برچسب ها
انباشته‌شدن فاضلاب باعث به وجود‌آمدن لجن‌زار و در ادامه بوی تعفن و گلایه‌های مردم و تهدید بهداشت عمومی را به همراه دارد؛ بسیاری از بیماری‌ها در این فصل از سال به وسیله آب‌ انتشار می‌یابد و این خود خطری جدی برای سلامت عمومی جامعه استبه گزارش خبرگزاری فارس از لنده، سال‌هاست که برای انتقال آب‌های سطحی و جلوگیری از سیلاب در شمال شهر لنده مسئولان اقدام به احداث سیل‌بند کرده‌اند. فضای جغرافیایی و محیطی شهر لنده به گونه‌ای است که با کوچکترین بارندگی آب‌ها به سمت مرکز شهر سرازیر می‌شود و منازل و خیابان‌ها را تهدید می‌کند. احداث سیل‌بند در سال‌های اخیر کمک شایانی به مردم کرده و جلوی تخریب شهر را گرفته است. این سیل‌بند، بیش از دو کیلومتر طول و چهار متر ارتفاع دارد. در سال‌های اخیر در پی بارش‌ها و سرازیر شدن سیلاب و گل و لای به سمت شهر، انبوهی از گل و لای درون این سیل‌بند جمع‌ شده و تجمیع‌ آب‌ها باعث به وجود آمدن لجن‌زار در بخشی از این سیل‌بند شده است. متأسفانه در سال‌های اخیر هیچ‌گونه لایروبی انجام نشده و هم‌‌اکنون بوی تعفن و وجود حیوانات موذی مردم ساکن در حریم این سیل‌بند را کلافه کرده است. بعضی‌ها سرسبزی داخل این سیل‌بند را پاشیدن تخم چمن برای افزایش فضای سبز نامطبوع می‌نامند. ناگفته نماند یکی از دلایل جمع‌شدن آب‌ در این سیل‌بند عدم رعایت موارد و نکاتی از سوی مردم نیز هست که مهمترین آن سرازیر شدن فاضلاب‌های خانگی به این سیل‌بند است. مردم در حوزه شهر و روستا باید از ورود آب‌های فاضلاب خانگی با احداث چاه فاضلاب به سطح شهر و روستا جلوگیری کنند. ریختن آشغال و پسماندهای مختلف در این سیل‌بند نکته دیگری است که مردم باید از آن خودداری کنند. انباشته‌شدن فاضلاب باعث به وجود‌آمدن لجن‌زار و در ادامه بوی تعفن و گلایه‌های مردم و تهدید بهداشت عمومی را به همراه دارد؛ بسیاری از بیماری‌ها در این فصل از سال به وسیله آب‌ انتشار می‌یابد و این خود خطری جدی برای سلامت عمومی جامعه است. گلایه‌های عمومی مردم از وضعیت سیل‌بند حاکی از آن است که سلامت و بهداشت عمومی در خطر بوده و باید هرچه سریع‌تر اقدامی جدی در راستای رفع این مشکل انجام شود؛ آبشارهای سرشار از لجن‌زار و صدای دل‌انگیز جانواران در این محدوده از شهر هم‌ زیباست و هم خطرناک. امیدواریم شهرداری و اعضای شورای اسلامی شهر لنده تدابیر ویژه‌ای نسبت به حل این مسئله مهم بیاندیشند و با لایه‌روبی کف این سیل‌بند و همچنین سر پوش نمودن آن تا قبل از وقوع هرگونه حادثه‌ای اقدام جدی و اساسی انجام دهند تا فردا شرمنده شهروندان نشوند.
کد خبر: ۳۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۸

پس از استان گیلان ،استان  کهگیلویه و بویراحمد با ۵۶۷ میلیمتر و چهارمحال و بختیاری با ۵۶۶ میلیمتر بارندگی از ابتدای مهرماه ۹۲ تا پایان هفته گذشته، دیگر استان های پربارش کشور گزارش شده اند
کد خبر: ۳۳۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶

مشاور رئیس سازمان هواشناسی کشور گفت: اسفند امسال روزهای پربارانی در پیش رو خواهیم داشت.به گزارش آوای دنا،پرویز رضازاده در گفت‌وگو با ایسنا، افزود: همچنین در ماه‌های فروردین و اردیبهشت نیز بارش‌ها افزایش طبیعی خواهند داشت.وی با اشاره به بارش‌ها طی دو سال گذشته نسبت به میانگین 50 ساله، اظهار کرد: امسال نیز بارش‌ها در سطح کشور در حد نُرم است و نمی‌توان گفت که بارش‌هایی بیش از حد طبیعی داریم و یا اینکه شرایط ما را غافلگیر کرده است.مشاور رئیس سازمان هواشناسی کشور با بیان اینکه خشکسالی‌های کشور دوره‌های دو، سه و یا پنج ساله هستند، افزود: به طور کلی می‌توانیم بگوییم به دلیل شرایط زندگی شهری و افزایش صنایع و جمعیت‌ها، دمای شبانه کشور حدود 1.5 تا دو درجه افزایش یافته است. اما به دلیل اینکه دمای روز، تابش خورشید است تغییر خاصی را مشاهده نمی‌کنیم و افزایش دما بیش از دو تا سه دهم درصد نیست.رضازاده با بیان اینکه در یک ماه گذشته بارش‌ها در نیمه جنوبی کشور بیش از نُرم طبیعی بوده است، گفت: در الگوهای هواشناسی این میزان بارش مشاهده می‌شد، اما بارندگی ‌ها بسیار فراتر از انتظار بود.وی تاکید کرد: از آنجا که در دی ماه بارش چندانی نداشتیم و فقط در بهمن ماه شاهد بارش بودیم، نمی‌توان گفت که امسال نسبت به سال‌های گذشته تفاوت چندانی داشته‌ایم و یا وضعیت بارش‌ها بهتر شده است.
کد خبر: ۲۵۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۱۸

