داوطلبان نمایندگی انتخابات میان دورهای چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری از 15 فروردین به مدت هفت روز می توانند نسبت به ثبت نام خود اقدام کنند.به گزارش اوای دنا، داوطلبان نمایندگی انتخابات میاندورهای چهارمین دوره مجلس خبرگان میتوانند شخصاً یا بوسیله نماینده خود به فرمانداری مرکز حوزه انتخابیه یا وزارت کشور مراجعه و با ارائه اصل شناسنامه عکس دار، چهار نسخه تصویر کلیه صفحات شناسنامه و دوازده قطعه عکس ۴×۶ ، ضمن تکمیل پرسشنامه اعلام داوطلبی نسبت به ثبت نام خود اقدام نمایند.داوطلبان بر اساس ماده ۳ قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری باید دارای شرایط زیر باشند:الف – اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقیب – اجتهاد در حدی که قدرت استنباط بعض مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولیّ فقیه واجد شرایط رهبری، را تشخیص دهدج – بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روزد – معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایرانﻫ - نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی.همچنین این ماده دارای ۳ تبصره ی زیر است:تبصره ۱ – مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی می باشند.تبصره ۲ – کسانی که رهبر معظم انقلاب – صریحاً و یا ضمناً – اجتهاد آنان را تأیید کرده باشد، از نظر علمی نیاز به تشخیص فقهای شورای نگهبان نخواهند داشت.تبصره ۳ – ضرورت ندارد که نمایندگان، ساکن و یا متولد حوزه انتخابیه خود باشند.در این بخشنامه ابلاغی از فرمانداران خواسته شده است با رعایت برنامه زمانبندی و بر اساس قانون ، آیین نامه و دستور العمل اجرایی انتخابات مجلس خبرگان و بخشنامه های صادره از سوی ستاد انتخابات کشور نسبت به برگزاری انتخابات در حوزه انتخابیه خود اقدام نموده و با تشکیل هیأت های اجرایی به منظور حسن اجرای برنامه های مربوط ، نهایت سعی و کوشش را به عمل آورند.انتخابات میاندورهای چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری در استان های آذربایجان غربی و کهگیلویه و بویراحمد، روز ۲۴ خردادماه همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا و همچنین انتخابات میاندوره ای مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد.
کد خبر: ۱۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۱۴
اوای دنا: ایلبرایی در پیامی انتصاب نماینده ولیفقیه دراستان را تبریک عرض نموده اند که متن آن به شرح ذیل است:” یرفع الله الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات و الله بما تعملون خبیر ” (مجادله ، ۱۱)حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج آقا سید شرف الدین ملک حسینی (اطال الله بقائک )نوید مسرت بخش انتصاب شایسته حضرتعالی از جانب مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی ) بعنوان نماینده معظم له در استان ، موجب مباهات و شادمانی برای مردم عزیز و ولایت مدار استان کهگیلویه وبویراحمد گردید . ضمن گرامیداشت یاد و خاطره والد مکرم و معظم جنابعالی و آرزوی علو درجات برای آن مجاهد فقید ، این انتصاب را ( ذلک من فضل الله ) که نشان از توانمندی ، بضاعت علمی و عملی شما می باشد ، صمیمانه تبریک عرض می نمائیم . بطور یقین تفویض چنین مسئولیت خطیری بر دوش عالم فرزانه و فاضلی چون شما ، مصداق آیه شریفه ( ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها ) می باشد . رجاء واثق داریم شروع فعالیت شما دراین مسئولیت بزرگ که مصادف با پیشواز سال فرخنده فال و آغاز بهار طبیعت است ، نوید بخش آینده ای روشن و منشاء خیرات و برکات برای امت اسلامی و بالاخص مردم استان خواهد بود . امید است با اتکال و استعانت از خداوند متعال و تحت عنایات بی بدیل حضرت بقیه الله الاعظم (عج) بر ادامت خیرات و اقامت طاعات ، تحت ولایت حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی ) موفق و موید باشید.” والله ولی التوفیق ” ایل برایی ( روستاهای تنگ رواق ، برایی ، تمنک ، شبلیز ، آب زالو ، آب گرمک ، دروهان ،شترخون ، نقاره خانه ، فیض آباد بختیاری و براییهای مقیم یاسوج)
کد خبر: ۱۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۱۷
دکتر ابراهیم کارخانه ای - نماینده مجلس شورای اسلامی:کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا در جهت مقابله با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، اهداف شیطنت آمیزی را دنبال می کنند که البته اين موضوع كه ريشه درخصومت غربي هاباايران دارد درگذشته نيزوجودداشته وبراي مردم ايران اسلامي اين دشمني هاكاملامعلوم است ودر دوران هشت سال دفاع مقدس در بدترین شرایط اقتصادی و سیاسی اين خصومت هاوتوطئه ها با شکست مواجه شده است.بدون شک ملت بزرگ ایران که طی 34 سال گذشته آزمون های سختی را در دفاع از اسلام پشت سر گذاشته است در این آزمون نیز، قدرتمند و سربلند به راه عزت و سرافرازی ایران اسلامی ادامه خواهد داد.یقیناً بازنده این بازی سیاسی کشورهایی خواهند بود که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون سیاست های سطله جویانه آنها علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه داشته ودرهمه عرضه ها باشكست مواجه شده اندهرچندشايدمشكلاتي رابراي كشورمابه وجودآوردند.امااین بار نیز ملت سلحشور ایران، قدرتمندتر از همیشه تحت هدایت های مدبرانه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی یکپارچه و مصمم در برابر زیادت طلبی آنها خواهد ایستاد و ضمن حمايت ازمذاكره كننده گان ايراني باگروه موسوم به1+5نقشه شوم آنها را در مقابله با اسلام عزیز نقش برآب خواهند ساخت وازحق مسلم خوددردستيابي به فعالیت های صلح آمیز هسته ای نخواهندگذاشت ودربرابرفشارهاتسليم نخواهدشد .امادر ذیل به اختصار بیان برخی اهدافی که غرب در ممانعت از فعالیتهای صلح آمیز هسته ای در قالب جنگ اقتصادی علیه ایران اسلامی دنبال می کند می پردازیم:1- در تنگنا قرار دادن جمهوری اسلامی ایران با اهرم فشار اقتصادی به منظور تغییر در محاسبات سیاسی.2- مقابله با پیشرفت پُرشتاب علمی جمهوری اسلامی ایران در راستای دست یابی ایران اسلامی به مرزهای نوین دانش در معادلات بین المللی.3- جلوگیری از الگو شدن جمهوری اسلامی ایران با هویت اسلامی، فعال و پویا در بین ملت های منطقه.4- جلوگیری از افزایش نفوذ و قدرت علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران که اقتدار سیاسی و اقتصادی ایران اسلامی را در معادلات جهانی بدنبال داشته است.5- ممانعت از تمایل دیگر کشورهای جهان در دستیابی به انرژی هسته ای به منظور حفظ انحصار فعالیت های هسته ای جهان در راستای سیاستهای سلطه طلبانه غرب.6- سرکوب هرنوع فعالیت مستقل هستهای و تلاش در جهت اعمال مدیریت واحد بر گستره فعالیتهای هستهای جهان در چهارچوب سیاست های استعماری و سلطه جویانه غرب.7- آیندهنگری درجهت مدیریت انرژی جهان پس از اتمام منابع نفتی و اسارت گرفتن کشورهای نیازمند انرژی در راستای اعمال سلطه اقتصادی و سیاسی در معادلات بین المللی نوین جهانی.8- بهانه قراردادن فعالیتهای هسته ای صلح آمیز ایران اسلامی به منظور ادامه سناریوی توطئههای زنجیره ای در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران در قالب تشدید جنگ اقتصادی.9- باز داشتن جمهوری اسلامی ایران از ایفاء نقش بیداری اسلامی و نفوذ امواج انقلاب اسلامی در بین ملت های منطقه.10- اجرای تبعیض گونه معاهدات بین المللی شامل آئین نامه آژانس بین المللی اتمی، کنوانسیون ژنو و معاهده منع تولید و گسترش سلاح هستهای NPT در راستای سیاست های سلطه جویانه غرب که سقوط جایگاه آژانس بین المللی انرژی اتمی در بین ملتها آزاده جهان و کشورهای ناهمسو با سیاست های سلطه جویانه غرب را در پی خواهد داشت.
کد خبر: ۱۴۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
نماينده دفتر ديوان عدالت اداری در کهگیلویه و بویراحمد گفت: پاداش مناطق محروم کارمندان با توجه به پيش بيني آن در لايحه بودجه استان و قولي كه استاندار داده است، بدون اقامه دعوا به زودي پرداخت مي شود
کد خبر: ۱۴۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
اوای دنا:نخستین دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه وبویراحمد با 250 دانشجوی فرهنگی فعالیت خود را آْغاز می کندبه گزارش واحد مرکزی خبر رئیس دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه وبویراحمد در نخستین نشست اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان شهید ایزدپناه گفت: این تعداد در 5 رشته علوم تربیتی، دبیری زبان و ادبیات فارسی، دبیری علوم اجتماعی، دبیری فیزیک و راهنمایی و مشاوره است که از اوایل اسفندبه طور رسمی فعالیت این دانشگاه آغاز می شود. دکتر فرهاد علی پور با اشاره به اینکه دانشجویان این دانشگاه فرهنگیان هستند که از توانایی علمی واستعدادهای ویه برخوردارند گفت: تشکیل گروههای آموزشی و میزگردهای علمی در اولویت برنامه های کیفی بخشی این دانشگاه است.
وی گفت: تأکید بر تولید علم و اشاعه و مدیریت آن از مأموریت های اساسی این دانشگاه است. در این نشست اعضای هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان دیدگاهها و راهکارهای خود را جهت بهبود شرایط ادامه تحصیل فرهنگیان در این دانشگاه ارائه کردند.
