آوای رودکوف-رسایی در جمع دانشجویان تحکیم وحدت گفت: به نظر من تقسیم بندی درست جریانات سیاسی آن موضوعی است که مقام معظم رهبری بیان داشتند که در کشور دو نگاه غربگرا و درونگرا وجود دارد
کد خبر: ۸۵۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
زارعی خود را نوکر مردم میداند و تمام قد تمام فشارها، تخریب ها و تحریف ها را به جان خرید تا در پیشگاه مردم شرمنده نباشد، هرچند که وجود نقایصی در حوزه نمایندگی مجلس طبیعی است
کد خبر: ۸۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
جریانی نگران این مشارکت است. نگران افزایش اعتبار ایران و جمهوری اسلامی است. این اعتبار مانند تنهی درختی است که هر سال تنومندتر میشود و دیگر انداختن و قطع کردن آن درخت به همین آسانیها نخواهد بود.به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف ، به نقل از پایگاه حفظ و نشر آثار امام خامنهای،
دعوت رهبر انقلاب اسلامی از مردم برای حضور در انتخابات، عدهای را نگران کرده است. نگرانشدند که بلافاصله از بعد از دیدار 19 دی با مردم قم، آماج حملات تبلیغاتیشان را بر روی این موضوع گذاشتند. جریان ضدانقلاب و سلطه این تجربه را در انتخابات ریاست جمهوری92 تجربه کرد. دو روز مانده به برگزاری انتخابات رهبر انقلاب اسلامی در «توصیهی اوّل و اهمّشان به مردم» همه را «دعوت به حضور پای صندوقهای رأی» کردند؛ حتی آن کسانی که «به هر دلیلی نخواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت بکنند امّا از کشورشان که میخواهند حمایت کنند» و آن سال مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، تلاش مشترک ضدانقلاب با امریکاییهارا خنثی کرد. انتخاباتی که حدود 40 روز مانده به آن رهبر انقلاب مردم را از «طرح دشمن برای سرد برگزار شدن انتخابات» باخبر کردند. در آن سال «حماسه سیاسی» محقق شد و طرح و نقشه دشمن بر باد رفت.
حالا آنها با تجربه شکست در انتخابات 92 وارد انتخابات 94 فعال شدهاند و دو برنامه را در دستور کار خود قرار دادهاند. از منظر رهبر انقلاب این دو برنامه عبارتست از اینکه مبتنی بر پروژه نفوذ، «عناصر خود را به طرق مختلف وارد مجلس کنند.» دوم اینکه در مشارکت مردم تاثیر منفی بگذارند، انتخابات را سست کنند تا بتوانند از جمهوری اسلامی یک «مچگیری کنند.» به همین دلیل آنها بعد از فراخوان و دعوت رهبری اقدامات رسانهای خود را تشدید کردند.
* اما انتخابات برای چه کسانی است و دعوت رهبری خطاب به چه کسانی بود؟
رهبر انقلاب در روز دیدار مردم قم، همه را به حضور در انتخابات توصیه کردند. حتی کسانی که به جمهوری اسلامی اعتقادی نداشتند اما به «اعتبار ایران» و «امنیتی» که در آن هست «اعتقاد» دارند. جمهوری اسلامی فارغ از اهدافش که برای آن بهوجود آمده، کارنامهای دارد. ممکن است کسانی برایشان آن نگاه آرمانی وجهی نداشته باشد اما عملکرد و کارآمدی جمهوری اسلامی را در برخی حوزهها میپسندند. امنیتی که در این منطقه پر از آتش امروز در ایران وجود دارد، مرهون مجاهدت سربازان انقلاب اسلامی است. اینها اگر به استمرار آن کارآمدی علاقمندند، طبیعی است جهت تقویت آن به میدان حضور در انتخابات بیایند. درواقع، همه فارغ از اعتقادات و نگاه سیاسیشان به امنیت نیاز دارند و افرادی که به وجود این امنیت در ایران اسلامی معتقدند برای حفظ و ابهت این حصار امن باید در انتخابات مشارکت داشته باشند.
گروه دومی هستند که ممکن است روش و راه مدیریت کنونی جمهوری اسلامی را نپسندند. حتی ممکن است شخص «رهبری را قبول نداشته باشند» اما به آرمانها و اصول جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی معتقد باشند. آنها هم باید برای حضور در عرصه انتخابات احساس تکلیف شرعی کنند. انتخابات استمرار راه انقلاب است و قاعده مردمسالاری چرخش سلایق درون خانواده انقلاب است. این راهی است که بنیانگذار کبیرش -امام خمینی رحمةاللهعلیه- سیوهفت سال پیش بنا نهاده و قرار است تمدن نوین اسلامی را بسازد. این گروه برای افزایش اعتبار میراث امام و تقویت اصول او باید به میدان بیایند.
خطاب رهبر انقلاب اسلامی، مردم ایران بودند. مردمی که سالهاست برای اعتبار کشورشان، برای جمهوری اسلامیشان، برای افزایش آبرویشان در منطقه، برای حفظ امنیتی که جمهوری اسلامی بهوجود آورده در میدانها و صحنههای حساس کشور حضور پیدا میکنند. از انتخاباتها تا راهپیمایی 22 بهمن و روز قدس و 9دی. * ما چند نفر را کجا میبرید؟
اما جریانی نگران این مشارکت است. نگران افزایش اعتبار ایران و جمهوری اسلامی است. این اعتبار مانند تنهی درختی است که هر سال تنومندتر میشود و دیگر انداختن و قطع کردن آن درخت به همین آسانیها نخواهد بود. ضدانقلاب نه به آرمانهای انقلاب معتقد است و نه اعتباری که امروز ایران دارد را میپسندد. او به ایران نمیاندیشد و از همان ابتدای انقلاب دنبال برهم زدن مردمسالاری دینی بوده است. اما از بخت بدش موفق نشده است. نه جنگ نظامی و ترور انقلابیون توانست درخت انقلاب را بشکند و نه تحریم انتخابات توانست گزندی بر آن بزند. یکی از آخرین تلاشهای آنان برای بیاعتمادکردن مردم به مردمسالاری دینی سال 88 بود. در همان سال رهبری با ایمانی که به مردم داشت جوابشان را دادند که «مردم به نظام اعتماد دارند، نظام هم به مردم اعتماد دارد. انشاءاللَّه خواهید دید در انتخابات آینده همین مردم با وجود همین بازیگرىاى که مخالفان و دشمنان و غافلان و بىخبران داخلى کردند، یک حضور مستحکمِ قوىاى در انتخابات خواهند داشت.»2 و دیدند و رسوا شدند و فهمیدند که نمیتوانند مردم را از جمهوری اسلامی جدا کنند. پس تغییر استراتژی دادند. حالا که مردم آمدند؛ آنها اینبار میخواهند خودشان را در صفوف مردم نفوذ دهند؛ آنقدر صریح از این حضور صحبت میکنند که فلان آدم موثرشان در بیبیسی میگوید که در انتخابات شرکت خواهد کرد و رای خواهد داد که خود خطی است برای الباقی نفراتش.1جریان ضد انقلاب مصداق همان داستانی است که بزرگی در شهر وقتی از کنار عدهای از مردم گذشت و چون سلامت آن مردم را دید آنها را دعوت کرد که در مهمانیش حضور یابند و وقتی آنها پذیرفتند و به سمت مهمانخانه روانه شدند دزدی که از ماجرا خبردار شده بود خود را در آن جمعیت صالح جا زد و برای اینکه حضورش را طبیعی جلوه دهد؛ شروع کرد به طلبکاری و داد و فریاد که ما چند نفر را کجا میبرید و...؟ * دوقطبی فاسد
ضد انقلاب حالا که نتوانسته مشارکت مردم را نسبت به انتخابات کم کند و دید که مردم به سازوکار انتخابات اعتماد دارند، شروع کرد به ساختن دو قطبی فاسد. آنها با ساختن این دو قطبی فاسد میخواهند راه نفوذ خود را باز کنند. بهمان آدمی که سالها پیش به یک روزنامه غربی خبر داده بود که (اندیشه و اصول) امام خمینی رحمةاللهعلیه را به موزه تاریخ خواهیم سپرد و سالها علیه میراث امام اقدام کرده بود و به روشهای مختلف تا امروز تلاش کرد تا آبرو و اعتبار ایران را در میان مردم جهان از بین ببرد. امروز حیله میزند تا خود را به صفوف مردم بچسباند و از این راه نگاه خود را به درون جمهوری اسلامی رسوخ دهد. دو قطبی فاسد یعنی تقسیم مردم ایران به موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی و در این حالت ضدانقلابیون -کسانی که علیه منافع مردم و ایران اسلامی تلاش میکند- میخواهد با گردوغباری که میسازد خود را در صف مردم جا دهد؛ البته «مردم هوشیار هستند و این اجازه را نخواهند داد.» ضدانقلاب از مردم جداست و او به جشن انتخابات دعوت نیست.
رأی به نظام
مشخص شد که انتخابات برای همه است مگر یک جریان. آحاد مردم حداقل در یک چیز با یکدیگر در این موضوع مشترک هستند. آن یک چیز عبارتست از تعلق به جمهوری اسلامی. این تعلق یا به دلیل اعتقاد به آرمانها و اهداف اوست و یا به دلیل اعتباری که جمهوری اسلامی به دلیل کارکردش بهوجود آورده است. مثلا اینکه جمهوری اسلامی به دلیل منطق درستش در منطقه و فداکاری سربازانش در میدان جنگ، امنیت را به مردمش اهدا کرده است. این اعتباری است که جمهوری اسلامی بهوجود آورده و کسانی که به آن معتقدند برای حفظش در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد.
بههمین دلیل است که انتخابات با مشارکت بالا و سالم، همواره دو برنده دارد. یکی برگزیده انتخابات و برنده دوم که از اولی هم مهمتر است؛ فارغ از هر نتیجهای مردم و نظامی هستند که با آن تقویت میشوند.
مشارکت در انتخابات نمادی است برای همهی عالم که یعنی؛ مردم «به نظام و سازوکار انتخابات» اعتماد دارند. دوم اینکه اعتقاد به نظام دارند که در انتخابات حضور پیدا میکنند. ممکن است این اعتقاد در حوزه آرمانهاباشد یا حوزه کارآمدی آن. به همین دلیل است که باید کسانی در رقابت قرار بگیرند و کسانی انتخاب شوند که توانایی حفظ آرمانها و ساختن و افزایش آن اعتبارها را داشته باشند. دو عنصر آرمانها و کارکردهای موفق جمهوری اسلامی همان چیزی است که مردم و جمهوری اسلامی را به یکدیگر متعلق و متصل میکند؛ انتخابات را فارغ از هر نتیجهای به سود مردم خواهد کرد که قلب المرءبین اصبعی الرحمن که خداوند حافظ این مردم است...
