مقام معظم رهبری:برخی دائماً کلمه «تندروها» را تکرار می کنند که منظور آنها جریان مومن و حزب اللهی است، در حالی که نباید جوانان انقلابی و حزب اللهی را متهم به تندروی کرد زیرا این جوانان با اخلاصِی تمام و با همه وجود در میدان حاضرند
کد خبر: ۸۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
اسرائیل از اعلام برنامه گسترده ایران برای بازسازی ارتش خود با جنگ افزارهای نوین با اتکا به سلاح های ساخت روسیه بلافاصله پس از لغو تحریم های بین المللی، عمیقا اظهار نگرانی کرد. دیروز روزنامه "یدیعوت احارنوت" در صفحه نخست خود خبر "سلاح روسی در راه ایران.. هدیه ای نگران کننده برای اسرائیل " را تیتر زد. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
السفیر نوشت: اسرائیل از اعلام برنامه گسترده ایران برای بازسازی ارتش خود با جنگ افزارهای نوین با اتکا به سلاح های ساخت روسیه بلافاصله پس از لغو تحریم های بین المللی، عمیقا اظهار نگرانی کرد. دیروز روزنامه "یدیعوت احارنوت" در صفحه نخست خود خبر "سلاح روسی در راه ایران.. هدیه ای نگران کننده برای اسرائیل " را تیتر زد. در روزنامه اشاره شده است شدیدترین مسئله ای که در این رابطه اسرائیل را نگران می کند نوسازی نیروی هوایی ایران و دستیابی این کشور به هواپیماهای مدرن از نوع "سوخوی ٣٠" است.
الکس فیشمان، خبرنگار روزنامه "یدیعوت احارنوت" اشاره کرد تحریم های ایران هنوز لغو نشده است اما مسابقه تسلیحاتی برای نوسازی ارتش ایران به اوج رسیده است. به گفته مسئولانی در وزارت امور خارجه آمریکا لغو تحریم های اقتصادی اعمال شده علیه ایران در نیمه ماه جاری یعنی پس فردا جمعه آغاز خواهد شد. لغو تحریم ها عملا پایان نظام تحریم های بین المللی اعمال شده علیه ایران از سال ٢٠٠٧ است. این تحریم ها به علت برنامه هسته ای ایران از طریق مجموعه دستوراتی اعمال شد که دو رئیس جمهور آمریکا، جرج بوش پسر و باراک اوباما اتخاذ کردند و این دستورات با مصوبه های کنگره و اتحادیه اروپا و نیز قطعنامه های شورای امنیت همراه بود.وزارت امور خارجه آمریکا و اتحادیه اروپا، آماده سازی افکار عمومی برای یک گام بنیادین دیپلماتیک را آغاز کردند: به این ترتیب که وزیر امور خارجه جان کری و همتای اروپایی وی فدریکا موگرینی در روزهای اخیر اعلام کردند لغو تحریم ها چند روز بیشتر طول نخواهد کشید. تصمیم درباره لغو تحریم ها به گزارش بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی تکیه دارد که ماه گذشته به قدرت های بزرگ ارایه شد و تاکید کرد ایران عملا به تعهدات خود برای برچیدن بخشی از توانمندی های هسته ای خود پایبند بوده است.
به موازات اعلام لغو قریب الوقوع تحریم ها دولت ایران از قصد خود برای صرف ٢١ میلیارد دلار برای بازسازی ارتش این کشور خبر دارد که شدیدا نیازمند نوسازی سازوبرگ جنگی است. در این راستا، نخستین کشوری که در صف فروشندگان می ایستد روس ها هستند. مشخصا در این روزها هیئتی امنیتی از روسیه به مذاکرات با دولت ایران برای فروش هواپیماهای جنگی از نوع "سوخوی ٣٠" و از سرگیری خط تولید تانک های "تی ٧٢" پایان می دهند. در گذشته روس ها خطر تولید این نوع تانک ها را در ایران راه اندازی کرده بودند. علاوه بر این امکان فروش تانک های پیشرفته "تی ٩٠" بررسی می شود که نیروهای روسیه اکنون در سوریه از آن استفاده می کنند. افزون بر این، قرارداد تسلیحاتی منعقد شده که همچنین دربردارنده فروش موشک های پیشرفته زمین به دریا از نوع "یاخنوت" و ابزارهای جنگی دیگر است.
به نوشته "یدیعوت" مذاکرات روسیه و ایران درباره فروش هواپیماها در ماه مارس آغاز شده بود هنگامی که افسر بلند پایه ایرانی از قصد کشورش برای خرید هواپیمای رهگیری و بمب افکن "سوخوی ٣٠" هم طراز "اف ١٥" آمریکا خبر داد. در ماه آینده قرار است همچنین محموله نخست موشک های سامانه دفاع هوایی پیشرفته "اس ٣٠٠" به ایران برسد. در پایان سال گذشته روسیه به ایران سامانه های پشتیبانی کننده و در راس آن ها رادار سامانه دفاع هوایی را منتقل کرد. ایرانی ها چهار سامانه موشکی "اس ٣٠٠" از رده خارج روسیه را خریداری کردند. فرانسوی ها نیز در صف ایستاده اند و نمایندگان آنان برای فروش جنگنده هایی از نوع "رافال" با ایرانی ها مذاکره می کنند.به اعتقاد "یدیعوت" اتحادیه اروپا و امریکا برای لغو تحریم های ایران به علت انتخابات این کشور در ماه آینده شتاب به خرج می دهند.
محافل بلند پایه در اسرائیل، دولت آمریکا را به نادیده گرفتن عمدی و آگاهانه جنبه های نظامی تحریم ها متهم می کنند و این که آنان هیچ گونه فشاری را بر ایرانی ها در مورد تولید سلاح راهبردی وارد نمی آورند مانند تولید و مجهز شدن به موشک های بالستیک دور برد که قابلیت حمل کلاهک اتمی را دارد. و آشکار می شود ایرانی ها دو آزمایش موشک بالستیک را با برد ١٨٠٠ کیلومتر انجام دادند و سیلوهای زیر زمینی این نوع از موشک های خود را به نمایش گذاشتند.
اسرائیل آزمایش های علنی این موشک ها در ماه های اخیر از سوی ایران را، اقدامی با هدف ارزیابی واکنش بین المللی به صورت کلی و به ویژه آمریکا می داند. تصمیم رئیس جمهور اوباما مبنی بر خودداری از اعمال فشار بر ایرانی ها در این مورد آنان را به ادامه نقض توافق های بین المللی درباره منع گسترش سلاح های اتمی تشویق می کند.
به طور کلی مشخص نیست این مسئله چه اندازه کمک خواهد کرد چنانچه این موضوع به میز شورای امنیت کشیده شود زیرا روس ها اعلام کردند اگر قطعنامه ای درباره موشک های بالستیک ایران صادر شود آنان از حق وتو استفاده خواهند کرد.منبع:العالم
کد خبر: ۸۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۶
ریاست محترم جمهور اسلامی، در مکتب خود شما و حوزه شما در قران به ما گفتید اشداء علی اکفار و رحماء بینهم. اما از اینکه متن قرآن را بر عکس در حال عمل شدن می بینم شدت را بر دوستان و نهایت رافت و مهربانی با دشمنان می بینم گلایه دارم
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
دکتر شیرعلی خرامین، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در پی شهادت آیت الله نمر، و اتفاقات بعد از آن نامهای به دکتر روحانی رئیس جمهور ایران نوشت که متن این نامه به شرح زیر می باشد.
بسمه تعالیریاست محترم جمهوری اسلامی ایرانجناب حجت االاسلام والمسلمین آقای دکتر روحانیسلام علیکمبا عرض ادب و احترام فراوان
نامه حضرتعالی خطاب به ریاست محترم قوه قضاییه و وزیر محترم کشور را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان یکی از نکات مهم و تیترهای اصلی به اطلاع ملت ایران رسید، شنیدم و دیدم. بعنوان یک مدرس دانشگاه و عضوی از این کشور اسلامی از محضر شما کسب اجازه می نمایم تا نکاتی را به عرض عالی برسانم.
از اینکه دستور سریع ، قاطع و به موقع در مورد حوادث ناگوار اتفاق افتاده، با ذکر تاریخ پاسخ گویی (که در کشور ما نادر اتفاق افتاده) صادر گردید مایه خوشحالی بسیاری از مردمان کشور گردید. از اینکه شنیدیم که سفارت کشوری که حکم مهمانان ما را داشتند ( هر چند ناباب) مورد تعرض قرا گرفته و برای ساکنان آن اسبا ب مشکلاتی را فراهم نموده است حقیقتا آزده خاطر شدیم. از اینکه می دانیم این عمل وجهه نظام مقدس و سربلند اسلامی را در دنیا مورد خدشه و زمینه بدنامی را برای آن ایجاد می نماید باز دل همه دلبستگان به نظام امام عزیز و میراث شهدا را به درد آورد.و به همین خاطر نامه حضرتعالی مسرت بخش و امیدوار کننده همچون مرحمی می تواند بر دل فرزندان خمینی کبیر باشد. اما آنچه نگارنده را به نوشتن این خطوط نا مفهوم واداشته است این مسائل نبوده است. بلکه بیشتر گلایه ای بعنوان یک شهروند خدمت حضرتعالی و معرفی متهمان و مجرمان اصلی قبل از وزارت محترم کشور و قوه محترم قضاییه بر اساس حدسیات ناقص خودمان می باشد.از اینکه وقتی ناموس ملت رشید و سربلند و عزت مند ایران در سرزمین امن مکه و مدینه مورد تعرض قرار گرفت و این نامه ها با این تندی را ندیدیدم گلایه مندیم. از اینکه ۵۰۰ زایر مظلوم لب تشنه در سرزمین منا زیر سایه بی تدبیری و( تاریخ گواهی خواهد داد عمدیات ال سعود و نوعی خرابکاری عمدی ) آل سعود یهود نفس در سینه هایشان ماند و زیر دست و پا و یا در کانتینر های داغ جان دادند و این نامه ها با این ادبیات و قاطعیت را ندیدند گلایه دارم. از اینکه مردم مظلوم یمن به جرم دوستی با کشور ایران اسلامی زیر بمب اران بی سابقه بمب های منع شده حتی برای حیوانات سوختند و جان دادند و کودکان و مادرانش سوختند و از این قماش نامه های ندیدند گلایه دارم. از اینکه شیخ مظلوم زاکزاکی و هزاران تن از اصحاب و اولادش به جرم دوستی با ایران در آتش خشم کثیف اذناب آل یهود سوختند و به یک تماس تلفنی ساده اکتفا شد گلایه دارم. از اینکه برای شهادت شیخ مظلوم و شهید النمر به اندازه سفارت ال یهود نامه ندیدم گلایه دارم.
ریاست محترم جمهور اسلامی در مکتب خود شما و حوزه شما در قران به ما گفتید اشداء علی اکفار و رحماء بینهم. اما از اینکه متن قرآن را بر عکس در حال عمل شدن می بینم شدت را بر دوستان و نهایت رافت و مهربانی با دشمنان می بینم گلایه دارم
مگر نه در فقه حوزه شما ولی دم هر خون شیعه در هر جای دنیا ریخته شود کل شیعیان عالم می باشد. از اینکه شما بعنوان ولی دم شیعیان به اندازه حادثه پاریس عصبانی نشدید گلایه دارم.
در نامه شما ذکر شده بود مقصر اصلی شناسایی و معرفی شود جناب ریس جمهور بزرگوار نه به قوه محترم قضاییه و نه به دولت محترم زحمت ندهید. اجازه دهید تا بنده با ذهن ناقصی که نه از حقوق سر در می آورد نه از جرم شناسی خدمت حضرتعالی با اطمینان بالا معرفی نمایم.
مقصر حادثه کسانی بودن که نزدیک به ۲۰ نفر از انسانهای مظلوم را در کنسولگری افغانستان سر بریدن. ومظلومانه مثله کردن. همانانی که جیره خوار و پرورش یافته مکتب دو محمد نحس: ابن عبدلوهاب و ابن سعود بودند. مقصر اصلی کسانی بودند که سفارت ایران مظلوم را در زمان جنگ در لندن به آتش کشدیدند و کارکنان آن را به شهادت رسانده و یا بدنشان را سوراخ سوراخ کردند و احدی خم به ابرو نیاورد.مقصر اصلی کسانی بودند که خانه سفیرمان را در لبنان به بمب بستند و زن و فرزند سفیرمان را تکه تکه کردند. مقصر اصلی کسانی بودند که سفیر کشوری را که مهان مردم سودان بود به اسلرت بردن و بعد از ماهها زجر و شکنجه با هزینه های زیادی فروختند. مگر نه در ادبیات زیبای ایرانی می گوییم خودکرده را تدبیر نیست. همه این اقدامات زیر سر چه کسانی بود چه کسانی اینگونه ادبیات را به عالم معرفی نمودند.
جناب ریس جمهور عزیز شما به جای قاطعیت با اینان و با ال سعود یهود و وارثان قبایل مضر و ربیعه شمشیر را به سوی چهار و پنج بچه جوان رنجیده و خون دل خورده ای که حیثیت و ناموس و تبارشان را زیر دست پای انسانهای جاهل در حال له شدن می بینند و به ظاهر متهم به این کار می باشند نشانه رفته ایدجناب ریاست محترم جمهور : شنید ه اید فردی وارد مسجد شد و زن ومردی را درحال عمل شنیع در محراب مسجد دید. به صورت آنان تف انداخت که چرا مرتکب عمل حرام در محراب می شوید. مرد خاطی رو به او نمود و گفت که مگر نمی دانید تف انداختن در محراب مکروه می باشد. فریاد و بیداد به راه انداختند و او را کشان کشان به سوی قاضی شهر بردند که این فرد در محراب تف انداخته است. قاضی اورا به دریافت شلاق به جرم عمل مکروه مجازات نمود. در حالی که شلاقها را می خورد فریاد زد وای به حال ملکی که که عمل مکروهش را با شلاق مجازات و به عمل حرامش می خندند. فرض کنیم این عمل کار جوانان خودسر به قول دوستان شما باشد تاوان این عمل مکروه کجا و جرم فرزندان ابن عبدلوهاب کجا.
آقای ریس جمهور مقصر بعدی رک وصریح مسئولین دولتی ما می باشند. چرا؟ ذهن خالی از قاعدهای حقوق ی من به من می گوید دولت مسئول پیش بینی و، جلوگیری از اعمال نا امنی در کشور و تامین امنیت ساکنان این کشور می باشد. چرا مسئولین شما نتوانستند حادثه را پیش بینی و نیروی امنیتی کافی برا جلوگیری از این نا امنی تدارک ببینند.اگر نتوانستند پیش بینی کنند پس دال بر ناتوانی زیر دستان شماست و باید مجازات شوند. و اگر توانستند و نکردند دال بر عناد (خدای نکرده) و خیانت است که باز مجازات مضاعف می طلبد. اگر این عمل آنطوریکه فرماندهی نیروی انتظامی در مصاحبه فرمودند توسط افراد نفوذی صورت گرفته است باز ابواب جمعی دولت شما در شناسایی این عوامل کوتاهی و مستوجب مجازات می باشند. پس دنبال مقصر نگردید.آقای ریس جمهور عزیز چرا وقتی به ناموس ایران اسلامی تجاوز شد اینقدر عصبانی نشدید. چرا وقتی فرزندان مظلوم و زوار بی گناه این مردم را کانتینر کانتینر زنده زنده در زیر خاک در حادثه منا دفن کردند این قدر عصبانی و بر افروخته نشدید. چرا وقتی یمن در زیر سم هواپیماهای غول پیکر مافوق پیشرفته آل مضر و ربیعه شخم زذده شد اینقدر عصبانی نشدی، چرا وقتی شیخ مظلوم نیجیریه ای و هزاران تن از اصحابش را به آن مصیبت دچار کردند رحما بینهم بودید. و چرا وقتی ناموس ایزدیان، شیعیان و کردها در بازار آل یهود مثل بردگان دست به دست می شد رحماء بینم بودید.
