هیچکس تردید ندارد که آقای روحانی از هرگونه پایگاه اجتماعی در کشور بی بهره بوده است و من پیروزی او را ، محصول یک خلاء اساسی و جدی در فضای رقابت های انتخاباتی می دانم. در واقع یک رقابت میان شاگرد تنبل های کلاس بود و آقای روحانی توانست به صورت ناپلئونی نمره قبولی را کسب کند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:متن مصاحبه علی اکبر جوانفکر با هفته نامه پنجره در ادامه آمده است:
بازگشت به قدرت در عرصه سیاست فی نفسه امری چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. بدین معنا که بسیاری از منتقدان علم سیاست این موضوع را به عنوان ضعف نظام حاکم در تربیت نیروهای تازه نفس و عدم رعایت اصول سیاست ورزی از سوی سیاسیون ارزیابی می کنند. شما این گزاره را چگونه ارزیابی می کنید؟
بازگشت به قدرت لزوما یک موضوع منفی محسوب نمی شود و این امر در بسیاری از کشورهایی که مدعی دمکراسی هستند نیز مسبوق به سابقه است. برای مثال در فرانسه که خود را مهد دمکراسی می داند، ژاک شیراک ، بازگشت به قدرت را تجربه کرد و مردم هم به او رای دادند و دراسپانیا هم آقای فلیپ گونزالس 14 سال نخست وزیر بود. به طور کل کشور را نمی توان از تجارب گذشته محروم کرد اما در نگاهی دیگر، اجازه رسوب به برخی افراد در جایگاههای مدیریتی و عرصه های تصمیم سازی یا تصمیم گیری تا آخرین روز حیات هم کاری هوشمندانه و همساز با منافع یک ملت نیست زیرا چنین رویکردی کشور را از اندیشه های نو ، انگیزه های تازه و ابتکارات و خلاقیت ها محروم می کند.
ممانعت یا سنگ اندازی در راه بازگشت یک فرد کارامد و توانمند به عرصه سیاست و مدیریت کشور، به همان اندازه قابل تقبیح و آسیب زننده است که اجازه داده شود عناصر ضعیف و ناکارامد در سایه مناسبات قدرت ، برای مدتهای مدید ، نقش ذی نفوذی را در کشور برعهده داشته باشند.
وقتی کشور در یک مدار بسته مدیریت می شود، چرخش نخبگان مفهوم خود را از دست می دهد و یک ملت از این جهت دچار آسیب های جدی می شود. در هر نوبت که قصد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را داریم مردم ناگزیر از مواجهه با چهره های تکراری هستند که پیش از آن نزد مردم نمره قبولی برای تصدی چنین مسئولیتی را نگرفته اند. این حضورهای تکراری توهین به شعور سیاسی یک ملت محسوب می شود زیرا می خواهد بگوید که در نوبت قبل شما مردم نفهمیدید و به من رای ندادید و این بار بفهمید و رای بدهید. این امر همچنین به منزله راه بندان در مسیر ورود نیروهای تازه نفس در عرصه سیاست و مدیریت کشور است. شورای نگهبان نیز در تایید صلاحیت نامزدها ، اغلب به عامل شهرت تکیه ای اساسی دارد و نیروهای تازه نفس برای این منظور ، خود را ناگزیر از ورود به دسته بندیهای سیاسی و گروهی و مناسبات قدرت می بینند. معمولا عناصر توانمند و کارامد به اینگونه مناسبات تن نمی دهند و اغلب کسانی از این نردبان بالا می روند که بیش از آنکه برای کشور آورده داشته باشند ، هزینه بر هستند. با توجه به اینکه یکی از انتقادات وارده بر سیستم اداره کشور و نوع گزینش مسئولین، استفاده از مهره های تکراری در دوره های پیش از انقلاب اسلامی بوده است، شما وضعیت بازگشت به قدرت در جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید و مهم ترین مصداق های این امر را در رفتار کدام یک از سیاسیون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می بینید؟
در دوران رژیم ستمشاهی ، خاندان پهلوی بر کلیه ارکان کشور اعمال حاکمیت مطلق داشت و اعضای این خاندان ، عناصر جیره خوار و وفادار به خود را در پست ها و مسئولیت های اجرایی یا نظارتی کشور به کار می گماشتند. مدل انتصاب مدیران در آن دوران را نمی توان با نظام جمهوری اسلامی که بر اساس انتخابات و رای مردم شکل گرفته است، مقایسه کرد، در دوران پیش از انقلاب، بازگشت به قدرت، کاملا یک طرفه بود . یعنی رژیم اراده می کرد و بازگشت یک نفر به قدرت عملی می شد اما در نظام جمهوری اسلامی ایران ، ساز و کارها متفاوت است و اگر کسی بخواهد در موقعیت های مهم و حساس ، به قدرت بازگردد بدون توجه به عامل مردم و تصمیم و اراده آنها قادر به انجام این کار نخواهد بود. البته من کتمان نمی کنم که در دوره های اخیر ، شاهد بوده ایم که شورای نگهبان با حرکت در یک مدار کاملا بسته ، نامزدهای ریاست جمهوری را تایید صلاحیت کرده است و حوادث غم انگیز انتخابات 88 نشان داد که رویکرد شورای نگهبان و تصمیمات آن تا چه حد می تواند برای کشور خطرساز باشد. به اعتقاد بنده حتی در نتیجه انتخابات 92 نیز ، ملت ایران از آسیب های این رویکرد عمیقا متضرر شده است. از سوی دیگر توجه داشته باشید که مشکل امروز ما مواجه شدن با یک حقیقت تلخ است زیرا به تدریج شبکه هایی از قدرت و ثروت در درون نظام شکل گرفته اند و عناصر داخل این شبکه ها با هم مناسبات فامیلی و ارتباطات دوستانه و نزدیکی برقرار کرده اند و برپایه منافع مشترک ، یکدیگر را مورد حمایت قرار می دهند. این شبکه ها دوام و بقاء اعضای خود را در قدرت تضمین می کنند و قسمت تاسف بار آن این است که به پشتوانه قدرت و ثروت، فرزندان و بستگان آنها به صورت فزاینده ای در مصادر امور کشور حاکمیت پیدا کرده اند و آنها همواره در تلاش بوده اند تا بازگشت یک نفر را به قدرت تسهیل کنند و مانع از بازگشت فردی دیگری به قدرت شوند. افرادی مثل آقای هاشمی رفسنجانی ، خود را صاحب و مالک انقلاب و آن را وابسته به خود و خود را وابسته به آن می دانند که به اعتقاد بنده، این امر ، برای انقلاب ، یک آسیب جدی محسوب می شود. انتظار این بود که افرادی نظیر آقای هاشمی با وجود نقش موثری که در مقاطعی از سالهای پس از انقلاب داشتند، اجازه می دادند که انقلاب نسل به نسل به حرکت رو به جلوی خود ادامه بدهد و نسل های بعد از آنها با انقلاب احساس پیوستگی و تعلق خاطر پیدا کنند.
از نظر دور نداریم که ایران به عنوان یک کشور بزرگ و ذی نفوذ، در منطقه ای بسیار حساس و دارای ذخایر مهم و حیاتی برای جهان قرار دارد و از این رو دولتهای زیاده خواه و مستکبر ، همواره در صدد دست اندازی بر این کشور بوده و هستند و رهبران کشور در سالهای پس از انقلاب ناگزیر از مقابله و مواجهه با طرحهای خباثت آمیز و کینه توزانه دشمنان قسم خورده ملت ایران بوده اند و شاید به همین دلیل بوده است که یک هژمونی در قدرت شکل گرفته است . این هژمونی ، به زعم خود حفظ وضع موجود را برای بقاء و تداوم انقلاب و مقاومت در برابر توطئه های دشمن ضروری می داند. من فکر می کنم که اگر رهبران فعلی نظام و انقلاب به این باور برسند که چارچوب ها و رویکردهای قابل اعتمادتری برای تحکیم و تداوم انقلاب و در امان ماندن کشور از آسیب های ناشی از ادامه روند فعلی وجود دارد، به تدریج از آن استقبال خواهند کرد.
آیا بازگشت آقایان هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی در جریان انتخابات های ریاست جمهوری گذشته را به نوعی بازگشت این آقایان به عرصه قدرت در نظام سیاسی ایران محسوب می کنید؟ آیا از دیدگاه شما این بازگشت با توجه به لزوم برخورداری از پایگاه اجتماعی صورت گرفته است؟
حضور در قدرت یا بازگشت به آن ، بدون برخورداری از پشتوانه های مردمی یا داشتن پایگاه اجتماعی ، امری غیر ممکن است ، اما اینطور نیست که داشتن چنین پایگاهی برای بازگشت به قدرت کفایت بکند زیرا عوامل موثر دیگری هم وجود دارند که در بزنگاه یک انتخاب عمومی ، می تواند پایگاه اجتماعی افراد را جا به جا کند.
پایگاه اجتماعی یک فرد یا از قبل در سایه تلاشهای موثر او و همفکرانش، بوجود آمده و او توانسته است توجه افکار عمومی را به سوی خود جلب کند یا آنکه فرد قصد دارد با استفاده از مناسبت و فرصت انتخابات، به تبیین دیدگاهها و نظرات خود و احتمالا تشریح برنامه هایش برای آینده کشور ، بپردازد و از رهگذر آن ، حمایت ها و آراء مردم را متوجه خود کند. تجربه هم نشان داده است که افرادی با پایگاههای اجتماعی کمتر و ضعیف تر توانسته اند در موسم انتخابات با گفتمان سازی و ارائه یک برنامه منسجم تر بر کسانی که در ظاهر دارای پایگاه اجتماعی قابل قبولی بوده اند، تفوق و برتری پیدا کنند، بنابراین درست است که پایگاه اجتماعی لازمه بازگشت به قدرت است اما کافی نیست و فرد باید بتواند با گفتمان سازی و حضوری موثر ، پایگاه اجتماعی خود را گسترش دهد و آراء مردم را متوجه خود سازد.
بدون تردید عناصری مانند آقایان هاشمی رفسنجانی ، میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی هر یک به زعم خود ، دارای پایگاه اجتماعی تعریف شده ای بودند و با این تصور که در یک حرکت منسجم و هماهنگ می توانند قدرت را در اختیار بگیرند ، وارد عرصه انتخابات شدند. اشتباه اساسی آنها این بود که از ابتدا برای دعوا و منازعه پا به عرصه انتخابات گذاشته بودند. آنها قصد انجام یک رقابت سالم ، سازنده و منطقی را نداشتند ، بلکه آمده بودند تا به هر قیمت ممکن دکتر احمدی نژاد را از جایگاه ریاست جمهوری به زیر بکشند به طوریکه آقای هاشمی رفسنجانی با لفظی همراه با توهین، تصریح کرده بود که هر کسی به جز احمدی نژاد.
میرحسین موسوی به جای ارائه یک برنامه منسجم کاری برای اداره مطلوب کشور، دکتر احمدی نژاد را آماج تبلیغات پرحجم خود قرار داد و تخریب شخصیت وی را نشانه گیری کرد. او را دروغگو و فریبکار نامید و کوشید آمار و ارقام ارائه شده از سوی دولت نهم را خلاف واقع جلوه دهد. موسوی ، هاشمی و خاتمی، این حقیقت را درک نکردند که آقای احمدی نژاد در طول چهار سال فعالیت خود در جایگاه ریاست جمهوری ، موفق شده بود با ارائه یک کارنامه درخشان عملکردی ، اعتماد توده های مردم را جلب کند و ارتباط صمیمانه ای را با آنها و بویژه با طبقات متوسط و پایین جامعه برقرار سازد. ادعاها ، اتهامات و هجمه های موسوی برای اکثریت مردم ایران که آثار عملکرد دولت نهم را در جای جای کشور ، پیش روی خود مشاهده می کردند، قابل باور نبود و به همین دلیل جبهه موسوی ، هاشمی و خاتمی که بعدا کروبی هم به جمع آنها اضافه شد، با شکست سخت و سنگینی مواجه شد. آنها خود را از قبل ، پیروز قطعی انتخابات فرض می کردند و با هجمه گسترده سیاسی و رسانه ای علیه دکتر احمدی نژاد، بر این باور بودند که مردم برای بار دوم به او رای نخواهند داد.
انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به هیچ وجه قابل مقایسه با انتخابات پرشور سیاسی سال 1388 نیست. هیچکس تردید ندارد که آقای روحانی از هرگونه پایگاه اجتماعی در کشور بی بهره بوده است و من پیروزی او را ، محصول یک خلاء اساسی و جدی در فضای رقابت های انتخاباتی می دانم. در واقع یک رقابت میان شاگرد تنبل های کلاس بود و آقای روحانی توانست به صورت ناپلئونی نمره قبولی را کسب کند. از نظر بنده حضور روحانی در جایگاه ریاست جمهوری، به معنای بازگشت هاشمی ، خاتمی و موسوی به قدرت نیست. درست است که هاشمی همواره خود را بیش از آنچه که هست می نمایاند اما او جایگاهی بیش از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام ندارد. مجمعی که به اعتقاد بنده ، عملکردش در بسیاری از مواقع ، نه فقط سنخیتی با قانون اساسی نداشته ، بلکه آشکارا در تضاد با آن بوده است.
در چند ماهه اخیر زمزمه هایی از بازگشت آقای احمدی نژاد به عرصه قدرت در تریبون های مختلف جریان دارد. برخی از اقدامات ایشان همچون اقدام به راه اندازی پایگاه اطلاع رسانی شخصی و برخی اظهارات ایشان در جمع دانشجویان و اصحاب رسانه و فعالان مجازی نیز از سوی اهالی سیاست و رسانه، اماره ای مبنی بر قصد ایشان برای حضور دوباره ارزیابی شده است. سوال اول اینکه شما این گزاره را تا چه حد درست می دانید؟ و سوال بعد اینکه آیا تصمیم برای این حضور دوباره، تصمیم درستی است؟ آیا ایشان از الزامات اولیه این بازگشت همچون پایگاه اجتماعی و همراهی مردم برخوردار هستند؟
آقای احمدی نژاد هیچ علاقه و انگیزه شخصی برای بازگشت به صحنه مدیریت عالی اجرایی کشور ندارند و تا کنون نیز مطلبی دائر بر احتمال اتخاذ چنین تصمیمی از سوی ایشان بیان نشده است، مگر آنکه تحت تاثیر تحولات و اتفاقات سیاسی و اجتماعی در کشور ، ایشان به احساس تکلیف تازه ای برای انجام یک وظیفه ملی برسند و حضورشان به یک امر ضروری و حیاتی یا مطالبه ای عمومی و فراگیر تبدیل شده باشد. پایگاه اطلاع رسانی نیز با هدف بی اثر کردن برخی خبرهای خلاف واقع راه اندازی شده است. متاسفانه ما در یک فضای مسموم و آلوده سیاسی و رسانه ای زندگی می کنیم و برخی رسانه ها و به دنبال آن برخی افراد نام و نشان دار ، با بی پروایی تمام، مطالبی را به دکتر احمدی نژاد نسبت می دهند که کاملا خلاف واقع است. هدف از پایگاه اطلاع رسانی، روشنگری و آگاه کردن مردم از نظرات دکتر احمدی نژاد است و هیچ قصد و نیت دیگری در این کار وجود ندارد. در پاسخی که به پرسش های قبلی دادم ، تلاش کردم اهمیت و نقش پایگاه اجتماعی افراد و در کنار آن ضرورت گفتمان سازی و داشتن برنامه ای منسجم و چشم اندازی روشن از آینده را توضیح دهم ، بنابراین از تکرار مطالب برای پاسخ به این سئوال خودداری می کنم.
