حضور یک زن در ستاد انتخابات کشور برای ثبتنام انتخابات مجلس خبرگان در اولین روز از ثبتنام انتخابات این مجلس از جمله حاشیههای این روز بود.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
حضور یک زن در ستاد انتخابات کشور برای ثبتنام انتخابات مجلس خبرگان در اولین روز از ثبتنام انتخابات این مجلس از جمله حاشیههای این روز بود.
عصمت سوادی که از حوزه انتخابیه تهران ثبتنام کرد، متولد 1340 بوده و مدرس دانشگاه و حوزه است.
قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرایط انتخاب شوندگان را تصریح کرده است؛ در ماده 3 این قانون آمده است که خبرگان منتخب مردم باید دارای شرایط زیر باشند:
الف- اجتهاد به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی
ب- اجتهاد در حدی که قدرت استنباط مسائل فقهی را داشته باشد و بتواند ولی فقیه واجد شرایط رهبری را تشخیص دهد.
ج- بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز
د- معتقد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران
ه- نداشتن سوابق سوء سیاسی و اجتماعی
در این قانون ذکر نشده که نماینده مجلس خبرگان باید صرفا مرد باشد.
تاکنون 9 نفر برای ثبتنام در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان در ستاد انتخابات در وزارت کشور حضور یافتهاند.
* آیتالله سید احمد خاتمی عضو فعلی مجلس خبرگان رهبری
* امان الله علیمرادی بدر سیری برای حوزه کرمان ثبتنام کرد. وی مدرس حوزه و دانشگاه است و متولد 1342 است . وی اولین کسی بود که برای ثبتنام وارد ستاد انتخابات کشور شد.
* سید مهدی دریاباری از مدرسین حوزه فیضیه قم نیز برای حوزه تهران ثبتنام کرده است. وی متولد سال 57 است.
* حبیت الله احمدی نیز برای حوزه اصفهان ثبتنام کرد. وی متولد 1326 بوده و مدرس حوزه است.
* فرزند آیتالله ابوالفضل میرمحمدی نیز با حضور در ستاد انتخابات کشور برای پدر خود ثبتنام کرد. طبق قانون وکلای داوطلبان میتوانند برای موکلان خود ثبتنام کنند.
آیت الله میرمحمدی عضو فعلی مجلس خبرگان و متولد 1303 است.
* سید محسن موسوی تبریزی داماد آیت الله نوری همدانی فرد دیگری بود که برای ثبتنام حضور یافت. وی مدرس حوزه علمیه نجف است و برای حوزه آذربایجان غربی ثبتنام کرد. موسوی تبریزی متولد سال 1330 است.
* سید محسن سعیدی گلپایگانی نیز که استاد حوزه است برای استان ایلام ثبتنام کرد. وی متولد 1341 است.
سید رضا ربیعی که متولد سال 1339 بوده و مدرس حوزه است برای تهران ثبتنام کرد.
آخرین فردی که تا این لحظه ثبتنام کرده است آیتالله سید مجتبی آیت اللهی است. وی مدرس حوزه است متولد 1349 بوده و برای حوزه تهران ثبتنام کرد.
امروز اولین روز ثبتنام انتخابات مجلس خبرگان رهبری است داوطلبان این انتخابات فرصت دارند تا روز 2 دی با ارائه مدارک خود اعلام داوطلبی کنند.
وزیر کشور ساعت 8:30 به همراه محمد حسین مقیمی رئیس ستاد انتخابات ، علی پورعلی مطلق دبیرستاد انتخابات و حسین علی امیری سخنگوی وزارت کشور از محل ستاد انتخابات کشور بازدید کرد.
وی در اظهارات خود تاکید کرد که وزارت کشور تلاش میکند انتخاباتی با شکوه، سالم و قانونی اجرا کند.
وی از همه دستاندرکاران انتخابات خواست تا تلاش کنند انتخابات قانونی، سالم و با شکوه برگزار شود. رحمانی فضلی همچنین از رسانهها خواست که برای جذب مشارکت مردم با وزارت کشور همراهی کرده و وزارت کشور را یاری کنند.
کد خبر: ۸۰۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۶
مدیرکل امور بانوان وخانواده استانداری کهگیلویه وبویراحمد از تعطیلی پنج شنبه ها برای مادران شاغل دارای فرزند دانش آموز ابتدائی در استان خبرداد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کهگیلویه و بویراحمد فریبا رحمانپور در جمع خبرنگاران افزود: روزهای پنج شنبه برای مادران شاغلی که دارای فرزند دانش آموز دوره ابتدایی هستند به شرط جبران ساعات کاری خود در سایر روزهای هفته طبق ماده 87 قانون مدیریت خدمات کشوری تعطیل است.
وی افزود: با پیگیری های به عمل آمده و نظر مساعد دکترخادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، بخشنامه شماره ت47863 هـ مورخ 16 اسفندماه 1390 هیات محترم وزیران در خصوص تعطیلی روزهای پنجشنبه مادران شاغل که دارای فرزند زیر هفت سال یا دانشآموز دوره ابتدایی هستند به شرط جبران ساعات کاری خود در سایر روزهای هفته با رعایت سقف مقرر در ماده 87 قانون مدیریت خدمات کشوری در استان اجرایی شد.
مدیرکل امور بانوان وخانواده استانداری کهگیلویه وبویراحمد خاطرنشان کرد: این بخشنامه با توجه به سیاستها و اهداف دفاتر امور بانوان و خانواده در جهت تحکیم بنیان خانواده و بهینه سازی مدیریت امور خانواده در این استان اجرایی شد.
رحمانپور تصریح کرد: از آنجائی که بار تربیتی فرزندان بیشتر بر دوش مادران است و پدر خانواده کمتر فرصت تربیت فرزندان را دارد به این صورت مادران شاغل فرصت بیشتری را برای در خانه و کنار خانواده بودن، دارند.
وی ادامه داد: از تمامی مدیران و مسئولین دستگاه های اجرایی استان انتظار داریم، شرایطی فراهم کنند تا مادران شاغل بتوانند از تسهیلات و تمهیداتی که در قوانین و بخشنامه های صادره از سوی هیات دولت برای آنها در نظر گرفته شده است، استفاده کنند.
مدیرکل امور بانوان وخانواده استانداری کهگیلویه وبویراحمد ضمن تشکر از معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری اضافه کرد: نامه اجرای بخشنامه مذکور به امضای مهندس محنایی برای کلیه ادارات و دستگاه های اجرایی استان ارسال شده است.
کد خبر: ۸۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۵
حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوطه باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند
کد خبر: ۷۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۴
زن جوان در اقدامی جنونآمیز دو فرزند دختر و پسرش را با چاقو سر برید. او پس از این جنایت تلخ قصد داشت به زندگیاش پایان دهد که ناکام ماندو جان سالم به در برد.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
ساعت 8 صبح یکشنبه در تماس مردی با مرکز فوریتهای پلیسی گچساران راز این جنایت هولناک فاش شد. ماموران پس از حضور در خانه مورد نظر با زن جوانی به نام مدینه روبهرو شدند که با ضربههای چاقو مجروح شده بود و بیتاب فرزندانش بود.
پدر مدینه در تحقیقات گفت: دخترم پس از قتل دو فرزندش خودزنی کرده بود که او را به خانه خود آوردیم اما جسد دو فرزندش در خانه خودشان است.
کارآگاهان سپس راهی خانه مدینه شده و با جسد دختر و پسر 6 و 3 سالهاش روبهرو شدند. جسد فاطیما و امیررضا در حالی که براثر اصابت چاقو به گردنشان به قتل رسیده بودند، در کنار یکدیگر قرار داشت.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، همسر مدینه در بازجویی گفت: همسرم مدتی بود از بیماری روحی رنج میبرد و تحت درمان بود. چند ماهی حالش خوب شده بود اما از چند هفته قبل دوباره حالش بد شد و دارو مصرف میکرد. صبح به محل کارم رفتم که یک ساعت بعد در تماس خانواده همسرم متوجه ماجرا شده و سراسیمه به خانه آمدم و با جسد بچههایمان روبهرو شدم .همسرم براثر جنونی که به وی دست داده، جان دو فرزندمان را گرفته است.
اعتراف به قتلدر مرحله بعدی ماموران به تحقیق از مدینه پرداختند که او به پلیس گفت: مدتها بود از بیماری روحی رنج میبردم و تحت درمان بودم. روز حادثه پس از آن که شوهرم به محل کارش رفت، متوجه شدم قرص هایم تمام شده است. همان زمان احساس تنفر از بچههایم سراغم آمد و در حالی که نمیفهمیدم چه کاری انجام میدهم، چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و ابتدا دخترم را با ضربه چاقو یی که به گلویش زدم، کشتم و بعد پسر 3 سالهام را به همان شیوه کشتم.
وی اضافه کرد: حالم خیلی بد بود. ده دقیقه بعد زمانی که متوجه شدم دست به جنایت زدهام، پشیمان شدم و با همان چاقو ضربههایی به بدن خود وارد کردم تا به زندگیام پایان دهم که موفق نشدم. سپس با خواهرم تماس گرفتم و موضوع را گفتم .
سرهنگ علی کرمبازیان، فرمانده انتظامی شهرستان گچساران در این باره گفت: با اعتراف متهم به قتل دو فرزندش با توجه به این که او زخمی شده بود، به بیمارستان منتقل شد تا پس از بهبود، تحقیقات از وی ادامه یابد.
متهم به قتل تحت نظر کارشناسان پزشکی قانونی قرار میگیرد تا جنون او در زمان قتل بررسی شود.
کد خبر: ۷۹۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
حمید لازمی در دولت بهار نوشت: این روزها که بحث پزشکی در ایران حول حوش بخیه برداشتن دکتر بیمارستانی در اصفهان نقل محافل شده و در ازای آن صرفا به انتشار یک سری بیانیه های عموما کم اثر می پردازیم ، باید بدانیم که راهکارهایی در فرهنگ عمومی هر کشوری هست که با استناد به امار و ارقام و تکیه بر تحقیقات عمیق اجتماعی می توان اتفاق درست تری را رقم زد . می توان معضلات اینچنینی را با صدای رساتر و عمیق و هدفمند تر حل کرد . راهی نداریم جز پرداختن به ریشه ها و مورد سوال های منطقی قرار دادن مسئولین و جدای این موارد می توان هنرمندان حوزه سینمای داستانی و مستند را به سمت بیان این گونه مسائل تشویق کرد . چه بسا تا وقتی وابستگی هست هنرمند از مردم نخواهد گفت و سیاستمداران به ظلم خود ادامه خواهند داد .
مستند سیکو sicko ساخته مایکل مور یک مستند بسیار جسورانه است در مورد نظام بیمه و نظام پزشکی ایالات متحده امریکا .
