شهید سید عبدالطیف تقوی سوق
فرزند : ميرفرج
تاريخ تولد: 1341
محل تولد: خليفه اي
يگان اعزام كننده: بسيج
محل شهادت: فاو
تاريخ شهادت: 26/11/1364شهید سید عبدالظریف تقوی سوق، وصیت کرده بود در مراسم تشییع جنازه اش ، تا گلزار شهدا، دستش را از تابوت بیرون بیاورند تا همه بدانند آدمی در کوچ از دنیا، با دست خالی می رود.
کد خبر: ۴۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۹
معاون دادستان کل کشور که حدود یک سال قبل وزیر دادگستری دولت دهم بود در دوران دفاع مقدس 23 ماه سابقه حضور در جبهه دارد و می گوید که آر پی جی زن و حتی تیرانداز هم بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
سید مرتضی بختیاری وزیر 60 ساله وزارت دادگستری دولت دهم امروز در حالی بر صندلی معاون امنیتی دادستان کل کشور تکیه زده که نخستین کار اجرایی خود را از ساختمان شهرداری فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی آغاز کرده است. این چهره خوش نام دستگاه قضایی کشور معاونت فرمانداری تربت حیدریه، جانشینی دادستان کاشمر، دادستان بیرجند، معاون دادستان مشهد، قائم مقامی دادگستری خراسان، ریاست دادگستری فارس و استانداری اصفهان را در کارنامه کاری خود دارد.
زمان جنگ شهردار منطقه فیض آباد مه ولات بودم
سید مرتضی بختیاری متولد 20 آذر 1331 در خانواده ای روحانی است و 2 دختر و 3 پسر دارد. وی که سابقه ای 23 ماهه در دوران دفاع مقدس را هم در کارنامه زندگی اش ثبت کرده در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد روزهای جنگ، گفت: در آغاز جنگ شهردار منطقه محروم فیض آباد مه ولات از توابع خراسان رضوی بودم. البته فرماندهی بسیج شهر هم برعهده من بود و بعد هم مسئول بسیج شهرستان تربیت حیدریه شدم. آن روزها تمام تلاش ما این بود تا بتوانیم نیروهای داوطلب را جذب و بعد از آموزش راهی جبهه ها کنیم. و من هم مانند تمامی داوطلبان مشتاق حضور در جبهه ها بودم.
با شهید کاوه همرزم بودم
وی افزود: سال 1360 وقتی جانشین دادستان انقلاب در کاشمر بودم از طریق جهادسازندگی در بخش پشتیبانی وارد مناطق جنگی سومار شدم. از سال 63 دادستان بیرجند شدم و بعنوان بسیجی از طریق گردان امام علی(ع) تحت نظر تیپ ویژه شهدا وارد منطقه شدم. آن دوران فرمانده گردان شهید الله یار جابری و فرمانده تیپ هم شهید کاوه بود. البته با این شهید بزرگوار هم هم سخن بودیم و از نزدیک شاهد دلاوری های این بزرگ مرد بودم. هرچند در فیلم سینمایی شور شیرین زحمت زیادی برای به تصویر کشاندن واقعیت جنگ و شهید کاوه انجام شده بود اما هنوز جای کار دارد چراکه نمی توان معنویت این فرمانده بزرگ را سینمایی کرد.
جهادگر، فرمانده و رزمنده دوران جنگ تحمیلی به نقل از شهید صیاد شیرازی گفت: شهید صیاد شیرازی می گفت من در عملیات قادر برای نخستین باز این جوان را دیدم و به نبوغ و ابتکار در عملش را دیدم.
برای حضور در عملیات ها از قوه قضائیه مرخصی می گرفتم
بختیاری در مورد حضورش در مناطق جنگی، اظهارداشت: من در طول جنگ در بیشتر عملیات ها حضور داشتم. اما چون دادستان هم بودم قوه قضائیه اجازه نمی داد و می گفت اینجا ماندن واجب تر است. من هم از مرخصی های استحقاقی و تشویقی خودم استفاده می کردم و به دوستان گفته بودم هر وقت عملیات است زودتر بگویید تا عازم جبهه شوم. البته در دو عملیات کربلای 4 و 5 حدود 10 ماه مستمر در مناطق جنگی بودم.
بچه های خراسان در شجاعت اول بودند
معاون دادستان کل کشور که در دوران جنگ معاون و یا فرمانده گردان بود، گفت: بیشتر با بچه های خراسان بودیم. نیروهای بسیجی هر قسمت از مناطق خراسان ویژگیهای خاصی داشتند و می توان گفت که برو بچه های خراسان در شجاعت حرف اول را می زدند و همیشه خط شکن بودند. نمونه آن هم این است که نیشابور بیشترین شهید دوران دفاع مفدس را داشته است.
بختیاری در پاسخ به اینکه آن زمان شما دادستان انقلاب بودید و آیا در دوران جنگ در مناطق جنگی قضاوت می کردید، افزود: قضاوت نمی کردم و بیشتر یک رزمنده بودم.
32 ساله بودم / آرپی جی هم می زدم
معاون دادستان کل کشور اظهارداشت: همیشه بعنوان فرمانده یا معاون گردان با اسلحه کلاش تردد می کردیم و حمل آن آسانتر بود اما در طول جنگ آر پی جی هم زده ام.
در مورد روزهای جنگ و خانواده هم از بختیاری سئوال کردیم و او گفت: همسرم خواهر 2 شهید است و از رفتن من به جبهه ناراحت نبودند و خیلی هم مرا تشویق به حضور می کردند ومن آن موقع 32 سال داشته و فرزند هم داشتم.
کربلای 5 شیمیایی شدم
وی که از رزمندگان عملیات خیبر بود گفت که برای حضور در مناطق عملیاتی که شیمیایی شده بود تا مرحله هلی برد هم رفتیم اما گفتند آلودگی شیمیایی زیاد است و اعزام نشدیم. و ما وقتی تصاویر را در تلویزیون عراق دیدیمباورمان نمی شد که چگونه بچه ها شیمیایی شدند. اما در کربلای 5 آلوده به شیمیایی شدم.
می خواهم خاطرات جنگ را بنویسم
وزیر دادگستری دولت دهم افزود: فضای در جنگ طوری انسان را پرورش می داد که دیگر پیدا نمی شد حتی روحیه معنویت جنگ را در کار خودم بعنوان دادستان حس می کردم. به اعتقاد من باید این نگاه و این معنویت همچنان در کارهای روزمره هم قابل مشاهده باشد. آن وقت این اندیشه بسیجی موجب تحول اداری خواهد شد. گاهی دعا می کنم زودتر بازنشسته شوم و بتوانم خاطرات جبهه را به رشته تحریر در آورم.
لب مرز شهادت/ روایت معجزات جنگ
بختیاری در مورد برخی رخدادهای و اتفاقات دوران دفاع مقدس، گفت: در کربلای 5 یادم هست اسلحه کلاش همراه داشتم و مجبور بودیم در آب دراز کشیده و آرام آرام جلو برویم و آنجا مجروح شدم. (گلوله به شانه ام خورده بود) یکی از رزمندگان من را به پشت خاکریز برد و به چشم خودم دیدم که امدادگران یک به یک شهید می شدند تا جان زخمی ها را نجات دهند. یادم هست در همان عملیات که مجروح شده بودم در منطقه شلمچه خواستم خود را به بیمارستان صحرایی برسانم و تنها یک آمبولانس تویوتا بود. من و یک نفر دیگر جلو نشستیم وعقب هم پر از مجروح بود. بعد از طی مسافتی راننده توقف کرد تا کاری انجام دهد که یک مرتبه خودرو شروع به حرکت کرد. بعد از 50 متر خودرو ایستاد و وقتی عقب را نگاه کردیم همان جای قبلی خودرو یک توپ اصابت کرد. یعنی اگر خودرو حرکت نمی کرد قطعا همگی شهید می شدیم.
آر پی جی زن گردان رفتگر شد!
معاون دادستان کل کشور در بیان خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی، گفت:در کربلای یک دسته ادوات و تامین گردان نیامدند و باید عملیات انجام می شد. هر گردانی وظیفه خاصی داشت. یادم هست یکی از رزمندگان گردان آنقدر آر پی جی زده بود که لوله های آر پی جی سرخ شده و از گوشش خون می آمد و آر پی جی دو نیم شد. یکبار در شهر قائن بودم که در مسیر یک مردی از دوچرخه پیاده شد و گفت: آقای بختیاری من را می شناسی؟ گفتم نه... گفت من در عملیات یک با شما بودم! و من فهمیدم این همان رزمنده آر پی جی زن بود... و واقعا خوشحال شدم و کلی گپ زدیم. وقتی از شغلش سوال کردم گفت: رفتگر شهرداری هستم! و من از ته دل گریستم. خیلی متاثر شدم و با شهردار تماس گرفتم و گفتم: بنده به عنوان دادستان بیرجند خاک پای این رزمنده شجاع هستم تا اینکه کمی این رزمنده گمنام ارتقا یافت و مسئول پارک شد. اما واقعا برخی بسیجی های جنگ گمنام هستند.
منبع/مهر
کد خبر: ۴۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
دکتر محمود احمدی نژاد در پیامی به آیت الله هاشمی شاهرودی درگذشت مادر وی را تسلیت گفت. در این پیام آمده است:
حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی نایب رئیس محترم مجلس خبرگان رهبری، خبر درگذشت والدهی ماجده موجب تالم و تاثر گردید.
بیتردید آن بانوی بزرگ و فداکار با تقدیم سه شهید گران قدر به انقلاب و پرورش فرزند ارزشمندی چون جنابعالی نقش ممتازی در حفظ و تداوم آرمانهای بلند انقلاب اسلامی ایفا کرده است.
اینجانب ضمن تسلیت فقدان این بانوی مومنه و پاک به جنابعالی، بیت مکرم و بستگان، علو درجات آن مرحومه و صبر و شکیبای بازماندگان و مزید توفیقات حضرت عالی را از خداوند سبحان مسالت دارم.
