« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
من در شگفتم که شبهاتی این روزها به اسم منافع ملی درباره مسئله فلسطین و موجودیت رژیم صهیونیستی در ساحت دانشگاه مطرح شده که اگر نگوییم هدف غایی آن مشروعیت بخشی به موجودیت رژیم صهیونیستی است ولی ناخواسته این هدف را مطرح کرده است.
کد خبر: ۲۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۵

افزایش امنیت شغلی خبرنگاران درقبال گزارش ها و اخبار منتشره و برخورداری از حقوق و مزایای مناسب و استفاده دائمی از آموزش های حرفه ای می تواند به ثبات کار رسانه ها کمک کند.
کد خبر: ۲۷۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۰

امام راحل (ره) با دورنمایی ژرف فرموده بودند:"نگذارید پیش کسوتان عرصه های شهادت و خون در پیچ و خم های زندگی روزمره به فراموشی سپرده شوند.آوای دنا - علیرضا سعیدآبادی :        کلیدواژه ایثارگر در کشور ما طیف گسترده ای از مردم را دربر می گیرد.ایثارگران انقلاب اسلامی و تاریخ سازان قبل از پیروزی بهمن 57 و پس از آن و ایثارگران دفاع مقدس که رزمندگان،جانبازان،آزادگان،خانواده شاهد و ایثارگر از این تبارند.شهیدان دست نیافتنی ترین این انسان ها و ستاره های راهنمای این ملت برای همیشه تاریخ و حال و آینده اند. گرچه ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس درهم تنیده اند و در حوزه معرفت شناختی لازم و ملزوم یکدیگرند ولی هرکدام گفتمان راهبردی خود را دارند.درباره ایثارگران بویژه ایثارگران دفاع مقدس سه نگاه غالب برای تحلیل وجود دارد و رسانه ها هرکدام به فراخور تحت تاثیر آن ها هستند. نگاه اول،برگفته از فرهنگ عمومی جامعه و نگاه ملت است که فرهنگ ایثار و ایثارگری را جزیی از ارکان شریعت و لازمه بقای ملک و میهن می داند و فراتر از برداشت ها و سلایق سیاسی آن را پاس می دارد و برای ایثارگران احترام خاصی قائل است. نگاه دوم این عزیزان را متعلق به گذشته می داند و برای آنان همصدا با افکار عمومی و همرنگ با جماعت فقط در مناسبت ها یادبود می گیرد و شعار می دهد اما در عرصه های مختلف جامعه،نقش امروزین برای آن قائل نیست.صاحبان این نگاه در بدنه اداری کشور،کم نیستند. در نگاه سوم؛ایثارگران که زمانی عقیده راسخ و اراده پولادین شان نجات بخش دین و مملکت بوده و تفکرشان ظرفیت یک پارادایم فراگیر و ماندگار را دارد باید در همه سطوح بکار گرفته شوند تا فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نهادینه شود و به نسل های آینده انتقال یابد ولی متاسفانه این نگاه مهجور است و با وجود اقبال و باور عمومی مردم،پشتوانه های اجرایی لازم را ندارد و در بدنه اداری کشور بسیار ضعیف است. دولت های پس از جنگ باوجود این که برخاسته از انقلاب اسلامی بوده اند اما هیچ کدام نتوانسته اند حق مطلب را در این باره ادا کنند.ایثارگران شاهدان و اسناد زنده حقانیت این ملت اند.همه ما برای اسناد مالی و حقوقی خود ارزش فراوانی قائل هستیم و آنها را خوب حفظ می کنیم.چون هرچه را که در زندگی بدست می آوریم باید با سند و مدرک به دیگران ثابت کنیم.اثبات بیش از آنچه که در سند آمده ممکن نیست. مردم ایران در سی و اندی سال گذشته نشان داده اند برای جهاد فرزندان خود در عرصه های دفاع مقدس ارزش زایدالوصفی قائل هستند.از اعماق وجود سعی و مجاهده ایثارگران این مرز و بوم را مقدس شمرده و آن را برگ زرینی از تاریخ کشور می دانند و با تمام سختی های پیش آمده بر این عقیده ثابت و راسخ مانده اند و ایثارگران را همانند اسناد افتخارات ملی در گنجینه قلب و ذهن خود حفظ و تکریم کرده اند.درحالی که در مواجهه با مسائل قانونی و اداری و دولتی مرتبط با ایثارگران مسئله تا حدود زیادی فرق می کند و این عزیزان جایگاه مناسب با شان و منزلت خود را نیافته اند. دفاع مقدس بزرگ ترین و نزدیک ترین نبرد تاریخی ایران است و چون در دوره معاصر واقع شده امکان بررسی حوادث جنگ و پیامدهای آن و به عبارت دیگر؛آثار قدیم و جدید آن از طریق مشاهدات مستقیم،بررسی و مطالعه تحلیل ها و نوشته ها،نقل قول از شاهدان و مصاحبه با تاریخ سازان این حماسه ماندگار بطور کامل وجود دارد.نویسنده،رزمنده و جانباز فعال در حوزه رسانه است و تا دلتان بخواهد با موضوعات مبتلا به ایثارگران آشناست. در سال های پس از جنگ مشکلات استفاده از فرصت های آموزشی برای جبران کاستی های تحصیلی گذشته،یافتن شغل و کار مناسب،مسائل اداری پس از استخدام و حین کار،دشواری های ارتقای شغلی و انتصابات ایثارگران در شرایط برابر و حتی فوق برابر و برخوردار از امتیازات بالا،ضعف های ساختاری دفاتر هماهنگی امور ایثارگران در دستگاه های اجرایی و ادارات تابعه،شعارزدگی و اکتفا به برپایی مراسم در ایام خاص سال آن هم بیشتر برای پاسداشت مناسبت های تقویمی کشور درحد رفع تکلیف،مسائل درمانی،مشاوره های کاربردی،برنامه های رفاهی،امور خانواده های ایثارگران شاید از سرفصل های شاخص این موضوعات باشند. سوال این است آیا ما تنها کشوری بوده ایم که به رزمندگان خود پس از جنگ باید خدمات ارایه می دادیم؟در مقایسه با سایرین که حتی برخی از آن ها دشمنان ارزشی ما نیز هستند و البته برای جنگ های خود تقدس هم قائل نیستند و حتی در اکثر مواقع با اهداف استعماری و استکباری به جنگ پرداخته اند ما چه کرده ایم و آنها چه کرده اند؟جزئیات این مقایسه را ذکر نکنم بهتر است چون از جهاتی تاسف بار بنظر می رسد!چه کسانی مسبب این بزرگ نمایی ها و شعارزدگی ها در جامعه ما هستند؟ چرا تا آنجا پیش رفته ایم که رزمندگان دفاع مقدس از کاستی های قوانین گذشته و اجرای ضعیف تر آن کمتر سخن گفته اند و پیگیری و مطالبه موثر نیز نکرده اند؟راستی چرا بسیاری از رزمندگان شب های عملیات و دفاع های جانانه پس از آن منظورم آن عزیزانی نیستند که مجروح شده اند بلکه کسانی هستند که مجروح نشدند اما با نگاه درست به آن شرایط صعب و دشوار و اثرات مادام العمر ناشی از آن باید درصدی از جانبازی را دریافت می کردند اما نکردند!همه  یقین دارند که رزمندگان اسلام در جنگ فقط به فکر ادای تکلیف بودند و تا پایان آن و حتی پس از آن به این بحث ها که دیگران چه کردند و ما چه کردیم نپرداختند. اما من قویاً معتقدم آسیب شناسی و بررسی ابعاد این موضوع برای بهره گیری های آینده لازم است.واقعه ای درحد و اندازه های دفاع مقدس با همان کمیت و کیفیت،تکرارشدنی نیست لیکن استفاده از برکات و درس های آن و کاستن از عوارض آن به مثابه یک جنگ به شرط تبیین و اجرای درست باعث افزایش قدرت ملی و انسجام جامعه و تقویت روحیه ملی در شرایط صلح و به مراتب بیش از آن در  صورت وقوع بحران های نظامی در آینده خواهد شد. شاید در نادیده انگاری بخش عظیمی از نیروهای رزمنده در طرح های امتیازی و اداری و دولتی اشکال متوجه کسانی است که درک مناسب و راهبردی از این حوزه و یا تجربه مستقیم از مخاطرات خط مقدم جبهه و عملیات های شهادت طلبانه دفاع مقدس نداشته اند و پس از جنگ به نحوی از انحاء متولی امور ایثارگران نیز بوده اند.شاید هم اشکال در نبود سازمان های مردم نهاد قوی بوده است که باید حقوق پس از جنگ را یادآور می شدند و قوانین موردنیاز و اعتبارات لازم را پیگیری و مطالبه می کردند. قانون جامع ایثارگران که حتی اجرای آن نیز در حال حاضر کامل نیست خیل گسترده ای از ایثارگران از جمله رزمندگان و جانبازان زیر 25%درصد را از بسیاری از موارد پیش بینی شده در قانون محروم ساخته است.معیار وجوب درصد جانبازی 25% و بالاتر از آن،نادیده گرفتن رزمندگان و جانبازان زیر 25 % درصد از بسیاری از طرح های امتیازی و اولویت های اداری،جایگاه ضعیف دفاتر امور ایثارگران در وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و عدم توجه جدی به ارتقاهای شغلی و انتصابات ایثارگران حتی در شرایط برابر و برخوردار از امتیازات بالا و نبود مسیر شغلی تعریف شده برای ایثارگران  از بزرگ ترین اشکالات اداری کشور در حوزه ایثارگران بوده است. امام راحل (ره) با دورنمایی ژرف فرموده بودند:"نگذارید پیش کسوتان عرصه های شهادت و خون در پیچ و خم های زندگی روزمره به فراموشی سپرده شوند."