يك منبع امنيتي وابسته به حزبالله لبنان اعلام کرد: واكنش حزبالله تركيبي از دو عنصر ابتكار و ضربه قاطع خواهد بود.
حزبالله لبنان از نقطهاي به اسرائيل حمله ميكند كه توأم با عنصر غافلگيري باشد و ضربه آن برتوان نظامي و امنيتي ارتش اسرائيل پاياني بر استفاده اين رژيم از شيوه اعزام جوخههاي ترور باشد.
يك منبع امنيتي وابسته به حزبالله لبنان با اعلام این مطلب، گفت: نبايد انتظار داشت حزبالله از همان نقطهاي به اسرائيل حمله كند كه از آن مورد حمله واقع شده است و نيز نبايد گمان كرد كه عمليات حزبالله احساسي و عاطفي خواهد بود. از اين رو تلآويو مثل هميشه نخواهد توانست مشت حزبالله را در مرحله واكنش عملياتي باز كرده و به نيت حزبالله پي ببرد.
اين منبع افزود: حزبالله نقطهاي به اسرائيل حمله ميكند كه در آن عنصر غافلگيري رعايت شده باشد و ضربه واكنش حزبالله به گونهاي طراحي ميشود كه به اقدامات تروريستي و استفاده تروريستي اسرائيل از بالگردها خاتمه دهد.
تحليلگران منطقهاي معتقدند منتسبكردن انگيزههاي تهاجم به تمايلات انتخاباتي حزب ليكود به رهبري نتانياهو كه قرار است در 17 مارس برگزار شود، عمدتاً براي آن است كه رژیم اسرائيل را از تهاجم حزبالله دور نگه دارد؛ اين در حالي است كه اقدام ارتش صهیونیستی نميتواند حزبي تلقي شده و جنبه اختلافي پيدا نمايد.
عمليات موشكي دیروز صهیونیستها در مزرعه الامل واقع در استان مرزي قنيطره چند هفته پس از آن صورت گرفته است كه حزبالله لبنان و نيروهاي مردمي سوريه براي مقابله با شبهنظاميان جبهةالنصرة كه بر بخشهاي زيادي از استان قنيطره سيطره دارند، آماده شده بودند و زمان عمليات آنان طي چند روز آينده فرارسيده بود.
شكست در حلب، گروههاي شبهنظامي مخالف اسد را به سمت مناطق جنوب سوق داد و از اين رو توأمان شاهد افزايش تحرك جبههالنصره و رژيم اسرائيل در جنوب سوريه بوديم.
شليك بالگردهاي رژيم صهيونيستي به محل استقرار نيروهاي سوري و لبناني مدافع بشاراسد در استان قنيطره كه به شهادت چند عضو حزبالله از جمله فرزند شهيد عماد مغنيه منجر شد، دومين اقدام اين رژيم پس از حمله هواپيماهاي ارتش اسرائيل به دو آتشباري در حومه دمشق بود و به معناي علنيكردن جبهه واحد اسرائيلي ـ تكفيري عليه سوريه از سوي تلآويو است.
منبع: الوقت
کد خبر: ۵۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
اطلاقصفت 'حسینقلیخانی' به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و « فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:گروه سیاسی مشرق - در نظریات علوم سیاسی همیشه درباره منشأ و نوع دولت نظریات مختلفی مطرح شده است و کتابهای زیادی درباره انواع دولت نگاشته شده است.
در این نظریات، بر اساس ویژگی شاخص یک دولت، آن را در یک دستۀ خاص قرار میدهند. مثلا، در دولتی که دین مرکزیت خود را در سازماندهی، قانونگذاری و اداره جامعه از دست می دهد و بر اساس مجموعه ای از دستورات و تعالیم فردی و اخلاقی اداره می شود به آن دولت، دولت سکولار می گویند.
یکی از اصطلاحاتی که ریشه در تاریخ معاصر ایران دارد، دولت حسینقلی خانی است. این اصطلاح که ریشه آن به حکومت محلی فردی به همین نام در لرستان برمیگردد، به معنای دولتی است که با خودکامگی سعی در برقراری نظم در منطقه تحت نفوذ خود را دارد.
این اصطلاح چند روز قبل توسط سعید حجاریان برای نامیدن دولت روحانی استفاده شد. به همین دلیل در ادامه، طی چهار سؤال مشخص به بررسی ریشه و معنای آن پرداختهایم.
1-سعید حجاریان چه گفت؟
روزنامه آرمان به نقل از سعید حجاریان درباره نوع دولت یازدهم مینویسد: «دولت کنونی ایران را میتوان تا حدودی ایدئولوژیک، تا حدی مدرن و تا حدی عقلانی دانست.
در واقع، دولت در ایران ملغمهای از این حالتهاست. درنتیجه، نمیتوان دولت را در یکی از این قالبها گنجاند، بلکه باید برای دولت در ایران تئوری مستقلی تعریف کرد. عدهای دولت را «دولت پادگانی» مینامند، عدهای آن را «دولت پاتریمونیال» خواندهاند. عدهای آن را «دولت مطلقه» دانستهاند و بعضیها هم به آن صفت «دموکراسی» دادهاند و برخی دیگر «دولت استثنایی» گفتهاند. گروهی هم از «بناپارتیسم» استفاده کردهاند و برخی دیگر آن را رانتینر دانستهاند و ... هر یک هم برای تعریف خود مبانی عرضه میکنند. الان، پیشنهاد میکنم دولت فعلی را حسینقلیخانی بنامیم تا بعدا ببینیم چه خواهد شد!»[1]
2. حسینقلی خان کیست؟
بر اساس منابع تاریخی حسینقلی خان یکی از والیان لرستان بوده که در دیکتاتوری و خشونت کمنظیر بوده است. درباره شخصیت او در تاریخ آمده است: «حسينقلي خان در زمان ناصر الدين شاه قاجار والي پشتكوه لرستان بود و قبلاً لقب «صارم السطنه» داشت و از طرف دولت ايران درجه امير توماني؛ يعني سرلشگري، هم به او اعطاء شده بود.
وی مردي به شدت خشن و ديكتاتور و در عين حال جنگجو و كاردان بود. از آنجهت وي را لايق و كاردان ميدانند كه سپاهيانش در آنزمان بطور قطع يكي از مرتبترين افواج موجود در كشور بشمار ميآمد.
در زمان حكومت حسینقلي خان، هيچكس از خود قدرت و اختياري نداشت. همه چيز به (خان) تعلق داشت و سرپيچي از خواسته و فرمانش به هلاكت و نابودي عائله و بلكه عشيرهاي منتهي ميگرديد. حسينقلي خان سه فصل بهار و تابستان و پائيز را در حسين آباد ميزيست و مردم پشتكوه از بيم ستمگريها و آدمكشيهايش خواب راحت نداشتند.»[2]
3. ضربالمثل به چه معناست؟
ظلم و ستمها و مشکلاتی که حسینقلی خان در لرستان به وجود آورده بود باعث شده که سیره و روش حکومتداری وی به عنوان یک روش دیکتاتورگونه مطرح شود و به عنوان یک ضربالمثل مطرح شود.
درباره ریشه این ضربالمثل گفته شده است: «هرگاه در منطقهای بینظمی و غارت و چپاول و یغماگری از ناحیه ارباب قدرت مشاهده شود و قوانین جاریه نتواند حقوق ضعفا و زیردستان را احقاق کند آن نوع حکومت جابرانه را حسینقلی خانی گویند. به همین جهت از همان موقع کلمه حسینقلی خانی با مفاهیم خودمختاری و خودکامگی و اجحاف و ستمگری و غارت و چپاول ترادف پیدا کرده است و هرجا تعدی و تجاوز به حقوق دیگران مشاهده شود آن را به حسینقلی خانی تشبیه و تمثیل میکنند.»[3]
اطلاق صفت «حسینقلیخانی» به دولت یازدهم که پس از نسبت دادن صفات دیگری مثل «فرصت پیشآمده»، «رحم اجارهای» و « فرزند خوانده»! از سوی اصلاحطلبان خطاب به دولت رئیس جمهور روحانی صورت گرفته است، نشان می دهد اصلاح طلبان نتوانسته اند خواسته های خود را در قالب این دولت تامین نمایند و هر از چند گاهی در قالب واژگانی همراه با تحقیر و تمسخر، نارضایتی خود را از عملکرد دولت یازدهم ابراز می دارند.
