صبح امروز طی مراسمی با شکوه و در میان خیل عظیم جمعیت و با حضور مسولین محلی و استانی و همچنین فرزندان ایل بزرگ طیبی در اقصی نقاط کشور جشن شهرستانی لنده برگزار و فرماندار این شهرستان معرفی شد.
کد خبر: ۱۳۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۹
رییسجمهور، استفاده از زمین و اراضی کشور، استفاده از معادن کشور، اجرای کامل هدفمندی یارانهها و اصلاح نظام بانکی کشور را چهار راهکار اصلی برای حل مشکلات اقتصادی کشور عنوان کرد.
کد خبر: ۱۳۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
اوای دنا:بیش از 10 برنامه مختلف همزمان با سالگرد رحلت پیامبر اسلام(ص) در شهرستان بهمئی برگزار می شود.
« آقای سیاوش فرماندار بهمئی» در نشست ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال پیامبر اعظم (ص) در شهرستان بهمئی، با بیان اینکه ، این مراسم منسجم تر از سال های قبل در نقاط مختلف این شهرستان برگزار می شود گفت: به همین منظور اقدامات اساسی و هماهنگی های لازم با ادارات، نهادهای این شهرستان صورت گرفته است.
«حجت الاسلام والمسلمین سیادت امام جمعه شهر لیکک» با اشاره به فعالیتهای کمیته فرهنگی ستاد بزرگداشت رحلت پیامبر اعظم (ص) در این شهرستان، ضمن تاکید بر برگزاری هرچه باشکوه تر برنامه های فرهنگی، مذهبی در این شهرستان به ابعاد شخصیتی حضرت محمد(ص) اشاره کرد وگفت: برپایی نماز جمعه و جماعت در مصلی و مساجد شهر به همراه قرائت زیارت نامه پیامبر اکرم(ص) نقطه عطفی در جهت نهادینه کردن فعالیت های ارزنده فرهنگی و به نمایش گذاشتن وحدت اسلامی است.
گفتنی است ویژه برنامه های رحلت پیامبر اکرم(ص) و روز بیست وهشتم صفر در مسجد صاحب الزمان(عج) شهرلیکک از ساعت 11 صبح روزجمعه، آغاز خواهدشد که حرکت دسته های عزاداری به سمت محل برگزاری توسط هیئت رزمندگان ، هیئت های مذهبی شهرستان ، برپایی ایستگاه صلواتی ، برگزاری مسابقه فرهنگی و مدیحه سرایی از مهمترین برنامه های این روز می باشد. خبر/مسلم مختاری / شهرستان بهمئی لیکک
کد خبر: ۱۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
اوای دنا:نشست شورای مشورتی بنیاد شهید واُمورایثارگران شهرستان بهمئی به منظور بررسی ورفع مشکلات پیش روی جانبازان وایثارگران در این شهرستان«فرماندار شهرستان بهمئی» در این نشست، که با موضوع بررسی اشتغال فرزندان شاهد و ایثارگر ، وضعیت مسکن و مشکلات ایثارگران و ساماندهی گلزار شهدا برگزار شد با بیان اینکه ، ترويج فرهنگ ايثار و شهادت از مهمترين وظایف شوراي مشورتي بنیاد شهید واُمور ایثارگران می باشد گفت : توسعه گلزار شهدا، ساماندهی مسکن والدین و خانوادههای شهدا و ایجاد و تأسیس مرکز مشاوره پیش از ازدواج برای فرزندان شاهد و ایثارگر، تنها گوشهای از اقدامات و فعالیتهایی است که باید برای عملیاتی شدن آنها برنامه ریزی دقیق و منسجمی ارائه کرد.
«آقای سیاوش» در بخش دیگری از سخنان خویش توجه به مسائل و مشکلات خانواده های شهدا و ایثارگران و تلاش در جهت رفع آنها را ضروری دانست و برهمکاری همه دستگاه در این زمینه تاکید کرد.
«حجت الاسلام والمسلین سیادت امام جمعه شهر لیکک » هم با بیان اینکه ، نقش اساسی جانبازان وایثارگران در پيروزي ايران اسلامي در عرصه های مختلف انکار ناپذیر است گفت : دشمنان جمهوری اسلامی ایران ، به دنبال ایجاد تفرقه و اختلاف هستند و ما باید با تقویت وحدت و همبستگی در مقابل آنان ایستادگی کنیم.در پایان اين نشست ، اعضا به ارائه ي نقطه نظرات ، پيشنهادات و مشكلات حوزه خود پرداختند.
پیگیری واگذاری زمین به جامعه ایثارگری، سهام عدالت به افراد تحت حمایت این نهاد، شناسایی والدین نیازمند مداوا ودرمان، ایجاد مدرسه شاهد در شهر لیکک و ساماندهی گلزار شهدا در مناطق روستایی وشهری از مهمترین مصوبات این نشست بود. مسلم مختاری /شهرستانی بهمئی
کد خبر: ۱۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۷
دولت با توجه به بافت جغرافیایی منطقه و با هدف توزیع بهینه و عادلانه خدمات، با ایجاد چند شهرستان جدید در استان های تهران، خوزستان، سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد موافقت کرد.
کد خبر: ۱۲۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
مجلس ظرفيت هاي خوبي داردكه بايدازاين ظرفيت براي توسعه استان استفاده كردوتوسعه با دخالت درعزل ونصب هاوبكارگيري چندمديرحل نمي شود.
کد خبر: ۱۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۰
در فتنه 88 دیدیم که فتنهگران همانند عمروعاص که قرآنها را سر نیزه کرد از نماد سبز که در اسلام قداست دارد استفاده کردند.
کد خبر: ۱۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
اوای دنا:«معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار کهگیلویه وبویراحمد» در همایش گرامیداشت سالروز وحدت حوزه و دانشگاه در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه پیام نور لیکک با بیان اینکه روز وحدت حوزه و دانشگاه از یادگارهای ارزشمند حضرت امام خمینی (ره) است گفت : در شرايط كنونيِ جامعه كه فرهنگ و آموزه هاي ضد ارزشي غرب در حال تهاجم به سایر كشورهاست، ضرورت توسعه فرهنگ ديني و گسترش تعاليم اخلاقي در جامعه بيش از گذشته احساس مي شود.
