برچسب ها
اوای دنا: همایش شوراهای دانش آموزی آموزش و پرورش  منطقه لنده در سالن خدیجه کبری با حضور مسئولین آموزش و پرورش ، مدیران ، مربیان ودانش آموزان مدارس برگزار گردید. به گزارش اوای دنا ، در این همایش بعد از تلاوت قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ، سید عیسی تقوی فرد رئیس اداره اموزش و پرورش ضمن خیر مقدم وتشکر از حضور پرشور میهمانان اززحمات مدیران ومربیان ودانش آموزان مدارس تشکر وقدر دانی نمود .وی با اشاره بر نقش شوراهای دانش آموزای بر لزوم وجود این شوراهها و ساختن دانش آموزان جهت مشارکت در سرنوشت مملکت شان تاکید نمود وشوراهای دانش آموزی رابسیار بااهمیت تلقی کرد که بوسیله آن دانش آموزان دراداره مدرسه خود شریک هسنتد ومی توانند تصمیم گیری کنند .درادامه جلسه از شوراهای برتر به همراه مدیران ومربیان پرورشی شان تقدیر وتشکر بعمل آمد.
کد خبر: ۷۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۱۴

اوای دنا:مسابقات قران ی دانش آموزان، شهرستانها و مناطق استان کهگیلویه و بویراحمدبا حضور بیش از 2000دانش آموز در شهرستان چرام برگزار شد .به گزارش خبرنگار اوای دنا از چرام، پرویز طاهری مدیرکل آموزش و پرورش در مراسم افتتاحیه این مسابقات گفت: انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است، این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی انجام می‌گیرد اما دسترسی به کلمات خداوند لذت‌بخش است.طاهری گفت: پیامبران با کمترین تشریع الهی به سوی بشر روانه شدند و بشر هم با معجزات پیامبران که معجزاتی حسی بودند به حقانیت آن‌ها پی‌بردند.وی با تاسی از جمله امام که تربیت باید تربیت قرآنی باشد، گفت: این جمله بسیار کوتاه ریشه عمیق در اعتقادات ما دارد و قرآن تنها نسخه الهی است که رهایی بخش انسان‌ها خواهد بود.مدیرکل آموزش و پرورش ، ویژگی بارز قرآن کریم را جاودانه بودن آن دانست و تصریح کرد: اعجاز این کتاب آسمانی از نوع اندیشه و بیان است.وی از قرآن به عنوان باران رحمت الهی یاد کرد و اظهار داشت: قرآن کتابی است برای انتخاب بهترین زندگی که سعادت جاودانه در پرتو آن تحقق می‌یابد.حاج طاهری در ادامه خاطرنشان کرد: قرآن راهنمای زندگی انسان‌ها است که خداوند انعکاس عظمت خود را در جهان طبیعت به تصویر کشیده تا انسان با تفکر در دل آیات مشهود خداوندی نشانه حق و حقیقت را دریابند.وی هدف از بر گزاری این مسابقات را ترغیب و ترویج فعالیت‌های قرآنی و تدبر در قرآن کریم دانست.
کد خبر: ۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۶

