اوای دنا:« امام جمعه شهر لیکک » در همایش انجمن های اولیا و مربیان شهرستان بهمئی با بیان اینکه ،والدین و معلمين در تکامل حس کوشش دانشآموزان از طريق واگذارى مسئوليت اداره کلاس ، انگيزش فعاليتهاى جمعي، با شناخت و بهکارگيرى زمينههاى ذوقى ديگر مىتوانند مؤثر باشندگفت: اولیائ ومربیان مىتواند حس اعتماد به نفس، استقلال وجودي، قريحه و ابتکار دانشآموزان خود را تقويت کرده و يا با تشويق خود، اين زمينهها را پربارتر کند.
«حجت الاسلام والمسلمین سیادت»: اعتماد به نفس دانش آموزان بر اساس حضور والدین ، بحثها و کسب موفقيتها بهتدريج ساخته شده و استقرار مىگردد.«سیدˈابراهیم حصار رییس اداره آموزش و پرورش بهمئی» در این همایش هدف از تشکیل انجمن اولیاء ومربیان را تأمين مشاركت فكري ، فرهنگي ، عاطفي وآموزشي اولياء و تقويت ، هماهنگي و همسويي تربيتي و آموزشي خانه ومدرسه دانست وگفت:
جلب همكاري اولياي دانش آموزان جهت مشاركت و كمك و ارتقاي كيفيت فعاليت هاي مربوط و ارائه ي پيشنهادهاي لازم به مدير مدرسه ،مشاوره و برنامه ريزي درجهت تحقق هرچه بهتر اهداف انجمن ،همكاري و مشاركت با شوراي معلمان دربرگزاري كلاس هاي فوق برنامه و برنامه ريزي و تصميم گيري جهت تشكيل جلسات آموزش خانواده از مهمترین وظایف اولیاء ومربیان می باشد. خبر/مسلم مختاری
کد خبر: ۱۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۷
در این عصر جدیدتقسیمات سیاسی، که برای مردم لنده ،چندان شوقی ایجاد ننمود،گلایه های فراوان در پشت زبان مردمم سنگینی می کند ،گلایه هایی که به احترام گل های خفته درفراسوی قبله ی این شهر ، گلدسته های وفا دیده ومرام حسینی مردمان دیارم در موطن خوددفن شده اند. بماند . . . هنوز دیر نشده است. . . هنوز می توان دلهای دردمند و تیپا خورده را واکس محبت زد. ....
کد خبر: ۱۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۶
اوای دنا:فردا ششم آبان، سالروز تولد 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران است. مردی که با تاکید بر شعارهای انقلابی و دفاع از آرمانهای بلند اسلامی به ستیز با دنیای سلطه برخاسته و فریادهای حق طلبانه اش، دلهای مردمان بسیاری را در اقصی نقاط جهان به سوی خود کشانده است.
به گزارش اوای دنابه نقل از معیارنیوز ، احمدی نژاد را که امروز پای به پنجاه و هفتمین سال زندگی می گذارد، همه جهانیان می شناسند. کافی است نگاهی به اخبار بین المللی بیندازید. هر جا نام ایران هست، واژه احمدی نژاد نیز به عنوان رییس جمهوری آن با هر زبان و خطی می درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زینت می بخشند، رادیوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بیشتر می گردند و تلویزیونها را بی پخش تصویر او، جاذبه ای نیست. اما، این مرد کیست؟ در یک کلام، فرزندی متعهد از خانواده ای تهیدست که در سایه انقلاب، فرصت تحصیل و رشد و نمو یافت، قدر شرایط را دانست و به دفاع از دستاوردهایی پرداخت که این انقلاب بزرگ اسلامی برای او و هموطنانش به ارمغان آورده است. احمدی نژاد سرگذشت خود را اینگونه نوشته است:"در ایامی که اشرافیت شرافت بود وشهرنشینی کمال، در خانواده ای تهیدست در روستایی دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.از شهریور ۱۳۲۰ و سلطنت مستبدانه پهلوی دوم پانزده سال می گذشت که پدرم کام مرا با تربت سیدالشهدا باز کرد. از آنجا که قرار بود شاه کورکورانه ایران را دروازه تمدن غرب کند، طرح های زیادی اجرا شده بود تا ایران به بازار مصرف دیگری برای کالاهای تشریفاتی غرب تبدیل شود بدون آنکه در زمینه علمی پیشرفتی داشته باشد. فرهنگ ایران اسلامی ما اجازه چنین هجمه ای را نمی داد و مانعی بر سر راه آمال شاه و اربابان بیگانه اش بود. از این رو می خواستند تا آرام آرام این فرهنگ اصیل و مستحکم را کم رنگ کنند تا وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به غرب روز به روز بیشتر شود. در پی اجرای همین سیاستها و رونق ظاهری شهرها، آن سالها سالهای هجوم روستائیان به شهرها بود. پس از پیاده سازی سیاست اصلاحات ارضی وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گردید و روستائیان برای پیدا کردن لقمه ای نان فریب زرق و برق و ظاهر اغوا کننده شهرها را خوردند و شهرنشین یا به بیان دقیق تر "حاشیه نشین" شدند.بر خانواده ما نیز در روستا بسیار سخت می گذشت. با تولد من که چهارمین فرزند خانواده بودم فشارها بیشتر شد. پدرم شش کلاس سواد داشت. او آهنگری زحمتکش و سرد و گرم چشیده و با ایمان بود و دین را به خوبی می شناخت. در مسجد حضور پررنگی داشت و قرآن و احکام درس می داد. اگرچه هیچگاه زرق و برق دنیا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهای زندگی او را نیز یک سال پس از تولد من وادار کرد به تهران مهاجرت کند. در تهران محله پامنار را برای سکونت برگزیدیم. برای دور شدن از فضای به ظاهر مترقی و در واقع بی هویت آن روز تهران که با فشار رژیم شاه ایجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا کرد. من نیز کمی که بزرگتر شدم و دوران کودکیم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحانی آن آشنا شدم.شناخت امام (ره)پدرم همیشه روزنامه می خرید. کلاس اول بودم که با کمک بزرگترها خبر تصویب کاپیتالاسیون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معنی آن را نمی فهمیدم اما از اعتراضهایی که در حوزه های علمیه به رهبری حضرت امام به آن شد و از برخورد شدید و خشنی که شاه با معترضین داشت پی بردم که شاه می خواهد برگ دیگری از تحقیر مردم کشور در برابر بیگانگان را به کارنامه خود بیافزاید. همان سالها بود که در پانزدهم خرداد، شاه یاران امام (رحمه ا... علیه) را به خاک و خون کشید. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.صحبت های امام را در آن ایام هیچ گاه فراوش نمی کنم، در صحبت هایش چیزی نهفته بود که همه را شیفته خود می کرد. ایمان به خدا در کلام او موج میزد و مردم را به اسلام حقیقی دعوت می کرد. پیامش دعوت به توحید بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن می گفت. کلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهای امام بر دلهای مردم می نشست و به عمق جانها رسوخ می کرد. همین ویژگی ها بودکه او را محبوب قلوب ملت از پیر و جوان و البته مغضوب رژیم شاه و اربابان آمریکاییش کرده بود. اما جالب اینجاست که حتی دشمنان او نیز برای او احترام خاصی قایل بودند.رفته رفته تحمل امام دیگر برای شاه ممکن نشد و از آنجا که می دانستند کشتن او قیام خونین غیر قابل مهاری در پی خواهد داشت تصمیم گرفتند امام را تبعید کنند تا به زعم خود میان او و یارانش فاصله بیاندازند و انقلابی که در شرف وقوع بود را مهار کنند.امام شبانه تبعید شد و این تبعید ۱۴ سال ادامه یافت. در دورانی که امام در تبعید بود در کلاس ها و جلسات یاران و شاگردان امام با افکار او بیشتر آشنا شدم. هر چه بیشتر با افکار و اصول امام آشنا میشدم علاقه ام به آن مرد الهی بیشتر می شد و تحمل دوری وی برایم دشوارتر. دشمنان مردم مسلمان ایران اگرچه امام را از مردم دور کرده بودند اما او در عوض در قلبهای مردم جا گرفته بود و از همیشه به آنها نزدیکتر.دوران دانشگاهدوران دبیرستان من همراه با جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحمیل هزینه های سنگین جشنها و عیش و نوشهای خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجیشان کمر مردم را می شکست. تمام ملزومات این جشنها با هواپیماهای اختصاصی از اروپا به ایران آورده می شد و شاید به توان ادعا کرد که جشنهای ننگین ۲۵۰۰ ساله شاه خائن پرهزینه ترین جشن تاریخ تمدن بشری بود.بگذریم، در چنین شرایطی دیگر پتک و سندان پدر کفاف مخارج خانواده را نمی داد و من مجبور شدم برای کمک به خانواده و تامین خرج تحصیل در کارگاه یکی از همسایه ها مشغول به کار شوم و کانال کولر پرس بزنم. با وجود آنکه بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. از همان دوران بود که به معلمی علاقه مند شدم و گاه و بیگاه برای دوستانی که تقاضای کمک داشتند در خانه یا مسجد کلاس های تقویتی برگزار می کردم. سال آخر دبیرستان با چند کتاب تست و تلاش شبانه روزی مانند همه کنکوری ها و البته بی نصیب از کلاس های تقویتی کنکور خود را برای این آزمون آماده کردم. قرار داشتن در بحبوحه جریان انقلاب و فعالیتهای مبارزاتی پراکنده علیه رژیم شاه باعث نشده بود که دچار ضعف تحصیلی شوم و با تلاش مضاعف سعی می کردم تا در کنار فعالیتهای اجتماعی و انقلابی آمادگی علمی خود را نیز همواره در حد مطلوب نگه دارم. صبح روز امتحان کنکور مطمئن بودم که رتبه ام تک رقمی خواهد بود اما تقدیر چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونریزی بینی شوم. با این حال رتبه ۱۳۲ ریاضی هم رضایت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسی عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پیروزی انقلاب پذیرفته شوم.رژیم شاه می خواست با تزریق بی بند و باری و ترویج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگیزه های اسلامی و انقلابی را در دانشجویان بخشکاند و از این طریق مانع پیوستن آنها به جریان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندکی از دانشجویان در این دام افتند اما علی رغم تمام تلاشهای رژیم شاه دانشگاه به پایگاهی برای مبارزه تبدیل گردید. اما خطری که هنوز دانشجویان انقلابی را تهدید می کرد منحرف شدن به سمت اردوگاه کمونیسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجویان مذهبی دانشگاه ها از امام آموخته بودند که تمامی حصرهای غیرعقلانی و تحمیلی را بشکنند و به دنبال حقایق ناب باشند. هوشیاری این گروه باعث شد در زمان کوتاهی جریانی نو و غیر التقاطی در دانشگاهها شکل گیرد که پیروی از مکتب امام و اعتلای کلمه توحید تا آخرین نفس تنها شعارشان بود. شکل گیری این گروه تازه نفس، اندک اندک مرزبندی ها را شفاف تر کرد و وزن واقعی هر کدام از گروهها را نمایان کرد و دست های پشت پرده انحراف جریان مبارزات را برای همگان آشکار ساخت. حرکتهای مردمی هر روز بیش از پیش رنگ و بوی مذهبی به خود می گرفت و ارزش های دینی ای مردم همچون شهادت، ملت ایران را آماده مواجهه با شکنجه های وحشیانه و گلوله های آتشین رژیم سفاک شاه می کرد. اگر نبود ایمان و توکل مثال زدنی مردم قهرمان ایران و توسل آنها به اهل بیت و پیروی تمام و کمالشان از امام ، ریشه های انقلاب بارها و بارها در اثر این شکنجه های هولناک و کشتارهای گسترده می خشکید.با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن خون تازه ای در رگهای مردم جریان یافت.پیروزی انقلابامام آمد. پس از ۱۵ سال دوری و تبعید. استقبالی که مردم ایران از رهبرشان کردند برای همیشه در تاریخ ثبت شد. تمام ایران برای استقبال از امام به خیابانها ریخته بودند. چشمهای ناظران جهانی خیره مانده بود و از تحلیل این همه حماسه و شور عاجز بودند.انقلاب اسلامی مردم ایران پس از سالها استقامت و پایداری قهرمانانه و با تقدیم هزاران شهید در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب و دستگاههای اطلاعاتی ابرقدرتها به پیروزی رسید. انقلاب ما در نوع خود بینظیر بود، مردم با دستانی خالی و صرفا با تکیه بر سلاح ایمان و با رهبری پیر مردی ۸۰ ساله نماینده نظامی آمریکا – شاه مزدور – را سرنگون کردند و حامیان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بی آبرو و ذلیل کردند.اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مردم و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست. این اقدام و جواب قاطع ملت ایران به آن باعث سرخوردگی برخی گروههای وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نیز با اشاره قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا دست به کشتار مردم بی گناه و ترور رهبران انقلابی زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حکومت جدید را از همان ابتدا بخشکانند. اما مردم حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظیم خود را به این راحتی از دست دهند و باز ایستادند و با تحمل سختی ها از انقلاب خود پاسداری کردند و در نهایت گروهکهای تروریستی را از کشور خود راندند. هرچند این گروهکهای تروریستی هنوز هم در پناه شیطان بزرگ آمریکا ذلیلانه ارتزاق می کنند اما سیلی ای که از ملت ایران دریافت کردند را هرگز فراموش نخواهند کرد.حضور در جبهه های دفاع مقدساستکبار جهانی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده انقلاب اسلامی ایران را دچار شکست کند زیرا از این میترسید که انقلاب الگویی برای سایر ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف دیگر می خواست آبروی از دست رفته خود را باز یابد. از همین رو در میان کشتارهای روزانه گروهکهای تروریستی در داخل ایران آتش جنگ علیه ایران توسط رژیم صدام برافروخته شد. تحلیل سیاستمداران فاسد جهان آنروز بر این بود که ایران در اول راه است و حکومت آن هنوز اسقرار کامل نیافته است نیروی نظامی آن هم از هم گسیخته است و از طرف دیگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او می دهیم و او پیروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از کمکهایی مالی، نظامی و اطلاعاتی که از آمریکا و دیگر کشورهای غربی دریافت کرده بود اعلام کرد طی مدت ۳ روز تهران را فتح خواهد کرد. جنگی که به ایران تحمیل شد نه ۳ روز بلکه بیش از ۸ سال به طول انجامید و در آخر هم حتی یک وجب از خاک ایران نصیب صدام و حامیانش نشد.در این هشت سال صدام هم با ما می جنگید و هم با مردم خود. هم شهرهای ما را هدف بمباران شیمیایی قرار می داد و هم روستاهای عراق را. در تمام مدت جنگ در شرایطی که صدام شهرهای ما را بمباران می کرد جمهوری اسلامی برای رعایت مسایل اسلامی و انسانی از مقابله به مثل پرهیز کرد و درگیری با عراق را به جبهه های نبرد محدود کرد، اگرچه چنین رفتاری هم باز برای ناظران جهانی قابل درک نبود.در ابتدای جنگ ۲۵ سال داشتم. مادر و همسرم و تمامی مادران و همسرانی که جوانان و همسرانشان در جبهه ها از کیان کشور خویش دفاع می کردند صبورانه به تربیت نسلی مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خریدن سختی ها هستند.دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردی برای آموختن انسانیت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگی انسان های جنگ را در بهشتی میان دنیا و آخرت نگه داشته بود که هرچه می گفتند و می شنیدند و انجام می دادند الهی بود.برادری و صمیمیت، جدیت و سخت کوشی، معنویت و عبادت، شوق و شادمانی، ایثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت می کرد که دنیا و آخرت در بستر دین نه تنها با هم در تضاد نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. شهادت تنها آرزوی رزمندگان ما بود و هست.سال ۶۷ یعنی یکسال قبل از وفات امام (رحمه ا... علیه) قطعنامه ای صادر شد و امام با اکراه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که با این کار جام زهر نوشیده است. جنگ به پایان رسید و این در حالی بود که در تمام این مدت سازمانهای بین المللی سعی می کردند با تحریف حقایق آشکار متجاوز بودن رژیم صدام را کتمان کنند و در عمل از هیچ کمکی به او دریغ نکردند. برای کسانی که از پیوند این سازمانها با کشورهای سلطه گر بی خبر بودند این چشم پوشی و کتمان حقیقت عجیب می نمود ".احمدی نژاد، زندگینامه خود نوشته خود را مردادماه دو سال پیش در وبلاگ شخصی اش تا همین جا گفته و ادامه آن را به بعد موکول کرده است، اما به نظر می رسد گرفتاریهای او در مقام رییس جمهوری، تاکنون فرصتی را به او نداده است تا این زندگی نامه را کامل کند.با این حال، می توان زندگینامه او را در جای دیگری هم یافت:"پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران" که به صورت مختصر و رسمی، او را اینگونه معرفی کرده است:زندگینامه رسمیدکتر محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۴ با کسب رتبه ۱۳۲ کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال ۱۳۶۵ در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال ۱۳۷۶موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – است.