کد خبر: ۵۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۹
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
"جهاد مغنیه" از رزمندگان "مقاومت اسلامی لبنان و یکی از پسران شهید "عماد مغنیه" در حمله اخیر بالگردهای رژیم صهیونیستی به مناطق اشغالی سوریه، به درجه رفیع شهادت رسید.
کد خبر: ۵۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
امام جمعه چرام :حصر کمترین مجازات سران فتنه است، مجازات واقعی آنان، اعدام آن هم چند مرتبه است
کد خبر: ۵۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
دکتر احمدی نژاد مردی است که ۸ سال تمام برای ملت بزرگ ایران خدمت کرد و میلیونها انسان بویژه محرومین را شیفته انقلاب و نظام اسلامی کرد
کد خبر: ۵۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهید گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابنسعد به اندازهای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانهای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکایت میکند. به گونهای که جزئیترین ابراز تردید در آن، تنها میتواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردیدکننده تلقی شود.
ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیهالسلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم میشد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبونهای آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابنزیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیدهاند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟!
ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهای؟! و مگر نمیبینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته میشود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبداللهالحسین علیهالسلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته میشود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور میکنید و به دروغ حنجره پاره میکنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و بقیه حرامیان را محکوم میکنند!
بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست میکشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی میداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و همعقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما میپرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را میدانی از طرح آن چه انگیزهای داشتهای؟!
جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاککردن داغ ننگ وطنفروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامی رسانههای پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکههای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطنفروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه میکردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راهاندازی کرده بود و فیسبوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و...
۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل میرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم.
دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطنفروشی و جنایت زدهاند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنهگران- دریافت کمک مالی کلان از ملکعبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و...
آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا میباشد.
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید و توضیح نمیدهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کردهاند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و...
۳- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکتهای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را میطلبد، اشاره میکنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح میکند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی میشود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفتهای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بیاعتنایی رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح میشود، به آن اعتنایی نمیکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیتالله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانهها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید میکنند، آقای علی مطهری فرزند آیتالله مطهری و به سختی میتوان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانهها و محافلی که برای ایشان کف و سوت میزنند، اهمیتی ندارد.
و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاهها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاهها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی میماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسانها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی میکنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشتهاند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوقزده شده و برایش کف میزنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ایشان به بهرهگیری از محضر مستقیم استاد، قد نمیدهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهرهگیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاهها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
باوجود سروصدایی که جنبش آزادی و برابری زنان به راه انداخته است، یافتههای علمی نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی مسئلهای ذاتی است. اختلاف زنان با مردان فقط در فرم اندام و سبک لباس پوشیدنشان نیست.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مردمان :در زیر به ۱۰ نکتهای اشاره میکنیم که هر مردی باید درمورد زنان بداند.
۱) براساس چرخه عادت ماهیانهاش، هر روز تغییر میکند.
مشکلات قبل از عادتماهیانه، بیشتر از ۸۰ درصد از خانمها را تحتتاثیر قرار میدهد. اما خانمها هر روز ماه تحت تاثیر این چرخه ماهیانه هستند. سطح هورمونها به طور منظم در مغز و بدن خانمها تغییر میکند، ظاهرشان، سطح انرژیشان و حساسیتشان را نیز دستخوش تغییر میکند.
حدود ۱۰ روز بعد از شروع عادتماهیانه، درست قبل از تخمکگذاری، زنان احساس شادی بیشتری میکنند. ناآگاهانه لباسهای جذابتری میپوشند، چون سطح بالای استروژن و تستوسترون او را به پیدا کردن فرصتهای جنسی بیشتر در طول این دوران باروری ترغیب میکنند.
یک هفته بعد از آن، پروژسترون آنها افزایش مییابد، هورمونی که درست مثل والیوم میماند و باعث میشود زنان فقط دوست داشته باشند با یک فنجان چای و یک کتاب در تختخواب زیر پتویشان بروند. هفته بعد از آن، پایین آمدن پروژسترون، موجب آسیبپذیری و حساسیت بالای خانمها میشود.
روحیه اکثر خانمها، ۲۴-۱۲ ساعت قبل از شروع عادتماهیانه، به بدترین وضعیت خود میرسد.
۲) شهودی هستند.
مردها میتوانند خیال خود را راحت کنند که زنان میتوانند به راحتی ذهنشان را بخوانند. اما درک و بصیرت زنان بیشتر از اینکه جادویی باشد، بیولوژیکی است.
در طول مسیر تکامل انسانها، زنان برای توانایی که در زنده نگه داشتن بچهها داشتند، که شامل برآوردن نیاز غذایی، گرمایشی، تربیتی و امثال آن میشود، انتخاب شده بودند. این یکی از دلایلی است که توضیح میدهد چرا زنان نتایج بسیار بهتری در تستهایی که نیازمند درک اشارات غیرکلامی باشد، کسب میکنند. زنان نه تنها ظاهر فیزیکی افراد را بهتر به خاطر میسپارند، بلکه اشارات غیرکلامی که در حالات صورت، اندام و لحن صدا نشان داده میشود را درک میکنند.
اما این مهارت فقط محدود به بزرگ کردن فرزند نیست. زنان عمدتاً از آن استفاده میکنند تا بگویند رئیس، شوهر یا حتی غریبه ها چه در سر دارند.
۳) از خشونت دوری میکند.
موقعیتهای استرسزا در مردان واکنش جنگ و گریز ایجاد میکند اما محققان نشان دادهاند که زنان بعد از حس کردن یک تهدید، به طور غریزی واکنش تمایل یا دوستی را از خود نشان میدهند. این یعنی برای ایجاد اتحاد استراتژیک، از واکنش فیزیکی خودداری میکنند.
زنها بخاطر وابستگی بیشتر بچهها به بقای آنها، طوری رشد یافتهاند که از خشونت دوری کنند. (در دوران باستان، مردان پیشینیان ما، برای منتقل کردن ژن خود، فقط باید رابطهجنسی برقرار میکردند اما زنان باید تا به دنیا آمدن بچه و بزرگ کردن آنها زنده میماندند.)
اینطور نیست که زنها خشن نباشند، طریقه خشونتورزی آنها متفاوت است. آنها روشهای غیرمستقیمتری را برای رویارویی انتخاب میکنند.
۴) به طرز متفاوتی به درد و اضطراب واکنش میدهد.
مطالعات تصویری مغز طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است که مغز زنان و مردان به درد و ترس به طرز متفاوتی واکنش میدهند. و مغز خانمها حساستر از آن یکی است.
مغز خانمها نه تنها دربرابر استرسهای بسیار کوچکتر هم حساس است بلکه میتواند به سطوح بالاتری از استرس هم عادت کند.
حساسیت استرس میتواند فوایدی در بر داشته باشد: پراکندگی وضعیت ذهنی فرد را برطرف کرده و آن را متمرکزتر میکند. اما اگر این اضطراب مدت زمان بیشتری طول بکشد، میتواند مخرب باشد. یافتههای این مطالعات میتواند توضیح دهد که چرا خانمها بیشتر در معرض افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه و سایر اختلالات اضطرابی قرار دارند.