مفهوم عید در فرهنگ اسلامیواژه‏ عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانی مختلفی برای آن ذکر کرده‏‌اند، از جمله «خوی گرفته‏»، «هرچه باز آید از اندوه و بیماری و غم و اندیشه و مانند آن‏» ، «روز فراهم آمدن قوم‏» ، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت‏مند یا حادثه‏ بزرگی باشد» . گویند، از آن رو به این نام خوانده شده است که هرسال شادی نوینی باز آرد . (۱)ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخی بر آن هستند که اصل واژه‏ی عید از «عادة‏» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده‌‏اند. (۲)چنان‏که گفته شده است: القلب یعتاده من حبها عید .و نیز «یزید بن‏ حکم ‏ثقفی‏» در ستایش «سلیمان‏ بن‏ عبدالملک‏» گفته است:امسی باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا (۳)به گفته‏ «ازهری‏»: عید در نزد عرب، زمانی است که در آن شادی‏ها و یا اندوها، باز می‏گردد و تکرار می‏شود. ابن ‏اعرابی آن را منحصر به شادی‏ها دانسته است. (۴)واژه‏ عید، تنها یک‏بار در قرآن به کار رفته است:اللهم انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک (سورة مائده/آیه ۱۱۴) در تفسیر نمونه، ذیل این آیه گفته شده است: «عید، در لغت از ماده‏ عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف می‏شود و بازگشت‏ به پیروزی‏ها و راحتی‏‌های نخستین می‏کند، عید گفته می‏شود و در اعیاد اسلامی به مناسبت این‏که در پرتو اطاعت‏ یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه‏ بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می‏گردد، و آلودگی‏ها که برخلاف فطرت است، از میان می‏رود، عید گفته شده است و از آن‏جا که روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح ( علیه السلام) آن را عید نامیده و همان‏طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یک‏شنبه بود و شاید یکی از علل احترام روز یک‏شنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتی که از علی ( علیه السلام) نقل شده می‏خوانیم «و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیت‏ خدا نشود، روز عید است‏» نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزی و پاکی و بازگشت‏به فطرت نخستین است .» (۵)در روایات معصومین ( علیهم السلام) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، هم‏چنان‏که گذشت، امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) هر روزی که در آن معصیت و گناه نشود، را روز عید خوانده است.از سوید بن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۶) و ملبنة (۷) است . پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟! .پس از آن حضرت فرمودند: انما هذا عید من غفرله، این عید کسی است که آمرزیده شده است . (۸)و نیز در یکی از اعیاد، آن حضرت فرمودند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید» ، «امروز تنها عید کسی است که خداوند روزه‏اش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزی که خداوند مورد نافرمانی قرار نگیرد، عید راستین است .»در روایات اسلامی برای اعیاد به ویژه اعیاد مذهبی از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصی توصیه شده، در حدیثی از معصوم ( علیه السلام) آمده است:«زینوا اعیادکم بالتکبیر» عیدهای خودتان را با تکبیر زینت‏ ببخشید .«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس‏» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر «لا اله الا الله‏» «الله اکبر» ، «الحمدلله‏» و «سبحان الله‏» ، زینت‏ ببخشید .ماندگاری و استمرار نوروزهمواره در طول تاریخ، مردمان به جشن نوروز توجه می‏کرده‏‌اند. حوادث روزگار، اگرچه گهگاه آن را از شور و گرمی می‏انداخته، اما هرگز به فراموشی سپردن آن نینجامیده ‏است. در میان جشن‏های ملی ایران: نوروز، مهرگان و سَده از دیگر جشن‏ها پر رونق‏‌تر بوده است ؛ اما به تدریج، مهرگان و سده، در میان ایرانیان رونق خود را از دست دادند. این جشن‏ها در دوران پس از اسلام، نه تنها عمومیت و آوازه نوروز را نیافت، بلکه رفته رفته کم‏رنگ‌‏تر شد و تدریجا برخی از آداب آن‏ها در نوروز حل شد و خود نیز عملاً منحل شده‏‌اند. تنها نوروز توانست، هم‏چنان عید بزرگ ایرانیان به جا بماند و حتی به دلیل بعضی از رسوم متناسب با آداب اسلامی، نوعی تقدس و اهمیت نیز بیابد.معنای لغوی عید«عید» از ریشه «عاد یَعود» و به معنای بازگشت است. هم عیدهایی که بشر در تاریخ خود ثبت کرده، در این خصوصیت مشترکند؛ از اعیاد کهن گرفته تا عیدهای ملی و مذهبی، همه حکایت از وقایع خاص و شایان توجه دارند؛ وقایع ارزش‏مند که انسان‏ها از یادآوری آن به وجد می‏‌آمده‌‏اند و لذت می‏‌برده‏‌اند.عید نوروز نیز از سنت‏ها و باورهای کهن ایرانیان و فصل شور و شادی و شعف آنان بوده ‏است.معنای اصطلاحی عیداگرچه «عید» به جشن سالانه‏ای گفته می‏شود که هرسال با بازگشت خود، سرور و نشاط را به قوم، نژاد یا ملتی باز می‏‌گرداند، معنای ژرف‏‌تر آن، بازگشت انسان به ریشه آسمانی خویش و رجعت روحی و معنوی به مبدئی است که او را آفریده و از او پیمان گرفته است تا شأن بندگی و اطاعت را رعایت کند. آداب مذهبی و معنوی، همانند غسل و نماز و روزه مستحبی نوروز، به همین امر توجه می‏دهد که عید را فرصتی برای غفلت از خدا و غرق شدن در بازی‏های دنیا نپنداریم؛ چه آن‏که جشن حقیقی انسان، زمانی است که بتواند شیطان را از حریم خویش براند و به گونه درونی و معنوی به سوی خدای خویش بازگردد.نماد هویت یک ملّتعیدها و جشن‏ها، افتخار ملی هر قوم و سرزمین، و نشان ساختار و پیشینه فرهنگی و تمدن آنان است. اعیادی که از نظر دیرینگی تاریخی و مذهبی ریشه دار بوده و در طول زمان با اعتقادها و آداب و رسوم ملت‏ها در هم آمیخته، جلوه و جایگاه ویژه‏‌ای دارند و بی آن هیچ ملتی هویت واقعی ندارد و به بیگانگی از خود دچار خواهد شد. عید نوروز از این جهت که اعتقادها و باورهای مذهبی و سنن کهن ملی، در آن به هم آمیخته، اهمیتی گسترده یافته است.عامل هم‏بستگی احساسات ملیعید نوروز و دیگر جشن‏های ملی و میهنی، جدای از تربیت‏های اوّلیه اجتماعی و سیاسی، هم‏بستگی احساسات ملی را هدف قرار می‏دهند. ویژگی نمادین این جشن‏ها، برخاستن از روح هم‏بسته عواطف ملی و هم‏دلی همه مردمان است. عید نوروز، تصویری روشن از فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان و عامل مهمی در هم‏بستگی احساسات آنان می‏نماید.نوروز عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن مردم ایران«نوروز» که به نام‏ها و اوصاف بسیار، چون: عید نوروز، جشن فروردین، نوروز جمشیدی، نوروز سلطانی و نوروز جلالی مشهور شده، مهم‏ترین، عمومی‏ترین و دیرپاترین جشن ملی مردم ایران است. این جشن، قرن‏های متمادی است که توجه مردم کشور ما و سرزمین‏هایی را که با ما دیرینه فرهنگی مشترکی دارند، به خود جلب کرده است.نوروز، عمومی‏ترین جشن ملی ایرانیان هم هست؛ زیرا مرزی نمی‏شناسد و از هر دیواری در ایران زمین وارد می‏شود و تمام اقوام، مذاهب و گروه‏های فکری و عقیدتی را که در این مرز و بوم مقدس زندگی می‏کنند یک‏سال شادمان می‏کند .اسلام و آداب و رسوم پیشینیانمنطق فرهنگ غنی اسلام، منطق خردورزی، گفت‌‏وگو و داد و ستد با آداب و رسوم و فرهنگ‏های گذشته و هم‏‌عصر خود است، و تا با سنتی غیراخلاقی و غیرعقلانی رو در روی نگردد، سنت‏ها را در دل خود جای می‏دهد و آن‏ها را به رنگ الهی در می‏‌آورد. عید نوروز نیز از آن‏جا که سنتی دیرپا و هماهنگ با عقل سلیم انسانی بود، نه تنها مهر تأیید اسلام را گرفت، بلکه بر آداب وسنت‏های پسندیده اسلامی آن نیز تأکید شد.هم‏زمانی نوروز با بسیاری از رخدادهای تاریخییکی از دلایل ارجمندی نوروز، هم‏زمانی این روز با بسیار از رخدادهای تاریخ‏‌ساز و ارزشمند دینی است. در روایت معلّی بن خُنیس از امام صادق علیه‌‏السلام آمده است که نوروز، روز استقرار کشتی نوح(ع) بر کوه جودی، نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‏‌وسلم، شکسته شدن بت‏های کعبه به دست ابراهیم علیه‏‌السلام و حضرت علی علیه‏‌السلام ، روز بیعت اصحاب پیامبر صلی‏‌الله‏‌علیه‌‏و‏آله‏‌وسلم با علی علیه‏‌السلام به دلیل امیرمؤمنان شدنش و روز پیروزی ایشان بر اصحاب نهروان بوده ‏است.اعمال مستحبی عید نوروزمعلی بن خُنیس، در روایتی از امام صادق علیه‌‏السلام نقل کرده است که ایشان می‌‏فرمایند: «هنگام نوروز غسل کن و پاکیزه‏‌ترین لباست را بپوش و به خوش‏بوترین عطر، خود را معطر ساز و آن روز را روزه بدار.» از این روایت، مبارکی عید نوروز در فرهنگ دینی به روشنی مشخص می‏شود.بهار، درس خداشناسی و نوروز آغاز بهاربهار، درس خداشناسی و معاد و تحول و رشد و تکامل است. اگر انسان‏ها از این طبیعت زیبا، درس بیاموزند، در حقیقت اعتقاد به رستاخیز را آموخته‌‏اند. در این صورت باید سرآغاز چنان بعثتی را روز برتر و نوروز نامید و آن را جشن گرفت. اگر مراسم نوروزی بر این اساس پی‏‌ریزی گردد و انسان‏ها خود را با محتوای دعای آغاز سال که بیان کننده تحول و نغمه توحیدی است هم‏گام و هم‏گون سازند. چنین نوروزی سرشار از مبارکی و میمنت خواهد بود.نوروز، فرصت مغتنم موحدانآنان که طعم توحید را چشیده‌‏اند، در ایام دل‏‌انگیز و پرنشاط آغاز بهار، به پیروی از امامان، آیاتی از قرآن کریم هم‏چون آیه ۱۹۰ سوره مبارکه آل‌‏عمران را تلاوت کرده و مفاهیم آن را در اعماق جانشان دریافت می‏‌کنند که: «همانا در خلقت آسمان‏ها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانه‌‏هایی برای صاحبان اندیشه است.» هرگاه در مراسم نوروزی، به دنبال این چنین مفاهیم آموزنده و ارزنده‌‏ای باشیم، بی‏‌تردید حقیقت نوروز، این رستاخیز عظیم طبیعت را دریافته‏‌ایم.صله رحماز آداب نوروز، صله رحم و دیدار خویشاوندان و نزدیکان است، این سنت اسلامی که در مراسم نوروز جلوه خاصی یافته، در روایات اسلامی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. از مجموعه آیات و روایاتی که به موضوع رسیدگی به خویشاوندان و صله‌رحم اشاره دارند، نتیجه می‏گیریم که احسان و خوبی به خویشاوندان، گاه به اندازه پرستش خدا و اطاعت والدین، اجر و پاداش دارد و از اهمیتی برابر برخوردار است. ارتباط عاطفی با خویشاوندان نزدیک، کار مؤمنانی است که به مقام بلندی از ایمان دست یافته و از حساب سخت قیامت بیم دارند. مؤمنان واقعی، از بهترین اموال و دوست‏ داشتنی‏‌ترین دارایی‏‌شان برای ارحام فقیر و مستمند خود، انفاق و احسان می‏کنند.سال نو فرصتی برای تزکیه نفسرهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیه، تحویل سال را آغازی برای دگرگونی درونی در خویش می‏دانست و فرموده است: «ما امیدواریم که ملت ما در این سال نو به طوری عمل بکند که سیره انبیا(ع) بوده است، به طوری عمل بکند که سیره اولیا(ع) بوده است و عمده این است که هواهای نفس از بین برود. انسان در طول عمر، مبتلای به این هوای نفس است که محتاج به ریاضت است ... من امیدوارم که ملت ایران و همه مسلمانان دنیا یک تحولی پیدا کنند در این سالن نو، که برای خداکار کنند، برای سلطه خودشان نباشد، برای هواهای نفسانی نباشد و خداوند ان‏‌شاءاللّه همه را توفیق بدهد که در راه خدای تبارک و تعالی مجاهدت کنند و ان‏‌شاءاللّه این روز بر همه مبارک باشد و خداوند همه مسلمین را با هم متفق کند در مقابل کفر جهانی».نوروز؛ یعنی هر روز نو و تأثیرگذارمقام معظم رهبری، در تعبیری زیبا، نوروز را چنین معنا کرده‌‏اند: «نوروز؛ یعنی روزی که شما با عمل خودتان، با حادثه‏‌ای که اتفاق می‏‌افتد، آن را نو می‏‌کنید. روز بیست و دوم بهمن که ملت ایران، حادثه عظیمی را به کمک خدا تحقق بخشید، روز نویی، نوروز است. آن روزی که امام امت، قاطعانه به دهان مستکبر قلدر گردن کلفت دنیا؛ یعنی امریکا مشت کوبید، آن روز، روز نو و راه نویی بود. حادثه نویی بود که اتفاق می‏افتاد و افتاد. ما باید نوروز را نوروز کنیم. نوروز بر حسب طبیعت، نوروز است، جنبه انسانی قضیه هم به دست ماست که آن را نوروز کنیم.»کارنامهسالی دیگر هم به پایان رسید، با همه تلخی‏ها و شیرینی‏‌هایش، با همه فرازها و نشیب‌‏هایش، رنج‏ها و شادی‏‌هایش، ترس‏ها و امیدهایش. سال گذشته، برای عده‌‏ای سال رشد و پیشرفت و تکامل بود و برای عده‌‏ای دیگر، سال عقب‏‌گرد، یا در جا زدن و رکود بود. کسانی آبرو یافتند و کسانی آبرو باختند. کسانی عزیز شدند، و دیگرانی خوار و حقیر گشتند. ما در کجای زمان ایستاده‌‏ایم؟ پیش رو و زیر پایمان، پشت سر و اطرافمان و در افق‏‌های دوردست و نزدیک چیست و چه می‏گذرد؟بیایید و برگردیم و نگاهی به خویشتن کنیم، به کارها و رفتارمان، به اخلاق و عملکردمان، به آموخته‌‏ها و اندوخته‏‌هایمان، به حرف‏ها و نیت‏‌هایمان، به هدف‏ها و آرزوهایمان، به دوستی‏ها و دشمنی‏‌هایمان، به دیده‏‌ها و گفته‌‏ها و شنیده‏‌هایمان، بیاییم در آغاز سال نو، کارنامه‌‏مان را باری دیگر مرور کنیم.هنگام محاسبه«طی شدن عمر، سب افزوده شدن سن و سال ما نمی‌‏گردد، بلکه عمر ما کاهش می‏‌یابد و هر روز، قدمی به «خط پایان» نزدیک می‏‌شویم و هر لحظه یک گام به انتهای فرصت دنیایی پیش می‏‌گذاریم. وقتی یک کشاورز، در فصل برداشت، محصول خود را حساب می‏کند، من چرا برداشت خود را در مزرعه زندگی حساب نکنم؟ مگر نه این که دنیا مزرعه است و من، دهقان بذر وجودی خویشم؟ پس باید ببینم چه کاشته‌‏ام و چه درو می‏کنم؟وقتی یک تاجر و کاسب و حتی دست‏فروش ساده، برای خود حساب سال و دفتر کل و جزء دارد و سود و زیان و دخل و خرج خویش را می‌‏سنجد، چرا من در بازار دنیا، که کالای عمر و متاع فرصت را می‏‌دهم، به دستاورد خود نیندیشم و سود و زیان خود را محاسبه نکنم؟»نوروز در آينه رواياتعيد نوروز يكى از سنت‌هاى ملى و اعياد ايرانيان است، كه از ديرباز مورد توجه بوده و قوم ايرانى ارزش و اهميت‏ خاصى براى اين عيد قائل بوده است.اما براى كسانى كه معتقدند همه چيز را بايد از منتظر دين مورد بررسى و نفى و اثبات قرارداد، اين پرسش مطرح است، كه آيا دين اسلام و پيشوايان دين نسبت‏به اين موضوع موضعگيرى خاصى داشته‌‏اند يا خير؟ آيا مى‏توان از فنون دينى به چيزى دست‏يافت كه دلالت‏ بر تاييد و يا رد اين سنت ايرانى از سوى پيشوايان دين كند.در مجموع می‌‏توان گفت كه ما در متون روايى شيعه، در موضوع‏ يادشده با دو دسته روايت روبرو هستيم:دسته نخست، رواياتى كه سنت ايرانى نوروز، در آنها مورد تاييد قرار گرفته و «روزنوروز» مبارك قلمداد شده است.دسته دوم: رواياتى كه اين سنت را تاييد نكرده و آن را سنتى خلاف اسلام شمرده‌‏اند.در اينجا براى آشنايى شما عزيزان به نمونه‏هايى از دو دسته روايات اشاره مى‏كنيم.۱. دسته اول رواياتمعلى‏ بن خنيس از امام صادق (علیه السلام)، روايتى را نقل كرده كه در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقايع مختلف تاريخى برنوروز منطبق شده است. متن روايت‏ يادشده از اين قرار است:معلى بن خنيس قال: دخلت على الصادق جعفربن محمد، عليه‏‌السلام، يوم النيروز فقال، عليه‌‏السلام، اتعرف هذا اليوم؟ قلت: جعلت فداك، هذا يوم تعظمه العجم و تتهادى فيه، فقال ابوعبدالله الصادق، عليه‌‏السلام، والبيت العتيق الذى بمكة ما هذا الامر قديم افسره لك حتى تفهمه. قلت: يا سيدى ان علم هذا من عندك احب الى من ان يعيش امواتي و تموت اعدائى! فقال: يا معلى! ان يوم النيروز هو اليوم الذى اخذ الله فيه مواثيق العباد ان يعبدوه و لايشركوا به شيئا و ان يؤمنوا برسله و حججه، و ان يؤمنوا بالائمه، عليه‏‌السلام، و هو اول يوم طلعت فيه‌ ‏الشمس، و هبت‏ به الرياح، و خلقت فيه زهرة الارض، و هو اليوم الذى استوت فيه سفينة نوح، عليه‏‌السلام، على‏‌الجودى، و هو اليوم الذى احيى الله فيه الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم (۹)و هو اليوم الذى نزل فيه جبرئيل على النبى صلى‌‏الله‏‌عليه‏‌وآله و هو اليوم الذى حمل فيه رسول الله صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله اميرالمؤمنين على، عليه‏‌السلام، منكبه حتى رمى اصنام قريش من فوق البيت الحرام فهشمها، و كذلك ابراهيم، عليه‏‌السلام، و هو اليوم الذى امر النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، اصحابه ان يبايعوا عليا، عليه‏‌السلام، بامرة المؤمنين، و هو الذى وجه النبى، صل‏‌الله‏‌عليه‌وآله، عليا الى وادى الجن ياخذ عليهم بالبيعة له، و هو اليوم الذى بويع لاميرالمؤمنين، عليه‏‌السلام، فيه البيعة الثانيه، و هو اليوم الذى ظفر فيه باهل النهروان و قتل ذالثدية و هو اليوم الذى يظهر فيه قائمنا و ولاة الامر و هو اليوم الذى يظفر فيه قائمنا بالدجال فيصلبه على كناسة الكوفة، و ما من يوم نيروز الا و نحن نتوقع فيه الفرج، لانه من ايامنا و ايام شيعتنا، حفظته العجم و ضيعتمو انتم ... (۱۰)معلى بن خنيس گويد: در روز نوروز بر امام صادق عليه‌‏السلام وارد شدم، ايشان فرمودند كه آيا اين روز را مى‏‌شناسى؟عرض كردم: فدايت گردم اين روز، روزى است كه غير عربها (ايرانيان) آن را گرامى داشته و به يكديگر هديه مى‏دهند، امام صادق، عليه‌‏السلام، فرمودند: قسم به خانه عتيقى كه در مكه هست اين (تعظيم و هديه دادن) ريشه طولانى و قديمى دارد و براى تو آن را توضيح مى‏‌دهم تا از آن مطلع شوى، گفتم: اى آقاى من چنانچه اين مطلب را از تو بياموزم براى من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: اى معلى! نوروز، روزى است كه خداوند در آن از بندگان خويش ميثاق گرفت كه جز او را عبادت و پرستش نكرده و به او شرك نورزند و به فرستادگان و پيامبرانش و نيز ائمه هدى ايمان بياورند. نوروز اولين روزى است كه خورشيد در آن طلوع كرد و باد در آن وزيدن گرفت و در آن روز درخشندگى زمين خلق شد. نوروز روزى است كه كشتى نوح بر كوه جودى كناره گرفت و نوروز روزى است كه افرادى كه از خانه‏‌هاى خود خارج شده و به آزمايش الهى از دنيا رفتند، مجددا به دنيا بازگشتند. در اين نوروز است كه جبرئيل بر پيامبر اكرم، صل‏‌الله‏‌عليه‏‌وآله، نازل شد و درست در همين روز است كه پيامبر اسلام، حضرت على(ع) را بر شانه خود گذاشت تا او بتهاى قريش را از بيت الحرام پايين كشيد و آنها را درهم شكست.نوروز روزى است كه پيامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولايت مؤمنان با حضرت على عليه‌‏السلام بيعت كنند و در همين نوروز بود كه پيامبر، صل‌‏الله ‏عليه‏‌وآله، على، عليه‏‌السلام، را به سوى جنيان فرستاد براى او از آنان بيعت ‏بگيرد. نوروز روزى است كه براى حضرت على بيعت مجدد گرفته شد و نوروز روزى است كه حضرت على، عليه‌‏السلام، بر اهل نهروان پيروز شد و ذوالثديه را كشت و نوروز روزى است كه قائم ما در آن روز ظاهر مى‏‌گردد و بالاخره نوروز روزى است كه قائم ما در اين روز بر دجال پيروز مى‏شود و او را بر زباله‏‌دان كوفه آويزان مى‏‌كند و هيچ نوروزى نيست مگر آنكه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، (عج)، را داريم چرا كه اين روز، از روزهاى ما و شيعيان ما است كه عجم (ايرانيان) آنرا گرامى دشته ولى شما آنرا ضايع نموديد ...آنگونه كه از حديث فوق به دست آمد، روز نوروز پيوند عميقى با مساله ولايت و رهبرى مسلمانان دارد، از اين روى شايسته است كه عيد نوروز را جشن ولايت دانسته و پيوسته در آن به ياد ظهور منجى عالم بشريت‏ حضرت امام زمان (عج) باشيم.۲. دسته دوم رواياتروايتى از حضرت امام موسى‏ بن ‏جعفر عليه‏‌السلام، نقل شده كه ظاهر آن دلالت‏ بر عدم تاييد سنت نوروز از سوى پيشوايان دارد. در اين روايت چنين آمده است:حكى ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر عليه‌‏السلام بالجلوس للنهنتة فى يوم النيروز و قبض ما يحمل اليه فقال: انى قد فتشت الاخبار عن جدى رسول الله فلم اجد لهذا العيد خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحيى ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سياسة للجند فسالتك بالله العظيم الا جلست فجلس (۱۱)حكايت‏ شده كه منصور به سوى امام كاظم عليه‌‏السلام فرستاد تا در روز نوروز براى تهنيت جلوس كند و آنچه بسوى او حمل مى‏‌شد، بگيرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا را بررسى كردم و در آنها براى اين عيد خبرى نيافتم و اين سنت ايرانيان است كه اسلام آنرا محو كرده است و به خدا پناه مى‏‌برم كه چيزى را كه اسلام محو كرده احياء كنم. منصور در پاسخ گفت: ما اين كار را براى اداره (سرگرمى) لشكريان انجام مى‏‌دهيم و تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم كه در اين مجلس بنشينى و آنگاه حضرت نشست.مرحوم مجلسى در بحارالانوار روايت‏ يادشده را مورد نقد و بررسى قرارداده و مى‏‌فرمايند:«هذا الخبر مخالف لاخبار المعلى و يدل على عدم اعتبار النيروز شرعا و اخبار المعلى اقوى سندا و اشهر بين الاصحاب‏» (۱۲)اين خبر با اخبار معلى بن خنيس مخالفت داشته و دلالت‏ بر بى اعتبارى نوروز از جهت‏ شرعى مى‌كند، اما اخبار معلى از نظر سند قويتر بوده و در نزد اصحاب شهرت بيشترى دارد.اما توجيهات ديگرى نيز براى اين روايت مطرح است كه باختصار به آنها اشاره مى‏كنيم:۱. اين روايت‏ به احتمال بسيار قوى در مقام تقيه‌ بيان شده و حضرت در صدد بيان حكم واقعى عيد نوروز نبوده‏‌است. زيرا منصور اصرار شديدى براى حضور حضرت در جلسه داشته و مى‏‌خواسته از آن بهره بردارى سياسى كند، اما امام نمى‏‌خواست از وجودش سوء استفاده شود و حضرت براى اينكه در اين جلسه حضور پيدا نكند به دنبال عذرى بوده است. خصوصا كه اين مجلس براى نظاميان برپا شده بود و از حساسيت ويژه‌‏اى برخوردار بوده است.۲. پاسخ ديگر آنكه عيد نوروز سنت ديرينه‏‌اى بوده و همگان هم از آن اطلاع داشته‌‏اند. در صورتى‏‌كه اين عيد مطلوب اسلام و شرع نبوده، چرا در اين رابطه روايت صريح و متقنى وجود ندارد و اين مورد از مواردى است كه مورد ابتلاءبخش وسيعى از مسلمانان است و در صورتى‏‌كه حديث معتبرى وجود داشت، حتما نقل مى‏‌شد.۳. سومين پاسخ آنكه علما و فقهاى بسيارى آن را تاييد كرده‏‌اند. به عنوان نمونه احمد بن فهد الحلى مى‏‌گويد: يوم النيروز يوم جليل (القدر) و تعيينه من السنة غامض مع ان معرفته امر مهم من حيث انه تعلق به عبادة مطلوبة للشارع و الامتثال موقوف على معرفته (۱۳)روز نوروز، روز با ارزشى است ولى معين كردن آن در سال مشكل است‏ با اينكه شناخت آن (نوروز) امر مهمى است چرا كه عبادتى كه مورد نظر شارع است ‏به آن روز تعلق گرفته است و اطاعت آن عبارت متوقف بر شناخت آنست.پس در نتيجه عيد نوروز مورد تاييد روايات متعددى است و روايت معتبرى كه بر بى ‏اعتبارى آن از نظر اسلام دلالت كند، وجود نداردارزشها ی عيد نوروزنوروز روز نو، روز تازه و روز جديدى است اول فروردين، روز نو سال جديد آغاز مى گردد و كهنگى سال قبل كه با سرما، خستگى و تكرار كارها و روزها همراه بوده، با نوروز به روز نو و سال جديد كه طراوت طبيعت آن را ترو تازه ساخته تبديل مى گردد. اين روز براى بسيارى از ملتها روز عيد محسوب مى شود. عيد به معنى بازگشت است كه از ريشه «عود» گرفته شده است.به گفته راغب اصفهانى (۱۴)عيد به معناى بازگشت به وضعيت مطلوب گذشته است و به روزهاى سرور و شادى نيز گفته مى شود.عيد يكى از بزرگترين و مهيج ترين مظاهر حيات اجتماعى يك ملت است.با ما باشيد تا پيرامون عيد بيشتر بدانيد.اعياد چهار نوع است:اول، اعياد دينى مانند عيد فطر و عيد قربان كه مسلمانان جهان اين روزها را عيد مى گيرند.دوم، اعياد مذهبى مانند عيد غدير و عيد نيمه شعبان كه شيعيان جشن مى گيرند.سوم، اعياد ملى مانند روز آزادى و استقلال برخى از ملتها از چنگ استعمار.چهارم، عيد طبيعى و تكوينى مانند عيد نوروز كه در آغاز بهار و سال نو مطرح مى شود.در اسلام روزهايى به عنوان عيد اعلام گرديده است كه مهمترين آنها عبارتند از:اول شوال (عيد فطر)، دهم ذيالحجه (عيد قربان)، هيجدهم ذى الحجه (عيد غدير)، بيست و هفت رجب (روز مبعث) و جمعه و تمام اين روزها به نوعى بازگشت به خويشتن و احساس مسئوليت و به انگيزه تحول و انقلاب درونى است نه صرف شادى و شادمانى.بنابراين عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن است كه اين عيد كودكان است. نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن است كه اين عيد شكمبارگان است. نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن است كه اين عيد ولگردان است. نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن است كه اين عيد بوالهوسان است. نه قاه قاه خنديدن و همديگر را به مسخره گرفتن است كه اين عيد غافلان است و نه سبزه روياندن و سفره هفت سين چيدن و آتش بازى كردن است كه اين عيد خرافه پرستان است.هيچ كدام از اينها مفهوم عيد از ديدگاه اسلام نيست كه عيد اسلامى براى موفقيت در راه انجام وظيفه و تطهير نفس و تصفيه جان از ناپاكي‌ها و تمرين صبر و استقامت و شكستن غرور و خودخواهى است.و اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم در اين جا مرورى داريم به ارزشها و ضد ارزشهاى عيد نوروز.نظافت و خانه تكانىاز ارزشهاى عيد نوروز نظافت و خانه تكانى است كه مردم قبل از رسيدن سال نو تحولى در زندگى خود ايجاد مى كنند و با خريد لباس نو تغيير ظواهر زندگى نشاط خاصى را به زندگى خود مى دهند.نماز عيدشيخ طوسى (رحمت الله علیه) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را كه خواندى چهار ركعت نماز با دو سلام (دو ركعت دو ركعت) مى خوانى ركعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» ركعت دوم پس از حمد ده بار سوره «كافرون» ركعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحيد» ركعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتين). و در پايان نماز سجده شكر بجا آور و در آن دعاكن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد. (۱۷)نظافت و لباس تميزنظافت و رعايت بهداشت و نيز پوشيدن لباس تميز و استفاده از عطر و بوى خوش در صورت امكان از وظايف اخلاقى و اجتماعى نوروز است. از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است كه فرمود: «و البس انظف ثيابك و تطيب باطيب طيبك». (۱۸) تميزترين لباست را بپوش و با بهترين عطرت خود را خوشبوى ساز.ديد و باز ديديكى از ارزشهاى عيد نوروز ديدوبازديد از بستگان، دوستان، همسايگان و بزرگان شهر و روستا است و ديدار جمعى از مصيبت ديدگان در سال گذشته. در اين ديد و بازديدها از غمها و مشكلات يكديگر آشنا مى شوند. چه بسيار كدورت‌هايى كه در اين ايام با نگاهى دوباره فرو مى ريزد و به عشق و محبت مبدل مى‌گردد و به قول حافظ:درخت دوستى بنشان كه كام دل به بار آردنهال دشمنى بركن كه رنج بى شمارآرددر اين رابطه امام خمينى (رحمت الله علیه) در يك سفارشى مى فرمودند: در ايام نوروز به مريضخانه ها برويد و احوال اينها را بپرسيد. (۱۹)هديه و عيدىهديه و عيدى دادن از رسوم معمول عيدهاست و در ميان مردم معمول بوده است. در روايتى آمده است كه شخصى هديه اى براى امام على (علیه‌السلام) آورد و عرض كرد: اين هديه به مناسبت نوروز است. حضرت فرمود: «نيروزنا كل يوم»؛ هر روز براى ما نوروز و روز نوى است.اى خواجه چه جويى ز شب قدر نشانىهر شب شب قدر است اگر قدر بدانىآقاى رحيميان در كتاب سايه آفتاب مى نويسد: در روز عيد نوروز به خدمت امام خمينى (رحمت الله علیه) رسيديم. حضرت امام با نشاطتر از روزهاى گذشته و متبسم و با قباى نو وارد شدند و به افراد حاضر چندبار «مبارك باشد.» گفتند. سپس خودشان سراغ سكه هاى يك ريالى را گرفتند و در كف دست قرار دادند. افراد حاضر نيز بعد از دست بوسى هر كدام چند عدد برداشتند. مشابه اين برنامه در نوروز سالهاى ديگر نيز تكرار مى شد.(۲۰)منتهى در اين باب مى بايست از افراط و تفريط و اجحاف و تكلف خوددارى شود و شرايط اقتصادى افراد و جامعه اسلامى بايد مورد توجه قرار گيرد.(۲۱)توجه به قرآنحضور قرآن به صورت ثابت و گسترده در آداب اجتماعى نوروز به گونه اى كه قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، امروز جزو يكى از اركان سفره عيد است و نيز قرائت قرآن و بوسيدن آن در ساعات تحويل سال از جمله آداب سال تحويل است.دعابراى روز اول سال، دعا و درخواست خير وبركت، موفقيت و سعادت و بالاخره تقاضاى تعالى و رشد فضايل انسانى از جمله آداب اين روز مقرر گرديده است.علامه مجلسى (رحمت الله علیه) خواندن اين دعا را در نوروز مناسب دانسته است:«اللهم هذه سنه جديده و انت ملك قديم اسإلك خيرها و خير ما فيها و اعوذبك من شرها و شر ما فيها و استلفيك موونتها و شغلها يا ذالجلال و الاكرام.»بارالها! اين سال جديد است و تو خدايى ازلى و قديم هستى. خير اين سال و خير آنچه را در اين سال پيش مى‏‌آيد، از تو خواستارم و از شر اين سال و شرآنچه در اين سال پيش خواهد آمد، به تو پناه مى برم...محدث قمى ـ رضوان الله عليه ـ براى هنگام تحويل و لحظه حلول سال جديد اين دعا را از برخى بزرگان نقل كرده است: «يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال». (۲۲)روزه گرفتنروزه گرفتن در عيد نوروز يكى ديگر از دستورهاى اسلامى مطلوب و مستحب در اين روز است. امام صادق (علیه السلام) با عبارت «تكون ذلك اليوم صائما» آن را (۲۳) بيان داشته است. امام خمينى (رحمت الله علیه) و سيدمحمدكاظم يزدى و بسيارى از فقهايى كه بركتابهاى آنان حاشيه نوشته اند، روزه گرفتن مستحبى نوروز را مورد سفارش و تإييد قرار داده‌‏اند. (۲۴)زيارت اهل قبوررفتن به زيارت اهل قبور در آغازين روزهاى سال نو و نيز برگزارى مراسم تحويل سال در كنار قبور شهدا از ديگر آداب دينى نوروز است. تشرف و حضور در اماكن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزارى مراسم تحويل سال نو در آن مكانها نيز از جمله آداب نوروز مى باشد و بسيارى از ارزشهاى مثبت ديگر.البته در حواشى اين عيد باستانى خرافاتى وجود دارد كه بايد زدوده شود. همچون مراسم چهارشنبه سورى و آتش افروزى، ترقه بازى، هفت سين، شب نشينى ها و تشكيل جلسات آلوده اى كه بسيارى از مردم به بهانه شبهاى عيد در عيش و نوش و بى خبرى به سر مى برند. جلساتى كه در آن پر است از زمينه هاى گناه: اختلاط محرم و نامحرم. آن هم با شرايط مبتذل، پخش موسيقى هاى مبتذل، مسابقه خودنمايى و تفاخر در لباس و زينت، ريخت و پاش و اسرافكارى و بسيارى از ضد ارزشهايى كه در اين ايام مطرح مى شود.در خاتمه لازم است به نكاتى چند توجه شود:۱. هر تشكيلاتى در پايان سال حساب كار خود را مى كند و به بررسى كم و كاستي‌ها و ضعفها و قوتها مى پردازد. لازم است ماهم به حساب خود برسيم و يك بازنگرى همه جانبه به گذشته خويش داشته باشيم. شخصى در روز عيد نوروز مى گفت: اين روز را به شما تبريك و تسليت مى گويم. تبريك به جهت فرصتى جديد كه خدا به شما داده و تسليت براى از دست دادن فرصتهايى كه داشته‏اى.۲. بايد از گذران عمر و زمان و طبيعت درس گرفت. طبيعت بيدار شد و فعاليتش را دوباره آغاز كرد آيا ماهم بيدارشديم، آيا درماهم تحول ايجاد شد؟ خانه ها از گردوغبار و آلودگيها پاكسازى شد، آيا قلبهاى ما نيز از زنگارهاى گناه و رذايل اخلاقى پاكسازى شد...؟۳. بايد توجه نمود كه در سال جديد چه طرحى براى خودسازى خويش داريم؟در زمینه جایگاه عید نوروز در فرهنگ اسلامی و بیان اهل بیت عصمت و طهارت بایدگفت:۱.مردم حجاز به دلیل نداشتن اجتماعی متشکل، و نیز به خاطر حضور مستقیم یاغیر مستقیم سلطه سیاسی نظامی ایران در جزیره العرب، خواه ناخواه تحت تاثیرفرهنگ ملی ایران قرار گرفته و عید نوروز و مهرگان را می‏شناختند و چه بسا مراسمی‏ هم برگزار می‌‏نمودند.۲.اسلام و پیامبر گرامی آن در تایید و یا رد سنن و آداب و رسوم ملی و مذهبی‏ اقوام و جوامع دیگر، دو شرط اساسی و یک شرط توجیهی را همواره در نظر داشتند:اولا: سنتهای پذیرفته شده، مبتنی بر خرافات و آئین‏ های شرک و بت‏ پرستی و ارزشها و قداست‏های غیر الهی نباشد.ثانیا: از سنتهایی نباشد که موجب وابستگی سیاسی اجتماعی و ... به بیگانه‏ شود، و یا بنحوی استقلال مسلمین را در ابعاد مختلفش زیر سؤال ببرد تغییر قبله ‏از بیت‏ المقدس به کعبه تا حدود زیادی به این نکته مربوط می‏شود .و در آخر: جهت‏‌گیری سنتهای معقول و غیر مضر به استقلال نیز، همچون مجموعه بینش ‏توحیدی اسلام، باید معنوی و در جهت متبلور ساختن عبودیت انسان در برابر حق تعالی‏ باشد.و در نتیجه: مراسمی همانند نوروز و مهرگان، گرچه مبانی خرافی ندارد، والبته این سخن، تایید خرافاتی از قبیل:چهارشنبه سوری، سفره هفت‏سین و مراسم سیزده و ... نیست اما اگر به استقلال‏ فکری فرهنگی اسلام ضربه بزند، و موجب تحت الشعاع قرار گرفتن عید فطر و قربان وغدیر و یا حتی دهه مبارکه فجر که عید ولایت و حیات مجدد اسلام در قرن حاضر است‏ باشد، و نیز تنها به بعد طبیعی این دو روز بسنده شود، باز هم برای اسلام قابل‏ تایید نیست.بلی اگر نوروز مشخصه شیعیان و محبان اهل بیت (ع) ‏باشد و مراسمی جهت تشکل مومنان‏ در برابر نیرنگ و ظلم ستمگران قرار گیرد، آنگاه به عنوان «روز اهل بیت (علیه السلام) و یا «روز شیعیان‏» نامیده می‌‏شود، و هر روز نوروز می‏‌شود، چه اینکه بر همین اساس، هر روز عاشورا می‏باشد.بر اساس نگرش فوق، هم روایت معلی که طبق نقل مرحوم مجلسی از حضرت صادق (علیه السلام) عیدنوروز را روز پیمان بندگی با خدا بستن و ظهور قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) و ... می‏‌شمرد، تفسیر می‏‌شود و هم امتناع امام کاظم (علیه السلام) از جلوس در عید نوروز روشن می‏شود.»«حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن‏ جعفر(علیه السلام) بالجلوس للتهنیه فی یوم النیروز وقبض ما یحمل الیه فقال انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنته الفرس و محاها الاسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام‏ فقال المنصور انما نفعل ذلک سیاسه للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس‏».نقل شده است که منصور دوانیقی از حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) درخواست نمود تا در عید نوروز به جای او دیدارکنندگان را پاسخ گوید و هدایا را تحویل بگیرد. حضرت‏ کاظم(علیه السلام) در جواب فرمودند: من در بررسی احادیث جدم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) تاییدی نسبت ‏به ‏این روز ندیده‌‏ام و این روز از سنت‏های ایرانیان است که اسلام آن را باطل کرده است‏و مبادا روزی که من زنده‌‏کننده رسم‏‌هایی باشم که بوسیله اسلام از میان رفته است. منصور گفت: ما این موضوع را برای دلگرمی سربازان انجام می‏دهیم و شما را به خداقسم می‏دهیم که بپذیری، و حضرت پذیرفت.۳. نکته دیگری که در روایت امام کاظم(علیه السلام) قابل دقت است اینکه ممکن است و به‏ احتمال زیاد رد مشروعیت نوروز از سوی حضرت کاظم (علیه السلام) پوششی برای رد پیشنهادحاکم ظالم و فرار از آثار و تبعات آن بوده است، چون تشکیلات نظامی سیاسی‏ بنی‏ عباس در اختیار ایرانیان بود، و علاقه ایرانیان نسبت‏ به اهل بیت (ع) نیز بر کسی‏ پوشیده نبود، و منصور می‏‌خواست‏ با این پیشنهاد، هم خود را به اهل بیت (ع) نزدیک نشان‏ دهد و هم آنان را همراه خود قلمداد کند و با این تحلیل ممکن است قبول نهایی‏ حضرت کاظم(علیه السلام) نیز برای جلوس عید شبیه قبول ولایت عهدی مامون از سوی حضرت علی‏ بن‏ موسی الرضا (علیه السلام) و از روی اجبار و اکراه باشد.سلام و صلوات خداوند بر محمد و اهل بیت گرامی او و نفرین قهار منتقم بر دشمنان ‏و ظالمان به آنان در هر شب و روز عید تا یوم وعید باد.آمین رب العالمین.تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون
کد خبر: ۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۰۳