کد خبر: ۱۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵
اگر قبلا هم این متن را خوانده اید، پیشنهاد میکنم دوباره بخوانید و برای دوستانتان هم بفرستید، سپس آن را جایی در میل باکس تان نگهداری کنید که بتوانید هر چند روز یکبار دوباره و دوباره بخوانید، انرژی مثبت فوق العاده ای وارد ذهنتان میشودسلامتی: 1- آب فراوان بنوشید. 2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.4- بااین 3 تا E زندگی کنید: Energy Enthusiasm (شورواشتیاق)Empathy (دلسوزی و همدلی).5- از ورزش کمک بگیرید. 6- بیشتر بازی کنید.7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.9- 7 ساعت بخوابید.10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیادهروی کنید و در حین پیادهروی، لبخند بزنید.شخصیت: 11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمیدانید که بین آنها چه میگذرد.12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.14- خیلی خود را جدی نگیرید.15- وقتی بیدار هستید بیشتر خیالپردازی کنید.16- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.17- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین میبرد.18- زندگی کوتاهتر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.19- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...20- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.21- بدانید که زندگی مدرسهای میماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر میباشند.22- بیشتر بخندید و لبخند بزنید..23- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد. جامعه: 24- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.25- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.26- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.27- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.28- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.29- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری میکنند، به شما مربوط نیست.30- زمان بیماری ،شغل شما به کمک شما نمیآید، بلکه دوستان شما به شما مدد میرسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.زندگی: 31- کارهای مثبت انجام دهید.32- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.33- عشق درمانگر هر چیزی است.34- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.35- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.36- مطمئن باشید که بهترین هم میآید.37- همین که صبح از خواب بیدار میشوید، باید از هستي تان شاكر باشيد.38- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.آخرین اما نه کماهمیتترین: 39- لطفا این موارد را به هر کسی که می شناسید، بفرستید.کمک کنیم تا پیام های مثبت همیشه در جهان جاری بماند و بازتاب آن را در زندگیتان ببینيد --با آرزوي بهترين ها براي شما
کد خبر: ۱۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۱
اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است. اوای دنا: پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه بسیج هنرمندان، آخرین نمونه از این دست همایش های پروفسور باهر همایش طلاق درمانی است که در حال برگزاری است. بهانه گفت وگوی ما با پروفسور باهر اما رویت یک تیتر در فهرست مقاله های او بود: «هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!» این تیتر به لحاظ روزنامه نگاری جذابیت بالایی داشت.این موضوع بهانه ای شد برای گفت وگویی کوتاه اما جالب با پروفسور باهر در بین عنوان مقالات شما چند تیتر دیده می شود که خیلی جالب به نظر می رسند.می خواهیم رویکرد و نظر شما را راجع به این موضوعات بدانیم. برای مثال عنوان هر مرد باید ۴ زن داشته باشد این یعنی چه؟ شما واقعا معتقدید، هر مرد باید ۴ زن داشته باشد؟!نه، آن فقط عنوان مقاله است. منظور این است که هرمرد باید تکفل ۴ زن را برعهده بگیرد. در واقع از نظر من هر مرد را ۴ زن می سازد.● این ۴ زن چه افرادی هستند؟مادر، خواهر، دختر و همسر. یک مرد را باید ۴ زن چکش کاری کنند تا بشود یک آقا. این ۴ زن باید در زندگی یک مرد وجود و حضور داشته باشند تا یک مرد نرمال و عادی باشد.● یعنی چه، یعنی اگر مردی خواهر یا دختر ندارد، آقا نیست؟نه، قطعا کم دارد. وجود نداشتن هر کدام از این ۴ زن می تواند در زندگی روحی و عاطفی و از طرفی در زندگی اجتماعی فرد اخلال ایجاد می شود.● مصداق و نمونه این کمبود ها در کدام رفتارها دیده می شود؟اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است.مثلا مردی که مادر ندارد، همسرش هرچه توانسته زور گفته و این مرد هم قبول کرده ولی اگر هرکدام از این ها حضور داشته باشند آن ها با هم مشکل دارند و مرد رفتاری متعادل پیدا می کند.هرچیزی که در هستی است، حکمت خودش را دارد. وجود هر چیزی از نظر پروردگار لازم است. از دیدگاه هنرمند، مجسمه موسی (ع) و فرعون یک اندازه اهمیت و قیمت دارند ولی عده ای، یکی را می گذارند بالای ستون و عده ای دیگر آن یکی را می شکنند. هر چه در هستی است، حکمتی دارد و ما باید حکمت آن را متوجه شویم.● با این اوصاف مردی که ازدواج نکرده و طبیعتا دختری ندارد، خواهری نداشته و مادرش را هم از دست داده چه وضعیتی پیدا می کند؟مطمئنا این افراد خیلی مشکل پیدا می کنند. این افراد در دوران میانسالی و کهولت به شدت دچار افسردگی و انزوا می شوند و در دوران جوانی هم به شدت دیکتاتور هستند. این افراد به هیچ عنوان بالانس نیستند و تعادل ندارند.ولی همه ما در اطراف مان زنان زیادی وجود دارند.همه ما در طول زندگی مان زنان زیادی را دیده ایم ولی این که کدام تاثیر گذار بوده است و این که ما نسبت به کدام یک از آن ها تعهد داشته ایم مهم است.● با این شرایط شما در مشاوره های تان حتما به همه توصیه می کنید که ازدواج کنند؟بله مکرر پیش آمده که به افراد توصیه می کنیم که این اتفاق بیفتد. در یکی از مراجعات، خانمی که تحصیلات حوزه را به پایان رسانده بود، برای مشاوره پیش من آمد که پس از شنیدن صحبت های او، توصیه کردم که ازدواج کند و پس از چند هفته تماس گرفت و گفت، ازدواج کرده . در بسیاری از موارد ازدواج درمان بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی است.ما نمی توانیم منکر قوای ۴گانه وجودمان شویم که قوه شهوت هم جزو همین هاست که باید در مسیر صحیح، ابراز و کنترل شود. این نیرو در تمام موجودات زنده وجود دارد، حتی در میان معصومین و پیامبران هم به عنوان انسان های برگزیده وجود داشته است و البته این تضاد میان زن و مرد هم در همه زمان ها وجود داشته.● این مسئله به قدری مهم و اساسی بوده که راجع به آن ۴ آیه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است. در موضوعی که بین پیامبر (ص) و زنانش پیش آمده بود خدا می فرماید، تو برای راضی کردن زنانت تصمیم گرفته ای حلال خدا را بر خودت و دیگران حرام کنی؟در هر حال باید گفت این حالت به صورت طبیعی در بین تمام موجودات زنده جاری و ساری است و نمی توان آن را نادیده گرفت یا از بین برد. در مورد یک گلدان هم می توان دید اگر نسبت به آن بی تفاوت باشی از بین می رود ولی اگر در محلی قرار بگیرد که مورد توجه و مهربانی است شاداب تر و سرحال تر می شود. این مسئله در میان حیوانات هم صدق می کند. برای مثال در مرغداری های بزرگ هم برای این که مرغ ها راحت تر و بهتر تخم بگذارند، تصویر بزرگی از یک خروس در معرض دید مرغ های تخم گذار قرار می دهند. این تاثیر روی نبات و حیوان دیده می شود پس چطور می توان آن را در مورد انسان نادیده گرفت؟تمام موجودات زنده حتی جن، زوجیت دارند و فقط ملائک از این مسئله مستثنا هستند و ما به عنوان انسان باید آن را قانونمند کنیم. یعنی نه افراط باشد و نه تفریط، نه تارک الدنیا باشیم مثل بعضی از پیروان کلیسا که ازدواج را ممنوع اعلام می کنند و نه مثل بعضی از مواردی که می بینیم منجر به بی بند و باری های جنسی می شوند. باید حد متعادل هرکدام از این غرایز رعایت شوند و در کنترل باشند. هر آنچه در وجود ما نهاده شده است لازم بوده و مفید است، بنابراین آن هایی که می گویند نفس را باید کشت اشتباه می گویند بلکه باید آن را مهار کرد و در اختیار گرفت، اگر لازم بود تا کشته شود، خداوند آن را می کشت و اصلا اینگونه آدم را خلق نمی کرد.در نسل جوان به دلیل سست شدن سنت ها یا الگوبرداری از غرب، متاسفانه تمایل به ازدواج کم شده است و در مواردی می بینیم که بیشتر به عنوان هم خانه به زندگی ادامه می دهند، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این مدل زندگی می تواند تامین کننده نیازهای ۲طرف به هم باشد یا نه؟به نظر من تازمانی که تمام موارد و لوازم این زندگی رعایت شود و در آن هرزگی رخ ندهد، همان زندگی مشترک است. در امر ازدواج لفظ عقد مهم نیست مثل هر عقد دیگر مثل عقد بیع که همان خرید و فروش است. هیچ کس زمان خرید و فروش عقد بیع را نمی خواند. برای مثال شما یک ساعت برای فروش دارید و من آن را به قیمت ۵۰۰ تومان می خرم. پول را می دهم و ساعت را می گیرم بدون آن که عقد معامله را خوانده باشیم.در امر ازدواج هم همین طور است. اگر تعهدی نباشد این عقد هم نمی تواند او را پایبند کند. این موارد مهریه و عقدنامه های پیچیده و بگیر و ببند، ازدواج را سخت و ناپایدار می کند. همین هاست که ازدواج را از یک کار «دلی» به یک کار «گِلی» تبدیل می کند. آدم ها باید از نظر قلبی یکدیگر را بخواهند و اگر از روی ترس و اجبار باشد هیچ فایده ای ندارد. مثل مواردی که در گذشته بوده که بچه ها را از بدو تولد به عقد هم در می آوردند و وقتی بزرگ می شدند، بدون این که بخواهند مجبور بودند با هم زندگی کنند. تصور من این است که کم کم راه حل های انسانی برای این مورد پیدا می کنند. متاسفانه امروز می بینیم زوج ها باهم زندگی می کنند ولی دچار طلاق ذهنی هستند. نسل اول که پدران و مادران ما هستند به همین شیوه اجباری و انتخاب بزرگ ترها تن دادند و زندگی کردند، نسل دوم دچار این مشکلات هستند و طلاق های ذهنی و جسمی دارند ولی نسل سوم یک شیوه جدید را پیدا کرده به عنوان همزیستی مسالمت آمیز.آیا زندگی مشترک بین ۲ نفر به تضمین و پشتوانه ای نیاز ندارد و هرکدام از طرفین که احساس کرد خسته شده یا نیاز به تنوع و تغییر دارد می تواند زندگی مشترک را تمام کند؟ یعنی یک مرد می تواند پس از گذشت یک سال، ۲سال یا ۵ سال و بعد از تمتع از زن می تواند او را بدون هیچ عذر و بهانه ای رها کند؟اشکال از همین جا شروع می شود؛ آیا زن در این زندگی تمتعی نبرده است؟ مشکل اینجاست که ما برای زن نرخ تعیین می کنیم در صورتی که زن هم در این ماجرا یک طرف قضیه بوده است. شما ببینید ساختمان بتن آرمه در مقابل زلزله مقاوم تر است یا ساختمان اسکلت فلزی؟ مسلما ساختمانی با اسکلت فلزی با زلزله کمی تکان می خورد بعد می ایستد ولی بتن ترک بر می دارد و می ریزد.همین شروط و تعهدات سنگین و مهریه های نجومی باعث شده بنیان خانواده مثل بتن آرمه در مقابل مشکلات انعطاف نداشته باشد و بریزد. انعطاف در هستی قاعده است به همین دلیل در اسلام گفته می شود تساهل و تسامح، یعنی گذشت کنید و راحت بگیرید. دلیل آنکه زن و مرد برای طلاق تلاش می کنند این است که زن و مرد هیچ کدام حاضر نیستند ذره ای از موقعیت و خواسته ای که دارند پا عقب بگذارند و همین اصرار بر موقعیت و خواست شان است که زندگی شان را سست می کند یعنی حاضرند تجرد را تحمل کنند، زهر طلاق را بچشند و دربه دری بچه های شان را ببینند ولی ذره ای از موقعیت خودشان عقب ننشینند.آیا جایگزینی وجود دارد که مردی که خواهر ندارد یا مادرش را از دست داده بتواند این کمبود را جبران کند؟بله، هستند افرادی که می توانند این جای خالی را پر کنند. من همیشه در کلاس ها و صحبت هایم گفته ام پشت سر هر مرد موفق، ۴ زن ایستاده اند لزوما تنها همسر او نیست. همیشه افرادی هستند در اطراف ما که بیشتر و بهتر از خواهر به ما کمک کرده و دست مان را گرفته اند، این افراد می توانند جای خالی خواهر نداشته را برای ما بگیرند، ولی در مورد مادر این مسئله کمی سخت تر است. خانم ها اگر در بعد شخصیت مورد توجه قرار بگیرند بسیار موثرتر خواهند بود.چرا ۴ نفر و نه بیشتر! آیا دلیل خاصی وجود دارد؟بله، هرکدام از این نقش ها روان شناسی خاص خودشان را دارند و بخشی از نیاز های ما را برطرف می کنند. برای مثال رابطه بین مادر و فرزند از یک جنس است و رابطه خواهر و برادری از جنس دیگر و همین تفاوت ها باعث می شود انسان در جهات مختلف رشد پیدا کند.شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزی تان را برطرف می کنید و برای برطرف کردن نیاز های عاطفی، عرفانی و روانی به ۳ منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش ها به نهایت می رسد و فرد از اجرای آن خسته می شود.رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند.در مورد زنان هم همین طور است؟بله؛ در مورد زن هم همین طور است. یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود.پس با این تعاریف شما با تک فرزندی مخالف هستید چون در این صورت یکی از این ۴ عضو ناقص می شود.باهر: بله؛ از نظر توازن و تعادل ۲دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است.