یک نمونه بسیار مهم در این حیطه که ببینیم چه خوب می توان اصول دیکته شده بر مغز مردم را زیر سوال برد و چشم و گوش افکار عمومی را با تخصص و هنر باز کرد و عدالت خواهی و رفع پستی ها را متخصصانه دنبال کردبه گفته کنفوسیوس در تاریکی فحش نمی دهند . شمع روشن می کنند و این وظیفه اصیل رسانه و هنر استدر این فیلم مایکل مور معروف جسارت بیشتری خرج می دهد . حتی بیشتر از فارنهایت یازده سپتامبر که ان فیلم نان سیاسی بودنش را می خورد و اینکه در زمان مناسبی هویدا شد و بر موج هیجان های موجود سوار شد و خود را مطرح کرد .ابتدا سراغ افرادی می رود که بیمه نیستند . تعدادشان در ایالات متحده 50 میلیون نفر می باشد . اینان از ترس هزینه های درمان سعی می کنند مریض هم نشوند و می دانند سالیانه 18 الی 20 هزار نفرشان به دلیل درمان نشدن خواهند مردولی طبق اماری که فیلم به ما می گوید 250 میلیون نفر باقی مردم ایالات متحده بیمه دارند . اتفاقا فیلمساز سراغ این جماعت می رود که دردسر هایشان بیشتر استاگر مردم بخش اول مشکلی دارند برخی شان با مشکلشان سازش پیدا کرده اند . ولی جماعت بخش دوم توقع دارند که مورد رسیدگی قرار بگیرند و نمی گیرندجماعت بیمه دار برای پرداخت حق بیمه خود دچار مشکلات فراوانند . قیمت داروها در امریکا بالا است . یکی می گوید کجای دنیا برای آرامبخش 213 دلار می دهند . اونم تو کشوری مثل ایالات متحدهمایکل مور فراخوان می زند هر کس با بیمه مشکل دارد ایمیل کند . در یک روز 3700 نامه و تا آخر هفته 25 هزار نفر به او پیغام می فرستندمثلا یکی دو گوش دختر بچه اش مشکل دارد . بیمه گفته فقط ما یکیشو می تونیم درست کنیم و حمایت کنیموقتی پدر دختر بیمار با تحریک مایکل مور به بیمه زنگ می زند و تهدید می کند که اگه دخترم رو درمان نکنید اسمتونو می دم مایکل مور تو فیلمش مطرح کنه می ترسند و کوتاه می ایند و دخترش را از این طریق درمان می کند .بیماری هایی که شامل بیمه نمی شوند بسیار بلند بالا هستند که هنرمندانه به سبک تیتراژ رو به بینهایت فیلم جنگ های ستاره ای در فضا نشان می دهد که طولانی بودن لیست مورد نظر را القا کند .مایکل مور عملیات عجیب و غریبی می کند . به سراغ بیمارهای انگلستان می رود و نظام درمان انجا را با امریکا مقایسه می کنددر انگلیس داروهای مربوط به بالای 65 و پایین 6 سال رایگان است و باقی هر چه بگیرند فقط 6 پوند . بیمارستان ها مجانی است . بخش حسابداری در بیمارستان هیچ پولی نمی گیرد . حتی اگر بیماری بخواهد مرخص شود و پول نداشته باشد پول هم می دهند .آنها مایکل مور را مسخره می کنند که از این روند متعجب شده استپزشکی امریکایی و مسلمان که تابلوی الله هم پشت سرش دارد در فرانسه مشغول است . ضد امریکایی نیست ولی نمی خواهد به امریکا برود . فرانسه را محلی خوب برای خدمت رسانی می داند . احساس غالب آنجا را احساس مسئولیت می داند . فرانسه هم در زمینه پزشکی عالی است و همه تعریف می کنند .حتی پرستاران بیمارستانی ، پیرزنی اواره و مریض را به زور از خیابان گرفته و می برند بیمارستان تا درمان شودمایکل مور : تازه می فهمم که چرا تو کشورم رسانه ها به فرانسوی ها فحش می دهند احتمالا می ترسند مردم امریکا از فرانسه خوششون بیادمایکل مور سراغ خانوم هموطنی می رود که در حادثه یازده سپتامبر جزو حراست بوده و از اتفاق آن روز گلو درد دارد و دائما سرفه می کند . نکته جالب دیگر فیلم در این تایم رخ می دهد . خانم امریکایی که در حادثه آن روز کذایی اسیب دیده در تنگنای درمان و اقتصاد است . آن وقت زندانیان تروریست اسیر شده در گوانتانامو همه چیزشان عالی استمایکل چندین نفر را همراه با خود به سمت زندان گوانتانامو می برد تا از درمان رایگان انجا استفاده کنند ولی اجازه نزدیک شدن به حریم امنیتی انجا را نمی دهندضربه اخر را جایی می زند که دوستان بیمار خود را با هزینه شخصی به کوبا می برد . کشوری که فیدل کاستروی ضد امریکایی اش زبانزد است و امریکا هم اصلا چشم دیدنش را ندارد و 45 سال مردم آنجا را به امریکایی ها تروریست و شیطان معرفی کرده اند . اوضاع درمان این کشور اصلا قابل قیاس نیست . همگی بیماران همراه مایکل مور در انجا مورد درمان رایگان و ارزان قیمت قرار می گیرند . اسپری 120 دلاری درمان سرفه های خانوم در کوبا 5 سنت هست . می خواهد یک چکدان از آن اسپری ها را بخرد و با خود به امریکا ببردو خلاصه اینکه مایکل مور می گوید : وقتی می بینیم کشوری راهکار بهتری برای معضلاتش داره باید ازشون استفاده کنیم . باید همه هوای همدیگه رو داشته باشیم . باید حقمونو بگیریم . به امید رسیدن به آن روز
کد خبر: ۷۹۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۱
در خانواده سالم، مرزهای مشخص تربیتی به کودک یاد میدهد که برای رشد و بالیدن فرصتی ناب در اختیار دارد، همچنان که والدین فرصتهای خاص خود را دارند و قرار نیست فرزند حریم والدین را مخدوش سازد
کد خبر: ۷۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
مادر سردار شهید عبدالحسین ولی پور: در جنگ گلوله ای به سمت فرزندم شلیک شد و این گلوله به قران اصابت کرد و تا برگ اخر قران را سوراخ کرد اما آسیبی به شهید وارد نشد. بعد از عملیات به شهید دستغیب گفت که من لیاقت شهادت ندارم چرا که گلوله این اندازه به من نزدیک شد اما شهید نشدم
کد خبر: ۷۹۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴
آوای رودکوف-محیط بان دنا: چرا بعد از پنجسالونیم هنوز در زندانم. اگر محکومم مرا بکشید، اگر نه رهایم کنید. زندگیمان در این چند سال نابود شد. هرکسی خانه و زندگی ما را دید، گریهاش گرفت
کد خبر: ۷۹۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست ضمن اشاره به توقف تولید سلاح شکاری از سال 92 از تلاش سازمان حفاظت محیط زیست برای تغییر پروانه «حمل و نگهداری سلاح شکاری» به پروانه «نگهداری سلاح شکاری» خبر داد و افزود: امید است با تصویب آن محدودیت در تعداد سلاحهای شکاری و حفظ بهتر حیات وحش میسر شود.
سرهنگ حمیدرضا خیلدار در گفتوگو با خبرنگار «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به اینکه توقف تولید اسلحه شکاری، شناسنامه کاری خانم ابتکار است، گفت: طبق قانون برنامه پنجم توسعه دولت مکلف است تعداد سلاحهای شکاری را با توجه به توان اکولوژیکی کشور و با تشخیص سازمان حفاظت محیط زیست تعدیل کند. بر اساس این قانون فرماندهی یگان حفاظت محیط زیست پیشنهادی را تهیه کرده و در اختیار ریاست سازمان حفاظت محیط زیست قرار داد. ایشان هم در پایان سال 92، طی ارسال نامهای به وزیر دفاع و برگزاری جلساتی، موضوع توقف تولید اسلحه شکاری را با این وزارتخانه مطرح کرد.
تولید اسلحه ورزشی به جای سلاح شکاری
وی با بیان اینکه در حال حاضر تولید سلاح شکاری متوقف شده، افزود: اگر هم تولیدی صورت گیرد در حد محدود و برای تعویض سلاح شکاری افرادی است که مجوز دارند و سلاح آنها امکان تعمیر ندارد. در حال حاضر وزارت دفاع سلاح ورزشی را جایگزین سلاح شکاری کرده و آن را تولید میکند. سازمان حفاظت محیط زیست به طور کلی جلوی واردات و تولید سلاح شکاری را گرفته است.
سرهنگ خیلدار با تاکید بر اینکه سازمان حفاظت محیط زیست در پی محدود کردن شکار گونهها است، اظهار کرد: فرماندهی یگان حفاظت محیط زیست نامهای درباره ضرورت تغییر پروانه "حمل و نگهداری سلاح شکاری" به پروانه "نگهداری سلاح شکاری" به ریاست این سازمان ارسال کرد و سعی داریم این موضوع در مجلس نیز مطرح و پذیرفته شود.
تعیین محدوده جغرافیایی در مجوزهای جدید شکار
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه اگر این روال محقق شود، افراد با همراه داشتن پروانه شکار و پروانه نگهداری سلاح میتوانند در یک منطقه خاص و در بازه زمانی مقرر برای شکار حضور یابند، گفت: در این صورت دارنده پروانه نگهداری سلاح شکاری در استان و منزل خود میتواند اسلحه را نگهدارد در غیر این صورت سلاح فرد، غیر مجاز و غیر قانونی خواهد بود و امکان توقیف آن وجود دارد.
به گفته سرهنگ خیلدار، سازمان حفاظت محیط زیست در بحث حقوقی موضوع پروانه نگهداری به جای حمل و نگهداری سلاح شکاری ورود کرده و امید است با تصویب شدن آن محدودیت در تعداد سلاحهای شکاری میسر شود.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست با تاکید بر اینکه یکی از تهدیدات حیات وحش وجود سلاح شکاری بیش ازحد در دست مردم است، گفت: برخی افراد سلاح شکاری پدر یا پدر بزرگ خانواده را برداشته و برای شکار وارد طبیعت میشوند، در صورتی که این غیر قانونی است و تنها کسی که پروانه حمل و نگهداری سلاح به اسم اوست حق استفاده از آن را دارد.
سرهنگ خیلدار با اشاره به حمایت کمیسیون سلاح و مهمات شورای امنیت کشور و دستگاه قضا در این باره، در خاتمه خاطرنشان کرد: در حال حاضر هر متخلفی که با سلاح شکار مجاز اقدام به صید غیرمجاز کند، با ارسال نامه میتوانیم پروانه شکار و سلاح او را باطل کنیم و بعد از آن هم هرگز نمیتواند سلاح بخرد.
کد خبر: ۷۹۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
میراحمد تقوی
حضرت آیت الله آ میر احمد تقوی فرزند مرحوم آقا میر علی صفدرتقوی عالم شاخص و مشهور به فضل و تقوا در منطقه کهگیلویه بود .
ا میر احمد خواندن ، نوشتن و مقدمات عربی و قرآن را نزد پدر آموخت ، مقدمات را در بهبهان نزد مرحوم آقا شیخ عبدالهادی مجتهدی فرا گرفت و درسال ۱۳۲۸ عازم نجف اشرف شد .
ایشان در نجف اشرف از محضر بزرگانی چون آقا شیخ محمد علی ، آقا شیخ علی رشتی ، آقا میرزا کاظم تبریزی ، آقاسید جلیل یزدی ، آقاسید عباس مهری ، آیت اله حاج سید اسداله مدنی ، آیت اله شیخ علی اصغر اراکی ، آیت اله سید علی سیستانی استفاده کردند .
وی موسس حوزه علیمه شهرستان کهگیلویه می باشد.
کد خبر: ۷۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
هر دختری در سنین جوانی حضور خواستگاران را در منزل تجربه می کند و با همفکری خانواده به یکی از خواستگاران پاسخ مثبت داده و به خانه بخت می رود. در این میان خواستگارانی هستندکه هیچ گاه مورد مناسبی برای ازدواج محسوب نمی شوند . دختران و والدین آنها باید دقت عمل لازم را داشته باشند تا در دام زندگی نا آرام و سخت گرفتار نشوند . به بیان دیگر، مسیری صحیح برای انتخاب همسر آینده را طی نمایند تا به بهترین و ایده آل ترین مورد پاسخ مثبت دهند.
