برچسب ها
مقام معظم رهبری:برخی دائماً کلمه «تندروها» را تکرار می کنند که منظور آنها جریان مومن و حزب اللهی است، در حالی که نباید جوانان انقلابی و حزب اللهی را متهم به تندروی کرد زیرا این جوانان با اخلاصِی تمام و با همه وجود در میدان حاضرند
کد خبر: ۸۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰

دکتر ابید:در نظام های انتخاباتی سنتی بجای اینکه به قشر نخبه نگاه کنند و با اینها جلسه بگذارند، شهر به شهر، ده به ده، خانه به خانه در میزنید که من میخواهم کاندید شوم
کد خبر: ۸۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۸

پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، دکتر محبوب پناهی: میخواهم قبل از اینکه وارد نوشته استاد ارجمند دکتر سریع القلم بشویم که خود از خواندن آن بسیار استفاده کردم در خصوص تعریف سیاستمدارو آنقدر تامل برانگیز و به حق خلا واقعی امروزمان و خواستم ضمن به استحضار رساندن مردم عزیز مقدمه ای را به لحاظ ارتباط موضوع با انتخابات مجلس و نمایندگی، تعریف قانونی از نماینده داشته باشیم و وظیفه اصلی نماینده و یا وکیل را در خصوص موکلش آنگونه که در قانون آمده است بدانیم. نماینده کیست ؟ نماینده کسی است که از طرف کسی دیگر برای مذاکره در امری یا انجام دادن کاری معین شده باشد . آیا نماینده را می‌توان نوعی وکیل دانست ؟بله تعریف وکیل و نماینده یکی است و اتفاقاً در لغت‌نامه‌ها نیز وکیل، مترادف نماینده می‌باشد . آیا نماینده باید در تحقق اراده‌ی شخصی که از جانب او وکیل شده است (موکلش) تلاش نماید ؟بله، زمانیکه این کار نماینده بودن (وکالت) راپذیرفته است به این معنی است که باید نهایت سعی خود را در تحقق اراده‌ی موکلش انجامبدهد . آیا نماینده می‌تواند آنچهرا که بهزعم خود به صلاح موکلشمی‌داند، اگر چهخلاف نظر موکلش می‌باشد، انجام دهد ؟او به عنوان «نماینده» فقط می‌تواند، در تحقق اراده‌ی «موکلش» تلاش کند. مگر آن‌کهاز نماینده بودن، انصراف دهد و سپس در صورت توافق، به عنوان مشاور یا وصی موکل سابقش و یاحتیبه عنوان نماینده‌یطرف مقابل،انجام وظیفه نماید . آیا نماینده می‌تواند به جای انجامدرخواست موکلش، نظر شخص دیگری مثل نظر رئیس خود و یاحتی نظر قانونو منافع ملی را در کار خود دخالت بدهد ؟نماینده فقط می‌تواند در تحقق اراده‌یموکلش تلاش کند. مگر آن‌که از نماینده بودن انصراف بدهد و آنگاه به عنوان مرئوس شخصی دیگر یا حتی به عنوان مرد قانون یا هر عنوان دیگری انجام وظیفهنماید . پس تکلیف اخلاق و یا قانون چه می‌شود ؟نماینده اگر کاری را خلاف اخلاق یا قانون یا حتیمغایر باورهای شخصی‌اش می‌داند، می‌تواند از کارش(نماینده بودن) انصرافبدهد.آنگاه دیگر مجبور به انجام کاری خلاف قانون یا اخلاق نیست. نه آن‌که همچنان خودش را نماینده‌ی کسی بدانددر عین از جای دیگری دستور بگیرد. بنابراین کسانی که میخواهند بعنوان نماینده مردم در مجلس حضور پیدا کنند بدانند که باید وکیل ملت باشند نه وکیل منافع و افراد خاص،موکلین شما مردم هستند و باید طبق قانون فقط در جهت مطالبات و منافع و خواسته های موکلین خود یعنی خواست ملت قدم بردارید و اکر به هر دلیلی نمیتوانید باید از کار خود انصراف دهید. مطالبات مردم را امروز همه میدانیم: مردم بدنبال رفاه- اشتغال- آزادی و امنیت هستند و نماینده ای که نتواند به این مطالبات و خواسته های مردم بعنوان موکلین خود عمل کند یعنی بعنوان نماینده و از منظر قانونی به وظیفه خود درست عمل نکرده است وباید در مقابل ملت پاسخگو باشد. واما متن زیر نوشته استاد بنام علوم سیاسی دکتر سریع القلم در خصوص تعریف سیاستمدار است که بسیار مرتبط با بحث مجلس و انتخاب مردم می باشد. امیدواریم که در روشنگری و انتخاب صحیح این مطالب یاریگرمان باشد و احساسی و تعصبی تصمیم گیری نکنیم چرا که سرنوشت و آینده کشور در گرو تصمیم گیری و انتخاب صحیح و عقلانیست. دکتر محمود سریع‌القلم، مطلبی را که از هشت سال پیش علاقه‌مند به نوشتن آن بوده ‌ به رشته تحریر در‌آورده ‌تا به این پرسش پاسخ دهد که چه کسی را می‌توان سیاستمدار نامید؟ سیاستمدار شدن به چه دانشی نیاز دارد و راه کسب آن کدام است؟ یک سیاستمدار چه کسانی را پیرامون خود جمع می‌کند، چه خلقیاتی دارد و راه تربیت چنین سیاستمداری چیست؟ متن نوشته ایشان به قرار زیر است: … نزدیک دو قرن است که سیاستمداری، تخصص است. از زمانی که در غرب اروپا و شمال آمریکا، حزب شکل گرفت و تولید ثروت به ثبات سیاسی و عقلانیت نیاز پیدا کرد، سیاستمدار شدن نیز تخصصی شد. اما چون در ایران هنوز حزب شکل نگرفته و عرصه سیاست عمدتا بر حس و مزاج و تمایلات فردی استوار است، آنچه سیاسی است، بیشتر حالت تصادفی دارد، واقعه و شانس است، به تلفن‌ها و روابط وابسته است و با دوستی‌های قدیمی شکل می‌گیرد. قاعده و قانون و متن و آیین‌نامه یا نیست یا جنبه تزیینی دارد. چون خواسته‌ها و منافع آدمیان ملاک است و به معنای علمی کلمه، سیستمی در کار نیست، فضا پیوسته مبهم و بی‌ثبات است. بنابراین، موضوع بسیار ساده و شفاف است. مادامی‌ که صحنه‌گردان سیاست نزد احزاب نیست، میدان سیاست پر از آشوب و هرج و مرج بوده و حالت سینوسی خواهد داشت. از این ‌روی، سیاستمداری در درون نظام حزبی ارزش حقیقی پیدا می‌کند. اما سیاستمدار چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ در زیر‌ این ویژگی‌ها از منظر یک دانش‌پژوه علم سیاست، به ترتیب اولویت تبیین می‌شود: ۱٫ دانش: مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفه‌ای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بین‌المللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفه‌ای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمی‌آید و با مطالعه روزنامه‌ها، بولتن‌ها و شبکه‌های خبری دست‌یافتنی نیست. یکی از دلایلی که در کشور ما، اشتباه و سعی و خطا فراوان است، به موجب درس خواندن تکه‌تکه و بدون دقت و تمرکز افراد، پس از سال‌ها کار اجرایی است. شمار کسانی که اول درست درس خوانده و سپس کار اجرایی را پذیرفته‌اند، بسیار محدود است. فهم چندبعدی و عمیق مسائل یک کشور و محیط بین‌المللی کار آسانی نیست. بهترین رشته‌ها برای تحقق چنین هدفی، رشته‌های علوم انسانی هستند به ویژه اقتصاد، حقوق و مدیریت. طی دو دهه اخیر، ۲۵۰ دانشکده اقتصاد و مدیریت در چین تأسیس شده تا نیروی انسانی لازم برای دستگاه هیأت حاکمه چین با همکاری دانشگاه‌های برتر جهان تربیت کند. کسانی که این رشته‌ها را می‌خوانند و استاد می‌بینند و متون می‌خوانند، رقم و آمار می‌فهمند و به‌ طور طبیعی از تخیل، خرافات و وارونه نشان دادن واقعیت‌ها فاصله می‌گیرند. کسی که اقتصاددان است، تفاوت کهکشانی میان نیم درصد رشد اقتصادی با هشت درصد را می‌فهمد. کسی که حقوق خوانده، از واژه‌ها و مفاهیم و عبارات و حتی حروف اضافه با دقت استفاده می‌کند و «مسئولیت» سخن خود را بیشتر می‌پذیرد. با اطمینان می‌توان گفت که در کشورهای قابل اعتنای جهان، ۸۰ درصد سیاست‌مداران یا اقتصاد خوانده‌اند یا حقوق. این دو تخصص باعث می‌شود تا فرد در شناخت محیط داخلی و بین‌المللی کشورش، با واقعیت‌ها،‌ مسائل را ارزیابی کند و از خیال‌بافی، جزمیت و حتی خودخواهی فاصله گیرد. در تحقیق‌ در دانشگاه کمبریج، ۹۲درصد بنیادگرایان در خاورمیانه یا مهندسی و علوم پایه خوانده‌اند یا پزشکی. دلیل تناسب میان این رشته‌ها و جزمیت، ذهن دوتایی (Binary) و یا سیاه و سفید است. انسان‌های عمیق که با مطالعه دست‌کم پنج هزار‌ کتاب به مرحله استنباط می‌رسند، دارای مدارهای خاکستری در ذهن و تجزیه و تحلیل هستند. سخن گفتن دقیق عمدتا هنر و توانایی حقوق‌دانان است و بی‌دلیل نیست که در تاریخ آمریکا نزدیک به ۹۰ درصد سیاستمداران، حقوق‌دان هستند. فهمیدن متن در مورد مسائل داخلی یک کشور و تحولات بیرونی خود یک تخصص است و نمی‌توان در این عرصه خودآموزی کرد. ۲٫‌ ابزار تصمیم‌گیری: تصمیم بر اساس واقعیت ضمن در نظر گرفتن افق‌ها و آرمان‌ها مهمترین مهارت یک سیاستمدار است. او برای ‌تصمیم‌های عقلایی هم خود باید ظرفیت‌های تحلیلی و منطقی از واقعیت و امکانات داشته باشد و هم گروهی که دایره نخبگان فکری و نخبگان ابزاری او را تشکیل می‌دهند، از چنین قوه‌هایی برخوردار باشند. در کشورهای قابل اعتنای جهان، کسانی که اطراف یک سیاستمدار کلیدی قرار می‌گیرند به مراتب از خود او تواناترند، کما اینکه کیسینجر از نیکسون، چوئن لای از مائو، جک استرا از تونی‌بلر، تیمور تاش از رضا شاه، گنشر از هلموت کل و داوداوغلو از اردوغان به مراتب تواناتر بودند و هستند. یکی از روش‌های شناخت یک سیاستمدار و سنجش ظرفیت‌های او، دقت در اطرافیان اوست. هیلاری کلینتون، احترام در داخل آمریکا و تقدیر جهانیان را به عنوان وزیرخارجه کسب نمود. حضرت امیر در فرمان مالک اشتر توصیه می‌کنند: کسانی را به کار بگمار که آنها در نزد مردم به بهترین‌ها شناخته می‌شوند. سیاستمدار کسی است که می‌خواهد مسائل را حل کند و مشکلات را تخفیف بخشد و نگرانی‌ها را بکاهد، نه آنکه با جهل و بی‌دانشی و حُبّ نفس خود،‌ مشکلات را ‌‌تصاعدی گسترش دهد. سیاستمدار فردی ایدئولوژیک و یا جزمی نیست که به ذهنیت‌های بسته، غیرواقعی و غیرقابل دستیابی، محصور بماند؛ سیاستمدار هم قدرت را درک می‌کند و هم محدودیت‌های آن را. او به پیامد سخنان و تصمیم‌های خود آگاه است؛ برای نمونه،‌ سیاستمدار دانش‌محور که به یک گروه مشورتی مجرب وابسته است، تلاش می‌کند پرونده هسته‌ای ایران در وین و در آژانس بین‌المللی هسته‌ای باقی بماند تا آنکه به شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک برود، زیرا این سیاستمدار سرنوشت پرونده‌های ارجاعی به شورای امنیت را در تاریخ خوانده است و تعهد کاری و وطن‌دوستی مشاوران او مقدم بر جهل و چاپلوسی آنهاست تا افق را ببینند و مانع از تصمیم‌گیری‌های نادرست شوند. سیاستمدار حرفه‌ای در عصر جهانی شدن به چند زبان تسلط دارد، نه آنکه آشنایی کلی داشته باشد و یا مانند برخی به اصطلاح مدیران در حدّ (Yes) و (No) باشند. سیاستمدار مدیریت گزینشی ندارد بلکه مشکلات به صورت هرمی در ذهن او و زیرمجموعه او شکل گرفته‌اند و تقدم و تأخر دارند. سیاستمدار اولویت‌بندی داشته و از مسائل یک کشور و حتی نظام بین‌الملل، فهم شبکه‌ای دارد. او تمرکز دارد و دچار ذهن پریشانی و رفتار پریشانی نیست. سیاستمدار حرفه‌ای هر روز در رسانه‌ها نیست، چون نیازی به خودنمایی ندارد بلکه به ضرورت ظاهر می‌شود و اثر می‌گذارد. تصمیم‌گیری یک سیاستمدار حرفه‌ای برای رضایت فرد و گروهی نیست بلکه برای کل کشور و سعادت و آینده آن است. عقلانیت سیاستمدار حرفه‌ای آنجا بروز می‌کند که چهل سال پس از تصمیم‌گیری، پیامدهای مثبت آن نمایان شود. ۳٫‌ خلقیات: خوبی نظام حزبی این است که دو یا سه دهه طول می‌کشد تا عامه مردم و نخبگان، افکار و خلقیات فردی و سیاسی او را بشناسند و بتوانند در مورد او، قضاوت‌های دقیقی انجام دهند. این وضعیت را مقایسه کنید با شرایطی که ‌۲۳ روز فرصت برای قضاوت کردن هست. بعد هم طیف وسیعی از افراد، پشیمان می‌شوند، چون ایرانی ظاهر مودب دارد، لایه‌های پنهانی او دیرتر شناخته می‌شود. بگذریم از اینکه شناخت ایرانی (در مقام مقایسه با ترکیه‌ای یا ژاپنی) اگر نگوییم محال بلکه بسیار دشوار است. سیاستمدار حرفه‌ای کسی است که از غرایز (کینه، عقده، حسد، طمع و امثالهم) عبور کرده است: او کسی است که غذای خوب خورده، در حد متعارف زندگی کرده است، ‌مهربانی و احترام را تجربه کرده است، سفر رفته و حتی از هوس نیویورک رفتن هم عبور کرده است. ریچارد نیکسون معتقد بود سیاستمدار حرفه‌ای از هر ده دعوت، شاید یک دعوت را قبول کند. مهمترین خصلت خُلقی سیاستمدار این است که با رقیب و مخالف خود، انسانی و در فرهنگ ما با اخلاق اسلامی رفتار کند. در گذشته ایرانی‌ها مؤدب‌ترین ملت‌ها بودند اما در معرض کارگزارانی قرار گرفتند که سخیف‌ترین رفتارها و واژه‌ها را استفاده کردند. شخصیت سیاستمدار باید هم‌وزن افکار او باشد و هر دو کفه با هم رشد کرده باشند. او باید در حدی خودسازی کرده باشد که عصبانیت خود را مدیریت کند و واکنش‌های خود را سال‌ها به تأخیر اندازد. همچنین‌ نه ‌‌رسمی و تصنعی بلکه ‌‌واقعی به شخصیت و افکار انسان‌ها احترام بگذارد. متعادل بودن، هم یک بعد آموزشی و فکری دارد و هم یک رکن تربیتی و شخصیتی. این تعادل با سهولت به دست نمی‌آید. اعتدال‌گرایی به مثابه یک چارچوب فلسفی در سایه یک نظام اجتماعی و تربیتی متعادل تحقق پیدا می‌کند. طبیعی است که نباید اینگونه افق‌ها را سهل انگاریم. یکی از روش‌های شناخت یک سیاستمدار حرفه‌ای و معقول، درجه توجه او به جزییات است: آیا این شهامت را دارد که به خاطر پنج ثانیه تأخیر از عده‌ای عذرخواهی کند؟ آیا رنگ جوراب او با رنگ لباسش سنخیت دارد؟ آیا در کنار فکر، ‌تجزیه و تحلیل، عقلانیت در تصمیم‌گیری و مدیریت، آداب راه رفتن، غذا خوردن و معاشرت را می‌داند؟ این گونه جزییات را می‌توان تا صدها مورد شمرد. تربیت رفتاری و فکری در خانواده، مدرسه، دانشگاه و محیط اجتماعی در رشد شخصیت سیاستمدار تعیین‌کننده‌اند. مانع و ترمز اصلی در مقابل سوءاستفاده‌ها، دزدی‌ها، اختلاس‌ها و حرام‌خوری‌ها قبل از آنکه فکر و قانون باشد، شخصیت و اصالت فرد و سیاستمدار است که پس از سال‌‌ها بلکه دهه‌ها عملکرد در عرصه سیاست قابل شناخت است. ۴٫ نکته آخر: سیاستمداری و عرصه سیاست گذرگاه عمومی نیست که هر کسی در آن ورود و خروج داشته باشد. پس از هزاران سال تاریخ ایران و تولید حجم چشمگیری از متون به موازات تجربیات گسترده، اکنون لازم است برای تضمین ظهور سیاستمداران حرفه‌ای از یک طرف، نظام حزبی را جدی بگیریم و از طرف دیگر، ارتباط جامعه با سیاست، از حسی و کوتاه‌مدت به عقلایی و درازمدت تقویت شود. به خاطر داشته باشیم که تجربه دو قرن اخیر بشر نشان می‌دهد که همیشه مسائل و مشکلات در ساختارها حل می‌شوند.   منبع : تابناک
کد خبر: ۸۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۵

گزارش‌های رسانه‌ای حاکی است که عربستان از آنچه تغییر استراتژی واشنگتن در قبال ریاض دانسته خشمگین است و معتقد است که آمریکا اجرای توافق هسته‌ای را به حمایت از عربستان ترجیح می‌دهد. به گزارش "پایگاه خبری  آوای رودکوف" به نقل از فارس ، در پی حوادث اخیر مربوط به سفارت عربستان در تهران که در واکنش به اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی بارز شیعه ایجاد شد، گزارش‌های رسانه‌های سعودی اعلام کرده‌ که استراتژی آمریکا در برابر ریاض تغییر کرده است. روزنامه «العرب»، چاپ لندن نوشته که انتقادها به سیاست آمریکا در قبال تنش‌های ایجاد شده میان ایران و عربستان از آنجا سرچشمه می‌گیرد که واشنگتن همانگونه که حوادث سفارت عربستان در تهران را محکوم کرده با همان شدت اعدام شیخ نمر را نیز نکوهش کرده است. این روزنامه نوشته با توجه به دوگانگی در سیاست‌های کشورهای غربی در این باره ریاض مطمئن شده که غرب ترجیح می‌دهد به ایران نزدیک شود به همین دلیل میزان اعتماد میان این کشور و غرب که از همپیمانان دیرین عربستان به شمار می‌رود کاهش چشمگیری داشته است. در همین راستا «فیلیپ استیونز» کارشناس بریتانیایی می‌گوید که دیپلمات‌های غربی تلاش می‌کنند استراتژی خود را در بلند مدت بر ایران البته بدون وجود روحانی‌ها در قدرت بنا نهند و این مسأله همواره به مقایسه جامعه ایران با عربستان منجر می‌شود. وی در روزنامه «فایننشال تایمز»، نوشته که جامعه ایران دارای ریشه‌های فرهنگی است و قشر متوسط جامعه از تحصیلات غربی برخوردار است در حالی که با توجه به معیارهای خاورمیانه می‌توان گفت جامعه ایران از تنوع فکری برخوردار است و 60 درصد از دانشجویان این کشور را زنان تشکیل می‌دهند در حالی که در مقابل عربستان وجود دارد که دیدگاه وهابی خطرناک بر حکومت این کشور چیره شده است. بر این اساس به نظر می‌رسد که «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا آماده نیست تا اولویت‌های خود را که از میل او به اجرای برجام نشأت گرفته، تغییر دهد به همین دلیل مقام‌های سعودی از رشد روابط تهران و واشنگتن خشمگین شده تلاش می‌کنند چهره‌ای قدرتمند از خود در منطقه به نمایش بگذارند. پیشتر «جان مک‌کین» رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا گفته بود گرچه آمریکا و عربستان در بسیاری از موارد از جمله اعدام اخیر روحانی شیعه در این کشور اتفاق نظر ندارند اما واشنگتن باید در مقابل ایران در کنار ریاض بایستد. اما روزنامه نیویورک تایمز با بیان اینکه اروپایی‌ها ریاض را به دلیل حمایت از تفکرات افراطی در شکل‌گیری گروه‌های تروریستی مقصر می‌دانند، نوشته بود در حوادث اخیر افکار عمومی بیشتر با ایران همراه بوده است.
کد خبر: ۸۳۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۹