۵) از کشمکش و مشاجره متنفر است (از بیمحلی، بیشتر).
برای جلوگیری از کشمکش و مشاجره، در طول سیر تکامل انسان، زنان بیش از اندازه حساس به اشارات میانفردی شدهاند، وضعیتی که زنان را نسبت به این برخوردها بیطاقت میکند. جریان شیمیایی که در طول یک مشاجره به مغز زنان هجوم میآورد -- مخصوصاً در مشاجراتی که با افراد نزدیک دارند -- درست مثل حمله یک بیماری.
احتمالاً بخاطر توانایی بالایی که در خواندن فکر آدمها دارند، حرف نزدن و واکنش ندادن برایشان غیرقابلتحمل است. برای خانمها یک جواب منفی بسیار بهتر از جواب ندادن است.
۶) میلجنسیشان واکنشپذیر است.
میل جنسی در خانمها بسیار تاثیرپذیرتر از آقایان است.
برای اینکه خانمها از نظر جنسی تحریک شوند، مخصوصاً بخواهند به ارگاسم برسند و ارضا شوند، قسمتهای مختلفی از مغزشان باید خاموش شود. و خیلی چیزها میتواند این قسمتها را دوباره فعال کند.
یک زن ممکن است بخاطر عصبانیت، بیاعتمادی یا حتی بخاطر اینکه پاهایش یخ کرده است، پیشرویهای مردی را رد کند. بارداری، مراقبت از بچههای کوچک و یائسگی نیز میتوانند بر میل جنسی خانمها تاثیر بگذارند.
بهترین توصیه برای مردان این است که از قبل برنامهریزی کنند!
پیشنوازی برای آقایان همه آن چیزهایی است که درست ۳ دقیقه قبل از خود عملجنسی اتفاق میافتد اما برای خانمها همه اتفاقاتی است که ۲۴ ساعت قبل از آن پیش آمده است!
۷) بارداری تاثیر قابلتوجهی بر فکر او دارد.
در هشت ماهه اول بارداری، میزان پروژسترون تا ۳۰ برابر میشود و همین باعث میشود که خانمها شدیداً آرام شوند. پروژسترون یک داروی خوابآور بسیار قوی است.
طبق مطالعهای که در سال ۲۰۰۲ انجام گرفته است، مغز زنها در دوران بارداری جمع میشود و تقریباً ۴ درصد کوچکتر از زمان عادی او میشود (نگران نباشید، تا شش ماه بعد از وضعحمل به حالت عادی برمیگردد).
اینکه بارداری باعث میشود زنها به طرز متفاوتی فکر کنند یا نه مسئلهای بحثانگیز است -- یک مطالعه اخیر مشکلات حافظه را به هومونهای بارداری مرتبط دانسته است -- اما بعضی محققان عنوان کردهاند که این تغییرات، مدارهای مغزی را آماده میکند که رفتار مادرانه را هدایت میکند.
محققان دریافتهاند که این مدارها بعد از تولد ایجاد میشوند. بغل کردن یک بچه، هورمونهای مادرانه ترشح میکنند، حتی در زنانی که تابحال باردار نشدهاند.
۸) مادر بودن اثر قوی بر مغز او دارد.
تغییرات جسمی، هورمونی، احساسی و اجتماعی که بلافاصله بعد از به دنیا آوردن فرزند ، زنان با آن روبهرو میشوند، میتوانند یک عمر طول بکشد. چون همه چیزهای دیگر تغییر کردهاند، برای اینکه تا حد ممکن قابلپیشبینی باشد، به همه چیزهای دیگر نیاز دارد، ازجمله شوهرش.
در طول سیر تکامل، پیشینیان ما به ندرت مادرانی تمام-وقت بودهاند زیرا همیشه کسانی برای کمک کردن به بچهداری در خدمت داشتهاند. و یک مادر نهتنها برای بخاطر خودش بلکه بخاطر فرزند ش، به حمایت قابلتوجهی نیاز دارد. تحقیقات نشان میدهد که توانایی مادر برای اینکه بتواند نیازهای فرزند ش را به طور کامل برآورده کند، میتواند بر رشد سیستم عصبی و روحیات فرزند او تاثیر داشته باشد.
یکی از راههایی که مادر جهان، طبیعت، به او در این راه کمک میکند، شیردهی است. مراقبت از فرزند باعث میشود مادران با استرسهای زیادی دست و پنجه نرم کنند (استرس زیاد میتواند بر قدرت شیردهی آنها تاثیر داشته باشد). حتی در یک تحقیق مشخص شد که شیردهی از کوکائین هم برای مغز زن شادیآورتر است.
۹) دوبار دوران نوجوانی را تجربه میکند.
هیچکس دوست ندارد دوباره نوجوانی را تجربه کند. تغییرات ظاهری و هورمونی که این دوران در ما ایجاد میکند، نهتنها ناراحتی ظاهری و روحی برایمان فراهم میکند بلکه سوالات زیادی از اینکه که هستیم و چه میکنیم در ذهنمان ایجاد میکند.
اما خانمها در سنین قبل از یائسگی وارد یک نوجوانی دوم میشوند. این دوران از سن حدود ۴۳ سالگی شروع شده و در ۴۷ یا ۴۸ سالگی به اوج خود میرسد. (هورمونهای مردان نیز با بالا رفتن سن تغییر میکند اما نه به اندازه خانمها). علاوه بر نامنظم شدن عادت ماهیانه و گٌرگرفتگیها، هورمونهای زنان در طول این دوران آنقدر متحول میشود که به اندازه یک نوجوان دمدمیمزاج میشوند.
طول این دوران از دو تا نه سال ممکن است طول بکشد و در اکثر خانمها تا ۵۲ سالگی به اتمام میرسد.
۱۰) در سنین میانسالی، عاشق خطر کردن میشود.
وقتی آن تغییر به اتمام میرسد، و بدن او وارد دوران «پیشرفته» خود میشود، مغز زنانه دستخوش دومین تغییر خود میشود. بااینکه مردها با بالا رفتن سنشان، علاقه بیشتری به روابط خود پیدا میکنند، زنان در این دوران آماده خطر کردن میشوند -- مخصوصاً اگر آشیانهشان خالی باشد.
هنوز هم دوست دارد به دیگران کمک کند اما تمرکز او از خانواده کنونیاش به جامعه منتقل میشود. او بعد از سالها مراقبت از دیگران، حالا تمایل بیشتری برای رسیدگی به خودش و کارش پیدا میکند.
برای خیلی از خانمهای بالای ۵۰ سال، این دوران توام با شور زندگی و تمایل به ماجراجویی خواهد بود.
کد خبر: ۵۳۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۰
مدیرعامل پدیده شاندیز در نشست روز گذشته ی خود با سهام داران که در محل شهر رویایی پدیده برگزار شده و به صورت ویدئو کنفرانس در تمامی دفاتر این شرکت در سراسر ایران پخش می شد گفت: اگر هر ارگان، نهاد و اداره ای مدعی است که شرکت پدیده به آنان بدهکار است اعلام کند، ولی صراحتا می گویم به هیچ نهادی بدهی نداریم!پدیده از اتهامات تبرئه شد/به هیچ نهاد و ارگانی بدهی نداریم
به گزارش خبرنگار اعزامی پایگاه خبری فرجام،محسن پهلوان مقدم در ابتدای این نشست با اشاره به بداخلاقی های رسانه ای که چندی ست پیرامون وضعیت اقتصادی شرکت پدیده مطرح شده است گفت: من سرباز این نظام هستم و تا زمانی که در این سمت به خدمت گذاری مشغول باشم، سهام داران مطمئن باشند حقی از آنان ضایع نخواهد شد.