«آقای لرستانی» با اشاره به اینکه نهادينه شدن فرهنگ ديني موجب نفي تهاجم فرهنگي غرب به جامعه اسلامی می شود افزود : باید جايگاه وحدت ِ حوزه و دانشگاه براي رسيدن به توسعه فرهنگ ديني مورد بررسی قرار گیرد و زمينه لازم براي تبادل فكري و علمي بين اين دو نهاد ايجاد شود.
«حجت الاسلام والمسلمین سیادت امام جمعه شهر لیکک» هم همكاري و هماهنگي حوزه و دانشگاه ها را ضروری دانست وگفت : باید زمینه حضور و ارتباط مداوم حوزه ودانشگاه در این شهرستان بیش از پیش فراهم شود.
«سیاوش فرماندار بهمئی» يكي از مهمترين نهادهاي اجتماعي و فرهنگي و اعتقادي را محيطهاي علمي و آموزشي برشمرد و گفت: حوزه و دانشگاه علاوه بر توليد علم و دانش بايد فرهنگ ديني و اعتقادی و ارزشهاي معنوي را در جامعه گسترش دهند.خبر/مسلم مختاری 29/9/1391
کد خبر: ۱۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
بعد از اینکه امام جمعه گچساران در نطقی هشدار دادندکه اگر مشکلات گچساران حل نشود برای جدایی گچساران از کهگیلویه و بویراحمد تلاش خواهد نمود این بار حزب موتلفه اسلامی و یکی از اعضای شورای اسلامی گچساران خواهان جدایی ....
کد خبر: ۱۲۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۸
اوای دنا:خطیب نماز جمعه» شهرلیکک در ایین عبادی سیاسی این هفته، با بیان اینکه، شهيد آيتالله دکتر محمد مفتح پس از فراگيري مقدمات، راهي قم شد و در محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبايي به فراگیری علوم مختلف هت گماشت و غنای علمی استاد، تبحر و تسلط ایشان به علوم جدید و قدیم، بیان شیوا و قلم قدرتمند ایشان همیشه زبانزد عام و خاص بود و گفت:
ایجاد وحدت بین حوزه های علمیه و دانشگاه و دوقشر روحانی و دانشگاهی یکی از مهمترین فعالیت های ایشان بود.
حجت الاسلام والمسلمین سیادت برهمکاری مسئولین و دانشگاهها به منظور پیگیری و رفع مشکلات دانشگاههای شهرستان تاکید کرد و افزود: انتظار می رود با درایت مدیران این مشکلات مرتفع شود.وی همچنین وفای بعهد را یکی از خصلتهای نیک مسلمانان برشمرد.
خبر/مسلم مختاری
کد خبر: ۱۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۴
اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیهخدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر میکنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر میکنم.اما با توجه به اینکه گفتهاند جلسات حقوقیها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسهای با این حدت و شدت ندیدهایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحثهای آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقهمند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان میکند، دریافت میکند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانیها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهمترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهمتر نداریم. همة اندیشهها و نظریههای اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزشهای الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزشها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر میگردد.مهمترین و مستحکمترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومتهای علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحثهای خوبی مطرح شد. در دورههایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمیشود آن را دست زد، اما میخواهم بگویم که مهمتر از آن هم سندی نداریم.بحثهایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشاندهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمیتواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیهای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهمترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیمبندی که قوة مجریه حیطهای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، میخواهم به موضوع اساسیتری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و میتواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان میتواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی میتواند انجام دهد، او نیز میتواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمیکرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انساناند و دررابطه با انسان معنا پیدا میکنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة ارادهها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار میدهد، ولی میگوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا میتوانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قلهها میرسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بیمعناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا میکند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزشهای انسانی در سایة آزادی معنا پیدا میکند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیباییهای عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا میکند. والا اگر عدهای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسانها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمدهاند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسانها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمالآفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز میکند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملتها و مردم مستقر نشود، کمالآفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسانها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهمترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمیشوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی میخواهد مستقل باشد، برای این است که میخواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت میکند. کسی که احساس کرامت نمیکند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگیها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملتها از ناحیة انسانهای حقیر و تحقیر شدهای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمیکنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بیمعناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بیمعناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحثهای خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین میخوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینههای اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت میخوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی میباشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش میکند.»باز در همین بخش میخوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم میسازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایینتر میخوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادیهای مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.میگوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیتها آزادند، راهپیماییها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، میگوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکلدهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسانها خواهد بود.بعضیها خیال میکنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر میکنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کردهاند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیدهاند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعهها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل میشود.