قضیه این بوده که فردی تلاش داشته تا برخی نمایندگان در انتخابات پیروز شوند و این پول را به رحیمی داده تا با صلاحدید خود میان نمایندگان پخش کند. متأسفانه خلأیی که در انتخابات ما وجود دارد این است که هزینه‌های انتخاباتی افراد هیچگاه شفاف نیست در حالیکه در بقیه کشورها سقفی برای کمک به افراد برای ورود به انتخابات وجود دارد. اما متاسفانه در قانون احزاب کشور ما نظارت بر درآمد دیده نشده و امیدواریم در قانون جدید شفافیت منابع انتخابات مشخص شود چرا که متاسفانه این نقص انتخابات است .  به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی دوساعته باشگاه خبرنگاران جوان با محمد حسن غفوری فرد است:  * باشگاه خبرنگاران جوان: ابتدا معرفی از خود، سوابق کاری و میزان تحصیلاتتان داشته باشید من حسن غفوری‌فرد متولد ۱۳۲۲ در تهران هستم، یک مدرک کارشناسی از دانشگاه تهران، سه مدرک کارشناسی ارشد از ایران، ژاپن و امریکا و دکترای فیزیک هسته‌ای از دانشگاه کانزاس امریکا  دارم. همچنین در رشته‌های دو و میدانی، شنا، ورزش باستانی و اسب دوانی فعالیت داشته‌ام. در دوران مبارزات انقلابی، سابقه حبس و شکنجه را دارم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان استاندار خراسان، نماینده چهار دوره مجلس و پس از آن هم به عنوان وزیر نیرو، معاون رئیس ‌جمهور و مشاور در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و دولت پس از آن فعالیت کرده ام. همچنین ریاست کمیته المپیک و همچنین ریاست سازمان تربیت بدنی هم از سوابق اجرایی بنده است. اکنون رئیس هیئت نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم و در حال تدریس به عنوان استاد تمام در دانشگاه‌ امیرکبیر و دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) هستم. * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که به آمریکا رفتید؟  من با اخذ بورسیه به ژاپن رفتم و در آنجا در رشته مهندسی زلزله شناسی مشغول به تحصیل شدم، پس از بازگشت در اهواز به تدریس پرداختم اما به علت فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه اخراج شدم. پس از آن در سال 47 به ناچار به آمریکا رفتم و در سال 55 و پس از اخذ مدرک دکتری در رشته فیزیک هسته‌ای به ایران بازگشتم.  ** دو دوره، بدون هیچ شانسی و برای گرم کردن تنور انتخابات کاندیدای ریاست‌جمهوری شدم ** * باشگاه خبرنگاران جوان: شما در دو دوره به عنوان کاندیدای ریاست  جمهوری وارد عرصه انتخابات شدید. چه شد که به این نتیجه رسیدید که می‌توانید رئیس جمهور شوید؟ من در دو دوره در سالهای 60 و 80 کاندیدای ریاست جمهوری شدم و در سال 1400 نیز کاندیدا  خواهم شد! البته حضورم در هر دو دوره به پیشنهاد بزرگان و مسئولین نظام بود و شخصاً تمایلی به این مسئله نداشتم. در دوره اول پس از شهادت مرحوم شهید رجایی، فقط مقام معظم رهبری کاندیدای ریاست جمهوری بودند، در آن زمان مرحوم املشی ربانی به من گفتند که "شما باید وارد عرصه انتخابات شوید" و دلایلشان هم را مطرح کردند، دلیلی که بنده را متقاعد کرد این بود که مرحوم آیت الله املشی ربانی تاکید کردند که "اگر شما به  عنوان کاندیدا وارد عرصه انتخابات شوید، خطر ترور آیت الله خامنه‌ای کمتر خواهد شد"، از آنجا که آن موقع افرادی که کاندیدای انتخابات می‌شدند خطر ترورشان بالای 50 درصد بود، بنده بعنوان کاندیدا وارد عرصه شدم.  * باشگاه خبرنگاران جوان: در دوره دیگر یعنی در سال 80 چرا کاندیدا شدید؟     انتخابات سال 80، دوره دوم انتخاب رئیس دولت اصلاحات بود و البته مشخص بود که وی در این دوره هم رای خواهد آورد، البته افرادی نیز کاندیدا شدند اما همه مطمئن بودند که رئیس دولت اصلاحات برای بار دوم هم رای خواهد آورد. من با خود رئیس‌جمهور و همچنین آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مشورت کردم  و هر دو از کاندیداتوری بنده استقبال کردند در نهایت من بدون هیچ شانسی و تنها برای گرم کردن تنور انتخابات در عرصه حاضر شدم.  * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که از دولت آیت‌الله هاشمی کنار گذاشته شدید؟ در دولت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بنده را عزل کردند و دلیلش هم این بود که عده‌ای در آن زمان بر علیه من  جوسازی  کردند و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم نهایتاً پیشنهاد کرد که با توجه به تخصصی که داشتم به سازمان انرژی اتمی بروم اما پس از آن اتفاقات ترجیح دادم که سِمتی را در آن دولت قبول نکنم. ** نمی‌دانم در کجای دنیا کاندیدای مجلس را با قرعه کشی مشخص می‌کنند ** * باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری‌فرد، شما در انتخابات مجلس نهم با علی مطهری ائتلاف کردید اما با عدم حمایت اصولگرایان مواجه شدید و عملاً در انتخابات رای نیاوردید. درباره این موضوع توضیح دهید. در انتخابات مجلس نهم و در آن لیست گروه 7+8 که هیچگاه هم کامل نشد، اسم بنده را گذاشته بودند و به همین دلیل در انتخابات شرکت کردم. اما تا آنجا که خودشان گفتند، از افرادی که مد نظر بودند 100 نفر تایید شدند و اگر مخالفتی نبود افراد را در آن لیست قرار می‌دادند. آقای باهنر به من گفت که "وقتی اسم تو مطرح شد، هیچ مخالفتی نبود اما با افرادی مانند علی مطهری و علی عباسپور مخالفت کردند" اما در نهایت به جای 30 نفر، 32 نفر انتخاب و اعضا مجبور شدند 2 نفر را حذف کنند و برای این کار، بین سه نفر آخر قرعه‌کشی شد که البته نمی‌دانم کجای دنیا کاندیدای مجلس را با قرعه‌کشی مشخص می‌کنند! اما در هر صورت بین بنده، سید کمال سجادی و یک فرد دیگری که کارگر بود و هیچکس او را نمی‌شناخت، قرعه‌کشی شد که آن فرد ناشناس انتخاب شد. منتهی بعداً یکی از افرادی که در لیست 30 نفره بود صلاحیتش تایید نشد و اگر طبق روال گذشته بود، باید میان 2 نفر باقیمانده، قرعه‌کشی می‌شد اما باز هم مرا کنار گذاشتند و فردی را از خارج از لیست جایگزین کردند. بعد از این ماجرا آقای نجابت را جایگزین کردند و پس از آن انتخابات وارد مرحله دوم شد. در این دوره، دو لیست 7+8 و همچنین جبهه پایداری در عرصه رقابت بودند و بنده، علی مطهری و علی عباسپور کاندیداهای مستقل بودیم. در مرحله اول که 5 نفر انتخاب شده بودند و حالا باید 25 نفر بعدی انتخاب می‌شدند، گروه پایداری 25 نفر خود را اعلام کرد اما گروه 7+8، 23 نفر بودند که در اینجا کار بسیار  عجیبی انجام دادند و از لیست رقیب دو نفر را جایگزین کردند. لذا در حالی که گروه 7+8 می‌توانستند با 23نفر شانس خود را افزایش دهد، برای اینکه من در لیست قرار نگیرم از لیست رقیب فرد جایگزین من کردند. * باشگاه خبرنگاران جوان: چرا در آن زمان به این نتیجه رسیدند که غفوری فرد نباید باشد؟ ظاهرا در آن زمان کسانی که در لیست 7+8 بودند در گروه پایداری نیز حضور داشتند و فشار آوردند که دو نفر باقیمانده نیز از گروه پایداری باشد، به نظر من دنیا باید یاد بگیرد که از لیست رقیب نیز می تواند در فعالیت های انتخاباتی استفاده کند!  ** احمدی‌نژاد معتقد بود مستقلا در انتخابات رای آورده و فعالیت‌ خانه احزاب را متوقف کرد ** * باشگاه خبرنگاران جوان: پس از سوابق سیاسی و انتخاباتی جنابعالی، به بحث خانه احزاب و فعالیت‌های این خانه می رسیم. شما به‌عنوان رئیس خانه احزاب، فعالیت این خانه را در روند فعالیت سیاسی کشور چگونه می‌بینید؟ آیا خانه احزاب نهادی ویترینی خواهد بود یا فعال؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید سابقه‌ای از خانه احزاب گفته شود. خانه احزاب در سال 1379 در دوره دولت اصلاحات تأسیس شد و دلیلش هم تنش‌های شدیدی بود که میان احزاب بوجود آمده بود چرا که در این دولت احزاب رشد چشمگیری کردند و از همین رو تنش شدیدی بینشان ایجاد شد. طی چند جلسه که با موسوی لاری وزیر کشور وقت داشتیم، وی خواست که گروههای سیاسی جو سیاسی کشور را آرام کنند لذا قرار شد یک نهاد و تشکلی تشکیل شود تا اختلافات میان احزاب فروکش کند. در دوره فعالیت خانه احزاب اقدامات بسیار خوبی مانند تدوین منشور وفاق، تشکیل شورای داوری و اختصاص بودجه به احزاب انجام شد؛ اختصاص بودجه اقدامی بسیار مهم و نشان دهنده اهمیت نظام به احزاب سیاسی کشور بود اما متأسفانه این فعالیت‌ها در دولت احمدی‌نژاد متوقف شد چرا که رئیس دولتهای نهم و دهم معتقد بود که هیچ حزبی وی را همراهی نکرده و مستقلا در انتخابات رای آورده است. در حالی که حزب مؤتلفه و اصولگرایان کمک شایانی به احمدی‌نژاد کردند ولی وی این اعتقاد را نداشت و متأسفانه فعالیت خانه احزاب در دوره ریاست جمهوری‌اش به طور کامل متوقف شد.  * باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان رئیس خانه احزاب، فعالیت این نهاد در دوره جدید را چگونه می‌بینید؟ بعد از روی کار آمدن حسن روحانی، دولت جدید با تلاشهای بسیار خواهان فعالیت خانه احزاب شد، البته این نهاد با شاکله قدیمی قابل تجدید نبود چرا که در دوره گذشته تنها دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب در خانه احزاب حضور داشتند که هرکدام به نوعی سعی در خارج کردن رقیب از جریان سیاسی کشور داشت اما در این دوره با جلسات زیادی که با وزارت کشور برگزار کردیم به یک فرمول جدید شامل سه جریان اصولگرایی، اصلاح‌طلبی و مستقلین رسیدیم که تاکنون هم اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است. * باشگاه خبرنگاران جوان: در یک جمله دلیل اصرار بر لزوم فعالیت خانه احزاب چیست؟ اصرار به فعالیت خانه احزاب، به دلیل کمک به تحزب‌ و حزب‌گرایی در جریان سیاسی کشور است چرا که متاسفانه هنوز مردم ما به کارکرد احزاب اعتقادی ندارند. ** باید بر ورود پول‌های تمیز و کثیف در انتخابات نظارت شود ** * باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری فرد، از نگاه شما آیا ورود احتمالی پولهای کثیف به انتخابات رصد می‌شود؟  اولا که بنده بحثی بالاتر از این مسئله را مطرح کردم و حتی گفتم که پول‌های تمیز هم باید نظارت شود، اگر فردی 10 میلیارد داشته باشد و در انتخابات مصرف کند در صورتی که حلال هم باشد آنچه مسلم است اینکه باید دخل و خرج افراد در انتخابات مشخص باشد، اما در مورد خانه احزاب باید گفت که خانه احزاب جایگاه رسمی برای نظردهی و نظارت بر این موضوع نیست و همین امر قطعا ضعف قانون انتخابات است که باید اصلاح شود البته بعید می‌دانم قانون احزاب جدید به انتخابات این دوره مجلس برسد اما در انتخابات آینده قطعا از آن استفاده خواهد شد.  ** رئیس جمهور هم نمی‌تواند در مورد احراز صلاحیت افراد اظهار نظر کند ** * باشگاه خبرنگاران جوان: شما در مصاحبه‌ای گفته بودید که خانه احزاب با شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیت افراد مذاکره خواهد کرد. آیا اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است؟ طبق قانون اساسی، نظارت بر انتخابات و تایی یا رد صلاحیت کاندیداها فقط و فقط وظیفه شورای نگهبان است و هیچ مرجع دیگری این جایگاه را ندارد اما ممکن است شورای نگهبان از خانه احزاب به عنوان بازوی نظارتی استفاده کند، این خانه نیز اعلام آمادگی کرده که اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شورای نگهبان قرار دهد. نکته مهم این است که هیچ مقام و مسئولی حتی رئیس جمهور نمی‌تواند در این مورد اظهار نظر کند و اگر شورای نگهبان فردی را رد یا تأیید صلاحیت کرد، هیچ مرجعی نمی‌تواند این مسئله را نفی کند، البته خانه احزاب ملاقاتی با مسئولان نظام و همچنین شورای نگهبان در مورد انتخابات و احراز صلاحیت‌ها خواهد داشت.  ** اگر تحریم‌ها برچیده نشود، برجام دستاورد مثبتی نیست ** * باشگاه خبرنگاران جوان: آقای غفوری فرد به عنوان یک کارشناس سیاسی، برجام را چگونه می‌بینید؟ آیا نقاط مثبت آن بارزتر است یا نقاط منفی؟ نمی‌توان به صورت کلی قضیه برجام را مثبت یا منفی ارزیابی کرد و باید نقاط مثبت و ضعف آن را برشمرد. نقاط مثبت سند برجام این است که 6 کشور بزرگ دنیا در یک طرف میز و طرف دیگر جمهوری اسلامی بود که این نقطه مثبتی است که کمتر به آن توجه شده یعنی دنیا به این نتیجه رسید که مقابله‌ با ایران سودی نخواهد داشت . آنها تمام نیروهای خود را آوردند تا با ایران مذاکره کنند و این نشان‌دهنده عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. پس از توافق وین گفته شد که جان کری خطاب به اوباما رئیس جمهور آمریکا گفته که " آمریکا در این 8 سال ریاست جمهوری هیچ دستاوردی در منطقه خاورمیانه نداشته و برجام اولین دستاورد آمریکاست" که این امر نقطه مثبتی است، از بُعد دیگر غربی ها برای اولین بار ایران را صاحب حق هسته‌ای شناختند، البته ما نیازی به دادن حق غنی‌سازی نداریم، اما در هر صورت حق هسته‌ای ایران به رسمیت شناخته شد و بر همین اساس در آینده در روابط ایران با دنیا آرامش نسبی را شاهد خواهیم بود، آن همه درگیری‌هایی که هم احمدی‌نژاد در عرصه بین‌المللی و سیاست خارجی به وجود آورده بود کاهش پیدا خواهد کرد. در حال حاضر کشور دارای یک آرامش نسبی است اما باید ببینیم که تحریم‌ها برداشته خواهد شد یا خیر؛ اگر تحریم‌ها رفع شود، نسل‌های بعد به راحتی زندگی خواهند کرد، اما اگر احیانا تحریم‌ها برچیده نشود، برجام اصلا دستاورد مثبتی نیست در نهایت باید منتظر ماند و دید آیا برجام به درستی اجرا خواهد شد یا خیر.  * باشگاه خبرنگاران جوان: فضای داخلی کشور در دوران پسابرجام را چگونه می‌بینید؟ به نظر من آرامش و آسایش داخلی کشور بیشتر خواهد شد البته اگر به دنبال توسعه سیاسی و اقتصادی هستیم، باید امنیت سیاسی، سرمایه‌گذاری و فکری به وجود آید که قطعا برجام می تواند نقطه عطفی در تاریخ ایران باشد.  ** طیف نزدیک به دولت مهم‌ترین جریان در انتخابات پیش رو هستند ** * باشگاه خبرنگاران جوان: فضای انتخابات مجلس آینده با توجه به اجرای برجام و اینکه دولت خود را پیروز این میدان می‌داند را چگونه می‌بینید؟ اکنون دو جناح اصلی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در حال تلاش برای رسیدن به یک لیست واحد هستند اما طیف نزدیک به دولت، مهم‌ترین جریان در انتخابات پیش رو است چرا که دستاوردهای احتمالی برجام، آرامش فضای داخلی کشور و پایین آمدن تورم 40 درصدی و رسیدن به 15 درصد، جزء دستاوردهای دولت است و می‌تواند کمک بزرگی به طرفداران آن کند.  * باشگاه خبرنگاران جوان: پس انتخابات آینده را به نوعی به نفع دولت می‌دانید؟ به نظر می‌رسد بعد از اجرای برجام و در صورتی که تحریم‌ها برداشته شود و توافقات انجام شده به نتیجه برسد قطعا برجام برگ برنده دولت در انتخابات مجلس آینده خواهد بود.  * باشگاه خبرنگاران جوان: فضای مجلس آینده را چگونه پیش‌بینی می‌کنید و اکثریت را با کدام جریان سیاسی می‌بینید؟ پیش‌بینی من این است که اکثریت مجلس دهم در اختیار اصولگرایان خواهد بود اما شاید طرح این موضوع کمی زود به نظر برسد چرا که باید منتظر ماند تا ببینیم مردم در دقیقه 90 کدام جریان و گزینه را انتخاب خواهند کرد، تجربه نشان داده که پیش‌بینی‌ها گاهی درست نبوده است.  * باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیت اصولگرایان در انتخابات آینده چگونه خواهد بود؟ اتفاقات مهمی در این جریان افتاده است؛ 3 گروه مؤتلفه، پایداری و ایثارگران اقدامات اولیه را انجام داده‌اند که امیدواریم به نتیجه برسیم. هرچند که اختلاف نظرهایی میان اصولگرایان وجود دارد اما این اختلافات در جایی که مصالح اصولگرایان ایجاب کند حل خواهد شد و قطعا همه خواهان یک مجلس اصولگرا هستند.   ** ناطق به هیچ عنوان در انتخابات شرکت نخواهد کرد ** * باشگاه خبرنگاران جوان: فعالیتهای انتخاباتی علی لاریجانی رئیس مجلس نهم را چگونه می‌بینید؟ آیا وی با طیف نزدیک به دولت ائتلاف خواهد کرد؟  طیف نزدیک به دولت طیف وسیعی است؛ از اصولگرایان و اعضای مؤتلفه تا دیگر جریان‌ها و اصلاح‌طلبان شامل این طیف می شوند اما آن چیزی که قطعی است این است که لاریجانی با اصولگرایان در انتخابات شرکت خواهد کرد. در چند وقت اخیر صحبت‌هایی از حضور حجت‌الاسلام ناطق نوری در انتخابات مطرح شده که آیا وی در انتخابات شرکت خواهد کرد یا نه، من تاکید می کنم که ناطق تحت هیچ شرایطی وارد انتخابات نخواهد شد، در ملاقاتی که اخیرا من با ناطق داشتم وی تأکید کرد که به هیچ وجه در انتخابات شرکت نخواهد کرد ولی اگر تکلیفی از سوی مقام معظم رهبری بر عهده‌اش گذاشته شود، بحثی متفاوت است اما مسلماً ناطق در انتخابات شرکت نمی‌کند. وی با همه گروه‌ها از چپ و راست ارتباط دارد اما اینکه بخواهد گروه یا لیستی را در انتخابات تأیید کند اینگونه نخواهد بود.  * باشگاه خبرنگاران جوان: خبرهایی از حضور سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان مطرح است، تا چه حد احتمال این امر وجود دارد ؟  به احتمال فراوان سید حسن خمینی در انتخابات شرکت خواهد کرد البته هیچ گروه و جریانی حق مصادره وی به نفع جریان خود را ندارد چرا که سید حسن خمینی نوه حضرت امام(ره) است و بنده فکر می‌کنم تمایلش مانند تمایل حضرت امام(ره) اصولگرایی است و من وی را فردی اصولگرا می‌دانم. * باشگاه خبرنگاران جوان: به دو دولت قبل بپردازیم. احمدی‌نژاد در دو دوره رئیس جمهور کشور بود. چه شد که وی انتخاب شد؟ آیا در جریان اصولگرایی فردی برای جایگزینی وی و معرفی بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری نبود؟ دو دوره ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بسیار متفاوت بود؛ در دوره اول انتخابات هیچکس شانسی برای احمدی‌نژاد قائل نبود چراکه وی جزء نفرات آخر انتخابات بود اما اتفاقاتی مانند سخنرانی اش به زبان آذری تأثیر بسیاری در آرا داشت. در نهایت احمدی نژاد به انتخابات دور دوم رسید و کسانی که در دور اول از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حمایت کرده بودند، پشیمان شدند و از رای خود بازگشتند. * باشگاه خبرنگاران جوان: چرا اصولگرایان از احمدی نژاد حمایت کردند؟ در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد این احتمال که وی رای خواهد آورد بسیار قوی بود، اصولگرایان در هر دو دوره احمدی‌نژاد را فردی اصولگرا می‌دانستند علی‌رغم اینکه نسبت به برخی انتصابات وی انتقاد داشتند لذا در هر دو دوره احمدی‌نژاد بسیار مدیون اصولگرایان بوده است. ** احمدی نژاد جز خودش هیچکس را اصولگرا نمی‌دانست **  * باشگاه خبرنگاران جوان: اما احمدی‌نژاد خود را مستقل از اصولگرایان می‌دانست! احمدی نژاد جز خودش هیچکس را اصولگرا نمی‌دانست! اطرافیانش هم شعار می‌دادند "احمدی نژاد رجایی ثانی است" و "دولت 75 میلیونی" اما بعدها مشخص شد دانشگاه علم و صنعت، استانداری اردبیل و شهرداری تهران، 75 میلیون جمعیت دارند! چراکه تمام انتصابات وی از این سه نهاد بود. به قول مرحوم عسگراولادی، دایره اصولگرایی احمدی‌نژاد بسیار محدود و دایره اصولگرایی آیت‌الله هاشمی بسیار گسترده است. ** جریان انحرافی، کمر دولت قبل را شکست! **  * باشگاه خبرنگاران جوان: چه شد که احمدی‌نژاد به سمت اختلاف و به نوعی سر ناسازگاری با اصولگرایان گذاشت؟ بزرگترین اختلاف اصولگرایان با احمدی‌نژاد بحث انتصابات و خصوصا فرد مشایی بود، باید گفت که عملاً مسئله انحراف کمر دولت احمدی‌نژاد را شکست و بعد از آن حمایت بسیاری از گروهها و افراد و حامیان وی به سکوت یا مخالفت با او انجامید.  ** رحیمی یک ریال هم برای خودش خرج نکرده است ** * باشگاه خبرنگاران جوان: پس از پایان کار دولت دهم مفاسد اقتصادی و جرائم افرادی مانند رحیمی معاون اول رئیس جمهور، بقایی معاون اجرایی رئیس جمهور،‌ فساد 3 هزار میلیاردی و بابک زنجانی برملا شد اینها در حالی است که احمدی‌نژاد دولتش را پاک‌ترین دولت پس از انقلاب می‌دانست معتقدم با شعار پاک‌ترین، قوی‌ترین و... نمی‌توان کاری از پیش برد، اما من شخصا احمدی‌نژاد را فردی پاک می‌دانم و معتقدم که فسادهایی که در دوران وی بوجود آمد معدود بودند که دو مورد آنها در حال محاکمه هستند. البته من قصد دفاع از دولت گذشته را ندارم اما اگر با دولتی مخالف هستیم نباید کلیت نظام را زیر سوال ببریم، چرا که 8 سال دولتهای نهم و دهم، یک چهارم عمر نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و باید توجه داشت که در آن دوره شدیدترین تحریم‌ها علیه کشور ما  وضع شد و فساد هم غالبا در شرایط تحریم بوجود می‌آید. اما راجع به رحیمی باید بگویم که وی یک ریال برای خود خرج نکرده و حتی همسر او در بستر بیماری بود و رحیمی نتوانست همسرش را معالجه کند؛ من از شرایط بسیار سخت زندگی رحیمی مطلعم.  * باشگاه خبرنگاران جوان: پس چه شد که رحیمی بازداشت شد؟  قضیه این بوده که فردی تلاش داشته تا برخی نمایندگان در انتخابات پیروز شوند و این پول را به رحیمی داده تا با صلاحدید خود میان نمایندگان پخش کند. متأسفانه خلأیی که در انتخابات ما وجود دارد این است که هزینه‌های انتخاباتی افراد هیچگاه شفاف نیست در حالیکه در بقیه کشورها سقفی برای کمک به افراد برای ورود به انتخابات وجود دارد. اما متاسفانه در قانون احزاب کشور ما نظارت بر درآمد دیده نشده و امیدواریم در قانون جدید شفافیت منابع انتخابات مشخص شود چرا که متاسفانه این نقص انتخابات است . البته بنده حامی دولت احمدی‌نژاد نیستم، اما نباید به نظام جمهوری اسلامی ایران طوری نگاه کرد که گویی در 8 سال قبل "بخور بخور" بوده ، من در حالیکه با برخی اقدامات احمدی‌نژاد مخالف هستم اما تاکید دارم که نباید به نظام تهمت زده شود. اینکه معاون اول رئیس جمهور به دلیل ارتکاب جرمی زندانی می‌شود نشان‌دهنده وجود یک سیستم قضایی قاطع و کارآمد در نظام است. ضمنا خود احمدی‌نژاد هم در دادگاه پرونده دارد و ممکن است دستگاه قضایی وی را احضار کند. من شخصا نه بقایی و نه بابک زنجانی را نمی‌شناسم و بابک زنجانی را نمی‌خواهم که بشناسم. * باشگاه خبرنگاران جوان: گفتید که مفاسد و جرائم رخ داده در دولت قبل معدود بوده و گفتید که بابک زنجانی و بقایی را نمی‌شناسید اما آیا می‌توان ماثرات منفی جرائم این افراد بر اقتصاد و جامعه را نادیده گرفت ؟ بابک زنجانی و فساد 3 هزار میلیاردی ضربه‌ سنگینی به کشور زده و باعث بوجود آمدن نوعی دیالوگ در عرصه اجتماعی شدند تا جایی که حتی وقتی من به دانشجو می‌گفتم چرا درس نمی‌خوانید در جواب می‌گفتند که "به فرض درس بخوانیم و مانند شما پرفسورشویم، آخر آن چه می شود؟! یک فرد 3 هزار میلیارد را یکجا قورت داده" و این اتفاقات باعث شد که بازخورد اجتماعی وحشتناکی بوجود آید. اما اگر دستگاه قضا مقتدر باشد قطعا نظام بیمه خواهد شد. اینکه پول نفت توسط دولت به فردی داده شود، کار بسیار وحشتناکی است، چطور فردی که راننده یک مدیر دولتی بوده توانسته تا این میزان ثروت جمع کند؟! در حالیکه بنده با همه سابقه وزارت و مناصب دولتی تا سالها خانه نداشتم. من نگفتم اتفاقاتی که در دولت قبل افتاده مهم نبوده بلکه وقتی افرادی مانند رحیمی زندانی می‌شوند نشان دهنده ضعف و شکاف در دولت است و دستگاه قضا باید سریعتر به جرایم چنین افرادی رسیدگی کند یعنی اگر فردی در هر پست و مقامی مرتکب جرمی شد، همان زمان باید محاکمه شود.  ** احمدی‌نژاد و طرفدارانش در تهران فعال هستند **  * باشگاه خبرنگاران جوان: تحرکات انتخاباتی طیف نزدیک به احمدی‌نژاد در چند وقت اخیر دیده شده، آیا احمدی‌نژاد برنامه‌ای برای انتخابات امسال و یا انتخابات های بعدی خواهد داشت؟ هر فردی که وارد عرصه سیاست می‌شود به آن معتاد خواهد شد و به این راحتی نمی‌تواند از سیاست دل بکَند، اما تجربه نشان داده اگر فردی پس از دو دوره ریاست جمهوری مجددا کاندیدای ریاست جمهوری شود، موفق نخواهد بود. اینکه احمدی‌نژاد و طرفدارانش در تهران فعال هستند، به خصوص برای انتخابات مجلس امری مسلم است و جلسات مختلفی برای حضور در انتخابات برگزار می‌کنند، اما حضور احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بعد را بعید می‌دانم چرا که اگر هم شرکت کند، شانسی نخواهد داشت. * باشگاه خبرنگاران جوان: نقل قولی از حسین شریعتمداری وجود دارد مبنی بر اینکه احمدی‌نژاد وقتی منحرف شد که به سمت اصلاح‌طلبان رفت، این اظهارنظر را چگونه می‌بینید؟ بعید می‌دانم که احمدی‌نژاد به سمت اصلاح‌طلبان رفته باشد اما زمانی که به سمت مشائی رفت، بسیاری از نزدیکان خود را از دست داد. ضمناً اصلاح‌طلبان هم هیچ علاقه‌ای به احمدی‌نژاد ندارند و در مقابل از افراد معتدلی مانند ناطق نوری استقبال می‌کنند تا جاییکه اگر وی کوچکترین سیگنالی به جریان اصلاح طلبی بدهد، قطعا اصلاح‌طلبان با آغوش باز وی را خواهند پذیرفت، در حالیکه هیچ‌گاه این اتفاق نخواهد افتاد و ناطق به سمت این جریان نخواهد رفت. * باشگاه خبرنگاران جوان: به عنوان سوال آخر، در یک جمله نظرتان را درباره این اسامی بگویید.  آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: مردی برای همه تاریخ احمدی نژاد: رئیس جمهور بلند پرواز حسن غفوری فرد: یک کارگرزاده که اتفاقی وزیر شد مرحوم عسگراولادی: استاد مؤتلفه محسن رضایی: قهرمان ملی    علی لاریجانی: رئیس جمهور آینده سید حسن خمینی: یادگار امام (ره)
کد خبر: ۷۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۱

