برچسب ها
به گزارش آوای دنا به نقل از  فارس، منابع اطلاعاتی پاکستان فاش کردند، در حملات اخیر پهپادهای آمریکایی به منطقه «داتا خیل» وزیرستان شمالی، شش تن از رهبران ارشد طالبان محلی کشته شدند. یکی از این کشته‌شدگان «مصطفی ابویزید» نام دارد. او قبلا از دستیاران «اسامه بن لادن» بود. ابویزید مسئولیت قتل «بی‌نظیر بوتو» نخست‌وزیر سابق پاکستان در سال 2007 را برعهده گرفته بود.این شش رهبر القاعده در تاریخ 10 ژوئیه (19 تیر) در حملات پهپادهای آمریکایی در وزیرستان شمالی کشته شدند. وزیرستان مرکز فعالیت شبکه‌های شناخته شده القاعده، شبکه حقانی و تحریک طالبان است.
کد خبر: ۳۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۱

پس از حضور وکیل کشتی‌گیران باشگاه پرسپولیس به همراه حکم توقیف اموال در ساختمان باشگاه پرسپولیس اموالی مانند میز کنفرانس، تمامی وسایل مدیرعامل باشگاه پرسپولیس، مبلمان و وسایل لابی این باشگاه و... توقیف شد. آوای دنا :وکیل کشتی‌گیران باشگاه پرسپولیس در گفت‌وگو با تسنیم در مورد این اتفاق گفت: این کار را انجام دادیم و وسایل را به یک فرد «امین» تحویل دادیم تا بعدا به جمع‌آوری آنها اقدام کنیم. مسئولان باشگاه پرسپولیس فکر می‌کردند که ما شوخی کردیم اما این اتفاق رخ داد تا بدانند به شدت دنبال وصول طلب‌مان هستیم. وی ادامه داد: قرار بود در تاریخ ۹۳/۴/۱۰ طلب کشتی‌گیران پرداخت شود اما تا به امروز این اتفاق رخ نداده و مسئولان این باشگاه عملا نمی‌خواهند این بدهی را پرداخت کنند. حکم اجراییه تا تاریخ ۹۳/۴/۱۸ وقت داشت اما مسئولان باشگاه پرسپولیس هیچ عکس‌العملی نشان ندادند. نکته جالب اینجاست که خواجه‌وند و رحیمی صورتجلسه‌ای که با حضور سالارکیا آن را تنظیم کرده بودیم تکذیب می‌کردند، اما در جلسه‌ای که با حضور این دو برگزار شد دیدم که همان صورتجلسه زیردست مدیرعامل باشگاه پرسپولیس قرار دارد. باز هم تاکید می‌کنم که آقایان فکر می‌کردند ما شوخی می‌کنیم اما امروز دیدند که کاملا جدی هستیم.
کد خبر: ۳۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۰

بانک سامان در راستای تحقق اهداف راهبردی و خدمات‌رسانی هرچه بهتر به مشتریان و همچنین تکمیل کادر سرمایه انسانی خود، علاقمندان به حضور در خانواده بانک سامان را دعوت به همکاری می‌کند.به گزارش آوای دنا ؛ این استخدام در 11 عنوان شغلی و در شهرهای مختلف کشور صورت می‌گیرد.  تسلط به زبان انگلیسی و تسلط به نرم‌افزار Ms-Office، بومی بودن در شهر مورد نظر، عدم سوء پیشینه کیفری، و سلامت کامل جسم و روان به تایید پزشک معتمد بانک از جمله شرایط اولیه این استخدام است. متقاضیان واجد شرایط می‌توانند حداکثر تا تاریخ 93/05/10 از طریق پایگاه اینترنتی بانک ضمن اطلاع از شرایط عمومی و اختصاصی، فرم دعوت به همکاری را تکمیل کنند. شایان ذکر است، تکمیل فرم دعوت به همکاری هیچگونه تعهد استخدامی برای بانک ایجاد نخواهد کرد. *متصدی امور بانکی-27 سال    -آقا- کارشناسی رشته های تحصیلی :مدیریت- گرایشهای (اموربانکی،بازرگانی، دولتی،صنعتی و مالی)/ حسابداری/ اقتصاد/ مهندسی صنایع/ MBA (به شرط آنکه مدرک کارشناسی یکی از رشته های ذکر شده در این قسمت باشد.) - ترجیحاً دارای 1سال سابقه کاری -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office توانایی ها: برقراری ارتباط موثر / بکارگیری اصول اولیه حسابداری و محاسباتشهرهای موردنیاز: تهران، آبادان، اردبیل، ارومیه، تبریز، اصفهان، ایلام، بجنورد، بندرعباس، رفسنجان، زنجان، ساری، شهرکرد، شیراز، قم، گرگان، مشهد، نیشابور  *متصدی فروش بانک و بیمه -30 سال - آقا / خانمکارشناسی رشته های تحصیلی:مدیریت/علوم اجتماعی/روانشناسی - حداقل دارای 1سال سابقه کار فروش یا فروش بیمه -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office - دارای توانایی برقراری ارتباط موثر / تجربه موفق در فروش و بازاریابیشهرهای موردنیاز: تهران، آبادان، اردبیل، ارومیه، اهواز، اصفهان، تبریز، ساری، شیراز، کرج، جزیره کیش، مشهد، همدان، یزد  * متصدی ارزی -30 سال - آقا/ خانم کارشناسی رشته های تحصیلی: حسابداری / مدیریت گرایش های امور بانکی، بازرگانی، دولتی،صنعتی و مالی / اقتصاد - حداقل دارای 3 سال سابقه کار مرتبط - زبان در سطح Advanced - مسلط  به Ms-Office - تسلط بر مکاتبات بازرگانی / تسلط بر مباحث بروات ارزی، حوالجات، ضمانت نامه های ارزی و اعتبارات اسنادیشهرهای موردنیاز:تهران، اصفهان، ساری، شیراز  * بازرس -32 سال -آقا -کارشناسی یا کارشناسی ارشد رشته های حسابداری یا مدیریت مالی -حداقل دارای 4 سال سابقه کار در موسسات مالی یا حسابرسی -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office - تسلط بر اصول حسابداری و حسابرسی / آشنایی با قوانین پولی و اعتباری /آشنایی به فرآیندهای متداول بانکی -شهرموردنیاز:تهران *کارشناس اعتباری -30 سال -آقا -کارشناسی یا کارشناسی ارشد رشته های: حسابداری، مدیریت مالی یا MBA -حداقل دارای 3 سال سابقه کار  در موسسات مالی، اعتباری یا حسابرسی -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office -تسلط بر اصول حسابداری و حسابرسی / توانایی تجزیه و تحلیل صورتهای مالی /آشنایی با قوانین پولی واعتباری /آشنایی به فرآیندهای متداول بانکی-شهرهای موردنیاز: تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، ساری، شیراز، زنجان، کرمان  * کارشناس سرمایه گذاری -30 سال -آقا -کارشناسی ارشد رشته های: اقتصاد/ مدیریت مالی/  ریاضیات مالی/ مهندسی صنایع/MBA -حداقل دارای 3 سال سابقه کار مرتبط (ترجیحاً در شرکتهای تامین سرمایه) Upper- Intermediate- مسلط به Mat labE views- توانایی تجزیه و تحلیل بازار سرمایه / توانایی تجزیه و تحلیل صورت های مالی شرکتها / آشنایی با نهادهای مالی    شهرموردنیاز: تهران  * کارشناس ریسک - 30 سال - آقا -کارشناسی ارشد رشته های: اقتصاد/ مدیریت مالی و صنعتی/ ریاضی/آمار / مهندسی صنایع/MBA -حداقل دارای 2 سال سابقه کار مرتبط -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office -آشنایی با مفاهیم ریسک / آشنایی با صورتهای مالی-شهرموردنیاز: تهران  * کارشناس مالی - 27 سال -آقا -کارشناسی یا کارشناسی ارشد رشته های: حسابداری و مدیریت مالی - حداقل دارای 2 سال سابقه کار مرتبط -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office - آشنایی با اصول مالی و حسابداری / دقت نظر بالا-شهرموردنیاز: تهران  * کارشناس حقوقی - 30 سال - خانم/ آقا - کارشناسی یا کارشناسی ارشد رشته حقوق - ترجیحاً دارای 2 سال سابقه کار مرتبط    -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office -آشنایی بر قوانین و مقررات موضوعه / آشنایی با قواعدعمومی و نحوه تنظیم انواع قراردادها-شهرموردنیاز: تهران  * کارشناس شیفت شب مانیتورینگ - 30سال - آقا - کارشناسی مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار یا سخت افزار - ترجیحاً دارای 2 سال سابقه کار مرتبط    -زبان خارجی در سطح Intermediate -مسلط به Ms-Office - آشنایی با مبانی سخت افزار سرور / آشنایی با اصول شبکه و ارتباطات / آشنایی با سیستم عامل ویندوز و لینوکس-شهرموردنیاز: تهران  * مسئول دفتر -30 سال - خانم - کارشناسی رشته های تحصیلی: روانشناسی / علوم اجتماعی/ ادبیات فارسی/زبان انگلیسی -حداقل دارای 3 سال سابقه کار مرتبط - زبان در سطح Upper Intermediate - مسلط  به Ms-Office - توانائی برقراری ارتباط موثر / تسلط به اصول نامه نگاری و تایپ-شهرموردنیاز: تهران
کد خبر: ۳۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۳۰