کد خبر: ۸۵۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
خبرگزاری ارم در گزارش با عنوان «ایرانی ها دستمزد شعار 37 ساله مرگ بر آمریکا را گرفتند» نوشت: لغو تحریم ها علیه ایران به خوراکی چرب برای رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی بخصوص در عربستان سعودی تبدیل شد
کد خبر: ۸۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۱
آوای رودکوف:سخنگوی هیات مرکزی نظارت بر انتخابات از تائید صلاحیت ۴۰درصد از داوطلبان انتخابات مجلس خبرداد و گفت: از ۱۲هزار نفر داوطلب این انتخابات، ۲۶درصد ردصلاحیت شده و صلاحیت ۲۸درصد نیز احراز نشده است
کد خبر: ۸۴۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
آوای رودکوف:رییس میراث فرهنگی کهگیلویه از احداث اردوگاه گردشگری در منطقه لگین راک خبر داد
کد خبر: ۸۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۹
آوای رودکوف: هیاتهای نظارت شورای نگهبان با بررسی وضعیت صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی ۴۷۲۰ داوطلب را در حالی تأیید صلاحیت کرده که این رقم نشانگر آن است که دوره دهم شاهد بیشترین تأیید و احراز صلاحیت بوده است
کد خبر: ۸۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۸
مکانیسم اصلی مورد استفاده کشورهای غربی، به ویژه آمریکا برای تغییر آرایش انتخاباتی در کشورمان دارای ابعاد و ماهیت ویژهای مبتنی بر الگوی «سیاهنمایی» است.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
«کیهان» در ستون «یادداشت روز» شماره امروز خود نوشت:براساس شواهد و اسناد منتشر شده، محافل سیاستگذاری و طراحان راهبردی آمریکا، محمل انتخابات در ایران را به عنوان یکی از خطوط کاری خود انتخاب کرده و با تاکید بر جنبههای نرمافزاری، اقتدار فکری، قدرت طراحی و سناریوسازی در غلبه بر ایران، تاکتیکها و راهبردهایی را برای تاثیرگذاری در سرنوشت انتخابات ایران مدون کردهاند که در قالب ویروس و امراض واگیردار و مُسری توسط پادوهای داخلی خود به اجرا درمیآید. بازخوانی حوادث فتنه 88 و درسآموزی از ماجراهای مجلس ششم، حکم میکند که برای روشنگری افکارعمومی درباره شناساندن زمینههای نفوذ دشمن، باید امراض مذکور را تبیین کرد و مولفههای آن را بازشناخت.1- مرض مخالفت با اصل انتخاباتاز جمله مفاهیم جدیدی که به عنوان مکمل قدرت نرم مطرح شده، طرح قدرت هوشمند است؛ سیاستی که ترکیبی از قدرت نرم و قدرت، سخت باشد و همراه با اعمال زور، اقناع نیز به کار رود. در آستانه همه انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین مرضی که از سوی طراحان آمریکا با ارعاب و فشار و تهدید و فتنهگری به اجرا درآمده «مخالفت با اصل انتخابات» است و به تعبیر رهبری معظم انقلاب «آنها میخواهند بگویند مردمسالاری منحصر درماست. نمیتوانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزشهای والای ایمانی خود بتواند مردمسالاری را این طور نهادینه کند.» (در اجتماع بزرگ مردم کرمان- 1384/2/11).2- مرض تحریم انتخاباتسپس با شیوه اقناعی و یارگیری از عناصر وابسته داخلی و رسانههای زنجیرهای، زمزمه «تحریم انتخابات» را آغاز میکنند و با هدف حذف مردم از معادلات سیاسی ایران و نظام جمهوری اسلامی، ویروس و مرض تحریم انتخابات را به اذهان عمومی تزریق میکنند. اثرگذاری این مرض به شدت بستگی به پذیرش مخاطبان دارد. به علاوه منابع قدرت نرم اغلب بطور غیرمستقیم و برای شکل دادن به محیط به جهت پذیرش سیاستها عمل میکنند و گاه سالها به طول میانجامد که نتیجه دلخواه را به دست دهند؛ چرا که پراکندهتر و دیربازدهتر هستند و هم بهکارگیری آن طاقتفرسا است. با این حال این مرض، امراض متنوع دیگری را تکثیر و تولید میکند.3- مرض کمرنگ کردن و بیرونق کردن انتخاباتبه مصداق به مرگ بگیر تا به تب راضی شود یکی از کار ویژههای اصلی مرض تحریم انتخابات، زایش چند مرض فرعی و در عین حال مهم است از جمله مرض «کمرنگ کردن و بیرونق کردن انتخابات» است. به طور طبیعی رسانهها در فعالسازی این مرض نقش موثری ایفا میکنند و عدهای بیتوجه و گاهی مزدور و حقیر و قلمبمزد در داخل با ارائه آمارهای دروغین از طریق رسانههای وابسته در میدان دشمن و به نفع آن بازیگری میکنند. در انتخابات دورههای چهارم، هفتم تا نهم مجلس شورای اسلامی این رهیافت و رویکرد به عنوان مرضی فراگیر مورد بهرهبرداری قرار گرفت و حتی تا مرز به تعویق افتادن انتخابات دوره هفتم نیز پیش رفت که با قاطعیت و تدبیر رهبری، مکر انتخاباتی دشمن نقش برآب شد.4- مرض تردیدافکنی در سلامت انتخابات یکی از زیر مجموعههای مرض تحریم انتخابات که با هدف دلسرد کردن مردم طراحی شده و در همه ادوار انتخابات با کلید واژههای «تقلب»، «تخلف» مهندسی شده، «طرفداری سازماندهیشده از یک جناح»، «عدم استقلال شورای نگهبان»، «رد صلاحیتهای غیرعادلانه»، «نتیجه از پیش تعیین شده»، «طرفداری از نامزدهای خاص»، «نظارت استصوابی»، «دخالت نهادهای نظامی» و... پیگرفته شده «مرض تردیدافکنی در سلامت انتخابات» است که رهبری معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با ائمهجمعه در مورخ 94/10/14 نیز به آن اشاره داشتند: «برخی انگار به عادت و مرض بدی مبتلا شدهاند که دائم در نزدیک انتخابات، در کوس نامطمئن بودن نتایج آرا میدمند.»5- مرض دو قطبی کردن انتخاباتدر کنار طرح حاکمیت دوگانه و دامن زدن به رویارویی دو عنصر «جمهوریت» و «اسلامیت» که در نظام اسلامی یک حقیقت واحدند و با یکدیگر ممزوج شدهاند، طراحان محافل سیاسی و امنیتی آمریکا طرح «دو قطبی کردن انتخابات» را در ادوار گوناگون انتخابات در دستور کار قرار میدهند به این ترتیب که عناصر وابسته به خود و یا چهرههایی که گرایش به غرب دارند و منش لیبرال دموکراسی را پیشه کرده و یا سمت و سوی گفتار و عملشان موردپسند آمریکاست نقش goodman (آدم خوب) را عهدهدار بوده و نقش bad man (آدم بد) را به چهرههای متدین و متعهد، انقلابی و دلسوز و بصیر و معتقد به نظام و رهبری واگذار میکنند.6- مرض تخریب چهره نامزدهای انتخاباتیبر مبنای مولفه بند پنج «مرض تخریب چهره نامزدهای انتخاباتی» غیر همسو با آمریکا با کنترل افکارعمومی شکل میگیرد و با ساز و کارهایی مثل جنگ رسانهای مانند استفاده از همه ظرفیتهای مطبوعات اجارهای و زنجیرهای با توسل به سرعت واکنش به رویدادها و عکسالعملها در قبال چالشها و موضوعات و فرصتهای جدید، عملیات روانی، تبلیغات سیاسی و فرهنگی و دیپلماسی رسانهای، اراده و هویت و اعمال آنان تخریب میشود و از دیگر سو از همین طریق، با بزرگنمایی افراد و جناحهای خاص و مورد نظر، ضمن مسیریابی از وضع موجود تا رسیدن به وضح مطلوب با تمسک به نظرسنجیهای از پیش تعیین شده بر روی خواست و اذهان و آرای مردم تاثیر میگذارد.7- مرض سیاهنماییمکانیسم اصلی مورد استفاده کشورهای غربی، به ویژه آمریکا برای تغییر آرایش انتخاباتی در کشورمان دارای ابعاد و ماهیت ویژهای مبتنی بر الگوی «سیاهنمایی» است. براساس این طرح که دارای زیرشاخههایی چون «مرض بدفهمی»، «مرض سوءتبلیغ»، «مرض سوء تشخیص» و «مرض سوءرفتار» است، همه مولفهها و شاخصهای مثبت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور دارای تراز منفی گردیده و با انگارههای سیاهنمایی، همه سرمایههای کشور به همراه توانایی و مهارت متولیان آن با استفاده از تکنیکهای عملیات روانی مانند «برجستهسازی نقاط ضعف و منفی»، «استناد مجازی و غیرواقعی»، «تهییج»، «فریب»، «ایجاد کانونهای خبری»، «نشر شایعه»، «تبخیر نقاط مثبت» و با بکارگیری روشهای مجابسازی، مورد هجوم قرار میگیرد. به این ترتیب مرض واگیر سیاهنمایی شاخصهای مهمی چون «اراده عمومی ملت»، «انگیزه و شوق و اشتیاق مردم»، «روحیه ملی و حماسی»، «نشاط و شادمانی»، «خودباوری و هویت دینی و ملی» که میزان انسجام و اقتدار ملی کشور بر مبنای آن استوار است را کاملا مخدوش کرده و به هیچ میانگارد. در این میان در فضای تخاصم و ایجاد شبهههای رنگارنگ با توجه به زمینههای رفتارشناسی برخی از نخبگان، خواص، متولیان، مسئولان، مدیران، تصمیمگیران و تصمیمسازان، امراضی چون «بدفهمی و کجاندیشی»، «خودبینی و خوشباوری»، «قدرتطلبی و ریاستخواهی»، «زیادهطلبی و فزونخواهی» گریبان آنها را خواهد گرفت و اینان آگاهانه و یا ناآگاهانه در پازل گسترش سیاهنمایی دشمن قرار میگیرند و بر حسب اینکه کدامیک از قابلیت اثرگذاری بیشتری برخوردارند و هنجارهای مقبولی براساس «سوابق انقلابی» و یا وابستگی به «بزرگان و معماران نظام» دارند در دیپلماسی رسانهای دشمن مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و ناخواسته و یا عامدانه زمینههای تاراج سرمایههای اجتماعی نظام را فراهم کرده و از دیگر سو وقتی دشمن به رغم تلاشهای طاقتفرسا و صرف هزینههای سرسامآور و هنگفت و بکارگیری همه ظرفیتهای بالقوه و بالفعل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی خود، موفق به رقم زدن نتیجه مورد نظر خود در انتخابات نمیشود، همه توان خود را برای به هم زدن بازی مصروف میکند. نخست در سطح رهبران و نخبگان و خواص و همزمان در سطح میانی که بر عنصر مردمی قدرت ملی تاکید دارد و سپس در سطح تاکتیکی که مبتنی بر روحیه مقاومت نیروهای خودی است، بر طبل ابطال انتخابات میکوبد تا نتایج دلخواه خود را رقم زده و از طریق ترغیب و جلب نظر همگان، سطح کارآمدی نظام را با چالش جدی مواجه نماید.ختم کلام آنکه با توجه به امراض تولیدی دشمن برای از میان بردن مظاهر اقتدار ملی - که انتخابات یکی از جلوههای آن است- میتوان مصادیق نفوذ دشمن را در بوقهای تبلیغاتی دشمنان که مدتهاست مشغول سمپاشی و آلوده کردن و زهرآگین نمودن فضای کشور هستند بازشناخت.بهمن درّی
کد خبر: ۸۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷
آوای رودکوف:عضو کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه شورای نگهبان هیچ تفاوت و تبعیضی بین افراد و نامزدهای انتخاباتی قائل نمیشود، گفت: عدم شرکت نامزدها در آزمون علمی، به منزله انصراف است.
