"اس۳۰۰" وحشت اسرائیلی ها را برانگیخت"اس۳۰۰" وحشت اسرائیلی ها را برانگیخت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از جام نیوز، تحلیلگران اسرائیلی بر این باور هستند نصب این سامانه ها پیشرفته در ایران باعث خواهد شد حمله به ایران سخت و ناممکن شود.
نشریهی "رای الیوم" در گزارش از دستیبابی ایران به سامانه موشکی "اس۳۰۰" و تغییر قدرت در منطقه پرداخت و نوشت: «دستیبابی ایران به سامانه موشکی "اس۳۰۰" باعث تغییر موازنه قدرت در منطقه خواهد شد و همچنین نصب این سامانه ها در مرزهای شمالی عبور هواپیماهای نظامی و مسافربری اسرائیلی را ناممکن خواهد ساخت.»
این نشریه در ادامه می نویسد: «مقامات اسرائیلی از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سامانه های موشکی "اس۳۰۰" ابراز نگرانی کرده اند. در این رابطه مقامات امنیتی اسرائیلی اعلام کرده اند که دستیابی ایران به این سامانه موشکی پیشرفته نه فقط باعث رعب و وحشت اسرائیل خواهد شد بلکه تهدیدی برای سلاح های هوایی غرب نیز خواهد بود زیرا عملکرد این سامانه بسیار دقیق و منحصر به فرد است.»
"ابراهام عاسئیل" پروفسور اسرائیلی و یک ژنرال بازنشسته و رئیس موسسه مطالعات استراتژیک در تل آویو (فیشر) در گفتگو با پایگاه خبری اسرائیلی "والا" گفت: «سامانه های موشکی "اس۳۰۰" خطر بزرگی برای نیروی هوایی اسرائیل به شمار می آید. اسرائیل در سال های گذشته هزینه های هنگفتی را برای توسعه ظرفیت، چشم انداز، فناوری و آموزش صرف کرده است البته این سامانه موشکی نمی تواند از انجام وظایف نیروی هوایی اسرائیل جلوگیری کند اما این سامانه می تواند خطرات زیادی را برای اسرائیل به همراه داشته باشد.»
ابراهام عاسئیل در رابطه با رسیدن این سامانه موشکی به سوریه و حزب الله لبنان گفت: «اگر این سامانه موشکی توسط سوریه و حزب الله در مرزهای شمالی نصب شوند عبور هواپیماهای نظامی و مسافربری اسرائیل ناممکن خواهد شد.»
در همین رابطه "امیر بوحبوط" کارشناس امور نظامی اسرائیل افزود: «ناکام ماندن قرارداد نظامی بین ایران و روسیه برای دستیابی به سامانه موشکی از سوی رسانه های ایرانی را نه غربی ها جدی گرفته اند و نه اسرائیلی ها زیرا همه ما می دانیم که روس ها به اموال ایرانی ها چشم دوخته اند و این قرارداد نظامی به دلیل فشار غربی ها به تاخیر افتاده است و تل آویو از این امر باخبر است.»
"یوزی روبین" مسئول سابق پروژه پیشرفت و توسعه موشکی وزارت امنیت اسرائیل می گوید: «دستیابی ایران به سامانه های موشکی "اس ۳۰۰" به هیچ وجه نمی تواند خبر خوبی برای ارتش اسرائیل باشد و نصب این سامانه های موشکی در مرزهای اسرائیل قواعد بازی را تغییر خواهد داد و این سامانه تاثیر منفی بر قدرت نیروی هوایی اسرائیل خواهد داشت ولی مسلح کردن سوریه و حزب الله به این سامانه های موشکی آزادی بیشتری به نیروی هوایی اسرائیل خواهد داد.»
روبین که در ساخت سامانه موشکی "حیتس" شرکت داشت در باره تغییر موازنه قدرت و استراتژیک در خاورمیانه گفت: «در درجه اول کشورهای عربی همچون عربستان سعودی و کشورهای خلیج [فارس] باید از دستیابی ایران به این سامانه ها وحشت کنند و بعداز این کشورها نوبت به اسرائیل خواهد رسید. عربستان سعودی دارای نیروی هوایی بسیار قوی است ولی این سامانه های موشکی طبیعتا سیاست هایی را که کشورهای عربی برای تقویت نیروی هوایی خود در پیش گرفته بودند را تغییر خواهد داد.»
این نشریه در پایان می نویسد: «تحلیلگران اسرائیلی بر این باور هستند که دستیابی ایران به سامانه های موشکی پیشرفته خطری بزرگ برای اسرائیل و آمریکا است و همچنین نصب این سامانه های پیشرفته در ایران باعث خواهد شد حمله به این کشور سخت و ناممکن شود.»
کد خبر: ۷۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
معاون اول رئیسجمهور با انتقاد از روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی، گفت: چه معنایی دارد زمینی که قابلیت سه بار کشت را داراست، تغییر کاربری داده شود؟ دولت با آرامش و ویلا داشتن افراد مخالف نیست اما به زدوبندهای اداری که ناحق ایجاد میشود حساس است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه مازندران، اسحاق جهانگیری شامگاه دوشنبه در جلسه شورای اداری مازندران در ساری، با اشاره به اینکه "استان مازندران فرصتهای زیادی برای توسعه دارد و باید مسایل استان را طوری مطرح کرد که با ارائه برنامههای استانی بتوان آن را به سمت و سوی درستی پیش برد"، اظهار کرد: نباید همیشه از مشکلات گفت و طوری فضای استان را نشان داد که مدیران استان ناتوان جلوه کنند.
وی با بیان اینکه "مازندرانیها حق بزرگی بر گردن دولت تدبیر و امید دارند و رئیسجمهور گفت وقتی به مازندران وارد شدم فهمیدم که فضای انتخابات عوض شده است"، افزود: مازندرانیها در انتخابات سال 92 کار اصلی را انجام دادند و هر حرکتی که لازم بود از جایی آغاز شود و به سایر کشور تسری پیدا کند، از همین مازندران شروع شد.
جهانگیری با اشاره به اینکه مازندران باید برای جلب سرمایههای خارج از کشور طرحهایی آماده داشته باشد و سرمایهگذاران را هدایت کند، تاکید کرد: سال 94 از نظر اقتصادی سختترین سال برای کشور است و باید در این زمینه مدیریت درستی اعمال شود.
وی با بیان اینکه "باید طرحهای نیمهتمام به بخش خصوصی واگذار شود"، گفت: از همین رو، ارزیابی مدیران استانی نیز بر این منطبق شد که طرحهای نیمهتمام را به بخش خصوصی واگذار کنند.
معاون اول رئیسجمهور درباره تغییر کاربری اراضی کشاورزی نیز اظهار کرد: چه معنایی دارد زمینی که قابلیت سه بار کشت را دارد، تغییر کاربری داده شود؟ دولت با آرامش و ویلا داشتن افراد مخالف نیست اما به زدوبندهای اداری که ناحق ایجاد میشود حساس است.
وی مازندران را استان با استعدادی معرفی کرد که میتواند از نظر توسعه در صدر اقتصاد کشور قرار گیرد و در ادامه گفت: بزرگترین بندر و دریای خزر را امروز در مازندران بازدید کردم ولی انتظار بیشتری از این بندر داشتم.
جهانگیری با بیان اینکه "وجود جنگل، میزان بارندگی، جمعیت خوشفکر و باسواد و نزدیکی مازندران به پایتخت یک موقعیت استثنایی است و از این رو مازندران باید رتبه اول توسعه کشور باشد"، تصریح کرد: در کنار توسعه مازندران، یک کار خلاف محیط زیست هم نباید انجام شود.
وی ادامه داد: در مازندران صنعت فولاد راهاندازی نکنید. برای توسعه اگر نتوانید صنعت فولاد بیاورید صنعت آیتی را میتوانید گسترش دهید زیرا به گفته مسئولان این حوزه در مازندران قابلیت اشتغالزایی 100 شغل در این بخش وجود دارد.
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر لزوم اتمام پروژههای مازندران در بخش راهسازی، اظهار کرد: جاده فیروزکوه در سال 94، جاده هراز در سال 95، قطعه یک آزادراه تهران شمال در سال 96 و قطعه 4 آن تا پایان سال 94 افتتاح میشود.
جهانگیری ، با بیان اینکه استاندار مازندران و وزیر راه باید پیگیر اتمام این پروژهها باشند، بر ضرورت تکمیل سدهای استان نیز تاکید کرد.
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر اینکه دغدغه دولت درباره رفع بیکاری جدی است، گفت: مذاکرات هستهای از افتخارات تاریخ ایران به شمار میرود.
جهانگیری در شورای اداری استان مازندران اظهار کرد: مدیریت موضوع هستهای در دولت روحانی برای یک دوره ریاست جمهوری کافی است.
وی با اشاره به تدابیر رهبری درباره مذاکرات هستهای گفت: دولت روحانی سه هدف اینکه دنیا حق هستهای ایران را به رسمیت بشناسد، از دستاوردهای هستهای کشور حفاظت شود و به تحریمهای ظالمانه پایان دهد را دنبال کرد.
جهانگیری با بیان اینکه مذاکره با 1+5 یکی پیچیدهترین مذاکرات دیپلماسی دنیا بود و اینکه ایران در یک طرف و 6 کشور در طرف دیگر قرار داشت قطعا یکی از افتخارات تاریخ ملت ایران بود، افزود: این مذاکرات نشان داد که چگونه با عزت در این مذاکره تعامل شد و نشان دادیم که جمهوری اسلامی دستاوردهای مهمی داشته و از سویی تربیت نیروی انسانی در عرصه دپیلماسی یکی دیگر از این دستاوردها بوده است.
وی با اشاره به اینکه قطعا جمهوری اسلامی در چند صد سال اخیر در منطقه در زمره کشورهای قدرتمند بوده و ایستادگی ملت ایران جزء استثناییترین اتفاقات به شمار میرفت، تصریح کرد: دشمنان فکر میکردند با تحریمهای ظالمانه ملت ایران لب به اعتراض میگشاید و صنایع ورشکست خواهند شد.
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر اینکه آمریکا میداند که بدون ایران نمیتواند با داعش مبارزه کند و این مهم است که بتوانیم از اقتدار و موقعیت کشور دفاع کنیم، ادامه داد: بحثهایی درباره توافق هستهای در آمریکا مطرح میشود که به خودشان مربوط است و این موضوع باید در درون کشورها حل شود.
وی با اعلام اینکه طبق سند چشمانداز 20 ساله مورد تاکید رهبری -که بیش از 10 سال از آن گذشته است- ایران باید قدرتمندترین کشور در خاورمیانه باشد و تحقق این خواسته وظیفه مسئولان است، افزود: در حال حاضر تحریمها به پایان رسیده و دغدغه مسئولان در خصوص بیکاری جدی است تا جوانان بتوانند با تامین هزینه، زندگی خود را اداره کنند.
جهانگیری با اشاره به اینکه آنکه بیش از همه درخصوص مذاکرات جیغ میزند اسراییلیها هستند، یادآور شد: اگر آمریکاییها به سمت و سوی اسرائیلیها و عربستانیها گرایش پیدا کنند معنایش این است که برخی سیاستمداران آمریکایی میخواهند با پول کشورهای دیگر به منافع سیاسی خود برسند.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر کشورهای جهان برای بهرهگیری از بازار ایران گوی سبقت را از هم میربایند؛ میخواهیم تولید، صادرات و توسعه کشور، رفاه مردم در اقتصاد ایران براساس نسخه اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد و باید این مهم در روابط خارجی لحاظ شود.
وی عنوان کرد: نسخه اقتصاد مقاومتی به معنای سیاستهای عالمانه و دقیق برای توسعه کشور است و همه مدیران باید از آن تبعیت کنند.
معاون اول رئیس جمهور با بیان اینکه از اواخر امسال حرکت توسعه و رشد اقتصادی به صورت شتابان اجرا خواهد شد، یادآور شد: باید مدیریت الکترونیک را فعال کرده و حرکت مبارزه با فساد را با شدت و حساسیت بالا دنبال کنیم.
کد خبر: ۷۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷
شورای امنیت سازمان ملل متحد ساعتی پیش قطعنامه ای در تائید برنامه جامع مشترک هسته ای کشورمان صادر کرد که در واکنش به آن وزارت خارجه کشورمان هم بیانیه ای را منتشر نمود.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com ، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران اندکی پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تایید برجام در این زمینه بیانیه منتشر کرد.
متن این بیانیه در زیر میآید؛
۱- جمهوری اسلامی ایران دانش و فناوری، از جمله فناوری صلح آمیز هسته ایران را به عنوان میراث مشترک بشریت قلمداد می نماید. در عین حال، بر اساس مبانی محکم ایدئولوژیک، راهبردی و بین المللی، سلاح های کشتار جمعی و به ویژه سلاح های هسته ای را به طور مطلق به عنوان سلاح هایی منسوخ، غیر انسانی و مضر برای صلح و امنیت بین المللی، مردود می داند. با الهام از آموزه های متعالی اسلامی و بر مبنای اندیشه ها و سیره بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، و فتوای تاریخی رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، که کلیه سلاح های کشتار جمعی، به ویژه سلاح های هسته ای را در فقه اسلامی حرام اعلام نموده اند، جمهوری اسلامی ایران اعلام می دارد که سیاست همیشگی اش منع اکتساب، تولید، انباشت یا استفاده از سلاح های هسته ای می باشد.
۲- جمهوری اسلامی ایران ضرورت امحاءکامل سلاح های هسته ای را، به عنوان یک ضرورت امنیت بین المللی و یک تکلیف منطبق بر معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (NPT) مورد تاکید قرار می دهد. جمهوری اسلامی ایران مصمم است به طور فعال در کلیه تلاش های بین المللی حقوقی و دیپلماتیک برای نجات بشریت از خطرسلاح های هسته ای و اشاعه آنها، از جمله از طریق ایجاد مناطق عاری از سلاح های هسته ای به ویژه در خاورمیانه ، مشارکت نماید.
۳- جمهوری اسلامی ایران قاطعانه ابرام می ورزد که دولت های عضو معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای بدون تبعیض و منطبق با مواد ۱ و ۲ معاهده نباید از بهره مندی از حقوق لاینفک خود برای توسعه تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز، باز داشته شوند.