اوای دنا:در ادامه روند تبلیغاتی کاندیداهای دوره نهم مجلس شورای اسلامی مهندس بهرامی کاندیدای شهرستانهای بویراحمد و دنا طبق برنامه ریزی قبلی میزبان شهرستان دنا بودند .مردم شهر سی سخت با شور و نشاط وصف ناپذیری به استقبال مهندس بهرامی آمدند .در این مراسم بعد از تلاوت قران کریم چند تن از طرفداران مهندس بهرامی ضمن اشاره به مشکلات شهر سی سخت حضور ایشان را گرامی داشتند .هنگام سخنرانی مهندس بهرامی در این مراسم شور و تشویق مردم به خصوص جوانان به حدی بود که ایشان و مسئولین درخواست کردند اجازه سخنرانی دهند .مهندس بهرامی ابتدا رزومه ای از تحصیلات و کارهای اجرایی خود به عنوان شهردار برتر کشور در سال 1388ایراد نمودند ،سپس از اهداف کاندیدا شدن خود سخن گفتند که اهداف بنده اول زدودن غبار محرومیت در حوزه انتخابیه و کل استان است چرا که ما استانی داریم چهار فصل که با راه اندازی زیر ساختها می تواند به تنهایی و در جذب توریست استان ما را به عنوان یک نماد اقتصادی معرفی کند . مهندس بهرامی پایتخت طبیعت ایران را یک کار فرهنگی برای استان در سطح کشور بیان کردند و گفتند بنده با تلاش و عرق منطقه ای توانستم با دعوت از کلیه شهرداران سراسر کشور پایتخت طبیعت ایران را برای همه کشور ثبت نمایم .در ادامه سخنانش از دیگر کارهای فرهنگی برای شناساندن استان ایجاد باشگاههای مختلف فرهنگی ورزشی به خصوص باشگاه فرهنگی ورزشی فوتبال شهرداری یاسوج بود که به نام استان اعتبار خاصی بخشید .مهندس بهرامی سی سخت را مهد نخبه و نخبه پروری دانستند و گفتند که نخبه های سی سختی در سطح کشور و جهان مایه افتخار همه هم استانیها می باشند .ایشان گفتند اگر یاسوج پایتخت طبیعت ایران است ، سی سخت نگین انگشتر پایخت طبیعت ایران می باشد .مهندس بهرامی با شعار عمل گرایی و راهی روشن برای فردا سخنان خود را پایان دادند .
کد خبر: ۵۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹

اوای دنا:دیروز در هوای بارانی وبسیار سرد دکتر فیاض بخش وارد شهرستان بهمئی شد ودر میان هواداران خود به ایراد سخن پرداخت ایشان درابتدا با تقدیر وتشکر از شیخ نظری ومژدهی پور ویزدانی که از ایشان اعلام حمایت کردند  از عدم وجود جناب موحد ابراز نگرانی  کرد وگفتند موحد یک شخصیت فراملی ومنطقه ای است . ایشان وظایف نمایندگی را تشریح کردند وگفتند نماینده به علم روز باید آشنا باشد وبتواند قوانین خوب و مفیداستخراج کند . دکتر فیاض بخش با اشاره به مشکلات بهمئی از جمله بحث نفت و گردشگری وکشاورزی و صنایع تولیدی مطالبی ایراد وراههای توسعه در این شهرستان را تشریح کردند . ایشان در ابتدای سخنش مسائل قومی وطایفه ای را رد کردند ودر این مورد آیاتی از قران را تشریح کردند . دکتر فیاض بخش مردان وزنان بهمئی را پاک ومتدین خواند وگفت امیدوارم عاقلانه و آگاهانه تصمیم بگیرید . ایشان شعار انتخاباتی خودر که نتیجه ی فکر تیمی بود تشریح کرد . دکتر فیاض بخش یکی از کسانی است که سوابق اجرایی ومدیریتی خوب ایشان مردم را وادار کرد که از ایشان بخواهند وارد کارزار انتخابات شود.در حین صحبتهای این نخبه ی دانشگاهی وفرهنگی برق سالن نیز به طرز مشکوکی قطع شد.جوانان حاضر در سالن با شعارهایی در حمایت از دکتر فیاض بخش وشعارهایی از قبیل کمیته وبهزیستی دیگر فایده ندارد صفای خاصی آفریدند/بهرام پارسا.
کد خبر: ۵۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۷

اوای دنا:چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟ سلام مادر ! سلام ننه علی ! سلام اسطوره مهربانی !دیروز خبر آمد که بالأخره پیش فرزند شهیدت رفتی ؛ نه این که از او دور بوده باشی و حالا به او برسی ، نه! تو در تمام سال هایی که پسرت آسمانی شده بود ، در زمین ، کنارش بودی و ماندی و خانه که چه بگویم ، کلبه ات را در کنار آرامگاه شهیدت بنا کردی و شب و روزت را در کنار جوان شهیدت به سر کردی تا تجسمی از مهرمادری باشی در روزگاری که مهربانی ها به حراج روزمرگی ها رفته و رو به افسانه شدن گذاشته اند.نمی دانم در آن شب های سرد زمستانی و در آن روزهای داغ بهشت زهرای تهران ، با "قربانعلی" ات چه نجواها کرده ای و در میانه اشک های مادرانه ات با او چه ها گفته ای.این را نیز نمی دانم حالا که به وصال فرزند دلبندت رسیده ای و بعد از سال ها که سنگ قبر او را بغل می کردی ، اینک خودش را در آغوش گرفته ای ، به او چه ها خواهی گفت و داغ غربت سالیانت را چگونه برایش روایت خواهی کرد ؛ نباید هم بدانم ؛ حرف های مادری و فرزندی ، رازهایی دوست داشتنی بین خودشان است و بس!اما ننه علی ! تو را به آن سال های فراق و به آن قرآن  درشت خطی که بارها در کلبه ات ختمش کردی ، قسمت می دهم هر چه به شهیدت می گویی بگو ، اما حال و روز ایرانی که علی تو و علی های دیگر برایش فدا شدند را برایش باز مگو! بگذار روحشان آزرده نشود. به پسرت نگو که او و همرزمانش هر چه رشته کرده بودند را عده ای دارند به اسم همان شهیدان پنبه می کنند! نگو که چنان دارند جوانان را از اسلام عزیز می رانند و بدان بدبین می کنند که میسونرهای مسیحی هم نتوانستند چنین کنند؟چه نیازی هست اوقات قربانعلی را تلخ کنی و به او بگویی که با یاران انقلاب چه ها که نکرده اند؟! احتیاجی هم نیست درباره تازه به دوران رسیده هایی که حتی خدا را هم بنده نیستند به او چیزی بگویی. ناراحتش نکن ننه علی! نگذار فرزندت بفهمد که هنوز که هنوز است ، خیلی ها در سرزمینش می میرند ، فقط به خاطر این که یک مشت اسکناس ندارند. هنوز کودکان معصوم سرزمینش ، تا نیمه شب در چهار راه ها فال و گل مریم می فروشند و در حسرت یک جفت دستکش قرمز رنگ اند تا نوک انگشتانشان از فرط سرما کرخت نشود. نگذار متوجه بشود که زنان و دختران زیادی تن می فروشند و نان می خرند؛ به غیرت پسر برومندت بر می خورد. مادر جان! بی خیال این باش که به علی ات بگویی مردمی که برای رفاه شان جنگیده ، برای دادن نامه درخواست چندرغاز مساعده ، مجبورند کیلومترها پشت ماشین رؤسا بدوند و نفس نفس زنان ، نامه را به داخل ماشین شان بیندازند و بعد هم چشم به در بدوزند که جواب نامه شان کی خواهد آمد؟تو را به خدا نگو جوان هایی مانند علی ات که روزگاری شاه بیرون می کردند و دماغ صدام بر خاک می مالیدند ، کرور کرور گرفتار تریاک و هروئین و کراک و شیشه و اکس و کوفت و زهرمار شده اند تا روزگارشان بین نئشگی و خماری بگذرد.مهربان مادر! چکار داری به فرزندت بگویی که تشنگی خدمت ، جای خود را به شیفتگی قدرت داده است؟ چکار داری برایش بازگو کنی که برای چهار روز نشستن بر روی یک صندلی چه کار ها که نمی کنند و چه تهمت ها و انگ ها که نثار خلق الله نمی کنند؟ چکار داری بگویی که بعضی ها آنقدر دروغ تحویل مردم داده اند که حتی آبروی نداشته دروغ را هم برده اند؟! چکار داری بگویی که از ارزش هایی که علی ات به قربان آنها رفته ، چه دکان هایی علم شده است؟ چه کار داری از آزادی و ... .اصلاً از آب و هوا برایش بگو ... نه! این را هم نگو! علی و یاران شهیدش حتماً ناراحت می شوند اگر بدانند مردمشان با هر دم و بازدمی ، کلی سرب و دی اکسید کربن و ذرات معلق و ... تنفس می کنند؛نگو که مبادا یاد خاطرات بمباران شیمیایی زمان جنگ بیفتند و خاطر نازنینشان آزرده شود.ننه علی! مادر اسطوره ای سرزمین مادری من! اصلاً از ما و از کارهایمان هیچ به علی نگو! دلش می شکند،بگذار روحش آسوده باشد.نگذار حلاوت دیدار مادر با تلخی کارهای ما کم رمق شود... . آه ...! چه می گویم من ننه علی! لابد داری شماتتم می کنی که "پسر! مگر یادت رفته که شهیدان زنده اند و می بییند و می شنوند و اصلاً شهید نامیده شده اند چون شاهد مایند." و ادامه می دهی: "فکر می کنی اگر من هیچ نگویم این ها هم هیچ نخواهند دانست؟"راست می گویی ننه علی! بر من ببخش! نگرانم، نگران علی های دیگر این ملک و فرزندان شان. می ترسم کاسه صبر شهیدان به سر آید و شکایت مان را بی هیچ گذشتی نزد خدا ببرند که "خدایا ببین! ما رفتیم و عزیزترین متاع مان که جانمان است را برای دین و میهن و ناموس این ها دادیم و به خون خود غلتیدیم و حال اینان به اسم ما چه ها که نمی کنند و چه مفسده ها که به نام مصلحت مرتکب نمی شوند و چه آبرویی که از دین خودت نمی برند؟خدایا! به عذابی سخت گرفتارشان کن و تاوان خون سرخ مان را از ایشان بگیر که سخت آن را هدر دادند."راستی ننه علی ! فردای قیامت که علی تو و شهیدان دیگر چشم در چشم ما دوختند و گفتند: "بعد از ما چه کردید؟" چه خواهیم گفت؟ اصلاًچه داریم که بگوییم؟  بگوییم که بعد از شما افتادیم به جان هم ؛ هزار گروه شدیم و هزار کیسه دوختیم و هزار بیراهه رفتیم و کلاً یادمان رفت که حتی نفس کشیدن هایمان را هم مدیون کسانی هستیم که به خاطر ما از نفس افتاده اند و شد آنچه نباید می شد؟!خوش به حالت ننه علی! و خوش به حالتان شهدا که رفتید و این روزهای تلخ را ندیدید!آدم حتی رویش نمی شود که بگوید : شهیدان شفاعت مان کنید! منبع:عصرایران
کد خبر: ۴۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۴