روح حاکم بر قوانین مرتبط با ایثارگران طی سنوات گذشته علی القاعده باید شان و منزلت این عزیزان را حفظ می کرد.ولی چون در اجرا،سازوکارهای قوی برای پیاده سازی آن در ادارات وجود نداشته و یا بر آن نظارت موثر صورت نمی گرفته باعث شده امور ایثارگران با شرایط ایده آل فاصله زیادی بیابد.دفاتر هماهنگی امورایثارگران در دولت های پس از جنگ از ضعف های ساختاری شدید رنج می برد و این معضل به دولت خاصی ربط پیدا نمی کند.در جاهایی نیز که قوت لازم دیده می شود بیشتر ناشی از ویژگی های فردی افراد مرتبط با این حوزه بوده است. من معتقدم خادمان این دفاتر از بهترین های روزگارند اما لشگر بدون فرمانده یا فاقد برنامه عمل و یا فقیر از نظر زاد و توشه و یا بدون پشتوانه و زیرساخت های مناسب راه به جایی نمی برد و کار خارق العاده ای نمی تواند انجام دهد.شاید بهتر بود برای هماهنگی امور ایثارگران در دستگاه های دولتی و وزارتخانه ها با الگوبرداری از حوزه های بسیج مستقر در دستگاه های اجرایی حوزه ای قوی شکل می گرفت و ماموریت می یافت که از عقبه مناسب برخوردار باشد و در مقام ضابط اجرایی و ناظر بر اجرای قوانین می توانست حق را به حق دار برساند. سلسله مباحثی مانند ایثارگران از منظر قانونگذاری در نظام جمهوری اسلامی ایران،ایثارگران و سازمان های مردم نهاد مرتبط با حقوق پس از جنگ،ایثارگران و حقوق پس از جنگ در مقایسه با سایر کشورها،ایثارگران و ضعف های ساختاری دولت ها در اجرا و بازنگری به موقع قوانین اداری،حقوق والای ایثارگران در اندیشه های امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری،ایثارگران و نبود بانک اطلاعاتی به روز و جامع،ایثارگران و مقایسه تطبیقی اهمیت جنبه های فرهنگی و آثار نرم جنگ در ایران و جهان و مباحث دیگر از دغدغه های نویسنده است که سایر پژوهشگران را به همفکری می طلبد. طرح این موضوع در اینجا شاید بسیار راهگشا باشد که غرب از جنبه های نرم افزاری وفرهنگی جنگ به صورت گسترده استفاده می کند و آموزه های خود را با قهرمانان ساختگی به سایر ملت ها اشاعه می دهد ولی ما آنگونه که باید و شاید از ظرفیت های نرم و محتوایی دفاع مقدس در سینما،شعر،ادبیات،موسیقی،رسانه،دانشگاه،مدرسه،فرهنگ عمومی،کارخانه و مقوله هایی مانند کیفیت،بهره وری،سازمان،مدیریت و.....سایر وجوه نرم آن به خوبی استفاده نکرده ایم.این در حالی است که ایثارگران ما قهرمانان واقعی بوده اند و ساختگی نیستند. شاید خودتان بارها شاهد بوده اید که در ادارات نه فقط شان و منزلت شان نادیده گرفته شده بلکه در موارد بیشماری با وجود برخورداری از شرایط فکری و تحصیلاتی و نخبگی و امتیازات اداری بالا مورد غفلت و بی توجهی فراوان نیز قرار گرفته اند و مصداق آن جمله حکیمانه امام راحل(ره )را یافته اند که در زندگی روزمره به فراموشی سپرده شده اند.ایکاش برای اصلاح و ارتقای نظام اداری از سرمایه های جبهه و جنگ بهره لازم برده می شد و فقط از آنان کلیشه ای در ادارات یاد نمی کردند. گرچه دیرهنگام است اما بیایید کاری کنیم به نسل دفاع مقدس در فرصت های پیش رو  بهای لازم داده شود و کمک کنیم دولت جدید از برکات وجودی شان بهره مند گردد. آقای رئیس جمهور؛اگر مشاور تان در امور ایثارگران بودم با توسعه امکانات بالقوه و بالفعل و اجرای قوانین و به روزآوری آنها و تقویت فرهنگ عمومی و ایجاد الزامات و بسترهای اداری جدید در چارچوب یک طرح ریزی راهبردی و اجرای دقیق آن و احصاء و نظارت مستمر بر تمامی فرایندها و برنامه های کلان در حوزه ایثارگران کشور،کاری می کردم تا گفتمان دفاع مقدس در جامعه ما که تشنه آن بوده و هست و اگر غفلت نکنیم در آینده و آینده ها نیز خواهد بود نهادینه شود و به تبع آن،ایثارگران این سرمایه های دین و ملت بتوانند جایگاه حقیقی خویش را بیابند. علیرضا سعیدآبادی /  رزمنده و جانباز/شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۲۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۶

اوای دنا:خانه رسانه های محلی ایران که به همت جمعی از مدیران سایت ها و نشریات استان ها در سراسر کشور به تازگی موجودیت خود را با هدف همگرایی و هم افزایی نقش رسانه های محلی در عرصه های کلان فرهنگی،اجتماعی و سیاسی ایران اسلامی اعلام کرده مرامنامه خود را در چهار سرفصل اصلی منتشر کرد. علیرضا سعیدآبادی سخنگوی خانه رسانه های محلی ایران با اعلام این مطلب گفت:مدیران و نشریات استانی عضو هیئت موسس خانواده رسانه های استانی ایران با اتفاق نظر کامل مرامنامه فعالیت خود را برای آگاهی افکار عمومی،سایر همکاران رسانه ای در مطبوعات و سایت ها و شبکه خبری استانی و سراسری و مسوولان فرهنگی و سیاسی کشور منتشر می کنند.وی افزود:در بخش اول این مرامنامه تاکید شده نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران،ولایی است و مقام معظم ولایت فقیه فصل الخطاب و هادی مردم و مسوولان و مرجع تمامی مسلمانان جهان است و خانه رسانه های محلی ایران قویاً خود را نسبت به تحقق و اجرای منویات و فرامین صادره،متعهد و تابع می داند و با تمام توان و  ظرفیت بالای استان ها در عرصه رسانه آن را پیگیری می کند.سعیدآبادی در ادامه گفت:بخش دوم مرامنامه خانه رسانه های محلی ایران تاکید دارد بر این که نظام های سیاسی با توجه به کارویژه ها و ساختار و شکل حکومت به نظام های؛توحیدی و غیرتوحیدی،مردمی و خودکامه،دمکراتیک و غیردمکراتیک تقسیم می شوند و ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر دو پایه اسلام و مردم نهاده شده است و رسانه ها باید از دستاورد انقلاب شکوهمند اسلامی که حاصل جانفشانی و ایثارگری مردمان این سرزمین در طول تاریخ از اسلام گرایی ایرانیان قدیم و مشروطه خواهی در سده گذشته تا قیام پانزده خرداد 1342 و حماسه 22 بهمن 1357 و پس از آن در دهه های اخیر و بویژه در دوران طلایی دفاع مقدس است باقلم و بیان خود پاسداری کنند. امام عظیم الشان(ره)فرمود:"قلم ها شهید پرور هستند.اهمیت انتشارات،مثل اهمیت خون هایی است که در جبهه ها ریخته می شود."سخنگوی خانه رسانه های محلی ایران دراین باره خاطر نشان کرد:رسانه ها با ترویج گفتمان های بومی؛انقلاب اسلامی،دفاع مقدس و مردم سالاری دینی می توانند ساختار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را محکم تر از هر زمان دیگری به تمامی مخاطبان رسانه بویژه نسل های جوان و آتیه ساز کشور معرفی کنند و آینده کشور را مستقل از الگوهای شرقی و غربی بسازند.خانه رسانه های محلی ایران قویاً حول محور این گفتمان های بومی فعالیت می کند.وی با توجه به بخش سوم مرامنامه گفت:قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که حاوی تمامی حقوق و تکالیف ملت و حکومت در قبال یکدیگر است و سند آزادی،استقلال و جمهوری اسلامی است برای خانه رسانه های محلی ایران لازم الاجراست و اقدامات رسانه ای سایت ها و نشریات استانی در جهت تقویت و پاسداشت آن خواهد بود.سعیدآبادی با اشاره به این که پایبندی به آزادی های قانونی رسانه بخش چهارم مرامنامه خانه رسانه های محلی ایران است افزود:حمایت از خانواده رسانه،تنویر افکار عمومی،ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسوولان،مشارکت هرچه سازنده تر در عرصه های کلان فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور و افزایش سهم رسانه های استانی در ابعاد ملی مستلزم آن است که رسانه های استانی بتوانند درچارچوب آزادی های قانونی رسانه و درقالب این تشکل صنفی مستقل،فراگیر ،حرفه ای و نوین در تاریخ رسانه ای ایران به افزایش قدرت پاسخگویی استان ها در سطوح ملی و به ایفای نقش های کلان نائل آیند و برای این منظور از قرار گرفتن در حاشیه بازی شخصیت ها و احزاب پرهیز کرده و با برنامه ریزی و تشکیلات منسجم به این مهم بپردازند تا این که از نگاه مرکزگرایانه صرف از سوی بعضی از شخصیت ها و گروه های سیاسی کاسته شود و هریک از استان ها فارغ از مسئله قومیت و با توجه به توان و ظرفیت های بالقوه و بالفعل و مزیت های نسبی خود بیش از پیش در برنامه ریزی های ملی دیده شوند.