هزاران نفر از شهروندان کابل روز شنبه به طرفداری از تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله نامزد دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در کابل تظاهرات کردند.
آوای دنا: این افراد شنبه در مناطق مختلف شهر کابل پايتخت افغانستان از جمله پل چرخی، غرب کابل ، خیرخانه و برخی دیگر از مناطق این شهر با سردادن شعارهایی برضد رییس دبیرخانه کمیسیون انتخابات به خیابان ها ریختند.
تظاهرکنندگان خواهان محاکمه و بازداشت ضیاءالحق امرخیل رییس دبیرخانه کمیسیون انتخابات و محاکمه آنانی شدند که به گفته معترضان در تقلب گسترده در انتخابات دست داشته اند.
تظاهرکنندگان با سردادن شعارهای ˈامرخیل خیانت می کند، کرزی حمایت می کندˈ ، ˈدزدان رای ما باید دستگیر و محاکمه شوندˈ ، ˈ تا آخرین قطره خون خود، از رای خود حفاظت می کنیمˈ ، ˈرای ما خون ماستˈ خواهان برکناری فوری امرخیل شدند.
تظاهرکنندگان این اقدام را گام نخست برای برآورده شدن خواسته هایشان دانسته و تهدید کردند که درصورت عدم توجه به خواسته های آنان ؛ اعتراض های مدنی به زودی سراسر کشور را فراخواهد گرفت.
تیم انتخاباتی اصلاحات و همگرایی به رهبری ˈعبدالله عبداللهˈ طی چندین کنفرانس مطبوعاتی در روزهای گذشته، نگرانی خود را از تقلب و تخلف گسترده در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد ماه اعلام کرده و خواهان به تعلیق درآمدن وظیفه ˈامرخیلˈ شدند که گفته می شود در تقلب دست داشته اند.
تظاهرکنندگان با صدور قطعنامه، خیمه های اعتراضی خود را در منطقه دهمزنگ شهر کابل برپا کردند و دست به تحصن زدند.
در این قطعنامه آمده است: در 10 استان کشور، تقلبات گسترده با تبانی کمیسیون انتخابات و همکاری امرخیل صورت گرفته، امرخیل بایستی فورا از وظیفه اش برکنار شود.
در قطعنامه آمار مشارکت مردم در انتخابات دور دوم مبالغه آمیز و دور از واقعیت خوانده شده و تظاهرکنندگان خواهان ارائه آمار واقعی از مشارکت مردم در دور دوم انتخابات شده اند.
در قطعنامه آمده است که در برخی استان های افغانستان، صندوق ها به طور مهندسی شده پر شده و باید آرای واقعی مردم از آرای غیرواقعی جدا گردد.
آنها اخیرا اعلام کردند که کمیسیون انتخابات تا زمان برآورده شدن خواسته های مردم افغانستان، باید روند شمارش آرا متوقف کند و درغیر این صورت نتیجه ی اعلام شده از سوی کمیسیون را نمی پذیرند.
این درحالی است که حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان از مداخله سازمان ملل متحد به خواست عبدالله عبدالله استقبال کرده و آن را گام مثبت برای پایان دادن به تظاهرات دانسته است.
ازسوی دیگر ؛ کرزی به نامزدهای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پیشنهاد کرده است که از طریق معاونان ریاست جمهوری مشکلات خود را حل وفصل کنند.
انتخابات دور دوم ریاست جمهوری افغانستان پس از آن به جنجال کشیده شد که عبدالله عبدالله کمیسیون انتخابات و بطور مستقیم ˈضیاءالحق امرخیلˈ رییس دبیرخانه این کمیسیون را متهم به تقلب به نفع نامزد رقیبش کرد.(ایرنا)
کد خبر: ۳۶۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
قابل توجه جوانان خسته جویای کار ، اگه از همه جا نا امید شدید یه توک پا برین دفتر حاج آقا که درش همیشه به روی همه علاقمندان خدمت به نظام همیشه بازه .
آوای دنا /علی آقای لاریجانی بعد از آنکه هفتمین بار رئیس مجلس شد، در مجلسی دیگر از رابطه سن و سیاست و نسیان گفت.
