نمایندگان با تصویب طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور قانون "حداکثر 3 فرزند " را لغو کردند.به گزارش آوای دنا به نقل از خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران، نمایندگان در ادامه بررسی طرح افزایش نرخ باروری در پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور مواد 3.4.5 این طرح را بررسی و تصویب کردند. بر اساس ماده 3 موارد آموزشی و ضروری در راستای حفظ سلامت والدین از شمول این قانون مستثنی است. وزارت بهداشت و درمان و امور پزشکی مکلف است مصادیق این ماده و تبصره ماده 1 را ظرف مدت یک ماه از تاریخ لازمه الجرا شدن این قانون ابلاغ کند. این ماده با 156 رای موافق 13 مخالف 5 ممتنع تصویب شد.
بر اساس ماده 4 وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی موظف است مدیریت برنامه سلامت باروری و فرزند آوری را در راستای بند 4 سیاست های کلی جمعیت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری استمرار دهد و آن را بهبود ببخشید. این ماده با 156 رای موافق 11 رای مخالف و 8 رای ممتنع به تصویب رسید. بر اساس ماده 5 نیز از تاریخ لازم الجرا شدن این قانون عبارت "حداکثر تا 3 فرزند " را در بند 2 و تبصره ماده 9 قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب 13 شهریور 0 با اصلاحات و الهاقات بعدی آن "حداکثر 3 فرزند " در بند 4 ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8 مهر 86 درج میشوند و قانون تنظیم خانواده و جمعیت مصوب 26 اردیبهشت 2 و قانون اصلاح قانون تنظیم خانواده و جمعیت مصوب 22 اردیبهشت 88 و تبصره ماده7 قانون خدمات درمانی مستخدمین دولت مصوب 27 اسفند 51 نقص میشود . این ماده نیز با 169 رای موافق 9 رای مخالف و 6 رای ممتنع از مجموع 232 نماینده در صحن به تصویب رسید.
کد خبر: ۴۰۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۹
به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، شب عید فطر بسیار مبارک است و در فضیلت و اهمیت آن همین بس که در بعضی از روایات آمده است، اهمیت آن کمتر از شب قدر نیست و در روایات توصیه به عبادت و احیای این شب شده است. برای این شب چند عمل ذکر شده است که در ادامه میآید:اول غسل است به هنگامی که آفتاب غروب کند. دوم این شب را به نماز، دعا و استغفار زنده نگه دارد و در مسجد بیتوته کند، یعنی شب را در آنجا سپری نماید و به عبادت مشغول باشد همانگونه که امام علی بن الحسین (ع) چنین میکرد. سوم امام صادق (ع) فرمود: پس از نماز مغرب و نماز عشا، نماز صبح و نماز عید، این ذکرها را بگوید: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است. وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا. و خدای را سپاس و سپاس خدای را بر آنچه ما را بدان هدایت کرد، و او را شکر بر آنچه به ما ارزانی داشت. چهارم طبق روایتی از امام صادق (ع) پس از خواندن نماز مغرب و نافله آن، دستها را به سوی آسمان بلند کند و بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا ذَا الْجُودِ، یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَحْصَیتَهُ وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. ای صاحب نعمت و کرم، ای دارای جود، ای برگزیننده محمد و ای یاور او، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بر من بیامرز هر گناهی که شماره نمودیاش و آن پیش تو در کتابی آشکار است. آنگاه به سجده برود و صد مرتبه بگوید: اَتوُبُ الَی اللهِ (بازگشتم به سوی خدا). سپس هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند که انشاءالله برآورده خواهد شد. پنجم زیارت امام حسین (ع) در این شب فضیلت بسیار دارد. به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت شده: هرکه در یک شب از سه شب زیر قبر امام حسین (ع) را زیارت کند، گناهان گذشته و آیندهاش آمرزیده شود: شب عید فطر یا قربان یا نیمه شعبان. چون در این دو شب (عید فطر یا قربان) زیارت آن حضرت را اراده کردی بر در بارگاه بایست و به جانب قبر نظر کن و برای اذن دخول بگو: یا مَوْلای یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدُکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ الذَّلِیلُ بَینَ یدَیکَ وَ الْمُصَغَّرُ فِی عُلُوِّ قَدْرِکَ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ ای مولای من ای ابا عبد اللّه، ای فرزند رسول خدا، بندهات و فرزند کنیزت، خوار در برابرت و کوچک شده در برابر بلندی مقامت و اعترافکننده به حقت، جَاءَکَ مُسْتَجِیرا بِکَ قَاصِدا إِلَی حَرَمِکَ مُتَوَجِّها إِلَی مَقَامِکَ مُتَوَسِّلا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِکَ پناهخواه به سویت آمده، آهنگ حرمت نموده، رو به سوی مقامت کرده، به وسیله تو متوسل به خدای تعالی است، أَ أَدْخُلُ یا مَوْلای أَ أَدْخُلُ یا وَلِی اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ. آیا وارد شوم ای مولای من، آیا وارد شوم ای ولی خدا، آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا، ای در بر گیرندگان این حرم، ای مأوی گزیدگان در این زیارتگاه. سپس پای راست را جلو بگذار و داخل شو و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلا مُبَارَکا وَ أَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ به نام خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا مرا در منزلی با برکت فرود آر، که تو بهترین فرود آورندگانی. آنگاه بگو: اللَّهُ أَکْبَرُ کَبِیرا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ خدا بزرگتر است بزرگتر و سپاس بسیار خدای را و منزه است در هر بامداد شامگاه، سپاس خدای را، خدای فرد، بینیاز، بزرگوار، تفضلکننده، نعمتبخش، بزرگوار به بخشش، بسیار مهربان، الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلای بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ یجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعا وَ لا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعا بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ. آنکه از بزرگواری در بخشش، زیارت مولایم را به احسانش بر من آسان نمود، و از زیارتش مرا باز نداشت و از پناهش دورم ننمود، بلکه بر من لطف و احسان فرمود. آنگاه حرکت کن و پس از رسیدن به میان حرم، مقابل قبر مطهر با حال خضوع و تضرع بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث موسی همنشین خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَبِیبِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث محمد(درود خدا بر او و خاندانش)حبیب خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عَلِی حُجَّةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث علی حجّت خدا، السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی سلام بر تو ای جانشین نیکوکار باتقوا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا و ای تنهای ستمدیده، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکَاةَ گواهی میدهم که تو نماز بپا داشتی و زکات پرداختی، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکَرِ و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی، وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما. و در راه خدا به جهاد برخاستی، جهادی شایسته، تا حرم تو مباح شمرده شد و مظلومانه کشته شدی. پس با دلی خاشع و چشمی گریان نزد سر مقدس بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ابا عبد اللّه، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَطَلَ الْمُسْلِمِینَ سلام بر تو ای فرزند آقای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانیان، سلام بر تو ای قهرمان مسلمانان، یا مَوْلای أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِهَا ای مولای من، گواهی میدهم که تو نوری بودی در صلبهای والا مرتبه و رحمهای پاکیزه، جاهلیت تو را به ناپاکیهایش نیالود و از جامههای تیره و تارش به تو نپوشانید، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکِی الْهَادِی الْمَهْدِی و گواهی میدهم که تو از استوانههای دین و پایههای مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی میدهم که تویی پیشوای نیکوکار، باتقوا، خشنودکننده حق، پاک، هدایتگر، هدایت شده، وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا. و گواهی میدهم که امامان از فرزند انت پایههای تقوا و نشانههای هدایت و دستاویز محکم و حجت بر اهل دنیا هستند. آنگاه بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم یا مَوْلای أَنَا مُوَالٍ لِوَلِیکُمْ وَ مُعَادٍ لِعَدُوِّکُمْ ای مولای من، من دوستدار دوست شما و دشمن دشمن شمایم، وَ أَنَا بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی به شما مؤمنم، به بازگشتتان یقین دارم، بر پایه قوانین دین و عواقب عملم، وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ دلم نسبت به دل شما تسلیم و کارم پیرو کار شماست، یا مَوْلای أَتَیتُکَ خَائِفا فَآمِنِّی وَ أَتَیتُکَ مُسْتَجِیرا فَأَجِرْنِی وَ أَتَیتُکَ فَقِیرا فَأَغْنِنِی ای مولای من ترسان به نزدت آمدم، پس مرا ایمنی ده و پناهنده آمدم، پس پناهم ده و تهیدست آمدم، پس بینیازم گردان، سَیدِی وَ مَوْلای أَنْتَ مَوْلای حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ آقا و مولای من، تو مولای منی، حجت خدا بر همه خلقی، آمَنْتُ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیتِکُمْ وَ بِظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ ایمان آوردم به نهان و آشکارتان، به ظاهر و باطنتان و اول و آخرتان، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ التَّالِی لِکِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِینُ اللَّهِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ و گواهی میدهم که تو البته تلاوتکننده کتاب خدایی و امین خدا و دعوتکننده به سوی خدا با حکمت و موعظه حسنهای، لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیتْ بِهِ. خدا لعنت کند امتی را که به تو ستم کردند و تو را کشتند و خدا لعنت کند امتی را که این حادثه را شنیدند و به آن خشنود شدند. سپس نزد سر آن حضرت دو رکعت نماز بخوان و چون سلام دادی بگو: اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ فَإِنَّهُ لا تَجُوزُ الصَّلاةُ وَ الرُّکُوعُ وَ السُّجُودُ إِلا لَکَ لِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ السَّلامِ وَ التَّحِیةِ وَ ارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّکْعَتَانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلَی سَیدِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیهِ وَ تَقَبَّلْهُمَا مِنِّی وَ اجْزِنِی عَلَیهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی وَلِیکَ یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ. خدایا برای تو نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو سجده نمودم یکتایی و شریکی نداری، همانا نماز و رکوع و سجود، جز برای تو جایز نمیباشد، زیرا تو خدایی که معبودی جز تو نیست. خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و برترین سلام و تحیت را از سوی من به ایشان برسان و سلام ایشان را به من بازگردان. خدایا این دو رکعت هدیهای است از جانب من به آقایم حسین بن علی(درود بر ایشان). خدایا بر محمد و بر او درود فرست این دو رکعت نماز را از من بپذیر و بر آن دو رکعت پاداشم ده به برترین امید و آرزویم نسبت به تو و ولیات ای ولی مردم مومن. سپس قبر را ببوس و بگو: السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ سلام بر حسین بن علی مظلوم شهید کشته اشکها، گرفتار غمها و غصهها اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیکَ وَ ابْنُ وَلِیکَ وَ صَفِیکَ الثَّائِرُ بِحَقِّکَ خدایا شهادت میدهم او ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و قیامکننده به حق تو است أَکْرَمْتَهُ بِکَرَامَتِکَ وَ خَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ او را گرامی داشتی به کرامتت و برای او به شهادت ختم کردی وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ و او را آقایی از آقایان و پیشوایی از پیشوایان قرار دادی وَ أَکْرَمْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ و به پاکی ولادت گرامیاش داشتی و میراثهای پیامبران را به او اعطا نمودی وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیاءِ و قرار دادی او را حجت بر خلق از میان پیشوایان فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النَّصِیحَةَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُِ فیکَ پس در دعوت به خدا، کوتاهی نکرد و در خیرخواهی کوتاهی ننمود و نثار کرد جانش را در راه تو، حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی و گمراهی نجات داد، وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنَی وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ در صورتی که بر ضدش همدست شدند، کسانی که دنیا فریبشان داد و بهره خود را از آخرت به پایینترین چیزی فروختند و خود را در هوای نفس خویش سرنگون کردند وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أُولِی الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ و تو را و پیامبرت را به خشم آوردند و از میان بندگانت از نفاق اندازان دورو و آنانکه بارکشان گناه و سزاوار آتش دوزخ بودند اطاعت کردند، فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا مُقْبِلا غَیرَ مُدْبِرٍ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ پس با آنها برای تو شکیبایی و به حساب تو جهاد کرد، بدون اینکه از دشمن رو برگرداند، برای تو سرزنش ملامتگران را به چیزی نگرفت، تا جایی که خونش در طاعت تو ریخته شد و هتک حریمش حلال شمرده شد. اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیماً. خدایا آنان را لعنت کن لعنتی ناگوار و سخت و عذابشان کن عذابی دردناک. آنگاه به سوی قبر علی بن الحسین (ع) (علی اکبر) حرکت کن که در پایین پای امام حسین (ع) واقع است و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِی اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ سلام بر تو ای فرزند خاتم انبیا، سلام بر تو ای فرزند فاطمه، سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِیدُ سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای مظلوم شهید، ِبأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عِشْتَ سَعِیدا وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما شَهِیدا. پدر و مادرم به فدایت، خوشبخت زندگی کردی و مظلوم و شهید کشته شدی. بعد از آن به سوی قبور سایر شهدا (رضوان اللّه علیهم) رو میکنی و میگویی: السَّلامُ عَلَیکُمْ أَیهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی فُزْتُمْ فَوْزا عَظِیما. سلام بر شما ای دفاعکنندگان از توحید خدا، سلام بر شما در برابر آنچه که صبر کردید، چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت، پدر و مادرم به فدایتان، به رستگاری رسیدید، رستگاری