برچسب ها
امام جمعه موقت گچساران گفت: عده‌ای ناقص‌العقل مانند عروسک خیمه‌شب بازی بازیچه دست کسانی شدند که تا دیروز در فتنه 88 سکوت کرده و مردود شدند و آن عده حالا نمی‌توانند حرف بزنند ولی توی ساده‌لوح را وسیله برآورده کردن مقاصد خود کرده‌اند
کد خبر: ۵۴۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶

چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمی‌دادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتش‌افروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بی‌آن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک می‌کردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه می‌دارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهی‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت:    ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهان‌اسلام برپا می‌شود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم می‌کنند، به طرفداران شمر و یزید و ابن‌سعد و ابن‌زیاد و حرمله و... اجازه داده نمی‌شود که در میان توده‌های عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسول‌خدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریخته‌اند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمه‌ها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت برده‌اند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیده‌اید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور می‌کنید؟! و این احتمال را پیش می‌کشید که شاید طرح‌کننده این سوال با اردوگاه یزید و ابن‌زیاد سر و سرّی داشته باشد؟! حتما در پاسخ خواهید گفت؛ اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابن‌سعد به اندازه‌ای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانه‌ای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسان‌ها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شده‌اند، حکایت می‌کند. به گونه‌ای که جزئی‌ترین ابراز تردید در آن، تنها می‌تواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردید‌کننده تلقی شود. ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیه‌السلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم می‌شد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبون‌های آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگ‌ها را گشاده و سنگ‌ها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابن‌زیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیده‌اند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟! ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشته‌ای؟! و مگر نمی‌بینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته می‌شود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته می‌شود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور می‌کنید و به دروغ حنجره پاره می‌کنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشته‌اند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابن‌سعد و ابن‌زیاد و بقیه حرامیان را محکوم می‌کنند! بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست می‌کشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی می‌داند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلال‌ها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و هم‌عقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبدالله‌الحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما می‌پرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را می‌دانی از طرح آن چه انگیزه‌ای داشته‌ای؟! جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاک‌کردن داغ ننگ وطن‌فروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بوده‌اند بلکه تمامی‌ رسانه‌های پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بی‌بی‌سی‌ فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکه‌های تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطن‌فروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه می‌کردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راه‌اندازی کرده بود و فیس‌بوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و... ۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمی‌دادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتش‌افروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بی‌آن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک می‌کردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه می‌دارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهی‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بوده‌اند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل می‌رساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم. دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین ‌بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطن‌فروشی و جنایت زده‌اند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنه‌گران- دریافت کمک مالی کلان از ملک‌عبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و... آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین‌ بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا می‌باشد. آقای علی مطهری، از قانون سخن می‌گوید و توضیح نمی‌دهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کرده‌اند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و... ۳- و بالاخره اگرچه دراین‌باره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکته‌ای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را می‌طلبد، اشاره می‌کنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح می‌کند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی می‌شود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفته‌ای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بی‌اعتنایی رسانه‌ها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح می‌شود، به آن اعتنایی نمی‌کنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیت‌الله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانه‌ها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید می‌کنند، آقای علی مطهری فرزند آیت‌الله مطهری و به سختی می‌توان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانه‌ها و محافلی که برای ایشان کف و سوت می‌زنند، اهمیتی ندارد. و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاه‌ها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاه‌ها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی می‌ماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ ان‌اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسان‌ها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی می‌کنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشته‌اند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوق‌زده شده و برایش کف می‌زنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشته‌اند؟ چرا که سن ایشان به بهره‌گیری از محضر مستقیم استاد، قد نمی‌دهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهره‌گیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاه‌ها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

امام جمعه گچساران در خصوص وضعیت نگران‌کننده طلاق و مدرک‌گرایی در دانشگاه‌های گچساران هشدار داد
کد خبر: ۵۲۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۵

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل علوم پزشکی یاسوج در واکنش به اظهارات منتجب‌نیا :ای کاش، سخنران مصداق این بیت «واعظان کین‌گونه جلوه در محراب و منبر می‌کنند/چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند» نمی‌شد و برای دقایقی حرمت دیگران و یا حتی حرف خود را نگه می‌داشت
کد خبر: ۴۹۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۵

علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت. در ابتدای این برنامه گزیده‌ای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازاده‌هایی نیست که به پدر و خانواده‌اش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه‌های مختلف انقلاب و سختی‌های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ می‌توان گفت سختی‌های عرصه‌های مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس‌ترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.» به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفت‌وگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است. شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم. شناسنامه: در بحث‌های طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی‌کنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درس‌های مختلف اساتید شرکت می‌کردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین‌الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم. شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد. شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی این‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟ جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاه‌ها نفوذ داشت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبه‌هایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی‌توان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعف‌هایی در گفتار و برداشت‌های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح می‌شد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی می‌شد که تمام روحانیت را زیر سوال می‌برد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می‌داد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتاب‌های شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید می‌کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند. شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است. شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام می‌شد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آن‌ها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می‌کردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد. شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم. شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکی‌های فدایی‌های خلق بود که بزرگ‌ترین عملیات آن‌ها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آن‌ها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن‌ها نیز مسلحانه بود.قبل از آن‌ها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمی‌شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانه‌ای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می‌کردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آن‌ها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آن‌ها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشته‌ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می‌کردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می‌کردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم. شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر می‌شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند. شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می‌کرد.عمدتا نیز به فعالیت‌های مبارزاتی مشغول بودند و پیام‌های حضرت امام (ره)، کتاب‌های ایشان، را منتقل می‌کردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آن‌ها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ این‌ها از پاکستان به دمشق منتقل می‌شدند که در این میان آن‌ها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند. شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند. شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری که آن‌ها آموزش‌هایی برای ما می‌گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آن‌ها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاه‌هایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش می‌دیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود. تحت آموزش‌های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیام‌های لازم و نقشه‌هایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و این‌ها بردند این پیام‌ها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمک‌های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورت‌های لازم و کمک‌های مالی را دریافت کردم. مقداری کمک‌های مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمی‌توانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر می‌گفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر. شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد. شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است. شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورت‌های ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم. شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت و سختی‌ها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آینده‌ای را می دیدند که بر ما پوشیده بود. شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم. شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان می‌خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن‌ها ناموفق شد و افراد فرار کردند. شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام می‌فرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد. شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد می‌کردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی‌آمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند. شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی می‌گویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشته‌اند اما برای این که صدای علما درنیاید گفته‌اند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را می‌زنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم‌ها اجرا شده است. شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده. شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک می‌رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان‌هایی را برای فعالیت خود می‌خواستند. شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم. شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاه‌های خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیت‌الله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم. شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست‌هایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم. شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت می‌کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم. شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آن‌ها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدی‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العاده‌ای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم. شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانی‌های من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته می‌شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم. شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم. شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای‌ها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم. شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند. شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم. شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت‌های من معمولا در دوره‌های اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می‌شد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند. شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت می‌کند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت می‌کنند و بعد عنوان می‌کنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم می‌زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می‌زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند. شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام می‌دادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی‌های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم. شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی‌ها من بودم. شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود. شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم. شناسنامه: یعنی ارتباط آن‌ها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم. شناسنامه: برخی از روزنامه‌ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید می‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می‌خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آن‌ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست. شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش‌های انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه‌ای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاست‌های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.‌آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد. شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبهه‌ای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاست‌هایی که ایشان ابلاغ می‌کنند دنبال می‌کنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزه‌های متخلف و بخش‌ها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است. شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می‌دانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت می‌کنند؛ صحبت شما را چگونه می‌توان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمی‌آید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمی‌دانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتاب‌های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آن‌ها داده نشد. شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است. شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود. شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم‌ها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود. شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است. شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار می‌کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگ‌های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازه‌ها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است. شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آن‌ها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آن‌ها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد. شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می‌شود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می‌کنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود. شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت‌های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد. شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند. شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می‌کنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می‌شود. شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او می‌شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آن‌ها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت. شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶

امام جمعه گچساران با بیان اینکه قرار است تحولی بزرگ در حوزه فرهنگ در سطح کشور ایجاد شود از تأسیس وزارت امر به معروف و نهی از منکر در کشور خبر داد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش فارس از گچساران، حجت‌الاسلام سید امین‌الله حجازی ظهر امروز در خطبه نخست نماز عبادی سیاسی جمعه این شهرستان ضمن دعوت خود و نمازگزاران به رعایت تقوا و پرهیزکاری با بیان اینکه انسان‌های مؤمن همیشه در پناه خداوند بوده و دنیا و آخرتی آباد دارند، اظهار کرد: تنها راه سعادتمند شدن انسان و عاقبت به خیر شدن وی رعایت تقوای الهی و پرهیز از نافرمانی‌های خداوند است. وی در ادامه با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص اهمیت فرهنگ و تلاش برای ارتقای فرهنگ دینی و معنوی در کشور افزود: به امید خدا قرار است تحولی بزرگ در حوزه فرهنگ در سطح کشور ایجاد شود که در این راستا مقرر شده که وزارت امر به معرف و نهی از منکر در سطح کشور ایجاد شود. حجاری تصریح کرد: امر به معروف و نهی از منکر موضوعی نیست که بشود به سادگی از کنار آن گذشت زیرا این فریضه الهی در همه حوزه‌های یک جامعه تأثیرگذار است. امام جمعه گچساران سبک شمردن امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه سبب از بین رفتن ارزش‌های دینی و مذهبی  از جمله نماز، روزه، حجاب، عفت و ...دانست و گفت: در برخی موارد لازم است برای احیای امر به معروف و نهی از منکر از جان گذشت و محکم برخورد کرد. حجازی خاطرنشان کرد: امر به معرف و نهی از منکر کافران و دشمنان را بر جای خود می‌نشاند و سبب ایجاد آبادانی در سطح کشور می‌شود. وی با بیان اینکه امر به معرف و نهی از منکر همانند نماز و روزه امری واجب است، عنوان کرد: اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه‌ای فراموش شود فساد و ظلم در آن کشور بیداد می‌کند.
کد خبر: ۴۴۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۴

امام جمعه لنده :اگر مسولان استان کهگیلویه و بویراحمد در انتصاباتشان از نیروهایی استفاده کنند که خطوط قرمز نظام را رعایت نکنند ساکت نمی نشینیم و بیانیه صادر می کنیم
کد خبر: ۴۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸

امام جمعه گچساران گفت: در صورت عدم رعایت خطوط قرمز در برخی مسائل استان، ائمه جماعات بیانیه خواهند داد.به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس ،حجت‌الاسلام سیدامین‎الله حجازی ظهر امروز در خطبه نخست نماز عبادی سیاسی جمعه این شهرستان، ضمن دعوت خود و نمازگزاران به رعایت تقوا و اجتناب از نافرمانی‌های خداوند، اظهار داشت: امر به معروف و نهی از منکر موضوع مهم و حیاتی یک جامعه دینی است. وی با بیان اینکه اگر جامعه‌ای دینی و اسلامی در اجرای فریضیتین امر به معروف و نهی از منکر ضعیف عمل کند، جامعه دچار مشکلات  معیشتی دنیوی و اخروی خواهد شد، افزود: هر زن و مرد مومنی باید احساس تکلیف کند که موضوع امر به معروف و نهی از منکر حتی از نماز هم واجب‎تر است، زیرا اجرای این فریضه خود زمینه اقامه نماز را فراهم می‎سازد. امام جمعه گچساران با اشاره‌ به اینکه اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر باید به سبک درست آن اجرا شود، ادامه داد: البته کسانی که از سبک درست اجرای فریضه مطلع نیستند آن را بهانه‌ای جهت ترک آن قرار ندهند زیرا که این موضوع امری واجب و حیاتی برای جامعه است. حجازی در بخشی از سخنان خود با اشاره به بحث نفت از منظر امام صادق (ع)، تصریح کرد: با توجه به روایات بسیاری امام صادق (ع) در گذشته از حفر اعماق زمین توسط مردم امروز خبر داد و فرمودند: در آینده لازم خواهد شد که مردم تا اعماق زمین را حفر کنند تا بتوانند از نفت موجود در اعماق زمین استفاده کنند. وی با بیان اینکه در گزارشات وزارت نفت می‌گویند میدان نفتی وجود دارد، با اشاره به سخنان امام صادق (ع)، گفت: این عبارت غلط و اشتباه است زیرا امام صادق (ع)  فرمودند باید گفت وادی نفتی زیرا وادی یعنی منطقه بسیار وسیعی که میدان در آن محدود است. امام جمعه گچساران عنوان کرد: مخترعان که به وسیله دانش روز کنکاش می‎کنند باید به علم ائمه اطهار مراجعه کنند تا ضمن پاسخ گرفتن سوالاتشان در این حیطه موفق‎تر عمل کنند. این مسئول با بیان اینکه وقتی انسان به وادی نفتی می‎رسد نمی‎تواند در آن داخل شود، خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) در آن زمان خطاب به کسانی که در این وادی کار می‎کنند خبر داد که مواظب باشید زیرا نمی‎شود در دریای نفت همچون آب دریا وارد شد. خطیب جمعه گچساران سرمایه عظیم خطه مسلمین را نفت قلمداد کرد و با اشاره به فرمایشات امام صادق (ع) با بیان اینکه منطقه خاورمیانه به‌ عنوان جایگاه مسلمین دارای وادی عظیم نفت است که نباید آن را مفت از دست بدهد، گفت: وقتی قیمت نفت در جهان اسلام گران می‎شود کشورهای غربی و غیر مسلمان می‎ترسند و تلاش در مبارزه و مقابله با آن خواهند کرد. حجازی ادامه داد: اما اگر بهای نفت را ندانند، نفت زیادی استخراج می‎کنند که نه تنها نزد آنان بی‎ارزش بلکه به کشورهای غیرمسلمان صادر و زمینه قدرت آن‌ها را فراهم خواهند ساخت. امام جمعه گچساران با اشاره به دیگر روایات ائمه اطهار و با بیان اینکه بهای نفت از کوه نقره بیشتر است، مواظب باشید ارزان از دست ندهید، اضافه کرد: این احادیث و روایات و این موضوع باید جوان متدین ما را تحریک به کنکاش مقام امام صادق (ع) و دانش عظیم وی بکند. وی در بخشی از سخنان خود با اشاره به مناسبت‌های ایام، ضمن تسلیت به مناسبت شهادت امام رضا (ع)، بیان داشت: جایگاه آن امام معصوم آنقدر نزد خداوند متعال، پیامبر اعظم و اولیاء‎الله بزرگ است که پیامبر بزرگ اسلام در آن زمان قبل از میلاد حضرت رضا (ع) خبر از قرار گرفتن مرقد ایشان در بین کوه‎های طوس داد و آن را باغی از باغات بهشت خواند. این مسئول با اشاره به فرارسیدن هفته دفاع مقدس عنوان کرد: در هشت سال دفاع مقدس کشورهای به اصطلاح مسلمان که زیر چتر کفر بودند در جریان جنگ خیال می‎کردند به دلیل اینکه تازه پیروزی انقلاب رخ داده، پاسداران و جوانان ایرانی اسلامی هنوز آموزش‎های نظامی را نمی‎دادند و با این تفکر بیانیه دادند که ایران را سه روزه به دست خواهند آورد. امام جمعه گچساران یادآور شد: ایران در هشت سال جنگ نابرابر تنها نبود بلکه متکی به خداوند متعال، امام زمان (عج) و رهبر کبیر و فقید ایران اسلامی حضرت امام خمینی (ره)، دست به دست هم داده و در مقابل کفر به‌خوبی ایستادگی کردند. وی خواستار روایت کردن دوران دفاع مقدس، علت حمله دشمن، چگونگی پیروزی و... به نسل جوان شد و گفت: وظیفه همه ماست که این موارد را به نسل جوان انتقال دهیم. حجازی با اشاره به فرارسیدن فصل مدرسه خطاب به مسئولان اجرایی شهرستان خواستار همکاری همه‎جانبه در وظیفه مهم و خطیر آموزش و پرورش در تربیت فرزندان این جامعه شد. امام جمعه گچساران در بخش دیگری از سخنان خود با گریزی به موضوع مهم و حیاتی که مدتی در مرکز استان موجب تبادل‎نظر ائمه جمعه استان شده، تصریح کرد: اخیرا در برخی نقاط استان مسائلی دیده می‎شود که خطوط قرمز رعایت نمی‎شود. وی با بیان اینکه  طی نشستی که ائمه جمعه استان داشتیم، اگر رعایت این خطوط قرمز بررسی نشود ائمه جمعه بیانیه خواهند داد، متذکر شد: گاها شاهد مقایسه‎هایی بین افراد غیرمسلمان با شهدا هستیم که اجازه نخواهیم داد به شهدا توهین شود و اگر این مسئله رعایت نشد ائمه جمعه بیانیه خواهند داد.
کد خبر: ۴۳۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸

آوای دنا:حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالرحیم عبودی ظهر امروز در خطبه‌های نماز عبادی سیاسی جمعه این هفته شهرستان باشت خود و نمازگزاران را به رعایت تقوای الهی سفارش کرد و گفت: کسی که تقوا پیشه کند مشمول خیر دنیا و آخرت خواهد بود. وی در ادامه  به هفته دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: هفته دفاع مقدس یک گنجینه پرافتخار برای نظام جمهوری اسلامی ایران است که باید هر ساله تحلیل و برای جوانان یادآوری شود. امام جمعه باشت همچنین به دیدار مقام معظم رهبری با هیئت دولت پرداخت و به تاکید رهبر مبنی بر توجه به عزل و نصب‌ها اشاره کرد. خطیب جمعه باشت ادامه داد: مسئولان استانی آگاه باشند که فتنه‌گران در نظام ما جایی ندارند و باید در انتصابات افرادی که در فتنه دخالت داشته‌اند هوشیار باشند که در غیر این صورت هیچ عذری پذیرفته نیست و با خود آن‌ها نیز برخورد خواهد شد.   منبع/فارس
کد خبر: ۴۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۸

