برچسب ها
وکیل معاون اجرایی رئیس جمهور سابق، آخرین وضعیت موکل خود را تشریح کرد.اولین خبر از آخرین وضعیت «حمید بقایی »به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، سید عادل حیدری وکیل «حمید بقایی » با اشاره به آخرین وضعیت موکلش گفت: حمید بقایی معاون اجرایی رئیس جمهور سابق پس از ۵۶ روز بازداشت موقت در زندان اوین، صبح روز گذشته (سه شنبه، ۱۳ مرداد) اجازه ملاقات با بنده را پیدا کرد. وی تصریح کرد: با وجود درخواست های مکرر مبنی بر ضرورت انجام ملاقات وکلای بقایی با موکل خود در زندان ، پس از گذشت ۵۶ روز از بازداشت بقایی ، سرانجام روز گذشته موفق به ملاقات وی شدیم. گفتنی است به گفته وکلای بقایی ، طی این مدت طولانی، فقط چهار جلسه رسیدگی در بازپرسی تشکیل گردیده است که آخرین جلسه در روز ۲۲ تیرماه گذشته برگزار شده و در بیست روز گذشته نیز هیچ بازجویی جدیدی در محل بازپرسی از وی صورت نگرفته است. وکلای بقایی معتقدند که دو ماه بازداشت موقت به هیچوجه منطقی و قابل توجیه نبوده و لازم است بازداشت ایشان خاتمه یابد زیرا رسیدگی به پرونده به هیچ وجه موکول به ادامه بازداشت مشارالیه نیست. گفتنی است؛ سخنگوی دستگاه قضا در نشست خبری که روز دوشنبه ۱۲ مرداد ماه برگزار شد در پاسخ به ضرورت شفاف سازی پرونده بقایی گفت: قانون جلوی ما را گرفته و گفته نمی‌توانید جزئیات اتهام را بگویید و تا حکم قطعی نشده، چیزی نگویید.
کد خبر: ۶۹۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۵

وکیل بقایی با انتشار بیانیه ای در باره اتهام موکل خود توضیح داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com)؛ سید علی‌اصغر حسینی" توضیحاتی را در اختیار باشگاه خبرنگاران قرار داد که در ادامه عینا می‌آید: با عنایت به اخبار و مطالب منتشره در مورد بازداشت جناب آقای بقایی و شایعات و گمانه‌زنی‌های بعضاً اشتباه و مغرضانه در این ارتباط، لازم به توضیح است که: اولاً: انتشار نام آقای بقایی و رسانه‌ای شدن موضوع بازداشت وی به فاصله چند ساعت، اقدامی عجیب و مورد انتقاد است و مشخص نیست سخنگوی محترم قوه قضاییه که همواره بر حفظ حرمت اشخاص و پرهیز از اعلام نام کامل متهمین تأکید و اصرار داشته‌اند، چرا در خصوص آقای بقایی به یکباره موضع خود را تغییر داده‌اند، البته سخنگوی محترم پس از اعلام نام کامل ایشان مجدداً مصاحبه نموده و از این اقدام خود دفاع کرده‌اند و معتقدند هیچ کار خلافی انجام نشده است. همچنین سخنگوی محترم را به فرایشات رئیس محترم قوه قضاییه در برنامه تلویزیونی مورخ 1/4/1390 ارجاع می‌دهیم که فرمودند: "ممکن است پرونده‌ای در دستگاه قضایی مطرح شود اما مطرح بودن پرونده تا مجرم بودن یک فرد، فاصله بسیاری دارد... نباید با آبروی افراد بازی شود. اگر افرادی که پیش از قطعیت یافتن احکام، نام آن‌ها بیان شده است، شکایت کنند به طور حتم قوه قضاییه رسیدگی خواهد کرد". ثانیاً: انتشار نام آقای بقایی بدون ذکر عنوان اتهامی و علت بازداشت وی، سوالات متعدد و حساسیت‌های فراوانی را در سطح جامعه و رسانه‌های داخلی و خارجی ایجاد و بازار شایعات و گمانه‌زنی‌ها در خصوص ایشان را به شدت داغ نمود. لذا به منظور جلوگیری از استمرار فضای شایعات و نشر اکاذیب در خصوص ایشان، اعلام می‌نماید طبق اسناد و مدارک موجود، اتهامی که به آقای بقایی منتسب شده مربوط است به اواخر دولت دهم که بحث پرداخت پاداش به برخی وزرا، مسئولین و مقامات دولتی مطرح بوده و نهایتاً تصمیم گرفته می‌شود به جای پرداخت پاداش مستقیم به این افراد، مبلغ 300 میلیون تومان توسط نهاد ریاست جمهوری به صندوق قرض‌الحسنه‌ای که 16 نفر از مقامات و مسئولین دولتی از آن صندوق وام گرفته بودند، پرداخت شود تا از محل این 300 میلیون تومان تمام یا بخشی از وام‌های دریافتی این افراد از آن صندوق تا سقف 25 میلیون تومان تسویه شود و النهایه مبلغ مذکور در اواخر مسئولیت آقای بقایی به عنوان معاون اجرایی و سرپرست نهاد به صندوق مذکور پرداخت شده است. نام خود آقای بقایی هم در آن لیست 16 نفره‌ای که بخشی از وام‌هایشان توسط نهاد تسویه شده، قرار داشته است و 25 میلیون تومان از وام دریافتی ایشان تسویه شده است. دادسرای محترم پرداخت این مبلغ توسط سرپرست وقت نهاد ریاست جمهوری را غیرقانونی و مجرمانه تشخیص داده و اتهام اختلاس به آقای بقایی تفهیم و ایشان از تاریخ 18/3/1394 بازداشت شده‌اند. اسناد و مدارک مربوط به قانونی بودن این پرداخت و رد اتهام انتسابی به آقای بقایی در دفاعیات مقدماتی توسط خود ایشان مطرح شده و دفاعیات تکمیلی توسط تیم وکلای مدافعین که وظیفه دفاع از ایشان را برعهده گرفته‌اند، ارائه خواهد شد.
کد خبر: ۶۶۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۳۱

سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com): یک منبع آگاه قضایی، دلیل بازداشت حمیدرضا بقایی معاون رئیس‌جمهوری سابق را اعلام کرد. به گزارش «انتخاب»، حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای سخنگوی قوه‌قضاییه در نشست خبری هفته گذشته خود به بازداشت حمیدرضا بقایی معاون رئیس‌جمهوری سابق اشاره کرد اما به دلیل معذوریت‌های قضایی از بیان جزئیات و حتی دلیل بازداشت وی خودداری کرد. همچنین محمودی احمدی‌نژاد با انتشار نامه‌ای به برخی اتهام‌زنی‌ها درباره بقایی واکنش نشان داد و از این وضعیت گلایه کرد. در همین زمینه یک منبع آگاه قضایی در واکنش به ادعاهای مطرح شده در گفت‌وگو با تسنیم درباره علت  و نحوه بازداشت حمید بقایی اظهار داشت: آقای بقایی از مدت‌ها قبل توسط دستگاه قضایی احضار شده بود اما به این احضاریه‌ بی‌توجهی می‌کرد که در نهایت این بی‌توجهی به احضاریه و خودداری از حضور در مرجع قضایی، منجر به بازداشت وی شد.
کد خبر: ۶۶۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۳

حجت‎الاسلام محسنی‎اژه‎ای ظهر امروز در استان گلستان اظهار کرد: مهدی هاشمی دارای جرایمی نظیر اختلاس، ارتشاء و مسائل امنیتی است که هر سه حکم با رعایت ماده 134 قانون مجازات اسلامی توسط دادگاه تجدیدنظر تائید و دیروز ابلاغ شده است. خبرگزاری فارس: حجت‎الاسلام محسنی‎اژه‎ای طی سخنانی اظهار کرد: مهدی هاشمی دارای جرایمی نظیر اختلاس، ارتشاء و مسائل امنیتی است که هر سه حکم با رعایت ماده 134 قانون مجازات اسلامی توسط دادگاه تجدیدنظر تائید و دیروز ابلاغ شده است. وی تصریح کرد: مهدی هاشمی سه جرم داشته که طبق ماده 134 قانون مجازات اسلامی هر یک از جرایم، مجازات مستقل می‎گیرد و در مقام اجرا نیز طبق همین ماده قانونی اشد آن حکم اجرا می‎شود. محسنی‎اژه‎ای با بیان اینکه مهدی هاشمی در کیفرخواست 12 اتهام داشت که دادگاه بدوی آنها را ادغام کرد، افزود: مهدی هاشمی اتهامات دیگری در کیفرخواست داشت‌ که برخی از اتهامات را دادگاه بدوی با هم ادغام کرد و اعلام کردند درست است که عناوین جرایم مختلف است اما یک فعل و یک جرم نیست لذا برخی اتهامات ایشان ادغام و از برخی تبرئه شدند. معاون اول قوه قضائیه بیان داشت: مهدی هاشمی در خصوص جاسوسی تبرئه شد اما برخی مسائل امنیتی مانند اختلاس و ارتشاء را دادگاه بدوی حکم داد و دادگاه تجدیدنظر نیز با رعایت ماده 134 قانون مجازات اسلامی تائید کرد. محسنی‎اژه‎ای افزود: در مورد اختلاس طبق قانون اگر چنانچه توأم با جعل باشد مجازات بین هفت تا 10 سال است اگر بدون جعل باشد بین پنج تا 10 سال خواهد بود طبق ماده 134 قانون مجازات اسلامی حاکم موظف است که 10 سال را بدهد. وی بیان داشت: در مورد رشوه نیز طبق قانون اگر کسی از مبلغی بالاتر رشوه گرفته باشد از پنج تا 10 سال مجازات می‎شود که بر اساس ماده 134 قانون مجازات اسلامی 10 سال در نظر گرفته می‎شود، مسائل امنیتی نیز بین دو سال تا پنج سال است که طبق این ماده قانونی باید اکثریت مجازات درنظر گرفته شود. محسنی‎اژه‎ای اظهار کرد: حکم مهدی هاشمی در مقام اجرا یکی از اینها که بالاتر است اجرا می‎شود یعنی عملا 10 سال اجرا خواهد شد. وی در خصوص پرونده بقایی گفت: طبق قانون پرونده ایشان رسیدگی خواهد شد.
کد خبر: ۶۶۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۱