جعفر قادری نماینده مردم شیراز و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با فارس با اشاره به اعمال فشارها به شورای نگهبان، اظهار داشت: شورای نگهبان در مقاطع و برهههای مختلف نشان داده است که به جوسازیها و فضاسازیها اصلا توجه نمیکند و سرانجام کار خود را طبق قانون اساسی انجام میدهد.
وی افزود: در این مرحله و ایام انتخابات نیز سروصداها و ایجاد حساسیتها اخلالی در کار شورای نگهبان ایجاد نکرده است و این شورا همانند گذشته کار خود را دنبال میکند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در ادامه خاطرنشان کرد: در حال حاضر جامعه باید به این نکته توجه داشته باشد که اکنون وقت ایجاد التهاب و مسائل این چنینی نیست.
قادری در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر نظارت استصوابی شورای نگهبان، عنوان کرد: شورای نگهبان در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرایطی را مشخص کرده است در این میان اگر کسی ادعا کرده است که میتواند نمره لازم را در آزمون علمی کسب کند بنابراین باید در آزمون شرکت میکرد.
وی ادامه داد: اگر کسی در آزمون علمی مجلس خبرگان رهبری شرکت نکرده طبیعی است که این عدم شرکت به منزله انصراف از انتخابات است و قطعا تفاوت و تبعیضی برای آنان وجود نداشته که بخواهند شورا برای آنان بخواهد تفاوتی قائل شود.
کد خبر: ۸۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
دکتر محبوب پناهی:
میخواهم قبل از اینکه وارد نوشته استاد ارجمند دکتر سریع القلم بشویم که خود از خواندن آن بسیار استفاده کردم در خصوص تعریف سیاستمدارو آنقدر تامل برانگیز و به حق خلا واقعی امروزمان و خواستم ضمن به استحضار رساندن مردم عزیز مقدمه ای را به لحاظ ارتباط موضوع با انتخابات مجلس و نمایندگی، تعریف قانونی از نماینده داشته باشیم و وظیفه اصلی نماینده و یا وکیل را در خصوص موکلش آنگونه که در قانون آمده است بدانیم.
نماینده کیست ؟
نماینده کسی است که از طرف کسی دیگر برای مذاکره در امری یا انجام دادن کاری معین شده باشد .
آیا نماینده را میتوان نوعی وکیل دانست ؟بله تعریف وکیل و نماینده یکی است و اتفاقاً در لغتنامهها نیز وکیل، مترادف نماینده میباشد .
آیا نماینده باید در تحقق ارادهی شخصی که از جانب او وکیل شده است (موکلش) تلاش نماید ؟بله، زمانیکه این کار نماینده بودن (وکالت) راپذیرفته است به این معنی است که باید نهایت سعی خود را در تحقق ارادهی موکلش انجامبدهد .
آیا نماینده میتواند آنچهرا که بهزعم خود به صلاح موکلشمیداند، اگر چهخلاف نظر موکلش میباشد، انجام دهد ؟او به عنوان «نماینده» فقط میتواند، در تحقق ارادهی «موکلش» تلاش کند. مگر آنکهاز نماینده بودن، انصراف دهد و سپس در صورت توافق، به عنوان مشاور یا وصی موکل سابقش و یاحتیبه عنوان نمایندهیطرف مقابل،انجام وظیفه نماید .
آیا نماینده میتواند به جای انجامدرخواست موکلش، نظر شخص دیگری مثل نظر رئیس خود و یاحتی نظر قانونو منافع ملی را در کار خود دخالت بدهد ؟نماینده فقط میتواند در تحقق ارادهیموکلش تلاش کند. مگر آنکه از نماینده بودن انصراف بدهد و آنگاه به عنوان مرئوس شخصی دیگر یا حتی به عنوان مرد قانون یا هر عنوان دیگری انجام وظیفهنماید .
پس تکلیف اخلاق و یا قانون چه میشود ؟نماینده اگر کاری را خلاف اخلاق یا قانون یا حتیمغایر باورهای شخصیاش میداند، میتواند از کارش(نماینده بودن) انصرافبدهد.آنگاه دیگر مجبور به انجام کاری خلاف قانون یا اخلاق نیست. نه آنکه همچنان خودش را نمایندهی کسی بدانددر عین از جای دیگری دستور بگیرد.
بنابراین کسانی که میخواهند بعنوان نماینده مردم در مجلس حضور پیدا کنند بدانند که باید وکیل ملت باشند نه وکیل منافع و افراد خاص،موکلین شما مردم هستند و باید طبق قانون فقط در جهت مطالبات و منافع و خواسته های موکلین خود یعنی خواست ملت قدم بردارید و اکر به هر دلیلی نمیتوانید باید از کار خود انصراف دهید.
مطالبات مردم را امروز همه میدانیم: مردم بدنبال رفاه- اشتغال- آزادی و امنیت هستند و نماینده ای که نتواند به این مطالبات و خواسته های مردم بعنوان موکلین خود عمل کند یعنی بعنوان نماینده و از منظر قانونی به وظیفه خود درست عمل نکرده است وباید در مقابل ملت پاسخگو باشد.
واما متن زیر نوشته استاد بنام علوم سیاسی دکتر سریع القلم در خصوص تعریف سیاستمدار است که بسیار مرتبط با بحث مجلس و انتخاب مردم می باشد. امیدواریم که در روشنگری و انتخاب صحیح این مطالب یاریگرمان باشد و احساسی و تعصبی تصمیم گیری نکنیم چرا که سرنوشت و آینده کشور در گرو تصمیم گیری و انتخاب صحیح و عقلانیست.
دکتر محمود سریعالقلم، مطلبی را که از هشت سال پیش علاقهمند به نوشتن آن بوده به رشته تحریر درآورده تا به این پرسش پاسخ دهد که چه کسی را میتوان سیاستمدار نامید؟ سیاستمدار شدن به چه دانشی نیاز دارد و راه کسب آن کدام است؟ یک سیاستمدار چه کسانی را پیرامون خود جمع میکند، چه خلقیاتی دارد و راه تربیت چنین سیاستمداری چیست؟ متن نوشته ایشان به قرار زیر است:
… نزدیک دو قرن است که سیاستمداری، تخصص است. از زمانی که در غرب اروپا و شمال آمریکا، حزب شکل گرفت و تولید ثروت به ثبات سیاسی و عقلانیت نیاز پیدا کرد، سیاستمدار شدن نیز تخصصی شد.
اما چون در ایران هنوز حزب شکل نگرفته و عرصه سیاست عمدتا بر حس و مزاج و تمایلات فردی استوار است، آنچه سیاسی است، بیشتر حالت تصادفی دارد، واقعه و شانس است، به تلفنها و روابط وابسته است و با دوستیهای قدیمی شکل میگیرد. قاعده و قانون و متن و آییننامه یا نیست یا جنبه تزیینی دارد. چون خواستهها و منافع آدمیان ملاک است و به معنای علمی کلمه، سیستمی در کار نیست، فضا پیوسته مبهم و بیثبات است.
بنابراین، موضوع بسیار ساده و شفاف است. مادامی که صحنهگردان سیاست نزد احزاب نیست، میدان سیاست پر از آشوب و هرج و مرج بوده و حالت سینوسی خواهد داشت. از این روی، سیاستمداری در درون نظام حزبی ارزش حقیقی پیدا میکند. اما سیاستمدار چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
در زیر این ویژگیها از منظر یک دانشپژوه علم سیاست، به ترتیب اولویت تبیین میشود:
۱٫ دانش: مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفهای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بینالمللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفهای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمیآید و با مطالعه روزنامهها، بولتنها و شبکههای خبری دستیافتنی نیست.
یکی از دلایلی که در کشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تکهتکه و بدون دقت و تمرکز افراد، پس از سالها کار اجرایی است. شمار کسانی که اول درست درس خوانده و سپس کار اجرایی را پذیرفتهاند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یک کشور و محیط بینالمللی کار آسانی نیست.
بهترین رشتهها برای تحقق چنین هدفی، رشتههای علوم انسانی هستند به ویژه اقتصاد، حقوق و مدیریت. طی دو دهه اخیر، ۲۵۰ دانشکده اقتصاد و مدیریت در چین تأسیس شده تا نیروی انسانی لازم برای دستگاه هیأت حاکمه چین با همکاری دانشگاههای برتر جهان تربیت کند. کسانی که این رشتهها را میخوانند و استاد میبینند و متون میخوانند، رقم و آمار میفهمند و به طور طبیعی از تخیل، خرافات و وارونه نشان دادن واقعیتها فاصله میگیرند. کسی که اقتصاددان است، تفاوت کهکشانی میان نیم درصد رشد اقتصادی با هشت درصد را میفهمد. کسی که حقوق خوانده، از واژهها و مفاهیم و عبارات و حتی حروف اضافه با دقت استفاده میکند و «مسئولیت» سخن خود را بیشتر میپذیرد.
