه خبري به مقوله اطلاع رساني دقيق و شفاف به عنوان رويكرد اصلي و اساسي به صورت گسترده و فراگير خواهد پرداخت و با انتشار خبر و تحليل در اين خصوص به مرجع رسانه‌اي مورد رجوع و وثوق مطبوعات تبديل خواهد شد. نكاتي قابل توجه:1. انعکاس دیدگاه‌ها و نظرات مختلف در « اوای دنا » به منزله رد یا تايید آن‌ها نیست. 2. « اوای دنا» خود را به اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری پایبند می‌داند و مبنای فعالیت این سایت بر سه اصل « بیطرفی » ، «دقت » و « انصاف » استوار است. 3-« اوای دنا » حق پاسخگویی را برای کسانی‌ که مورد نقد قرار گرفته‌اند و یا نظری نسبت به مطالب سایت دارند، محفوظ می‌داند. 4. « اوای دنا » از درج پیام‌ها و مطالب اهانت‌آمیز نسبت به دیگران، اقوام، مذاهب و تحریک کننده و... به شدت خودداری می‌کند. 5. « اوای دنا » از ارایه مطالب، خبرها و دیدگاه‌های افراد و گروه‌های مختلف جامعه و همکاری صاحبان اندیشه، اساتید و دانشجویان و فرهیختگان با سایت استقبال می‌کند. 6. صداقت و سرعت در ارايه اخبار و انصاف در نگارش و انتشار تحلیل ها و مقالات سر لوحه دست اندرکاران این پایگاه است. 7. « اوای دنا » رعایت تمام قوانین حقوقی مربوط به مطبوعات ایران را بر خود فرض دانسته و علاوه بر رعایت قانون، تلاش خواهد کرد از محدوده اخلاق حرفه ای ژورنالیستی خارج نشود. 8. تمامی نظراتی که از طریق صفحات داخلی مطالب (پایین هر صفحه) فرستاده می شوند و نیز مطالبی که از طریق صفحه تماس با ما ارسال شوند، با دقت مطالعه شده، احتمالا منتشر و در صورت لزوم با فرستنده تماس گرفته خواهد شد.اوای دنا پیشاپیش از راهنمایی ها و نقد های مخاطبان و به خصوص همکاران گرامی در جهت رفع نقایص فنی و محتوایی و ارتقای کیفی این پایگاه خبری، تحلیلی استقبال می کنند. 9. « اوای دنا رسانه شماست ». نويسنده و ناقد رسانه خود باشيد.واما نام سایت:بعضی از کاربران عزیز، نقد هایی بر نام سایت داشته اند که در ذیل تعریفی از دنا را می نویسیم:کوه دنادِنا بلندترین قله رشته کوه‌های زاگرس در غرب ایران است.دنا با ارتفاع۴۴۴۸متراز بلندترین ارتفاعات زاگرس می باشد واز حدود ۴۴قله مرتفع تشکیل شده است واز لحاظ موقعیت جغرافیایی در جنوب استان اصفهانِِِِ,شمال غربی استان فارس ولی بخش اعظم آن درشمال شرقی استان کهگیلویه وبویراحمد قرار دارد.در تمام سال پوشیده از برف است و یکی از سرچشمه های کارون وهمچنین رود مارون می باشد ویکی از کم نظیرترین منابع انواع واقسام گیاهان دارویی در دنیاست حرف آخر:این پایگاه خبري، تحليلي به هیچ یک از گروههای سیاسی تعلق نداشته و ندارد و به هیچ عنوان تصمیم نداشته و نداریم ابزاری برای تحقق اهداف و غرض ورزی های شخصی در استان باشیم و لیکن با تمام قوا و در راه مصالح نظام اسلامی و مسوولین متعهد با تمامی خائنان به این ملت و آب و خاک مبارزه خواهیم کرد و حنجره ای خواهیم بود برای مردم مظلومی که پناهی ندارند.برآنیم محکم و استوار با استعانت از خداوند متعال در راه خدمت به هم استانی های ارجمند و ایرانیان عزیز، حق بنویسیم و حق بگوییم و حق را فریاد بزنیم و در این راه حضور گرم تمامی آزادمردان و غیور زنان را به عنوان همکار و صاحبان این رسانه ارج می نهیم و برای تمامی خیر خواهان این ملت از درگاه ایزدی موفقیت و سلامتی و استواری در رسیدن به اهداف آرزو می نماییم. سایت تحلیلی خبری اوای دنا در ستاد ساماندهي پايگاههاي اينترنتي ايراني وابسته به معاونت امور مطبوعات و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاداسلامي دولت جمهوري اسلامي ايران ثبت شده