سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
رویش نیوز- هجرت ایزدی: سیاست خارجی یک دولت بر خلاف آن چه پنداشته می شود یکی از کارویژه های دولت نیست بلکه صورت تمام عیار فکری، فرهنگی و تمدنی آن دولت است. وقتی ایالات متحده ی امریکا عالم را برده ی خویش می بیند و ابزارهای متعدد برای حفظ قدرت خویش به کار می برد همه نشان آن است که حیات این دولت با استثمار مستضعفین عالم سامان یافته و این روح استکبار طلبی و استخدام گری امریکا را طاغوت زمانه ساخته است.
تا زمانی که بشر در سیر انا لله و اناالیه راجعونی حضرت حق را ملاقات نکند همواره در این عالم غریب است و یار می طلبد. لذا اجتماع های اولیه اگرچه برای برآوردن نیازهای ظاهرا مادی تشکیل شد لکن حضور حضرت آدم علیه السلام از همان ابتدای خلقت ازآن جهت بود که با پیوستن زمین به آسمان از غربت انسان کاسته شود تا این که تاریخ پیامبران بالاخره به غدیر متصل شد و شیعه با پذیرش ولایت انسان کامل حیاتی بس مبارک را پیش خویش گشود.
در تقابل باشیعه که جانش با امام حاضر پیوسته است مستکبران عالم غریب ترین افراد در عالمند. لذا برای آن که خلا دوری از ولایت حق را پر کنند به ساز و کارهای محکم مادی روی می آورند تا با دوستان مستضعف بتوانند قدرت خویش را در زمان تثبیت کنند.
بنابراین طواغیت عالم مستضعف ترین اهل عالمند که با ابزارهای بیشتر متورم شده اند و هرگاه یکی از آن سازو کارهای خود مدارانه و دوستان استثمار شده از رده خارج شوند آن ها هم طاقت نمی آورند و تمام می شوند.
در این راستا مذاکره ی دولت ها با طواغیت عالم دو گونه است؛ عموم دولت ها از طواغیت عالم می ترسند لذا با مذاکره و کسب حمایت بیشتر می خواهند فربه شوند وصورت دوم آن که دولت ها می دانند تمنای مذاکره با مستکبران قبل از کسب هویت برای خویش هویت بخشی به کافران و مشرکان است لذا فقط برای اتمام حجت و تذکر مذاکره می کنند.
در حالی که مذاکره برای طواغیت عالم رفع غربت از خویش است و دنیای اطلاعاتی با حضور بی ریشه ی شبکه های اجتماعی به یک باغ وحش تبدیل شده است ، رسانه های دنیای مدرن به ملت ها القا می کنند که اگر آن ها با انتخاب دول سکولار دوستی با ابر قدرت های مادی را پیشه ی خویش کنند منافع آن ها بیشتر تامین خواهد شد.
از آنجا که عادت ها و ترس بشر بزرگ ترین سلاح شیطان برای دوری از حق است دولتمردان کشورهای مستضعف به دلیل حضور فیزیکی قدرت مندانه ی دنیای مدرن خودشان را در مدار طواغیت عالم می گذارند تا خلا های مادی و امنیتی خویش را جبران کنند.
انقلاب اسلامی در عصر قدرت نمایی دنیای مدرن نه ابزار های دنیای مدرن بلکه روح طواغیت عالم را به چالش طلبید. لذا طواغیت عالم پس از آن در ذیل انقلاب اسلامی باید خودشان را معنا می کردند.از آن جا که طاغوتیان نمی توانستند حقیقت غدیری و ولایی انقلاب اسلامی را برتابند با چنگ و دندان نشان دادن ها امید آن داشتند تا بتوانند براین حقیقت فرهنگی و تمدنی ابدی در تاریخ فایق آیند.
دولت هایی که پس از انقلاب روی کار آمدند عموما نتوانستند این غنای فرهنگی بی نظیر انقلاب اسلامی را درک کنند لذا مسحور ابزار های دنیای مدرن گردیدند و هم رنگ زمانه شدند تا بالاخره بتوانند به اسم تامین امنیت و رفاه برای مدت کوتاهی از شر طواغیت در امان بمانند .
از ابتدای پدید آمدن رشته ی روابط بین الملل همواره دو گرایش اساسی وجود داشته است؛ آرمانگرایی صلح طلب و واقع گرایی جنگ طلب. واقعیت آن است که تئوری های روابط بین الملل حتی در صورت آرمان گرایانه ی برد-برد چیزی جز هویت بخشیدن به طواغیت عالم نبوده است و آن چه این دو گروه به صحنه ی سیاست خارجی آورده اند جز ستم بر انسان های بی گناه و مظلوم نبوده است. دولتمردانی که در پارادایم های روابط بین الملل به دنبال ترقی جایگاه خویشند در یک بازی شیطانی وارد شده اند که حدود وثغور آن را مستکبران عالم طراحی کرده اند که در صورت ورود از عوارض و نتایج آن گریزی نیست.
وقتی رهبرعزیز انقلاب متذکر می شوند که این جوانان خضوع قدرت های بزرگ را در مقابل ملت ایران خواهند دید همانند رهبران سیاسی عالم بلوف نمی زنند. ایشان نور جاری انقلاب اسلامی را در تاریخ می بینند و در راستای تحقق وعده های الهی ما را به مقاومت دعوت می کنند.
انقلاب اسلامی تا ظهور امام عصر زنده است لذا همان گونه که دامنه ی شیطنت جباران ذیل ربانیت حضرت حق است دشمنی کافران و مزدوران آن ها با جمهوری اسلامی ذیل غدیر و انقلاب اسلامی است و نه عکس آن.
طواغیت عالم هر چه می کنند انوار انقلاب اسلامی را شدید تر خواهد کرد. دولتمردان اگر جایگاه غدیری انقلاب اسلامی را بشناسند از سقیفه های متعدد ترسی به خود راه نمی دهند. هر ابزاری در این عالم آن قدر ظرفیت دارد که بشر به آن هویت می دهد. آدمی اگر نقش ابزار را همان سان که گفتمان حاکم بر دنیای مدرن حد اکثری می داند، معنا کند به همان ابزارها واگذار می شود ولی اگر افق نگاهش را ورای تحریم ها سامان دهد نه تنها ابزار را از دست آن ها ربوده است بلکه مقتدرانه و عزتمندانه اقدام می کند همان گونه که انقلاب در هستی خویش عزیز است و مورد غفلت قرار گرفته است.
مگر از تمدن بحران زده ی ابزاری دنیای مدرن با پشتوانه ی خودمدارانه ی بیکنی و دکارتی و استراتژیست های جن زدهِ امریکایی چیزی جز بدهی چند د ه هزار میلیارد دلاری و فروپاشی فرهنگی دنیای مدرن پدید آمده است که بعضی مسئولان هنوز چشم امید به آن ها دارند. مقامات امریکایی به این عکس ها و قدم زدن های دیپلماتیک برای شکستن مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی بسیار امید دارند و متاسفانه وزارت خارجه از این توانایی عزت مندانه ی جمهوری اسلامی در راهبری جنبش های اسلامی به شدت غافل است.
پس از توافق نامه ی سعدآباد در 1382 تونی بلر نخست وزیر وقت انگلستان در یک جلسه ی خصوصی اعلام کرد که میوه ی عراق را از دستان حسن روحانی دبیروقت شورای عالی امنیت ملی ایران به دست آورده است. این توافقنامه ها که با توافقنامه ی پاریس کامل شد ایران تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم را پذیرفت. نتیجه ی این اعتمادسازی ها چیزی جز تصویب چند قطعنامه ی شورای حکام در سال 83 نبود . با این همه که همه ی جریان کفر علیه جمهوری اسلامی دست به کار شدند به برکت ظرفیت های توحیدی انقلاب اسلامی شهید شهریاری ها در غنی سازی بیست درصد از قبل همین فشارها و تحریم ها روییدند.
مطالبات زیاده خواهانه ی فعلی دول غربی برای تعطیلی فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی طی بیست سال و حتی بیشتر نیروهای انقلابی دیگری را پرورش خواهد داد و خدعه ی مکاران عالم راخنثی خواهد کرد. لذا در صورت مذاکره ی غیر انقلابی ذات غدیری تمدن ساز انقلاب اسلامی در ظلمات فشارها همچون ستاره ای چشم جهان را خیره خواهد کرد.همان گونه که دولت با سیاست خارجی اعتدالی قصد عبور از تحریم ها را داشت و بانفت زیر 50 دلاری مواجه شد حضرت حق مسئولان نظام را به سوی وحدت بیشتر برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی سوق داد.
در حالی که روح توحیدی انقلاب اسلامی برهمه ی عالم احاطه دارد و مقامات امریکایی و اروپایی به این امر به خوبی واقفند متاسفانه بعضی مقامات داخلی از این عزت فرهنگی غافلند و برای رفع مشکلات هم چنان چشم به آن سوی مرزها دوخته اند. در صورتی که همین اقتدار فرهنگی است که ورای همه ی ابزارهای اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی گنبد آهنین را آماج حملات متعدد کرده است و هر حمله ای از سوی رژیم صهیونیستی از سی و سه روزه و بیست و دو روزه و هشت روزه و پنجاه و یک روزه در نهایت آن ها را وادار به عقب نشینی می کند. امروز جنبش های عدالت خواهانه در عالم برای استمرار حیات خویش باید از روح توحیدی انقلاب اسلامی مدد بگیرند و این ها نشان آن است که انقلاب اسلامی فراتر از مرزهای خویش عالم گیر خواهد شد . لذا نیروهای دلسوز انقلابی گمان نکنند که با دیپلماسی فعلی تاریخ به عقب بازگشته و توافق نامه ی سعد آباد و پاریس دیگری امضا شده است بلکه حضرت حق که کل یوم هو فی شان است هردم برای ظهور ولایت مطلقه ی امام معصوم در ظلمات ابزارهای مرده ی دنیای مدرن تجلی خواهد کرد و نیروهایی به صحنه خواهد آورد که وعده های الهی را به منصه ی ظهور رسانند. انشا الله
کد خبر: ۵۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مقتدر مظلوم نوشت:«محمدرضا رحیمی» به ۵ سال و ۹۱ روز حبس، دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم شد.
