یک مادر ٢٨ ساله در سردشت پس از خارج کردن جنین از شکمش، به دلیل قصور پزشکی و تأخیر درتشخیص علت خونریزی جان خود را از دست دارد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com، ماجرای مرگ عصمت، مادرجوان سردشتی، دیروز درشبکه پیامهای تلفن همراه، دست به دست میچرخید؛ پیامی که حکایت از خارج کردن جنین و جا گذاشتن جفت آن دریک عمل و خارج کردن جفت و معده بیمار درجراحی دیگری داشت. هرچند که چنین ماجرایی برای خیلیها باورپذیر نبود اما پیگیریها نشان میدهد که این نوشته کوتاه یک پیام وایبری ساده نبوده و شهر سردشت حالا داغدار این مادر و فرزند است.
مادر سردشتی پیش از انتقال به بیمارستان ارومیه برای ادامه درمان، جانش را از دست میدهد و پدرخانواده به خاطر مرگ مادر و جنین ٩ ماههاش شکایت میکند. وقتی پزشکان بیمارستان «شهید مطهری » ارومیه، خبر مرگ همسرش را دادند، نمیدانست گریه کند، برود دادگاه و پیگیر شکایتش باشد یا اینکه مراسم ختم همسرش را برگزار کند. از ساعت ۴ صبح جمعه که پزشک بیمارستان، خبر مرگ«عصمت» را داد، سرگردان در محوطه بیمارستان پرسه زد، تلفن پشت تلفن بود که پاسخ میداد. نه جنازه همسرش را میدادند، نه میگفتند علت مرگش چیست. به او گفتند که اگر میخواهد شکایت کند، باید چهار روز جسد در سردخانه بماند تا کارشناس پزشکی قانونی علت مرگ را بررسی کند. «صدیق» اما دلش نمیآید، جسد بلاتکلیف در بیمارستان رها شود.
همه ماجرا از چهارشنبهشب گذشته شروع شد؛ زمانی که عصمت، زن ٢٨ساله سردشتی، دلدرد عجیبی گرفت و همسرش«صدیق» او را از روستای کانیزرد در٣٠ کیلومتری سردشت به تنها بیمارستان این شهر، یعنی بیمارستان امام خمینی(ره)، برد.
«صدیق»، حرفهای روز قبل متخصص زنان یادش میآید وقتی به او گفت تا ماه دیگر برای زایمان، وقت سزارین بگیرد. آنها آن شب را در بیمارستان گذراندند، درد عصمت شدید شد و سریع به اتاق عمل منتقلش کردند اما خبرهای خوبی در انتظار خانوادهاش نبود. جنین پسر در ٨ ماهگی مرده از شکم مادر خارج شد.
«صدیق» ادامه ماجرا را روایت میکند: «همان شب پس از پایان عمل، یکی از پزشکان از اتاق جراحی بیرون آمد و گفت که فرزندم مرده به دنیا آمده است. وقتی تعجب مرا دید، گفت که این جنین سه هفته پیش در شکم مادر جان داده بود. این درحالی بود که چند روز قبلش، پزشک متخصص زنان که ازهمان ابتدای بارداری همسرم تحت نظرش بود، به ما گفت که جنین سالم است و مشکلی ندارد. حتی سونوگرافی هم گرفته بودند و اعلام کردند جنین سالم است.»
عصمت، سومین فرزندش را باردار بود. حالا ولی هیچوقت دیگر دختر ۶ ساله و پسر١٣ سالهاش را نمیبیند. صدیق میگوید: «وقتی عصمت را به آی.سی.یو منتقل کردند، اول حال خوبی داشت اما هرچه میگذشت، حالش بدتر میشد، آنقدر که دیگر به جایی رسید که نتوانست نفس بکشد. هرچه به پرستار بخش گفتم که به داد بیمار برسد، هیچ کاری نکرد، حتی گفت که بیمار دارد به هوش میآید. نیمساعت به همین شکل گذشت، زبان و صورتش سفید شد و حالش بدتر میشد. من سراغ پرستار رفتم و سرش داد زدم و دعوایمان شد تا آخرِ سر، راضی شد با پزشک تماس بگیرد. آنها هم آمدند و سریع او را به اتاق عمل برگرداندند. همسرم ۶ ساعت دراتاق عمل بود.»
عصمت درهمان اتاق عمل جانش را از دست داد اما پزشکان بیمارستان هیچ اطلاعی به خانوادهاش ندادند و تصمیم گرفتند بیمار را به بیمارستان «شهید مطهری » ارومیه منتقل کنند. آنها حتی اجازه ندادند همسرعصمت، او را ببیند: «هرچه پیگیر حال همسرم میشدم، کسی جواب نمیداد. حتی به ما گفتند که میخواهیم با هلیکوپتر هلالاحمر، به بیمارستان مطهری ارومیه منتقلش کنیم. آنها نگذاشتند همسرم را ببینم. زمانی که خواستند سوار هلیکوپتر شوند، برای لحظهای دستم را روی پا و دستش گذاشتم که کاملا سرد و بیحرکت بود. درارومیه هم سریع به اتاق عمل منتقل شد. همانجا به من گفتند که همسرم فوت کرده است. یکی از مسئولان به من گفت که عصمت درهمان بیمارستان سردشت، جانش را از دست داده و جنازه او به اینجا منتقل شده است.»
حالا خیلی از سردشتیها درجریان ماجرای مرگ این مادر و جنینش قرار گرفتهاند. پیام وایبری هم دست به دست میچرخد و اتفاقی که برای این زن افتاده را روایت میکند. حتی شایع شده که پس از خارج کردن جنین، جفتش بیرون نیامده، به همین خاطر مادر خونریزی شدیدی میکند، بار دوم که تحت عمل جراحی قرار میگیرد، همراه با جفت، معده او را هم خارج کردهاند و شدت خونریزی منجر به بهکما رفتن و مرگ این مادر میشود.
«جعفر» یکی از شهروندان سردشتی است. او هم مثل خیلی از همشهریهایش، ماجرا را میداند. او میگوید: «بیمارستان امام خمینی(ره) سردشت، ۵ کیلومتر از شهر فاصله دارد. این تنها بیمارستانی است که تمام شهروندان سردشتی و اهالی روستاهای اطراف، در صورت نیاز باید به آنجا بروند. قبلا این بیمارستان داخل شهر بود اما تبدیل به شبکه بهداشت شد و آن را به خارج شهر منتقل کردند. حالا مردم باید هزینه زیادی بدهند تا این مسیر را طی کنند و به آن بیمارستان بروند.»
وی اضافه میکند: «پس از این اتفاق، رئیس شبکه بهداشت سردشت گفته که این زن، بیماری دیابت داشته اما از پزشکان پنهان کرده است.»
اظهارات رئیس شبکه بهداشت سردشت درشرایطی است که همسر«عصمت» به هیچوجه درجریان بیماری او نبوده و چنین چیزی را تأیید نمیکند: «حتی اگرهمسرم بیماری داشت، باید از او آزمایش گرفته میشد و بعد جراحیاش میکردند. قبل از این هم او یکبار دیگر زایمان سزارین داشت و مشکلی برایش پیش نیامده بود. تا به حال هم هیچ پزشکی نگفته که دیابت دارد، حتی پزشک متخصص زنان که تحت نظرش بود.»
صدیق براساس شنیدههایش از پزشکان میگوید: «احتمالا مرگ به خاطر خونریزی داخلی بوده اما هنوز نمیدانم دراتاق عمل چه اتفاقی افتاده است.»
او اصلا درجریان باقی ماندن جفت درشکم مادر و خارج کردن معده نیست: «هر چه میپرسم کسی به ما نمیگوید که مشکل همسرم چه بوده است.»
صدیق، همان موقع در سردشت، میرود دادگاه و از کادر بیمارستان به خاطر بیتوجهی به شرایط بد همسرش که منجر به مرگش شده، شکایت میکند. نیروی انتظامی هم میرود و آنها اعلام میکنند که باید کارشناس پزشکی قانونی علت مرگ را بررسی و نتیجه را به آنها اعلام کند.
به گزارش روزنامه شهروند، مرگ فرزند و همسر«صدیق» درکمتر از دو شبانهروز رخ میدهد و پیگیریها برای ارتباط با مسئولان بیمارستان امام خمینی(ره) سردشت بینتیجه مانده است.
توضیح وزیر بهداشت
وزیر بهداشت با اعلام آخرین وضعیت تعرفههای پزشکی، درباره مرگ مادر سردشتی نیز توضیحاتی داد. سید حسن هاشمی درحاشیه یازدهمین دوره اعطای نشان ایمنی و سلامت ایران درباره ارتباط وزارت بهداشت در زمینه مرگ مادر سردشتی اظهار داشت: این حادثه آنطور که درفضای مجازی منتشر شد، نبود و معده این مادر برداشته نشده بود و واقعا این مساله مانند طنز بود، بلکه مرگ این مادر به دلیل خونریزی بود و بنده نیز دو گروه را فرستادم تا تحقیقات لازم را انجام دهند و پرونده آن نیز به دستگاه قضایی ارسال و با متخلفان احتمالی برخورد شود.
کد خبر: ۶۳۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
بیشتر افرادی که در جامعه به نان و آبی میرسند . از زیر دست این معلم رد شده اند . از انصاف به دور است که معلم ، خود در تعیین معاش خود و زندگی آبرومندانه اش دچار مشکلاتی شود
کد خبر: ۶۲۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانهها، اظهار نظرها و شبکههای اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه میگذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی میافتد؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسشها نوشت: چنین اتفاقی زمانی میافتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آنها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده میشود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره میکنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسانها و میدان دادن به آنها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا میکنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بیمهریها از جمع آنها جدا نبود بر میگردد.
