« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
لیبی
یکی از پسران دیکتاتور سابق لیبی که در لبنان بازداشت شده است، اطلاعات جدیدی درباره امام موسی صدر ارائه کرد گفت: نخست‌وزیر وقت رژیم پدرش مسئول اصلی پرونده است.
کد خبر: ۱۶۲۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۵

شهرستان لنده
مرحوم کبوتر خوشقدم پدر سردار شهید محمد کریم خوشقدم در سن 92 سالگی دار فانی را وداع گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
کد خبر: ۱۵۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۵

ستاد مرکزی اربعین حسینی شماره تلفنهای ضروری سفارتخانه، سرکنسولگریها و نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در عراق را برای خدمات‌رسانی مطلوب‌تر به زائران اربعین اعلام کرد.
کد خبر: ۱۵۲۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۳

همراه با زائرین کربلای معلی ؛
گویند مزار« ابو اسحاق ثقفی» تا مدتها مفقود بوده تا این که در حفاری های مسجد کوفه به تخته سنگی برخورد کردند که روی آن نوشته شده بود این قبر کسی هست که انتقام گیرنده خون حسین(ع) است .
کد خبر: ۱۵۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۸/۲۷

ارتش یمن، پنجشنبه از یک موشک جدید، که دارای قدرت تخریبی بالایی است، رونمایی کرد.
کد خبر: ۱۴۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۹

به نوشته این روزنامه اسراییلی، حزب الله لبنان در یافتن محل دفن رون آراد ناکام مانده است.
کد خبر: ۱۴۰۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۸

کد خبر: ۱۳۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۵

ارتش ترکیه اعلام کرد که 42 فروند بالگرد و 14 فروند کشتی جنگی از زمان کودتای نظامی در این کشور، مفقود شده است.
کد خبر: ۱۳۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۴

آوای رودکوف:رییس بنیاد شهید کهگیلویه از پیدا شدن شهید مفقو‌الاثر نصرااله خاکسار بعد از 32 سال بی‌خبری خبر داد
کد خبر: ۸۹۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۶

منصور نظری:مثنوی «قمر رویان عاشق» تقدیم به جوان‌ترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
کد خبر: ۸۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۶

وزیر امور خارجه آمریکا برای یافتن سه تبعه آمریکایی که ادعا می شود در عراق مفقود شده اند، از ایران طلب کمک کرد. به گزارش  پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از رویترز، منابع آگاه از تمرکز آژانس های اطلاعاتی آمریکا بر روی سه گروه شیعی عراق در پی ماجرای ربوده شدن سه تبعه آمریکایی در بغداد، خبر دادند. منابع اطلاعاتی آمریکا و عراق پیشتر ادعا کرده بودند که اتباع آمریکایی ناپدید شده در بغداد که تعداد آنها به سه نفر می رسد، از سوی یکی از گروه های شیعی وابسته به ایران ربوده شده اند. با این حال واشنگتن احتمال دخالت ایران در این موضوع را با توجه به اینکه هیچ مدرکی دال بر اثبات این ادعا وجود ندارد، رد کرده است. به ادعای منابع امنیتی آمریکا، دلیل ربودن این سه تبعه آمریکایی اعتراض گروه های شیعی به عدم مشارکت آنها در عملیات آزاد سازی منطقه عمدتا سنی نشین «الرمادی» بوده است. سه گروه شیعی که واشنگتن مدعی دخالت آنها در ربودن اتباع آمریکایی است، عبارتند از «عصائب اهل الحق»، «کتائب حزب الله» و «سازمان بدر». در این میان، «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا می گوید که از ایران برای پیدا کردن سه آمریکایی ربوده شده درخواست کمک شده است. به گفته کری، وی این مسئله را با «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران، در دیداری که روز چهارشنبه در حاشیه همایش اقتصادی داووس داشته اند، مورد رایزنی قرار داده است. وی در این باره گفت: از ظریف برای هر کمکی که از دست ایران بربیاید طلب استمداد کردم . از او پرسیدم که آیا ایران راهی برای کمک به حل صحیح این موضوع سراغ دارد؟ در مقابل، وی قول مساعد داد که در این باره مشورت کند و هر چه که در توان دارد به کار گیرد. کری تاکید کرد: ظریف در این باره اطلاعات خاصی که به حل سریع مسئله کمک کند، نداشت. لازم به ذکر است افراد ربوده شده که تابعیت های عراقی-آمریکای و مصری- آمریکایی دارند، از کارمندان یکی از شرکت های طرف قرارداد با ارتش آمریکا هستند و در روز جمعه هفته گذشته در مسیر عزیمت به فرودگاه بین المللی بغداد، مفقود شده اند. این سه نفر نخستین آمریکایی هایی هستند که از سال ۲۰۱۱ میلادی- زمان خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق- در این کشور ربوده شده اند. به گفته یک منبع امنیتی عراق، این سه نفر تنها به دلیل تابعیت آمریکایی شان به گروگان گرفته شده اند و هیچ انگیزه شخصی یا مالی در ربودن آنها دخیل نبوده است. این نخستین باری نیست که واشنگتن انگشت اتهام خود را به سوی نیروهای شیعی عراق می گیرد. آمریکا از سال ۲۰۰۳ که عراق را مورد تهاجم نظامی قرار داده است همواره با گروه های شیعی که مخالف اشغال این کشور بوده اند، درگیری هایی داشته است.مهر
کد خبر: ۸۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۲

منصور نظری :به مناسبت بازگشت غریبانه  93 کبوتر خونین بال دفاع مقدس مثنوی «رهسپاران بلا،عاشقان کربلا» تقدیم به  مادران معظم و معزز شهدای کربلای ایران
کد خبر: ۸۳۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳

پیکر غضنفر رکن‌آبادی، سفیر سابق کشورمان در لبنان که در فاجعه منا مفقود شده بود، شناسایی شد و قرار است پیکر وی بامداد فردا به کشور بازگردانده شود. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گفته یک منبع آگاه، پیکر غضنفر رکن‌آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان شناسایی شد. هم‌اکنون 2 تن از اعضای خانواده رکن‌آبادی در عربستان حضور دارند و پس از انجام آزمایش‌های دی.ان.ای و تطبیق شواهد و تصاویر مشخص شد که غنضفر رکن‌آبادی در فاجعه منا از دنیا رفته است. به گفته منبع آگاه، قرار است پیکر سفیر سابق ایران در لبنان بامداد فردا به کشور بازگردانده شود و هم‌اکنون کارهای قانونی این انتقال در حال انجام است. همچنین قرار است آزمایش‌های نهایی دی.ان.ای بار دیگر در ایران انجام شود. به گزارش فارس، غضنفر رکن‌آبادی در سال 1345 در قم متولد شد و از سال 1389 تا اردیبهشت 1393 به عنوان سفیر ایران در لبنان خدمت کرد. وی سرانجام در دوم مهرماه سال جاری همزمان با عیدقربان در مراسم مناسک حج و در سرزمین منا مفقود شد.   منبع/فارس
کد خبر: ۷۸۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴

دانشجوی دختر دانشکده فنی و حرفه ای یاسوج از پنجشنبه مفقود و تلاشها برای یافتن وی ادامه دارد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irبه گزارش خبرنگار گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج، رئیس آموزشکده فنی و حرفه‌ای دخترانه یاسوج با بیان اینکه  این دختر دانشجو تا روز چهارشنبه سر کلاس درس حضور داشته است خاطرنشان کرد: این دانشجو  از روز پنجشنبه مفقود شده است. خانم آرامش ضمن تأیید مفقود شدن این دختر دانشجو افزود: این دختر، دانشجوی شهرکرد است و بصورت مهمان در این آموزشکده فنی یاسوج  تحصیل می کند و در خوابگاه خودگردان اسکان داشته است. سید محمد کاظم نظری، فرماندار شهرستان بویراحمد گفت: گروههای امدادی شهرستان برای یافتن دختر دانشجو بسیج شده اند و جاهایی را که خانواده وی احتمال می دهند در آن مناطق مفقود شده باشد،  جستجو می کند. رئیس آموزشکده فنی و حرفه ای نیز گفت: ما در قبال خوابگاه خودگردان جوابگو نیستیم چرا که از همه دانشگاه ها در این خوابگاه ها اسکان دارند و شاید کسانی در این خوابگاه ها اسکان داشته باشند که دانشجو نباشند.
کد خبر: ۷۶۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۹

باتلاش نیروهای مردمی و امدادی بخش سوق و شهرستان کهگیلویه جوان سوقی از مرگ حتمی نجات یافت و پس از ساعت ها جدال با مرگ به آغوش خانواده برگشت. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، " ر-الف" جوان  سی و دو ساله ی سوقی عصر روز جمعه هفدهم مهرماه 1394 حوالی ساعت 15 به قصد یافتن کندوی عسل از منزل به سمت منطقه قرق بلوط بنگان در نزدیکی سد مارون خارج شد و پس از چندساعت تلفن همراه وی نیز خاموش می شود. پس از اطلاع خانواده به همسایگان و فامیل جست و جو برای یافتن این جوان در حوالی سد مارون در چهار کیلومتری شهر سوق آغاز می شود. باتاریک شدن  هوا به جمع نیروهای مردمی افزوده شده و مسولین بخش سوق و شهرستان کهگیلویه با اعزام نیروهای امدادی و حضور در محل تا ساعاتی پس از نیمه شب در تاریکی شب به جست و جوی جوان مفقود می پردازند. به دلیل تمام شدن شارژ برقی تلفن همراه فرد گرفتار شده از محل مفقود شدن وی اطلاع دقیقی در دست نبود كه با همکاری نیروهای  مخابرات شهرستان تا حدودی از موقعیت مکانی این فرد اطلاعاتی تقریبی به دست آمد. حوالی ساعت 2 بامداد با پیدا شدن موتورسیکلت جوان مفقود در چند کیلومتری روستای چنگلوا تمرکز کلیه نیروهای بسیج مردمی و نیروهای امدادی در شعاع یک کیلومتری محل پیداشدن موتور سیکلت بیشتر می شود. پس از هشت ساعت تلاش بی وقفه نیروهای مردمی و امدادی این فرد را كه ضعف، تشنگی و بی حالی به آن دست داده بود و در حالی که سرش لابلای سنگ های صخره های اطراف گیر کرده بود پیدا می کنند و به این ترتیب  پس از 12 ساعت جدال با مرگ این جوان سالم به آغوش خانواده برمیگردد. حضور حداکثری  مردم شهر سوق و روستاهای اطراف،نیروهای  امدادی و اداری هلال احمر شهرستان کهگیلویه،نیروهای امدادی و رییس هلال احمرشهرستان چرام ،جانشین فرماندهی و برخی از معاونین و مسولین سپاه پاسداران ناحیه دهدشت و فرمانده ناحیه مقاومت شهر سوق،بخشدار و نیروهای بخشداری سوق،اعضای شورای شهر،شهردار و نیروهای شهرداری سوق،مرکز بهداشت و درمان سوق،آتش نشانی سوق،رئیس و نیروهای کلانتری 13 سوق و تعامل و همکاری مرکز مخابرات شهرستان  و سایر دستگاهها و ارگان های ذیربط در منطقه ازابتدای عملیات جست و جو تا ساعت چهار بامداد از نکات قابل ملاحظه در این رابطه بوده که در نوع خود بی سابقه است.   عصرمارون
کد خبر: ۷۴۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸

حسن قشقاوی با بیان اینکه موضوع ربایش رکن‌آبادی تنها در حد گمانه‌زنی است، گفت: به نظر شخصی من، شرایط در آن زمان به گونه‌ای نبود که افراد توسط برخی‌ها ربوده شوند، چون امکان کشته شدن خود رباینده نیز در آن حادثه وجود داشت. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir حسن قشقاوی با بیان اینکه موضوع ربایش رکن‌آبادی تنها در حد گمانه‌زنی است، گفت: به نظر شخصی من، شرایط در آن زمان به گونه‌ای نبود که افراد توسط برخی‌ها ربوده شوند، چون امکان کشته شدن خود رباینده نیز در آن حادثه وجود داشت. معاون کنسولی، پارلمانی و حقوق ایرانیان خارج از کشور وزارت امورخارجه در تشریح آخرین اقدامات صورت گرفته برای پیگیری وضعیت غضنفر رکن‌آبادی سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در لبنان، گفت:‌ وزارت خارجه با جدیت تمام در حال پیگیری وضعیت رکن‌آبادی در عربستان است، زیرا وی یک شخصیت شناخته شده‌ در منطقه بوده و این وزارتخانه همچون بقیه مفقود ان حادثه منا، پیگیر وضعیت این دیپلمات ایرانی است. وی با اشاره به موضوعات مطرح شده درباره احتمال ربایش رکن‌آبادی در خاک عربستان و انتقال آن به اراضی اشغالی، افزود:‌ این مسائل تنها در حد گمانه‌زنی است، ولی نمی‌توان به صورت قطعی این ادعا را رد یا تأیید کرد. وی ادامه داد: اما من که به شخصه از نزدیک محل وقوع حادثه منا را مشاهده کردم، به نظر شخصی من، شرایط در آن زمان به گونه‌ای نبود که افراد توسط برخی‌ها ربوده شوند، چون امکان کشته شدن خود رباینده نیز در آن حادثه وجود داشت. قشقاوی افزود: به لحاظ موقعیت مکانی، زمانی و شرایط و اظهارات افرادی که قبل از مفقود شدن با رکن‌آبادی بوده‌اند، احتمالا ربایش را تأیید نمی‌کنند، البته شاید مفقود شدگان باقی مانده، جزء جان‌باختگان یا مجروحان حاضر در بیمارستان‌های عربستان باشند و حتی احتمال بازداشت شدن برخی از زائران وجود دارد. وی گفت: وضعیت میدانی اینگونه نشان می‌دهد، که به هر میزان زمان بیشتر می‌گذرد، امید به زنده بودن افراد کمتر می‌شود. غضنفر اصل رکن آبادی دیپلمات ایرانی بود که از ۱۳۸۹ تا اردیبهشت ۱۳۹۳سفیر ایران در لبنان بود.   منبع/خانه ملت
کد خبر: ۷۳۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در حاشیه هفتادمین نشست سازمان ملل متحد با شبکه CNN آمریکا مصاحبه اختصاصی داشت. متن کامل گفت و گوی کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی ان ان آمریکا با رییس جمهور به این شرح است: مجری: به نظر می‌رسد کوشش‌های دیپلماتیک بسیار زیاد و متمرکزی این هفته در رابطه با سوریه انجام خواهد شد. آیا ایران به گفتگوی سیاسی دعوت شده و آیا ایران در کنار ایالات متحده کوشش‌هایی را برای اتمام جنگ در سوریه ارائه خواهد داد؟ رییس جمهوری: ما از آغاز تحولات سوریه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کردیم که امنیت و ثبات به سوریه برگردد. در این راه اقدامات فراوانی را انجام داده‌ایم. از جمله گفتگو و رایزنی با کشورهای مختلف؛ هم اکنون نیز با برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق و روسیه و همچنین با برخی از کشورهای دیگر از اتحادیه اروپایی راجع به سوریه گفتگو می‌کنیم و هدف اصلی ما آن است که با تروریسم به طور جدی در سوریه مبارزه و شرایطی فراهم شود که مردم سوریه به کشورشان برگردند و در نهایت یک دموکراسی در این کشور حاکم شود. مجری: ولی برای مدت زیادی ایالات متحده می‌گفت که ایران نمی‌تواند عضو این گفتگوهای سیاسی برای پیدا کردن راه و چاره سیاسی باشد. با توجه به آنچه از دیدار وزیر خارجه آقای جان کری با دکتر ظریف شنیده ایم، آیا این شرایط عوض شده است؟ رییس جمهوری: آنچه که قبلا هم اعلام شده بود این که گفتگوی ما با ایالات متحده آمریکا صرفاً راجع به مسأله هسته‌ای خواهد بود و پس از آن که مسأله هسته‌ای اجرایی و عملیاتی شد و مطمئن شدیم که این مسیر به درستی پیش می‌رود، آن وقت ممکن است که موضوع دیگری قابل گفتگو شود. هنوز راجع به اجرای برجام قدم‌هایی باقی است که باید انجام بدهیم. مجری: پس می‌فرمایید که در حال حاضر ایران با آمریکا گفتگویی درباره سوریه نخواهد داشت ؟ رییس جمهوری: بین ایران و آمریکا مذاکره مستقیمی راجع به سوریه وجود ندارد اما در عین حال ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ایالات متحده در گفتگو هستند. بنابراین گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد. مجری: به نظر می‌رسد که ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و ایران همگی از تعویض قدرت به نوعی صحبت می‌کنند که برجا ماندن پرزیدنت اسد را ولو برای مدت محدودی در بر خواهد داشت. آیا زمانی را می‌توانید پیش بینی کنید که اسد جزو جغرافیای سیاسی این کشور قرار نگیرد؟ رییس جمهوری: وقتی در سوریه هدف اول ما بیرون راندن تروریست‌ها باشد و مبارزه با آنها، چاره‌ای نداریم جز این که حکومت مرکزی آن کشور را به عنوان مرکزیت برای مبارزه بپذیریم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگیرید، کجاست آن مرکزی که می‌خواهد با تروریست‌ها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر می‌کنم که امروز همه پذیرفته‌اند که حکومت اسد باید بماند تا بتوانیم با تروریزم مبارزه کنیم. اما به محض این که دیدیم این حرکت در حال موفقیت است و می‌تواند قدم به قدم تروریست‌ها را به عقب براند، باید اقدامات دیگری انجام گیرد برای اینکه صدای مخالفین هم شنیده شود. و در سوریه آنهایی که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهایی که تروریست هستند - پای میز مذاکره بیایند و با گروه‌های دیگر بنشینند و از جمله مقامات دولتی و آنوقت توسط خودشان برای آینده سوریه تصمیم‌گیری شود. مجری: جناب رییس جمهور فکر می‌کنید روسیه در حال انجام چه کاری است؟ چرا پرزیدنت پوتین پرسنل، تسلیحات و جت‌های جنگنده‌ می‌فرستد سوریه و آنجا اردوگاه می‌سازد؟ فکر می‌کنید برای این است که از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های ایالات متحده جلوگیری کند؟ رییس جمهوری: چند ماه پیش در ملاقاتی که با آقای پوتین داشتیم ایشان این مسأله را بطور مفصل مطرح کرد که روسیه تصمیم گرفته یک مبارزه جدی‌تری را با داعش در منطقه شروع کند. حتی در آن ملاقات پیشنهاد کرد که برخی از کشورها مثل ایران، عراق و روسیه با هم یک نوع شبه ائتلافی را تشکیل بدهند و به هم برای مبارزه با داعش و گروه‌هایی شبیه به آن کمک کنند و در اصل مسأله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در این زمینه با آقای اوباما هم صحبت کرده و گفت که می‌خواهد مبارزه با داعش را تشدید کند و به من گفت که آقای اوباما هم از این کار استقبال کرده است. بنابراین از این حرکت جدید روسیه قبلاً ما مطلع بودیم. خود آمریکا هم مطلع بوده و حتی در آن ملاقات به من گفت که با آقای اردوغان صحبت کرده و با دیگران. بنابراین از قبل پیش بینی می‌شد که روسیه در زمینه مسایل منطقه‌ای و از جمله مبارزه با داعش فعال‌تر شود و الان توان خودش را در منطقه برای مبارزه با داعش بیشتر کرده است. مجری: ایالات متحده مدام تکرار می‌کند که اهداف روسیه معلوم نیست؟ چرا ایران از کسی که بیش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمب‌های بشکه‌ای استفاده کرده و چندین میلیون نفر از هموطنان خودش را از خانه‌های خودشان رانده، پشتیبانی می‌کند؟ از چنین شخصی که خیلی‌ها می‌گویند مسئولیت بوجود آمدن داعش و این گروه‌ها را دارد؟ رییس جمهوری: واقعیت این است که دو نوع تصویر از سوریه مطرح است. یک تصویر همانی است که شما بیان کردید که عمدتاً در غرب و در آمریکا بیشتر مطرح است. و یک تصویر دیگری که در ایران و در برخی از کشورهای منطقه و شاید از جمله روسیه مطرح باشد. شما می‌دانید که در زمانی که ما در جنگ با عراق بودیم و صدام به ما حمله کرد و یک جنگ هشت ساله داشتیم یکی از کشورهای معدودی که در منطقه از ما حمایت می‌کرد علیه صدام، پدر همین آقای بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان یک روابط بسیار خوب و نزدیکی با این کشور داشتیم. باز شما می‌دانید آن زمانی که اسراییلی‌ها حمله کردند به لبنان و با حزب‌الله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتی که اسراییل شکست خورد و حزب‌الله پیروز شد، فرمانده حزب‌الله در یک سخنرانی اعلام کرد که در این جنگ ما از کمک‌های سوریه هم برخوردار بودیم. بنابر این سوریه در منطقه بعنوان یک دوست قدیمی ما بوده و مطرح است. این خیلی روشن است. اما این که امروز در سوریه چه می‌گذرد، ممکن است اشکالاتی هم بر حکومت ‌آقای اسد وارد باشد و ممکن است برخی از معترضین فضای بازتری را در سوریه بخواهند. اما واقعیت امر این است که خطر اول امروز در سوریه داعش است؛ داعش حدود دو سوم این کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از این مناطق به لبنان، ترکیه، کردستان و جاهای مختلف رفته و پناهنده شده‌اند و مردم وضع بسیار بدی دارند. داعش بسیار بی‌رحمانه با مردم رفتار می‌کند. به هیچ چارچوبی معتقد نیست. به نظر من همه باید قبول و باور کنیم امروز در سوریه اولویت اول، باید مبارزه با تروریسم و با داعش و اولویت دوم اصلاحات سیاسی در حکومت سوریه باشد. مجری: شما توضیح دادید که سوریه مدت زیادی دوست خوب شما بود. آیا وقت آن شده که ایران تفسیر جدیدی را در نگاه خودش و دوستان دیگری بدست بیاورد. همه می‌گویند که قبل از بوجود آمدن داعش، رژیم اسد مردم را به فرار از شهرهایشان وا داشت؟ رییس جمهوری: ببینید آن زمانی که تظاهرات در سوریه شروع شد، خیلی طول نکشید که تظاهرات مردم با حضور گروه‌های تروریستی توأم شد. البته اول اسم اینها داعش نبود واسم‌های دیگری داشتند و الان هم هستند گروه‌های مختلف با نام‌های مختلف. داعش بعداً فضای بیشتری را در سوریه پیدا کرد و یک مدتی هم با سایر گروه‌های تروریستی جنگید و آنها را منزوی کرد و خودش میدان‌دار معرکه شد. بنابراین از همان ماه‌های اولیه اعتراض مردم، بلافاصله تبدیل به جنگ داخلی شد. وقتی اعتراض تبدیل به جنگ داخلی می‌شود شرایط فرق می‌کند و هر کشوری که حکومت مرکزی دارد وقتی ببیند در آن کشور جنگ داخلی به پا شده با جنگجویان و تروریست‌ها می‌جنگد. این طبیعت هر کشوری است و شما در انگلیس ‌دیدید که چطور حکومت مرکزی لندن با یک گروه می‌جنگید و مبارزه می‌کرد و آنها را تروریست می‌دانست. مشابه همین داستان در آمریکا هم اگر اتفاق بیفتد همین حالت خواهد شد. یک وقتی در اوکلاهما چه بساطی شد و نیروها ریختند و گفتند این گروه یک گروه تروریستی است و مغازه‌ها را آتش زدند. همه جای دنیا همین است وقتی یک جنگ داخلی رخ بدهد و عده‌ای بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و نا امنی کنند با آنها مقابله می شود. بنابراین آنچه وجود دارد یک واقعیتی است در سوریه امروز. مردمی آواره شدند، گروه‌های تروریستی بخش بزرگی از کشور را اشغال کردند و امنیت وجود ندارد. داعش بسیار بی‌رحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوریه حتی آنهایی که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنید که در شهر شما ارتش سوریه بیاید بهتر است یا داعش؟ حتماً ارتش را انتخاب می‌کنند نه داعش را. برای این که ارتش سوریه به هر حال یک قواعد و چارچوب و نظاماتی از گذشته دارد ولی داعش به هیچ اصلی معتقد نیست. بنابراین من معتقدم در این اصل نباید تردید کنیم که در اولین قدم ما باید داعش و سایر تروریست‌ها را از سوریه بیرون برانیم بعد برویم سراغ اقدامات بعدی. مجری: توجه کنیم به چیزی که بسیار نگران کننده است برای مردم ایالات متحده آمریکا. در حالی که شما یک توافق تاریخی را با ایالات متحده آمریکا و بقیه دنیا امضا کردید، چند آمریکایی را شما آنجا در زندان نگه داشته‌اید که تابعیت آمریکایی دارند. یکی از آنها همکار ماست آقای جیسون رضاییان. آیا شما فکر می‌کنید که رسیدگی قانونی به این پرونده‌ها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بیشتری انجام شود؟ رییس جمهوری: فکر می‌کنم یک سؤال مربوط‌تری در اینجا وجود دارد. شما سؤال کردید که ما با آمریکایی‌ها در زمینه مسایل هسته‌ای به یک توافقاتی رسیدیم و زندانی‌های دوتابعیتی در ایران وجود دارند. زندانی شدن آنها که ربطی به توافق هسته‌ای نداشته و اتهاماتشان چیز دیگری است. ولی من از این طرف سؤال می‌کنم عده‌ای از ایرانیها در آمریکا زندانی هستند که دقیقاً در رابطه با مسایل هسته‌ای در زندان هستند. یعنی بخاطر تحریمی که بوده و امروز در این توافق با قطعنامه 2231 این تحریم برداشته شده و وقتی این تحریم برداشته می شود، ماندن آنها در زندان چه معنایی دارد؟ یعنی بعد از این توافق اولین سؤال این است که ایرانیهایی که به خاطر دور زدن تحریم‌ در زندان به سر می‌برند، برای چه در زندان هستند؟ بلافاصله باید آنها آزاد شوند و اگر آمریکایی‌ها در این زمینه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضایی باز می‌شود که ما هم از همه توانمان استفاده کنیم برای کمک به زندانیها در ایران که آنها هم زودتر آزاد شوند. مجری: یعنی اگر یک طرف زندانی‌ها را رها کند آن طرف هم همین کار را خواهد کرد؟ هیچ راه دیگری نمی‌بینید که مثلاً حداقل یک روزنامه‌نگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنید؟ رییس جمهوری: من نظر شخصی خودم این است که به هر زندانی‌ای که امکانش باشد کمک کنیم. تا آنچه از دیدگاه قانونی باید نسبت به او انجام گیرد، تسریع و زودتر تمام شود. یا بخشی از زندانش مورد عفو قرار گیرد. من که شخصاً بسیار خوشحالم، نه نسبت به یک روزنامه‌نگار بلکه نسبت به دیگران هم خوشحالم که اقدامی شود که اینها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسی که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما باید بتوانیم از شیوه‌های جایگزین استفاده کنیم، در دنیای امروز خیلی شیوه های جایگزین وجود دارد بجای زندان با ابزار الکترونیکی که در اختیار همه هست می توان کنترل کرد. بنابراین اصل این که ما تسهیلات را در اختیار زندانیان بگذاریم و تلاش کنیم برای آزادی زودتر آنها، این یک حرف درستی است و هم دولت و هم خود من دنبال این کار هستیم. اما اگر در عین حال آمریکایی‌ها نسبت به زندانی‌های ما اقدامات درستی انجام دهند در فضای ایران بسیار مؤثر خواهد بود. مجری: برای این که درست متوجه بشوم فرمایشتان را؛ آیا اکنون درباره همین مطلب دقیقی که به آن اشاره کردید پیگیری می‌کنید؟ رییس جمهوری: راجع به مسایل کنسولی هم گاهی بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمی‌کنم چون قبلا در این زمینه‌ها بحث‌هایی مطرح بوده است. مجری: این اولین دفعه‌ای است که پس از امضای توافق برجام به ایالات متحده آمده اید. آیا رهبر معظم ایران پشتیبان و مدافع این توافق هسته‌ای هستند؟ رییس جمهوری: از اول در بیانات رسمی ایشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پیدا کند. نکاتی را ایشان اعلام کردند بعنوان خط قرمزهایی که باید مذاکره کننده‌ها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کننده‌ها همیشه بوده و بنابراین دلیلی ندارد که ایشان مخالفتی با توافق هسته‌ای داشته باشند. مجری: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلی ندارند؟ همانطور که می‌دانید پارلمان آمریکا نتوانست جلوی این توافق را بگیرد. مجلس ایران چطور؟ رییس جمهوری: مجلس ایران همانطور که می‌دانید یک کمیسیون ویژه‌ای را در این باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسی هستند و آن مقداری که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامه‌های پارلمان بود و بنا بود که -امروز که روز یکشنبه است- گزارش این کمیسیون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کمیسیون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار می‌تواند انجام دهد. یکی این که تبدیل کند به یک بیانیه و آن را منتشر کند و یکی این که تبدیل کند به یک طرح. که یک عده‌ای از نمایندگان امضا کنند و در جلسه‌ای مطرح شود و راجع به مواد آن طرح بحث و بررسی و تصویب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال می‌دهم که در هفته جاری در مجلس تمام شود. مجری: شما حتماً در ایران کمپین انتخاباتی جمهوری‌خواهان و تعدادی از گفتگوها و مناظره‌ها بین آنها را مشاهده می‌کردید که تعداد زیادی از کاندیداها می‌گفتند اگر رییس جمهور شوند این توافق را پاره می‌کنند. آنها می‌گفتند که می‌توانید اینقدر ساده فکر کنید که ایران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکس‌العمل شما درباره عدم اعتماد جدی و عمیقی که اینجا وجود دارد چگونه است و بخصوص که تعداد زیادی شک دارند که ایران بر سرتعهداتش بماند؟ رییس جمهوری: چند مسأله است که باید اینها را مورد توجه قرار دهیم. اولاً آنچه در ایالات متحده آمریکا گفتگو می‌شد گاهی وقتها که من می‌رسیدم از ایران یک قسمت هایی که مستقیم پخش می‌شد و من می‌دیدم بسیار خنده‌آور بود و مسایل عجیب و غریبی را مطرح می‌کردند. هر کس با ایران آشنا باشد می‌فهمد که حرف‌های اینها با واقعیت ایران چقدر زیاد فاصله دارد. برخی از آنها حتی اسم تهران و ایران را هم اشتباه می‌کردند و بلد نبودند و بعضی حتی نمی‌دانستند ایران کجاست و صحبت‌هایی که می‌کردند با واقعیت خیلی فاصله داشت. خود مردم ایران بصورت یک جوک به آن نگاه می‌کردند و می‌خندیدند. نکته دوم این که داستان برجام و توافق هسته‌ای به یک مسأله حزبی تبدیل شد و این از نقطه ضعف‌های سیاست خارجی آمریکا بود. این گونه مسایل که مسایل ملی است نباید مسأله حزبی بشود و یک حزب بگوید من خیلی موافقم یا حزبی بگوید من خیلی مخالفم. در نهایت باز هم شکل ظاهری آن یک شکل حزبی بود نه یک نظر ملی. این هم بحث دیگری بود که ما در آمریکا مشاهده می‌کردیم. مسأله بعد این که بله طبیعی است که در آمریکا عده‌ای مخالف یا موافق باشند اما مسأله برجام مسأله