طبق حکم دادگاه که در دیوان عالی کشور تأیید و قطعی شده است ، رحیمی مرتکب فساد شده است. او مجرم است به دریافت رشوه و تحصیل مال نامشروع و مستحق مجازات و احمدینژاد هم یک عذرخواهی بدهکار. برخی میگویند فساد رحیمی مربوط به قبل از دولت احمدینژاد است که اگر اینگونه هم باشد، احمدینژاد نباید یک مفسد را به کار میگرفت!
مفسد ، مفسد است و در هر منصب و در هر سطح و منتسب به هر کس و متعلق به هر حزب و جناح که باشد، باید بدون هیچگونه مصلحتاندیشی و رودربایستی مجازات شود اما کم کم دارم به این یقین میرسم که قاطعیت در برخورد با مفاسد ارتباط مستقیم دارد با احمدینژاد!
یعنی اگر رحیمی منتسب به احمدینژاد نبود و به شخص دیگری منتسب بود ، مثلاً به هاشمی رفسنجانی ، معلوم نبود با چنین سرعت و جدیت و قاطعیتی در محاکمه مواجه میشدیم! مثل مهدی هاشمی رفسنجانی که سالها در حصن حصین "بابا" قرار داشت و الان هم که بعد از این همه سال پایش به دادگاه باز شده است ، به گفته معاون اول قوه قضاییه ، باندهای قدرت و ثروت قاضی پرونده را تحت سنگینترین فشارها قرار دادهاند! و حتی یکی از نمایندگان مجلس گفته است قرار است برای مهدی هاشمی که اتهاماتش چندین برابر رحیمی است ، 2 سال حبس آنهم تعلیقی در نظر بگیرند!
یا مثل غلامحسین کرباسچی که معلوم نشد چه شد که از زندان آزاد شد! البته اگر بروید ماجرای فشار همهجانبه اصلاحطلبها و هاشمی رفسنجانی و دولت دوم خرداد به قوه قضاییه را مطالعه کنید، معلوم میشود! حتی خاتمی که رئیسجمهور بود ، وارد عمل شد و به رهبری نامه نوشت و قس علی هذا!
علی ایحال کاش همه مفسدان یک ارتباطی با احمدینژاد داشتند!
کد خبر: ۵۵۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۳
این طیف هنگامی که در جایگاه محکومند، حاکم دروغگوست چون ابزار دارد و میتواند دروغ بگوید؛ وقتی هم که در جایگاه حاکمند، محکوم دروغگوست چون به قدرت دست نیافته و برای بازیابی قدرت دست به تخریب حاکم میزند!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
صراط - رییس جمهور حسن روحانی روز گذشته با اشاره به انکار توفیقات دولت توسط دشمن گفت: "باوجود این دروغها و تشویش اذهان عمومی و حرکت مغایر با منافع ملی، دولت با اتکا به حمایت مردم در مدیریت اقتصاد کشور و شتاب رشد و توسعه توفیقات قابل ملاحظهای داشته است ."
به گزارش گروه سیاسی صراط، پنج سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری دور دهم که به انتخابات جنجالی و فتنه صهیونیستی-امریکایی 88 تبدیل گردید؛ حامیان یکی از کاندیداها به صورت گسترده آمارهای ارائه شده از سوی دولت را که بر توفیقات چهار سال گذشته دلالت داشت، دروغ خوانده و دولت و رییس جمهور را متهم به دروغگویی کردند.
این روند اعتراضی مبتنی بر موضوعی بود که در ایران مراکز ارائه آمارها یعنی بانک مرکزی و مرکز آمار ایران دولتی هستند پس رییس جمهور در آمارهایی که به نفع دولت ارائه می شود دروغ می گوید! این استدلال ها که با مبنایی بدبینانه و دقیقا مغایر با اصل اسلامی برائت عنوان می شد؛ به مدت چهار سال سایه سنگین اتهام دروغ گویی را بر سر دولت افکنده بود و موضوع را تا به جایی پیش برد که اعتماد عمومی به آمارها به صورت جدی خدشه دار شد.
اکنون اما کاندیدای مورد حمایت همان جریان در راس قدرت قرار گرفته و او نیز به تبع همه دولتهای جهان آمارهایی از عملکرد دولت و توفیقاتش به ملت ارائه می کند اما این بار داستان خیلی فرق کرده است.
این بار منتقدان دولت در مظان اتهام دروغگویی قرار میگیرند و همه استدلالهایی که در چهار سال گذشته برای اثبات سهولت جعل آمار و دروغگویی دولتها به مردم عنوان شده و به مخاطبان آموزش داده شده بود به یکجا رنگ می بازد.
رییس جمهور علنا می گوید منکران توفیقات دولت دروغ می گویند آنهم دروغهایی به بزرگی ضدیت با منافع ملی!
مساله بسیار جالب توجه است؛ این طیف همواره حق به جانب اصلاحطلب هنگامی که در جایگاه محکومند، حاکم دروغگوست چون ابزار دارد و میتواند دروغ بگوید؛ وقتی هم که در جایگاه حاکمند، محکوم دروغگوست چون به قدرت دست نیافته و برای بازیابی قدرت دست به تخریب حاکم میزند!
لازم به ذکر است این موضوع بی شباهت به طرح گسترده مساله تقلب در فتنه 88 و فراموشی یکباره آن در سال 92 نیست. با این وجود باید گفت اذهان عمومی از حافظه کوتاه مدت خود محروم نشده اند و چنین برخورد های دوگانه ای نه تنها برای مجریان این بازی مضرات جدی دارد بلکه آتشی است که دودش به چشم همگان خواهد رفت.
کد خبر: ۵۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: محمدزارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در کنگره اصلاحات عصر امروز (پنجشنبه) در کنگره سالیانه این حزب در مجتمع فرهنگی جماران، به بیان استراتژیهای خود برای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخت و اظهار داشت: ما برای انتخابات مجلس آینده برنامههای مفصلی داریم.
وی افزود: ما مقابل هرکسی که بخواهدبرابر مردم بایستد خواهیم ایستاد و در انتخابات آتی نیز با تمام قدرت وارد خواهیم شد و از تشرهای هیچ گروهی نمیهراسیم.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات از عدم حضور برخی مدعوین به کنگره سالیانه این حزب انتقاد و تصریح کرد: اگر امروز من را سیلی میزنند به دلیل این است که چون منصور حلاج اسرار هویدا میکنم؛ همه جلسات دولت و نظام باید شیشهای باشد، هیچکس حق ندارد پشت پرده برای مردم تصمیم بگیرد.
به گفته فومنی، عارف، منتجبنیا، سیدمحمد خاتمی و کواکبیان از جمله افرادی بودند که به کنگره سالیانه حزب مردمی اصلاحات دعوت شده اما به این همایش نیامده بودند.
وی ادامه داد: امروز من فهمیدم که راه را اشتباه نمیروم و چون من از طبقه ضعیف هستم چپاولگران و سرمایهداران با من مشکل دارند اما فومنی، و فومنیها زندهاند تا زمانی که سکان این کشور را مقام معظم رهبری اداره میکند.
فومنی در ادامه اظهارات خود به انتقاد برخی افراد از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره و تأکید کرد: هاشمی مردی برای همه فصول است اما متحجرین میخواهند هاشمی را بکوبند چون فاقد اخلاق هستند در حالیکه آیتالله هاشمی قلب تپنده انقلاب است و تخریب وی تخریب انقلاب و مقام معظم رهبری است.
دبیرکل حزب مردمی اصلاحات در ادامه اظهارات خود به آرایش کابینه دولت یازدهم نیز انتقاد کرد و گفت: آقای روحانی! دولت شما پیر است. این افراد باید به اتاق فکر بروند و اداره کار را جوانان در دست بگیرند.
فومنی در ادامه به اتفاقاتی که در مجلس شورای اسلامی در هنگام نطق علی مطهری نیز اشاره و خاطرنشان کرد: من به این مجلس تسلیت میگویم چرا که این مجلس نمیگذارد صدای ملت به ملت برسد.
وی در مورد استراتژی حزب مردمی اصلاحات نیز گفت: ما یک حزب اصلاحطلب نوینی هستیم که نه تنها به دنبال اصلاحات در اصولگرایی و تفکرات حجری هستیم بلکه میخواهیم در درون اصلاحطلبی نیز اصلاحاتی صورت بگیرد چراکه ما اصلاحاتی میخواهیم که با مردم باشد نه اینکه بر ضدمردم باشد.
دبیرکل جبهه مردمی اصلاحات در ادامه از اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور انتقاد کرد و گفت: من از درد چه کسی بگویم؟ در حالیکه دروغپردازی و گرانی دارد بیداد میکند.
فومنی ادامه داد: جوانان ما در حالیکه برخیهایشان چهل و اندی سال سن دارند هنوز در آرزوی ازدواج هستند. آقایان جلسه مفصل و هزینههای آنچنانی میگنند و دم از اصلاحطلبی و اصولگرایی میزنند. ما میگوییم که کاخ استبدادی را خمینی کبیر فرو ریخت اما حالا این کاخهای امروزی را چه کسی فرو میریزد.
وی در ادامه در تجلیل از دولت یازدهم به دلیل سیاست خارجی صحیح، اظهار داشت: ما از این دولت انتظارات بیشتری داریم.
منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۵۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: در همایش خیرین مدرسه ساز که در سال ۹۲ برگزارشد، ۱۶ میلیارد تومان توسط خیرین مدرسه ساز به آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد اهداء شد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دهدشت،سید موسی خادمی ظهر امروز در همایش شوراهای آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد که در دهدشت برگزار شد،اظهار داشت: هرکجا که همدلی و جدیت به خرج دهیم در صدر قرار گرفتهایم و شورای آموزش و پرورش استان آماده جهش برای طی کردن مسیر طرقی و پیشرفت است.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد گفت: اهمیت آموزش و پرورش یک امر بدیهی است و در بالاترین اسناد در نظام جمهوری اسلامی و قرآن کریم همواره به این امر مقدس سفارش شده است.
وی بابیان اینکه هرعلمی که نافع به حال مردم باشد و سبب بهبودی،رشد و تعالی مردم گردد سودمند است،ابراز کرد: تفاوت اصلی انسان و حیوان نیز در علم و قدرت یادگیری است.
خادمی بابیان اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر توسعه آموزش تا دوران متوسطه به صورت رایگان اجرا شود تأکید شده است، عنوان کرد: رابطه توسعه یافتگی با انسانهای کارآمد و منابع انسانی یک رابطه مستقیم است.
