برچسب ها
‌رییس پلیس فارس از دستگیری یک کارمند بانک و کشف اختلاس 12 میلیارد و 610 میلیون ریالی از وی در شیراز خبر داد. به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، سردار سرتیپ احمدعلی گودرزی شنبه 11 مرداد توضیح‌داد: در پی اعلام شکایت اداره حقوقی یکی از بانک‌های شیراز مبنی بر اختلاس مبالغی توسط یکی از کارمندان آن بانک، بلافاصله مأموران اداره مبارزه با جرایم اقتصادی پلیس آگاهی استان تحقیقات خود را آغاز کردند. وی ادامه داد: در بررسی‌ها مشخص شد کارمند بانک با استفاده از اسناد جعلی اقدام به برداشت غیر قانونی وجوه بانک کرده است. فرمانده انتظامی فارس افزود: پس از انجام حسابرسی توسط کارشناسان مشخص شد که متهم با سند سازی و انتقال وجوه به حساب‌های دیگر مبلغ 12 میلیارد و 610 میلیون ریال اختلاس کرده است. گودرزی گفت: با هماهنگی مقام‌قضایی حساب‌های فرد مورد نظر و اموالی که از این راه به دست آورده بود توقیف و متهم برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شد.
کد خبر: ۴۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۱

فرد سودجويي كه با جلب اعتماد يكي از همسايگان خود مبلغ 7 ميليون ريال از حساب بانكي اش بصورت غيرمجاز برداشت كرده بودند توسط پليس فتا استان کهگيلويه و بويراحمد شناسايي و دستگير شدند
کد خبر: ۳۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۴

رییس کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: با توضیحات نواب رییس مجلس در جلسه امروز میان آنها و شاکیان از عملکرد هیات رییسه مجلس همه 100 شاکی از شکایت خود انصراف دادند. عزت‌الله یوسفیان ملا در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با اشاره به برگزاری جلسه‌ای میان شاکیان هیات رییسه، نواب رییس مجلس و اعضای کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی مجلس، گفت: در این جلسه نواب رییس مجلس توضیحات خود را در خصوص شکایت نمایندگان درباره روند بررسی استیضاح و سوال نمایندگان از وزرا و همچنین عملکرد هیات رییسه ارائه کردند. وی ادامه داد: با ارائه این توضیحات تمامی شاکیان از هیات رییسه قانع شده و پرونده این شکایت مختومه شد.
کد خبر: ۳۹۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۹

رئيس پليس فتا كرمان از دستگيري فردي كه از طريق مسنجر موبايل واتس آپ براي خانمي مزاحمت ايجاد مي كرد، خبر داد
کد خبر: ۳۸۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴

مقامات هندی روز شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۴ از بازداشت کدخدای یک روستا در ایالت "بوکاروی" این کشور به اتهام دستور به تجاوز به یک دختر ۱۱ ساله خبر دادند.خبرآنلاین: مقامات هندی روز شنبه ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۴ از بازداشت کدخدای یک روستا در ایالت "بوکاروی" این کشور به اتهام دستور به تجاوز به یک دختر ۱۱ ساله خبر دادند. خبرگزاری فرانسه گزارش داد؛ کدخدای این روستا دستور داده دختر ۱۱ ساله ای ، جهت مجازات برادرش که برای زنی مزاحمت ایجاد کرده، مورد تجاوز قرار گیرد. پلیس ایالت بوکارو می گوید آزمایش های پزشکی تایید کرده اند که این کودک قربانی ، روز دوشنبه گذشته مورد تجاوز قرار گرفته است.  این حادثه زمانی اتفاق افتاد که زن شوهر داری نزد کدخدای روستا علیه یک جوان شکایت کرد. این زن جوان را به ایجاد مزاحمت و تلاش برای تجاوز متهم کرد. کدخدای روستا در ایالت بوکارو در تصمیمی عجیب دستور داده که، شوهر این زن به خواهر جوان تجاوز کند. مادر این دختر قربانی به شبکه سی ان ان گفته :« آنها دخترم را به جنگل بردند و در آنجا مورد تجاوز قرار دادند. همه ساکنان روستا آمدند اما دخالت نکردند، گریه کردیم و کمک خواستیم اما کسی به داد ما نرسید.» پس از این حادثه پلیس ایالت بوکارو ، کدخدای روستا را به همراه شوهر زن و همچنین برادر دختر قربانی، بازداشت کرد. در برخی روستاهای دور افتاده هند ، کدخدایان روستاها برای حل و فصل نزاعات محلی خود به جای دادگاه ها به قضاوت می پردازند که در برخی موارد قضاوت های آنها باعث دخالت پلیس شده است.
کد خبر: ۳۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱

تعدادی از نمایندگان برخی اظهارات و رفتارهای مطهری را دور از شان نمایندگی اش دانسته و به همین خاطر از وی شكایت كردند
کد خبر: ۳۸۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۱

اگر آقایان مدعی هستند این خودروها در اختیار آقای احمدی نژاد است چرا به جای اقدام از طریق مراجع قضایی فقط در رسانه ها این موضوعات را مطرح می کنند؟ این نشان می دهد این افراد به دنبال سانتاژ رسانه ای برای غوغاسازی هستند و هیچگونه مدرکی هم در اختیار ندارند.آوای دنا/ عبدالرضا داوری در گفتگو با خبرگزاری آریا ضمن تکذیب خبر لغو مجوز دانشگاه ایرانیان گفت: موضوع دانشگاه ایرانیان به طور جدی پیگیری می شود البته وزارت علوم یکسری مواضع غیر صادقانه دارد. وی افزود: استدال های این وزارتخانه کاملا خارج از چارچوب قانون است چراکه مجوز دانشگاه آقای احمدی نژاد از سوی بالاترین مرجع تصمیم گیر در حوزه آموزش عالی کشور یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی صادرشده است. این فعال رسانه ای حامی احمدی نژاد اظهار داشت: مجموع مدیریت وزارت علوم فاقد صداقت، با انگیزه سیاسی و با تنگ نظری با موضوع دانشگاه ایرانیان برخورد می کنند البته مجوز دانشگاه به جای خودش برقرار است و فعالیت این دانشگاه در چارچوب قانون پیش می رود و توجهی هم به این اظهارات غیرقانونی نمی کند. وی ادامه داد: اگر مدیران وزارت علوم برای اثبات غیرقانونی بودن این دانشگاه سندی دارند چرا از طریق مراجع قضایی و قانونی اقدام نمی کنند و فقط مصاحبه سیاسی می کنند در واقع همین که در یک سال گذشته وزارت علوم نتوانسته سندی برای غیرقانونی بودن این دانشگاه به مراجع قضایی ارائه دهد نشان دهنده مغرضانه بودن اقدام این وزارتخانه است. وی همچنین با رد خبر استفاده احمدی نژاد از 26 خودروی ریاست جمهوری گفت:اگر آقایان مدعی هستند این خودروها در اختیار آقای احمدی نژاد است چرا به جای اقدام از طریق مراجع قضایی فقط در رسانه ها این موضوعات را مطرح می کنند؟ این نشان می دهد این افراد به دنبال سانتاژ رسانه ای برای غوغاسازی هستند و هیچگونه مدرکی هم در اختیار ندارند. این فعال رسانه ای گفت: کسانی که این مسائل را علیه آقای احمدی نژاد مطرح می کنند می خواهند بر خطاها و ضعف مدیریتی دولت یازدهم سرپوش بگذارند. پروژه اینها این است که همه مشکلات را متوجه دولت آقای احمدی نژاد کنند در حالی که آقایان باید بفهمند این حربه تا یک جایی جواب می دهد. وی با اشاره با مجوز دانشگاه محمدرضا عارف گفت: از آنجایی که آقای عارف در انتخابات 92 نقش مهمی در پروژه آقای هاشمی ایفا کرد بنابراین صدور مجوز برای دانشگاه ایشان کمترین غنیمتی است که نصیبش شده است.
کد خبر: ۳۷۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۹