کد خبر: ۶۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲
مرحومه مظاهری هیچ نسبت فامیلی با آیتالله مظاهری نداشته و این صرفا یک تشابه فامیلی بوده است. هر چند سایت رسمی هاشمی رفسنجانی ساعاتی بعد از انتشار پیام با اطلاع از این موضوع پیام مورد اشاره را اصلاح کرده است، اما دیگر رسانههایی که اقدام به انتشار پیام اولیه کردهاند، بیخبر از اصلاح این اشتباه پیام اولیه را در خروجی خود نگهداشته اند.به دنبال درگذشت بانو مظاهری، همسر مکرمه آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان قانون اساسی، مقامات عالیرتبه نظام از جمله رهبر معظم انقلاب و روسای سه قوه با صدور پیامهای تسلیت جداگانه، این مصیبت را به صاحبان آن خصوصا روحانی مجاهد و انقلابی، آیتالله جنتی تسلیت گفتند.
در این میان اما پیام تسلیت هاشمی رفسنجانی بسیار جالب توجه و البته حاشیه ساز بوده است.
هاشمی رفسنجانی در پیامی که به مناسبت درگذشت این بانوی مکرمه صادر کرد، تلاش کرده است با نام نبردن از آیتالله جنتی، صاحب عزا را دیگران معرفی کند و با توجه به عنوان فامیلی این بانو و شباهت آن به عنوان فامیلی آیتالله مظاهری و حضور ایشان در شهر اصفهان، صاحب عزا را آیتالله مظاهری، ریاست حوزه علیمه اصفهان و از علمای برجسته اخلاق تشخیص داده و پیام تسلیت خود را خطاب به ایشان و البته خاندان جنتی صادر کند.
هاشمی رفسنجانی در پیام خود نوشته است: درگذشت بانوی مؤمنه مرحومه شادروان سرکار خانم صدیقه مظاهری را به آیت الله مظاهری و خاندان محترم جنتی و کلیه بازماندگان و بستگان آن مرحومه تسلیت می گویم.
از درگاه احدیت برای آن فقیده سعیده غفران و رحمت الهی و برای کلیه بازماندگان صبر و اجر مسالت می کنم.
اما نکته قابل توجه آنجاست که مرحومه مظاهری هیچ نسبت فامیلی با آیتالله مظاهری نداشته و این صرفا یک تشابه فامیلی بوده است. هر چند سایت رسمی هاشمی رفسنجانی ساعاتی بعد از انتشار پیام با اطلاع از این موضوع پیام مورد اشاره را اصلاح کرده است، اما دیگر رسانههایی که اقدام به انتشار پیام اولیه کردهاند، بیخبر از اصلاح این اشتباه پیام اولیه را در خروجی خود نگهداشته اند، به نحوی که خبرگزاری آنا وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی که هاشمی رفسنجانی ریاست هیات موسس آنرا بر عهده دارد، خبر پیام تسلیت رئیس خود را با عنوان « تسلیت آیتالله هاشمی رفسنجانی به آیتالله مظاهری و خاندان جنتی» منتشر کرده است.
اما این اولین بار نیست که در ماههای گذشته هاشمی رفسنجانی به دلیل کهولت سن دچار اشتباه شده است، به نحوی که پیش از این و در جریان انتخابات رئیس مجلس خبرگان، برخی ناظران سیاسی تصمیم وی برای کاندیداتوری این عنوان را با توجه به فضای حاکم بر مجلس خبرگان، تصمیمی اشتباه و ناشی از تحلیل غلط به واسطه کهولت سن او ارزیابی کرده بودند.
گفتنی است هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته و پس از کاندیداتوری برای کسب این عنوان، به دلیل کهولت سن از سوی شورای نگهبان قانون اساسی دارای صلاحیت تصدی مسئولیت ریاست جمهوری اسلامی ایران شناخته نشد.
منبع: رجا
کد خبر: ۶۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۱
رئيس دفتر، سرپرستان دفاتر، كاركنان و شبكه ناظر دفتر نظارت و بازرسي انتخابات استان كهگيلويه و بويراحمد در پیامی درگذشت همسر آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان را به وی تسلیت گفتند
کد خبر: ۶۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۸
همسر آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی، دار فانی را وداع گفت.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:، همسر آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان قانون اساسی و مادر "علی جنتی" وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دار فانی را وداع گفت.
کد خبر: ۶۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش فرهنگ نیوز؛ کمتر کسی است که در جریان اخبار کشور باشد و نادر قاضی پور عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس را نشناسد. نماینده آذری زبان مجلس که لهجه شیرین و پیگیر بودنش او را شهره شهر کرده است. حتی در مواقع ضروری نیز ترجیح می دهد که پشت رول موتورسیکلت نشسته و خود را به جلسه برساند. قاضی پور با تمام مشغله کاری در عصر یکی از روزهای تعطیل مجلس، پذیرای خانه ملت بود.
- قاضی پور را در یک جمله معرفی می کنید؟نادر قاضی پور نم متولد یکم فروردین سال 1337 در ارومیه و دارای 4 فرزند.- قبل از نماینده شدن به چه فعالیتی مشغول بودید؟کارمند استانداری آذربایجان غربی هستم. اکنون هم کارمند مجموعه استانداری آذربایجان غربی و مامور به خدمت در مجلس هستم.
- چرا وارد عرصه سیاست شدید؟ از چه زمانی تصمیم به کاندید شدن گرفتید؟همواره علاقه مند به حضور در مسایل اجتماعی بودم. سال 1364 و همزمان با اخذ مدرک کارشناسی در بخشداری پیران شهر مشغول به فعالیت شدم. پس از آن نیز در سایر مراکز فعال بودم و در نهایت در استانداری آذربایجان غربی کار خود را ادامه دادم. در زمان ثبت نام مجلس هفتم بسیاری از دوستان از بنده خواستند که کاندید شوم، اما اعلام کردم که این شغل با روحیات بنده سازگار نبوده و سواد آن را هم ندارم. اما در نهایت ثبت نام کردم که شورای نگهبان بنده را رد صلاحیت کرد. البته بازهم مردم به خیابان ها آمدند و در روز رای گیری نیز با اینکه کاندید نبودم رای زیادی را کسب کردم. در مجلس هشتم نیز رد صلاحیت شدم، اما چند روز قبل از انتخابات مجددا تایید صلاحیت شده و به مجلس ورود پیدا کردم، از آن زمان تاکنون نیز به عنوان نماینده مردم ارومیه در مجلس حضور دارم.
- چقدر برای نماینده شدن هزینه کردید؟درانتخابات مجلس هشتم، رقابت به مرحله دوم کشیده شد و به همین دلیل نیز هزینه های بنده حدود 21 میلیون تومان شد. در مجلس نهم نیز حدود 11 میلیون تومان برای ورود به مجلس هزینه کردم.
- چرا در اتاق شما این همه گل طبیعی وجود دارد؟من بهترین ساعات زندگیم را در این اتاق و در مجلس شورای اسلامی می گذرانم. گل مصنوعی بی روح است، اما گل طبیعی با توجه به انرژی مثبت آن در روحیه انسان اثرگذار است، پس طبیعی است که بهترین ساعات زندگیم را در کنار گل های طبیعی بگذرانم.
- نادر قاضی پور در جنگ تحمیلی هم حضور داشت؟30 درصد جانباز هستم و در همه جای بدن به جز چشم ها، ترکش هایی را به یادگار دارم.
- آیا تاکنون از امتیازات جانبازی استفاده کرده اید؟تنها یکبار برای استانداری برگه ای مبنی بر جانباز بودنم دریافت کردم. برادرم نیز جانباز درصد بالایی به شمار می رود، اما تاکنون از هیچ امتیازی استفاده نکرده است.
- کدام جریان از شما برای حضور در مجلس حمایت کرد؟ما هیاتی و مذهبی هستیم و در شهرهایی مانند ارومیه حساب و کتاب وجود دارد. در کل می توان گفت که نیاز چندانی هم به حمایت گروه های سیاسی نیست.- از شما به عنوان یک نماینده مخالف با طرح ها و لوایح یاد می شود.( با خنده) نه. این موضوع شایعه است. البته بنده همواره با طرح های غیر اصولی مخالف هستم. بطور مثال من برای بسیاری از طرح ها پیشنهاد حذف داده ام و نمایندگانی که با حذف آن مخالف بودند پس از مدتی اعلام می کنند که ما اشتباه کردیم. من در مورد تمام طرح ها و لوایح مطالعه می کنم و گاها از پشت پرده ها نیز مطلع می شوم و به همین دلیل نیز با تمام طرح های سودجویانه مخالفت می کنم.
- در جلسه رای اعتماد به وزرای دولت یازدهم، شما در مخالفت با تعداد کثیری از آنها ثبت نام کردید. چه دلیلی برای مخالفت با آنها داشتید؟واقعیت امر اینکه من برنامه تمام وزرای پیشنهادی را بطور کامل مطالعه کرده و در کنار آن تحقیقاتی را نیز انجام دادم. بطور مثال من در مخالفت با وزیر بهداشت صحبت کردم و هنوز هم بابت مخالفتم پشیمان نیستم. وزیر بهداشت قصد دارد که تمام مشکلات را با پول حل کند، اما تمام مسایل با پول حل نخواهند شد.
- چندی پیش وزیر کشور بحث هایی را در مورد پول های کثیف مطرح کرد. نظر شما در مورد این صحبت ها چیست؟وزیر کشور باید بصورت مصداقی حرف می زد. کلی گویی اشتباه است. بطور مثال نمی توان گفت که تمام وزرا با رانت خواران در ارتباط هستند. در مورد این پول های کثیف نیز باید بطور مشخص مصرف کنندگان را معرفی می کرد.
- آیا استفاده از پولهای کثیف را تایید می کنید؟مطمئنم که در استان آذربایجان غربی این اتفاق رخ نداده، اما نمی توانم در مورد یک استان دیگر اظهار نظر کنم.
- کمی هم در مورد مسایل اقتصادی صحبت کنیم. در جلسه کمیسیون صنایع با مدیران خودروسازی مقرر شد که قیمت خودرو کاهش یابد. اما قیمت خودرو کاهش نیافت. دلیل این موضوع چیست؟خوودروسازان همواره به دنبال افزایش قیمت هستند. حتی طی هفته های اخیر نیز درخواست افزایش قیمت خودروی ال 90 را به شورای رقابت ارسال کردند که این شورا با درخواست آنها موافقت نکرد. ما معتقدیم که در شرایط کنونی هرگونه افزایش قیمت خلاف قانون است. مجلس زمانی به این مساله ورود کرد که وزیر صنعت، معدن و تجارت در صدد آزاد سازی واردات بود. این موضوع 2 حالت داشت. در حالت اول در بازار رقابت صورت می گرفت و خودروسازان رشد می کردند. اما این ظاهر قضیه بوده و در واقعیت، هدف تعطیل کردن کارخانه های خودروسازی بود. به این موضوع توجه کنید که اکنون قیمت هر عدد پسته 120 تومان است، اما هر سهم سایپا در بورس 180 تومان است. یعنی سهام سایپا تفاوت چندانی با قیمت یک عدد پسته ندارد. متاسفانه افرادی پشت پرده هستند که به دولت گذشته و کنونی خط می دهند و با دادن اطلاعات رانتی، اقدامات سوداگرانه انجام می دهند. من معتقدم که اگر دفعه گذشته مجلس ورود نمی کرد همین افراد، سایپا را تعطیل کرده بودند و بیش از 100 هزار نفر از کارمندان سایپا بیکار می شدند.
- مجلس ورود کرد، اما تغییری را در قیمت ها شاهد نبودیم!مجلس به این بحث ورود کرد و با اقداماتی از قبیل تحقیق و تفحص و تعیین خط قرمز بسیاری از مسایل را روشن کرد. به هر حال باید توجه داشت که خودروسازی ها یک بنگاه اقتصادی هستند، اما زمانی که به آنها به عنوان یک بنگاه سیاسی نگاه می شود مشاهده چنین اتفاقاتی کاملا طبیعی است.
- موافق افزایش قیمت خودرو در سال جدید هستید؟با هرگونه افزایش قیمت در سال 94 مخالفت هستم، چرا که هزینه های آنها بالا بوده و عدم انضبباط مالی نیز بین 8 تا 13 درصد است که در صورت بهبود این وضعیت، 13 درصد قیمت تمام شده خودرو کاهش خواهد یافت. پس به جای افزایش قیمت، هزینه های اضافه را کاهش دهند. موضوع دیگر اینکه خودروسازان باید قطعات مورد نیاز را بصورت مستقیم از قطعه ساز داخلی خریداری کنند.
- اکنون کیفیت خودرو نسبت به سالهای اخیر کاهش یافته، آیا همچنان از آنها دفاع می کنید؟هدف ما حمایت از تولید ملی است. یک سوال. چرا به جای پیله به خودروسازان، واردات را زیر ذره بین قرار نمی دهیم؟ قیمت یک چراغ خودروی بنز برابر با یک خودروی تولید داخل است، حال با این وضعیت، کوبیدن خودروی داخلی انصاف است؟ اصلا چرا به جای خودروسازان، مسئولانی که با پورشه و لوکس ترین خودروهای خارجی می کنند را مورد سوال قرار نمی دهیم؟
- بحث من در مورد کاهش کیفیت خودروهای داخلی است. بطور مثال آیا خودروهای جدید مجلس کاهش کیفیت نداشته اند؟خودروهای قبلی از کنونی ها بهتر بود و بازهم خودروهای سری های گذشته بهتر از همین قدیمی ها بود و در کل کیفیت خودروها طی سالیان اخیر تقریبا نزولی بوده است. البته مقصر این موضوع وزیر صنعت، معدن و تجارت است. ایشان هیات مدیره را انتخاب کرده و اعضا نیز به جای خرید لوازم با کیفیت داخلی، به فکر واردات محصولات بی کیفیت هستند.
- آقای قاضی پور انضباط مالی دولت دهم بیشتر بود یا دولت یازدهم؟زمانی که فساد در یک محیط به وجود بیاید سالها برای از بین بردن بوی تعفن آن زمان نیاز است. یک باغبان 20 سال زمان صرف نگهداری از یک درخت می کند، اما شخصی در عرض 2 دقیقه و با تبر آن را قطع می کند. وضعیت فساد در دولت ها نیز مشابه همین موضوع است. بنده معتقدم افراد پشت پرده در دولت دهم همچنان حضور دارند. بطور مثال شخصی که در آن دوره با استفاده از رانت ارز دریافت می کرد در این دولت هم با همان شرایط ارز دریافت می کند. پس وابستگان به قدرت همچنان حضور دارند.
- سهم تولید از منابع هدفمندی یارانه ها در بودجه سال آتی کاهش یافته، دلیل این موضوع چیست؟در سال اول اجرای قانون هدفمندی یارانه ها 30 درصد از درآمدهای حاصله برای تولید در نظر گرفته شد، اما احمدی نژاد با خیانت خود، این رقم را پرداخت نکرد. این رقم به تدریج کاهش یافت و همچنان هم مشخص نیست که این ارقام به چه کسانی پرداخت شده است. بطور مثال ممکن است که تولید 1 میلیون تومان نیاز داشته باشد، اما کل دارایی ما 5 هزار تومان باشد. پس هرجا که توزیع عادلانه نباشد رانت و تخلف هم رخ خواهد داد.
- پس چرا رقم آن کاهش یافت؟زمانی که رقم مورد نظر محقق نشد دولت از منابع پروژه های عمرانی برداشت کرد. پس طبیعتا سهمی به تولید نخواهد رسید. البته من کلا با پرداخت پول نقد به مردم مخالف هستم و در کل نیز مخاف قانون هدفمندی هستم.