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com صادق زیباکلام در آرمان نوشت:چند روزاست که آقای حمید بقایی یکی از معاونین آقای احمدی‌نژاد بازداشت شده است. اینکه به چه دلایلی ایشان بازداشت شده‌اند اعلام‌نشده است. آیا این بازداشت به علت اقدامات شخصی آقای حمید بقایی بوده یا اینکه به پرونده‌هایی که در مورد دولت قبل مطرح است، مربوط می‌شود؟ هنوز سرنوشت پرونده‌هایی مانند دانشگاه ایرانیان و سعید مرتضوی یا تخلفات دیگر مشخص نشده است. درعین‌حال این احتمال هم وجود دارد که بازداشت آقای بقایی به مسائل مالی مربوط نباشد زیرا اگر درخاطرداشته باشیم حدود یک سال پیش یکی از دوستان و همکاران آقای احمدی‌نژاد برای مدتی بازداشت شد. علت بازداشت او مربوط به مسائلی خاص بود اما این احتمال برای آقای بقایی بعید است. زیرا آقای بقایی فعال مطبوعاتی نبود و می‌توان گمانه‌های دیگر برای بازداشت او مطرح کرد. البته زمانی که آقای محمدرضا رحیمی -معاون اول دولت دهم- مجرم شناخته و راهی زندان شد، آقای احمدی‌نژاد رسما وی را تکذیب کرد ولی این کار را درمورد آقای بقایی نمی‌تواند انجام دهد. زیرا رحیمی در دولت آقای هاشمی نیز مسئولیت داشت و فرماندار بود در نتیجه احمدی‌نژاد می‌توانست اعلام کند اگر رحیمی معاون اول من بود به ‌طور یقین فرماندار آقای هاشمی هم بوده‌ است! ولی آقای بقایی قبل از آقای احمدی‌نژاد پست مدیریتی مهمی نداشته و برای اولین‌بار احمدی‌نژاد به بقایی پست داده و او بود که بقایی را به مردم معرفی کرد. بقایی در هیچ‌کدام از دولت‌های گذشته پستی نداشته است. در نتیجه نوع برخورد با رحیمی و بقایی از طرف احمدی‌نژاد دوگانه نیست! احمدی‌نژاد بقایی را شخصا وارد عرصه‌ مدیریتی کشور کرده است و به هیچ شکل نمی‌تواند انتصاب وی را به خود تکذیب کند. علی‌الظاهر حمید بقایی یعنی احمدی‌نژاد و احمدی‌نژاد با بقایی است؛ البته جالب اینجاست که برخی اصولگرایان که پایگاه اجتماعی و سیاسی‌شان متزلزل شده به‌خوبی می‌دانند که هیچ چهره و شخصیتی وجود ندارد که در انتخابات مجلس برای اصولگرایان رای‌آور باشد. احمدی‌نژاد درمیان مردم رای خوبی دارد و اگر احمدی‌نژاد نباشد، روز خوبی برای آنها نخواهد بود و احتمال می‌رود در هر انتخاباتی شکست بخورند.
کد خبر: ۶۶۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۱

برخلاف فتوی صریح مقام معظم رهبری و قوانین و مقررات حاکم، یک مقام مسئول در مصاحبه مطبوعاتی از فردی دستگیر شده نام می برد و علاوه بر آن از بیان اتهام وی اجتناب می کند
کد خبر: ۶۵۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۰

اگر احمدي‌نژاد بازگردد، صد‌درصد راي خواهد آورد. احمدي‌نژاد در ميان عوام‌الناس محبوبيت بالايي دارد. او رييس‌جمهوري پركار و كم‌خواب بود. اول صبح همه وزرا را راه مي‌انداخت و به كارشان مي‌گرفت. به همه شهرستان‌ها سر مي‌زد و به مشكلات مردم رسيدگي مي‌كرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com حجت الاسلام جعفر شجونی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: *تا امروز دولت در جاهاي مختلف هزار جور صحبت و به دلواپسان توهين كرده است. يك‌بار به جهنم حواله‌شان كرده، يك بار بي‌سواد خطاب‌شان كرده و جاي ديگر هم گفته اينها بگذارند و بروند. رهبري بود كه جلوي اين سخنان دولت را گرفت و اجازه نداد بيش از اين به ما توهين شود وگرنه دولت مي‌خواست به اين روند توهين‌آميز خود ادامه دهد.    *اعتدال را ابوموسي اشعري آورد و با لفظ «اعتدال» علي‌(ع) را خانه‌نشين كرد و گفت علي تندرو است در حالي كه علي دنباله‌رو پيامبر (ص) بود و اگر او تندرو بود پس پيامبر (ص) هم تندرو بود. ما در قرآن هم واژه اعتدال را داريم اما در كنارش اغلظ عليهم را هم داريم. آنجايي كه خداوند مي‌فرمايد: «جاهِدِ الْكفار والْمُنافِقِين واغْلُظْ عليهِمْ». يعني با منافقين و كفار تند و غليظ باش. اين آقايي كه به اسم اعتدال آمده است حرف‌هايش به اين معناست كه امام خميني هم تندرو بوده است، دولت‌هاي قبلي همه تندرو بوده‌اند. دولتي كه نان و بنزين مردم را گران كرده فكر مي‌كند خيلي هنر كرده است. با اين اوضاع [... ] من هم مي‌تواند رييس دولت شود، اينگونه كار كردن كه كاري ندارد. ببينيد اين مردم فرزند خميني هستند و خوب مي‌دانند در اين كشور چه مي‌گذرد. درست است كه روحاني هم كلاه و هم ريش ما است اما عملكردش براي ما قابل قبول نيست.  *من نمي‌دانم واقعا چرا مردم به ايشان راي دادند. مگر اين آقا چه گفته كه مردم او را انتخاب كردند؟    *مجلس قهوه‌خانه نيست كه هر توهيني را نثار آن كنند. اين مجلس بسيار مقاومت كرده است، مثل جريان وزراي علوم. مجلس به وزراي پيشنهادي راي اعتماد نمي‌داد چون به خوبي مي‌دانست آنها به درد اين نمي‌خورند كه وزير علوم جمهوري اسلامي ايران باشند و دلايل قانع‌كننده‌اي هم برايش داشتند. *من كسي هستم كه تاريخ اسلام و انقلاب را به خوبي مي‌دانم. دفتر من گاهي پر مي‌شود از دوربين و خبرنگار كه همه مي‌خواهند با من در رابطه با انقلاب مصاحبه كنند. درمورد آيت‌الله كاشاني، آيت‌الله طالقاني، مصدق، ملي شدن صنعت نفت و پيروزي انقلاب و اينكه در نوفل لوشاتو چه خبر بوده است. *الان ببينيد در سفرهاي استاني اين دولت استقبال زيادي از روحاني نمي‌شود. چون اين دولت به مردم دروغ مي‌گويد. يكي از همين دولتيان گفته است كه دولت عوام‌فريب است. حدود ٦٠ درصد از يارانه‌بگيران نيازي به يارانه ندارند اما دولت چون انتخابات و مجلس را در پيش دارد و نمي‌خواهد راي مردم را از دست دهد يارانه‌هاي‌شان را قطع نمي‌كند. اين اقدامات عين شرك و نفاق است. دولت اگر مي‌خواهد اقدامي كند بايد آن را انجام دهد ولو اينكه مردم فردا به او راي ندهند. *از دولت هاشمي گرفته تا دولت اصلاحات و احمدي‌نژاد و روحاني مايه عوامفريبي در همه آنها وجود دارد و من مي‌توانم آن را ثابت كنم. چرا همه‌چيز را فقط به احمدي‌نژاد ربط مي‌دهيد. اصلا صراحتا از من سوال كنيد من هم پاسخ مي‌دهم و مي‌گويم كه او هم همين گونه بوده است. من از كسي ترسي ندارم. ما چهار سال اول از احمدي‌نژاد حمايت كرديم و پشتش ايستاديم اما در چهار سال دوم به دليل وجود كساني همچون مشايي و بقايي در كابينه و اطرافش به او هم انتقاد كرديم. من نوكر هيچ دولتي نبوده‌ام و آقاي همه دولت‌ها هم هستم. من حرف خودم را مي‌زنم و از كسي ترسي ندارم.  *من هيچ‌گونه ارتباط كاري و شخصي با احمدی نژاد ندارم حتي شماره تلفنش را هم ندارم كه بخواهم با او تماسي بگيرم.   اگر شوراي نگهبان ايشان را تاييد كند قطعا به عرصه سياست بازخواهند گشت و اداره كشور را دوباره به دست خواهند گرفت.   اگر احمدي‌نژاد بازگردد، صد‌درصد راي خواهد آورد. احمدي‌نژاد در ميان عوام‌الناس محبوبيت بالايي دارد. او رييس‌جمهوري پركار و كم‌خواب بود. اول صبح همه وزرا را راه مي‌انداخت و به كارشان مي‌گرفت. به همه شهرستان‌ها سر مي‌زد و به مشكلات مردم رسيدگي مي‌كرد.  *شما طوري سوال مي‌كنيد كه انگار من احمدي‌نژادي هستم تا بخواهم از او دفاع كنم و پاسخگوي عملكرد او باشم. نه من طرفدار احمدي‌نژاد نيستم من فقط مي‌گويم چشمم به شوراي نگهبان است. اگر شوراي نگهبان ايشان را تاييد كند پس مشكلي وجود ندارد و ايشان به دليل محبوبيت راي خواهند آورد. حالا معاون اولش هم دزد بوده باشد اصلا از كجا معلوم معاون اول اين يكي رييس‌جمهور هم دزد نباشد.
کد خبر: ۶۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۹

احمد توکلی نماینده تهران در مجلس و مدیر مسئول سایت الف، فردا در دادگاه محاكمه می‌شود. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: در پی شکایت چند شاکی خصوصی از جمله سعید مرتضوی، محمدرضا رحیمی، اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی و علی اکبر جوانفکر از احمد توکلی، دادگاه این نماینده تهران، فردا یکشنبه ۲۷ اردیبهشت در شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی جلالی به صورت علنی تشکیل می شود. دادستان تهران نیز با استناد به مطالب منتشر شده در سایت الف شکایتی مطرح کرده‌است که قرار است در‌‌ این جلسه دادگاه به این موضوع نیز رسیدگی شود. توکلی چند روز پیش درجلسه علنی مجلس درباره این شکایت ها گفته بود: بنده به دلیل انعکاس کامنت‌هایی که مردم در سایت «الف» در انتقاد از قوه قضاییه، رئیس‌جمهور، دولت وقت و نماینده مجلس قرار دادند از طرف دادستان تهران به فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی، نشر مطالب خلاف واقع و اهانت به مقامات متهم شده‌ام و این کار دادستان، طبق مقررات قانونی انجام شده و همچنین در کیفرخواست شکایت آقایان خرم‌آبادی، صالحی‌امیری، مشایی، بقایی ، مرتضوی، رحیمی و جوانفکر پذیرفته شده است. منبع: مهر
کد خبر: ۶۴۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۶

