دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار،
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان هفتمین دوره این رویداد سینمایی- فرهنگی را در پنج بخش و موضوعات مختلف منتشر کرد.
کد خبر: ۱۴۴۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
طنز/
کد خبر: ۱۴۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۳
کد خبر: ۱۳۹۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
یاداشت طنز-محمد ظاهر آخش
جناب استاندار : حضرتعالی اذعان دارید که لنده ای های مقیم تهران کمک کارهای خوبی برای شما در توسعه ی استان بوده و هستند پس سهم این شهر محروم چیست؟
کد خبر: ۱۳۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور لنده به مناسبت دهه خجسته کرامت و با همکاری مردم روستا ی دشت بن جشن باشکوهی را برگزار کردند
کد خبر: ۱۳۴۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
جدی نگیرید
کاربران شبکه های اجتماعی نسبت به باخت استقلال در مقابل صنعت نفت آبادان واکنش نشان دادند.
کد خبر: ۱۳۴۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
کاربران فارسی زبان به صفحه اینستاگرام گولن هجوم آوردند و واکنش های طنز آمیز خود را به اشتراک گذاشتند.
کد خبر: ۱۳۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
طنز و کاریکاتور
هرچه به خواسته های ناروای خویش بیشتر پشت کنی و زیر بار آنها نروی، بزرگ تر خواهی شد. اگر در برابر آنها بایستی و خود را به خواری و زبونی نیاندازی، نفست هم رشد خواهد کرد و هرچه با عزت تر باشی، کمتر به آنها اعتنا می کنی. یک رابطه رفت و برگشتی است.
کد خبر: ۱۳۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۶
احمدی نژاد این بار شهرستان ملارد را برای سخنرانی انتخاب کرد، اتفاقی که مثل همیشه حواشی متفاوتی را به دنبال داشت.
کد خبر: ۱۳۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۵
آوای رودکوف:محمد جواد ظريف وزير امور خارجه كشورمان درنامه اي خطاب به دبير كل سازمان ملل، حكم دادگاه هاي داخلي آمريكا عليه دارايي هاي مردم ايران را تهديدي عليه حقوق بين المللي خواند و تاكيد نمود كه اين آمريكا است كه ملزم است غرامت هاي معوقه ناشي از سياست هاي خصمانه اش را به مردم ايران بپردازد.
کد خبر: ۹۵۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۰
آوای رودکوف:وزیر امور خارجه کشورمان تاکید کرد که ما از آمریکا تنها یک درخواست داریم و آن اینکه خود را قاطی مبادلات تجاری کشورها و بانکهای بزرگ با ایران نکند.
کد خبر: ۹۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۳۰
شخصی به کلانتری مراجعه کرد و گفت؛ طوطی بنده گم شده! افسرنگهبان با تعجب پرسید؛ مگر یافتن طوطی شما وظیفه ماست؟ و طرف گفت؛ نه! منظورم این است که اگر پیدا شد و دیدید علیه نظام و مردم حرفهای نامربوط و چرت و پرت میزند، بدانید که نظر خودش را مطرح میکند و بنده همیشه با این طوطی اختلاف نظر داشتهام!
کد خبر: ۹۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۴
پايگاه خبري آواي رودکوف avayerodkof.ir،
رویش نیوزنوشت: چند سالي از ايجاد وزارت ورزش و جوانان ميگذرد؛ وزارتي كه استدلال ايجاد آن عدم پاسخگويي معاونت وقت رئيس جمهور و رئيس سازمان تربيت بدني به مجلس شوراي اسلامي بود. اولین وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان در حالی که سابقه ورزشی هم داشت ولی از سوی نمایندگان مجلس رای اعتماد نگرفت. پس از اعتماد نكردن مجلس به دكتر حميد سجادي، رئيس جمهور وقت چهره اي غيرورزشي را به مجلس معرفي كرد تا وزیر جدید ورزش و جوانان تفاوتی با رؤساي قبلي سازمان تربيت بدني نكرده باشد.
