به گزارش
پایگاه خبری آوای رودکوف ؛ وقوع دو حمله تقریبا همزمان به ساختمان مجلس و حرم امام خمینی (ره) در جنوب تهران یادآوری میکند که در دنیای امروز، هر کس در هر جا ممکن است روزی در معرض چنین حملاتی قرار گیرد. احتمال چنین چیزی زیاد نیست، اما به هر حال باید برای آن آماده بود.
اگر در جایی بودید که حمله ای اتفاق اتفاد، چه باید بکنید؟ (این مطلب تلخیصی است از یادداشتی به قلم کامیلا رز، بیبیسی) ذهنتان را آماده کنیدبسیاری از کسانی که از حملات تروریستی جان به در بردند، میگویند که صدای تیراندازی را با صدای ترقه یا آتشبازی اشتباه گرفته بودند. آنطور که جان لیچ، روانشناس موقعیتهای خطرناک و مدرس نظامی، میگوید، این اشتباه بسیار مرسوم است.
کسی که انتظار شنیدن صدای گلوله را ندارد، فرض میکند صدای چیزی دیگر است، چیزی که با انتظارش همخوانی دارد مثل صدای خالی کردن تیرآهن از تریلی. به گفته آقای لیچ، "ما به الگویی که در ذهن داریم واکنش نشان میدهیم، نه به آنچه در محیط اطراف رخ میدهد، و این آسیبپذیرمان میکند."
زمانی که طول میکشد تا بفهمیم واقعا چه شده، ممکن است به قیمت جانمان تمام شود. کسی که از قبل به سناریوهای ناگوار احتمالی فکر کرده باشد، سریعتر میفهمد که چه باید بکند. آقای لیچ میگوید: "همین که از خودتان بپرسید اگر اتفاقی بیافتد اولین واکنشم باید چه باشد، کافی است."
اگر در رستوران یا سالن سینما یا محل عمومی دیگری هستید، به خروجیها توجه کنید که اگر لازم شد بتوانید به سرعت از آن محل خارج شوید.
سریع واکنش نشان بدهیدتقریبا همه آدمها موقع حمله گیج مىشوند. آقاى لیچ موقعیتهاى خطرناک و مرگبار در جاهاى مختلف دنیا را بررسى کرده و دیده فقط ۱۵ درصد افراد واکنشى نشان مىدهند که به نجاتشان کمک میکند. حدود ٧۵ درصد آنقدر جا مىخورند و گیج مىشوند که کلا واکنشى نشان نمىدهند. 10 درصد دیگر هم کارى مىکنند که احتمال زنده ماندنشان را کم مىکند و گاه به ضرر دیگران هم تمام مىشود.
کسى که سریع و قاطع تصمیم بگیرد، بیشتر ممکن است نجات پیدا کند. اما طبیعت انسان طورى است که صبر مىکند ببیند بقیه چه مىکنند. یک آزمایش مرسوم روانشناسان این است که گروهى را توى یک اتاق مىفرستند، بعد اتاق را پر از دود مىکنند ببینند مردم چطور واکنش نشان مىدهند. آنها که تنها هستند بیشتر واکنش نشان مىدهند تا آنها که با کسى دیگر آمدهاند.
خودتان را از تیررس دور کنیداگر مهاجمان شما را نبینند، نمیتوانند شما را بزنند. بنابراین اولین قدم این است که سر راه نباشید، کمتر دیده شوید. بدیهىترین گزینه این است که خودتان را روى زمین بیاندازید، اما اگر بشود، بهتر است پشت چیزى که محکم باشد پناه بگیرید، مثلا یک دیوار بتنى. بر خلاف آن چیزی که در فیلمها دیدهاید، ماشین پناه مناسبی نیست و گلوله از آن رد میشود، اما اگر چیز بهتری نبود، حتی ماشین هم بهتر از هیچ است.
اگر محیط بسته و آدم زیاد باشد، یک گلوله ممکن است چند نفر را زخمى کند. وقتى دور از چشم باشید، احتمال اینکه عمدا هدف بگیرندتان، یا یکى از گلولههاى بىهدفى که به همه سو شلیک مىکنند به شما بخورد، کمتر مىشود.
آقای رید توضیح میدهد که حملهکنندگان "دنبال حرکتاند و حرکت توجه آنها را جلب میکند". به خصوص اگر فضا تاریک باشد.
در افتادندر برخی موارد درافتادن با افراد مسلح نتیجه داده. اوت سال گذشته میلادی در فرانسه چند مسافر به مرد مسلحی که قصد تیراندازی در یک قطار را داشت یورش بردند و نقشهاش را ناکام گذاشتند. نکته اینجاست که از چهار نفری که در مهار مرد مسلح نقش داشتند، یکی در نیروی هوایی بود و یکی در گارد ملی.
از آن مهمتر اینکه فقط زمانی وارد عمل شدند که دیدند ماشه اسلحه مرد مسلح گیر کرده.
آقای رید معتقد است کسی که آموزش ندیده بهتر است با مهاجم در نیافتد. میگوید: "صرفا جان خودتان را به خطر میاندازید". از یاد نباید برد که بسیاری از حملهها تکنفره نیست و گروهی است. بعضیها ممکن است جلیقه ضدگلوله به تن داشته باشند، یا مواد منفجره همراهشان باشد.
اما بعضی کارشناسان معتقدند - بهرغم خطرهای احتمالی - آدم باید آماده باشد که اگر لازم شد درگیر شود.
بعد از فرارکسی که موفق میشود از مهلکه فرار کند، باید همچنان هشیار باشد. توصیه ایان رید این است: تا جایی که میتوانید از محل واقعه دور شوید. پشت سفتوسختترین چیزی که میتوانید پنهان شوید و از پلیس یا مأموران امنیتی کمک بخواهید.
آقای رید معتقد است بعد از فرار بهتر است در گروههای بزرگ حرکت نکنید و سوار وسایل حملونقل عمومی نشوید. میگوید: "همیشه فرض کنید حمله دیگری هم در راه است". بهترین کار در چنین موقعیتی این است که سراغ پلیس یا مسئولان امنیتی دیگر بروید، که قاعدتا به اوضاع مسلطترند.
به هم کمک کنیداحتمال اینکه هر یک از ما در چنین مهلکهای گیر بیافتیم، همچنان خیلی کم است. اما به فرض که چنین اتفاقی بیافتد - آنطور که کریس کاکینگ، روانشناس و متخصص رفتار جمعی میگوید - آنها که با هم هماهنگاند و گروهی کار میکنند، احتمال جانبهدربردنشان بیشتر است.
آقای کاکینگ بعد از حمله تروریستی به لندن در سال ۲۰۰۵، با دهها نفر که در موقعیت خطرناک قرار گرفته بودند مصاحبه کرد. نتیجه تحقیقاش این بود که سریعترین و کاراترین راه برای رهایی از مخمصه همکاری و هماهنگی است.
اگر میخواهیم همه جلوی خروجی اضطراری گیر نکنند و کسی زیر دستوپا نماند، راهی جز این نیست. به گفته آقای کاکینگ بیشتر آدمها حتی در شرایط بسیار حاد هم قاعدتا به هم کمک می کنند.
میگوید: "تصور رایج این است که (هنگام خطر) هرکس به فکر خویش است. اما در عمل چنین نیست."
منبع/برترین ها