برچسب ها
سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com): مسعود شعربافچي زاده در رویش نیوز نوشت: در میان موجی که شهدا با حضورشان در کشور ایجاد کردند و در میان استقبال میلیونی مردم از این پیام آوران استقامت، یک روزنامه اصلاح طلب، تشییع شهدا را در تیتر اول خود اینگونه بازتاب داده است: "شهدا بی رنگ بودند، رنگی شان نکنید". از این نوع گفتارها در روزهای اخیر و با پیدا شدن شهدا به اشکال گوناگون گفته شده است. جملاتی مانند شهدا را سیاسی نکنید، شهدا مال همه اند و... بايستي به مديريت روزنامه ابتكار گفت: شهید بی رنگ شهید مطلوب شماست، نه شهدای انقلاب. شهدای ما رنگ داشتند، رنگ ولایت، رنگ عزت، رنگ شرف، رنگ مقاومت، رنگ تسلیم ناپذیری، رنگ اطاعت از ولی، رنگ دفاع از انقلاب، رنگ مبارزه با استکبار و سلطه گري، رنگ مرگ بر آمریکا و ... شما شهدا را بی رنگ می خواهید تا مردم فراموششان شود که جوانانشان برای چه آرمانی با دستان بسته به زیر خاک رفتند. شما شهدا را بی رنگ می خواهید تا فردا روزی مادر شهید نتواند جلوتان را بگیرد و بگوید با خون پسران من چه کردید. آري شهدا رنگ دارند، این را می توان از لابلای سطر به سطر زندگی و پرواز ملكوتي شان فهمید. شهدا رنگ دارند، این را می توان در تک تک جملات وصیت نامه هاشان دید، شهدا رنگ دارند، این را می توان در فريم فريم مستندهای آوینی پیدا کرد. شهید بی رنگ برای آنانی خوب است که برای آب خوردنشان هم چشم به دستان دشمن دارند، برای همین است که شهدا را بی رنگ می خواهند. شهید بی رنگ برای آن هایی خوب است که فکر می کنند استکبار می تواند در لحظه ای ایران را نابود کند، برای همین است که شهدا را بی رنگ می خواهند. شهید بی رنگ برای آناني خوب است که به خیال خودشان می خواهند به ولی زمان جام زهر بنوشانند، برای همین است که شهدا را بی رنگ می خواهند. اما شهدا رنگ دارند، رنگ آسمان. شهدا لب تشنه و با دست بسته جان دادند تا چشمتان به دست استکبار نباشد، با دستان خالی 8 سال با تمام دنیا جنگیدند تا باور کنید می توان با ایمان و اراده برابر استکبار ایستادگی کرد، و امروز آمده اند تا نشان دهند ولی تنها نیست، تا به یاد ما بیاورند چگونه رشادت کردند تا ولی زمانشان تنها نماند، تا به ما هشدار دهند، نگذاریم تاریخ تکرار شود. اما آنان که خسته شده اند، آنان که از انقلاب مانده اند، آنان که چشمشان زرق و برق دنیا را گرفته است، شهدا را بی رنگ می خواهند، تا رنگ شهدا مانع رنگ دنیاشان نشود. شهدای ما رنگ داشتند، رنگ ولایت، رنگ عزت، رنگ شرف، رنگ مقاومت، رنگ تسلیم ناپذیری، رنگ اطاعت از ولی، رنگ دفاع از انقلاب، رنگ مبارزه با استکبار و سلطه گر، رنگ مرگ بر آمریکا و ... و چه زیبا گفت رفیقی که: غواصان دیدند داریم غرق می شویم، خودشان را رساندند!
کد خبر: ۶۶۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۷

سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com): به گزارش خبرنگار مرکز تخصصی علوم حدیث؛ سومین دوره سلسله نشست های نقد مقاله مرکز تخصصی حدیث در تاریخ بیست و پنج خرداد ماه 1393به کار خود پایان داد. در این دوره که با حضور پژوهشگران و اساتید مرکز تخصصی حدیث و در بیست روز برگزار شد، مقالات قرآنی و حدیثی مکتوب از مجلات علمی مانند حدیث حوزه، علوم حدیث، حدیث پژوهی مورد بررسی و نقدقرار گرفت. این نشست ها در دو شکل موضوعی و ترتیبی برگزار گردید. در نشست¬های ترتیبی مقالات، به ترتیب ارکان تشکیل دهنده یک مقاله علمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نشست¬های نقد موضوعی محتوای مقالات براساس موضوعات از پیش تعیین شده نقد گردید.
کد خبر: ۶۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۶

بعضی رفتارها و کردارها از طرف دوستان چنان غافل گیر کننده است که تا مدتها دیگر دلت نمی خواهد به دیوار این کاغذ باطله ها چیزی بنویسی
کد خبر: ۶۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۶

تنها باگذشت يك هفته از توصيه هاي انتخاباتي وزير آموزش وپرورش مبني بر عدم دخالت مدیران آموزش و پرورش در فضای سیاسی و انتخاباتی، آموزش وپرورش شهرستان لنده با نصب بنر بزرگداشت روحاني در اين اداره مخالفت صريح خود را با دستور مقام عالي وزرات آموزش وپرورش اعلام نموده است
کد خبر: ۶۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۴

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com نمایش "چیستا" به نویسندگی و کارگردانی امید نمازی شیرازی 28 خرداد ماه به روی صحنه می رود. این نمایش از تاریخ 28 خرداد لغایت 15 تیرماه هر روز به غیر از شنبه ها ساعت 19 در مرکز افرینش منشور هنر به روی صحنه می رود.مقداد اسلامی ، رویاسلامت ،محمدحسین محمدی،شهره عادل و محدثه سیفی به عنوان بازیگر در این نمایش به ایفای نقش می پردازند.همچنین نیما نمازی شیرازی و لیلا لطیفی(تهیه کننده) نیلوفرمصطفایی(دستیار کارگردان وبرنامه ریز) مهدی اجلالی(منشی صحنه)امیرحسین فاتح (طراح صحنه) ندا تمیمی (طراح لباس) حمید ترکمن (عکاس)جمال شکرزاده(طراح پوستر) تبلیغات(ارنیکا تئاتر) و محمد حق جو به عنوان مدیر روابط عمومی و مشاور رسانه با این گروه همکاری می کنند. علاقه مندان به تماشای این نمایش می توانند بلیط این نمایش را ازطریق سایت ایران کنسرت و یا به صورت حضوری تهیه نمایندشماره رزرو:09195562142
کد خبر: ۶۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۰