با اطمینان میتوان گفت که در کشورهای قابل اعتنای جهان، ۸۰ درصد سیاستمداران یا اقتصاد خواندهاند یا حقوق. این دو تخصص باعث میشود تا فرد در شناخت محیط داخلی و بینالمللی کشورش، با واقعیتها، مسائل را ارزیابی کند و از خیالبافی، جزمیت و حتی خودخواهی فاصله گیرد.
در تحقیق در دانشگاه کمبریج، ۹۲درصد بنیادگرایان در خاورمیانه یا مهندسی و علوم پایه خواندهاند یا پزشکی. دلیل تناسب میان این رشتهها و جزمیت، ذهن دوتایی (Binary) و یا سیاه و سفید است. انسانهای عمیق که با مطالعه دستکم پنج هزار کتاب به مرحله استنباط میرسند، دارای مدارهای خاکستری در ذهن و تجزیه و تحلیل هستند. سخن گفتن دقیق عمدتا هنر و توانایی حقوقدانان است و بیدلیل نیست که در تاریخ آمریکا نزدیک به ۹۰ درصد سیاستمداران، حقوقدان هستند. فهمیدن متن در مورد مسائل داخلی یک کشور و تحولات بیرونی خود یک تخصص است و نمیتوان در این عرصه خودآموزی کرد.
۲٫ ابزار تصمیمگیری: تصمیم بر اساس واقعیت ضمن در نظر گرفتن افقها و آرمانها مهمترین مهارت یک سیاستمدار است. او برای تصمیمهای عقلایی هم خود باید ظرفیتهای تحلیلی و منطقی از واقعیت و امکانات داشته باشد و هم گروهی که دایره نخبگان فکری و نخبگان ابزاری او را تشکیل میدهند، از چنین قوههایی برخوردار باشند.
در کشورهای قابل اعتنای جهان، کسانی که اطراف یک سیاستمدار کلیدی قرار میگیرند به مراتب از خود او تواناترند، کما اینکه کیسینجر از نیکسون، چوئن لای از مائو، جک استرا از تونیبلر، تیمور تاش از رضا شاه، گنشر از هلموت کل و داوداوغلو از اردوغان به مراتب تواناتر بودند و هستند. یکی از روشهای شناخت یک سیاستمدار و سنجش ظرفیتهای او، دقت در اطرافیان اوست. هیلاری کلینتون، احترام در داخل آمریکا و تقدیر جهانیان را به عنوان وزیرخارجه کسب نمود.
حضرت امیر در فرمان مالک اشتر توصیه میکنند: کسانی را به کار بگمار که آنها در نزد مردم به بهترینها شناخته میشوند. سیاستمدار کسی است که میخواهد مسائل را حل کند و مشکلات را تخفیف بخشد و نگرانیها را بکاهد، نه آنکه با جهل و بیدانشی و حُبّ نفس خود، مشکلات را تصاعدی گسترش دهد. سیاستمدار فردی ایدئولوژیک و یا جزمی نیست که به ذهنیتهای بسته، غیرواقعی و غیرقابل دستیابی، محصور بماند؛ سیاستمدار هم قدرت را درک میکند و هم محدودیتهای آن را.
او به پیامد سخنان و تصمیمهای خود آگاه است؛ برای نمونه، سیاستمدار دانشمحور که به یک گروه مشورتی مجرب وابسته است، تلاش میکند پرونده هستهای ایران در وین و در آژانس بینالمللی هستهای باقی بماند تا آنکه به شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک برود، زیرا این سیاستمدار سرنوشت پروندههای ارجاعی به شورای امنیت را در تاریخ خوانده است و تعهد کاری و وطندوستی مشاوران او مقدم بر جهل و چاپلوسی آنهاست تا افق را ببینند و مانع از تصمیمگیریهای نادرست شوند.
سیاستمدار حرفهای در عصر جهانی شدن به چند زبان تسلط دارد، نه آنکه آشنایی کلی داشته باشد و یا مانند برخی به اصطلاح مدیران در حدّ (Yes) و (No) باشند.
سیاستمدار مدیریت گزینشی ندارد بلکه مشکلات به صورت هرمی در ذهن او و زیرمجموعه او شکل گرفتهاند و تقدم و تأخر دارند. سیاستمدار اولویتبندی داشته و از مسائل یک کشور و حتی نظام بینالملل، فهم شبکهای دارد. او تمرکز دارد و دچار ذهن پریشانی و رفتار پریشانی نیست. سیاستمدار حرفهای هر روز در رسانهها نیست، چون نیازی به خودنمایی ندارد بلکه به ضرورت ظاهر میشود و اثر میگذارد. تصمیمگیری یک سیاستمدار حرفهای برای رضایت فرد و گروهی نیست بلکه برای کل کشور و سعادت و آینده آن است. عقلانیت سیاستمدار حرفهای آنجا بروز میکند که چهل سال پس از تصمیمگیری، پیامدهای مثبت آن نمایان شود.
۳٫ خلقیات: خوبی نظام حزبی این است که دو یا سه دهه طول میکشد تا عامه مردم و نخبگان، افکار و خلقیات فردی و سیاسی او را بشناسند و بتوانند در مورد او، قضاوتهای دقیقی انجام دهند. این وضعیت را مقایسه کنید با شرایطی که ۲۳ روز فرصت برای قضاوت کردن هست. بعد هم طیف وسیعی از افراد، پشیمان میشوند، چون ایرانی ظاهر مودب دارد، لایههای پنهانی او دیرتر شناخته میشود. بگذریم از اینکه شناخت ایرانی (در مقام مقایسه با ترکیهای یا ژاپنی) اگر نگوییم محال بلکه بسیار دشوار است.
سیاستمدار حرفهای کسی است که از غرایز (کینه، عقده، حسد، طمع و امثالهم) عبور کرده است: او کسی است که غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی کرده است، مهربانی و احترام را تجربه کرده است، سفر رفته و حتی از هوس نیویورک رفتن هم عبور کرده است. ریچارد نیکسون معتقد بود سیاستمدار حرفهای از هر ده دعوت، شاید یک دعوت را قبول کند.
مهمترین خصلت خُلقی سیاستمدار این است که با رقیب و مخالف خود، انسانی و در فرهنگ ما با اخلاق اسلامی رفتار کند. در گذشته ایرانیها مؤدبترین ملتها بودند اما در معرض کارگزارانی قرار گرفتند که سخیفترین رفتارها و واژهها را استفاده کردند. شخصیت سیاستمدار باید هموزن افکار او باشد و هر دو کفه با هم رشد کرده باشند. او باید در حدی خودسازی کرده باشد که عصبانیت خود را مدیریت کند و واکنشهای خود را سالها به تأخیر اندازد.
همچنین نه رسمی و تصنعی بلکه واقعی به شخصیت و افکار انسانها احترام بگذارد. متعادل بودن، هم یک بعد آموزشی و فکری دارد و هم یک رکن تربیتی و شخصیتی. این تعادل با سهولت به دست نمیآید. اعتدالگرایی به مثابه یک چارچوب فلسفی در سایه یک نظام اجتماعی و تربیتی متعادل تحقق پیدا میکند. طبیعی است که نباید اینگونه افقها را سهل انگاریم.
یکی از روشهای شناخت یک سیاستمدار حرفهای و معقول، درجه توجه او به جزییات است: آیا این شهامت را دارد که به خاطر پنج ثانیه تأخیر از عدهای عذرخواهی کند؟ آیا رنگ جوراب او با رنگ لباسش سنخیت دارد؟ آیا در کنار فکر، تجزیه و تحلیل، عقلانیت در تصمیمگیری و مدیریت، آداب راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت را میداند؟ این گونه جزییات را میتوان تا صدها مورد شمرد.
تربیت رفتاری و فکری در خانواده، مدرسه، دانشگاه و محیط اجتماعی در رشد شخصیت سیاستمدار تعیینکنندهاند. مانع و ترمز اصلی در مقابل سوءاستفادهها، دزدیها، اختلاسها و حرامخوریها قبل از آنکه فکر و قانون باشد، شخصیت و اصالت فرد و سیاستمدار است که پس از سالها بلکه دههها عملکرد در عرصه سیاست قابل شناخت است.
۴٫ نکته آخر: سیاستمداری و عرصه سیاست گذرگاه عمومی نیست که هر کسی در آن ورود و خروج داشته باشد. پس از هزاران سال تاریخ ایران و تولید حجم چشمگیری از متون به موازات تجربیات گسترده، اکنون لازم است برای تضمین ظهور سیاستمداران حرفهای از یک طرف، نظام حزبی را جدی بگیریم و از طرف دیگر، ارتباط جامعه با سیاست، از حسی و کوتاهمدت به عقلایی و درازمدت تقویت شود. به خاطر داشته باشیم که تجربه دو قرن اخیر بشر نشان میدهد که همیشه مسائل و مشکلات در ساختارها حل میشوند.
منبع : تابناک
کد خبر: ۸۳۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵
دولت در نوع رفتار و گفتار سعودیها هم «مقصر» و هم «مؤثر» است.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
سیدمحسن میرشمسی در "وطن امروز" نوشت:نه دولت روحانی، نه هواخواهان دولت و نه هیچ انسان منصفی نمیتواند کاسه کوزه بحران پیش آمده در روابط دیپلماتیک دولت و دومینوی قطع رابطه کشورهای عربی با ایران را بر سر آن چند نفری که به غلط به سفارت عربستان ریختند، بشکند!حمله به سفارت سعودی- که بیتردید اقدامی غلط و اشتباه بود- اگر نقش و سهم و تأثیری در سیاهبازی این روزهای عربستان و بحرین و امارات و سودان، و جیبوتی(!) و دیگر دنبالهروهای آلسعود داشته باشد، نهایتاً 10 درصد است! 90 درصد بقیه معلول سیاست خارجی بشدت منفعلانه است و دولت مجالی برای شانه خالی کردن از زیر بار این مسؤولیت ندارد و نمیتواند خود را از این بحران دیپلماسی که نشانه دیگری از به بنبست رسیدن سیاست خارجی به اصطلاح تعاملی و تنشزدای دولت است، تبرئه کند! دولت روحانی هم در حادثه حمله به سفارت عربستان مقصر است و هم در گستاخ شدن حکام رژیم سعودی و رفتارهای منتج از این گستاخی و بیعقلی!