وی بابیان اینکه زمانی توسعه یافتگی با منابع طبیعی غنی مرتبط بود، بیان کرد: هماکنون با وجود بهترین منابع طبیعی در منطقه خاورمیانه توسعه یافتگی به معنای متداول را شاهد نیستیم.
خادمی بابیان اینکه وجود منابع طبیعی لزوم توسعه یافتگی نخواهدبود،ابراز کرد: نیروی انسانی توانمند با اقتصاد مبتنی برمنابع طبیعی میتوان به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کرد.
وی بابیان اینکه برای پیشرفت راهی جز توجه به تعلیم و تربیت نداریم،بیان کرد: دولت تدبیر و امید به کار کارشناسی اهمیت میدهد و هر دولتی که با تدبیر همراه است نمیتواند نسبت به آموزش و پرورش بیتفاوت باشد.
خادمی بابیان اینکه یکی از ابتکارهای شوراهای آموزش و پرورش جهت دادن به کمکهای مردمی و سرمایه گذاری بر مسئله آموزش است، عنوان کرد: در همایش خیرین مدرسه ساز 16 میلیارد تومان به امر مدرسه سازی و آموزش در استان کهگیلویه و بویراحمد تعلق گرفت.
کد خبر: ۵۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۱
اطلاقصفت 'حسینقلیخانی' به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:گروه سیاسی مشرق - در نظریات علوم سیاسی همیشه درباره منشأ و نوع دولت نظریات مختلفی مطرح شده است و کتابهای زیادی درباره انواع دولت نگاشته شده است.
در این نظریات، بر اساس ویژگی شاخص یک دولت، آن را در یک دستۀ خاص قرار میدهند. مثلا، در دولتی که دین مرکزیت خود را در سازماندهی، قانونگذاری و اداره جامعه از دست می دهد و بر اساس مجموعه ای از دستورات و تعالیم فردی و اخلاقی اداره می شود به آن دولت، دولت سکولار می گویند.
یکی از اصطلاحاتی که ریشه در تاریخ معاصر ایران دارد، دولت حسینقلی خانی است. این اصطلاح که ریشه آن به حکومت محلی فردی به همین نام در لرستان برمیگردد، به معنای دولتی است که با خودکامگی سعی در برقراری نظم در منطقه تحت نفوذ خود را دارد.
این اصطلاح چند روز قبل توسط سعید حجاریان برای نامیدن دولت روحانی استفاده شد. به همین دلیل در ادامه، طی چهار سؤال مشخص به بررسی ریشه و معنای آن پرداختهایم.
1-سعید حجاریان چه گفت؟
روزنامه آرمان به نقل از سعید حجاریان درباره نوع دولت یازدهم مینویسد: «دولت کنونی ایران را میتوان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست.
در واقع، دولت در ایران ملغمهای از این حالتهاست. درنتیجه، نمیتوان دولت را در یکی از این قالبها گنجاند، بلکه باید برای دولت در ایران تئوری مستقلی تعریف کرد. عدهای دولت را «دولت پادگانی» مینامند، عدهای آن را «دولت پاتریمونیال» خواندهاند. عدهای آن را «دولت مطلقه» دانستهاند و بعضیها هم به آن صفت «دموکراسی» دادهاند و برخی دیگر «دولت استثنایی» گفتهاند. گروهی هم از «بناپارتیسم» استفاده کردهاند و برخی دیگر آن را رانتینر دانستهاند و ... هر یک هم برای تعریف خود مبانی عرضه میکنند. الان، پیشنهاد میکنم دولت فعلی را حسینقلیخانی بنامیم تا بعدا ببینیم چه خواهد شد!»[1]
2. حسینقلی خان کیست؟
بر اساس منابع تاریخی حسینقلی خان یکی از والیان لرستان بوده که در دیکتاتوری و خشونت کمنظیر بوده است. درباره شخصیت او در تاریخ آمده است: «حسينقلي خان در زمان ناصر الدين شاه قاجار والي پشتكوه لرستان بود و قبلاً لقب «صارم السطنه» داشت و از طرف دولت ايران درجه امير توماني؛ يعني سرلشگري، هم به او اعطاء شده بود.
وی مردي به شدت خشن و ديكتاتور و در عين حال جنگجو و كاردان بود. از آنجهت وي را لايق و كاردان ميدانند كه سپاهيانش در آنزمان بطور قطع يكي از مرتبترين افواج موجود در كشور بشمار ميآمد.
در زمان حكومت حسینقلي خان، هيچكس از خود قدرت و اختياري نداشت. همه چيز به (خان) تعلق داشت و سرپيچي از خواسته و فرمانش به هلاكت و نابودي عائله و بلكه عشيرهاي منتهي ميگرديد. حسينقلي خان سه فصل بهار و تابستان و پائيز را در حسين آباد ميزيست و مردم پشتكوه از بيم ستمگريها و آدمكشيهايش خواب راحت نداشتند.»[2]
3. ضربالمثل به چه معناست؟
ظلم و ستمها و مشکلاتی که حسینقلی خان در لرستان به وجود آورده بود باعث شده که سیره و روش حکومتداری وی به عنوان یک روش دیکتاتورگونه مطرح شود و به عنوان یک ضربالمثل مطرح شود.
درباره ریشه این ضربالمثل گفته شده است: «هرگاه در منطقهای بینظمی و غارت و چپاول و یغماگری از ناحیه ارباب قدرت مشاهده شود و قوانین جاریه نتواند حقوق ضعفا و زیردستان را احقاق کند آن نوع حکومت جابرانه را حسینقلی خانی گویند. به همین جهت از همان موقع کلمه حسینقلی خانی با مفاهیم خودمختاری و خودکامگی و اجحاف و ستمگری و غارت و چپاول ترادف پیدا کرده است و هرجا تعدی و تجاوز به حقوق دیگران مشاهده شود آن را به حسینقلی خانی تشبیه و تمثیل میکنند.»[3]
اطلاق صفت «حسینقلیخانی» به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و «فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت رئیس جمهور روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند و هر از چند گاهی در قالب واژگانی همراه با تحقیر و تمسخر، نارضایتی خود را از عملکرد دولت یازدهم ابراز می دارند.
کد خبر: ۵۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
ما اقدامات تروریسی را محکوم می کنیم. خود ما از بزرگترین قربانیان تروریسم هستیم، اما نسبت به احقاق حقوق تمامی ادیان الهی مخصوصاً مسلمانان که در فرانسه تعدادشان کم نیست هم کوتاه نخواهیم آمد
کد خبر: ۵۴۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامهای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلحطلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفتوگوی تمدنها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن كامل اين نامه که در وبسایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:
به نام خدا
عالیجناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود.
آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام میگیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر میکند.
تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد.
آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریانهایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونهای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!
امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشهیابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفتوگوی تمدنها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خونبارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟
عالیجناب
آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافتهای علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومتهای فاسد و قدرت های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟
اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرت مندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی که آنان را همسو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یکسو و ترور و افراطیگری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟
وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنونآمیز اشغالگران سرکوبگر و آدمکش گم شود و بسیاری از قدرت مندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطیگری و به حاشیهراندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.
آقای دبیرکل
موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بیگناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسانها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟
آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.
عالیجناب
من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطیگری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یکباره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزشهای متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمیدارند و نیز میدانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیقتر شدن گرایشهای انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.
من میدانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدامهای تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غربهراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبههای استعماری سیاستهای غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبههای تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دستآوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت.
اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشهیابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولتها و چه جریانهای سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوههای وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راهحلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلحطلب و انساندوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و انشاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد.
من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفتوگوی فرهنگها و تمدنها است در این سو فراخواند. بنیاد گفتوگوی تمدنها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیکتر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.
آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد.
سید محمد خاتمی
مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
بیم آن می رود که برخی از رسانه های محلی به جای جذب سرمایه های انسانی در سطح استان ها ، با شخصیت زدگی و پیروی از بازی های شبه حزبی از مردم نواحی و مناطق فاصله گرفته و نقش مولد و سازنده خود را به خوبی ایفا نکنند
کد خبر: ۵۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷
به گزارش آوای دنا به نقل از میدان 72،صادق زیباکلام استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران در خصوص مخالفت های صورت گرفته با دانشگاه ایرانیان اظهار داشت:” و چیزی که من شدیداً با آن مخالف این است که ما بیاییم و با اقای احمدی نژاد بر خورد سیاسی کنیم و چون با او مخالفیم با راه اندازی دانشگاه توسط ایشان نیز مخالفت میکنیم نه ما تریجیح میدهیم که اگر واقعا آقای احمدی نژاد آن شرایط لازم برای تاسیس دانشگاه را دارند قطعاً مجوز دانشگاه را به ایشان بدهند و چیزی که برای من علامت سوال است این میباشد که شورای عالی انقلاب فرهنگی در یک مقطع می آید و به اقای احمدی نزاد مجوز تاسیس دانشگاه ایرانیان را می دهد و بعد درست زمانی که دیگر ایشان رئیس جمهور نیستند مجوز را پس میگیرند.
این دیگر نهایت سیاسی کاری است و باید از شورای عالی انقلاب فرهنگی پرسید که ۱: آیا آقای احمدی نژاد صلاحیت را در سال ۸۹ یا ۹۰ داده اید پس چرا آمده اید اکنون که دیگر در پست ریاست جمهوری نیستند پس گرفته اید و اگر اصلاً این صلاحیت را نداشت چرا از اول این مجوز را به ایشان دادید و این نشان میدهد که شورا عالی انقلاب فرهنگی متاسفانه هم زمانی که مجوز را به ایشان داده سیاسی کاری کرده و هم وقتی امده مجوز را لغو کرده است در هر صورت متاسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درست عمل نکرده است و این هم نباد خیلی برای ما عجیب باشد زیرا متاسفانه این شورا بیش از آنکه یک شورا علمی ، تحقیقاتی و آکادمیک باشد متاسفانه یک مجموعه سیاسی است که تصمیماتش صرفا از روی ملاحضات سیاسی و ایده لوژیک است.