گرچه ما پیشرفت‌های ملموسی در برخی از موضوعات داشته‌ایم و مشترکا برای تدوین یک متن برنامه جامع اقدام مشترک کار کرده‌ایم، ولیکن هنوز فاصله قابل توجهی پیرامون برخی موضوعات اساسی باقی مانده است که نیاز به زمان و تلاش بیشتری دارد
کد خبر: ۳۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۸

گروه تروریستی داعش :«ما سه پیشنهاد پیش روی آنها قرار می دهیم: اسلام؛ قرارداد ضمه که شامل پرداخت جزیه می شود؛ و در غیر این صورت، آنها هیچ گزینه دیگری غیر از شمشیر پیش رو نخواهند داشت.» به گزارش گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» به نقل از خبرگزاری رویترز از بغداد، تروریستهای داعش به مسیحیان شمال عراق اعلام کرد یا مسلمان شوند یا مالیات مذهبی (جزیه) پرداخت کنند یا آنکه با مجازات مرگ روبرو خواهند شد. بر اساس بیانیه گروه تروریستی داعش  که در شهر موصل منتشر شد، این حکم روز شنبه اجرایی می شود. در این بیانیه آمده است مسیحیانی که خواستار ادامه حضور در قلمرودولت اسلامی در بخشهایی از عراق و سوریه هستند، باید با مفاد قرارداد «ضمه» موافقت کنند. این قرارداد، موضوعی تاریخ ی است که بر اساس آن غیر مسلمانانی که در سرزمین های اسلامی زندگی می کنند باید مالیاتی خاص موسوم به «جزیه» پرداخت کنند.در این بیانیه آمده است: «ما سه پیشنهاد پیش روی آنها قرار می دهیم: اسلام؛ قرارداد ضمه که شامل پرداخت جزیه می شود؛ و در غیر این صورت، آنها هیچ گزینه دیگری غیر از شمشیر پیش رو نخواهند داشت.»یک تن از ساکنان شهر موصل در این باره گفت این بیانیه که به نام «دولت اسلامی» در استان «نینوا» در شمال عراق منتشر شد، در مناطق مختلف پخش و در مساجد خوانده شد. موصل تحت کنترل شورشیان دولت اسلامی است.همچنین بر اساس این بیانیه، سرکرده گروهک تروریستی تکفیری بعثی داعش ، روز شنبه را به عنوان آخرین فرصت برای مسیحیان ساکن شمال عراق تعیین کرد تا بر اساس این شرایط، در قلمرو حکومت اسلامی باقی بمانند یا مرزهای خلافت اسلامی را ترک کنند.بر اساس این بیانیه، «پس از این تاریخ ، میان ما و آنها غیر از شمشیر نخواهد بود.»
کد خبر: ۳۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۸

سردار باقرزاده روايت می‌كند: «... پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند...»به گزارش خبرنگار دفاعی- امنيتی باشگاه خبرنگاران، کسی‌ چه می‌دانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش 25 سال آرام بگیرد و 25 سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچه‌های تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند... وقتی در احوالات آل‌الله می‌خواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام  رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتل‌الله قوماً قتلوک...» و تکرار می‌کرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمه‌گاه حمل کنند. حضرت علی اکبر علیه‌السلام ، نزدیک‌ترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او  پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»   پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)/ روایت تفحص از منطقه عملیاتی والفجر 6  روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسان‌ها برای قرب الی‌الله هستند. سردار "سیدمحمد باقرزاده" مسئول كميته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل 89 در معراج شهدای اهواز - روايت می‌کند: « طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود. خوب، پلاک داشتند، پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است. شهید سید ابراهیم اسماعیل‌زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل‌زاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر.» " شنیده‌ام عاشقا مخلصو و بی‌ریا  بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا " * زندگی نامه شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل‌زاده در روز 25 آبان ماه سال 1304 هجری شمسی بود که به سید عبدالحسین اسماعیل‌زاده خبر رسید فرزندی که همسرش سیده ربابه به دنیا آورده، پسر است و او نیز به احترام نبی مخلص الهی نام او را سید ابراهیم نهاد. کمتر کسی تصور این را می‌کرد که پشت چهره معصوم سید ابراهیم عالمی از رنج و مشقت البته همراه با فداکاری و ایثار نهفته است. آغاز مشکلات سید ابراهیم زمانی بود که مادرش را از دست داد و بعد نیز پدر خویش را از دست داد و همه‌ این‌ها قبل از هفت سالگی روی داد. بعد از  درگذشت پدر و مادر، دارالایتام میزبان سید ابراهیم شد. بعد از یک سال و اندی سید ابراهیم شروع به کار در منازل دامداران و زمین‌داران به طور سالیانه به اصطلاح "قراری" نمود. این وضعیت تا 28 سالگی ادامه داشت، تا اینکه به روستای "پوستکلای بندپی" بابل برگشته و با دختر همسایه خویش "سیده رقیه مصطفی نژاد" ازدواج كرد. این زوج با کار کردن بر سر زمین و در خانه زمین‌داران آن زمان، زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند و این در حالی است که در فقر و نداری لحظه‌ای از پافشاری بر اعتقادات دست نکشیدند، حتی گفته می‌شود در همان لحظه تا نماز ظهر و عصر را نمی‌خواندند، هرگز ناهار نمی‌خوردند. اما آنچه که زندگی پر از سختی آن‌ها را شیرین می کرد، توکل و توسل به خدا و اهل بیت بود که این مطلب را می‌توان از نام فرزند اول آن‌ها فهمید (سید حسین). بله سید حسین نامی بود که به خاطر عشق وافر به اهل بیت(ع)  بر فرزند اولشان نهادند. بعدها صاحب سه دختر و سه پسر دیگر شدند. در مورد نحوه تربیت فرزندانشان چه می‌توان گفت که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. دخترانی اهل ولایت، با حجاب فاطمی و پسرانی با غیرت، اهل رزم و شهادت و شجاعت بودند. پس از مدتی سید ابراهیم به عنوان باغبان، جذب کادر غیر نظامی ارتش در محل فعلی پایگاه نیروی هوایی بابلسر شد. کم‌کم وضع درآمد او بهتر شد و توانست با همکاری اهالی محل و دوستی مهربان به نام خیرالله اسکندری، خانه کاه‌گِلی برای خود بسازد و تا زمان شهادت در همان خانه زندگی می‌کرد. با اوج‌گیری نهضت امام خميني(ره) در سال1357 سید ابراهیم در تظاهرات‌ها شرکت می نمود و این در حالی بود که خود به عنوان پرسنل ارتش محسوب می‌شد و از این جهت ترسی به خود راه نمی‌داد؛ چرا که او از سلاله پاکان و زاهدان شب و شیران روز بود و شیر را با ترس رابطه نیست. او به همراه فرزندانش در فعالیت‌های بعد از انقلاب علیه منافقین حضور داشت و پس از شروع جنگ تا زمان شهادت سه بار از طریق ارتش و بار چهارم به همراه اعزام طرح "لبیک یا خمینی" به جهبه‌ها اعزام شد. در اعزام آخر، دو پسر خود (سیدرضا و سید حسین) را به همراه خود داشت و سید باقر نیز در خدمت سربازی در جنوب مشغول دفاع بود و این در حالی بود که او 58  سال سن داشت. اما "سید حسین" پس از گذران دوران پُر مَشَقَّت کودکی و نوجوانی زیر سایه‌ی پُر مهر پدر و مادر و تحت تربیت مؤثر آن‌ها در 16 سالگی با دختر دایی خویش "سلاله سادات" ازدواج کرد و پس از تولد اولین فرزندش "سید یحیی" در 17 سالگی برای خدمت سربازی به زاهدان رهسپار شد. پس از یکسال و اندی با فرمان امام خمینی(ره) بر فرار سربازان از پادگان‌ها، پس از پاره نمودن عکس‌های شاه ملعون از پادگان خود فرار کرده و به محل می‌آید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات علیه منافقین و مفسدین در شهر شرکت می‌كند و به ادامه تحصیل می‌پردازد. حتی شب‌ها برای مطالعه جهت استفاده از نور چراغی که بر تیربرقی نصب شده بود و از محل نیز فاصله داشت به آن مکان می‌رفت و به مطالعه می‌پرداخت، تا اینکه پس از اتمام دروس متوسطه به عنوان معلم در روستای "نفتچال" مشغول می‌شود. علاقه وی به شاگردان جهت تعلیم دروس و آشنا کردن آن‌ها با اسلام و انقلاب مثال‌زدنی بود، حتی هر جمعه سه نفر از شاگردانش را سوار بر موتور می‌کرد و به منزل می‌آورد و به آن‌ها ناهار می‌داد. بعد آن‌ها را به نماز جمعه می‌برد و می‌گفت باید با بچه‌ها رفیق شد تا حرف گوش کنند. از طرف دیگر او نیز همانند پدر، زندگی را با فقر و نداری ولی با عزّت نفس آغاز کرد و تا سال‌ها در خانه‌ای محقَّر و کوچک که در حیاط پدری ساخته بود زندگی می‌کرد تا اینکه توانست خانه کوچک در محل دیگر برای خود بسازد. عشق و علاقه‌اش به پدر و مادر بسیار زیاد بود و همیشه دوست داشت در کنار پدر و مادر باشد و به آن‌ها خدمت کند. بعد از شروع جنگ تحمیلی دو بار به جبهه‌ها اعزام شد. علاقه‌اش به شهادت آنقدر زیاد بود که می‌گفت: - «من اگر شهید نشدم و مُردم، مرا در دریا بیندازید.» حتی برای بار سوم با اعزامش مخالفت شد؛ چون گفتند: تو معلمی و تازه از جهبه‌ها آمدی ولی او کسی نبود که این موانع سد راه شهادتش شود و به هر طریقی موافقت مسئولین مربوطه را جلب کرد و بعد به منزل آمده و دور 4 فرزندانش مانند پروانه می‌گشت، گویا می‌دانست آخرین باری است که در سن 26 سالگی فرزندانش را سیر می‌بیند. همیشه به همسرش می‌گفت: - «من لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر شهید شدم امام خمینی دل تو را آرام می‌کند. در شب شهادتش همسرش خواب می‌بیند که جسد شهید را بر سر زانو دارد و امام نیز در کنار او نشسته است.» همسرش گفت: - «سید حسین! تو راست گفتی که امام دل مرا آرام می‌کند.» سر انجام این پدر و پسر همانند مولای خود ابا‌عبدالله‌الحسين(ع)، در عملیات "والفجر 6 "در قلّه‌های سر به فلک کشیده "چیلات"، ابتدا پسر در آغوش پدر شهید شده و سپس پدر نیز همان‌جا در حالی‌که سر فرزندش را بر آغوش گرفته بود، در اثر اصابت گلوله‌ای به فیض عظیم شهادت نائل آمد. شهیدان اسماعیل زاده 25 سال مفقود‌الجسد بودند تا اینکه گروهی از اعضای تفحص، پیکرهای مطهر این دو شهید بزرگوار را در تاریخ خردادماه 88 در منطقه چیلات کشف کرده و به آغوش خانواده‌شان باز می‌گردانند. روحشان شاد و يادشان پر رهرو و جاويدان باد انتهای پيام/
کد خبر: ۳۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵

پیکر مطهر این اسوه صبر و مقاومت امروز در شهرستان کهگیلویه (دهدشت) تشییع و به خاک سپرده می شود
کد خبر: ۳۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۳

به نظر می رسد روایت های متناقض از زندگی و فوت «حسین پناهی» این بار سوژه اثر جدید «محسن چاوشی» شده و این خواننده این بار قرار است با نگاهی متفاوت به زندگی و فوت پناهی، بار دیگر خالق اثری باشد که بسیاری را به فکر فرو ببرد
کد خبر: ۳۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۸

مراقب باشید که برخی در صحنه سیاسی کشور، با شعار اعتدال، جریان‌های مؤمن را کنار نزنند زیرا همین جریان مؤمن است که در مواقع خطر زودتر از همه سینه سپر می‌کند و در مشکلات نیز، دولت را به طور واقعی کمک می‌کند
کد خبر: ۳۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶

فرماندار لنده :تصمیم‌گیری برای حذف ارگ از مجالس عروسی باید با نیاز سنجی و جایگزین کردن موسیقی‌های حلال همراه باشد
کد خبر: ۳۸۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶

دو سال و نیم اسیر بودم در عملیات پد خندق بعد از 48 ساعت مقاومت اسیر شدیم و آن موقع بنده بسیجی بودم وقتی وارد بغداد شدیم متوجه شدیم که باید از میان صفوف طولانی سربازان عراقی که به تونل مرگ معروف شده بود بگذریم
کد خبر: ۳۸۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۵

کافرها ورود پيدا نمي‌کنند. اينجا همه چيز شرعي است. در قسمت معرفي‌ها آمده: «کد خانم 4: باکلاس، شيک با زيبايي خوب، مدرن و...». « کد خانم 6: جوان، زيبا، بسيار جذاب و هاي‌کلاس امروزي ـ شيطون و گرم».به گزارش شبکه آفتاب، اين خانم‌ها در سايت «صيغه ايرانيان/ همسريابي ازدواج موقت در تهران» ثبت نام کرده‌اند. سايتي که به‌گفته‌ي مسئول ثبت نام آن «در سامانه رسمي ثبت شده و حقانيت آن از طريق پليس فتا ‏قابل پيگيري است.» اين سايت از دو سال پيش‏ فعال است و با اينکه بيش از 100 ‏بار از سوي کفار مورد حمله بزرگ «ddos» قرار گرفته‌ اما همچنان به فعاليت خود ادامه مي‌دهد: «همانگونه که بينندگانِ پيگير مستحضرند قطع و وصل‌شدن‌هاي مداوم سايت ناشي از اين مظلوميت و عناد با فقه شيعه‌ي جعفري بوده است که ما آن را نشان‌دهنده حقانيت فعاليت‌مان محسوب و به کوري چشم کافران در مسير درستي که در آن گام نهاده‌ايم مصمم‌تر شده‌ايم.» مديريت سايت را فردي به نام فردين شمائي، کارشناس حقوق قضايي به عهده دارد. حق معارفه در اين سايت بين 50 تا 200 هزار تومان است و شمائي اين مبلغ را مناسب مي‌داند: «آقاياني که فکر مي‌کنند مهريه‌ها بالاست و نعوذبالله آن‌ را با حرام خدا مقايسه مي‌کنند اولاً از امنيت رواني، قانوني و حلاليت شرعي و همچنين بيماري‌هاي ايدز و هپاتيت که بگذريم اين بانوان محترمه که عمدتاً به‌خاطر نياز مالي و بعضاً عاطفي با اصول خدا، شارع و قانون صيغه مي‌شوند کجا و نعوذبالله زنان مورد قياس شما کجا و در مورد هزينه معرفي نيز هزينه‌هاي بسيار سنگين تبليغات، تعمير و نگهداري سايت و حقوق پرسنل سايت را محاسبه و لحاظ نماييد.»از يگانه، مسئول ثبت‌نام که «متاهل و متولد 1347» است جزئياتي درباره‌ي فعاليت اين سايت پرسيديم. در طول اين گفت‌وگو يگانه تأکيد‌ کرد که استفاده از خدمات اين سايت براي دختران مجرد توصيه نمي‌شود و بهتر است که دختران مجرد در درجه‌ي اول سعي کنند ازدواج دائم داشته باشند.شرايط ثبت نام در اين سايت براي ازدواج موقت چيست؟قبل از هر چيز بايد شرايط خودتان را در يک پيامک توضيح دهيد. مثلاً اگر دوشيزه باشيد، اصلاً نمي‌توانيد اين کار را انجام دهيد. من به دوشيزگان توصيه مي‌کنم ازدواج دائم داشته باشند، چون ازدواج موقت تبعات روحي خاص خودش را از نظر خانوادگي و اجتماعي دارد. بانوان ديگر شرايط و ويژگي‌هايشان را در يک پيامک مطابق با دستورالعمل سايت (نام و نام خانوادگي و تأهل، سن و شهر و شغل، تلفن ثابت، ‏تاريخ و ساعت و دقيقه‌ي ‏واريز مبلغ) مي‌فرستند. من آنها را به واحد هماهنگي ارجاع مي‌دهم و آنجا تصميم مي‌گيرند که آنها را ثبت‌نام ‏بکنند يا نه. مشخصات اين افراد با يک کد و نام مستعار در سايت منتشر مي‌شود.ولي من ديدم دخترهاي 18 يا 19 ساله هم در اين سايت ثبت نام کرده‌اند.هر خانمي حتي 18 ساله‌ي غير دوشيزه (البته با ارايه مدارک پزشکي) هم در اين سايت‏ هستند و حتماً پدر و جد پدرشان متوفي است. آنها شرايط خاص خودشان را دارند. اگر مجرد باشند و سابقه‌ي ازدواج هم نداشته باشند مي‌توانند، در اين سايت ثبت نام کنند البته اگر مرجع تقليد آنها حضرت آيت الله‌العظمي سيد محمد صادق روحاني باشد. متوجه هستيد؟پس خانم‌هاي مجرد هم مي‌توانند ثبت نام کنند؟دختران مجرد با انجام اين کار دچار صدمات روحي بسياري مي‌شوند و آينده‌شان‌ خراب مي‌شود. مديريت سايت خانم‌هاي دوشيزه را ثبت نام نمي‌کنند به‌ويژه اگر جوان باشند.مهريه چگونه و براساس چه معيارهايي تعيين مي‌شود؟مهريه با توجه به شئونات خانم تعيين مي‌شود، مانند مهريه‌ي ازدواج دائم... با توجه به شئونات خانوادگي تحصيلي و اخلاقي تعيين مي‌شود.چه ضمانتي براي پرداخت آن وجود دارد؟مهريه با نظارت سايت حتماً پرداخت مي‌شود. شما مشخصات خودتان را مي‌فرستيد اگر مورد ازدواج دائم وجود داشت، به شما مي‌گوييم.البته در مورد ازدواج دائم ما هيچ تضميني نمي‌کنيم. تحقيق با خود خانواده است.مي‌گويند بيشتر کساني که به اين سايت‌ها مراجعه مي‌کنند، مردان متأهل هستند.نه اشتباه است، بيشتر مجرد هستند. افراد متأهل هم اگر خانم‌شان بيمار باشد يا در سفر بوده يا جدا از آنها زندگي کند به ما مراجعه مي‌کنند.شما چطور مي‌فهميد که اين مردان حقيقت را مي‌گويند؟الان من چطور با شما صحبت مي‌کنم؟ همينطوري هم با اينها صحبت مي‌کنم. اگر دروغ بگويند به خودشان مربوط است. صحت اظهارات با خود افراد است. اگر مردي زنش تومور مغزي دارد و روي ويلچر است، مجرد محسوب مي‌شود. 90 درصد متقاضي‌هاي ما افراد مجرد هستند، نمي‌دانم اين سوء‌تفاهم از کجا ناشي شده. اگر زني بخواهد، مي‌تواند مدارک پزشکي همسر مرد را ببيند تا مطمئن شود. اگر نتوانست جواب مثبت بگيرد، مسئوليت با خود آقاست. خانمي هم که نخواهد با فرد متأهل باشد، بايد شرط بگذارد که من آقاي متأهل را نمي‌پذيرم. شرط همسريابي را فرد مي‌تواند مشخص کند، ما چيزي را تعيين نمي‌کنيم.براي انجام صيغه‌ي يک‌ساعته شما اصل شناسنامه را هم مي‌بينيد يا فقط کارت ملي را مي‌گيريد؟داشتن اصل کارت ملي معتبر کفايت مي‌کند.سايت شما ‏براي تأمين مسکن مراجعه‌کنندگان هم کمک مي‌کند؟اين بستگي به متقاضي دارد. اگر خانمي قيد کرده نمي‌تواند جاي مناسبي را فراهم کند بايد آقا اين کار را انجام دهد. در موارد يک‌ساعته تأمين مسکن با خانم است. در برخي موارد هم سايت کمک مي‌کند تا امنيت لازم برقرار شود.چگونه؟يک زن از طرف سايت در محل عقد يک‌ساعته حضور دارد.براي عقد يک‌ساعته هزينه‌ي مکان از طرف چه کسي پرداخت مي‌شود؟ببينيد يک مهريه است که بايد خود فرد بپردازد و يک هزينه‌ي معرفي است. سايت يک فيلتر ورودي است. حتي اگر اين سايت دولتي بود بايد هزينه‌هايي به آن پرداخت مي‌شد تا هر آدم بي‌سروپايي اينجا ثبت نام نکند و هر کاري خواست نتواند انجام دهد. منتهي خود خانم اگر مسکن نداشته باشد، ما مسکن را معرفي مي‌کنيم. البته مسکن مال ما نيست. مال فرد مورد اطمينان ماست.هزينه يک‌ساعته‌ي اين مکان چقدر است؟الان براي يک ساعت بايد 30 هزار تومان از طرف خانم پرداخت شود، رقم سنگيني نيست.در فضاي مجازي تعداد زيادي سايت و وبلاگ همسريابي و صيغه وجود دارد. چطور بايد به سايت شما اعتماد کرد؟من در مورد سايت‌هاي ديگر هيچ آشنايي ندارم، بنابراين حرفي هم نمي‌زنم. دو سال است که سايت ما فعاليت مي‌کند. اين سايت معتبر بوده و در ستاد ساماندهي وب‌سايت‌ها ثبت است. البته مي‌دانيد که نه‌تنها به سايت ما، بلکه به هيچ سايتي مجوز داده نشده است اما بايد اين را هم بدانيد که چون اين مسئله خلاف شرع نيست، خلاف قانون هم محسوب نمي‌شود. از من مي‌شنويد، خودتان بايد از خودتان مواظب کنيد. اگر توجه کنيد بيشتر اين صفحه‌ها وبلاگ هستند، سايت نيستند که بتوانيد اطمينان کنيد. ما به دختران جوان توصيه مي‌کنيم در هيچ وبلاگي ثبت نام نکنند. در مورد اين سايت هم مي‌توانيد از ستاد ساماندهي وب‌سايت‌ها پيگيري کنيد. مي‌توانيد حتي از طريق پليس فتا هويت ما را بررسي کنيد.
کد خبر: ۳۸۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۵

سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران گفت: کارلوس کی‌روش تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و ما این نتیجه را با عباس آقا هم می‌توانستیم به دست آوریم. به گزارش خبرگزاری فارس، از نتایج تیم ملی در جام جهانی تنها مربی که هیچ اظهار نظری در مورد عملکرد کارلوس کی‌روش و نتایج او در جام جهانی نداشت محمد مایلی‌کهن بود. سکوت سرمربی سابق تیم ملی که به صراحت کلام شهرت دارد حکایت از آرامش قبل از طوفان می‌داد. محمد مایلی‌کهن مثل همیشه تمام حرف‌ها را شنید و در گفت‌وگو با فارس سکوتش را شکست و تحلیل خود را از نتایج تیم ملی در جام جهانی و همچنین عملکرد کارلوس کی‌روش را به شرح زیر بیان کرد. * تیم ملی با عباس‌ آقا هم در جام جهانی چهارم می‌شد ظاهرا در این کشور به جوان ایرانی و استعدادهایش توجهی نمی‌شود و انگار اصلا آنها وجود ندارند. در برنامه شب گذشته قرار بود مناظره موافق‌ها و مخالف‌ها برگزار شود اما در نهایت آنچه که دیدیم انتقادهای فردوسی‌پور، جاودانی و حاج‌رضایی از مجید جلالی بود. آنها به شدت علیه مجید جلالی موضع گرفتند. روزنامه منتسب به دولت مربی ایرانی را تبدیل به موتور گازی کرد و مربی خارجی را بنز نامید. من به خودروی بنز اعتقاد دارم، اما می‌خواهم بدانم در گروهی که فقط 4 تیم وجود داشتند آیا کارلوس کی‌روش می‌خواست تیم ملی ایران را پنجم کند؟ به عقیده من این تیم اگر دست عباس‌آقا هم بود همان تدارکاتچی زحمتکشی که کارلوس کی‌روش در مورد امید نمازی اسم او را به میان آورد باز هم تیم او چهارم می‌شد و پنجم نمی‌شد. * مربی ایرانی به جای کی‌روش بود، بیچاره‌اش می‌کردند ضمن اینکه طبق آمار سایت فیفا ما در اکثر موارد تیم آخر جام جهانی برزیل شدیم و در رابطه با آمارهای فنی تیم آخر جام شدیم.اکنون این عملکرد را با عملکرد تیم ملی در جام جهانی 98 فرانسه مقایسه کنید. با این حال مربی ایرانی هیچ انتقادی از کی‌روش نکرد و از گل بالاتر به ایشان نگفت اما آن تیتر وقیحانه علیه مربیان ایرانی به کار برده شد و جالب است هیچ کدام از مسئولان هم صدایشان درنیامد. در حالی که اگر یک مربی ایرانی به جای کی‌روش بود او را بیچاره می‌کردند. * کسی به تعویض‌های کی‌روش نپرداخت ما در مقابل آرژانتین در دقیقه 92 گل خوردیم یعنی در زمانی که کی‌روش تعویض‌هایش را انجام داده بود اما هیچ کس به این مسئله نپرداخت که گل آرژانتین بعد از تعویض‌های کی‌روش زده شد اما اگر مربی ایرانی بود همه می‌گفتند تعویض او اشتباه بوده و ما گل خوردیم. همین فردوسی‌پور چنین حرفی را می‌زد. البته از دید من تعویض کی‌روش درست انجام شد اما اگر مربی ایرانی بود برای آنکه او را بکوبند، از تعویض‌هایش ایراد می‌گرفتند. * زمین تمرین تیم ملی در آفریقای جنوبی بدتر از کمپ تیم ملی بود کی‌روش می‌گوید زمین کمپ تیم ملی کیفیتش خوب نیست همین زمین که ایشان از آن ایراد می‌گیرند در دوره سرمربیگری من یک رویا بود. ضمن اینکه فیلم اردوی تیم ملی در آفریقای جنوبی را ملاحظه کنید. زمینی که در آنجا ملی‌پوشان ما تمرین کردند بسیار بدتر از زمین کمپ تیم‌های ملی بود. پس چرا هیچ صحبتی در این زمینه نشد؟ پس شاید بده بستانی وجود داشته است. ما که در عهد بوق نیستیم اما کی‌روش خودش کرنر می‌زند و خودش آن را گل می‌کند. او بارها به بهانه اینکه از کمپ تیم‌های ملی بازدید کند، به برزیل رفت آیا وظیفه ایشان بود که چنین کاری انجام دهد؟ * فدارسیون فوتبال نیازی به دبیر ندارد مهدی محمدنبی دبیر فدراسیون فوتبال دو ماه است که به عنوان سرپرست در کنار تیم ملی است در واقع معنی این حرف این است که فدراسیون فوتبال ما دو ماه است که دبیر ندارد، آن هم دبیری که بالاترین عامل اجرایی فدراسیون است. وقتی فدراسیون دو ماه بدون دبیر روزگار می‌گذراند معنایش آن است که به دبیر نیاز ندارد. همه کارها را باید خود کی‌روش انجام می‌داده است. * جدایی نمازی ربطی به تیم بانوان آمریکا نداشت کی‌روش می‌گوید کمبود امکانات است. سؤال من این است وقتی او جزو 10 مربی گران دنیاست چگونه کمبود امکانات داریم؟ پس پول بوده که به او بدهیم و پول است که امکانات می‌آورد. شب گذشته کی‌روش گفت نمازی برای حضور در تیم ملی بانوان آمریکا از تیم ملی جدا شد در حالی که این مسئله واقعیت ندارد. جریان چیز دیگری است که اکنون نمی‌خواهم آن را بگویم. وقتی نمازی از تیم ملی رفت کی‌روش او را با عباس‌آقای زحمتکش تدارکات تیم ملی مقایسه کرد. این توهین به مربی ایرانی بود. * عوامل کی‌روش برای ماندنش جریان سازی کردند کی‌روش وقتی همراه تیم ملی به اردوهای خارجی می‌رفت به ایران برنمی‌گشت. حتی وقتی فاصله اردو با پرتغال هم زیاد بود به ایران برنمی‌گشت و به کشورش می‌رفت اما اکنون چگونه با اینکه قراردادش تمام شده و پرتغال و برزیل خیلی با هم فاصله ندارند، به ایران برگشت. مگر قراردادش تا پایان جام جهانی نبود؟ کی‌روش و عواملش دو سه ماه قبل از شروع جام جهانی مدام فشار می‌آوردند و می‌گفتند که همه کشورها و باشگاه‌ها او را می‌خواهند از آفریقای جنوبی گرفته تا باشگاه‌هایی مثل منچستر یونایتد و تاتنهام و اگر با او قرارداد امضا نشود وامصیبتا خواهد شد. همه عواملش می‌خواستند زور کنند تا کی‌روش بماند. آیا این جریان‌سازی‌ها طبیعی است؟ روزنامه منتسب به دولت مربیان ایرانی را موتور گازی می‌نامد پس شاید سایر مسئولان کشور هم باید از خارج کشور بیاوریم و لابد ما آدم لایق در این مملکت نداریم. * نمایندگان مجلس چرا مقابل توهین‌ها واکنش نشان نمی‌دهند از عملکرد نمایندگان ملت در مجلس متعجبم. آیا آنها نمایندگان مردم نیستند و فقط زمانی که می‌خواهند رای بگیرند نماینده مردم می‌شوند؟ چرا آنها مقابل این توهین‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند و نسبت به توهین مربی ایرانی سکوت کرده‌اند؟ آقایان بذرپاش، رسایی، مطهری و کامران چرا واکنش نشان نمی‌دهید؟ برای کی‌روش هم پول بود هم از جان آدمیزاد تا شیر مرغ در اختیارش قرار گرفت اما او تیم ایران را در گروه 4 تیمی چهارم کرد و پنجم نشدیم. * فردوسی‌پور و عواملش عوام‌فریبی می‌کنند تریبون به طور یکطرفه در اختیار فردوسی‌پور و عواملش است و عوام‌فریبی می‌کند. کجای دنیا بر اساس نظرسنجی مربی انتخاب می‌کنند؟ نظر سنجی زمانی قابل اعتماد و اتکا است که ابتدا نظرات مخالف و موافق شنیده شود و سپس به رای گیری گذاشته شود، نه اینکه از 25 روز قبل خوراک یک طرفه داده شود و بعد نظرسنجی انجام شود. در ضمن برای کار تخصصی باید به نظر متخصصان مراجعه کرد نه عوام، مثلا اگر قصد سد سازی داشته باشید باید به نظر متخصصان مراجعه کنید نه عوام، نظر متخصصان هم در خفا گرفته می شود. من 5 روز قبل پیش‌بینی کرده بودم که فردوسی‌پور چنین نظرسنجی را بگذارد و از کی‌روش قدیس بسازد. ظاهرا شما خبرنگاران زورتان به مربیان ایرانی می‌رسد. مگر علی رضوانی خبرنگار واحد مرکزی خبر نبود که در تلویزیون گفت کی‌روش سه ماه است که در هالیدی به سر می‌برد و وقتی کی‌روش به ایران برگشت حاضر نشد با رضوانی صحبت کند و گفت من هالیدی بودم. اگر این کارها و این حرف‌ها را مربی ایرانی می‌زد بیچاره‌اش می‌کردید. مگر کی‌روش در یک نشست خبری وقتی سؤالی پرسیده شد که به ذائقه‌اش خوش نیامد نشست را ترک نکرد؟ اگر مربی ایرانی چنین کرده بود بیچاره شده بود. * آن مربی (قلعه‌نویی) را محاکمه کردند من با آن مربی (قلعه‌نویی) اختلاف سلیقه دارم اما وقتی او در جام ملت‌ها در ضربات پنالتی به کره جنوبی باخت، فردوسی‌پور در برنامه‌اش دادگاه تشکیل داد که همین آقای حاج رضایی هم حضور داشت و آن مربی را محاکمه کردند. اما شب گذشته سه ساعت وقت به کی‌روش داده شد و پس از آن وقتی جلالی آمد سه به یک و غیرمنصفانه با او صحبت کردند، این مناظره نبود. * یوزپلنگ ایرانی تبدیل به موش ایرانی شد قرار بود ما در جام جهانی یوزپلنگ‌های ایرانی باشیم اما تبدیل به موش ایرانی شدیم. در باری با آرژانتین 10 دقیقه بازیکنان ما خودشان بودند، دیدید که چه کردند، آنقدر در ذهن بازیکنان ما کرده بودند که 5 گل از آرژانتین می‌خورید که خودشان نبودند، من بازیکنان ایرانی را می‌شناسم و استعدادهایشان را می‌دانم. هر ایرادی که از من بگیرند نمی‌توانند تاریخ را عوض کنند. مایلی‌کهن هزار عیب دارد ولی سایت AFC در زمان سرمربیگری من نوشت که در فوتبال آسیا رنسانس به وجود آمد که علت آن شایستگی جوانان ایرانی بود. ما 10، 15 بازیکن را به باشگاه‌های خارجی صادر کردیم، مهدوی‌کیا، یزدانی، میناوند، دین‌محمدی، علی دایی، کریم باقری، نیما نکیسا، علی موسوی، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و سهراب بختیاری زاده، اینهایی که در ذهنم است. اما چه شد که در جام جهانی وقتی یک بازیکن در شرایط مناسب نیست دوباره در دیدار بعدی هم در ترکیب اصلی قرار می‌گیرد. * نکونام عامل انسجام تیمی بود جواد نکونام اگر در زمین راه هم می‌رفت که این کار را نمی‌کرد اشکالی نداشت، زیرا او عامل مهمی برای انسجام تیمی بود، او کاپیتان تیم بود و فوق‌العاده وظایفش را خوب انجام می‌داد. چرا مدام جوانان ایرانی را می‌کوبید؟ تیم ملی ایران در جام جهانی باید پوست می‌انداخت، بعد کی‌روش می‌گوید مهدی شریفی جوان آینده‌داری است و آینده روشنی دارد، مگر من مهدوی‌کیا، میناوند، علی موسوی و یزدانی 18 ساله را استفاده نکردم؟ و در فوتبالمان تحول به وجود نیاوردم؟ * گروه ما در جام جهانی 98 سخت‌تر بود کی‌روش می‌گوید دنیا ما را شناخته، ببخشید؟! مگر ما در جام جهانی 98 نتایج بهتری نگرفته بودیم؟ مگر گروه ما در جام‌های جهانی 98 فرانسه و 78 آرژانتین  و 2006 آلمان سخت تر از گروه ایران در جام جهانی 2014 نبود؟ در جام جهانی 78 ما با هلندی بازی کردیم که نایب قهرمان شد، اسکاتلند و پرو هم بودند، تازه حق هلند خورده شد که به نایب قهرمانی رسید. اما ما در جام جهانی برزیل با بوسنی‌ای بازی کردیم که برای اولین بار بود به جام جهانی می‌آمد. جالب است می‌گویند چون این تیم شانسی برای صعود نداشت بهتر بازی کرد، در حالی که وقتی تیمی برد و باخت برایش فرقی نمی‌کند، راحت تر می‌تواند بازی کند، اما وای‌ویلا از این زبان که آدم‌ها چطور آن را می‌چرخانند. * انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاست‌جمهوری نیست مگر انتخاب سرمربی تیم ملی انتخابات ریاست‌جمهوری است که همه افراد باید در آن نقش داشته باشند؟ زاکرونی چهار سال در ژاپن حضور داشت و او را یکی از موفق‌ترین مربیان ژاپن می‌نامند اما بعد از جام جهانی برکنارش کردند، التماس هم نمی‌کند که بماند، بعد می‌گویند ژاپن 15 لژیونر و کره 20 لژیونر دارد، اما نتایج ما بدتر از آنها بوده است، ما باید استعداد و جوان ایرانی را باور کنیم، ما می‌توانیم سه چهار تیم ملی در سطح خوب داشته باشیم. در خط هافبک ما کسی نبود که پاس‌های توی در بدهد، اما از بختیار رحمانی و قاسم حدادی‌فر استفاده نمی‌شود. * مربی ایرانی بود اعدامش می‌کردیم علیرضا جهانبخش 10 دقیقه مقابل آرژانتین خوب بازی می‌کند اما در بازی بعد از او استفاده نمی‌شود. محمدرضا خلعتبری را خط می‌زند و می‌گوید چون در طول فصل زیاد بازی نکرد خط خورد، اما در مورد قوچان‌نژاد و اینکه او هم زیاد بازی نکرده بهانه‌هایی می‌آورد که جالب است. خود من در مورد قضیه مهدی رحمتی از کی‌روش حمایت کردم و به نوعی او را تأیید کردم، اما مربیان معلم هستند و وقتی کار به آنجا می‌رسد که شاگرد می‌گوید اشتباه کردم و عذرخواهی می‌کند، چرا رحمتی دعوت نمی‌شود؟ مگر معلم وظیفه‌اش چیست؟ چرا هادی عقیلی که می‌توانست به ما کمک کند دعوت نمی‌شود؟ چرا او را با تیم ملی به جام جهانی نبردند تا موش ایرانی نشویم. طبیعی است وقتی چینش تیم ملی 10، صفر است نمی‌توانید به دروازه حریف برسید. علیرضا حقیقی هر چه توپ گرفت بلند فرستاد، در حالی که باید یکبار توپ را به دفاع راست بدهد، یک بار به دفاع چپ، اما هیچ‌کدام از اینها نبود و فقط بلند توپ‌ها را می‌فرستادیم. اگر هر مربی ایرانی دیگر بود اعدامش می‌کردیم، بعد هم می‌گوییم ما عالی بودیم، مگر در گروه چهار تیمه باید پنجم می‌شدیم؟ * فیفا فکس زده که ایران به جام جهانی برگردد فضا به گونه‌ای است که انگار این آقا فتح‌الفتوح کرده است و شاید هم تیم ایران اشتباهی به تهران برگشته و فیفا فکس زده است که دوباره به برزیل برویم و مسابقات را ادامه بدهیم و عجب است که در این دوره ضعیف‌تر از سه دوره قبل جام جهانی نتیجه گرفته بودیم که این هم قابل پیش‌بینی بود. اما فردوسی‌پور دادار و دودور راه انداخته و این آقا را ستایش می‌کند. من به عادل فردوسی‌پور خیلی اعتقاد داشتم، اما اکنون نمی‌دانم چه بگویم. از فردا همه علیه من می‌شوند، اشکالی ندارد، وظیفه‌ام است که از جوان و استعداد ایرانی دفاع کنم، من آنها را می‌شناسم، جوانان ایرانی طلا هستند. مگر خبرنگاران ایرانی با حداقل امکانات، بهترین کارها را نمی‌کنند؟ اگر خبرنگاران ایرانی هم امکانات خارجی‌ها را داشتند بهتر کار می‌کردند. مسئولان ما فقط حرف از جوان ایرانی می‌زنند. * کی‌روش بنز نیست من گفتم به بنز اعتقاد دارم و آدم باید هر جا که دانش است آن را فرا بگیرد. من در 30، 40 کلاس مربیگری بوده ام که مدرس برخی از آن کلاس ها آلمانی بودند، آنها کشوری هستند که بعد از جنگ جهانی دوم و  بعد از ویرانی کامل دوباره کشورشان را ساختند و با وطن‌دوستی و تلاشی که داشتند و فعل خواستن، کشور خود را ساختند و اکنون ببینید کجای دنیا قرار دارند، اما این آقا بنز نبود. یک ضرب‌المثل داریم که می‌گویند فلان چیز را رنگ می‌کنند تا جای فلان چیز بفروشند. این آقا بیشترین پول را گرفته است، اما چند بازی در لیگ ما را دیده است؟ فقط به استان‌هایی مثل اصفهان رفته تا آثار تاریخ ی ببیند و یا در شهرهایی مثل انزلی که آب و هوای خوب و ساحل دارد حاضر شده است. شهرهایی که باید می‌رفت را نرفته است و خوابش را هم به ورزشگاه‌های ما آورده است و بعد هم می‌گویند ال و بل است و مدام هم عواملش فشار می‌آورند که قراردادش با پول بیشتر تمدید شود، مگر او را همه جا نمی‌خواستند؟ * کشور ما غیرممکن‌ها را ممکن می‌کند کی‌روش ابتدا عباس ترابیان سرپرست تیم ملی را کنار گذاشت و پس از آن والی‌زاده مدیر رسانه‌ای تیم ملی را برکنار کرد، نمازی رفت، سیموئز رفت، میکو مربی بدنساز هم از تیم ملی جدا شد و بعد هم در مورد پیراهن‌های تیم ملی دیدید که چه اتفاقی افتاد و مشخص شد که به خاطر یک مشت دلار بوده است، خدا را شکر که تاریخ را نمی‌توان تغییر داد، همه دیدند که در جام جهانی 98 و جام ملت‌ها تیم ملی ایران چه کارهایی کرد و از همه مهمتر اینکه عناوینی مثل بهترین بازیکن آسیا، آقای گل مسابقات و کاپ اخلاق را هم گرفتیم. تیم ملی فوتسال را هم به مقام چهارم جهان رساندند که اگر باشگاه ها همکاری می‌کردند و ما درخشان و انصاری‌فر را هم در آن مسابقات داشتیم حداقل نایب قهرمان می‌شدیم اما دستم خالی بود به همین خاطر صادق ورمرزیار بدون یک ثانیه استراحت و تعویض در تمام مسابقات بازی کرد. من مهم نیستم، مهم ایران است و ایرانی‌ها، من نژادپرست نیستم، اما می‌گویم باید توانایی‌های ایرانی و ایرانی‌ها را باور داشته باشیم، بارها گفته‌ام ما از کشوری هستیم که غیرممکن ها را ممکن می‌کند. * جوان ایرانی را تحقیر نکنید تیم ملی والیبال ایران اکنون به جمع شش تیم برتر جهان راه پیدا کرده است و این شایستگی جوانان ایرانی را نشان می‌دهد، البته این را هم بدانید که در والیبال همواره تیم قوی‌تر پیروز می‌شود اما در فوتبال تیم‌هایی که ضعیف‌تر هم هستند شانسی برای پیروزی دارند، در همین پرتغال، یونان در جام ملت های اروپا قهرمان شد. ما استعدادهای بی‌نظیری داریم زیرا استعداد از بین خیل علاقمندان پیدا می‌شود و در ایران علاقمند به فوتبال زیاد است، همانطور که در کشتی مازندران از خیل علاقمندان استعداد به کشتی کشف می‌شود. خواهش می‌کنم ایرانی و جوانان ایرانی را تحقیر نکنید، این مسائل خون من را به جوش می‌آورد. * فردوسی‌پور محو تماشای کی‌روش شد کاش دلایل منطقی می‌گفتند، اما یک بار می‌گویند میزان دوندگی ملی‌پوشان ما زیاد شده است، اما در بازی سوم و مقابل بوسنی از لحاظ بدنی کم آوردیم، در فوتبال فقط معیار دوندگی نیست که اگر این طور بود از دومیدانی‌کاران عزیز استفاده می‌کردیم. همانطور که سوئیس هم مقابل آرژانتین بیشتر دوید. سوئیس یک تیم معمولی بود پس بهتر است در فضایی کاملاً غیراحساسی مسائل بررسی شود مگر قرار است در گروه چهار تیمی پنجم شویم؟ عباس آقای زحمت‌کش هم بود همین تیم ملی را چهارم می‌کرد، شما هم بودید تیم ملی در جام جهانی چهارم می‌شد و در گروه چهار تیمی پنجم نمی‌شدید، اما مربیان ایرانی مظلوم واقع شدند، من بارها در مورد علیرضا جهانبخش و استعدادش صحبت کردم، ما در لیگ‌مان طلا داریم. کی‌روش می‌گوید امید ابراهیمی را به خاطر سپاهان خط زده است، اما مگر رحمان احمدی و احسان حاج صفی عضو تیم سپاهان نبودند و جالب است وقتی این حرف‌ها را کی‌روش می‌زد فردوسی‌پور محو تماشای جمالش بود، اما اگر مربی ایرانی بود فردوسی‌پور چه چیزهایی که نمی‌گفت. من عادل را دوست دارم زیرا او هم ایرانی است. * نمی‌گویم پول کی‌روش در جاهای دیگر جامعه هزینه می‌شد من نمی‌گویم اگر به کی‌روش این همه پول نمی‌دادیم این پول در سایر امور جامعه استفاده می‌شد، اما می‌خواهم برایتان مسأله‌ای را بگویم، یکی از اقوام من به سرطان مبتلا شده و من نسخه او را به داروخانه بردم، داروخانه گفت باید بیمه آن را تأیید کند و مسافت زیادی را تا بیمه طی کردم، آنجا سه هزار نفر شماره داده بودند. من خجالت می‌کشم که بخواهم از اسمم استفاده کنم، اما مردم گفتند شما چرا توی صف ایستاده اید و من را حلوا حلوا کردند و به داخل بردند، در حالی که من کسی نیستم و اگر کاری هم کردم صد برابر مزدش را گرفته ام با این حال مردم به من لطف دارند، به ارواح خاک مادرم و به بچه هایم قسم می‌خورم که در آنجا خیلی‌ها به من لطف داشتند، البته بگویم هاشمی وزیر محترم بهداشت زحمات زیادی کشیده است، اما آنجا هم ازدحام زیاد جمعیت هم مردم و هم کارمندان زحمتکش را کلافه کرده بود. پس چطور می‌گویند پول نیست. کی‌روش یکی از 10 مربی گران دنیاست. * من آدم مستقلی هستم همانطور که در بین ما مربیان ممکن است آدم ناصالح وجود داشته باشد در بین شما خبرنگاران هم ممکن است افرادی وجود داشته باشد اما من این را می‌خواهم بگویم چرا جوان ایرانی را ذبح می‌کنیم و جوان ایرانی را از بین می‌بریم. همه ما پیشینه داریم من یک آدم مستقلی هستم نه طرفدار احمدی‌نژاد هستم نه رفسنجانی و روحانی و خاتمی. اما دست هر کدام از اینها که برای این کشور و جوانان آن زحمت می‌کشند می‌بوسم. من از احمدی‌نژاد حمایت کردم و به او اعتقاد داشته و دارم. خیلی جاها و در مقاطعی هم از او انتقاد کردم. از رئیس سازمان تربیت بدنی که معاون احمدی‌نژاد بود تندترین انتقادها را کردم اگر می‌خواستم استفاده کنم بیشترین استفاده را در زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد می‌کردم. من هم بلدم چه کنم و در این کشور زندگ می‌کنم. بحث واردات خودرو، گرفتن وام‌های کلان و زمین در فلان جا را بلدم اما یک ریال سوءاستفاده نکردم اگر چنین کردم مرا در میدان شهر دار بزنند. برای من مهم کشور ایران است. کشور ما بهشت است. ثروت فراوان داریم که ثروتش را به یغما می‌برند. من همیشه مستقل بودم. اما از نمایندگان مجلس می‌خواهم مسائل را بررسی کنند. 4-5 نفر آنه بنشینند و مسائل را به دقت رصد کنند. فوتبال قدرت زیادی دارد و اکنون جام جهانی تمام دنیا را تحت تاثیر قرار داده. نمی‌گویم دولت ورود کند بلکه بررسی کنند ببینند پول‌هایی که داده شده در چه محل‌هایی هزینه شده است و اینکه تیم ایران که یوزپلنگان ایرانی بودند در جام جهانی تبدیل به موش ایرانی شدند. *تشکر از ضرغامی و فردوسی پور باید از صدا و سیما و شخص ضرغامی و همچنین فردوسی‌پور، رضا جاودانی و همه عوامل برنامه‌ای که جام جهانی را پخش می‌کنند، تشکر کنم. زیرا زحمات زیادی می‌کشند و در هیچ جای دنیا مسابقات جام جهانی به این خوبی پوشش داده نمی‌شود و وظیفه دارم به عنوان یک ایرانی از آنها تشکر کنم، اما ما در برزیل به جای پوزپلنگ موش ایرانی شدیم ولی فردوسی پور گفت که باید به احترام این تیم کلاه از سر برداریم در حالی که سه گل از بوسنی خورده بودیم. در جام جهانی 2006 در بازی آخر که مقابل آنگولا یک بر یک مساوی کردیم و مقابل پرتغال و مکزیک با همه ستاره های‌ آنها بازی کردیم، همین مجری گفت: خداحافظ اقای برانکو. و به شدت از تیم ملی انتقاد کرد اما در جام جهانی برزیل به شدت جوسازی مثبت انجام داد.
کد خبر: ۳۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۳

