در نامه هاشمی بر خلاف انتظار مردم اشاره ای به فتنه گران، سران فتنه و اثرات منفی عملکرد فتنه گران در جامعه نشد. اقدام رسایی منجر به عرض اندام حامیان فتنه از تریبون مجلس شد.
کد خبر: ۱۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۰۶
اوای دنا:تا آخر بخونید جالبه.....
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتگویی در این باره گفت: پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند و یا کلمه «الله»را می شنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد.
وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف لام که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه«الله»تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود.
به راستی که قرآن کریم در آیهای کریمه میفرماید: «الذين آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب».این خبر آرامش بخش را برای دوستانی که یاد خدا برایشان آرامش بخش است ارسال کنید
کد خبر: ۱۰۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۱
اوای دنا:فردا ششم آبان، سالروز تولد 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران است. مردی که با تاکید بر شعارهای انقلابی و دفاع از آرمانهای بلند اسلامی به ستیز با دنیای سلطه برخاسته و فریادهای حق طلبانه اش، دلهای مردمان بسیاری را در اقصی نقاط جهان به سوی خود کشانده است.
به گزارش اوای دنابه نقل از معیارنیوز ، احمدی نژاد را که امروز پای به پنجاه و هفتمین سال زندگی می گذارد، همه جهانیان می شناسند. کافی است نگاهی به اخبار بین المللی بیندازید. هر جا نام ایران هست، واژه احمدی نژاد نیز به عنوان رییس جمهوری آن با هر زبان و خطی می درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زینت می بخشند، رادیوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بیشتر می گردند و تلویزیونها را بی پخش تصویر او، جاذبه ای نیست. اما، این مرد کیست؟ در یک کلام، فرزندی متعهد از خانواده ای تهیدست که در سایه انقلاب، فرصت تحصیل و رشد و نمو یافت، قدر شرایط را دانست و به دفاع از دستاوردهایی پرداخت که این انقلاب بزرگ اسلامی برای او و هموطنانش به ارمغان آورده است. احمدی نژاد سرگذشت خود را اینگونه نوشته است:"در ایامی که اشرافیت شرافت بود وشهرنشینی کمال، در خانواده ای تهیدست در روستایی دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.از شهریور ۱۳۲۰ و سلطنت مستبدانه پهلوی دوم پانزده سال می گذشت که پدرم کام مرا با تربت سیدالشهدا باز کرد. از آنجا که قرار بود شاه کورکورانه ایران را دروازه تمدن غرب کند، طرح های زیادی اجرا شده بود تا ایران به بازار مصرف دیگری برای کالاهای تشریفاتی غرب تبدیل شود بدون آنکه در زمینه علمی پیشرفتی داشته باشد. فرهنگ ایران اسلامی ما اجازه چنین هجمه ای را نمی داد و مانعی بر سر راه آمال شاه و اربابان بیگانه اش بود. از این رو می خواستند تا آرام آرام این فرهنگ اصیل و مستحکم را کم رنگ کنند تا وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به غرب روز به روز بیشتر شود. در پی اجرای همین سیاستها و رونق ظاهری شهرها، آن سالها سالهای هجوم روستائیان به شهرها بود. پس از پیاده سازی سیاست اصلاحات ارضی وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گردید و روستائیان برای پیدا کردن لقمه ای نان فریب زرق و برق و ظاهر اغوا کننده شهرها را خوردند و شهرنشین یا به بیان دقیق تر "حاشیه نشین" شدند.بر خانواده ما نیز در روستا بسیار سخت می گذشت. با تولد من که چهارمین فرزند خانواده بودم فشارها بیشتر شد. پدرم شش کلاس سواد داشت. او آهنگری زحمتکش و سرد و گرم چشیده و با ایمان بود و دین را به خوبی می شناخت. در مسجد حضور پررنگی داشت و قرآن و احکام درس می داد. اگرچه هیچگاه زرق و برق دنیا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهای زندگی او را نیز یک سال پس از تولد من وادار کرد به تهران مهاجرت کند. در تهران محله پامنار را برای سکونت برگزیدیم. برای دور شدن از فضای به ظاهر مترقی و در واقع بی هویت آن روز تهران که با فشار رژیم شاه ایجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا کرد. من نیز کمی که بزرگتر شدم و دوران کودکیم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحانی آن آشنا شدم.شناخت امام (ره)پدرم همیشه روزنامه می خرید. کلاس اول بودم که با کمک بزرگترها خبر تصویب کاپیتالاسیون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معنی آن را نمی فهمیدم اما از اعتراضهایی که در حوزه های علمیه به رهبری حضرت امام به آن شد و از برخورد شدید و خشنی که شاه با معترضین داشت پی بردم که شاه می خواهد برگ دیگری از تحقیر مردم کشور در برابر بیگانگان را به کارنامه خود بیافزاید. همان سالها بود که در پانزدهم خرداد، شاه یاران امام (رحمه ا... علیه) را به خاک و خون کشید. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.صحبت های امام را در آن ایام هیچ گاه فراوش نمی کنم، در صحبت هایش چیزی نهفته بود که همه را شیفته خود می کرد. ایمان به خدا در کلام او موج میزد و مردم را به اسلام حقیقی دعوت می کرد. پیامش دعوت به توحید بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن می گفت. کلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهای امام بر دلهای مردم می نشست و به عمق جانها رسوخ می کرد. همین ویژگی ها بودکه او را محبوب قلوب ملت از پیر و جوان و البته مغضوب رژیم شاه و اربابان آمریکاییش کرده بود. اما جالب اینجاست که حتی دشمنان او نیز برای او احترام خاصی قایل بودند.رفته رفته تحمل امام دیگر برای شاه ممکن نشد و از آنجا که می دانستند کشتن او قیام خونین غیر قابل مهاری در پی خواهد داشت تصمیم گرفتند امام را تبعید کنند تا به زعم خود میان او و یارانش فاصله بیاندازند و انقلابی که در شرف وقوع بود را مهار کنند.امام شبانه تبعید شد و این تبعید ۱۴ سال ادامه یافت. در دورانی که امام در تبعید بود در کلاسها و جلسات یاران و شاگردان امام با افکار او بیشتر آشنا شدم. هر چه بیشتر با افکار و اصول امام آشنا میشدم علاقه ام به آن مرد الهی بیشتر می شد و تحمل دوری وی برایم دشوارتر. دشمنان مردم مسلمان ایران اگرچه امام را از مردم دور کرده بودند اما او در عوض در قلبهای مردم جا گرفته بود و از همیشه به آنها نزدیکتر.دوران دانشگاهدوران دبیرستان من همراه با جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحمیل هزینه های سنگین جشنها و عیش و نوشهای خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجیشان کمر مردم را می شکست. تمام ملزومات این جشنها با هواپیماهای اختصاصی از اروپا به ایران آورده می شد و شاید به توان ادعا کرد که جشنهای ننگین ۲۵۰۰ ساله شاه خائن پرهزینه ترین جشن تاریخ تمدن بشری بود.بگذریم، در چنین شرایطی دیگر پتک و سندان پدر کفاف مخارج خانواده را نمی داد و من مجبور شدم برای کمک به خانواده و تامین خرج تحصیل در کارگاه یکی از همسایه ها مشغول به کار شوم و کانال کولر پرس بزنم. با وجود آنکه بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. از همان دوران بود که به معلمی علاقه مند شدم و گاه و بیگاه برای دوستانی که تقاضای کمک داشتند در خانه یا مسجد کلاسهای تقویتی برگزار می کردم. سال آخر دبیرستان با چند کتاب تست و تلاش شبانه روزی مانند همه کنکوری ها و البته بی نصیب از کلاس های تقویتی کنکور خود را برای این آزمون آماده کردم. قرار داشتن در بحبوحه جریان انقلاب و فعالیتهای مبارزاتی پراکنده علیه رژیم شاه باعث نشده بود که دچار ضعف تحصیلی شوم و با تلاش مضاعف سعی می کردم تا در کنار فعالیتهای اجتماعی و انقلابی آمادگی علمی خود را نیز همواره در حد مطلوب نگه دارم. صبح روز امتحان کنکور مطمئن بودم که رتبه ام تک رقمی خواهد بود اما تقدیر چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونریزی بینی شوم. با این حال رتبه ۱۳۲ ریاضی هم رضایت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسی عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پیروزی انقلاب پذیرفته شوم.رژیم شاه می خواست با تزریق بی بند و باری و ترویج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگیزه های اسلامی و انقلابی را در دانشجویان بخشکاند و از این طریق مانع پیوستن آنها به جریان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندکی از دانشجویان در این دام افتند اما علی رغم تمام تلاشهای رژیم شاه دانشگاه به پایگاهی برای مبارزه تبدیل گردید. اما خطری که هنوز دانشجویان انقلابی را تهدید می کرد منحرف شدن به سمت اردوگاه کمونیسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجویان مذهبی دانشگاه ها از امام آموخته بودند که تمامی حصرهای غیرعقلانی و تحمیلی را بشکنند و به دنبال حقایق ناب باشند. هوشیاری این گروه باعث شد در زمان کوتاهی جریانی نو و غیر التقاطی در دانشگاهها شکل گیرد که پیروی از مکتب امام و اعتلای کلمه توحید تا آخرین نفس تنها شعارشان بود. شکل گیری این گروه تازه نفس، اندک اندک مرزبندی ها را شفاف تر کرد و وزن واقعی هر کدام از گروهها را نمایان کرد و دست های پشت پرده انحراف جریان مبارزات را برای همگان آشکار ساخت. حرکتهای مردمی هر روز بیش از پیش رنگ و بوی مذهبی به خود می گرفت و ارزش های دینی ای مردم همچون شهادت، ملت ایران را آماده مواجهه با شکنجه های وحشیانه و گلوله های آتشین رژیم سفاک شاه می کرد. اگر نبود ایمان و توکل مثال زدنی مردم قهرمان ایران و توسل آنها به اهل بیت و پیروی تمام و کمالشان از امام ، ریشه های انقلاب بارها و بارها در اثر این شکنجه های هولناک و کشتارهای گسترده می خشکید.با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن خون تازه ای در رگهای مردم جریان یافت.پیروزی انقلابامام آمد. پس از ۱۵ سال دوری و تبعید. استقبالی که مردم ایران از رهبرشان کردند برای همیشه در تاریخ ثبت شد. تمام ایران برای استقبال از امام به خیابانها ریخته بودند. چشمهای ناظران جهانی خیره مانده بود و از تحلیل این همه حماسه و شور عاجز بودند.انقلاب اسلامی مردم ایران پس از سالها استقامت و پایداری قهرمانانه و با تقدیم هزاران شهید در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب و دستگاههای اطلاعاتی ابرقدرتها به پیروزی رسید. انقلاب ما در نوع خود بینظیر بود، مردم با دستانی خالی و صرفا با تکیه بر سلاح ایمان و با رهبری پیر مردی ۸۰ ساله نماینده نظامی آمریکا – شاه مزدور – را سرنگون کردند و حامیان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بی آبرو و ذلیل کردند.اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مردم و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست. این اقدام و جواب قاطع ملت ایران به آن باعث سرخوردگی برخی گروههای وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نیز با اشاره قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا دست به کشتار مردم بی گناه و ترور رهبران انقلابی زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حکومت جدید را از همان ابتدا بخشکانند. اما مردم حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظیم خود را به این راحتی از دست دهند و باز ایستادند و با تحمل سختی ها از انقلاب خود پاسداری کردند و در نهایت گروهکهای تروریستی را از کشور خود راندند. هرچند این گروهکهای تروریستی هنوز هم در پناه شیطان بزرگ آمریکا ذلیلانه ارتزاق می کنند اما سیلی ای که از ملت ایران دریافت کردند را هرگز فراموش نخواهند کرد.حضور در جبهه های دفاع مقدساستکبار جهانی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده انقلاب اسلامی ایران را دچار شکست کند زیرا از این میترسید که انقلاب الگویی برای سایر ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف دیگر می خواست آبروی از دست رفته خود را باز یابد. از همین رو در میان کشتارهای روزانه گروهکهای تروریستی در داخل ایران آتش جنگ علیه ایران توسط رژیم صدام برافروخته شد. تحلیل سیاستمداران فاسد جهان آنروز بر این بود که ایران در اول راه است و حکومت آن هنوز اسقرار کامل نیافته است نیروی نظامی آن هم از هم گسیخته است و از طرف دیگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او می دهیم و او پیروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از کمکهایی مالی، نظامی و اطلاعاتی که از آمریکا و دیگر کشورهای غربی دریافت کرده بود اعلام کرد طی مدت ۳ روز تهران را فتح خواهد کرد. جنگی که به ایران تحمیل شد نه ۳ روز بلکه بیش از ۸ سال به طول انجامید و در آخر هم حتی یک وجب از خاک ایران نصیب صدام و حامیانش نشد.در این هشت سال صدام هم با ما می جنگید و هم با مردم خود. هم شهرهای ما را هدف بمباران شیمیایی قرار می داد و هم روستاهای عراق را. در تمام مدت جنگ در شرایطی که صدام شهرهای ما را بمباران می کرد جمهوری اسلامی برای رعایت مسایل اسلامی و انسانی از مقابله به مثل پرهیز کرد و درگیری با عراق را به جبهه های نبرد محدود کرد، اگرچه چنین رفتاری هم باز برای ناظران جهانی قابل درک نبود.در ابتدای جنگ ۲۵ سال داشتم. مادر و همسرم و تمامی مادران و همسرانی که جوانان و همسرانشان در جبهه ها از کیان کشور خویش دفاع می کردند صبورانه به تربیت نسلی مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خریدن سختی ها هستند.دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردی برای آموختن انسانیت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگی انسان های جنگ را در بهشتی میان دنیا و آخرت نگه داشته بود که هرچه می گفتند و می شنیدند و انجام می دادند الهی بود.برادری و صمیمیت، جدیت و سخت کوشی، معنویت و عبادت، شوق و شادمانی، ایثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت می کرد که دنیا و آخرت در بستر دین نه تنها با هم در تضاد نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. شهادت تنها آرزوی رزمندگان ما بود و هست.سال ۶۷ یعنی یکسال قبل از وفات امام (رحمه ا... علیه) قطعنامه ای صادر شد و امام با اکراه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که با این کار جام زهر نوشیده است. جنگ به پایان رسید و این در حالی بود که در تمام این مدت سازمانهای بین المللی سعی می کردند با تحریف حقایق آشکار متجاوز بودن رژیم صدام را کتمان کنند و در عمل از هیچ کمکی به او دریغ نکردند. برای کسانی که از پیوند این سازمانها با کشورهای سلطه گر بی خبر بودند این چشم پوشی و کتمان حقیقت عجیب می نمود ".احمدی نژاد، زندگینامه خود نوشته خود را مردادماه دو سال پیش در وبلاگ شخصی اش تا همین جا گفته و ادامه آن را به بعد موکول کرده است، اما به نظر می رسد گرفتاریهای او در مقام رییس جمهوری، تاکنون فرصتی را به او نداده است تا این زندگی نامه را کامل کند.با این حال، می توان زندگینامه او را در جای دیگری هم یافت:"پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران" که به صورت مختصر و رسمی، او را اینگونه معرفی کرده است:زندگینامه رسمیدکتر محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۴ با کسب رتبه ۱۳۲ کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال ۱۳۶۵ در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال ۱۳۷۶موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – است.