لاریجانی گفت: سن که بالا میره اینگونه نسیان ها طبیعیه مخصوصا که کارهای اجرایی تتمه هوش و حواسو از آدم می گیره ما دوتا مشکلو با هم داریم.
دکتر شما که جای خود دارید، با سی چهل سال بیشتر از شما با اصرار پای کار اجرایی وسیاسی اند فقط یه کم احساس پختگی می کنند.
یه سئوال هم از وزیر پرانرژی کابینه
شما تو سی و پنج شرکت عضو هیات مدیره اید؟
یه حرفی میزنیا ، آخه میشه آقای وزیر با این سن و سال سی و پنج جا عضو هیات مدیره باشه ؟
وزیرصنعت حالا میگه که اگه نتونید ثابت کنید دادگاهیتون می کنم.
مهندس حالا سی و پنج تا نه ، بیست و پنج تا ، نه بیست تا . اصلا یه کلوم خودتون رقم بدید که دیگه کار به دادگاهو از اینجور حرفا نکشه
رئیس شورای رقابت هم گفته: با توجه به شرایط قیمت خودرو کاهشی نخواهد بود.
این خنده های ریز ریز یعنی احتمالا قراره خودرو هم بره تو سیستم شیب ملایم قیمت .جالبه که این بار دولت استثنائا مخالفه و سخنگوی دولت تاکید کرده: ما با افزایش قیمت خودرو مخالفیم .
قیمت خودرو شده ماجرای خان می بخشه کدخدا نمی بخشه.
دولت میگه گرون نشه شورای رقابت برای گرون کردن شورا گرفته .
در ادامه صرفا جهت اطلاع سراغ کیک تولد شصت و دو سالگی وزیر ارتباطات که با لوگوی اینترنت تزیین شده رفته.
از بس که واعظی حتی تاحد داستان سرایی پای جماعت مجازی وایستاد.
حالا فکرشو کن بخوان برای هر وزیری متناسب با نوع مسئولیتش کیک بپزند . مثلا وزیر بهداشت کیکش چه شکلی میشه یا وزیر اطلاعات ! فقط به نظرتون کیک ظریف شکل چی یا کی باشه بهتره؟
راه بلد مرتضی آوینی در همایشی آمد تا همه را به یاد حالای خرمشهر بیاندازد.
خرمشهر امروز باز جهان آرایی می خواهد برای سازندگی.
روحانی این هفته گفت که دعواهای جناحی یه کمش خوبه مثل فلفل ولی زیادیش نه .
جناب روحانی ممنون از توصیه تون اما فضای سیاسی کشور مدتهاست دچار ورم معده شده و اصلا براش فلفل خوب نیست،حتی یک کمیش.لطفا به اونطرفی ها بگید فلفل مصرف نکنند شاید این طرفی ها هم کمتر فلفل بریزند توی خوراک ملت.
رئیس سازمان امور دانشجویان میگه تو دوره گذشته یه عده که بخشیشون آقازاده بودن بورسیه شدن در خارجه که شرط معدلم نداشتن .
بعیده ها یه کم بیشتر بررسی کنین اصلا اقازاده ها تو کدوم دولت رانت خواری کردن که تو دولت قبلی این کار رو بکنند؟
ببینم مگه اقازاده هاهم باید شرط معدل داشته باشند؟همین جوری هرچی دلتون می خوادپشت سر اونا می گیدها.
به آقای هاشمی گفتن چرا به این آقای هتاک به امام تو دانشگاه آزاد سمت دادین جواب داد چند سال بود از این ادم خبر نداشتیم بعد اومد دفترم گفت بیکارم ، یه کاری بدین خدمت بکنم به نظام ، ما هم بی خبر از همه جا بهش یه مسئولیت دادیم تو دانشگاه آزاد.
قابل توجه جوانان خسته جویای کار ، اگه از همه جا نا امید شدید یه توک پا برین دفتر حاج آقا که درش همیشه به روی همه علاقمندان خدمت به نظام همیشه بازه .