- فکر نمی کنید که در این بین تولید نادیده گرفته شده است؟ما اکنون این امکان را داریم که پس از گذشت 10 سال بزرگترین تولیدکننده تسلیحات نظامی باشیم، به فضا دست پیدا کنیم و قاره پیما بسازیم، اما در صورت ثابت ماندن اقتصاد، وضعیتی مشابه کره شمالی خواهیم داشت.نکته حائز اهمیت اینکه تولید نسبت به حاکمیت از اولویت بالاتری برخوردار است. اگر تولید با پر جا باشد حاکمیت و رفاه اجتماعی نیز خواهند بود. حال اگر رفاه مزاحم حاکمیت است رفاه باید از بین برود، اما اگر تولید مزاحم هر دو است بازهم باید تولید پابرجا بماند و حاکمیت و رفاه در جایگاه های بعدی قرار دارند.حاکمیت ها باید بدانند که تولید نسبت به حاکمیت در اولویت است. صاحبان رفاه نیز بدانند حاکمیت از آنها مهمتر است و اگر حاکمیت نباشد رفاه نخواهیم داشت و تولید نیز از همه مهمتر است.
- برای رونق تولید چه باید کرد؟برای رونق تولید در کشور، ابتدا باید استفاده از محصولات داخلی را تبدیل به فرهنگ کرد. اگر هر فرد ایرانی یک خودروی داخلی سوار شود قطعا یک خانواده ایرانی را صاحب شغل کرده است. انتظار ما از تمام مسئولین، تبلیغ جنس ایرانی است.یکی از موضوعات دیگر، رواج فرهنگ غلط سفر به سایر کشورها است، در حالی که هیچ یک از این کشورها مناظری مانند ایران را ندارد و سفر به سایر کشورهاتنها باعث خروج سرمایه از کشور می شود.
- آقای قاضی پور چه خبر از دریاچه ارومیه؟اکنون حجم آب دریاچه ارومیه 3 سانتیمتر کاهش یافته و تمام صحبت ها در مورد احیای دریاچه ارومیه دروغ بود. این دولت دروغگویی را از احمدی نژاد به ارث برده است. دریاچه ارومیه باعث حیات مردم ارومیه بوده و هر زمانی که از کنار دریاچه ارومیه رد می شوم حالت افسردگی به من دست می دهد.
- و در پایان چه صحبتی دارید؟ظیفه خود می دانم که از زحمات هیات رییسه مجلس مخصوصا دکتر لاریجانی و نواب رییس قدردانی داشته باشم. البته ما به برخی مسائل مانند عدم اعلام وصول سوال از وزرا اعتراض داریم، اما بازهم وظیفه خود می دانم که بابت تمام زحمات از آنها قدردانی داشته باشم.
کد خبر: ۶۰۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
با وجود اینکه حامی دولت روحانی هستم اما نامه تذکر به رئیسجمهور را که آقای حسینیان امضاء های آن را جمع میکرد، امضا کردم
کد خبر: ۶۰۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
کاندیداهای ریاست مجلس خبرگان رهبری آیتالله مومن، آیتالله هاشمی شاهرودی، آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله یزدی بودند
کد خبر: ۵۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
مردم از ما در کوچه و خیابان و مسجد میپرسند که آقای احمدینژاد نمیخواهد برگردد؟ الان بازگشت احمدینژاد مطالبه مردم است. این یک واقعیت در کشور ما است و یک دلیل آن هم مشکلات اقتصادی کشور است
کد خبر: ۵۸۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۸
شايد بتوان گفت اگر مادر کری از دنیا رفته بود، میزان عمل سیاسی و رسانهای اصلاحطلبان در همدردی، بیش از این مقدار بود که در مورد احمدینژاد اتفاق افتاد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پايگاه خبري تحليلي پارس نوشت: برخی تحلیلگران بر این باورند که چالشها و منازعات سیاسی در ایران عمدتا ریشه «عاطفی» دارند و شکافهای کارشناسی که ناظر به چگونگی پیشبرد امور کشور است، در مرحله بعدی قرار میگیرند. از طرف دیگر این چالش عاطفی در بین اصولگرایان به دلیل برخورداری از سیاست ایدئولوژیک که در آن نوعی جزمیت در نگاه و نظر و منافع سیاسی دیده میشود، حادتر و عمیقتر است.
درگذشت مادر احمدی نژاد و نحوه مواجهه با آن، تصویر عمیقی از عاطفی بودن منازعات سیاسی در ایران امروز در بر داشت. با آن که مرسوم است در عالم سیاست وقتی کسی از بستگان درجه یک یکی از چهرههای سیاسی کشور از دنیا میرود، سایرین با کنار گذاشتن اختلافات و سلایق و دیدگاهها با او ابراز همدردی میکنند و از فرستادن پیام تسلیت گرفته تا شرکت در تشییع جنازه تا شرکت در مجلس ختم، سعی میکنند به فرد عزادار تسلی خاطر بدهند. اما با درگذشت مادر احمدینژاد این قاعده تکرار نشد.
با آن که چهرههایی مثل رئیس جمهور روحانی، هم پیام تسلیت داد و هم برادر وی به نمایندگی از او در آیین ترحیم مادر رئیس جمهور سابق شرکت کرد یا افرادی مثل سید حسن خمینی و عارف پیام تسلیت دادند و حتی چهرههایی مثل سید مهدی طباطبایی که در زمره مخالفان جدی احمدی نژاد بود، در مراسم ترحیم مادر رئیس جمهور سابق شرکت کردند، اما غالب افرادی که از آنها انتظار میرفت، از جنتی به عنوان دبیر شورای نگهبان ، از هاشمی به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، علی لاریجانی رئیس قوه مقننه، صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، ابوترابی و باهنر نائبان رئیس مجلس تا توکلی و جلیلی و قالیباف و ولایتی و حدادعادل و رضایی و شریعتمداری و علم الهدی و تقوی و صفارهرندی و...، برخی با تأخیر و بعد از مراسم سوم فقط پیام تسلیت بدون بازتاب رسانهای دادند و برخی دیگر هم نه پیام تسلیتی دادند و نه در مراسم تشییع و ترحیم شرکت کردند.
احمدینژاد در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، طبیعی است که هاشمی به عنوان رئیس مجمع برای درگذشت یکی از وابستگان درجه اول یکی از اعضا پیام تسلیت بدهد یا در یکی از مراسمها شرکت کند. طبیعی بود که علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس، صادق لاریجانی به عنوان رئیس قوه قضائیه، همچون رهبر انقلاب و حسن روحانی رئیس جمهور، درگذشت والده محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق را تسلیت میگفتند و یا در مجلس ختم شرکت میکردند. این یعنی شکاف عاطفی بین هاشمی و لاریجانیها با احمدی نژاد آنچنان عمیق است که مانع از بروز یک تسلیت گفتن ساده به رئیس جمهور سابق که یک امر عادی و مرسوم در عالم سیاست است، میشود.
این انتقاد همزمان به عمده اصلاح طلبان نیز وارد است. آنها دم از اخلاق و احترام به بزرگان کشور و خالی نمودن دلها از کینه و کدورت میزنند، اما در میدان عمل، سیاست ورزی غریزی اجازه عمل سیاسی را در این قضیه از آنها سلب میکند. یعنی تنفری که از احمدی نژاد دارند، اجازه یک عمل انسانی ساده را از آنان گرفته است. شاید به جرأت بتوان گفت اگر مادر کسی مثل جان کری از دنیا رفته بود، میزان عمل سیاسی و رسانهای اصلاح طلبان در همدردی با او، بیش از این مقدار بود که در مورد احمدینژاد اتفاق افتاد.
این پدیده و موارد مشابه در درجه اول نشان میدهد چالشهای سیاست ورزی در ایران تا چه اندازه عاطفی و احساسی است. دعواها بیشتر شخصی و خودی است تا سیاسی و کارشناسی. مرز من با دیگری را دیدگاهها و سیاستها و روشها جدا نمیکند بلکه عواطف و خلقیات شخصی موثرتر هستند. در واقع سیاست ورزی در ایران عمدتا غریزی است تا عقلانی. اینکه اصولگرایان در مراسم ختم مادر ظریف شرکت کنند و در مراسم ختم مادر احمدی نژاد غایب باشند، خود گویای عمق شکافهای عاطفی در بین آنهاست. به عبارت دیگر متفاوت بودن دیدگاه سیاسی با ظریف باعث نمیشود که اصولگرایان مراسم او را شرکت نکنند (که اتفاقا کار درست هم همین است) اما احساس نفرت از احمدی نژاد مانع هرگونه ابراز همدردی با او میشود که ناشی از چالشهای عاطفی بین اصولگرایان و احمدینژاد است. باید برای «سیاست» و «نفرت» از افراد مرز قائل شد و دامنه آن را تا همه مسایل حتی درگذشت وابستگان درجه اول آنها امتداد نداد.
کد خبر: ۵۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۳۰
اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولي اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است.
حجت السلام سید محمدرضا ميرتاج الديني معاون پارلماني دولت احمدي نژاد و يكي از افراد كابينه اوست كه همچنان با او همكاري مي كند. او در گفت و گويي كه با خبرآنلاين انجام داده است پیش بینی کرده است که محمود احمدی نژاد در انتخابات آینده خارج از چهارچوب اصولگرایان عمل نخواهد کرد.
به گزارش آوای دنا متن این گفتگو به شرح زیر است:
آیا سال بعد باز هم برای مجلس شورای اسلامی کاندید می شوید یا خیر؟ این سوالی است که چه در تهران و چه در تبریز مکررا از بنده پرسیده می شود. در جواب این سوال باید عرض کنم که زمان برای اعلام کردن اینکه کاندید می شوم یا خیر بسیار زود می باشد. در حقیقت باید منتظر باشیم زمان مورد نظر فرا برسد و اوضاع و شرایط برسی شود تا بتوانم به یک جمع بندی برسم، که می توانم برای انتخابات مجلس شرکت کنم یا خیر. رقبای اصلی در انتخابات آینده مجلس چه طیف یا جناحی خواهند بود ؟ انتخابات مجلس مانند ریاست جمهوری نمی باشد. در مجلس علاوه بر جریان ها و گروه های سیاسی، شخصیت های حقیقی هستند، که باهم رقابت دارند و کاندید ها با شخصیت حقیقی شان رقابت می کنند. چه بسا در یک منطقه ای شخصیت حقیقی هویت داشته باشد. فارغ از جایگاه سیاسی اش که به هر بلوکی از جریان های سیاسی می تواند متعلق باشد. بنابراین اگر داوری نزدیک به واقع به مجلس داشته باشیم اینطوری می توانیم بگوییم که برای کسب کرسی های مجلس ،هم جریان های سیاسی هستند که باهم رقابت می کنند و هم کاندیداها و شخصیت های حقیقی هستند که رقابت دارند .لکن با توجه به شرایط جدیدی که در آرایش سیاسی کشور به وجود آمده و اصلاح طلبان و گروه های نزدیک به اصلاح طلب ها مانند جبهه اعتدال و کارگزاران و با توجه به پیروزی در ریاست جمهوری با عزم و امید وبیشتر در انتخابات وارد خواهند شد. وقتی که یک سنگر را فتح کردند می خواهند سنگر مجلس را هم فتح کنند و این خودش یکی دلیل است که جریان اصول گرا با وحدت و برنامه ریزی بیشتری وارد شوند. خیلی خودشان را تنهای عرصه میدانی رقابتی ندانند و به رقابت درون گروهی بپردازند. مجلس دهم به نظر من در جبهه اصولگرایان مجلسی نیست که طیف های اصولگرا بخواهند با هم رقابت درون گروهی داشته باشند. به نظر شما اصولگرایان در انتخابات این دوره مجلس شواری اسلامی به وحدت خواهند رسید ؟ این بار با توجه به بستر سیاسی جامعه، احتمال همگرایی و وحدت در میان اصولگرایان بیشتر است و این در استان ها بیشتر خواهد بود. اما در تهران نیزتلاش بر ائتلاف کامل بین اصولگرایان می باشد و من پیش بینی می کنم بالای 80 تا 90 درصد اتحاد بین اصولگرایان صورت می گیرد. اصولگرایان ازاتحاد با جبهه پایداری و دیگر حزب ها استقبال کرده بودند این تمایل و جبهه گیری جدیدی که اتفاق افتاده برای چیست؟ طیف های داخل جریان اصولگرا در حال حاضر مشخص تر شده اند. که یکی از آنها طیف پایداری می باشد، جبهه پیروان امام هم همین طور.اما جبهه پیروان خط امام و رهبری بیشتر به جامعتین اعتقاد دارند، اگر چه مجموعه های دیگر هم فاصله زیادی با جامعتین ندارند اما باز هم در این میان آیت الله مصباح هم تاثیر گذارند. تلاشی که بعضی ها شروع کرده اند ایجاد همگرایی بین این ها می باشد.فکر می کنم تلاش عده ای در همین جاست که بتوانند این همگرایی را و زمینه ائتلاف را فراهم کنند. اخیرا آیت الله مصباح یزدی دیدارهایی با جریان های سیاسی اصولگرا داشتند. تا پیش از این بیشتر اعضای جبهه پایداری به دیدار ایسان می رفتند. آیا درگذشت آیت الله مهدوی کنی خلاای در جریان اصولگرایی ایجاد کرده است؟ بلاخره افراد تاثیر گذار در جریان ائتلاف اصولگرا یا درمیان گروه های سیاسی هستند ویا شخصیت های معنوی و علمی که عموما در قم هستند. مانند آقای مصباح و یا در جامعه مدرسین قم یا جامعه روحانیت مبارز و شخصیت هایی مثل آقای تقوی. اینها هم در همین راستا تلاش می کنند. امر این کار طبیعی می باشد و خیلی خارج از فضای سیاسی و عرف و فعالیت های انتخاباتی نیست که مثلا با آقای مصباح و.. جلسه بگذارند. این یک مسئله معمولی می باشد و بیانگر این نکته است که ما در آرایش سیاسی جامعه به همه شخصیت های تاثیر گذار نیاز داریم. سازو کاری که معمولا اصولگرایان برای رسیدن به وحدت داشته اند در سال های قبل مسئله شیخوخیت بود، و آنها پرچم دار وحدت بودند الان این شیخوخیت باید دست چه کسانی باشد؟ من فکر می کنم که این همگرایی باید از درون جریان های سیاسی و تشکل های سیاسی آغاز شود و شکل گیرد. این جهت گیری ها به طرف هم باشد و همگرایی اصل باشد. درواقع می توان برای تقویت یکدیگر از توانمندی ها و امتیازات یکدیگر جمع کرد و استفاده کرد. این باید رویکرد اصلی تشکل های سیاسی باشد و چون این ها به صورت تشکلی و حزبی کار می کنند، باید این رویکرد را اصل قرار بدهند. مشترکات طیف های اصولگراهم خیلی زیاد هست، یعنی 90 درصد وجه مشترک دارند اما این دلیل نیست که اختلافی در تصمیم گیری ها نداشته باشند. بیشتر اختلافات در مصادیق است. برای این مصادیق هم بلاخره راهکارهایی هست که به یک تفاهم برسند. بنابراین بحث علما و بزرگان در این میان توصیه و راهنمایی و هدایت کلی است، که جریانات اصولگرا اضلاع مختلف شان را به هم نزدیک کنند. این گروه های سیاسی به این بالندگی سیاسی رسیده اند که خودشان پیش قدم بشوند . پیش بینی خود شما چه هست ، یعنی کدام جناح اصولگرا با کدام جریان اصولگرا به وحدت می رسد . تهرانی ها به سمت قمی ها می روند یا قمی ها به سمت تهرانی ها. جبهه پیروان مرکزیت می شود یا جبهه پایداری می شود؟ پیش بینی بنده این است که یا یک لیست 30 نفره کامل می دهند و زیر آن را همه امضا می کنند. در حقیقت این ایده آل و مطلوب است ،که هر کدام کاندیدهایی را درآنجا قطعا خواند داشت. سه ضلعی و چهار ضلعی می شود و افراد مستقل هم طبعا می آیند. اگر این نشد و نهایتا اگر دوتا لیست بیاید قطعا 80 درصد افراد مشترک خواهند داشت بنابراین جای نگرانی نیست. خیلی ها که دردولت قبل حضور داشتند و حامی آقای احمدی نژاد بودند بعد از اتمام دولت دیگر وی را قبول نداشتند، آقای احمدی نژاد قرار است در انتخابات مجلس چه کار کند؟ فکرمی کنم که آقای احمدی نژاد در انتخابات مجلس آینده پرچم جدایی بلند نمی کند و حرکت مستقلی ندارد. ما و بعضی از دوستان هم نظرمان این است که ایشان در انتخابات مجلس اقدام مستقل از اصولگرایان انجام ندهد. اگر در بعضی از وجوه توافقاتی با مجموعه اصولگرایان داشته باشد، قطعا حمایت می کند و آنجایی که توافق ندارد، نسبت به آنها سکوت می کند این پیشنهاد بنده و بعضی ار دوستان به ایشان است .همچنین قراین هم نشان می دهد که در انتخابات مجلس آینده مستقل از جریان اصولگرایی ورود پیدا نخواهد کرد. به چه دلیل بیشتر وزرایی که از دولت جدا شدند و اصولگرایان حال حاضر مقابل آقای احمدی نژاد می ایستند؟ در اعضای هیات دولت ایشان شما و افراد کمی هستید که هم چنان حداقل موضع منفی ندارید نسبت به ایشان؟ این مسائل را که باید از مخالفان ایشان پرسید، ولی آقای احمدی نژاد از نظر سیاسی، خواستگاه اش از آغاز خواستگاه اصولگرایان بود. ولکن به صورت سیستماتیک و شکلی کاندیدای اصولگرایان به حساب نمی آمد. از وقتی آمد اکثر کابینه ایشان را اصولگرایان تشکیل دادند، یعنی اکثر کابینه یا افراد اصولگرا یا افراد مستقلی که این اصول را می پذیرفتند بودند، ولی در ادامه دوره ایشان از دوره دوم، یعنی دولت دهم فاصله ها بین اصولگرا وآقای احمدی نژاد بیشتر شد. از مخالفین و منتقدین اصلی ایشان،خود اصولگرایان بودند، چه در مجلس و چه در بخش های دیگر . وارد بحث چرایی مخالفان با ایشان نمی شوم که بسیار مفصل است. من نمیخواهم بحث کنم که کجا اصولگرایان درست می گویند و کجا آقای احمدی نژاد درست می گفتند . این نیاز به برسی بیشتری دارد. من همیشه نظرم این بوده و بعضی مواقع حق را به ایشان می دادم و بعضی اوقات انتقاد اصولگرایان را قبول داشتم ، ولی بهتر از این می توانستند عمل کنند. هر دو به یکدیگر نامهربانی می کردند. بنابراین بعضی ها که از جمع احمدی نژاد جدا شدند، در خط مخالفت با ایشان آمدند که من این رفتار و روش آنها را قبول ندارم. من معتقدم که انسان ها که کار می کنند رجال و شخصیت های سیاسی هیچکدامشان بدون اشکال نمی توانند کار کنند. املای نا نوشته غلط ندارد ما باید معدلگیری گیری کنیم اگر شخصیتی در جامعه موثر می باشد و در انقلاب یک سرمایه به حساب می آید ، ما نباید آن را به راحتی از دست بدهیم. دوستانی که فاصله گرفتند بالاخره می توانند حضور و ارتباط و نظراتشان را می توانند منتقل کنند و می توانند تاثیر گذار هم باشند ولی فاصله گرفتن باعث می شود که هیچ نقش و تاثیری را نداشته باشند. از نظر شما هم چنان آقای احمدی نژاد دارای محبوبیت هستند؟ یعنی اگر از یک لیستی حمایت کنند آن لیست پیروز می شود؟ من معتقدهستم که آقای احمدی نژاد هم چنان از محبوبیت برحوردار است. نشانه اش هم این است ،که هر کجا حضور پیدا می کنند و مردم مطلع می شوند که جایی سخنرانی دارد سعی می کنند خودشان را به ایشان برسانند. من هم که در دولت دهم معاون ایشان بودم ،هر جایی می روم به من مراجعه می کنند. از این ارتباطات مردمی نه در یک شهر بلکه در جاهای مختلف می توان کشف کرد که ایشان همچنان در دل مردم قرار دارد، ولی این مسئله را باید تفکیک کرد. بعضی شخصیت ها هستند که خودشان در میان مردم محبوب هستند،ولی اینکه طیف وابسته به ایشان همان محبوبیت داشته باشد یا کاندیداهای مورد حمایت ایشان رای بیاورنداین را نمی توانیم بگوییم ،این فرق می کند شخص آقای احمدی نژاد محبوبیت دارد.بلکه مجموع جریان های اصولگرایان همه باهم بیایند،هر کدام سهمی دارند طرفداران احمدی نژاد هم سهمی دارند. این ها وقتی که در کنار هم باشند هم افزایی بیشتر می شود. ما در انتخابات های گذشته می دیدیم که به عنوان مثال لیستی منتشر می شد با عنوان یاران خاتمی ، یا یاران هاشمی. ممکن است در این دوره لیست یاران احمدی نژاد هم منتشر شود؟ از این مسئله دقیقا اطلاعی ندارم. فکر می کنید برای دوباره به هم رسیدن اصولگرایان و احمدی نژاد کدام یک باید پیش قدم بشوند؟ آیا احمدی نژاد باید بایستد و اصولگرایان سراغ او بیاییند، یا نه احمدی نژاد از درون اصولگرایی درامده باید به سمت اصولگرایان برگردد؟ چون این فاصله گرفتن از هر دو طرف بود و نزدیک شدن هم باید از هر دو طرف باشد و جهت ها را باید برگردانند. افرادی در این میان هستند که می توانند کمک کنند. اسم نمی آورم . ولی بعضی افرادی که در هر دو جمع هم طیف اصولگرایان هم در طیف آقای احمدی نزاد مقبولیت دارند باید این ها را به هم نزدیک کنند. هم چنان که گفتم در طیف های اصولگرایان مشترکات بیشتر از اختلافات است. بالای 90 درصد مشترکات هست. من اینجا درصد تعین نمی کنم. بسیاری از اختلافات در برخورد ها و رفتار هاست که این فاصله ها ایجاد می شود، نه در عقیده ها و گرایش ها. چون مشترکات زیاد هست می تواند وحدت اتفاق بیافتد. در اظهارات اصلاح طلبان ،استدلال آنها این است که آقای احمدی نژاد به لحاظ اجتماعی شخصیت بسیار مطلوبی نیست و اگر این را به اصولگرایان نسبت دهیم و وصل کنیم پیروز انتخابات مجلس آینده ما خواهیم بود ؟ فکر می کنید که احمدی نژاد با این فاصله ای که از اصولگرایان دارند در زمین اصلاح طلبان بازی می کنند؟ محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در جامعه و در بین مردم مسئله روشنی می باشد. این را به اشکال مختلف می توانند ارزیابی کنند تا برایشان روشن شود ، این چیز مخفی نیست. محبوبیت یک شخصیت سیاسی از نظر سنجی و یا با نحوه برخورد و رفتار مردم هم معلوم می شود. در حقیقت مسئله مبهمی نیست. یک جایگاه در میان سیاسیون هست و یک جایگاه افکار عمومی جامعه که با افکار سیاسیون یکی نیست. محبوبیت و جایگاه آقای احمدی نژاد در بین مردم با محبوبیت ایشان در بین سیاسیون متفاوت است. سیاسیون خیلی انتقاد دارند ولی مردم قبول اش دارند. بنابراین اگر اصولگرایان بخواهند مردم را داشته باشند باید سکوت کنند و هر چه از آقای احمدی نژاد انتقاد کنند به ضرر خودشان می باشد. نکته بعدی این است که گاهی بستر را برای حمله اصلاح طلبان به آقای احمدی نژاد را اصولگرایان فراهم می کنند. خدمات دولت های نهم و دهم برای کل جریان اصولگراست. ما با دست خودمان این خدمات را صفر می کنیم. بعد اصلاح طلبان می گویند چه کار کردید برای مردم ؟ سوال خوبی هم هست. از این طرف موفقیت های آقای احمدی نژاد را بعضی از اصولگرایان منتقد تخریب می کنند و این خدمات را صفر می کنند و بعد دستشان خالی می شود. بنده در اواخر دولت دهم یک مناظره تلویزیونی با یکی از نمایندگان اصولگرا داشتم. من دیدم که ایشان یک لیست بلند بالایی نوشته که این ها اشکالات دولت دهم است و همه اقدامات دولت را نفی کرد. من هم گفتم شما که همه خدمات را نفی کردید دیگر چه چیزی برای اصولگرایان باقی می ماند؟ کارهای بزرگی که دولت نهم و دهم انجام داده اند به پشتیبانی مجلس انجام شد. نباید ما عقب نشینی بکنیم و در واقع خدمات را بیان نکنیم. مقام معظم رهبری، هم بارها فرمودند که اقداماتی که همه دولت مردان انجام می دهند حتما بگویند، هم این نکته امید در دل مردم ایجاد می کند. در اواخر دولت دهم رهبری این را بیان داشتند که خیلی خدمت کرده است. از طرف دیگر رویکرد های سیاسی ای که آقای احمدی نژاد داشته انقلابی بوده است. حتی در سال آخر حضرت آقا فرمودند که در این دوره بود که شعارهای انقاب احیا و زنده شد. هدفمندی یارانه ها که انجام شد، دقیقا این یک کار بزرگی بود که دولت های قبلی نتوانسته بودند انجام دهند. اینجا هم مجلس و هم دولت دست به دست هم دادند و اجرا کردند. حال یک عده ای می آیند و ایراد می گیرند که این کار دارای اشکالات فراوانی بوده. مگر کار به این بزرگی بدون اشکال می شود؟ هیچ کدام از انتقاد هایی که نسبت به هدفمندی یارانه ها انجام شده هیچ کدامشان اصلاح نشده است. اجرا با مسئله فکر تفاوت دارد. باید واقع نگر باشیم اما اصل هدفمندی که کار بزرگی بود دولت احمدی نژاد به همراه مصوبات مجلس انجام داد. خوب لایحه ای که دولت آورده بود یارانه نقدی برای هفت دهک بود ، اما در مجلس سه طیف وجود داشت. یک طیف می گفتند که تنها به افراد تحت شمول کمیته امداد و بهزیسیتی بدهیم یعنی تنها دو دهک مانند آقای توکلی. حتی این پیشنهاد را هم در بررسی بودجه دادند ولی رای نیاورد. کمیسیون اقتصادی مصوبه اش 5 دهک ، یعنی نصف جامعه بود. اگر پیشنهاد بعدی رای نمی آورد به همین می رسیدند. منتها یک طیف دیگر که اکثریت مجلس بودند ،گفتند نمی شود مردم را ازهم تفکیک کنید. منتها به تناسب درآمدها یعنی دهک های بالا مقدار کمی بهشان داده شود. حسن قضیه این بود که مردم را جدا نکرد و در مقام اجرا هم کار برای اجرا آسان شده بود. وقتی این کلیت تصویب شد راحت تر شدند و گفتند اجرایی تر شد. نظر اصلی شان این بود که به ثروتمندان ندهند. اما چون در مقام اجرا مشکل بود این مصوبه مجلس کار را برای آنها تسهیل کرد. در کل در خصوص خدمات اصولگرایان چه در دولت و چه در مجلس کارهای زیادی شده است و این ها با هم عجین هستند. اینکه عده ای از اصولگرایان با آقای احمدی نژاد مخالفت دارند یا به او انتقاد دارند و بیایند خدمات را منفی جلوه بدهند این موجب می شود که دست خودشان در مقابل اصلاح طلبان خالی شود. وزارت خانه ها را چه کسی ادغام کرد؟مجلس و دولت باهم. این در صورتی است که در مجلس ششم و دولت اصلاحات یک وزارت خانه را می خواستند ادغام کنند نمیتوانستند ولی اینجا 7 تا وزارتخانه را 3تا کردند و کارهای بزرگی انجام شده است. جدا از نکات مثبت دولت قبل انتقادات بسیاری به آنها وارد است به عنوان مثال خانه نشینی احمدی نژاد. شما گفتید که احتمال نمی دهید آقای احمدی نژاد حرکتی جدا از اصولگرایان انجام دهد ولی عملا الان جدا هستنند. اگر تاانتخابات مجلس جریان احمدی نژاد و طیف اصولگرایی به هم نزدیک نشوند، آیا احمدی نژاد به صورت مستقل در انتخابات اقدامی نمی کند؟ اصولگرایان باید راهبرد خودشان را در این قضیه تعریف کنند و اگر بنا بر نزدیک شدن باشد آن موقع می روند و با ایشان صحبت می کنند. اما اگر نه بخواهند این روند را ادامه بدهند به همین شکل پیش می روند من به صورت کلی این نکته را می گویم که نباید از امتیازات و ظرفیت های آقای احمدی نژاد در جامعه غافل بشویم. از نظر شما نسبت مجلس آینده با دولت فعلی چگونه خواهد بود؟ طبعا مجلس بعدی با فعلی تفاوت خواهد داشت، و اصلاح طلبان و حامیان دولت تلاش می کنند که طرفداران زیادی در مجلس داشته باشند .من معتقد هستم که جریان اصولگرا همواره در مجلس بعدی جریان اصلی خواهد بود. علت هم این است که نباید فقط با تهران قضاوت کنیم. کاندیداهای اصولگرا در شهرستان ها و در استان ها محبوبیت خوبی دارند و طی سال های گذشته با مردم بوده اند و از مردم جدا نشده اند و خیلی به مردم خدمت کرده و همواره دنبال کارهای مردم بودند واین بحث فراتر از بحث های سیاسی می باشد. این ارتباط صمیمی و خوب با مردم محفوظ است. لذا بخشی از مجلس آینده همان نماینده های اصولگرای شهرستان ها می باشند. اما با دولت چگونه خواهد بود و رویکرد اصلی مجلس حمایت از دولت می باشد. از نظر شما مجلس کنونی از دولت حمایت می کند؟ با وجود اینکه بیشترین سوالات از وزرا و کارت زرد را در این دولت و مجلس داشته ایم. من دیگر به اینها عادت کرده ام. در زمان ما هم بیشترین تذکر و سوال وجود داشته است، تذکر مانعی ندارد افراد و نمایندگان می توانند تذکر بنویسند و قرائت شود این را نمی شود به مسئله مخالفت با دولت حمل کرد. در زمان آقای احمدی نژاد از این تذکر ها زیاد بود، الان هم وجود دارد. گاهی می گفتند تذکر به خود شخص رئیس حمهور هم زیاد شده بود. این را اگر تحلیل کنیم چند نکته وجود دارد. علت اینکه تذکر در مورد رئیس جمهور چه در دولت قبل و چه فعلی زیاد است به این دلیل است که به معاونت ها مستقیم نمی توانستند تذکر بدهند. به عنوان مثال نماینده نمی توانست به معاون محیط زیست تذکر دهد، همه تذکر های معاونت ها را به رئیس جمهور می نویسد. اگر جایی هم وزیر نباشد طبق آیین نامه به سرپرست هم نمی توانند تذکر بدهند باز هم باید به رئیس جمهور بدهند. نکته دیگر این که بسیاری از این تذکر ها تذکر نیست. زمانی که من معاون پارلمانی بودم نصف این تذکر ها را بر می گرداندم. چرا که آنها در غالب نیاز جامعه و یک درخواست بودند. مشکلاتی که مردم روستا یا شهری دارند و آن را در قالب تذکر به ریس جمهور می دادند. تذکر آنجایی است که خلافی صورت گرفته باشد. اما خلافی نبود، این نقص آیین نامه است. به نظر من باید تذکرات و درخواست ها تفکیک شود، که آن موقع هم بارها برای مجلس نوشتم. اما در مورد کارت زرد و قرمز باید بگویم این قضیه خیلی با روح قانون اساسی سازگار نیست. برای اینکه در قانون اساسی فقط سوال مطرح شده و رای گیری وجود ندارد. رای گیری تنها زمانی هست که استیضاح صورت گیرد .تذکر در قانون اساسی نیامده است و در آیین نامه اضافه شده که در آغاز شورای نگهبان قبول نکرده بود که با تسامح این را پذیرفتند. تسامح هم این بود که الزامی ندارد وزرا به تذکر کتبی نمایندگان جواب بدهند. در مجلس هشتم رای گیری درباره سوال هم به آیین نامه اضافه شد و گفتند که اگر 3 تا کارت زرد گرفتند و 3 بار سوال پرسیده شد و جواب ها قانع کننده نبود،استیضاح شکل می گیرد. اما بازهم شورای نگهبان این را نپذیرفت و آیین نامه را به این شکل تصحیح کردند که جریان استیضاح به ماده مربوطه آیین نامه می تواند به جریان بیافتد. یعنی این 3 کارت زرد چه باشد چه نباشد، می تواند استیضاح کنند . بنده از آیین نامه انتقاد دارم، این تذکر های شفاهی که در این مجلس به آیین نامه اضافه شد ، با روح قانون اساسی سازگار نیست. یعنی شکل اش را حفظ کردند و توانستند موافقت را از شورای نگهبان بگیرند، اما در عمل اشتباه است.