بس بزرگ. آنگاه به سوی حرم عباس بن علی (ع) حرکت کن و نزد ضریح شریف آن جناب بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّیقُ الْمُوَاسِی سلام بر تو ای بنده شایسته و صدیق همدرد، أَشْهَدُ أَنَّکَ آمَنْتَ بِاللَّهِ گواهی میدهم که ایمان آوردی به خدا، وَ نَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و فرزند رسول خدا را یاری نمودی، وَ دَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ و به راه خدا دعوت کردی، وَ وَاسَیتَ بِنَفْسِکَ و با جانت به فداکاری برخاستی، فَعَلَیکَ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلُ التَّحِیةِ وَ السَّلامِ. از جانب خدا برترین تحیت و سلام بر تو باد سپس بگو: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الصِّدِّیقِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ. پدرم و مادرم فدایت، ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای یاور حسین صدیق، سلام بر تو ای یاور حسین شهید، از سوی من سلام بر تو باد تا زندهام و تا باقی است شب و روز. آنگاه دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از آن، دعایی که بالای سر امام حسین (ع) خواندی، یعنی اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ در اینجا نیز آن را بخوان و آنگاه به سوی حرم امام حسین (ع) برگرد و نزد آن حضرت هر مقدار که خواستی بمان (به گونهای که مزاحمت برای دیگران نشود) و هنگامی که خواستی وداع کنی بالای سر آن حضرت بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قَالٍ وَ لا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ سلام بر تو ای مولای من، سلام وداعکنندهای که او را نه کراهت است نه خستگی، اگر بازگردم از روی ملالت نیست و اگر بمانم نه از جهت بدگمانی به آنچه خدا صابران را وعده داد، یا مَوْلای لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکَ وَ رَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیکَ وَ الْمُقَامَ فِی حَرَمِکَ وَ الْکَوْنَ فِی مَشْهَدِکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ. ای مولای من، خدا این زیارتم را آخرین بار از زیارتم قرار ندهد و بازگشت به سویت و توقف در حرمت و بودن در مشهدت را روزیام کند،( و خطاب به خداوند متعال میگویی...) آمین ای پروردگار جهانیان. در پایان نیز در صورت امکان قبر آن حضرت را ببوس و به طوریکه رویت به جانب قبر باشد و تا خروج از حرم، پشت به قبر مکن و هنگام خارج شدن بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا بَابَ الْمَقَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا شَرِیکَ الْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الْخِصَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّی الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْحَرَمِ السَّلامُ عَلَیکَ أَبَدا مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ و بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. سلام بر تو ای درگاه مقام، سلام بر تو ای همردیف قرآن، سلام بر تو ای حجت بر اهل دشمنی، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر شما ای فرشتگان پروردگارم که بر گرد این حرم هستید، سلام بر تو همیشه، تا زندهام و شب و روز باقی است. ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم و جنبش و نیرویی نیست جز بوسیله خدای بزرگ. قابل توجه اینکه برای این زیارت ثواب عظیمی نقل شده است. ششم 10 رکعت نماز بخواند. در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز به صورت دو رکعت بخواند، در هر رکعت سوره «حمد»را یک بار و سوره «توحید» را 10 بار و در هر یک رکوع و سجود 10 مرتبه بگوید: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ پاک است خدا و ستایش شایسته اوست و معبودی جز او نیست و خدا بزرگتر است. و هنگامی که از 10 رکعت فراغت یافت هزار مرتبه استغفار کند و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید: یا حَی یا قَیومُ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیامِی ای زنده به خود پاینده، ای دارای بزرگی و بزرگواری، ای بخشنده دنیا و آخرت و ای مهربان دنیا و آخرت، ای مهربانترین مهربانان، ای معبود گذشتگان و آیندگان، گناهم را بیامرز، و روزه و نماز و شب زنده داری ام را بپذیر. هفتم این ذکر را که در شب جمعه نیز گفتنش مستحب است، 10 بار بگوید: یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیةِ یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ یا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیرِ الْوَرَی سَجِیةً وَ اغْفِرْ لَنَا یا ذَا الْعُلَی فِی هَذِهِ الْعَشِیةِ. ای کسی که جود و بخشش تو به آفریدگان، همیشگی است، ای آنکه دو دست سخاوت خود را برای عطا گشودهای، ای صاحب عطاهای گرانبها، بر محمد و خاندان او، نیکوخوترین مردمان درود فرست و من را ای خدای بلند مرتبه در چنین شبی بیامرز. هشتم دو رکعت نماز معروف شب عید را بخواند؛ در رکعت اول بعد از سوره حمد، هزار مرتبه سوره توحید(قل هو الله) و در رکعت دوم؛ پس از سوره حمد، یک مرتبه سوره توحید را بخواند پس از سلام سر به سجده بگذارد و 100 مرتبه بگوید: اَتُوبً اِلَی اللهِ. آنگاه بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الْجُودِ یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا. ای دارای نعمت و جود، ای صاحب بخشش و عطا، ای برگزیننده محمد(درود خدا بر او و خاندانش)، بر محمد و خاندانش درود فرست و با من چنین و چنان کن. بجای افعل "بیکذا و کذا" حاجات خود را ذکر کند. در روایت است که امیر مومنان (ع) این نماز را به همین کیفیت که ذکر شد، انجام میداد و سر از سجده برمیداشت و میفرمود: "به حق آن خدایی که جانم به دست اوست، هر کس این نماز را بجا آورد، هر حاجتی که از خداوند طلب کند، به وی عنایت خواهد شد و وی گناهان زیادی را از او بیامرزد". در روایت دیگری از امیر مومنان (ع) به جای خواندن هزار مرتبه سوره قل هو الله، 100 مرتبه آمده است؛ ولی در این روایت آمده است که این نماز را باید بعد از نماز مغرب و نافله آن بجا آورد. (هر دو نماز خوب است). مرحوم "شیخ طوسی" و "سید بنطاووس" این دعای نورانی را بعد از خواندن این نماز نقل کردهاند: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا اللَّهُ یا رَحِیمُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ یا اللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اللَّهُ یا سَلامُ یا اللَّهُ یا مُؤْمِنُ یا اللَّهُ یا مُهَیمِنُ یا اللَّهُ یا عَزِیزُ یا اللَّهُ یا جَبَّارُ ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای بخشنده، ای خدا، ای فرمانروا، ای خدا، ای پاک، ای خدا، ای سلام، ای خدا، ای ایمنیبخش، ای خدا، ای چیرهگر، ای خدا، ای عزتمند، ای خدا، ای جبار، یا اللَّهُ یا مُتَکَبِّرُ یا اللَّهُ یا خَالِقُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا مُصَوِّرُ یا اللَّهُ یا عَالِمُ یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا عَلِیمُ یا اللَّهُ یا کَرِیمُ یا اللَّهُ یا حَلِیمُ یا اللَّهُ یا حَکِیمُ ای خدا، ای بزرگمنش، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای صورتگر، ای خدا، ای دانا، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای آگاه، ای خدا، ای کریم، ای خدا، ای بردبار، ای خدا، ای فرزانه، یا اللَّهُ یا سَمِیعُ یا اللَّهُ یا بَصِیرُ یا اللَّهُ یا قَرِیبُ یا اللَّهُ یا مُجِیبُ یا اللَّهُ یا جَوَادُ یا اللَّهُ یا مَاجِدُ یا اللَّهُ یا مَلِی یا اللَّهُ یا وَفِی یا اللَّهُ یا مَوْلَی یا اللَّهُ یا قَاضِی، ای خدا، ای شنوا، ای خدا، ای بینا، ای خدا، ای نزدیک، ای خدا، ای اجابت کننده، ای خدا، ای سخاوتمند، ای خدا، ای بزرگوار، ای خدا، ای نیرومند، ای خدا، ای وفادار، ای خدا، ای سرپرست، ای خدا، ای داور، یا اللَّهُ یا سَرِیعُ یا اللَّهُ یا شَدِیدُ یا اللَّهُ یا رَئُُوفُ یا اللَّهُ یا رَقِیبُ یا اللَّهُ یا مَجِیدُ یا اللَّهُ یا حَفِیظُ یا اللَّهُ یا مُحِیطُ یا اللَّهُ یا سَیدَ السَّادَاتِ ای خدا، ای سریع، ای خدا، ای سختگیر، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نگهبان، ای خدا، ای باشکوت، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای فراگیر، ای خدا، ای آقای آقایان یا اللَّهُ یا أَوَّلُ یا اللَّهُ یا آخِرُ یا اللَّهُ یا ظَاهِرُ یا اللَّهُ یا بَاطِنُ یا اللَّهُ یا فَاخِرُ یا اللَّهُ یا قَاهِرُ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا وَدُودُ ای خدا، ای آغاز، ای خدا، ای انجام، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای نهان، ای خدا، ای فخرکننده، ای خدا، ای چیره، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای دوست، یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا رَافِعُ یا اللَّهُ یا مَانِعُ یا اللَّهُ یا دَافِعُ یا اللَّهُ یا فَاتِحُ یا اللَّهُ یا نَفَّاحُ نَفَّاعُ یا اللَّهُ یا جَلِیلُ یا اللَّهُ یا جَمِیلُ یا اللَّهُ یا شَهِیدُ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای بالابرنده، ای خدا، ای بازدارنده، ای خدا، ای دفعکننده، ای خدا، ای گشاینده، ای خدا، ای بهره رسان، ای خدا، ای با شکوه، ای خدا، ای زیبا، ای خدا، ای گواه، یا اللَّهُ یا شَاهِدُ یا اللَّهُ یا مُغِیثُ یا اللَّهُ یا حَبِیبُ یا اللَّهُ یا فَاطِرُ یا اللَّهُ یا مُطَهِّرُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ،(مَلِیکُ) ای خدا، ای شاهد، ای خدا، ای فریادرس، ای خدا ای حبیب، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پاک کننده، ای خدا، ای پادشاه، یا اللَّهُ یا مُقْتَدِرُ یا اللَّهُ یا قَابِضُ یا اللَّهُ یا بَاسِطُ یا اللَّهُ یا مُحْیی یا اللَّهُ یا مُمِیتُ یا اللَّهُ یا بَاعِثُ یا اللَّهُ یا وَارِثُ یا اللَّهُ یا مُعْطِی یا اللَّهُ یا مُفْضِلُ ای خدا، ای نیرومند، ای خدا ای قبضکننده، ای خدا، ای گستراننده، ای خدا، ای زنده کننده، ای خدا، ای میراننده، ای خدا، ای برانگیزاننده، ای خدا، ای وارث، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای فزوینده، یا اللَّهُ یا مُنْعِمُ یا اللَّهُ یا حَقُّ یا اللَّهُ یا مُبِینُ یا اللَّهُ یا طَیبُ یا اللَّهُ یا مُحْسِنُ یا اللَّهُ یا مُجْمِلُ یا اللَّهُ یا مُبْدِئُ یا اللَّهُ یا مُعِیدُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا بَدِیعُ ای خدا، ای نعمتدهنده، ای خدا، ای حق، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای پاکیزه، ای خدا، ای نیکوکار، ای خدا، ای زیباکار، ای آغازگر، ای خدا، ای بازآور، ای خدا، ای پدیدآور، ای خدا، ای نوآفرین، یا اللَّهُ یا هَادِی یا اللَّهُ یا کَافِی یا اللَّهُ یا شَافِی یا اللَّهُ یا عَلِی یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا حَنَّانُ یا اللَّهُ یا مَنَّانُ یا اللَّهُ یا ذَا الطَّوْلِ یا اللَّهُ یا مُتَعَالِی ای خدا، ای هدایتگر، ای خدا، ای کفایتکننده، ای خدا، ای شفابخش، ای خدا، ای بلندپایه، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نعمتبخش، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای برتر، یا اللَّهُ یا عَدْلُ یا اللَّهُ یا ذَا الْمَعَارِجِ یا اللَّهُ یا صَادِقُ یا اللَّهُ یا صَدُوقُ، یا اللَّهُ یا دَیانُ یا اللَّهُ یا بَاقِی یا اللَّهُ یا وَاقِی یا اللَّهُ یا ذَا الْجَلالِ یا اللَّهُ یا ذَا الْإِکْرَامِ ای خدا، ای دادگر، ای خدا، ای صاحب مراتب بلند، ای خدا، ای راستگو، ای خدا، ای راستپیشه، ای خدا، ای جزادهنده، ای خدا، ای پایدار، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای صاحب بزرگی، ای خدا، ای دارای بزرگواری، یا اللَّهُ یا مَحْمُودُ یا اللَّهُ یا مَعْبُودُ یا اللَّهُ یا صَانِعُ یا اللَّهُ یا مُعِینُ یا اللَّهُ یا مُکَوِّنُ یا اللَّهُ یا فَعَّالُ یا اللَّهُ یا لَطِیفُ یا اللَّهُ یا غَفُورُ یا اللَّهُ (یا جَلِیلُ یا اللّهُ) یا شَکُورُ ای خدا، ای پسندیده، ای خدا، ای پرستیده، ای خدا، ای سازنده، ای خدا، ای یاریده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای پرکار، ای خدا، ای لطیف، ای خدا، ای آمرزنده، ای خدا، ای سپاسگذار یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا قَدِیرُ (قَدِیمُ) یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای توانا، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، یا اللَّهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمُنَّ عَلَی بِرِضَاکَ وَ تَعْفُوَ عَنِّی بِحِلْمِکَ وَ تُوَسِّعَ عَلَی مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیبِ وَ مِنْ حَیثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیثُ لا أَحْتَسِبُ فَإِنِّی عَبْدُکَ لَیسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ وَ لا أَحَدٌ أَسْأَلُهُ غَیرُکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ ای خدا، از تو درخواست میکنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و به خشنودیات بر من منت نهی و به بردباریات از من درگذری و از روزی حلال پاکیزهات به من بگستری، از جایی که گمان میبرم و از جاییکه گمان نمیبرم، من بنده توام و کسی را جز تو ندارم و نه احدی غیر تو که از او گدایی کنم، ای مهربانترین مهربانان، آنچه را خدا خواهد شود، نیرویی نیست جز به خدای برتر بزرگ. پس به سجده میروی و میگویی: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا مُنْزِلَ الْبَرَکَاتِ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حَاجَةٍ أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ فِی مَخْزُونِ الْغَیبِ عِنْدَکَ وَ الْأَسْمَاءِ الْمَشْهُورَاتِ عِنْدَکَ الْمَکْتُوبَةِ عَلَی سُرَادِقِ عَرْشِکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْبَلَ مِنِّی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَکْتُبَنِی مِنَ الْوَافِدِینَ إِلَی بَیتِکَ الْحَرَامِ وَ تَصْفَحَ لِی عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ وَ تَسْتَخْرِجَ لِی یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمَانُ. ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای پروردگار، ای پروردگار، ای پروردگار، ای فرو فرستنده برکات، به عنایت تو هر حاجتی فرود آورده شود، از تو درخواست میکنم، به هر نامی که در خزانه غیب نزد توست و نامهای مشهور در پیشگاهت، که بر سراپرده عرشت نوشته شده، اینکه بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و ماه رمضان را از من بپذیری و مرا در شمار واردان به خانه محترمت بنویسی و از گناهان من چشم پوشی و گنجهای خود را برایم بیرون آوری، ای مهربان. نهم 14 رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی، سوره حمد و آیةالکرسی و سه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند. در روایت است هر کس چنین کند، خداوند در برابر هر رکعتی ثوابهای بسیار زیادی به او میدهد. دهم: مرحوم "شیخ طوسی" در "مصباح المتهجد" فرموده است: در پایان شب نیز غسل کن و تا طلوع صبح در مصلایت (محل خواندن نماز) بنشین (و ذکر خدا بگو).