در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانه‌ها، اظهار نظر‌ها و شبکه‌های اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه می‌گذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی می‌افتد؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسش‌ها نوشت: چنین اتفاقی زمانی می‌افتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آن‌ها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده می‌شود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره می‌کنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسان‌ها و میدان دادن به آن‌ها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا می‌کنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بی‌مهری‌ها از جمع آن‌ها جدا نبود بر می‌گردد. در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آن‌ها که گا‌ها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی می‌گشایند حضور می‌یابند و همچون استادی او را در حلقه خود می‌گیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح می‌شود. لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسه‌ای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شده‌ام که آیا معلوم است آقا محسن می‌خواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی و غیره چه می‌خواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... . فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤال‌ها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کرده‌اند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف می‌باشد مبارزینی که در سال‌های آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدت‌ها است راه‌شان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آن‌ها جدا کرده‌اند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهم‌ترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانک‌های آرایش گرفته در خیابان‌ها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسه‌ای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش می‌باشد. تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمی‌دانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار می‌کنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که می‌دانید زیاد طول نمی‌کشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده می‌شود و انقلاب پیروز می‌شود محسن رضایی می‌گوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آن‌ها با همین آرم و عنوان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت می‌کردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی می‌کنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروه‌ها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آن‌ها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند. برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... می‌شود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد می‌کند وبه همین دلیل هم درگیری‌هایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ می‌دهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر می‌گذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور می‌شود. برادر محسن می‌گوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس مانده‌های رژیم سابق و گروه‌های چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهم‌ترین وظیفه‌ای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه می‌رسد و شروع می‌کند و البته همه مسئولین را توجیه می‌کند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی می‌کند. یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحد‌ها شروع به انجام فعالیت‌های اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروه‌های مسلحی که محسن رضایی پیش بینی می‌کرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاه‌ها وانبارهای سلاح و مهمات آن‌ها ورفت وآمد ومقر رهبران آن‌ها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودره‌مان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آن‌ها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آن‌ها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود. محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیان‌گذاران آن بود کناره‌گیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمان‌ها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس مانده‌های رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروه‌های مسلح البته فقط به منافقین محدود نمی‌شد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهک‌هایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیل‌های قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر می‌دادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آن‌ها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثی‌سازی آن موفق بود. حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راه‌اندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیری‌های امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید می‌کرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث می‌شود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت می‌گیرد و درست در همین روز‌ها منافقین اعلام جنگ مسلحانه می‌کنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود می‌رسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیری‌ها تمام وقت او را می‌گیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش می‌زند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی می‌کند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه می‌شود می‌گوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین می‌شود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی می‌شود جنگ پس از سال‌ها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید می‌کرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت می‌دانست شکست‌های استراتژی و تاکتیک‌های جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هاله‌ای از ابهام است سر‌لشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید فرماندهان قبلی سپاه می‌آمدند در قرارگاه چند روزی بودند و می‌رفتند و قرار می‌شد پشتیبانی‌هایی از مراکز سپاه که در جنگ در‌گیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده می‌شد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعد‌ها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغان‌ها متوجه هنر‌نمایی جنگجویی می‌شود که بسیار خوب می‌جنگد در جایی با او مواجه می‌شود و می‌گوید، پس تو زمان حمله افغان‌ها کجا بودی که جلوی آن‌ها را بگیری آن جنگجو می‌گوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود. در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود می‌گفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود می‌گفتیم یا او نمی‌داند تیپ چیست و یا نمی‌داند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی می‌گفت هر عملیاتی که انجام می‌شود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات می‌کرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی می‌گفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرال‌هایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان می‌کند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل در‌می‌آورد و تا سال‌ها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمین‌گیر می‌کند و در ‌‌‌نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل می‌کند. تاریخ شاهد است ‌با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومند‌ترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنه‌ای بیعت می‌کند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز می‌کند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم می‌کند برادر محسن رضایی آماده‌ترین ولایق‌ترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ‌۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ می‌گذرد محسن رضایی در این سال‌ها پیش بینی می‌کند که بحران پیش روی انقلاب چیست او در‌می‌یابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل می‌کند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه می‌کند. پس از کش وقوس‌هایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم می‌گیرد و شروع به کار می‌کند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کرده‌اند. خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع می‌شود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاش‌های او در سالهایی است که سال‌های بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود در روزهای پایانی کناره گیری می‌کند تلاش می‌کند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا می‌شود وهشدار می‌دهد که ادامه ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابت‌های سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی می‌شود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمی‌رسند تا سال ۹۲، حرف‌های محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده می‌شود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه می‌دانند اقبال خوبی به سمت او می‌شود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند. اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامه‌هایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرف‌ها و تجربیاتش را با آن‌ها بازگو می‌کند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقه‌ای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهه‌های مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم می‌خورد باز هم می‌پرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم می‌گذارد که با آن غریبه نیست. او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک می‌گوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمی‌شناسیم. همیشه چند گامی جلو‌تر حرکت می‌کردی و می‌کنی و کسی نمی‌تواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد می‌کنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

اصول گرایان به خوبی می‌دانند که میزان رای احمدی نژاد می تواند بیشتر از برخی نامزدهای مورد نظر آنان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد به خاطر همین سعی می‌کنند از این پتانسیل احمدی نژاد برای انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کنند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:نامه نیوز نوشت:مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری کسی که در جلسات خصوصی، احمدی نژاد را « محمود» خطاب می‌کند در گفت‌وگویی تلویزیونی صریحا اعلام کرد که به احمدی‌نژاد می‌آید که قصد بازگشت به سیاست را داشته باشد و از دهه فجر نیز با سخنرانی‌های خود فعالیت‌های سیاسی را آغاز کرده است.تقریبا همه بعد از روی کارآمدن حسن روحانی، در انتظار بازگشت احمدی نژاد به صحنه سیاسی کشور بودند. کسانی که از طی 8 سال گذشته شخصیت احمدی نژاد را شناخته بودند به خوبی می‌دانستند که رئیس جمهور سابق ایران اهل نشستن در کنج خلوت و اداره یک دانشگاه نیست یا به زبان ساده تر احمدی نژاد اهل سکوت نیست. حالا بعد از گذشت بیش از 18 ماه از عمر دولت یازدهم، احمدی نژاد در شیپور بازگشت خود دمیده است.رئیس دولت‌های نهم و دهم برای بازگشت اما استراتژی جالب را در دستور کار خود قرار داده است. احمدی نژادی که در آغاز دولت نهم، سفرهای استانی را دردستور کار خود قرار داد و تقریبا به تمام ایران سفر کرد و به خاطر همین معنا اعتقاد دارد که تنها کسی که به کل ایران سفر کرده است، همین دستور کار را نیز برای بعد از دوران ریاست جمهوری خود یا همان دوران بازگشت در دستور کار قرار داده است.مردم بسیاری از شهرهای کوچک ایران به دلیل همین سفرها و دیدن احمدی نژاد از نزدیک، طرفدار رئیس سابق جمهور بودند و این طرفداری تقریبا تا سال پایانی دوران ریاست محمود احمدی نژاد ادامه داشت. شهردار سابق تهران، به خوبی می‌‍‌داند که رای تهران و استان‌های بزرگ به رقبای او اختصاص دارد همانطور که در سال 88 و در اوج رقابت‌های انتخاباتی، احمدی نژاد رقابت را در تهران به رقیب واگذار کرد. به خاطر همین او بازگشت به قدرت را در رای شهرستان‌ها می‌داند و اعتقاد دارد که از این طریق می‌تواند مسیر بازگشت را برای خود قراهم کند.سفر استانی احمدی نژاد به تبریز و قم به عنوان دو شهر مهم کشور که یکی نماد قومیت و دیگری نماد مذهب در ایران است خود بیانگر همین معناست. رئیس جمهور سابق ایران به سفر به این دو شهر گرچه در قالب برگزاری مراسم ختمی برای درگذشت مادرش صورت گرفت اما یک احتمال سیاسی را می توان در این امر دید که وی می‌خواست میزان نفوذش در جامعه را مورد سنجش قرار دهد و ببینید که آیا تئوری‌هایش برای بازگشت جواب خواهد داد یا خبر؟احمدی نژاد در جریان این سفرها یک هدف دیگر را نیز در دستور کار خود قرار داده است و آنهم این که او سعی می‌کند چهره‌های شناخته شده شهرهای بزرگ و کوچک را راضی به حضور در انتخابات مجلس در لوای لیست‌های منتسب به او کند. رئیس سابق دولت می‌خواهد، افراد نزدیک به خود از شهرستان‌ها راهی پارلمان کند.قشر مذهبی ایران دیگر هدف احمدی نژاد است. احمدی نژاد در این سفرها و دیدارهای خود، مسجد را به عنوان محل سخنرانی خود انتخاب کرده است. او حتی در تهران نیز به شهر ری و یک مسجد رفت و در مورد 22 بهمن سخن گفت و اینگونه سکوت خود را شکست. احمدی نژاد سخت به دنبال احیای چهره خود نزد قشر مذهبی ایران است. این طبقه اجتماعی ایران حامی ترین اصلی محمود احمدی نژاد در انتخابات 84 و 88 بود. هنوز بسیاری نذر و نیازهای طرفداران احمدی نژاد برای پیروزی او در انتخابات‌ها را فراموش نکرده‌اند. مذهبی‌ها اما بعد از نزدیکی احمدی نژاد به مشایی از او فاصله گرفتند و حتی شدیدترین انتقادها را نسبت به او داشتند. نمونه بارز آن سخنان تند دو مداح معروف تهران یعنی منصور ارضی و سعید حدادیان در مورد رابطه مشایی و احمدی نژاد بود.احمدی نژاد برای بازگشت احتیاج به رای این طبقه دارد و سعی می‌کند با استفاده با ادبیات خاص و حضور در مکان‌ها مذهبی چهره خود را نزد آنها بازسازی کند.احمدی نژاد و طرفدارنش اعتقاد دارند که او یک تئورسین بین المللی است و کسی که در زمینه روابط بین الملل دارای نظریه‌های مختلفی است و نباید این سرمایه را به راحتی از دست داد. همین اعتقاد باعث شده است که آنها سفرهای خارجی را نیز در دستور کار خود قرار دهند. سفر به ترکیه اولین گام اجرای این راهبرد سیاسی است. آنها با این سفرها دو هدف را با یک تیر می‌زنند. اولین آنها اینکه نام احمدی نژاد بازهم به رسانه‌های خارجی باز می‌شود و ثانیا او می‌تواند در این سفرها از نظریات تازه خود در زمینه مدیریت جهان رونمایی کند.در جریان سفر ترکیه اما یک اتفاق جالب افتاد که حکایت از قطعی از بازگشت احمدی نژاد دارد. رئیس جمهور سابق زمانی که در قدرت بود در سفرها همیشه مشایی، بقایی و نزدیکان این دو را با خود همراه می‌‍کرد اما بعد از روی برگردان طرفدارن پروپاقرص او به خاطر همین همراهی‌ها، او تصمیم گرفت در ظاهر هم که شده از این افراد فاصله بگیرد و در جریان سفر به ترکیه کسانی را با خود همراه کند که در سال 84 هم همراه با او بودند. در سفر سه روزه احمدی‌نژاد به ترکیه‌، ثمره هاشمی‌، الهام‌، میرتاج الدینی‌، حجت‌الاسلام بهرامی، امیدی‌، تمدن و شمقدری وی را همراهی می‌کنند.چیدن همین پازل‌ها کنار هم نشان می‌دهد که احمدی نژاد سودای برگشت به سیاست را دارد اما به نظر می‌رسد همانطور که روح الله حسینیان بعد از دیدار با احمدی نژاد اعلام کرد، او قصد حضور در انتخابات مجلس را ندارد بلکه می‌خواهد چهره‌های نزدیک به او راهی پارلمان شوند. آنطور که از شواهد پیداست احمدی نژاد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری 96 آماده می‌کند.اصول گرایان چشم به راه تغییراصول گرایان نیز در این میان نیم نگاهی به حضور احمدی نژاد در صحنه سیاست کشور دارند و بیشتر از تمام جریان‌های سیاسی کشور رفتار او را رصد می‌کنند. جریان راست ایران هنوز منتظر چراغ سبز احمدی نژاد است تا آغوشش را برای رئیس جمهور سابق ایران باز کند. اصول گرایان به خوبی می‌دانند که میزان رای احمدی نژاد می تواند بیشتر از برخی نامزدهای مورد نظر آنان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی باشد به خاطر همین سعی می‌کنند از این پتانسیل احمدی نژاد برای انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری آینده استفاده کنند. جدایی احمدی نژاد از مشایی و زدودن ابهامات درخصوص پایبندی اش به ولایت فقیه که در نتیجه یازده روز خانه نشینی ایجاد شد را می توان مهم ترین شروط، دو طرفه شدن اتوبان رابطه احمدی نژاد و اصول گرایان دانست .محمدرضا باهنر چهره شناخته شده جریان راست ایران با تاکید بر جایگاه اجتماعی احمدی نژاد می‌گوید:«وضعیت احمدی‌نژاد در فضای عمومی کشور روبه رشد است و دارد بالا می‌آید. » پایگاه اجتماعی رئیس جمهور سابق باعث شده است اصول گرایان سعی کنند اشتباهات رئیس دولت‌های نهم و دهم را فراموش کنند و همچون اوایل دهه 80، احمدی نژاد را به زیر چتر اصول گرایی بیاورند. نکته جالب اما در این میان رفتار جبهه پایداری با محمود احمدی نژاد است. دوستان سابق رئیس دولت نهم و دهم، این روزها بیش از هر کسی دیگری بر جدایی خود با احمدی نژاد تاکید می‌کنند و می‌گویند اگر او تغییر نکند در هیچ انتخاباتی به او رای نخواهند داد. شاید به زبان ساده می‌توان گفت که اصول گرایان و اعضای جبهه پایداری در انتظار تغییر احمدی نژاد هستند. گرچه تاکتیک دوری پایداری ها از احمدی نژاد مدتهاست از سوی آنها دنبال می شود اما در عمل احمدی نژاد هنوز هم همراهانی پروپاقرص از جنس پایداری ها در بین اصولگرایان دارند و بی شک یک کانال بازگشت او به میان اصولگرایان از مسیر همین پایداری هایی می گذرد که شرط و شروط حمایت از احمدی نژاد در سال 96 را هم اعلام می کنند.با این وجود اصول گرایان این روزها تمام عزم خود را برای وحدت جمع کرده‌اند. آنها برای اینکه بتوانند کرسی‌های مجلس دهم را در اختیار خود بگیرند سعی می‌کنند عبای وحدت خود را به قدرت گسترده کنند که تمام جریان‌های نزدیک و دور در زیر آن جمع شوند. شاید در آینده‌ای نه چندان دور شاهد هم نشینی جبهه پایداری، احمدی نژاد و راست‌های سنتی در کنار یکدیگر باشیم.
کد خبر: ۵۸۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۰