رییس فدراسیون فوتبال کشورمان، گفت: از داور صربستانی دیدار با آرژانتین به فیفا شکایت کرده ایم.به گزارش آوای دنا ، علی کفاشیان امشب (یکشنبه) در گفت وگویی رادیویی اظهار کرد: واقعا بازیکنان ایران عملکرد شجاعانه ای در دیدار با آرژانتین داشتند و باعث افتخار کل کشور شدند. وی افزود: ما در آن دیدار چیزی از حریف کم نداشتیم و اگر کمی خوش شانس بودیم و داور صرب عدالت را رعایت می کرد به طور یقین با امتیاز زمین را ترک می کردیم. کفاشیان در مورد عملکرد داور این دیدار عنوان کرد: امروز با کمک سفارت ایران در برزیل، شکایت را تنظیم و به فیفا ارسال کرده ایم تا با این داور برخورد شود، چراکه وی حق یک ملت را از بین برد. رییس فدراسیون فوتبال ایران در مورد نمایش تیم ملی ایران در دو دیدار ابتدایی جام جهانی گفت: در ابتدای حضورمان در برزیل بازیکنان ایران استرس زیادی داشتند که این مساله به تدریج از بین رفت و شاهد نمایش درخشانی از تیم ایران بودیم. وی در خصوص احتمال تمدید قرار کارلوس کی روش عنوان کرد: علاوه بر مسایل مالی، نظر مردم نیز برای ما اهمیت زیادی دارد چراکه آنان همواره در کنار تیم ملی بوده اند و اگر آنان بخواهند تلاش خود را برای تمدید قرار داد این مربی پرتغالی مجددا به کار می بندیم. کفاشیان در مورد حضور تماشاگران ایرانی در جام جهانی 2014 گفت: بنابر اعلام سفارت ایران در برزیل، 2 هزار و پانصد هوادار تیم ملی ایران و حدود چهار هزار نفر هم از دیگر کشورها همچون آمریکا و کانادا تماشاگر دیدار آرژانتین و ایران بودند.. وی در پایان ابراز امیدواری کرد تا تیم کشورمان با برتری مقابل بوسنی و هرزگوین عملکرد مناسب خود در جام بیستم را تکمیل کند. ایرنا
کد خبر: ۳۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۱

 چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیش‌بینی پرداخت سبد کالا را نکرده‌ایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینه‌های معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

ظلم بزرگی بر اقشار مختلف فرهنگی رفته که به جای پرداخت 18 ماه معوقات و مطالبات آن‌ها، تنها 12 ماه آن را در نظر گرفتند و همین 12 ماه را نیز به صورت دست و پا شکسته به نرخ سال 88 حساب کرده و این گونه حق معلمان و فرهنگیان را ضایع کردند. به گزارش خبرنگار فارس، عصر امروز فرهنگیان بازنشسته کهگیلویه و بویراحمدی برای پی‌گیری مطالبات و معوقات خود دیداری با نماینده ولی‌فقیه در این استان و نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری داشتند. در این دیدار حسین چابک نماینده تام‌الاختیار بازنشستگان فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد با انتقاد از مدیریت‌ها در این استان با بیان مصادیقی از این سوء مدیریت‌ها از گذشته تاکنون گفت: در این استان تنها دو کارخانه وجود دارد که یکی از آن‌ها سیمان کهگیلویه واقع در شهر یاسوج است. وی گفت: اکنون رهاورد این کارخانه برای مردم منطقه دشت‌روم از توابع شهر یاسوج تنها گرد و خاک است و نفع این کارخانه تنها به صاحبان آن می‌رسد. چابک که در جمع فرهنگیان بازنشسته استان و نماینده ولی‌فقیه در کهگیلویه و بویراحمد سخن می‌گفت، ادامه داد: اگر می‌بینیم که فرهنگیان سال‌های سال است مطالبات خود را فریاد می‌زنند همه به واسطه کاهلی و تساهل مدیران استانی است که موجب تضییع این حقوق شده است. نماینده فرهنگیان بازنشسته استان برای پیگیری مطالبات و معوقات اظهار کرد: ظلم بزرگی بر اقشار مختلف فرهنگی رفته که به جای پرداخت 18 ماه معوقات و مطالبات آن‌ها، تنها 12 ماه آن را در نظر گرفتند و همین 12 ماه را نیز به صورت دست و پا شکسته به نرخ سال 88 حساب کرده و این گونه حق معلمان و فرهنگیان را ضایع کردند. چابک در ادامه افزود: تعداد 4 هزار نفر از این چرخه خارج شدند و 11 هزار نفر را نیز به صورت نیم‌بند پرداخت کردند و مشکلات بازنشستگان هم که به قوت خود باقی است. وی افزود: همکاران ما برای احقاق حقوق خود به دیوان عدالت اداری شکایت بردند که در آن واحد و در یک زمان دو قاضی این دیوان دو رأی کاملا مغایر با هم صادر کردند که در این میان شعبه 18 می‌گوید حق فرهنگیان محرز است و شعبه 6 می‌گوید مطالبات به شما تعلق نمی‌گیرد. نماینده فرهنگیان بازنشسته استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: فرهنگیان این استان و بازنشستگان فرهنگی از نسل کسانی هستند که در تنگ تامرادی حماسه‌ها آفریدند و همین‌ها بودند که در هشت سال دفاع مقدس حماسه‌ای خلق کردند که در کشور کم‌نظیر بود که اکنون نباید مورد نامهربانی قرار گیرند. وی با انتقاد شدید از مقایسه وضعیت حقوقی یک معلم با یک کارگر ساده شرکت نفت گفت: یک کارگر ساده شرکت نفت با همه مزایا دو برابر یک معلم با مدرک فوق لیسانس حقوق می‌گیرد در حالی که بیمه طلایی آن‌ها شامل همه چیز می‌شود. چابک با ذکر یک نمونه از بی‌اعتبار بودن بیمه طلایی فرهنگیان گفت: وقتی خانم من این بیمه را نزد یکی از پزشکان برد پزشک با خنده آن را بیمه سیاه و سفید خطاب کرد و بیمه طلایی را حرفی پوچ دانست. این بازنشسته فرهنگی گفت: بیمه طلایی فرهنگیان بازنشسته یک کاغذ سیاه و سفید است که بچه کلاس سوم دبستان هم به کم‌اهمیت بودن آن پی برده است و همه می‌دانند که بیمه طلایی کاغذپاره‌ای بیش نیست.
کد خبر: ۳۳۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵

تازه‌داماد که با دختری ۲۰ سال کوچکتر از خود ازدواج کرده بود در باتلاق بدبینی‌های خود فرو روفت.این مرد ۴۰ساله که مدرک دکترا دارد در مراسم ختم پدربزرگش با دختری آشنا شد و به خواستگاری وی رفت. به گزارش شهروند، اوایل هفته گذشته، زن جوانی به دادگاه خانواده ونک رفت و خواستار طلاق از شوهرش شد. همزمان با این تقاضا، مرد شیک‌پوشی که چهره‌ای آرام داشت اصرار کرد با همسر جوانش زندگی را ادامه دهد و گفت که به هیچ‌ عنوان حاضر به جدایی نیست. اما زن که ۲۴ساله است به قاضی دادگاه گفت: مادرم دخترعمه پدر شوهرم است و ۴ سال پیش وقتی شنیدم بزرگ خاندان فامیل درگذشته است به خواسته مادرم تصمیم گرفتم من نیز در مراسم عزاداری شرکت کنم. وی افزود: در همین مراسم بود که دکتر را دیدم که مردی شیک‌پوش و باکلاس بود،. وقتی شنیدم که شوهرم با وجود ۴۰سالگی هنوز ازدواج نکرده است و در یک شرکت اروپایی مستقر در ایران کار می‌کند تعجب کردم و نمی‌دانم چرا وقتی خواهر دکتر خواست برای دقایقی سر میز آنها بنشینم، پذیرفتم. شوهرم شنید که دانشجو هستم و ادعا کرد می‌تواند برایم کاری دست و پا کند و همین باعث شد شماره موبایلم را به وی بدهم. یک هفته بعد دکتر به من زنگ زد و خواست به شرکتش بروم. تصورم این بود برایم کاری پیدا کرده است و سریع پذیرفتم. در آنجا وعده کار را به من داد اما به سختی توانست خیلی مودبانه از من خواستگاری کند. ابتدا شوکه شدم اما بعد احساس کردم به وی علاقه‌مند هستم. خیلی از دخترها آرزو دارند شوهری با این خصوصیات داشته باشند. یک هفته بعد جواب بله را دادم و با هم در کمتر از ۶ ماه ازدواج کردیم. از وقتی وارد خانه دکتر شدم به رفتارهای عجیب وی برخوردم اما زیاد حساس نشدم. حتی تمایل نداشت من به دانشگاه بروم اما بروز نمی‌داد. تنها گفت تا فارغ‌التحصیلی کامل نیازی نیست به سرکار بروم و من را با جملات رنگین و سنگین راضی کرد تا همان درسم را ادامه دهم. احساس می‌کردم از سر دلسوزی است. مدتی به خوبی گذشت تا این‌که مزاحمت‌های تلفنی شروع شد. راستش را بخواهید ترسیده بودم. خصوصا وقتی شوهرم در خانه بود تماس‌های مرموزی با موبایل و تلفن خانه‌ام برقرار می‌شد. دکتر ابتدا حساسیتی نشان نداد و عنوان کرد حتما اشتباهی می‌گیرند یا بالاخره خسته می‌شوند و از این کار دست می‌کشند اما بعدها مرتب من را زیر سوال برد و گفت که حتما خارج از خانه یا در دانشگاه روابطی دارم که طرف‌های مقابل می‌خواستند زندگی‌مان را نابود کنند.شماره موبایلم را عوض کردم اما مزاحمت‌ها ادامه داشت. وقتی سفر می‌رفتیم در خودرو نزد دکتر مرتب موبایلم زنگ می‌خورد. کلافه شده بودم. هر وقت هم می‌خواستم شکایت ی کنم دکتر بهانه می‌آورد و من زمان را از دست می‌دادم. شماره‌های مختلفی از موبایل‌های اعتباری و غیراعتباری به من زنگ می‌زدند و اینکه شوهرم اجازه شکایت نمی‌داد برایم عجیب بود تا این‌که یک روز برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و چون خودرویم خراب بود خودرو دکتر را برداشتم و رفتم. آن روز هیچ مزاحمتی نبود. فقط شوهرم به من زنگ زد و دلخور بود که چرا خودرویش را بدون اجازه برداشته‌ام و من بهانه آوردم که عجله داشتم، دکتر هم خواست که سریع برگردم. زن نگاهی به شوهرش انداخت و ادامه داد: به‌صورت اتفاقی خواستم کیفم را در صندوق عقب گذاشته و برای دقایقی داخل یک آرایشگاه شوم. وقتی صندوق عقب را باز کردم نزدیک به ۶ موبایل و سیمکارت‌های زیادی را دیدم که آنجا بودند و فهمیدم همه مزاحمت‌ها زیر سر شوهرم بود. به خانه برگشتم و انگار شوهرم منتظر بود و با صدای آرامی گفت که همیشه نگرانم بود که به‌خاطر تفاوت سنی‌مان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق می‌خواهم. شوهرم که صدایش می‌لرزید، گفت: اشتباه کردم، می‌پذیرم. خیلی از دوستان و بستگان می‌گفتند با دختری که ۲۰ سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرف‌ها بودم که بدبین شدم. مزاحمت‌هایم برای این بود که بهانه‌ای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم جبران کنم. بنا بر این گزارش، قاضی پرونده به این زوج مهلت داد تا با هم به توافق برسند و از زندگی شیرین لذت ببرند و اگر به تفاهم نرسیدند به دادگاه مراجعه کنند.
کد خبر: ۳۳۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۰