وی با اشاره به نشست روز دوشنبه خود با معاون قوه قضائیه پیرامون وضعیت پدیده افزود: اخیرا با مشکلاتی روبرو شده بودیم که بحمدالله با ورود مسئولان ارشد قوه قضائیه و بررسی اسنادی که از ما خواسته اند خط بطلانی بر فساد مالی شرکت پدیده شاندیز کشیده شد.
وی از شرکت هایی که بصورت قارچ گونه رشد کرده و اقدام به فروش سهام این شرکت می کردند انتقاد کرد و آن را عاملی برای هجمه به مدیریت پدیده شاندیز دانست و خاطرنشان ساخت: دستگاه قضائی با ورود به این ماجرا و بررسی آن توانست جلوی تخلفات را بگیرد و از این بابت نیز اتهامی متوجه ما نیست.
مدیر عامل شرکت پدیده از سخنگوی قوه قضائیه نسبت به مواضع اخیرش در ارتباط با هجمه هایی که به این شرکت وارد کرده اند تشکر کرد و افزود: دادستان مشهد هم نسبت به این پرونده هوشمندانه عمل کرد و خرسندیم چنین مدیرانی در بدنه و رئوس مدیریتی دستگاه قضا حضور دارند.
پول شما بجای آنکه وارد بازار ربا و نزول شود تبدیل به مجتمع شد
محسن پهلوان در ادامه با مخاطب قرار دادن سهام داران این شرکت اظهار داشت: پشتوانه ی سهام شما همین ساختمان هایی هست که در حال احداث می باشد و همین را بدانید پول شما بجای آنکه وارد بازار ربا و نزول شود تبدیل به مجتمع هایی شد که در آینده آبروی اقتصادی ایران خواهد بود.
وی گفت: اگر این پروژه به اتمام برسد خواهید دید دیگر حسرت ساختمان های شیک و مرتفع کشور های دیگر را نخواهیم خورد و همین امر می تواند به جلب توریست در کشورمان کمک نماید.
وی اظهار داشت: با احداث و بهره برداری از تمامی پروژه های شرکت پدیده دیگر جوانان ما برای شان ساختمان های شیک و پیشرفته ی کشورهای دیگر رویا نخواهد بود زیرا ما بهترش را در ایران برای آنان ساخته ایم.
پهلوان علت موفقیت های شرکت پدیده شاندیز در پیشرفت چندبرابری ساخت وساز نسبت به زمان بندی های پیش بینی شده را فعالیت 24 ساعته و بدون تعطیلی عنوان کرد و گفت: در حالی که در کشورمان سالانه 110روز تعطیلی داریم ولی چنین چیزی را در شرکت پدیده مشاهده نخواهید کرد و همکاران بصورت 24 ساعته مشغول فعالیت هستند؛همین امر باعث شده است تا زودتر از آنچه که برای افتتاح پروژه های مان در نظر گرفته ایم بدان دست یابیم.
وی یکی دیگر از عوامل موفقیت شرکت پدیده را سفارش ناپذیری دانست و عنوان کرد: هیچ سفارشی را از هیچ شخص حقیقی و حقوقی و یا نهادی قبول نکردیم و خط پیش روی ما هم قانون گریزی نیست؛ پشت سر دستگاه قضایی حرکت خواهیم کرد و تمکین به قانون را سرلوحه اقدامات خود قرار داده ایم.
من فرزند ایرانم و هیچوقت به کشورم، نظام و رهبرم پشت نخواهم کرد
مدیر عامل شرکت پدیده با تأکید بر اینکه سهام داران خیالشان از بابت سهامی که خریده اند راحت باشد گفت: من فرزند ایرانم و هیچوقت به کشورم، نظام و رهبرم پشت نخواهم کرد و مطمئن باشید کسانی که سودای فراری دادن مرا در سر می پرورانند این آرزو را به گور خواهند برد.
وی علت این بداخلاقی های اخیر را عدم تمکین وزارت جهاد به حکم دادگاه دانست و سوأل کرد: چرا زمانی که دادگاه دوسال قبل حکم برائت شرکت پدیده از تمامی اتهامات مطروحه را صادر نموده بود و زمانی که وزارت جهاد مهلت یکماهه ای برای اعتراض به حکم صادره ی دادگاه را داشت پس از دوسال اقدام به این کار کرده اند؟
پهلوان اضافه کرد: اگر موضوع تغییر کاربری ها مطرح می باشد، این دعوایی است که بین دو نهاد شهرداری و وزارت جهاد بوده و به شرکت پدیده شاندیز مربوط نیست زیرا تمامی زمین ها را شهرداری طبق اسنادی که داریم با مجوز های قانونی به ما داده است؛ حتی نماینده ی دستگاه قضا هم بر این موضوع تأکید کرد که این مشکل بین شهرداری و وزارت جهاد می باشد و شرکت پدیده در آن دخیل نیست.
مدیر عامل شرکت پدیده در ادامه افزود: قرار بود طبق قولی که به سهام داران داده بودیم در روز 14 دی ماه قیمت های سهام را افزایش دهیم ولی بنا به درخواست دستگاه قضا تا زمان رأی نهایی نتوانستیم این کار را بکنیم برای همین بخاطر بدقول نشدن پیش سهام داران، از سهام مدیران و مسئولان شرکت پدیده کاسته و به هر ده سهم سهام داران یک سهم اضافه کردیم.
وی در ادامه از افتتاح سالن پاتیناژ در شب تولد حضرت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع) خبر داد و گفت: این سالن برای اولین بار در ایران افتتاح می شود و قابلیت برگزاری مسابقات لیگ و آسیایی را هم داراست.
کد خبر: ۵۳۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
واحدمرکزی خبر نوشت:تروریست های داعش یک شهروند سوری را زیر شکنجه مجبور کردند همسر خود را طلاق دهد تا به عقد یکی از سرکردگان داعش درآید.
به گزارش شبکه الحره، یکی از آوارگان سوری که در زندان داعش در شهر رقه سوریه شکنجه شده است گفت: داعشی ها او را زیر شکنجه مجبور کردند همسرش را طلاق دهد تا به عقد یکی از سرکردگان داعش درآید. این شهروند سوری که خالد نام دارد و صاحب چهار فرزند است در حالی که با تاثر شدید سخن می گفت در گفتگو با شبکه الحره گفت داعش ادعا می کند اسلامی است، اما کجای اسلام یا هر دین دیگری چنین عملی را می پذیرد که مردی را مجبور کنند تحت شکنجه برگه ای را امضا کند مبنی بر اینکه همسر خود را طلاق داده است.
وی با نشان دادن فرزند ان کوچک خود گفت داعشی ها مادر فرزند ان مرا گرفتند، فرزند انی که هنوز در سنی نیستند که این اتفاق تلخ را بفهمند، مسلما این رفتار با هیچ دینی سازگار نیست. خالد افزود من از سرنوشت اقوام و خویشاوندانم خبر ندارم و نمی دانم آینده چه خواهد شد.
کد خبر: ۵۳۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
از قدیم الایام مردان برای خواستگاری نزد زنان می رفتند و ازآن ها تقاضای ازدواج می کردند و این از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مراسم خواستگاری زیباترین مراسم زندگی هر جوانی است اما یک سوال مهم و اساسی همیشه مطرح است: هدف از خواستگاری چیست و چرا مردها به خواستگاری زنان میروند؟شهید مطری به این سوال این گونه پاسخ می دهند که: از قدیم الایام مردان برای خواستگاری نزد زنان می رفته اند و ازآن ها تقاضای ازدواج میکرده اند و این از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.
