برچسب ها
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، هر روز که بیشتر از تبلیغات انتخاباتی دهمین دوره مجلس شورای اسلامی می گذرد، نامزدها و هواداران آنها در نقاط مختلف کشور برای جلب آرای مردم اقدام به استفاده از شیوه هایی می کنند که جدید و در عین حال، عجیب است.  روش های ابداعی در تبلیغات انتخابات اگرچه تبلیغات رسمی نامزدها از روز پنجشنبه گذشته آغاز شده اما دست کم، سه ماه است که مردم و مسئولان شاهد تبلیغات برخی از نامزدهای انتخابات مجلس هستند و این تبلیغات را در قالبهایی نظیر پیامک، نشست های دوستانه، سخنرانی در آیین های مختلف و حضور نامزدها در محافل گوناگون مشاهده می کنند. آنها تا حالا به اینگونه اقدامات، تبلیغات غیر رسمی می گفتند و از روز پنجشنبه گذشته 29 بهمن 94 که تبلیغات، رسمی شده است با هیجان بسیار به استفاده از شیوه های تازه ای برای جلب آرای مردم روی آورده اند. این در حالی است که شیوه های عادی نظیر و سنتی نظیر نصب بنر، توزیع بروشور، سخنرانی ها و اخیرا استفاده از فضای مجازی هم با شدت از سوی آنها دنبال می شود. خبرنگاران ایرنا در گزارش هایی که در روزهای گذشته انتشار یافت، برخی از این روش های ابداعی در تبلیغات را شرح داده اند. در این قسمت نیز از میان انبوه خبرهای ایرنا در باره انتخابات، روشهای تازه ای از تبلیغات انتخاباتی آنها را جمع آوری کرده ایم که آنها را می خوانید: * مغازه ها هم وارد میدان شدند اندکی پس از آغاز زمان رسمی تبلیغات انتخاباتی برای مجلس دهم، یک پیامک روی نمایشگر گوشی های یک حوزه انتخابیه در استان فارس نقش بست که در آن نوشته شده بود: ' فروشگاه ... فارس سیاسی نیست ولی قاطعانه از دکتر ... حمایت می کند'. این فروشگاه در شیراز واقع شده و بنا به گزارش ها، مشتریانش عمدتا اقشاری هستند که درآمدهای متوسط دارند و کارمند هستند. علاوه بر آن، از حدود سه ماه پیش تاکنون مردم یک شهر بزرگ در استان فارس در هر مناسبتی که در تقویم درج شده، شاهد دریافت یک پیامک بوده اند که بویژه در باره مناسبت های مذهبی، حاوی تبریک ولادت یا تسلیت شهادت بود. حالا، با مشخص شدن فهرست افراد تایید صلاحیت شده برای مجلس دهم، مردم فهمیده اند که ارسال این پیامک ها از طرف شخص موردنظر حکمتی داشته چون او خود را از آن شهر نامزد انتخابات مجلس کرده است. * نمازجمعه رونق بیشتری گرفت صفوف نمازجمعه هفته گذشته در برخی شهرستان ها نسبت به هفته های مشابه رونق بیشتری داشت چون معلوم شده که برخی نامزدها و هواداران آنها برای جلب نظر مردم تصمیم گرفته اند حضور گسترده ای در این آیین مذهبی - سیاسی داشته باشند. به عنوان نمونه، خبرنگار ایرنا در این زمینه از آذربایجان شرقی گزارش داد عوامل و نزدیکان نامزدهای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در یکی از شهرهای معروف این استان حضور پررنگی در میان شرکت کنندگان آیین عبادی، سیاسی نماز جمعه داشته و علاوه بر آن، با توزیع عکس و کاغذ نوشته (بروشور) حاوی زندگی نامه و سوابق نامزدهای مورد نظر خود، برای جلب نظر نمازگزاران در پای صندوق های رای تلاش می کنند. برخی از داوطلبان انتخابات دهمین دوره مجلس نیز در برخی نقاط از جمله تبریز و تهران در بین نمازگزاران حاضر شده و با آنان چاق سلامتی می کنند تا از شیوه تبلیغات چهره به چهره بخوبی بهره گرفته باشند. همچنین تعدادی از آنان در ردیف های نخست نماز جمعه حضور یافته اند تا هم مردم آنها را بهتر ببینند و هم، شاید بخت با آنها یاری کند و در قاب دوربینهای تلویزیون جای بگیرند. از یکی از شهرهای استان سمنان هم خبر رسیده که طرفداران تعدادی از نامزدها، علاوه بر توزیع بروشورهایی در معرفی نامزد موردنظر خود، نشریه های حاوی عکس، تقویم، کتاب دعا و مطالب حاوی زندگینامه و برنامه های انتخاباتی نامزدها را بین نمازگزاران توزیع کرده اند. * وقتی زنان برای شوهرانشان سنگ تمام می گذارند خبرنگاران ایرنا از برخی نقاط کشور نیز خبر می دهند که هیجان انتخابات چنان برخی خانواده ها را فراگرفته که همسران نامزدها همه توان و همت خود را به کار گرفته اند تا برای زوج خود تبلیغ و رای جمع کنند. در این زمینه، استان مازندران شاهد صحنه مبارزات تبلیغاتی گروهی همسران نامزدها است. به گزارش ایرنا، همسران نامزدهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در مازندران اعلام کرده اند: ما با این اقدام خود ثابت کردیم که زن ایرانی همیشه دوشادوش مرد خود در تمام عرصه ها حضور می یابد. اما مهمتر از آن، شیوه ای است که تاکنون کمتر در کشور خود شاهد آن بوده ایم و آن حضور نامزدها همراه با همسرشان هنگام ثبت نام در انتخابات مجلس بوده است. ظاهرا، در این زمینه نیز مازندرانی ها حضور پررنگ تری داشته اند. برخی از زنان مذکور به خبرنگار ایرنا گفته اند: ما از تمام فرصت ها برای تبلیغ همسر خود استفاده خواهیم کرد تا به این صورت شانس او را برای کسب آرا افزایش دهیم. مجالس روضه ، باشگاه های ورزشی، سالن های آرایش، خیاطی و مجالس عروسی از جمله فضاهایی هستند که چون امکان حضور نامزدهای مرد مجلس در آنجا فراهم نیست، زنان متناسب با ظرفیت و توانمندی خود، در آن تبلیغات می کنند. کار در این زمینه تا آنجا پیش رفته است که با وجود بی توجهی بسیاری از نامزدها در برنامه های خود به مسائل زنان، برخی از آنها با راه اندازی ستاد تبلیغاتی ویژه بانوان و حضور در نشست های اختصاصی زنان تلاش می کنند آرای این قشر مهم جامعه را به نفع خود جلب کنند. * علی پروین هم آستین بالا زد حضور چهره های ورزشی محبوب ملی بویژه فوتبالیست ها هم این روزها مورد توجه برخی نامزدها قرار گرفته است. در این زمینه، خبرنگار ایرنا از یکی از شهرهای شمالی کشور خبر داد که یکی از نامزدهای انتخابات مجلس، به تازگی میزبان علی پروین پیشکسوت تیم پرسپولیس و محمود فکری از پیشکسوتان تیم استقلال بوده است. برخی ستادهای انتخاباتی در شهرهای دیگر نیز می گویند که در همین ایام، افرادی نظیر علی فتح الله زاده، میرشاد ماجدی و تعدادی از بازیکنان تیم استقلال تهران را به نشانه حمایت از نامزد مورد نظر خود، در جمع خویش داشته اند.چهره های یادشده هنوز واکنشی به اینگونه خبرها نشان نداده اند. اینگونه تبلیغات در شرایطی رخ می دهد که نامزدهای دو جناح سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در نقاط مختلف کشور با هیجان بسیار در کار تبلیغ نامزدهای خود هستند. در این زمینه، دعوت از چهره های ملی برای سخنرانی و حتی در حد حضور در ستاد و اعلام حمایت علنی آنها از نامزدهای موردنظر خود در تبلیغات انتخاباتی شهرستانها با حرارت تمام دنبال می شود. * چای و کیک با طعم انتخابات شاخص ترین فعالیت تبلیغی نامزدهای انتخاباتی در برخی استان ها از جمله استان سمنان نیز دیدارهای خانگی و نشست های خودمانی همراه با پذیرایی گزارش می شود؛ به گونه ای که اینگونه تبلیغات در برخی موارد، جایگزین تبلیغات شهری و میدانی شده است. سخنرانی در جمع نمازگزاران مساجد و جمع های خانگی در استان سمنان و شب نشینی های خانوادگی و طایفه ای نیز از رویکردهای تبلیغی نامزدهای انتخاباتی این استان است. شرکت در مراسم عمومی و مردمی نظیر مجالس ترحیم و روضه های ایام فاطمیه و حضور بر سر خاک اموات و شهدا و نماز جمعه در پنجشنبه و جمعه گذشته نیز از مواردی است که در بخش تبلیغی نامزدها مشاهده می شود . نامزدها در مجموع سعی می کنند با رصد اماکن تجمع مردم، با جمعی از طرفداران خود به این محل ها رفته و مباحثه های دو یا چند نفره را به صورت سرپایی با مردم شکل دهند. شهرگردی و تبلیغ چهره به چهره در بین بازاریان، مسافران ایستگاه های تاکسی و اتوبوس با همراهی هواداران نوع دیگر تبلیغ نامزدها است. بعضی از مناطق شهری و روستایی هم به خاطر جذابیت تعطیلی روز جمعه با ترافیک ورود و خروج نامزدها مواجه بود تا از شیوه سنتی تبلیغات انتخاباتی مانند سخنرانی و تبلیغ چهره به چهره هم بهره کافی گرفته شود. حضور نامزدها همراه با تعدادی از طرفداران در روستاها و دیدارهای مردمی، دیدار با بزرگان و شرکت در نماز جمعه اهل سنت یا شیعیان و انتشار اطلاعاتی از سابقه فعالیت های اجرایی خود در رسانه های مکتوب نیز بخشی از تبلیغات نامزدها در استان خراسان جنوبی گزارش شده است. * جلسات پیاپی احزاب سیاسی در این میان، احزاب و تشکل های سیاسی از جمله در استان خراسان شمالی به تبعیت از احزاب مادری کشور، بر فعالیت های خود افزوده اند. اگرچه شمار زیادی از نامزدهای انتخابات مجلس به گفته خود،به طور مستقل در این انتخابات شرکت کرده انداما از مدت ها قبل گروه های سیاسی متشکل از دو طیف عمده اصلاح طلبان و اصولگرایان با راه اندازی شوراهای مشورتی و هماهنگی، در صدد معرفی گزینه های منتخب خود به جامعه بودند. جلسات مکرر اصلاح طلبان و اصولگرایان در استان کرمانشاه هم به انتخاب نامزدهای موردنظر برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی منجر شده و تبلیغات انتخاباتی این دو جناح به صورت آشکار (بنر، پوستر، کارت و سخنرانی ها) و نامحسوس (جلسات محفلی، همفکری، هماهنگی نامزدها، رایزنی های پشت پرده و...) در حال پیگیری است. با این حال، اختلافاتی هم در میان این گروه ها مشاهده می شود که خود را به صورت لیست های انتخاباتی متفاوت نشان داده است. ** تخریب و انتقاد همچنان ادامه دارد همزمان با تبلیغات سالم، متاسفانه خبرهایی از وجود تخریب رقبا از سوی برخی نامزدها در نقاط مختلف کشور می رسد. بطور مثال، از یکی از شهرهای استان گیلان خبر می رسد که در روزهای اخیر، اکثر نامزدها بیش از پرداختن به تشریح برنامه های خود، به تخریب رقبا پرداخته اند. در این میان، برخی از هواداران از تخریب رقبا خوشحال شده و دست به تشویق آنها می زنند و برخی دیگر نیز منتظر ارائه برنامه از سوی نامزدهای مورد نظرشان هستند. انتقاد از سرعت کند پیشرفت پروژه ها و نیز نبود فرصت های شغلی مناسب از جمله بحث هایی است که در سخنرانی بسیاری از نامزدها با هدف زیرسوال بردن عملکرد نمایندگان کنونی یا مسئولان اجرایی کاملا نمایان است. برخی از نامزدها نیز پیش از سخنرانی و پس از آن، با راه انداختن کارناوال های مختلف باعث ایجاد ترافیک در خیابانهای اصلی شهرها می شوند. * میوه های تازه درختان بی برگ تبلیغات نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی بر خلاف نامزدهای نمایندگی مجلس خبرگان، بسیار انبوه است و نه تنها چهره اغلب خیابان های شهرها و فضای بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی تدارک شده از سوی شهرداری ها را پر کرده، بلکه به میوه های درختان بی برگ در فصل زمستان نیز تبدیل شده است. به رغم اعلام ممنوعیت نصب پوسترها و تراکت های تبلیغاتی بر روی در و دیوار اماکن عمومی و خصوصی و آویزان کردن آنها روی درختان، از بسیاری شهرها از جمله شهرهایی نظیر تهران و مشهد گزارش می رسد که درختان این شهرها نیز از تبلیغات نامزدهای مجلس مصون نمانده و پوسترها، پلاکاردها و تصاویر آنها بر شاخه های درختان گوناگون در حال اهتزاز و تکان خوردن است. البته، این تبلیغات بیشتر انفرادی است و لیست های انتخاباتی ائتلافها کمتر در میان آنها به چشم می خورد، اگرچه نامزدهای یادشده به برخی جناحها نیز تعلق دارند. گفته می شود در مشهد در میان همین تبلیغات انفرادی، اکثر چهره های نامزدهای یک جناح دیده می شود اما در مقابل، تبلیغات چهره های جناح دیگر اعم از گروهی و انفرادی در شهر به ندرت دیده می شود جز در مقابل ستادهای انتخاباتی نامزدها و بیشتر تبلیغات آنان به صورت اینترنتی و با استفاده از شبکه های مجازی مانند تلگرام است.حتی شعار برخی از این نامزدها تبلیغات بدون پوستر و کاغذ است. علاوه بر این، آنچه یشتر به چشم دیده می شود اغلب تبلیغات خیابانی و سنتی است و علاوه بر خیابان ها در پشت شیشه های مغازه ها و برخی دیوارهای شهر هم محسوس است و با توجه به وجود حدود 300 نامزد مجلس شورای اسلامی در مشهد، هر نامزد از هر فضایی برای تبلیغات خود بهره برده است. * تبلیغات مجازی با اتاقهای پرسش و پاسخ در کنار همه اینها، دامنه تبلیغات اینترنتی و شبکه های مجازی و پیامکی در سراسر کشور گسترده است؛تبلیغاتی که به صورت لحظه ای بر حجم آن افزوده می شود و گروه های متعدد اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و اشخاص مختلف، مردم به ویژه نسل جوان را مورد خطاب قرار داده اند. در این زمینه از استان مرکزی خبر می رسد شبکه های اجتماعی و فضای مجازی این روزها جایگاه پررونق تبلیغات شده است و انواع گروه ها و کانال ها با القاب و محتوای تبلیغی به شیوه های گوناگون در خدمت نامزدهاست. یکی از شیوه های تبلیغی مدرن با بهره گیری از فضای مجازی، اتاق های پرسش و پاسخ است که به عنوان فضایی برای تضارب آرا اعضا با نامزدها طراحی شده و هر شب با آمدن یکی از نامزدها، گفتمان در حوزه نقد تفکر و دیدگاه ها، برنامه ها و مطالبات انجام می شود. یکی از این اتاق های پرسش و پاسخ با قرعه کشی، پنج نامزد مطرح را در زمانبندی مشخص برای گفت و گو و هم اندیشی مجازی انتخاب و معرفی کرده است. یکی از روش های مدرن دیگر در شیوه های تبلیغی بستر مجازی، نظرسنجی های اینترنتی و اعلام نتایج آن است که بیشتر در شبکه اجتماعی تلگرام انجام می شود. برخی نامزدها مطرح کرده اندکه شیوه های قدیمی تبلیغ امروز کارساز نیست و نامزدها باید با ایجاد توفان فکری، تصمیم سازی گروهی، تکنیک اس آی ال و دوئل تبلیغی، اعتماد سازی، کشش و ارسال پیام، و دادوستد رفتاری و اخلاقی را چاشنی پوستر چسبانی کنند تا بلیط شان اقبالی داشته باشد. با آغاز تبلیغات میدانی و علنی نامزدهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی که از روز پنجشنبه در سراسر کشور آغاز شده در جزیره کیش نیز در برخی محل های تعیین شده در مقابل محل برگزاری نماز جمعه و سطح جزیره پوسترهای تبلیغاتی از نامزدهای انتخابات به چشم می خورد . پخش تراکت های انتخاباتی پس از پایان نماز جمعه نشان از آغاز تبلیغات و تلاش برای رسیدن به کرسی های مجلس دهم دارد . همچنین اعلام برنامه های روزانه در دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی، نشست های دانشجویی، دیدار با متنفذین و موثرین منطقه ای، حضور فعال و گسترده در مسجد سطح شهر و سخنرانی در مساجد پرجمعیت منطقه ، اقامه نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا در مساجد ها از دیگر شیوه های تبلیغاتی است.   منبع: ایرنا
کد خبر: ۸۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۲