جناب ریس جمهور گلایه دارم که ای کاش به اندازه حادثه پاریس ( که آن هم امر غم انگیز ومصیبت باری بود) برای همه این مصیبت ها عصبانی می شدید و دستور سریع می دادید. آقای ریس جمهور محترم باز تاکید می کنم کار تعرض به سفارت مضموم و زشت و ناپسند بود اما مکروهی دی مقابل حرام بود. بیاییم اشداء علی اکفار و رحماء بینم یا تساوی بین کفار و دوستان قائل شویم.ایام مستدام باددکتر شیرعلی خرامینعضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و مدرس دانشگاههای یاسوج
کد خبر: ۸۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۰
آقای هاشمی! آتش فتنهای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بیمعناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف"
متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد:
مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.»
مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد.
حمایت از منافقین و جنبشی ها
در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولینبار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیتهی مشترک به اوین منتقلشده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشمبند را از روی چشمانم باز کردند، عدهای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپیها (مارکسیستها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم بهطرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علیرغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید میشد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلبتوجه مینمود سؤالهای شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانیتان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک میدانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابلتوجه بود. البته داستان حمایتهای شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصلهگیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آنها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش میدانستم.
با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاباسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤالبرانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت ششدانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن هم در خطبههای نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاباسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرتعالی بهعنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتشبیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما بههرحال چون تصور ما این بود که حضرتعالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم.
اصرار بیشازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره)
آنچه برای ما غمانگیزتر بود اصرار بیشازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بینالمللی و لیبرالها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. اینکه چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و همعرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول میکنند.
تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن
آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچگاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب میدانید که امام و ملت ایران و بچههای حزب الهی هیچگاه جنگطلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچگاه به وعدههای نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگترین مصداق و دلیل آنهم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعدههای خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرتهای جهانی کوک شده و محاکمهی صدام یعنی محاکمهی خودشان و آنها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ...
حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم
جناب هاشمیحضرتعالی در دوران ریاستجمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجهای در خطمشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ بهگونهای که در خطبههای نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآنپس مردم را به مانور رفاه و مصرفگرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصتهای زیادی از دست رفت. عدهای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود میدانند و شما نیز خود را برادر معنوی آنها معرفی کردید آنچنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمیشنیدید و یا حسابی برای آن باز نمیکردید. فشار اقتصادی آنقدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آنها را ریشهیابی نکردید. کسبهی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمتها را افزایش میداد و علت را که جویا میشدید میگفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران میکنیم. این در شرایطی بود که عدهای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت میگفتند که بستگان رئیسجمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار میداشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولتها با معترضین برخورد میکنند و کشتن آنها هزینهای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!!
تهاجم فرهنگی، شکلگیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی
وای بر ما. این تذهبون؟بهراستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بیدردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکلگیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فیالمثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد میگفت تو هم سوسیالیست شدهای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آنچنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکانپذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیدهبان آن برای رصد کجیها باشد وارد عرصههای اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسمخورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلودهسازی فرزندان آنها است؛ اما دریغا که هشدارها فایدهای نکرد.
سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت
جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجببرانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایتفقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروهها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت میکردند و علیه ارزشهای انقلاب مطلب مینوشتند و شما میدانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟
توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!!
توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟
وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین.
ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما!
جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی میخوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد!
آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!!
و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست.
- شما دیدید که آنها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آنها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آنها با شما بود.- شما دیدید که آنها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آنها خط امام را تحریف میکنند- شما دیدید که آنها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آنها دنبال میکنند.- شما دید که آنها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوتطلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟
آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا
و ما علیرغم بیمهریها و کملطفیها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، بهعنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمعبندی رسیدند ولی در مورد حضرتعالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرتعالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از:
۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایهداران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین میشود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژهخواری را تداعی میکند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنشزدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخگویی همهی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فیالمجلس واکنش نشان دادند.
جناب آقای هاشمیملاحظه میفرمایید که بچههای حزبالله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا.
حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟!
پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همهی نیروهای حزبالله را نگران کرد، گروههای سیاسی اصولگرا گرد هم جمع شدند تا چارهاندیشی کنند. آنها وفاق در بین همهی وفاداران بهنظام را ضروری دانستند و جهت شکلگیری این وفاق محوریت شما را جمعبندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد بهنظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالشها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادیها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه میدانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت میشد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوقهای رأی مردم مینویسند خاتمی ولی خوانده میشود ناطق؛ شما میدانستید و توی دهان آنها نزدید و بلکه آنرا فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزبالله رأی نیاورد.
ماجرای قدرتطلبی تمام نشد
القصه؛ ماجرای قدرتطلبی تمام نشد و روزبهروز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد.
مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدینژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدانداری میکند؛ البته ممکن است بعضی عوضشده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آنهم ناقص و با اشکال مختلف عاریهای و وارداتی با الگوهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش میکند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود.
دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم!
جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد میشد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟!
بههرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولیهای مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً میگفتید میآیم، نمیآیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرفها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصولگرایان وحدت کنند، نمیآیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشتهایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت میکنم و نمیآیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحلهای میشود و نفس دومرحلهای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کردهاند همین الآن که من تصمیم نگرفتهام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرالها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدینژاد را فراهم کردید.
حمایت ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴
جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوالهایی که راه انداختند و برچسبهای ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ میکردند و چه میتوان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و بهاصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... .
و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همهی ضدانقلاب و مارکسیستها و لیبرالها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدینژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود.
کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؟!!!
در همان زمان مطلع شدیم که اتاقهای فکر و کمیتهی پشتصحنه به ستادهای شما خط دادهاند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابانها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرتعالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازهای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالبتر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن مینشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد بهعنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.»
البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیسجمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را میزنیم.
وای بر ما، کار شما برای رأیآوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟!
کینهی حزبالله به دل گرفتید
آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کردهاید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزبالله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأملکنید. کینهی حزبالله به دل گرفتید و همه را با احمدینژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ میدانید بسیاری از بزرگان که از حضرتعالی حمایت میکنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمیبینند بلکه برای بازدارندگی از شکلگیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید.
خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا میداند که چه تلاشها و برنامهریزیهایی شد، چه پولها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجیای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدینژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدتها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود.
دردمندانه عرض میکنیم که در همهی صحنههای آشکار و پنهان فتنه -از اتاقهای فکر پشتصحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم میخورد.
بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کردید؟
قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانهای شد، خطاب به ولیفقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهادهای شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حالآنکه هیچگاه حاضر نشدهاید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیشبینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشان¬هایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده میکنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود.
فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد
فیالمثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نهتنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آنها در فتنه بیشتر شد و ما هیچگاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم.
نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی
کار بهجایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیتالله ریشهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضعگیریهایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید.
اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید
در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبیها و منافقین بود، بهعنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواستههای خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً میدانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند.
بهراستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسمخورده ملت ایران به او دلخوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد میکردند؟!
آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند!
قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یکدندگیها و غرور اصحاب و یاران بنیانگذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟!
چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟!
قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند
اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما میماند؟!
همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پسازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایفالحیل تحتفشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما میماند؟!
ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درسآموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درسها و عبرتهایش برای تاریخ و آیندگان بهجای میماند، ولی آنچه باعث شد این رنجنامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیتهای انقلاب بود. بسیار برایم رنجآور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا میداند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمیگویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض میکنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران میشود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانهی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟
سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری میافتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی میکند. هنگامی که این جملهی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامهی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور میکنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور میکنم، به این یقین میرسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت میدهد.
جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان میایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرتطلب را بهدست گرفته، افول کردهاید. این کار مشاورههای غلط و اتاقهای فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینهها مهم است و آن زمینهها این فرصتها را به وجود میآورد.
مواضع افراطی سال های اخیر
جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید.
برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم:
۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفتوگویی با فصلنامه مطالعات بینالمللی میگویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، اینها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آنها شویم. مذاکره میکنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آنها را پذیرفتیم، تمام است.»
و جالب اینکه پسازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانهها مواجه میشود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحثهایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را میدادند.» (!)
با توجه بهقاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» میتوان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کردهاید، سخت مبالغهآمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که سکوت امام بهمعنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمیتوان بهحساب موافقت ایشان با دیدگاههای انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست.
۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام میگرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحیشده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیتالله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضی از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیکطرف از طرف خود حکومتشان بمب اران شیمیایی میشوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب های آمریکا باید بمانند.»
تنها پس از واکنش رسانهها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقبنشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه میتوان تبعات آن سخنان دشمنشادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟
۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجالبرانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند، میگوید: حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.»
پسازآن نیز پایگاه اطلاعرسانی حضرتعالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعملآمده در این خصوص تأکید میکند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. بههرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیمالشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعهای که به امامت خود حضرتعالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد.
مگر از یاد بردهایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دستنشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را بهحساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را بهحساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کردهاند!»
و مگر میتوان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانهی سالهای دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟!
گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شدهاند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند میزنند! خدا را شکر میکنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیشبینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنونکه من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت دادهشده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیشبینی نکرده بود، تحریفگران با میراث فکری او چه میکردند؟!
و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند.
۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأملبرانگیز است. شما اخیراً در مصاحبهای ادعا کردهاید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسانهای افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام میگفتند] میزدند. بعضیها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] میگفتند: با دولتها کار نداریم و با ملتها کار داریم. این حرفهای عجیبوغریب، باعث شد که کمکم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.»
ظاهراً صدام هم بیتقصیر بوده و این به قول شما افراطیهای داخلی بودهاند که صدام را ترساندهاند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطیهایی که از آنها سخن گفتهاید و آنها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بودهاید و احتمالاً باید گفت حضرتعالی در رأس افراطیون بودهاید.
مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفتهام همه توطئههای جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.»
و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح میکنند، میفرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین میگذارند. این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام برملا سازد تا ما از سادهاندیشی به درآییم و همهچیز را بهحساب اشتباه و سوءمدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند»
اگر هم مقصودتان از افراطیهایی که دم از صدور انقلاب میزدند، همان خط ۳ ایها و باند مهدی هاشمی معدوماند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیماندههای آنها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفتهاند؟
۵- مواضع و دیدگاههای روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأملبرانگیز است. بنا بر نقل رسانهها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولیفقیه تصمیمگیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفتهاید «ولیفقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولیفقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمیشود بگوییم ولیفقیه؛ ممکن است نظام ما ولیفقیه نداشته باشد... تعدادی علیالبدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.»
اینگونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح میشد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرتعالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامهریزی کند؟!
۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمیشود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفتوگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیهام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما میخواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیمهایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.»
چنین به نظر میرسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه میکنید فعلاً که گزینه دیگری بهجای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟!
۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفتهاید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً میتوانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.»
این درحالی است که هم ما و هم شما میدانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پسازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرتعالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام میپذیرد؟ ایا میتوان در اینگونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند.
۸- موضوع دیگری که نشان میدهد بهزعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشههای بنیانگذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بینالمللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی میشوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش میبردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و تواناییهایی که بهطور روزافزون در کشور افزایش پیدا میکند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم».
حالآنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشههای امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آنها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک میشود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر میشود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت میکند.
آیا با این وضعیت نمیتوانیم به تغییر ۱۸۰ درجهای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶
یکی از خلبانان هواپیمای سوخو 24 سوریه که روز گذشته توسط ترکیه در خاک سوریه سرنگون شد و امروز با عملیات ویژه ارتش سوریه نجات پیدا کرد ، از راز سرنگون شدن هواپیمای روسی پرده برداشت.
به گزارش به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، نخستین جملات این خلبان حاکی از این است که ادعاهای مقامات نظامی ترکیه مبنی بر اینکه این هواپیما وارد حریم هوایی ترکیه شده و یا حدود ده بار به خلبانان اخطار شده که حریم هوایی ترکیه را ترک کنند، کذب بوده است .
بر اساس این گزارش،خلبان نجات یافته جنگنده سوخو 24 روسیه، در مصاحبه ای با سایت خبری اسپوتنیک اعلام کرده که از طرف جنگنده ها ی ترکیه هیچ اخطاری برای آنان ارسال نشده،نه اخطار رادیویی و نه اخطار تصویری,نظامیان ترکیه هیچ تماسی با خلبانان نداشتند. وی اشاره کرد که به همین خاطر بود که ما طبق برنامه در حال انجام ماموریت خود بودیم. شما باید متوجه باشید که سرعت یک بمب افکن کروز نسبت به یک جنگنده اف 16 چقدر کمتر است.
این خلبان اضافه کرد که اگر آنان می خواستند به ما اخطار بدهند می توانستند با پرواز کردن جلوی هواپیمای ما به ما اخطار بدهند.اما هیچ یک از این کارها انجام نشد و یک راکت ناگهان به انتهای هواپیمای ما برخورد کرد. ما حتی فرصت مانور برای فرار از این راکت را هم نداشتیم.ما با منطقه آشنایی کامل داشتیم و دقیقا مطابق مسیر از پیش تعین شده در حال بازگشت به پایگاه هوایی بودیم.
وی در پایان صحبت هایش همچنین گفت : بی صبرانه منتظر تایید سلامت از طرف تیم پزشکی ام و میخواهم هرچه زودتر به انجام ماموریت هایم بازگردم چرا که من دینی نسبت به مردم و کشورم دارم که باید آن را ادا کنم .
این در حالی است که در ساعات گذشته مقامات ترکیه اظهارات ضد و نقیضی را درباره این حادثه ابراز داشته اند. از یک سو مقامات نظامی این کشور مدعی هستند که این هواپیما حریم هوایی ترکیه را نقض کرده و در طول کمتر از پنج دقیقه بیش از ده اخطار برای ترک حریم هوایی ترکیه دریافت کرده است. اما نخست وزیر این کشور مدعی است که هویت این هواپیما برای مقامات نظامی ترکیه نامشخص بوده است.
با این حال مقامات نظامی روسیه در واکنش به این حادثه خویشتنداری از خود نشان داده اند و رئیس جمهور و وزیر خارجه روسیه نیز اظهاراتی تندی در این باره خطاب به مقامات ترک از خود بروز نداده اند.