در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آنها که گاها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی میگشایند حضور مییابند و همچون استادی او را در حلقه خود میگیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح میشود.
لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسهای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شدهام که آیا معلوم است آقا محسن میخواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی و غیره چه میخواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... .
فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤالها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کردهاند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف میباشد مبارزینی که در سالهای آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدتها است راهشان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آنها جدا کردهاند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهمترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانکهای آرایش گرفته در خیابانها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسهای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش میباشد.
تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمیدانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار میکنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که میدانید زیاد طول نمیکشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده میشود و انقلاب پیروز میشود محسن رضایی میگوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آنها با همین آرم و عنوان در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی میکنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروهها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آنها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند.
برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... میشود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد میکند وبه همین دلیل هم درگیریهایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ میدهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر میگذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور میشود.
برادر محسن میگوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس ماندههای رژیم سابق و گروههای چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهمترین وظیفهای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه میرسد و شروع میکند و البته همه مسئولین را توجیه میکند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی میکند.
یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحدها شروع به انجام فعالیتهای اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروههای مسلحی که محسن رضایی پیش بینی میکرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاهها وانبارهای سلاح و مهمات آنها ورفت وآمد ومقر رهبران آنها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودرهمان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آنها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آنها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود.
محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیانگذاران آن بود کنارهگیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمانها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس ماندههای رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروههای مسلح البته فقط به منافقین محدود نمیشد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهکهایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیلهای قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر میدادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آنها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگترین بحرانهای ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثیسازی آن موفق بود.
حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راهاندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیریهای امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید میکرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث میشود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت میگیرد و درست در همین روزها منافقین اعلام جنگ مسلحانه میکنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود میرسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیریها تمام وقت او را میگیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش میزند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی میکند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه میشود میگوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین میشود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی میشود جنگ پس از سالها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید میکرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت میدانست شکستهای استراتژی و تاکتیکهای جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هالهای از ابهام است سرلشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح میگوید فرماندهان قبلی سپاه میآمدند در قرارگاه چند روزی بودند و میرفتند و قرار میشد پشتیبانیهایی از مراکز سپاه که در جنگ درگیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده میشد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعدها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغانها متوجه هنرنمایی جنگجویی میشود که بسیار خوب میجنگد در جایی با او مواجه میشود و میگوید، پس تو زمان حمله افغانها کجا بودی که جلوی آنها را بگیری آن جنگجو میگوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود.
در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود میگفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود میگفتیم یا او نمیداند تیپ چیست و یا نمیداند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی میگفت هر عملیاتی که انجام میشود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات میکرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی میگفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرالهایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان میکند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل درمیآورد و تا سالها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمینگیر میکند و در نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل میکند.
تاریخ شاهد است با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومندترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنهای بیعت میکند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز میکند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم میکند برادر محسن رضایی آمادهترین ولایقترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ میگذرد محسن رضایی در این سالها پیش بینی میکند که بحران پیش روی انقلاب چیست او درمییابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل میکند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه میکند. پس از کش وقوسهایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم میگیرد و شروع به کار میکند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کردهاند.
خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع میشود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاشهای او در سالهایی است که سالهای بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری میشود در روزهای پایانی کناره گیری میکند تلاش میکند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا میشود وهشدار میدهد که ادامه ریاست جمهوری احمدینژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابتهای سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی میشود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمیکند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمیرسند تا سال ۹۲، حرفهای محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده میشود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه میدانند اقبال خوبی به سمت او میشود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند.
اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامههایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرفها و تجربیاتش را با آنها بازگو میکند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقهای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهههای مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم میخورد باز هم میپرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم میگذارد که با آن غریبه نیست.
او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک میگوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمیشناسیم. همیشه چند گامی جلوتر حرکت میکردی و میکنی و کسی نمیتواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد میکنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
در هر دوره از مجلس شورای اسلامی تعدادی از نمایندگان هستند که فعالیت بیشتری نسبت به نمایندگان بیشتر دارند.
خبر آنلاین-سيد صادق روحاني: منتخبين ملت در هر دوره مجلس شوراي اسلامي از جناح هاي مختلف سياسي کشور هستند. بسياري از آن ها همچنين به صورت مستقل نامزد مي شوند و عضو هيچ دسته و گروهي نيستند. اکثر نمايندگاني که وارد مجلس مي شوند، بيش از آنکه به مسايل کلان و ملي کشور بپردازند به مسايل منطقه خود مي پردازند و در پي رفع مشکلات شهر خود هستند. به همين جهت در مسايل کلي کشور و نيز مسايل سياسي که در مجلس به وقوع مي پيوندد، مانند استيضاح ها و راي اعتمادها، نمايندگاني که فعال هستند نسبت بسيار کمتري نسبت به باقي نمايندگان دارند. در حقيقت اين تعداد کم نمايندگان رهبري جريان هاي سياسي درون مجلس را در دست دارند. جدول حاضر نام تعدادي از نمايندگان فعال مجلس در سه دوره اخير آمده است. همانطور که مشاهده مي شود بيشتر نمايندگان فعال و تعيين کننده مجلس نمايندگان شهرهاي بزرگ به خصوص تهران هستند.
دوره
نام نماينده
شهر
هفتم
ابوطالب، سعيد
تهران
اختري، عباسعلي
تهران
افروغ،عماد
تهران
باهنر، محمدرضا
تهران
تمدن، مرتضي
چهارمحال و بختياري
حقشناس، هادي
رشت
خادم، اميررضا
تهران
خوشچهره، محمد
تهران
دانش جعفري، داوود
تهران
شيخ الاسلام، حسين
تهران
طباطبايي، سيد محمد مهدي
تهران
طلايي نيک، رضا
تهران
عليخاني، قدرت الله
قزوين
کوهکن، محسن
لنجان
متکي، منوچهر
تهران
مظفر، حسين
تهران
ميرتاج الديني، سيد محمدرضا
تبريز
نديمي، ايرج
لاهيجان
ابوترابي فرد، سيد محمد مهدي
قزوين
حدادعادل، غلامعلي
تهران
بنايي، علي
قم
توکلي، احمد
تهران
جلالي، کاظم
شاهرود
جهانگيرزاده، جواد
اروميه
رضايي ميرقائد، اميدوار
مسجدسليمان
رهبر، محمدتقي
اصفهان
زاکاني، عليرضا
تهران
عباسپورتهراني فرد،علي
تهران
هشتم
آقاتهراني، مرتضي
تهران
ابوترابي فرد، سيدمحمدحسن
قزوين
لاريجاني، علي
قم
انصاري، جمشيد
زنجان
اکرمي، سيد رضا
تهران
باهنر، محمدرضا
تهران
بادامچيان، اسدالله
تهران
بروجردي، علاءالدين
بروجرد
بنايي، علي
قم
جلالي، کاظم
شاهرود
حاجي بابايي، حميدرضا
همدان
حدادعادل، غلامعلي
تهران
حسينيان، روح الله
تهران
خباز، محمدرضا
کاشمر
رسايي، حميد
تهران
رهبر، محمدتقي
اصفهان
زاکاني، عليرضا
تهران
صدر، سيد شهاب الدين
تهران
عباسپورتهراني فرد، علي
تهران
عبدالهي، رضا
ماهنشان
عليخاني، قدرت الله
قزوين
غفوري فرد، حسن
تهران
فدايي، حسين
تهران
کاتوزيان، حميدرضا
تهران
کواکبيان، مصطفي
سمنان
کوثري، اسماعيل
تهران
کوهکن،محسن
لنجان
کوچک زاده، مهدي
تهران
مصباحي مقدم، غلامرضا
تهران
مطهري، علي
تهران
مفتح،محمدمهدي
همدان
ميرتاج الديني، سيدمحمدرضا
تبريز
نادران، الياس
تهران
ناطق نوري، احمد
نور
نجابت، حسين
تهران
نوباوه وطن، بيژن
تهران
توکلي،بيژن
تهران
رضايي ميرقائد
مسجد سليمان
نهم
زاهدي،محمدمهدي
کرمان
حدادعادل، غلامعلي
تهران
کوچک زاده، مهدي
تهران
نبويان، سيدمحمود
تهران
طلا، حسين
تهران
محجوب، عليرضا
تهران
مظفر، حسين
تهران
نديمي، ايرج
لاهيجان
جلالي، کاظم
شاهرود
جهانگيرزاده، جواد
اروميه
کريمي قدوسي، جواد
مشهد
کوثري، اسماعيل
تهران
مصباحي مقدم، غلامرضا
تهران
تاجگردون،غلامرضا
گچساران
نادران، الياس
تهران
پزشکيان، مسعود
تبريز
لاريجاني، علي
قم
زاکاني،عليرضا
تهران
توکلي، احمد
تهران
بذرپاش، مهرداد
تهران
نعمتي، بهروز
اسدآباد
آقاتهراني، مرتضي
تهران
سالک، احمد
اصفهان
نوباوه وطن، بيژن
تهران
مطهري، علي
تهران
باهنر، محمدرضا
تهران
حسينيان، روح الله
تهران
رسايي، حميد
تهران
مفتح، محمدمهدي
همدان
ابوترابي فرد، سيد محمد مهدي
قزوين
بروجردي، علاءالدين
بروجرد
کد خبر: ۶۲۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۶
دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی گفت:امروز میبینیم که فتنهگران سال 88 علناً بسیاری از مسندها را در دست گرفتهاند و حتی سخنرانیهای برخی آقایان را آنها مینویسند که این تندرویها با مشی اعتدال همخوانی ندارد
کد خبر: ۶۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
دولت محترم که خود را در ماجرای علی مطهری دغدغهمند نشان داد لازم بود نسبت به جنایت فرودگاه جده که تبدیل به یک خشم عمومی در ایران از آلسعود شده است نیز واکنش نشان میداد تا از اتهام نگاه دوگانه و سیاسی به موضوعات اجتماعی مبرا شود. اگرچه ماجرای جنایت جده یک موضوع بینالمللی بوده و قطعا ابعاد مختلف این جنایت در هیچ چارچوبی قابل قیاس با واقعه شیراز نیست اما رئیسجمهور تمام دستگاههای امنیتی، اجرایی و اطلاعاتی را برای پیگیری ماجرای علی مطهری بسیج کرد.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - بهزاد مهرکش/ همه را برای پیگیری ماجرای حمله به علی مطهری در شیراز بسیج کرده بودند. مسؤولان دولتی استان فارس هم که این موضوع را در صدر امور در دست اقدام خود گذاشته بودند. دولت تمام دستگاههای امنیتی کشور را به خط کرد تا مشخص شود چه کسانی بودند که در شیراز با علی مطهری زد و خورد کردند. استاندار به تهران فراخوانده شد.