کد خبر: ۱۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵
اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است. اوای دنا: پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه بسیج هنرمندان، آخرین نمونه از این دست همایش های پروفسور باهر همایش طلاق درمانی است که در حال برگزاری است. بهانه گفت وگوی ما با پروفسور باهر اما رویت یک تیتر در فهرست مقاله های او بود: «هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!» این تیتر به لحاظ روزنامه نگاری جذابیت بالایی داشت.این موضوع بهانه ای شد برای گفت وگویی کوتاه اما جالب با پروفسور باهر در بین عنوان مقالات شما چند تیتر دیده می شود که خیلی جالب به نظر می رسند.می خواهیم رویکرد و نظر شما را راجع به این موضوعات بدانیم. برای مثال عنوان هر مرد باید ۴ زن داشته باشد این یعنی چه؟ شما واقعا معتقدید، هر مرد باید ۴ زن داشته باشد؟!نه، آن فقط عنوان مقاله است. منظور این است که هرمرد باید تکفل ۴ زن را برعهده بگیرد. در واقع از نظر من هر مرد را ۴ زن می سازد.● این ۴ زن چه افرادی هستند؟مادر، خواهر، دختر و همسر. یک مرد را باید ۴ زن چکش کاری کنند تا بشود یک آقا. این ۴ زن باید در زندگی یک مرد وجود و حضور داشته باشند تا یک مرد نرمال و عادی باشد.● یعنی چه، یعنی اگر مردی خواهر یا دختر ندارد، آقا نیست؟نه، قطعا کم دارد. وجود نداشتن هر کدام از این ۴ زن می تواند در زندگی روحی و عاطفی و از طرفی در زندگی اجتماعی فرد اخلال ایجاد می شود.● مصداق و نمونه این کمبود ها در کدام رفتارها دیده می شود؟اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است.مثلا مردی که مادر ندارد، همسرش هرچه توانسته زور گفته و این مرد هم قبول کرده ولی اگر هرکدام از این ها حضور داشته باشند آن ها با هم مشکل دارند و مرد رفتاری متعادل پیدا می کند.هرچیزی که در هستی است، حکمت خودش را دارد. وجود هر چیزی از نظر پروردگار لازم است. از دیدگاه هنرمند، مجسمه موسی (ع) و فرعون یک اندازه اهمیت و قیمت دارند ولی عده ای، یکی را می گذارند بالای ستون و عده ای دیگر آن یکی را می شکنند. هر چه در هستی است، حکمتی دارد و ما باید حکمت آن را متوجه شویم.● با این اوصاف مردی که ازدواج نکرده و طبیعتا دختری ندارد، خواهری نداشته و مادرش را هم از دست داده چه وضعیتی پیدا می کند؟مطمئنا این افراد خیلی مشکل پیدا می کنند. این افراد در دوران میانسالی و کهولت به شدت دچار افسردگی و انزوا می شوند و در دوران جوانی هم به شدت دیکتاتور هستند. این افراد به هیچ عنوان بالانس نیستند و تعادل ندارند.ولی همه ما در اطراف مان زنان زیادی وجود دارند.همه ما در طول زندگی مان زنان زیادی را دیده ایم ولی این که کدام تاثیر گذار بوده است و این که ما نسبت به کدام یک از آن ها تعهد داشته ایم مهم است.● با این شرایط شما در مشاوره های تان حتما به همه توصیه می کنید که ازدواج کنند؟بله مکرر پیش آمده که به افراد توصیه می کنیم که این اتفاق بیفتد. در یکی از مراجعات، خانمی که تحصیلات حوزه را به پایان رسانده بود، برای مشاوره پیش من آمد که پس از شنیدن صحبت های او، توصیه کردم که ازدواج کند و پس از چند هفته تماس گرفت و گفت، ازدواج کرده . در بسیاری از موارد ازدواج درمان بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی است.ما نمی توانیم منکر قوای ۴گانه وجودمان شویم که قوه شهوت هم جزو همین هاست که باید در مسیر صحیح، ابراز و کنترل شود. این نیرو در تمام موجودات زنده وجود دارد، حتی در میان معصومین و پیامبران هم به عنوان انسان های برگزیده وجود داشته است و البته این تضاد میان زن و مرد هم در همه زمان ها وجود داشته.● این مسئله به قدری مهم و اساسی بوده که راجع به آن ۴ آیه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است. در موضوعی که بین پیامبر (ص) و زنانش پیش آمده بود خدا می فرماید، تو برای راضی کردن زنانت تصمیم گرفته ای حلال خدا را بر خودت و دیگران حرام کنی؟در هر حال باید گفت این حالت به صورت طبیعی در بین تمام موجودات زنده جاری و ساری است و نمی توان آن را نادیده گرفت یا از بین برد. در مورد یک گلدان هم می توان دید اگر نسبت به آن بی تفاوت باشی از بین می رود ولی اگر در محلی قرار بگیرد که مورد توجه و مهربانی است شاداب تر و سرحال تر می شود. این مسئله در میان حیوانات هم صدق می کند. برای مثال در مرغداری های بزرگ هم برای این که مرغ ها راحت تر و بهتر تخم بگذارند، تصویر بزرگی از یک خروس در معرض دید مرغ های تخم گذار قرار می دهند. این تاثیر روی نبات و حیوان دیده می شود پس چطور می توان آن را در مورد انسان نادیده گرفت؟تمام موجودات زنده حتی جن، زوجیت دارند و فقط ملائک از این مسئله مستثنا هستند و ما به عنوان انسان باید آن را قانونمند کنیم. یعنی نه افراط باشد و نه تفریط، نه تارک الدنیا باشیم مثل بعضی از پیروان کلیسا که ازدواج را ممنوع اعلام می کنند و نه مثل بعضی از مواردی که می بینیم منجر به بی بند و باری های جنسی می شوند. باید حد متعادل هرکدام از این غرایز رعایت شوند و در کنترل باشند. هر آنچه در وجود ما نهاده شده است لازم بوده و مفید است، بنابراین آن هایی که می گویند نفس را باید کشت اشتباه می گویند بلکه باید آن را مهار کرد و در اختیار گرفت، اگر لازم بود تا کشته شود، خداوند آن را می کشت و اصلا اینگونه آدم را خلق نمی کرد.در نسل جوان به دلیل سست شدن سنت ها یا الگوبرداری از غرب، متاسفانه تمایل به ازدواج کم شده است و در مواردی می بینیم که بیشتر به عنوان هم خانه به زندگی ادامه می دهند، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این مدل زندگی می تواند تامین کننده نیازهای ۲طرف به هم باشد یا نه؟به نظر من تازمانی که تمام موارد و لوازم این زندگی رعایت شود و در آن هرزگی رخ ندهد، همان زندگی مشترک است. در امر ازدواج لفظ عقد مهم نیست مثل هر عقد دیگر مثل عقد بیع که همان خرید و فروش است. هیچ کس زمان خرید و فروش عقد بیع را نمی خواند. برای مثال شما یک ساعت برای فروش دارید و من آن را به قیمت ۵۰۰ تومان می خرم. پول را می دهم و ساعت را می گیرم بدون آن که عقد معامله را خوانده باشیم.در امر ازدواج هم همین طور است. اگر تعهدی نباشد این عقد هم نمی تواند او را پایبند کند. این موارد مهریه و عقدنامه های پیچیده و بگیر و ببند، ازدواج را سخت و ناپایدار می کند. همین هاست که ازدواج را از یک کار «دلی» به یک کار «گِلی» تبدیل می کند. آدم ها باید از نظر قلبی یکدیگر را بخواهند و اگر از روی ترس و اجبار باشد هیچ فایده ای ندارد. مثل مواردی که در گذشته بوده که بچه ها را از بدو تولد به عقد هم در می آوردند و وقتی بزرگ می شدند، بدون این که بخواهند مجبور بودند با هم زندگی کنند. تصور من این است که کم کم راه حل های انسانی برای این مورد پیدا می کنند. متاسفانه امروز می بینیم زوج ها باهم زندگی می کنند ولی دچار طلاق ذهنی هستند. نسل اول که پدران و مادران ما هستند به همین شیوه اجباری و انتخاب بزرگ ترها تن دادند و زندگی کردند، نسل دوم دچار این مشکلات هستند و طلاق های ذهنی و جسمی دارند ولی نسل سوم یک شیوه جدید را پیدا کرده به عنوان همزیستی مسالمت آمیز.آیا زندگی مشترک بین ۲ نفر به تضمین و پشتوانه ای نیاز ندارد و هرکدام از طرفین که احساس کرد خسته شده یا نیاز به تنوع و تغییر دارد می تواند زندگی مشترک را تمام کند؟ یعنی یک مرد می تواند پس از گذشت یک سال، ۲سال یا ۵ سال و بعد از تمتع از زن می تواند او را بدون هیچ عذر و بهانه ای رها کند؟اشکال از همین جا شروع می شود؛ آیا زن در این زندگی تمتعی نبرده است؟ مشکل اینجاست که ما برای زن نرخ تعیین می کنیم در صورتی که زن هم در این ماجرا یک طرف قضیه بوده است. شما ببینید ساختمان بتن آرمه در مقابل زلزله مقاوم تر است یا ساختمان اسکلت فلزی؟ مسلما ساختمانی با اسکلت فلزی با زلزله کمی تکان می خورد بعد می ایستد ولی بتن ترک بر می دارد و می ریزد.همین شروط و تعهدات سنگین و مهریه های نجومی باعث شده بنیان خانواده مثل بتن آرمه در مقابل مشکلات انعطاف نداشته باشد و بریزد. انعطاف در هستی قاعده است به همین دلیل در اسلام گفته می شود تساهل و تسامح، یعنی گذشت کنید و راحت بگیرید. دلیل آنکه زن و مرد برای طلاق تلاش می کنند این است که زن و مرد هیچ کدام حاضر نیستند ذره ای از موقعیت و خواسته ای که دارند پا عقب بگذارند و همین اصرار بر موقعیت و خواست شان است که زندگی شان را سست می کند یعنی حاضرند تجرد را تحمل کنند، زهر طلاق را بچشند و دربه دری بچه های شان را ببینند ولی ذره ای از موقعیت خودشان عقب ننشینند.آیا جایگزینی وجود دارد که مردی که خواهر ندارد یا مادرش را از دست داده بتواند این کمبود را جبران کند؟بله، هستند افرادی که می توانند این جای خالی را پر کنند. من همیشه در کلاس ها و صحبت هایم گفته ام پشت سر هر مرد موفق، ۴ زن ایستاده اند لزوما تنها همسر او نیست. همیشه افرادی هستند در اطراف ما که بیشتر و بهتر از خواهر به ما کمک کرده و دست مان را گرفته اند، این افراد می توانند جای خالی خواهر نداشته را برای ما بگیرند، ولی در مورد مادر این مسئله کمی سخت تر است. خانم ها اگر در بعد شخصیت مورد توجه قرار بگیرند بسیار موثرتر خواهند بود.چرا ۴ نفر و نه بیشتر! آیا دلیل خاصی وجود دارد؟بله، هرکدام از این نقش ها روان شناسی خاص خودشان را دارند و بخشی از نیاز های ما را برطرف می کنند. برای مثال رابطه بین مادر و فرزند از یک جنس است و رابطه خواهر و برادری از جنس دیگر و همین تفاوت ها باعث می شود انسان در جهات مختلف رشد پیدا کند.شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزی تان را برطرف می کنید و برای برطرف کردن نیاز های عاطفی، عرفانی و روانی به ۳ منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش ها به نهایت می رسد و فرد از اجرای آن خسته می شود.رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند.در مورد زنان هم همین طور است؟بله؛ در مورد زن هم همین طور است. یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود.پس با این تعاریف شما با تک فرزندی مخالف هستید چون در این صورت یکی از این ۴ عضو ناقص می شود.باهر: بله؛ از نظر توازن و تعادل ۲دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است.