سخنگوی خانه رسانه های محلی ایران درپایان گفت:چشم انداز این است که خانه رسانه های محلی ایران در حیطه فعالیت ها و هم اندیشی های استانی سرآمد بوده و در گستره اقدامات ملی تعیین کننده ظاهر شود و در بیداری اسلامی و تحولات منطقه ای و بین المللی به عنوان یک تشکل ملی حضور رسانه ای فعال داشته باشد و برای سربلندی روزافزون ایران اسلامی گام های بزرگی بردارد.شایان ذکر است اعضای هیئت موسس موافقت رسمی خود را برای تاسیس خانه رسانه های محلی ایران اعلام داشته و تمامی تصمیمات براساس مصوبات و نظر مثبت اکثریت اعضا اتخاذ و اجرا می شود و نسخه ای از آن برای اطلاع رسانی در اختیار رسانه های استانی و سراسری قرار می گیرد.باتوجه به استقبال گسترده ای که در استان ها از اعلام موجودیت این جریان رسانه ای صورت گرفته اطلاعات تکمیلی متعاقباً اعلام می شود.
کد خبر: ۱۰۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۳۰

اوای دنا- علیرضا سعیدآبادی : اصلی ترین ضرورت و الزام برای حیات اجتماعی و سیاسی انسان ها در هر جامعه ای تشکیل حکومت است.حکومت ها با توجه به منبع قدرت به حکومت های الهی و غیرالهی،توحیدی و غیرتوحیدی یا مادی و غیرمادی قابل تفکیک اند. اسلام بیش از سایر مکاتب به ضرورت حکومت در جامعه معتقد است.روایت حضرت امیر«لابد للناس من امیر بر او فاجر»دلالت براین موضوع دارد که حکومت امری ضروری است و هیچ جامعه ای را گریز از آن نیست.حکومت در اسلام مبانی متعددی دارد.آنچه که در این جا به عنوان بحث محوری مطرح می شود این است:اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. ما همانند اطاعت از خدا و رسول او به اطاعت از صاحبان امر در جامعه نیاز داریم و باید رجوع مان به ایشان باشد.تفسیر غالب این است که اولی الامر،ائمه معصومین علیه السلام اند و با واسطه و طبق احادیث مراد فقیه جامع شرایط است.و تفسیر دیگر موید این است که ولایت اولی الامر همان اطاعت از ولی فقیه است. درهر دو صورت،نظام ولایی از دستاوردهای شیعه است.امام عظیم الشان نظریه ولایت فقیه را اساس تشکیل حکومت اسلامی می دانند.اسلام غایت آفرینش را نیز در قرآن بیان فرموده است:و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.حکومت جهانی صالحان و دکترین مهدویت مبین همین مطلب است.در روایت حضرت امیر علیه السلام اساس تشکیل حکومت،مفروض و اصل بدیهی است. حاکم نماد ترتیبات و تشکیلات حکومتی است و بد و خوب حکومت به مجموعه آموزه ها،ساختار قدرت و روابط سیاسی بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان و در یک عبارت نظام سیاسی بستگی دارد.حکومت در حکم ظرف و نظام سیاسی مظروف آن است که با پسوند در کنار نام حکومت قرار می گیرد مانند حکومت سوسیالیستی،حکومت لیبرال و حکومت اسلامی.در تاریخ ادیان نقطه عطف در تکامل جوامع بشری ظهور اسلام است.در تاریخ اسلام واقعه بزرگ غدیر خم و ولایت حضرت امیر علیه السلام پس از پیامبر عظیم الشان اسلام صلوات الله علیه از اهمیت راهبردی برخوردار است و در تاریخ کشور عزیزمان ایران نقطه رهایی انقلاب اسلامی است.من اسلام را به اقتضای سن ام که در سال 57 نوجوان دوازده ساله ای بودم با امام عظیم الشان و پس از انقلاب اسلامی شناختم و درک کردم. آنچه درباره رهیافت خود از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که در آن از نزدیک حضور داشتم باید ارایه کنم در مجموعه ای از ده ها مصاحبه و یادداشت رسانه ای در دهه 80 و جمع بندی آن در شش ماه اخیر در روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت های مرجع سراسر کشور آورده شده است.بطور مثال،در جایی این سوال مهم را مطرح ساخته ام:اول اصول گرایی،بعد اصلاحات؟این سوال بسیار موضوع اساسی و چالش برانگیزی است که باید وجه تمایز دو رهیافت اصول گرایی و اصلاح طلبی را در کشورمان بدانیم و رویکردی را که مقام معظم رهبری به نام اصول گرایی اصلاح طلبانه برای جامعه مناسب دانسته اند درک کنیم. من معتقدم اصلاح طلبی و اصول گرایی بدون یکدیگر در حکم تنفس در هوای آلوده است.اصول به اصلاحات جهت می دهد.اصول گرایی در حکم زیربنا و اصلاح طلبی روبنا بوده است.رهیافت جریان سوم در رقابت سنتی اصول گرایی-اصلاح طلبی مستقل است و می تواند توازن دهنده باشد. متاسفانه آنچه که به نام اصالت جامعه مدنی در ایران ترویج شده بومی نیست.بخش عمده ای از آن فقط با فرهنگ غرب سازگار است.در اروپا و آمریکا حوزه سیاست همانند بازاری است که پدیدآور هر کالایی چه خوب و چه بد را به مردم ارایه می کند و سلیقه مخاطب را با تبلیغات فراوان به سمت کالا و فکر و فرهنگ موردنظر خود تغییر و سمت و سو می دهند.روح و روان،اخلاق و عواطف پاک انسانی در این بازار مکاره در معرض آسیب های جدی قرار دارد.آنچه که تحت عنوان بحران خانواده و سقوط اخلاق در غرب نامیده می شود از عوارض فرهنگ غربی است.غرب به نام دمکراسی و گسترش آن در جهان و با نادیده گرفتن سایر فرهنگ ها بحران خود را دارد جهانی سازی می کند.روشنفکران کشورهای جهان سوم بدون توجه به ناهمسانی و اختلاف های فرهنگ میزبان و مهمان یا همان فرهنگ غرب و عدم تفکیک و جداسازی ظواهر فرهنگی از آثار پیدا و ناپیدای آن،از ارزش های فرهنگی جامعه خود خواسته یا ناخواسته فاصله می گیرند.علت عقب ماندن برخی روشنفکران در این کشورها از خواست واقعی مردم از همین جا شروع می شود.بیداری اسلامی در جهان و رویکرد روشنفکران غرب گرا در قبال آن ناشی از همین مسئله است. در کشور ما تفاوت علوم طبیعی و علوم انسانی و متخصصان این دو حوزه بایکدیگر و احراز صلاحیت هایشان بی ارتباط با این بحث نیست.به ندرت پیش می آید که افراد بدون صلاحیت های حرفه ای ادعای پزشک بودن،داروسازی،مهندسی،سدسازی و شهرسازی و نظایر این را داشته باشند.در حالی که ادعای سیاست ورزی،فرهنگ شناسی،مردم شناسی و رشته هایی همانند این در کشور ما به هیچ وجه به صلاحیت های حرفه ای و آکادمیک بستگی ندارد.نتیجه این می شود که روشنفکرانی داریم که یا از سایر رشته ها به علوم انسانی وارد شده اند و یا صلاحیت های لازم را ندارند و تفاسیر وارداتی و غیربومی نیز ارایه می دهند.یک اشکال نیز در حوزه سیاست در ایران وجود دارد و آن این است که ما سیاستمدارانی را داریم که بازنشسته نمی شوند و مردانی هستند برای همه فصول،دوره ها و نسل ها و به جوان ترها هرگز مجال نمی دهند.تا ساعت ها می توان درباره انقلاب ما و ویژگی ها و صفات آن نوشت.انقلاب ایران،اسلامی است.پیش از این ذکر شد؛حکومت ها را به دو دسته الهی و غیرالهی می توان تقسیم کرد.حکومت های الهی قدرت را از آن خدا می دانند و در حکومت های غیرالهی به قدرتی بالاتر از قدرت شاه،رییس جمهور و غیره اعتقاد ندارند.انقلاب ایران،ضداستعماری است.در چند صد سال اخیر حکومت ها و پادشاهان ایرانی تحت تاثیر سیاست دول خارجی و سفرای آن ها در ایران بودند.تصمیم های اساسی مملکت در خارج از مرزها گرفته می شد.شاهان برای تغییر آب و هوا به فرنگ می رفتند و با پول ملت به  خوشگذرانی می پرداختند.با انقلاب اسلامی حق تعیین سرنوشت به ملت بازگشت.انقلاب ما،ضداستبدادی است.در راس حکومت فرد و شاهان خودکامه و مستبد قرار داشتند و آزادی های اساسی مردم را محدود کرده بودند. انقلاب ایران با شعار استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی توانست به استبداد پایان دهد.قانون اساسی ایران مترقی است.