رئیس جمهور کشورمان نیز در واکنش به این حادثه ضمن دعوت ترکیه به خویشتنداری در جمله ای طعنه آمیز که خطاب آن به مقام های ترکیه برمی گردد گفته است که هواپیما و موشک اسباب بازی نیستند که اینقدر راحت برخی درباره استفاده از آنان صحبت می کنند.
منبع/تابناک
کد خبر: ۷۸۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
فرانسه در اولین واکنش نظامی خود به حملات پاریس مواضع داعش در الرقه سوریه را بمب اران کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
فرانسه در اولین واکنش نظامی خود به حملات پاریس مواضع داعش در الرقه سوریه را بمب اران کرد.
به گفته وزارت دفاع فرانسه، 10 فروند جنگنده رافائل فرانسه به مواضعی در رقه سوریه حمله کردند و یک مرکز فرماندهی و یک کمپ آموزشی تروریستها را منهدم کردند.
براساس بیانیه وزارت دفاع فرانسه، جنگندههای فرانسوی از پایگاهی در اردن و امارات بلند شده و با شلیک 20 بمب مواضع داعش در رقه را هدف گرفتهاند.
به گفته مقامات فرانسوی این عملیات با هماهنگی و اطلاع آمریکا انجام شده است.
شبکه یورو نیوز این حملات را بزرگترین عملیات فرانسه علیه داعش از زمان آغاز عملیات هوایی این کشور در قالب ائتلاف ضد داعش خواند.
حملات تروریستی داعش به پاریس که 2 روز پیش انجام شد منجر به کشته شدن دست کم 129 فرانسوی و مجروح شدن بیش از 300 نفر شد.
فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه این حملات رو نوعی اعلان جنگ از سوی داعش خواند. با این حال کاخ الیزه هنوز استراتژی مشخصی برای مقابله با داعش حتی بعد از حملات اخیر پاریس اتخاذ نکرده است.
منبع/فارس
کد خبر: ۷۷۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
حجتالاسلام صدیقی :آقای رئیسجمهور در افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات مطالبی را گفتند که نیش داشت، از چه کسی دفاع میکنید و به چه کسی حمله میکنید؟ کسی که در رأس دستگاه اجرایی قرار دارد و بعد از مقام معظم رهبری عالیترین مقام کشور محسوب میشود نباید با مسائل با عصبانیت برخورد کند، نباید نیشدار صحبت کند
کد خبر: ۷۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲
هم خائنین و هم سادهاندیشان دنبال بزک کردن چهره آمریکا هستند/ تمجید رهبر انقلاب از نمایش شهر موشکی سپاه/ دفاع از مظلومین را ادامه میدهیم جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: بعد از توافق هسته ای برخی بدنبال بزک کردن چهره منفور امریکا و منتظر فاصله گرفتن سیاسی ایران از مقابله با استکبار هستند. اینها دو دسته اند، یا خائناند یا سادهاندیش که ما در برابر هر دو باید بایستیم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
سردار سرلشکر غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح طی سخنانی در مراسم چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید حسن طهرانی مقدم و جمعی از نیروهای موشکی سپاه پاسداران با بیان اینکه بنده در همه ایام جنگ حضور داشتم و در عملیاتها کنار رزمندگان بودم و قادرم به طور دقیق از همه اینها صحبت کنم، اظهار داشت: ما هنوز هم در جنگ و در کنار شهدا زندگی میکنیم؛ هنوز هم دفتر و تاریخ جنگ را نبسته ایم و از بدی ها و خوبی های جنگ حرف میزنیم و یکی از دلایل آن هم تشییع با شکوه شهدای غواص و مدافعین حرم است.
وی دفاع مقدس را یک اتفاق جهانی و متمایز از جنگهای دیگر نظیر جنگ ویتنام، کره، اعراب و اسراییل دانست و افزود: حضرت امام(ره) یک نه بزرگ به شرق و غرب گفت و همه استکبار به مقابله با آن پرداخت.
رشید حمایت شرق و غرب از رژیم بعث عراق را نشانه عظمت و مظلومیت ملت ایران در جنگ دانست و گفت: در این جنگ دشمن نابود شد و ملت ما فاتح میدان بود و امروز باید حقیقت دفاع مقدس را برای جوانان بازگو کنیم تا بدانند که این جنگ چقدر مشکل بود و فرماندهان ما چه روح بزرگی داشتند. فرماندهان شهید ما وقتی در برابر دشمن میایستادند، همه رزمندگانشان هم می ایستادند.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: زمانی که طهرانی مقدم توپخانه را ساماندهی می کرد، روزی حسن شفیع زاده را صدا کردم و گفتم بچه ها از کمبود آتش گله دارند و او هم پاسخ داد سهمیه توپهای ما 7 گلوله و دشمن 180 گلوله است.» جنگیدن با این توان، نشاندهنده حماسهسازی فرماندهان و رزمندگان ماست.
رشید افزود: در همان زمان امام(ره) فرمودند به این مضمون که من دست و بازوی کسانی که در مسیر تولید گلوله تلاش میکنند را میبوسم و حاج احمدآق به من گفت امام(ره) این حرف را از تا دل زدند.
وی تصریح کرد: ما زمانی عظمت حماسه ملت ایران در دفاع مقدس را متوجه شویم که آن را با جنگهای دیگر مقایسه کنیم.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در بخش دیگری از سخنان خود به جنگهای گذشته ایران و روس اشاره کرد و گفت: در جنگی که 12 سال با روسها طول کشید، نتیجهای جز شکست ایران و انعقاد قرارداد ترکمنچای نداشت که ما هم زمین دادیم و هم دیدیم که روسها چه بلاهایی که سرمان نیاوردند.
وی افزود: رضاخان فقط در مقابل ملت خودش قلدر بود نه بیگانگان و دیدیم که نهایتا در مقابل دشمنان خارجی فرار کرد و ارتشش از هم پاشید.
رشید ادامه داد: یکی از آقایان که زیاد یادداشت مینویسد گفته بود مگر ارتش رضاخان میتوانست در برابر متجاوزین انگلیسی و ... مقاومت کند؟ من به این آقا گفتم بی انصاف، تو دلاوری ها و مقاومت رزمندگان ما را دیده ای پس بله می توانست.
این فرمانده عالیرتبه نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: آنچه همیشه درباره شهدا گفته میشود، سبقه رفتاری و اخلاقی آنهاست که البته هرچند بسیار مهم است اما باید درخصوص نحوه تصمیم گیری آنها در شرایط سخت و عمل و همت و پشتکارشان نیز سخن گفته شود و ما باید ابعاد فرماندهی و مدیریت فرماندهان شهیدمان را بدانیم.
رشید گفت: آنچه که حسن طهرانی مقدم را از بقیه متمایز میکند، عملکرد او در در سختترین انتخابها، مدیریت یگان و نیز انجام مسئولیت در شرایط حساس بود.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح همچنین با اشاره به نمایش پایگاههای زیرزمینی موشکی سپاه در روزهای اخیر گفت: 17 مهرماه خدمت رهبر معظم انقلاب بودیم و من از توانایی های هوافضا گزارش میدادم که آقا فرمودند کار تبلیغاتی آقای حاجیزاده بسیار خوب بود و گویش ایشان هم برای مردم جالب بود. منظورشان نشان دادن شهر موشکی سپاه بود.
وی اظهار داشت: حسن طهرانی مقدم در تاریخ 20 آذر 60 در سنگر روستای بردیه در عملیات طریق القدس یادداشتی به من داد و خطری را گوشزد کرد و من به ا گفتم برو دنبال کار توپخانه و خمپاره ها را رها کن. در آن نامه از توپخانه ارتش ناامید شده بود.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: من یک بار گفتم فرماندهان سپاه ژنرال های جوان بودند که یکی از آقایان که الان هم از مسئولین است ناراحت شد و گفت که پس بقیه فرماندهان چه؟ که به او گفتم البته ارتش هم ژنرال جوان داشت مثل صیاد شیرازی که سی و چند سال بیشتر نداشت اما کاری که حسن کرد یک معجزه بود.
رشید با تاکید بر اینکه باید دوستان و یاران قدیم حسن از او بگویند تا همه بدانند که چطور او یگان توپخانه را راه انداخت، تصریح کرد: آتش توپخانه حسن، بلای آسمانی بعثی ها، منافقین و صهیونیست ها بود.
وی خاطرنشان کرد: سال 77 نقطه عطفی در زندگی حسن طهرانی مقدم بود که به فکر بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی افتاد و در سال 79 موشکی با برد 2 هزار کیلومتر شلیک کرد.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع هستهای پرداخت و گفت: بعد از توافق هسته ای برخی بدنبال بزک کردن چهره منفور امریکا و منتظر فاصله گرفتن سیاسی ایران از مقابله با استکبار و امریکا هستند. اینها دو دسته اند، یک دسته ساده اندیشاند و خائن نیستند که شاید از برخی مسئولین هم جزوشان باشند اما یک عده مغرض و خائن و نفوذی اند. ما در مقابل هر دو دسته باید بایستیم چون اینها می خواهند پای امریکا را به ایران باز کنند.
رشید گفت: توافق هسته ای به معنای همسویی ایران با قدرتهای استکباری و امریکا در مسایل منطقه نیست اما دشمن همواره برنامه خود را برای مقابله با انقلاب اسلامی دنبال می کند.
وی ادامه داد: تقابل ما با امریکا صرفا برروی منافع جغرافیایی نیست بلکه براساس تقابل اسلام و کفر است.
این مقام عالیرتبه نظامی اظهار داشت: آژانس در نطنز و مراکز هسته ای ما دوربین دارد اما آیا از دیمونا هم بازرسی کرده است؟ رژیم صهیونیستی بالای 90 درصد غنی سازی میکند و بمب اتم میسازد اما چرا کسی به آنها چیزی نمیگوید؟
رشید تصریح کرد: اینها در حالیست که حضرت آقا فتوا دادند که تولید، نگهداری و بکارگیری بمب اتمی حرام است و به مسئولین سیاست خارجی هم گفتند این را در سازمان ملل ثبت کنید.
وی در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه نیروی هوافضای سپاه شالوده قدرت ایران را در ابعاد دفاعی و تهاجمی بنا کردهاست، تاکید کرد: حمایت ایران از مسلمانان و مظلومین عالم ادامه خواهد داشت هرچند دشمنان در آینده با همین بهانه ملت ایران را تحت فشار می گذارند.
جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: ما چشم انداز روشنی خواهیم داشت که شامل ثبات سیاسی و امنیتی و رفع مشکلات معیشتی مردم و حمایت از مظلومین عالم خواهد بود.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۷۶۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
این سرزمین ملک ستمگری نیست/جای ابوموسای اشعری نیست -نیرنگ دشمن گر هزار رنگ است/یارخراسانی ما زرنگ است
کد خبر: ۷۵۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۶
در کنار دو جنگنده رژیم صهیونیستی، 16 هواپیماهای سعودی و اماراتی مشاهده می شدند و در مقر فرماندهی نیروی هوایی عربستان نیز تعدادی افسر صهیونیست حضور داشتند که نقشه حمله نظامی به یمن با بمب های شکافنده را بررسی میکردند.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مشرق، عملیات حمله موشکی نیروهای یمنی به پایگاه نظامی سعودی «خالد بن عبد العزیز» نگاه و توجه بسیار محافل منطقه ای و بین المللی را به دنبال داشت، شاید یکی از مهمترین دلایل این توجه میزان خسارات و زیان های وارد شده به آن و مطرح شدن آن به عنوان یکی از پایگاه های فعال و مطرح در تجاوز عربستان سعودی علیه یمن بود.
در عین حال خسارات سنگین وارد شده به این پایگاه، موجب شد، این سوال از سوی بسیاری از تحلیلگران مطرح شود که چرا سیستم موشکی «پاتریوت» در برابر موشک های «اسکاد» تا این اندازه ناکارآمد نشان داد؟
چه اطلاعات و اخبار مهم و جدیدی درباره این حمله به دست آمده است و بازتاب های این ناکامی و شکست سعودی را چگونه می توان تحلیل و ارزیابی کرد؟
حقایقی درباره آنچه در این پایگاه نظامی پیش از حمله موشکی نیروهای یمنی به آن جریان داشت:
منابع آگاه یمنی 24 مهر گذشته اعلام کردند که ارتش و کمیته های مردمی یمن و رزمندگان جنبش «انصار الله» پایگاه هوایی خالد بن عبد العزیز در منطقه «خمیس مشیط» در استان «عسیر» در جنوب غربی عربستان سعودی را با موشک های «اسکاد» هدف قرار دادند.
به گفته این منابع این حمله موشکی اهداف خود را با دقت هرچه تمام تر محقق کرد و در این راستا سرهنگ «غالب لقمان»، سخنگوی رسمی ارتش یمن نیز اعلام کرد که رژیم صهیونیستی مقادیری موشک و بمب به پایگاه نظامی خمیس مشیط منتقل کرده است.
به موازات آن، فرماندهی نیروهای مشترک شرکت کننده در تجاوز به یمن که مقر آن در ریاض قرار دارد، به این حمله موشکی اذعان کرد، تا بعد از آن خبر کشته شدن فرمانده نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی نیز توسط این منبع منتشر شود.
در همین راستا مطبوعات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تاکید کردند که نظامیان آمریکایی و صهیونیستی در زمان حمله موشکی نیروهای یمنی در این پایگاه هوایی حضور داشتند که تماما کشته شدند و همین موضوع موجب شد تا ریاض زیان ها و قربانیان واقعی این حمله را کتمان کند.
اما مهم تر از این اخبار، اطلاعاتی است که منابع محلی یمنی درباره زمان شلیک موشک های اسکاد و آنچه در این پایگاه رخ می داد و میزان واقعی خسارات و تلفات است.
به گفته این منابع محلی زمان انجام این حمله موشکی از پیش برنامه ریزی و به دقت محاسبه شده بود.
اما در خصوص آنچه در این پایگاه هوایی جریان داشت، اطلاعات موثق به دست آمده تاکید می کند که صبح روز حمله موشکی نیروهای یمنی به خمیس مشیط یک فروند جنگنده صهیونیستی حامل بمب های شکافنده در این پایگاه بر زمین می نشیند.
به دنبال این جنگنده صهیونیستی یک فروند هواپیمای غیر نظامی نیز در این پایگاه بر زمین می نشیند که حامل 15 کارشناس نظامی صهیونیستی بود که ماموریت داشتند، بر عملیات تحویل و راه اندازی بمب های شکافنده نظارت و اشراف داشته باشند.
در همین برهه زمانی در کنار این دو فروند هواپیمای وابسته به رژیم صهیونیستی، 16 فروند هواپیماهای سعودی و اماراتی حامل تسلیحات و تجهیزات نظامی نیز مشاهده می شدند، درحالی که در مقر فرمانده نیروی هوایی عربستان تعدادی از افسران صهیونیستی حضور داشتند که به همراه افسران ائتلاف سعودی ضد یمن نقشه حمله نظامی با بمب های شکافنده به یمن را مرور و بررسی می کردند و این مهمترین دلیل حمله موشکی نیروهای یمنی به این پایگاه نظامی بود و موجب شد، رسانه ها تاکید کنند که در کنار افسران سعودی و اماراتی کشته شده در این حمله افسران آمریکایی و صهیونیستی نیز وجود داشتند.