نداشتن کارت معافیت پزشکی، نداشتن مهر غیبت در برگه خدمت نظام وظیفه، دارا بودن گواهی‌نامه پایه 2 و مدرک آشنایی با رایانه، عدم اشتغال به تحصیل از شروط ثبت نام است.معاونت فناوری اطلاعات و ارتباطات ناجا (فاوا) و پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا) قصد دارد درجه‌دار و افسر جذب کند. به گزارش ایسنا؛ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به منظور تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود برای خدمت در معاونت فناوری اطلاعات و ارتباطات ناجا (فاوا) و پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (فتا) از بین جوانان مومن، متعهد و کار آمد (مرد) بصورت پیمانی ۵ ساله انتظامی در مقطع ( درجه داری) و پایور (افسری) از طریق آزمون ورودی و دیگر مراحل (مصاحبه ، معافیت پزشکی و … ) با شرایط مندرج استخدام می‌کند. نداشتن کارت معافیت پزشکی، نداشتن مهر غیبت در برگه خدمت نظام وظیفه، دارا بودن گواهی‌نامه پایه 2 و مدرک آشنایی با رایانه، عدم اشتغال به تحصیل از شروط ثبت نام است. مدارک مورد نیاز برای ثبت نام عبارتند از: - تکمیل فرم ثبت نام با الصاق یک قطعه عکس 4*3 (فرم مقابل) - کپی از تمام صفحات شناسنامه - کپی آخرین مدرک تحصیلی - کپی گواهی‌نامه رانندگی و مدرک آشنایی با رایانه - کپی مدرکی که مشخص کننده وضعیت خدمت نظام وظیفه باشد - اصل و برگه گواهی سابقه بسیج، ایثارگری یا اشتغال در نیروهای مسل برای واجدین شرایط استفاده از سهمیه ایثارگری استان‌های دارای ظرفیت در مقطع درجه داری عبارتند از: آذربایجان غربی، اصفهان، خراسان رضوی، فارس، خراسان شمالی، کردستان، کرمان، هرمزگان و تهران. داشتن مدرک تحصیلی دیپلم با حداقل معدل 14، حداقل سن 18 و حداکثر 23 سال و حداقل قد 170 سانتیمتر از شرایط جذب نیروی درجه‌دار است. استان‌های دارای ظرفیت در مقطع افسری نیز عبارتند از: آذربایجان غربی، ایلام، اصفهان، چ و ب، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خوزستان، سمنان، س و ب، کردستان، مرکزی، هرمزگان، یزد و تهران داشتن مدرک تحصیلی لیسانس با حداقل معدل 13، حداکثر 27 سال و حداقل قد 170 سانتیمتر از شرایط جذب نیروی افسر است. داشتن مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکترا، حداکثر 20 و 30 سال و حداقل قد 170 و 165 سانتیمتر از شرایط جذب افسری یا کارمندی است. متقاضیان واجد شرایط، مدارک فوق را به ترتیب اعلام شده در بالا به یکدیگر الصاق و بدون تاشدگی در داخل پاکت A4 قرار داده و تا تاریخ ۱۳۹۳/۰۴/۳۱ به آدرس : تهران – صندوق پستی ۳۳۶ – ۱۳۸۸۵ ارسال کنند. به دلیل ظرفیت‌های محدود الویت با داوطلبانی است که مدارک خود را زودتر ارسال کنند. جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند روزهای غیر تعطیل از ساعت ۹ الی ۱۱ تا تاریخ ۱۳۹۳/۰۴/۳۱ با شماره تلفن ۰۲۱۴۸۸۵۴۴۴۰ تماس بگیرید.
کد خبر: ۳۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۱