کد خبر: ۱۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۳
اوای دنا:حاج یدالله مرادی در ناز سحر نوشت ،بحول و قوه ی الهی در صدد هستم تا بمناسبت دهه فجر 1391 ده مقاله پژوهشی پیرامون انقلاب اسلامی ارائه نمایم تا اهل نظر به کمک آیند و با بیان نظرات خود مرا در بازپروری این مقالات یاری نمایند.وی تا کنون سه مقاله در این خصوص منتشر نموده که متن دو مقاله از ایشان به شرح ذیل است:مقاله شماره یک (1) از سال 1357 هـ.ش (1979 م ) با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران محافل متعدد علمی در داخل و خارج پیرامون عللی که منجر به وقوع انقلابی عظیم در «جزیره ثبات» به زبان رئیس جمهور امریکا در سال 1356 شد و توانست قدرت سیاسی ایران را که بر پایه حاکمیت مطلقه شاه و اطاعت و فرمانبری از او می چرخید و سیستم با کمک مستشاران خارجی به صورت نسبتاً کارائی در خدمت اهداف نظام که همانا تثبیت و تحکیم قدرت سیاسی بود، تحولات بنیانی در آن ایجاد نماید و سیستم سیاسی جدیدی را جایگزین آن گرداند.در چنین شرایطی با پیروزی انقلاب اسلامی بهت جهانیان و مراکز دانشگاهی برانگیخته شد و در نتیجه برای چرائی و چگونگی آن بدنبال ارائه تئوریها و فرضیه های مختلف برآمدند که اینان هرکدام با بررسی بعدی از ابعاد عظیم انقلاب یک وجه مشخصه را مطلق کرده و تلاش نموده اند تا تمامی عواملی را که منجر به وقوع این حادثه شگفت جهانی شده، توجیه و تبیین نمایند. در بسیاری از نوشته هایی که طی 33 سال اخیر در تحلیل وقایع ایران نوشته شده، تلاش گردیده تا به این پرسش پاسخ دهد که چه عامل یا عواملی باعث شد؛ در عرض مدت کوتاهی یکی از باثبات ترین رژیمهای جهان سوم متزلزل و سرانجام سرنگون شود؟ از مجموعه مطالعات و نظرات و دیدگاههای ارائه شده دسته بندی زیرارائه می شود:1-دیدگاه اقتصاد محور (بررسی تحولات و مشکلات اقتصادی سالهای 1355 تا 1357 ایران)2-دیدگاه مدرنیزاسیون جامعه توسط محمدرضا شاه و واکنشهای متقابل آن3-دیدگاه فضای باز سیاسی یا طرح حقوق بشر کارتر و حزب دمکرات امریکا4-دیدگاه مذهبی بر مبنای خواست خداوند و تأکید بر نقش رهبری5-فرضیه توطئهجای بیان این نکته هم ملحوظ است که متفکران داخلی و خارجی هر کدام بر اساس تمایلات فکری خود با بیان نظرات دیگری تلاش نموده اند علل انقلاب اسلامي را ترسيم كنند كه عمدتا؛ يا فاقد استدلال لازم علمی است يا بدون توجه به تحولات اجتماعی و ساختار فکری، فرهنگی، اجتماعی جامعه ايراني ابراز شده و يا به دليل سوگيري توان نیروهای معارض جامعه را نشناخته اند.الف) دیدگاه اقتصاد محوردر بررسی شرایط اقتصادی و تأثیر آن در بروز انقلابها توجه عمده به نابرابریها و بی عدالتیهای اقتصادی که وجه مشترک اکثر نظامهای سیاسی مستعد انقلاب می باشد، نیست .
ب .دیدگاه مدرنیزاسیونواقعه ای که تحت عنوان مدرنیسم در غرب رخ داد یک وجه ملموس و قابل مشاهده داشت (مدرنيزاسيون) و در كنار آن یک جوهر اساسی، که اين يكي برای همه قابل مشاهده نبود (مدرنيته). وجه قابل مشاهده آن عبارت اند از: شهرنشینی، صنعتی شدن، تکنولوژی معیشتی، گسترش وسایل ارتباط جمعی، تحول نظام اخلاقی، قدرت نظامی فزاینده، افزایش میزان و تنوع مصرف و از این قبیل. اما ذات آن؛ خرد باوری و اعتقاد به خودبسندگی خرد در تحلیل و ارزیابی بود و تلاش برای سامان دادن خردمندانه همه چیز.
در این ارتباط است که بعضی متفکران دیدگاه فوق را در تحلیل انقلاب اسلامی مطرح کرده اند. همین که درآمد نفتی و استقلال عمل حکومت در دهه های 1340 و 1350 شمسی رو به افزایش نهاد، حکومت توانست نقش سلطه آمیز فزاینده ای را در تمامی امور اجتماعی بازی کند.
در حوزه اقتصاد تبدیل شیوه تولید ایران از یک سرمایه داری نسبتاً ابتدایی مبتنی بر کشاورزی، به یک سرمایه داری متکی بر نفت با صنعتی شدن فزاینده در دهه 1970 مایه دگرگونی فراوانی در ساختار طبقاتی اجتماع ایران شد (1). که این دگرگونیها به نوبه خود تأثیرات مهمی بر روابط اجتماعی و استقلال عمل دولت داشتند.
هسته اصلی دیدگاه مدرنیزاسیون به همین تغییرات اجتماعی ناشی از تغییر شیوه تولید ایران برمی گردد. که تلاش دارند استفاده از مظاهر تمدن غرب و توسعه صنعتی آنهم از نوع وابسته و مونتاژ دهه 1350 ه. ش ایران را معادل با مدرنیزاسیون کردن جامعه بدانند!
ادامه دارد.
کد خبر: ۱۳۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۴
«مورخين يك نظريه دارند كه ميگويند هر جمله تاريخي كه سندش ارائه نشود يا دروغ است، يا چاپلوس يا مصلحت انديشي، پس هر گفتهاي كه سندش ارائه نشود، از نظر مورخين دورغ تلقي ميشود.»
اوای دنا:شنبه 23دی ماه سال جاری مطلبی با عنوان ،حلوای وفات ورزش لند ه را خوردیم!در بعضی از سایتهای استان منتشر شد که رئیس هیئت فوتبال لنده طی نامه ای پاسخ ایشان را بیان نموده اند که یک نسخه از ان به پایگاه اوای دنا ارسال گردیده که جواب ایشان عیننا منتشر می شود.انتظار می رود سایتهای منتشر کننده این تیتر نسبت به درج این پاسخ همکاری لازم را بعمل آورند.ضمنا درج این مطلب توسط اوای دنا به منزله تایید یا رد مطالب فوق نمی باشد.
نعمت الله درتاج:قبل از هر چيز دو نكته درباره اين مطالب لازم است يادآور شود.1ـ اين نوشتهها صرفاً جهت پاسخگويي به مسايل مطرح شده توسط همكار ورزشي جناب آقاي كريمي زاده ميباشد و نه قصد دفاع از خود را دارم و نه توجيه.
2ـ قصد حمايت از كسي را ندارم، قصد توهين هم به كسي را ندارم و مسئوليت اين نوشتهها هم به عهده اينجانب ميباشد.
در بخش هيئت فوتبال كه تصدي آن بعهده اينجانب مي باشد مطالبي از آقاي كريمي زاده در عصر دنا عنوان شده كه برخي از روي عدم اطلاعات كافي ايشان است و برخي نيز بطور كلي كذب محض است.
«مورخين يك نظريه دارند كه ميگويند هر جمله تاريخي كه سندش ارائه نشود يا دروغ است، يا چاپلوس يا مصلحت انديشي، پس هر گفتهاي كه سندش ارائه نشود، از نظر مورخين دورغ تلقي ميشود.»
1-درباره طايفه اي شدن باشگاههاي لنده به اطلاع خوانندگان محترم اين سطور ميرساند كه تمام تيمهاي فوتبال شهرستان لنده، با توجه به پسوندی که دارند، يك پسوندروستايي است نه طايفه اي مثلاً فجر تراب ـ وحدت مالا ملا ـ پاس مالشيخ ـ دهياري قيام ـ عقاب ايدنك ـ سايپا آبرزگه ـ مقاومت شيتاپ و سپيدكوه مونه و... پس اگر طايفهاي بود معمولاً بايد پسوند طايفه را بدنبال داشته باشند نه عنوان روستایی كه در آن ساکن می باشند.
اين نشان از عدم اطلاع دقيق نويسنده محترم از تفاوت بين تبارشناسي و مكان سكونت افراد ورزشكار است. بنابراين از نظر ریشه یابی کلماتو تبار شناسی و همچنیناز نظر محل سکونت ورزشکاران ، خلط موضوع شده تا یک واقعیت ورزشی.حتي برخي از بازيكنان طوايف و روستاهاي ديگردر دستجات ورزشي ديگري فعاليت ميكنند كه اين بازيكنان هيچ ربطي به طايفه تیمی که درآن فعا لیت می کنند ندارند .و اگر نگاهي به اسامي بازيكناني كه در دفتر هيئت فوتبال ثبت قرارداد دارند بيافكنيد متوجه خواهيد شد كه بازيكنان يك تيم متعلق به چند طايفه مختلف هستند فقط ممكن است مدير عامل يا موسس يا سرپرست و كادر فني از همان طايفه باشند و الا بازيكنان معمولاً از طوايف مختلف هستند.
در اصل تيمها متعلق به روستاهاي اطراف لنده هستند اما چون در روستاهايشان زمين خاكي مناسب وجود ندارد مجبورند كه بيايند در لنده و از زمين فوتبال لنده استفاده كنند.2ـ درگيريها در ورزش لنده هيچ ربطي به ورزش حال لنده ندارد. درگيري در فوتبال لنده قدمتي به اندازه قدمت بخش لنده دارد و حتي ياد ندارم يك جام سالم در لنده از سال 55 تا حالا بدون درگيري به پايان رسيده باشد تازه حالامسابقات نسبت به قبل باز نصفه نيمه تمام ميشوند و بهتر شده،به گواه اسنادورزشی قبلاً هيچ جامي درلنده به پايان نميرسيد و معمولاً نيمه تمام براي سال اينده ميماند. (يادآور اين نكته نيز لازم است اگر به برنامه نود شبكه 3 سيما نگاه كنيد ميبينيد در سطح مملكت در زمينه ورزشهاي مختلف، از كشتي گرفته تا فوتسال و فوتبال و... درگيريها یی هست كه لنده نسبت به برخي از این درگيريها كه از شبكه 3 سيما نشان داده ميشود صد برابر شرف دارند.)
3ـ كدام تيم اخلاق را رعايت كرده كه سرش را بريدند؟ تيم خود جنابعالي يك دوره اخلاق را رعايت كرد ما پاداشي در حد توان مالي پرداخت نموديم.دیگه سراغ ندارم .اگه شما سراغ دارید بفر مایید.
4ـ درباره داوريها و كميته داوران،هر چیزی که نوشته شدهبا توجه به گزارشات داوری موجود در هیئت دروغ محض است، چرا كه تا حالا هيچگونه خلافي از سوي داوران ثابت نگرديده .اگر هم اشتباهي در قضاوت داوران صورت گرفت يا ناشي از ضعف علمي داوري بود يا سهواً بوده . همه شاهد اشتباه داوران در سطح دنيا هستيم تا چه رسد به لنده . به جرأت ميگويم پاكترين و مخلصترين داوريها در لنده صورت گرفته.