۴- جمعبندی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴، نشانگر یک گام بسیار مهم توسط جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ برای حل و فصل یک بحران غیر ضروری، از طریق مذاکره و بر مبنای احترام متقابل است؛ بحرانی که در نتیجه ی اتهامات بی پایه و اساس درباره برنامه هسته ای صلح آمیز ایران ایجاد، و با اقدامات ناموجه و مبتنی بر انگیزه های سیاسی علیه ملت ایران دنبال شده بود.
۵- برجام مبتنی است بر تعهدات متقابل جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵، که از یک سو، موجب حصول اطمینان از ماهیت منحصرا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران شده، و از سوی دیگر، تمامی مفاد قطعنامه های شماره ۱۶۹۶ و ۱۷۳۷ (مصوب سال ۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (مصوب سال ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ و ۱۸۳۵(مصوب سال ۲۰۰۸)، ۱۹۲۹ (مصوب سال ۲۰۱۰) و ۲۲۲۴ (مصوب سال ۲۰۱۵) رالغو کرده و همه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم های مرتبط با هسته ای که توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپایی و دولت های عضو اتحادیه اروپایی تحمیل شده بودند را به طور جامع لغو می کند. جمهوری اسلامی ایران متعهد است که تعهدات داوطلبانه خود را با حسن نیت و منوط به اجرای با حسن نیت همه تعهدات توسط گروه ۱+۵ وفق برجام، از جمله تعهدات متضمن رفع تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز، اجرا کند.
۶- رفع تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز مرتبط هسته ای توسط اتحادیه اروپایی و ایالات متحده به این معنا خواهد بود که معاملات و فعالیت های مورد اشاره در برجام می توانند با ایران و اشخاص ایرانی در همه جای دنیا بدون هراس از مجازات های ناشی از مزاحمت های فراسرزمینی انجام شوند و همه اشخاص قادر خواهند بود تا با آزادی انتخاب به معاملات تجاری و مالی با ایران بپردازند. در برجام به وضوح تصریح شده است که اتحادیه اروپایی و آمریکا هر دو از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز که منطبق با برجام رفع شده اند، خودداری خواهند ورزید. تفاهم بر آن است که بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز از جمله از طریق تمدید، به مثابه عدم پایبندی اساسی خواهند بود که ایران را از تعهداتش به طور جزئی یا کلی معاف خواهد ساخت. برداشتن تحریم ها مستلزم اتخاذ اقدامات مقتضی حقوقی و اجرایی داخلی از جمله اقدامات تقنینی و آئین نامه ای به منظور لازم الاجرا نمودن رفع تحریم ها می باشد. برجام مستلزم خاتمهی موثر همه تدابیر و رویه های الزامی تبعیض آمیز و همچنین بیانیه های عمومی ای است که با هدف موافقتنامه همسویی نداشته باشد. ایران بر توافق حاصله میان اعضاء برجام تاکید می نماید که بر مبنای آن بلافاصله پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت در تایید برجام، اتحادیه اروپایی، کشورهای عضو اتحادیه اروپایی و ایالات متحده مشورت با ایران را درباره دستورالعمل های مربوطه و بیانیه های در دسترس عموم در خصوص جزئیات تحریم ها یا اقدامات محدودیت سازی که قرار است مطابق با برجام لغو شوند، آغاز خواهند نمود.
۷- جمهوری اسلامی ایران برنامه هسته ای صلح آمیز، از جمله غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی را منطبق با برنامه خود همان گونه که در برجام توافق شده، دنبال خواهد نمود و با طرف های خود از نزدیک کار خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که این توافق از گذر زمان به سلامت گذشته و همه اهداف خود را محقق خواهد ساخت. این تعهد بر مبنای تضمین هایی است که گروه ۱+۵ داده اند که بر مبنای آن در این برنامه صلح آمیز بر اساس تعهداتشان مطابق برجام همکاری خواهند نمود. همچنین این گونه تفاهم و توافق شد که از طریق گام های مورد موافقت با آژانس بین المللی انرژی اتمی، همه موضوعات موجب نگرانیِ گذشته و حال، قبل از پایان سال ۲۰۱۵توسط شورای حکام آژانس بررسی و مختومه خواهند شد. آژانس بین المللی انرژی اتمی تا کنون مستمراً نتیجه گیری کرده است که فعالیت های اظهار شده ایران منحصراًصلح آمیز هستند. بنابراین، از این به بعد هدف از اجرای پروتکل الحاقی فراهم کردن زمینه برای «نتیجه گیری گسترده تر»بر این مبنا است که مدرکی دال بر وجود فعالیت اظهارنشده نیز در ایران وجود ندارد. بدین منظور، جمهوری اسلامی ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی وفق ضوابط پروتکل الحاقی به همان گونه که در مورد همه امضاء کنندگان اعمال می شود، همکاری خواهد نمود. در عین حال، آژانس بین المللی انرژی اتمی باید اقدامات احتیاطی لازم را برای تضمین حفاظت کامل از اطلاعات طبقه بندی شده به کار گیرد. جمهوری اسلامی ایران همواره تکالیف بین المللی عدم اشاعه ای خود را با دقت تام اجرا نموده است و با نهایت دقت همه فعالیت های مرتبط خود را منطبق بر پروتکل الحاقی اظهار خواهد نمود. در این چارچوب و از آنجا که هرگز هیچ گونه فعالیت هسته ای در هیچ یک از تاسیسات نظامی وجود نداشته و نخواهد داشت، جمهوری اسلامی ایران اطمینان دارد چنین تاسیساتی موضوع درخواست بازرسی نخواهند بود.
۸- کمیسیون مشترک ایجاد شده بر مبنای برجام بایستی قادر باشدتا اختلافات را به نحو بی طرفانه، موثر، کارآمد و سریع، رسیدگی و حل و فصل نماید. نقش اصلی این کمیسیون عبارت است از رسیدگی به شکایت های ایران و حصول اطمینان نسبت به این که آثار لغو تحریم های تصریح شده در برجام بطور کامل محقق گردند. در صورتی که آثار لغو تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد، یا تحریم ها یا اقدامات محدودیت ساز مرتبط با هسته ای اتحادیه اروپایی و ایالات متحده به وسیله تداوم اعمال یا تحمیل تحریم های جدید با ماهیت و گسترهی همسان یا مشابه تحریم هایی که قبل از روز اجرا برقرار بودند، مخدوش گردد، جمهوری اسلامی ایران اختیار خواهد داشت تعهدات خود وفق برجام را مورد تجدید نظر قرار دهد؛ فارغ از اینکه چنین تحریم های جدیدی بنا به دلایل مرتبط هسته ای یا دیگر دلایل وضع شوند، مگر این که مسائل در طی یک دوره زمانی کوتاه و معقول اصلاح گردند.
۹- اقدامات متقابل پیش بینی شده در سازوکار حل و فصل اختلافات در برجام در واکنش به عدم پایبندی اساسی، به عنوان آخرین حربه در نظر گرفته شده اند، و در صورتی به کار گرفته خواهند شد که عدم پایبندی اساسی تداوم یابد و طی ترتیبات در نظر گرفته شده در برجام جبران نشده باشند. جمهوری اسلامی ایران چنین اقداماتی را بسیار غیرمحتمل قلمداد می کند چرا که هدف، تضمین پایبندی است نه فراهم ساختن بهانه ای برای برگشت پذیری خودسرانه یا ابزاری برای فشار یا اعمال نفوذ. ایران متعهد است تعهدات داوطلبانه خود را به طور کامل و با حسن نیت اجرا کند. به منظور حصول اطمینان ازپایبندی مستمر همه اعضاء برجام، جمهوری اسلامی ایران تاکید می کند در صورتی که سازوکار مذکور علیه ایران یا اشخاص ایرانی اعمال شوند و تحریم ها به ویژه تدابیرشورای امنیت اعاده گردند، جمهوری اسلامی ایران این کار را به منزله مبنایی برای توقف اجرای تعهدات خود وفق برجام و تجدید نظر در همکاری اش با آژانس بین المللی انرژی اتمی تلقی خواهد نمود.
۱۰- جمهوری اسلامی ایران تفاهم مشترک و توافق صریح همه طرف های شرکت کننده در برجام را مورد تاکید قرار می دهد که بر مبنای آن مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در تایید برجام، به مثابه مفاد برجام نبوده و به هیچ وجه نمی تواند اجرای برجام را تحت تاثیر قرار دهد.
۱۱- دولت جمهوری اسلامی ایران مصمم است به طور فعال برای ارتقاء صلح و ثبات در منطقه در مواجهه با تهدید فزایندهی تروریسم و افراط گرایی خشونت بار کمک کند. ایران نقش پیشرو خود را در مبارزه با این خطر ادامه خواهد داد و آماده است با همسایگان خود و جامعه بین المللی در پرداختن به این تهدید مشترک جهانی بطور کامل همکاری نماید. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران تدابیر لازم برای تقویت توانمندی های دفاعی خود به منظور حراست از حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی خود در مقابل هر گونه تجاوز و همچنین مقابله با تهدید تروریسم در منطقه را ادامه خواهد داد. در این چارچوب، توانمندی های نظامی ایران از جمله موشک های بالستیک، منحصرا برای دفاع مشروع هستند. این تجهیزات برای قابلیت حمل سلاح های هسته ای طراحی نشده اند و بنابراین، خارج از حیطه یا صلاحیت قطعنامه شورای امنیت و پیوست های آن می باشند.
۱۲- جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد همانگونه که در مقدمه قطعنامه ۲۲۳۱ پیش بینی شده است، شاهد تحقق معنادار تغییر بنیادین در رویکرد شورای امنیت باشد. شورا سابقه سیاهی در رفتار با ایران دارد که از سکوت توأم با رضایت شورا در مواجهه با تجاوز صدام حسین علیه ایران در سال ۱۹۸۰ آغاز شد و با امتناع شورا حتی از محکوم کردن، چه برسد به اقدامی علیه، استفاده انبوه، سیستماتیک و گسترده از سلاح های شیمیایی توسط صدام حسین علیه رزمندگان و غیرنظامیان ایرانی طی سال های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین حمایت مادی و اطلاعاتی چندین عضو شورا از جنگ شیمیایی صدام حسین ادامه یافت. حتی بعد از این که صدام حسین کویت را مورد تهاجم قرار داد، شورای امنیت نه تنها به طور لجاجت آمیز از اصلاح و جبران کینه توزی خود علیه ملت ایران امتناع کرد، بلکه پا را از این نیز فراتر گذاشت و علیه این قربانی جنگ شیمیایی و سکوت مماشات گرانه شورا در قبال آن، به تحمیل تحریم هایی پرداخت که علی الظاهر به بهانه نگرانی از سلاح های کشتار جمعی وضع شده بودند. در عوض آن که حداقل این واقعیت را مورد توجه قرار دهد که ایران حتی اقدام صدام حسین در استفاده از سلاح های شیمیایی را تلافی نکرده است، شورای امنیت بر اساس اتهامات بی پایه و بر مبنای انگیزه های سیاسی به اقدام علیه ایران شتافت و طیف گسترده ای از تحریم ها را علیه ملت ایران با هدف مجازات مقاومت آنها علیه فشار زورگویانه برای کنار گذاشتن برنامه هسته ای صلح آمیزشان به نحو ناموجهی تحمیل کرد. مهم است یادآوری شود این تحریم ها که نبایست از همان ابتدا تحمیل می شدند، اکنون بر اساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ باید لغو شوند.
۱۳- بنابراین، جمهوری اسلامی ایران همچنان بر موضع خود مبنی بر این که همه تحریم ها و اقدامات محدودیت سازی که علیه ملت ایران وضع و اعمال شده اند از جمله آنهایی که به بهانه برنامه هسته ای ایران اعمال شده اند، بی پایه و اساس، ناعادلانه و غیرقانونی بوده و هستند پافشاری می نماید. در نتیجه، هیچ چیزی در برجام نباید به نحوی تعبیر و تفسیر شود که بطور مستقیم یا غیر مستقیم به معنای پذیرش یا مماشات جمهوری اسلامی ایران نسبت به مشروعیت، اعتبار یا قابل اجرا بودن تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز تصویب شده توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا یا دولت های عضو اتحادیه اروپا، ایالات متحده یا هر کشور دیگری علیه ایران باشد؛ همچنین نباید به معنای چشم پوشی یا محدودیت در اعمال هر گونه حقی که جمهوری اسلامی ایران وفق قوانین ملی، اسناد بین المللی یا اصول حقوقی مربوطه دارد، تعبیر و تفسیر شود.
۱۴- جمهوری اسلامی ایران اطمینان دارد که اجرای با حسن نیت برجام توسط همه اعضاء برجام به اعاده اعتماد ملت ایران که به نحوی ناعادلانه متحمل فشارها و زورگویی های غیرقانونی به بهانه این بحران ساختگی بوده اند، کمک خواهد کرد و فرصت های جدیدی برای همکاری در جهت پرداختن به چالش ها واقعی جهانی و تهدیدات واقعی علیه صلح منطقه ای خواهد گشود. دیر زمانی است که منطقه ما دچار تنش های ناروا شده است، در حالی که افراط گرایان و تروریست ها مشغول تثبیت خود و پیشروی هستند. زمان آن فرا رسیده است که توجه و تمرکز بر این تهدیدات قریب الوقوع معطوف گردد و روش های موثر برای شکست دادن این تهدید مشترک دنبال و پیگیری شود.
کد خبر: ۶۸۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۹
مسولان ما نبایدفراموش کندکه مردم ولی نعمت اندوآنها وظایفشان رادرقبال انقلاب انجام دادندوبرگردن انقلاب حق زیادی دارندهمچنان که درجنگ تحمیلی روستای قیام نزدیک به11شهیدداده و بیش از20جانباز و رزمنده های فراوان
کد خبر: ۶۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۵
«لغو تحریم ها، اقیانوسی از پول را به سوی تهران سرازیر خواهد کرد و منجر به تقویت نفوذ آن در سراسر خاورمیانه می شود.»ایران بر کل خاورمیانه مسلط خواهد شد
پایگاه صهیونیستی تایمز اسرائیل (Timesofisrael) در گزارشی به انعکاس اظهارات "بن باراک" مدیر اجرایی وزارت امور راهبردی اسرائیل در رابطه با توافق هسته ای پرداخت.