اما عربستان سعودی برای جلوگیری از بازتاب های منفی این رسوایی واقعیت خبر را پنهان می کرد و مانع ورود خبرنگاران به پایگاه می شد. موشک های اسکادی که نزدیک بمب های شکافنده و هواپیماهای حامل تجهیزات و تسلیحات نظامی اصابت کردند، موجب انفجارهای شدید و وارد آمدن خسارات بسیار گسترده ای شدند که به گفته منابع محلی جغرافیای منطقه را تغییر داد.
تحلیل حمله و بازتاب های آنپس از این حمله موشکی کارشناسان تحلیل های بسیاری در خصوص آن ارائه دادند، اما کتمان و عدم افشای این اطلاعات که در سطور بالا به آنها اشاره شد، موجب می شود، درستی این تحلیل ها زیر سوال رود، بنابراین براساس این اطلاعات جدید باید گفت:
یک: با توجه به آنچه در پایگاه هوایی خمیس مشیط گذشت، بار دیگر عربستان سعودی ثابت کرد که همکاری گسترده و عمیقی با دشمن صهیونیستی دارد و این همسویی سیاسی تل آویو و ریاض را نشان می دهد. اگرچه این موضوع جدیدی نیست، اما اثبات می کند که عربستان سعودی شایستگی و لیاقت به دست گرفتن رهبری هیچ محوری را در جهان ندارد، به خصوص پس از کشتارهایی که در یمن به راه انداخت. دو:حمله موشکی به خمیس مشیط این سوال مهم و اساسی را مطرح می کند که سعودی ها و صهیونیست ها چه نقشه تروریستی و خطرناکی را می کشیدند که در آن حتی استفاده از سلاحی مجاز شده بود که جزو سلاح های نامتعارف و تحریم شده بین المللی به شمار می آید.
سه: از سوی دیگر این عملیات بحث و جدل بسیاری درباره کارآیی نظام موشکی پاتریوت و عدم موفقیت آن در برابر موشک های اسکاد به راه انداخت. موضوعی که در این خصوص برای کارشناسان امور نظامی سوال برانگیز و تعجب آور بود، از کار افتادن این نظام موشکی بود، به گونه ای که بسیاری از رسانه ها و مطبوعات جهان عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن و امکان تحقق اهداف ریاض در یمن را زیر سوال برده و تاکید کردند که یمنی ها در این عملیات نشان دادند که توان پیروزی نظامی علیه سعودی ها را دارند و این بدین معناست که عربستان تاکنون به اهداف نظامی خود در یمن از جمله نابودی توانمندی و قدرت نظامی یمن دست نیافته است.
درحالی که هر روز بیش از پیش ابعاد جدیدی از شکست های مفتضحانه ائتلاف سعودی علیه یمن برملا می شود، عملیات پایگاه هوایی خمیس مشیط انجام شد تا اثبات کننده میزان و حجم توطئه های بین المللی علیه مردم یمن باشد.
«منصور عواض»، فرمانده نظامی نیروهای یمن در منطقه «جیزان» در مصاحبه با پایگاه خبری یمنی «لحج نیوز» ابعاد دیگری از آنچه در پایگاه هوایی خمیس مشیط جریان داشت، را افشا کرد و در این خصوص تاکید کرد: براساس هماهنگی های صورت گرفته بین ریاض و تل آویو مقرر بود، ارتش رژیم صهیونیستی بمب های شکافنده خود را در حمله جنگنده های سعودی و اماراتی به منطقه «جبل نقم» یمن آزمایش کند که اساسا سلاحی نامتعارف و تحریم شده در سطح بین المللی بود، چون خسارات مادی و تلفات انسانی و آسیب های زیست محیطی بسیاری از خود برجا می گذاشت و با وجود اینکه در نزدیکی جبل نقم مناطق مسکونی و غیر نظامی بسیاری وجود دارد، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی همچنان بر آزمایش این بمب ها علیه مردم یمن اصرار داشتند.
فرمانده نظامی نیروهای یمن در جیزان در ادامه افشاگری های خود توضیح می دهد که پیش از اتمام عملیات تجهیز و ارسال جنگنده های صهیونیستی دو اسکادران از جنگنده های اف 16 سعودی و اماراتی نیز تدارک دیده شدند تا جنگنده های صهیونیستی «شبح» را در این عملیات همراهی کنند.
از سوی دیگر، ضربه وارد شده به عربستان سعودی در پایگاه خمیس مشیط چنان سنگین و کمرشکن بود که مسئولان امر را در ریاض سرگردان و متحیر کرده و موجب شده تا تصمیمات و اقدامات مضحکی برای توجیه این شکست بزرگ اتخاذ کنند، از جمله اینکه منابع خبری اعلام کردند که وزارت دفاع سعودی افسران و نظامیان مسئول محافظت و مراقبت از این پایگاه نظامی را به خیانت متهم کرده است.
در این راستا وزارت دفاع عربستان سعودی فرماندهان نظامی این پایگاه را احضار و آنها را به دلیل ناتوانی در شناسایی مسیر موشک های اسکاد به خیانت ملی و خیانت به کشور متهم و شماری از این فرماندهان را بازداشت کرده و نشست ها و جلسات محرمانه ای درحال برگزاری است تا درباره این نظامیان تصمیم گیری نهایی شود.
ضربه وارد شده به عربستان سعودی در پایگاه هوایی خمیس مشیط چنان سنگین بود که ریاض را وادار کرد، کشته شدن فرمانده نیروی هوایی خود در این پایگاه را با انتشار این دروغ کتمان کند که مرگ وی در اثر سکته قلبی و طی ماموریتی که خارج از عربستان درحال انجام آن بوده، رخ داده تا بعدها به واقعیت امر اشاره کند.
پایگاه خبری صهیونیستی «والا» که گفته می شود، به محافل نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی نزدیک است، نیز به نقل از منابع نظامیش افشا کرد که نیروهای یمنی 15 موشک اسکاد به پایگاه هوایی خمیس مشیط شلیک کرده بودند، در حالی که رسانه های سعودی از شلیک 5 موشک خبر داده بودند.
به نوشته این پایگاه خبری صهیونیستی نظامیان آمریکایی که در این پایگاه حضور داشتند و مسئول استفاده از نظام موشکی پاتریوت بودند، تنها موفق شدند، 2 یا 3 موشک را رهگیری و منهدم کنند و نظامیان سعودی از این حمله به شدت غافلگیر شده بودند.
این پایگاه خبری در ادامه گزارش خود مدعی شد که ایران اطلاعات این پایگاه و حضور فرمانده نیروی هوایی عربستان سعودی در آن را در اختیار نیروهای یمنی از جمله انصار الله قرار داده است.والا تاکید کرد که عربستان سعودی برای جلوگیری از بازتاب های منفی کشته شدن فرمانده نیروی هوایی این کشور به خصوص بر روحیه و معنویات نظامیان سعودی شرکت کننده در تجاوز به یمن تلاش بسیاری کرد که واقعیت را کتمان کند.
این اولین باری نیست که پرده از مشارکت رژیم صهیونیستی در کنار عربستان سعودی در تجاوز به یمن پرده برداشته می شود، چون پیش از این نیز «علی عبد الله صالح»، رئیس جمهوری برکنار شده یمن از شناسایی یک هسته تروریستی مرتبط با رژیم صهیونیستی در یمن و بازداشت اعضای آن سخن گفته بود که بیانگر چشم داشت ها و مطامع این رژیم در یمن است که حضوری ریشه دار و قدیمی در این کشور دارد.
کد خبر: ۷۵۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در اطلاعیه ای گفت: رسانه های طرفدار دولت و ضدانقلاب به دنبال حاشیه سازی هستند، تا اصل منطق مخالفین برجام تحت الشعاع قرار گیرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، روح الله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با صدور اطلاعیه ای به توضیح آنچه یکشبه گذشته در جلسه تصویب کلیات برجام به تصویب رسید پرداخت. متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
بنده تصمیم نداشتم در مورد آنچه بین من و آقای ظریف و آقای دکتر صالحی گفته شد سخنی بگویم چون به نظر می رسید رسانه های ضد انقلاب و طرفدار دولت به جای پرداختن به اصل نظریات مخالفین و موافقین برجام در مجلس شورای اسلامی به دنبال حاشیه سازی هستند تا اصل منطق مخالفین برجام تحت الشعاع قرار گیرد.
زیرا اگر رسانه منطق مخالفین این معاهده رقت انگیز را نقل می کردند منطق موافقین و طراحان تحمیل قرارداد به مجلس شورای اسلامی روشن می شد. به این جهت برای روشن شدن موضوع برای دوستان تمام آنچه را به آقای ظریف و آقای صالحی گفتم به اطلاع مردم متدین و حزب الله شریف می رسانم.
لازم به ذکر است که سخن من به تذکری برمی گردد که در کمیسیون امنیت ملی به آقای ظریف دادم و عین گفته ام در کمیسیون ضبط شده و موجود است.
من در کمیسیون امنیت ملی پس از بیانیه لوزان گفتم: آقای ظریف شما با نابود کردن اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد و تعطیلی آب سنگین اراک یک قدرت روانی را از جمهوری اسلامی گرفته اید و به زودی اسرائیل ایران را تهدید به بمب اران هسته ای می کند.
درست پس از یک ماه توسط وزیر سابق دفاع اسرائیل، ایران تهدید به بمب اران هسته ای شد.
در روز یکشنبه به صورت خصوصی که بعدا آقای امیر آبادی نیز حضور پیدا کردند گفتم آقای ظریف و آقای صالحی اگر به خاطر برجام که البته دعا می کنم چنین خبری نشود، اسرائیل ایران را تهدید به بمب اتم کرد یا آمریکا به ایران موشک زد مردم شما را محاکمه خواهند کرد و اگر من کاره ای بودم آقای صالحی را محکوم می کنم که سیمان هایی که در قلب راکتور اراک ریخته بیرون آورد و خودش را داخل راکتور سیمان کرده و اطرافش سیمان تزریق کنند.
البته با این شرایط که عرض کردم حتما امت متدین و کسانی که برای ساختن راکتور اراک سال ها زحمت کشیدند و با تسامح و تساهل آقایان، این قلب تپنده ملت محکوم به پر شدن از بتون شد این مجازات را با جرم متناسب می دانند.
من از همه دلسوزان می خواهم که با اصل موضوع بپردازند و به این حواشی که به نیت خاص برای تحت الشعاع قرار دادن اصل موضوع برجام و ابهامات بی شمار آن شکل گرفته است وقعی ننهند.
کد خبر: ۷۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۱
ورود جنگنده های روسیه به جنگ علیه داعش سایه ترس را بر فراز گروه تکفیری داعش گسترانده است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بعد از ناکامی گروه به اصطلاح اعتلاف علیه داعش که توسط نیروهای غربی به خصوص آمریکا تشکیل شده بود، نتها داعش از بین نرفت بلکه توانست به لطف کمک های هوایی به حیات خود ادامه دهد. علی رغم عدم تمایل کشورهای غربی عربی که به طرق رسمی و غیر رسمی به حمایت از داعش می پردازند، روسیه وارد جنگ با داعش در سوریه شده است و پرواز جنگنده های روسی بر فراز مواضع این گروه تکفیری معادلات اعتلاف غربی را برهم زده است.
بر اساس اعلام سخنگوی ارتش روسیه ، بیش از ۵۰ فروند هواپیما و بالگرد در عملیات بمب اران مواضع گروه تروریستی در سوریه شرکت دارند. در این عملیات از هواپیماهای سوخو ۲۴،۲۵ و ۳۴ استفاده شده که از جنگنده بمب افکن های چند منظوره برای وارد کردن ضربات مافوق دقیق به اهداف زمینی و شناورهای دشمن در هروقت از شبانه روز هستند.
به گزارش روزنامه "روسیسکایا گازتا"، سرتیپ ایگور کوناشنکوف سخنگوی وزارت دفاع روسیه خاطرنشان ساخت تمام هواپیما های شرکت کننده در عملیات روسیه مدرنیزه شده و دارای جدیدترین سامانه های ناوبری و نشانه گیری هستند.
هواپیما های روسیه در پایگاه حمیمیم مستقر هستند و وسایل لازم از جمله مهمات طی کوتاهترین مدت از پایگاه دریایی پشتیبانی نظامی در طرطوس به آنجا رسانده می شوند. نیروی دریایی روسیه طی دو شبانه روز اخیر ۲۸ پرواز رزمی انجام داده و ۱۲ پایگاه داعش را بمب اران کرده است.
کد خبر: ۷۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
تاجگردون: برجام واقعیت رهایی از بن بستهاست ما ایستادیم تا پذیرفتند که هستهای شدن حق مسلم ماست
کد خبر: ۷۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۲
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در حاشیه هفتادمین نشست سازمان ملل متحد با شبکه CNN آمریکا مصاحبه اختصاصی داشت.
متن کامل گفت و گوی کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی ان ان آمریکا با رییس جمهور به این شرح است:
مجری: به نظر میرسد کوششهای دیپلماتیک بسیار زیاد و متمرکزی این هفته در رابطه با سوریه انجام خواهد شد. آیا ایران به گفتگوی سیاسی دعوت شده و آیا ایران در کنار ایالات متحده کوششهایی را برای اتمام جنگ در سوریه ارائه خواهد داد؟
رییس جمهوری: ما از آغاز تحولات سوریه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کردیم که امنیت و ثبات به سوریه برگردد. در این راه اقدامات فراوانی را انجام دادهایم. از جمله گفتگو و رایزنی با کشورهای مختلف؛ هم اکنون نیز با برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق و روسیه و همچنین با برخی از کشورهای دیگر از اتحادیه اروپایی راجع به سوریه گفتگو میکنیم و هدف اصلی ما آن است که با تروریسم به طور جدی در سوریه مبارزه و شرایطی فراهم شود که مردم سوریه به کشورشان برگردند و در نهایت یک دموکراسی در این کشور حاکم شود.
مجری: ولی برای مدت زیادی ایالات متحده میگفت که ایران نمیتواند عضو این گفتگوهای سیاسی برای پیدا کردن راه و چاره سیاسی باشد. با توجه به آنچه از دیدار وزیر خارجه آقای جان کری با دکتر ظریف شنیده ایم، آیا این شرایط عوض شده است؟
رییس جمهوری: آنچه که قبلا هم اعلام شده بود این که گفتگوی ما با ایالات متحده آمریکا صرفاً راجع به مسأله هستهای خواهد بود و پس از آن که مسأله هستهای اجرایی و عملیاتی شد و مطمئن شدیم که این مسیر به درستی پیش میرود، آن وقت ممکن است که موضوع دیگری قابل گفتگو شود. هنوز راجع به اجرای برجام قدمهایی باقی است که باید انجام بدهیم.
مجری: پس میفرمایید که در حال حاضر ایران با آمریکا گفتگویی درباره سوریه نخواهد داشت ؟
رییس جمهوری: بین ایران و آمریکا مذاکره مستقیمی راجع به سوریه وجود ندارد اما در عین حال ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ایالات متحده در گفتگو هستند. بنابراین گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد.