انقلاب ایران،انقلاب فرهنگی است و نظام ولایی و ارزشی جدیدی را جایگزین ارزش های قبل از انقلاب ساخت.ارزش ها کهنه شوونیسم ایرانی،پهلویسم و آموزه های غربی بود و ارزش های جدید اسلام گرایی،نفی هرگونه سلطه،برادری،آزادی و عدالت است.حالا،روی سخن من با رسانه است از آن جهت که به شهروندان این امکان را می دهد که افکار و عقاید خود را با رعایت قانون مطبوعات به نظام سیاسی و مردم ارایه کنند و در جهت مهندسی افکار عمومی نقش تعیین کننده ای دارند.دوستان رسانه ای،من معتقدم کاندیداهای سال 88 هزینه فراوانی را به نظام سیاسی ما تحمیل کردند.این را نه برای کسب وجهه مطرح می کنم.در اندیشه سیاسی امام خمینی ره،ما سیاست را به دو شکل می شناسیم. سیاست الهی و سیاست شیطانی یا سیاست توحیدی و سیاست غیرتوحیدی.سیاستمدار کسی است که نظام سیاسی ایدئولژیک خود و جهان پیرامونی را بشناسد.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران ولایی و دارای ساختار و ارکان مشخص است.از آن جهت که رییس جمهور و دولت به مجلس پاسخ می دهند و در برابر آن مسوول اند وجهی از نظام پارلمانی را دارد.از سوی دیگر،با توجه به جایگاه رییس جمهور که بالاترین مقام اجرایی کشور است و با رای مردم انتخاب می شود و پارلمان وی را انتخاب نمی کند نظام به ریاستی نزدیک تر است.از این رو،نظام سیاسی ما نه ریاستی است و نه پارلمانی بلکه نظام ولایی است و در دعوای اخیر دولت و مجلس نیز جاداشت هر کدام از این قوا به جای دفاع از خود از ساختار و نظام سیاسی و ولایی آن دفاع می کردند.نظام سیاسی ایران قانون اساسی مترقی دارد.استقلال قوا دارد.آزادی مطبوعات و حقوق و تکالیف شهروندی دارد.شورای نگهبان قانون اساسی و شورای خبرگان رهبری دارد.نظام سیاسی ما منافع ملی مشخصی دارد.از جمله این منافع حفظ ارزش های دینی،توسعه روابط با جهان اسلام،دوری از سلطه جویی و سلطه پذیری و دستیابی به عدالت و پیشرفت است.بنابراین سیاستمدار وقتی نظام سیاسی خود را نشناسد و دچار خطای استراتژیک و غیرقابل بخشش شود و پای بیگانه را به مسائل داخلی بازکند و مردم را ابزار سیاست های دنیاطلبانه خود قرار دهد و آسیب و صدمات فراوانی به ملت وارد کند.این معنایش این است که گرچه چهره های ثابت و مشهوری بوده اند اما از سیاست الهی پیروی نکرده اند.مدل من این است که نظام مقدس جمهوری اسلامی به افکار برتر و جامع تر و کاربردی تری که من با حفظ همه ارزش ها و وفاداری ها ارایه داده ام اجازه حضور در عرصه خطیر ریاست جمهوری یازدهم بدهد.من به سهم خود در این انتخابات مي خواهم مدل یادشده را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني ارايه دهم.افتخار ما این است که مردم در دفاع مقدس با دست خالی جنگ را بردند و پیش از آن،در انقلاب اسلامی پیروز شدند.اگر کسی بخواهد این افتخارات را که ناشی از ایمان مردم است ناچیز جلوه دهد باید بگویم که برروی شاخه ای نشسته و آن را از بن می برد.اگر من هم با دست خالی وارد این عرصه شده ام اما به انقلاب اسلامی ایمان دارم و توانمندم و فکرم پر است و از انباشت تجربه خوبی برخوردارم و می خواهم کاری کنم تا جوانان این مرز و بوم بیش از همیشه خود را باور داشته باشند و ببینند که در جامعه آن ها فردی خارج از مناسبات قدرت و کانون های ثروت به این عزم و اراده و توان بالا دست یافته و وارد شده و ملت را نیز همراه خود به بالاترین افتخارات خواهد رساند.این مدل اثر انگیزشی بسیار بالایی در جامعه خواهد گذاشت.این یک مدل کاملاً مردمی است.همه آن را خواهند ستود و زبانزد سایر ملت ها نیز خواهد شد. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در پنج شش ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!" ،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"،"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"،"دولت یازدهم و روش شناسی مهندسی فرهنگی"و"ملت ما و دولت یازدهم"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامياخذ رتبه ممتازرشته کارشناسی ارشد روابط بین المللدانشگاه شهید بهشتیدر سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل  روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(رونوشت پیوست) دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست) مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز ) شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۴

اوای دنا- علیرضا سعیدآبادی :از هنگامي كه دولت هاي امروزي شكل گرفته اند اين سوال همواره مطرح بوده كه ملت ها چه سهمي در سياست كشورها  دارند؟در دنیای معاصر، هر دولتي حتي دولت هاي اقتدارگرا نیز سعي مي كنند سياست هاي خود را به نام ملت ها معرفي و پيگيري كنند و به تمامي رفتارهای خود چهره مردمي بدهند ولی اين در اصل موضوع فرق زيادي ايجاد نمي كند.تفاوت بين  نظام هاي مردم سالار و نظام هاي اقتدارگرا بسیار عمیق و بنيادي است. جهان سوم از تجارب مدني در كشورهاي توسعه يافته بيشتر از اصل دمكراسي اكثريت آن هم از راه همه پرسی عمومی پیروی می کند.در حالی که حوزه سیاست مجموعه ای از متغیرهای بهم پیوسته است که ملت ها را امروزه از یکدیگر متمایز می سازد. قانون اساسی،ساز و کارهای رای گیری،آیین های دادرسی،پارلمان،مطبوعات آزاد،احزاب و تشكل هاي سياسي،افکار عمومی،نخبگان فكري و دانشگاهي پرسشگر،جامعه مدنی،گروه هاي  فرهنگي و اجتماعي،حقوق قومیت ها و اقليت ها،جامعه مدنی،نهادهاي ويژه نظارتي و شهروندانی مسئول و وفادار در هر جامعه و کارکرد و ميزان اثرگذاري هر كدام در رابطه بين حكومت كنندگان و حكومت شوندگان از اهميت فوق العاده اي برخوردار هستند. اين ها هر اندازه در جامعه اثرگذارتر و نهادینه شده تر باشند راه هاي رسوب قدرت و خودكامگي تنگ تر خواهند شد.شاید در اظهارنظرهاي سياسيون عبارت هايي از اين دست را زياد شنيده باشيد «مردم آمريكا با ایران مشكلي ندارند مقصر اصلي دولتمردان آمريكایی هستند»،« وجود دولت فراگیر در عراق به نفع مردم و و ملت های منطقه است»،يا جملاتي مانند«دولت افغانستان نماينده تمامي اقوام افغاني است»،«مردم مسلمان چچن در برابر روسيه از حق تعيين سرنوشت برخوردار بوده اند؟»،و یا این که«غربی ها به حقوق ملت فلسطین احترام نمی گذارند.»تفاوت واژگان دولت،ملت و مردم در این عبارت ها چیست؟از عهدنامه وستفالي در اروپا،دولت-ملت هاي امروزي برپايه  چهار مؤلفه سرزمين،مردم،حكومت و حاكميت شکل گرفته و سه دوره  را هم پشت سرگذارده اند.اول؛دوره كلاسيك كه در آن شكل ابتدايي و سنتي بر تمامي پديده ها و روابط  سياسي حاكم بوده است.دوم؛دوره مدرن و مدرنيته كه با عقلانيت سياسي،نهادينه شدن حوزه سياست و رشد نهادهاي مدني همراه شده است. در اين دوره است که حكومت ها به تدريج ياد مي گيرند و سعي مي كنند به خواست مردم احترام بگذارند و خود را نماينده ملت ها معرفي كنند.سوم؛دوره فرامدرن كه با محدود شدن دولت ها و نقش روزافزون افكار عمومي در سرنوشت جامعه و غلبه راهبردهاي ارتباطي بر سياست هاي محافظه كارانه سبب شده زندگي انسان ها در يك دنياي شيشه اي و شفاف قرار گيرد. زمانه ما،عصر غلبه اطلاعات و ارتباطات بر تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر است.در این شرایط،جامعه هراندازه از ظرفيت ها و قابليت هاي بيشتري برخوردار باشد مي تواند بر سرنوشت و آينده سياسي،اقتصادي و فرهنگي خود تاثير بيشتري بگذارد.نارضايتي مردم آمريكا از عملكرد اقتصادي دولت اوباما باعث شد تا جمهوري خواهان با پيروزي در انتخابات ميان دوره اي بخشي از قدرت دمكرات ها را بدست آورند و به انتخابات رياست جمهوري آينده اميدوارانه تر نگاه كنند.دولت اقتدارگراي چين مدل دیگر در روابط بین الملل و نمونه شرقي توسعه و توسعه يافتگي در جهان معاصر به شمار می رود. مردم در چين به دولتمردان خود اعتماد كامل دارند و با انضباط و انسجام اجتماعي بسيار بالا از سياست رهبران جامعه پيروي مي كنند و آن را در فعالیت های روزمره به اجرا در می آورند.