اوای دنا:اعضای تیم میکروبیولوژی دانشگاه منچستر، امیدوارند که آب سیبزمینی بتواند یک مکمل رژیمی روزانه برای درمان بیماری زخم معده ایجاد کند.
دانشمندان دانشگاه منچستر کشف کردهاند که سیبزمینی حاوی مولکولهای ضدباکتری بینظیری است که میتواند به درمان زخم معده کمک کند.اعضای تیم میکروبیولوژی این دانشگاه، امیدوارند که آب سیبزمینی بتواند یک مکمل رژیمی روزانه برای درمان این بیماری ایجاد کند. آنها همچنین امیدوارند این مکمل به مانند مکمل نوشیدنیهای لبنی پروبیوتیک در معرض فروش گذاشته شود.به نوشته میل آنلاین، این کشف حاکی از یک مولکول اساسی است که هم میتواند باکتریهایی که درون معده وجود دارند را درمان کند، و هم میتواند مانع باکتریهایی شود که باعث زخم معده و سوزش معده میشوند.این کشف همچنین میتواند در تولید داروهای آینده و گسترش آنها به پزشکان کمک کند.علاوه بر این، با این پادزی، باکتریهای معده نمیتوانند در برابر عصاره یا آب سیبزمینی مقاومت کنند، مادهای که هیچ عارضه جانبی نیز ندارد.دانشمندان برای دستیابی به نتایج خود، آزمایش هایی را بر روی انواع مختلف سیبزمینی اجرا کردند. آنها معتقدند عصاره سیبزمینی میتواند به عنوان یک اقدام پیشگیرانه نیز برای این بیماری در نظر گرفته شود. یان روبرتس، پروفسور میکروبیولوژی میگوید: اگرچه در نگاه اول این مطلب کمی تردیدبرانگیز است، اما واقعیت دارد. همانطوری که بسیاری از محصولات گیاهی ترکیبات جالبی دارند که ما تازه به آنها دست پیدا کردهایم.اکنون محققین این دانشگاه به دنبال شرکتهایی در سراسر دنیا هستند تا بتوانند ابتکار آنها را رشد و توسعه دهند. آنها به دنبال این هستند تا یافتههای خود را در معرض عموم بگذارند تا همه مردم از این کشف، بهره ببرند.جام نیوز/
کد خبر: ۹۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۱
اوای دنا: مدیرکل آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد از خبرنگاران و اصحاب رسانه این استان خواست که نقاط ضعف آموزش و پرورش استان را گوشزد و بیان کنند.پرویز طاهری در آئین تجلیل از خبرنگاران گفت: آموزش و پرورش دارای گستردگی بیشتری نسبت به دیگر دستگاهها است و در این بین دارای نقصهای زیادی است و میطلبد خبرنگاران این نقصها را به ما مسوولان گوشزد کنند.وی با بیان اینکه انتقاد اصولی و منطقی رسانهها سبب توسعه همه جانبه میشود، اظهارداشت: با کمک و مشورت همدیگر آسیبهای اساسی کهگیلویه و بویراحمد را بشناسیم.پرویز طاهری افزود: نقد کردن اصولی و صحیح رسانهها میتواند سبب توسعه باشد اما در این نقادیها نباید طوری عمل شود که احساس تخریب به ذهن خواننده خبر یا گزارش خطور پیدا کند.
مدیر کل آموزش وپرورش استان گفت: باهمدلی بسیاری از نیازهای استان از سوی مطبوعات ورسانه ها رفع خواهد شد.
وی گفت: امید بخشی – آگاهی بخشی با تإکید برحقیقت گویی وایجاد فضای معنوی برای نسلهای جوان ونوجوان از مهمترین وظایف خبرنگاران است.
آقای طاهری همچنین با اشاره به تفاوت آزادی وآزادگی گفت: آزادگی را باید به دست بیاوریم وخبرنگاران باید در این بستر وارد شوند.
وی گفت: مجموعه عبادات ودستورات وحی به بشر برای ظرفیت سازی انسان است تا درمسیر سعادت قرار گیرد.
مدیر کل آموزش وپرورش به خبرهای قرآن کریم اشاره کرد وگفت: بعنوان نمونه سورة بنا بخشی از خبرهای بزرگ درقرآن کریم است وسراسر قرآن خبرهای حقیقت است.
کد خبر: ۹۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۷
اوای دنا:تابستان 8 سال پيش در چنين روزي همه ايران يک نام را زمزمه کرد، براي يک نام بغض کرد، براي يک نام اشک ريخت و شعر خواند؛ حسين پناهي. مردي که کودکياش را 48 سال تمديد کرد.حسين پناهي خود درباره رسالتي که در زندگي داشت به وضوح گفته بود که «رسالت من چنين است، تا دو استکان چاي داغ را از ميان دويست جنگ خونين به سلامت بگذرانم، و در شبي باراني، چشم در چشم با خداي خود نوش کنم!»به گزارش هنرآنلاين، هشتمين تابستان است که او به آن سوي پنجرهها کوچ کرده، آنقدر زود گذشت که ما از آن روز تا امروز و احتمالا تا هميشه، مرثيهخوان روزهايي هستيم که بودنش را نفهميديم و چه حيف! حسين پناهي، يک بازيگر يا شاعر به معني صرف کلمه نبود ولي هرچه بود، جهان غريب پناهي، همان قدر جلوي دوربين سينما عيان ميشد که روي سن تئاتر، که بر دفتر شعر و اين را با زبان شرح دادن، محال!حسين پناهي دژکوه، در سال 1335، در روستاي دژکوه شهر سوق از توابع شهرستان دهدشت در استان کهگيلويه و بويراحمد متولد شد. پس از اتمام تحصيل در بهبهان به توصيه و خواست پدر براي تحصيل به مدرسه آيتالله گلپايگاني رفت و بعد از پايان تحصيلات براي ارشاد و راهنمايي مردم به محل زندگياش بازگشت.چند ماهي در کسوت روحانيت به مردم خدمت کرد. و پس از مدتي نتوانست در کسوت روحاني باقي بماند.حسين به تهران آمد و سر از آکادمي علوم هنري آناهيتا درآورد و تحت آموزش مستقيم دکتر مصطفي اسکويي، با عناصر و تکنيک بازيگري به روش استانيسلافسکي که اسکويي و همسرش بنيانگذار اين سبک در ايران بودند، با تئاتر کلاسيک نوع اروپايي به بهترين نحو آشنا شد و يکي از شعرهاي معروف خود را با نام”براي آناهيتا" در آن زمان سرود و به استادش تقديم کرد.پناهي بازيگري را نخست از مجموعه تلويزيوني”محله بهداشت" آغاز کرد. سپس چند نمايش تلويزيوني با استفاده از نمايشنامههاي خودش ساخت که مدتها در محاق توقيف ماند تا بالاخره با پخش تلهتئاتر”دو مرغابي در مه" از تلويزيون که علاوه بر نوشتن و کارگرداني خودش نيز در آن بازي ميکرد خوش درخشيد و با پخش نمايشهاي تلويزيوني ديگرش، توجه مخاطبان خاص و عام را به خود معطوف کرد. (نمايشهاي”دو مرغابي در مه" و”يک گل و بهار" که پناهي آنها را نوشته و کارگرداني کرده بود، بنابه درخواست مردم به دفعات از تلويزيون پخش شد.)در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد او يکي از پرکارترين و خلاقترين نويسندگان و کارگردانان تلويزيون بود. به دليل فيزيک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگي و خلوصي که از رفتارش ميباريد و طنز تلخش بازيگر نقشهاي خاصي بود. اما حسين پناهي بيشتر شاعر بود و اين شاعرانگي در ذرهذره جانش نفوذ داشت. تا اينکه نخستين مجموعه شعرش با نام”من و نازي" در 1376 منتشر شد. (اين مجموعه شعر تاکنون 17بار تجديد چاپ شد و به 6 زبان زنده دنيا ترجمه شده است.)کار هنري از زبان پناهيدر کودکي نميدانستم که بايد از زنده بودنم خوشحال باشم يا نباشم. چون هيچ موضعگيري خاصي در برابر زندگي نداشتم. فارغ از قضاوتهاي آرتيستيک در رنگين کمان حيات ذرهاي بودم که ميدرخشيدم. ديدن پرواز دور از دسترس و افسانههاي عقابها، حمله ساليانه ميليونها ملخ و… همه اينها براي من، عجيب، موثر و جالب بود. بعد از مدتي ديدم مثل جاروبرقي تمام آن تصاوير و اتفاقات را در ذهنم جمع کردهام و حالا در کارهاي نيمه هنري که انجام ميدهم، نشانههايي شدهاند که نميگذارند يا نميخواهند از گذشتهام جدا شوم.سينما، شعر، هنر از زبان پناهيعلاقه شماره يک من، شعر است، بعد به سينما گرايش پيدا کردم که همسايه ديوار به ديوار شعر است. شعر، سينما را نگه داشتهاست وگرنه در حد گرايشهاي مستند يکبار مصرف ميماند. کسي که براي نخستين بار طرح پاپوشي به اسم کفش را طراحي ميکند اسم کارش هنر است. اين بارها تکرار شده که”من اگر ميتوانستم شعر بگويم هيچگاه فيلم نميساختم." اين گفته خالق فيلمهاي ايثار، نوستالژيا، و آيينه است، تارکوفسکي پيامآور سينما. من هم وقتي از سينما ميگويم، منظورم آثاري است که جرقهاي از خلاقيت سازنده را در آن ميبينم. من سعي کردم روشنايي شعر را با خودم در سينما حفظ کنم. نه شعر خودم را بلکه شعري را که در دنيا مطرح است. اين شعر را در نظر بگيريد:”کوهها در دور دست ميدرخشند در چشم سنجاقک…"اين يک هايکوي ژاپني است.به نظر من بازيگري که نقشي را در مقابل دور بين بازي ميکند، عمده بار بازيگرياش بر نکات و انديشهاي است که در ذهن دارد و تماشاگر نميبيند. شما از کجا ميدانيد که در ميان يک ديالوگ، چنين ذهنياتي مثل اين هايکو نباشد؟ چنين فرضيات ذهني، هميشه تاثيرگذارتر از امکانات در دسترس است، مثل ديالوگ يا حرکت. آن فرضيات بازيگر است که با خود ميگويد اگر فلان لحظه را اينطوري عکسالعمل نشان بدهم، بهتر است. نميخواهم بگويم همه بازيگران با شعر سر و کار دارند بلکه هرکس به فراخور حالش فرضيات ذهني براي کار خود کنار ميگذارد.بازي در نقش افراد مجنون و کودکانقبلا هم گفتهام باز هم ميگويم، بعد از مرگم متوجه خواهيد شد که چرا در چنين نقشهاي کودکانهاي ظاهر ميشوم و اين حرف بين برخي از دوستان سوءتعبير شدهاست. منظورم اين نبوده که من نابغهاي هستم که بعد از مرگم به وجود نازنينم پي ميبرند. نه، ميخواستم بگويم بعضي چيزها تا وقتي آدم هست، حالا هر کسي، نميشود در مورد آن حرف زد. چون اگر بگويي، پر ميشوي از”من".ميخواستم بگويم کليد گم گمشدههاي ما در جيب دل بچههاست (و در جيب هر کس که شبيه بچههاست)؛ بقيه به قدرت، بازيگرند. اگر براي ارائه اين شخصيتها دنبال الگو بگرديم در جامعه فراوان به چشم ميخورد، افرادي که فقط از حيث جسماني بزرگ شدهاند و گاهي دست به اعمالي ميزنند که هيچ ربطي به منطق و دو دو تا ميشود چهارتاهاي حسابگرانه ندارد.کودکي از زبان پناهياز زماني که دوران کودکي را از دست دادم در اين انديشه بودم، ما ايلياتي بوديم شبها پهنهاي به وسعت آسمان، زمينه روياهاي دور و درازمان بود. شبها آنقدر به آسمان نگاه ميکرديم تا خوابمان ببرد. در آن پهنه، ذهن ما به جايي نميرسيد اما ميتوانستيم ستارهاي را انتخاب کنيم و دلخوش آن شويم. ما به سياهچالهها فکر نميکرديم، شايد به اين خاطر که دوران کودکي، دوران حيرت است.بعد از اين دوره بزرگترين مسئلهام”مرگ" بود. هميشه اين بودن يا نبودن، برايم سوال غليظ و پيچيدهاي بوده و هست و هميشه هم بيجواب مانده؛ آيا مرگ، پاسخ بزرگي به زندگي ماست؟ چرا بار آگاهي بر گرده انسان گذاشته شد؟ يا ما چرا ميبينيم؟ ما چرا ميپرسيم؟ هميشه اينها براي من معماهاي لاينحل بودهاست. درگير شدن ذهن با مرگ، هميشه با آرزوي ديرينه انسان براي رسيدن به دستاويز عشق، ارتباط تنگاتنگ داشتهاست.
کد خبر: ۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
اوای دنا-مردمان:ماری کِی اش (Mary Kay Ash) صاحب لوازمآرایش معروف ماری کِی گفته است، "دو چیز هست که مردم بیشتر از پول و درامد بالا میخواهند...یکی شناخت و دیگری تحسین." یکی از مهمترین عوامل انگیزهدهنده به کارمندان همیشه تحسین و تشویق بخاطر درستی انجام کار بوده است. این همیشه از پول مهمتر بوده است.اما چرا مدیران، مالکان و کارفرمایان از آن زیاد استفاده نمیکنند؟ بعضی میگویند چون نمیدانند چطور باید از کار کارمندان خود قدردانی کنند. بعضی نمیدانند برای تشویق و قدردانی از کارمندان خود در محیط کار چه میتوانند بدهند. و خیلیها هم آنقدر مشغله دارند که اصلاً حواسشان به این نیست. این یکی از بدترین گناهان مدیران است که آنقدر مشغله داشته باشند که قدردانی از کارمندانشان و تشویق و تحسین آنها بخاطر کارهای خوبشان را فراموش کنند. در زیر به 5 راز انگیزه دهنده برای قدردانی صمیمانه که تیم کاری شما را برای رسیدن به سطح موفقیت بالاتر تشویق میکند، اشاره میکنیم:جزئی بیان کنیدبرای اینکه رفتار و عملی را دوباره از کارمندتان ببینید، باید به او نشان دهید که دقیقاً قدردان کدام عمل او هستید. بعنوان مثال، قدردانیهای معمول اینطور هستند:مدیر: "علی، امروز کارت فوقالعاده بود. همینطور ادامه بده."علی: "ممنون" (علی به این فکر میکند که مدیر از کدام کار او قدردانی میکند)روش صحیحمدیر: "علی، کار گزارش امروز صبحت عالی بود. فکر میکنم وقت زیادی برای آن گذاشته بودی چون همه جزئیات را خیلی خوب مطرح کرده بودی. واقعاً از تلاشت ممنونم."علی: "از اینکه متوجه شدید که چقدر برای آن گزارش وقت گذاشته بودم خوشحالم. خیلی ممنون." (علی به این فکر میکند که مدیر واقعاً گزارش را مطالعه کرده و از تلاشش ممنون است و دوست دارد دوباره آن کار را تکرار کند."همینطور که میبینید، کارمند متوجه شده است که مدیرش از کدام کار او راضی و خوشنود است و انگیزه لازم برای تکرار آن را پیدا میکند.بهموقع باشیددقت کنید که قدردانی شما باید بلافاصله بعد از آن عمل باشد. هرچه فاصله زمانی بین قدردانی و عمل موردنظر بیشتر شود، تاثیر آن برای انگیزه دادن به کارمند کمتر خواهد شد.مدیر: "علی، گزارشی که شش ماه پیش ارائه کردی عالی بود. به کارت ادامه بده. ممنون."علی: "ممنونم ولی منظورتان کدام گزارش است؟"سعی کنید قدردانی که انجام میدهید بهموقع باشد. حتی اگر مجبور شوید بخاطر آن کار دیگری را رها کنید اما باید برای کارهای خوب کارمندانتان وقت بگذارید.عادل باشیدیکی از مهمترین نگرانیهای مدیران این است که وقتی قدردانی انجام میشود، عادلانه به نظر نرسد. خیلی وقتها وقتی از کارمندی که کارمند نمونه ماه مشخص شده است میپرسیم که کدام کار او باعث این تشویق شده است میگوید که نمیداند. باید بتوانید به طور مشخص و دقیق قوانین تشویق و قدردانی را مشخص کنید تا همه بفهمند چطور میتوانند از آن برخوردار شوند. در نشان دادن قدردانی خود ثابتقدم باشید. اگر بخاطر کار مطلوب کارمندی از او قدردانی کنید و وقتی کارمندی دیگر همان کار را انجام دهد و قدردانی نشان ندهید، بذر جانبگیری و استثناء قائل شدن را میپاشید.همیشه به دنبال کارهای خوب کارمندانتان باشید. وقتی چنین رویکرد فکری داشته باشید، خوبیها را خواهید دید و بازده کاری و خلاقیات در میان اعضای تیمتان تقویت خواهد شد.قدردانیتان را خالصانه بیان کنید. وقتی میخواهید قدردانی انجام دهید آن را با بحثهای دیگر ادغام نکنید. به عبارت دیگر، بعد از بیان قدردانیتان برای یک عمل، عمل اصلاحی ممکن برای کاری دیگر را به میان نیاورید. این باعث میشود کارمندتان با خود فکر کند، "اصلاً نمیخواهم از من قدردانی کند چون همیشه آن را به یک چیز بد میچسباند." پس قدردانیتان را خالص نگه دارید.درصورت امکان در ملاءعام قدردانی کنیدقدردانی چیزی نیست که بخواهید پنهانش کنید. اینکار اگر در ملاءعام انجام شود تاثیر بیشتری خواهد داشت. قدردانیتان را در جلسات، درمقابل اعضای تیم و مخصوصاً مدیریت انجام دهید. نکته جالب این است که وقتی به این کار عادت کردید، خیلی از اعضای تیمتان فعالیت خود را بیشتر میکنند تا آنها هم از این قدردانیها برخوردار شوند.منطقی باشیدمعمولاً وقتی از همه سوال میکنیم که چرا هر روز سر کار میروند، اولین جوابی که میدهند این است که "چون حقوقی دریافت کنند و زندگیشان را بچرخانند." بعد که بیشتر درمورد آن حرف بزنیم میگویند که فکر میکنند با کار کردن میتوانند تفاوت ایجاد کنند. در اکثر موارد، دلیل اینکه همه کارمندان صبح زود از خواب بیدار میشوند و تصمیم میگیرند که سر کار بروند این است که احساس میکنند میتوانند در محلکارشان تغییری ایجاد کنند.اجازه بدهید به مثال قبل برگردیم تا فرایند قدردانی را کامل کنیم:مدیر: "علی، گزارش امروزت درمورد سیستم کامپیوترها عالی بود. فکر میکنم وقت زیادی برای تحقیق درمورد آن گذاشته بودی تا ما همه اطلاعات لازم برای سفارش آن سیستم کامپیوتر را داشته باشیم. واقعاً از تلاشت ممنونم چون این سیستم کامپیوتری جدید بازده کار تیم ما را خیلی بالا میبرد و باعث میشود به هدفمان برسیم و شرکت امسال سود بیشتری داشته باشد. من منتظر کارهای فوقالعادهتر تو در آینده هستم. ممنونم."علی: "متشکرم. از اینکه میتوانم تغییری ایجاد کنم خوشحالم. اگر باز کمکی از دستم برمیآمد خبرم کنید."با این روش علی متوجه میشود که چطور میتواند در محلکار خود تغییر ایجاد کند و مدیر هم با جمله آخر خود او را برای انجام دوباره آن کار تشویق میکند.اینها پنج نکته درمورد نحوه ابراز قدردانی و انگیزه دادن به کارمندان برای بیشترین نتیجه با کمترین تلاش بود. از همین امروز شروع کرده و این تکنیکها را در رفتار با کارمندان خود به کار برید تا ببینید چطور تیم کاری شما تغییر کرده و بهتر میشود. از کارمندانتان قدردانی کنید! به آنها انگیزه دهید! و موفق شوید!
کد خبر: ۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۱۴
اوای دنا:خوش خوراکی آدمها این روزها به گنجشکها هم رسیده و برخی ها گنجشکهای کوچک و دوست داشتنی را با یک لقمه ناقابل به کام مرگ می کشانند.