ازدواج با پدر بزرگرعایت فاصله سنی میان زوجین بسیار مهم است. شاید خواستگار مورد نظر دارای خصوصیات برجسته باشد اما اگر اختلاف سنی به میزانی است که می توان گفت زوجین از دو نسل متفاوت هستند، قطعا در آینده اختلاف دیدگاه ها بیشتر خود را نشان خواهد داد و مسیر زندگی را ناهموار خواهد ساخت.
اختلاف مذهبی و فرهنگی را جدی بگیریدازدواج کردن با فرهنگ متفاوت و باور های مذهبی مغایر با یکدیگر زوجین را به سوی کشمکش های دائمی برای حل این اختلافات سوق خواهد داد . به هر حال هر یک از طرفین تمام تلاش خود را خواهند کرد تا همسرش را تا جایی که می تواند با خود همسو نماید. که این امر زندگی فرسایشی را برای آنها به همراه خواهد داشت.
معتادی در لباس دامادیافراد معتاد به علت مصرف مواد مخدر دچار مشکلات روان شناختی زیادی هستند. از جمله بی مسئولیتی ، پر خاشگری ، بد دهنی و پر حرفی ، کاهش فعالیت و بسیاری دیگر از مشکلات جسمی و روحی . حال خواستگاری با این شرایط با داشتن سایر ویژگی های مناسب مانند پول و تحصیلات آیا می تواند فرد مناسبی برای ازدواج و پذیرش مسئولیت خانواده باشد.
کودکی نابالغهستند پسرانی که به دوران جوانی و حتی میانسالی قدم گذاشته اند، ولی هنوز از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند. اینگونه از افراد غالباً در دوران کودکی به شدت به یکی از والدین خود وابسته اند و پس از ازدواج نیز در پی آن هستند که همسرشان نقش یک والد مهربان را برای آنها ایفا کند این گونه افراد هدف خاصی را برای زندگی دنبال نمی کنند و به دنبال کسی می گردند که مسیر زندگی را برای آنها مشخص کرد و مسئولیت ها را بر عهده گیرد.
خانواده آزارگروقتی که ازدواج می کنیم در واقع با یک فرد ازدواج نمی کنیم بلکه با یک خانواده وصلت می کنیم. خانواده ها نقش مهمی را در روابط زناشویی فرزندانشان ایفا می کنند . حال اگر خانواده یک فرد روحیه آزارگری داشته باشند و حریم های زندگی فرزندشان را رعایت ننمایند ، در زندگی آنها دخالت نمایند و پسر هم نتواند جلوی دخالت ها و آزار های خانواده اش بایستد، تصور کنید زندگی این زن و شوهر به کجا ختم خواهد شد.
خاطرات گذشته افرادی که نتوانسته اند روابط پیشین خود را کاملاً از ذهن و روان خود دور سازند یکی از نامناسب ترین گزینه ها برای ازدواج محسوب می شوند. این گونه افراد در زندگی جدید خود دائماً در حال مقایسه و یاد آوری خاطرات گذشته خود هستند. این مسئله از لحاظ روانی هم خود فرد را دچار آسیب می نماید و هم همسرش را دچار یأس و سرخوردگی خواهد نمود.
خودشیفته و مغرورمردی که خود را از همه بالاتر می داند و به دیگران با دیده تحقیر می نگرد و همیشه احساس می کند حق با اوست، موردی خطرناک برای ازدواج است. شاید در نگاه اول مردی با اعتماد به نفس به نظر برسد و این مسئله برای دختران جذاب باشد. اما اینگونه از مردان شخصیت و اعتماد به نفس را در همسرانشان می کشند. حتی اگر زندگی اینگونه از زوج ها به جدایی نکشد، در این زندگی زن هیچ نقش ویژه ای در آن نخواهد داشت.
مردان رفیق بازمردانی که بیشتر اوقات فراغت خود را با دوستان خود سپری می کنند و ترجیح می دهند لحظات حساس زندگی شان را به جای بودن در کنار همسرانشان در کنار دوستانشان باشند، زندگی را برای همسرانشان سخت می کنند. این گونه زنان در بیشتر اوقات روز تنها هستند و لحظاتی که نیاز به حضور همسرشان دارند را به تنهایی سپری می کنند و در بیشتر مواقع افسردگی و تنهایی است که با این زنان هم نشین است.
همانطور که گفته شد زندگی با این مردانی که گفته شد، قطعا خوشبختی را با خود به همراه نخواهد آورد و زندگی را تبدیل به کابوسی وحشتناک خواهد کرد . و نکته حائز اهمیت این است که تشخیص بسیاری از مشکلات که در ضمیر یک فرد وجود دارد به این آسانی ها نیست و به همین دلیل مشاوره و تحقیق در هنگام ازدواج می تواند کمک شایانی به خانواده ها نماید.
منبع: کلید راز
کد خبر: ۷۸۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
مردم منتظر بودند تا با وجود قرار گرفتن در انتهای لیست میزبانی از دولت تدبیر و امید،میزبان خوبی برای آن باشد که ناگاه خبر رسید وزیر کار، یکه و تنها قدم رنجه نموده و به استان چهار فصل ومملو از سرمایه های انسانی و طبیعی تشریف آورده تا شاید به تنهایی شق القمر کند
کد خبر: ۷۷۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
یکی از عموهای «فیتیلهای» در پی حاشیههای اخیر بوجود آمده که باعث توقف این برنامه شده است، گفت: علیرغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم داده شد، من دست بچههای پاک سرشت تمام کشورم به ویژه خطه آذربایجان را میبوسم.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از ایسنا
حمید گلی، محمد مسلمی، علی فروتن، کریم خودسانی (سرپرست نویسندگان) و علیرضا آقایی (تهیهکننده) در برنامهی تلویزیونی «شما و سیما» که شامگاه گذشته 28 آبان ماه از تلویزیون پخش شد از مردم بابت اشتباهشان که ناخواسته باعث توهین به مردم آذری زبان کشورمان شده بود بود، عذرخواهی کردند.
بابت اشتباهمان عذرخواهی میکنیم
حمید گلی(بازیگر) با بیان اینکه ما میپذیریم که اشتباه کردهایم، توضیح داد: اتفاقی افتاده و اشتباهی صورت گرفته است و اصلا بحث سر این نیست که بگوییم ما این اشتباه را انجام ندادهایم بلکه بابت اشتباهمان عذرخواهی میکنیم تا این ناراحتی و کدورت برطرف شود. اما سوال اینجاست که مگر میشود بین اقوام کشورمان که سازنده یک بدنه هستند جنگ باشد؟ً! اگر این اتفاق بیفتد ما به کسانی که در خارج از کشور استقلال، اتحاد و یکرنگیمان را دوست ندارند، اجازه دخالت دادهایم.
او در ادامه کشور ایران را همچون رنگینکمانی از زبان، قومیت، ادبیات، فرهنگ و هنر دانست و گفت: ما نمیتوانیم بخشی از این رنگینکمان را جدا کنیم و نسبت به آن بیاعتنا باشیم و به بخشی دیگر اهمیت بدهیم. همانطور که میدانید ما روحیه طنزپردازی در تمام اقوام کشورمان داریم. هر کسی که به گویش و لهجه یک منطقه واقف باشد، متوجه میشود که هنرمند چه منظوری داشته است.
این هنرمند با بیان اینکه زبان طنز کمک میکند تا زودتر به سرشاخه مشکلات برسیم، افزود: اینکه خدایی ناکرده بخواهیم با زبان طنز به کسی توهین کنیم، عُرفا، شرعا و اخلاقا پسندیده نیست. کاملا مشخص است که به واسطه خُرد کردن لهجه، قوم و زبانی چیزی نصیب هنرمند نخواهد شد.
گلی خاطرنشان کرد: مجموعه آذربایجان و آن چیزی که اکنون به عنوان گویش زبان آذری و ترک در استانهای گوناگون کشور میبینیم، نشر فرهنگ کشورمان است. اگر از نظر سیاسی و دلاوری این مرز و بوم را مورد بررسی قرار دهیم از باقرخان و ستارخان گرفته تا شهید باکری از دلاوران این خطه حساب میشوند. همانطور که میدانید در زمینههای ورزشی، هنری، شعر و ادبیات نیز چهرههای سرشناسی در این خطه وجود دارند.
این هنرمند خطاب به آذری زبانهای کشورمان گفت: من همین جا به تمام آذری زبانان چه مرا دوست داشته باشند و چه نداشته باشند، میگویم هم خودتان، هم خطهتان و هم فرهنگ و زبانتان دوستداشتنی است. بیشترین آمار فرهنگی و هنری ما در طول این سالهای برنامهسازی در خطه آذربایجان بوده است. با توجه به این سابقه آیا میتوان گفت که ما نسبت به پرچم و کشورمان بیاهمیت هستیم و اینکه آیا میتوان به ما گفت که متخاصم؟
اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکانپذیر است
گلی با بیان اینکه پس از اشتباهی که انجام دادهایم راجع به آن تحلیلهایی صورت گرفت که با کم لطفی و بیمهری همراه بوده است، ادامه داد: آن کسی که هیچ وقت اشتباه نمیکند تنها خداوند و معصومین هستند. اشتباه در هر زمانی و برای هر کسی امکانپذیر است. ما نباید اجازه دهیم تا دیگران وارد این جریان شوند، آن را سیاسی و آن را به نفع خودشان تمام کنند. کارنامه ما گواه ماست، ما برای بچههای این مرز و بوم تلاش میکنیم و فرقی نمیکند که چه زبانی، چه رنگی و چه قومی باشند.
این هنرمند در پایان سخنانش با تأکید دوباره بر اینکه گروه «فیتیله» قصد توهین، سرزنش و تحقیر خطه آذربایجان را نداشته است، اظهار کرد:تلاش میکنیم تا این اشتباهمان را جبران کنیم. علیرغم 11 هزار کامنت فحش و ناسزا که در طول این مدت به من و دوستانم شد، من دست بچههای پاک سرشت، تمام کشورم را به ویژه خطه آذربایجان را میبوسم.
هیچ عمدی در کار نبوده است
در ادامه محمد مسلمی کارگردان و بازیگر برنامه «فیتیله» با اشاره به برنامهای که در آن ناخواسته به آذری زبانان کشورمان توهین شده بود، گفت: در آن برنامه متنی نوشته شد، برای اینکه بچهها فرق بین مسواک کوچک و بزرگ را متوجه شوند. همانند سایر کارهایمان قالب و طرحی را برای آن در نظر گرفتیم. این اشتباه در نمایش اتفاق افتاد اما هیچ عمدی برای انجام آن در کار نبود. من خودم آذری زبان هستم و به همین خاطر هیچ وقت نمیآیم همچین موردی را به همشهریان خودم نسبت بدهم.
او با بیان اینکه مردم ایران را همانند خانواده خودم میدانم، خاطر نشان کرد: ما تمام عمرمان را برای مردم گذاشتهایم. از خانواده و سلامتیمان گذشتیم تا بتوانیم در کنار شما مردم عزیز باشیم.
از کودکان بخواهید ما را قضاوت کنند
او با بیان اینکه نمایشهای ما برای کودک است، افزود: از آنجایی که مخاطبان ما کودکان هستند، از آنها بخواهید تا ما را قضاوت کنند. گاهی ممکن است نگاه بزرگترها با کودکان متفاوت باشد. حواسمان باشد که اگر یک اشتباه را آنقدر بزرگ کنیم برای بچهها این سوال بوجود میآید که مگر چه اتفاق مهمی افتاده و اینکه آیا در دین ما بخشش وجود ندارد؟!
مسلمی با بیان اینکه وجود اقوام مختلف در برنامههای ما نشاندهنده اتحاد ملی است، ادامه داد: از طرفی عدهای که میخواهند به این نظام و مردم آسیب برسانند، به این جریان پیش آمده دامن میزنند تا سوءاستفاده خودشان را بکنند.