دولت در حادثه حمله به ساختمان سفارت سعودی از 2 جهت دارای تقصیر است؛ از یک جهت قاصر است، چراکه بهجای کنترل و هدایت صحیح خشم و غضب طبیعی منبعث از غیرت دینی و ملی مردم ایران در قبال گستاخیها و خصومتافکنیهای حکومت آلسعود، با واکنشهای منفعلانه و غیرعزتمندانهاش، آتش خشم مردم را شعلهورتر کرد. جنبه و جهت دیگر قصور و کوتاهی دولت این است که امنیتیترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی ایران که هم رئیسش و هم خیلی از وزرا و مقاماتش سالها سابقه امنیتی- اطلاعاتی داشتهاند، نتوانسته است حادثهای مثل حمله به سفارت عربستان را که بهراحتی و حتی از سوی مردم عادی قابل پیشبینی بود، پیشبینی و از وقوع آن جلوگیری کند. دولت باید به این سوال مهم و اساسی پاسخ شفاف و روشن دهد که آیا شورای تأمین استان تهران که ریاست آن برعهده استاندار تهران است، پس از اعلام خبر اعدام آیتالله شهید نمر که کاسه صبر ملت ایران را بیش از پیش سرریز کرد، جلسه ویژهای بهمنظور اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ و تأمین امنیت سفارت عربستان که وظیفه ذاتی دولت است و نیازی به یادآوری آن به دولت در مواقع مختلف نیست، برگزار کرده است؟!
اگر چنین جلسهای برگزار نشده است، خود مؤید قصور دولت است و اگر هم برگزار شده است، دولت باید اعلام کند خروجی آن جلسه چه بوده که نتیجهاش جز ناتوانی دولت در حفاظت از سفارت سعودی نبوده است؟!همچنین این سوال مطرح است که وزارت اطلاعات دولت روحانی در این میان چه میکرده است؟! آیا وزارت اطلاعات که باید چشم و گوش پنهان و آشکار دولت و دیدهبان بیدار نظام باشد، چنین حادثهای را پیشبینی میکرده است یا خیر؟! اگر پیشبینی کرده، چرا اقدام پیشگیرانهای انجام نداده و اگر پیشبینی نکرده، متأسفانه پیامی جز ضعف اطلاعاتی به افکار عمومی القا نکرده است!
علاوه بر اینها دولت در نوع رفتار و گفتار سعودیها هم «مقصر» و هم «مؤثر» است. باید از دولت پرسید آنروز که عربستان در مسیر مذاکرات هستهای سنگاندازی میکرد، آن زمان که مأموران سعودی به 2 زائر نوجوان ایرانی در فرودگاه جده تجاوز کردند، آن موقع که سعودیها 500 زائر ایرانی را در فاجعه منا به قربانگاه بردند و جان پاکشان را گرفتند، آن وقت که وزارت خارجه عربستان در اقدامی توهینآمیز برای نماینده رسمی دولت جمهوری اسلامی ویزا صادر نکرد و کار به جایی رسید که جناب آقای ظریف مقابل امیر کویت زانو زد که وساطت و سفارش دولت ایران را به حکومت عربستان بکند، آن لحظاتی که مقامات گستاخ سعودی انواع و اقسام مواضع هتاکانه، خصمانه و تعابیر توهینآمیز را علیه دولت روحانی و مقامات دولت اتخاذ میکردند و نیز در موارد مشابه دیگر، آیا خبری از حمله به سفارت عربستان بود که بتوان ادعا کرد این مساله باعث و بانی رفتارهای دیروز و امروز پادشاهی سعودی و متحدانش بوده است؟!
همه اینها اثبات میکند اقدام توهینآمیز عربستان، بحرین، امارات، سودان و دیگر متحدان رژیم سعودی در قطع یا کاهش رابطه دیپلماتیک با ایران و اخراج سفرای دولت جمهوری اسلامی، بیش از آنکه ناشی از حمله عدهای به سفارت عربستان باشد، متأثر از سیاست حاکم بر دیپلماسی دولت روحانی است! سیاست خارجی منفعلانهای که به اسم تعامل و تنشزدایی، کاری جز کوتاه آمدن و سکوت و انفعال انجام نمیدهد!
انفعال حوصلهسَربَر دولت روحانی تا جایی است که کمترین و کوچکترین اقتدار و قاطعیتی در واکنش مقامات دولتی در قبال این قطع و کاهش رابطه تحقیرآمیز مشاهده نمیشود!
گویا ملت ایران همچنان باید در حسرت و آرزوی یک مثقال عزت و اقتدار در سیاست خارجی و دیپلماسی دولت روحانی، روزگار سپری کند!
کد خبر: ۸۳۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۴
یک نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری گفت: منتقدان و مخالفان نیز در انتخابات شرکت کنند.
به گزارش،پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
علی مطهری در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس اظهار کرد: اعدام گستاخانه عالم ربانی و مجاهد پاکباز آیتالله نمر توسط حکومت مستبد سعودی صرفا به جرم انتقاد و اعتراض، حاکی از بازگشت آل سعود به جاهلیت قبل از اسلام و یادآور خونخواری عرب دوره جاهلیت و نیز خشونتهای مذهبی قرون وسطی در اروپاست.
وی تصریح کرد: حکام آل سعود با بازگشت به ارزشهای دوره جاهلیت مانند غرور، تبختر، تعصب نژادی و قبیلهای، خاطره ابوجهل و ابوسفیان را زنده کردهاند. پیغمبر اسلام از عرب جاهلی، ملتی متمدن و بافرهنگ ساخت و آل سعود در حال بازگشت به اصل خود است.
وی با تاکید بر اینکه «پاسخ گستاخی عربستان را باید در یمن، سوریه، عراق و بحرین و نیز با اجرای برجام داد»، گفت: عربستان از اینکه ایران با منابع غنی ثروت و نیروی انسانی متخصص فراوان از انزوا خارج و به حالت طبیعی بازگردد، خصوصا با نفوذ معنوی و ایدئولوژیک ایران در جهان اسلام، به شدت نگران است و شاید با الهام از دوست دیرینهاش اسرائیل خوابهایی برای ایران دیده است، به هوش باشیم و مانند ماجرای سفارت عربستان در دام او گرفتار نشویم.
نماینده مردم تهران در مجلس با انتقاد از عملکرد نیروی انتظامی در قضیه سفارت عربستان، اظهار کرد: پس از اعدام فجیع آن عالم و رهبر دینی، بسیار روشن بود که عواطف مذهبی و انسانی هر مسلمانی جریحه دار شده و عدهای، چه سازمان یافته و چه خودجوش، به سوی سفارتخانه حرکت میکنند؛ لذا نیروی انتظامی درباره این اتفاق که به نفع عربستان تمام شد باید پاسخگو باشد.
وی در بخش دیگری از نطق خود بیان کرد: کنگره آمریکا چندی است که با هدایت لابی صهیونیسم تلاش مذبوحانهای را برای اجرا نشدن برجام آغاز کرده است. به نظر میرسد که مجلس ایران باید در خصوص قانون محدودیت صدور ویزا برای ورود به ایران، مقابله به مثل کند و با مصوبهای، مثلا برای ورود خبرنگاران و تجار آمریکایی به ایران محدودیتهایی قائل شود.
این نماینده اصولگرای مجلس همچنین با اشاره به در پیش بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری اظهار کرد: مشارکت بالا در انتخابات آینده موجب عزت بیشتر و ارتقاء جایگاه نظام جمهوری اسلامی در جهان و جلب احترام ملل دیگر نسبت به ملت ایران است، پس حتی منتقدان و مخالفان نیز شرکت کنند.
مطهری در ادامه با بیان این که دو جریان سیاسی اصولگرایی و اصلاح طلبی در ایران دارای نقاط قوت و ضعف هستند، گفت: نقطه ضعف اصلی اصولگرایان کم توجهی به آزادیهای اساسی ملت و حقوق شهروندی است که بسیاری از بی قانونیها و بی عدالتیها را تحت عنوان حفظ نظام توجیه میکنند و نقطه ضعف اصلی اصلاح طلبان تسامح و تساهلی است که در مسائل فرهنگی دارند و گاهی به نام آزادی در این امور سهل انگاری میشود.
این عضو صدای ملت افزود: ضمن حفظ نقاط قوت این دو جریان سیاسی و پرهیز از نقطه ضعف آنها، حضور خود در میدان سیاست را به عنوان راه سوم به دلیل نیاز جامعه امروز ایران به این جریان فکری و سیاسی، ضروری میدانیم و به همین جهت فهرست انتخاباتی ارائه خواهیم کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه اولویتهای مجلس دهم اقتصاد و سیاست داخلی است، اظهار کرد: مجلس نهم با همه نقاط قوت خود، در حوزه سیاست داخلی و اجرای فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت، کارنامه درخشانی ندارد، از قضا رعایت حقوق ملت، در اقتصاد کشور هم اثرگذار است. مثلا آزادی مطبوعات همیشه مانع تخلفات بزرگ اقتصادی است و رانت خواریها و اختلاسهای بزرگ معمولا در دوره محدودیت رسانه ها رخ داده است، لذا مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی یا قوه چهارم یک حکومت نامیدهاند.
مطهری تصریح کرد: ریشه بسیاری از فسادهای اقتصادی در کشور ما دخالت مستقیم و غیرمستقیم برخی افراد وابسته به نهادهای حکومتی در پروژههای بزرگ اقتصادی است و مسئولان با اعتماد به آنها و بدون نظارت کافی، به این افراد میدان میدهند و مردم نیز اعتماد میکنند و در این شرکتها سرمایه گذاری میکنند و پس از مدتی نهادهای نظارتی و قوه قضائیه مانع ادامه کار آنها میشوند ولی به دلیل همان روابط و ملاحظه کاریها و رودربایستیها قدرت حل و فصل سریع آن را ندارند و در این میان مردم دچار خسارت می شوند.
وی با بیان اینکه نمونه این قضیه ماجرای پدیده شاندیز و موسسه ثامن الحجج و موسسه میزان است که هزاران سهامدار سرگردان شده اند، گفت: از رئیس کل بانک مرکزی و وزیر کشور و قوه قضائیه می خواهم که هرچه سریعتر بدون ملاحظه کاری به این ماجرا خاتمه دهند که امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: انما یقیم امر الله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع (تنها، کسی می تواند امر خدا را اقامه کند که از جمله اهل ملاحظه کاری و رودربایستی نباشد). همچنین از رئیس جمهور درخواست دارم که توجه ویژه به این موضوع داشته باشد به طوری که تا قبل از انتخابات لااقل راهکار مشخصی اعلام شود.
مطهری ابراز کرد: از صدا و سیما به خاطر این که امسال در ایام 9 دی گزارشهای واقعیتر و منصفانهتری از حوادث سال 88 داشت تشکر میکنم. همچنین از رئیس قوه قضائیه میخواهم که مسئله حصر بدون حکم دادگاه را که خلاف اصول سی و دوم تا سی و هفتم قانون اساسی است حل و فصل کند.