کد خبر: ۱۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۸
اوای دنا: آیین معارفه و تودیع استانداران سابق و جدید اردبیل حاشیههایی داشت که از نظر میگذرد. * مراسم معارفه استاندار اردبیل بعد از ۴۰ دقیقه تاخیر در مجتمع فدک اردبیل با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد و مجری این برنامه در هر فرصتی سعی میکرد اشعاری ترکی با احساسات خاص قرائت کند تا فضای جلسه را از سنگین بودن رسمی به حالت پویایی و نشاط سوق دهد که در این بین واکنش نماینده مردم اردبیل به اشعاری با مضامین اردبیل خنده را بر لب حاضران مینشاند. * در حالی که تشریفات عجیب ی در استقبال از استاندار جدید به راه افتاده بود چند دستگاه اتوبوس حمل و نقل عمومی اردبیل در جلوی مجتمع فدک حاضر بود که بر روی این اتوبوسها پلاکاردی با مضمون «ستاد استقبال مردمی» نوشته شده و از طرفی تعدادی از همروستاییهای نیکزاد گوسفند به محل حضور نیکزاد آورده بودند تا جلوی او قربانی کنند. * از تشریفات عجیب این مراسم آمادهباش کامل نیروهای آتشنشانی با لباس فرم و همچنین تعدادی جوان و نوجوان بسیجی با لباس متحدالشکل به همراه گل و پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران بود که یک تونل خوبی را برای عبور وزیر و استاندار جدید به وجود آورده بودند. * هرچند رئیس شورای شهر اردبیل در سخنرانی افتتاح پروژههای عمران شهری اعلام کرد که استقبال از نیکزاد شکل مردمی داشته اما از چند روز پیش شورای شهر و شهرداری که نمیتوانستند خوشحالی خود را از انتخاب شهردار سابق اردبیل به عنوان استاندار کتمان کنند بنرها و پارچه نوشتههای متعددی در سطح شهر و جلوی فدک اردبیل نصب کرده بودند تا حضور نیکزاد را تبریک بگویند. * در مراسم معارفه امروز ۱۰ نفر از نمایندگان مردم استان در مجلس گرفته تا یکی از جانبازان سخنرانی کردند که معاون عمرانی استاندار اولین سخنرانی بود که پشت تریبون رفت و به ارائه گزارشی از عملکرد صابری در حوزههای مختلف پرداخت. * در این مراسم رئیس کل دادگستری استان، رئیس مجمع نمایندگان استان در مجلس، مصطفی افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس به نمایندگی از نمایندگان حوزه انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین و یونس اسدی به عنوان منتخب نمایندگان شهرستانهای مختلف استان و همچنین نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل، وزیر کشور و در نهایت نیکزاد استاندار جدید اردبیل به ایراد سخنرانی پرداختند به طوریکه این مراسم بیش از ۳. ۵ ساعت به طول انجامید. * جلسه معارفه به قدری طولانی شد که تعدادی از شرکتکنندگان چند بار برای هواخوری به بیرون از جلسه رفته و هوایی تازه کردند. * در این مراسم از مدیران کل تا مدیران جزء از فرمانداران تا بخشداران و شهرداران و همچنین برخی از صنوف و عموم مردم حاضر شده بودند به طوریکه هم بخش اصلی و هم طبقه فوقانی مجتمع فدک مملو از حاضرانی بود که برای این مراسم آمده بودند. * در خلال برنامه خانواده نیکزاد همسر و دو فرزند او به همراه مادر اکبر نیکزاد در سالن جلسه حاضر شده و پرسنل شهرداری نیز به گرمی از فرزند خردسال او استقبال کرده و او را بارها به آغوش گرفتند که برخی شیطنتهای پسر نیکزاد نیز در قسمت عقب سالن به برخی بینظمیها کمک کرده بود. * از دیگر حاشیههای این مراسم پخش کلیپی از عملکرد سید حسین صابری با عنوان خدمت بیمنت بود که به زیبایی دستاندرکاران استانداری عملکرد دو ساله وی را به تصویر کشیده و ناگفتههای دوران مدیریتی وی را به ویژه سفرهای هفتگی به شهرستانها و روستاها در قالب کلیپی به نمایش گذاشتند که تنها اشکال این کلیپ افزودن برخی پروژههایی بود که به در سالهای گذشته به دست استانداران قبلی افتتاح شده بود. * از بین نمایندگان استان تنها منصور حقیقتپور که گفته میشود با سید حسین صابری میانه خوبی ندارد در مراسم حاضر نشده بود و مجری برنامه نیز حاضر نبودن وی را در جلسه به حاضران گوشزد کرد. * در این مراسم تعدادی از سخنرانان از وزیر کشور به عنوان دکتر و تعدادی نیز به عنوان مهندس یاد میکردند در حالی که بر اساس قانون دادن القاب غیرواقعی به اشخاص به ویژه در قالب مدرک تحصیلی غیرقانونی است اما هیچیک از مدیران و نمایندگان استان متوجه این مسئله نبودند. * رئیس مجمع نمایندگان استان در سخنرانی خود هم ایام گذشته نظیر هفته دولت را گرامی داشت و هم ایام پیش رو را به نام دفاع مقدس تبریک گفت و هم از حادثه زلزله و تسلیت آن سخنی به میان آورد. * در این مراسم انتقاد نماینده مردم اردبیل در مجلس مصطفی افضلیفرد در حالی از رسانهها در خصوص انتشار مطلبی با عنوان «نمایندگان در انتخاب استاندار جدید دخالتی نداشتند» سخن به میان آورد که اسناد خبری و صدای موجود این نماینده در گفتوگو با خبرنگار فارس به خوبی ثابت میکند که وی به صراحت اعلام کرده نمایندگان در جابهجایی استاندار اردبیل دخالتی نداشتند. * در تجلیل از زحمات سید حسین صابری استاندار سابق اردبیل دستاری از جانبازان دوران دفاع مقدس در خطابه خود از زحمات وی قدردانی کرده و برای نیکزاد آرزوی توفیق کرد. * در حالی که در این مراسم حضور باقری جدی قهرمان پارالمپیک نیز به چشم میخورد، مجری برنامه به سرعت قهرمانی باقری جدی، مجید فرزین و انوشیروانی را در پارالمپیک و المپیک تبریک گفت. * امام جمعه اردبیل نیز در این مراسم از ریخت و پاشهای انجام شده در مراسم معارفه به ویژه آمادهباش نیروهای آتشنشانی و برخی کارهای زاید تشریفاتی انتقاد کرد و اظهار داشت: اگر قرار است چنین کارهایی معمول باشد پس چرا برای سایر استانداران و یا مدیران انجام نمیشود. * امام جمعه اردبیل پس از پایان سخنان خود با عذرخواهی از وزیر کشور سالن جلسه را ترک کرد و در هنگام رفتن بیان کرد: بنده برای معارفه استاندار تا ساعت ۱۱ برنامهریزی داشتم و به دلیل انجام مصاحبه مهم با یکی از خبرگزاریهای مهم کشوری باید به وعده خود عمل کرده و در محل مصاحبه حاضر شوم. * استاندار سابق اردبیل به رغم پخش شدن کلیپی از عملکرد خود حدود ۲۰ دقیقهای نیز صحبت کرد و از برخی کارهای انجام شده سخن به میان آورده و در خطاب به اظهارات افضلیفرد نماینده مردم اردبیل در مجلس در خصوص ثابت ماندن نرخ بیکاری به کاهش تدریجی آن اشاره کرد. * در این مراسم احکام استاندار جدید قرائت و از زحمات صابری نیز با لوح سپاس و هدایایی تجلیل شد و به صورت ابتکاری لوح سپاس تهیه شده از طرف صابری به نیکزاد تقدیم شد. * در این مراسم جمعی از عکاسان و فیلمبرداران در قسمتهای مختلف سالن مشغول فعالیت و شکار صحنهها بودند و تعداد ۱۵ خانم نیز در سالن جلسه حضور داشتند که اغلب آنها از خبرنگاران رسانههای گروهی استان و نشریات محلی بودند. * طولانیترین سخنرانی را در این مراسم وزیر کشور انجام داد که با لحنی شوخی به اظهار نارضایتی برخی از نمایندگان و مسئولان از جابهجایی استاندار اردبیل پاسخ داد و گفت: تا دیروز به ما فشار میآوردند که استاندار را تغییر دهید اکنون همان افراد به خاطر همین جابهجایی از ما گله میکنند. * وزیر کشور همچنین به سفت و سخت بودن صابری در هزینه بیتالمال اشاره کرد و یادآور شد: من یقین دارم که صابری اجازه نمیدهد ریالی از بیتالمال صرف کارهای بیهوده شود. * در این سخنرانی وزیر کشور از جلیل جعفری بنه خلخال نماینده خلخال و کوثر در مجلس به عنوان نخبه حوزه فناوری هستهای یاد کرد و با خطاب قرار دادن وی گفت: ایران امروز در عرصه هستهای سرآمد کشورهای دنیاست. * با وجود طولانی بودن مراسم هیچ پذیرایی از حاضران در پایان جلسه صورت نگرفت و حاضران با خستگی تمام و مدیران با صرف کردن یک روز کاری خود به مراسم معارفه به خانههای خود برگشتند. *به گزارش فارس، آخرین سخنران این مراسم اکبر نیکزاد استاندار جدید بود که در سخنان خود بارها از خاطرات شیرین دوران شهرداری خود گفت و به علاقمندی خود به آش دوغ نیز اشارهای کرد و اظهار داشت: بنده حسرت به دل ماندم که در اردبیل مثل همه مردم به مغازه آشفروشی رفته و دل سیر آش دوغ بخورم. * نیکزاد به روند پایان ماموریت خود در شهرداری اردبیل و حضور در دو استان قزوین و کهگیلویه و بویراحمد به شوخی اشاره کرد و افزود: وزیر کشور بنده را به قزوین فرستاد تا همچون معاونان قبلی استاندار بر اثر سقوط هواپیما جانم را از دست بدهم و به کهگیلویه و بویراحمد فرستاد تا شاید در این منطقه کوهستانی بلایی سرم بیاید اما با برگرداندنم به اردبیل ثابت کرد «مال بد بیخ ریش صاحباش است».
