«تمام اینها تاکیدی بر این موضوع است که رهبر ایران، رئیس جمهور آمریکا و دستان دراز شده اش را تا چه حد بی اهمیت می شمارد.»
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
روزنامه صهیونیستی "جروزالم پست" (Jpost) با انتشار گزارشی به انعکاس اظهارات امیر پوردستان پرداخته و در ادامه از نامه رهبر معظم انقلاب به دکتر روحانی در رابطه با توافق هسته ای سخن به میان آورده است. در این گزارش آمده است: «فرمانده نیروهای زمینی ایران وعده داد که هر گونه حرکت اسرائیل علیه ایران مساوی با بارش موشک های دوربرد ایران بر سر اسرائیل خواهد بود. این ژنرال ایرانی گفت که فروپاشی "رژیم صهیونیستی" شاید در کمتر از 25 سال آینده رخ دهد.» در ادامه این گزارش با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری آمده است: «ماه گذشته آیت الله خامنه ای رهبر ایران در سخنان مشابه گفت که "اگر خدا بخواهد تا 25 سال آینده چیزی به نام رژیم صهیونیستی باقی نخواهد ماند." ژنرال پوردستان نیز در اظهارات خود عنوان کرد که "ما منتظر هرگونه اقدام اسرائیل علیه ایران هستیم تا فرمایش رهبر معظم را هر چه سریعتر جامه عمل بپوشانیم."» جروزالم پست در ادامه به توافق هسته ای پرداخته و با اشاره به نامه رهبر معظم انقلاب به دکتر روحانی و تعیین شروطی برای اجرای برجام می نویسد: «محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، می گوید که اجرای توافق هسته ای تنها بر اساس رهنمودهای رهبر معظم خواهد بود.» این پایگاه صهیونیستی در ادامه به انعکاس اظهارات "ایگال کارمون" و "آیلت ساویون" از موسسه پژوهش های رسانه ای خاورمیانه در رابطه با نامه مقام معظم رهبری می پردازد که به انتقاد از این نامه پرداخته اند. موضوعی که روزنامه آمریکایی "وال استریت ژورنال" نیز به آن پرداخته است. "وال استریت ژورنال" نامه رهبر ایران را تحقیر آمریکا دانسته است و می نویسد: «این موضوع تعجب چندانی ندارد. ایران از زمان امضای توافق به تحقیر آمریکا پرداخته است؛ ابتدا آزمایش موشکی را انجام داد و پس از آن "جیسون رضاییان" خبرنگار واشنگتن پست را به جاسوسی محکوم کرد و روز گذشته نیز خبر بازداشت یک تاجر آمریکایی در تهران گزارش شد. در ماه های آینده نیز باید انتظار چنین توهین هایی را از سوی تهران داشته باشیم. تمام اینها تاکیدی بر این موضوع است که رهبر ایران، رئیس جمهور آمریکا و دستان دراز شده اش را تا چه حد بی اهمیت می شمارد.» این روزنامه آمریکایی با خطاب به مقامات آمریکایی می نویسد: «برای آمریکا خوب است که چنین تحقیرهایی را احساس کند اما متاسفانه اینطور نیست. تنها واکنش در مقابل آزمایش موشکی ایران، تلاش برای صورت گرفتن اقدامات مناسب از سوی سازمان ملل بود و نامه رهبر ایران هم که هیچ جوابی نداشت.»
باشگاه خبرنگاران جوان
کد خبر: ۷۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۶
رییس جمهور در نامهای به حضرت آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن تقدیر از هدایتها و حمایتهای مستمر ایشان و صبر و مقاومت و پشتیبانیهای تحسین برانگیز ملت بزرگ ایران و همکاری دلسوزانه رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای عالی امنیت ملی برای یاری دولت در تحقق خواست بزرگ مردم ایران، تاکید کرد: دولت جمهوری اسلامی ایران با رعایت ملاحظات و الزامات حضرت مستطاب عالی و مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، نسبت به اجرای کامل و با حسن نیت برجام اقدام خواهد کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش ایسنا ، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در این نامه افزوده است: انجام تعهدات طرف مقابل با هوشیاری کامل رصد و تصمیم مقنضی برای واکنش متناسب در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ خواهد شد. اطمینان دارم که با عنایت الهی و توجهات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و با همدلی و انسجام ملی، اجرای برجام و فضای مثبت جهانی ناشی از آن، موجبات اقتدار روزافزون ایران اسلامی، تأمین منافع مردم و رشد و شکوفایی و پیشرفت همهجانبه کشور بر مبنای اقتصاد مقاومتی را فراهم خواهد آورد.
متن نامه حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله خامنهای (مد ظله العالی)
با سلام و تحیات وافره،
احتراماً، نامه تاریخی 29/ 7/ 1394 حضرتعالی در تأیید مصوبه جلسه 634 شورای عالی امنیت ملی، موجب خشنودی ملت بزرگ ایران و دلگرمی خادمان مردم در دولت گردید. خداوند بزرگ را شاکرم که به فضل و عنایت او در آستانه ایام شهادت اسوه مقاومت، حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و فرزندان و یاران باوفایش، صفحهای مهم از تاریخ انقلاب اسلامی ایران ورق خورد و ملت دلاور و سرفراز ایران با رهبری هوشمندانه حضرتعالی از یکی از خطیرترین گردنههای صعبالعبور، با افتخار و سربلندی، و با دستی پر از تأمین حقوق و منافع خود در برنامه هستهای، عبور کرد.
مهر تأیید جنابعالی بر ثمرۀ تلاش دولت و دستاندرکاران مذاکره، در کنار الزاماتی که مقرر فرمودهاید و نیز اصولی که در طول مذاکرات دشوار و افتخارآفرین، مورد تأکید حضرتعالی بود و همواره مورد توجه ویژه اینجانب و گروه مذاکرهکننده بوده و خواهد بود، آغازگر فصلی نوین در حرکت رو به تعالی جمهوری اسلامی ایران است.
به برکت ایستادگی قهرمانانه ملت ایران، مجاهدت دانشمندان و بهویژه شهدای گرانقدر هستهای و تلاش شبانهروزی فرزندان شما در دولت و گروه مذاکرهکننده، شش قدرت جهانی به ناکارآمدی تهدید، تحریم و تحمیل بر مردم ایران و نمایندگانشان اذعان نمودند، سیاستهای اعلام شده خود مبنی بر تعطیلی برنامه هستهای ایران و تداوم فشارها و تحریمهای ظالمانه را کنار گذاشتند و مذاکره از موضع برابر بر مبنای احترام متقابل و شناسایی حقوق ملت ایران را پذیرفتند. در حالیکه تنها دو سال قبل در فضای تنشآلود افزایش روزانه تهدید، تحریم و فشار، حتی تصور چنین دستاوردهایی برای بسیاری ناممکن بود، اکنون به جرأت می توان گفت که:
پروژه صهیونیستی هراسافکنی و امنیتیسازی جمهوری اسلامی ایران شکست خورده، عقلانیت، صلحخواهی و مقاومت مردم، رهبری و دولت جمهوری اسلامی ایران مورد اذعان همگان قرار گرفته و نقش ایران بهعنوان یک کشور عمده تأمینکننده ثبات و امنیت در سطح منطقه و جهان تثبیت شده است. اقتدار و صلابت ایران در همآوردی با قدرتهای جهانی باعث تقویت خودباوری و نشاط فزاینده مقاومت اسلامی و متحدین منطقهای جمهوری اسلامی ایران گردیده و نگرانی بدخواهان بهویژه رژیم صهیونیستی را که پس از چندین سال مصونیت ناشی از توفیق پروژه ایرانهراسی، برای اولین بار در دهههای اخیر شاهد ناکامی و شکست لابی خود در آمریکا و اروپا بود بهدنبال داشته است.
خواسته راهبردی ملت ایران و رهبری در دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای بهعنوان حقی مسلم اکنون محقق شده و برنامه هستهای ایران، از جمله غنیسازی و رآکتور آب سنگین، بهعنوان یک برنامه صلحآمیز با ابعاد تجاری و صنعتی مورد شناسایی جهانیان و حتی سردمداران مخالفت با این برنامه صلحآمیز قرار گرفته و برای اولین بار در تاریخ سازمان ملل، غنیسازیِ یکی از کشورهای غیرعضو دائم ، صراحتاً مورد پذیرش شورای امنیت سازمان ملل متحد واقع شده است. ممنوعیت هر گونه همکاری با ایران، به تشویق مشارکت جهانی در حوزه فنّاوری های پیشرفته تبدیل شده و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک قدرت صاحب فنّاوری مورد احترام قرار گرفته است.
پرونده هستهای ایران، که آنرا به ناحق به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل معرفی کرده بودند، از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج شده و شورای امنیت به تغییری بنیادین در رویکرد خود نسبت به برنامه هستهای ایران اذعان نموده است. برای اولین بار ، شش قطعنامه الزامآور شورای امنیت از طریق مذاکره و بدون آنکه لحظهای اجرا کرده باشیم، یک جا لغو گردیده اند و رویکرد «برد برد» برجام بهعنوان الگوی حل مسالمتآمیز معضلات پیچیده جهانی ، مورد توجه جهانیان قرار گرفته است.
تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تجاری و مالی بینالمللی و یا یکجانبهای که توسط شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار شده بود، رفع گردیدند. ساختار تحریمها و فضای روانی جهانی که هر گونه تعامل اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران را پرهزینه و در برخی موارد غیرممکن ساخته و بار گران و طاقتفرسایی بر دوش اقتصاد کشور و معیشت مردم تحمیل کرده بود، از هم پاشید. در تاریخ 26 مهرماه 1394 یعنی روز تصویب، رئیس جمهور آمریکا و شورای وزیران اتحادیه اروپا بهصورت کتبی و رسمی برچیده شدن تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی ظالمانه و غیرقانونی خود را در چارچوب تعهداتشان در برجام اعلام نموده و آنرا بهعنوان سند قانونی در روزنامه های رسمی خود منتشر کردند. با رفع تحریمها، اقتصاد ایران فصل جدیدی را آغاز خواهد کرد که با اتکاء به سرمایه عظیم انسانی و ظرفیتهای طبیعی، اجتماعی و سیاسی خود، در جهت سیاستهای اقتصاد مقاومتی، به رشد مغفولماندۀ سند چشمانداز بیست ساله دست یابد و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران در تحقق جامعه سالم، برخوردار و عادلانه را تحقق بخشد.
اینک که این مسیر پر چالش ، عزتمندانه به فرجام رسیده است ، لازم می دانم از صبر و مقاومت و پشتیبانی های تحسین برانگیز ملت بزرگ ایران ، هدایتها و حمایتهای مستمر حضرتعالی و همکاری دلسوزانه رئیس و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و اعضاء محترم شورای عالی امنیت ملی که دولت را در تحقق این خواست بزرگ مردم یاری دادند صمیمانه تشکر نمایم.
دولت جمهوری اسلامی ایران با رعایت ملاحظات و الزامات حضرت مستطاب عالی و مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، نسبت به اجرای کامل و با حسن نیت برجام اقدام خواهد نمود. انجام تعهدات طرف مقابل با هوشیاری کامل رصد و تصمیم مقتضی برای واکنش متناسب در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ خواهد شد. اطمینان دارم که با عنایت الهی و توجهات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و با همدلی و انسجام ملی، اجرای برجام و فضای مثبت جهانی ناشی از آن، موجبات اقتدار روزافزون ایران اسلامی، تأمین منافع مردم و رشد و شکوفایی و پیشرفت همهجانبه کشور بر مبنای اقتصاد مقاومتی را فراهم خواهد آورد. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
حسن روحانی
رییس جمهوری اسلامی ایران
کد خبر: ۷۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۳۰
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
روزنامه آرمان در صفحه سیاست از قول ولی الله شجاع پوریان، نماینده حوزه انتخابیه بهبهان در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی نوشت: باید وضعیت به گونه ای پیش رود که شرایط حضور سلایق و علایق گوناگون مهیا شود و باید از یکدست کردن مجلس جلوگیری شود. بدین طریق است که می توانیم شاهد یک انتخابات پویا و بانشاط باشیم.
ایشان در پاسخ به این سوال که :«تایید صلاحیت ها می تواند چه تاثیراتی بر عدم موفقیت اصلاح طلبان در این مسیر داشته باشد؟»گفت:بزرگ ترین نگرانی اصلاح طلبان رفتارهای سلیقه ای در انتخابات است.
جناح مقابل که هنوز ناکامی خود را در رقابت خرداد 92 فراموش نکرده تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا با حذف نیروهای کارآمد اصلاح طلب عرصه را بر جریان اصلاحات تنگ کند؛ البته خوشبختانه رایزنی هایی از سوی سران اصلاحات با اعضای شورای نگهبان و بزرگان نظام صورت گرفته و انتظار می رود به نسبت دوره گذشته کمتر شاهد دخالت نیروهای غیرمرتبط باشیم.
باید وضعیت به گونه ای پیش رود که شرایط حضور سلایق و علایق گوناگون مهیا شود و باید از یکدست کردن مجلس جلوگیری شود. بدین طریق است که می توانیم شاهد یک انتخابات پویا و بانشاط باشیم.
کد خبر: ۷۵۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به تیتر اول و یادداشت کیهان اعتراض کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای از طریق روابط عمومی مجلس به تیتر اول و یادداشت کیهان روز پنجشنبه- 23 مهرماه 94- اعتراض کرده است که متن جوابیه مجلس و پاسخ کیهان از نظر خوانندگان میگذرد.
مدیر مسئول محترم روزنامه کیهانجناب آقای شریعتمداریبا سلامدر روزنامه کیهان پنجشنبه 23 مهرماه سال 94، در صفحات اول و دوم، مطالبی علیه مجلس شورای اسلامی انتشار یافته که از نمونههای بارز تهمت، تخریب و افترا است، لذا وفق قانون برای تنویر افکار ملت شریف ایران، در همان صفحات و به همان کیفیت، مطالب زیر به عنوان پاسخ آورده شود:
1- در تیتر و سوتیترها و سرمقاله مطالبی آورده شده که حاکی از بیاطلاعی مسئولین روزنامه از امور کشور است، لذا با برداشت انحرافی و 180 درجه خلاف واقع، به جای اصلاح تحریکات و مواضع قبلی روزنامه ، خود را از مواجهه با اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری کنار کشانده و باز هم به روش فرار به جلو، رئیس و نایب رئیس مجلس را آماج تهمت قرار داده است. این اقدام کیهان اگر با این احتمال بررسی شود که اطلاعات کافی در اختیار داشته و چنین خلافگویی میکند که بسیار مایه تاسف و عین بیصداقتی است و اگر با این احتمال باشد که اطلاعات کافی نداشته، سوال این است که چرا بدون اطلاع، دیگران را آماج تهمت قرار میدهد که البته در هر دو صورت، ضعف سلوک اخلاق رسانهای آن روزنامه را نشان میدهد.آنچه در مسیر مراحل «طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» انجام گرفت، مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در جریان هستند و میدانند که مطالب آن روزنامه خلاف واقع و کذب محض است.