به او هشدار داد که اگر ماجرا مشخص نشود باید از سمت خود استعفا دهد. وزارت اطلاعات و وزارت کشور با دستور مستقیم رئیسجمهور موظف به پیگیری ماجرا شدند. وزارت کشور کمیته ویژهای در این زمینه تشکیل داد و آن را برای بررسی بیشتر به شیراز اعزام کرد. در نهایت افراد شناسایی شدند و برخی از منابع خبر از صدور قرار برای آنها دادند.
به گزارش «وطن امروز»، همه این دستورات و اقدامات دولتی در یک بازه زمانی کوتاه رخ داد. عزم و اراده دولت برای پیگیری ماجرای درگیری این آقازاده برای همه آشکار شد. حامیان دولت از اینکه دولت آنها نسبت به این ماجرا حساسیت نشان داد؛ خرسند بودند اما آیا این حساسیت درباره سایر شهروندان هم وجود دارد؟ هنوز دولت و در راس آن شخص رئیس دولت نهتنها اقدام خاصی درباره تعرض 2 پلیس سعودی به 2 نوجوان زائر ایرانی در فرودگاه جده انجام نداده بلکه از اتخاذ موضعی حداقلی در اینباره نیز خودداری کرده است.
دولت محترم که خود را در ماجرای علی مطهری دغدغهمند نشان داد لازم بود نسبت به جنایت فرودگاه جده که تبدیل به یک خشم عمومی در ایران از آلسعود شده است نیز واکنش نشان میداد تا از اتهام نگاه دوگانه و سیاسی به موضوعات اجتماعی مبرا شود. اگرچه ماجرای جنایت جده یک موضوع بینالمللی بوده و قطعا ابعاد مختلف این جنایت در هیچ چارچوبی قابل قیاس با واقعه شیراز نیست اما رئیسجمهور تمام دستگاههای امنیتی، اجرایی و اطلاعاتی را برای پیگیری ماجرای علی مطهری بسیج کرد ولی جز واکنش معمول وزارت امور خارجه و توضیحات مبهم سازمان حج و زیارت، عملا دولت نسبت به این جنایت سعودیها موضع سکوت اتخاد کرده است. سکوت حسن روحانی و وزیر امور خارجه در این باره در حالی است که رؤسای دو قوه دیگر درباره هتکحرمت 2 نوجوان ایرانی موضع صریح گرفتند و رئیس قوه قضائیه خواستار اشد مجازات برای 2 پلیس سعودی شد. البته نگاهی به رفتار دولت یازدهم در دیگر موضوعات مشابه نیز این استاندارد دوگانه را تقویت میکند.
رفتار دولت و سخنرانی حسن روحانی درباره ماجرای اسیدپاشی اصفهان که بلافاصله دستاویزی برای روزنامههای زنجیرهای و البته رسانههای ضدانقلاب در حمله به قشر متدین جامعه و فریضه امر به معروف شد هنوز از یادها نرفته است اما در مقابل و در جریان ضرب و جرح جانباز کرمانی در نشست اصلاحطلبان کرمان، نهتنها شاهد اقدامی از سوی دولت نبودیم بلکه دولتیها و شخص رئیس دولت از اتخاذ موضع نیز در این ماجرا خودداری کردند. سکوت دولت در این ماجرا حتی با واکنش علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز مواجه شد و او صراحتا از وزیر کشور خواست این موضوع را نیز پیگیری کند اما آنچه اکنون مهم به نظر میرسد، بعد ملی و البته بینالمللی جنایت سعودیها در فرودگاه جده است.
عمل شنیع تعرض 2 پلیس سعودی به 2 نوجوان زائر ایرانی آن هم در کشوری که حاکمان آن خود را خادمالحرمین میدانند موضوعی نیست که در قالب مسائل حزبی و سیاسی به آن نگاه شود. ماجرای جده به عزت و شرف ملی ما مربوط میشود. فراگیر شدن خشم و نفرت عمومی در شبکههای مجازی، تشکیل کمپینهای تحریم عمره، حضور 100 هزار نفری مردم در بازی اخیر در ورزشگاه آزادی و کارناوال شادی مردم در پی پیروزی بر تیم سعودی و از همه مهمتر ورود قاطع مراجع عظام تقلید به این واقعه ناگوار، بهخوبی حاکی از جریحهدار شدن احساسات عمومی در ایران است.
در مقابل اما مشخص نیست چرا دولت یازدهم و البته رئیس محترم جمهوری و وزیر امور خارجه مصلحت را بر سکوت و صرفا یک واکنش حداقلی از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه دیدهاند. به هر حال این وقایع در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت خواهد شد. اکنون که امسال همدلی و همزبانی دولت و ملت نام نهاده شده است، لازم به نظر میرسد دولت محترم در اعلام انزجار نسبت به هتکحرمت 2 نوجوان ایرانی توسط ماموران سعودی، خود را همدل و همزبان با ملت کرده و واکنش صریح نشان داده و اقدام قاطعی صورت دهد. در این گزارش اقدامات دولت در قبال پرونده علی مطهری و پرونده ملی و بینالمللی تجاوز در فرودگاه جده، از نظر میگذرد. قضاوت در اینباره برعهده مخاطبان خواهد بود.
کد خبر: ۶۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۲
در روایات متعددی سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثی که در آن واقع شده است تفسیر شده و ربطی به نحوست ذاتی آن زمان خاص ندارد. ضمن این که برخی از اتفاقهای ناخوشایند در زندگی معلول گناهان ماست و ربطی به ایام ندارد
کد خبر: ۶۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۳
با وجود اینکه حامی دولت روحانی هستم اما نامه تذکر به رئیسجمهور را که آقای حسینیان امضاء های آن را جمع میکرد، امضا کردم
کد خبر: ۶۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی که در پایگاه اطلاعرسانی خود گذاشته خطاب به حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهور آورده است:
حضرتعالی در پاسخ به نامه آقای مطهری ، خطاب به وزیر اطلاعات و کشور خواستار "شناسایی عوامل شرور، ناقض قانون و دشمن شادکن و همچنین نیروهای حامی و آمر پشت پرده حادثه شیراز" شدید تا جهت اجرای عدالت آنها را به قوه قضائیه بسپارند. اکنون بنده به امید دستور رسیدگی شما آدرس یک رفتار شرارت آمیز و غیرقانونی دیگر که برنامه ریزی برای هتک حیثیت افراد است را می دهم تا محکی باشد بر صداقت شما ...
متن کامل این یادداشت که مخاطب آن رئیس جمهور بوده به این شرح است:
موضوع حکم پنج سال انفصال خدمت هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری برای اینجانب و مصاحبههای پی در پی اشرفی اصفهانی مبنی بر خوردن و بردن و تخلفات بنده که وی در مصاحبه های خود تأکید هم می کرد برای حفظ آبروی رسایی نمی تواند این تخلفات را بگوید را که یادتان هست. حتما تیترهایی که روزنامه های زنجیره ای همسو با دولت راستگویان در این باره علیه بنده می زدند را هم فراموش نکرده اید و به یاد دارید.
به این اظهارت همان ایام پاسخ مستند دادم. در آن جوابیههای مستند، نوشتم که پشت پرده این خبرسازی ها اغراض کثیف سیاسی برای بستن دهان منتقدان است و وعده دادم که بخشی از سخنانم را از پشت تریبون مجلس خواهم گفت. متأسفانه این فرصت در روزهای گذشته به دلیل رسیدگی مجلس به بودجه سال ۹۴ فراهم نشد تا به رفتارهایی که مایه شرمساری دولتمردان است اشاره کنم اما آنچه وعده داده بودم را از باب وظیفه الان می گویم تا از ادامه تخلف روز گذشته مسئولان دولتی ـ که به آن اشاره خواهم کرد ـ جلوگیری کنم.
در یکی از مصاحبههایم به غیر قانونی بودن هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری و جایگاه اداری آقای اشرفی اصفهانی و همکارانش اشاره کردم و از سازمان بازرسی درخواست کردم تا به تخلفاتی که در این هیأت در حال وقوع است، رسیدگی کند. سازمان بازرسی هم بعد از اطلاع، اقدامات قانونی اش در این خصوص را آغاز کرد که امیدوارم نتیجه آن برای عموم اعلام شود.
مطابق ماده ۳ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، برکناری یا تغییر اعضای هیأت بدوی و تجدید نظر با «پیشنهاد» وزیر یا بالاترین مقام سازمان و «تصویب هیأت عالی نظارت» صورت می گیرد. در حالی که اعضای قبلی هیأت بدوی تخلفات ریاست جمهوری، نه استعفا داده بودند و نه مدت زمان سه ساله احکام آنها پایان یافته بود با این وجود و بر اساس «سیاست داس در دولت یازدهم» این افراد از طرف مسئولان عالی نهاد ریاست جمهوری، بدون اطلاع تغییر یافتند و افراد جدید که یکی شوهر خواهر آقای روحانی و دیگری فردی به نام اشرفی اصفهانی و سومی مسئول حراست نهاد ریاست جمهوری بودند با حکم مقام عالی نهاد ریاست جمهوری، بدون تصویب و تأیید هیأت عالی نظارت که ریاست آن با آقای نوبخت است، منصوب می شوند.