۵۹۶ مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور طی نامه ای به رئیس جمهور مواضع و مطالب خود را درباره مذاکرات هسته ای اعلام کردند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comبه نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج اساتید کشور؛ متن نامه به این شرح است: بسمه تعالی محضر حجت السلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با اهداء سلام و تحیات و با آرزوی توفیق روزافزون الهی برای جنابعالی و همکاران محترم در هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران به استحضار می رساند: حضرتعالی بهتر می دانید که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در طول حدود چهار دهه عمر پربرکت خویش و با گذر از فراز و نشیب ها و طی مسیری پرافتخار از جهاد و مقاومت و تقدیم صدها هزار شهید و جانباز به درگاه ایزد منان، اکنون به جایگاهی رفیع و با عزت در منطقه و جهان دست یافته و الگویی از یک نظام مردم سالار، دین مدار و ولایت محور را به جهان ارائه کرده است، که از جمله مهمترین رهآورد آن، آگاهی روزافزون مستضعفین و هویت یابی مسلمانان جهان و به خصوص ظهور مقاومت اسلامی در منطقه است که از نتایج  پرافتخار آن شکست آمریکای جنایتکار در عرصه اشغال عراق بود که بی تردید بزرگترین شکست تاریخ ی آمریکا در سیاست خارجی این کشور بشمار می رود؛ در حالی که مسئولین آمریکایی با اشاره به حضور 300 هزار نیروی نظامی و امنیتی خود در عراق چنین مطرح می کردند که آمده اند تا حداقل یکصد سال در عراق بمانند و بنا داشتند با تثبیت اشغال این کشور نقشه خاورمیانه بزرگ خود را برای دستیابی به تک ابرقدرت هژمون جهان از طریق تجزیه کشورهای قدرتمند منطقه و در نهایت مهار انقلاب اسلامی عملیاتی کنند. پس از شکست مستقیم آمریکا در عراق، آن ها در جنگ های نیابتی در لبنان و فلسطین نیز شکست خوردند و به فضل خدای بزرگ در آینده نه چندان دور در سوریه، بحرین و یمن  نیز پرونده شکست های آنها تکمیل خواهد شد، از اینرو به نظر می رسد دولت جنایتکار آمریکا که به اعتراف بسیاری از حقوقدانان بین المللی بزرگترین ناقض تاریخ ی حقوق بشر و بشردوستانه بشمار می رود و فقط یک فقره آن قتل بیش از یک و نیم میلیون نفر در اشغال عراق بود، گاهی به بهانه حقوق بشر، گاهی به بهانه طرفداری ایران از گروه ها و ملت های استقلال طلب در منطقه و جهان و اینک به بهانه پرونده هسته ای برآن است تا از ناکامی ها و شکست های پی درپی که نتیجه سیاست های استکباری آن دولت بوده است، عقده گشایی نماید و برآن است تا به انحاء گوناگون به تحقیر ملت ایران بپردازد تا شعله اسقلال طلبی و آزادی خواهی در جهان که با الهام گرفتن از انقلاب بزرگ این ملت شعله ور شده است را خاموش نماید. در این راستا ما مسئولین سازمان بسیج اساتید دانشگاه های کشور با درک شرایط حساس تاریخ انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان ایران وظیفه خود می دانیم، ضمن ادای احترام به مقام شامخ همه کسانی که به خصوص در دهه اخیر خیز عظیم علمی کشور را در حوزه های گوناگون و از جمله دانش هسته ای با مدیریت مستقیم رهبر معظم انقلاب رقم زدند و ضمن اهداء سلام و درود به ساحت شهدای جهاد علمی و هسته ای کشور به ویژه اساتید بسیجی شهید این عرصه، دکتر علی محمدی و دکتر شهریاری و ضمن تقدیر صادقانه از تلاش های خستگی ناپذیر حضرتعالی و تیم مذاکره کننده هسته ای، نکات و ملاحظاتی را بر حسب وظیفه دینی، انقلابی و ملی خود به استحضار برسانیم: 1- مذاکرات هسته ای یکی از معدود مذاکرات طولانی و پیچیده تاریخ دیپلماسی معاصر جهان و فی مابین یک کشور مسلمان انقلابی و تمام قدرت های بزرگ جهان است. ساختار و اعضاء میز مذاکره بیانگر آن است که نتایج آن (هرچه باشد) تأثیری جهانی داشته و می تواند در یک رویارویی اهداف و منافع بسیاری از بازیگران جهانی و منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهد که در این میان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین طرف مذاکره بیشترین تأثیر را خواهد پذیرفت. 2- آنچه مسلم است هدف واقعی آمریکا از این مذاکرات جبران شکست این کشور در منطقه و کنترل و در نتیجه مهار جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند اهداف استکباری خود را از طریق تسلط بر منابع انرژی منطقه و در نهایت امکان دیکته کردن سیاست های خود بر دیگر قدرت های جهان و کشاندن آنها در یک خط طولی پشت سرخود در مسائل جهانی به جهت نیاز آنها به منابع انرژی منطقه، عملیاتی کند. به این دلیل ممانعت از دست یابی ایران به سلاح هسته ای یک بهانه است و خود نیز خوب می دانند، به خصوص به جهت فتوای امام المسلمین، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)، جمهوری اسلامی هیچگاه در پی دست یابی به سلاح هسته ای نخواهد بود، در حالی که دولت آمریکا تنها مرتکب بکارگیری و استفاده از سلاح هسته ای در تاریخ بوده و اکنون بزرگترین زرادخانه آن را نیز در اختیار دارد. 3- البته دولت جنایتکار آمریکا نه فقط در تجاوز به نرم های پذیرفته شده بین المللی و از جمله قتل عام دهها میلیون انسان در سراسر جهان صاحب رکورد است بلکه در بدرفتاری ها، عهد شکنی ها و از پشت سر خنجر زدن نیز در جهان معاصر رتبه اول دارد. جنابعالی بهتر از ما می دانید که از جمله دلایل اصلی شکست جنبش ملی شدن نفت ایران خوشبینی مرحوم دکتر مصدق به آمریکا بود و به همین دلیل بیش از 20 روز در آمریکا میهمان، ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا شد، اما آمریکا در عوض از پشت به او خنجر زد و کودتای 28 مرداد را علیه او عملیاتی کرد. در مورد عراق نیز، زمانی که صدام به نیابت از آمریکا با ملت مسلمان ایران می جنگید و آمریکایی ها در سال 1361 نام وی و حزب بعث عراق را از لیست طرفدران گروه های تروریستی خارج کردند تا بیش از گذشته بتوانند این رژیم را علیه جمهوری اسلامی تسلیح و تجهیز نمایند، در همان سال یعنی در 1982 به یک میسیحی صهیونیستی  به نام «برناردلئویس» آماده کردن طرح اشغال عراق را سفارش دادند، آنگاه که مقاومت ملت مسلمان ایران در دوران دفاع مقدس اجازه نداد که صدام به عنوان یک عنصر خطرناک و غیرقابل کنترل برای عملیاتی کردن هدف آمریکا ظاهر گردد، آمریکایی ها صدام را در حمله به کویت تحریک و سپس خود به او حمله کردند و در نهایت نیز با تصویب قطعنامه 687 و به خصوص تحمیل یک رژیم بازرسی فراتر از پادمان به ارزیابی توانمندیهای نظامی آن کشور پرداختند و سرانجام نیز به جهت شناختی که از مواضع و تاسیسات نظامی عراق پیدا کرده بودند، اشغال این کشور را در ظرف کمتر از یک ماه عملیاتی کردند، اما همانطور که گذشت در این برنامه نیز با مدیریت عالی جمهوری اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه، آمریکا نتوانست اهداف سلطه گرانه خود را به پیش ببرد و مفتضحانه شکست را متحمل و مجبور به ترک عراق شد. 4- اصولاً مذاکرات هسته ای مجموعه ای پیچیده از مباحث پیچیده فنی، سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک است که در این میان مذاکره کنندگان ما ( که قطعاً افرادی خدوم و هوشمند هستند) نبایستی صرفاً به دانش و بینش خود اتکاء نموده بلکه بایستی از ظرفیت های علمی و فنی دیگر اندیشمندان و متفکران متعّهد کشور بهره گیری نمایند تا بتوانند گام های مطمئن تری بردارند و مسیر مذاکرات را هر چه بیشتر در مسیر منافع ملی قرار دهند و ریسک ناشی از پیچیدگی و تعدد و تنوع متغیرها را کاهش دهند؛ زیرا همه شواهد و قرائن بیانگر این واقعیت است که نگاه دشمن به مذاکره هسته ای و اجبار مذاکره کنندگان ایرانی به یک توافق، با هدف تغییر معادله رویارویی انقلاب و مقاومت اسلامی با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در منطقه و جهان است، و تهدیدهای پی درپی دولت جنابعالی از سوی جنایتکاران آمریکایی و مطرح کردن گزینه نظامی نیز در این راستا و برای فشار و تحصیل یک پیروزی از سوی آمریکایی ها صورت می گیرد. 5- آمریکایی ها با تجربه بازرسی های تحمیلی بر عراق در پی تحمیل یک رژیم بازرسی ویژه بر جمهوری اسلامی ایران هستند، زیرا همانگونه که بعضی از راهبردنویسان آمریکایی قبلاً مطرح کرده بودند، از جمله مشکلات آمریکا برای حمله به جمهوری اسلامی ایران این واقعیت است که آنها از توانمندیهای نظامی ایران ارزیابی درستی ندارند. اکنون آنها به خیال خام خود چنین می اندیشند که دردست یابی به این هدف شیطانی خود نزدیک شده اند. جنابعالی که الحمدالله در مسائل امنیتی و نظامی نیز از تجربه ممتدی برخوردارید بهتر از ما می دانید که دست یابی آمریکایی ها به این هدف پلید ، امنیت ایران عزیز را در معرض خطر قرار خواهد داد. بی تردید در صورت رضایت مذاکره کنندکان ایرانی با این خواسته نامشروع، علاوه براینکه خطایی بزرگ و نابخشودنی است، به این دلیل که این موضوع قبلاً به عنوان یکی از خطوط قرمز نظام از سوی مقام معظم رهبری اعلام شده، هر توافقنامه ای که به طرف های مذاکره ایران، دسترسی بازرسی فراتر از متعارف و از جمله دسترسی به سایت های نظامی و امکان بازجویی از دانشمندان هسته ای کشور را بدهد، باطل و بی تردید خود پاشنه آشیل مذاکره کنندگان خواهد شد که قادر به مدیریت بحران های ناشی از آن نخواهند شد. 6- از جمله خطوط قرمز اعلام شده که جنابعالی نیز بارها بر آن تأکید داشتید، لغو یکباره همه تحریم های ظالمانه در روز اول توافق است و به همین دلیل بود که دولت جنابعالی مذاکره را شروع و برای تأمین همین هدف بود که هیئت مذاکره کننده ایرانی امتیازات بسیار زیادی در عرصه هسته ای و از زمان توافقنامه ژنو داده است که در بعضی اوقات دادن این همه امتیازات از سوی دولت جمهوری اسلامی، از سوی بعضی مسئولین کشور انعطاف زیادی در عرصه مذاکرات تفسیر گردید. اگر قرار باشد که تحریم ها همه و به صورت یکپارچه لغو نشود مذاکره کنندگان محترم در مقابل این پرسش که پس چرا این همه امتیازات را به دشمن داده اند، که بسیاری از مسئولین آمریکایی بارها اقرار کرده اند دست یابی به این امتیازات را در خواب هم نمی دیدند، چه پاسخی خواهند داشت. نکته مهم این است که ایران امتیازاتی را داده است که برآمده از زحمات اندیشمندان و نخبگان خود و تلاش های شبانه روزی آنها و صرف هزینه های بسیار مادی و معنوی و ازجمله تقدیم جان تعدادی از بهترین عزیزانش بوده و مطمئناً برگشت به وضعیت اولیه زمان و هزینه بسیاری در پی خواهد داشت، این در حالی است که دولت سلطه گر آمریکا باید اقدام به لغو تحریم هایی نماید که به اقرار حقوقدانان بین الملل، اساساً وضع تحریم های اقتصادی علیه مردم یک کشور، نقض نرم های حقوق بشر و حقوق بین الملل است و قرار نیست که آمریکایی ها حتی دلاری در این مذاکره از دست بدهند. 7- جنابعالی بهتر از ما می دانید که دانش هسته ای جمهوری اسلامی ایران برآمده از تلاش و هوش دانشمندان و نخبگان ایرانی است که در چارچوب فرهنگ جهادی و بسیجی شکل گرفت، لذا پاسداری از آن، وظیفه تاریخ ی و ملی همه دولت هاست و ایجاد محدودیت و ممانعت از آن به هر دلیل و بهانه ای، خیانتی بزرگ به عزت و عظمت مردم ایران است. به همین جهت حقوق ملی و تاریخ ی این مردم و از جمله دانش هسته ای نبایستی در فراسوی چانه زنی های دیپلماتیک و دغل کاری های سیاسی و بین المللی دشمن آسیب ببیند، بلکه باید تحت هدایت های مستمر خلف صالح امام، مقام معظم رهبری و با استفاده از همه ظرفیت های نخبگانی ایران عزیز راه تکامل خود را ادامه دهد. 8- سازمان بسیج اساتید کشور با ظرفیت 45هزار عضو از اعضای هیأت علمی و مدرسین دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور که در میان آنها دانشمندان و نخبگان بسیاری حضور دارند، ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای دولت جنابعالی و تیم مذاکره کننده، آمادگی خود را برای هر گونه کمک و مشاوره علمی و فکری در همه حوزه ها برای تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت بین المللی اعلام می دارد و معتقد است همانطور که دولت تدبیر و امید بارها اعلام کرده هدف از مذاکرات تاکید بر پیگیری حقوق و عزت و عظمت ملت ایران است و به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد خطوط قرمز تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری در مذاکرات هسته ای و قرارداد احتمالی در پیش روی خدشه پذیرد که در غیر این صورت چنین قراردادی از سوی نظام مقتدر جمهوری اسلامی فاقد اعتبار خواهد بود و بی هیچ شک و تردیدی کسانی که امضای خود را در پای چنین قراردادی قرار دهند، خود را با مشکل و چالش بزرگی روبرو خواهند ساخت.
کد خبر: ۶۵۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۸