ایران و آمریکا نیست، مسأله برجام یک مسأله بین المللی است. مسأله‌ای است که ایران با شش کشور دنیا صحبت کرده نه فقط با آمریکا و در نهایت برجام در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده. یعنی در قطعنامه 2231 مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین مخالفت با برجام مخالفت با آقای اوباما یا حزب دموکرات یا توافق ایران و آمریکا نیست. مخالفت آنها، مخالفت با یک نهاد بین‌المللی است. یعنی آنها داشتند با سازمان ملل و شورای امنیت مخالفت می‌‌کردند. در آمریکا قبلاً کمتر مشاهده می‌شد کنگره یا سنا با سازمان ملل روبه‌رو بشود و با آنها بجنگد و یک حرف‌هایی بزند که غیرقابل قبول است. مگر می‌شود یک کشوری یک تعهدی را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند. این کار، کار صدام است. صدام یک تعهدی خودش امضاء کرد با ایران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگوید اشتباه کردم. مگر چنین چیزی امکان‌پذیر است. هر دولتی در هر کشوری که می‌آید، باید متعهد باشد به تعهد دولت قبلی خودش. والا آن کشور اعتمادش از بین می‌رود، و هیچ‌کس در دنیا به ان اعتماد نمی کند. من فکر می‌کنم اینها بیشتر شعار است. مجری: جزییاتی مردم از پایگاه‌های نظامی که بازرسان بین‌المللی اجازه بازرسی آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقای رییس‌ جمهوری درباره این نگرانی شما چه توضیحی دارید؟ رییس‌ جمهوری: چرا نگران باشند؟! اگر این توافق اجرایی و عملیاتی شد معنی‌اش این است که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کنیم و پروتکل الحاقی مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنیا 120 کشور پروتکل الحاقی را اجرا می‌کنند و ایران کشور 121 خواهد بود هر چیزی که در کشورهای دیگر اجرا می‌شود در ایران هم اجرا خواهد شد. تفاوتی بین ما با آن 120 کشور نخواهد بود. مجری: از زمانی که این توافق امضا شد شعارها علیه شیطان بزرگ در ایران شنیده شده. شما هم تندروهای خودتان را دارید که نمی‌خواهند این توافق را ببینند. شما صحبت کردید از تندروهای آمریکایی، در ایران هم وجود دارند و هنوز آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ خطاب می‌کنند، روزی را می‌بینید که ایالات متحده شیطان بزرگ نباشد آیا وقتش رسیده که این شعار را بازنشسته کنیم؟ رییس‌ جمهوری: این کلمه شیطان بزرگ برای حالا نیست. این داستان مربوط به سال 1980 می‌شود، یعنی آن زمان بود که امام ره این مسأله را مطرح کرد. زمانی که آمریکایی‌ها ایران را به دخالت نظامی و حضور نظامی و اشغال نظامی تهدید کردند. امام آن زمان این نکته را مطرح کرد و این حرف‌ها همیشه بوده است در طول این 37 سال بوده و یک چیز جدید در ایران نیست. ایرانیان به طور طبیعی از سیاست‌های ایالات متحده آمریکا در گذشته از زمان دولت مصدق تا کنون ناراحت هستند بخاطر مداخلات آمریکا، بخاطر حمایت‌های آمریکا از برخی از کشورهای اشغالگر، بخاطر دخالت نظامی، حمایتی که از صدام در جنگ کرد و دلایل مختلف. بنابراین در جنگ بین ایران و عراق آمریکایی‌ها حمایت کردند از عراق و از صدام از همه اینها مردم ناراحت و عصبانی هستند. طبیعی است که شعارهایی هم علیه آمریکا داشته باشند. مجری: درست است تاریخش را می‌دانم. ولی مردم ایران خواستار روابط بهتری هستند. حتی قبل از این توافق هسته‌ای. آیا رابطه بهتری را می‌بینید که با ایالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هسته‌ای باشد؟ رییس‌ جمهوری: مردم ایران خواستار این هستند که تنش بین ایران و آمریکا کم شود. من جزو شعارهای انتخاباتی‌ام قبل از اینکه انتخاب شوم، این بود که با دنیا می‌خواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهایی که امروز تنش و حتی تخاصم وجود دارد، این تنش یا تخاصم کم شود. و ما بتوانیم به یک روابط طبیعی و نرمال نزدیک‌تر شویم. من این نظر را دارم الان هم می‌گویم. به نظر من هم در این 2 سال ایران و آمریکا نزدیک‌تر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پیش تصور نمی‌شد که دو وزیر ایران و آمریکا ساعت‌ها بنشینند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند. مجری: پس آیا رییس‌ جمهور ایران و رییس‌ جمهور ایالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامی بکنند در سازمان ملل؟ و دقایقی با هم صرف و صحبت بکنند؟ بویژه اینکه هدف اولی را به دست آوردید و پشت سر گذاشتید؟ رییس‌ جمهوری: من فکر می‌کنم شبیه این سوال پارسال مطرح کردید. پاسخ من این بود که خیلی من در ذهنم این حرکات سمبلیک مطرح نیست که به هم برسیم و به هم دست دهیم. یا به هم نرسیم. به هم سلام کنیم و یا به هم نامه بنویسیم. البته نامه می‌نویسیم گاهی ایشان می‌نویسند و گاهی من می‌نویسم. مهم این است که بین ایران و آمریکا فاصله خیلی زیادی وجود دارد و خیلی مسایل در طول 37 سال گذشته بوده که باید جبران شود. مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیک‌تر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر می‌خواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است. اگر همین حالت در آمریکا هم باشد، مردم آمریکا هم همین را بخواهند؛ خواست ملی، حکومت‌ها را وادار می‌کند به اینکه راه جدیدی را پیدا و انتخاب کنند. مجری: تعداد زیادی از ایرانیان در حادثه چند روز پیش در زیارت حج در عربستان سعودی کشته شدند و شما فوق‌العاده خشمگین بودید، چرا این عکس‌العمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودی را مسئول می‌شناسید؟ رییس‌ جمهوری: به هر حال این همه حاجیانی که به عربستان سعودی می‌روند، دولت عربستان سعودی به عنوان میزبان مسئولیت‌هایی را به عهده دارد. مخصوصاً برای حج که برنامه‌های بسیار مهمی وجود دارد. امسال دو حادثه عجیب و غریب اتفاق افتاد. یک بار، یک جرثقیل در مسجدالحرام افتاد و عده‌ای کشته شدند و از جمله عده‌ای ایرانی. اخیراً هم در روز پنج‌شنبه در مراسم منا عده‌ زیادی کشته و مصدوم شدند. من آمار دقیقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقیق را اعلام نکرده است که عدد چه مقدار است. کشته و زخمی‌ها هزاران نفر هستند و در این میان صدها ایرانی کشته و یا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ایرانی‌هاست که این عدد ممکن است بالاتر برود. بخاطر اینکه ما عده‌ای مفقود داریم این کار به معنی بی‌برنامگی و بی‌کفایتی دولت عربستان است. دولت عربستان علی‌الظاهر همه ذهن، فکر و برنامه‌اش را مشغول کرده برای کشتار مردم یمن و ظاهراً وقت ندارد که راجع به مردم خودش و یا راجع به میهمان‌های خانه خدا، فکر و برنامه‌ریزی کند. این جای بسیار بسیار تأسف است و عربستان باید پاسخگو باشد در برابر این بی‌برنامگی، بی‌انضباطی و عدم کارآیی دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان از کشورهای مختلف. ما از لحاظ سیاسی و حقوقی مسأله را دنبال خواهیم کرد. مجری: سپاس جناب رییس‌ جمهوری. می‌دانم که وقت زیادی را از جنابعالی گرفتیم. رییس‌ جمهوری: خیلی متشکرم.
کد خبر: ۷۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir زمانی که فاجعه رخ داد من در حال انجام مناسک در رمی جمرات بودم. علت اصلی فاجعه را تصمیم ناسنجیده مأموران سعودی در گشودن ناگهانی مسیر یک طرفه می دانم که به هجوم بی امان زائران منجر شد اما در آن لحظات جانکاه تلخ تر از خود واقعه، بی تفاوتی مأموران عربستانی بود که صرفاً نقش نظاره گر را داشتند. روزنامه ايران به قلم فريد مدرسي روزنامه نگار كه شاهد عيني حادثه منا بود، نوشت: به ضرس قاطع می گویم ردپایی از مدیریت در مهار این فاجعه ندیدم و نیافتم. نه خبری از حضور گسترده نیروهای انتظامی بود و نه نشانی بارز از آتش نشانان و امدادگرانی که از عمق فاجعه و آلام زائران گرفتار بکاهند. آنها فقط محدوده اطراف واقعه را مسدود کرده بودند. بسیاری از زائران به دلیل فقدان رسیدگی دچار خفگی شدند. بی تردید اگر مدیریتی بر این واقعه اعمال می شد و اگر نیروهای امداد بموقع وارد عمل می شدند و زائران گرفتار را به گوشه و کنار می کشاندند، حتی بدون ماسک اکسیژن علائم حیاتی آنها برمی گشت. در ریشه یابی علل بروز فاجعه، باید آن را نشانه و نمادی از ناکارآمدی نهادهای تصمیم گیر عربستان به حساب آورد. از مصداق های بارز این ناکارآمدی این است که هنوز بعد از چند دهه، مراسم عظیم حج به صورت تخصصی از سوی دولت عربستان دنبال نمی شود. اتفاقات تلخ حج امسال ابعاد این ناکارآمدی را روشن ساخت. این نکته را قریب به اتفاق ناظران حاضر در مناسک حج امسال گوشزد کردند که تیم مأموران و مجریان امور حج دچار ضعف های غیرقابل توجیه هستند. در قضیه سقوط جرثقیل روشن شد که دولت عربستان بیش از آنکه به ارتقای مدیریت امر مهم حج مبادرت کند سرگرم گسترش فضای ساخت و ساز اطراف کعبه است. این بی برنامگی در فاجعه منا به اوج رسید وقتی که خیل زائران در اثر ازدحام بی سابقه نقش بر زمین شدند تا دو ساعت هیچ اقدامی برای کنترل صفوف به هم ریخته آنها انجام نشد. صحنه های ناگواری از این حکایت تلخ ناکارآمدی را روز فاجعه دیدم، شماری از مأموران عربستانی با پاشیدن بطری های نیم لیتری آب معدنی روی زائران، قصد داشتند از مرگ آنها جلوگیری کنند! یا آنکه یکی از مأموران به جای استفاده از شیلنگ های بزرگ مخصوصی که معمولاً در تجمع ها به کار برده می شود و با پاشیدن آب روی تجمع کنندگان سعی می کنند هوا را تلطیف کنند. سه سوراخ روی در بطری نیم لیتری ایجاد کرده بود و روی زائران می پاشید یا آنکه مأمور دیگری با یک بطری نیم لیتری آب از روی یک پل با فاصله 10 متری از زائران سعی کرد آنان را از دست گرمای کشنده نجات بدهد. در حالی این آب قبل از اینکه به سر و صورت زائران بپاشد، در هوا بخار می شود. به جز ما اهل رسانه، اکیپ های درمانی و ستادی بسیاری از کشورهای اسلامی صحرای منا نظاره گر این فاجعه بودند. به محض بروز حادثه آنها به صورت همه جانبه برای امدادرسانی و مهار بحران تقلا کردند اما سیستم مدیریت بسته سعودی ها مانع آن شد تا از ظرفیت بالای اکیپ های امدادی و پزشکی و مدیریتی کشورهای دیگر استفاده شود. مسئولان عربستان  اجازه حضور نمایندگان کشورهای مختلف و دیپلماتیک را در محدوده حادثه ندادند و چنان که اشاره شد تا دو ساعت بعد از حادثه خبری از امدادرسانی نبود. تصور کنید اکیپ های پزشکی کشورهایی مثل ایران، مصر یا کشورهای آفریقایی، در صحرای سوزان منا شاهد جان دادن زائران و عزیزانشان باشند اما تشکیلات پلیسی کشور میزبان اجازه امدادرسانی و مشارکت در حل بحران را به آنها ندهند. از این رو پاسخگو نبودن به نمایندگان ده‌ها کشور اسلامی که در مناسک حج حضور دارند خود منشأ ایجاد جو بسیار تلخ در میان زائران بود. برای آحاد زائران ایرانی حج امسال سرشار از خاطراتی تلخ و دل آزار است من شاهد حضور شخصیت های فرهیخته ای بودم حجت الاسلام محمد سروش محلاتی از زمره این افراد بود  که تمام مسیر را پیاده در هوای بسیار داغ منا طی کرد و زمانی که به مقر رسید بی هوش شد. در این مسیر جانکاه ساده ترین امکانات که یک شیر آب باشد برای دو میلیون میهمان الهی وجود ندارد. رحمانی خلیلی نماینده اسبق بهشهر و نکا از زائران امسال در ازدحام نفسگیر جمعیت ناخودآگاه بی هوش می شود. وقتی بعد از ساعت ها براثر پاشیدن آب روی زائران به هوش می آید از دعوای زائران برای گرفتن بطری های کوچک آب سخن به میان می آورد. خلیلی نزدیک چهار ساعت و نیم پیاده روی می کند تا به خیمه گاه و گروه خود می رسد بدون اینکه در مسیر یک قطره آب برای آشامیدن وجود داشته باشد. ترجیح می دهم این یادداشت را با حکایت تلخی که روح و جانم را خراش می دهد به پایان ببرم: حکایت مادری که از پسر جوانش بی خبر مانده است، عروسی که سرزمین توحید را برای سفر ماه عسل برگزیده بود اما اکنون با بغض و اندوه از مفقود شدن همسر جوانش می گوید.
کد خبر: ۷۳۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۴