نیکزاد همچنین به دوستانش از خطه کرمان همولایتیهای صابری در زمان بازسازی بم و زرند کرمان و ابراز ارادت آنها اشاره کرد و گفت: هنوز که هنوز است از بم دوستانم برایم خرما میفرستند و ما نه تنها امروز بلکه در آینده نیز مهماننوازی خود را به صابری نشان خواهیم داد.
کد خبر: ۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۸
اوای دنا:تابستان 8 سال پيش در چنين روزي همه ايران يک نام را زمزمه کرد، براي يک نام بغض کرد، براي يک نام اشک ريخت و شعر خواند؛ حسين پناهي. مردي که کودکياش را 48 سال تمديد کرد.حسين پناهي خود درباره رسالتي که در زندگي داشت به وضوح گفته بود که «رسالت من چنين است، تا دو استکان چاي داغ را از ميان دويست جنگ خونين به سلامت بگذرانم، و در شبي باراني، چشم در چشم با خداي خود نوش کنم!»به گزارش هنرآنلاين، هشتمين تابستان است که او به آن سوي پنجرهها کوچ کرده، آنقدر زود گذشت که ما از آن روز تا امروز و احتمالا تا هميشه، مرثيهخوان روزهايي هستيم که بودنش را نفهميديم و چه حيف! حسين پناهي، يک بازيگر يا شاعر به معني صرف کلمه نبود ولي هرچه بود، جهان غريب پناهي، همان قدر جلوي دوربين سينما عيان ميشد که روي سن تئاتر، که بر دفتر شعر و اين را با زبان شرح دادن، محال!حسين پناهي دژکوه، در سال 1335، در روستاي دژکوه شهر سوق از توابع شهرستان دهدشت در استان کهگيلويه و بويراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصيل در بهبهان به توصيه و خواست پدر براي تحصيل به مدرسه آيتالله گلپايگاني رفت و بعد از پايان تحصيلات براي ارشاد و راهنمايي مردم به محل زندگياش بازگشت.چند ماهي در کسوت روحانيت به مردم خدمت کرد. و پس از مدتي نتوانست در کسوت روحاني باقي بماند.حسين به تهران آمد و سر از آکادمي علوم هنري آناهيتا درآورد و تحت آموزش مستقيم دکتر مصطفي اسکويي، با عناصر و تکنيک بازيگري به روش استانيسلافسکي که اسکويي و همسرش بنيانگذار اين سبک در ايران بودند، با تئاتر کلاسيک نوع اروپايي به بهترين نحو آشنا شد و يکي از شعرهاي معروف خود را با نام”براي آناهيتا" در آن زمان سرود و به استادش تقديم کرد.پناهي بازيگري را نخست از مجموعه تلويزيوني”محله بهداشت" آغاز کرد. سپس چند نمايش تلويزيوني با استفاده از نمايشنامههاي خودش ساخت که مدتها در محاق توقيف ماند تا بالاخره با پخش تلهتئاتر”دو مرغابي در مه" از تلويزيون که علاوه بر نوشتن و کارگرداني خودش نيز در آن بازي ميکرد خوش درخشيد و با پخش نمايشهاي تلويزيوني ديگرش، توجه مخاطبان خاص و عام را به خود معطوف کرد. (نمايشهاي”دو مرغابي در مه" و”يک گل و بهار" که پناهي آنها را نوشته و کارگرداني کرده بود، بنابه درخواست مردم به دفعات از تلويزيون پخش شد.)در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد او يکي از پرکارترين و خلاقترين نويسندگان و کارگردانان تلويزيون بود. به دليل فيزيک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگي و خلوصي که از رفتارش ميباريد و طنز تلخش بازيگر نقشهاي خاصي بود. اما حسين پناهي بيشتر شاعر بود و اين شاعرانگي در ذرهذره جانش نفوذ داشت. تا اينکه نخستين مجموعه شعرش با نام”من و نازي" در 1376 منتشر شد. (اين مجموعه شعر تاکنون 17بار تجديد چاپ شد و به 6 زبان زنده دنيا ترجمه شده است.)کار هنري از زبان پناهيدر کودکي نميدانستم که بايد از زنده بودنم خوشحال باشم يا نباشم. چون هيچ موضعگيري خاصي در برابر زندگي نداشتم. فارغ از قضاوتهاي آرتيستيک در رنگين کمان حيات ذرهاي بودم که ميدرخشيدم. ديدن پرواز دور از دسترس و افسانههاي عقابها، حمله ساليانه ميليونها ملخ و… همه اينها براي من، عجيب، موثر و جالب بود. بعد از مدتي ديدم مثل جاروبرقي تمام آن تصاوير و اتفاقات را در ذهنم جمع کردهام و حالا در کارهاي نيمه هنري که انجام ميدهم، نشانههايي شدهاند که نميگذارند يا نميخواهند از گذشتهام جدا شوم.سينما، شعر، هنر از زبان پناهيعلاقه شماره يک من، شعر است، بعد به سينما گرايش پيدا کردم که همسايه ديوار به ديوار شعر است. شعر، سينما را نگه داشتهاست وگرنه در حد گرايشهاي مستند يکبار مصرف ميماند. کسي که براي نخستين بار طرح پاپوشي به اسم کفش را طراحي ميکند اسم کارش هنر است. اين بارها تکرار شده که”من اگر ميتوانستم شعر بگويم هيچگاه فيلم نميساختم." اين گفته خالق فيلمهاي ايثار، نوستالژيا، و آيينه است، تارکوفسکي پيامآور سينما. من هم وقتي از سينما ميگويم، منظورم آثاري است که جرقهاي از خلاقيت سازنده را در آن ميبينم. من سعي کردم روشنايي شعر را با خودم در سينما حفظ کنم. نه شعر خودم را بلکه شعري را که در دنيا مطرح است. اين شعر را در نظر بگيريد:”کوهها در دور دست ميدرخشند در چشم سنجاقک…"اين يک هايکوي ژاپني است.به نظر من بازيگري که نقشي را در مقابل دور بين بازي ميکند، عمده بار بازيگرياش بر نکات و انديشهاي است که در ذهن دارد و تماشاگر نميبيند. شما از کجا ميدانيد که در ميان يک ديالوگ، چنين ذهنياتي مثل اين هايکو نباشد؟ چنين فرضيات ذهني، هميشه تاثيرگذارتر از امکانات در دسترس است، مثل ديالوگ يا حرکت. آن فرضيات بازيگر است که با خود ميگويد اگر فلان لحظه را اينطوري عکسالعمل نشان بدهم، بهتر است. نميخواهم بگويم همه بازيگران با شعر سر و کار دارند بلکه هرکس به فراخور حالش فرضيات ذهني براي کار خود کنار ميگذارد.بازي در نقش افراد مجنون و کودکانقبلا هم گفتهام باز هم ميگويم، بعد از مرگم متوجه خواهيد شد که چرا در چنين نقشهاي کودکانهاي ظاهر ميشوم و اين حرف بين برخي از دوستان سوءتعبير شدهاست. منظورم اين نبوده که من نابغهاي هستم که بعد از مرگم به وجود نازنينم پي ميبرند. نه، ميخواستم بگويم بعضي چيزها تا وقتي آدم هست، حالا هر کسي، نميشود در مورد آن حرف زد. چون اگر بگويي، پر ميشوي از”من".ميخواستم بگويم کليد گم گمشدههاي ما در جيب دل بچههاست (و در جيب هر کس که شبيه بچههاست)؛ بقيه به قدرت، بازيگرند. اگر براي ارائه اين شخصيتها دنبال الگو بگرديم در جامعه فراوان به چشم ميخورد، افرادي که فقط از حيث جسماني بزرگ شدهاند و گاهي دست به اعمالي ميزنند که هيچ ربطي به منطق و دو دو تا ميشود چهارتاهاي حسابگرانه ندارد.کودکي از زبان پناهياز زماني که دوران کودکي را از دست دادم در اين انديشه بودم، ما ايلياتي بوديم شبها پهنهاي به وسعت آسمان، زمينه روياهاي دور و درازمان بود. شبها آنقدر به آسمان نگاه ميکرديم تا خوابمان ببرد. در آن پهنه، ذهن ما به جايي نميرسيد اما ميتوانستيم ستارهاي را انتخاب کنيم و دلخوش آن شويم. ما به سياهچالهها فکر نميکرديم، شايد به اين خاطر که دوران کودکي، دوران حيرت است.بعد از اين دوره بزرگترين مسئلهام”مرگ" بود. هميشه اين بودن يا نبودن، برايم سوال غليظ و پيچيدهاي بوده و هست و هميشه هم بيجواب مانده؛ آيا مرگ، پاسخ بزرگي به زندگي ماست؟ چرا بار آگاهي بر گرده انسان گذاشته شد؟ يا ما چرا ميبينيم؟ ما چرا ميپرسيم؟ هميشه اينها براي من معماهاي لاينحل بودهاست. درگير شدن ذهن با مرگ، هميشه با آرزوي ديرينه انسان براي رسيدن به دستاويز عشق، ارتباط تنگاتنگ داشتهاست.
کد خبر: ۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
اوای دنا: بعضی فكر میكنند حس ششم یك نیروی ماورایی است، بعضی دیگر هم فكر میكنند فقط حس ششم دارند.
برخی دیگر هم فكر میكنند این حس یك شانس است كه بعضی دارند و بعضی ندارند. اما جالب است كه گروهی از دانشمندان میگویند، این حس را میتوان یك قدرت واقعی در انسانها دانست كه با آزمایشدر آزمایشگاهها و حتی در اسكنهای مغزی میتوان وجود آن را نشان داد. با خواندن این مطلب حتما پدیدهای را كه گاهی با وجودتان آن را حس كردهاید و حتی براساس آن تصمیم گرفتهاید در خواهید یافت و حتی میتوانید آن را تقویت كنید.تحقیقات نشان میدهد، غریزه ما گاهی زودتر از عقل و منطق شرایط را درك و به زبان بدن ترجمه میكند. درواقع گاهی غریزه چیزهایی را كه باید بدانیم قبل از آنكه هشیارانه و از طریق مغز آنها را دریابیم به ما انتقال میدهد.