در این گزارش آمده است: «"بن باراک" مدیر اجرایی وزارت امور راهبردی و نامزد ریاست آژانس جاسوسی موساد، در مصاحبه با روزنامه "ماکور ریشون" گفت: توافق هسته ای منجر به تسلط ایران بر کل خاورمیانه خواهد شد.»
در ادامه این گزارش آمده است: «"بن باراک" با انتقاد از توافق هسته ای در حال شکل گیری گفت: لغو تحریم ها، اقیانوسی از پول را به سوی تهران سرازیر خواهد کرد و منجر به تقویت نفوذ آن در سراسر خاورمیانه می شود.»
این پایگاه صهیونیستی همچنین به نقل از "بن باراک" نوشت: «لغو تحریم ها، موقعیتی را به ایران خواهد داد که دیگر هیچکس نخواهد توانست این کشور را تهدید کند و ایران تسلط بر هر بخش خاورمیانه را که اراده کند، به دست خواهد آورد.
امروز تقریبا هیچ منطقه ای در خاورمیانه باقی نمانده که ایران در آن حضور نداشته باشد: در عراق که منافع ایران با منافع آمریکا در یک راستا است. در لبنان نیز حزب الله به صورت تاثیرگذاری یک لشکر ایرانی است و اکثر یمن نیز توسط ایران فتح شده است.»
تایمز اسرائیل در ادامه نوشت: «"بن باراک" که یکی از سه نامزد ریاست موساد است، همچنین گفت: "فکر کنید در صورتی که ایران در سال های پیش رو میلیاردها دلار دریافت نماید چه اتفاقی خواهد افتاد. آن ها دیگر هیچ محدودیتی نخواهند داشت.»
کد خبر: ۶۷۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۴
سیدعلی ملکحسینی جراح و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و از چهرههای ماندگار، همچنین از اعضای اولیه کادر پزشکی بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی دنا در شیراز میباشد.
سید علی ملک حسینی فرزند سید حبیب الله در سال ۱۳۲۸ هجری شمسی در روستای چشمه چنار شهرستان بویر احمد-یاسوج و در چند کیلومتری شهر یاسوج و در جوار حرم جدش و در خانواده مذهبی و روحانی به دنیا آمد پدر و اجدادش از علمای بزرگ منطقه و از فعالین انقلابی بودند وی دوران نوجوانی و جوانی خود را در یاسوج و شیراز گذراند و پس از طی دوره متوسطه به دانشسرای عشایر راه یافت و لباس معلمی را بر تن پوشید سپس در آزمون کنکور شرکت نمود و وارد رشته دامپزشکی دانشگاه تهران شد وی که مادر خود را در اثر بیماری کبد از دست داده بود در همان سال مجددا در آزمون کنکور شرکت و در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴میلادی) در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد بلافاصله پس از طی دوره پزشکی عمومی هفت ساله خود با رتبه ممتاز به تخصص جراحی عمومی دانشگاه شیراز راه یافت و در محضر اساتیدی چون دکتر ایرج فاضل کسب علم و فیض نمود وی دوره فوق تخصصی پیوند کلیه و جراحی عروق را در سال ۱۳۶۶(۱۹۸۷ میلادی)در دانشگاه شهید بهشتی تهران گذراند در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۰میلادی) جهت طی دوره فوق تخصصی پیوند کبد راهی ایالات متحده آمریکا شد و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۲) نخستین پیوند کبد در ایران و خاورمیانه را به انجام رساند و لقب پدر پیوند کبد در ایران را از آن خود نمود وی دوره تکمیلی پیوند کبد را در بسیاری از کشورهای از جمله انگلستان گذراند در دومین دوره چهرههای ماندگار به عنوان چهره ماندگار در عرصه پیوند اعضای حیاتی و جراحی عروق شناخته شد.
وی همزمان با فعالیتهای علمی مسئولیتهای نظیر ریاست بیمارستان شهید فقیهی معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و ریاست آن دانشگاه را بر عهده داشته است.
وی در حال حاضر رئیس دورهای انجمن پیوند اعضاء خاور میانه میباشد که توسط این انجمن به مدت چهار سال انتخاب گردیدهاست. او همچنین عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی کشور میباشند.
کد خبر: ۶۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
راستی یکبار با خود اندیشیده اید چرا مردم کشورهایی که احمدی نژاد به آنان سفر کرد نظیر ترکیه و مالزی و... باید برای یک لحظه دیدار با احمدی نژاد سرو دست بشکنند؟ آیا این استقبال مردمی و خودجوش بخاطر دریافت مسکن مهر و تسهیلات کم بهره و یارانه و... است؟!
طاهره واعظی در مقدمه کلام باید عرض کنم که قلم بنده ارزش مالی ندارد و بحمد الله هیچ کس درجستجوی خرید قلمم نیست بلکه یک قلم ساده دانشجویی است با معایب خود نه یک یادداشت نویس حرفه ای. راستی تا یادم نرفته بگویم من با جناب دکتراحمدی نژاد تا قم هم نرفته ام چه رسد به آمریکا!
در یادداشتی که اخیرا نگاشته شده چنین ادعا شده که عالیجناب و احمدی نژاد دریک جبهه هستند و به بیان نویسنده سرشان زیر یک لحاف است. اما به نظرمی رسد اگراین گونه بود الان احمدی نژاد و یارانش هدف ناجوانمردانه ترین توهین ها و تخریب ها از سوی اصلاح طلب و اصولگرا قرارنمی گرفتند و بالا رفتن از جایگاه شهدا این چنین برخی را دچار هذیان گویی نمی کرد. اتفاقا موضوع هنگامی آغاز شد که یک آهنگرزاده که در محدوده ممنوعه بازی قدرت قرار نداشت علی رغم شدیدترین جنگ تبلیغاتی ازسوی مردم برگزیده شد. مشکل ازجایی آغاز شد که تفکر ناب و انقلابی احمدی نژاد درچارچوبهای خشک و جزم اندیشانه اصولگرایی و اصلاح طلبی قرارنگرفت و از آنها فراتر رفت تا حدی که نه تنها مرزهای ایران و لبنان و خاورمیانه بلکه آمریکای لاتین را درنوردید و افکار و قلوب انسانها ازهر رنگ و نژاد و آیینی را شیفته خود کرد.
به راستی یکبار با خود اندیشیده اید چرا مردم کشورهایی که احمدی نژاد به آنان سفر کرد نظیر ترکیه و مالزی و... باید برای یک لحظه دیدار با احمدی نژاد سرو دست بشکنند؟ آیا این استقبال مردمی و خودجوش بخاطر دریافت مسکن مهر و تسهیلات کم بهره و یارانه و... است؟! و دقیقا همان زمان و بعد ازسفر تاریخی به لبنان بود که رییس پلید رژیم صهونیستی که شدیدا از موج گرایش به تفکراحمدی نژاد در خاورمیانه و اقصی نقاط جهان به هراس افتاده بود یک استراتژی کلیدی مطرح کرد؛ "بودن و همراهی با احمدی نژاد باید تبدیل به ننگ شود" و دقیقا بعد از آن سخن شیطانی شاهد اجرای شدیدترین جنگ روانی و تبلیغاتی علیه احمدی نژاد بودیم.
اما حقیقتی که عده ای هیچ گاه نخواستند درک کنند این بود که احمدی نژاد با فطرت الهی و انسانی مردم سخن گفت و حقیقتا باور داشت که خداوند متعال به همه انسانها کرامت انسانی عطا کرده است و از این رو مورد استقبال گرم و پرشور مردم ایران و جهان واقع شد. همین تفاوت دیدگاه بنیادین باعث شد تا هیچ گاه نتوان احمدی نژاد و عالیجناب را دریک جبهه قرار داد.خوب به خاطر داریم چه کسانی اعتقاد داشتند برای نیل به توسعه اقتصادی سرمایه سالار له شدن مردم زیر چرخهای توسعه ضروری است و عده ای دیگر در توهینی آشکار مدعی شدند اگر بین مردم مرگ موش هم توزیع کنیم مردم برای دریافت آن صف می بندند! وحدت به اصطلاح بزرگان برخی مدعی آن هستند همان قانون نانوشته بازی قدرت بین اصولگرایان و اصلاح طلبان بود. وحدتی که اقتضا می کرد قدرت مدتی در اختیار یکی از این دو جریان قرار گیرد و جریان مقابل البته با هماهنگی قبلی مقداری انتقاد کاملا پاستوریزه از جریان حاکم نماید تا آرای مردم را درانتخابات بعدی بسوی خود جلب کند و دوباره بازی قدرت... اما در سال 1384 برخلاف تصورات اصولگرایان و اصلاح طلبان مردم که از این بازی مستمر آزرده بودند یکباره قاعده را برهم زده و به فردی رای دادند که درمیان وحدت بزرگان! البته بخوانید بازی بزرگان جایگاهی نداشت و قاعده بازی را هم هیچ گاه نپذیرفت. ازآن هنگام بود که احمدی نژاد مساوی تمام بدی های عالم قرارگرفت و هرتخریب و توهینی نسبت به وی نه تنها مجاز بلکه واجب شمرده شد و هردو جریان سیاسی وظیفه خود دیدند تا به این واجب موکد عمل کنند تا مبادا از فیض آن محروم شوند. اما مردم همچنان بی اعتنا به این جیغ های بنفش سیاسی در 1388 نیز مخالفت خود را با آنچه وحدت نامیده می شد با صدای بلند اعلام کرده و همان رییس جمهور ساده و صمیمی خود را برگزیدند.
و جان کلام اینجاست که این دست تکان دادن احمدی نژاد در مراسم تشییع شهدای غواص نیست که این چنین عده ای را برآشفته و هراسان نموده بلکه زنده بودن و نفس کشیدن احمدی نژاد و تفکر احمدی نژاد است که معادلات رایج و ناعادلانه سیاسی و بازی قدرت ساختگی را برهم زده و با عطر افشانی گفتمان ناب مهدویت و موعود باوری در جامعه انسانی مشام جانهای مشتاق و بیدار را بسوی این حقیقت ناب جلب نموده است.
کد خبر: ۶۷۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
پروژه بین اللملی منارید (MENARID) در چارچوب برنامه توسعه پایدار و یکپارچه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در حال اجرا می باشد و در ایران با مشارکت GEF و UNDP و سازمان جنگلها مراتع و آبخیزداری کشور در حال انجام است
کد خبر: ۶۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۱
موسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه میگوید رئیس سیا در سفر به سرزمینهای اشغالی از مقامات صهیونیست خواسته گنجانده شدن ورود بازرسان به سایتهای نظامی ایران و مصاحبه با دانشمندان هستهای در متن توافق نهایی را فراموش کنند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، موسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه چند روز پس از انتشار خبر سفر «جان برنان» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به سرزمینهای اشغالی، اهداف این سفر را به نقل از منابع مطلع خود منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش، برنان در این سفر تلاش کرده صهیونیستها را متقاعد کند که توافق نهایی با ایران، دسترسی به سایتهای نظامی و مصاحبه با دانشمندان هستهای را شامل نخواهد شد.
در این گزارش، عامل اصلی «شکست طرح سمبلیک آژانس برای نظارت بر سایتهای نظامی»، «مخالفت آیتالله خامنهای رهبر ایران» اعلام شده است.
در ادامه گزارش آمده است: «ایرانیها از قول و قرار خود برای ارائه مجوز بازرسی سمبلیک از سایتهای نظامی و سوال پرسیدن از دانشمندان و پرسنل نظامی پا پس کشیدند؛ قولی که بنا بود در ازای آن، پرونده ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران در آژانس بسته شود.»
در ادامه گزارش موسسه تحقیقات رسانهای خاورمیانه میخوانیم: «در این شرایط، بنظر میرسد که رئیس سیا به اسرائیل فرستاده شد تا آنها -و از طریق آ«ها اتحادیه اروپا- را متقاعد کند که پایش اطلاعاتی موارد مشکوک به داشتن ابعاد نظامی هستهای، راهحل منصفانهای است و میتواند پرونده ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران را ببندد.»
آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب پس از آنکه غربیها ادعا کردند در خصوص بازرسی از همه سایتهای نظامی توافق بعمل آمده و فکتشیت آمریکایی ملاک عمل مذاکرات است، به صراحت گفتند که هیچ مسئولی «ماذون نیست» بازرسان خارجی را به پایگاههای نظامی کشور راه بدهد.
کد خبر: ۶۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۱
۵۹۶ مسئول کانون بسیج اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور طی نامه ای به رئیس جمهور مواضع و مطالب خود را درباره مذاکرات هسته ای اعلام کردند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج اساتید کشور؛ متن نامه به این شرح است:
بسمه تعالی
محضر حجت السلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با اهداء سلام و تحیات و با آرزوی توفیق روزافزون الهی برای جنابعالی و همکاران محترم در هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران به استحضار می رساند:
حضرتعالی بهتر می دانید که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در طول حدود چهار دهه عمر پربرکت خویش و با گذر از فراز و نشیب ها و طی مسیری پرافتخار از جهاد و مقاومت و تقدیم صدها هزار شهید و جانباز به درگاه ایزد منان، اکنون به جایگاهی رفیع و با عزت در منطقه و جهان دست یافته و الگویی از یک نظام مردم سالار، دین مدار و ولایت محور را به جهان ارائه کرده است، که از جمله مهمترین رهآورد آن، آگاهی روزافزون مستضعفین و هویت یابی مسلمانان جهان و به خصوص ظهور مقاومت اسلامی در منطقه است که از نتایج پرافتخار آن شکست آمریکای جنایتکار در عرصه اشغال عراق بود که بی تردید بزرگترین شکست تاریخی آمریکا در سیاست خارجی این کشور بشمار می رود؛ در حالی که مسئولین آمریکایی با اشاره به حضور 300 هزار نیروی نظامی و امنیتی خود در عراق چنین مطرح می کردند که آمده اند تا حداقل یکصد سال در عراق بمانند و بنا داشتند با تثبیت اشغال این کشور نقشه خاورمیانه بزرگ خود را برای دستیابی به تک ابرقدرت هژمون جهان از طریق تجزیه کشورهای قدرتمند منطقه و در نهایت مهار انقلاب اسلامی عملیاتی کنند.