خودکشی‌های رازآلود، بیماری‌های مهلک و بزرگ‌ترین مسمومیت دسته جمعی بریتانیا از جمله دلایلی است که باعث شده شهری کوچک لقب روستای نفرین‌زده بگیرد. حالا بعد از گذشت 25 سال از مسمومیت دسته‌جمعی، مدارکی به‌دست آمده که نشان می‌دهد در این روستا آب آلوده دلیل اصلی مرگ‌های بسیاری بوده است.به گزارش جام جم، شهر کملفورد در کورنوال بریتانیا در سال 1988 دچار آلودگی با سولفات آلومینیوم شد. در این سال یک ون که حاوی 20 تن سولفات آلومینیوم بود، به صورت تصادفی داخل منبع آب شهر سقوط کرد و باعث شد روستاییان بسرعت مسموم شوند. مدت کوتاهی بعد از این اتفاق، مقامات اعلام کردند سلامت آب دوباره تامین شده است. از آن تاریخ مرگ ها و بیماری های بسیاری در این روستا گزارش شده که همگی مرتبط به آلومینیوم است و نتایج کالبدشکافی از درگذشتگان روستا نیز نشانگر مقدار زیادی آلومینیوم در مغز آنها و فراموشی زودرس و مرگ بر اثر آن بوده است. ریچارد گیبونز، یکی از قربانیان بود. او 20 سال با رنج زندگی کرد. از نظر ذهنی آشفته بود و عاقبت هم بر اثر همین بیماری جان خود را از دست داد. مرگ او در اوایل شصت سالگی تراژدی بزرگی برای خانواده گیبونز بود. آشفتگی ذهنی گیبونز و بیماری جسمانی ناشی از آن برای کسانی که وی را می دیدند، واضح بود اما مرگ او عامل دیگری نیز داشت؛ علتی که در مورد هزاران بیمار دیگر در شهر کوچک کملفورد صدق می کرد. فقط چند هفته قبل از مرگ این مرد، خبری پخش شده بود مبنی بر این که یک تاجر بر اثر وجود میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش که به عصبانیت و خشم غیرعادی در او منجر شده بود، 25 سال با این بیماری دست و پنجه نرم کرد و سرانجام جان باخت. ربع قرن از زمانی که خودروی حامل سولفات آلومینیوم به صورت تصادفی در منبع آب مردم این منطقه افتاد، می گذرد و تازه رازهایی از این ماجرا فاش شده است. 90 دقیقه بعد از این حادثه، اثرات مسمومیت با نشانه هایی نظیر اسهال و استفراغ، درد شدید مفاصل و تاول در روستاییان پیدا شد. چسبندگی لب ها، تغییر رنگ موها و کبودی ناخن ها نیز از نشانه های دیگر این مسمومیت بود. مدتی بعد به نظر رسید این دردسرها پایان یافته است، خیلی ها این ماجرا را فراموش کردند و با اعلام خبر سالم بودن آب آشامیدنی، خیال شهروندان راحت شد اما گروه کوچکی از اهالی هنوز با اثرات بلند مدت و ویرانگر آن حادثه دست و پنجه نرم می کنند. بتازگی مشخص شده ترس بیست و پنج ساله آنها بیهوده نبوده و دلیل بسیاری از مرگ ها، همان مسمومیت 25 سال پیش است. اخیرا دو مورد مرگ در ارتباط با این حادثه قدیمی شناسایی شده است؛ یکی مربوط به گیبونز و دیگری در مورد پیتر وین، کشاورزی که سال 2012 جان باخت اما مغز او بتازگی تشریح شده است. مدارک تازه به دست آمده، به پرونده زن دیگری اضافه می شود که دو سال پیش بر اثر همین مسمومیت فوت شد. این سه مرگ اکنون ترس زیادی را در میان روستاییان منطقه ایجاد کرده است. این مسمومیت به افزایش میزان پلاک پروتئن در مغز منجر می شود و عملکرد آن را مختل می کند. علائم این بیماری بی شباهت به آلزایمر نیست. حالا نظر​ها به هزاران مرگ مشکوکی معطوف شده که با دلایلی ساده مانند خودکشی براثر افسردگی و آلزایمر یا پیری، روی آنها سرپوش گذاشته شده بود.مدارک جدید حاکی است که مسمومیت 25 سال پیش آب، در مرگ همه این افراد نقش داشته است. نتایج به دست آمده، سوالات زیادی هم درباره رفتار سیستم بهداشتی بریتانیا ایجاد کرده است؛ زیرا آنها در 25 سال گذشته همواره از ربط دادن بیماری های متعدد ساکنان این منطقه به حادثه سقوط ون سر باز زده اند. خانواده های درگذشتگان اکنون پیگیری قانونی ماجرا را آغاز کرده اند. در راس این گروه کریستوفر اکسلی حضور دارد.او دانشمند شیمی در دانشگاه کیلی است که مغز گیبونز را بعد از مرگش بررسی و اعلام کرد 4.35 میکروگرم آلومینیوم در هر گرم از نمونه آزمایشگاهی مغز متوفی پیدا کرده است. پزشکی قانونی نیز اعلام کرده این میزان به شکل عجیبی بالاست. نتایج به دست آمده از آزمایش روی مغز وین هم شگفت انگیز است. او که از علائم مشابه با گیبونز رنج می برد نیز میزان بسیار بالای آلومینیوم در مغزش داشت. «میشل روز» یکی دیگر از اشخاصی است که در برملا کردن حقیقت نقش بسزایی داشته است. او که معاون پزشکی قانونی کورنوال است، شهادت داده میان مرگ گیبونز و مرگ های دیگر و آلودگی آب در 25 سال پیش رابطه ای وجود دارد. او گفته میان این اتفاق قدیمی و شیوع سرطان، فراموشی و انواع دیگر مرگ در این منطقه رابطه وجود دارد. او اضافه می کند: با توجه به این که میزان بالای آلومینیوم در مغز گیبونز بعد از مرگ پیدا شده اما علت اصلی مرگ حمله صرع عنوان شده است. خانه گیبونز در آخرین نقطه خط لوله آبی بود که در کملفورد وجود داشت. او سال 2005 مبتلا به صرع شد و برای مدتی طولانی از فراموشی، بیماری های کلیوی، مشکلات پوستی و لثه، عفونت گوش، استخوان های شکننده و مشکل ترمیم زخم رنج می برد. سولفات آلومینیوم در اصل برای گندزدایی و ضدعفونی آب استفاده می شود اما بعد از حادثه 1988، میزان گزارش شده آلومینیوم در آب بین 500 تا 3000 برابر حد مجاز اتحادیه اروپا بود. مقامات مسئول سازمان آب غرب بریتانیا هنگام وقوع حادثه وجود هر نوع مشکل را رد کردند و گفتند آب قابل آشامیدن است. کملفورد حدود 2000 نفر سکنه داشت اما با احتساب جمعیت روستاها و شهرهای مجاور که از این آب استفاده می کردند، حدود 20 هزار نفر مشترک آب وجود داشت که خیلی زود اثرات کوتاه مدت این مسمومیت را گزارش دادند. فقط 16 روز بعد از حادثه سازمان آب بالاخره وجود مشکل را پذیرفت. لین رید دختر گیبونز که زمان حادثه 9 سال داشت، می گوید: ما همان موقع پدرمان را از دست دادیم. او دیگر هیچ وقت مثل قبل نشد. او خیلی زود علاقه اش را به زندگی، ما و همه چیز از دست داد. لین که همان موقع دچار زخم دهان شده بود، ادامه می دهد: این موضوع روی گردشگری منطقه هم تاثیر گذاشت. مردم منطقه می خواهند این موضوع را فراموش کنند اما این ممکن نخواهد بود و باید همه ابعاد ماجرا روشن شود. یکی از مشکلاتی که گیبونز را رنج می داد، وسواس ناشی از فراموشی بود. این نشانه در دو مورد قربانی خودکشی در همان منطقه دیده شده است. هر دو از آشفتگی ذهنی در زمان مرگ رنج می بردند، چیزی که احتمالا اثرات همان مسمومیت قدیمی است. تاکنون هیچ شخص حقوقی در ارتباط این حادثه بازخواست نشده اما سازمان آب ده هزار پوند جریمه شده و علاوه برآن 25 هزار پوند برای تامین آب سالم هزینه کرده است. در همین حال مقامات تاکنون حداقل 123 هزار پوند برای جلب رضایت 500 شاکی پرونده پرداخت کرده اند. در سال 1997 هم 148 شکایت دیگر طرح شده بود که همه شاکیان با دریافت در مجموع 400 هزار پوند رضایت دادند. هم اکنون پرونده دیگری برای پیگیری در جریان است که خانواده گیبونز پیگیر آن هستند. بیش از یک دهه است که موضوع اثرات بلندمدت این مسمومیت مطرح شده است. یکی از قربانیان پیش از مرگش مقاله ای درباره وجود میزان بالای آلومینیوم در مغزش ارائه کرد اما تا زمان مرگش در سال 2012 هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرد. پیتر وین، قربانی دیگر نیز هرگز پاسخی دریافت نکرد. دختر او می گوید:پدرم سال ها از درد کلیه، کمر و سردردهای وحشتناک رنج می برد. بسیار عصبی شده بود و ساده ترین اتفاق، او را خشمگین می کرد.پس از مرگ وین، خانواده او اجازه دادند مغزش بررسی و آزمایش شود و پروفسور اکسلی متوجه مسمومیت آلومینیوم در مغز او شد. خانواده خانم سیلیفنت چهل و پنج ساله که در سال 2005 خود را حلق آویز کرد و آقای جوئل که در هفتاد و هفت سالگی خودکشی کرد نیز اجازه آزمایش دادند و مشخص شد این دو نیز از علائم مشابه رنج می بردند. به نظر می رسد موضوع آلودگی آب در سال 1988 تا حدی سیاسی باشد. وزیر وقت محیط زیست بریتانیا در سال 2001 این موضوع را مطرح کرد که دولت وقت از یک اعتراض بی حد و مرز عمومی می ترسید و به همین دلیل هشت تیم قوی را در خفا مسئول رسیدگی به این اتفاق کرد و از آن زمان جنگی طولانی برای پنهان کردن حقیقت درگرفت.پسر گیبونز می گوید: پدرم قبل از مرگش از ما قول گرفت برای اثبات آنچه باعث مشکلات او شده بجنگیم و ما هم به وعده ای که داده ایم، عمل خواهیم کرد و تا روشن شدن حقیقت از پا نخواهیم نشست.
کد خبر: ۳۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۸

چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ این خصوصیات و ویژگی‌ها را در ادامه مطلب بخوانید و اگر نمی‌خواهید مجرد بمانید یا پس از ازدواج به سمت جنگ و درگیری بروید و عشق از زندگی مشترکتان رخت بربندد، آن‌ها را در اسرع وقت در خودتان از بین ببرید زیرا هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم‌هایی ازدواج کند یا زندگی خود را با آنها ادامه دهد. به گزارش آوای دنا  نقل از جام جم سرا،تا به حال فکر کرده‌اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می‌شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم‌ها را از آن‌ها براند. چه خصوصیاتی باعث می‌شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ مجله موفقیت این ویژگی‌ها را برشمرده: - دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده‌اند!شمار این جور دختر‌ها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آن‌ها اصلا از دافعه‌های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می‌کنند. آن‌ها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می‌دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آن‌ها نگاه شود. لباس‌های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می‌فروشند. زنان مردنما همان قدر برای دیگران بویژه مردها، دافعه دارند که مردان زن نما حالِ شما را بد می‌کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد؛ هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می‌تواند کار‌هایش را راه بیندازد. البته این جور دختران می‌توانند به خوبی جای پدر را برای بچه‌هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می‌مانند، چون پدر بچه‌ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می‌گردد! - دخترهای خرافاتی اگر پای دکه روزنامه فروشی می‌ایستید و فال این ماه‌تان را در تمام مجلات می‌خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب‌های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ‌های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپی‌تر و از این جور چیز‌ها آویزان کرده‌اید و اگر پاتوق شما خانه معروف‌ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزو‌ها و خواسته‌های مختلفتان نسخه‌های عجیب و غریب می‌پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی‌شود! می‌دانید چیست؟ متاسفانه مرد‌ها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی‌آورند و اصلا نمی‌توانند شما را درک کنند. آن‌ها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه می‌بینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کار‌ها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آن‌ها چه فکری در مورد شما می‌کنند، اما... خواهش می‌کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید! - دخترهای خانم معلم (اخلاقی افراطی و ایرادگیر). من یکی از آن‌ها را می‌شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روان‌شناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه‌ای داشته را به من گوشزد می‌کند. او مرتب یادآوری می‌کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگتر‌ها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتیمان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیو‌تر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم! البته او خیلی دختر خوب و شایسته‌ای است، اما هیچ وقت نمی‌توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم‌ها علاوه بر والد، بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که این‌ها را به ما گوشزد می‌کند اما فرقش این است که گاهی می‌توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت‌هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می‌دهد. - دخترهای پول پرست نیازی به توضیح نیست که این‌ها چه جور دخترهایی هستند. این دختر‌ها نشانه‌هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آن‌ها را می‌شناسد: آن‌ها مدام در مورد مسائل مالی حرف می‌زنند، اولین سوالاتی که می‌پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می‌شوند!قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی‌خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی‌‌‌نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسر‌ها هم می‌خواهند با کسی ازدواج کنند که آن‌ها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آن‌ها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان. - دخترهای انحصارطلب دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آن‌ها روزگار همسرشان را سیاه می‌کنند! آن‌ها می‌خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم‌ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگیشان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی‌خبرند.آن‌ها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگیشان به آنهاست، و اگر او کوچک‌ترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه‌های دیگر زندگی‌اش بکند اوقاتشان تلخ می‌شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگیمان می‌شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می‌اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی‌اش است، لازم است به خانواده‌اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دختر‌ها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می‌گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی‌خواهد. - دخترهای خودباخته (مهر طلب). دخترهای خودباخته را حتما می‌شناسید: آن‌ها به خاطر رابطه‌شان از همه چیزشان می‌گذرند و حاضرند تمام زندگیشان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آن‌ها از خود گذشته‌هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی‌شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می‌گذرند تا به نیازهای مرد زندگیشان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگیشان در رابطه‌شان خلاصه می‌شود. این جور دختر‌ها همه این کار‌ها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می‌دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می‌کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می‌رانند. آن‌ها در ‌‌نهایت به افرادی بی‌هویت و به شدت وابسته تبدیل می‌شوند که همه بار زندگیشان روی دوش همسرشان خواهد بود. گاهی اینطور به نظر می‌رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آن‌ها بعد از مدتی بی‌‌‌نهایت کسل کننده می‌شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. پسه خود را ارزان نفروشید به قول مولانا: هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد! - دخترهای غرغرو این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم‌ها را از شما فراری می‌دهد. واقعا چه کسی دلش می‌خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیک‌ترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می‌رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغرو‌ها انرژی آدم را تحلیل می‌برند و واقعا روی اعصاب راه می‌روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی‌شوند که چقدر این کارشان بیهوده است. وقتی مدام غرغر می‌کنید دیگر کسی به حرف‌های شما گوش نمی‌دهد و محتوای حرف‌هایتان را نمی‌فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته‌اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواسته‌هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت ‌هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثر‌تر و جذاب‌تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته‌هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
کد خبر: ۳۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