کد خبر: ۵۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
سخنگوی شورای نگهبان از برگزاری انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری در اسفند ۹۴ خبر داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
نجاتالله ابراهیمیان سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد که انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی و دوره پنجم خبرگان رهبری همزمان ۷ اسفندماه ۹۴ برگزار میشود.
پیشتر وزارت کشور طی نامهای به شورای نگهبان تاریخهای ۷ و ۱۴ اسفند ۹۴ را برای برگزاری انتخابات مجلس و خبرگان پیشنهاد کرده بود که اعضای شورا در جلسه امروز تاریخ فوق را برگزیدند.
منبع/فارس
کد خبر: ۵۷۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی گفت: هیچ تخلفی از سوی بنده در رابطه با سازمان تامین اجتماعی وجود ندارد و تمام اقدامات بنده بر مبنای قانون و مصوبات هیئت امنا و مصوبات هیئت مدیره بوده است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: سعید مرتضوی مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی در حاشیه مراسم ختم والده محمود احمدینژاد درباره اتهاماتش در زمینه دوره مدیر عاملیاش در سازمان تامین اجتماعی، گفت: در بحث سازمان تامین اجتماعی آنهایی که در این سازمان هستند و مدیر هستند و با این سازمان ارتباط دارند میدانند که کوچکترین تخلفی در زمان مدیریت بنده نبوده است.در این یک سال و نیم هر چه توانستهایم منابع مالی سازمان را اضافه کردیم و مصوباتی گرفتیم که خیر و برکتش الان هم نصیب سازمان تامین اجتماعی است.
وی افزود: یکسری شایعات و مطالب کذبی مطرح کردند از جمله اینکه ۱۳۷ شرکت از طرف سازمان تامین اجتماعی به بابک زنجانی داده شده و این قبیل مسائل را مطرح کردهاند که اینها فقط مسائلی برای تبلیغات کذب و درست کردن جنگ روانی بود.
مرتضوی همچنین ادامه داد: الان که بابک زنجانی را دستگیر کردهاند متوجه شدند که حتی یک چوب کبریت هم از سازمان تامین اجتماعی پیش او نبوده است و این مدتی که بابک زنجانی بازداشت بوده ، فقط در رابطه با مسائل نفت و مسائل وزارت نفت بوده است. هیچ بحثی در رابطه با تامین اجتماعی نداشته و هیچ مالی هم از تامین اجتماعی پیش او نبوده که بگیرند و او اعاده کند.
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی ادامه داد: وقت رسیدگی برای هفتم ماه قبل تعیین کردند که آن هم به دلیل عوض کردن بازپرس و اینکه آقای بازپرس گفت که استعلاماتی انجام شده و جوابهایش نیامده است و اینکه پرونده را هنوز مطالعه نکرده ، وقت رسیدگی تجدید شد و مطلب خاص دیگری نیز نیست.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به حجم پرونده آیا فکر میکنید تا پیش از عید نوروز و سال آینده وقت بازپرسی فرا نرسد و تعیین نشود گفت: پرونده هیچ حجمی ندارد زیرا هیچ تخلفی در آن نیست. یک سری مسائل در رابطه با بحث بودجه غیر شمول است که بودجه غیر شمول بودجهای است که در همه سازمانها، نهادها و وزارتخانهها وجود دارد و قانون دارد. به طوریکه قانونگذار از طریق هیئت امنا و یا مجلس در رابطه با بودجه غیرشمول وضعیتش را تعیین میکنند که این بودجه به چه مصارفی برسد که بر این اساس رئیس سازمان و یا وزیر وزارتخانه مربوطه اختیار دارد که بر اساس مصوبهای که در اختیار دارد، این بودجه را هزینه کند.
مرتضوی در تشریح جزئیات اتهاماتش در پرونده سازمان تامین اجتماعی گفت: در این پرونده یکسری اسامی دادهاند که این مدیران از بودجه غیر شمول پاداش گرفتند و یا افرادی که بیمار هستند و در سفرهای استانی مدیران به خانوادههای بیبضاعت و یا افراد بیسرپرستی که بیمه شده تامین اجتماعی هستند، وجوهی از محل بودجه غیرشمول دریافت کردهاند که قانون غیرشمول نیز همین است، این بودجه برای همین کارها تصویب شده است.
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی تصریح کرد: آنها از روی اغراض سیاسی این اسامی را منتشر کردهاند و این کارها را انجام دادهاند. اخیرا هم ملاحظه کردید که در اخبار نیز آمده بود که چندین مدیر سازمان تامین اجتماعی سوء استفاده مالی کردهاند و دستگیر شدهاند. مدیر سازمان تامین اجتماعی از مدیر عامل سکه و پاداش بگیرد و صحیح کار کند بهتر است و یا اینکه از ارباب رجوع و کارخانهدار سکه بگیرد و خودش را فاسد کند بهتر است؟
وی همچنین در ادامه اظهار داشت: به هر جهت ما هر اقدامی که انجام دادهایم در چارچوب قانون بوده است. اگر هیئت امنا بودجه تصویب کرده و لیست داده و گفته است که بر این مبنا هزینه و توزیع کنید، ما هم بر اساس مصوبه هیئت امنا و هیئت مدیره عمل کردهایم مانند وزیری که مجلس قانون تصویب میکند و شورای نگهبان نیز آن قانون را تایید میکند و سپس اجرا میکند و همه مسائل بودجه کشور نیز همینطور است.
مرتضوی خاطر نشان کرد: روند اجرای بودجهها در کشور نیز به گونهای است که اگر مدیری هزینهای کند که در بودجه نیامده است، ضامن آن است اما اگر در بودجه آمده باشد و ردیفش نیز مشخص باشد و موارد مصرف آن برای مدیر مشخص باشد این دیگر جرم نیست.
مدیر عامل سابق سازمان تامین اجتماعی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکنید که با این توضیحات حکم نهایی دادگاه به تبرئه شما منجر شود خاطر نشان کرد: هیچ تخلفی از سوی بنده در رابطه با سازمان تامین اجتماعی وجود ندارد و تمام اقدامات بنده بر مبنای قانون و مصوبات هیئت امنا و مصوبات هیئت مدیره بوده است. شما هم اگر قانون تجارت را بخوانید میدانید که یک اصل است که مدیر عامل مجری اوامر هیئت مدیره و هیئت امناست. بنابراین هیئت امنا اختیار قانونی در تصویب بودجه غیرشمول داشته است و ما نیز بر اساس قانون عمل کردهایم و اقدام غیر قانونی انجام ندادهایم که مشکلی داشته باشیم.
منبع: تسنیم
کد خبر: ۵۷۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:سخنگوی وزارت کشور با بیان این که تاریخ دقیق انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری هنوز مشخص نشده است، گفت: با توافق شورای نگهبان تاریخ دقیق رای گیری انتخابات آتی تا یک ماه آینده تعیین میشود.
حسینعلی امیری افزود: جلسات مشترکی با سیامک ره پیک معاون اجرایی و امور انتخابات شورای نگهبان برای تعیین روز رای گیری انتخابات آینده برگزار کردهایم و اکنون نیز در حال بررسی کارشناسی هستیم.
وی به ازدحام کار شورای نگهبان در ماههای پایانی سال اشاره کرد و اظهارداشت: شورای نگهبان در ماههای پایانی سال آینده هم قانون بودجه 95 و هم موضوع تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات را در دستور کار خود دارد.
قائم مقام وزیر کشور در امور مجلس تصریح کرد: تا پیش از آغاز سالروز افتتاح مجلس شورای اسلامی (هفتم خرداد ماه 95) باید همه امورات انتخابات آینده از جمله رای گیری و اعلام نتایج انتخابات مجلس دهم به پایان رسیده باشد به همین منظور تاریخ رای گیری باید زودتر مشخص و برنامه ریزیهای لازم انجام شود.
امیری همچنین گفت: وزارت کشور و شورای نگهبان باید وقت کافی برای اعلام نهایی نتایج انتخابات و تشکیل مجلس دهم در وقت مقرر قانونی در هفتم خرداد 95 را داشته باشند.
وزارت کشور اخیرا در نامه ای از شورای نگهبان خواست تا برای انجام امور اجرایی انتخابات با هماهنگی این وزارتخانه تاریخ دقیق رای گیری انتخابات آینده را مشخص کند.
انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری قرار است اواخر سال آینده برگزار شود.
منبع: خبرگزاری ایرنا
کد خبر: ۵۶۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
حجتالاسلام سید رضا اکرمی، نماینده 5 دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس شورای فرهنگی ریاست جمهوری دولت یازدهم مهمان این هفته برنامه «شناسنامه» بود.
به گزارش «تابناک»، اکرمی در ابتدای برنامه گفت: من در سال 40 برای طلبگی وارد قم شدم و حجتالاسلام حسن روحانی هم همان سال از سمنان به قم آمدند و در مدرسه آیتالعظمی گلپایگانی مشغول به تحصیل شدند. من نیز در مدرسه جهانگیرخان قم مشغول به تحصیل شدم. در خیلی از درسهای سطح با هم همدوره و هم سطح بودیم. من در طول این 53 سال از روحانی هوش،گوش، دانش و کوشش را دیدم.
** حصر قانونی و شرعی است
اکرمی در پاسخ به این سوال که در انتخابات 88چطور حاج اقای اکرمی سمت میرحسین موسوی رفتند، گفت: من تنها نبودم ستادی تشکیل دادیم آقای غفوری فرد و دکتر آخوندی و آقای کاتوزیان ومن بودم و انصارالله؟ ستادی به عنوان حمایت از میرحسین من برای خودم سه تا دلیل داشتم خوب دوران دفاع ایشان نخست وزیر بود چندسالی هم که من نماینده بودم ایشان را از نزدیک دیدم ساده زیستی و کوشش و تلاش .بیست سالی هم که از زمان نخست وزیری تا آن زمان خ داده بود من انصافا نقطه منفی از ایشان ندیدم در جامعه روحانیت مبارز هم نشسته بودیم برخی صحبت کردند که آقای میرحسین با رهبری زاویه دارد به دلیل آن قراین دوره ریاست جمهوری ونخست وزیریش.
وی ادامه داد: آیت الله امامی کاشانی در آن جلسه نقل کرد گفت من از ایشان سوال کردم اقای میرحسین شما با آقا زاویه فکری و عملی داشتید الان چه می گویید؟ ایشان با صراحت نقل کرد که آقای میرحسین گفته است که من رهبری آقا را قبول دارم ان زمان زمان خودش بود و الان زمان دیگر است. بنابراین من علاقهمند به آقای موسوی بودم و به این دلیل انتخاب کردم قانون مداری و ساده زیستی و کوشش آن دوران نخست وزیری نداشتن هیچ نقطه منفی آن بیست سال این هم نسبت به ولایت فقیه. ولی در همان دوره تبلیغات در ستادی که ما داشتیم یکی دو مورد بود.
** به شعار نه غزه نه لبنان اعتراض کردم
رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری اضافه کرد: مثلا برخی هوادارانش شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران می دهند من به آقای دکتر آخوندی گفتم که به میرحسین بگو این شعار ها یعنی چی ما همچین چیزی نداریم، ما فلسطین را به عنوان کار استراتژیکی داریم نه به عنوان تاکتیک و این حرفها نمیشود و یک مورد دیگر به آقای آخوندی گفتم به میرحسین منتقل کند چهارشنبه آخرین روز تبلیغات به قول آقای ناطق کرکره را کشیدیم پایین و 5شنبه شد و جمعه هم رای گیری بود.
اکرمی تصریح کرد: بعد از انتخابات من در مراسم تنفیذ آقای احمدی نژاد توسط رهبری و مراسم تحلیف در مجلس شرکت کردم نامه تبریک نمایندگان را امضا کردم و بعد آنچه که در خیابان ها گوشه و کنار چه عاشورا چه غیر عاشورا و روز قدس اتفاق افتاد همه را از دم، محکوم کردم و الان هم باورم این است که حصری که انجام گرفته قانونی و شرعی است و من با تمام وجود آن را پذیرا هستم و مقام معظم رهبری روی دشمن ما حساسند و باید هم باشند امریکا و اروپا و ارتجاع عرب نسبت به انقلاب ما طمع دارند نپذیرفتند ولو به ظاهر بگویند ما باید نسبت به آنها حساس باشیم و کاری نکنیم که دشمن در اندیشه و عمل ما زاویه ببیند باید دشمن را با تمام وجود محکوم کنیم بعد هم نسبت به آن حوادث واقعا جفا شد، بلاخره فتنه بود 8ماه کشور درگیر بود.
** رهبر انقلاب بعد از 25 سال بدیل ندارند
"من در دوران انتخابات هم میرحسین را ندیدم چه رسد به بعد من حشر و نشر حضوری که نداشتم بله آن روز احساس وظیفه کردیم ولی به قول معروف کارمان تمام شد ولی من در تمام حوادثی که رخ داد در مجلس بودم و میدیدم که انتخابات تمام اما حوادث ادامه دارد. اما این نکته را هم عرض بکنم اگر بنا باشد ما روی فتنه88 به صورت جامع بررسی بکنیم، معتقدم باید روی آن مناظره که برخی شورش ها و اختلافات را کلید زد هم بررسی کنیم. شب ارتحال امام بود میخواستیم مراسم سالگرد امام را برگزار کنیم. من اشاره کردم رهبرمعظم انقلاب همین الان هم بعد 25سال بدیل و عدیل (همانند) ندارد."
وی افزود: باید ما با تمام وجود براساس عقیده و تجربه تسلیم باشیم نه اینکه چشم و گوش بسته، اینها اسناد است. من هیچ وقت رابطهام را با جامعه روحانیت نداشتم.بعد از قصه ان مناظره یک مقداری به قول معروف گل آلود شد. واقعا به اقای ناطق جفا شد. برخی از دوستان ما هم نسبت به ایشان کم لطفی کردند بالاخره یک اطلاعیه ای لااقل .خدمت ایت الله مهدوی کنی رحمت الله علیه فرمودند من بعد از آن مناظره فردا در حرم امام به آقای احمدی نژاد تندی کردم گفتم این چه حرفی بود شما زدید چرا اسم بردید ولی این بیشتر می بایست به قول معروف بارز باشد. اقای روحانی هم خیلی کم در جامعه رو حانیت شرکت می کردند. اما بعد از این قصه یک کم جدی تر شد. الان که اقای روحانی انقدر گرفتار است .اقای ناطق هم ما خواهانیم که بیایند اما هنوز قانع نشدیم که بیایند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با آقای روحانی برای ثبت نام انتخابات سال92به وزارت کشور رفتید اما قبلا با آقای هاشمی نرفتید؟ گفت: من با آقای روحانی واقعا مثل دوبرادر هستیم ما را کنار اقای هاشمی نگذارید. اقای هاشمی شخصیتی است که ما برایشان دعا می کنیم وامیدواریم که ایشان را از خطاها مصونیت عنایت کند ولی با آقای روحانی خیلی صمیمیت داریم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شما در یادداشتی در روزنامه ای گفتید به عنوان شخص حقیقی که شورای نگهبان آقای هاشمی را تایید صلاحیت نکرد انتقاد دارید؟ گفت: من یادم نمی آید.