خواستگاری های سنتی و مدرن
شاید بتوان در یک نگاه کلی « خواستگاری » را به دو دسته تقسیم کرد.دسته اول: خواستگاری های سنتیدسته دوم: خواستگاری های مدرننقش خانواده دختر و پسر در خواستگاری های مدرن بسیار کم رنگ و تنها در حد تشریفات و حضور در مجالس یا جلسه خواستگاری است چرا که پیش از برگزاری این مراسم و آشنایی دو خانواده با یکدیگر، دختر و پسر همدیگر را در خیابان، محیط کار و … دیده اند و با انجام چندین جلسه گفت وگو خارج از محیط خانه به شناختی به ظاهر کلی از یکدیگر دست یافته اند، در نتیجه خانواده هیچ نقشی در انتخاب همسر آینده فرزند ندارد. اما در خواستگاری های سنتی – که اتفاقا به عقیده کارشناسان ازدواج هایی که با این روش خواستگاری شکل می گیرند از دوام و کیفیت بالاتری برخوردارند – خانواده جزو مولفه های اصلی به شمار می آید. اما خواستگاری هایی که به روش سنتی انجام می گیرد بیشتر جای بحث دارد.
خواستگاری به روش سنتی
مراحل خواستگاریاین روش خواستگاری که از دیرباز در کشور ما مرسوم بوده است خانواده محور است؛ البته نه به آن معنا که حرف اول و آخر را خانواده بزند و عروس و داماد بدون آن که حتی یکدیگر را ببینند یا گفت وگویی با یکدیگر داشته باشند، به عقد یکدیگر درآیند، بلکه در این نوع خواستگاری قبل از آغاز گفت وگوهای رسمی دختر و پسر و قبل از برقراری علاقه عاطفی مابین آن ها خانواده دو طرف در جریان امر خواستگاری قرار می گیرند و ضمن بیان تجربیات خود مدیریت مراسم خواستگاری را نیز عهده دار می شوند و در انتخاب همسر آینده فرزند نقش اساسی را ایفا می کنند.
مرحله اول خواستگاری: با ابراز تمایل پسر به ازدواج، خانواده وی با توجه به ملاک های فرزند شان از همسر ایده آل به جست وجوی مورد مناسب می پردازند که این امر مستلزم صحبت خانواده با فرزند شان و آگاهی از معیارهای او است. در این مرحله اگر متوجه غیرمنطقی بودن معیارهای فرزند تان شده اید بهتر است با لحن دوستانه و صمیمی به بیان تجربیات خود در این زمینه بپردازید و معیارهای او را تعدیل کنید، البته باید به معیارهای وی نیز احترام بگذارید و به سخن ارزنده امام علی (ع) توجه داشته باشید که فرزند انتان در زمانی غیر از زمان شما زندگی می کنند.
مرحله دوم خواستگاری: در مرحله بعد معمولا مادر یا خواهر پسر( داماد ) به صورت تلفنی از خانواده دختر (عروس ) اجازه رفتن به خواستگاری می گیرند. در این مرحله بهتر است علاوه بر مشخصات عمومی مانند سن و تحصیلات و شغل پسر و دختر، مسائل کلی که از نظر آن ها برای انتخاب همسر آینده حائز اهمیت است گفته یا پرسیده شود.
مسائلی مانند میزان پایبندی به اعتقادات مذهبی، نوع حجاب دختر خانم یا میزان دارایی های پسر و…. اگر خانواده دختر خانم، طی تماس تلفنی متوجه شدند که مشخصات کلی آقا پسر با معیارهای دخترشان درباره همسر ایده آل مطابقت دارد، زمان خواستگاری را تعیین می کنند. در جلسه اول خواستگاری، معمولا تنها دو نفر از خانم های خانواده پسر برای آشنایی با خانواده دختر حضور دارند و این جلسه بدون حضور داماد برگزار میشود. مهم ترین مزیت این جلسه این است که چون در این جلسه تنها خانم ها حضور دارند، دختر خانم می تواند ارتباط راحت تری با خانواده داماد برقرار کند . در ضمن به علت حضور نداشتن آقا پسر، استرس دختر خانم نیز کمتر است و در نتیجه ظاهر و رفتارش طبیعی تر خواهد بود، البته برای کم شدن تعداد جلسات خواستگاری، پسر نیز می تواند با کسب اجازه از خانواده دختر از اواسط همان جلسه در مراسم خواستگاری حضور یابد. در هر صورت اولین جلسه خواستگاری صرفا برای دیدن دختر و پسر و آشنایی اولیه ۲ خانواده برگزار می شود.
مرحله سوم خواستگاری: بعد از این جلسه دو احتمال وجود دارد اول این که پسر یا دختر، طرف مقابل را به هر دلیلی مناسب خود تشخیص نداده است و تمایلی به ادامه روند خواستگاری ندارد در این صورت معمولا خانواده پسر باید به جست وجوی مورد بعدی باشند اما بسیار بهتر خواهد بود که خانواده پسر یا دختر، تمایل نداشتن خود را به صورت محترمانه به طرف مقابل اطلاع دهند به خصوص اگر این مسئله از سوی خانواده پسر باشد چرا که خانواده دختر در انتظار تماس آنان هستند و این نوع انتظار در این گونه مواقع برای هیچ کسی به خصوص برای دخترخانم های در آستانه ازدواج حس خوشایندی نیست.
اما در صورتی که پسر برای ادامه روند خواستگاری تمایل داشت در مرحله بعد طی تماسی که خانواده پسر با خانواده دختر برقرار خواهند کرد و البته در صورت تمایل دختر خانم، وقت جلسه بعدی برای آشنایی بیشتر دختر و پسر گذاشته می شود. در این جلسه چون دختر و پسر ظاهر هم را پسندیده اند و خانواده ها با هم آشنا شده اند استرس هر دو طرف کمتر است.
مهم ترین نکته در این جلسه این است که دختر و پسر از قبل باید ایده آل ها و معیارهایشان برای زندگی را تعیین کرده باشند، حد و مرزها و خط قرمزهای خود را بشناسند و انتظاراتشان از همسر آینده شان را بدانند تا بتوانند با سوال کردن و صحبت کردن متوجه تناسب داشتن یا نداشتن شان با هم بشوند.
منبع: با حجاب
کد خبر: ۵۳۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد از تعطیلی روزهای پنجشنبه زنان شاغل در دستگاههای اجرایی این استان خبر داد
کد خبر: ۵۲۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳
سرپرست اداره پيشگيري از جرايم سايبري پليس فتا ناجا خبر داد : چند نرم افزار فيلترينگ خانگي در سايت پليس فتا به آدرس Cyberpolice.ir وجود دارد که شهروندان مي توانند با دانلود و نصب آنها بر روي سيستم کامپيوتر خانگي ، بر عملكرد فرزند ان خود در فضاي مجازي نظارت كنند .