امام جمعه موقت یاسوج از شکایت ‌نویسی و نامه‌پراکنی به عنوان عادت‌هایی ناپسند که در استان کهگیلویه و بویراحمد باب شده، یاد کرد
کد خبر: ۳۱۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۹

سرپرست پليس فضاي توليد و تبادل اطلاعات فرماندهي انتظامي استان زنجان از دستگيري دو عامل هتك حيثيت و نشر اكاذيب به يك دختر دانشجو خبر داد.به گزارش پلیس فتا ،سرهنگ "مصطفي طلوعي"در اين باره افزود: در پي شكايت فردي مبني بر اينكه صفحه اي در یکی از شبکه های اجتماعی ايجاد شده و با انتشار اكاذيب باعث هتک حيثيت وي گرديده است، موضوع به صورت ويژه در دستور كار كارشناسان اين پليس قرار گرفت."طلوعي" ادامه داد:با پي جويي هاي فني و پليسي انجام شده دو نفر از همكلاسي هاي شاكي در اين زمينه شناسائي و با دستور قضايي متهمان دستگير و به پليس فتا منتقل شدند.سرپرست پليس فتا استان زنجان خاطرنشان كرد:متهمان در تحقيقات پليسي اعتراف كردند قبلا و در زمان دانشجويي با شاکيه آشنايي داشته و با ارسال پيام هاي غير اخلاقي اقدام به ايجاد مزاحمت و هتك حيثيت شاکيه كرده اند.اين مقام مسئول گفت:متهمان با مشاهده شواهد و قرائن موجود به بزه انتسابي خود اعتراف كه جهت سير مراحل قانوني تحويل مراجع قضائي شدند.
کد خبر: ۳۱۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۶

حاج محمد اسماعیل دولابی، از اساتید بزرگ اخلاق و عرفان، حکایتی جالب و درس آموز درباره نزدیکی به خداوند متعال دارد که این روزها با عنوان "فرار به سوی خدا" در فضای اینترنت منتشر شده است. بر پایه این حکایت ایشان عنوان کرده اند:می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت.پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»(۱)هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.
کد خبر: ۳۰۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۲