اما دانشگاه ایرانیان بدون اهمیت دادن به حاشیه های بوجود آمده از طرف وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی با قدرت به کار خود ادامه می دهد. حتی پس از مسدود کردن سایت رسمی دانشگاه توسط وزارت علوم، دانشگاه ایرانیان آدرس جدیدی را برای فعالیت های خود اعلام می کند.
کد خبر: ۵۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۴
بعضی گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نمیشناسند وقتی خود حسینعلی منتظری نتوانست خللی بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگی که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاری ساخته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:کیهان نوشت: با وقوع «انقلاب اسلامی» در ایران، تحولات بزرگ جهان رنگ و بو و معنای دیگری پیدا کرد و از این رو نزدیک به چهار دهه پس از وقوع انقلاب، هر تحول مهم در بستر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و همگان میخواهند بدانند پدیده جدید چه نسبتی - سلبی یا ایجابی- با انقلاب اسلامی دارد. از این جهت انقلاب اسلامی با دو انقلاب فرانسه و روسیه که در ادبیات سیاسی از آنها به مهمترین، ریشهدارترین و مؤثرترین تعبیر میشدند، تفاوت بنیادی دارد. انقلاب فرانسه انقلاب مهمی بود ولی با همه آنکه آثار بلند مدتی در حوزههایی از حیات بشر برجای گذاشت اما در کمتر از یک دهه بالندگی خود را در حوزه سیاسی و اجتماعی از دست داد.
کما اینکه انقلاب اکتبر روسیه هم در یک دوره پنج تا شش ساله از کانون توجه مردم روسیه خارج شد. امروز وقتی از انقلاب اسلامی سخن به میان میآید مخاطب آن را یک خاطره تاریخی به حساب نمیآورد بلکه هیجان و تلاطم آن را هنوز نیز لمس میکند. این بالندگی البته بخشی هم مرهون تداوم دشمنیهایی است که علیه این انقلاب به شکلهای جدید دنبال میشود.
در خصوص تداوم تأثیر الهامبخشی انقلاب اسلامی گفتنیهایی وجود دارد:
۱- انقلاب اسلامی ایران با جانمایه «معنویت» شکل گرفته و این مهمترین تفاوت این انقلاب با انقلابهای دیگر است و از این رو تا زمانی که عطر معنویت و ایثار از این انقلاب به اطراف پراکنده شود، انقلاب حیات مؤثر خود را ادامه میدهد. امروز به برکت فداکاریهایی که این ملت در عرصه جهاد و شهادت دارد، گرههای سخت و کور باز میشوند و نیروهای جدیدی به این باور میرسند که معنویت میتواند ناشدنیها را در دسترس قرار دهد. این نیروی جدید خود پرچمدار مرحلهای جدید از انقلاب اسلامی میشوند. به یک مثال عجیب اما واقعی توجه کنید: «سرتیپ عباس» فرماندهی لشکر پنج عراق را در دوران جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران بعهده داشته و در عین عضویت در رده بالای ارتش بعث، عضو حزب بعث هم بوده است. «عباس» در عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد رو در روی رزمندگان اسلام جنگیده و در عملیاتهای بعدی هم در حمایت از رژیم بعثی عراق چیزی کم نگذاشته است.
زمان میگذرد، صدام سقوط میکند و ارتش بعث منحل میشود. بسیاری از شاگردان سرتیپ عباس تحت فرماندهی فرماندهان سابق برای بازگرداندن حزب بعث وارد جنگ میشوند و این اواخر با «داعش» یک جبهه واحد علیه دولت کنونی عراق تشکیل میدهند اما «لواء عباس» که حالا به ۷۰ سالگی پا گذاشته و به یک نظامی سابق- بازنشسته- تبدیل شده است راه دیگری را میپیماید او خود را به نیروهایی که پس از حمله داعش به عراق و با فتوای آیتالله العظمی سیستانی یک سازمان جدید شبه نظامی تشکیل دادهاند تا شر مشترک داعش و بعث را ریشهکن کنند، میرساند و میگوید: «من هیچ نمیخواهم، نه حقوق، نه رتبه و نه موقعیت، آمدهام تا دینم را ادا کنم و جان خود را در راه اسلام فدا نمایم.» او در میدان وارد میشود و روی در روی شاگردانی که خود او در دوره فرماندهیاش بر لشکر پنج تربیت کرده است، قرار میگیرد و در عملیاتهای پی در پی در العظیمه، امرلی، جرفالصخر بسیاری از جنایتکاران بعثی داعشی را از پا در میآورد و در نهایت در عملیات چند هفته اخیر سپاه اسلام در «ضلوعیه» به شهادت میرسد در حالی که روی لباس او هیچ علامت و نشانهای از یک فرمانده دلیر دیده نمیشود.
حالا «لواءعباس» در عراق یک اسطوره است و به «لواء عباس حر» شناخته میشود. این یکی از نمونههای معنویت انقلاب اسلامی است که یک دشمن عنود را به یک شهادتطلب آزاده تبدیل کرده است. لواء عباس راه جدیدی را در عراق برای تداوم انقلاب اسلامی نشان داده است.
۲- انقلاب اسلامی در بعد خارجی همیشه «دشمنان بزرگ» داشته است. انقلاب ایران در دهه اول با دشمنی دو ابر قدرت و در واقع دشمنی همه نظام سلطه مواجه بود در دهه دوم و پس از فروپاشی شوروی با دشمنی کل بلوک غرب- اروپا و آمریکا- مواجه شد. در دهه سوم این دشمنی استمرار پیدا کرد و یک جبهه گسترده منطقهای از ریاض تا تلآویو به آن اضافه شد. از این رو انقلاب اسلامی و ایران در طول این دوران همواره «حرف اول» بوده و حریف اول به حساب میآمده است و امروز دشمن به این نقطه رسیده است که اگر اعتراف به حقوق ایران راه را بر زیادهخواهی میبندد و باید از آن پرهیز کرد اما اعتراف به اینکه علیرغم همه این چهار دهه دشمنی، انقلاب اسلامی قدرت اول و مؤثر منطقه است، راه فرار ندارد. رئیس جمهور آمریکا اگرچه تلاش کرد تا قدرت ایران را صرفاً رنگی مادی بزند و جلوههای اقتدار معنوی و الهی آن را نادیده بگیرد، دو هفته پیش در گفتگو با رادیو NPR آمریکا به این حقیقت بزرگ اعتراف کرد که: زمانی که او در سال ۲۰۰۸ به قدرت رسیده است، ایران کنترل اوضاع را در بخش عمدهای از جهان در دست داشته است او در حالی که ادعا میکرد با سیاستهای او ایران ضعیف شده است، گفت: «ایران در آینده هم قدرت منطقهای بسیار موفق خواهد بود.»
کیست که نداند قدرت ایران از ۲۰۰۸ به این طرف همواره افزونتر شده است؟ پیروزی مطلق برنامه ایران در سوریه، تداوم پیروزی دوستان ایران در عراق، پیروزی شگرف دوستان ایران در یمن و استحکام و تداوم سیاستهای بنیادین ایران در عرصههای مختلف، تردیدی در ادامه روند پیروزیهای بزرگ ایران باقی نمیگذارد. همین دو روز پیش دشمنان شکست خورده ایران در پاریس رژهای نمادین بر پا کردند تا بگویند در برابر خطرات متحد هستند. اینها در سال ۲۰۰۳ از تغییر قریبالوقوع تهران خبر میدادند و بلر نخستوزیر وقت انگلیس از رسیده شدن میوههای ایران در کاخ سعدآباد و ضیافت قریبالوقوع پیروزی غرب بر انقلاب اسلامی حرف میزد. حالا همانها در پاریس دست خالی خود را در یکدیگر گره میزنند تا از آسیب دستپروردگان خود در امان باشند و تهران که در این فاصله قلههای بسیاری را فتح کرده به آنان میخندد و خود را برای چیدن میوههای دیگر آماده میکند!
۳- انقلاب اسلامی در بعد داخلی از همان آغاز با کجاندیشان متوهم مواجه شده است انقلاب هنوز به پیروزی نرسیده بود که جبهه ملی و نهضت آزادی با اصرار زیاد روی کلمه «اسلامی» آن خط کشیدند و اعلام کردند که معنای بخش دوم «جمهوری اسلامی» را درنمییابند و بهتر این است که به جای آن واژه «دمکراتیک» بنشیند. بعد هم نوبت به بنیصدر رسید و پس از آنهم گروههایی با عنوان اسلامی تلاش کردند تا پیروان امام را از طریق تقسیم کردن به «چپ» و «راست» از میدان در کنند. بعد همانها که حالا فتنهشان گرفته بود و شماری از انقلابیون را به ضد خود تبدیل و یا دچار انحراف جدی کرده بودند را به وادی لیبرالیزم و غربزدگی کشاندند و اولین دولت پس از جنگ را از ارزشهای انقلابی تهی ساختند. همینها که در دولت سازندگی از چپ به راست آمده بودند پس از هاشمی از راست به چپ رفته و اساس انقلاب را نشانه گرفتند و برخی از آنان انکار ارزشهای انقلاب را تا انکار خدا و دین و پیامبر وسعت بخشیدند و در یک پرده دیگر همانها که شعار خروج از حاکمیت را سر میدادند و با تحصن خود در سال ۸۲ قوه مقننه را به تعطیلی کشاندند و سودای تعطیلی قوه مجریه را هم داشتند به صحنه آمدند و بار دیگر آهنگ تصرف قوه مجریه کردند و وقتی موفق نشدند در سال ۸۸ به بهانه انتخابات دست به کار کودتا علیه نظام اسلامی شدند. امروز همانها از قانونگرایی حرف میزنند و مظلومنمایی میکنند که امان از حصر و فغان از حصر!
امروز همین جریان یکبار دیگر پشت نامهای مقدس رفته و تلاش میکند تا بخت خود را از طریق شهیدی بزرگ که بیشترین حساسیت را نسبت به رخنه نااهلان و نامحرمان به داخل صفوف انقلاب داشته و دقیقا به همین دلیل در اولین روزهای پس از تأسیس جمهوری اسلامی به شهادت رسیده است، بیازمایند. اینک آن شهید نیست ولی شیاطین کسی را که «میراثدار» است و در سودای قدرت میتواند جایگاهی پیدا کند به میدان فرستادهاند تا نعل وارونه بزند و بگوید فتنهگرانی که خون دهها نفر انسان بیگناه را بر گردن دارند و هیچکس در مهدورالدم بودن این سران فتنه تردیدی ندارد، معصوم و مظلوم بوده و نظام جمهوری اسلامی که مصالحی آن را به عدم تعجیل در اجرای حکم صریح الهی واداشته است، ظالم و گناهکار است!