خادم ملت ایران
محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۴۴۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
رییسجمهوری روز پنجشنبه در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در جمع سران کشورهای جهان، مواضع جمهوری اسلامی ایران را در عرصههای منطقهای و جهانی تشریح کرد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، متن سخنرانی رییس جمهوری اسلامی ایران در شصت و نهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به این شرح است:بسم الله الرحمن الرحیم«الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی سیدنا و نبینا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین»آقای رییس،عالیجنابان،خانمها و آقایان،در آغاز، مایلم تبریکات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز دارم و از تلاشهای دبیر کل محترم، آقای بانکیمون تقدیر نمایم. امیدوارم نشست امسال مجمع عمومی، جهان را در شرایط حساس کنونی، به امنیت و آرامش انسانها که از اهداف اصلی سازمان ملل متحد است، گامی نزدیکتر کند.آقای رییس،من از منطقهای میآیم که بخشهای مهمی از آن در آتش تندروی و افراط میسوزد. در شرق و غرب کشور من، افراطیگری، همسایگان ما را تهدید میکند و خشونت میورزد و خون میریزد. آنان البته تنها به یک زبان سخن نمیگویند و حتی رنگ پوستشان هم، یکی نیست و یک ملیت واحد ندارند. آنان از کشورهای مختلف به خاورمیانه آمدهاند اما ایدئولوژی واحدی دارند: «افراطیگری و خشونت». و هدف واحدی دارند: «نابودی تمدن، اسلامهراسی و ایجاد زمینه برای مداخله مجدّد بیگانگان در منطقه».با کمال تأسف، تروریسم، جهانی شده: «از نیویورک تا موصل، از دمشق تا بغداد، از شرقیترین تا غربیترین نقطه جهان، از القاعده تا داعش». افراطیون جهان، یکدیگر را یافتهاند و ندا سر دادهاند که «متحد شوید» اما آیا ما در برابر افراطیون متحدیم؟!افراطیگری یک مسأله منطقهای نیست، که فقط ملتهای منطقه ما با آن درگیر باشند، افراطیگری، مسألهای جهانی است. برخی از کشورها در پیدایش آن مؤثر بوده و در مبارزه با آن ناکام. و اکنون ملتهای ما، تاوان آن را پس میدهند. غربستیزی امروز، فرزند استعمارگری دیروز است. غربستیزی امروز، واکنش به نژادپرستی دیروز است. برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند و او نیز همه را از دم تیغ میگذراند. همه آنان که در ایجاد و تقویت این گروههای تروریست نقش داشتهاند، باید به اشتباهات خود در پدیدار شدن افراطیگری اعتراف کنند و نه تنها در پیشگاه گذشته که در برابر آینده نیز عذرخواهی کنند.برای مقابله اصولی با تروریسم، باید ریشههای آن را شناخت و چشمههای آن را خشکاند. تروریسم در بستر فقر، بیکاری، تبعیض، تحقیر و بی عدالتی میروید و با فرهنگ خشونت رشد میکند. برای ریشهکن کردن تروریسم باید عدالت و توسعه را گستراند و از تحریف ادیان الهی برای توجیه قساوت و بیرحمی جلوگیری کرد. درد بزرگتر آن است که این تروریستها به نام دین، خون میریزند و به نام اسلام سر میبُرند. میخواهند این حقیقت مسلّم تاریخ را پوشیده نگهدارند که براساس آموزه همه پیامبران الهی از ابراهیم(ع) و موسی(ع) تا عیسی(ع) و محمد(ص)، کشتن یک انسان بیگناه همانند کشتار همه بشریت می شمارند. من در شگفتم این گروههای آدمکش، خود را گروه اسلامی مینامند و شگفتآورتر آنکه رسانههای غربی نیز در همراهی با آنان، این نام مجعول را که تنفر همه مسلمانان را برمیانگیزد، تکرار میکنند؛ غافل از آنکه مسلمانانی که هر روز خدای خویش را به صفت رحمانیت یاد میکنند و از پیامبر خویش درس عطوفت و محبت آموختهاند، این افتراءها را، بخشی از پروژه اسلامهراسی میشمارند.اشتباهات راهبردی غرب در مسایل منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز، این نقطه از جهان را به بهشت تروریستها و افراطیون بدل کرده است. تجاوز نظامی به افغانستان و عراق و مداخلاتهای نادرست در تحولات سوریه نمونههای روشنی از این راهبرد غلط در منطقه خاورمیانه است. اتخاذ رویکردهای غیرمسالمتآمیز و تجاوز و اشغال نظامی، از آنجا که معیشت و حیات مردم عادی را هدف قرار میدهد، پیامدهای روانی و رفتاری متعددی را در پی دارد که امروز، بُروز آن را بصورت خشونت و آدمکشی در منطقه خاورمیانه و آفریقا، مشاهده میکنیم؛ که حتی برخی شهروندان سایر نقاط جهان را هم، با خود همراه کرده است. خشونت همچون یک بیماری مسری، در حال سرایت به سایرِ نقاطِ جهان است. ما همواره معتقد بودیم که دموکراسی، با کولهپشتی، نمیآید؛ دموکراسی، محصول رشد و توسعه است، نه جنگ و تجاوز. دموکراسی یک کالای صادراتی نیست که از غرب به شرق تجارت شود. در یک جامعه توسعه نیافته، دموکراسی وارداتی، به دولتِ ضعیف، منتهی میشود و دولت ضعیف هم، به شدت آسیبپذیر.وقتی پای ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلماتها به استقبال آنان بروند. وقتی جنگ شروع شد، دیپلماسی به پایان میرسد. وقتی تحریم آغاز شد، نفرتِ عمیق از تحریمکنندگان هم، شروع میشود. وقتی فضای خاورمیانه امنیتی شد، پاسخ آن هم امنیتی میشود.منافع کشورهای غربی در این منطقه، در گرو به رسمیت شناختن باورها و خواست مردم منطقه در قالب نظامهای مردمسالار است.تجربه پیدایش القاعده، طالبان و گروههای افراطی اخیر، نشان داد که نمیشود از گروههای افراطی، برای مقابله با کشورهای مخالف، استفاده کرد، و پس از آن، از عوارض پیدایش این افراط، در امان ماند.به یاد داشته باشیم که ایران، روزی همه را به «گفتگو» دعوت کرد که هنوز جنایت ۱۱ سپتامبر، رخ نداده بود و روزی به «جهان عاری از خشونت و افراطیگری» خواند، که هنوز خشونتهای اخیر ظهور نکرده بود. شاید سال گذشته، تعداد اندکی، آتشِ شعلهور شده کنونی را پیش بینی میکردند. اما امروز خشونت و افراطیگری بدون مهار، خود را بصورت یک تهدیدِ قطعی جهانی، نمایان ساخته است. بطور مسلم، اگر چرایی بُروز پدیده کنونی را بدرستی تحلیل نکنیم، نخواهیم توانست راهحلِ درستِ بُرونرفت از آن را پیدا کنیم. امروز هم، دوباره، نسبت به خطرِ گسترشِ افراطیگری و همچنین خطرِ درکِ نادرست و برخورد غلط با این پدیده را هشدار میدهم.خاورمیانه، تشنه توسعه است، و خسته از جنگ. این حق طبیعی مردمانِ سرزمینهای حاصلخیزِ خاورمیانه است که از زندگی توأم با صلح و رفاه، برخوردار باشند. در گذشته، استعمار این حق را از آنان سلب کرد و اکنون سایه جنگ و خشونت، امنیت آنان را تهدید میکند. در منطقه ما، سیاستمداران، و نخبگانِ معتدلی وجود دارند که مورد اعتماد ملتهای خویشاند. آنان، نه غربستیزند و نه غربگرا. به نقش استعمار در عقبافتادگی ملتهای منطقه، آگاهند اما از نقش ملتهای خویش در راه توسعهیافتگی نیز، غفلت نمیورزند؛ غرب را از خطاهایش مبرا نمیدانند، اما به غفلتهای خویش نیز توجه دارند. این نخبگان، میتوانند با جلب اعتماد مردم، قویترین ائتلافهای ملی و بینالمللی علیه خشونت را تشکیل دهند.صدای این نخبگان، صدای واقعی مردم اعتدالگرا در جهان اسلام است؛ صدای آشنای یک افغانِ خسته از جنگ؛ عراقی قربانی افراطگری؛ سوری هراسانْ، از تروریسم؛ و لبنانی نگرانْ، از خشونت و فرقهگرایی. سخن ما این است که این اشتباه راهبردی است که اگر برخی کشورها با ادعای رهبری ائتلاف در پی ادامه برتری جویی در منطقه ما باشند.بدیهی است کشورهای منطقه که درد را بهتر میشناسند، بهتر هم، میتوانند با همفکری وائتلاف، مسئولیت مبارزه را پذیرفته و رهبری آن را بر دوش گیرند. و اگر دیگر کشورها میخواهند علیه تروریسم، گامی بردارند، باید به حمایت آنان برخیزند.من اعلام میکنم، اگر امروز همه توان خود را علیه افراط و خشونت، بهکار نگیریم، و کار را به کاردان نسپریم، فردا جهان برای هیچ کس، جای امنی نخواهد بود.خانمها، آقایان،سال گذشته با ارائه طرح «مبارزه با خشونت و افراطیگری» که با استقبال گستردهای روبرو شد، کوشش کردم تا نقش کشور خود را در تحقق صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، ایفا نماید.در منطقه پرآشوب و پرتلاطم خاورمیانه، ایران یکی از با ثبات ترین و امن ترین کشورهای این منطقه است. همه کشورهای منطقه باید در نظر داشته باشند که، همه ما در یک کشتی نشستهایم، در مسایل سیاسی و اجتماعی، تا امنیتی و نظامی، ما نیازمند همکاریهای گسترده برای دستیابی به تفاهم مشترک و دائمی هستیم.اگر در منطقه خاورمیانه، هماهنگی و همکاری بیشتر و گستردهتری میداشتیم، هزاران انسان بیگناه فلسطینی در غزه، قربانی تجاوز رژیم صهیونیستی نمیشدند. ما در تمامی عرصهها، مبنای حل مشکلات را تعامل و اعتمادسازی پایدار میان قدرتهای منطقهای میدانیم و از هرگونه همکاری میان کشورهای مسلمان برای مبارزه با افراطیگری، تهدید و تجاوز، حمایت میکنیم و آمادهایم نقش دائمی سازنده و مؤثرِ خود را، ایفا کنیم.