اللهیاری روحانی‌نمای لس آنجلسی که در واقع رسالت اصلی آن را باید در ایجاد تفرقه بین شیعیان و اهل تسنن دانست، درتازه ترین اظهارات شوم خود به جایگاه حکومت اسلامی تاخته است. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، اللهیاری روحانی‌نمای لس آنجلسی که در واقع رسالت اصلی آن را باید در ایجاد تفرقه بین شیعیان و اهل تسنن دانست، در تازه ترین اظهارات شوم خود به شکل عجیب ی به جایگاه حکومت اسلامی تاخته و در بخشی از گفته های خود به حضرت امام خمینی ( ره) جسارت کرده است و در ادامه تبرئه شخصیت شاه جنایتکار را در پیش می گیرد. او در بخشی از این فیلم اظهار می کند: «دولت اسلامی یک وهم است یک خیال است اصلا چیزی وجود ندارد به نام دولت اسلامی. اصلا این یک اسطوره است. یک خیال است. چیزی به نام حکومت اسلامی وجود ندارد» او در مورد نهضت انقلابی حضرت امام (ره) بیان می کند: «آقای خمینی که می گفت ما حکومت  اسلامی تشکیل می دهیم نمی دانم در فکرش چه بود. چه چیزی را می خواهید تشکیل دهید آقای خمینی». او در سوالی که در قالب تماس از او می پرسند که «اگر در زمان غیبت کسی حق تشکیل حکومت اسلامی ندارد پس احکام اسلامی مثل مجازات زناکار و شراب خوار چه طور باید انجام شود؟» جواب عجیب ی می دهد: «این ها خیلی وقته معطل بوده. الان هم معطل است. اگر معطل ماند؛ این طور نیست که از آسمان بلایی نازل می شود» وی در بخشی از فیلم، به ناچار وجود اصل حکومت را پذیرفته و می گوید «این که در جامعه حکومت باید باشد، من منکر آن نیستم این را هیچ انسان عاقلی انکار نمی کند و جامعه بدون حکومت نخواهد بود. چه ما بخواهم چه نخواهیم حکومت ها  موجود خواهد بود» ولی باز هم  تشکیل هر نوع حکومتی را غیر شرعی می داند و بیان می کند که: «این ها دولت های خود ساخته هستند که مردم از پیش خود ساخته اند. یک عده اش را دیکتاتورها ساخته اند  و یک عده اش را از روی انتخابات. هر چه باشد این ها غیر شرعی است. این نظر ما راجع به تمام دولت های دنیاست.» وی در ادامه، برای ارائه راهکار جهت مشروعیت بخشیدن به دولت ها، اظهار عجز می کند و می گوید: «آیا من خودم راه حلی دارم برای دولت ها، که حالا می گوییم این دولت ها غیر شرعی است؟ نه راه حلی ندارم». روحانی نمای آمریکایی، در مورد انقلاب مردم ایران بر علیه شاه این طور اظهار نظر می کند: «آن کاری که شما بر علیه شاه کردید، من جایز نمی دانم. مردم معصوم نیستند،  واقعا شیعیان در انقلاب ایران گول خوردند. شیعیان، حوزوی ها، دانشگاهی ها، تجار و مردم عوام همه گول خوردند. فکر می کردند که شاه یک آدم  بسیار خبیث، فاسق، قاتل و بسیار آدم بی رحمی بود، در حالی که شاه درست است که یک آدم گنه کار و فاسقی بود، اما خیلی هم این طور که این ها می گفتند بی حد و بی حساب آدم بکشد نبود». او در نهایت، در اظهاری تعجب برانگیز خطر ایران برای شیعیان را از آمریکا و اسرائیل، بیشتر می داند!
کد خبر: ۸۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۲

بارون دوبد روسی همسفر شخصی می شود که از وی به عنوان "دوست بهمئی اش" به نیکی یاد می کند و به آن هنگامی اشاره می کند که مرد بهمئی در طول سفر چندین بار مهربانانه نان بلوطی را که در میان عشایر بسیار لذیذ است به او تعارف می کند
کد خبر: ۸۶۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۵

خانم منیره گرجی فرد از فعالین انقلاب از ابتدای پیروزی نهضت تا به امروز به عنوان تنها عضو مجلس خبرگان شناخته می شود. پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و رای قاطع آحاد ملت به نظام جمهوری اسلامی، تلاش انقلابیون معطوف به پی ریزی بنیان و قانون اساسی شد. سرانجام و پس از مشورت های مختلف بنا شد مجلسی تحت نام مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یا همان مجلس خبرگان قانون اساسی یا مجلس موسسان تشکیل شود، مجلسی که در آن منتخبین با رای مستقیم ملت به تصمیم گیری و طراحی قانون اساسی مبادرت ورزند. از قانون اساسی بسان رکن کلیدی هر نظام نام برده می شود، چرا که قوانین مندرج در آن مبین و نشان دهنده شیوه حکمرانی در یک نظام حکومتی و بیانگر حقوق آحاد ملت می باشد، از همین روست که قانون اساسی را قانون مادر می نامند، لذا انتخابات تعیین منتخبین ملت در این مجلس را اگر مهمترین انتخابات جمهوری اسلامی تا به امروز نخوانیم، بی گمان از حیاتی ترین آن ها بوده است. مجلس خبرگان قانون اساسی را از زوایا و دیدگاه های مختلفی می توان مورد پردازش قرار داد. این مجلس شاهد حضور طیفی گسترده از جریان های مختلف فکری اعم از حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان، نهضت آزادی، جبهه ملی و... بوده است. سرانجام و پس از کش و قوس های گسترده، مجلس خبرگان قانون اساسی در پی انتخابات تاریخ 12 مرداد 1358، در روز 28 مرداد 1358 با 75 نماینده و با ریاست آیت الله منتظری و نیابت آیت الله بهشتی و با پیام امام راحل (ره) تشکیل شد. پس از سه ماه ، کار تدوین آن قانون اساسی در 24 آبان 1358 به پایان رسید. این قانون اساسی شامل 12 فصل و 175 اصل و یک مقدمه و موخره بود که در تاریخ 12 آذر 1358 به تصویب نهایی ملت ایران رسید. فارغ از اختلاف های فکری و نظری برخی اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی، حضور چهار شخصیت متفاوت در میان تدوین کنندگان قانون اساسی از نکات جالب و تاریخی جمهوری اسلامی می باشد که تا کنون کمتر بدان پرداخته شده است. هرایر خالاتیان روزنامه نگار، مترجم و نویسنده ارمنی تبار، موبد (رستم) شهرزادی رهبر جامعه زرتشتیان ایران، سرگن بیت اوشانا کوگ تپه نماینده آشوریان ایران سه شخصیت از چهار شخصیت فوق می باشند که در تدوین حقوق اقلیت های ایرانی در قانون اساسی نقش بسزایی ایفا نمودند، نفر چهارم اما به تنها زن این مجلس باز می گردد، که از ابتدای انقلاب تنها فردی بوده که در مجالس خبرگان قانون اساسی و خبرگان رهبری مشارکت داشته است. منیره گرجی فرد که بود؟ منیره علی مشهور به منیره گرجی در سال 1308 در تهران دیده به جهان گشوده است. ایشان در طول سال های پیش انقلاب مشغول به مطالعه و تحصیل در امور حوزوی بوده اند. او درباره دوران کودکی خود می‌گوید: «ما هشت فرزند بودیم و در چنین محیطی که سرشار از پاکی و صمیمیت بود، بزرگ شدیم و چیز خاصی در زندگی ما نبود، تحصیلاتی در حد معمول داشتیم، البته پسرها می‌توانستند تحصیل کنند، ولی برای دخترها محدود بود.» آغاز فعالیت های سیاسی خانم گرجی فرد به سال های آغازین نهضت (1342) باز می گردد که با تشدید فعالیت های انقلابی بر میزان حضور سیاسی ایشان نیز افزوده شد. خود او در این باره می گوید: «شروع فعالیتهای ما حوادث پانزده خرداد 42 بود. در آن روزها ما در حوالی میدان شهدا ساکن بودیم و شاهد حضور مردم و آن کشت و کشتارهای بی رحمانه بودیم. با وجود این حوادث ما برای خانم ها جلساتی داشتیم و من با دیدن این صحنه ها، در آن جلسات تصمیم قطعی گرفتم که باید بلند شد؛ نباید همین طور نشست و شاهد قلع و قمع مردم باشیم. حتی شاهد این باشیم که آنها نگذارند ما به احساسات دینی مان جواب مثبت بدهیم و این طور بی رحمانه ما را تاراج کنند. شروع تصمیم من همان روز پانزده خرداد 42 بود.» منیره گرجی فرد دارای سوابق درخشانی در زمینه فعالیت بر علیه رژیم طاغوت از طریق مشارکت در نشست های سیاسی، سخنرانی و آگاهی بخشیدن به اقشار جامعه به ویژه زنان ایفا نموده است. وی در یک مصاحبه به بررسی یکی از خاطرات پیش از پیروزی انقلاب می پردازد و می گوید: « هفته ای که قرار بود حضرت امام به ایران بیایند یک روز چهارشنبه قرار بود بچه های نیروی هوایی پروازی را انجام دهند و به پاریس بروند و امام را بیاورند. ما شب اجتماع مان آنجا بود؛ خدا رحمت کند آقای طالقانی هم بودند. یک نفر از بین بچه ها حرف هایش را زد و گفت: ما فردا پرواز می کنیم و ممکن است ما را در حین پرواز بزنند و دوست داریم این پرواز در حضور ملت باشد. این حرف تأثیر عجیب ی روی افراد گذاشت. ما صبح زود به فرودگاه رفتیم که پرواز این بچه ها را شاهد باشیم. با مشکلات زیادی توانستیم به محیط پرواز برویم. پرواز را نگذاشتند انجام شود و ظاهرا بچه ها را هم گرفتند. من آن روز با دختر بزرگم رفته بودم. به ما فرمان دادند که تا شماره سه را می شماریم، باید اینجا را ترک کنید و گرنه شلیک می کنیم. برف می آمد، ما همه روی زمین نشسته بودیم و قرار بود بنشینیم تا تکلیف معلوم شود؛ چیزی مثل تحصن. نکته ای که برایم خیلی عجیب بود، وقتی که گفتند ما تا سه را می شماریم، دختر من پشت سر من نشسته بود، من سعی کردم بروم و پشت سر دخترم بنشینم، چون سربازها پشت سر ما قرار داشتند به صورتی که من اولین ردیف بودم. دخترم با خشمی گفت: مادر! هر کسی در نوبت خودش. البته تیراندازی نکردند و آقای طالقانی از ما خواهش کردند و گفتند: من به شما می گویم بلند شوید. این خاطره هیچ وقت یادم نمی رفت؛ آن خشمی که دخترم داشت که «اگر قرار است من اول تیر بخورم، تو حق نداری جای من را بگیری» برای من خیلی عجیب بود.» معصومه ابتکار درباره دوران جوانی خود و آشنایی با امام خمینی(ره) و خانم گرجی فرد می‌گوید: «ما یک استاد ارزشمند داریم، -خدا ایشان را حفظ کند- به نام سرکار خانم منیره گرجی که در نشر دیدگاه‌ها و فهم صحیح دیدگاه‌های امام فعالیت دارند؛ ایشان در سال‌های اول انقلاب، قبل و بعد از انقلاب نقش زیادی داشت و جلسات بسیار گسترده قرآنی برای خانم‌ها در سال‌های قبل از انقلاب برگزار می‌کرد و در آن دوران با درک عمیقی که ایشان از مسائل و توان بالایی که در تفسیر داشت، خیلی از مواضع امام(ره) را با آن چه که دعوت قرآن کریم و سیره پیامبر(ص) بود، به هم نزدیک کرد. در نسل دختران جوان هم دوره ما ایشان تنها زن عضو خبرگان قانون اساسی بودند.» منیره گرجی فرد در مورد عضویتش در مجلس خبرگان می گوید: درمورد راه یافتن به مجلس، من هیچ وقت برای خودم قدمی بر نداشتم. الان هم نه با کسی آشنا هستم و نه در خانه ای رفت و آمد دارم، بلکه سعی دارم بنده خدا باشم و اگر مسؤولیتی احساس کنم حاضرم انجام وظیفه نمایم. وقتی جریان مجلس خبرگان مطرح شد، چند نفر از آقایان مرتب تلفن می زدند و اصرار داشتند که من در انتخابات شرکت کنم. من هم خودم تعجب می کردم، چون نه همسرم در این جریانات حضور داشت و نه پسر یا دامادی داشتم و نه خودم اهل این بودم و هستم که بخواهم خودم را مطرح کنم. وی افزود: «یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح» درباره من قضیه این طور پیش آمد. من اول نمی پذیرفتم، چون مریض بودم. یک روز از رادیو یا تلویزیون شنیدم که خانم هایی از مجاهدین (منافقین) و فداییان آن زمان مصاحبه می کردند و می خواستند با آن نظرات غیر اسلامی به مجلس بروند. من با خودم گفتم اگر بناست مجلس تشکیل شود و این ها بخواهند کاندید شوند، من باید بروم و لااقل جلوی یکی از این ها را بگیرم. وی درادامه گفت: وقتی دیدم پیشنهاد زیاد است و این مسایل نیز در جامعه وجود دارد، بعد از مدتی به این برادران جواب مثبت دادم. البته این برادران از جمله آقای خزعلی، آن موقع در جلساتی مرا آزمایش کردند. خانم منیره گرجی فرد به عنوان تنها طن حاضر در مجلس خبرگان قانون اساسی تلاش نمود در راستای احقاق حقوق زنان سرزمینش بکوشد، امری که در مواردی با موفقیت وی همراه بوده و گاها به سرانجام نرسیده است. به طور نمونه منیره گرجی برای اضافه کردن اصلی با این مفاد که "از آن جا که زن در خانواده نقش زیربنایی دارد باید حقوق معنوی و مادی به خصوص مادران کاملا مراعات گردد و زندگی مشترک نباید مانع آزادی مشروع و رشد فرهنگی زن گردد و برای پاسداری از حقوق خانواده، باید داگاه صالحه ای تشکیل شود" کوشید اما موفق به جلب آرای اکثریت نگردید. البته انتخاب وی به عنوان تنها زن مجلس خبرگان قانون اساسی، اعتراض برخی از منتخبان این مجلس را برانگیخت. آنان تهدید کردند:«این باید برود و گرنه ما مجلس را ترک می کنیم.» پاسخ دادم:«من بر مسؤولیتی که مردم به من واگذار کرده اند، استوارم؛ هر کس نمی تواند حضور یک زن را تحمل کند، برود.» گفتنی است منیره گرجی فرد پس از اتمام دوره مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس کناره گیری از مشاغل دولتی، در حوزه علمیه خدیجه کبری در تهران به تدریس فقه، تفسیر، احکام و اخلاق مشغول شد و در مرکز تربیت معلم شهید رجایی، مدرس درس عرفان امام شد. وی همچنین نخستین سازمان غیر دولتی در حوزه تخصصی زنان را با عنوان مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان، تأسیس کرد. خانم گرجی در سال های پس از مجلس خبرگان قانون اساسی در حوزه های اجتماعی و به ویژه زنان تلاش نمود. به گفته ی معصومه ابتکار در یکی از سخنانش درد مشترک، زنان مسلمان انقلابی را به فعالیت جمعی درباره حقوق زنان کشاند. برخی از آن ها که در کنفرانس جهانی زن که در سال 1986 در نایروبی برگزار شد شرکت کرده بودند، با الهام از فعالیت های زنان در کشورهای دیگر، "گروه بررسی مسائل زنان" را تشکیل دادند. این گروه به استادی منیره گرجی، تنها زن عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، قرآن را از زاویه دید زنانه بازخوانی و تفسیر می کرد. او بارها در تمامی سخنانش علاوه بر تاکید بر نقش زن بر خانواده منکر فعالیت زنان در امور اجتماعی نشده است. خانم گرجی می گوید: « هیچ فاصله ای بین خانه و اجتماع نیست. خانه واحد حقیقی اجتماع است و این دو از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. اگر ارتباط بین این دو قطع شود، دیگر نه خانواده، خانواده است و نه اجتماع، اجتماع است.» به گفته ی او: «از زمانی که زن را به جامعه کشاندند، نه به خاطر کار و نه برای این که نقش حیاتی داشته باشد، بلکه به خاطر منافع سودجویانه سودپرستان و کسانی که می خواستند استفاده های کلان از کار و توان مردم بگیرند، بین خانه و خانواده جدایی افتاد و شخص را از خانواده بریدند و به کارخانه بردند، زن را از خانه جدا کردند؛ در نتیجه محیط لطف و صفا برای شوهر بیرون خانه بود. یعنی در این میان آن چه که عنصر تشکیل دهنده اصیل اجتماع بود، نابود شد. اجتماعی را ساختند که خود می خواستند بسازند. عنصر صفا، صمیمیت و یک رنگی و جایگاه عرضه کردن غرایز طبیعی و سالم را نابود کردند و به شکل ناسالم در جامعه در آوردند.» منبع:فرهنگ نیوز
کد خبر: ۸۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۳