در همین ایام دبیرخانه هیأت عالی نظارت که زیر نظر معاونت نیروی انسانی ریاست جمهوری است، بر اساس وظیفه قانونی خود به غیر قانونی بودن این تغییر و جابجایی اعتراض می کند که این اقدام خوشایند مسئولان معاونت نیروی انسانی رئیس جمهور (آقای نوبخت) واقع نمی شود. بر همین اساس در تاریخ ۲ آذر ۹۳ مسئول دبیرخانه هیأت عالی نظارت بر هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری عزل می شود و حکم جدید از سوی جانشین معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور برای آقای (ت) به عنوان سرپرست دبیرخانه هیأت عالی نظارت به شماره ۱۱۶۸۰ صادر می شود.
آقای (ت) نیز که از سوی دولت یازدهم به سمت سرپرستی دبیرخانه هیأت عالی نظارت منصوب شده بود، طی ماههای اخیر وقتی در برابر سئوالات متعدد دستگاههای نظارتی در خصوص قانونی یا غیر قانونی بود احکام هیأت تخلفات نهاد ریاست جمهوری قرار می گیرد، به حسب وظیفه قانونی خود عمل می کند و در تاریخ ۱۹/۱۱/ ۱۳۹۳ مصوبه هیأت عالی نظارت به شماره ۱۶۲۶۵۴ که در آن به غیر قانونی بودن هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری اشاره شده است را ابلاغ می کند.
اقدام قانونی آقای (ت) در ابلاغ نامه مورد اشاره به عنوان دبیر هیأت عالی نظارت، آن چنان برای مسئولان دولت مدعی قانونگرایی و راستگویی گران تمام می شود که از حدود ده روز قبل، وی را به صورت غیر رسمی معزول و در تاریخ ۹۳/۱۲/۲۴ (سه روز قبل) نیز وی به صورت رسمی از دبیری هیأت عالی نظارت برکنار میشود!
اما اقدام تأسفآور و غیر قانونی دیگر که مایه شرمساری است، سوءاستفاده از امضای الکترونیکی آقای (ت) ذیل یک نامه ساختگی آن هم یک روز قبل از برکناری وی است! یک روز قبل از برکناری رسمی آقای (ت) بدون اطلاع وی، نامه ای به شماره ۱۶۹۶۶۶ تهیه می شود که بر اساس آن، مصوبه مورخ ۹۳/۱۱/۱۹ هیأت عالی نظارت که در آن به غیر قانونی بودن هیأت رسیدگی به تخلفات نهاد ریاست جمهوری اشاره شده بود، ملغی اعلام می گردد و یک مصوبه ساختگی به جای آن قرار داده می شود که حکایت از صحت عمل هیأت تخلفات نهاد دارد!
اما تخلفات هیأت عالی نظارت که وظیفه اصلی اش نظارت بر هیأت های رسیدگی به تخلفات اداری است به همین جا ختم نمیشود بلکه در اقدام عجیب دیگری، دولت مدعی پاکی و راستگویی بعد از برکناری آقای (ت) به دلیل عدم همکاری در لاپوشانی تخلفات مورد اشاره، طی حکم شماره ۱۷۱۹۴۰ از سوی جانشین سازمان مدیریت و برنامه ریزی و معاون رئیس جمهور، آقای (و) که در سال ۷۴ (دولت سازندگی) به دلیل سوءاستفاده از مقام و موقعیت اداری سابقه محکومیت از هیأت تخلفات اداری دارد، به سمت سرپرست دبیرخانه و دبیر هیأت عالی نظارت منصوب می شود!
متأسفانه همه این بازیها برای این صورت می گیرد که مسئولان ذی ربط دولتی، میخواهند اقدامات غیر قانونی خود در هیأت تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری علیه برخی از نمایندگان منتقد دولت و برخی از کارکنان خدوم و پاک دست دولت قبل را لاپوشانی کنند. برای همین به عزل و نصب های متعدد، سوءاستفاده از امضای افراد مسئول بدون اطلاع آنها و حتی اعطای مسئولیت های حساس به افرادی که خود سابقه محکومیت دارند، تن می دهند!
اکنون سئوال بنده از رئیس جمهور محترم این است:
آقای روحانی! شما که برای رفتار غیر قابل دفاع حمله فیزیکی چند شهروند عادی شیرازی غیر مسئول، نسبت به علی مطهری ـ که بنده قبل از شما این اتفاق را در کنار حادثه تلخ کرمان و ضرب و شتم یک جانباز محکوم کردم ـ بلافاصله دستور رسیدگی دادید و اتفاق شیراز را «تکاندهنده و مایه تاسف شدید» خودتان دانسته و آن را «برنامهریزی افراطیون برای ضربه زدن به دولت خودتان» قلمداد کردید، لطفا اکنون نسبت به این اقدامات غیر اخلاقی و غیر قانونی در مجموعه ریاست جمهوری آن هم از طرف افرادی که مسئولیتهای رسمی دارند، دستور رسیدگی صادر فرمایید.
یقینا آنچه به صورت مستند در این گزارش نوشتم، بیش از حادثه شیراز به حیثیت دولت راستگو، اخلاقی و قانون مدار شما لطمه میزند. مضافا اینکه بهتر از بنده میدانید حمله به حیثیت افراد ـ مانند آنچه در خصوص اینجانب و برخی از نمایندگان منتقد دیگر از طرف دولتمردان شما طراحی شده ـ هرگز با حمله فیزیکی قابل مقایسه نیست.
حضرتعالی در پاسخ به نامه آقای مطهری ، خطاب به وزیر اطلاعات و کشور خواستار «شناسایی عوامل شرور، ناقض قانون و دشمن شادکن و همچنین نیروهای حامی و آمر پشت پرده حادثه شیراز» شدید تا جهت اجرای عدالت آنها را به قوه قضائیه بسپارند. اکنون بنده به امید دستور رسیدگی شما آدرس یک رفتار شرارتآمیز و غیرقانونی دیگر که برنامهریزی برای هتک حیثیت افراد است را میدهم تا محکی باشد بر صداقت شما ...
حضرتعالی مستحضرید که فراهم آوردن آزادی بیان برای نماینده موافقی که فقط از شما تعریف و تمجید میکند و شما هم در پاسخ به نامه او از وی تعریف و تمجید غیرمعمول میکنید، ارزشی ندارد. بدیهی است با این رفتار، آقای مطهری به وکیل الدولگی و شما به فراهم آوردن امنیت برای یک نماینده مداح خود، متهم هستید. ارزش دستور پیگیری شما زمانی است که آزادی بیان را برای منتقدان خود فراهم آورید نه اینکه در زیر مجموعه شما برای بستن دهان منتقدان به رفتارهای سخیفی مانند آنچه اشاره شد، متوسل شوند.
بنده و افکار عمومی منتظر پاسخ شما هستیم و پیشاپیش در سال جدید آرزوی موفقیت و تحقق وعدههایتان به مردم را دارم.
کد خبر: ۵۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۸
لنکرانی در نامهای سرگشاده از رفتار عدهای درباره حمله به مطهری به شدت انتقاد کرد. وی در بخشی از نامه هم نوشت: حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله، به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سالها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی میکند.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به نقل از تسنیم،
کامران باقری لنکرانی استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیراز در نامهای سرگشاده، به جریانات اتفاق افتاده در شیراز پرداخت و هجمه زشت به علی مطهری را بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازیهای مومن و در عین حال با بصیرت خواند.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد وقایع اخیر شیراز
روز دوشنبه هجدهم خرداد ماه اتفاقات تلخی در شیراز رخ داد که به سرعت در بین اقشار مختلف جامعه انعکاس یافت. حمله به یک نماینده مجلس در ورود به شهر شیراز که منجر به شکستن شیشه خوروی حامل وی شده اتفاق نادری در شهر شیراز است که بسیار تاسف بار است.
شیرازیهای مهمان دوست و با فرهنگ در برخورد با ناروایی ها هم چنین نکرده اند. به یاد دارم آقای شمس الواعظین که به سردبیر روزنامه های زنجیره ای مشهور بود، در سال های اواخر دهه هفتاد به شیراز آمده بود و در جلسهای در دانشگاه شیراز مورد انتقاد قرار گرفت و پاسخی در برابر منتقدین نداشت اما اذعان داشت که شما حزب اللهیهای شیرازی فرهنگی عمل میکنید و با استدلال جواب میدهید.
آقای گنجی که بعدا رسما مرتد شد، در شیراز آن هم در ایام ارتحال حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در جلسهای مخفی مطالب سخیفی در مورد گذار از امام مطرح کرد و ما جمعی از پزشکان و اساتید دانشگاه با طرح شکایتی در دادگاه پیگیر موضوع شدیم که شرحش را خودش در کتابش نوشته است.
شیراز کرسیهای آزاد اندیشی را بسیار پیشتر از خیلی از مراکز علمی آغاز کرد که به مباحثات برخی از شاگردان مرحوم آیتالله سید منیرالدین حسینی الهاشمی در دهه هفتاد با سران فکری اصلاح طلب آن روز میتوان اشاره کرد.
این هجمهی زشت آنهم در بدو ورود آقای دکتر علی مطهری به شیراز بسیار اسفناک و نگران کننده و برخلاف سیره شیرازیهای مومن و در عین حال با بصیرت است. خوشبختانه دولت محترم دستور رسیدگی به این امر را داده و ظاهرا قرار است هیئتی از شورای امنیت کشور برای بررسی به شیراز بیایند و رسیدگی کنند.