وی در پاسخ به این سوال که دولت اقای روحانی دولت سوم آقای هاشمی است؟ گفت: من بین این دو تشابه و سنخیت میبینم اما حتما دو فردند اصلا شرایط آقای هاشمی با شرایط فعلی اقای روحانی فرق می کند.
اکرمی در پاسخ به این سوال که اصلاح طلبان نقش ویژه ای در پیروزی دکتر روحانی داشتند؟ گفت: من سه نکته اینجا عرض می کنم اولا تا مادامی که این واژه ی اصلاح طلبان اصولگرایان یک تعریف مشخص و گویا ندارد ما نمیتوانیم آنچه که پیش می اید را بگویم برای اصلاح طلبان است یا اصول گرایان .مثلا اقای روحانی تا روز سه شنبه ای که پنج شنبه اش انتخابات ممنوع می شود در نظر سنجی ها نفر سوم چهارم یاپنجم است .اما دیدیم روز سه شنبه و چهارشنبه سفر به مشهد که خود یک تابلو شد و وضع به گونه ای دیگر تغییر پیدا کرد که اقای روحانی دارد به جلو می آید و ایشان گفتند در دیدار با آقای طبسی فرمود من به شما تبریک می گویم .درنظرسنجی ها چیزی که موردتوجه قرار نمی گرفت نظرنداده ها بودند که ان عدد بالایی بود وآن عدد بالا روز جمعه خودش را نشان داد .مثلا خیلی ها باورنمیکردند آقای روحانی در روستاها آنقدر رای داشته باشد با اینکه او اصلا سفر نکرده بود ولی مردم روستا رای دادند. بالاخره 30 درصد مردم کشور روستاییها هستند. یا اینکه در مشهد که جایگاه قالیباف و جلیلی بود ولی رای روحانی بالاتر بود. ما تامادامی که در کشور تشکل و حزب و تحزب نداریم، جمعیت ما شناور است. نه فقط برای روحانی، شما در سال 76 فکر میکردید خاتمی رای بیاورد؟ در مورد احمدینژاد هم اینگونه بود. این از اشکالاتی است که ما داریم. ما باید به تشکل تن دهیم و حزب را شکل دهیم و کار مرامنامه ای در طول سال داشته باشیم. به نظر من این افراد هستند که خودشان را نشان میدهند نه جریانها. جریانهای اصوگرا، اصلاحطلب یا قسمت سوم خلی تاثیرگذار نیستند. مردم خودشان تشخیص میدهند و انتخاب میکنند.
وی در مورد اینکه رفتار اصولگرایان در این چند سال با دولت روحانی چگونه بوده است، گفت: ابتدا ما باید بنشینیم و اصولگرایی و اصلاحطلبی را معنا کنیم. من اصولگرایی هستم که اصلاح طلبی را قبول دارم. ما باید در روشهایمان تجدید نظر بکینم. همین اقتصاد مقاومتی امری ضروری است که ما باید به آن توجه کینم و این برای ما ضروری است. ما 2 چیز را باید همیهش حکم قرار دهیم، اول رهبری و بعد قانون. الان وقت نظر دادن نیست. ما سند چشم انداز 20 ساله، برنامه 5 ساله پنجم، قوانین و رهبری را داریم. این را باید جدی بگیریم و به آن عمل کنیم. قطعا هرکسی که اصلاح طلب جدی است قطعا باید اصولگرا باشد زیرا اصلاحات را که نمیتوان در هوا انجام داد و باید به اصولی پایبند بود.
اکرمی در پایان گفت: من درباره شهادت و شهدا 3 تا حرف دارم. اول اینکه وجدانا باور دارم شهدا با آگاهی و تعقل و ایمان پذیرفتند و رفتند جلو. من باور دارم هرکس در هر لباس و هر پستی نسبت به شهدا و خانواده شهدا از روی علم و عمد و عناد خیانت کند حتما چوب میخورد و واگذار به آخرت هم نمیشود. من این را در زندگی لمس کردم. حرف آخرم در مورد شهید خودم است. من در دوکوهه و عملیات کربلای 8 بودم که به من خبر داددند که ایشان شهید شده است. من 2 رکعت نماز شکر به جا آوردم که بچه 19 ساله من در این مسیر عاقبت به خیر شد. وقتی ساک او را تحویل گرفتم دیدم کتاب دانشگاهی است و رویش قرآن است. نواری هم از صدای او بود که با شنیدن آن فهمیدم پسر من خوب و زیبا انتخاب کرده است و با اطمینان و آرامش این مسیر را انتخاب کرده است و در حرفهایش هم داشت که این امام بود که ما را به آنجا رساند. از سال 66 تا حالا من نسبت به او و راه شهدا وفادارم و از خدا میخواهم ما را مدیون شهدا نکند زیرا آنها نسبت به امام خیلی مخلص بودند. دشمنان انقلاب خیر نمی بینند و دوستان انقلاب سرفراز خواهند بود.
کد خبر: ۵۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۷
قوه قضائیه در اطلاعیهای پاسخ نامه علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را داد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اداره كل روابط عمومی قوه قضاییه در رابطه با اظهارات علی مطهری پیرامون سران فتنه اطلاعیه ای صادر کرد. متن کامل اطلاعیه اداره كل روابط عمومی قوه قضاییه به شرح زیر است: علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در تحلیل بیانات رییس قوه قضاییه در جلسهی اخیر شورای مسوولان قضایی، طی نامهای خطاب به آیتالله آملی لاریجانی مطالبی پیرامون حصر سران فتنه مطرح نموده که حاکی از عدم اطلاع وی نسبت به قوانین و مقررات و جایگاه شورای عالی امنیت ملی در نظام جمهوری اسلامی ایران است، جهت تنویر افکار عمومی نکات ذیل را متذکر میشویم:
1- ایشان به ریاست قوه قضاییه نسبت داده است که گفتهاند آقای احمدینژاد دو بار درباره رفع حصر نامه نوشته است. پس از استفسار از ریاست محترم قوه قضاییه معلوم شد که این نسبت کذب محض است. رییس محترم قوه قضاییه در پاسخ گفتهاند: «بنده نه به ایشان و نه به هیچ کس دیگری چنین مطلبی را نگفتهام و اصولاً هیچ اطلاعی از چنین نامهای ندارم و وجود آن را نیز بسیار بعید میدانم. نامهای که فی الجمله بدان واقفم ، مربوط به اوایل جریان فتنه و موضوع آن کلاً مطلب دیگری است». اینگونه نسبتهای خلاف واقع ، هم خلاف تقوی و التزام عملی به احکام نوراني اسلام است و هم مشمول عنوان مجرمانه نشر اکاذیب.
2- علی مطهری در اصل امضای مصوبه شورای امنیت ملی تشکیک نموده و در صدد القاء این موضوع است که این مصوبه به امضای رییس وقت شورای عالی امنیت ملی نرسیده است. از نماینده مجلس که خود قانونگذار است انتظار نمیرود چنین اکاذیبی را به روسای محترم قوا که از اعضای موثر شورای عالی امنیت ملی هستند نسبت دهد و در مصوبات یکی از مراجع عالی کشور ایجاد تردید نماید ؛ آن هم با حدسیات واهی. آیا استدلالی سخیفتر از این میتوان یافت که در مقابل کسی که خود در جلسه شورای عالی امنیت ملی حضور داشته و ناظر تصویب آن بوده و دیگر مسوولان عالی نظام هم حضور داشتهاند ، به حدسیات وهمی خود تکیه کرده و در تصویب آن تشکیک نمایند. آیا جهل کسی در مقابل علم دیگری حجت است؟!
3 _ مدعی، حصر سران فتنه را با اصول سی و دوم لغایت سی و هفتم قانون اساسی مغایر دانسته است. این در حالی است که اصول سی و دوم و سی و سوم قانون اساسی که به ممنوعیت دستگیری، بازداشت و تبعید افراد تصریح نموده، استثنای «مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین میکند» (در اصل سی و دوم) و «مگر در مواردی که قانون مقرر میدارد» (در اصل سی و سوم) را در نظر گرفته است. اصول دیگر مورد استناد ايشان اصل سی و چهارم (حق افراد بر دادخواهی)، اصل سی و پنجم (حق معرفی وکیل در دادگاهها)، اصل سی و ششم (صدور حکم به مجازات از طریق دادگاه صالح) و اصل سی و هفتم (برائت) در اظهارات وي بدون وجه به کار رفته و ارتباطی با مصوبهی شورای عالی امنیت ملی ندارد.این استنباط که منظور اصول بيست و دوم ، سی و دوم و سی و سوم قانون اساسی از استثنای مندرج در آن، قانون عادی است، مغایر با منطوق قانون است؛ زیرا وجهی برای تقیید اطلاق «قانون» در اصول مذکور وجود ندارد. قانون اساسی به عنوان قانون مادر و دیگر قوانین به عنوان قانون عادی، هر دو داخل در اصطلاح «قانون» هستند. به علاوه در اصل 39 قانون اساسی به مجازات تصریح شده است بدون این که به قانون عادی ارجاع دهد و این نشان میدهد که اصلی از اصول قانون اساسی نیز میتواند تضییق، تقیید و استثناء بر اصول دیگر وارد آورد. مفاد اصل چهارم قانون اساسی که مقرر میدارد: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است» به روشنی دلالت دارد که واژهی «قانون» که در صدر آن به کار رفته، شامل قانون اساسی نیز میشود. اصولاً مقصود از واژهی «قانون» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، گاه به روشني قانون عادی است مانند ذيل اصل شصت وچهارم و گاه مقصود قانون اساسی است مانند ذيل اصل ششم وگاه نیز مانند صدر اصل چهارم واصول سیزدهم، بیستم و یکصد و شصت و ششم مطلق میباشد که هر دو قانون عادی و اساسی را در بر میگیرد. اصول مذكور در فوق نيز از اين قبيل است و لذا ادعای مدعي در تضییق این مواد بلادلیل است.
4- این ادعا که عناوینی مانند «امنیت»، «مصالح ملی» و «مصلحت نظام»، مفاهیمی کشدار و قابل تاویل میباشند، موجب نمیگردد از استناد به آنها احتراز كنيم . بنابراين به ايشان بايد گفت: این عناوين در جای جای قوانین عادی که جنابعالی به عنوان تصویب کننده آن در مجلس حضور داشتهاید، بكار رفته است. آیا قوه قضاییه با استناد به ادعای شما میتواند از اجرای این قوانین خودداری کند؟طبق اصل یکصد و دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، یکی از اختیارات مجلس شورای اسلامی آن است که در موارد مخالفت شورای نگهبان با مصوبهی مجلس، با در نظر گرفتن «مصلحت نظام» تصویب قانون را از مجمع تشخیص مصلحت نظام بخواهد. آیا در این موضع، شما به عنوان یک نماینده مجلس، از تشخیص «مصلحت نظام» به استناد کشدار بودن آن خودداری میکنید؟!
5- مدعی در مقام نقض بر رییس قوه قضاییه گفته است «با تمسک به این مفاهیم (امنیت، مصالح ملی و مصلحت نظام) شورای عالی امنیت ملی میتواند افرادی را غیاباً به حبسهای طولانی مدت و مانند آن محکوم کند ... هر متهمی را تحت عناوین مذکور بدون آن که روند قضایی طی شود، به حبس و حتی اعدام محکوم کند و این امر یعنی به بازی گرفتن قوه قضاییه و قانون اساسی».اولاً، در اظهارات آیتالله آملی لاریجانی چنین اختیاری برای شورای عالی امنیت ملی بیان نشده است؛ثانیاً، بیان این مطلب از زبان یک نماینده مجلس نشان میدهد که: ایشان تفاوت حبس و حصر و اعمال مجازاتها را نمیداند و منطوق اصل یکصد و هفتاد و ششم قانون اساسی در اختیارات شورای عالی امنیت کشور را درک نمیکند، یا از آن تغافل مینماید و یا آن که تمایل به حمایت بیقید و شرط از سران فتنه، ایشان را از توجه به موازین حقوقی باز داشته است؛ زیرا وی با حذف برخی واژههای اصل یکصد و هفتاد و ششم، چنین وانمود کرده که شورای عالی امنیت کشور صرفاً وظیفهی «رصد امنیت داخلی و خارجی» را دارد، در حالی که در اصل یکصد و هفتاد و ششم آمده است: «بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی» و از صراحت اصل مذکور میتوان نتیجه گرفت حصر سران فتنه در مقام رفع یکی از تهدیدهای علیه امنیت کشور بوده است. كما اينكه اين گونه تصميم در شوراي عالي امنيت ملي مسبوق به سابقه هم بوده است.بسیار جای تاسف است که نماینده مجلس که باید به ادبیات تقنینی احاطه داشته باشد، تفاوت حصر و محکومیت به حبس یا اعدام را نداند.شوراي عالي امنيت ملي دادگاه نيست كه كسي را محكوم به حبس يا اعدام كند.
6- مطهری در ضرورت محاکمهی سران فتنه نوشته است «این طبیعی است که هر متهمی میخواهد حرفهایش را به گوش مردم برساند و این حق اوست» این عبارات نشان میدهد که وی از وظیفه ذاتی دادگاه و اصل علنی بودن محاکم تلقی اشتباه دارد؛ زیرا:اولاً، وظیفهی دادگاه دادرسی است نه ایجاد تریبونی برای سخنرانی دیگران و رساندن حرفهای خود؛ثانیاً، اصل علنی بودن محاکم که نمودی از نظام دادرسی اتهامی است، با انتشار جلسات دادگاه در رسانهها متفاوت است. به همین جهت است که مادهی 188 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1388 که به اصل علنی بودن محاکم اشاره نموده، در تبصرهی 1 ضمن تعریف علنی بودن، انتشار جریان دادرسی را با محدودیتهایی پیشبینی کرده است؛ توجه به این نکته لازم است که قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در مادهی 36 حتی انتشار حکم محکومیت قطعی محکومان را منوط به عدم تهدید برای «اخلال در نظم یا امنیت» نموده است. لذا دادن چنین فرصتی به متهمان در دادگاهها که در مرحلهی دفاع از اتهامات است، موجبات قانونی ندارد.ثالثاً، اصل علنی بودن دادگاهها با سه استثناء مواجه است که یکی از این استثنائات، «مخل امنیت» بودن برگزاری علنی جلسات است. این استثناء در بند «ب» مادهی 352 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 تکرار شده است.
7- مطهری از عنوان «شورای عالی امنیت ملی» استنباط کرده است که حداکثر اختیار این مرجع، اتخاذ تصمیمات موقت در شرایط بحرانی است. اولاً، تشخیص صلاحیت و اعتبار تصمیمات شورا، نظیر سایر نهادهای مشابه، با خود شورای عالی امنیت ملی است و تشکیک شما و یا هر شخص دیگری، چیزی از اعتبار تصمیمات شورا نمیکاهد.ثانیاً، از بند 3 مذکور (بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی)، ضرورت «بحرانی بودن وضعیت» جهت ورود شورای عالي امنیت ملي ، استنباط نمیشود و لذا پس از تحقق مصوبه و طی مراحل قانونی آن، لازمالاجرا خواهد بود.