5ـ درباره كميته انضباطي اين ادعاي واسطهگري كه شما عنوان كرديد، يك مورد بياوريد و نشان دهيد. به اطلاع برسانم همه حقوقدانان ورزشي و مسئولين كميتههاي انضباطي مطلع هستند، كه آيين نامه انضباطي همه جرایم بازیکنان و مسئولین ورزشی رامعلوم ومشخص کرده . نوع جرم و جرايمرا بطور كامل در اين مجموعه آورده اگر جريمهاي كه براي بازيكنان خاطي در نظر گرفته شد، با آنچه در آيين انضباطيآورده شده، تناقض داشته باشد حرف شما درست اما اگر جرم با جريمه مساوي باشد درست بودن حكم كميته انضباطيرا نشان می دهد.كجا و كي رأي صادر شده در مقابل جرم بازيكن مساوي نبوده و در اين زمينه لابي گري صورت گرفته؟يك مصداق بياوريد.
6ـ درباره انعقاد قرارداد بازيكنان مطلب دیگری بود که به آن اشاره رفت. به اطلاع ميرسانم، كه ما فقط درباره بازيهاي فوتسال با بازيكنان قرارداد بستيم وبرای تیمهای فوتبالی هم، فقط براي بازيهاي داخل سالن با بازیکنان قرار داد منعقد کردیم. ما الان2 سال ونیم است كه هيچگونه نقل و انتقال فوتبال نداشتیم مگر براي تيم هايي كه قصد شركت در مسابقات داخل سالن را داشتند ضمناً 2 سال است كه حضرتعالي در هيئت فوتبال براي عقد قرارداد تشريف نياورديد اين مطالب را از كجا نقل قول ميفرمائيد؟ آيا اگر كسي در جایی در برابرقانون متضرر شده يااز روی غرض شخصي مطالبي را عنوان كرد، شما به گفته ايشان اعتماد مي كنيد و بدون تحقيق مينويسيد؟ يا اينكه تحقيق ميكنيد و صحت و سقم مطالب را ارزيابي مي كنيد سپس حقیقت را مي نويسيد؟ معمولاً گفتن يا نوشتن مطالب خلاف واقع هم مسئوليت شرعي دارد و هم مسئوليت قانوني.
7ـ كدام جام فوتبال برگزار شد كه به تيم قهرمان جايزه داده نشده؟ هر جامي كه هيئت فوتبال برگزار كرد، چه در زمينه فوتبال و چه در زمينه فوتسال به محض پايان يافتن مسابقه جوايز اهدا شد(لباس، توپ، لوحه يادبود، كاپ قهرماني و...) من نميدانم شما اصلاً درجريان مسابقات فوتبال وفوتسال لنده هستي يا خير؟ كدان تيم فوتبال جايزه قهرماني را از ما طلب دارد؟ در كدام رشته؟ در كدام رده سني؟
بنظر شما يك بخش با جمعيت 25000 نفر با يك زمين فوتبال با جمعيت ورزشي بالا، و حتي دريغ از يك توپ ورزشي كه از سوی هیئت فوتبال شهرستان یا استان به هيئت فوتبال كمك كرده باشند، چه بايد كرد؟ زمين چمن را 5/2 سال است كه اجاره ندادهايم يعني زمين نبود كه اجاره بدهيم (به همت مسئو لین ورزش وجوانانبه زیر کشت مجدد رفته بودو جذب اعتبار کردید.) همه ورزشكاران شاهد اين زمين هستند.حرف شما درباره زمين اجارهاي مربوط به چه زماني است؟ منظور شما كدام زمين ميباشد كه ما اجاره داده ايم؟ و اگر قرابتي در واگذاري اجاره زمين وجود داشت قاعدتاًشما و تيمتان از اين قرابت منتفع شدید.
تا زمين چمن آماده بود در برگزاري مسابقات هيچگونه كوتاهي نكرديم. مسابقات در ردههاي سني بزرگسالان، اميد، نوجوانان، جوانان، دسته دوم را برگزار كرديم و تيمهاي قهرمان را نيز به شهرستان اعزام نموديم. راه يافتن تيم پرسپوليس لنده( قهر مانی در بازیهای دسته دوم استان) تا اعزام تيم جوانان و نوجوانان به شهرستان دهدشت چه در رشتهفوتبال و چه در رشته فوتسال و حتي بانوان فوتسال را نيز درسطح شهرستان داشتيم ، برگزاري كلاسهاي داوري فوتبال با حضور آقاي افشارزاده براي خواهران و برادران همچنین برگزاری کلاس داوري فوتسال با حضور آقاي قنبر زاده (كه ایشان در ليگ بر تر كشور فعاليت ميكند) . اينها در شرايطي بود كه نه هیئت فوتبال شهرستان ونه استان نه از لحاظ ریالی ونه از از لحاظ اقلام ورزشی کو چکترین کمکی کرده باشند فقط با همکاری مسئو لین اداره ورزش وجوانان لنده این اقدامات صورت گرفت.و اما دربارهحق وروديتیمها برای شرکت در مسابقات كه فرمودهبودید بسیار سنگین می باشد ؛ شما بپرسيد ببينيد ورودي در شهر دهدشت، ياسوج، گچساران، رام، بهمئي و حتی بخش هایی مثل سوق ، قلعه ریسی... چقدر است بعد بياييد مقايسه كنيد با ورودي هاي كه ما از تيم ها ميگيريم.
به اطلاع خوانندگان می رساند، كه ما براي بزرگسالان 60 هزار تومان اميد 40 هزار تومان و جوانان 30 هزار تومان و نوجوانان 20 هزار تومان حق ورودی اخذ نموديم با شهرستانهاي همجوار مقايسه فر ماييد خواهشمند است در نوشتن مطالب مسئولانه و معتقدانه قلم بزنيد و نسبت به حقايق چشم پوشي نكنيد. .
نکته آخر: درباره بدهی هیئت در سال 89 ، چون بدهی سالهای قبل مانده بودو مبالغ بیشتری بودند، لذا رئیس ورزش وجوانان تصمیم گرفتند که بدهای سال قبل بر اساس اولویت ابتدا پرداخت شوند تا به ترتیب به سال 89 فوتسال برسد. فعا لیت های این هیئت مرور گونه تقدیم می گردد.
در سال 86 :اولين دورهاي ليگ فوتبال با شركت 18 تيم در 3 گروه 6 تيمي با 45 بازي برگزار شد.در سال 87: در رده سني بزرگسالان دسته يك 34بازي دسته دوم 15 بازي جوانان 21 بازي اميد 15 بازي نوجوانان 6 بازي در سال 88 :دسته يك 23 بازي، اميد 15 بازي جوانان 15 بازي نوجوانان 6 بازيسال 89 : دسته يك 23 بازي دسته دوم اميد6 بازي جوانان 6 بازي نوجوانان 6 بازي سال90 :به دليل تعمير و بازسازي زمين چمن بازيها داخل سالن برگزار گرديد، كه 11 تيم فوتبال و 14 تيم فوتسال در اين مسابقات شركت نمودند.
و همچنين مسابقات فوتسال مساجد با همکاریاداره ورزش وجوانان لنده برگزار گرديد. در سال 92و1391 با شركت 10 تيم فوتبال و 5 تيم فوتسال در سالن ليگ برگزار گرديد.بمناسبت آزاد سازي خرمشهر يك دوره مسابقه چهارجانبه از بهمئي و دهدشت و لنده برگزار گرديد.چراحتی برای يك لحظه هم که شده به نيمه پر ليوان هم نگاهي نمياندازيد؟ چرا هميشه انتقاد بيجا، طومار، شكايت عليه همديگر ترتيب ميدهيم اما يكبار نشده كه بياييم از كسي كه صادقانه خدمت ميكند قدرداني كنيم؟ چرا انتقاد ميكنيد ولي هيچگاه پيشنهاد و راهكاري ارائه نميدهيد؟ چرا كوچكترين ضعف را بزرگ ميكنيد و بزرگترين قوت را پوشش نميدهيد و چشم پوشي ميكنيد؟اميد است در پاسخگويي به مطالب خلاف واقع درج شده در سايت خبري عصر دنا مورخه 13 ديماه 91 ازجنبه شرعي و قانوني احساس مسئوليت نموده و در مقام عذرخواهي يا ارائه اسناد معتبر كوتاهي نشود. ضمناً حق پيگيري قانوني اين خبر براي اين هيئت محفوظ ميباشد. انشاء الله .
درتاج – رئیس هیئت فوتبال شهرستان لنده
کد خبر: ۱۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۲
کسانی که مدعی هستند دیروز بهتر از امروز ایران را اداره نموده اند و یا برای فردای ایران اسلامی برنامه ی بهتری دارند، بهتر است به جای وانمایی فضای تنش و طرح مسائل فرعی برنامه ایی مبتنی بر پیشرفت و عدالت را برای ایران فردا ارائه نمایند.
کد خبر: ۱۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۹
پروفسور منوچهر جعفریان، متخصص و پژوهشگر برجسته علوم تغذیه بعد از 45 سال دوری، به وطن بازگشته و حاصل یافتههای علمی و آزمایشگاهی این محقق که نتیجه 25 سال تلاش مستمر اوست با خود آورده. یافتههایی که در ظاهر آنقدر سادهاند که عمل کردن به آنها شوخی به نظر میرسد. او میگوید تغذیه صحیح عامل اصلی سلامت و عادت غذایی غلط که در میان ایرانیان تبدیل به یک فرهنگ شده علت اصلی بیماریهاست. دنیا رژیمهای لاغری را مردود میداند. غذاها ربطی به چاقی یا لاغری ندارد. تئوری«کم بخور لاغر شوی» هنوز در ایران رایج است اما این تئوری در دنیا رد شده. سوءتغذیه انسان را چاق میکند. در اثر سوءتغذیهای که ما در ایران داریم، هورمونهایی در بدن ترشح میشود و این هورمونها باعث چاقی یا لاغری میشوند.
امروزه آن رژیمهای غذایی که دیگر در اروپا و در دنیا هم رد شده سبب کوتاهی عمر، ریزش مو و سلب سلامتی میشود؛ زیرا بدن افراد در اثر این رژیمها چربیهای باوفا را از دست میدهند و این چربیها دو ماه بعد با عنوان «یویو افکت» برمیگردند. »برای سلامتیتان بخندید؛ ببخشید؛ فراموش کنید دکتر جعفریان میگوید: «خندیدن، بخشیدن، فراموش کردن سه عامل مهم برای سلامت روح و روان است. باید بیشتر از میوهجات و سبزیجات استفاده کنیم و از گوشت فاصله بگیریم. گوشت در تغذیه جهانی روز به روز بیشتر محکوم میشود. تمام دنیا به گیاهخواری برگشته است. در کشورهای ژاپن، سوییس و آمریکا رویکرد غذایی به سمت گیاهخواری پیش میرود. ما دو نوع تغذیه داریم: تغذیه جسم، تغذیه روح. تغذیه جسم نیاز به همان پنج ماده غذایی شامل پروتئینها، کربوهیدراتها، چربیها، ویتامینها و املاح است. تغذیه روح هم وابسته به پنج فاکتور است که شامل هدفدار بودن، اعتماد داشتن به دیگر انسانها، اعتقاد، عشق و اراده است. جالب است بدانید طبق یافتههای معتبر پروفسور، فقدان هریک از این پنج عامل روحی جذب غذا را در جسم دچار مخاطره کرده و موجب سوءتغذیه و بیماری میشود. دکتر جعفریان بهسبک غلط طبخ در ایران اشاره کرده و میگوید: «این طبخ غلط باعث شده سبوس و پوسته ارزشمند گندم یا برنج در ایران دور ریخته شود. با دور ریختن پوسته گندم و برنج با دست خود این پل را خراب میکنیم. اگر آب برنج آبکشیشده را به آزمایشگاه بفرستید، میبینید که سرشار از ویتامین ب1 است. تمام املاح و نیاز بدن در پوست گندم است که این پوست جداسازی شده و در اختیار مرغهای خوشبخت قرار داده میشود. آرد سفید زندگی را کوتاه میکند. ما در فرآیند آزمایشی در آزمایشگاه دو دسته موش را انتخاب کردیم. به یک دسته آرد سفید دادیم. همه موشها بعد از دو هفته مردند. اما به موشهای دسته دوم در سالن دیگر گندم با سبوس داده شد بعد از دو هفته مشاهده کردیم همه میجهیدند. اینجا ثابت میشود که آرد سفید کشنده است.