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
سرگرد "حميد کياني"سرپرست اداره پيشگيري از جرايم سايبري پليس فتاناجا با بيان اينکه در همه کشورهاي پيشرفته ساليان سال است که والدين به کمک نرمافزارهاي ويژه فعاليت فرزند ان خود را در اينترنت کنترل ميکنند، گفت: والدين حتي با استفاده از رمز عبور، اجازه ورود کودکان را به بسياري از سايتها نميدهند. سرگرد حميد کياني ادامه داد: در کشور ما به دليل اينكه برخيازوالدينايرانيازنظراطلاعاتكامپيوتريدرسطحپايينترينسبتبه فرزند انشانقراردارند،باعثشدهكهنتوانند نظارتي دقيق داشته باشند. وي با بيان اينکه والدين بايد مراقب کودکان در کار با کامپيوتر و تکنولوژيهاي روز باشند، گفت: سطوح اين مراقبت از کار با کاميپوتر تافعاليتدرفضايمجازيراشاملميشود. سرگرد کياني اظهار کرد: والدين بهجاي آن که استفاده از اينترنت را براي فرزند ان ممنوع کنند بايد روش استفاده صحيح از اينترنت را به آنها بياموزند. اين مقام مسوول ادامه داد: بايد فرزند ان را تشويق کرد تا همواره هر آنچه که در اينترنت برايشان اتفاق ميافتد را به آنها بگويند و به اين وسيله رابطه صميمانهاي بين آنها برقرار شود. سرگرد کياني افزود: عدهاي از خانوادهها نداشتن وقت کافي را بهانه قرارميدهندوبدونآگاهکردنکودکدربارهمحيطمجازيبهاواجازهميدهندتاساعاتزياديرادراينترنتبگذراند. سرپرست اداره پيشگيري از جرايم سايبري پليس فتاناجا انتشار اطلاعات شخصي را يکي از تهديدات کار در فضاي مجازي برشمرد و گفت: متاسفانه فرزند ان به راحتي اطلاعاتشخصي خود و خانواده رادرفضاي مجازي منتشرميکنندواين عاملي براي سوءاستفادهازآنهاميشود. وي تاکيد کرد: والدين بايد در اين زمينه هوشمندانه عمل کنند و به کودکان آموزش دهند که ممکن است کاربران فضاي مجازي با اسم ، سن و موقعيت واقعي خود وارد اين محيط نشده باشند بنابراين اعتماد به آنها خطرناک است. سرگرد کياني ادامه داد: بايد به فرزند ان ياد داد که هيچيک از اطلاعات شخصي خود را در اينترنت اعلام نکند و به افرادي که در دنياي واقعي آنها را نميشناسد پست الکترونيکي ارسال نکند.اين مقام آگاه با بيان اينکه نظارت براي کودکان خردسال کافي نيست، گفت: تنها گذاشتن فرزند اندرفضايسايبربسيارخطرناکاستوبرايخردسالانبجاينظارتبايدهمراهيصورتگيرد. وي با بيان اينکه براي قدم اول، فرزند ان ما بايد آموزش ببينند که چگونه از اينترنت استفاده کنند، ادامه داد: والدين در ابتدا بايد سايتهايي را در صفحه خانگي تعريف کنند که از محتوا و مطالب آن کاملا آگاه باشند و سپس به فرزند ان خود اجازه ورود به اينترنت را بدهند. اين مقام مسوول تاکيد کرد: والدين حتما بايد مطمئن شوند که کودکان و نوجوانان به سراغ چه سايتهايي ميرود و اين مستلزم اين است که پدرها و مادرها سطح اطلاعات خود را بالا ببرند. سرگرد کياني با اشاره به اينکه اينترنت مثل تلوزيون مي تواند زمان لازم براي مطالعه، بازي، فعاليت هاي اجتماعي و بودن در دنياي واقعي کودکان را کاهش دهد، گفت: والدين بايد ساعات ورود کودکان به اينترنت را کنترل کنند و اجازه ندهند کودکشان ساعت هاي طولاني در محيط مجازي باشد. اين کارشناس با بيان اينکه کار طولاني مدت با کامپيوتر قطعا صدمات بدني زيادي براي کودکان دارد، افزود: در کنار اين صدمات بدني منزوي کردن کاربر و اعتياد اينترنتي را نبايد ناديده گرفت که اين امر تبعات جبران ناپذيري بر روي رفتار و عملکرد فرزند ان دارد. وي با اشاره نرمافزارهاي امنيتي خانواده گفت: امروزه نرم افزارهايي توليد شده است که والدين با اين نرمافزار ميتوانند تمامي رفتارهاي آنلاين كودكان خود را مشاهده و آنها را كنترل كنند، اين نرمافزار به والدين اعلام ميكند كه فرزند آنها با چه كسي بيش از همه به گفتوگوي اينترنتي پرداخته يا به کدام سايت ها سر زده است. کارشناس پليس فتا گفت: در حال حاضر تعداد چهار نرم افزار فيلترينگ خانگي براي استفاده شهروندان در سايت پليس فتا وجود دارد که شهروندان مي توانند با دانلود و نصب آنها بر روي سيستم کامپيوتر خانگي بر فرزند ان خود در فضاي مجازي نظارت كنند . وي با تاکيد بر اهميت يادگيري علوم کامپيوتري از سوي والدين گفت: احتياجي نيست كه والدين تبديل به يك نفوذگر رايانه اي شوند اما در مورد اين موضوع اطلاعات داشته باشند کافي است چرا که هر چه شکاف اطلاعاتي والدين با فرزند ان در خصوص علوم کامپيوتري محدودتر باشد تهديدات کمتري را براي فرزند ان شاهد هستيم و هر چه اين شکاف بيشتر باشد بايد منتظر آسيبهاي جبران ناپذيري براي کودکانمان باشيم. سرگرد کياني ادامه داد: فضاي مجازي و رايانه ميتوانند يك روش عالي براي والدين و نوجوانان باشند تا در كنار يكديگر تفريح كنند و همديگر را بهتر بشناسند؛ فضاي مجازي امروز بخشي از زندگي همه شده است. سرپرست اداره پيشگيري از جرايم سايبري پليس فتا ناجادر پايان با اشاره به آدرس سايت و ايميل پليس فتا آن را دريچه ارتباطي با شهروندان خواند و گفت : كاربران درصورت مواجهه بامواردمشکوک آنراازطريق سايت پليس فتا به آدرسCyberpolice.ir بخش ارتباطات مردمي گزارش نمايند.
کد خبر: ۵۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۱
مقام عظمای ولایت می فرمایند:برای مطبوعات سه وظیفه عمده قایلم: وظیفه نقد و نظارت، وظیفه اطلاع رسانی صادقانه و شفاف، وظیفه طرح و تبادل آرا و افکار در جامعه
کد خبر: ۵۲۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
رئیس تولیت آستان امام خمینی(ره) پس از اقامت دو روز و نیمه در استان کهگیلویه و بویراحمد، این استان را ترک کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صبح زاگرس، سید حسن خمینی که روز جمعه وارد یاسوج شد، ظهر امروز یک شنبه یاسوج را به مقصد اصفهان ترک کرد.
وی در ورود به استان ابتدا با آیتالله سید شرفالدین ملکحسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد و آیتالله سید علی اصغر حسینی امام جمعه یاسوج دیدار کرد.
خمینی در ادامه به زیارت امامزاده شاه قاسم(ع) رفت و بر مزارمطهر مرحوم آیتالله سید کرامتالله ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد حاضر شد.
وی در سفر به یاسوج، دهدشت، گچساران، باشت، دنا، چرام از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد از مکانهای گردشگری تنگ گنجه ای ، چشمه بلقیس چرام ومکان های ، تفریحی، زیارتی و تاریخی دیگر این استان دیدن کرد.
در این سفر آیتالله بجنوردی پدرخانم، فرزند ، خواهرزادههای حجتالاسلام سید حسن خمینی نیز حضور داشتند.
استاندار کهگیلویه و بویراحمد، سید کامل تقوی مدیرعامل بانک سپه کشور، معاون عمرانی استاندار، مدیرکل گردشگری، فرمانداران شهرستانها و جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی سید حسن خمینی را همراهی میکردند.
سید حسن خمینی بعد از حضور دو روز و نیمه در استان کهگیلویه وبویراحمد ظهر امروز شهر یاسوج را به مقصداصفهان ترک کرد.
هنوز جزئیاتی از آن چه در دیدار سید حسن خمینی با استاندار، فرمانداران و دیگر مسئولان ارشد استانی گذشته منتشر نشده است.
کد خبر: ۵۲۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مدیرکل دفتر اطلاعات جمعیتی ثبت احوال با بیان این که یک درصد از خانوادههای ایرانی ۱۰ فرزند دارند، افزود: حدود ۹ درصد از خانوادههای کل کشور چهار فرزند دارند.
وی همچنین اضافه کرد: چهار فرزند ی از ۱۵ درصد در نسل قدیم، به حدود ۴ درصد در نسل جدید رسیده است.