آوای رودکوف:محمد رضا عارف رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در جمع خبرنگاران گفت: عدم احراز صلاحیت سیدحسن خمینی به‌دلیل شرکت نکردن در آزمون اجتهاد استبه گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف  به نقل از تسنیم، محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در حاشیه چهاردهمین کنگره حزب مردم‌سالاری در جمع خبرنگاران، اظهار داشت: مجمع اصلاح‌طلبان و حامیان دولت در هر حوزه براساس معیارهای هر حوزه انتخابیه، کاندیداهای‌شان را اعلام می‌کنند و اگر اختلافی در این بین ایجاد شود شورای هر استان دخالت می‌کند و اگر شورای استانی نیز نتوانست اختلافات را حل کند آن گاه شورای عالی سیاست‌گذاری حکم نهایی را اعلام خواهد کرد. وی درباره زمان اعلام لیست اصلاح‌طلبان گفت: امیدواریم در 17 یا 18 بهمن‌ماه لیست اصلاح‌طلبان جمع‌بندی شود، البته فعلا منتظر هستیم صلاحیت بسیاری از عزیزان ما تایید شود. رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاح‌طلبان درباره اقدامات صورت گرفته برای تایید صلاحیت اصلاح‌طلبان، گفت: رایزنی‌هایی برای تایید صلاحیت افراد صورت گرفته و با برخی از بزرگان و عزیزان نیز جلساتی را برگزار کردیم که امیدوارم به نتایج خوب و مطلوبی در این خصوص برسیم. عارف در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا با وجود ردصلاحیت‌ها امکان ارائه لیست از سوی اصلاح‌طلبان وجود داشت؟ گفت: ما تحت هر شرایطی مشارکت حداکثری خواهیم داشت و لیست خود را ارائه می‌دهیم. وی درباره سازوکار اصلاح‌طلبان برای ائتلاف، گفت: کلیه احزاب اصلاح‌طلب در چارچوب سازوکارهای شورای عالی سیاست‌گذاری عمل خواهند کرد و آنها کاندیداهای‌شان را به ما معرفی می‌کنند و براساس شاخصه‌های مشخص و میثاقی که همه به آن پایبندیم کاندیداهای نهایی مشخص می‌شوند. رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه شنیده شده اگر کاندیداهای اصلاح‌طلب تایید صلاحیت نشوند شما انصراف می‌دهید؟ گفت: چه کسی این حرف را زده؟ این حرف‌ها عجیب و غریب قرن است. ما تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت می‌کنیم. عارف در واکنش به اخبار منتشر شده درباره تعطیلی شورای عالی اصلاح‌طلبان، گفت: بنده این موضوع را تکذیب می‌کنم. شورای عالی و کمیته‌های آن به طور جدی در حال فعالیت هستند. وی در پاسخ به سوالی درباره ردصلاحیت سیدحسن خمینی، گفت: ایشان ردصلاحیت نشده، بلکه عدم احزار متوجه ایشان شده، البته ظاهرا این مسئله به دلیل عدم شرکت سیدحسن خمینی در آزمون اجتهاد بوده است. ایشان از سرمایه‌های ارزشمند انقلاب و کشور هستند و امیدواریم هر چه زودتر به صحنه‌های انتخاباتی بازگردند.
کد خبر: ۸۵۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸

استاندار خوزستان در جلسه ستاد انتخابات خوزستان با فرمانداران اظهاراتی را بر زبان آورده که با واکنش های بسیاری همراه بوده است. مقتدایی بدون توجه به نقش قانونی شورای نگهبان، به تحریک فرماندارن پرداخته و می‌گوید: وظیفه فرمانداران است که نسبت به تصمیم های غیرمنطقی و نامزدهایی که بی جهت احراز صلاحیت نمی شوند، اعتراض کنند!، زیرا این مساله هیچ فرقی با تقلب در صندوق های رای گیری ندارد! به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، یکی از موضوعاتی که در زمینه انتخابات، همیشه مورد هجمه برخی جریان های سیاسی قرار داشته است، موضوع نظارت‌های شورای نگهبان بر روند انتخابات و بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخاباتی است. این اعتراضات و هجمه ها درحالی صورت می گیرد که وظیفه نظارت و بررسی صلاحیت کاندیداها از جمله وظایفی است که براساس قانون اساسی برعهده این شورا که شامل شش فقیه و شش حقوقدان است، گذاشته شده است و این نظارت ها فراتر از قانون صورت نمی گیرد. طبق روال هر دوره، عده ای که توسط این شورا به منظور کاندیداتوری انتخابات به استناد سوابق و کارنامه عملکردشان، صلاحیت شان تأیید نمی شود، به این موضوع اعتراض می کنند و برخی هم به نوعی از قانون تمکین نمی کنند و دست به اعتراض می زنند. البته در چارچوب قانون نحوه اعتراض به رأی شورای نگهبان مشخص شده است و هر شخصی که نسبت به رأی این شورا اعتراضی داشته باشد، می تواند آن را اعلام نماید تا مورد بررسی قرار گیرد؛ اما از آنجایی که برخی تا زمانی که قانون به سودشان باشد و منافع آنها را تأمین کند به آن ارج می نهند؛ پس از اعلام عدم احراز صلاحیت شان برای کاندیداتوری انتخابات دست به هوچی گری می زنند و این شورا را به انواع تهمت ها متهم می کنند.در این بین عبدالحسن مقتدایی استاندار خوزستان در جلسه ستاد انتخابات خوزستان با فرمانداران اظهاراتی را بر زبان آورده که با واکنش های بسیاری نیز همراه بوده است. استاندار خوزستان با بیان اینکه هیچکس حق مهندسی انتخابات را ندارد، گفت: رد صلاحیت بی جهت و غیرمنطقی داوطلبان انتخابات، فرقی با تقلب در صندوق‌های رای‌گیری ندارد! مقتدایی بدون توجه به نقش قانونی شورای نگهبان، به تحریک فرماندارن پرداخته و می‌گوید: نه هیات های اجرایی و نه هیات های نظارت، هیچکدام حق ندارند تعیین کنند چه کسی به مجلس برود؛ نه ما می توانیم همه داوطلبان را تایید کنیم و نه آنها می توانند همه را ردصلاحیت کنند. وی هر انتخابات را یک رفراندوم برای نظام دانست و گفت: ملت در این انتخابات برای تجدید عهد با نظام می آید به همین دلیل باید فضای سیاسی باز باشد و هیچکس (چه هیات نظارت و چه هیات اجرایی) حق دخل و تصرف منفی در قانون را ندارد. مقتدایی خطاب به فرمانداران گفت: وظیفه فرمانداران است که نسبت به تصمیم های غیرمنطقی و نامزدهایی که بی جهت احراز صلاحیت نمی شوند، اعتراض کنند، زیرا این مساله هیچ فرقی با تقلب در صندوق های رای گیری ندارد. وی افزود: هیات های اجرایی و نظارت وظیفه دارند از ابزاری در اختیار خود، برای برگزاری انتخابات استفاده کنند اما هیچکدام نباید از این جایگاه سوءاستفاده کرده، و از قدرت خود برای طراحی خاص در انتخابات استفاده نکنند. وی تصریح کرد: فرمانداران در هر جا که احساس می کنند نمی توانند وظایف خود را به درستی انجام دهند، بهترین خدمتی که می توانند انجام دهند این است که از سمت خود استعفا دهند؛ همانگونه که من نیز اگر روزی ببینم که حرف غیرمنطقی در میان است، استعفا می دهم. وی با اشاره به جلسه انتخاباتی اخیر که با حضور دبیر شورای نگهبان برگزار شده اظهار کرد: در این جلسه بر روی حق الناس و ترس از خدا و قیامت تاکید شده بود و من در این جلسه دو سوال مطرح کردم که هر دو ‘بشیری’ نبود و ‘نذیری’ بود. استاندار خوزستان همچنین با اشاره به نزدیک شدن به موعد انتخابات گفت: شروع این فرآیند نباید باعث دلسردی مردم شود زیرا ما هم مجبور هستیم جواب گردنکشان منطقه و جهان را بدهیم و هم در مذاکرات پشتیبانی مردم را داشته باشیم. وی افزود: حکومت داری وابسته به مردم است و حکومت بدون پشتوانه مردم نمی تواند کاری از پیش ببرد. مقتدایی با تاکید بر در نظر گرفتن روال قانونی در تایید صلاحیت ها اظهار کرد: در تایید صلاحیت ها نباید مصلحت ها در نظر گرفته شود و رد صلاحیت هیچکدام از داوطلبان انتخابات نباید مبهم باشد و فرمانداران باید برای تک تک افرادی که صلاحیت آنها احراز نشده توضیح بخواهند و اطلاع رسانی کنند. در خاتمه فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مورد رای شورای نگهبان را جهت اطلاع جناب آقای مقتدایی جلب میکنیم: بررسى صلاحیت‏ها در دموکراسى‏هاى دنیا رایج است‏ این‏که برخى تلاش دارند بررسى صلاحیت‏ها در انتخابات را به‏عنوان یک اشکال نظام اسلامى مطرح کنند، سخن غیرفنى و ناشیانه‏‌اى است، زیرا بررسى صلاحیت کاندیداها و عبور آن‏ها از صافی‌هاى قانونى، در دموکراسی‌هاى دنیا وجود دارد. باید در انتخابات، افرادى حضور یابند که داراى صلاحیت‏ها و حدّ و اندازه‌هاى لازم براى مسئولیت ریاست جمهورى باشند. 17/12/1391 صلاحیت داوطلبین باید احراز شود روالِ احراز و تشخیص صلاحیت، یک روال همه‏جایىِ دنیایى است و مخصوص ایران هم نیست. در همه‏جا وقتى انسان براى مسئولیتى مأموریت دارد که مسئول معیّن کند، قهراً تفحّص و جست‌وجو مى‏کند که آیا این شخص صلاحیت دارد یا ندارد؟ این هیچ ارتباط ندارد به این‏که (مثلاً) مجلس شوراى اسلامى باشد یا غیر مجلس شوراى اسلامى. بنابراین کار، کار معمولى‏اى است؛ کارى است که در همه‏جاى دنیا و پیش همه عقلاى عالم انجام مى‏گیرد. 24/10/1382 حق انتخاب‏شدن، حق شهروندى معمولى نیست‏ بعضى می‌گویند حقّ شهروندىِ انتخاب‏ شدن را نبایستى سلب کرد. حقّ انتخاب‏ شدن، حق شهروندى معمولى مثل حقّ شغل و کسب و کار و ساکن ‏شدن در شهر و راه ‏رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و ... نیست. این یک حقّ شهروندى است که براى دارنده آن، صلاحیت‌هایى لازم است که این صلاحیت‌ها باید احراز شود. مسئول احرازش هم فقط شوراى نگهبان نیست؛ هم وزارت کشور است، هم شوراى نگهبان که باید صلاحیت‌ها را احراز کنند. 26/9/1382 شوراى نگهبان و مسئله اعتبار انتخابات‏ مسئله شوراى نگهبان در قانون اساسى کشور ما، یک مسئله بسیار مهم و بزرگ و منحصر به‏ فرد است؛ هم وظیفه تشخیص موافقت قوانین مجلس با شرع مقدس و با قانون اساسى، بسیار وظیفه بزرگى است که اگر این وظیفه نباشد، ادامه اسلامی بودن و شرعی بودن حکومت به‏ هیچ وجه تضمین ندارد. هم وظیفه تفسیر قانون اساسى، بسیار وظیفه سنگین و با اهمیتى است که آن‌جایى که اصلى از اصول قانون اساسى به ‏دلیلى مورد ابهام قرار می‌‏گیرد، نظر شوراى نگهبان فصل الخطاب است و اعتبار نظر شوراى نگهبان، هم‏وزن اعتبار اصل قانون اساسى است. هم‏چنین وظیفه نظارت شوراى نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جمله کارهاى بسیار بزرگ و مهمى است که در قانون اساسى برعهده شوراى نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شوراى نگهبان نباشد و اگر تأیید صحت انتخابات به ‏وسیله شوراى نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد؛ چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهورى و هر انتخاباتى که نظارت آن برعهده شوراى نگهبان است. این وظایفِ یکى از دیگرى مهمتر، همه بر دوش شوراى نگهبان گذاشته شده است. 20/4/1386
کد خبر: ۸۴۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷

امام جمعه چرام گفت: القای واژه «ما نمی‌توانیم» در کشور با قراردادهای نفتی جدید در حال رخ دادن است. به گزارش  پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از فارس ، حجت‌الاسلام جعفر طزری ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته با بیان اینکه ‌نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دو فروند شناور آمریکایی را که وارد آب‌های جمهوری اسلامی شده بودند بازداشت و بعد از بازپرسی‌های به عمل آمده آنان را آزاد ساختن، گفت: استکبار جهانی خصوصاً آمریکای جنایتکار برای اینکه مسئولان نظام ما را بعد از پسابرجام تست کند منتظر بود که ببیند جمهوری اسلامی در مقابل این اقدام چه می‌کند. وی تصریح کرد: شاید گمان می‌کرد که حال که در دوران پسابرجام قرار داریم و مدتی است با بعضی از مسئولین ما رفت و آمد دارند، عکس یادگاری می‌اندازند، تلفنی با هم صحبت می‌کنند خصوصاً اینکه درباره انرژی هسته‌ای با یکدیگر مذاکره کرده‌ایم و غیر مستقیم راجع به بعضی از مسائل دیگر با هم صحبت می‌کنیم همه این عوامل باعث شده است که مقداری از آن دشمنی‌های بین ما و آمریکا کم شده باشد و حال که برجام در آغاز شروع شدن است جمهوری اسلامی کاری به ورود قایق‌های آمریکا به آب‌های میهن اسلامی ندارد و از کنار این مسئله بی‌تفاوت رد می‌شود. وی افزود: اما اقدام قاطعانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نشان داد که دشمنی ملت ما با آمریکا تمام شدنی نیست و اگر با آنان بر سر انرژی هسته‌ای مذاکره کردیم از سر مصلحت بود و بس و هرگز اجازه تعدی به آب و خاک این میهن اسلامی را به کسی نخواهیم داد هر چند آن کشور آمریکا باشد. خطیب جمعه چرام، تصریح کرد: نوکران آمریکا در منطقه بدانند جایی که ارباب آنان توسط جمهوری اسلامی خوار و تحقیر می‌شود قطع رابطه آنان با نظام اسلامی و تهدید کشور اسلامی ما از طرف آنان چیزی شبیه تلخند است، آنکه از قطع رابطه با ایران اسلامی متضرر می‌شود آنان هستند نه نظام قدرتمند اسلامی ایران. طزری در ادامه سخنان خود به فاز 15 و 16 پارس جنوبی که توسط قرارگاه خاتم‌الانبیاء تکمیل و راه اندازی شده بود و توسط رئیس جمهور به بهره‌برداری رسید، اشاره کرد و گفت: اجرایی شدن این دو فاز توسط متخصصان داخلی نشان داد که علی‌رغم تحریم‌های ظالمانه متخصصان داخلی توان انجام کارهای بزرگ را دارند و می‌تواند حتی بهتر از دیگران کارهای حیاتی را انجام دهند این همان اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند. وی با ابراز تأسف از اینکه شاهد آن هستیم که به جای آنکه به باور ما می‌توانیم را رشد دهیم عده‌ای در صدد آن هستند که ما نمی‌توانیم را به جامعه تزریق کنند، گفت: نمونه بارز آن قراردادهای نفتی جدیدی است که وزارت نفت با شرکت‌های خارجی منعقد کرده است که اینگونه قراردادها، نابود کننده رشد درون افزای صنعت نفت کشور است. طزری تصریح کرد: قرار دادهایی که چندین خلاف قانون در آن صورت گرفته است، از جمله از نمایندگان مخفی مانده است، کارشناسی لازم نشده است، هیئات تطبیق مصوبات دولت با مجلس آن را تائید نکرده است، شرکت‌های خارجی به مدت طولانی بر آن مالکیت دارند، از پرداخت مالیات معاف هستند و سقف تولید هم ندارند و چندین تخلف دیگر که اگر این قراردادها اجرایی و عملی شود صنعت نفت کشور که بر دوش متخصصان کشور بود از وجود دانشمندان داخلی تهی خواهد شد و بار دیگر اجانب بر صنعت نفت کشور مسلط خواهند شد. رئیس شورای فرهنگ عمومی چرام در ادامه صحبت‌های خود با متذکر شدن این مطلب که از ابتدای همین هفته قرار است که مرحله اجرایی برجام آغاز شود و طرفین به تعهدات خود عمل کنند، گفت: آنچه که موجبات نگرانی را فراهم کرده است، آنکه طرف جمهوری اسلامی با سرعتی عجیب در حال اجرا کردن تعهدات خود است، 14 هزار سانتریفیوژ جمع‌آوری شد و قلب راکتور اراک با بتن پر شد و بیش از 9000 کیلو اورانیوم غنی شده به خارج از کشور منتقل شد و حال باید آژانس هسته‌ای آن را تائید کند. طزری در پایان توضیح داد: بنابراین راه نجات و مقابله با آنان فقط اقتصاد مقاومتی است و الا چشم داشت به دیگران هرگز مشکلات ما را رفع نخواهد کرد و بلکه مشکلات و نظام ما را هم به مخاطره خواهد انداخت.
کد خبر: ۸۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵

"پایگاه خبری  آوای رودکوف"، هنوز کار تأیید صلاحیت داوطلبانی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی نام نویسی کرده اند، پایان نیافته و شورای نگهبان، نام کسانی را که می توانند در انتخابات شرکت کنند، اعلام نکرده است؛ هرچند در روزهای گذشته، هیأت های اجرایی استان ها و شهرستان ها نظر خود را در این باره اعلام کرده اند. به گزارش «تابناک»، داوطلبان کارهای تبلیغاتی خود را در شهرها و استان ها و گوشه و کنار کشور آغاز کرده و با دادن وعده، وعیدهای دور از انتظار و گاهی با سیاه نمایی های عجیب و غریب، به فکر پر کردن سبد رأی خود ـ در هفتم اسفند ـ هستند. علاوه بر اینکه هنوز زمان رسمی تبلیغات آغاز نشده و داوطلبان غیرقانونی در حال انجام آن هستند، دیده شده برخی از آنان وعده هایی به مردم می دهند که اساسا در حیطه وظایف نمایندگان نیست؛ مثلا یکی از نامزهای انتخاباتی، وعده حق طلاق به زنان داده و یا نماینده دیگری با سیاه نمایی های عجیب در یکی از استان های نیمه شمالی کشور، اعلام کرده که استان آنها 18 میلیون حاشیه نشین دارد، حال آنکه 18 میلیون حاشیه نشین مربوط به کل کشور است و گویا این نماینده، استان خود را مرکز حساب کرده و بقیه استانها را حاشیه نشین! بنا بر این گزارش، این مردان، که قرار است روزی سکاندار اجرای قانون در کشور باشند، سفت و سخت کارهای تبلیغاتی خود را شروع کرده اند و با دادن وعده های شیرین و شام و ناهار، به فکر جمع کردن رأی برای خود هستند؛ برای نمونه، مردم استان اصفهان، که از استان های کم آب کشور به شمار می آید، شاهد وعده های انتخاباتی پر آبی برای شهرشان هستند. یکی از آقایان که قرار است روزگاری از مردان قانون در کشور شود، وعده بی قانونی به مردم می دهد. او در یکی از نشست های خود با کشاورزانی که چاه های غیر مجاز آنها مطابق قانون پلمپ شده، وعده داده که چاه های آنها را بعد از برنده شدن در انتخابات باز کند. این در حالی است که به دلیل خشکسالی های اخیر، زاینده رود ـ که از رودهای پرآب کشور است ـ به محلی برای عبور عابران پیاده  تبدیل شده است؛ هر چند این موضوع نیز از وعده های انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی است و برخی از آنها وعده بازگرداندن آب به زاینده رود را نیز داده اند! اما موضوع به همین جا ختم نشده است؛ برخی پای را فراتر از این نهاده و وعده بارش باران به مردم داده اند، ولی در کنار این وعده های رنگارنگ، وعده بخشش معوقات بانکی هم از سوی نامزدها به گوش می رسد، به گونه ای که یکی از داوطلبان در استان بوشهر، وعده بخشش معوقات بانکی صیادان بوشهری را داده که پس از انتخاب شدن، همه این معوقات را صفر خواهد کرد. در کنار این وعده های انتخاباتی، وعده هایی نیز به چشم می خورد که اصلا با عقل جور درنمی آید؛ یکی از نمایندگان در استان آذربایجان، وعده وام دو میلیاردی با بهره 2 درصد به یکی از ستاد خود داده است. همچنین نماینده ای در استان زنجان ادعا کرده که فرزند یکی از مسئولان ستادش را فرماندار خواهد کرد. استان های دیگر کشور نیز وضعیتی بهتر از این ندارند؛ برای مثال، در یکی از شهرستان های استان های غربی کشور، نماینده ای وعده استان شدن به مردم می دهد. وعده افزایش تعداد نمایندگان شهر نیز از وعده های عجیب یکی از نامزدها در حوزه های انتخابیه اش بود! همچنین از موارد دور از انتظار، اینکه یکی از نمایندگان به برخی دانشجویان در صورت حمایت از وی وعده بورس تحصیلی در مقطع دکترا داده است و خلاصه آنکه بازار روانشناسی مخاطب در بین رأی دهندگان آنقدر بالا گرفته که هر نماینده ای با توجه به شرایط موجود و به فراخور مکانی، وعده های عجیب و غریب به مردم می دهد. اما نکته مهم این است که هیچ یک از وعده های داده شده از سوی این افراد در حیطه وظیفه نمایندگی نیست و اساسا نمایندگان نمی توانند در کار دیگر قوا دخالت داشته باشند؛ یعنی هیچ نماینده ای حق ندارد در عزل و نصب افراد دخالت کرده و کسی را در دستگاهی استخدام کند. البته گاه نمایندگان می توانند با ابزارهایی که دارند، برخی از دستگاه ها را با خود همراه کنند، ولی هیچ یک از این کارها قانونی نیست.
کد خبر: ۸۳۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۹

آوای رودکوف:در پی قطع روابط دیپلماتیک عربستان با ایران، چند کشور دیگر نظیر بحرین، سودان و جیبوتی در اقدامی عجیب روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کردند که این قطع رابطه واکنش های طنز مردم کشورمان را به همراه داشت
کد خبر: ۸۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵

در این پیامک به اشتباه عید مبعث به مردم تبریک گفته شده بود. این اشتباه فاحش سریعاً در میان فعالان شبکه های اجتماعی در استان بازخورد داشت و موجب به وجود آمدن مطالب طنز در خصوص این پیامک شد. به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از صبح زاگرس، مدیران و چهره های سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد همیشه در مناسبت های مختلف پیامک های تبلیغاتی ارسال می کنند. این پیامک های تبلیغاتی در کنار تبلیغات ها و پیامک های مزاحم دیگر سبب رنجش مشترکین تلفن همراه در کشور شده است. روز گذشته و به مناسبت میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق (ع) نیز چهره های مختلفی سیاسی برای مشترکین کهگیلویه و بویراحمدی پیامک تبریک ارسال کردند. زارعی، نماینده فعلی بویراحمد و دنا در مجلس هم پیامک تبلغاتی ارسال کرد. اما پیامکی که روز گذشته موجب تعجب مشترکین کهگیلویه و بویراحمدی شد پیامکی بوده که از سوی باقر موسوی چهره اصلاح طب استان ارسال شد. در این پیامک به اشتباه عید مبعث به مردم تبریک گفته شده بود. این اشتباه فاحش سریعاً در میان فعالان شبکه های اجتماعی در استان بازخورد داشت و موجب به وجود آمدن مطالب طنز در خصوص این پیامک شد. بازخورد این پیامک موجب شد تیم ارسال کننده این پیام،متوجه اشتباه فاحش خود شده و مجبور شوند دو پیامک اصلاحیه دیگر برای همه مشترکین ارسال کنند. سید باقر موسوی از چهره های اصلاحطلب کهگیلویه و بویراحمد بوده که سابقه دو دوره نمایندگی بویراحمد و دنا را دارد. وی در مجلس پنجم و ششم نماینده بویراحمد و دنا بود. موسوی یکی از نمایندگان امضاء کننده طرح محدودیت اختیارات رهبری در دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود که وی و برخی همکارانش در طرحی خواستار کاهش اختیار ولایت فقیه شدند. هم چنین موسوی از تحصن کنندگان معروف در مجلس ششم بود که اقدامات وی و نمایندگان هم فکرش حاشیه های فراوانی در مجلس ششم ایجاد کرد. وی که برای حضور مجدد در انتخابات دوره هفتم مجلس شورای اسلامی ثبت نام کرد به خاطر اقدامات غیرقابل دفاعش در مجلس رد صلاحیت شد. به نظر می رسد در دوره کنونی نیز ثبت نام سید باقر بیشتر به دلیل فشار به شورای نگهبان بوده تا در قبال رد صلاحیت وی بتوانند دیگر چهره های اصلاحطلب را از فیلتر شورای نگهبان عبور دهند.
کد خبر: ۸۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۰