صدیقه کُشنده فر گفت: ما در جنگ زندگی کردیم عین همین زندگی­ای که الان می کنیم، اما سخت­ترین لحظات پرستاری و زندگی ما، لحظه جان دادن و شهادت رزمندگان بود
کد خبر: ۵۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵

دکتر محمود احمدی نژاد با آرمان های حضرت امام(س) تجدید میثاق کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش  آوای دنا  به نقل از پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، به مناسبت سی و ششمین سالگرد انقلاب اسلامی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به همراه برخی از اعضای کابینه دولت نهم و دهم صبح امروز چهارشنبه 15 بهمن ماه در حرم امام راحل حاضر شد و با آرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران  تجدید بیعت کرد. در این مراسم علی اکبر جوانفکر، میرتاج الدینی، عبدالرضا شیخ الاسلامی، مجتهدزاده، شمس الدین حسینی، حمیدرضا بقایی ، موسوی، ابوالحسن فقیه، محمد جعفر بهداد، نسرین سلطانخواه، محمد رضا فرزین، ظهره وند، بداغی، مرتضی تمدن و روح‌الله احمدزاده حضور داشتند. همچنین در این مراسم جمعی  با سر دادن شعارهایی مانند: «شعار هرچی مرده احمدی بر می گرده» و «احمدی دلاور پیرو خط رهبر»،  محمود احمدی نژاد را همراهی کردند.
کد خبر: ۵۶۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۵