کد خبر: ۱۰۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۸
اوای دنا:در مسابقات پارالمپیک لندن علاوه بر رویدادهای ورزشی که جذابیت خاص خود را داشت، می توان با ورزشکارانی آشنا شد که سختی ها و محدودیت های ناشی از معلولیت برای آنها بی معناست. این آشنایی می تواند به زندگی ما روح تازه ای ببخشد.مت استاتزمن Matt Stutzman ورزشکار 29 ساله آمریکایی که بدون داشتن دست، در رقابتهای تیر و کمان به کمک پاهای خود شرکت کرده است
او کمان را به کمک شانه اش می کشد و تیر را با پایش در کمان می گذارد
=========================
لو دونگ Lu Dong شناگر 20 ساله چینی که در روز اول مسابقات به مدال طلای رشته 100 متر کرال پشت کلاس S6 دست یافت
او که فاقد هر دو دست است برای حرکت استارت در مسابقات و جهت ثابت ماندن در لبه استخر، حوله ای را که مربیش در دست دارد با دندانهای خود محکم می گیرد
=========================
ژنگ تائو Tao Zheng شناگر 21 ساله چینی که در روز اول مسابقات به مدال طلای 100 متر کرال پشت کلاس S6 دست یافت
او که فاقد هر دو دست است برای حرکت استارت در مسابقات و جهت ثابت ماندن در لبه استخر، حوله ای را که مربیش در دست دارد با دندانهای خود مجکم می گیرد
=========================
ناتالیا پارتیکا Natalia Partyka ورزشکار 23 ساله لهستانی در رشته تنیس روی میز تک نفره زنان که یکی از شش ورزشکاری است که در طول تاریخ هم در المپیک و هم در پارالمپیک شرکت داشته است
او در المپیک و پارالمپیک سالهای آتن ۲۰۰۴ و پکن ۲۰۰۸ نیز حاضر بود و در پارالمپیک هر دو دوره مدال طلا را به گردن آویخت
=========================
خوان خوزه مندز Juan Jose Mendez دوچرخه سوار 58 ساله اسپانیایی در رشته 1 کیلومتر کلاس C1-2-3 که فاقد دست و پای چپ استاو که در پارالمپیک پکن نیز حاضر بود با یک دوچرخه که خاص وی طراحی شده است مسابقه می دهد
منبع عکس/بازتاب
کد خبر: ۹۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۳
اوای دنا:ترک تحصیل دختران در روستاهای بخش "لوداب" شهرستان بویراحمد ادامه دارد و اکنون به دلیل نبود زیرساختهای لازم برای اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی در این بخش، برخی از دانش آموزان دختر اقدام به ترک تحصیل کرده اند. ترک تحصیل دختران در روستاهای بخش "لوداب" شهرستان بویراحمد ادامه دارد و اکنون به دلیل نبود زیرساختهای لازم برای اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی در این بخش، برخی از دانش آموزان دختر اقدام به ترک تحصیل کرده اند. اندک اندک بوی ماه مهر از راه می رسد و زنگ آغاز سال تحصیلی جدید به صدا در می آید اما در برخی روستاهای بخش لوداب، مهر دیگر ماه مدرسه نیست.طرح جداسازی دانش آموزان دختر و پسر در دبیرستانهای روستایی شهرستان بویراحمد از امسال اجرایی می شود اما به حدنصاب نرسیدن دانش آموزان در برخی روستاهای این بخش منجر به تعطیلی تعدادی مدرسه شده است.دو دبیرستان شهید ارجمند روستای "عزیزی" و "سیلارستان" در لوداب از جمله مدارسی هستند که به این دلیل در آستانه تعطیلی قرار دارند.اگرچه پسران می توانند برای ادامه تحصیل به روستاهای همجوار یا مرکز بخش بروند اما این امکان برای دختران وجود ندارد و آنان راهی جز آویزان کردن کیف مدرسه به دیوار خانه ها ندارند.ترک تحصیلرئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب شهرستان بویراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: با اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی منطقه لوداب، تعداد دانش آموزان دختر برای تشکیل کلاس در برخی مدارس به حد نصاب نمی رسد.علی کمالی افزود: فاصله دبیرستان ها در مناطق روستایی از هم زیاد است و دانش آموزان دختر قادر به طی این مسیر برای تحصیل نیستند.وی بیان کرد: از طرفی به دلیل نبود خوابگاه شبانه روزی در مرکز این بخش، برخی دانش آموزان دختر این منطقه مجبور به ترک تحصیل شده اند.با این حال ترک تحصیل دختران در روستاها دلایل دیگری نیز داشت که پیش از این نماینده گچساران و باشت به آن اشاره کرده بود.غلامرضا تاجگردون گفته بود: از زمانی که قیمت بنزین و گازوئیل بالا رفته، به دلیل افزایش هزینه حمل و نقل، تعداد زیادی از دختران روستایی ساکن مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل و خانه نشینی شده اند.وی افزود: در بسیاری از مناطق کوچک روستایی مقاطع تحصیلی محدود است و چه بسیار کودکان روستایی مجبور هستند برای رفتن به مدرسه هر روز از روستای خود به روستای مجاور و شهرهای نزدیک بروند، افزایش قیمت بنزین و گازوئیل و گرانی کرایه راه، به قدری است که برخی از خانوارهای روستایی توان پرداخت آن را ندارند، این خانوارها برای جبران هزینه ها فرزندان پسر خود در محل تحصیل ساکن کرده اند، چند خانوار باهم اتاقی برای پسران دانش آموزشان کرایه کرده اند و یا فرزندان خود را در خانه بستگان ساکن کرده اند، اما در مورد فرزندان دختر چنین امکانی را ندارند و همین موضوع باعث ترک تحصیل و خانه نشینی دختران روستایی شده است.تعطیلی مدارس روستایی به دلیل رشد مهاجرت به شهرهااما تعطیلی نه تنها گریبانگیر برخی مدارس مقطع دبیرستان شده بلکه به دلیل رشد مهاجرت از روستاها به شهرها طی سالهای اخیر در این استان، شاهد تعطیلی برخی مدارس ابتدایی روستایی نیز بوده ایم.بر طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال گذشته، 52 درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد در شهرها و 48 درصد در روستاها ساکن هستند و این در حالی است که براساس سرشماری سال 85، 52درصد جمعیت استان در روستاها و 48 درصد در شهرها ساکن بودند و این نشان از روند روبه رشد مهاجرت دارد.رئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب در این خصوص گفت: مهاجرت مردم به شهرها هم باعث تعطیلی برخی مراکزآموزشی از جمله ابتدایی در این بخش شده است.کمالی اظهار داشت: مدارسی در این بخش ساخته شده ولی اکنون به دلیل افزایش مهاجرت کسی نیست که در این مدارس درس بخواند.انتقال معلمین مجرب مانع پیشرفت آموزشی مناطق محرومرئیس اداره آموزش و پرورش لوداب همچنین با اشاره به نقش نیروی انسانی ممتاز و توانمند در تعلیم و تربیت، افزود: انتقال معلمین مجرب به مرکز شهرستان بویراحمد هم به یکی از موانع پیشرفت آموزشی در مناطق محروم و دور افتاده تبدیل شده است.وی همچنین به مشکل کمبود امکانات آموزشی در این بخش اشاره کرد و بیان داشت: اداره آموزش و پرورش لوداب از تجهیزات، وسایل نقلیه و فضای آموزشی لازم برخوردار نیست و در حال حاضر 44 باب واحد آموزشی استیجاری در این بخش وجود دارد که فاقد استانداردها و امکانات آموزشی لازم هستند.کمالی، نبود خانه معلم برای اسکان معلمان را از دیگر مشکلات مهم آموزشی در لوداب عنوان کرد و افزود: کمک خیرین برای رفع مشکلات آموزشی در این بخش راهگشا خواهد بود.برخی از دانش آموزان دختر اقدام به ترک تحصیل کرده اند.به گزارش خبرنگار مهر، اندک اندک بوی ماه مهر از راه می رسد و زنگ آغاز سال تحصیلی جدید به صدا در می آید اما در برخی روستاهای بخش لوداب، مهر دیگر ماه مدرسه نیست.طرح جداسازی دانش آموزان دختر و پسر در دبیرستانهای روستایی شهرستان بویراحمد از امسال اجرایی می شود اما به حدنصاب نرسیدن دانش آموزان در برخی روستاهای این بخش منجر به تعطیلی تعدادی مدرسه شده است.دو دبیرستان شهید ارجمند روستای "عزیزی" و "سیلارستان" در لوداب از جمله مدارسی هستند که به این دلیل در آستانه تعطیلی قرار دارند.اگرچه پسران می توانند برای ادامه تحصیل به روستاهای همجوار یا مرکز بخش بروند اما این امکان برای دختران وجود ندارد و آنان راهی جز آویزان کردن کیف مدرسه به دیوار خانه ها ندارند.رئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب شهرستان بویراحمد در این خصوص به خبرنگار مهر گفت: با اجرای طرح جداسازی دانش آموزان دبیرستانی منطقه لوداب، تعداد دانش آموزان دختر برای تشکیل کلاس در برخی مدارس به حد نصاب نمی رسد.علی کمالی افزود: فاصله دبیرستان ها در مناطق روستایی از هم زیاد است و دانش آموزان دختر قادر به طی این مسیر برای تحصیل نیستند.وی بیان کرد: از طرفی به دلیل نبود خوابگاه شبانه روزی در مرکز این بخش، برخی دانش آموزان دختر این منطقه مجبور به ترک تحصیل شده اند.با این حال ترک تحصیل دختران در روستاها دلایل دیگری نیز داشت که پیش از این نماینده گچساران و باشت به آن اشاره کرده بود.غلامرضا تاجگردون گفته بود: از زمانی که قیمت بنزین و گازوئیل بالا رفته، به دلیل افزایش هزینه حمل و نقل، تعداد زیادی از دختران روستایی ساکن مناطق محروم مجبور به ترک تحصیل و خانه نشینی شده اند.وی افزود: در بسیاری از مناطق کوچک روستایی مقاطع تحصیلی محدود است و چه بسیار کودکان روستایی مجبور هستند برای رفتن به مدرسه هر روز از روستای خود به روستای مجاور و شهرهای نزدیک بروند، افزایش قیمت بنزین و گازوئیل و گرانی کرایه راه، به قدری است که برخی از خانوارهای روستایی توان پرداخت آن را ندارند، این خانوارها برای جبران هزینه ها فرزندان پسر خود در محل تحصیل ساکن کرده اند، چند خانوار باهم اتاقی برای پسران دانش آموزشان کرایه کرده اند و یا فرزندان خود را در خانه بستگان ساکن کرده اند، اما در مورد فرزندان دختر چنین امکانی را ندارند و همین موضوع باعث ترک تحصیل و خانه نشینی دختران روستایی شده است.تعطیلی مدارس روستایی به دلیل رشد مهاجرت به شهرهااما تعطیلی نه تنها گریبانگیر برخی مدارس مقطع دبیرستان شده بلکه به دلیل رشد مهاجرت از روستاها به شهرها طی سالهای اخیر در این استان، شاهد تعطیلی برخی مدارس ابتدایی روستایی نیز بوده ایم.بر طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال گذشته، 52 درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد در شهرها و 48 درصد در روستاها ساکن هستند و این در حالی است که براساس سرشماری سال 85، 52درصد جمعیت استان در روستاها و 48 درصد در شهرها ساکن بودند و این نشان از روند روبه رشد مهاجرت دارد.رئیس اداره آموزش و پرورش بخش لوداب در این خصوص گفت: مهاجرت مردم به شهرها هم باعث تعطیلی برخی مراکزآموزشی از جمله ابتدایی در این بخش شده است.کمالی اظهار داشت: مدارسی در این بخش ساخته شده ولی اکنون به دلیل افزایش مهاجرت کسی نیست که در این مدارس درس بخواند.انتقال معلمین مجرب مانع پیشرفت آموزشی مناطق محرومرئیس اداره آموزش و پرورش لوداب همچنین با اشاره به نقش نیروی انسانی ممتاز و توانمند در تعلیم و تربیت، افزود: انتقال معلمین مجرب به مرکز شهرستان بویراحمد هم به یکی از موانع پیشرفت آموزشی در مناطق محروم و دور افتاده تبدیل شده است.وی همچنین به مشکل کمبود امکانات آموزشی در این بخش اشاره کرد و بیان داشت: اداره آموزش و پرورش لوداب از تجهیزات، وسایل نقلیه و فضای آموزشی لازم برخوردار نیست و در حال حاضر 44 باب واحد آموزشی استیجاری در این بخش وجود دارد که فاقد استانداردها و امکانات آموزشی لازم هستند.کمالی، نبود خانه معلم برای اسکان معلمان را از دیگر مشکلات مهم آموزشی در لوداب عنوان کرد و افزود: کمک خیرین برای رفع مشکلات آموزشی در این بخش راهگشا خواهد بود.منبع: خبرگزاری مهر
کد خبر: ۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۲۰
اوای دنا:سید حسین صابری اهل کرمان است و نه لرستان؛ این را خودش را میگوید از خصوصیات مردم زاگرسنشین به نیکی یاد میکند و صفا و صمیمیت مردمان آن دیار را در کشور بیمانند میداند. صابری از خاطرات شیرینش در لرستان گفت و اینکه در مدت 39 ماه مسئولیتش در آن دیارلرنشین، هیچگاه احساس غریبی و تنهایی نکرده است.