آقای رییس،تداوم تحریمهای ظالمانه علیه ایران، تداوم اشتباهی راهبردی علیه یک ملتِ معتدل و مستقل، در شرایط حساس منطقه ماست. ما در یک سال گذشته، به شفافترین گفتوگوها، برای اعتمادسازی در موضوع هستهای ایران دست زدهایم؛ و نه در اثر تهدید و تحریم که بر مبنای اراده ملت خود، مذاکره جدی و صادقانه را در دستور کار قرار دادهایم زیرا براین باوریم که موضوع هستهای، یک راهحل، بیشتر ندارد و آن فقط مذاکره است و اگر برخی در تخیل خویش، به راههای دیگری میاندیشند، سخت در اشتباهند. هرگونه تأخیر در حصول توافق نهایی، تنها هزینهها را بالا میبرد و این هزینهها نه فقط بر ما، که بر اقتصاد و تجارت طرف مقابل و بر توسعه و امنیت منطقهای تحمیل میشود و هیچکس نباید در این حقیقت تردیدی داشته باشد که مصالحه و توافق با ایران، به نفع همگان است، بخصوص کشورهای منطقه است.روند مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ماههای گذشته، با جدیت و امیدواری متقابل بهپیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران به گواهی همه ناظران بینالمللی، با صداقت و اقتدار به تعهدات خویش عمل کرده است. اگر چه طرف مقابل، با برخی اظهارات و اقدامات، به تردید در عزم و واقعبینی خویش دامن زده است. امیدواریم مذاکرات جاری در فرصت کوتاه باقیمانده، به توافق نهایی بینجامد. ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم. ما با انگیزه مثبت، حسننیت و جدیت، به تداوم مذاکرات هستهای با کشورهای طرف مذاکره، بر مبنای اعتماد متقابل، رفع دوسویه ابهامات، موضع برابر، احترام متقابل و اصول پذیرفته شده بینالمللی، پایبندیم. از دیدگاه ما، التزام به تعهدات و اجرای دقیق تفاهمات و اجتناب از زیادهخواهی در مذاکرات، از سوی طرفهای مذاکرهکننده با ایران، ضرورتی تامّ دارد زیرا توافق نهایی در مورد برنامه هستهای صلحآمیز ایران، میتواند سرآغاز همکاریهای همهجانبه، در راستای پیشبرد امنیت، صلح و توسعه و در منطقه و جهان باشد.مردم ایران پایبند به اصول و ارزشهایی هستند که استقلال، توسعه و غرور ملی در رأسِ آنهاست. مردم، عملکرد دولتهای خود را بر اساس همین معیارها مورد ارزیابی قرار میدهند. اگر این واقعیت بارز ملی از سوی طرفهای مذاکرهکننده، مورد توجه قرار ندهند و دچار خطاهای محاسباتی شوند، یک فرصت استثنایی و تاریخی از دست خواهد رفت.همانطور که میدانید، دولت ایران در سال جاری میلادی، با ابتکاراتی که در مذاکرات هستهای بهکار برد، شرایط جدیدی را برای حل موضوع بوجود آورد که دستاورد مرحلهای آن، توافق ژنو بود. با توجه به رویکرد اعتمادساز و شفاف جمهوری اسلامی ایران در این زمینه و تداوم آن، در صورتیکه طرفهای مذاکرهکننده نیز متقابلاً از عزم و انعطافِ کافی برخوردار باشند و ظرفِ مهلتِ تعیین شده، بتوانیم در حل این مسأله به موفقیتِ کامل دست یابیم، فضای کاملاً متفاوتی بهلحاظ همکاریهای منطقهای و جهانی بوجود خواهد آمد، که در سایه آن، امکان تمرکز بر حل مسایل مهم منطقه از جمله مسأله بسیار مهم مبارزه با خشونت و افراطیگری در منطقه، فراهم خواهد شد.دستیابی به توافق جامع هستهای با ایران، فرصتی تاریخی برای غرب است که نشان دهد با پیشرفت و توسعه دیگران مخالف نیست و تبعیض در مقررات بینالمللی را دنبال نمیکند؛ این توافق میتواند پیامی جهانی برای صلح و امنیت نیز داشته باشد که راهحل اختلافات، مذاکره و تکریم است نه منازعه و تحریم.آقای رییس،حضار محترم،خانمها، آقایان،ملت بزرگ ایران که در سال گذشته با حضور گسترده خود در انتخاباتی آرام و پرشکوه، با روی کار آوردن این دولت، از گفتمان «تدبیر، امید و اعتدال» استقبال کردند، از دولت منتخب خود، در راه سازندگی کشور پشتیبانی و حمایت میکنند. در حالی که بعضی از کشورهای پیرامونی ایران، دستخوش جنگ و ناآرامی هستند، ایران سرزمین امنیت، ثبات و آرامش است.سیاست اصولی کشور من، تلاش برای تعامل سازنده با همسایگان بر اساس احترام متقابل، و با تأکید بر منافع مشترک است. طرح مسأله سلطه ایران بر کشورهای مسلمان منطقه، افسانهای بیش نیست که در قالب پروژه ایرانهراسی در سالهای اخیر برآن دمیده شده است. آنها که در این شیپور میدمند، نیاز به جعل دشمنی موهوم دارند تا تنشها را تداوم دهند و با تشدید تضادّ و تفرقه، منابع توسعه ملتها را به انحراف کشند. رویکرد اصولی ما، پایان بخشیدن به توهم ایرانهراسی و زمینهسازی برای مشارکت راهبردی با همسایگان است.در پایان، همانطور که در سال گذشته نسبت به توسعه خشونت و افراطیگری هشدار دادم، امسال نیز تأکید میکنم، که اگر رویکرد درست برای مواجهه با این مسأله، اتخاذ نشود، به سمت منطقهای ناآرام و پرتلاطم با بازتابهای جهانی، خواهیم رفت. راهحل درستِ برخورد با این مسأله مهم، نه از بیرون بلکه با محوریت و ابتکارات درونی و البته همکاریهای بینالمللی قابل تصور است.خدای بزرگ در قران کریم به مؤمنانی که کار شایسته را در برنامه عمل خود قرار میدهند مژده داده است که بر زمین ماندگاری خواهند داشت و بیم و هراسشان به امن و امان بدل خواهد شد. وَلیبدِلنهم من بعد خوفهم أمناً.امیدوارم نسل ما با تلاشی شایسته، زمینی ایمنتر و آبادتر برای نسل فردا به یادگار بگذارد. توفیق همه شما را آرزومندم. متشکرم.
کد خبر: ۴۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
کي عطا طاهري بويراحمدي:مدرسه به شکل امروزي نهاد جديدي در ساختار اجتماعي آن زمان محسوب ميشد که مانند هر مسئله جديدي با مقاومت اجتماعي به طرق مختلف براي جا افتادن در بين مردم مواجه ميشد. هر چند هدف تعارض با آن در مناطق مختلف متفاوت بود. در شهرهاي بزرگ مثل تهران به دليل وارداتي و غربي بود و مغايرت با اصول شرع عمده مخالفتها ابراز ميشد. اما در نقاط دور دست و به اصطلاح عشيره اي يا روستايي انگيزه اقتصادي بيشتر دست مايه مخالفت بود که در شکل فقر يا نياز مبرم خانواده به نيروي کار و فعاليت فرزند خانواده حتي در سن و سال پايين هم جزئي از آن به شمار ميآمد.در عصر پهلوي اول حدود سالهاي 1310 بود که اولين مدارس در نقاط پر جمعيت استان کهگيلويه و بويراحمد که آن روزها به مرکزيت فرمانداري نظامي در تل خسرو اداره ميشد، در جاهايي مثل دهدشت، لنده، باشت، سي سخت و تل خسرو راه اندازي شد.قبل از آن هر ايل و طايفه اي مکتبهاي خاص ايل خود را داشتند به شکلي که در ميان هر طايفه فردي که خواندن و نوشتن ميدانست، مکتب خانه اي راه ميانداخت ودر آنجا نه همه کودکان بلکه تعداد کمي که بضاعت مالي داشتند يا نيازمندي به آنها در کارهاي خانه احساس نميشد به يادگيري آموزش مکتب خانه اي که قواعد رسم و رسومات خاص خود را داشت ميپرداختند.شايد بيشتر به دليل فقر و نداري در آن روزگار و ترس از اجباري رفتن، مردم علاقه اي به تحصيل کودکان خود در مدارس نداشتند. چرا که تصور ميکردند که درمقابل آموزش در مدارس بايد مثل مکتب خانهها هزينه پرداخت کنند يا ثبت آنها در مدارس منجر به رفتن آنها به سربازي خواهد شد چون حضور در مدرسه نياز به شناسنامه داشت و شناسنامه معادل بود با رفتن به اجباري!در اولين روزهايي که کلاس درس خود را داير کردم خيلي از والدين بچهها که مجبور بودند بچهها را به مدرسه بياورند با خواهش و تمنا از من مي خواستند که اجازه بدهم آنها در کنار خانواده باشند و به مدرسه نيايند. وقتي با آنها صحبت ميکردم و از آينده و اهميت سواد آموزي برايشان گفتم به راحتي و با اشتياق بچهها را به رغم همه نداري به اميد آينده بهتر به مدرسه ميفرستادند. از طرفي تصور اينکه بچهها در آينده بتوانند شاهنامه بخوانند و باعث افتخار آنها شوند اين علاقه مضاعف ميشد چرا که شاهنامه خوانان از منزلت بالايي در ايلات برخوردار بودند.عده اي معتقد بودند که با فراموش و نکوهش کردن گذشته خود کار عاقلانه اي انجام داده اند غافل از اينکه بريدن از هويت خود نميتواند باعث کسب افتخار و حتي آگاهي شود. حضور شاهنامه خوانان در بين ايلات و طوايف و قدر و منزلت آنها نشانه باسوادي و دانايي تلقي ميشد و چنين گذشته اي باعث افتخار بود.سواد و آموزش در بين عشاير قدرت نهادهاي تصميم گيرنده و با نفوذ را در ساختار قبيله تقسيم ميکرد. نيروي جديدي را وارد کرد که همراه کدخدايان، روحانيون و ريش سفيدها در مسائل قومي و قبيله اي تاثير گذار بودند و اينها همان آموزش ديدههايي بودند که براي اولين بار به مدارس جديد رفته و اغلب در کسوت معلمي درامده بودند و اين باعث سرعت گرفتن توسعه و رشد جوامع ايلي شد.مسئوليت و شکل نهادهاي آموزش دهنده بر عهده دو اداره فرهنگ و اداره آموزش عشاير بود. مدارس عشايري پس از خلع سلاح در سالهاي 1334 و 35 پس از جمع آوري سران عشاير و بزرگان طوايف توسط فرماندار نظامي وقت (سرهنگ عليزاده) با اعلام اين دستور که به جاي اسلحه بيل در دست کشاورز قرار گيرد و بچههاي عشاير که تا حدي سواد دارند در دانشسراي مقدماتي بهبهان در يک دوره دو ساله شروع به تحصيل کنند.پس از اين بود که استاد محمد بهمن بيگي در سال 1336 در شيراز پيشنهاد کرد که دوره تحصيل عشاير در دانشسرا از دو سال به يک سال کاهش پيدا کند. اين پيشنهاد مورد پذيرش قرار گرفت و اين اقدام ضرب الاجلي نتيجه خوبي داشت. کار به شکلي پيش ميرفت که معلمان روستايي را اداره فرهنگ و معلمان عشايري را آقاي بهمن بيگي انتخاب ميکرد. البته وجود دو نهاد موازي بعدا باعث رقابت و يکسري تداخل و مشکلات کاري شد که توسط استاندار وقت شوراي هماهنگ کننده فرهنگي بوجود آمد که مسئوليت آن چند سالي بر عهده بنده بود.