او در پایان اظهار کرد: امیدوارم که مردم محترم خطه بزرگ آذربایجان ما را به خاطر اشتباهمان ببخشند و نگذارند حق عمومی بچههای این سرزمین به خاطر اشتباه یک نفر نادیده گرفته شود.
همچنین علی فروتن(بازیگر) با بیان اینکه ما هم اکنون در دهه سوم کارمان هستیم، اظهار کرد: ما تلاش کردهایم تا تمام آموزشهایی را که از اقوام گوناگون کشورمان داشتهایم، در برنامههای فیتیله اعمال کنیم و تا الان چند سال است بدون هیچ مشکلی جمعهها مهمان خانههای مردم بودهایم. در طول این برنامهها موقعیتهای متفاوتی را با استفاده از اقلیمها و اقوام ایران برای کودکان ایجاد کردهایم.
او با بیان اینکه ما سالهاست که در برنامههایمان به انواع حیوانات تبدیل شدهایم، افزود: ولی هیچ وقت فرزندانم از این موضوع ناراحت نبودند و برعکس افتخار میکردند که پدر شان باعث شده تا همکلاسیهایشان یکی از ضربالمثلهای این مرز و بوم را یاد بگیرد. ما سالهاست زحمت کشیدهایم و برخی از مهمترین لحظات زندگیمان را از دست دادهایم و اینها فقط به خاطر عشقمان به مردم بوده است.
این هنرمند با تأکید بر اینکه من نمیخواهم به کودکان دروغ بگویم، گفت: بعد از سالها برنامهسازی باید به این نکته توجه کرد که اشتباه اجتنابناپذیر است. هیچ وقت نویسنده ما آنقدر بیادب نیست که بخواهد به یک قومی توهین کند.
بزودی به آذربایجان میآیم و در آنجا برنامه اجرا میکنیم
فروتن خطاب به پدر و مادران کودکان اظهار کرد: من خواهش میکنم به کودکانمان تفکر و نگاه عمیق به مسائل را یاد بدهیم. ایران برای ماست. آذری، لر، بلوچ، گیلک و... هر جای ایران که قدم بگذاریم باید احساس کنیم که در خانهمان قدم گذاشتهایم و مطمئن باشید که به زودی به آذربایجان میآیم و در آنجا برنامه اجرا میکنم.
مسولیت حرفهای این اشتباه برعهدهی من است
به گزارش ایسنا،در ادامه علیرضا آقایی تهیه کننده برنامه «فیتیله» اظهار کرد: مسئولیت حرفهای این اشتباه بر عهده من است. این اشتباه اتفاق افتاد به این دلیل که یک واژهای در کنار یک لهجهای قرار گرفت که ترکیب این دو با هم باعث پدید آمدن یک سوءتعبیر شد.
او با بیان اینکه این یک اشتباه بزرگی بود که رخ داد، خاطر نشان کرد: اما این اشتباه به بازیگران و کارگردان برنامه «فیتیله» برنمیگردد، چرا که در برنامه ضبط شده این تهیهکننده است که موظف است از نگاه دیگری به برنامه نگاه کند. متأسفانه این موضوع از نگاه من به دور ماند و من تا همیشه بابت این موضوع از مردم کشورم عذرخواهی میکنم.
آقایی با بیان اینکه دوست دارم مردم کشورم بداند که من متوجه اشتباه پیش آمده هستم، افزود: این اشتباه تنها به آذری زبانان کشورمان برنمیگردد و شامل همه مردم میشود که باید از همگی آنها عذرخواهی کرد.
تهیهکننده برنامه «فیتیله» یادآور شد: مسئله قومیتها همیشه از محورهای اصلی این برنامه محسوب میشده است. طبیعتا برای اینکه بتوانیم راجع به دغدغههای کشورمان صحبت کنیم، باید به اقوام گوناگون آن بپردازیم. همانطور که میدانید مخاطبان ما کودکانی هستند که آینده کشور در دست آنهاست پس باید بدانند که اصل و ریشه کشورشان در کجاست و چه اقوامی در تاریخ کشور تلاش کردند و شهید دادند تا امروز ایران اسلامی سرافزار باشد.
همچنین در این برنامه کریم خودسانی سرپرست نویسندگان برنامه «فیتیله» با بیان اینکه "ایران رنگینکمان اقوام گوناگون است" اظهار کرد: کنار هم بودن این اقوام باعث ایجاد این رنگینکمان شده است. باید به این نکته توجه کرد که گروهی همانند «فیتیله» که همیشه تأکیدشان بر این بوده که ایران فقط تهران نیست و هدفشان آشنایی بیشتر کودکان این مرز و بوم با فرهنگ و رسوم کشورشان بوده، چطور میتوانند به یکی از رنگهای این رنگینکمان توهین کنند؟!
کد خبر: ۷۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
یک عضو شورای شهر تهران در آنتن زنده تلویزیون اعلام کرد زنی را می شناسند که فرزندش را فروخته و با ۵۰ مرد در یک خانه مجردی زندگی می کند. این بخشی از آسیب هایی بود که فاطمه دانشور اعلام کرد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
در این چند روز اخباری درباره خرید و فروش نوزادان منتشر شده است. شب گذشته محمدحسین رنجبران سردبیر گفتگوی ویژه خبری ابعاد این موضوع را با حضور فاطمه دانشور رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران روشن کرد. در این برنامه به صورت تلفنی رئیس پلیس پایتخت، حسین ذبحی معاون دادستان کل کشور و مسعودی فرید معاون سازمان بهزیستی حضور داشتند. آنچه در پی می خوانید مشروح میزگرد گفتگوی ویژه خبری بود. خبرها وقتی رصد می کردیم تک و توک در سالهای گذشته بحث خریدو فروش نوزادان بوده ولی در یک هفته گذشته اخبار زیادی در این باره منتشر شده که منشا آن شما هستید. اتفاق خاصی افتاد که فعال شدید؟ دانشور: این موضوع واقعیت دارد و برای حلش باید مسئله بیان شود. موضوع تازه نیست و این پدیده را بارها و بارها شاهد بودم که در اقصی نقاط کشور به خصوص در تهران اتفاق افتاده. در شورای شهر که وارد شدم عینی تر اینها را دیدم. در بازدیدهایی که سمن ها از مناطق آسیب داشتند، خبر فعالیت هایشان را می دادند و به وضوح صحبت از خرید و فروشش نوزادان می شد. چه پیگیری هایی داشتید؟ دانشور: از طریق مسئولان پیگیر بودم. دو ماه پیش آمار اینها زیاد شد. ماموران شهرداری متکدی ای را گرفتند که بچه ای را در بغل داشت که ۳ روز بود فوت شده بود و هنوز با آن داشت گدایی می کرد. من یک پیامک به آقای نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور زدم و گفتم فکری برای کودکان این شهر که در پارکها متولد می شوند، بکنید. بخش زیادی از این مشکل درباره انباشتگی است. من نماینده مردم هستم و حرفی را بیخود نمی گویم. اگر گزارشهای سمن ها از اتفاقاتی که در حاشیه شهر می افتد، نبود و گزارشهای شهرداری نبود، به این صراحت حرف نمی زدم. موضوع فعالیت باندها در این مسایل را از کجا دریافت کردید؟ دانشور: این بخش باید با مداخله پلیس پیگیری شود. دکتر هاشمی وزیر بهداشت همکاری کردند و مکاتبه ای با بیمارستانهایی که زنان کارتن خواب و خانمهایی که روابط خارج از نکاج دارند و باردار می شود، کردند و مادرانی که معتاد بودند و مصرف دوگانه هروئین و شیشه داشتند و بعضا مبتلا به HIV بودند در این بیمارستانها پذیرش می شدند. این خانم ها مراحل را طی می کنند. این اتفاق مال دو هفته پیش است. ایشان بچه اش را می فروشد؛ وقتی مددکار پیگیری کرد به زندگی این خانم رسید. این خانم در یک خانه مجردی بین ۵۰ مرد داشت زندگی می کرد که مصرف کننده و حامل مواد مخدر بودند. زمانی که مددکار با این اوباش حرف می زد، آنها با چاقو سرشان را می خاراندند و جواب می دادند. محیط اینقدر ناامن بود. گزارش به پلیس دادید؟ دانشور: ما گزارش را به شهرداری دادیم و این نهاد هم شروع به مداخلات با نیروی انتظامی کرده و البته این مسایل با موقعیت ضرب و جرح جواب نمی دهد. فرمانده انتظامی تهران بزرگ به صورت تلفنی وارد شد.