استاندار چند روز آینده کهگیلویه و بویراحمد و کنونی اردبیل معتقد است مردم روحیه حساسی دارند و کار کردن برای آنها توفیق میخواهد.
به گزارش اوای دنا سید حسین صابری در گفتگو با فارس ،صداقت مدیران را بهترین سرمایه برای هر مدیر دانست و گفت: در نظام اسلامی که مسئولیتها یک امانت بوده باید در خدمت بیریا به مردم بر اساس وظیفه اسلامی تلاش کرد و هرگونه کمکاری به مثابه خیانت است.
این مسئول ارشد استانی در ادامه به ظرفیتهای کهگیلویه و بویراحمد برای توسعه و پیشرفت اشاره کرد و گفت: شباهتهای زیادی میان استانهای زاگرسنشین وجود دارد چرا که این استانها چه به واسطه وجود نیروی انسانی خلاق و چه منابع خدادادی وضعیت خوبی در کشور دارند.
گردشگری نخستین ظرفیت توسعهای استانهای حاشیه زاگرس
استاندار کنونی اردبیل که به نظر میرسد شناخت کاملی از محورهای اصلی و چهارگانه توسعه در استان کهگیلویه و بویراحمد دارد، قبل از هر چیز از گردشگری سخن به میان میآورد و میگوید: باید از این ظرفیت به خوبی استفاده کرد و زیرساختهایی را که باید آماده کنیم در عمل به آنها بپردازیم.
صابری این ظرفیت بزرگ توسعهای را در استانهای حاشیه زاگرس موهبتی الهی لقب داد و گفت: تنها با همین ظرفیت میتوان یک استان با جمعیتی چند برابر کهگیلویه و بویراحمد را نیز اداره کرد به شرط این که در تدارک زیرساختها تنها به کار و کار اندیشید.
وی ادامه داد: باید به گونهای از این ظرفیت استفاده کرد که مسافر و مهمان و گردشگر با اولین حضور خود در کهگیلویه و بویراحمد احساس آرامش کرده و با خاطرهای خوش و دستی پر از استان خارج شود.
استاندار کنونی اردبیل که تا چند روز آینده مسئولیت اول اجرایی در کهگیلویه و بویراحمد را به دست خواهد گرفت در همین زمینه و در مبحث گردشگری کارها را بدون وجود سرمایهگذار عقیم دانست و بیان کرد: در وهله نخست باید برای حضور سرمایهگذار استان را به درستی و با چشماندازی روشن معرفی کرد که این وظیفه سنگین بر عهده همه دستگاههای اطلاعرسانی از جمله مطبوعات و رسانهها به خصوص رسانه ملی است.
مؤسسات اعتباری و بانکها به یاری سرمایهگذاران بشتابند
صابری همکاری بین بخشی دستگاههای اجرایی در جهت سهولت سرمایهگذاری را یکی دیگر از راهکارهای جذب و جلب توجه سرمایهگذاران دانست و گفت: همه از جمله بانکها و مؤسسات اعتباری باید واقعبینانه در خدمت رشد سرمایهگذاری در استان باشند.
این مسئول ارشد استانی که تجربه مسئولیت این چنینی در دو استان لرستان و اردبیل را دارد، در ادامه این گفتوگو به کمبودها و نارساییهای برخی مناطق همانند کهگیلویه و لرستان اشاره کرد و گفت: اصولا این که بخواهیم دو استان را در زمینه ظرفیتها و همچنین کمبودها با هم بسنجیم کار درستی نیست چرا که هر منطقه برای خود نقاط ضعف و قوتی دارد.
صابری در ادامه با بیان این که اگر من بخواهم نقطه ضعفی را در این مناطق بیان کنم به موضوع سرمایهگذاری و ضعفهایی که پیش رو آن است اشاره خواهم کرد از ضعف سرمایهگذاری در چنین مناطقی خبر داد.
وی تصریح کرد: البته باید از نزدیک کهگیلویه و بویراحمد و ظرفیتها را دید و هرگونه اظهار نظر و تحلیلی در این زمینه منوط به شناخت کاملی از منطقه است.
مبنای حرکت در کهگیلویه و بویراحمد برنامه پنج ساله و سند چشمانداز است
استاندار آینده کهگیلویه و بویراحمد توجه به برنامه پنج ساله توسعه را یکی از راهکارهای مؤثر برای خروج هر نقطهای از بنبست دانست و گفت: اکنون برنامه پنج ساله توسعه کشور در حال اجرا بوده و سند چشمانداز بیست ساله را نیز داریم که باید بر اساس اولویتها در کشور و استانها حرکت کنیم که کهگیلویه و بویراحمد نیز از این قاعده مستثنی نیست.
صابری با بیان این که باید بر اساس یک برنامه تعاملی و در چارچوب اولویتهای زیرساختی حرکت کنیم، ابراز داشت: در شرایط فعلی در سطح کشور فرصت بسیار خوبی برای بهرهبرداری از آبهای روان وجود دارد و در این استان با توجه به وضعیت خوبی که هست نباید این فرصتها را هدر دهیم.
کارگروه فعال و اثرگذار کشاورزی نیاز داریم
وی به وجود کارگروه فعال کشاورزی در استان اردبیل اشاره کرد و گفت: ما در این استان بر روی بخش کشاورزی توجه ویژهای کردیم و با همت همه مسئولان ذیربط یک کارگروه بسیار قوی کشاورزی تشکیل دادیم که کهگیلویه و بویراحمد نیز با همه داشتههای خود باید چنین کارگروه فعالی داشته باشد.
این مسئول ارشد اجرایی متذکر شد: باید قدر آب این نعمت بزرگ الهی را بدانیم و با حدود 10 درصد ذخایر آب کشور در این استان و فراهم بودن زمینهای مستعد کشاورزی جایگاه این بخش را بیش از همه دورانها ارتقاء بخشیم.
شایستهسالاری شرط توسعه استان است
وی در پاسخ به این سؤال که در حین خدمت خود در کهگیلویه و بویراحمد چه انتظاری از مسئولان و مدیران دارید، تصریح کرد: معتقدم ارزشمندترین داشته و نعمت یک استان نیروی انسانی خلاق و اثرگذار است.
این مسئول ادامه داد: باید این نیروی انسانی را به خوبی آموزش داد و کلاس های ضمن خدمت و آموزسی متعدد و مفید برای آنها در نظر گرفت و مراکز آموزش عالی را در این زمینه تقویت کرد چرا که شرط توسعه و تعالی وجود نیروی آموزش دیده و ماهر است.
صابری شایستهسالاری را از اهم برنامههای خود در طول دوران مدیریت و خدمت در استانهای مختلف دانست و گفت: اگر شایستهسالاری نباشد نیروهای توانمند سرخورده میشوند به همین خاطر در هر مجموعهای اگر به دنبال موفقیت هستیم ناگزیریم که این اصل را سرلوحه امور خود قرار دهیم.
نیروی داخلی را به مأمور به خدمتها ترجیح میدهم/بخشدار خوب فرماندار میشود
نماینده ارشد دولت در استان اردبیل هویتبخشی به پرسنل را از مهمترین چارچوبههای مدیریتی خود دانست و افزود: قائل به بحث ارتقای نیروی انسانی در درون مجموعه هستم و باید در انتصابهای خود از نیروهای داخلی استفاده شود چرا که من به نیروهای مأمور به خدمت اعتقاد آن چنانی ندارم.
صابری در ادامه با بیان این که باید به نیروهای درون مجموعه استانداری انگیزه داد و هویت بخشی را به عنوان یک اصل در نظر گرفت، افزود: به عقیده من یک بخشدار خوب باید معاون فرماندار و یک معاون فرماندار خوب برای تزریق انگیزه به فرماندار و یک فرماندار خوب نیز معاون استاندار شود.
استاندار آینده کهگیلویه و بویراحمد به اجرای این اصل در استانهایی که در آنها خدمت کرده اشاره کرد و گفت: نیرو باید هویت پیدا کند تا در راستای بهسازی خود گام بردارد و استان در آینده از حیث وجود مدیران کارآمد و باانگیزه کمبودی احساس نکند.
هیچ فرد سیاسی در آمدنم به کهگیلویه و بویراحمد دخیل نبود
صابری در ادامه و در پاسخ به این سؤال که هنوز نیامده شما را دوست و یار برخی افراد سیاسی در این استان معرفی میکنند و برخی معتقدند افراد در آمدن شما به کهگیلویه و بویراحمد دخیل بودهاند، یادآور شد: این گونه نیست و چنین تحلیلی نادرست است.
وی از سابقه مدیریتی خود و شناختی که از کهگیلویه و بویراحمد دارد سخن به میان آورد و گفت: چندین سال در بنیاد مسکن کشور مسئولیتهایی داشتهام و برخی افراد را به واسطه این حضور از سال 59 تا 73 در همه جای کشور میشناسم.
صابری افزود: چندین سال نیز به واسطه مسئولیتهایی که در شهرداریها داشتهام با شهرداران مراکز استانها و شهرهای بزرگ آشنایی داشتهام و هفت الی هشت سالی را در ستاد بازسازی مناطق جنگی توفیق خدمت داشتهام و به همین خاطر سلام و علیکی با برخی دوستان در این استان و سایر دوستان در جاهای مختلف کشور دارم.
این مسئول ارشد اجرایی عنوان کرد: همه این دوستیها در نقاط مختلف کشور به آن معنا نیست که دارای دوست سیاسی بودهام و به واسطه حمایت آنها متصدی این مسئولیت شدهام.
مخلص بیحاشیهها هستم/علاقهای به حاشیه ندارم
وی از روحیه کاری خود سخن به میان آورد و گفت: کار برای من از همه چیز عزیزتر است و دنبال هیچگونه حاشیهسازی و حاشیهپردازی نیستم.
صابری گفت: در شرایط فعلی که یک سال به عمر این دولت مانده باید تنها به فکر تکمیل کارهای نیمه تمام بود و تلاش بیادعا بهترین راه برای موفقیت در این راه است.
نماینده ارشد دولت در استان اردبیل و تا چند روز دیگر در کهگیلویه و بویراحمد، با تأکید بر این که باید حرفهای حاشیهای را کنار گذاشت، تصریح کرد: مخلص همه کسانی که بدون حاشیه در فکر خدمت به مردمند هستیم و با کسانی که در این راستا احساس وظیفه نمیکنند دعوایی نداریم.