این سرعت عمل در خور تحسین است و امید است با خاطیان برخورد قانونی انجام گردد. اما چند نکته دیگر هم میماند که توجه به آنها هم ضروری است:
۱. آنگونه که از شواهد امر پیداست حمله کنندگان از قبل در برابر درب فرودگاه شیراز مستقر بوده اند. آیا این امکان برای دستگاههای ذیربط وجود نداشت که برای تامین این نماینده اقدام و این عده را متفرق نمایند و به جای تاکسی از خودروی حفاظت شدهای برای انتقال آقای مطهری استفاده کنند. آیا آقای مطهری طعمه ای برای برخی از اقدامات بعدی نشده است؟
بد نیست یاد آوری شود آقای کاظمی که در پرونده قتلهای زنجیرهای در زندان بود، سالها مدیرکل اطلاعات استان فارس بوده و در زمان مرخصی های خود از زندان مورد استقبال گرم عده ای قرار میگیرفت که نماز جماعت خود را به ایشان اقتدا میکردند. در جریان واقعه مسجد آتشیها در مهر ۸۸ هم شاهد بودیم دست هایی بسیار تلاش کردند تا شیراز را به آشوب بکشانند که با مدیریت هوشمندانه نماینده ولی فقیه در استان حضرت آیت الله ایمانی ترفندهای این گروه برای ایجاد درگیری و بهانه سازی برای ضد انقلاب که با سواستفاده از جمعی از جوانان مومن و ولی احساساتی در حال شکل گیری بود به شکست انجامید.
۲. آنطور که در بیانیه دوم انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز آمده، شورای تامین امنیت استان حکم به لغو مراسم سخنرانی این نماینده داده بوده است ولی برخی مسئولین دانشکاه بر برگزاری جلسه به هر قیمت تاکید کرده و علیرغم مصوبه شورای تامین، برای برگزاری جلسه تاکید داشتهاند.
اینکه یکی از مسئولین منصوب دولت بر خلاف تصمیم یک نهاد قانونی مرتبط با دولت اقدام کند امر غریبی است و غریبتر این است که این نهاد را غیر مسئول بنامند و به تمرد از آن افتخار کنند. آیا با قانون گریزی میتوان با ادعای همراهی با دولت داشت و منصوب دولت بود؟
۳. از عجایب دیگر این واقعه تهدید به لشکرکشی خیایانی توسط آقای دکتر مطهری است. این موضوع که در دو مکتوب ایشان بعد از این واقعه تلخ آمده است را باید به حساب عصبانیت ایشان به دلیل این حمله زشت تلقی کرد والا اینکه نمایندهای به جای پیگیری قانونی از این سخن بگوید که من هم به طرفدارانم میگیوم که به خیایبان بیایند و چه کنند هرگز با قانون گرایی سازگار نیست.
۴. حمله تند آقای مطهری به امام جمعه شیراز نیز یکی دیگر از تلخی های این واقعه بود. ایشان به جای پیگیری قانونی این حمله، به امام جمعه محترم شیراز که شخصیتی وارسته و دانشمند و نماینده اغلب مراجع تقلید از سالها پیش و از همه بالاتر نماینده ولی فقیه در استان هستند، طی مکتوبی سرگشاده هتاکی میکند.
بهانه این هتاکی هم خبری است که به صورت ناقص از خطبههای نماز جمعه شیراز در ۲۲ اسفند سال جاری در برخی سایتها منتشر شده است. آیا این امر قران نیست که قبل از موضعگیری در هر امری تبیین انجام شود و از صحت و سقم اخبار اطمینان حاصل و بعد اظهار نظر شود. ایا عصابنیت و دلخوری از یک واقعه مجوز تندخویی و هتاکی است.
مگر این گفته شهید عزیز و استاد بزرگوار آیه الله مطهری نیست که "مگر میشود به خاطر دین بیدینی کرد" (مجموعه آثار ۱۶/۱۱۱). آیا فرزند ایشان به خیال دفاع از خود مجاز به توهین است؟
البته توهین به هر کسی زشت است به ویژه به شخصیت بزرگواری که از افتخارات علمی استان فارس است. در بزرگواری این شخصیت همین بس که امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ایشان را با اصرار در شانزدهم مهرماه سال ۵۸ به امامت جمعه کازرون و نمایندگی خود منصوب و در حکم خود تاکید کردند که: امید است اهالی محترم نیز قدردان وجود شریف جنابعالی بوده و از همکاری و مساعدت در پیشبرد اهداف عالیه اسلام دریغ نورزند.
این شخصیت والا مقام که نامش در تالیفات متعدد از جمله گروه مولفین تفسیر نمونه میدرخشد، از مدرسین درس خارج فقه و اصول و نماینده مردم فارس در خبرگان رهبری از بدو تاسیس این مجلس بوده اند. آیا توهین به نماینده منتخب یک استان در خبرگان و شخصیتی که مراجع عظام تقلید همچون حضرت آیه الله العظمی مکارم شیرازی ایشان را برادر خود میخوانند، رواست.
آیا سخنان ایشان در خطبه نماز جمعه مبنی بر اینکه از تنش ها پرهیز کنید و به قانون عمل کنید در خور چنین هتاکیهایی است؟
به هر حال این واقعه تلخ بسیار هشدار دهنده بود که چگونه میتوان در دام اختلافات قرار گرفت و چگونه آشوب و فتنه میتواند تهدید کننده باشد. با یاد امام راحل عظیم الشان که کلامشان همیشه راهگشا بود این مقال را به پایان میبرم که سالها پیش نوشتند:
"موضعگیریها باید به گونهای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بینالملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند.
هر دو جریان باید با تمام وجود تلاش کنند که ذرهای از سیاست «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عدول نشود که اگر ذرهای از آن عدول شود، آن را با شمشیر عدالت اسلامی راست کنند. هر دو گروه باید توجه کنند که دشمنان بزرگ مشترک دارند که به هیچ یک از آن دو جریان رحم نمیکند. دو جریان با کمال دوستی مراقب آمریکای جهانخوار و شوروی خائن به امت اسلامی باشند.
هر دو جریان باید مردم را هوشیار کنند که درست است که آمریکای حیلهگر دشمن شماره یک آنها است ولی فرزندان عزیز آنان زیر بمب و موشک شوروی شهید گشتهاند. هر دو جریان از حیله گریهای این دو دیو استعمارگر غافل نشوند و بدانند که امریکا و شوروی به خون اسلام و استقلالشان تشنهاند.خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جریان بگویم گفتم، حالْ خود دانند.البته یک چیز مهم دیگر هم ممکن است موجب اختلاف گردد - که همه باید از شرّ آن به خدا پناه ببریم - که آن حب نفس است که این دیگر این جریان و آن جریان نمیشناسد." ( صحیفه امام ج ۲۱)
البته امروز از شوروی سابق چیزی نمانده ولی آمریکای جنایتکار و نفس اماره کماکان هستند. به هوش باشیم .!
دکتر کامران باقری لنکرانیاستاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شیرازعضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی
کد خبر: ۵۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
آقای مطهری بعضا حرف هایی میزنند و رفتارهایی دارند که به قول معروف فریاد میزنند «پلیس بیا منو بگیر»
کد خبر: ۵۹۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
اگر احضار استاندار فارس لازم است پس چرا وقتی یک جانباز در جلسه اصلاحطلبان کرمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، استاندار کرمان احضار نشد؟
به گزارش فارس، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مطلبی در صفحه اینستاگرامش درباره حادثه شیراز و وقایع پیرامون آن نوشت:
اتفاقی که در شیراز رخ داده کار بچه حزباللهی ها نیست و اگر کسی که این کار را کرده چنین ادعایی دارد، مثل آنهایی که از اعتدال دم میزنند، دروغ میگوید.
حمله به علی مطهری و احضار استاندار فارس به دستور وزیر کشور، دو سوژه اند که در روزهای چهارشنبه و پنج شنبه هفته قبل - یعنی یک روز بعد از شکست غیرقابل انتظار هاشمی رفسنجانی - به تیتر اصلی برخی روزنامه ها و پایگاه های اینترنتی یک جریان خاص تبدیل شده اند. روزنامه هایی که یک هفته بود پیروزی هاشمی در انتخابات هیأت رئیسه خبرگان را تبلیغ می کردند ولی بر خلاف تصورشان شکست خوردند و سوژه مطهری بهترین جایگزین برای این شکست بود.در این باره چند نکته قابل تأمل است:
حمله به مطهری در بعد ازظهر دوشنبه صورت گرفت، چرا این موضوع چهارشنبه به تیتر اصلی رسانه هایی تبدیل شد. روزی که منتظر تیتر کردن ریاست هاشمی بودند؟
چرا علی مطهری با تاکسی قصد حضور در دانشگاه را داشت در حالی که معمولا در هر مراسمی، میزبان با وسیله نقلیه خودش به استقبال میهمان می آید؟
به چه دلیل علی رغم تصمیم شورای تأمین، برگزار کنندگان و مسئولان افراطی دانشگاه اصرار به حضور مطهری در جلسه دانشگاه داشتهاند؟
علت احضار استاندار فارس چیست؟ چرایی اجرای مصوبه شورای تأمین استان یا چرایی نقض نکردن مصوبه شورای تأمین استان؟
اگر احضار استاندار فارس لازم است پس چرا وقتی یک جانباز در جلسه اصلاح طلبان کرمان مورد ضرب و شتم قرار گرفت، استاندار کرمان احضار نشد؟
چرا سال گذشته وقتی در برف سنگین مازندران - که این ایام سالگردش است - چند نفر کشته شدند، استاندار مازندران مجبور به احضار نشد؟
چرا وقتی به دلیل ناتوانی و بی تدبیری مسئولان و مدیران دولت یازدهم، افتضاح سبد کالا به بار آمد و چند نفر کشته شدند، کسی احضار نشد؟
مطهری باد کاشت و طوفان درو کرد. وقتی مطهری در مجلس، همکاران منتقدش را پفیوز خطاب می کند یا به آنها خفه شو می گوید، بدیهی است که عده ای مانند خودش با او رفتار کنند.