به گزارش اوای دنابه نقل از مهر، اگر این روزها سری به بازار اهواز و البته برخی شهرهای دیگر این استان بزنید، می بیند که دست فروشانی حضور دارند که گنجشک های سلاخی شده را به سیخ کشیده اند و در سینی هایی، آنها را در معرض فروش مردم قرار می دهند این در حالی است که برخی از مردم از دیدن چنین صحنه هایی شگفت زده و ناراحت می شوند و برخی دیگر با پرداخت پول آنها را تبدیل با لقمه های خوشمزه می کنند. شیوه خوردن آنها هم شامل چندین شیوه است. برخی آنها را کباب می کنند، برخی به عنوان گوشت در خورش استفاده می کنند و برخی هم آنها را سرخ می کنند ولی در نهایت همه این شیوه باعث شده ادامه نسل گنجشکها که بی آزارترین پرنده های دور و بر ما هستند و خیلیها با دیدن آنها احساس شور و شعف می کنند با خطرات جدی مواجه شود.جالب اینکه به علت جثه کوچک گنجشک ها، تهیه غذایی از آنها باعث نابودی تعداد فراوانی از این پرنده می شود. برای نمونه برای یک وعده غذای معمولی یک فرد که البته پرخور هم نباشد حداقل ۲۰ گنجشک باید شکار و کشته شوند که می توان نتیجه گرفت برای یک وعده غدایی یک خانواده پنج نفری ۱۰۰ گنجشک باید شکار شوند. خوردن گنجشک ها که روز به روز طرفداران فراوانی پیدا می کند ادامه حیات این پرنده را تهدید می کند زیرا هم فروشندگان آن در حال افزایش هستند و هم تعداد شکار آن. حتی کار به جایی رسیده که برخی از فروشندگان شرمنده مشتریان خود در بعدازظهرها می شوند زیرا گنجشکی برای فروش به آنها ندارند.در گذشته مردم لانه کردن گنجشک در خانه ای را نشانه ورود خوشبختی و خیر و برکت به آن خانه می دانستند ولی حالا چه تغییری در زندگی آدمها پیش آماده که این پرنده کوچک خوشبختی نیز باید اسیر خوش خوراکی برخی ها شود.خانمی که در بازار نادری اهواز روزانه تعدادی فراوانی گنجشک می فروشد در حالیکه با مهارت و سرعت خاصی پرهای گنجشک ها را از بدن آنها جدا می کند و به سیخ می کشید در این خصوص می گوید: مردم روز به روز استقبال فراوان تری از این گنجشک ها می کنند و من در روز بیش از هزارتا از آنها را می فروشم. وی در خصوص اینکه معمولا مشتریانش از چه قشری هستند، می گوید: فرقی نمی کند این پرنده ها طرفداران زیادی دارند. از مردم بالای شهر مشتری دارم از مردم پائین شهر که با چانه زنی خود امان ما را بریده اند نیز مشتری دارم. جدیدا بالا شهرهایها برای کلاس گذاشتن این پرنده ها را می خرند و جلو میهمان خود می گذارند.شیوه فروش گنجشک در اهواز این فروشنده در خصوص اینکه این گنجشک ها در کدام مناطق صید و شکار می شوند نیز می گوید: شهرستان دزفول بیشتری حجم شکار گنجشک را به خود اختصاص داده و معمولا بیشتر آنها از این شهر آورده می شوند ولی در کل اغلب شهرهای استان خوزستان همانند شوشتر و حمیدیه شکار گنجشک ها در آنها صورت می گیرد.این پرنده ها معمولا به وسیله یک توری بزرگ که روی آن گندم یا سایر مواد خوردنی می گذارند و با کشیدن ناگهانی آن، صید می شوند تا غدای مردمی شوند که برای کلاس گذاشتن این پرنده را در سفره غذایی خود می گذارند.یکی از فروشنده های دیگر اهواز نیز در این خصوص می گوید: از وقتی مرغ گران شده فروش گنجشک بالاتر رفته به گونه ای که عرصه گنجشک جوابگوی تقاضای بی شمار و روبه افزایش مردم نیست.وی همچنین می گوید: کار من چون شامل یک سینی و یک گونی (کیسه مخصوص آرد) است مزاحمت چندانی برای کسی ایجاد نمی کند و معمولا از جایی به ما برای عدم کار کردن تذکر نداده اند ضمن اینکه اگر هم روزی قرار است مانع کار ما شوند به راحتی جابه جا می شویم ولی ما مشتری داریم و حتی به صورت تلفنی هم سفارش می گیریم.اما شکار بی رویه گنجشک باعث خطرات فروانی برای این پرنده ها شده به گونه یک کارشناس حیات وحش در این خصوص عنوان می کند: شکار بی رویه گنجشک در شهرستان دزفول عامل تغییر جثه این پرنده شده است. مونا قدسی می گوید: طبق مطالعات انجام گرفته در ارتباط با زیست سنجی گنجشک معمولی در شهرستان دزفول در استان خوزستان، اختلاف معنی داری در برخی از متغیرهای کمی مربوط به بیومتری این گونه، از جمله طول بدن و وزن بدن، در مقایسه با مناطق دیگر مشاهده شده است که این می تواند به دلیل مصرف غذایی بیش از حد گنجشک در جوامع انسانی شهرستان دزفول باشد. وی تصریح می کند: پرندگانی نظیر گنجشک به دلیل قدرت سازگاری زیاد، دامنه بردباری وسیع و تنوع رژیم غذایی دارای پراکنش وسیعی هستند و در مناطق مسکونی، زمین های زراعتی، باغ ها و عموما در جوار محل زندگی انسان ها به سر می برند.قدسی می گوید: شهرستان دزفول با داشتن آب و هوا و پوشش گیاهی مناسب، شرایط مناسبی برای رشد کافی این پرنده را دارد بنابراین تنها موردی که می تواند کاهش جثه این پرنده را در پی داشته باشد، شکار بیش از حد است. شکار این پرنده در دزفول توسط صیادان و مردم محلی به حدی زیاد است که پرندگان صید شده به شهرستان های مجاور نیز توزیع می شود.این کارشناس حیات وحش تصریح می کند: نتایج تحقیقات حاکی از آن است که شکار و فشار صیادی بی رویه در دزفول منجر به کاهش جثه گونه گنجشک شده و ادامه این روند در طولانی مدت، بدون مدیریت صحیح منجر به کاهش جمعیت این پرنده خواهد شد؛ در نتیجه بایستی برنامه ریزی اصولی و مدیریت صحیح در ارتباط با شکار این پرنده در دزفول انجام پذیرد.گنجشکها پرندگانی هستند کوچک با منقار کلفت و مخروطی و پاهای نسبتا کوتاه که اغلب پر و بال رنگارنگ ندارند. بیشتر به صورت اجتماعی به سر می برند و به طور دسته جمعی زاد و ولد میکنند و پروازی نیرومند ندارند.گنجشک معمولی به طول ۱۴ تا ۱۵ سانتیمتر است. گنجشک نر تارک خاکستری پررنگ پس گردن بلوطی، گلوی سیاه، گونه ها و سطح شکمی سفید مایل به خاکستری است. در پرواز خط بالی کوتاه و نسبتا واضح و دمگاه خاکستری دارد. پرنده ماده و نا بالغ فاقد سیاهی گلو در سطح پشتی قهوه ای تیره و در سطح شکمی سفید چرک است.زیستگاه گنجشکها مناطق مسکونی، کشاورزی است و به ندرت دور از محل آدمی زندگی می کنند. در سوراخها و پرچینها، روی شاخه های درخت و در مناطق مختلف لانه می سازند. گنجشک امروزه تقریبا در همه جای دنیا یافت میشود. بیشتر گنجشکها آوازی دلفریب و موزیکال دارند. اغلب گنجشکان لانه خود را در بوته زارها و علفزارها می سازند، اما نوعی گنجشک لانه اش را در جاهای بلندتری نسبت به گنجشکان دیگر میسازد. گاهی لانه را برفراز درختان همیشه سبز تا هشت متر ارتفاع می سازد. لانه آنها از خار و خاشاک و الیاف گیاهی، وگاهی از شاخههای کوچک درختان است.موسم تخمگذاری گنجشکها معمولا از نیمه فصل بهار آغاز می شود و تا اواخر پائیز ادامه دارد. ماده از چهار تا شش تخم سفید رنگ با علائم سرخ ــ قهوهای می گذارد. گنجشکهای که در نواحی معتدل به سر می برند گاه با فرا رسیدن پائیز و زمستان به سوی نواحی گرم مهاجرت می کنند.به هر حال در حالی که حیات وحش روز به روز در حال دور شدن از زندگی ماشینی آدمها است تنها گنجشکها به دلیل قدرت بالای آنها در کنار آمدن با شرایط محیطی هستند که با جست و گزیرو آوازشان برخی اواقات روحی تازه به کالبد زندگی خشک آدمها می دمند ولی تداوم شکار بی رویه آنها برای لذت چند لحظه ای شکستن استخوان های ظرفیت این پرنده کوچک خوشبختی شاید به زودی دیدن پرواز گنجشکها در خیابان و کوچه را نیز به حسرت تبدیل کند.
کد خبر: ۸۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۶
اوای دنا: بعضی فكر میكنند حس ششم یك نیروی ماورایی است، بعضی دیگر هم فكر میكنند فقط حس ششم دارند.
برخی دیگر هم فكر میكنند این حس یك شانس است كه بعضی دارند و بعضی ندارند. اما جالب است كه گروهی از دانشمندان میگویند، این حس را میتوان یك قدرت واقعی در انسانها دانست كه با آزمایشدر آزمایشگاهها و حتی در اسكنهای مغزی میتوان وجود آن را نشان داد. با خواندن این مطلب حتما پدیدهای را كه گاهی با وجودتان آن را حس كردهاید و حتی براساس آن تصمیم گرفتهاید در خواهید یافت و حتی میتوانید آن را تقویت كنید.تحقیقات نشان میدهد، غریزه ما گاهی زودتر از عقل و منطق شرایط را درك و به زبان بدن ترجمه میكند. درواقع گاهی غریزه چیزهایی را كه باید بدانیم قبل از آنكه هشیارانه و از طریق مغز آنها را دریابیم به ما انتقال میدهد.
این روندی است كه غریزه ما حالت فیزیكی پیدا میكند.بردن یا باختن را قبل از شروع بازی حدس می زنید زمانی كه قلبتان به شدت میزند، عرق را روی سطح بدنتان حس میكنید و احساس دلآشوب و احساس خطر دارید یا حتی گاهی كه ضربان قلب و تعداد نفس كشیدنتان طبیعی است و هیچ علامتی ندارید هم حس ششم (یا غریزه) شما ممكن است درحال ارسال پیام به شما باشد. سال گذشته «دكتربارفابی دان»، پروفسور عصبشناسی و محقق رفتارشناسی انسانی در دانشگاه «وست هاكل» یك تحقیق بسیار جالب انجام داد. او گروهی از افراد را انتخاب كرد و از آنها خواست كه ضربان قلب خود را در حالتهای مختلف حدس بزنند. سپس از این افراد درخواست كرد در یك بازی حدس زدن و كشیدن ورق بازی شركت كنند. آنها در این بازی ۴ دسته ورق مختلف پیش رو داشتند كه بدون آنكه بدانند در هركدام از آنها فقط چند عدد وجود داشت. در این بازی حدس زدن درست هرعدد باعث به دست آوردن پول و هر ۳ اشتباه درحدس زدن شماره درست باعث از دست دادن پول میشد. درنهایت پس از چندبار بازی كردن، افرادی كه بهترین حدسها را میزدند جدا شدند و مشخص شد آنها بیشتر از دیگران میتوانند عددهای صحیح را حدس بزنند. جالب این بود كه گروه دكتردان به این نتیجه رسیدند گروهی كه حدسهای بهتری در مورد اعداد روی برگههای بازی میزدند در حالتهای مختلف ضربان قلب خود را هم بهتر حدس میزدند و درواقع قدرت پیشبینی یا غریزه یا حس ششم آنها قویتر از بقیه است.مطالعهای كه پیشتر در دانشگاه ایوا انجام گرفته هم در نوع خود جالب بود. در این مطالعه میزان عرقكردن كف دستهای چند شرطبند اندازهگیری میشد. طبیعی بود كه استرس باعث افزایش عرق كردن كف دستها میشود. مطالعه نشان داد در مورد برخی افراد آنها به محض آنكه ورقهای خود را دریافت میكردند، در صورتیكه ورقها مناسب نبودند، شدت عرق كردن دست آنها بالا میرفت و جالب اینكه این موضوع حتی قبل از آن بود كه دیگران ورقهای خودشان را دریافت كنند و جالبتر اینكه در بیشتر موارد این افراد درنهایت بازنده بودند. این به آن معنا بود كه افراد موردتحقیق توانایی حدس زدن برد و باخت خود را قبل از اینكه فرصت تجزیه و تحلیل منطقی را داشته باشند، دارند.وقتی نابیناها می بینندچشمعملكرد دستگاه بینایی انسان را میتوان اینگونه خلاصه كرد: «چشمها تصاویر را دریافت میكنند و مغز آنها را پردازش میكند. اما واقعیت این است كه انسان دوگونه بینایی دارد؛ بینایی خودآگاه و بینایی ناخودآگاه و درواقع بینایی چشمان ما خیلی بیشتر از آن چیزی است كه فكر میكنیم.» برای مثال، افرادی كه به دلیل ضایعات مغزی بینایی خود را از دست میدهند، میتوانند دربسیاری از موارد جهت حركت یك شیء را حدس بزنند یا از روی حالت چهره یك انسان كه در سكوت كامل است به احساسات او پی ببرند. این در حالی است كه آنها امكان دیدن آن اشیا یا آن انسانها را ندارند. درواقع بینایی ناخودآگاه آنها از محركهای بینایی امواجی را دریافت میكنند، این در حالی است كه بینایی خودآگاه آنها هیچ ایمپالسی دریافت نكرده است. با وجود آنكه بینایی معمول آنها هیچ تصویری دریافت نمیكند اما آنها میتوانند تاحدودی از اطراف خود باخبر باشند و البته این چیزی است كه خود آنها هم نمیتوانند هیچ توضیحی برای آن پیدا كنند.افرادی كه بینایی ناخودآگاه دارند شاید گروهی خاص باشند اما درعین حال آنها میتوانند نشانهای از اتفاقی باشند كه برای همه آدمها میافتد. همه انسانها نوعی از اطلاعات بینایی را جذب و پردازش میكنند كه به دستگاه بینایی خودآگاه راه نمییابد و در آن پردازش نمیشود. پروفسور جوی هرش، مدیرمركز MRI دانشگاه پزشكی كلمبیا، میگوید او و تیمش نشان دادهاند واكنش مغز ما در قبال تماشای تصاویر افرادی كه حالتهای ترسان و ناراحت دارند، احساس اضطراب است. این نكته به نظرتان عجیب نیست؟ اما نكته این است كه به گفته دكتر هرش حتی اگر این تصاویر را آنقدر سریع به افراد نشان دهیم كه آنها درواقع این تصاویر را نبینند هم باز واكنش احساس اضطراب در مغز و بدن فرد شكل میگیرد. پروفسور هرش میگوید: «هسته آمیگال كه مركز مهمی در ابراز احساسات و شكلگیری آنها در انسان است، حتی وقتی تصاویر با سرعت ۳۳صدم ثانیه پیش چشم میآید- یعنی سرعتی كه مغز نمیتواند چیزی را كه میبیند پردازش كند- واكنش نشان میدهد، این واكنش درواقع واكنش اضطرابی است.» چنین واكنشی را میتوان ناشی از رفتار پیشینیان انسان دانست، زمانی كه هر غریبهای میتوانست یك خطر بالقوه محسوب شود و بیگانهای میتوانست از خطر دور بماند كه هرچه سریعتر حس مناسب را در افراد جامعهای كه به آن پاگذاشته بود ایجاد كند.حس ششم نمیگذارد چاق شویددستگاه گوارشبیشتر انسانها فكر میكنند اكثریت انسانها افرادی شكمو هستند كه اگر به میل خود غذا بخورند بسیار چاق میشوند اما اگر به غریزه و حس ششم خود در مورد چقدر خوردن و چی خوردن اعتماد كنید سالمتر از زمانی خواهید بود كه به رژیمهای غذایی پایبند بودهاید؛ پروفسور تریسی تیلكا، فوقتخصص روانشناسی در دانشگاه ایالیاوهایو، پس از بررسی رفتارهای غذایی ۱۲۵۰ دانشجوی دختر طی ۳سال اعلام كرد آنهایی كه به غریزه و حس درونی خود در مورد گرسنگی و سیری و انتخاب نوع و میزان غذاها تكیه داشتند پس از طی ۳سال BMI مناسبتری نسبت به آنهایی كه هرروز كالری موادغذایی را كه میخوردند محاسبه كرده و سعی میكردند برای خود برنامه غذایی با محدودیت كالری داشته باشند، داشتند. در مطالعهای دیگر كه در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید هم نشان داده شد زنانی كه به حس درونی خود به غذا خوردن یا نخوردن تكیه داشتند پس از ۲سال نسبت به زنانی كه از انواع رژیمهای غذایی استفاده میكردند وزن مناسبتر، كلسترول خون پایینتر و فشارخون طبیعیتری داشتند. حتی در مطالعاتی دیگر مطرح شده، افرادی كه به حس درونی خود و غریزهشان در مورد غذا خوردن اتكا میكنند بیشتر به داشتن برنامه زندگی سالم و برنامه منظم ورزش و فعالیت جسمانی فكر میكنند و و میشود گفت اعتمادبهنفس مناسبتری دارند.حس ششم چشمهایتان را تقویت كنیددكتر ئباتریس دیگلادر، فوقتخصص نورولوژی میگوید: «همه ما اطلاعاتی را جذب و پردازش میكنیم كه در حیطه خودآگاه ما ثبت نمیشوند.دركل میشود گفت، همه انسانها یكجور آگاهیها و بینشهایی دارند كه در آن قسمتهای بدوی مغز درگیر هستند و این آگاهی و بینشها ربطی به خودآگاه ندارد.» اما نكتهای كه باعث درنظر گرفته نشدن این حس آگاهی میشود چیست؟ دكتر دیگلادر میگوید: «انسان به شدت به بینایی، عقل و منطق خود وابسته شده است و برای همین به این غریزه یا حس غریزی خود تكیه نمیكند، برای مثال، اگر وارد محیطی شوید كه ناگهان در آن دچار اضطراب شدید، به جای اینكه فكر كنید حس ششم شما این نكته را رقم زده، به این فكر كنید كه شاید رنگ دیوارها پایین بودن سقف یا حتی دیدن این محل در خواب باعث رقم خوردن اضطراب در شماست.»چطور حس ششم دستگاه گوارشتان را تقویت كنیداگر میخواهید غریزه غذاخوردن عالی داشته باشید باید به تمام امواجی كه دستگاه گوارش و مغزتان میفرستد به دقت گوش كنید. بهترین كار این است كه هر ۳ یا ۴ ساعت چیزی بخورید و زمانی كه احساس كردید انرژی گرفتهاید و تاحدودی سیر شدهاید و قبل از اینكه فكر كنید زیادی خوردهاید دست از غذاخوردن بكشید. كار دیگری كه میتوانید بكنید هم این است كه قبل از شروع غذا به آنچه میخواهید بخورید فكر كنید و ببینید چه مقدار از آن غذا برای شما كافی خواهد بود و این حجم غذا در بدن شما چه میزان انرژی ایجاد خواهد كرد. اینگونه حس غریزیتان بهتر درمورد میزان و چگونگی غذاهایی كه باید بخورید شما را هدایت خواهد كرد.بوها روی رفتار شما تاثیر میگذارندبینیمحققان میگویند بینی انسان روی بسیاری از تصمیماتی كه میگیرد تاثیر میگذارد. درواقع قدرت بویایی ما، حتی اگر بهطور خودآگاه متوجه آن نشویم، روی عملكرد مغزمان تاثیر میگذارد. در مطالعهای كه اخیرا در بلژیك انجام گرفته از گروهی از مردان خواسته شد در اتاقهایی جداگانه به تماشای یكسری عكس بنشینند. در زمان تماشای عكسهایی از انسانها در این اتاقها بوهای مختلف مثل بوی اشك (مشابه بوی محلول نمكی)، بوی گل رز، بوی غذا و بوی جوهر پخش شده و درنهایت مشخص شد تماشای عكسهای یكسان در انسانهای مختلف باتوجه به بوهای اتاقی كه در آن بودند احساسات مشابهی را ایجاد كرد. درنهایت محققان میگویند، پخش بوی محلول نمكی حس مهربانی و احساس علاقه و محبت به مادران را در تصاویر زنان در این مردان ایجاد میكرد؛ بوی گل احساس علاقه و احساسات رمانتیك و بوی غذا هم یادآور خاطرات مربوط به خانه و تجملات خانوادگی است. در واقع همین ویژگیهاست كه روی انسانها تاثیر میگذارند و ممكن است فرد را نسبت به فرد دیگری دچار احساس خوب یا بد كند. اما نكته جالب ماجرا این است كه محققان میگویند، برخی بوها ممكن است روی رفتار انسانها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقی در فرانسه نشان داده، وجود یك بوی مخصوص در فروشگاهها میتواند خریداران را مدت زمان بیشتری در فروشگاه نگه دارد و متوسط خرید كردن آنها را بالا ببرد.درمطالعهای دیگر در هلند هم نشان داده شده وجود بوی دائمی وانیل در یك فروشگاه مخصوص لباسهای زنانه فروش این فروشگاه را دو برابر كرده است. چطور حس ششم بویاییتان را تقویت كنید؟ اگرچه هنوز هیچكس نتوانسته راهی پیدا كند كه میزان گیرندههای بویایی در بینی انسان را افزایش دهد اما حالا محققان میگویند اگر افراد بوی عرق خود را استشمام كنند قدرت بویایی تیزتری خواهند داشت (این به دلیل وجود برخی تركیبات استروئیدی در تعریق انسان است.) اما نكته جالبتر اینكه برخی تحقیقات جدید نشان داده ورزش كردن هم میتواند روی قدرت بویایی انسان تاثیر بگذارد زیرا با ورزش كردن میزان آدرنالین خون بالا میرود و این باعث انقباض عروق بینی و بالارفتن میزان استنشاق هوا توسط بینیها میشود اما این را هم بدانید كه زندگی در شهرهای شلوغ به ضرر قوه بویایی شماست. رسپتورهای بویایی شما هر ۳هفته یكبار از بین میروند و رسپتورهای جدید جای آنها را میگیرند اما زندگی در شهرهای آلوده باعث كاهش تعداد این رسپتورها و نیز كاهش ساخت رسپتورهای جدید میشود.دقت نکنیدقدرت تفكر، منطق، استدلال و تشخیص شما در ادراك شما از جهان پیرامونتان نقش دارند؛ حتی وقتی درحالت خودآگاه متوجه آن نیستید حس قضاوت شما فعال است.اگر از شما بپرسند كه فكر میكنید زمانی كه با دقت كامل روی موضوعی متمركز هستید گیرایی و درك شما بالاتر است یا وقتی كه برآن موضوع متمركز نیستید چه پاسخی میدهید؟ بهطور قطع خواهید گفت وقتی با تمام تمركز و حواس بر آن متمركز باشید اما باور میكنید كه پاسختان اشتباه بوده است؟ در مطالعهای كه نتیجه آن در سال ۰۱۰۲ در نشریه «ینجر نورو...» به چاپ رسیده محققان به گروهی از افراد تصاویر انتزاعی و مفهومی را نشان دادند. دراین آزمایش از آنها خواسته شد نیمی از تصاویر را بادقت و تمركز كامل نگاه كنند و نیمی دیگر را صرفا بدون توجه، جالب بود كه در این میان افراد داوطلب بیشتر تصاویری را كه بدون دقت تماشا كرده بودند بهخاطر آوردند تا تصاویری را كه برآن تمركز كرده بودند. كن پالر، پروفسور نورولوژی و یكی از محققان اصلی این تحقیق میگوید: «حتی زمانی كه تمركز ندارید و از خودآگاه خود استفاده نمیكنید حس ششم به پردازش اطلاعات مشغول است، زمانی كه تمركز، منطق و خودآگاه شما بر چیزی متمركز نیست ناخودآگاه یا حس ششم راحتتر و سهلتر به پردازش اطلاعات مشغول میشود و اینگونه حتی بهتر هم عمل میكند و درنهایت هم میتواند به نتیجه موردنظر برسد.»دكتر ژكارتیوس، متخصص روانشناسی در دانشگاه رادباد در هلند میگوید تمركز نداشتن، باعث میشود بهتر تصمیم بگیرید! در سال۵۰۰۲ دكتر ژكارتیوس از ۰۰۱نفر داوطلب خواست به ارزیابی ۴مدل اتومبیل بپردازند كه هركدام از آنها در چند بخش با اتومبیلهای دیگر تفاوت داشتند. در یك گروه افراد بادقت تمام به بررسی مشخصات اتومبیلها پرداختند و تصمیم گرفتند و گروه دیگر فقط نگاهی سریع به اتومبیلها انداختند سپس به كاری دیگر مشغول شدند. درنهایت تنها ۵۲درصد از افرادی كه با تمركز كامل اتومبیلها را بررسی كرده بودند توانستند اتومبیلهای برتر را انتخاب كنند اما در نقطه مقابل ۰۶ درصد از كسانی كه فقط نگاهی به اتومبیلها كرده بودند توانستند اتومبیل بهتر را انتخاب كنند. دكتر ژكارتیوس در این مورد میگوید: «زمانی كه افراد مشغول كار دیگری هستند، ناخودآگاه حس ششم آنها مشغول پردازش اطلاعات تصاویری است كه دیده است و اینگونه میشود كه تصمیمگیری در این حالت درستتر از زمانی است كه افراد به صورت خودآگاه و با تمركز كامل به پردازش اطلاعات میپردازند.»حس ششم در خواب وجود داردتمام تصاویری كه در طول روز میبینید (گربهای كه در خیابان دیدهاید، كشتی تفریحی كه در برنامه خبری تلویزیون تماشا كردهاید و...) در مغز شما ثبت میشوند و سپس در زمانی كه خواب هستید دوباره سراغ شما میآیند و در واقع همین تصاویر هستند كه رؤیاهای شما را شكل میدهند. در بخش موسوم به خواب «REM» مغز شما سراغ این تصاویر میرود و آنها را مجدد پردازش میكند. دكتر «ربهكا اسپنسر»، پروفسور روانپزشكی و استاد دانشگاه «آمرست» در ماساچوست در این مورد میگوید: «مرحله REM خواب در زندگی انسان نقش مهمی بازی میكند، این مرحله در حل كردن مسائل، مشكلات و تصمیمگیری انسان بسیار مهم است، زیرا در این مقطع مغز اطلاعات و تصاویر را در كنار هم میگذارد و به راهحلهای جدید و راههای بهتر فكر میكند.» در اینجا شما به راهحلهایی میرسید كه محال بود در زمان بیداری به آنها برسید. در ضمن مرحله REM خواب در تثبیت احساسات شما هم نقش دارد.دكتر اسپنسر میگوید: «دلیل اینكه خیلی از اوقات درست در زمان بیدارشدن به همسر، فرزندان یا والدین خود فكر میكنید همین موضوع است؛ مرحله REM خواب باعث میشود احساس ارتباط عاطفی و علاقه شما در حالت ناخودآگاه تقویت شود.» دكتر «دیوید بارو»، فوق تخصص نورولوژی سلولی در دانشگاه هاروارد و نویسنده كتاب «كمیته خواب» در سالهای اخیر روی نحوه خواب و چگونگی رؤیا دیدن انسانها تمركز و پژوهش داشته است و میگوید، طی ۲سال تحقیق متوجه شده است كه بیش از یكسوم افراد موردمطالعه كه طی روز با مسئله یا مشكلی روبهرو بودهاند در زمان خواب برای آن مسئله راهحلی پیدا كردهاند. رؤیا دیدن فاقد منطقهای معمولی انسانی است، شما در رؤیا از قید و بندهای معمول تفكر و منطق دور میشوید و برای همین راهحلهایی پیدا میكنید كه محال است در حالت بیداری و ذهن خودآگاه آنها را بیابیم.»حس ششم خوابتان را تقویت كنیدبرای آنكه یك مسئله سخت یا یك مشكل را حل كنید خواب خودتان را به تاخیر نیندازید، بگذارید ضمیر ناخودآگاهتان آن مسئله را حل كند. دكتر بارو در این مورد یك نسخه جالب دارد: «روی تخت دراز بكشید و مشكل خودتان را روی كاغذ بنویسید و با فكر كردن به آن به خواب بروید، اینگونه ضمیر ناخودآگاه و حس ششم شما مشكل را برایتان حل میكند.»منبع: مجله تپش
کد خبر: ۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۵
اوای دنا:غلامرضا تاجگردون نماینده اصلاح طلب گچساران در مجلس در پاسخ به این سوال که«شما عضو کمیسیون برنامه بودجه هستید. هر ساله موضوع موعد ارسال لایحه بودجه سنواتی به یکی از مسائل دولت و مجلس تبدیل می شود. به نظرتان چه می شود کرد که این تاخیر هر ساله کم شود گفت»من خودم به عنوان یک چهره سیاسی که نسبت به دولت، منتقد هستم؛ معتقدم در برخی از مواقع مجلس در تصمیماتش لجبازی میکند. من حرفی ندارم که دولت لجباز است، ولی مجلس قوه تصمیمگیر است و نباید دست به لجبازی بزند.در مجلس گذشته، یکی دو بار پیش آمد که نمایندگان لجبازی کردند. درباره همین بودجه که اشاره کردید؛ اگر یادتان باشد دو سال پیش دولت بودجه را آخر سال داد بعد مجلس آمد و گفت من میخواهم دو دوازدهم تصویب کنم. من همان موقع دو یادداشت نوشتم و سراغ نمایندگان رفتم که آقا این کار را نکنید. گفتند:«ما میخواهیم حال دولت را بگیریم!» گفتم: «این لجبازی است و دولت از این کار خوشش میآید.» چون به دولت در این شرایط کسی نظارت ندارد و بعد از دو سه ماه از سال هم هیچ کس کنترل ندارد. این تصمیم گیری شرایطی را به وجود می آورد که دولت ساختارش متمایل به بینظمی شود.هر دولتی دوست دارد کسی بر او نظارت نکند. اگر هم یک بهانه پیدا کند برای خرابکاریهایش، همان بهانه را میگیرد و ادامه میدهد و دیدیم سال 90 خیلی راحت دولت آمد و بودجه را در ماه یازدهم سال داد و مجلس هم گفت دو دوازدهم تصویب می کنیم.
وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه،
در شرایطی که موضوع اصلی مردم مشکلات اقتصادی و معیشتی است فکر می کنیدچهره ای مثل آقای عارف به عنوان کاندید ریاست جمهوری می تواند مشکلات را کم کند اظهار داشت:
آقای عارف بسیار انسان عاقل،مدیر و موجهی است وکسی است که از تمامی نظرات و افکار می تواند استفاده کند.
وی افزود من فکر می کنم ایشان یک ذخیره خیلی خوب برای کشور از نظر اجرایی است.درست است که ایشان چهره آرامی دارد اما از نظر مدیریتی بسیار چهره فهیمی است.
منبع/خبرانلاین
کد خبر: ۸۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۴
اوای دنا-علیرضا سعیدآبادی: اصلی ترین ضرورت و الزام برای حیات اجتماعی و سیاسی انسان ها در هر جامعه ای تشکیل حکومت است.حکومت ها با توجه به منبع قدرت به حکومت های الهی و غیرالهی،توحیدی و غیرتوحیدی یا مادی و غیرمادی قابل تفکیک اند.
اسلام بیش از سایر مکاتب به ضرورت حکومت در جامعه معتقد است.روایت حضرت امیر«لابد للناس من امیر بر او فاجر»دلالت براین موضوع دارد که حکومت امری ضروری است و هیچ جامعه ای را گریز از آن نیست.حکومت در اسلام مبانی متعددی دارد.آنچه که در این جا به عنوان بحث محوری مطرح می شود این است:اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم.
ما همانند اطاعت از خدا و رسول او به اطاعت از صاحبان امر در جامعه نیاز داریم و باید رجوع مان به ایشان باشد.تفسیر غالب این است که اولی الامر،ائمه معصومین علیه السلام اند و با واسطه و طبق احادیث مراد فقیه جامع شرایط است.و تفسیر دیگر موید این است که ولایت اولی الامر همان اطاعت از ولی فقیه است.
درهر دو صورت،نظام ولایی از دستاوردهای شیعه است.امام عظیم الشان نظریه ولایت فقیه را اساس تشکیل حکومت اسلامی می دانند.اسلام غایت آفرینش را نیز در قرآن بیان فرموده است:و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.حکومت جهانی صالحان و دکترین مهدویت مبین همین مطلب است.در روایت حضرت امیر علیه السلام اساس تشکیل حکومت،مفروض و اصل بدیهی است.
حاکم نماد ترتیبات و تشکیلات حکومتی است و بد و خوب حکومت به مجموعه آموزه ها،ساختار قدرت و روابط سیاسی بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان و در یک عبارت نظام سیاسی بستگی دارد.حکومت در حکم ظرف و نظام سیاسی مظروف آن است که با پسوند در کنار نام حکومت قرار می گیرد مانند حکومت سوسیالیستی،حکومت لیبرال و حکومت اسلامی.در تاریخ ادیان نقطه عطف در تکامل جوامع بشری ظهور اسلام است.در تاریخ اسلام واقعه بزرگ غدیر خم و ولایت حضرت امیر علیه السلام پس از پیامبر عظیم الشان اسلام صلوات الله علیه از اهمیت راهبردی برخوردار است و در تاریخ کشور عزیزمان ایران نقطه رهایی انقلاب اسلامی است.من اسلام را به اقتضای سن ام که در سال 57 نوجوان دوازده ساله ای بودم با امام عظیم الشان و پس از انقلاب اسلامی شناختم و درک کردم.
آنچه درباره رهیافت خود از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که در آن از نزدیک حضور داشتم باید ارایه کنم در مجموعه ای از ده ها مصاحبه و یادداشت رسانه ای در دهه 80 و جمع بندی آن در شش ماه اخیر در روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت های مرجع سراسر کشور آورده شده است.بطور مثال،در جایی این سوال مهم را مطرح ساخته ام:اول اصول گرایی،بعد اصلاحات؟این سوال بسیار موضوع اساسی و چالش برانگیزی است که باید وجه تمایز دو رهیافت اصول گرایی و اصلاح طلبی را در کشورمان بدانیم و رویکردی را که مقام معظم رهبری به نام اصول گرایی اصلاح طلبانه برای جامعه مناسب دانسته اند درک کنیم.
من معتقدم اصلاح طلبی و اصول گرایی بدون یکدیگر در حکم تنفس در هوای آلوده است.اصول به اصلاحات جهت می دهد.اصول گرایی در حکم زیربنا و اصلاح طلبی روبنا بوده است.رهیافت جریان سوم در رقابت سنتی اصول گرایی-اصلاح طلبی مستقل است و می تواند توازن دهنده باشد.
متاسفانه آنچه که به نام اصالت جامعه مدنی در ایران ترویج شده بومی نیست.بخش عمده ای از آن فقط با فرهنگ غرب سازگار است.در اروپا و آمریکا حوزه سیاست همانند بازاری است که پدیدآور هر کالایی چه خوب و چه بد را به مردم ارایه می کند و سلیقه مخاطب را با تبلیغات فراوان به سمت کالا و فکر و فرهنگ موردنظر خود تغییر و سمت و سو می دهند.روح و روان،اخلاق و عواطف پاک انسانی در این بازار مکاره در معرض آسیب های جدی قرار دارد.آنچه که تحت عنوان بحران خانواده و سقوط اخلاق در غرب نامیده می شود از عوارض فرهنگ غربی است.غرب به نام دمکراسی و گسترش آن در جهان و با نادیده گرفتن سایر فرهنگ ها بحران خود را دارد جهانی سازی می کند.روشنفکران کشورهای جهان سوم بدون توجه به ناهمسانی و اختلاف های فرهنگ میزبان و مهمان یا همان فرهنگ غرب و عدم تفکیک و جداسازی ظواهر فرهنگی از آثار پیدا و ناپیدای آن،از ارزش های فرهنگی جامعه خود خواسته یا ناخواسته فاصله می گیرند.علت عقب ماندن برخی روشنفکران در این کشورها از خواست واقعی مردم از همین جا شروع می شود.بیداری اسلامی در جهان و رویکرد روشنفکران غرب گرا در قبال آن ناشی از همین مسئله است. در کشور ما تفاوت علوم طبیعی و علوم انسانی و متخصصان این دو حوزه بایکدیگر و احراز صلاحیت هایشان بی ارتباط با این بحث نیست.به ندرت پیش می آید که افراد بدون صلاحیت های حرفه ای ادعای پزشک بودن،داروسازی،مهندسی،سدسازی و شهرسازی و نظایر این را داشته باشند.در حالی که ادعای سیاست ورزی،فرهنگ شناسی،مردم شناسی و رشته هایی همانند این در کشور ما به هیچ وجه به صلاحیت های حرفه ای و آکادمیک بستگی ندارد.نتیجه این می شود که روشنفکرانی داریم که یا از سایر رشته ها به علوم انسانی وارد شده اند و یا صلاحیت های لازم را ندارند و تفاسیر وارداتی و غیربومی نیز ارایه می دهند.یک اشکال نیز در حوزه سیاست در ایران وجود دارد و آن این است که ما سیاستمدارانی را داریم که بازنشسته نمی شوند و مردانی هستند برای همه فصول،دوره ها و نسل ها و به جوان ترها هرگز مجال نمی دهند.تا ساعت ها می توان درباره انقلاب ما و ویژگی ها و صفات آن نوشت.انقلاب ایران،اسلامی است.پیش از این ذکر شد؛حکومت ها را به دو دسته الهی و غیرالهی می توان تقسیم کرد.حکومت های الهی قدرت را از آن خدا می دانند و در حکومت های غیرالهی به قدرتی بالاتر از قدرت شاه،رییس جمهور و غیره اعتقاد ندارند.انقلاب ایران،ضداستعماری است.در چند صد سال اخیر حکومت ها و پادشاهان ایرانی تحت تاثیر سیاست دول خارجی و سفرای آن ها در ایران بودند.تصمیم های اساسی مملکت در خارج از مرزها گرفته می شد.شاهان برای تغییر آب و هوا به فرنگ می رفتند و با پول ملت به خوشگذرانی می پرداختند.با انقلاب اسلامی حق تعیین سرنوشت به ملت بازگشت.انقلاب ما،ضداستبدادی است.در راس حکومت فرد و شاهان خودکامه و مستبد قرار داشتند و آزادی های اساسی مردم را محدود کرده بودند.
انقلاب ایران با شعار استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی توانست به استبداد پایان دهد.قانون اساسی ایران مترقی است.انقلاب ایران،انقلاب فرهنگی است و نظام ولایی و ارزشی جدیدی را جایگزین ارزش های قبل از انقلاب ساخت.ارزش ها کهنه شوونیسم ایرانی،پهلویسم و آموزه های غربی بود و ارزش های جدید اسلام گرایی،نفی هرگونه سلطه،برادری،آزادی و عدالت است.حالا،روی سخن من با رسانه است از آن جهت که به شهروندان این امکان را می دهد که افکار و عقاید خود را با رعایت قانون مطبوعات به نظام سیاسی و مردم ارایه کنند و در جهت مهندسی افکار عمومی نقش تعیین کننده ای دارند.دوستان رسانه ای،من معتقدم کاندیداهای سال 88 هزینه فراوانی را به نظام سیاسی ما تحمیل کردند.این را نه برای کسب وجهه مطرح می کنم.در اندیشه سیاسی امام خمینی ره،ما سیاست را به دو شکل می شناسیم.
سیاست الهی و سیاست شیطانی یا سیاست توحیدی و سیاست غیرتوحیدی.سیاستمدار کسی است که نظام سیاسی ایدئولژیک خود و جهان پیرامونی را بشناسد.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران ولایی و دارای ساختار و ارکان مشخص است.از آن جهت که رییس جمهور و دولت به مجلس پاسخ می دهند و در برابر آن مسوول اند وجهی از نظام پارلمانی را دارد.از سوی دیگر،با توجه به جایگاه رییس جمهور که بالاترین مقام اجرایی کشور است و با رای مردم انتخاب می شود و پارلمان وی را انتخاب نمی کند نظام به ریاستی نزدیک تر است.از این رو،نظام سیاسی ما نه ریاستی است و نه پارلمانی بلکه نظام ولایی است و در دعوای اخیر دولت و مجلس نیز جاداشت هر کدام از این قوا به جای دفاع از خود از ساختار و نظام سیاسی و ولایی آن دفاع می کردند.نظام سیاسی ایران قانون اساسی مترقی دارد.استقلال قوا دارد.آزادی مطبوعات و حقوق و تکالیف شهروندی دارد.شورای نگهبان قانون اساسی و شورای خبرگان رهبری دارد.نظام سیاسی ما منافع ملی مشخصی دارد.از جمله این منافع حفظ ارزش های دینی،توسعه روابط با جهان اسلام،دوری از سلطه جویی و سلطه پذیری و دستیابی به عدالت و پیشرفت است.بنابراین سیاستمدار وقتی نظام سیاسی خود را نشناسد و دچار خطای استراتژیک و غیرقابل بخشش شود و پای بیگانه را به مسائل داخلی بازکند و مردم را ابزار سیاست های دنیاطلبانه خود قرار دهد و آسیب و صدمات فراوانی به ملت وارد کند.این معنایش این است که گرچه چهره های ثابت و مشهوری بوده اند اما از سیاست الهی پیروی نکرده اند.مدل من این است که نظام مقدس جمهوری اسلامی به افکار برتر و جامع تر و کاربردی تری که من با حفظ همه ارزش ها و وفاداری ها ارایه داده ام اجازه حضور در عرصه خطیر ریاست جمهوری یازدهم بدهد.من به سهم خود در این انتخابات مي خواهم مدل یادشده را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني ارايه دهم.افتخار ما این است که مردم در دفاع مقدس با دست خالی جنگ را بردند و پیش از آن،در انقلاب اسلامی پیروز شدند.اگر کسی بخواهد این افتخارات را که ناشی از ایمان مردم است ناچیز جلوه دهد باید بگویم که برروی شاخه ای نشسته و آن را از بن می برد.اگر من هم با دست خالی وارد این عرصه شده ام اما به انقلاب اسلامی ایمان دارم و توانمندم و فکرم پر است و از انباشت تجربه خوبی برخوردارم و می خواهم کاری کنم تا جوانان این مرز و بوم بیش از همیشه خود را باور داشته باشند و ببینند که در جامعه آن ها فردی خارج از مناسبات قدرت و کانون های ثروت به این عزم و اراده و توان بالا دست یافته و وارد شده و ملت را نیز همراه خود به بالاترین افتخارات خواهد رساند.این مدل اثر انگیزشی بسیار بالایی در جامعه خواهد گذاشت.این یک مدل کاملاً مردمی است.همه آن را خواهند ستود و زبانزد سایر ملت ها نیز خواهد شد.
شايان ذكر است كه وي به عنوان كانديداي مردم تهران و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته در گفت و گوهاي خود با تعدادي از شهروندان در روزهاي تبليغات انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي،هدف خود را با پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه و ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها و سايت هاي مرجع كشور در سال هاي اخير و صنعت و مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در بخش هاي روابط عمومي و آموزشي اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي و پس از رسيدن به اين جامعيت فكري،كانديداتوري مردم تهران در انتخابات اخير مجلس شوراي اسلامي و درصورت اقبال مردم و عنايت ويژه شوراي محترم نگهبان قانون اساسي در تفسير رجل سياسي و خود،انتخابات رياست جمهوري يازدهم بيان كرده است.ضمناً سخنان و افكارش در پنج شش ماه اخير تحت عناوين"وانتخاباتي كه گذشت؟"،"برنده و بازنده سوال از رييس جمهور كيست؟"،"فرهنگ سياسي ايرانيان و مسئله شناخت"،"فرهنگ برندسازي در ايران"،"انتخابات سال 88 شبيه 76 نبود!"،"مطبوعات،رسانه هاي مجازي و حوزه سياست در ايران"،"اول اصول گرايي،بعد اصلاحات؟"،"هر كه با ما نيست،برماست!"،"بيداري اسلامي و آينده ايراني"،"مدل شهردار-رييس جمهور هميشگي نيست!"،"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،" درك تحول مفهوم استراتژي پس از انقلاب اسلامي براي شناخت كانديداهاي رياست جمهوري يازدهم اهميت راهبردي دارد" ،"مرجعيت ديني الگوي ما سياستمداران ايراني"،"سوال از نامزدهاي احتمالي رياست جمهوري آينده:نگاه دولت يازدهم به مسئله الگوي ثابت توسعه در كشور چيست؟"،"مجلس در راس امور است نه قوا!" ،"معماي دوراهي و حوزه سياست در ايران"،"بهترين نمايندگان ملت"،"برد و باخت نامزدها و راز بقاي سياسي"،"رسانه ها و سياستمداران خوب و بد"،"دولت یازدهم و روش شناسی مهندسی فرهنگی"و"ملت ما و دولت یازدهم"علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیكانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامياخذ رتبه ممتازرشته کارشناسی ارشد روابط بین المللدانشگاه شهید بهشتیدر سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست) مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست) دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست) کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(رونوشت پیوست) دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست) کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال 1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست) پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست) طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست) پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست) مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست) تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست ) تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست ) انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست) ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز ) شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۴
اوای دنا-اسدا... رباني مهردر فریاد قلم نوشت:فريد زكريا روزنامهنگار و نويسنده معروف جهان است كه اصالتاً مسلمان و اهل هندوستان است و در بيش از دهها شبكه خبري مطرح دنيا چون مجله تايم، سيان ان و... فعاليت دارد، زكريا داراي مدرك دكترا از دانشاههاروارد است و اما شاگردي ساموئلهانستيگتون نظريه پرداز معروف آمريكا از ديگر ويژگيهاي شخصيتي فريدزكرياست،هانتينگتون اما خود نيز شخصيت م طرحي در جهان سياست است، او داراي دكتراي علوم سياسي از دانشگاههاروارد است و رياست مركز مطالعات اين دانشگاه را به عهده دارد، و چندين پست مهم در وزارت دفاع و وزارت امور خارجه آمريكا به عهده دارد، اما معروفيت فراگيرهانتينگتون بعد از اين بود كه او نظريه برخورد تمدنها را داد و پيشبيني كرد در آينده جهان غرب با جهان اسلام به كشمكش حساسي ميپردازند هر چند فرانسس فوكوياما در يك همايش و در مناظره باهانتينگتون پيشبيني كرد شيعه در نبرد آينده پيروز است چون انسان منتظر شكست ناپذير است و تا زماني كه فرهنگ عاشورا و انتظار در بين مسلمانان وجود دارد آنها شكست نميخورند.اماكتاب فريد زكريا يعني (جهان پس از آمريكا) بازتاب زيادي در بين محافل مختلف خبري و رسانهاي جهان داشته است، زكريا در اين كتاب به مهمترين مسائل جهان از جمله اهميت انرژي، حوادث 11 سپتامبر، جنگ سرد، آينده بشريت، صهيونيسم، جنگهاي جهاني و... ميپردازد، زكريا كه خود در قلب آمريكا زندگي ميكند در اين كتاب پيشبيني ميكند كه با ظهور امپراتور جديد، آمريكا و طفل نازپروردهاش اسرائيل كنترل ميشود، هر چند او به طور مستقيم به امپراتوري جديد در خاورميانه اشارهاي نكرده است.فريد زكريا در اين كتاب ميگويد جهان ظرف 500 سال گذشته شاهد سه جابجايي ساختاري در قدرت بوده است كه حيات بينالمللي را در عرصه سياست، اقتصاد و فرهنگ دگرگون كرده است: اولين جابجايي پيدايش جهان غرب بود كه باعث به وجود آمدن مدرنيته و پيشرفت صنعت و... شد و ملل غربي بر جهان تسلط پيدا كردند، دومين جابجايي كه در پايان قرن 18 رخ داد ظهور ايالات متحده آمريكا بود كه به كشوري قدرتمند در جهان تبديل شد و در جهان بشريت به جنگ و خونريزي و صادرات اسلحه و البته پيشرفتهاي فوقالعاده صنعتي رسيد و اما هماينك جهان در سومين دوره بزرگ جابجايي قدرت بسر ميبرد كه ميتوان آن را «خيزش بزرگ ديگران» ناميد كه از خاورميانه تا آمريكاي لاتين و آفريقا را شامل ميشود و پديدهاي ضدآمريكايي شكل ميگيرد كه آمريكا را با چالش اساسي مواجه ميكند و البته زكريا سرنوشت بريتانيا و شوروي سابق را به سردمداران كاخ سفيد يادآوري ميكند كه مواظب آينده جهان و دگرگونيهاي آن باشد.اوباما و مطالعه كتاب فريد زكريااما در تصوير آورده شده مشاهده ميگردد كه اوباما رئيس جمهور آمريكا هنگام پياده شدن از هواپيما مشغول مطالعه كتاب يك انديشمند مسلمان به نام فريد زكرياست، عكسي كه با تبحر خاص و لنزهاي پيشرفته عكاسي روزنامه نيويورك تايمز گرفته شده و بازتاب زيادي در محافل خبري آمريكا و جهان داشته است.دموكراتها و همفكران اوباما ن گران مطالعه كتابي هستند كه به عقيده آنها چيزي جز ترسيم جهان آينده از دريچه انديشه يك مسلمان نيست.زكريا و جنجال ساخت مسجد در نيويوركدر آخر اشارهاي ميكنم به موضوع جنجالي ساخت يك مسجد در نزديكي برجهاي دوقلو در آمريكا يا همان مركز تجارت جهاني نيويورك كه با مخالفت اتحاديه آمريكايي ضد افترا روبرو شد و فريد زكريا در جواب اين مخالفت، جايزه ده هزار دلارياش از اين مؤسسه را به نشانه اعتراض به آنها پس داد و عضويت خود در اين مؤسسه را لغو كرد و البته هنوز هم اين موضوع در آمريكا ادامه دارد و عدهاي مخالفت ساخت مسجد در كنار اين مركز تجاري هستند و عدهاي ديگر از مسلمانان و در كنار آن كساني چون فريد زكريا به دنبالاجراي آن هستند.