به گزارش آوای دنا، بارش های گسترده برف و باران که سراسر استان کهگیلویه و بویراحمد را در برگرفته تا فردا سه شنبه ادامه دارد . به گفته کارشناس هواشناسی تاکنون میزان بارش برف در شهر یاسوج 20 سانتیمتر و در گردنه های محورهای ارتباطی شهرستان بویراحمد و دنا تا 80سانتیمتر گزارش شده است.ولی بهره مند در خصوص میزان بارندگی گفت: تا ظهر امروز دوشنبه در یاسوج 29، گچساران 15، سی سخت 20، دهدشت 20 و لیکک 21 میلیمتر باران باریده است.گفته می شود، بارشها در شهرستانهای سردسیری بویراحمد و دنا به صورت برف بوده و موجب قطع ارتباط بیش از 300روستا در این دو شهرستان شده است.
کد خبر: ۲۴۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۶

بارش‌هاي سيل‌آسا تنها به استان‌هاي مرطوب شمال كشور محدود نمي‌شود. سازمان هواشناسي پيش‌بيني كرده است در استان‌هاي جنوبي نيز بارش‌ها به صورت باران، برف و در مناطق مستعد به شكل تگرگ ادامه خواهد داشت. به گزارش آوای دنا،ايران در آستانه انقلاب زمستاني است. هواي كشور از امروز رو به سردي مي‌گذارد و قرار است حتي در كوير مركزي ايران نيز برف ببارد. سازمان هواشناسي اعلام كرده از امروز، بارش برف در برخي استان‌هاي كشور، آغاز مي‌شود و اين وضعيت ممكن است تا پايان هفته آينده ادامه داشته باشد. ستاد مديريت بحران مستقر در وزارت كشور نيز به استانداري‌هاي سراسر كشور اعلام آماده‌باش كرده است. حسن قدمي، رييس ستاد مديريت بحران كشور به «اعتماد» گفته است مراكز استاني اين ستاد با هماهنگي سازمان هلال احمر، آماده مقابله با هر گونه بحراني در كشور هستند.با اين حال، بحران پيش روي كشور، بحران سرما و بارندگي و آلودگي هوا ست. ميزان بارندگي‌هاي سيل‌آسا در كشور، به حدي رسيده كه معابر برخي از شهرها، به ويژه استان‌هاي شمال كشور مانند خيابان‌هاي شهر ونيز شده؛ غرق آب. از رشت خبر مي‌رسد به دليل آبگرفتگي فراوان معابر، شهر به صورت نيمه تعطيل درآمده و موج سرما، باعث بارش برف در ارتفاعات شده است. همچنين درياي مازندران نيز مواج و غيرقابل استفاده است. افشين عزيزي، مديركل مديريت بحران استانداري گيلان درباره تداوم بارش‌ها و آبگرفتگي معابر رشت و ديگر شهرهاي اين استان خبر داده و گفته است تمام دستگاه‌هاي امدادي در آماده‌باش كامل هستند.بارش‌هاي سيل‌آسا تنها به استان‌هاي مرطوب شمال كشور محدود نمي‌شود. سازمان هواشناسي پيش‌بيني كرده است در استان‌هاي جنوبي نيز بارش‌ها به صورت باران، برف و در مناطق مستعد به شكل تگرگ ادامه خواهد داشت.به گفته كارشناسان اين سازمان استان‌هاي بوشهر و هرمزگان در دو روز پايان هفته، از بيشترين بارش‌ها برخوردار خواهد بود ولي سامانه باران‌زايي كه استان‌هاي شمالي و مركزي را در روزهاي اخير تحت تاثير قرارداده، در روزهاي ابتدايي هفته آينده به مناطق جنوب‌غرب، جنوب و جنوب شرق كشور خواهد رسيد. از اين رو، كارشناسان هواشناسي مي‌گويند صحنه درياي عمان و خليج فارس نيز در روزهاي آينده، مواج و غيرقابل استفاده است و كساني كه قصد عبور از درياي پارس را دارند بايد مراقب خطرات احتمالي امواج باشند.اين سازمان همچنين پيش‌بيني كرده است در روز پاياني هفته جاري و شنبه آينده استان خشكي مانند سيستان و بلوچستان، دچار آب‌گرفتگي معابر شود. اين استان به همراه استان شمالي‌اش، خراسان جنوبي اسير بادهاي شديد خواهد شد. به گفته كارشناسان سازمان هواشناسي، شدت وزش باد طي روزهاي آينده در نوار مرزي شرق كشور قابل توجه خواهد بود.يخبندان در يزديزد، از استان‌هاي كويري و مركزي ايران نيز اسير چله زودرس شده است. سازمان هواشناسي اين استان پيش بيني كرده است در روزهاي پاياني هفته جاري، سرماي ناگهاني در اين استان حاكم مي‌شود و دست كم اين وضعيت تا ابتداي هفته آينده، ادامه خواهد داشت. هواشناسان اين استان مي‌گويند بخشي از اين استان مانند مناطق نير و طزرجان در سردترين ساعات روزهاي آينده، به دماي صفر درجه نزديك مي‌شوند.همچنين ارتفاعات اين استان از جمله قله معروف شيركوه، در روزهاي آينده، شاهد بارش برف خواهد بود. براي شهرهاي اين استان نيز بارش باران و مه‌گرفتگي پيش‌بيني شده است.خوزستان و قصه آلودگي هواخوزستاني‌ها البته از بحران ديگري رنج مي‌برند. بحراني كه از يكي، دو هفته پيش شروع شده و همچنان ادامه دارد. بارش باران در شهر اهواز، تبديل به كابوس بزرگي براي شهروندان شده است. پس از هر باران، تعداد زيادي از اهوازي‌ها مجبور مي‌شوند به دليل مشكلات تنفسي به بيمارستان مراجعه كنند. پس از آخرين باران اسيدي كه در اين شهر باريد، دو هزار و 500 نفر به بيمارستان مراجعه كردند. اين تعداد، به جز اشخاصي است كه در شهرهاي جنوبي اين استان، مانند اميديه و سوسنگرد، به دليل مشكلات ناشي از تماس با باران مسموم، كارشان به بيمارستان كشيده شده است.