در نهايت با تغيير دولت و شعارهاي عدم برخورد سياسي با حوزه هاي مختلف تخصصي از جمله ورزش، محيط زيست، اقتصاد و ... كه از سوي دكتر حسن روحاني در انتخابات داده شد، اين اميدواري در ميان علاقهمندان و سينه سوزان ورزش شكل گرفت كه بالاخره وزارتخانه ورزش و جوانان –كه البته به صورت عملي به وزرات ورزش تبديل شده بود- صاحب مديري متخصص خواهد شد كه با معرفي دكتر مسعود سلطانيفر كه از اتفاق تقريباً بدون سابقه مديريت ورزشي بود به نا امیدی تبدیل شد. پس از مسعود سلطانی فر، يك چهرهي سياسي امنيتي یعنی دكتر صالحي اميري به مجلس معرفی شد تا امیدواری مجلس کاملا رنگ بباز ولي مجلس به صالحی امیری هم رأی اعتماد نداد؛ پس از صالحی امیری،دکتر نصراله سجادي هم كه سابقه ورزشي بيشتري داشت به دلايلي سياسي نتوانست رأي اعتماد مجلس را كسب كند تا در نهايت مجلس شوراي اسلامي به دكتر محمود گودرزي كه سوابقي همچون رياست دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه تهران را در كارنامه خود داشت، رای اعتماد داد
در ابتدا به نظر می رسید حضور دكتر گودرزي به عنوان كسي كه از خانواده ورزش اول كشور –كشتي- بوده و سال ها درد و رنج ورزشكاران را درك كرده است بتواند التيام بخش زخم هاي مجموعه ورزش كشور باشد اما وزارت ورزش و جوانان در دوران مسئوليت دكتر گودرزي شاهد فراز و نشيب هاي فراواني بوده است؛ علي الخصوص در تصميماتي كه مرتبط با فدراسيون هاي ورزشي اتخاذ شده است به مانند اسلاف خود رفتارهاي سياسي را سرلوحه كار خود قرار داده اند و به تبعات اين تصميمات فكر هم نكرده اند؛ اين رفتارها گاهي اين آرزو را از ذهن عبور مي دهد كه اي كاش مديري سياسي بر مسند قدرت وزارت بود تا انتظارات از وي كم تر بود. البته نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که حضور دکتر نصرالله سجادی در معاونت وزارت ورزش این شائبه را مطرح می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها در وزارت ورزش توسط سجادی اعمال می گردد و دکتر گودرزی فقط در نقش عامل این تصمیمات حاضر شده است.
ذكر اين نكته ضروري است كه در ادامه قصد داريم عملكرد ورزشي دكتر گودرزي را به طور مختصر بررسي كنيم و قصد بررسي عملكرد حوزه جوانان را نداريم اما بايد گفت كه كلاً از زمان ادغام اين دو سازمان در يكديگر، حوزه جوانان به فراموشي سپرده شده است و بعضاً با انتصاب افرادي كه حداقل سه دهه از دوران جواني آن ها مي گذرد تصميماتي اتخاذ شده است كه نه تنها مشكلات جوانان رفع نشده است بلكه اين مشكلات گسترش يافته است.
در ادامه به چند مورد از اين تصميمات غیر ورزشی اشاره مي كنيم:
1- فدراسيون اتومبيل راني
از جمله سياسي ترين تصميمات دكتر گودرزي در خصوص اين فدراسيون گرفته شد و حميدرضا مهرعلي را به اين دليل كه محمد رويانيان را به عنوان مشاور خود منصوب كرده بود، از مسئوليت عزل كرد. سیاسی بودن این عزل به خاطر تفاوت جبهه گیری سیاسی رویانیان با دولت تدبیر و امید است.