است . تغییرات: همزمان با اعلام رسمی معاونت محترم مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر لزوم کسب پروانه انتشار جهت پایگاهای خبری ، از طریق سایت مربوطه اقدام به ثبت نام نموده که در نهایت با تصویب هیات محترم نظارت بر مطبوعات «سایت تحلیلی خبری آوای دنا » به «پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف» تغییر نام یافت و مجوز انتشار گرفت. و اما وجه تسمیه آوای رودکوف: «رودکوف »نام منطقه ای است در شهرستان لنده از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد که از سالهای دور تا کنون پسوند نام خانوادگی بیش از هزاران نفر از  افراد آن دیار می باشد و همانطور که از نامش پیداست اسم رودخانه ای است که  منطقه و چندین روستای حوالی این رودخانه به نام رودکوف شناخته شده می باشند.  رودکوف کجاست:رودکوف در منتهی الیه کوه حاتم یکی از دهها کوه با عظمت و استوار استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان است ...در دامنه رودکوف  مردان بزرگ و با اصالتی زندگی می کردند که به شجاعت و پاکی نام آور بودند....زنانی که در دامن آنها محبت و نوعدوستی و پاک دامنی معنا می شد و مردانی که اسلحه شان صداقت بود و کلامشان معرفت .....نام این سایت را گذاشتیم «آوای رودکوف»تا هیچ وقت نام و یاد ایل و تبارمان یادمان نرود....تا هیچ وقت زنان و مردان بزرگ و با اصالت مان با گذشت روز گار گرد فراموشی بر آنها ننشیند....چه خوش بود ان زمان که ریش سفید و بزرگ مان می نشست و برای دیگران قصه مردانگی و معرفت و شجاعت تعریف می کرد. هر چند فضای مجازی آن روز نبود اما از طیبی تا بهمئی و بویراحمد از سرحد دلی و دیشموک تا ایذه و مالمیر و از دامنه دنا تا لنده و حاتم از همدیگر خبر داشتیم و در شادی و غم هم شریک بودیم و امروز نباید بگذاریم نوعدوستی و اصالت و شجاعت در بین مردمانمان کمرنگ گردد واین رسالت ماست ...پس «آوای رودکوف» را در این راه و انجام این رسالت بزرگ تنها نگذارید..... سامانه پیام کوتا ما:  30006708342342 تلفن ما:   09304009825 ایمیل ما:   fatah_01348@yahoo.com الهی نصیرمان باش، تا بصیرگردیم ،بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم. مدیر مسول و صاحب امتیاز پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir1390/8/28
کد خبر: ۱۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱

آنها که ما را منحرف می‌خوانند مشکل‌آفرینی می‌کنند از ابتدا هم اعلام کردم برای این قدم در میدان گذاشته‌ام که حلقه‌های بسته مدیریتی را بشکنم و آرمان‌های فراموش شده‌ای را که بعضاً در داخل و خارج کشور به تمسخر گرفته می‌شد، احیا کنم و از ابتدا هم معتقد بودم که تنها مشکل کشور انحراف از ارزش‌ها و اصول انقلاب است و طبیعی است که این حرف‌ها مخالف دارد و مخالفان هر‌چه در توان داشته باشند، برای از میدان خارج کردن ما عملیاتی خواهند کرد. احمدی‌نژاد تصریح کرد: کسانی در مقابل ما صف کشیده و ما را به انحراف متهم می‌کنند که بسیاری از مشکلات کشور ناشی از مدیریت آنها بر جامعه است و حالا ما را به انواع و اقسام تهمت‌ها متهم می‌کنند. رئیس جمهور با اشاره به سیل اتهام‌ها علیه دولت و اعضای آن خاطرنشان کرد: من به دنبال دفاع از کسی نیستم و سکوت را برای منافع کشور ترجیح می‌دهم اما معتقدم خدا از بندگان خود دفاع خواهد کرد و هجمه‌هایی را که فراتر از نقد ، ظلم به دولت و پاکترین فرزندان ملت است، بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.
کد خبر: ۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