2- رئیس محترم مجلس توصیههای لازم در هماهنگی کلی در کشور در چنین طرح مهمی را با محوریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مطرح کردند که عین حقیقت و واقع بوده است، لذا مخالف نشان دادن این امر با بیانیه دفتر مقام معظم رهبری از عجایب روزگار و خلاف است و اتفاقا در چند طرح دیگر هستهای که در مجلس نیز به تصویب رسید، دقیقا چنین هماهنگی صورت پذیرفته بود و همچنین مطالب مطرح شده توسط نایب رئیس محترم مجلس با برخی نمایندگان، درست بوده و برداشت آن روزنامه بیاساس و مردود است.
3- از رفتارهای نسنجیده دیگر آن روزنامه ، نشستن در مقام افتاء و مشروع و غیرمشروع دانستن رای نمایندگان در این طرح است. کیست که نداند رعایت ضوابط شرعی و قانون اساسی، مرجعی مشخص به نام شورای نگهبان دارد و در آن زمان که این مقاله مغشوش در آن روزنامه نوشته شده، شورای محترم نگهبان رای خود را صادر نموده بود. البته اینگونه رفتارهای رسانهای که در چند ماه اخیر آن روزنامه نسبت به مجلس انجام داده و موجب تشویش اذهان عمومی گردیده است، غیرمترقبه نیست و متاسفانه این رسانه، گاه با کلمات سخیف، مانند «سیبزمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» و نظایر آن نسبت به مهمترین نهاد مردمسالاری دینی اسائه ادب نموده است و حال این سوال مطرح است که با چه مجوز شرعی و قانونی روزنامه ای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند و مدیر مسئول آن ریالی در آن سرمایهگذاری نکرده، حق دارد مجلس را که مهمترین رکن مردمسالاری است تحقیر و تخریب کند؟ (گرچه رسانههای خصوصی هم چنین حقی را ندارند تا چه رسد به یک رسانه که از بودجه عمومی استفاده میکند).
4- در سایر مطالب این مقاله نیز دستپاچگی و تحلیل نادرست وجود دارد که تاسفآور است. مثل اینکه گفته شده: «در اقدامی تاملبرانگیز فقط چند دقیقه بعد از قرائت گزارش کمیسیون طرح دو فوریتی ارائه شد!»
این در حالی است که قبل از طرح دو فوریتی، حداقل در سه جلسه مفصل بین اعضایی از دو فراکسیون اصلی مجلس، این طرح مورد بررسی قرار گرفته و اصلاحات انجام شده بود و با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز هماهنگی صورت گرفته بود و قرار بر این شد که بعد از قرائت گزارش کمیسیون، طرح در صحن مطرح شود.
آیا اینکه برای طرحی بسیار مهم و سرنوشتساز، در کل کشور هماهنگی به عمل آمد ایراد دارد؟ یا اینکه ساعتها اعضایی از دو فراکسیون روی این طرح کار کردند و به نتیجه رسیدند تا در مجلس با هماهنگی بیشتری کار جلو برود مورد اشکال است؟ طبعا در طرحهای مهم نه در ایران که در سطح جهان معمول است خارج از متن جلسات، رایزنیها و بحثهایی صورت گیرد تا در جلسات عاقلانهتر کار جلو برود حتی در همین قطعنامه اخیر شورای امنیت که کلا 10 دقیقه تصویب آن طول کشید ولی همگان میدانند چند ماه طرفین روی آن کار کردند و توافقاتی داشتند.
اما اینکه گفته شده طرح به کمیسیون دیگری ارجاع شد با کمی دقت و رجوع به آییننامه داخلی مجلس متوجه میشوید که کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه میتواند طرحهایی را به این کمیسیون ارجاع دهد اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است که در آییننامه مشخص شده است و اتفاقا تمامی طرحهایی که در زمینه مباحث هستهای در طول سالیان گذشته در مجلس مطرح شده از طریق همین کمیسیون بوده است.
همه این مسائل نشانگر این است که آن روزنامه چون در چند ماه اخیر با تحلیلهای اشتباه مسیر نادرستی را مورد توجه قرار داد که امروز روشن گردید با حقیقت و واقعیت فاصله دارد، لذا با چنگ زدن به آسمان و ریسمان، قصد فرار از تحلیلهای غلط گذشته خود را دارد.
لذا در پایان تاکید میشود نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی طی دو ماه گذشته با دقت موضوع هستهای را مورد توجه قرار دادند و از سر خیرخواهی و مصالح کشور قانون سنجیدهای را با هماهنگی سایر مراجع مسئول سامان دادند که با تایید کامل و بلافاصله آن توسط شورای محترم نگهبان، برای اجرا ابلاغ گردید و بحثهایی از سنخ مطالب آن روزنامه نه تنها اشکالات و تخلفات گذشته آن جریده را علاج نمیکند که به دودستگیها در کشور در این زمینه دامن میزند که رهبری معظم انقلاب همگان را از آن منع کردند.
مهدی کیاییمدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی
کیهان: از مجلس محترم که باید «عصاره فضائل ملت» باشد انتظار نمیرفت به جای پاسخ مستند، این همه اتهام ناروا را علیه کیهان ردیف کند و کیهان نیز در پی آن نیست که اتهامات مزبور را یک به یک پاسخ بدهد ولی اشاره به چند نمونه از این موارد را برای قضاوت افکار عمومی لازم تلقی میکند.
1- ادعا کردهاند که مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در تمامی مسیر تهیه طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام، حضور داشتهاند و توضیح نمیدهند که اگر مسئولان هر دو فراکسیون در جریان بودهاند، آن همه اعتراض و انتقاد شدید آنها که طرح یاد شده بدون حضور و کسب نظر آنها تهیه شده، چه علتی داشته است؟ نوار مذاکرات جلسات علنی مجلس در این خصوص موجود است. بنابراین، باید پرسید مسئولین فراکسیون مورد اشاره، مطالب روزنامه را «کذب محض»! تلقی میکنند یا ادعای مطرح شده در جوابیه را؟!
2- نوشتهاند که «توصیههای رئیس محترم مجلس» در هماهنگی کلی کشور و با محوریت شورای عالی امنیت ملی بوده که «عین حقیقت» بوده است که باید پرسید؛ اولا؛ کدام توصیهها؟ اگر منظورتان توصیههای جلسه غیرعلنی است که در جلسه علنی نیز مطرح شد، پس چرا آن را تکذیب فرمودید؟ و ثانیا، وظیفه مجلس که در بیانات رهبر معظم انقلاب هم به آن توصیه شده است، بررسی و اظهارنظر «نمایندگان ملت» است و نه شورای عالی امنیت ملی، ثالثا؛ اگر با همه نمایندگان هماهنگ کرده بودید چرا اجازه طرح پیشنهادات - که حق نمایندگان است- را به نمایندگان ندادید؟!
3- اعتراض کردهاند که بیانیه دفتر رهبر معظم انقلاب، تأیید نظر هیئت رئیسه بوده است و کیهان آن را وارونه توصیف کرده است! و توضیح ندادهاند ادعای مطرح شده آن بود که تصمیم برای تصویب طرح یک فوریتی - بدون حق اظهارنظر و پیشنهاد نمایندگان - در جلسه سه نفره آقایان لاریجانی و شمخانی و حجازی - از بیت مقام معظم رهبری - اتخاذ شده است و اینگونه وانمود شده بود که این تصمیم از سوی حضرت آقا بوده است! که در بیانیه بیت معظمله با صراحت این ادعا رد شده بود. بنابراین چگونه بیانیه را در تأیید اقدام خود تلقی فرمودهاید؟ و اساسا اگر بیانیه در پی تأیید اقدام شما بود، چه نیازی به صدور آن وجود داشت؟!
4- آوردهاند که مرجعی بنام شورای نگهبان طرح تصویب شده را تأیید کرده است و از این روی یادداشت و گزارش کیهان را «مغشوش» نامیدهاند، که باید گفت؛ اولا؛ اعتراض روز پنجشنبه کیهان به نحوه اخذ رأی بود و نه متن و مفاد طرح و ثانیا؛ وظیفه شورای نگهبان ورود و اظهارنظر درباره چگونگی اخذ رأی نیست، بلکه تنها اعلام انطباق یا عدم انطباق مصوبه با شرع مقدس و یا قانون اساسی است و اکنون با توجه به اتهام فرار به جلو که به کیهان نسبت دادهاید باید پرسید این ادعای شما که هیچ ربطی به موضوع ندارد، از نوع «فرار به جلو» است یا انتقاد مستند کیهان به نحوه برخورد خلاف آئیننامه آقایان در تصویب طرح مورد اشاره که شواهد آن موجود است؟!
5- نوشتهاند کیهان گاه با کلمات سخیف نظیر «سیبزمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» نسبت به مهمترین نماد مردمسالاری اسائه ادب کرده است که باید گفت؛ کاش به جای آن که کیهان را به «شتابزدگی» متهم کنید، در تهیه جوابیه شتاب نمیکردید و میدیدید که تیتر یک کیهان روز 30 تیرماه 94 با عنوان «ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده» درباره درخواست «مک دونالد» برای حضور در ایران و اعتراض به آمریکاییها بوده است که به جای رفع تحریمها دنبال حضور «مک دونالد» در ایران هستند. این تیتر و گزارش مربوط به آن چه ربطی به مجلس داشت؟! حالا بفرمایید، شما شتابزدهاید یا کیهان؟!
6- درباره کیهان نوشتهاند « روزنامه ای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند و مدیرمسئول آن ریالی در آن سرمایهگذاری نکرده است»! که باید گفت: اولا؛ تأسفآور است که قانونگذاران از معنای بودجه عمومی خبر ندارند و نمیدانند که از قضا، کیهان روزنامه ای است که هیچ ردیف بودجهای ندارد و صرفا متکی به درآمدهای مطبوعاتی خود نظیر آگهی، چاپ و... است، ضمن آن که مانند برخی روزنامه ها و نشریات کذایی، وابسته به هیچ حزب و گروهی هم نیست که از طریق آن حزب و گروه تأمین مالی شود. ثانیا؛ مگر آقایان لاریجانی و باهنر و بقیه نمایندگان، ریالی در مجلس شورای اسلامی سرمایهگذاری کردهاند که به خود حق میدهند از جایگاه مجلس اظهارنظر کنند؟ فرق کیهان با شما در این زمینه، آن است که کیهان متکی به درآمد خود است و شما از بودجه کلان کشور ارتزاق میکنید و البته در هر دوره نیز بیآن که به هیچ یک از مراکز آموزشی بروید، یک رتبه تحصیلی از نوع لیسانس و فوقلیسانس و دکتری دریافت میفرمایید و سایر مزایا بماند.
7- درباره ارجاع طرح به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به جای کمیسیون ویژه بررسی برجام نوشتهاند «کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه میتواند طرحهایی را به این کمیسیون ارجاع دهد، اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است» دراینباره گفتنی است که اگر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی برای بررسی برجام کافی بود، چرا به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام رأی دادید؟ و اگر کمیسیون امنیت ملی را ناکافی میدانستید- که میدانستید و اعلام هم کرده بودید- و به همین علت کمیسیون ویژه را تشکیل داده بودید، چرا بررسی طرح را به همین کمیسیون ویژه ارجاع ندادید؟ مگر نمیفرمایید وظیفه هیئت رئیسه ارجاع به کمیسیون تخصصی است؟ پس چرا از یک طرف کمیسیون ویژه را تخصصیتر از کمیسیون امنیت ملی میدانید و از سوی دیگر هنگام بررسی طرح، تخصصی بودن آن را قبول نمیفرمایید؟!
8- فرمودهاند امروزه تحلیلهای نادرست کیهان معلوم شده است که باید پرسید کدام یک از تحلیلها و پیشبینیهای کیهان با همان دقت که مطرح شده بود، تحقق نیافته است؟ کاش به یک نمونه از آن اشاره میکردید و یا کدام یک از تحلیلهای شما برادران محترم دقیق بوده است، کاش از این عرصه هم یک نمونه میآوردید؟!
و بالاخره درباره جوابیه مجلس محترم اگرچه گفتنیهای دیگری نیز هست ولی میگذاریم و میگذریم و بر این نکته تاکید میورزیم که در یادداشت و گزارش مورد اعتراض آقایان هیچ مطلبی بیرون از آنچه در جلسه علنی آن روز مجلس مطرح شده بود، وجود ندارد.
منبع/میزان
کد خبر: ۷۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
یکی از تئوریسینهای جناح دومخرداد گفت که شکست روحانی را شکست اصلاحطلبان تلقی نمیکند.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری بسیج، سعید حجاریان تئورسین جریان اصلاحات در گفتوگویی با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سؤال که «شما شکل گیری یک نظام لیبرال را لازمه رسیدن به دموکراسی میدانید؟» گفت: البته لیبرالیسم حتما برای من جدی است اما یک چیزی این وسط هست و مشکل ما است. برای ما عدالت بسیار مهم است. جمع عدالت و لیبرالیسم خیلی سخت است. در غرب هم این مشکل بوده است.
وی در بخشی از گفتگوی خود در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه آیا مردمسالاری دینی می تواند خلأ را پرکند؟ میگوید الان درباره دین بحث نمیکنیم؛ تز من، سوسیال دموکراسی است. نخست وزیر سوئد که ترور شد، اولاف پالمه، ویلی برانت از رهبران سوسیال دموکرات بودند. آنها خیلی تلاش کردند که راه وسط لیبرالیسم و عدالت را در پیش گیرند اما هنوز محقق نشده است. در ایران هم باید این کار شروع شود. پروژههای جدی ما همین است.
این فعال اصلاحطلب با بیان اینکه اصلاحطلبان تا حدودی دچار بحران راهبرد هستند، اظهار داشت: آنها در کل میدانند چه باید بکنند اما نمیدانند از چه طریقی. بعضیها اصلاحطلب نما هستند. به زبان دیگر اصلاحنما طلب هستند.
حجاریان در قسمت دیگر این مصاحبه با اشاره به مشکلات پیش روی دولت روحانی،گفت:روحانی چند ماه دیگر گرفتاریهای عجیب و غریبی خواهد داشت؛ بی پولی، پروژههای عمرانی، اخراج گارگران، ناتوانی در پرداخت یارانه و حتی بخشی از حقوق دیگران. او(روحانی) تلاش میکند مسأله ما را با آمریکا حل کند تا از آن طریق در اقتصاد هم تحول ایجاد شود.
حجاریان با تأکید بر اینکه ما چارهای جز دفاع از روحانی نداریم، افزود: شکست روحانی شکست ما نیست. او اصلاحطلب نبوده است.
کد خبر: ۷۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵
مدیرعامل سابق پرسپولیس گفت: ارزشهای فراوانی با فوت هادی ظهور کرد. تمام باشگاهها و مردم سراسر کشور از خوزستان تا اصفهان و مازندران، پیشکسوتان، هنرمندان و ورزشکاران دیگر رشتهها همه کنار هم قرار گرفتند. این زیباییهای ورزش است که همه فراموش کردهایم. همه نباید بدیهای فوتبال و ورزش را ببینیم.