2- فدراسيون جودو
در خصوص اين فدارسيون هم يك شاهكار رخ داد؛ و دوستان وزارت ورزش به اين بهانه كه هزينه بركناري را نپردازند، محمدعلي رستگار را با استناد به استعفاي چهار ماه قبل خود كه در آن زمان مورد پذيرش واقع نشده بود، را بركنار كردند و به نوعی استعفای چهارماه گذشته وی را پذیرفته و شخص ديگري را جايگزين او كردند. عزلي كه مهمترين علت آن مخالفت با بازگرداندن نائب رئيس وقت فدارسيون عنوان شده بود، شخصي كه به اذعان برخي از كارشناسان بخشي از مشكلات امروز و ديروز اين رشته ورزشي ناشي از رفتارها و عملكرد وي است ولي با اين وجود وزارتخانه بر تصميم خود اصرار دارد.
جالب آن است كه تصميم رئيس فدراسيون براي عزل نايب رئيس نه يك تصميم شخصي بلكه نظر هيئت رئيسه فدراسيون بوده است كه قاعدتاً بايد به تصميم جمع احترام گذاشت، اما ...
3- فدارسيون اسكي
در فدراسيون اسكي اتفاقاتي افتاد كه در تاريخ بعد از انقلاب بي سابقه بود، و اين يعني پايان دادن به رياست سي ساله خاندان ساوه شمشكي بر اسكي ولي اين اتفاق با تدابير غير كارشناسي منجر به استعفا از رياست اين فدارسيون گرفت؛ ناصر طالبي كه براي سروسامان دادن اوضاع اسكي از سوي وزير به سرپرستي اين فدارسيون منصوب شده بود و بارها اعلام رده بود كه قصد نامزدي در انتخابات را ندارد به يكباره تصميمي متفاوت گرفت و با ايجاد دوقطبي در انتخابات فدراسيون توانست از مجمع رأي اعتماد بگيرد ولي اين اتفاق آغازي بود بر نا به ساماني هاي بيش از پيش اين فدراسيون كه در يك مورد مي توان به استعفاي دسته جمعي مربيان و ورزشكاران اين رشته اشاره كرد؛ استعفاهايي كه هر روز وضعيت اين رشته را بحراني تر كرد تا كار به استعفاي جناب رئيس مورد وزارتخانه كشيد.
4- فدراسيون دووميداني
در اين فدارسيون هم مشكلات مالي به حدي رسيد كه منجر به استعفاي داوري شد؛ استعفايي كه منجر به عدم برگزاري مجمع اين فدراسيون در اسفند 93 شد و بعد از چند از حضور سرپرست در اين فدارسيون آن هم مهم ترين زماني كه بايد تمام همّ و غمّ فدارسيون براي كسب سهميه هاي المپيك و آماده سازي افرادي كه سهيمه كسب كرده اند شود منجر به برگزاري انتخابات شد و مجيد كيهاني كه از قهرمانان سابق اين رشته بوده است توانست نظر اهالي مجمع را با خود همراه كند و به عنوان رئيس انتخاب شود ولي اين پايان ماجراي دووميداني نبود و حدود دو ماه صدور حكم كيهاني زمان برد، آن هم به بهانه عدم دريافت برنامه هاي تيم جديد!
5- فدراسيون فوتبال
در فدراسيون فوتبال، بخش طنز داستان پررنگ ترست؛ تا جايي كه از هر تلاشي براي دخالت در اين فدارسيون و برداشتن كفاشيان و تمديد نشدن حكم كارلوس كي روش مضايقه نشد، ولي در اين جا با سياست مدار قهاري به نام علي كفاشيان طرف بودند؛ كسي كه از دولت اصلاحات تاكنون در بالايي ترين رده هاي مديريتي ورزش اين كشور حضور داشته است و همه نيز تلاش كرده اند به نحوي وي را از ميدان به در كنند ولي موفق نشده اند.