انقلاب اسلامی همه این صحنهها را دیده و در عین حال بر جای مانده و بر جای خواهد ماند. مگر نه این است که حضرت امام خمینی- قدس سره الشریف- در هنگامه بالا گرفتن فتنه منتظری و زمانی که خیلیها گمان میکردند، دوره بالندگی انقلاب سپری شده و حالا این جنگ خانگی است که آینده انقلاب را تعیین میکند، آن جمله معروف را فرمودند: «جنگ ما فتح فلسطین را در پی خواهد داشت» و امروز میبینیم که مقدمه این فتح هم در فلسطین و هم در خارج آن فراهم شده است. امروز کرانه باختری در حال مجهز شدن به سلاحهایی است که اسرائیل را به روز سیاه خواهد نشاند و آزادی عراق که در شعارهای ما «مقدمه لازم» رهایی قدس بود، محقق شده است. مگر نمیگفتند «بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت» بنابراین انقلاب اسلامی از فتنهها به درون خود فرو نرفته و رسالت خود را هیچگاه واننهاده است. امواج توطئههای رنگارنگ میآیند و بر صخرههای کنار ساحل میکوبند ولی خود متلاشی میشوند و صخره، روشنتر از قبل حیات خود را ادامه میدهد. این ویژگی هم خاص انقلاب اسلامی است. انقلابهای دیگر نتوانستند در برابر امواج مخالف تاب بیاورند.
بعضی گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نمیشناسند وقتی خود حسینعلی منتظری نتوانست خللی بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگی که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاری ساخته است. تردیدی نداریم که اگر این پدران شهید میبودند چنین فرزندانی را از خود میراندند. انقلاب، انقلاب خدایی است و شیاطین نمیتوانند در پوست انبیا بروند و مؤمنین را به مساجد ضرار بکشانند.
کد خبر: ۵۴۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۳
امام جمعه موقت اصفهان گفت: وحدت از ضروریات دین ما بوده اما تبیین اجزای آن بسیار دقیق و حساس است و برای مقابله با دشمن باید روی اشتراکات تکیه کرده تا با اعتقادی عملی به هم نزدیک شویم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز آیتالله سیدابولحسن مهدوی شامگاه دیشب در نشست تخصصی «وحدت اسلامی» که به همت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان برگزار شده بود؛ با بیان اینکه وحدت از ضروریات دین ما بوده اما تبیین اجزای آن بسیار دقیق و حساس است اظهار داشت: ما دو نوع وحدت داریم که یکی وحدت اعتقادی و دیگری وحدت عملی است.
وی افزود: وحدت اعتقادی زمانی رخ میدهد که برای مثال 2 نفر با هم زاویه فکری دارند که پس از بحث و تبادل نظر به وحدت اعتقادی میرسند که این دقیقترین، کاملترین و محکمترین نوع وحدت باست چرا که شاکله انسان را اعتقاداتش تشکیل میدهد و زمانی که 2 نفر از نظر اعتقادی به وحدت برسند این وحدت خدشهناپذیر شده و این نوع وحدت در هر زمینهای در مورد اعتقادات میتواند صورت بگیرد.امام جمعه موقت اصفهان با بیان اینکه زمانی که ما در جامعه و در شرایط کنونی از وحدت صحبت میکنیم، منظور ما وحدت اعتقادی نبوده و ما دنبال وحدت عملی هستیم، تصریح کرد: زمانی که در رسانهها و تریبونهای مختلف از وحدت حرف زده میشود، منظور ما وحدت عملی بوده وحدت عملی این است که در جهانی که زندگی میکنیم اعتقادات مختلف وجود داشته و مهم این است که با وجود اعتقادات متکثر با توجه به اشتراکات به وحدت برسیم.وی با اعتقاد بر اینکه ما باید در گروههای مختلف به دنبال اشتراکات گشته و روی آنها برای مقابله با دشمن مشترک تکیه کنیم، ادامه داد: ما با مسیحیت و با یهودیت اشتراکاتی داریم و آن این است که همه ما اهل کتاب هستیم و باید روی این تاکید کنیم. همچنین خداوند در سوره آل عمران بحث اعتقادات را مطرح کرده و میفرماید به اهل کتاب بگو بیایند چرا که روی گفتار مشترک بین ما و اهل کتاب تکیه کرده تا به جز خدا شخص دیگری را نپرستیم و به جز خدا کسی ارباب ما قرار نگیرد.آیتالله مهدوی گفت: حال اگر وحدت عملی را در 73 فرقه مسمان دنبال کنیم به اشتراکات زیادی میرسیم؛ مانند اعتقاد به خدا، پیامبر اکرم، قبله، روزه، نماز و اشتراکات دیگر که برای مقابله با دشمن باید روی این اشتراکات تکیه کرده تا با اعتقادی عملی به هم نزدیک شویم.
وی با بیان اینکه اختلافات آنقدر مخرب است که امام(ره) در جایی فرمودند که حتی اگر بحث ولایت بخواهد در جایی باعث اختلاف شود؛ جایز نیست.وی در ادامه خاطرنشان کرد: زمانی که حضرت موسی از انحراف مردم قوم خود از دین آگاه شده و از هارون جویا شد؛ هارون پاسخ داد: ترسیدم سبب اختلاف در قوم شما شوم چرا که اختلاف زمینه دشمنیهای بالاتر را ایجاد میکند و خداوند در قرآن میفرماید که اختلاف سبب فشلشدن شما شده و قدرت شما را از بین میبرد و لذا مسلمانان باید در مقابل دشمن مشترک به وحدت برسند.در این جلسه همچنین حجتالاسلام حسین عزیزی، از اساتید حوزه و دانشگاه با اشاره به کتاب لعنهای نامقدس بیان کرد: گفتمان حاکم بر این کتاب جای تقدیر و تشکر دارد چرا که عالمان دینی میتوانند در برخورد با دین به صورت جزیی، جزیرهای و منظومهای نگاه کنند.وی افزود: در نگاه جزیی و جزیرهای بهره کمی از دین میبریم چرا که حق را به جانب خود دیده و همه سعادت را در مذهب و نگاه خود دنبال کرده و فکر میکنیم که تنها ما اهل نجات هستیم اما در نگاه منظومهای ما دارای حقیقت برتر هستیم اما دیگران را نیز بهرهمند از حقیقت در نظر گرفته و نگاه پشت این کتاب چنین نگاهی است که حول شخص پیامبر حرکت کرده و به تمام مذاهب احترام میگذارد.حجتاسلام عزیزی گفت: شهید مطهری در کتاب عدل الهی تفکرات جزیی و جزیرهای را نقد کرده و این نگاه که ما به خود خوشبین بوده و به بقیه بدبین باشیم را مورد نقد قرار داده و همچنین ایشان در کتاب داستان راستان از ابوحنیفه و ابومالک به عنوان سرمایههای بزرگ جهان اسلام یاد میکند.وی ادامه داد: در گذشته بزرگانی مانند شیخ صدوق چنین نگاهی داشته و ایشان در کتاب العتقادات که اعتقادات شیعه را مطرح کرده و به نوعی مانیفست شیعه است در فصل تقیه میفرماید که اعتقاد ما بر وجوب تقیه بوده و هرکسی که آن را ترک کند مانند تارک نماز است و تقیه تا زمان ظهور ولیعصر برای شیعه واجب بوده و هرکس تقیه را ترک کند از دین خارج شده و این نگاهی است که شیعه دنبال میکند.این استد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه عبدالله سعودی از معاویه خطرناکتر است، اظهار داشت: انسانی که ماموریت دارد باید مراقب موجودیت خود بوده و ماموریت این است که باید دین خدا را به پا کرده و نیز برای این ماموریت بزرگ گامهای بزرگ برداشته و باید منظومههای دیگر را به خوبی دیده و به آنها احترام گذاشت.
کد خبر: ۵۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
باوجود سروصدایی که جنبش آزادی و برابری زنان به راه انداخته است، یافتههای علمی نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی مسئلهای ذاتی است. اختلاف زنان با مردان فقط در فرم اندام و سبک لباس پوشیدنشان نیست.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مردمان :در زیر به ۱۰ نکتهای اشاره میکنیم که هر مردی باید درمورد زنان بداند.
۱) براساس چرخه عادت ماهیانهاش، هر روز تغییر میکند.
مشکلات قبل از عادتماهیانه، بیشتر از ۸۰ درصد از خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما خانمها هر روز ماه تحت تاثیر این چرخه ماهیانه هستند. سطح هورمونها به طور منظم در مغز و بدن خانمها تغییر میکند، ظاهرشان، سطح انرژیشان و حساسیتشان را نیز دستخوش تغییر میکند.
حدود ۱۰ روز بعد از شروع عادتماهیانه، درست قبل از تخمکگذاری، زنان احساس شادی بیشتری میکنند. ناآگاهانه لباسهای جذابتری میپوشند، چون سطح بالای استروژن و تستوسترون او را به پیدا کردن فرصتهای جنسی بیشتر در طول این دوران باروری ترغیب میکنند.
یک هفته بعد از آن، پروژسترون آنها افزایش مییابد، هورمونی که درست مثل والیوم میماند و باعث میشود زنان فقط دوست داشته باشند با یک فنجان چای و یک کتاب در تختخواب زیر پتویشان بروند. هفته بعد از آن، پایین آمدن پروژسترون، موجب آسیبپذیری و حساسیت بالای خانمها میشود.
روحیه اکثر خانمها، ۲۴-۱۲ ساعت قبل از شروع عادتماهیانه، به بدترین وضعیت خود میرسد.
۲) شهودی هستند.
مردها میتوانند خیال خود را راحت کنند که زنان میتوانند به راحتی ذهنشان را بخوانند. اما درک و بصیرت زنان بیشتر از اینکه جادویی باشد، بیولوژیکی است.