این روندی است كه غریزه ما حالت فیزیكی پیدا میكند.بردن یا باختن را قبل از شروع بازی حدس می زنید زمانی كه قلبتان به شدت میزند، عرق را روی سطح بدنتان حس میكنید و احساس دلآشوب و احساس خطر دارید یا حتی گاهی كه ضربان قلب و تعداد نفس كشیدنتان طبیعی است و هیچ علامتی ندارید هم حس ششم (یا غریزه) شما ممكن است درحال ارسال پیام به شما باشد. سال گذشته «دكتربارفابی دان»، پروفسور عصبشناسی و محقق رفتارشناسی انسانی در دانشگاه «وست هاكل» یك تحقیق بسیار جالب انجام داد. او گروهی از افراد را انتخاب كرد و از آنها خواست كه ضربان قلب خود را در حالتهای مختلف حدس بزنند. سپس از این افراد درخواست كرد در یك بازی حدس زدن و كشیدن ورق بازی شركت كنند. آنها در این بازی ۴ دسته ورق مختلف پیش رو داشتند كه بدون آنكه بدانند در هركدام از آنها فقط چند عدد وجود داشت. در این بازی حدس زدن درست هرعدد باعث به دست آوردن پول و هر ۳ اشتباه درحدس زدن شماره درست باعث از دست دادن پول میشد. درنهایت پس از چندبار بازی كردن، افرادی كه بهترین حدسها را میزدند جدا شدند و مشخص شد آنها بیشتر از دیگران میتوانند عددهای صحیح را حدس بزنند. جالب این بود كه گروه دكتردان به این نتیجه رسیدند گروهی كه حدسهای بهتری در مورد اعداد روی برگههای بازی میزدند در حالتهای مختلف ضربان قلب خود را هم بهتر حدس میزدند و درواقع قدرت پیشبینی یا غریزه یا حس ششم آنها قویتر از بقیه است.مطالعهای كه پیشتر در دانشگاه ایوا انجام گرفته هم در نوع خود جالب بود. در این مطالعه میزان عرقكردن كف دستهای چند شرطبند اندازهگیری میشد. طبیعی بود كه استرس باعث افزایش عرق كردن كف دستها میشود. مطالعه نشان داد در مورد برخی افراد آنها به محض آنكه ورقهای خود را دریافت میكردند، در صورتیكه ورقها مناسب نبودند، شدت عرق كردن دست آنها بالا میرفت و جالب اینكه این موضوع حتی قبل از آن بود كه دیگران ورقهای خودشان را دریافت كنند و جالبتر اینكه در بیشتر موارد این افراد درنهایت بازنده بودند. این به آن معنا بود كه افراد موردتحقیق توانایی حدس زدن برد و باخت خود را قبل از اینكه فرصت تجزیه و تحلیل منطقی را داشته باشند، دارند.وقتی نابیناها می بینندچشمعملكرد دستگاه بینایی انسان را میتوان اینگونه خلاصه كرد: «چشمها تصاویر را دریافت میكنند و مغز آنها را پردازش میكند. اما واقعیت این است كه انسان دوگونه بینایی دارد؛ بینایی خودآگاه و بینایی ناخودآگاه و درواقع بینایی چشمان ما خیلی بیشتر از آن چیزی است كه فكر میكنیم.» برای مثال، افرادی كه به دلیل ضایعات مغزی بینایی خود را از دست میدهند، میتوانند دربسیاری از موارد جهت حركت یك شیء را حدس بزنند یا از روی حالت چهره یك انسان كه در سكوت كامل است به احساسات او پی ببرند. این در حالی است كه آنها امكان دیدن آن اشیا یا آن انسانها را ندارند. درواقع بینایی ناخودآگاه آنها از محركهای بینایی امواجی را دریافت میكنند، این در حالی است كه بینایی خودآگاه آنها هیچ ایمپالسی دریافت نكرده است. با وجود آنكه بینایی معمول آنها هیچ تصویری دریافت نمیكند اما آنها میتوانند تاحدودی از اطراف خود باخبر باشند و البته این چیزی است كه خود آنها هم نمیتوانند هیچ توضیحی برای آن پیدا كنند.افرادی كه بینایی ناخودآگاه دارند شاید گروهی خاص باشند اما درعین حال آنها میتوانند نشانهای از اتفاقی باشند كه برای همه آدمها میافتد. همه انسانها نوعی از اطلاعات بینایی را جذب و پردازش میكنند كه به دستگاه بینایی خودآگاه راه نمییابد و در آن پردازش نمیشود. پروفسور جوی هرش، مدیرمركز MRI دانشگاه پزشكی كلمبیا، میگوید او و تیمش نشان دادهاند واكنش مغز ما در قبال تماشای تصاویر افرادی كه حالتهای ترسان و ناراحت دارند، احساس اضطراب است. این نكته به نظرتان عجیب نیست؟ اما نكته این است كه به گفته دكتر هرش حتی اگر این تصاویر را آنقدر سریع به افراد نشان دهیم كه آنها درواقع این تصاویر را نبینند هم باز واكنش احساس اضطراب در مغز و بدن فرد شكل میگیرد. پروفسور هرش میگوید: «هسته آمیگال كه مركز مهمی در ابراز احساسات و شكلگیری آنها در انسان است، حتی وقتی تصاویر با سرعت ۳۳صدم ثانیه پیش چشم میآید- یعنی سرعتی كه مغز نمیتواند چیزی را كه میبیند پردازش كند- واكنش نشان میدهد، این واكنش درواقع واكنش اضطرابی است.» چنین واكنشی را میتوان ناشی از رفتار پیشینیان انسان دانست، زمانی كه هر غریبهای میتوانست یك خطر بالقوه محسوب شود و بیگانهای میتوانست از خطر دور بماند كه هرچه سریعتر حس مناسب را در افراد جامعهای كه به آن پاگذاشته بود ایجاد كند.حس ششم نمیگذارد چاق شویددستگاه گوارشبیشتر انسانها فكر میكنند اكثریت انسانها افرادی شكمو هستند كه اگر به میل خود غذا بخورند بسیار چاق میشوند اما اگر به غریزه و حس ششم خود در مورد چقدر خوردن و چی خوردن اعتماد كنید سالمتر از زمانی خواهید بود كه به رژیمهای غذایی پایبند بودهاید؛ پروفسور تریسی تیلكا، فوقتخصص روانشناسی در دانشگاه ایالیاوهایو، پس از بررسی رفتارهای غذایی ۱۲۵۰ دانشجوی دختر طی ۳سال اعلام كرد آنهایی كه به غریزه و حس درونی خود در مورد گرسنگی و سیری و انتخاب نوع و میزان غذاها تكیه داشتند پس از طی ۳سال BMI مناسبتری نسبت به آنهایی كه هرروز كالری موادغذایی را كه میخوردند محاسبه كرده و سعی میكردند برای خود برنامه غذایی با محدودیت كالری داشته باشند، داشتند. در مطالعهای دیگر كه در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید هم نشان داده شد زنانی كه به حس درونی خود به غذا خوردن یا نخوردن تكیه داشتند پس از ۲سال نسبت به زنانی كه از انواع رژیمهای غذایی استفاده میكردند وزن مناسبتر، كلسترول خون پایینتر و فشارخون طبیعیتری داشتند. حتی در مطالعاتی دیگر مطرح شده، افرادی كه به حس درونی خود و غریزهشان در مورد غذا خوردن اتكا میكنند بیشتر به داشتن برنامه زندگی سالم و برنامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی فكر میكنند و و میشود گفت اعتمادبهنفس مناسبتری دارند.حس ششم چشمهایتان را تقویت كنیددكتر ئباتریس دیگلادر، فوقتخصص نورولوژی میگوید: «همه ما اطلاعاتی را جذب و پردازش میكنیم كه در حیطه خودآگاه ما ثبت نمیشوند.دركل میشود گفت، همه انسانها یكجور آگاهیها و بینشهایی دارند كه در آن قسمتهای بدوی مغز درگیر هستند و این آگاهی و بینشها ربطی به خودآگاه ندارد.» اما نكتهای كه باعث درنظر گرفته نشدن این حس آگاهی میشود چیست؟ دكتر دیگلادر میگوید: «انسان به شدت به بینایی، عقل و منطق خود وابسته شده است و برای همین به این غریزه یا حس غریزی خود تكیه نمیكند، برای مثال، اگر وارد محیطی شوید كه ناگهان در آن دچار اضطراب شدید، به جای اینكه فكر كنید حس ششم شما این نكته را رقم زده، به این فكر كنید كه شاید رنگ دیوارها پایین بودن سقف یا حتی دیدن این محل در خواب باعث رقم خوردن اضطراب در شماست.»چطور حس ششم دستگاه گوارشتان را تقویت كنیداگر میخواهید غریزه غذاخوردن عالی داشته باشید باید به تمام امواجی كه دستگاه گوارش و مغزتان میفرستد به دقت گوش كنید. بهترین كار این است كه هر ۳ یا ۴ ساعت چیزی بخورید و زمانی كه احساس كردید انرژی گرفتهاید و تاحدودی سیر شدهاید و قبل از اینكه فكر كنید زیادی خوردهاید دست از غذاخوردن بكشید. كار دیگری كه میتوانید بكنید هم این است كه قبل از شروع غذا به آنچه میخواهید بخورید فكر كنید و ببینید چه مقدار از آن غذا برای شما كافی خواهد بود و این حجم غذا در بدن شما چه میزان انرژی ایجاد خواهد كرد. اینگونه حس غریزیتان بهتر درمورد میزان و چگونگی غذاهایی كه باید بخورید شما را هدایت خواهد كرد.بوها روی رفتار شما تاثیر میگذارندبینیمحققان میگویند بینی انسان روی بسیاری از تصمیماتی كه میگیرد تاثیر میگذارد. درواقع قدرت بویایی ما، حتی اگر بهطور خودآگاه متوجه آن نشویم، روی عملكرد مغزمان تاثیر میگذارد. در مطالعهای كه اخیرا در بلژیك انجام گرفته از گروهی از مردان خواسته شد در اتاقهایی جداگانه به تماشای یكسری عكس بنشینند. در زمان تماشای عكسهایی از انسانها در این اتاقها بوهای مختلف مثل بوی اشك (مشابه بوی محلول نمكی)، بوی گل رز، بوی غذا و بوی جوهر پخش شده و درنهایت مشخص شد تماشای عكسهای یكسان در انسانهای مختلف باتوجه به بوهای اتاقی كه در آن بودند احساسات مشابهی را ایجاد كرد. درنهایت محققان میگویند، پخش بوی محلول نمكی حس مهربانی و احساس علاقه و محبت به مادران را در تصاویر زنان در این مردان ایجاد میكرد؛ بوی گل احساس علاقه و احساسات رمانتیك و بوی غذا هم یادآور خاطرات مربوط به خانه و تجملات خانوادگی است. در واقع همین ویژگیهاست كه روی انسانها تاثیر میگذارند و ممكن است فرد را نسبت به فرد دیگری دچار احساس خوب یا بد كند. اما نكته جالب ماجرا این است كه محققان میگویند، برخی بوها ممكن است روی رفتار انسانها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقی در فرانسه نشان داده، وجود یك بوی مخصوص در فروشگاهها میتواند خریداران را مدت زمان بیشتری در فروشگاه نگه دارد و متوسط خرید كردن آنها را بالا ببرد.درمطالعهای دیگر در هلند هم نشان داده شده وجود بوی دائمی وانیل در یك فروشگاه مخصوص لباسهای زنانه فروش این فروشگاه را دو برابر كرده است. چطور حس ششم بویاییتان را تقویت كنید؟ اگرچه هنوز هیچكس نتوانسته راهی پیدا كند كه میزان گیرندههای بویایی در بینی انسان را افزایش دهد اما حالا محققان میگویند اگر افراد بوی عرق خود را استشمام كنند قدرت بویایی تیزتری خواهند داشت (این به دلیل وجود برخی تركیبات استروئیدی در تعریق انسان است.) اما نكته جالبتر اینكه برخی تحقیقات جدید نشان داده ورزش كردن هم میتواند روی قدرت بویایی انسان تاثیر بگذارد زیرا با ورزش كردن میزان آدرنالین خون بالا میرود و این باعث انقباض عروق بینی و بالارفتن میزان استنشاق هوا توسط بینیها میشود اما این را هم بدانید كه زندگی در شهرهای شلوغ به ضرر قوه بویایی شماست. رسپتورهای بویایی شما هر ۳هفته یكبار از بین میروند و رسپتورهای جدید جای آنها را میگیرند اما زندگی در شهرهای آلوده باعث كاهش تعداد این رسپتورها و نیز كاهش ساخت رسپتورهای جدید میشود.