خاطرهاز وقتي مساله آموزش بوجود آمد تنبيه هم وجود داشت هرچند قرار بود که در مدارس جديد تنبيه به کار گرفته نشود ولي اين امکان پذير نبود. شدت تنبيه در مدرسههاي جديد نسبت به مکتب خانهها کمتر شده بود با اين حال تنبيه هم جزيي از نظام آموزشي بود. شايد بدون تنبيه نتيجه خوبي از آموزش بدست نميآمد. به نظر ميرسد که که بحث آموزش در آن زمان خيلي جدي و مهم گرفته ميشد خاطره اي که نقل مي شود شنيدني است.«يک روز سر کلاس يکي از دانش آموزان را ديدم که حال خوبي ندارد و درست نميتواند حرف بزند بعد از چند دقيقه که از کلاس گذشت غش کرد و بر زمين افتاد. از بچهها پرسيدم کسي با او کتک کاري کرده که جواب منفي بود،گفتند که چند روزاست غذا نخورده يعني چيزي نداشتند که بخورد،نامه اي به سرهنگ عليزاده استاندار وقت و اداره کل فرهنگ نوشتم و پس از شرح وضعيت موجود و فقر مردم يادآور شدم که با اين شرايط تحصيل بچهها سودمند نيست و با شکم خالي چيزي ياد نخواهند گرفت،چند روز بعد جيپي از اداره کل به مدرسه آمد که در آن چند کارتون مواد غذايي براي دانش آموزان به همراه آورده بود،با نامه اي از استاندار که در آن قيد شده بود که از حقوق خودش روزانه چند گرم خرما و يک قرص نان به دانش آموزان داده شود.»
منبع/ابتکار
کد خبر: ۴۴۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
با توجه به برجسته بودن برخی اشخاص و گروهها در سیاستهای بینالملل، خالی از لطف نیست نگاهی به زندگینامه این افراد داشته باشیم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، با توجه به برجسته بودن برخی اشخاص و گروهها در سیاستهای بینالملل، خالی از لطف نیست نگاهی به زندگینامه این افراد داشته باشیم.
"حیدر العبادی" نخستوزیر کنونی عراق
1_ او یک سیاستمدار شیعه عراقی است.
2_ پدرش از پزشکان معروف و مدیر بیمارستان بیماریهای روانی الجمله در بغداد بود و به دلیل مخالفت با صدام(دیکتاتور سابق عراق) به لندن رفت.
3_در زمان صدام یکی از برادرانش 10 سال به حبس محکوم شد و دو برادر دیگرش نیز اعدام شدند.
4_ او در سال ۲۰۰۳، به عنوان وزیر ارتباطات انتخاب شد.
5_ العبادی کارشناسی مهندسی برق خود را از دانشگاه بغداد در سال ۱۹۷۵ گرفت.
6_ او در دوره اول پارلمان عراق، ریاست کمیسیون اقتصاد و سرمایهگذاری مجلس را بر عهده گرفت.
7_ وی کارشناسی ارشد و دکترای مهندسی الکترونیک و برق را از دانشگاه منچستر انگلیس در سال ۱۹۸۰ گرفت.
8_ العبادی مدتی را در دانشگاه برونل انگلیس مشغول به تدریس علوم قرآنی بود.
9_ وی کتابی درباره اسلام با عنوان "المختصر فی علوم القرآن" و همچنین کتابی درباره علوم قرآنی به زبان انگلیسی تألیف کرده است.
10_ او همچنین مدتی سخنگوی حزب الدعوة الاسلامیة در انگلیس بود.
11_ وی در سال 1952 در بغداد به دنیا آمد.
12_ جسد پدرش هیچگاه به به عراق فرستاده نشد و علت آن مخالفت دولت عراق با این موضوع بود.
13_ العبادی ریاست مؤسسه تکنولوژی پیشرفته لندن را در سال 1993 به عهده گرفت و تا سال 2003 کارشناس تکنولوژی حملونقل سریعالسیر در این شهر بود و در همین سال پس از سرنگونی رژیم بعث به عراق بازگشت.
14_ وی در سال 2001 یک اختراع را در زمینه حملونقل سریع السیر به ثبت رساند.
15_ در سال 2014 رئیسجمهوری عراق حیدر العبادی را مأمور تشکیل دولت جدید کرد.
16_ در سال 2005 مشاور نخستوزیر عراق بود و برای پاکسازی شهر تلعفر از لوث القاعده و تروریستهای تکفیری مسئولیت هماهنگ کننده کل این شهر را به عهده گرفت.
17_ وی همچنین مسئولیت هماهنگی با سازمان ملل متحد را در امور آوارگان عراقی بر عهده داشت.
18_ العبادی تابعیت انگلیسی خود را باطل کرد .
19_ وی در نوجوانی نیز کاپیتانی یک تیم فوتبال محلی در الکراده بغداد را برعهده داشت.
20_ حیدر العبادی سه فرزند دارد و اکنون به عنوان نخست وزیر عراق برگزیده شده است.
کد خبر: ۴۴۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
دنبال کردن یک رژیم غذایی خاص و درست به زوجهای جوان کمک میکند بتوانند جنسیت کودک خود را تا حد زیادی پیش از بارداری تعیین کنند. به عنوان مثال، مصرف غذاهایی که منابع غنی از دو ماده معدنی کلسیم و منگنز هستند مثل سبزیجات سبز رنگ پیش از باردار شدن، احتمال به دنیا آوردن فرزند دختر را افزایش میدهد.
وای دنا ؛ متخصصان با مطالعه روی گروهی از زنان داوطلب متوجه شدند که ۸۰ درصد آنها با دنبال کردن رژیم غذایی حاوی مواد معدنی کلسیم و منگنز فرزند دختر بدنیا آوردند. از سوی دیگر زنانی که بیشتر از خوراکیهای حاوی پتاسیم و سدیم مثل موز و سیب زمینی استفاده کرده بودند، احتمال پسرزایی بیشتری داشتند؛ البته این مورد دوم هنوز به طور جداگانه مورد آزمایش قرار نگرفته است.
این متخصصان معتقدند که دنبال کردن یک رژیم غذایی خاص و درست به زوجهای جوان کمک میکند که جنسیت کودک خود را تا حد زیادی بتوانند تعیین کنند.
به گزارش روزنامه دیلی میل، این رژیم غذایی باید چندین هفته پیش از باردار شدن به کار گرفته شود. این متخصصان برای دستیابی به نتایج فوق مدت ۵ سال روی ۱۷۲ زوج آزمایش کردند که تمایل داشتند فرزند دختر داشته باشند.
چه بخوریم؟
انواع معینی از میوهها و سبزیها به خاطر ارزش تغذیهای ویژه باید به طور منظم در طول روز انتخاب شوند و اینها انواعی هستند که حاوی ویتامین A و C و فیبرند. همچنین تنوع در انتخاب نکته مهمی است، زیرا میوهها و سبزیها مواد مغذی دیگری چون فولات، پتاسیم، کلسیم و آهن را نیز فراهم میکنند.انتخاب متنوع باعث میشود که ما از فواید بیشتر میوهها و سبزیها بهرهمند شویم بر طبق توصیه متخصصین تغذیه، مصرف مکملهای رژیمی به جای میوه و سبزی کار اشتباهی است. زیرا مکملها فواید تغذیهای شناخته شده یا ناشناخته میوهها و سبزیها را ندارند. غذاهای غنی از فولات خطر نقصهای تولد را کاهش میدهد. لوبیاهای خشک، کلم دکمهای، مارچوبه، آب گوجه فرنگی و آب پرتقال منابع غنی از فولات هستند.
اندازه هر واحد
به پیشنهاد انستیتو ملی سرطان یک واحد میوه و سبزی عبارت است از:۱) یک میوه متوسط یا نصف فنجان میوه خرد شده۲) سه چهارم فنجان یا ۱۸۰ میلیلیتر آب موه صد در صد خالص۳) یک چهارم فنجان میوه خشک۴) نصف فنجان سبزیهای خام بدون برگ یا پخته شده۵) یک فنجان سبزیهای برگدار خان مثل کاهو۶) نصف فنجان، لوبیای پخته، نخود، عدس، لوبیای قرمز و لوبیای چیتی
در انتخاب میوهها و سبزیهای دریافتی و روزانه افراد، انستیتوی ملی سرطان توصیه میکند:حداقل یک واحد میوه یا سبزی غنی از ویتامین A در روز انتخاب شود.حداقل یک واحد میوه یا سبزی غنی از ویتامین C در روز انتخاب شود.حداقل یک واحد میوه یا سبزی غنی از فیبر در روز انتخاب شود.