کد خبر: ۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۳۱
اوای دنا:در نظام مديريتي نوين فاکتورهاي مهمي در موفقيت يک مجموعه دخيل است که از جمله اين فاکتورها وجود شخصي مدير و مدبر در راس مجموعه به عنوان گرداننده و هماهنگ کننده امور مي باشد. تعيين سياستهاي کلي شرکت، نظارت بر حسن اجراي قوانين و راهبري و هدايت افراد تحت امر از وظايف اصلي رئيس مي باشد. هرچقدر يک سيستم وسيع تر باشد به همان نسبت مسئوليتهاي مديران افزايش مي يابد.يک مدير با صلاحيت صرفه نظر از حجم مسئوليت و نوع مجموعه اي که بر آن رياست ميکند بايد داراي ويژگيها و خصوصيات زير باشد:1- داشتن تخصصفردي که بر مجموعه اي مديريت ميکند بايد داراي دو ويژگي باشد. اول اينکه بايد با علوم نوين مديريت آشنايي کافي داشته باشد و بطور مستمر خود را با جديد ترين روشهاي راهبردي و استراتژيک مديريت بروز کند. دوم بايد در زمينه فعاليت مجموعه تحت امرش تخصص داشته باشد و رشته تحصيليش مرتبط با آن باشد. مثلاً فردي که در زمينه شيمي تحصيل نموده نمي تواند مدير خوبي در يک شرکت توليد قطعات اتومبيل باشد. داشتن تجربه و سابقه کاري در زمينه مديريت و رشته تخصصي نيز بسيار حائز اهميت است.2- استفاده از نيروي انساني حرفه اي و متعهدوجود کارمنداني متخصص، با صلاحيت و شايسته که وجدان کاري داشته باشند و مسئوليتي که به آنها واگذار شده است را با جديت انجام دهند، ميتواند در موفقيت و پيشرفت يک مجموعه نقش بسزايي ايفا نمايد. يک مدير واقعي هميشه سعي مي کند افرادي را به خدمت بگيرد که در زمينه تخصصي خود از بهترينها باشند و دو فاکتور سخت کوشي و مسئوليت پذيري از ويژگيهاي آنها محسوب گردد. صرف اينکه کسي معتمد، دوست، آشنا يا فاميل است نبايد او را به سمتي حساس منصوب کرد. ميدان دادن به افراد جديد و کشف استعدادها و منحصر نکردن فرصتها و پستهاي شغلي براي برخي افراد خاص نيز از وظايف مهم مديران فهيم است.3- گريز از خودکامگي و روي آوردن به مشورت گراييعدم استقبال از نظرات کارمندان ديگر، بي توجهي به پيشنهادات، ديکته کردن مطلق دستورات، اصرار بر اجراي بي چون و چراي قوانيني که صحيح به نظر نمي رسند و مورد انتقاد اکثريت است، باعث عدم اعتماد کارمندان و سستي در انجام امور شده و اعتبار يک مدير را پايين خواهد آورد. در علوم مدرن مديريتي اصل مشورت و بهره گيري از نظرات ديگران به عنوان مهمترين فاکتور موفقيت بشمار مي رود. برخي مديران تصور ميکنند "عقل کل" هستند و اين باعث نارضايتي هاي گسترده در بين کارمندان ميگردد.4- حذف فرهنگ تملق و چاپلوسييک مدير واقعي هيچ گاه به کارمندان اجازه ايجاد و گسترش فرهنگ چاپلوسي، تملق و "بله قربان گويي" در مورد خود را نمي دهد چون مي داند اين کار فقط به منظور حفظ و يا ارتقاي سمت و مسائل مادي است، نه احترام واقعي، و بيشتر به "تظاهر مصلحتي" شباهت دارد. تفهيم اينکه ارتقاي شغلي و مالي تنها در صورت انجام صحيح مسئوليتها و تلاش و کوشش بيشتر تحقق خواهد يافت و نه چاپلوسي، وظيفه مدير ميباشد. مديران قوي اصولاً نيازي به شنيدن چاپلوسي کارمندان خود ندارند مگر اينکه از برخي اختلالات روان پريشي مانند خود بزرگ بيني رنج ببرند.5- رعايت مساوات، عدالت و تکريم کارمندانعدم تبعيض اخلاقي بين کارمندان، احترام گذاردن به آنها، تشويق، خودداري از هر نوع توهين و تحقير، از جمله مشخصات مديران موفق است. هيچ گاه نبايد در ملاء عام فردي را مورد توبيخ قرار داد و به سرعت و بدون در نظر گرفتن واقعيات و تحقيقات کافي حکمي برايش صادر کرد. مسئوليت خواهي بايد بطور عمومي باشد و چشم پوشي تبعيض آميز از کوتاهي برخي کارمندان و ناديده گرفتن قصور آنها، دادن امتيازات بي دليل و سخت گيري بيش از حد در مورد برخي ديگر انگيزه کار را در اشخاص کاهش خواهد داد. از توهين به عقل و شعور کارمندان و اينکه آنها به ديد افرادي بدون درايت و درک درنظر گرفته شوند بايد جداً خوددراي شود.6- پذيرفتن مسئوليت اشتباهاتکسي که هيچ گاه قبول نميکند که اشتباه کرده است و هميشه سعي دارد اشتباهات و پي آمدهاي اين اشتباهات را بر گردن ديگران بيندازد هرگز نمي تواند در عرصه مديريت به کاميابي دست يابد. مهترين وظيفه يک مدير پذيرفتن خطاهايي است که يا مستقيماً توسط او انجام شده و يا توسط مجموعه تحت امرش. مديران با صلاحيت بجاي طفره رفتن و بهانه آوردن و توجيه کردنهاي بي ارزش هميشه از اشتباهاتشان درس ميگيردند و از آنها به عنوان "تجربيات ارزشمند" ياد مي کنند. اعتراف به اشتباه و عذر خواهي در ملاء عام از خصوصيات مديران باشهامت مي باشد.7- صداقت در گفتار، تحقق وعده ها"هدف هيچ گاه وسيله را توجيه نمي کند؛" جمله اي ساده اما بسيار پر اهميت در علم مديريت. فردي که صرفاً براي رسيدن به اهداف خود اقدام به دادن وعده هاي غير قابل تحقق نموده ( افزايش حقوق، ارتقاي شغلي، بيمه نمودن کارمندان ... ) و از دروغ گفتن هيچ ابايي ندارد ممکن است در کوتاه مدت به موفقيتهايي برسد ولي قطعاً در دراز مدت پس از مشخص شدن پوشالي بودن وعده ها، کارمندان اعتماد خود را به کلي از دست داده و ديگر ارزشي براي صحبتهايش قائل نخواهند بود. دادن وعده هاي منطقي ولو اندک و قابل انجام، بسيار موثرتر است از وعده هاي پر آب و رنگ اما فريبکارانه. شفاف سازي نيز يکي از عوامل مهم در ايجاد اعتماد است بدين معني که مدير نه مشکلات را کوچک نمايي کند و نه دستاوردها را بزرگ نمايي. بهترين سياست همواره صداقت است.8- انتقاد پذيريوقتي کارمندان يک اداره آنقدر با مدير خود احساس راحتي کنند که بتوانند براحتي و بدون ترس، هرگونه انتقاد منطقي از نحوه عملکرد وي را ابراز نمايند، رابطه اي بسيار محکم و ارزنده بين آنها بوجود خواهد آمد چرا که کارمندان احساس ميکنند که انتقاداتشان "شنيده" ميشود و داراي اهميت است و مديرشان از اين انتقادات در جهت رفع نواقص و کاستي ها استقبال ميکند. در بحث مديريت نوين شنيدن انتقادات و نظرات کارمندان و افراد مرتبط با مجموعه به عنوان يک اصل استراتژيک براي پيشرفت مطرح است. محفوظ دانستن حق اعتراض قانونمند و منطقي کارمندان نيز از ويژگيهاي يک مدير با تدبير است.9- ارتباط با دنياي خارجمديران موفق معمولاً داراي روابط عمومي قوي و قدرت برقراري ارتباط با شرکتهاي ديگر و مشتريان و افراد خارج از مجموعه هستند. شايد بارها شنيده باشيد که عصر امروز، عصر ارتباطات و انتقال اطلاعات است. يک نظام مديريت هرچقدر توانايي بالاتري در برقراري ارتباط با دنياي خارج از مجموعه خود داشته باشد، از اعتبار و رتبه بالاتري برخوردار خواهد بود. به هرحال ممکن است برخي از شرکتها و افراد در خلاف سياست ها و رويکردها باشند و يا حتي به عنوان شرکت رقيب بشمار آيند اما اين دليل بر نداشتن ارتباط و تعامل نمي تواند باشد. يک مدير متبحر بايد به خاطر داشته باشد که "داشتن ارتباط با فردي حقيقي يا حقوقي لزوماً به معناي پذيرفتن ديدگاه هاي او نيست."10- مديريت اصولي تنش و بحراناختلاف، تنش، درگيري بين کارمندان، وضعيت هاي اضطراري، شرايط مالي ناپايدار و بحران ممکن است در هر اداره و شرکتي بوجود آيد. اين وظيفه مدير است که با درايت، عدالت و ميانجي گري بدور از هرگونه برخورد غير منطقي و اجحاف در حق کارمندان مسئله را حل و فصل کند و آرامش را به فضاي شرکت برگرداند.11- عدم اصرار به حفظ پست و مقاممديراني که هدف آنها فقط پيشرفت همه جانبه شرکت است و به چيزي جز موفقيت مجموعه تحت امرشان نمي انديشند و نسبت به رفع مشکلات تعصب دارند و مشکلات پيش آمده براي کارمندان و مشتريان را مشکلات خود مي بينند، زماني که احساس کنند ناکامي هاي بسياري بوجود آمده و ديگر توانايي اداره و گرداندن شرکت را ندارند، هرگز به حفظ سمت خود اصرار نمي ورزند بلکه براحتي و بدون تنش و بصورت داوطلبانه استعفاء داده و مسئوليت را به نفري مي سپارند که صلاحيت بيشتري داشته باشد. اين موضوع بخصوص در سطوح مديريتي شرکتهاي کلان نمود واضح تري پيدا ميکند. مديراني که از روي دلسوزي و معيارهاي اخلاقي مقام خود را واگذار ميکنند ارزش بسيار والايي نزد ديگران پيدا خواهند کرد.12- برنامه ريزي منطقي براي تحقق اهداف کوتاه مدت و بلند مدتطبيعي است که هر شرکتي بايد داراي برنامه و اهداف باشد. اولاً اين اهداف بايد در سمت و سوي پيشرفت کلي شرکت باشند و تا حد امکان منافع کارمندان و مشتريان را تامين کنند، ثانياً لازم است برنامه ريزي براي رسيدن به اين اهداف واقع گرايانه و منطقي باشد. مديران با تجربه، هم در زمينه هدف گذاري و هم در زمينه برنامه ريزي براي محقق کردن آن اهداف بسيار حرفه اي عمل ميکنند. آنها ميدانند که رسيدن به هر هدفي ساز و کار خاص خودش را مي طلبد و نمي توان بدون در نظر گرفتن زمان و با راه حل هاي بي پايه و اساس و عجولانه و گاه با پاک کردن صورت مسئله به اهداف والا دست پيدا کرد. برنامه ريزي ها و روشهاي اجرايي نادرست معمولا نتايج معکوس به دنبال خواهند داشت.13- پرهيز از حاشيه سازيبرخي مديران براي سرپوش گذاشتن بر ناکامي ها و منحرف کردن اذهان کارمندان و مشتريان از آنچه که واقعاً در حال اتفاق افتادن است، اقدام به ايجاد برخي حاشيه سازي ها ميکنند تا به اين صورت ميزان افت و ضرر مالي شرکت را پنهان نگاه دارند. داشتن صداقت و بيان شجاعانه شکست ها و عزم راسخ براي حل مشکلات و جبران ضرر بدون ايجاد حاشيه و طرح نکردن مسائلي که هيچ ربطي به شرکت ندارد، از خصوصيات يک مدير حرفه اي است.14- ظاهر، اخلاق و رفتار مناسباز آنجايي که نقش يک مدير در الگو پذيري کارمندان بسيار حائز اهميت مي باشد، داشتن ظاهري آراسته و مرتب، لباسي در شان مديريت، دقت در گفتار، رعايت اصول اخلاقي و ادب و رفتار پسنديده، اجتناب ناپذير است. يک مدير واقعي هميشه با رفتار خوب خود به کارمندان مي آموزد که چگونه با همديگر و با مشتريان برخورد کنند.مردمان/
کد خبر: ۸۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۸
اوای دنا:مديران نالايق انسانهاي مشکلمداري هستند که احساس کهتري وخودکم بيني درآنها ريشه در بحرانهاي دوران رشد دارد وچون رشد همه جانبه واستانداردي نداشته اند درنتيجه هرهري مذهب هم گشته اند يعني کمبودهاي خودرا با پوششهاي مذهبي وظاهري متدين نقاب مي زنند وچون عقده هاي سرکوفته اي داشته اند تمايل افراطي به لجبازي وسماجت مرضي دارند ودرواقع دزدان نقابداري هستند که درپوشش هاي مختلف به حقوق مردم تعدي مي نمايند.
مديران نالايق محصول باندگرايي سيستمي ناکارامد مي باشند که تنها ملاک براي آنها جلب توجه ازطريق قدرت نمايي مي باشد وبه عبارتي ديگر مديران نالايق برآيند تفکرات ورفتارهاي بيماري مي باشند که براي ارضاء روح بيمار خود ديگر آزاري مي نمايند.مديران نالايق خدايي را نمي شناسند وخداي آنها مقام وميز وپست آنهاست وچون خدا را بنده نيستند مستعد همه جور فساد اخلاقي واقتصادي واجتماعي وسياسي مي باشندوامام حسين (ع) مي فرمايند: "بترس ازکسي که ازخدا نترسد".مديران نالايق با ظاهري ارزشي ارزشها را خراب مي کنند چراکه روح بيمار آنها به همه مقدسات به شکل ابزار توجه دارد واگر زمان وشرايط به اينها اجازه دهد ادعاي ملاقات با معصوم عليهم السلام هم مي نمايند تنها بدين علت که بيمارهستند ودر عالم توهم وهذيان به سر مي برند.مديران نالايق يا ازلقمه حرام رويش يافته اند ويااينکه لقمه هاي حلال ارثي وباد آورده را بخاطر هوسراني وروح پليد خود با باطل آغشته اند فلذا ازترس برملا شدن واقعيات وجوديشان ناچار به هياهو سالاري وفرافکني وبرچسب زني به اين وآن هستند. مديران نالايق بدون استثناء سابقه نارحتيهاي شديد رواني وبستري در بيمارستانهاي رواني ويا مراکز رواني را داشته اند وآنهاييکه چنين پرونده اي نداشته اند ازمعدود سايکوزهاي پارنوئياي بوده اند که خوددرماني کرده اند وبا جبراني ستيزه گرانه شخصيتي ضداجتماعي پيدا کرده اندوبعبارتي هوش نسبتا" بالاي آنها اسبابي براي پوشش نمايي آنها شده است.مديران نالايق دروغگو هستند وعده و وعيد فراوان را ابزاري براي توجيه کاستيها تصور مي نمايند فلذا براحتي وخيلي آشکار دروغ مي گويند وبردروغ خودنيز اصرار مي ورزند تنها بخاطر اينکه زمان را بخرند.
مديران نالايق تمايلات افراطي به تحقير واذيت ديگران دارند چراکه خود فريب خورده اند وسابقه بهره کشي هاي زيرکانه توسط عناصري را داشته اند ودراين راستا با تحقير مخالفان ومنتقدان خود به فکر کاهش آلام روحي خود هستند ولي نتيجه عکس مي گيرند چرا که نمک به زخمهاي تاول کرده قبلي خود مي زنند وخودشان هم عذاب مي کشند.
خلاصه کلام مديران نالايق بيماران جامعه ستيزي هستد که بخاطر سيستمي بيمار فرصت هياهو پيداکرده اند واعتقادي به دين وخدا وولايت ندارند ونان را به نرخ روز مي خورند گاهي باشکل اصلاح طلبي وگاهي با نقاب اصول گرايي وگاهي هم با سوء استفاده ازاحساسات عوامفريبانه ولي تنها يک هدف دارند وآن هم جاه طلبي وقدرت است چراکه بدون قدرت هويتي نمي توانند داشته باشند.
منبع/الف
کد خبر: ۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۷
اوای دنا:چاپلوسي از ديگران، کاري ناشايست و سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.
تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است. ريشه اصلي و چاپلوسي و ستايش نابجا، حقير بودن شخصيت فرد است. بدين ترتيب، کسي که احساس کمبود در خود نمي کند، هرگز لب به چاپلوسي تأييد نادرست ديگران نمي گشايد.چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند.بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد هر انساني با تعريف و تمجيد موافق است او آهسته آهسته احساس غرور کاذب نموده و خود را منجي جامعه مي داند. رفته رفته و با تکرار اين گونه رفتارها از سوي افراد متعدد، آن فرد به تملق شنوي عادت مي کند و از آن پس اگر کسي بسيار محترم و به طور منطقي خواسته خود را بيان کند به او اعتنائي نخواهد کرد! در نزد مسئولين هم تملق گوئي زياد است. برخي براي دستيابي به اهداف بلند پروازانه که قطعا همچنين افرادي از عزت نفس برخوردار نمي باشند ـ به طور غير باورانه اي دست به ريا و تظاهر مي زنند. آن قدر تملق مي گويند تا شايد وي را ارتقا سازماني دهند و يا به مقامي بالاتر برسد. اين جاست که شايسته سالاري جاي خود را به مدح و ثنا گوئي مي سپارد.