به هر حال، برخورد با عوامل این رفتارهای توهین آمیز، چه در کرمان و چه شیراز و چه تهران، لازم و ضروری است اما همه بچه حزب اللهی ها می داند که رفتارهایی از این جنس، بر خلاف منویات صریحی است که رهبری انقلاب بارها بیان کرده اند و تنها نتیجه این رفتارها ، بهانه دادن برای مظلوم نمایی به طرف مقابل خواهد بود.
بنابر این:
اتفاقی که در شیراز رخ داده کار بچه حزب اللهی ها نیست و اگر کسی که این کار را کرده چنین ادعایی دارد، مثل آنهایی که از اعتدال دم می زنند، دروغ می گوید.
وزارت کشور درکنار محاکمه حمله کنندگان به مطهری ، باید خود او را با همان استدلالی که داشت، نیز محاکمه کند! مطهری معتقد بود که احمدی نژاد هم باید مانند سران فتنه محاکمه شود چون با حرف هایش احساسات عده ای را تحریک کرده! خب با همین استدلالی که وی درباره دیگران کرده باید در باره خودش عمل کرد. حرف های ناپخته او احساسات عده ای را تحریک کرده، پس باید او را هم در کنار آن عده محاکمه کرد.
وزارت کشور در کنار احضار استاندار فارس، استاندار کرمان را نیز احضار کند چون در آنجا هم به یک جانباز به دلیل سئوال کردن از موسوی لاری حمله شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته ...
منبع: فارس
کد خبر: ۵۹۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در واکنش به وقایع روز دوشنبه شیراز و حمله به علی مطهری یادداشتی را با عنوان، از ماست که بر ماست، منتشر کرد که به شرح ذیل است:
راستی همه کسانی که با مواضع علی مطهری در باره فتنه آشنایند می دانند که ایشان یکی از توجیهاتی که برای فتنه و راه افتادن آشوب های خیابانی که در آن جان و مال بسیاری از مردم مورد تعرض خس و خاشاک ها (نه رای دهندگان به موسوی) قرار گرفت را حرف ها و سخنان آقای احمدی نژاد در متاظره و یا در به قول ایشان جشن پیروزی می داند و این نظر خود را در مصاحبه ها و سخنرانی های متعددی که به راحتی با جستجو در اینترنت قابل مشاهده است بیان نموده و البته می گوید همانطور که باید آن خس و خاشاک ها و راهبرشان محاکمه و مجازات شوند آقای احمدی نژاد هم باید به خاطر حرف هایش که خس و خاشاک ها را عصبانی کرده محاکمه شود!
احسنت! مرحبا!
آیا با همین استدلال آقای مطهری و بر اساس الزموهم بما الزموا علیه انفسهم اجازه هست ما بپرسیم :
آیا آقای علی مطهری با حرف هایش کسی را عصبانی نکرده و اگر کرده و موجب این وضع شده نباید به خاطر فراهم کردن زمینه و مقدمه تعرض خیابانی محاکمه شود؟
ای کاش رعایت حرمت مادر بزرگوار ایشان و همسر شهید مطهری دست دستگاه قضایی را برای سخنان زمینه ساز برای آشوب هایش را نمی بست!
علی آقای مطهری که بر خلاف تصمیم قانونی مراجع تامین کننده امنیت استانی و با مسئولیت رئیس دانشگاه شیراز که نظرخود را فوق همه تصمیمات مراجع قانونی پنداشته برای یک سخنرانی به شیراز رفته بوده است در اثر برخورد خشونت آمیزخیابانی کسانی با وی مجبور به بازگشت به تهران بدون انجام سخنرانی شده است. وی در مصاحبه هایی با کسانی که در سالهای 78 در کوی دانشگاه و خیابانهای اطراف آن و در سال 88 در جای جای خیابانهای تهران و در روزی نامه هایشان مروج خشونت خیابانی بوده اند و اقدامات وحشیانه خشونتگران خیابانی را حرکت ستودنی مردم خداجوی در مسیر احقاق حق قلمداد کرده اندٰ گله کرده که چرا برخورد خیابانی با وی صورت گرفته! و از مراجع مسئول خواستار برخورد با خشونتگران شده است. این در حالیست که وی برخورد قانونی با سران و بنیانگذاران خشونت خیابانی در حد حصر آنها را بر نمی تابد و همه قوانین و مقررات و مسئولین را به این بهانه که چرا این آشوبگران در حصرند مورد تاخت و تاز قرار می دهد! و البته این همه حرف و تنها حرفی است که چند وقت است مایه کاسبی ایشان شده است و در سخنرانی های مختلف مثل نوار ضبط صوت تکرار می شود! به راستی چگونه است که رهبران و مسئولان خشونت های خیابانی مشتی خس و خاشاک که به چهره نظام سنگ زدند و اموال مردم و مسجد را به آتش کشیدند نباید سرزنش شوند و نباید در حصر باشند اما کسانی که به علی آقا سنگ انداخته یا گوجه فرنگی پرت کرده اند باید به اشد مجازات برسند؟ علی آقا این مفسده را خودت با دفاع بیجایت از مسئولان اصلی خشونت های خیابانی مباح کردی! این شعر کتاب دوران مدرسه مان را یادت هست؟
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت
امروز همه روی جهان زیر پر ماست
بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز
میبینم اگر ذره ای اندر تک دریاست
گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد
جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست
بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید
ناگه ز کمینگاه یکی سخت کمانی
تیری ز قضای بد او گشت بر او راست
بر بال عقاب آمد و آن تیر جگر سوز
وز ابر مر او را بسوی خاک فروکاست
گفتا عجبا اینکه ز چوبی و ز آهن
این تیزی و تندی و پریدن ز کجا خواست
زی تیر نگه کرد و پر خویش برآن دید
گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
آری آقای علی آقا! روزی که برای شاخص شدن و آزادیخواه جلوه کردن علم دفاع از داماد منحرف مردم سلحشور لرستان و فرزند ناخلف آذربایجان غیور را برافراشتی و از رهبران آشوبگران خیابانی و هرج و مرج طلبانی که ماهها آسایش را بر مردم حرام کرده بودند دفاع کردی پر خویش را بر تیری می بستی که در شیراز بر بدن خودت نشست! زیاد جای گله نیست!
کد خبر: ۵۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
امام جمعه شیراز در خطبههای نماز جمعه گفت: گر کسی حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکست باید انتظار داشته باشد که دیگران حریم او را نشکنند؟ اگر باد را کاشتید مگر نه اینست که طوفان درو میکنید؟ چرا مسائل را برش میدهید و مسائل را بریده از گذشته و آینده بررسی میکنید؟
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
آیتالله اسدالله ایمانی در خطبههای این هفته نماز جمعه شیراز به اجلاسیه مجلس خبرگان و نیز دیدار اعضای این مجموعه با مقام معظم رهبری اشاره و اظهارداشت: وزیر امور خارجه پیرامون مذاکرات هستهای و فعالیتهایی که در این عرصه انجام شده نکاتی را یادآور شد که از مجموع صحبتها، تلاش همگان برای حفظ عزت، استقلال و سربلندی کشور، مردم و نظام جمهوری اسلامی دیده میشود.
وی با اشاره به صحبتهایی که در موضوع فعالیتهای هستهای در این اجلاسیه انجام شد، افزود: اگرچه در مورد مشکلات هستهای بحث شد اما از صلابت و ایستادگی بر اصول و آنچه رهبر مطرح کردند نیز صحبت شد و این امید را زنده کرد که سربازان نظام جمهوری اسلامی و تیم مذاکره کننده اگر توفیق عقد توافق نامه را هم پیدا نکنند، توانستند منطق قوی و سازنده و اثرگذار جمهوری اسلامی را برای جهانیان تبیین کنند و بهانهگیریهای دشمن را بازگو کنند و امید است که دشمنان نیز بر سر عقل آمده و بدانند با ملت ایران با زبان تحقیر و تهدید نمی توان سخن گفت.
آیتالله ایمانی به سخنان فرمانده سپاه در اجلاسیه خبرگان رهبری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: فرمانده سپاه پاسداران نیز با بیان ویژگیهای نظام در خارج و نیز درون کشور و عرصههای مختلف که با سپاه بوده و هست، نکاتی را یادآور شد که نشان دهنده خدمتگزاری این عزیزان هم در عرصه داخل و هم در عرصه خارج و حرکت آنها برای موفقیت نظام است که هم ویژگی پیشرونده و پیشبرنده دارد.
وی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در مورد محیط زیست، اظهار کرد: متأسفانه با دست خود، فضای زندگی خود را نابود می کنیم و در شهر شیراز که روزگاری حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد شهر فضای سبز پوشانده بود و مزارع و باغات فراوان بود، امروز به دلیل نبود برنامه ریزی دقیق در سالیان متمادی، فضای سبز و باغات رشدی نداشته و شاهد تغییر کیفیت و تغییر باغ به خانه، مغازه، مرکز تجاری و امثال اینها هستیم، در حالی که میتوان باغها را آنچنان نگه داشت که هم برای مالک و هم برای جامعه سودآور باشد.