در فدراسيون جناب خندان تغييرات در رده هاي بالايي مديريتي فدارسيون صورت گرفت و يار ديرين كفاشيان جاي خود را به عليرضا اسدي داد كه همگان مي دانند گزينه وزارت بوده است ولي خود كفاشيان را نتوانستند بركنار كنند؛ هرچند يكي از دلايل ناكامي وزارتخانه در خصوص تغييرات اين فدارسيون به علت اساسنامه آن و تأكيد فيفا بر برخورد قاطع با دخالت دولت ها در امور آن -كه يكبار نيز در اوايل دولت نهم تجربه شد- وزارتخانه را دست بسته كرده است.
تلاشهاي وزارتخانه در خصوص تغييرات در فوتبال همچنان ادامه دارد كه آخرين آن ثبت نام نكردن كفاشيان براي ادامه فعاليت در رأس ورزش محبوب كشور است ولي بايد در روزهاي آتی منتظر ماند و ديد كه آيا واقعاً كفاشيان عرصه را خالي كرده است يا طرحي در سر دارد تا به وقت مقتضي آن را عملياتي كند و همه را به شوك فرو ببرد، كاري كه چهار سال پيش يك نمونه از آن را اجرايي كرد و اولين رئيس هشت ساله فدراسيون فوتبال ايران شد.
دخالت هاي وزارت در فوتبال منجر به حذف تيم اميد، عدم واگذاري تيم هاي استقلال و پرسپوليس و نا به ساماني وضعيت زمين هاي فوتبال كشور كه قطعاً يكي از اهداف در نظرگرفته شده در بدو تأسيس اين وزارت بوده است؛ وظايفي كه وزارت از آن ها غافل شده است و دائم تلاش مي كند تا در ريزترين مسائل فدراسيون دخالت كند تا پدرخواندگي خود را به اثبات رساند.
6- فدارسيون كشتي
در كشتي، مناسبات ميان وزير و مسئولين ان از جنس ديگر است. پس از اين كه رسول خادم پيش از المپيك لندن به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد و در آن رقابت ها شاهد كشتي هاي واقعاً ايران –بعد از مدتهاي طولاني- بوديم، در انتخابات اين فدارسيون شركت كرد و توانست از مجمع اين فدراسيون رأي اعتماد بگيرد، همگان به اتفاقات اين فدراسيون اميدوار شدند ولي نخستين سنگ اندازي با عدم صدور حكم نايب رئيس فدراسيون –عليرضا حيدري دارنده شش مدال جهان و المپيك- آن هم به مدت دو سال صورت گرفت؛ اتفاقي كه حيدري را مجاب كرد عطاي فعاليت در اين فدارسيون را به لقايش ببخشد.
داستان هاي فدراسيون كشتي و وزارت ادامه دارد تا جايي كه اخيراً رسول خادم را مجبور به نامه نگاري با رئيس جمهور بكند و در حالي كه كم تر از 160 روز تا مهم ترين رقابت هاي ورزشي سال 2016 باقيمانده لب به شكايت بگشايد كه با اين وضعيت حمايت مالي و معنوي از كشتي نبايد در المپيك ريو انتظار مدال از اين رشته داشت.
رفتارهاي متضاد و متناقض وزارت در فدارسيون هاي ديگر نيز بوده است (مانند فدراسيون كاراته، تنيس روي ميز، تنيس و ...) كه در اينجا به همين مقدار كفايت مي كنيم؛ ولي اين سؤال را نمي توانيم نپرسيم كه واقعاً در مجلس شوراي اسلامي كسي نگران نتايج ورزشكاران در مسابقات المپيك نيست؟ الان كه انتخابات به پايان رسيده است و ديگر نمايندگان دغدغه عدم راي آوري ندارند نمي توانند جناب وزير به مجلس احضار كنند و علت اين رفتار ها را از ايشان بپرسند؟!!!