در کشور سوییس سبوس گندم یا برنج در بستههای کوچک به قیمت یک فرانک فروخته میشود. در ایران مشاهده کردم که سبوسها در کیسههای بزرگ مقابل نانوایی قرار دارد. با خود گفتم چه نانوای ثروتمندی... از او پرسیدم چند گرمی از این سبوسها به من میدهید گفت: همه را بردارید. گفتم چه خوب من دیگر نمیروم سوییس. نانوا گفت: این کیسه را اینجا گذاشتیم که در زمستان از آن استفاده کنیم. زمستان خانمها به خاطر لغزندگی زمین میخورند. ما این سبوسها را کف زمین میپاشیم تا مردم زمین نخورند... »سبوس بدنمان را چربیزدایی میکند او تاکید میکند: «اگر مردم بدانند سبوس در زندگی روزمره چه خاصیتی دارد هرگز این برخورد را با این ماده حیاتی نخواهند داشت. سبوس چربیهای اضافی را همراه صفرا میگیرد. و از سیستم گوارش جدا میکند. صفرا را به جای اول خود بازمیگرداند و چربی را دفع میکند. سبوس بخورید و بعد از سه هفته به آزمایشگاه بروید. خواهید دید که کلسترول شما چقدر پایین آمده است.سبوس را از نانواییها تهیه کنید و هر صبح در یک لیوان شیر حل کرده مصرف کنید. بهترین سبوس در پوست سیب است که سرشار از پکتین است و اجازه نمیدهد علاوه بر چربی املاح خطرناک مثل سرب و جیوه در بدن باقی بماند. »«سه» عاملی که عمر را کوتاه میکند: به گفته پروفسور اثبات شده که چاقی، بیخوابی، و ناامیدی سه عاملی هستند که عمر را کوتاه میکنند. او در پایان تاکید میکند: «اگر میخواهید 120 سال عمر کنید و سالم بمانید، شبها غذای پختنی نخورید. پنج عضو بدن هرگز نمیخوابند: مغز، قلب، ریه، کبد، کلیهها. یک ماه از سال روزها روزه میگیرید. یازده ماه از سال را هم شبها روزه بگیرید و تاثیر آن را در سلامتی ببینید.سعی کنید ساعت شش عصر به بعد چیزی نخورید. عصرانه بخورید. وعده غذایی سنگین برای شام باعث میشود قلب با فشار بیشتری خون را پمپاژ کند و اعضایی که در طول شب باید استراحت کنند مجبور به کار باشند.
کد خبر: ۱۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۷
اوای دنا:به مناسبت فرا رسیدن شهادت اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام رضا (ع) مراسم عزاداري،در شهر ليكك برگزار شد.
« امام جمعه شهر اميديه» در جمع مردم شهر ليكك، با اشاره به ابعاد شخصيتي امام هشتم (ع) گفت:آن حضرت در اوج زهد و تقوا، شخصیتی سازنده و حاضر در میادين مختلف فرهنگي، علمی و اجتماعی داشت.
«حجت الاسلام والمسلمين علي زاده » افزود: حضرت امام رضا (ع) با آنکه داراي مقام رفيع امامت بود نه تنها براي خود هيچ گونه حريمي قائل نبود ، بلکه در زندگي خود با طبقات مختلف مردمي، با نهايت صميميت و فروتني رفتار مي کرد.
«وي» همچنين گفت: پيشواي هشتم (ع) در جود و بخشش ، خوي نيکو، حلم و بردباري سرآمد مردمان دوران خود بود.خبر/مسلم مختاري-شهرستان بهمئي
کد خبر: ۱۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۵
اوای دنا: شورای فرهنگ عمومی در اقدامی قابل تحسین در جلسه امروز خود با اکثریت اراء، فرودگاه یاسوج و بلوار ارم این شهرستان را به نام حضرت آیت الله العظمی ملک حسینی(ره) نامگذاری نمود.در این نشست همچنین پیشنهاد شد یکی از دانشگاه ها و مراکز علمی استان به نام مرحوم آیت الله العظمی ملک حسینی نامگذاری شود
کد خبر: ۱۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
اوای دنا:«معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار کهگیلویه وبویراحمد» در همایش گرامیداشت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه پیام نور لیکک با بیان اینکه روز وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند حضرت امام خمینی (ره) است گفت : در شرايط كنونيِ جامعه كه فرهنگ و آموزه هاي ضد ارزشي غرب در حال تهاجم به سایر كشورهاست، ضرورت توسعه فرهنگ ديني و گسترش تعاليم اخلاقي در جامعه بيش از گذشته احساس مي شود.
«آقای لرستانی» با اشاره به اینکه نهادينه شدن فرهنگ ديني موجب نفي تهاجم فرهنگي غرب به جامعه اسلامی می شود افزود : باید جايگاه وحدتِ حوزه و دانشگاه براي رسيدن به توسعه فرهنگ ديني مورد بررسی قرار گیرد و زمينه لازم براي تبادل فكري و علمي بين اين دو نهاد ايجاد شود.
«حجت الاسلام والمسلمین سیادت امام جمعه شهر لیکک» هم همكاري و هماهنگي حوزه و دانشگاه ها را ضروری دانست وگفت : باید زمینه حضور و ارتباط مداوم حوزه ودانشگاه در این شهرستان بیش از پیش فراهم شود.
«سیاوش فرماندار بهمئی» يكي از مهمترين نهادهاي اجتماعي و فرهنگي و اعتقادي را محيطهاي علمي و آموزشي برشمرد و گفت: حوزه و دانشگاه علاوه بر توليد علم و دانش بايد فرهنگ ديني و اعتقادی و ارزشهاي معنوي را در جامعه گسترش دهند.خبر/مسلم مختاری 29/9/1391
کد خبر: ۱۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
اوای دنا:خطیب نماز جمعه» شهرلیکک در ایین عبادی سیاسی این هفته، با بیان اینکه، شهيد آيتالله دکتر محمد مفتح پس از فراگيري مقدمات، راهي قم شد و در محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبايي به فراگیری علوم مختلف هت گماشت و غنای علمی استاد، تبحر و تسلط ایشان به علوم جدید و قدیم، بیان شیوا و قلم قدرتمند ایشان همیشه زبانزد عام و خاص بود و گفت:
ایجاد وحدت بین حوزه های علمی ه و دانشگاه و دوقشر روحانی و دانشگاهی یکی از مهمترین فعالیت های ایشان بود.
حجت الاسلام والمسلمین سیادت برهمکاری مسئولین و دانشگاهها به منظور پیگیری و رفع مشکلات دانشگاههای شهرستان تاکید کرد و افزود: انتظار می رود با درایت مدیران این مشکلات مرتفع شود.وی همچنین وفای بعهد را یکی از خصلتهای نیک مسلمانان برشمرد.
خبر/مسلم مختاری
کد خبر: ۱۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۴
اوای دنا:با حضور استاندار ، روساي دانشگاهاي بهمئي و برخي ازدانشجويان اين دانشگاهها مشكلات پيشروي دانشگاهاي اين شهرستان بررسي شد.