آیتالله ایمانی با اشاره به روز ۲۲ اسفند و سالروز بزرگداشت شهدا و تأسیس بنیاد شهید، خاطرنشان کرد: بزرگداشت شهدا از این جهت مهم است که مکتب آنها احیا و حفظ شود و به این موضوع بپردازد که برای چه شهید شد و چرا به شهادت رسید؟
وی گفت: این چرا باید در دوران حیات و زندگی مطرح باشد و نسل بعد از شهدا باید این چراها را حفظ کند که با کمال تأسف عدهای با تمام وجود تلاش میکنند که شهید را به فراموشی بسپارند و مکتب شهدات و مسئله شهدا فراموش، کم رنگ و کم اثر شود حال آنکه چیزی که به ما اعتبار داد خون شهدا بوده و هست.
امام جمعه شیراز با اشاره به وقایع اخیر در شیراز، اظهار کرد: با توجه به دستور تحقیق از مبادی ذیربط، مسائل را باید به شکل مجموعه دید و نباید بهصورت یک حادثه در یک مقطع برش داده و روی آن حرف زده شود؛ ممکن است حادثهای تلخ اتفاق بیفتد، باید دید چه کسانی فضای این حادثه تلخ را ایجاد کردند و چه عواملی به شکلگیری حادثه منتهی شد.
وی با تأکید بر ریشهیابی وقایع اخیر در شیراز، افزود: از همه کسانی که دستاندرکار تحقیق در این عرصه هستند، میخواهند مطالب را ریشهیابی کنند و سناریوهایی را که در این ایام طراحی شده، همه آنها را مد نظر قرار دهند و بازگو کنند وگرنه ممکن است به حادثه در یک مقطع توجه شود و به قلب حقیقت و واقعیت منتهی نشود.
آیتالله ایمانی خاطرنشان کرد: در فضای برخی مطبوعات انسان مطالبی میبیند که استنباط میشود یک نوع عقدهگشایی و تسویه حساب سیاسی در حال انجام است.
وی افزود: گویا مقدماتی طراحی شده تا به اینجا برسد و عدهای عقده گشایی کنند و مسائل سیاسی خود را تعقیب کنند. این افراد باید توجه داشته باشند که این چنین نیست که قضاوت امروز بدون پاسخ و سخن ما بدون سرانجام باشد. روزی در برابر قضاوتهایی که بر اساس برداشتهای جناحی انجام می گیرد، باید پاسخگو بود.
وی با اشاره به حوادثی که اخیرا و در چند نوبت در شیراز تکرار شده است، تصریح کرد: از مدتها قبل بارها تذکر دادم که در زمینه بازگشایی پنجره فتنه در استان نشانههایی دیده میشود؛ یعنی میبینیم و احساس میکنم که عدهای برای اینکه استان فارس از آرامش و مسائل اصلی دور بدارند، دریچه و پنجرههای فتنه را آرام آرام میگشایند و این خطری است برای استان و متذکر شدم که آرامش و سلامت استان را هدف قرار دادهاند.
آیتالله ایمانی با اشاره به مشکلاتی چون بیکاری، تعطیلی کارخانهها، خشکسالی، حاشیهنشینی و گسترش آن به مرکز شهر، گفت: این مشکلات شهر است و علاوه بر آن مسائل مختلفی در شهر وجود دارد، آیا واقعا مشکل اینست که هر روز سخنرانی دعوت شود و باوجود تذکر شورای تأمین، توجه نکنند؟ مگر این پست چقدر باید بماند؟
وی تأکید کرد: دانشجویان مسموم شدهاند، هیچ نمایندهای بیانیه صادر نمیکند؛ اما یک حادثه سیاسی اتفاق میافتد، همه مضطرب شده و به کار میافتند. اگر کسی حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکست باید انتظار داشته باشد که دیگران حریم او را نشکنند؟ اگر باد را کاشتید مگر نه اینست که طوفان درو میکنید؟ چرا مسائل را برش میدهید و مسائل را بریده از گذشته و آینده بررسی میکنید؟ چرا قصد دارید دولت را مصادره کنید؟ دولت اعتدال، تدبیر و امید دولت همه مردم است و دولت یک گروه خاص نیست.
امام جمعه شیراز خاطرنشان کرد: شیراز نیز شیراز دوران طاغوت نیست؛ شیراز حرم سوم اهل بیت (ع) است و اگر روزی دشمنان در شیراز جشن فرهنگ و هنر برگزار کردند، آن خواب سپری شد و الان نزدیک ۱۵ هزار شهید در استان و در شیراز نیز پنج هزار شهید وجود دارد و خون شهدا اجازه نمیدهد که مسائل به دوران گذشته برگردد و حرم سوم الزاماتی دارد و باید به این الزامات ملتزم باشیم.
کد خبر: ۵۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۲
جمعی از فرزندان شهدا طی بیانیهای با محکوم کردن حادثه اخیر شیراز، اعلام کردند علی مطهری در یکی دو سال اخیر عامداً به تحریک مخالفان خود اقدام کرده و با موضعگیری علیه ولیفقیه منتقدان خود را با «کفگرگی» مورد حمله قرار میدهد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، جمعی از فرزندان شهدا با صدور بیانیهای حادثه اخیز شیراز و حمله به علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی را محکوم کردند.
متن این بیانیه به شرح ذیل است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ما جمعی از فرزندان شهدای ایران اسلامی حادثه شیراز و حمله به علی مطهری را رویدادی تلخ و ناگوار میدانیم که زیبنده جامعه اسلامی نیست و معتقدیم هر عملی که پای را از مرز اخلاق و منطق بیرون بگذارد، محکوم است.
اما هر رویدادی یک ظاهری دارد و یک عقبهای؛ حمله به ایشان در شیراز ظاهر ماجراست اما اهل دقت دلایل و زمینههای این حمله را جستجو میکنند.
متأسفانه روند مواضع و اظهارات علی مطهری در یکی دو سال اخیر به ویژه بعد از کشف ماجرای دفتر ایشان به گونهای است که از رفتارهای مطهری نوعی فرار به جلو استنباط میشود.
در یکی دو سال گذشته علی مطهری عامداً به تحریک مخالفان خود اقدام کرده و در مجلس و بیرون از مجلس با موضعگیری علیه ولیفقیه منتقدان خود را با «کفگرگی» مورد حمله قرار میدهد و در جلسه سخنرانی او در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان طرفدارانش تا مرز خفه کردن یک دانشجوی منتقد پیش میروند.
«فأین تذهبون» این رفتارها و اظهارات تحریکآمیز شما چه نسبتی با آزاد منشیهای گاه و بیگاه شما در اولین سالهای نمایندگیتان دارد؟
آیا این اقدامات مشکوک شما و فاصله گرفتن از مواضع اصولی قبلی و نزدیک شدن به کانون ثروت و قدرت و دفاع از فتنهگران با اتفاقات ناگوار دفتر شما نسبتی دارد!؟
کوتاه سخن اینکه ما جمعی از فرزندان شهدای ایران اسلامی رفتارهای مشکوک و نعل وارونه زدنهای علی مطهری را در شأن و جایگاه فرزند شهید آن هم شهید والامقام استاد آیتالله مطهری که حاصل عمر امام بود، نمیدانیم و از دستگاههای نظارتی میخواهیم این اقدامات مشکوک و تحریکآمیز را بررسی و افکار عمومی را آگاه کنند.
والعاقبة للمتقین
کد خبر: ۵۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۲
تصویر زیر در شبکه های اجتماعی از علی مطهری منتشر شده است که روز گذشته در شیراز مورد حمله عده ای ناشناس قرار گرفت.
کد خبر: ۵۹۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
باید خداوند را شکر کنیم که عبای چنین مدعیانی هیچگاه پرچم دفاع از احمدینژاد نشده و جریان پاک و عدالتطلب او، از وجود مدافعینی چون او همیشه مبرا بوده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دولت بهار نوشت:محمد باقری بنابی نماینده بناب در مجلس شورای اسلامی که در شهرستان بناب معروف به شیخ رضا باقری است، عضو جبهه رهروان مجلس شورای اسلامی در آخرین اظهار نظر خود در مصاحبه با سایت ناطقان گفت: ما روحانیون باید مراقب باشیم قداست عبای ما پرچم تطهیر خیانت های احمدی نژاد نشود!
این نماینده مجلس که فارغ التحصیل مقطع کارشناسی علوم سیاسی از مؤسسه امام خمینی قم تحت مدیریت آیت الله مصباح یزدی است، چندی پیش قداست عبای خود را پرچم تطهیر خوش رقصی های علی مطهری کرد. این عبای مقدس، در نطق میان دستور مجلس در یکشنبه دوم آذرماه گذشته، خود را پرچم دفاع از سخنان هاشمی رفسنجانی کرد و گفت فتنه در دست عدهای وسیلهای برای کاسبی شده است. وی در بخشی از اظهارات خود گفت: فتنه در دست عدهای وسیلهای برای کاسبی شده و هرجا که میخواهند کسی را حذف کنند به فتنه سال 88 متمسک میشوند، ما همانگونه که فتنه سال 88 را محکوم میکنیم، فقر و فساد و پروندههای فسادی را که در قوه قضائیه خاک میخورند و کسی پاسخگوی آن نیست و آمار بالای طلاق و بیکاری را نیز محکوم میکنیم..