به مناسبت  فرا رسیدن ماه مهر و  هفته دفاع مقدس مثنوی یاد یاران به دلیر مردان  7 سال دفاع مقدس تقدیم می‌گردد
کد خبر: ۷۲۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com وطن امروز طی گزارشی نوشت:دکل را پسر مهاجرانی خورد. پس از اظهارنظر نادرست بیژن زنگنه درباره مفقود شدن دکل نفتی که توانست عده‌ای ساده‌لوح را مشغول کند؛ توجهات به ماجرا بیشتر شد و حالا آشی که زنگنه پخته است دارد گلوی دوستان اصلاحات را می‌سوزاند، چراکه پیگیری‌ها نشان داده است پسر عطا مهاجرانی، وزیر ارشاد و زینت الوزرای دولت اصلاحات در مفقود شدن پول دکل نفتی نقش داشته است. علاوه بر این، مشابه دکل مورد ادعای زنگنه، در دولت اصلاحات به ارزش 43 میلیون دلار  نیز وجود دارد که به مراتب بدتر است اما رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب هیچگاه به آن اشاره نکردند. به گزارش «وطن امروز»، طی هفته گذشته رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت اخبار متناقض و سراسر دروغی را با عنوان گم شدن دکل نفتی در دولت سابق منتشر کردند. این رسانه‌ها درحالی این موضوع را با استناد به سخنان بیژن زنگنه، وزیر نفت مطرح کردند که اساسا دکلی وارد کشور نشده بود که بخواهد گم شود! رستم قاسمی، وزیر سابق نفت در توضیح این ادعا ضمن خنده‌دار بودن عنوان گم شدن برای دکل نفتی ارتباط این موضوع را با دولت سابق کاملا رد کرد و تاکید کرد پروسه خرید دکل نفتی به هیچ‌وجه از مجرای دولت صورت نگرفته است. قاسمی تصریح کرده بود وزارت نفت یک مجموعه حاکمیتی و کارفرمایی است و  دکل‌‌های حفاری مربوط به شرکت‌های پیمانکاری است و  شرکت تأسیسات دریایی که مالکیت عمده آن مربوط به بنیاد تعاون ناجا و صندوق بازنشستگی نفت است، به‌عنوان پیمانکار شرکت نفت‌وگاز پارس در پارس‌جنوبی فعالیت می‌کند و براساس آنچه مدیرعامل سابق این شرکت گفته است، یک فروند دکل حفاری خریداری شده است و بخشی از پول آن را پرداخت و ضمانت‌های لازم را نیز دریافت کرده‌اند.  قاسمی از پیگیری قضایی آن نیز خبر داد.  همچنین پس از توضیحات رستم قاسمی، مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی نیز درباره اختلاف پیش‌آمده در خرید دکل نفتی توضیح داد و البته تصریح کرد به‌رغم تلاش برای تشکیل کمیته فنی و حقوقی برای حل کردن این اختلاف، دولت تاکنون این جلسه را تشکیل نداده است.   استفاده سیاسی اصلاح‌طلبان از مفاسد اقتصادی اما طرح ماجرای ادعای گم شدن دکل دریایی نفتی که اصلا وارد کشور نشده است و ارتباط دادن آن به وزارت نفت دولت قبل توسط رسانه‌های اصلاح‌طلب در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد رسانه‌های جریان اصولگرا از ماه‌ها پیش به این موضوع و البته موارد مشابه آن در دوران اصلاحات پرداخته بودند و جریان اصلاح‌طلب نسبت به این موضوع سکوت معناداری کرده بود. خبرگزاری فارس در گزارش خود در این‌باره نوشته است:  به‌‌رغم آنکه به تازگی درباره گم شدن یک دکل حفاری دریایی نفت ایران هیاهو و جنجال گسترده‌ای در رسانه‌های یک جریان خاص سیاسی به پا شده، اما واقعیت آن است که سابقه انتشار این خبر به 10 ماه پیش باز می‌گردد و هیچ یک از این رسانه‌ها در آن زمان به انتشار این خبر واکنش نشان ندادند تا شائبه برخورد سیاسی رسانه‌های مذکور با فساد بشدت تقویت شود. گزارش اولیه فارس در این باره در شهریور ماه 93 خبری با عنوان «دو نهاد نظارتی در جست‌وجوی دکل گمشده 87میلیون دلاری حفاری نفت» منتشر شد. در این خبر از قول یک مقام آگاه در وزارت نفت درباره فرآیند خرید این دکل اشاره شده بود که: « قرار بود 20 درصد از بهای 87 میلیون دلاری این دکل حفاری به عنوان پیش پرداخت در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد و 80 درصد باقیمانده نیز پس از تحویل دکل به این شرکت پرداخت شود البته این شرکت اقدام به خرید اقلام دیگری نیز به همین شیوه کرده است که در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت».  کمتر از یک ماه بعد علی مروی، رئیس کمیسیون انرژی در گفت‌وگو با فارس از تشکیل پرونده تحقیق و تفحص از عملکرد شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تاکنون در مجلس خبر داد. دیگر نمایندگان مجلس نیز موضوعات مطرح در این تحقیق و تفحص را مواردی چون تعیین‌تکلیف دکل 87 میلیون دلاری این شرکت، عملکرد شرکت‌هایی که با پول این شرکت و به نام بخش خصوصی تشکیل شده‌ و از این شرکت پروژه دریافت کرده‌اند، دکل دیگری که سال‌ها پیش خریداری شده اما به دلیل مشکلات متعدد سال‌هاست در بندر شارجه مانده و اساسا در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است و خرید اقلام و تجهیزات مربوط به کار در پارس‌جنوبی اعلام کردند. تخلفات احتمالی مطرح شده از سوی نمایندگان از ابتدای تشکیل شرکت تاسیسات دریایی تاکنون بویژه در دولت‌های هشتم، نهم و دهم رخ داده‌اند، اما نکته جالب اینجاست که رسانه‌های جریان سیاسی خاص در آن زمان یعنی 9 یا 10 ماه پیش تمایلی به انعکاس این اخبار نشان ندادند و در عین حال، به طور کلی از تخلفات مربوط به قبل از دولت‌های نهم و دهم چشم پوشیدند، چنانکه امروز هم از نقش پسر یکی از وزرای مشهور دوره اصلاحات در دلالی دکل‌های نفتی و از جمله دکل اخیر سخنی نمی‌گویند. همچنین در دی ماه  93  در گزارش دیگری از تشکیل پرونده قضایی برای 2 تن از مدیران عامل سابق شرکت تاسیسات دریایی خبر داده شد اما این خبر هم مورد توجه این رسانه‌ها قرار نگرفت. این بی‌توجهی یک دلیل ساده داشت: به‌رغم اینکه یکی از این مدیران از سوی زنگنه معزول شده بود اما یکی از این دو مدیر نیز از سوی وی منصوب شده و همین امروز هم یکی از افراد بسیار نزدیک به وزیر نفت به شمار می‌رود که حتی دفاع از زنگنه در ماجرای کرسنت در رسانه‌ها نیز به عهده وی گذاشته شد. چنین برخورد متناقضی با فساد به وضوح نشان می‌دهد هدف اصلی این رسانه‌ها نه برخورد واقعی با مفاسد اقتصادی، بلکه استفاده سیاسی از مفاسد اقتصادی است. چنانکه این رسانه‌ها حتی به خبر بازداشت متهمان فساد در شرکت تاسیسات دریایی که در دی ماه گذشته در فارس منتشر شد نیز واکنشی نشان ندادند. در واقع تنها پس از انتشار خبر جمع‌آوری امضا برای استیضاح زنگنه بود که ناگهان این رسانه‌ها کشف کردند یک دکل نفتی گم شده و سیل اخبار و مصاحبه با افراد مرتبط و غیر مرتبط و تولید سناریوهای تخیلی و طنز و امثال آن به صورت کاملا خودجوش به این رسانه‌ها سرازیر شد. نکته جالب اینجاست که بعضا افرادی مورد مصاحبه قرار گرفتند و در این باره فیلمنامه تهیه کردند که خود پرونده‌های متعدد اقتصادی در مراجع قضایی داشته و دارند.   دکل گم شده اصلاحات را ندیدند! این رسانه‌ها در حالی ادعای دکل حفاری گمشده (فورچونا) را در راس اخبار خود قرار داده‌اند که مدت‌ها قبل از خرید این دکل توسط مدیرعامل شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت یک دکل حفاری دیگر را در زمان تصدی یکی از مدیران عامل اسبق شرکت تاسیسات دریایی خریداری کرده است اما این دکل نیز ظاهرا سرنوشت مشابهی داشته است. با این تفاوت که دکل فورچونا (که به نام شرکت فروشنده یعنی «دین» نیز مشهور شده است) در حال حاضر به شرکت دیگری فروخته شده و در حال حفاری است اما دکل گلوبال پرل که در زمان مدیر منصوب زنگنه و نزدیک به یکی از خانواده‌های بسیار قدرتمند ایران خریداری شد به حدی در توفان کاترینا آسیب دیده بود که اساسا بازسازی و استفاده از آن امکانپذیر نشده است. این دکل به مبلغ 43 میلیون دلار خریداری شد و از زمان خرید، در بندر الخالد شارجه نگهداری می‌شود که هزینه نگهداری آن در بندر یاد شده تا سال 92 بیش از 7 میلیون دلار بوده است.به عبارت دقیق‌تر تاکنون 50  تا 60 میلیون دلار برای تملک این دکل هزینه شده است اما گزارش‌های شرکت تاسیسات دریایی نشان می‌دهد در حال حاضر این دکل حتی به‌عنوان آهن قراضه نیز خریداری ندارد و اگر خریداری برای آن پیدا شود بیش از 3 تا 5 میلیون دلار ارزش نخواهد داشت.با این وجود تاکنون خبری از لاشه این دکل حفاری که سال‌هاست در شارجه پهلو گرفته، منتشر نشده است.براساس این گزارش، در آینده گزارش‌های دیگری از نقش دلالان خرید دکل در پروژه‌های نفتی ایران از جمله فرزند زینت‌الوزرای دولت اول اصلاحات و همچنین دیگر مفاسد مطرح در شرکت تاسیسات دریایی در طول دوره‌های مختلف مدیریتی این شرکت بزرگ نفتی منتشر خواهد شد. براساس این گزارش، مدیریت شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تاکنون در اختیار مهدی هاشمی، مسعود سلطانپور و علی طاهری‌مطلق قرار داشته و مدیریت این شرکت از یک سال پیش تاکنون برعهده غلامرضا منوچهری گذاشته شده است.   از بورسیه آل‌سعود تا خوردن دکل نفتی اما نکته مهم در این میان این است که ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در پرونده این دکل نفتی به چشم می‌خورد، رد پایی که با بررسی بیشتر روی دکل‌های دیگر نفتی نیز مشاهده می‌شود  اما ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در ماجرای دکل نفتی در حالی است که چندی پیش نیز ویکی‌لیکس سندی منتشر کرد که نشان می‌دهد دولت سعودی بنا به درخواست وزیر اصلاحات هزینه قابل‌توجهی را برای بورسیه تحصیلی پسرش آن هم در بریتانیا تخصیص داده است و این موضوع به خوبی از  عمق  ارتباط جریان فتنه با 2 مقوله فساد و بیگانه حکایت دارد. این سند که تاریخ آن متعلق به 10 اکتبر سال 2011 است، اشاره می‌کند به درخواست وزیر دولت خاتمی،  این بورس تحصیلی در مقطع دکترا برای پسرش توسط سفارت عربستان تامین شده است. همچنین این سند اشاره دارد به اینکه سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی (4 سال، از 2011 تا2015) و هزینه‌ای بالغ بر 4256 پوند برای هزینه‌های زندگی پسر آقای وزیر را تامین کرده است. نگاهی به مجموعه این گزارش‌ها از عمق نفوذ فساد در جریان اصلاحات خبر می‌دهد.
کد خبر: ۶۷۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۱