درارتباط بين مسئولين و مراجعين هم طرح ديگري از ريا و تظاهر در حال نمايش است. مسلم است اگر ارباب رجوع، توصيفات مسئول را بيش از آن چه مستحق است بيان کند ممکن است آن مسئول از حالت طبيعي خود خارج و کاري خارج از حدود و ضوابط و موازات انجام دهد. اقتصاد ضعيف و در مقابل آن رشد فزاينده رفاه طلبي، تقابل غني و فقير و فاصله اين دو طبقه از هم؛ براي زورگيران خشونت؛ مجرمان سرقت، و براي افراد معمولي تظاهر و مدح و ثنا به ارمغان مي آورد. جونز چاپلوسي را يک سري رفتارهاي استراتژيک مي داند که به صورت نامشروع براي نفوذ بر يک فرد خاص، با توجه به ويژگي ها و جذابيتهاي شخصي، طراحي شده اند. وارتمن و لينزنمير چاپلوسي را نوع رفتار استراتژيک تعريف مي کنند که توسط فرد براي افزايش جذابيتهاي خويش در نزد ديگران انتخاب مي شوند. رندي گوردن چاپلوسي را يک نوع استراتژي رفتاري مي داند که فرد از آن براي کسب وجهه مناسب و در نتيجه پيشرفت و ارتقاي شغلي بهره مي گيرد و اگر با زيرکي انتخاب گردد کارکنان را به جلو سوق مي دهد. اين تعريف، چاپلوسي را نوعي رفتار منفي و نامشروع نمي داند و به افراد پيشنهاد مي کند که از چاپلوسي به عنوان وسيله اي براي افزايش محبوبيت و جلب توجه استفاده کنند. از نظر تدسکي و ملبورگ چاپلوسي يک دسته از رفتارهاي خود آگاهانه است که افراد آن را با هدف کسب رضايت اشخاص مجهز به کنترل پاداشها و منابع مورد نياز به کار مي گيرند. اين تعريف متعادلي است و ماهيت رفتار چاپلوسي را به عنوان يک رفتار پويا و آگاهانه که براي افزايش احتمال دريافت پاداشهاي مورد نظر استفاده مي شود، به خوبي روشن مي کند و به راحتي آن را به محيط سازماني مربوط مي سازد. همچنين چاپلوسي را نبايد جزو رفتارهاي دغلکارانه و فريبکارانه محسوب کرد.دکتر کاظمي پور جامعه شناس معتقد است چاپلوسي و تملق در بين افرادي ديده مي شود که تخصص و اطلاعات کافي ندارند و با اين روش سعي مي کنند خود را حفظ يا ارتقا بخشند (ولي آنچه به رواج اين عادت رفتاري دامن مي زند شرايط جامعه خصوصاً سيستم اداري ما است و ما شاهديم که افراد متملق از جايگاه و موقعيت ويژه اي برخوردارند و البته مديران و رؤسا نيز از اين رفتار (احساس رضايت مي نمايند) اين رفتار ها در جوامع جهان سوم بيشتر به چشم مي خورد و دليل آن هم حاکميت رابطه به جاي ضابطه و قانون است. بنابراين چاپلوسي راه حلي براي برقراري ارتباط با افراد قدرتمند و بانفوذ قرار مي گيرد.)دکتر اميد ناصري روان شناس مي گويد: «تملق و چاپلوسي در جامعه اي رشد مي کند که جايي براي اظهار نظر آزاد و انتقاد وجود نداشته باشد. هم جامعه و هم خانواده در بروز اين رفتار مؤثرند».مليحه امنعي کارشناس ارشد روانشناسي با اشاره به نقش خانواده و نظام آموزشي مي گويد: «تملق و چاپلوسي نوعي رفتار است که آموخته مي شود و خانواده و مدرسه و رسانه هاي گروهي به عنوان کانون هاي مهم آموزشي و تأثير گذار به صورت مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه مؤثرند».همچنين در خانواده نيز عواملي مانند مردسالاري ايجاد محدوديت اجبار و تحميل، نظرخواهي نکردن از کودکان در مورد مسائل مربوط خودشان و در نتيجه مشارکت نداشتن آنها در انجام امور از جمله عوامل ايجاد کننده روحيه تملق است.همچنين در مطالعه چنگ رابطه بين جو سازماني و ميزان رفتار چاپلوسي بدين صورت بيان گرديده که کارمنداني که معتقدند جو سازماني آنها منفي است، تمايل بيشتري به استفاده از رفتار چاپلوسي نسبت به کارمنداني که احساس جو و فرهنگ سازاني مثبتي مي کنند، دارند. مطالعات ليندن و ميچل: علاوه بر اين ليندن و ميچل نشان داده اند در سازمانهايي که داراي سياستهاي پرسنلي کمي هستند و يا در سازمانهايي که اين سياستها در آنها وجود دارد اما به نحو مطلوبي کنترل و نظارت نمي شوند، رفتار چاپلوسي بيشتري دارد. حجت الاسلام جعفر پژوم سعيدي- پژوهشگر متون ادبيات، معنا و بازخورد واژه هاي تملق و چاپلوسي را چنين مي خواند: «تملق کلام غيرواقع جلوه دادن حقيقت و چاپلوسي نوع تزوير و خدعه براي فريب مخاطب است. بيان مسئله و موضوعتعاريف- در فرهنگ لغت دهخدا، چاپلوسي يعني تملق. چرب زباني. خوشامدگويي.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است، چاپلوسي نام دارد. اين کار نوعي آفت زباني و اجتماعي است. - چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرور مافوق انساني در کالبد مدير توزيع مي کند. - چاپلوسي يک نوع باج دادن به طرف مقابل است. - احساس کمبودي است که فرد براي جبران آن لب به تأييد ديگران مي گشايد.- هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در موارد نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است. - چاپلوسي، حالتي است برخاسته از ضعف نفس و نوعي اسارت روحي انسان که در برابر ديگر آدميان براي جلب منافع و کسب امتيازهاي مادي صورت مي گيرد.- تملق، راهي کوتاه و بي هزينه براي کسب منزلت دروغين در اجتماع است.- ستايش و ستودن کسي که در انجام وظايف خود سهل انگار است چاپلوسي نام دارد.اين کار نوعي آفت زياني و اجتماعي است.- واژه تملق در فرهنگ معين به معني «چرب زباني کردن، چاپلوسي و اظهار فروتني و محبت کردن» است در جامعه اي که راه هاي دستيابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز در دست گروهي خاص، توزيعش معقول نبوده هرکس در جاي واقعي خود قرار نداشته باشد يعني تصاحب منزلت ها و مناصب اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد يکي از وسايلي که ابداع مي شود تملق است زيرا راهي کوتاه و بي هزينه است.- تملق دروغي است زشت که جامه زيبا بر آن مي پوشانند و در نظر مديران مي آرايندو به عنوان کالا آن را مي فروشند تا موقعي مناسبتر بدست آورند. تملق نوعي دروغ است و چاپلوسي نوعي ريا.انواع چاپلوسي: بدون توجه به قصد و نيت فرد خود شيرين از اين رفتار، چهارنوع تاکتيک چاپلوسي عمده عبارتند از:الف- تعريف و تمجيد: در اين تاکتيک فرد خودشيرين به بيان نظرات و قضاوتهاي مطلوب درباره فرد هدف مي پردازد، چرا که اين حالت رواني در افراد وجود دارد که چنانچه متوجه شوند مطلوب و مورد توجه ديگران هستند، خود به خود تمايل و علاقه ويژه اي نسبت به آنها پيدا مي کنند. رفتارهايي مانند تحسين و چاپلوسي از اشکال ديگر اين تاکتيک هستند.ب- لطف و مرحمت: دومين شيوه لطف و مرحمت است. در اين شيوه که معمولاً به صورت ترکيب با تعريف و تمجيد به تکار مي رود، فرد خودشيرين، با لطف و مرحمت در موارد مختلف نسبت به فرد هدف و برآوردن نيازهاي وي علاوه بر آنکه خود را فردي انسان دوست نشان مي دهد، وي را نسبت به خود مديون مي سازد. ج- همسويي عقايد: در همسويي عقايد فرد خودشيرين، خود را همسو و هم جهت با نظرات، عقايد و ارزشهاي فرد هدف نشان مي دهد. همسويي براساس اين فرض شکل مي گيرد که انسانها افرادي را دوست دارندکه داراي ارزشها و عقايدي نظير خودشان هستند. براي مثال، زير دستاني که مي داند مافوقشان از همتاي خويش راضي نيست و از وي در برابر مافوق خود انتقاد مي کنند، از اين شيوه غيرمستقيم چاپلوسي و رفتار چاپلوسي استفاده مي کنند. د- خودنمايي: چهارمين شکل از رفتار چاپلوسي خودنمايي است. يعني رفتار به شيوه اي که از نظر فرد هدف مطلوب و مناسب است و يا رفتار به شيوه اي که فرد را داراي ويژگي خاصي نشان دهد و وي را براي فرد هدف جذاب کند. آسيب هاي ناشي از چاپلوسي1- مانع پيشرفت خلاقيت مي شود2- باعث ايجاد باورهاي کاذب مديران مي شود3- باعث پرورش افراد نان به نرخ روز خور مي شود4- تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش مي کشاند5- چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد 6- سبب تشويق ديگران به ادامه کارهاي ناروايشان و نيز برانگيزنده غرور زيان آفرين انسان هاست.7- تکبر را سبب مي شود و شخص را از عزت دور مي سازد.8- بي انگيزگي9- از بين رفتن خلاقيت10- عدم استاندارد 11- آلودگي هاي فکري 12- عدم بهره ورياين حرکت، براي ستايش شوندگان دروغين فخرفروشي و خودبيني بار مي آورد و براي ستمگران و خيانتکاران نيز، نوعي تأييد و تشويق عملي به شمار مي آيد. گروهي از افراد، از چاپلوسي ديگران مغرور مي شوند و خود نيز به باوري بي اساس از خويش مي رسند. اينان در وظايف و مسئوليت هاي خود، سستي و خيانت روا مي دارند و در عين حال؛ خود را وظيفه شناس، امانت دار و فداکار در راه مردم مي پندارند و از آنان انتظار تأييد و سپاسگذاري دارند. اهميت و ضرورت پژوهشچاپلوسي در سازمان، سبب آلودگي فرهنگي و اخلاقي محيط کاري مي شود و به مرور، افراد غير کارآمد سرپرستي امور را به دست مي گيرند که کاهش ارتباط افراد سالم و کاردان و نيز پايين آمدن بهره وري در نتيجه فرو پاشي سازمان را منجر خواهد شد.چاپلوسي و يا آفات اخلاقي در هر مجموعه اي نشانگر ناسالم بودن روابط و مناسبات و هنجارهاي حاکم بر آن جامعه است. چنين فضايي در جامعه زماني شکل مي گيرد که منزلت ها و نقش ها آن گونه که شايسته افراد است توزيع نشود و در واقع شايسته سالاري به معني واقعي آن وجود ندارد. اگر هر شخص در جايگاه در خور نشان خود قرار گيردو مطابق با منزل واقعي اش از نقش اجتماعي مناسب برخوردار شود، مناسبات در روابط اجتماعي نيز از سلامت کافي برخوردار خواهد شد. انگيزه هاي چاپلوسي با کندوکاو درباره تملق و علل بروز آن در جوامع، در مي يابيم که در آن جوامع، فرديت رشد نکرده و افراد هويت خود را هضم شدن در جمع يا اشخاص بزرگ مي جويند. در جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش. علل پيدايش چاپلوسي 1- عدم احساس مسئوليت2- فقدان باورهاي اخلاقي3- نبود وجدان کاري4- پايبند نبودن به تعهدات خود در قبال سازمان5- حاکميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي6- تجمل پرستي مدير7- خلأ منزلت و نبود شايسته سالاري در ساختار اداري 8- شدت زياد تضاد طبقاتي9- سيستم اداري و بوروکراسي10- ضعف مديريت سازمان در حاکميت رقابت سالم11- ضعف مديريتي و سبک مديريتي 12- عوامل فردي- شخصيتي 13- متغيرهاي وضعيتي14- تمرکز قدرت راههاي جلوگيري از چاپلوسيروش بزرگان دين در برخورد چاپلوسانپيشوايان اسلام نه تنها از چاپلوسي و ستايش نابجا بيزار بودند، بلکه مدح آميخته به تملق را نيز عيب اخلاقي مي شمردند. آنان در برابر رفتار و گفتار ذلت باري که با غرور و شرف انساني مغاير بود، سکوت نمي کردند و اگر کسي مرتکب چنين عمل خلافي مي شد، از او انتقاد مي کردند مؤلف کنزالعمال، روايتي بدين مضمون آورده که:جماعتي از قبيله «بني عامر» به محضر پيامبر وارد شدند و شروع به مداحي و ستايش آن حضرت کردند. پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم به آنان فرمود: «سخن خود را بگوييد، ولي مواظب باشيد که شيطان شما را به زياده روي در کلام وادار نسازد». حضرت با اين سخن حکيمانه، گوشزد مي کند که هرگاه زبان را به حال خود واگذاريد، بيم آن مي رود که از حد خود تجاوز کند و زياده بر آنچه شايسته است، بگويد. در عين حال، به پيروان خود هشدار مي دهد که حتي درباره شخصيتي چون پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم نيز از ستايش و چاپلوسي بپرهيزند. خاموشييکي از بهترين و مناسب ترين روش هاي برطرف سازي رفتارهاي تملق آميز، اعتنا نکردن و پاسخ مثبت ندادن به رفتار چاپلوسان است که در حيطه روان شناسي، «خاموشي» ناميده مي شود. بدين ترتيب، اين گونه افراد، روش به ظاهر کارآمد خود را غير مؤثر و تحقيرآميز مي يابند و به اجبار، با تجديدنظر در شخصيت خود، سعي خواهند کرد رفتارهاي مناسبي را جايگزين رفتار پيشين خود نمايند.همانگونه که پيامبراکرم صلي الله عليه و آله وسلم در نکوهش چاپلوسي و مدح بي جا مي فرمايد: «اَحْثُّوا التُّرابَ عَلي وُجُوهِ الْمَدّاحينَ؛ به صورت چاپلوسان و مدحان خاک بپاشيد».تقويت مثبت در مقابل، توجه و نيز پاسخ دهي مثبت به رفتارهاي مناسب و اصلاح شده اين گونه افراد، روش مکمل براي تکنيک خاموشي است و اين تکنيک، در اصطلاح روان شناسان «تقويت مثبت» نام دارد.پيامدهاي اجتماعي چاپلوسيچاپلوسي و تملق، غرور مي آورد و مغرور به پند ناصحان گوش نمي دهد و اگر اين حالت او با قدرت همراه شود، هرکس را به سختي و بدبختي مي افکنند. بر اين اساس، پيامبر گرامي اسلام صلي الله علي و آله وسلم فرمود: «اذا مدحت اخاک في وجهه امررت علي حلقه موسي؛ هرگاه برادرت را پيش رويش بستايي، چنان است که تيغ بر گلوش نهاده اي». فرد چاپلوس، افزون بر اينکه مرتکب دروغ، نفاق و ميدان دادن به ستمگران مي شود، به نسبت موقعيت ستمگران و آثار ناگواري از تملق و چاپلوسي او پديد آمده، خود يکي از عوامل فساد و شريک جرم زيان ها و خسارت هاي وارد شده از اين ناحيه به شمار مي رود. هرکس به مقدار دخالت، همکاري، تأييد و تشويق خود از ديگران، در پيدايش فساد و ارتکاب جرم ها و ظلم، سهيم و شريک است. چاپلوسي، عزت نفس فرد چاپلوس را از او مي گيرد و شخص ستايش شونده را نيز به غرور و تکبر و واهي گرفتار مي سازد، نيز بر ادامه جرم و گناه دامن مي زند. راه هاي کاهش تملق و چاپلوسي1- بايد به تدبيري براي حفظ و پاسداشت حريم حقوق و اخلاق فردي همت گمارد تا آن که اخلاق انسان دستخوش مطامع قدرتمند واقع نشود.2- تنها مي بايد شايستگي کامل- هرچه بيشتر- کامل، مبناي نيل به امکانات قرار گيرد. در اين زمينه، کم کاري و کم لطفي متوليان امور جامعه را هم نبايد دست کم گرفت.3- اصلاح ساختاري اداري و همچنين عملي و نه در حد شعار، باور به شايسته سالاري مي تواند به از بين بردن عادات ناپسند ديرين چاپلوسي، کمک زيادي کند. 4- علت وجود تملق گويي در اين است که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکنان چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند. 5- مدير بايد هنر حرفه اي بودن در کار موظف خود را ياد بگيرد. مسئوليت پذير باشد. در آن صورت، زيرمجموعه او هم مسئوليت پذير خواهد شد. 6- مدير مي بايد تجارب کارکنان سازمان تحت مديريت خود را مورد توجه خود قرار بدهد و حالت مشورتي و تأملي داشته باشد نه آن که فرضاً يک مديريت خشک، بدون انعطاف و خودرأي باشد چرا که در چنين فضايي، جو چاپلوسي به وجود مي آيد. 7- يک مدير پيش از هر اقدامي بايد زمينه سازي محيط کار را مورد توجه قرار دهد و برآموزش و بهسازي منابع انساني تأکيد داشته باشد تا جريان بهره وري و کارايي سازمان را بالا رود. وقتي که يک مدير داراي منابع انساني کارآمد باشد، ديگر جايي براي حرف و حديث، چاپلوسي و چرب زباني باقي نمي ماند. 8- اصل تکنولوژي در اختيار مدير و نه مدير در اختيار تکنولوژي، معطوف به ابهام زدايي در سيستم مديريتي است.9- بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است.10- شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غير کارآمد و نالايق بر منصب هاي اجراي را در پي دارد11- وجود مديران مستحکم12- پرورش فرهنگ شايسته سالاري13- گسترش آزادي نقد و انتقاد14- اصلاح ساختارها و عملکردها15- رشد افراد غيرمتملق16-ايجاد فضاي مناسب و سالم عوامل مؤثر بر جلوگيري و محو چاپلوسي:1) شيوه هاي تربيتي حاکم بر خانواده نقش بسيار مؤثري در بروز اين ناهنجاري ها دارد. 2) اصلاح روابط مناسب اجتماعي افراد از طريق آموزش و پرورش و متحول کردن ارزشهاي اجتماعي 3) تأمين نيازهاي مادي به منظور آلوده نشدن به اعمال غير قانوني ضروري به نظر مي رسد. 4) رفع کمبود هاي رواني و مديريتي که موجب آگاهي افراد مي شود. 5) داشتن روحيه انتقاد پذيري مسئولان که باعث تکامل و خلاقيت کارکنان مي شود تا آنان را براساس لياقت و شايستگي شان مورد محک و ارزيابي قرار دهند. امامي- پژوهشگر علوم ارتباطات، درباره دلايل ديگر بروز چاپلوسي به ضعف مديران سازمان در حاکميت رقابت سالم اشاره مي کند و مي گويد: «علت وجود تملق گويي در اين بوده که مديريت نتوانسته است رقابت سالم در امور سازماني خود به وجود آورد و يا نتوانسته است خلاقيت ها را کشف کند که در حقيقت، نشانگر ضعف مديريت است. اين مسئله سبب مي شود که کارکناني چاپلوسي، دروغگو و چرب زبان شوند... دلايل رفتار چاپلوسي: چاپلوسي مي تواند دو دسته دليل داشته باشد:1- دلايل تدافعي: رفتار چاپلوسي تدافعي به منظور حفاظت شخصي از نتايج عملکرد ضعيف صورت مي گيرد. در اين حالت فرد ممکن است به منظور برانگيختن حس دلسوزي سرپرست خود به اين گونه رفتار کند. 2- دلايل سوداگرانه: رفتار چاپلوسي سوداگرانه واکنشي نيست. بلکه اهداف بلندمدتي را دنبال مي کند و اغلب توسط فرد به عنوان وسيله اي براي ارتقاء و يا شيوه اي براي دستيابي به اهداف شخصي استفاده مي شود. تملق مانع پيشرفت خلاقيت فرهنگ تملق و تکريم هاي بودار برخي از کنارکنان لطمه زياد به تحرک و شيوه کاري مي زند به خصوص زماني که مدير يک اداره يا شرکت آدمي باشد که از تشويق ها و تعظيم و تکريم هاي زيرمجوعه اش همواره استقبال مي کند اما هيچ اقدام مؤثر در پيشرفت و توليد تحت نظارت خود به عمل نمي آورد. کارفرما و رئيس ضعيف النفس خيلي لذت مي برد که کارگر يا کارمند تحت امرش از او تمجيد کند و چشم و گوش بسته فرامين او را اطاعت کند. چرب زباني نيروي زيرمجموعه اش، يک غرورمافوق انساني د رکالبدش توزيع مي کند. تکرار اين کرنش و پذيرش، انرژي و قواي فعالانه انساني در تحول و پيشرفت و بديع سازي را به چالش ميکشاند و خمودگي در روحيه همه افراد جايگزين کوشش براي خلاقيت حرفه اي مي شود نتيجه اين شيوه هاي منع تحولات محيط کار، جامعه و گسترده کشور، درجازدگي، مصرف گرايي و مهار نوآوري مي شود. علت عقب ماندگي برخي جوامع، نداشتن سرمايه مادي (سرمايه ملي) نيست، بلکه تخمير انديشه هاي فعال، پژوهشي، تتبعات نوين و در يک کلام، وجود مديريت ستايش پذير و تملق طلب و بدون عرق ملي و تعهد اخلاقي است. چاپلوسي و تملق معمولاً نسبت به چه افرادي صورت مي پذيرد؟چاپلوسي، اغلب نسبت به کساني صورت مي پذيرد که از توانمندي اقتصادي، سياسي، اجتماعي يا اداري بهره مندند و البته اين وضع محدود به تاريخ معاصر نيست و پيش از اين نيز گفتارهايي از تاريخ کهن وجود دارد که براساس آن مي توان دريافت که چاپلوسي در مناسبات ايرانيان از ديرباز وجود داشته است و جانثاران دروغين زيادي در همه عرصه ها باعث مي شوند تا حاصل زحمات و خدمات ارزنده بسياري از افراد متين جامعه ناديده گرفته شود. رابطه چاپلوسي و صداقتدر محيط هايي که چاپلوسي متداول است، هر نوع تغييري بايد مورد پسند طبقه خاصي از جامعه باشد. در اين حالت، نتيجه اين مي شودکه صداقت و پايبندي به اصولي که تأمين کننده منافع واقعي مردم است جاي خود را به تحسين مبالغه آميز و در نهايت به چاپلوسي مي دهد. نتيجه گيري شهوديدر جامعه اي که راه هاي دست يابي به امکانات و منزلت اجتماعي بسته باشد و تمرکز قدرت در دست گروهي خاص، و تصاحب جايگاه ها و منصب هاي اجتماعي تناسبي با شايستگي افراد نداشته باشد، يکي از ابزارهايي که براي رهايي از اين تبعيض پديد مي آيد، تملق است؛ راهي کوتاه و بدون هزينه براي رسيدن به خواسته هاي که نه شايستگي مي خواهد و نه زحمت و کوشش.چاپلوسي، هنر افرادي است که با به کارگيري روش هاي عادي و بهنجار جامعه يا محيط کار خود قادر به کسب موفقيت دلخواهشان نيستند و با توسل جستن به راه هاي گوناگون چاپلوسي، زبان بازي، خبرچيني، جاسوسي، دورويي، نوکر صفتي و خيانت مي کوشند خلأ ناشي از ضعف هاي شخصيتي و تخصصي مورد نياز خويش در جامعه يا محيط کار خود را جبران کنند. گاهي تملق گويي، نتيجه عادت هاي رفتاري برگرفته از تربيت خانواده باشد و در مواردي نيز ممکن است افرادي به دليل نداشتن مهارت در برقراري روابط درست اجتماعي، به اين حالت حرکتند. در هر صورت چاپلوسي، ناشي از حقارت شخصيت فرد يا به گمان خود آنان، ره آورد زرنگي و هوش و تدبير ايشان است.چه بسا کساني که با ستايش ديگران، فريب خوردند، ستايش بي اندازه(تملق گويي)خودپسندي مي آورد و انسان را به سرکشي وا مي دارد. آدمي که حيثيت و نفس انساني اش را ولو در نگاه آشنايان و همکاران خرد ميکند در مقابل شخصي به هر صورت توانمند و داراي تيتر کلاسيک و يا سازماني تبديل به يک موجود ذيروح مفلوک مي کند تا مثلاً مشغول کاري شود، رتبه بگيرد، ارتقاء پست نصيبش شود و يا خلاصه به اصطلاح نورچشمي فلان مدير و بهمان صاحب کارخانه و ... شود، اين آدم هيچ گاه مورد اعتبار اخلاقي و دلبستگي از سر صدق و صفا واقع نمي شود و او به فردي که نان را به نرخ روز مي خورد معروف است. - تملق و چاپلوسي نشاندهنده عدم توانايي فرد است زيرا فردي که توانايي دارد نياز به چاپلوسي ندارد. - مديراني که به چاپلوسي و تملق کارکنان خود اهميت مي دهند جوي پر از رويا و دروغ را در سازمان خود ايجاد مي کنند که در خاتمه به ضرر سازمان خودشان تمام مي شود. - بي اعتنايي به رفتار چاپلوسان، از عوامل مهم ريشه کني تملق در جامعه است. - شيوع فرهنگ چاپلوسي، تصدي افراد غيرکارآمد و نالايق بر منصب هاي اجرايي را در پي دارد منابع: حوزه نت،مسائل جاري مديريت
کد خبر: ۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۶
اوای دنا: مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش از تعیین کارنامه حجاب برای مدارس خبر داد و گفت: لباس فرمی که برای دانشآموزان پیشبینی میشود، لزوما لباس تیره نیست.وی افزودمدارس میتوانند با بنگاههای تولیدی لباس فرم دانشآموزان قرار ببندند.