اگر احمدي‌نژاد بازگردد، صد‌درصد راي خواهد آورد. احمدي‌نژاد در ميان عوام‌الناس محبوبيت بالايي دارد. او رييس‌جمهوري پركار و كم‌خواب بود. اول صبح همه وزرا را راه مي‌انداخت و به كارشان مي‌گرفت. به همه شهرستان‌ها سر مي‌زد و به مشكلات مردم رسيدگي مي‌كرد. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com حجت الاسلام جعفر شجونی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: *تا امروز دولت در جاهاي مختلف هزار جور صحبت و به دلواپسان توهين كرده است. يك‌بار به جهنم حواله‌شان كرده، يك بار بي‌سواد خطاب‌شان كرده و جاي ديگر هم گفته اينها بگذارند و بروند. رهبري بود كه جلوي اين سخنان دولت را گرفت و اجازه نداد بيش از اين به ما توهين شود وگرنه دولت مي‌خواست به اين روند توهين‌آميز خود ادامه دهد.    *اعتدال را ابوموسي اشعري آورد و با لفظ «اعتدال» علي‌(ع) را خانه‌نشين كرد و گفت علي تندرو است در حالي كه علي دنباله‌رو پيامبر (ص) بود و اگر او تندرو بود پس پيامبر (ص) هم تندرو بود. ما در قرآن هم واژه اعتدال را داريم اما در كنارش اغلظ عليهم را هم داريم. آنجايي كه خداوند مي‌فرمايد: «جاهِدِ الْكفار والْمُنافِقِين واغْلُظْ عليهِمْ». يعني با منافقين و كفار تند و غليظ باش. اين آقايي كه به اسم اعتدال آمده است حرف‌هايش به اين معناست كه امام خميني هم تندرو بوده است، دولت‌هاي قبلي همه تندرو بوده‌اند. دولتي كه نان و بنزين مردم را گران كرده فكر مي‌كند خيلي هنر كرده است. با اين اوضاع [... ] من هم مي‌تواند رييس دولت شود، اينگونه كار كردن كه كاري ندارد. ببينيد اين مردم فرزند خميني هستند و خوب مي‌دانند در اين كشور چه مي‌گذرد. درست است كه روحاني هم كلاه و هم ريش ما است اما عملكردش براي ما قابل قبول نيست.  *من نمي‌دانم واقعا چرا مردم به ايشان راي دادند. مگر اين آقا چه گفته كه مردم او را انتخاب كردند؟    *مجلس قهوه‌خانه نيست كه هر توهيني را نثار آن كنند. اين مجلس بسيار مقاومت كرده است، مثل جريان وزراي علوم. مجلس به وزراي پيشنهادي راي اعتماد نمي‌داد چون به خوبي مي‌دانست آنها به درد اين نمي‌خورند كه وزير علوم جمهوري اسلامي ايران باشند و دلايل قانع‌كننده‌اي هم برايش داشتند. *من كسي هستم كه تاريخ اسلام و انقلاب را به خوبي مي‌دانم. دفتر من گاهي پر مي‌شود از دوربين و خبرنگار كه همه مي‌خواهند با من در رابطه با انقلاب مصاحبه كنند. درمورد آيت‌الله كاشاني، آيت‌الله طالقاني، مصدق، ملي شدن صنعت نفت و پيروزي انقلاب و اينكه در نوفل لوشاتو چه خبر بوده است. *الان ببينيد در سفرهاي استاني اين دولت استقبال زيادي از روحاني نمي‌شود. چون اين دولت به مردم دروغ مي‌گويد. يكي از همين دولتيان گفته است كه دولت عوام‌فريب است. حدود ٦٠ درصد از يارانه‌بگيران نيازي به يارانه ندارند اما دولت چون انتخابات و مجلس را در پيش دارد و نمي‌خواهد راي مردم را از دست دهد يارانه‌هاي‌شان را قطع نمي‌كند. اين اقدامات عين شرك و نفاق است. دولت اگر مي‌خواهد اقدامي كند بايد آن را انجام دهد ولو اينكه مردم فردا به او راي ندهند. *از دولت هاشمي گرفته تا دولت اصلاحات و احمدي‌نژاد و روحاني مايه عوامفريبي در همه آنها وجود دارد و من مي‌توانم آن را ثابت كنم. چرا همه‌چيز را فقط به احمدي‌نژاد ربط مي‌دهيد. اصلا صراحتا از من سوال كنيد من هم پاسخ مي‌دهم و مي‌گويم كه او هم همين گونه بوده است. من از كسي ترسي ندارم. ما چهار سال اول از احمدي‌نژاد حمايت كرديم و پشتش ايستاديم اما در چهار سال دوم به دليل وجود كساني همچون مشايي و بقايي در كابينه و اطرافش به او هم انتقاد كرديم. من نوكر هيچ دولتي نبوده‌ام و آقاي همه دولت‌ها هم هستم. من حرف خودم را مي‌زنم و از كسي ترسي ندارم.  *من هيچ‌گونه ارتباط كاري و شخصي با احمدی نژاد ندارم حتي شماره تلفنش را هم ندارم كه بخواهم با او تماسي بگيرم.   اگر شوراي نگهبان ايشان را تاييد كند قطعا به عرصه سياست بازخواهند گشت و اداره كشور را دوباره به دست خواهند گرفت.   اگر احمدي‌نژاد بازگردد، صد‌درصد راي خواهد آورد. احمدي‌نژاد در ميان عوام‌الناس محبوبيت بالايي دارد. او رييس‌جمهوري پركار و كم‌خواب بود. اول صبح همه وزرا را راه مي‌انداخت و به كارشان مي‌گرفت. به همه شهرستان‌ها سر مي‌زد و به مشكلات مردم رسيدگي مي‌كرد.  *شما طوري سوال مي‌كنيد كه انگار من احمدي‌نژادي هستم تا بخواهم از او دفاع كنم و پاسخگوي عملكرد او باشم. نه من طرفدار احمدي‌نژاد نيستم من فقط مي‌گويم چشمم به شوراي نگهبان است. اگر شوراي نگهبان ايشان را تاييد كند پس مشكلي وجود ندارد و ايشان به دليل محبوبيت راي خواهند آورد. حالا معاون اولش هم دزد بوده باشد اصلا از كجا معلوم معاون اول اين يكي رييس‌جمهور هم دزد نباشد.
کد خبر: ۶۵۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۹

بر اساس گفته معاون آموزش و پرورش باید حداکثر تا دیروز منابع آزمون استخدامی اعلام می‌شد اما چنین نشد و وزیر آموزش و پرورش هم دیروز در خوزستان گفت: «تمام آنچه که تاکنون در خصوص ثبت‌نام استخدام نیروی جدید بیان ‌شده، صحت ندارد».سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، هجدهم اسفند ماه سال گذشته، سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در نشست خبری که در ساختمان مرکزی این وزارتخانه برگزار شد، در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس در خصوص استخدام در این وزارتخانه گفت «درخواستی را از سازمان مدیریت داشتیم و مقدمات آن نیز آماده شده است تا سهمیه استخدام 5 هزار نفر را از سازمان مدیریت بگیریم». وی ادامه داد: «بر این اساس، تا یک ماه دیگر اطلاعیه برگزاری این آزمون اعلام می‌شود و داوطلبان با اولویت مربیان پیش‌دبستانی و نیروهای شرکتی به استخدام آموزش و پرورش در خواهند آمد؛ دوره یکساله‌ای نیز در دانشگاه فرهنگیان برای پذیرفته‌شدگان برگزار خواهد شد». بر اساس گفته‌های معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش اواخر فروردین باید فراخوان برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش منتشر می‌شد و این در حالی بود که نه تنها این اتفاق صورت نگرفت بلکه کاشف به عمل آمد، هنوز مجوزی صادر نشده است. علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در 24 فروردین 94 و در حاشیه «همایش یاس مهربانی» درباره آخرین وضعیت برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش اظهار کرد: «مجوز استخدام شفاهاً داده شده است، زمان آن مشخص و آزمون را سازمان سنجش و آموزش و پرورش مشترکاً برگزار می‌کنند». وی افزود: «روز گذشته هم پیگیر بودم تا این مجوز کتباً ابلاغ شود. به مجرد آنکه مجوز کتباً ابلاغ شود دستورالعمل مربوط صادر خواهد شد و همه جزییات در آن مشخص است». هشتم اردیبهشت بود که وزیر آموزش و پرورش در گردهمایی فرهنگیان شهرستان رزن استان همدان گفت: «پس از پیگیری‌های 6 ماهه این وزارتخانه، روز گذشته (7 اردیبهشت) مجوز استخدام پنج هزار نیروی انسانی در آموزش و پرورش توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی به صورت کتبی اعلام شد». به دنبال این انتشار این خبر از زبان وزیر آموزش و پرورش، سایت‌های مختلف نیز، تبلیغات جزوه و کتاب‌های آموزشی را آغاز کردند و این در شرایطی بود که هنوز هیچ خبری مبنی بر فراخوان نبود. اطلاع‌رسانی ضعیف و قطره‌چکانی وزارت آموزش و پرورش در خصوص آزمون به حدی بود که برخی افراد در شبکه‌های اجتماعی و برخی سایت‌ها به دروغ به نقل از آموزش و پرورش خبرهایی مبنی بر زمان برگزاری آزمون و جزوه‌های آن منتشر کردند. کار به جایی کشید که رسول پاپایی معاون رسانه‌ای مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، اظهار داشت: «دستورالعمل نحوه برگزاری این آزمون باید به تأیید سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی برسد و  پس از تأیید نحوه برگزاری این آزمون، جزئیات به اطلاع عموم خواهد رسید». وی با اشاره به اینکه برخی سایت‌ها به اعلام منابع آموزشی یا نحوه ثبت‌نام از علاقه‌مندان به استخدام در آموزش و پرورش اقدام کردند، گفت: «هر گونه خبر و اعلام نشانی یا آدرس و مواد آزمونی توسط برخی سایت‌ها اعتباری ندارد و مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش نیست». وی هشدار داد: «هم‌وطنان گرامی مواظب باشند افراد فرصت‌طلب و سودجو به نام این آزمون، از آنها اخاذی نکنند، چرا که آموزش و پرورش تا این لحظه هیچ‌گونه تاریخ دقیقی برای زمان آزمون، مواد امتحانی و نشانی جهت ثبت‌نام اعلام نکرده است و هرگونه اعلام نشانی و درخواست وجه به شماره‌حساب‌های اعلام‌شده در برخی سایت‌ها، کار افراد فرصت‌طلب است». اما 28 اردیبهشت، محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش در حاشیه گردهمایی آموزشی توجیهی روسای گروه انجمن اولیاء و مربیان ادارات کل آموزش و پرورش استان‌های سراسر کشور درباره آزمون استخدامی آموزش و پرورش گفت: «در حال حاضر مشغول بررسی منابع آزمون هستیم و تلاش می‌کنیم اواخر هفته آینده جدول سهمیه، رشته و منابع را آماده و به سازمان مدیریت ارسال کنیم؛ اصرار داریم آزمون قبل از مهر ماه برگزار شود تا دانشجویان بتوانند از مهر ماه تحصیل خود را در دانشگاه آغاز کنند، اما سازمان مدیریت به آیین‌نامه‌ای استناد دارد و می‌گوید آزمون‌های استخدامی به طور سراسری و هر6 ماه یک بار و بنابراین، آبان‌ماه برگزار شود اما اصرار ما برگزاری آزمون قبل از شهریور است». بر اساس گفته معاون وزیر آموزش و پرورش، باید حداکثر تا دیروز (8 خرداد) منابع آزمون و جدول سهمیه و رشته‌ها توسط وزارت آموزش و پرورش اعلام می‌شد اما چنین نشد و در چنین شرایطی روز گذشته وزیر آموزش و پرورش در حاشیه سفر به خوزستان با بیان اینکه زمان ثبت‌نام برای استخدام جدید آموزش و پرورش ماه آینده اعلام می‌شود، عنوان کرد: «تمام آنچه که تاکنون در خصوص ثبت‌نام استخدام نیروی جدید در آموزش و پرورش بیان ‌شده است، صحت ندارد». به گزارش فارس، به نظر می‌آید همچنان ابهام بر سر آزمون استخدامی آموزش و پرورش سایه افکنده است و در این میان تنها شانس با فرصت‌طلبان است تا از بدقولی‌های آموزش و پرورش و ابهامات ایجاد شده،‌ به نفع خود استفاده کنند و کلاهی گشاد بر سر علاقه‌مندان به استخدام در آموزش و پرورش بگذارند.
کد خبر: ۶۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۹

نقطه ی قوت آقای احمدی نژاد حمایت از قشر مستضعف و محروم بود. من دوبار به شهرک پردیس رفتم، همه ی مردم از داشتن مسکن مهر خوشحال و راضی بودند
کد خبر: ۶۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۹

نماینده مردم تهران کمپین اینترنتی با شعار «ما با دست بسته مقاومت کردیم، شما با دست باز چه کردید» را راه‌اندازی کرد
کد خبر: ۶۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

به همت دانشجویان خیر هم استانی فاز اول پروژه سرای سالمندان با پیشینه ی حدود یک سال کار مطالعاتی و تلاشهای بی وقفه در هفته های جاری در مرکز استان کلنگ زده می شود
کد خبر: ۶۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴

پاسداران انقلاب اسلامی با اقتدار به بزرگ پاسدار تاریخ ، حضرت سید الشهداء(ع) در راه صیانت از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی جمهوری اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و حماسه آفرینی های آنان در طول 8 سال دفاع مقدس هرگز از اذهان ملت شریف ایران پاک نخواهد شد
کد خبر: ۶۴۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، شاید بتوان گفت این طرح بعد از "لایحه جرم سیاسی" قدیمی ترین طرحی است که بررسی آن در دوره های مختلف مجلس به سرانجامی نرسیده است. چه آنکه این طرح اولین بار در مجلس پنجم مطرح شد اما به دلایل مختلف در همان مجلس و در دوره های بعد مسکوت ماند. آخرین بار آن هم در مجلس هفتم بود. وقتی که نمایندگان، در آغاز سال 86 طرحی را تصویب کردند که بر مبنای آن انتخابات دوره هشتم مجلس به صورت آزمایشی در استان‌های اصفهان، آذربایجان شرقی، زنجان، فارس، گیلان و لرستان اجرا می‌شد وبعد مجلس با توجه به نتایج آن درباره اجرای قطعی انتخابات استانی در سراسر کشور تصمیم‌گیری می کرد. با این وجود اما این طرح در اردیبهشت همان سال با ایراداتی از سوی شورای نگهبان روبرو و رد شد تا باز هم سرنوشت نامعلومی پیدا کند. برای بررسی زوایای این طرح در گفتگوی تفصیلی با دکتر محمد ایروانی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در این خصوص به گفتگو نشستیم. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:   ایروانی در خصوص سابقه تغییر قوانین انتخابات در جمهوری اسلامی گفت: یکی از قوانینی که بیشترین تغییر و اصلاح را در تاریخ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشته، قوانین مربوط به انتخابات بوده است. به نحوی که تاکنون بیش از 40 بار قانون انتخابات مجلس دچار اصلاح و تغییر و تفسیر قانونی گردیده و با احتساب قوانین مربوط به انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا و ... این مصوبات به بیش از 60 مورد بالغ می گردد که بیش از این تعداد نیز آئین نامه ها و دستورالعمل های اجرایی آنها تغییر یافته اند و لذا یک بازنگری اساسی و جامع در این خصوص ضروری و مفید به نظر می رسد.   ایروانی افزود: البته اگر این بازنگری و آسیب شناسی با نگاهی جامع و کل‌نگر صورت نگیرد، احتمال اضافه شدن اصلاحیه‌های بعدی و افزودن بر آمار مذکور دور از ذهن نخواهد بود.   وی تأکید کرد: ساده ترین و ابتدایی ترین توصیف و تحلیل از آمار فوق، افراد را متوجه این نکته می کند که وقتی مجلس برای خود اجازه و اختیار تصمیم گیری دارد، در هر دوره ای برای تأمین  نظرات افراد و گروه مورد نظر خود دست به ایجاد و اعمال تغییراتی زده است. در حالی که اگر این اختیار به مرجع دیگری سپرده شده و یا مانند برخی کشورها آثار آن بر همان دوره (انتخابات بعدی) مترتب نبوده و اجرایی نشود، شاید اصلاحات مقداری منطقی تر و متعادل تر صورت گیرد.   ** انتخابات استانی حرکت برخلاف مسیر مردم سالاری دینی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه گفت: طرح استانی شدن انتخابات و طرح هایی از این قبیل نیز در چنین شرایطی از این قاعده مستثنی نخواهد بود.   وی در مورد فرایند بررسی موضوع انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی سیر تاریخ ی موضوع پرداخت و افزود: بعد از طرح موضوع و ارجاع نامه وزیر کشور وقت از سوی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به مجمع تشخیص مصلحت و تصویب این عنوان در عناوین سیاست های کلی موضوع انتخابات مورد بررسی قرار گرفت. پیش نویس سیاست های کلی انتخابات جهت اخذ نظر مشورتی مجمع، در دستور کار کمیسیونها و نیز صحن مجمع قرار گرفته و بخش عمده آن برای ارائه به معظم له آماده شده است و لذا شایسته است هرگونه اصلاح و تغییری در قانون انتخابات، به بعد از نهایی شدن و ابلاغ این سیاست های کلی موکول گردد.   ** طرح استانی شدن انتخابات با آنچه تاکنون در سیاست های کلی انتخابات در مجمع تصویب شده مغایر است دکتر ایروانی مطرح کرد: طرح استانی شدن انتخابات با آنچه تاکنون در سیاست های کلی انتخابات در مجمع تصویب شده مغایر است. جهت گیری کلی این سیاست ها با رویکرد هر نفر یک رأی و عدالت انتخاباتی برای همه مردم و در همه حوزه ها است.   ** مردم سالاری دینی پارادایم جدیدی در عرصه نظریه های علم سیاست بود که پارادایم جاری نظام های مدعی را به چالش کشاند در ادامه ایشان به تفصیل به بیان مبانی و رویکردهای حاکم بر سیاست‌های کلی انتخابات که بخش اعظم آن در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شده است، پرداخت و گفت: بر این اساس جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی برخاسته از اراده مردم و متکی به قدرت الهی پارادایم جدیدی در عرصه نظریه های سیاسی طرح کرده است که در عمل توانسته است پارادایم جاری نظام‌های مدعی را به چالش بکشاند. مردم سالاری دینی رویکرد نوینی است که می تواند در چارچوب ارزش های دینی اراده و خواست عمومی را لحاظ نماید و به نوعی به صیانت از حقوق حقه مردم بپردازد.   ایروانی اضافه کرد: در چنین رویکردی نظام اسلامی  مردم سالاری واقعی و حقیقی را وارد عرصه اجتماعی کرد به گونه ای که در چارچوب اصول و اعتقادات بنیادی هر کسی بتواند براساس مسئولیت اجتماعی خود که نوعی تکلیف دینی در نظام اسلامی را ایفا نماید و در پیشگاه الهی پاسخگوی اعمال خود باشد. در چنین رویکردی اصل مهم آن است که زمینه مشارکت آگاهانه، اختیاری و مسئولانه آحاد  ملت در امور مختلف اجتماعی و سیاسی فراهم گردد. بنابراین هر طرحی باید در چارچوب همین اصل مورد توجه و بررسی قرار گیرد، یعنی اولاً افراد آزادانه (براساس اختیار) در فرایند انتخابات مشارکت کنند. ثانیاً افراد آگاهانه (براساس بصیرت) در فرایند انتخابات مشارکت کنند. ثالثاً افراد مسئولانه (براساس آخرت گرایی و پاسخگویی در محضر الهی) در انتخابات مشارکت کنند. بنابراین اگر اختیار و آگاهی افراد به هر شیوه ای مخدوش شود و یا به هر طریقی فرد، گروه و یا جریانی بخواهد در قالب‌های مختلف چنین وانمود کند که می‌تواند جایگزین مردم برای مشارکت در انتخابات و پاسخگوی رأی آنها گردد، صحیح نمی باشد. طرح استانی کردن انتخابات را نیز می توان بر همین اساس و در چارچوب اصول بنیادین پاردایم سیاسی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار داد.   وی در ادامه به طرح بایسته های انتخابات در نظام اسلامی اشاره کرد و اظهار داشت: در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی نقش عوامل مداخله گر بر حق انتخاب مردم باید به حداقل کاهش یابد. یعنی هر آنچه باعث شود نظام از دریافت مستقیم آرای مردم فاصله گیرد مطلوب نیست. حضور اختیاری و مسئولانه افراد باید مبتنی بر آگاهی باشد یعنی رجوع به خرد جمعی در فرایند انتخابات براساس اصل اعمال مدیریت مبتنی بر بصیرت نیروها صورت گیرد. چنین حالتی را می توان مردم سالاری ناب نامید. به عبارت دیگر دموکراسی و مردم سالاری ناب عبارت است از هر نفر  یک رأی؛ براساس مشارکت آگاهانه، آزادانه و مسئولانه. یکی دیگر از بایسته‌های نظام انتخاباتی تقویت تمامیت ارضی و تأکید بر ابعاد ملی در هر حرکت و اقدام سیاسی در کشور است و هر روش و شیوه ای که نوعی واگرایی و قومیت‌گرایی را به ذهن متبادر سازد نامطلوب و مردود است. درخصوص انتخابات مجلس رویکردهای انتخاباتی باید به گونه ای طراحی شوند که ارتباط مستقیم بین رأی دهندگان با منتخبین را تأمین کند.   ** مهندسی ارکان نظام نه نظام پارلمانی صرف را می پذیرد، نه نظام ریاستی صرف را این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه عنوان کرد: نظام انتخاباتی ایران تمامی ارکان حکومت براساس آراء مردم انتخاب می شوند و درعین حالی که ریاست جمهوری و مجلس با رأی مستقیم مردم انتخاب می شوند اما جناح اکثریت مجلس، دولت را تشکیل نمی دهد و از طرف دیگر رئیس جمهور اختیار انحلال مجلس را ندارد، یعنی نظام ما نه پارلمانی صرف است و نه ریاستی به معنای متداول آن و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین چیزی را در مهندسی ارکان نظام برنمی تابد.   وی اضافه کرد: مجلس شورای اسلامی با عنایت به سازوکار انتخاب آن، کارکرد تلفیق گری مهمی را در نظام دارد. این کارکرد مهم آن است که نمایندگان بتوانند همراستایی بین منافع ملی و الزامات و ضروریات منطقه ای فراهم کنند. این مهم به آن معنا است که منافع ملی واقعاً زمانی مصداق عینی می یابد که آحاد ملت از آن منتفع شوند و حقوق حقه آحاد ملت در آن مورد توجه قرار گیرد. لازمه این امر شناخت کافی از الزامات منطقه‌ای و ارتباط مستمر و دائمی با مردم است تا ضمن تأمین پیشرفت ملی، استعدادهای بالقوه منطقه ای نیز در این فرایند شناسایی شده و بالفعل شوند.   ایروانی گفت: بر این اساس؛ یکی از راهکارهای حداقل سازی آسیب پذیری یک سیستم، توزیع قدرت در بین ملت است. این برخلاف جریان حزب سالاری است که احزاب بتوانند قدرت مردم را تجمیع کنند و خود به جای آنها تصمیم بگیرند و یا احتمالاً به نظام فشار آورند تا در نهایت براساس نظر آنها تصمیم گیری کند، نظام مبتنی بر اراده ملی باید به آراء خود مردم متکی باشد انتقال این نقش به احزاب فاصله گرفتن از مردم سالاری ناب و مخالف قانون اساسی است. هر طرحی که انتخاب مستقیم مردم را دچار خدشه کند در تعارض با قانون اساسی است. در اصول مختلف قانون اساسی از جمله اصول 6، 56، 58، 59، 62، 100، 114، 177 به نوعی به انتخاب و رأی مستقیم مردم تأکید شده است.   ** شناخت کامل کاندیداها در شهرهای بزرگ امری مشکل و تاحدودی غیرممکن است وی در ادامه ضمن معرفی اجمالی طرح انتخابات استانی به بررسی جنبه های مختلف از نگاه موافقان و مخالفان پرداخت و گفت: طراحان این طرح ادعا دارند از این طریق می توانند دغدغه های مجلس را به سوی دغدغه های ملی سوق دهند و به گونه ای عمل شود که نمایندگان به جای مطالبات مناطق، مطالبات ملی داشته باشند. از آنجا که نیاز است نخبگان در مجلس حضور داشته باشند از این طریق می توان احتمال حضور نخبگان را افزایش داد. با رفتن به سوی انتخابات استانی، احزاب فرصت فعالیت بیشتری می یابند. این در حالی است که حتی در وضعیت فعلی انتخابات مجلس در شهرهای بزرگ شناختن همه کاندیداها و انتخاب آگاهانه رأی دهندگان امری مشکل و تا حدودی غیرممکن است. بنابراین مردم عموماً یا ناچارند که به لیست‌های انتخاب و معرفی شده از سوی احزاب و گروه‌ها رأی دهند و یا اینکه تنها به یک یا چند نفر که تا حدودی می شناسند رأی می دهند که در غیرواقعی شدن نتیجه انتخابات بی تأثیر نیست. عدالت به مفهوم عام آن - سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ـ در روش فعلی کمتر قابل تحقق است و کسانی که خاستگاه طبقاتی آنها وابسته به قدرت و ثروت است، امکان فعالیت و رشد پیدا می کنند. از طرفی شهروندان و افراد جامعه نیز با توجه به حق رأیی که برای انتخاب تعداد نماینده و در نتیجه اثرگذاری در آراء مجلس دارند، از حقوق یکسانی برخوردار نیستند و عملاً از این نظر به اصطلاح به شهروندان درجه 1 و 2 تقسیم شده اند. هزینه تبلیغات انتخابات در شهرهای بزرگ برای کسانی که بصورت مستقل و انفرادی کاندیدا می شوند، بسیار زیاد و معمولاً غیرقابل رقابت با کاندیداهایی است که از طرف احزاب و گروه‌ها انتخاب و معرفی می شوند. به جز هزینه تبلیغاتی انتخابات، به لحاظ حضور کاندیدا و معرفی خود به مردم و اثرگذاری که از طرق و شیوه های مختلف می تواند داشته باشد، به هیچ وجه یک کاندیدای مستقل و منفرد امکان رقابت متوازنی پیدا نمی کند، هر چند بسیار توانمندتر و شایسته تر از کاندیداهای حزبی باشد. احزاب و گروه‌هایی که بدلیل نداشتن پشتوانه های مالی و سیاسی (قدرت) امکانات کمتری دارند، نمی توانند در شهرهای بزرگ توان و انرژی خود را متمرکز نموده و با احزاب بزرگ و قدرتمند رقابت کنند و در نهایت بصورت ناخواسته و غیرطبیعی یا به حاشیه رانده می شوند و یا با یکدیگر ائتلاف می کنند. بدلیل انتخاب لیستی کاندیداها ـ که در هر دوره لیست مورد حمایت یک گروه عموماً مورد اقبال بیشتری قرار می گیرد ـ حتی کاندیداهای مورد حمایت برخی از احزاب بزرگی ـ که مورد اقبال کمتری در آن دوره هستند ـ اکثراً از انتخاب شدن باز می مانند و این امر انتخابات را به یک قمار شبیه می کند. نظام و مجلس از انتخاب شدن و حضور افراد توانمند شایسته و سلیم النفس ـ که نمی خواهند زیر چتر احزاب و امر و نهی های حزبی و گروهی بروند ـ محروم می شود.   ** انتخابات در شهرهای بزرگ منطقه‌ای شود این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام برای رفع معایب مطرح شده طرح استانی شده انتخابات مواردی را مطرح کرد و گفت: بر عکس طرح پیشنهادی و مصوب مجلس – که از سوی شورای محترم نگهبان مغایر قانون اساسی شناخته شد - انتخابات در شهرهای بزرگ، منطقه ای شود. بدین ترتیب که شهرهای بزرگ متناسب با تعداد جمعیت و احیاناً شاخص های دیگری منطقه بندی گردیده و هر منطقه یک حوزه انتخابیه قلمداد شده و هر حوزه تنها یک نماینده منتخب داشته باشد. هر فرد تنها بتواند در یک حوزه کاندیدا شود و هر رأی دهنده تنها حق داشته باشد در یک حوزه ـ با شناخت کافی و بطور دلخواه ـ و به یک نفر رأی دهد. این نظر با رویکرد و جهت گیری سیاست‌های کلی انتخابات – درحال رسیدگی و مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام – نیز نزدیک تر است .   وی به مزایای دیگر این رویکرد اشاره کرد و افزود: رأی دهندگان با توجه به محدود شدن حوزه انتخابیه و محدود شدن تعداد کاندیداها در هر حوزه شناخت بهتری از کاندیداها پیدا کرده و با آگاهی و اعتماد بیشتری رأی خواهند داد. نتایج نیز طبیعی تر و واقعی تر خواهد بود. منتخبین از میان افراد با سابقه بهتر و شناخته شده تری برگزیده خواهند شد. افراد شایسته و توانمندی که وابستگی به احزاب نداشته یا دارای خاستگاه طبقاتی ثروت و قدرت نیستند می توانند وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند. هزینه های انتخاباتی برای افراد مستقل و منفرد به شدت کاهش می یابد. هزینه های انتخابات برای دولت و نظام کمتر شده و به اجرای عدالت و شایسته گزینی نزدیک تر خواهد شد. همه افراد و آحاد جامعه به یک نسبت در سرنوشت جامعه مشارکت داشته و تبعیضی در فرستادن تعداد نمایندگان هم فکر و همسو و هم سود نخواهد بود و جلوه و نمود دیگری از مردم سالاری دینی، جای حزب سالاری و قبیله سالاری و زرسالاری و... را خواهد گرفت.   وی در پایان خاطر نشان کرد: ترکیب مجلس از حوزه های انتخابیه کوچک اتفاقاً برای کشوری که تنوع بسیاری از فرهنگ ها و ادیان و مذاهب و قومیت‌ها دارد، نقطه اقتدار کشور و موجب همگرایی ملی و وحدت بیشتر است چیزی که طمع دشمنان کشور به استفاده از این تنوع ها را نقش بر آب می کند.     منبع: نسیم
کد خبر: ۶۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲

اگر قرار بر این بود تا که خدا شهر خون و قیام ، خرمشهر ، را آزاد می کرد ، پیش تر باید مکه را آزاد می کرد تا محمد (ص) و مهاجرین سال های سال از شهرشان درو نمی شدند ! اما خدا هرگز مکه را آزاد نکرده است
کد خبر: ۶۴۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲

امام جمعه قلعه رئیسی:یه عده نون به نرخ روز خور و یه عده منفعت طلب هر روز به دنبال یک نفر هستند از خودشان هیچ ندارند عنوان کرد: این عده برای استاندار حاشیه سازی می کنند و او را مورد حمله و هجمه قرار می دهند شما در یک رحم اجاره ای هستید و دیر یا زود بیرون ریخته می شوید
کد خبر: ۶۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۱

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: ، «علی اکبر رائفی پور» کارشناس ارشد رسانه و ادیان و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفت‌و‌گو با «گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس» علت اصلی حمله عربستان به یمن را تسهیل تغییرات در هرم قدرت و کسب مشروعیت برای پسر جوان شاه کنونی سعودی دانست و با یادآوری سیاست امام خمینی‌ (ره) در مقابل آل سعود، از برخی مسئولان جمهوری اسلامی انتقاد کرد و از آنان خواست تا با حکومت فعلی سعودی، اصلا مماشات نکنند.رائفی‌پور، عربستان را به دو مرحله «قبل از حمله و بعد از حمله به یمن» تقسیم کرد و با بیان اینکه عملکرد دولت عربستان اکنون هیچ فرقی با عملکرد اسرائیل ندارد، گفت، پیش از حمله به یمن سیاست عربستان معاویه‌گونه بود اما پس از حمله، این سیاست تبدیل به «سیاست یزیدی» شده است و نباید به هیچ عنوان با آن مماشات کرد.وی با بیان اینکه عربستان هیچ خیری برای جمهوری اسلامی نداشته بلکه مانند رژیم صهیونیستی علیه ایران فعالیت کرده خواستار به کارگیری ادبیاتی تند در قبال آل سعود شد. مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید: دلیل اصلی حمله عربستان به یمن/ یمن چاله‌ای برای ایران؟رائفی‌پور در پاسخ به سوالی درباره علل و انگیزه حمله عربستان به یمن گفت: دلایل این حمله چند مورد است، ابتدا اینکه سعودی‌ها خواستند از یمن چاله‌ای برای ایران ایجاد کنند، با بحرین نتوانستند ایران را وسط بکشند، خواستند با تشکیل ائتلافی موسوم به اسلامی و نه عربی این‌ کار را انجام دهند. عربستان در ابتدا می‌خواست تا ترکیه و پاکستان را به میان بکشد و ادعا کند ائتلاف تشکیل شده محدود به کشورهای عربی نیست، اما پس از سفر آقای (محمد جواد) ظریف (وزیر امور خارجه ایران) به پاکستان و سفر (رجب طیب) اردوغان (رئیس‌جمهور ترکیه) به ایران و فعالیت دیپلماسی و خط و نشان کشیدن‌های مختلف، به صورت کژ دار و مریز عقب کشیدند و آن ائتلاف شکل نگرفت.دلیل دیگر اینکه عربستان نگران تشکیل دولت شیعی در شمال یمن است که این مسأله با تأثیر بر جمعیت ۶ میلیونی شیعه عربستان که عمدتا در مناطق نفتی ساکن هستند، حکمرانان سعودی را نگران کرده است.اما بعد مهم‌تر، این است که ساختار قدرت در عربستان فروریزنده است که فقط فرزندان عبدالعزیز (آل سعود) باید پادشاه شوند؛ فرزندان عبدالعزیز هم همه فوت کرده یا فرتوت شده‌اند، به طوری‌که دو ولی‌عهد در زمان ملک عبدالله (شاه شابق) قبل از اینکه به پادشاهی برسند به هلاکت رسیدند. حال باید نوه‌ها به قدرت برسند، اما کدام نوه‌ها؟ از کدام فرزند؟ از سُدیری‌ها یا غیر سدیری‌ها؟ و تمام این‌ها منشأ اختلاف است و به جرأت می‌توان گفت در حال حاضر ۹۵% شاهزاده‌ها، انتصابات جدید ملک سلمان ناراضی هستند. آن کاربر معترض سعودی (مجتهد) نیز در حساب تویتری خود به این مسأله اشاره کرد .رائفی پور افزود: اما بهترین فرصت برای این تغییرات چه زمانی است؟ هنگامی که پای یک دشمن خارجی در میان است؛ آن هم دشمنی به نام شیعه و «محمد بن سلمان» نیز مسئولیت این جنگ را بر عهده گرفته است.این اتفاقات در شرایط رخ می‌دهد که جامعه عربستانی نیز غرق در تبلیغات ضد شیعی و ضد ایرانی و محور مقاومت است و به طور کلی، مردم عربستان از کودکی با این تبلیغات بزرگ می‌شوند و حال به گونه‌ای باید به علت مبارزه با شیعیان و ایران در مقابل این تغییرات کوتاه بیایند و این وجه مهم‌ترین بعدی است که باید به آن نگاه کرد؛ وگرنه آمریکایی‌ها بیشتر از ایران باید نگران حمله عربستان به یمن باشند؛ چرا که به معنای واقعی کلمه (حمله به یمن) بازی با آتش است آن هم برای عربستانی که تأمین‌کننده ۱۱ میلیون بشکه نفت برای آمریکاست.پس، اصل (علت حمله، تسهیل) تغییرات داخلی است؛ در نشست کمپ دیوید نیز ملک سلمان «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» را فرستاد تا یک وجهه‌ای نیز برای این‌ها در پی داشته باشد. پس نیاز به مشروعیت داخلی عامل اساسی حمله عربستان به یمن است، وگرنه هیچ کسی نمی‌توانست پیش‌بینی حمله عربستان به یمن را بکند، این کار عاقلانه نبود که عربستان بخواهد چنین کاری انجام دهد و تنها‌ترین دلیل می‌تواند همین باشد که به مشروعیت داخلی به واسطه یک دشمن خارجی نیاز دارد.عربستان معاویه‌ای و عربستان یزیدیرائفی پور در ادامه با لحنی انتقادی از مسئولان داخلی گفت: من سؤالی دارم؛ چرا ما اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم؟ اسلامی نیست؟ نه؛ چون مشروعیت ندارد، بیایید بگوییم چرا مشروعیت ندارد و عربستان چه کارهایی کرده و اسرائیل چه کارهایی کرده که عربستان تاکنون نکرده است؟می‌خواهم کمی چالشی صحبت کنم و برخی از سیاست‌ها و مماشات مسئولان با آل سعود را زیر سؤال ببرم؛ یک سؤال دارم حضرت اباعبدالله چرا حاضر به بیعت با یزید نشد؟ چون که می‌خواست جلوی خوانش یزیدی از اسلام را بگیرد، حضرت می‌فرمایند من فاتحه‌‌ی آن اسلامی را خواندم که یزید در آن مُهر (تأیید) اسلامی بخورد و مسلمان نامیده شود. امام حسین (ع) ۱۰ سال با معاویه در صلح بود، چرا که معاویه لااقل یک مقداری ظاهر را حفظ می‌کرد و وقاری برای خود قائل بود.عربستان قبل از حمله به یمن و بعد از حمله به یمنبنده عربستان را به دو مرحله تقسیم می‌کنم، عربستان قبل از حمله به یمن و عربستان پس از حمله به یمن و عربستان پیش از حمله به یمن معاویه است و پس از حمله به یمن به مثابه یزید است. بنده معتقدم پس از حمله به یمن، عربستان خود یزید بن معاویه است و هیچ تفاوتی با اسرائیل ندارد، شما یک خیر و منفعت از عربستان برای دنیای اسلام نام ببرید، یک منفعت از عربستان برای ایران را نام ببرید! وجود ندارد، پس چرا باید با این رژیم مماشات کنیم؟، چرا باید با عربستان سازش کنیم، سعودی‌ها با تمام قوا برای مقابله با ایران به پا خواسته‌اند، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و هر نوع دشمنی را در حق ما به کار می‌گیرند.چرا تلویزیون صحبت‌های حضرت امام خمینی (ره) در مورد آل سعود را پخش نمی‌کند؟حضرت امام (ره) می‌فرمایند: ما اگر از مسأله قدس بگذریم -فکر کنید ما از مسأله قدس بگذریم، ما در زمان جنگ با عراق نیز می‌گفتیم راه قدس از کربلا می‌گذرد بعد حضرت امام می‌فرماید ما اگر از قدس هم بگذزیم-، اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت‌های آمریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. ان‌شاالله اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.رائفی‌پور معترضانه افزود: [امام چرا اینقدر تند گفته است؟] چون خوانش سعودی از اسلام، بزرگترین ضربه به اسلام است و من تعجبم از این سخن برخی آقایان این است که می‌گفتند ایران و عربستان دو بال اسلام هستند. یعنی باید به فرزندانمان تجاوز می‌شد تا صدایتان بلند می‌شد؟ در مورد این قضیه تعطیلی حج عمره برخی به علت منافعی که داشتند مقاومت کردند و آیت الله مکام شیرازی خیلی خوب به آن مسأله پرداخت و فرمودند که این اتفاق نباید رسانه‌ای می‌شد و حال که چنین شده، باید تا آخر ایستاد.من درخواستم از مسئولان و مردم این است که ادبیاتتان را در مورد عربستان تغییر دهید، ادبیات باید حالت حمله به خود بگیرد. رهبری در مورد اسرائیل از چه ادبیاتی استفاده می‌کنند؟ سگ هار، حرامزاده؛ چرا؟ چون بچه‌کش است، عربستان نیز بچه می‌کشد. بنده عرضم این است که ما باید عربستان معاویه‌ای و یزدی را از هم تفکیک کنیم. حضرت اباعبدالله حج واجب خودشان را قطع کردند، نهایت این است که دیگر شما را به حج راه ندهند، خب ندهند، مولای ما حسین است و مولای این‌ها یزید. تاریخ در حال تکرار است، کأنه همان اتفاقات در حال رخ دادن است، این واقعیت سعودی‌هاست و ما باید تغییر رویه دهیم. نقش نهاد دینی عربستان در حمله به یمنرائفی‌پور در پاسخ به سوالی درباره نقش نهادهای دینی در کنار نهاد تصمیم‌گیر سیاسی در عربستان و نقش آن در جنگ علیه یمن گفت: عربستان بر مبنای وهابیت پیش می‌رود، ببینید اولین جایی که سکولاریزم پایه‌ریزی و مستند شد در تورات است، در عهد عتیق دو تن از پیامبران بنی اسرائیل هستند که ما آنان را پیامبر می‌دانیم اما یهودیان آن دو را پادشاه قبول دارند نه پیامبر. آن دو نیز حضرت داود و سلیمان هستند، یعنی یهودی‌ها این دو را به عنوان پادشاه و نه پیامبر قبول دارند.یا این‌ها نگذاشتند که پیامبران حکومت تشکیل دهند یا اگر تشکیل دادند سانسور کردند.برخی سؤال می‌کنند چرا اسرائیل سکولار است؟ مگر بر مبنای دین یهود شکل نگرفته است؟ [در پاسخ باید گفت] چون تورات اجازه نمی‌دهد فقیه [فرد دین شناس] حاکم شود، آن‌ها بر مبنای فقه خودشان حکومت تشکیل داده‌اند. شیعه این دوران را ۴۰۰ سال پیش گذرانده. یکی از دلایل مشکل این‌ها با جمهوری اسلامی ایران همین است [که حکومتی دینی با حضور فقیهان تشکیل داده است]. آن‌ها کتابشان را تحریف کرده‌اند. جالب این است که عربستان نیز بر همین مبنا است، حاکم، آل سعود است و نهاد دینی هم آل شیخ؛ مثلا فتوای جدید آل شیخ مفتی وهابی این است که نگاه کردن به شبکه «الاصلاح» ( یک شبکه اهل تسنن و مخالف آل سعود) حرام است و این به معنای جاده صاف کردن برای حکومت سعودی است.وهابیت در حال توجیه و حمایت از آل سعود است، شما اگر بخواهید تمام قوانین حقوق بشری را یکجا زیر سؤال ببرید، عربستان کفایت می‌کند، برای جمهوری اسلامی ایران؛ عربستان بهترین فرصت است تا غرب را به چالش بکشیم؛ سفرا و رایزنان فرهنگی باید مدام این مسأله را بگویند.همین ایده در ایالات متحده نیز شکل گرفت؛ اوینجلیکال‌ها (evangelical ) یا همان مسیحیان صهیونیست، این‌ها اولین مهاجران به آمریکا هستند، دانشگاه هاروارد‌ را این‌ها به وجود آوردند، پیوریتن‌ها (Puritan) بودند یعنی مخلصین و پرهیزکاران، کسانی که آمریکا رفته‌اند می‌دانند، آمریکایی‌ها بسیار بیشتر از اروپایی‌ها مذهبی‌ترند، اما بسیار زودتر از فرانسوی‌ها، سکولاریسم را به وجود آوردند، چرا که مسیحیت اوینجلیکال کاملا برگرفته از تورات است، اصلا نمی‌توانند حکومت دینی تشکیل دهند. حکومت دینیشان نهایت این بود که مشاور دولتی باشند.این‌ها [وهابی‌ها] جاده صاف کن حکومت‌ها می‌شوند، زمانی که ملک عبدالله با (جرج) بوش (رئیس‌جمهور سابق آمریکا) مشروب خورد، علمای وهابی گفتند که یک جرعه ایرادی ندارد؛ یعنی پادشاه مبنای دین است و بر مبنای او باید دین تفسیر شود؛ من یاد «علی محمد باب» افتادم، او چیزهایی نوشته بود که با قواعد عربی جور در نمی‌آمد و اشتباه بود اصلا، بعد از او می‌پرسیدند که این‌ها مشکل دارد و او هم جواب می‌داد که نخیر قواعد عربی اشتباه است؛ درست همین‌هایی است که من نوشتم و شما ادبیات عربی را تغییر دهید.دقیقا کارهایی که یزید (لعنة الله علیه) انجام می‌داد، هر کاری می‌کرد، او هم با غربی (رومی‌ها) دوست و هم پیمان بود، سعودی‌ها هم یزید را کاملا قبول دارند و الگویشان اصلا او است، اگر مردم عربستان رفتار یزید را درک کنند، به سعودی‌ها هم گیر می‌دهند که خب شما هم مثل او هستید.به نظرم باید با سعودی‌ها هتاکانه صحبت کرد، بی پرده تحقیرشان کرد و آبرویشان را برد، این خیلی خوب است که برخی مسئولان نظام اینگونه راجع به آل سعود صحبت می‌کنند، نمونه‌اش مقام معظم رهبری که فرمودند، بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد.ادامه جنگطبعا این‌ها دوست دارند که زود قائله را تمام کنند، آن‌ها به خوبی می‌دانند که بالاخره داخل یمن مردم به این اجماع می‌رسند که باید یک مقابله‌ای بشود. دلیل صبر انصاراللهیکی از دلایل عمده صبر و حلم انصارالله این است که این‌ها می‌خواهند تا از جبهه داخلی یمن خیالشان راحت شود؛ این طور نشود که در دو جبهه بجنگند.موضوع بعدی اینکه اگر فردا روز جنگ شروع شد، مردم یمن اینطور نگویند که جنگ شیعه و سنی است؛ انصارالله می‌خواهد با این صبری که در پیش گرفته مردم و قبائل را علیه عربستان تهییج کنند؛ به خاطر همین است که در تبلیغاتی که سعودی‌ها دارند، مرتب تأکید می‌کنند که ما فقط داریم انصارالله را بمب‌باران می‌کنیم.حال مطمئن باشید با اولین موشک به ریاض، خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. پروازهای خروجی از عربستان ترافیک خواهد شد، این سنت الهی است که یاغی‌ها و قدرتمندان را با ضعفا از بین ببرد، چه بسا مشیت الهی است که ثروتمندترین کشور عربی به وسیله فقیرترین کشور عربی به زیر کشیده شود.حضرت امام خمینی (ره) تعبیر جالبی دارند. امام می‌فرمایند: مسأله ما با آل سعود بالاتر از این مسائل است و ما باید با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا آن‌هایی که به خدا اعتقاد دارند با تمام قوایی که دارند، باید با این مسأله محاربه کنند، با هر طوری که خودشان صلاح می‌دانند.امام حتی راه مقابله را به عهده خود مردم گذاشته و می‌گوید «هر طور خودشان صلاح می‌دانند». امام در مورد چه کسی اینگونه صحبت کرده‌اند؟ چرا؟ چون که چنین خوانشی از اسلام نباید شکل بگیرد. جنگ نیابتی در یمن؛ اما یمن تسلیم نمی‌شودسعودی‌ها نمی‌توانند حمله زمینی انجام دهند، (امپراتوری) عثمانی تمام کشورهای عربی را گرفت، اما نتوانست یمن را اشغال کند، کوههای منطقه شمالی یمن، مانع بزرگی است. چاره کار چیست؟ چاره کار این است که دوباره همین تکفیری‌ها به کمکشان بیایند، بشود مانند سوریه، یک جنگ شیعه و سنی راه بیندازد، گفتیم چرا انصارالله صبر می‌کند؟ یکی همین است که از ایجاد جنگ شیعه و سنی جلوگیری کند.در این باره یک مسأله تاریخ ی را بگویم که بسیاری از آن مطلع نیستند. در صدر اسلام دسته بندی‌ مسلمانان پس از قتل عثمان ۵ گروه شکل گرفت: یک: عثمانی؛ محب شیخین بودند و عثمان را قبول داشتند و حضرت علی (ع) را قاتل عثمان می‌دانستند؛ به این‌ها می‌گفتند عثمانی. دو: شیعه؛ محب شیخین بودند، حضرت علی (ع) را قبول داشتند و عثمان را رد می‌کردند و می‌گفتند که عثمان فامیل‌هایش و «بنی ابی معیط» را بر گرده مردم سوار کرده است؛ به این می‌گفتند شیعه. سه: اهل جماعت؛ اقلیت ناچیزی بودند که اهل تسامح بودند و می‌گفتند گیر ندهید، همه خوب هستند؛ این‌ها می‌گفتند اهل جماعت (حال این دسته اکثریت شده و اهل تسنن را شکل داده است).چهار: خوارج؛ کسانی بودند که شیخین را قبول داشتند و می‌گفتند کار که به عثمان و علی رسید کار خراب شد، این‌ها را «صهرینی» می‌گفتند که خوارج نیز از این دسته‌اند.پنج: رافضی‌ها؛ کسانی بودند که می‌گفتند از ابتدا نیز علی (ع) بر حق بود که این‌ها را رافضی می‌گفتند و الان معادل شیعه امروز است.حالا نکته جالب این‌جاست که ۹۵% سپاه حضر امیرالمؤمنین شیعه بودند یعنی شیخین را قبول داشتند؛ و معاویه خواست از این قضیه سوء استفاده کند و علی (ع) را در مقابل شیخین قرار دهد. نامه نوشت به حضرت امیرالمؤمنین و گفت: «به یاد داری شیخین همچون شتران تو را بسته بودند و برای بیعت می‌بردند؟» یعنی در این‌جا خواست [با توهین و تحریک امام] بین حضرت علی (ع) و شیخین اختلاف را برجسته کند [تا سپاهیان امام علیه امام موضع بگیرند].حضرت در جواب معاویه فقط فرمودند: خواستی خوار کنی اما ستودی، اینکه کسی مظلوم واقع شود تقصیر او نیست؛ در ادامه حضرت می‌فرمایند، [دیگر پاسخ را ادامه نمی‌دهند و می‌گویند] اصلا به تو ربطی ندارد. یعنی حضرت [با هوشمندی] جلوی غرض‌ورزی معاویه را گرفت، معاویه می‌خواست به لشکر امام بگوید که به فرماندهی کسی می‌جنگید که شیخین را قبول ندارد و لشکر را از حضرت جدا کند [اما ناکام ماند].عربستان نیز می‌خواهد فضا را به سمت تقابل شیعه و سنی در یمن ببرد، مردم یمن باید مراقب این باشند. پس عربستان سعودی چاره‌ای ندارد جز اینکه استراتژی معاویه بن ابوسفیان را در پیش بگیرد و ما هم چاره‌ای نداریم جز اینکه روش حضرت امیر‌المؤمنین را در پیش بگیریم و مواظب فتنه انگیزی و اختلاف آفرینی سعودی‌ها را باشیم.
کد خبر: ۶۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰

دشمن پررو و وقیح، انتظار دارد که ما اجازه دهیم آنها با دانشمندان و محققان ما درباره یک پیشرفت اساسیِ بومی و ملی گفتگو کنند اما مطلقاً چنین اجازه ای داده نخواهد شد
کد خبر: ۶۴۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰

العالم - محمد مرسی رئیس جمهوری برکنار شده مصر با نشان دادن علامت معروف "رابعه " با انگشتان و لبخند، به صدور حکم اعدام خود توسط قاضی در دادگاه واکنش نشان داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم ، علامت بالا بردن چهار انگشت به نشانه پیروزی در مصر پس از آن باب شد که رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه به حمایت از مرسی و به یاد میدان رابعه الدویه چهار انگشت خود را بالا برد. طرفداران مرسی به حمایت از او در تظاهرات خود عکسی را به دست می گیرند که در آن تصویر چهار انگشت نشان داده می شود که بالا برده شده است. بیشتر طرفداران مرسی نیز در فیس بوک از این تصویر به جای عکس واقعی خود استفاده می کنند. دادگاه مصری دیروز (شنبه) برای محمد مرسی رئیس جمهوری معزول مصر و بیش از یکصد تن دیگر از متهمان قضیه فرار از زندان در جریان انقلاب 25 ژانویه 2011 مصردر زمان حاکمیت حسنی مبارک دیکتاتور سرنگون شده آن کشور ، حکم اعدام صادر کرد. مرسی به سازماندهی برنامه فرار هزاران زندانی از جمله خود او متهم شده است. نام یوسف قرضاوی شیخ جنجالی مصری مقیم قطر هم در میان محکومان به چشم می خورد که غیابا به اعدام محکوم شده است. در اولین واکنش ها به حکم اعدام اولیه محمد مرسی، «اسامه» پسر او در صفحه فیس‌بوک خود حامیان اخوان‌المسلمین را به اعتراض فرا خواند و نوشت: اخوانی‌ها علیه این حکم قیام کنند! همچنین «سامی ابوزهری» سخنگوی حماس حکم صادر شده اولیه در این خصوص را «تاسف بار» خواند. ابوزهری حکم مذکور را سیاسی و نقطه‌ای تاریک در تاریخ قضائی مصر توصیف کرد و افزود در این حکم حتی تعدادی از اسرا و شهدای مقاومت نیز به اعدام محکوم شدند. وی تصریح کرد از احکام صادر شده در این باره نگران نیستیم و برخی از فلسطینی‌هایی که حکم علیه آنها صادر شده در طول زندگی خود وارد مصر نشده‌اند. یادآور می شود ، محمد مرسی از اعضای برجسته اخوان المسلمین در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری که در تاریخ ۱۷ ژوئن ۲۰۱۲ و مدتی پس از سرنگونی حسنی مبارک برگزار شد، دررقابت با ژنرال احمد شفیق به پیروزی رسید و به این ترتیب نام او به عنوان نخستین رئیس‌جمهوری پس از انقلاب ۲۰۱۱ و پنجمین رئیس‌جمهوری تاریخ مصر به ثبت رسید. از چالشهای پیش روی مرسی در دوران ریاست‌جمهوریش، اختلاف با فرماندهان عالی‌رتبه ارتش مصر در زمینه دخالت آنها در سیاست بود. مرسی همواره در سخنانش تأکید داشت ارتش تنها باید در خدمت دفاع از سرزمین مصر به کار گرفته شود. چند روز پیش از اولین سالگرد تحلیف محمد مرسی، موجی از اعتراض ها علیه او به نام جنبش تمرد به نمایندگی محمد البرادعی شکل گرفت. معترضان مرسی را به تلاش برای گسترش اختیارات خود واخوان المسلمین متهم وخواهان کناره گیری او از قدرت و برگزاری انتخابات زودهنگام بودند. مرسی نیز گفته بودکه منتخب مردم است وکنارنمی رود. چند روز پس از اوج‌گیری اعتراض ها هفت تن از وزرای مرسی و نخست وزیر مصر، هشام قندیل، استعفاء کردند. در چنین شرایطی ارتش مصر در۱ژوئیه ۲۰۱۳ میلادی مهلت ۴۸ ساعته داده بود تااختلافات حل شوند در غیر این صورت مداخله خواهد کرد. مرسی واعضای بلندپایهٔ اخوان المسلمین مصر در پاسخ، این کار ارتش را دخالت درسیاست خواندند. ارتش مصر درشامگاه ۱۲تیر۱۳۹۲(به وقت ایران) پس از تمام شدن ضرب الاجل دو روزه اعلام کرده بود که بیانیه‌ای صادر خواهد. به این ترتیب محمد مرسی در ۱۲ تیر ماه ۱۳۹۲ (سوم ژوئیه ۲۰۱۳) طی کودتایی و بابیانیه فرمانده ارتش مصر عبدالفتاح السیسی و حمایت نماینده مخالفان دولت محمد البرادعی، شیخ الازهر شیخ احمد الطبیب و پاپ مسیحیان قبطی مصر پاپ تواضروس دوم از قدرت برکنار شد طی همان بیانیه عدلی منصور، رئیس دادگاه قانون اساسی مصر به عنوان رئیس جمهوری موقت دولت انتقالی تعیین شد. چندین ساعت بعد محمد بدیع رئیس اخوان المسلمین مصر بازداشت و روز بعد آزادشد. همچنین۳۰۰ نفر از سران اخوان تحت تعقیب قرار گرفته و شخص محمد مرسی در گارد ریاست جمهوری بازداشت گردید. در تاریخ ۲۱ آوریل ۲۰۱۵(۳۱ فروردین ۱۳۹۴) محکمه جنایی قاهره محمد مرسی را به جرم تحریک خشونت‌ها بین نیروهای امنیتی اش و معترضان که منجر به مرگ سه نفر گردید به بیست سال زندان محکوم کرد.
کد خبر: ۶۴۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۷

آنچه که مسلم است تمام تلاش اصلاح طلبان بر این است که همگرایی اصول گرایان شکل نگیرد و اگر برای افرادی از اصول گرایان در این میان دانه پاشیده شده است، یک فریب است و یک اصول گرا نباید فریب جریان‌هایی که التزامی به قانون اساسی ندارند را بخورد
کد خبر: ۶۴۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۲