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از روزنامه گل، محمد رویانیان یکی از کسانی بود که برخلاف خیلیها بعد از فوت نوروزی نه مصاحبه کرد و نه جلوی دوربین رفت. او که از این اتفاق ناراحت بود، حرفهای متفاوتی نسبت به دیگران در خصوص خانواده نوروزی و آیندهشان مطرح کرد.
رویانیان در خصوص حضور احمدینژاد در مراسم ختم نوروزی اظهارنظر کرد که در ادامه می خوانید:
* پرسپولیس طی دو سال گذشته روزگار خوشی نداشته. چرا شرایط این باشگاه اینگونه شده؟ از سوءمدیریت گرفته تا همین اتفاق آخر، فوت نوروزی؟- به خاطر این است که آقایان مسیر درست را نرفتهاند. پرسپولیس طوری طراحی شده بود که پس از دو سال به موفقیت برسد. مسیر پرسپولیس مثل ریل راهآهنی بود که آقایان قطار آن را از ریل خارج کردند. قطار پرسپولیس در حال حرکت بود اما نگذاشتند حالا هم نمیخواهم دیگر درباره گذشته صحبت کنم.
* شما در مراسم نوروزی بیسروصدا شرکت کردید...- واقعا ناراحت شدم. او یک جوان فوتبالیست بود که میدوید و سالم زندگی میکرد. فوت هر جوانی آدم را متاثر میکند. حالا اگر این جوان فوتبالیست هم باشد، به خاطر دامنه وسیع فوتبال، ناراحتی و اندوه بیشتر میشود. از فوت هادی حتی کسانی که او را نمیشناختند یا پرسپولیس را قبول نداشتند، ناراحت شدند. اما فوت هادی یک جنبه مثبت هم داشت.
* فوت هادی چه جنبه مثبتی میتواند داشته باشد؟- این اتفاق چهره زیبای نهفته در فوتبال را نشان داد. ارزشهای فراوانی با فوت هادی ظهور کرد. تمام باشگاهها و مردم سراسر کشور از خوزستان تا اصفهان و مازندران، پیشکسوتان، هنرمندان و ورزشکاران دیگر رشتهها همه کنار هم قرار گرفتند. این زیباییهای ورزش است که همه فراموش کردهایم. همه نباید بدیهای فوتبال و ورزش را ببینیم.
* اگر سیاست نبود شاید چهره ظاهری فوتبال هم زیبا میماند.- قبول دارم. سیاسیکاریها، سیاستبازیها و رفتارهای غیرشفاف در کنار دخالتهای دولت باعث شد تا فوتبال آسیب ببیند. یکی از کسانی هم که از این سیستم و روش آسیب دید ما بودیم. اگر بخش خصوصی وارد فوتبال شود، انسجام اجتماعی هم بیشتر میشود.
* یکی از مهمانهای ناخوانده و سیاسی مراسم ختم نوروزی کسی نبود جز احمدینژاد دوست شما. میگویند برای تبلیغات به این مراسم آمده بود؟- با شناختی که من از احمدینژاد دارم، فکر نکنم برای تبلیغات آمده باشد. او فوتبالی است و همیشه در سالن سرپوشیده فوتبال بازی میکند و ورزش موردعلاقهاش فوتبال است. با این حال فکر نکنم کار احمدینژاد تبلیغی بود.
* اما میگویند او استقلالی است برای همین بعید بود برای ختم یک پرسپولیسی حاضر شود.- او به عنوان یک استقلالی به مراسم ختم نوروزی آمد. احمدینژاد یک استقلالی دوآتیشه است و از بردهای استقلال برابر پرسپولیس کیف میکرد. یادم هست در آن دربی که 3 بر 2 شد، وقتی تا دقیقه 80 پرسپولیس با 2 گل عقب بود، به زریبافان گفت این هم از پرسپولیس، دیدید قدرت ندارد، برویم خانه... از دفتر کارش تا خانه، 10 دقیقه بیشتر راه نبود. وقتی رسید خانه و شنید که 3 گل خوردند، بندهخدا احمدینژاد هنگ کرد که چطور میشود پرسپولیس ظرف 10 دقیقه 3 گل زده باشد. من هم بعدا برایش کری خواندم.
* پس حسابی از استقلال حمایت میکرد؟- بله، همیشه از فتح الله زاده حمایت میکرد.
* شنیدید که افشارزاده قرار است از استقلال برود. دوباره همان ماجراهای پرسپولیس برای استقلال تکرار میشود.- من درباره استقلال نظری ندارم اما در این سالها این پرسپولیس بود که زیاد تغییر داشت نه استقلال. جا دارد از خاکسپاری سردار بزرگ اسلام شهید همدانی، این مدافع حریم اهل بیت (ع) یادی بکنیم. او با شهادتش به کاروان کربلا متصل شد. از خدا بخواهیم که ما هم در صف بزرگ پشت او برای شهادت قرار بگیریم و توفیق شهادت برای اسلام و وطنمان را داشته باشیم.
* اگر مدیرعاملی استقلال را به شما پیشنهاد بدهند قبول میکنید؟- نه بابا... خیلی غلیظ میگویم نه. من فقط در پرسپولیس مدیریت میکنم و یک پرسپولیسی هستم.
* برای دیدار پرسپولیس و صبا به ورزشگاه آزادی میروید؟- چرا بروم؟ این یک بازی عادی است و نباید زیاد آن را سخت بگیریم و حساس کنیم. این دیدار یک بازی ساده بعد از فوت هادی نوروزی است. پرسپولیس باید برای این دیدار از فضای فوت هادی بیرون بیاید. زمانی که در جبهه بودیم اطرافیانمان در کنارمان یا بغلمان شهید میشدند اما این باعث نمیشد که ما کنار بکشیم بلکه با قدرت بیشتری میجنگیدیم. حالا هم باید پرسپولیس با قدرت بیشتر به کارش ادامه دهد. خداوند هادی نوروزی را هم بیامرزد.
* اینکه باشگاه پرسپولیس گفته با هادی نوروزی و پسرش قرارداد میبندد، کار درستی است؟- این کارها، کارهای احساسی است. برای زنده نگه داشتن یادش کارهای دیگری هم میتوان کرد. متاسفانه در چنین مواقعی رفتارها احساسی میشود. بعد از فوت هادی، احساسی برخورد کردند. ما در این مملکت کم جوانهایمان شهید نشدند. نباید اینقدر احساسی رفتار کنیم. من از بزرگترها تعجب میکنم که چنین حرکتهای بیسرانجامی را مطرح میکنند. باید واقعیتها را بفهمیم و بصیرت داشته باشیم. ما همین چند روز پیش یکی از سردارهای بزرگ کشورمان که 45 سال مبارزه کرد را در سوریه از دست دادیم و پرپر شد. او در وصیتنامهاش گفته که فرزندانش دنبال مال دنیا نباشند و خودش را فدای اسلام کرد. هادی هم نگفته بعد از فوتش با او قرارداد ببندند. آقایان نمیخواهند صدقه بدهند. همین که طلب هادی را بدهند کافی است. باشگاه باید منطقی فکر کند و یک برنامه برای تامین بخشی از زندگی خانواده نوروزی داشته باشد. مثل اینکه یکی از اعضای باشگاه را به عنوان کارمند باشگاه استخدام کنند یا موضوعی که الان به ذهنم رسید هم بد نیست.
* چه راهکاری به ذهنتان رسید؟- رییس جمهور روحانی به مازندران رفته بود. اگر واقعا به فکر خانواده نوروزی بودند، میتوانند از طریق استاندار و نمایندگان استان، درخواستی را به رییسجمهور بدهند تا یک مرکزی را بهنام هادی نوروزی افتتاح یا به بهرهبرداری برسانند. مثل یک سالن ورزشی یا امثال این مراکز که بخشی از درآمد آن را به خانواده نوروزی اختصاص بدهند. این کارها بهتر است از اعلام بستن چنین قراردادهایی که شدنی نیست.
* گویا شما نامهای به سران دولت دادهاید؟- بله، نامهای برای رییس جمهور درباره وضعیت ورزش و فوتبال فرستادهایم و از طریق مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس سعی کردیم نظراتمان را به گوش رییسدولت برسانیم اما هنوز جوابی نگرفتهایم.
کد خبر: ۷۴۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۳
یکی از حکما! گفته است وقتی از کسی عصبانی میشوید، بلافاصله جواب ندهید، بلکه بهتر است چند دقیقهای فکر کنید، شاید ناسزاهای بهتر و تازهتری به یادتان بیاید!پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir: روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود امروز خود نوشت:
گفت: چرا طرفداران توافق به جای پاسخ به انتقادات مستند، آنها را به باد تهمت و توهین میگیرند؟!گفتم: چه عرض کنم؟! تازه بعد از اینهمه تهمت میگویند که بعداً پاسخ آنها را خواهند داد!گفت: مگر غیر از تهمت و ناسزا پاسخ دیگری هم دارند؟گفتم: احتمالا قرار است یک پاسخ حکیمانه بدهند!گفت: چه پاسخ حکیمانهای؟!گفتم: یکی از حکما! گفته است وقتی از کسی عصبانی میشوید، بلافاصله جواب ندهید، بلکه بهتر است چند دقیقهای فکر کنید، شاید ناسزاهای بهتر و تازهتری به یادتان بیاید!
کد خبر: ۷۴۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۲
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد: اگر رسانهها در استان پای کار باشند ما نیز با حداکثر توان خود از آنها حمایت میکنیم
کد خبر: ۷۴۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
ورود جنگنده های روسیه به جنگ علیه داعش سایه ترس را بر فراز گروه تکفیری داعش گسترانده است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بعد از ناکامی گروه به اصطلاح اعتلاف علیه داعش که توسط نیروهای غربی به خصوص آمریکا تشکیل شده بود، نتها داعش از بین نرفت بلکه توانست به لطف کمک های هوایی به حیات خود ادامه دهد. علی رغم عدم تمایل کشورهای غربی عربی که به طرق رسمی و غیر رسمی به حمایت از داعش می پردازند، روسیه وارد جنگ با داعش در سوریه شده است و پرواز جنگنده های روسی بر فراز مواضع این گروه تکفیری معادلات اعتلاف غربی را برهم زده است.
بر اساس اعلام سخنگوی ارتش روسیه ، بیش از ۵۰ فروند هواپیما و بالگرد در عملیات بمباران مواضع گروه تروریستی در سوریه شرکت دارند. در این عملیات از هواپیماهای سوخو ۲۴،۲۵ و ۳۴ استفاده شده که از جنگنده بمب افکن های چند منظوره برای وارد کردن ضربات مافوق دقیق به اهداف زمینی و شناورهای دشمن در هروقت از شبانه روز هستند.
به گزارش روزنامه "روسیسکایا گازتا"، سرتیپ ایگور کوناشنکوف سخنگوی وزارت دفاع روسیه خاطرنشان ساخت تمام هواپیما های شرکت کننده در عملیات روسیه مدرنیزه شده و دارای جدیدترین سامانه های ناوبری و نشانه گیری هستند.
هواپیما های روسیه در پایگاه حمیمیم مستقر هستند و وسایل لازم از جمله مهمات طی کوتاهترین مدت از پایگاه دریایی پشتیبانی نظامی در طرطوس به آنجا رسانده می شوند. نیروی دریایی روسیه طی دو شبانه روز اخیر ۲۸ پرواز رزمی انجام داده و ۱۲ پایگاه داعش را بمباران کرده است.
کد خبر: ۷۴۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیسجمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
روزنامه وطن امروز در گزارش روز خود به بررسی و تحلیل پس لرزه های نامه ۴ وزیر دولت به ردیس جمهور و تبعات این نامه پرداخته است :نامه تکاندهنده وزرای اقتصاد، صنعت، رفاه و دفاع به روحانی درباره وضعیت بد اقتصادی و نقد سیاستهای ناهماهنگ اقتصادی بیش از پیش اختلافات در کابینه را عیان کرد. به گزارش «وطنامروز» نامهای که روز یکشنبه منتشر شد سندی حقیقی از ناهماهنگ بودن تیم اقتصادی دولت و اختلافنظر شدید دیدگاهها در دولت یازدهم است؛ موضوعی که منتقدان و کارشناسان بارها و بارها به آن اشاره کرده بودند و بارها و بارها از سوی مسؤولان رد شده بود.همین وزیر اقتصاد چندی پیش اعلام کرده بود تیم اقتصادی دولت یازدهم هماهنگترین تیم اقتصادی دولتهاست یا سخنگوی دولت و معاون اول رئیسجمهور بارها اعلام کردند تیم اقتصادی اختلافی ندارند اما واقعیت چیز دیگری بود. اختلافات اقتصادی در کابینه به حدی است که میتوان گفت در اقلیم اقتصادی چند نفر خود را فرمانده میدانند و کسی سیاستهای دیگری را قبول ندارد.
از همان ابتدای تشکیل دولت یازدهم اعتراض به ترکیب ناهمگن اقتصادی دولت شروع شد اما مسؤولان آن را رد میکردند. به عنوان مثال در ۳ ماه ابتدایی کار دولت یازدهم، وزیر اقتصاد به علت اظهارات سیف، رئیسکل بانک مرکزی در مورد ارزان نشدن نرخ دلار کارت زرد گرفت در حالی که طیبنیا، رئیسکل بانک مرکزی از انتخاب سیف چندان هیجانزده و خوشحال نبود.
وی حتی حاضر نشد در آن جلسه بگوید با دیدگاه سیف مخالف است و یک کارت زرد را به جان خرید اما با ادامه روند اقتصادی و تشدید رکود، نشانههای اختلافنظرها آشکار شد.به عنوان مثال بر سر موضوع هدفمندی یارانهها چندین دیدگاه مطرح شد که ناگهان دیدگاههای مسعود نیلی، مشاور اقتصادی روحانی مورد قبول قرار گرفت و البته اجرای آن هم به نفع دولت تمام نشد و ثبتنام یارانهای هزینه گزافی را برای دولت به بار آورد. بدین ترتیب به غیر از وزیر اقتصاد، مسعود نیلی یکی از فرماندهان اقتصادی دولت یازدهم محسوب میشود که نفوذ خارقالعادهای در ریاستجمهوری دارد و شاید بیشتر از وزرا، روحانی را میبیند.
نمیتوان از چند فرمانده اقتصادی نام برد و به نوبخت اشاره نکرد. معاون مدیریت و برنامهریزی سابق و رئیس سازمان برنامهریزی قدرت کمی در کابینه ندارد و وزنه قابل توجهی محسوب میشود.آقای بودجه دولت نیز قدرت فوقالعادهای در دولت دارد و دروازهبانی خبر دولت نیز بر دوش وی گذاشته شده است. نوبخت توانسته این وظیفه را در بسیاری از مواقع به درستی انجام دهد و تا میتواند کمترین اطلاعات را به رسانهها میدهد؛ حتی زمانی که خبری لو میرود نوبخت با خونسردی مثالزدنی با آن برخورد میکند. اختلاف دیدگاه نوبخت و طیبنیا از همان اسفند ۱۳۹۲ علنی شد؛ زمانی که عارف کاندیدای انصرافدهنده انتخابات ریاستجمهوری از سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم انتقاد کرد، نوبخت گفت: «در زمان مناظرات، علی طیبنیا نماینده عارف بود، لذا وقتی طیبنیا طرحی را در دولت مطرح میکند ما تصورمان این است که نظرات آقای عارف در حال مطرح شدن است!» اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور و محمد شریعتمداری، معاون اجرایی روحانی که سابقه وزارت دارند نیز دیدگاههای متفاوت اقتصادی دارند اما با توجه به جایگاهشان هیچگاه به بازی گرفته نمیشوند.اختلافات دیدگاهها بین سایر وزرای اقتصادی نیز وجود داشته و دارد.