دقت نکنیدقدرت تفكر، منطق، استدلال و تشخیص شما در ادراك شما از جهان پیرامونتان نقش دارند؛ حتی وقتی درحالت خودآگاه متوجه آن نیستید حس قضاوت شما فعال است.اگر از شما بپرسند كه فكر میكنید زمانی كه با دقت كامل روی موضوعی متمركز هستید گیرایی و درك شما بالاتر است یا وقتی كه برآن موضوع متمركز نیستید چه پاسخی میدهید؟ بهطور قطع خواهید گفت وقتی با تمام تمركز و حواس بر آن متمركز باشید اما باور میكنید كه پاسختان اشتباه بوده است؟ در مطالعهای كه نتیجه آن در سال ۰۱۰۲ در نشریه «ینجر نورو...» به چاپ رسیده محققان به گروهی از افراد تصاویر انتزاعی و مفهومی را نشان دادند. دراین آزمایش از آنها خواسته شد نیمی از تصاویر را بادقت و تمركز كامل نگاه كنند و نیمی دیگر را صرفا بدون توجه، جالب بود كه در این میان افراد داوطلب بیشتر تصاویری را كه بدون دقت تماشا كرده بودند بهخاطر آوردند تا تصاویری را كه برآن تمركز كرده بودند. كن پالر، پروفسور نورولوژی و یكی از محققان اصلی این تحقیق میگوید: «حتی زمانی كه تمركز ندارید و از خودآگاه خود استفاده نمیكنید حس ششم به پردازش اطلاعات مشغول است، زمانی كه تمركز، منطق و خودآگاه شما بر چیزی متمركز نیست ناخودآگاه یا حس ششم راحتتر و سهلتر به پردازش اطلاعات مشغول میشود و اینگونه حتی بهتر هم عمل میكند و درنهایت هم میتواند به نتیجه موردنظر برسد.»دكتر ژكارتیوس، متخصص روانشناسی در دانشگاه رادباد در هلند میگوید تمركز نداشتن، باعث میشود بهتر تصمیم بگیرید! در سال۵۰۰۲ دكتر ژكارتیوس از ۰۰۱نفر داوطلب خواست به ارزیابی ۴مدل اتومبیل بپردازند كه هركدام از آنها در چند بخش با اتومبیلهای دیگر تفاوت داشتند. در یك گروه افراد بادقت تمام به بررسی مشخصات اتومبیلها پرداختند و تصمیم گرفتند و گروه دیگر فقط نگاهی سریع به اتومبیلها انداختند سپس به كاری دیگر مشغول شدند. درنهایت تنها ۵۲درصد از افرادی كه با تمركز كامل اتومبیلها را بررسی كرده بودند توانستند اتومبیلهای برتر را انتخاب كنند اما در نقطه مقابل ۰۶ درصد از كسانی كه فقط نگاهی به اتومبیلها كرده بودند توانستند اتومبیل بهتر را انتخاب كنند. دكتر ژكارتیوس در این مورد میگوید: «زمانی كه افراد مشغول كار دیگری هستند، ناخودآگاه حس ششم آنها مشغول پردازش اطلاعات تصاویری است كه دیده است و اینگونه میشود كه تصمیمگیری در این حالت درستتر از زمانی است كه افراد به صورت خودآگاه و با تمركز كامل به پردازش اطلاعات میپردازند.»حس ششم در خواب وجود داردتمام تصاویری كه در طول روز میبینید (گربهای كه در خیابان دیدهاید، كشتی تفریحی كه در برنامه خبری تلویزیون تماشا كردهاید و...) در مغز شما ثبت میشوند و سپس در زمانی كه خواب هستید دوباره سراغ شما میآیند و در واقع همین تصاویر هستند كه رؤیاهای شما را شكل میدهند. در بخش موسوم به خواب «REM» مغز شما سراغ این تصاویر میرود و آنها را مجدد پردازش میكند. دكتر «ربهكا اسپنسر»، پروفسور روانپزشكی و استاد دانشگاه «آمرست» در ماساچوست در این مورد میگوید: «مرحله REM خواب در زندگی انسان نقش مهمی بازی میكند، این مرحله در حل كردن مسائل، مشكلات و تصمیمگیری انسان بسیار مهم است، زیرا در این مقطع مغز اطلاعات و تصاویر را در كنار هم میگذارد و به راهحلهای جدید و راههای بهتر فكر میكند.» در اینجا شما به راهحلهایی میرسید كه محال بود در زمان بیداری به آنها برسید. در ضمن مرحله REM خواب در تثبیت احساسات شما هم نقش دارد.دكتر اسپنسر میگوید: «دلیل اینكه خیلی از اوقات درست در زمان بیدارشدن به همسر، فرزندان یا والدین خود فكر میكنید همین موضوع است؛ مرحله REM خواب باعث میشود احساس ارتباط عاطفی و علاقه شما در حالت ناخودآگاه تقویت شود.» دكتر «دیوید بارو»، فوق تخصص نورولوژی سلولی در دانشگاه هاروارد و نویسنده كتاب «كمیته خواب» در سالهای اخیر روی نحوه خواب و چگونگی رؤیا دیدن انسانها تمركز و پژوهش داشته است و میگوید، طی ۲سال تحقیق متوجه شده است كه بیش از یكسوم افراد موردمطالعه كه طی روز با مسئله یا مشكلی روبهرو بودهاند در زمان خواب برای آن مسئله راهحلی پیدا كردهاند. رؤیا دیدن فاقد منطقهای معمولی انسانی است، شما در رؤیا از قید و بندهای معمول تفكر و منطق دور میشوید و برای همین راهحلهایی پیدا میكنید كه محال است در حالت بیداری و ذهن خودآگاه آنها را بیابیم.»حس ششم خوابتان را تقویت كنیدبرای آنكه یك مسئله سخت یا یك مشكل را حل كنید خواب خودتان را به تاخیر نیندازید، بگذارید ضمیر ناخودآگاهتان آن مسئله را حل كند. دكتر بارو در این مورد یك نسخه جالب دارد: «روی تخت دراز بكشید و مشكل خودتان را روی كاغذ بنویسید و با فكر كردن به آن به خواب بروید، اینگونه ضمیر ناخودآگاه و حس ششم شما مشكل را برایتان حل میكند.»منبع: مجله تپش
کد خبر: ۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۵
اوای دنا:گوساله عجیب الخلقه با 2 سر، 2 گردن ، چهار چشم ، چهار گوش صبح امروز در شهرستان آباده استان فارس متولد شد.سرپرست شبکه دامپزشکی شهرستان آباده گفت : این گوساله عجیب الخلقه در یکی از گاوداری های این شهرستان متولد شده و در حال حاضر سالم است.فرخی علت این پدیده را اختلالات ژنتیکی اکتسابی و یا مادرزادی عنوان کرد .به گزارش واحد مرگزی ،سرپرست شبکه دامپزشکی شهرستان آباده استفاده از داروهای ضد انگلی و یا سموم شیمیایی و بعضی داروها در زمان آبستنی را علت تولد این پدیده نادر عنوان کرد.شهرستان آباده درفاصله 274 کیلومتری شمال شیراز واقع شده است .
کد خبر: ۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۹
اوای دنا: نتيجه نهايي انتخابات مجلس نهم از هر بعد كه بررسي شود؛ يك امر بيش از همه خود را نشان مي دهد و آن پاسخ "منفي" اكثريت مردم به تركيب و رویکرد حاکم بر مجلس هشتم بود.به گزارش رجانيوز، عدم حضور قريب به 200 نماينده مجلس هشتم در مجلس نهم، به خوبي نشان مي دهد جنجال هاي سياسي و روزمره، تصويب طرح هاي خاص و ... در طول 4 سال مجلس هشتم تا چه حد مورد تاييد يا رد توده هاي مردم بوده است. این در حالی است که بازماندن چهره هاي مطرحي همچون احمد ناطق نوري، اسدالله بادامچيان، حميدرضا كاتوزيان، علي عباسپور، حشمتالله فلاحتپيشه، محسن كوهكن، كاظم دلخوش، محمدحسن غفوري فرد، مصطفي كواكبيان، علي بنايي، محمد خباز، داريوش قنبري، جهانبخش محبينيا و ... نيز آشكارا نشان مي دهد برخي از نمادهاي مجلس هشتم چگونه مورد قضاوت نهايي مردم قرار گرفتند. از سوي ديگر آراي معنادار و دو مرحله اي تعدادي از چهره هاي سياسي مشهور مجلس هشتم نيز كه در دوره هاي قبلي به راحتي و در همان دور نخست وارد مجلس مي شدند، در اين دوره نشان مي دهد راي مردم به برخي از اين چهره ها مشروط و يا از روي اضطرار بوده است؛ محمد رضا باهنر، احمد توكلي، علي مطهري و ... افرادي هستند كه هر يك در انتخابات مجلس هشتم در همان دور نخست با آراي قابل توجهي وارد مجلس شدند اما در انتخابات اخير عليرغم شهرت خود نتوانستند در دور اول رضايت مردم را كسب كنند و بواسطه تبليغات و ... جواز حضور در مجلس نهم را در "دور دوم" انتخابات كسب كردند. و شاید همین رای معنادار کافی باشد تا نظر مردم درباره رویکرد حاکم بر مجلس هشتم و لزوم تحول جدی در این رویکرد، به درستی فهم شود. این در حالی است که کارنامه خوانی 4 ساله مجلس هشتم به خوبي نشان مي دهد، در شرايط كنوني مي توان بسيار بهتر و مدبرانه تر عمل نمود و در ازاي پرداختن به جنجال هاي سياسي روزمره و غير ضروري كه مورد انتظار مردم هم نيست، به بسياري از اهداف و برنامه هاي كلان نظام و حل مشكلات توده هاي مردم پرداخت. نگاهی به بخشهایی از کارنامه عملکرد مجلس هشتم شاید تحلیل رای مردم و بازماندن 200 نفر از نمایندگان این مجلس برای حضور در مجلس نهم را آسانتر می کند: تعیین مبلغ 100 میلیون تومان برای تخصیص به هر نماینده مجلسابتدای تشکیل مجلس هشتم بود که انتشار خبری مبنی بر تخصیص مبلغ 100 میلیون تومان به هر نماینده مجلس از سوی هیات رئیسه و با بهانه تامین محلس اسکان و دفتر کار توسط نمایندگان، جنجال رسانهای بزرگی را در حاشیه مجلس به وجود آورد. خبرها حاکی از اعطای وام 100 میلیون تومانی تقریبا بلاعوض به نمایندگان مجلس بود. حسن کامران نماینده مردم اصفهان در مصاحبهای، با حمله به هیات رئیسه مجلس، از اعطای 100 میلیون تومان به نمایندگان خبر داد و این امر را نشانهای برای ترویج اشرافیگری در میان مسئولین نظام دانست. ماجرا از این قرار بود که بنا بر گفته کامران، به هریک از نمایندگان مبلغ هشتاد میلیون تومان بابت کرایه خانه اعطا شده بود که پنجاه میلیون از این مبلغ به عنوان وام بلاعوض و 30 میلیون تومان باقیمانده نیز در قالب قرض الحسنه و با بهره کم بود. همچنین به هر نماینده مجلس مبلغ 20 میلیون تومان بابت خرید ماشین پرداخت شد که به این ترتیب هر نماینده مجلس 100 میلیون تومان دریافت نمود. تخصیص 30 میلیون تومان وام قرضالحسنه به هر نماینده در حالی صورت میگرفت که به گفته حسن کامران "مردمیکه با رای خود ما را به مجلس فرستادند، از گرفتن یک میلیون تومان آن عاجز بودند." و در شرایطی بابت خرید اتومبیل به هر نماینده 20 میلیون پرداخت میشد که مجلس خود دارای سیستم حمل و نقل و اتومبیلهای مجلس در اختیار نمایندگان بود. هر چند رسانهای شدن این موضوع موجي از انتقادات را به سمت مجلس و هیات رئیسه آن روانه کرد ولی هیچ گاه خبری مبنی