به دنبال وقوع حملات تروریستی در پاریس، رسانه های حامی داعش برای سرپوش گذاشتن بر عملکرد حامیان این گروه تروریستی، به ارائه تحلیل های مضحک روی آورده اند!به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به دنبال وقوع عملیات تروریستی داعش در پاریس که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۵۰۰ نفر گردید، حامیان رسانه ای این گروه تروریستی با فرافکنی تلاش کردند تا بر سابقه سیاه خود و دولت های متبو‌ع‌شان در حمایت های گسترده از داعش سرپوش بگذارند. بر اساس این گزارش، شبکه بی بی سی فارسی که بارها به دلیل حمایت از داعش مورد اعتراض فعالان ضد جنگ انگلیسی و مخاطبین خود قرار گرفته است، در اظهاراتی عجیب مدعی "حمایت مالی ایران از داعش" گردید! "ریچارد کمپ" یکی از فرماندهان پیشین ارتش انگلیس در خاورمیانه که به دعوت شبکه دولتی انگلیس در بخش خبری آن حضور پیدا کرده بود، در اظهاراتی عجیب بدون اشاره به ائتلاف ناموفق کشورهای غربی به رهبری آمریکا در یکسال گذشته علیه داعش، با تمجید از این ائتلاف دروغین، مدعی حمایت ایران و روسیه از داعش گردید! در حالی که حملات روسیه به مواضع داعش در سوریه و عملیات های گسترده زمینی رزمندگان مقاومت و ارتش سوریه در یک ماه گذشته موجب شده است تا بسیاری از مناطق تحت تسلط این گروه تروریستی به تصرف در بیاید، وی مدعی گردید: «روسیه بر خلاف ادعاهایش با داعش برخورد عمده ای نمی کند و ایران هم چنین ادعایی دارد اما در مقیاسی کوچک به آن حمله کرده ولی از طرف دیگر از آن حمایت مالی کرده و به داعش خط می دهد!» ریچارد کمپ در ادامه با حمله به ایران و روسیه در دروغی آشکار گفت: «ایران همیشه «دودوزه بازی» درمی آورد و همانند عراق و افغانستان مدعی همکاری با غرب و کمک به آن در مقابله با گروه های تروریستی بوده و تا حدودی هم همکاری نمایشی انجام می دهد"! و این ادعای کذب کارشناس بی بی سی فارسی در حالی است که جمهوری اسلامی به دلیل دروغین بودن مقابله آمریکا و کشورهای غربی با داعش، هرگز حاضر به همکاری با آنها نگردیده است. وی در پایان اظهارات عجیب خود که با تایید مجری شبکه بی بی سی فارسی همراه بود، حمله زمینی کشورهای غربی به سوریه را برای از بین بردن داعش ضروری دانسته و گفت: «فقط اسرائیل تاکنون به صورت جدی در سوریه عملیات زمینی انجام داده است و در منطقه هیچ کس به اندازه این رژیم خطر تروریست‌ها را درک نکرده است!» گفتنی است مرور اظهارات این فرد که به عنوان یک کارشناس در شبکه بی بی سی فارسی حضور پیدا کرده است، به وضوح این مساله را روشن می کند که وی از درک بدیهی ترین مسائل نیز عاجز بوده و مسئولان شبکه دولتی انگلیس به دنبال تحقق پیش بینی مسئولان جمهوری اسلامی که بارها به کشورهای حامی تروریست های داعش هشدار داده بودند که آتشی که در سوریه برافروخته اند، روزی دامن گیر خود آنها خواهد شد، به تکاپو افتاده اند تا برای سرپوش گذاشتن بر ۵ سال حمایت بی شائبه مالی-تسلیحاتی غرب از این جنایتکاران، با دعوت از هر فردی به عنوان "کارشناس" به شبکه خود به فرافکنی و دروغ پراکنی بپردازند. شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۲ خود با تکرار هشدارهای قبلی به مسئولان غربی درباره حمایت از گروه های تروریستی فرمودند: «برخی کشورهای منطقه اکنون با کمک به گروه‌های تکفیری، از کشتار و جنایات آنها در سوریه و برخی کشورهای دیگر حمایت می‌کنند اما در آینده نه‌چندان دور، این گروه‌ها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد در نهایت مجبور خواهند بود با هزینه زیاد، آنها را از بین ببرند».   منبع: جام نیوز
کد خبر: ۷۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰

ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمی‌‏شود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن می‏‌طلبد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، متخصصان علم ژنتیک معتقدند با جلوگیری از ازدواج‏های فامیلی می‌توان از بروز بیش از 50 درصد معلولیت‏‌ها پیشگیری کرد. از طرفی این نوع ازدواج در بین جوامع شرقی بویژه خاورمیانه ، جنوب و جنوب شرقی آسیا رواج دارد. این موضوع به چالشی اجتماعی در برخی از این کشورها بدل شده است. آیا مختصات اجتماعی کشور ما اجازه مهار موج ازدواج های فامیلی را می‏دهد؟ برای پاسخ به  این سؤالات جامعه شناختی گفت‌و‌گویی با حسین عبدالملکی جامعه‌شناس انجام شده است:   با وجود هشدارهای پزشکی هنوز گرایش به ازدواج فامیلی در جامعه ما بالاست. علت چیست؟ ازدواج فامیلی در بستری از روابط اجتماعی و در قالبی شکل یافته و با برخی ویژگی‏های فرهنگی به آن معنا بخشیده می‏شود. بنابراین، برای درک چند و چون ازدواج فامیلی در ایران و نیز چرایی ازدیاد آن، باید به مداقه در عرصه روابط اجتماعی موجود در کشور و ملاحظات اجتماعی مربوط به آن، به‏عنوان بستر شکل دهنده و به ابعاد و ویژگی‏‌های فرهنگی که به آن معنا می‏بخشند، بپردازیم. به طورکلی الگوهای مختلفی در نحوه گزینش همسر در جوامع گوناگون وجود دارد. ازدواج فامیلی یا خویشاوندی گونه‌‏ای دیرپا از ازدواج است که آن را ذیل الگوی درون همسری (انتخاب همسر از درون گروه، قشر یا منطقه جغرافیایی خاص) طبقه‌بندی می‏کنند. این نوع ازدواج به‏سبب محدودیت در ارتباطات و کوچک بودن شبکه‌‏های اجتماعی، قدرت شبکه‌‏های خویشاوندی، حفظ محدوده خانوادگی و قبیله‏‌ای، کسب حمایت اجتماعی طایفه و قبیله، برخی ملاحظات اقتصادی مانند حفظ مال و اموال موروثی، حفظ سرمایه وکسب و پیشه پدری و همچنین برخی ملاحظات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دیگر که از جامعه‏‌ای تا جامعه دیگر متفاوت است، درگذشته رواج داشته است که با ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، افزایش ارتباطات، گسترش مناسبات اجتماعی، تنوع‌یابی علایق و نگرش‏ها بتدریج از رواج آن –البته با شدت و ضعف‏های متفاوت- کاسته شده است. اما مسأله اینجاست که با وجود تغییرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی  هنوز هم ازدواج فامیلی سهم مهمی در نوع همسرگزینی در جامعه ایرانی دارد که البته این امر تا حدی در کشورهای منطقه خاورمیانه ، جنوب و جنوب شرقی آسیا دیده می‏شود. یکی از مؤلفه های مهم در این زمینه شبکه‌‏های خویشاوندی است. از دیرباز شبکه خویشاوندی نقش مهمی را در کلیت زندگی هر یک از افراد جامعه بازی می‏‌کرد که در جامعه ما با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی فراوان و تسریع روزافزون آنها به‏علت شکل‏ نگرفتن ساخت‏‌های قدرتمند جایگزین، هنوز هم جایگاه شبکه‏‌های خویشاوندی در بسیاری موارد و آن هم بیشتر در شهرهای کوچک و روستاها حفظ شده است که خود در حفظ جایگاه الگوی ازدواج فامیلی نقش مهمی را ایفا می‏کند. از سوی دیگر، با توجه به جایگاه مهم شبکه خویشاوندی در مناسبات اجتماعی بویژه در شهرهای کوچک و روستاها طبعاً ازدواج فامیلی امکان جلب حمایت اجتماعی خویشاوندان را نیز به همراه دارد. همچنین، فراوانی قابل توجه الگوی ازدواج فامیلی می‏تواند ناشی از پایین بودن اعتماد اجتماعی به ‏عنوان یکی از مهم‏ترین مؤلفه‌‏های سرمایه اجتماعی در جامعه باشد، چنانکه فرد در گزینش همسر به ‏علت اعتماد بیشتر به نزدیکان از یک‏سو و پایین بودن اعتماد اجتماعی به سایر افرادی که در دایره همسرگزینی وی قرار می‌‏گیرند به ازدواج فامیلی یا خویشاوندی روی می‌‏آورد. در این میان، ملاحظات و مقوله‌هایی چون استحکام روابط خانوادگی، تقلیل مشکلات و همنوایی در تشریفات و مقدمات ازدواج در بین دو خانواده –که وجود مشکلات اقتصادی و نیز بیکاری یا درآمد پایین برخی جوانان و هزینه‏‌های سرسام‌‏آور ازدواج نقش این عامل را برجسته می‏‌سازد- استحکام بیشتر زندگی به‏دلیل وجود روابط اجتماعی چند وجهی، مکانیزم‏های حمایتی و همگونی‏‌های ارزشی-فرهنگی و کاهش امکان طلاق از جمله عواملی است که می‌‏تواند در گزینش الگوی ازدواج فامیلی بسیار مؤثر باشد. البته ملاحظات و ویژگی‌‏های فرهنگی نیز در بالا بودن درصد ازدواج فامیلی در کشور نقش دارند.  چه دید فرهنگی نسبت به ازدواج فامیلی در جامعه نفوذ دارد؟ از بُعد فرهنگی، وقتی ضرب‏‌المثل‏‌ها، آداب و رسوم و باورهای عامیانه جامعه‏‌ای را مطالعه کنید، به‏ صورت خودکار چیزهایی که در جامعه پسندیده یا ناپسند است، مشخص می‌‏شود. مثل همین که می‏‌گویند «عقد دخترعمو پسرعمو در آسمان‏ها بسته شده» یا در هنجارهای اجتماعی‌مان می‏بینیم، مثلاً «دختر زیبایی در فامیل وجود دارد، مادربزرگ می‏‌گوید حیف نیست ما دخترمان را به غریبه بدهیم»، یعنی به دختر مانند یک دارایی نگاه ‌می‌شود. حتی در بسیاری موارد و در نگاه اول، نظر مثبت چندانی مابین دو طرف وجود ندارد، اما به ‏علت فشارهای اعمال شده از سوی شبکه خویشاوندی و استمرار آن، ازدواج انجام می‏‌شود، یا در باوری مرسوم این اعتقاد وجود دارد «تا دختر خودمان در فامیل مانده چرا از غریبه دختر بگیریم». مقوله‌‏ای دیگر که در ازدواج فامیلی و میزان گرایش به آن قابل طرح است، مقوله قومیت است. به نحوی که بنابر پژوهش‌های انجام شده از هر 5 ازدواج قوم بلوچ، 4 ازدواج در میان فامیل و خویشاوندان صورت گرفته در حالی که به شکلی کاملاً معکوس در قوم گیلک از هر 5 ازدواج، 4 ازدواج در زمره ازدواج فامیلی یا خویشاوندی قرار نمی‌گیرد. این میزان – سهم ازدواج فامیلی- در میان قوم کرد تقریباً بینابین بوده و 50 درصد ازدواج‌ها را ازدواج فامیلی تشکیل می‌دهد که این دامنه تغییر در میان اقوام خود منبعث از هنجارها و ارزش‌های فرهنگی موجود در هر یک از آنهاست. در واقع، مجموعه این باورها، ارزش‏ها و هنجارها و آداب و رسوم در راه معنابخشی به ازدواج فامیلی نقش مهمی ایفا می‏کنند و در موازات ملاحظات اجتماعی که ذکر شد به‏ عنوان مکمل و تعیین کننده‏ای تأثیرگذار در ماندگاری این الگوی همسرگزینی عمل می‌‏کنند. حال با توجه به ملاحظات اجتماعی و نیز ابعاد فرهنگی که ذکر شد، ازدواج فامیلی با وجود هشدارهای موجود به ‏عنوان یک الگوی همسرگزینی معمول بویژه در مناطق روستایی و شهرهای کوچک رواج دارد که تنها راه کاهش آن، آگاهی بخشی به جامعه به اشکال مختلف و البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی آن است.  چرا حرف مشاوران ژنتیک شنیده نمی‌شود؟ ازدواج اساساً امری اجتماعی است. مسأله مهم در این زمینه آن است که ازدواج فامیلی به عنوان یک مسأله چندوجهی درنظر گرفته نمی‌‏شود، چراکه وجود یک مسأله چند وجهی، راهبردی چندوجهی را برای حل یا تقلیل آن می‏‌طلبد و یک رویکرد تک‏‌وجهی مثلاً رویکرد ژنتیک محور نمی‏تواند مسأله‏ای چند وجهی چون رواج ازدواج فامیلی که ابعاد اجتماعی و فرهنگی در آن نقش مهمی را بازی می‏کنند، حل کند.  در این زمینه چه راهکارهایی وجود دارد؟ یکی از راهکارها در این زمینه آن است که مشاورهایی از همان فرهنگ تربیت شوند و با همان زبان با آنها صحبت کنند و با ارزش‏ها و نگرش‏‌های آن جامعه آشنا باشند.  مسأله دیگر آن است که ملاحظات اجتماعی و ارزش‏ها و هنجارهای تقویت‌کننده ازدواج فامیلی در هر فرهنگ، قوم و منطقه جغرافیایی نسبت به فرهنگ یا منطقه دیگر متفاوت بوده و طبعاً نمی‏‌توان یک نسخه واحد در راه آگاهی بخشی نسبت به عواقب ازدواج فامیلی در کل کشور پیچید. به ‏عبارتی دیگر، مشکل ما این است که در مشاوره، مسأله فرهنگ را در نظر نمی‏گیریم. نحوه آگاهی بخشی به جامعه درباره امتناع از ازدواج فامیلی قطعاً باید در سیستان و بلوچستان، با کرمانشاه و کردستان فرق داشته باشد. ما باید در هر قوم، منطقه جغرافیایی و خرده فرهنگی، اول بفهمیم چرا ازدواج فامیلی انجام می‏شود و چه موارد ارزشی و نگرشی در پشت آن وجود دارد و بعد، دنبال عادی‏سازی آن ارزش‏ها و نگرش‏ها و جایگزین کردن ارزش‏های مؤثر بر الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه به جای آنها باشیم. موضوع دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که صرف آگاهی‌‏بخشی به جامعه کافی نبوده و باید در راه ملموس کردن و درونی کردن این آگاهی‏‌ها به نحوی که به یک خودآگاهی اجتماعی تبدیل شود، حرکت کنیم، چراکه در شرایط کنونی نیز تا حدی آگاهی به عواقب ازدواج فامیلی در جامعه وجود دارد، اما از آنجا که به یک خودآگاهی تبدیل نشده و در افراد جامعه درونی نشده است، در تأثیرگذاری بر امتناع از ازدواج فامیلی چندان مؤثر نیست که این امر نیز خود با توجه به بسترهای اجتماعی و با درنظر گرفتن ملاحظات فرهنگی امکان پذیر است. باید به این نکته نیز اشاره کرد که به موازات آگاهی بخشی نسبت به امتناع از ازدواج فامیلی به‏عنوان یک هنجار منفی باید الگوی ازدواج مطلوب و آگاهانه –البته با توجه به ملاحظات فرهنگی و اجتماعی موجود- به‏عنوان یک هنجار جایگزین مثبت ترویج شود.  به اعتقاد شما در این زمینه باید کار تیمی انجام شود؟ یک مشکل اساسی ما این است که برخلاف کشورهای دیگر در مسائل چندوجهی، تنها از بُعد پزشکی وارد می‏ شویم و اگر علوم دیگر هم وارد می‏شوند با سطح پایینی از آنها روبه‌رو هستیم و به مسائل چندوجهی از چند زاویه نگاه نمی‏‌شود این کار یا تأثیری منفی به همراه خواهد داشت یا حداقل تأثیر مناسبی نخواهد داشت. بنابراین، نه تنها باید در این زمینه کار گروهی انجام شود بلکه بدون انجام کارگروهی نتیجه خاصی حاصل نشده یا سطحی و گذرا خواهد بود.  نقش اعتقادات دینی را در این زمینه چگونه می‌بینید؟ بدون تردید از آنجا که دین و امور مترتب بر آن سهم مهمی از فرهنگ جامعه ما را تشکیل می‏دهد پس مقوله دین ظرفیتی بسیار مهم در زمینه آگاهی بخشی نسبت به ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن ‏دارد. در این زمینه ابتدا باید نگاه دین به ازدواج فامیلی مشخص شود. از سوی دیگر، اگر قرار باشد که امتناع از ازدواج فامیلی و تقلیل میزان آن در جامعه به‏ سبب عواقب موجود مدنظر قرار گیرد طبعاً علمای دین می‏توانند با توجه به عمق داشتن باورهای مذهبی و نیز بافت‏‌های ارزشی در بطن و متن حیات اجتماعی در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.  شما نیز موافقید که برای کنترل معلولیت‌های ژنتیکی باید ازدواج فامیلی را کنترل کرد؟  این یک فرض پذیرفته شده در علم ژنتیک است که عامل نزدیک به 50 درصد از معلولیت‏ها، ازدواج فامیلی یا خویشاوندی است. از سوی دیگر، بنابر آمارهای موجود، ازدواج‏های فامیلی حدود 40 درصد از ازدواج‏ها در کشور را تشکیل می‏دهند. بنابراین، با کاهش میزان ازدواج فامیلی می‏توان از میزان معلولیت در نسل آینده جامعه کاست. اما باید به این نکته نیز توجه داشت که نباید کلیت مبحث ازدواج فامیلی و ترویج یا امتناع از آن را تنها به کنترل معلولیت‏های ژنتیکی تقلیل داده و ملاحظات اجتماعی و هنجارهای ارزشی- فرهنگی تقویت‌کننده آن را نادیده گرفت و به‏شکلی تک بُعدی و تنها با دید ژنتیک به آن نگریست. نکته دیگر آنکه نباید به‌واسطه تلاش در جهت کاهش میزان ازدواج فامیلی آن را به‏عنوان یک امر ترس‌‏آور و بسیار منفی طرح کرد، به‏ صورتی که مثلاً با انتخاب الگوی ازدواج فامیلی، به‏علت بازنمایی منفی فراوان آن، زوجین دیگر معلول شدن فرزند خود را قطعی دانسته و ضمن دلسرد شدن از زندگی، سراغ مشاوره ژنتیک و سایر راهکارهای پیشگیری از تولد فرزند معلول نرفته و به ‏طوری دائمی در اضطراب به دنیا آمدن چنین فرزندی به زندگی خود ادامه دهند.       منبع: ایران
کد خبر: ۷۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۸