مثلا زنگنه، وزیر نفت بر سر خوراک نیروگاهها و پتروشیمیها اختلاف اساسی با چیتچیان، وزیر نیرو و نعمتزاده، وزیر صنعت دارد. یا بر سر موضوع هدفمندی یارانهها آشفتگی مثالزدنی در دولت یازدهم دیده میشود که قابل پنهانکردن نیست؛ سیاستهای هدفمندی را وزارت اقتصاد تبیین کرده، مشاور اقتصادی رئیسجمهور روی آن نظر داده و تغییر کرده، وزارت اقتصاد ثبتنام یارانهها را اجرایی کرده، موضوع شناسایی پردرآمدها به وزارت رفاه محول شده، بخش عمدهای از پول یارانه نقدی را وزارت نفت تامین میکند و سازمان هدفمندی یارانهها زیر نظر مستقیم ریاستجمهوری آن را نهایی کرده و یارانهها را قطع و وصل میکند.جالب اینکه چنین فرآیند پیچیدهای در حالی انجام میشود که فرماندهان اقتصادی دولت با هم اختلاف شدیدی دارند. اگر به خاطر این اختلافات و مشکلات وزیر اقتصاد شب پرداخت یارانه نقدی را مصیبت عظما عنوان کرده باشد پر بیراه نگفته، چرا که با شکاف شدید بین اعضا به سختی میتوان مبلغ ۴۵۵۰۰ تومان برای ۷۵ میلیون نفر واریز کرد.
دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت کجاست؟محمدعلی نجفی این روزها یک سمت مهم در دولت دارد، سمتی که این مقدار بیسر و صدا بودنش در ایام پس از برجام که به قول دولتیها قرار است دوران شکوفایی اقتصادی ما باشد عجیب است. نجفی این روزها دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور است ولی ظاهرا هنوز دلش هوای سیاست دارد، این را میتوان از حضورهایش در جلسات کارگزاران و البته عدم حضور رسانهای در سمت دولتیاش به خوبی حس کرد.تلقی از رسانهای شدن ۴ نامه وزیر به روحانی این است که چقدر ناهماهنگیهای پشت پرده لبریز شده است که چارهای جزو انتشار چنین نامهای را باقی نمیگذارد. ظاهراً این ۴ وزیر محترم دولت یازدهم پیش از این بارها روحانی را مورد خطاب قرار داده و از این ناهماهنگی به وجود آمده که تعیین دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی نیز مزیدی بر علت شده است، گلهمند بودهاند که ظاهراً عدم توجه به مطالبه و گلهمندی آنها باعث فوران موضوع به رسانهها شده است. دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کشور در مدت یک سال و چند ماهی که از مسؤولیتش میگذرد تنها یک نشست خبری برگزار کرده و غیر از آن دیگر هیچ خبری از او نیست؛ البته جز همین اواخر که در جمع همحزبیهایش حاضر شده و از وضعیت بد(!) ماههای آینده کشور گفته است.نجفی در دولت یازدهم روند جالبی را طی کرده است؛ با معرفی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش بر سر زبانها افتاد، وقتی که رأی نیاورد معاون روحانی شد و بعد از چند ماه قلب درد را بهانه کرد و استعفا داد ولی بازهم روحانی از او دل نکند و وی را دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی کرد. حال این روزها و در حساسترین شرایط اقتصادی کشور این سوال مهم ایجاد میشود که نجفی، دبیر ستاد هماهنگکننده دستگاههای اقتصادی کشور کجاست؟رمزگشایی از نامه وزرادر همه دولتها اختلاف نظر – بویژه در حوزه اقتصاد – وجود دارد اما نامه ۴ وزیر به روحانی شدیدتر از یک اختلافنظر معمولی بود. این نامه حاوی چند نکته اساسی بود.۱ – این نامه جزیرهای بودن اقتصاد در دولت یازدهم را تایید میکند. سیاستهایی که امروز بانک مرکزی دنبال میکند با سیاستهایی که وزیر اقتصاد دنبال میکند متفاوت است، نگاه وزیر نفت در حوزه خوراک پتروشیمیها با نگاه وزیر اقتصاد کاملا متفاوت است، یا دیدگاه وزیر صنعت با دیدگاه وزیر اقتصاد درباره عرضه محصولات پتروشیمی در بورس کالا کاملا متفاوت است. با این سیاستهای ضد و نقیض نمیتوان انتظار داشت برنامههای اقتصادی دولت با سرعت پیش برود. جالب اینکه هیچکدام از این فرماندهان اقتصادی دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی را قبول ندارند و هیچکس نمیداند تاکنون این ستاد چند جلسه در این دو سال تشکیل داده است.۲ – این نامه نشان داد اظهارنظرها درباره خروج از رکود، اصلا صحیح نبوده و فقط جنبه تبلیغاتی داشته است. وقتی رئیسجمهور اعلام میکند کشور از رکود خارج شده اما همه آمارها و نشانهها چیزی خلاف آن را میگوید، باید اعتراف کرد که وضعیت اقتصادی وارد چالش بزرگی شده است. موضوع خروج را فقط چند هوادار دولت باور کردند و قطعا هیچ کارشناس و فعال اقتصادی که واقعیتها را از نزدیک لمس میکرد نمیتوانست این موضوع را بپذیرد. رسانهها و منتقدان دولت بازار راکد مسکن، خودرو، تولید و کمبود منابع و اعتبارات در کنار افزایش شدید نقدینگی را علت تشدید رکود اعلام میکردند اما مسؤولان زیر بار نمیرفتند و این نامه نشان داد نه تنها کشور از رکود خارج نشده بلکه این رکود دارد به بحران تبدیل میشود.۳ – در این نامه به صراحت عنوان شده که از زمان توافق هستهای تاکنون نه تنها گشایشی در اقتصاد به وجود نیامده بلکه موجب افزایش ابهام و چالش شده است. موضوع تاثیر منفی توافق هستهای بر اقتصاد مدتی است محافل اقتصادی را درگیر کرده است. خیلیها عنوان میکنند احتمال دارد با اجرای برجام نرخ ارز افزایش یابد و این در حالی است که فضاسازی دولتیها قبل از پایان مذاکرات به گونهای بود که اگر این توافق انجام نمیشد ضرر و زیان بسیاری متوجه اقتصاد میشد اما عملا عکس این اتفاقات رخ داد؛ از زمان توافق هستهای شاخص بورس سقوط کرد و نرخ طلا و ارز افزایش یافت. فعالان اقتصادی به نتایج این توافق خوشبین نیستند و این موضوع و وضعیت بد بازار سرمایه و به دنبال آن سایر بازارها به صراحت در نامه وزرا به روحانی شرح داده شده است.۴ - سوال اساسی این است که چرا وزرا موضوعات این نامه را شفاها با روحانی در میان نگذاشتند؟ پاسخ به این سوال سخت نیست، چراکه ۲ فرمانده با اقتدار در ریاستجمهوری وجود دارد که ملاقاتهای رئیسجمهور را هماهنگ میکنند و کمتر وزیری در این دو سال شانس این را داشته که به غیر از جلسات فشرده هیات دولت و راهروهای نهاد با روحانی دیدار کند. نهاوندیان، رئیسدفتر رئیسجمهور و حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه روحانی نقش پررنگی در ملاقاتها دارند و یکی از مهمترین دلایل نامهنگاری وزرا همین اجازه ملاقات ندادن به آنها بوده است. شاید انتشار این نامه موجب شود روحانی برای ملاقات حضوری با وزرا برنامه ویژهای تدارک ببیند.۵ - ترکیب امضای نامه نیز عجیب بود؛ ۳ وزیر اقتصادی در کنار وزیر دفاع. نامه روی سربرگ وزارت اقتصاد نگاشته شده و در نهایت امضاها شکل گرفته است. اگر سربرگ وزارت اقتصاد هم نبود با آمارهایی که ارائه شده به راحتی میشد حدس زد وزیر اقتصاد در نگارش آن سهم قابلتوجهی داشته است. موضوع رکود همهگیر است و به غیر از اقتصاد و صنعت، حوزههای دیگر مانند صندوقهای بازنشستگی را هم درگیر کرده است. وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح خود به تنهایی یک بنگاه بزرگ اقتصادی محسوب میشود و در این وزارتخانه از بیمه گرفته تا صنایع دفاعی ارتباط مستقیم با اقتصاد دارد. ۳وزیر اقتصادی در این دولت نیز اختلاف دیدگاه فراوانی دارند اما موضوع رکود و چالش اقتصادی موجب شد این نامه مشترک نگاشته شود و نبودن سایر وزرای اقتصادی مانند نفت و نیرو و سیف، رئیس کل بانک مرکزی نشانههای بسیاری دارد و عمق شکاف را نشان میدهد. از همه جالبتر اینکه نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی اصلا از این نامه اظهار بیاطلاعی کرده است. اگر بیخبر بودن نوبخت را قبول کنیم حق داریم از بیاطلاعی سخنگوی دولت درباره یکی از مهمترین نامههای وزرای به روحانی آن هم بعد از ۲۰ روز تعجب کنیم.ضمن اینکه خیلیها میدانند مخاطب نامه فقط روحانی نبوده و فرمانده جزایر اقتصادی دولت به خوبی میداند مخاطب این ۴ وزیر چه کسانی غیر از رئیسجمهور هستند.۶ - همانطور که انتظار میرفت نامه ۴ وزیر فوق واکنش رسانههای حامی اقتصاد آزاد و حامی سیاستهای «نیلی» دولت را در پی داشت. دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد بشدت از سیاستهای پولی و بانکی دولت دفاع شده و ۴ وزیر منتقد بویژه وزیر اقتصاد به فرافکنی و مسؤولیتگریزی و عدم ارائه راهکار متهم شدهاند. بهعنوان مثال، یکی از شاگردان مسعود نیلی در دنیای اقتصاد نوشته است: «تعجبآور است که وقتی وزیر اقتصاد که خود باید ارائهدهنده راهحل برای مشکلات اقتصادی باشد، با سربرگ وزارت متبوع خود، معضلات بورس و رکود اقتصادی را بدون ارائه راهحل، به دیگران گوشزد میکند.آیا بهنظر ایشان، رفع موانع به گونهای است که از اختیارات وزارت اقتصاد خارج است؟ آیا وزارت اقتصاد ابزار کافی برای حل مشکلات ندارد؟ و شاید وزیر اقتصاد به همراه دیگر وزرا در این اندیشه بودهاند که رویکرد آقای روحانی به اقتصاد به شکلی است که کمتر به رکود توجه میکند و با عمومی کردن این نامه بر آن بودهاند تا فشار را بر رئیسجمهوری برای پذیرش سخنان خود بیشتر کنند؟ وزرای محترم بیش از آنکه خطر رکود را بهطور عمومی به ریاستجمهوری گوشزد کنند، باید از خود بپرسند در کجای حرکت به سوی رونق قرار گرفتهاند؟ آیا فرصتهای سرمایهگذاری را به خارجیها عرضه داشتهاند؟ آیا تلاشی برای برداشتن موانع ورود آنان بویژه موانع قانونی و مقرراتی انجام دادهاند؟ آیا برنامهای برای چگونگی خرج کردن درآمدهای بهدست آمده دولت ناشی از برطرف کردن تحریمها در دست دارند؟ آیا آنان میدانند که از هماکنون باید برای عصر پساتحریم تلاش کنند و منافع ملی با جهد آنان برای افزایش بهرهوری رابطه مستقیمی دارد؟»۷ - به هر حال این نامه تکاندهنده به دور از هر گونه موضعگیری سیاسی نگاشته شده و واقعیتهای تلخی را عیان کرده است؛ واقعیتهایی که دیگر مسؤولان با ظاهرسازی هم نمیتوانند آن را کتمان کنند. شکاف در دولت وجود دارد، رکود به بحران نزدیکتر شده است و توافق هستهای وضعیت اقتصادی را مبهمکرده است. آیا میتوان دیگر این واقعیات را نادیده گرفت؟واکنش روحانیشنیدههای «وطنامروز» حاکی است در آخرین جلسه هیات دولت بعد از انتشار نامه اقتصادی ۴ وزیر به رئیسجمهور، روحانی با عصبانیت از آن یاد کرده و ۴ وزیر را مورد عتاب قرار داده است. البته طیبنیا، وزیر اقتصاد هم از دستور پیگیری این نامه توسط روحانی خبر داد. موسی غنینژاد: این نامه معنی استعفا یا برکناری ۴ وزیر را میدهدموسی غنینژاد از چهرههای مشهور حامی اقتصاد لیبرال و از نزدیکترین همفکران مسعود نیلی، مشاور اقتصادی دولت، بشدت به ۴ وزیری که نامه به روحانی نوشتهاند، انتقاد کرد. پس از آنکه دیروز رسانههای حامی دولت بشدت به نامه هشدار ۴ وزیر به روحانی حمله کردند، موسی غنینژاد هم به میدان آمد و تندترین موضع را علیه ۴ وزیر بویژه وزیر اقتصاد اتخاذ کرد. غنینژاد در گفتوگو با سایت اقتصادنیوز گفته است: ۴ وزیری که به رئیسجمهور نامه نوشتهاند در مقام اپوزیسیون به ایفای نقش در هیات دولت پرداختهاند و عملکرد مافوق خود در بخش اقتصاد را زیر سوال بردهاند.در هیچ کجای دنیا رسم نیست وزیرانی با نوشتن نامه مشکلات اقتصادی را نزد افکار عمومی ببرند و به رئیسجمهور خود هشدار دهند که اوضاع بحرانی است. وی افزود: معمولا در مواقعی که فردی خود را هماهنگ با دولت نمیداند استعفا میدهد تا فردی جایگزین او شود که بتواند در راستای سیاستهای دولت بخشهای مختلف اقتصادی را مدیریت کند. رئیسجمهور بارها در سخنان خود گفته دولت سیاست تک رقمی کردن تورم را ادامه میدهد و خط قرمزش استقراض از بانک مرکزی است. این کلام عالیترین مقام قوه مجریه در حقیقت مانیفست اقتصادی دولت است که اگر افرادی نمیتوانند خود را با آن هماهنگ کنند بهتر است استعفا دهند.غنینژاد افزود: در اینکه چرا ۴ وزیر صنعت، اقتصاد، دفاع و کار اقدام به نگارش این نامه کردهاند و به رئیسجمهور هشدار دادهاند که شما خوب عمل نمیکنید ابهامهای زیادی وجود دارد که اگر از منظر سیاسی نگاه کنیم این نامه معنی استعفا یا برکناری وزرا را میدهد. او گفت: معمولا چنینی نقدهایی در داخل هیات دولت مطرح میشود نه اینکه مسائل تخصصی را به سطح جامعه بکشانند و نزد افکار عمومی جار بزنند که کشور در وضعیت بحرانی قرار گرفته است.مگر افکار عمومی وظیفه دولت را میتوانند انجام دهند که آنان را در جریان این مشکلات قرار میدهند. از این رو نمیدانیم چه اتفاقی رخ داده که برخی دولتمردان به جای هشدارهای درونی آن را بیرونی کردهاند. غنینژاد گفت: اینکه وزرای نفت و مسکن و همچنین رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی پای این نامه را امضا نکردهاند بر ابهامات میافزاید و نشان میدهد برخی وزرا تاب اصلاح ساختار اقتصادی کشور را ندارند و میخواهند با فشار افکار عمومی دولت را به سمتی ببرند تا سیاستهای انبساطی در پیش گیرد و با تزریق منابع به طور موقت بخش تولید را راه بیندازد.غنینژاد گفت: این حرکت وزرا نوعی فرار به جلو است و آنان به جای اینکه وظایف خود را در راستای رکودزدایی انجام دهند اقدام به نوشتن نامه هشدارآمیز به مافوق خود کردهاند که با عرف سیاسی هیچ کدام از نقاط دنیا سازگار نیست. او افزود: وزیر اقتصاد نقش مهمی در تامین مالی و حل مشکلات اقتصادی دارد و بهتر است گزارش دهد در این باره چه کرده است؟ بازار بدهی و اسناد خزانه باید از ۲ سال پیش راه میافتاد اما امروز میبینیم با حرکتی لاکپشت وار شروع شده است.