کد خبر: ۳۹۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
دراقدامی خیرخواهانه وخداپسندانه آقای آلاقلی ولی زاده از اهالی نجف آباد یاسوج دیه فرزند خود را که درحادثه رانندگی جان سپرده بود به امرمقدس مدرسه سازی اختصاص داد
کد خبر: ۳۹۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۵
گروهی از دختران دمبخت به نیت باز شدن بخت سه مرتبه از منبر بالا و پایین میروند و معتقدند که با این کار تا سه روز یا سه هفته و یا سه ماه بعد به خانه بخت میروند.آوای دنا :شیرازیها به آخرین جمعه ماه رمضان «جمعه الوداعی» میگویند. روز جمعه الوداعی مسجد جمعه شیراز بسیار شلوغ میشود به طوریکه زنان شهر هر کدام به نیت خاصی از پیش از ظهر و اوایل روز برای گرفتن جای مناسب به مسجد هجوم میآورند یک دسته برای درست کردن چل بسم الله، جماعتی برای گرفتن دعای کیسه از دست امام جماعت مسجد، یک عده برای نوشتن دعای سیاه سرفه روی پوست کدو، یک گروه از دخترهای دمبخت به نیت گشایش بخت، جمعی از زنهای بی فرزند به قصد بچهدار شدن، عدهای از زنان بچهدار به نیت گرفتن فرزند شان از شیر و خلاصه هر کسی به امید و نیتی به مسجد جامع میرود.
در مسجد جامع شیراز منبری بلند و بسیار قدیمی با پلههای متعدد وجود دارد که به منبر امام حسن(ع) معروف است. روز جمعه الوداعی بعد از نماز جماعت و وعظ و سخنرانی عده زیادی از زنها اطراف منبر جمع میشوند. گروهی از دختران دمبخت به نیت باز شدن بخت سه مرتبه از منبر بالا و پایین میروند و معتقدند که با این کار تا سه روز یا سه هفته و یا سه ماه بعد به خانه بخت میروند.زنان بی فرزند که آرزوی داشتن فرزند دارند، ننی «ننو» کوچک درست میکنند و یک عروسک قنداق کرده داخل ننی میگذارند و با خود به مسجد میآورند و در گوشهای میبندند و چند مرتبه ننی را میجنبانند و نیت میکنند اگر تا سال بعد صاحب فرزند ی شوند جمعه آخر ماه رمضان داخل صحن مسجد حلوا بپزند و خیرات کنند. بسیاری از زنان عقیده دارند اگر ننی را پشت منبر امام حسن(ع) ببندند اثرش بیشتر است.اما زنانی که باردار هستند مخصوصا آنهایی که شکم اولشان است مقداری پارچه و ریسمان و قیچی و سوزن و انگشتانهای با خود به مسجد میآورند و بعد از نماز ظهر و عصر پارچه را میبرند و رختکی میدوزند چنانچه فرصت نکردند رختک را در مسجد بدوزند چند بخیه به آن میزنند و رختک را در خانه میدوزند و این رختک را تا زمان تولد فرزند شان نگه میدارند و به عنوان اولین لباس به تن نوزاد میپوشانند و عقیده دارند با پوشیدن این رختک فرزند شان تا آخر عمر لباس عافیت میپوشد و ناخوش و بیمار نمیشود.مادرانی هم که میخواهند بچه از شیر بگیرند روز جمعه آخر ماه رمضان چند عدد انار شیرین به مسجد میآورند اگر خود سواد داشته باشند سوره مبارکه یاسین میخوانند و به انارها میدمند و اگر سواد نداشته باشند از شخصی باسواد خواهش میکنند تا سوره یاسین را خوانده و به انارها بدمد. انارها را تا زمانی که میخواهند بچه را از شیر بگیرند نگه میدارند و چند روز از آب انار شیرین به طفل میدهند معتقدند از برکت سوره یاسین و میوه بهشتی انار بچه صبور میشود و بهانه نمیگیرد.بسیاری از زنان شیرازی بعد از مراسم جمعه الوداعی از مسجد جامع به مسجد فتح میروند بیشتر جمعیت را دختران دم بخت و زنان حاجتمند تشکیل میدهند و این مسجد در بعدازظهر جمعه آخر ماه مبارک رمضان پر از جمعیت میشود هرکس برای برآورده شدن حاجتش شمعی روشن میکند بهطوری که شبستان مسجد از دود شمع دیده نمیشود.عدهای از زنان هم در صحن مسجد مشغول پختن حلوا میشدند و بچهها هم برای گرفتن حلوای نذری هجوم میآوردند در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی میچیند و به امید برآورده شدن حاجتش در حوض آب میاندازد هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز میخوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کردهاند میفرستند مردم با انجام این عمل اعتقاد دارند تا جمعه آخر ماه رمضان سال بعد حاجتشان برآورده میشود.صبح عید فطر افراد خیر صبحانه که شامل (نان، پنیر و سبزی) است در بین مردم تقسیم میکنند.خوراکیهای ویژه ماه رمضان در شیراز: رنگینک، ترحلوا، کوفته هلو، کشمش پلو و قنبرپلو است.بهطور کلی خوراکهایی در این ماه بیشتر مصرف دارند که چاشنی داشته باشند.نان شیرین فروشها هم در این ماه بازار گرمی دارند و نوعی نان شیرین تهیه میکنند به نام نان چاهی که هنگام افطار قبل از این که خوراک را بخورند این نان را با چای میل میکنند. کسی که از روزه درمیآید ابتدا یک استکان عرق گاوزبان میخورد. مردم شیراز میگویند روزه سرد است عرق گاوزبان گرم را میخورند که سردی آن را از بین ببرد.
منبع /کیهان
کد خبر: ۳۹۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است!آوای دنا-روزنامه اعتماد به نقل از حجت الاسلام سیدحمید روحانی نوشت: برخی از روزنامهها در تاریخ 22 تیرماه 1393 نوشتهای از آقاعلی مطهری انتشار دادند که در آن نامبرده این حقیر را به جرم انتقادی که از او در حضور مقام معظم رهبری در تاریخ 26 خردادماه گذشته به عمل آوردم، سخت مورد تاخت و تاز قرار داده و انتقادهایم را «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی که تعفن آن بسیاری از حضار را متاذی کرد» دانسته است! لازم به یادآوری است که نامبرده در دیدار با مقام معظم رهبری در روز 26 خرداد دو موضوع را مطرح کرد: نخست اینکه موتورسواران با عدم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی مایه زحمت و دردسر برای مردمند و در این باره وقتی با اداره راهنمایی و رانندگی گفتوگو کردیم گفتند از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند که این ادعا در همان جلسه از سوی مسوول دفتر رهبری تکذیب شد. موضوع دومی که مطرح کرد پیشنهاد آزادی یا محاکمه و مجازات آقایان کروبی و موسوی (از عوامل فتنه) بود. پاسخ مقام رهبری در یادداشتی زیر عنوان «در دیدار با رهبری چه گذشت» در سایت بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی آمده است و به تکرار آن در این نوشته نیازی نیست، لیکن انتقادی را که در دیدار با رهبری از نامبرده کردم به گونه خلاصه بازگو میکنم تا روشن شود که چرا آقاعلی از انتقاد مشفقانه من آنگونه آشفته شده و طاقت و توان از کف داده و به ناسزاگویی و پیرایهتراشی پرداخته است. انتقادهای من از نامبرده در حضور رهبری در این سه محور بود که در پی میآید: 1. با اشاره به آیه شریفه ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا فوما بجهاله... که اصل عقلایی تحقیق و تفحص را پیرامون خبرهایی که شنیده میشود مورد تاکید قرار میدهد، از او نقد کردم که چرا باید درباره خبری که دریافت میکند بدون پرس و جو و تحقیق باور کند و حتی به خود زحمت ندهد که دست کم با یک تلفن از دفتر رهبری بپرسد که آیا چنین سفارشی درباره موتورسواران شده است یا نه. و یادآور شدم که این روش که آنچه را میشنود بدون تحقیق باور کند و به آن ترتیب اثر دهد، برخلاف موازین شرعی و عقلی است و از عوامل فریب خوردن و آلت دست شدن است و یک انسان باخرد، فهیم و متعهد بدون تحقیق و پرس و جو خبری را نمیپذیرد و باور نمیکند. 2. در شرایطی که ایران امروز با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مواجه است و بیکاری، تورم و گرانی، مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فرهنگی و تجاوز به ارزشهای اسلامی، ملت ما را رنج میدهد، از یک مسوول آگاه و مردمی انتظار است که در دیدار با رهبری درباره پیچیدهترین و بغرنجترین معضلات اجتماعی طرح بدهد، نظرخواهی کند و رهنمود بگیرد، آیا از نظر آقاعلی، امروز مردم ایران مشکلی بغرنجتر، کمرشکنتر، فوریتر و حیاتیتر از ناهنجاریهای موتورسواران ندارند؟! آیا تنها مشکل یا مهمترین و ضروریترین مشکل مردم ما نابسامانی موتورسواری و حصر فتنهگران است؟! 3. یک نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده عموم ملت ایران است، نه نماینده دسته و گروه ویژه! چگونه است که این نماینده محترم در هر محفل، مجلس و مناسبتی از فتنهگران و فتنهآفرینان یاد میکند و به اصطلاح معروف همیشه به یک سو غش میکند؟ آیا از دید او در میان مردم ایران دیگر کسی یا کسانی نیستند که استحقاق دفاع داشته باشند؟ آیا همه مردم ایران به حق و حقوقشان رسیدهاند و تنها آقایان کروبی و موسوی هستند که در برزخ بلاتکلیفی به سر میبرند؟ یکسونگری و گرایش باندی دور از شأن مسوولی است که خود را نماینده عموم ملت میداند. این خلاصه انتقادهایی است که در دیدار با رهبری در برابر اظهارات آقاعلی مطهری مطرح کردم، اکنون باید دید کدام یک از این سه محوری که به عنوان انتقاد در آن دیدار مطرح شد «جملاتی ناشی از تملق و چاپلوسی» بود! «که تعفن آن بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد»؟!! امیدوارم آقاعلی آن «جملاتی» را که در این سه محور آمده است و جنبه «تملق و چاپلوسی» دارد مشخص کند تا خوانندگان، او را خدای ناخواسته به عنوان یک آدم بیمسوولیت، یاوهگو، دروغ پرداز و هوچی باز نپندارند و گفتهها و نوشتههای او را بر این نسق ندانند و نخوانند. نامبرده ادعا کرده است که «بسیاری از حضار جلسه» از آن «جملاتی که ناشی از تملق و چاپلوسی» بود، متاذی شدند! لیکن به نظر میرسد منظور او از «بسیاری» جز خود او کسی نباشد... برخلاف ادعای او حاضران آن جلسه پس از پایان سخنان انتقادآمیزم و پایان دیدار، شتابان به سوی من شتافتند و صورتم را غرق بوسه کردند و تقدیر و تشکر قلبی خود را از سخنانم اظهار داشتند، فراموش نمیکنم آن مرد دردمندی را که نمیشناسم و نام او را نیز نپرسیدم، گویا از کرمانشاه بود دستانم را فشرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود اظهار کرد سخنان شما در پاسخ اظهارات او آبی بود که بر روی آتش درونم ریخته شد که اگر سخنان شما را در رد و نقد او نمیشنیدم عقدهای از حرفهای او در دل من ایجاد شده بود که تا کرمانشاه باید زجر میکشیدم و اشک میریختم. او از عمق قلب برای من دعا کرد. خشم و کین آقاعلی مطهری از اینجانب به جرم چند انتقاد تا آن پایه است که ناسزاها و نسبتهای ناروایی که به من داده نتوانسته است او را آرام کند و خشم او را فرو نشاند. از این رو، به تحریف و تفسیر من درآوردی دست زده تا بتواند انتقادهایی را که بر او وارد شده کمرنگ سازد و از اهمیت آن بکاهد. ... آقاعلی مطهری افزون بر خوی انتقادناپذیری که از فرهنگ شاهنشاهی به ارث برده است چند مشکل دیگر هم دارد که مایه به چالش کشیده شدن او میشود: 1- بیگانگی از مردم آقاعلی مطهری راه مردم را گم کرده و از ملت جدا شده است، با مردم پابرهنه، پاکباخته، فداکار و انقلابی سروکار ندارد، آنان را نمیشناسد، خواست و برداشت و ایده و آرمان آنان را برنمیتابد، از دردها، رنجها و گرفتاریهای مردم بیخبر است، از ناهنجاریها و گرفتاریهای گوناگون اقتصادی، معضل بیکاری، رنج تورم و گرانی و... که به علت سوء مدیریت و بیتدبیری برخی از مسوولان و دولتمردان، گریبانگیر مردم شده است آگاهی ندارد. او چه میداند جوانانی که چند برابر سواد و معلومات او دانشآموخته و تحصیل عالیه را به پایان بردهاند، امروز از نابسامانی، سرگردانی بیخانمانی و بیکاری چه میکشند و چه رنجی میبرند؟ آقاعلی مطهری شاید گمان میکند مردم ایران همان ورشکستههای سیاسیاند که دور او را گرفته و او را آلت دست کردهاند و نوشتهها و گفتههای او را برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی و ضربه زدن به خط امام و رهبری و ارزشهای انقلاب اسلامی با آب و تاب پوشش میدهند و منتشر میکنند. آقاعلی مطهری شاید بر این باور است که مردم ایران امروز همانند خود او از زندگی نسبتا آمیخته با رفاه برخوردارند و جز حصر خانگی دو تن از عوامل فتنه غم و غصهای ندارند، قهرا در چنین اوضاع مطلوب! او در دیدار با رهبری جز مشکل ترافیک موتورسواران و حصر فتنهسواران حرفی برای گفتن ندارد و معضل دیگری نمیبیند تا با رهبر در میان بگذارد. 2- وابستگی باندی دومین مشکل آقاعلی مطهری دنبالهروی کورکورانه او از باند قدرتطلب و فزونخواهی است که در راه آز نفسانی خویش فتنه 88 را کلید زدند و در راه سازش با امریکا و پایان دادن به آرمانهای انقلاب اسلامی و همدستی با مرتجعترین و خونریزترین دولتهای منطقه مانند آل سعود که موجودیت آن برای نگهبانی از کیان صهیونیسم است سر از پا نمیشناسند، راهشان از راه امام، رهبری و ملت انقلابی ایران جداست و تئوریسینهای آنان برآنند که با قلمهای زهرآگین و ننگین خود، غیرت، عزت، شرافت و انسانیت انسانی را از ملت ایران بگیرند، استقلالخواهی را با دستاویز اینکه دوره، دوره ارتباطات است نه استقلال به زیر سئوال ببرند، نوعدوستی، همدردی با ستمدیدگان و اتحاد و انسجام اسلامی را آرمانگرایی بیهوده و پوچ بنمایانند و ملت ایران را برای تن دادن به هر ذلت، رذالت و وادادگی آماده سازند، کتابهای «بامسوولیت سردبیر» و نیز کتاب «ایران و جهانی شدن» در واقع مانیفست این باند است. آقاعلی مطهری که گویا دریافته است دیگر در میان ملت انقلابی ایران و فرزند ان امام جایگاهی ندارد به دنبالهروی از این باند خطرناک پرداخته و مطالبی بر زبان و قلم میآورد که این سیاست بیوطنان واداده را استواری میبخشد و خوراک تبلیغاتی چرب و نرمی برای بوقهای تبلیغاتی دشمنان سوگندخورده اسلام و ایران تدارک میبیند. دم زدن آقاعلی مطهری از کروبی و موسوی در هر فرصت و مناسبت و بیمناسبت و پشتیبانی از شیخ حسینعلی منتظری برای این است که بتواند در دل دگراندیشان و گروهکهای ضد انقلاب و بیگانه از اسلام و ایران «به هر حیله رهی» بیابد و از پشتیبانی آنان برخوردار باشد. 3- فقر علمی و فرهنگی مشکل دیگر آقاعلی مطهری، محرومیت از اندیشه و فکر و علم و دانش والا به ویژه علوم اسلامی است. او تا آن پایه از علوم اسلامی بیبهره است که تمسک من به آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء فتبینوا» را به عنوان «تهمت فسق به یک شخص مومن»! دانسته و معرکه گرفته است! چنانکه پیشتر اشاره شد این آیه شریفه یک اصل عقلایی را مورد تایید و تاکید قرار میدهد که خبرها و گزارشها به ویژه واحد خبر واحد را بدون وارسی و پرس و جو نباید باور کرد و به آن ترتیب اثر داد و جمله شرطیه در این آیه برای بیان موضوع است و دارای مفهوم نیست. آقاعلی مطهری نه تنها از علوم اسلامی بیخبر است بلکه رساله عملیه را نیز مطالعه نکرده و مسائل شرعی خویش را نیز نمیداند و هنوز نتوانسته دریابد که غیبت و تهمت در کجا معنا و مفهوم پیدا میکند و اگر احیانا به یک مقام ناشناخته و بینام و نشان نسبتی داده شد غیبت و تهمت به شمار نمیآید مانند اینکه میگوییم برخی از آقازادهها سوءاستفادهچیاند، برخی از مقامات دولت خیانتکارند. او اگر اهل فکر و اندیشه بود، اینگونه بیگدار به آب نمیزد و به مصداق «پسته بیمغز اگر لب واکند رسوا شود»، فرودستی و میانتهی بودن خود را به نمایش نمیگذاشت. این کوتهبینی و سطحینگری است که او را به موضعگیریهای شتابزده و نسنجیده وامیدارد و با وجود بلندپروازیهایی که دارد، هر روز بیش از گذشته در میان ملت ایران ضایع میشود و اعتبار خود را از دست میدهد. آقاعلی مطهری اگر به جای رو آوردن به سیاستبازیهای نفرتانگیز و کودکانه و جاهطلبیهای ناشیانه به دنبال درس و تحصیل میرفت و پایههای علمی خود را استواری میبخشید، شاید اینگونه آلت دست نابکاران نمیشد و دین و دنیای او دستخوش هوسهای آنی و آرزوهای دستنیافتنی قرار نمیگرفت. آقاعلی مطهری از روی کوته بینی و سادهاندیشی گمان کرده است که با مطرح کردن مشکل ترافیک موتورسواران و پیشنهاد آزادی یا محاکمه فتنهکاران، به اصطلاح معروف «شاهکار» کرده و «واقعیات جامعه را به اطلاع رهبر» رسانیده است! غافل از اینکه دیر زمانی است که جریانهای ضد انقلاب و فتنهجویان بیوطن و عاشقان یقه چاک امریکا مانند برخی از ملی - مذهبیها، سلطنتطلبها، تجزیهطلبان منافقان و دیگر عناصری که رو به قبلهگاه کاخ سفید به نیاز و نیایش ایستادهاند در سایتها، بولتنها، شبنامهها و روزنامههای خود جریان حصر خانگی عوامل فتنه را دستاویزی برای آسیب رساندن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و از آن سوءاستفاده فراوان کردهاند و مقام رهبری با این ترفندها دیرزمانی است که آشنایی دارند و نیز از ناهنجاریهای گوناگون و رنجهای مردم نیز بیش از هر مقام دیگری باخبرند و به مسوولان مربوط در مورد مشکلات مردم رهنمودهای لازم را میدهند و حتی در سخنرانیهایشان نیز میبینیم که بسیاری از مشکلات کشور، حتی کوچکترین معضل اجتماعی مانند نابسامانی ترافیک مطرح شده است که از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور نشان دارد. هنر عناصر کوتهفکر و سطحینگر این است مانند مگسی که روی زخم مینشیند، تنها به بازگو کردن گرفتاریها و ناهنجاریها میپردازند، در خلوت و جلوت، بیمناسبت و بامناسبت، در حضور رهبری، در جمع مردمی، گرفتاریهای اجتماعی را که برای همگان عیان است جار میزنند و برای خود بازارگرمی درست کنند اما آن سوتهدلان و خیرخواهانی که به یاد مردمند و درد مردم را به درستی درک میکنند، به جای جار و جنجال، دنبال علاج میروند، برای چارهجویی به تدبیر و تامل مینشینند، طرحهای کارشناسی میدهند و به این گونه در راه رفع مشکلات به سهم خود گامی عملی برمیدارند. خیرخواه رهبر، ملت و کشور آنهایی هستند که دنبال راه علاج هستند، نه آن بیهنرانی که تنها هنرشان جار زدن و جاروجنجال کردن است. 4- فقدان معنویت دیگر مشکل آقاعلی مطهری این است که به مرز تقوا و پرهیزکاری پایبند نیست، او در نامه خود بیپروا و بدون واهمه چند نسبت ناروا و دور از موازین اسلامی به اینجانب داده است که مسوولیت شرعی دارد. او برای اینکه بتواند انتقادهایی را که به او کردهام بیاعتبار کند و ضعف فکری و فرودستی خود را که در دیدار با رهبری به نمایش گذاشت پوشیده دارد، به تحریف و دروغ دست زده و ادعا کرده است که من گفتهام «در حضور مقام رهبری... فقط باید از وضع موجود تعریف و تمجید کرد و احیانا به تملق و چاپلوسی پرداخت»!! دروغ دیگری که در نامه خود به من نسبت داده این است که «... فکر میکنید در مواجهه با رهبر انقلاب فقط باید دل ایشان را شاد کرد و از مطرح کردن واقعیات و نقاط ضعف جامعه برای برطرف کردن آن خودداری نمایید، اصل النصیحه لائمه المسلمین راعمدا فراموش کردهاید...»! نیز آورده است «...چگونه به یک شخص مومن فرهیخته محترم تهمت فسق میزنید...»! بیتردید یک انسان متعهد و معتقد به خدا و روز جزا این گونه راحت و بیپروا به تحریف و «تفسیر به رای» سخنان دیگری نمیپردازد و نسبتهای ناروا نمیدهد، بگذریم که او اصولا معنای «النصیحه لائمهالمسلمین» را نیز درنیافته است، چنان که مسائل دینی خود را نیز فرانگرفته و سخن گفتن درباره «یک شخص» بینام و نشان که تنها در درون او شناسایی شده است را «تهمت فسق» پنداشته است! باید از او پرسید این «شخص مومن» پنهان در درون شما چقدر مومن است که به دفتر رهبری نسبت دروغ داده است و به دروغ ادعا کرده است که «از دفتر رهبری سفارش شده است که موتورسواران را که از قشر مستضعفند مورد تعرض قرار ندهند»!! و جنابعالی چقدر مومن و مومنشناسی که این شخص را با وجود دروغ آشکار و تهمتزنی به دفتر مقام رهبری مومن میدانی؟! باید از جناب آقاعلی مطهری پرسید: اکنون که به تعبیر ما طلاب «مصنف» زنده است و انتقادهای او به جنابعالی در دیدار با رهبری ضبط شده و نوار آن موجود است، شما به خود جرات میدهی که به چنین تحریفها و تفسیرهای «مالایرضی صاحبه» دست بزنی و نسبتهای ناروا بدهی، باید دید در مورد نوشتهها و گفتههای آن بزرگانی که دیده از جهان فروبستهاند و حضور ندارند چه خواهی کرد. مصیبت برای آن شهید بزرگواری است که آقاعلی مطهری متولی آثار ایشان باشد، باید گفت انالله و انا الیه راجعون. نامبرده در پایان نامه خود آورده است: «نحوه رفتار با امام و پیشوا را باید در نحوه رفتار شهید آیتالله مطهری با امام خمینی جستوجو کرد»! باید دانست آنچه از شهید مطهری در دست است و در سیره ایشان آشکار است پیروی از ولایت و تعبد نسبت به امام است آن شهید از مردان ولایتمداری بود که هیچگاه از مرز ولایت گامی بیرون نگذاشت و نسبت به امام تعبد داشت. اگر امروز نیز در قید حیات بود بیتردید یکی از پیروان راستین مقام رهبری بود و افتخار همراهی با ایشان را داشت و لقمان گونه به فرزند خویش توصیه میکرد: «واقصد فی مشیک و اغضض من صوتک ان انکرالاصوات لصوت الحمیر.»
کد خبر: ۳۹۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
"سجاد پالیزان" هوادار 23 ساله کهگیلویه و بویر احمدی باشگاه استقلال است که پس از باخت این تیم مقابل باشگاه تراکتورسازی تبریز در فروردین ماه سال 90 و در سن بیست سالگی دچار عارضه سکته مغزی میشود و پس از رفتن به کما و بازگشت از مرگ موقت، این روزها پس از گذشت سه و نیم سال از این اتفاق همانند قبل حال و روز خوبی ندارد و به گفته پدرش همانند جسمی غیر متحرک بر تخت افتاده و تنها کاری که میکند نفس زدن است.او که اهل سرفاریاب از توابع شهرستان چرام کهگیلویه و بویر احمد است در دقیقه 90 بازی دو تیم استقلال و تراکتورسازی تبریز و پس از دریافت گل دوم استقلال درحالی که بازی تا دقایق پایانی بازی یک بر یک بوده است دچار سکته مغزی میشود. سجاد پس از انتقال به بیمارستانی در دهدشت به زندگی بازگشته و احیا میشود اما از ناحیه دو دست و دو پا فلج شده و تکلمش را از دست میدهد و هم اکنون هم در خانه بستری است.