8- ادعای مدعی مبنی بر موقت بودن مصوبات شورای عالی امنیت ملی با اصل دوام مقررات و ضرورت تشخیص زمان اجرای مقرره توسط واضع آن مغایر است. هم چنان که مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوانین تصویب شده در مجلس شورای اسلامی صرفاً با نسخ توسط همان مرجع فاقد اثر میشود (مگر آنكه در نفس مصوبه زمان معيّني براي آن معيّن شده باشد ) ، در خصوص مصوبات شورای عالی امنیت ملی، نیز تا زمانی که مصوبه توسط خود شورا ملغی نشود، به اعتبار خود باقی است. به راستی آیا مصوبات مجلس شورای اسلامی هم خود به خود لغو و بیاثر میشوند؟! به نظر میرسد مدعي از فرآیند اقدامات و مصوبات شورای عالی امنیت ملی بیاطلاع است که تصور میکند مصوبات شورا پس از مدتی، خود به خود و بدون مصوبه جدید لغو میگردد. اداره كل روابط عمومی قوه قضاییه1393/10/16
کد خبر: ۵۳۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
کدخدایی، سخنگوی سابق شورای نگهبان گفت: ویژگی فتنه 88 در این بود گرد و غباری که بلند شد تشخیص حق و باطل را سخت کرد. اگر در این بین مردم عادی باشند باز هم خیلی ضربه ای وارد نمی شود اگر چه که مردم همیشه پیشرو بوده اند اما اگر بین مسئولین چنین اتفاقی بیفتد جای تعجب است
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز کدخدایی عضو سابق شورای نگهبان ، شام پنج شنبه 11 دی ماه در جلسه ای که به همت تشکل رویش نیروهای انقلاب برگزار شده بود به صحبت پیرامون برخی زوایای فتنه 88 و حماسه نه دی پرداخت.
کدخدایی سخنانش را با صحبت درباره ادامه دار بودن توطئه علیه انقلاب آغاز کرد و گفت: سخن در باب انتخابات و حماسه نه دی بسیار زیاد گفته شده و دوستان از زبان های گوناگون شنیده اند، تجربه من نشان می دهد که به جای متکلم وحده بودن و بدون اینکه در این جلسه توهینی نسبت به کسانی روا شود با رعایت ادب اسلامی وقایع و حقایق ارزیابی شود، نکته ای که در حماسه نه دی قابل بررسی بود این بود که جنس توطئه علیه جمهوری اسلامی در فتنه 88 با بقیه توطئه ها فرق می کرد. از ابتدای انقلاب مرسوم این بود که دشمن با برنامه ریزی دقیق سعی می کرد که نظام جمهوری اسلامی را براندازی نماید. که در همه مراحل با تدابیر امام خمینی (ره)، لطف خداوند و پشتیبانی مردم تیرشان به سنگ می خورد و بعد از رحلت امام نیز مقام معظم رهبری هدایت گر مردم بوده اند باز هم دشمنان از پا ننشستند.
وی فتنه 88 را توطئه ای خارجی علیه نظام اسلامی دانسته و اظهاد داشت: دشمن درسال 88 طمع کرد، روشی را انتخاب کرد و به زعم خویش گفت اگر کارساز بود برای براندازی که هیچ اگر هم نبود ضربه سنگینی را بر جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد. به این ترتیب که همه برنامه ریزی ها و هدف گذاری ها در خارج از کشور انجام شد و توطئه به دست عوامل داخلی آن هم عواملی که روزی مورد وثوق عموم مردم بودند انجام شد. اینکه عوامل داخلی آگاهانه یا ناآگاهنه در زمین دشمن بودند و همه از مسئولین سابق نظام و این توطئه طی انتخابات انجام شد خیلی ضربه سنگینی بود، چرا که انتخابات یعنی رفراندم یعنی بیعت مردم با نظام این را دشمن هدف قرار داد و برای براندازی نظام تلاش نمود. البته جامعه بشری همیشه پر بوده از این منفعت طلبی ها، تاریخ زندگانی ائمه اطهار را وقتی ورق می زنیم تاریخ انبیاء الهی را وقتی می خوانیم پر است از این ماجراها؛ اما مهم این است که در این شرایط انسان راه را از بیراه تشخیص دهد و حق را از باطل تمیز دهد. اگر در زمانی ببینیم که بین حق و باطل را نمی توانیم تشخیص دهیم، و امر بر انسان مشتبه شود خیلی سخت است.
عضو سابق شورای نگهبان در ادامه به فتنه 88 پرداخت و گفت: ویژگی فتنه 88 در این بود که مقام معظم رهبری هم خودشان فتنه نامیدند این بود که گرد و غباری که بلند شد تشخیص حق و باطل را سخت کرد. اگر در این بین مردم عادی باشند باز هم خیلی ضربه ای وارد نمی شود اگر چه که مردم همیشه پیشرو بوده اند اما اگر بین مسئولین چنین اتفاقی بیفتد جای تعجب است و و بدا به حال کسانی که در سختی راه را در این زمان تحمل نکنند و سوال ما از فتنه گران این است که شما چه امکانات و درخواستی از نظام مطالبه نمودید و نظام پاسخگوی شما نبود؟ از طرفی خودتان مطئن هستید که انتخابات درست است ولی با آوردن استدلال ها سست و ضعیف انبوه نامه هایی که قبلا فرستاده بودند را فرستادند و باعث تخلفات بسیار زیادی در انتخابات شدند. گفتند انتخابات درست نیست وقتی که گفتیم بررسی می کنیم، گفتند نه مشکل ما انتخابات نیست، مشکل ما تأیید صلاحیت آقای احمدی نژاد است! گفتیم خوب همان مرجعی که شما را تأیید کرده ایشان را هم تأیید کرده است؟ اما این حرف ها راه به جایی نبرد تا اینکه منجر به حصر حضرات گردید. حالا اینکه حصر کی تمام می شود و آیا باید دادگاهی تشکیل شود وافراد مجازات شوند و یا اینکه عفو ملی داده شود اینها چیزهایی است که مراجع قانونی مربوطه باید پیگیری موضوع باشند.
در ادامه و پس از پایان قسمت اول سخنرانی، سوالات حضار توسط آقای کدخدایی سخنگوي سابق شورای نگهبان پاسخ داده شد.
***مبنای قانونی حصر چیست؟ آیا باید ادامه داشته باشد؟ در افکار عمومی تا چه حد تأثیر گذار است و چقدر برای نظام هزینه بردار است؟
- حصر اقدامی است قانونی نه اقدامی قضائی؛ و تا زمانی که مرجعی که حصر را ایجاد کرده می تواند ادامه داشته باشد.
***آیا فکر نمی کنید ادامه حصر باعث مظلوم نمایی افراد گردد؟
- من هم مسئولیتی ندارم در این زمینه، اما آن چه که پیدا است این است که تا زمانی که مصلحت ایجاب کند ادامه دارد، تشخیص این موارد بر عهده مرجع قانونی است.
***چشم انداز مذاکرات هسته ای را چه می بینید؟
- در بحث هسته ای از جهت حقوقی دوستان دولت معتقدند که مذاکرات در چهارچوب سیاست های نظام در حال پیشروی است اما باید توجه داشت که اگر مقام معظم رهبری تأیید می کنند کار آقایان را از آن طرف هم می گویند ما به طرف مذاکره اعتماد نداریم. بنابراین بی اعتمادی نسبت به غرب همیشه بوده و خواهد بود، همین الان هم اگر در مذاکرات به نتیجه نمی رسیم بسیاری از آن به خاطر زیاده خواهی آمریکایی ها است. اگر توافقی قرار است صورت بگیرد اولا باید جامع و شفاف باشد دوما اینکه ما در مجلس بتوانیم مطرح کنیم، و منافع جمهوری اسلامی ایران را تأیید نماید.
*** چرا در فتنه 88 به فتنه گران باز هم فرصت داده شد چرا نظام کارشان را یکسره نکرد؟
- آنچه مهم است ما در جامعه مأمور به حکم به ظاهر افراد هستیم، اگر چه از فیوضات الهی خالی نیستیم، ولی برای امور جامعه اسلامی باید حکم به ظاهر کرد. افراد علم غیب ندارند، اگر آن موقع آن دو سه نفر تأیید نمی شدند فکر می کنید فتنه پیش نمی آمد، نه، شاید وضعیت از این که به وجود آمد بدتر می شد.
*** شرایط محاکمه شدن فتنه گران چه زمانی اتفاق می افتد لطفا صریحا بفرمایید؟
- زمانی پیش بینی نشده است، قوه قضائیه در جریان کار است، اما همان طور که رئیس قوه قضائیه نیز در خبرها فرمودند پیگیر این ماجرا هستند.
*** به نظر شما آیا قوانین مجلس و ریاست جمهوری نیاز به اصلاح ساختاری ندارند؟
فرهنگ انتخابات ما قطعا باید عوض شود، ما نیز در موضع گیری هایی که داشته ایم مشخصا اعلام کرده ایم که این قوانین باید تغییر کند ما در بحث انتخابات سه مشکل داریم یک اینکه قوانینمان دچار مشکل هستند، بخشی از قانون که باید اصلاح شود که مقام معظم رهبری نیز دستورش را صادر کرده اند و در مجلس تشخیص مصلحت نظام در حال پیگیری است، اما بخشی دیگر هم مربوط به فرهنگ انتخاباتی ما می شود، که باید تغییر کند، در اوایل انقلاب افراد به زور نامزد می شدند و باید برای تبلیغات به زور از آنها عکس می گرفتیم اما در یکی دو دهه اخیر انتخابات به شکلی رقابتی درآمده است و رقبا به هر طریق که امکان دارد طرف مقابلشان را تضعیف می کنند برای بالا رفتن خودشان، با نیازمند مکانیسم های قوی تری در انتخاباتمان هستیم. و بحث دیگر ، بحث احزاب اسلامی است ما باید به سمت حزب گرایی پیش برویم تا رقابت ها سر و سامان بگیرند.
*** فاکتورهایی که باید نشان دهنده این باشد که افرادی که در سال 88 تأیید صلاحیت شده اند در راه ولایت هستند یا خیر موجود بود اما با این وجود باز هم شاهد تأیید صلاحیت این افراد بودیم، چرا؟
ببینید افرادی که معمولاً برای انتخابات ریاست جمهوری شرکت می کنند از افراد به نام نظام هستند و معمولاً اعضای شورای نگهبان نیز بر آن ها شناخت دارند بنابراین وقتی که این اعضا رأی به تأیید افراد می دهند دیگر پنهان کردن رأی اعضا امکان پذیر نیست بنابراین وقتی که این افراد تأیید صلاحیت شدند هیچ کار دیگری نمی شد انجام داد.
*** آيا اين صحيح است كه در انتخابات سال 92 و در پي رد صلاحيت آقاي هاشمي، برخي مراجع عظام تقليد طي تماس با شما و دبير شوراي نگهبان در خواست تأييد صلاحيت وي را داشته اند و رد صلاحيت هاشمي را به صلاح نظام نمي دانستند؟
خير اين صحيح نيست. در اين مورد و از طرف مراجع نه با بنده تماسي گرفته شد و نه با شخص آيت الله جنتي، و البته پيامي هم در اين مورد از سوي ايشان به شوراي نگهبان ارسال نشد.
کد خبر: ۵۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
کسی که در فتنه دست داشته و زندان رفته و محکوم شده و آقایی که مثل آفتاب روشن است کیست، نباید میراث شهدا را در اختیارش قرار دهیم
کد خبر: ۵۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
عضو حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاحطلبان هستند، خندهدار است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش مهر اسدالله بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار مهر در واکنش به اظهارات و ادعای اخیر برخی اصلاحطلبان مبنی بر استفاده ابزاری اصولگرایان از شورای نگهبان برای رقابت با جریان اصلاحطلبی، به بیان ریشه فکری و نظری جریان اصلاحات پرداخت و اظهار داشت: درباره اصلاحات، اصلاحطلبان و اصلاحطلبی باید قبل از هر چیز توجه کرد که اصلاحطلبان اشخاص حقیقی و یک شهروند هستند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و کسی در فکر حذف آنها نیست همانطور که حزب تودهایها با همه ننگین بودن سابقه فعالیتشان و همچنین جریان کمونیستی هنوز در برخی لایههای مردم هستند هرچند که دیگر کسی به آنها اعتنایی ندارد ولی در عین حال از حقوق شهروندی برخوردارند.
اصلاحطلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه داردوی با بیان اینکه اصلاحطلبی و اصلاحات یک جریان است که قطعا با جریان صحیح انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه و خط امام خمینی(ره) انطباق ندارد، گفت: در جریان اصلاحطلبی سلایق خاص و تفکرات التقاطی حاکمیت دارد که گاه همراه با غربزدگی و لیبرالی و گاه همراه با چپزدگی و چپگرایی در سالهای اخیر عجین بوده است و در پی جامعه مدنی- با تعریف غربی- و دموکراسی بجای مردم سالاری دینی و مدرنیته غربی و حتی در پی سکولاریزاسیون با تعریف جدبد بودهاند که این مبانی را میتوان در جزوات منتشره در دولت اصلاحات از طرف مرکز تحقیقات و پژوهش وزارت کشور آن دوران مشاهده کرد.
بادامچیان تصریح کرد: بنابراین اصلاحطلبان بخشی از مردم ایران هستند ولی در واقع باید گفت اصلاحطلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه دارد و به همین دلیل است که آمریکا و برخی روسای جمهور آن و خانم آلبرایت و رسانههای غربی از اصلاح طلبی و اصلاحات در ایران حمایت کرده و امروز نیز حمایت میکنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: اگر مردم ما که عشق به امام(ره) و ولایت فقیه دارند - با توجه به اینکه امام(ره) اسلام ناب نبوی را مطرح فرمودهاند و فقه مطلوب را فقه حوزوی و جواهرالکلام میدانند- اگر متوجه باشند که جریان اصلاحطلبی در تقابل با امام و خط امام(ره) و اسلام فقاهت و ولایت و فقه حوزوی هستند، به آنها هرگز رای نداده و نمیدهند.
ماجرای اتهام اصلاحطلبان به مرحوم آیتالله مهدویکنیوی افزود: اما مشکل اینجاست که اصلاحطلبان خود را در خط امام(ره) و اصلاحطلبی را در جریان اصیل انقلابی معرفی میکنند و در هنگامه انتخابات که میشود خود را بیش از جریان ارزشگرایان و متعهدان به امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و روحانیت اصیل و مبارز اسلامی، به امام(ره)نزدیک میدانند؛ در نتیجه تعدادی از مردم به تصور اینکه آنها در خط امامت و لایت هستند به آنها رای میدهند.
این فعال اصولگرا به اتهامزنی اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان اشاره کرد و گفت: اصلاحطلبان رقبای خود بویژه اصولگرایان را به انواع تهمتها متهم میکنند اما جرأت ندارند اصولگرایان واقعی را دارای اسلام آمریکایی بخوانند ولی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی شاهد این بودیم که اصلاح طلبان با جسارت تمام مخالفان و رقبای خود را به اسلام آمریکایی متهم کردند تا آنجا که مرحوم آیتالله مهدوی کنی را متهم کردند و ایشان در محضر امام(ره) این موضوع را مطرح کرد و امام آن تائیدات را از ایشان بعمل آورد.
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان در گذشته خود را طرفدار محرومان و مستضعفان و فقرا معرفی میکردند و شعارهای داغ میدادند ولی با گذر زمان معلوم شد که اینها شعارهای انتخاباتی است گفت: در مجلس سوم و مجلس ششم که اکثریت یافتند و در فتنه 88 و فتنه 78 و در دولت اصلاحات مردم متوجه شدند که اینها کاری برای محرومان و مستضعفین نمیکنند و بیشتر در جهت تثبیت قدرت خود هستند لذا در انتخابات مجلس چهارم حتی یک نفر از آنها در 30 نفر تهران انتخاب نشد و مردم رأی به آنها ندادند و در مجلس هفتم هم همین اتفاق رخ داد.بادامچیان در ادامه اظهار داشت: اصلاح طلبان شعارهای بلندی میدهند اما در عمل غیر از شعارهایی که دارند را نشان میدهند؛ مثلا شعار آزادی عقیده و آزادی مخالف و آزادی رای داده و میدهند اما همین که در دولت اصلاحات به قدرت رسیدند چند هزار مدیر لایق مملکت را به جرم اینکه به آقای ناطق رای دادهاند را از کار برکنار کردند و نیروهای وابسته باندی خود را بر سر کار آوردند که امروز اسامی آنها و جایگزینهای آنان ثبت است و قابل انکار نیست.وی افزود: اصلاح طلبان در آن زمان در برکناری این افراد میگفتند، شما پیام دوم خرداد را نفهمیده اید؛ یعنی به مردم و آنها اهانت میکردند که شما نفهم هستید و پیام را نفهمیده اید!