فردای اعدام مه آفرید دادستان کل کشور رفت اتاق بازرگانی برای دلگرمی که این شتر دم خونه سرمایه دارای سالم نمی خوابه
اما خب سر صحبت که بازبشه گاهی حرف به جاهای باریکم میکشه دیگه .
یک عضو اتاق بازرگانی در این نشست گفت که: قوه قضاییه اگه به کارای خودش درست عمل کنه بیشترین خدمت رو به کشور و امنیت اقتصادی انجام داده ، تو قوه قضاییه هم فساد هست.
دادستان هم یه چشمه اومد که نشون داد ظرفیت انتقادپذیریش بالاس.دادستان گفت:از اینکه برخی مطالب شفاف گفته شد تشکر می کنم و تقاضا می کنم تو این جلسات همیشه همینطور شفاف و بی رودربایستی باشید که بشه ازش استفاده کرد .
برخی مسئولین قوه قضاییه یاد بگیرن از آقای دادستان ، تمام هفته رو سعی کردیم یه عکس از اعدام مه افرید بگیریم، اصلا انگار نه انگار که ما درخواستی داریم
وزیرپیشنهادی که مجلس بهش اعتماد نکرد و وزارت ورزش و جوانان رو نداد دستش ، گفته که مکتب نیاوران خاستگاه دولت فعلیه . گویا قراره همایشی هم برای تبیین این مکتب بگیرن اون هم در سراسر کشور. با پول چه کسی هم معلوم نیست.
مکتب ایرانی رو یادتون هست چه بلاهایی با خودش اورد.ما که هنوز شبها کابوسشو می بینیم. حالا فکرکن کابوس مکتب نیاوران هم از امشب به خوابهامون اضافه بشه، خدا رحم کنه.
این هفته باراک سرشو انداخت پایینو همینطوری و بی خیال آداب دیپلماتیک رفت بیخ گوش کابل تو بگرام .بعدعرقش خشک نشده به رئیس جمهور افغانستان پیغوم داد که بیا تو بگرام کارت دارم کرزای هم بهش برخورد و نرفت که بابا اینجا افغانستانه ، نه ایالت امریکا. البته از حق نگذریم باراک همینطور دست خالی هم نرفته بود افغانستان . کلی سوغاتی داشت
اوباما در جمع نظامیان امریکایی در بگرام گفت: دختران امریکایی برای شما کلوچه میفرستند که خیلی دوست داشتنیه...
وعده کلوچه های باراک چه می کند با لب ولوچه برخیها .چه می کند با تئوری سازهایی که سالهاست چشم انتظارند،سالهاست ....
شهردار تهران و وزیر بهداشت دست تو دست هم و بی خیال حرف وحدیثهای سیاسی زدن به مترو.
زنی در مترو خطاب به شهردار گفت: آقا قالیباف من پسرم عاشق شماست خودشو کشت که شما رئیس جمهور شوید قالیباف هم با اشاره به هاشمی وزیر کنار دستش جواب داد: آقای هاشمی نذاشت!
لابد منظورش همین آقای هاشمی وزیره دیگه .
مترونشینی ایندو ماجراهای دیگه ای هم داشت، مثل این پسرک دستفروش که بساط معاشش رو پهن کرد مقابل این دو مسئول
وزیر بهداشت از پسرک یک هندزفری خرید و به جای پنج هزار تومنی پونصد تومنی میده ، بعد میفهمه اشتباه کرده میگه از بس خرید نکردم فرق بین پونصد تومنی و پنج هزار تومنی رو نمی دونم
میگم خوبه مسئولان گاهی تو فضای زندگی روزمره مردم تنفس کنند ، گاهی .
واحد مرکزی خبر
کد خبر: ۳۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
اصله انواع درخت مرکبات دراطراف شهرلیکک شهرستان بهمئی عصرامروز طعمه حریق شد.رییس جهاد کشاورزی بهمئی با بیان اینکه این درختان شامل لیمو شیرین ، لیموترش ، زیتون ، انار ونارنگی بوده است گفت : به علت روشن کردن آتش ازسوی چند نوجوان درمحدوده باغ ، این درختان طعمه حریق شدند .قیصری با اشاره به اینکه میوه های این درختان به بارنشسته بود افزود : تاسیسات لوله کشی آبیاری و کابل های برق این باغات نیزدرآتش سوخت .به گفته وی ؛ امسال هزارو100 هکتار از اراضی مستعد کشاورزی این شهرستان زیرکشت انواع درختان باغی رفته است.