کد خبر: ۹۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۷
یک طنزپرداز با استفاده از موضوع «خانهتکانی»، با برخی چهرههای سیاسی شوخی کرده است.
آوای رودکوف:آیدین سیارسریع در ضمیمه طنز روزنامه «قانون» نوشت: «ایام منتهی به عید است و هموطنان عزیزمان در راستای اجابت دعوت آن خواننده بیموی بزرگوار که میگفت تکون بده، مشغول خانهتکانی و استقبال از سال جدید هستند. امروز میخواهیم ببینیم چهرههای سیاسی این روزها چه کار میکنند و چه جوری خانههای خودشان را میتکانند.
محسن رضایی: لباسهای قدیمی را از توی کمد درمیآورد و لباسهای نو را دور میاندازد. اصلا هم شوخی ندارد.
علی لاریجانی: صندلیهای قدیمی را دور میاندازد و صندلیهای جدید میخرد. با شوق و ذوق روی یکی از صندلیها مینشیند. نگاهی به اطرافش میاندازد. اعضای خانه را صدا میکند تا مطمئن شود کسی در خانه نیست. بعد با خودش تمرین ریاست مجلس دهم میکند! صدایش را صاف میکند و میگوید لطفا بنشینید! اهم اهم ... بنشین آقا! قاضیپور حرف نزن! کواکبیان اینقدر نیا بالا! هاشمزایی بشین ... مطهری آرومتر! حالا آقای علیزاده! عارف بیا سر جای من، من برم یه دقیقه دست به آب ... وای چقدر خوبه! هیع (ذوق)
علی مطهری: کمد لباسها را باز میکند. نگاهی به آنها میاندازد. یکیشان پاره شده، تو جیب یکیشان سنگ است، توی آن یکی آجر ... رو به همسرش میکند و می گوید: «یه دفعه دیگه هم برم شیراز با این مصالحی که با خودم میارم میتونیم اینجا رو بکوبیم چهار طبقه بسازیم!» یکهو روحالله حسینیان از تو کمد در میآید و میگوید: «سیمان نمیخواین؟» مطهری میگوید: «نه!» حسینیان میگوید: «پس من یه دونه از این شلوارا برمیدارم.»
محمود احمدینژاد: مینشیند روی تپهها و گلهای روی تپه که متاسفانه به دلیل عدم رسیدگی دولت یازدهم خشک و پژمرده شدهاند را آب میدهد (با شیلنگ) و همینطور که به بهار سلام میکند با یک حرکت سریع تپه مذکور را متحول میکند و لبخند میزند.
یاران احمدینژاد (پاکدستان): دستهایشان را دوباره با آب و صابون میشویند. بعد در گاوصندوق خانهشان را باز میکنند و آه عمیقی میکشند. یک گردگیر پر شترمرغ دستشان میگیرند و در حالی که چشمهایشان را بستهاند به یاد صندوق ذخیره ارزی، گاوصندوق را پاک میکنند و لذت عجیبی میبرند.
حسین شریعتمداری: شیشهها را با منابع فراوان موجود پاک میکند ولی در میان کار متوجه میشود که ایجاد شفافیت، خواست نهادها و سرویسهای جاسوسی و امنیتی غرب و اصلاحطلبان جیرهخوار داخلی است و دوباره اقدام به کثیفکردن شیشهها میکند ولی متاسفانه دستهایی پشت پرده هستند که تا برادر حسین میرود شیشهها را تمیز میکنند. (مسئولان برخورد کنند)
قالیباف: فرش خانه را میآورد در حیاط آویزان میکند. بعد یک چوب خوشدست را با ژست آن بازیکنان بیسبال که همهاش منتظرند توپ بیاید سمتشان و حرصشان را خالی کنند، دستش میگیرد و در حالی که با تمام توانش روی فرش بیگناه میکوبد، تکرار میکند: من میانهروام! من میانهروام! من میانهروام!