شما تاکید کردید که برای همین منظور جلسه داشتید و پیگیری کردید و گفتید اگر به صورت باندی باشد، پیگیری و برخورد می شود؟ فرمانده پلیس تهران بزرگ: اشاره شد به جلسه ای که با عزیزان داشتیم. ۳ روز پیش با برخی از مسئولان شهر تهران جلسه داشتیم. از نمایندگان مجلس و دعوت از دو نفر از اعضای شورای شهر نیز صورت گرفت. خانم دانشور دعوت نبودند؟ فرمانده پلیس تهران بزرگ: خیر. دو نفر از آقایان را دعوت کردیم و برخی از معاونان شهرداری و قوه قضاییه که نمایندگانشان حضور پیدا کردند ولی از شورای شهر آقای طلایی و آقای ناصحی دعوت بودند که حضور پیدا نکردند. قرار بود بیایند ولی گفتند کار برایشان پیش آمده و نیامدند. جلسه خوبی بود و بحث فقط وضعیت زنان نبود، بلکه معتادان متجاهر و متکدیان بود. این به پلیس چندان مربوط نمی شود مگر زمانی که قوه قضاییه دستور بدهد. همه عزیزان قولهای خوبی دادند. جلسه عملیاتی بود و معاون دادستان حضور داشتند و با دادستان نیز صحبت کردیم و ایشان ۳ نفر از معاونان خود را در این باره گذاشتند. شما ازدیاد خرید و فروش نوزادان را تایید می کنید؟ فرمانده پلیس تهران بزرگ: با شهردار فردای آن روز جلسه داشتیم و با قولهای مساعد همه دوستان وضعیت مطلوبی را در آینده نزدیک داشته باشیم. بی رودربایستی باید صحبت کنم. این برای ما هم ناراحت کننده است ولی وظیفه داریم حساس سازی کنیم. فرمانده پلیس تهران بزرگ: این را اشاره کنم که هر دفعه از طرف صدا و سیما کسی صحبت می کند مسایلی را مطرح می کند ولی بعد کسی پیگیری نمی کند. این موضوع بار اول نیست اینطور مطرح می شود. ۴ سال پیش من اعلام کردم در ارتباط با خانمهای معتاد متجاهر نزدیک به ۱۰۰ نفر در پارکهای تهران بیشتر نیستند و معتادان متجاهر مرد هم بیش از ۵ هزار نفر نیستند. بعد از گذشت ۴ سال ما بیش از ۱۵۰۰ نفر خانم معتاد متجاهر و بیش از ۱۵ هزار نفر معتاد متجاهر مرد داریم. ولی هیچ اقدامی صورت نگرفته. قطعا بدانید دو سال دیگر چند هزار نفر به اینها اضافه می شود. ولی مشکلی را حل نمی کنند. باید فکری در این باره کرد. عمده بحث این است که می گوییم خانمها معتاد شده. بعد می گوییم سن اعتیاد خانمها کم شده. بعد می گویند اینها خانمهای آسیب دیده هستند. بعد می گویند اینها ایدز دارند. بعد هم می گویند اینها در کنار خیابان فوت کرده اند. شما چرا اطلاعات را هنوز در اختیار پلیس نگذاشتید؟ دانشور: هیچکس در شورای شهر در آسیبهای اجتماعی به اندازه من ورود نکرده. مسایلی را به صورت تخصصی در آسیبهای اجتماعی دارم برای برنامه ششم هم لازم است. چرا یکی از مشکلات حل نشده؟ چون در اسناد بالادستی برنامه های توسعه اول تا پنجم به آن نپرداختیم. باید در برنامه ششم، باید دستگاه بهزیستی تقویت شود. چرا اطلاعات را به پلیس ندادید؟ دانشور: به عنوان عضو شورای شهر، مسایل را در اختیار شهرداری گذاشتیم و رئیس سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهر تهران که آقای هوشیار است، اطلاعات را به پلیس داده. این اطلاعات در اختیار شما قرار گفته؟ فرمانده انتظامی تهران بزرگ: خیر، این اطلاعات به دست ما نرسیده. به آقای هوشیار هم که در جلسه بود، گفتیم چیزی نداد. اگر این اطلاعات به پلیس برسد سریعا رسیدگی می شود. ما در همه حوزه ها اطلاعات داریم. این کودکان را که سر راه می گذارند ما اطلاعاتش را داریم. اطلاعات مشکلات بیمارستانها را داریم. حتی آمار کودکانی که معتاد هستند و از پدر و مادر بیمار یا معتاد به دنیا می آیند را می دانیم. حتی در بهزیستی هم این کودکان را جدا می کنیم. هر اطلاعاتی را که در اختیار ما بگذارند، رسیدگی می کنیم. دانشور: این موضوع را ۱۰ سال است دنبال می کنیم. پلیس نمی تواند به تنهایی این مشکل را حل کند. بعضا من به سختی می توانم این مسئولان را ببینم. فریاد کشیدم که بیایید این اطلاعات را از من بگیرید. راهکار اصلی، هماهنگی بین بخشی بهزیستی، شهرداری، وزارت کار، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان است. چند بخش باید درگیر شوند که این موضوع رفع شود. این خیلی باید به صراحت مطرح شود. این هماهنگی بین بخشی را باید ایجاد که قدرت دستش است. باید نهاد ریاست جمهوری وارد شود. شما گفتید سختگیری های بهزیستی باعث فروش نوزادان شده؟ دانشور: بله. رقمهای فروش نوزاد سالم بین ۴ تا ۱۰ میلیون است. حبیب الله مسعودی فرید معاون اجتماعی بهزیستی به صورت تلفنی وارد برنامه شد. شما بحث سختگیری هایتان را قبول دارید؟ فرید: نه، این را قبول ندارم. از تعداد بچه هایی که در سال پذیرش می کنیم حدود ۸۵ درصد پدر و مادر مشخص و در اصل سرپرست غیر موثر دارند. به این راحتی نمی توان اینها را واگذار کنیم. برای هر بچه که قابل واگذاری است ۷ خانواده متقاضی داریم که باید اینها را از لحاظهای مختلف بررسی کنیم. بخشی از این بررسیها را نیز قوه قضاییه انجام می دهد. ما مسئولیم این مسایل را داشته باشیم چون ممکن است یک بچه برود بعد از یک سال او را برمی گردانند که خیلی آسیب می بیند. باید دید چرا افراد می خواهد بچه شان را بفروشند؟ عامل اول اعتیاد است. عوامل دیگر هم مسایل اقتصادی است برای کسی که می خواهد بچه شان را بفروشد. درباره این خانمها، عامل اصلی اعتیاد است که توان فکر کردن را از خانمها می گیرد. شما افزایش خرید و فروش را شما در تهران و مشهد تایید می کنید؟ مسعودی فرید: موارد خرید و فروش در استانهای مختلف به ما هم رسیده. این خرید و فروش جرم است و کسی که اطلاع دارد باید به ناجا اعلام کند. به لحاظ قانونی، قوانین محکمی برای برخورد داریم؟ مسعودی فرید: بله نیروی انتظامی در همان محل صورتجلسه می کنند و بچه به بهزیستی واگذار می شود. اگر دوستان موارد را به پلیس یا قوه قضاییه اطلاع دهند، ما وارد می شویم. هر کودکی که اطلاع داده شود، به راحتی پذیرش می شود. دکتر ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت آمارها سیاه نمایی است و درست نیست. آیا اینطور است؟ مسعودی فرید: آمار و اطلاعاتی به ما داده شده ولی آمار دقیق نداریم. این آمار نباید دست بهزیستی باشد. باید نیروی انتظامی و قوه قضاییه داشته باشد. آمار را کجا باید دربیاورند؟ دانشور: مددکاران بهزیستی و سمن ها باید داشته باشند. مسعودی فرید: نه به این صورت نیست. بهزیستی که نمی تواند همه گوشه های شهر را نگاه کند تا ببیند جرم واقع شده یا نه. سالانه ۱۰۰۰ کودک وارد سیستم نگهداری می شود که ۸۵ درصد اینها سرپرست غیر موثر دارند و همگی را نمی گوییم معتاد هستند. بلکه مثلا جرم یا مشکل حاد روانی دارند. حسین ذبحی معاون دادستان کل کشور به صورت تلفنی وارد گفتگو شد. می گویند آمار در این زمینه نیست. به عنوان معاون دادستان کل، آمار را چه کسی باید داشته باشد؟ ذبحی: ابتدائا در خصوص آمار، دستگاه های متولی که وظیفه جمع آوری کودکان خیابانی و بی سرپرست را دارند، مانند بهزیستی باید آمار را داشته باشند. بحث کودکان خیابانی یا بی سرپرست و بدسرپرست و سواستفاده های اینها در دو محور قابل بررسی است. یکی اینکه کودکان به لحاظ اینکه مادران آواره، کارتن خواب و فراری از خانه و بیمار هستند، این فرزندان به لحاظ اصل موضوع که اعتیاد و کارتن خوابی است، در مظان آسیب قرار می گیرند و خودشان و زندگی شان را نمی توانند تامین کنند چه رسد به نگهداری بچه ها. بحث آنها در مقوله معتادان خیابانی و کارتن خواب است. ستاد مبارزه با مواد مخدر و دستگاه های متولی نسبت به جمع آوری اینها اقدام می کنند. فرزندان در اختیار این مادران دو نوع هستند. یک دسته متعلق به مادران هستند. به لحاظ اینکه مادرها صلاحیت و توان نگهداری ندارند، بر اساس ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی و مواد ۴۰ تا ۴۳ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱ باید بعد از جمع آوری اینها از طریق بهزیستی و مراجع قضایی نسبت به تعیین سرپرستان صاحب صلاحیت اقدام شود. قوانین فعلی بازدارندگی لازم را دارد؟ برخی قوانین می گوید خرید و فروش کودک بین ۱ تا ۲ میلیون تومان بیشتر جریمه ندارد؟ ذبحی: از بعد قضایی اگر نگاه کنیم یک امر است. ولی این یک آسیب اجتماعی است که باید مدیریت و ساماندهی شود. بچه ها باید به افراد دارای صلاحیت داده شود. گروه دیگر از این کودکان متعلق به مادران نیست. این کودکان به عنوان کودکان بی سرپرست مشمول حمایت قانونی هستند. باید این بچه ها را از افراد بگیرند تا در اختیار بهزیستی باشد تا به متقاضیان بدهند. بعد دیگر متکدیان هستند. در این بحث که افرادی اینها را عامل تکدی می کنند، یک مقوله مجزاست. بحث تکدی گری یک جرم و معضل اجتماعی سازمان یافته است. چون آحاد مردم از روی رقت و صدقه، کمک های زیادی به گدایان می کنند اشخاصی این افراد را در اختیار می گیرند و با سواستفاده از مادران و بچه ها گروه های سازمان دهی شده درست می کنند. باید اینها با بررسی های اطلاعاتی شناسایی شوند و عواملشان مجازات شوند. لایحه ای را ۷ سال پیش قوه قضاییه داده است و در کمیسیون حقوقی در حال بررسی است و نتیجه این تشکیل شورای عالی حل مشکلات کودکان و نوجوانان است. ظاهرا در مجلس نهم هم تصویب نخواهد شد. در حالی که تصویب این کمک به حل مشکلات می کند. شما چرا پیگیری نکردید؟ ذبحی: لوایحی که از قوه قضاییه ارسال می شود پیگیری ما را به دنبال دارد. تصویب قوانین بهتر، راهگشا خواهد بود ولی این به این معنی نیست که در حال حاضر ما قانون نداریم. ما در جریان تصمیمات و پیشرفتها هستیم. آنچه به عنوان تکدی در جامعه است، یک بعد هماهنگی می طلبد ولی باید فرهنگسازی شود تا مردم با حس رقت و کمک به این افراد باعث رونق کار آنها نشوند. یک و نیم سال قبل بود که شهرداری تهران پلاکاردهایی را نصب کردند که تذکر می داد به این افراد کمک نشود. بررسی کارشناسی نشان داد در تمام محلاتی که این تابلوها بود، متکدیان حضور ندارند. دانشور: مهمترین و فوری ترین راهکاری که می توانیم داشته باشیم تشکیل فوری یک کمیته برای این کودکان است. این کمیته در هر جایی که تشکیل شود فایده ندارد. تنها باید در نهاد ریاست جمهوری تشکیل شود که قدرت دارد. مثلا گفتند دو نفر از اعضای شورای شهر به یک جلسه دعوت شدند و نرفتند. جایی باید این جلسه باشد که مسئولان حضور داشته باشند. نقش مددکاری اجتماعی نیز نباید فراموش شود. اینها قدرت مداخله و اختیار ندارند. قانون باید درست شود. باید کارت شناسایی مخصوص داشته باشد و سریع نشان دهد ورود جدی و سریع کند. یک بچه ۴ ساله سر این قضیه فوت کرد. فرمانده انتظامی تهران بزرگ: ورود جدی ما جمع آوری است و لذا شهرداری و بهزیستی باید ورود کند. پلیس آمادگی دارد که در کمتر از ۴۸ ساعت اینها را در سطح شهرها و تهران جمع آوری کند. این جلسه اخیر پرثمر بوده و انشاالله تا هفته های آتی وضعیت مطلوبی را داشته باشیم. بیایید یک فکری به حال زنان آسیب دیده کنیم تا مشکلات بچه ها نیز حل شود. مسعودی فرید: بچه هایی که به ما داده می شود، از طریق قوه قضاییه می آیند. ممکن است بچه ای به ما داده شود و برخی داده نشود. لذا اصل این آمار در قوه قضاییه است.
منبع: خبرآنلاین
کد خبر: ۷۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲
خواهر غضنفر رکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان گفت: عربستان مقصر است و باید راجع به سرنوشت برادرم پاسخگو باشد.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir "ایران رکن آبادی" روز چهارشنبه درباره سرنوشت برادرش در عربستان گفت: عربستان مقصر است و تا الان هم حاضر نشده است که کمیته حقیقت یاب را تشکیل دهد.
وی گفت: مسولان و دولتمردان باید درخصوص سرنوشت برادرم مذاکره و مطالبه رسمی از عربستان داشته باشند تا عربستان مجبور به پاسخگویی رسمی شود.
خواهر رکن آبادی ادامه داد: من هم امروز مطالبی درباره زنده بودن برادرم شنیدم که این صحبت ها حاکی از آن است که حقیقتا ردی پیدا شده است. وی گفت: همچنان که قبلا آقای لاریجانی رییس مجلس و آقای بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی هم گفتند ، وی زنده دیده شده است.
خواهر رکن آبادی افزود: بنابراین عربستان راجع به سرنوشت برادرم باید پاسخگو باشد چرا که هر چه جلوتر رفتیم در واقع این موضوع و این گمانه خیلی قوی تر شد که ایشان زنده است .