آقای هاشمی! آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی‌معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد: مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.» مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد. حمایت از منافقین و جنبشی ها در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولین‌بار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیته‌ی مشترک به اوین منتقل‌شده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشم‌بند را از روی چشمانم باز کردند، عده‌ای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپی‌ها (مارکسیست‌ها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم به‌طرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علی‌رغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید می‌شد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلب‌توجه می‌نمود سؤال‌های شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانی‌تان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک می‌دانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابل‌توجه بود. البته داستان حمایت‌های شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصله‌گیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آن‌ها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش می‌دانستم. با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤال‌برانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت شش‌دانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن‌ هم در خطبه‌های نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرت‌عالی به‌عنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتش‌بیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما به‌هرحال چون تصور ما این بود که حضرت‌عالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم. اصرار بیش‌ازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره) آنچه برای ما غم‌انگیزتر بود اصرار بیش‌ازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بین‌المللی و لیبرال‌ها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. این‌که چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و هم‌عرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول می‌کنند. تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگ‌ترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچ‌گاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب می‌دانید که امام و ملت ایران و بچه‌های حزب الهی هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچ‌گاه به وعده‌های نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگ‌ترین مصداق و دلیل آن‌هم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعده‌های خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرت‌های جهانی کوک شده و محاکمه‌ی صدام یعنی محاکمه‌ی خودشان و آن‌ها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ... حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم جناب هاشمیحضرت‌عالی در دوران ریاست‌جمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در خط‌مشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ به‌گونه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآن‌پس مردم را به مانور رفاه و مصرف‌گرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصت‌های زیادی از دست رفت. عده‌ای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود می‌دانند و شما نیز خود را برادر معنوی آن‌ها معرفی کردید آن‌چنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمی‌شنیدید و یا حسابی برای آن باز نمی‌کردید. فشار اقتصادی آن‌قدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آن‌ها را ریشه‌یابی نکردید. کسبه‌ی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمت‌ها را افزایش می‌داد و علت را که جویا می‌شدید می‌گفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران می‌کنیم. این در شرایطی بود که عده‌ای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت می‌گفتند که بستگان رئیس‌جمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار می‌داشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولت‌ها با معترضین برخورد می‌کنند و کشتن آن‌ها هزینه‌ای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!! تهاجم فرهنگی، شکل‌گیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی وای بر ما. این تذهبون؟به‌راستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بی‌دردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکل‌گیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فی‌المثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد می‌گفت تو هم سوسیالیست شده‌ای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آن‌چنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکان‌پذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیده‌بان آن برای رصد کجی‌ها باشد وارد عرصه‌های اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسم‌خورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلوده‌سازی فرزندان آن‌ها است؛ اما دریغا که هشدارها فایده‌ای نکرد. سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجب‌برانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایت‌فقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروه‌ها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت می‌کردند و علیه ارزش‌های انقلاب مطلب می‌نوشتند و شما می‌دانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟ توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!! توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟ وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین. ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما! جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی می‌خوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد! آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!! و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست. - شما دیدید که آن‌ها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آن‌ها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آن‌ها با شما بود.- شما دیدید که آن‌ها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آن‌ها خط امام را تحریف می‌کنند- شما دیدید که آن‌ها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آن‌ها دنبال می‌کنند.- شما دید که آن‌ها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوت‌طلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟ آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا و ما علی‌رغم بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌ها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، به‌عنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمع‌بندی رسیدند ولی در مورد حضرت‌عالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرت‌عالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از: ۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایه‌داران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین می‌شود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژه‌خواری را تداعی می‌کند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنش‌زدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخ‌گویی همه‌ی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فی‌المجلس واکنش نشان دادند. جناب آقای هاشمیملاحظه می‌فرمایید که بچه‌های حزب‌الله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا. حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همه‌ی نیروهای حزب‌الله را نگران کرد، گروه‌های سیاسی اصول‌گرا گرد هم جمع شدند تا چاره‌اندیشی کنند. آن‌ها وفاق در بین همه‌ی وفاداران به‌نظام را ضروری دانستند و جهت شکل‌گیری این وفاق محوریت شما را جمع‌بندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد به‌نظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالش‌ها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادی‌ها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت می‌شد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوق‌های رأی مردم می‌نویسند خاتمی ولی خوانده می‌شود ناطق؛ شما می‌دانستید و توی دهان آن‌ها نزدید و بلکه آن‌را فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزب‌الله رأی نیاورد. ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد القصه؛ ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد و روزبه‌روز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد. مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدی‌نژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدان‌داری می‌کند؛ البته ممکن است بعضی عوض‌شده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آن‌هم ناقص و با اشکال مختلف عاریه‌ای و وارداتی با الگوهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش می‌کند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود. دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد می‌شد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟! به‌هرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولی‌های مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرف‌ها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصول‌گرایان وحدت کنند، نمی‌آیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشته‌ایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت می‌کنم و نمی‌آیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحله‌ای می‌شود و نفس دومرحله‌ای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کرده‌اند همین الآن که من تصمیم نگرفته‌ام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرال‌ها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدی‌نژاد را فراهم کردید. حمایت ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴ جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوال‌هایی که راه انداختند و برچسب‌های ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ می‌کردند و چه می‌توان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و به‌اصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... . و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همه‌ی ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدی‌نژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود. کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؟!!! در همان زمان مطلع شدیم که اتاق‌های فکر و کمیته‌ی پشت‌صحنه به ستادهای شما خط داده‌اند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابان‌ها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرت‌عالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازه‌ای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالب‌تر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن می‌نشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد به‌عنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.» البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیس‌جمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را می‌زنیم. وای بر ما، کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟! کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کرده‌اید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزب‌الله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأمل‌کنید. کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید و همه را با احمدی‌نژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ می‌دانید بسیاری از بزرگان که از حضرت‌عالی حمایت می‌کنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمی‌بینند بلکه برای بازدارندگی از شکل‌گیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید. خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا می‌داند که چه تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه پول‌ها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجی‌ای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدی‌نژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدت‌ها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود. دردمندانه عرض میکنیم که در همه‌ی صحنه‌های آشکار و پنهان فتنه -از اتاق‌های فکر پشت‌صحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم می‌خورد. بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کردید؟ قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهاد‌های شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حال‌آن‌که هیچ‌گاه حاضر نشده‌اید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان¬هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده می‌کنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود. فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد فی‌المثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد و ما هیچ‌گاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم. نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید. اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند. به‌راستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسم‌خورده ملت ایران به او دل‌خوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد می‌کردند؟! آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند! قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟! چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟! قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پس‌ازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایف‌الحیل تحت‌فشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درس‌آموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درس‌ها و عبرت‌هایش برای تاریخ و آیندگان به‌جای می‌ماند، ولی آنچه باعث شد این رنج‌نامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب بود. بسیار برایم رنج‌آور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا می‌داند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانه‌ی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟ سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند. هنگامی که این جمله‌ی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامه‌ی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور می‌کنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور می‌کنم، به این یقین می‌رسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت می‌دهد. جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید. این کار مشاوره‌های غلط و اتاق‌های فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینه‌ها مهم است و آن زمینه‌ها این فرصت‌ها را به وجود می‌آورد. مواضع افراطی سال های اخیر جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید. برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم: ۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.» و جالب اینکه پس‌ازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه می‌شود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.» (!) با توجه به‌قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» می‌توان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده‌اید، سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست. ۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام می‌گرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحی‌شده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیت‌الله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم، زندان‌ها جا ندارد بعضی از ورزشگاه‌ها را گرفتند، آن‌ها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیک‌طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند.» تنها پس از واکنش رسانه‌ها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه می‌توان تبعات آن سخنان دشمن‌شادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟ ۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.» پس‌ازآن نیز پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت‌عالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص تأکید می‌کند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به‌هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود حضرت‌عالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد. مگر از یاد برده‌ایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!» و مگر می‌توان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانه‌ی سال‌های دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟! گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شده‌اند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند می‌زنند! خدا را شکر می‌کنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیش‌بینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنون‌که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده‌شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیش‌بینی نکرده بود، تحریف‌گران با میراث فکری او چه می‌کردند؟! و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند. ۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأمل‌برانگیز است. شما اخیراً در مصاحبه‌ای ادعا کرده‌اید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسان‌های افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام می‌گفتند] می‌زدند. بعضی‌ها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] می‌گفتند: با دولت‌ها کار نداریم و با ملت‌ها کار داریم. این حرف‌های عجیب ‌وغریب، باعث شد که کم‌کم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.» ظاهراً صدام هم بی‌تقصیر بوده و این به قول شما افراطی‌های داخلی بوده‌اند که صدام را ترسانده‌اند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطی‌هایی که از آن‌ها سخن گفته‌اید و آن‌ها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بوده‌اید و احتمالاً باید گفت حضرت‌عالی در رأس افراطیون بوده‌اید. مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفته‌ام همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح می‌کنند، می‌فرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی به درآییم و همه‌چیز را به‌حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند» اگر هم مقصودتان از افراطی‌هایی که دم از صدور انقلاب می‌زدند، همان خط ۳ ای‌ها و باند مهدی هاشمی معدوم‌اند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیمانده‌های آن‌ها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفته‌اند؟ ۵- مواضع و دیدگاه‌های روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأمل‌برانگیز است. بنا بر نقل رسانه‌ها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد... تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.» این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟! ۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمی‌شود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.» چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟! ۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفته‌اید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می‌توانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.» این درحالی است که هم ما و هم شما می‌دانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پس‌ازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرت‌عالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام می‌پذیرد؟ ایا می‌توان در این‌گونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند. ۸- موضوع دیگری که نشان می‌دهد به‌زعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بین‌المللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی می‌شوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش می‌بردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و توانایی‌هایی که به‌طور روزافزون در کشور افزایش پیدا می‌کند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم». حال‌آنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشه‌های امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آن‌ها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک می‌شود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر می‌شود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت می‌کند. آیا با این وضعیت نمی‌توانیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

نماینده مردم تهران در مجلس ضمن انتقاد از لغو سخنرانی‌هایش در دانشگاه‌های مختلف گفت: جدیدا عده‌ای یاد گرفته اند در دانشگاه‌ها مناظره همسو برگزار می‌کنند. یعنی 2 فعال اصلاح طلب کنار هم می نشینند و مناظره می‌کنند که این عجیب است! واقعا اینها چه فکری می‌کنند؟ به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز در همایش ۹ دی که در دانشگاه صنعتی شریف و به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شد، گفت: فتنه ۸۸ باعث امیدواری دشمن شد. وقتی رصد می کنیم می بینیم دشمنان با چه امیدی ماجرای ۸۸ را دنبال می کردند. وی افزود: فتنه ۸۸ تحریم های هوشمندی را برای ما بدنبال داشت، عده ای امروز بدنبال فتنه و سناریوی جدیدی هستند، بازیگران آن هم کسانی هستند که فتنه ۸۸ را ایجاد کردند. اینها یک کلمه راست هم بیان نکردند. دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی تاکید کرد: یک عده به دنبال بحران جدیدی هستند. برخی ها در جامعه ما بحران زیست هستند، یعنی حیات آنها در بحران‌هاست. زاکانی تصریح کرد: اگر از سال ۸۸ تا به حال یک ادعای فتنه گران هم ثابت می شد امروز ما حرفی برای گفتن نداشتیم. وی ضمن انتقاد از لغو سخنرانی‌هایش در دانشگاه‌های مختلف افزود: جدیدا عده‌ای یاد گرفته اند در دانشگاه‌ها مناظره همسو برگزار می‌کنند. یعنی ۲ فعال اصلاح طلب کنار هم می نشینند و مناظره می‌کنند که این عجیب است! واقعا اینها چه فکری می‌کنند؟ دبیر کل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی اظهار داشت: روحانی باید این حق را بدهد تا دیگران هم حرف بزنند. سخن گفتن خوب است ولی خوب تر این است که بگذاری دیگران هم حرف خود را بگویند، بعد از آن مردم حق انتخاب دارند. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آقای هاشمی رفسنجانی با سخنانش به دیگران توهین می کند، گفت: ما هم چنین چیزی را می بینیم. هم آقای هاشمی و هم اطرافیانش چنین کاری می‌کنند. زاکانی تصریح کرد: کسانی برخلاف قانون اساسی، شورایی کردن رهبری را مطرح می کنند، این طرح ها به بیگانگان و دشمنان خوراک می دهد و امید در ضد انقلاب را توسعه می دهد. وی همچنین گفت: دو قطبی سازی جامعه به افراطی و معتدل، زمینه را برای رودرو کردن مردم فراهم می کند.   منبع: فارس
کد خبر: ۸۱۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۱

«روش‌شناسی تفسیر قرآن» عنوان هفدهمین نشست علمی تخصصی دبیرخانه دین پژوهان کشور بود که شامگاه چهارشنبه 25 آذرماه 94 با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری و حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران حوزه دانشگاه در این دبیرخانه برگزار شد
کد خبر: ۸۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۹