آوای دنا-مريم آقايي در اعتماد نوشت:مدرك فروشي. بسياري معتقدند كه دانشگاه هاي دولتي از زماني كه اقدام به پذيرش پولي دانشجويان در قالب پرديس ها كردند، مدرك فروشي را در بين مردم جا انداختند، مردم فكر كردند وقتي مي شود از بهترين دانشگاه ها هم با پول مدرك گرفت، چرا آن مدرك را از فروشندگان با قيمتي كمتر نخرند؟ و اينچنين شد كه در تب و تاب گرايش مردم به داشتن مدرك تحصيلي، بازار خريد و فروش آنها نيز داغ شد!سندي كه پس از پايان دوره هاي تحصيلي در هر كشوري صادر شده و به متقاضيان داده مي شود را مدرك تحصيلي مي گويند. درست از زماني كه اشتياق به درس خواندن و تحصيل در ميان جوانان افزايش يافت، مدرك تحصيلي هم به عنوان نشاني از تحصيلكردگي نقش پر رنگي در زندگي مردم پيدا كرد. به دنبال مهم شدن تحصيل، مدرك تحصيلي در كنار مهارت كافي به عنوان شرطي براي استخدام افراد تعيين شد و پس از آن هم معياري اساسي براي ازدواج! اهميت مدرك تحصيلي رفته رفته به حدي رسيده است كه جاي مهارت افراد در كار را گرفته و در اين ميدان، بي هيچ رقيبي به راه خود ادامه داده است.در گذشته تحصيل كردن و داشتن مدركي به نشانه تحصيل از اهميت چنداني بر خوردار نبوده است، به همين دليل بسياري با اين فكر كه پول در كار آزاد است يا با اين بهانه كه كشش درس خواندن را ندارند، آن را نيمه كاره رها كرده و حالابا تغيير فضا و اهميت موضوع به اين نتيجه رسيده اند كه بايد مدرك تحصيلي داشته باشند و حاضرند آن را به هر قيمتي به دست بياورند. اينكه مي گوييم به هر قيمتي: براي برخي به اين معني است كه به هر زحمت و با هر سختي اي در كلاس هاي مورد تاييد آموزش و پرورش يا وزارت علوم شركت كرده و پس از قبولي در آزمون هاي معتبر به مدرك مورد نيازشان دست مي يابند اما براي عده ديگري به اين معناست كه حاضرند هر هزينه يي را براي به دست آوردن مدرك تحصيلي متقبل شوند و بدون دردسر و سختي هاي درس خواندن به مدرك مورد نظرشان دست يابند. در اين ميان عده يي هم هستند كه از هر راهي پول به دست مي آورند.بازار فروش مدارك تحصيلي مدت هاست كه داغ است. اوايل خريد و فروش اين مدارك به سيكل و ديپلم خلاصه مي شد كه بيشتر مورد استفاده كارمنداني بود كه در گذشته دور با كمترين سواد به خدمت ادارات در آمده بودند و در دوران رونق مدرك گرايي و تعلق حقوق بيشتر به آنهايي كه مدرك بالاتري داشتند، به فكر گرفتن مدرك سيكل يا ديپلم بودن تا حقوق بيشتري بگيرند كه در همين حين به جز آنهايي كه در مدارس شبانه مشغول به تحصيل شدند، تعداد زيادي اقدام به خريد مدرك كردند. مدرك هايي كه با وجود تمام هشدارهاي آموزش و پرورش مبني بر اينكه اين مدارك معتبر نيستند، بازار خوبي داشته و همچنان نيز دارند. شاهد اين مدعا هم كاغذ هايي است كه در راسته خيابان انقلاب به در و ديوار چسبيده شده اند يا در حين قدم زدن به دست تان داده مي شوند يا حتي پيام هاي تبليغاتي اي كه روزانه به بسياري از مردم ارسال مي شود. با گذشت زمان تقاضا براي مدارك تحصيلي به سيكل و ديپلم خلاصه نشد. امروز مردم براي ليسانس و فوق ليسانس و حتي دكترا اقدام به خريد مدرك تحصيلي مي كنند. حتي تز و پايان نامه هم از اين قواعد خريد و فروش مستثنا نمانده و وارد چرخه شده اند. در جست وجويي كه راجع به خريد و فروش مدرك داشتم، موردي را پيدا كردم كه به دنبال مدرك تحصيلي مهندسي بود. برايش فرقي نداشت چه رشته يي باشد و مدرك را براي چشم و همچشمي با فاميل لازم داشت. تعجب من را كه ديد، گفت: «نصف فاميل ما از همين مدركا دارن اما ميگن رفتيم دانشگاه.» فرد ديگري مدرك را براي تاسيس شركت مي خواست. وقتي گفتم: «وقتي راجع به رشته ات هيچي نميدوني چطور ميخواي كار كني؟» گفت: «من كار نمي كنم. برام كار ميكنن. » مي گويد مدركش را از فردي در راسته انقلاب خريداري كرده كه همه مي شناسندش. آنجا مي گويند او خيلي ها را دانشجو كرده و خيلي ها را استاد. به قولي او خودش يك پا «استاد» است و مورد علاقه و لطف بسياري. پسر جوان ديگري را پيدا مي كنم كه شماره اش را براي خريد مدرك كارداني برق صنعتي در سايتي گذاشته بود. با او تماس مي گيرم. فكر مي كند كسي هستم كه قرار است به او مدرك بفروشم و تمام حرف هايم را مي گذارد پاي محكم كاري هاي شركتي. مي گويد اين مدرك حكم مرگ و زندگي را دارد برايش. قصد دارد ازدواج كند و خانواده دختر فقط شرط مدرك دانشگاهي گذاشته اند. مي گويد دختر خواستگار ليسانسه دارد و هر آن مي ترسد دختر از دستش برود. مي پرسم: «خب براي محكم كاري مدرك فوق ليسانس بگير!» مي گويد: «آخه گرونه. پولم در حد كاردانيه!» فقط كافي است چند ساعتي با تمركز بر خريد و فروش مدرك در خيابان انقلاب و اطرافش قدم بزنيد تا قيمت هر مقطع تحصيلي دست تان بيايد. براي ديپلم 800 هزار تومان، براي ليسانس 5/2 ميليون تومان، براي فوق ليسانس 5/3 ميليون تومان و براي دكترا 5 ميليون تومان. البته هر كدام از اين قيمت ها بين حدود 200 تا 400 هزار تومان نوسان دارند. يكي از فروشندگان مي گفت: «اين قيمتا هم با قيمت دلار بالاو پايين ميشه» و بلند از حرف خودش خنديد. شايد فكر كنيد مگر به همين راحتي است كه مدرك خريد و فروش كنند و به شما مي گويم كه از اين راحت تر پايان نامه ها و تز هاي دكترا هستند كه خريد و فروش مي شوند و شايد بسيار بيش از مدارك تحصيلي خواهان و خريدار داشته باشند. در واقع خود دانشجوياني كه با زحمت وارد دانشگاه شده اند و درس خوانده اند روي پايان نامه و تز هايشان وقت نمي گذارند و به خريد آماده آنها روي مي آورند. فكر مي كنيد در پايان هر ترم، چند استاد سختگير پايان نامه هاي آماده را به سطل زباله مي اندازند و چند استاد آنها را قبول مي كنند؟ تعداد آنقدري هست كه مردود شدن دانشجو به اين دليل صحنه يي نسبتا تكراري شده باشد. قيمتي كه براي انواع تز گفته مي شود 300 هزار تومان و براي هر فصل از پايان نامه فوق ليسانس بين 400 تا 800 هزار تومان و براي هر فصل از پايان نامه دكترا بين 600 هزار تا يك ميليون تومان است. در حالي كه بسياري از اين هزينه يي كه صرف مي شود در نهايت در سطل زباله جاي مي گيرد. داستان خريد و فروش مدرك تحصيلي و پايان نامه، داستاني نيست كه مخصوص تهران و خيابان انقلاب باشد بلكه در سراسر كشور در جريان است. در همين بهمن ماه سال گذشته بود كه اعضاي يك باند خريد و فروش مدرك تحصيلي جعلي دستگير شده و به هشت ميليارد و 500 ميليون كلاهبرداري اعتراف كردند. اين افراد با راه اندازي چند سايت و تبليغات گسترده از مردم كلاهبرداري كرده و در نهايت به دنبال شكايت يكي از مالباختگان توسط پليس فتا دستگير شده و به كلاهبرداري از 270 شهروند اعتراف كردند.يا چندي قبل در اصفهان موسسه يي اقدام به فروش اصل مدرك تحصيلي با مبلغ 750 هزار تومان و گذراندن سه ترم در رشته تحصيلي مورد نظر كرده بود. مدركي با مهر وزارت علوم و به قولي كاملاكه همين تبليغات جوانان بسياري را به سمت خود جلب كرده بود تا با سريع ترين راه ممكن به چيزي برسند كه بسياري از افراد براي رسيدن به آن سال ها تلاش كرده اند. عده بسياري هم هستند كه عنوان و نام برايشان مهم تر از خود با سواد بودن است. به همين دليل به خريد مدارك تحصيلي دانشگاهي روي مي آورند. آنهايي كه از كودكي روياي دكتر شدن يا مهندس شدن را در سر داشته اند اما درس خواندن را دوست نداشته اند، حالادست به خريد اسم مورد نظرشان مي زنند. در اين ميان خريد و فروش مدارك رشته هاي تجربي، هنر و علوم انساني كمتر به چشم مي خورد و بيشترين تقاضا براي رشته هاي مهندسي و مديريت است چراكه شايد همه ما يك مدير درون داريم كه دلش مي خواهد رياست كند و مدير باشد. گاهي پيش مي آيد ميل به مدير شدن آنقدر در درون فرد زياد مي شود كه براي رسيدن به شغل هايي كه نيازمند مدرك تحصيلي بالاهستند، اقدام به خريد مدرك كرده و خود را در آن شغل جا مي كند. شغل ها و منصب هاي سياسي وزير و وكيل مردم شدن همگي نيازمند مدرك تحصيلي بالاهستند. البته كه اين قانون نه براي آزار رساندن به كساني كه مي خواهند خدمت كنند بلكه براي انتخاب افراد مناسب است تا بتوانند براي يك كشور و مردمش مفيد باشند. نتيجه جست وجو هاي مدرك فروشي در فضاي مجازي به يك نقطه مشترك مي رسيد و آن هم مدارك تحصيلي جعلي چند شخصيت معروف بود كه در مورد آنها سخن ها گفته شده و دوباره سخن گفتن، چيزي جز حرف تكراري زدن نيست.
کد خبر: ۳۰۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۲