وی ادامه داد: عربستان وقتش درباره پاسخگویی در خصوص زنده بودن برادرم تمام شده و با توجه به مشخص شدن 29 نفر که در عرستان دفن شده اند و عدم وجود برادرم در بین آنها، این فرضیه را خیلی قوت بیشتری می بخشد که ایشان زنده است.
خواهر رکن آبادی تاکید کرد: عربستان باید از لحاظ حقوقی پاسخگو باشد. وی یادآور شد: حدود 5 هفته پیش از پدر و مادر من آزمایش ژنتیک گرفتند و با اجسادی که داخل ایران بود و کسانی که آنجا دفن شده بودند مقایسه کردند که برادرم را پیدا نکردند.
وی درباره این سوال که تحلیل شما از پیدا نشدن برادرتان چیست با توجه به اینکه یک تحلیل این است که وی ربوده شده است، گفت: تحلیل ما هم این است. ایشان به بیمارستان می رود و با توجه به اینکه بیانیه حج را وی خواند، در همان ساعت های اولیه شناسایی می شود و حتما وی ربوده شده است.
خواهر رکن آباد تاکید کرد: وی حتما زنده است. فرد مشهوری که بیانیه حج را قرائت کرده است و بسیار مورد توجه سرویس های اطلاعاتی بوده و حتی مورد تعقیب هم بوده است، در آن بهم ریختگی ربوده شده است.وی ادامه داد: سرویس های اطلاعاتی طراح دارند و کار امنیتی انجام می دهند. بنابراین از بیمارستان وی را می برند.
خواهر رکن آبادی گفت: آخرین تماس ما در روز قبل از عرفه بوده است و تلفنی صحبت کردیم و در روز عرفه یک ارتباط وایبری داشتیم که بعد از آن تماس قطع می شود تا اینکه شاهد برنامه ایشان از تلویزیون بودیم که آن بیانیه را قرائت کردند و روز عید قربان آن حادثه و فاجعه منا اتفاق افتاد.
وی ادامه داد: از ساعت 2 خبر رسمی اعلام کرد که چنین فاجعه ای اتفاق افتاد و خیلی تلاش کردیم که موفق به تماس با ایشان نشدیم و هرکس شایعه ای می کرد که وی را آنجا دیده اند یا صدایش را شنیده اند ولی گفتیم که تا خودمان صدایش را نشویم این حرف ها را قبول نداریم که متاسفانه خبری از ایشان نشد.
خواهر رکن آبادی گفت: ولی همه گمانه ها به طرف این قضیه پیش رفت که کار سرویس های اطلاعاتی است هرچه جلوتر رفتیم این گمانه قوی تر شد و ادله ای نداشتند به اینکه ایشان مرده است. وی در مورد اینکه آیا فکر می کنید که برادرتان داخل عربستان است گفت: تحلیل ها مختلف است و نمی دانم . البته می دانیم که اسراییل بشدت دنبال ایشان بوده است.
وی ادامه داد: اسراییلی ها از زمانی که وی در لبنان سفیر بود به دنبال او هستند که در آنجا موفق به ترور برادرم نشدند و چند طرح ترور دیگر هم داشتند که رسانه ای نشد تا اینکه در این فاجعه منا آنها از این بهم ریختگی استفاده کردند و برنامه خود را اجرا کردند.
وی درمورد روحیه خانواده برادرش گفت: به هر حال خانواده همه می دانند که وی در مسیر شهادت بوده است و سالها اعلام می کرد که در جبهه های حق علیه باطل باید شهید می شدم و بارها صحبت می کرد که من عمر زیادی کردم و دائم این حرف را تکرار می کرد و به ما توصیه می کرد که بیشتر خدمت کنیم و دنیا جای ماندن نیست.
منبع: خبرگزاری ایرنا
کد خبر: ۷۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱
«سولاف» تصور میکند فاجعهای که برایش رخ داده یک بیماری است و خوب خواهد شد، او در ۱۰سالگی نمیتواند شرایط جدیدش را باور کند و با آن کنار بیاید، خواهر بزرگتر میگوید زمان زیادی طول کشید تا به دو خواهر کوچکترش بگوید که هر سه حاملهاند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش فارس، مستند«A۱۵۷» روایتگر زندگی سه دختر کرد سوری است که پدر خود را ۲۰ روز قبل از حمله به شهر توسط گروه داعش از دست دادهاند و اطلاعی از مادر خود نیز ندارند و حالا در اردوگاه زندگی میکنند.
مستند روایت زندگی «روکن»، «هیلین» و کوچکترین خواهر ۱۰ ساله آنها بنام «سولاف» است که بدون خانواده و مدرک شناسایی به نوعی زندانی شدهاند، آنها حتی برای امور درمانی خود نیز نمیتوانند از اردوگاه خارج شوند. تا همین بخش از داستان، مستند سوژه کاملی ( جنگ، آوارگی، از دست دادن پدر و ناپدید شدن مادر) برای مخاطب دارد.
مستند با چند نما از کمپ آوارگان آغاز میشود و شما با دیدن عبارت «A۱۵۷» روی چادر سه دختر نوجوان متوجه چرایی نامگزاری مستند بدین نام میشوید.
خواهر بزرگتر راوی اصلی داستان است و همچون مادری که تنها ۱۵سال دارد برای دو خواهر ۱۰ و ۱۱ سالهاش مادری میکند، او روبروی دوربین مینشیند و آرام آرام اصل ماجرا را برای مخاطب بازگو میکند، دختر روزهای پایانی سقوط شهر را با خاطرهای از مادر بیاد میآورد که در جای جای خانه قرصهایی برای خودکشی پنهان کرده بود تا روزی که داعشیها به خانه آنها حمله میکنند دختران شرافت خود را حفظ کنند، چرا که در نگاه مادر شرافت بیشتر از زندگی ارزشمند است.
روای اصلی مستند موهای خواهرانش را شانه میکند و برایشان شعر میخواند، شعرهایی که تلخ و دردآورند و انگار خواهر بزرگتر میخواهد شما را آماده شنیدن فاجعهای بزرگ نماید که کارگردان از گفتن آن عاجز است. خواهر بزرگتر میگوید «سولاف» کوچکترین خواهرش تا بحال ۲ بار اقدام به خودکشی کرده که ناموفق بوده و شرایط روحی بدی دارد، مخاطب تصور میکند «سولاف» دوری از مادر و شرایط جنگ را تاب نیاورده و گرچه خودکشی را ناپسند میداند اما تا حدودی شرایط وی را درک میکند اما باز همه از گفتن اصل ماجرا امتناع میکنند.
کارگردان دوربینش را بیرون از چادر آورده و زندگی در اردوگاه را به تصویر میکشد، بازیهای پسران نوجوان را که انتهایش در جنگ و نزاع است و آدمهایی که نمیدانند چه میکنند و سر در گم هستند و باران و سرمایی که چادرهای آوارگان نمیتواند راه نفوذش را ببندد.
دوربین دوباره به سراغ سوژههایش میرود و اینبار با آنها به بیمارستانی صحرایی در خارج از اردوگاه میرود و پرده از بارداری «سولاف» بر میدارد و در روند مستند متوجه میشوی که هر سه دختر نوجوان باردارند...
«سولاف» تصور میکند فاجعهای که برایش رخ داده یک بیماری است که خوب خواهد شد، او در ۱۰سالگی نمیتواند شرایط جدیدش را باور کند و با آن کنار بیاید، خواهر بزرگتر میگوید زمان زیادی طول کشید تا به دو خواهر کوچکترش بگوید که هر سه حاملهاند و باید این شرایط را درک کنند. روای ۱۵ ساله مستند حالا در عرض چند ماه آنقدر بزرگ شده که سرپرستی دو خواهرش را بر عهده گرفته است.
مستند «A۱۵۷» از نیمه گذشته و مخاطب به تصور آنکه همه ماجرا را می داند پای درد و دل این سه خواهر می نشیند اما انگار مستندساز عامدانه نمیخواهد تمام ماجرا را به تصویر بکشد. روای از لحظه تلخ جدایی وحشیانه و غیر انسانی با مادر خود میگوید و لحظه ای که هر سه خواهر به یک مرد داعشی سپرده میشوند و وظایفی که در شستن لباس جنگجویان داعشی داشتهاند.
مستند یکباره و در لحظهای که انتظارش را نداری از واقعیتی تلخ پرده بر میدارد که تلخیهای بی پایان گذشته را به محاق میبرد، خواهر بزرگتر از بارداری هر سه دختر توسط یک جنگجوی داعشی سخن میگوید، مسئلهای که ...
مستندساز در چند مقطع زمانی دوباره به کمپ آوارگان میرود که یکی از یکی دردناکتر است، یکبار برای به دنیا آمدن فرزند دختر ۱۵ ساله و قابهایی که از صورت مادر در مواجهه با فرزندش نشان میدهد و بار دیگر زمانی که «سولاف» نوجوان نتوانسته با شرایط جدید کنار بیاید و برای سومین بار خودکشی کرده و اینبار متاسفانه موفق شده است و جنین در شکم وی نیز چند ساعت پس از وی مرده بود.
در فرم و ساختار مستند«A۱۵۷» اثر چندان پیچیده نیست و روایت خطی دارد و جلوههای ویژه و ... که این روزها در برخی مستندهای پرخرج رواج یافته استفاده نمیکند و همین مسئله به اثر گزاری بیشتر مستند کمک کرده است. برخی دقایق و لحظات بدون آنکه ضربهای به ماهیت داستان وارد کند میتواند با حذف ۱۰ تا ۱۵ دقیقه روایت بهتری داشته باشد.
در نهایت می توان گفت مستند«A۱۵۷» اثری برای ثبت در تاریخ است و به سختی میتوان روایت این سه خواهر کُرد را دید و از آن بعنوان یک مستند نام برد بلکه این تصاویر سندی بر مظلومیت مردمی در دورهای از تاریخ است که بشر ادعا میکند در کمال انسانی خود بسر میبرد.
کد خبر: ۷۶۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
چرا شعار مرگ بر آمریکا سر مىدهیم؟ ملت آمریکا چه گناهى کردهاند که علیه آنها شعار مىدهیم؟ ریشه تاریخى این شعار کجاست؟
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
تسنیم نوشت:چرا شعار مرگ بر آمریکا سر مىدهیم؟ ملت آمریکا چه گناهى کردهاند که علیه آنها شعار مىدهیم؟ ریشه تاریخى این شعار کجاست؟ پاسخ: منظور از آمریکا در شعار «مرگ بر آمریکا» که شعارى رایج در ایران و برخى احزاب و گروههاى سیاسى- مذهبى در برخى کشورهاى دنیاست، بههیچوجه، مردم آمریکا نیست که زیر زنجیرهاى امپراتورى خبرى و رسانههاى استکبارى و شعارهاى دروغین آن، بىخبر از ظلم و جنایات دولتمردان خود در جهان بوده، بلکه منظور از آمریکا، نظام سیاسى و سیاستهایى است که از سوى حکومت و دولت آمریکا، در دنیا اعمال مى شود؛ دولتى که روح استکبارى و خوى فرعونى آن بر کشورهاى بسیارى سایه انداخته است. البته روح استکبارى آمریکا، تنها در کالبد دولت و حکومت آمریکا دمیده نشده است، بلکه بسیارى از مؤسسات اقتصادى، شبکههاى مخفى و آشکار سیاسى، مراکز فرهنگى، پژوهشى، خصوصى و بینالمللى، حتى با عنوان خیریه و بخش عمدهاى از مطبوعات و رسانههاى جهانى، با روح استکبارى آمریکا، بهمنظور پیشبرد اندیشه و اراده آن، در کار و حرکت هستند. بنابراین، در شعار مرگ بر آمریکا، مردمى که در سیاستها و ظلمهاى دولت خویش، نقش نداشته یا بىاطلاعند، مورد لعن و نفرین نمىباشند. از سوى دیگر شعار مرگ بر آمریکا، شعارى برآمده از تجربههاى بسیار مردم ایران، در طول سالهاى متمادى است که با تمام وجود، خوى استکبارى آمریکا را تجربه کردهاند؛ نظیر راهاندازى کودتاى 28 مرداد 1332ش. و حمایت از رژیم مستبد پهلوى و چپاول منابع اقتصادى، فرهنگى و انسانى کشورمان قبل از انقلاب؛ بعد از پیروزى انقلاب اسلامى نیز مردم ما شاهد تهیه و تدارک انواع توطئهها بهمنظور به شکست کشاندن این نهضت عظیم اسلامى بودهاند؛ مانند کودتاى نوژه، راهاندازى و مداخله در جنگ تحمیلى، مسدودنمودن دارایىهاى ایران، تحریمهاى متنوع اقتصادى، سیاسى، تکنولوژیکى و کارشکنى و اخلال در روند سازندگى کشور و تلاش براى متوقفکردن پیشرفتهاى صلحآمیز هستهاى ایران و تروریسمخواندن ایران و نیز دخالت آشکار در حوادث داخلى ایران و حمایتهاى گسترده و آشکار از اغتشاشگران.