هر چند تاكنون اطلاعات دقيق و دست اولي درباره علت اين‌بارش‌هاي مسموم در اهواز گزارش نشده، ولي برخي گمانه‌زني‌ها، حكايت از آلودگي بارش‌ها به دليل آلاينده‌هاي جوي ناشي از كارخانجات اطراف اين كلانشهر، سوختن لاستيك و حتي كيفيت آلاينده گاز خروجي از اگزوز خودروها بوده است.رييس دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز درباره آلودگي شيميايي مردمي كه به بيمارستان‌ها مراجعه كرده‌اند، توضيح داده است. محمد حسين سرمست در اين باره گفته: مراجعه بيماران عمدتا از شهرهاي جنوب و جنوب‌شرق استان بوده و اين آلودگي در شهرهاي شمالي ديده نشده است. آلودگي هوا در اين روزها بلافاصله پس از باران مردم را درگير مي‌كند و آلودگي شيميايي آن واضح است كه پس از باران بروز مي‌كند.گزارش‌ها نشان مي‌دهد بسياري از بيماران اهوازي كه به درمانگاه‌هاي سطح اين شهر مراجعه كرده‌اند در منزل دچار اين مسموميت شده‌اند و به همين دليل عدم خروج افرادي كه دچار بيماري تنفسي هستند مورد تاييد كارشناسان نيست. به همين دليل پزشكان توصيه كرده‌اند افرادي كه سابقه بيماري تنفسي ندارند اما با بارش باران در اهواز دچار مشكل تنگي نفس مي‌شوند، بايد قبل از اينكه مشكلات تنفسي‌شان كار دست آنها بدهد، سريعا به مراكز درماني مراجعه كنند.البته مسئولين خوزستان كه قاعدتا وظيفه رسيدگي به بحران‌زدگان آلودگي هوا را بر عهده دارد، در راه‌حل قابل توجهي، مسير رسيدن اخبار تعداد مصدومان آلودگي هوا و باران اسيدي در خوزستان را به رسانه‌ها و افكار عمومي مسدود و تصويب كرده كه ديگر هيچ‌گونه آماري از مراجعه‌كنندگان به مراكز فوريت‌هاي پزشكي خوزستان ارائه نشود. به گفته اسدالله موسوي، رييس فوريت‌هاي پزشكي خوزستان، دليل عدم انتشار اطلاعات مردم بحران‌زده در اين استان به دستور مسئولين استان است.ظاهرا اين ترفند مسئولين توانسته راه ورود رسانه‌ها در دسترسي به آمار جديد آسيب‌ديدگان از باران اسيدي را ببندد، ولي قطعا اين مصوبه نمي‌تواند جلوي كارشناسان و اعضاي كميسيون بهداشت و درمان را بگيرد كه براي يافتن دليل و راه‌حل بحران آلودگي در هواي خوزستان، عزم اين خطه كرده‌اند.يك نماينده از استان خوزستان اعلام كرده كميته‌يي متشكل از مسوولان وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشكي و تعدادي از اعضاي كميسيون بهداشت و درمان مجلس امروز به استان خوزستان سفر مي‌كنند و قرار است در اين سفر علت آلودگي هوا مورد بررسي قرار گيرد زيرا در طول اين دو هفته 20 هزار نفر دچار تنگي نفس شدند.به گفته ناصر سوداني، باراني كه براي نخستين بار باعث مشكلات تنفسي براي اهوازي‌ها شد، داراي قطره‌هاي اسيد سولفوريك و نيتريك بوده است، ولي با آنكه مطالعات بهداشتي و آزمايشگاهي صورت گرفته اما هنوز نتيجه‌يي اعلام نشده و با قطعيت نمي‌توان گفت كه اين موضوع منشاخارجي دارد يا داخلي و مربوط به صنايع و كارخانه نيشكر است يا به ميادين نفتي و گازي.او تاكيد كرده كميته گسيل شده به اهواز، وظيفه دارد مطالعات علمي به وسيله دستگاه‌هاي خاص درباره ابرهاي باران‌زا در استان خوزستان صورت دهد تا مشخص شود كه آيا مشكل از جو است يا گازهايي كه در اثر فعاليت‌هاي صنعتي به وجود آمده‌اند، همچنين لازم است اين كميته از مسموميت‌هاي اين گازها مانند منواكسيد كربن و گازهاي نيتريكي آزمايش‌هايي صورت دهد.به تعطيلات آخر هفته نرويددر روزهاي پاياني هفته، جاده‌هاي كشور نيز اسير بحران زمستاني شده است. در برخي محورهاي بين استاني كشور از جمله در استان‌هاي آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي محور تكاب به شاهين‌دژ، اردبيل، محور آسالم به خلخال - گردنه سر‌عين - گردنه حيران، كردستان، زنجان محور زنجان به بيجا‌ر، ايلام محور پو‌نل به ز‌ندانه، بارش پراكنده برف گزارش شده است. اين در حالي است كه وضعيت ساير محورهاي مواصلاتي كشور در استان‌هاي بوشهر كرمانشاه، چهار محال و بختياري، آذربايجان غربي، اصفهان، ايلام، خوزستان، يزد، قم، لرستان، مركزي، فارس، كهگيلو‌يه و بو‌ير احمد به دليل بارش باران و لغزندگي معابر خطرناك گزارش شده است. اين‌طور كه پيداست هموطنان بايد براي در خانه گذراندن تعطيلات آخر هفته، آماده شوند.   منبع: اعتماد
کد خبر: ۲۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۱