پس از شکست مستقیم آمریکا در عراق، آن ها در جنگ های نیابتی در لبنان و فلسطین نیز شکست خوردند و به فضل خدای بزرگ در آینده نه چندان دور در سوریه، بحرین و یمن نیز پرونده شکست های آنها تکمیل خواهد شد، از اینرو به نظر می رسد دولت جنایتکار آمریکا که به اعتراف بسیاری از حقوقدانان بین المللی بزرگترین ناقض تاریخی حقوق بشر و بشردوستانه بشمار می رود و فقط یک فقره آن قتل بیش از یک و نیم میلیون نفر در اشغال عراق بود، گاهی به بهانه حقوق بشر، گاهی به بهانه طرفداری ایران از گروه ها و ملت های استقلال طلب در منطقه و جهان و اینک به بهانه پرونده هسته ای برآن است تا از ناکامی ها و شکست های پی درپی که نتیجه سیاست های استکباری آن دولت بوده است، عقده گشایی نماید و برآن است تا به انحاء گوناگون به تحقیر ملت ایران بپردازد تا شعله اسقلال طلبی و آزادی خواهی در جهان که با الهام گرفتن از انقلاب بزرگ این ملت شعله ور شده است را خاموش نماید.
در این راستا ما مسئولین سازمان بسیج اساتید دانشگاه های کشور با درک شرایط حساس تاریخ انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان ایران وظیفه خود می دانیم، ضمن ادای احترام به مقام شامخ همه کسانی که به خصوص در دهه اخیر خیز عظیم علمی کشور را در حوزه های گوناگون و از جمله دانش هسته ای با مدیریت مستقیم رهبر معظم انقلاب رقم زدند و ضمن اهداء سلام و درود به ساحت شهدای جهاد علمی و هسته ای کشور به ویژه اساتید بسیجی شهید این عرصه، دکتر علی محمدی و دکتر شهریاری و ضمن تقدیر صادقانه از تلاش های خستگی ناپذیر حضرتعالی و تیم مذاکره کننده هسته ای، نکات و ملاحظاتی را بر حسب وظیفه دینی، انقلابی و ملی خود به استحضار برسانیم:
1- مذاکرات هسته ای یکی از معدود مذاکرات طولانی و پیچیده تاریخ دیپلماسی معاصر جهان و فی مابین یک کشور مسلمان انقلابی و تمام قدرت های بزرگ جهان است. ساختار و اعضاء میز مذاکره بیانگر آن است که نتایج آن (هرچه باشد) تأثیری جهانی داشته و می تواند در یک رویارویی اهداف و منافع بسیاری از بازیگران جهانی و منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهد که در این میان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان اصلی ترین طرف مذاکره بیشترین تأثیر را خواهد پذیرفت.
2- آنچه مسلم است هدف واقعی آمریکا از این مذاکرات جبران شکست این کشور در منطقه و کنترل و در نتیجه مهار جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند اهداف استکباری خود را از طریق تسلط بر منابع انرژی منطقه و در نهایت امکان دیکته کردن سیاست های خود بر دیگر قدرت های جهان و کشاندن آنها در یک خط طولی پشت سرخود در مسائل جهانی به جهت نیاز آنها به منابع انرژی منطقه، عملیاتی کند. به این دلیل ممانعت از دست یابی ایران به سلاح هسته ای یک بهانه است و خود نیز خوب می دانند، به خصوص به جهت فتوای امام المسلمین، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی)، جمهوری اسلامی هیچگاه در پی دست یابی به سلاح هسته ای نخواهد بود، در حالی که دولت آمریکا تنها مرتکب بکارگیری و استفاده از سلاح هسته ای در تاریخ بوده و اکنون بزرگترین زرادخانه آن را نیز در اختیار دارد.
3- البته دولت جنایتکار آمریکا نه فقط در تجاوز به نرم های پذیرفته شده بین المللی و از جمله قتل عام دهها میلیون انسان در سراسر جهان صاحب رکورد است بلکه در بدرفتاری ها، عهد شکنی ها و از پشت سر خنجر زدن نیز در جهان معاصر رتبه اول دارد. جنابعالی بهتر از ما می دانید که از جمله دلایل اصلی شکست جنبش ملی شدن نفت ایران خوشبینی مرحوم دکتر مصدق به آمریکا بود و به همین دلیل بیش از 20 روز در آمریکا میهمان، ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا شد، اما آمریکا در عوض از پشت به او خنجر زد و کودتای 28 مرداد را علیه او عملیاتی کرد.
در مورد عراق نیز، زمانی که صدام به نیابت از آمریکا با ملت مسلمان ایران می جنگید و آمریکایی ها در سال 1361 نام وی و حزب بعث عراق را از لیست طرفدران گروه های تروریستی خارج کردند تا بیش از گذشته بتوانند این رژیم را علیه جمهوری اسلامی تسلیح و تجهیز نمایند، در همان سال یعنی در 1982 به یک میسیحی صهیونیستی به نام «برناردلئویس» آماده کردن طرح اشغال عراق را سفارش دادند، آنگاه که مقاومت ملت مسلمان ایران در دوران دفاع مقدس اجازه نداد که صدام به عنوان یک عنصر خطرناک و غیرقابل کنترل برای عملیاتی کردن هدف آمریکا ظاهر گردد، آمریکایی ها صدام را در حمله به کویت تحریک و سپس خود به او حمله کردند و در نهایت نیز با تصویب قطعنامه 687 و به خصوص تحمیل یک رژیم بازرسی فراتر از پادمان به ارزیابی توانمندیهای نظامی آن کشور پرداختند و سرانجام نیز به جهت شناختی که از مواضع و تاسیسات نظامی عراق پیدا کرده بودند، اشغال این کشور را در ظرف کمتر از یک ماه عملیاتی کردند، اما همانطور که گذشت در این برنامه نیز با مدیریت عالی جمهوری اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه، آمریکا نتوانست اهداف سلطه گرانه خود را به پیش ببرد و مفتضحانه شکست را متحمل و مجبور به ترک عراق شد.
4- اصولاً مذاکرات هسته ای مجموعه ای پیچیده از مباحث پیچیده فنی، سیاسی، حقوقی و دیپلماتیک است که در این میان مذاکره کنندگان ما ( که قطعاً افرادی خدوم و هوشمند هستند) نبایستی صرفاً به دانش و بینش خود اتکاء نموده بلکه بایستی از ظرفیت های علمی و فنی دیگر اندیشمندان و متفکران متعّهد کشور بهره گیری نمایند تا بتوانند گام های مطمئن تری بردارند و مسیر مذاکرات را هر چه بیشتر در مسیر منافع ملی قرار دهند و ریسک ناشی از پیچیدگی و تعدد و تنوع متغیرها را کاهش دهند؛ زیرا همه شواهد و قرائن بیانگر این واقعیت است که نگاه دشمن به مذاکره هسته ای و اجبار مذاکره کنندگان ایرانی به یک توافق، با هدف تغییر معادله رویارویی انقلاب و مقاومت اسلامی با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در منطقه و جهان است، و تهدیدهای پی درپی دولت جنابعالی از سوی جنایتکاران آمریکایی و مطرح کردن گزینه نظامی نیز در این راستا و برای فشار و تحصیل یک پیروزی از سوی آمریکایی ها صورت می گیرد.
5- آمریکایی ها با تجربه بازرسی های تحمیلی بر عراق در پی تحمیل یک رژیم بازرسی ویژه بر جمهوری اسلامی ایران هستند، زیرا همانگونه که بعضی از راهبردنویسان آمریکایی قبلاً مطرح کرده بودند، از جمله مشکلات آمریکا برای حمله به جمهوری اسلامی ایران این واقعیت است که آنها از توانمندیهای نظامی ایران ارزیابی درستی ندارند.
اکنون آنها به خیال خام خود چنین می اندیشند که دردست یابی به این هدف شیطانی خود نزدیک شده اند. جنابعالی که الحمدالله در مسائل امنیتی و نظامی نیز از تجربه ممتدی برخوردارید بهتر از ما می دانید که دست یابی آمریکایی ها به این هدف پلید ، امنیت ایران عزیز را در معرض خطر قرار خواهد داد.
بی تردید در صورت رضایت مذاکره کنندکان ایرانی با این خواسته نامشروع، علاوه براینکه خطایی بزرگ و نابخشودنی است، به این دلیل که این موضوع قبلاً به عنوان یکی از خطوط قرمز نظام از سوی مقام معظم رهبری اعلام شده، هر توافقنامه ای که به طرف های مذاکره ایران، دسترسی بازرسی فراتر از متعارف و از جمله دسترسی به سایت های نظامی و امکان بازجویی از دانشمندان هسته ای کشور را بدهد، باطل و بی تردید خود پاشنه آشیل مذاکره کنندگان خواهد شد که قادر به مدیریت بحران های ناشی از آن نخواهند شد.
6- از جمله خطوط قرمز اعلام شده که جنابعالی نیز بارها بر آن تأکید داشتید، لغو یکباره همه تحریم های ظالمانه در روز اول توافق است و به همین دلیل بود که دولت جنابعالی مذاکره را شروع و برای تأمین همین هدف بود که هیئت مذاکره کننده ایرانی امتیازات بسیار زیادی در عرصه هسته ای و از زمان توافقنامه ژنو داده است که در بعضی اوقات دادن این همه امتیازات از سوی دولت جمهوری اسلامی، از سوی بعضی مسئولین کشور انعطاف زیادی در عرصه مذاکرات تفسیر گردید.
اگر قرار باشد که تحریم ها همه و به صورت یکپارچه لغو نشود مذاکره کنندگان محترم در مقابل این پرسش که پس چرا این همه امتیازات را به دشمن داده اند، که بسیاری از مسئولین آمریکایی بارها اقرار کرده اند دست یابی به این امتیازات را در خواب هم نمی دیدند، چه پاسخی خواهند داشت.
نکته مهم این است که ایران امتیازاتی را داده است که برآمده از زحمات اندیشمندان و نخبگان خود و تلاش های شبانه روزی آنها و صرف هزینه های بسیار مادی و معنوی و ازجمله تقدیم جان تعدادی از بهترین عزیزانش بوده و مطمئناً برگشت به وضعیت اولیه زمان و هزینه بسیاری در پی خواهد داشت، این در حالی است که دولت سلطه گر آمریکا باید اقدام به لغو تحریم هایی نماید که به اقرار حقوقدانان بین الملل، اساساً وضع تحریم های اقتصادی علیه مردم یک کشور، نقض نرم های حقوق بشر و حقوق بین الملل است و قرار نیست که آمریکایی ها حتی دلاری در این مذاکره از دست بدهند.
7- جنابعالی بهتر از ما می دانید که دانش هسته ای جمهوری اسلامی ایران برآمده از تلاش و هوش دانشمندان و نخبگان ایرانی است که در چارچوب فرهنگ جهادی و بسیجی شکل گرفت، لذا پاسداری از آن، وظیفه تاریخی و ملی همه دولت هاست و ایجاد محدودیت و ممانعت از آن به هر دلیل و بهانه ای، خیانتی بزرگ به عزت و عظمت مردم ایران است.
به همین جهت حقوق ملی و تاریخی این مردم و از جمله دانش هسته ای نبایستی در فراسوی چانه زنی های دیپلماتیک و دغل کاری های سیاسی و بین المللی دشمن آسیب ببیند، بلکه باید تحت هدایت های مستمر خلف صالح امام، مقام معظم رهبری و با استفاده از همه ظرفیت های نخبگانی ایران عزیز راه تکامل خود را ادامه دهد.
8- سازمان بسیج اساتید کشور با ظرفیت 45هزار عضو از اعضای هیأت علمی و مدرسین دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور که در میان آنها دانشمندان و نخبگان بسیاری حضور دارند، ضمن آرزوی توفیق روزافزون برای دولت جنابعالی و تیم مذاکره کننده، آمادگی خود را برای هر گونه کمک و مشاوره علمی و فکری در همه حوزه ها برای تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت بین المللی اعلام می دارد و معتقد است همانطور که دولت تدبیر و امید بارها اعلام کرده هدف از مذاکرات تاکید بر پیگیری حقوق و عزت و عظمت ملت ایران است و به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد خطوط قرمز تعیین شده از سوی مقام معظم رهبری در مذاکرات هسته ای و قرارداد احتمالی در پیش روی خدشه پذیرد که در غیر این صورت چنین قراردادی از سوی نظام مقتدر جمهوری اسلامی فاقد اعتبار خواهد بود و بی هیچ شک و تردیدی کسانی که امضای خود را در پای چنین قراردادی قرار دهند، خود را با مشکل و چالش بزرگی روبرو خواهند ساخت.
کد خبر: ۶۵۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۸
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از خارج شدن بند پیشنهادی استانی انتخابات مجمع از دستورکار سیاستهای کلی انتخابات خبر داد و گفت: این طرح به عهده مجلس و شورای نگهبان خواهد بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش فارس، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست خبری که صبح امروز شنبه 16 خرداد در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد با بیان اینکه بحث امروز مجمع پیرامون سیاستهای کلی انتخابات ادامه یافت، اظهار داشت: ما در این جلسه دو بحث مهم را پشت سر گذاشتیم؛ طرح اول درباره پیشنهادات جدید مجلس برای ایده استانی، شهرستانی شدن انتخابات مجلس بود که در سیاستهای کلی ارائه شود و در این زمینه بحثهای طولانی صورت گرفت.
رضایی با بیان اینکه موافقان و مخالفان درباره این طرح صحبت کردند افزود: عدهای معتقدند که این طرح باعث میشود افراد نخبه و با قابلیتهای بیشتر وارد مجلس شوند اما مخالفان معتقدند که این طرح به مطالعات عمیقتری از سوی دانشگاهیان و مراکز پژوهشی نیاز دارد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: بنابراین در مجموع و پس از رأیگیری این طرح حذف شد و قرار شد فعلاً در سیاستهای کلی مطرح نشود. لذا به عنوان بند پیشنهادی از سیاستهای کلی انتخابات خارج شد و مدافعان نتوانستند اعضاء را برای اینکه این طرح از بندهای سیاستهای کلی باشد، قانع کنند.