نماینده مردم تهران در مجلس در بخش دیگری از نطق خود با بیان اینکه احکام دادگاه حادثه شیراز از نظر اینجانب عادلانه نبود، گفت: اگر چه نفس این اتفاق در جمهوری اسلامی که بالاخره یک گروه فشار وابسته به یک نهاد، محاکمه و احکامی برای آنها صادر شد یک پیروزی و امر مبارکی محسوب می شود. اما آنچه که امروز مورد نیاز جامعه ماست مسئله وحدت است. قرآن کریم تفرقه و تشتت را یکی از عوامل چهارگانه انقراض امتها و جامعه ها برشمرده است.
این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه اظهار کرد: این پدیده که اصلاحطلبان از شکست دولت اصولگرا خوشحال شوند و اصولگرایان از شکست دولت اصلاح طلب، بلیهای است که کشور ما دچار آن شده است. سیاست حذف برای کشور ما سم مهلک است و کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند.
وی افزود: همه به یاد داریم که «وحدت کلمه» ترجیع بند کلام امام بزرگوارمان بود. کشور را همه با هم باید اداره کنیم و سیاست حذف را که منجر به بی اخلاقی ها و بی دینی ها می شود کنار بگذاریم که امروز مشکل اساسی کشور ما کمبود تقوا و اخلاص است، همان چیزی که بارها مورد تأکید امام (ره) و رهبر گرانقدر انقلاب بوده است.
نماینده مردم تهران در مجلس همچنین با اشاره به مساله آلودگی هوای تهران پیشنهاد کرد: تا زمان اجرای یک برنامه دقیق با مدیریت واحد در این زمینه، هر سال در ماههای آذر و دی طرح زوج و فرد در تهران اجرا شود تا هوای تهران به شرایط هشدار و اضطرار نرسد.
مطهری همچنین از شهرداری تهران به خصوص معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری به دلیل همت قوی و برنامه ریزی دقیق برای جمع آوری معتادان محله هرندی تهران و انتقال آنها به اماکن مناسب و اجرای برنامههای تربیتی سپاسگزاری و ابراز امیدواری کرد سایر دستگاهها به همکاری خود با این طرح ادامه دهند.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۸۳۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
آوای رودکوف:اختراع ارائه شده دکتر سعید ضیائی نژاد با عنوان"فرآیند استخراج پروبیوتیک های بومی از دستگاه گوارش (پروبیوتیک بومی خلیج فارس) "منتخب جشنواره اختراعات منطقه ای رویش خلیج فارس شد
کد خبر: ۸۲۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۶
آوای رودکوف:رئیس جمهوری با بیان این که پاسخ انتقاد، سربریدن نیست، گفت: عربستان نمی تواند با قطع رابطه سیاسی با ایران بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی سرپوش بگذارد.
به گزارش گروه سیاسی میزان، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی با اشاره به اعدام شیخ نمر؛ رهبر شیعیان عربستان به دلیل انتقاد از دولت ریاض، اظهارداشت: پاسخ انتقاد نباید سربریدن باشد و امیدواریم کشورهای اروپایی که همواره به مسأله حقوق بشر واکنش نشان می دهند در این زمینه هم به وظایف حقوق بشری خود عمل کنند.
رییس جمهوری با تأکید بر اراده جمهوری اسلامی ایران برای روابط خوب با همسایگان، گفت: طبیعی است که جنایت علیه حقوق اسلامی و انسانی، عکس العمل افکار عمومی را در پی خواهد داشت.
روحانی خاطرنشان کرد: البته دولت عربستان برای این که بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی در کشور خود سرپوش بگذارد، دست به اقدام عجیبی زده و رابطه سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرده است در حالی که بی تردید هیچ گاه این گونه اقدامات نمی تواند آن جنایت بزرگ را بپوشاند.
رییس جمهوری تصریح کرد: ایران بهترین راه حل برای رفع اختلاف بین کشورها را مذاکره و دیپلماسی می داند و شرایط امروز منطقه به گونه ای است که همه کشورها باید برای مبارزه با تروریسم با یکدیگر همکاری و رایزنی داشته باشند و معتقدیم کشورهای منطقه با اتحاد می توانند منطقه را از خطرات تروریسم پاکسازی کنند.
رییس جمهوری، مبارزه با تروریسم را یکی از محورهای همکاری بین ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپایی دانست و گفت: تهران آمادگی دارد برای مبارزه با تروریسم با دیگر کشورها و از جمله کشورهای اتحادیه اروپا، همکاری داشته باشد.
روحانی تأکید کرد: باید برای مبارزه با تروریسم و عاری کردن جهان از افراط و خشونت در چارچوب قطعنامه (wave) مجمع عمومی سازمان ملل، اقدامات و برنامه های خود را به صورت هماهنگ ادامه دهیم.
رییس جمهوری همچنین در ادامه با اشاره به برخی اقدامات ضروری برای ریشه کنی تروریسم، اظهار داشت: در مبارزه با تروریسم اول باید کشورهایی که به هر نحو به تروریست ها کمک می کنند تحت فشار قرار بگیرند. مخفی نیست که چه کشورهایی به گروه های تروریستی کمک های مالی می کنند، چه کسانی از تروریست ها نفت می خرند و چه کشورهایی سلاح و تجهیزات در اختیار آنها قرار می دهند و یا مرزهای خود را برای عبور و مرور تروریست ها از گوشه و کنار جهان باز گذاشته اند.
روحانی تصریح کرد: مسأله دیگر در مبارزه با تروریسم این است که باید در این موضوع کاملاً جدیت داشته و از همه امکانات تبلیغاتی، اطلاعاتی و عملیاتی خود علیه تروریست ها استفاده کنیم.
رییس جمهوری اضافه کرد: تفاوتی وجود ندارد که فردی که مورد تهاجم تروریست ها قرار گرفته دارای چه ملیت، دین و مذهبی است، لذا مهم است که موضع گیری واحدی نسبت به همه انسان هایی که بی گناه کشته می شوند، اتخاذ شود.
روحانی همچنین تأکید کرد: اسلام دینی است که صد درصد با ترور و تروریسم مخالف است و باید توجه داشت که قضاوت نادرست برخی از رسانه ها نسبت به اسلام باعث می شود که تروریست ها بتوانند از بین جوامع سربازگیری کنند و این مسأله دامی است که خود تروریست ها پهن کرده اند و نباید در آن گرفتار شد.
رییس جمهوری با اشاره به آیه ای از قرآن کریم مبنی بر این که کشتن یک انسان بی گناه به معنای کشتن همه انسانیت است، اظهار داشت: مسیر دین از مسیر تروریست ها جدا است و نباید اجازه داد که برنامه های تبلیغاتی در این زمینه در مسیر انحرافی قرار گیرد.
روحانی همچنین کمک به آوارگان را مورد تأکید قرار داد و گفت: جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین پناهنده و آواره را پذیرایی می کند، اما در عین حال آمادگی داریم در این مورد با سایر کشورها از جمله دانمارک همکاری کنیم.
رییس جمهوری همچنین حرکت سریع و پرشتاب در توسعه روابط تهران و کپنهاک را مورد تأکید قرار داد و اظهار داشت: تقویت روابط دو کشور به نفع منافع دو ملت است و در تقویت صلح و ثبات بین المللی نیز تأثیرگذار است.
روحانی هیأت اقتصادی همراه وزیر خارجه دانمارک را نشانه اراده جدی کپنهاک برای توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با ایران دانست و گفت: از طرف دولت ایران نیز برای توسعه روابط با کشورهای شمال اروپا از جمله دانمارک اراده جدی وجود دارد.
رییس جمهوری برخورداری از نیروی انسانی مستعد، منابع غنی انرژی، ثبات و امنیت منطقه ای، پروژه های عظیم صنعتی و بندرگاهی و پیشرفت های چشمگیر در علوم و فناوری های نو را از جمله ظرفیت ها و زمینه های همکاری در ایران دانست و گفت: امروز فضای کشور ما برای سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی کاملاً آماده است.
کریستین ینسن وزیر امور خارجه دانمارک نیز در این دیدار که روز سه شنبه انجام شد، با بیان این که دانمارک اهمیت زیادی به توسعه روابط با ایران قایل است اظهار داشت: کپنهاک از تحولات جدیدی که در برنامه های اقتصادی دولت ایران به منظور تسهیل همکاری های اقتصادی ایجاد شده، استقبال می کند.
وزیر امور خارجه دانمارک خاطرنشان کرد: هیأت تجاری همراه من بسیار مشتاق هستند که همکاری های مشترک اقتصادی خود را با طرف ایرانی هر چه زودتر آغاز کنند و به آنها تأکید شده که صرفاً نگاه تجاری به ایران نداشته و باید در زمینه انتقال تکنولوژی و سرمایه گذاری مشترک نیز فعالیت داشته باشند.
ینسن در ادامه در خصوص اقدام عربستان در اعدام شیخ نمر نیز گفت: دانمارک اولین کشوری بود این اقدام عربستان را محکوم کرد.
وزیر امور خارجه دانمارک همچنین همکاری دو کشور در زمینه مبارزه با تروریسم را مورد تأکید قرار داد و گفت: سیاست دانمارک مبارزه با تروریسم در جهان است و ما به دنبال دنیایی امن برای پیشرفت و توسعه هستیم.
ینسن تصریح کرد: تروریسم خوب وجود ندارد. اسلام مساوی تروریسم نیست و کاملاً با آن مخالف است. اما متأسفانه عده ای به نام اسلام سوء استفاده کرده و اقدامات تروریستی انجام می دهند بی تردید اینگونه افراد گمراه هستند و این موضوعی است که ما به آن تأکید داریم.
کد خبر: ۸۲۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
سرهنگ برزمند - برابر تبصره 8 ماده 2 قانون حفاظت از جنگلها، مراتع و آبخیزداری هرگونه حمل، جابجایی و فروش بذر بلوط به عنوان تجارت ممنوع بوده و در صورت مشاهده با فرد یا افراد متخلف برخورد قانونی به عمل می آید
کد خبر: ۸۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
مردمان: هر چند وقت یکبار از گوشه و کنار خبر خیانت کسی به همسرش را میشنوید. به نظر میرسد که این روزها در جوامع غربی خیانت به مسئلهای عادی تبدیل شده است و فقط مربوط به هیچ جنسیت یا جایگاه اجتماعی خاصی هم نیست. کارمان هر چه که باشد (سیاستمدار، معلم، ورزشکار، هنرپیشه، موسیقیدان، تاجر و …) خیانتکارها بینمان هستند. دیگر سوال نیست که «چه کسی خیانت کرده است؟» این است که «چه کسی خیانت نکرده است؟»
تفکر «سریع و ساده» جامعه به مقدسترین بنیان خود اثر منفی گذاشته است. خیلی از خیانتکارها سعی میکنند کار خودشان را توجیه کنند. دلایلشان برای خودشان منطقی است. اما برای آنهایی که هیچوقت خیانت نکردهاند، این دلایل هیچ معنا و مفهومی ندارد. مسئله خیانت تا جایی طبیعی و نرمال شده است که تقریباً هیچ فیلم و سریالی ماهواره ای نیست که حداقل یک اپیزود خیانت نداشته باشد.