اوای دنا/برداشت انگور در بیش از 5 هزار هکتار از باغ های کهگیلویه و بویراحمد آغاز شد. معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی استان امروز گفت: در هر هکتار از باغ های انگور این استان ، 10 تا 12 تن انگور از نوع عسکری ، ریش بابا و ... برداشت می شود. آقای صداقت کیش افزود: در هر هکتار از تاکستان های این استان ، 10 تا 12 تن انگور از نوع عسکری ، ریش بابا و ... برداشت می شود. وی با بیان اینکه شرایط مناسب اقلیمی ، بارندگی و مدیریت مناسب از علل افزایش برداشت انگور در این استان است ، افزود: بیشترین انگور این استان در شهرستان دنا و شهر سی سخت تولید می شود. به گزارش واحد مرکزی خبر معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی استان گفت: 70 درصد انگور استان به استان های خوزستان ، فارس ، بوشهر ، چهارمحال و بختیاری و تهران صادر می شود. صداقت کیش با بیان اینکه سالانه 25 هزار تن انگور از محصول سالیانه کشاورزان استان نیز در استان توزیع و مصرف می شود ، گفت: بخشی از تولید باغ‌های انگور این استان به آبغوره ، مویز ،کشمش و شیره تبدیل می‌شود.
کد خبر: ۱۹۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۵

بارش باران در استان کهگیلویه و بویراحمد و حدود 21 استان کشور . به گزارش آوای دنا،مطابق نقشه‌های پیش‌یابی هواشناسی بارندگی ‌ها در نیمه شمالی کشور تا اواسط هفته ادامه خواهد داشت، اوج بارندگی در استان‌های واقع در نیمه شمالی کشور تا روز سه‌شنبه خواهد بود. بارندگی ‌ها در استان‌های آذربایجان شرقی و غربی، کردستان، کرمانشاه،‌ ایلام، خوزستان، زنجان،‌همدان،‌لرستان، چهارمحال و بختیاری، ارتفاعات زاگرس، کهگیلویه و بویراحمد، اردبیل، قزوین، البرز، تهران، مرکزی، قم، اصفهان، سمنان و خراسان شمالی و رضوی طی این هفته از شدت بیشتری برخوردار می‌شود.
کد خبر: ۱۶۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۲