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، خواب، کاری است که ما در هر شبانه روز انجام می دهیم. اما همین کار معمول ما، پر از اسرار و نکات ناشناخته است. مثل هر ارگان یا عملکرد دیگر بدن، خواب هم می تواند تحت تاثیر بیماری ها و اختلالاتی قرار بگیرد. در اینجا ۱۰ عدد از این اختلالات را فهرست می کنم. شاید خودتان یا یکی از اطرافیان تان مبتلا به یکی از این اختلالات باشید.● اختلال رفتاری در مرحله حرکات سریع چشمیکی از مراحل خواب موسوم به مرحله «حرکات سریع چشم» یا خواب REM است. خواب REM حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کل خواب را شامل می شود. به عبارت دیگر هر فرد در طول شبانه روز ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه در خواب REM است. با این همه بسته به سن هر شخص طول مدت خواب REM متغیر است. برای مثال شیرخواران، ۸۰ درصد طول خواب شان را در مرحله REM سپری می کنند. در طول خواب REM فعالیت سلول های مغزی یا «نورون ها» مشابه بیداری است. در اختلال رفتاری مرحله حرکات سریع چشم، عضلات بدن از حالت بی حرکتی و فقدان تونی که باید به صورت طبیعی داشته باشند، در می آیند. بنابراین فرد به موازات دیدن رویاها شبانه در بستر حرکت می کند و ممکن است به خودش یا اطرافیان صدمه بزند. این اختلال قابل درمان است و غالباً به داروهای ضدتشنجی مثل کلونازپام پاسخ درمانی می دهد.● هراس شبانههراس شبانه عبارت است از هراس شدید و ناتوانی موقت در به دست آوردن هوشیاری. در این اختلال فرد به صورت ناگهانی از مرحله خواب امواج آهسته، بیدار می شود. این بیدار شدن معمولاً همراه با نفس نفس زدن، ناله و فریاد زدن است. معمولاً وقتی فردی دچار این حالت می شود، بیدار کردنش غیرممکن است و غالباً شخص بدون اینکه بیدار شود، مجدداً به خواب می رود. به علاوه «هراس های شبانه» به ندرت توسط شخص به یاد آورده می شوند.توجه داشته باشید که «هراس های شبانه» با کابوس تفاوت دارند. اولین تفاوت این دو این است که شخص دچار هراس شبانه کاملاً بیدار نمی شود و تلاش برای بیدار کردنش هم به جایی نمی رسد. به علاوه هراس شبانه می تواند برای بیمار خطرناک هم باشد چرا که ممکن است طی آن به خود یا اطرافیانش صدمه بزند.● دندان قروچهدندان قروچه یک اختلال شایع خواب است. تقریباً ۴۰ میلیون امریکایی این اختلال را دارند. طی دندان قروچه شخص دندان هایش را روی هم می فشارد. این اختلال می تواند موجب آسیب شدید به دندان ها شود و بنابراین باید درمان شود. علاوه بر این دندان قروچه می تواند موجب سردرد و التهاب مفصل گیجگاهی- فک فوقانی شود. بیشتر کسانی که دندان قروچه دارند از بیماری خود آگاه نیستند و در ۵ تا ۱۰ درصد موارد، تنها با علائمی مثل سردرد و درد آرواره به پزشک مراجعه می کنند. معمولاً پزشکان برای این بیماران «محافظ های دهانی» تجویز می کنند. در موارد شدید بیماری، حتی از تزریق بوتاکس در عضلات فک استفاده می شود.● سندرم پاهای بی قرارسندرم پاهای بی قرار در یک فرد بیدار هم می تواند رخ دهد، اما در شکل شدید، می تواند در طول خواب یا زمان بی حرکتی بیمار هم اتفاق بیفتد. در سندرم پاهای بی قرار، فرد مبتلا تمایل غیرقابل مقاومتی به حرکت دادن بدنش برای گریز از حس ناراحتی بدن دارد. در این سندرم غالباً پاها درگیر هستند، ولی دست ها و قسمت بالاتنه بدن هم می توانند درگیر شوند. در این اختلال وقتی شخص بدنش را حرکت می دهد، به طور موقت احساس ناراحتی اش تعدیل می شود و تسکین موقت می یابد. پزشکان معمولاً برای مبتلایان داروهای ضدتشنج یا شبه مخدرهایی مثل متادون یا داروهای خانواده بنزودیازپین تجویز می کنند. البته بر سر درمان دارویی یک فرد مبتلا به این سندرم، تا حدی اختلاف نظر وجود دارد.● سندرم نبود بیداری- خواب ۲۴ساعتهدر این اختلال عجیب و نادر، بدن قادر به چرخه طبیعی خواب ۲۴ساعته نیست. بنابراین فرد مبتلا مثل یک فرد عادی، یک چرخه خواب طبیعی شبانه روزی ندارد و چرخه خواب و بیداری بیمار، در هر ۲۴ ساعت تغییر می کند. این اختلال بیشتر در افراد نابینا رخ می دهد.● قطع تنفس در طول خوابدر این اختلال، تنفس شخص مبتلا در طول خواب دچار وقفه می شود. در هر وقفه یک یا دو تنفس انجام نمی شود. چنین وقفه هایی می توانند به صورت مکرر در طول خواب شخص مبتلا رخ دهند. این اختلال وقتی از لحاظ پزشکی اهمیت پیدا می کند که تعداد این وقفه های تنفسی به پنج بار در ساعت برسد. اشخاصی که دچار وقفه تنفسی در طول خواب می شوند از بیماری خود آگاه نیستند، حتی اگر به خاطر همین وقفه ها مرتب از خواب بیدار شده باشند. بیشتر اطرافیان بیمار هستند که متوجه این اختلال می شوند. ممکن است سال ها حتی یا دهه ها، شخصی به این اختلال مبتلا باشد و متوجه نشود. مبتلایان به این اختلال غالباً در طول روز خواب آلوده و خسته هستند و مراحل خواب طبیعی شان به هم می خورد. معمول ترین درمان وقفه تنفسی طی خواب استفاده از وسیله یی به نام PAP است که مجاری تنفسی را با به جریان انداختن هوای با فشار مثبت باز نگاه می دارد. از درمان دارویی و جراحی هم برای درمان این اختلال استفاده می شود.● سندرم کلاین- لویندر این سندرم، شخص مبتلا احتیاج به خواب زیاد دارد که گاهی به ۲۰ ساعت در شبانه روز می رسد. معمولاً شخص مبتلا به غذا خوردن (پرخوری جبری) تمایل زیادی دارد. بعضی از محققان عقیده دارند این بیماری زمینه ارثی دارد و بعضی دیگر اعتقاد دارند این اختلال یک بیماری خودایمنی است. این اختلال درمان قطعی ندارد، اما غالباً داروهای محرکی مثل آمفتامین و متیل فنیدیت و همچنین ایمی پرامین و مودافینیل برای این دسته از بیماران تجویز می شود. به خاطر شباهتی که بین این بیماری و بعضی از اختلالات خلقی وجود دارد از لیتیوم و کاربامازپین هم در درمان بیماری استفاده می شود. اما غالباً پاسخ به درمان، محدود است.● حرف زدن هنگام خوابشخص مبتلا ممکن است تنها صداهای ساده هنگام خواب ادا کند، اما ممکن است به صورت طولانی هم حرف بزند. ممکن است کسانی که صدای فرد مبتلا را می شنوند، بفهمند که او چه می گوید و ممکن است قادر به فهم حرف های او نباشند. حرف زدن هنگام خواب می تواند در مرحله خواب REM رخ دهد. در این حالت شخص حرف هایی را که طی رویاهایش می زند، بر زبان می آورد. حرف هنگام خواب می تواند در خواب غیرREM هم واقع شود. درمانی برای این اختلال وجود ندارد.● حمله خوابحمله خواب یا Narcolepsy اختلالی است که در آن شخص مبتلا در زمان هایی به صورت تصادفی به خواب می رود. فرد مبتلا غالباً در طول این خواب ها به خواب REM می رود و کمتر وارد مرحله خواب غیرREM می شود. شخص مبتلا به کرات دچار خواب آلودگی شدید می شود و نمی تواند مدت زیادی خود را بیدار نگه دارد. علامت دیگر این بیماران «کاتاپلکسی» است. در کاتاپلکسی عضلات یک قسمت یا همه بدن سست می شود، به این صورت که ممکن است یا عضلات صورت و آرواره ها و گردن درگیر شود یا همه عضلات بدن درگیر شود. در حمله کاتاپلکسی توانایی گفتاری و بینایی شخص مختل می شود، اما شنوایی و هوشیاری اش باقی می مانند. علت این اختلال به درستی شناخته نشده است. درمان شامل داروهای ضدافسردگی، محرک ها یا هیپنوتیزم است.● فعالیت جنسی حین خواباین اختلال شکلی از «خواب گردی» محسوب می شود و طی آن شخص مبتلا هنگام خواب درگیر فعالیت جنسی با پارتنر خود می شود. به خاطر هراس از قضاوت دیگران و ناآگاهی از اینکه این حالت، یک مشکل پزشکی است، افراد مبتلا تا مدت ها برای درمان اختلال خود اقدامی نمی کنند. ترجمه؛ علیرضا مجیدیwww.listverse.com
کد خبر: ۸۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۶

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir رویش نیوز نوشت: شاید اگر بخواهیم مهم‌ترین اخباری که در طول تعطیلات پایانی ماه صفر اتفاق افتاد را ذکر کنیم  اعلام کاندیداتوری سید حسن خمینی برای انتخابات مجلس خبرگان یکی از آن‌ها بوده است. انتخاباتی که اسفندماه سال جاری برگزار خواهد شد. چهارشنبه شب بود که سید علی خمینی برادر کوچک‌تر سید حسن طی اطلاعیه‌ای در هیئت ایثارگران این خبر را اعلام کرد. در این اطلاعیه آمده بود: برادرش سید حسن، به خاطر درخواست‌های گروه‌ها و اقشار مختلف و پس از مشورت با بزرگان نظام، کاندیدای انتخابات خواهد شد. این کاندیداتوری در شرایطی که از ماه‌های گذشته احتمال آن می‌رفت سرانجام اعلام شد ولی حواشی و اتفاقاتی پیرامون اعلام کاندیداتوری نوه امام خمینی(ره) افتاد که ذکر نکاتی را لازم می‌کند. نکته ابتدایی این‌که حضور سید حسن خمینی در انتخابات چندی است که توسط برخی رسانه‌ها تبلیغ و ترویج می‌شود و این رسانه‌ها به دنبال این کاندیداتوری بودند. پس عجیب هم نیست که پس از اعلام حضور سید حسن خمینی در جرگه انتخابات این رسانه‌ها عنان از کف داده و نتوانند ذوق زدگی خود را از این حضور پوشیده بدارند. اما باید گفت گر چه حضور سید حسن خمینی از لحاظ خبری جذابیت زیادی دارد ولی هنوز برای ذوق زده شدن از این خبر زود است. سید حسن خمینی نیز باید نسبت به این اتفاقات رسانه‌ای حساس باشد و از همین ابتدا مقابل سوءاستفاده این جریان رسانه‌ای از نام خود را بگیرد. خمینی جوان حضور خود در انتخابات را  فارغ از جریان‌های سیاسی دانسته است و در اطلاعیه مربوط به اعلام کاندیداتوری اظهار داشته است: "در خانواده امام اگرچه از ابتدای انقلاب تفکرات و اندیشه‌های مختلفی وجود داشته اما نقطه اشتراک همه ایشان استقلال از گروه‌های سیاسی است لذا جناب حاج حسن آقا نیز به‌طور مستقل در انتخابات شرکت خواهند کرد البته طبیعی است که همه علاقه‌مندان به امام از این نوع حضور خوشحال خواهند شد." این شعار که غیر از آن نیز از سید حسن خمینی انتظار نمی‌رفت تبعاتی نیز دارد. بیت امام خمینی(ره) در طول سال‌های گذشته آن‌قدر که باید فراجناحی باشد فراجناحی عمل نکرده است و با توجه به برخی حضورهای این بیت در بزنگاه‌های سیاسی که در صدر آن سید حسن خمینی است در ذهن مردم باور دیگری از این بیت جایگزین شده است. باید منتظر انتخابات بود و دید که سید حسن در چه اندازه در این انتخابات فراجناحی بودن خود را نشان می دهد و جلوی استفاده جریانی از نام خمینی و کاندیداتوری سید حسن خمینی می گیرد. اطرافیان سید حسن خمینی پس از اعلام کاندیداتوری وی اقدام به نسبت دادن این کاندیداتوری به دیدار سید حسن با رهبر انقلاب کردند. صحبت آن‌ها این بود که سید حسن بعد از دیدار با رهبری تصمیم به کاندیداتوری در انتخابات مجلس خبرگان گرفته است. ادعایی تکراری که همیشه و در آستانه انتخابات توسط برخی کاندیداها اعلام می‌شد. درباره این صحبت ذکر دو نکته لازم است؛ اول ابن که سید حسن از همین ابتدای کار که اعلام کاندیداتوری کرده است باید مواظب کلام خود و اطرافیانش باشد و اگر حرف آن‌ها را حرف خود نمی‌داند سریعاً نسبت به رد یا تأیید آن زبان به سخن بگشاید. نکته دوم هم این‌که این حرف‌ها کمی نخ‌نما و تکراری شده است. همان‌طور که پیش‌تر هم گفته شد همیشه و در آستانه انتخابات توسط برخی کاندیداها این صحبت بیان می‌شود و از زمان بنی صدر تاکنون این اتفاق افتاده است. این در حالی است که رهبری هیچگاه نسبت به کاندیداتوری افراد اظهار نظر اثباتی یا ردی نکرده اند و ایشان همواره بر بی طرفی خود در انتخابات‌های مختلف و این‌که فقط یک رأی دارند تأکید کرده‌اند. ایشان در هیچ‌یک از انتخابات‌ها در زمان زعامت خود ذکر مصداق نکرده‌اند و فقط به ارائه ویژگی‌های کلی بسنده کرده‌اند. در پایان ذکر این نکته لازم است که برخی نزدیکان سید حسن خمینی با قرار دادن صفاتی چون علی اکبر انقلاب، آیت الله جوان، خمینی جوان و ... اذعان دارند که نباید سید حسن مورد انتقادی قرار گیرد. در پاسخ به این افراد باید گفت که درست است که سید حسن خمینی از خانواده امام خمینی(ره) بنیان‌گذار انقلاب اسلامی است اما وی باید بداند که یکی از ملزومات ورود به دنیای سیاست آن‌هم در انتخابات به انتقاد کشیده شدن افکار و اعمال است و نمی‌شود به خاطر فامیلی خمینی کسی که وارد عرصه سیاست می‌شود از نقد مصون بماند. اما مطمئناً نباید این نقدها به توهین کشیده شود. سید حسن باید بداند که پا به عرصه‌ای گذارده است نقد از ویژگی‌های آن است و اطرافیان وی هم نباید هر نقدی را توهین بدانند و منتقد را مورد اتهام قرار دهند. ما نیز حضور سید حسن خمینی را در انتخابات مجلس خبرگان به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم که این تصمیم برای وی و نظام عاقبت خوشی داشته باشد.
کد خبر: ۷۹۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۲