حضرت حجت‌الاسلام محمدرضا ميرتاج‌الديني، معاون پارلماني دولت دهم بر اين باور است كه هنوز مردم مي‌خواهند احمدي‌نژاد برگردد و اعتقاد دارد كه مجلس بعدي مجلس اصولگرايان است و طيف اصولگريان هم جبهه پايداري را تنها نمي‌گذارند. وی معتقد است كه دولت يازدهم درك كرد كه مردم به دولت قبل تعصب دارند و براي همين بود كه انتقادات خود به دولت قبل را متوقف كرد و به راهكارهايي براي تحقق وعده‌هاي خود انديشيد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : مشروح گفت‌وگو ميرتاج الديني با«آرمان»را در ذيل مي‌خوانيد:  با توجه به اينكه يكسال و يك ماه از آغاز فعاليت دولت تدبير واميد مي‌گذرد، عملكرد اين دولت را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ با توجه به سابقه كاري كه در مجلس و دولت داشتم عملكرد يكسال را براي ارزيابي كافي نمي‌دانم. در يك سال طليعه حركتي دولت مشخص مي‌شود، بنابراين نبايد انتظار كارهاي عملياتي اثربخش را از يك دولت در سال اول فعاليتش داشته باشيم بلكه رويكردها، جهت‌گيري‌ها، برنامه‌ريزي‌ها بيشتر در اين يك سال معلوم مي‌شود. باز زماني يك سال زمان كافي براي اظهارنظر به عملكرد دولت نيست.  با توجه به اينكه به جهت‌گيري و برنامه‌ريزي‌هاي دولت اشاره كرديد، فكر مي‌كنيد اين دولت توانست در همين مسير گام‌هاي خوبي بردارد؟ اگر بخواهم به اين سوال به نحو ديگري پاسخ بدهم، بايد بگويم كه تا اندازه‌اي جهت‌گيري‌ها و رويكردهاي دولت در اين يكسال مشخص شده است. عملكرد دولت در اين مدت كه كارخود را آغاز كرده است به صورت نسبي ديدم؛ دولت آقاي روحاني با يك رويكرد نقادي تمام عيار نسبت به دولت قبلي بروز و ظهور داشت و به نوعي مي‌خواستند همه آنچه را كه دولت قبلي انجام داده بود را زير تيغ نقد خودشان قرار دهند.   به هر حال آنچه تحويل دولت يازدهم شد ماحصل عملكرد دولت قبل بود كه بايد به اطلاع جامعه مي‌رسيد. اينطور چرا نمي‌گوييد كه به دليل ورود مديران و مسئولان جديد به دستگاه‌ها و نهادها، طبيعي است كه وضعيت موجود را بررسي ‌كنند و گزارش‌هايي به دولت و شخص آقاي رئيس‌جمهور بدهند كه متاسفانه همه اين گزارش‌ها، اظهارنظرها با رويكرد انتقادي بود. بر‌اين اعتقاد هستم که عملكرد دولت يازدهم در اين بخش، يك جهت‌گيري ناقص بود و درست نبود چرا كه هر دولتي كه بر سر كار مي‌آيد بايد همت خود را معطوف به اين امر كند كه مشكلات جامعه و مردم را حل كند و آثار خوبي از خود به جاي بگذارد. اينكه يك نفر بيايد همه اقدامات و فعاليت‌هاي دولت قبل از خودش را نفي كند، رويكرد درستي نيست بلكه بايد با اين جهت پيش برويم كه كارهاي و اقدامات مثبتي در گذشته انجام شده و مثلا اين اقدامات بزرگ هم بوده است البته حالا قرار نيست وارد ارزيابي دولت قبلي ‌شويم. اين موضوع را هم لازم است مطرح كنم كه در كارهاي بزرگ، اشتباهاتي هم رخ مي‌دهد و نواقصي هم پيش مي‌آيد. ما اگر اشتباهات و نواقص را در كنار كارهايي كه انجام شده است بيان كنيم، مردم بيشتر مي‌پذيرند تا اينكه تنها بخواهيم نفي كنيم. بنابراين اين رويكرد در ماه‌هاي اول دولت يازدهم بيشتر بود كه شاهد بوديم اين انتقادها در جامعه پس زده شد و جواب نداد كه حتي دولت از نيمه دوم سال اول رويكردش عوض شد.  منظورتان از تغيير رويكرد دولت چيست؟ يعني دولت و رئيس‌جمهور به سمتي رفتند كه كارها و اقدامات خودشان را عنوان كنند. دولت در شش ماه اول كاري خود نمي‌توانست گزارشي از كارهايش ارائه بدهد به همين دليل انتقاد از دولت قبل را پيش روي خود قرار داد حتي در گزارش صد روزه آقاي رئيس‌جمهور همين جهت‌گيري و رويكردها ديده مي‌شد يعني تمام آن، نقد دولت گذشته بود و در جامعه هم انتقادهاي زيادي به اين مساله وارد شد بنابراين از نيمه دوم سال گذشته يعني در يك سال اول دولت، جهت‌گيري دولت يك مقدار اصلاح شد و دولتمردان و رئيس‌جمهور به ميزاني از كارهاي خودشان گفتند و البته انتقاد بطور كامل قطع نشد و در بخش‌هايي باز هم انتقاد كردند.  فكر نمي‌كنيد دولت قبل جاي نقد داشت؟ من اين موضوع را نفي نكردم املاي نانوشته غلط ندارد. دولتي 8 سال روي كار باشد حتما جاي نقد دارد. بعضي‌ها همين يك سال عملكرد آقاي روحاني در دولت يازدهم را چقدر نقد مي‌كنند. 4 سال دولت تكميل شود، باز عده‌اي نقد مي‌كنند. كسي كه روي كار است، بطور حتم براي حل مشكلات، فعاليت و تلاش مي‌كند اما همه مشكلات را نمي‌تواند حل كند. نواقصي هم حتما وجود دارد. در زمان آقاي احمدي‌نژاد، شخص رئيس‌جمهور فضاي نقد را باز گذاشته بود و با توجه به اينكه فضا باز بود، نقد دولت‌هاي قبل نسبت به آن دولت كمتر به گوش مي‌رسيد و يكي هم مخالفين و منتقدين دولت‌هاي نهم ودهم بيشتر بودند. باز هم تكرار مي‌كنم كه فضاي نقد در اينجا بازتر بود در حالي كه در گذشته اينچنين نبود. زمان آقاي خاتمي هم يكپارچه دوم خردادي‌ها و اصلاح‌طلب‌ها از رئيس‌جمهور و دولت حمايت مي‌كردند و فقط جريان ارزشي كه آن موقع اصولگرايان بودند و بعدها جبهه اصولگرايان شكل گرفت، انتقاد مي‌كردند اما نسبت به دولت‌هاي نهم ودهم، جريان اصلاح‌طلب مخالف بود، نقد تمام عيار داشت و علاوه بر آن بخش‌ها و طيف‌هايي از داخل جريان اصولگرا دولت‌هاي نهم و دهم را نقد مي‌كردند.  خيلي از تحليل گران سياسي بر اين باور هستند كه آقاي روحاني يك ويرانه را تحويل گرفت. من اين را قبول ندارم براي اينكه آقاي احمدي‌نژاد چندين بار در سال آخر حضورخود در دولت، گزارش‌هاي بسيار جامع و گسترده‌اي ارائه كرد. او هم در ديدار همه مسئولين و كارگزاران با مقام معظم رهبري و هم دو يا سه مورد به تلويزيون آمد و به همه مردم گزارش داد. اگر اين گزارش‌ها را ببينيم و منصفانه نگاه كنيم، در بخش‌هاي مختلف توليد صنعت، فولاد، سيمان، برق، جاده‌سازي، مسكن و... همه اينها معلوم مي‌شود كه دولت‌هاي نهم و دهم حداقل سه تا چهار برابر دولت‌هاي قبلي كار كرده است. چطور كسي مي‌تواند آنقدر غير‌منصفانه قضاوت كند و بگويد ويرانه‌اي را تحويل گرفته است. براي نمونه برق ما از 37 هزار مگاوات به حدود 70 هزار مگا وايت رسيده بود. ما در كشور قطعي برقي نداشتيم، حتي صادرات هم داشتيم؛ اين مي‌شود ويرانه؟ ساخت نزديك 2 ميليون مسكن مهر در دولت‌هاي قبلي برنامه‌ريزي شد و نزديك يك ميليون و سيصد هزار عدد از آنها تمام شده بود. 700 مسكن براي تكميل ماند كه به اين دولت تحويل شد. اگر ما براي هر خانواده متوسط طبقات پايين 4-5 نفر در نظر بگيريم، مشكل مسكن يك ميليون مسكن مهر يعني 5 ميليون نفر و اگر 300 تا هم آنجا حساب كنيم، 6 ميليون و 500 هزار نفر حل شده بود، اين ويرانه است؟ هر دولت بيايد و مشكل مسكن دو ميليون نفر را حل كند، شاهكار انجام داده است اينها مي‌گويند كه ويرانه است. چون هنوز عملكردي از خودشان نداشتند كه به مردم گزارش بدهند، بايد گذشته را نقد مي‌كردند كه اين روش در جامعه جواب نداد چون بالاخره مردم عملكرد دولت را مي‌ديدند. دولتي كه چهار دوره كل كشور را بگردد و كل كابينه را بردارد، ببرد به مناطق دور و نزديك استاني، كار آساني نبود. يك زماني همه متمركز مي‌شدند در مركز كشور و استان‌هاي ديگر هم به دولت توجه داشتند ولي اين رويكرد را آقاي احمدي‌نژاد شروع كرد و دو دوره هم ادامه داد. اگر سال آخر يك سري مشكلات پيش آمد كه اگر آن مشكلات نبود، بيشتر از اين هم مي‌توانست برود. اگر من اينطور بحث مي‌كنم به اين معنا نيست كه بگويم هيچ انتقادي وارد نيست.  اشاره به سفرهاي استاني داشتيد، چرا آقاي احمدي‌نژاد بصورت فله‌اي مصوب‌ و طرح‌هاي عمراني و غير عمراني را تصويب مي‌كرد؟ جواب شما را اينگونه بدهم كه هر چه جلوتر مي‌رويم، قضايا بيشتر روشن مي‌شود اول اين صحبتي كه شما مي‌كنيد، درست نيست. خوشبختانه بعد از يكسال از عمر دولت جديد، قضايا دارد بيشتر روشن مي‌شود. اين حركت حركت مثبت و مقبولي بود كه الان اين دولت هم آغاز كرده است.  چه حركتي؟ آقاي احمدي‌نژاد نخستين جلسه هيات دولت را در مشهد تشكيل داد ولي آقاي روحاني آن را به تاخير انداخت كه در همين سفر من در خبرها شنيدم 190 تصميم درباره استان خراسان گرفتند، اين فله‌اي نيست؟   بهتر از ما مي‌دانيد كه تصميم با تصويب تفاوت دارد. بله مزاح لفظي كه نداريم؛ اسمش را بذاريم تصميم يا مصوبه يك چيز است.  آقاي ميرتاج الديني تصميم و تصويب معنايش متفاوت است. از شما بعيداست اين را مي‌گوييد، من در دولت بودم، در دولت قبلي هم بعدها براي اينكه بحث‌هاي حقوقي بين دولت و مجلس پيش آمده بود، مصوبه را عنوان ديگري مي‌گفتند ولي ماهيت هم يك چيز است. بالاخره تصميم مي‌گيرند كه مثلا جاده‌اي در اين روستا يا در استان اصلاح يا ساخته بشود، يك بيمارستاني ساخته شود، پلي ساخته شود، اينها تصميمات است اسمش را مي‌شود مصوبه گذاشت.  دولت قبلي بدون حضور هيچ كارشناسي و در همان استان مصوبه‌ها را تصويب مي‌كرد؟ خير؛ اينطور نبود. دولت دهم قبل از اينكه به شهري سفر كند، مسائل و مشكلات آنجا را بررسي و حتي جلساتي نيز مي‌گذاشتند. اين صحبت‌هایي كه مي‌شود شانتاژ و فضا‌سازي تبليغاتي بود كه عده‌اي هم عليه دولت آن موقع راه انداخته بودند. من در جريان كار بودم؛ از دو سه ماه قبل كه عزيزان مي‌خواستند به يك استاني بروند، كارها شروع مي‌شد. اول در خود استان، كارگروه‌هاي مختلف معاون عمراني استاندار درگير بودند. در شهرها پيشنهادهاي خودشان را مي‌دانند و بعد اين پيشنهادات به استان مي‌رسيد و در آنجا بررسي مي‌كردند. يكي دوهفته قبل از سفر مي‌آمدند در تهران، جلساتي با حضور معاون اول برگزار مي‌شد و اين پيشنهادات را بررسي مي‌كردند و يك جلساتي هم با حضور نمايندگان مجلس براي همين موضوع تشكيل مي‌شد. من، خودم به عنوان معاون پارلماني آن دولت، از نزديك شاهد بودم كه پيشنهادات را سبك و سنگين مي‌كردند. در نهايت از اين پيشنهادات، برخي را براي هر كدام از وزارتخانه‌ها مي‌گذاشتند و درباره آنها تصميماتي مي‌گرفتند و مي‌آوردند در دولت چون در دولت بايد تصويب مي‌شد. دور آخر سفرها هم مصوبات سفرهاي قبلي را بررسي مي‌كردند و مي‌گفتند وزارت صنعت و معدن، 20 تصميم درباره وزارتخانه شماست كه بايد انجام مي‌داديد. به آنها مي‌گفتند از اين 20 مصوبه، به 10 مصوبه عمل كرديد و 10 مصوبه ديگر مانده است و بايد درباره عملياتي نشدن آنها توضيح دهيد.  به بحث ديگري بپردازيم؛ راستي دانشگاه ايرانيان آقاي احمدي‌نژاد به كجا رسيده است؟ در جريان جزيياتش نيستم از اين سوال عبور كنيم.  آقاي تركان يك صحبتي داشتند مبني بر اينكه هنوز دولت قبل اتومبيل‌ها و ساختمان‌هاي اداري را برنگردانده است. چرا برنمي‌گردانند؟ اين هم من در جزيياتش نيستم. معاون نهاد آقاي بقايي بود و مي‌توانيد از ايشان چنين سوالي را بپرسيد ولي يكي از اتومبيل‌های دولت تا يك ماه و نيم در اختيار من بود تا اينكه منتقل شديم به صداو سيما و ماشين‌ها را به نهاد رياست‌جمهوري تحويل داديم. ماشيني كه در اختيار بقيه وزرا بود، هم همينطور حالا اگر چيزي باشد، من در جريان نيستم.  انتخابات مجلس دهم را چطور مي‌بينيد؟ انتخابات مجلس دهم مي‌تواند يكي از پرشورترين، رقابتي‌ترين و حساس‌ترين رقابت‌ها باشد. به دليل اينكه جريان اصولگرا در انتخابات ريــاست‌جــمــهـوري، شكست خورده بود و يك مقدار خودشان را جمع وجور كرده‌اند.  فكر مي‌كنيد دليل اصلي شكست آنها چه بود؟  چون در دو، سه انتخابات پيروزي پشت سر هم مثل رياست‌جمهوري، مجالس هفتم و هشتم حتي نهم شدند و اين موضوع آنها را يك مقدار خاطر جمع كرده بود كه هميشه رويكرد مردم به آنهاست و رقابت در داخل جريان اصولگرايي ايجاد شده بود. اين انتخابات رياست‌جمهوري اخير كه جريان اصولگرا با تشتت آمد، كانديداهاي متعدد داشت و جريان اصلاح‌طلب تدبير كرد، كانديداهايشان را يكي كردند و پيروز شدند. اين انتخابات طبعا يك هشدار براي جريان اصولگرا بود و به آنها فهماند در انتخابات مجلس تلاش بيشتري داشته و طيف‌هاي درون اين جبهه و جريان به هم نزديك شوند. از طرف ديگر با توجه به پيروزي‌اي كه آقاي روحاني در رياست‌جمهوري داشتند، طرفداران ايشان و همينطور جريانات نزديك به جريان اصلاح‌طلبي يا طيف‌هايي از داخل جريان اصلاح‌طلبي براي انتخابات مجلس فعال‌تر خواهند شد چون اكثريت مجلس در دوره دهم، بسيار تعيين‌كننده است بنابراين انتخابات مجلس بعدي را پر شور و رقابتي مي‌دانم و چون انتخابات مجلس مثل انتخابات رياست‌جمهوري نيست كه يك نفر نماد يك جريان مي‌شود و همه به او اقبال مي‌كنند. مجلس واقعا مجلس مردمي است و در شهرستان‌ها، شهرهاي كوچك و شهرهاي بزرگ، مردم نماينده خودشان را انتخاب مي‌كنند. بنابراين نمايندگان فعلي پايگاه مردمي دارند و فارغ از جريان سياسي و فارغ از اينكه مربوط به كدام جريان سياسي هستند از پايگاه مردمي برخوردارند كه بر همين اساس ارتباطات مردمي آنها قوي است و اين ارتباط را با مردم هم حفظ كردند. به دليل اينكه بنده چون هم در مجلس بودم و هم ارتباطات پارلماني داشتم و دارم، يكي از دغدغه‌هاي بسيار جدي و هميشگي نمايندگان مجلس پيگيري مشكلات و مسائل حوزه انتخاباتي خودشان و حل مشكلات مردم است كه اين رويكرد همچنان محفوظ است و آن را ادامه مي‌دهند، بنابراين يك پايگاه مردمي دارند.  پيش بيني مي‌كنيد مجلس دهم مجلس اصولگرا مي‌شود؟ من پيش بيني نمي‌كنم اما اقليت آن مجلس جاندار و قوي خواهد بود.  همچنان جبهه پايداري سر جايش هست؟ جبهه پايداري يك طيف از اصولگرايان است.  طيف سياسي خارج مجلس جبهه پايداري چطور؟ آنها هم در داخل جريان اصولگرا هستند. اينها با هم كنار مي‌آيند و با جريان اصولگرايان مي‌شوند.  تعامل دولت و مجلس را چطور مي‌بينيد؟  هيات رئيسه مجلس تلاشش بر اين است تعامل بين دولت و مجلس خوب باشد. اين رويكرد را مي‌پسندم و بدان اعتقاد دارم. معتقدم بايد دولت را براي حل مشكلات جامعه كمك كرد چون بار سنگين اداري كشور بر دوش دولت است. اگر دولت در كشمكش مسائل سياسي قرار بگيرد، نخستين قرباني اين كشمكش، مردم هستند و مسائل و مشكلات جامعه حل نمي‌شود. اگر مجالس گذشته را از ابتدا بررسي كنيم، هميشه رويكرد مجالس اين بوده كه هيات رئيسه مجلس و شخص رئيس مجلس سعي مي‌كردند تعامل منطقي بين دولت و مجلس شكل بگيرد و بتوانند به دولت كمك كند الان هم اين رويكرد وجود دارد. اين تاكيد بايد در مجلس بعدي هم حفظ شود. در بدنه مجلس، منتقدين جدي براي دولت وجود دارد ولي همينطور كه اشاره كردم، رقابت‌هاي سياسي در جاي خودش و جامعه پويا و سياسي اين رقابت‌ها را هميشه خواهد داشت و نمي‌توانيم اينها را حذف كنيم چون از بالندگي جامعه مي‌كاهد اما براي حل معضلات جامعه به صورت اقتصادي و معيشت مردم، هميشه رويكرد تعاملي را بايد حفظ كنيم مجلس هم بايد به كمك دولت بياید در اين جريان دولت بتواند مشكلات مردم را حل كند.  تعامل دولت قبل و مجلس را چطور مي‌بينيد؟ تعامل دولت قبل با مجلس در 6 سال اول خوب بود دو سال آخر اين رابطه خيلي بهم خورد.  دليلش را در چه مي‌بينيد؟ هميشه در اختلاف بين دولت و مجلس مسائل سياسي بيشتر تاثيرگذار است و علتش هم همين است.  اين تغيير نگرش سياسي از سوي دولت بود يا از سوي مجلس؟ انتقادها نسبت به دولت از سوي مجلس بيشتر شده بود.  فكر نمي‌كنيد به خاطر عملكرد دولت بود؟ اشاره داشتم كه عملكرد هميشه جاي نقد و بررسي دارد اما حاشيه‌هاي سياسي بيشتر غالب بود.  از چه جانب، مجلس يا دولت؟ انتقادهايي كه مجلسي‌ها به دولت داشتند. فكر مي‌كنيد انتقادهايشان منطقي بود يا نه؟ موردي بايد بررسي شود. بطور كلي نمي‌شود نظر داد. بالاخره در مواقعي حق با مجلس و برخي اوقات هم حق با دولت بود.  ادبيات سياسي احمدي‌نژاد را چطور مي‌بينيد؟ آقاي احمدي‌نژاد ادبيات سياسي‌اش در خارج از كشور، ادبيات انقلابي و هجومي بود و انفعالي نبود و پس از حرفي كه مي‌زد، فضاي سنگيني در سطح جهاني ايجاد مي‌شد.  ادبيات آقاي روحاني را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ ادبيات آقاي روحاني ادبيات ديپلماتيك است.  شما كدام را مي‌پسنديد؟ معتقدم نبايد انفعالي عمل كنيم، انقلاب اسلامي در دنيا به وجود آمد نبايد در مقابل جريانات حاكميت در جهان منفعل باشد و همين حركت كوبنده امام (ره) بود كه در دنيا مستضعفين را جذب و آنها را عليه نهضت‌هاي آزاديبخش در جهان جمع كرد، رويكرد انقلاب اسلامي اين است. شهيد رجايي وقتي در مجمع عمومي سازمان ملل صحبت مي‌كند سخنراني قاطع و انقلابي در مقابل ابرقدرت‌ها ارائه داد، پاهاي خودش را نشان مي‌دهد كه پاهاي من از رژيمي شكنجه شده كه شما از اين رژيم حمايت مي‌كرديد. امام وقتي انقلاب كرد، بسيج مستضعفين را تشكيل داد نه بسيج جوانان انقلابي و مسلمان ايران بلكه بسيج مستضعفين جهان و پيام‌هايي كه دادند، با رويكرد انقلاب بود. دولت نبايد رويكرد انقلاب را فراموش كند. دولت برآمده از اين انقلاب است البته با رعايت سه عنصر اصلي كه مقام معظم رهبري تاكيد كرده و آن عبارت است از حكمت، مصلحت و تدبير كه بايد رعايت شود.  آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات شركت مي‌كند‌؟ چيزي اعلام نكرده است، خودش كه براي مجلس نمي‌آيد.  اطرافيان ايشان چطور؟ من در جريان نيستم چون در مكان‌ها و مقاطع مختلف كه صحبت كرده است، نسبت به اينكه براي مجلس كاري كرده باشد موضوعي را اعلام نكرده است.  انتخابات رياست‌جمهوري چطور؟ هنوز خيلي زود است اما مردم از الان اين خواسته را دارند.  از مديريت آقاي ضرغامي چقدر مانده است؟ درباره رياست سازمان صداوسيما، مقام معظم رهبري تصميم مي‌گيرند، بنابراين هيچ كس مطلع نيست كه چگونه خواهد شد و تا آبان ماه حكم آقاي ضرغامي كه هست و ايشان تا آن زمان حضور دارند. بعد از آن را بايد همه منتظر باشيم كه مقام معظم رهبري تصميم خودشان را اعلام كنند.
کد خبر: ۴۴۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