اصولاً،کیفیت و انگيزه نیروی انسانی يكي از مهم ترين دلايل توسعه در كشورهاي شرق آسيا است و حتی بسيار مهم تر از رشد غول آسای سرمايه گذاري خارجي در این کشورها محسوب می شود.ملت ها بواسطه هويت ملي و میزان افتخارات و ناکامی های خود در ادوار گذشته دارای شناسنامه ای هستند و هویت برجسته یا ناپیدایی دارند و چه بسيارند ملت هايي كه در سراشيبي سقوط قرار گرفته و دچار زوال و نیستی شده و امروزه فقط آثارشان در تاريخ قابل مشاهده است.هویت ملی شناسنامه هر ملتی است.هندی ها به تصوف و تقدیرگرایی معروف اند،آلمانی ها به سخت کوشی شهره هستند،انگلیسی ها مردمانی منظم اند،روس ها دارای ناسیونالیسم قوی هستند،ژاپنی ها ملتی بهره ورند،فرانسوی ها ملیت و ادبیات برجسته ای دارند،چینی ها انضباط اجتماعی بالایی دارند،مصری ها مردمی با تمدن غنی و چندهزار ساله اند،ایتالیایی ها دارای فرهنگ کهن و باشکوهی هستند و ایرانی ها نیز یکی از غنی ترین تمدن های بشری را دارند. ملتی به نام ایران که تمدن ساز است و زمانی نیمی از جهان را رهبری می کرد در تکامل فرایند دولت-ملت سازی ده ها سال زودتر از سایر ملت ها نهضت مشروطه خواهی را پدید آورد و چهار دهه قبل با انقلاب اسلامی آن را به نتیجه رساند و نظام بین الملل و روابط حاکم بر جهان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد.الگوی توسعه اسلامی ایرانی سهم بسیار ارزنده ای در پیشرفت فرهنگ جهانی و علوم بشری داشته و نمی تواند و نباید ویژگی های ذاتی و تاریخ ساز خود را به فراموشی بسپارد بویژه در شرایط نوین نظام بین الملل که بیداری ملت ها مرهون انقلاب اسلامی ملت ما در سال 57 و مقاومت جانانه در 8 سال دفاع مقدس است.جهش ملت ایران بعد از هر دوره رکود فرهنگی بسیار تحول آفرین است.پارادوکس فرهنگ اقتصاد نفتی و فرهنگ تمدن ساز ملت ما در دولت های یازدهم و دوازدهم به نفع فرهنگ اسلامی ایرانی باید حل شود.عافیت طلبی برآمده از فرهنگ نفتی و دولتی که بیشتر ناشی از ده ها سال برنامه ریزی های متفاوت پنج ساله توسعه،بودجه بندی های سالانه نفتی و نوسانات شدید اقتصادی کشورمان در عرصه های بین المللی بوده است در برابر تحول آفرینی ملت ما دارای ریشه نیست و موقتی و گذرا بوده و با عزم و اراده ملی به پایان این راه خواهد رسید.به نظر من لازمه عبور از مدل دولت رانتی و رهایی از اتکای مطلق و وابستگی کامل بودجه کشور به درآمد حاصل از فروش مواد خام و ثروت های خدادادی،استفاده درست و همه جانبه از ظرفیت های فرهنگ تمدن ساز اسلامی ایرانی با تمامی اجزای هویت ساز آن و در افق برنامه ريزي هاي میان مدت و بلندمدت و به تعبیر من افق"ایران1900"است.این دولت ها هستند که از شناسنامه ملت ها استفاده می کنند و باید این کار را هم به درستی انجام دهند.نادیده انگاری عناصر هویت ساز و شناسنامه ملی یک کشور و عدم توجه برنامه ريزان به آن آثار جبران ناپذیری در آينده ببار خواهد آورد و متاسفانه در گذشته بسیاری از ملت های جهان سومی کم یا زیاد قربانی سیاست ها شده اند.گرچه پس از قرن ها رقابت سنتی،پاردایم آرمان گرایی در روابط بین الملل و ایجاد روابط بین ملت ها در مواجهه با پارادیم واقع گرایی و روابط بین دولت ها امروزه با بیداری ملت ها بر علیه نظام سلطه بنظر می رسد وارد عرصه هماوردی جدیدی شده است.من در این شرایط پیچیده و با هدف هم گرایی کامل دولت و ملت و با شعار دولت یازدهم:ایران؛سرزمین ثبات براي پذيرش مسووليت دولت آينده خود را به ملت پيشنهاد کرده ام و درصورت تفسير موسع شوراي محترم نگهبان قانون اساسي درباره رجل سياسي و خود مصمم تر از تمامي كانديداها در زمان ثبت نام وارد اين عرصه خواهم شد.من معتقدم برای شناخت گروه ها و نامزدهای دولت یازدهم،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي بهترین شاخص های ممکن هستند.اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام مترقی ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است و دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه ايشان مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند و مردم بوسیله آنها می توانند ایشان را بشناسند و كانديداهاي رياست جمهوري آينده بويژه من دقيقاً از اين مدل و جزييات آن که در مناظره ها ارایه خواهم کرد مي توانیم براي جلب آگاهانه نظر مردم استفاده كنیم.آري،روي سخن من براساس رهنمود مقام معظم رهبری و با یک رویکرد اصول گرایی اصلاح طلبانه مستقل ها هستند و مي خواهم به تقاضاهاي باقي مانده از سال ها رقابت سنتي اصول گراها و اصلاح طلب ها پاسخ دهم.به عقيده من،هركسي كه مستقل از كانون هاي قدرت و ثروت بتواند با ايده ها و افكار ارزنده تر و برنامه ريزي هاي مناسب تر از ظرفيت هاي موجود جامعه در تمامي اقشار و زيبايي ها و وجوه خاص و مشترك اصول گرايي و اصلاح طلبي در كشورمان استفاده كند با اقبال بيشتري مواجه خواهد شد.اصول گرايي و اصلاح طلبي با ورود جريان سوم كه مستقل و توازن دهنده است پويا و كارآمدتر خواهد شد.من به سهم خود در انتخابات رياست جمهوري يازدهم مي خواهم اين مدل را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني ارايه دهم.در مدل من و شعار آن،مردم و بويژه جوانان با انگيزه تر به آينده مي نگرند چون مي بينند كه فردي بدون برخورداري از امتياز و موقعيت هاي بالاي سياسي آمده و مي خواهد در سرنوشت كشورش نقش راهبردي و پيچيده ايفا كند. من معتقدم در خلا موجود احزاب دائمي،فراگير،حرفه اي و كارآمد رسانه ها نقش پيشتازي فعالان سياسي را در صحنه هاي كلان جامعه بعهده دارند و نقش مکمل احزاب را می توانند به خوبي ایفا كنند.هرچند طبق تقسيم بندي هاي رايج،مطبوعات ركن چهارم و احزاب ركن دوم دمكراسي اند اما اين تقدم و تاخر هميشگي نيست و شايد از اين رهگذر،يك الگوي بومي در كشور ما شكل گرفته باشد.رسانه ها با توجه به سطح تماس وسيع با نيروهاي فكري جامعه از عمق تحليلي بيشتري نسبت به گروه هاي سياسي در حال حاضر برخوردارند. رسانه هاي عمده  اعم از خبرگزاري ها،مطبوعات،سايت ها و شبكه هاي خبري مي توانند الگوسازي ها و شخصيت سازي هاي درخوري براي جامعه داشته باشند و از شخصيت زدگي دوري كنند و در سايه بازی های سياسي قرار نگيرند تا بتوانند شخصيت هاي جديد و ايده هاي بزرگ را به جامعه معرفي كنند.من معتقدم ايده ها و آثاري كه در ذهن شهروندان خلق مي شوند بايد در نشريات،خبرگزاري ها،سايت ها و شبكه هاي خبري پرورش يافته و افكار عمومي از طريق آنها ايده هاي ناب و شخصيت هاي جديد را بشناسند. رييس جمهور آينده ما خالق آثار و ايده هاي بزرگ براي ملت است و اين يكي از شاخص هاي كليدي همپاي شاخص وفاداري صددرصد به نظام سياسي،مردم،حكومت،اصول و ارزش هاي ملي است.افكار و ايده هاي ارزنده و اراده هاي بزرگ شهروندان بايد به كمك ابزار رسانه همانند ساير آثار در حوزه هاي تئاتر،سينما،هنرهاي تجسمي و عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي آشكارا و تمام قد روي صحنه بروند و در معرض ديد عموم قرار بگيرند و حتي گستره هاي ملي را مي توانند درنوردند و براي ساير جوامع الگوساز باشند.اگر بيصدا بمانند خداي ناكرده تاييدي بر بي صدايي رسانه در كشور است و اين مناسب حال جامعه اسلامي ما با 75 ميليون شهروند و سرمايه انساني و روياها و آرزوهاي بزرگ ملي ايشان نيست.شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در پنج شش  ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!"،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"،"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"و"دولت یازدهم و روش شناسی مهندسی فرهنگی"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.