کد خبر: ۷۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴
یک زن سوری که از اعدام توسط داعش نجات یافته است، جزییات شکنجه هایی را که توسط همسرانِ داعشی ها تحمل کرده است، افشا کرد.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از العالم، روزنامه تایمز پس از گفت وگو با ام عبدو، که یک معلم سوری است، نوشت: ام عبدو 30 ساله، بیوۀ یکی از معارضان سوری است که 3 فرزند دارد و هنگامی که زنانِ داعشی متوجه شدند که شوهرش، در جنگ با عناصر داعش در حلب کشته شده است، به انواع مختلف او را شکنجه کردند.
ام عبدو به روزنامه تایمز گفت: شوهرم در درگیری های اوائل سال 2013، هنگام جنگ با داعش کشته شد، اما کسی این موضوع را نمی دانست؛ تا این که یک ماه پیش این موضوع فاش شد و داعشی ها به همین بهانه مرا به زندان زنان بردند و انواع شکنجه را در حق من روا داشتند.
ام عبدو، برای شکنجه، به ساختمان بنیاد هنر که داعشی ها آن را به زندان زنان تبدیل کرده اند، منتقل شد و او را به دست زنانی چچنی سپردند تا شکنجه اش کنند.
ام عبدو گفت: آن ها در شکنجه ام، از هیچ کاری فروگذار نکردند، ابتدا کیسه ای روی سرم گذاشتند و تا حد خفگی پیش بردند آن گاه با کمربندهای میخ دار تا می توانستند مرا مورد ضرب و جرح قرار دادند.
وی تأکید کرد که شکنجه گران ذغال های افروخته را بر روی بدنش می گذاشتند، تا جایی که درد از پوست به استخوانش می رسید.
ام عبدو پس از تحمل شکنجه ناچار شد اطلاعاتی درباره همسران عناصر مسلحِ غیرداعشی افشا کند. پس از آن چشمانش را بستند و و را به یکی از سرکرده های داعش به نام "ابو درجان" تحویل دادند. او به ام عبدو گفت: "ناپاک از دنیا خواهی رفت و خدایت را در این حالت ملاقات خواهی کرد." و پس از گفتن این حرف، به او تجاوز کرد.
در حالی که ام عبدو منتظر اجرای حکم اعدام بود، ساختمان مجاور زندان، هدف قرار گرفت و ویران شد و ام عبدو توانست از این فرصت استفاده کرده و فرار کند. وی به کمک یکی از دوستان شوهرش به ترکیه گریخت.
کد خبر: ۷۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴
یک روزنامه سعودی در واکنشی منفعلانه به سخنان رئیس جمهوری ایران مبنی بر استفاده از «زبان اقتدار» مقابل اهمالکاری عربستان در باره فاجعه «منا»، به وی توهین کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
به گزارش خبرگزاری فارس، دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران صبح شنبه 11 مهرماه در مراسم استقبال از پیکر 104 تن از جانباختگان فاجعه منا در فرودگاه مهرآباد، درباره موضوع حجاج به عربستان سعودی هشدار داد.
روحانی گفته بود: «زبان ما در این حادثه زبان عواطف، برادری و ادب بود و در جای لازم نیز از زبان دیپلماسی استفاده شده و اگر هم لازم باشد جمهوری اسلامی ایران از زبان اقتدارش استفاده خواهد کرد»
امروز سهشنبه روزنامه عکاظ در یادداشتی به قلم «زیاد عیتانی» مدیر دفتر بیروت خود به این هشدار دکتر روحانی واکنش نشان داد و به وی توهین کرد و او را «دروغگو» نامید.
عیتانی با بازی کردن با واژه اقتدار، نوشت: آنچه در آخرین سخنرانیهای حسن روحانی توجهم را جلب کرد کلمه اقتدار بود. به فرهنگ لغت مراجعه کردم تا معنای آن را پس از آنکه برایم ابهام داشت، بیابم.
او با بیان اینکه این واژه [در عربی] دو معنا دارد و یکی «طبخ گوشت در دیگ» [قِدر=دیگ] و دیگری «طلب قدرت از خداست»، نوشت، «منظور روحانی کدام معناست. تفسیر اول؟». اگر اینطور است که سیاستهای دولت او چیزی برای مردم باقی نگذاشته است. ملت ایران که رأیشان در انتخابات دزدیده شد و مال و پولش را در راه صدور تروریسم و مرگ مردم منطقه صادر کردند... .
عکاظ در ادامه این گزارش سراسر توهین و اتهام نوشت: اگر منظور روحانی تفسیر دوم از معنای کلمه است که امری عجیب است. چون خدا دعای ستمکاران را اجابت نمیکند. دعای مستجاب برای مظلومان است... .
عکاظ افزود: «اقتدار»ی که روحانی از آن صحبت کرد، واژه عربی نبود بلکه حروفش عربی بود برای اینکه با آن به مردمش دروغ بگوید... .
این روزنامه سعودی اساءه ادب خود را بدینجا ختم نکرد و در ادامه با بیان اینکه «اقتدار روحانی ادبیاتی فارسی با حروفی عربی بود»، نوشت: روحانی خواست که به مردمش دروغ بگوید... اقتدار روحانی دروغی جدید در ادامه دروغهای سابق... و استعارهای بود برای مخفی کردن واژه «ناتوانی بازندگان» است.
سیاستهای رسانههای سعودی و رسانههای همسو با این کشور مانند برخی رسانههای کویتی از چند ماه گذشته بویژه پس از جمعبندی مذاکرات هستهای میان ایران و مجموعه موسوم به «1+5» خصمانهتر شده و پس از حادثه مکه نیز جان تازهای گرفته است.
کد خبر: ۷۴۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴
ایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
روزنامه شهروند نوشت : هفته پیش یك دختر دانشجوی دانشگاه صنعتی یکی از شهرهای استان سمنان برای رفتن به داخل شهر سوار یك پراید با ٢ مسافر شد این درحالی بود که روی سقف خودرو تابلوی تاكسی تلفنی نصب شده بود.
راننده پراید پس از حركت از مقابل دانشگاه به یک خیابان فرعی تغییر مسیر داد و دختر جوان كه متوجه تغییر مسیر خودرو شده بود به راننده اعتراض کرد.در همین زمان دختر دانشجو متوجه نیت شوم سرنشینان میشود اما ٢ جوان داخل خودرو با چاقو او را تهدید به سكوت کردند.
این ٣ شیطان صفت پس از انتقال این دختر دانشجو به یكی از باغهای روستایی در ٦ كیلومتری جنوب شهر به همراه 5 نفر دیگر از اراذل و اوباش او را مورد تجاوز قرار داده و سپس در یكی از خیابانهای شهر رها کردند.
ماموران پلیس امنیت اخلاقی این شهرستان با اطلاع از این موضوع بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسیها نشان میداد این باند با نصب تابلوی قلابی یكی از آژانسهای تلفنی شهرستان روی خودروی خود اقدام به ربودن دختر جوان كرده بودند. سرانجام پس از یک هفته تلاش ماموران پلیس ٨ عضو این باند دستگیر شدند.
کد خبر: ۷۳۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
گاردین در گزارشی به پخش خندوانه در ایران و استقبال ایرانیها از استندآپ کمدی پرداخت.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
مجله مهر: هرچند که در چند روز گذشته خندوانه درکشور خودمان کم سروصداترین روزهای اخیرش را میگذراند، وبسایت خبری انگلیسی گاردین گزارش دیروز عصر خودش را از منطقه خاورمیانه به پخش این برنامهی تاثیرگذار از رسانه ملی ایران اختصاص داد.گاردین با اشاره به نقاط قوت برنامه سازان این برنامه علی الخصوص رامبد جوان و حضور جنابخان تلاش این برنامه را زیرکانه و موفق دانست و فضای آن را توصیف و بخشهای مختلفش را معرفی کرد. گاردین با دیدگاه خاص خود بی توجه به پیشینه و سابقه طنز در ادبیات و هنر ایران تحلیلی از دلایل استقبال ایرانیها از استندآپ کمدی یا به قول خندوانهایها خنداننده ایستاده و عادت پخش و انتشار جوک ارائه داد و بدون ارائه آمار مشخصی سعی کرد با مقایسه این برنامه با برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، تلویزیون ملی را درجذب مخاطب تا حدی ناموفق نشان بدهد و از خندوانه به عنوان یک مورد نادر در جذب مخاطب یاد کرد. این روزنامه البته به پخش همیشگی برنامهها و سریالهای طنز و غیرایرانی هم اشاره نکرد و محتوای کمیک این برنامه، پوشش و همجواری مخاطبان زن و مرد را در این برنامه عجیب دانست که البته مشاهده این صحنهها برای مخاطب ایرانی امری عادیست. گاردین در ادامه با صحبت با معاون پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد و صادق زیباکلام بر تحلیلهای خود اعتبار داخلی هم اضافه کرد. گزارش را در زیر میخوانید:
«یرانیان از جوک ساختن و شوخی کردن با هر چیزی لذت میبرند و به اشتراک گذاشتن این شوخیها از طریق تلفنهای هوشمند به یک عادت افراطی روزانه در برخی از آنها تبدیل شده. در کشوری با فضای سیاسی محدود، طنز موقعیتی فراتر از سرگرمیهای ساده به دست میآورد.
در حال حاضر، استندآپکمدی ارمغانی است که از طریق نمایش در تلویزیون دولتی به خانههای مردم آمده. خندوانه "laughmelon(ترکیبی از خنده و هندوانه) برنامهای ست که در کانال کمدی نسیم چند شب در هفته پخش میشود. میزبانی این برنامه با رامبد جوان، یک طنز پرداز شناخته شده محبوب بین جوانان است که دیگر کمدینهای ایرانی را به اجرای استندآپ کمدی دعوت میکند و در این نمایش رقابتی بین آنها برگزار میشود.
موفقیت این برنامه عجیب بوده چرا که تلویزیون دولتی با سانسورهایی همراه است در صورتی که برنامههایی مثل بفرمایید شام که از شبکههای ماهوارهای مثل منوتو که از لندن پخش میشوند سانسوری ندارند و از این لحاظ جذابیت دارند....
اگر چه تعدادی از ایرانیها تجربه قبلی در اجرای استندآپ کمدی را داشتند، این ژانر تنها به درستی با خندوانه معرفی شده و شروع این برنامه تبدیل شده به پلت فرمی برای اجرای استدآپ کمدی توسط بسیاری از کسانی که نمایش کمدی اجرا میکنند.
جوان برنامه را در مقابل مخاطبان انتخاب شده از مردان و زنان جوان اجرا میکند. پوشش زنان مانتو و روسریهای رنگارنگ است که در مقایسه با چادر سیاه و روسری که معمولا توسط زنان در تلویزیون ملی استفاده میشود جالب توجه است. کمدین ها اغلب آواز میخوانند و کف میزنند. مخاطبان مرد و زن کنار یکدیگر هستند که این یک صحنه غیر قابل تصور در تلویزیون دولتی ایران تا یک دهه پیش بود.
علی اصغر رمضانپور، معاون وزیر فرهنگ سابق، گفت: تولید کنندگان برنامه در برقراری ارتباط با جوانان موفق بودند چرا که خندوانه مسائل را از نزدیک لمس کرده و به عبور از خط قرمزها نزدیک بوده. اما به اندازه کافی در انجام این کار ظریف عمل کرده وموفق شده است.
رمضانپور به گاردین گفت: "این گروه سازنده و پشت صحنه با تلویزیون دولتی برای مدت زمان طولانی همکاری کردند به طوری که آنها به طور کامل از خطوط قرمز خود آگاه هستند، اما در عین حال می دانند که چگونه از منابع چشمگیر استفاده کنند به طوری که برای جوانان جذاب باشد. زیرکانه، در لفافه و عبور کردن از خط قرمزها"
"با ظهور رسانه های اجتماعی، به ویژه برنامه های پیام رسان آنلاین مانند وایبر و تلگرام که در ایران محبوب هستند، جوک گفتن اوج گرفته و به یک رسانه خاص در ایران تبدیل شده و هنگامی که بحث فقط شوخی است مردم خیلی درباره آن نگران نیستند و راحت حرفشان را میزنندو از شوخی به عنوان یک قالب و فضا برای بیان خودشان استفاده میکنند"
جوان نمایشی دونفره با یک عروسک مانند ماپت به نام "جنابخان" اجرا میکند که لهجه جنوبی ایران را دارد. در طول برنامه، عروسک آهنگهای فولکلور از نقاط مختلف ایران را میخواند که به نحوی تلاش برنامه نویسان برای رسیدن به توجه مردم سراسر کشور است. جوان همچنین بخشی از نمایش خود را به معرفی کتاب، نمایشنامه و گالری نمایشگاهها جدید اختصاص میدهد.
صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران و مفسر برجسته سیاسی، گفت دلیل اینکه خندوانه موفق بوده این است که یک برنامه دولتی معمولی نیست. و مطابق معمول دیدگاههای دولت را در موردمسائل اجتماعی بازتکرار نمیکند. " این برنامه صدای خاص خود را دارد. بر روی نظرات دولت منطبق نیست و واقعا به نحوی طبیعی است. "
زیبا کلام گفت که برنامه به طور غیرمستقیم فرصتی را برای بینندگان فراهم آورده تا بیش از حد دیدگاههای سیاسی خودشان را بیان کنند. در طول یک مسابقه اخیر بین دو کمدین در مقابل مردم، کمدینی که نظرش به نظر رئيس جمهور سابق تندرو، محمود احمدی نژاد نزدیکتر تلقی میشد رای پایینتری را از طریق پیامکهای مردم به دست آورد.، درحالی که کمدین دیگری که گرایشش به اصلاحطلبان نزدیکتر بود رای بالاتری به دست آورد.