امام جمعه دهدشت گفت: افزایش خانه‌های مجردی دختران وپسران در کهگیلویه نگران کننده است و دولت باید فکری به حال تسهیل در امر ازدواج جوانان کند.به گزارش خبرگزاری تسنیم از دهدشت،حجت الاسلام سید عبدالمطلب تقوی ظهر امروز در خطبه‌های نماز عبادی سیاسی جمعه این هفته شهر دهدشت ضمن دعوت خود و همه نمازگزاران به رعایت تقوای الهی، اظهار کرد: با درآمد حرام و زبان هرزه نمی توان انتظار استجابت دعا را داشت. امام جمعه موقت دهدشت گفت: کسب و درآمد حرام در ذریه فرزندان تأثیر منفی می‌گذارد  و با حرف زدن نمی توان عمل به فرائض دینی را به فرزندانمان گوشزد کنیم بلکه والدین با عمل حسنه و درست خود می‌توانند فرزندانشان را درست تربیت کنند. وی علت عدم گرایش به دین را عدم آگاهی افراد دانست و عنوان کرد: شیطان همواره در کمین انسان‌های باتقوا و کسانی که نماز اول وقت ادا می‌کنند ،است و تلاش خود را برای باطل کردن عبادت هاب این بندگان به کار می‌گیرد. تقوی بابیان اینکه پروردگار همواره در قرآن کریم به روابط حسنه و احترام زن و شوهر به همدیگر تأکید کرده است،ابراز کرد: زنی که از شوهر خود تبعیت نکند به رغم تحجدهای فراوان و ادای فرائض دینی در بهشت جایگاهی ندارد. وی در خطبه دوم نماز جمعه شهر دهدشت،بیان کرد: یکی از معضلات مشهود کشور بعد از مسئله بیکاری  مشکل ازدواج جوانان است که بدون شک بسیاری از خانواده‌ها با آن گریبانگیر هستند. تقوی با ابراز تأسف و نگرانی از افزایش یافتن خانه‌های مجردی دختران و پسران و افزایش آمار طلاق‌های زیر 30سال،تصریح کرد: دلیل اصلی بروز چنین مشکلاتی عدم توجه خانواده و سخت‌گیری والدین در برپایی آداب و رسوم ازدواج است. خطیب موقت جمعه دهدشت بابیان اینکه زنی که خرج عروسیش زیاد شود شوم است و برای آن خانه برکتی ندارد،اظهار کرد: این تجمل گرایی‌ها سبب کاهش تمایل جوانان به امر مقدس ازدواج شده است و دولت مردان باید برای این مهر‌المثل فکری کنند. تقوی با یادآوری سالروز جنایت صبرا و شتیلا،گفت: اسرائیل با کشتن بیش از 5هزار کودک در این اردوگاه چهره پلید خود را برای جهانیان آشکار ساخت. وی جولان دادن اسرائیل در قلب جهان اسلام را یک درد دانست و ابراز کرد: اسرائیل با ایجاد اختلاف و تفرقه در بین دولت‌های اسلامی خواهان منزوی کردن مسلمین است اما دولت ایران با بلوغ سیاسی خود مکر و حیله این رژیم غاضب را نمایان کرده است.
کد خبر: ۴۳۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۱

حجت‌الاسلام بزرگواری سردادن شعار انحرافی « نه غزه، نه لبنان» را از روی جهل دانست و گفت: کسانی‌ که این شعار را سر می‌دانند امروز بدانند اگر لبنان و غزه، سوریه و عراق نبود دشمن به خاک ما رخنه کرده بود.به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس از کهگیلویه، حجت‌الاسلام سید علی‌محمد بزرگواری ظهر امروز در جمع نمازگزاران جمعه و شرکت‌کنندگان در مراسم روز جهانی قدس در مصلای امام خمینی(ره) دهدشت به ایراد سخن پرداخت. نماینده مردم شهرستان‌های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در هر کجا که جنگی آغاز می‌شود، خرابی و ویرانی در پی دارد، اظهار کرد: ما ملت ایران و مسلمانان جهان مردمی مخالف جنگ و خونریزی هستیم. بزرگواری تحمیل جنگ هشت ساله و نابرابر رژیم بعثی عراق بر کشورمان را تجربه خرابی‌های جنگ عنوان و تصریح کرد: هنوز هم آثاری از ویرانی و خرابی جنگ هشت ساله به چشم می‌خورد. وی با اشاره به امر اسلام در مخالفت با جنگ و خونریزی، تأکید کرد: امروز ملت سرافراز ایران با حضور در راهپیمایی روز قدس به دنیا ثابت کردند که ملت ایران پرچمدار دفاع از اسلام است. به گفته بزرگواری جوهره ملت ایرانی و فرهنگ غنی ایرانی به ما یاد داده است که با جنگ و خونریزی مخالفت داشته و از مظلوم دفاع کنیم. نماینده شهرستان‌های چهارگانه کهگیلویه و بویراحمد در مجلس، خاطرنشان کرد: این حضور پرشور در راهپیمایی برای دفاع از انسانیت و ابراز خشم و انزجار از جنایات ددمنشانه اسرائیل غاصب است. بزرگواری سکوت دبیر کل سازمان ملل در برابر اقدامات وحشیانه غرب در فلسطین را مغایر با شعار سردرب سازمان ملل خواند و گفت: سکوت مجامع بین‌المللی نشانه همراهی با استکبار است. وی با اشاره به کشتار بی‌رحمانه کودکان بی‌گناه غزه، این کودکان را انسان خواند و با بیان اینکه همزمان با به خاک و خون کشاندن مردم غزه صدای اذان از مناره‌های مساجد این شهر بلند است افزود: کشتار کودکان و زنان غزه اوج خفت و ذلت اسرائیل و هم پیمانانش است. بزرگواری خاطرنشان کرد: امروز آمدیم تا فرهنگ ایرانی و اسلامی خود را به دنیا ثابت و از انسانیت و بشریت دفاع کنیم. بزرگواری با تأکید بر اینکه هر مسلمانی در برابر جنایات صهیونیست خاموش نشیند کافر است، افزود: دفاع از مظلوم در برابر ظالم وظیفه شیعیان است. نماینده کهگیلویه در مجلس شورای اسلامی اثبات انسانیت و مشخص کردن جبهه را از دیگر دلایل حضور در راهپیمایی قدس خواند و تصریح کرد: همه پیامبران و اولیای الهی در جبهه حق و ستمگران در جبهه باطل بودند و امروز در دنیای اسلام پرچم جبهه حق بر دوش شیعیان است. وی مرجعیت شیعه را عامل نجات بغداد از سقوط عنوان و تأکید کرد: مردم ایران با حضور پکپارچه در راهپیمایی قدس به دنیا ثابت کردند که با هر سلیقه و گرایشی که باشند همواره در صحنه حضور دارند. بزرگواری مجامع بین‌الملل و تشکل‌هایی که صهیونیست و رسانه‌‌های غربی بر آن‌ها حکومت می‌کند را دروغ‌گو و کافر خواند و گفت: ما همواره در مقابل توطئه‌های دشمنان آماده‌ایم و دنیای اسلام باید بیدار باشد. این مسئول سردادن شعار انحرافی «نه غزه، نه لبنان» را از روی جهل دانست و خاطرنشان کرد: کسانی‌که در گذشته شعار «نه غزه نه لبنان» سر می‌دانند امروز بدانند اگر لبنان و غزه، سوریه و عراق نبود دشمن به خاک ما رخنه کرده بود.-
کد خبر: ۳۹۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳

در شرایطی که اعتیاد فردی در دستگاه دولتی محرز شود اخراج خواهد شد، اگر یقین داشته باشیم آن فرد پاک شده دوباره آن را می‌پذیریم
کد خبر: ۳۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱

سخنران مراسم جشن مبعث در یاسوج گفت:مدتی است در بی خبری مسئولین پای افراد و سران فتنه 88 به استان باز شده است/متأسفانه  شهر که خلوت بشه قورباغه هفت تیر کش می شود
کد خبر: ۳۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۰۸