بیقانون از همه سیاستمداران عزیز کشور تقاضا میکند خانهتکانی منزل را بیخیال شوند و به همان خانهتکانی دل و پاککردن کینهها از سینهها و این دست کارهای کلیشهای مشغول شوند.»
کد خبر: ۹۰۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف، حسین پناهی دژکوه در ۶ شهریور ۱۳۳۵ (یا به روایتی ۱۳۳۹) در روستای دژکوه از توابع شهر سوق (شهرستان کهگیلویه) در استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل به مدرسه ی آیت الله گلپایگانی رفته بود...
و بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگی اش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت می کرد. تا اینکه زنی برای پرسش مساله ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین می رود.از حسین می پرسد که فضله ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاش ام بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه می دانست روغن نجس است، ولی اینرا هم می دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده اش را باید تامین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آنرا در بیاورد و بریزد دور،روغن دیگر مشکلی ندارد.
بعد از این اتفاق بود که حسین علی رغم فشارهای اطرافیان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسه ی هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامه نویسی را گذراند.
پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامه های خودش ساخت که مدت ها در محاق ماند.با پخش نمایش دو مرغابی درمه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی می کرد، خوش درخشید و با پخش نمایش های تلویزیونی دیگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش می بارید و طنز تلخش بازیگر نقش های خاصی بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعربود. و این شاعرانگی در ذره ذره جانش نفوذ داشت.
نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد،این مجموعه ی شعر تا کنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ شد و به شش زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است.وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت.
برای آشنایی بیشتر با شخصیت بزرگ و ناشناخته حسین پناهی چند کلامی با آنا پناهی دختراین هنرمند هم استانی که در نمایشگاه کتاب یاسوج حضور یافته بود هم صحبت شدیم که در زیر می خوانید:
1- لطفا خودتان را معرفی کنید وبگویید چه رشته ایی درس خواندید ؟ودرحال حاضرکجا شاغل هستید؟
آنا پناهی هستم و متولد 1359 و فلسفه ی غرب خواندم.و در صدا و سیمای تهران مشغول به کار هستم. 2ـ حسین پناهی را در یک جمله خلاصه کنید؟ " مردی که هیچ کس نبودو تو گویی اگر نمی بود جهان قادر به حفظ تعادل خود نبود چون آن درختکه زیر باران ایستاده استنگاهش کن " 3ـ بسیاری عقیده دارند حسین پناهی بعداز مرگش شناخته شد و معلوم شد چه گوهر گرانبهایی را در عرصه ی فرهنگ و هنر از بین ما رفته ، نظر شما چیست؟ به نظر من حسین پناهی همیشه حسین پناهی بوده ولی این ماییم که بر طبق عادتی غلط انسان ها را بعد از مرگشان مورد توجه قرار می دهیم . حسین پناهی قبل از مرگش بیشتر به عنوان یک بازیگر شناخته شده بود تا یک شاعر. بازیگری با بازی های خاص و شخصیتی گنگ و پیچیده . من فکر میکنم دلیل همین پیچیدگی و گنگ بودن داشتن پشتوانه ایی شاعرانه و نگاهی عمیق و فلسفی است. وجهه ی شاعرانه او بعد از مرگش بیشتر مورد توجه قرار گرفت به خاطر چاپ آثاری بیشتری از او. آنا پناهی 4-ـنظر شما در مورد نمایشگاه کتاب یاسوج که شما هم در آن حضور داشتید چیست؟و چه شد که با نام آنا پناهی و آثار حسین پناهی در این نمایشگاه حضور یافتید با توجه به عدم حضور شما در نمایشگاه های قبلی ؟ قبل از هر چیزدرمورد نمایشگاه استانی باید بگویم که قبل از اینکه در نمایشگاه حضور پیدا کنیم در مورد اینجا از چند ناشری که سالهای قبل حضور داشتند سوال کردیم و آنها از استقبال و حضور خوب هم استانی هایم گفتند و این برای من خیلی مهم و خوشحال کننده بود . اسم انتشارات ما "آناپنا" است و در حیطه ی شعر و ادبیات کار می کند. من ناشر آثار حسین پناهی نیستم و فقط دوست دارم در حفظ و نشر و اشاعه ی اندیشه ی حسین پناهی کاری بکنم. ولی طبیعتا توقع دیگران هم این خواهد بود که وقتی به غرفه ای مراجعه می کنند که مربوط به دختر حسین پناهی بتوانند همه ی آثار ایشان را از آنجا تهیه کنند. و من هم همه ی آثار پدرم را از دیگر ناشران و در غرفه ی آناپنا داشتم. 5ـ استقبال مردم در کشور و استان کهگیلویه و بویر احمد از آثار حسین پناهی چگونه است ؟ استقبال مردم از آثار حسین پناهی چه دراستان و چه در کل کشور همیشه خوب بوده و پدرم همیشه و همیشه ازاین استقبال و شور و شوق مردم در مورد آثارش به عنوان پشتوانه ایی با عشق یاد می کرد. 6ـآنا پناهی یکی از اشعار پدرش را برای ما بخواند و برداشتش از مفهوم این شعر را بیان کند؟سلام خداحافظچیز تازه اگر یافتیدبر این دو اضافه کنیدتا بل باز شود این در گمشده بر دیوارشما را یاد چه چیزی می اندازد؟اینکه امروزه خیلی از ارتباطات ما در حد سلام و خداحافظی کوتاه خلاصه می شود و بدتر اینکه ازهیچ های سوء تفاهم برای خود و بین خود و دیگران دیواری ساختیم که گشودنش کار آسانی نیست چون نمی خواهیم . 7ـ به نظر شما چی باعث شد تا مردم اینگونه با حسین پناهی ارتباط برقرار کنند؟ اینکه حسین پناهی همیشه خودش بود و اینکه حسین پناهی همیشه روح سادگی و صداقت روستای اش را حفظ کرده بود و خودش را تافته ی جدا بافته نمی دانست. خودش را از مردم می دانست و همیشه به نظر آنها نهایت احترام را می گذاشت و برایش بسیار بسیارمهم بودند. 8ـ کدام اثر حسین پناهی را بیشتر دوست دارید؟ همه آثار پدرم را دوست دارم . چون می دانم و دیدم که به خاطر اعتقاد داشتن به نوشته هایش چقدر رنج کشید و هیچ چیز و هیچ کس نتوانست روی او تاثیر بگذارد و او همیشه حسین پناهی بود و ماند. ولی تئاتر دو مرغابی در مه را خیلی دوست دارم چون در شخصیت الیوت این نمایشنامه سردرگمی و سرگشتگی و تنهایی و خاص بودن حسین پناهی را به وضوح می توان دید و اینکه چطور حسین پناهی در شخصیت الیوت با تمام سادگی و صداقتش و انباشتی از دانسته گی، جهان پیرامونش را تحلیل می کرد. آنا پناهی وهمسرش به همراه آقای طاهری از پیشکسوتان فرهنگی استان در نمایشگاه کتاب یاسوج 9ـ اگر حسین پناهی زنده بود الان به او چی می گفتید که دوستش دارید ؟ حرفهای زیادی برای گفتن و درد دل های فراوانی دارم.که به شما هم نمی توانم بگویم ترجیح می دهم فقط با پدرم دردل کنم . 10-چند تا فرزند دارید؟و همسر شما اهل کجاست؟ یک فرزند پسر دارم به نام مانی که 9 سال دارد.همسرم اهل کهگیلویه هستند. 11ـ حرف پایانی ؟ " دنیا زشتی کم نداردزشتی های دنیا بیشتربوداگر آدمی بر آنها دیده بسته بوداما آدمی چاره ساز است"
ایل بانو
کد خبر: ۹۰۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۳
در مدت اخیر، برخی سیاسیون، خود را معتدل و میانهرو و مخالفان خود را تندرو و افراطی معرفی کردهاند و با تکرار این ادبیات، در پی تخریب وجهه طیف انقلابی و حزباللهی کشور هستند. رهبر معظم انقلاب در دیدار دیروز خود این رفتار اشتباه را تقبیح کردند
کد خبر: ۸۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۶
شعار مناسب برای یک نامزد میانهرو – طیف مخاطبان زنان #11;خانه دار، مردان کارمند در آستانه ارتقای پایه شغلی: من چنان آسه میرم آسه میام که هیچ گربهای شاختون نزنه!