مجری: به نظر میرسد که ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و ایران همگی از تعویض قدرت به نوعی صحبت میکنند که برجا ماندن پرزیدنت اسد را ولو برای مدت محدودی در بر خواهد داشت. آیا زمانی را میتوانید پیش بینی کنید که اسد جزو جغرافیای سیاسی این کشور قرار نگیرد؟
رییس جمهوری: وقتی در سوریه هدف اول ما بیرون راندن تروریستها باشد و مبارزه با آنها، چارهای نداریم جز این که حکومت مرکزی آن کشور را به عنوان مرکزیت برای مبارزه بپذیریم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگیرید، کجاست آن مرکزی که میخواهد با تروریستها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر میکنم که امروز همه پذیرفتهاند که حکومت اسد باید بماند تا بتوانیم با تروریزم مبارزه کنیم. اما به محض این که دیدیم این حرکت در حال موفقیت است و میتواند قدم به قدم تروریستها را به عقب براند، باید اقدامات دیگری انجام گیرد برای اینکه صدای مخالفین هم شنیده شود. و در سوریه آنهایی که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهایی که تروریست هستند - پای میز مذاکره بیایند و با گروههای دیگر بنشینند و از جمله مقامات دولتی و آنوقت توسط خودشان برای آینده سوریه تصمیمگیری شود.
مجری: جناب رییس جمهور فکر میکنید روسیه در حال انجام چه کاری است؟ چرا پرزیدنت پوتین پرسنل، تسلیحات و جتهای جنگنده میفرستد سوریه و آنجا اردوگاه میسازد؟ فکر میکنید برای این است که از پیشرفتها و موفقیتهای ایالات متحده جلوگیری کند؟
رییس جمهوری: چند ماه پیش در ملاقاتی که با آقای پوتین داشتیم ایشان این مسأله را بطور مفصل مطرح کرد که روسیه تصمیم گرفته یک مبارزه جدیتری را با داعش در منطقه شروع کند. حتی در آن ملاقات پیشنهاد کرد که برخی از کشورها مثل ایران، عراق و روسیه با هم یک نوع شبه ائتلافی را تشکیل بدهند و به هم برای مبارزه با داعش و گروههایی شبیه به آن کمک کنند و در اصل مسأله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در این زمینه با آقای اوباما هم صحبت کرده و گفت که میخواهد مبارزه با داعش را تشدید کند و به من گفت که آقای اوباما هم از این کار استقبال کرده است. بنابراین از این حرکت جدید روسیه قبلاً ما مطلع بودیم. خود آمریکا هم مطلع بوده و حتی در آن ملاقات به من گفت که با آقای اردوغان صحبت کرده و با دیگران. بنابراین از قبل پیش بینی میشد که روسیه در زمینه مسایل منطقهای و از جمله مبارزه با داعش فعالتر شود و الان توان خودش را در منطقه برای مبارزه با داعش بیشتر کرده است.
مجری: ایالات متحده مدام تکرار میکند که اهداف روسیه معلوم نیست؟ چرا ایران از کسی که بیش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمب های بشکهای استفاده کرده و چندین میلیون نفر از هموطنان خودش را از خانههای خودشان رانده، پشتیبانی میکند؟ از چنین شخصی که خیلیها میگویند مسئولیت بوجود آمدن داعش و این گروهها را دارد؟
رییس جمهوری: واقعیت این است که دو نوع تصویر از سوریه مطرح است. یک تصویر همانی است که شما بیان کردید که عمدتاً در غرب و در آمریکا بیشتر مطرح است. و یک تصویر دیگری که در ایران و در برخی از کشورهای منطقه و شاید از جمله روسیه مطرح باشد. شما میدانید که در زمانی که ما در جنگ با عراق بودیم و صدام به ما حمله کرد و یک جنگ هشت ساله داشتیم یکی از کشورهای معدودی که در منطقه از ما حمایت میکرد علیه صدام، پدر همین آقای بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان یک روابط بسیار خوب و نزدیکی با این کشور داشتیم. باز شما میدانید آن زمانی که اسراییلیها حمله کردند به لبنان و با حزبالله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتی که اسراییل شکست خورد و حزبالله پیروز شد، فرمانده حزبالله در یک سخنرانی اعلام کرد که در این جنگ ما از کمکهای سوریه هم برخوردار بودیم. بنابر این سوریه در منطقه بعنوان یک دوست قدیمی ما بوده و مطرح است. این خیلی روشن است. اما این که امروز در سوریه چه میگذرد، ممکن است اشکالاتی هم بر حکومت آقای اسد وارد باشد و ممکن است برخی از معترضین فضای بازتری را در سوریه بخواهند. اما واقعیت امر این است که خطر اول امروز در سوریه داعش است؛ داعش حدود دو سوم این کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از این مناطق به لبنان، ترکیه، کردستان و جاهای مختلف رفته و پناهنده شدهاند و مردم وضع بسیار بدی دارند. داعش بسیار بیرحمانه با مردم رفتار میکند. به هیچ چارچوبی معتقد نیست. به نظر من همه باید قبول و باور کنیم امروز در سوریه اولویت اول، باید مبارزه با تروریسم و با داعش و اولویت دوم اصلاحات سیاسی در حکومت سوریه باشد.
مجری: شما توضیح دادید که سوریه مدت زیادی دوست خوب شما بود. آیا وقت آن شده که ایران تفسیر جدیدی را در نگاه خودش و دوستان دیگری بدست بیاورد. همه میگویند که قبل از بوجود آمدن داعش، رژیم اسد مردم را به فرار از شهرهایشان وا داشت؟
رییس جمهوری: ببینید آن زمانی که تظاهرات در سوریه شروع شد، خیلی طول نکشید که تظاهرات مردم با حضور گروههای تروریستی توأم شد. البته اول اسم اینها داعش نبود واسمهای دیگری داشتند و الان هم هستند گروههای مختلف با نامهای مختلف. داعش بعداً فضای بیشتری را در سوریه پیدا کرد و یک مدتی هم با سایر گروههای تروریستی جنگید و آنها را منزوی کرد و خودش میداندار معرکه شد. بنابراین از همان ماههای اولیه اعتراض مردم، بلافاصله تبدیل به جنگ داخلی شد. وقتی اعتراض تبدیل به جنگ داخلی میشود شرایط فرق میکند و هر کشوری که حکومت مرکزی دارد وقتی ببیند در آن کشور جنگ داخلی به پا شده با جنگجویان و تروریستها میجنگد. این طبیعت هر کشوری است و شما در انگلیس دیدید که چطور حکومت مرکزی لندن با یک گروه میجنگید و مبارزه میکرد و آنها را تروریست میدانست. مشابه همین داستان در آمریکا هم اگر اتفاق بیفتد همین حالت خواهد شد. یک وقتی در اوکلاهما چه بساطی شد و نیروها ریختند و گفتند این گروه یک گروه تروریستی است و مغازهها را آتش زدند. همه جای دنیا همین است وقتی یک جنگ داخلی رخ بدهد و عدهای بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و نا امنی کنند با آنها مقابله می شود. بنابراین آنچه وجود دارد یک واقعیتی است در سوریه امروز. مردمی آواره شدند، گروههای تروریستی بخش بزرگی از کشور را اشغال کردند و امنیت وجود ندارد. داعش بسیار بیرحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوریه حتی آنهایی که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنید که در شهر شما ارتش سوریه بیاید بهتر است یا داعش؟ حتماً ارتش را انتخاب میکنند نه داعش را. برای این که ارتش سوریه به هر حال یک قواعد و چارچوب و نظاماتی از گذشته دارد ولی داعش به هیچ اصلی معتقد نیست. بنابراین من معتقدم در این اصل نباید تردید کنیم که در اولین قدم ما باید داعش و سایر تروریستها را از سوریه بیرون برانیم بعد برویم سراغ اقدامات بعدی.
مجری: توجه کنیم به چیزی که بسیار نگران کننده است برای مردم ایالات متحده آمریکا. در حالی که شما یک توافق تاریخی را با ایالات متحده آمریکا و بقیه دنیا امضا کردید، چند آمریکایی را شما آنجا در زندان نگه داشتهاید که تابعیت آمریکایی دارند. یکی از آنها همکار ماست آقای جیسون رضاییان. آیا شما فکر میکنید که رسیدگی قانونی به این پروندهها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بیشتری انجام شود؟
رییس جمهوری: فکر میکنم یک سؤال مربوطتری در اینجا وجود دارد. شما سؤال کردید که ما با آمریکاییها در زمینه مسایل هستهای به یک توافقاتی رسیدیم و زندانیهای دوتابعیتی در ایران وجود دارند. زندانی شدن آنها که ربطی به توافق هستهای نداشته و اتهاماتشان چیز دیگری است. ولی من از این طرف سؤال میکنم عدهای از ایرانیها در آمریکا زندانی هستند که دقیقاً در رابطه با مسایل هستهای در زندان هستند. یعنی بخاطر تحریمی که بوده و امروز در این توافق با قطعنامه 2231 این تحریم برداشته شده و وقتی این تحریم برداشته می شود، ماندن آنها در زندان چه معنایی دارد؟ یعنی بعد از این توافق اولین سؤال این است که ایرانیهایی که به خاطر دور زدن تحریم در زندان به سر میبرند، برای چه در زندان هستند؟ بلافاصله باید آنها آزاد شوند و اگر آمریکاییها در این زمینه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضایی باز میشود که ما هم از همه توانمان استفاده کنیم برای کمک به زندانیها در ایران که آنها هم زودتر آزاد شوند.
مجری: یعنی اگر یک طرف زندانیها را رها کند آن طرف هم همین کار را خواهد کرد؟ هیچ راه دیگری نمیبینید که مثلاً حداقل یک روزنامهنگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنید؟
رییس جمهوری: من نظر شخصی خودم این است که به هر زندانیای که امکانش باشد کمک کنیم. تا آنچه از دیدگاه قانونی باید نسبت به او انجام گیرد، تسریع و زودتر تمام شود. یا بخشی از زندانش مورد عفو قرار گیرد. من که شخصاً بسیار خوشحالم، نه نسبت به یک روزنامهنگار بلکه نسبت به دیگران هم خوشحالم که اقدامی شود که اینها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسی که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما باید بتوانیم از شیوههای جایگزین استفاده کنیم، در دنیای امروز خیلی شیوه های جایگزین وجود دارد بجای زندان با ابزار الکترونیکی که در اختیار همه هست می توان کنترل کرد. بنابراین اصل این که ما تسهیلات را در اختیار زندانیان بگذاریم و تلاش کنیم برای آزادی زودتر آنها، این یک حرف درستی است و هم دولت و هم خود من دنبال این کار هستیم. اما اگر در عین حال آمریکاییها نسبت به زندانیهای ما اقدامات درستی انجام دهند در فضای ایران بسیار مؤثر خواهد بود.
مجری: برای این که درست متوجه بشوم فرمایشتان را؛ آیا اکنون درباره همین مطلب دقیقی که به آن اشاره کردید پیگیری میکنید؟
رییس جمهوری: راجع به مسایل کنسولی هم گاهی بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمیکنم چون قبلا در این زمینهها بحثهایی مطرح بوده است.
مجری: این اولین دفعهای است که پس از امضای توافق برجام به ایالات متحده آمده اید. آیا رهبر معظم ایران پشتیبان و مدافع این توافق هستهای هستند؟
رییس جمهوری: از اول در بیانات رسمی ایشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پیدا کند. نکاتی را ایشان اعلام کردند بعنوان خط قرمزهایی که باید مذاکره کنندهها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کنندهها همیشه بوده و بنابراین دلیلی ندارد که ایشان مخالفتی با توافق هستهای داشته باشند.
مجری: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلی ندارند؟ همانطور که میدانید پارلمان آمریکا نتوانست جلوی این توافق را بگیرد. مجلس ایران چطور؟
رییس جمهوری: مجلس ایران همانطور که میدانید یک کمیسیون ویژهای را در این باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسی هستند و آن مقداری که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامههای پارلمان بود و بنا بود که -امروز که روز یکشنبه است- گزارش این کمیسیون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کمیسیون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار میتواند انجام دهد. یکی این که تبدیل کند به یک بیانیه و آن را منتشر کند و یکی این که تبدیل کند به یک طرح. که یک عدهای از نمایندگان امضا کنند و در جلسهای مطرح شود و راجع به مواد آن طرح بحث و بررسی و تصویب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال میدهم که در هفته جاری در مجلس تمام شود.
مجری: شما حتماً در ایران کمپین انتخاباتی جمهوریخواهان و تعدادی از گفتگوها و مناظرهها بین آنها را مشاهده میکردید که تعداد زیادی از کاندیداها میگفتند اگر رییس جمهور شوند این توافق را پاره میکنند. آنها میگفتند که میتوانید اینقدر ساده فکر کنید که ایران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکسالعمل شما درباره عدم اعتماد جدی و عمیقی که اینجا وجود دارد چگونه است و بخصوص که تعداد زیادی شک دارند که ایران بر سرتعهداتش بماند؟
رییس جمهوری: چند مسأله است که باید اینها را مورد توجه قرار دهیم. اولاً آنچه در ایالات متحده آمریکا گفتگو میشد گاهی وقتها که من میرسیدم از ایران یک قسمت هایی که مستقیم پخش میشد و من میدیدم بسیار خندهآور بود و مسایل عجیب و غریبی را مطرح میکردند. هر کس با ایران آشنا باشد میفهمد که حرفهای اینها با واقعیت ایران چقدر زیاد فاصله دارد. برخی از آنها حتی اسم تهران و ایران را هم اشتباه میکردند و بلد نبودند و بعضی حتی نمیدانستند ایران کجاست و صحبتهایی که میکردند با واقعیت خیلی فاصله داشت. خود مردم ایران بصورت یک جوک به آن نگاه میکردند و میخندیدند. نکته دوم این که داستان برجام و توافق هستهای به یک مسأله حزبی تبدیل شد و این از نقطه ضعفهای سیاست خارجی آمریکا بود. این گونه مسایل که مسایل ملی است نباید مسأله حزبی بشود و یک حزب بگوید من خیلی موافقم یا حزبی بگوید من خیلی مخالفم. در نهایت باز هم شکل ظاهری آن یک شکل حزبی بود نه یک نظر ملی. این هم بحث دیگری بود که ما در آمریکا مشاهده میکردیم. مسأله بعد این که بله طبیعی است که در آمریکا عدهای مخالف یا موافق باشند اما مسأله برجام مسأله ایران و آمریکا نیست، مسأله برجام یک مسأله بین المللی است. مسألهای است که ایران با شش کشور دنیا صحبت کرده نه فقط با آمریکا و در نهایت برجام در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده. یعنی در قطعنامه 2231 مورد تأیید قرار گرفته است.
بنابراین مخالفت با برجام مخالفت با آقای اوباما یا حزب دموکرات یا توافق ایران و آمریکا نیست. مخالفت آنها، مخالفت با یک نهاد بینالمللی است. یعنی آنها داشتند با سازمان ملل و شورای امنیت مخالفت میکردند. در آمریکا قبلاً کمتر مشاهده میشد کنگره یا سنا با سازمان ملل روبهرو بشود و با آنها بجنگد و یک حرفهایی بزند که غیرقابل قبول است. مگر میشود یک کشوری یک تعهدی را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند. این کار، کار صدام است. صدام یک تعهدی خودش امضاء کرد با ایران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگوید اشتباه کردم. مگر چنین چیزی امکانپذیر است.