مدیر غیر بومی به کهگیلویه و بویراحمد نمیآورم/ فارس زبان در اردبیل نکاشتم
صابری در پاسخ به سؤالی در زمینه استفاده از نیروهای بومی و غیر بومی گفت: دوستان رسانهای شما در اردبیل میدانند که هیچ کسی را با خود به این استان نیاوردم و یک فارسی زبان در اردبیل به عنوان مدیر نصب نکردم.
وی در ادامه با تأکید دوباره بر هویت بخشی نیروهای موجود تصریح کرد: من به کار تیمی اعتقاد دارم و به تیمداری و تیمبازی هیچ علاقهای ندارم.
کد خبر: ۹۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۰
اوای دنا:خوش خوراکی آدمها این روزها به گنجشکها هم رسیده و برخی ها گنجشکهای کوچک و دوست داشتنی را با یک لقمه ناقابل به کام مرگ می کشانند.
به گزارش اوای دنابه نقل از مهر، اگر این روزها سری به بازار اهواز و البته برخی شهرهای دیگر این استان بزنید، می بیند که دست فروشانی حضور دارند که گنجشک های سلاخی شده را به سیخ کشیده اند و در سینی هایی، آنها را در معرض فروش مردم قرار می دهند این در حالی است که برخی از مردم از دیدن چنین صحنه هایی شگفت زده و ناراحت می شوند و برخی دیگر با پرداخت پول آنها را تبدیل با لقمه های خوشمزه می کنند. شیوه خوردن آنها هم شامل چندین شیوه است. برخی آنها را کباب می کنند، برخی به عنوان گوشت در خورش استفاده می کنند و برخی هم آنها را سرخ می کنند ولی در نهایت همه این شیوه باعث شده ادامه نسل گنجشکها که بی آزارترین پرنده های دور و بر ما هستند و خیلیها با دیدن آنها احساس شور و شعف می کنند با خطرات جدی مواجه شود.جالب اینکه به علت جثه کوچک گنجشک ها، تهیه غذایی از آنها باعث نابودی تعداد فراوانی از این پرنده می شود. برای نمونه برای یک وعده غذای معمولی یک فرد که البته پرخور هم نباشد حداقل ۲۰ گنجشک باید شکار و کشته شوند که می توان نتیجه گرفت برای یک وعده غدایی یک خانواده پنج نفری ۱۰۰ گنجشک باید شکار شوند. خوردن گنجشک ها که روز به روز طرفداران فراوانی پیدا می کند ادامه حیات این پرنده را تهدید می کند زیرا هم فروشندگان آن در حال افزایش هستند و هم تعداد شکار آن. حتی کار به جایی رسیده که برخی از فروشندگان شرمنده مشتریان خود در بعدازظهرها می شوند زیرا گنجشکی برای فروش به آنها ندارند.در گذشته مردم لانه کردن گنجشک در خانه ای را نشانه ورود خوشبختی و خیر و برکت به آن خانه می دانستند ولی حالا چه تغییری در زندگی آدمها پیش آماده که این پرنده کوچک خوشبختی نیز باید اسیر خوش خوراکی برخی ها شود.خانمی که در بازار نادری اهواز روزانه تعدادی فراوانی گنجشک می فروشد در حالیکه با مهارت و سرعت خاصی پرهای گنجشک ها را از بدن آنها جدا می کند و به سیخ می کشید در این خصوص می گوید: مردم روز به روز استقبال فراوان تری از این گنجشک ها می کنند و من در روز بیش از هزارتا از آنها را می فروشم. وی در خصوص اینکه معمولا مشتریانش از چه قشری هستند، می گوید: فرقی نمی کند این پرنده ها طرفداران زیادی دارند. از مردم بالای شهر مشتری دارم از مردم پائین شهر که با چانه زنی خود امان ما را بریده اند نیز مشتری دارم. جدیدا بالا شهرهایها برای کلاس گذاشتن این پرنده ها را می خرند و جلو میهمان خود می گذارند.شیوه فروش گنجشک در اهواز این فروشنده در خصوص اینکه این گنجشک ها در کدام مناطق صید و شکار می شوند نیز می گوید: شهرستان دزفول بیشتری حجم شکار گنجشک را به خود اختصاص داده و معمولا بیشتر آنها از این شهر آورده می شوند ولی در کل اغلب شهرهای استان خوزستان همانند شوشتر و حمیدیه شکار گنجشک ها در آنها صورت می گیرد.این پرنده ها معمولا به وسیله یک توری بزرگ که روی آن گندم یا سایر مواد خوردنی می گذارند و با کشیدن ناگهانی آن، صید می شوند تا غدای مردمی شوند که برای کلاس گذاشتن این پرنده را در سفره غذایی خود می گذارند.یکی از فروشنده های دیگر اهواز نیز در این خصوص می گوید: از وقتی مرغ گران شده فروش گنجشک بالاتر رفته به گونه ای که عرصه گنجشک جوابگوی تقاضای بی شمار و روبه افزایش مردم نیست.وی همچنین می گوید: کار من چون شامل یک سینی و یک گونی (کیسه مخصوص آرد) است مزاحمت چندانی برای کسی ایجاد نمی کند و معمولا از جایی به ما برای عدم کار کردن تذکر نداده اند ضمن اینکه اگر هم روزی قرار است مانع کار ما شوند به راحتی جابه جا می شویم ولی ما مشتری داریم و حتی به صورت تلفنی هم سفارش می گیریم.اما شکار بی رویه گنجشک باعث خطرات فروانی برای این پرنده ها شده به گونه یک کارشناس حیات وحش در این خصوص عنوان می کند: شکار بی رویه گنجشک در شهرستان دزفول عامل تغییر جثه این پرنده شده است. مونا قدسی می گوید: طبق مطالعات انجام گرفته در ارتباط با زیست سنجی گنجشک معمولی در شهرستان دزفول در استان خوزستان، اختلاف معنی داری در برخی از متغیرهای کمی مربوط به بیومتری این گونه، از جمله طول بدن و وزن بدن، در مقایسه با مناطق دیگر مشاهده شده است که این می تواند به دلیل مصرف غذایی بیش از حد گنجشک در جوامع انسانی شهرستان دزفول باشد. وی تصریح می کند: پرندگانی نظیر گنجشک به دلیل قدرت سازگاری زیاد، دامنه بردباری وسیع و تنوع رژیم غذایی دارای پراکنش وسیعی هستند و در مناطق مسکونی، زمین های زراعتی، باغ ها و عموما در جوار محل زندگی انسان ها به سر می برند.قدسی می گوید: شهرستان دزفول با داشتن آب و هوا و پوشش گیاهی مناسب، شرایط مناسبی برای رشد کافی این پرنده را دارد بنابراین تنها موردی که می تواند کاهش جثه این پرنده را در پی داشته باشد، شکار بیش از حد است. شکار این پرنده در دزفول توسط صیادان و مردم محلی به حدی زیاد است که پرندگان صید شده به شهرستان های مجاور نیز توزیع می شود.این کارشناس حیات وحش تصریح می کند: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که شکار و فشار صیادی بی رویه در دزفول منجر به کاهش جثه گونه گنجشک شده و ادامه این روند در طولانی مدت، بدون مدیریت صحیح منجر به کاهش جمعیت این پرنده خواهد شد؛ در نتیجه بایستی برنامه ریزی اصولی و مدیریت صحیح در ارتباط با شکار این پرنده در دزفول انجام پذیرد.گنجشکها پرندگانی هستند کوچک با منقار کلفت و مخروطی و پاهای نسبتا کوتاه که اغلب پر و بال رنگارنگ ندارند. بیشتر به صورت اجتماعی به سر می برند و به طور دسته جمعی زاد و ولد میکنند و پروازی نیرومند ندارند.گنجشک معمولی به طول ۱۴ تا ۱۵ سانتیمتر است. گنجشک نر تارک خاکستری پررنگ پس گردن بلوطی، گلوی سیاه، گونه ها و سطح شکمی سفید مایل به خاکستری است. در پرواز خط بالی کوتاه و نسبتا واضح و دمگاه خاکستری دارد. پرنده ماده و نا بالغ فاقد سیاهی گلو در سطح پشتی قهوه ای تیره و در سطح شکمی سفید چرک است.زیستگاه گنجشکها مناطق مسکونی، کشاورزی است و به ندرت دور از محل آدمی زندگی می کنند. در سوراخها و پرچینها، روی شاخه های درخت و در مناطق مختلف لانه می سازند. گنجشک امروزه تقریبا در همه جای دنیا یافت میشود. بیشتر گنجشکها آوازی دلفریب و موزیکال دارند. اغلب گنجشکان لانه خود را در بوته زارها و علفزارها می سازند، اما نوعی گنجشک لانه اش را در جاهای بلندتری نسبت به گنجشکان دیگر میسازد. گاهی لانه را برفراز درختان همیشه سبز تا هشت متر ارتفاع می سازد. لانه آنها از خار و خاشاک و الیاف گیاهی، وگاهی از شاخههای کوچک درختان است.موسم تخمگذاری گنجشکها معمولا از نیمه فصل بهار آغاز می شود و تا اواخر پائیز ادامه دارد. ماده از چهار تا شش تخم سفید رنگ با علائم سرخ ــ قهوهای می گذارد. گنجشکهای که در نواحی معتدل به سر می برند گاه با فرا رسیدن پائیز و زمستان به سوی نواحی گرم مهاجرت می کنند.به هر حال در حالی که حیات وحش روز به روز در حال دور شدن از زندگی ماشینی آدمها است تنها گنجشکها به دلیل قدرت بالای آنها در کنار آمدن با شرایط محیطی هستند که با جست و گزیرو آوازشان برخی اواقات روحی تازه به کالبد زندگی خشک آدمها می دمند ولی تداوم شکار بی رویه آنها برای لذت چند لحظه ای شکستن استخوان های ظرفیت این پرنده کوچک خوشبختی شاید به زودی دیدن پرواز گنجشکها در خیابان و کوچه را نیز به حسرت تبدیل کند.
کد خبر: ۸۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۶
اوای دنا:آموخته ام … که بهترین کلاس درس دنیا، کلاس ی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست آموخته ام … که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود*آموخته ام … که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی*آموخته ام … که داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته، زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد*آموخته ام … که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است*آموخته ام … که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت*آموخته ام … که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم*آموخته ام … که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم*آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی*آموخته ام … که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است*آموخته ام … که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند*آموخته ام … که پول شخصیت نمی خرد*آموخته ام … که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند*آموخته ام … که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم*آموخته ام … که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد*آموخته ام … که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان*آموخته ام … که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد*آموخته ام … که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم*آموخته ام … که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم*آموخته ام … که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد*آموخته ام … که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم*آموخته ام … که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد*آموخته ام … که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آنرا انتخاب کنم*آموخته ام … که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید*آموخته ام … که بهترین موقعیت برای نصیحت در دو زمان است: وقتی که از شما خواسته می شود، و زمانی که درس زندگی دادن فرا می رسد*آموخته ام … که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم*آموخته ام … که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم*آموخته ام … که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم*آموخته ام … که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد*آموخته ام … که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم، اما می توانم نحوه برخورد با آنرا انتخاب کنممنبع : فارس پاتوق
کد خبر: ۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۹
اوای دنا:یادمان تولد پایه ششم ابتدایی باحضور دانش آموزان کلاس های برگزیده روستایی کهگیلویه وبویراحمد برگزار شد دراین همایش که باشرکت 200 نفر ازدانش آموزان برگزیده شهرستانها ومناطق – مسئولان وکارشناسان آموزش وپرورش استان وشهرستانها ومناطق دراردوگاه شهید بهشتی آبشار یاسوج برگزار شد معاون آموزش ابتدایی آموزش وپرورش استان گفت: درمرحله آموزشگاهی این جشنواره 28 هزار دانش آموز در2 هزار 500 کلاس درس شرکت کردند. به گزارش اداره روابط عمومی آموزش وپرورش استان ، مهین پردال گفت: 13 گروه برگزیده درهمایش استانی درآزمون کتبی واجرای برنامه های ابتکاری نمایش – سرود – شعر باهم رقابت کردند.مدیر کل آموزش وپرورش استان هم گفت: باتأکید مقام معظم رهبری مبنی بر تغییر نظام آموزشی طرح تحول بنیادین واجرای نظام آموزشی 3-3-6 در آموزش وپرورش درحال اجراست واز اول مهرماه پایه ششم به دوره ابتدایی اضافه می شود.آقای طاهری گفت: بااجرای تحول بنیادین وطرح برنامه درس ملی وهوشمند سازی مدارس برگزاری آموزشهای ضمن خدمت برای معلمان ضروری است.وی گفت: باتوجه به اضافه شدن پایه ششم ابتدایی هوشمند سازی مدارس ابتدایی دراولویت برنامه های سال تحصیلی جاری قرار دارد.مدیر کل آموزش وپرورش استان گفت: برگزاری این همایش روحیه خلاقیت خود باوری وپژوهش رادر دانش آموزان دوره ابتدایی تقویت می شود. دراین همایش دانش آموزان برنامه های فرهنگی هنری خود رااجرا کردند.