خیانت روابط را نابود کرده و آرزوها را نقش بر آب میکند. اگر به فکر خیانت کردن به همسرتان هستید، قبل از اینکه وارد عمل شوید، این ۱۴ نکته را بخوانید.
۱. به یک دروغگو تبدیل میشوید.
به دوش کشیدن لقب «خیانتکار» به اندازه کافی سنگین است اما اگر خیانت کنید، برچسب دروغگویی هم به شما میزنند. خیانت بدون فریب دادن اتفاق نمیافتد و دروغهای مصلحتی که در ابتدای کار میگویید به دروغهایی بسیار بزرگتر تبدیل خواهند شد. «امشب تا دیروقت سر کار میمانم»ها شاید تا حدی درست باشد اما لازم است تعریف جدیدی از «کار» ارائه کنید. خیانت و دروغ دست در دست هم پیش میروند.
۲. مچتان گرفته میشود.
شاید این اتفاق امروز نیفتد. شاید فردا هم نیفتد اما بالاخره ماه پشت ابر نمیماند. اگر خوششانس باشید، داستان خیانتتان وارد اخبار و روزنامهها نشود اما همین که دوستانتان بفهمند کافی است. همانها خبر خیانتتان را دهان به دهان پخش میکنند. انگار که یک بیلبوردی از خیانتتان در خانهتان زده باشند.
۳. همه را از خودتان ناامید میکنید.
همه. همسرتان، دوستانتان، همکارانتان، خانوادهتان، بچههایتان، خودتان و خدایتان. زمان زیادی میبرد تا ناامیدی که ایجاد کردهاید کمرنگ شود.
۴. به یک الگوی بد تبدیل میشوید.
هر فردی یا یک الگوی خوب است یا یک الگوی بد. خیانت کردن نه تنها یک الگوی بد است بلکه ابرهای تردیدی به همراه خود میآورد که قسمتهای دیگر زندگیتان را هم تحتالشعاع قرار میدهد. اگر در یک جای زندگیتان خیانت کرده باشید، آیا در جای دیگر هم اینکار را میکنید؟ خیانت به همه نشان میدهد که شما راه ساده را انتخاب میکنید. به بقیه میفهماند که ارزشهای خانوادگیتان را به راحتی زیر پا میگذارید. برای همه مشخص میکند که نمیخواستهاید کار سخت را انجام داده و برای مشکلی که دارید کمک بگیرید. هیچکس یک خیانتکار را تحسین نمیکند. حتی اگر یک عمر درست رفتار کرده باشید، این کار بدتان همه آن را از بین میبرد.
۵. اعتبار اخلاقیتان را از دست میدهید.
خیلی سخت خواهد شد که به بچههایتان (و بقیه) بگویید چه کاری درست است وقتی میدانند که خودتان کار درست را انجام ندادهاید. نه تنها احترام دیگران را از دست خواهید داد، احترامی هم پیش خودتان برایتان نمیماند. هر قضاوت اخلاقی که در آینده بکنید، با خیانتی که در گذشته کردهاید مقایسه خواهد شد. البته به این معنی نیست که نمیتوانید در آینده حرف درست بزنید، مسئله اینجاست که کسی به حرفتان گوش نخواهد داد.
۶. همسرتان دچار مشکل اعتماد خواهد شد.
برای همیشه. شما به تنهایی اعتمادبهنفس آن فردی که به او قول داده بودید همیشه دوستش بدارید را نابود میکنید. هر رابطه دیگری که بعد از شما داشته باشند، برای ایجاد اعتماد دچار مشکل خواهند بود. اگر این کافی نیست، باید بگوییم که دنیای بچههایتان را هم نابود میکنید و باعث میشوید که ثبات هر رابطه معناداری برایشان زیر سوال برود.
۷. استاندارد زندگی را از دست میدهید.
کارتان هر چه که باشد، ممکن است آن را از دست بدهید. خیلیها خانهشان را از دست میدهند. خیلیها با هزینههای سنگین دادگاه و مهریه و طلاق روبهرو میشوند. هر چکی که مینویسید، نادان بودنتان را به شما یادآوری میکند.
۸. مجبور خواهید شد سالها برای ساختن دوباره زندگیتان تلاش کنید.
حتی اگر از نظر مالی وضعیتتان دچار مشکل نشود، اما خواهید دید که سالهای زیادی طول میکشد تا از نظر احساسی التیام پیدا کنید. ساختن دوباره دوستیها سالها زمان خواهد برد. ساختن دوباره شخصیتتان و ساختن دوباره اعتماد هم همینطور. حتی سالها طول خواهد کشید که بتوانید خودتان را ببخشید.
۹. روابطتان را از دست خواهید داد.
روابط زیادی را از دست خواهید داد. دوستانی که سالهاست با آنها هستید، ترکتان میکنند. دوستان صمیمی که بارها و بارها به آنها کمک کردهاید هم دیگر دور و برتان نخواهند بود که کمکتان کنند. اعضای خانوادهتان هم که هر اتفاقی که میافتاد باز کنارتان بودند هم از شما فاصله میگیرند. آدم خیانتکار در آخر تنها میماند.
۱۰. احتمال ابتلا به بیماریهای مقاربتی در شما افزایش خواهد یافت.
بیماریهایی که از طریق رابطهجنسی منتقل میشوند بین کسانی که از نظر جنسی بیقید هستند متداولتر است. اما همسر خودتان که این بیماریها را ندارد درست است؟ اگر اینطور فکر کنید که همه بجز همسرتان مبتلا به یک بیماری مقاربتی است، آنوقت هیچوقت دست به خیانت نخواهید زد.
۱۱. مرغ همسایه غاز نیست.
این یک تفکر اشتباه است. چون مرغ همسایه هیچوقت مال ما نبوده است، فقط تصور ماست که ممکن است از مرغ ما بهتر باشد. اما اینطور نیست. درواقع، بااینکه از دور ممکن است به نظرتان غاز برسد اما به محض اینکه به خانه همسایه پیش مرغش بروید، یکدفعه اتفاق جالبی میافتد، مرغ همسایه که به نظرتان غاز بود، شبیه به مرغ خانه خودتان میشود. این اتفاق خیلی زود بعد از اینکه مچتان گرفته میشود میافتد. آنوقت همه چیز در نظرتان تغییر میکند، حتی نسبت به مرغ خودتان که ترکش کردهاید. یکدفعه نسبت به آن احساس پیدا میکنید. اما آن مرغ دیگر شما را پیش خودش نمیخواهد. فرقش اینجاست.
۱۲. دوست دارید رفتار مشابهی با شما شود؟
دزدها دوست دارند جیب دیگران را بزنند اما از اینکه کسی جیبشان را بزند خوششان نمیآید. اگر همه ما با این قانونی طلایی زندگی میکردیم: با دیگران همانطوری رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود، آنوقت بیشتر مشکلات زندگی یکشبه حل میشد. به این کار از این دیدگاه نگاه کنید که برای خودتان اتفاق افتاده باشد. مشکل اینجاست که این چیزها نیازمند فکر کردن است و فکر کردن آخرین چیزی است که یک خیانتکار به سراغش میرود.
۱۳. بعدها از این تصمیمتان پشیمان خواهید شد.
در همان لحظه، خیانت ممکن است به نظرتان منطقی بیاید. حس خوبی دارد و حتی به نظرتان کار درستی میآید. اما یادتان باشد احساسات گول میزنند. خیلی زود بعد از آن چشمهایتان باز شده و از اینکه سیب ممنوع را خوردهاید پشیمان میشوید. به اندازه کافی پشیمانی در زندگیمان نداریم؟ چرا یک پشیمانی دیگر به آنها اضافه کنیم، آنهم یکی که همه چیزهایی که با تلاش برای خودتان ساختهاید را نابود میکند. شاید خانهتان عالی و ایدآل نباشد اما بهتر از زندگی کردن در چادر است.
۱۴. چیزی که از دست میدهید بیشتر از چیزی است که به دست میآورید.
هیچکس در بستر مرگ نگفته است کاش خیانت میکردم. هیچکس دفتر وکیلش را با لبخند روی لب بخاطر تجربهای که داشته است ترک نکرده است. هیچکس از اینکه بخاطر خیانتش دوستانش را از دست میدهد خوشحال نشده است. چیزهایی که از دست میدهید، نابودتان میکند. دردش غیرقابلتحمل است. حتی امپراطوریها هم ممکن است بخاطر چند لحظه خوشی و لذت موقتی نابود شوند. واقعاً ارزشش را ندارد.
کد خبر: ۸۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۵
آوای رودکوف :مدیر عامل آتش نشانی شهر یاسوج گفت: طی 9 ماهه سالجاری 64 مورد آتش سوزی خودرو رخ داده است
کد خبر: ۸۲۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
علی نورایی: بعد از نظر صریح رهبری در خصوص منع از ورود به سفارتخانه های خارجی در تجمعات، ورود و تعرض به حریم این اماکن را حرام و خلاف شرع و قانون می دانم، اما نکته ای که در هر دو مورد (چه واقعه اخیر سفارت عربستان و چه داستان تسخیر لانه روباه پیر انگلستان خبیث) نباید نادیده گرفته شود، از نظر بنده این است که مسئولیت حفظ امنیت اتباع و اماکن دیپلماتیک خارجی بر عهده ناجا است و این وظیفه ای است که به خاطرانجامش وجود دارند و حقوق می گیرند و...
تجمع و اعتراض و حتی گاها تعرض مردم به سفارتخانه ها در حالت خشم و ناراحتی عمومی جامعه یک امر معمول در همه جای دنیا است و حتی از منظر رسانه ای امری طبیعی ، قابل درک، تا حدی مفید و قابل بهره برداری های مثبت از باب استفاده از فشار اجتماعی افکار عمومی و جهت دهی به آن در راستای منافع ملی برای هر کشوری است، اما نکته ای که اینجا و بصورت خاص این بار نباید گذاشت که بر خلاف همیشه مغلطه و سفسطه در خصوصش انجام شود این است که مقصر اصلی که باید توبیخ شود گم نشود!