اصلاحطلبان با شروع دولتشان آبدارچیهای دوره قبل را هم تغییر دادندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد: در هر زمان که این جریان بر سر کار آمده است یا در هر دستگاه که مسئولیت یافته حتی در دولت آقای دکتر روحانی که اصلاح طلب نیست، همه افراد غیر اصلاح طلب را از وزرا و معاونان آنان و مدیرکل ها و استاندار و بخشدار و فرماندار را تغییر داده است، در حدی که مشهور شده و واقعیت هم دارد که حتی آبدارچیها را هم تغییر دادهاند و میدهند اما امروز با نهایت جسارت هنوز دم از آزادی فکر و عقیده و بیان و رأی آزاد میزنند.بادامچیان در ادامه خاطر نشان کرد: اصلاحطلبان دم از التزام به قانون اساسی میزنند اما در مواردی که به نفع آنها نیست اصول و موازین قانون اساسی را نه تنها حمایت نمیکنند بلکه آنها را زیر سوال برده و تهمت هم میزنند.
اصلاحطلبان همواره شورای نگهبان را متهم به جناحگرایی کردهاندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به اتهامزنی اصلاحطلبان به شورای نگهبان در خصوص روند تائید صلاحیت کاندیداهای ادوار انتخاباتهای مختلف اشاره کرد و گفت: در موضوع شورای نگهبان باید گفت قانون اساسی در اصل شورای محترم نگهبان را مسئول اصلی انتخاباتها میداند و تائید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را بعهده آن گذاشته است اما اصلاحطلبان همواره شورای نگهبان را به حذف جریان اصلاح طلبی متهم کردهاند.
وی افزود: این ادعای اصلاحطلبان در حالی مطرح میشود که شورای نگهبان آنان را که مشکلات صلاحیتی از هر جناح و گروهی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و چه منفردین نداشتهاند، طبق وظیفه شرعی، انقلابی و قانونی خود "تائید صلاحیت" کرده است و در 9 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری این امر قابل اثبات است.
به گفته بادامچیان در مجلس سوم و ششم که اکثریت مجلس بدست اصلاح طلبان بوده باز تحت نظارت شورای نگهبان شکل گرفته است ولی اصلاحطلبان با مقاصد و اغراض سیاسی، همواره شورای نگهبان را تحت فشار قرار دادهاند و میدهند.وی همچنین گفت: اصلاحطلبان برخلاف صراحت قانون اساسی در ایجاد شورای نگهبان و تائید صلاحیت نامزدها، کوشیدهاند بگویند که شورای نگهبان باید عدم صلاحیت نامزدهایی که تائید صلاحیت نمیشوند را اثبات کنند در حالیکه قانون اساسی چنین امری را از شورای نگهبان نخواسته است چراکه اثبات عدم صلاحیت باید از طریق روند قضایی طی شود.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه شورای محترم نگهبان آنان را که صلاحیت تصدی مسئولیت مهم ریاست جمهوری یا نمایندگی ملت و دستیابی به اسرار کشور و اختیارات وسیع مجلس را ندارند نمیتواند احراز کند گفت: شورای نگهبان درواقع راهی جز عدم تائید صلاحیت آنها ندارد و عدم تائید صلاحیت، غیر از اثبات عدم صلاحیت است، همانطور که در گزینش خلبانان یا کادر پرواز یا مهمانداران اگر صلاحیت آنها تائید نشود، دستگاه مربوطه جان مسافران را بدست عناصر دارای ابهام نمیسپارد چراکه این امری عقلایی و مرسوم در همه جهان است.
بادامچیان حذف مدیران لایق اصولگرا توسط اصلاحطلبان در برخی دورهها را بخاطر منافع باندی و جناحی جریان اصلاحات دانست و گفت: آنها با علم به لایق بودن مدیران اصولگرا آنان را در ادوار مختلف کنار گذاشتند اما آن زمان حرفی از "اثبات عدم صلاحیت" نمیزدند.چرا اصلاحطلبان عناصری را معرفی میکنند که شورای نگهبان نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند؟
وی با بیان اینکه اصلاحطلبان میدانند که شورای نگهبان از شش فقیه که منصوب ولی فقیه و شش حقوقدان که منتخب مجلس شورای اسلامی هستند تشکیل میشود اظهار داشت: اما با ابنهمه اصلاح طلبان با ادعای اینکه ما در خط امام(ره) هستیم، از گذشته تاکنون شورای محترم نگهبان را آماج انواع تهمتها و حملات و فشارها قرار داده و میدهند.
این فعال سیاسی با اشاره به ایراد اصلاح طلبان در سال های گذشته خاطر نشان کرد: مشکل بزرگ اصلاحطلبان - که در سالهای گذشته با عناوین دیگری همچون لیبرالها مطرح بودهاند- اینست که کاندیداهای آنان مشکل تائید صلاحیت دارند و شورای نگهبان در مسئولیت قانونی خود نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند.وی افزود: جریانی که اینهمه رد صلاحیت دارد باز در این موضوع پافشاری میکند که شورای نگهبان آنها را حذف کردهاند و این مسئله را قبول نمیکنند که آنها اعمال و رفتار و گفتاری داشته اند که شورای نگهبان نتوانسته آنها را تائید کند.بادامچیان با طرح این سوال از اصلاحطلبان که چرا شما عناصری را معرفی میکنید که شورای نگهبان نمیتواند آنها را تائید صلاحیت کند گفت: اصلاح طلبان همواره فرافکنی میکنند و تقصیر را بعهده شورای نگهبان ، فقها و حقوقدانان آن میگذارند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با رد این ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاح طلبان هستند تصریح کرد: این ادعایی خنده دار است چراکه شورای نگهبان منصوب ولی فقیه عادل و رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و جریان اصولگرا اعضای شورای نگهبان را نصب نمیکند که بخواهد تابع آنها باشد و بخواهد اصلاحطلبان را تائید صلاحیت نکند؛ آیا هیچ فکر عقلایی میتواند این تهمت اصلاحطلبان را بپذیرد؟.
وی با بیان اینکه در شورای محترم نگهبان شخصیتی توانا و فقیهی متقی مانند آیت الله جنتی است که امام خمینی(ره) و امام خامنه ای در همه دوره های شورای نگهبان ایشان را نصب فرمودهاند که این امر هم به دلیل تقوا، تعهد و بینش اسلامی و انقلابی آیت الله جنتی است گفت: بنابراین مگر میشود ایشان وظیفه الهی و قانون اساسی و امانت ولایت را بخاطر جریان این و آن فراموش کند؟این عضو موتلفه تاکید کرد: همین تهمت های جریان اصلاح طلب به شورای محترم نگهبان و نسبت دروغی که به جریان اصولگرایی میدهند که درصدد حذف رقیب اصلاح طلب از طریق شورای نگهبان است، بیش از گذشته ماهیت جریان اصلاح طلبی را نزد مردم افشا میکند.بادامچیان با تاکید بر اینکه اصولگرایان همواره به رای اکثریت مردم احترام گذاشتهاند و میگذارند و حذف هیچ جریانی از جمله اصلاح طلبان را نمیخواهند اظهار داشت: اصولگرایان اصلاح اصلاح طلبان را در بازگشت به خط اصیل اسلام ناب نبوی و خط راستین امام خمینی(ره) و پذیرش ولایت فقیه و فقاهت حوزوی خواستارند.وی افزود: اصولگرایان به جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی داده اند و به آن به عنوان میراث امام خمینی(ره) وفادارند لذا اصل جمهوریت اسلامی نظام را قبول دارند، نه مانند جریان اصلاح طلبی که جمهوریت را بر اسلامیت غلبه میدهد.
به گفته بادامچیان اصولگرایان مانند اصلاح طلبان نیستند که تا به قدرت رسیدند شعارهایشان را فراموش کنند بلکه معتقدند که از همه نیروها و ظرفیت ها بدور از سلایق آنها باید در خدمت به نظام مانند دولت شهید رجایی و باهنر بهره گرفت.
هفت مشکل اصلی اصولگرایان با اصلاحطلبانعضو حزب موتلفه اسلامی با برشمردن مشکلات اصلی اصولگرایان با اصلاحطلبان گفت: یکی از ایراداتی که اصولگرایان بر اصلاحطلبان وارد میدانند تفکر اصلاحات و اصلاح طلبی است که انطباقی با خط امام خمینی(ره) و اصل ولایت فقیه و فقاهت ندارد مگر در مواردی که خودشان آن را می پسندند یا مجبورند.وی باندگرایی و جناح گرایی را از دیگر مشکلات مربوط به اصلاح طلبان دانست و تاکید کرد: اصلاح طلبان در هنگامه قدرت جز خودشان دیگران را کنار میزنند و کشور را از ظرفیتهای نیروهای خدوم که با آنها هم عقیده نیستند خالی میکنند.
بادامچیان همچنین گفت: سردادن شعارهای غیرواقعی و تهمت به رقبا همواره در روحیات این جریان وجود دارد در حالی که خود را آزادی خواه و دیگران را حذفطلب و ضد مدرنیته میدانند.وی به حمایت بیگانگان از جمله کشورهای استکباری و استعماری از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان اشاره کرد و اظهار داشت وجود عناصری که قبلا با اصلاحطلبان بوده اند و امروز در آمریکا و انگلیس هستند و با بیگانگان همراهی میکنند مانند باطبیها، اکبر گنجی ها، عطاالله مهاجرانیها و ... از جمله نقاط ضعف اصلاح طلبان در تاریخ فعالیت هایشان محسوب میشود.
این فعال اصولگرا عدم برائت از فتنه 88 و حمایت از عناصری که در فتنه نقشی کم یا زیاد داشته اند را از جمله انتقادات اصولگرایان به اصلاح طلبان برشمرد و تاکید کرد: بی درنگی و ناکارایی در مدیریت و اجرا که کشور را دچار ضعف مدیریت و ناهمواریها می کند نیز از دیگر مشلات اصولگرایان با اصلاح طلبان است.بادامچیان همچنین با توصیه به اصلاحطلبان مبنی بر صادقانه رفتار کردن با مردم گفت: به اصلاح طلبان توصیه میکنم که با مردم بطور صادقانه تمامی گذشته، حال و برنامه های آینده خود را در میان بگذارند و بجای حمله و اتهام به اصولگرایان و شخصیت سیاسی به همه مسائلی که در دوران مجلس سوم و ششم و دولت اصلاحات اتفاق افتاده اشاره کنند و خطاهایشان را پذیرفته و از مردم و شهدا عذرخواهی کنند.
وی همچنین به ذکر توصیه هایی به فعالین جریان اصولگرا پرداخت و گفت: به اصولگرایان نیز توصیهام این است که مطالب و نظرات خود را نسبت به جریان اصلاح طلبی و اصلاحات و نقد خود را به رفتار و گفتار و تفکرات و سوابق اجرایی اصلاحطلبان مستند و با متانت و منصفانه مطرح کنند و قبل از همه اینها اصول و اصولگرایی را در تفکر، برنامهها و بینش خود برای مردم شرح بدهند و خدمات و فداکاری های اصولگرایان را که اصلاحطلبان سعی در پوشش و نادیده گرفتن و انکار آن را دارند برای ملت بیان کنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه همچنین خاطر نشان کرد: این تذکر و نصیحت بنده از روی تجربیات سیاسی و اجتماعی است، خواه از سخنم پند گیرند و خواه از سخنم ملال یابند.
کد خبر: ۵۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
مشاور عالی دبیر شورای نگهبان گفت: عدم تایید صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات 92 به دلیل کهولت سن نبوده است و در مجموع افرادی رأی نیاوردند از جمله آقای مشایی که تعداد آرای وی خیلی کمتر از آقای هاشمی بود.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عباسعلی کدخدایی مشاور عالی دبیر شورای نگهبان در گفتوگو با خبرگزاری فارس که مشروح آن متعاقباً منتشر شد، درباره جرائم حقوقی سران فتنه که در حال حاضر در حصر به سر میبرند اظهار داشت: تعیین مصادیق مجرمانه بر عهده قضات محترم دادگستری است که حالا هر وقت انشاءالله دادگاه صالحهای برای رسیدگی به جرائم آنها تشکیل شد و امیدواریم چنین کاری هم انجام بگیرد، عناوین در آن زمان روشن میشود اما آنچه اکنون از قانون مجازات برداشت داریم یک عنوان مجرمانهای که بسیار هم سنگین است، اقدام علیه امنیت کشور است.
*امیدواریم دادگاه رسیدگی به جرائم موسوی و کروبی تشکل شود
کدخدایی تصریح کرد: مرجع قانونی از معترضان به نتیجه انتخابات دعوت کرد که دلایل خود را مطرح کنند اما آنها در میادین شهر فحاشی کردند و یکی از آنها میگفت من هیچکس را قبول ندارم؛ آنها مردم را دور خود جمع کردند و یک عده ناآگاه هم به اموال شخصی و اموال بیتالمال خسارت وارد کردند، لذا در سال 88 اقدام علیه امنیت ملی بیشترین و خسارت به اشخاص حقیقی و حقوقی و اموال عمومی کمترین مصادیق مجرمانه است که در قانون آمده است.
سخنگوی سابق شورای نگهبان تاکید کرد: مجازات اقدام علیه امنیت ملی تا اعدام هم هست و در قانون مجازات نیز تعیین شده است. مجازات آن بر حسب مورد طبق قانون، حبسهای مختلف است و تا اعدام هم میرسد.
*علت رد صلاحیت هاشمیرفسنجانی فقط «کهولت سن» نبود
مشاور عالی دبیر شورای نگهبان در خصوص رد صلاحیت مربوط به انتخابات ریاست جمهوری 92 و رد صلاحیت هاشمی و مشایی خاطرنشان کرد: این افراد ناشناس نبودند بلکه برای اعضای شورای نگهبان و مردم شناخته شده بودند و درباره آنها بحثهایی شد. نهایتاً رأیگیری کردیم و این 2 نفر از مجموع آرا، رأی لازم را نداشتند کما اینکه خیلیهای دیگر هم نداشتند اما اینکه به دلیل خاص یا الزاماً سن و کهولت بوده است، اینطور نیست.
کدخدایی افزود: یکی ممکن بود کهولت سن را در نظر بگیرد و رأی منفی دهد یا کسی جریاناتی که آن موقع نسبت به افراد اتفاق افتاده بود را در نظر بگیرد از این رو ما باید هفت رأی مثبت در شورای نگهبان داشته باشیم در حالی که هفت رأی مثبت نسبت به این افراد وجود نداشت.
*آرای مثبت مشایی در شورای نگهبان خیلی کمتر از هاشمی بود
وی یادآور شد: در مجموع عدم رأی آقای هاشمی به دلیل کهولت سن نبوده است. اما یک دلیل خاص نیز نبود و در مجموع افرادی رأی نیاوردند از جمله آقای مشایی که به همین صورت بود و تعداد آرای ایشان خیلی کمتر از آقای هاشمی بود.
*رای آقای روحانی در شورای نگهبان در مجموع مثبت بود
کدخدایی درباره مباحثی که در خصوص عدم تأئید صلاحیت روحانی مطرح بوده است نیز گفت: ما به عنوان عدم تأئید نداشتیم اما بحثهایی بود که پیرامون افراد مطرح میشد و پیرامون آقای روحانی هم در یکی دو نوبت مطرح شد اما نهایتاً رأی مثبت را داشت که اعلام شد.
کد خبر: ۵۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
تقویت زیرساختهای سلامت و درمان به عنوان راهکاری برای کاهش مراجعات مردم به مناطق مختلف کشور یکی از مهمترین مزایای این طرح است
کد خبر: ۵۲۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