کد خبر: ۸۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۴

اوای دنا-علیرضا سعیدآبادي : اصول و ارزش هاي ملي زيربناي هر جامعه اي است.سنگ محك و معيار خوبي ها و بدي هاست.پيش نياز اصلاحات است.اگر اصول نباشد اصلاح طلبي بدون جهت و هدف خواهد بود.مگر مي شود اصلاحات را بدون پايبندي به اصول و زيربناهاي فكري و ارزشي محكم پيگيري كرد.پاي اصلاحات وقتي به ميان مي آيد كه از اصول زاويه گرفته باشيم.راز دستيابي به خوشبختي و سعادت مردم،نزديك سازي جامعه به اصولي است كه شهروندان و سرآمدان با اجماع نسبي براي خود مشخص و ترسيم ساخته اند. پس تفاوت در چيست؟اگر اين دو،يكي هستند اينهمه اختلاف در جامعه ما براي چيست؟درك بخشي از نخبگان سياسي ما در سال هاي 84-76 كه تعداد محدودي از آنان نيز متاثر از نظريه پردازي هاي متفكران غربي بوده اند براين بوده است كه مردم بايد از نحله هاي فكري متفاوتي پيروي كنند و آنها لزوماً داراي اصول و باورهاي مشترك و منطبق بر يكديگر هم نيستند و مي توانند از صراط هاي مستقيم و درسايه سار انديشه هاي گوناگون به كشورشان و آينده خود و ديگران فكر كنند.مطابق اين ديدگاه اگر مردم به اصول مشترك پايبند باشند اين با روح آزادانديشي و با رهيافت دمكراسي ناسازگار خواهد بود. در فرهنگ سياسي كه در سال هاي اخير در كشورمان پديد آمده گويا اين گونه بين نيروهاي سياسي تقسيم كار شده كه اصول گراها بايد بيشتر به اصول مشترك در جامعه پايبند باشند و در مقابل اصلاح طلب ها نيز راه هاي متفاوت و گوناگون را مي توانند براي جامعه ايراني تجويز كنند. سوال اين است در صورتي كه مباني ارزشي جامعه ايراني با تركيبي از فرهنگ چند هزار ساله و تمدن اسلامي و خواسته هاي دوره مشروطه و پيشرفت هاي پس از انقلاب اسلامي به عنوان اصول موضوعه پذيرفته شوند آيا به اصول مشتركي كه همه ايرانيان آن را قبول داشته باشند و از آن پيروي كنند خواهيم رسيد؟نقش نخبگان و اجماعي كه در ارايه اين شناخت بايد داشته باشند بسيار تعيين كننده است. شما فكر مي كنيد اصول گراها و اصلاح طلب ها مانتاليته و ذهنيت هاي متفاوتي دارند يا فقط در كاركردهاي نظام سياسي داراي سليقه هاي منحصر بفردي هستند؟تاكيد اصلاح طلب ها بر دمكراسي خواهي و چهار ركن؛قانون اساسي،احزاب،پارلمان و مطبوعات و تعريف خاصي كه از ولايت فقيه و دين حداقلي ارايه مي كنند در برابر تعريف موسع اصول گراها از ولايت مطلقه فقيه و دين حداكثري از نقاط بحث برانگيز است. اما نظر سوم در اينجا اين است كه ولايت فقيه با قيد مطلقه يا بدون آن و دين چه حداكثري و يا حداقلي داراي اصول مشتركي هستند كه وقتي درچارچوب منافع ملي تعريف شوند ديگر اختلاف بنيادي باقي نمي ماند.فعالان سياسي اگر درك درستي از واقعيات اساسي جامعه  خود نداشته باشند و كنش گري هاي شان همراه با بصيرت نباشد مي شود تكرار بخشي از همان جريان روشنفكري كه نتوانست تحولات عظيم دوره مشروطه را بدرستي درك و هدايت كند و بين خواسته ها و نيازهاي مردم و زندگي به سبك اروپايي ها دومي را انتخاب كرد و اين خود،دوگانگي در ارزش هاي ايراني را در آن زمان بوجود آورد و ازاين رو،ظرفيت هاي بالاي نهضت مشروطه براي ده ها سال تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي بي نتيجه ماند. شكي نيست كه اگر نظام سياسي به وظايف خود درست عمل نكند همانند هر سيستم و سامانه اي يا اشكال در ورودي ها و منابع بوده يا خروجي ها و اقدامات و يا نحوه پردازش و هماهنگي با محيط داخلي و خارجي و يا در عدم ارايه بازخورد صحيح و به موقع يا خطاي انساني باعث بهم ريختگي بوده و يا موانع ساختاري و اشكالات نرم افزاري و سخت افزاري و نظاير اينها. در اين كه اصلاحات،اول است يا اصول گرايي نمي توان مرز مشخصي را ترسيم كرد.انقلاب اسلامي خود يك اصلاحات بزرگ بود.ولي شايد گفته شود انقلاب،اول اصولي را بنا نهاد بعد به پيروزي رسيد.كنش و واكنش گروه هاي سياسي يكي از مصاديق بارز هماوردي در عرصه تفكرات كلان جامعه بشمار مي روند.يكي از اين مقاطع مهم براي شكل گيري رقابت هاي حرفه اي در بين احزاب و تشكل هاي سياسي،انشعاب مجمع روحانيون مبارز از جامعه  روحانيت مبارز در سال 1366 است كه از طريق آن دو جريان اصلاح طلبي و اصول گرايي در كشور به كار حزبي منسجم تري در برابر يكديگر روي آوردند.اصول گرايي،زيربنا و اصلاح طلبي،روبنا يا عكس آن درست است؟ برپايه آنچه گفته شد من معتقدم هردو زيربناي تفكرات سياسي جامعه هستند.اصول گرايي و اصلاح طلبي دوروي يك سكه اند و يا نه بهتر از آن دو روي چهره ژانوس اند كه يكي بدون ديگري معنا و مفهوم كاملي ندارد.آنجا كه ساختارهاي سياسي،فرهنگي،اقتصادي و اجتماعي بدرستي كار مي كنند اصول گرايان دارند به خوبي وظايف خود را انجام مي دهند و بر كاركردهاي نظام سياسي نظارت دارند.اما وقتي كه شاهد ضعف هاي ساختاري باشيم پاي اصلاحات به ميان مي آيد.پس مي بينيم كه اين دو پارادايم غالب در جامعه ما در صورت ايفاي نقش مناسب،مكمل يكديگرند.البته فعاليت همزمان اصول گرايي و اصلاح طلبي به تمرين و تقسيم كار نياز دارد و تابع راي مردم و دست به دست شدن شوراي شهر،مجلس و دولت است.اما از آنجا كه در صحنه هاي واقعي،برخوردهاي حذفي اجتناب ناپذير بوده است من عقيده دارم شكل گيري جريان سوم با جمعي از نيروهاي خودي و مستقل مي تواند در آينده توازن دهنده باشد و جامعه از بركات فعاليت قانوني و هدفمند آن بهره مند شود. شايد اين نوشته اين گونه نقد شود كه در غرب اصول و سبك خاصي از زندگي وجود دارد.فرهنگ ليبرال دمكراسي،سرمايه بشري به طور عام و جز اصول مشترك مردم آنجا به طور خاص است.اصول گرايي فقط مختص جوامع ايدئولژيك نيست.ارجاع جوامع غربي به اصول ثابت دمكراسي شايد درست مانند اين گزاره باشد كه مي گويد:"در جهان غير از اين گزاره همه چيز در حال تغيير است." همانگونه كه گزاره يادشده دچار پارادوكس و تناقض است ثابت و لايتغير بودن اصول دمكراسي در غرب نيز بي اشكال نيست.ظرفيت مكتب دمكراسي براي رهبري تحول در جهان درست به اندازه توانايي ها و محدوديت هاي انسان و افق هاي اين دنيايي است. از ته چاه افلاطوني به بيرون نگريستن محدوديت هاي خود را دارد.رهيافت هاي انساني وقتي با سنجه ها و آموزه هاي ديني همراه مي شوند به مرزهاي دست نيافتني براي بشريت خواهند رسيد. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!" ،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"و"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است. خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی ·كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي ·اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست) ·پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) ·مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) ·دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست) ·اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) ·کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل  روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(رونوشت پیوست) ·دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست) ·مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) ·کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست) ·برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) ·پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) ·طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) ·پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست) ·مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست) ·مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست) · مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) ·تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) ·تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) ·انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست) ·مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز ) شماره تماس:  09122404987