در طول مسیر تکامل انسانها، زنان برای توانایی که در زنده نگه داشتن بچهها داشتند، که شامل برآوردن نیاز غذایی، گرمایشی، تربیتی و امثال آن میشود، انتخاب شده بودند. این یکی از دلایلی است که توضیح میدهد چرا زنان نتایج بسیار بهتری در تستهایی که نیازمند درک اشارات غیرکلامی باشد، کسب میکنند. زنان نه تنها ظاهر فیزیکی افراد را بهتر به خاطر میسپارند، بلکه اشارات غیرکلامی که در حالات صورت، اندام و لحن صدا نشان داده میشود را درک میکنند.
اما این مهارت فقط محدود به بزرگ کردن فرزند نیست. زنان عمدتاً از آن استفاده میکنند تا بگویند رئیس، شوهر یا حتی غریبه ها چه در سر دارند.
۳) از خشونت دوری میکند.
موقعیتهای استرسزا در مردان واکنش جنگ و گریز ایجاد میکند اما محققان نشان دادهاند که زنان بعد از حس کردن یک تهدید، به طور غریزی واکنش تمایل یا دوستی را از خود نشان میدهند. این یعنی برای ایجاد اتحاد استراتژیک، از واکنش فیزیکی خودداری میکنند.
زنها بخاطر وابستگی بیشتر بچهها به بقای آنها، طوری رشد یافتهاند که از خشونت دوری کنند. (در دوران باستان، مردان پیشینیان ما، برای منتقل کردن ژن خود، فقط باید رابطهجنسی برقرار میکردند اما زنان باید تا به دنیا آمدن بچه و بزرگ کردن آنها زنده میماندند.)
اینطور نیست که زنها خشن نباشند، طریقه خشونتورزی آنها متفاوت است. آنها روشهای غیرمستقیمتری را برای رویارویی انتخاب میکنند.
۴) به طرز متفاوتی به درد و اضطراب واکنش میدهد.
مطالعات تصویری مغز طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است که مغز زنان و مردان به درد و ترس به طرز متفاوتی واکنش میدهند. و مغز خانمها حساستر از آن یکی است.
مغز خانمها نه تنها دربرابر استرسهای بسیار کوچکتر هم حساس است بلکه میتواند به سطوح بالاتری از استرس هم عادت کند.
حساسیت استرس میتواند فوایدی در بر داشته باشد: پراکندگی وضعیت ذهنی فرد را برطرف کرده و آن را متمرکزتر میکند. اما اگر این اضطراب مدت زمان بیشتری طول بکشد، میتواند مخرب باشد. یافتههای این مطالعات میتواند توضیح دهد که چرا خانمها بیشتر در معرض افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی قرار دارند.
۵) از کشمکش و مشاجره متنفر است (از بیمحلی، بیشتر).
برای جلوگیری از کشمکش و مشاجره، در طول سیر تکامل انسان، زنان بیش از اندازه حساس به اشارات میانفردی شدهاند، وضعیتی که زنان را نسبت به این برخوردها بیطاقت میکند. جریان شیمیایی که در طول یک مشاجره به مغز زنان هجوم میآورد -- مخصوصاً در مشاجراتی که با افراد نزدیک دارند -- درست مثل حمله یک بیماری.
احتمالاً بخاطر توانایی بالایی که در خواندن فکر آدمها دارند، حرف نزدن و واکنش ندادن برایشان غیرقابلتحمل است. برای خانمها یک جواب منفی بسیار بهتر از جواب ندادن است.
۶) میلجنسیشان واکنشپذیر است.
میل جنسی در خانمها بسیار تاثیرپذیرتر از آقایان است.
برای اینکه خانمها از نظر جنسی تحریک شوند، مخصوصاً بخواهند به ارگاسم برسند و ارضا شوند، قسمتهای مختلفی از مغزشان باید خاموش شود. و خیلی چیزها میتواند این قسمتها را دوباره فعال کند.
یک زن ممکن است بخاطر عصبانیت، بیاعتمادی یا حتی بخاطر اینکه پاهایش یخ کرده است، پیشرویهای مردی را رد کند. بارداری، مراقبت از بچههای کوچک و یائسگی نیز میتوانند بر میل جنسی خانمها تاثیر بگذارند.
بهترین توصیه برای مردان این است که از قبل برنامهریزی کنند!
پیشنوازی برای آقایان همه آن چیزهایی است که درست ۳ دقیقه قبل از خود عملجنسی اتفاق میافتد اما برای خانمها همه اتفاقاتی است که ۲۴ ساعت قبل از آن پیش آمده است!
۷) بارداری تاثیر قابلتوجهی بر فکر او دارد.
در هشت ماهه اول بارداری، میزان پروژسترون تا ۳۰ برابر میشود و همین باعث میشود که خانمها شدیداً آرام شوند. پروژسترون یک داروی خوابآور بسیار قوی است.
طبق مطالعهای که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، مغز زنها در دوران بارداری جمع میشود و تقریباً ۴ درصد کوچکتر از زمان عادی او میشود (نگران نباشید، تا شش ماه بعد از وضعحمل به حالت عادی برمیگردد).
اینکه بارداری باعث میشود زنها به طرز متفاوتی فکر کنند یا نه مسئلهای بحثانگیز است -- یک مطالعه اخیر مشکلات حافظه را به هومونهای بارداری مرتبط دانسته است -- اما بعضی محققان عنوان کردهاند که این تغییرات، مدارهای مغزی را آماده میکند که رفتار مادرانه را هدایت میکند.
محققان دریافتهاند که این مدارها بعد از تولد ایجاد میشوند. بغل کردن یک بچه، هورمونهای مادرانه ترشح میکنند، حتی در زنانی که تابحال باردار نشدهاند.
۸) مادر بودن اثر قوی بر مغز او دارد.
تغییرات جسمی، هورمونی، احساسی و اجتماعی که بلافاصله بعد از به دنیا آوردن فرزند، زنان با آن روبهرو میشوند، میتوانند یک عمر طول بکشد. چون همه چیزهای دیگر تغییر کردهاند، برای اینکه تا حد ممکن قابلپیشبینی باشد، به همه چیزهای دیگر نیاز دارد، ازجمله شوهرش.
در طول سیر تکامل، پیشینیان ما به ندرت مادرانی تمام-وقت بودهاند زیرا همیشه کسانی برای کمک کردن به بچهداری در خدمت داشتهاند. و یک مادر نهتنها برای بخاطر خودش بلکه بخاطر فرزندش، به حمایت قابلتوجهی نیاز دارد. تحقیقات نشان میدهد که توانایی مادر برای اینکه بتواند نیازهای فرزندش را به طور کامل برآورده کند، میتواند بر رشد سیستم عصبی و روحیات فرزند او تاثیر داشته باشد.
یکی از راههایی که مادر جهان، طبیعت، به او در این راه کمک میکند، شیردهی است. مراقبت از فرزند باعث میشود مادران با استرسهای زیادی دست و پنجه نرم کنند (استرس زیاد میتواند بر قدرت شیردهی آنها تاثیر داشته باشد). حتی در یک تحقیق مشخص شد که شیردهی از کوکائین هم برای مغز زن شادیآورتر است.
۹) دوبار دوران نوجوانی را تجربه میکند.
هیچکس دوست ندارد دوباره نوجوانی را تجربه کند. تغییرات ظاهری و هورمونی که این دوران در ما ایجاد میکند، نهتنها ناراحتی ظاهری و روحی برایمان فراهم میکند بلکه سوالات زیادی از اینکه که هستیم و چه میکنیم در ذهنمان ایجاد میکند.
اما خانمها در سنین قبل از یائسگی وارد یک نوجوانی دوم میشوند. این دوران از سن حدود ۴۳ سالگی شروع شده و در ۴۷ یا ۴۸ سالگی به اوج خود میرسد. (هورمونهای مردان نیز با بالا رفتن سن تغییر میکند اما نه به اندازه خانمها). علاوه بر نامنظم شدن عادت ماهیانه و گٌرگرفتگیها، هورمونهای زنان در طول این دوران آنقدر متحول میشود که به اندازه یک نوجوان دمدمیمزاج میشوند.
طول این دوران از دو تا نه سال ممکن است طول بکشد و در اکثر خانمها تا ۵۲ سالگی به اتمام میرسد.
۱۰) در سنین میانسالی، عاشق خطر کردن میشود.
وقتی آن تغییر به اتمام میرسد، و بدن او وارد دوران «پیشرفته» خود میشود، مغز زنانه دستخوش دومین تغییر خود میشود. بااینکه مردها با بالا رفتن سنشان، علاقه بیشتری به روابط خود پیدا میکنند، زنان در این دوران آماده خطر کردن میشوند -- مخصوصاً اگر آشیانهشان خالی باشد.
هنوز هم دوست دارد به دیگران کمک کند اما تمرکز او از خانواده کنونیاش به جامعه منتقل میشود. او بعد از سالها مراقبت از دیگران، حالا تمایل بیشتری برای رسیدگی به خودش و کارش پیدا میکند.
برای خیلی از خانمهای بالای ۵۰ سال، این دوران توام با شور زندگی و تمایل به ماجراجویی خواهد بود.
کد خبر: ۵۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۰
هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیجفارس از دست داد و کشورهای عربی خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و میترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقهای بزرگ شکل بگیرد.
بعد از بیداری اسلامی، بعثیهای منحوس فعالیتهای خود را در غرب عراق آغاز کردند، آنها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست میکردند تا به خیابانها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانههای سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثیها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیریهایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد.
در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمالکاری و خیانتهای مقامات مسئول در ارتش و قسمتهای اداری موصل و دیگر استانها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد.
در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایتهای خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آنها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند.
سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیتالله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرت مندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعدها مجاهدین میشد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه میپرداختند و اکثر آنها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم میشدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل میشد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آنها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانیها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن میجنگیدند، و در بسیاری از عملیاتها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادیالعامری" مقابل جنایات داعش ایستاده و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریستها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفتهاست آزادسازی آمرلی بود.
* فرماندهی به دور از پستهای دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریستها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیتهایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاستهای سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد.
هادیالعامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیاتهای نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سالها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.
بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آنزمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری همرزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راهاندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیتهای سیاسی خود نیز دارد.
العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخستوزیر وقت و فتوای آیتالله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت.
آنقدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارتدفاع معرفی شود، اما همانگونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی بهویژه جانکری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سمپاشیهای رسانهای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آنها بر برخی گروههای وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آنها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریستها ادامه داد.
"هادیالعامری" در مصاحبههای صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است.