حجم بارش های استان گیلان از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، 638 میلیمتر ثبت شده است. میزان بارش استان گیلان در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته، 27 درصد کاهش و در قیاس با دوره درازمدت 42 ساله 9 درصد کاهش نشان می دهد. پس از این استان، چهارمحال و بختیاری با 598 میلیمتر و کهگیلویه و بویراحمد با 583 میلیمتر بارندگی از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، دیگر استان های پربارش کشور گزارش شده اند. میزان بارش استان چهارمحال و بختیاری در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته 17 درصد افزایش و در قیاس با دوره درازمدت 42 ساله شش درصد کاهش نشان می دهد. بر اساس این گزارش، میزان بارش استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته هشت درصد افزایش و در قیاس با دوره درازمدت 42 ساله 14 درصد کاهش نشان می دهد. همچنین از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، استان های سیستان و بلوچستان، سمنان و خراسان شمالی به عنوان استان های کم بارش کشور گزارش شده اند. بر اساس این گزارش، استان سیستان و بلوچستان با 97 میلیمتر بارش از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، عنوان کم بارش ترین استان کشور را به خود اختصاص داده است. میزان بارش استان سیستان و بلوچستان در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته، 94 درصد افزایش و در قیاس با دوره درازمدت چهار درصد افزایش نشان می دهد. بر اساس این گزارش، از ابتدای سال آبی جاری تاکنون در استان سمنان 114 میلیمتر بارش رخ داده است. میزان بارش استان سمنان در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته، 29 درصد و در قیاس با دوره درازمدت دو درصد کاهش نشان می دهد. همچنین از ابتدای مهرماه سال جاری تاکنون، در استان خراسان جنوبی 119 میلیمتر بارندگی صورت گرفته است که این میزان بارش در مقایسه با سال آبی گذشته 13 درصد افزایش یافته و در قیاس با دوره درازمدت 42 ساله با چهار درصد کاهش گزارش شده است.
کد خبر: ۱۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۰

اوای دنا-امیدوار تابش: كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادند و اين افراد سر و روي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها را براي خميركردن آماده مي كردند ،وقتي كه آنها را خمير مي كردند ، سنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخمير را پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن را زيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن را ا زيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه او را مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبار و رودخانه مي بردند تا كسي ضمانت او را ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگر در اين مدت باران مي باريد ديگر از افتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد . 1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار.-خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهنددرخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك  و بهار هستند .به اين شكل كه از اول ديماه تا دهم بهمن ماه را جله بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن را چله كوچك مي دانند ،چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن بدن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند.  ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه را از بهارمي دانند وچون نزديك عيد هوا سرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاو را به دور بدنت بدوز . وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها و درختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپسر به نامهای ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند . بن :بنك بلي :بلوطخش :خوشحال      تچراي :چوب آتش گرفته  سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیر حامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف را دست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدم به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم و دو باره برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . قسمتی از نوشته های امیدوار تابش با عنوان «اداب و رسوم قدیمی شهر لنده» در سایت تحلیلی خبری اوای دنا
کد خبر: ۱۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۸

اوای دنا:سید احمد مرتضوی ظهر امروز در نشست شورای اداری شهرستان چرام با اشاره به وضعیت گردشگری این شهرستان اظهار کرد: شهرستان چرام با سایر شهرستان‌های استان کهگیلویه و بویراحمد تفاوت‌های چشمگیری دارد. بخشدار مرکزی چرام با اشاره به بارندگی ‌های امسال عنوان داشت: اگر ورود گردشگران به شهرستان چرام را در عید گذشته برآورد کنیم قطعاً اگر رتبه اول را نداشتیم در رتبه‌های نخست گردشگری در سطح کهگیلویه و بویراحمد بودیم. وی افزود: با ورود گردشگران در نوروز ۹۱، تمام مدارس را خالی کرده و با در اختیار گذاشتن مکان‌های ورزشی باز هم نتوانستیم آن‌گونه که باید پاسخگو باشیم. این مسئول با بیان اینکه در خصوص تخصیص امکانات به شهرستان چرام کم لطفی صورت گرفته است، گفت: ظرفیت‌های گردشگری چشمه بلقیسی که در سطح استان به عنوان یک اثر ملی و تاریخی قبل از انقلاب هم وجود داشته از هر نظر نادیده گرفته می‌شود. مرتضوی اضافه کرد: در ۲۰ روز تعطیلات نوروزی شاهد سیل عظیمی از جمعیت در ورود به این باغ طبیعی در شهرستان چرام هستیم که با این وجود بی‌توجهی‌ها مشهود است. وی با اشاره به قطعی برق این باغ در سال گذشته خاطرنشان کرد: مسئولان در ادارات برق، شهرداری و میراث فرهنگی از هم‌اکنون تدابیر لازم را در این خصوص بیاندیشند که در سال آینده این مشکل را نداشته باشیم. بخشدار مرکزی چرام با تشریح مشکلات کمپینگ چشمه بلقیس متذکر شد: در سال گذشته مشکلات عدیده‌ای در بحث کمپینگ برای گردشگران پیش آمد که امیدواریم با تمهیدات و راهکارهای مناسب این مشکل در سال آتی به چشم نخورد. وی با اشاره به امامزادگان این شهرستان و با بیان اینکه بیش از ۴۰ امام‌زاده در شهرستان وجود دارد خواستار پیگیری مشکلات آنها شد. باغ طبیعی و خودجوش چشمه بلقیس به وسیله مسعود باشتی ساخته شده و مکان مناسبی برای ایجاد تأسیسات پذیرایی توریستی است. درباره چشمه بلقیس چرام گفته شده که مسعود باشتی از هر درختی که در هر منطقه‌ا‌ی از جهان وجود داشت، نمونه‌ای را در این باغ کاشته است. زمین حاصل‌خیز و بکر چرام نشان داده که استعداد پرورش هر نوع گل و گیاهی را در بطن خود دارد به طوری که بیننده شیفته گوناگونی و تنوع گیاهی این باغ می‌شود. گفتنی است با وجود این همه ظرفیت و استعدادی که در این باغ وجود دارد تاکنون مورد بی‌توجهی قرار گرفته و نیازمند توجه ویژه مسئولین در این خصوص است. منبع/فارس
کد خبر: ۱۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۸