یک خبرگزاری غربی در گزارشی ضمن اذعان به توان موشکی ایران در منطقه، خاطر نشان ساخت که جمهوری اسلامی می‌تواند منافع و زیر ساخت‌های دشمنانش را در منطقه با توان موشکی خود نابود سازد.  پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، یک خبرگزاری غربی در گزارشی ضمن اذعان به توان موشکی ایران در منطقه، خاطر نشان ساخت که جمهوری اسلامی می‌تواند منافع و زیر ساخت‌های دشمنانش را در منطقه با توان موشکی خود نابود سازد. خبرگزاری «رویترز» در گزارشی نوشت: اسرائیل و برخی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، موشک‌های ایران را تهدید علیه خود می‌دانند. رویترز در گزارش خود ضمن اشاره به ضعف نیروی هوایی ایران در قیاس با رقبای حاشیه خلیج فارس ایران که میلیاردها دلار در خرید جنگنده‌های غربی هزینه کرده‌‌اند و البته مقداری هم ایران هراسی، نوشت: اما در زرادخانه موشکی ایران در مغایرت با این موضوع  قوی‌ترین نیروی موشکی در خاورمیانه است و حمله بالقوه موشک‌های ایران بر تاسیسات نفتی و مراکز پرجمعیت باعث نگرانی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس شده است. بر این اساس، ارتقا دقت هدف گیری موشک‌ها که از جمله اهداف فعلی ایران است ، می‌‌تواند موجب بکارگیری بالقوه آن‌ها در ضربه به پایگاه‌های نظامی یا حمله به زیر ساخت‌های تاسیسات آب شرب ، فرودگاه‌ها و پایانه‌های صادرات نفت شود. یک مقام نظامی قطر در این زمینه گفت ، قابلیت موشکی ایران به عنوان بزرگترین تهدید متعارف علیه کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و نیز پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه و مسیر‌های کشتیرانی بین‌المللی است. این منبع خبری در خاتمه با اشاره به نگرانی‌های ریاض و تل‌آویو  از توان موشکی بالقوه ایران نوشت:  اسرائیل نیز حملات موشکی بالقوه را تهدید می‌داند به‌طوری‌که «موشه یعلون» وزیر جنگ اسرائیل هفته گذشته بدون اشاره مستقیم به ایران گفت، بر این باور  است که برجام نتوانسته تهدید‌های جنگ افزار هسته‌ای ایران را برطرف سازد. اسرائیل همچنین از شبه نظامیان حزب‌الله لبنان و موشک‌های دریافتی آن‌ها از ایران نیز احساس خطر می‌کند در حالی‌که عربستان سعودی نیز ایران را به آموزش مبارزان حوثی در یمن که مجهز به موشک‌های اسکاد هستند، متهم کرده است.   منبع/فارس
کد خبر: ۷۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۳

پست گزت نوشت: اگر خود را جای ایران بگذاریم، به دلایل زیادی به آمریکا اعتماد نخواهیم کرد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ وب سایت پیتسبورگ پست گزت در گزارشی نوشت: همیشه از منظر آمریکا به مسئله بی‌اعتمادی میان این کشور و ایران نگاه شده است. در صورتی که اگر به وقایع دهه‌های اخیر نگاهی بیندازیم، دلایل موجه بسیاری خواهیم یافت که به ایران نیز برای بی‌اعتمادی به آمریکا حق بدهیم. یافتن پاسخی برای پرسش‌های زیر، این مسئله را به درستی روشن می‌کند: •    کدام کشور مسئول سرنگونی نخستین دولت منتخب مردم ایران بود؟ •    کدام کشور از شکنجه و کشتار هزاران ایرانی به دست ساواک حمایت می‌کرد؟ •    کدام کشور مشوق صدام حسین برای حمله به ایران و کشتار نسلی از جوانان این کشور بود؟ •    کدام کشور حامی مالی صدام در جنگ با ایران بود و ارتش عراق را تجهیز می‌کرد؟ •    کدام کشور در مقابل استفاده صدام از سلاح شیمیایی برای نابودی نیروهای نظامی و مردم ایران سکوت کرد؟ •    کدام کشور هواپیمای مسافربری ایران را هنگام عبور از آب‌های این کشور هدف حمله قرار داد؟ پاسخ تمامی پرسش‌های بالا بی‌شک آمریکا است. برای لحظه‌ای مجسم کنید واکنش آمریکا در قبال هر یک از اقدامات بالا، در صورت انجام گرفتن آن از سوی ایران چه می‌بود. در سال 1953 (1332) نخست‌وزیر منتخب مردم ایران تهدید کرد نفت این کشور را ملی خواهد کرد؛ زیرا شرکت نفت ایران و انگلیس (نخستین شرکتی که نفت ایران را استخراج کرد) بهای کمی برای آن می‌پرداخت. زمانی که این شرکت انگلیسی برای مقابله با اقدام مذکور دولت ایران از آمریکا کمک خواست، آیزنهاور، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، از آژانس امنیت ملی این کشور (سیا) خواست دولت مصدق را در قالب یک کودتا برکنار کند. آمریکا آن زمان میان منافع انگلیس و دموکراسی، اولی را انتخاب کرد. درباره مسئله ساواک نیز آمریکا حمایت از هم‌پیمانش (شاه سابق) را به قیمت جان مردم ایران انتخاب کرد. پس از پیروزی انقلاب ایران، سیاستمداران آمریکایی مانند دیک چنی و دونالد رامسفلد که چشم طمع به منابع نفتی ایران و عراق داشتند، از تمرکز شیعیان در شهر نفت‌خیز بصره نگران بودند. بنابراین صدام را تشویق کردند به ایران حمله کند و در راه نابودی آن، از هیچ حمایت تجهیزاتی و مالی نیز دریغ نکردند. در زمان حمله عراق به ایران تجهیزات شیمیایی، سلاح کشتار جمعی محسوب نمی‌شد؛ اما به محض این که حادثه یازده سپتامبر به وقوع پیوست و صدام برای عربستان، متحد آمریکا در خاورمیانه و خانه 15 مهاجم از 19 تروریست حادثه یازده سپتامبر، مشکل‌ساز شد، استفاده از سلاح شیمیایی جنایت جنگی به حساب آمد. در خصوص حمله به هواپیمای مسافربری ایران نیز گفته می‌شود آمریکا 62 میلیون دلار غرامت به خانواده‌های 290 قربانی پرداخت کرد. اما اگر این حمله از سوی ایران انجام شده بود، واکنش آمریکا چه می‌بود؟ آیا آمریکا از کنار آن به سادگی می‌گذشت؟ متأسفانه آمریکایی‌ها به مسائل گذشته توجه کمی دارند و آن‌ها را متعلق به گذشته می‌دانند. اما آیا آن‌ها توقع دارند ایران نیز به همین سادگی تمام این مسائل را فراموش کند؟ یا این که تصور می‌کنند مردم ایران دچار فراموشی ملی هستند؟ در پایان این گزارش آمده است: تاکنون هیچ توافقی میان دو دشمن، دستاوردی 100 درصدی نداشته است ( نمونه آن، سرپیچی آمریکا از ده‌ها قراردادی است که تاکنون با مردم بومی این کشور بسته است). اما در صورتی که توافق میان دو دشمن دیرینه به درستی نظارت شود، دست‌کم می‌تواند عملی شود. پیمان منع آزمایش هسته‌ای، نمونه‌ای موفق از این دست توافق‌هاست.
کد خبر: ۷۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۰

این زن سوری قصد دارد تا در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شرکت کند و حتی برنامه های خود را نیز برای اداره این کشور اعلام کرده است.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان ثریا فقس، نامزد مستقل ریاست جمهوری آمریکا در انتخابات آینده این کشور است.  پدر ثریا، میشیل فقس در سال 1971 از شهر حلب سوریه به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد، و با مادر ثریا، "دالی" که از ونزوئلا به آمریکا آمده بود، ازدواج کرد و در سال 1981 ثریا در شهر نیویورک به دنیا آمد. به گزارش العربیه، ثریا، که خود عضو حزب جمهوریخواه آمریکاست، تصمیم گرفته تا در انتخابات آینده ریاست جمهوری این کشور بصورت مستقل شرکت کند. او می گوید با وجود آنکه عضو حزب جمهوریخواه است، به دلیل اینکه در لیست نامزدان این حزب قرار گرفتن کار دشواری است، تصمیم گرفته تا بصورت مستقل وارد مبارزات انتخاباتی شود.ثریا فقس ثریا که در سال 1981 در نیویورک به دنیا آمده، تحصیلات خود را در رشته حقوق سیاسی و روابط بین الملل ادامه داده، و اکنون 15 سال است که تدریس می کند. ثریا بر رویدادهای خاورمیانه تمرکز دارد، و معتقد است که "تفاوتهای فرهنگی و تفاوتهای زبانی" باعث رنج بسیار مردم این منطقه شده است. او برای ریاست جمهوری برنامه ای اعلام کرده که در راس آن "حفظ امنیت ملی ایالات متحده آمریکا" قرار دارد.
کد خبر: ۷۵۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۶

«تمام اینها تاکیدی بر این موضوع است که رهبر ایران، رئیس جمهور آمریکا و دستان دراز شده اش را تا چه حد بی اهمیت می شمارد.»  پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست" (Jpost) با انتشار گزارشی به انعکاس اظهارات امیر پوردستان پرداخته و در ادامه از نامه رهبر معظم انقلاب به دکتر روحانی در رابطه با توافق هسته ای سخن به میان آورده است.  در این گزارش آمده است: «فرمانده نیروهای زمینی ایران وعده داد که هر گونه حرکت اسرائیل علیه ایران مساوی با بارش موشک های دوربرد ایران بر سر اسرائیل خواهد بود. این ژنرال ایرانی گفت که فروپاشی "رژیم صهیونیستی" شاید در کمتر از 25 سال آینده رخ دهد.»  در ادامه این گزارش با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری آمده است: «ماه گذشته آیت الله خامنه ای رهبر ایران در سخنان مشابه گفت که "اگر خدا بخواهد تا 25 سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی باقی نخواهد ماند." ژنرال پوردستان نیز در اظهارات خود عنوان کرد که "ما منتظر هرگونه اقدام اسرائیل علیه ایران هستیم تا فرمایش رهبر معظم را هر چه سریعتر جامه عمل بپوشانیم."»  جروزالم پست در ادامه به توافق هسته ای پرداخته و با اشاره به نامه رهبر معظم انقلاب به دکتر روحانی و تعیین شروطی برای اجرای برجام می نویسد: «محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، می گوید که اجرای توافق هسته ای تنها بر اساس رهنمودهای رهبر معظم خواهد بود.»  این پایگاه صهیونیستی در ادامه به انعکاس اظهارات "ایگال کارمون" و "آیلت ساویون" از موسسه پژوهش های رسانه ای خاورمیانه در رابطه با نامه مقام معظم رهبری می پردازد که به انتقاد از این نامه پرداخته اند. موضوعی که روزنامه آمریکایی "وال استریت ژورنال" نیز به آن پرداخته است.  "وال استریت ژورنال" نامه رهبر ایران را تحقیر آمریکا دانسته است و می نویسد: «این موضوع تعجب چندانی ندارد. ایران از زمان امضای توافق به تحقیر آمریکا پرداخته است؛ ابتدا آزمایش موشکی را انجام داد و پس از آن "جیسون رضاییان" خبرنگار واشنگتن پست را به جاسوسی محکوم کرد و روز گذشته نیز خبر بازداشت یک تاجر آمریکایی در تهران گزارش شد. در ماه های آینده نیز باید انتظار چنین توهین هایی را از سوی تهران داشته باشیم. تمام اینها تاکیدی بر این موضوع است که رهبر ایران، رئیس جمهور آمریکا و دستان دراز شده اش را تا چه حد بی اهمیت می شمارد.»  این روزنامه آمریکایی با خطاب به مقامات آمریکایی می نویسد: «برای آمریکا خوب است که چنین تحقیرهایی را احساس کند اما متاسفانه اینطور نیست. تنها واکنش در مقابل آزمایش موشکی ایران، تلاش برای صورت گرفتن اقدامات مناسب از سوی سازمان ملل بود و نامه رهبر ایران هم که هیچ جوابی نداشت.»   باشگاه خبرنگاران جوان
کد خبر: ۷۵۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۶

وزیر دولت سازندگی با بیان اینکه مجلس آینده مجلسی معتدل خواهد بود، گفت: برای انتخابات دهم کاندیدا خواهم شد.  پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، سیدمحمد غرضی وزیر دولت هاشمی‌ عصر امروز (پنج‌شنبه) در نشست هم‌اندیشی انتخاباتی حزب مردمی اصلاحات، اظهار داشت: کار اجتماعی تعطیل بردار نیست چرا که جامعه هیچگاه تعطیل نمی‌شود زیرا هر روز و هر ساعت اتفاقی می‌افتد و اگر استعداد جامعه برای جوابگویی آن آماده نباشد منافع جامعه از بین می‌رود. وی افزود: جامعه امروز به شدت پیچیده شده است و جریان‌های بین‌المللی نیز به سرعت پیچیده‌تر می‌شوند به گونه‌ای که امروز خاورمیانه ملغمه تمام قدرت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و این به دلیل محوریت ایران اسلامی است. این فعال سیاسی علت محوریت جمهوری اسلامی ایران در منطقه را اقتدار سیاسی تمام عیار آن عنوان و تصریح کرد: آمریکا اگر فشنگ دارد عقبه اجتماعی سربازگیری ندارد بنابراین اگر قرار است در منطقه خاورمیانه اتفاق بیفتد باید از ما اجازه بگیرند. غرضی ادامه داد: امروز ما افتخارمان این است که هر تحرکی که قرار است در منطقه خاورمیانه انجام گیرد نخ آن در دست ملت ایران است. وی با بیان اینکه به دنبال مشارکت بالای ملت در انتخابات آتی هستیم، گفت: عرصه انتخابات یک کلمه بیشتر نیست، می‌خواهیم 50 میلیون نفر پای صندوق‌های رأی بیایند و به آمریکا بگوییم که این شمشیر شکسته غلاف شده را بردار و برو. غرضی ادامه داد:‌در انتخابات قبلی (24 خرداد 1392) 15 میلیون واجد شرایط که اغلب آن از مناطق شهرنشین و تهران نیز بودند، مشارکت نکردند. بنابراین تمام هدفمان این است که سعی کنیم همه این واجدین شرایط را از خانه بیرون بکشیم و به پای صندوق‌های رأی هدایت کنیم تا اقتدار سیاسی خود را بیش از پیش به رخ جهانیان بکشانیم. وی به تحلیل خود از تکثر کاندیداها در انتخابات آتی اشاره کرد و گفت: این دوره از انتخابات تعداد بسیاری از افراد کاندیدا می‌شوند و این نظارت‌ها برای برخی‌ها گرفتاری‌هایی درست می‌کند چرا که تندروهای طیف چپ توسط شورای نگهبان رد صلاحیت و تندروهای طیف راست توسط ملت پس زده می‌شوند. وزیر پست و تلگراف دولت هاشمی خطاب به حضار گفت: چرا عده‌ای می‌خواهند بر روی اشخاص تأکید بشود در حالیکه این اشخاص می‌روند. ما همه می‌رویم بنابراین اگر روی اشخاص تکیه کنیم باخته‌ایم. غرضی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه عقبه اجتماعی قوی‌تر از دولت است،‌گفت:‌ما فکر می‌کنیم دولت همه کاره است در حالیکه دولت هیچ کاره است دولت باید مطیع جریان اجتماعی باشد. وی ادامه داد: عقبه اجتماعی فهم دارد ما نباید فکر کنیم که می‌توانیم برای جامعه فرهنگ بسازیم. فرهنگ را جامعه برای خود می‌سازد و دیدیم همین اجتماع سالیان دور از دل کویر برای خود تمدن ساخت. کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به این پرسش که فضای سیاسی برای انتخابات مجلس را چگونه ارزیابی می‌کنید، و آیا مناسب است،‌گفت: اگر مناسب نیست ما باید مناسبش کنیم. ما در میدان می‌ایستیم و حرف‌مان را می‌زنیم. وی در مورد دولت روحانی نیز،‌گفت: دولت روحانی جانشین دولتی است که هر روز با همه دعوا می‌کرد. دعوا و گرفتاری درست می‌کرد. شانس آقای روحانی این است که با کسی دعوا نمی‌کند و چهار کلمه حرف حکومتی می‌زند و کمتر حرف شخصی می‌زند. آرامش جامعه سبب شده دولت توان کار کارشناسی پیدا کند. غرضی در مورد ترکیب مجلس دهم نیز، گفت: مجلس آینده مجلسی متعادل است، چرا که تندروهای طیف چپ و راست توسط مردم پس زده می‌شوند، بنده نیز کاندیدا هستم و هر کسی این جانب را در لیست خود گذاشت باریک‌الله و هر کسی در لیست خود نگذاشت نیز باریک‌الله. وزیر دولت هاشمی در مورد رکود اقتصادی نیز، گفت: رکود اقتصادی مال دولت آقای هاشمی نیست و از مشروطه تا حالا وجود داشته چرا که دائم تولید را به نفع واردات قربانی کرده‌ایم بنابراین وقتی تولید نداشته باشیم گرفتار رکود می‌شویم. غرضی در مورد برجام با اشاره به برجام توافق ایران با 1+5 را اینگونه تحلیل کرده که ملتی در غرب آسیا پیدا شده که تمام قدرت‌های سیاسی جهان را به چالش کشیده است بنابراین این فقط انرژی نیست بلکه یک مجموعه است. یک عده‌ای درکش نمی‌کنند و نمی‌خواهند ببینند. وی با تأکید بر اینکه سیاست خارجی هر ملت انعکاس سیاست داخلی است، گفت: سیاست داخلی دست اشخاص نیست بلکه سیاست خارجی همان توانمندی‌های داخلی است. اینکه امروز مقام معظم رهبری نگران هستند برای این است که می‌گویند که استعداد داخلی در مقابل استعداد خارجی نتواند منافع خود را تشخیص دهد.
کد خبر: ۷۴۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶

گاردین در گزارشی به پخش خندوانه در ایران و استقبال ایرانی‌ها از استندآپ کمدی پرداخت. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir مجله مهر: هرچند که در چند روز گذشته خندوانه درکشور خودمان کم سروصداترین روزهای اخیرش را می‌گذراند، وبسایت خبری انگلیسی گاردین گزارش دیروز عصر خودش را از منطقه خاورمیانه به پخش این برنامه‌ی تاثیرگذار از رسانه ملی ایران اختصاص داد.گاردین با اشاره به نقاط قوت برنامه سازان این برنامه علی الخصوص رامبد جوان و حضور جناب‌خان تلاش این برنامه را زیرکانه و موفق دانست و فضای آن را توصیف و بخش‌های مختلفش را معرفی کرد. گاردین با دیدگاه خاص خود بی توجه به پیشینه و سابقه طنز در ادبیات و هنر ایران تحلیلی از دلایل استقبال ایرانی‌ها از استندآپ کمدی یا به قول خندوانه‌ای‌ها خنداننده ایستاده و عادت پخش و انتشار جوک ارائه داد و بدون ارائه آمار مشخصی سعی کرد با مقایسه این برنامه با برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان، تلویزیون ملی را درجذب مخاطب تا حدی ناموفق نشان بدهد و از خندوانه به عنوان یک مورد نادر در جذب مخاطب یاد کرد. این روزنامه البته به پخش همیشگی برنامه‌ها و سریال‌های طنز و غیرایرانی هم اشاره نکرد و محتوای کمیک این برنامه، پوشش و هم‌جواری مخاطبان زن و مرد را در این برنامه عجیب دانست که البته مشاهده این صحنه‌ها برای مخاطب ایرانی امری عادی‌ست. گاردین در ادامه با صحبت با معاون پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد و صادق زیباکلام بر تحلیل‌های خود اعتبار داخلی هم اضافه کرد. گزارش را در زیر می‌خوانید: «یرانیان از جوک ساختن و شوخی کردن با هر چیزی لذت می‌برند و به اشتراک گذاشتن این شوخی‌ها از طریق تلفن‌های هوشمند به یک عادت افراطی روزانه در برخی از آنها تبدیل شده. در کشوری با فضای سیاسی محدود، طنز موقعیتی فراتر از سرگرمی‌های ساده به دست می‌آورد. در حال حاضر، استندآپ‌کمدی ارمغانی است که از طریق نمایش در تلویزیون دولتی به خانه‌های مردم آمده. خندوانه "laughmelon(ترکیبی از خنده و هندوانه) برنامه‌ای ست که در کانال کمدی نسیم چند شب در هفته پخش می‌شود. میزبانی این برنامه با رامبد جوان، یک طنز پرداز شناخته شده محبوب بین جوانان است که دیگر کمدین‌های ایرانی را به اجرای استندآپ کمدی دعوت می‌کند و در این نمایش رقابتی بین آن‌ها برگزار می‌شود. موفقیت این برنامه عجیب بوده چرا که تلویزیون دولتی با سانسورهایی همراه است در صورتی که برنامه‌هایی مثل بفرمایید شام که از شبکه‌های ماهواره‌ای مثل منوتو که از لندن پخش می‌شوند سانسوری ندارند و از این لحاظ جذابیت دارند.... اگر چه تعدادی از ایرانی‌ها تجربه قبلی در اجرای استندآپ کمدی را داشتند، این ژانر تنها به درستی با خندوانه معرفی شده و شروع این برنامه تبدیل شده به پلت فرمی برای اجرای استدآپ کمدی توسط بسیاری از کسانی که نمایش کمدی اجرا می‌کنند. جوان برنامه را در مقابل مخاطبان انتخاب شده از مردان و زنان جوان اجرا می‌کند. پوشش زنان مانتو و روسری‌های رنگارنگ است که در مقایسه با چادر سیاه و روسری که معمولا توسط زنان در تلویزیون ملی استفاده می‌شود جالب توجه است. کمدین ها اغلب آواز می‌خوانند و کف می‌زنند. مخاطبان مرد و زن کنار یکدیگر هستند که این یک صحنه غیر قابل تصور در تلویزیون دولتی ایران تا یک دهه پیش بود. علی اصغر رمضانپور، معاون وزیر فرهنگ سابق، گفت: تولید کنندگان برنامه در برقراری ارتباط با جوانان موفق بودند چرا که خندوانه مسائل را از نزدیک لمس کرده و به عبور از خط قرمزها نزدیک بوده. اما به اندازه کافی در انجام این کار ظریف عمل کرده وموفق شده است. رمضانپور به گاردین گفت: "این گروه سازنده و پشت صحنه با تلویزیون دولتی برای مدت زمان طولانی همکاری کردند به طوری که آنها به طور کامل از خطوط قرمز خود آگاه هستند، اما در عین حال می دانند که چگونه از منابع چشمگیر استفاده کنند به طوری که برای جوانان جذاب باشد. زیرکانه، در لفافه و عبور کردن از خط قرمزها" "با ظهور رسانه های اجتماعی، به ویژه برنامه های پیام رسان آنلاین مانند وایبر و تلگرام که در ایران محبوب هستند، جوک گفتن اوج گرفته و به یک رسانه خاص در ایران تبدیل شده و هنگامی که بحث فقط شوخی است مردم خیلی درباره آن نگران نیستند و راحت حرفشان را میزنندو از شوخی به عنوان یک قالب و فضا برای بیان خودشان استفاده می‌کنند" جوان نمایشی دونفره با یک عروسک مانند ماپت به نام "جناب‌خان" اجرا می‌کند که لهجه جنوبی ایران را دارد. در طول برنامه، عروسک آهنگ‌های فولکلور از نقاط مختلف ایران را می‌خواند که به نحوی تلاش برنامه نویسان برای رسیدن به توجه مردم سراسر کشور است. جوان همچنین بخشی از نمایش خود را به معرفی کتاب، نمایشنامه و گالری نمایشگاه‌ها جدید اختصاص می‌دهد. صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران و مفسر برجسته سیاسی، گفت دلیل اینکه خندوانه موفق بوده این است که یک برنامه دولتی معمولی نیست. و مطابق معمول دیدگاه‌های دولت را در موردمسائل اجتماعی بازتکرار نمی‌کند. " این برنامه صدای خاص خود را دارد. بر روی نظرات دولت منطبق نیست و واقعا به نحوی طبیعی است. " زیبا کلام گفت که برنامه به طور غیرمستقیم فرصتی را برای بینندگان فراهم آورده تا بیش از حد دیدگاه‌های سیاسی خودشان را بیان کنند. در طول یک مسابقه اخیر بین دو کمدین در مقابل مردم، کمدینی که نظرش به نظر رئيس جمهور سابق تندرو، محمود احمدی نژاد نزدیکتر تلقی ‌می‌شد رای پایین‌تری را از طریق پیامک‌های مردم به دست آورد.، درحالی که کمدین دیگری که گرایشش به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر بود رای بالاتری به دست آورد. زیبا کلام گفت ایرانیان به فعال رسانه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند، چرا که آنها به طور طبیعی در بیان‌شان با محدودیت‌هایی روبرو هستند. او گفت این برای یک استاد دانشگاه مثل خودش عجیب است که صفحه اش در فیس بوک ۴۰۰۰۰۰ لایک کننده داشته باشد. "این یک اتفاق غیرمعمول است - به طور معمول یک استاد دانشگاه اروپا را با چنین دنبال کنندگانی در رسانه های اجتماعی نمیبینید."
کد خبر: ۷۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱

رییس جمهوری در دیدار مدیران و مجریان ارشد رسانه های آمریکایی و بین المللی، با تشریح و تبیین مواضع منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران، به پرسش های آنان پاسخ داد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی صبح جمعه و در نیویورک، در ابتدای این نشست به موضوع توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 اشاره کرد و اظهار داشت: سال گذشته بحث بر سر این بود که آیا این مذاکرات به نتیجه می رسد یا خیر؟ اما اکنون سوال این است که آیا این توافق بخوبی اجرایی خواهد شد و آیا می تواند زمینه ای برای توافقات بهتر و حل اختلافات در خصوص مسایل دیگر باشد؟ رییس جمهوری، سپس به بررسی تغییرات و تحولاتی که در مسایل منطقه نسبت به سال گذشته روی داده، پرداخت و گفت: اوضاع عراق امسال نسبت به سال گذشته بهتر شده است هر چند که برای موفقیت ارتش و مردم عراق در مقابل گروههای تروریستی هنوز قدمهای مهمی باقی مانده است. در خصوص سوریه نیز بحث آوارگان سوری ابعاد جدیدی از مسایل منطقه ای و بین المللی را پدید آورده است. روحانی با تاکید بر اینکه "آوارگان سوری مردمی هستند که پیش از این با آرامی در سوریه و با مدیریت همین حکوت زندگی می کردند و تروریست ها و جنگ افروزان دلیل اصلی آوارگی آنان هستند"، ادامه داد: وضعیت در یمن امسال در مقایسه با سال گذشته بدتر شده است. مردم با مداخله نظامی و حملات برخی کشورهای منطقه بویژه عربستان در وضعیت غیرقابل تحملی بسر می برند و باید برای نجات مردم فکر عاجلی کرد. رییس جمهوری افزود: از رسانه های همگانی انتظار می رود که به سیاستمداران برای هموارتر کردن مسیری که به نفع مردم منطقه باشد، کمک کنند و اجازه ندهند دشمنی ها و بدبینی های غیر واقعی میان ملت های منطقه گسترش یابد. رییس جمهوری در ادامه این نشست و در پاسخ به پرسشی درباره امکان مبادله زندانیان آمریکایی و ایرانی و از جمله خبرنگار واشنگتن پست، گفت: برخی از این افراد از نظر ما ایرانی هستند چرا که طبق قوانین ایران، ما دو تابعیتی را نمی پذیریم و البته از سوی دیگر، عده ای ایرانی هم در آمریکا زندانی یا بی دلیل تحت تعقیب هستند. روحانی افزود: من با کلمه مبادله و تبادل موافق نیستم و معتقدم باید هر دو دولت بر مبنای قانون به تسریع در امور قضایی، تسهیل در امور کنسولی و درنهایت آزادی سریعتر آنها کمک کنند. البته موضوع زندانیان در ایران در اختیار قوه قضاییه است و قویه مجریه دخالت مستقیمی در این زمینه نمی تواند انجام دهد. در عین حال رییس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی می تواند موضوع را پیگیری کند و اگر لازم بود تذاکرات لازم را بدهد. برای من مهم است که این افراد اگر راهی وجود دارد زودتر آزاد شوند. از رییس جمهوری سوال شد ایران با رژیم اسد پیوند دارد، آیا میان ایران و آمریکا در ارتباط با سوریه هماهنگی صورت گرفته است و به طور نمونه آیا وزیران خارجه دو کشور صحبت و هماهنگی داشته اند؟ روحانی پاسخ داد: ایران با حکومت سوریه روابط داشته و خواهد داشت. آنچه در سوریه اتفاق افتاده این بوده که گروهی در داخل به حکومت معترض بودند اما در فاصله کمی فعالیت های گروههای تروریستی در آن کشور چنان تشدید شد که آن گروه معترض عملا به سایه رفتند و درگیری کنونی به درگیری گروههای تروریستی و ارتش سوریه تبدیل شده است. رییس جمهوری افزود: البته معتقدیم باید فضایی ایجاد شود که معترضان هم نظرات خود را اعلام کنند و در فرایندی، تغییرات لازم در قانون اساسی هم ایجاد شود. روحانی تصریح کرد: اما امروز نگرانی اصلی آوارگی مردم سوریه، تخریب آن کشور توسط گروههای تروریستی و کشته شدن مردم بیگناه سوریه به دست تروریست ها است. مبارزه با تروریسم بی تردید اولویت اول سوریه است. ثبات بدون دمکراسی ممکن نیست و از طرف دیگر نمی توان وسط میدان تروریسم و جنگ از دمکراسی گفت و صندوق رای گذاشت. رییس جمهوری افزود: ایران هم در زمینه سوریه طرحی دارد و این طرح را با دوستان و کشورهای علاقه مند به مشورت گذاشته است و امیدواریم راه حلی جمعی برای سوریه پیدا شود که پایان آن، پایان تروریسم، بازگشت آوارگان به کشورشان و فرایند گفت و گو میان گروههای سوری برای آینده باشد و ما در حال گفت و گو با کشورهای مختلف در این عرصه هستیم. روحانی همچنین در جواب سوالی درباره مخالفت آمریکا با حضور ایران در مذاکرات مربوط به سوریه و اینکه به نظر می رسد اکنون در این موضع خود تجدید نظر کرده اند، گفت: آمریکایی ها اگر قبلا با حضور ایران مخالف بودند خطا و اشتباه بوده است. ایران چه کسی بخواهد و چه نخواهد به عنوان کشور قدرتمند و تاثیر گذار در منطقه حضور تعیین کننده دارد و این واقعیت است. رییس جمهوری افزود: همه کشورهایی که می توانند نقش مثبتی در زمینه سوریه ایفا کنند باید به صحنه بیایند. اما اینکه آیا ایران و آمریکا در این زمینه مذاکره می کنند و یا نه، قبلا گفته شده که عمل کامل به توافق هسته ای یک آزمایش بزرگ برای اعتماد است. توافق در آمریکا به مرحله اجرا نزدیک شده و در ایران هم همینطور، تحریم ها باید به طور کامل برداشته شوند تا مردم ایران احساس کنند که مذاکره ثمربخش است. بعد از آن ممکن است بتوان راجع به موضوعات دیگر هم دو کشور وارد گفت و گو شوند. خبرنگاری از دکتر روحانی پرسید: کاخ سفید گفته است که باراک اوباما تمایل دارد بحثی با شما داشته باشد اما ایرانی ها تمایلی نشان نداده اند. بعد از این توافق هسته ای، چرا شما حاضر نیستید با رییس جمهوری آمریکا حتی دست هم بدهید؟ خبرنگار دیگری هم بلافاصله پرسید "آماده هستید اگر اتفاقی در راهروهای سازمان ملل اوباما را ببیند با او دست بدهید"؟ روحانی جواب داد: ممکن است برخی فکر کنند اکنون راه روابط ایران و آمریکا هموار شده و برخی هم فکر کنند این دو کشور نمی توانند هرگز با هم رابطه داشته باشند. یا برخی فکر کنند اگر دو نفر با هم دست دهند دیگرهمه چیز تمام می شود. خوشبینی و بدبینی صرف نفعی ندارد. البته باید واقع بین بود و به منافع مشترک و آینده نگاه کرد. بین ایران و آمریکا اختلافات و خصومت های زیادی بوده و مردم ایران از سیاستهای دولت آمریکا در قبال خود و منطقه ناراحتند. رییس جمهوری افزود: باید قبل از هر چیز شناخت نسبت به واقعیت های دو طرف ایجاد شود و رسانه ها نقش مهمی در این خصوص بر عهده دارند. روحانی اظهارداشت: در جریان انتخابات هم گفتم که هدف دولت من کاستن از خصومت ها و سطح تنش ها است و در این زمینه همه باید تلاش کنیم. رییس جمهوری در پاسخ به پرسشی درباره شعار مرگ برآمریکا در ایران گفت: مردم ایران با مردم آمریکا دشمن نیستند. مردم ایران از سیاستهای آمریکا ناراضی هستند و این شعار مخالفت با سیاستهای آمریکا بویژه در خاورمیانه است. باید این فضا عوض شود. ادامه حرکت در مسیر تخاصم بی نتیجه است. روحانی در خصوص تکرار سوال ملاقات احتمالی با اوباما گفت: به جای ملاقات و دست دادن ، باید بیشتر دنبال این باشیم که چگونه مسایل را برای آینده حل و فصل کنیم و راه حل بیابیم. بین بنده و آقای اوباما گاهی نامه رد و بدل می شود و این انتقال پیام ها عادی است. اما مساله مهمتر این است که باید به آینده بیاندیشیم و ببینیم چگونه باید موانع را برداریم. قطعا این کار یک شبه حل نمی شود و نیازمند زمان و تدبیر و اقدامات سازنده هستیم. رییس جمهوری افزود: البته روزی تصور نمی شد که وزیران خارجه ایران و آمریکا دور یک میزبنشینند و حرف بزنند. اما اینکه گفته شود چه روزی می توانیم بگوییم که اختلافات اصلی و ریشه دار میان ایران و آمریکا حل و فصل می شود، پیش بینی اش سخت است. ما فکر می کنیم در این دو سال قدم هایی به جلو برداشته ایم اما هنوز فاصله ها زیاد هست. روحانی گفت: مشکلات ایران و آمریکا با دست دادن حل نمی شود؛ نگرش ها و عملکردها باید عوض شود. مهم است که بتوانیم در افکار عمومی دو طرف این مساله را مردم قبول کنند که منافع مشترک چگونه حاصل می شود. آیا فاصله داشتن یا کوتاه کردن فاصله ها به نفع دو طرف است؟ روحانی درباره فعالیتهای نظامی روسیه در سوریه نیز گفت: روس ها با سوریه روابط نزدیکی داشته و دارند. اخیرا آقای پوتین به من گفت که روسیه می خواهد در زمینه مبارزه با داعش در سوریه و منطقه فعالتر باشد و گفت که با اوباما هم در این زمینه صحبت کرده است. بنابر این روس ها اعلام کردند که می خواهند نقش موثر تری در مبارزه با گروههایی تروریستی و از جمله داعش داشته باشند. روابط ما با روسیه نزدیک است و رایزنی داریم اما ائتلافی نداریم. ما در عین حال مشورت و تبادل اطلاعات داریم و نسبت به آینده سوریه هم در سطوح مختلف با هم مذاکره می کنیم. روحانی درباره روابط ایران و عربستان گفت: دیروز متاسفانه عده ای زیاد در مراسم دینی و مذهبی حج در عربستان کشته شده اند که 140 ایرانی هم در جمع کشته شدگان بود و البته این عدد ممکن افزایش هم بیابد. چندی پیش هم در مسجدالحرام عده ای کشته و مجروح شدند. رییس جمهوری در این زمینه افزود: شرایط حج امسال متفاوت از گذشته شده و این حوادث بسیار بزرگ و غیر منتظره بوده است. انتظار این است که حکومت جدید عربستان با توجه به تجربیات گذشته فرایند مدیریت حج را بازنگری کند و نسبت به تامین امنیت و سلامت همه حجاج پایبند باشد. دکتر روحانی اظهارداشت: ایران با دخالت نظامی و حملات عربستان به مردم یمن کاملا مخالف است. چرا که موضوع یمن موضوعی داخلی است. رییس جمهوری گفت: در عین حال اگر در شرایطی بیینیم که می توانیم با عربستان گفت و گوی مفید داشته باشیم، مانع نخواهیم شد. در سطوحی مذاکراتی داشته ایم و سفیر و روابط دیپلماتیک هم داریم. حل این مسایل به نفع منطقه و دو کشور خواهد بود. روحانی در پاسخ به سوالی درباره اقتصاد ایران و حضور سرمایه گذاران خارجی گفت: بعد از توافق شرایط برای حضور سرمایه گذاران مناسبت تر شده است. امروز شرکتهای مختلف اروپایی و آسیایی برای سرمایه گذاری به ایران می آیند و از طرف ایران مانعی هم برای صاحبان سرمایه و فناوری و شرکتهای آمریکایی نیست که در اقتصاد ایران حضور رقابتی و شفاف داشته باشند. روحانی در جواب سوالی درباره بمباران مردم سوریه توسط دولت اسد گفت: نمی دانم اطلاعات شما از کجاست؟ آن بمب ها علیه تروریست ها استفاده می شود. در عین حال بمب های آمریکا مخربتر هستند. مهم هدف است. مگر مردم عراق بخاطر استفاده آمریکا از تسلیحات ممنوعه کشته نشدند و یا در خصوص استفاده از اورانیوم ضعیف شده صحبت از بیماری هایی نظیر سرطان در عراق نیست. در سوریه تروریست ها سر مردم را می برند و جنایات بزرگی مرتکب می شوند. مهم است که اطلاعات دقیق و تعبیرات درستی داشته باشیم. رییس جمهوری در جواب سوالی درباره انتظار ایران از برجام گفت:مخالفت ها و موافقت ها در ایران و آمریکا طبیعی است. در ایران اکثریت بزرگی از مردم موافقند و اقلیتی هم مخالفند . مهم این است که برجام باید تا قبل از سال 2015 اجرایی شود و از نظر ما حتی می شود در نوامبر هم اجرایی شود . تا آن زمان ، خیلی فاصله نداریم. رییس شورای عالی امنیت ملی اظهارداشت: به نظرم همه برای موفقیت برجام تلاش کردند و همه نقش خود را تا کنون به خوبی ایفا کردند. به نظر اجرای این توافق اگر به خوبی انجام گیرد حتما زمینه را برای گفتگوهای دیگر آماده می کند. روحانی همچنین در پاسخ به سوالی درباره نفوذ ایران در عراق گفت: اگر در عراق کمکهای ایران نبود حتما بغداد سقوط می کرد و داعش بر بغداد مسلط می شد. ایران به سرعت هم به کردها و هم به درخواست دولت مرکزی پاسخ مثبت داد و یاری رساند. اگر کمکهای ایران نبود اردبیل هم سقوط می کرد و سلیمانیه نیز در خطر قرار می گرفت. ایران به درخواست دولت مرکزی عراق، کمک فوری کرد. رییس جمهور افزود: هر دولتی در منطقه که برای مبارزه با تروریسم از ایران کمک بخواهد، آماده همکاری هستیم.
کد خبر: ۷۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۳