سجاد که پدری چوپان داشته و خانوادهاش اصلا شرایط مالی مناسبی ندارد به دلایل مالی درمانش ناتمام میماند و طی این سالها با بی مهری مسئولان باشگاه استقلال تهران و هیئت فوتبال استان کهگیلویه و بویر احمد در حالی که ادامه روند درمانش به گفته پزشکان کمک شایانی به بهبودی وضعیت جسمی و ذهنی وی میکرد در گوشه خانه افتاده و تاکنون هیچگونه کمک و پیگیری از سوی مسئولان به وی نشده است.
سجاد بیژن
سخاوت پالیزان دایی "سجاد بیژن" در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در مورد وضعیت فعلی سجاد، گفت: وی هیچ گونه تحرکی ندارد و تنها چشمانش را باز و بسته میکند. حتی اگر گرسنه و تشنه باشد تنها از طریق باز و بسته کردن چشمش این موضوع را بیان میکند.
وی در مورد وضعیت مالی خانواده سجاد، خاطرنشان کرد: تنها دارایی آنها چند دام است که مقداری از آنها را نیز برای هزینههای درمانی سجاد پرداخت کردهاند و دیگر توانایی مالی برای ادامه روند درمانی وی ندارند.
به گفته پالیزان تاکنون هیچ مسئولی پیگیر وضعیت خواهرزادهاش نشده و علیرغم انتشار اخبار و عکسهایی از وی هیچ کس به سراغش نیامده است، حتی در بیمارستان نیز به دلیل عدم توانایی پرداخت مالی توسط خانواده وی از پذیرش سجاد خودداری کردند.
وی ادامه داد: تاکنون هیچ گونه صحبتی با مسئولان باشگاه استقلال و هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد نداشتهایم، این در حالی است که موضوع بیماری سجاد در شبکه دنا پخش شد و مسئولان از این موضوع مطلع شدند.
دایی سجاد بیژن از مسئولان متولی درخواست کرد که هرچه سریعتر پیگیر روند درمانی سجاد شوند چرا که بنا بر گفته پزشکان در صورتی که درمان خواهرزادهاش ادامه یابد، شرایطش بهبود خواهد یافت.
مادر سجاد بیژن نیز در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه فرزند ش متولد مهرماه 1370 است، گفت: این اتفاق در فروردین ماه سال 90 برای سجاد رخ داد.
وی در مورد هزینههای درمانی که برای فرزند ش تاکنون پرداخت کردهاند نیز، اظهار کرد: تاکنون بالغ بر 15 میلیون تومان هزینه درمانی برای سجاد پرداخت کردهایم. این در حالی است که تنها در زمانی که وی در حالت کما قرار داشت، 13 میلیون تومان پرداخت کردیم و هماکنون نیز ماهیانه بین 500 تا 600 هزار تومان برای نگهداری از وی در منزل هزینه میکنیم چرا که سجاد فرزند ماست و هر گونه که بتوانیم برای نگهداری از وی با تمام وجود اقدام میکنیم و تنها از خداوند منان تقاضای کمک و یاری داریم.
پدر سجاد بیژن نیز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اینکه فرزند ش به هیچ وجه وضعیت مطلوبی ندارد و همانند یک موجود غیر متحرک تنها بر روی تخت دراز کشیده است، گفت: او از بچگی عاشق استقلال بود و در زمانی که حدود 3 سال پیش بازی استقلال و تراکتورسازی از تلویزیون پخش میشد پای تلویزیون نشسته بود که ناگهان دچار سکته مغزی شد.
وی ادامه داد: بچه را به بهداری انتقال دادیم اما آنها اعلام کردند که نمیتوانند درمانش کنند بنابراین به دهدشت اعزام شد. بعد هم پس از آنکه به لطف خداوند فرزند م احیا شد، دکترها اعلام کردند که اگر روند درمانش ادامه یابد میتواند وضعیت بهتری پیدا کند ولی ما به دلیل تنگدستی و شرایط مالی نامطلوب نتوانستیم روند درمانی سجاد را ادامه دهیم.
سجاد بیژن
پرویز موسوی رییس هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به اینکه علت عدم رسیدگی به وضعیت سجاد بیژن، جوانی که بر اثر تماشای دیدار استقلال و تراکتورسازی در سال 90 دچار عارضه مغزی شده چیست، اظهار کرد: در این زمینه کسی به ما اطلاعی نداد و از طریق برنامه 90 از موضوع مطلع شدیم و در آن زمان اصلا این موضوع مطرح نشد و کسی پیگیری انجام نداد.
وی با بیان اینکه نه تربیت بدنی شهرستان پیگیر این مسئله شد و نه اداره کل ورزش و جوانان پیگیری در این خصوص انجام داد، گفت: قبل از ما باید اداره کل ورزش و جوانان در این زمینه اقدام میکرد و کمکهای مالی را انجام میداد. ما هم اگر بخواهیم کمکی انجام دهیم به صورت شخصی این کار را میکنیم.
موسوی در مورد اینکه علت عدم اطلاعرسانی از طریق خانواده وی ممکن است بیسوادی پدر سجاد باشد، گفت: این موضوع نیاز به سواد ندارد. باید تربیت بدنی شهرستان پیگیری لازم را انجام میداد.
رییس هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد در پاسخ به اینکه علت عدم پیگیری موضوع توسط مسئولان وقت تربیت بدنی استان چه بوده است، افزود: باید مسئولان وقت شهرستان پیگیری لازم را انجام میدادند.
وی در ادامه در سوالی دیگر و در پاسخ به اینکه مگر تربیت بدنی شهرستان زیر نظر شما نیست، بیان کرد: زیر نظر ما هستند ولی با کدام مدیر برخورد کنیم؟ مدیرانی که در 4 سال گذشته 5 بار تغییر کردهاند؟ ما با چه کسی برخورد کنیم وقتی که روسای تربیت بدنی شهرستانها توسط اداره کل ورزش و جوانان تعیین میشوند.
موسوی در مورد تصمیم هیات فوتبال استان کهیگیلویه و بویراحمد در ارتباط با رسیدگی به وضعیت سجاد بیژن، گفت: او با بچه من هیچ فرقی نمیکند، بنابراین من خودم در این زمینه پیشقدم خواهم بود و هر گونه کمکی که از عهدهام بربیاید شخصا انجام خواهم داد اما باید بدانیم که هیات فوتبال خودش فقیر است و 5 سال است که در کما به سر میبرد چرا که هیچ کمک مالی نه از طرف اداره کل ورزش و جوانان و نه از طرف فدراسیون به ما انجام نمیشود.
رییس هیات فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد در ادامه، خاطرنشان کرد: هیات فوتبال یک نهاد کاملا غیر دولتی است که باید درآمدزایی کند و هیچ ردیف بودجه و اعتباری از دولت به ما پرداخت نمیشود. حتی توان پرداخت حقالزحمه داوران و ناظران خود را نداریم اما تمام سعی خودمان را میکنیم که در مورد سجاد بیژن به بهترین شکل عمل کنیم و آن را همچون فرزند خود میدانیم و پیگیر وضعیتش خواهیم بود.
به گزارش ایسنا، همواره مسئولان و مدیران باشگاهی علت اصلی فعالیت و حضورشان را در فوتبال ایران شادی دل هواداران اعلام کردهاند، به گونهای که اگر این هواداران و رضایت آنها نبود هرگز حاضر نمیشدند در این فوتبال که سرتاپایش مشکل است کارشان را ادامه دهند، بنابراین این رفتارهای متناقض و صحبتهای شعاری هیچ نتیجهای جز استفاده ابزاری از هواداران را نشان نمیدهد چرا که اگر اینگونه نبود پس از گذشت سه و نیم سال از مرگ مغزی یک هوادار و رسانهای شدن موضوع حداقل انتظاری که از مسئولان میرفت سرکشی از این هوادار و رسیدگی به وضعیت او بود.
کد خبر: ۳۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۱
جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق، فردا (شنبه) پس از گذراندن دوره درمانی خود در آلمان، به عراق باز میگردد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، به نقل از شبکه سومریه نیوز، دفتر ریاست جمهوری عراق امروز (جمعه) اعلام کرد که جلال طالبانی، رئیس جمهور این کشور پس از به پایان رسیدن دوره درمانی در آلمان، فردا وارد عراق میشود.
در بیانیه دفتر ریاست جمهوری عراق آمده است: ما از بازگشت طالبانی به عراق پس از گذراندن دوره نقاحت خود و بهبود اوضاع جسمانی وی بسیار خرسندیم و از تمامی کسانی که با توجه کامل اوضاع سلامتی وی را پیگیری میکنند قدردانی می کنیم.
جلال طالبانی در 17 دسامبر 2012 بر اثر سکته مغزی برای درمان به آلمان رفت و مسئولیتهای وی به معاون اولش واگذار شد.
سکته مغزی باعث شد تا طالبانی از عرصه سیاسی عراق دور بماند اما با وجود غیبت وی، کرسی ریاست جمهوری عراق همچنان خالی مانده است و کردها هنوز کسی را برای جانشینی طالبانی معرفی نکردهاند.
در همین راستا قباد طالبانی، معاون نخست وزیر اقلیم کردستان و فرزند جلال طالبانی از شهروندان عراقی به ویژه در مناطق کرد نشین خواست تا از شلیک هوایی به مناسبت بازگشت طالبانی به عراق، خودداری کنند.
به گفته قباد طالبانی، رئیس جمهوری عراق در حال حاضر از وضعیت سلامتی مطلوبی برخوردار است.
کد خبر: ۳۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۷
بر اساس اعلام مرکز آمار کرمانشاه، لرستان، گیلان وکهگیلویه و بویراحمد 4 استانی هستند که بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده اند همچنین کرمان، یزد، سمنان و خراسان جنوبی دارای کمترین نرخ بیکاری هستند.به گزارش آوای دنا ،براساس اعلام مرکز آمار ایران میزان جمعیت کشور 77 میلیون و 149 هزار و 669 نفر اعلام شده است همچنین، در آمار گیری فوق میزان نرخ بیکاری کشور 10.5 درصد، نرخ رشد جمعیت 1.29 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 35.4 درصد و نرخ باسوادی 84.75 اعلام شده است. این در حالی است که بر اساس تصمیمات مسئولین سیاست افزایش جمعیت اتخاذ شده است و مجلسیها به دنبال یافتن راههای مختلف برای اجرایی کردن این سیاست هستند.
البته این تصمیم مقامات ارشد از این منظر که کشور با کمبود جمعیت مواجه است و برای بقا نیاز به سیاستهای افزایش جمعیتی دارد میتواند درست باشد اما مطمئنا هر تصمیمی تنها در یک جمله خلاصه نمیشود و ابتدا باید بسترهای لازم از جمله اشتغال و درآمد، خدمات درمانی، محیط زیست و توسعه اقتصاد کشور مهیا شود همچنین، بر اساس تحقیقاتی که ناسا انجام داده است ایران تا 30 سال آینده از یک منطقه نیمه خشک به یک منطقه خشک تبدیل میشود و بر اساس پیشبینی این مرکز تحقیقاتی ایران توانایی خود را در کشت محصولات کشاورزی از دست خواهد داد و به وارد کننده صرف کالاهای اساسی و محصولات کشاورزی تبدیل خواهد شد که این مهم باید مدنظر تصمیم گیران کلان کشور قرار گیرد.
با این اوصاف مسئولان باید در خصوص هرگونه تصمیم گیری تمامی جنبه های لازم را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهند چرا که در شرایط کنونی که خانوادهها از عهده هزینههای یک فرزند هم برنمیآیند چگونه میتوانند مایحتاج اولیه 2 تا 3 فرزند را تهیه کنند؟
براین اساس برای بررسی دقیق این مهم به سایت مرکز آمار مراجعه کرده ایم تا اطلاعات لازم به تفکیک هر شهر را از لحاظ وضعیت اشتغال، جمعیت، سواد و میزان مشارکت اقتصادی را طبقهبندی کرده و مشاهده کنیم که چه شهرهایی دارای بیشترین پتانسیل برای افزایش جمعیت هستند.به گزارش خبرنگار ایلنا بر اساس اعلام مرکز آمار کرمانشاه، لرستان، گیلان وکهگیلویه و بویراحمد 4 استانی هستند که بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده اند همچنین کرمان، یزد، سمنان و خراسان جنوبی دارای کمترین نرخ بیکاری هستند.
کرمانشاه دارنده رتبه اول بیکاری در کشور
براساس همین امار استان کرمانشاه با یک میلیون و 945 هزار و 227 نفر جمعیت با نرخ رشد بیکاری 20.7 درصدی جدول اولین رتبه بیکاری در کشور است، همچنین نرخ رشد جمعیت در این استان 0.69 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 35.4 درصد و نرخ باسوادی 81.72 درصد برآورد شده است. همچنین استان لرستان با یک میلیون و 754 هزارو 243 نفر جمعیت و 19.8 درصد نرخ بی کاری در جایگاه دوم قرار گرفته است و براساس اعلام نرخ رشد جمعیت این استان 0.44 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 33.3 درصد و نرخ باسوادی 80.44 درصد است.