کد خبر: ۷۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۲
اوای دنا: محمود احمدي نژاد كه در راستاي دور چهارم سفرهاي استاني خود به استان هرمزگان سفر كرده است، در جمع مردم اين استان در بندر عباس با اشاره به ويژگيها و خصوصيات مردم اين منطقه و ايستادگي آنها دربرابر متجاوزين و استعمارگران در طول تاريخ، به اهميت عدالت و استقرار آن اشاره كرد و گفت: همهي پيامبران الهي بلافلاصله پس از دعوت به توحيد تلاش كردند كه مردم را به عدالت و اجراي آن دعوت و كاري كنند كه مردم در اين راستا قيام كنند.وي با بيان اينكه خداوند متعال مردم و حاكمان را به اجراي عدالت دعوت كرده است و از مردم خواسته است كه در اين راستا قيام كنند، افزود: قدم اول در راستاي رسيدن به سعادت، كمال و قلههاي پيشرفت و عزت عبارت است از حركت در راستاي عدالت و هيچ شرايطي نبايد مانع از ارادهي انسان براي اجراي عدالت باشد. دوستيها نبايد مانع تحقق اين موضوع شود و حتي دشمني با دشمنان نيز نبايد مانع از اعمال اجراي عدالت شود و اين فرمان الهي است كه در رابطه با دشمنانتان با عدالت رفتار كنيد و هيچ عاملي نبايد شما را از مرز عدالت و حركت در آن راستا خارج كند. به گزارش اوای دنا به نقل از ایسنا،رييس جمهور در ادامه با بيان اين كه مديران و حاكمان موظف هستند كه در حوزهي مسئوليت خود عدالت را رعايت كنند، به اقدامات دولت نهم و دهم، در راستاي اجراي عدالت اشاره كرد و گفت: مسئوليت حكومت، رئيس جمهور، قوه قضاييه ، مجلس و همهي مسئولان حركت در راستاي اجراي عدالت است. احمدينژاد با تاكيد بر اينكه مهمترين ماموريت حركت در راستاي عدالت است، تصريح كرد: در صحنهي داخلي و بينالمللي دولت تلاش دارد كه كارها را بر اساس عدالت به جلو ببرد، دولت در توزيع بودجههاي عمراني، رفاهي، سرمايهگذاريهاي صنعتي و كشاروزي و ديگر بخشها عدالت را پايه كار خود قرار داده است و برخي از طرحهاي دولت مانند سفرهاي استاني، توزيع سهام عدالت، اجراي هدفمند كردن يارانهها، توزيع سرمايهگذاري در بخشها و مناطق گوناگون در جهت عدالت است. وي افزود: اجراي عدالت به همان شدتي كه براي تودههاي مردم خوشايند و زيباست براي اقليتهاي پرخور، خودخواه و زياده خواه سخت است. احمدي نژاد در ادامه با اشاره به مشكلات كنوني در عرصهي جهاني گفت: همهي اين مشكلات ناشي از بيعدالتي عدهي قليلي است. كساني كه حاضرند همهي جهان را به خاك و خون بكشانند تا جيبهاي خود را پر كنند. عدهي قليلي كه در راس چند كشور براي خود حق بيشتري قائل هستند و به خود حق ميدهند كه در امور تمام ملتها دخالت كنند. سرمايهي ملتها، فرهنگ و شخصيت آنها را غارت كنند. وي اضافه كرد: در اطراف خودمان نگاه كنيم در برخي از كشورها چه خبر است؟ پايگاه نظامي براي دفاع از منافع استكبارگران ايجاد كردهاند، اما هزينهي آن از كجا تامين ميشود؟ از منابع كشورهاي بدبخت. به نام ايجاد امنيت سلاح ميفروشند و قراردادهاي چند ميلياردي ميبندند. و در واقع انرژي، نفت و موجوديت ملتها را غارت ميكنند. در حالي كه عامل اصلي ناامني، خود آنها هستند. در دنيا ملتها با يكديگر مشكلي ندارند، با هم دوست هستند، تودهي ملتها اهل تجاوز نيستند، اهل بي عدالتي و خودخواهي نيستند و عدهي قليلي اين بيعدالتيها، جنگها و تجاوزات را طراحي ميكنند. رييس جمهور گفت:آنها استقلال و منافع ملتها را غارت ميكنند و هزينهي اين اقدامات را از خود آنها مي گيرند. ميبينيد در افغانستان و پاكستان چه ميكنند، اخيرا با مسئولان افغاني ملاقاتي داشتم، بحث شد كه آنها ميگويند 1300 ميليارد دلار در افغانستان خرج كردهاند و مسئولان افغاني گفتند كه اين موضوع دروغ است، مسئولان افغاني مي گفتند، ما كلاس درس را با هزينه ي 15 هزار دلار ايجاد ميكنيم و نيروهاي اشغالگر با 50 هزار دلار و اين هزينهها را به حساب مردم افغانستان ميگذارند ، ميبينيد چپاول در چپاول، تجاوز در تجاوز. وي با اشاره به دشمني مستكبران با ملت ايران گفت:علت اين دشمني اين است كه ملت ايران معادلات ظالمانهي آنها را نپذيرفته است. ملت ايران گفته است كه ميخواهيم روي پاي خود بايستيم و نه به كسي ظلم ميكنيم و نه زير بار ظلم ميرويم. رييسجمهور در ادامه سخنان خود در جمع مردم استان هرمزگان با اشاره به اينكه «دشمنان و مستكبران مخالف اين هستند كه ملت ايران روي پاي خود بايستد» افزود: آنها ميخواهند ثروت و حيثيت و شرافت ملت ايران زير پاي آنها لگدمال شود و همه دعوا بر سر اين است و به اين خاطر با پيشرفت ما مخالف هستند كه نگذارند ملت ما روي پاي خود بايستد. اما بايد بگويم ملت ايران هيچ وقت آن را نخواهد پذيرفت و زير بار زور نخواهد رفت.وي خطاب به قدرتهاي استكباري گفت: اينجا بندرعباس است. همين مردم روزي در همين آبها و سرزمين درسي فراموش نشدني به استعمار آن زمان پرتغاليها و انگليسيها دادند. پس هركس بخواهد به حقوق ملت ايران تجاوز كند، ملت ايران چنين درسي به او خواهد داد. احمدينژاد با بيان اينكه «متاسفانه اجراي عدالت در داخل كشور نيز بعضي مخالفين دارد» اظهار كرد: عده قليلي هستند كه پيشرفت، رفاه تودههاي مردم، آباداني كشور و توليد و توزيع عادلانه را به نفع خود نميدانند و با هر قدمي براي عدالت مخالف بوده و سنگاندازي ميكنند. آنها آشكارا از اينكه حق مردم به خودشان داده شود ناراحت و عصبانياند و مخالفت ميكنند. رييسجمهور تصريح كرد: 50 سال ثروت ملت در جيب عدهاي قليل بوده كه امروز همه بايد بسيج شويم تا حداقل 50 سال ثروت خود ملت در جيب خودشان باشد. وي خاطرنشان كرد: ما ميدانستيم از اول سال آنهايي كه ضدعدالت هستند و ميخواهند مفت ببرند با هدفمندي يارانهها مخالفت ميكنند و دنبال يك فتنهگري و اخلال در اقتصاد هستند تا آن را به گردن هدفمندي يارانهها بيندازند و شيريني اين كار بزرگ را كه ملت انجام داده و در جهان به عنوان يك ملت بافرهنگ، همبسته، موحد و انقلابي ميدرخشد تلخ كنند. احمدينژاد با اشاره به مسائل پيش آمده در بازار سكه و ارز در ماههاي گذشته، افزود: اين بازي ارز و سكه بين داخليها و خارجيها هماهنگ انجام شد و برخي همكاران غفلت كردند و موضوع را جدي نگرفتند و فكر كردند مسلط هستند؛ در حالي كه آنها آمدند يك بازي مصنوعي براي قيمت ارز و طلا درست كردند؛ در حالي كه ذخاير ارز و طلاي ما در طول تاريخ بينظير است. رييسجمهور ادامه داد: آنها ميخواهند نفت ما را تحريم كنند، اما بايد بگويم كه آنقدر ما ارز داريم كه اگر دو سه سال هم يك بشكه نفت نفروشيم كشور به خوبي اداره ميشود و آرزوي دشمنان به دلشان باقي ميماند. وي تصريح كرد: البته همكاران ما مشغول هستند و به فضل الهي اين توطئهها خنثي خواهد شد، اما ميدانيد كه يك ناجوانمرد سنگي به چاه مياندازد كه 100 نفر بايد تلاش كنند آن را بيرون بياورند. احمدينژاد با خطاب مجدد به اين كشورها گفت: اين ملت بزرگ همه سنگهاي در چاه انداخته شده را در خواهد آورد و به سر مستكبرين خواهد كوبيد. رييسجمهور با اشاره به اينكه «متاسفانه برخي از خوشحالي مردم ناراحت هستند و وقتي ميبينند 60-70 درصد مردم به تعطيلات و مسافرت ميروند بهانه درست ميكنند كه بنزين مصرف ميشود» افزود: وقتي با اين افراد صحبت ميكنيم ميبينيم ناراحت هستند و ميگويند 120 ميليون سفر انجام شده و مردم به مسافرت رفتهاند. آنها ميگويند بنزين مصرف ميشود. اما بايد بدانند كه ما هرچه داريم از اين ملت است و همين ملت انقلاب كرده و ما را سر كار آوردند. ما بايد از شادي مردم خوشحال و از غصههايشان ناراحت باشيم. وي اضافه كرد: ما به آنها ميگوييم برويد با مردم صحبت كنيد و ببينيد بعضي بيعدالتيها چه بلايي بر سر مردم ميآورد. حال عدهاي مقاومت ميكنند كه آنها نيز اشتباه ميكنند و خيال ميكنند با سنگاندازي در مسير عدالت به جايي ميرسند. اما بدانند اين ملت براي رسيدن به قلههاي عدالت تصميم خود را گرفته و هركس جلوي آنها بايستد ملت آنها را به زبالهدان تاريخ خواهد فرستاد. به گزارش ايسنا، احمدينژاد در ادامه با بيان اينكه امروز روز سازندگي و توليد است، گفت: ايران كشوري بزرگ است كه بيش از يك ميليون و 840 هزار كيلومتر مربع وسعت دارد. 2هزار كيلومتر دريا در جنوب و بيش از هزار كيلومتر در شمال دريا داريم. همچنين كشور ما از معادن جنگلها و بالاتر از همه بهترين مردم، جوانان، دانشمندان، توليد كنندگان، كشاورزان، صيادان، كارگران و عشاير برخوردار است. رئيس جمهور افزود: امروز زماني است كه بايد عظمت و تواناييهاي ملت ايران به رخ دنيا كشيده شود و اين موضوع نيز در گرو كار است، در اين راستا وظايفي بر عهدهي دولت و وظايفي نيز بر عهدهي ملت است. وي تصريح كرد: آنچه بر عهدهي دولت است اول از همه زمينه سازي در جهت ايجاد اشتغال جوانان عزيز و غيور كشور است و ما مصمم هستيم تمام توان و موجودي دولت را در خدمت اشتغال جوانان عزيز به كار ببريم. احمدينژاد خاطر نشان كرد:در سال 90 كارهاي زيادي انجام شد، دولت تنها بود، برخي نه تنها همراهي نكردند، بلكه مخالفت هم داشتند، اما ملت و دولت با هم كار را جلو خواهند برد. در اين راستا گروهي مامور نظارت و بررسي شدهاند و نفر به نفر آدرس و محل اشتغال افراد را كنترل ميكنند و گزارش جامعي ارائه ميدهند و تا امروز الحمدالله با همت جوانان و كارآفرينان بيش از يك ميليون و 600 هزار از اين محلها تاييد شده است و بررسي بقيه هم ادامه دارد و وقتي كه تمام شد، گزارش آن به عرض ملت ايران خواهد رسيد. وي با بيان اينكه هدف گذاري ايجاد 2 و نيم ميليون فرصت شغلي است، اظهارداشت: اميدواريم با ايجاد اين 2 و نيم ميليون شغل در همه كشور از جمله استان هرمزگان و در بندرعباس همهي جوانان عزيز ما فرصت شغلي مناسب پيدا كنند.
کد خبر: ۶۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۳
اوای دنا-حسین قدیانی در جدید ترین یاداشت وبلاگش نوشت:برد و باخت، «اخلاق» می خواهد، یا به تعبیر عامیانه، «ظرفیت».
هم آنکه می برد و هم آنکه می بازد، باید رعایت کند چیزهایی را، که بازی های دنیا پر است از فراز و نشیب. اگر چه فاتح اصلی حماسه ماندگار 12 اسفند، آحاد ملت اند، لیکن نمی توان منکر برد و باخت نامزدها، لیست ها و گروه های سیاسی شد.
قطعا تا یکی دو روز دیگر، همه کاندیداهای محترم این دوره از انتخابات، متوجه رای مردم می شوند. از این 2 حال، خارج نیست؛ یا راهی «بهارستان» می شوند، یا در جایی دیگر مشغول خدمت، که به لطف خدا، برای خدمت، چیزی که در این کشور زیاد است، صندلی است. البته چه خوب است اگر که به بهانه آرمان گرایی، واقع گرایی را تعطیل نکنیم و به اندازه خود، تشکر کنیم از اصحاب سیاست، که با رقابت گرم شان، یکی از اضلاع موثر حماسه آفرینی ملت بودند.
با این همه، شکر حضور ملت، علاوه بر سجده به درگاه خدا، حتما مکلف به 2 «تکلیف واجب» می کند؛ یکی اصحاب سیاست را، یکی اصحاب قدرت را.
بر سیاسی ها فرض است به احترام رای ملت، حتی المقدور به رقابت پایان دهند و فضای عمومی کشور را برای کار و خدمت، «آرام» نگه دارند. جز این کنند، ناسپاسی کرده اند در حق رای ملت. «آرامش»، پیش فرض رخوت نیست، بلکه اسباب خدمت است.
بر اصحاب قدرت نیز فرض است که قدر این ملت را بدانند و جواب محبت بی حد و حصر مردم را فقط و فقط با کار بدهند. مردمی که جمعه، چنین به صحنه آمدند و این چنین حماسه ای آفریدند، مردمی که زن و مرد و پیر و جوان و دختر و پسر و شهری و روستایی و بالاشهری و پایین شهری، همه با هم یک دل و یک صدا شدند، مردمی که سلیقه های مختلف و عقیده های متفاوت، اندک لطمه ای به وحدت شان نزد، مردمی که در صف دور و دراز رای، اعضای یک پیکر شدند و قطره های زلال یک دریا شدند؛ حتما لایق مسئولینی خادم، پرکار و حریص در خدمت رسانی اند. برای این مردم، هر اندازه که کار شود، باز هم کفه لطف مردم، سنگین تر است. پس فرض است بر قوه مجریه که جواب محبت مردم را با کار بدهد.