* کمکهای مستشاری ایران به سپاه بدربزرگترین موفقیتهای سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل محرمالحرام امسال به دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرفالصخر که با همکاری همه گروههای مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاجقاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادیالعامری در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمکهای جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما بهوسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروههای مقاومتی شیعه است. اگر حاجقاسم و امثال او نبودند هماکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلامالله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلامالله علیهما. همه عملیاتهای سرنوشتساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاجقاسم صورت گرفته است.
حضور حاجقاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاجقاسم را به همدیگر ارسال میکنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیریها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاجقاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانههای داعشیها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیریها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم.
وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشههای نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت میگیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروههای مقاومتی در یک محور علیه تکفیریها عمل میکنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیتها به شمار میرفت.
پانزدهم دی ماه امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریستهای تکفیری ) مبارزه میکنند و بدون نیاز به کمک ائتلاف بر تروریستها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود.
* آمریکا بهدنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته استکه؛ اکنون سازمان بدر متشکل از دهها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقیها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آنها بود.
سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار میآمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه میدانند.
سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیتالله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
دولتی ها حاشیه سازی نکنند و دودستگی به وجود نیاورند / ایجاد تفرقه و دودستگی در میان مردم، به هر عنوان و با هر توجیه، ضد منافع ملی و ضد آرمانهاست
کد خبر: ۵۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
اظهارات رئیس جمهور در همایش اقتصادی نشان میدهد دولت بیش از حد سیاست زده شده است.
به گزارش آوای دنا،سایت فردا ضمن انتشار این تحلیل و مرور برخی سخنان روحانی در همایش اقتصاد ایران مبنی بر انزوای کشور، وصل نبودن سانتریفیوژ به اصول و... نوشت: این اظهارات در شرایطی مطرح شد که در طول هفتههای اخیر، رئیس جمهور در همایشهای مختلفی اعم از دیدار با فعالان کشاورزی و همین همایش اقتصاد ایران شرکت کرده اما خروجی این همایشها و فعالیتهای دولت یازدهم در یکسال و نیم گذشته در زندگی مردم کشور اثر نداشته است. سیاست زدگی بیش از حد دولت یازدهم موجب شده تا حسن روحانی حتی در همایشهای اقتصادی نیز سخن از مسائل سیاسی به میان آورده و به تنش و تقابل با منتقدان بپردازد.
فردا افزود: مطرح کردن موضوع رفراندوم در زمینه مذاکرات هستهای بیشتر به مظلومنمایی دولت یازدهم شبیه بود تا درخواست ویژه رئیس جمهور، چرا که طرح این پیشنهاد نشان دهنده ناتوانی و ناکامی سیاست خارجی دولت است. همین نیز سبب شده که این روزها هواداران دولت بازی رسانهای جدیدی راه بیاندازند.نویسنده خاطرنشان میکند: نکته قابل توجه اینجاست که هنوز سخنرانی روحانی در این همایش به پایان نرسیده بود که رسانههای اپوزیسیون و معاند، اقدام به تحلیل و بررسی اظهارات حسن روحانی در این همایش کردند. این رسانهها (نظیر بیبیسی) تا حدی از سخنان رئیس جمهور درباره موضوع رفراندوم ذوق زده شدند که تمام تلاش خود را برای برجسته کردن این بخش از اظهارات روحانی به خرج دادند.
سایت الف نیز درباره اظهارات اخیر روحانی نوشت: گزاره «مشکل اقتصاد ایران، اقتصادی نیست»، یا «اقتصاد، راه حل اقتصادی ندارد»، یا «اقتصاد ایران راهکار بینالمللی و سیاسی دارد» پیش از این نیز بارها و طی ماهها و سالهای گذشته توسط برخی اقتصاددانان لیبرال تئوریزه و تکرار شده است. اساساً سؤال این است که مگر قبل از تحریمها، ساختار اقتصاد ایران، مشکلدار نبوده و تورم و بیکاری وجود نداشته است که مشکل اقتصاد ایران را نه اقتصادی، که در حوزه سیاست خارجی میدانند. یا مگر بسیاری از همین افراد در سالهای گذشته مشکلات کشور را عمدتاً ناشی از تحریمهای داخلی نمیدانستند، یا بیش از ۷۰ درصد مشکلات را ناشی از بیتدبیری ارزیابی نمیکردند؟ حال چه شده که پس از گرفتن مسئولیت به فکر راحتطلبی و شانه خالی کردن از وظیفه افتادهاند.
الف تصریح کرد: اصلاً بیایید فرض کنیم ممکن است فردی واقعاً اعتقاد داشته باشد که مشکل اقتصاد، سیاست خارجی است. اگر این دیدگاه از منظر افراد خارج از دولت یا اقتصاددانی غیر دولتی یا غیر متصل به دولت به گوش میرسید (یا برسد)، میشد، این حرف را به پای اعتقاد یانظر شخصی ایشان نوشت. اما شنیدن این استدلالات از زبان فردی که «مسئولیت رفع مشکلات اقتصادی در چارچوبهای موجود» رسماً به وی سپرده شده، مسموع نیست و بیشتر به رفع مسئولیت شبیه است. چرا که به نظر میرسد، رئیس جمهور محترم با پذیرفتن ساختارهای مورد توافق نظام در مورد حفظ استقلال سیاسی و عزت در عرصه بینالملل پای به این عرصه نهاده و اقتصاددان همراه وی نیز با پذیرفتن این قیود، مسئولیت پذیرفتهاند.
الف میافزاید: اینکه در میانه راه، ناگهان بیرق «اقتصاد ایران مشکل سیاسی» دارد را برافراشته کنیم، جز «بیمسئولیتی» و شانه خالی کردن از «اصلاحات» اقتصادی تفسیر دیگری ندارد. «اقتصاد راهکار سیاسی دارد»، یعنی ما اهل کار اقتصادی نیستیم. مردم از شما اصلاح ساختار اقتصادی، تدبیر درست، اشتغال، رشد اقتصادی ملموس و افزایش قدرت خرید میخواهند نه بهانه.
یادآور میشود روزنامههای زنجیرهای با ذوقزدگی به استقبال اظهارات فرافکنانه رئیسجمهور رفتند و سپس به ذوق خود از زبان ورشکستگانی چون رضا خاتمی، شکوریراد، جلاییپور و... موضوع را به حصر سران فتنه و متهمان فتنه ۸۸ بسط دادند.
وبسایت بیبیسی نیز با استقبال از این اظهارات، سخنان روحانی را در بیش از ۳ دهه حکومت جمهوری اسلامی بینظیر توصیف کرد و نوشت: حکومت جمهوری اسلامی اساسش را بر ایدئولوژی گذاشته و حالا رئیسجمهور میخواهد منطق و منافع ملی را جایگزین ایدئولوژی کند(!)
بیبیسی فهرستی از مطالبات غرب و گروهکهای ضدانقلاب را که باید در جمهوری اسلامی تغییر کند پیش کشید اما تحلیلگران این سایت میگویند سخنان روحانی فاقد زمینه واقعی و اجرایی و صرفا برای منفعل کردن منتقدان و حاکمیت است.
علیاصغر رمضانپور معاون فراری وزارت ارشاد در دولت اصلاحات میگوید بدون توافق روحانی با رهبری، سخنان روحانی را باید جنگ لفظی علیه تندروها در سنگر مجلس توصیف کرد.مهدی خلجی نیز به بیبیسی گفت: «در قانوناساسی جمهوری اسلامی، فرمان همهپرسی از اختیارات ولیفقیه است و تنها مرجع دیگری که میتواند دستور همهپرسی صادر کند، مجلس شورای اسلامی و آن هم در حالتی است که دو سوم نمایندگان به همهپرسی رأی دهند».
وی در ادامه گفته است موضوعهایی که شایسته همهپرسی هستند بسیارند، از تغییر قانون اساسی و لغو نهاد ولایتفقیه گرفته تا قانون انتخابات و عادیسازی رابطه با آمریکا، ولی هر موضوع مهمی قابلیت به همهپرسی گذاشته شدن را ندارد از جمله برنامه هستهای.
وی افزود: «برنامه هستهای هم از نظر سیاسی و هم از نظر فنی بسیار پیچیده است و با پاسخهای سرراستی که از همهپرسی انتظار میرود، سازگار نیست، حتی در کشورهای دموکراتیک هم به ندرت چنین موضوعی به همهپرسی گذاشته شده است».
خلجی در ادامه گفته است «با این همه، کسانی که خواست برگزاری همهپرسی را در هر زمینهای طرح میکنند، میدانند که در چارچوب قانوناساسی و معادلات قدرت موجود، این کار نه ممکن است و نه اگر صورت بگیرد به سود نیروهای دموکراسیخواه ]اپوزیسیون[ انجام خواهد گرفت.
از سوی دیگر سعید برزین از مخالفان مقیم لندن معتقد است: تک مضرابهای جدلی روحانی برای شنوندگان آشنا شده و توی دل اصولگرایان را خالی میکند(!)؛ هنری تاکتیکی که همدست روحانی یعنی هاشمی استاد آن است. اما این کار بیخطر هم نیست. این احتمال را نباید دست کم گرفت که صحن سیاسی دو قطبی شود و گفتمانهای اعتدالی و اصولگرایی زبان یکدیگر را نفهمند. در جامعه ایران رفتار تهاجمی میتواند راه برای لشکرکشی افراطیها باز کند. به علاوه سادهسازی معادلات پیچیده سیاسی به شعارهای عوامپسند و ارجاع به تصمیم در کف خیابان با سنت سیاستمداری کارآمد همخوانی ندارد.
حقیقتنژاد تحلیلگر دیگر بیبیسی گفت: «براساس اصول ۶، ۹۹، ۱۱۰ و ۱۲۳ قانوناساسی، رئیسجمهور ایران تنها وظیفه امضا و ابلاغ نتیجه همهپرسی را دارد و در طرح همهپرسی، تصویب، صدور فرمان و برگزاری آن اختیاراتی ندارد، از این منظر، طرح عمومی دوباره مسئله همهپرسی صرفا تلاش دولت روحانی برای جلب توجه افکار عمومی است.»