رییس جمهور سابق جمهوری اسلامی ایران دکتر محمود احمدی نژاد  امروز بعدازظهر در حرم مطهر حضرت امام (س )  حضور یافت
کد خبر: ۴۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۶

با حکم مدیرعامل بانک مسکن، احمدرضا بقایی به عنوان مدیر عامل بانک مسکن کهگیلویه و بویراحمد معرفی ‌شد
کد خبر: ۳۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۱

آوای دنا-ایسنا نوشت:رییس اسبق بازرسی دفتر رییس جمهور در خصوص رابطه اش با محمود احمدی نژاد گفت: روابطم با برادرم مثل سابق است، البته تیره نیست ولی ارتباط نداریم. با این حال ایشان زمانیکه کسالت داشتم و در بیمارستان بستری بودم به عیادتم آمد. داود احمدی نژاد رئیس اسبق بازرسی دفتر رییس جمهور در گفتگو با «انتخاب» گفت: احتمال کاندیداتوری برادرم در انتخابات ریاست جمهوری آینده، خیلی زیاد است. برادر محمود احمدی نژاد در مورد واگذاری ساختمان ها به صاحب منصبان دولت دهم گفت: تنها یک مورد واگذاری ساختمان وجود دارد که آن هم از سوی بنیاد مستضعفان به رئیس جمهور سابق صورت گرفته که به هر رئیس جمهوری می دهند. او در واکنش به اخباری در مورد عدم تحویل 26 ماشین به دولت توسط اطرافیان رئیس جمهور سابق گفت: 26 ماشین؟! من باورم نمی شود. او در خصوص رابطه اش با محمود احمدی نژاد گفت: روابطم با برادرم مثل سابق است. داود احمدی نژاد گفت: البته روابطم با وی تیره نیست ولی ارتباط نداریم. با این حال ایشان زمانیکه کسالت داشتم و در بیمارستان بستری بودم به عیادتم آمد. احمدی نژاد در پاسخ به این سئوال که چرا روابط دو برادر بدین شکل شده است؟ گفت: به برادرم گفتم تا مشایی و اطرافیانش را دور نریزی، ما نیستیم. او گفت: البته همین دیروز شنیدم که اینها را ریخته دور و مشایی و بقایی را دک کرده است. با این حال، خود داود احمدی نژاد این خبر را که می گوید «به نقل از یکی از نزدیکان محمود شنیده»، چنین تحلیل می کند: من باورم نمی شود! برادر رئیس جمهور سابق در پاسخ به این سئوال که آیا مردم به جریان مشایی و احمدی نژاد اقبالی نشان خواهند داد گفت: مردم دو دسته اند، یک دسته در متن مسائل سیاسی حضور داشته و پیشرو هستند، این دسته پشت سر این آقایان نمی آیند. با این حال خیلی ها هم هستند که به مسائل سیاسی توجهی ندارند. داود احمدی نژاد در واکنش به این سئوال که آیا احمدی نژاد و مشایی برای انتخابات مجلس فعال شده اند گفت: من خبری نشنیده ام، اما بعید است که هیچ کاری نکنند. افراد سیاسی که در کار اجرایی نیز بوده اند همیشه به دنبال رسیدن به مجلس و سپس ریاست جمهوری هستند. او در پاسخ به سئوالی در مورد احتمال حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری آینده بیان داشت: بله، احتمالش خیلی زیاد است. داود احمدی نژاد در ادامه اقبال مردم به برادرش را محتمل دانسته و گفت: با روندی که آقایان فعلی در پیش گرفته و اوضاعی که درست کرده اند، مردم در حال گرایش به احمدی نژاد هستند. رئیس سابق بازرسی نهاد ریاست جمهوری گفت: این آقایان نمی توانند کشور را اداره کنند، یعنی یک حرف درست و حسابی نمی زنند، البته حرفی برای گفتن ندارند. او در پاسخ به سئوالی در مورد «اشاره به مصادیق بد اداره کردن کشور توسط دولت یازدهم» ، چنین گفت که «این ها گفتند کلید دارند و هیچ کس تا به حال درست مدیریت نکرده و ما می خواهیم درست مدیریت کنیم» داود احمدی نژاد در واکنش به این سئوال که آیا مشکلات فعلی میراث دولت سابق است گفت: یعنی چه میراث احمدی نژاد؟! ما در 6 ماه اول روزنه ای برای حل مشکلات ندیدیم.
کد خبر: ۳۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۰

دکتر محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان به همراه محمدرضا رحیمی معاون اول دولت خود، مجتبی ثمره‌هاشمی، غلامحسین الهام، حمید بقایی ، صادق خلیلیان و جمعی دیگر از مسئولان و استانداران دولت دهم با حضور در مرقد مطهر امام خمینی (ره)‌ به مقام بنیان گذار کبیر جمهوری اسلامی ادای احترام کردند. مردم با دیدن رئیس‌جمهور سابق‌شان در حرم امام(ره) ابراز احساسات کرده و شعارهایی را مانند «احمدی دوست داریم»، «دکتر جات خالیه»، «احمدی 4 سال دیگه یادت نره» را سر دادند. دولت بهار
کد خبر: ۲۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۱

کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدی‌نژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود. به گزارش آوای دنا،علی اکبر جوانفکر، مشاور رسانه ای رئیس جمهور سابق با روزنامه شرق گفت و گویی انجام داده است که متن این مصاحبه به شرح زیر است: علت سکوت آقای احمدی‌نژاد چیست؟ گفته است فعلا شش‌ماه سکوت می‌کنیم. کجا چنین صحبتی را گفته‌اند. همه جا منتشر شده است. در واقع این مطلب را به ایشان نسبت داده‌اند. به‌هرحال نزدیکان ایشان هم این گفته را مبنی بر اینکه استراتژی ایشان و نزدیکانشان فعلا سکوت است تایید کرده‌اند. ایشان عملا ترجیح داده‌اند که در برابر هوچی‌گری‌ها و ادعاهایی که از سوی برخی افراد در دولت فعلی مطرح شده است سکوت کنند. اما رسما چنین چیزی را نگفته‌اند و برای سکوتشان هم محدوده زمانی مشخص نکرده‌اند. رسمی و غیررسمی‌اش خیلی مهم نیست. مهم این است که ما در عمل هم می‌بینیم که چنین روندی را در پیش گرفته‌اند. به‌هرحال باید به دولت آقای روحانی هم فرصت داد تا آنچه در چنته فکری و برنامه‌ریزی‌هایشان دارند عرضه کنند. پس از آن می‌توان درباره نتیجه کارها و اقدامات صحبت کرد. این مگر منافاتی دارد با اینکه ایشان صحبت کنند؟ آقای احمدی‌نژاد چرا در برابر عملکرد گذشته و برخی سوال‌هایی که وجود دارد سکوت کرده‌اند؟ عملکرد گذشته قابل رصد کردن است و شما می‌توانید این کار را انجام دهید و البته همه کارهای دولت آقای احمدی‌نژاد قابل دفاع است و عملکرد هشت‌ساله دولت ایشان نیز افتخار‌آمیز بوده است. ولی یکسری بحث و ابهاماتی وجود دارد یا به وجود آمده است. مثلا ایشان قرار بود و قول داده بود که یکسری مسایل را بگوید که هیچ‌وقت نگفت. بعدا بحث دانشگاه ایرانیان و حواشی آن، برداشت و برگرداندن 16میلیارد تومان پیش آمد که همه اینها پرسش ایجاد می‌کند. اگر سوال مشخصی باشد و بتوانم پاسخ بدهم در خدمتتان هستم. ولی آقای احمدی‌نژاد فعلا بنا بر صحبت ندارند. بحث شش‌ماه و اینها هم نیست. ولی ایشان چند روز قبل با خبرگزاری «تسنیم» صحبت کردند. بله درخصوص صحبت‌های آقای (علی) لاریجانی بود. ولی این سکوت به‌نوعی باعث می‌شود که آنچه شما شبهه‌آفرینی و جو‌سازی می‌نامید تایید شود. یعنی در عمل به ضرر ایشان است. البته از نظر شما تایید است. می‌گویند سکوت علامت رضاست. نه این سکوت بلندترین فریاد اعتراض است و خیلی‌ها این را درک می‌کنند. البته در ذات این کار یک رفتار جوانمردانه نیز وجود دارد زیرا به طرف فرصت داده‌اند تا کار کند و مردم نتیجه‌اش را ببینند. به نظر شما بعد از شش‌ماه نقد دولت آقای روحانی از سوی ایشان و همراهان سابقشان آغاز می‌شود؟ البته به‌جز شما که الان هم صحبت می‌کنید. فرجه زمانی شش‌ماهه‌ای که می‌گویید اصالت ندارد. من هم ماموریتی برای صحبت‌کردن ندارم و اگر صحبتی می‌کنم یک تصمیم شخصی است. دولت آقای روحانی را هم همیشه می‌توان نقد کرد. اما فکر می‌کنم باید به دولت جدید فرصت داد و البته این برخلاف انتظاری بود که ما در دولت نهم داشتیم زیرا در آن زمان حتی قبل از تشکیل دولت نهم یک آتش سنگین تهیه شد به‌ویژه از سوی مدعیان اصلاح‌طلبی روی دولت ریخته شد که در طول هشت‌سال بعد هم ادامه پیدا کرد. شاید همان‌طور که شما می‌گویید واقعا حق با آقای احمدی‌نژاد باشد، ولی با سکوت معلوم نمی‌شود که حق با ایشان بوده است. ما باید ضعف موجود در حوزه رسانه‌ای کشور را که مشکل‌آفرین شده است، بپذیریم. آقای لاریجانی اظهاراتی علیه آقای احمدی‌نژاد درخصوص ممنوع‌الخروج‌شدن آقای خاتمی کرده است. رسانه‌ها می‌توانند این اظهارات را ریشه‌یابی کرده و از ایشان سوال کنند که استناد و دلایل چنین اتهامی از سوی ایشان چیست؟ زیرا ممنوع‌الخروج‌کردن افراد طبق قانون برعهده دستگاه قضایی است. به‌هرحال آقای احمدی‌نژاد گفته‌اند که آقای خاتمی رییس‌جمهور کشور بوده‌اند و جایگاه ریاست‌جمهوری ایجاب می‌کند که اصلا چنین اتفاقی درمورد ایشان نیفتد و اصولا ممنوع‌الخروج‌کردن افراد در حیطه اختیارات قانونی ایشان نبوده است. ضمنا در باور ایشان نیز چنین رفتاری درخصوص آقای خاتمی قابل ‌پذیرش نیست. درباره «حصر» چطور؟ دولت آقای احمدی‌نژاد هیچ‌گاه وارد قضیه نشدند؟ اینها هم برای رسانه قابل رصد کردن است. اتفاقا مشکل آنجاست که اصلا قابل رصد کردن نیست. اگر قابل رصد کردن نیست چرا می‌خواهید پای آقای احمدی‌نژاد را به میان بکشید. اگر ادعایی درخصوص شورایعالی امنیت ملی وجود دارد، بروید از آقای جلیلی که دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده است بپرسید. ایشان دبیر شورا و عضو دولت بوده‌اند؟ رییس‌جمهور وقت هم رییس شورا بوده است. اگر آقای جلیلی بداند، پس آقای احمدی‌نژاد هم حتما می‌داند. اما آقای احمدی‌نژاد این مساله را رد کرده است. باید سوالتان را از دبیر شورا بپرسید. ضمنا آقای جلیلی عضو دولت نبوده است. یعنی دبیر شورا تصمیمی گرفته که رییس شورا از آن خبر ندارد؟ به‌هرحال اگر ادعایی در این خصوص وجود دارد، باید بروید از ایشان بپرسید که آیا شورا در این زمینه تصمیمی گرفته است یا خیر. اینکه الان شما می‌گویید یک فرضیه است. فرضیه‌ای ‌است که رییس‌جمهور وقت نیز از آن تبری جسته است. درخصوص ممنوع‌الخروج‌کردن افراد از جمله آقای خاتمی، ماده 133 آیین دادرسی مسوولیت این کار را متوجه دستگاه قضایی دانسته است که البته تصمیم به ممنوع‌الخروج‌کردن افراد هم طبق همین ماده قانونی در یک محدوده زمانی شش‌ماهه اعتبار دارد. از این بحث که بگذریم من می‌خواستم شما یک مقایسه‌ای هم بین روند مذاکرات هسته‌ای در دولت آقای احمدی‌نژاد و روحانی انجام دهید و دیگر اینکه آقای احمدی‌نژاد بارها اعلام کرده بود که آماده مذاکره با آمریکاست. نامه هم نوشت اما پاسخی نگرفت درحالی که ما می‌بینیم که الان این اوباماست که به روحانی تلفن می‌کند و ملاقاتی در آمریکا بین وزرای خارجه دو کشور صورت می‌گیرد. به اعتقاد شما این به‌معنای ناکامی سیاست تهاجمی آقای احمدی‌نژاد به‌ویژه در زمینه هسته‌ای نیست؟ نامه روشنگرانه آقای احمدی‌نژاد هم هیچ نسبتی با مذاکره نداشت و ایشان با هدف مذاکره این نامه را برای اوباما نفرستاده بود. مذاکره با آمریکا را نظام جمهوری اسلامی هیچ‌وقت رد نکرده اما شروطی برای انجام آن قایل بوده است. تاکید آقای احمدی‌نژاد همواره به انجام مذاکره بر مبنای احترام متقابل بوده است. جمهوری اسلامی فرصت‌های بهتری برای مذاکره داشت که از دست رفت. چه زمانی؟ فرصت‌هایی که ما در موضع قوی‌تری بودیم. مثل زمانی که آقای احمدی‌نژاد به نیویورک سفر می‌کرد و از ظرفیت رسانه‌های آمریکایی به خوبی استفاده می‌جست و از این رهگذر دولت آمریکا را در افکار عمومی این کشور به چالش کشیده بود. بنده معتقدم اتفاقاتی که بعدا در آمریکا رخ داد و اعتراضات مردمی در «وال‌استریت» را برانگیخت نتیجه روشنگری‌های آقای احمدی‌نژاد بود. به‌طوری‌که این مساله به یک معضل اساسی برای دولت آمریکا تبدیل شده بود. خب اگر معتقدید که آن زمان فرصت‌های بهتری داشتیم چرا رخ نداد؟ این به‌معنای عدم اعتماد به دولت ایشان نبود؟ تصمیم به گفت‌وگو باید در سطح بالاتری اتخاذ می‌شد. اما صرفا موضع برتر ملاک نیست، بلکه طرف مقابل ما باید به این نتیجه برسد که از موضع برابر و احترام متقابل مذاکره انجام شود نه اینکه آقای روحانی برود مذاکره کند و بعد اوباما بگوید که ایران بر اثر استیصال ناشی از تحریم‌ها به مذاکره روی آورده است که البته بهانه آن را هم خود دولتمردان فعلی به دست آمریکا داده‌اند. وقتی برخلاف واقع مدعی خالی‌بودن خزانه دولت می‌شوند، دقیقا در جهت اثبات سخنان آقای اوباما یعنی مذاکره بر اثر استیصال موضع گرفته‌اند. بیان چنین سخنان نسنجیده و خلاف واقع‌ای، طرف مقابل را کاملا جری می‌کند و من از کسی مانند آقای روحانی که یک دیپلمات باسابقه است، تکرار چنین اشتباه فاحشی را تعجب‌برانگیز می‌دانم. یعنی می‌گویید خزانه پر است؟ بله 13 مرداد 91 وقتی از خزانه گزارش‌گیری می‌شود صدهامیلیاردتومان در خزانه پول بوده است. 13 مرداد 92 هم باز گزارش‌گیری شده بیش از دوبرابر سال 91 موجودی داشته است. درآمدهای نفتی کشور هم طی سال‌جاری نسبت به سال قبل بسیار خوب بوده است و ذخایر ارزی نیز بسیار قابل‌توجه است. بنابراین گزارش‌های خلاف‌واقع هیچ دستاوردی جز اثبات ادعای آمریکا به‌دنبال ندارد. شما گفتید که اراده برای مذاکره باید در سطوح بالاتر حاکمیت به‌وجود آید. پس چرا اگر به گفته شما در دوره آقای احمدی‌نژاد ما فرصت بهتر یا موقعیت بهتری برای مذاکره داشتیم، این تصمیم گرفته نشد؟ پیشتر توضیح دادم که این یک مساله دوطرفه است. طرف مقابل هم باید بپذیرد که از موضع احترام و برابر با ایران مذاکره کند. بدیهی است تا چنین شرایطی پذیرفته نشود یا نشانه‌هایی از آن بروز داده نشود، اتخاذ چنین تصمیمی در سطوح بالای نظام دور از ذهن خواهد بود. من برگردم به سوالی که ابتدای همین بحث مطرح کردم. چطور است که بی‌پاسخ‌ماندن نامه رییس‌جمهور ما را شما ناشی از قدرت ما ارزیابی می‌کنید اما تماس تلفنی‌ای که آنها برقرار می‌کنند را ناشی از ضعف ما می‌دانید؟ بالاخره اگر قرار به برقراری ارتباط باشد باید یکی شروع کند و دیگری پاسخ بدهد. در غیر این صورت که ارتباطی برقرار نمی‌شود و قضیه بیشتر شکل یک ژست سیاسی یا تبلیغاتی می‌گیرد. بنده هیچ‌وقت نگفتم که بی‌پاسخ‌ماندن نامه رییس‌جمهور وقت به آقای اوباما ناشی از قدرت ما بوده است. گفتم نامه آقای احمدی‌نژاد به اوباما روشنگرانه بوده و هدف از آن مذاکره نبوده است. تماس تلفنی آقای اوباما با آقای روحانی هم بدون بستر و زمینه‌های لازم برقرار نشده است. گراهایی داده شد که او تماس گرفت. اوباما اگر مطمئن نبود که در آن طرف خط هم کسی منتظر تماس اوست حتما به آقای روحانی تلفن نمی‌کرد. او می‌دانست که اگر تماس بگیرد، آقای روحانی پاسخگو خواهد بود. فکر می‌کنم آقای احمدی‌نژاد هم وقتی نامه می‌نوشته حتما گوشه چشمی به دریافت پاسخ نامه داشته است! آقای احمدی‌نژاد هم اگر نامه‌ای به آقای اوباما نوشته است، در چارچوب سیاست‌های نظام بوده و هدف از آن هم، مذاکره بر مبنای دیدگاه طرف مقابل نبوده است. نامه آقای احمدی‌نژاد به اوباما یک محتوای روشنگرانه و هدایتگرانه داشته است. یعنی الان نیست؟ اگر قایل به این باشیم که سیاست‌ها و تصمیمات در این خصوص از سطوح بالاتر هماهنگ شده است. اگر اینطور بود که مورد نقد رهبری قرار نمی‌گرفتند. البته ایشان در کلیات نقد نکردند برخی رفتارها را نقد کردند و قبل از سفر هم بحث نرمش قهرمانانه مطرح شده بود. یعنی به نظر شما ما در عمل نرمشمان قهرمانانه بود؟ باید صبر کرد و دید. امیدوارم وقتی کف دستمان چیزی می‌گذارند رویمان بشود بگوییم که در ازای از دست دادن چه چیزی بوده است! اما برگردیم به همان بحث سکوت آقای احمدی‌نژاد درباره دانشگاه ایرانیان و برداشت 16میلیارد تومان که کلی شبهه ایجاد شد که اصلا چرا این پول برداشته شد. اگر هم قانونی بود چرا بازگردانده شد؟ از سویی ایشان آذرماه باید بروند دادگاه. در ارتباط با آقای رحیمی هم سخنگوی قوه قضاییه تایید کرده‌اند که پرونده ایشان در ارتباط با بیمه ایران تشکیل و بازجویی هم شده‌اند. همه اینها سوال‌هایی است که انتظار می‌رفت ایشان به آنها پاسخ دهند. بخشی از اینهایی که گفتید خیلی روشن است و باید از دستگاه قضایی سوال کنید. آنها باید نسبت به اتهاماتی که مطرح کرده‌اند پاسخگو باشند. من سخنگوی آقای رحیمی هم نیستم. درباره آقای احمدی‌نژاد هم ایشان طبق قانون عمل می‌کنند. برای خود من هم پیوسته احضاریه می‌آمد و بنده هم طبق قانون عمل می‌کردم و در دادگاه حضور می‌یافتم. درباره 16‌میلیارد تومان چطور؟ اگر قانونی برداشته شده بود چرا پس داده یا پس گرفته شد؟ در هفته‌های آخر دولت دهم بود که تصمیم به تاسیس دانشگاه ایرانیان در شورایعالی انقلاب فرهنگی گرفته شد. چرا اینقدر سریع؟ این شبهه تقویت شد که اعضای دولت برای آینده خود دنبال یک شغل و منبع درآمد و پایگاهی می‌گردند. عجله نکنید. بنده دارم به سوال شما جواب می‌دهم وقتی دارم به زمان تصمیم‌گیری درباره تاسیس دانشگاه اشاره می‌کنم در واقع دارم به سوال شما جواب می‌دهم. ضمنا توجه داشته باشید که دانشگاه یک کانون درآمدی نیست و کسی که قصد فعالیت درآمدزا داشته باشد به سمت تاسیس دانشگاه نمی‌رود و من این ادعا را بی‌اساس می‌دانم. کمک مالی دولت به موسسات غیرانتفاعی هم یک وظیفه قانونی است که برای ده‌ها موسسه و نهاد غیرانتفاعی انجام می‌شود. کمک مالی به دانشگاه ایرانیان بر اساس قانون اختصاص یافت و این مبلغ هم به حساب دانشگاه واریز شده بود. وقتی دکتر احمدی‌نژاد با جوسازی غیرمنصفانه از سوی برخی افراد در دولت فعلی مواجه شدند، دستور دادند تا کمک دریافتی از دولت به خزانه بازگردانده شود. اما اینجا دولت داشت به آینده اعضای خودش با توسل به یک حربه قانونی کمک می‌کرد. اگر کاری که کردند قانونی بوده است جو‌سازی که نمی‌توانسته آن را بلااثر کند. این حرف بی‌اساسی است که گفته شود دانشگاه ایرانیان برای تامین آینده اعضای دولت دهم ایجاد شده است. کمک‌های مالی به این دانشگاه نیز در چارچوب اختیارات قانونی دولت انجام شده است. آیا بازگرداندن این کمک به خزانه دولت محل اشکال است؟ در این زمینه اتهامات غیرمنطقی و نادرستی مطرح شده است. خب اگر اتهام بود چرا پول را برگرداندند؟ می‌توانستند از طریق مراجع قضایی ثابت کنند که همه اینها جو‌سازی است و کارشان قانونی بوده است. کسانی که اتهامی را مطرح می‌کنند باید آن را ثابت کنند و برای اثبات ادعای خودشان می‌توانند به مراجع ذی‌ربط مراجعه کنند. آقای احمدی‌نژاد بنا نداشت بر سر این موضوع با دولت آقای روحانی دعوا کند بنابراین دستور داد که این مبلغ به خزانه عودت داده شود و به این ترتیب بهانه از برخی عناصر دولت فعلی که با جوسازی می‌خواستند مقاصد سیاسی خود را دنبال کنند، گرفته شد. ولی سازمان بازرسی هم وارد شد و غیرقانونی‌بودن این برداشت را تایید کرد. یعنی همه باهم دارند جو‌سازی می‌کنند؟ استناد شما برای این ادعا چیست؟ کجا این بررسی را انجام داده است؟ برای انجام بررسی به چه کسی مراجعه کرده است؟ استناداتش کجاست؟ الان دانشگاه با چه بودجه‌ای قرار است اداره شود؟ در این زمینه نامه‌ای از طرف آقای بقایی به دولت فعلی نوشته شده و ضرورت اختصاص کمک‌های مالی به دانشگاه ایرانیان مورد تاکید قرار گرفته است. مورد دیگری که می‌خواستم از شما سوال کنم بحث دانشجویان ستاره‌دار و اخراج استادان دانشگاه بود. آقای احمدی‌نژاد به کل منکر این مساله می‌شد. در حالی که ما الان می‌بینیم از این دانشجویان و استادان اعاده حیثیت شده و طبق برخی آمار 400دانشجوی محروم از تحصیل به دانشگاه بازگشته‌اند. در دولت آقای روحانی کسانی به کار گرفته شده‌اند که از متحصنان دولت آقای خاتمی یا جریان فتنه حمایت کرده‌اند اما الان برگشته‌اند سرکار. سوال من چیز دیگری‌است. می‌گویم آقای احمدی‌نژاد به کل منکر چیزی شده بودند که الان معلوم شده است واقعیت دارد موضع رسمی دولت آقای احمدی‌نژاد همان است که قبلا هم اعلام شده بود. در دانشگاه کسی را به دلایل سیاسی ستاره‌دار نمی‌کنند. اگر دانشجویی در بیرون از محیط دانشگاه مرتکب بزه یا جرمی شده باشد که بر اثر آن بازداشت و زندانی شده و در نتیجه از تحصیل محروم مانده باشد این مساله نباید به حساب دانشجو بودن وی نوشته شود زیرا این جرم هیچ ارتباطی با دوران تحصیل او ندارد. بنابراین‌چنین فرضیه‌ای ممکن است وجود داشته باشد که برخی افراد به دلایل امنیتی بازداشت و از تحصیل محروم شده باشند که اکنون با پایان یافتن دوران محکومیت به دانشگاه بازگشته‌اند. البته خیلی‌ها هم بازداشت نشده بودند. بسیار خب، در حد یک فرضیه که اشکالی ندارد اما موضع دولت آقای احمدی‌نژاد همانی بود که اعلام شد و ستاره‌دار کردن دانشجویان به دلایل سیاسی را قبول نداشتند. پس چرا شدند؟ شما می‌توانید از وزارت اطلاعات دولت آقای روحانی بخواهید تا دلایل محرومیت افرادی را که شما مدعی آن هستید، اعلام کند. زیادند. می‌توانید فهرستشان را از وزارت علوم یا دانشگاه آزاد بگیرید. شما ادعایی را مطرح کرده‌اید و این شما هستید که باید فهرست ادعایی خودتان را منتشر کنید. سیاست دولت این نبوده که به  دلیل مسایل سیاسی کسی را ستاره‌دار کنند. الان مدعی هستید که یک عده‌ای را برگردانده‌اند به دانشگاه که اینها ستاره‌دار بوده‌اند. بسیار خب، بروید در این زمینه تحقیق کنید و از مسوولان دولت فعلی نیز بپرسید چرا این افراد مورد ادعای شما از تحصیل محروم شده بودند. شما به زور می‌خواهید بگویید که اینها به دلایل سیاسی ستاره‌دار شده بودند و بنده آن را نمی‌پذیرم. برای اینکه واقعا بوده است. علت محرومیت از تحصیل یک چیز است اما مساله اساسی تقبیح خود عمل محروم‌کردن از تحصیل است که برخلاف مفاد صریح قانون اساسی است. محرومیت از تحصیل موضوعی نیست که در قانون اساسی به آن اشاره شده باشد. همه آحاد جامعه در برابر قانون یکسان هستند و دانشجو بودن برای هیچ‌کس مصونیت ایجاد نمی‌کند. ممکن است فردی دانشجو باشد اما در خارج از محیط دانشگاه مرتکب عمل مجرمانه‌ای شود و مجازات ناشی از این عمل مجرمانه می‌تواند به مانعی در ادامه تحصیل او منجر شود که این مسایل هرکدام باید در فایل مخصوص به خودش بررسی شود اما به نظر می‌رسد که شما قایل به تفکیک موارد نیستید. در شرایطی که دولتمردان سابق زمانی برای نقد دولت فعلی نگه داشته‌اند و فعلا صلاح را در سکوت می‌بینند من می‌خواهم از شما سوال کنم که نقدتان به این دولت چیست؟ نقد باید متوجه موضوعات مشخصی باشد. اما در یک نگاه کلی به دولت فعلی می‌توان گفت که میانگین سنی اعضای دولت آقای روحانی بیش از حد متعارف است و بعضا به طنز از آن به‌عنوان خانه سالمندان یاد می‌کنند. البته برخی اعضای دولت از ابتدای مسوولیت خود، بنای بهانه‌جویی را گذاشته‌اند و این امر می‌تواند اقتضای سن بالا باشد. علت این نیست که ما تجربه ناخوشایندی از جوانگرایی داشتیم؟ پس شما در موضع پاسخگویی هستید نه سوال. یعنی از حالت بی‌طرفی خارج شده‌اید و روزنامه‌نگار مستقل نیستید.  
کد خبر: ۲۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۹