این وظیفه ناجا بوده که با پیش بینی و پیشگیری و تامین منابع انسانی لازم از اتفاقات ناخواسته جلوگیری کند و الا از مردم عادی عصبانی و خشمگین توقع دیگری غیر از این نیست که به سمت تنها نماد و مظهر حکومتی که از دست آن ناراحت شده اند شدیدترین اعتراض ها را انجام دهند.
اما در بررسی یک واقعه باید به لایه هایی مهمتر از سطح آن دقت کرد تا مقصران اصلی شناسایی و توبیخ شوند، نه مثل همیشه چند نفر آدم عادی که احساساتشان تحریک شده و از روی خشم مقدسشان در حالت ناراحتی کاری را ناخودآگاه انجام دادهاند مقصر معرفی کرده و سر و ته داستان را به هم بیاورند.
این بار داستان فرق می کند، علی الخصوص با توجه به تاکید رهبری بعد از داستان سفارت انگلیس و تجربه های موجود غفلت اتفاق افتاده دیگر قابل توجیه نیست که مسئولیت را باز بر عهده مردم خشمگین بیاندازند بلکه باید صدر تا ذیل ناجا در خصوص دلایل و نقاط ضعف و غفلت های منجر به این واقعه پاسخگو باشند و مقصرین که در انجام وظایف خود کوتاهی کرده اند مشخص گردند.
کد خبر: ۸۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
دبير کل حزب الله لبنان با محکوم کردن اعدام آيت الله نمر، شهادت را ميراثي از مکتب کربلا خواند. پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
سید حسن نصرالله دبيرکل حزب الله لبنان در سخنراني خود که به صورت ويدئو کنفرانس در مراسم گراميداشت علامه مجاهد شيخ محمد خاتون در بيروت برگزار مي شد، گفت: خون شيخ النمر امروز چهره و اجساد و تاريخ و حال و آينده آل سعود را تا روز قيامت فرا گرفته است و گريبان گير آنها در دنيا و آخرت خواهد بود.
وي گفت به خانواده علامه مجاهد و شهيد شيخ نمر باقر النمر و اهالي القطيف، الاحساء و منطقه الشرقيه و به مسلمانان در سراسر جهان، مراجع عاليقدر، علماي مسلمان، حوزه هاي علميه براي شهادت مظلومانه اين عالم جليل القدر و شجاع تسليت و تهنيت عرض مي کنم. اين شهادت ميراث انبياء، اوصياء و مکتب کربلاء است که شيخ النمر هم عضو آن بود.
سيد حسن نصرالله گفت: سرزمين اسلام، پيامبر (ص) و مجاهدان بدر و احد امروز به نام خاندان آل سعود نامگذاري شده است. زمان مدارا، مسامحه و سخنان تشريفاتي گذشته است.
نصرالله افزود: آل سعود با کمک انگليسي ها و با کشتار مردم خود را به اين سرزمين تحميل کردند.
دبيرکل حزب الله لبنان گفت: شايد براي آل سعود که براي امت اسلامي ارزشي قائل نيستند، اعدام شيخ النمر اهميتي نداشته باشد، اما اين حادثه هولناک و بسيار بزرگ است که به هيچ وجه نمي توان آن را کم اهميت دانست. به هيچ وجه نمي توان اعدام يک عالم جليل القدر مانند شيخ النمر را ناديده گرفت.
نصرالله افزود: رژيم آل سعود اجازه هيچ نوع انتقاد و اعتراضي را نمي دهد و حاضر به پذيرفتن هيچ اصلاحاتي نيست.
وی افزود: شیخ نمر باقر النمر مردی بسیار شجاع بود و با ترغیب دیگران صحبت میکرد و نه تنها سلاح در دست نگرفته بود بلکه خواهان احقاق حقوق جزیره عرب بود که از سر دروغ مملکت عربی سعودی نامیده شده است.
وی افزود: شیخ نمر خواهان این بود که مردم حقوق و آزادیهای طبیعی خود را به دست آوردند که هر انسانی در جهان خواهان آنها است و او به صورت آشکار و شجاعانه خواهان این امور بود و این مسائل تنها جرم وی بود و هرکس که در عربستان صحبت کند اعدام میشود؛ عربستانی که مدعی است که میخواهد آزادی و دموکراسی را در منطقه رواج دهد. امروز روزی است که عربستان به صورت آشکار محکوم میشود و خون شیخ نمر در این دنیا و در آخرت دنبال آل سعود خواهد بود.
سید حسن نصرالله عنوان داشت: چرا اصرار بر این بود که دقیقا شیخ نمر در این زمان اعدام شود و این علی رغم آن بود که پیامهایی به عربستان برای توقف حکم اعدام یا عفو وی فرستاده شد و این امکان وجود داشت تا او در زندان بماند اما چرا اصرار بر این بود که او در این زمان اعدام شود؟
دبیرکل حزبالله لبنان خاطرنشان کرد: فضایی در منطقه حکم فرما بود و به اعتدالگرایی عربستان فکر میشد که گفتوگوی سیاسی را بپذیرد و راهها را برای برون رفت از بحران ویرانگر در منطقه از طریق گفتوگو و رویکردی مثبت باز کند؛ به همین دلیل اعدام او بسیار غافلگیرکننده بود.
وی افزود: این اعدام پیامی با خون است که میگوید نظام عربستان برایش نه افکار عمومی عربی و اسلامی و بین المللی اهمیت دارد و نه احساسات دوستان خود یا صدها میلیون مسلمان که احساساتشان جریحه دار شده است. عربستان همچنین میگوید که هرکس که با ما به عنوان آل سعود مخالفت کند، خونش ریخته خواهد شد.
وی افزود: آنها میگویند که ما نظامی هستیم که تحمل هیچ انتقادی را نداریم؛ یا در مملکت ما به عنوان گوسفند زندگی کنید یا همچون گوسفندان قربانی شوید و عربستان از طریق این کشتار و اعدام وارد فتنه شده و این فتنه عرصههای خطرناکی را ایجاد میکند.
وی افزود: پیام اعدام به تمامی خردمندان و افراد صبرپیشه کننده که بر روی گفتگو با نظام آل سعود حساب باز کرده بودند، میگوید که نه تنها هیچ گفتگو و میانه روی وجود ندارد، بلکه کشتارها و جنگهای ویرانگر بیشتری در کار خواهد بود و همچنین این اقدام بیش از هر زمان دیگری چهره واقعی عربستان را که همان چهره تکفیری و تروریستی و جنایتکار است، بر ملا کرده است.
دبیرکل حزبالله لبنان تصریح کرد: هدف جنگ عربستان علیه یمن تخریب یمن و سیطره بر مردم آن و گرفتن انتقام از آنهاست و نظام عربستان اصرار دارد که روش کشتار و ریختن خون و نه گفتوگو و تعقل را ادامه دهد.
سید حسن نصرالله تصریح کرد: آل سعود خواهان فتنه سنی- شیعی است و این آل سعود است که از سالهای مدید این فتنه را به راه انداخته و در هر مکانی از این جهان برای شعلهور کردن این فتنه تلاش میکند. در هر مکانی که مشکلی میان اهل تسنن و تشیع وجود دارد باید به دنبال عربستان و پولهایش بگردید.
وی افزود: شیعیان باید توجه داشته باشند و این مساله را به یک مساله سنی- شیعی تبدیل نکنند. این آل سعود بود که شیخ نمر را به قتل رساند و پا گذاشتن به فتنه سنی – شیعی جایز نیست و این فتنه به آل سعود خدمت میرساند و نباید از اعدام شیخ نمر سوءاستفاده شود.
وی افزود: آیا زمان آن فرا نرسیده است که با شجاعت هرچه تمامتر به تمام جهان بگوییم که پایه و اساس و خاستگاه اندیشه تکفیری که ویران میکند و میکشد و کشتارهای دسته جمعی را مرتکب میشود و تمام ملتهای جهان را تهدید میکند این خاندان و این مکتب در عربستان است؟ کتابهایی که داعش آنها را تدریس میکند همان کتابهای مدارس آل سعود است و به همین دلیل میبینیم که روش همان است.
وی تصریح کرد: آیا زمان آن فرا نرسیده است که بگوییم گروههای تروریستی صرفا ابزارهایی هستند و حامی مالی آنها و پشتیبان آنها همان نظام سعودی است؟ آیا زمان آن نشده که این واقعیت را در جهان بگوییم که سرزمینی به نام شبه جزیره عرب وجود دارد که از سر باطل مملکت عربی سعودی نامیده شده است و در آن ملتی مظلوم وجود دارد که گروهی فاسد و سارق در آن حکمرانی میکنند و هرکس که در آن صحبت کند کشته میشود؟
دبیرکل حزب الله لبنان عنوان داشت: آیا زمان آن فرا نرسیده است که آل سعود از سازمانهای حقوق بشر بیرون رانده شود و در زمره کشورهای تروریستی قرار بگیرند؟ آل سعود پدر و مادر سازمانها و تشکیلات تروریستی است.
وی افزود: مهمترین پاسخ به اعدام شیخ نمر بر عهده گرفتن مسئولیت است. ما در مقابل نظامی هستیم که با فتنه و کشتار و خونها زنده است. اینکه یک انسان بایستد و حق را در مورد آل سعود بگوید از بزرگترین انواع جهاد است. فرزندان ما برای دفاع از لبنان و فلسطین کشته میشوند نه مثل فرزندان آنها که در کابارهها هستند. پاسخ به ترور شهید نمر باقر النمر این است که جهان بایستد و حق را بدون هیچ حساب و کتابی بگوید. این خونهایی که از سر ظلم ریخته شده است باید تبدیل به این شود که پایان این خاندان و نظام را بنویسد و پاسخ به اعدام شیخ نمر پاسخی زینبی است و همه باید حرف حق را در مجلس یزید بزنند و از هیچ کس هراس نداشته باشند.
وی افزود: زمانی که نظامی عقل و خرد و حتی سادهترین مشاعر انسانیاش را از دست میدهد این بدین معناست که به مرحله فروپاشی رسیده است.
دبیرکل حزبالله لبنان همچنین خاطرنشان کرد: به کسانی که منتظر پاسخ به جنایت ترور سمیر قنطار هستند میگویم که این قدرت همچنان این امر را بر سربازان و افسران دشمن تحمیل کرده است که در اتاقهایشان بمانند. آنها منتظر هستند و ما نیز منتظریم و پاسخ اگر خدا بخواهد صورت خواهد گرفت.
منبع/انتخاب
کد خبر: ۸۲۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴
کوچک زاده: مصداق افراطیگری پا را از قانون آنسو گذاشتن است و از نظر من مصداق بارز افراطیگری مدیریت آقای لاریجانی در مجلس است
کد خبر: ۸۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۱