زیبا کلام گفت ایرانیان به فعال رسانههای اجتماعی تبدیل شدهاند، چرا که آنها به طور طبیعی در بیانشان با محدودیتهایی روبرو هستند. او گفت این برای یک استاد دانشگاه مثل خودش عجیب است که صفحه اش در فیس بوک ۴۰۰۰۰۰ لایک کننده داشته باشد. "این یک اتفاق غیرمعمول است - به طور معمول یک استاد دانشگاه اروپا را با چنین دنبال کنندگانی در رسانه های اجتماعی نمیبینید."
کد خبر: ۷۳۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در حاشیه هفتادمین نشست سازمان ملل متحد با شبکه CNN آمریکا مصاحبه اختصاصی داشت.
متن کامل گفت و گوی کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی ان ان آمریکا با رییس جمهور به این شرح است:
مجری: به نظر میرسد کوششهای دیپلماتیک بسیار زیاد و متمرکزی این هفته در رابطه با سوریه انجام خواهد شد. آیا ایران به گفتگوی سیاسی دعوت شده و آیا ایران در کنار ایالات متحده کوششهایی را برای اتمام جنگ در سوریه ارائه خواهد داد؟
رییس جمهوری: ما از آغاز تحولات سوریه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کردیم که امنیت و ثبات به سوریه برگردد. در این راه اقدامات فراوانی را انجام دادهایم. از جمله گفتگو و رایزنی با کشورهای مختلف؛ هم اکنون نیز با برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق و روسیه و همچنین با برخی از کشورهای دیگر از اتحادیه اروپایی راجع به سوریه گفتگو میکنیم و هدف اصلی ما آن است که با تروریسم به طور جدی در سوریه مبارزه و شرایطی فراهم شود که مردم سوریه به کشورشان برگردند و در نهایت یک دموکراسی در این کشور حاکم شود.
مجری: ولی برای مدت زیادی ایالات متحده میگفت که ایران نمیتواند عضو این گفتگوهای سیاسی برای پیدا کردن راه و چاره سیاسی باشد. با توجه به آنچه از دیدار وزیر خارجه آقای جان کری با دکتر ظریف شنیده ایم، آیا این شرایط عوض شده است؟
رییس جمهوری: آنچه که قبلا هم اعلام شده بود این که گفتگوی ما با ایالات متحده آمریکا صرفاً راجع به مسأله هستهای خواهد بود و پس از آن که مسأله هستهای اجرایی و عملیاتی شد و مطمئن شدیم که این مسیر به درستی پیش میرود، آن وقت ممکن است که موضوع دیگری قابل گفتگو شود. هنوز راجع به اجرای برجام قدمهایی باقی است که باید انجام بدهیم.
مجری: پس میفرمایید که در حال حاضر ایران با آمریکا گفتگویی درباره سوریه نخواهد داشت ؟
رییس جمهوری: بین ایران و آمریکا مذاکره مستقیمی راجع به سوریه وجود ندارد اما در عین حال ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ایالات متحده در گفتگو هستند. بنابراین گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد.
مجری: به نظر میرسد که ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و ایران همگی از تعویض قدرت به نوعی صحبت میکنند که برجا ماندن پرزیدنت اسد را ولو برای مدت محدودی در بر خواهد داشت. آیا زمانی را میتوانید پیش بینی کنید که اسد جزو جغرافیای سیاسی این کشور قرار نگیرد؟
رییس جمهوری: وقتی در سوریه هدف اول ما بیرون راندن تروریستها باشد و مبارزه با آنها، چارهای نداریم جز این که حکومت مرکزی آن کشور را به عنوان مرکزیت برای مبارزه بپذیریم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگیرید، کجاست آن مرکزی که میخواهد با تروریستها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر میکنم که امروز همه پذیرفتهاند که حکومت اسد باید بماند تا بتوانیم با تروریزم مبارزه کنیم. اما به محض این که دیدیم این حرکت در حال موفقیت است و میتواند قدم به قدم تروریستها را به عقب براند، باید اقدامات دیگری انجام گیرد برای اینکه صدای مخالفین هم شنیده شود. و در سوریه آنهایی که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهایی که تروریست هستند - پای میز مذاکره بیایند و با گروههای دیگر بنشینند و از جمله مقامات دولتی و آنوقت توسط خودشان برای آینده سوریه تصمیمگیری شود.
مجری: جناب رییس جمهور فکر میکنید روسیه در حال انجام چه کاری است؟ چرا پرزیدنت پوتین پرسنل، تسلیحات و جتهای جنگنده میفرستد سوریه و آنجا اردوگاه میسازد؟ فکر میکنید برای این است که از پیشرفتها و موفقیتهای ایالات متحده جلوگیری کند؟
رییس جمهوری: چند ماه پیش در ملاقاتی که با آقای پوتین داشتیم ایشان این مسأله را بطور مفصل مطرح کرد که روسیه تصمیم گرفته یک مبارزه جدیتری را با داعش در منطقه شروع کند. حتی در آن ملاقات پیشنهاد کرد که برخی از کشورها مثل ایران، عراق و روسیه با هم یک نوع شبه ائتلافی را تشکیل بدهند و به هم برای مبارزه با داعش و گروههایی شبیه به آن کمک کنند و در اصل مسأله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در این زمینه با آقای اوباما هم صحبت کرده و گفت که میخواهد مبارزه با داعش را تشدید کند و به من گفت که آقای اوباما هم از این کار استقبال کرده است. بنابراین از این حرکت جدید روسیه قبلاً ما مطلع بودیم. خود آمریکا هم مطلع بوده و حتی در آن ملاقات به من گفت که با آقای اردوغان صحبت کرده و با دیگران. بنابراین از قبل پیش بینی میشد که روسیه در زمینه مسایل منطقهای و از جمله مبارزه با داعش فعالتر شود و الان توان خودش را در منطقه برای مبارزه با داعش بیشتر کرده است.
مجری: ایالات متحده مدام تکرار میکند که اهداف روسیه معلوم نیست؟ چرا ایران از کسی که بیش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمبهای بشکهای استفاده کرده و چندین میلیون نفر از هموطنان خودش را از خانههای خودشان رانده، پشتیبانی میکند؟ از چنین شخصی که خیلیها میگویند مسئولیت بوجود آمدن داعش و این گروهها را دارد؟
رییس جمهوری: واقعیت این است که دو نوع تصویر از سوریه مطرح است. یک تصویر همانی است که شما بیان کردید که عمدتاً در غرب و در آمریکا بیشتر مطرح است. و یک تصویر دیگری که در ایران و در برخی از کشورهای منطقه و شاید از جمله روسیه مطرح باشد. شما میدانید که در زمانی که ما در جنگ با عراق بودیم و صدام به ما حمله کرد و یک جنگ هشت ساله داشتیم یکی از کشورهای معدودی که در منطقه از ما حمایت میکرد علیه صدام، پدر همین آقای بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان یک روابط بسیار خوب و نزدیکی با این کشور داشتیم. باز شما میدانید آن زمانی که اسراییلیها حمله کردند به لبنان و با حزبالله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتی که اسراییل شکست خورد و حزبالله پیروز شد، فرمانده حزبالله در یک سخنرانی اعلام کرد که در این جنگ ما از کمکهای سوریه هم برخوردار بودیم. بنابر این سوریه در منطقه بعنوان یک دوست قدیمی ما بوده و مطرح است. این خیلی روشن است. اما این که امروز در سوریه چه میگذرد، ممکن است اشکالاتی هم بر حکومت آقای اسد وارد باشد و ممکن است برخی از معترضین فضای بازتری را در سوریه بخواهند. اما واقعیت امر این است که خطر اول امروز در سوریه داعش است؛ داعش حدود دو سوم این کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از این مناطق به لبنان، ترکیه، کردستان و جاهای مختلف رفته و پناهنده شدهاند و مردم وضع بسیار بدی دارند. داعش بسیار بیرحمانه با مردم رفتار میکند. به هیچ چارچوبی معتقد نیست. به نظر من همه باید قبول و باور کنیم امروز در سوریه اولویت اول، باید مبارزه با تروریسم و با داعش و اولویت دوم اصلاحات سیاسی در حکومت سوریه باشد.
مجری: شما توضیح دادید که سوریه مدت زیادی دوست خوب شما بود. آیا وقت آن شده که ایران تفسیر جدیدی را در نگاه خودش و دوستان دیگری بدست بیاورد. همه میگویند که قبل از بوجود آمدن داعش، رژیم اسد مردم را به فرار از شهرهایشان وا داشت؟
رییس جمهوری: ببینید آن زمانی که تظاهرات در سوریه شروع شد، خیلی طول نکشید که تظاهرات مردم با حضور گروههای تروریستی توأم شد. البته اول اسم اینها داعش نبود واسمهای دیگری داشتند و الان هم هستند گروههای مختلف با نامهای مختلف. داعش بعداً فضای بیشتری را در سوریه پیدا کرد و یک مدتی هم با سایر گروههای تروریستی جنگید و آنها را منزوی کرد و خودش میداندار معرکه شد. بنابراین از همان ماههای اولیه اعتراض مردم، بلافاصله تبدیل به جنگ داخلی شد. وقتی اعتراض تبدیل به جنگ داخلی میشود شرایط فرق میکند و هر کشوری که حکومت مرکزی دارد وقتی ببیند در آن کشور جنگ داخلی به پا شده با جنگجویان و تروریستها میجنگد. این طبیعت هر کشوری است و شما در انگلیس دیدید که چطور حکومت مرکزی لندن با یک گروه میجنگید و مبارزه میکرد و آنها را تروریست میدانست. مشابه همین داستان در آمریکا هم اگر اتفاق بیفتد همین حالت خواهد شد. یک وقتی در اوکلاهما چه بساطی شد و نیروها ریختند و گفتند این گروه یک گروه تروریستی است و مغازهها را آتش زدند. همه جای دنیا همین است وقتی یک جنگ داخلی رخ بدهد و عدهای بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و نا امنی کنند با آنها مقابله می شود. بنابراین آنچه وجود دارد یک واقعیتی است در سوریه امروز. مردمی آواره شدند، گروههای تروریستی بخش بزرگی از کشور را اشغال کردند و امنیت وجود ندارد. داعش بسیار بیرحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوریه حتی آنهایی که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنید که در شهر شما ارتش سوریه بیاید بهتر است یا داعش؟ حتماً ارتش را انتخاب میکنند نه داعش را. برای این که ارتش سوریه به هر حال یک قواعد و چارچوب و نظاماتی از گذشته دارد ولی داعش به هیچ اصلی معتقد نیست. بنابراین من معتقدم در این اصل نباید تردید کنیم که در اولین قدم ما باید داعش و سایر تروریستها را از سوریه بیرون برانیم بعد برویم سراغ اقدامات بعدی.
مجری: توجه کنیم به چیزی که بسیار نگران کننده است برای مردم ایالات متحده آمریکا. در حالی که شما یک توافق تاریخی را با ایالات متحده آمریکا و بقیه دنیا امضا کردید، چند آمریکایی را شما آنجا در زندان نگه داشتهاید که تابعیت آمریکایی دارند. یکی از آنها همکار ماست آقای جیسون رضاییان. آیا شما فکر میکنید که رسیدگی قانونی به این پروندهها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بیشتری انجام شود؟
رییس جمهوری: فکر میکنم یک سؤال مربوطتری در اینجا وجود دارد. شما سؤال کردید که ما با آمریکاییها در زمینه مسایل هستهای به یک توافقاتی رسیدیم و زندانیهای دوتابعیتی در ایران وجود دارند. زندانی شدن آنها که ربطی به توافق هستهای نداشته و اتهاماتشان چیز دیگری است. ولی من از این طرف سؤال میکنم عدهای از ایرانیها در آمریکا زندانی هستند که دقیقاً در رابطه با مسایل هستهای در زندان هستند. یعنی بخاطر تحریمی که بوده و امروز در این توافق با قطعنامه 2231 این تحریم برداشته شده و وقتی این تحریم برداشته می شود، ماندن آنها در زندان چه معنایی دارد؟ یعنی بعد از این توافق اولین سؤال این است که ایرانیهایی که به خاطر دور زدن تحریم در زندان به سر میبرند، برای چه در زندان هستند؟ بلافاصله باید آنها آزاد شوند و اگر آمریکاییها در این زمینه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضایی باز میشود که ما هم از همه توانمان استفاده کنیم برای کمک به زندانیها در ایران که آنها هم زودتر آزاد شوند.
مجری: یعنی اگر یک طرف زندانیها را رها کند آن طرف هم همین کار را خواهد کرد؟ هیچ راه دیگری نمیبینید که مثلاً حداقل یک روزنامه نگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنید؟
رییس جمهوری: من نظر شخصی خودم این است که به هر زندانیای که امکانش باشد کمک کنیم. تا آنچه از دیدگاه قانونی باید نسبت به او انجام گیرد، تسریع و زودتر تمام شود. یا بخشی از زندانش مورد عفو قرار گیرد. من که شخصاً بسیار خوشحالم، نه نسبت به یک روزنامه نگار بلکه نسبت به دیگران هم خوشحالم که اقدامی شود که اینها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسی که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما باید بتوانیم از شیوههای جایگزین استفاده کنیم، در دنیای امروز خیلی شیوه های جایگزین وجود دارد بجای زندان با ابزار الکترونیکی که در اختیار همه هست می توان کنترل کرد. بنابراین اصل این که ما تسهیلات را در اختیار زندانیان بگذاریم و تلاش کنیم برای آزادی زودتر آنها، این یک حرف درستی است و هم دولت و هم خود من دنبال این کار هستیم. اما اگر در عین حال آمریکاییها نسبت به زندانیهای ما اقدامات درستی انجام دهند در فضای ایران بسیار مؤثر خواهد بود.
مجری: برای این که درست متوجه بشوم فرمایشتان را؛ آیا اکنون درباره همین مطلب دقیقی که به آن اشاره کردید پیگیری میکنید؟
رییس جمهوری: راجع به مسایل کنسولی هم گاهی بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمیکنم چون قبلا در این زمینهها بحثهایی مطرح بوده است.
مجری: این اولین دفعهای است که پس از امضای توافق برجام به ایالات متحده آمده اید. آیا رهبر معظم ایران پشتیبان و مدافع این توافق هستهای هستند؟
رییس جمهوری: از اول در بیانات رسمی ایشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پیدا کند. نکاتی را ایشان اعلام کردند بعنوان خط قرمزهایی که باید مذاکره کنندهها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کنندهها همیشه بوده و بنابراین دلیلی ندارد که ایشان مخالفتی با توافق هستهای داشته باشند.
مجری: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلی ندارند؟ همانطور که میدانید پارلمان آمریکا نتوانست جلوی این توافق را بگیرد. مجلس ایران چطور؟
رییس جمهوری: مجلس ایران همانطور که میدانید یک کمیسیون ویژهای را در این باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسی هستند و آن مقداری که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامههای پارلمان بود و بنا بود که -امروز که روز یکشنبه است- گزارش این کمیسیون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کمیسیون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار میتواند انجام دهد. یکی این که تبدیل کند به یک بیانیه و آن را منتشر کند و یکی این که تبدیل کند به یک طرح. که یک عدهای از نمایندگان امضا کنند و در جلسهای مطرح شود و راجع به مواد آن طرح بحث و بررسی و تصویب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال میدهم که در هفته جاری در مجلس تمام شود.
