برچسب ها
وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی گفت: آمریکا باید اسرائیل را به سلاح‌هایی مجهز کند که اگر لازم شد، این رژیم را برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران توانمند سازد. به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از  فارس، «ایهود باراک» وزیر جنگ سابق رژیم‌صهیونیستی می‌گوید انتظار دارد آمریکا اسرائیل را به سلاح‌هایی مجهز سازد که اگر لازم شد، آن را برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران قادر سازد. روزنامه «هاآرتص» نوشت: باراک که در دانشگاه «هاروارد» حضور یافته بود در پاسخ به این پرسش که چه تدابیری باید برای ممانعت از توسعه برنامه هسته‌ای ایران اتخاذ شود، گفت:‌ «زمان آن رسیده که درخواست کنیم یا انتظار داشته باشیم دولت آمریکا راهی برای تجهیز اسرائیل با ابزارهایی فراهم سازد که در صورت نیاز، تل‌آویو بتواند علیه برنامه هسته‌ای ایران، عملیات مستقل انجام دهد». وی افزود: «آمریکا به حفظ برتری نظامی اسرائیل بر همسایگانش متعهد است و باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا نیز به این ایده پایبند است». ایهود باراک با بیان مطلب فوق اظهار داشت، مهمترین وظیفه از سرگیری روابط کاری میان دفتر نخست وزیر اسرائیل و کاخ سفید است. به باور او، لازم است دو طرف پشت درهای بسته جلسه تشکیل دهند و اطلاعات کافی به دست آورند تا اطمینان یابند ایرانی‌ها موفق نمی‌شوند توافق هسته‌ای را نقض کنند. وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی در تشریح سخنان خود گفت: «اسرائیل و آمریکا باید تشکیل جلسه دهند و تعریف کنند که چه کاری نقض توافق به شمار می‌آید، در قبال آن باید چه کرد و چه نقض تعهدی باعث بازگشت رژیم تحریم‌ها می‌شود و چه اقدامی باعث بازگشت گزینه نظامی بر روی میز می‌شود. چنین درک دوجانبه‌ای نیازمند صمیمیت و اعتماد دوجانبه است».  وی همچنین پیشنهاد داد آمریکا یک کنفرانس منطقه‌ای با حضور اسرائیل،‌ عربستان سعودی، اردن، ترکیه و کشورهای خلیج فارس تشکیل دهد تا با آنچه او «اسلام سنی‌های افراطی» خواند، مقابله کند و مانع تلاش ایرانی‌ها برای تبدیل شدن به قدرت منطقه‌ای شود.
کد خبر: ۷۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۳۱

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir انتخاب به نقل از روزنامه گاردین نوشت: آیت الله سیدحسن خمینی نوه 43 ساله ی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تلویحا به موضوع کاندیداتوری اش در انتخابات مجلس خبرگان اشاره کرده است. سیدحسن خمینی از جلب توجهات به خود دوری می کند اما بارها در به صورت تلویحی از توافق هسته ای ایران حمایت کرده است و در مخالفت با تندروی سخن گفته است. او در سال های گذشته به درخواست ها برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان «نه» گفته است. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: کاندیداتوری سید حسن خمینی می تواند منجر به تقویت اردوگاه میانه روها شود. وی طی سخنرانی در 29 اگوست وصیت پدربزرگ خود به پدرش حجت الاسلام و المسلمین احمد خمینی را نقل کرد. سیدحسن خمینی گفت: امام به ابوی ما گفت که «نمی گویم در جمهوری اسلامی کاری را قبول نکن، اگر لازم شد همه کار بکن و هر مسئولیتی را قبول کن؛ اما اگر دیگران هستند بگذار آنها انجام دهند.» وی افزود: «بنابراین، اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم در اینجا شانه خالی کردن کار غلطی است، زیرا مصلحت سنجی شخصى و عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمانهای ما سازگار نیست.» سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است که این سخنان سیدحسن خمینی بی سابقه است و بعلاوه به معنای کاندیداتوری اوست. محمدجواد حق شناس فعال سیاسی نیز گفت: در طول چندین سال گذشته، سیدحسن خمینی از شخصیت های مختلف و همینطور مردم درخواست های بسیاری برای کاندیداتوری در انتخابات دریافت کرده است. وی افزود: به نظر می آید که سخنان اخیر سیدحسن خمینی اعلام تلویحی نامزدی او در انتخابات است. در ادامه گزارش گاردین آمده است: سیدحسن خمینی ظاهرا این سخنان مهم را در پاسخ به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرده است که از او برای حضور در انتخابات دعوت کرده بود. محبوبیت سیدحسن خمینی در میان ایرانیان باعث شده است که میانه روها از او بخواهند که نقشی سیاسی برعهده گیرد. اما این مسئله باعث شده است که او به هدف انتقادات تندروها تبدیل شود. آیت الله مصباح یزدی، رهبر معنوی جریان تندرو پایداری اخیرا به شکل تندی از سیدحسن خمینی انتقاد کرده است. در ماه اوریل نیز، انصار حزب الله بیانیه ای علیه سیدحسن خمینی برای جلوگیری از سخنرانی او در استان گلستان صادر کرد. او پس از مدتی و با دعوت گروه های مختلف، به گلستان سفر کرد و با استقبال گرم مردم روبرو شد. سیدحسن خمینی روابط بسیار خوبی با گروه های مختلف سیاسی ایران دارد و و به شدت قابل احترام است. این موضوع باعث می شود که او کاندیدایی قدرتمند برای انتخابات مجلس خبرگان باشد. در واقع این موضوع می تواند به تشکیل مثلث هاشمی، خمینی و روحانی در مقابل مثلث جنتی، یزدی و مصباح تبدیل شود.
کد خبر: ۷۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷

آیت‌‌الله ابوالقاسم خزعلی یار صدیق امام و رهبری و عضو مجلس خبرگان، دارفانی را وداع گفت.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس، آیت‌‌الله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان پس از یک دوره طولانی بیماری و به دلیل کهولت سن صبح امروز چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت. آیت الله ابوالقاسم خزعلی، در سال 1304 هجری شمسی در بروجرد، از توابع استان لرستان متولد شد. بخشی از تحصیلات ابتدایی را در استان لرستان و باقیمانده آن را به دلیل مهاجرت به مشهد مقدس در این شهر سپری کرد. در سن 17 سالگی به تحصیلات حوزوی علاقمند شد و به حوزهٔ مشهد رفت و دورهٔ مقدمات و سطح را در این حوزه فراگرفت سپس برای ادامه تحصیلات حوزوی و بهره‌مندی از محضر اساتید برجسته نظیر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) عازم قم شد و در کلاس درس خارج فقه و اصول آنان شرکت کرد. مشاهده شخصیت امام خمینی(ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان به دلیل شرکت در کلاس درس حضرت امام باعث علاقمندی وی به شخصیت ایشان و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیت الله بروجردی نیز علاقه ویژه‌ای به وی به عنوان یکی از شاگردان برجستهٔ خود داشت. ارتباط نزدیک با این دو شخصیت سبب انجام فعالیت‌های مبارزاتی نظیر سخنرانی، انتشار اعلامیه‌ها و رهبری مردم جهت حرکت‌های اعتراضی علیه رژیم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی مسئولیت‌هایی نظیر عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی را بر عهده داشته است. دو سال قبل از ازدواج، آیت الله خزعلی، برای تکمیل معلومات حوزوی خود و گذراندن دورهٔ خارج به شهر قم رفت. آیت الله خزعلی در قم، در درس خارج فقه "آیت الله بروجردی" و درس "خارج فقه" حضرت امام خمینی (ره) شرکت کرد. وی همچنین مدتی در درس "آیت الله بهجت"‌ حاضر شد و از محضر این استاد برجسته استفاده کرد. آیت الله خزعلی، علاوه بر شاگردی، ارتباط ویژه‌ای با حضرت امام(ره) داشت و به علت اقامت در محلهٔ "یخچال"، این مجاورت با امام، نقش مهمی در زندگی ایشان داشت. چون امام به رغم مقام رفیع خود در تمام رشته‌های دینی، می‌خواست برخی نکات فقهی را با توجه به دانش گستردهٔ آیت‌الله بروجردی فراگیرد آیت الله خزعلی چون شاهد حضور امام در کلاس فقه آیت‌الله بروجردی بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این روحیهٔ فروتنی و تواضع تأثیر عمیقی برجای نهاد و مقدمهٔ پیوند و الفت نسبت به امام در ایشان شد. او در سال 1338 طی یک سخنرانی در شهر رفسنجان، با مقایسهٔ شاه و آیت‌ الله بروجردی، شاه را به یک انگشتر در دستان بروجردی تشبیه کرد و در توضیح قدرت مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد که هرگاه ایشان اراده نماید این انگشتر را پرت می‌نماید. این سخنان تأثیر گسترده‌ای در میان نیروهای امنیتی و حتی خود شاه به جا نهاد. به زودی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در برخورد نسبت به سخنان آقای خزعلی ایشان را به سه سال تبعید به گناباد محکوم کرد. حضور مستمر در نهضت امام خمینی(ره) بارزترین جنبهٔ سیاسی شخصیت آیت‌الله خزعلی حضور مستمر و شایان در نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بود. در سال 1352 باز به دلیل امضای نامه و اعلامیه به نفع حضرت امام(ره) به بندر گناوه تبعید شد. پس از جریان تبعید در گناباد، امام(ره)‌ ایشان را به حضور طلبید و ضمن تشویق خواستار ادامهٔ مبارزه با دستگاه پهلوی گردیدند. در دههٔ 1340 آیت‌ الله خزعلی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف ایران، به خصوص استان خوزستان، انجام داد. از دیگر فعالیت‌های آیت‌ الله خزعلی سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد است. این مرکز در اواخر دههٔ 1340 محل سخنرانی شخصیت‌هایی چون استاد مطهری و دکتر شریعتی بود. آقای خزعلی نیز در سال 1348 چند سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرد که محتوای آنها ضرورت فعالیت‌های فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه بود. تبعیدهای پیاپی و محدودیت‌های روزافزون، آیت‌ الله خزعلی را از پیگیری مبارزه علیه رژیم بازنمی‌داشت. در سال 1354 آیت‌ الله خزعلی در مسجدالجواد تهران دستگیر و در زندان قزل‌قلعه به مدت 48 روز در یک سلول به همراه یک نفر دیگر حبس گردید. پس از انتشار مقالهٔ توهین‌آمیز روزنامه ٔ اطلاعات علیه امام خمینی(ره) در روزهای 18 و به خصوص 19 دی ماه 1356 مردم قم تظاهرات وسیعی علیه رژیم پهلوی برگزار کردند. رژیم این تظاهرات را در 19 دی ماه به شدت سرکوب کرد. پس از این واقعه، کمیسیون حفاظت امنیت اجتماعی شهرستان قم در 12 دی‏ماه 135، 10 نفر فوق را به نقاط دوردست تبعید نمود. آیت‌ الله خزعلی این بار زیر بار این تبعید نرفت، از این رو ناچار شد به صورت مخفی در تهران زندگی نماید. وی تا آستانهٔ پیروزی انقلاب به همین صورت در تهران زندگی کرد. آیت الله خزعلی پس از استعفای "آیت الله مهدوی کنی" به عضویت شورای نگهبان در آمد. دور دوم انتصاب فقهای شواری نگهبان در سال 1359، شورای نگهبان با حضور آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله احمد جنتی، آیت الله ابوالقاسم خزعلی، آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله محمد مؤمن و آیت الله امامی کاشانی تشکیل شد. اعلام برائت آیت الله خزعلی از اظهارات فرزندش مهدی خزعلی یکی از فرزندان آیت الله خزعلی، به نام مهدی خزعلی از فعالان فتنه سال 1388 بود که آیت‌الله خزعلی 28 خردادماه 1388 بیانیه‌ای را مبنی بر اعلام برائت از مواضع فرزندش، مهدی خزعلی منتشر کرد. آیت‌الله خزعلی در بخشی از این بیانیه نوشته بود: «مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را بر نمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید...»
کد خبر: ۷۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵

کل تسهیلات داده شده به مسکن مهر در طول هشت سال دولت قبل ، ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است یعنی فقط ۵۰۰۰ میلیارد تومان در سال به ۱۷ میلیون نفر وام تعلق گرفته است ، آن هم با این همه منتی که سر مردم می گذارند! این در حالی است که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ رقمی برابر با ۴۰۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است. از این رقم درشت، یک نفر دو هزار میلیارد تومان وام گرفته و در طرف مقابل ، یک روستایی ۱۲میلیون وام یا یک شهری که ۲۵ یا نهایتا ۳۰ میلیون تومان وام گرفته است. این بندگان خدا نه خودشان، نه همسرشان دیگر نمی توانند چنین وامی را دریافت کنند.  به گزارشپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از مهر مردم متن کامل سخنان مهندس نیکزاد وزیر سابق راه و شهرسازی که در اولین نشست سراسری تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب و بازخوانی خط نورانی امام خمینی (ره) ایراد شد، به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیمخدای بزرگ را شاکرم که توفیق داد در جمع شما باشم. چون وقت تنگ است من راجع به راه و حمل و نقل مطلبی خدمت شما عرض نخواهم کرد، اما یک سوال در ذهن شما به وجود می آورم، توضیحی خدمت شما ارایه می دهم و در آخر، قضاوت را به شما واگذار می کنم. آیا مسکن مهر و اقدامات دولت نهم و دهم در راستای عدالت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی بوده است یاخیر؟ خدمت بی منت بوده است یا خیر؟ مهرورزی بوده است یا خیر؟ رشد و توسعه اقتصادی بوده است یا نه؟ ۳۶ سال پس از انفجار نور و آن کار بی نظیر امام عظیم الشان انجام داد، وضعیت ما در مبحث مسکن چگونه است؟ کار برای خدا که باشد دلسردی ندارد، اگر برای غیر خدا باشد ارزش ندارد، ما با این موضوع و با محوریت تبیین گفتمان امام و مقام معظم رهبری با شما صحبت می کنیم. دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حضرت امام در افتتاح حساب صد فرمودند: «در رژیم منحوس پهلوی مسئله مسکن یکی از مصیبت بارترین مشکلات اجتماعی مردم ما بود، بسیاری از مردم در اسارت خرید یک قطعه زمین و داشتن یک لانه بودند و چه بسا تمام عمرشان را زیر بار بانک ها و سودجویان و غارتگران به سر می بردند تا بتوانند پناهگاهی را برای خود و فرزندانشان دست و پا کنند. قشر عظیمی از مستضعفان جامعه به کلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوایای بیقوله ‌ها و دالان های تنگ و تاریک و خرابه ها به ‌سر می‌بردند. و چه بسا بخش مهمی از درآمد ناچیزشان را بایستی برای اجاره‌ آن بپردازند […] مشکل زمین باید حل بشود، همه‌ی بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده کنند. همه‌ی محرومان باید خانه داشته باشند، هیچ کسی در هیچ گوشه‌ی مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد». در حال حاضر ، دوازده میلیون جوان ۲۴ سال به بالا منتظر ازدواج هستند، ۵ میلیون خانوار در کشور مستاجرند، مسکن مهر عین سیاست های اقتصاد مقاومتی است که حضرت آقا فرمودند، آن‌هم نه در شعار؛ بلکه در عمل. چرا؟ چون ما در همه امورات مسکن از جمله فنی مهندسی، زمین، مصالح و غیره خودکفا هستیم ، حتی در برخی اقلام مرتبط با مسکن ما می‌توانیم اقدام به صادرات کنیم، بخش مسکن ۱۳۰ رشته را فعال می‌کند. می‌شود گفت که بخش مسکن لوکوموتیو اقتصاد است. اکنون سوال من این است، آیا واقعا وضعیت ما با توجه به فرمایش حضرت امام (ره) ، نمره مثبت می‌گیرد؟ فکر کنید اکنون سال ۸۴ است و پیش خود و خدای خود قضاوت کنید، که آیا این رییس دولت (دکتراحمدی نژاد) در راستای مبانی امام و مقام معظم رهبری تصمیم گرفت، یا خرابی های تمام نشدنی به وجود آورده است! حضرت امام می‌فرمایند در این طرح به هیچ وجه پولی در برابر خرید زمین دریافت نشود، سوال من این است که چرا اکنون عرصه ها را می فروشند؟ پول آن را چه می کنند؟خطاب به کسانی که می گویند در ده سال گذشته زمین های زیادی را وارد محدوده کرده اند! می خواهم تاکید کنم که این فرمایش حضرت امام است که نباید در برابر زمین پول گرفته شود. زمینی که وارد محدوده کردیم هر ده هکتار آن ۱۰۰ میلیارد تومان ارزش پیدا کرده است! آن وقت چگونه ممکن است تامین هزینه آب و برق آن شدنی نباشد؟!به عنوان نمونه من مطلع هستم که در پردیس ۱۰۰۰ میلیارد تومان زمین به بانک مسکن فروخته اند! البته ما به دنبال تشویق یا تقبیح کسی نیستیم، همان‌طور که عرض کردم، کار وقتی برای خدا باشد ماندگار می‌شود، اما این یک بحث اقتصادی است؛ می‌گویند زمین وارد محدوده کردید و بخاطر مسکن مهر تمام مباحث شهرسازی را مختل کردید. بسیار خوب شما که می گویید شهر و معماری شهر سازی را می‌خواهید اسلامی کنید، ما منتظریم! امام فرمودند باید از زمین های بنیاد مستضعفان و دیگران که زیر مجموعه بنیاد هستند در اختیار این طرح و محرومین قرار داده بشود. خلاصه پیام امام را می توان اینگونه توضیح داد که از حقوق هرشخص این است که مسکن داشته باشد، برای مسکن چاره اندیشی بشود، متدینین زمین های بزرگ در اختیار بگذارند، آب و برق و آسفالت و وسایل حمل و نقل و مدرسه و درمانگاه در اختیار قرار بگیرد و تاکید مجدد می شود که همه محرومین باید خانه داشته باشند و هیچ کس در هیچ گوشه مملکت نباید از خانه محروم باشد. برگردیم به قبل از سال ۸۴ ، شما رئیس دولت هستید، آیا در راستای گفتمان امام تصمیم گرفتید؟ الان چرا مشکل مردم را حل نمی کنید؟ چرا مردم نباید خانه داشته باشند؟یک بار که برای افتتاح رفتیم ، مورد تقدیر و تشکر بسیار قرار گرفتیم. بعد که در بالگرد نشستیم، فرد بزرگواری به من گفت فلانی! باز مردم را توی قوطی کبریت کردیم! آپارتمان نیست! قوطی کبریت است! حضرت آقا فرمودند مسکن خیلی مهم است و یک بخش مهمی از اساس زندگی است و اگر بتوانید این را بار را از دوش مردم بردارید کار خیلی مهمی انجام داده اید. مقام عظمای ولایت با کسی تعارف دارند؟ نفرمودند که کار خوبی کردید، فرمودند کار خیلی مهمی انجام دادید. با دست روی دست گذاشتن ، کار درست نمی شود، یا باید وام کم بهره بدهید، یا اینکه زمین رایگان در اختیار مردم بگذارید. اگر قرار باشد من و شما برویم از بازار و از بخش خصوصی، خانه تهیه کنیم، پس دولت این وسط چکاره است؟! اگر پول باشد که می رویم و تهیه می کنیم. هفت دهک اصلا توان تهیه چنین خانه ای را ندارند. من یقین دارم مقام معظم رهبری با هیچ کس تعارف ندارند. ایشان در اولین سخنرانی خود در سال ۹۱ و در حرم رضوی، فرمودند: ده ها هزار واحد مسکن ساخته شد و در اختیار مردم قرار گرفت. این را از این باب عرض کردم که فرمایشات امام و مقام معظم رهبری و قانون اساسی رادولت آقای احمدی نژاد در دستور کار خود قرار داد زیرا به راه و باورهای امام، اعتقاد داشت ، لذا این قانون را که قانون بسیار خوبی است تصویب کرد و داد دست وزارت مسکن و شهرسازی. اجازه بفرمائید چندتا آمار به شما ارائه کنم. این ها بخشی از خرابکاری های! دولت های نهم و دهم است. آنچه عرض می کنم آمار رسمی مستند معاونت نظارت راهبردی و مرکز آمار است و الان همه اینها تحت عنوان سالنامه در وزارت مسکن، راه و شهر سازی موجود است. از سال ۷۵ تا ۸۵، در عرض ۱۰ سال، سالانه ۵۷۲ هزار و ۳۳۸ واحد مسکن ساخته شده است. این در حالی است که بر اساس سرشماری آماری نفوس و مسکن، از سال ۱۳۸۵ تا پایان سال ۱۳۹۰، در هر سال یک میلیون و ۱۵۱ هزار و ۶۳۹ واحد مسکن ساخته شده است.بخش خصوصی-دولتی این کار را انجام داد. این مال زمانی است که بحث مسکن مهر به بار ننشسته بود. چون ما تازه سال ۸۸ با سرعت شروع کردیم، و این آمار مربوط به سال ۹۰ است. در ۶۰ سال گذشته، این آرزو در ایران محقق نشده بود تا در سال یک میلیون واحد مسکونی تولید کنیم اما آمار به ما می گوید که مابین سال های ۸۵ تا ۹۰، بیش از یک میلیون خانه ساخته شده است. اگر ادعای آنها مبنی بر اینکه دولت قبل دولت، خودش رو مشغول کارهای دیگر کرد، درست باشد، در این صورت این تعداد بی سابقه از واحدهای مسکونی را چه کسی ساخته است؟! در سال ۱۳۸۵، در برابر ۱۷ و نیم میلیون خانوار ، ۱۵ میلیون و ۸۵۹ هزار واحد مسکونی وجود داشته است، آمار سرشماری سال ۱۳۹۰، صرف نظر از مالکیت، ۶/۲۱ میلیون خانه در مقابل ۲/۲۱ میلیون خانوار وجود دارد. بر اساس این آمار، در سال ۱۳۹۰، بیش از ۴۰۰ هزار خانه، به نسبت خانوار، خانه مازاد وجود داشته است. در یک مناظره ای دیدم که یک استاد دانشگاه نشسته بود و می گفت که ما دیگر نباید خانه بسازیم. پاسخ این است که خیر! این را باید در نظر گرفت، احتمال دارد همه ما یک خانه نداشته باشیم، در عوض یک نفر، ۵۰۰ واحد مسکونی داشته باشد.