این شعار در واقع، یک هشدار و بیدارباش دائمى جهت آگاهى در مقابل توطئههاى دائمى آمریکا، در قبال ملت مسلمان و آزادهى ایران است؛ چنانکه مقام معظم رهبرى در پاسخ به سؤالى مىفرماید: «ما همهى مشکلات را به گردن آمریکا نمىاندازیم. مشکلات ما از خودمان است؛ منتها دشمن از این مشکلات مىخواهد حداکثر استفاده را کند؛ پدر کشور و ملت را در بیاورد. ما نمىگوییم اگر تورم هست، تقصیر آمریکاست؛ نه، اگر تورم هست، اگر کاهش قدرت خرید هست، اگر کمبود اشتغال هست، چه کسى گفته تقصیر آمریکاست؟ ما گردن آمریکا نمىاندازیم؛ این تقصیر خود ماست؛ تقصیر مسؤولان است؛ اما اگر اسم آمریکا را مىآوریم، اگر حرف آمریکا را مىزنیم، مىخواهیم بگوییم که گرگى کمین گرفته، پشت خم کرده که به شما حمله کند؛ از این غافل نباشید. به مسؤولان مىگوییم ضعفها را برطرف کنید، به شما مىگوییم که متوجه این دشمن باشید؛ تا به شما حمله نکند...». با توجه به ماهیت استکبارى آمریکا در قبال ایران و جهان، شعار مرگ بر آمریکا، داراى آثار حیاتبخشى در داخل و در سطح جهانى است. این شعار، نداى حقى است که بر سنت و کلام حق استوار است. در این فریاد پاک و متعالى، دستکم دو وجه مثبت دیگر و دو فایده حیاتى مىتوان یافت؛ نخست وجه سیاسى و بینالمللى آن است، یعنى صلابت مرگ بر آمریکا، بیان حق و فریاد مظلومیت است و پلیدى ظالم را آشکار و رسوا مىسازد و جسارت در برابر ظلم غالب را در میان مردم جهان، پدید مىآورد و ظالم را ذلیل و پریشان مىکند و امروزه شاهد هستیم که این شعار در بسیارى از کشورها تکرار مىشود. فایدهى دیگر، اثر روانشناختى این شعار است که اظهار تنفر از ظالم، ترحم بر مظلوم را در دل تقویت مىکند و انسان را از تمایل به ظلم و ظالم باز مىدارد و این امر، موجب صفا و صداقت دل و جان مىگردد؛ امیرالمؤمنین - علیهالسلام - در وصیت به امام حسن و امام حسین - علیهماالسلام - فرمود: «دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید». اگر امروزه شرایط اجراى حکم جهاد با مستکبران فراهم نیست، لازم است که شهادتطلبانه، فریاد مرگ بر آمریکا را بلند و رسا فریاد زنیم و قدمى عقب نگذاریم؛ به امید روزى که جهانى بیدار و شجاع، دیو ظلم و ظلمت را از پاى درآورد و دولت فرخندهى یار فرا رسد.پرسش: آیا شعار مرگ بر آمریکا براى ما کفایت مىکند یا وظایف دیگرى هم داریم؟ پاسخ: خیر، لازم است بکوشیم که مخالفت با استکبار آمریکا، در حد شعار و سیاست باقى نماند؛ بلکه با تلاشهاى علمى، فعالیتهاى اقتصادى و تقویت ابعاد اعتقادى، فرهنگى و... مبارزهاى همهجانبه انجام دهیم و از سطحىشدن پرهیز کنیم و همانطورکه نباید از سایر ابعاد مبارزه و مقاومت و جهاد، غافل شد، نباید از بعد سیاسى هم غافل شد؛ زیرا کشورى مثل ژاپن با توفیقات اقتصادى و تکنولوژیک، در زمینههاى سیاسى، در بند استکبار آمریکاست. در کنار مبارزهى همهجانبه با اهداف و توطئههاى آمریکا در قبال کشورمان و جهان بشریت، یکى از وظایف دینى و انقلابى ما، تلاش براى هدایت و بیدارى مظلومان و ملتهایى است که زیر سلطهى تبلیغات سهمگین استکبار جهانى، در جهل و بىخبرى گرفتارند که شامل ملت آمریکا نیز مىشود. از اینرو، رویکرد نظام اسلامى در قبال چنین ملتهایى، مبتنى بر تبلیغ آموزههاى حیاتبخش اسلامى و تلاش براى افشاى ماهیت شوم دولتمردان اینگونه کشورهاست و اینکار با اعزام مبلغ، گسترش شبکههاى برونمرزى صدا و سیما، سایتهاى اینترنتى، جذب طلبه و دانشجو، برگزارى همایشهاى بینالملى و دعوت از روشنفکران و نخبگان این کشورها و... صورت مىگیرد.پرسش: چرا شعار مرگ بر آمریکا پس از 35 سال هنوز سر داده مىشود؟ پاسخ: دو چیز تداوم این شعار را رقم زده است؛ نخست روح ظلمستیزى مردم ایران که نیروى ایجاد انقلابى عظیم را داشتند و دیگر رسوایى آمریکا در اینکه نشان داد مظهر بیداد و فرعونیت است و از هیچ تجاوز و جنایت و خیانتى براى شکستن عمود خیمهى استقلال و به قفس درآوردن آزادى این ملت، فروگذار نمىکند. این دو عامل، همچون دو بال پر توان، شعار مرگ بر آمریکا را در سپهر شعور تاریخى مردم ایران به اوج رسانید.پرسش: آیا شعار مرگ و نفرین داراى مبانى شرعى و فقهى است؟ و آیا قرآن کریم با شعار مرگ و مرگخواستن براى برخى افراد مخالفت دارد؟ پاسخ: قرآن کریم در مواضع متعددى نه تنها لعن و طرد و نفرین بر دشمنان حق و حقیقت را ذکر کرده است بلکه صراحتاً فریاد مرگ را نیز روا داشته و ذکر نموده است. براى آنکه مطلب بهصراحت کامل براى خوانندگان روشن شود، شایان ذکر است که قرآن کریم در 4 موضع بهصراحت نداى (مرگ بر) را بلند کرده است که این چهار مورد عبارتند از: 1- قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ - النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ - إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ - وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (سوره بروج: آیات 4 تا 7) 2- قتل الخراصون، الذین هم فى غمرة ساهون، یسألون أیان یوم الدین، یوم هم على النار یفتنون (سوره الذاریات: آیات 10 تا 13) 3- اِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ، فَقُتِلَ کَیْف قَدَّرَ، ثمَّ قُتِلَ کَیْف قَدَّرَ، ثمَّ نَظرَ، ثمَّ عَبَس وَ بَسرَ، ثمَّ أَدْبَرَ وَ استَکْبرَ (سوره مدثر: آیات 18 تا 23) 4- قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ / مِنْ أَىِّ شَىْءٍ خَلَقَهُ / مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ / ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ا(سوره عبس) بر خوانندگان گرامى پوشیده نیست که عبارت قُتِلَ در عربى، معادل فارسى (کشته باد)، (مرگ بر) مىباشد و قرآن کریم نه تنها از این عبارت بهطور مطلق نهى نکرده است بلکه خود در چهار مورد، افراد و گروههایى را شایسته این سخن دانسته و علیه آنها چنین مطلبى را آورده است. مجال ضیق کنونى جاى بحث تفسیرى جدى در باب این آیات نیست اما شایسته است خوانندگان گرامى توجه داشته باشند که در هر 4 مورد مذکور در قرآن کریم که «کشته باد» و «مرگ بر» آمده است، طرف خطاب آیه و کسانىکه مورد این خطاب قرار گرفتهاند، داراى خوى استکبارى بودهاند و بهعبارتدیگر همه موارد مرگخواستن در قرآن به استکبار ربط دارد و براى مقابله با مستکبرین است و این خود از آموزههاى جالب توجه قرآنى است و براى ما درسآموز است. در برابر افرادى که شعار «مرگ بر» را مخالف آموزههاى قرآن کریم مىدانند البته بزرگان دیگرى نیز هستند که این شعار را عین دستور قرآن مىدانند و امر پیامبر اکرم مىدانند. بهعنوان مثال امام راحل عظیم الشان ملت ایران که خود مفسر قرآن بود و برخى از کسانىکه امروز مدعى هستند که مرگ بر آمریکا گفتن خلاف اصل قرآنى است، ادعاى شاگردى او را هم دارند. امام راحل در باب شعار مرگ بر آمریکا در مواضع متعددى ابراز نظر کردهاند و از جمله بیان داشتهاند: «...فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسىعبادى است که رسولالله (صلى الله علیه و آله و سلم) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور، که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروى را خلاف اسلام مىداند، گفت تأسى به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالى خلاف مراسم حج است؟» (صحیفهى امام، جلد 18، ص 91.) هدف این نوشتار این نیست که اثبات کنیم که امروز باید شعار مرگ بر آمریکا گفت یا خیر. این امرى ثانوى است که البته در جاى خود مهم است. هدف این نوشتار آن است که به افراد مختلف تذکر دهد که قرآن کریم را بهانه بازىهاى سیاسى و حزبى و گروهى خود قرار ندهند و براى اهداف سیاسى و حزبى خود استفاده نابجا از قرآن کریم ننمایند. بهعبارتبهتر استناد به قرآن در جایى شایسته است که واقعاً قرآن کریم چنان دستورى داده باشد و یا از آیات قرآن چنین امرى استفاده شود. اما اگر نویسنده یا شخصیت سیاسىاى براى اهداف حزبى و سیاسى و جناحى خود با اعتقادات دینى مردم بازى کند و نابجا به قرآن کریم استناد نماید، نه تنها شایسته نیست بلکه باید فریاد اعتراض را بلند کرد. همچنین یکى از وظایف و واجبات، «تبرى» و بىزارى از دشمنان اسلام مىباشد و این بیزارى، در زبان و عمل ظهور مىیابد. بنابراین، صحت اصل شعار مرگ و برائت از دشمنان الهى، روشن شد. آیا آمریکا مشمول این شعار مىباشد؟ با در نظر گرفتن ابعاد توطئه و جنایت آمریکا بر ضد مردم ایران و سایر ملتهاى مظلوم جهان و خصومت و دشمنى آشکار آن با دین اسلام، شکى باقى نمىماند که آمریکا مصداق مسلم شرک، کفر، عصیان و استکبار در زمین مىباشد و مسلمانان، نه تنها موظف به بیان این انزجار مىباشند، بلکه وظیفه دارند در عمل نیز با آن مبارزه نمایند تا هرگونه سیطره و سلطهى این استکبار بر مسلمانان برداشته شود. قرآن کریم مىفرماید: «و لنیجعل الله للکافرین على المؤمنین سبیلاً» و اعلام شعار مرگ بر آمریکا، بهمعناى نپذیرفتن و زیر بار سلطهى نامشروع آمریکاى تمامیتطلب نرفتن و بهمعناى برائت از آن مىباشد؛ همانگونهکه خداوند و رسولش نیز از مشرکین برائت مىجویند؛ «ان الله برى ء من المشرکین و رسوله». بنابراین براى حفظ عزت و استقلال سیاسى، اقتصادى و فرهنگى خود و حفظ منافع و مصالح جامعه و انقلاب اسلامى، تا زمانىکه آمریکا دست از این خوى سلطهطلبى و فساد در زمین برنداشته و مسؤولین نظام مقدس اسلامى هم مصلحت بدانند، این شعار ادامه خواهد داشت.