نامزد تندرو جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌ جمهوری آمریکا در اظهاراتی متناقض توافق هسته‌ای با کشورمان را فاجعه‌ای بزرگ خواند و مدعی شد، رژیم صهیونیستی مجبور است، برای دفاع از خود سلاح هسته‌ای داشته باشد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، «دونالد ترامپ» میلیاردر و غول املاک و مستغلات آمریکا که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا شده و در نظرسنجی‌ها در مقایسه با دیگر رقبای جمهوری‌خواه و حتی دموکرات خود جلوتر است در مصاحبه با «دیلی‌کالر» تأکید کرد که آمریکا در آشفتگی است و ادامه داد: «جهان از ما متنفر است و در عین حال از ما به نفع خود بهره می‌گیرد. چین پول ما را می‌گیرد، اما به ما احترام نمی‌گذارد...منظورم این است که تمام جهان از آمریکا نفع می‌برند و ما هیچ نفعی نمی‌بریم. ما مثل پلیس جهان هستیم، اما خیلی خوب نقش پلیس را ایفا نمی‌کنیم و به هیچ چیز نمی‌رسیم.»توافق با ایران بزرگترین فاجعه‌ای است که دیده‌اموی که پیشتر «هیلاری کلینتون» را بدترین وزیر خارجه در تاریخ آمریکا نامیده بود، گفت: «ممکن است (جان) کری (وزیر خارجه آمریکا) بدتر از هیلاری کلینتون شود، زیرا او این توافق (ایران) را تأیید کرد و من فکر می‌کنم این توافق با ایران شاید بزرگترین فاجعه‌ای باشد که من تا به حال دیده‌ام.»ترامپ ضمن انتقاد از توافق هسته‌ای ایران گفت: «این توافق با بی‌کفایتی به نگارش درآمده است و بسیار یک طرفه است و در واقع یک بی‌آبرویی و ننگ برای آمریکا است فکر می‌کنم در آینده (این توافق) ننگ برای بشریت باشد.»برجام را طوری موشکافی می‌کنم، که تابحال کسی موشکافی نکرده باشداین نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا درباره آینده توافق هسته‌ای ایران در دولت وی در صورتیکه رئیس‌جمهور آمریکا شود، گفت: «اول اینکه این یک قرارداد امضا شده خواهد بود و دوم اینکه قرار است این توافق به امضا و تأیید درآید و متأسفانه اجرا شود. فراموش نشود این اقدامات قرار است در یکسال و نیم باقیمانده (از ریاست‌جمهوری اوباما) انجام گیرد. بنابراین این یک قرارداد امضا شده است و این مفاهیم زیادی دارد.»ترامپ ادامه داد: «اما من، این توافق را تحت نظارت قرار می‌دهم و زیر نظر می‌گیرم. همانطور که می‌دانید من قراردادهای بد زیادی را وقتی اقلامی را خریداری می‌کردم، در اختیار داشتم... من مهارت زیادی در موشکافی قراردادهای بد دارم و من این قرارداد را طوری موشکافی و بررسی می‌کنم که تابحال کسی اینطور آن را بررسی نکرده است.»* اگر رئیس‌جمهور شوم ایرانی‌ها دیگر «مرگ بر آمریکا نمی‌گویند»ترامپ در پاسخ به اینکه اگر ایران در اجرای توافق هسته‌ای تقلب کند، چه واکنشی بعنوان رئیس‌جمهور آمریکا نشان خواهد داد، گفت: «من طوری آنها را تحت تعقیب قرار می‌دهم که نمی‌توان تصور کرد. آن‌ها به آمریکا بسیار احترام خواهند گذاشت و دیگر بیرون نمی‌آیند و فریاد بزنند "مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل".»وی سپس ضمن انتقاد از سیاست‌های ایران نوشت: «چه کسی واقعاً‌ می‌تواند تصور توافق با کشوری را بکند که در خیابان‌ راهپیمایی می‌کنند... این توافق به تمامی اشکال، فاجعه است. یک مسئله‌ای که افراد حتی درباره آن حرف نزده‌اند این است: در این توافق، یک بند "حمله" وجود دارد. اگر کسی به آن‌ها حمله کند، ما باید از آن‌ها (ایران) محافظت کنیم. این مسئله را که اگر اسرائیل به آنها حمله کند چه اتفاقی رخ می‌دهد را هیچ کس حتی جان کری نیز نیز پاسخ نداده است.»حقوق بشر نباید اولویتمان در عربستان باشد/عدم حمایت از مبارک اعتبارمان را به باد دادترامپ در خصوص وضعیت حقوق بشر عربستان و لزوم گفت‌وگو با این کشور گفت: «ما باید درباره حقوق بشر با آنها وارد گفت‌وگو شویم اما این مسئله نمی‌تواند یک اولویت (برای آمریکا) باشد..ما نباید جهان را کنترل کنیم و زیر نظر بگیریم.»این میلیاردر آمریکایی در پاسخ به اینکه اگر رئیس جمهور آمریکا بود از «حسنی مبارک» رئیس‌جمهور مخلوع مصر حمایت می‌کرد یا او را رها می‌کرد، گفت: «احساس می‌کنم یک سابقه بسیار بد برای عدم حمایت از مبارک به جا گذاشتیم. او بسیار به اسرائیل وفادار بود. او بسیار به آمریکا وفادار بود... مبارک کسی بود که احتمالاً ما می‌بایست از او حمایت می‌کردیم. ما چیزهای زیادی را از دست دادیم زیرا بسیاری از افراد وقتی ما از مبارک حمایت نکردیم، گفتند: "آن‌ها از مبارک حمایت نکردند، پس از ما هم حمایت نمی‌کنند." ما با عدم حمایت از مبارک، اعتبار زیادی نزد کشورهای دیگر از دست دادیم.»رفتن به جنگ با عراق خاورمیانه را بی‌ثبات کردترامپ در پاسخ به اینکه آیا اگر حمایت از مبارک به قیمت استقرار ارتش مصر علیه معترضان تمام می‌شد، باز هم حاضر به حمایت از او بود یا خیر، گفت: «همه این مسئله به شرایط بستگی داشت. من به شما درباره چیزهایی می‌گویم که نباید انجام می‌شد. من به جنگ با عراق نمی‌رفتم. رفتن به عراق چیزی است که خاورمیانه را بی‌ثبات کرد.»این نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا درباره تصمیم آمریکا برای رفتن به لیبی گفت: «من فکر می‌کنم که تصمیم اوباما درباره لیبی یک تصمیم خوب نبود. به آنچه در این کشور رخ می‌دهد نگاه بیاندازید، فاجعه است.»ترامپ درباره «معمر قذافی» رهبر لیبی گفت: «من خانه‌ای را به او اجاره دادم که هرگز از آن استفاده نکرد. به این مسئله افتخار می‌کنم. او برای یک شب به من پول زیادی در قبال خانه‌ای داد که هرگز از آن استفاده نکرد.»وی درباره ازسرگیری روابط آمریکا با کوبا گفت: «فکر می‌کنم کار خوبی بوده است اما ما باید توافق بهتری می‌کردیم.»اسرائیل مجبور به داشتن سلاح هسته‌ای استترامپ درباره سلاح هسته‌ای رژیم صهیونیستی اینگونه گفت: «فکر می‌کنم آنها چاره دیگری ندارند. فکر می‌کنم آن‌ها واقعا چاره‌ دیگری ندارند. فکر می‌کنم که آن‌ها این سلاح‌ها را دارند و چاره دیگری ندارند. آنها باید از خودشان محافظت کنند.»
کد خبر: ۷۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۸

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir «آیا پول/ثروت خوشبختی می‌آورد؟» شاید قدمت این سؤال به قدمت اختراع پول/مالکیت خصوصی باشد. اما این مناقشه‌ای است که در دهه‌های اخیر هم‌زمان با تولید داده‌های معتبر و جامع آماری، بسیار بررسی‌ شده است. امروزه پذیرفته شده که صرفا ثروت با شاخص‌های اقتصادی سنتی نظیر درآمد ناخالص ملی نمی‌تواند وضعیت مردم کشورها را نشان بدهد. دانیل کانمن، برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۲ و آنگوس دیتون، اقتصاددان دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۰ در پژوهشی گسترده پس از بررسی ۴۵۰‌ هزار نفر، صراحتا اعلام کردند که به این نتیجه رسیده‌اند پول بیشتر لزوما به شادی بیشتر نمی‌انجامد!» در مقاله آنها نموداری بود که نشان می‌داد، وقتی درآمد از حد مشخصی فراتر می‌رود، ازآن‌پس درآمد بیشتر لزوما احساس بهتری به آدم‌ها نمی‌دهد. شاید همین کشفیات بود که منجر شد سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ اولین کنفرانس شادی ملل‌متحد را برگزار کند و سال بعد روز ۲۰ مارس را به‌عنوان روز بین‌المللی شادی نام‌گذاری کند. در همین راستا در سال‌های اخیر مؤسسه نظرسنجی گالوپ۱ یک رشته نظرسنجی را برای سنجش احساسات مثبت و منفی مردم جهان کلید زده است. اهمیت سنجش احساسات ازآن‌رو است که نه‌تنها کیفیت حیات ذهنی آدم‌ها را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد، بلکه رفتار آنها را نیز جهت می‌دهد. گالوپ برای سنجش احساسات مثبت و منفی افراد ۱۵ سال به بالای ۱۴۸ کشور جهان در سال ۲۰۱۴ نظرسنجی گسترده‌ای را با نمونه‌ای شامل ۱۵۳هزارنفر اجرا کرد. در این پیمایش برای سنجش احساسات مثبت از مردم پنج سؤال پرسیده شده: ۱- آیا احساس می‌کنید دیروز به خوبی استراحت کرده‌اید؟۲- آیا تمام دیروز با احترام با شما رفتار شد؟۳- آیا دیروز زیاد لبخند زدید یا خندیدید؟۴- آیا دیروز چیز جالبی یاد گرفتید یا انجام دادید؟۵- آیا دیروز احساس سرخوشی داشتید؟ بنا بر گزارش رسمی منتشرشده گالوپ باعنوان «۲۰۱۵ Global Emotions» بیش از ۷۰ درصد مردم جهان گفتند که روز قبل از نظرسنجی سرخوشی فراوان، لبخند یا خنده فراوان را تجربه کرده‌اند و احساس می‌کنند به‌خوبی استراحت کرده‌اند و محترمانه با آنها برخورد شده، ۵۰ درصد نیز گفته بودند که روز قبل چیز جالبی یاد گرفته یا انجام داده‌اند. گالوپ گزارش داد که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ شاخص احساسات مثبت تغییر چندانی نکرده و بین ۶۸ تا ۷۱ در نوسان بوده است. همچنین مشخص شد مردم آمریکای لاتین بیش از بقیه دنیا روزانه احساسات مثبت را تجربه می‌کنند. برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۴ هر ۱۰ کشور ابتدای فهرست از این منطقه بودند: پاراگوئه، کلمبیا، اکوادور، گواتمالا، هندوراس، پاناما، ونزوئلا، کاستاریکا، السالوادور، نیکاراگوئه. این آمار این استنباط را به ذهن متخصصان گالوپ متبادر کرد که احساس شادی در این منطقه پدیده‌ای فرهنگی است. جامعه‌شناسی احساسات نیز به ما می‌گوید احساسات، همچون عقاید، مخلوقاتی فرهنگی هستند، به این معنی که ما چگونه احساس‌کردن را نیز همچون بسیاری از باورها، دانش‌ها و مهارت‌های لازم برای زندگی فردی و اجتماعی، در فرایند جامعه‌پذیری «می‌آموزیم». ما به‌طور غیرمستقیم یاد می‌گیریم که بر کدام وجوه زندگی تمرکز کنیم، وضع خود و اطراف‌مان و رویدادها را چگونه تفسیر کنیم و چه احساسی نسبت به آنها داشته باشیم. در آمار احساسات مثبت، ۱۰ کشور انتهای فهرست که مردمش کمتر از مردم ۱۳۸ کشور دیگر احساس مثبت داشتند، عبارت بودند از: سودان، تونس، بنگلادش، صربستان، ترکیه، افغانستان، بوسنی و هرزگوین، گرجستان، لیتوانی و نپال. برخلاف بعضی تصورات، خوشبختانه ایرانی‌ها در انتهای این فهرست نبودند. احساسات مثبتی که ایرانیان در زندگی روزمره خود تجربه می‌کنند و در پاسخ به سؤال‌های گالوپ آن را تأیید کرده‌اند، دست‌کم آن‌قدر زیاد بوده که آنها به قعر جدول رتبه‌بندی احساسات مثبت سقوط نکنند. طبق گزارش گالوپ سه‌چهارم بزرگسالان دنیا گفته بودند روز قبل مصاحبه لبخند زده یا خندیده‌اند، حتی ۵۲ درصد مردم افغانستان نیز، اما در میان ۱۴۸ کشور دنیا فقط در تونس، صربستان و ترکیه کم‌تر از ۵۰ درصد مردم چنین تجربه‌ای داشتند. در این نظرسنجی گسترده که به زبان‌های محلی کشورها اجرا شد، احساسات منفی نیز بررسی شد. برای این منظور پنج سؤال پرسیده شد. یکی از سؤال‌ها این بود که آیا پاسخ‌گو روز قبل در بیشتر اوقات احساس درد جسمی، نگرانی، غم، اضطراب و عصبانیت داشته است یا خیر. نتایج نشان داد روز قبل از پیمایش یک‌سوم مردم دنیا نگرانی یا اضطراب را تجربه کرده بودند، یک‌چهارم درد جسمی و کمی کم‌تر از یک‌پنجم غم‌ و خشم را تجربه کرده بودند. به‌طور میانگین ۲۵ درصد مردم دنیا همه پنج احساس فوق را تجربه کرده بودند. بیشترین شیوع این احساسات در عراق (۵۶ درصد مردم) و کم‌ترین در ازبکستان بود. ۵۰ درصد ایرانیان نیز چنین تجربه‌ای را گزارش کردند. عراق در پیمایش‌های ۲۰۱۱، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ همواره در صدر فهرست بوده و از سال ۲۰۰۸ به بعد همواره بین پنج کشور اول بوده است. در سال ۲۰۱۴، ۱۰کشور ابتدای فهرست عبارت بودند از: عراق، ایران، کامبوج، لیبریا، سودان‌ جنوبی، اوگاندا، قبرس، یونان، توگو، بولیوی و فلسطین. در سال ۲۰۱۳ کشورهای مصر، سوریه، سیرالئون، قبرس شمالی و لبنان در کنار عراق، ایران، یونان، قبرس و کامبوج جزء ۱۰ کشور صدرنشین بودند. بنا به گزارش گالوپ، به لحاظ منطقه‌ای، مردم خاورمیانه نسبت به سایر مناطق جهان کمترین احساسات مثبت و بیشترین احساسات منفی را تجربه کرده بودند. این یافته با وجود تحولات و وضع فعلی خاورمیانه شاید چندان هم عجیب نباشد. شیوع احساسات منفی در این منطقه حدود ۲۵ درصد و بیش از میانگین جهانی بود (به جز در الجزایر). گالوپ در هر دو گزارش ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ خود تأکید کرده است که در جدول رتبه‌بندی کشورها در احساسات مثبت و منفی، کشورها به‌طور معکوس قرار نگرفته‌اند؛ یعنی کشورهایی که بیشترین رتبه را در احساسات مثبت کسب کرده‌اند لزوما کمترین رتبه را در احساسات منفی به دست نیاورده‌اند. مثلا هم ابراز احساسات مثبت و هم ابراز احساسات منفی در میان مردم کشورهای آمریکای‌لاتین شیوع بالایی داشت. جالب اینکه بعضی کشورها هم احساسات مثبت و هم منفی ناچیزی نشان داده‌اند. این مردم کم‌احساس به طور عمده کشورهای شوروی سابق هستند. ۱۰ کشور ابتدای فهرست کم‌احساس‌ها عبارت بودند از: ازبکستان، چین، مغولستان، میانمار، روسیه، تایوان، رواندا، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان. اگر به۱۰ کشور ابتدای فهرست کشورهایی که احساسات منفی در آنها بیشترین شیوع را دارد، دوباره نگاه کنیم و شاخص توسعه انسانی (HDI) آنها را از اخیرترین گزارش سالانه سازمان ملل (۲۰۱۳) استخراج کنیم، خواهیم دید که در پیمایش سال ۲۰۱۴ گالوپ شش کشور شاخص توسعه انسانی متوسط یا پایین دارند، یعنی غالبا مردم در این کشورها درآمد سرانه و وضع آموزشی و بهداشتی نامناسبی دارند. تنها چهار کشور در شاخص توسعه انسانی وضع خیلی بالایی دارند: قبرس، یونان، لبنان و ایران. سرانه درآمد ناخالص داخلی قبرس و یونان حدود دو برابر ایران و لبنان اندکی بیش از ایران است، میانگین سال‌های تحصیل هم به‌عنوان یک شاخص آموزشی و فرهنگی در چهار کشور این فهرست بالاتر از ایران است. با این وجود مردم این کشورها نیز احساسات منفی را بیش از صدواندی کشور دیگر گزارش کردند. اگرچه گالوپ داده‌های خود را به‌طورکامل علنی منتشر نکرده تا بتوان درباره آن بررسی‌های دقیق‌تر آماری انجام داد، اما در همین حد هم به نظر می‌رسد اگرچه وضع نامساعد عینی و مادی زندگی با تجربه احساسات منفی می‌تواند همراه باشد، اما کشورهایی هم هستند که از لحاظ وضع درآمد، بهداشت، آموزش و کیفیت و استانداردهای زندگی بسیار بالاتر از بعضی دیگر هستند اما مردم زیادی در این کشورها همچنان احساسات منفی را تجربه می‌کنند. یکی از مباحثات در علوم اجتماعی این است که اگرچه احساسات کاملا بی ربط به واقعیت‌های عینی نیستند، اما احساساتی که افراد تجربه می‌کنند، ممکن است ناشی از عوامل دیگری نیز باشد. اینکه ما چگونه جهان اطراف را احساس کنیم، وابسته به این است که آن را چگونه بفهمیم و تفسیر کنیم. منابع متعددی هستند که فهم و تفسیر ما را از جهان می‌سازند؛ ازجمله تجارب تاریخی یک جامعه، آموزه‌های فرهنگی که ممکن است به‌طورمستقیم از طریق نظام آموزشی منتقل شده باشد یا به‌طور غیرمستقیم در فرایند تربیت یا حضور در جامعه آموخته باشیم و رسانه‌ها. بعضی تجارب تاریخی ممکن است ایجادکننده، تقویت‌کننده یا پایدارکننده احساسات منفی باشند، یا فهمی از وضع موجود ایجاد کرده باشند که به احساسات منفی بینجامد، مثلا جنگ و نابسامانی شدید و طولانی. بعضی رویدادهای دور یا نزدیک یا بعضی اطلاعات ممکن است سطح مطالبات را به حدی بالا برده باشد که بهبود وضعیت عینی و کیفیت زندگی آن‌چنان که هست احساس نشود و ناکامی و احساسات منفی به بار بیاورد. اگر فهم ما از جایگاه واقعی‌مان در جهان منطبق با واقعیت نباشد نیز مطالباتی شکل می‌گیرد که با منابع و امکان‌های موجود ناسازگار خواهد بود و دست نیافتن به آن مطالبات می‌تواند احساس خشم یا غم تولید کند. تصویری که رسانه‌ها از وضع زندگی مطلوب در اختیار ما می‌گذارند، عامل دیگری است که تفسیر ما را از وضعیت خودمان شکل می‌دهد و متعاقب آن احساسات متناظرش را پدید می‌آورد. امروزه رسانه‌ها اطلاعات و تصاویری از سراسر دنیا مخابره می‌کنند که به مدد تکنولوژی‌های نوین در دسترس خیل عظیمی از جمعیت جهان است. وقتی اطلاعات و تصاویری دریافت می‌کنیم که برای ما مطلوب، اما دست‌نیافتنی است، ممکن است غمگین یا افسرده شویم. اگر برای دستیابی به همه مطلوب‌هایی که می‌بینیم خود را مُحِق بدانیم و انتظاراتی داشته باشیم که احتمال بدهیم امکان برآورده شدنش نیست یا کم است، معمولا مضطرب، غمگین یا حتی خشمگین می‌شویم. از سوی دیگر همان‌طور که گالوپ به‌طور مختصر نشان داده است، به‌نظر می‌رسد بعضی فرهنگ‌ها به‌طور متفاوتی احساسات خود را تجربه و بیان می‌کنند. ممکن است در فرهنگ‌های مختلف میراث و آموزه‌هایی وجود داشته باشد که افراد را ترغیب کند نوع خاصی از احساسات را بیشتر ادراک و بیان کنند یا نکنند. همچنان که گفتیم در فهرست ۱۰ کشوری که مردم‌شان هم احساسات مثبت و هم احساسات منفی کمی گزارش کردند، قرابت‌های فرهنگی و منطقه‌ای دیده می‌شود. این داده این ظن را تقویت می‌کنند که در این فرهنگ‌ها ادراک و بیان احساسات احتمالا به‌شدت بعضی مناطق دیگر نیست. اگرچه اظهارنظر دقیق درباره این موضوع نیاز به مطالعات دقیق‌تر دارد، بااین‌حال بعضی حدس‌ها دور از ذهن نیست. برای مثال در آموزه‌های فرهنگ عامه ما در ایران مفهوم «چشم زخم» مفهوم مشهوری است. افراد بسیاری هستند که به چشم زخم اعتقاد دارند و رویدادهای متعددی را به آن نسبت می‌دهند. همچنین این آموزه وجود دارد که برای در امان ماندن از چشم زخم لازم است بخشی از داشته‌های خود را پنهان کرد و در معرض دید عموم قرار نداد، یا درباره آن با کسی سخن نگفت و حتی در موارد نیاز تظاهر به نداشتن چیزهایی کرد: پول، سلامت و البته شادی! در تجربه اغلب ما موقعیت‌هایی هستند که در آن افراد (یا حتی خود ما!) درعین‌حال که وضع خیلی نامطلوبی ندارند در محافل عمومی و نزد دوستان و آشنایان از نداشتن پول، بیماری، گرفتاری، بختِ بد، غم‌وغصه و «هزار بدبختی» ناله و شکایت می‌کنند! این نالان‌بودن و ابراز مداوم احساسات منفی، گاه به عادتی پایدار تبدیل می‌شود و حتی به نظر می‌رسد تکرار آن گاه موجب سرایت اجتماعی آن می‌شود. یعنی وقتی به‌طور مداوم کسی یا کسانی در اطراف ما از گرفتاری و بخت بد خود می‌نالند، احساسات منفی شیوع می‌یابد. از سوی دیگر بیان احساسات منفی، می‌تواند موجب جلب توجه و ترحم دیگران شود. جلب توجه و ترحم، پاداشی است که فرد در قبال بیان احساسات خود می‌گیرد و اگر این اتفاق به طور گسترده رخ دهد، می‌تواند تقویت‌کننده هنجاری شود که طبق آن افراد بیش از آنکه تمایل داشته باشند احساسات مثبت خود را با دیگران در میان بگذارند، احساسات منفی را به اشتراک می‌گذارند. در همین راستا می‌توان به آموزه‌ای دیگر بین ایرانیان اشاره کرد که سهیم‌شدن در احساسات منفی دیگران (غم و غصه و...) را واجد ارزش و یک فضیلت اخلاقی معرفی می‌کند. ما معمولا هم‌نوایی و همدلی با احساسات منفی دیگران را نشانه عمق دوستی می‌دانیم. به‌نظر می‌رسد این امر نیز تقویت‌کننده هنجار ابراز احساسات منفی است. بیان احساسات منفی علاوه بر جلب توجه و ترحم، که فی‌نفسه نوعی پاداش برای ابراز‌کننده محسوب می‌شود، می‌تواند پیامدهای دیگری نیز داشته باشد. کسی که احساسات منفی خود را بیان می‌کند، می‌تواند با ترحمی که جلب می‌کند، امتیاز بگیرد. امتیاز لزوما نفع مستقیم مادی و مالی نیست. ما نوعا از اینکه دیگران احساس خوبی نداشته باشند می‌رنجیم و درصدد بر می‌آییم احساس رنج و غصه آنها را برطرف کنیم، از این رو ممکن است فرصت‌ها و امکان‌هایی به آنها بدهیم که احساس بهتری داشته باشند؛ مثلا توقع کمتری در انجام بعضی کارها (که وظیفه آنها تلقی می‌شده) از آنها داشته باشیم و از بعضی خبط و خطاهایشان چشم بپوشیم. پذیرش کم‌کاری و خطاکاری نیز پاداش‌هایی است که فرد در قبال بیان احساسات منفی خود دریافت می‌کند. اگر در یک بافت فرهنگی اعطای چنین پاداش‌هایی (توجه، ترحم، پذیرش کم‌کاری و خطاکاری) در قبال کسانی که احساسات منفی خود را به‌طور مداوم ابراز می‌کنند، رایج باشد، می‌توان پیش‌بینی کرد که اظهار احساسات منفی به رفتاری شایع تبدیل شود. به‌طور خلاصه می‌توان گفت داده‌های گالوپ صراحتا بیان می‌کند که اگرچه ادراک و ابراز احساسات منفی بین ایرانیان بیش از دیگر ملل شایع است، اما این لزوما به معنای فقدان احساسات مثبت میان آنها نیست. داده‌های گالوپ همچنین این حدس را تقویت می‌کند که صرفا عوامل عینی نظیر ثروت و استانداردهای زندگی تعیین‌کننده شیوع احساسات مختلف در ملت‌ها و جوامع نیست، بلکه معجونی از عوامل عینی و ذهنی (نظیر تجارب تاریخی و آموزه‌های فرهنگی) دست‌اندرکار شکل‌دادن به احساسات مردم جهان است. پی‌نوشت:گالوپ (Gallup) یک مؤسسه خصوصی نظرسنجی با سابقه ۸۰ ساله است که داده‌های کشوری و بین‌المللی فراوانی تولید می‌کند. در نظرسنجی‌های معمولا تلفنی و گاه حضوری گالوپ، دامنه متنوعی از موضوعات از دید مردم آمریکا یا کشورهای دیگر بررسی می‌شود؛ از جمله وضع اشتغال و کسب‌وکار، میزان هزینه‌کرد مصرف‌کنندگان، وضع مهاجران، مسائل نژادی، وضع آموزش، وضع بهداشت و بیمه، محبوبیت چهره‌های سیاسی و مذهبی، موضوعات مناقشه‌برانگیز مذهبی، سیاسی، اجتماعی و... . منبع: شرق
کد خبر: ۷۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