این آمار به ما می گوید که در ۶۰ سال گذشته، برای اولین بار، تعداد واحدهای مسکونی موجود در کشور، بیش از تعداد خانوار شده است. آمار بعدی به ما می گوید وقتی دولت نهم مستقر شد، با احتساب خانه های خالی ، ۱۵ میلیون و هشتصد هزار خانه در کشور وجود داشته است ، اما دولت دکتر احمدی نژاد توانسته است در یک دوره پنج ساله ۳۰ درصد خانه های موجود در کل کشور ، یعنی پنج میلیون و یکصد هزار خانه جدید برپا کند. اگر عمر ساختمان ها را ۵۰ سال در نظر بگیریم، ۷۰ درصد این مسکن ها را ۵۰ ساله و ۳۰ درصدش ظرف ۵ سال ساخته شده است. حالا قضاوت را باید به مردم واگذار کنیم. بر اساس آمار ، دولت های محترم هفتم و هشتم، ۱۲۷ هزار مسکن روستایی ساختند. سال ۸۵ تصمیم گرفته شد در کشور سالانه ۲۰۰ هزار واحد مسکن روستایی ساخته شود. گفتند آقا این شدنی نیست! نمی شود! ۲ میلیون و ۱۲۰ هزار مسکن روستایی در دولت های نهم ودهم کلید خورد که ۱ میلیون و ششصد هزار واحد آن به اتمام رسید و تحویل داده شد. ۵۲۰ هزار واحد مابقی هم با ۳۰ درصد پیشرفت تحویل دولت بعدی داده شد. تنها زحمت این عزیزان این بود که این وام مرتبط را می دادند تا کار به واسطه مردم، بنیاد مسکن و … پیش می رفت. همه این آماری که عرض کردم مستند است. اما در بخش مسکن شهری ۳۰۰ هزار واحد در هشت سال دولت اصلاحات ساخته شد، اما دولت عدالت، ساخت ۲ میلیون و۱۸۰ هزار واحد مسکن را شروع کرد. یکی از معاونان من در مصاحبه ای گفته است که به نیکزاد گفتیم نباید با این حجم شروع می کردیم. بله او راست می گفت! ما کم کاری کردیم. باید با ده برابر این شروع می کردیم تا دولت های بعد بدانند کار یعنی چه! از این آمار ۲ میلیون و ۱۸۰ هزار واحد، ما یک میلیون و ۱۸۶ هزار واحد را افتتاح کردیم. حالا یک سوال دارم در مورد این مسکن های شهری! خدایی بدون آب و برق و گاز و تلفن می شود در این خانه ها زندگی کرد؟! پروژه ای در بوشهر داشتیم که خودم شخصا رفتم و بازدید کردم. قواره های ۴۰۰ متری، ۶ واحد، هر طبقه دو واحد، حیاط دار. خودم اینها را رفتم و افتتاح کردم. چندی پیش در اخبار سراسری گزارشی را پخش کرد که گاز اینجا سبب آتش سوزی شده و این مربوط به مسکن مهر است، باید بررسی شود که چرا گاز باید در آشپزخانه ای که در مسکن مهر است، سبب آتش سوزی بشود! شرم آور است که هر حادثه ای پیش می آید آن را به مسکن مهر مرتبط می کنند! این را یادتان باشد، یک متر مربع را بدون پروانه و اجازه نظام مهندسی شروع نکردیم . یک واحد را بدون نظارت، اجازه ساخت و ساز ندادیم. این ها همان خانه هایی است که با ۵ میلیون، ۶ میلیون و ۱۰ میلیون تومان ساخته و تحویل مردم شده است. من بحث فنی می کنم. بابت تز دکترای خودم تجربیات مسکن دنیا را مورد مطالعه قرار داده ام. ۵ برنامه زمانِ بعد از انقلاب و ۶ برنامه زمان طاغوت را مطالعه کرده ام. به نظرم مسکن مهر دیگر تکرار نخواهد شد. چرا؟ چون این کار اراده و فرمانده می خواهد که بیاید پای کار بیایستد و بگوید من هستم. آقای دکتر حسینی فرمودند که مالیات این مسکن ها را معاف می کنیم. چرا؟ برای اینکه قیمت تمام شده مسکن کاهش پیدا کند و آورده مردم هم کم بشود. آقای نامجو وزیر نیرو در دولت دکتر احمدی نژاد هم می توانست قیمت برق را چهار برابر حساب کند اما چنین کاری همسو با اراده و رویکرد دولت قبل نبود. البته الان قیمت برق را ۵ برابر کرده اند! ۹۰۰ هزار تومان حق انشعاب را کرده اند ۵ میلیون تومان! و این موضوع جای گریه دارد . دو سال گذشت ، ما از مسئولان دولت کنونی خواهش می کنیم این ۶۶۲ هزار و ۲۰۰ واحد نیمه تمامی را که دولت قبل در شهر و روستا تحویل داده است، کامل کنند.متوسط قیمت هر متر مربع زمین برای مسکن در تهران به طور متوسط ۴ میلیون تومان و در شهرستان ها ۳/۱ میلیون تومان است. این دوره انتظار را نشان میدهد. به این معنا که جمع درآمد دهک ها را اگر با هم جمع کرده و تقسیم بر یک سوم بکنیم، مدتی را نشان میدهد که اینها بتوانند پول پس انداز بکنند و مسکن تهیه بکنند. منظورم از یک سوم، پولی است که می توانند برای خرید مسکن پس انداز کنند. از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۴، دهک یک، آنهایی بودند که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودند و برای خانه دار شدن باید ۱۰۰ سال انتظار بکشند! مابقی در دهک های دو و سه و چهارم و تا هفت، از ۲۸ سال تا ۱۷ سال باید انتظار بکشند. باز هم سوال! اگر دولت در اهدای زمین و تسهیلات مناسب و کم بهره کمک نکند، آیا اینها می توانند به موقع خانه تهیه کنند؟! بگذارید منظورم را از دهک ها و سطح درآمدها توضیح بدهم. فرض کنید یک نفر در دهک یک، در سال ۵ میلیون تومان درآمد دارد. به همین نسبت در دهک ده، ۲۶ میلیون تومان در آمد دارد. باید از یک سوم این مبلغ پس انداز کند که بتواند خانه بخرد. برای خرید مسکن، باید وام داده بشود، برای گرفتن ۳۰ میلیون تومان وام با بهره ۴ درصد، ماهانه باید ۲۲۱ هزار تومان قسط پرداخت شود که در سال بیش از دو میلیون و ششصد هزار تومان می شود. در حالی که کل درامد دهک یک سالی ۵ میلیون و صد هزار تومان است و این بدان معناست که دهک سوم به بالا توانایی پرداخت چنین اقساطی را با توجه به درآمد سالیانه دارند. وقتی کسی در دهک یک، ۵ میلیون و صد هزار تومان درآمد دارد، یک سوم این مبلغ را می تواند برای مسکن بگذار کنار، عددی معادل ۱ میلیون ۳۰۰ هزار تومان. اگر بخواهیم وام آنگونه با کارمز ۴ درصد به او بدهیم، نمی تواند حتی این مبلغ را پرداخت کند، چون اقساط سالیانه این فرد دو میلیون و ششصد هزار تومان است. اینها چطور می توانند وام ۲۲ درصد بگیرند. یعنی اگر این آدم ۳۰ میلیون وام بگیرد، ۵۷۲ هزار تومان قسط ماهیانه او می شود. غیر از دهک های بالا، کسی توانایی پرداخت چنین اقساطی را ندارد. در سفری که به استان همدان داشتم، در شهر ملایر، یک آقایی فیش حقوقش را نشان داد و قسم خورد که من توانایی دادن قسط مسکن مهر شما را ندارم. یعنی او قدرت پرداخت ۲۰۰ هزار تومان در ماه بابت قسط با بهره پایین ۴ درصد را نداشت! برای این وام های اعلام شده جدید، دهک های پایین حتما پول ندارند که بیایند و ۱۰ میلیون تومان ، ۲۰ میلیون یا ۴۰ میلیون تومان سپرده بگذارند و منتظر بمانند. بانک مسکن پول را از بانک مرکزی با دو درصد کارمزد می گیرد ، بازپرداخت سالهای ۹۲، ۹۳ و ۹۴ را بانک مرکزی به بانک مسکن استمهال داده است ، بعد بانک مسکن این پولها را با بهره ۱۲ درصد و با منت گذاشتن بر سر مردم، به آنها وام میدهد. این نهایت بی انصافی است. اما در پاسخ به اتهام افزایش نقدینگی ناشی از مسکن مهر که گفته اند ۴۰ درصد بر تورم کشور اضافه شده است ، این نکته را با استناد به آمار بانک مرکزی یاداور می شوم که در دوره آقای هاشمی رفسنجانی، ایشان دولت را با یک هزار و ۸۸۰ میلیارد تومان نقدینگی تحویل گرفتند و هشت سال بعد دولت را با ۱۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی تحویل دادند . یعنی در دولت مدعی سازندگی ، حجم نقدینگی ۲/۷ (هفت و دو دهم) برابر ، رشد پیدا کرد. آقای خاتمی این عدد را به ۹۲ هزار میلیارد تومان رساند و دولت را تحویل دکتر احمدی نژاد داد، یعنی ۸/۶ (شش و هشت دهم) برابر. در دولت آقای احمدی نژاد، (آخرین آمار مربوط به مردادماه ۱۳۹۲)، میزان نقدینگی به ۴۹۲ هزار میلیارد رسیده است. ۲/۷ ، ۸/۶، ۴/۵ را به عنوان اعداد رشد نقدینگی در نظر بگیریم، در دولت های مختلف، کدام کوچکتر است؟! مگر اینکه بگوییم ۴/۵ بزرگتر از ۲/۷ برابر است! کارشناسان اقتصادی دولت کنونی معتقدند که اگر نقدینگی بالا برود، تورم هم بالا می رود. این در حالی است که دولت همزمان با افزایش ۳۰۸ هزار میلیارد تومانی به نقدینگی کشور ، ادعا می کند که تورم را کاهش داده است.چطور ممکن است نقدینگی روی عدد ۸۶۰ هزار میلیارد تومان باشد یعنی رقم نقدینگی ۴۹۲ هزار میلیارد تومان در سال ۹۲ را با بوده تا خردادماه ۹۴ که ۸۰۰ هزار میلیارد تومان شده، ۳۰۸ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد جامعه شده است. من از شما سوال میکنم این ۳۰۸ هزار میلیارد تومان کجاست و در جیب چه کسانی است؟! طبق حرف خودشان، ۴۰ هزار میلیارد تومان به ۱۶میلیون نفر وام داده شده است، به روستایی ها ۱۲ میلیون و شهری ها ۲۵ میلیون تومان داده شده است. یعنی به فرد و خانواده تحت تکفل او. منت هم سر نظام میگذارند که این کار را کرده اند. این ۳۰۸ هزار میلیارد تومان کجا رفته است؟! کل تسهیلات داده شده به مسکن مهر در طول هشت سال دولت قبل ، ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است یعنی فقط ۵۰۰۰ میلیارد تومان در سال به ۱۷ میلیون نفر وام تعلق گرفته است ، آن هم با این همه منتی که سر مردم می گذارند! این در حالی است که دولت جدید در سال ۱۳۹۲ رقمی برابر با ۴۰۶ هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است. از این رقم درشت، یک نفر دو هزار میلیارد تومان وام گرفته و در طرف مقابل ، یک روستایی ۱۲میلیون وام یا یک شهری که ۲۵ یا نهایتا ۳۰ میلیون تومان وام گرفته است. این بندگان خدا نه خودشان، نه همسرشان دیگر نمی توانند چنین وامی را دریافت کنند. بنا به گفته قائم مقام بانک مرکزی، طی دو ماهه ابتدایی سال جاری، ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات داده شده است. در همایش نظام مهندسی در اردبیل ، آقای ترکان گفته است که ساخت و ساز در کشور ۶۵ درصد کاهش یافته است. روزنامه شرق علت این کاهش ساخت و ساز را مازاد تولید مسکن ایجاد شده در چند سال گذشته دانسته است. یکی دیگر از مسئولان هم گفته است که یک میلیون خانه خالی وجود دارد. این آمار نشان از کارهای انجام شده در دولت قبل دارد. برای حل موضوع مسکن مورد نیاز مردم، راهی جز تولید مسکن ارزان قیمت نیست و این هم راهی ندارد جز اینکه تسهیلات مناسب ارائه شود.
کد خبر: ۷۱۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷

نخستين جشنواره  استاني مطبوعات و نشريات و نمايندگي خبرگزاريهاي استان كهگيلويه و بويراحمد توسط معاونت فرهنگی و مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری خانه مطبوعات برگزار می شود
کد خبر: ۷۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

مواد هفتم و هشتم طرح صیانت از عفاف و حجاب وارد ماجرای ماهواره شده و براساس ماده ٧، نصب و تعمیر ماهواره ممنوع و حبس و جزای نقدی در انتظار نصاب است. اما ماده ٨ مطرح کرده: «مدیر ساختمان موظف است درخصوص جمع‌آوری تجهیزات مرکزی غیرمجاز ماهواره اقدام و به ساکنان تذکر دهد و در صورت عدم تغییر، موضوع را به نیروی انتظامی گزارش دهد. عدم تذکر به ساکنان و عدم ارسال گزارش موجب محکومیت مدیر ساختمان به جزای نقدی درجه ٧ می‌شود».  سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com روزنامه شرق نوشت : توبیخ و درج در پرونده در صورت بدحجابی، دوره آموزشی برای زنان با پوشش غیرشرعی، جزای نقدی و پرداخت جریمه، فقط بخشی از بندهایي است که در «طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب» درج شده، طرحی که مرکز پژوهش‌های مجلس در بررسی کارشناسی‌اش کلیات آن را رد کرده و بند به بند آن را تحلیل و ارزیابی کرده است.بی‌توجهی طرح به ضرورت و لزوم ایجاد مطالبه عمومی و وفاق جمعی در برخورد با بدحجابی، افزایش امکان گسست بین نظام و مردم و تقلیل بدحجابی از امری نابهنجار و غیرارزشی به تخلف‌های راهنمایی و رانندگی و کاستن از ارزش حجاب و گسترش تصور تخطی از ارزش حجاب با پرداخت هزینه نقدی، از جمله دلایل رد کلیات طرح در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس است. در بخش دیگری از این گزارش تأکید شده «این طرح جرم‌انگاری جدیدی در موضوع عفاف و حجاب انجام نداده، بلکه تلاش کرده جرم‌انگاری‌ای را که در گذشته بوده، از طریق تعیین مجری و تشدید مجازات کارآمد کند». طرحی که معیشت زنان را نشانه گرفته استاین طرح در بخش‌هایی اقتصاد زنان را هدف گرفته، جایی که به بهانه پرهيز از اختلاط زنان و  مردان در بسیاری مشاغل و ساعت کاری شب، لزوم دریافت مجوز از اداره اماکن قید شده است. درعین‌حال بخش‌هایی از طرح نیز به ماهواره اختصاص یافته و قوانین سفت و سخت مقابله با آن؛ از جریمه‌های سنگین تا دستگیری مسئول ساختمان.طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب در ١٦ مهر ٩٣ با هدف بازنگری در قوانین موجود در عرصه حجاب، افزایش ضمانت اجرای قوانین و اصلاح و تقویت مجازات‌ها درباره ممنوعیت نصب و به‌کارگیری تجهیزات ماهواره، تهیه و اعلام وصول شد. کلیات اين طرح در مجلس تصویب شد و با مخالفت مجید انصاری، معاون پارلمانی روحانی، همراه بود؛ او علاوه بر موازی‌کاری مجلس با وزارت کشور، بندهایی از طرح را مغایر آزادی‌های مدنی دانست. افزایش فشار بین‌المللی در موضوع پرونده‌های حقوق ‌بشر  مرکز پژوهش ابتدا با کارشناسان، روحانیون و اهل فن در این حوزه جلسه تشکیل داده و بعدتر نشست‌هایی پی‌درپی برگزار کرده است. همه افراد از گروه‌ها و طیف‌های سیاسی مختلف دور هم نشسته و از ایده‌هایشان گفته‌‌اند، درباره طرحی که حالا مرکز پژوهش‌ها به‌ویژه آن را «در ابعاد بین‌المللی و منطقه پرمخاطره» خوانده و اینکه طرح چنین مباحثی ذهنیت افراط‌گرایی در منطقه را به وجود خواهد آورد. مركز پژوهش‌ها معتقد است: «از آنجا که پرونده‏هاي سياسي كشورمان در نقض حقوق بشر مطرح است، تصويب اين  طرح و اجرائي‌كردن آن مي‏تواند زمينه‏ افزايش فشار بين‌المللي عليه ایران در مجامع و نظام بين‎الملل را دامن زند». افزایش جریمه از ٥ تا ٥٠ هزار به ١٠٠ هزارتوماندر ماده یک طرح پیشنهادی مجلس آمده: «چنانچه راننده یا سرنشینان وسائل نقلیه اقدام به کشف حجاب، روزه‌خواری، مزاحمت برای نوامیس یا حرکات غیرمتعارف کنند، افسران کادر یا پیمانی موظف به جریمه صد هزار تومانی و در صورت تکرار، منظورکردن ١٠ نمره منفی و توقیف ٧٢ ساعته خودرو است». مرکز پژوهش‌ها در بررسی ماده یک این طرح تأکید دارد: «قانون‌گذار در این حوزه با خلأ قانونی مواجه نبوده و ضمن افزایش میزان جریمه از پنج تا ٥٠ هزارتومان به ١٠٠ هزارتومان، معنای حجاب را از امری هویتی – فرهنگی به رفتاری خلاف در سطح نبستن کمربند ایمنی در خودرو تقلیل داده است. چنین ماده‌ای این شبهه را ایجاد می‌کند که به‌راحتی با پرداخت پول و جریمه نقدی یا توقیف ماشین، می‌توان از الزام حجاب تخطی کرد و اجرائی‌سازی این ماده نیز در هاله‌ای از ابهام است». امکان اعمال‌‌ نظر شخصی در پناه عبارات کلیگزارش کارشناسی مرکز پژوهش‌ها به ذکر عبارت «حرکات غیرمتعارف اخلاقی» اشاره کرده و این سؤال را پیش‌روی طراحان و تصویب‌کنندگان قرار داده که منظور از این حرکات چه حرکاتی است و زنهار داده که مشخص‌نشدن مقصود دقیق قانون‌گذار از این عبارت، موجب برداشت سلیقه‌ای و اعمال نظر شخصی می‌شود.ماده ٥ طرح، به اقتصاد زنان وارد شده و بر پرهیز از اختلاط زنان با مردان در ساعات متعارف – ٧ صبح تا ١٠ شب- تأکید دارد. این در حالی است که براساس آمار اتاق اصناف، درحال‌حاضر ١٣٧ نوع واحد صنفی وجود دارد که ٢٤ میلیون جمعیت سراسر کشور را پوشش می‌دهد. زیرساخت تفکیک جنسیتی در این مراکز وجود ندارد و اعمال این ماده فقط به اخراج یا بی‌میلی کارفرما برای استخدام نیروی زن منجر خواهد شد. گزارش مرکز در این بخش نیز به طرح سؤال از طراحان آن پرداخته: «آیا اخراج زنان از واحدهای صنفی دارای مجوز و ورود به فضاهای غیررسمی و فاقد مجوز، آسیب‌های متعدد اجتماعی به‌همراه نخواهد آورد؟»در ماده ٥، مشاغلی از جمله پرستاری، پزشکی و مهمانداری هواپیما معاف شده‌اند. گزارش به مشاغل دیگری از جمله مامایی، شیرینی‌فروشی، تالارهای پذیرایی و رستوران‌ها اشاره دارد و معتقد است این نکته چالش‌هایی اساسی پیش‌روی اصناف قرار می‌دهد. جریمه از ٢٠٠ هزار تا یک میلیونبر اساس ماده ٦ این طرح افراد بدحجاب به گذراندن دوره آموزشی و جریمه نقدی از ٢٠٠ هزارتومان تا یک میلیون تومان شده‌اند. این در حالی است که در قانون مجازات اسلامی جریمه زنانی که بدون حجاب شرعی در اماکن عمومی حاضر شوند حبس از ١٠ روز تا دو ماه و یا از ٥٠ هزارتومان تا پانصد هزار تومان جریمه نقدی است. گزارش مرکز پژوهش‌ها، اجبار به گذراندن دوره و کلاس آموزشی و افزایش جریمه نقدی از ٥ تا ٥٠ هزارتومان به ٢٠٠هزارتومان تا یک میلیون تومان را ازجمله تغییرات این طرح می‌داند. سؤال دیگر این گزارش از طرفداران طرح این بوده که «حضور در کلاس تا چه میزان به تغییر نگرش نسبت به موضوع حجاب منجر می‌شود؟ بازداشت مدیر ساختمان در صورت نصب ماهوارهمواد هفتم و هشتم طرح صیانت از عفاف و حجاب وارد ماجرای ماهواره شده و براساس ماده ٧، نصب و تعمیر ماهواره ممنوع و حبس و جزای نقدی در انتظار نصاب است؛ اما ماده ٨ این طرح ایده عجیب و سؤال‌برانگیزی مطرح کرده: «مدیر ساختمان موظف است درخصوص جمع‌آوری تجهیزات مرکزی غیرمجاز ماهواره اقدام و به ساکنان تذکر دهد و در صورت عدم تغییر، موضوع را به نیروی انتظامی گزارش دهد. عدم تذکر به ساکنان و عدم ارسال گزارش موجب محکومیت مدیر ساختمان به جزای نقدی درجه ٧ می‌شود».از اینها گذشته در این ماده هزینه جریمه از ١٠٠ تا ٥٠٠ هزارتومان به دو تا هشت میلیون تومان افزایش یافته و در صورت تکرار به بیش از شش ماه تا دوسال حبس منجر می‌شود. این در حالی است که وزیر ارشاد سال گذشته درباره آمار ضریب استفاده از ماهواره در تهران به عدد ٧١ درصد اشاره کرده بود و حالا سؤال کارشناسان مرکز پژوهش‌ها این است که آیا نیروی انتظامی امکان و اراده برخورد با تمامی این ٧١ درصد را دارد؟ تجسس در حریم خصوصی شهروندانگزارش مركز پژوهش‌ها مي‌افزايد: «آیا این برخورد، به گسترش مقاومت مردمی منجر نخواهد شد؟» درعین‌حال تعیین مجازات رئیس ساختمان فاقد نگاه واقع‌بینانه و موجب ایجاد اختلاف درون ساختمانی عنوان شده است. ضمن اینکه قانون‌گذاری به‌این‌نحو موجب نگرانی از مداخله در زندگی خصوصی شهروندان و تجسس در حریم آنها خواهد بود.کلیات «طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب» در نیم‌نگاه گزارش کارشناسی مرکز پژوهش‌ها رد شده و استدلال‌های محکمی پای این ردشدن آمده و در بندبند گزارشی ٢٥ صفحه‌ای جزئیات امر مورد بررسی قرار گرفته است. باید دید هيأت حل اختلاف قوا درباره طرح بحث رئیس‌جمهوری پیرامون بندهای این طرح چه خواهد کرد؟
کد خبر: ۷۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۸

آزاد خردمند معاون فرهنگي مطبوعاتي  اداره كل ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد ، شرایط عضویت در خانه مطبوعات وهیات مدیره خانه مطبوعات  را اعلام نمود
کد خبر: ۷۱۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