بعضیها خیال میکنند هر قطعهای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست میشود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر میگذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بیمعناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشتها از آن باید اختیارات و مسئولیتها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجهبندی کنیم، نمیشود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمیشود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیتها و پاسخگوییها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد میکند و شکلی را که میخواهیم بسازیم، ناقص میشود. میخواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادیها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسانهای با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما میبینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتیمتر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر میکنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمیشود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمیشود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوهای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد میشود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد میکند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض میشود که کار را بدتر میکند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونهای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا میشود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمیدادند و این قانون اساسی را انتخاب نمیکردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمیکرد.البته ممکن است بعضیها بگویند که نه خیر، اینها بحثهای تخصصی است و مردم نمیفهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصیتر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمیشود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت میشود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیشبینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمیشود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمیشود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیشبینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده میشود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأیگیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمیشود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص میدهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمیدهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما میخواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدینژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری میکردیم، همان فضای قبل منتقل میشد که اینها اختیارات اضافه میخواهند و ... و حرف را منکوب میکردند و چه بسا ثمر نمیداد و بالعکس میشد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکلگیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی میدهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب میشود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر میآیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردمسالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور میشود که همة مردم اعمال اراده میکنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلافها شروع میشود؛ نه اختلاف، که بعضیها به محض اینکه تذکر قانون اساسی میدهیم، میگویند وارد اختلافات شدهاید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزههای مختلف هستند. اما مقایسهای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردماند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول میگفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا میکنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین میآید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی میافتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق میکند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی میگوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار میگیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم میکند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست میشود. ضمن اینکه بحثهای حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا میگویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم میگیرد و رأی میدهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا میکند. مؤلفههایی است که یک برآیند را در بیرون شکل میدهد و ما نمیتوانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرفهای مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاهها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسانهاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کردهایم نمایندة اقلیت و با این میخواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت میشود و دچار مشکل میشویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمیپردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خوردهایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیتهای رئیس جمهور را ببندند، به نظر عدهای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دورهای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیتهایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عدهای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدمها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر میخواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید میخواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عدهای به جای آنها تصمیم میگیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگیهای رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین میکند، نه ویژگیهای رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عدهای مدام میخواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست میآوریم؟ بعضیها فکر میکنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان میمانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساساند، احساس مسئولیت اجتماعی میکنند، 85 درصد در انتخابات شرکت میکنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته میشود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمیماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم میخواهند وارد فعالیتهای انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا میخواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 میگوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور میخواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شدهاند. همه با همین سیستم بالا آمدهاند.آمدهایم روی جایی دست گذاشتهایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضیها شوخی میکردند و میگفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحثهای سیاسی نیست، بلکه بحثهای فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال میکنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کردهاند و کشته دادهاند و مجلسی پیدا کردهاند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب میکنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب میکنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاشهایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیمگیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی میدهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کردهاند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب میکند.بعضیها خیال میکنند هر چیزی دست آنها باشد، درست میشود و اگر دست آنها نباشد، خراب میشود. من خوشبینانه نگاه میکنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست میشود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم میزند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل میگیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح میکنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحثهای مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و میتواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاههای دادگستری است. آیا ادارة زندانها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی میافتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را میگویند. اینجا این شائبه ایجاد میشود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ میشود.