میزان بارش استان كهگيلويه و بويراحمد در مقایسه با مدت مشابه سال آبي گذشته، 78 درصد افزايش و در قیاس با دوره درازمدت 42 ساله 42 درصد افزايش نشان می دهد.
کد خبر: ۱۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۵

اوای دنا:نزول رحمت الهی هم اینک در کهگیلویه وبویراحمد با بارش باران آغاز شده است.کارشناس اداره کل هواشناسی کهگیلویه وبویراحمد گفت:این سامانه بارشی از امروز در این استان آغازو تاروز چهارشنبه ادامه دارد.
کد خبر: ۱۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۲۹

اوای دنا: بارندگی شدید در حوالی پالایشگاه گاز بیدبلند 2 بهبهان موجب وقوع سیلاب در محور بهبهان اهواز و کشته شدن یک نفر شد. عصر امروز به دلیل بارندگی شدید در حوالی پل روگذر پالایشگاه گاز در حال احداث بیدبلند 2 بهبهان، سیلابی رخ داد و آب با عبور از روی جاده، یک دستگاه پراید را دچار حادثه کرد.در این حادثه خودروی پراید که چهار نفر سرنشین داشت با جریان آب می‌غلتد که بر اثر آن یک زن 60 ساله از سرنشینان آن جان خود را از دست می‌دهد.سه سرنشین دیگر نیز با تلاش گسترده افراد حاضر و نیروهای امدادی در محل، از خودروی حادثه‌دیده خارج شده و جان خود را نجات می‌دهند.29 آبان سال گذشته نیز پس از بارندگی شدید در شهر بهمئی استان کهگیلویه و وبراحمد، سیل عظیمی روانه این محور بهبهان شده و جان چند تن از هموطنان از جمله یکی از نیروهای امدادی هلال احمر را گرفت.
کد خبر: ۱۰۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۲