احسان گنجی کاریکاتوریست جوان و فعال دهدشتی و کاریکاتوریست روزنامه هایی از جمله قانون، شهروند، شرق، اعتماد به عنوان هنرمند برتر  کهگیلویه معرفی واز وی تجلیل بعمل آمده است
کد خبر: ۷۱۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید. یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبه‌ی افرادی که دور از هم زندگی می‌کردند، نوشتن بود. بیشتر این نامه‌ها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجب‌آور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامه‌ها هم از جنبه‌های تاریخی، بسیار مهم و تعیین‌کننده بودند و به نوعی بعضاً نامه‌های سرگشاده‌ای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبش‌ها رد و بدل می‌شد و نقشی حساس در ادامه‌ی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملت‌ها داشت. این نامه‌ها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی به‌سزا دارند، اما نوشته‌ی امروز درباره‌ی نامه‌های بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آن‌ها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامه‌ها مورد توجه گیرنده‌اش قرار می‌گرفت، بسیاری از فجایع و تلخ‌کامی‌ها به بار نمی‌آمد. در این نوشته، به مرور این نامه‌های مهم ولی فراموش‌شده می‌پردازیم. 1- نامه‌ی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمام‌داری ۱۰ رئیس‌جمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیس‌جمهورهایی که اغلب‌شان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانش‌آموزی ۱۲ ساله از مدرسه‌ی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویس‌جمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامه‌ای نوشت. او نامه‌ی خود را چنین آغاز کرده‌بود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوال‌پرسی گرمی با روزولت کرده بود و برای‌ش نوشته‌بود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شده‌است. کودک از روزولت خواسته بود که برای‌ش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناس‌ها را از نزدیک ندیده‌بود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامه‌اش نوشته‌بود که با آن‌که زبان انگلیسی‌اش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشته‌بود: «با این‌که یک پسربچه هستم، خیلی فکر می‌کنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست! 2- نامه‌ی ملکه الیزابت دوم به رئیس‌جمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیس‌جمهور امریکا بود که از ملکه‌ی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهمان‌نوازی رئیس‌جمهور و همسرش بسیار لذت برده‌بود،  دو سال بعد برای جبران آن‌ها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آن‌ها به اسکاتلند، به نظر می‌رسید هنوز خاطره‌ی خوب طعم فوق‌العاده‌ی شیرینی‌هایی که ملکه از آن‌ها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفته‌باشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامه‌ای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیه‌ی این شیرینی‌ها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویه‌ی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستاده‌شد، از ماجرای عکسی از رئیس‌جمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راه‌های مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازه‌ی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافته‌بود که چقدر ملکه و خانواده‌اش از دیدار با رئیس‌جمهور لذت برده‌اند. 3- نامه‌ی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامه‌ای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آن‌جا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاست‌جمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشته‌شده‌بود که شهروندی هیتلر به‌عنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر می‌خواست به نتیجه‌ی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را به‌عنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده می‌شود که عمده‌ی آن درباره‌ی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس‌ رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار می‌رفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد. 4- نامه‌ی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامه‌ای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشته‌شد، یکی از مهم‌ترین نامه‌های تاریخ معاصر تلقی می‌گردد. در این نامه، انیشتین به رئیس‌جمهور اخطار می‌دهد که ممکن است آلمانی‌ها به سلاحی بسیار ویران‌گر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین می‌گفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات زندگی‌اش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کرده‌است،درباره‌ی سه نامه‌ی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور می‌شود که دو نامه‌ی اول حاوی پیام‌های مشاوره و نصیحت‌هایی برای رئیس‌جمهور است و در آن پیشنهادهایی به او می‌دهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دست‌ش نرسید)، انیشتین از روزولت می‌خواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامه‌ی آخر سخن رانده‌است. در این نامه از رئیس‌جمهور و کابینه‌اش درخواست شده‌بود که اجازه‌ی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا درباره‌ی این موضوع با هم گفت‌وگو نمایند.5 - نامه‌ی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آن‌که بیشتر درباره‌اش شنیده شده، نامه‌ای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شده‌است و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواسته‌بود که مسیر خودش را در یافتن راه‌حلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشته‌است. این سیاستمدار و فیلسوف برجسته‌ی هندی، در انتهای نامه‌اش از اینکه نوشته‌ی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شده‌باشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامه‌ی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامه‌ی پیشین را یادآوری می‌کند و می‌گوید این‌که پیش‌تر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بوده‌است!این نامه پس از آن نوشته‌شد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوه‌های پیشرفته‌تر از او و با سلاح‌های خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان داده‌است. 6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدت‌ها پیش از آن‌که لئوناردو داوینچی برای نقاشی‌های‌ش معروف شود، او یک ایتالیایی‌ از خانواده‌ی متوسط بود که مهارت‌هایی هم داشت، و خب، دقیق‌ش این که خیلی از مهارت‌ها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی می‌گشت. او مستقیماً نامه‌ای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارت‌های‌ش را در نامه‌ای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او می‌تواند برای کشتی‌ها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگن‌های زره‌پوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که می‌تواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرح‌ریزی نماید. برای این‌که دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و توانایی‌های‌ش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارت‌ها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند. 7- نامه‌ی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آن‌که مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روش‌های آن‌ها شباهت‌های اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ به‌شدت به مبارزه‌ی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبه‌نظامی روی آورد. تضاد و رقابت آن‌ها آن‌جا بیش‌تر نمود یافت که ایکس نامه‌ای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیش‌مسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آن‌ها حمایت نماید. او در نامه‌اش نوشته بود که اگر رئیس‌جمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم می‌توانند هدفی مشترک داشته‌باشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برای‌ش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامه‌ی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت به‌رودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوس‌کلان‌ها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.» 8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشه‌یابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطه‌ای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بی‌نزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها به‌عنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین می‌اغازد که او احساس می‌کند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامه‌های خصوصی‌ای را که برای‌ش فرستاده، منتشر نموده‌است. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت می‌کند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی می‌کنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامه‌ی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته می‌شد. حتی پس از آن‌که جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکایی‌ها به‌عنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامه‌ای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن‌ رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمی‌اش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار داده‌است. او استراهان و هم‌مسلکان پارلمانی‌اش را مورد عتاب قرار داده‌بود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آن‌ها شکل گرفته‌است. او بریتانیایی‌ها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دست‌های خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامه‌ی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آن‌ها دیگر پایان یافته و این‌که آن دو از این لحظه به بعد، هم‌چون دو دشمن رو در روی هم ایستاده‌اند، تمام می‌شود. 10- نامه‌ی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا به‌حال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیده‌بودید؟ او ریش‌ش را به خاطر نامه‌ی دختری جوان به‌نام گریس بدل به این سبک نگاه داشته‌بود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامه‌ی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شده‌بود، به لینکلن می‌گفت از آن‌جایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوش‌قیافه‌تر به نظر بیاید. او گفت که زن‌ها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهران‌شان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کرده‌بود که از آن‌جایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران‌ش از طرف او جواب‌ش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامه‌ی او را نوشت. او از نامه‌ی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بی‌معنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیس‌جمهور و در حالی که ریش گذاشته‌بود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷

یک مقام لبنانی اعلام کرد که احتمال اجرای حکم اعدام برای احمد الاسیر سرکرده گروه های تروریستی و تکفیری این کشور به دلیل جنایت هایی که مرتکب شده است، وجود دارد.به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان به نقل از پایگاه النشره؛ "قاضی دانی زعنی" نماینده دولت لبنان در دادگاه نظامی این کشور امروز چهارشنبه اعلام کرد که احتمال اجرای مجازات اعدام برای "احمد الاسیر" که جنایت های زیادی مرتکب شده وجود دارد. وی از ارجاع پرونده "احمد الاسیر" به قاضی دادگاه نظامی "ریاض ابوغیدا" خبر داد. "احمد الاسیر" طی یک عملیات حساب شده، توسط نیروهای امنیتی لبنان در فرودگاه بین المللی بیروت دستگیر شد. او تاکنون به دست داشتن در اقدامات تروریستی در لبنان اعتراف کرده است. "احمد الاسیر" یک مبلغ سلفی-تکفیری لبنانی است که در سال 2011 با آغاز بحران در سوریه به دلیل حمایت همه جانبه از گروه‌های تروریستی و مسلح در سوریه، شهرتی را برای خود در رسانه‌ها کسب کرد. وی در سال 2012 نیز آشکارا مخالفت خود را با مقاومت لبنان اعلام کرد و درگیری هایی را در شهر صیدا ترتیب داد. با آغاز بحران در سوريه، الاسير تلاش های خود را برای آغاز فتنه مذهبی در لبنان آغاز کرد. وی در آخرین اقدام خود برای به آشوب کشیدن لبنان، در ژوئن 2013 مسير صيدا به صور را بست و با حمايت نيروهای وهابی طرفدار خود به ايست بازرسی ارتش لبنان در صيدا حمله كرد. در این درگیری ها 24 نیروی ارتش لبنان کشته و بیش ازیکصد تن زخمی شدند، و همچنین 30 تروریست تکفیری از گروهک الاسیر کشته شدند. با واکنش شدید ارتش لبنان، این مبلغ سلفی به همراه نزدیکانش فراری شد و گروهک وی نیز متلاشی شد. دادگاه لبنان در 28 فوریه 2014 به صورت غیابی حکم اعدام احمد الاسیر را صادر کرد. اتهام احمد الاسیر، ایجاد گروه های مسلح، حمله به نیروهای ارتش، کشتار سربازان و افسران ارتش، در اختیار داشتن مواد منفجره و سلاح سبک و سنگین و استفاده از آنها علیه ارتش، اعلام شد. وی پس از بازداشت هفته گذشته و اتمام بازجویی های اولیه توسط اداره امنیت عمومی لبنان، به اداره اطلاعات ارتش تحویل داده شد تا مرحله تازه ای از بازجویی ها درباره درگیری های منطقه عبرا در شهر صیدا در جنوب لبنان که دو سال پیش توسط وی به راه افتاد، انجام گیرد. باند احمد الاسیر در ژوئن 2013 درگیری هایی با ارتش لبنان داشت که منجر به کشته شدن 18 افسر و سرباز ارتش و زخمی شدن بیش از 60 نفر دیگر شد. این درگیری ها که قربانیانی از شهروندان عادی نیز داشت، در نهایت با فرار الاسیر و اختفای وی از انظار عمومی خاتمه پیدا کرد. نقش الاسیر در انفجارهای تروریستی چند سال گذشته لبنان و جذب و بکارگیری عناصر انتحاری و تروریستی توسط وی و رابطه او با گروه های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره و بوکوحرام و رهبران این گروه ها، محور بازجویی ها از این شیخ تکفیری را تشکیل می دهد. الاسیر در بازجویی های اولیه خود پرده از نقشه هایی برداشت که برای ترور برخی شخصیت ها از جمله شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ زید ضاهر مسوول حزب الله در حوزه صیدا کشیده بود. وی ارتباطاتی با گروه های تروریستی خارج لبنان از جمله گروه بوکوحرام نیجریه داشت که پیشتر بیعتش را با داعش اعلام کرده بود. وی همچنین با فرماندهان داعش در منطقه قلمون سوریه و بلندی های عرسال لبنان ارتباط داشته است. الاسیر در بازجویی ها اعتراف کرده که پس از فرار، به کمک فضل شاکر (یکی از اعضای گروه تروریستی خود) به منزل محمد شریف که خانه بهیه حریری (خواهر رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان و نماینده پارلمان) خریده، رفته و از آنجا به منزل شیخ سالم الرافعی در طرابلس در شمال لبنان انتقال پیدا کرده است. الاسیر مدتی را نیز در اردوگاه عین الحلوه صیدا متعلق به پناهجویان فلسطینی به سر برده است. با وجود تلاش برای مخفی ماندن بازجویی ها از احمد الاسیر، برخی اطلاعات منتشر شده، نشان می دهد که اعترافات وی از ارزش بالایی برخوردار است و به مثابه گنج راهبردی به شمار می آید. روزنامه لبنانی الاخبار در این باره نوشت که احمد الاسیر اعترافات زیادی داشته که برنامه ریزی برای ترور شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ زید ضاهر مسوول حزب الله در صیدا از مهمترین آنها است. الاسیر، شیخ حمود را به تهمت «طرفداری از حزب الله» و شیخ ضاهر را به اتهام «دست داشتن در کشته شدن مسلمین» مهدور الدم می دانست. وی همچنین اعتراف کرد که اقدام به انتقال خودرو از شمال لبنان به صیدا برای استفاده در عملیات انتحاری کرده بود. به نوشته الاخبار، نیروهای امنیتی لبنان با استناد به اعترافات الاسیر، اقدام به دستگیری افرادی در شهر صیدا و حومه آن کرده اند. این افراد متهم به همدستی با الاسیر و پناه دادن به وی و پشتیبانی تدارکاتی از الاسیر هستند. در جریان این دستگیری ها، مقادیری مواد منفجره نیز کشف شد. الاخبار خاطر نشان کرد: علاوه بر پرونده حوادث عبرا، احمد الاسیر پرونده دیگری نیز دارد که مربوط به مدیریت هسته های امنیتی به منظور انجام ماموریت های تروریستی احتمالی است. الاخبار با بیان اینکه احتمال می رود عده ای به دنبال بهره برداری های سیاسی خاصی از پرونده الاسیر باشند، خاطر نشان کرد: هیچ کدام از مسوولان مربوط به این پرونده از جمله ژنرال جان قهوجی فرمانده ارتش و قاضی صقر صقر و ادمون فاضل مدیر واحد اطلاعات ارتش و طلعت زین رییس بخش بازجویی ها در ارتش لبنان، درصدد ایجاد چالش برای جریان المستقبل نیستند. برای همین اطلاعات به دست آمده در بازجویی از الاسیر، به طور کامل منتشر نخواهد شد و به صورت امانتی نزد ارتش این کشور باقی خواهد ماند. الاخبار فاش کرد که سه تاجر لبنانی به نام های نزیه العلایلی ، عماد الاسدی و محمد القوام، نقش مهمی در تامین مالی جریان الاسیر داشتند.
کد خبر: ۷۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴

در آن ملاقات دوساعته خلاف سخنان اخیر (احمدی مقدم) را از آقای احمدی‌نژاد شنیدم، اینکه حساب آقای خاتمی از دیگران جداست و ایشان آدم پاکدست و درستی است. در آن مدت و دیدارهای پیشین من هیچ‌گاه موردی که نشان دهد احمدی‌نژاد درباره خاتمی بغضی داشته باشد، نشنیدم. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش دولت بهار، محمدرضا تابش، خواهرزاده رئیس دولت اصلاحات و دوست دوران جنگ «احمدی‌مقدم»، درباره نقل‌قول‌های فرمانده سابق نیروی انتظامی از «احمدی‌نژاد»، با اشاره به دیدار دوساعته‌اش با «احمدی‌نژاد» در پایان کار دولت دهم به روزنامه شرق گفت: «در آن ملاقات دوساعته خلاف سخنان اخیر (احمدی مقدم) را از آقای احمدی‌نژاد شنیدم، اینکه حساب آقای خاتمی از دیگران جداست و ایشان آدم پاکدست و درستی است. در آن مدت و دیدارهای پیشین من هیچ‌گاه موردی که نشان دهد احمدی‌نژاد درباره خاتمی بغضی داشته باشد، نشنیدم». محمد رضا تابش پیش از این در گفت و گو با دولت بهار خاطرنشان کرده بود: «بعد از اینکه آقای دکتر احمدی نژاد مسند ریاست جمهوری را ترک کردند یک بار با ایشان ملاقات کردم. رفتم و از زحمات ایشان به عنوان ریاست جمهور تشکر کردم، اتفاقا آن ملاقات خیلی هم طولانی شد. ایشان مطالبی را گفتند، ما هم حرف هایی را مطرح کردیم و جلسه خوبی بود. خود آقای دکتر احمدی نژاد گفتند که من نه تنها قصد تضعیف دولت را ندارم بلکه حتی قصد مخالفت هم ندارم. من واقعا هیچ کارشکنی از جانب مسئولان دولت قبل و هواداران آقای احمدی نژاد در کار دولت یازدهم نمی بینم. امیدوارم همه ما به این اخلاقیات توجه داشته باشیم.» اسماعیل احمدی مقدم در مصاحبه با نشریه رمز عبور با طرح ادعاهایی عجیب و غریب خاطرنشان کرده بود که محمود احمدی نژاد خواستار بازداشت رئیس دولت اصلاحات شده است. دفتر دکتر محمود احمدی نژاد با صدور اطلاعیه ای ادعاهای احمدی مقدم را کاملا خلاف واقع و کذب نامید و تاکید کرد امثال احمدی مقدم هرگز در جایگاه مشورت دهی به رئیس جمهور سابق قرار نداشته اند. اسماعیل احمدی مقدم سال گذشته به صورت ناگهانی از فرماندهی نیروی انتظامی کنار گذاشته شد و سردار اشتری جایگزین او شد. طی ما های اخیر شایعات و اتهامات اقتصادی زیادی درباره اسماعیل احمدی مقدم و بازداشت او منتشر شده است. با بالا گرفتن این شایعات احمدی مقدم در برنامه "امشب" شبکه اول سیما حضور پیدا کرد و همه اتهامات را بی اساس خواند. اسماعیل احمدی مقدم روزهای سخت و پرفشاری را در افکار عمومی سپری می کند و تلاش او برای عبور از این شرایط با استفاده از فرافکنی و جنجال سازی قابل درک به نظر می رسد. محافل اصولگرا در حالی به ادعاهای بی اساس اسماعیل احمدی مقدم درباره درخواست احمدی نژاد برای بازداشت رئیس دولت اصلاحات پر و بال می دهند که پیش از این با به راه انداختن یک جنجال رسانه ای کذب مدعی برقراری تماس بین دفاتر احمدی نژاد و رئیس دولت اصلاحات برای تشکیل یک ائتلاف سیاسی شده بودند. پیش از این نیز یکی از روسای قوا در گفت و گو با لوموند گفته بود: "ممنوع‌الخروج بودن محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات جزء عادات بد دولت احمدی‌نژاد بوده است." دکتر احمدی نژاد در گفت و گو با خبرگزاری تسنیم ضمن تکذیب این ادعا گفته بود: "ممنوع‌الخروجی؟ احمدی‌نژاد؟ این موضوع قضایی است. چه ربطی به ما دارد؟ من حتی اگر این اختیار را داشتم هرگز این کار را نمی‌کردم."
کد خبر: ۷۰۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۲

موشک شهاب3 موشک میان برد بالستیک است که در ابتدای آزمایش‌ها، ۱۳۰۰ کیلومتر برد داشت که با تلاش مهندسان ایرانی بهینه شد و برد آن به ۲۱۰۰ کیلومتر رسید. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.comموشک شهاب ۳ از سال ۲۰۰۲ تاکنون به طور رسمی ساخته می‌شود. این موشک یک موشک میان برد بالستیک است که در ابتدای آزمایش‌ها، ۱۳۰۰ کیلومتر برد داشت که با تلاش مهندسان ایرانی بهینه شد و برد آن به ۲۱۰۰ کیلومتر رسید. آزمایش‌های این موشک از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ ادامه داشت و سرانجام در تیرماه سال ۱۳۸۲ رسماً به آمار موشک‌های ایرانی افزوده شد. این موشک از سوخت مایع برای تهیه نیروی پیشران استفاده می‌کند. این موشک برای نخستین بار در میدان آزادی و در هفته دفاع مقدس سال ۱۳۷۷ به نمایش همگان درآمد. وزن این موشک ۱۶ تن و قطر آن ۱٫۳ متر و طول این موشک در حدود ۱۶متر می‌باشد. وزن خشک این موشک ۲۱۸۰کیلوگرم است قادر به حمل یک کلاهک ۷۶۰ تا ۱۰۰۰ کیلوگرمی می‌باشد. این موشکها ۱۷ متر طول دارند و قادرند کلاهکی به وزن ۱۰۰۰ کیلوگرم را تا مسافت ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ کیلومتر حمل کنند. در نمونه جدید که در رزمایش پیامبر اعظم در سال ۱۳۸۷ آزمایش شد، برد این موشک به ۲۰۰۰ کیلومتر ارتقاء یافته‌است. موتور موشک شهاب۳، ۲۶۷۶۰کیلوگرم نیروی رانش تولید می‌کند که برای طی مسافت ۲۰۰۰ کیلومتر کافی است. اگر بخواهند برد آن بیشتر شود، از کلاهک‌های کم وزن‌تر استفاده می‌کنند و به همین دلیل، وزن کلاهک‌های از ۷۶۰ تا ۱۱۵۸کیلوگرم متفاوت است. خانواده «شهاب» را باید نامدارترین نسل موشک‌های ایرانی بنامیم که در 3 رنج شهاب1،2 و3 تولید شدند، در واقع جمهوری اسلامی ایران در اولین گامهای خود برای تولید موشک در داخل، شهاب 1 را با بُرد 300 کیلومتر از روی موشک اسکادB ساخت و حدود 2 سال بعد، موشک شهاب 2 با بُرد 500 کیلومتر ساخته شد. بعد از آن بود که با الگوبرداری از روی موشک اسکاد C، اولین موشک جمهوری اسلامی ایران با هدف اصابت به سرزمین‌های اشغالی با نام «شهاب 3» تولید شد. این موشک بُردی در حدود 1150 کیلومتر داشت که برای اصابت به سرزمین‌های اشغالی می‌بایست از مرزهای غربی کشور نظیر گیلانغرب شلیک می‌شد. پس از آزمایش موشک شهاب 3 در سال 1377 و اعلام مشخصات آن از جمله بُرد، نگاه دشمنان به توانایی موشکی ایران تغییر کرد زیرا ارائه نمونه‌های جدیدتر، دوربُردتر و دقیق‌تر از خانواده موشکهای شهاب نشان دهنده رسیدن ایران به سطوح بالای فناوری موشکی بود که نوید محصولات مخوف‌تری را در آینده می‌داد. نمونه‌های مختلفی از شهاب3 تولید و به خدمت نیروهای مسلح کشور درآمد که از نظر بُرد و زیرسامانه‌ها ارتقاء یافته‌اند اما همگی یک مرحله‌ای سوخت مایع بوده و از سامانه هدایت اینرسیایی برخوردارند. از جمله می‌توان به نمونه‌ پیشرفته‌تر شهاب 3 با نام «قدر» با قابلیت بهره‌گیری از کلاهک‌های Multi War Head (بارانی)، تولید و تحویل رده های عملیاتی گردیده که قابلیت هدف‌گیری تا بُرد 2هزار کیلومتر را دارند. موشک "حیتس 3" می تواند موشک های "شهاب 3" ایران را هدف قرار دهد! تلویزیون رژیم صهیونیستی حدود دو سال پیش  مدعی شد که  موشک "حیتس 3" می تواند موشک های شهاب 3 ایران را هدف قرار دهد و گنبد آهنین نیز برای مقابله با موشکهایی در نظر گرفته شده است که حماس شلیک می کند. یک روز پس از آزمایش ناکام موشک حیتس برای مقابله با موشک های شهاب ایرانی، یک کارشناس نظامی اسرائیلی  به نام یوسی میلمان در روزنامه معاریو تلاش مسئولان امنیتی اسرائیل برای موفقیت آمیز جلوه دادن این آزمایش را به مثابه عمل جراحی موفقیی که منجر به مرگ بیمار شد، دانست. میلمان در مقاله خود تحت عنوان «یک آزمایش و سوال»، محور آن را روی آزمایش موشک حیتس متمرکز کرده و بدون اعتراف مستقیم  به شکست آن نوشت: می توان  شکست این آزمایش را نیز به فال نیک گرفت، اما همه چیز به اینجا ختم نمی شود بلکه هدف از این آزمایش ارسال پیام بازدارندگی به طرف مقابل بود که این نیز تحقق نیافت.   منبع/میزان
کد خبر: ۷۰۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷

محمد امین خلیل زاده از فعالان رسانه ای  و عضو سردبیری هفته نامه مستضعفین، طی نامه ای سرگشاده خطاب به عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان نسبت به سرمقاله وی با عنوان "احمدی‌نژاد و راست‌آزمایی «انتخابات آزاد»واکنش نشان داد
کد خبر: ۷۰۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷

از همان نخستین روزهای تصرف بخش هایی از عراق و سوریه توسط داعش، اخبار مختلفی درباره جنایات فجیع تروریست های این گروه در مناطق تحت کنترل، از جمله تجاوز به زنان و دختران روایت شده است. در این میان، آنچه ماجرا را دردناک تر می کند این است که تروریست های عضو داعش سعی می کنند با تحریف آیات قرآن و رویه های دینی، این گونه جنایت های خود را توجیه نمایند. به گزارش به نقل از سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com «تابناک»، روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی مفصل به موضوع تجاوز به زنان و دختران نوجوان توسط داعش و دیگر جنایات این گروه در عراق و سوریه پرداخته و می نویسد اعضای این گروه با ادعای اینکه قرآن از این اقدامات آن ها حمایت می کند، عملاً در مناطق تحت کنترل خود نوعی برده داری جنسی به راه انداخته و از این موضوع به عنوان ابزاری برای جذب اعضای جدید نیز استفاده می کنند. در این گزارش اشاره شده که تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران ایزدی، از همان روزهای نخست ظهور داعش به پدیده ای رایج در مناطق تحت کنترل این گروه تبدیل شده است. مصاحبه با 21 زن و دختر که به تازگی از چنگ این گروه گریخته اند و همچنین نگاهی به بیانیه های رسمی داعش، نشان می دهد که چطور این رویه تجاوزگری به یک محور اعتقادی در این گروه تبدیل شده است. بر همین اساس، ربودن و سوءاستفاده از زنان و دختران ایزدی، به نوعی تجارت برای داعش تبدیل شده است. بر اساس اخبار و گزارش های منابع محلی، سال گذشته 5270 ایزدی توسط داعش ربوده شده اند که از این میان، 3144 نفر هنوز در اسارت این گروه هستند. به منظور سوءاستفاده از این اسرا، یک بوروکراسی وسیع برده داری جنسی توسط داعش ایجاد شده که مدیریت آن بر عهده دادگاه های این گروه است. از سوی دیگر، وجود چنین رویه ای به ابزاری برای داعش تبدیل شده تا از آن برای تبلیغ جهت عضویت مردان استفاده کند. گفتنی است به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک این جریان، مباحثات فروانی در بحث برده داری توسط داعش مطرح شده که یکی از آن ها، ماه گذشته در یک دستورالعمل منتشره توسط اداره تحقیق و فتوای این گروه نمود پیدا کرد. در حقیقت، رهبری داعش نوعی قرائت تحریف آمیز از قرآن و دیگر متون دینی ارائه می دهد تا بر اساس آن، نه تنها خشونت را توجیه کند، بلکه تجاوز جنسی را به عنوان امری دارای ثواب معنوی نیز جلوه دهد. یکی از دختران ایزدی که مورد مصاحبه قرار گرفته می گوید فرد متجاوز به وی، اقدام خود را «عبادت» می دانسته است. آغاز بیانیه های رسمی داعش در توجیه برده داری جنسی، به سوم اوت 2014، یعنی به زمانی باز می گردد که تروریست های این گروه، به روستاهای منطقه «سنجار» که محل سکونت ایزدی های عراق است، حمله کردند. در ابتدا گمان می رفت که حمله داعش به این روستاها مطابق معمول در راستای توسعه قلمرو این گروه است؛ اما به زودی مشخص شد که این بار، هدف متفاوت است. بازماندگان ماجرا می گویند از همان ساعت اولیه حمله داعش به منطقه، تروریست های این گروه مردان و پسران بالغ را جدا کرده و آن ها را به قتل رساندند و سپس زنان، دختران و کودکان را سوار کامیون های کرده اند. متیو باربر، کارشناس اقلیت های ایزدی در دانشگاه شیکاگو می گوید: «حمله به کوهستان سنجار، بیشتر یک فتح جنسی برای داعش بود تا یک تصرف سرزمینی». یک دختر 15 ساله ایزدی که در ماجرا حضور داشته می گوید تروریست ها، دختران مجرد را نیز از مادران و دیگر اعضای خانواده خود جدا کرده و آن ها را سوار اتوبوس هایی کرده و آن ها را به موصل و برخی دیگر از شهرهای تحت کنترل داعش منتقل کرده اند. پس از گذشت مدتی، آن ها دوباره تقسیم بندی شده و با اتوبوس هایی به سوریه و دیگر مناطقی از عراق که در تصرف داعش قرار دارد منتقل شده اند. گزارش های منابع محلی که مورد تأیید دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل نیز قرار گرفته، حاکی از آن است که کار تجارت جنسی توسط داعش، به طور کامل سیستماتیک و از پیش برنامه ریزی شده بوده است. بر اساس این گزارش ها، دختران پس از منتقل شدن به موصل و دیگر مناطق، توسط تروریست ها سرشماری شده و مشخصات آن ها ثبت شده است. گفته می شود این برده داری سیستماتیک جنسی داعش، تاکنون به دختران و زنان ایزدی محدود بوده و گزارش های مستدلی از حضور زنان از دیگر فرقه ها و مذاهب وجود نداشته است. باربر می گوید تأکید بر زنان ایزدی از سوی داعش احتمالاً بدان سبب است که داعشی ها آنان را کافر و چندخدایی می دانند. به همین دلیل، از دید تروریست ها وضعیت ایزدی ها حتی با مسیحیان و یهودیان نیز متفاوت است. اندکی پس از به اسارت درآمدن گروه مذکور از زنان و دختران ایزدی، داعش مطلبی را در نشریه آنلاین خود منتشر کرد که نشان می داد روند موجود کاملاً برنامه ریزی شده است. در این مطلب ادعا شده بود که اعضای داعش مدتی درباره ایزدی ها تحقیق کرده اند و بر خلاف مسیحیان و یهودیان، هیچ بختی برای آن ها وجود ندارد که با پرداخت «جزیه» آزاد شوند. بنابراین، زنان و دختران ایزدی پس از اسارت میان اعضای داعش تقسیم شده اند. بخش دیگری از این اسرا نیز به عنوان برده فروخته شده اند. انتشار اخبار مربوط به تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران توسط داعش، در ابتدا حتی سبب شگفتی برخی از هواداران گروه شد که ضمن انکار ماجرا، از پذیرش آن خودداری می کردند. با این حال، گزارش های متعدد و مصاحبه با زنان و دخترانی که موفق به فرار از دست این گروه شده اند، بر این موضوع صحه می گذارد.
کد خبر: ۶۹۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳

رقابت اصلی در استان کهگیلویه و بویراحمد بین اصولگرایان و اصلاح طلبان شکل خواهد گرفت، اعتدال گرایان هم زیر چتر اصلاح طلبان قرار خواهند گرفت و احمدی نژادی ها حاشیه را به سرمایه گذاری در این استان تریج می دهند
کد خبر: ۶۹۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۱

بازیگر زن کشورمان در پاسخ به گزارش یک روزنامه درباره سخنان اخیرش نوشت: گفتن این که آرزویم جامعه‌شناسی خواندن است که با آگاهی تصمیم بگیرم،‌ آیا توهین است یا گفتن جملاتی وقیحانه با ادبیاتی دلقک‌وار و سخیف؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com بازیگر زن کشورمان در پاسخ به گزارش یک روزنامه درباره سخنان اخیرش نوشت: گفتن این که آرزویم جامعه‌شناسی خواندن است که با آگاهی تصمیم بگیرم،‌ آیا توهین است یا گفتن جملاتی وقیحانه با ادبیاتی دلقک‌وار و سخیف؟ بهنوش بختیاری، بازیگر کمدی سینما و تلویزیون در برنامه رادیویی جمعه (9 مردادماه) در پاسخ به سئوالی درباره آرزوهایش، گفت: «دوست دارم جامعه شناسی بخوانم تا مثلا بعد از توافق هسته ای سریع ذوق زده نشوم و به عواقب و آینده آن فکرکنم، مثلا درباره اینکه بعد از ترکمنچای چه اتفاقی افتاد!» اما همین اظهارنظر بختیاری کافی بود تا یک روزنامه به شدت از او انتقاد کند. این روزنامه بختیاری را هنرمندی «نان به نرخ روز خور» معرفی کند. بختیاری پس از گذشت یک هفته از این اتفاق به گزارش آن روزنامه پاسخ داد. وی در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: «من اولین ادمی نیستم که در معرض قضاوتهای نادرست و بی اخلاقی های رسانه ای-سیاسی انگ زدن های ناجوانمردانه قرار میگیرم اخریشم نیستم، توضیحی دارم برای کسانی که صحبتهای منو در مورد توافق هسته ای نه با گوش خود شنیدن ونه جایی مکتوب دیدن. خبرنگاری که نمیدونم با چه رویی میخواد زندگی کنه (هرچند که وجدان کیلویی چند وقتی پای فروش روزنامس، ابروی مثقال مثقال جمع شده ادمها چه ارزشی داره، انگ بزن وبفروش.) درموردم نوشت که من توافق را با عهدنامه ترکمانچای مقایسه کردم که این از بیخ و بن بوی پستی و رذالت می‌دهد. برداشت غلط از حرفم، مثل همه مردم از این که ممکنه با برداشتن تحریم دردها کمتر شود خوشحال شدم اما واقعا نمیدونم این خوشحالی در مرور زمان چه میشود؟ نه گفتم دلواپسم و نه گفتم همه چیز درست پیش رفته، حالا این وسط عده ای هر انتقادی و در دسته بندی های سیاسی قرار میدن و من واقعا نفهمیدم پس تکلیف آزادی بیان که انقدر ازش دم میزنن چیست؟؟ مگه همه کسانی که رای دادن ویا نظرشون رو گفتن دکترای علوم سیاسی دارن، که به من گفتن شما که دلقکی نظرت اندازه بقال وسلمونی (که این عزیزان هم جزو شریف ترین اقشار این کشورن) ارزش داره نظر نده... چطور ممکنه شادی مردم برای منی که راهم رو تو شادیشون انتخاب کردم برام مهم نباشه، نون به نرخ روز خور واژه سنگینیه دوستان، من با مفهومش به خدا قسم اشنا نیستم، که اگر بلد بودم وارد این بحث نمیشدم و با محافظه کاری سکوت میکردم اما من عادت دارم حرف حق بزنم... گفتن این که آرزویم جامعه شناسی خوندنه که با آگاهی تصمیم بگیرم،‌ آیا توهین است؟؟ یا گفتن جملاتی وقیحانه با ادبیاتی دلقک واروسخیف... دلم شکست که سخن پاک منو با بی رحمی وبی ادبی به سمت خودشون برگردوندن، و شناس و ناشناس شدن منتقد و هتاک و فحاش..با اخلاق وارد شوید تورو به مقدساتتون.. امثال من که سالها برای خندیدن مردم کار کردیم نیازی به محکم کردن جای پامون تو صداوسیما نداریم، جای پای ما محکمه، چون با صبر و آبرو و و شرافت و تلاش وسختی های زیاد کار کردیم و زندگی و جای پامونو خدا محکم میکنه... وجالبه که موقع خیریه ها،‌ انجمنها، سفیر تعیین کردنها، رضایت از خانواده مقتول گرفتنها،‌به بیمارستانها رفتنها، ما فرهیخته ایم و اینجور وقتا که من میگویم مطالعه و اگاهی برای تصمیم درست میشم دلقک؟ من به نوبه خودم از بقالها. سلمونی ها و سایر اقشار زحمتکش این مملکت عذرخواهی میکنم که لفظ دلقک بهشون نسبت داده شد... روز خبرنگار بر کسانی مبارک که جانشون رو برای مردمشون دادن، نه اون هایی که از فرط دریوزگی به تهمت زدن میپردازن که نون بهشون برسه و تیراژ روزنامشون بره بالا..یاعلی» فرارو
کد خبر: ۶۹۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۷