حالا اخیراً لایحهای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساویاند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخشهای مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازهای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده میشود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤالها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی میتواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیسجمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی میشود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامهای میرسد و میخواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم میکند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونهای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهتگیریهای آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب میشود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبهای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی میخورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علیرغم مخالفتهای دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا میشود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهتگیریها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه میدهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت میگوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه میکند یا درست هزینه نمیکند، ولی این پول را اختصاص میدهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آییننامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجهنویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی میتواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازهای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه میشود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره میشود. الان در دنیا چشماندازهای پنجاه ساله تنظیم میکنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ میشود. آیا میشود کشور را براساس قانونهای یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا میکند. دیگر چه چیزی ثابت میماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر میکند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه میخورد؛ یعنی افق برنامهریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمیدانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب میشود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرحهاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجهاش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفهجویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفهجویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار میآوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. میگفتیم بودجهای نیست، میگفتند بودجه از محل صرفهجوییها. میگفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفهجویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر میکند با شرایطی که ساعت تغییر نمیکند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمیکند، مصرف کاهش پیدا میکند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر میکند و 31 شهریور هم برمیگردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمیشود برنامهریزی کرد. نمیشود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج میکنیم، اما بازدهی پایین میگیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت میشود.آیا مجلس میتواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی میتواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً میتواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاههای نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئولاند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دلها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همهاش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمیتواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمیتواند لغو کند. فقط میتواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیسجمهور را نقض میکند. میتواند یا نمیتواند؟ اینها بحثهای علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بیدین شدهای! این حرفها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاههای نظارتی میتوانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا میساختی، بایستی اینجا میساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمیبری؟ باید بالا ببری. میتوانند یا نمیتوانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام میکنم.آیا قوة مجریه قوهای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم میزند، ثانیاً هزینه درست میکند، تعادل بودجه را به هم میزند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه میگذارند، میروند تصمیم میگیرند و این طوری نمیشود.آیا مجلس میتواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر میکنم. عرضم را خلاصه میکنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر میگوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحثهایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضیها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحثهایی که خدمت شما عرض کردیم، بحثهای علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کردهایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح میکند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادیهای مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضیها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرعاند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمیتواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادیها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او میفرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر میدهی. سیطره نداری و به جای آنها نمیتوانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضیها فکر میکنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمیتوانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به تودههای مردم و مجبور شد به ذلیلانهترین خفتهای تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقشآفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر میکنند فقط خودشان مسلماناند و بقیه مسلمان نیستند. خیال میکنند فقط آنها دین را حفظ میکنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه میگویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحثهای فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربیها تعریفی کردهاند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی میکند. به محض اینکه جدا شد، میشود اوقات فراغت. میخواهم این بحثها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرفها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت میروی، فساد میکنی؟ چرا خیال میکنی ملت میروند مسافرت فساد میکنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری میکند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال میکنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را میکنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر میکند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبردهاند.این تودههای عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت میروند، ناراحتاند و میگویند مردم میروند فساد میکنند؟کجا این ملت میرود فساد میکند. این ملت عظیم یا میرود زیارت یا میرود ایران را میگردد. یا میرود صلۀ ارحام یا میرود کیف سالم میکند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیدهاند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحتاند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما میآمدیم سهمیه میدادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضیها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیمگیری بودند، اعتراض شدید به من میکردند و میگفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه میشود؟ گفت: میبرند میسوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی میشود. مردم باید استراحت کنند.میگفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند میشود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانوادهات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را میکنی، بعد که به مردم میخواهد برسد، این طوری میشوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶
اوای دنا:رهبر معظم انقلاب خطاب به نمایندگان مجلس:سئوال از مسئولین اقدامی مثبت است، اما کار را در همین نقطه متوقف کنید
کد خبر: ۱۱۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
اوای دنا: آیت الله احمد جنتی خطیب نماز جمعه این هفته تهران در خطبه دوم نماز جمعه تهران ،رحلت آیت الله ملک حسینی را تسلیت گفت و افزود:
این عارضه را به مردم ولایتمدار استان فارس و کهگیلویه و بویراحمد تسلیت عرض میکنم؛ آیت الله ملک حسینی مانند سنگی نفوذناپذیر بود و قدرتی بود که با جریانات انحرافی و طاغوتی مبارزه کرد.وی همچنین در بخشی از سخنان خود سؤال از رئیس جمهور که توسط مجلس شورای اسلامی کلید خورده است را حق مجلس خواند و گفت:
نمایندگان باید بیندیشند که آیا در شرایط فعلی سؤال از رئیس جمهور به مصلحت است یا خیر؛ خود آقایان فکر کنند آیا این مسئله اختلاف بین سران قوا را مطرح نمیکند.آیتالله جنتی تصریح کرد: اگر هم احیانا رئیس جمهور به مجلس رفت، دوستان بدانند که سؤال از رئیس جمهور بحث جنگ و جدل سیاسی نیست، البته ما نظرمان این بود که سؤال از رئیس جمهور در یک جلسه خصوصی و دوستانه مطرح میشد، حال خود نمایندگان مختار هستند.وی با تأکید بر اینکه سؤال از رئیسجمهور نباید تبدیل به کینهورزی بشود، اظهار داشت: کینهورزی و جنگ و جدل در بحث سؤال از رئیس جمهور هم خلاف اخلاق اسلامی و هم خلاف وحدت است.خطیب نماز جمعه تهران با بیان اینکه اصلیترین مشکل جمهوری اسلامی در شرایط فعلی مسائل اقتصادی است، گفت: دشمن بر روی مسائل اقتصادی انگشت گذاشته و میخواهد مردم را در مقابل نظام قرار دهد و مسئولان بدانند که هر مسئلهای به جزء مسئله اقتصادی حالت جنبی و حاشیهای دارد.آیتالله جنتی به نامه سران قوا به مقام معظم رهبری اشاره و تصریح کرد: هر چند این حرکت سران قوا بسیار خوب بود ولی کم است، مسئولان باید ارادت خود را در عمل به مرحله ظهور برسانند.وی با بیان اینکه مسئولان باید بنشینند و درباره مسائل فعلی کشور چارهاندیشی کنند، گفت: باید محورهایی را ترسیم کرد که بتوان تهدیدهای دشمن را به فرصت تبدیل کند.خطیب نماز جمعه تهران در بخش پایانی سخنان خود انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را یک رسوایی و بیآبروی خواند و گفت: اگر این آمار مشارکت در کشور ما رخ میداد بوق و کرنا سر میدادند.
کد خبر: ۱۱۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۹
اوای دنا:فراکسیون اصولگرایان مجلس در مورد اعلام وصول سوال از رییسجمهور بیانیهای صادر کرد. متن این بیانیه به این شرح است:اکنون که هیات رییسه مجلس نهم در تاریخ 91.8.14 با اعلام وصول سوال از رییسجمهور و ابلاغ آن به ریاستجمهوری قصد دارد این سوال را در دستور کار آینده مجلس قرار دهند، فراکسیون اصولگرایان لازم میداند دیدگاهها و ملاحظات خود را در این امر به اطلاع نمایندگان محترم مجلس و ملت شریف ایران برساند.شک نیست که دشمنان انقلاب پس از ناکامی در توطئههای رنگارنگ خود علیه انقلاب اسلامی، در چند ماه اخیر با تشدید تحریمها، به جنگ اقتصادی بر ضد مردم ما اقدام کردهاند و بغض و کینه خود را نسبت به ملت بزرگ و آزاده ایران به کریهترین وجه نشان دادهاند. نیز مسلم است که دشمنان میخواهند همزمان با فشار اقتصادی در جامعه ما التهاب و تنش سیاسی ایجاد کنند. آنان میخواهند مردم را از فشار اقتصادی خسته و از تنشهای سیاسی گیج و آشفته سازند.مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای، با توجه به توطئههای دشمن در هفتههای اخیر اوامر خود را مشعر بر لزوم حفظ وحدت و آرامش در جامعه و پرهیز از ایجاد التهاب و تنش، مضاعف و مکرر کردهاند، گواه این سخن، رهنمودهای ایشان در سفر مهرماه به استان خراسان شمالی و هشدارهای صریح و محکمی است که در دیدار با دانشآموزان در تاریخ 91.8.10 به مسئولان و به ویژه روسای قوای سهگانه دادهاند تا بدان حد که درباره کسانی که با احساسات ملت بازی میکنند تعبیر "خیانت به ملت" را به کار بردهاند.فراکسیون اصولگرایان، سوال از رییسجمهور را "حق" قانونی نمایندگان مجلس میداند و نقد و نظارت را وظیفه مجلس میشناسد و معتقد است عموم نمایندگانی که این سوال را امضا کردهاند نیت خیر داشته و میخواهند در شرایط فعلی کشور که مردم در فشار اقتصادی به سر میبرند با اعمال حق نظارتی خود در راه رفع مشکلات قدمی بردارند.مقام معظم رهبری تاکنون در خصوص سوال از رییسجمهور صریحا خطاب به مجلس مطلبی نفرمودهاند و نفیا و اثباتا دستوری ندادهاند. فراکسیون اصولگرایان نیز هرگز مدعی نشده است که از رای و نظر رهبری در این باب اطلاع قطعی و بیواسطهای دارد. ما بر اساس درک و استنباط خود از نظر ایشان عمل کردهایم.تجربه سوال از رییسجمهور در مجلس هشتم و مجموع تجربههای متعدد دیگر به این احتمال قوت میبخشد که سوال از رییسجمهور تنشزا و التهابآفرین خواهد بود و بر وضع "بازار" و مناسبات اقتصادی اثر منفی خواهد گذاشت. مخصوصا باید توجه داشت که رییسجمهور در بیان مشکلات، آزاد و بیمسئولیت نیست و نمیتواند و نباید همه مضایق و تنگناهای ایجاد شده یا راهحلها و راههای گریز از آن تنگناها را بیان کند.فراکسیون اصولگرایان، بنابر آنچه گفته شده، هم به حکم عقل و هم به حکم شرع بر پایه استنباط خود از رهنمودها و هشدارهای مقام معظم رهبری طرح سوال از رییسجمهور را در شرایط فعلی کشور از آن جهت که میتواند تنشزا باشد به مصلحت نمیداند و با آن مخالف است. این مخالفت البته به معنی بیاعتنایی به مشکلات مردم نیست بلکه به معنی آن است که ما نمیخواهیم با ایجاد تنش سیاسی مردمی را که دچار مشکلات اقتصادی هستند با مشکل دیگری درگیر کنیم.علاوه بر این مخالفت ما با طرح سوال از رییسجمهور به معنی تایید همه کارها و رفتارهای شاخص ایشان و یا همه تصمیمات و سیاستگذاریهای دولت نیست. ما به راههای دیگری منطبق بر آییننامه داخلی مجلس که میتواند حق نظارتی نمایندگان محترم را تامین کند و در عین حال تنشزا نیز نباشد میاندیشیم.برای رفع مشکلات اقتصادی مردم هم علاوه بر تلاش برای گشودن گرههای قانونی، در پی تشریح و تبیین و تحقق شعار "اقتصاد مقاومتی" در جامعه هستیم که مقام معظم رهبری مطرح فرمودهاند.فراکسیون اصولگرایان معتقد است اعلام وصول سوال از رییسجمهور در اولین جلسه مجلس بعد از هشدار رهبر معظم انقلاب و بعد از نامهها و نطقهایی که در تایید سخنان رهبری به زبان و قلم آمد پاسخ مناسبی به آن تذکرات و هشدارها نبود. هیات رییسه مجلس در اعلام وصول این سوال به اندازهای شتابزده عمل کرد که حتی صبر نکرد و جلسه به پایان وقت که زمان متعارف اعلام وصولهاست نزدیک شود و با عجله و بدون دقت در شمارش تعداد امضاکنندگان و بدون کسب اطمینان از تعداد کسانی که امضای خود را پس گرفتهاند، سوال را بدون ذکر اسامی امضاکنندگان اعلام وصول کرد و شک و شبهه به نصاب رسیدن تعداد امضاکنندگان را با ذکر اعداد 77 و 76 و 75 باقی گذاشت.جا داشت هیات رییسه مجلس در شرایطی که عموم مردم بعد از شنیدن هشدارهای رهبر معظم انتظار تقویت آرامش در جامعه را داشتند، احتیاط میکرد و در همان اولین روز و اولین ساعت به اقدامی که لااقل از نظر جمعی از مردم اقدام تنشزا تلقی میشود مبادرت نمینمود.سرانجام باید اعلام کنیم که ما معتقدیم همه قوا و همه نمایندگان مجلس باید دست در دست هم نهند و به رفع مشکلات مردم همت گمارند. غلبه بر این مشکلات تنها با حفظ وحدت و حفظ آرامش میسر است. ما احتمال میدهیم سوال از رییسجمهور به نوبه خود مایه تنش و التهاب در اذهان مردم و در فضای اقتصادی شود. امیدواریم این احتمال محقق نشود و طرح سوال موجب التهاب نگردد اما وظیفه داریم آنچه را که با تجزیه و تحلیل سیاسی خود بدان رسیدهایم و آنچه را که از توصیهها و هشدارهای رهبری استنباط کردهایم با دیگر همکاران خود در مجلس در میان بگذاریم و به اطلاع ملت برسانیم.با وجود اعلام مخالفت با اینگونه اقدامات و اظهار نگرانی از توطئههای فتنهگران داخلی و دشمنان خارجی همچنان سعی خواهیم کرد تا آنجا که مقدور است، از اقدامات و اظهارات تنشزا خودداری کنیم و التهابی تازه ایجاد نکنیم. به همین جهت است که در برابر سخنان اهانتآمیز مقابله به مثل نمیکنیم و با خویشتنداری و پرهیز از لفاظی و جدال و جنجال، کوشش خواهیم کرد دیدگاههای خود را با منطق و استدلال مبرهن سازیم.ما انصاف و وجدان پاک دوستان خود در مجلس و مردم عزیز را در جامعه به داوری میطلبیم و امیدواریم به وظیفه خود در برابر خداوند و امام راحل و شهیدان رهبری عمل کرده باشیم.از خداوند قادر متعال مسئلت میکنیم به ما در دفاع از اصولگرایی که مستلزم تبعیت از رهنمودها، دستورات و هشدارهای رهبری است توفیق عنایت کند.