روزی آیت الله بهجت به ما گفت مدتی است خوابی میبینم که در آن در مجلسی قرار داریم و منبری آماده است و ما هم منتظر هستیم تا امام خمینی(ره) بر روی منبر برود اما در آخر میبینیم که امام از آیت الله خامنه ای برای حضور بر روی این منبر دعوت می‌کند.به گزارش آوای دنا ، پنجمین سالگرد ارتحال حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت فومنی(ره) در فومن برگزار شد که حجت الاسلام ابوترابی فرد ،نایب رئیس اول مجلس سخنران امسال این مراسم بود. حجت‌الاسلام سید محمدحسن ابوترابی‌فرد به روح مجاهد فی‌سبیل‌الله و عارف واصل و عبد صالح خداوند حضرت آیت‌الله بهجت درود فرستاد. وی با اشاره به مقام توبه، اظهار کرد: انسان تائب از عمل و رفتار خود ناراضی و به مقام برتر و اعمال صالح فکر می‌کند. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: بندگان بزرگ خدا همواره در حال استغفار در اعمال خویشتن هستند. وی به خاطره‌ بازگشت حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت(ره) از حرم حضرت معصومه(س) اشاره کرد و گفت: ایشان به بنده فرمودند بعضی از افراد از بنده توصیه می‌خواهند و به آنها می‌گویم ببینید محمدتقی بهجت چه کاری انجام می‌دهد همان کار را انجام دهید و اعمال و رفتار بنده را سرمشق قرار دهید. ابوترابی‌فرد با بیان اینکه در مقام توبه مقام برتری داشت، گفت: آیت‌الله بهجت هرگز توقف نداشت و مصداق واقعی انسان تائب بود. وی تصریح کرد: در هر زمان که نسبت به نماز دیگر اوج می گرفت مقام برتری داشت و تنها در اندیشه عبودیت بود. ابوترابی‌فرد ادامه داد: آیت‌الله بهجت از هنگام نوجوانی و قبل از ورود به سال بلوغ لباس بندگی پوشید و تا آخرین لحظات حیات با تمام توان در مسیر بندگی خداوند گام برداشت و عبد بود. وی، عبودیت را دستاورد علم و عمل صالح دانست و گفت: انسان اگر به نور علم و عمل آراسته شود عبد است و آیت‌الله بهجت در طول ۹۰ سال علم مشعل فراروی او بود و به علوم حضوری راه یافت، می‌دید و حرکت می‌کرد. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، بندگی را ثمره پیوند علم با عمل خواند و خاطرنشان کرد: تمام لحظه‌های آیت‌الله بهجت بندگی بود و می‌گفت انسان باید هر روز فکر کند که وظیفه روز او چیست و به آن عمل کند. ابوترابی‌فرد با اشاره به اینکه امام راحل با انقلاب خود به دنبال تشخیص وظیفه بود، یادآور شد: امام (ره) عادت به بندگی داشت و آنجا که احساس کرد وظیفه خروج از نجف اشرف است سفر را به پاریس تغییر داد و به دنبال انجام وظیفه بود. وی، بندگی را به معنای شناخت وظیفه و انجام آن برای رضای خدا دانست و افزود: آیت‌الله بهجت به قدری به نفس خود سوء‌ظن داشت که بدبین‌تر فرد به نفس خود بود. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: آیت‌العظمی بهجت ۹۰ سال زندگی خود را حاضر بود بدهد که یک تار موی ایمان در هنگام مرگ را داشته باشد و این موضوع نشان داد که نفس را شناخته بود. ابوترابی‌فرد به خاطره‌ای از دوران کودکی آیت‌الله بهجت اشاره کرد و گفت: ایشان فرمودند قبل از بلوغ در حالت نماز سیر و مکاشفاتی داشتند که فکر می‌کردم همه نمازگزاران این سیر و سلوک را دارند. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: آیت‌الله بهجت می‌فرمود اصلاح امور دنیا و آخرت انسان به اصلاح رابطه با خداست و اصلاح رابطه با خدا به اصلاح نماز است. ابوترابی‌فرد با بیان اینکه آیت‌الله بهجت تجسم امر به معروف بود، افزود: اگر انسان تائب شود اهل نماز می‌شود و اگر به این مقام رسید وارد حوزه دیگری می‌شود و این انسان آمر به معروف است. وی تصریح کرد: حرکت، سکوت، نماز، درس و… آیت‌الله بهجت مصداق امر به معروف و حقیقت نهی از منکر بود. نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه افتخار آیت‌الله بهجت این بود که در طول عمر حتی یک لحظه از یاد خدا غافل نبود، متذکر شد: تمام ساحت وجود آیت‌الله بهجت امر به معروف و نهی از منکر بود. ابوترابی‌فرد، با بیان اینکه امام راحل که نماد دفاع از اسلام بود به نزدیکان خود سفارش می‌کرد در درس اخلاق آیت‌الله بهجت حاضر شوند، متذکر شد: مقام معظم رهبری ارتباط نزدیکی با آیت‌الله بهجت داشت و پیام‌ها رد و بدل می‌شد. وی ادامه داد ، روزی آیت الله بهجت به ما گفت مدتی است خوابی میبینم که در آن در مجلسی قرار داریم و منبری آماده است و ما هم منتظر هستیم تا امام خمینی(ره) بر روی منبر برود اما در آخر میبینیم که امام از آیت الله خامنه ای برای حضور بر روی این منبر دعوت می‌کند.   مشرق نیوز
کد خبر: ۳۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۸

امام جمعه لنده با اشاره به استخدام پر سر و صدای کمیته امداد لنده گفت: مسئولان در استخدام نیروی ادارات خود اولویت بومی را لحاظ کنند وگرنه از ورود نیروهای استخدامی به شهرستان جلوگیری می‌شود
کد خبر: ۳۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۹

آوای دنا:کمیته صیانت از منافع ایران با صدور بیانیه‌ای، جمعه این هفته را که آخرین جمعه قبل از آغاز مذاکرات توافق جامع است «جمعه دلواپسیم؛ هشدار به تکرار توافق ضعیف» نامگذاری کرده و از سراسر نمازگزاران جمعه تهران و سایر شهرهای کشور خواست تا در این روز به منظور حفظ منافع ملی و دستاوردهای هسته‌ای و جلوگیری از تکرار توافق ضعیف به راهپیمایی پس از پایان نمازجمعه بپردازند. متن بیانیه به شرح ذیل است: « بسم الله الرحمن الرحیم الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً النساء : ۱۳۹ بر همه دغدغه مندان انقلاب اسلامی واضح و آشکار است که شرایط کنونی کشور بسیار حساس و تعیین کننده است. به واقع ایران اسلامی در یک مرحله تاریخی از حیات انقلاب اسلامی به سر می‌برد که اگر مردم و نخبگان در چنین شرایطی بی‌تفاوت باشند و به تعبیر رهبر انقلاب با حساسیت شرایط را رصد و تحلیل نکنند؛ شاید هیچ حجتی در برابر خداوند تبارک و تعالی برای سکوت و بی‌تفاوتی نسبت به ساده انگاری‌ها و خوش بینی‌های دولت کنونی در قبال رفتارهای زیاده خواهانه آمریکا نداشته باشند و نسل‌های آینده این کشور در مورد ایشان همان قضاوتی را داشته باشند که ما در قبال امضا کنندگان عهدنامه‌های گلستان و ترکمنچای داریم. به راستی در شرایطی که دولت همانند مذاکرات گام نخست با پنهان کاری و مخفی نگه داشتن مذاکرات گام نهایی و بی‌اعتنایی نسبت به حق نمایندگان ملت در اطلاع از جزئیات مذاکرات در واقع عقل جمعی کشور را نادیده می‌گیرد؛ آیا نباید نسبت به امتیازدهی حداکثری و امتیازگیری حداقلی در مذاکرات گام نهایی آن چنان که در توافق ژنو انجام شد نگران و دلواپس بود؟ به راستی در شرایطی که دولت و رسانه‌های حامی دولت بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو تا به امروز با افراطی و تندرو و کم سواد خطاب کردن منتقدین و ایجاد یک فضای مارپیچ سکوت و بالا بردن هزینه برای منتقدین درصدد ایجاد یک فضای خفقان نرم و ترور رسانه‌ای مخالفان برآمدند، آیا نباید نسبت به تکرار چنین وضعیتی در قبال یک توافق ضعیف دیگر نگران و دلواپس بود؟ با نظر به اینکه دولت در روزهای نخست پس از توافق ژنو، متاسفانه با وارونه نمایی واقعیت، سعی در القای یک پیروزی و دستاورد تاریخی داشت و حتی به اذعان مذاکره کننده ارشد هسته‌ای کشور با بزرگنمایی و اغراق در نامه به رهبری در باب به رسمیت شناختن حق غنی سازی نیز سعی در انحراف اذهان از متن توافق نمود، آیا نباید نسبت به تکرار این رفتار دولت در خصوص مذاکرات گام نهایی نگران و دلواپس بود؟ حقیقتا در شرایطی که علی رغم ادعاهای دولت راجع به آزادسازی درآمدهای نفتی و شکستن دیوار تحریم‌ها نتوانسته‌ایم حتی یک دلار از این درآمدها را برداشت کنیم و متاسفانه قیمت دلار در داخل نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز می یابد، آیا نباید نسبت به فریب کاری و عدم صداقت آمریکایی ها و خوش بینی پایان ناپذیر دولت به ایشان در مذاکرات گام نهایی نگران و دلواپس بود؟ به واقع در شرایطی که علی رغم درخواست صریح شخص رئیس جمهور از اساتید دانشگاه برای دفاع از توافق ژنو هیچ شخصیت دانشگاهی حاضر به دفاع از متن توافق ژنو نشد و رئیس جمهور نیز در نشست اخیر با اساتید از عدم همراهی اساتید دانشگاه اعلام ناراحتی کرد، آیا نباید نسبت به غیر علمی و غیرکارشناسی بودن رفتارهای دولت و بدتر از آن جهل مرکب ایشان در تامین منافع ملی در مذاکرات گام نهایی و امضای یک توافق ضعیف دیگر نگران و دلواپس بود؟ بنابراین بدیهی است که همه دغدغه‌مندان و دلسوزان کشور از همه جریان‌های سیاسی می‌بایست با نگاهی واقع بینانه و انتقادی و به دور از آمال و آرزوها گام در مسیر صیانت از منافع ملت گذارند و با اعلام هشدار نسبت به امضای یک توافق ضعیف و نامتوازن دیگر از بر باد رفتن عزت و منافع ملت جلوگیری نمایند. از این رو از همه نمازگزارن جمعه می‌خواهیم پس از نماز جمعه این هفته، در راهپیمایی اعتراضی «جمعه دلواپسیم؛ هشدار به تکرار توافق ضعیف» شرکت نموده و مطالبات و هشدارهای خود نسبت به تکرار یک توافق ضعیف در مذاکرات گام نهایی که در همین روزها در حال انجام است را اعلام کنند.» منبع/فارس
کد خبر: ۳۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۷

مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ناگفته‌های جالبی از تعقیب و عملیات دستگیری این تروریست معدوم را تشریح کرد.به گزارش آوای دنا ، چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم موفق شدیم تا با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی داشته باشیم تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. مشروح کامل مصاحبه خبرنگار امنیتی و دفاعی با مسئول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات را در تشریح انجام اقدامات اطلاعاتی و رصد عبدالمالک ریگی قبل و حین دستگیری و بخشی از اعترافاتش را در ذیل می‌خوانید: با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. یکی از جذاب‌ترین بخش‌های پرونده عبدالمالک ریگی نحوه عملیات و اطلاع از پرواز وی و نحوه نشاندن این هواپیما در خاک کشورمان است. روز گذشته نیروی هوایی ارتش جزئیاتی از این عملیات را منتشر کرد، اما مطمئنا جزئیات دیگری نیز وجود دارد. از جمله اخطارهایی که از سوی جنگنده نیروی هوایی ارتش به هواپیمای مسافربری قرقیزستان داده شد، اما عنوان نشد که چرا این هواپیمای مسافربری به اخطارها توجهی نکرده و فرود نمی‌آمد. این در حالی است که به طبع باید پیرو دستور می‌بود و فرود اضطراری می‌کرد. گویا خلبان هواپیمای مسافربری نیز مطلع بود که چه شخصی در هواپیما حضور دارد و به همین دلیل از دستورات جنگنده نیروی هوایی ارتش سرپیچی می‌کرد. جزئیاتی از این بخش از پرونده را تشریح کنید و اگر ناگفته‌ای است بفرمایید. - به نام خداوند بخشنده مهربان. جنایات عبدالمالک ریگی یک اوجی داشت که موجب شد یک بسیج اطلاعاتی شکل بگیرد تا از اوج ضرباتی که نظام جمهوری اسلامی ایران از این ناحیه می‌خورد، جلوگیری شود. یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌یهایی روبرو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود. پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود و یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این اتفاقات در امارات متحده رخ داد؟ - خیر، در پاکستان در تیررس ما بود. حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. رصد خود عبدالمالک ریگی از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها و یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد. اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتهی نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد ) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم، اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. سفر ریگی از کابل به امارات البته با یک استقرار چند ساعته در امارات و سپس پرواز به سمت قرقیزستان بود. وی وقتی از کابل به سمت امارات پرواز کرد بالای 50 درصد گفتیم که سوار هواپیما شد که البته این اتفاق رخ داد و از امارات به سمت قرقیزستان نیز 80 تا 90 درصد یقین کردیم که جزو مسافران پرواز است. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد. از نکات جالب و بارز این بخش تغییر چهره و قیافه وی برای گرفتن عکس در هر دو عنوان جعلی‌اش بود. یعنی یک گذرنامه جعلی از کابل به امارات و یک گذرنامه جعلی با عکس تغییر چهره داده شده از امارات به قرقیزستان داشت که در هر دو گذرنامه چهره‌های متفاوتی داشت، به طوری که اگر عکس‌های جعلی را با قیافه اصلی ریگی مقایسه می‌کردیم تشخص آن بسیار سخت بود. آیا سرویس اطلاعاتی امارات متحده از این موضوع اطلاع داشت؟ - نمی‌شود گفت سرویس اطلاعاتی امارات مطلع شده بود. منتهی دسترسی به این گذرنامه‌های جعلی که در اختیار ریگی بود نشان می‌داد که از جای خوب و دست برتری حمایت می‌شد که ما دست برتر را آمریکا و اسرائل می‌دانیم. اینکه آیا این عمله اسرائیل یا آمریکا بود عموماً آمریکایی‌ها در منطقه نیابتی کارها را دنبال می‌کنند. در افغانستان هم همه چیز از جمله گذرنامه اصلی کشور دیگر یافت می‌شود و سرویس مورد نظر به راحتی می‌توانست به گذرنامه‌ها دسترسی پیدا کند. عبدالمالک ریگی برای عزیمت به قرقیزستان از امارات پرواز کرد و تا عرض نیم تا یک ساعت حدود 10 تا 20 درصد تردید بود که شاید ریگی سوار هواپیما نشده باشد. قبل و یا پس از انجام پرواز این تردید وجود داشت؟ - خیر، پس از اینکه پرواز انجام شد. در صحنه دوستان وقتی بررسی کردند، مشخص شد ریگی فرودگاه امارات را ترک کرده و از آن به بعد هماهنگی‌های داخل کشور صورت گرفت. بخش اصلی عملیات پس از اینکه این موضوع قطعی شد، صورت گرفت . نیروی هوایی ارتش واقعا خیلی خوب پای کار آمد و توانست هواپیمای مسافربری قرقیزستان را از بالای اصفهان به سمت کرمان بازگرداند. حالا چرا قرقیزها خیلی اصرار به برگشت نداشته و می‌خواستند ادامه مسیر دهند به این دلیل بود که قبول نمی‌کردند یک هواپیمای بین‌المللی را در داخل خاک کشور دیگری بنشانند و این امر را نقض هوایی و نقض کنوانسیون هوایی قلمداد می‌کردند. اینکه حامی ریگی بودند یا نه اطلاعی بر آن نیست که بتوان دقیق روی این موضوع صحبت کرد، اما خب هواپیمای مسافربری الحمدلله پس از شلیک اخطار جنگنده نیروی هوایی ارتش همان‌طور که اعلام شده در خاک کشورمان فرود آمد. چند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات شرکت داشتند؟ - 2 هواپیمای جنگنده. یکی از هواپیماها هم عملیات سوخت‌رسانی را انجام داد. گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد. در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود، اما چه علت‌های دیگری موجب شد تا به این نتیجه برسید تا ریگی را زنده دستگیر کنید؟ شاید اصل اول بر زنده شکار کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود. در عملیات‌هایی که در داخل کشور و یا در مرزهای کشور انجام داده بود، دست به جنایات زده بود. بالاخره باید پاسخ این خون‌ها داده می‌شد. وقتی سطح اشرافیت اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود. در این‌گونه اقدامات اطلاعاتی، عموم کارها به جهت اینکه شناختی از سرویس مقابل و یا از کاری که می‌خواستند انجام دهند وجود نداشت، یک ریسک بسیار بالایی را می‌طلبید. اینکه می‌گویم 80 تا 90 درصد پس از اینکه پرواز ریگی انجام شد یقین نبود که وی در هواپیمای مذکور حضور داشت، به همین دلیل است. اگر یک دفعه برنامه تغییر می‌کرد و ریگی با پرواز دیگری می‌رفت واقعا چه می‌شد؟ و حالا اطلاعات ما هم دقیقا می‌گفت که وی از امارات قصد پرواز به قرقیزستان را دارد. آیا فردی را در موقعیت فرودگاه داشتید که بتواند ریگی را تعقیب کند؟ - الحمدالله کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود. اطلاعات ما آن موقع اعلام می‌کرد که ریگی در حال عزیمت به سمت کریدور و یا فلان خروجی و گیت فرودگاه است. اما در اینجا این سوال مطرح بود که آیا واقعا هواپیمای حامل ریگی حرکت کرد و تغییر مسیر نداد؟ با توجه به اینکه ریگی عنصر شاخصی بود و روی آن سرمایه‌گذاری ویژه‌ای شده بود ممکن بود هر لحظه تصمیم خود را تغییر دهند و اعلام کنند که ریگی به سمت ترانزیت حرکت کند و در داخل ترانزیت مسیر حرکت وی را تغییر دهند، اما پس از اینکه هواپیمای مسافربری قرقیزستان حرکت کرد، تست‌هایی انجام شد و یقین کردیم که ریگی حتما در این هواپیما سوار شده است. این‌گونه اشاره شده که یک خانم قرقیزستانی ریگی راشناسایی کرد و مانع شد تا وی اسناد همراه خود را منهدم کند. آیا داخل هواپیمای مسافربری قرقیزستان هم فردی از نیروهای وزارت اطلاعات حضور داشتند؟ - اما توفیقی که ما داشتیم این بود که پس از اینکه پرواز در امارات نشست یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند در مسیر ریگی را رصد کنند. بیشتر تلاش این بود که قبل از خروج از مرز هوایی کشور بتوانیم هواپیمای حامل وی را زمین‌گیر کنیم. اینکه عنصری بوده یا نبوده، مهم این است که توفیق الهی شامل حال ما شد و ریگی را از کابل تا امارات تحت رصد کامل داشتیم. از این سو هم یکی دو عنصر بودند که می‌توانستند ریگی را چک کنند که کجا می‌رود و چه می‌کند. گفته شد وقتی ریگی متوجه شده که هواپیما فرود اضطراری کرده و قصد دستگیری وی را دارید می‌خواست اقدام به خودکشی کند. آیا این موضوع صحت دارد؟ - خیر، این‌طور نیست و این موضوع صحت ندارد. ریگی پس از اینکه فهمیده بود گرفتار شده به گفته خودش خود را تسلیم شده حساب کرده بود و کار را تمام شده حساب کرد و تقریبا مقاومتی هم نکرد. مقاومتش چه فایده‌ای داشت، چون نه اسلحه‌ای داشت و نه وسیله دیگری. به این دلیل که در هواپیما بود و از چند کریدور امنیتی در فرودگاه‌های بین‌المللی عبور کرده بود. در کل این‌طور نبود که وی در هنگام دستگیری چنان دفاعی بتواند از خود داشته باشد. اگر ریگی همراهش سلاح داشت، امکان داشت هواپیماربایی انجام دهد؟ - بله، اما ریگی در آن موقع در این فضا نبود. وی در این سفر به قدری آرامش و اطمینان داشت که از کابل به سمت امارات و از آنجا عازم قرقیزستان بود و اصلا فکر نمی‌کرد که در این تور اطلاعاتی گیر کند که این موضوع را خودش بارها اذعان کرد. ریگی خودش به ما می‌گفت «وقتی پرواز نشست گفتم دیگر تمام شد و من گرفتار شدم و همه چیز بی‌فایده است و هر واکنشی بخواهم نشان دهم بی‌فایده است». در خصوص نحوه فرمان اصلی و اجرای عملیات در داخل کشور اعلام شد که آقای سعید جلیلی رأسا به آقای حیدر مصلحی دستور داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ - عمده دستورات خاصی را که بخواهیم بگیریم از شورای عالی امنیت ملی اخذ می‌کنیم. به جهت اینکه شورای عالی امنیت ملی از نظر تصمیم‌سازی و اثرگذاری بر روی مجموعه ارکان حاکمیتی نظام اثر مستقیم دارد. در بحث تبلیغات انتخاباتی این موضوع اعلام شد و آقای سعید جلیلی گفت که این موضوع به من اطلاع داده شد و من رأسا تصمیم گرفتم. در واقع خیلی اهمیتی ندارد که چه کسی دستور این عملیات را داده است. اطلاعات دقیق به هر کسی برسد قاعده این است که فرد دستور دهنده بتواند تصمیم را درست بگیرد. اینکه آقای سعید جلیلی دستور داده و آقای مصلحی دستور را گرفته و کار انجام شده، نمی‌شود خیلی اعلام‌‌نظر کرد، چون در انتخابات معمولا این‌طور است و خیلی هم اهمیت ندارد که چه کسی این دستور را داده است. شاید دستور داده می‌شد و ممکن بود ارتش خدای ناکرده یک درصد دیر پروازش را بلند می‌کرد و ریگی از مرز هوایی کشور خارج می‌شد. الحمدالله یکی از علل موفقیت بزرگ این کیس، به جهت اطلاعاتی 50 درصد با ما بود و 50 درصد مابقی تمامی ارکان نظام بودند که کنار هم آمدند و این موضوع را پذیرفتند و آن را عملیاتی کردند و این بسیار مهمتر است. من اکنون دقیق‌ترین اطلاعات را به شما می‌دهم که فلان فرمانده و رهبر گروه تروریستی در فلان نقطه تهران حضور دارد. اینکه شما بپذیرید و آن را عملیاتی کرده و با آن برخورد کنید مهمتر از خود اطلاعات است و مهمترش این است که بتوانیم این موضوع را اجرایی کنیم. چقدر زمان بود تا هواپیمای مسافربری قرقیزستان از کشور خارج شود؟ - نظر دوستان ارتش این بود که هواپیمای حامل ریگی از اصفهان عبور کرده بود و شاید حوالی یزد و کرمان رسیده بود و در طی مسیر هوایی حدود 10 دقیقه دیگر ممکن بود از مرز هوایی ایران خارج شود. هواپیمای مسافربری قرقیزستان حدود 1 ساعت و 20 دقیقه روی آسمان بود. در طی این یک ساعت و 20 دقیقه جنگنده‌ها در حال تعقیب هواپیمای حامل ریگی بودند؟ - خیر، سرضرب که هواپیما وارد حریم هوایی کشور شد جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش بلند شدند. جنگنده‌ها از پایگاه نهم شکاری بندرعباس حرکت کرده و در حوالی اصفهان سوخت‌گیری کردند و بالاخره به هواپیمای مسافربری حامل ریگی رسیدند که این هواپیما از یک مسیر نیز عبور کرده بود. اینکه دستگاه اطلاعاتی ایران می‌تواند فردی را که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس هست را از چنگ آنها در بیاورد و به دام بیاندازد کار بسیار بزرگی است. -این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمامی دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. این در حالی است که این تروریست را پس از دادن تلفات‌های فراوان گوشه‌ای دستگیر کرده و آن را می‌کشند. شاید به قول اسرائیلی‌ها دقیق‌ترین کار را آنها انجام می‌دهند که به خانه فردی می‌ریزند و وی را پس از اینکه همه متوجه شده‌اند ربایش می‌کنند که این‌گونه اقدامات انسانی و اطلاعاتی نیست. شاید ما هم این هنر را داشته باشیم و به خانه فردی بریزیم و وی را از خانه بیرون بکشیم که این گونه اقدامات هنر نیست. هنر این است که بتوانیم تروریستی را که با سرویس‌های اطلاعاتی که با ایران عناد دارند و پشت سر این تروریست هستند و از وی حمایت کرده و وی را ساپورت مالی، امکاناتی و اطلاعاتی می‌کنند زنده و بدون هیچ‌گونه تلفات دستگیر کنیم. اینکه در قرارهای اطلاعاتی که با این تروریست گذاشته می‌شود و با استفاده از تقریبا تمامی پوشش‌های اطلاعاتی از گریم چهره گرفته تا گذرنامه‌های جعلی ریگی را می‌خواستند از کشور ثالثی به کشور ثالث دیگری منتقل کنند، ما وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود و یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است. البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدنشان به مقصد از دلشان در آورده شود و تلاش کردیم تا به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم. اگرچه ریگی می‌گفت من صدای شلیک تیرهای اخطار جنگنده ایرانی را نمی‌شنیدم و گویا هم در داخل هواپیمای مسافربری صدای این شلیک‌ها شنیده نمی‌شد، اما خلبان و کمک‌خلبان صحنه را کاملا مشاهده می‌کردند، اما خود ریگی می‌گفت که در داخل هواپیمای مسافربری من صدای شلیک جنگنده‌ها را نشنیدم. اوباما این‌گونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود. واقعا دیدیم که چه شلوغی کردند و در آخر اعلام کردند که بن‌لادن را ما کشتیم، اما اگر واقعا آمریکا هلی‌برن کرده؟ آیا درست است؟ پاکستان که تابع دستورات آمریکا بود و خیلی از کشورها می‌توانستند به آمریکا در این عملیات کمک کنند، اما چرا این کار را نکردند؟ هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند. آیا شما به این سرویس‌های اطلاعاتی درخواست کمک داده بودید؟ - بله، این یک کار اطلاعاتی است. بالاخره با سرویس اطلاعاتی همسایه تبادلات اطلاعاتی وجود دارد. کما اینکه افغانی‌ها و پاکستانی‌ها هم از ما درخواست‌هایی دارند و تبادلاتی انجام می‌شود، اما در خصوص عملیات دستگیری ریگی این سرویس‌های اطلاعاتی به ما کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند. نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. اما خود عبدالمالک به عنوان یک عنصر فرماندهی و عنصر ویژه‌‌ای که حقیقتا به لحاظ شخصیتی هوش نسبی خوبی داشت و توان جمع‌آوری نیرو را داشت به این شکل زیر ضرب و برد اطلاعاتی ما قرار گرفت. پس از عملیات دستگیری ریگی آیا پیامی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر همانند روسیه دریافت کردید و این سرویس‌های اطلاعاتی این عملیات را چگونه ارزیابی کردند؟ - در جلساتی که با آنها داشتیم و تبادلاتی که انجام می‌شد اعم از وزارت‌خارجه و رفت‌وآمدهایی که با برخی سرویس‌های اطلاعاتی داریم، نوع این اقدام را پسندیده بودند و اعلام می‌کردند این عملیات منحصر به‌ فرد بود و تا به حال به این شکل و بدون هیچ‌گونه خونریزی چنین عملیاتی در دنیا انجام نشده است. کشورها معمولا ادعای مبارزه با اقدامات تروریستی را دارند، اما برای دستگیری یک تروریست شاید ده‌ها و صدها انسان بی‌گناه را می‌کشند، اما سرویس اطلاعاتی ایران بدون شلیک حتی یک تیر به سمت یک انسان بی‌گناه، فردی را که عامل خونریزی خیلی‌ها بود را دستگیر کرد و قدرت اطلاعاتی کشورمان بدون کمک هیچ سرویس اطلاعاتی دیگری به منصه ظهور گذاشته شد و این خیلی مهم است. الحمدلله در این موضوع مردم از نوع عملیات و پیروزی که رخ داد خیلی اظهار شادمانی کردند. مردم ما بیشتر برایمان ملاک بودند که الحمدلله فضای خیلی خوبی در کشور ایجاد شد. دقیقا رصد ریگی را از چند وقت پیش از عملیات دستگیری آغاز کردید؟ - تقریبا از یک سال قبل رفت و آمدهایش را با سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تحت رصد داشتیم. در خاک پاکستان و افغانستان ریگی را تحت نظر داشتید؟ تقریبا چون ارتباط وی با سرویس‌های اطلاعاتی از جهتی برای ما مهم‌تر بود حدود 6 ماه قبل از دستگیری دیگر کاملا به وی نزدیک شده بودیم و خداوند لطف کرد و وی را در جایی دستگیر کردیم که هیچ بی‌گناهی کشته نشد. پیش از این یک سال هم وی را تحت نظر داشتیم، اما اینکه به این نتیجه برسیم که می‌توانیم وی را زنده دستگیر کنیم که بشود مستندسازی ارتباطاتش با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متخاصم را از خودش پرسید و از وی دریافت کرد، حدود 6 ماه قبل از دستگیری بود. یک سال پیش از عملیات دستگیری ریگی، وی چندین جا به کمین‌گاه‌های ما رفت. کمین‌گاه‌ها در داخل کشور بود و یا در خارج از کشور؟ -خیر، این کمین‌گاه‌ها خارج از کشور و یا در حاشیه مرز بود. ریگی هر جایی که نقل مکان می‌کرد به اتفاق خانواده‌اش بود؟ - ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود. خودش بود و چند نفری که محرم اسرارش بودند و به این وسیله تلاش داشت تا جانش را از بلایا به در ببرد، اما لطف خداوند با ما بود که این عملیات انجام شد. خلبان هواپیمای مسافربری قرقیزستان پس از فرود اضطراری و پس از اینکه متوجه شد عبدالمالک ریگی در پرواز حضور دارد چه واکنشی از خود نشان داد؟ - خلبان ابتدا به ساکن مقاومت کرد و اعلام می‌کرد که این فرد مسافر ماست و نباید از پرواز پیاده شود که ما احکام بین‌المللی برای دستگیری ریگی را در اختیار داشتیم و مهمتر اینکه «Wanted» در اختیار داشتیم و به لحاظ دیپلماتیک هم با قرقیزستان اقدامات دیپلماتیکی صورت گرفت. قبل از عملیات دستگیری این اقدام دیپلماتیک با قرقیزستانی‌ها انجام شد یا پس از انجام عملیات دستگیری؟ -خیر، پس از عملیات دستگیری. چون هنوز معلوم نبود که چه می‌شود و هرگونه اطلاع‌رسانی کار را خراب می‌کرد. پس از عملیات دستگیری در چه فاصله زمانی موضوع را با دیپلمات‌های قرقیزی مطرح کردید؟ - چند ساعت پس از دستگیری ریگی. این عملیات آخر شب بود. خلبان این سماجت را داشت تا مسافرش سوار هواپیما نشود حرکت نکند که با این اقدام دیپلماتیک موضوع حل شد. ما تابع زور نیستیم که بگوییم باید حتما پرواز بدون ریگی حرکت کنی . به هر حال حق هر کشوری است و اگر احساس خطر از هواپیمایی بشود می‌توان هواپیما را فرود آورد و رفع خطر کرد و سپس اجازه ادامه مسیر را دارد و طبق قانون بین‌المللی این کار امکان‌پذیر است و ما نقض قوانین بین‌المللی هوایی را انجام ندادیم. در ابتدای انقلاب اسلامی هم بسیاری از کشورها هواپیماهای کشورمان را مجبور به فرود اضطراری می‌کردند. از حال و هوای ریگی در لحظه‌ای که دستگیر شده بود و هنگامی که در حال انتقال بود توضیح دهید؟ واقعاً چهره ریگی در هنگام دستگیری وقتی در رسانه‌ها منتشر شد، وحشت‌زده بود. *مسئول پرونده ریگی در وزارت اطلاعات: ریگی خودش می‌گفت که من ترسیده بودم و به این موضوع اذعان داشت. پس از اینکه همکاران ما وی را به خارج هواپیما منتقل کردند گمان نمی‌کرد به این سادگی دستگیر شود. ریگی خودش می‌گفت حالا که دستگیر شدم تقاص این همه جنایت را خواهم داد. برخورد همکاران ما که وی را دستگیر کردند و به خارج هواپیما منتقل کرده و سپس به زندان منتقل کردند برای ریگی بسیار جالب بود. فکر می‌کرد مانند خودش که یک انسان جانی است و مردم عادی را گروگان می‌گرفت و ماموران انتظامی را در گروگان‌گیری‌ها و از ساعات اولیه آنان را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد و دست و پاهای آنان را با زنجیر می‌بست و کتک می‌زد، امکان می‌داد که همکاران ما هم این برخورد را با وی داشته باشند. این در حالی بود که ریگی خودش می‌گفت من از برخورد شما بسیار تعجب کردم و ای کاش 5 سال قبل گیر شما می‌افتادم. ریگی می‌گفت من در زندان فهمیدم که جمهوری اسلامی ایران جای دیگر و چیز دیگری است و من اشتباه کردم و ای کاش این جنایت‌ها را مرتکب نمی‌شدم. ریگی به شدت از جنایات و اقداماتی که انجام داده بود خصوصا از سربریدن انسان‌های بی‌گناه، شهادت سربازان وظیفه، عملیات‌های تروریستی انتحاری، به شهادت رساندن نمازگزاران مسجد امیرالمؤمنین (ع) و مسجد جامع، به شهادت رساندن سردار شوشتری و اقدامات جنایتکارانه در تاسوعای حسینی در چابهار به شدت پشیمان بود و می‌گفت مردم کشتن عاقبتی است که من گرفتار آن شدم و مکررا این موضوع را تکرار می‌کرد. عبدالمالک ریگی بسیار علاقمند به فلسفه بود، البته شاید فلسفه بردی در بسیاری از مذاهب ندارد. ریگی می‌گفت در دو سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقمند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی این‌گونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببنند. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست. در مدتی که ریگی در زندان بود پیغام به جایی داد تا پیگیر آزادی‌اش باشند؟ -خیر، همان‌طور که در برخی از فیلم‌های منتشر شده مشاهده کردید ریگی پس از دستگیری شروع به حرف زدن کرد و آنهایی را که می‌دانست، گفت. ریگی اخبار ما را تبدیل به اطلاع و یقین کرد. جاهایی که تردید و شک داشتیم و سندش هم موجود نبود را ریگی تبدیل به یقین کرد. ریگی به تنهایی با یک افسر اطلاعاتی سرویس اسرائیل و آمریکا ملاقات کرده بود و این موضوع را خود ریگی می‌دانست و آن افسر اطلاعاتی و در این خصوص نه عکس و نه فیلمی موجود بودنه چیز دیگر. ما تنها خبری داشتیم که ریگی در محلی با این افسر اطلاعاتی قرار ملاقات داشته که پس از دستگیری وی به تشریح جزئیات این دست از ملاقاتها پرداخت. ریگی در اعترافات خود به نحوه حمایت‌هایی که سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه از وی داشتند هم اشاره کرد؟ - آن چیزی که یک تروریست نیاز دارد حمایت سرویس اطلاعاتی متخاصم و پول است و این اعطای پول هم در قالب حمایت شکل می‌گیرد و بالاخره پول حلال مشکلات است. در جریان به شهادت رساندن سردار شهید شوشتری و اقدامات تروریستی بعدی آیا ریگی اطلاعات محرمانه‌ای از سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل دریافت کرده بود؟ - بله، ریگی در سال 88 دستگیر شد. وی ارتباط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه را از سال‌های 83 و 84 آغاز کرد اما در ابتدا با یک یا دو واسطه بود و آرام آرام به این سرویس‌ها نزدیک‌تر شد و در نتیجه جنایت‌هایش بیشتر شد. در واقع پس از اقدامات تروریستی در مسجد جامع زاهدان که نزدیک به 350 شهید و مجروح داشت دیگر نوع اثرگذاری خود را بیشتر کرده بود. در بحث به شهادت رساندن شهید شوشتری، ریگی اطلاع دقیق پیدا کرده بود و سرویس‌های بیگانه هم برای ایجاد ناامنی پول‌هایی را به وی پرداخت کرده بودند. در این خصوص میان ریگی و سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه تعریف کارهایی انجام می‌شد و در نتیجه اقداماتی تروریستی شکل می‌گرفت. آیا ریگی اقدامات و برنامه‌های تروریستی بعدی را هم در نظر داشت و در اعترافاتش آنها را بازگو کرد؟ زمانبندی برای اقدامات تروریستی بعدی داشت؟ -بله، اما زمان‌بندی نشده بود. دستور کلی ایجاد ناامنی در داخل کشور بود و حمایتهای مالی هم می‌شد. در برخی از عملیاتها هم با سرویس اطلاعاتی دشمن طی ملاقاتهایی که داشت دستور می‌گرفت تا در فلان جای ایران و فلان مرز کشور عملیات تروریستی انجام دهد. بخشی از این صحبتها و اعتراف‌های ریگی در رسانه‌ها آمده و بخش دیگری هم نیامده که آرام‌آرام آنها هم اعلام می‌شوند. تاثیر عملیات دستگیری ریگی توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در فضای بین‌المللی چگونه بود؟ - اولین تاثیر بحث نوع عملیات بود که بر روی اشرار منطقه اثر گذاشت و این شکل عمیلیات به شدت اشرار منطقه را وحشت‌زده کرد و در اذعان‌های مختلفی که داشتند بارها به این موضوع اشاره کردند. اثر دیگری که این عملیات در منطقه گذاشت کلاس اطلاعاتی ما را به حمدالله بالا برد و همه اینها عنایت خداوند و امام زمان (عج) و به برکت خون شهدا بود. اینکه اطلاعاتی به شما برسد و همکاری‌های لازم انجام بشود و اخبار دقیق شده و هواپیمای ارتش پرواز کند و هواپیمای حامل ریگی را فرود بیاورد. اگر اینا را کنار همدیگر قرار دهیم جز توکل به خدا و به برکت خون شهدا نبود. در جامعه جهانی اولین لذت را مردم کشورمان بردند و خیلی خوشحال شدند. مردم شرق کشور خیلی خوشحال شدند، به خصوص خانواده شهدا، مجروحان و آسیب‌دیده‌ها به شدت خوشحال بودند که برای ما بسیار ارزشمند بود و شاید این خانواده‌ها یادشان رفت که شهید داده‌اند چون از این نوع اقدام خوشحال بودند. واقعا تبریکها و و تقدیرهای فراوانی از وزارت اطلاعات شد و پس از آن نیز در عرصه بین‌المللی و جهانی کشورهای مختلف از ما تشکر کردند که این نوع اقدام صورت گرفت . این کشورها اعلام می‌کردند که ما هم دوست داریم از اینگونه اقدامات در مقابله با تروریستها انجام دهیم و باید چکار کنیم و چگونه جلو برویم. با تشکر از اینکه این وقت را در اختیار ما قرار دادید. اگر در پایان مطلبی دارید بفرمایید؟ - انشاءالله دعا کنیم که 5 مرزبان کشورمان که به تازگی به گروگان گرفته شده‌اند به سلامتی به کشور بازگردند و امیدواریم کشور پاکستان در این خصوص همکاری‌های لازم را داشته باشد.
کد خبر: ۲۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۴