صاحب عبای مقدس در مجلس شورای اسلامی اما چندی بعد در سایت شخصیاش در مصاحبهای با تیتر حاوی غلط املایی با چرخشی صد و هشتاد درجهای میگوید: "در سال ۸۸ فتنه بود و هرکس هم بگوید فتنه نبود با اصول انقلاب مشکل دارد. اما ببینید فتنه چطور ایجاد شد؟ مقدمات فتنه از کجا شروع شد؟ چه کسی شروع کرد؟ کدام جریانات سیاسی شروع کرد؟ اینها سوالاتی هست که ما در چهار سال گذشته بحث فتنه را شفاف سازی نکردیم و هر کسی هم فتنه را قبول نکرد به جمهوری اسلامی خیانت کرده است و اگر محکوم هم نکند باز هم خیانت کرده است. ما همه قبول داریم که فتنه وجود داشت اما عوامل فتنه چه بود؟ که من نمی خواهم وارد بحث عوامل فتنه شوم اگر لازم شد یک همایش یا کمیته ای تشکیل دهند تا شفاف سازی شود. باید فتنه گرها مشخص می شدند و در مجلس هشتم هم باید کمیته ای تشکیل میشد تا مسئله فتنه را بررسی و شفاف سازی می کردند چنانچه مسئله قم را کمیسیون امنیت ملی با تشکیل کمیته ای بررسی و شفاف سازی میکردند. در مجلس هم اصل شاهکار حرفم این بود که چرا بعد از گذشت چهار سال از فتنه ۸۸ هنوز عوامل آن مشخص نشده و شفاف سازی نشده است. البته بنده نمی گویم آنها دادگاهی شوند نه، ولی باید مشخص شود چه کسانی در فتنه ۸۸ نقش داشتند تا تکلیف همه مشخص شود. اگر می گویند مشخص است درست است من هم میگویم مشخص است اما چند نفر؟ چه کسانی؟ باید اینها شفاف سازی شوند. منظور بنده از حرفایی که در مجلس زدم این بود مثلا اگر در شهرستان بناب کسی که در جریان فتنه نقش داشت و در ستادهای موسوی و کروبی فعالیت داشتند نباید وارد قضاوت های سیاسی شوند و با مشخص شدن این افراد در سالهای آینده هم مسئولین محترم از این افراد استفاده نمی کنند. اما باید مشخص شود."
با مطالعه اظهار نظرهای این شخصیت سیاسی که امروز مدافع تمام قد علی مطهری است، باید خداوند را شکر کنیم که عبای چنین مدعیانی هیچگاه پرچم دفاع از احمدینژاد نشده و جریان عدالتطلب، از مدافعینی چون او همیشه مبرا بوده است.
کد خبر: ۵۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۵
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سایت خانه ملت نوشت:سبحانینیا نماینده مردم نیشابور در مجلس شورای اسلامی و عضو هیات رئیسه مجلس دوشنبه شب در حاشیه برنامه منادیان فجر که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد، در پاسخ به سوالات طلاب و دانشجویان در خصوص ترکیب آینده مجلس شورای اسلامی گفت: در سالهای اخیر حضور جوانان در جایگاههای مختلف در نظام جمهوری اسلامی، حضور خوبی بوده و در همین دوره هشتم مجلس نیز نیروهای جوان موثر و فعال حضور دارند و در آینده نیز همینطور خواهد شد.
سبحانینیا درباره فعالیتهای انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح طلبان گفت: دو جریان کلی اصولگرایی و اصلاح طلبی عملا فعال هستند، البته اگر گروههای اصولگرا همگرایی بیشتری داشته باشند فضای عمومی جامعه نسبتا به جریان اصولگرایی مثبت است و از این جریان قطع امید نشده و در صورتی که به لیست واحدی دست یابند میتوان امیدوار بود که مجلس آینده اصولگرا باشد اما اگر چنین نشود جریان اصلاح طلبی که یک مدت تقریبا از صحنه خارج شده بود با نشستهایی که در 2 ماه گذشته برگزار کرده در حال احیا است.
وی افزود: علیرغم اینکه اصلاح طلبان نیز برای همگرایی تلاش میکنند بین آنها نیز اختلاف وجود دارد.
سبحانینیا گفت: ممکن است ترکیب مجلس آینده بین اصولگرایان و اصلاح طلبان به صورت مساوی تقسیم شود به نحوی که هم از نیروهای اصولگرای میانه رو و هم از اصلاح طلبان میانه رو در مجلس حضور داشته باشند و نباید فراموش کرد نیروهای افراطی هر دو جریان مذکور جایگاهی در بین مردم ندارد.
وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه آیا وحدت اصولگرایان محقق میشود؟ گفت: تلاشهایی در این زمینه انجام شده و آقای تقوی نشستهایی را برگزار کرده و هر دو هفته یکبار سفرهای استانی در این زمینه دارد و میخواهد اصولگرایان را همگرا کند که البته بیتاثیر نبوده است.
سبحانی نیا در این زمینه ادامه داد: با بزرگان جامعه روحانیت و جامعه مدرسین قم و مجموعههای مرتبط صحبتهایی شده که زیر چتر جامعتین گروههای اصولگرا به اصول کلی دست یابند و به دور از سهم خواهی، همگرایی در زمینه انتخابات محقق شود، به دلیل اینکه اگر این کار صورت نگیرد همانند انتخابات ریاست جمهوری فرصت خوبی که میتوانسته است در اختیار اصولگرایان قرار بگیرد از دست برود لذا باید تلاش شود این همگرایی موفق شود.
کد خبر: ۵۷۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
زمانی که این پول از سوی محمد رضا رحیمی به تعدادی از نمایندگان پرداخت شده، وی در دیوان محاسبات حضور داشته و این ارگان زیر مجموعه مجلس شورای اسلامی است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با ایسکانیوز در مورد نامه محمدرضا رحیمی به احمدی نژاد و پرداخت پول به کاندیداهای انتخابات مجلس هشتم گفت: رحیمی در نامه اش گفته است به ۱۷۰ کاندیدا پول پرداخت کرده که ممکن است از آن ۱۷۰ نفر، ۴۰ یا ۵۰ نفر وارد مجلس شده باشند.
وی تصریح کرد: زمانی که این پول از سوی محمد رضا رحیمی به تعدادی از نمایندگان پرداخت شده، وی در دیوان محاسبات حضور داشته و این ارگان زیر مجموعه مجلس شورای اسلامی است.
مطهری با بیان اینکه رحیمی در آن زمان معاون اول احمدی نژاد نبوده و در دولت حضور نداشته خاطر نشان کرد: در نهایت تخلفی صورت گرفته که باید به آن رسیدگی شود.
چند روز پیش محمد رضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد طی نامه ایی خطاب به احمدی نژاد مدعی شده بود برای انتخابات مجلس هشتم مبلغ یک میلیارد دویست میلیون تومان را از طرف فردی به نام جابر ابدالی به ۱۷۰ کاندیدای اصولگرا پرداخت کرده است.
منبع/ایسکانیوز
کد خبر: ۵۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: محمدزارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در کنگره اصلاحات عصر امروز (پنجشنبه) در کنگره سالیانه این حزب در مجتمع فرهنگی جماران، به بیان استراتژیهای خود برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار داشت: ما برای انتخابات مجلس آینده برنامههای مفصلی داریم.
وی افزود: ما مقابل هرکسی که بخواهدبرابر مردم بایستد خواهیم ایستاد و در انتخابات آتی نیز با تمام قدرت وارد خواهیم شد و از تشرهای هیچ گروهی نمیهراسیم.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات از عدم حضور برخی مدعوین به کنگره سالیانه این حزب انتقاد و تصریح کرد: اگر امروز من را سیلی میزنند به دلیل این است که چون منصور حلاج اسرار هویدا میکنم؛ همه جلسات دولت و نظام باید شیشهای باشد، هیچکس حق ندارد پشت پرده برای مردم تصمیم بگیرد.
به گفته فومنی، عارف، منتجبنیا، سیدمحمد خاتمی و کواکبیان از جمله افرادی بودند که به کنگره سالیانه حزب مردمی اصلاحات دعوت شده اما به این همایش نیامده بودند.
وی ادامه داد: امروز من فهمیدم که راه را اشتباه نمیروم و چون من از طبقه ضعیف هستم چپاولگران و سرمایهداران با من مشکل دارند اما فومنی، و فومنیها زندهاند تا زمانی که سکان این کشور را مقام معظم رهبری اداره میکند.
فومنی در ادامه اظهارات خود به انتقاد برخی افراد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کرد: هاشمی مردی برای همه فصول است اما متحجرین میخواهند هاشمی را بکوبند چون فاقد اخلاق هستند در حالیکه آیتالله هاشمی قلب تپنده انقلاب است و تخریب وی تخریب انقلاب و مقام معظم رهبری است.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در ادامه اظهارات خود به آرایش کابینه دولت یازدهم نیز انتقاد کرد و گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
فومنی در ادامه به اتفاقاتی که در مجلس شورای اسلامی در هنگام نطق علی مطهری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: من به این مجلس تسلیت میگویم چرا که این مجلس نمیگذارد صدای ملت به ملت برسد.
وی در مورد استراتژی حزب مردمی اصلاحات نیز گفت: ما یک حزب اصلاحطلب نوینی هستیم که نه تنها به دنبال اصلاحات در اصولگرایی و تفکرات حجری هستیم بلکه میخواهیم در درون اصلاحطلبی نیز اصلاحاتی صورت بگیرد چراکه ما اصلاحاتی میخواهیم که با مردم باشد نه اینکه بر ضدمردم باشد.
دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات در ادامه از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور انتقاد کرد و گفت: من از درد چه کسی بگویم؟ در حالیکه دروغپردازی و گرانی دارد بیداد میکند.
فومنی ادامه داد: جوانان ما در حالیکه برخیهایشان چهل و اندی سال سن دارند هنوز در آرزوی ازدواج هستند. آقایان جلسه مفصل و هزینههای آنچنانی میگنند و دم از اصلاحطلبی و اصولگرایی میزنند. ما میگوییم که کاخ استبدادی را خمینی کبیر فرو ریخت اما حالا این کاخهای امروزی را چه کسی فرو میریزد.
وی در ادامه در تجلیل از دولت یازدهم به دلیل سیاست خارجی صحیح، اظهار داشت: ما از این دولت انتظارات بیشتری داریم.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