وی گفت: این طرح به عهده مجلس و شورای نگهبان خواهد بود و فعلاً ضرورتی برای طرح آن در سیاست کلی انتخابات که در مجمع در حال بررسی است وجود ندارد.
رضایی همچنین تصریح کرد: جمهوری اسلامی از وقتی که مردم سالاری دینی را رعایت کرده بهترین نرم را در منطقه دارد و تا کنون بیش از 30 انتخابات برگزار کرده است اما بحث سیاستهای کلی انتخابات استفاده از تجارب گذشته و بهره بردن از نرمهای مردمسالاری است. لذا سیاستهای کلی، آرمانی و با استانداردهای بالا بحث میشود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اشکالات ورود قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها و دستگاههای تابعه آنها به انتخابات گفت: ما بندی را تصویب کردیم که درباره ممنوعیت ورود قوای سهگانه اعم از وزارتخانهها، سازمانها، نهادها، و شرکتهای دولتی و عمومی در دستهبندی سیاسی و جناحی و انتخاباتی و همچنین جانبداری از داوطلبان است.
وی در عین حال یادآور شد: ورود افراد به صورت شخصی و بدون استفاده از موقعیت حقوقی از قوای سهگانه به انتخابات بلامانع است ولی وزارتخانه یا وزیر یا دستگاههای عمومی همچون شهرداری، شورای شهر، مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه به عنوان قوه و نهاد نمیتوانند از لیست و جناح خاصی حمایت کنند و هر نوع حمایت تشکیلاتی قوای سهگانه در انتخابات ممنوع میشود.
رضایی در عین حال تأکید کرد: مجریان و ناظران انتخابات حق جانبداری از داوطلبان را ندارند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: در ابتدای جلسه امروز رئیس و اعضای مجمع به روح بلند حضرت امام(ره) درود فرستادند و خاطراتی را از امام نقل کردند و همچنین سالگرد رهبری رهبر معظم انقلاب را نیز تبریک گفتند.
وی ادامه داد: اعضاء همچنین حادثه 15 خرداد را نیز گرامی داشته و خاطراتی از آن حادثه را که تا کنون در کشور گفته نشده بود مطرح کردند و این برای افکار عمومی رویداد مناسبی است که بدانند امام چگونه انقلاب را از 15 خرداد آغاز کرد و توانست سکان کشتی جمهوری اسلامی را در میان طوفانها هدایت کند و انقلاب را به پیروزی برساند.
رضایی در ادامه این نشست خبری با اشاره به مسائل منطقه اظهار داشت: ما همچنان درباره مسائل منطقه شاهد کشتار وحشیانه ملت یمن به دست ارتش سعودی هستیم و متأسفانه سازمانهای بینالمللی و به ویژه دبیرکل سازمان ملل در سکوت غیر قابل قبولی هستند و تلاشی برای جلوگیری از خونریزی نمیکنند.
فرمانده اسبق سپاه پاسداران با اشاره به 10 میلیون آواره سوری، 6 میلیون آواره عراقی و بیش از 15 میلیون آواره یمنی، خاطرنشان کرد: جنگهای فعلی منطقه از بیسابقهترین حوادث نا امنی در خاورمیانه است که به نظر میرسد سازمانهای بینالمللی باید به این خونریزیها پایان دهند.
وی با بیان اینکه نیروهای یمنی ناچار شدهاند حرکتهایی را در عبور از عربستان انجام داده و از حق خود دفاع کنند، افزود: باید از گسترش این حوادث در خاورمیانه جلوگیری کرد، هرچند که منطقه ما آبستن گسترش این جنگها شده و هم احتمال حوادث جدیدی وجود دارد.
رضایی در همین زمینه به لزوم شکلگیری بسیج همگانی، بینالمللی و بسیج کشورهای اسلامی برای پایان دادن به جنگهای فعلی اشاره کرد و گفت: عدهای میخواهند که این عقبماندگیها در منطقه ادامه یابد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به صحبتهای مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام آن را حاوی نکات بسیار مهمی عنوان کرد و افزود: ما در مجمع و در سیاستهای کلی رهنمودهای ایشان را در نظر میگیریم و در سیاستهای جدید آن را اعمال خواهیم کرد.
وی راه امام را راه سعادتبخش ملت ایران عنوان کرد و گفت: هر تحریف و انحرافی از راه امام جز اینکه پیشرفت ما را عقب بیندازد نتیجه دیگری نخواهد داشت.
رضایی درباره هزینه کاندیداها برای انتخابات و بررسی این مسئله در سیاستهای کلی مجمع اظهار داشت: این مسئله در سیاستهای قبلی تصویب شد و قرار است که نظارت دقیقی بر هزینههای کاندیداها صورت بگیرد و قوانین لازم در مجلس نوشته شود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه منابع تبلیغاتی داوطلبان انتخابات کاملاً مبهم و آسیبپذیر است، خاطرنشان کرد: هرکس چیزی را به داوطلبان نسبت میدهد و از این رو مجمع میخواهد کلاً هزینههای انتخابات شفاف شود.
وی در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس درباره تأکید حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور مبنی بر اینکه نباید بگذاریم عملیات 11تیر، برای مذاکرات مانند عملیات کربلای 4 لو برود، تصریح کرد: به هر حال طرفداران و اعتراضکنندگان به تیم مذاکرهکننده جزء مذاکرات محسوب میشود و آنچه که آنها میگویند در واقع اظهار عقیدهای است که بخشی از مذاکرات را شامل میشود و از این رو نباید آن را بیرون از مذاکرات قلمداد کرد.
رضایی با تأکید بر اینکه همه حق دارند که نظر خود را بگویند تا دنیا دچار اشتباه محاسباتی نشود، یادآور شد: ما نباید به طرفداران یا معترضان اهانتی کنیم و آنچه که در صحنه بروز داشته میشود اعتقادات طرفداران و معترضان ملت ایران است و این صدا باید به گوش دنیا برسد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان درباره ادعای برخی رسانههای خارجی برای ورود ایران به سوریه، خاطرنشان کرد: چنین بحثی در میان مسئولان ایران نشده است و سیاست ما از اول تا کنون روشن و به صورت کمکهای انسانی و مستشاری بوده است. لذا کمک و ارسال نیروهای مستقیم ایران در دستگاههای مسئول صورت نگرفته است.
کد خبر: ۶۵۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۶
رهبر انقلاب در جریان سخنرانی اخیر در دانشگاه امام حسین (ع)، پذیرش بازجویی بیگانگان از دانشمندان ایرانی را یک خط قرمز مطرح کردهاند. همزمان با انتشار اخباری متفاوت درباره درخواستهای غرب در این حوزه، اطلاعات منتشره نشان میدهد که ظاهرا دو دانشمند ایرانی، اصلیترین هدف طرح درخواست مصاحبه با دانشمندان ایرانی هستند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش «تابناک»، مرور اخبار و تحلیلهای غیرطبقهبندی شده منابع غربی نشان میدهد، محسن فخریزاده مهابادی و سید عباس شاه مرادی زواره استاد دانشگاه صنعتی شریف، مهمترین نامهای مطرح از افرادی هستند که غربیها به دنبال مصاحبه هستند. در حالی که تاکنون، هیچ خبری از احتمال مصاحبه آژانس با فخریزاده منتشر نشده است، برخی منابع غربی مدعی هستند که آژانس در دو نوبت با پروفسور شاه مرادی مصاحبه کرده است. شاه مرادی زواره احتمالا همان دانشمندی است که مسئولان دولت سابق پذیرفتهاند در دوره کار آنها با آژانس مصاحبه داشته است؛ هرچند ترجیح دادهاند از وی به عنوان مدیرعامل یک شرکت نام برده و نوشتهاند: «تصمیم گرفته شد، یکی دو نفر که در حد مدیرعامل شرکت بودند و این شرکتها برای انرژی اتمی کار میکردند، توضیحاتی دهند».
در آخرین پرده از تأکید بر نام این دو دانشمند ایرانی، دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه موسوم به دانش و امنیت بینالمللی، در جلسه استماع سنای آمریکا در این باره گفته است: «ایران همچنان با درخواست آژانس مبنی بر مصاحبه با افراد کلیدی مانند فخریزاده و سید عباس شاه مرادی زواره، رئیس سابق مرکز تحقیقات فیزیک مخالفت میکند. گفته میشود، مرکز تحقیقات فیزیک، در دهه هزار و نهصد و نود مرکز اصلی پژوهشهای نظامی هستهای ایران بوده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالها قبل با شاه مرادی در مورد تعداد محدودی از خریدهای مشکوک تجهیزات توسط وی که از طریق دانشگاه صنعتی شریف انجام شده بود مصاحبه کرد. این خریدها در زمانی انجام شد که رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی ایران رئیس این دانشگاه بود و از فعالیتهای شاه مرادی آگاهی داشت. آژانس بینالمللی انرژی اتمی از پاسخهای شاه مرادی کامل رضایت نداشت. نارضایتی آژانس زمانی افزایش یافت که شاه مرادی حاضر به صحبت در مورد فعالیت خود برای مرکز تحقیقات فیزیک نشد».
اما رسانههای خارجی درباره این دو نفر و سابقه درخواستهای آژانس در برابر آنها چه میگویند؟
محسن فخریزاده مهابادی
منابع غربی هر چه بیشتر اصرار داشته باشند که برنامه هستهای ایران به سمت ساخت سلاح انحراف داشته، تمرکز بیشتری بر فعالیتهای فخریزاده کرده و نقش وی را پررنگتر میدانند. اعطای القابی مانند اوپنهایمر ایران، عبدالقدیر خان ایران یا پدر برنامه هستهای نظامی ایران بخشی از این کارزار تبلیغاتی است.
نشریه انگلیسی ساندی تایمز در فروردین ۸۷ با اشاره به اسنادی که ادعا میشود، از یک دستگاه لپتاپ ایرانیها به دست آمده، فخریزاده را «یک افسر سپاه پاسداران و استاد دانشگاه امام حسین تهران و به عنوان «پدر برنامه هستهای نظامی ایران» معرفی کرده و مدعی شد: «سرویسهای اطلاعاتی غرب معتقدند ایران در صدد تولید یک کلاهک هستهای با توان نابودسازی هر شهری در خاورمیانه است که مسئولیت این برنامه بر عهده محسن فخریزاده مهابادی، مدرس فیزیک دانشگاه امام حسین تهران، قرار دارد و از این روی، میتوان وی را پدر تولید کلاهک اتمی ایران نامید»!
بنا به ادعای رسانههای غربی در آن سال، فخریزاده مدیریت طرحی با عنوان» پروژه ۱۱۱ «به منظور تولید یک کلاهک هستهای با توان انفجار در ارتفاع ۲ هزار فوتی و تخریب یک منطقه وسیع را برعهده داشته است.
با وجود همه ادعاهای رسانهای غربی درباره فخریزاده، هیچگاه اطلاعات قابل تأیید و معتبری درباره فعالیتهای وی منتشر نشده است. فخریزاده از جمله افرادی است که نام وی با ادعای دخالت وی در برنامه هستهای، در فهرست تحریمهای شورای امنیت قرار داده شده و آژانس بر مصاحبه با وی اصرار داشته است.
سید عباس شاه مرادی زواره
شاه مرادی زواره در باره سوابق دانشگاهی خود گفته: «مقطع کارشناسی را در رشته مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم. ما دورهٔ پنجم دانشگاه شریف بودیم. بعد از گرفتن لیسانس در سال ۵۴ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم، دوره فوق لیسانس و همچنین دوره دکترا را در امپریال کالج در لندن بودم و در سال ۶۰ پی اچ دی را در رشته مکانیک کاربردی گرفتم».
دکتر شاه مرادی زواره اکنون مدیریت شرکتهای دانشبنیانی را بر عهده دارد که تجهیزات پیشرفته مبتنی بر فناوری نانو و دیگر فناوریهای پیشرفته میسازد. وی که به سبب دوره کار در دانشگاه صنعتی شریف و همکاری با صالحی رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی و رئیس پیشین دانشگاه صنعتی شریف، در دورهای مسئولیت تهیه تجهیزات دانشگاهی مورد نیاز دانشگاه را بر عهده داشته است، به دلیل کاربردهای این تجهیزات و نیز مسئولیت ریاست مرکز تحقیقات فیزیک در معرض ادعاهای آژانس قرار داشته و از جمله در بهمن ماه سال ۸۴ مورد مصاحبه آژانس قرار گرفته است.
شاه مرادی از شروع به کار مرکز تحقیقات فیزیک در سال ۱۳۶۸ تا زمان تبدیل آن به پژوهشگاه دانشهای بنیادی در سال ۱۳۷۶ مسئولیت این مرکز علمی را بر عهده داشته است. در مقابل جنجالهای طرف غربی درباره نقش مرکز تحقیقات فیزیک در برنامه هستهای ایران، همواره تأکید کرده که این مرکز، نقشی در چرخه غنیسازی ایران نداشته و شاه مرادی همزمان با انجام مسئولیت در این مرکز تحقیقاتی، از آنجا که همزمان استاد دانشگاه شریف بوده، به آزمایشگاههای این دانشگاه در تهیه تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی مورد نیاز خود از منابع غربی کمک کرده است.
آلبرایت پیش از این در گزارشی در سال ۲۰۱۲، مدعی شده که آژانس دو بار فرصت یافته است درباره دانشگاه شریف با شاه مرادی مصاحبه کند، ولی وی از صحبت کردن درباره فعالیتهای مرکز تحقیقات فیزیک خودداری کرده و نقش خود را کم اهمیت شمرده و گفته است، به عنوان استاد دانشگاه شریف، مسئولیت در مرکز تحقیقات فیزیک را به عنوان یک شغل دوم پذیرفته است.