کد خبر: ۱۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۶
اوای دنا:رییس جمهوری اسلامی ایران با ارسال نامه ای به محضر رهبر معظم انقلاب با تقدیر از توجه هوشمندانه ایشان به ضرورت حفظ و تقویت وحدت در شرایط خطیر کنونی، اظهار داشت:
دولت ضمن استقبال کامل از این تذکر به موقع، مانند همیشه تمام هم خود را مصروف خدمتگزاری بی منت و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و صیانت از حقوق اساسی ملت خواهد کرد .به گزارش خبرگزاری مهر، متن نامه محمود احمدی نژاد به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیمحضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی )مقام معظم رهبریسلام علیکمبا تبریک عید عظیم غدیر که تضمین و کمال رسالت پیامبراعظم (ص) و نقطه پیوند بشریت با حقیقت انسان کامل و امام معصوم (س) است از توجه هوشمندانه حضرتعالی به ضرورت حفظ و تقویت وحدت در شرایط خطیر کنونی صمیمانه سپاسگزارم .دولت ضمن استقبال کامل از این تذکر به موقع مانند همیشه تمام هم خود را مصروف خدمتگزاری بی منت و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و صیانت از حقوق اساسی ملت خواهد کرد و بدلیل مسئولیت های سنگین خود از بگومگوها و یا اصطکاکات داخلی استقبال نخواهد نمود و مانند گذشته و برای مصالح کشور همه نامهربانی ها را صبورانه تحمل خواهد کرد .به واسطه طراحی دشمنان ،ملت و کشور در فشارند. اینجانب و همکارانم در دولت برای تدبیر امور و مقابله با توطئه های دامنه دار و وسیع بدخواهان و برای کاهش فشار بر مردم و پیشبرد امور کشور تمام توان خود را به طور شبانه روزی به کار بسته ایم لیکن ابعاد مسئله و اهمیت موضوع مستلزم حضور همه قوا و مسئولیت پذیری و همکاری و همراهی آنان با دولت است که امروز در خط مقدم این جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد.مطمئن هستم که جنابعالی بر پاسداری قاطع از قانون اساسی و به ویژه از حقوق اساسی ملت و همچنین صیانت از جایگاه رفیع رییس جمهوری منتخب ملت که بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و مجری قانون اساسی است، تاکید دارید و با هر اقدامی که اختیارات و مسئولیت های مهم او را مخدوش نمایید، مخالفید .توجه دادن حضرتعالی به امر انتخابات ریاست جمهوری بسیار دقیق و مهم است .انتخابات ریاست جمهوری مظهر اراده ملی و نماد حاکمیت مردم و بالاترین تجلی مردم سالاری است . جنابعالی بارها تاکید کرده اید که همه باید به گونه ای عمل نمایند که انتخاباتی پرشور و با حداکثر مشارکت مردم که موجب تجدید قوای انقلاب و عامل نشاط وهمبستگی ملی و بزرگترین ضربه به دشمن است برگزار گردد. این امر در شرایط کنونی از اهمیتی به مراتب بالاتر برخوردار است و ضرورت دارد از هرگونه اقدام و رفتار که شائبه تضعیف نقش محوری اراده مردم در اداره کشور و یا حضور حداکثری آنان در انتخابات است به جد پرهیز گردد . دولت با تمام توان در خدمتگزاری همه جانبه به ملت حاضر و در صدد زمینه سازی تحقق این امر است .انشاالله با تدابیر خردمندانه حضرتعالی از این عقبه به سلامت عبور خواهیم کرد.سلامتی و عزت روزافزون جنابعالی و ملت بزرگ ایران را از ایزد منان مسئلت دارم . محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۱۰۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۱
اوای دنا:حجت الاسلام بزرگواری با حضور در غرفه موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران در پاسخ به این سوال خبرنگار شبکه ایران، که چرا با وجود عضویت در جبهه پایداری در انتخابات ریاست مجلس به علی لاریجانی رای داد، اظهار داشت:
بنده آقای لاریجانی را در مدیریت مجلس، قوی تر از آقای حداد می دانم. آقای حداد دانشمند شریفی است اما در اداره مجلس قدرتمند نیست. مثل آقای ابوترابی که وقتی مدیریت مجلس را در دست می گیرد، من می گویم امروز روز تذکرات و سوال هاست.وی افزود: البته به آقای لاریجانی گفتم که بنده به شما رای می دهم اما اگر مثل فتنه 88 وارد جاده خاکی شوید، مثل گذشته در برابرتان خواهم ایستاد.نماینده مردم کهکیلویه خاطر نشان کرد: بنده به همراه بیش از 25 نماینده عضو جبهه پایداری که از نزدیک شدن این جبهه به امثال زاکانی و توکلی ناراضی بودیم، به آقای لاریجانی رای دادیم. اعتراض ما این به رفتار های تناقض آمیز برخی از دوستان بود.این نماینده اضافه کرد: متاسفانه در حالی که آقای زاکانی و وابستگانش اساسا جبهه پایداری را به رسمیت نمی شناختند، شاهد بودیم که عده ای از اعضای جبهه پایداری بعد از انتخابات با ایشان وحدت کرده و سر یک سفره نشستند.نماینده مردم کلگیلویه افزود: متاسفانه باید بگویم که بخشی از جبهه پایداری را افراد معامله گر تشکیل می دهند و آقای آقا تهرانی بانی اتحاد با آقای زاکانی است. حتی آقای حسینیان هم از این رفتارها ناراحت بود و برای اینکه رای ندهد، به مسافرت رفت. من می گویم چرا با زاکانی نشست و برخاست می کنید؟وی در خصوص طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، تصریح کرد: بنده مخالف این طرح هستم و معتقدم انگیزه های سیاسی و انتخاباتی عامل مطرح شدن آن است. فضای مجلس منفی است و این طرح، رای نمی آورد. البته ممکن است برخی ها در مجلس تبلیغات کنند تا رای بیاورد اما یقینا شورای نگهبان این طرح را رد خواهد کرد.نماینده مردم کهکیلویه، ادامه داد: بنده به کسانی که این طرح را ارائه داده اند، می گویم آیا مایل هستید همین شرایطی که برای کاندیدا های ریاست جمهوری در نظر گرفته اید، در انتخابات مجلس هم لحاظ شود؟
سید محمد علی بزرگواری در خصوص تلاش عده ای برای زیر سوال بردن مدیریت دولت، تاکید کرد: معتقدم 70 درصد مشکلات کنونی ناشی از تحریم هاست و 30 درصد هم از کم تدبیری هایی ناشی می شود که به همه ما برمی گردد.کم تدبیری مجلس، دولت و همه دستگاه های کشور در این مسئله موثر است و نباید همه چیز را به گردن دولت انداخت.وی افزود: هر انسان آگاه و بصیری می داند که در شرایط حساسی قرار داریم و دولت به عنوان پیشانی نظام در برابر تحریم ها باید تقویت شود. با این وجود شخصا معتقدم برخی چهره ها در تیم اقتصادی دولت توان تصمیم گیری در شرایط بحرانی را ندارند.حجت الاسلام بزرگواری در خصوص بازداشت آقای جوانفکر، خاطرنشان کرد: بازداشت مشاور رئیس جمهور در حالی که فقط 8 دقیقه تا سخنرانی ایشان درسازمان ملل باقی مانده، کار ناشایستی بود و شان رئیس جمهور رعایت نشد.وی همچنین در خصوص خصلت برخی از نمایندگان مجلس که خود را نماینده تر فرض می کنند، گفت: رسانه ها نقش مهمی در بوجود آمدن این اخلاق نادرست در برخی از نمایندگان دارند و باید به طور عادلانه به پوشش اخبار نمایندگان مبادرت کنند.