محمدابراهیم محمدی، مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس «توانا» با بیان اینکه برنامههای مختلفی برای دانشآموزان و فرهنگیان در راستای عفاف و حجاب پیشبینی شده است، اظهار داشت: در حوزه دانشآموزی با در نظر گرفتن مسائلی که در حوزه عفاف و حجاب وجود دارد برنامههای متناسبی را در نظر گرفتهایم که میتوان از جمله آن به برنامه «حساسزایی» اولیاء به موضوع حجاب دانشآموزانی که نیاز است به حجاب توجه بیشتری داشته باشند، اشاره کرد.وی افزود: برنامههای حجاب و عفاف منجر میشود تا اگر احیاناً والدین دانشآموزی نسبت به رعایت پوشش فرزند خود در بیرون از مدرسه کم توجه است، توجه بیشتری داشته باشد.*تهیه بسته تصویری برملاسازی اهداف رسانههای بیگانه در ترویج بیحجابی مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش بیان کرد: بر همین اساس برنامهای در جهت عبرتآموزی دانشآموزان از افرادی که با عدم رعایت حجاب و عفاف دچار معضلات و مشکلات اجتماعی شدهاند و از جایگاه ارزشمندی که به لحاظ اخلاقی، درسی و توانمندیهای علمی و هنری داشتند، سقوط کردهاند در نظر گرفته شده است که میتواند به عنوان تلنگری برای دانشآموزان باشد.وی با بیان اینکه برنامه دیگر در قالب تهیه بسته تصویری با موضوع شناساندن اهداف رسانههای بیگانه از ایجاد بیتفاوتی دانشآموزان نسبت به رعایت حجاب است، گفت: رسانههای بیگانه تلاش میکنند تا دانشآموزان نسبت به مسائلی از قبیل رسیدن به تکامل و ایفای نقشهای مهم خود در آینده غفلت ورزند که شناساندن این موضوع به دانشآموزان از اهمیت زیادی برخوردار است.محمدی اضافه کرد: این بسته تصویری برای برنامههایی که دانشآموزان در مدرسه دارند، تهیه شده که بیشتر در مقاطع راهنمایی و متوسطه مدارس دخترانه توزیع میشود؛ این بسته برای دانشآموزانی که به نوعی نسبت به مساله حجاب در مدرسه کم توجه هستند، مفید واقع خواهد شد.وی با اشاره به این نکته که برنامههایی نیر برای دانشآموزانی که باحجاب هستند و تعدادشان بسیار زیاد است پیشبینی کردهایم، ادامه داد: این برنامهها به این منظور است که آنها نسبت به حجاب خود اقناع فکری پیدا کنند و به توانمندی فکری برسند تا این حجاب در آینده و با حضور در دانشگاه و عرصههای مختلف کمرنگ نشود.* تأثیرگذاری دانشآموزان اسوه و الگو در زمینه حجاب و عفاف برای دیگر دانشآموزان مدیرکل فرهنگی هنری آموزش و پرورش بیان کرد: معتقدیم که باید اندیشه پوشش در فرد به اندیشه نهادینه شده فکری تبدیل شود تا در این صورت فرد در هر جایگاه و بستری که قرار گیرد، حاضر نشود حجاب و پوشش خود را کمرنگ کند که دهها برنامه در ذیل این مسئله پیشبینی شده است.وی افزود: بر این اساس هم برای دانشآموزانی که نسبت به حجاب کم تفاوت هستند و تعداد آنها کم است و هم برای دانشآموزانی که با حجاب هستند و قصد داریم آنها را مورد هدف مطالعاتی قرار دهیم، برنامههایی در نظر گرفته شده است.به گزارش اوای دنا، محمدی اضافه کرد: طبق برنامههای پیشبینی شده قصد داریم آن دسته از دانشآموزان که در رعایت حجاب قرص و محکم هستند، به جنبههای مختلف مسئله واقف شدهاند، نسبت به پوشش نگاهی اصالتی دارند و به عنوان دانشآموزان اسوه و الگو میدانیم، بتوانند در حوزه همسالان خود تاثیرگذار باشند.*ایجاد گفتمانهای حجاب در مدارس برای رفع شبهه* معرفی دختران برتر در جشنواره دختران آفتاب محمدی با بیان برنامههای علمی و جشنواره نیز با موضوع حجاب و عفاف برگزار خواهد شد، اظهار داشت: در نظر داریم تا گفتمانهای حجاب در مدارس را دنبال کنیم تا به این وسیله هر مسئله و شبههای که در مدرسه وجود دارد، مطرح و برطرف شود.وی به برگزاری جشنواره دختران آفتاب نیز اشاره کرد و افزود: در این جشنواره دخترانی که در مدرسه به لحاظ علمی و هنری برتر هستند و حجاب اسلامی را نیز رعایت میکنند، برگزیده میشوند.این مقام مسئول در آموزش و پرورش ادامه داد: بر این اساس میتوانیم در بحث مدلسازی به مدلهای قابل توجه دست پیدا کنیم به دلیل آنکه شاید برخی به اشتباه تصور میکنند که ممکن است حجاب مانع پیشرفت فرد شود؛ این در حالی است که تعداد بسیاری از دانشآموزان دختری که در المپیادها، ورزش، هنر و زمینههای مختلف موفق به کسب رتبههای برتر شدهاند، محجبه هستند.*برگزاری اردوهای مادران دختران - پدران دختران و جشنواره 40 حدیث زیورانه به سه زبان مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش به برگزاری اردوهای یک روزه و دو روزه برای مادران و دختران و پدران و دختران در تابستان اشاره کرد و گفت: این اردوها با هدف آگاهیبخشیدن، ارتقاء مسئله حجاب و اطلاعرسانی در خصوص حرکات مرموزی که در راستای بیتفاوت کردن دختر ایرانی نسبت به رعایت حجاب صورت میگیرد، در نظر گرفته شده است.وی با اشاره به تهیه بستههای علمی و فرهنگی متناسب با علاقه و ذوق دانشآموزان با عنوان جشنواره 40 حدیث زیورانه در موضوع عفاف و حجاب بیان کرد: در این جشنواره دانشآموزان با هنر خوشنویسی به زبان انگلیسی، فارسی و عربی، 40 حدیث که در موضوع عفاف و حجاب را تمرین میکنند.محمدی با بیان اینکه حدود 100 هزار نفر تاکنون در این جشنواره شرکت کردهاند، ادامه داد: بخشی از این جشنواره در تابستان و بخشی در سال تحصیلی جدید برگزار خواهد شد.*انتخاب بهترین محتوای تولیده شده در موضوع عفاف و حجاب با عنوان کتاب سال حجاب *از مدیران برتر حجاب در مدارس تقدیر میشود محمدی به معرفی کتاب سال در زمینه حجاب و عفاف اشاره کرد و اظهار داشت: در نظر داریم کتاب سال حجاب در سطح دانشآموزی داشته باشیم و بهترین داستان، شعر و تولید محتوایی علمی در حوزه عفاف و حجاب را شناسایی کنیم.وی با اشاره به انتخاب مدیر برتر حجاب گفت: مدیرانی که نسبت به رعایت حجاب در مدرسه توجه بیشتری داشته باشند، مورد تقدیر قرار خواهند گرفت؛ همچنین قصد داریم کارنامه حجاب برای مدرسه در نظر بگیریم.این مقام مسئول در آموزش و پرورش تأکید کرد: مدیر مدرسه نسبت به حجاب و پوشش دانشآموزان مسئول است بنابراین ما انتظار داریم تا مدیر مدرسه نسبت به وضعیت موجود حجاب در مدرسه حساس بوده و سعی کند وضعیت حجاب و عفاف در مدرسه را به سمت قابل قبول ارتقا دهد.*اولیاء نسبت به مخاطرات بدپوششی دانشآموزان حساس باشند مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش در ادامه گفت: اولیا باید نسبت به مخاطرات بدپوششی دانشآموزان حساس بوده و بیتفاوت نباشند اگر قرار است درس دانشآموز خوب باشد، میطلبد که دانشآموز مصونیت روحی و روانی داشته باشد که این مصونیت روحی و روانی در گرو رعایت عفاف و حجاب است.وی بیان کرد: در مدرسه مشکل بیحجابی و بیعفافی در مدارس مشاهده زیادی نمیشود بلکه اغلب مشکلات ما در این زمینه در بیرون از مدرسه وجود دارد و ناشی از همکاری نسبتا کم والدین با مدارس است.*مدارس میتوانند با بنگاههای تولیدی لباس فرم دانشآموزان قرار ببندند*نصب منشور عفاف و حجاب در مدارس محمدی با بیان اینکه در نظر داریم در سال آینده به مدارس اجازه دهیم که برای تهیه لباس فرم دانشآموزان با بنگاههای تولیدی قرارداد ببندند، گفت: بر اساس طرحی در نظر داریم برای همکارانی که در مدارس فعالیت میکنند، لباس فرم تهیه شود.وی ادامه داد: در بحث پوشش و حجاب باید مقررات و آییننامههای مبتنی بر اهداف مدرسه را بپذیریم؛ وقتی قرار است اولیاء، دانشآموز را برای ثبتنام به مدرسه بیاورند باید بپذیرند که مدرسه در این زمینه آییننامه و قانون دارد یا وقتی دانشآموزی قرار است در مدرسه ثبتنام کند ملزم است که به قوانین مدرسه در بحث پوشش و حجاب پایبند باشد.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش اضافه کرد: یکی از برنامههایی که در سال تحصیلی آینده اجرا خواهد شد نصب منشور پوشش در مدارس است تا افرادی که در مدرسه ثبتنام میکنند نخست این منشور را قبول داشته باشند.*مدارس باید محرمسازی شوند*مفاخر برجسته و محجبه به دانشآموزان معرفی میشوند محمدی اظهار داشت: باید تمهیداتی را برای محرمسازی در مدارس اندیشید تا دانشآموزان در زمان حضور در مدارس راحت باشند.وی تأکید کرد: لباس فرمی که برای دانشآموزان پیشبینی میشود، لزوما لباس تیره نیست و این اجازه داده شده است که دانشآموزان در مدرسه از لباسهای روشن نیز استفاده کنند.مدیرکل فرهنگی و هنری آموزش و پرورش با بیان اینکه مفاخر برجستهای داریم که در اوج عفاف و پوشش بودهاند و در قلههای بالای کمالات علمی و ادبی قرار گرفتند، اضافه کرد: قصد داریم این افراد را به عنوان افراد موفق به دانشآموزان معرفی کنیم که این معرفی از طریق نصب پوستر در مدارس انجام خواهد شد.
کد خبر: ۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
اوای دنا: معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری از افزايش 15 درصدي حقوق كاركنان دولت و بازنشستگان خبر داد و گفت: این مصوبه در چند روز آینده ابلاغ میشود و کارکنان دولت، اعمال افزایش یادشده را همراه با معوقات ماههای قبل در فیش حقوق تیرماه شاهد خواهند بود. بهروز مرادي افزود: امروز در دولت تصويب شد كه ميزان حقوق كارمندان دولت و بازنشستگان در سال 91به ميزان 15 درصد افزايش پيدا كند.
کد خبر: ۷۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
اوای دنا:دکترصادق زیباکلام در گفتوگو با قانون در ارتباط با صحبتهای اخیر محسن رضایی در مورد کاندیدا شدن هفت نفر در انتخابات ریاست جمهوری آینده گفت: شاید خود آقای رضایی هم به صورت دقیق نداند که این هفت نفر چه کسانی هستند و آیا اساسا فقط هفت نفر نامزد خواهند شد یا بیشتر، چرا که تا انتخابات ریاست جمهوری یک سالی باقی مانده است. البته نامزدها باید تا پیش از خرداد ماه سال آینده برای شرکت در انتخابات اعلام آمادگی کنند.هفت نامزد جدی برای انتخابات ریاست جمهوری خواهیم داشتوی ادامه داد: ظرف یک سال آینده صحبت از حضور افراد زیادی در انتخابات خواهد شد و بسیاری از افراد نیز وسوسه کاندیدا شدن برای انتخابات به سر آنها میزند. هرچند که ممکن است افراد زیادی برای انتخابات کاندیدا شوند که با رد صلاحیت از سوی شورای نگهبان مواجه شوند.استاد دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه من در یک نکته با آقای رضایی موافق هستم، خاطرنشان کرد: شاید مقصود آقای رضایی این است که ما هفت نامزد جدی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده خواهیم داشت. بنابراین سوال اساسی آنست که این هفت نامزد اصلی چه کسانی و از کدامین جریانات خواهند بود؟ در این صورت فکر میکنم شاید بتوان گفت که این هفت نامزد بقرار ذیل خواهند بود.
در حال حاضر جبهه اصولگرایان تَرَک جدی برداشته است و به دو جریان مخالف و موافق احمدینژاد تقسیم شدهاند و همانطور که در جریان انتخابات مجلس نهم نیز شاهد بودیم، با وجود تلاشهای فراوان، این دو جریان نتوانستند به توافق یا وحدت برسند و به دو جریان اصلی موافق احمدینژاد یعنی جبهه پایداری به رهبری آیتالله مصباح و مخالفان احمدینژاد به ریاست آیتالله مهدویکنی تقسیم شدند.
"زیباکلام معتقد است که این اختلافات و دوگانگی میان اصولگرایان همچنان ادامه پیدا خواهد کرد و تشدید خواهد شد. از سوی دیگر اصولگرایانی نیز هستند که ضمن اصولگرا دانستن خود نه با جبهه پایداری و نه با اصولگرایان سنتی همخوانی ندارند که میتوان گفت شاخصترین چهره این جناح دکتر علی مطهری است که ممکن است خود را به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری معرفی کند. بنابر این تا بدین جا ما سه نامزد از سه جریان وابسته به اصولگرایان خواهیم داشت.
این کارشناس مسائل سیاسی در معرفی کاندیدای بعدی انتخابات ریاست جمهوری به شخص محسن رضایی اشاره کرد و گفت: ممکن است که آقای رضایی نیز تمایل به حضور در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند که در این صورت ما با چهار نامزد مواجه میشویم. نامزد پنجم نیز آقای قالبیاف خواهند بود. البته ما همانطور که از آیتالله مهدویکنی عبور میکنیم و به سمت آیتالله مصباح و آقایان مطهری، محسن رضایی و نهایتا به قالیباف میرسیم، از شدت اصولگرایی این جریانات منظما کاسته میشود، یعنی در میان این پنج جریان اصلی جناح راست، بیشترین غلظت اصولگرایی از آن جریان وابسته به آیتالله مهدوی کنی یا همان اصولگرایان سنتی و کمترین آن متعلق به قالیباف است.
به گفته وی، نامزدهای پنجم و ششم از آن اصلاحطلبان خواهد بود، با این ترتیب که ممکن است یک نامزد از جانب کارگزاران باشد و یک نامزد هم فیالمثل دکتر محمد رضا عارف از جریان اصلی اصلاحطلبان. کارگزاران ممکن است آقایان اسحاق جهانگیری و یا حجت الاسلام دکتر حسن روحانی را معرفی کند. در عین حال بایستی توجه داشت که آیا عارف از سوی شورای نگهبان تایید صلاحیت میشود یا خیر؟احتمال کاندیدا شدن علی مطهریزیباکلام با تاکید بر اینکه تکلیف اصولگرایان مشخص است، خاطرنشان کرد: نامزدهای اصولگرایان تحت رهبری آیتالله مهدویکنی یا به حساب بنده همان جریان اول، ممکن است چهرههایی همچون آقایان دکتر علی لاریجانی، دکتر علیاکبر ولایتی و یا دکتر سعید جلیلی باشند. جریان دوم اصولگرا یا طیف احمدینژاد - آیتالله مصباح گزینههای زیادتری دارند. مهرداد بذرپاش، ثمره هاشمی، روحالله حسینیان، مرتضی آقاتهرانی و علیرضا پناهیان از جمله گزینههای طرفدار احمدینژاد هستند. هرچند که بعید به نظر میرسد که مطهری از هیچکدام این نامزدها حمایت کند و حتی ممکن است که او خودش نامزد شود. ایضا محسن رضایی و قالیباف هم حاضر به حمایت از نامزدهای دو جریان اصولگرا نخواهند شد. میرسیم به بخش دشوار: وزن هر کدام از این جریانات چقدر خواهد بود؟ شانس پیروزی هر کدام آنان چه میزان است؟استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه هیچ یک از نامزدهای اصولگرا توان رویارویی با نامزد اصلی اصلاحطلبان یعنی عارف را نخواهند داشت، تصریح کرد: آقایان آقاتهرانی، علیرضا پناهیان، ولایتی، جلیلی، رضایی و لاریجانی گزینههایی نیستند که بتوانند مقابل اصلاحطلبان و نامزد اصلیشان یعنی محمدرضا عارف شانسی برای پیروزی داشته باشند و اگر عارف کاندیدای انتخابات شود داستان دوم خرداد 76 بار دیگر تکرار شده و میلیونها نفر برای انتخاب کاندیدای اصلاحطلبان به پای صندوقهای رای میروند. ضمن آنکه آقای هاشمی رفسنجانی در صورت تحقق نامزدی عارف ممکن است از اسحاق جهانگیری، حسن روحانی یا فیالمثل دکتر محمدعلی نجفی بخواهند که به نفع عارف کنار روند.احتمال رد صلاحیت عارف و متحد شدن اصولگرایانبه گفته وی اصولگرایان برای جلوگیری از پیروزی عارف دو کار ممکن است انجام دهند. نخست آنکه ممکن است او را رد صلاحیت کنند. کار دوم آنست که با آمدن جدی اصلاحطلبان به میدان، ممکن است همچون تیر 84 و 22 خرداد 88 یکبار دیگر با هم متحد شوند. زیباکلام پیشبینی کرد که اصولگرایان حتی در صورت متحد شدن نیز بیش از 6 الی 10 میلیون رای در برابر عارف نخواهند داشت.قالیباف جدیترین رقیب عارف در انتخابات استاین استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: جدیترین و اصلیترین رقیب برای اصلاحطلبان محمدباقر قالیباف است. البته رقابت میان ایشان و اصلاحطلبان باعث شکسته شدن رای اصلاحطلبان خواهد شد و به نفع جناح راست تمام میشود که من در ادامه بیشتر در مورد قالیباف و اصلاحطلبان توضیح خواهم داد. جدای از این رقابت فرض بگیریم که عارف رد صلاحیت نشود و قالیباف هم به توصیه آقای هاشمی به نفع عارف کنار برود و بالاخره اتفاقات سال 88 هم تکرار نشود و آقای عارف در پایان خرداد 92 بشوند رییس جمهور جدید ایران؛ حال پرسش اساسی آنست که آقای عارف چکار میتوانند برای پیشبرد اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی انجام دهند؟صفآرایی اصولگرایان در مقابل عارفوی ادامه داد: بدون شک داستان دوم خرداد 76 و دوران آقای خاتمی تکرار میشود و عارف از همان روز اول با حجم گستردهای از مخالفتهای فلج کننده از سوی اصولگرایان روبرو میشود. مجلس نهم، شورای نگهبان، رادیو و تلویزیون، مطبوعات دولتی، جامعتین (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز)، ائمه جمعه و جماعات، مراجع طرفدار دولت و برخی نهادهای دیگر همگی در برابر عارف صف آرایی خواهند کرد و همان داستان تلخ آقای خاتمی تکرار میشود و عارف عملا قادر به انجام دادن هیچ کاری نخواهد بود.این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد که جناح راست اجازه نمیدهد که عارف هیچ کاری را انجام دهد و اصلاحطلبان باید به این سوال اساسی پاسخ دهند که آیا برای آنها رییسجمهور اصلاح طلب اهمیت بیشتری دارد یا پیشرفت اصلاحات؟اولویتهای اصلاحطلباناین استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه پاسخ اصلاحطلبان باید پیشرفت اصلاحات باشد، ادامه داد: آنچه برای اصلاحطلبان باید اولویت داشته باشد آزادی زندانیان سیاسی، انتخابات آزاد، آزادی مطبوعات، آزادی بیان، مبارزه با فقر، فساد و گرانی، بازگرداندن دانشجویان محروم شده از تحصیل و بالاتر از همه اینها حاکمیت قانون است.زیبا کلام اضافه کرد: باید گفت که در وضعیت فعلی ایران تنها کاندیدایی که در صورت رییس جمهور شدن میتواند حداقل به اندازه 10 یا 15 درصد اصلاحطلبان را به اهدافشان نزدیک کند قالیباف است چرا که وی دارای قدرت و توانایی است و میتواند به تحقق اهداف اصلاحطلبان کمک کند. بعید بنظر میرسد که محسن رضایی حاضر شود گامی در جهت تحقق اصلاحات بردارد. افرادی همچون سعید جلیلی، علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی، آقاتهرانی یا پناهیان هم اساسا اعتقادی به تفکرات اصلاح طلبان ندارند.قالیباف بغض و کینهای نسبت به اصلاح طلبان ندارد به گفته وی قالیباف در حوادث پس از انتخابات نشان داد که بغض و کینهای نسبت به اصلاحطلبان ندارد و حتی یکبار نیز از لفظ فتنه و فتنهگر در مورد اصلاحطلبان استفاده نکرد و با وجود آنکه یقهای برای اصلاحطلبان چاک نکرد اما به آنان بیاحترامی نیز نکرد. در دوران ریاستش بر نیروی انتظامی هم این نیرو را در برابر مردم قرار نداد.وی تاکید کرد که ما نباید به دنبال نلسون ماندلا، مهاتما گاندی، آن سان سوچی یا وسلاو هاول باشیم بلکه باید از همین نامزدهای موجود و شرایطی که در کشورمان داریم در جهت پیشبرد دموکراسی استفاده کنیم.