اوای دنا:به گزارش واحد مرکزی خبر منطقه حفاظت شده خائیز کهگیلویه در معرض تهدیدقرار گرفت . منطقه حفاظت شده خاییز منطقه ای است تپه ماهوری ، کوهستانی ، صخره ای با بارندگی سالانه حداقل 250 و حداکثر 670 میلی متر و حداقل و حداکثر460 و 1500 متر از سطح دریا است .این منطقه در حوزه استحفاظی شهرستانهای گچساران،کهگیلویه و بهبهان با مساحتی معادل 33 هزار هکتار در دی ماه سال 77 در ردیف مناطق حفاظت شده کشور قرار گرفت.چرای بیش از حد دام ، نبود مدیریت جامع در بهره برداری از منابع طبیعی منطقه ، سوء استفاده سودجویان ، وجود شکارچیان مختلف ، آتش سوزی ، احداث جاده ، آبرسانی و برق رسانی به روستاهای این منطقه و به تبع آن تخریب درختان و تپه ها و اخیرا هم انجام حفاری های اکتشاف نفت از جمله تهدیدات این منطقه است .پوشش گیاهی منطقه بلوط ( گونه غالب ) بنه ، کلخنگ ، بادام وحشی ، ارژن ، خوشک ، گون ، گیاهان دارویی و گونه هایی از خانواده گندمیان است و گونه های جانوری شامل : کل و بز ، گرگ ، کفتار ، شغال ، روباه ، تشی و خوک وحشی و پرندگانی از جمله کبک ، تیهو ، بحری و دلیجه است. این منطقه از ارزشهای تفریحی ، ورزشی ، توریستی ، پژوهشی و آموزشی برخوردار است. عبور رودخانه مارون از این منطقه ، وجود غارها ، چشمه سارهای فراوان ،پوشش گیاهی ، جانوری متنوع وچشم اندازهای طبیعی جلوه زیبایی به این منطقه بکر بخشیده است.از جاذبه های دیدنی این منطقه علاوه بر طبیعت سرسبز بهاری و با طراوت آن به منطقه تنگ تکاب،سد مارون و غارهای طولانی آب کِنار و غار نیدِه می توان اشاره کرد،به طوری که غار نیده با 700متر طول تاکنون ناشناخته مانده است.گونه های گیاهان داروئی این منطقه از خارهای گندمیان بوده که دارای ارزش صنعتی اند که هرساله وجود افراد غیرمجاز تهدیدی جدی برای این نوع گیاهان محسوب می شوند.گونه های جانوری شامل پستانداران کل و بز،گراز،پلنگ،گرگ،روباه،کفتار،شغال و انواع خفاش ها است.محمد براتی 85 ساله ساکن یکی از روستاهای این منطقه می گوید: در سالهای قبل این منطقه دارای جمعیت وحوش بیش از یک صد برابر کنونی از جمله کل ، بز و قوچ بود و تنوع وحوش در این منطقه کاملا مشهود بوده است اما در یک دوره زمانی براثر ازدیاد جمعیت انسانی ، سلاحهای غیرمجاز ، شکار و صید بی رویه ، جمعیت وحوش دراین مناطق درمعرض نابودی قرارگرفت .دیگر روستایی هم به آتش سوزی ها اشاره کرد و گفت : تا کنون بارها این منطقه دچار اتش سوزی شده به گونه ای که آتش سوزی کاملا توسط مردم بومی و ساکنان روستاهای این منطقه کنترل شد و منابع طبیعی و محیط زیست به دلیل صعب العبور بودن و نداشتن بالگرد و نیروی انسانی عملا نتوانستند تأثیری در کنترل آتش داشته باشند و کنترل آتش به صورت سنتی موجب افزایش محدوده آتش سوزی شد. دیگر روستائیان هم قطع جنگلها و تبدیل این مناطق به اراضی کشاورزی و استفاده روستائیان از چوب این درختان به عنوان هیزم برای گرمی خانه ها در زمستان را از جمله مشکلات این منطقه حفاظت شده عنوان کردند .عبور رودخانه مارون این منطقه موجب شده تا شکارچیان چشم طمع به شکار غیر مجاز ماهیان این رودخانه داشته باشند . به گفته علی مدد سلیمی از ساکنان این منطقه گاهی شکارچیان به انتقال موتور برق به حاشیه این رودخانه وانتقال برق به داخل آب رودخانه اقدام می کنند و همین هم موجب می شود تا همه موجودات آبزی داخل آب تا شعاع حدود 150 متری از محل انتقال برق از بین بروند و این نوعی نسل کشی و قساوت قلب است .برخی دیگر از ساکنان و دوستداران طبیعیت از روند حفاری ها برای اکتشاف نفت در این منطقه گله مند بودند که مسئولان شرکت نفت عنوان کردند که مجوز حفاری ها برای شناسایی معادن نفت و گاز با اخذ مجوز قبلی از سازمان محیط زیست و منابع طبیعی بوده و همه تلاشمان را برای عدم آسیب رسانی به محیط زیست به ویژه جانوران و پرندگان را به کار می گیریم .رئیس محیط زیست شهرستان کهگیلویه می گوید : عوامل زیست محیطی زیادی این منطقه را تهدید می کنند که نیاز به همکاری همه مسئولین برای جلوگیری از تخریب این منطقه بکر و حفاظت شده دارد.سیدقدرت الله علی پور مهم ترین این عوامل را افزایش جمعیت،چرای بیش از حد دامهای اهلی ،تخریب مراتع و قطع جنگل برای زغال گیری و بخصوص اکتشافات نفت برشمرد و افزود: اگر از این عوامل تخریب زا جلوگیری نشود در آینده نزدیک شاهد تخریب واز بین رفتن گونه های جانوری این منطقه خواهیم بود.این مقام مسئول می افزاید: بر اساس سرشماری های به عمل آمده رشد حیات وحش این منطقه در سال گذشته 50درصد بود که این نشان از تلاش شبانه روزی کارکنان اداره محیط زیست در این منطقه است.وی نبود بالگرد برای سرکشی و بازرسی از منطقه همچنین کنترل آتش سوزی ، کمبود نیرو انسانی به ویژه محیط بان و عدم اختصاص اعتبار مناسب را از عمده مشکلات کنونی اداره محیط زیست دانست کارشناسان محیط زیست استان جلوگیری از شکار بی رویه ،احداث دیوار حفاظتی ، افزایش یگانهای حفاظتی برای نظارت کامل بر این مناطق ( شبانه روزی ) ، سرمایه گذاری برای تقویت ظرفیت ها و توانمندیهای این مناطق از جمله گیاهان دارویی ، جلوگیری از حوادثی همانند آتش سوزی ، تجهیز یگانهای حفاظت از این مناطق و سایر مناطق به بالگرد برای کنترل مناسب تر ، اشاعه فرهنگ و درونی شدن رفتار مناسب با محیط را از جمله راهکارهای تقویت این منطقه عنوان کردند .
کد خبر: ۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