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir حمید لازمی در دولت بهار نوشت: این روزها که بحث پزشکی در ایران حول حوش بخیه برداشتن دکتر بیمارستانی در اصفهان نقل محافل شده و در ازای آن صرفا به انتشار یک سری بیانیه های عموما کم اثر می پردازیم ، باید بدانیم که راهکارهایی در فرهنگ عمومی هر کشوری هست که با استناد به امار و ارقام و تکیه بر تحقیقات عمیق اجتماعی می توان اتفاق درست تری را رقم زد . می توان معضلات اینچنینی را با صدای رساتر و عمیق و هدفمند تر حل کرد . راهی نداریم جز پرداختن به ریشه ها و مورد سوال های منطقی قرار دادن مسئولین و جدای این موارد می توان هنرمندان حوزه سینمای داستانی و مستند را به سمت بیان این گونه مسائل تشویق کرد . چه بسا تا وقتی وابستگی هست هنرمند از مردم نخواهد گفت و سیاستمداران به ظلم خود ادامه خواهند داد . مستند سیکو sicko ساخته مایکل مور یک مستند بسیار جسورانه است در مورد نظام بیمه و نظام پزشکی ایالات متحده امریکا . یک نمونه بسیار مهم در این حیطه که ببینیم چه خوب می توان اصول دیکته شده بر مغز مردم را زیر سوال برد و چشم و گوش افکار عمومی را با تخصص و هنر باز کرد و عدالت خواهی و رفع پستی ها را متخصصانه دنبال کردبه گفته کنفوسیوس در تاریکی فحش نمی دهند . شمع روشن می کنند و این وظیفه اصیل رسانه و هنر استدر این فیلم مایکل مور معروف جسارت بیشتری خرج می دهد . حتی بیشتر از فارنهایت یازده سپتامبر که ان فیلم نان سیاسی بودنش را می خورد و اینکه در زمان مناسبی هویدا شد و بر موج هیجان های موجود سوار شد و خود را مطرح کرد .ابتدا سراغ افرادی می رود که بیمه نیستند . تعدادشان در ایالات متحده 50 میلیون نفر می باشد . اینان از ترس هزینه های درمان سعی می کنند مریض هم نشوند و می دانند سالیانه 18 الی 20 هزار نفرشان به دلیل درمان نشدن خواهند مردولی طبق اماری که فیلم به ما می گوید 250 میلیون نفر باقی مردم ایالات متحده بیمه دارند . اتفاقا فیلمساز سراغ این جماعت می رود که دردسر هایشان بیشتر استاگر مردم بخش اول مشکلی دارند برخی شان با مشکلشان سازش پیدا کرده اند . ولی جماعت بخش دوم توقع دارند که مورد رسیدگی قرار بگیرند و نمی گیرندجماعت بیمه دار برای پرداخت حق بیمه خود دچار مشکلات فراوانند . قیمت داروها در امریکا بالا است . یکی می گوید کجای دنیا برای آرامبخش 213 دلار می دهند . اونم تو کشوری مثل ایالات متحدهمایکل مور فراخوان می زند هر کس با بیمه مشکل دارد ایمیل کند . در یک روز 3700 نامه و تا آخر هفته 25 هزار نفر به او پیغام می فرستندمثلا یکی دو گوش دختر بچه اش مشکل دارد . بیمه گفته فقط ما یکیشو می تونیم درست کنیم و حمایت کنیموقتی پدر دختر بیمار با تحریک مایکل مور به بیمه زنگ می زند و تهدید می کند که اگه دخترم رو درمان نکنید اسمتونو می دم مایکل مور تو فیلمش مطرح کنه می ترسند و کوتاه می ایند و دخترش را از این طریق درمان می کند .بیماری هایی که شامل بیمه نمی شوند بسیار بلند بالا هستند که هنرمندانه به سبک تیتراژ رو به بینهایت فیلم جنگ های ستاره ای در فضا نشان می دهد که طولانی بودن لیست مورد نظر را القا کند .مایکل مور عملیات عجیب و غریبی می کند . به سراغ بیمارهای انگلستان می رود و نظام درمان انجا را با امریکا مقایسه می کنددر انگلیس داروهای مربوط به بالای 65 و پایین 6 سال رایگان است و باقی هر چه بگیرند فقط 6 پوند . بیمارستان ها مجانی است . بخش حسابداری در بیمارستان هیچ پولی نمی گیرد . حتی اگر بیماری بخواهد مرخص شود و پول نداشته باشد پول هم می دهند .آنها مایکل مور را مسخره می کنند که از این روند متعجب شده استپزشکی امریکایی و مسلمان که تابلوی الله هم پشت سرش دارد در فرانسه مشغول است . ضد امریکایی نیست ولی نمی خواهد به امریکا برود . فرانسه را محلی خوب برای خدمت رسانی می داند . احساس غالب آنجا را احساس مسئولیت می داند . فرانسه هم در زمینه پزشکی عالی است و همه تعریف می کنند .حتی پرستاران بیمارستانی ، پیرزنی اواره و مریض را به زور از خیابان گرفته و می برند بیمارستان تا درمان شودمایکل مور : تازه می فهمم که چرا تو کشورم رسانه ها به فرانسوی ها فحش می دهند احتمالا می ترسند مردم امریکا از فرانسه خوششون بیادمایکل مور سراغ خانوم هموطنی می رود که در حادثه یازده سپتامبر جزو حراست بوده و از اتفاق آن روز گلو درد دارد و دائما سرفه می کند . نکته جالب دیگر فیلم در این تایم رخ می دهد . خانم امریکایی که در حادثه آن روز کذایی اسیب دیده در تنگنای درمان و اقتصاد است . آن وقت زندانیان تروریست اسیر شده در گوانتانامو همه چیزشان عالی استمایکل چندین نفر را همراه با خود به سمت زندان گوانتانامو می برد تا از درمان رایگان انجا استفاده کنند ولی اجازه نزدیک شدن به حریم امنیتی انجا را نمی دهندضربه اخر را جایی می زند که دوستان بیمار خود را با هزینه شخصی به کوبا می برد . کشوری که فیدل کاستروی ضد امریکایی اش زبانزد است و امریکا هم اصلا چشم دیدنش را ندارد و 45 سال مردم آنجا را به امریکایی ها تروریست و شیطان معرفی کرده اند . اوضاع درمان این کشور اصلا قابل قیاس نیست . همگی بیماران همراه مایکل مور در انجا مورد درمان رایگان و ارزان قیمت قرار می گیرند . اسپری 120 دلاری درمان سرفه های خانوم در کوبا 5 سنت هست . می خواهد یک چکدان از آن اسپری ها را بخرد و با خود به امریکا ببردو خلاصه اینکه مایکل مور می گوید : وقتی می بینیم کشوری راهکار بهتری برای معضلاتش داره باید ازشون استفاده کنیم . باید همه هوای همدیگه رو داشته باشیم . باید حقمونو بگیریم . به امید رسیدن به آن روز
کد خبر: ۷۹۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱

به دنبال وقوع حملات تروریستی در پاریس، رسانه های حامی داعش برای سرپوش گذاشتن بر عملکرد حامیان این گروه تروریستی، به ارائه تحلیل های مضحک روی آورده اند!به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به دنبال وقوع عملیات تروریستی داعش در پاریس که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۵۰۰ نفر گردید، حامیان رسانه ای این گروه تروریستی با فرافکنی تلاش کردند تا بر سابقه سیاه خود و دولت های متبو‌ع‌شان در حمایت های گسترده از داعش سرپوش بگذارند. بر اساس این گزارش، شبکه بی بی سی فارسی که بارها به دلیل حمایت از داعش مورد اعتراض فعالان ضد جنگ انگلیسی و مخاطبین خود قرار گرفته است، در اظهاراتی عجیب مدعی "حمایت مالی ایران از داعش" گردید! "ریچارد کمپ" یکی از فرماندهان پیشین ارتش انگلیس در خاورمیانه که به دعوت شبکه دولتی انگلیس در بخش خبری آن حضور پیدا کرده بود، در اظهاراتی عجیب بدون اشاره به ائتلاف ناموفق کشورهای غربی به رهبری آمریکا در یکسال گذشته علیه داعش، با تمجید از این ائتلاف دروغین، مدعی حمایت ایران و روسیه از داعش گردید! در حالی که حملات روسیه به مواضع داعش در سوریه و عملیات های گسترده زمینی رزمندگان مقاومت و ارتش سوریه در یک ماه گذشته موجب شده است تا بسیاری از مناطق تحت تسلط این گروه تروریستی به تصرف در بیاید، وی مدعی گردید: «روسیه بر خلاف ادعاهایش با داعش برخورد عمده ای نمی کند و ایران هم چنین ادعایی دارد اما در مقیاسی کوچک به آن حمله کرده ولی از طرف دیگر از آن حمایت مالی کرده و به داعش خط می دهد!» ریچارد کمپ در ادامه با حمله به ایران و روسیه در دروغی آشکار گفت: «ایران همیشه «دودوزه بازی» درمی آورد و همانند عراق و افغانستان مدعی همکاری با غرب و کمک به آن در مقابله با گروه های تروریستی بوده و تا حدودی هم همکاری نمایشی انجام می دهد"! و این ادعای کذب کارشناس بی بی سی فارسی در حالی است که جمهوری اسلامی به دلیل دروغین بودن مقابله آمریکا و کشورهای غربی با داعش، هرگز حاضر به همکاری با آنها نگردیده است. وی در پایان اظهارات عجیب خود که با تایید مجری شبکه بی بی سی فارسی همراه بود، حمله زمینی کشورهای غربی به سوریه را برای از بین بردن داعش ضروری دانسته و گفت: «فقط اسرائیل تاکنون به صورت جدی در سوریه عملیات زمینی انجام داده است و در منطقه هیچ کس به اندازه این رژیم خطر تروریست‌ها را درک نکرده است!» گفتنی است مرور اظهارات این فرد که به عنوان یک کارشناس در شبکه بی بی سی فارسی حضور پیدا کرده است، به وضوح این مساله را روشن می کند که وی از درک بدیهی ترین مسائل نیز عاجز بوده و مسئولان شبکه دولتی انگلیس به دنبال تحقق پیش بینی مسئولان جمهوری اسلامی که بارها به کشورهای حامی تروریست های داعش هشدار داده بودند که آتشی که در سوریه برافروخته اند، روزی دامن گیر خود آنها خواهد شد، به تکاپو افتاده اند تا برای سرپوش گذاشتن بر ۵ سال حمایت بی شائبه مالی-تسلیحاتی غرب از این جنایتکاران، با دعوت از هر فردی به عنوان "کارشناس" به شبکه خود به فرافکنی و دروغ پراکنی بپردازند. شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۲ خود با تکرار هشدارهای قبلی به مسئولان غربی درباره حمایت از گروه های تروریستی فرمودند: «برخی کشورهای منطقه اکنون با کمک به گروه‌های تکفیری، از کشتار و جنایات آنها در سوریه و برخی کشورهای دیگر حمایت می‌کنند اما در آینده نه‌چندان دور، این گروه‌ها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد در نهایت مجبور خواهند بود با هزینه زیاد، آنها را از بین ببرند».   منبع: جام نیوز
کد خبر: ۷۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰

مسولان و خدمتگزاران مردم در نظام جمهوری اسلامی که با خون هزاران شهید آبیاری گردیده حق ندارند غیرمستند با مردم صحبت کنند و باری به هر جهت سخن گفتن ممنوع است
کد خبر: ۷۷۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۵