کد خبر: ۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۴

اوای دنا-علیرضا سعید آبادی:هركسي كه وارد حوزه سياست مي شود بايد مولد فكر و انديشه هاي راهبردي باشد.سياستمداري كه فقط حرف هاي سايرين را بازگو مي كند از سياست و ظرفيت هاي سازنده و حتي مخرب آن آگاهي ندارد. درست مانند پزشكي كه با تيغ جراحي ظريف ترين و دقيق ترين كارها را بايد انجام دهد و اگر نداند چه مي كند اصلاً جراح نيست.در علوم طبيعي متخصصين،اول صلاحيت هاي حرفه اي را كسب مي كنند و بعد براي انجام وظايف،مورد تاييد صنف خود قرار مي گيرند.در علوم انساني احراز صلاحيت ها قدري پيچيده تر است. من معتقدم در حوزه سياست اين امر به مراتب از پيچيدگي و حساسيت بالاتري برخوردار است و داشتن صلاحيت هاي حرفه اي به همراه تقواي سياسي براي سياستمداران از اهم واجبات بشمار مي روند.شايد دوراهي هاي بزرگي كه در زندگي همه ما وجود دارد و در جريان آن بايد انتخاب كنيم و راه را از بيراهه تشخيص دهيم بي شباهت با حوزه سياست نباشد.سياست خوب و سياست بد بزرگ ترين دوراهي در حوزه سياست است. امام عظيم الشان(ره) از آن به سياست الهي و سياست شيطاني نام برده اند كه همه ما انسان ها بايد قائل به آن باشيم چون مقدمه و اساس تفكر براي زندگي است.چنانچه افرادي كه وارد عرصه كارهاي سياسي مي شوند به اين دوراهي وقوف نداشته باشند نه فقط با سرنوشت خود بلكه با سرنوشت تمامي انسان ها بازي مي كنند.سياستمداري كه مرز بين سياست خوب و سياست بد را نشناسد حتي اگر از خواص باشد سياستمدار بد است. درست است كه مخاطبان طلايي به سختي قانع مي شوند اما اگر حرف هاي درست يا نادرست يك سياستمدار را پذيرفتند با نفوذي كه دارند آن را در جامعه منتشر و فراگير مي كنند.رابطه سياستمدار،مخاطب خاص و مخاطب عام يك رابطه مستقيم است.رسانه ها اين رابطه را تقويت يا تضعيف مي كنند.رسانه ها به هر اندازه سياستمدار خوب يا خداي ناكرده سياستمدار بد را به مخاطبان تاثيرگذار يا همان مخاطبان طلايي متصل كنند و آنها را به يكديگر نزديك سازند به همان اندازه تاثير و برد اين رابطه را افزايش داده اند.رسانه ها در فرايند معرفي سياستمداران جديد به جامعه نقش مهمي دارند و صد البته اگر در ايفاي درست اين نقش غفلت كنند از نقش پيشتازي خود در ايران امروز دست برداشته اند.در نبود احزاب فراگير،دائمي،كارآمد و حرفه اي بار پيشتازي در عرصه كنش و واكنش ها و تحولات سياسي جامعه بر دوش رسانه ها اعم از مكتوب و غيرمكتوب گذارده شده است.اين رسالت با آفت ها و آسيب هايي مانند رسانه ها و مسئله شخصيت زدگي،رسانه ها و محافظه كاري،رسانه ها و عقب ماندن از وقايع و رويدادهاي جامعه،مطبوعات و پيشتازي رسانه هاي مجازي،مطبوعات و ارايه تعريف محدود از دوستان و دشمنان در كشور،رسانه ها و رابطه بي سامان با دولت،مطبوعات و بحران توقف در زمان و مهم تر از همه مطبوعات و عدم حمايت از چهره ها و الگوهاي جديد و بلندپروازي ها و روياهاي ملي مواجه است.من اعتقاد راسخ دارم كه نقش رسانه ها در جامعه راهبردي است ولي اين به معناي آن نيست كه راه هاي ارتباطي بر سرراه سياستمداران جديد بسته باشد.عدم ايفاي نقش الگوسازي و شخصيت پردازي هاي ملي از سوي رسانه ها فقط فرصت هاي جامعه براي رسيدن به انديشه هاي بهتر و ايده هاي كارآمدتر را به تاخير مي اندازد و از شتاب روند هاي توسعه و توسعه يافتگي در ايران مي كاهد.نوآوري در عرصه سياست و معرفي چهره هاي جديد به جامعه يك ضرورت اجتناب ناپذير در جوامع مترقي و روزآمدي همانند ايران اسلامي است.اول،از سنگيني بار مسئوليت سياستمداران حاضر كم مي كند.دوم،با ورود چهره هاي جديد به اين عرصه توان موجود در عرصه هاي راهبردي و مديريت كلان كشور مضاعف مي شود.سوم،گردش نخبگان و جانشين پروري و شايسته سالاري به درستي در جامعه شكل گرفته و نهادينه مي شود.چهارم،درصورت كثرت شخصيت ها برخوردهاي حذفي جاي خود را به رقابت سازنده مي دهد.پنجم،مرزهاي بين سياست خوب و سياست بد روشن تر مي شود.ششم،سياستمداران مقلد جاي خود را به سياستمداران مولد خواهند داد.هفتم،ظرفيت هاي نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه يك نظام ولايي و در جهان منحصر بفرد است افزايش مي يابد و با ظرفيت سازي هاي جديد هرچه بيشتر از حالت بالقوه به بالفعل در مي آيد.من مي خواهم با ظرفيت ها و اهداف راهبردي كه دارم و هسته مركزي آن كمك به بازتعريف دوستان و دشمنان در عرصه هاي داخلي و تقويت همگرايي نخبگان در مواجهه با فرصت ها و تهديدهاي نوظهور ناشي از تحولات منطقه اي و جهاني است به سهم خود الگوي جديدي با همكاري رسانه ها ارايه دهم و در صورت اقبال مردم و شوراي نگهبان قانون اساسي با شعار"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"در زمان ثبت نام كانديداها مصمم تر از همه نامزدها وارد عرصه رقابت انتخابات رياست جمهوري آينده شوم.شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است. ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!" ،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"و"بهترين نمايندگان ملت"و"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی •    كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي•    اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)•    پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) •    مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) •    دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)•    اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) •    کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل  روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(رونوشت پیوست) •    دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)•    مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) •    کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)•    برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) •    پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) •    طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) •    پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)•     مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) •    تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) •    تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) •    انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)•    مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )
کد خبر: ۷۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۱