عباس عبدی می‌گوید: به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت من بود، هم از ماجرا مطلع می‌شد و هم حتماً جلوی این کار را می‌گرفت البته شاید بگویند مطلع نبودند که این خیلی بدتر است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: عباس عبدی عضو در گفت‌وگویی با نشریه اصلاح‌طلب اندیشه پویا مباحث مختلفی را درباره تسخیر سفارت آمریکا، زندانی شدن در دوران ریاست‌جمهوری هاشمی، وقایع دولت خاتمی،‌ انتخابات سال 84 و نیز روی کار آمدن دولت روحانی مطرح کرد که بخش‌هایی از این مصاحبه در ادامه می‌آید:*شاید این یک خوش خیالی است که برخی فکر می‌کنند همه مشکلات ما به دلیل نداشتن رابطه با آمریکاست همچنان که عده‌ای هم در مقابل این ذهنیت فکر می‌کنند همه بدبختی ما از وجود احتمالی چنین رابطه‌ای است.*در موضوع تسخیر سفارت آمریکا باید چه کسی گرفته می‌شد؟ کارتر؟ کسی که در سفارت آنها کار می‌کند مثل همان سرباز جنگی است و در گروگان‌گیری هم همان اتفاقی می‌افتد که در جنگ.*آنهایی که امروز می‌گویند مخالفیم جدی نگیرید، آقای دکتر یزدی که در آن زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و منطقاً باید به لحاظ حرفه‌اش با این کار مخالفت می‌کرد مدعی است من اولین کسی بودم که زنگ زدم و از این کار (تسخیر سفارت آمریکا) حمایت کردم. ولی الآن می‌گوید مخالفم.*آن کسی که مخالف تسخیر سفارت بود هم باید توضیح دهد که چرا نتوانسته در عقلانیت جمعی تأثیر بگذارد، من در ماجرای تسخیر سفارت اگر هم تقصیری قائل باشد برای کسانی قائلم که تجربه داشتند و در دولت بودند و بد عمل کردند نه برای دانشجویان.*در ماجرای تسخیر سفارت قدرت با مرحوم بازرگان بود، شما باید آن اتفاق را با 78 مقایسه کنید. مرحوم بازرگان تا حدی می‌شود معادل رئیس دولت اصلاحات، دانشجوها هم همین دانشجویان هستند و نیروهایی هم موافق دانشجویانند و نیروهایی مخالف. چنین چیزی نیست که هدف از تسخیر سفارت سقوط دولت بازرگان بوده باشد. اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است*یک دلیل که نمی‌توان درباره اشغال سفارت بحث دقیق و بی‌طرفانه کرد این است که این موضوع به مقوله تاریخ تبدیل نشده و مسئله اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است. به این دلیل نمی‌توانید خیلی جدی به آن بپردازید.*کار در وزارت اطلاعات خیلی با روحیات من سازگار نبود، استعفاء هم ندادم و یک روز دیگر نرفتم خیلی افراد دیگر هم بیرون آمدند شاید من اولین نفر بودم که سال 64 بیرون آمد و اصلاً کسی پیگیری نکرد وقتی هم که به حسابداری نرفتم یعنی همه چیز تمام شده بود.*من در جنگ حضور نداشتم من کلاً به دلایل فیزیکی جنگ نرفتم، هم گوشم در صورت صدای زیاد کر می‌شود و هم معاف هستم، خصلت و روحیه نظامی هم ندارم. اول انقلاب زمانی که ترور زیاد بود مدتی اسلحه دستم بود اما خیلی زود کنار گذاشتم و فکر کردم اصلاً نمی‌توانم از آن استفاده کنم و یکی دیگر را هدف بگیرم.*یکی از دلایل حذف آقای خوئینی‌ها از مرکز تحقیقات استراتژیک این بود که شاید آقای هاشمی فکر می‌کرد که این مرکز کارش این است که سیاست‌های برنامه اول را تئوریزه کند، یک بار جلسه‌ای بود و مرکز نظری را به آقای هاشمی انتقال داد، ایشان برای کوچک کردن گفت که این حرف‌ها ژورنالیستی است، مرکز تحقیقات و روزنامه سلام در ذهن آقای هاشمی یکی شده بود و دیگر ادامه دادن معنا نداشت.*مسئله آقای موسوی خوئینی‌ها با آقای هاشمی به خاطر این بود که سروکله یک روزنامه منتقد به مدیرمسئولی ایشان به نام سلام پیدا شده بود من مشکلی با ماندنم (در مرکز تحقیقات) نداشتم، من آقای روحانی را هیچ وقت ندیدم فقط آقای مهاجرانی را جای من گذاشتند و من تبدیل شدن به یک پژوهشگر عادی تا اینکه سال 72 به زندان افتادم و فردایش آمده بودند و ماشین بردند بعد از زندان دوباره سر کار رفتم اما بعد از مدتی گفتند تسویه کن و من هم تسویه کردم.*مجلس سوم که تمام شد یک عده را بازداشت کردند به سلام هم کشیده شده بود و یکی را گرفتند این احتمال را می‌دادند که شاید اتفاقی بیفتد اما این اتفاق خیلی زودتر از تصورم رخ داد؛ معمولاً یادداشت‌های سلام به نام نبود و نویسنده خاصی نداشت و به پای کل سلام نوشته می‌شد. شاید برخی بیشتر از «الو سلام»ها عصبانی می‌شدند. بر اساس دستور وزارت اطلاعات فلاحیان بازداشت شدم*نهایتاً بر اساس دستور وزارت اطلاعات آقای فلاحیان بازداشت شدم. ربطش هم برمی‌گردد به بیماری آقای منتظری که برای درمان تهران آمده بودند و خبری که در سلام زده بود بعدش من را گرفتند من  اساساً حکم بازداشت نداشتم.*من نمی‌خواهم انگیزه آقای هاشمی را بدانم اما حتماً وزارت اطلاعات قدرتی برای این اقدام داشت و بر همین اساس کارهایی کرده بود و برایش کف زده بودند.*به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت هم بود هم از ماجرا مطلع می‌شدند و هم حتماً جلوی این کار را می‌گرفت البته شاید بگویند که مطلع نبودند که این خیلی بدتراست.  آقای هاشمی خودش می‌توانست برخورد کند و توضیح بخواهد. دیوان عالی کشور نوشته که من سه روز بدون حکم بازداشت زندانی بودم.*سؤال: برخی منتقد شما و اکبر گنجی بودند و می‌گفتند با این مواجهه هاشمی را به اردوگاه راست هل می‌دهید؛ عبدی: آقای هاشمی اصلاً همانجا بود کسی نمی‌خواست ایشان را به آنجا بفرستد اتفاقاً‌ کارهایی که شد ایشان را آورد این طرف و الا ایشان آن طرف بود.*اصلاً کسی آقای هاشمی را به آن طرف هل نداد آقای هاشمی بچه نیست که بتوانید ایشان را به این طرف و آن طرف هل دهید. مصاحبه ایشان با همشهری را در جریان انتخابات مجلس ششم خوانده‌اید؟ نزدیکان ایشان مثل آقای عطریان‌فر چقدر در آن دستکاری کرده بودند آخرش هم آنطور در آمده بود آخرش هم با دستکاری نتوانستند مواضع آن گفت‌وگو را جمع و جو کنند؛ آن نوع آمدن علیه این طرف بود نه علیه آن طرف، اصولاً سرلیست آنان بودند. شما موضع امروز ایشان را رها کنید. در چنان شرایطی چرا نباید انتقاد می‌شد.*سؤال: به نظر شما سال 92 آقای هاشمی با کاندیداتوری خود گره‌ای باز نکرد؟ عبدی: ایشان آمده بود که رد صلاحیت شود تا موج ایجاد شود؟ آقای هاشمی باید کسی باشد که رد صلاحیت شود؟ باید کارش به اینجا بکشند؟ موج به دلیل بی‌کفایتی و مشکلات دیگر ایجاد شد. این حرف‌ها برای سیاست زده می‌شود نه برای تحلیل واقعی. آقای هاشمی اگر کنار رفته بود، اگر نمی‌رفت در مجمع تشخیص مصلحت بالای دست رئیس‌جمهور منتخب در سال 76 بنشیند در مواقعی که این مملکت گرفتار می‌شد می‌توانست گره را باز کند.* آقای هاشمی صریحا نمی‌گوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق می‌کند من می‌توانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.*اگر به سال 84 برگردیم به هیچ وجه برای ایجاد اجماع بر سر آقای هاشمی تلاش نمی‌کنم برای آنکه آن اجماع کمکی به حل مشکل نمی‌کند.*سؤال: چرا امروز آقای هاشمی در این موقعیت متفاوت از آن روز ایستاده است؟‌ عبدی: برای اینکه اصلاح‌طلبان بی‌خاصیت هستند. اصلاح‌طلبان اگر قوی بودند کسی به آقای هاشمی این حد که الآن هست کاری نداشت.*رفقای ما با اولین شکست شبیه لشکر شکست‌خورده شدند و به جای این که به گذشته برگردند با همدیگر دعوا کردند، شروع کردند علیه رئیس مجلس حرف زدن و این مسیر تا انتخابات 84 ادامه پیدا کرد. منشأ شکست 84 رفتن به کار غیر جبهه‌ای بود.*یکی از کارهای من این است که کلیشه‌های ذهنی را مورد سؤال قرار دهم. هر موقع می‌گفتید این کار را بکنید آن کار را نکنید، می‌گفتند سرمایه اجتماعی‌مان را نباید از طریق اقدامات مسالمت‌جویانه از دست بدهیم اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که بخش قابل توجهی از نیروهای رادیکال این‌ها خارج نرفتند بلکه زیر چتر ندا رفتند.*پس اینطور هم نیست که جریان اصلی در جامعه خواهان افزایش مطالبات رادیکال باشد. علت اینکه مطالبات رادیکال می‌شد این بود که می‌دیدند مطالباتشان در سطح 10 درصد انجام نمی‌شود و آن را در سطح 20 درصد و بیشتر مطرح می‌کردند اما اگر رئیس‌جمهور همان 10 درصد را به انجام می‌رساند. آنها هم همانجا می‌ایستادند. در 92 زیر چتر یک نامزدی که عضو جامعه روحانیت و سخنران بیست و سوم تیر بود آمدند آیا کسی می‌گوید چرا این کار را کرده‌اید؟ با افتخار هم با این مشی حمایت می‌کنند.*انتخاب آقای روحانی قضیه‌اش فرق می‌کند به نظر من اصلاح‌طلبان بر حسب یک راهبرد مشخص به این نتیجه نرسیده‌اند چون بخش قابل توجهی از اصلاح‌طلبان تا ساعت 4 بعد از ظهر روزی که ثبت نام تمام شد منتظر بودند کاندیدای خودشان نامزد شود.*اساساً کسانی که اینقدر مدعی هستند که می‌گویند ما بودیم که آوردیمش حالا هم باید مشارکت کنند اما کاری ندارم که آنها می‌خواهند سرمایه‌شان را پای روحانی بیاورند یا نیاورند اشکالی ندارد که نیاورند به شرطی که از تصمیمی که می‌گیرند دفاع کنند و به مردم توضیح دهند که مواضع‌شان چقدر در پیشرفت امور مؤثر است.*من معتقدم چیزی که اصلاح‌طلبان می‌دهند خیلی کمتر از دستاورد با ارزشی است که می‌توانند بگیرند، همان چیزی را که دارند اگر به دولت کمک کنند به ازایش بیشتر گیرشان می‌آید و به اهدافشان نزدیک می‌شود. اصلاح‌طلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجی‌شان از بین رفته است*در شرایط کنونی اگر قالیباف هم رئیس‌جمهور می‌شد با اینکه در جناح مقابل است اما اگر همینطور مذاکرات 1+5 را پیش می‌برد از او حمایت می‌کردم چون فارغ از دعواها معتقدم امروز مهمترین مسئله این است که تنش‌های بین‌المللی‌مان به خطر جنگ منتهی نشود. بنابراین می‌گویم که باید سرمایه سیاسی و اجتماعی‌مان را با احتیاط کامل پشت دولت قرار دهیم.*امروز اصلاح‌طلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجی‌شان از بین رفته است. وقتی یک رئیس‌جمهوری به نام شما بالا آمده باشد متفاوتی است با زمانی که یک رئیس‌جمهور از دل اصولگرایان برآمده باشد؛  خارج از چارچوب موازنه قوا نباید حرف زد.
کد خبر: ۶۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