«استاندار» در اين نشست با گراميداشت روز دانشجو، با بيان اينكه، توسعه مراکز آموزش عالی در استان در سالهای اخیر مورد توجه مسئولان و دست اندركاران نظام بوده و ايجاد دانشگاها برای نیازهای علمي و فرهنگي و توسعه در ابعاد مختلف علمی ، آموزشی، فرهنگی، عمرانی و اقتصادی در جامعه و بخصوص استان است گفت: دانشگاهها بايد با برنامه ريزي و اوليت گذاري اهداف خود نسبت به رفع مشكلات اقدام كنند و و جود مشكلات ناچيز نبايد آنان را از مسير اصلي آنان باز دارد. «آقاي صابري» ضمن تاکید بر وجود پتانسیل های خوب و ارزشمند دردانشگاههاي اين شهرستان، در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نيروهاي كارآمد و توانمند موجود در شهرستان، توجه ویژه به ایجاد مراکز آموزش عالی را ضروري دانست و افزود: برای رسیدن به اهداف دانشگاه، توسعه زیرساختهای نرم افزاری جهت انجام فعالیتهای مفيد ، ضروري است. «فرماندار بهمئي» در اين نشست با اشاره به مشکل کمبود فضای آموزشی و اداری در این دانشگاه، کمبود فضای آموزشی و نبود امكانات لازم در دانشگاه ها را یکی از عوامل جلوگیری از اجرای بعضی از کارگاههای آموزشی در این شهرستان برشمرد و خواستار همكاري و هماهنگي مردم، مسئولين دانشگاه وخيرين در اين زمينه شد. «آقاي سياوش» همچنين افزود: مسئولان شهرستانی برای برطرف کردن مشکلات دانشگاهها از هیچ کوششی دریغ نكرد ه اند و همچنان براي خدمت رساني ممكن تلاش خواهند كرد. بررسی مشکلاتی از قبیل سرویس ایاب و ذهاب، جاده دسترسی ، عدم خدماتدهی مطلوب به دانشجویان و اساتید از جمله کمبود فضای آموزشی در دانشگاه، موازي كاري فرهنگي دربرخي از اُمور فرهنگي شهرستان، نداشتن اينترنت و فيبر نوري براي اُمور آموزشي در ساختمان جديد پيام نور، آسفالت نبودن مسير دانشگاهها، كمبود نيروي انساني اداري و ساماندهي اُمور فرهنگي بسيج در دانشگاهها، از مهمترين موضوعاتی بود که در این جلسه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
گفتني است، دانشگاه آزاد وپيام نور ليكك، در حال حاضر با 14 رشته كارداني و کارشناسی و با 1200 دانشجو در شهرستان بهمئي فعالیت میکند. خبر/مسلم مختاری
کد خبر: ۱۲۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۸
اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیهخدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر میکنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر میکنم.اما با توجه به اینکه گفتهاند جلسات حقوقیها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسهای با این حدت و شدت ندیدهایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحثهای آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقهمند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان میکند، دریافت میکند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانیها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهمترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهمتر نداریم. همة اندیشهها و نظریههای اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزشهای الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزشها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر میگردد.مهمترین و مستحکمترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومتهای علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحثهای خوبی مطرح شد. در دورههایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمیشود آن را دست زد، اما میخواهم بگویم که مهمتر از آن هم سندی نداریم.بحثهایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشاندهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمیتواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیهای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهمترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیمبندی که قوة مجریه حیطهای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، میخواهم به موضوع اساسیتری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و میتواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان میتواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی میتواند انجام دهد، او نیز میتواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمیکرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انساناند و دررابطه با انسان معنا پیدا میکنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة ارادهها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار میدهد، ولی میگوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا میتوانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قلهها میرسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بیمعناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا میکند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزشهای انسانی در سایة آزادی معنا پیدا میکند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیباییهای عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا میکند. والا اگر عدهای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسانها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمدهاند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسانها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمالآفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز میکند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملتها و مردم مستقر نشود، کمالآفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسانها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهمترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمیشوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی میخواهد مستقل باشد، برای این است که میخواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت میکند. کسی که احساس کرامت نمیکند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگیها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملتها از ناحیة انسانهای حقیر و تحقیر شدهای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمیکنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بیمعناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بیمعناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحثهای خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین میخوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینههای اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت میخوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی میباشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش میکند.»باز در همین بخش میخوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم میسازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایینتر میخوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادیهای مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.میگوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیتها آزادند، راهپیماییها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، میگوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکلدهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسانها خواهد بود.بعضیها خیال میکنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر میکنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کردهاند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیدهاند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعهها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل میشود.بعضیها خیال میکنند هر قطعهای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست میشود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر میگذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بیمعناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشتها از آن باید اختیارات و مسئولیتها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجهبندی کنیم، نمیشود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمیشود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیتها و پاسخگوییها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد میکند و شکلی را که میخواهیم بسازیم، ناقص میشود. میخواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادیها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسانهای با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما میبینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتیمتر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر میکنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمیشود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمیشود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوهای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد میشود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد میکند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض میشود که کار را بدتر میکند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونهای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا میشود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمیدادند و این قانون اساسی را انتخاب نمیکردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمیکرد.البته ممکن است بعضیها بگویند که نه خیر، اینها بحثهای تخصصی است و مردم نمیفهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصیتر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمیشود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت میشود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیشبینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمیشود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمیشود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیشبینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده میشود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأیگیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمیشود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمیدهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما میخواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدینژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری میکردیم، همان فضای قبل منتقل میشد که اینها اختیارات اضافه میخواهند و ... و حرف را منکوب میکردند و چه بسا ثمر نمیداد و بالعکس میشد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکلگیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی میدهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب میشود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر میآیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردمسالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور میشود که همة مردم اعمال اراده میکنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلافها شروع میشود؛ نه اختلاف، که بعضیها به محض اینکه تذکر قانون اساسی میدهیم، میگویند وارد اختلافات شدهاید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزههای مختلف هستند. اما مقایسهای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردماند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول میگفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا میکنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین میآید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی میافتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق میکند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی میگوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار میگیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم میکند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست میشود. ضمن اینکه بحثهای حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا میگویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم میگیرد و رأی میدهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا میکند. مؤلفههایی است که یک برآیند را در بیرون شکل میدهد و ما نمیتوانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرفهای مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاهها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسانهاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کردهایم نمایندة اقلیت و با این میخواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت میشود و دچار مشکل میشویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمیپردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خوردهایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیتهای رئیس جمهور را ببندند، به نظر عدهای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دورهای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیتهایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عدهای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدمها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر میخواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید میخواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عدهای به جای آنها تصمیم میگیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگیهای رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین میکند، نه ویژگیهای رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عدهای مدام میخواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست میآوریم؟ بعضیها فکر میکنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان میمانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساساند، احساس مسئولیت اجتماعی میکنند، 85 درصد در انتخابات شرکت میکنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته میشود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمیماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم میخواهند وارد فعالیتهای انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا میخواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 میگوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور میخواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شدهاند. همه با همین سیستم بالا آمدهاند.آمدهایم روی جایی دست گذاشتهایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضیها شوخی میکردند و میگفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحثهای سیاسی نیست، بلکه بحثهای فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال میکنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کردهاند و کشته دادهاند و مجلسی پیدا کردهاند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب میکنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب میکنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاشهایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیمگیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی میدهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کردهاند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب میکند.بعضیها خیال میکنند هر چیزی دست آنها باشد، درست میشود و اگر دست آنها نباشد، خراب میشود. من خوشبینانه نگاه میکنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست میشود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم میزند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل میگیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح میکنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحثهای مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و میتواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاههای دادگستری است. آیا ادارة زندانها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی میافتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را میگویند. اینجا این شائبه ایجاد میشود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ میشود.حالا اخیراً لایحهای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساویاند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخشهای مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازهای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده میشود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤالها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی میتواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیسجمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی میشود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامهای میرسد و میخواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم میکند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونهای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهتگیریهای آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب میشود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبهای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی میخورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علیرغم مخالفتهای دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا میشود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهتگیریها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه میدهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت میگوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه میکند یا درست هزینه نمیکند، ولی این پول را اختصاص میدهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آییننامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجهنویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی میتواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازهای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه میشود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره میشود. الان در دنیا چشماندازهای پنجاه ساله تنظیم میکنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ میشود. آیا میشود کشور را براساس قانونهای یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا میکند. دیگر چه چیزی ثابت میماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر میکند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه میخورد؛ یعنی افق برنامهریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمیدانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب میشود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرحهاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجهاش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفهجویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفهجویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار میآوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. میگفتیم بودجهای نیست، میگفتند بودجه از محل صرفهجوییها. میگفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفهجویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر میکند با شرایطی که ساعت تغییر نمیکند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمیکند، مصرف کاهش پیدا میکند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر میکند و 31 شهریور هم برمیگردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمیشود برنامهریزی کرد. نمیشود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج میکنیم، اما بازدهی پایین میگیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت میشود.آیا مجلس میتواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی میتواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً میتواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاههای نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئولاند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دلها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همهاش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمیتواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمیتواند لغو کند. فقط میتواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیسجمهور را نقض میکند. میتواند یا نمیتواند؟ اینها بحثهای علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بیدین شدهای! این حرفها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاههای نظارتی میتوانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا میساختی، بایستی اینجا میساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمیبری؟ باید بالا ببری. میتوانند یا نمیتوانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام میکنم.آیا قوة مجریه قوهای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم میزند، ثانیاً هزینه درست میکند، تعادل بودجه را به هم میزند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه میگذارند، میروند تصمیم میگیرند و این طوری نمیشود.آیا مجلس میتواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر میکنم. عرضم را خلاصه میکنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر میگوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحثهایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضیها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحثهایی که خدمت شما عرض کردیم، بحثهای علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کردهایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح میکند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادیهای مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضیها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرعاند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمیتواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادیها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او میفرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر میدهی. سیطره نداری و به جای آنها نمیتوانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضیها فکر میکنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمیتوانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به تودههای مردم و مجبور شد به ذلیلانهترین خفتهای تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقشآفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر میکنند فقط خودشان مسلماناند و بقیه مسلمان نیستند. خیال میکنند فقط آنها دین را حفظ میکنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه میگویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحثهای فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربیها تعریفی کردهاند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی میکند. به محض اینکه جدا شد، میشود اوقات فراغت. میخواهم این بحثها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرفها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت میروی، فساد میکنی؟ چرا خیال میکنی ملت میروند مسافرت فساد میکنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری میکند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال میکنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را میکنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر میکند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبردهاند.این تودههای عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت میروند، ناراحتاند و میگویند مردم میروند فساد میکنند؟کجا این ملت میرود فساد میکند. این ملت عظیم یا میرود زیارت یا میرود ایران را میگردد. یا میرود صلۀ ارحام یا میرود کیف سالم میکند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیدهاند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحتاند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما میآمدیم سهمیه میدادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضیها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیمگیری بودند، اعتراض شدید به من میکردند و میگفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه میشود؟ گفت: میبرند میسوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی میشود. مردم باید استراحت کنند.میگفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند میشود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانوادهات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را میکنی، بعد که به مردم میخواهد برسد، این طوری میشوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶
برخی خیال میکنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه حقوق مردم در مجلس متبلور است. بعد از انقلاب اسلامی و با دستاوردهای حاصل از آن، حقوق و اراده مردم تنها در مجلس نیست. رئیسجمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب میشود. 33 سال است که مردم حاکم بر سرنوشتشان هستند و دیگر آن دوره گذشته است.