بر اساس اعلام مرکز آمار، گیلان با 19 درصد بیکاری سومین استان ازمیان 31 استان است که بیشترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده است و این در حالی است که جمعیت گیلانی ها نیز به نسبت دو استان دیگر بیشتر است بطوری که اکنون 2 میلیون و 480 هزار و 874 نفر را در دل خود جای داده است. همچنین نرخ رشد جمعیت در گیلان0.62 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 36.9 درصد و نرخ باسوادی 84.29 درصد است.
اما سکوی چهارم با 17.9 درصد نرخ بیکاری به کهگیلویه و بویراحمد اختصاص یافته است که جمعیتی حدود یک سوم استان کرمانشاه را در خود جای داده است و تعداد جمعیت آن حدود 659 هزار نفر است. همچنین نرخ رشد جمعیت در این استان 0.76 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 28.7 درصد و نرخ باسوادی در این استان 81.91 درصد است.
کرمانی ها در صدر رتبه کمترین نرخ بیکاری
گفتنی است استان کرمان در حالی با 5.2 درصد کمترین نرخ بیکاری را به خود اختصاص داده است که تعداد جمعیت این استان با 2 میلیون و 938 هزارو 988 نفر از چهار استانی که بالاترین نرخ بی کاری را دارند بیشتر است همچنین نرخ رشد جمعیت این استان 2.7 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 35.2 درصد و نرخ باسوادی 82.20 درصد اعلام شده است.استان یزد با یک میلیون و 74 هزار و 428 نفر و نرخ بیکاری 5.6 درصد، نرخ رشد جمعیت 1.63 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 34.2 و نرخ باسوادی 87.78 درصد دومین استان از لحاظ تعداد درصد بیکاری شناخته شده است.بر اساس این گزارش، نرخ بی کاری در استان سمنان 6 درصد اعلام شده است و تعداد جمعیت این استان 631 هزار و 218 نفر، نرخ رشد جمعیت 1.37 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 37.3 درصد و نرخ باسوادی 88.40 درصد است.همچنین خراسان شمالی با 6.7 درصد نرخ بیکاری چهارمین استان از نظر کمترین میزان بیکاری شناخته شده است و تعداد جمعیت این استان نیز 662 هزار و 534 نفر، نرخ رشد جمعیت 0.81 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 35.2 و نرخ باسوادی استان فوق 82.48 درصد اعلام شده است.
تهرانی ها در صدر جداول بیشترین میزان جمعیت و نرخ باسوادی قرار دارند
بدون نیاز به آمارگیری هم بر همه مبرهن است که استان تهران با یک اختلاف فاحش گوی سبقت را از دیگر استانها در میزان جمعیت ربوده است و بر اساس اعلام مرکز آمار جمعیت این استان 12 میلیون و 183 هزار و 391 نفر برآورد شده است و علاوه بر پرجمعیت ترین استان با 90.46 درصد نرخ باسوادی، باسوادترین استان کشور نیز به حساب میآید همچنین، نرخ رشد جمعیت تهران 1.44 درصد، نرخ بیکاری 7.3 درصد و نرخ مشارکت اقتصادی 33.7 درصد اعلام شده است.همچنین خراسان رضوی با حدود 6 میلیون نفر رتبه دوم را در پرجمعیتترین استان کشور دارد و نرخ بیکاری در آن 9.7 درصد، نرخ رشد جمعیت 1.40 درصد، نرخ مشارکت اقتصادی 36 درصد و نرخ باسوادی 86.30 درصد است.
گفتنی است استان ایلام با 557 هزار و 599 نفر کم جمعیت ترین استان کشور است و میزان نرخ بیکاری در این استان 11.1 درصد اعلام شده است و سمنان با 631 هزار و 218 نفر از لحاظ کمجمعیتترین استان کشور در رتبه دوم قرار دارد و کهگیلویه و بویر احمد با 658 هزار و 629 نفر و نرخ بیکاری17.9 درصدی در رتبه سوم و خراسان جنوبی با 662 هزارو 534 نفر و 6.7 درصد نرخ بیکاری رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است.
سیستان محروم در صدر جدول استان های بی سواد
بر اساس اعلام مرکز آمار استان سیستنوبلوچستان با 28.44 درصد، بی سوادترین استان کشور را به خود اختصاص داده است و استان کردستان با 22.3 درصد بیسواد در جایگاه دوم قرار گرفته است و 19.56 درصد از جمعیت استان لرستان نیز فاقد سواد هستند آخرین رتبه بی سوادی در اختیار استان اردبیل با 19.23 درصد نرخ بی سوادی قرار دارد.
ایلنا
کد خبر: ۳۸۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۶
سردار باقرزاده روايت میكند: «... پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند...»به گزارش خبرنگار دفاعی- امنيتی باشگاه خبرنگاران، کسی چه میدانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش 25 سال آرام بگیرد و 25 سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچههای تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند... وقتی در احوالات آلالله میخواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتلالله قوماً قتلوک...» و تکرار میکرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمهگاه حمل کنند.
حضرت علی اکبر علیهالسلام ، نزدیکترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»
پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)/
روایت تفحص از منطقه عملیاتی والفجر 6
روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسانها برای قرب الیالله هستند.
سردار "سیدمحمد باقرزاده" مسئول كميته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل 89 در معراج شهدای اهواز - روايت میکند: « طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود. خوب، پلاک داشتند، پلاکها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفتهاند. معمولاً اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک میگرفتند. اسامی را مراجعه کردیم در کامپیوتر. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است.
شهید سید ابراهیم اسماعیلزاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیلزاده پسر است، اهل روستای باقر تنگه بابلسر.»
" شنیدهام عاشقا مخلصو و بیریا بودن؛ من هنوزم نفهمیدم که شهدا کیا بودن؛ همیشه سرگرم دم یا فاطمه مدد بودن؛ نشون دادن که راههای آسمونو بلد بودن؛ کبوترای رویاییِه آسمون بودن؛ تمومشون مصداقی از وسابقون بودن؛ مُقربون بودن؛ ای دل، ای دل، امون از دست دنیا، ای دل،ای دل، کجا رفتن شهیدا "
* زندگی نامه شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیلزاده
در روز 25 آبان ماه سال 1304 هجری شمسی بود که به سید عبدالحسین اسماعیلزاده خبر رسید فرزند ی که همسرش سیده ربابه به دنیا آورده، پسر است و او نیز به احترام نبی مخلص الهی نام او را سید ابراهیم نهاد.
کمتر کسی تصور این را میکرد که پشت چهره معصوم سید ابراهیم عالمی از رنج و مشقت البته همراه با فداکاری و ایثار نهفته است.
آغاز مشکلات سید ابراهیم زمانی بود که مادرش را از دست داد و بعد نیز پدر خویش را از دست داد و همه اینها قبل از هفت سالگی روی داد. بعد از درگذشت پدر و مادر، دارالایتام میزبان سید ابراهیم شد.
بعد از یک سال و اندی سید ابراهیم شروع به کار در منازل دامداران و زمینداران به طور سالیانه به اصطلاح "قراری" نمود.
این وضعیت تا 28 سالگی ادامه داشت، تا اینکه به روستای "پوستکلای بندپی" بابل برگشته و با دختر همسایه خویش "سیده رقیه مصطفی نژاد" ازدواج كرد.
این زوج با کار کردن بر سر زمین و در خانه زمینداران آن زمان، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند و این در حالی است که در فقر و نداری لحظهای از پافشاری بر اعتقادات دست نکشیدند، حتی گفته میشود در همان لحظه تا نماز ظهر و عصر را نمیخواندند، هرگز ناهار نمیخوردند.
اما آنچه که زندگی پر از سختی آنها را شیرین می کرد، توکل و توسل به خدا و اهل بیت بود که این مطلب را میتوان از نام فرزند اول آنها فهمید (سید حسین). بله سید حسین نامی بود که به خاطر عشق وافر به اهل بیت(ع) بر فرزند اولشان نهادند.
بعدها صاحب سه دختر و سه پسر دیگر شدند. در مورد نحوه تربیت فرزند انشان چه میتوان گفت که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
دخترانی اهل ولایت، با حجاب فاطمی و پسرانی با غیرت، اهل رزم و شهادت و شجاعت بودند.
پس از مدتی سید ابراهیم به عنوان باغبان، جذب کادر غیر نظامی ارتش در محل فعلی پایگاه نیروی هوایی بابلسر شد.
کمکم وضع درآمد او بهتر شد و توانست با همکاری اهالی محل و دوستی مهربان به نام خیرالله اسکندری، خانه کاهگِلی برای خود بسازد و تا زمان شهادت در همان خانه زندگی میکرد.
با اوجگیری نهضت امام خميني(ره) در سال1357 سید ابراهیم در تظاهراتها شرکت می نمود و این در حالی بود که خود به عنوان پرسنل ارتش محسوب میشد و از این جهت ترسی به خود راه نمیداد؛ چرا که او از سلاله پاکان و زاهدان شب و شیران روز بود و شیر را با ترس رابطه نیست.
او به همراه فرزند انش در فعالیتهای بعد از انقلاب علیه منافقین حضور داشت و پس از شروع جنگ تا زمان شهادت سه بار از طریق ارتش و بار چهارم به همراه اعزام طرح "لبیک یا خمینی" به جهبهها اعزام شد.
در اعزام آخر، دو پسر خود (سیدرضا و سید حسین) را به همراه خود داشت و سید باقر نیز در خدمت سربازی در جنوب مشغول دفاع بود و این در حالی بود که او 58 سال سن داشت.
اما "سید حسین" پس از گذران دوران پُر مَشَقَّت کودکی و نوجوانی زیر سایهی پُر مهر پدر و مادر و تحت تربیت مؤثر آنها در 16 سالگی با دختر دایی خویش "سلاله سادات" ازدواج کرد و پس از تولد اولین فرزند ش "سید یحیی" در 17 سالگی برای خدمت سربازی به زاهدان رهسپار شد.
پس از یکسال و اندی با فرمان امام خمینی(ره) بر فرار سربازان از پادگانها، پس از پاره نمودن عکسهای شاه ملعون از پادگان خود فرار کرده و به محل میآید و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مبارزات علیه منافقین و مفسدین در شهر شرکت میكند و به ادامه تحصیل میپردازد.
حتی شبها برای مطالعه جهت استفاده از نور چراغی که بر تیربرقی نصب شده بود و از محل نیز فاصله داشت به آن مکان میرفت و به مطالعه میپرداخت، تا اینکه پس از اتمام دروس متوسطه به عنوان معلم در روستای "نفتچال" مشغول میشود.
علاقه وی به شاگردان جهت تعلیم دروس و آشنا کردن آنها با اسلام و انقلاب مثالزدنی بود، حتی هر جمعه سه نفر از شاگردانش را سوار بر موتور میکرد و به منزل میآورد و به آنها ناهار میداد. بعد آنها را به نماز جمعه میبرد و میگفت باید با بچهها رفیق شد تا حرف گوش کنند.
از طرف دیگر او نیز همانند پدر، زندگی را با فقر و نداری ولی با عزّت نفس آغاز کرد و تا سالها در خانهای محقَّر و کوچک که در حیاط پدری ساخته بود زندگی میکرد تا اینکه توانست خانه کوچک در محل دیگر برای خود بسازد.
عشق و علاقهاش به پدر و مادر بسیار زیاد بود و همیشه دوست داشت در کنار پدر و مادر باشد و به آنها خدمت کند.
بعد از شروع جنگ تحمیلی دو بار به جبههها اعزام شد.
علاقهاش به شهادت آنقدر زیاد بود که میگفت:
- «من اگر شهید نشدم و مُردم، مرا در دریا بیندازید.»
حتی برای بار سوم با اعزامش مخالفت شد؛ چون گفتند: تو معلمی و تازه از جهبهها آمدی ولی او کسی نبود که این موانع سد راه شهادتش شود و به هر طریقی موافقت مسئولین مربوطه را جلب کرد و بعد به منزل آمده و دور 4 فرزند انش مانند پروانه میگشت، گویا میدانست آخرین باری است که در سن 26 سالگی فرزند انش را سیر میبیند.
همیشه به همسرش میگفت:
- «من لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر شهید شدم امام خمینی دل تو را آرام میکند. در شب شهادتش همسرش خواب میبیند که جسد شهید را بر سر زانو دارد و امام نیز در کنار او نشسته است.»
همسرش گفت:
- «سید حسین! تو راست گفتی که امام دل مرا آرام میکند.»
سر انجام این پدر و پسر همانند مولای خود اباعبداللهالحسين(ع)، در عملیات "والفجر 6 "در قلّههای سر به فلک کشیده "چیلات"، ابتدا پسر در آغوش پدر شهید شده و سپس پدر نیز همانجا در حالیکه سر فرزند ش را بر آغوش گرفته بود، در اثر اصابت گلولهای به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
شهیدان اسماعیل زاده 25 سال مفقودالجسد بودند تا اینکه گروهی از اعضای تفحص، پیکرهای مطهر این دو شهید بزرگوار را در تاریخ خردادماه 88 در منطقه چیلات کشف کرده و به آغوش خانوادهشان باز میگردانند.
روحشان شاد و يادشان پر رهرو و جاويدان باد
انتهای پيام/
کد خبر: ۳۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۵
ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۳۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
پیکر مطهر این اسوه صبر و مقاومت امروز در شهرستان کهگیلویه (دهدشت) تشییع و به خاک سپرده می شود
کد خبر: ۳۸۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۳
در شرایطی که اعتیاد فردی در دستگاه دولتی محرز شود اخراج خواهد شد، اگر یقین داشته باشیم آن فرد پاک شده دوباره آن را میپذیریم
کد خبر: ۳۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۱
گروهک تروریستی داعش در بیانیه ای توهین آمیز اعلام کرد: «رافضی»ها بدانند، که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد.