«پایی که جا ماند» در واقع سند مجروح شدن روح یک ملت است. پایی که جا ماند به‌معنای این است که ما هنوز تکه‌ای از روح خود را در آن سرزمین گذاشته‌ایم
کد خبر: ۳۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۳

افسانه فوتبال کشور آرژانتین، دیگو مارادونا، معتقد است گل پیروزی بخش لیونل مسی مقابل ایران را با مداخله خدا اتفاق افتاده و چیزی شبیه دست خدای او مقابل انگلیس بوده است
کد خبر: ۳۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۲

اي علي! هميشه فکر مي‌کردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه مي‌خوانم! اي علي! من آمده‌ام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غم‌آلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي مي‌خواستم که غم‌هاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غم‌هاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي مي‌خواستم که پرده‌هاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) مي‌گذرد، بر تو نشان دهم و کينه‌ها و حقه‌ها و تهمت‌ها و دسيسه‌بازي‌هاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها مي‌ديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم مي‌کردم؛ اما هنگامي ‌که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو هم‌راز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نمي‌دانستم. تو دريچه‌اي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتي‌ها و زيبايي‌هاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمان‌ها مي‌برد و ازليّت و ابديّت را متصل مي‌کرد؛ کويري که در آن نداي عدم را مي‌شنيدم، از فشار وجود مي‌آرميدم، به ملکوت آسمان‌ها پرواز مي‌کردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت مي‌رسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، مي‌گداخت و همه ناخالصي‌ها را دود و خاکستر مي‌کرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مي‌نمود ... اي علي! همراه تو به کوير مي‌روم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفان‌هاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بي‌انتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما مي‌تازد اي علي! همراه تو به حج مي‌روم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو مي‌شوم، اندامم مي‌لرزد و خدا را از دريچه چشم تو مي‌بينم و همراه روح بلند تو به پرواز در مي‌آيم و با خدا به درجه وحدت مي‌رسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو مي‌روم، راه و رسم عشق بازي را مي‌آموزم و به علي بزرگ آن‌قدر عشق مي‌ورزم که از سر تا به پا مي‌سوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه مي‌روم؛ اتاقي که با همه کوچکي‌اش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است.راستي چقدر دل‌انگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان مي‌دهي که صورت خاک‌آلود پدر بزرگوارش را با دست‌هاي بسيار کوچکش نوازش مي‌دهد و زير بغل او را که بي‌هوش بر زمين افتاده است، مي‌گيرد و بلند مي‌کند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بي‌امانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنين‌اراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوان‌پاره‌اي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» مي‌کوبد و خون به راه مي‌اندازد! من فرياد ضجه‌آساي ابوذر را از حلقوم تو مي‌شنوم و در برق چشمانت، خشم او را مي‌بينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مي‌يابم که ابوذر قهرمان، بر شن‌هاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان مي‌دهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطان‌ها و طاغوت‌ها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحاني‌نمايان، با دشمني غرب‌زدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبه‌رو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، «روشنفکر» مي‌ناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانت‌ها کردند. رژيم شاه نيز که نمي‌توانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود مي‌ديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيست‌هاي انقلابي‌نما در جمع دوستانش در اروپا مي‌گفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من مي‌گويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو ‌اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچ‌گاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نمي‌کردم؛ زيرا مي‌دانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آن‌که سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .اي علي! اي نماينده غم! ‌اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيان‌کن مي‌خواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمده‌اند، قدرت‌هاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بسته‌اند و مناطق فلک‌زده ما را زير رگبار گلوله‌ها به خاک و خون مي‌کشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونين‌کفن ما اضافه مي‌شود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود مي‌دانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّه‌اي از روحاني‌نمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم مي‌کنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شده‌ايم. به شهداي ما اهانت مي‌کنند و آنها را «شهيد» نمي‌نامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحاني‌نمايان، ما را به حربه تکفير مي‌کوبند . اي علي! به جسد بي‌جان تو مي‌نگرم که از هر جانداري زنده‌تر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بي‌جان نهفته است تو‌ اي علي! حيات جاويد يافته‌اي و ما مردگان متحرک آمده‌ايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج مي‌زند، ‌اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا مي‌کنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو ‌اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشق‌بازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزنده‌ترين هديه خود، او را به تو تقديم مي‌کنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...)) 29 خرداد سالروز شهادت دکتر شریعتی به همه دوستاران ایشان تسلیت باد
کد خبر: ۳۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹

گروهک تروریستی داعش در بیانیه ای توهین آمیز اعلام کرد: «رافضی»ها بدانند، که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد. به گزارش آوای دنا ؛ در چند روز گذشته گروهک تروریستی - تکفیری داعش، در تهدیدات گسترده ی خود مدعی شده بود که قصد دارد عتبات عالیات در عراق را با خاک یکسان کند، از این رو بسیاری از محبین اهل بیت علیهم السلام از تمامی نقاط جهان به عراق آمده اند تا که از مراقد شریف دفاع و حمایت کنند. گروهک «داعش» امروز در صفحات توئیتر خطاب به تمامی شیعیان نوشت: «رافضی»ها بدانند که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد. در پایان، «داعش» از تمامی مسلمانان درخواست کرد که برای تطهیر زمین از «رافضی»ها بسیج شوند، تا هر چه سریعتر اسلام اصیل در جهان جریان یابد. تکفیری ها بر اساس فتوای شیوخ وهابی، علاقه و عزیز داشتن فرزندان پیامبر (ع) و در دل داشتن محبت آنها و ابراز آن را شرک و بت پرستی می دانند. بسیاری از علمای اسلامی و حتی جامعه شناسان و روان شناسان تلاش کرده اند با توضیح و استدلال به تکفیری ها تفهیم کنند که بوسیدن پیراهن یوسف توسط یعقوب یا احترام گذاشتن پیامبر به سنگ سیاه کعبه به علت منسوب بودن به ابراهیم نبی شرک و بت پرستی نیست. اما تمام زحمات علما بی نتیجه بوده و وهابی هایی که نعلین چرمی و کهنه عبدالعزیز، بنیانگذار حکومت آل سعود را در محفظه ای تزئین شده نگهداری می کنند و آن را عزیز و متبرک می دانند، همچنان دوست داشتن و حب اهل بیت پیامبر و درخواست از آنها برای دعا و شفاعت نزد پروردگار را بت پرستی می خوانند. اگرچه حمله به ایران و تخریب حرم فرزند پیامبر خیال خام و دور از دسترس وهابی ها و حرامیان است و آنها دو هفته قبل طعم دست درازی به مقدسات شیعه در سامرا را چشیده اند، اما وحشیگری آنها در نینوای عراق چندان بعید نیست و به احتمال زیاد بزودی تمام آثار باستانی و تاریخ ی تمدن بین النهرین را همانند مجسمه های بودا در بامیان افغانستان تخریب خواهند کرد. بزرگان تکفیری ها در عربستان، طی سال های اخیر بیش از نود درصد بناهای تاریخ ی این کشور را به همین بهانه ها نابود کرده اند، اما دانشمندان و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ، امیدوارند بناها و آثار تاریخ ی که همچنان زیر خاک هستند، از جمله آثار قوم عاد دور از دسترس وهابی ها بماند.
کد خبر: ۳۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸

شهید گمنامی که در سال 1389 در مقبره شهدای گمنام قرچک به خاک سپرده شده بود، شناسایی و شوق دیدار 32 ساله پدر و مادر این شهید بزرگوار پایان یافت. به گزارش آوای دنا ، اگر به تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی ایران بنگریم، یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین توطئه های دشمنان علیه ملت ایران، تحمیل جنگ هشت ساله بود که بر اثر آن بسیاری از جوانان و نوجوانان این کشور برای دفاع از خاک ایران اسلامی بسیج شده و به جبهه های جنگ اعزام شدند. در طول جنگ هشت ساله تحمیلی، شهادت یکی از مفاهیم اصلی کشور شد و هر روز ملت ایران شاهد تشییع پیکر پاک و مطهر یکی از جان بر کفان ایران اسلامی بود که در راه دفاع از انقلاب اسلامی و تبعیت از ولایت فقیه از جانشان گذشتند. شهیدانی که به گمنامی خود افتخار می کردند در این میان انسان های بزرگی بودند که علاوه بر نثار جانشان در راه تعالی فرهنگ اسلامی، گمنام ماندند و هیچگاه مردم و حتی خانواده هایشان از سرنوشت آنان خبری پیدا نکردند، شهیدانی که گمنامی را دوست داشتند و به گمنام بودن خود افتخار می کردند. اما هر از چند گاهی بر اساس تقدیر الهی، یکی از شهدای گمنام دفاع مقدس مورد شناسایی قرار گرفته تا از یک طرف مردم اشتیاق یک پدر و مادر شهید را حس کرده و جایگاه این انسان های بزرگ را بدانند و از طرف دیگر یاد شهدا از ذهن و یاد مردم ایران خارج نشود. شوق دیدار پدر و مادر شهید پس از ۳۲ سال در قرچک در اتفاقی خاطره انگیز، شهید گمنامی که در سال ۱۳۸۹ در مقبره شهدای گمنام قرچک به خاک سپرده شده بود، شناسایی و آرزوی ۳۲ ساله پدر و مادر این شهید بزرگوار پایان یافت. پس از انجام آزمایشات مکرر ژنتیک و تأیید نهادهای مربوطه، پدر و مادر شهید حمید رضا مهرآیی با حضور در شهرستان قرچک در مقبره شهدای گمنام این شهرستان حضور یافته و بر بالین قبر مطهر فرزند دلیرشان حاضر شدند. خانواده شهید مهرآیی که با دیدن فرزندشان پس از ۳۲ سال قادر به سخن گفتن نبودند، صحنه هایی از عشق و دلداگی والدین به فرزندان را به معرض نمایش گذاشتند که عظمت این نظام اسلامی را بیش از گذشته یادآور می شود. آزمایش ژنتیک قطعیت شناسایی شهید گمنام در قرچک را تأیید کرد آزمان کادری در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: بر اساس پیش بینی های صورت گرفته، هر شهید گمنامی که وارد کشور می شود، مورد آزمایش خون و ژنتیک قرار می گیرد و از پدران و مادران شهدایی که فرزندان آنان هنوز گمنام هستند نیز آزمایش ژنتیک گرفته می شود. رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران قرچک افزود: پس از انجام آزمایشات و تطبیق آن مشخص شد که یکی از شهدای گمنام مدفون شده در مقبره شهدای گمنام قرچک کسی جز حمیدرضا مهرآیی نیست. وی افزود: پس از قطعیت یافتن آزمایشات و تأیید بنیاد شهید و ارگان های مسئول، عصر امروز پدر و مادر شهید مهرآبی با حضور در مقبره شهدای گمنام قرچک، پس از ۳۲ سال به دیدار فرزند شهیدشان شتافتند. خانواده شهید مهرآیی ساکن تهران هستند کادری ادامه داد: شهید مهرآیی  متولد سال ۱۳۴۲ است که در عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل امد و مفقود الاثر شد و در سال ۱۳۸۹ همراه یک شهید گمنام دیگر و با حضور پرشور مردم ولایتمدار قرچک در مقبره شهدای گمنام این شهرستا ن آرام گرفت. این مسئول گفت: خانواده شهید مهرآیی ساکن تهران هستند و پس از حضور در قرچک بر سر مزار این شهید بزرگوار حاضر شده و اشک شادی ریخته و با فرزند شجاع و دلیرشان نجوا کردند. وی بیان داشت: حضور پدر و مادر شهید مهرآیی و اشک ها و ناله های خانواده این شهید بزرگوار صحنه های حزن انگیزی از فراق ۳۲ ساله والدین شهدا با فرزندانشان را به نمایش گذاشت. کادری گفت: امروز پاسداری از خون مطهر شهدا باید وظیفه همه مردم و آحاد ملت باشد، شهدایی که از بهترین سرمایه و هستی شان گذشتند تا ما در آسایشی و امنیت زندگی کنیم. مهر/
کد خبر: ۳۶۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸

رئیس هیئت فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد از راهیابی دو نفر از بانوان فوتبالیست این استان به تیم ملی جوانان کشور خبر داد
کد خبر: ۳۶۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۵