اوای دنا:محمود احمدینژاد در اولین همایش ملی قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران با اشاره به مطالب طرح شده در این همایش اظهار کرد: در نظام اجتماعی ما مهمترین رکن و نهاد، قانون اساسی است و ما از قانون اساسی مهمتر نداریم.وی اضافه کرد: همه اندیشهها، نظریههای اجتماعی، حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندین ساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی و شیوه زمامداری همه در قانون اساسی مندرج است و اگر حقوق و ارزشها در جامعه گسترش پیدا میکند، باید بر اساس قانون اساسی باشد.رییسجمهور با بیان اینکه در قانون اساسی، حقوق متقابل مردم و زمامداران و نقش و وظیفه هرکدام مشخص شده است، گفت: در واقع مهمترین و مستحکمترین سند تنظیمکننده روابط و حدود و مرزهای اجتماعی در قانون اساسی مشخص شده است.وی افزود: این حرفها به این معنا نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد، خیر. در دورههای زمانی بر اساس تجربیات، دانش و پیشرفت جامعه باید اصلاحاتی انجام دهیم و این به این معنا نیست که این سند وحی منزل است و نمیتوان تغییر داد، ولی باز هم تاکید بر آن داریم که مهمتر از آن سندی نداریم.رییسجمهور در ادامه با اشاره به مطالب مطرح شده از سوی برخی از حقوقدانان و اساتید عضو هیات علمی برخی از دانشگاهها در این همایش، اظهار کرد: این سخنان نشان دهنده این است که نواقصی وجود دارد، البته این ایرادات به واضعان قانون اساسی برنمیگردد و آنها نوعا فاقد تجربه حکومتداری و زمامداری بودند، چون فرصتی در اختیار آنها در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای این موضوع نبوده است و حتی اگر این نیز نبود، چون مناسبات در حال تغییر است و وقتی ما به سطح بالاتری منتقل میشویم نیاز به تنظیم مجدد هستیم و اصلاح میخواهد.رییس جمهور در عین حال تصریح کرد: البته تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمیتواند این قانون را کنار بگذارد و همه تصمیمات، اجراها و هر اقدامی در کشور باید مبتنی بر قانون باشد؛ چراکه قانون اساسی تنها سند مطلوب و مدون میثاق ملی است و طبق فرموده امام (ره)، مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی، قانون اساسی است.در قانون اساسی ما آزادی بسیار مهم استاحمدینژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به جایگاه استقلال و آزادی در قانون اساسی کشور گفت: در قانون اساسی ما آزادی بسیار مهم است.رییس هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی با اشاره به برخی از بندهای قانون اساسی در مورد آزادی از جمله آزادی نشریات و مطبوعات، احزاب و همچنین برگزاری راهپیمایی، گفت: قانون اساسی باید شکلدهنده یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای اراده مردم باشد.وی افزود: برداشت من از قانون اساسی این است که یک ساختاری را برای نظام اجتماعی پیشبینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم یک نظام متعادل و متوازن در خدمت کمال، تعالی و آزادی انسانها خواهد بود. واضعان قانون اساسی یک شکل از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور کردند و بعد از آن اجزای آن را در قانون اساسی چیدند، مثل یک پازل که قطعه قطعه شده و با قرار دادن قطعات آن در کنار هم این پازل کامل میشود. برخی فکر میکنند هر قطعهای را با هر شکلی کنار هم بچینیم کار درست میشود و به یک شکل متعادل میرسیم در صورتی که این اشتباه است و ما باید یک نظام متوازن داشته باشیم.رییسجمهور با تاکید بر اینکه حق تعیین سرنوشت در اختیار ملت است بر اساس آزادی، گفت: باید در تمام قوا و کسانی که با قانون برخورد دارند این موضوع متبلور شود. باید در همه جا این موضوع لحاظ شود، قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در مطالبه حق مردم، آزادی مردم و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، وگرنه حکومت بیمعناست.هر قوه و مسئولی به قدر اختیارات خود باید مسئول باشدوی افزود: در برداشتهایی که از قانون اساسی صورت میگیرد، باید اختیارات و مسئولیت نهادها متعادل و متوازن باشد. نمیتوانیم به نهادی 100 واحد مسئولیت بدهیم، ولی اختیار آن 2 واحد باشد. اگر به نهادی 100 واحد مسئولیت میدهیم 100 واحد نیز باید اختیار داده شود. نمیشود که مثلا اختیارات در قوه مجریه باشد و تکالیف در قوه قضاییه یا برعکس، مثلا اختیارات در قوه قضاییه و مقننه باشد و مسئولیتها در قوه مجریه. این عدم توازن اشکال ایجاد میکند؛ چرا که تاکید بر این است که ساختار باید متعادل و متوازن باشد و اگر اینگونه نباشد ممکن است ما با موجودی روبرو شویم که یک دستش شش متر است و یک دست آن دو سانتیمتر. یک دست آن 80 تا انگشت دارد و یک دست آن تعدادی محدود. هر قوه و مسئولی باید متناسب با اختیارات خود مسئولیت داشته باشد و این یک اصل حقوقی است و مفاهیم حقوقی نیز مفاهیم عقلانی هستند.نمیشود با آییننامه داخلی مجلس، اختیاراتی را به قوهای دیگر داد یا از او سلب کردرییسجمهور با اشاره به بحث تنظیم روابط بین قوا گفت: شأن روابط بین قوا شأن قانون اساسی است و نمیشود ما در قوه مجریه برای خود تعامل با سایر قوا را تنظیم کنیم و نمیشود با آییننامه داخلی مجلس، اختیاراتی را به قوهای دیگر داد یا از او سلب کرد.دکتر احمدینژاد با اشاره به مساله تفسیر قانون اساسی اظهار کرد: وقتی تفسیرها زیاد میشود، به اصل، اشکال وارد میکند و گاه میبینیم که تفاسیر متضادی در زمانهای مختلف از یک اصل ارائه شده است.قانون اساسی با رای مردم برای اجرا معتبر شده استوی اضافه کرد: به نظر من تفسیر باید همانی باشد که اکثریت قاطع مردم آن را درست بدانند و اصل قانون اساسی را نیز نقض نکند. قانون اساسی میثاقی است که مردم به آن رای و اجازه اجرای آن را دادهاند. البته ممکن است برخی بگویند مردم نمیفهمند و ما هرچه گفتیم همان اجرا شود اما باید بگوییم که قانون اساسی با رای مردم برای اجرا معتبر شده است.نمیتوان با ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصل قانون اساسی را عوض کرداحمدینژاد با بیان اینکه "یکی دیگر از مسایل، تغییر اصول قانون اساسی است که روال مشخصی دارد و باید رهبری فرمان بدهند و هیاتی تعیین شود و این تغییرات را اعمال کند و به رفراندوم گذاشته شود"، گفت: نمیتوان با تفسیر یا با قانون عادی یا با ارجاع به مجمع تشخیص مصلحت نظام، اصل قانون اساسی را عوض کرد. در این صورت دیگر قانون اساسی لازم نیست. مجمع تشخیص مصلحت برای استثناءهاست نه قاعده و نه دور زدن قانون اساسی. مصلحت هم باید آنقدر آشکار باشد که اکثریت قاطع مردم آن را بپذیرند.نمیشود عده قلیلی بگویند مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیمرئیسجمهور خاطرنشان کرد: نمیشود عده قلیلی بگویند مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیم و ملت قادر به تشخیص نیست. چطور این تشخیص را برای ملتی قائل نیستیم در حالی که آنها هستند که ما را انتخاب کردهاند؟احمدینژاد به جایگاه ریاست جمهوری نیز اشاره کرد و گفت: جایگاه ریاست جمهوری صرف نظر از این که رئیسجمهور الان احمدینژاد است یا نه، بحث خیلی مهمی است. اگر از سال اول ریاست جمهوری بحث اختیارات را مطرح میکردم برای مردم فضای قبلی تداعی میشد و این که رئیسجمهور به دنبال افزایش اختیارات بیش از قانون اساسی است و دیگر نتیجهای نمیگرفتیم. اما باید دانست تنها مقامی که نماد شکلگیری اراده ملی است و همه مردم در یک انتخابات یک فرد را انتخاب میکنند، رئیسجمهور است.اگر برای اجرای قانون اساسی تذکر میدهم، برای صیانت از حقوق مردم است، نه ایجاد جار و جنجالوی با بیان اینکه "طبق قانون اساسی تنها کسی که نماینده کل ملت محسوب میشود و بالاترین سطح نمایندگی مردم را دارد رئیسجمهور است"، تصریح کرد: بخش مهم مردمسالاری در نظام جمهوری اسلامی در انتخاب رئیسجمهور متبلور میشود که همه مردم در آن اعمال اراده میکنند؛ البته همه ارکان نظام باید بر اساس رای مردم باشد و هست، اما مشکل آنجاست که بخواهیم با اقلیتی، ملت را کنترل کنیم. آنجا که من تذکر برای اجرای قانون اساسی میدهم، برای صیانت از اصل قانون اساسی و حقوق مردم است، نه اینکه به دنبال جار و جنجال و ایجاد مسائل اختلافی باشم.مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستندرئیسجمهور در ادامه به جایگاه قوه مقننه اشاره کرد و افزود: یک مقایسه آماری نشان میدهد که بواسطه تغییرات در قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعه نمایندگان مجلس، نماینده اقلیتی از مردم هستند. در قانون اول انتخابات مجلس شورای اسلامی هر نمایندهای باید 50 درصد به علاوه یک رای را برای ورود به مجلس کسب میکرد. بعدها به خاطر مشکلاتی که پدید آمد، این قانون به 30 درصد به اضافه یک تغییر کرد و هماکنون به 25 درصد بعلاوه یک تقلیل یافته است و امروز در مجلس، در بهترین شرایط هم کسانی به مجلس راه یافتهاند که تنها 30 درصد آراء ماخوذه را دارند، در حالی که اگر به این رقم میزان افرادی را که در انتخابات شرکت نکردهاند نیز اضافه کنیم، میبینیم که چه اتفاقی میافتد.احمدینژاد افزود: اراده مردم، انرژی و سوختی است که موتور اداره جامعه را فراهم میکند و جهت حرکت آن را مشخص میسازد و اگر چنین نباشد، نظام سست میشود. سوال این است که اگر کسانی نماینده اقلیت شوند، قرار گرفتن آنها در نهادها و مسئولیتها مشروعیت دارد؟ اراده مردم تنها یک کاغذ نیست که در صندوقها ریخته شود بلکه هر کسی وقتی تصمیم میگیرد که در انتخابات شرکت کند اراده او میتواند به اندازه خود تغییر ایجاد کند. وقتی مردم اراده کنند و بخواهند، یک تصمیم محقق میشود وگرنه هیچ اتفاقی نمیافتد.طرح اصلاح قانون انتخابات مخالف قانون اساسی استرئیسجمهور در ادامه، طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری را که هماکنون در مجلس شورای اسلامی مطرح است، مغایر قانون اساسی دانست. احمدینژاد به طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و گفت: صرفنظر از اینکه این طرح به چه سرنوشتی دچار خواهد شد، نفس این کار خلاف قانون اساسی است و نباید وقت و پول و هزینه مردم و بیتالمال صرف این طرح شود.وی اضافه کرد: این طرح مخالف اصل 6 و 115 قانون اساسی است، چراکه اصل بر رای مردم و انتخابات آزاد نیز حق مردم است که هم اصالت دارد، هم ضرورت و هم اهمیت. اینکه ما برخلاف قانون اساسی کاری کنیم که کسی حق نداشته باشد کاندیدا شود مگر اینکه قبلا از کسانی تائیدیه بگیرد، سیاستش را کسی تایید کند و دینداریش را کسی دیگر، آیا این مکانیزم انتخاب رئیسجمهور است؟ اگر میخواهید قانون اساسی را تغییر دهید راهش را بروید. قبلا هم تلاشهایی شد که قانون انتخابات تغییر کند اما نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و خیال کنند که افرادی به جای آنها میخواهند تصمیم بگیرند. قانون اساسی شرایط رئیسجمهور را مشخص کرده است و تنها نحوه برگزاری انتخابات به قانون عادی واگذار شده است.برخی میخواهند مردم را محدود کنندرئیسجمهور با بیان اینکه "اصل این نظام با مردم است"، اظهار کرد: برخی میخواهند مردم را محدود کنند و به نظر من این کار عاقلانه نیست؛ چراکه انقلاب ما با حضور مردم زنده است و مردم این را نمیپذیرند و ما هم تلاش میکنیم تا قانون اساسی نقض نشود. ما به دنبال انتخابات پرشور و گسترده هستیم تا انرژی لازم برای حضور مردم به دست آید.اگر کسی میخواهد وارد انتخابات شود، نظر مردم را جلب کند نه اینکه دست مردم را ببندداحمدینژاد افزود: نمایندگان مجلس هم نباید اجازه دهند این اقدامات خلاف در پرونده آنها ثبت شود. اگر کسی میخواهد وارد انتخابات شود باید نظر مردم را جلب کند نه اینکه دست مردم را ببندد. گرفتن اجرای انتخابات از وزارت کشور و دادن آن به دادستانی، دخالت در اجراست. چرا باید روی چیزهایی دست بگذاریم که دشمنان هم سوءاستفاده کنند و گذشته هم زیر سوال برود؟ برخی دوستان شوخی میکردند و میگفتند که در طرح، اسم فردی که میخواهند رئیسجمهور شود را بگذارند.برخی خیال میکنند زمان قاجار است که همه حقوق مردم در مجلس متبلور باشدوی با بیان اینکه "تلاش برای دخالت در اجرا مسبوق به سابقه است"، یادآور شد: برخی خیال میکنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه حقوق مردم در مجلس متبلور است. بعد از انقلاب اسلامی و با دستاوردهای حاصل از آن، حقوق و اراده مردم تنها در مجلس نیست. رئیسجمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و حتی رهبری با واسطه توسط مردم انتخاب میشود. 33 سال است که مردم حاکم بر سرنوشتشان هستند و دیگر آن دوره گذشته است.برخی افراد در شورای پول و اعتبار هستند که ربطی به دولت ندارد و حق رای هم دارنداحمدینژاد در ادامه، به برخی مسائل از جمله شورای پول و اعتبار اشاره کرد و گفت: شورای پول و اعتبار یک مرجع حاکمیتی است اما برخی افراد را در آنجا قرار دادهاند که ربطی به دولت ندارد و حق رای دارند یا حتی برخی تلاش کردهاند که در انتخاب رئیس بانک مرکزی حق وتو به برخی نهادها بدهند. برخی خیال میکنند که هرچه زیر دست آنها باشد درست است و اگر از زیر دست آنها خارج شد اشکال دارد. اگر ما قانون اساسی را درست اجرا کنیم همه چیز درست میشود وگرنه توازن با این کارها به هم میخورد و اتفاقا استبداد از همینجا شروع میشود.رئیسجمهور در بخش دیگری از صحبتهای خود، به طرح سوالاتی از حقوقدانان پرداخت و گفت: آیا اداره زندان و پزشکی قانونی و ثبت اسناد و املاک یک کار اجرایی نیست و آیا باید در اختیار قوه قضاییه باشد؟ ما مشاهده میکنیم که گاهی یک اتفاق میافتد و پزشکی قانونی، قاضی و دادستان همه یک نظر میدهند. اخیرا هم دیدیم که میخواستند کانون وکلا را هم در اختیار بگیرند. به نظر من نباید این امور همه زیر نظر یک قوه باشد. زمانی بود که بحث پیشگیری از جرم را مطرح کرده بودند و این نظر داده میشد که همه دستگاهها پیش از هر اقدامی باید نسبت به انجام آن اطلاع دهند؛ در حالی که مفهوم پیشگیری از جرم، این نیست.وی اضافه کرد: سوال دیگری که مطرح است این است که آیا آییننامه مجلس میتواند اختیارات و مسئولیتهایی برای سایر قوا و رئیسجمهور تعریف کند؟ سوال دیگر این است که اگر مجلس لایحه دولت را به گونهای تغییر دهد که با شکل اولیهاش به کلی تفاوت داشته باشد، آیا باید دولت این مصوبه را اجرا کند و در صورت اجرا تبعات آن به عهده کیست؟آیا مجلس میتواند اختیاراتی را بالاتر از قانون اساسی برای خود تصویب کند؟رئیسجمهور در ادامه، سوال دیگری را مطرح کرد و گفت: مسئولیت تنظیم و اجرای بودجه به عهده کیست؟ آیا مجلس میتواند در بودجه جهتگیریها را تغییر دهد؟ در این صورت چه ضرورتی به دادن بودجه است؟ آیا مجلس میتواند همراه بودجه قوانین عادی را هم تغییر دهد؟ آیا این کارها طبق قانون اساسی و مفید به حال کشور است؟ آیا مجلس میتواند اصل 75 را دور بزند و مصوبهای داشته باشد که برای هزینه آن درآمدی در نظر گرفته نشده است؟وی ادامه داد: مجلس در تاسیس وزارت ورزش و جوانان، دولت را ملزم به تاسیس این وزارتخانه کرد در حالی که بودجه آن را تعیین نکرده بود یا دولت را ملزم به تغییر ساعت رسمی کشور کرد در حالی که این مصوبه مبهم بود و بودجهای هم برای هزینههایی که روی دست دولت میگذاشت در نظر نگرفت. آیا مجلس میتواند با طرح نمایندگان اختیاراتی را بالاتر از قانون اساسی برای خود تصویب کند و آیا میتواند با وضع قوانین عادی اعمال اجرایی را به افرادی غیر از وزرا بسپارد؟احمدینژاد در ادامه یادآور شد: در ابتدای انقلاب به خاطر مباحث تاریخی از اینکه اختیارات قوه مجریه زیاد باشد ترسی وجود داشت در حالی که در اصول قانون اساسی اختیارات قوه قضاییه مشخص است. نگویید چون در این زمینهها اظهارنظر میکنید روی حرف شورای نگهبان حرف زدهاید و بیدین شدهاید. سوال این است که آیا دستگاه نظارتی میتواند به بهانه نظارت، در کار اجرا دخالت کند؟ چندی پیش بود که حتی از ما درخواست شد که چرا قیمت ارز را بالا نمیبرید؟برخی خیال میکنند قوه مجریه تنها مجری تصمیمات دیگر قواسترییسجمهور با بیان اینکه "سوال دیگر این است که آیا قوه مجریه تحت امر دو قوه دیگر است یا مستقل از آنها برای خود اختیاراتی دارد؟"، افزود: برخی خیال میکنند قوه مجریه تنها مجری تصمیمات دیگر قواست. اصل 126 قانون اساسی تصریح دارد که امور استخدامی زیر نظر قوه مجریه است اما اگر هر دستگاهی خود را مستثنی بداند و مجزا عمل کند، علی و حوضش میماند. معنای این اصل آن است که تمام کارها در یک نقطه مدیریت شود وگرنه توازن به هم میخورد.وی با طرح این پرسش که "آیا مجلس با وضع قوانین عادی میتواند اختیارات رئیسجمهور را محدود کند؟"، تاکید کرد: این مباحث همگی علمی است و ما این مسائل را مطرح میکنیم تا اصلاح و درست شود وگرنه قصد انگ زدن به کسی را نداریم. برخی خیال میکنند که مالک مردمند و مردم رعیت آنها هستند و مردم را درجه یک و درجه دو و درجه سه میدانند.اجازه ندادهام در حوزه مسئولیتم با افراد برخورد شودرییسجمهور اضافه کرد: طبق قانون اساسی من به عنوان رئیسجمهور باید تلاش کنم نهایت آزادی مردم را پاس بدارم و این کار را کردهام و اجازه ندادهام در حوزه مسئولیتم با افراد برخورد شود، حتی زمانی که تهمت زدند. جز در موارد خاص که نیاز به برخورد بود و اجازه دادیم که همکاران شکایت کنند، حداکثر سعه صدر را داشتم و گاهی مکاتبه کردم و نامه نوشتم که برخی علنی شد. ما همه برای مردم هستیم و حکومت هم برای حفظ حقوق مردم تشکیل شده است. حتی پیامبر (ص) اجازه سیطره بر مردم را نداشت. باید مردم بخواهند و هنر این است که راه باز شود و در عین حال جلوی ظلم گرفته شود. استقلال در سایه آزادی و عدالت حفظ میشود. مردم باید در حکومت احساس عزت و اثرگذاری و نقشآفرینی کنند.چرا برخی خیال میکنند وقتی مردم به تعطیلات میروند فساد میکنند؟احمدینژاد به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: زمانی که بحث تعطیلات مطرح بود، با توجه به اینکه تعطیلات ما در مقایسه با سایر کشورها کم است و ما کشورهایی داریم که 136 روز تعطیلی دارد در حالی که در کشور ما تنها 77 روز است، در آن زمان بحثهایی مطرح شد که از نوروز کاسته شود یا بر عید فطر یک روز افزوده شود. یکی از آقایان اعتراض کرد و گفت چرا تعطیلات عید فطر را زیاد کنیم تا مردم بعد از یک ماه روزهداری به مسافرت بروند و فساد کنند؟ چرا برخی خیال میکنند وقتی مردم به تعطیلات میروند فساد میکنند؟هرکس خیال کند از مردم بالاتر است، سقوط کرده استوی با بیان اینکه "هرکس خیال کند از مردم بالاتر است، سقوط کرده است"، اظهار کرد: برخی از لذت و تفریح مردم ناراحت میشوند و به همین دلیل وقتی میخواستیم به مردم سوخت بنزین برای سفر بدهیم، مخالفت میکردند.رییسجمهور تاکید کرد: این مردم هستند که نظام را حفظ کردهاند و خواهند کرد. باید به آنها اجازه دهیم که اراده خود را حاکم کنند که در اینصورت به خیر و صلاح خواهد بود.دکتراحمدینژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود به جایگاه انسان در خلقت اشاره و اظهار کرد: انسان مهمترین موضوع عالم هستی است و تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد و صفات الهی در وجود او برای متحول شدن و متجلی شدن به امانت گذاشته شده است و حکومت، قانون اساسی، کار و فعالیت اجتماعی، همه اینها مربوط به انسان است و در رابطه با انسان معنا پیدا میکند و همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشد.رییسجمهور با بیان اینکه خداوند عالم را برای انسان خلق کرد و انسان را برای تعالی، گفت: انسان باید این تعالی و کمال را آزادانه انتخاب کند و این امر باید با انتخاب آزاد انجام شود. خداوند انسان را آزاد خلق کرده و اجازه داده که با انتخاب خود مسیر کمال را طی کند.وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بیمعناست، گفت: زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا میکند که انتخاب آزادانه باشد و همه ارزشهای انسانی در سایه آزادی معنا پیدا میکند. همه زیباییهای عالم نیز در سایه آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا میکند.احمدینژاد افزود: خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهده انسانها و انتخاب آزاد انسانها گذاشته است.رییسجمهور همچنین با اشاره به اهمیت اجرای عدالت و طرح این پرسش که چرا عدالت مهم است، گفت: عدالت بستر کمال و تعالی انسان است و اگر همین عدالت با اراده آزاد ملتها و انسانها مستقر نشود، کمالآفرین نیست و فاقد ارزش است، چون انسانها آزاد هستند و خداوند برای آنها حق تعیین سرنوشت قرار داده است و این مهمترین حق است.وی در پایان با بیان اینکه استقلال هم به واسطه آزادی است، اظهار کرد: کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد؛ چرا که آزادی منشاء کرامت انسان است و کرامت مستلزم استقلال است. وقتی ملتی میخواهند مستقل باشد در واقع میخواهد با کرامت زندگی کند.در این همایش غلامحسین الهام سخنگوی دولت، حجتالاسلام و المسلمین میرتاجالدینی معاون رییسجمهور در اجرای قانون اساسی،فاطمه بداغی معاون حقوقی رییسجمهور، عزیزی معاون رییسجمهور، بختیاری وزیر دادگستری، مریم مجتهدزاده مشاور رییسجمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، حجازی دبیر هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی و ... حضور داشتند.