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: دشمن برای انتخابات مجلس روی شبکه‌های اجتماعی حساب جدی باز کرده است. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، عزت‌الله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عصر امروز در نشست هم‌اندیشی گفتمان انقلاب اسلامی با سخنرانی در موضوع مقابله با نفوذ فکری و فرهنگی، به تبیین ابعاد مختلف نفوذ پرداخت. وی با بیان اینکه مسئله نفوذ بسیار مهم است و تصور آن موجب تصدیق است، اظهار داشت: به‌اعتقاد بنده سابقه این موضوع به زندگی اجتماعی انسان‌ها برمی‌گردد. ضرغامی ادامه داد: آن کسانی که امروز به حواشی می‌پردازند و سعی می‌کنند با تعابیر مختلف هر روز و هر ساعت حرف جدیدی درباره نفی این موضوع مهم بزنند، اهمیت این مسئله را می‌دانند و خودشان نیز کارشناس این موضوع هستند و از آن مطلعند. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: وقتی مسئله‌ای به این مهمی باشد ولو احتمال وقوع آن هم کم باشد، عقل سلیم حکم می‌کند که باید نسبت به آن حساس بود و توجه و نگاه جدی را به آن معطوف کرد. شهید مطهری در تفسیر سوره مطففین درباره قیامت می‌گوید: حتی اگر نسبت به این موضوع ظن و گمان داشته باشیم و احتمال وجود قیامت را برای خود محتمل بدانیم این محتمل به‌قدری بزرگ است که باید رفتارها را به‌گونه‌ای تنظیم کرد که مشکلی برای انسان ایجاد نشود. ضرغامی با تأکید بر اینکه مسئله نفوذ نیز از این جنس مسائل است، یادآور شد: منابع دنیا محدود است، بنابراین جوامع، کشورها و انسان‌ها با یکدیگر رقابت دارند و برای پیروزی به‌دنبال راهکارهای مختلفی هستند و مسئله نفوذ در ابعاد خود برای حفظ برتری یک فرد یا یک جامعه امری کاملاً طبیعی است، البته استفاده مشروع و یا نامشروع آن مسئله دیگری است. وی با اشاره به تأکیدات و توصیه‌های رهبری درباره مقوله نفوذ، خاطرنشان کرد: رهبری سال‌ها پیش مسئله مرزبندی را مطرح کردند که مسئله بدیعی بود و وقتی روی این مسئله مرزبندی تکیه کردند و همین مسئله ممیزی حق و باطل را در آن دوران فراهم کرد، یعنی اینکه اکبر گنجی و خانم گوگوش نمی‌توانند با ما در یک قاب قرار بگیرند، هرچند در آن دوران همان افراد نتوانستند مرزبندی کنند و اهانت‌کنندگان عصر عاشورا را امت خداجوی دانستند. رئیس سابق سازمان صدا و سیما با اظهار اینکه رهبری با طرح مسئله نفوذ موضوع مرزبندی را یک قدم جلوتر بردند، گفت: مسئله نفوذ در هر مقطعی اهمیت خاص خود را دارد و امروز این مسئله بعد از موضوع برجام که اتفاق مهمی در عرصه سیاسی کشور است، مطرح می‌شود. ضرغامی ابراز کرد: رهبری با طرح مسئله نفوذ با تشخیص دقیق خود، راه را بر آسیب‌های برجام کنار نکات مثبت آن بستند، به این معنی که در شرایطی قرار است فراهم شود که مسئله نفوذ می‌تواند جدی‌تر، سهل‌تر و روان‌تر صورت گیرد. وی با توجه به هدف دشمن از نفوذ، گفت: زمانی مسئله نفوذ از مجاری خاص و پنهان از قبیل انواع جاسوسی‌ها و اقدامات مخفیانه صورت می‌گیرد که خود این مسئله در عین هوشمندی مقابله جدی را لازم دارد، اما زمانی مثل شرایط فعلی نفوذ برای از بین بردن پایه‌های شناختی و اعتقادی یک ملت و استفاده از آن برای تأثیرات متقابل است، لذا در این بخش اهمیت کار بسیار جدی‌تر و مهمتر است. رئیس سابق سازمان صدا و سیما خاطرنشان کرد: زیر سؤال بردن اعتقادات از طریق نفوذ در این مقوله به‌شکلی است که شرایطی فراهم می‌شود که اگر می‌خواهیم امر به معروف کنیم معروفی را نمی‌بینیم یا تعریفی برای منکر وجود نخواهد داشت تا بتوانیم از طریق آن اقدام کنیم، لذا زمینه فهم در این شیوه از نفوذ از بین می‌رود. ضرغامی با اشاره به توطئه‌هایی که ایران طی سال‌های گذشته پشت سر گذاشته است، گفت: پس از انقلاب اسلامی توطئه‌هایی مانند خلق کرد، خلق عرب و خلق ترک که هر کدام نیز قادر بودند یک حکومت را نابود کنند در این کشور توسط دشمن ایجاد شد، اما به‌دلیل ریشه‌های عمیق انقلاب و وحدت مردم و امام این اقدامات راه به جایی نبرد و با فتح لانه جاسوسی زمینه این اقدامات نیز از بین رفت. وی با توجه به اینکه توصیه‌ها به‌دلیل شرایط پس از برجام شدیدتر شده است، گفت: پس از برجام چون شرایط عادی‌تر می‌شود و به‌گفته برخی ما را بیشتر تحویل می‌گیرند، انسان‌ها و افراد مختلفی به کشور می‌آیند و می‌روند که البته کسی از این رفت و آمدها بدش نمی‌آید، اما باید حریم‌ها نیز رعایت شود. شاهد حضور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری بیشتر افراد از کشورهای مختلف هستیم و این رفت و آمدها عادی‌تر می‌شود. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان "هنوز نتایج برجام برای ما روشن نیست" گفت: در چنین شرایطی و با این رفت و آمدها طبیعی است که برخی از آقایان در رده‌های بالای مسئولیتی در شرایطی که هنوز نتایج برجام مشخص نشده به‌گونه‌ای اعلام کنند که برجام می‌تواند مدل خوبی برای سایر مسائل باشد و آن را در این حوزه نیز مطرح کنند. ضرغامی افزود: ما هنوز آثار برجام را ندیدیم، البته معتقدیم با شرایط 9گانه‌ای که رهبری در برجام اضافه کردند نگرانی‌ها حل شده و نامه رهبری و نکات آن امر بسیار به‌جایی بود به‌شکلی که رهبری مانیفست رابطه با استکبار را بار دیگر به این بهانه یادآوری کردند. وی درباره ابعاد مختلف نفوذ و نحوه اقدام آن، گفت: استحاله و نفوذ دو روی یک سکه هستند و به‌عنوان کم‌هزینه‌ترین روش برای تسلط به یک کشور محسوب می‌شوند. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی خاطرنشان کرد: در این شیوه از نفوذ دشمن اعتقادات را نشانه می‌گیرد و آن را تحت تأثیر استدلالات خود قرار می‌دهد و با ایجاد تردید مسائلی و شبهه‌هایی را ایجاد می‌کند، موضوعاتی که در حال حاضر از این دست کم نداریم. ضرغامی در همین زمینه یادآور شد: همین امروز هستند بسیاری از دولتمردان سابقی که امروز در کشورهای مختلفی با رسانه‌های استکبار همسویی دارند و شبهاتی را مطرح می‌کنند، البته برخی نیز در داخل متوجه نیستند و ناآگاهانه سخنان و مطالبی را مطرح می‌کنند که در راستای منافع همین کشورهاست. وی با اشاره به اینکه این تغییر در اعتقادات، نگاه‌ها و دیدگاه‌های نخبگان و هنرمندان از اهداف این نفوذ است، گفت: دشمن در تلاش است پس از تحت تأثیر قرار دادن این نخبگان جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. نمونه‌هایی که در حال حاضر در کشور سراغ داریم، هستند افرادی که امروزه از رضاخان حمایت می‌کنند و حرف و نگاه سیاسی خود را در پوشش‌ها و لایه‌های مختلف فرهنگی و هنری و یا از طریق رسانه‌ها اعلام می‌کنند. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: وقتی نخبگان دچار استحاله شدند روی دیگران و افراد جامعه تأثیر می‌گذارند، لذا استحاله یک نقطه می‌تواند تأثیر متقابلی بر جامعه داشته باشد. ضرغامی با یادآوری جایگاه شبکه‌های اجتماعی در این خصوص، گفت: بنده در همه شبکه‌های اجتماعی حضور یافتم و فعال شدم تا تعاملات و تأثیرات این شبکه‌های اجتماعی را در رفتارها و عملکردهای مختلف جامعه پیگیری کنم. وی گفت: شبکه‌های اجتماعی دیکتاتوری یک اقلیت و تحلیل عقیده اقلیت به اکثریت است. در این شبکه‌های اجتماعی یک جمع کوچک می‌تواند فضای عمومی را شکل دهد و براساس نظریه مارپیچ سکوت که اگر محتوا هم غلط باشد به‌دلیل اینکه کسی جرئت مخالفت و اعتراض ندارد مخالفتی نمی‌کند فرآیند و فعالیت آنها پیش می‌رود. رئیس سابق سازمان صدا و سیما افزود: این شبکه‌ها در اولین قدم تلاش می‌کنند با ایجاد شک و تردید تولیدات محتوایی خود را مطرح کنند و از این طریق ریشه‌های فکری جوانان و نخبگان را تحت تأثیر قرار می‌دهند، اگر هم در این جمع افرادی باشند که پاسخی نمی‌دهند و تنها نظاره‌گر هستند آرام آرام تحت تأثیر قرار می‌گیرند و تأثیر می‌پذیرند و در آینده به‌عنوان یک عنصر فعال فعالیت می‌کنند. ضرغامی در خصوص ویژگی‌های نفوذ گفت: نفوذ با بزک و چهره خودی می‌آید. نفوذ خود را دلسوز آحاد ملت نشان می‌دهد و حق و باطل را در هم می‌آمیزد. نفوذ از مشکلات و مطالبات مردم آگاه است و با تلفیقی از حق و باطل کار خود را انجام می‌دهد. وی با اشاره به اینکه حرکت رهبری زمینه مقابله با نفوذ و مطرح کردن آن حرکت هوشمندانه است، گفت: حرکت رهبری حرکتی هوشمندانه در مسیر مبارزه با ارتجاع در حوزه نفوذ است. ارتجاع برای بازگشت سلطه و دوره غارت منافع ملی، زیرا دشمنان به‌دنبال این هستند که با فرهنگ‌سازی و مطرح کردن این مسئله زمینه‌هایی را برای بازگشت به آن دوران ایجاد کنند که با هوشمندی رهبری مواجه شدند. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از نسبت مدل رسانه‌ای شدن مفاسد اقتصادی در رسانه‌ها انتقاد کرد و گفت: رئیس‌جمهور در سخنانی مطرح کردند اینکه وقتی به یک نفر اتهامی می‌زنند هنوز اتهام آن مشخص نشده و دادگاه آن را بررسی نکرده است نام فرد بر سر زبان‌ها می‌افتد که فرآیند درستی است، اما از آن طرف هجمه سنگینی از سوی برخی از دولت‌مردان در رسانه‌ها در مورد برخی از این پرونده‌ها که مربوط به مسئولان اجرایی قبل است صورت می‌گیرد که این امر نیز پدیده نادرست و ناخوشایندی است، لذا باید مطلبی را که مطرح می‌کنیم در عمل نیز به آن پایبند باشیم تا باورپذیری آن برای جامعه راحت‌تر شود. ضرغامی گفت: امروزه در شبکه‌های اجتماعی برخی با عکس‌ها و تولید محتوا به‌دنبال مطرح کردن مسئله ارتجاع یعنی زمان پهلوی و گذشته این کشور هستند و با مقیاس‌های عجیب و غریبی تلاش می‌کنند دوران قبل را موجه جلوه دهند و بستری را برای این بازگشت فراهم کنند. وی در ادامه سخنان خود ضمن انتقاد از عدم برگزاری جلسات مداوم شورای عالی فضای مجازی، گفت: در شرایطی که ما نیازمند منسجم کردن تولیدات محتوایی در فضای مجازی هستیم جلسات شورای عالی فضای مجازی معطل می‌ماند و من در این زمینه بسیار منتقدم که کار به‌شدت در این حوزه کند پیش می‌رود. رهبری در این خصوص دستوراتی را مطرح کردند و شاید توقع ایشان برگزاری جلسات این شورا به‌صورت هفتگی یا دو هفته در میان بود زیرا کار روی زمین مانده در این بخش بسیار زیاد داریم و بیش از 50 دستور مهم برای جلسات این شورا وجود دارد. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: بنده به دوستان در جلسه‌ای از این شورا گفتم ما سه دسته موضوع داریم که می‌توانیم یک دسته از این موضوعات را که مورد نظر رئیس جمهور است کنار بگذاریم و یک دسته از موضوعات دیگر که مواردی هستند که مورد  اختلاف دستگاه‌ها و نهادهای مختلف نیز هستند می‌توانیم کنار بگذاریم و بقیه دستورات را که محل اختلاف نیستند مطرح کنیم. ضرغامی تأکید کرد: درست در زمانی که پروژه نفوذ و استحاله فرهنگی مطرح و گسترده شده است و از این طریق به‌دنبال ضربه زدن به اعتقادات و باورهای مردم هستند، ما خسته‌ایم و جلسات این شورا تشکیل نمی‌شود. وی ادامه داد: به‌اعتقاد بنده دشمن برای انتخابات آتی مجلس سرمایه‌گذاری جدی در بخش فضای مجازی انجام داده است و به‌دنبال بهره‌برداری سیاسی از طریق فضای مجازی در انتخابات مجلس است. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش پایانی سخنان خود خطاب به فعالان فضای مجازی، گفت: ما در مقوله اقناع کم‌کاری زیاد داریم، گاهی اوقات مطالب‌مان به‌گونه‌ای است که نه تنها تأثیری بر مخاطبین نمی‌گذارد بلکه به‌دلیل وجود یک‌سری مطالبی که با حوزه اقناع بیگانه است مسائل را به‌شکلی وارونه مطرح می‌کنیم و نتیجه عکس می‌گیریم. ضرغامی افزود: قطعاً یک پروژه از نفوذ این است که وحدت جامعه را مورد هدف قرار دهد لذا باید به‌گونه‌ای عمل کرد که وحدت و انسجام از بین نرود. وی با ابراز "اگر شیوه‌های درستی را برای اقناع در فضای مجازی به کار گیریم نخبگان شبهات را درست مشخص کرده و پاسخ دهند" گفت: اینها نماد محسوب می‌شوند. آن زمانی که مک‌دونالد در ایران شعبه داشت هم کیفیت این فست‌فودها در ایران با خارج از کشور متفاوت بود. البته خود آنها نیز می‌دانند هدف مک‌دونالد نیست و از آن برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده خواهند کرد. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به انتشار عکسهایی در فضای مجازی درباره فعالیت شعبه‌ای از KFC در یکی از شهرهای کشورمان گفت: صف نانوایی بربری محله ما از KFC و شعبه KFC که عکس‌های آن در فضای مجازی منتشر شد بیشتر و طولانی‌تر است. ضرغامی با ذکر خاطره‌ای از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی پیش از این دارای دو در برای رفت و آمد بود اما اخیراً به برخی از دلایل یکی از درهای آن بسته شده است. آقای گلشنی که از افراد مسن شورا هستند در یکی از جلسات به آقای روحانی گفت: "از زمانی که شما آمدید یکی از درهای شورا بسته شده است و رفت و آمد برای ما سخت شده است" که آقای روحانی با مزاح به ایشان گفت احتمالاً کلیدش گم شده است و هنوز هم این در بسته است. صف اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی برای خروج از جلسه طولانی‌تر از آن شعبه KFC بود که عکس‌های آن در ایران منتشر شد، لذا اگر آنها می‌خواهند مک‌دونالد یا KFC راه بیندازند کسانی که به این صف می‌آیند برای ساندویچ نمی‌آیند بلکه برای سوءاستفاده‌های سیاسی است که این کشورها می‌خواهند صورت دهند. وی در پایان با هشدار نسبت به اینکه فعالان شبکه‌های مجازی باید در تولید محتوا و قالب فعالانه و هوشمندانه عمل کنند، گفت: زمانی ما در تولید سلاح‌های نظامی فقط محصولاتی مانند موشک و سلاح تولید می‌کردیم اما زمانی به این نتیجه رسیدیم باید کنار این سلاح‌ها لانچرها را نیز تقویت کنیم لذا ساخت قالب‌ها و محصولات مختلف در این فضا مهم است.
کد خبر: ۷۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷

یک روزنامه اجاره‌ای نوشت: برخی دولتمردان دولت روحانی را دولت مستعجلی می‌دانند که قرار نیست تکرار شود.تنهایی عجیب روحانی در دولت!به گزارش ، پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir این تحلیل روزنامه بهار وابسته به افراطیون مدعی اصلاحات در حالی است که همین طیف افراطی (پیش از این از دولت یازدهم به عنوان «رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان» و از روحانی به عنوان «کاتالیزور» خود نام برده‌اند. بهار در تحلیلی با عنوان «یک ظریف کافی نیست» از تنهایی عجیب روحانی در دولت خبر داده و نوشته است: حتی رئیس دولت اصلاحات که در دوره‌اش هر ۹ روز یک بحران ایجاد می‌شد هم، به تنهایی روحانی نیست؛ زیرا بدنه دولتش و استانداران و فرمانداران و بخشداران هم با سیاست‌های کلی دولت همراه بودند و معمولا مواضع رادیکال را ایشان می‌گرفتند و رئیس‌جمهور در پی تعدیل آن برمی‌آمد. حال آنکه از اولین روزهای روی کار آمدن دولت یازدهم، این روحانی است که مواضع جدی در مقابل مخالفان دولت می‌گیرد و بدنه دولت این همراهی و همسویی را ندارد. به نظر می رسد بعضی از دولتیان به آینده امیدی ندارند و ریاست روحانی را دولت مستعجلی می‌دانند که قرار نیست دوباره تکرار شود. اگر بخواهیم این امر را با دولت ائتلالی و واژه اعتدال توجیه کنیم هم به بیراهه رفته‌ایم؛ زیرا با نظام حزبی نیم‌بند ما و احزاب موسمی نمی‌توان از دولت ائتلافی صحبت کرد. چندی پیش چهار وزیر کابینه نامه‌ای به رئیس‌جمهوری نوشتند و بعد جناب ترکان حرفهایی را زد و واکنش‌هایی را برانگیخت که واقعا جای سئوال داشت. نفس این حرکت که باید در راستای تقویت سیاست‌های دولت بود، به ضد خود بدل شد و به قول مولانا «از قضا سرکنگبین صفرا فزود». نویسنده با اشاره به رانت‌خوار و مفت‌خور معرفی شدن وزیر از سوی ترکان مشاور ارشد روحانی می‌افزاید: بدیهی است وقتی حرفی رسانه‌ای می‌شود، چه تکذیب شود و چه تایید، تاثیرش را می‌گذارد. آیا واقعا هماهنگ کردن هیئت دولت این قدر دشوار است که در شرایط پسابرجام و قرمزی کماکان بورس، باید حرف‌های چهار وزیر مهم کابینه با نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و وضعیت سهامدارانشان، تاخت زده شده، گره کور دیگری به گره‌های اقتصادی جامعه افزوده شود؟ روزنامه اجاره‌ای افراطیون در ادامه با تهدید وزرا نوشت: اگر واقعا وزرا و مشاورانی هستند که در ادامه راه، نفس بریده‌اند، باید از کابینه حذف شوند. وقتی در خبرها می‌خوانیم نیروهای احمدی‌نژاد در روابط عمومی‌های دولت جا خوش کرده‌اند، باید به فکر چاره‌ای اساسی بود. جناب صادق، مشاور رسانه‌ای رئیس‌جمهوری، انسان بسیار شریفی است؛ اما آیا در این برهه حساس توانسته است در مقابل هجمه‌های مطبوعاتی شب و روز گروه پایداری حرکتی انجام دهد؟ نباید با ناهماهنگی‌ها و شلختگی‌های خود اعضای کابینه و تصمیم‌گیری‌های گاه متناقض، خواب آشفته پایداری‌ها را برای رسیدن به قدرت، تعبیر کند. با یک دکتر ظریف نمی‌شود همه کاستی‌های کابینه را جبران کرد.   مرجع/کیهان
کد خبر: ۷۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۷