هر دولتی در هر کشوری که میآید، باید متعهد باشد به تعهد دولت قبلی خودش. والا آن کشور اعتمادش از بین میرود، و هیچکس در دنیا به ان اعتماد نمی کند. من فکر میکنم اینها بیشتر شعار است.
مجری: جزییاتی مردم از پایگاههای نظامی که بازرسان بینالمللی اجازه بازرسی آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقای رییس جمهوری درباره این نگرانی شما چه توضیحی دارید؟
رییس جمهوری: چرا نگران باشند؟! اگر این توافق اجرایی و عملیاتی شد معنیاش این است که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کنیم و پروتکل الحاقی مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنیا 120 کشور پروتکل الحاقی را اجرا میکنند و ایران کشور 121 خواهد بود هر چیزی که در کشورهای دیگر اجرا میشود در ایران هم اجرا خواهد شد. تفاوتی بین ما با آن 120 کشور نخواهد بود.
مجری: از زمانی که این توافق امضا شد شعارها علیه شیطان بزرگ در ایران شنیده شده. شما هم تندروهای خودتان را دارید که نمیخواهند این توافق را ببینند. شما صحبت کردید از تندروهای آمریکایی، در ایران هم وجود دارند و هنوز آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ خطاب میکنند، روزی را میبینید که ایالات متحده شیطان بزرگ نباشد آیا وقتش رسیده که این شعار را بازنشسته کنیم؟
رییس جمهوری: این کلمه شیطان بزرگ برای حالا نیست. این داستان مربوط به سال 1980 میشود، یعنی آن زمان بود که امام ره این مسأله را مطرح کرد. زمانی که آمریکاییها ایران را به دخالت نظامی و حضور نظامی و اشغال نظامی تهدید کردند. امام آن زمان این نکته را مطرح کرد و این حرفها همیشه بوده است در طول این 37 سال بوده و یک چیز جدید در ایران نیست. ایرانیان به طور طبیعی از سیاستهای ایالات متحده آمریکا در گذشته از زمان دولت مصدق تا کنون ناراحت هستند بخاطر مداخلات آمریکا، بخاطر حمایتهای آمریکا از برخی از کشورهای اشغالگر، بخاطر دخالت نظامی، حمایتی که از صدام در جنگ کرد و دلایل مختلف. بنابراین در جنگ بین ایران و عراق آمریکاییها حمایت کردند از عراق و از صدام از همه اینها مردم ناراحت و عصبانی هستند. طبیعی است که شعارهایی هم علیه آمریکا داشته باشند.
مجری: درست است تاریخش را میدانم. ولی مردم ایران خواستار روابط بهتری هستند. حتی قبل از این توافق هستهای. آیا رابطه بهتری را میبینید که با ایالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هستهای باشد؟
رییس جمهوری: مردم ایران خواستار این هستند که تنش بین ایران و آمریکا کم شود. من جزو شعارهای انتخاباتیام قبل از اینکه انتخاب شوم، این بود که با دنیا میخواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهایی که امروز تنش و حتی تخاصم وجود دارد، این تنش یا تخاصم کم شود. و ما بتوانیم به یک روابط طبیعی و نرمال نزدیکتر شویم. من این نظر را دارم الان هم میگویم. به نظر من هم در این 2 سال ایران و آمریکا نزدیکتر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پیش تصور نمیشد که دو وزیر ایران و آمریکا ساعتها بنشینند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند.
مجری: پس آیا رییس جمهور ایران و رییس جمهور ایالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامی بکنند در سازمان ملل؟ و دقایقی با هم صرف و صحبت بکنند؟ بویژه اینکه هدف اولی را به دست آوردید و پشت سر گذاشتید؟
رییس جمهوری: من فکر میکنم شبیه این سوال پارسال مطرح کردید. پاسخ من این بود که خیلی من در ذهنم این حرکات سمبلیک مطرح نیست که به هم برسیم و به هم دست دهیم. یا به هم نرسیم. به هم سلام کنیم و یا به هم نامه بنویسیم. البته نامه مینویسیم گاهی ایشان مینویسند و گاهی من مینویسم. مهم این است که بین ایران و آمریکا فاصله خیلی زیادی وجود دارد و خیلی مسایل در طول 37 سال گذشته بوده که باید جبران شود. مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیکتر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر میخواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است. اگر همین حالت در آمریکا هم باشد، مردم آمریکا هم همین را بخواهند؛ خواست ملی، حکومتها را وادار میکند به اینکه راه جدیدی را پیدا و انتخاب کنند.
مجری: تعداد زیادی از ایرانیان در حادثه چند روز پیش در زیارت حج در عربستان سعودی کشته شدند و شما فوقالعاده خشمگین بودید، چرا این عکسالعمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودی را مسئول میشناسید؟
رییس جمهوری: به هر حال این همه حاجیانی که به عربستان سعودی میروند، دولت عربستان سعودی به عنوان میزبان مسئولیتهایی را به عهده دارد. مخصوصاً برای حج که برنامههای بسیار مهمی وجود دارد. امسال دو حادثه عجیب و غریب اتفاق افتاد. یک بار، یک جرثقیل در مسجدالحرام افتاد و عدهای کشته شدند و از جمله عدهای ایرانی. اخیراً هم در روز پنجشنبه در مراسم منا عده زیادی کشته و مصدوم شدند. من آمار دقیقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقیق را اعلام نکرده است که عدد چه مقدار است. کشته و زخمیها هزاران نفر هستند و در این میان صدها ایرانی کشته و یا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ایرانیهاست که این عدد ممکن است بالاتر برود. بخاطر اینکه ما عدهای مفقود داریم این کار به معنی بیبرنامگی و بیکفایتی دولت عربستان است. دولت عربستان علیالظاهر همه ذهن، فکر و برنامهاش را مشغول کرده برای کشتار مردم یمن و ظاهراً وقت ندارد که راجع به مردم خودش و یا راجع به میهمانهای خانه خدا، فکر و برنامهریزی کند. این جای بسیار بسیار تأسف است و عربستان باید پاسخگو باشد در برابر این بیبرنامگی، بیانضباطی و عدم کارآیی دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان از کشورهای مختلف. ما از لحاظ سیاسی و حقوقی مسأله را دنبال خواهیم کرد.
مجری: سپاس جناب رییس جمهوری. میدانم که وقت زیادی را از جنابعالی گرفتیم.
رییس جمهوری: خیلی متشکرم.
کد خبر: ۷۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹
رئیس جمهور آرژانتین در نخستین روز برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل از سیاستهای دوگانه آمریکا انتقاد کرد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، کریستینا فرناندز کرشنر در این سخنرانی گفت:دولت سوریه نیز با جنگجویانی در حال نبرد است که تحت حمایت کل جهان غرب قرار دارند امروز این جنگجویان عضو داعش هستند. من این سئوال را مطرح می کنم که این گروه چطور اداره می شود چه کسی آن را حمایت مالی می کند. صحنه های حملات آن ها مانند فیلم ها با سه الی چهار دوربین فیلمبرداری می شود این ها فیلم های دست ساز و آماتور نیستند. در واقع این صحنه ها بسیار شبیه فیلم های هالیوودی است. این همه پول برای حمایت از این گروه از کجا می آید. این مسئله به ما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنیم که کلید مبارزه با گروه داعش را پیدا کنیم. این گروه در واقعی شدیدترین تهدیدی است که جهان با آن روبرو است این گروه که ماهیتی تعصبی دارد همسایگان خود را دشمن تلقی می کند و آنها را هدف نابودی قرار می دهد.کرشنر در بخش دیگر سخنرانی خود به آمریکا و جمهوری اسلامی ایران و نیز دیگر کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به اضافه آلمان بابت دستیابی به توافق بر سر برنامه هسته ای تهران تبریک گفت.
رئیس جمهور آرژانتین گفت :«این توافق به حل و فصل مسئله هسته ای کمک می کند و امنیت بیشتری برای جهان که درگیر جنگ و کشمکش است ، به ارمغان می آورد.»وی گفت:« در سال ۲۰۱۰ گری سیمور مشاور ارشد کاخ سفید در مسائل هسته ای به آرژانتین سفر کرد. او در این ماموریت یک هدف را دنبال می کرد و آن هدف این بود که از آرژانتین بخواهد که تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی، تامین کننده سوخت هسته ای تهران بشود. آرژانتین در سال ۱۹۸۷ تحت حاکمیت نخستین دولت دموکراتیک و تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی به یک تامین کننده سوخت هسته ای تبدیل شده بود.
هکتور تیمرمن وزیر امور خارجه آرژانتین به او (سیمور) توضیح داد که مذاکرات ، به ویژه برای دستیابی به توافق در جریان است. جمهوری اسلامی ایران آن زمان اورانیوم کمتری داشت اما نیاز داشت که به برنامه هسته ای خود ادامه دهد. و برای همین آنها نزد ما آرژانتینی ها آمدند تا ما سوخت هسته ای به جمهوری اسلامی ایران بدهیم. آقای روحانی هنوز رئیس جمهور ایران نبود. این در زمان رئیس جمهور قبلی ایران بود و مذاکرات آن زمان شروع شد. من به یاد دارم که وزیر امور خارجه آرژانتین نزد من آمد و پیشنهادی را که مشاور مسائل هسته ای کاخ سفید به او داده بود به من داد. پذیرفتن این پیشنهاد برای من سخت بود که علت آن مناقشه آرژانتین و ایران بر سر حمله تروریستی در آرژانتین در سال ۱۹۹۴ و تصمیم قاضی دادگاه برای متهم کردن تعدادی از ایرانی ها بود. در آن شرایط برای آرژانتین غیر ممکن بود که بتواند به این روند مذاکرات هسته ای کمکی بکند.
بنابراین من به این توافق در دفترم نگاه کردم و گفتم اگر درخواست به صورت مکتوب باشد و امضا شود ، ما به رغم همه مسائلی که وجود داشته است [آنرا می پذیریم] -- زیرا ما معتقد بودیم که مهم است که اهداف رژیم منع گسترش هسته ای محقق شوند. شما می دانید که آرژانتین جزو باشگاه کوچک کشورهایی است که سوخت هسته ای تولید می کنند و در عین حال ما از لحاظ منع گسترش هسته ای جزو کشورهای پیشرو هستیم. در نتیجه برای ما پیمان منع گسترش هسته ای به عنوان یک کشور اهمیت دارد. برای همین به وزیر امور خارجه خودمان گفتم و او هم این حرف را به فرستاده دولت آمریکا ، یعنی گری سیمور، اعلام کرد. ما گفتیم که این سوخت هسته ای جزو اموال آرژانتین است و ما فناوری تولید آن را داریم اما مشروط بر اینکه این درخواست به صورت مکتوب و امضا شده به ما داده شود. این پیام را به او دادیم. من فکر می کنم که این آخرین بار بود که سیمور را دیدیم. وی افزود:از این رو، در سال ۲۰۱۳ آرژانتین یک یادداشت تفاهم با جمهوری اسلامی ایران برای پرداختن به جنبه حقوقی این مسئله امضا کرد.
منظورم مسئله بمب گذاری سال ۱۹۹۴ است. اما در سال ۲۰۱۳ دولت های جدیدی بر سر کار آمده بودند و ما برای حل مسئله تلاش می کردیم زیرا به این نتیجه رسیده بودیم که این کار برای مبارزه با تروریسم و نیز برای اجرای عدالت لازم است که مقصران این حمله تروریستی پیدا و مجازات شوند. این هدف امضای یادداشت تفاهم بود. سپس زمان امضای توافق هسته ای میان ایران و گروه پنج به اضافه یک فرا رسید. این توافق در زمان فعالیت آقای روحانی رییس جمهور ایران حاصل شد که پیش از آن مذاکرات آغاز شده بود. با این حال من نمی دانم چرا مخالفان با این مسئله مخالفند که ما با ایران به توافقی قضایی دست یافتیم این توافق به این علت حاصل شد که ایران از استرداد این پنج تبعه ایرانی خودداری می کرد و بر اساس این توافق قاضی آرژانتینی برای پیگیری پرونده به ایران می رفت.
با این حال من از زبان یک رییس جمهور دیگر شنیدم که در مناسبات دیپلماتیک برخورد دوگانه و دورویی زیادی وجود دارد. که با این حال در اینجا متوجه شدم که مسایل دیگری نیز وجود دارد که از جمله این مسایل برخوردهای دوگانه و نیز مسایل سیاسی جغرافیایی است و علاقمندی کمی برای استحقاق حق قربانیان این حمله و نیز خانواده های آنها وجود دارد. و در نهایت قاضی این پرونده تصمیم گرفت که شفاف سازی شرایط مربوط به این پرونده با استفاده از متهمان ممکن است. و امروز این پرونده مسدود شده است و ما تنها می توانیم در حال حاضر به حسن نیت ایران امیدواریم باشیم و خواستار حسن نیت این کشور باشیم زیرا ما ابزار دیگری در اختیار نداریم که بتوانیم به نتیجه برسیم. چرا باید برخی متهمان آرژانتینی پرونده آمیا در آمریکا باشند؟با این حال با توجه به اتفاقاتی که در کشور آرژانتین افتاد ما در بالاترین سطوح اطلاعاتی و قضایی و حقوقی در حال کشف حقایق درباره حادثه آمیا هستیم. این درحالی است که همه بخشهایی این پرونده به طور کامل تحت نظارت و دستورات سازمان های اطلاعاتی بوده است. به علت تردید های زیادی که در تحقیقات وجود دارد و لزوم همکاری با ایرانی ها در پایان سال گذشته منجر به برکناری برخی از مسئولان بلندپایه شد که از سال ۱۹۷۲ بر روی کار بودند آنها در طول همه دیکتاتوری ها و دولت های آرژانتین از جمله دولت خود من (کرشنر)همچنان به فعالیت خود ادامه می دادند و امروز آنها در آمریکا به سر می برند و زمانی که این انتقالات صورت گرفت به آمریکا نقل مکان کردند و دادستان مسئول تحقیقات این پرونده کشته شد .رد پای سازمان های اطلاعاتی دیگر کشورها در پرونده آمیا همانطور که من همواره گفته ام پرونده آمیا یک صفحه شطرنج بسیار پیچیده در صحنه سیاسی بین المللی است و خارج و فرای صفحه شطرنج و خارج از کشور آرژانتین را نیز شامل می شود و در حاشیه نیز قدرت های مستبدی وجود دارند که آسیب پذیرترین بخشهای این بازی را هدف قرار می دهند. پس از چهارده سال تعویق در این تحقیقات، اکنون در حال تحقیقات درباره مرگ نیسمن هستیم و به اطلاعاتی بسیار جالب دست یافته ایم که مربوط به ارتباط این پرونده با سازمان های اطلاعاتی دیگر کشورها می شود.
من درباره اعضای جامعه یهودی در کشورم صحبت می کنم که ارتباطات مالی با این پرونده دارند. من درباره دروغ ها و دو رویی صحبت نمی کنم من درباره آنچه واقعا در حال وقوع است صحبت می کنم. ما چندین بار وهمین چند روز پیش نیز با سفیر آمریکا این مسئله را مطرح کردیم که چطور یک عضو سابق سازمان اطلاعات آرژانتین در آمریکا است. وی از روز اول پرونده آمیا از جمله متهمان این پرونده بوده است.