کد خبر: ۸۷۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
آوای رودکوف:جشن بزرگ فجر انقلاب با اجرای برنامه های متنوع فرهنگی وهنری بویژه اجرای موسیقی محلی،نمایش تئاتر طنز،شعر محلی وطنز ومسابقات فرهنگی برگزار شد.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
امین درخشان رئیس اداره فرهنگ وارشاداسلامی شهرستان بهمئی درآیین برگزاری این جشن باشکوه گفت:استقبال بی نظیرشما مردم ازجشن های انقلاب نشان ازارادت شمابه نظام وانقلاب اسلامی است که روزبه روز مردم قدردان وقدرشناس انقلاب هستند.
وی بابیان اینکه مردم به رهبری حضرت امام راهل مهمترین دلیل پشتوانه پیروزی انقلاب اسلامی بودندافزود:امروز به برکت انقلاب اسلامی ایران کشور ما ازاقتدارجهانی برخورداراست.
رئیس اداره فرهنگ وارشاداسلامی بهمئی ازحضوربی نظیرمردم درجشن انقلاب اسلامی درهمه حوزه های هنری نقش آفرین بودندکه جا دارد از اهالی هنرکه درتوصیف انقلاب تلاش می کنندتقدیر و تشکرشود.
برپایه این گزارش دراولین شب جشن انقلاب اجرای موسیقی محلی ،نمایش طنز،شعرخوانی،مسابقات فرهنگی ودیگربرنامه های هنری اجراشدکه مورد رضایت مخاطبان قرارگرقت.
دراین جشن باشکوه که بااستقبال بی نظیرمردم برگزارشدموسیقی اصیل انقلابی وموسیقی محلی استان با اجرای حبیب اله بازیار شور و حال خاصی به برنامه داد.
برپایه این گزارش مراسم جُنگ های شادی فجرانقلاب دربهمئی بااجرای مسیقی محلی وموسیقی های انقلابی ،اجرای نماش تئاترطنزاجتماعی،شعرخوانی،مسابقات فرهنگی وهنری وسایربرنامه های متنوع شادوهنری به مدت ٣شب اجرامی شود
کد خبر: ۸۶۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۲۰
آوای رودکوف:با همت جمعی از نخبگان دانشگاهی لر از 12 استان در تهران ،جشنواره فرهنگی قوم لر برگزار می شود
کد خبر: ۸۶۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۴
ماجرای رد صلاحیتهای داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی به عرصه طنز هم کشیده شد.
پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این روزها متنی در همین زمینه در فضای مجازی دست به دست میشود که با توصیه ضرورت کوشا بودن در تربیت فرزندان، در واقع مسئولان را به روش اعتدال در برخورد با موضوع صلاحیتها توصیه میکند.
به نوشته این روزنامه، متن طنز چنین است: «دختر مرحوم طالقانی، پسر شهید مطهری، پسر شهید اشرفی اصفهانی، نوه امام خمینی، فرزندان هاشمی رفسنجانی، پسر دکتر عارف و ... همگی رد صلاحیت شدند. لطفاً در تربیت فرزندان کوشا باشید!»
کد خبر: ۸۴۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