علیاکبر محزون در گفتگو با «نسیم» فزود: ۱.۳ درصد خانواده های ایران ۱۰ فرزند ، ۱.۹ درصد ۹ فرزند ، ۲.۹ درصد ۸ فرزند ، ۳.۹ درصد ۷ فرزند ، ۵.۱ درصد ۶ فرزند ، ۶.۴ درصد ۵ فرزند و ۸.۹ درصد نیز ۴ فرزند دارند.
کد خبر: ۵۲۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۸
براساس آمارها، در حدود یکمیلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به ردههای بالا در ادارات دولتی آمریکا شدهاند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا میشوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی ایرانیالاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت.
روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکردهاند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را میتوان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامههای موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شدهاند که در این گزارش به معرفی آنها میپردازیم.
گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی میکند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیتها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامههای معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در ردههای دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد.
در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا میشود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد.
مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظهکار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمعآوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتننشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحثترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد میشد.
رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسیهایش، در رسانهها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتیاش علنی شد، مجبور به استعفا گردید.
دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکلگیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد.
او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوقبشری سخنرانیهایی داشته است که میتوان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قارهای" اشاره کرد.
فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید.
سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. سپس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایاننامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانهداری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلیترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصبهای وی، منشیگری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است.
مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پروندههای پیچیده تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا میباشد، دست یافته است.
هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایهدار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره میتوان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود.
انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود میتوان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمکهای میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هستهای اشاره کرد.
در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را میتوان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب میگردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بینالمللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است.
انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب میگردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست میتوان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد.
هماکنون انصاری در هیوستون زندگی میکند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلیترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلولهای بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد.
او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیمسازان "انجمن سیاست رسانهای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد.
این سرمایهدار و سیاستمدار کهنهکار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلولهای بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلولهای بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحثها، مناظرات، سخنرانیها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد.
مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایهگذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب میگردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد.
پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایهگذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایهگذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین" هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت.
مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظهکار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد.
اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامهای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودناش به آنها ابراز داشت. وعدههای انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجیهای دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد.
جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانهای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهدهدار شده است.
جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فنآوری انبارداری رایانهای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد.
اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانهای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه میخواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند".
وبسایت رسمی خود او جایی در معرفیاش اینچنین بیان میکند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم".
جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی میکند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است.
جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقهاش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امنترین و آمادهترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل میگردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظهکار از موسسه "ماسوت/استسچر"
کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانشآموز مدیریت میکند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد.
او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بیپول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است.
اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایهگذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC
جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایهگذاریهای صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركتهای فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمعآوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالتهای آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمیخواهم چون ایرانیالاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. میخواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم".
سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی همحزبیهای خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد.
حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا میشود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایهگذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، میباشد.
سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغالتحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد.
راس میرکریمی (Ross Mirkarimi)
"راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم میدید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بینالملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی میکند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است.
راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیمگیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ میداد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود.
نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:* رهبر ائتلاف منطقه آزاد هستهای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بینالمللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا
راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانیالاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمیتواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفادههای درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمینهای گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایهگذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسههای پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانهها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد.
راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگکننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت.
هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است.
الکس نورسته (Alex Nowrasteh)
"الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار میکند.
او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکاییاش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظهکاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقالهای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالیترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود.
در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملیگرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند.
الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است.
دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی میکند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوهگیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابیگری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد.
در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحهای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب میکرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمنها و اتحادیههای مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد.
او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابیگر مشهور یهودی) که مربوط به لابیگری و فساد مالی 87 میلیون دلاری میشود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجامخواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید.
فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است.
شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بینالمللی آماده میکرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگکننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است.
او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنسگرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است.
ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بینالملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بینالملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هماکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است.
نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس میکند.
رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.
اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هماکنون نسبت به همنژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بینالملل وزارت خزانهداری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانهداری شامل مدیریت سیاستهای مالی بینالمللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است.
البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانهداری آمریکا بود.
از سوایق کاری طلوعی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایهگذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانهداری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
احسان شیخ ممو ملی پوش تیم های فوتبال و فوتسال ناشنوایان ایران که به همراه هم تیمی های خود چند روز اخیر قهرمانی مسابقات فوتبال ناشنوایان کشورهای آسیایی در بندر عباس شده است، اگرچه با زبان اشاره سخن می گوید اما دنیایی از سخنان ناگفته قلبش را آزار می دهد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار ایرنا، این جوان 23 ساله که دومقام قهرمانی و دو عنوان نایب قهرمانی در مسابقات فوتبال کشورهای آسیایی و ده ها رتبه برتر مسابقات ملی در کارنامه افتخارات ورزشی خود دارد، از کم لطفی های برخی از مسوولان به ویژه در سال های 89، 90 و 91 و تبعیض های انجام شده بین او و دیگر ورزشکاران در اعطای پاداش به قهرمانان ورزشی در شهرستان گچساران دلگیر است.
احسان در حالی که بر مبل رنگ و رو رفته ای در خانه محقر پدری خود تکیه زده از چهار سال حضور مستمر در تیم های ملی و عدم دریافت هیچ پاداشی گله مند است.
برگ های دفتر خاطراتش را که ورق زدم چند خط توجهم را به خود جلب کرد، نوشته بود ملی پوش استان خراسان رضوی در مراسم استقبال از بازگشت مسابقات آسیایی کلید یک واحد آپارتمان را دریافت کرد.
اکنون من پس از چهار سال تلاش و صرف هزینه های شخصی برای اعزام به مسابقات ورزشی حتی کمترین پاداشی دریافت نکرده ام.
او با زبان اشاره از دلخوری های خود برای عدم تحقق قانون سه در صد استخدام معلولان توانمند و حمایت از مسکن ورزشکاران ملی سخن می گوید.
این قهرمان ورزشی با نگاهی عمیق به چهره پدرش که حکایت از شرمندگی دارد، بر کاغذ کوچکی نوشت حتی هزینه های مصدومیت من در تیم ملی فوتبال از سوی پدرم تامین شده است.
پدر این قهرمان ورزشی که فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش است، از داشتن سه فرزند معلول و هزینه های سرسام آور درمانی آنها به عنوان سختی های زندگی یاد می کند.
ابراهیم شیخ ممو با چهره ای شکسته که ناشی از درد سه فرزند جوان با معلولیت های جسمانی است افزود: بر اساس قانون کشور پاداش هایی در قالب زمین مسکونی یا وجه نقد به قهرمانان ورزشی اعطا می شود اما از سویی از این که احسان احساس می کند به او کم توجهی شده چون معلول است نگران هستم و از سوی دیگر به عنوان یک آموزگار که سال ها به دانش آموزان قناعت را آموخته است در شان خود نمی بینم که مطالبات فرزند م را پیگیری کنم.
رییس اداره ورزش و تربیت بدنی گچساران تصریح کرد که تاکنون یک ریال اعتبار برای تجلیل از ورزشکاران قهرمان در اختیار این اداره گذاشته نشده است .
اسماعیل حسینی در عین حال گفت : قرار است از طریق شورای شهر و نماینده مردم گچساران در مجلس شورای اسلامی در بهمن ماه از ورزشکاران این شهرستان تجلیل شود.
کد خبر: ۵۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
خانواده شهید تازه تفحص شده «حمیدرضا فصیح خوشکلام» بعد از گذشت ۲۶ سال ساعاتی پیش در معراج شهدای تهران با پیکر شهیدشان دیدار کردند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خانواده شهید تازه تفحص شده «حمیدرضا فصیح خوشکلام» بعد از گذشت 26 سال، ساعاتی پیش در معراج شهدای تهران با پیکر شهیدشان دیدار کردند. در این دیدار مادر، خواهر و برادران شهید حضور داشتند.