چندین واحد از سبزیهای خانواده کلم در هفته نقش حفاظتی در برابر برخی سرطانها دارند.
منابع غنی از ویتامین A:
زردآلو، گرمک، هویج، کلمپیچ، کاهو، انبه، برگ خردل، کدو تنبل، اسفناج، سیبزمینی شیرین، کدو زمستانی.
منابع غنی از ویتامین C:
زردآلو، گل کلم، کلم، گرمک، گریب فروت، خربزه، کیوی، انبه، برگ خردل، پرتقال، آناناس، اسفناج، توت فرنگی، فلفل دلمهای، نارنگی، گوجه فرنگی، هندوانه، آلو.
منابع غنی از فیبر:
سیب، موز، انگور سیاه، کلم بروکسل، هویج، گیلاس، نخود و لوبیای پخته، خرما، انجیر، گریب فروت، کیوی، پرتقال، گلابی، آلو، تمشک، اسفناج، توت فرنگی، سیب زمینی شیرین.
عصربانک
کد خبر: ۴۴۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۲
متاسفانه يکي از عادتهاي ناسالم ما ايرانيها اين است که نميدانيم چطور و چقدر احساسات خود را به ديگران، مخصوصا بچهها، بروز بدهيم و خيليهايمان هم مديريت و کنترلي بر احساسات و هيجانهاي خود نداريم
کد خبر: ۴۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
شماری از اهالی شهر موصل در شمال عراق که به اشغال عناصر تکفیری داعش در آمده است، از رنج خود پس از اقدامات افراطی و عجیب تروریستها خبر دادند و اعلام کردند که آنان سوره کافرون را از قرآن حذف کردهاند.به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، همزمان با ائتلاف موسوم به ائتلاف بینالمللی علیه داعش به رهبری آمریکا، سریال نقض حقوق بشر در موصل به دست اعضای این گروهک ادامه یافت تا شرایط بسیار بد ساکنان این منطقه که بیش از ۳ ماه (۹ ژوئن) است تحت فشار داعش هستند به حد فاجعه برسد. پس از منفجر کردن مراقد مقدسه، آواره کردن اقلیتهای دینی، قتل روحانیون و شیوخ عشایر، داعش به جنایات دیگری نیز روی آورده است که شاهدان عینی برخی موارد آن را نقل کردند که کشته شدن زنان باردار و حذف سوره کافرون از این جمله است.
«م.ح» زن جوان موصلی و صاحب ۲ فرزند است. وی درباره مشاهدات عینی خود از اقدامات تکفیریهای داعش در موصل به پایگاه خبری «العالم الجدید»، گفت: از قطع مرتب برق در عذابیم. هر سه روز فقط دو ساعت برق وصل میشود. مواد غذایی در بازارها نیست. وی افزود داعش دستوهای عجیب و غربی میدهد مثلا فروش «پوشک» نوزادان را بدون اینکه دلیلشان را بدانیم، ممنوع کرده است. داعش همچنین فروش ترشی، آجیل (خشکبار)، چیپس و چیزهایی شبیه به این را ممنوع کرده و مدعی است دراینها ماده مخمری وجود دارد که باعث نوعی قند میشود.
این زن موصلی در ادامه اظهارات خود گفت: داعش در هر مسجدی یک چاه حفر کرده است و بزودی قطع آب را اعلام خواهد کرد زیرا اعتقاد دارد اهالی باید به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) اقتداد کنند و فقط از چاه آب بکشند و استفاده کنند.
«ن.س» که یک زن دیگری موصلی است در مورد جنایات داعش گفت: هر کس که با آنها مخالفت کند، تازیانه و شلاق میخورد وبه مکانی نامعلوم برده میشود و فرقی ندارد زن باشد یا مرد. داعش «خمار» (پوششی خاصی که از سر تا پای زن را میپوشاند) را برای زنان و دختران بالای ۹ ساعت اجباری اعلام کرده است و تاکید کرده چشمها نباید پیدا باشد زیرا باعث «فتنهانگیزی» در میان مردان میشود.
وی افزود هر زنی که خمار نپوشد اگرچه همسرش با او باشد ۸۰ ضربه شلاق میخورد و باید جریمه مالی ۶۵ هزار دیناری بدهد، اما اگر زن تنها باشد که با عصا و کفش او را کتک میزنند.
در همین راستا این زن مثال یک زن حامله در ماه هفتم را میزند که بدون پوشیدن خمار به مغازههای فروش لباس نوزاد رفته بود و اعضای داعش زمانیکه او را میبینند بشدت به پشت و کتف او ضربه میزنند به نحوی که دچار خونریزی میشود و بیهوش میشود؛ زمانی که توسط عابران به بیمارستان رسانده میشود دیر شده است و خود و بچهاش هر دو از دنیا میروند.
این زن مثال کودکی موصلی را میزند که از پشتبام افتاده بود. مادرش در اثر عجله و شوک افتادن کودکش بدون پوشیدن خمار وی را به بیمارستان میرساند اما اعضای داعش به او اجازه ورود به بیمارستان را نمیدهند. زن مجبور میشود که به خانه بازگردد و خمار بپوشد اما زمانیکه خود را به بیمارستان میرساند، میبیند که کودکش از دنیا رفته است.
یکی دیگر از شاهدان عینی گفت: داعش مدارک شناسایی جوانان را میگیرد و آنها را پاره میکند و مدارک دیگری که آرم داعش بر روی آن نوشته است، تحویل آنها میدهد. این فرد ادامه میدهد که داعش علاوه بر تخریب مراقد واماکن مقدس، دانشکده هنرهای زیبا را تعطیل کرده و آن را آتش زده است؛ علاوه بر این عجیب آن است که به حذف سوره «کافرون» اقدام کرده و دلیل این امر مشخص نیست.
یک زن دیگر موصلی به «العالم الجدید» گفت: داعش در همه جا حتی در بخش زایمان بیمارستان نیز حضور دارد. این زن به ماجرای حمله داعش به یک پزشک زن در بخش زایمان اشاره میکند و میافزاید این پزشک زن به حضور داعش در هنگام وضع حمل زنی اعتراض میکند و با عصبانیت از آنها میخواهد به دلیل شرایط خاص موضوع اتاق را ترک کنند اما اعضای داعش قبول نمیکنند و با شمشیر این پزشک را بشدت مجروح میکنند و حال مشخص نیست این پزشک هنوز زنده است یا بر اثر ضربه فوت کرده است.
کد خبر: ۴۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
یک دختر عراقی که برای خرید لباس عروسی با نامزدش به مرکزی تجاری در شرق بغداد رفته بود، در انفجار 3 خودروی بمبگذاری شده جان خود را از دست داد.
رغده یعقوب، دختری که در لباس عروسیاش دفن شد”رغده یعقوب” دختر مسیحی اهل بغداد که تنها چند روز از زمان نامزدی اش گذشته بود، برای خرید لباس عروسی به فروشگاه رفته بود که انفجار بمب و آتش سوزی مجتمع تجاری، جان وی را گرفت.
رغده ۲۴ ساله، شش روز پیش عقد کرده بود و خود را برای رفتن به خانه بخت آماده می کرد، اما انفجار ۳ دستگاه خودروی بمب گذاری شده در منطقه الغدیر در شرق بغداد رویاهای رغده را ناکام گذاشت.
رغده تنها قربانی این حمله تروریستی نبود و انفجارها جان دهها تن دیگر را گرفت و بیش از ۱۰۰ مجروح بر جای گذاشت. علاوه بر رغده دو نفر از اقوام نامزدش از جمله یک کودک ۵ ساله در این حمله کشته شدند. نامزد رغده نیز به شدت مجروح شد.
پدر رغده در مصاحبه با فرانس پرس گفت: رغده دومین فرزند ما بود و پس از عقدش برای اولین بار از خانه خارج شده بود تا لوازم جشن عروسی را خریداری کند.
وی افزود: انفجار خودروهای بمب گذاری شده باعث آتش سوزی در مجتمع تجاری شد؛ اگر این مجتمع تجاری، خروجی اضطراری یا لوازم اطفای حریق داشت، دخترم و دیگران نجات پیدا می کردند.
مادر رغده با گریه می گوید: او هفته گذشته عقد کرد و این هفته به خاک سپرده شد.
خواهر رغده می گوید، رغده را با لباس عروسی اش دفن کرده اند. العالم
کد خبر: ۴۳۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۵
مهدی هاشمی که پس از خروج از کشور از ریاست دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد برکنار شد، در حال حاضر در طبقه پنجم ساختمان هیات امنای دانشگاه آزاد مشغول چه کاری است؟
به گزارش آوای دنا ، پس از انتصاب فائزه هاشمی به معاونت آموزشی و دانشجویی واحد پردیس دانشگاه آزاد اسلامی تنها عضو بیمسند خانواده آیتالله هاشمیرفسنجانی در دانشگاه آزاد «مهدی هاشمی» است.
«محسن» فرزند ارشد خانواده، معاونت عمرانی دانشگاه را از میرزاده پس از ریاست وی تحویل گرفت؛ «یاسر» مسولیت سابق مهدی را به عهده دارد و رییس دفتر هیات امنای دانشگاه است.«فاطمه» دختر ارشد هاشمی نیز مدیرگروه علوم سیاسی واحد تهران جنوب است.
اما سوالی که وجود دارد این است که مهدی هاشمی که پس ازخروجش از کشور از ریاست دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد برکنار شد و در حال حاضر مسولیتی دراین دانشگاه ندارد، در طبقه پنجم ساختمان هیات امنای دانشگاه آزاد مشغول چه کاری است و چرا امکانات این دانشگاه در اختیار وی قرار گرفته است؟ آیا پاسخ این سوال را هیات امنا دانشگاه آزاد خواهد داد؟
فارس
کد خبر: ۴۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
مردم ایران، ۵ میلیون و ۱۵۲ هزار فرزند خود را به نام، القاب و کنیههای امام هشتم شیعیان نامیدهاند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل، نام نیکو و زیبا ضمن آنکه بر احترام و تکریم کودک میافزاید، نشاندهنده نوع تفکر و علایق فکری و روحی خانوادههاست و آمارهای ثبت احوال نشاندهندهی ارادت مردم ایران زمین به امام هشتم شیعیان امام رضا (ع) است چراکه براساس گزارشهای این پایگاه نام رضا، القاب، کنیههای و اسامی ترکیبی با این نام مبارک قریب به پنج میلیون و 500 هزار بار در این پایگاه به ثبت رسیده است.