مجری: شما حتماً در ایران کمپین انتخاباتی جمهوریخواهان و تعدادی از گفتگوها و مناظرهها بین آنها را مشاهده میکردید که تعداد زیادی از کاندیداها میگفتند اگر رییس جمهور شوند این توافق را پاره میکنند. آنها میگفتند که میتوانید اینقدر ساده فکر کنید که ایران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکسالعمل شما درباره عدم اعتماد جدی و عمیقی که اینجا وجود دارد چگونه است و بخصوص که تعداد زیادی شک دارند که ایران بر سرتعهداتش بماند؟
رییس جمهوری: چند مسأله است که باید اینها را مورد توجه قرار دهیم. اولاً آنچه در ایالات متحده آمریکا گفتگو میشد گاهی وقتها که من میرسیدم از ایران یک قسمت هایی که مستقیم پخش میشد و من میدیدم بسیار خندهآور بود و مسایل عجیب و غریبی را مطرح میکردند. هر کس با ایران آشنا باشد میفهمد که حرفهای اینها با واقعیت ایران چقدر زیاد فاصله دارد. برخی از آنها حتی اسم تهران و ایران را هم اشتباه میکردند و بلد نبودند و بعضی حتی نمیدانستند ایران کجاست و صحبتهایی که میکردند با واقعیت خیلی فاصله داشت. خود مردم ایران بصورت یک جوک به آن نگاه میکردند و میخندیدند. نکته دوم این که داستان برجام و توافق هستهای به یک مسأله حزبی تبدیل شد و این از نقطه ضعفهای سیاست خارجی آمریکا بود. این گونه مسایل که مسایل ملی است نباید مسأله حزبی بشود و یک حزب بگوید من خیلی موافقم یا حزبی بگوید من خیلی مخالفم. در نهایت باز هم شکل ظاهری آن یک شکل حزبی بود نه یک نظر ملی. این هم بحث دیگری بود که ما در آمریکا مشاهده میکردیم. مسأله بعد این که بله طبیعی است که در آمریکا عدهای مخالف یا موافق باشند اما مسأله برجام مسأله ایران و آمریکا نیست، مسأله برجام یک مسأله بین المللی است. مسألهای است که ایران با شش کشور دنیا صحبت کرده نه فقط با آمریکا و در نهایت برجام در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده. یعنی در قطعنامه 2231 مورد تأیید قرار گرفته است.
بنابراین مخالفت با برجام مخالفت با آقای اوباما یا حزب دموکرات یا توافق ایران و آمریکا نیست. مخالفت آنها، مخالفت با یک نهاد بینالمللی است. یعنی آنها داشتند با سازمان ملل و شورای امنیت مخالفت میکردند. در آمریکا قبلاً کمتر مشاهده میشد کنگره یا سنا با سازمان ملل روبهرو بشود و با آنها بجنگد و یک حرفهایی بزند که غیرقابل قبول است. مگر میشود یک کشوری یک تعهدی را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند. این کار، کار صدام است. صدام یک تعهدی خودش امضاء کرد با ایران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگوید اشتباه کردم. مگر چنین چیزی امکانپذیر است.
هر دولتی در هر کشوری که میآید، باید متعهد باشد به تعهد دولت قبلی خودش. والا آن کشور اعتمادش از بین میرود، و هیچکس در دنیا به ان اعتماد نمی کند. من فکر میکنم اینها بیشتر شعار است.
مجری: جزییاتی مردم از پایگاههای نظامی که بازرسان بینالمللی اجازه بازرسی آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقای رییس جمهوری درباره این نگرانی شما چه توضیحی دارید؟
رییس جمهوری: چرا نگران باشند؟! اگر این توافق اجرایی و عملیاتی شد معنیاش این است که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کنیم و پروتکل الحاقی مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنیا 120 کشور پروتکل الحاقی را اجرا میکنند و ایران کشور 121 خواهد بود هر چیزی که در کشورهای دیگر اجرا میشود در ایران هم اجرا خواهد شد. تفاوتی بین ما با آن 120 کشور نخواهد بود.
مجری: از زمانی که این توافق امضا شد شعارها علیه شیطان بزرگ در ایران شنیده شده. شما هم تندروهای خودتان را دارید که نمیخواهند این توافق را ببینند. شما صحبت کردید از تندروهای آمریکایی، در ایران هم وجود دارند و هنوز آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ خطاب میکنند، روزی را میبینید که ایالات متحده شیطان بزرگ نباشد آیا وقتش رسیده که این شعار را بازنشسته کنیم؟
رییس جمهوری: این کلمه شیطان بزرگ برای حالا نیست. این داستان مربوط به سال 1980 میشود، یعنی آن زمان بود که امام ره این مسأله را مطرح کرد. زمانی که آمریکاییها ایران را به دخالت نظامی و حضور نظامی و اشغال نظامی تهدید کردند. امام آن زمان این نکته را مطرح کرد و این حرفها همیشه بوده است در طول این 37 سال بوده و یک چیز جدید در ایران نیست. ایرانیان به طور طبیعی از سیاستهای ایالات متحده آمریکا در گذشته از زمان دولت مصدق تا کنون ناراحت هستند بخاطر مداخلات آمریکا، بخاطر حمایتهای آمریکا از برخی از کشورهای اشغالگر، بخاطر دخالت نظامی، حمایتی که از صدام در جنگ کرد و دلایل مختلف. بنابراین در جنگ بین ایران و عراق آمریکاییها حمایت کردند از عراق و از صدام از همه اینها مردم ناراحت و عصبانی هستند. طبیعی است که شعارهایی هم علیه آمریکا داشته باشند.
مجری: درست است تاریخش را میدانم. ولی مردم ایران خواستار روابط بهتری هستند. حتی قبل از این توافق هستهای. آیا رابطه بهتری را میبینید که با ایالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هستهای باشد؟
رییس جمهوری: مردم ایران خواستار این هستند که تنش بین ایران و آمریکا کم شود. من جزو شعارهای انتخاباتیام قبل از اینکه انتخاب شوم، این بود که با دنیا میخواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهایی که امروز تنش و حتی تخاصم وجود دارد، این تنش یا تخاصم کم شود. و ما بتوانیم به یک روابط طبیعی و نرمال نزدیکتر شویم. من این نظر را دارم الان هم میگویم. به نظر من هم در این 2 سال ایران و آمریکا نزدیکتر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پیش تصور نمیشد که دو وزیر ایران و آمریکا ساعتها بنشینند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند.
مجری: پس آیا رییس جمهور ایران و رییس جمهور ایالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامی بکنند در سازمان ملل؟ و دقایقی با هم صرف و صحبت بکنند؟ بویژه اینکه هدف اولی را به دست آوردید و پشت سر گذاشتید؟
رییس جمهوری: من فکر میکنم شبیه این سوال پارسال مطرح کردید. پاسخ من این بود که خیلی من در ذهنم این حرکات سمبلیک مطرح نیست که به هم برسیم و به هم دست دهیم. یا به هم نرسیم. به هم سلام کنیم و یا به هم نامه بنویسیم. البته نامه مینویسیم گاهی ایشان مینویسند و گاهی من مینویسم. مهم این است که بین ایران و آمریکا فاصله خیلی زیادی وجود دارد و خیلی مسایل در طول 37 سال گذشته بوده که باید جبران شود. مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیکتر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر میخواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است. اگر همین حالت در آمریکا هم باشد، مردم آمریکا هم همین را بخواهند؛ خواست ملی، حکومتها را وادار میکند به اینکه راه جدیدی را پیدا و انتخاب کنند.
مجری: تعداد زیادی از ایرانیان در حادثه چند روز پیش در زیارت حج در عربستان سعودی کشته شدند و شما فوقالعاده خشمگین بودید، چرا این عکسالعمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودی را مسئول میشناسید؟
رییس جمهوری: به هر حال این همه حاجیانی که به عربستان سعودی میروند، دولت عربستان سعودی به عنوان میزبان مسئولیتهایی را به عهده دارد. مخصوصاً برای حج که برنامههای بسیار مهمی وجود دارد. امسال دو حادثه عجیب و غریب اتفاق افتاد. یک بار، یک جرثقیل در مسجدالحرام افتاد و عدهای کشته شدند و از جمله عدهای ایرانی. اخیراً هم در روز پنجشنبه در مراسم منا عده زیادی کشته و مصدوم شدند. من آمار دقیقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقیق را اعلام نکرده است که عدد چه مقدار است. کشته و زخمیها هزاران نفر هستند و در این میان صدها ایرانی کشته و یا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ایرانیهاست که این عدد ممکن است بالاتر برود. بخاطر اینکه ما عدهای مفقود داریم این کار به معنی بیبرنامگی و بیکفایتی دولت عربستان است. دولت عربستان علیالظاهر همه ذهن، فکر و برنامهاش را مشغول کرده برای کشتار مردم یمن و ظاهراً وقت ندارد که راجع به مردم خودش و یا راجع به میهمانهای خانه خدا، فکر و برنامهریزی کند. این جای بسیار بسیار تأسف است و عربستان باید پاسخگو باشد در برابر این بیبرنامگی، بیانضباطی و عدم کارآیی دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان از کشورهای مختلف. ما از لحاظ سیاسی و حقوقی مسأله را دنبال خواهیم کرد.
مجری: سپاس جناب رییس جمهوری. میدانم که وقت زیادی را از جنابعالی گرفتیم.
رییس جمهوری: خیلی متشکرم.
کد خبر: ۷۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹
مؤسس و مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان با اشاره به اهمیت انتخابات مجلس در دوران پساتحریم گفت: برگزاری یک انتخابات آزاد، خواست مردم ایران است و قطعاً انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی که در اسفندماه برگزار می شود، دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای برای زنان ایران خواهد بود.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
شهلا لاهیجی در گفتگو با خبرنگار سایت «انتخاب خبر» خاطرنشان کرد: در رژیم گذشته، زمانی که شاه به زنان ایران حق رأی داد، مطرح شد که این اقدام برای جامعه ایران سود و منفعتی نخواهد شد، و دلیل این اظهارنظر هم آن بود که در سطوح بالا این فرمان صادر شده بود و رأی زنان نیز مانند رأی مردان خرید و فروش می شد.
وی افزود: یک انتخابات واقعی و آزاد تنها عرصه ای خواهد بود که مردم می توانند مشارکت و اعتماد خود را به نظامی که در آن زندگی می کنند، ابراز کنند.
نویسنده کتاب «پژوهشی در هویت تاریخی زنان ایران» تأکید کرد: جامعه زنان و فعالان حقوق زنان ایران تلاش می کنند تا زنان بیشتری را در جهت حضور در رقابت های انتخاباتی و کاندیدا شدن تشویق کنند که زنان بیشتری به مجلس راه یابند.
وی با بیان این که امسال آخرین سال و آخرین فرصت زنان جامعه ایران برای حضور 30 درصدی در مجلس شورای اسلامی آینده خواهد بود، تصریح کرد: زنان راه یافته به مجلس آینده باید به عنوان نمایندگان واقعی جامعه زنان ایران منافع این بخش از جمعیت کشور را درنظر داشته باشند.
لاهیجی اضافه کرد: علاوه بر آن، به این دلیل که نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل می دهند، در مورد مردان راه یافته به مجلس آینده نیز انتظار حفظ حقوق زنان جامعه وجود دارد.
مردان ضد زن در مجلس آینده جایگاهی نخواهند داشت این فعال و مدافع حقوق زنان تأکید کرد: مردانی که قصد داشته باشند در مجلس شورای اسلامی آینده، قوانینی را تصویب و یا طرح هایی را به صحن علنی مجلس ارائه کنند که برخلاف منافع زنان جامعه ایران باشد، قطعاً در کمپین های انتخاباتی و روز انتخابات با پاسخ منفی زنان ایران روبرو خواهند شد.
لاهیجی در پاسخ به این پرسش خبرنگار انتخاب خبر که چه ساز و کاری باید از سوی جریان ها و نهادهای قدرت و همچنین گروه های سیاسی در جهت اختصاص یک سوم کرسی های مجلس آینده به زنان ایران اندیشیده شود، گفت: این مسئله که در نظام سیاسی ایران تا چه میزان حفظ حقوق افراد جامعه اهمیت دارد، به نحوه رویارویی نهادهای قدرت کشور با زنان داوطلب نمایندگی در مجلس آینده بستگی دارد.
نویسنده کتاب «زن در جست و جوی رهایی» با بیان این که وجود احزاب در سراسر دنیا پذیرفته شده است و احزاب در کشورهای مختلف فعالیت می کنند، اما نبود احزاب مؤثر و قدرتمند در ایران مانع از آن خواهد بود که انتخابات بصورت دموکراتیک برگزار شود، تصریح کرد: وجود صافی ها و فیلترهای متعدد در نظام سیاسی موجود ایران و یا قرارگیری سیاست های کلی کشور به سوی ورود تعداد اندک زنان جامعه ایران به مجلس آینده، دلیلی برای نادیده گرفتن حقوق زنان جامعه و منافع نیمی از جمعیت کشور خواهد بود.
لاهیجی تأکید کرد: قصد زنان جامعه ایران برای ورود به مجلس آینده به معنای تغییر قانونی اساسی کشور نیست.
داشتن تفکرات ضد زن بر علیه نیمی از جمیعت کشور پذیرفتنی نیست این فعال و مدافع حقوق زنان با ذکر مواردی از نقض حقوق زنان در کشور گفت: اکنون مواردی از نقض حقوق زنان در کشور وجود دارد که عینی است؛ به عنوان مثال یک زن که کار می کند، حقوق و دستمزدی دارد و آن را در خانواده خرج می کند، در هیچ کجا حقوق این زن، معلوم نیست. میزان حقوق این زن که بخشی از بار اقتصاد خانواده و مسئولیت های خانواده را به عهده داشته است، در زمان فوت شوهر، در زمان طلاق و در حین زندگی اصلاً مشخص نیست.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که یک نماینده مجلس در رادیو با اینجانب گفتگو می کرد، می گفت اصلاً زنان جامعه چه نیازی به حضور در دانشگاه ها دارند، که ایراد چنین اظهارنظرهایی و وجود چنین تفکراتی و طرح آن برای سرزمینی که مدعی 3000 سال تاریخ است، خطرناک است.
پایهگذار انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در ایران ادامه داد: داشتن تفکرات ضد زن بر علیه نیمی از جمیعت کشور به آینده جامعه ایران ضربات جبران ناپذیری وارد می کند؛ به عنوان مثال وقتی یک استاد دانشگاه در رسانه ای مانند صدا و سیما جرأت می کند که بگوید اصلاً چرا زنان باید درس بخوانند، و یا در همین رسانه حتی زن دیگری به نمایندگی از زنان کشورمان و فردی که اتفاقاً عضویت شورای انقلاب فرهنگی را در کارنامه خود داشته است، در مناظره با اینجانب با جسارت طرح کرد که اصلاً نیازی به کار کردن زنان نیست، چون کار کردن آنان به خانواده ها صدمه می رساند، حضور زنانی که نماینده واقعی زنان جامعه ایران باشند، در مجلس آینده لازم و ضروری است.