به گزارش آوای دنا ؛ در چند روز گذشته گروهک تروریستی - تکفیری داعش، در تهدیدات گسترده ی خود مدعی شده بود که قصد دارد عتبات عالیات در عراق را با خاک یکسان کند، از این رو بسیاری از محبین اهل بیت علیهم السلام از تمامی نقاط جهان به عراق آمده اند تا که از مراقد شریف دفاع و حمایت کنند.
گروهک «داعش» امروز در صفحات توئیتر خطاب به تمامی شیعیان نوشت: «رافضی»ها بدانند که هدف ما تخریب نماد شرک آلود در نجف، کربلاء و سامرا است. بدانید که بعد از تخریب این نمادها در عراق به ایران خواهیم آمد و مشهد ایران را با خاک یکسان خواهیم کرد. در پایان، «داعش» از تمامی مسلمانان درخواست کرد که برای تطهیر زمین از «رافضی»ها بسیج شوند، تا هر چه سریعتر اسلام اصیل در جهان جریان یابد.
تکفیری ها بر اساس فتوای شیوخ وهابی، علاقه و عزیز داشتن فرزند ان پیامبر (ع) و در دل داشتن محبت آنها و ابراز آن را شرک و بت پرستی می دانند. بسیاری از علمای اسلامی و حتی جامعه شناسان و روان شناسان تلاش کرده اند با توضیح و استدلال به تکفیری ها تفهیم کنند که بوسیدن پیراهن یوسف توسط یعقوب یا احترام گذاشتن پیامبر به سنگ سیاه کعبه به علت منسوب بودن به ابراهیم نبی شرک و بت پرستی نیست. اما تمام زحمات علما بی نتیجه بوده و وهابی هایی که نعلین چرمی و کهنه عبدالعزیز، بنیانگذار حکومت آل سعود را در محفظه ای تزئین شده نگهداری می کنند و آن را عزیز و متبرک می دانند، همچنان دوست داشتن و حب اهل بیت پیامبر و درخواست از آنها برای دعا و شفاعت نزد پروردگار را بت پرستی می خوانند.
اگرچه حمله به ایران و تخریب حرم فرزند پیامبر خیال خام و دور از دسترس وهابی ها و حرامیان است و آنها دو هفته قبل طعم دست درازی به مقدسات شیعه در سامرا را چشیده اند، اما وحشیگری آنها در نینوای عراق چندان بعید نیست و به احتمال زیاد بزودی تمام آثار باستانی و تاریخی تمدن بین النهرین را همانند مجسمه های بودا در بامیان افغانستان تخریب خواهند کرد.
بزرگان تکفیری ها در عربستان، طی سال های اخیر بیش از نود درصد بناهای تاریخی این کشور را به همین بهانه ها نابود کرده اند، اما دانشمندان و علاقمندان به تاریخ و فرهنگ، امیدوارند بناها و آثار تاریخی که همچنان زیر خاک هستند، از جمله آثار قوم عاد دور از دسترس وهابی ها بماند.
کد خبر: ۳۶۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸
شهید گمنامی که در سال 1389 در مقبره شهدای گمنام قرچک به خاک سپرده شده بود، شناسایی و شوق دیدار 32 ساله پدر و مادر این شهید بزرگوار پایان یافت.
به گزارش آوای دنا ، اگر به تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی ایران بنگریم، یکی از مهمترین و سرنوشت سازترین توطئه های دشمنان علیه ملت ایران، تحمیل جنگ هشت ساله بود که بر اثر آن بسیاری از جوانان و نوجوانان این کشور برای دفاع از خاک ایران اسلامی بسیج شده و به جبهه های جنگ اعزام شدند.
در طول جنگ هشت ساله تحمیلی، شهادت یکی از مفاهیم اصلی کشور شد و هر روز ملت ایران شاهد تشییع پیکر پاک و مطهر یکی از جان بر کفان ایران اسلامی بود که در راه دفاع از انقلاب اسلامی و تبعیت از ولایت فقیه از جانشان گذشتند.
شهیدانی که به گمنامی خود افتخار می کردند
در این میان انسان های بزرگی بودند که علاوه بر نثار جانشان در راه تعالی فرهنگ اسلامی، گمنام ماندند و هیچگاه مردم و حتی خانواده هایشان از سرنوشت آنان خبری پیدا نکردند، شهیدانی که گمنامی را دوست داشتند و به گمنام بودن خود افتخار می کردند.
اما هر از چند گاهی بر اساس تقدیر الهی، یکی از شهدای گمنام دفاع مقدس مورد شناسایی قرار گرفته تا از یک طرف مردم اشتیاق یک پدر و مادر شهید را حس کرده و جایگاه این انسان های بزرگ را بدانند و از طرف دیگر یاد شهدا از ذهن و یاد مردم ایران خارج نشود.
شوق دیدار پدر و مادر شهید پس از ۳۲ سال در قرچک
در اتفاقی خاطره انگیز، شهید گمنامی که در سال ۱۳۸۹ در مقبره شهدای گمنام قرچک به خاک سپرده شده بود، شناسایی و آرزوی ۳۲ ساله پدر و مادر این شهید بزرگوار پایان یافت.
پس از انجام آزمایشات مکرر ژنتیک و تأیید نهادهای مربوطه، پدر و مادر شهید حمید رضا مهرآیی با حضور در شهرستان قرچک در مقبره شهدای گمنام این شهرستان حضور یافته و بر بالین قبر مطهر فرزند دلیرشان حاضر شدند.
خانواده شهید مهرآیی که با دیدن فرزند شان پس از ۳۲ سال قادر به سخن گفتن نبودند، صحنه هایی از عشق و دلداگی والدین به فرزند ان را به معرض نمایش گذاشتند که عظمت این نظام اسلامی را بیش از گذشته یادآور می شود.
آزمایش ژنتیک قطعیت شناسایی شهید گمنام در قرچک را تأیید کرد
آزمان کادری در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: بر اساس پیش بینی های صورت گرفته، هر شهید گمنامی که وارد کشور می شود، مورد آزمایش خون و ژنتیک قرار می گیرد و از پدران و مادران شهدایی که فرزند ان آنان هنوز گمنام هستند نیز آزمایش ژنتیک گرفته می شود.
رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران قرچک افزود: پس از انجام آزمایشات و تطبیق آن مشخص شد که یکی از شهدای گمنام مدفون شده در مقبره شهدای گمنام قرچک کسی جز حمیدرضا مهرآیی نیست.
وی افزود: پس از قطعیت یافتن آزمایشات و تأیید بنیاد شهید و ارگان های مسئول، عصر امروز پدر و مادر شهید مهرآبی با حضور در مقبره شهدای گمنام قرچک، پس از ۳۲ سال به دیدار فرزند شهیدشان شتافتند.
خانواده شهید مهرآیی ساکن تهران هستند
کادری ادامه داد: شهید مهرآیی متولد سال ۱۳۴۲ است که در عملیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل امد و مفقود الاثر شد و در سال ۱۳۸۹ همراه یک شهید گمنام دیگر و با حضور پرشور مردم ولایتمدار قرچک در مقبره شهدای گمنام این شهرستا ن آرام گرفت.
این مسئول گفت: خانواده شهید مهرآیی ساکن تهران هستند و پس از حضور در قرچک بر سر مزار این شهید بزرگوار حاضر شده و اشک شادی ریخته و با فرزند شجاع و دلیرشان نجوا کردند.
وی بیان داشت: حضور پدر و مادر شهید مهرآیی و اشک ها و ناله های خانواده این شهید بزرگوار صحنه های حزن انگیزی از فراق ۳۲ ساله والدین شهدا با فرزند انشان را به نمایش گذاشت.
کادری گفت: امروز پاسداری از خون مطهر شهدا باید وظیفه همه مردم و آحاد ملت باشد، شهدایی که از بهترین سرمایه و هستی شان گذشتند تا ما در آسایشی و امنیت زندگی کنیم.
مهر/
کد خبر: ۳۶۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۸
ستاد ارتش جمهوری اسلامیایران جهت تکمیل و تأمین نیروی انسانی خود از بین جوانان متخصص، مؤمن و متعهد با شرایط و امتیازات زیر به صورت پیمانی وفق ماده ۳۳ قانون آجا (شش ساله)کارمند علمیاستخدام مینماید.
شرایط عمومیاستخدام:۱- متدین به دین اسلام۲- تابعیت جمهوری اسلامیایران۳- ایمان به انقلاب اسلامیو نظام جمهوری اسلامیو آمادگی فداکاری در راه تحقق اهداف آنها۴- عدم محکومیت ناشی از اقدام علیه انقلاب اسلامیو نظام جمهوری اسلامیایران۵- عدم محکومیت به محرومیت از خدمات دولتی۶- عدم سابقه عضویت یا وایستگی به احزاب و گروههای سیاسی غیر قانونی و یا الحادی۷- عدم سابقه عضویت یا وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی۸- عدم معروفیت به فساد اخلاقی و عدم اعتیاد به مواد مخدر و نداشتن سوء پیشینه کیفری مؤثر برابر اعلام مراجع ذیصلاح۹- داشتن سلامت روانی و جسمانی برابر تأییدیه مرکز بهداشت و درمان ستاد ارتش جمهوری اسلامیایران (حداقل قد ۱۶۵ سانتی متر)۱۰- نداشتن تعهد خدمت به سازمانهای دولتی و غیر دولتی به صورت رسمی، آزمایشی و پیمانی و سایر حالات استخدامی۱۱- دارندگان کارت معافیت پزشکی حق ثبت نام ندارند.۱۲- مدت ۵ سال به حداکثر سن داوطلبان فرزند شهدا اضافه میشود و از شرط معدل معاف میباشند۱۳- قرارداد به صورت پیمانی و برای مدت ۶ سال بوده و قابل تمدید نمیباشد۱۴- آجا هیچگونه تعهدی برای استخدام رسمینامبردگان بعد از طی دوره خدمت پیمانی ندارد مگر باستناد دستورالعملهای مربوطه.۱۵- از واگذاری منازل سازمانی در طول خدمت پیمانی به استخدام شدگان ممانعت به عمل میآید.
شرایط اختصاصی استخدام:۱- دارا بودن مدرک تحصیلی از دانشگاههای معتبر که به تایید وزارت علوم رسیده باشد.۲- داشتن حداقل معدل ۱۳ برای رشتههای مهندسی.۳- حداکثر سن برای کارمندان علمی۲۸ سال میباشد. (مدت خدمت دوره ضرورت به حداکثر سن افزوده خواهد شد).۴- موفقیت در مصاحبه علمی– مصاحبه حضوری (مکتبی و امنیتی) – آزمون ورزش و انجام مراحل پزشکی.
امتیازات:۱- کلیه استخدامیان از مزایایی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری برخوردار میگردند.۲- خانوادههای معظم شهدا، جانبازان، آزادگان، فرزند ان نظامیو بسیجیان فعال از امتیازات قانونی مصوب (در صورت ارائه مدارک معتبر از مراجع ذیصلاح) بهره مند خواهند شد.۳- اعطای کارت پایان خدمت پس از پایان خدمت تعهد.۴- تنها همسر و فرزند استخدام شدگان به عنوان عائله تحت تکفل محسوب و کارکنان استخدامیو عائله تحت تکفل آنان مطابق ضوابط و مقررات همطراز کارکنان پایور از تسهیلات و خدمات رفاهی (مزایای حکمت کارت، بیمه خدمات درمانی، بیمه عمر، حوادث و سایر تسهیلات) بهرمند خواهند گردید.۵- حافظان کل قران از اولویت استخدامیبرخوردار میباشند.۶- از واگذاری منازل سازمانی در طول خدمت پیمانی به استخدام شدگان ممانعت به عمل میآید.
مدارک مورد نیاز جهت ثبت نام:۱- تعداد ۲ قطعه عکس ۴×۳ پشت نویسی شده.۲- اصل و روگرفت مدرک تحصیلی (از تحویل اصل مدرک تحصیلی اکیداً خودداری نمایید).۳- اصل و یکسری روگرفت از تمام صفحات شناسنامه.۴- اصل و یک برگ روگرفت از کارت ملی (پشت و رو)۵- اصل و یکبرگ روگرفت کارت پایان خدمت یا کارت معافیت غیر پزشکی دائم، یا ارائه گواهی اشتغال به خدمت یا برگه اعزام با قید فاقد اضافه خدمت سنواتی برای داوطلبانی که در حال اعزام یا گذراندن خدمت سربازی هستند.
توجه:۱- مدارک تحویل شده به هیچ وجه مسترد نمیگردد. در ضمن، ارائه اصل مدرک فقط جهت رویت بوده و از تحویل آن جداًخودداری گردد.۲- داوطلبان فقط مجاز به انتخاب یکی از رشتههای مندرج در جدول ذیل میباشند و در صورت تکمیل سهمیه، ثبت نام متوقف خواهد شد.۳- از ارسال مدارک از طریق پست خودداری نمایید.
نحوهی ثبت نام و گزینش:۱- علاقه مندان با در دست داشتن مدارک خواسته شده و در صورت تمایل به خدمت میتوانند با مراجعه حضوری به آدرس: تهران، خیابان شریعتی، چهارراه شهید قدوسی (به طرف سید خندان)، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، معاونت نیروی انسانی، اداره نیروی انسانی، کارگزینی، استخدام مراجعه و در صورت نیاز با شماره تلفن ۸۸۴۱۵۰۶۱ تماس حاصل نمایند.۲- مهلت ثبت نام برای داوطلبان از تاریخ ۱۷/۰۳/۱۳۹۳ الی ۱۰/۰۴/۱۳۹۳ خواهد بود.۳- نحوهی گزینش با در نظر گرفتن معدل کتبی با ضریب ۱۰ و نمره مصاحبه مکتبی، امنیتی و علمیبر مبنای ۱۰۰ بر اساس بالاترین نمرات خواهد بود.