۱۷ مرداد روز شهادت خبرنگار شهيد صارمي هر سال بهانه ای است تا به جامعه خبری کشورمان خدا قوت و دست مریزاد بگوییم
کد خبر: ۶۹۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۶

روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در ادعایی از سفر سردار قاسم سلیمانی به روسیه خبر داد و به نقل از دو منبع اطلاعاتی آمریکایی نوشت: وی اخیرا برای دیدار با رهبران روسی به مسکو سفر کرده است در حالی که بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل او اجازه ترک ایران را ندارد.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به نقل از  نسیم، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در ادعایی از سفر سردار قاسم سلیمانی به روسیه خبر داد و به نقل از دو منبع اطلاعاتی آمریکایی نوشت: وی اخیرا برای دیدار با رهبران روسی به مسکو سفر کرده است در حالی که بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل او اجازه ترک ایران را ندارد. این روزنامه آمریکایی نوشت: 24 جولای، یک هفته قبل از آن که کری در سنا حضور یابد، سلیمانی برای دیدار با وزیر دفاع روسیه و پوتین به مسکو رفت. سیلمانی یکی از بازیگران اصلی و بیانگر نفوذ ایران در منطقه است. در این گزارش به نقل از مقامات اطلاعاتی آمریکا ادعا شده است: او با پرواز شمارخ 5130، ساعت شش  و پنجاه دقیقه صبح روز جمعه مورخ 24 جولای عازم مسکو شده و روز سه شنبه، 26 جولای ساعت 10:25 دقیقه شب با پروازی به شماره 5120 آنجا را ترک کرده است.
کد خبر: ۶۹۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۶

صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با نگارش نامه ای به حسن روحانی نسبت به توقیف هفته نامه "نه دی" اعتراض کرد. به گزارشسایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، متن کامل نامه زباکلام به رییس جمهور  به این شرح است: بسمه تعالیجناب آقای دکتر حسن روحانیریاست جمهوری اسلامی ایران خلدالله ملکهبا سلام و تحیات،  دو روز پیش هفته نامه "۹دی"به مدیرمسئولی جناب حجت الاسلام حمید رسایی با رای هیات نظارت برمطبوعات بسته شد. ظاهرا بخشی از دلیل این تصمیم (ونه همه آن) مخالفت "۹دی" باتوافق هسته ایی وین می بوده و استناد به دستورالعمل جدید شورایعالی امنیت ملی که ماه پیش و در بحبوحه مذاکرات وین خطاب به مطبوعات صادر شده است. بنده درخصوص این دستورالعمل و اساسا نفس مجاز و یا برعکس غیرمجاز دانستن شورایعالی امنیت ملی مبنی برورود مطبوعات و رسانه های کشور به موضوعات کلان ملی یکی دونکته را می خواستم بعرض برسانم. یقینا حضرتعالی بعنوان ریاست آن شورا دستورالعمل صادره را ملاحظه فرموده اند. املاء و انشاء این دستور العمل آنقدرکلی، کشدار، مبهم، چند پهلو و قابل تفسیر است که باستناد بندهای مختلف آن،" ۹دی" که جای خود دارد حتی روزنامه سخنگوی دولت یعنی "ایران" را هم هیات نظارت بر مطبوعات و یا "دادسرای فرهنگ و رسانه" می تواند تعطیل کند. دستورالعمل مستقیما نمی گوید مطبوعات علیه هسته ایی یا توافق حق ندارند اظهار نظر کنند. اما آنقدرمطبوعات را "ملتزم" به رعایت این بند و آن یکی؛ رعایت"خطوط کلی نظام"،"وحدت ملی"،"خطوط قرمز"،"امنیت ملی"،"نامید نکردن مردم"،"برهم نریختین وحدت کلمه"،"حفظ روحیه ملی و مقاومت مردم" و...می نماید که نویسنده نگون بخت بجزآنکه در منقبت تصمیمات و سیاست های هسته ایی دولت هر چیزدیگری بنویسد، حداقل یکی ازبندهای سیاست های مصوبه "شورایعالی امنیت ملی" را نقض کرده و می توان باستناد آن روزنامه ش را تعطیل کرد یا علیه خودش به اتهام "تشویش اذهان عمومی"،"تبلیغ علیه نظام" ،"فعالیت علیه نظام" و یا حتی هولناک تر از همه "اقدام علیه امنیت ملی" اعلام جرم نمود. متاسفانه در مملکت ما دیواری هم از دیوار مطبوعات و اهل قلم کوتاهترنیست و باشاره ایی روزنامه ایی با دهها ابواب جمعی تعطیل می شود. همه پز ما درباره دولت عِلّیه جنابعالی آن بود که شما بر خلاف سلف تان که اجازه ابراز هیچ اظهار نظری را که در جهت تایید و تصدیق سیاست های هسته ایی کشور نمی بود را نمی داد، جنابعالی بنا ندارید اینگونه عمل نمایید. گیریم که "۹دی" مطالب کذب یا خلافی را به توافق وین و یا به اعضاء تیم مذاکره کننده نسبت داده باشد. مگر صدا و سیما آن همه بی مهری، غرض ورزی، جهت گیری های مغرضانه علیه مذاکرات هسته ایی ننمود؟ مگر صدا و سیما اظهارات مقامات آمریکایی را مستقیم و بدون سانسور و مسئولین خودمان را ناقص، غلط و تحریف شده پخش ننمود؟  کاش می دیدید در آن اوج التهاب روزهای آخر مذاکرات وین که مردم چقدر به صدا و سیمای "ملی" گوش و چشم بسته بودند و چقدر به شبکه های باصطلاح"بیگانه"، "آنجا که عقاب پربریزد از پشه لاغری چه خیزد".  وقتی اعتبار روایت صدا و سیما از هسته ایی در نزد مردم آنقدر پایین آمده، تصور می کنید چند نفر به "۹دی" توجه واستناد می کنند؟ بیش از ده سال صدا و سیما شبانه روز تبلیغ کرد که هسته ایی چه هست و چه هست اما شور و اشتیاقی که مردم برای حل مسئله هسته ایی نشان دادند، آیا غیر از این حکایت می کرد که مردم خیلی هم آن تبلیغات ده ساله درخصوص ضرورت و حیاتی بودن هسته ایی برای کشور را باور نکرده بودند.  آخرین نکته ایی که پیرامون امکان (یا عدم امکان) اظهار نظر در خصوص فعالیت های هسته ایی کشور در کل و توافق هسته ایی در جزء خواستم به محضر شریفتان برسانم درباب درستی یا نادرستی این امکان می باشد. جناب آقای رئیس جمهور،تجربه ۳۶ ساله بعد از انقلاب حکایت از آن دارد که هرگاه اجازه اظهار نظر از مردم و نخبگان کشور سلب شده و نظام صرفا اراده و خواست خودش را اعمال نموده، حاصل کارچندان مشعشع و تابناک در نیامده. اشغال سفارت آمریکا در۱۳ آبان ۵۸، گروگانگیری دیپلومات های آمریکایی بمدت ۴۴۴ روز و یا ۸ سال جنگ با عراق از جمله مواردی بودند که همچون پرونده هسته ای از ۸۲ تا ۹۲، بجز نظر رسمی اجازه هیچ اظهار نظر دیگری داده نشد. امروز اما در خصوص آنها بتدریج پرسش هایی بوجود آمده اند که با صرف بی اعتنایی مسئولین محو نمی شوند. اینکه بعد از ۲۷ سال تازه اما و اگر هایی پیرامون درستی پذیرش ۵۹۸ مطرح شده اند و برخی از فرماندهان نظامی مسئولین غیر نظامی را متهم می کنند که نمی بایستی شتاب در پایان دادن به جنگ می کردند، و متقابلا مسئولین دیگر ریشه این پرسش ها را تسویه حساب های سیاسی می دانند تا دغدغه هایی از روی صداقت و حرف و حدیث های دیگری که منظما هم در حال افزایش اند حکایت از این می کند که اگر در دوران جنگ اجازه داده می شد که بجز نظر رسمی نظرات دیگری هم در خصوص ابعاد مختلف جنگ مطرح می شد امروز شاهد چنین حدس و گمانه زنی هایی نمی شدیم. ایضا در مورد درستی اشغال سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن کارکنان آن که منجر به بوجود آمدن پدیده "آمریکا ستیزی" شد که تا به امروزاز محل منافع ملی مان برای آن هزینه کرده ایم. شاید اگر در تمامی این موارد و موارد دیگر مسئولین اجازه می دادند که در کنار نظر رسمی، دیگران هم می توانستند اظهار نظر بنمایند کشور ومنافع ملی مان هزینه کمتری متحمل می شدند. جناب آقای رئیس جمهور، امروزهم اگر پاسخی به پرسش های متعددی که در خصوص هسته ایی مطرح شده اند، از جمله این پرسش مبنایی پیرامون "هزینه – فایده" آن، اینکه در مقابل هزینه های مستقیم و چندین برابرآن هزینه های غیرمستقیمی که ظرف ۱۲ سال گذشته برای فعالیت های هسته ایی مان متحمل شده ایم دستاورد آن برای کشور کدام بوده، پاسخ هایی فراهم نشود، نه این سئولات و ابهامات محو می شوند و نه فراموش و نه صدور مصوبه شورایعالی امنیت ملی باعث می شود تا این پرسش ها را کان لم یکن بسازد. اجازه ندهید رویکرد اشتباه دولت گذشته مجددا حاکم شود و هسته ایی باز بصورت یک بت بزرگ درآید که بجز تقدیس و پرستش امر دیگری در مورد آن جایزتلقی نشود. حضور تیم مذاکره کننده هسته ایی آمریکا در سنا و گنگره آن کشور و ساعتها بحث و گفتگوی جدی، صریح و علنی با مخالفان توافق بصورت زنده در برابر دیدگان میلیونها نفر در اطراف و اکناف دنیا، کدام لطمه را برمنافع ملی آن کشور وارد نمود؟ کدام اسرار نظامی، اطلاعاتی و امنیتی آمریکا را دراختیار دشمنان آن کشور قرارداد؟ ایام بکام بادصادق زیباکلامچهاردهم مردادیکهزاروسیصدونودوچهار
کد خبر: ۶۹۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۴

روز خبرنگار روز حق طلبی ،حق گویی ، روز اطلاع رسانی و آگاهی بخشی  با سلاح قلم است
کد خبر: ۶۹۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۱