کد خبر: ۷۶۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۴
رابط پیوند دانشگاه علوم پزشکی کهگیلویه و بویراحمد گفت: با تلاش تیم پیوند اعضاء دانشگاههای شیراز و یاسوج 2کلیه وکبد و2قرنیه سید علیرضا رمضانی برای اهدا به نیازمندان جدا شد
کد خبر: ۷۶۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۳
زهرا رکن آبادی گفت: آخرین خبر از وضعیت پدر را در واقع کسی به ما داد که در جریان حادثه منا کمک رسانی می کرده است و این فرد شخصا در جریان واقعه پدر م را به آمبولانس منتقل کرده است و قاعدتا باید آمبولانس پدر را به بیمارستان منتقل کرده باشد.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
زهرا رکن آبادی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو، با اشاره به آخرین وضعیت پدر (غضنفر رکن آبادی) اظهار داشت: آخرین خبر از وضعیت پدر را در واقع کسی به ما داد که در جریان حادثه منا کمک رسانی می کرده است و این فرد شخصا در جریان واقعه پدر م را به آمبولانس منتقل کرده است و قاعدتا باید آمبولانس پدر را به بیمارستان منتقل کرده باشد.
وی افزود: این فرد وضعیت جسمانی پدر را خوب توصیف کرد و مدعی شد هیچ آسیب جدی در بدن وی وجود نداشت و پدر فقط به خاطر گرمای شدید هوا و کمبود آب بی حال شده بود و وضعیت جسمی خطرناک یا مجروحیت حادی نداشت.
رکن آبادی ادامه داد: به نظر می رسد با روند بیان شده دولت عربستان مسئول پیگیری وضعیت همه مفقودین از جمله پدر من است چون غضنفر رکن آبادی صحیح و سالم و زنده به آمبولانس منتقل شده و اینکه در حال حاضر کجاست و در چه شرایطی به سر می برد مسئله ای است که دولت عربستان باید پاسخگوی آن باشد.
وی در پاسخ به این سوال که مسئولان جمهوری اسلامی تا چه حد وضعیت مفقودین و از جمله غضنفر رکن آبادی را پیگیری کردند نیز گفت: وزارت خارجه کمیته ای تشکیل داده و اقداماتی انجام شده است اما انتظار داریم با جدیت بیشتری پیگیری شود.
رکن آبادی در پایان با مخاطب قرار دادن جریان رسانه ای کشور یادآور شد: از رسانه ها درخواست می کنم هر اخباری را که دریافت می کنند بدون تحقیق و درج منبع خبر انتشار ندهند.
کد خبر: ۷۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
دادگاه «ب.ز» با وقفه چند هفته ای دوباره از سر گرفته شد. امروز چهارمین جلسه از دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس نفتی به ریاست قاضی صلواتی در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی با حواشی بسیار جالبی برگزار شد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش «تابناک»، پرونده «ب.ز» در پایان جلسه سوم دادگاه با درخواست استمهال وکلای پرونده که به منظور قرائت دقیق تر پرونده درخواست شده بود، موافقت کرد و دادگاه بعد از 26 روز وقفه پر حاشیه امروز برگزار شد.
بنا بر کیفرخواست قرائت شده متهم ردیف اول (ب.ز) به افساد فی الارض، افتتاح حسابهای متعدد با تغییر شماره شناسنامه و نام پدر ، مشارکت در اخلال نظام ارزی، جعل 24 فقره اسناد بانکی، پولشویی، کلاهبرداری از شرکت ملی نفت و نشر اکاذیب متهم شده است.
در این جلسه «ب.ز» با قرار گرفتن در جایگاه متهم به دفاع از خود پرداخت. وی در دفاعیات خود ادعاهای فروان بسیار جالب و تأمل برانگیزی را ذکر کرده که در ادامه خلاصه ای از آن را می بینید؛
قرائت زیارت نامه عاشورا و بیان واقعیت!
«ب.ز» بعد از قرائت فرازی از زیارت عاشورا گفت: داستان از این قرار است که شرکت های خارجی در تعامل با ایران تحریم شده اند و بعد هم بانک ها تحریم شد و همه پول های ایران در بانک ها غیرقابل انتقال شد، تا اینکه با تغییر دولت و آمدن دولت تدبیر و امید آقای وزیر برای یک تسویه حساب سیاسی تفاهم نامه من با شرکت نفت را یکطرفه ابطال و با ایجاد سر و صدای رسانهای به دادسرا تلقین کرد که وجوه بابک زنجانی مورد دارد و منشأ آن درست نیست و تمام معاملات هم صوری و جعل بوده و مفسد فیالارض است. در حالی که من به دادسرا گفتم طرف حساب من، وزارت نفت نیست.در خواست بازپس گیری طلب 5 میلیارد یوروییوی در ادامه دفاعیات خود با ادعای اینکه اگر موضوع فقط وصول پولهای نفت است، پس آقای وزیر برود آن ۵ میلیارد یورو که از فردی غیرمتخصص برای فروش نفت طلبکارند را دریافت کند. جناب آقای قاضی، شما گفتید نفت برای مردم بوده، اما چرا آن ۵ میلیارد یورو که یک فردی به وزارت نفت بدهکار است را پیگیری نمی کنید؟من دنیا را دور زدم«ب.ز» در ادامه مدعی می شود که آنها مداوم ژست می گیرند که آماده ایم مطالبات را دریافت کنیم، در حالی که اصلا شماره حساب را ندادند و می گویند به بانک کشاورزی یا پارسیان واریز کنید، در حالی که این صحبت ها مسخره است. من دنیا را دور زدم. مگر می شود این مبلغ را از خارج از کشور به یک بانک داخلی واریز کرد؟ اگر می شود پس چرا وقتی نفت به هند، کره، چین و برخی کشورها می دهیم باید به جایش برنج و ... وارد کنیم و پولی جا به جا نمی شود؟تا دوشنبه یکهزار و ۹۶۸ میلیون یورو واریز می کنموی اضافه کرد: تلاش من این بود که حسابی در بانک های خارجی برای نفت باز کنم. آیا وظیفه من بود که حساب باز کنم و بعد من را به بازی متهم کنید؟ این در حالی است که وزیر نفت در نشست خبری گفته است زنجانی جای پول ها را نشان دهد، اما وکلای خارجه من می گویند حاضریم ضمانت نامه بدهیم و وقتی صحبت از پرداخت پول می شود، وزارت نفتی ها می گویند شاید این پول از فروش مواد مخدر یا اسلحه باشد.وکلای وزارت نفت به رسانه ها گفته اند بابک زنجانی حتی یک سنت هم به حساب ما پول واریز نکرده است. آخر مگر صدور ضمانتنامه الکی است باید قرارداد داشت، بانک را معرفی کرد و چندین مرحله دارد، اما با این حال می توانم یکهزار و ۹۶۸ میلیون یورو ضمانتنامه از یک بانک بسیار معتبر تا روز دوشنبه واریز کنم.۲ میلیارد یورو بدهی من پول خرد من هم نیست«ب.ز» گفت؛ با توکل به خدا و علم و دانش اقتصادی و انسانیتی که داشتم نه رشوه دادم و نه به شخصی متوسل شدم و تاجری حرفه ای هستم و عملکردم بسیار شفاف است. می گویند زنجانی ۳۰ هزار میلیارد تومان کلاهبرداری کرده و همه باور می کنند، اما وقتی می گویند این مبلغ را پرداخت کرده باور ندارند. چرا فکر می کنید من فردی کوچک و بی عقل هستم؟ من اگر کلاهبردار بودم چرا در کشور خودم سرمایه گذاری کردم که در آخر هم ۲۴۰ صفحه کیفرخواست برای خدماتم نوشته شود. ۲ میلیارد یورو بدهی من به شرکت نفت پول خرد من هم نیست و این یک طنز است.اگر ۱۰۰ یورو حواله کنند، ۲ میلیارد یورو جایزه می دهم«ب ز» تصریح کرد: اگر آنها می توانند ۱۰۰ یورو حواله کنند. من همین الان ۲ میلیارد یورو جایزه می دهم و از بازپرس میخواهم که در مورد برات بیشتر تحقیق کند، اما چون به چیزی دست پیدا نکرده اند نباید منابع مالی بانک مالزی را زیر سؤال ببرند. داستان من و وزارت نفت از این قرار است که هیچ بانکی در دنیا حاضر نبود به پیمانکاران نفتی پول بدهد و هیأت وزیران هفتم تیر ماه ۹۲ مصوب کرد که شرکت «ن» که آن زمان تحریم بود، با گشایش حساب در بانک FIIB یکونیم میلیارد یورو واریز کند که اول دی ماه همان سال واریز شد و من از آن مبلغ ۷۰۰ میلیون یورو به حساب پیمانکاران پرداخت کردم.کمپ الکترونیک دارم«ب.ز» ادامه داد، اجازه نمیدهم شما به نفع خود بهرهبرداری کنید. مگر میشود هواپیمای ۱۵ میلیون دلاری من را ۳.۵ میلیون دلار، قالی گل ابریشم ۹۰۰ میلیون تومانی را ۱.۱ میلیون تومان و خانه من در خیابان فرشته به مبلغ ۶۰۰ میلیارد تومان را ۱۴۲ میلیارد تومان بفروشید؟ من در تاجیکستان یک کمپ الکترونیک دارم که سرورهای قدرتمندی در زیر زمین دارد و پلیس تاجیکستان از آن استفاده میکند و اگر مکالمات را بیاورم تا گوش دهید، خجالت میکشید.تذکر به بانک «م»به بانک «م» تذکر میدهم، سپردهای که من در بانک گذاشه بودم را پس بدهد، زیرا تا روز بازداشت من، این سپرده در حساب بود و این پول متعلق به من است و اگر این کار را انجام ندهید، حتی شده میز و صندلیهای بانک را هم حراج میکنم.مدیرانی داریم که ماهی ۳۵۰ میلیون دلار حقوق میگیرند«ب.ز» در ادامه دفاعیات خود اظهار داشت: گفتهاند کارمند خانم داشتم و ماهی ۴۰۰۰ یورو یعنی ۱۶ میلیون تومان حقوق میگرفته، اولاً وی مدیر منطقهای من در خارج از کشور بوده و پول را از جیبم دادهام، دوماً ما در نفت، مدیران شرکتی داریم که ماهی ۳۵۰ میلیون دلار حقوق میگیرند که آن هم از جیب دولت است. برای تمامی متن کیفرخواست، پاسخ علمی و تخصصی دارم
کد خبر: ۷۵۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۹