اوای دنا-پارسا:جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا موحد همان طور که خود میدانید حقایق زنده خواهند ماند وسربلندی وعزت وافتخار وذلت وخواری  انسانها نزد خداست .وآیه ی صریح قرآن است که میفرماید :عزت را خدا خواهد داد و خدا هم خواهد گرفت .پس شما بگذار مخالفان هر چه میگویند بگویند . بداخلاقها بداخلاقی کنند . شب نامه نویسها این حربه ی قدیمی را به کار ببرند .بگذارعده ای قلم بدسته بی لیاقت حرمت قلم را پاس ننمایند . بگذار با زور و تهدید وترس وارعاب از مردم رای بگیرند . بگذار تا روسای ادرات از حداکثر فشار خود بر کارمندان سود ببرند. بگذار تا هر چه دل تنگشان میخواهد بگویند . به عنوان فرد کوچکی از این دیار باید بگویم که پاسخ این کارهای ناصحیح را خدا خواهد داد واشاره کنم به این ضرب المثل که چوب خدا صدا ندارد ویا ادبی تر بگویم پاسخ خدا بی صدا اما فراگیر میشود .روایتی از حضرت عیسی جایی دیدم که خواندنش خالی از لطف نیست.میگویند حضرت عیسی مسیح (ع)فرمودند: خداوند دوبار به انسانها می خندد،یکبار زمانی که میبیند عده ای از مردم دور هم جمع شده اند وبا همکاری یکدیگر تلاش میکنند تا انسان بزرگی را کوچک کنند .دوم بار اینکه عده ای دست در دست همدیگر مینهند وتلاش میکنند تا انسان کوچکی را بزرگ کنند .جناب موحد ما را باکی نیست  چون شما شخصیتی فرااستانی وبزرگ هستی نه بزرگت کردند  وتمام آزمونها را پس داده اید. تو در کارنامه ی خود 20سال نمایندگی مجلس و سالها برکرسی قضاوت نشسته ای واین سابقه درخشان ما را بس ،ودر گفتار وکردار شما شک وتردید وجود ندارد وقول وفعلت باهم سنخیت دارد  ومردم فهیم ما این صداقت را در گفتار وکردارت وجواب بی حرمتیهایی که به شما شده را انشا الله در 12 اسفند با انتخاب شما خواهند داد.
کد خبر: ۴۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۴

اوای دنا:امام جمعه لنده گفت: حضور روحانيت در هر منطقه‎اي فرهنگ‎ساز و از تاثيرگذاري بالايي در ارتقاي شاخص‎هاي فرهنگي برخوردار است. حجت الاسلام عباس عبدالملکی صبح امروز در مراسم تجلیل از روحانیون و مبلغین دهه اول محرم در شهر لنده ضمن تسلیت فرارسیدن اربعین سید و سالار شهیدان اظهار داشت: روحانيت، عنصر اصلي و مولد فرهنگ در كشور ما می باشند. وی افزود :ارزش ها و هنجارها، عمدتاً ازطريق روحانيت به جامعه تزريق گرديده و جزو فرهنگ عامه مردم درآمده و گفتار و كردار اين قشر معتمد ديني، همواره در طول تاريخ، حجت شرعي و مقبول افراد جامعه بوده است. امام جمعه لنده گفت: حضور روحانيت در هر منطقه‎اي فرهنگ‎ساز و از تاثيرگذاري بالايي در ارتقاي شاخص‎هاي فرهنگي برخوردار است. وي افزود: روحانيت به عنوان پيش‌قراولان انقلاب اسلامي و حوزه‌ها به عنوان بسترساز اين انقلاب در مظلوميت هستند و بايد با ايجاد جاذبه‌ و تمايل در جوانان براي جذب شدن به حوزه‌ها، آنها را از مظلوميت خارج کنيم. رئیس شورای فرهنگ عمومی لنده تصریح کرد: بنيان حکومت شيعي بر اساس قرآن و سنت بوده و گره‌گشاي مشکلات حکومت و مردم در امور شرعي به عهده حوزه‌هاي علميه و روحانيت است که بايد درتمام امورات ديني ومسائل سياسي واجتماعي حضور فعال وچشمگير داشته باشند . سرپرست تبلیغات اسلامی لنده هم در این آئین به هوشیاری و بیداری روحانیت در طول تاریخ اشاره کرد و گفت: روحانیت بايستى با بيدارى و هوشيارى هرچه بيشتر مواظب بـاشندكه گـرفتار لـغزش و انحراف نشوند. حجت الاسلام سید محمود الهی نیا با بیان اینکه لغزش تا ديـروز برای روحانیت خـطر جدی نبوده افزود: امروزه روحانیت به عنوان بطن نظام و اسلام بوده و لغزش و خطا در آنها به منزله لغزش و خطا در انقلاب و اسلام بوده و دشمنان انقلاب منتظرند تا از لغزش و خطای آنها برضد اسلام و انقلاب استفاده کنند. وی تصریح کرد: تجليل از مقام شامخ روحانيت تجليل از معنويت ودينداری وپارسايی بوده چراکه روحانيون عروه الوثقي وحبل المتين الهي در سنگر معنويت دين وارزش هاي الهي را ياري مي نمايند . انتهای پیام/سیدفخرالدین علیزاده
کد خبر: ۳۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۳

اوای دنا-سیدمهدی خرمی:وحدت و همبستگي يكي از مواردي است كه تداوم و پايداري نظامها و ملتها به آن بستگي دارد. و به همين دليل، تمامي ملتها براي وحدت و همبستگي اهميت خاصي قائل شده اند و براي حفظ اين امر خطير برخي امور را، در فرهنگ خود مقدس و مهم شمرده و آنها را محور همبستگي خود قرار داده اند. به عنوان نمونه وقتي در تاريخ جنگهاي صليبي دقت مي كنيم، مي بينيم مسيحي ها از مذهب به عنوان بهترين حربه براي اتحاد خود بهره برده اند، يا در جنگ جهاني دوم، آلمانها براي همبستگي خود از عنوان نژاد برتر استفاده كردند. در اين خصوص دين مبين اسلام نيز از ساير اديان مستثنا نبوده و اهميت خاصي براي اين موضوع قائل شده است و قرآن كريم بر اين نكته، تأكيد كرده است كه وحدت مايه استواري و نيرومندي، و اختلاف موجب شكست و سستي و از كف دادن قوت و قدرت است.با این حال وحدت و یکدلی برای ایلی به وسعت عشق که از قیام تا لنده از لنده تا جاورده از جاورده تا قلعه رئیسی از قلعه ریسی تا بیسیدون و کلات ، از ایدنک تا سوق از سوق تا پاقلعه نادیده گرفته شده و حرف  از اختلاف و عدم انسجام به گوش می رسد .ای سران ایل به هوش باشید که ایل بزرگ طیبی مزین شده به ستارهایی که در آسمان ایل می درخشند و اعمال و رفتار ما را زیر نظر دارند تمسک بجویید به ستارگانی چون امازاده سید محمود(ع) ، امامزاده سید عمادالدین ولی (ع) ، امامزاده میرسالار (ع) ، امامزاده ناصرالدین محمد(ع) و .... !استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد سرشار از جاذبه های طبیعی و گردشگری فراوانی است با نگاهی اجمالی به سیطره ایل بزرگ طیبی می بینیم ایلمان چه نقش بزرگی در جاذبه های طبیعی استان ایفا می کند .اگر چشمان بینا داشته باشیم  می بینیم قطرات زیبای آبشارهای کمر دوغ و طوف خیمه را !می بینیم بزرگترین شتر سنگی دنیا را ! می بینیم روستای توریستی قیام را ! می بینیم قلعه ای تاریخی  لنده ، الگن ، چاروسا ، لیر ، سوق ، ایدنک ، بیشه ای ، موگرمون و...که ریشه در تاریخ این ایل دارد ! می بینیم رودخانه خروشان جن و موگرمون ، مارون ، جاورده و  رود قلاتی را ! می بینیم بهشتهای گم شده در جای جای سیطره ایلمان ! طبیعت دل انگیز موگرمون ،دلی مهرجان ، دلی مهره ، طبیعت بکر چاروسا ، قرق بادامستان سوق ، سواحل سد مارون و............!آیا این همه نعمت خدادادی نباید دیده شوند نباید ایلمان را به عنوان یک ایل بزرگ و با افتخار بشناسند !ایلی که در ناهنجاریهای اجتماعی کمترین سهم را دارد باید به عنوان یک افتخار از آن یاد شود !راستی آیا از خود پرسیدیم ریشه این همه مظلومیت ایلمان چیست ؟دنیا پرستی و جاه طلبی !وَ اعتصِموا بِحَبلِ الله جَميعاً وَلا  تَفَرَقوا تعصب کور و تعصبات شخصی از جمله موانع مهم اتحاد است .اتحاد در بسیاری از موارد نیازمند روحیه ایثار و فداکاری، عفو و بخشش و تواضع و فروتنی است. دنیا طلبان و عاشقان شهرت و مقام که هیچ عملی را جز در راستای مال و مقام انجام نمی دهند و در لحظات بحرانی و مشکلات اجتماعی به جای میدان دادن به افراد لایق و گذشتن از حقوق خویش بر حفظ قدرت و موقعیت حزب و جناح خویش تأکید می کنند. آنها به جای اعتصام به حبل الله به عنوان محور وحدت به حبل شیطان که همان دنیا پرستی است، چنگ می زنند و ایجاد تفرقه می کنند. آنان به راحتی به خاطرمتاعی اندک و پُستی کوچک پَست می شوند و عزت و شوکت خود و ایل خود را می فروشند و استعمارگران نیز با توجه به چنین روحیاتی به تطمیع مادی و معنوی آنان می پردازند.و دقیقاً از همین روست که امام علی (ع) دنیا دوست ها را سرآغاز فتنه ها و ریشۀ همه محنتها و رنج ها می دانند.بیایید قدر ایلمان را قدر بدانیم و با هم ندای یکی شدن را سر دهیم تا چشم کسانی که قصد و طمع سوء از ما دارند را کور کنیم  .در آخر داستانی را نقل می کنم به امید آنکه در این ایام سراسر  حقه و حیله انتخابات، فریب دسیسه بازان  سیاسی را نخوریم !كاروانی از مردمان كاشان شكایت به نزد حاكم بردند كه دو راهزن ، كاروان صد نفری ما را غارت كردند . حاكم با تعجب پرسید :« چگونه صدنفر از پس دو نفر بر نیامده اید ؟» یكی از آنان در پاسخ گفت : « آن ها دو نفر بودند همراه و ما صد نفر بودیم تنها ! »به امید ایلی همراه و منسجم
کد خبر: ۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۱