ما باید قدرت دفاعی داشته باشیم. اگر قدرت دفاعی را از خود سلب کنیم هر وقت که خواستند بر سر ما می‌تازند و بدانید اگر اینها بیایند، دمار از اسلام و انقلاب و انقلابیون در می‌آورند. اینها نه شرف دارند و نه اخلاق. ببینید در عراق و افغانستان چه کارهایی کردند
کد خبر: ۲۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۲

نماینده خدابنده در مجلس با اشاره به نطق مطهری در تاریخ ۸ دی ماه جاری گفت: آقای مطهری اگر احترام مقام و مسئولیت شما را نگه نمی‌داشتم، می‌گفتم پسر نوح با بدان بنشست.به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام سید محمد علی موسوی نماینده مردم خدابنده در مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز (سه‌شنبه) در نطق میان دستور خود در صحن علنی مجلس اظهار داشت: امروز 17 دی ماه، نقطه سیاه و تاریک نظام طاغوتی پهلوی است که کشف حجاب را برای زنان امری متمدن و بهانه‌ای برای بی‌بند و باری زنان به عنوان آزادی نامید.وی افزود: نه 17 دی و نه هیچ جریان دیگری قادر نیست، عفاف و حجاب زنان مسلمان را از بین ببرد، چراکه حجاب امری الهی و مسلمان پایبند به اصول قرآنی خود است و آیات متعدی در سوره‌های نور و احزاب وجود دارد که حکایت از ارزش حجاب و عفاف زنان و ضرورت انکارناپذیر آن دارد.عضو کمیسیون قضایی مجلس  با اشاره به سالروز 19 دی 1356 خاطرنشان کرد: جا دارد تا از قیام قهرمانانه مردم شریف قم یاد کنیم و همه می‌دانیم که مردم قم اعم از مراجع عظام، روحانیت، کسبه، بازاریان، فرهنگیان و زنان و مردان در دفاع از مرجعیت و امام خمینی (ره) به پا خاستند و سرآغاز حرکت توفنده بعدی در تبریز و سایر شهرهای ایران شد و در حقیقت قیام 19 دی سال 1357، نقطه عزیمت و بصیرت مردمی تا 9 دی سال 88 شد که ولایتمداری رکن رکین شکل‌گیری در هر دو روز بود.وی در ادامه با بیان اینکه چندین آیه در خصوص فتنه در قرآن نازل شده است، بیان داشت: این آیات حکایت از اهمیت قضیه فتنه دارد که مستلزم بصیرت است در حالی که آقای مطهری در نطق میان دستور خود در تاریخ 8 دی ماه فتنه 88 را چیز بی‌ارزش تلقی کرد و گفت که موضوع فتنه را ورود زبان قرار دادید.نماینده خدابنده افزود: جناب آقای مطهری آیا سزاوار است که جنایات گروه فرقان را که قاتل فیلسوف آیت‌الله شهید مطهری بود را به دست فراموشی بسپارید.وی اضافه کرد: اگر زمان نزول قرآن مسلمانان هزاران بار آیات مربوط به فتنه را خوانده‌اند و خواهند خواند آیا به قول شما ورد زبان است یا حکایت از اهمیت موضوع دارد آیا با نظام جمهوری اسلامی به اندازه ناقه صلح ارزش ندارد که خداوند آن را مورد آزمایش مردم آن زمان قرار داد و باید مسلمان اعسار تلاوت کنند تا عبرت بگیرند.موسوی تصریح کرد: آقای مطهری در چه زمانی دیده بودی که در ایران، آن هم در تهران، آن هم از سوی یک تشکلی به اصطلاح مردمی، آن هم در ظهر عاشورا که جا دارد انسان به مظلومیت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) خون بگرید، عده‌ای از خدا بی‌خبر که بویی از واقعه تلخ کربلا نبرده‌اند، عزاداران و نمازگزاران را با چوب و قداره بزنند، بیت‌المال را غارت کنند، صفوف نماز جماعت را بر هم بزنند، مساجد را به آتش بکشند، چادرها را از سر زنان بردارند، عکس‌ امام را پاره کنند، از مردم و نوه امام، سید حسن خمینی خجالت نکشند، افراد بی‌گناه را ترور کنند، نظام را زیر سؤال ببرند، در صدد براندازی باشند، از برون‌‌مرزها هم دستور بگیرند و دشمن شیعه، اسلام و ایران را جری‌تر و صهیونیست‌ها را امیدوارتر کنند، آن وقت شما بفرمایید که چیزی نبوده که ورد زبان کردید و اگر احترام مقام و مسئولیت شما را نگه نمی‌داشتم، می‌گفتم که پسر نوح با بدان بنشست.
کد خبر: ۲۴۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۷

تعرض وبی حرمتی به آمران به معروف و ناهیان از منکر از سوی برخی افراد نابخرد و کوردل با احکام و قوانین سازگار نبوده و از قوه ی قضائیه و نیروی انتظامی می خواهیم در چارچوب قوانین و مقررات خود را موظف به حمایت قضائی از آمران و ناهیان بدانند
کد خبر: ۲۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۷