روزی که من تنها عضو پارلمان منطقه پاتاگونیا در جنوب آرژانتین بودم این انفجار روی داد و وی مسئول این تحقیقات بود و اکنون تحقیقات درباره مرگ نیسمن در حال پیگیری است و وی به طور کامل با آن مرتبط است و البته افراد دیگری نیز هستند. سفیر ما در آمریکا سندی را به وزارت خارجه آمریکا تحویل داده است که این درخواست را مطرح کند. با این حال وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد این فرد تحت محافظت است و من نمی دانم این حفاظت از چه چیزی و چه کسانی است با این حال آمریکا می گوید که وی تحت حفاظت است.
چند سال پیش این فرد که مسئول تحقیقات پرونده آمیا بود از اینترپل خواسته بود که حکم بازداشت صادر کند از وجود این فرد اطلاع نداشت. از سال دو هزارو هفت میلادی از زمان رییس جمهور کرشنر تا زمان ریاست جمهوری من طی این همه این سالها ما خواستار تمدید این احکام از سوی ایران شده بودیم و این بار خواستار همکاری آمریکا هستیم.
اینکه یک قدرت بر همه جهان سیطره داشته باشد تنها یک رویا استقضات در کشور آرژانتین می خواهند بدانند این افراد این مسئولان کجا هستند ما همچنین منابع مربوط به مسئله پنهانکاری درباره این افراد ارائه کرده ایم. حال این سئوال را از خود بپرسید که چرا من این همه زمان را به این مسئله اختصاص دادم. این کسر بسیار کوچکی از زمانی است که منتقدان اختصاص داده اند و ما را به همدستی با رژیم ایران متهم کرده اند. نقش باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در این پرونده چیست. ما نمی توانیم در دیپلماسی معیارو استاندارد دوگانه داشته باشیم. ما نمی توانیم به استفاده از سلاح و ابزارهای فتنه بین المللی که از داستانها جنایی ژان لوکاره استخراج شده است ادامه دهیم. زیرا ما اکنون در دوره جهان ارتباطات و جهانی سازی و اینترنت هستیم. اینکه یک قدرت بر همه جهان سیطره داشته باشد تنها یک رویا است.
امروز ابزارهای ارتباطات بسیار قوی وجود دارند که در دسترس همه قرار دارند. بنابراین همه دانند که در یک برهه زمانی مشخص چه اتفاقی در حال روی دادن است. در آرژانتین بی وقفه در تلاش برای دستیابی به حقیقت و عدالت درباره پرونده آمیا هستیم و خواستار همکاری همه کشورهایی هستیم که شهروندانشان متهم شده اند و کشور آمریکا نیز باید همکاری کند تا روشن شود چرا که شهروندان ما در این کشور هستند این در حالی است که باید در کشور خود یعنی آرژانتین باشند. درباره بحران اقتصاد جهانی من به سخنرانی های زیادی در اینجا گوش کرده ام و واقعیت این است که تغییرات عمده ای با سرعتی قابل توجه در حال وقوع است.
بازگشت کوبا به جامعه بین المللی یک پیروزی برای خود کوبا استمن قصد ندارم با این مسایل سخنرانی خود را پایان دهم همچنین قصد دارم به قاره ای که به آن تعلق دارم ادای احترام کنم. چند ساعت پیش ، قبل از سخنرانی ام با رییس جمهور کوبا گفتگو کردم. این نخستین بار طی هجده سال گذشته است که رییس جمهور کوبا به مجمع عمومی بازگشته است. واقعیت این است که ما اعضای مرکوسور، یونیسورو سرلاک تلاش فراوانی برای بازگشت کوبا به جامعه بین المللی صورت دادیم و این بازگشت نشانه پیروزی این پایداری منطقه است و در اصل این یک پیروزی برای خود کوبا است و ما این مسئله را می دانیم که دولت آمریکا ذهن خود را بازکرده و متوجه شده است که شرایط مانند گذشته قابل پیگیری نیست. من قصد دارم از دیگر کشورهای منطقه آمریکای لاتین نیز تشکر کنم. پاپ نیز نقش مهمی در برقراری مناسبات آمریکا و کوبا ایفا کرد.
وی در این جایگاه به جهان گفت که پول نمی تواند دیگر تعیین کننده سیاست باشد. و یک اصل جهانی وجود دارد که همه ادیان به آن معتقدند اینکه کاری را با دیگران نکن که دوست نداشته باشی با تو انجام دهند. به عنوان یک فرد عضو امریکای لاتین از پایان جنگ کلمبیا و فارک استقبال می کنم. جنگی که بیش از پنجاه سال ادامه داشت. این جنگ نشان داد که اختلافات سیاسی و اجتماعی با سلاح قابل حل و فصل نیستند. راه حل گفتگو و پذیرش یکدیگر است.
کد خبر: ۷۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۸
رییس جمهوری در دیدار مدیران و مجریان ارشد رسانه های آمریکایی و بین المللی، با تشریح و تبیین مواضع منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران، به پرسش های آنان پاسخ داد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی صبح جمعه و در نیویورک، در ابتدای این نشست به موضوع توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 اشاره کرد و اظهار داشت: سال گذشته بحث بر سر این بود که آیا این مذاکرات به نتیجه می رسد یا خیر؟ اما اکنون سوال این است که آیا این توافق بخوبی اجرایی خواهد شد و آیا می تواند زمینه ای برای توافقات بهتر و حل اختلافات در خصوص مسایل دیگر باشد؟
رییس جمهوری، سپس به بررسی تغییرات و تحولاتی که در مسایل منطقه نسبت به سال گذشته روی داده، پرداخت و گفت: اوضاع عراق امسال نسبت به سال گذشته بهتر شده است هر چند که برای موفقیت ارتش و مردم عراق در مقابل گروههای تروریستی هنوز قدمهای مهمی باقی مانده است. در خصوص سوریه نیز بحث آوارگان سوری ابعاد جدیدی از مسایل منطقه ای و بین المللی را پدید آورده است.
روحانی با تاکید بر اینکه "آوارگان سوری مردمی هستند که پیش از این با آرامی در سوریه و با مدیریت همین حکوت زندگی می کردند و تروریست ها و جنگ افروزان دلیل اصلی آوارگی آنان هستند"، ادامه داد: وضعیت در یمن امسال در مقایسه با سال گذشته بدتر شده است. مردم با مداخله نظامی و حملات برخی کشورهای منطقه بویژه عربستان در وضعیت غیرقابل تحملی بسر می برند و باید برای نجات مردم فکر عاجلی کرد.
رییس جمهوری افزود: از رسانه های همگانی انتظار می رود که به سیاستمداران برای هموارتر کردن مسیری که به نفع مردم منطقه باشد، کمک کنند و اجازه ندهند دشمنی ها و بدبینی های غیر واقعی میان ملت های منطقه گسترش یابد.
رییس جمهوری در ادامه این نشست و در پاسخ به پرسشی درباره امکان مبادله زندانیان آمریکایی و ایرانی و از جمله خبرنگار واشنگتن پست، گفت: برخی از این افراد از نظر ما ایرانی هستند چرا که طبق قوانین ایران، ما دو تابعیتی را نمی پذیریم و البته از سوی دیگر، عده ای ایرانی هم در آمریکا زندانی یا بی دلیل تحت تعقیب هستند.
روحانی افزود: من با کلمه مبادله و تبادل موافق نیستم و معتقدم باید هر دو دولت بر مبنای قانون به تسریع در امور قضایی، تسهیل در امور کنسولی و درنهایت آزادی سریعتر آنها کمک کنند. البته موضوع زندانیان در ایران در اختیار قوه قضاییه است و قویه مجریه دخالت مستقیمی در این زمینه نمی تواند انجام دهد. در عین حال رییس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی می تواند موضوع را پیگیری کند و اگر لازم بود تذاکرات لازم را بدهد. برای من مهم است که این افراد اگر راهی وجود دارد زودتر آزاد شوند.
از رییس جمهوری سوال شد ایران با رژیم اسد پیوند دارد، آیا میان ایران و آمریکا در ارتباط با سوریه هماهنگی صورت گرفته است و به طور نمونه آیا وزیران خارجه دو کشور صحبت و هماهنگی داشته اند؟
روحانی پاسخ داد: ایران با حکومت سوریه روابط داشته و خواهد داشت. آنچه در سوریه اتفاق افتاده این بوده که گروهی در داخل به حکومت معترض بودند اما در فاصله کمی فعالیت های گروههای تروریستی در آن کشور چنان تشدید شد که آن گروه معترض عملا به سایه رفتند و درگیری کنونی به درگیری گروههای تروریستی و ارتش سوریه تبدیل شده است.
رییس جمهوری افزود: البته معتقدیم باید فضایی ایجاد شود که معترضان هم نظرات خود را اعلام کنند و در فرایندی، تغییرات لازم در قانون اساسی هم ایجاد شود.
روحانی تصریح کرد: اما امروز نگرانی اصلی آوارگی مردم سوریه، تخریب آن کشور توسط گروههای تروریستی و کشته شدن مردم بیگناه سوریه به دست تروریست ها است. مبارزه با تروریسم بی تردید اولویت اول سوریه است. ثبات بدون دمکراسی ممکن نیست و از طرف دیگر نمی توان وسط میدان تروریسم و جنگ از دمکراسی گفت و صندوق رای گذاشت.
رییس جمهوری افزود: ایران هم در زمینه سوریه طرحی دارد و این طرح را با دوستان و کشورهای علاقه مند به مشورت گذاشته است و امیدواریم راه حلی جمعی برای سوریه پیدا شود که پایان آن، پایان تروریسم، بازگشت آوارگان به کشورشان و فرایند گفت و گو میان گروههای سوری برای آینده باشد و ما در حال گفت و گو با کشورهای مختلف در این عرصه هستیم.
روحانی همچنین در جواب سوالی درباره مخالفت آمریکا با حضور ایران در مذاکرات مربوط به سوریه و اینکه به نظر می رسد اکنون در این موضع خود تجدید نظر کرده اند، گفت: آمریکایی ها اگر قبلا با حضور ایران مخالف بودند خطا و اشتباه بوده است. ایران چه کسی بخواهد و چه نخواهد به عنوان کشور قدرتمند و تاثیر گذار در منطقه حضور تعیین کننده دارد و این واقعیت است.
رییس جمهوری افزود: همه کشورهایی که می توانند نقش مثبتی در زمینه سوریه ایفا کنند باید به صحنه بیایند. اما اینکه آیا ایران و آمریکا در این زمینه مذاکره می کنند و یا نه، قبلا گفته شده که عمل کامل به توافق هسته ای یک آزمایش بزرگ برای اعتماد است. توافق در آمریکا به مرحله اجرا نزدیک شده و در ایران هم همینطور، تحریم ها باید به طور کامل برداشته شوند تا مردم ایران احساس کنند که مذاکره ثمربخش است. بعد از آن ممکن است بتوان راجع به موضوعات دیگر هم دو کشور وارد گفت و گو شوند.
خبرنگاری از دکتر روحانی پرسید: کاخ سفید گفته است که باراک اوباما تمایل دارد بحثی با شما داشته باشد اما ایرانی ها تمایلی نشان نداده اند. بعد از این توافق هسته ای، چرا شما حاضر نیستید با رییس جمهوری آمریکا حتی دست هم بدهید؟
خبرنگار دیگری هم بلافاصله پرسید "آماده هستید اگر اتفاقی در راهروهای سازمان ملل اوباما را ببیند با او دست بدهید"؟
روحانی جواب داد: ممکن است برخی فکر کنند اکنون راه روابط ایران و آمریکا هموار شده و برخی هم فکر کنند این دو کشور نمی توانند هرگز با هم رابطه داشته باشند. یا برخی فکر کنند اگر دو نفر با هم دست دهند دیگرهمه چیز تمام می شود. خوشبینی و بدبینی صرف نفعی ندارد. البته باید واقع بین بود و به منافع مشترک و آینده نگاه کرد. بین ایران و آمریکا اختلافات و خصومت های زیادی بوده و مردم ایران از سیاستهای دولت آمریکا در قبال خود و منطقه ناراحتند.
رییس جمهوری افزود: باید قبل از هر چیز شناخت نسبت به واقعیت های دو طرف ایجاد شود و رسانه ها نقش مهمی در این خصوص بر عهده دارند.
روحانی اظهارداشت: در جریان انتخابات هم گفتم که هدف دولت من کاستن از خصومت ها و سطح تنش ها است و در این زمینه همه باید تلاش کنیم.
رییس جمهوری در پاسخ به پرسشی درباره شعار مرگ برآمریکا در ایران گفت: مردم ایران با مردم آمریکا دشمن نیستند. مردم ایران از سیاستهای آمریکا ناراضی هستند و این شعار مخالفت با سیاستهای آمریکا بویژه در خاورمیانه است. باید این فضا عوض شود. ادامه حرکت در مسیر تخاصم بی نتیجه است.
روحانی در خصوص تکرار سوال ملاقات احتمالی با اوباما گفت: به جای ملاقات و دست دادن ، باید بیشتر دنبال این باشیم که چگونه مسایل را برای آینده حل و فصل کنیم و راه حل بیابیم. بین بنده و آقای اوباما گاهی نامه رد و بدل می شود و این انتقال پیام ها عادی است. اما مساله مهمتر این است که باید به آینده بیاندیشیم و ببینیم چگونه باید موانع را برداریم. قطعا این کار یک شبه حل نمی شود و نیازمند زمان و تدبیر و اقدامات سازنده هستیم.
رییس جمهوری افزود: البته روزی تصور نمی شد که وزیران خارجه ایران و آمریکا دور یک میزبنشینند و حرف بزنند. اما اینکه گفته شود چه روزی می توانیم بگوییم که اختلافات اصلی و ریشه دار میان ایران و آمریکا حل و فصل می شود، پیش بینی اش سخت است. ما فکر می کنیم در این دو سال قدم هایی به جلو برداشته ایم اما هنوز فاصله ها زیاد هست.
روحانی گفت: مشکلات ایران و آمریکا با دست دادن حل نمی شود؛ نگرش ها و عملکردها باید عوض شود. مهم است که بتوانیم در افکار عمومی دو طرف این مساله را مردم قبول کنند که منافع مشترک چگونه حاصل می شود. آیا فاصله داشتن یا کوتاه کردن فاصله ها به نفع دو طرف است؟
روحانی درباره فعالیتهای نظامی روسیه در سوریه نیز گفت: روس ها با سوریه روابط نزدیکی داشته و دارند. اخیرا آقای پوتین به من گفت که روسیه می خواهد در زمینه مبارزه با داعش در سوریه و منطقه فعالتر باشد و گفت که با اوباما هم در این زمینه صحبت کرده است. بنابر این روس ها اعلام کردند که می خواهند نقش موثر تری در مبارزه با گروههایی تروریستی و از جمله داعش داشته باشند. روابط ما با روسیه نزدیک است و رایزنی داریم اما ائتلافی نداریم. ما در عین حال مشورت و تبادل اطلاعات داریم و نسبت به آینده سوریه هم در سطوح مختلف با هم مذاکره می کنیم.