بر توقف اعطای این مبلغ به نمایندگان از سوی مجلس شنیده نشد. طفره چند ساله مجلس از تصویب طرح نظارت بر نمایندگان مجلس مجلس هفتم بود که نمایندگان به این نتیجه رسیدند طرحی را به تصویب برسانند که بر مبنای آن بر عملکرد نمایندگان مجلس نیز نظارتی صورت بپذیرد و این در حالی بود که در طول هفت دوره قبلی مجلس شورای اسلامی، نمایندگان بدون واهمه از هرگونه نظارت و عواقب هر گونه تخلف، بر کرسیهای مجلس تکیه زده بودند. با این حال مصادف شدن طراحی این طرح با پایان یافتن دوره مجلس هفتم، طرح نظارت بر عملکرد نمایندگان مجلس را به مجلس هشتم کشاند، تا این مجلس تصویب کننده طرح نظارت بر نمایندگان مجلس باشد. اما فراز و نشیبهای عجیب و گاه ساختگی بر سر تصویب این طرح، تصویب این طرح را به سال آخر مجلس هشتم کشاند! مهدی کوچکزاده نماینده تهران به عنوان یکی از نمایندگان جدی در پیگیری این طرح، درباره طرح و سرنوشت آن میگوید: "پس از آنکه سال گذشته در دیداری كه نمایندگان مجلس با رهبر معظم انقلاب داشتند ایشان هم به ضرورت وجود نظارت بر مجلس و نمایندگانی كه خودشان بر دستگاهها نظارت می كردند تأكید كردند، همان طرح قبلی یعنی طرحی كه از مجلس هفتم تصویب شده بود توسط دوستان آبادگران همان طرح با اصلاحات مختصری در مجلس مطرح گردید كه متأسفانه طرح مذکور که طرح پخته و نسبتا جامعی بود، به بهانههایی با مخالفت روبه رو شده و با هدایت هیت رئیسه مجلس،به کمیسیون اصل 90 ارجاع شد." کوچکزاده با اشاره به ناکام ماندن سرانجام طرح پیشنهادی کمیسیون اصل 90 در صحن علنی ادامه میدهد: "این كمیسیون پس از دو سه ماه بررسی دوباره در یك شكل جدیدی این طرح را به صحن مجلس ارجاع داد در آنجا باز هم مخالفتهایی شد و آنجا ارجاع داده شد به یك كمیسیون مشترك خاص بررسی این طرح. این كمیسیون مشترك اولین گزارش خودش را در 33 ماده در بهمن ماه سال گذشته ارائه داد كه متأسفانه آن طرح 33 ماده ای دارای اشكالات بسیار زیادی بود كه اگر نگویم درست در راستای عكس طرح نظارت نمایندگان بود حداقل میگویم هیچ یك از اهداف طرح را برآورده نمیكرد. به طوری كه ده ماده اول آن 33 ماده در راستای خواسته های نمایندگان نوشته شده بود." و این همه در حالی است که مقام معظم رهبری در خرداد ماه سال 89 خطاب به نمایندگان مجلس فرمودند: "یک شأن نظارتى هم براى خود مجلس و براى آحاد نمایندگان تعریف کنید. من معتقدم که شما دو سال دیگر توى مجلسید، معلوم نیست بعد از این توى مجلس باشید یا نباشید؛ ممکن است دیگر هرگز گذارتان به مجلس نیفتد؛ اما صدها و صدها نفر در طول زمان از اینجا عبور خواهند کرد؛ کسانى خواهند آمد و روى این صندلىها خواهند نشست. اگر شما امروز توانستید یک سازوکار کنترلى متقن و محکم براى نظارت بر کار نماینده پایهگذارى کنید تا هر وقتى که این دستگاه خوب کار کند، اجرش مال شماست؛ مزد الهىاش مال شماست."نمایندگان مجلس، سرانجام طرحی را که در کمیسیون اصل 90 قانون اساسی تنظیم و به امضای156 نفر از وکلای ملت رسیده بود، به رای گذاشتند تا فوریت آن در روز یکشنبه 4 مهر سال گذشته، با 79 رای موافق و 81 رای مخالف 201 نماینده حاضر تصویب نشود و طرحی که 156 نماینده به طور مکتوب از آن حمایت کرده بودند فقط 79 رای موافق را در این رایگیری کسب کند! این روند ادامه داشت تا سرانجام بعد از كش و قوسهای فراوان، این طرح که با طرح اولیه در مجلس هفتم و نگاه مطلوب رهبر انقلاب فاصله قابل ملاحظهای داشت، تحت فشار رسانهها و افكار عمومی به تصویب وكلای ملت برسد. وقف دانشگاه آزاد پروژه دانشگاه آزاد و تغییر مدیریت این دانشگاه را باید یکی از طولانیترین و دشوار ترین پروژههای عدالتخواهانه و فساد ستیزانه در طول بیش از شش سال گذشته دانست. پروژهای که طی این سالها بسیاری از نهادهای موثر نظام را درگیر خود کرد. اما ورود مجلس به این ماجرا شاید یکی از تلخترین روزهای مجلس هشتم را آفرید که در رسانهها با عنوان یکشنبه سیاه مجلس ثبت شد. اما ماجرای یکشنبه سیاه چه بود؟ پس از تکمیل گزارش تحقیق و تفحص مجلس از آموزش عالی، و ورود دولت به بررسی عملکرد دانشگاه آزاد اسلامی، دولت به این جمعبندی رسید که بدلیل ساختار خاص مدیریتی این دانشگاه، بخش مهمی از اموال 250 هزار میلیارد تومانی این دانشگاه مورد سوء استفاده شخصی و حتی سیاسی قرار گرفته و بر همین اساس تغییر در نحوه اداره آن ضروری به نظر میرسد. بر همین اساس شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالیترین نهاد تصمیمگیر در این زمینه، برای اصلاح نحوه مدیریت این دانشگاه وارد عمل شد. در مقابل این اقدام، هیات امناء و ریاست دانشگاه آزاد، طرح وقف اموال دانشگاه آزاد را مطرح کرد تا بر این اساس از ورود دولت وهر مجموعه غیر از مجموعه مدیریت دانشگاه در اداره آن جلوگیری کند. در همین زمان و در شرایطی که شورای عالی انقلاب فرهنگی، با گذراندن مصوبهای، این وقف را غیر قانونی اعلام کرده بود، طرحی در مجلس به جریان افتاد که بر اساس آن، اموال عمومی دانشگاه آزاد به بهانه وقف این اموال، به اموالی خصوصی مبدل شده و وقف اموال دانشگاه آزاد به یک قانون رسمی تبدیل شود تا دست هر نهاد و مجموعهای برای ورود به آن و اصلاح نحوه مدیریت و ساختار این دانشگاه بسته شود. در جریان رای گیری برای تصویب این طرح، نمایندگان در واکنش به تذکری مبنی بر اینکه بنا بر نظر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، مجلس در مواردی که شورایعالی انقلاب فرهنگی ورود کرده است حق ورود ندارد، این نظر را به رای گیری گذاشته و با کمال تعجب به آن رای منفی دادند! سرانجام نمایندگان مجلس در این جلسه با ۱۴۰ رأی موافق با یک فوریت طرح حمایت از تأسیس و تقویت مؤسسهها و مراکز آموزش عالی غیردولتی موافقت کردند که ضمن تغییر روند تصویب اساسنامهی دانشگاه آزاد، بر وقف غیرقانونی اموال این دانشگاه مهر تأییدمیزد. عملی شدن این مصوبه به معنای خارج شدن ثروت 250 هزار میلیاردی این دانشگاه از دست مردم به اسم وقف آن بود. این در حالی بود که اساسنامهی جدید دانشگاه آزاد پس از ۴۰ ماه کار کارشناسی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و توسط رییس جمهور به مسؤولان این دانشگاه ابلاغ شده بود؛ اساسنامهای که در آن وقف اموال 250 هزار میلیارد تومانی دانشگاه آزاد را غیرقانونی میدانست. تصویب این طرح در مجلس برای بهارستان نشینان بسیار گران تمام شد و اعتراضات سراسری افكار عمومی و به ویژه دانشجویان سراسر كشور به این طرح را در بر داشت. البته نمایندگان مجلس دو روز بعد تحت فشار شدید افكار عمومی مجبور شدند كه با مصوبه ای دیگر بر رای قبلی خود خط بطلان بكشند. این در حالی بود که کمیسیون اصل 90 مجلس یکسال بعد هیات رئیسه مجلس مجلس هشتم را به عنوان مقصر اصلی تصویب این طرح معرفی کرد. طرح مجلس برای ممانعت از کاندیداتوری افراد لیسانسه در انتخابات مجلس و ماجرای مستثنی کردن نمایندگان فعلی مجلس هشتم برای اولین بار، در زمستان سال 1389 اقدام به اصلاح تبصره سه ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی کرد که بر اساس آن داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد برای ثبت نام در انتخابات مجلس را الزامیمی كرد. در نگاه اول شاید اجرای این مصوبه عاملی برای ارتقاء سطح دانش و تخصصی شدن تصمیمات مجلس به نظر میرسید. اما اقدامات بعدی مجلس در تبصره زدن به این مصوبه این شائبه را به وجود آورد که ورود این بند به قانون انتخابات کشور، با هدف محدود کردن رقبای احتمالی نمایندگان مجلس صورت گرفته است. چرا که با تلاش حدود 90 نماینده دارای مدرک تحصیلی کارشناسی، و چهار با دستکاری در این تبصره، بندهای جدیدی به قانون مذکور اضافه شد که بر آن اساس حضور در مجلس معادل با یک دوره تحصیلی به شمار میرفت. اما ایراد وزارت کشور برای ثبت نام نمایندگانی که اولین دوره نمایندگی خود را میگذراندند، موجب شد تا در جلسه روز یکشنبه پنجم تیر امسال در مجلس طرح استفساریهای ۲ فوریتی در مجلس ارائه شو د که در آن پرسیده شده بود: "حضور در بخشی از یک دوره مجلس، معادل یک دوره حضور در مجلس محسوب میشود یا نه؟" که نمایندگان به این سوال رای مثبت دادند. همچنین در این جلسه مشکل حدود ۱۵ نماینده که مدرک تحصیلی لیسانس آنها مورد تائید وزارت علوم نبود و اصولا این عده از مرکز آموزش مدیریت دولتی مدرک گرفتند و این مدرک بر اساس اصلاح قانون انتخابات از سوی مجلس، معتبر نبود نیز با طرح استفساریه حل شد و نمایندگان مصوب کردند که مدرك تحصیلی كارشناسی ارشد و كارشناسی و معادل آنها شامل آن دسته از مداركی میباشد كه توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و حوزه علمیه قم و دیگر مراجع قانونی ذیصلاح صادر شده است. تصویب حقوق مادام العمر برای نمایندگان مجلس آذر ماه 1390 استفساریهای با رای مثبت 122 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که به موجب آن و بر مبنای تبصره 3 از ماده 71 قانون خدمات كشوری، نمایندگان مجلس و تمامی مقامات دارای سمتهای مدیریت سیاسی - اعم از شاغل و بازنشسته- چیزی شبیه به حقوق مادام العمر دریافت کنند. مجلس در این طرح مصوب کرد که اگر کسی دو سال در سمتهایی همچون ریاست سه قوه، معاونت اول رئیس جمهور، نیابت رئیس مجلس شورای اسلامیو عضویت شورای نگهبان، وزارت، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، معاونت رئیس جمهور، استانداری، سفارت و معاونت وزرا مشغول به کار باشد و بعدا، چندین سال در مسئولیت پایینتر و مدیرکل باشد، همچنان 80درصد حقوق و مزایای همان شغل قبلی خود را دریافت می كند. واكنش منفی رسانهها نسبت به این مصوبه بهگونهای بود كه لغو مصوبه پرداخت حقوق مادامالعمر به مدیران سیاسی را به دنبال داشت به نحوی که لغو این مصوبه با استقبال و