توقیف هفته‌نامه 9 دی در آخرین روزهای کاری سال 93 از جمله اتفاقات عجیبی بود که توسط دولت یازدهم صورت گرفت و با انتقادات فراوانی از سوی اهالی رسانه و همچنین افکار عمومی روبرو شد؛ اقدامی که سخنان مکرر رئیس‌جمهور روحانی درباره لزوم آزادی بیان و احترام به انتقادات را برای یکبار دیگر مخدوش کرد و نشان داد که شعارهای دولت تناسبی با رفتارهای آن ندارد.در همین راستا، دکتر علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو هیات نظارت برمطبوعات در گفتگو با «رجانیوز»، ضمن اشاره به مخالفت خود با توقیف این نشریه انقلابی گفت: «من با توقیف هفته‌نامه 9 دی مخالف بودم ولی خب طبق نظر دوستان و بر اساس تعداد آرای اکثریت این حکم صادر شد. من معتقدم که در شرایط فعلی این اقدام اصلا به صلاح نیست و دولت هم از این مساله ضربه می‌بیند و متهم به برخورد با منتقدین و مخالفت با آزادی بیان می‌شود.» وی با تاکید بر اینکه «من به سختی از عدم توقیف این نشریه دفاع کردم»، علت عدم بیان صریح نظر خود درباره این اقدام آن هم در روزهای پایانی سال 92 را اینگونه عنوان کرد: «گفتن مسائل داخل جلسه هیات نظارت بر مطبوعات کار درستی نیست ولی به هر حال من مخالف بودم. من کلا معتقدم دولت نباید نسبت به انتقادات حساسیت نشان بدهد؛ هر چند در برخی از انتقادات شائبه توهین هم وجود داشته باشد.» مطهری اضافه کرد: «در دولت گذشته ما مخالف سرسخت بودیم و خیلی حرف‌ها می زدیم. البته آن موقع هم دولت دوبار از من شکایت کرد ولی کلا تحمل آنها بد نبود؛ در مجموع خوب بود. خب این دولت هم منتقدینی و مخالفینی دارد. باید بگذاریم حرف هایشان را بزنند و جلوی آنها را نگیریم.» این عضو هیات نظارت بر مطبوعات با متفاوت دانستن مساله توقیف روزنامه بهار توسط این هیات، گفت: «من در ماجرای روزنامه بهار موافق توقیف بودم چون مساله اعتقادی بود.» علی مطهری در پایان گفتگوی خود با رجا نیز ضمن تاکید مجدد بر لزوم حفظ فضای آزادی انتقاد در کشور، اظهار داشت: «دولت نباید خیلی نسبت به این مسائل و اظهارنظرهای افراد حساس باشد و باید نسبت به انتقادات و با منتقدین مراعات کند. نباید به سرعت این افراد را متهم به توهین و نشر اکاذیب و اینگونه عناوین کرد؛ چرا که این مفاهیم می‌توانند براحتی بسیاری از انتقادات را نیز شامل شوند. باید به گونه‌ای رفتار کنیم که آزادی بیان محدود نشود.»
کد خبر: ۳۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۷

احتمال دارد وصیت حضرت زهرا(س) مبنی بر شب دفن نمودن حضرت آن باشد که حضرت زهرا می خواست با این وصیت نارضایتی و ناخشنودی خود از برخی مسلمانان (به ویژه ابابکر و عمر) را اعلام نماید
کد خبر: ۲۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۳

اینکه دولت علاقه به استفاده از نیروهای خسته، بازنشسته و سن‌وسال‌دار از خود نشان می‌هد، امری واضح است. واضح‌تر اما این است که تجربه این عزیزان، نه‌تنها نتوانست راه مناسبی برای تقسیم «سبد کالا» پیش پای «حسن روحانی» بگذارد، بلکه سبب شد که وی ناچار به «عذرخواهی» ضمنی شود
کد خبر: ۲۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۱