بنده در مجلس قبلی به آقای لاریجانی تذکر داده و گفتم، آقای لاریجانی شما هم یک نماینده هستید مثل من و اعتبار ریاست مجلس را از رای ما به دست آورده اید.
کد خبر: ۱۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
اوای دنا:حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح امروز(چهارشنبه) در ديدار هزاران نفر از دانش آموزان و دانشجويان ، در سخنان مهمي با تبيين مراحل مختلف مبارزه كلان و شصت ساله ملت ايران با دولت مستكبر آمريكا و شكست هاي سلسله وار و تنزل جايگاه سياسي، اقتصادي، نظامي و اصول فكري آمريكا در مقابل پيشرفتهاي شگرف مادي و معنوي نظام اسلامي، درس هاي بزرگ اين مبارزه ادامه دار را حفظ ايستادگي و بصيرت، توكل بر خدا، كار و تلاش بي وقفه، و وحدت ميان مسئولان دانستند و تأكيد كردند:
مسئولان بويژه سران سه قوه بايد با وظيفه شناسي و درك شرايط حساس كنوني، از هرگونه كشاندن اختلافها به ميان مردم خودداري كنند و بدانند از امروز تا روز انتخابات، هر كسي كه بخواهد از احساسات مردم در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری ،حضرت آيت الله خامنه اي اتحاد و وحدت را نيز بسيار مهم خواندند و تأكيد كردند: يكي از موارد مضرّ، اختلاف ميان مسئولان و بدتر از آن كشاندن اختلاف به ميان مردم است.
ايشان افزودند: من به مسئولان و رؤساي قوا هشدار ميدهم كه مراقب باشند و اختلافات را به ميان مردم نكشانند.
حضرت آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اينكه رهبري از رؤساي قوا حمايت كرده و حمايت خواهد كرد، خاطر نشان كردند: نامه نگاريهاي اخير و مطالب آن به هيچ وجه موضوع مهمي نيست اما اين اختلاف نظرها نبايد به ميان مردم كشانده و دست مايه اي براي جنجال و هياهوي رسانه هاي بيگانه و دشمنان شود.
ايشان تأكيد كردند: همه بايد متوجه مسئوليت خود و شرايط حساس كنوني باشند.
رهبر انقلاب اسلامي با اشاره به عصبانيت دشمن از حوادث منطقه و پيشرفتهاي علمي و تأثيرگذاري ملت ايران افزودند: يكي از روشهاي موذيانه و موريانه وار دشمن در اين شرايط، ايجاد اختلاف از راههاي نفوذ است كه همه بايد مراقب باشند و اختلاف ها را به حداقل برسانند.
حضرت آيت الله خامنه اي خاطرنشان كردند: اختلاف نظر طبيعي است اما اين اختلاف نظر نبايد به اختلاف در عمل و گريبانگيري و مچ گيري در مقابل مردم، تبديل شود.
ايشان تأكيد كردند: از امروز تا روز انتخابات، هركسي كه بخواهد اختلاف ها را به ميان مردم بكشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده كند، قطعاً به كشور خيانت كرده است.
رهبر انقلاب اسلامي، مسئولان كشور را زحمت كش و دلسوز خواندند و خاطر نشان كردند: مسئولان بدنبال كار و تلاش هستند كه برخي اوقات غفلت هايي هم انجام مي گيرد اما اميدوارم خداوند بر اساس نيت هايي كه بدنبال خدمت به مردم هستند، ملت ايران را در همه ميدانها موفق كند كه قطعاً هم اينگونه خواهد بود.
حضرت آيت الله خامنه اي در بخش ديگري از سخنان خود غدير خم را حادثه اي اصولي خواندند كه نشان دهنده توجه اسلام به امامت و ولايت بعنوان مهمترين ركن تشكيل نظام اسلامي است.
ايشان تأكيد كردند: اگر مضمون واقعي حادثه غدير، بدرستي تبيين شود، اين موضوع مي تواند وحدت آفرين باشد.
کد خبر: ۱۰۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۰
اوای دنا:حجتالاسلام عباس عبدالملکی امام جمعه لنده ،امروز در خطبههای نماز جمعه گفت: عید قربان روز قربانی هوای نفس و شیطان برابر خداوند و اهل بیت (ع) است.وی افزود: قربانی کردن در این روز با برکت اجر و ثواب بسیار داشته به گونهای که مولای متقیان حضرت علی (ع) فرمودند «اولین قطره خونی که از قربانی به زمین ریخته میشود صاحبش آمرزیده میشود».حجتالاسلام عبدالملکی با اشاره به قطع شدن شبکههای ماهوارهای ایران در خارج از کشور به دست ایادی استکبار گفت: قطع 19 شبکه ایرانی نمادی از شعار حقوق بشر، آزادی جریان اطلاعات و آزادی بیان آمریکا و ایادی استکبار است.وی یادآور شد: قطع شبکههای ایران نشان از قدرت فرهنگی و مبارزه موفق جنگ نرم ایران اسلامی و تأثیر عظیم فرهنگی ایران بر مردم جهان دارد.خطیب نماز جمعه لنده در ادامه حفظ وحدت را اصلیترین نیاز کشور خواند و گفت: اگر کوچکترین خدشهای به وحدت ملت وارد شود ضررهای جبرانناپذیری به کشور وارد میشود.حجتالاسلام عبدالملکی تصریح کرد: پیروی از ولایت عامل اصلی وحدت بوده و کسی که دلش برای بیگانه میتپد غیر خودی بوده و دغدغه وحدت و کشور را در سر نمیپروراند.وی به نامهنگاری اخیر بعضی از مسئولان اشاره کرد و گفت: این نامهنگاریها به صلاح کشور نبوده و بنا به فتوای برخی از مجتهدان نامهنگاریهای تنشزا در کشور حرام است.امام جمعه لنده افزود: امروز در این برهه از فشارها و تحریمها مسئولان باید به فکر اقتصاد و دغدغههای مردم باشند و از اختلافافکنی در کشور پرهیز کنند.