اوای دنا- علیرضا سعیدآبادی :وقتی داروين نظريه تنازع بقا جانداران و انتخاب طبيعي يا اصلح را به عنوان نتيجه مطالعاتش از علوم زيستي به حوزه علوم اجتماعی ارایه کرد خيلي ها منتقد بودند كه رفتارها و روابط در محيط جانوري و يا گياهي هيچ شباهتي به محيط انساني ندارند و نمي توان نتايج حاصله از بررسي آن ها را به روابط اجتماعي در سطح انسان ها تعميم داد. او فکر می کرد هر جانداري بايد از لحظه تولد براي بقا با رقبا و عوامل ناسازگار محيط مبارزه كند و هر گروهی كه شرايط و توان كافي براي اين كار را نداشته باشد نابود مي شود. كوشش براي زنده ماندن يا تنازع بقا در طبيعت،عامل اصلي انتخاب جانداران اصلح براي بقا و تكثير نسل است.از بين افراد گونه هاي جانوري و يا گياهي همواره يک يا چند فرد با ويژگی هاي ممتاز ممكن است بوجود آيند كه همان باعث برتري و بقا آنان خواهد شد.اين گونه افراد بيش از هم نوعان خود باقي مي مانند،به توليد مثل مي پردازند و ويژگی های خود را از طريق وراثت به فرزندان منتقل مي كنند. داروينيسم اجتماعي به سبب تأثير بسزايي که نظريه انتخاب اصلح بر انديشه و تفكر تكاملي در جامعه گذاشته بود به این اسم ناميده شده است.اين مكتب با اين كه بخشي از اصول آن امروزه منسوخ شده اما پيروان آن مي كوشيدند وقوع جنگ ها و درگيري هاي شديد سياسي با انگيزه هاي برتري طلبانه در بين افراد و گروه ها را با آن توجيه و تفسير كنند. آنچه كه در نظريه تنازع بقا پايه مطالعات اوليه قرار گرفته وجود برتري طلبي،ستيزه جويي و دنياي پر از خشونت و جنگ در بين جانداران است.در حيات وحش،جانوران با اين كه از قدرت تعقل برخوردار نيستند اما در غريزه آنان هم رفتارهاي خشونت آميز و هم رفتارهاي مسالمت آميز به وفور ديده مي شود.براي مثال،در طبيعت مبارزه دو مار شاه كبرا با طول چند متر و جثه اي مهيب که به تصویر هم کشیده شده قواعد جالبي براي تامل ما دارند. اول،اين دو جاندار در هنگام مبارزه به يكديگر نيش نمي زنند. دوم،سعي هر كدام فقط اين است كه پشت ديگري را با زمين آشنا كند. سوم،حريف شكست خورده وقتي نتيجه را مي پذيرد محل مبارزه را ترك مي كند و طرف پيروز او را تعقيب نمي كند. چهارم،مبارزه تا سرحد مرگ نيست و فقط براي تعيين فرد پيروز است. پنجم،اين مبارزه مانند هر مبارزه ديگري يك طرف پيروز و يك طرف بازنده دارد. ششم،اين قواعد درباره همه جانوران از جمله كفتارها و كركس ها صدق نمي كند. هفتم،يكي از اصلي ترين انگيزه هاي جانوران براي شكار رفع گرسنگي است در حالي كه در جوامع انسانی به طور عام،بعضي ها از فرط سيري مبارزه مي كنند و هدف شان زر،زور و تزوير است. من بدون اين كه بخواهم مصاديق اجتماعي از نظريه تنازع بقا ارايه دهم مي خواهم با اشاره به اين كه طبيعت در بيشتر مواقع آموزگار خوبي براي انسان ها بوده فقط اين سوال را با استفاده از مثال يادشده مطرح كنم كه آیا اين قواعد در جوامع انساني و درباره رقابت هاي سياسي و يا درگيري هاي سياسي هم صدق مي كند؟و يا اين كه برخلاف آن،ما انسان ها در محيط زندگي خود بايد به دفعات شاهد تماشاي مجموعه راز بقا در حوزه سياست آن هم از نوع بي قاعده اش باشيم؟عرصه سياست اصلي ترين و موثرترين عرصه هاي زندگي بشر است. مسوولان جامعه در اثر رقابت ها و كنش و واكنش هاي سياسي است كه به قدرت دست مي يابند و بر تمامي بخش هاي جامعه مسلط مي شوند.مبارزه سياسي نيز كاميابي و ناكامي دارد.در کنش ها و واکنش های سیاسی در سطح خرد و رقابت هاي فردی و گروهي هميشه يك طرف برنده و يك طرف بازنده است.ولي در سطح داخلي و با هدف پيگيري منافع ملي در جوامع توسعه يافته قواعد بازي برد-برد حاكم است و كشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست. رقابت هاي سياسي هم قواعدي مشابه مبارزه دو مار شاه كبرا را دارد كه اگر عقلاني و به خوبي درك نشود سياست را به حوزه اي مخرب و ويرانگر تبدل خواهد كرد.در نظام هاي سياسي رايج سازوكارهاي متنوعي براي جلوگيري از انباشت قدرت و راه های بازتوزيع آن پيش بيني شده است.ساز و کارهای رای گیری،رسانه هاي همگاني،احزاب و تشكل هاي سياسي،افکار عمومی،نخبگان فكري و دانشگاهي منتقد و پرسشگر،جامعه مدني،گروه هاي  فرهنگي و اجتماعي،حقوق  اقليت ها و  نهادهاي فرهنگي و اجتماعي در هر جامعه و کارکرد و ميزان اثرگذاري هر كدام در رابطه بين حكومت كنندگان و حكومت شوندگان از اهميت فوق العاده اي برخوردار هستند.اين ها هر اندازه در جامعه اثرگذارتر و نهادینه شده تر باشند راه هاي رسوب قدرت و خودكامگي تنگ تر خواهند شد.در نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران همواره فصل الخطاب گروه ها و سياستمداران،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي بوده است. اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام خاص ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است.دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي كلان داخلي و بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند.اين قواعد براي همه فعالان مطرح سياسي بويژه نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري لازم الاجراست و تخطي از آن خسارات جبران ناپذيري ببار مي آورد.رفتار فردي نامزدها در فتنه 88 نمونه اين بي قاعدگي است.من اعتقاد راسخ دارم كه معروف بودن كانديداهاي رياست جمهوري شرط كافي براي نامزدي نيست وگروه هاي سياسي بايد بابصيرت به مرجعيت شوراي نگهبان قانون اساسي احترام بگذارند. قواعد و چارچوب هاي سياسي بيش از ساير مقررات و قواعد متعارف در بخش هاي ديگر جامعه داراي آثار سازنده يا مخرب اند.برای مثال،قوانين صنعتی موجبات نارسايي و يا كارآمدي نظام اقتصادی را بيشتر فراهم مي آورند.اما قواعد سياسي تمامي بخش هاي جامعه را به شدت تحت تاثير خود قرار مي دهند.چه افرادي كه در رقابت ها پيروز مي شوند و چه افرادي كه شكست مي خورند در حوزه سياست بايد به اين قواعد پايبند باشند.چه بسيار در اثر گردش نخبگان و جابجايي قدرت در همه پرسي ها اتفاق مي افتد كه بازندگان ديروز،برندگان امروز شده اند و چه بسا بازندگان امروز هم برندگان فردا باشند. رفتار سياسي متغير مستقل نيست و نتايج ثابت و لايتغيري ندارد.سياستمداران تابع عوامل متعدد فراواني هستند.آنچه كه بيش از همه عوامل در اين جا مورد تاكيد من قرار مي گيرد فرهنگ سياسي و قواعد کنش و واکنش هاست كه با جامعه پذيري مجدد امكان ارتقا و بهبود هميشگي آن وجود دارد و در این فرايند جامعه پذيري سياسي نقش رسانه هاي همگاني در همه اشكال سنتي و مدرن آن از درجه اهميت بالايي برخوردار است.افكار عمومي بویژه در جوامع تحول گرا و مردم سالار مانند كشور ما بر اين واسطه هاي ارتباطي بسیار تاثير مي گذارند و از آن به شدت تاثير مي پذيرند.به گونه ای که به نظر می رسد افكار عمومي و رسانه هاي همگاني همانند دو روي سكه ژانوس اند كه وجود يكي بدون توجه به ديگري بي معنا و نامفهوم خواهد بود. شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است. ضمناً سخنان و افكارش در دو سه ماه  اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!"،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"و"بهترين نمايندگان ملت"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع قابل مطالعه است. خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادی •    كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي•    اخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)•    پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) •    مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) •    دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)•    اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) •    کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست) •    دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)•    مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) •    کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)•    برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) •    پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) •    طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) •    پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)•    مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)•     مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) •    تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) •    تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) •    انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)•    مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )     شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۷۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۶