اما حسین رسام تحلیلگر سفارت انگلیس که در فتنه سال ۸۸ مدتی بازداشت بود به بیبیسی گفت: برگ برنده وقتی ارزش دارد که بازی شود و گرنه بلوف است. به ظاهر مهمترین مسئله روز ایران موضوع مناقشه هستهای است، ولی روحانی نیک میداند که نه منطقی است و میتوان آن را به رفراندوم گذاشت و نه اینکه این موضوع مهمترین گرهگاه مدیریت کلان و دراز مدت جمهوری اسلامی است. گرهگاه اصلی، قدرت سیاسی ناشی از توزیع قدرت است.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۳۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
رضاشاه قوم نجیب لر را درتقسیمات کشوری درچندین استان تفکیک نمود بطوری که موازنه قدرت اقوام همجوار بر این قوم دراستان های تقسیم شده برابر یا بیشتر باشد تا از رشد استعدادها ونیروهای توانمند آن جلوگیری شود
کد خبر: ۵۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
ملت ایران با وجود تنوع قومی که در تمامی بخش های شمالی ، جنوبی ، شرقی ، غربی و مرکزی این سرزمین پهناور گسترده شده اند کمترین فاصله اجتماعی را دارند و بحمدالله به بالاترین سطح آگاهی سیاسی و هم افزایی در زمان معاصر رسیده اند
کد خبر: ۵۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۵
کسی که در فتنه دست داشته و زندان رفته و محکوم شده و آقایی که مثل آفتاب روشن است کیست، نباید میراث شهدا را در اختیارش قرار دهیم
کد خبر: ۵۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت::رقبای ما با وحدت، طعم شیرین پیروزی را چشیدهاند. آیا ما طعم تلخ عدم وحدت را چشیدهایم؟ آیا کافی نیست که از تجارب گذشته خود عبرت بگیریم؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش مهر،غلامعلی حداد عادل در ششمین کنگره جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی حماسه 9 دی را اتمام حجت مردم با بیگانگان و فعالان سیاسی دانست و گفت: مردم در حماسه 9 دی به فعالان سیاسی اعلام کردند که ما راه خود را گم نکردهایم و شما با تفرقه و اختلافات خود ما را گمراه نکنید.
او گفت: انقلاب اسلامی امروز 36 ساله شده است و در این 36 سال هم ما تجارب زیادی کسب کردهایم و هم دشمنان ما تجربه بیشتری را آموختهاند. این موضوع از این منظر اهمیت پیدا میکند که دشمنان انقلاب قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نمیدانستند شیعه چیست و چه میگوید. اما در این 36 سال دهها همایش در این زمینه برای شناخت تفکر مبنایی انقلاب برپا شده است.
حداد عادل گفت: امروز کتابهای زیادی در مورد عاشورا، کربلا و شیعه در دانشگاههای آمریکا تالیف شده است و در این راستا یک خانم یهودی، یک کتاب دانشگاهی مفصل در مورد کربلا نوشته است. بنابراین آنها شناخت بیشتری نسبت به شیعه و انقلاب اسلامی پیدا کردهاند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دشمن از جنگ، راهاندازی جریانهای سیاسی همسو با آن و دیگر مسائل نتیجه نگرفت، گفت: امروز مساله فشار اقتصادی در دستور کار دشمن علیه نظام اسلامی است. البته این به این معنا نیست که دشمن از تهاجم فرهنگی مایوس شده است اما امروز دشمنان محور مقابله با انقلاب را فشار اقتصادی تشخیص دادهاند.
او در ادامه با اشاره به اهداف دشمن در مقابله با نظام اسلامی، تاکید کرد: دشمن برنامهاش این است که تبلیغات روانی ایجاد کند که مردم فکر کنند مرگ و حیات همه بسته به توافق با آمریکا و غربیهاست و تنها با توافق آنها کاهش و افزایش تحریمها را خواهیم داشت.
حداد عادل با اشاره به مذاکرات سالهای گذشته هستهای گفت: دو سه سال پیش در مذاکرات شما دیدید که در داخل کشور رسانهها و برخی ماهوارهها طوری وانمود میکردند که انگار آسایش، مرگ و حیات تنها منوط به نتیجه مذاکرات است؛ ما باید مراقب باشیم که در این دامها نیفتیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و تبلیغات نامزدها اشاره کرد و گفت: در تبلیغات نامزدهای انتخابات من متوجه شدهام که گفتمان نامزدها در تبلیغات به این سمت پیش میرود که بحث اقتصادی را مبنا قرار میدهند و هر کسی میگوید که من میتوانم مشکلات اقتصادی را حل کنم؛ این اتفاق دقیقا آن چیزی است که طرف مقابل ما یعنی دشمن میخواهد.
او گفت: در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی روزی که رابطه با آمریکا قطع شد، امام گفت ما رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم و همان نان و پنیر خود را میخوریم اما در گفتمان نامزدهای انتخابات، در تبلیغاتشان چنین چیزی را نشان نمیداد.
حداد عادل با اشاره به کاهش قیمت نفت در روزهای اخیر گفت: این اتفاق نشاندهنده این است که اگر ما در قضیه هستهای هم به توافق برسیم و همه تحریمها هم برداشته شود، آنقدر قیمت نفت پایین آمده است که دشمن میتواند ضربه اقتصادی را بر ما وارد کند. دشمن میخواهد در باور عمومی جامعه این موضوع را القاء کند که وضعیت اقتصادی تنها با مصالحه با آمریکا حل میشود. آنها میخواهند با مدیریت افکار عمومی در سیاست داخلی ایران و انتخاباتهای ما اثر بگذارند.
او با تاکید بر اینکه باید اقتصاد مقاومتی را در فعالیتهای خود محور قرار دهیم، گفت: ما نباید در دام حیلههای دشمن بیفتیم. ما باید اقتصاد مقاومتی را گفتمان حاکم بر فعالیتهای اقتصادی خود کنیم و اقتصاد مقاومتی بدون سبک زندگی اسلامی محقق نخواهد شد و با سبک زندگی غربی ما اقتصاد مقاومتی نخواهیم داشت.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: ما در مقابل فشارهای دشمن در چند سال اخیر دیدهایم که در عرصه اقتصادی ایران هم میدانهای جدید اقتصادی فعال شده است.
حدادعادل با بیان اینکه امروز ایران به چنان اقتداری رسیده است که در اربعین امسال 1.5 میلیون ایرانی به شیعیان عراق میپیوندند و روحاً یکی میشوند، گفت: این امر نشانه اقتدار جمهوری اسلامی ایران است و به عنوان مثال در قضایای منطقه به خصوص قضیه سوریه، پشتیبانی و اقتدار ایران مانع فروپاشی نظام سوریه شد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی راز اقتدار ایران را صداقت انقلاب اسلامی، امام (ره) و مقام معظم رهبری دانست و گفت: قدرت اصلی جمهوری اسلامی، صداقت آن است.
او با اشاره به برخی مواضع آزاردهنده مبارزین فلسطینی در سالهای اخیر گفت: در یکی دو سال اخیر از برخی مبارزین فلسطینی، رفتارها و گفتارهای آزاردهنده شنیده شد اما با این حال رهبری در کمک به مبارزان فلسطینی تاکید داشتند و همواره میفرمودند باید کمک به این مبارزین ادامه پیدا کند، چرا که این امر از اصول کار ما است و ما کاری به موضعگیری این و آن نداریم.
حداد عادل گفت: این تدبیر رهبری باعث شد که در جنگ غزه مبارزین فلسطینی گفتند اگر کمک ایران نبود، ما نابود میشدیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی صداقت، معامله نکردن و ساسی کاری را از جمله لوازم قدرت دانست و گفت: خدایی کار کردن مستلزم قدرت است و اگر میخواهیم این قدرت موثر باشد، باید بدانیم که اقتدار معنوی باید بر ما حاکم شود.
او گفت: آنچه که میتواند راه ایران را در جهان باز کند، الگویی است که بر اساس استثمار و استعمار به دست نیامده باشد. امروز ما در یک مصاف جدی وارد شدهایم که این مصاف، یک مصاف اقتصادی است و باید متوجه باشیم که دشمن با اهرم اقتصادی قصد دارد در بین ما تفرقه ایجاد کند و انقلاب را به انحراف بکشاند؛ لازمه مقابله با این اتفاق، وحدت است.
حداد عادل با بیان اینکه من نمیخواهم به اتفاقاتی که در انتخابات گذشته در مورد اصولگرایان رخ داد، اشاره کنم و سر این زخم را باز کنم، گفت: ما هر جا دست به دست هم دادیم، پیروز شدیم و ما هر جا متفرق شدیم، شکست خوردیم. آیا مجلس هفتم یادتان هست که با وحدت توانستیم پیروز شویم؟
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: رقبای ما با وحدت، طعم شیرین پیروزی را چشیدهاند. آیا ما طعم تلخ عدم وحدت را چشیدهایم؟ آیا کافی نیست که از تجارب گذشته خود عبرت بگیریم؟
او با تاکید بر اینکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد، گفت: ما باید در مسیر رهبری اقدامات خود را انجام دهیم و اینکه من در مجلس باشم یا دیگری، مهم نیست؛ بلکه مهم این است که اصولگرایان در مجلس حضور داشته باشند. نه اینکه هر جایی به نفعمان بود و به رهبری توهین شد، سکوت کنیم و صداقت نداشته باشیم. مهم این است که انقلاب حفظ شود.
حداد عادل با بیان اینکه من عضو هیچ حزب و گروهی نیستم، ولی همه دوستان عضو احزاب اصولگرا را دوست دارم، گفت: اگر یکی از افراد این جمعیتهای اصولگرا در مجلس حضور نداشته باشند، مهم نیست بلکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد تا بتوانیم برای آینده بهتر عمل کنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با اشاره به راهپیمایی اربعین حسینی امسال، گفت: مردم در این راهپیمایی به دنیا اعلام کردند راهمان حسینی است و شعارمان «هیهات من الذله» است. این راهپیمایی اربعین حسینی را دست کم نگیرید و راهپیمایی اربعین با حماسه 9 دی یک حقیقت در دو جلوه بودند.
او گفت: روزنامههایی هستند که راهپیمایی عظیم اربعین حسینی امسال را در صفحات اول خود کار نکردند و برایشان ارزش خبری نداشت. آنها از چه چیزی میترسند که این اتفاق عظیم را پوشش ندادهاند؟ این اقدام نشان میدهد که ما باید مراقب باشیم که انقلاب را به دست آنها ندهیم.
کد خبر: ۵۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۱