شهید حمیدرضا فصیح خوشکلام نخستین فرزند از 4 فرزند خانواده بود. پدر او 5 سال پیش پس از تحمل سالها چشمانتظاری دار فانی را وداع گفت.
این شهید تازه تفحص شده متولد مردادماه 1342 تهران بود. او بهعنوان سرباز از طریق لشگر 92 زرهی اهواز به جبهه اعزام شد و در 28 فروردین 1367 در تک دشمن در منطقه عملیاتی فاو به شهادت رسید.
پیکر این شهید 19ساله در منطقه فاو و در شمار شهدای مفقود الجسد باقی ماند. سرانجام در عملیات تفحص اخیر پیکر او توسط کمیته جستوجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح کشف شد و هویت پیکر وی از طریق آزمایش دیانای شناسایی شد.
کد خبر: ۵۱۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۰
منابع امنیتی لبنان اعلام کردند، ارتش این کشور یکی از همسران سرکرده داعش و فرزند ش را بازداشت کرده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
خبرگزاری رویترز به نقل از منابع امنیتی لبنانی گزارش داد، ارتش این کشور سجی حمید الدلیمی، همسر ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش و پسر هشت ساله وی را در یکی از شهرهای شمالی لبنان بازداشت کرده است.
بنا بر این گزارش، سجی الدلیمی، یکی از زنانی بود که در عملیات تبادل اسرای داعش با دولت سوریه در مقابل آزادی راهبههای مسیحی سوری آزاد شد. تبادل راهبههای سوری با زنان اعضای داعش با میانجیگری قطر و از طریق لبنان انجام شد و همسر بغدادی پس از ورود به لبنان و بر اساس مذاکراتی که قبلا صورت گرفته بود در یک آپارتمان در شمال لبنان ساکن شد.
حضور همسر بغدادی به همراه پسرش و چند عضو دیگر خانواده وی همواره موجب اعتراض جناحهای مختلف در لبنان شده است.
برخی ناظران گفتهاند که احتمال دارد هدف از بازداشت این دو فرد، وارد کردن فشار بر رهبر داعش برای آزادی گروگانهای لبنانی باشد که در اسارت این گروه هستند. داعش اخیرا تهدید کرده بود که سربازان لبنانی را که به گروگان گرفته اعدام میکند که این امر واکنش خانواده گروگانها را به دنبال داشت و نزدیکان آنها برخی خیابانهای مهم بیروت را اشغال کردند.
این در حالی است که خبرگزاری فرانسه گزارش داده که زن و فرزند رهبر داعش در نظر داشتند با گذرنامه جعلی وارد لبنان شوند که توسط مأموران مرزبانی لبنان در نزدیکی مرزهای سوریه بازداشت شدهاند.
خبرگزاری فرانسه به نقل از یک منبع امنیتی لبنانی گفته است که همسر و پسر رهبر داعش توسط ماموران "ضد اطلاعات ارتش" بازداشت شدهاند و افزوده است که زن بازداشتی، شهروند سوریه و پسرش هم حدودا هشت ساله است.
مقامات لبنانی هنوز این گزارشها را تایید یا تکذیب نکردهاند و از واکنش احتمالی گروه داعش به این خبر نیز گزارشی در دست نیست.
روزنامه السفیر، چاپ لبنان، با انتشار این خبر نوشته است که زن و کودک بازداشت شده به مقر سازمان اطلاعات ارتش لبنان منتقل شدهاند تا از آنان تحقیقات شود و از کودک تست دیانای گرفته شود. به نوشته این روزنامه، بازداشت این افراد با هماهنگی با تشکیلات اطلاعاتی خارجی صورت گرفته است.
اوایل ماه گذشته (نوامبر)، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه ابوبکر بغدادی در جریان حمله هوایی نیروهای ائتلاف به هدفی در داخل خاک عراق کشته یا زخمی شده است. پس از آن، سخنگوی داعش با تاکید بر اینکه "امیر این خلافت" زنده است، از مسلمانان خواست برای بهبود او دعا کنند.
چند روز بعد، وبسایتهای وابسته به داعش یک نوار صوتی را منتشر کردند و گفتند که این نوار حاوی پیام ابوبکر بغدادی است.
کد خبر: ۵۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
در مکتب اهل بیت(ع) خانواده و فرزند ان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. در این مکتب فرزند آوری و اهمیت تربیت فرزند تنها معطوف به لحظه تولد و بعد از آن نیست بلکه به زمینه های تربیت و شرایط قبل از تولد و بلکه حتی قبل از انعقاد نطفه نیز توجه خاص شده است. از این رو در روایات مشاهده میکنیم که شرایط مطلوب و نامطلوب انعقاد نطفه توجه قرار گرفته است.
- قبل از تولدامام حسین(ع) توصیه میفرمودند: «از همبستر شدن با همسرانتان در شبی که قصد مسافرت دارید بپرهیزید؛ اگر در اثر آن فرزند ی روزی شود احول (لوچ) خواهد بود.»
- اظهار محبت به فرزند انمحبت به فرزند ان امری درونی است. اما آنچه در این میان آثار تربیتی در پی دارد نحوه ابراز آن است. این امری اختیاری است و والدین میتوانند در پرتو آن زمینه تربیت صحیح را فراهم آورند. چه بسیارند والدینی که در برابر فرزند ان خود محبت فراوان دارند، اما آن را ابراز نمیکنند؛ در حالی که محبت وقتی تأثیر گذار خواهد بود که فرد مورد محبت از آن آگاهی یابد.
امام حسین (ع) به عنوان الگوی تربیتی، ابراز محبت به فرزند ان را از نیازهای ضروری آنان میدانند و در قالبهای گوناگون به ابراز آن میپرداختند. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه چسبانیدن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان آوردن کلمات محبت آمیز.
«عبیدالله بن عتبه» میگوید: «نزد حسین بن علی(ع) بودم. ایشان فرزند شان سجاد را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدرم به فدایت باد، چقدر زیبایی.»
تشویق فرزند ان در برابر کار خوب آنانیکی از شیوه های تربیتی، تشویق است. تشویق متناسب با فعالیت انجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر شده، و به تقویت رفتار میانجامد. چه بسا فرزند ان از صفات مثبت خود آگاهی نداشته، و خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار آورند. از این رو والدین باید ویژگیهای مثبت فرزند ان را برجسته سازند و مورد تشویق قرار دهند.
در فرهنگ اسلامی که تربیت دینی و اخلاقی فرزند ان در کانون توجه است. بر تشویق فرزند ان هنگام رفتارهای دینی و برجسته کردن صفات اخلاقی و معنوی آنان بسیار تاکید شده است. امام سجاد(ع) فرمودند: «من به بیماری شدیدی مبتلا شدم. پدرم بر بالینم آمد و فرمود: چه خواسته ای داری؟ عرض کردم: دوست دارم از کسانی باشم که درباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم؟ پدرم در مقابل این جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلی که به هنگام گرفتاری گفت از خداوند سؤال نمیکنم. خداوند مرا کافی است و او بهترین وکیل است.»ملاحظه میشود که امام حسین(ع) در مقابل پاسخ عارفانه فرزند ش که بر اساس ظاهر حدیث، سن و سال چندانی هم نداشته جمله «احسنت» را به کار بردند و او را به «ابراهیم خلیل» تشبیه کردند.در آخر باید بیان کرد؛ تربیت صحیح فرزند ان از ضروریترین وظایف والدین به شمارمی آید. معصومان در همه ابعاد هدایتی و تربیتی، الگوهایی کامل به شمار میآیند و تکیه بر رفتارهای تربیتی آنان برای تربیت فرزند ان، بهترین ره توشه است.منبع: باحجاب
کد خبر: ۵۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