این مردم لایق خبر افتتاح اند، نه احیانا اخبار پروژه های نیمه تمام. ما هیچ وقت، دولت مستقر را با دولت سازندگی و اصلاحات نمی سنجیم، بلکه با خودش قیاس می کنیم.
ظرفیت خدمت رسانی در این دولت، بالاست و اگر حواشی بگذارد، دولت فعلی در مقوله خدمت، دولت مستعدی است. تو ببین و خود قضاوت کن که خبر پیشرفت هسته ای، خبر افتتاح بیمارستان، خبر احداث بزرگراه، خبر افزایش حقوق کارمندان و کارگران، خبر بیمه های تکمیلی، خبر کم کردن گرانی، خبر یارانه ها، خبر بالا بردن ارزش پول ملی، خبر کم شدن فاصله ها، خبر توزیع منابع ثروت به عدالت و اخباری از این دست، با دل این ملت خوب و مهربان و صمیمی چه می کند؛ احیانا خبر اختلاس و خبر انحراف و خبر حرافی بی مبنا، با همین دل چه می کند؟! بار خدمت، البته فقط روی دوش دولت نیست.
قوای مقننه و قضائیه نیز در شعاع تکالیف خود، کارشان مصداق خدمت است، که در این نوشته، مرادم از «خدمت»، هر آن کاری است که لبخند رضایت بر لب ملت بنشاند. سهل است که توسعه خطوط مترو، افتتاح پل صدر و درست کردن فلان ورزشگاه در پایین ترین نقطه شهر تهران، خوشحال می کند اهالی پایتخت را و بگومگوی شهرداری و دولت بر سر بودجه مترو، روی مخ تهران نشینان راه می رود. آیا مردمی که در حسینیه ارشاد و مسجدالنبی و مسجد لرزاده و کجا و کجا 3 ساعت صف ایستادند تا بلکه رای خود را درون صندوق بیاندازند، سزاوار چه هستند؟! اینکه از حضرات، کار ببینند، یا اینکه از حضرات، دعوا ببینند؟! سپاس به چیست؟! ناسپاسی به چیست؟!
¤¤¤ ¤¤¤ ¤¤¤
این نوشته را با تذکر در باب «اخلاق برد» و «اخلاق باخت»، شروع کردم. مجلس شورای اسلامی، کمتر از 300 نماینده می خواهد و طبعا انتخاباتی از این دست، بیش از برنده، بازنده دارد. آنکه رای نیاورده، حق اعتراض دارد، اما حق اعراض ندارد. حق سرپیچی از قانون ندارد. آنکه رای نیاورده، باید رعایت کند اخلاق باخت را. باید تمکین کند به رای مردم، که آرای مردم را جماعتی از معتمدین همین مردم، می شمارند. راهی شدگان بهارستان هم باید اخلاق برد را رعایت کنند. آفت برد، غرور است و برد و باخت، از پی هم می آیند.
مردمی که پای صندوق، «اخلاق رای دادن» را به خوبی نمایش گذاشتند و دنیایی را مات و مبهوت از حضور خود کردند، مردمی که در طول ایام تبلیغات، «اخلاق هواداری» را قشنگ و با طمانینه مراعات کردند، نامزدی را سزاوارند که اخلاقش به ملت رفته باشد؛ خواه انتخابات را باخته باشد، خواه انتخابات را برده باشد، که مهم تر از برد و باخت، اخلاق برد است و اخلاق باخت. در این انتخابات، نه نامزد پیروز و نه قطعا نامزد مغلوب، هیچ کدام نمی توانند ادعای فتح گفتمان سیاسی خود را داشته باشند. «گفتمان ملت» صدر هر گفتمانی نشسته است. دنیا اینک، خمینی و خامنه ای را به ملتی بزرگ، باشکوه، فدایی، وفادار، عاشق، هم رای و هم نظر می شناسد.
القصه! وقتی کلاس کار ملت ما اینقدر بالاست، چه خوب اگر که بیاید به این کلاس ، مجلس ما، دولت ما، نامزد پیروز ما، نامزد شکست خورده ما. فتنه 88 را یادتان هست؟! گمانم نامزد بازنده، بی کلاس ی کرد و الا این نمی شد که الان، رای دادن سیدمحمد خاتمی در شهر دماوند، زلزله بیاندازد در اردوگاه بدخواهان! نامزد مد نظر، اگر کمی کلاس ش به ملت ایران رفته بود، اگر کمی عقل داشت، این بلا را بر سر جریان اصلاحات نمی آورد.
آری! ما همه باید بیاییم به ملت ایران! اگر «اخلاق دریا» نداشته باشد، قطره از دریا دور می شود… بگذارید صادقانه اعتراف کنم: قلمم قفل کرده است! کلیدش دست کلمات نیست! زبان فارسی مگر چند حرف دارد که با آن بشود مردم کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری را وصف کرد که قریب 100 درصدشان در انتخابات شرکت کردند؟!
هی رفیق! من پایه ام… می آیی با هم «اشک شوق» بریزیم؟!
کد خبر: ۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
وای دنا: مجتمع بهزیستی سرفاریا درراستای طرح محب اقدام به تشکیل کلاس هایی توسط استاد توانمند دکترموسوی امجد نمود.
دراین کلاس ها که دردبیرستان اسماءسرفاریاب برگزارگردید دکترموسوی امجداستاد دانشگاه به تشریح مهارتهای زندگی پرداخت. ایشان یکی ازعوامل پیشرفت هرجامعه ای را خود شناسی وبرطرف کردن نیازهای جوانان دانست .
دکتر موسوی در این کارگاه آموزشی به چگونگی فراگرفتن مهارتهای زندگی پرداخت./عبدالله پوش
کد خبر: ۵۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۱
اوای دنا:حجت الاسلام نظری یکی از کاندیدای دوره ی نهم مجلس شورای اسلامی در ادامه ی سفرهای انتخاباتی در میان جوانان هوادار خود درمسجد جامع شهر لنده حضور یافت و بیانات مهمی را ایراد فرمودند، ایشان ابتدا فرارسیدن دهه مبارک فجر را به جمع حاضر و کلیه هموطنان تبریک عرض نمودند و بیان داشتند امروز گرچه مصادف با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام است بنده به نوبه ی خود این مصیبت عظما را به عموم شیعیان عالم تسلیت عرض مینمایم ولی دو مناسبت دیگر هم داریم که بسیار حائز اهمیت و مبارک و میمون هستند یکی اغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام و دیگری 12بهمن یعنی سالروز ورود امام خمینی ره به کشور عزیزمان که جادار به صورت اساسی به این دو موضوع بپردازم و این تقارن را به فال نیک گرفته و تبریک عرض مینمایم همه ی ما به کرات این حدیث را شنیدیم که انتظار فرج افضل عبادات است ولی بعضی تصورشان این است که در عصر غیبت انتظار یعنی زانوی غم بغل گرفتن و گوشه ای نشستن ودر مقابل زور گویان و گردنکشان سکوت کردند تا دنیا غرق مفاسد و انوقت فرجی اتفاق و گرفتاری ها حل شود در حالیکه این تفکر کاملا غلط بوده و منتظر واقعی کسی است که مدام در حال تلاش و کوشش و جهاد در راه خدا باشد و حضرت امام خمینی ره نمونه ی کاملی از انسان منتظر بود و از نظر بنده منتظر واقعی حضرت امام بوده و انقلاب اسلامی و حرکت امام را ترجمان ظهور و مسیرش را راه انبیاء و اولیاء الهی دانسته و زمینه ساز ظهور میدانم یعنی امام برخلاف نظر بعضی معتقد بود باید با تلاش و کوشش وجهاد در مقابل ظلم و ستم قیام کرد و حتی در صورت امکان حکومت بر مبنای نظریه ولایت فقیه تشکیل داد تا زمینه ی ظهور فراهم گردد وبه لطف خدا هم موفق شد. حالا باید ما از میراث امام به نحو احسن پاسداری کنیم تا انشالله مدیریت انقلاب امام با سکانداری شاگردش حضرت ایت الله خامنه ای به دست امام زمان صاحب اصلی اش سپرده شود حالا وظیفه تک تک ما چیست؟
وظیفه این است که گوش به فرمان رهبری معظم در عین اختلاف سلیقه با تکیه بر مشترکاتمان هر کس وظیفه ی فردی و اجتماعی خود را به شکل مطلوب انجام بدهد یکی از رخدادهای اجتماعی انتخابات است که احاد ملت در محصول آن شراکت دارند و باید اگاهانه و بدون حب و بغض در آن شرکت نمایند که بنده تذکرات لازم را در خصوص سلامت اخلاقی انتخابات در جمع مردم لیکک بیان داشتم و از طریق رسانه های نوشتاری در اختیار همگان قرار گرفت و مجددا خواهشم میکنم با عقل و منطق با در نظر گرفتن هزینه های که ما ملت برای انقلاب دادیم یعنی خون شهداء و ایثارگری جانبازان و خانوادهایشان و شکنجه و زندان رفتن ها در نظرمان باشد و با دقت گزینه مورد نظرمان را انتخاب کنیم واز تخریب سایرین خودداری کرده و فقط برنامه ها و توانایی های خودمان را معرفی نمائیم .
بنده به دلیل انتقاد جدی به عدم پیشرفت حوزه ی انتخابی وارد صحنه رقابت ها شدم شما ببینید استان های کشور سه دسته هستند توسعه یافته در حال توسعه و یا فاقد توسعه جایگاه استان ما و علی الخصوص حوزه ی انتخابی ما کجاست؟؟؟ جواب واضح است. در تمام ابعاد فاقد توسعه یافتگی هستیم نزدیک 23% طبق امار رسمی بیکاری داریم رشد اقتصادی ما 8 دهم درصد است و در میان استانها رتبه 29 را داریم.
نه توسعه اقتصادی یافتیم در حالیکه منابع ومعادن عظیمی داریم از قبیل نفت. گاز. اکسید الومنیم. سلستین . منیزیم . فسفات . انواع سنگ و....... همچنین جنگل خوب و خاک مساعد و اب فراوان. نه توسعه علمی داریم در حالیکه جوانان ما علیرغم مشقتهای زیاد از لحاظ استعداد و از لحاظ کمیت تحصیل کرده ها در میان دیگر استان ها جلوتر هستند وبه دلیل عدم امکانات مناسب اکثر نخبگان ما مهاجرت کردند و به تبع ان از توسعه فرهنگی ورزشی هم باز ماندیم گیر کار کجاست؟؟؟
من که نمیتوانم جزء ناکارآمدی مسئولین در طول تاریخ انقلاب در این استان و ضعف نظارت نمایندگان دلیلی یافت کنم منابع و معادن که داریم نیروی انسانی با استعداد عالی که داریم مسئولین عالی رتبه نظام که حمایت میکنند و رهبری فریاد میزند پس چه دلیل دیگه میتواند داشته باشد؟ البته این به معنی این نیست که هیچ خدمتی نشد ولی این خدمات در شان مردم و نظام نیست بعضی ها مختصر کارهای نظیر برق و اب رسانی وبهداشت ضعیف و جاده های پر از معایب را خدمات ارزشمند خود و نظام میدانند در حالیکه به نظام ظلم کرده و ضعف و ناکارآمدی خود را به پای نظام میگذارند.
نه اقا نظام ودر راس ان رهبری از کم کاری ها و عدم محرومیت زدایی بعد از33سال ناراضی است و گله دارد و مدام پیام میدهد ولی گویا مدیران و مسئولین استان گیرنده شان به سمت جای دیگه تنظیم است ضعف اساسی ما این است که گوش به فرمان رهبری نیستیم.
چرا باید جوانان ما حمایت نشوند یک خانمی به من مراجعه کرد گفت رتبه سوم جهانی کاراته را کسب کردم امان از این... اگر حتی تربیت بدنی استان هزینه یه بلیط هواپیما به من داده باشه بچه کلاس ابتدایی ما هلیکوپتر بدون دم ساخته و اختراع کرده کوچکترین حمایتی نشد وضع بهداشتی ما چگونه است در کمال تاسف معاون فرماندار و رئیس ستاد انتخابات این حوزه در نماز جمعه دچار حمله قلبی شد حتی یه امبولانس کنار جماعت چند صد نفری وجود نداشت بعد که ایشان را با خودرو شخصی مردم به تنها بیمارستان شهر انتقال دادند با کمال تاسف گفتند اکو بیمارستان خراب است مثلا مرکز شهرستان است!!!
شما نگاه کنید وضعیت جاده ها را در همین جاده ی دهدشت سوق لنده تا انجا که من یاد دارم بیش از 120 نفر تلفات جانی به دلیل وضع نامناسب جاده دادیم چه مشکلی برای تعریض 30کیلومتر راه وجود دارد در حالیکه در تهران و اصفهان ظرف یکسال 30 کیلومتر تونل میزنند؟؟؟
مدیران و نمایندگان استان سرشان به چی گرم است لطفا بگویند ملت بدانند. میگویند وزارت نیرو بخشنامه کرده از ورودی های سد مارون کسی حق برداشت اب ندارد این چه حرفی است؟ مگر مردم این شهرستان انسان نیستند که اب سر زمین انها باید در اختیار دیگر استانها باشد و خودشان حق استفاده نداشته باشند؟؟؟
البته بنظر من ما توسعه سیاسی انهم بصورت غلط و افراطی یافته ایم برای انتخاب یک نماینده همه مغز متفکر شدن و زیر بار هیچ حرف حسابی هم نمی روند و بجان هم میفتند و درگیر می شوند وبداخلاقی میکنند گویا دنیا به اخر رسید است خداوند توفیق بدهد همه ی ما به وظیفه ی مان خوب عمل کنیم وبا عمل صحیح و تلاش فراوان منتظر واقعی باشیم.