دکتر محمود احمدی نژاد با رهبر معظم انقلاب دیدار کرد.به گزارش آوای دنا، حمید بقایی معاون اجرایی دانشگاه بین‌المللی ایرانیان در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به فعالیت‌های این دانشگاه‌ گفت: محمود احمدی‌نژاد رئیس دانشگاه ایرانیان هفته گذشته با مقام معظم رهبری دیدار و ایشان را در جریان آخرین وضعیت و روند دانشگاه ایرانیان قرار داد.وی در این باره افزود: رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در این دیدار برای رئیس‌جمهور سابق کشورمان آرزوی موفقیت کردند.
کد خبر: ۲۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۴

دکتر محمود احمدی‌ نژاد رئیس دانشگاه جامع بین‌المللی ایرانیان در احکام جداگانه‌ای مسئولان این دانشگاه را منصوب کرد.به گزارش آوای دنا/دکتر احمدی نژاد در این احکام، سید شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد دولت دهم را به عنوان رئیس مجتمع اقتصادی و مالی، محمدرضا شمس اردکانی را به عنوان رئیس مجتمع علوم پزشکی، حمید بقایی را به عنوان معاون پشتیبانی و بهروز مرادی را به عنوان معاون طرح و برنامه و نمایندگی‌های دانشگاه جامع بین‌المللی ایرانیان منصوب کرد.
کد خبر: ۱۹۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۸