بر اساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال نام رضا قریب به یک میلیون و پنجاه هزار همینطور القاب و کنیههای ایشان بیش از 357 هزار بار در پایگاه اطلاعات جمعیت کشور ثبت شده است.
همچنین طبق این آمارها بالغ بر 3 میلیون 747 هزار نام در ترکیب با نام رضا در شناسنامه مردان ایران زمین ثبت شده است که حاکی از عشق، علاقه و ارادت مردمان مومن این کشور است و نامهای علیرضا، احمدرضا و محمدرضا از فراوانترین آنها میباشد.
آنچه از متون معتبر اسلامی در این خصوص وارد شده این است که نام نیک در دنیا و آخرت براى انسان وسیله شرافت و سربلندى و برکت است. از سخنان معصومین علیهمالسلام استفاده مىشود که روز قیامت هر کس را با همان نام خودش صدا مى زنند و اگر نام او از نامهاى خوب باشد براى او سودمند خواهد بود , نام نیک داشتن خصوصا همنامی با یکی از اهل بیت علیهم السلام موجب افتخار است.
کد خبر: ۴۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
به گزارش آوای دنا ،روزنامه خراسان با مطرح کردن مشکل یکی از مخاطبان به بررسی آثار زیانبار آن پرداخته است: دختری ۲۷ سالهام. با مردی ۳۱ ساله که همسر و فرزند دارد، آشنا شدهام. ۵ سال است که با هم دوست هستیم و به یکدیگر خیلی علاقه داریم. نمیتوانم به جدا شدن از او فکر بکنم. خیلی عذاب میکشم و گریه میکنم. ماندهام چه کار کنم؟ سوال شما بسیار کلی است و در آن مشخص نکردید که به دنبال چه هستید؟ آیا از این ارتباط رنج میبرید و به دنبال قطع آن هستید یا به دنبال راه حلی برای کنترل احساسات و درمان وابستگی شدیدتان به آن آقا هستید یا اصلاً میخواهید راهی برای ارتباط مشروع و ازدواج با وی پیدا کنید؟ در هر صورت برای ارائه پاسخ مفید، جامع و کاربردی که تصمیم منطقی و درست شما را در پی داشته باشد، در ادامه توصیههایی به شما خواهیم داشت. قرار گرفتن در نقش همسر دوم متاسفانه موضوع دوستی با مردان متاهل به عنوان یک پدیده اجتماعی گریبانگیر بعضی از خانمهای مجرد و مطلقه شده و در حقیقت یک آسیب اجتماعی است. درخور ذکر است که ارتباط دختر با مرد متأهل، خلاف شرع و حرام است. با این حال گرفتار شدن در دام زیاده خواهی بعضی مردان، قرار گرفتن در جایگاه همسر دومی و چندمی و سوء استفاده بعضی مردان از زنان برای نیازهای غیرطبیعی در قالب ارتباطهای مخفی که به هیچ وجه مشروع و منطقی نیست، واقعیتی است که در جامعه مشاهده میشود و به شدت نیازمند هشدار به خانواده هاست. عوامل گرایش دختران مجرد به مردان متاهل در میان مراجعان من نیز، مواردی گرفتار این نوع رابطهها شده بودند و زمانی که به دنبال راه حلی برای مشکلشان بودهام، پس از بررسی عوامل زمینه ساز آن، به این نتیجه رسیدم که عامل اصلی این پدیده تنهایی و کمبود محبت دختران در محیط خانه و رعایت نکردن بعضی اصول اخلاقی توسط زنان در ارتباطهای اجتماعیشان، بالا رفتن سن ازدواج، سختگیریهای افراطی و غیر اخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیر ارزشی برای خواستگاران، از جمله عوامل برجسته و تاثیرگذار در این باره است. از سوی دیگر، نیاز شدید برخی دختران مجرد و زنان مطلقه به تکیهگاه و حامی از میان مردان باعث میشود که در مقابل جنس مخالف، قاطعیت خود را برای مخالفت با برقراری ارتباط از دست بدهند و به این نوع ارتباطات تن دهند که در نتیجه ضعف اراده و ضعف شخصیتی بانوان یکی از عوامل اصلی شکل گیری چنین ارتباطهایی است. شکست خود به همراه فروپاشی خانواده طرف مقابل جالب است که بدانید در بیشتر موارد، چنین ارتباطها و دوستیهایی به محض آگاهی همسر اول شکست میخورد و باعث فروپاشی خانواده او یا قطع ارتباط با فرد دوم میشود و در موارد کمی که به ازدواج منجر میشود با سختیها و مشکلات زیادی مواجه میشود؛ بنابراین بهترین و عاقلانهترین کار برای زنان، قطع ارتباط با مردان متاهل و راههای کنترل احساسات و عواطف خودشان است. شایسته است که فورا با قاطعیت، بدون هیچ گونه بهانه و ردپایی برای ارتباط مجدد و حتی بدون عذرخواهی، کسب حلالیت و حتی صحبت و بیان دلیلشان برای این جدایی، به چنین ارتباطهایی خاتمه دهند. همچنین تمامی عواملی که احتمال میدهند آنها را وادار به فکر کردن درباره مرد مورد علاقهشان یا برقراری ارتباط مجدد میکند، از زندگیشان حذف و پاک کنند. توهم عاشقی به جای علاقه درباره ایجاد علاقه به این مردان، باید بدانید که نه تنها این گونه علاقهها حقیقی نیست بلکه در بیشتر موارد شکل گیری چنین علاقههایی در زنان به دلیل نیاز به همدل، وابستگی شدید و توهم است که به خاطر عواملی از جمله کمبود محبت، عاطفه و تنهایی ایجاد میشود و به طور طبیعی باعث وارد شدن خسارتهای فراوانی هم به خود شخص و هم به خانواده مردان متاهل خواهد شد؛ بنابراین لازم است که توجه بیشتری داشته باشید که این نوع احساسات، هیجانات و علاقهها حقیقی نیست و نخواهد بود. آیا ارزشش را دارد!؟ از دختران یا زنان مطلقهای که با مردان متاهل ارتباط دوستی برقرار کردهاند، خواسته میشود که با واقع بینی به مسائل ذکر شده، فکر کنند که آیا مردی متاهل و خانواده دار که معلوم نیست، واکنش اطرافیان و همسرش بعد از اطلاع از این ارتباط با شما چه باشد، صلاحیت یا ارزش این را دارد که شما به او دل ببندید، علاقه پیدا کنید، خودتان را برای او هزینه کنید، سرمایه گرانمایه جوانیتان را برای او تلف کنید و به خاطر او بهترین دوران زندگیتان را نابود کنید و فرصت و شانس ازدواج را از دست بدهید. تلقین نابود شدن اینکه بعضی زنان نمیتوانند به پایان دادن به چنین رابطههایی فکر کنند، عذاب میکشند و گریه میکنند، به خاطر این است که خودشان را کم میبینند و به خودشان تلقین کردهاند که بدون طرف مقابل زندگیشان نابود میشود در حالی که نمیدانند سخت در اشتباه هستند و اتفاقا با وجود چنین مردانی است که زندگیشان تباه میشود. فقط کافی است کمی به این مسئله واقع بینانه دقت کنند و توجه داشته باشند که در چنین رابطهای، ممکن است خانمها دچار مشکلات بیشتر و غیر قابل حلی شوند. ازدواجی سختتر از دیگر ازدواجها چنین ارتباطهایی بدون شک، محکوم به شکست است مگر اینکه رسمی و شرعی شود که پس از آن سختیها و مشکلاتش، بیشتر و چند برابر دیگر ازدواج هاست. بنابراین و به ویژه به دخترهای مجرد توصیه میشود که هر چه سریعتر با بیان شرایط و ویژگیهای خواستگار و همسر ایده آلشان به اطرافیان و دوستان در لابه لای حرفها و صحبتهایشان به صورت غیرمستقیم، شرایط را برای ورود و پذیرش خواستگار فراهم کنند و خلاءهای فکری و عاطفیشان را به صورت صحیح و منطقی پاسخ دهند. در پایان درخور ذکر است که یکی از شاخصترین راه حلها برای خارج شدن از دام چنین دوستیها و ارتباطهای خطرناکی، واقع بینی است
کد خبر: ۴۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر ضرورت گسترش پوشش تحصیلی دانشآموزان اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، قانون اجباری بودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (راهنمایی) را لحاظ میکنیم.
به گزارش مهر، علیاصغر فانی در گردهمایی مسئولان حوزه زنان وزارت آموزش و پرورش، با تأکید بر ضرورت گسترش پوشش تحصیلی دانشآموزان اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، قانون اجباری بودن تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول (راهنمایی) را لحاظ میکنیم.
وی با اشاره به اینکه والدینی که فرزند خود را از تحصیل محروم کنند، مجرم شناخته میشوند، گفت: در حال حاضر، دختران فراوانی از پوشش تحصیلی محروم هستند که دردوره متوسطه دوم (دبیرستان)، این میزان بیشتر است.
فانی ادامه داد: در برنامه چهارم توسعه، تحصیل اجباری تا پایان متوسطه اول لحاظ شده بود اما اجرایی نشد که این موضوع را در برنامه ششم لحاظ میکنیم.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه آموزش و پرورش دختران در مناطق روستایی، عشایری و مرزی و فنی و حرفهای با مشکل روبروست، خاطرنشان کرد: امسال مصمم هستیم در معاونت آموزش ابتدایی حتی یک دانشآموز خارج از مدرسه نماند. در برخی از مناطق به دلیل مسائل فرهنگی، دختران را به مدرسه نمیفرستند که باید خانه به خانه این مسائل را پیگیری کنیم.