تایید رهبر معظم انقلاب روبرو شد. تصویب قانون بهبود فضای کسب و کار به نفع یک درصدی ها آذرماه سال 90 و به بهانه حمایت از بخش خصوصی، طرحی جنجالی در مجلس به بررسی گذاشته شد که به طرح بهبود فضای کسب و کار مشهور شد. این طرح که با پیشنهاد اتاق بازرگانی به عنوان اصلیترین صنف بخش خصوصی، به مجلس ارائه شده بود، عملا قوهای جدید که محور آن اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بوده با اختیارات فراقوهای و بی سابقه را بوجود می آورد و عملا به بخش خصوصی اختیاراتی عجیب را ارائه میکرد. در این زمینه، دکتر شهرزاد عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس میگوید: " این طرح که اختیارات نامحدودی را به قسمتی از بخش خصوصی داده است که نماینده اقلیتی از ثروتمندان هستند و من فکر می کنم شورای نگهبان موارد بسیاری از آن را رد خواهد کرد. گفتنی است عده ای خاص از تجار با تهیه طرح نگران کننده و یک جانبه تحت عنوان "ایجاد فضای مساعد کارآفرینی" به بهانه ایجاد فضای کسب و کار درصدد تغییرات اساسی اقتصادی در کشور به نفع بخش خصوصی و سرمایه داری هستند. این طرح نیز سرانجام با اصلاحاتی به تصویب مجلس رسید. جنجال هاي سياسي و بيهوده اي كه درد مردم نبود بخش قابل توجهی از عمر 4 ساله مجلس هشتم صرف جنجالهاي رسانه اي شد كه برخي از نمايندگان به طور متناوب در دستور كار قرار داده بودند و انعكاس آن در جامعه نيز جز ايجاد ياس و نااميدي در ميان توده هاي ملت نتيجه ديگري نداشت. پیگیری طرح جنجالی سوال از رييس جمهور در آخرين روزهاي سال 90 و در حالي كه بسياري از سوالات مربوط به برهه اي بودند كه نيازي به طرح دوباره آنها نبود، از جمله اتفاقاتي بود كه بدون ترديد بايد از آن به عنوان نقطه ضعف بزرگ مجلس هشتم ياد كرد. در شرايطي كه رهبر معظم انقلاب بيش از هر زمان ديگري مسئولان را به وحدت و همراهي براي اداره امور كشور فرا مي خواندند، پر و بال دادن مجلس به حواشي تاريخ گذشته در دولت و طرح سوالاتي كه كمتر مورد دغدغه مردم بود، باعث شد تا روند چالش هاي ميان قوه مقننه و مجريه بيشتر شود. همچنين تهديدهاي پياپي تعدادي از وزراي دولت به بهانه هاي مختلف نيز بايد در همين راستا مشاهده و تحليل شود. نمونههای ذکر شده تنها بخشي از اقداماتی بود که در آن مبنای تصویب قوانین چیزی غیر از منافع ملی بود و به این موارد میتوان تصویب طرح تحقیق و تفحص از ماجرای کهریزک و کوی سبحان، لایحه حمایت از خانواده، قانون برنامه پنجم توسعه و ماجرای بانک مرکزی و موارد دیگری را بر نیز اضافه کرد. این نمونهها نشاندهنده چیست؟ آیا تقوای سیاسی مبنای عمل برخی از نمایندگان در قبال این طرح ها در مجلس هشتم بوده است و آیا ادامه این روند در مجلس نهم میتواند به نفع کشور و نظام باشد؟ و از همه مهم تر آنكه اين روزها بيش از هر زمان ديگري تغيير در رویکردهای حاکم بر مجلس هشتم، ضروري به نظر نمي رسد؟
و اینچنین بود که 200 نماینده مجلس هشتم از مجلس بازماندند.
کد خبر: ۷۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۱
اوای دنا:از قدیم الایام که تلفن همراه وارد ایران شد همواره یک مسئله ذهن دارندگان آنها را درگیر خودش کرده بود. فکر کنم در بقیه جهان هم این ترس وجود داشته باشد که اگر گوشیمان خیس شد چه کار باید بکنیم؟ بهترین راه این است که نگذاریم موبایلمان خیس بشود! اما چه کسی میتواند مطمئن باشد هیچوقت هیچ اتفاقی نمیافتد؟ گوشی از دستش نمیافتد یا زیر باران موبایلش خیس نمیشود؟به جای توصیههای مهندسان فامیل ( از دیروز همه مهندس شدند و شما خبر ندارید ) و راهکارهای بعضا اشتباهشان، 5 راهکار برای شما جمعآوری کردیم که میتواند سریعا رطوبت تلفن همراه شما را از بین ببرد و شما را نجات دهد.قدم های اولA ) در اولین قدم گوشی را خاموش و باتری گوشی را خارج کنید. اگر هم خشک خشک نشده است اصلا توی گوشی نیاندازید چون ممکن است اتصالی کند. احتمالا سوختن باتری زیاد است پس اگر گوشی بعد از خشک کردن کار نکرد در وهله اول فکر نکنید گوشی سوخته است!B ) سیم کارت را هم در بیاورید. خیلی سریع این کار را انجام بدهید چون سیم کارت هم خیلی حساس است و اگر در معرض آب بماند سریع میسوزد. خسارتش سنگین نیست اما از وقت و کار و زندگی میاندازد حسابی.C ) از سشوار استفاده نکنید. سشوار اولین راهی است که پیشنهاد میدهند اما سشوار باد داغی میزند که خودش هم میتواند باعث خرابی بشود. اگر سشوار شما برای گرمایش درجهبندی دارد از درجه گرمای کم میتوانید استفاده کنید. هر چند توصیه میکنیم از راههایی که در ادامه ذکر میشود استفاده کنید.و حالا 5 ابزار بسیار مفید برای خشک کردن گوشی تلفن همراه :یک – برنج نپختهمادر شما دانشمند بزرگی است. او تجربیات بسیار زیادی در زندگی دارد و روزانه از تعداد زیادی از آنها استفاده میکند. برای مثال در آشپزی از خاصیت نمگیری برنج استفاده میکند تا پلویی خوش طعم برای شما تهیه کند.این ویدیو نشان میدهد که شما میتوانید با یک کاسه برنج خام و قرار دادن گوشی در میان آنها نجات پیدا کنید.دو – سیلیکا ژلبرنج خوب است اما یک جور گرد و غبار خاص دارد که حتما متوجه آن شدید. اگر یک کیسه بزرگ برنج را خالی کنید بهتر متوجه میشوید. برای همین است که برنج را میشورند قبل از هر کاری. همین مسئله شاید موجب بشود که شما از استفاده از برنج خام واهمه داشته باشید.سیلیکا میتواند درمان این ترس شما باشد. سیلیکا همان مادهای که به عنوان سیلیکا ژل معمولا در بستههای دستگاههای الکترونیکی و لباسهای تازه خریده قرار میدهند. فقط یادتان باشد که سیلیکا ژل کمی سرعت پایینی در جذب رطوبت دارد برای همین باید سریعا دست به کار شوید و وقت را هدر ندهید.سه – جاروبرقیاگر در منزل هستید به جای گشتن دنبال سشوار به دنبال جاروبرقی بگردید! در این مقاله میخوانیم که با 20 دقیقه جارو کردن قسمتهای خیس شده میتوان رطوبت قسمتهای داخلی گوشی را کاملا از بین برد و بعد از 30 دقیقه بدون هیچ مشکلی دوباره از گوشی استفاده کرد.این روش سریعترین و موثرترین روشی است که میتوانید برای خشک کردن کامل اجزای داخلی موبایل استفاده کرد.چهار – آب خالصاگر دیدید یک نفر گوشیش را درون آب انداخت فکر نکنید دیوانه است! این راه درمان برای افتاده در آب نمک است. مخصوصا خانمهای خانهدار زیاد پیش میآید که تلفن همراهشان داخل آب نمک بیافتد.نمک حالت خورندگی بالایی برای قطعات الکترونیکی دارد. اول از همه اگر خیلی خیس شده و دیگر یک ذره خیس شدن بیشتر برایش فرقی نمیکند آن را داخل آب تمیز بیاندازید و کمی حرکت بدهید که نمک خارج شود. بعد با روشهایی که گفته شد آن را تمیز کنید.پنج – یخچالاگر فکر کردید که راههای عجیب و غریب ما تمام شده است اشتباه کردید. این یکی از همه عجیب تر است چون معمولا فکر میکنیم که باید با گرما رطوبت را از بین برد.AdvancedTelecom میگوید استفاده از یخچال یک راه عالی نجات گوشی خیس شده است. برای استفاده از این راه گوشی را داخل فریزر نگذارید. دلیلش این است که معمولا گوشیهای ما از صفحه نمایش LCD استفاده میکنند. ال سی دی مخفف Liquid crystal display است. مشخص است که اگر یک مایه را در فریزر بگذاریم یخ میزند و تغییرات حالت میدهد :)گوشی را در قسمتهای میانی یخچال قرار بدهید و بعد از نیم ساعت در بیاورید. 10 دقیقه صبر کنید و دوباره این روند را طی کنید تا به جایی برسد که مطمئن شوید گوشی خشک خشک شده است.تمامی راههایی که در این مقاله ذکر میشود از منابع مختلف موجود در اینترنت ( + و + و + و + ) جمعآوری شده است. هیچکدام از این راهها را خودم تست نکردم چون خودم هیچوقت گوشیم خیس نشده است. لطفا با احتیاط عمل کنید چون مسئولیتش گردن خودتان خواهد بود!سالانه حدود 880 هزار انگلیسی به خاطر افتادن موبایل در آب اعصابشان را خرد میکنند. اگر برای شما این اتفاق افتاد خونسردی خود را حفظ کنید و با آرامش راههای بالا را تست کنید. بعد هم نتیجه را همینجا بیان کنید تا دیگران هم استفاده کنند. این جوری از این به بعد خیس شدن گوشی به معنای سوختنش نخواهد بود.منبع:وبلاگ یک فتحی
کد خبر: ۶۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۸
اوای دنا: او هر هفته 10 کیلو برنج، 5 کیلو سیب زمینی، 24 عدد تخم مرغ و 6 لیتر شیر میخورد و به همین منظور به خانه همسایههای خود مراجعه میکند اگر غذایش تامین نشود شروع به گریه و جیغ و داد و حتی پرت کردن سنگ به دیگران میکند. دختر بچه 5 ساله هندی است که نمیتواند اشتهای خود را کنترل کند. او همیشه گرسنه است و پزشکان معتقدند اگر درمان نشود، روزی خودش را هم خواهد خورد!به گزارش خاتون، مشکل سومن از سه ماهگی آغاز شد و در سن 2 سالگی، وزنش به 38 کیلو رسید. در سن پنج سالگی او 75 کیلو وزن دارد و گفته میشود هر سال 15 کیلو بر آن افزوده میشود. والدین سومن هر هفته کمتر از 10 دلار درآمد دارند و قادر به تأمین نیازهای غذایی او نیستند.او هر هفته 10 کیلو برنج، 5 کیلو سیب زمینی، 24 عدد تخم مرغ و 6 لیتر شیر میخورد و به همین منظور به خانه همسایههای خود مراجعه میکند اگر غذایش تامین نشود شروع به گریه و جیغ و داد و حتی پرت کردن سنگ به دیگران میکند.پزشکان محلی معتقدند وی باید در یکی از شهرهای کلکته یا دهلی، تحت نظر متخصصین درمان گردد، اما خانواده او توانایی پرداخت هزینههای درمان را ندارند.
کد خبر: ۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۲
ارتباط با معبود و همکلامشدن با معشوق در ضمیر هر انسانی نهفته است و دل طوفانی هر فردی به یاد او آرام میگیرد و ملجأ و پناه درماندگان است، راز و رمزی بین عاشق و معشوق است که جز آن دو نمیدانند. هر ارتباطی با معشوق، الفبایی و رمزی دارد که عاشق باید آن را بداند...
کد خبر: ۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