منبع:ایسنا
کد خبر: ۱۱۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۲
اوای دنا: مدیرعامل شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران گفت: نخستین پرواز رسمی هواپیمای فوکر 100 فرودگاه این شهرستان، دوشنبه 6 آذر از گچساران به مقصد تهران انجام میشود. غلامرضا پاکدل در نشست با شورای اداری گچساران گفت: راهاندازی فرودگاه و عملیاتی شدن پرواز در آن سبب رشد و توسعه در حوزههای مختلف اجتماعی، علمی ، اقتصادی، پزشکی و فرهنگی میشود.وی ادامه داد: امروز این اتفاق و رویداد مهم در گچساران شکل گرفته و طی روزهای آینده شاهد نخستین پرواز هواپیمای فوکر 100 از فرودگاه این شهرستان به مقصد تهران هستیم.پاکدل برقراری پرواز فوکر 100 در این فرودگاه را خواسته و آرزوی دیرینه همه مردم و مسئولان دانست و یادآور شد: به هر حال تمامی مشکلات و موانع موجود برطرف شده و همه چیز برای انجام نخستین پرواز رسمی از این فرودگاه آماده شده است.وی بیان داشت: دوشنبه 29 آبان نخستین موعد مقرر شده برای پرواز هواپیمای فوکر 100 از گچساران به تهران بود که به دلیل شرایط آب و هوایی نامناسب این پرواز به دوشنبه 6 آبان تغییر یافت.
کد خبر: ۱۱۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۳
اوای دنا:یک متخصص تغذیه گفت: باید از ذبح کردن دام ها در محیطهای مسکونی و خیابانها پرهیز کرد.
دکتر علی اکبر سهیلی آزاد در گفتوگو با ایسنا ، با اشاره به ذبح دام در مقابل دستههای عزاداری در خیابانها و مناطق مسکونی افزود: در این موارد معمولا تشخیصی در مورد وجود بیماری در حیوانات داده نمیشود، ولی زمانی که این کار در کشتارگاهها و زیر نظر دامپزشکان صورت میگیرد میتوان از سلامت حیوان ذبح شده اطمینان حاصل کرد.این متخصص تغذیه با اشاره به مشکلات دیگر ذبح دام در خیابانها اظهار کرد: اگر دام ذبح شده در ششهای خود کیستهایی به شکل کیسههای کوچک و بزرگ داشته باشد این دام مبتلا به بیماری کیست هیداتیک است که این کیستها بعد از جدا شدن از بدن دام توسط فرد ذبح کننده معمولا مورد تغذیه حیوانات ولگرد به ویژه سگها قرار میگیرد و در روده آنها به شکل تخم انگلی به نام ایکینوکوکوس گرانس در میآید.وی در ادامه افزود: مدفوع حیوانات ولگرد که از این نوع کیست مصرف کردند با گذشت زمان و از راههای مختلف از قبیل باد، باران و رود خانه به شکل گرد و غبار وارد زندگی و غذای انسانها میشود که با ورود این ماده خطرناک به بدن روده فرد آن را به شکل تخم انگل جذب و از طریق جریان خون به کبد، جگر، ریهها و یا مغز و استخوان راه پیدا میکنند که منجر به بیماری کیست هیداتیک میشود و درمان آن بسیار مشکل و برای بیمار عذاب آور است و گاهی مشکل با جراحی نیز حل نمیشود که در کشور ما 13 درصد از زنان مبتلا به بیماری کیست هیداتیک هستند.دکتر سهیلی در مورد سلامت و بهداشت غذاهای نذری گفت: توجه به نکات ایمنی و بهداشتی در حین پخت غذاهای نذری در کنار سلامت افرادی که در قسمت آشپزخانه حسینیهها و مسجدها و تکایا مشغول به فعالیت هستند مورد توجه قرار گیرد، در ضمن باید این افراد ضمن عاری بودن از مشکلات عفونتی، پوستی و قارچی از وزارت بهداشت نیز مجوز بگیرند.وی با تاکید بر اهمیت ظروف استفاده شده برای پذیرایی از عزاداران اظهار کرد: نوع ظروف مصرفی تا حد امکان باید یک بار مصرف و از جنس و بافت مناسب ساخته شده باشد و ترجیحا از ظروف گیاهی باشد و بهتر این است که غذا در این ظروف به مدت طولانی نماند زیرا موجب تغییرات شیمیایی در ساختار این ظروف شده که برای بدن بسیار مضر است.این متخصص تغذیه در ادامه گفت: در ایام عزاداری معمولا نوشیدنیهایی نظیر شیر، شیر کاکایو، چایی و شربت برای پذیرایی از مهمانان مورد استفاده قرار میگیرد که در انتخاب جنس لیوانهای یکبار مصرف باید به دمای مایع توجه ویژهای شود که معمولا برای نوشیدنیها ی گرم از لیوان ها یکبار مصرفی که جنس آن گیاهی است استفاده شود، ولی برای نوشیدنیهای سرد از لیوانهای یکبار مصرف پلاستیکی نیز میتوان استفاده کرد، البته جنس مواد اولیه مورد استفاده در این لیوانها اهمیت بسیاری دارد که نباید از مواد بازیافتی و دسته دوم باشد.سهیلی در پایان افزود: از رسومی که در این ماه صورت میگیرد سوزاندن بیش از حد اسپند است. برخی از جوامع و اقوام دود حاصل شده را عامل ضدعفونی و پاک کنندگی محیط از ویروسها و میکروبها میدانند که این کار نه تنها پایه و ارزش علمی ندارد، بلکه برای افرادی که آلرژیهای تنفسی و زمینههای ژنتیکی آسم دارند، بسیار مضر و خطرناک است.
کد خبر: ۱۱۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۳
اوای دنا:حجت الاسلام بزرگواری عضو جبهه پایداری گفت :ما هیچ تفاوتی بین اصولگرا و اصلاح طلب واقعی نمی بینیم در واقع با وجود این مرزبندی هایی که انجام داده اند یک اصولگرا می تواند در عین حال اصلاح طلب و یک اصلاح طلب در عین حال می تواند اصولگرا باشد یعنی اصول انقلاب را قبول دارند اما معتقدند اصلاحات باید انجام پذیرد.
به گزارش اریا ،نماینده مردم کهکیلویه ،بهمئی و چرام در پاسخ به این سوال که چرا جبهه پایداری در انتخابات مجلس نهم آقای لاریجانی و اطرافیان وی را مورد انتقاد قرار می دادند و آنها را منتسب به جریان اصلاحات می دانستند گفت:ما در یک موقعی مواضعی از سوی اصلاح طلبان دیدیم که این طیف کوتاه آمدند در واقع وقتی فتنه آشکار شد و خط رهبری مشخص شد و دیدیم سران فتنه مردم را به خیابانها ریختند دیگر ما نباید در برابر آنها سکوت می کردیم اما در آن موقعیت ما می دیدیم رییس مجلس و نائبین آنها در مجلس گویا سخنگوی جریان فتنه شده بودند.
وی اظهار داشت:اگر اصلاح طلبان از مواضع خود کوتاه بیایند و از مواضع ضدارزشی خود دست بردارند و اصول انقلاب را بپذیرند و شخصی را وارد انتخابات کنند که از رجل سیاسی، علمی با کفایت و با درایت باشد و بتواند شخص دوم مملکت پس از رهبری شود اما در عین حال اصلاح طلب باشد ما به آن شخص رای هم می دهیم اما کسانی که مواضع ضدارزشی داشته باشند هیچگاه با آنها کنار نمی آییم .
این نماینده مجلس تصریح کرد:در حال حاضر بسیاری از اصلاح طلبان تغییر مواضع داده اند اینها ریشه دارند و فرزندان انقلاب هستند بنابراین اگر در بین اصولگرایان فرد مناسبی پیدا نشود قطعا از چنین اصلاح طلبی که مورد تایید رهبری و شورای نگهبان باشد حمایت می کنیم ما می گوییم در بین رجال ایرانی کسی که شرایط مندرج در قاون اساسی را داشته باشد حرفی درباره آن فرد نداریم و پای آن فرد می ایستیم.
کد خبر: ۱۱۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۷
اوای دنا:مراسم تشییع پیکر آیتالله ملکحسینی نماینده ولیفقیه در استان کهکیلویه و بویراحمد رأس ساخت 8.5 صبح از محل میدان استانداری یاسوج آغاز شد.در ادامه پیکر مطهر این عالم ربانی بر روی دستان امت خداجوی از میدان استانداری تا میدان عدل یاسوج تشییع شد.بر پایه این گزارش نماز میت بر پیکر آن عالم ربانی توسط حضرت آیتالله حسینی بوشهری برگزار شد.
حضرت ایت الله حسینی بوشهری در این مراسم طی سخنانی کوتاهی مصیبت فقدان حضرت ایت الله ملک حسینی را مربوط به جهان اسلام دانست و در ادامه به دو ویژگی از ویژگیهای ایت الله ملک حسینی پرداخت و فرمودند:یکی از ویزگیهای این فقیه عالیقدر ،علم و تقوی و فقاهت وی بوده و در تشریح این ویزگی فرمودند:همین اواخر عمر با برکت ایت الله ، وقتی مطرح شد که ایشان قصد دارند رساله ی عملیه منتشر کنند از کسی نشنیده ام که تردید بخود دهد و این انسان از نظر علمی ناشناخته بودند اگر چه مدرسه ی خان او در شیراز طلاب ممتازی را تربیت نموده است.
ایت الله حسینی بوشهری ویژگی دوم ایشان را شجاعت دانست و افزودند در میان روحانیت یکی ازشجاع ترین روحانیون بود و هر گاه لازم بود مطلبی بیان شود بدون ملاحظه طرح می نمود. ایشان به حضرت امام به عنوان مقتدا نگاه می کردند و در ادامه فرزند حضرت ایت الله ملک حسینی را بعنوان چشم و چراغ مردم استان کهگیلویه و بویراحمد دانسته و برای ایشان ارزوی موفقیت نموده است.
کد خبر: ۱۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