کد خبر: ۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
بعضی از نگهبانها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه میکردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان میکرد. به گزارش اوای دنا،سیدناصر حسینیپور نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» در کتاب خود لحظاتی را روایت میکند که اسرای ایرانی خبر رحلت امام را شنیدند. این بخش کتاب در صفحات 489 الی 493 روایت شده است.* هجوم اسرای ایرانی به تلویزیون برای دیدن امام*شنبه 13 خرداد 1368 - تکریت - اردوگاه 16مدتی بود برایمان تلویزیون آورده بودند. شب قبلی وقتی تلویزیون عراق، سیمای رنجور و بیمار امام را نشان داد، دلها فرو ریخت. وقتی اخبار شبانگاهی تلویزیون عراق تصویر بستری شدن امام در بیمارستان قلب تهران را نشان داد، اسرا با سرعت به تلویزیون هجوم بردند و سراپا گوش شدند. عراقیها بهتزده بودند. نگهبانها تا آن روز نتوانسته بودند با تهدید و اجبار اسرای ایرانی را پای برنامههای رقص، ترانه و شورهای تلویزیونیشان بنشانند. در اسارت همان طور که به خانوادهمان فکر میکردیم، به همان میزان به امام میاندیشیدیم. بیشتر دلخوشیها این بود که بعد از آزادی ما را به دیدار امام می برند. فکر دیدن امام بعد از آزادی دردها و رنجهای اسارت را آسان میکرد. عشق به امام به نوعی با زندگی اسارتی گره خورده بود.قلبی نبود که با یاد امام نتپد. دلی نبود که به یاد امام نباشد. به اتفاق دیگر مجروحین جلوی تلویزیون جمع شدیم. چشمهای گریان و نگران اسرا متوجه خبرنگار و اخبار شبانگاهی بود. برای لحظهای سکوت بر فضای داخل سوله حاکم شد. هیچکس آرام و قرار نداشت. دلم برای دیدن عکس امام تنگ شده بود. بعد از شنیدن خبر بستری شدن امام بیصبرانه منتظر شنیدن خبر بهبودیاش بودیم. پخش تصویر سیمای امام که از تلویزیون عراق به پایان رسید، بچهها از جلوی تلویزیون متفرق شدند. هر کسی مثل ماتمزدهای به گوشه و کناری رفت و برای سلامتی امام دست به دعا برد. حاج سعدالله با حالت خاصی گفت: خدایا خودت میدونی ماییم و این امام، امم رو از ما نگیر!شب سختی بود. خیلی دیر گذشت. آن شب تا صبح بیشتر بچهها در اضطراب و نگرانی به سر بردند، حتی آنهایی که خیلی وقتها بیتفاوت بودند. شب را به این امید که فردا خبری از سلامتی امام بدستمان برسد، سپری کردیم.* اگر امام خواسته باشد دعای اسرا تاثیر ندارد *یکشنبه 14 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16قبل از ظهر تعدادی از بچهها در محوطه خاکی اردوگاه رو به قبله روی زمین نشسته و برای سلامتی امام دعا میکردند. حاج حسین شکری میگفت: مطمئنم اگه خدا بخواهد دعای کسی رو اجابت کنه، اون دعای اسرای دل شکسته است. اما اگه امام از خدا خواسته باشه که بره پیش شهدا و جد اطهرش، دعای ما تأثیری نداره!بعدازظهر سوت آمار به صدا درآمد و بچهها مضطرب و نگران روانه سولهها شدند و در صف آمار به ردیف نشستند. نگاهها متوجه عراقیها و اعلاء مترجم عرب زبان ایرانی بود. اعلاء هر روز قبل از این که فرمانده اردوگاه برای آما وارد سوله شود، اخبار روزنامهای عراق را به فارسی برایمان ترجمه میکرد. این شیوه ترجمه روزنامههای عراق توسط یکی از اسرای عربزبان در صف آمار در سولهها مرسوم بود. منتظر شنیدن خبر بهبودی امام بودیم. از بعدازظهر تعداد زیادی نگهبان اطراف سوله را گرفته بودند. از افزایش نگهبانهای دور اردوگاه، این گونه استنابط میشد که به عراقیها آمادهباش دادهاند. وارد سوله که شدیم عراقیها در را بستند و از سوله خارج شدند.اعلاء مثل همیشه نبود. قبلاً آرامش و بدون معطلی اخبار روزنامههای عراق را ترجمه میکرد. اعلاء که سعی داشت جلوی گریهاش را بگیرد، خبر دلخراشی را اعلام کرد. وقتی با گلوی بغض گرفتهاش گفت:- امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوست! خشکم زد! فکر میکردم خواب میبینم. هیچوقت به جماران بدون امام فکر نکرده بودم. بعد از چند ثانیه سکوت بر فضای سوله حاکم بود، به یکباره ناله اسرا بلند شد. تمام سوله گریه و ناله شد. خیلیها بر سر و صورت خود میزدند، هر یک از اسرا انگار یکی از فامیلهای درجه یک خود را از دست داده بود. صدای ضجه و گریه در فضای سوله پیچیده بود. بعضیها همان لحظه اول بیهوش شدند. هر کس به گونهای ناله میکرد، از عمو ابراهیم پیرترین تا امیر نُه ساله کوچکترین اسیر اردوگاه، باور نمیکردیم وجود نازنین امام را از دست داده باشیم.نگهبانها تصور نمیکردند اسرای ایرانی اینقدر به امام دلبسته باشند. ستوان فاضل، معاون دوم اردوگاه وارد سوله شد. به دستور او حق نداشتیم بیش از دو ساعت برای امام عزاداری کنیم؛ آن شب وقتی عراقیها گفتند برای گرفتن سهمیه شام جلوی در سوله به صف شوید، هیچکس نرفت. تنها شبی بود که هیچکس لب به غذا نزد. آخر این رحلت، فرزندان امام را درغربت یتیم کرده بود.آخرای شب از گوشه و کنار صدای گریه و ناله بلند بود. هوای داخل سوله گرم بود، بچهها سرشان را زیر پتو کرده و گریه میکردند. این گریهها و نالهها تا نیمههای شب در گوشه و کنار سوله به گوش می رسید.* بعد از امام خاک بر این دنیا * دوشنبه 15 خرداد 1368 - تکریت- اردوگاه 16دید و بازدیدهای شبانه به غم و عزا تبدیل شده بود. کارهای روزانه به سختی انجام میشد. هیچکس دل و دماغ درس دادن و درس خواندن نداشت. بچهها در گوشه و کنار حیاط اردوگاه مینشستند، زانوی غم بغل میگرفتند و به نقطهای خیره میشدند. خیلیها دیگر مثل قبل حتی حوصله قدم زدن در محوطه خاکی اردوگاه را نداشتند. در صف آمار بیشتر بچهها در خود فرو میرفتند و با بغل دستیشان صحبت نمیکردند. رامین حضرتزاد گفت: سید! آقا امام حسین با شنیدن خبر شهادت علی اکبر گفت: علیالدنیا بعدک العفا، بعد از تو خاک بر این دنیا، ما هم باید بگیم بعد از امام خاک بر این دنیا! بعضی از نگهبانها با دیدن سیل عظیم اسرایی که برای امام گریه میکردند، مات و مبهوت بودند. شاهد گریه دو نگهبان سامی و علی جارالله بودم. دکتر مؤید برای امام نارحت بود ولی پنهان میکرد. بعضی از نگهبانهای بعثی خوشحال بودند. یزدانبخش مرادی به عطیه گفته بود: بالاخره یه روزی تاریخ به ملت عراق خواهد گفت خمینی که بود و دیگران که بودند. خمینی چه کرد و دیگران چه کردند! اسرا نگران و ناراحت که بعد از امام چه میشود.دوست داشتیم بدانیم بعد از امام چه کسی سکان رهبری ملت ایران را در دست میگیرد. آن روزها نگهبانهای بعثی زیاد زخم زبان میزدند. آنها بعد از رحلت امام همه چیز را تمام شده میدانستند. حامد میگفت: چه میشد رهبر شما زمان جنگ مرد، تا ما ایران رو فتح میکردیم!بعثیها از جمله ستوان فاضل میگفتند: با مرگ رهبرتون، حکومت ایران از هم می پاشد. اصغر اسکندری در جوابشان گفت: آیا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اسلام شکست خورد؟ انقلاب ایران قائم به شخص نیست، همانطوری که اسلام قائم به شخص نبوده و نیست.ولید میگفت: با رحلت رهبرتون ظرف چند روز آینده مسعود رجوی به ایران خواهد رفت و رهبر ایران خواهد شد. اما علی جارالله و سامی میگفتند: ایران کشوری نیست که با رحلت رهبرش مشکلی پیدا کند. علی که در جمع اسرا علاقهاش به امام را کتمان نمی کرد، دلداریمان داد و گفت: ما هم از رحلت آقای خمینی نارحتیم، خمینی مرد بزرگی بود!امروز بچهها برای این که سیاهپوش شده باشند، به جای لباسهای زرد رنگ اسارت لباسهای سورمهایشان را پوشیده بودند. بعد از تحویل لباسهای زرد رنگ مصوب اسارت، سرنگهبان اجازه نمیداد اسرا از لباسهای سورمهای یعنی همان بیلرسوتهایی که شلوار و پیراهنشان به هم دوخته بود، استفاده کنند.خبری از تصمیم مجلس خبرگان نداشتیم. نظرات مختلفی مطرح میشد. هر کس نام یکی از علما و بزرگان انقلاب را بر زبان میآورد. حاج سعدالله گل محمدی، حسن بهشتیپور، یزدانبخش مرادی، مهندس غلامرضا کریمی و تعدادی از اسرا میگفتند آقای خامنهای شایسته رهبری است، اما من در عالم نوجوانیام تصور نمیکردم با وجود آن همه مراجع بزرگ و شخصیتهای مسن، جوانی مثل آیتالله خامنهای با محاسن سیاه برای رهبری انتخاب شود؛ همیشه تصورم از رهبر کشورم این بود که باید شخصیتی با محاسن سفید و سن بالای هفتاد سال رهبر باشد؛ نمیدانم چرا آن روزها مطرح شدن نام آیتالله خامنهای آن همه به ما آرامش و قوت قلب میداد.منبع: فارس
کد خبر: ۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۳
اوای دنا:نمایندگان مجلس نهم ضمن داشتن تخصص در برخی موارد سابقه کار اجرایی را هم در کارنامه خود دارند بر همین اساس شاید در این دوره رقابتها برای ریاست کمیسیونهای مجلس فشردهتر از گذشته باشد.به گزارش اوای دنا به نقل از همشهری آنلاین؛ بعد از تعیین شعب ۱۵گانه مجلس نهم تقریبا اکثر نمایندگان اولویتهای خود را برای عضویت در کمیسیونهای تخصصی مشخص کردهاند که البته تغییر کمیسیون برخی نمایندگان در این بین خیلی جالب توجه است.کمیسیونهای تخصصی مجلس از ارکان مهم پارلمان هستند که وظایف آنها در آئیننامه داخلی مجلس، بررسی، اصلاح و تکمیل طرحها و لوایح قانونی و ارائه گزارش به مجلس شورای اسلامی، رسیدگی به طرحهای تحقیق و تفحص و انجام آن پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، رسیدگی به لوایح بودجه سالیانه کل کشور.بررسی و اظهارنظر درمورد لوایح برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، بررسی چگونگی اجرا و نتایج حاصله از اجرای قوانین مصوب و تبصرهها در ردیفهای برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بودجههای سالیانه کل کشور و تهیه گزارش و تقدیم آن به مجلس شورای اسلامی، کسب اطلاع از کم و کیف اداره امور کشور، دریافت و بررسی گزارشهای عملکردی و نظارتی از دستگاههای مختلف ذیربط به نمایندگی از سوی مجلس شورای اسلامی و تهیه گزارش جامع سالیانه که در برگیرنده مسیر تحولات و پیشرفتها و عملکرد بخشهای تخصصی کشور و گویای وضع اعمال حاکمیت و مدیریت در هر بخش باشد و ارائه آنها به مجلس شورای اسلامی، بررسی و تصویب آزمایشی طرحها و لوایح و همچنین تصویب دائمی اساسنامه سازمانها، شرکتها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت که طبق اصل هشتاد و پنجم (۸۵) قانون اساسی به آنها محول میشود، ذکر شده است.فارس در اینباره نوشت: موضوعی که این روزها حرف و حدیثهای فراوانی در موردش مطرح است، موضوع ریاست کمیسیونهای تخصصی مجلس است. حرف و حدیثهایی که از ساختمان مجلس به گوش میرسد، نشان از رقابت جدی بخشی از نمایندگان مجلس نهم برای تصدی ریاست کمیسیونهای مجلس دارد. رقابت ۲ وزیر سابق، یک رئیس سابق مجلس و یک روحانی برای ریاست کمیسیون آموزشدر حال حاضر محمدمهدی زاهدی و حسین مظفر که هرکدام سابقه مسئولیت وزارتخانههای علوم، تحقیقات و آموزش و پرورش را در کارنامه کاری خود دارند، به عنوان گزینههای مطرح برای ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که پیش از این علی عباسپور تهرانی ریاست آن را برعهده داشت و نتوانست به مجلس نهم راه یابد، مطرح هستند.همچنین نام حجتالاسلام نبویان شاگرد برجسته آیتالله مصباح نیز این روزها به عنوان یکی از گزینههای ریاست برای کمیسیون آموزش مطرح میشود؛ حجتالاسلام نبویان پیش از این هم اعلام کرده بود که یکی از برنامههای اصلیاش بعد از ورود به مجلس تلاش برای اسلامی کردن کتب آموزشی است.ولی بعد از انتشار خبر عضویت حدادعادل در این کمیسیون عملاً معادلات عوض شده و تقریبا میتوان گفت احتمال ریاست حدادعادل رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم بر کمیسیون آموزش مجلس نهم رنگ واقعیت به خود خواهد گرفت. ریاست کمیسیون اجتماعی در هالهای از ابهامکمیسیون اجتماعی مجلس اما سرنوشتش در هالهای از ابهام است. پیش از این هادی مقدسی ریاست این کمیسیون را برعهده داشت که البته وی نتوانست به مجلس نهم راه یابد.غلامرضا مصری که سابقه مسئولیت در وزارت رفاه را در کارنامهاش دارد، یکی از گزینههای مطرح برای ریاست این کمیسیون بود ولی عملا با عضویت وی در هیئت رئیسه مجلس، مصری نمیتواند ریاست کمیسیون را برعهده بگیرد.البته از گوشه و کنار مجلس خبرهایی مبنی بر قصد فاطمه رهبر برای تصدی ریاست کمیسیون اجتماعی مجلس به گوش میرسد و البته خیلیها این احتمال را میدهند که این اتفاق بیفتد. وزیر سابق نفت رئیس کمیسیون انرژی میشود؟حمیدرضا کاتوزیان در مجلس هشتم رئیس کمیسیون انرژی بود که نتوانست به مجلس نهم راه پیدا کند.در حال حاضر تنها گزینه مطرح برای ریاست این کمیسیون مسعود میرکاظمی است که سابقه تصدی بر وزارت نفت را در کارنامه کاری خود دارد.احتمال رقابت نادران و فتحیپور برای کمیسیون اقتصادیارسلان فتحیپور کارشناسی اقتصاد و بازرگانی از دانشگاه واحد تهران مرکز و کارشناسی ارشد امور برنامهریزی از واحد علوم و تحقیقات را دارد و در مجلس هشتم هم ریاست کمیسیون اقتصادی را برعهده داشت؛ وی در مجلس نهم هم یکی از گزینههای مطرح برای ریاست این کمیسیون است.البته افرادی هم چون غلامرضا مصباحیمقدم جزء گزینههای مطرح برای ریاست این کمیسیون بودند ولی ظاهراً مصباحیمقدم برای عضویت در کمیسیون برنامه و بودجه نامنویسی کرده و نمیتواند در کمیسیون اقتصادی رئیس شود.نام افرادی همچون الیاس نادران هم برای ریاست این کمیسیون مطرح است که احتمال ریاست وی بر ک میسیون اقتصادی بیشتر از سایرین است.زاکانی، سالک و حسینیان، کدامیک رئیس اصل نود میشود؟حجتالاسلام نکونام که در مجلس هشتم رئیس کمیسیون اصل ۹۰ بود در مجلس نهم حضور ندارد، بر این اساس نام افرادی همچون علیرضا زاکانی که نایب رئیس کمیسیون ۹۰ در مجلس هشتم بود و همچنین حجتالاسلام سالک که پیش از این دبیر هیات عالی گزینش کشور بود و حسینیان برای تصدی ریاست این کمیسیون مطرح است. ۴ گزینه ریاست کمیسیون برنامه و بودجهدر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس که یکی از کمیسیونهای پرطرفدار هم محسوب میشود، نام افرادی همچون رضا عبداللهی که پیش از این هم ریاست این کمیسیون را برعهده داشت، برای ریاست دور نهم مطرح است.بعد از نامنویسی مصباحیمقدم برای عضویت در این کمیسیون نیز نام وی به عنوان یکی از گزینهها جهت تصدی ریاست این کمیسیون مطرح شد.همچنین برخی از احتمال ریاست تاجگردون نماینده مجلس هفتم و احمد توکلی که سوابق اجرایی همچون وزارت کار و نیز ریاست مرکز پژوهشهای مجلس در دور هشتم را بر عهده داشت، برای ریاست کمیسیون برنامه و بودجه خبر میدهند. کمیسیون بهداشت و ۲ وزیری که علاقهای به ریاست ندارندکمیسیون بهداشت مجلس هم دو وزیر بهداشت را در مجلس هشتم داشت ولی حسینعلی شهریاری رئیس آن شد که با وجود حضور سیدعلیرضا مرندی و مسعود پزشکیان که هر دو سابقه وزارت بهداشت را داشته و گویا علاقهای به ریاست کمیسیون بهداشت مجلس را ندارند، احتمالا در مجلس نهم هم همچنان شهریاری ریاست آن را برعهده بگیرد.کمیسیون صنایع و معادن و احتمال ریاست یک وزیر سابق دیگرسیدحسین هاشمی نماینده مردم میانه در مجلس هشتم رئیس کمیسیون صنایع بود که در مجلس نهم نتوانست حضور داشته باشد.در حال حاضر افرادی همچون سلیمانی که سابقه وزارت ارتباطات را در کارنامه خود دارد و همچنین رضا رحمانی که پیش از این نایب رئیس کمیسیون صنایع بود برای ریاست این کمیسیون در دوره نهم مطرح است.برخی افراد هم از احتمال حضور ایرج ندیمی، مهرداد بذرپاش و نعمتی جهت رقابت برای ریاست کمیسیون صنایع خبر میدهند. رقابت آقایی و هاشمی برای ریاست کمیسیون عمرانعلیاکبر آقایی که ۴ دوره مجلس هشتم ریاست کمیسیون عمران را برعهده داشت، در مجلس نهم هم یکی از گزینههای مطرح برای ریاست این کمیسیون است.البته سیدمهدی هاشمی که سابقه معاونت عمرانی شهرداری تهران و معاونت وزارت راه را نیز در کارنامه خود دارد، از دیگر گزینههای مطرح برای ریاست این کمیسیون است. وضعیت نامعلوم ریاست کمیسیون فرهنگیکمیسیون فرهنگی مجلس هم از جمله کمیسیونهای تأثیرگذاری است که با کوچ حدادعادل به کمیسیون آموزش خیلی وضعیت ریاستش معلوم نیست.برخیها میگویند شاید روحالله حسینیان به ریاست این کمیسیون برسد، برخی دیگر هم از احتمال حضور افرادی همچون شجاعیکیاسری و احمدرضا دستغیب که پیش از این سابقه عضویت در هیئت رئیسه این کمیسیون را دارند، برای رقابت جهت ریاست این کمیسیون خبر میدهند.با این حال باید منتظر ماند و دید که کدامیک از این افراد ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس نهم را بر عهده میگیرد!ملکشاهی مطرحترین گزینه ریاست کمیسیون قضایی و حقوقیکمیسیون قضایی مجلس هم پیش از این و در دوره مجلس هشتم توسط علی شاهرخی اداره میشد ولی شاهرخی نتوانست وارد مجلس نهم شود، بر همین اساس نام اللهیار ملکشاهی که رئیس کمیسیون تحقیق مجلس هم شده به عنون مطرحترین گزینه برای ریاست این کمیسیون عنوان میشود.البته برخیها هم از احتمال حضور موسی غضنفرآبادی برای ریاست این کمیسیون خبر میدهد.رجایی تنها گزینه ریاست کمیسیون کشاورزیعباس رجایی رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس هشتم هم به عنوان تنها گزینه برای ریاست کمیسیون کشاورزی در مجلس نهم مطرح است.رقابت رئیس، نائبرئیس و سخنگو برای ریاست کمیسیون امنیترقابت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شاید در دوره نهم میان بروجردی، جلالی و اسماعیل کوثری شکل بگیرد، چراکه خیلیها میگویند بروجردی همچنان رئیس کمیسیون امنیت ملی خواهد ماند ولی برخی دیگر هم از احتمال حضور کاظم جلالی و اسماعیل کوثری برای رقابت با وی خبر میدهند.احتمال ابقای فولادگر در ریاست کمیسیون اصل ۴۴حمیدرضا فولادگر که رئیس کمیسیون اصل ۴۴ در مجلس هشتم بود، احتمالا در مجلس نهم هم در همین سمت باقی بماند.و بالاخره کمیسیون شوراهاکمیسیون شوراهای مجلس هم که در دوره هشتم توسط روحالله حسینیان اداره میشد، معلوم نیست که در این دوره توسط چه کسی اداره شود.برخی از احتمال حضور سیدمهدی هاشمی که سابقه سرپرستی وزارت کشور را در کارنامهاش دارد، برای تصدی پست ریاست این کمیسیون خبر میدهند و برخی دیگر هم از احتمال حضور کریمی قدوسی نماینده مشهد و منصور آرامی که پیش از این شهردار بندرعباس هم بود، برای تصدی پست ریاست کمیسیون شوراها میگویند.البته تمام مسائل ذکر شده تنها در حد گمانهزنی است و باید منتظر ماند و دید که منتخبین مجلس برای عضویت در کدام کمیسیونها ابراز تمایل میکنند و در نهایت بعد از شکلگیری کمیسیونهای تخصصی نظر اعضای کمیسیونها جهت ریاست روی چه کسی خواهد بود.همانطور که پیش از این اعلام شده، مجلس نهم از لحاظ تخصص نمایندگان در حوزههای مختلف نسبت به مجالس گذشته در سطح بالاتری قرار دارد و خیلی از نمایندگان ضمن داشتن تخصص در برخی موارد سابقه کار اجرایی را هم در کارنامه خود دارند بر همین اساس شاید در این دوره از مجلس رقابتها برای ریاست کمیسیونهای مجلس خیلی فشردهتر نسبت به گذشته باشد.
کد خبر: ۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۱
اوای دنا:وزیر آموزش و پرورش از اجرایی شدن مراحل استخدام سه هزار نیروی تربیت معلم خبر داد و گفت: افراد واجد شرایط پس از انجام مراحل قانونی جذب میشوند.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، حمید رضا حاجی بابایی با اعلام این خبر افزود: مشکلی در این خصوص نداریم، برای آقایانی که خدمت سربازی را گذراندهاند در حال تکمیل پروندهها هستیم و افرادی که سربازی نرفتهاند طبق قانون نامهای را به فرماندهی نیرویهای مسلح فرستادهایم تا اعلام نظرکنند؛ کارها در حال انجام است و حکم استخدام این افراد پس از تایید فرماندهی نیروهای مسلح اول مهر سال جاری تنظیم میشود.وی در خصوص جزئیات نظام آموزشی جدید 3-3-6 و اطلاعرسانی به والدین، گفت: در هیچ مدرسهای ثبت نام در پایه اول راهنمایی انجام نمیشود و همه مدارس برای ششم ابتدایی شروع به ثبتنام کردهاند و والدین با مراجعه به مدارس از جزئیات این طرح مطلع میشوند.حاجیبابایی در خصوص اقدامات این وزارتخانه برای اجرایی شدن نظام آموزشی جدید 3-3-6 گفت: اقدامات مربوط به این طرح از 22 آذر ماه 90 اجرایی شده است به طور مثال برای افرادی که پایه پنجم ابتدایی هستند و قرار است وارد دوره راهنمایی شوند، و تمایل به شرکت در آزمون مدارس تیزهوشان را دارند، بدلیل اینکه دوره ابتدایی به شش سال افزایش پیدا کرده است، آزمون تیزهوشان برای دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی و اول متوسطه برگزار می شود.وی ادامه داد: کتاب ششم ابتدایی نیز برای چاپ آماده شده است و در خرداد ماه نیز دورههای آموزشی ویژه 4800 معلم در سراسر کشور برگزار میشود.