وی ادامه داد: بخش عمدهای از تولید بیسوادی مربوط به دختران است که در این زمینه، توسعه مدارس شبانهروزی دختران در دوره متوسطه اول و دوم و نظام "روستامرکزی" مدنظر است. با توجه به هزینه بالای مدارس، نظام شبانهروزی روستامرکزی از اولویت بیشتری برخوردار است.
فانی در ادامه تاکید کرد: معاونت آموزشی باید با پیگیری دفتر امور زنان وزارتخانه، برنامهریزی محتوایی برای دختران را دنبال کند. بسیار مهم است که ما آموزش و پرورش پسرانه نداشته باشیم. نه اینکه برنامه متفاوت برای دختران تنظیم کنیم؛ بلکه فعالیت مکمل برای پاسخگویی به نیازهای آنها را تعریف کنیم.
وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: 14 هزار زن فرهنگی سرپرست خانوار داریم که باید برای رفع مشکلات آنها در حدامکانات تلاش کنیم؛ همچنین ساختار سازمانی دفتر امور زنان باید تقویت شود و به این منظور از معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری مجوزهای لازم باید گرفته شود تا این وضع در سطح وزارتخانه و استانها تقویت شود.
وی تربیت نسل آینده را تابعی از تربیت دختران دانست و افزود: با توجه به این که آموزش و پرورش مکلف به تربیت 5/12 میلیون دانش آموز کشور است به نظر می رسد تربیت دختران باید در اولویت قرار گیرد تا بتوانیم نسل آینده بهتری را پرورش دهیم.
فانی با اشاره به ترکیب نیروی انسانی در آموزش و پرورش تصریح کرد: بخش بزرگی از کارمندان آموزش و پرورش را زنان تشکیل می دهند و از این رو برنامه ریزی و رشد و پرورش زنان کارمند نیازمند برنامه ریزی ویژه می باشد.
وزیر آموزش و پرورش درصد حضور کارکنان زن در استان ها از 34 درصد تا بیش از 80 درصد در برخی از استان ها اعلام و عنوان کرد: اهمیت زنان از آنجا ناشی می شود که بخش عمده ای از دانش آموزان نیز دختران تشکیل می دهند که علاوه بر حمایت و هدایت کارکنان زن باید پاسخگوی مخاطبان دانش آموز دختر نیز باشیم و از این رو استفاده از زنان در برنامه ریزی، تصمیم گیری و تصمیم سازی مورد تاکید آموزش و پرورش می باشد.
وی با اشاره به توانمندیهای بالا زنان در حوزه های مدیریت، سازماندهی و نظارت گفت: تجربه نشان می دهد مدیریت زنان در حوزه های سرپرستی و نظارت نسبت به مردان قوی تر است که شاهد آن طراوت و زیبایی ظاهری و معنوی مدارس دخترانه در مقایسه با مدارس پسرانه می باشد.
وزیر آموزش و پرورش با بیان این که باید از توان ، تجربه و دیدگاه های زنان در آموزش و پرورش استفاده کرد، افزود: تغییر نگرش و باورداشتن اولین شرط حضور زنان در حوزه های مدیریت است و تا زمانی که مدیران به این باور نرسند اثربخشی حضور زنان بسیار کمرنگ خواهد بود.
وی شناسایی استعدادها را شرط دوم حضور زنان در حوزه های مدیریت خواند و تاکید کرد: باید متناسب با توان افراد به آنها مدیریت واگذار شود تا تناسب میان توانمندی افراد و پذیرش مسئولیت در رسیدن به اثربخشی رعایت شود.
فانی «آموزش و توانمندسازی زنان» را سومین پیش نیاز مدیریت زنان معرفی و خاطرنشان کرد: یکی از لوازم این پیش شرط تفویض اختیار است که باید بانوان قبل از تصدی پست آموزش های لازم را ببینند تا توانمند سازی در آن ها تقویت شود.
وی چهارمین پیش نیاز مدیریت را «رشد پلکانی» عنوان کرد و ادامه داد: افراد باید در رده های مختلف مدیریتی کار کنند و بتدریج رشد و ارتقا بیابند تا تجربه مدیریتی در کنار دانش بتواند به همافزایی نائل شود.
وزیر آموزش و پرورش افزایش پوشش حداکثری تحصیل دانش آموزان دختر را یکی از ماموریت های ویژه آموزش و پرورش خواند و تاکید کرد: برطبق قانون چهارم و ششم توسعه تحصیل تا پایان دوره متوسطه اول اجباری است و باید برای افزایش پوشش تحصیلی دختران در مناطق روستایی، عشایری و مرزی از توسعه مدارس شبانه روزی و روستا مرکزی استفاده کرد.
کد خبر: ۴۲۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
بهترین سن خرید گوشی برای فرزند ان، دوره دبیرستان است. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و میتوانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. پیشرفت علم همیشه هم خوب و سازنده نیست. یعنی همه مسایل دنیا دو صورت دارند؛ منفی و مثبت. فناوری هم اینگونه است. انیشتین جمله جالبی در این مورد دارد که میگوید: «من از روزی میترسم که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی بگیرد. چنین روزی، جهان نسلی از احمقها خواهد داشت.» این جمله بار مفهومی بالایی دارد. همه از تکنولوژی در جهت بهبود امور استفاده میکنیم اما اگر قرار باشد همه زندگی ما را فرا بگیرد، فاتحه انسانیت و مهربانی را باید خواند. از چه سنی برای کودکان موبایل بگیریم موبایل یکی از محصولات فناوری است که مزایای بی شماری دارد. به ویژه در این عصر که موبایل تقریبا همه کار میکند و علاوه بر تلفن، دوربین، کامپیوتر، حسابدار و... نیز هست. اما همین موبایل دوستداشتنی که نفس بسیاری از ما به آن وابسته است برای کودکان مضر و مخرب است. متاسفانه خیلی از والدین در مورد اینکه فرزند ان کوچک آنها گوشی موبایل دارد، با افتخار صحبت میکنند. کودک 5 یا 6 سالهای که گوشی هوشمند به دست میگیرد آیا واقعا از محدودیتها و روشهای استفاده آن آگاهی لازم را دارد؟ آیا پدر و مادر او احساس نمیکنند نباید این وسیله از این سن کم در اختیار او قرار بگیرد؟ البته برخی از والدین برای استفاده از موبایل برای فرزند ان خود محدودیت تعیین میکنند و مثلا فقط دو ساعت موبایل در اختیار او قرار میدهند. اما برخی از والدین از اینکه تا قبل از سن 12 تا 17 سالگی برای فرزند خود موبایل تهیه کنند، اکراه دارند. برخی از خانوادهها از اینکه موبایل در اختیار فرزند خود قرار دهند میترسند زیرا هراس دارند مبادا باعث انحراف او بشود. واقعیت این است که والدین نباید به فرزند ان دبستانی یا دوره راهنمایی خود موبایل بدهند زیرا با این کار این آزادی را به آنها میدهند که وارد شبکههای اجتماعی آنلاین شوند. یا متاسفانه با دوستان نامناسب ارتباط های مخفیانه داشته باشند. وقتی یک گوشی هوشمند در اختیار یک نوجوان باشد، او بهطور دایم به اینترنت دسترسی دارد و اینترنت نیز با همه خوبیها، سایتهایی دارد که برای فرزند ان ما به هیچ وجه مناسب نیستند. شاید بهترین سن برای خرید گوشی برای فرزند ان، دوره دبیرستان باشد. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و میتوانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. البته لازمه این امر آن است که پدر و مادر با ارائه مشورت های دقیق به فرزند شان او را همراهی کنند.منبع: مهر
کد خبر: ۴۲۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۷
علائم حیاتی نیازعلی در مسیر انتقال او به پزشکی قانونی بار دیگر ظاهر و باعث تعجب همگان شد. براساس همین اتفاق، اولیای دم که شامل پدر و مادر متهم به قتل بودند با دریافت دیه او را بخشیدند و نیازعلی مدتی بعد از زندان رهایی پیدا کرد.روزنامه فرهیختگان: 19 سال از روزی که نیازعلی به جرم قتل عمد، قصاص و ساعاتی بعد در راه سردخانه زنده شد میگذرد. این در حالی است که 20 روز پیش با درخواست پسر مقتول که حالا جوانی 25 ساله است، او دوباره بازداشت و دوباره به اعدام محکوم شده است. حالا پرونده در انتظار امضای رئیس قوه قضائیه است تا حکم اعدام دوباره اجرا شود.
به گزارش فرهیختگان، متهم به قتل، سال 74 یک بار اعدام شد اما ساعتی بعد علائم حیاتی در او دیده شد. او آن سال با پرداخت دیه و گذشت اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند، از اعدام دوباره رهایی یافت و مدتی بعد از زندان آزاد شد. مقتول وقتی فروردین سال 71 از دنیا رفت پسری دو ساله داشت که حالا 25 ساله شده و به خونخواهی از پدرش بلند شده است. نیازعلی 20 روز پیش بار دیگر با شکایت پسر مقتول راهی زندان شده و حکم قصاص او نیز در مدتی کوتاه صادر و تایید شده است. او حالا شاید کمتر از یک هفته با قصاص فاصله داشته باشد.