کد خبر: ۶۵۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۶
غروبِ یکی از روزهای آخر مارس، یکی از رهبران شورشیان سوری از جلسه در آن سوی مرز در ترکیه، بازگشت و از فرماندهان تحت امرش خواست تا به سرعت برای تشکیل جلسه اضطراری خود را برسانند. پنج مرد خود را به خانۀ رییسشان در استان ادلب رسانند و منتظر بودند که همان حرفهای همیشگی راجع به صبر داشتن و ناله کردن از اینکه فعلاً خبری از پول و سلاح نیست را بشنوند. اما این بار چیزهایی شنیدند که شگفتزدۀشان کرد.
به گزارش فرادید به نقل از گاردین، یکی از فرماندهان میگوید: "او با شوق وارد شد. وقتی دیدیمش همان ابتدا توجهمان به او جلب شد. اما وقتی که شروع به حرف زدن کرد، چشمهایمان چهارتا شد." رهبر این گروه، که خواستهاش نام واحدش محفوظ بماند، میگوید که به مردانش گفته که به زودی ورق در جنگ فرسایشیای که از سال 2012 علیه اسد آغاز کرده بودند، به نفعشان برخواهد گشت. او به نشریۀ آبزرور گفته است: "دلیل این موضوع این است، که از حالا به بعد هر سلاحی که میخواهم را میتوانم داشته باشم. برای اولین بارآنها چیزی از ما دریغ نمیکنند، به غیر از موشک ضدهوایی. ترکها و دوستانشان میخواهند که کار تمام شود." رهبر این گروه توضیح میدهد که همۀ گروههای مخالف در شمال سوریه، به غیر از داعش، قرار است از توافقی میان قدرتهای منطقهای که قرار گذاشتهاند اختلافاتشان را کنار بگذارند و روی دشمن مشترکشان، یعنی رژیم سوریه تمرکز کنند، بهره ببرند. بانی این توافق عربستان سعودی بوده است. این کشور مصمم است تا هر چه در توان دارد بگذارد و به رژیم بشار اسد خاتمه دهد و مهمتر از آن رویاهای اصلیترین حامی اسد، یعنی ایران را برای کنترل جریان جنگ، نقش بر آب کند. این موضوع، مسابقۀ رقبای منطقهای قدیمی را بر سر قدرت و نفوذ، وارد مرحلۀ جدیدی خواهد کرد و تاثیر خود را در سوریه و سایر جنگهای نیابتی که در منطقه جاری است، نشان خواهد داد.
اوایل ماه مارس امسال، مقامات ارشد منطقه به ریاض دعوت شدند تا برنامههای ملک سلمانِ تازه به قدرت رسیده را برای منطقه بشنوند. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، جزو اولین نفراتی بود که به ریاض رسید. پشت سر او مقامات قطر و رهبران کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس نیز سر رسیدند. پیام ملک سلمان سه بخش داشت: اول؛ دیگر خبری از انشقاقهای منطقهای نخواهد بود، چیزی که باعث شده بود دولتهای هوادار اخوان المسلمین در ترکیه و قطر با گشاده دستی از گروههای متحد در سوریه حمایت کنند و در مقابل سعودیها بیشتر به دنبال راههای معتدلتر باشند. دوم؛ ریاض میپذیرفت که سلاحهای سرنوشتساز را به شمال سوریه بفرستد و در مقابل دیگران متعهد به انضباط و هماهنگی میشدند. و سوم؛ ایالات متحده مانع نخواهد شد. یک مقام سعودی به آبزرور گفته است: "صراحتاً میگویم، حتی اگر ایالات متحده تلاشی برای ممانعت هم میکرد، ذرهای برایمان اهمیت نداشت." در عرض تنها چند هفته، این تکان جدید نتایج ملموسی را نشان داده است. گروههای مخالف در سوریه، از جمله جبهۀ النصره که آمریکا آن را گروهی تروریستی میداند و مدتها مایۀ نگرانی ریاض بود، به مدد دهها موشک ضدتانک "TOW" که میتوانند خودروهای زرهی ارتش سوریه را از چندین کیلومتری هدف قرار دهند، به شهرهایی پیشروی کردهاند که تا پیش از آن حتی خیال تصرف آنها نیز به ذهنشان خطور نمیکرد. نتایجی که رقم خورده، اعجاب انگیز است. ادلب در طول تنها چند روز سقوط کرد. چند هفتۀ بعد نیز شهر جسر الشغور به دست نیروهای مشترک جهادیها و اعتدالگراها افتاد. حال، سرزمینهای زراعیای که تا شهرهای سوم و چهارم سوریه، یعینی حمص و حما، کشیده شدهاند، بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار دارند. به اینها، ساحل مدیترانه و کوهستانهای شمال سوریه که مرکز علویها محسوب میشوند را نیز اضافه کنید. در شرق، حلب که شش ماه پیش به طور جدی انتظار میرفت که از سوی نیروهای اسد محاصره شود، حالا بیش از همیشه احتمال دارد که کاملاً به دست شورشیان بیافتد. در آنکار و ریاض و حتی بغداد و بیروت، که این دو پایتخت آخر اسماً متحد اسد هستند، این حس وجود دارد که رژیم سوریه در حال شکست خوردن در جنگ است. از ماه مارس به این سو، ارتش سوریه در همۀ نبردهایش شکست خورده، از جمله در نبرد هفتۀ پیش بر سر دو میدان گازی در شمال پالمیرا. پالمیرایی که اکنون به دست گروه جهادی داعش افتاده و محل یکی از مهمترین آثار باستانی جهان است. دمشق برخی از ویژهترین نیروهایش را برای دفاع از میدانهای گازی، که از منابع ضروری انرژی سوریه هستند، فرستاد، اما نیروهایش خیلی زود در برابر داعش شکست خوردند. داعش آخر هفتۀ گذشته در استان انبار عراق نیز به پیروزیهای مهمی دست یافت. یک دیپلمات ارشد در دنیای عرب میگوید: "این چیزی که شاهد هستید، فراز و فرود جنگ نیست. این گواهی واضح و مکرر از این موضوع است که ارتش رژیم نمیتواند از خود و کشور دفاع کند، حتی هر قدر هم که حمایت حامیش، ایران، نیز زیاد باشد." در آنسوی مرز، مقامات عراقی نیز هراسهای مشابه در مورد ارتش ملی خود دارند. نیروهای عراقی که به نسبت ارتش سوریه از تجهیزات و آموزشهای بهتری بهرهمندند، در حدود 72 ساعت در برابر داعش تسلیم شدند، تا داعش به بزرگترین پیروزیش از زمان تصرف موصل در جولای سال گذشته در عراق برسد. در آن زمان این گروه تروریستی هدف خود را برچیدن مرزهایی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی به دست دول غربی به خصوص انگلیس و فرانسه ایجاد شده بود، و خاورمیانه را شکل داده بود، اعلام کرده بودند. یک سال از آن زمان گذشته، حالا دیگر نمیتوان این هدف را برای داعش بلندپروازانه دانست. روز جمعه، سازمان رصد حقوق بشر سوریه گزارش داد که داعش در حال حاضر، تمامی شش گذرگاه مرزی میان سوریه و عراق را، در اختیار دارد. آن هم با وجود بمباران های مکرر از سوی جتهای آمریکایی. داعش در حال حاضر بر بیش از 1600 کیلومتر مرز تسلط دارد و برای حرکت در آن آزادی مطلق دارد. با وجود اینکه 20 نفر از 43 رهبر ارشد این گروه به وسیلۀ پهپادها و جتهای آمریکایی کشته شدهاند، رهبران داعش میتوانند با آزادی کامل در منطقهای به وسعت اردن، که آن را خلافت اسلامی نامیدهاند، تردد کند. و کلید رشدشان، همیشه هم ایدئولوژی خشن و انعطاف ناپذیری که برخی رهبران برای به زانو در آوردن جوامعی که بر آنها مسلط میشوند، استفاده میکنند نیست.
موفقیتهای بزرگی که تروریستها در هفتۀ پیش به دست آوردند، بیش از آن که نمایانگر قدرت آنها باشد، نشانگر ضعف دولتهایی که است که با آنها در جنگند. هاشم الهاشمی، استراتژیست عراقی و کارشناس مسائل داعش، میگوید: "این یک مشکل بزرگ است. چیزی است که هیچ دولتی علاقهای به صحبت دربارهاش ندارد. آنها نمیخواهند بپذیرند که به تنهایی نمیتوانند راه حلها را پیدا کنند. اما این مسئلهای است که کل منطقه نگران آن است." در حالی که در جولای سال گذشته، داعش خود را به نزدیکی بغداد رسانده بود، ایران زودتر از هر متحد دیگر این کشور، مشاوران خود را به آنجا فرستاد تا دفاع این کشور را تقویت کنند. نیازی نبود که مسافت زیادی را بروند و از طرفی لازم هم نبود که از صفر شروع کنند. ژنرالهای ایران دو سال بود که دقیقاٌ همین کار را برای سوریه انجام میدادند. یک سال از آن زمان گذشته، و ایران بیش از همیشه متعهد است تا این دو دولت متزلزل را سرپا نگاه دارد و اهداف استراتژیک خود را در دنیای عرب حفظ کند. در حالی که ریاض، پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 از عراق، با نگرانی شاهد افزایش روزافزون نفوذ ایران در این کشور بود، با شروع بلبشو در سوریه، زنگ خطر برایش به صدا درآمد. یک مقام سعودی میگوید: "این به ما نشان داد که آنها برای دفاع از منافع خود تا کجا حاضرند پیش بروند. آنها فقط از آن چه که داشتند دفاع نمیکردند، بلکه میخواستند روی خرابهها برای خود قصری تازه بنا کنند. و همۀ این کارها را هم تحت پوشش آمریکا انجام میدادند." در طول جنگ سوریه، و در کل انقلابهای عربی، رابطۀ عربستان سعودی با مهم ترین متحد جهانیش، افت شدیدی پیدا کرد. همه میدانند که ملک سلمان، که سابقاٌ وزیر دفاع بود، از آنچه به نظر او تزلزل اوباما در برابر سوریه بوده، به خصوص تصمیم او در مورد بمباران نکردن دمشق در آگوست 2013، عصبانی است. مقام سعودی در این باره میگوید: "آن لحظه زمانی بود که فهمیدیم قویترین دوست ما، دیگر قابل اتکا نیست. ما میبایست از پشت پرده خارج میشدیم." تنها در عرض چند هفته پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان، افزایش قاطعیت در سیاست خارجی عربستان کاملاً مشهود است. همچنین شاهد بودیم که او علناً آمریکا را به خاطر دلخوری از توافق اوباما با ایران، با عدم حضورش در کمپ دیوید، سرزنش کرد. مقامات حاشیۀ خلیج فارس در هفتههای اخیر گفتهاند که هراس از اینکه ایران نقش رهبری را در حل خطیرترین مناقشات منطقهای را بر عهده بگیرد، آنها و ریاض را رها نمیکند. همۀ آنها اصرار دارند که تسلط حوثیهای متحد ایران در یمن که در ماه مارس اتفاق افتاد، شمهای از قدرتنمایی ایران، حتی پیش از آنکه توافق نهایی شود، بوده است. ضمن اینکه این قدرتنمایی را در حیاط خلوت عربستان سعودی و در مرز شرقی این کشور انجام داده است. در میانۀ هرجومرجهای اخیر، از نابودی یکی از گهوارههای تمدن گرفته تا قدرتگیری دوبارۀ جنگجویان مخالف اسد و وحشیگری بی حد و حصر جهادیها، یک چیز مثل روز آشکار شده است. قدرتهای اصلی منطقه، در حال حاضر آشکارا در حال جدال بر سر سرنوشت منطقه، و به خصوص سوریه هستند. جدالی که تنها با راه حلی جهانی امکان توقفش وجود دارد. یک مقام سعودی میگوید: "ایران گفته است که کلیدِ جهان عرب سوریه است. ما هم با آنها موافقیم." ریاض دیگران نگران نشان دادن این اعتقادش نیست.
کد خبر: ۶۵۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
هرچند عربستان به خوبی میداند که نمیتواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکارعمومی را تحمل کند، اما به نظر میرسد رهبران تازه کار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را به وجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنیها قلمداد شود.
حتی بیتجربهترین رهبران سعودی هم میدانند که تهران بهدلیل نزدیک شدن به کشوری چون یمن که مدتهاست بهدلیل جنگ داخلی و دیکتاتوری پیش از آن، مزیتهای خود را از دست داده، وارد یک نزاع منطقهای نمیشود، اما بهراستی ریاض از چه میترسد که با این شدت از نزدیکی تهران به بابالمندب میترسد و برای کشتی نجات ایرانی شاخ و شانه میکشد؟1- شاید در سطحیترین لایه تحلیل بتوان گفت که عربستان در یمن دنبال بهانهگیری است. کشوری که نتوانست جلوی پیشرفت مذاکرات هستهای را بگیرد و پیش از این در سوریه، لبنان و عراق نیز سرخورده شده بود، حالا در یمن میخواهد تهران را وارد نزاعی کند که از دل آن، تضعیف قدرت منطقهای کشورمان نتیجه شود. عربستان پیش از این در سوریه نیز تلاش کرده بود ایران را درگیر یک جنگ فرسایشی کند ولی تحولات میدانی مانع از این شد که این شیطنتها دامی جدی پیشروی تهران بیندازد و ایران را رودرروی واشنگتن و پاریس، بهعنوان بازیگران فرامنطقهای درگیر در جدال سوریه قرار دهد. چنین است که در سطح اولیه تحلیل باید گفت که عربستان در بحران یمن میخواهد پای ایران را به میدان نزاع کشیده و اثبات کند که کشورمان عامل بیثباتی منطقه است؛ هرچند تجاوز نظامی مستقیم ریاض به صنعا، اثباتی بر خلاف بودن چنین گزارهای است. شاید تهدید به تجاوز به کشتی نجات ایرانی، بتواند آخرین فرصت عربستان برای تحریک ایران به یک درگیری منطقهای باشد. جنگی که البته ایران بارها گفته، هیچ علاقهای برای ورود به آن ندارد.