روحانی درباره روابط ایران و عربستان گفت: دیروز متاسفانه عده ای زیاد در مراسم دینی و مذهبی حج در عربستان کشته شده اند که 140 ایرانی هم در جمع کشته شدگان بود و البته این عدد ممکن افزایش هم بیابد. چندی پیش هم در مسجدالحرام عده ای کشته و مجروح شدند.
رییس جمهوری در این زمینه افزود: شرایط حج امسال متفاوت از گذشته شده و این حوادث بسیار بزرگ و غیر منتظره بوده است. انتظار این است که حکومت جدید عربستان با توجه به تجربیات گذشته فرایند مدیریت حج را بازنگری کند و نسبت به تامین امنیت و سلامت همه حجاج پایبند باشد.
دکتر روحانی اظهارداشت: ایران با دخالت نظامی و حملات عربستان به مردم یمن کاملا مخالف است. چرا که موضوع یمن موضوعی داخلی است.
رییس جمهوری گفت: در عین حال اگر در شرایطی بیینیم که می توانیم با عربستان گفت و گوی مفید داشته باشیم، مانع نخواهیم شد. در سطوحی مذاکراتی داشته ایم و سفیر و روابط دیپلماتیک هم داریم. حل این مسایل به نفع منطقه و دو کشور خواهد بود.
روحانی در پاسخ به سوالی درباره اقتصاد ایران و حضور سرمایه گذاران خارجی گفت: بعد از توافق شرایط برای حضور سرمایه گذاران مناسبت تر شده است. امروز شرکتهای مختلف اروپایی و آسیایی برای سرمایه گذاری به ایران می آیند و از طرف ایران مانعی هم برای صاحبان سرمایه و فناوری و شرکتهای آمریکایی نیست که در اقتصاد ایران حضور رقابتی و شفاف داشته باشند.
روحانی در جواب سوالی درباره بمب اران مردم سوریه توسط دولت اسد گفت: نمی دانم اطلاعات شما از کجاست؟ آن بمب ها علیه تروریست ها استفاده می شود. در عین حال بمب های آمریکا مخربتر هستند. مهم هدف است. مگر مردم عراق بخاطر استفاده آمریکا از تسلیحات ممنوعه کشته نشدند و یا در خصوص استفاده از اورانیوم ضعیف شده صحبت از بیماری هایی نظیر سرطان در عراق نیست. در سوریه تروریست ها سر مردم را می برند و جنایات بزرگی مرتکب می شوند. مهم است که اطلاعات دقیق و تعبیرات درستی داشته باشیم.
رییس جمهوری در جواب سوالی درباره انتظار ایران از برجام گفت:مخالفت ها و موافقت ها در ایران و آمریکا طبیعی است. در ایران اکثریت بزرگی از مردم موافقند و اقلیتی هم مخالفند . مهم این است که برجام باید تا قبل از سال 2015 اجرایی شود و از نظر ما حتی می شود در نوامبر هم اجرایی شود . تا آن زمان ، خیلی فاصله نداریم.
رییس شورای عالی امنیت ملی اظهارداشت: به نظرم همه برای موفقیت برجام تلاش کردند و همه نقش خود را تا کنون به خوبی ایفا کردند. به نظر اجرای این توافق اگر به خوبی انجام گیرد حتما زمینه را برای گفتگوهای دیگر آماده می کند.
روحانی همچنین در پاسخ به سوالی درباره نفوذ ایران در عراق گفت: اگر در عراق کمکهای ایران نبود حتما بغداد سقوط می کرد و داعش بر بغداد مسلط می شد. ایران به سرعت هم به کردها و هم به درخواست دولت مرکزی پاسخ مثبت داد و یاری رساند. اگر کمکهای ایران نبود اردبیل هم سقوط می کرد و سلیمانیه نیز در خطر قرار می گرفت. ایران به درخواست دولت مرکزی عراق، کمک فوری کرد.
رییس جمهور افزود: هر دولتی در منطقه که برای مبارزه با تروریسم از ایران کمک بخواهد، آماده همکاری هستیم.
کد خبر: ۷۳۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳
جریان عدالت خواه کهگیلویه و بویراحمد،از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران درخواست نموده تا به بهترین وجه برای نشان دادن چهره خباثت آلود دولت سعودی از تریبون جهانی سازمان ملل استفاده بکند
کد خبر: ۷۳۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳
این که برخی بی خبران گفتند حالا یک ذره موی زن پیدا باشد، آسمان به زمین نمی آید؛ بحث این حرف ها نیست، سخن این است که دشمنان به دنبال متزلزل کردن اعتقادات مردم و براندازی نظام هستند و می خواهند ما را به جمعیتی سست و بی اراده تبدیل کنند که از هیهات من الذله در آنها خبری نباشد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irحضرت آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر این که دشمنان از طریق توافق هسته ای به دنبال نفوذ در کشور هستند، از همه جناح های سیاسی، دولتمردان و آحاد ملت خواست با هوشیاری به دشمن اجازه نفوذ ندهند و توطئه دشمن را خنثی کنند.
به گزارش «انتخاب»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در جلسه درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، نسبت به نقشه غرب برای نفوذ در ایران از طریق توافق هسته ای هشدار داد و توصیه هایی در این زمینه خطاب به دولتمران، جناح های سیاسی و عموم مردم بیان و تاکید کرد: مساله توافق هسته ای سبب شده که اینها طمعی پیدا کنند که بعد از اجرایی شدن آن راه نفوذ در ایران باز شود. استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم تاکید کرد: آنها به دنبال نفوذ از طریق جنگ نرم و عوض کردن نظام هستند، این خیال خام برای آنان پیدا شده و به این موضوع نیز تصریح کرده اند. حضرت آیت الله مکارم شیرازی تصریح کرد: همه جناح ها بیدار شوند، نقشه دشمنان و غرب را بدانند، نقشه آنها این نیست که ما بمب اتم نسازیم، نقشه آنها براندازی است، مراقب باشیم. حضرت آیت الله مکارم شیرازی با تاکید بر این که در چنین شرایطی هوشیاری و بیداری فوق العاده لازم است، تصریح کرد: آنها برای ورود و نفوذ به دنبال گزینه نظامی نیستند، اینها بلوف و رجزخوانی بی محتوا است، عمده چیزی که به آن دل بسته اند متزلزل کردن پایه های اعتقادی و نشر مفاسد اخلاقی است. این مرجع تقلید با تاکید بر این که پشتوانه انقلاب دین و مذهب است، بیان داشت: این که برخی بی خبران گفتند حالا یک ذره موی زن پیدا باشد، آسمان به زمین نمی آید؛ بحث این حرف ها نیست، سخن این است که دشمنان به دنبال متزلزل کردن اعتقادات مردم و براندازی نظام هستند و می خواهند ما را به جمعیتی سست و بی اراده تبدیل کنند که از هیهات من الذله در آنها خبری نباشد. حضرت آیت الله مکارم شیرازی بیان کرد: برخی اخیرا گفته اند حجاب مثل روزه است؛ اینها از نقشه های دشمنان غافل هستند و یا این که خود را به غفلت زده اند، نباید زمینه ساز این سیاست اجنبی باشیم. حضرت آیت الله مکارم شیرازی افزود: معلوم نیست غربی ها به همین توافقی هم که کرده اند پایبند باشند، اما به هر حال به دنبال نفوذ از طریق توافق هستند؛ دولتمردان، رسانه ها و صدا و سیما و حوزه های علمیه مراقب باشند، نقشه دشمن پیچیده است. وی اضافه کرد: تمام ماهواره های خود را در همین مسیر به راه انداخته اند، باید مراقب باشیم خدا نکند یک وقت چشم باز کنیم و ببینیم کار از کار گذشته است؛ البته فرزندان انقلاب اجازه نخواهند داد آنها به این نقشه شوم شان برسند کما این که تا به حال اجازه نداده اند، اما به هر حال بیداری و هوشیاری کامل لازم است. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پایان گفت: امیدواریم خداوند آنهایی که در خواب غفلت هستند و نقشه های دشمنان با این صراحت را نمی بییند از خواب غفلت بیدار کند و به ما وحدت، همدلی و همزبانی برای مقابله و محو نقشه های دشمنان عنایت بفرماید.
این مرجع تقلید در ادامه با گرامی داشت روز عرفه، از این روز به عنوان روز دعا و نیایش یاد کرد و گفت: خوشبختانه در سالیان اخیر در مساجد و اماکن مقدس مختلف مراسم معنوی دعای عرفه با شکوه بسیار خاصی برگزار می شود.
وی با بیان این که دعای عرفه دعایی بسیار با محتوا است، تصریح کرد: ان شالله همه این دعا را می خوانند و در مضامین آن دقت و برای رفع مشکلات جهان اسلام دعا می کنند.
این مرجع تقلید یادآورشد: به برکت همین دعاها آتش جنگی که به دست دشمنان دانا و مسلمانان نمای بی خبر و نادان روشن شده خاموش شود.
وی در ادامه با استناد به روایتی از امام حسن عسکری(ع) به تبیین فلسفه بیماری ها و بلاها پرداخت و گفت: جنگ تحمیلی بلای بزرگی بود اما سبب شد که نیروی نظامی ما قوی ترین نیروی نظامی منطقه شود.
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: بسیج و سپاه و ارتش با این دامنه و قدرت مولود جنگ تحمیلی است؛ البته که جنگ تحمیلی بلایی بزرگ بود و مصائب و دشواری های زیادی برای کشور و مردم ما داشت اما سبب شد ما در عرصه های مختلف خود را توانمند کنیم.
وی به تحریم ها اشاره کرد و گفت: تحریم ها بلا است اما در کنار آن دستاوردهایی نیز ما به دست آوردیم، ما بر اثر تحریم ها ناچار شدیم در بسیاری از عرصه ها و مسائل به توانمندی خودمان اتکا کنیم و توانستیم به موفقیت نیز دست یابیم.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی بیان داشت: البته در مواجهه با بلایا نباید مایوس و منفعل شد، بلکه باید به دلیل پیدایش مشکل به دنبال راه حل و چاره کار بود.
کد خبر: ۷۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲
نویسنده و روزنامه نگار مشهور جهان عرب گفت که همه کشورهای جنوب خلیج فارس در ترسیدن از ایران اتفاق نظر دارند و ضعیف تر از آن هستند که برای توافق هسته ای مانع تراشی کنند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، "محمد حسنین هیکل" در مصاحبه با روزنامه "السفیر" لبنان در باره موضع کشورهای عضو شورای همکاری درقبال توافق ایران و 5+1 تاکید کرد:عربستان و کشورهای خلیج فارس ضعیت تر از آن هستند که برای توافق هسته ای مانع تراشی کنند؛ اما ممکن است به آمریکایی ها شکایت کنند و توافق را خیانت به خود بدانند.
وی بیان کرد: اماراتی ها تاکنون موضع مثبتی اتخاذ کرده اند؛ اما باید به رفتار این کشورها دقت کنیم نه به مواضع آنها. همه آنها در ترسیدن از ایران توافق نظر دارند و در برهه اخیر علیه نیت ایران تشکیک کرده اند.
هیکل یادآور شد: هر کشوری که چرخه غنی سازی را تکمیل کند بعد از 6 ماه قادر به ساخت بمب هسته ای خواهد بود، اما ایران متعهد شده که علی رغم داشتن دانش هسته ای سلاح هسته ای تولید نکند.
وی افزود: کشورهای امارات و قطر نیز برای ورود به این عرصه ابراز تمایل کرده اند اما فرق است میان کسی که یک فناوری را صرفا خریداری کند با کسی که به آن علم و اشراف دارد.
وی در بخش دیگری از گفت و گو درباره اوضاع کشورهای عربی ، خاطرنشان کرد:کشورها ذهنیت حاکمان را می سازند و نه برعکس زیرا عنصر تاثیرگذار جامعه است. کشورهایی مانند آلمان وضعشان از ما هم بدتر بود. تجزیه شد و بعد از جنگ جهانی دوم ویران گردید اما ملت آن تفکر اراده مستقل را داشت.
روزنامه نگار و پژوهشگرمصری افزود: مشکل ما در جهان عرب این است که میان مسوولان کسی را پیدا نمی کنی که اراده ای برای ساخت تاریخ داشته باشد. خلیج فارس مهمترین و ثروتمندترین منطقه است اما مصر و شام مشکلات زیادی دارند. مغرب عربی هم در مشکلات خود غوطه ور شده پس به کجا می توان امیدوار بود... به سودان؟
هیکل با بیان اینکه جهان عرب به کلی دچار خلا شده است، خاطرنشان کرد: یک طرز تفکر فروپاشیده وجود دارد و نیروهای منطقه ای ظهور یافته اند. قدرت جانشین یا طرز تفکر جانشین هم نیامده است.
وی افزود : هیچ کس صداقت و منطق کافی در جهان عرب ندارد و این منطق جایی در خارج از جهان عرب گم شده است. همه سخن های زیبا به زبان می آورند، اما هیچیک معنی حرف خود را هم نمیدانند و ارزیابی واقعی نسبت به منطقه و اوضاع جهان ندارند.
وی تاکید کرد : در ایران می دانند در جهان و در اطرافشان چه می گذرد. انقلاب ایران توانست اصول فرهنگ و تمدن ایرانی و فارسی را حفظ کند. آنها در حال پیشرفت بودند و انتقال در میانشان به راحتی صورت می گرفت. این اتفاق در دو کشور می توانست رخ دهد که یکی ایران است و دیگری مصر و تا حدودی هم ترکیه... وطن های واقعی این سه کشور هستند و باقی مانند نقش و نگارهای میان این طرح های اصلی هستند.
وی افزود: نه آمریکا می تواند ایران را نادیده بگیرد و نه ایران امریکا را. کمی عادی سازی بین آنها خوب است اما حجم زیادی تناقضات میان آن دو وجود دارد. من معتقدم کوبایی ها رفتار خوبی با آمریکا داشتند و به هیچ عنوان تابع آن نشدند.
این پژوهشگر جهان عرب درباره تجاوز عربستان به یمن یادآور شد : که عربستان سعودی نمی تواند وارد خاک یمن شود و در مرداب آن کشور غرق خواهد شد.
وی با بیان اینکه نمی دانم چطور و چه وقت مصائبی که جهان عرب گرفتار آن شده پایان می یابد، خاطرنشان کرد : سعودی ها در مرداب یمن غرق خواهند شد. اگرچه دو استان یمن را تحت کنترل گرفته اند اما نمی توانند وارد خاک آن شوند زیرا قبایل یمنی به خوبی همدیگر را می شناسند و سعودی ها به ناچار حمله را از خارج ادامه خواهند داد.
وی همچنین با انتقاد از نبود تفکر درست در میان کشورهای عربی، پایان بحران در این کشورها را مستلزم گذشت زمانی بین 12 تا 15 سال ذکر کرد.
کد خبر: ۶۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۱
رئیسجمهور با بیان اینکه در موضوع مذاکرات هسته ای هم نقد منصفانه و هم بیان نقاط مثبت امری حائز اهمیت است، گفت:حتی در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی میگوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که سه گل زده و دو گل خوردهایم، حالا عدهای بگویند که میشد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گلهای بیشتری زد. باید دید که در مقابل چه تیمی بازی کردهایم
کد خبر: ۶۸۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۳۱