ماجرا چه بود؟
فروردین سال 71 بود که نیازعلی به وسیله یک تبر به شریک خود حمله کرد و او را در حالی به قتل رساند که به ارتباط او با همسرش شک کرده بود. اوایل سال 72، متهم به موجب دادنامه 72/76 به قصاص نفس محکوم شد و اسفند سال 74 این حکم به اجرا درآمد. محکوم به اعدام به مدت 20 دقیقه بالای چوبه دار معلق مانده بود و تا زمانی که پزشکی قانونی مرگ او را تایید نکرده بود طناب دار را از گردن وی باز نکردند. علائم حیاتی نیازعلی در مسیر انتقال او به پزشکی قانونی بار دیگر ظاهر و باعث تعجب همگان شد. براساس همین اتفاق، اولیای دم که شامل پدر و مادر متهم به قتل بودند با دریافت دیه او را بخشیدند و نیازعلی مدتی بعد از زندان رهایی پیدا کرد. 500 میلیون تومان، هزینه رهایی
پسر مقتول حالا پیگیر پرونده شده و حکم قصاص متهم در شرایطی صادر شده که برای اجرا شدن تنها نیاز به امضای رئیس قوه قضائیه دارد. شنیدهها حاکی از آن است که پسر مقتول برای دادن رضایت، 500 میلیون تومان از خانواده متهم تقاضا کرده و اعلام کرده در صورتی که این 500 میلیون تومان را دریافت نکند به هیچوجه رضایت نمیدهد و خواهان اعدام است. حالا پس از گذشت بیش از 20 سال از این قتل و اجرا شدن حکم اعدام و پس از آن رضایت اولیایدم، متهم به خواسته پسر مقتول در زندان است و ممکن است هفته آینده اعدام شود. اجرای دوباره حکم قانونی نیست
عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان، در رابطه با این پرونده به فرهیختگان گفت: «صرفنظر از اینکه این فرزند حق قصاص دارد، اجرای دوباره حکم قانونی نیست.» خرمشاهی همچنین افزود: «اعدام به معنای به دار آویختن متهم و تاییدیه فوت از سوی پزشکی قانونی است و نه به معنای خارج شدن روح از بدن.
بنابراین وقتی این فرد به مدت 20 دقیقه بالای دار معلق بود و سپس پزشکان مرگ وی را تایید کردند به معنای اجرای کامل حکم است و اجرای دوبارهاش طبق موازین، قانونی نیست.» او با اشاره به پروندهای شبیه به این پرونده که پارسال در بجنورد اتفاق افتاد، گفت: «پارسال نیز در بجنورد شبیه این اتفاق افتاده بود و فرد پس از تایید فوت پزشکان، زنده شد.» خرمشاهی همچنین افزود: «در رابطه با آن پرونده بیشتر حقوقدانان و فقها اعلام کردند، اجرای دوباره حکم قانونی نیست زیرا حکم یک بار باید انجام بشود و این حکم یک بار انجام شده است.» وکیل پرونده: همهچیز به نظر رئیس قوه بستگی دارد
ساسانی، وکیل این پرونده نیز در رابطه با این موضوع به فرهیختگان گفت: «اجرای حکم اعدام نیازعلی فقط بستگی به امضای رئیس قوه قضائیه دارد و در صورتی که ایشان موافقت خویش را اعلام کند این حکم انجام میشود.» ساسانی که به همراه مسعود مهرامی وکالت این پرونده را به عهده دارد افزود: «ما مکاتبات لازم با دادگاه را انجام دادهایم و دیگر قرار نیست دادگاهی برگزار شود، همهچیز بستگی به نظر آیتالله آملیلاریجانی دارد.»
متهم به قتل که راننده بود سالها پیش به همراه شریک خود (مقتول) یک مینیبوس خریداری کرده بودند و با آن کار میکردند. وکیل متهم با اشاره به اینکه سال 74 از مقام معظم رهبری استفتا شده و نظر ایشان در رابطه با اجرای دوباره حکم منفی بوده است، گفت: «نمیدانم باز هم برای این پرونده استفتا از ایشان انجام میشود یا خیر اما برای این پرونده یکبار در سال 84 از ایشان استفتا شده و ایشان اجرای دوباره حکم را صحیح ندانستند.»
پسر مقتول در حالی اعلام کرده در صورت پرداخت نشدن 500 میلیون تومان رضایت نمیدهد که 19 سال پیش پدر (جد پدری فرزند مقتول) و مادر مقتول دیه را از خانواده متهم دریافت کردهاند و رضایت دادهاند. از آنجایی که پسر مقتول آن روزها صغیر بوده امروز به دادخواهی پدر برآمده و میخواهد حق وی را بستاند.
به هر حال پارسال نیز در بجنورد فردی پس از یکربع آویخته شدن بر بالای چوبه دار علائم حیاتیاش بازگشت و براساس این اتفاق دیگر حکم اجرا نشد. بنابر گفته حقوقدانان نیز اجرای دوباره حکم صحیح نیست و با موازین قانونی فاصله دارد. به گفته ایشان اگرچه کودک در هنگام قتل پدر صغیر بوده و هر زمان که به سن قانونی برسد حق قصاص دارد اما نمیتواند حکمی که یک بار به اجرا درآمده و ناموفق بوده را بار دیگر به اجرا در بیاورد.
انجام قصاص دوباره امکانپذیر است
غلامرضا طیرانیان قاضی سابق دادگاه و وکیل دادگستری در این باره نوشت: با توجه به صغیر بودن پسر مقتول هنگام اجرای حکم و اینکه در سن و سالی نبوده که بتواند اظهارنظر کند پدربزرگ وی که قیم او بوده با دریافت دیه اعلامرضایت کرده است. در این صورت پسر مقتول نمیتواند بار دیگر تقاضای قصاص را مطرح کند، زیرا قبلا قیم او با دریافت دیه مصالحه کرده است.
چنانچه هنگام اجرای حکم، پدر مقتول در قید حیات نبود و پسر مقتول قیم قهری نداشت و به درخواست سایر اولیای دم که خواهر و برادرهای مقتول بودند با دریافت دیه مصالحه شده بود حالا پسر مقتول میتوانست پس از گذشت سالها در صورت پرداخت سهم دیه به سایر اولیایدم تقاضای حکم قصاص را برای قاتل پدرش تقاضا کند. این پرونده یک استثنا دارد آن هم جز در مورد قانونی رجم زنان زناکار که در صورت نجات از حکم رجم دوباره حکم آنها اجرا نمیشود.
در سایر موارد چنانچه قاتل چندین بار هم هنگام اجرای حکم قصاص جان سالم به در ببرد، حکم اجرا میشود. زیرا در صورت اجرا نشدن حکم، قصاص نخواهد شد و به تاوان عملش نخواهد رسید. به این ترتیب این متهم به درخواست پسر قربانی میتواند بار دیگر قصاص شود.
کد خبر: ۴۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
در سال 1364 با خانواده رفته بودیم تشیع جنازه یکی از شهدای فامیل شهید زکی نژاد ، موقع برگشتن ایشان گفتند: این دفعه تشیع جنازه شهید زکی نژاد رفتیم و دفعه بعد نوبت من است و این جمله همیشه در ذهنم ماندگار شده است
کد خبر: ۴۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
فرزند شهيد سيد محمود مصطفوي از شناسايي پيكر پدرش در منطقه فاو در کشور عراق خبر داد.
آوای دنا-مهر نوشت: پيكر تعدادي از شهدا را از منطقه فاو به تهران آوردند و پس از انجام آزمايشات (DNA) از ما، پيكر پدر شهيدمان شناسايي شد. شهيد مصطفوي از سوي لشكر هفت شهرستان اميديه و آغاجاري به مناطق جنگي اعزام شد.
وي افزود: شهيد مصطفوي 29 فروردين در منطقه فاو عراق و در عمليات تك فاو به فيض شهادت نائل آمد. پدرم در دوران جنگ در شركت گاز مشغول به كار بوده و به دليل علاقه به حضور در جبهه از پست و منصب هاي مهم پيشنهادي چشم پوشي كرد.
فرزند شهيد تصريح كرد: شهيد مصطفوي دو برادر به نام هاي اسماعيل و مهدي داشت كه اسماعيل مصطفوي در سال 62 در شيب ميسان عراق و مهدي مصطفوي نيز در سال 59 و در خرمشهر به فيض شهادت نائل آمدند.
مصطفوي بیان كرد: جنگ براي خانواده هاي شهدا هنوز تمام نشده است. هر وقت كه شهداي تازه تفحص شده به وطن خود بازمي گردند تمام خانواده هاي شهدا به دوران جنگ بر مي گردند. دوران جنگ و آن روزها هنوز در اذهان خانواده شهدا مانده و همزمان با بازگشت هر شهيد بيشتر خودش را نشان مي دهد و خانواده ها را ياد آن دوران مي اندازد. جنگ هرگز براي ما تمام نشده است.
وي عنوان كرد: پيكر شهيد مصطفوي پس از 26 سال به وطن بازگشت. خانواده من در دوران جنگ در منطقه ميانكوه از توابع شهرستان اميديه زندگي مي كردند ولي در حال حاضر همه در اهواز ساكن هستيم. هنگام شهادت پدر من هفت سال سن داشتم.
فرزند شهيد در ارتباط با مراسم خاكسپاري شهيد گفت: هنوز مشخص نشده است كه مراسم خاكسپاري را در چه روزي از هفته آينده برگزار مي كنيم ولي به محض تعيين روز مراسم حتما تاريخ خاكسپاري و وداع را به تمامي مردم شريف و شهيد پرور خوزستان اعلام خواهيم كرد.
شهيد محمود مصطفوي داراي سه فرزند پسر و يك فرزند دختر است.
کد خبر: ۴۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰
چهار نفر از هموطنان روز گذشته (شنبه ۲۵ مرداد) بر اثر اصابت صاعقه در حومه شهرستان ایذه استان خوزستان جان خود را از دست دادند.
به گزارش آوای دنا به نقل از تسنیم، چهار نفر از هموطنان روز گذشته (شنبه ۲۵ مرداد) بر اثر اصابت صاعقه در حومه شهرستان ایذه استان خوزستان جان خود را از دست دادند.
به گزارش روابط عمومی پزشکی قانونی استان خوزستان این افراد در استراحتگاه کپر که در حومه شهرستان ایذه قرار دارد در حال استراحت بودند که مورد اصابت رعد و برق قرار گرفته و جان باختند.
اداره کل پزشکی قانونی خوزستان اسامی این افراد را به شرح زیر اعلام کرد:
۱-فیض الله حاجتی فرزند پرویز۲- یدالله حاجتی فرزند فیض الله۳-سوگل حاجتی فرزند علی اکبر۴- قربان ململی فرزند بیرکونی
کد خبر: ۴۱۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
مادر شهید کریمی:عزیزانم شما نمی دانید که پسرم را چطور غریبانه به شهادت رسانیده اند مادر در حالتی از اشک و آه می گفت همرزم فرزند م به من گفت:با توجه به عصبانیتی که عراقی ها از شهید کریمی داشتند شاهد بودیم که چندین بار پیکر پاکش را به وسیله بنزین آتش زدند
کد خبر: ۴۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۲۴