2- در سطح دیگری از تحلیل میتوان گفت که عربستان میخواهد با تهدید کشتی نجات ایران و پیش از این با مانع شدن برای فرود هواپیمای ایرانی، تحقیر خود در جنگی نابرابر علیه حوثیها را جبران کند. ریاض که پیش از این مجبور شد اعتراف کند که نتوانسته به اهداف هفتگانه خود برای حمله به یمن برسد، حالا این ضعف را با بهانهگیری برای ورود هواپیماها و کشتیهای ایرانی به یمن جبران میکند. روشن است که عربستان بهخوبی میداند ایران هیچگاه در یک کشتی که فعالان ضدجنگ آمریکایی و اروپایی در آن مستقر هستند، دنبال ارسال سلاح نیست، با این وجود، تهدید این کشتی، نوعی عرض اندام عربستانی است که با وجود همه ادعاها، خود را ضعیفتر و تنهاتر از همیشه در منطقه میبیند.
رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از این کشتی، باعث برد رسانهای ایران در جدال تبلیغاتی با آلسعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انساندوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش می گذارد
3- عربستان همچنین میداند که پهلو گرفتن کشتی ایرانی در یمن به معنی شکسته شدن محاصره یمن است. ریاض میپندارد، از طریق محاصره یمن و در تنگنا قرار دادن مردم این کشور، میتواند حوثیها را وادار به عقبنشینی کند و در چنین شرایطی، شکستن حلقه محاصره یمن از سوی ایران، بهمعنی ادامه پیدا کردن یک جنگ فرسایشی است که جز تحقیر عربستان و تضعیف این کشور نتیجهای ندارد. برای همین هم ریاض مایل نیست ایران بتواند تنها استراتژی بهظاهر کارآمد عربستان برای پایان دادن موفقیتآمیز تجاوز به یمن را به شکست بکشاند.
4- عربستان همچنین نگران محبوبیت تهران در جهان عرب است. ریاض میداند که در 36 سال گذشته ایران با حمایت از ملتهای مظلوم عربی، به موقعیتی بینظیر در میان اعراب دست یافته و برای همین هم مدام تلاش میکند با احیای شکاف شیعه/سنی، جلوی این محبوبیت فزاینده را بگیرد. با این حال حضور کشتی نجات ایرانی در یک کشور عربی همسایه عربستان، بهمعنی یاری ایران به ملتی عربی است که تحت ظلم عربستان – که خود را برادر بزرگتر اعراب میداند – قرار دارد و این، در بلندمدت، محبوبیت ایران را بیشتر خواهد کرد. واقعیتی که عربستان نمیخواهد آن را بپذیرد، چراکه بهخوبی میداند پیام کمک ایران به یک کشور عربی، چیزی بهجز برتری قدرت تهران در خاورمیانه نیست.
5- عربستان همچنین در حال یک رقابت پنهان نظامی با ایران در دریا و آسمان است. عربستان میداند که اگر کشتی نجات ایرانی با حمایت ناوگان ارتش به مقصد برسد، این به معنی شکست نمادین ارتشهای عربی است و تحقیری مضاعف برای اعراب محسوب میشود. ریاض با این حال هیچ مشروعیتی برای حمله احتمالی به این کشتی پیش روی خود نمیبیند و هم امر، ماجرای کشتی نجات را برای عربستان به یک بازی باخت – باخت تبدیل کرده است. عربستان میداند که ریسک درگیری نظامی با ایران آن هم در شرایط دور شدن غربیها از ریاض، بالاست و همین واقعیتها، آلسعود را در شرایط سختی قرار داده است.
6- رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از کالاهای موجود در این کشتی، همچنین باعث برد رسانهای ایران در جدال تبلیغاتی با آلسعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انساندوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش خواهد گذاشت و ریاض حاضر نیست در چنین شرایط حساسی، بازی رسانهای را به ایران ببازد.
7- اگر کشتی نجات ایران به مقصد برسد و عربستان قادر به اقناع بازیگران فرامنطقهای برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن این عملیات انساندوستانه ایران نباشد، ریاض بار دیگر درخواهد یافت که موقعیتش در میان استراتژیستهای غربی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده و دیگر نمیتواند روی کمکهای خارجی حساب باز کند. عربستان که چه در بحران سوریه، چه تحولات عراق، چه مذاکرات هستهای و چه اخیرا در کمپدیوید، بارها در رقابت با ایران برای جلب نظر مثبت غرب، بازی را باخته بود، این بار نیز اگر نتواند کشورهای حاضر در آبهای بینالمللی را راضی کند تا کشتی نجات ایرانی را از راهی که پیش گرفته منصرف سازند، دچار یک باخت حیثیتی شده و نشانهای از تضعیف ریاض در منطقه را پیشروی خود خواهد دید.با نگاهی به این هفت دلیل، میتوان دریافت چرا ریاض با این سرسختی میخواهد مانع از ارسال کمکهای انساندوستانه ایران به یمن شود. هرچند عربستان بهخوبی میداند که نمیتواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکار عمومی را تحمل کند، اما بهنظر میرسد رهبران تازهکار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را بهوجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنیها قلمداد شود. با این وجود ناگفته پیداست که معادلات موجود یمن حاکی از این است که ریاض فعلا قادر به تغییر اوضاع نبوده و باید پذیرفت که کشتی نجات ایران، پیامآور قدرت بلامنازع کشورمان در منطقهای است که پس از توافق هستهای تیرماه، شاهد واقعیتهای تازهای خواهد بود. واقعیتهایی که برای آلسعود خوشایند نیست!
مصطفی انتظاری هروی
منبع: رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش
کد خبر: ۶۴۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
فناوری هسته ای ایران ، بازدارنده است چرا که توانسته محاسبات دشمن را تغییر داده و مجبور به تغییر رفتار کند.این وضعیت در عین حال که منافعی دارد می تواند به تهدیدهایی در آینده دامن بزند
کد خبر: ۶۴۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
ما جامعه تحصیل کرده و هنرمند ضمن محکوم کردن این حرکت ضد انسانی و ضد اخلاقی آل سعود و اربابش آمریکا،از تیم مذاکره کننده ایران می خواهیم نهایت دقت را در طرح دسیسه های تیم های مذاکره کننده از جمله آمریکای هفت خط و خال و موزی را داشته باشند
کد خبر: ۶۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹
در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانهها، اظهار نظرها و شبکههای اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه میگذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی میافتد؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسشها نوشت: چنین اتفاقی زمانی میافتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آنها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده میشود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره میکنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسانها و میدان دادن به آنها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا میکنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بیمهریها از جمع آنها جدا نبود بر میگردد.
در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آنها که گاها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی میگشایند حضور مییابند و همچون استادی او را در حلقه خود میگیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح میشود.
لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسهای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شدهام که آیا معلوم است آقا محسن میخواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی و غیره چه میخواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... .
فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤالها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کردهاند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف میباشد مبارزینی که در سالهای آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدتها است راهشان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آنها جدا کردهاند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهمترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانکهای آرایش گرفته در خیابانها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسهای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش میباشد.
تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمیدانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار میکنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که میدانید زیاد طول نمیکشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده میشود و انقلاب پیروز میشود محسن رضایی میگوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آنها با همین آرم و عنوان در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی میکنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروهها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آنها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند.
برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... میشود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد میکند وبه همین دلیل هم درگیریهایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ میدهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر میگذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور میشود.
برادر محسن میگوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس ماندههای رژیم سابق و گروههای چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهمترین وظیفهای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه میرسد و شروع میکند و البته همه مسئولین را توجیه میکند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی میکند.
یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحدها شروع به انجام فعالیتهای اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروههای مسلحی که محسن رضایی پیش بینی میکرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفیگاهها وانبارهای سلاح و مهمات آنها ورفت وآمد ومقر رهبران آنها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودرهمان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آنها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آنها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود.
محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیانگذاران آن بود کنارهگیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمانها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس ماندههای رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروههای مسلح البته فقط به منافقین محدود نمیشد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهکهایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیلهای قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر میدادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آنها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگترین بحرانهای ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثیسازی آن موفق بود.
حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راهاندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیریهای امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید میکرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث میشود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت میگیرد و درست در همین روزها منافقین اعلام جنگ مسلحانه میکنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود میرسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیریها تمام وقت او را میگیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش میزند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی میکند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه میشود میگوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین میشود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی میشود جنگ پس از سالها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید میکرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت میدانست شکستهای استراتژی و تاکتیکهای جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هالهای از ابهام است سرلشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح میگوید فرماندهان قبلی سپاه میآمدند در قرارگاه چند روزی بودند و میرفتند و قرار میشد پشتیبانیهایی از مراکز سپاه که در جنگ درگیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده میشد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعدها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغانها متوجه هنرنمایی جنگجویی میشود که بسیار خوب میجنگد در جایی با او مواجه میشود و میگوید، پس تو زمان حمله افغانها کجا بودی که جلوی آنها را بگیری آن جنگجو میگوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود.
در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود میگفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود میگفتیم یا او نمیداند تیپ چیست و یا نمیداند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی میگفت هر عملیاتی که انجام میشود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات میکرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی میگفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرالهایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان میکند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل درمیآورد و تا سالها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمینگیر میکند و در نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل میکند.
تاریخ شاهد است با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومندترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنهای بیعت میکند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز میکند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم میکند برادر محسن رضایی آمادهترین ولایقترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ میگذرد محسن رضایی در این سالها پیش بینی میکند که بحران پیش روی انقلاب چیست او درمییابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل میکند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه میکند. پس از کش وقوسهایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم میگیرد و شروع به کار میکند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کردهاند.
خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع میشود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاشهای او در سالهایی است که سالهای بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری میشود در روزهای پایانی کناره گیری میکند تلاش میکند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا میشود وهشدار میدهد که ادامه ریاست جمهوری احمدینژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابتهای سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی میشود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمیکند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمیرسند تا سال ۹۲، حرفهای محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده میشود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه میدانند اقبال خوبی به سمت او میشود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند.
اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامههایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرفها و تجربیاتش را با آنها بازگو میکند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقهای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهههای مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم میخورد باز هم میپرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم میگذارد که با آن غریبه نیست.
او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک میگوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمیشناسیم. همیشه چند گامی جلوتر حرکت میکردی و میکنی و کسی نمیتواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد میکنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتاب «دولت نهم و رژیم صهیونیستی» را با موضوع واکاوی رابطه دولت محمود احمدینژاد با اسرائیل منتشر کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از مهر، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در جدیدترین اثر خود کتاب «دولت نهم و رژیم صهیونیستی» تألیف مهدی فرداد پور را منتشر کرد که در آن تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم اشغالگر قدس و راهبردهای سیاست خارجی دولت نهم و نیز سیاستهای منطقهای رژیم صهیونیستی بعد از روی کار آمدن دولت نهم مورد بررسی قرار گرفته است.
این کتاب دارای پنج فصل است که درفصل اول با عنوان «مبانی نظری» ابتدا به بررسی برخی از مهم ترین نظریه های مطرح شده در عرصه روابط بینالملل همچون آرمان گرایی، واقع گرایی و سازنده گرایی پرداخته و سپس به بررسی ادبیات موجود در عرص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و در آن مساله شکلگیری و تقویت گروههای مقاومت و مناسبات ایران و رژیم صهیونیستی در دولت های سازندگی و اصلاحات واکاوی می شود.
دولت نهم و اسرائیل
در فصل سوم این کتاب سیاستهای منطقهای اسرائیل تا قبل از روی کار آمدن دولت نهم مورد توجه قرار گرفته است. دراین زمینه باتوجه به اینکه انقلاب اسلامی ایران تاثیرات مستقیمی بر سیاستهای منطقهای اسرائیل داشته است به بررسی تاثیر آن بر سیاستهای منطقه ای اسرائیل و بعد از آن سیاستهای منطقه ای اسرائیل در دوره زمانی ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۵ پرداخته شده است.
این کتاب در فصل چهارم به بررسی راهبردهای سیاست خارجی دولت نهم توجه نشان داده و به بررسی دیدگاههای دولت نهم در مورد هولوکاست و دلیل تشکیک در موضوع هولوکاست و نیز سیاست های دولت نهم را در زمینه پرونده هستهای ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی سیاستهای منطقه ای اسرائیل بعد از دولت نهم نیز در فصل پنج این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. دراين فصل ابتدا به بررسي حمله اسرائيل به حزب الله لبنان در پي بوجود آمدن تغييرات در خاورميانه متاثر از سياست تهاجمي دولت نهم پرداخته شده و پس از آن به بررسي حمله اسرائيل به نوار غزه و تبعات اين اقدامات توجه ناشن داده شده است و در ادامه نیز به بررسي روابط تركيه و اسرائيل پرداخته شده است و اثر كيفيت اين روابط را به عنوان عاملي در سياست هاي منطقه اي اسرائيل مورد كنكاش قرار گرفته است.
«دولت نهم و رژیم صهیونیستی» در شمارگان ۱۵۰۰ نسخه و ۲۸۳ صفحه و به قیمت ۸۰.۰۰۰ ريال در فروردین ماه سال جاری منتشر شده است.
کد خبر: ۶۲۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۹
یک کارشناس ارشد امور منطقه ضمن تأکید بر این موضوع که آمریکا اعتمادی به توانایی عربستان در مدیریت جنگ در یمن ندارد، گفت که ریاض با ارتش اجارهای توانایی مقابله با نیروهای جان بر کف یمنی را ندارد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
در حالی حملات عربستان و همپیمانانش به یمن همچنان ادامه دارد که در این جنگ تا کنون دهها شهروند بیگناه یمنی کشته شدهاند که در این میان زنان و کودکان نیز به چشم میخورند. عربستان حملات خود به یمن را با حملات هوایی بهکمک جنگندههایی که از آمریکا خریده است انجام میدهد و تا کنون نیز ریاض به سقوط یک جنگنده خود در آبهای جنوبی یمن اذعان کرده و امروز نیز انصارالله از سرنگون شدن یک جنگنده سعودی دیگر خبر داده است.
سعدالله زارعی، کارشناس امور خاورمیانه در مصاحبه با خبرنگار بین الملل خبرگزاری تسنیم به بررسی اقدام عربستان در حمله به یمن پرداخت.