کد خبر: ۴۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۷
اوای دنا:مدیرکل امور بانوان استانداری کهگیلویه و بویراحمد گفت: برخی دیدگاههای غلط در امر ازدواج جوانان موجب بی انگیزگی در تشکیل خانواده شده و سن ازدواج را بالا برده است. مریم گشتاسبی در نشست کمیته ساماندهی ازدواج در استان، افزود: عدم اشتغال، جهیزیه های سنگین، مهریههای بالا و هزینههای زیاد مراسم ازدواج نیز باعث کاهش آمار ازدواج در استان شده است.وی بیان کرد: فرهنگسازی و الگو پذیری دینی جوانان در گرایش آنها به سمت ازدواج آسان و به موقع بسیار راهگشاست و باید تلاش کنیم خود باوری و اعتماد جوانان در تشکیل خانواده تقویت شود.گشتاسبی اظهار داشت: فراهم کردن بستر کار و شغل، مسکن و تسهیلات برای جوانان می تواند در تشویق آنان به ازدواج موثر باشد.وی دو مشکل اساسی پیش روی جوانان برای ازدواج را اشتغال و مسکن عنوان کرد و گفت: دو طرح مسکن مهر و ارائه تسهیلات اشتغال بخش زیادی از این مشکلات را مرتفع می کند.وی تاکید کرد: خیرینی که در تسهیل امر ازدواج یعنی در تهیه جهیزیه و مسکن برای جوانان فعال هستند، کارشناسانی که به صورت خودجوش اقدام به برگزاری کلاس ها و دورههای ازدواج می کنند، ائمه جمعه و جماعات، نویسندگان، صدا و سیما و اصحاب رسانه، مدیران فرهنگی و دانشگاهی، مراکز آموزشی و حوزوی میتوانند در فرهنگ سازی ازدواج آسان و به موقع تلاش کنند.گشتاسبی عنوان کرد: به طور قطع ازدواج آسان و به موقع باعث کاهش آسیب های اجتماعی و فرهنگی در جامعه می شود.
کد خبر: ۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۱۲
اوای دنا :حجت الاسلام فرجام امام جمعه بهمئی،در جریان سفر رئیس جمهور به شهرستان بهمئی پس از خوش آمد گویی به احمدی نژاد با اشاره به ایستادگی رییس جمهور در مقابل بداخلاقی های رقبای انتخاباتی در دوره فعالیت خود گفت: این مردم منتظرند تا در دوره دوازدهم نیز به شما رای دهند.
حجت السلام فرجام، افزود همه خوبیهای این شهرستان مربوط به دولت نهم و دهم است ومردم این شهر همه خدماتی که به آنها می شود را مدیون دولت نهم و دهم می دانند
وی با اشاره به کمبود آب آشامیدنی و و ضعف برق خواستار رسیدگی به این دو مشکل شهرستان بهمئی شد.
همچنین سیاوش فرماندار شهرستان بهمئی در سخنانی کفت:
در سفر اول رئيس جمهور 130 كلاس درس تصويب شد كه 70 درصد آنها به بهره برداري رسيده است
سياوش از افزايش سرانه فضاي ورزشي از دو دهم در سال 84 به يك متر و 2 دهم در سال 90 اشاره كرد و افزود: توسعه راهها هم از سال 84 تاكنون به 240 كيلومتر افزايش يافته است.
رئیس جمهوری اسلامی ایران هم در جمع پرشور مردم بهمئی گفت: امروز تکلیف اصلی ما ساختن ایران در هر نقطه این کشور عزیز است و همه در هر کجا که هستند از هر قشری باید دست به دست هم ایران را بسازند.
دکتراحمدینژاد افزود: یکی از کارهایی که باید برای ساختن ایران انجام شود حرکت عمومی به سوی رفع بیکاری و ایجاد اشتغال برای جوانان است.
رئیس جمهور، به فعالیتهای دولت در ارتباط با اشتغال اشاره کرد و گفت: ما همه خدمات را ارائه خواهیم داد و تسهیلات مناسب را تامین و برای امر و تسهیل اشتغال در اختیار جوانان قرار خواهیم داد.
کد خبر: ۲۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۲۴
اوای دنا-سیدفخرالدین علیزاده:صبح امروز حميدرضا جمالي بخشدار لنده به همراه عسکری رئيس دانشگاه پيام نوراز پروژه ساختمان آموزشي اداري دانشگاه پيام نور لنده بازديد نمودند.جمالي در اين بازديد گفت: روند اجرايي اين پروژه رضایتبخش است و در آينده نزديك شاهد عمليات اجرايي فاز دوم آن خواهيم بود.رئيس دانشگاه پيام نور لنده هم روند اجرايي پروژه ساختمان اداري دانشگاه رامطلوب دانست و گفت با توجه به زمان اجرايي شدن عمليات ساخت و ساز پروژه ساختمان اداري آموزشي دانشگاه اين پروژه از روند خوبي برخوردار است.علي بخش عسكري در گفت و گو با خبرنگار مابا بيان اينكه دانشگاه پيام نور لنده در سطح استان از رتبه خوبي برخوردار است اظهار داشت: اين دانشگاه در مهرماه سال 88 با دو رشته تحصيلي و 75 دانشجو آغاز به كار كرده و لي هم اكنون در سه رشته تحصيلي بيش از 250 دانشجو دارد.وي در ادامه به فضاي آموزشي اشاره كرد و گفت: فضاي آموزشي و اداري كنوني دانشگاه مطلوب نمی باشد.
رئيس دانشگاه پيام نور لنده گفت:با همكاري و مساعدت هيئت مؤسس و خانواده محترم شهيد ضرغامي زميني به مساحت 7 هكتار در اختيار اين دانشگاه قرار گرفته است.عسكري با بيان اينكه عمليات اجرايي ساخت پروژه ساختمان اداري و آموزشي دانشگاه در حال احداث مي باشد گفت: فضاي آموزشي اداري اين دانشگاه در مساحتي به ميزان 1300متر (دو طبقه 650متري ) در حال ساخت مي باشد.وي افزود: اين پروژه هم اكنون با اعتباري بالغ بر دو ميليارد و 200ميليون ريال به مدت 6ماهه در حال انجام بوده كه از اين مدت 4ماه گذشته و ظرف دو ماه آينده عمليات اسكت بندي فلزي آن به پايان مي رسد. رئيس دانشگاه پيام نور لنده يادآور شد : اين فضاي آموزشي داراي 9 كلاس مي باشد.عسكري خاطر نشان ساخت : با توجه به عنايت خاص مسئولان نسبت به دانشگاه پيام نور لنده مطلوب است براي اينكه پروژه روند اجرايي سريعتري را طي كند و و اين فضا تكميل گردد اعتبار مورد نياز آن تأمين و در اختيار اين دانشگاه قرار گيرد.
کد خبر: ۲۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۷
اوای دنا -اسدالله ربانی مهر:بسيجي واقعي امثال چمران، وزوايي وشهبازي بودند... بسيج و تفكر بسيجي انديشه اي عمومي و انقلابي است که ازدستاوردهاي انقلاب شكوهمند اسلامي است،اين تفكر ريشه در عمق انديشههاي ديني دارد كه حالا به صورت يك اصل محوري در جامعه اسلامي ما نهادينه شده است. بسيج حركتي اصولي و ارزشي است كه مختص طبقه خاصي نيست و همه كساني كه دل در گرو انقلاب دارند بسيجي هستند، همه كساني كه عاشق خدمت رساني بي منت به مردم هستند بسيجي هستند. در ساليان بعد از انقلاب تاكنون در همه موفقيتهايي كه داشتهايم تفكر بسيجي در آنجا حضور داشت. اگر بعد از انقلاب در برابر دسيسهها و توطئهها دشمنان ايستادگي كرديم به علت تفكر بسيجي بود. اگر در زمان جنگ در برابر رژيم بعثي، آمريكا، اسرائيل و چندين كشور ديگر جنگيديم و پيروز شديم به خاطر تفكر بسيجي بود. اگر در جنگ ابهت خود را به شرق و غرب نشان داديم، اگر در جنگ شيرمرداني چون احمد كاظمي، چمران، صياد شيرازي، زينالدين و محمود شهبازي همچون ستاره درخشيدند به علت تفكر بسيجي بود كه تمام وجود اين جوانان پاك را فراگرفته بود. اگر بعد از جنگ ايران اسلامي در عرصه پزشكي، هستهاي، سدسازي، ورزشي و ... به پيشرفتهاي بزرگي رسيده به علت همين تفكر بسيجي بوده است. اگر امروز دشمن از رزمايشهاي ايران و موشكها و ناوهاي ايراني هراسان است به علت همين تفكر بسيجي است و اگر به فرموده مقام معظم رهبري در آينده نياز به امنيت، آسايش و پيشرفت داريم بايد اين تفكر ريشهاي و اسلامي را در جامعه ترويج دهيم و بدون اين تفكر نميتوان از آزادگي، استقلال و پيشرفت سخن گفت. اگر امروز ژاپن به عنوان قدرت برتر اقتصادي دنيا مجبور است از هزاران سرباز آمريكايي چندين سال در خاك خود پذيرايي كند به علت عدم وجود يك تفكر ريشهاي و انقلابي در ميان اين مردم است. اگر امروز عربستان و كويت و امارات با سرمايههاي كلان در برابر غربيهاي زورگو تسليم بي چون و چرا هستند به علت تفكر ماديگرايي آنهاست و اگر امروز جنوب لبنان در برابر تانكهاي آمريكا تسليم نميشود و اسرائيل را آرام نميگذارد به علت الهام گرفتن از همين تفكر بسيجي است.بيش از 30 سال است كه آمريكا و اسرائيل و چند كشور غربي از هر اقدامي جهت براندازي نظام جمهوري اسلامي استفاده كردند؛ از حمله به هواپيماي مسافربري و تحريم و تهديد تا اختلافات داخلي، جنگ نرم و ... اما ايران اسلامي در برابر همه اين توطئهها ايستاد و اين نشانه تفكر بسيجي و اسلامي است كه در جامعه ما نهادينه شده است. البته در ساليان اخير عدهاي از روي غفلت و يا مغرضانه سعي كردند كه عظمت اين نيروي مردمي را تضعيف كنند كه خوشبختانه اين نقشه شوم كه دنباله اهداف غربيها بود به شكست انجاميد و از طرفي عدهاي با سوءاستفاده از نام بسيج سعي كردند به پست و مقام برسند كه اين هم باعث ضربه زدن به اين تفكر و انديشه بزرگ ميشود كه هر دو مورد با واقعيات تفكر بسيجي در تضاد است و در انديشه بسيج تنها صداقت، پاكي، خدمت به مردم معنا ميشود و اگر غير اين باشد با مفهوم واقعي بسيج هيچگونه ارتباطي ندارد. بسيجي واقعي مولا علي (ع) است كه در خدمت به مردم، پاكي و ساده زيستي، تقوا و پاكدامني و در نبرد در راه خدا الگو و نمونه است. بسيجي واقعي چمران است كه بامدرك دكتراي فيزيك پلاسما كلاس درس را در آمريكا رها ميكند و از دهلاويه تا پشت كوههاي لبنان را به جنگ با دشمن برميخيزد. بسيجي واقعي شهيدسردارمحمودشهبازي است كه مهندس ميكانيك ازفاتحان بيت المقدس است؛ بسيجي واقعي شهيدوزوايي نفراول كنكوروازفاتحان لانه جاسوسي وازحماسه سازان فتح خرمشهراست .بسيجي واقعي فرماندهي است كه در كنار سربازان، سنگر خود را نظافت ميكند و براي سربازان غذا درست ميكند، شب به عبادت مشغول است و روزها در نبرد خونين با دشمن حماسه ميآفريند و هزاران نمونه ديگر كه در اين مجال اندك نميگنجد....والبته همه جوانان امروزي كشوركه درصحنه هاي حساس دركنارانقلاب هستندوبا پيشرفت علم ومعنويت به توسعه كشورمي انديشندبسيجي واقعي هستند.... هركس امروزداعيه خدمت به مردم راداردبسيجي است،هركس دلش براي توسعه كشورمي تپدبسيجي است،هركس دل درگروانقلاب ودستاوردهاي آن داردبسيجي است ،هركس بيشترازسايرين به راه ورسم شهداپايبنداست وازخدامي ترسدبسيجي است...باور كنيم كه وجود تفكر بسيج براي استقلال و آزادي ما يك ضرورت است. وبه يك قشرخاص هم تعلق نداردواگر ميخواهيم به پيشرفت برسيم و در برابر زورگوييهاي مستكبران، سر تعظيم فرود نياوريم بايد تفكر بسيجي را در جامعه ترويج دهيم و امروز بسيج به علت همين اهميتي كه دارد آماج حملات شديد بدخواهان است، پس آستينها را بالا بزنيم كه راه درازي در پيش است و در برابر اين تكليف بزرگ كوتاهي نكنيم و مطمئن باشيم كه اگر هدف و نيت ما پاك باشد خدا با ما است و در اين راه پر پيچ و خم ياريگر ما خواهد بود.
کد خبر: ۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۹/۰۳
مدیر کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمدگفت: هوشمند سازی و توسعه مدارس شبانه روزی استان اولویت پیشنهادی به هیئت دولت است ...
کد خبر: ۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