تعبیر «اسفندیار نیک بین رئیس شورای اسلامی شهر لیکک» ازسیل و بارندگی های اخیر در شهرستان بهمئی. ضمن سلام خدمت مردم عزیز : بارندگی اخیر حقیقتا ، بی سابقه ترین بارندگی در طول مدت 40 تا 50 سال گذشته بود . و همین امر باعث شده که به دلیل زمینهای بسیار زیادی که در قسمت جنوب و غرب شهر قرار دارند و شیب این زمینها همگی به سمت شهر لیکک می باشدآب زیادی وارد شهر شود که خسارت زیادی به شهروندان و مردم وارد گردیده که با توجه به کمبود ونبود دستگاههای سنگین از قبیل بیل مکانیکی ولودر خدمات رسانی به کندی صورت گرفته تنها دودستگاه لودر یکی از طرف شهرداری ویک دستگاه هم اداره را وترابری در اختیار شورای اسلامی شهر لیکک گذاشته شد. به محض شروع سیل در شهر اقدام به تخریب بعضی از دیوارهایی که در مسیر آب راهها بودند ویا کانالها وپلهایی که جوابگوی عبور آب نبودندنموده ایم وآب را از مسیر خانه های مردم منحرف کردیم. این بارندگی به مدت 3 ساعت بدون مکث وباشدت تمام ادامه داشته که با توجه به قطع برق وتاریکی شب و وجود آبِ بیش ازحد، در شهر هیچ گونه  معبر وگذرگاه وخیابان مشخص وقابل دید نبود که خیلی از اتومبیل ها در جداولِ شهری افتاده وتاصبح همانجا ماندند. به هر حال در همان موقع، درحالی که شورای شهر وشهرداری در قسمت های مختلف شهرحضور داشتند و با توجه به تماس تلفنی شهروندان وهدایت دستگاههای سنگین ، وطی تماسهای متوال با معاونت محترم عمرانی استاندار ومهندس نیک زاد استاندار،  آقای اُستاندار به محض اطلاع راهی شهرستان بهمئی شدو ساعت 10شب وارد شهرستان بهمئی وشهر لیکک شد که در آن لحظه هم برق وهم آب قطع بودندودر ساعت 10شب همان روز جلسه ستاد بحران به ریاست جناب آقای نیک زاد اُستانداردر محل فرمانداری تشکیل گردیدواقداماتی صورت گرفته که لازم است از استانداردلسوز وزحمتکش تشکرنمایم. صبح روز بعد «جناب آقای مهندس حبیبی معاون عمرانی استاندار»  هم در بازدیدی که از شهرستان بهمئی داشتنداز محل های خسارت دیده بازدید نمودند.از آقای استاندار تقاضامندیم با توجه به اینکه ایشان دو بار از محل زمینهای بالای شهر لیکک بازدید نمودندجهت اختصاص اعتبار برای حفرکانال انحراف آب از بالای شهر به قسمت های اطراف  اقدام لازم را انجام دهند.این کانال به طول هشت کیلومتر ،و میزان مبلغ  برای احداث این کانال از توان شهرداری لیکک خارج است انتظار داریم به صورت ویژه این اعتبارتامین شودتاشاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.خساراتی که به معابرشهر،پل ها و گذر گاهها و کانالها وارد شده بسیار زیاد بوده که به کارشناسان شهرداری توصیه شده که همه این میزان خسارت را برآورد کنند و به محض آماده شدن  میزان خسارات به صورت دقیق به اطلاع هموطنان خواهد رسید.مطلب مهم که لازم است بیان کنم یکی اینکه بعضی از مردمِ شهر نکات ایمنی را در ساخت وسازها رعایت ننمودندکه به همین دلیل آب وارد منازل آنان شده است وبعضی از املاک هم در میان منازل ساخته شده وجود دارد که زمین آنها رها شده و ساخت وساز درآنها صورت نگرفته است آب زیادی دراین املاک جمع گردیده که باعث نفوذ آب در منازل مردم گردیده، بعضی از آبراهها ،کانالها وحریم ها هم در گذشته توسط مردم اشغال شده اند و ساخت وساز نمودندکه متاسفانه در یک شرایط اضطراروبحرانی مثل سیل اخیر کانالهای موجود جوابگو نمی باشد.به هر حال آن چیزی که می توانم عرض کنم فقط این است که به حول وقوه الهی تلفات جانی نداشتیم  که باعث خرسندی است و بارندگی در عصر وشب روز یکشنبه به اندازه ای زیادبودکه در پائیین دست ودر مسیرجاده بهبهان لیکک 40تا50دستگاه اتومبیل در جریان سیل و آبهای سطحی برده شد متاسفانه منجر به کشته شدن بیش از از 8نفر و زخمی شدن تعداد زیادی از هموطنان گردیده است. در پایان باتوجه به اینکه خسارات زیادی به مردم و لوازم خانگی و منازل شهر لیکک وشهرستان وارد گردید از مسئولین زیربط انتظار داریم که اقدامات لازم را صورت دهند تا بتوانند این خسارات وآسیب ها را جبران نمایند.
کد خبر: ۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۶

اوای دنا: سفراستانی این هفته‌ رییس‌جمهور که قرار بود در اواخر هفته به مقصد استان کهکیلویه و بویراحمد صورت گیرد به تعویق افتاد...
کد خبر: ۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