وی در این مصاحبه گفت: همواره جنگ زمانی آغاز میشود که راهحل های دیگر به بنبست میرسد، عربستان سعودی طی دهههای گذشته تلاش گستردهای انجام داد که از طریق سیاسی، اقتصادی و ارتباطات خاص با قبایل و افراد ذینفوذ سلطه بدون معارضی در یمن داشته باشد.
عربستان طی سالهای اخیر بردگی و بندگی نانوشتهای را بر یمن تحمیل کرده بود
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: طی سالهای اخیر مردم یمن نسبت به عربستان سعودی و سیاستهایش بسیار نگران شدند و در واقع اقدامات عربستان در نزدیک شدن به طوایف یمن نتیجه عکس داد و مردم احساس کردند عربستان با مبالغ ناچیز توانسته سران قبایل و طوایف را بهطرف خود بکشاند و یک بردگی و بندگی نانوشتهای را بر یمن تحمیل کند.
وی اضافه کرد: این در حالی است که یمنیها از نظر سابقه تاریخی و مدنیت خودشان را برتر از عربستان میدانند و معتقد هستند اساساً ریشه عربیت از یمن بوده و اگر قرار است ملتی تابع ملتی دیگر باشد شایسته است ملت عربستان تابع یمن شود نه اینکه یمن تابع عربستان شود، این مسئله بهشدت فضای داخل یمن را علیه عربستان تحریک کرده و جنبشهای اعتراضی علیه عربستان شکل داده و بهموازات آن گروههای وابسته به عربستان نظیر جریان اصلاح و همینطور خاندان الاحمر را بهشدت تضعیف کرده است تا جایی که طی ماههای گذشته انصارالله و گروههای همپیمان انصارالله بر کل یمن حاکمیت پیدا کردند و آخرین ریشهها و رگههای ارتباطی عربستان با یمن قطع شد.
عربستان همچنان در فکر سلطه بر یمن است
زارعی در ادامه این مصاحبه گفت: عربستان بهجای اینکه واقعیت را بپذیرد و در جهت اصلاح سیاستهای خود گام بردارد و در واقع بهجای استثمار یمن به روابط متوازن و متعادل مبتنی بر احترام متقابل فکر کند به سیاست سلطه بر یمن فکر کرده و بر این اساس فکر کرده است و تحریک منصور هادی در خروج از صنعا و تشکیل یک دولت در عدن در این چارچوبها قابل ارزیابی است.
عربستان شرایط را بهگونهای پیش برده که یمنیها بین استقلال یا شهادت یکی را انتخاب کنند
این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: در حالی که حمله روزهای اخیر عربستان به صعده و صنعا در این چارچوب قابل تجزیه و تحلیل است در واقع دولت عربستان شرایط را در یمن بهگونهای پیش برده که مردم بین استقلال کشورشان و شهادت یکی را انتخاب کنند اما مردم یمن هم در این میان به استقبال شهادت میروند تا بتوانند استقلال کشورشان را حفظ کنند.
بمباران هوایی تاکنون هیچ دستاوردی برای عربستان بههمراه نداشته است
سعدالله زارعی افزود: به نظر میآید که عربستان در مسیر پرخطا گام برمیدارد و شرایط برای عربستان سختتر و سختتر خواهد شد. بمباران هوایی تا کنون نتوانسته کمترین دستاوردی برای عربستان بههمراه بیاورد، این در حالی است که در داخل یمن، گروههای مختلف را بهسمت اتحاد بیشتر و همدلی بیشتر حول محور انصارالله سوق داده است.
وی در ادامه این مصاحبه درباره نقش آمریکا در حمله عربستان به یمن گفت: آمریکاییها در واقع زمینه را برای اقدام عربستان تا حدی فراهم کردند. این که آمریکا سفارتش در صنعا را تعطیل کرد و در واقع مرکز اطلاعاتیاش را در یمن تعطیل کرد و به مسقط انتقال داد اقدامی بود که دست عربستان را در اقدامات تند علیه یمن باز میگذارد و این همراهی آمریکا را با سیاست عربستان نشان میدهد.
آمریکا به توانمندی نظامی عربستان در مدیریت پرونده یمن اعتمادی ندارد
کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: اما در عین حال سیاست آمریکا در این صحنه سیاست فعال نبوده بلکه سیاست منفعل است، دلیل انفعالی عمل کردن آمریکا این است که آمریکاییها به صلاحیت و توانمندی دستگاه نظامی عربستان برای مدیریت پرونده امنیتی یمن اعتماد نداشته و معتقد هستند که عربستان فاقد توانمندی لازم برای مقابله با یک جنبش پرقدرت مذهبی همانند انصارالله است.
آمریکا معتقد است شرایط داخلی یمن هرگونه اقدام حاد علیه انصارالله را با شکست مواجه میکند
این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: آمریکا معتقد است که شرایط داخلی یمن هرگونه اقدام حاد علیه انصارالله را با شکست مواجه میکند. به همین جهت آمریکاییها در حالی که اعلام میکنند از سیاست عربستان حمایت میکنند در عین حال اقدام تعیین کننده و قاطعی بهنفع عربستان انجام ندادهاند و این که میگویند حمایت لجستیکی میکنند اساساً عربستان کمبود لجستیکی ندارد که آمریکا نیاز باشد به آن کمک کند و اساساً در این صحنه جنگ یک جنگ زمینی نیست که امکانات لجستیکی آمریکاییها معنا پیدا کند.
وی افزود: عربستان در حال حاضر در عرصه هوایی نسبت به یمن برتری دارد، از برتری نیروی هوایی استفاده میکند و مناطقی را در یمن مورد حمله قرار میدهد و نیازی به حمایت لجستیکی آمریکا نیست اما آمریکاییها با ذکر این نکته میخواهند بگویند که در کنار عربستان هستیم. به نظر میرسد آمریکاییها در این صحنه به عربستان و سیستم نظامی عربستان اعتمادی ندارند.
تحولات یمن بهشدت استراتژیک و بلکه فوقاستراتژیک است
زارعی در پاسخ به سؤالی درباره حمله عربستان به یمن در برههای که ایران با قدرتهای غرب در حال مذاکره درباره پرونده هستهای است چه پیامدهایی میتواند داشته باشد، گفت: من معتقد هستم که این موضوع به شرایط یمن ارتباط دارد و تحولات یمن بهشدت استراتژیک و بلکه فوقاستراتژیک بوده و تسلط مردم یمن بر دریای سرخ و تنگه باب المندب و استقلال یمن از عربستان یک پیامدهای هم فوری و هم درازمدت استراتژیک و ژئوپولیتیک با خود بههمراه دارد، این در حالی است که ارزش توافق هستهای ایران و غرب ارزش یک توافق متوسط است اما وزن استراتژیک یمن دهها بار بیش از وزن مذاکرات ایران و غرب است بنابراین باید دلایل را در جغرافیای یمن جستجو کرد نه در ژنو و مذاکرات 1+5.
وی در بخش دیگری از این مصاحبه به اظهارات اخیر مقامات انصارالله درباره مقابله با حملات عربستان اشاره کرد و گفت: نکته کلیدیای که وجود دارد این است که عربستان روی زمین قادر به شکل دادن به هیچ وضعیت جدیدی در داخل یمن نیست. نمونه و نشانه آن مسئلهای است که عربستان در اواسط بهمن ماه تلاش کرد تا در عدن یک موقعیت را برای خود ایجاد کند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: ریاض به آقای منصور هادی فشار آورد که به عدن برود و در آنجا اعلام دولت کند و طرفداران خود را بهسوی آقای منصور هادی گسیل کرد که بهطور مثال میتوان به آقای محسن الاحمر و آقای حمید الاحمر و حزب الاصلاح و برخی شخصیتهای حزب المؤتمر و غیره اشاره کرد. در واقع گروههای عضو لقای مشترک که شامل چهار جریان ناسیونالیستی و سوسیالیستی است بهسوی منصور هادی در عدن رفتند اما ابتکار عربستان در عدن بیش از یک ماه دوام نیاورد و عملاً هادی فرار کرد و وزیر دفاع وابسته به عربستان دستگیر شد و سفارت خانههایی که با ابتکار عربستان در عدن افتتاح شده بودند همگی بسته شدند و سفرا فرار کردند. بنابراین این نشان میدهد که عربستان قادر نیست در زمین یمن بنایی را ایجاد کند.
عربستان در مقابله زمینی با انصارالله هرگز نمیتواند دستبالا داشته باشد
زارعی افزود: درباره اینکه عربستان بتواند نیروی نظامی وارد یمن کند این کار یک بار اتفاق افتاده و نتیجه آن در سال 88 این بوده که حدود 30 پادگان و پاسگاه عربستان در مرزهای با یمن به تصرف انصارالله در آمده، این در حالی است که در فاصله 88 تا امروز یعنی در این دوره ششساله قدرت انصارالله چند برابر شده بنابراین عربستان در مقابله زمینی با انصارالله هرگز نمیتواند دستبالا داشته باشد پس اقدامات عربستان در همان اقدامات هوایی محدود میماند.
حمله زمینی عربستان هیچ دستاوردی بههمراه نخواهد داشت
کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: البته در عین حال امکان دارد که عربستان فریب برخی مشاورههای نادرست را بخورد و اقدام ابلهانه انجام دهد همانطور که در جنگ 33روزه در حالی که اسرائیلیها قبلاً ضربشست حزبالله را در سال 2000 و 1996 خورده و از لبنان فرار کرده بودند یک بار دیگر در جنگ سال 85 تلاش کردند در حوزه زمینی حزبالله را بیازمایند و تلاش کردند از مارون الرأس و عیت الشعب و از منطقه الطیبه حزبالله را به محاصره در بیاورند اما در پایان جنگ اسرائیل در حالی جنگ را متوقف کرد که هیچ نقطهای از لبنان در تصرف اسرائیل نبود بنابراین ممکن است که عربستان تحت تأثیر برخی مشاورهها اقدام زمینی نیز انجام دهد اما مسلماً اقدام زمینی عربستان نمیتواند برای این کشور دستاوردی بههمراه داشته باشد.
ساختار ارتش عربستان اجارهای است
زارعی افزود: اینکه انصارالله برای درگیری با عربستان اعلام آمادگی کرده، این در واقع اعلام آمادگی نیروهای انقلاب است، این در حالی است که میدانیم عربستان هرگز توانایی اداره یک جنگ فرسایشی را ندارد. عربستان حتی با کمک دیگران نیز نمیتواند یک درگیری را در یمن مدیریت کند چون علاوه بر اینکه ساختار نظامیاش بسیار ضعیف است اساساً یک ساختار نظامی اجارهای دارد یعنی حدود 100هزار نظامی دارد که 20هزار نفر آن پاکستانی، 10هزار نفر آن افغانی و 10هزار نفر دیگر آن بنگلادشی هستند و هیچ تجربهای در جنگهای چریکی ندارند و ساختار بومی نداشته و اساساً ساختارش اجارهای است و ارتش اجارهای نمیتواند در برابر نیروهای جان بر کف یمنی مقابله کند.
جمعیت 7.5 میلیونی شیعیان عربستان در مقابل اقدامات آلسعود سکوت نخواهند کرد
کارشناس مسائل خاورمیانه اضافه کرد: نکته دیگر این است که عربستان در داخل خود حدود 7.5میلیون شیعه دارد یعنی حدود 38 درصد از جمعیت 19میلیونیاش را شیعیان تشکیل میدهند. این شیعهها سکونت نخواهند کرد که عربستان با همکیشانشان در یمن هر کاری بکند. استانهای الشرقیه، نجران و جیزان شیعه هستند و شیعهها سکوت نمیکنند و اساساً تسلط انصارالله بر کوههای مران شرایط را برای تسلط استراتژیک انصارالله بر کل منطقه حجاز فراهم میکند یعنی مناطق مکه، مدینه و طائف زیر نظر نیروهای چریکی انصارالله قرار دارد بنابراین شرایط بهگونهای نیست که عربستان بتواند یک جنگ فرسایشی را مدیریت کند.
درگیری عربستان در یمن درگیری پیوسته نخواهد بود
سعدالله زارعی در پایان گفت: فکر میکنم درگیری عربستان در یمن درگیری پیوستهای نبوده و درگیری جسته و گریختهای باشد. تا زمان ناامیدی کامل عربستان از تأثیرگذاری در یمن، احتمالاً شاهد تجاوزهای گاه و بیگاه عربستان باشیم. عربستان مخالف نظم جدید در یمن است و برای عدماستقرار نظم جدید در یمن دست به اقدامات جدید خواهد زد. تا کنون این اقدامات دستاوردی برای عربستان بههمراه نداشته است.
منبع: تسنیم
کد خبر: ۶۰۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۴
روزنامه صهیونیستی هآرتص در شماره امروز خود نوشت: ملک سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی دچار اختلال عقلی است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش شبکه خبری العالم، این روزنامه با اشاره به حمله عربستان به یمن نوشت: محمد بن سلمان وزیر دفاع و فرزند ششم شاه عربستان در دهه سی ام عمر خود فرماندهی حمله علیه یمن را برعهده دارد، در حالی که فاقد هر گونه تجربه و آموزش نظامی است.
هآرتص با اعلام این مطلب افزود: محمد بن سلمان در حالیکه دارای مدرک لیسانس حقوق از دانشگاهی در عربستان است، یکی از سه پست مهم در عربستان را برعهده دارد. او همچنین ریاست شورای اقتصادی را برعهده دارد که پدرش به منظور رسیدگی به اقتصاد عربستان آن را تاسیس کرد. شاهزاده محمد همچنین ریاست دیوان پادشاهی را در اختیار دارد که مشخص می کند چه کسی با پادشاه دیدار کند و چه کسی دیدار نکند؛ و چگونگی اجرای سیاستهای وی را مشخص می کند.
هآرتص نوشت: هنوز زود است تحولات جنگ در یمن را پیش بینی کرد. عربستان در صحنه یمن مشخص خواهد کرد که تا چه اندازه می تواند دستور کار روزانه خود در خاورمیانه را مشخص کند. این برای شاه بیمار عربستان که در دهه نهم عمر خود بسر می برد، ماموریت ساده ای نیست.
کد خبر: ۶۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۲