وزیر نیرو گفت: با روشهای بسیار ساده قادریم ۲۵ تا ۳۰ درصد آب را در هر منزل صرفه جویی کنیم و شهر و روستاهای زیادی را از خطر کم‌آبی برهانیم.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، «حمید چیت‌چیان» شب گذشته با حضور در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما اظهار داشت: بیش از یک‌هزار طرح در زمینه‌های توسعه خطوط انتقال و شبکه‌های آب و فاضلاب و توزیع برق در هفته دولت امسال در سراسر کشور به بهره برداری رسیده است. وی افزود: طرح انتقال پساب شهر همدان به نیروگاه شهید مفتح و اضافه شدن یک برجِ تر به این نیروگاه از جمله شاخصترین طرحهایی بود که در هفته دولت به بهره برداری رسید که با این طرحها هفتصد مگاوات به ظرفیت تولید این نیروگاه اضافه شد و به ظرفیت اسمی هزار مگاواتی خود رسید. وزیر نیرو با بیان "اضافه شدن یک برجِ تر به این نیروگاه نشان می‌دهد که مسئله آب در کشور آن‌قدر حاد است که وزارت نیرو که خود متولی آب کشور است برای صرفه‌جویی در مصرف آن اقدام کرده است"، گفت: این اقدام وزارت نیرو برای صرفه‌جویی در مصرف آب باید به‌سرعت در دیگر بخشها نیز تسرّی یابد. وی ادامه داد: افتتاح نیروگاه سیاه‌بیشه در مسیر تهران ــ‌ چالوس از دیگر طرحهای مهم به بهره برداری رسیده در هفته دولت بود که این نیروگاه نخستین نیروگاه از نوع تلنبه ذخیره‌ای در کشور و خاورمیانه است. چیت‌چیان از فعال بودن همزمان هفتصد نیروگاه در سراسر کشور خبر داد و گفت: اگر یکی از این واحدها به هر دلیل از مدار خارج شود نوسانی در شبکه ایجاد می‌کند که در صورتی که کنترل نشود منجر به قطع برق سراسری خواهد شد. وی افزود: با بهره برداری از نیروگاه سیاه‌بیشه، در این شرایط اضطراری این نیروگاه ظرف 30 ثانیه وارد مدار می‌شود. وزیر نیرو ظرفیت نیروگاه سیاه‌بیشه را 1040 مگاوات اعلام کرد و گفت: این ظرفیت بیش از ظرفیت نیروگاه هسته‌ای بوشهر و حتی بیش از بزرگترین واحد نیروگاهی کشور است. وی افزود: نیروگاه سیاه‌بیشه از پیچیده‌ترین نیروگاه‌های کشور است که تنها دو شرکت در دنیا توانایی طراحی و اجرای آن را دارند که این دو شرکت هم به هیچ وجه حاضر به انتقال تجربیات خود به ایران نبودند و وزارت نیرو با همکاری دانشگاه صنعتی شریف طراحی خاصی برای ساخت تونل مورد نیاز این نیروگاه را به اجرا درآورد. چیت‌چیان با اظهار "یک واحد از واحدهای نیروگاه سیاه‌بیشه در ابتدای سال 92 به بهره برداری رسیده بود"، گفت: در دو سال گذشته به‌تدریج سه واحد دیگر در مدار قرار گرفت که نقش بسیار مهمی در پایداری شبکه برق کشور دارد. وزیر نیرو خاطرنشان کرد: صنایع آب و برق جزو صنایع پویای کشور است که فن‌آوری‌های جدید به‌طور مرتب در آن ابداع می‌شود، به‌طوری که پارسال 17 فن‌آوری جدید در حوزه‌های آب و فاضلاب و برق با تلاش متخصصان داخلی در وزارت نیرو مورد استفاده قرار گرفت و هم اکنون 26 فناوری نوین دیگر را در دست اجرا داریم. وی ادامه داد: در حال حاضر ظرفیت اسمی تولید برق در ایران به 74هزار مگاوات رسیده و رتبه چهاردهم جهان را در ظرفیت نیروگاهی داریم؛ همچنین ایران در زمینه تولید تجهیزات نیروگاهی هم جزو هشت کشور برتر جهان است. این عضو کابینه دولت یازدهم با بیان "تاکنون فن‌آوری‌های تولید تجهیزات نیروگاهی را به چند کشور دیگر صادر کردیم و در تلاشیم نسل جدید نیروگاه‌های گازی را در کشورمان بسازیم"، گفت: بیش از 95 درصد فن‌آوری مورد نیاز بخش آب و بیش از 90 درصد فن‌آوری مورد نیاز بخش برق کشور در داخل تولید می‌شود. وی ادامه داد: تجهیزات و خدمات فنی مهندسی صنعت آب و برق را به 40 کشور دنیا صادر کرده‌ایم و همه اینها را شرکت‌های خصوصی انجام داده‌اند. وزیر نیرو با ابراز "این ظرفیت‌های موجود نیازمند بازارهای بزرگ است زیرا بسیاری از طرحها در حوزه آب و برق کشور به اشباع رسیده است"، گفت: وزارت نیرو از شرکت‌های خصوصی برای اجرای طرحهای بزرگ آب و برق در خارج از کشور حمایت می‌کند؛ اگر بازارمان محدود باشد امکان تحقیق و توسعه هم برایمان محدود خواهد بود، در صورتی که بازار بزرگی داشته باشیم هزینه‌های تحقیق و توسعه‌مان بسیار کم خواهد شد و قابلیت رقابتمان با دنیا افزایش خواهد یافت. وی افزود: اگر خواهان رونق اقتصادی هستیم، یکی از بهترین راهها یافتن بازارهای بزرگ در خارج از کشور است. چیت‌چیان تصریح کرد: صادرات خدمات فنی ــ‌ مهندسی از 1.3 میلیارد دلار در سال 92 به 2.5 میلیارد دلار در سال 93 رسید و صنعت آب و برق سهم بسیار بالایی در این صادرات داشت. وزیر نیرو با بیان "در دو سال اخیر حدود هشت‌هزار چاه غیرمجاز را بستیم و از این محل 750 میلیون مترمکعب از بیلان منفی موجود کاهش پیدا کرد"، گفت: در سالهای پرآب گذشته میزان متوسط بارش سالانه ایران 250 میلی‌متر بود، در حالی که متوسط بارش جهانی 750 میلی‌متر بود؛ اکنون که کشور ما 15 سال دچار خشکسالی مستمر است در 46 سال گذشته به‌طور متوسط 250 میلی‌متر بارش داشتیم که بارش ما در شش سال گذشته به‌طور متوسط 205 میلی‌متر بوده است. وی ادامه داد: از مهر سال گذشته تا امروز به‌طور میانگین فقط 192 میلی‌متر بارش داشتیم و این در مقایسه با متوسط سال گذشته 21 درصد و در مقایسه با سال گذشته 13 درصد کاهش نشان می‌دهد. وزیر نیرو با اعلام "درجه حرارت متوسط کشور هم در مقایسه با سالهای گذشته 1.1 درجه سانتیگراد افزایش پیدا کرده و منجر به تبخیر بیشتر آب و کاهش منابع در دسترس ما شده است"، گفت: میزان آب رودخانه‌های ما در ایستگاه‌های اندازه گیری جریان‌ آب بیش از 50 درصد کاهش پیدا کرده است. وی افزود: ما در سال 5.7 میلیارد مترمکعب بیلان منفی در منابع آب زیرزمینی داریم، یعنی میزان آبی که در سال از چاهها و چشمه‌ها و قنات‌ها برداشت می‌شود از آن میزان آبی که بر اثر بارش وارد سفره‌های آب زیرزمینی می‌شود بسیار بیشتر است. این عضو کابینه دولت یازدهم تصریح کرد: 609 دشت در کشور داریم که 330 دشت آن دچار بیلان منفی است و آن وضعی که برای دریاچه بختگان، هامون و ارومیه رخ داد برای سفره‌های آب زیرزمینی ما هم رخ داده است. وی ادامه داد: با وجود این همه خشکی و خشکسالی و تغییرات اقلیمی اگر مصرف آب را درست مدیریت کنیم بر مشکلات غلبه خواهیم پیدا کرد. وزیر نیرو در خصوص میزان مصرف آب در بخش کشاورزی گفت: 92 درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود؛ این در حالی است که در بخش کشاورزی راههای زیادی برای کاهش مصرف آب وجود دارد؛ مثلاً اگر به‌جای کاشت هندوانه محصولات راهبردی مانند گندم بکاریم، مصرف آب بسیار کاهش می‌یابد. چیت‌چیان از تبدیل شیوه‌های سنتی کشاورزی به کشاورزی صنعتی یا کشت گلخانه‌ای به‌عنوان راهکار مناسبی برای کاهش مصرف آب نام برد و گفت: چندی پیش وزیر جهاد کشاورزی به موردی اشاره کرد که در نتیجه تبدیل کشاورزی سنتی به گلخانه‌ای 94 درصد مصرف آب کاهش یافته بود. وزیر نیرو در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا با توجه به بحران آب این‌گونه اقدامات، جدی‌تر و سریعتر انجام نمی‌شود، گفت: یکی از این دلایل نبود اطلاعات کافی کشاورزان و همچنین مقاومت آنها در تغییر روشهای سنتی کشاورزی است. وی افزود: البته تغییر روشهای سنتی هزینه‌های زیادی برای کشاورزان دارد که دولت 85 درصد هزینه کشاورزانی را که روشهای آبیاری سنتی را به تحت فشار تبدیل کنند، بلاعوض پرداخت می‌کند. وزیر نیرو با بیان "امسال نمی‌توانیم همه دشتهای کشور را تحت برنامه مورد نظرمان قرار دهیم"، گفت: 100 دشت را به‌طور آزمایشی انتخاب کردیم و بنا داریم چاههای غیرمجاز را در این بخشها تعیین تکلیف کنیم. وی ادامه داد: ما علاوه بر خشکی و خشکسالی با مشکل دیگری شامل برداشت‌های بی‌رویه، غیرمجاز و غیرقانونی از منابع آب مواجه‌ایم و به همین جهت در دو سال اخیر حدود 8هزار چاه غیرمجاز را بستیم. چیت‌چیان خاطرنشان کرد: برخی چاهها پروانه دارند اما بیش از حد پروانه، آب برداشت می‌کنند که در این موارد نیز مقرر شد همه چاهها به کنتورهای هوشمند مجهز شوند تا از این طریق بتوانیم آب برداشت شده از چاه را کنترل کنیم. وزیر نیرو با اظهار "آبخوان‌داری نیز از اقدامات دیگر ماست که بر اساس آن آب به داخل سفره‌های آب زیرزمینی تزریق می‌شود"، گفت: در بخش مدیریت مصرف آب 15 طرح در دست اجرا داریم که 11 طرح در وزارت نیرو، سه طرح را وزارت جهاد کشاورزی و یک طرح را سازمان زمین شناسی اجرا خواهد کرد. وی افزود: با این برنامه‌ها امیدواریم بتوانیم طی پنج سال آینده بیلان منفی سفره‌های زیرزمینی را به صفر برسانیم و در 15 سال بعد از این پنج سال هم امیدواریم بتوانیم با کاهش برداشت از آبهای زیرزمینی وضع سفره‌ها را به وضع 25 سال قبل برسانیم. چیت‌چیان با بیان "برای اولین بار است که در مدیریت آب کشور میزان آب قابل برداشت از سفره‌های زیرزمینی 609 دشت کشور را مشخص کرده‌ایم که بر اساس آن سهم آب برداشتی در بخش شرب، کشاورزی و صنعت مشخص شده است"، گفت: اکنون تابلوی روشنی از میزان آب موجود و میزان برداشت‌ها پیش روی ماست و امیدواریم بتوانیم تالاب‌های خشک‌شده را نیز در این بخش احیا کنیم. وزیر نیرو با ابراز "مدیریت منابع آب باید با مشارکت چندین وزارتخانه و دستگاه صورت گیرد"، گفت: در دو سال گذشته 13 جلسه شورای عالی آب برگزار شد، در حالی که در طول سه دولت قبلی فقط این شورا هفت بار جلسه تشکیل داده است. چیت‌چیان در پاسخ به "چرا با توجه به 92 درصد مصرف آب در بخش کشاورزی این‌قدر به بحث صرفه‌جویی در آب شرب تأکید می‌شود؟"، گفت: کیفیت آب شرب با کیفیت آب کشاورزی متفاوت است و از همه منابع آب نمی‌توان برای آب شرب استفاده کرد و برای آب شرب نیازمند هزینه‌های قابل توجه هستیم. وی افزود: مثلاً‌ آب شرب یزد از حدود 400 کیلومتری آن تهیه می‌شود که تصفیه و کیفیت این آب بسیار هزینه‌بر است و هزینه آب شرب 10 برابر هزینه آب کشاورزی است. وزیر نیرو با بیان "گاهی اوقات ما منبع جدیدی برای آب شرب نداریم و اگر صرفه‌جویی نشود برخی شهرها و روستاها با جیره بندی آب مواجه خواهند شد"، گفت: با روشهای بسیار ساده قادریم 25 تا 30 درصد آب را در هر منزل صرفه‌جویی کنیم و شهر و روستاهای زیادی را از خطر کم‌آبی برهانیم. این عضو کابینه دولت یازدهم با اشاره به بازنگری‌های صورت گرفته در طرحهای سدسازی در دو سال فعالیت دولت یازدهم، گفت: احداث برخی سدها باید متوقف شود که برای مثال سدهایی که در حوزه دریاچه ارومیه بوده هیچ نتیجه مثبتی نداشته است. وی افزود: شرایط آبی کشور تغییر کرده است، مثلاً 15 سال قبل مطالعه‌ای برای احداث سد صورت گرفت که آن موقع احداث سد توجیه داشت اما با توجه به خشکسالی‌ها و مصارف آب در بالادستی دیگر سد توجیهی ندارد؛ مثلاً‌ سدهایی داریم که قرار بود 150 میلیون مترمکعب پشت آن آب ذخیره شود که 30 میلیون مترمکعب بیشتر آب ندارد. وزیر نیرو با اعلام "ما مشخصات برخی سدها را تغییر دادیم و مثلاً‌ ارتفاع برخی از این سدها را کاهش دادیم اما برخی سدها هم با همان مشخصات قبلی به فعالیت خود ادامه می‌دهند"، گفت: بسیاری از شبکه‌های آب بیش از 30 سال پیش احداث شده است که لوله‌ها هم عمر خاص خود را دارند. وی ادامه داد: اگر بخواهیم یک درصد از هدررفت آب را در شبکه‌ها پایین بیاوریم هزار میلیارد تومان سرمایه می‌خواهیم که کاری پرهزینه است. چیت‌چیان با بیان "در همه کشورهای دنیا برخی از آب شبکه‌ها هدر می‌رود"، گفت: ما در این بخش، مدیریت فشار در شبکه‌های آب شهری را دنبال کرده‌ایم. وی افزود: برای مثال شبها که مصرف آب به حداقل می‌رسد فشار شبکه‌ها بالاتر می‌رود و وقتی فشار بالا می‌آید احتمال پرت آب بیشتر می‌شود و اکنون در شبکه‌های آب، شیرهای تنظیم فشاری تعبیه کرده‌ایم که فشار را در ساعات روز تنظیم می‌کند. وزیر نیرو تصریح کرد: البته در برخی جاها نیز هیچ چاره‌ای جز تعویض لوله‌ها نداریم که این کار هم انجام می‌شود و در دو سال اخیر 1.3 واحد درصد از هدررفت آب را کاهش داده‌ایم و در بخش برق هم از 2.5 درصد پرت شبکه‌های برق جلوگیری کرده‌ایم. وی ادامه داد: نفوذ دادن آب به داخل زمین، تبدیل جریان آب از کانال‌ها به لوله‌ها و همچنین تبدیل آبیاری غرق‌آبی به آبیاری قطره‌ای از راهکارهای جلوگیری از تبخیر آب است. وزیر نیرو با اظهار "اخیراً‌ چند نفر از اساتید دانشگاه تحقیقاتی کرده‌اند که اگر موادی در سدها ریخته شود لایه نازکی روی سطح آب ایجاد می‌کند که تبخیر را کاهش می‌دهد"، گفت: البته ما هنوز از اثرات زیست‌محیطی این روش اطمینان کامل نداریم و اگر سازمان حفاظت محیط زیست تأیید کند این روش را به کار خواهیم برد. وی افزود: روشی دیگر در آمریکا اجرا شده است که بر اساس آن گویهایی را روی آب پشت سدها پخش می‌کنند و این گویها موجب کاهش تبخیر می‌شود؛ البته این روشی بسیار پرهزینه است و در همه جای آمریکا هم از آن استفاده نمی‌شود و در کالیفرنیا که شرایط خشکسالی سختی دارد از این روش استفاده شده است و ما هم این موضوع را تحت بررسی قرار داده‌ایم.
کد خبر: ۷۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۵

 پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir شاپور کریمی: تهدید متغیرهای زیست بوم انسانی بدون شک پیامدها و عواقب ناگوار اجتماعی و سیاسی را به دنبال خواهد داشت. مهاجرت، گرسنگی، حاشیه نشینی، نابودی کشاورزی و محیط زیست، مرگ گونه های جانوری و گیاهی، مرگ تالابها، نشست زمین و تهدید سلامت عمومی شهروندان از مصادیق بحران آبی کشور ایران است. براساس اسناد سازمان ملل، ایران در آینده خشک تر و داغ تر خواهد شد و یکی از دلایل آن عملکردی است که در نتیجه حرکت به سوی توسعه وجوددارد. درحالی وزیر محترم نیرو خبر از واردات آب به ایران می دهد که ذخایر استراتژیک آب به حد منفی کاهش پیدا نموده است. میزان آب در دسترس کشور در حال حاضر از 130 میلیارد مترمکعب به 110 میلیارد مترمکعب تنزل داشته و در مقابل، مصرف به شدت افزایش یافته است. همچنین بنابر آمارها متوسط بارش کشور در سال‌های اخیر به 207 میلیمتر رسیده و از سوی دیگر با توجه به اینکه درجه حرارت کشور 1.2 درجه بالا رفته، تبخیر منابع آبی افزایش یافته است. گزارشها و هشدارهای مدیران ملی و استانی، تیترهای ریز و درشت رسانه های نوشتاری، پیامهای تصویری و کاریکاتورهای آبی و خشکسالی فضای مجازی خبر از آن می دهد که ایران در آینده نه چندان دور با چالش بزرگی در حوزه تغییر اقلیم و بحران آب مواجه خواهد شد که در صورت عدم اتخاذ تصمیمات و اقدامات راهبردی و عملیاتی شاید جبران عواقب و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آن غیرقابل امکان باشد. با توجه به ضرورت تببین و تشریح معضلات تنش آبی که هم اکنون کشور با آن درگیر است، برگزاری کارگاههای آموزشی و همایشهای علمی به منظور ارتقای سطح مسئولیت پذیری اجتماعی(social responsibility) ومشارکت شهروندان درجهت مبارزه و مقابله با پدیده شوم قرن و همچنین انتقال الگوی صحیح مصرف از شرب تا کشاورزی یکی از راهکارهای پیش رو است. بدون شک مهمترین عامل در بروز تشنجات سیاسی و درگیریهای نظامی جهان بخصوص خاورمیانه در قرن بیست ویکم، چالش آب خواهدبود. معضلی که کشور ما ایران نیز از ترکشهای آن در امان نخواهد بود. با استناد به دعای کوروش بزرگ می توان اذعان نمود که مبارزه و مقابله تمدن ایران زمین با خشکسالی دارای سابقه چندین هزار ساله است ولی در قرن معاصر به علل مختلف این بحران، تشدید و ساکنین کره خاکی زمین را به چالش کشیده است و دانشمندان و کارشناسان ناامیدتر از گذشته چشم به تغییر رفتارانسانها دوخته اند. مجموع بارندگی سالانه در ایران حدود 400 میلیارد مترمکعب است که 284 میلیارد مترمکعب آن به طور مستقیم تبخیرشده و تنها بخش کمی از آن به صورت آبهای سطحی، ابهای زیرزمینی، منابع آب کشور را تأمین می کند. درحالی حدود یک یک درصد جمیعیت جهان در ایران زندگی می کنند که تنها 26/. درصد از منابع آب شیرین جهان در کشور ما وجود دارد. برآوردهای علمی نشان می دهد که با افزایش تدریجی جمعیت، ایران تا دو دهه آینده با کمبود شدید آب روبرو خواهد شد، ضمن آنکه پژوهشهای جهانی نشان داده است که کاهش منابع آب در کشورهای خاورمیانه و رقابت برسر بهره برداری از منابع آب موجود در منطقه، نقش روزافزونی در امنیت ملی هر یک از این کشورها دارد. از این رو در آینده، آب در خاورمیانه می تواند به سرمایه ارزنده تر و حیاتی تر از نفت تبدیل شود. نکته قابل توجه آنکه سرانه ی آب برای هر ایرانی در سال 1340 میزان 8600 مترمکعب و در سال 1378 به میزان 2100 مترمکعب بوده است. پیش بینی می شود که این مقدار در سال 13400 به 1300 مترمکعب برسد. کاهش این سهم به کمتر از 1000 مترمکعب در سال، کشور را با بحران جدی کم آبی روبرو خواهد کرد. بحران آب در کشور تا بدانجا جدی است که وزیر نیرو از واردات آب از سه کشور مجاور خبر داد. با استناد به گزارشهای منتشره از سوی وزارت نیرو سدهای کشور همچنان تشنه هستند. هم اکنون 42 سد کشور بین 90 تا 100 درصد پرشدگی دارند که نام سدهای لتیان، البرز، دز، میجران، عباسپور و ارس در این میان دیده می شود. براساس این گزارش، با نگاهی به وضعیت پرشدگی سدهای کشور، از مجموع 159 سد بزرگ کشور، 61 سد که 42 درصد از ظرفیت کل مخازن سدهای کشور را به خود اختصاص داده اند، در زمان حاضر کمتر از 40 درصد ظرفیت خود، آب دارند. براساس گفته های قایم مقام وزیر نیرو ذخایر استرتژیک آب کشور هم اکنون دارای رتبه منفی است که هشدار جدی برای مسئولان نظام است. نکته حائز اهمیت آنکه به قول یکی از اساتید دانشگاه تهران، جمعیت آوارگان آب در ایران در حال افزایش است. دکتر حسین ایمانی جاجرمی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در نشست تخصصی «نقش باورها، ارزش‌ها و سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب» اظهار داشت: «در جنوب شرق کشور به دلیل خشکسالی، آوارگان آب داریم و آوارگان آب دریاچه ارومیه هم احتمالا به تهران مهاجرت می‌کنند که خود با هزار و یک مشکل مواجه است.». «ایران در آینده گرم‌تر و خشک‌تر خواهد شد و این حاصل نتایج تغییرات آب و هوایی است»، این هشداری است که گری لوئیس، هماهنگ ‌کننده مقیم سازمان‌ ملل متحد در ایران، خرداد ماه سال جاری در مصاحبه‌ای با نشریه تایمز عنوان کرده است. لوئیس اضافه کرده که الگوی بهره‌برداری و مدیریت منابع‌ طبیعی در ایران «ناپایدار» است و کشور ما مانند کشورهای غنی در منابع طبیعی، باید رویکرد خود را بر پایه دو موضوع مهم تغییر دهد؛ اول این‌که مالیات سنگینی برای استفاده از منابع غیرقابل تجدید گذاشته شود و دوم آن‌ که برای منابع تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری شود. نکته حایز اهمیت آنکه ایران رتبه ششم و تا هفتم تولید گازهای گلخانه‌ای در دنیا را دارد و چندان غریب نیست که ما دچار تحریم‌های جامعه بین‌الملل در حوزه تغییرات آب و هوایی شویم. برهمین اساس شکل‌گیری اراده و عزم جدی برای کاهش گازهای گلخانه‌ای و اثرات مخرب آن ضروری است. مهمترین معضل فعلی کشور کمبود آب است. ایران دچار تنش آبی خواهد شد؛ درنتیجه بحران آب به عنوان بزرگترین بحران زیستی، ایرانیان را در آینده نه چندان دور مورد تهدید قرار خواهد داد. نگاهی اجمالی به وضعیت بارش باران حاکی از آن است که در سال ۱۳۳۵ سرانه آب در ایران معادل ۷۰۰۰ مترمکعب بوده است. در سال ۱۳۹۰ این سرانه به مرز بحرانی یعنی ۱۷۰۰ مترمکعب رسیده است. اگر این روند، کاهش یا ادامه یابد، کشور ایران دچار تنش آبی خواهد شد. بحران آب تا بدانجا خطرآفرین و هشدارآمیز است که دکتر کلانتری، مشاور دکتر روحانی طی سخنانی صریحا اعلام نمود که در صورت تداوم چنین وضعیت آبی در کشور، میزان 70 درصد جمعیت کشور برابر با 50 میلیون نفر از ایران کوچ خواهند کرد یا معاون سازمان محیط زیست طی سخنانی هشدار داد که استان مازندران به عنوان یکی از استانهای پربارش کشور در آینده بیابان خواهد شد و همچنین فاضلی، معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست جمهوی اعلام نمود که بحران آب به اندازه پرونده ای هسته ای دارای اهمیت است. تنویر افکارعمومی، ارایه آموزشهای لازم از سطوح پایین جامعه، فرهنگ سازی، توانمندسازی بانوان و همچنین ایجاد بستر مشارکت نهادهای مدنی اعم از موسسات غیردولتی و احزاب در بخش پیشگیری از بحران آب لازم و ضروری است. *شاپور کریمی/دبیر همایش علمی بحران خشکسالی در ایران
کد خبر: ۷۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۵

همزمان با مشخص تر شدن صف بندی موافقان و مخالفان توافق هسته ای ایران در کنگره آمریکا، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده این کشور نیز از این موضوع به عنوان ابزاری برای نشان دادن ماهیت مواضع خود و به ویژه تلاش برای کسب آرای یهودیان آمریکا استفاده می کنند. در همین زمینه، یکی از نامزدهای جمهوری خواهان گفته، اگر رئیس جمهور شود، دستور حمله نظامی به ایران را صادر می کند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش «تابناک»، ریک سنتروم، سناتور سابق آمریکایی و یکی از نامزدهای احتمالی جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گفته، اگر جمهور شود، درخواست نابودی تأسیسات هسته ای ایران را مطرح می کند و در غیر این صورت، دستور انجام حمله نظامی به ایران را صادر خواهد کرد. سنتروم که این اظهارات را در جریان تبلیغات انتخاباتی خود در مجمع یهودیان آمریکا و در جلسه ای که توسط «فدراسیون یهودیان دِس مونیس» ترتیب داده شده بود، بیان کرده، در ادامه اظهار داشته: «آن ها (ایرانی ها) تردیدی ندارند که اگر ریک سنتروم رئیس جمهور شود، تأسیسات هسته ایشان در آتش خواهد سوخت؛ مگر اینکه نسبت به جمع آوری این تأسیسات اقدام کنند». سنتروم که پیش از این، اقدام دولت اوباما در دستیابی به توافق هسته ای با ایران را یک «خیانت» به امنیت ملی آمریکا خوانده، اظهار داشته، ریاست جمهوری جایگاهی برای آزمون و خطا نیست. وی در این زمینه به تجربه خود در سنا و موفقیتش در وضع تحریم ها علیه ایران اشاره کرده است. وی همچنین مدعی شده که عمیقاً درباره اسلام مطالعه داشته و دریافته که برخی مسلمانان، پیرو آیینی هستند که وی آن را یک «مکتب آخرالزمانی» می خواند. این سناتور سابق اظهار داشته: «داعش، ایران و اسلام گرایان افراطی در خاورمیانه . آن ها می دانند من که هستم. اگر به من فرصتی بدهید، من می دانم چطور می توان آن ها را شکست داد». سنتروم در جلسه مذکور در پاسخ به پرسشی اظهار داشته از هر وسیله ای که برای شکست دادن داعش لازم باشد، از جمله استفاده از نیروهای ویژه آمریکایی بهره خواهد گرفت. به عقیده وی، سیاست «مهار» تنها باعث شده که داعش در طول زمان قدرتمندتر شده و به تهدیدی خطرناک تر تبدیل شود. درباره دیگر موضوعات، سنتروم خواستار ملغی شدن لایحه خدمات درمانی اوباما و اتخاذ موضعی سفت و سخت در بحث مهاجرت شده و ارزش های یهودی- مسیحی را «ارزش های کتاب مقدس» خوانده است. پس از این اظهارات، دیوید آدلمن، رئیس فدراسیون یهودیان دس مونیس گفت که به عقیده وی، سنتروم توانست به خوبی مواضع خود را بیان کند. وی گفت: «واضح است که جامعه یهودیان بسیار مهم است و وی به برخی موضوعات اشاره کرد که در مرکز توجه این جامعه قرار دارد». به هر حال، همان گونه که مشخص است، سنتروم نیز همچون دیگر نامزدهای جمهوری خواه، تلاش دارد خود را هر چه بیشتر طرفدار منافع رژیم اسرائیل و یهودیان نشان دهد و بهترین راه را در این زمینه، حمله به توافق هسته ای ایران و اتخاذ موضعی غیرمنعطف در مقابل ایران یافته است.
کد خبر: ۷۱۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۰

فست‌فود اینجا فست‌فود آنجا فست‌فود همه جا! کافیست اراده کنی تا بلافاصله یک پیتزا یا ساندویچ بخوری، اصلاً نیازی نیست از خانه‌ات بیرون بیایی و احیاناً چند قدمی پیاده‌روی کنی تا کمی هم به سلامتت برسی. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comبه گزارش پایگاه 598، حداکثر حرکتی که باید انجام دهی این است که گوشی تلفن را برداری و یک پیتزا یا ساندویچ را سفارش بدهی. ظرف کوتاه‌ترین زمان ممکن فست‌فود مورد نظر در بسته‌بندی‌های خوش آب و رنگ به در خانه می‌آید و تو می‌توانی با خوردن این غذای خوشمزه و بی‌خاصیت یک قدم به بیماری نزدیک‌تر شوی. آن همبرگر خوش آب و رنگ یا پیتزای رنگارنگ یا ساندویچ فست‌فودی که ما خودمان به دست خودمان سفارش می‌دهیم در واقع فرهنگ و سبک زندگی دیگری است که در زرورق پیچیده شده و ما با اشتها آن را گاز می‌زنیم! ‌تغییر در سبک خورد و خوراک خیلی از ما وقتی صحبت از سبک زندگی می‌شود به یاد رفتار و گفتار می‌افتیم در حالی که سبک زندگی به خورد و خوراک و صد البته نحوه و کیفیت زندگی مانند میزان تحرک و خیلی چیزهای دیگر نیز وابسته است. فست‌فودها یا غذاهای آماده شاید در نگاه اول فقط نوعی از خوراکی محسوب شوند که قرار است در فهرست خوراکی‌هایی که ما به عنوان وعده اصلی یا میان‌وعده‌ها استفاده می‌کنیم قرار بگیرند اما اگر کمی دقیق‌تر به این مسئله نگاه کنیم متوجه می‌شویم غذاهای آماده، گستره‌ای به وسعت سبک زندگی را در بر می‌گیرند و گسترش رستوران‌های عرضه خوراکی‌های فست‌فود بیانگر تغییراتی شگرف در سبک زندگی جامعه است. همچنان که در جامعه ایران نیز طی سال‌های اخیر با تغییر در سبک زندگی و نوع نگرش افراد جامعه و همچنین با خروج بیشتر بانوان از خانه و افزایش مشارکت‌های اجتماعی زنان در زندگی صنعتی امروز و جایگزین‌هایی برای فرهنگ پخت و پز غذاهای سنتی و خانگی که نیازمند مقدمات و صرف وقت و انرژی بیشتری است مواجهیم، به همین خاطر هم هست که به موازات جدا شدن جامعه از فرهنگ و ارزش‌های سنتی شاهد رشد قارچ‌گونه رستوران‌های زنجیره‌ای فست‌فود هستیم. نماد سبک زندگی امریکایی و غربی شاید همه ما نام رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد را شنیده باشیم؛ رستوران‌هایی که در سراسر دنیا شعبه دارند و حتی برای حضور در کشورهای مسلمان هم برند حلال را در منوی غذاهایشان گنجانده‌اند. این همه برنامه برای حضور در کشورهای مختلف برای آن است که مک‌دونالد فقط یک همبرگر نیست بلکه باز شدن این رستوران در هر کشوری نمادی از رسوخ فرهنگ و سبک زندگی امریکایی در آن کشور است. در کشور ما نیز بلافاصله بعد از توافق ایران با گروه 1+5 و رفع تحریم‌ها این سایت مک‌دونالد بود که برای پذیرش نمایندگی در کشور ایران اعلام آمادگی کرد. این در حالی است که خیلی از افراد انتظار داشتند با رفع تحریم ها، باب همکاری‌های بین‌المللی در زمینه‌های علمی و اقتصادی گشوده شود. در امریکا سالانه بیش از 300 هزار نفر بر اثر مصرف فست‌فود از دنیا می‌روند. منتقدان این رستوران‌های زنجیره‌ای معتقدند غذاهای عرضه شده در مک‌دونالد یکی از عوامل اصلی شیوع چاقی در میان مردم امریکا و دیگر کشورهاست. پس از بررسی ارزش غذایی محصولات مک‌دونالد مشخص شد که غذایی مانند بیگ مک (Big Mac) یا مرغ سرخ کرده 910 کالری انرژی و 46 گرم چربی (که 13 گرم آن چربی اشباع شده است) دارد که مغایر استانداردهای غذایی است. در ایران هم روز به روز به جمعیت افراد چاق و دارای اضافه وزن افزوده می‌شود، چراکه روز به روز به تعداد رستوران‌های فست‌فود موجود در خیابان‌ها هم اضافه می‌شود و این همه رستوان حکایت از توازن میان عرضه و تقاضا در این حوزه دارد. مردم ما نه فقط در مواقعی که وقت کافی ندارند بلکه حتی برای گردش و تفریح هم اغلب رستوران را انتخاب می‌کنند نه گزینه‌های سالم‌تر و معقول‌تری مانند ورزش و بازی و گشت و گذار در طبیعت! به همین خاطر هم است که از یک طرف به کم‌تحرکی گرفتار شده‌ایم و از سوی دیگر تغذیه نامناسبی داریم و روز به روز چاق‌تر و در نتیجه ناسالم‌تر می‌شویم. بلای فست‌فود بر سر سلامتی چاقی و افزایش وزن و رژیم غذایی نامناسب به‌ویژه استفاده از روغن نباتی جامد و حیوانی، مصرف غذاهای آماده مثل کنسروها و فست‌فودها و مصرف بی‌رویه نمک می‌تواند از علل بروز بیماری‌های قلبی باشند. به گفته مجید حاجی‌فرجی، رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع‌غذایی در حال حاضر در کشور ما چاقی و اضافه وزن گریبانگیر مردم شده است. به باور وی مهم‌ترین عوامل چاقی فعالیت‌های کم فیزیکی و استفاده از غذاهای آماده و نیمه‌آماده است. اینگونه غذاها معمولاً حاوی عناصری مثل نمک زیاد، چربی زیاد، اسید چرب نا‌مناسب و مواد افزودنی هستند و باعث می‌شوند افراد ناخود‌آگاه مواد ‌غذایی نامناسب دریافت کنند. به باور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر 50 درصد مردم کشور چاق هستند که می‌توانستند آن را پیشگیری کنند زیرا چاقی آسیب‌های جدی به اعضای بدن می‌رساند، به طور مثال چاقی بیماری‌هایی نظیر قند، بیماری‌های کلیه و عروق را ایجاد می‌کند. دکتر سید‌حسن قاضی‌زاده‌هاشمی با تأکید بر کاهش استفاده از غذاهای چرب می‌افزاید: افزایش چربی ناسالم در بدن سکته مغزی را به همراه دارد. وی با بیان اینکه 50‌درصد مردم کشور دچار سکته قلبی و مغزی می‌شوند، تصریح می‌کند: باید با دقت در مصرف مواد غذایی از این مشکلات جسمی پیشگیری کنیم. تلخی بیماری شیرین زیر دندان فست‌فود‌خورها علیرضا استقامتی فوق‌تخصص غدد و متابولیسم با بیان اینکه چاقی و مصرف کالری بیش از حد به شیوع دیابت دامن می‌زند، می‌افزاید: طی 15 سال اخیر شمار افراد چاق از 13 درصد به 32 درصد رسیده که این مسئله آمار افراد مبتلا به دیابت را بالا می‌برد. وی به بررسی‌های انجام شده طی سال‌های اخیر در ایران در زمینه دیابت و چاقی اشاره کرده و می‌گوید: در مطالعات انجام شده توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور در سال 2005 میلادی که شامل جمعیت 25 تا 64 ساله بود، حدود 7/7 درصد جمعیت (2 میلیون نفر) به بیماری دیابت نوع 2 مبتلا بودند. به گفته این پزشک در سال 2007 میلادی نیز مطالعات دیگری که توسط دانشگاه‌های علوم پزشکی و در سنین 15 تا 65 سال صورت گرفت، 7/8 درصد جمعیت به دیابت مبتلا بودند، 6/26 درصد فشار خون و حدود 54‌ درصد نیز چاق بودند. همچنین در بررسی‌های انجام شده در سال 2011 میلادی که در گروه سنی 25 تا 70 ساله انجام شد، حدود 5/11 درصد آنها مبتلا به دیابت نوع 2 بودند که به‌طور عمده مربوط به بانوان و جمعیت شهرنشین بود. از سوی دیگر در مطالعه اول که سال 2005 میلادی انجام شد، نیمی از افراد از بیماری خود اطلاع نداشتند، اما در مطالعه سال 2011 میلادی که آگاهی مردم افزایش یافته بود، حدود 24 درصد از بیماری خود بی‌اطلاع بودند. بنا به تأکید استقامتی بررسی‌های صورت گرفته در مورد شیوع دیابت نشانگر آن است که تا 15 سال آینده، تعداد مبتلایان به دیابت در کشور از 4 به 9 میلیون نفر افزایش یافته و ایران به دومین کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر شمار دیابتی‌ها تبدیل می‌شود. پیشگیری از چاقی به جای درمان با قرص لاغری اصلاح سبک زندگی با ورزش و تحرک بدنی و همچنین تغذیه سالم یگانه راهکاری است که تمام پزشکان برای سلامتی و افزایش طول عمر و برخورداری از نشاط و شادابی بر آن تأکید دارند. برای رسیدن به این مقصود لازم نیست جای دوری برویم. اگر کمی به غذاهای سنتی و سبک زندگی خودمان نگاه کنیم می‌توانیم بخش مهمی از این موارد را در آن بیابیم. بیایید همین امروز، همین حالا که سفارش پیتزا داده‌اید تصمیم بگیریم به جای خوردن پیتزا یک غذای سبک خانگی یا لقمه‌ای نان و پنیر و سبزی بخوریم، هم سالم‌تر است، هم سبک‌تر و می‌توانیم اطمینان داشته باشیم آنقدر چاقمان نمی‌کند که برای کاهش وزن و لاغری به سراغ انواع و اقسام راهکارها از جمله استفاده از داروهای لاغری برویم. به نظرتان فکر خوبی نیست؟
کد خبر: ۷۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