کد خبر: ۷۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۸
اوای دنا:مراقبت معمول پیشگیرانه میتواند سرطان و سایر بیماریها را در مراحل اولیه کشف کند، یعنی در زمانی که گزینههای بیشتری برای درمان و بخت بیشتری برای علاج وجود دارد. اما برخی از مردان به جز به خاطر زنانشان به دکتر نمیروند. در اغلب موارد زنان هستند که به مردان فشار میآورند تا برای چکاپ از لحاظ سرطان به دکتر مراجعه کنند.به گزارش افکارنیوز، کارشناسان میگویند مردان میتوانند با هشیار بودن در مورد برخی از علائم سرطان که بیانگر نیاز فوری به مراجعه به دکتر است، به خود نفع بسیاری برسانند.برخی از این علائم سرطان در مردان اختصاصی هستند. این علائم بخشهای معین بدن را در برمیگیرند و ممکن است به طور مستقیم به امکان وجود سرطان اشاره کنند. برخی دیگر از علائم مبهمتر هستند. برای مثال دردی که در بخشی از بدن احساس میشود، ممکن است علل گوناگونی داشته باشد. اما حتی در مورد این علائم نباید بدون مراجعه به دکتر احتمال سرطان را مد نظر قرار ندهید.۱- توده پستانیاگر مانند اغلب مردان باشید، شاید هرگز به این فکر نیفتاده باشید که مردان هم ممکن است سرطان پستان بگیرند.سرطان پستان مردان شایع نیست، ولی ممکن است بروز کند. هر توده جدیدی در ناحیه پستان در مرد نیاز به بررسی بوسیله پزشک دارد. این نشانهها نیز که چه در زنان و چه در مردان باید از لحاظ احتمال سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد، اشاره کرده است:کشیدگی یا فرورفتگی پوست پستان.به داخل کشیده شدن نوک پستان.قرمزی یا پوستهریزی نوک پستان یا پوست پستان.خروج مایع از نوک پستان.در صورتی که با این نشانهها پزشک مراجعه کنید، پزشک علاوه بر گرفتن سابقه دقیق و معاینه جسمی، ممکن است برای شما ماموگرافی، نمونهبرداری بافتی، یا آزمایشهای دیگر را تجویز کند.۲- درددر هر سنی افراد ممکن است به دردهای مبهم یا حاد مبتلا شوند. اما درد حتی دردی مبهم ممکن است نشانه اولیه برخی سرطانها باشد؛ البته در اغلب موارد احساس درد ناشی از سرطان نیست.هر دردی که طول بکشد باید بوسیله پزشک مورد بررسی قرار گیرد. پزشک با توجه به شرح حال بیمار تصمیم خواهد گرفت که آیا آزمایشهای بیشتری مورد نیاز است یا نه، و چه نوع آزمایشی لازم است. حتی اگر سرطانی وجود نداشته باشد، شما از رفتن به نزد پزشک سود خواهید برد. پزشک میتواند با بررسی شما میتواند به شما کمک کند دریابید چه عاملی باعث درد شما شده است و برای تسکین دادن آن چه کار میشود کرد.۳- تغییرات در بیضهسرطان بیضه اغلب در مردان در سنین ۲۰ تا ۳۹ رخ میدهد. انجمن سرطان آمریکا توصیه میکند بیضه مردان به عنوان بخشی روتین از چکاپ سرطان بوسیله پزشک معاینه شود. و برخی از پزشکان معاینه ماهانه بیضه بوسیله خود فرد را توصیه میکنند.هر تغییری در اندازه بیضه چه بزرگ شدن و چه تحلیلرفتن و کوچک شدن باید مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تورم یا وجود توده در بیضه را نباید نادیده گرفت. و بالاخره احساس سنگینی در کیسه بیضه (اسکروتوم) باید مورد توجه قرار گیرد. برخی از سرطانهای بیضه بسیار سریع رشد میکنند. بنابراین کشف زودرس آنها حیاتی است. اگر توده سختی در بیضهتان احساس کردید، فورا به پزشک مراجعه کنید.پزشک شما معاینه بیضه انجام خواهد داد و وضع کلی سلامتیتان را ارزیابی خواهد کرد. اگر پزشک مشکوک به سرطان باشد، ممکن است آزمایشهای خونی تجویز کند. همچنین بررسی بیضه با سونوگرافی ممکن است انجام شود. در نهایت ممکن است پزشک تصمیم بگیرد از نمونهای از بافت بیضه را بردارد تا از لحاظ وجود سرطان مورد آزمایش میکروسکوپی قرار گیرد.۴- تغییرات در گرههای لنفاویاگر متوجه توده یا تورمی در گرههای لنفاوی زیر بغل یا گردن- یا هر جای دیگر بدنتان شدید- باید به آن توجه کنید.در صورتی که گره لنفاوی به طور پیشروندهای بزرگتر شود، و بزرگی آن بیش از یک ماه ادامه پیدا کند، باید به پزشک مراجعه کنید.پزشک به معاینه شما خواهد پرداخت و بیماریهایی را که میتوانند باعث بزرگی گره لنفاوی شوند،از جمله عفونتها را بررسی خواهد کرد. اگر عفونتی یافت نشود، معمولا پزشک دستور نمونهبرداری از گره لنفاوی را میدهد.۵- تباگر تبی دارید که علت آن مشخص نیست، ممکن است سرطان عامل آن باشد. تب همچنین علامت ذاتالریه یا برخی از بیماریهای دیگر هم میتواند باشد که نیاز به درمان دارند.اغلب سرطانها در زمانی در سیر خود باعث ایجاد تب میشود. اغلب تب در سرطان هنگامی رخ میدهد که سرطان از محل اصلی خود انتشار پیدا کرده و به بخش دیگری از بدن تهاجم کرده است. اما تب همچنین ممکن است نشانه اولیه سرطانهای خونی مانند لنفوم و لوسمی باشد.بهترین کار این است که تبی را که علت آن مشخص نیست را نادیده نگیرید و به پزشک مراجعه کنید. پزشک با معاینه و تجویز آزمایشها علت تب را خواهد یافت و درمانهای لازم را انجام خواهد داد.۶- کاهش وزن غیرمنتظرهکاهش وزن غیرمنتظره و بیدلیل باید مورد توجه قرار گیرد. اغلب ما به سادگی وزن کم نمیکنیم. البته وقتی از کاهش وزن به عنوان نشانه سرطان صحبت میکنیم، منظومان چند کیلو کاهش وزن به علت افزایش فعالیت جسمی یا کم غذا خوردن به علت گرفتاریهای شغلی نیست. اگر مردی بیش از ۱۰ درصد وزن بدنش را در مدت کوتاهی در حد چند هفته از دست بدهد، زمان مراجعه به دکتر فرا رسیده است.پزشک شما معاینه جسمی عمومی از شما انجام خواهد، پرسشهایی در مورد رژیم غذایی و برنامه ورزشیتان و نیز وجود سایر علائم خواهد کرد. پزشک بر اساس اطلاعات به دست آمده آزمایشهای لازم را تجویز خواهد کرد.۷- درد شکمی و افسردگیهر مردی که درد شکمی دارد و احساس افسردگی هم میکند باید مورد چکاپ قرار گیرد. متخصصان رابطهای میان سرطان لوزالمعده و افسردگی یافتهاند.سایر علائم سرطان لوزالمعده شامل زردی یا تغییر رنگ مدفوع اغلب به رنگ خاکستری است.پزشک شما معاینه جسمی کاملی از شما خواهد کرد و سابقه پزشکی شما را خواهد گرفت. سپس ممکن است رادیوگرافی قفسهسینه، سیتیاسکن یا MRI یا سایر آزمونهای تشخیصی را تجویز کند.۸ - خستگیخستگی یک علامت مبهم دیگر است که ممکن است در مردان به سرطان مربوط باشد. البته بسیاری از مشکلات دیگر هم میتواند باعث خستگی شود. خستگی نیز مانند تب هنگامی رخ میدهد که سرطان گسترش پیدا کرده باشد. اما در برخی از سرطانها مانند سرطان خون یا لوسمی یا برخی از سرطانهای معده یا روده بزرگ ممکن است در همان ابتدای بیماری بروز کند.اگر احساس خستگی شدید دارید و با استراحت بهتر نمیشوید، به دکترتان مراجعه کنید. پزشک ضمن معاینه شما وجود سایر علائم را هم جستجو خواهد کرد تا علت خستگی شما پیدا کند و درمان آن را تجویز کند.۹ - سرفه مداومسرفه علامت شایعی در سرماخوردگی، آنفلوآنزا و آلرژیها است و همچنین سرفه ممکن است عارضه جانبی برخی از داروها باشد. اما هر سرفه طولانی مدتی- یعنی سرفهای که بیش از سه تا چهار هفته طول بکشد- را نباید نادیده گرفت و برای بررسی آن باید به پزشک مراجعه کرد. سرفه طولانی مدت علاوه بر سرطان ممکن است نشانه بیماریهای دیگری مانند برونشیت مزمن یا بازگشت محتویات اسیدی معده به مری (ریفلاکس) باشد.پزشک شما سابقه پزشکی شما را خواهد گرفت، گلوی شما را معاینه خواهد، کارکرد ریهتان را بررسی خواهد کرد و به خصوص اگر سیگاری باشید، ممکن است رادیوگرافی قفسه سینه را هم تجویز کند. هنگامی علت سرفه مشخص شد، پزشک یک طرح درمانی برای شما تعیین خواهد کرد.۱۰ - اشکال در بلعبرخی از مردان از اشکال در بلع شکایت میکنند. آنها در طول زمان ممکن است با تغییردادن رژیم غذاییشان و مصرف مواد غذایی نرمتر و مایع سعی کنند بر این مشکل غلبه کنند مثلا سوپ بخورند. اما اشکال در بلع میتواند نشانه سرطانهای گوارش از جمله سرطان مری باشد.اگر در بلعیدن غذا مشکل دارید، به پزشکتان اطلاع بدهید. پزشک پس از گرفتن شرح حال و سابقه پزشکی شما ممکن است رادیوگرافی قفسه سینه تجویز کند. پزشکتان همچنین ممکن است شما را به متخصص گوارش ارجاع دهد تا با آندوسکوپی فوقانی مری و بخش بالایی دستگاه گوارشتان مورد بررسی قرار گیرد.۱۱- تغییرات پوستشما نه تنها باید از تغییرات در خالهایتان آگاه باشید (که نشانه شناختهشده سرطان پوست بالقوه است) بلکه هر تغییر در رنگ پوست را باید مورد توجه قرار دهید.همچنین ایجاد زخم و خونریزی ناگهانی از پوست هم و پوستهریزی شدید هم باید بوسیله پزشک مورد بررسی قرار گیرد. مشکل استگفت تا چه مدت باید صبر کرد و به مشاهده تغییرات پوست ادامه داد و سپس به پزشک مراجعه کرد، اما اغلب کارشناسان میگویند بیشتر از چند هفته نباید منتظر بمانید.پزشک از شما شرح حال دقیقی خواهد گرفت و معاینه جسمی دقیقی انجام خواهد داد. همچنین ممکن است برای رد کردن احتمال سرطان نمونهبرداری بافتی از پوست را تجویز کند.۱۲- ظهور خون در جاهای غیرمعمولاگر در بخشی از بدنتان که به طور معمول خونریزی نمیکند، خون مشاهده کنید، باید به پزشکتان مراجعه کنید. اگر شروع به سرفه کردن و بالا آوردن خلط خونی کنید، خون در مدفوعتان ظاهر شود یا ادرارتان خونی باشد، مراجعه به پزشک لازم است.توجه داشته باشید که نسبت دادن وجود خون در مدفوع به بواسیر (هموروئید) اشتباه است، این خونریزی ممکن است نشانه سرطان روده بزرگ باشد.پزشک شما در مورد علائمتان سوال خواهد کرد. ممکن است آزمایشهایی مانند کولونوسکوپی (آندوسکوپی روده بزرگی با استفاده از یک لوله انعطافپذیر که بر سر آن دوربینی نصب شده است) را توصیه کند. هدف کولونوسکوپی یافتن نشانههای سرطان یا ضایعات پیشسرطانی (که ممکن است بعدها به سرطان تبدیل شوند) و نیز هر ضایعه دیگری باشد که باعث خونریزی شده است.۱۳- تغییرات دهاناگر سیگار میکشید یا توتون میجوید، به خصوص باید در مورد بروز لکههای سفید درون دهان یا نقاط سفید رنگ روی زبانتان هشیار باشید. این تغییر ممکن است بیانگر بروز "لوکوپلاکیا"، یک ضایعه پیشسرطانی که ممکن است در نتیجه تحریک شدن مداوم پوشش دهان و زبان رخ دهد- باشد. این عارضه ممکن است در نهایت به سرطان دهان تبدیل شود.این تغییرات را باید به پزشک یا دندانپزشکتان اطلاع دهید. پزشک یا دندانپزشک پس از پرسیدن سوابق پزشکی و معاینه تغییرات، تصمیم خواهد گرفت چه کارهای دیگری لازم است انجام شود.۱۴- مشکلات ادراریبا افزایش سن مردان، دچار شدن به مشکلات ادراری شیوع بیشتری پیدا میکند. مردان ممکن است تکرر ادرار، احساس فوریت برای ادرار کردن و احساس باقیماندن ادرار در مثانه و تخلیه نشدن کامل آن شکایت داشته باشند. هر مردی با افزایش سن ممکن است به این مشکلات دچار شود. اما توجه داشته باشید که این علائم ممکن است به علت سرطان نیز بروز کند، به خصوص اگر این علائم روز به روز بدتر شوند.پزشک برای بررسی اندازه پروستات معاینه انگشتی از راه مقعد انجام خواهد داد. پروستات با افزایش سن مردان بزرگ میشود. این بزرگ شدن به علت یک عارضه خوشخیم و غیرسرطانی به نام "هیپرپلازی خوشخیم پروستات" یا BPH است.پزشک شما ممکن است آزمایش خون برای اندازهگیری آنتیژن اختصاصی پروستات یا PSA را تجویز کند. PSA پروتئینی است که بوسیله غده پروستات تولید میشود. این آزمایش برای کمک به تعیین امکان وجود سرطان پروستات مورد استفاده قرار میگیرد. اگر دکترتان در معاینه متوجه ناهنجاریهای پروستات شود یا اگر میزان PSA از حد طبیعی بالاتر باشد، شما را به یک متخصص مجاری ادراری- تناسلی (اورولوژیست) ارجاع میدهد و ممکن است نمونهبرداری بافتی از پروستات را تجویز کند.۱۵ - سوءهاضمهبسیاری از مردان، به خصوص با در سنین بالاتر هنگامی که دچار سوءهاضمه میشوند، به خصوص اگر در خوردن و نوشیدن افراط کرده باشند، فکر میکنند دچار "حمله قلبی" شدهاند. اما سوءهاضمه مداوم همچنین ممکن است نشانه سرطان مری،گلو یا معده باشد و باید به پزشک اطلاع داده شود.پزشک شما از سوابق پزشکیتان سوال خواهد کرد و پرسشهایی درباره دورههای سوءهاضمه خواهد کرد. بر اساس شرح حال شما و پاسخهایتان به این پرسشها پزشک در مورد آزمایشهای لازم و نحوه درمان تصمیم خواهد گرفت.
کد خبر: ۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۷
اوای دنا-دکتر خدارحم سهرابی :گسترش ادعاهای واهی و غیر قانونی و فعالیت های ضد ایرانی امارات متحده عربی و اتحادیه نمایشی عرب و شورای همکاری خلیج فارس ( که نام جعلی شورای کشورهای عربی خلیج به خود داده اند ) در خصوص جزایر سه گانه , نام تاریخی خلیج فارس و توجه به وقایع خطرناک و سرنوشت ساز منطقه ای و بین المللی در ماه های اخیر , موجب تجاوز و تعدی به یکی دیگر از خطوط قرمز ملت ایران شده است بدین ترتیب بررسی اجمالی مساله جزایر ایرانی خلیج فارس را ضروری ساخته است .
از سوی دیگر چشم طمع بیگانگان به این منطقه غنی و استراتژیک ایرانی که به "نخستین منبع انرژی جهان" مشهور است موجب گشته است که استعمار انگلیس و آمریکا در صدد برآیند تا با تحریک اعراب بدوی منطقه به تغییر نام آن به خلیج عرب اقدام نمایند تا در طی چند سال آیند از نفوذ ایران در این منطقه همیشه ایرانی بکاهند .
با عملی سازی این طرح استعماری و متجاوزانه کشورهای سودجو به راحتی پایگاه های خود را در منطقه مستحکم تر می نمایند و از منابع جهانی ایران بهره میبرند . بدون تردید ملت ایران با آشنایی نسبت به حقوق تاریخی و منافع ملی خود در این برهه ی سرنوشت ساز وظایف و مسئولیت های خود را در پیشگاه تاریخ به انجام خواهد رسانید و این فتنه های زننده را ناکام خواهد گذاشت .
بر طبق قوانین بین المللی ایران تا چند دهه پیش که بحرین را در اختیار داشت بر 85% از دریای پارس(خلیج فارس) تسلط داشت . کنترل بر دریای مکران یا اریتره ( عمان ) و شمال اقیانوس هند نیز در طول تاریخ در اختیار ایران بوده است و امروزه این امر برای کشورهای فتنه انگیز و سودجوی جهان گران آمده است . پس از اشتباه فاحش محمدرضا شاه پهلوی پیرامون واگذاری مجمع الجزیره بحرین امروزه نیز شاهد توطئه های جدیدی برای جزایر سه گانه و مالکیت ایران بر خلیج فارس و حتی نام این دریا هستیم .
بدون شک بحرین اگر واگذار نشده بود اعراب و انگلیسی ها به خود این اجازه را نمی دادند که وارد خطوط ملی و قانونی ایران شوند . در دوره نخست وزیری هویدا پس از یک جنجال بین المللی از سوی کشور استعمارگر و متجاوز انلگستان برای مالکیت تاریخی ایران بر بحرین , شاه ایران مجبور به پذیرفتن رفراندوم از سوی سازمان ملل در بحرین شد . با توجه به تسلط کامل انگلستان و آمریکا بر سازمان ملل , این رفراندوم نیز با جعل و فریب اجرا شد و نتیجه رفراندوم به نفع انگلستان جهت تجزیه بحرین از ایران اعلام شد . بحرین دریای مروارید و نفت خلیج فارس امروزه عروسکی در دست آمریکا و انگلستان شده است و ثروت های کلان این منطقه ایرانی نیز به یغما می رود . همچنین با واگذاری بحرین مالکیت ایران بر دریای پارس کاهش چشم گیری پیدا نمود و اگر روزی جزایر سه گانه و یا حتی فقط ابوموسی به اشغال امارات در آید ایران دیگر هیچ حرفی برای گفتن در نخستین منبع انرژی جهان نخواهد داشت .
پس بایستی با دقت و تمرکز ملی مانع هرگونه مذاکره ای و دست درازی پیرامون این حقوق ملی خود شویم .در دهههای اخیر، بارها به جعل نام خلیج فارس، اعتراض شده است، تا جایی که سازمان ملل متحد تا کنون پنج بار در دوردههای گوناگون، بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تأکید کرده و افزون بر آن، از هیأتهای بینالمللی خواسته که در مکاتبات رسمی، به ویژه در اسناد سازمان ملل، از نام کامل «خلیج فارس» بهره گیرند؛ حال به نظر شما، سرآغاز این موضعگیری قاطع از کجاست؟از زمان روی کار آمدن جمال عبدالناصر در مصر و بروز تفکرات پان عربیسم، در میان کشورهای عربی منطقه، موجی به راه افتاد که تا بروز چند جنگ به مانند جنگ تحمیلی و قربانی کردن هزاران جوان ایرانی و شهادت هزاران نفر از شهروندان ایرانی توسط جریان نژاد پرست عرب علیه کشورمان ادامه یافت و اثرات بد آن هنوز هم دیده میشود؛ غافل از آنکه زمان آخالها و ترکمانچایها گذشته است.
از طرفی خلیج فارس همواره مانند خونی است که در رگهای ایرانیان جریان دارد وهر گونه اختلال در این فرایند می تواند پیکره ملت ایران را دچار وهن و ضعف کند.بررسی تاریخچه 4 هزار ساله این آبراه استراتژیک نشان می دهد که خلیج فارس پیوسته عامل وحدت وهمگرائی ملی بوده وبه همین دلیل استعمارگران برای ایجاد یک جنگ روانی علیه ایرانیان آزاده ،تلاش کرده اند تا نام های مجعولی بر خلیج فارس بگذارند.اگر چه مورخان وجغرافی دانان بزرگی مانند هردوت ،ننار خوس ،استرابون ونیز استخری ، مسعودی ومستوفی در تذکره ها ودست نوشته های خود ازاین آبراه مهم به نام خلیج فارس یاد کرده اند.
اما نخستین بار روزنامه تایمز لندن در سال 1962در یک مقاله سؤال برانگیز ومشکوک واژه غریب ومجعولی بر این آبراه اطلاق کرد.طبیعی است در آن زمان جعل نام زیبای خلیج فارس توسط یک روزنامه انگلیسی واکنش شدید ملت ایران را به دنبال داشت اما جعل این نام ،موجب شد که برخی مدعیان قومیت عربی این واژه مجعول را محملی برای ایجاد تقابل بین ملت ایران وهمسایگان عرب خود قرار دهند.
جمال عبدالناصر رئیس جمهوری وقت مصر که از رهگذر تشدید جریان کاذب قومیت عربی تلاش داشت تا یک جبهه عربی علیه ملت ایران ایجاد کند بارها از واژه مجعول دیگری در مورد خلیج فارس استفاده کرد.
تشدید جریان سازی های سیاسی ورسانه ای جمال عبدالناصر علیه ایران موجب شد تا روابط سیاسی ایران و مصر از سال 1962 تا سال 1970 بکلی قطع شود وحتی دو کشور تا مرز لشکر کشی پیش رفتند که جنگ صدام با این رویکرد و با این نگاه صورت گرفت و تاسف اینجاست که پس از آغاز خیزش مسالمت آمیز مردم بحرین در فوریه ۲۰۱۱، رژیم ال سعود که موجودیت آل خلیفه را در منطقه در خطر می دید، نیروهای خود را تحت عنوان توافقنامه نیروهای "سپر جزیره" برای کمک به سرکوب مردم این کشور به بحرین اعزام کرد.
سرکوب شدید مردم به دست نیروهای آل خلیفه و آل سعود موجب شد سران این دو خاندان برای توجیه علت حضور این نیروهای اشغالگر سعودی در بحرین، و جلوگیری از گسترش اعتراضها به عربستان، به فکر الحاق بحرین به عربستان بیفتند. "عبدالله بن عبدالعزیز" شاه سعودی در نشست اخیر شورای همکاری در ریاض در نوزدهم دسامبر سال گذشته، از کشورهای عضو دعوت کرد با عبور از مرحله همکاری، وارد مرحله اتحاد در چارچوب یک سرزمین واحد شوند. "
سعود الفیصل" وزیر خارجه سعودی نیز دو هفته قبل در همایش جوانان عرب منطقه تأکید کرد، هماهنگی و همکاری کشورهای شورای همکاری کافی نیست .. و کشورهای عضو شورای همکاری، به تشکیل یک اتحادیه قابل قبول روی آورند .
از این رو طلب می نماید که ایرانیان و سیاستگذاران ایرانی با هر گرایشی از موضع انفعالی برخورد ننمایند . بحرین که تا چهل سال پیش یکی از استانهای ایران بود ودر مجلس شورای ملی نماینده هم داشت اینطور از دست ما برود و ما حتی در رسانه هایمان هیچ ادعایی درباره آن نداشته باشیم . بهتر است یک مقدار تهاجمی تر و فعالتر با مسایل منطقه روبرو شویم .چرا باید اینطور باشد ؟؟؟؟؟
دکتر خدارحم سهرابی ، فرهنگی و استاد دانشگاه
کد خبر: ۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۰۲