اوای دنا-احسان :عموما مردم در انتخابات و ایام منتهی به آن، شاهد صحنه های تکراری و ملال آوری از سوی نامزدها و اطرافیان آن ها هستند که در آن، به یکباره خود را «مهم»، «ارزشمند»، «صاحب رای و نفوذ» و .. آن هم در تمامی عرصه های سیاسی کشوری و منطقه ای می بینند. شخصی که باید در طول چهار سال برای ملاقات با فلان شخص و یا اطلاع از آمدن وی به استان یا استان های همجوار، خبر آمدنش را از کلاغ های آسمان یا اشخاص ذی نفوذ بشنود، آن هم مشخص نیست موفق به دیدار شود و یا در صورت موفقیت به دیدار با آن شخص، مشخص نیست که بتواند خواسته‌اش را برآورده سازد، به یکباره خود را مهم می بیند و تازه متوجه می شود که چه شخص مهمی بود و خود خبر نداشت. شاید این ترفند مفید باشد و بتوان عده ای را با این شیوه به سمت خود، آن هم در ایام انتخابات، جذب کرد، ولی تکرار آن، به شدت ملال آور و تنفر انگیز است. مهمترین وجه ملال آوری این داستان، آن است که شخص، به وضوح می­بیند بازیچه دست این و آن قرار گرفته است. این و آن، با نمایشی ساختگی، در صدد جذب رای او برآمده و در این راه از هر شیوه ای استفاده می کند. این است داستان چند دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ما. نکته جالب آنکه ا ین داستان (فریب و اهانت به شعور اجتماعی)، در حال تکرار شدن است، لکن با این تفاوت که رنگ خود را عوض کرده است. اگر تا دیروز حضور در خانه های مردم، میهمانی گرفتن و یا میهمانی رفتن و مواردی از این قبیل، در جذب رای تعیین کننده بود و برخی از نامزدهای انتخاباتی به آن روی می آوردند، امروزه، شاهد هستیم که متاسفانه، این اهانت، رنگ صریح تر به خود گرفته است؛ توضیح آنکه اگر فهرستی از عناوین خبرهایی را که سایت های استانی درباره اعلام حضور نامزدهای نامی انتخابات بیندازیم، شاهد خواهیم بودکه در اعلام موضع، از یک رویه واحد تبعیت می کنند. «موحد»، «هدایت خواه» و «حسینی» در ابتدا با قاطعیت اعلام کردند که، هر کدام به دلائل مختلف، در صحنه حضور پیدا نمی کنند و در این راستا، به مواردی همچون «مشکل اشتغال و بیکاری وسیع»، «بد آمدن استخاره» و ... استناد می جستند. هرچند، درک این قبیل رفتارها و اغراض پشت آنها، برای مردم فهیم استان ساده و آسان بود (برای اطلاع از نظرات مردم، می توان به اصل خبرهایی که در سایت های عصر دنا و آوای دنا و ... در این مورد آمده است، مراجعه شود.) لکن سوال این جاست که چرا این افراد(نامزدهای انتخاباتی) به این شیوه  متوسل می شوند؟ آیا اگر آقای موحد اعلام می کند که «به خاطر عدم برآورده کردن مشکل بیکاری وسیع در منطقه، و  عدم توانایی در برآورده کردن آن، در صحنه حضور پیدا نمی کند» و اگر جناب هدایت خواه استخاره به قرآن را دلیل برنیامدن خود عنوان می کند، نباید دلیلی منطقی و قانع کننده برای حضور خود در صحنه، ارائه دهند؟ سوال اینجاست که به یکباره چه اتفاقی افتاده که آقایان از آن رای به ظاهر قاطع خود، برگشته و در صحنه حضور پیدا کرده اند؟آیا جناب موحد، مشکلی برای رفع بیکاری پیدا کرده است؟ جناب آقای موحدی که مدت بیست سال است در کرسی نمایندگی حضور دارد، بناست که چه راه حلی را برای این مسئله ارائه دهد که به یکباره از آن رای اولیه خود برگشته است؟ چه تضمینی وجود دارد که شخصی که اینگونه به راحتی از حرف خود بر می گردد (هرچند کارنامه ای کاملا مشخص از خود به جای گذاشتند.) به وعده های انتخاباتی نیز وفادار باشد؟ آیا مردم «اعلام عدم حضور اولیه» را باور کنند یا «تبلیغات و رایزنی های وسیع در سطح منطقه» را؟ چرا نامزدهای نامی به این شیوه روی می آورند؟ آیا غیر از «بازارگرمی» و یا به عبارت صریح تر «اهانت به شعور اجتماعی» است؟ بدیهی است که تلقی افرادی که اینگونه عمل می کنند، این است که مردم و ادراک عمومی، ناتوان از فهم این معادله است، حال آنکه باید بدانند به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی و روشنگری های گوناگونی که در طول این سالیان صورت گرفته شده است، گستره فهم و درک مردم و عمق شعور اجتماعی، به مراتب بالاتر از آن است که آقایان فکر می کنند. از این روی پیشنهاد می کنم یا موارد فوق را به صورت کاملا شفاف و منطقی پاسخ دهند یا اینکه به طور رسمی از مردم شریف استان معذرت خواهی نمایند.
کد خبر: ۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۹

اوای دنا- نسیم عدالت: چند روز گذشته ثبت نام داوطبان کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی به پایان رسید. و کم کم باید شاهد حضور این عزیزان در مجالس ختم، عروسی، همایش ها، دانشگاه ها و خلاصه همه جا باشیم. کت و شلوارپوشانی که به صف در مجالس ختم شرکت می‌کنند و قاری قرآن با ورود آنها به مجلس؛ قرائت قرآن را قطع کرده و ورود آنها را خوش آمد می‌گوید.عده‌ای ‌که انقلاب و اسلام را در خطر دیده و وظیفه‌ی خود می دانند تا وارد گود شوند.عده ای که این روزها به فکر مشکلات و کمبودات مردم افتادند.عد ه ای که به فکر جوانان افتادند و زمین ورزشی  راه اندازی می کنند..یه عده ای هم به فکر ساخت و ساز مساجد و حسینیه هاافتادند که ایکاش همه پولاشون اینجا خرج میشد.عده ای که در این روزها طیبی یا بویر احمدی و یا .... شدند و حس ناسیونالیستی آنها گل کرده !!عده ای که تا دیروز تلفن ها را جواب نمیدادن و امروز فقط تک بزنید خودشون زنگ میزنن عده‌ای ‌که این روزها هر روز موهای خود را اصلاح و ریش‌های خود را مرتب می‌کنند. عده‌ای ‌که این روزها با افراد معروف و معتبر شهر و شهرستان وارد گفتگو می‌شوند.عده‌ای ‌که این روزها با صاحبان کارخانه ها، صنایع، پاساژها، بازاریان و صاحبان قدرت اقتصادی شهر و شهرستان پیرامون وظیفه‌ی دینی خود به صحبت می‌پردازند.عده‌ای ‌که این روزها عاشق روحانیت می‌شوند و سرامام جمعه را با وقت ملاقات‌های خود شلوغ می‌کنند. روحانیون صاحب نفوذ شهرستان ها این روزها از دست این عده خواب ندارند و تا پاسی از نیمه شب باید به گفتگو با این عزیزان بپردازند.عده‌ای ‌که ناگهان به یاد زبان مادری خود می‌افتند و با لهجه غلییییییظ با هم ولایتی های خود صحبت می‌کنند.عده‌ای ‌که یا جانباز هستند یا خانواده جانباز یا خانواده شهید، خلاصه یه جوری با دفاع مقدس و شهدا مأنوس هستند و دست جانبازان را این روزها بوسه باران می‌کنند. عده‌ای ‌که از خاطرات جبهه‌ی خود می‌گویند و دائما بر مزار شهدای گمنام و نشان دار شهر و شهرستان فاتحه قرائت می‌کنند.عده‌ای ‌که در جمع دانشجویان روشنفکر می‌شوند و در جمع مردم دهاتی، در جمع روحانیون عاشق دین می شوند و در جمع سرمایه داران، اقتصاددان.عده‌ای که ناگهان بسیار توانمند و صاحب ایده و نظر می شوند.که البته ای کاش چها رسالش اینجوری بودن . بهر حال اگر برای :1-حضور حداکثری باشه سپاسگزاریم و ارای ما پیش کششون 2-اگر برای گرم کردن تنور انتخابات باشه ای ولا دستشون را هم می بوسیم 3-اگر برای توسعه و عمران حوزه انتخابیه باشه باز هم سپاس واما اگر برای :رفاه حال خود و اطرافیان و شهر زادگاه و لیدرها و... باشه باید مراقب باشیم و به هوش و قدر همین یه دونه رای مان را بدونیم و بدانیم روزی بخاطر رای به غیر اصلح پیش خدای سبحان مواخذه خوایم شد . به امید حضور یکپارچه مردم ما در پای صندوقهای رای و انتخاب اصلح با شعار میزان رای ملت است.
کد خبر: ۳۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۱۸

اوای دنا-علی بازیار: با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم نامزدهای انتخابات فعالیت های خود را آغاز کرده اند .رایزنی ها، برگزاری همایش ها ،نشست ها ،هم اندیشی ها. خود حکایت از داغ شدن تنور انتخابات دارد . اما برای بسیاری از مردم بخصوص  سیاسیون،فرهنگیان،دانشجویان ،آگاهی از دیدگاه ها، بیان نقطه نظرات و مبانی فکری نامزدهای انتخاباتی بسیار مهم است . اینکه نامزد مورد نظرشان در کدام طیف سیاسی جای دارد. جایگاه جریان سیاسی را تاچه اندازه متناسب با مسائل روز جامعه مورد ارزیابی قرار میدهند . آیا کاندیدای مورد نظرشان اصول گراست یا اصلاح طلب:یکی از نامزدهای انتخاباتی این دوره آقای حجه الاسلام شیخ خلیل نظری است که بسیاری از اقشار مختلف جامعه در مورد جایگاه ایشان و اینکه در کدام طیف سیاسی قرار دارد ، سؤالاتی دارند . درمورد اصلاح طلبی:آقای نظری در بحث اصلاح طلبی روشن ترین و بارزترین اندیشه را تمسک به بیان شیوا و روشنگرانه امام حسین (ع) می داند که در نامه اش به برادرش محمد حنفیه به هنگام  قیام تاریخی و سراسر حیات عاشورایی بیان می کند . همانا هدف من اصلاح امت  جدم رسول الله یعنی امر به معروف و نهی از منکر است 1.وی عقیده دارد اگر اندیشه اصلاح طلبی امام حسین (ع) در مرامنامه اعتقادی و سیاسی ما گنجانده شود ،هرگز به کژ راهه و انحراف دچار نمی شویم – تبیین اندیشه های ناب اسلامی که بر گرفته از کلام سراسر نور و رحمت الهی قرآن کریم و مبانی اعتقادی و عبادی اولیاء الله می باشد تنها راه سعادت بشر از سقوط در منجلاب دنیاپرستی و دنیا طلبی است وی معتقد است : آنچه امروزه با نام اصلاح طالبی در بخشی از جامعه سیاسی ما وجود دارد نه تنها اصلاح طلبی نیست بلکه تخریب بنیادهای ارزشی دین و انقلاب اسلامی وگذر از آرمانهایی است که ما را به جای آنکه به سر منزل مقصود برساند به بیراهه می برد .اگر در پاره ای از مسائل سیاسی و اعتقادی ،افراطی صورت گیرد نیاز است که به اصلاح آنها بپردازیم و خطاهای خودرا کاهش دهیم اما نمی توانیم به نام اصلاح طلبی ارزشهای سیاسی اسلام و مبانی دینی را زیر سؤال ببریمدر مورد اصول گرایی : آقای نظری اعتقاد دارند بسیاری از اصول گرایان با استفاده ابزاری از دین ؛ارزشها ؛ اصول انقلاب ؛و آرمانهای امام؛ پای از دایره اصول گرایی بیرون نهاده اند و در واقع به بیراهه رفته اند اگر افراط و تفریط صورت نمی گرفت و اگر پای بندی ما وسیاسیون به آنچه که معمار بزرگ انقلاب حضرت امام (ره) به عنوان انقلاب اسلامی تبیین کرده اند بیشتر می شد امروز گرفتار این اختلافات و این گونه تنشهای سیاسی نبودیم . وی معتقد است : کسانی هستند که با نام اصول گرایی .شعارمی دهند اما وقتی پای عمل به میان می آید پاسخگو نیستند . در حالیکه : قرآن کریم بیان می فرماید : ((یا ایها الذین امنو لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتا عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون ))2 .ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی را به زبان می آورید که در مقام عمل خلاف آن می کنید ؟بترسید از این عمل که خدا را سخت به خشم می آورید از اینکه سخنی بگویید و خلاف آن عمل کنیدوی معتقد است در میان اصول گرایان و اصلاح طلبان کسانی هستند که برای رسیدن به مقام و موقعیت های مورد نظر خود از هیچ تلاش و کوششی حتی مذموم دریغ نمی کنند در حالیکه مردم را به کارهای نیک و امور خیر دعوت می کنند اما خود فراموش می کنند خودشان با کدام نردبان بالا رفته اند .(( اتأمرون الناس بالبروتنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلاتعقلون ))3 آیا مردم را به نیکی امر می کنید و خود را فراموش می کنید ، در حالی که شما قرآن را تلاوت می کنید چرا تعقل نمی کنید ؟ به قول حضرت حافظ واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند                    چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنندبه رغم بسیاری از کسانی که وضعیت موجود را ایده آل بیان می کنند آقای نظری اعتقاد دارند وضعیت فرهنگی سیاسی کنونی راضی کننده نیست  وی عقیده دارند در حوزه فرهنگ ما به آنچه که باید می رسیدیم فاصله ای بسیار طولانی داریم و برای رفع نقیصه های فرهنگی باید تلاش و کوشش بیشتری داشتچراکه ما باتوجه به منابع سرشار فرهنگی هیچ چیز برای مان توجیه پذیر نیست که از کنار مسائل فرهنگی براحتی بگذریم و چشم خود را بر حقایق ببندیم . و در حوزه سیاسی : آقای نظری عقیده دارند آنچه که امروز بنام ((فتنه)) خوانده می شود نتیجه زیاده خواهی ها و انحصارطلبی های سیاسیون در دوقطب قدرت اصول گرایی و اصلاح طلبی است وی بر این عقیده است : برخی بجای اینکه آب برآتش اختلاف و تنش ها بریزند خود هیزم آتش می شوند که حاصلی  جز ایجاد اختلاف نخواهد داشت : وی به این کلام گوهر بار امام علی (ع) اعتقاد دارد که می فرماید :((کن فی الفتنه کابن البون .لاظهر فیرکب ولاضرع فیحلب ))5: در فتنه ها و آزمایشات مانند بچه شتر  باشید که نه پشتی برای سواری دارد و نه پستانی برای دوشیدن شیرآقای نظری عقیده دارد مهمترین ابزار مؤلفه برای تلطیف و تعادل امور کشور ایجاد همدلی و همنوایی در همه عرصه هاست . اختلافات صرفاً سلیقه ای نباید ابزار ایجاد تفرقه و نفاق بین مسئولین و دلسوزان نظام شود . بهرحال آقای نظری عقایدی دارد که می تواند برای برون رفت از وضعیت کنونی چه در منطقه و چه در کشور از آنها بهره جست . ویژگی دیگری آقای نظری توجه به توانمند بودن مدیریت است نه همگرایی و هم جناحی بودن  . وی عقیده دارد ممکن است توانمندیها و خلاقیت هایی در مدیران منتقد یک تفکر وجود داشته باشد که به صرف هم فکری نبودن و هم جناحی نبودن ،جامعه از آن محروم می شود و سیستم مدیریت  به صورت یکجانبه نگری  و تکصدایی باعث رکود مدیریتی می شود وی چنین عقیده دارد وقتی مدیریت یک مجموعه از یک گروه و یا جناح خاص باشند این شائبه پیش می آید که به صرف هم جناحی بودن بودن ؛امکان نقد مدیریتی کاهش یافته ؛و بروز اشتباهات مدیریتی را سبب می شود و این نتیجه ای جز انحصار طلبی و انباشته شدن قدرت در دست یک گروه خاص نخواهد داشت و ره آورد این انحصار طلبی پدیده شوم فساد اداری و ایجاد روابط به جای ضوابط است .
کد خبر: ۳۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۷