لاهیجی افزود: با وجود چنین تفکراتی در جامعه ایران، یکی از اولویت های کشور قطعاً تأمین حقوق زنان جامعه خواهد بود.
معقتد به زن و مرد کردن جامعه نیستیم دريافت کننده جايزه بينالمللی آزادی نشر گفت: امروز حفاظت از حقوق معلمان زن جامعه و همچنین امنیت شغلی آنان به هیچ روی مشخص نیست و یا وضعیت صنفی و شغلی زنان ایرانی در نهادهای مختلف خدماتی جامعه مشخص نیست.
عضو انجمن جهانی زنان نویسنده و روزنامه نگار تصریح کرد: اکنون عمده رسانه ها و مطبوعات ایران توسط زنان جامعه اداره می شوند و بدنه مطبوعاتی کشور را زنان تشکیل می دهند، اما در هر زمان و به بهانه های مختلف و واهی، زنان مطبوعاتی را در شرایطی که هیچ صنف مشخص و اتحادیه ای برای دفاع از آنان وجود ندارد، می توان اخراج کرد.
این مدافع حقوق زنان با بیان این که فعالان حقوق زنان ایران اصلاً معقتد به زن و مرد کردن جامعه نیستند و اصولاً نیز اصلاً نباید زنان و مردان را در تقابل با یکدیگر در جامعه قرار داد، تأکید کرد: وجود تفکراتی مبنی بر زن و مرد کردن جامعه، دلیلی برای بیمار بودن جامعه تقلی می گردد.
نویسنده کتاب «در جست و جوی رهایی» گفت: امروز زنان و مردان، همدوش یکدیگر هستند و این موضوع را من در آغاز به کار دولت آقای ررحانی و طی نامه ای سرگشاده به ایشان یادآور شدم.
رئیس جمهور پاسدار قانون اساسی و حقوق ملت ایران است لاهیجی با اشاره به متن نامه سرگشاده به حسن روحانی، خاطرنشان کرد: در این نامه خطاب به آقای روحانی نوشته شده بود که آقای روحانی هوشیار باشید رأیی که از سوی زنان جامعه و رأیی که از سوی جوانان و مردم به شما داده شده است، به این دلیل بوده است که شما به عنوان رئیس قوه مجریه کشور پاسدار قانون اساسی و حقوق ملت ایران باشید.
وی با بیان این که امروز البته دستگاه قانون گذاری کشور یعنی مجلس شورای اسلامی باید پاسدار حقوق مردم باشد، اما گاهی اوقات مردم شاهد ایراد اظهارنظرها و تصویب قوانینی از سوی این نهاد هستند که خلاف این را اثبات می کند، افزود: زنان ایران امیدوارند که مجلس شورای اسلامی آینده با حضور زنان و مردان واقعی و منتخب مردم تشکیل شود، و مجلس آینده به عنوان یک نهاد قانون گذاری در نظام جمهوری اسلامی ایران حافظ و نگهبان و پاسدار حقوق مردم باشد.
زنان ایران برای ورود به عرصه رقابت های انتخاباتی آماده می شوند این فعال حقوق زنان در خطاب به دکتر روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران گفت: باید به آقای روحانی، ریاست جمهوری محترم این موضوع را نیز یادآور شد که ارزش 19 میلیون رأیی که به ایشان داده شده است را قدر بدانند، چون که مردم در شرایطی به ایشان رأی دادند که در لحظات پایانی، تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در انتخابات نگرفته بودند.
نویسنده کتاب «پژوهشی در هویت تاریخی زنان ایران» تصریح کرد: در حال حاضر فعالان حقوق زنان در ایران و مدافعان حقوق زنان همگی یکصدا و متحد، زنان را برای شرکت در انتخابات پیش رو در اسفندماه و حضور در رقابت های انتخاباتی تشویق می کنند.
شهلا لاهیجی در پایان تأکید کرد: زنان جامعه ایران هم باید بدون ترس و با داشتن ایمانی راسخ و به دور از روحیه ناامیدی و یأس در انتخابات پیش رو با قدرت هرچه تمام شرکت کنند.
کد خبر: ۷۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۸
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
زمانی که فاجعه رخ داد من در حال انجام مناسک در رمی جمرات بودم. علت اصلی فاجعه را تصمیم ناسنجیده مأموران سعودی در گشودن ناگهانی مسیر یک طرفه می دانم که به هجوم بی امان زائران منجر شد اما در آن لحظات جانکاه تلخ تر از خود واقعه، بی تفاوتی مأموران عربستانی بود که صرفاً نقش نظاره گر را داشتند.
روزنامه ايران به قلم فريد مدرسي روزنامه نگار كه شاهد عيني حادثه منا بود، نوشت: به ضرس قاطع می گویم ردپایی از مدیریت در مهار این فاجعه ندیدم و نیافتم. نه خبری از حضور گسترده نیروهای انتظامی بود و نه نشانی بارز از آتش نشانان و امدادگرانی که از عمق فاجعه و آلام زائران گرفتار بکاهند. آنها فقط محدوده اطراف واقعه را مسدود کرده بودند. بسیاری از زائران به دلیل فقدان رسیدگی دچار خفگی شدند. بی تردید اگر مدیریتی بر این واقعه اعمال می شد و اگر نیروهای امداد بموقع وارد عمل می شدند و زائران گرفتار را به گوشه و کنار می کشاندند، حتی بدون ماسک اکسیژن علائم حیاتی آنها برمی گشت.
در ریشه یابی علل بروز فاجعه، باید آن را نشانه و نمادی از ناکارآمدی نهادهای تصمیم گیر عربستان به حساب آورد. از مصداق های بارز این ناکارآمدی این است که هنوز بعد از چند دهه، مراسم عظیم حج به صورت تخصصی از سوی دولت عربستان دنبال نمی شود. اتفاقات تلخ حج امسال ابعاد این ناکارآمدی را روشن ساخت. این نکته را قریب به اتفاق ناظران حاضر در مناسک حج امسال گوشزد کردند که تیم مأموران و مجریان امور حج دچار ضعف های غیرقابل توجیه هستند. در قضیه سقوط جرثقیل روشن شد که دولت عربستان بیش از آنکه به ارتقای مدیریت امر مهم حج مبادرت کند سرگرم گسترش فضای ساخت و ساز اطراف کعبه است. این بی برنامگی در فاجعه منا به اوج رسید وقتی که خیل زائران در اثر ازدحام بی سابقه نقش بر زمین شدند تا دو ساعت هیچ اقدامی برای کنترل صفوف به هم ریخته آنها انجام نشد.
صحنه های ناگواری از این حکایت تلخ ناکارآمدی را روز فاجعه دیدم، شماری از مأموران عربستانی با پاشیدن بطری های نیم لیتری آب معدنی روی زائران، قصد داشتند از مرگ آنها جلوگیری کنند! یا آنکه یکی از مأموران به جای استفاده از شیلنگ های بزرگ مخصوصی که معمولاً در تجمع ها به کار برده می شود و با پاشیدن آب روی تجمع کنندگان سعی می کنند هوا را تلطیف کنند. سه سوراخ روی در بطری نیم لیتری ایجاد کرده بود و روی زائران می پاشید یا آنکه مأمور دیگری با یک بطری نیم لیتری آب از روی یک پل با فاصله 10 متری از زائران سعی کرد آنان را از دست گرمای کشنده نجات بدهد. در حالی این آب قبل از اینکه به سر و صورت زائران بپاشد، در هوا بخار می شود.
به جز ما اهل رسانه، اکیپ های درمانی و ستادی بسیاری از کشورهای اسلامی صحرای منا نظاره گر این فاجعه بودند. به محض بروز حادثه آنها به صورت همه جانبه برای امدادرسانی و مهار بحران تقلا کردند اما سیستم مدیریت بسته سعودی ها مانع آن شد تا از ظرفیت بالای اکیپ های امدادی و پزشکی و مدیریتی کشورهای دیگر استفاده شود. مسئولان عربستان اجازه حضور نمایندگان کشورهای مختلف و دیپلماتیک را در محدوده حادثه ندادند و چنان که اشاره شد تا دو ساعت بعد از حادثه خبری از امدادرسانی نبود. تصور کنید اکیپ های پزشکی کشورهایی مثل ایران، مصر یا کشورهای آفریقایی، در صحرای سوزان منا شاهد جان دادن زائران و عزیزانشان باشند اما تشکیلات پلیسی کشور میزبان اجازه امدادرسانی و مشارکت در حل بحران را به آنها ندهند. از این رو پاسخگو نبودن به نمایندگان دهها کشور اسلامی که در مناسک حج حضور دارند خود منشأ ایجاد جو بسیار تلخ در میان زائران بود.
برای آحاد زائران ایرانی حج امسال سرشار از خاطراتی تلخ و دل آزار است من شاهد حضور شخصیت های فرهیخته ای بودم حجت الاسلام محمد سروش محلاتی از زمره این افراد بود که تمام مسیر را پیاده در هوای بسیار داغ منا طی کرد و زمانی که به مقر رسید بی هوش شد. در این مسیر جانکاه ساده ترین امکانات که یک شیر آب باشد برای دو میلیون میهمان الهی وجود ندارد. رحمانی خلیلی نماینده اسبق بهشهر و نکا از زائران امسال در ازدحام نفسگیر جمعیت ناخودآگاه بی هوش می شود. وقتی بعد از ساعت ها براثر پاشیدن آب روی زائران به هوش می آید از دعوای زائران برای گرفتن بطری های کوچک آب سخن به میان می آورد. خلیلی نزدیک چهار ساعت و نیم پیاده روی می کند تا به خیمه گاه و گروه خود می رسد بدون اینکه در مسیر یک قطره آب برای آشامیدن وجود داشته باشد.
ترجیح می دهم این یادداشت را با حکایت تلخی که روح و جانم را خراش می دهد به پایان ببرم: حکایت مادری که از پسر جوانش بی خبر مانده است، عروسی که سرزمین توحید را برای سفر ماه عسل برگزیده بود اما اکنون با بغض و اندوه از مفقود شدن همسر جوانش می گوید.
کد خبر: ۷۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۴
روزنامه الدیار مدعی شد ملک سلمان دستور گردن زدن ۲۸ نفر از عاملان و مسئولان سعودی حادثه منا را صادر کرده است.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir ، روزنامه الدیار با انتشار خبری درخصوص حادثه منا که منجر به جان باختن و زخمی شدن بیش از ۳۰۰۰ نفر از حجاج مکه مکرمه شد به نقل از یک مقام مسئول در دستگاه آل سعود اعلام کرد که «ملک سلمان» دستور گردن زدن ۲۸ نفر از مسئولان سعودی این حادثه را صادر کرده است.
وی همچنین تاکید کرد فردا (جمعه) این حکم به اجرا گذاشته خواهد شد.
این منبع که خواست نامش فاش نشود اعلام کرد که حادثه اخیر در منا، بدترین حادثه در نوع خود از ۵۲ سال پیش تاکنون بوده است.
منبع: مهر
کد خبر: ۷۳۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲
یک روزنامه لبنانی اعلام کرد که حضور کاروان جانشین ولیعهد سعودی در سرزمین «منا» سبب تغییر حرکت حجاج و در نتیجه تلنبار شدن آنان و زیر دستوپا ماندن صدها حاجی و نهایتا مرگ آنان شد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
یک روزنامه لبنانی اعلام کرد که حضور کاروان جانشین ولیعهد سعودی در سرزمین «منا» سبب تغییر حرکت حجاج و در نتیجه تلنبار شدن آنان و زیر دستوپا ماندن صدها حاجی و نهایتا مرگ آنان شد.
روزنامه «الدیار» لبنان در گزارشی، علت مرگ بیش از 1000 حاجی در سرزمین «منا» در پنج کیلومتری مکه مکرمه را حضور کاروان پر خدم و حشم «سلمان بن عبدالعزیز» جانشین ولیعهد سعودی، پسر شاه و وزیر دفاع در مرکز منا دانست.
این روزنامه نوشت: مقامات عربستان سعودی تلاش میکنند خبر عبور کاروان رسمی را که به کشته شدن حدود 1000 حاجی و مصدومیت بیش از 2000 حاجی بیتالله الحرام منتجر شد، مخفی کنند.
الدیار افزود: حقیقت این است که هنگام ازدحام حجاج در منا، محمد بن سلمان تصمیم گرفت در این مراسم شرکت کند، پس با کاروانی شامل 200 نیروی ارتشی و 150 نیروی پلیس که از همه طرف آن را اسکورت میکردند وارد جمعیت شد و به مرکز منا رسید. در این لحظه جهت حرکت حجاج تغییر و حتی به جهت عکس حرکت اولیه تبدیل شد تا بسرعت ازدحام شدیدی میان حجاج حاصل شد.
این روزنامه لبنانی افزود: فاجعه از همینجا آغاز شد و پسر شاه سفرش را پایان داد و بازگشت اما فاجعه خیلی بزرگ بود. حجاج به همدیگر فشار میآوردند و ناخودآگاه بر زمین میافتادند حال آنکه هزاران حاجی دیگر آنان را زیر پا له میکردند و شمار کشتهها از 10 و 20 حاجی شروع شد تا به صدها حاجی رسید و اکنون رقم به بیش از 900 کشته رسیده است و صدها حاجی هم مصدوم شدهاند که هر چند دقیقه تعدادی جان خود را از دست میدهند.
دستور شاه برای مخفی ماندن خبر و اعدام کسانی دیگر به عنوان مسبب
الدیار در ادامه ادعـا کـرد: سلمان دستور داده تا لیستی از مسئولان برگزاری سفر حجاج در منا تهیه شود به این عنوان که آنان مسبب مرگ حدود 1000 حاجی شدهاند. او دستور داده که گردن آنان ظهر فردا (جمعه) که 28 مسئول هستند، زده شود.
به ادعای این روزنامه ، دادگاه شرعی عربستان علیه آنان حکم داده و حکم مقابل حجاج اجرا خواهد شد چرا که وزیر کشور گفته که هرگز نخواهیم پذیرفت که چنین حادثهای در سال آینده نیز تکرار شود.
الدیار در ادامه با اشاره به اعتراض ایران نوشت که تهران، سفیر عربستان را فراخوانده و علت حادثه را عدم برگزاری درست مراسم و حضور کاروان رسمی در جهت عکس حرکت حجاج دانسته است.
این روزنامه در پایان نوشت: آیا عربستان سعودی جرأت اعلام حضور کاروان رسمی را دارد یا اینکه موضوع را مخفی خواهد کرد زیرا جانشین ولیعهد مسئول حادثه است. البته که نتیجه تحقیقات به جانشین ولیعهد نمیرسد و هزاران حاجی که کشته شدند قربانی تکبر و عدم برگزاری مناسب مراسم حجاج خواهند شد و مسئول این واقعه 28 مسئول برگزاری مراسم حجاج اعلام خواهد شد.
منبع/فارس
کد خبر: ۷۳۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲
شادی عید برای کسانی است که از بند خودخواهی رها شده و توانسته باشند دوست بدارند، ببخشند و فداکاری کنند
کد خبر: ۷۲۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۱