کد خبر: ۳۳۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۶
مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفتههای جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگترین و پیچیدهترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد.
اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده میگذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد.
بر این اساس و با توجه به پیگیریهای لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند.
مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل میخوانید:
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذابترین بخشهای پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمیآمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور میبود و فرود اضطراری میکرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی میکرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفتهای است بفرمایید.
- به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه میخورد، جلوگیری شود.
یک مقدار از بحثهای اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتاریهایی روبرو میشد که این گرفتاریها به بحثهای شرعی و اخلاقی مرتبط بود.
پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بیگناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بیگناه صدمه بخورد.
این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟
- خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاهها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بیگناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد.
رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقاتها و یا رفتن برای ملاقاتها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور میشد زیر ضرب ما میرفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را میشد به شاکله و فرماندهی این گروه زد.
اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکاییها برنامهریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش میدانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلمها و عکسهایش در رسانهها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظهای موضوع دنبال شد.
سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است.
نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر میکرد.
از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلیاش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهرههای متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکسهای جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه میکردیم تشخص آن بسیار سخت بود.
آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟
- نمیشود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامههای جعلی که در اختیار ریگی بود نشان میداد که از جای خوب و دست برتری حمایت میشد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل میدانیم.
اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکاییها در منطقه نیابتی کارها را دنبال میکنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت میشود و سرویس مورد نظر به راحتی میتوانست به گذرنامهها دسترسی پیدا کند.
عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد.
قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟
- خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگیهای داخل کشور صورت گرفت.
بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و میخواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمیکردند یک هواپیمای بینالمللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد میکردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همانطور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد.
چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟
- 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخترسانی را انجام داد. گفته میشود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور میکرد دیگر نقض کامل هوایی میشد.
در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علتهایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علتهای دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟
شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بیگناه را شهید و زخمی کرده بود.
در عملیاتهایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خونها داده میشد.
وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که میتوان ریگی را زنده شکار کرد، برنامهریزیها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود.
در اینگونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که میخواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را میطلبید.
اینکه میگویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر میکرد و ریگی با پرواز دیگری میرفت واقعا چه میشد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا میگفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد.
آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟
- الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بینالمللی یک مقدار کار سختتر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت میشود.
اطلاعات ما آن موقع اعلام میکرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایهگذاری ویژهای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تستهایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است.
اینگونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟
- اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که میتوانستند در مسیر ریگی را رصد کنند.
بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمینگیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که میتوانستند ریگی را چک کنند که کجا میرود و چه میکند.
گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید میخواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟
- خیر، اینطور نیست و این موضوع صحت ندارد.
ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایدهای داشت، چون نه اسلحهای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاههای بینالمللی عبور کرده بود. در کل اینطور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد.
اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟
- بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمیکرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد.
ریگی خودش به ما میگفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بیفایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بیفایده است».
در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟
- عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ میکنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیمسازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد.
در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد.
اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمیشود خیلی اعلامنظر کرد، چون در انتخابات معمولا اینطور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده میشد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند میکرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج میشد.
الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است.
من اکنون دقیقترین اطلاعات را به شما میدهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم.
چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟
- نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود.
در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگندهها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟
- خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگندههای نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگندهها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوختگیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود.
اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران میتواند فردی را که مورد حمایت دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است.
-این عملیات فوقالعادهای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دورانها وقتی کشورها میخواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را میکشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفاتهای فراوان گوشهای دستگیر کرده و آن را میکشند.
شاید به قول اسرائیلیها دقیقترین کار را آنها انجام میدهند که به خانه فردی میریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شدهاند ربایش میکنند که اینگونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست.
شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویسهای اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی میکنند زنده و بدون هیچگونه تلفات دستگیر کنیم.
اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته میشود و با استفاده از تقریبا تمامی پوششهای اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامههای جعلی ریگی را میخواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذرهبین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بینظیر است.
البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیهای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم.
اگرچه ریگی میگفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمیشنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیکها شنیده نمیشد، اما خلبان و کمکخلبان صحنه را کاملا مشاهده میکردند، اما خود ریگی میگفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگندهها را نشنیدم.
اوباما اینگونه ادعا میکرد که کار بزرگی انجام دادهاند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بنلادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بنلادن را کشتهاند. این در حالی است که به اذعان همه سرویسهای اطلاعاتی و حتی پاکستانیها بنلادن قبل از عملیات آمریکاییها به دلیل بیماری کلیه مرده بود.
واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بنلادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلیبرن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها میتوانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟
هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند.
آیا شما به این سرویسهای اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟
- بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانیها و پاکستانیها هم از ما درخواستهایی دارند و تبادلاتی انجام میشود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویسهای اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش میکردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند.
نمیخواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانهای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاشهایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژهای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمعآوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت.
پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویسهای اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟
- در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام میشد اعم از وزارتخارجه و رفتوآمدهایی که با برخی سرویسهای اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام میکردند این عملیات منحصر به فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچگونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است.
کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید دهها و صدها انسان بیگناه را میکشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بیگناه، فردی را که عامل خونریزی خیلیها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است.
الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد.
دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟
- تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویسهای اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم.
در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟
تقریبا چون ارتباط وی با سرویسهای اطلاعاتی از جهتی برای ما مهمتر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بیگناهی کشته نشد.
پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که میتوانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمینگاههای ما رفت.
کمینگاهها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟
-خیر، این کمینگاهها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود.
ریگی هر جایی که نقل مکان میکرد به اتفاق خانوادهاش بود؟
- ریگی در برخی عملیاتها خودش حضور نداشت و گروههای حاشیهای عملیات انجام میدادند. ریگی عموما در مکانهایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی میکرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون میدانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقاتهایش را پایین آورده بود و ارتباطهای حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود.
خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد.
خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟
- خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام میکرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بینالمللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت.
قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانیها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟
-خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه میشود و هرگونه اطلاعرسانی کار را خراب میکرد.
پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلماتهای قرقیزی مطرح کردید؟
- چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد.
ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود میتوان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بینالمللی این کار امکانپذیر است و ما نقض قوانین بینالمللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری میکردند.
از حال و هوای ریگی در لحظهای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانهها منتشر شد، وحشتزده بود.
*مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش میگفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمیکرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش میگفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد.
برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر میکرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان میگرفت و ماموران انتظامی را در گروگانگیریها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار میداد و دست و پاهای آنان را با زنجیر میبست و کتک میزد، امکان میداد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش میگفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما میافتادم. ریگی میگفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایتها را مرتکب نمیشدم.
ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسانهای بیگناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیاتهای تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و میگفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار میکرد.
عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد.
ریگی میگفت در دو سه ماه قبل از دستگیریام علاقمند به کتابهای شهید مطهری شدم. ریگی اینگونه تعریف میکرد که در این اواخر یکی از کتابهای شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه میشوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه میکنی».
حالا این حرفها را ریگی در زندان میزد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر میگشت و خود را تسلیم میکرد و جنایتهایش را کم میکرد، اما وی داشت میرفت که با آمریکاییها برای عملیاتها و ناامنیهای بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست.
در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادیاش باشند؟
-خیر، همانطور که در برخی از فیلمهای منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که میدانست، گفت.
ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی میدانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت.
ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایتهایی که سرویسهای اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟
- آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل میگیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است.
در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانهای از سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟
- بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی بیگانه را از سالهای 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویسها نزدیکتر شد و در نتیجه جنایتهایش بیشتر شد.