کد خبر: ۳۶۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۳
سخنان حجتالاسلام والمسلمین بزرگواری فضای مراسم را تغییر داد و اشک را به گوشه چشمان حضار نشاند و با تشویقهای مکرر میهمانان مواجه شد
کد خبر: ۳۶۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
امروز شعار بعضی پولدارهای بخشهای مرفهنشین شهر « فرزند کمتر، سگ و گربه بیشتر» است و از قصابی برای سگشان هم فیله میخرند
کد خبر: ۳۶۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۹
آوای دنا:مرد جوانی که در دوران نوزادی به علت طلاق والدین از مادرش جدا شده بود، بعد از 22 سال سرگردانی گمشده اش را یافت.
ˈمهدی بدریˈ ساکن گرمی روز شنبه به خبرنگار ایرنا گفت: زمانی که نوزادی 20 روزه بودم، پدرم مرا از مادرم جدا کرد و او را طلاق داد.
وی افزود: سه ساله بودم که پدرم دوباره ازدواج کرد و رفت و هنگامی که از اطرافیان سرنوشت مادرم را سوال می کردم از ازدواج، خودکشی یا فوت مادرم خبر می دادند.
وی گفت: با بی مهری در خانه مادر خوانده ام بزرگ شده در نوجوانی ترک تحصیل کردم و به شوق دیدار مادر حقیقی بزرگ شدم.
وی اظهار کرد: در مجلس ترحیم زنانه ای که اخیرا در همسایگی ما در شهر گرمی برگزار شد، زنی به بانوان شرکت کننده در مجلس گفته بود نوزادی که به علت طلاق والدینش 22 سال از مهر مادری محروم بوده، اکنون مردی شده و در همسایگی ما زندگی می کند.
بدری گفت: بر حسب اتفاق خاله من در همان مجلس این خبر را شنیده و با یافتن محل سکونتم خود را به همسرم معرفی کرده و از زنده بودن و اسکان مادرم در سرای سالمندان بهزیستی اردبیل خبر داد.
وی افزود: برای دیدار مادرم سریع به اردبیل شتافتم و با ارایه مدارکم به سرای سالمندان به اتاق مادرم راهنمایی شدم.
فرزند مشتاق مادر در حالی که اشک در دیدگانش حلقه می زد، گفت: ابتدا مادرم مرا نشناخت، اما با تعجب به حرفهایم گوش داد و چون قصه جدایی از نوزادش را از زبان فرزند ش شنید مرا در آغوش کشید و بعد از 22 سال جدایی به همدیگر رسیدیم.
کد خبر: ۳۵۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
سخنگوی دولت دهم گفت: در دولتهای نهم و دهم در پرتو گفتمان و اندیشههای امام و انقلاب، مشکلات مردم حل شده و به امید عدالت احیا شدهاست. خبرگزاری ایسنا: سخنگوی دولت دهم گفت: در دولتهای نهم و دهم در پرتو گفتمان و اندیشههای امام و انقلاب، مشکلات مردم حل شده و به امید عدالت احیا شدهاست. غلامحسین الهام در مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) اظهار کرد: گرچه بعد از بیانات محکم و پرصلابت فرزند مکتب امام جناب دکتر احمدینژاد موجبی برای صحبت نیست، ولی اشکال دانشجویی که میز اول مینشیند این است که بلافاصله بعد از استاد باید درس پس بدهد. وی افزود: حضور باور و ایمان به امام خمینی (ره)انقلاب آفرین است. این باور در گستره جهان اسلام بلکه فراتر از آن حماسه و حرکت میآفریند و جرات کوبیدن بر ساحل ظلم و بیداد را به مسلمانان و مستضعفان عطا و این روحیه نسل به نسل انتقال پیدا میکند. الهام ادامه داد: 25 سال است که دشمنان کینهتوز با یارگیری از دوستان نادان و بی بصیرت و تکیه بر در راهماندگان پیشمان و دنیاپرست تلاش کردند و میکنند امام و آرمانهای متعالی او و نظام مبتنی بر عدل و حق او از صحنه حکومت حذف کنند و به تاریخ بسپارند. سخنگوی دولت پیشین اضافه کرد: اما هرچه بیشتر تلاش کردند، گفتمان امام خمینی (ره) بیشتر و تازهتر مورد استقبال قرار گرفته است. امام در عمق باورها و آرمانهای بلند جوانان با اراده و در آرمانهای مجاهدان باشند و در نالههای عارفانه شبزندهداران زنده است. وی خاطرنشان کرد: این محبت از ایمان و عمل صالح او سرچشمه میگیرد. امام نماد ایمان به خدا و تجسم فرهنگ قرآن در این زمانه بود. تمام ارزشهای وجود او برخاسته از مکتب نورانی وحی است. الهام در ادامه سخنان خود به ذکر ویژگیهای دعوت امام خمینی(ره) پرداخت و یادآور شد: امام ملت را به «خود» دعوت نکرد، همه مردم را به قیام برای «خدا» و بخاطر خدا فراخواند. او تنها رهبری است که در جهان به خود نمیخواند و به خدا میخواند. او در قول و عمل دعوتکننده به اسلام پابرهنگان زمین بود و مدافع و مجری اسلام ناب محمدی بود و مخالفت سرسخت اسلام سرمایهداری. سخنگوی دولت پیشین تاکید کرد: امروز به نام قرآن مسلمان سرمیبرند و برای رفتن به بهشت به نام سنت پیامبر، امت رسول خدا را قتل عام میکنند و به نوامیس آنها تعرض میکنند. این همان تفکر اسلام انحرافی اموی و ابوسفیان بود که امام رسالت خطیر خود را مبارزه با آن میدید. الهام تصریح کرد: امام خمینی جامعه را به امام عصر و قرآن دعوت میکرد که این باعث حفاظت از ثقلین میشد. نظامی که امام بنا نهاد، امروز الگویی نو و قابل اقتباس است. وی افزود: امام در شرایط بحران جسمی خود، به تعیین شخصی به عنوان رهبر مبادرت نکرد و به اراده ملت باور داشت. او مردم را فهیم بار آورده بود. او اگر کسی را به عنوان رهبر تعیین میکرد، همه مردم بیهیچ تردیدی به تصمیم وی عمل میکردند، اما او اجازه داد مردم تصمیم بگیرند. سخنگوی دولت دهم خاطرنشان کرد: در کمتر از 48 ساعت، بهترین تصمیم را خبرگان ملت اتخاذ و ملت هم از آن پشتیبانی کردند. نظام اسلامی با همه عظمت و ابهت امام، بر ولایت فقیه نهادینه شد. امام راحل به گونهای نظام را بنیان گذاشت که بدون پیشبینی قبلی به انتخابی شایسته دست زدند. الهام یادآور شد: امام خمینی در شرایطی فرمان 8 مادهای را صادر کردند که تروریستها ملت را قتل عام میکردند و برخورد با آنها، برخوردی قانونی و قاطعی را میطلبید. فریادهای امام جایی که یک بیعدالتی قضایی در گوشهای از کشور میدید، هنوز در گوش ما هست. سخنگوی دولت دهم در بخش پایانی سخنان خود تاکید کرد: حرکت ملت در سالهای 84 و 88، تجدید عهد مستحکم با این گفتمان و آرمانها بود. امام این آرمانها را پایهگذاری کرد و به تعبیر مقام معظم رهبری، در این نهضت عدالتگرایانه و انتخابات سالهای 84 و 88 تثبیت شد. وی خاطرنشان کرد: کسانی که برای فرار به جلو، به تخطئه این حرکت عظیم ملت، به ویژه در سال 88 که حقیقتا انتفاضه عدالت بوده میپردازند، بقایای فتنهای هستند که میخواهند خاکستر کوتهبینی برخی منحرفین از خط و آرمان امام را کنار زده و فتنه حذف این آرمانهای متعالی را شعلهور کنند. الهام تصریح کرد: البته هرگز نخواهند توانست. رمز توفیق دولتهای نهم و دهم پایبندی به این آرمانها بوده و در پرتو گفتمان و اندیشههای امام و انقلاب، مشکلات مردم حل شده و به امید عدالت احیا شدهاست و راه نجات کشور، تمسک به این آرمانها و اندیشه متعالی است. سخنگوی دولت دهم اظهار داشت: این حرکت نه به عقب برمیگردد و نه منحرفین با غبار بر این عینک شفاف توان توقف آن را خواهند داشت. امام زنده است تا ولایت فقیه پایدار است و تا ملت پایدار است ولایت هم ماندگار خواهد بود.
کد خبر: ۳۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
معاون فرهنگی اوقاف و امرو خیریه کهگیلویه و بویراحمد گفت: قاریان و حافظان قرآنی استان در قالب کاروان 30 نفری با ولایت تجدیدمیثاق میکنند.آوای دنا :، سید رضا منصوری عصر امروز در حاشیه مراسم بدرقه حافظان و قاریان قرآنی گفت: 30 نفر از فعالان قرآنی استان به منظور دیدار با مقام معظم رهبری عازم تهران هستند.
معاون فرهنگی اوقاف و امور خیریه کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر اینکه اگر میخواهیم فرهنگ قرآنی در جامعه محقق شود باید ابتدا نیازهای جامعه از قرآن استخراج شود و در اختیار عموم مردم قرار گیرد، گفت: خوشبختانه کهگیلویه و بویراحمد در بحث تعهدات خود نسبت به طرح تربیت قرآنی تاکنون موفق عمل کرده است.
این مسئول با اشاره به ضرورت استفاده از همه ظرفیتهای جامعه برای تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآن کریم افزود: ما ظرفیتهای متعددی داریم که باید از این ظرفیتها به درستی استفاده کنیم.
منصوری با اشاره به اجرای مطلوب و صحیح طرح تربیت حافظان قرآن کریم در کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: ثبتنام از متقاضیان این طرح از طریق سامانه طرح تربیت حافظان سازمان اوقاف صورت میگیرد.
وی با بیان اینکه فعالان قرآنی کهگیلویه و بویراحمد هر ساله رتبههای قابل قبولی را در سطح منطقه و کشور کسب میکنند، ابراز کرد: اداره اوقاف و امور خیریه به منظور تشویق فعالان هرساله برنامه دیدار با رهبر انقلاب را در دستور کار دارد.
معاون فرهنگی اوقاف و امور خیریه کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به اجرای طرح «دیدار یار» در این استان بیان کرد: 30 فعال قرآنی کهگیلویه و بویراحمد امروز به منظور دیدار با مقام معظم رهبری عازم تهران شدند.
در ادامه لیلا جهانبخشی حافظ 13 جزء قرآن کریم از شهرستان چرام در گفتوگو با خبرنگار فارس از حس و حال خود نسبت به دیدار با رهبر انقلاب گفت و بیان کرد: با توجه به اینکه به دیدار رهبر معظم انقلاب مشرف میشوم حس و حالی عجیب و غیر قابل انکار به من دست داده است.
این حافظ قرانی که به گفته خودش چند سال پیاپی است که از مسئولان اوقاف تقاضا دارد که اسم وی را برای اعزام و دیدار با رهبر انقلاب بنویسند گفت: خوشبختانه امسال نصیبم شد تا چهره سراسر نورانی رهبر و مقتدایم را از نزدیک ببینم.
جهانبخشی که فرزند کوچکی داشت و دلواپس آن بود، گفت: به دلیل علاقه زیادی که برای دیدار با رهبر داشتم طی چند روز اخیر فرزند کوچکم را که فقط چهار سال سن دارد قانع کردم که بتوانم به دیدن مقام معظم رهبری بروم.
در ادامه علی شکیبازاده، قاری و دبیر قرآنی آموزش و پرورش که از شهرستان بهمئی برای دیدار با رهبری خستگی راه را با جان و دل خریده بود، گفت: در دوران دانشجویی چندین بار به دیدار رهبر رفته بودم و امروز هم برای تجدید میثاق با ولایت بار دیگر به محضر ایشان میرسم و با امام و مقتدایم بار دیگر عهد میبندم.
این قاری قرآنی دیدار با رهبری را فرصتی مغتنم برای تجدید بیعت با امام و رهبر انقلاب عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه از جای جای میهن اسلامی حافظ و قاری قرآنی به دیدار رهبری مشرف میشوند برگزاری چنین برنامههایی برای بنده انگیزه خوبی محسوب میشود و باعث فراگیری قرآن به صورت تخصصی میشود.
آزیتا اصغرنژاد از دیگر حافظان قرآنی بود که از حس و حال خود از دیدار با رهبری سخن میگفت و بیان کرد: برای اولین بار به دیدار رهبر میروم و از خوشحالی نمیدانم با دیدن چهره دلربای ایشان چکار میکنم.
اصغرنژاد که حدود یک سال مربی قرآنی در شهرستان چرام است، گفت: 10 شاگرد در رده سنی 10 سال دارم که همه آن ها علاقه بسیار زیادی به قرآن دارند و با توجه به سن و سال آنها توانایی زیادی در حفظ قرآن دارند.
سید بهنام ادیبی، قاری کهگیلویه و بویراحمدی از دیگر افراد اعزامی برای دیدار با رهبر انقلاب اسلامی بود که از برگزاری چنین برنامههایی ابراز خرسندی کرد و گفت: خوشحالم که بار دیگر با رهبر و ولی فقیهام تجدید میثاق میکنم.
فارس
کد خبر: ۳۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۲