کد خبر: ۱۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵
قابل توجه دوستداران نظام و انقلاب؛
در کجای دنیا رئیس جمهور یک کشور اجازه درخواست جزئی اینچنینی را هم ندارد و اگر قصد بازدید از یک زندان را بکند؛ اینچنین مورد حمله قرار می گیرد؟! آیا رئیس جمهور فعلی کشورمان همچون خاتمی قصد عزیمت به ایتالیا و مصافحه با دخترکان این کشور را کرده است که اینگونه به خشم آمده ایم؟!
همه اشکلات و شائبه هایی مطرح شده از سوی برخی دلسوزان پیرامون بازید رئیس جمهور از زندان اوین صحیح و قابل تامل می باشد و جا دارد که رئیس جمهور محترم بعد از توصیه های مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر وحدت و همدلی قوا از طرح چنین مباحث فرعی و جنجالی خودداری کنند و همانطور که معظم له توصیه فرمودند علاوه بر وحدت و همدلی با سایر قوا، عمده تلاش خود را بر روی اتمام پروژه های نیمه تمام کشور و برون رفت از شرایط بحرانی اقتصادی فعلی متمرکز نمایند اما در این میان توجه به یک نکته اصلی از سوی برخی منتقدان رئیس جمهور مغفول شده است.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، بعد از درخواست رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین بار دیگر شائبه اختلاف قوا قوت گرفت و این امر خشنودی دشمنان نظام و انقلاب که آرامش کشور در آستانه انتخابات را نمی خواهند را به همراه داشت.
اینکه چرا رئیس جمهور بعد از هفت سال تازه به این فکر افتاده و آنهم بعد از زندانی شدن مشاور خود، اینکه چرا نامه اش به رئیس دستگاه قضا را رسانه ای کرده است، اینکه در شرایط بحرانی اقتصادی فعلی چرا چنین مسائل فرعی در دستور کار و اولویت وی قرار می گیرد و دهها اشکال و نکته نظر دیگر در این راستا که عموما بجا و صحیح می باشد اما نکته ای که در این میان مورد غفلت اهالی رسانه و برخی دلسوزان نظام واقع شده است اینکه در کجای دنیا با رئیس جمهورشان چنین برخوردی می کنند که برخی در داخل انجام می دهند؟!
در کجای دنیا رئیس جمهور یک کشور اجازه درخواست جزئی اینچنینی را هم ندارد و اگر قصد بازدید از یک زندان را بکند؛ اینچنین مورد حمله قرار می گیرد؟!
آیا رئیس جمهور فعلی کشورمان همچون خاتمی قصد عزیمت به ایتالیا و مصافحه با دخترکان این کشور را کرده است که اینگونه به خشم آمده ایم؟! آیا قرار است به بنیاد سوروس سری بزند یا اینکه در محافل ضدنظام و انقلاب شرکت کند؟! آیا قرار است به برخی کشورهای عربی برود و درباره هزینه های اغتشاشگری در ایام انتخابات گفت و گو کند و یا ...
راستی همسر قالیباف یا بازیکنان یک تیم فوتبال چه جایگاه بالاتری نسبت به رئیس جمهور کشورمان دارند که در قبال آنها یادمان رفته بود تا هیاهو براه اندازیم اما این درخواست رئیس جمهور کشورمان را غیرمنطقی و خلاف مصلحت قلمداد می کنیم؟!
پذیرایی از علی عسکری، کاظمیان و مهدوی کیا در زندان اوین - منبع: شبکه ایران به نقل از فارس
این بازدید حتی اگر با اهداف سیاسی و غیرضروری و شائبه انگیز باشد را باید به حساب یک فرصت سوزی رئیس جمهور و اتلاف وقت در سال پایانی دولت دهم بعد از سالها خدمت و تلاش برای پیشرفت و ارتقای کشور بگذاریم اما اجازه ندهیم که حرمت و اقتدار و جایگاه رئیس جمهور کشورمان بعنوان شخص دوم مملکت با چنین مسائل جزئی و کوچکی شکسته شود که قطعا دودش در چشم روسای جمهور بعدی هم خواهد رفت.
با همه انتقادات بجا و نابجای مطرح شده باید بپذیریم که روسای قوا هر کدام دارای جایگاه و منزلت معنوی و قانونی خاصی می باشند و این مسائل کوچک و جزئی نباید بهانه ای برای تخریب و تخطئه جایگاه آنان شود اگرچه به اعتقاد نویسنده اتخاذ چنین تصمیمی از سوی رئیس جمهور در شرایط فعلی شائبه برانگیز است اما این یکی از حداقل حقوقی است که می توان برای رئیس جمهور کشورمان قائل باشیم.
در پایان لازم بذکر است که بازدید از زندان ها توسط شخصیت هایی حقیقی و حقوقی، امری طبیعی و مسبوق به سابقه است. با جستجویی ساده در موتورهای جستجو، می توان فهرستی بلندبالا از سابقه چنین بازدیدهایی بدست آورد.
کد خبر: ۱۰۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۱