در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود.
در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویسهای بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پولهایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویسهای اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام میشد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل میگرفت.
آیا ریگی اقدامات و برنامههای تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟
-بله، اما زمانبندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم میشد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور میگرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعترافهای ریگی در رسانهها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرامآرام آنها هم اعلام میشوند.
تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بینالمللی چگونه بود؟
- اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشتزده کرد و در اذعانهای مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند.
اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود.
اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاریهای لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود.
در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیبدیدهها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانوادهها یادشان رفت که شهید دادهاند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بینالمللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام میکردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم.
با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟
- انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شدهاند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاریهای لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴
اوای دنا:اصن میخوای برای اینکه زیاد زحمتت نشه شما بیارید.. برگردوندش با خود ما.. دیگه قلقش دست بچه ها اومده!رضا مهربان در وبلاگ آب نامه ای خطاب به رییس جمهور آمریکا نوشت:سلام باراک جانخوبی داداش؟داداش شنیدم هواپیماتو خواستی؟راسته؟عزیز اینکه دیگه گریه نداره..پا زمین کوبیدن نداره..بیا بگیرش.. بیاه!فقط داداش یه مطلبی..اگر میشه تحویل در تهران باشه.. یا اصن همون طبس!با کامیون و C-130 هم قبول نیست.. باید با چندتا RQ-170 دیگه بیاید ورش دارید ببرید..به جان عزیزت اگر چشم داشتی داشته باشیم.. اصن مال دنیا که ارزش این حرفارو نداره.. داره؟فقط ما نگران امنیت این عزیز هستیم آخه بچه ها خیلی باهاش خو گرفتن.. تازه براش اسمم گذاشتن.. یادم نمیاد دقیقا.. بچه ها اسم اسب حضرت عباس چی بود؟راستشو بخوای میخوایم ببینیم این یکی هارو میتونیم بدون صدمه عین آدم بشونیم رو زمین یا نه.. همین جان تو. بعدش همشونو پس میدیم..اصن میخوای برای اینکه زیاد زحمتت نشه شما بیارید.. برگردوندش با خود ما..دیگه قلقش دست بچه ها اومده!نه! ای بابا من چقدر خنگم.. بچه ها میگن شما همون رو کابل بلندشون کنید ما خودمون میاریمشون!! دیگه بچه هدایت و ارشادشون قوی شده! این همه توصیه به امر به معروف و نهی از منکر بالاخره جواب داد..اصن به جان عزیزت لب تر کنی به جا کابل میاریم نیویورک تحویل میدیم..کم مصرفم هستن. تا اونجا با یه باک میان شنیدم..یا داداش این دیگه خیلی تکراری شده.. میگم اگه ورژن جدیدتری در دست ساخت دارید وایسیم با اونا بیاید ببریدش.. یه دست گرمی هم واس بچه های ماست.. هم فاله هم تماشا!! هان؟ چیه نظرت؟یه دقه صبر کن... اصن از کجا معلوم که شما از ما کپی نکرده باشید؟!!حالا بی شوخی یه طرح دیگه هم هست:ما اینو میاریم لب مرز تحویل میدیم.. بالاخره ما مسلمونیم مال حروم از گلومون پایین نمیره..اصن از قدیم گفتن مال بد بیخ ریش صاحبشه! این بادبادک شما زیادی دود میکنه واس هوای آلوده ما خوب نیس..ما اینو تحویل میدیم اما..در عوض..1-اموال بلوکه شده ما2-اموالی که فراری های ایرانی با خودشون بردن به پیوست خود فراری ها!3-به جای دانشمندایی که ازمون زدید ، دانشمند توی همون حوزه با همون سطح سواد و اخلاص!ور میدارید میارید تا معامله منصفانه باشه دیگه..خدایی قبول نداری منصفانه اس؟ هست دیگه..خلاصه انتخاب با خودته.. توی تصمیم گیری عجله نکن!دوستدار تو..بچه زرنگ ایران!
کد خبر: ۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۶