اوای دنا:همایش قران وخانواده با موضوع راهکارهای رشد فعالیتهای دینی در خانواده با همت اداره ارشاد اسلامی شهرستان کهگیلویه و نمایندگی اداره ارشاد اسلامی لنده و با حضور حجت الااسلام قاسمی دبیرکانون های فرهنگی و هنری مساجداستان و جمعی از مسولین شهرستانی و محلی در مسجد امام حسین (ع)لنده برگزار گردیداست. در این جلسه حجت الااسلام عبدالملکی امام جمعه لنده در سخنانی ضمن تسلیت به مناسبت شهادت امام سجاد (ع) گفتند از حضرت دو کتاب گرانبها بنامهای صحیفه سجادیه و رساله ی حقوق به جای مانده که اثار گرانبهایی برای شیعیان و همه مسلمین جهان می باشند. ایشان در ادامه خانواده را کوچکترین نهاد اجتماعی دانسته و افزود موفقیت انسان در جامعه و اجتماع بستگی به موفقیت او در خانواده دارد. امام جمعه لنده خانوادها را به دیانت ، حضور در محافل مذهبی ،زیارت اماکن عمو می و مذهبی ،و امر به معروف ونهی از منکر دعوت و بر روش الگویی خانواده ها تاکید نمود. در ادامه حجت الااسلام قاسمی ,عبدالملکی،الهی نژاد و آقای جمالی بخشدار لنده به سوالات حاضرین در خصوص مسائل خانواده و ترییت کودکان و جوانان پاسخ دادند. استقبال مردم و خصوصا خواهران از این جلسه به نحوی بود که انتظار می رود نهادهای فرهنگی در راستای تشکیل چنین جلساتی با توجه به نیاز خانواده ها و پرسش های آنها اقدامات لازم رابیش از پیش بعمل آورند.
کد خبر: ۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۰۱

اوای دنا- بهرام پارسا:مدیر محترم سایت وزین آوای دنا با سلام ،مطلبی را دریکی از سایتهای استانی ملاحظه نمودم که فکر میکنم که اگر به آن جواب ندهم کمی قصور وکوتاهی  کردم . من هر دو مقاله راخواندم ((1-آقای مژدهی پور بازی را ازدو سر باخت 2-فیاض بخش با رای ندان به  مژدهی پور ...شد)) مقاله ی اول بسیار زیبا وجامع وکامل بود ولی مقاله ی دوم   فقط تهمت ودروغ وافترا بود . اگر نویسنده ی متن طیبی  است که فکر نکنم طیبی باشد یرای خودم متاسف هستم واگر هم طیبی نیست خواهش دارم شما کینه ی نفاق را دامن نزن جناب مژدهی وجناب فیاضبخش از بچه های خوب ایل طیبی وتقریبا همفکر ولی آزادی درانتخابات بحثش جداست وبرادر بزرگوار شما که مطلب مینویسی حداقل حرمت قلم را حفظ کن ،چون خداوند در قرآن به قلم سوگند یادکرده است ونمیدانم شما کی هستی که برای ایل طیبی کاسه ی از آش داغتری ؟ مردم زمانی هم به شخصی رای میدهند وبعد ثابت میشه آنجوری نیست که مردم انتظارش را داشتند ودلیل نمیشه بگوییم فلانی چون به بهمانی رای داد توهین به او وارد کنیم .دراینکه من وامثال من میبایستی از جناب مژدهی حمایت میکردیم شک نیست والان خود داریم تاوان آن راپس میدهیم ولی اینجور صحبت کردن اصلا ادبیات درستی نیست. زمانی ما به بنی صدر رای دادیم وبعد ازمدتی آن پیر فرزانه فهمیدندکه ایشان به بیراهه میرود وامام باآن تدبیرش چگونه برخورد کرد. ونمایندگان دیگری که ما به آنها رای دادیم و برادر عزیز ملاک فعل افراد است و از سایت .... که البته دلش میخواهد چنین موضوعاتی مطرح شود چون شناختی از ایل بزرگ طیبی ندارد تمنا دارم حرمت قلم را نگهدارد وهمه ی مطالب را در دید قرار ندهد. ومن به جد میگویم امثال مدیر سایت.... دوست ندارند کسانی همانند مژدهی پور عزیز وفیاضبخش عزیز  چنین رشد کنند وشاید هم خیلی سنگ اندازی بکنند . ومن بعنوان یک طیبی به هر دوی این عزیزان افتخار میکنم  وانشا الله هرجاکه هستند برقرار ودشمنانشان خوار باشد . امیدوارم که خداوند به همه ی ما سعه ی صدر دهد وعاقبت همه ی مارا ختم به خیر کند. واما یک نصیحت به خودم ونویسندگان چنین مطالبی در چنین احوالی خدارا ناظر برکارهایمان بدانیم چون او خیلی نزدیک است واز دامن زدن به این کارها جدا" خودداری کنیم که ثواب وصلاح نیست .
کد خبر: ۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۶

اوای دنا-روح الله امام زاده:نصف شب است. خوابیده ای. شب از نیمه گذشته است که صدای زنگ پیامک موبایلت تو را از خواب می پراند. با هزار غر و لند از جایت بلند می شوی. بر پدر و مادر کسی که این وقت شب بی خوابت کرده صلوات می فرستی. پیام را باز کرده و می خوانی. مغزت هنگ می کند و...دعوتت کرده اند به مراسم عروسی یکی از اقوام. کلی وقت گذاشته ای سر اینکه به خودت برسی. دست کم پنج شش سالی جوان تر به نظر می رسی. پایت را که داخل مراسم می گذاری پشت بلندگو آمدن او را با سلام و صلوات اعلام می کنند. تا آخر مراسم بالاخره نمی فهمی این آقا از طرف خانواده عروس کارت دعوت داشته یا از جانب خانواده داماد. خیلی سخت نگیر. از قدیم گفته اند مهمان حبیب خداست...داری از مراسم هفت دوستت برمی گردی. خیلی ناراحتی. مرگ جوان آن هم از نوع ناکامش، حتی اگر دوست و رفیقت هم نباشد، دلت را می سوزاند. با چشمان پف کرده و سرخ از گریه، هنوز پایت را از در آرامگاه بیرون نگذاشته ای که می بینی این آقا که اتفاقاً مدتی قبل در مراسم عروسی یکی از اقوامت زیارتش کرده ای، با دسته گلی مشکی رنگ دارد می آید داخل. از کنارش که می گذری روی دسته گل کارتی چسبانده اند که اسم رفیقت را رویش می بینی. باز هم هنگ می کند مغزت. آیا این آقا با رفیق مرحومم آشنایی ای داشته یا...وقتی کارت دعوت مراسم حج همسایه ات را می دهند به دستت، آرزو می کنی که خداوند هر چه زودتر این سفر معنوی و روحانی را نصیب همه آرزومندان و ایضاً خودت بنماید. می روی به مراسم همسایه ات که در تالار برگزار گردیده. بعد از کلی گپ و گفت با آشنایان، 5 دقیقه مانده به آوردن شام، ناگهان بلندگوی مجلس نام آقایی را می برد که دیگر این روزها او را به خوبی می شناسی. فقط نمی توانی ربط او و همسایه ات را با هم بفهمی...آقای محترمِ همه مجالس که تو را یاد شخصیت کارتونی "زبل خان" می اندازد، مدتیست کاندیدای مجلس شورای اسلامیست. انتخاباتی که در اسفندماه سال جاری قرار است برگزار شود و این روزها و حتی خیلی قبل تر، برخی فعالیت های تبلیغاتی شان را شروع کرده اند، اساسی.می گویند دوره های اول مجلس شورای اسلامی وقتی منتخبین ملت رفتند به دست بوسی امام خمینی(ره) و گرفتن نصایح و سفارشات لازم، امام امت در بدو سخنان شان جمله ای گفتند که باعث تعجب و ناراحتی حضار که همان منتخبین ملت بودند، گردید. امام خمینی با همان ریزبینی و تیزبینی خاص شان گفتند که به کسانی که در انتخابات مجلس رأی نیاوردند تبریک می گویند.افراد حاضر در جلسه با چشمانی از تعجب باز، به هم نگاه می کردند. یعنی چه که امام دارند به کسانی که انتخاب نشده اند تبریک می گویند؟ پس ما چی؟ یعنی انتخاب ما با این همه تلاشی که کرده ایم تبریک ندارد؟ سخنان بعدی امام امت اما، ابهامات حضار را برطرف کرده و وظیفه سنگین شان را به آنان یادآوری کرد.امام فرمود که در فرهنگ اسلام و حکومت اسلامی این پست ها هستند که می بایست به دنبال افراد بدوند نه اینکه افراد، سر از پا نشناخته برای احراز مناصب دولتی و غیر دولتی با هم مسابقه بگذارند. من از این جهت به کسانی که انتخاب نشده اند تبریک گفتم که آنان وظیفه ای که بر عهده شماست را بر گرده خویش ندارند. به همین دلیل در پیشگاه الهی مورد سؤال واقع نمی شوند. اما شما که با انتخاب تان رسالت بس بزرگی را بر دوش گرفته اید باید در انجام کامل آن کمر همت ببندید و بدانید که در برابر پروردگار متعال مسئولید.اساساً تفاوت نوع پذیرش پست و مقام در کشور ما با کشورهای دیگر در این است که اگر اینجا کسی مسئولیتی را می پذیرد نگاهش باید صرفاً در جهت خدمت به مردم و حل معضلات و مشکلات ملت باشد. به همین دلیل وقتی پستی را پذیرفت دیگر خواب و خوراک ندارد از اینکه شاید نتواند آن را به درستی انجام داده و در پیشگاه پروردگارش مسئول باشد. نه اینکه برای به دست آوردن مسئولیت، به هر لطایف الحیلی دست زده و هزار کار ناصواب انجام دهد. نتیجه این نوع به جایگاه رسیدن هم کاملاً معلوم و مشهود است. آقای نماینده که پایش را در صحن مجلس شورای اسلامی گذاشت و روی صندلی های سبز رنگ جلوس کرد، دیگر موکلینش را فراموش کرده و به فکر پُر و پیمان کردن کیسه خویش است.تازه یادش می افتد که کلی دوست و آشنا دارد که قبل از انتخاب شدن، بهشان قول داده بود که در صورت رسیدن به قدرت از خجالت شان در می آید. حالا وقت وفای به عهد است. برای اینکه خدای ناکرده مدیون شان نشود شروع می کند مانند مهره های شطرنج آن ها را در مناصب گوناگون جا به جا می نماید. امروز یکی اینجا و فردا دیگری آنجا. بازی ادامه دارد...پیامک موبایلت را که باز می کنی و می خوانی، آقای کاندیدای مجلس است که پیام داده. چقدر هم دوستت داشته که ساعت یک صبح برای پیامک زده. هنگ می کنی زمانی که می خوانی: "انسان های باشعور خدمتگزاران خویش را می شناسند. خدمتگزار شما .... لطفاً این پیام را برای ده نفر دیگر بفرستید. با تشکر."در مراسم عروسی یکی از اقوامت و ولیمه حج همسایه ات، مجری مراسم نام آقای کاندیدای خدمتگزار را می برد تا همه برایش کف بزنند و صلوات بفرستند. خیلی زور نزن. نهایتاً نمی توانی بفهمی ایشان از طرف خانواده عروس دعوت شده اند یا از ناحیه خانواده داماد. و همچنین نسبتش را با حاج آقای همسایه.شب که به خاطر هفت دوستت در مسجد محل مراسمی برپاست، باز آقای کاندیدای خدمتگزار وارد مجلس می شود. عده ای بلند می شوند جلوی پایش. عده ای هم خودشان را لوس می کنند برایش. بالاخره 1 در 1000 هم اگر احتمال داده شود که این آقا روزی بتواند وارد مجلس شورای اسلامی شود، پس نباید حتی یک دقیقه را هم از دست داد!. پاچه خواری را گذاشته اند برای همین مواقع دیگر!. به همین خاطر است که بعضی ها در مسجد برای گذاشتن استکانی چای و تعارف کردن خرمای مرحوم دوستت دارند از هم سبقت می گیرند و خودشان را هلاک می کنند.نگاه می کنی. به این صحنه ها با انزجار نگاه می کنی. از این همه تظاهر دل پیچه می گیری. واقعاً کدام شان محض رضای خدا دارند تلاش می کنند؟ آقای کاندیدای خدمتگزار برای خدمت رسانی!؟ یا این جماعت که خودشان را می کشند تا دیده شوند؟ آن هم در برابر دیدگان بنده خدا!. با خودت فکر می کنی اگر قرار است همین طور پیش برویم باید "فاتحه" خدمت رسانی مخلصانه ای را که امام امت و مقام معظم رهبری همیشه به آن سفارش کرده و می کنند، خواند. با این روند، "فاتحه" خیلی چیزهای دیگر را هم باید خواند. قرآن جلویت را باز می کنی و شروع می کنی به خواندن که پیرمردی از انتهای مسجد فریاد می کشد: "فاتحه مع الصلوات".
کد خبر: ۲۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۸

آوای دنا : مراسم شور محرم و دانشجو ، با حضور گسترده دانشجویان شهرستانهای کهگیلویه ، بهمئی و چرام  در تالار نجاتیان شهر یاسوج برگزار گردید. در این مراسم بعد از تلاوتی چند از قران کریم ، مداحان به مداحی سید و سالار شهیدان پرداختند .بعداز مراسم مداحی و سینه زنی، حاج آقا نظری استاد حوزه و دانشگاه به ایراد سخنرانی در باب شور محرم و دانشجو پرداختند. حاج آقا نظری  بیان کردند که عزاداری و برپایی مراسم ماتم در سوگ خوبان و اولیاء خدا امری است که ریشه در قرآن و سیره نبوی(ص) و سیره امامان(ع) دارد و مصداق تعظیم شعائر الهی ،.حاج آقا نظری به نقش دانشجو در شناساندن راه امام حسین به افراد عامه اشاره کردند و گفتند دانشجویان ما باید با کسب معرفت اهداف قیام امام حسین(ع) را تحلیل و برای مردم تشریح نمایند .حجت الاسلام نظری ضمن گرامی داشت روز دانشجو تقارن روز دانشجو  با ماه حسین ( ع) را نقطه عطفی برای میثاق دوباره دانشجویان با آرمانهای بزرگ امام حسین (ع) دانستند .در پایان این مراسم جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد که حاج آقا نظری به سوالات ایراد شده پاسخ دادند .
کد خبر: ۲۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۳

اوای دنا-محمدصادق زماني:ياران امام حسين(ع) همه اهل نماز بودند و بندگي خدا. آنها هم كه حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رساندند، نماز مي‌خواندند و گرد و خاك ادعاي دينداري‌شان، چشم را كور مي‌كرد!در سريال مختارنامه هم اين اشتراك‌ها بين مختاريان و يزيديان به زيبايي به تصوير كشيده شده بود. پس چرا نمازگزاران يزيدي عليه نمازگزاران حسيني شوريدند و سرهاي اين قافله جوانمرد و اهل دين را بر سر نيزه‌ها كردند؟! براي پاسخ به اين پرسش بايد شخصيت و رفتار نمازگزاران يزيدي را از زاويه تحليل روانشناختي مورد بررسي قرار داد تا روشن شود كه اين افراد چه نوع شخصيت و چه خلق و خويي داشته‌اند. ۱- دورويي و چندچهرگي: يكي از ويژگي‌هاي رفتاري نمازگزاران يزيدي، نفاق و دورويي آنان بود. همان زمان، افرادي در جامعه اسلامي زندگي مي‌كردند كه نه اهل نماز بودند و نه ادعايي درباره مذهبي بودن داشتند؛ آنان يك رو داشتند نماز نمي‌خواندند و به هنجارهاي مذهبي پايبند نبودند. هرچند رفتار اين دسته هم قابل نقد است، اما چون، دو‌چهره نبودند تشخيص نوع تفكر و شخصيت آنان كار ساده‌اي بود. اما يزيديان، ظواهري مذهبي داشتند و ادعاي مذهبي بودن مي‌كردند و تشخيص باطل بودنشان بسيار دشوار بود. كمرشكن‌ترين ضربه‌ها را بر پيكره مذهب و جامعه، افراد داري نفاق و چندچهرگي وارد مي‌سازند. تشخيص باطل بودن و خطرشان- چون نفاق دارند و در هر جمعي قرار مي‌گيرند به خاطر منافع‌شان همرنگ آن جمع مي‌شوند ـ مانند تشخيص حركت يك مورچه است بر روي يك سنگ سياه آن هم در يك شب سياه و تاريك! ۲- دروغگويي: در ميان همه صفات بد و مورد نكوهش، دروغ جايگاهي نكوهيده‌تر دارد. هيچ وقت نشنيده‌ايم كه «دزد، دشمن خداست» ، هميشه شنيده‌ايم كه بزرگان ما گفته‌اند: «دروغگو دشمن خداست». در كنار دروغ، تنها يكي از رفتارهاي ضدارزش در قامت دروغ معرفي شده است: «رباخواري» (رباخواري، اعلان جنگ به خدا و رسولش است/ قرآن كريم.) افرادي كه در سپاه يزيد مثلاً نماز مي‌خواندند، مبتلا به بيماري دروغگويي بودند و تفسيرهاي دروغين به مذهب مي‌بستند تا اهداف خود را پيش ببرند. آنها به دروغ، امام حسين(ع) را خارج شده از دين معرفي مي‌كردند و به ايشان تهمت مي‌زدند. ۳- منفعت‌طلبي و قدرت‌طلبي: يزيديان چون منفعت‌هايشان در بقاي يزيد بود و از آنجا كه افرادي قدرت طلب بودند، حقيقت را قرباني منفعت‌هاي شخصي و حرصشان به قدرت كردند در مقابل، نمازگزاران حسيني افرادي راستگو و جوانمرد بودند كه خشنودي خدا را بر هرچيز ديگري ترجيح دادند، چراكه آنان ايمان داشتند:« طاعت آن نيست كه بر خاك نهى پيشانى/ صِدق پيش آر، كه اخلاص به پيشانى نيست.»
کد خبر: ۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۱۲

  اوای دنا-مسلم مختاری: دانش آموزان دختر مقطع سوم ابتدایی شهرستان بهمئی امروز رسیدن به سن تکلیف را جشن گرفتند. معاون پشتیبانی و توسعه اداره کل آموزش وپرورش استان» در این مراسم که درمسجد ابوالفضل العباس (ع) شهر لیکک برگزار شد با تشریح وظایف فرد مکلف و کسانی که به سن تکلیف رسیده اندگفت: برگزاری مراسم جشن تکلیف یکی از سنت های بسیار خوب و اسلامی ما ایرانیان است که در کل کشور رواج دارد.«آقای صمدی نسب»خواستار برنامه ریزی مطلوب برای آموزش اُمور مذهبی ودینی درقالب برگزاری کلاسهای اخلاق،احکام به دانش آموزان شد.«ابراهیم حصار رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان بهمئی»با بیان اینکه جشن تکلیف 200نفر از دانش آموزانِ دختر شهر لیکک و 340نفر از دانش آموزان شهرستان بهمئی،امروز به صورت همزمان برگزار شدگفت:تدابیر لازم برای آموزش قرآن،احکام و اُمور شرعی برای این دانش آموزان درنظر گرفته شد. در این مراسم پس از اقامه نماز جماعت  و اجرای برنامه های متنوع فرهنگی به دانش آموزان فعال در اقامه نماز هدایایی از قبیل چادرو... اهدا شد.
کد خبر: ۲۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۶

اوای دنا-مهدی گلالی تراب : انتخابات نمود ازادی در هر نظام سیاسی است. انتخابات در اسلام نیز جایگاه ویژه ای دارد. به طوری که خداوند متعال در قران کریم در ایه 157 سوره اعراف درباره ازادی عقاید می فرماید: ويضع عنهم اصر هم واغلال التي كانت عليهم  پيامبر آمده است تا عوامل اصر و فشار را از مردم بگيردوغل و زنجير هاي بسياري كه بر دست وپاي عقل و فكرشان بسته شده است بردارد تا آزادباشند و آزادانه عمل كنند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان طلایه دار نظام اسلامی در عمر 33 ساله خود انتخابات گوناگونی را برگزار کرده است. این انتخابات نمود ازادی و احترام به مردم بوده است.در انتخابات صورت گرفته همواره مردم حرف اول را می زدند. به بهانه نزدیک شدن به انتخابات اینده مجلس شورای اسلامی قصد داریم از معضلی بنویسیم که وارد فرهنگ انتخاباتی مناطق ما شده است. هر فردی حریم خصوصی دارد و به هیچ وجه تمایل ندارد که دیگران وارد حریم خصوصی او شوند. هر شخصی برای خود عقیده خاصی دارد و برای عقیده اش احترام قایل است.اما در فرهنگ انتخاباتی ما بعضی مواقع این حریم ها شکسته می شود.در استانه انتخابات که می شود عده ای از مسئولین ادارات با استفاده از قدرت خود برای نماینده خاصی تبلیغ می کنند . البته این مسئله مربوط به همه مسئولین ما نمی شود چرا که تعداد زیادی از مسئولین ما در مسئولیت خود صادق هستند. اما تلنگر ما به کسانی است که این مسئله را رعایت نمی کنند.بر طبق اصل 23 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‏ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد، اما این مسئله در بعضی ادارات رعایت نمی شود. این مسئولین فراموش کرده اند که انها برای کاری دیگر در این جایگاه قرار گرفته اند.مردم و زیر دستان خود را به بهانه مختلف مورد فشار قرار می دهند تا نماینده خاصی را انتخاب کنند.انها با دادن وعده هایی به افراد از انها می خواهند تا به صورت علنی از کاندید مورد نظر حمایت کنند. این مصداق واقعی خیانت در امانت است، چرا که پستی که انها در ان قرار گرفته اند در واقع امانت مردم است که انها در این امانت خیانت می کنند.انها فراموش کرده اند که مردم بهترین نظاره گر هستند و خدا در جایگاه حق نشسته است و قطعا تبلیغات انها نتیجه معکوس خواهد داد. و اما در این بین وظیفه دستگاههای نظارتی چیست ؟ ایا به راستی این دستگاهها وظیفه خود را به خوبی انجام می دهند ؟ ایا نباید بر فعالیت انتخاباتی نظارت بیشتری شود ؟ ایا فشار بعضی از کاندیدها و رفتن به خانه های مردم با انتخاب ازاد مغایرت ندارد ؟ ایا تبلیغات زودتر از موعد بعضی از کاندیدها فضای انتخابات را متشنج نمی کند؟ تمامی این سوالات این نکته را یاد اوری می کند که باید بر فعالیت های انتخاباتی نظارت بیشتری شود چرا که عده ای ممکن است با تبلیغات دروغین بر انتخاب  اصلح مردم تاثیر بگذارند .
کد خبر: ۲۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۵

اوای دنا: رییس پلیس آگاهی كهگیلویه و بویراحمد گفت: فرد كلاهبرداری كه در پیامك های تلفنی در نقاط مختلف كشور با این مضمون كه من 'مراد هستم ،عمویم عشایر است مقداری وسیله زیر خاكی پیدا كرده است اگر میتونی برام كاری بكن' با یك هزار و 800 سكه و دو عدد مجسمه تقلبی دستگیر شدند...
کد خبر: ۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۱